input_text
stringlengths
4
159
target_text
stringlengths
4
155
او بحث روشنفکری را دوست دارد.
او بحث های فکری را دوست دارد.
ثابت شده است که آنها بر اساس منابع معتبر و واقع بینانه هستند.
نشان داده شده است که آنها بر اساس منابع معتبر و واقع بینانه هستند.
برف در حال باریدن، بر شهر زیبای من.
برف بر شهر زیبای من می بارد
آنها باید بررسی های اداری و فیزیکی در مورد منشاء و پردازش این تحویل ها انجام دهند.
مقامات باید بررسی های اداری و فیزیکی مبدا و پردازش این لوازم را انجام دهند.
اگر گروهی از زنان زمان کافی را با هم بگذرانند، چرخه های قاعدگی آنها همزمان می شود.
هنگامی که گروهی از زنان وقت خود را با هم می گذرانند، چرخه قاعدگی خود را هماهنگ می کنند.
اما خورشید در فتوسفر متوقف نمی شود، چگالی ماده به آرامی با ارتفاع کاهش می یابد.
اما خورشید به فوتوسفر ختم نمی شود، چگالی جرم با ارتفاع به آرامی در حال کاهش است.
من کلاوس را اداره می کنم.
من از کلاوس مراقبت خواهم کرد.
همانطور که ما زندگی می کنیم، می دانیم که هر روز می تواند آخرین روز زندگی ما باشد.
در شیوه زندگی ما می دانیم که هر روز می تواند آخرین روز باشد.
اگر روزی گم می شدم، آنقدر دنبالش می رفتم تا راه برگشت را پیدا کنم.
اگر باختم، قبل از اینکه راهم را پیدا کنم دنبالش می‌رفتم.
دفتر و کنفرانس روسای جمهور می توانند به کنفرانس روسای کمیته ها دستور دهند تا وظایف خاصی را انجام دهند.
دفتر و کنفرانس روسای جمهور می توانند وظایف خاصی را به کنفرانس روسای کمیته ها تفویض کنند.
هه دوباره نظرم عوض شد
دوباره نظرم عوض شد.
من ترجیح می دهم یک پارانویای نهفته، غیرفعال، یا مکرر، یا هر جهنمی که اسمش را بگذارند، اعلام نکنم.
ترجیح می‌دهم پارانویای پنهان، منفعل یا شاید دوره‌ای یا هر جهنمی را به او گزارش ندهم.
چرا او را ترک نکرد
چرا او نرفت
در طول تیتراسیون دوز انفرادی باید احتیاط خاصی صورت گیرد.
در مورد تیتراسیون دوز فردی باید مراقبت ویژه ای صورت گیرد.
حالا، مرد جوان، وقتی با شما صحبت می شود، به درستی پاسخ می دهید،
حالا ای مرد جوان، وقتی از تو بپرسند درست جواب خواهی داد
سرش را تکان داد و لبخند کوچکی زد.
سرش را تکان داد و لبخند مزخرفی زد.
اوه، من باید برم از چیزی مراقبت کنم.
من چیزی برای مراقبت دارم.
ببین، من می خواستم قبل از اینکه او به اینجا بیاید، چند چیز را روشن کنم.
ببین، من می خواستم هوا را پاک کنم و چند چیز را قبل از اینجا روشن کنم.
ده، شاید بیست ساعت در هفته در طول مدرسه.
ده، شاید بیست ساعت در هفته بعد از مدرسه.
میتونی پرواز کنی...
شما می توانید پرواز کنید
این چیزی است که شما به من می گویید
این چیزی است که شما می گویید
یک جنگ وجود دارد و شما در طرف اشتباه هستید.
در آنجا جنگی در جریان است و شما در سمت اشتباه می‌جنگید.
آیا ما در مورد مصالحه صحبت می کنیم
آیا ما در مورد مصالحه صحبت می کنیم؟
آقای پوپر، من به درخواست شما شامپاین مخصوص را خریدم.
آقای پوپر یک شامپاین مخصوص برای درخواست شما دارم.
اوورسون به طور طبیعی به تخصص در مقررات، به آهستگی و روشمندی آنها پرداخته بود.
آورسون طبیعتاً تخصص خود را در مقررات گسترش داد، همان‌قدر که آهسته و روشمند بودند، و از کوه‌های آماری که منظم تمایل به انباشته شدن داشتند، خوشحال بود.
به هر حال آدام سورنتو کیست؟
آدام سورنتو کیست
استفاده شده اما برای ما جدید است.
استفاده شده است، اما برای ما جدید است.
مصرف همزمان پوزاکونازول و ریفابوتین و القا کننده های مشابه مانند. باید از مصرف ریفامپیسین خودداری کرد مگر اینکه فواید آن برای بیمار بیشتر از خطر باشد.
در صورتی که فواید آن برای بیمار بیشتر از خطر نباشد، باید از مصرف همزمان پوزاکونازول و ریفابوتین یا القاء کننده های مشابه مانند ریفامپیسین اجتناب شود.
تا زمانی که به حمام رفت، فکر می‌کرد که قرار به خوبی پیش می‌رفت و دیگر برنگشت.
قبل از اینکه او به دستشویی برود، فکر می‌کردم قرار خیلی خوب پیش می‌رود و بعد دیگر برنگشت.
شعله در انتهای یک شمع روی کیک تولد بچه شما بود
شعله در انتهای شمع کیک تولد پسر شما بود
ندارم و نخواهم کرد.
نگفتم و نخواهم گفت
آیا... تصادف کردیم؟
آیا ما تصادف کردیم
مهم نیست قبلا چه کار کردم.
مهم نیست قبلا چه کار کرده ام
شما چیزی در مورد کامیون نمی دانید.
شما چیزی در مورد این ماشین نمی دانید
شما همچین قطعه ای دارید
آیا شما چنین قطعه ای دارید
ترکیه جنبش اسلامگرای خود را در جریان اصلی سیاسی ادغام کرده است.
ترکیه جنبش اسلامگرای خود را در جریان اصلی ادغام کرده است.
اینم شلوارت
شلوارت اینجاست
باید ببرمت داخل، باشه
ما باید تو را وارد کنیم، باشه
مامان میتونه یه تیکه داشته باشه
مادر می تواند گاز بگیرد.
فکر نمیکنی من حق عصبانیت رو ندارم
فکر نمیکنی من حق دارم ناراحت باشم
ولی الان نمیدونم چیکار کنم
اما نمی دانم الان چیست
تا پلیس نیاد نباید به چیزی دست بزنیم.
ما نباید قبل از رسیدن پلیس به چیزی دست بزنیم.
مرسدس خندید و آنر بو کشید.
مرسدس خرخر کرد و آنر هم خرخر کرد.
اون پسره دیوونه
این مرد دیوانه است
از چه صابونی استفاده میکنید
برای صابون چی استفاده میکنی
فقط پول را بگیر
پول رو بگیر
ببخشید، آیا شما آماده اید که لگد شما را بزنند؟
ببخشید بچه ها حاضرید لگد بزنید؟
کار شما...خیلی خطرناکه...و زنده...و من عاشق شعرهای شما هستم.
شغلت...خیلی خطرناکه...و زنده...و من شعرهایت را دوست دارم.
دخترت غمگین و تنهاست.
دخترت غمگین و تنهاست
دو دقیقه از ارائه لایحه گذشت.
دو دقیقه قبل از ارائه حساب می گذرد.
آن شایعه بی اساس است.
این یک شایعه غیر قابل اثبات است
این هیولاهای نفرین شده قدیمی بودند که مردان ما را برای هیچ شکنجه می دادند
آن عجایب لعنتی مردان ما را برای هیچ شکنجه می دادند
میخوای با وکیلت صحبت کنی، باید دستگیرت کنیم، ببرمت مرکز شهر، این یعنی هیچ معامله ای با تو نیست.
اگر می خواهید با وکیل خود صحبت کنید، باید شما را دستگیر کرده و به مرکز ببریم، که به معنای عدم معامله است.
پل، او را مجبور به ترک.
پل، او را رها کن.
خواجه با عجله از اتاق بیرون آمد و میچانک برخاست و درهای باغ را باز کرد و به نور خورشید رفت.
خواجه با عجله از اتاق بیرون آمد و میچانک ایستاد و در باغ را باز کرد و به آفتاب قدم گذاشت.
چند نفر از اعضای ما در حال دعوا هستند و از شما کمک می خواهند.
چند نفر از اعضای ما در حال مبارزه هستند و از شما کمک می خواهند.
محصول دارویی دیگر مجاز نیست توزیع اسید نیکوتینیک اسید نیکوتینیک کمتر از 20 به پروتئین های سرم متصل است.
توزیع اسید نیکوتینیک پروتئین های سرم به کمتر از 20 اسید نیکوتین متصل می شوند.
من یک دلقک ایتالیایی هستم.
من فقط یک دلقک ایتالیایی هستم.
شما واقعا به او اهمیت می دهید، نه
شما واقعا به او اهمیت می دهید، درست است
من می خواهم به صادق بودن با تو ادامه دهم، دب، اما باید آزاد باشم تا بتوانم آن چیزی که هستم باشم.
می خواهم با تو صادق باشم، دب، اما باید همانی باشم که واقعا هستم.
سلام چپی
سلام، چپی
کامپیوتر آماده است.
کامپیوتر آماده است
یک... ... خفیف... ...نقص.
یک...... کوچک...... نقص.
تو میدونی که باید به کی اعتماد کنی داستی
شما می دانید که باید به چه کسی اعتماد کنید
حذف رسانه
رسانه را حذف کنید
ژیزل مک بنیاد هنر شهر را اداره می کند.
ژیزل مک یک بنیاد هنر شهری را اداره می کند.
لعنتی، ژله، تو بودی که جاز را اختراع کردی
لعنتی، ژله، تو جاز را اختراع کردی
قلب را به عنوان غنیمت نگه داشتند.
قلب به عنوان یک غنیمت باقی ماند.
ظرفیت آن برای کمک به کارایی و برابری در توسعه رویکردها و سیاست‌های جدید منعکس می‌شود.
توانایی او برای کمک به کارایی و عدالت در توسعه رویکردها و سیاست‌های جدید منعکس می‌شود.
پس خودتو نکشتی
پس خودت را نکشتی
ژاپنی ها به همان سادگی که ما نفس می کشیم نقاشی می کنند.
ژاپنی ها به راحتی ما نفس می کشند.
این پلیس مسئول است.
این پلیس مسئول است
این رژه من است
رژه من
خواب ارتباط تنگاتنگی با مرگ داشت.
خواب به مرگ نزدیک بود
و... تو در بیسترو بودی
و تو بیسترا بودی
اثرات مثبت در جایی حاصل می شود که اختلاف درآمد قابل توجهی در انتهای توزیع درآمد وجود داشته باشد.
تأثیرات مثبت در شرایطی حاصل می شود که در آن اختلاف درآمد قابل توجهی در پایین ترین سطح توزیع درآمد وجود دارد.
یک نگاه به اشلی انداختم، به او اشاره کردم و گفتم: عمو سام تو را می خواهد.
به اشلی نگاه کردم بهش اشاره کردم و گفتم عمو سام تو رو میخواد.
باشه، بچه ها فردا میبینمتون.
بچه ها فردا میبینمتون
وقتی پدر تمودگین عروسم را دزدید... ...قسم خوردم که انتقام بگیرم.
وقتی پدر تمودگین عروسم را دزدید، قسم خوردم که انتقام بگیرم.
خوب، شما دو نفر می توانید اتاق مهمان طبقه بالا را به اشتراک بگذارید.
خوب، شما دو نفر می توانید یک اتاق مهمان را در طبقه بالا به اشتراک بگذارید.
و او سه بار به من گفت که چوب خردکن دارد.
و او سه بار به من گفت که او یک دستگاه سنگ شکن چوب دارد.
آنها از فرآیند تصمیم گیری با تجمیع تخصص فنی یا تخصصی موجود در سطح اروپایی و ملی پشتیبانی می کنند.
آنها با تجمیع ظرفیت های فنی و فنی موجود در سطوح اروپایی و ملی، از فرآیند تصمیم گیری حمایت می کنند.
مرد آهنی: هی، روزگار ناامیدانه یکی از ایده های نابغه تونی را فراخوان، به خاطر بسپار
هی، دوران ناامیدانه یکی از ایده های درخشان تونی را می طلبد، به یاد داشته باشید
بوید به من گفت که دیگر از بانک ها سرقت نمی کند.
بوید به من گفت که دیگر بانک ها را دزدی نمی کند.
آیا این تغییر کرده است
هر چیزی تغییر کرده است
من کسی را در آن قرار خواهم داد.
من کسی را روی آن خواهم داشت.
اوه، کارلا، این پرستار شب من آرورا است.
کارلا، این پرستار شب من آرورا است.
نه، نه، این نیست.
نه، اون نه.
هر مظنون جدیدی را معرفی کنید
آیا مظنون جدیدی ظاهر شد
مواد مخدر بدنم را نابود کرده است.
مواد مخدر بدنم را خراب کرد
هنک، پرونده شما کمی رنگارنگ تر است.
هنک، پرونده شما تا حدودی ... رنگارنگ تر است.
این نوع سلب مالکیت تنها در صورتی امکان پذیر است که اطلاعات مربوطه برای رقابت بسیار استراتژیک باشد و بخش قابل توجهی از بازار مربوطه را پوشش دهد.
این نوع سلب مالکیت تنها در صورتی امکان پذیر است که اطلاعات مورد نظر برای رقابت بسیار استراتژیک باشد و به بخش قابل توجهی از بازار مربوطه مربوط باشد.
و بعد ما... همدیگر را بوسیدیم.
و بعد ما... بوسیدیم.
او گفت: چیزی نسبتاً زننده.
او گفت: چیزی واقعاً بد در مورد چیزی.
کار عالی، پیج.
کار عالی، پیج
آنها فقط منتظر دستور حمله شما هستند، آقای رئیس.
آنها منتظر دستور شما برای حمله هستند، آقای رئیس.
آیا فکر می کنید او صلیب را روی در دید؟
فکر می کنید او صلیب را روی در دید
من در حال خواندن نمایشنامه هایی هستم که امروز صبح خواندم.
من بازی هایی را که امروز صبح خواندم خواندم.
دوست دخترم بیا اینجا و من یک حلقه دارم.
دوستم می آید و... من اینجا انگشتر دارم.
اما نمی دانی تسلیم شدن چگونه است.
اما شما نمی دانید تسلیم شدن چگونه است.