Datasets:

Modalities:
Text
ArXiv:
Libraries:
Datasets
License:
id
stringlengths
36
36
cc_file
stringlengths
63
63
time
stringlengths
19
25
title
stringlengths
0
200
text
stringlengths
20
88.6k
url
stringlengths
17
4.34k
9064520f-bc4d-4118-a30e-7d99f5adc612
crawl-data/CC-NEWS/2016/08/CC-NEWS-20160826124520-00000.warc.gz
null
گشن‌ شاخ پارسی در گردباد تعصب تباری
پذيرش > دیدگاه > گشن‌ شاخ پارسی در گردباد تعصب تباری زبان و ادبیات پارسی یک هویت فرهنگی است. مرز هویت فرهنگی را نمی‌توان با مرزهای سیال سیاسی و تباری اشتباه گرفت. فرهنگ تعریفش را نه از سیاست می‌گیرد و نه از تبار و قبیله. فرهنگ مجموعه داشته‌هایی است خیلی فراتر از این مقوله‌های تقلیل‌گرا. این سیاست و تبار است که در فرایند تاریخ و تحول، در درون فرهنگ شکل می‌گیرند. بنابراین، سیاست و تبار برساخته‌های فرهنگ اند و نه عکس آن. از این‌رو، نمی‌توان هیچ سیاست و تبار خاصی را از میان چندین خرده‌فرهنگ و کتله‌های تباری برساخته‌شده، وارث اصلی و یگانه‌ی فرهنگ مادر خواند. سهمیه‌بندی این میراث بر مبنای تفکیک "خلف" از "ناخلف"، چیزی نیست جز یک انتحار فرهنگی و سلاخی پیکر واحد و تنومند فرهنگ. انتحار فرهنگی صرفن می‌تواند از دست یک سیاست فاشیستی و عصبیت کور تباری و قبیلوی برآمده باشد! وارث به‌حق و شایسته‌ی فرهنگ مادر در هر زمانی، صرف نظر از نسبت تباری و قبیلوی و سیاسی، کسانی یا جمعی می‌توانند بود که در جهت استمرار و تعالی آن فرهنگ کاری کرده و خون دلی خورده باشند. لذا، این‌که شخصی با یک روی‌کرد کماکان ملاعمری از یک آدرس فرهنگی آمده می‌گوید من در انتخابات گذشته به فلانی رأی ندادم اما اگر بسمدانی کاندید می‌کرد، به او رأی می‌دادم، مگر جز پیروی از یک سیاست فاشیستی و حیوانیت تباری، چیز دیگری را هم می‌تواند به نمایش گذارد؟ آقا، تویی که سنگ میراث‌داری از کلیت زبان و ادبیات پارسی در یک حوزه‌ی تمدنی را به سینه می‌زنی، اگر خوره‌ی حیوانیت تباری در مغز جانت خانه نکرده، دیگر این جیره‌بندی‌ها به چی معنا؟ اصلن این یعنی چی که داد از زبان و ادبیات پارسی می‌زنیم، اما حرکات و رفتارمان نشان از یک عصبیت افراطی ناسیونالیستی دارند و در حقیقت، در سمت تکه-پاره شدن این پارسی گام بر می‌داریم؟ این نعل وارونه دیگر به چی منظور که بر گرده‌ی یک حوزه تمدنی بزرگ، تعصب تباری‌مان را سوار می‌کنیم که باری اگر حرف بر سر حقانیت مسأله باشد، این گل سرسبد تبار شاید کم‌ترین سهم و نقش را در دامن قند پارسی داشته؟ (نابغه‌ی دیگری از این‌سو در یک شبه‌توطئه‌ی ناسیونالیستی و ضد فرهنگی رفته بابت تمام بی‌فرهنگی‌های مهاجرین افغانستانی در ایران(!!) از آن کشور معذرت تاریخی خواسته!!) فرهنگی که امروزه یگانه مشخصه و معرف آن زبان و ادبیات دیرینه‌سال پارسی است، حوزه‌ی تمدنی‌یی را شامل می‌شود که اگر این مرزکشی‌های سیاسی چند سال پسین را در نظر بگیریم افغانستان، تاجیکستان و ایران به یک اندازه در آن سهم دارند و در درون هریک از این کشورها نیز خرده‌فرهنگ‌ها و تبارهایی زیست دارند که هیج‌یک بر دیگری ارجحیت و برتری ندارند تا به تنهایی "وارث خلف" آن حوزه‌ی تمدنی و تاریخش قلمداد شود، جز آنی که در راستای بقا و بالندگی این حوزه‌ی تمدنی و افتخاراتش، کار و پیکار کرده اند. حوزه‌ی تمدنی زبان و ادبیات پارسی، ملک طلق هیچ سیاست و تبار یگانه و خاصی نیست! یک خاوری ساکن مشهد همانقدر می‌تواند وارث این حوزه‌ی تمدنی و افتخاراتش باشد که یک ایرانی ساکن تهران و... اساس اشتراک این خرده‌فرهنگ‌ها و تبارها در درون این حوزه‌ی تمدنی واحد، زبان و ادبیات تاریخی‌شان است. فقط زبان و ادبیات در این معنا می‌تواند برای هریک از این خرده‌هویت‌های شناور و سرگردان، یک هویت واحد باشد و به تعبیر هایدگر: «خانه‌ی وجودشان». بلی، برای تصاحب شدن و مصادره کردن پارسی که هرگز تصاحب پذیر نمی‌تواند بود، نه سکه‌ی رنگ‌رفته‌ی تبار ارزشی دارد و نه سیاست‌های فاشیستی هتلروار! فقط یک هویت واحد (زبان) است که می‌تواند به قول ویتگنشتاین: «مرزهای جهان‌مان را تعیین کند» و بس! بیایید با عصبیت‌های زشت و عق‌آور تباری و سیاسی، دامن فرهنگ گران‌سنگ پارسی را لکه‌دار نکنیم. وگرنه آن بزرگانی که از جان و زندگی‌شان مایه گذاشته این کاخ بلند را بنا گذاشته اند و ما امروزه به طرز بی‌شرمانه‌یی آن‌ها را نیز به نفع جنون مبتذل تباری خود مصادره می‌کنیم، بر روی‌مان تف خواهند انداخت! به امید بقا و درخشش مدام پارسی و شرمنده باد آنانی که با انتحار فرهنگی‌شان می‌خواهند این کاخ بلندمان را ویران و کلبه‌ی حقیرانه‌ی تباری و سیاسی‌شان را بر آوار آن بنا کنند!
http://kabulpress.org/article239985.html
e34ce085-cc13-4a1f-90e4-81a7fbfd7f0d
crawl-data/CC-NEWS/2016/08/CC-NEWS-20160826132734-00001.warc.gz
null
فریاد یک کدر جوان از زورگوئی و فساد اداری در ادارات دولتی شهر میمنه
پذيرش > دیدگاه > فریاد یک کدر جوان از زورگوئی و فساد اداری در ادارات دولتی شهر میمنه استخدام مامورین حکومت هیچ گاهی به اساس رقابت های آزاد و شایسته سالاری نبوده؛ افراد و اشخاص مستعد و مناسب بست های اداری قربانی زورگوئی, امتیازطلبی و فساد گسترده دولتمداران مفسد میشوند. کدر های بی واسطه و صادق در ادارات امروز جای ندارند, اگر کسی شامل کمپاین این رشوه خواران فاسد شود و در چور و چپاول و عیاشی آنها سهیم باشد میتواند آدم خوبی تلقی گردد. درغیر آن تحصیل, استعداد و توانائی یک کدر تحصیل یافته طرف توجه این چپاولگرانیکه چوکی های دولتی را به پول خریده اند, قرار نمیگیرد. به نظر این تکنوکرات ها استعداد، توانایی و درجه تحصیل در تقرری کارمند دولتی بهایی ندارد. بخاطر رسیدن به کرسی ماموریت دولتی باید رشوت بدهی و بعد از مقرری متعهد به اصول فسادی و شریک فاسدیت آمرین خود بوده باشی. موجودیت فساد اداری و اشخاص فاسد در ادارات دولتی بزرگترین چالش فرا راه جوانان بخصوص جوانان تحصیل کرده و علت اصلی فرار مغز ها و افزایش مخالفین مصلح محلی میباشد. زمانیکه یک جوان با زحمات خستگی نا پذیز و تحمل چالش های امنیتی و اقتصادی با یک دنیا امید بر آینده بهتر با شوق و علاقه زیاد بر تحصیل خود ادامه میدهد تا که بتواند از این راستا مسولیت خدمت گذاری در قبال وطن و مردم خود را ادا نماید. اما وقتی میخواهند مسولیت ایمانی و انسانی خود را در قبال دین، وطن و مردم خود ادا نماید از سوی دولت مداران فاسد و رذیل با رذالت تمام حتا از دروازه های شعبات هم رانده میشوند. با این وضع حاکم در کشور چگونه میتوان بر آینده این وطن امید وار شد؟! وقتی در تمام ادارات دولتی فساد اداری و اخلاقی حکم فرما است، وقتی بست های ادارات دولتی از ماموریت تا وزرات خانه ها با وابستگی های قومی، زبانی و سمتی داد و ستود میگردد و یا هم در بدل دادن رشوه از سوی روئسای ادارات به طور علنی در معیاد معین فروخته میشود و وقتی تمام ادارات دولتی در دست مشتی از معامله گران، قاچاقبران مواد مخدر و اشخاص و افراد فاسد باشد قطعا جوانان هیچ آینده ای نخواهند داشت و مجبور میشود مرز های این کشور را ترک و به سرزمین که حداقل به ارزش های انسانی و استعداد های شان بهایی قایل اند و یک زندگی بهتر توام با آرامش روحی و وجدانی خواهند داشت میروند. موضوع زیر را با دقت بخوانید و قضاوت کنید با این حال سرنوشت جوانان تحصیل کرده و بی دفاع چی خواهد شد؟ زمانیکه از فاکولته فارغ شدم بعد از مدتی کوتاه از طریق رسانه های خبری و ارتباطات اجتماعی مطلع شدم که در ریاست محترم زراعت فاریاب در بست سوم آمریت آبیاری کارمند ضرورت دارند. وقتی درخواستم را بردم پیش مدیر صاحب اداری آن ریاست که ظاهرا یک مرد کارکشته و سابقه دار معلوم میشد, از من پرسید چی کاره هستی؟ گفتم فارغ التحصیل مقطع لسانس انجنیری ساختمانی هستم. گفت: از کجا فارغ شدی؟ عرض نمودم از ساختمانی جوزجان فارغ شدم. برایم گفت چقدر تجربه کاری داری؟ گفتم مدت بیشتراز یک سال میشود که در شرکت های خصوصی مشغول وظیفه هستم. برایم گفت تجربه کاری دوره تحصیلی و پرکتیک تعلیمی قابل قبول نیست و به هیچ صورتی درخواستم را قبول نکردند. و من هم در یکی از شرکت های خصوصی در فاریاب مشغول وظیفه شدم که تا فعلا هم وظیفه محوله را انجام میدهم. در اوایل برج سنبله سال جاری بود که بست مدیریت عمومی دیزان پروژه های ساختمانی اعلام شد و برای بار دوم درخواست نمودم. برایم همان مدیر گفت ما برای کسی که از پولتخنیک فراغت داشه باشد ضرورت داریم اما شما واجد شرایط نیستید. بلاخره بسیار به مشکل توانستم که فورم درخواست بگیرم و تمام اسناد و سوابق کاری ام را برایشان تسلیم نمودم و بعد از پنج ماه بخاطر معلومات به ریاست زراعت مراجعه نمودم. مدیر منابع بشری ریاست زراعت که یک دخترک پاک و صادق هست برایم گفت از ریاست محترم اصلاحات اداری اسناد شما رد شده و شامل شارت لیست امتحان نگردید. اسناد های مربوطه ام را گرفتم و به اصلاحات اداری مراجعه نمودم. وقتی با مدیر صاحب ارزیابی دوسیه را باز نمودم متوجه شدم که در دوسیه تصدیق تجربه کاری، فورم مالیه دهی، کاپی دیپلوم و بعضی از تصدیق نامه های کاری ام وجود ندارد و اسناد های بنده نا تکمیل ارسال شده است. وقتی دوباره به ریاست زراعت مراجعه نمودم گفتند نه نزد ما فقط همین چیز هایکه در دوسیه است وجود دارد! بلاخره بعد از بسیار گفتوگو رفتم و تمام اسناد های خود را دوباره تکمیل نموده شامل شارت لیست امتحان شدم. به تاریخ 17 برج سال جاری بخاطر سپری نمودن امتحان در مقام ولایت فاریاب خواسته شدم. در آنوقت متوجه شدم که در بین اشخاصیکه همرایم رقابت میکنند فارغین جیولوجی و معدن نیز وجود دارد که رشته ایشان اصلآ ربطی با بست مورد نظر ندارد. درحالیکه درخواست بنده بخاطر فارغ نشدن از پولتخنیک پذیرفته نشده بود ! بعد از دو روز سپری شدن از امتحان رفتم به ریاست محترم زراعت تا از نتیجه امتحان با خبر شوم. وقتی داخل مدیریت اداری شدم مدیر صاحب اداری با همان کلاه پوستی و جمپرکش از عقب میز تقریبا نمایان میشد بلافاصله برایم گفت انجنیر صاحب فضل احمد سیاووش شما کامیاب نشدید! جویایی نمره خود شدم مدیر صاحب منابع بشری تمام پارچه های امتحان را کشیده نزدم گذاشتند و دیدم که 42 نمره برده بودم که قابل قبول بنده نبود و یک نفر از رقبایم 60 نمره گرفته و کامیاب اعلام گردیده. بعد از برسی پارچه خود و رقیبم پرسیدم از کدام طریق میتوانم به شکل قانونی پیگیری کنم تا پارچه بنده بررسی مجدد گردد. گفتند از اصلاحات اداری معلومات بگیر. به اصلاحات اداری رفتم و از آنجا به مقام محترم ولایت پاس دادند. عریضه خود را ترتیب دادم بعد از احکام والی صاحب نزد ریس صاحب منابع بشری رفتم. ریس منابع بشری برایم گفت امروز نا وقت شده فردا تمام کسانیکه در نمره دادن سهیم بودند, میخواهم، یعنی ریس زراعت و مدیر اداری را فرا میخوانم بیا و پارچه تو دوباره باز نگری خواهد شد. صبح فردا دوباره رفتم تقریبا دوساعت نشستم که خبری از تشریف آوری زورمندان مفسد نبود که بلاخره بعد از تماس مکرر ریس منابع بشری جناب ریس صاحب زراعت تشریف فرما شدند. مسئله بازنگری پارچه بنده مطرح شد اما رئیس زراعت با بهانه گیری های زیاد گفت که اعضای کمیته نمره دهی از چهار ارگان مختلف هستند و سوالات امتحان را از انجنیرصاحبان فواید عامه، انکشاف دهات و آبیاری گرفته ایم اگر اجازه دهید بر فردا من ایشان را آماده میکنم. ریس منابع بشری گفت من فردا بیکار نیستم باز ریس صاحب زراعت اسرار نمودند که صبح در شعبه خودم با کمیته پارچه ایشان را بازنگری نموده نتیجه را برایتان اطلاع میدهم. ریس منابع بشری قبول نمود و فردای آن روز رفتم به ریاست زراعت, جناب ریس صاحب زراعت، انجنیر صاحب بصیر کوهی نماینده آبیاری و انجنیر صاحب هارون نماینده فواید عامه حضور داشتند پارچه بنده مطالبه گردید و بررسی مجدد آغاز شد. سوال اول که دریافت مساحت دایره بود دیدم از 10 نمره برایم 9 نمره دادند پرسیدم چرا؟ جناب محترم ریس صاحب زراعت فاریاب گفتند در کلید جوابات ما واحد مساحت در مترمکعب ارایه شده و شما در مترمربع نوشتید. بر یک لحظه هم خنده ام گرفته بود و هم بسیار زیاد متاثر شده بودم با وجود چنین ریس وای به حال این ریاست و سرنوشت ملت بیچاره که سروکارش با واحدات اندازه گیری است اما هنوز هم نمیداند که مساحت به مترمربع اندازه میشود نه به مترمکعب. گفتم ریس صاحب واحد مساحت مترمربع است نه مترمکعب ایشان گفتند نه در کلید جوابات ما مترمکعب است. عین گپ همو نفر که ازش پرسیدند ازیک موجود نام ببر...او نفر میگوید: یخ. میگویند یخ خو موجود نیست. مرد میگوید چرا نیست خودم دیدم که در دوکان نوشته بود یخ موجود است. بعدا انجنیر بصیر کوهی گفت تو مساحت را در A نشان دادی باید است به S نشان میدادی. واقعا جای شرمندگی است بر یک انجنیر که همچون استدلالی برایم کردند این سوال از جمله سوالات ایشان بوده جنابشان در روسیه تحصیل کرده و یک مدتی ریس آبیاری ولایت نیز بودند و دست آورد های چشم گیری از راه فساد داشتند و مدت چند ماهی نیز بخاطر رشوت زندانی شده و دوباره با مصرف 30 هزار دالر از زندان رها شدند. سوال دوم که فیصدی مصاله در سنگ کاری و مقاومت سنگ ها مطاله گردیده بود. یقینا انجنیرصاحبان میدانند که فیصدی مصاله در سنگ کاری غرقه و کرسی 35-30 فیصد است و مقاومت سنگ ها متفاوت است نظر به نوعیت سنگ ها. در ساختمان بیشتر از 10 نوع سنگ استفاده میشود و مقاومت شان با تست لابراتواری بدست میآید و دریک انتروال نظر به ساحه استفاده مقاومت سنگ هار را بیان کردم که از 100-3000 میگا پاسکال میرسد. با این جواب بنده از 10 نمره حایض 5 نمره شناخته شده بودم وقتی ادعا نمره کردم ریس زراعت گفت در کلید جوابات ما فیصدی مصاله 35 فیصد است و مقاومت سنگ ها هم 50 کیلوگرام فی سانتی مترمکعب است و این جواب ایشان هم از لحاظ انجنیری هیچ منطق ندارد. وقتی نماینده فواید عامه انجنیر صاحب هارون گفت که ریس صاحب جواب انجنیر سیاووش درست است و در سوال نوعیت سنگ مشخص نشده ریس صاحب گفتند نخیر برای ما کلید جوابات اسناد است. یعنی نظر به فرموده ریس صاحب بادانش ریاست زراعت اگر کلید جوابات بگوید که خداوندج 2 دانه هست ما باید قبول کنیم در غیر این خبری از نمره نیست. دریک سوال که عبارت از کمپوزیشن سطح زمین بود اصلا از نمره خبری نبود چون در روی ورق جای نبوده و من در عقب ورق نوشته بودم بنا مستحق نمره نشدم این استدلال جناب ریس صاحب زراعت بود که برایم گفتند که تو در عقب صفحه نوشته کردی که جواب سوال فلانی اما در روبروی سوال نوشته نکردی که در عقب صفحه بنا از این سوال 0 بردی. حیف پست ریاست زراعت که جنابشان غصب نموده اند. سوال دیگری که رویش ادعای نمره نمودم عبارت از تعریف میخانیک ساختمان بود که پاسخ بنده چنین است. میخانیک ساختمان علمیست که از تحلیل و محاسبه دریافت ابعاد مقطع سیستم های مغلق ستایتکی نا معین بحث میکند. گفتند نه در کلید جوابات ما این چنین تعریف شده. میخانیک ساختمان عبارت از دریافت ابعاد مقطع و ماشین آلات میباشد. ریس صاحب زراعت برایم استلال نمودند که تو ماشین آلات را ذکر نکردی بنا در این سوال از 10مستحق 2 نمره شناخته شدی. انجنیر صاحبان محترم میدانند که ماشین آلات هیج ارتباطی به میخانیک ساختمان ندارد و تعریف کلید جوابات شان اشتباه است. وقتی انجنیر هارون برای ریس گفت که ریس صاحب کلید جوابات اشتباه است و تعریف انجنیرصاحب سیاووش درست است جناب ریس صاحب زراعت گفتند این سوال از مرکز آمده امکان نداره که اشتباه باشد. و کسی که بلند ترین نمره را گرفته این چین تعریف نموده بوده. میخانیک ساختمان علمیست که از حالت سکون و استواری ساختمان و عبارت از حالت ماده میباشد و با این تعریف مستحق 8 نمره شده. و سوال دیگر عبارت از هدف مدیریت پروژه بودکه پاسخ بنده چنین است: هدف از مدیریت پروژه عبارت از تطبیق پروژه های ساختمانی با در نظر داشت نورم های ستندر انجنیری و معیاد تعین شده است که پروژه هم خواسته های مطلوب را برآوده بسازد و هم اقتصادی تمام شود. جناب ریس صاحب زراعت استلال نمودند که نه در کلید جوابات هدف از مدیریت پروژه عبارت از مصرف منابع و تنظیم و تقسمان کار میباشد همه میدانند که این تعریف از مدیریت است نه هدف مدیریت پروژه که در این سوال هم مستحق نمره شناخته نشده بودم. سوال دیگر هم تعریف سروی بود. سروی عبارت از بدست آوردن ارقام مورد ضرورت ساحه بخاطر دیزان پروژه و تهیه نقشه توپوگرافی میباشد. جناب ریس صاحب زراعت گفت نه در کلید جوابات سروی عبارت از پستی و بلندی زمین موقعیت درختان ارتفاع از سطح بحر و موقعیت نسبی ساحه میباشد. و در این سوال هم محسق 4 نمره شناخته شده بود. یک سوال چنین طرح شده بود: در مورد حفظ و مراقبت بند ها معلومات دهید؟ جواب بنده: بند ها به دو شکل حفظ و مراقبت میگردند یک حفظ و مراقبت از آلوده شدن آن و پاک کاری کثافات و مواد رسوبی فاضله و دیگر حفظ و مراقبت ساختمانی است تخریباتی که به مرور زمان در ساختمان بند رونما میگردد ترمیم میشود. در کلید جواب چنین نوشته بوده: بند ها از سوی شورا های محلی و ادارات زیربط حفظ ومراقبت میگردد. اگر طرح سوال طوری میبود که بند ها از طریق کی ها حفظ و مراقبت میگردد؟ پس جواب کلید جوابات درست میبود که در این سوال هم مستحق 6 نمره شناخته شدیم. در دو سوال دیگر که جلوگیری از آلوده شدن آب و اسناد به چند نوع است مستحق 16 نمره شاخته شدیم. که جلوگیری از آلوده شدن آب عبارت از پاک کاری کثافات ار مسیر آب و گرفتن جالی در مسیر و دور ساختن چاه های سپتیک میباشد و اسناد هم به سه نوع است محرم، عامه، انفرادی بلاخره به این روال روی هیچ یکی از سوالات به تفاهم نرسیدیم و نتیجه این بازرسی پارچه در نزد ریس منابع بشری واگزار گردید. وقتی از ریاست زراعت خارج میشدم کسی از کارکنانش برایم گفت انجنیرصاحب بر فلانه کس بگو برای رئیس یک زنگ بزند جور میشه کارتو. رفتم نزد آن نفر و از گوشی خودم برای ریس صاحب زراعت زنگ زدم صدای گوشی را بلند کرده و بر همان شخص دادم رئیس زراعت گفت نی ....محترم برای او واسطه نشوی که از او چیزی حاصل نمیشود! با شنیدن این کلیمه واقعا شگفت زده شدم و از خواب خیال شایسته سالاری که غرق آن بودم بیدار شدم. بعداز قطع تیلیفون برایم ایشان گفتند ازقبل باید ریس زراعت را میدیدی گپه قبول میکرد. صبح آن روز در ریاست منابع بشری مقام ولایت جلسه با حضور انجنیران وریس زراعت فاریاب دایر گردید که حضور بنده در آن جلسه اجازه داده نشد اما پیش از آن جلسه در شعبه ریس زراعت مراجعه نمودم که جناب ریس زراعت با مدیرک شان به تنهایی نشستن و کلید جوابات و سوالات بنده در نزد شان رویش کارمیکنند که من ناگهانی درآمد و از مدیر صاحب اداری پرسیدم که باز چرا تاو بالا میکنین؟ خاموش ماند و چیزی برایم نگفت و از آن جا راهی ولایت شدم و جلسه در ریاست منابع بشری آغاز شد. بعد از دو ساعت ادامه جلسه نزد والی صاحب محترم رفتیم. در دفتر والی صاحب محترم انجنیر بصیر کوهی نماینده ریاست آبیاری، انجنیر فیروز نماینده انکشاف دهات، انجنیر هارون نماینده فواید عامه، ریس بیکفایت زراعت، نماینده اصلاحات اداری و ریس منابع بشری ولایت حضور داشتند. سخنرانی از ریس منابع بشری شروع شد و نوبت جناب ریس صاحب با دانش؟ زراعت فاریاب رسید بعد اظهار استدلال های ایشان و بنده والی صاحب فرمودند جناب ریس صاحب محترم سوالات و کلید جوابات تان ناقص است و اشتباهات زیاد دارد ریس صاحب گفتند وله والی صاحب محترم این سوالات برای ما از مرکز آمده ما نمیتوانیم کاری بکنیم والی صاحب فاریاب با لبخند گفتند ده مرکز هم مثل ما و شما انسان ها هستند خط قران خو نیست اشتباهات نداشته باشه. برای والی صاحب محترم عرض نمودم که جناب والی صاحب من حاضر هستم در حضور شما با انجنیرصاحبان محترم روی هر سوالی که ایشان انتخاب کنند استدلال نمایم. جناب والی صاحب محترم فرمودند درست است انجنیران محترم؟ اما گویا از سنگ صدا میبرآمد از ایشان نه. ایشان با مایوسیت و گردن پت کرده گفتند ولله والی صاحب ده پوهنتون ها همی قسم تدریس میشود. بلاخره تصمیم به این شد که تمام پارچه ها با کلید جوابات به کمیته ارزیابی اصلاحات اداری زون محول شود و دوباره نمره دهی گردد. امیدوار هستم که کمیته محترم ارزیابی اصلاحات اداری زون درین مورد دقت کامل بخرج داده و نگذارند که زورمندان, رشوت خواران و مفسدین فی الآرض از چوکی و مقام خود سو استفاده کرده و بالای حق مسلم یک شخص بی واسطه معامله رذیلانه صورت گیرد. البته از تارخ فیصله مقام محترم ولایت تا تحریر این موضوع تقریبا یک هفته میگذرد که تا اکنون ازطرف بعضی از افراد دولتی و محاسن سپیدان قومی از ارتباطات فامیلی جناب ریس صاحب زراعت بارها کوشش صورت گرفته که ورقه عریضه خود را دوباره پس بگیرم و ازین دعوای خود به خواست رئیس زراعت که موضوع را خائینانه پیش برده است بگذرم. ومن الله التوفیق
http://www.kabulpress.org/article239984.html
fa2fc4eb-4f97-4bee-bf92-a7330a80c66f
crawl-data/CC-NEWS/2016/08/CC-NEWS-20160826132734-00001.warc.gz
null
شهر ملودی راهی بازار می شود
پذيرش > اخبار و گزارش اختصاصی > شهر ملودی راهی بازار می شود از ده شهر تا «شهر ملودی» تا چند روز آینده، نخستین آلبوم آهنگ های عزیز سیرت؛ هنرمند جوان و خوش صدا با نام «شهر ملودی» از راه خواهد رسید و نم نم باران نوروزی را با یک «شهر ملودی» آذین خواهد کرد. این آلبوم، شامل ده پارچه می شود که شعرهای آن از لای صفحات شاعران مختلف گلچین شده و به ترتیب، شامل «مرا عمری» و «صبح دلاویز» از فریدون مشیری، «مادر سلام» از ابوطالب مظفری، «خداوندا» از زنده یاد مهدی اخوان ثالث، «همیشه در خیال من» از سیمین بهبهانی، «شراب» از حسین آذرمهر، «درد و داغ» از میرزا نادیم قیصاری و «باز باران» همان ترانه محبوب و مردمی از مجدالدین میرفخرایی معروف به گلچین گیلان، است. علاوتاً دو آهنگ دیگر با عنوان «بیه که شار کنی آغیل خوره مو» در قالب یک اجرای کاملاً ناب و تازه هزارگی از سروده های محمدسعیدی و سرانجام آهنگ «چشمان قشنگ» از سروده های خودش می شود. در مجموعه «شهر ملودی» آهنگ ها و ترانه هایی با مضامین مختلف؛ از حسرت گذشته تا رؤیای آینده گرد آورده شده و به سبک «پاپ» و یک قالب هزارگی ارائه شده اند. آلبوم «شهر ملودی» در آینده نزدیک و قبل از سال نو خورشیدی، رونمایی خواهد شد. پس از رونمایی، جمعی آهنگ های آلبوم از طریق دی وی دی نشر و تکثیر می شود و همچنین همه ی آهنگ ها در وب سایت مخصوص، گذاشته خواهد شد. عزیز سیرت بصورت مسلکی موسیقی پاپ را در دانشگاه دولتی کابل در دانشکده هنرهای زیبا آموخته است. پیش از این، آهنگ های او با مضامین و قالب های مختلف بطور پراکنده اجرا و ارائه شده است؛ اما «شهر ملودی» نخستین مجموعه از کارهای هنری بهم پیوسته سیرت است که زیر یک عنوان جمع شده و با کمپوز و صدای خودش، در یک استدیو تنظیم شده است. «شهرملودی» حاصل چندین سال کار و تلاش این هنرمند جوان و خوش صدا است. سیرت، علاوه بر آواز خوانی و آهنگ سازی، گه‏گداری در خلوت خودش به سبک های مختلف شعر هم می نویسد. از آنجایی که سیرت هنر موسیقی را بصورت مسلکی آموخته است، دیدگاه، کارها و فعالیت های هنری او بیش از حد سخت گیرانه است. از دیدگاه او، موسیقی تنها هنر نیست؛ بلکه زبانی است که اندیشه و تفکر را در خود حمل می کند. سیرت، یک هنرمند سبک گرا است. از دید او، هنر را نمی شود مثل کالا به بازار عرضه کرد؛ هنر تجلی روحیات عقلی و معنایی جامعه است و برای همین، یک هنرمند واقعی خودش را در گذرگاه های مبهم، جا نمی گذارد. سیرت در ترانه ها و آهنگ هایش، همیشه به دنبال مفاهیم «سادگی»، «کمال گرایی» و «ایدئال گرایی» است. برای همین، خوانش و پردازش هنری او؛ همچون ماحصل خوش ذایقه و پرعاطفه، ذوق مخاطبین به شور می اندازد و روح شان را تلطیف می بخشد. آهنگ های او، مخاطب خاص نمی شناسد و ضمن اینکه مردمی است، سبک خاصی را دنبال می کند. سیرت تلاش می کند تا به سکوی یک هنرمند واقعی تکیه کند؛ راه آغاز او، امیدی بزرگی برای آینده هنر موسیقی افغانستان است. یادآوری می گردد که؛ تاریح و مکان رونمایی آلبوم، به زودی مشخص خواهد شد.
http://www.kabulpress.org/article239987.html
88be7499-0faa-4f93-aec1-9f95eec2f2fa
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160906145201-00013.warc.gz
null
Perkins School of the Arts wraps up 2016 season with National Title
ORLANDO, FLA – After another season of fierce competition both in the U.S. and abroad, the Perkins School of the Arts dancers have returned home to upstate New York with fistfuls of accolades, including a 2016 Candance National Championship award. The national title serves as number 11 for the Perkins School, headquartered in Norwich, and according to owner and choreographer Mikey Perkins, this year’s nod by Candance officials holds a significant honor over previous wins. “First off, this talent and competition was more fierce this year than ever before,” explained Perkins. “It was the 30th anniversary of the Canadian-run event, hosting some of the most insane talent we had ever seen before.” The Perkins School competed alongside much larger professional dance companies with ties to the Vancouver and Calgary Toronto areas located in the heart of the Canadian cinema filmmaking industry – home to several film studios centers.
http://www.evesun.com/news/stories/2016-09-06/24593/Perkins-School-of-the-Arts-wraps-up-2016-season-with-National-Title/
6802c289-c1cd-4238-822f-b93531bf6529
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-12T13:57:57+04:30
یک میلیون و 862هزارتن کالا از بندرهای هرمزگان ترانزیت شد:
یک میلیون و ۸۶۲هزارتن کالا از بندرهای هرمزگان ترانزیت شد: نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ 27 بازدید ناظر گمرکات هرمزگان و مدیرکل گمرک شهید رجایی گفت: یک میلیون و ۸۶۲ هزارتن کالا ظرف پنج ماهه گذشته از بندرهای این استان به خارج از کشور ترانزیت شده است. عباس ارزش کالاهای ترانزیت شده را حدود شش میلیاردو ۶۱۷ میلیون دلار ذکر و اظهار کرد: کالاهای ترانزیت شده طی این مدت نسبت به پنج ماهه سال گذشته از نظر وزنی ۱۸ وارزش دلاری نیز ۹درصد افزایش یافته است. وی اقلام عمده کالاهای ترانزیت شده را سنگ مرمر، اکسید آلومینیوم، برن و پارچه عنوان کرد که به کشورهای عراق، افغانستان، ترکمنستان و اقلیم کردستان عراق ترانزیت شده اند. ناظرگمرکات هرمزگان خاطرنشان ساخت: در بین پنج بندر فعال این استان بعد از بندرشهید رجایی، بیشترین ترانزیت انجام شده با ۲۸هزارو ۳۵۱ تن با ارزشی حدود ۳۳۳هزار دلار به بندر لنگه اختصاص دارد. علیدادی در ادامه میزان ترانزیت داخلی ( بین مناطق ویژه اقتصادی و آزاد و بنادر) را در پنج ماهه گذشته ۱۷۱هزارو ۷۳۳تن به ارزش ۷۹۱ میلیون دلار عنوان کرد که نسبت به مدت مشابه سال گذشته از نظر وزنی ۲۷درصد و ارزشی (دلار) نیز ۱۰درصد کاهش نشان می دهد. دراطلاعات منتشره گمرکات آمده است: در استان هرمزگان تعداد پنج بندرتجاری فعال شامل شهید رجایی، شهید باهنر، بندر لنگه، قشم و کیش فعال هستند که در پنج ماهه گذشته ازمحل صادرات کالاهای غیرنفتی چهارمیلیاردو۲۴۶میلیون دلارارزآوری داشته اند که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۷درصد افزایش یافته است. همچنین درپنج ماهه گذشته (منتهی به شهریورماه) ۱۷میلیون و ۵۲۷هزارتن کالای غیرنفتی از طریق گمرکات این استان به خارج از کشور صادر شده که نسبت به مدت مشابه پارسال۸۳درصد افزایش نشان می دهد.
http://www.iran-transportation.com/%DB%8C%DA%A9-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%88-862%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%84%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B1%D9%85/
8e75b464-cdc9-4d37-b071-ec131d43153c
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-14T15:45:50+04:30
سهام عدالت: چشمه ای دیگر از خصوصی سازی ایرانی
سهام عدالت: چشمه ای دیگر از خصوصی سازی ایرانی نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۹۵ 12 بازدید خلاصه مطلب دکتر فریبرز رئیس دانا سهام عدالت: چشمه ای دیگر از خصوصی سازی ایرانی سهام عدالت چیست ؟ این سهام نیز در واقع نوعی خصوصی سازی با این تفاوت که سهام آن به جای این که به صاحبان سرمایه کوچک متوسط و بزرگ تعلق بگیرد به مردم عادی شامل کارکنان خدماتی و کارگران و نیازمندان کم درآمد ها داده می شود . قرار بود این سهام عبارت باشد از سهام کارخانه هایی که به کار هستند و مرتب اند و سود می دهند و در دستور خصوصی سازی دولت قرار دارند . (اما) در عمل سهام شرکت های خوب و سود ده در کنار شرکت های ورشکسته به عنوان سهام عدالت در چارچوب سازمان خاص منتقل می شدند … متن کامل این مقاله را می توانید در ویژه نامه خصوصی سازی شماره ۳۴۸ ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید.
http://www.iran-transportation.com/%D8%B3%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AA-%DA%86%D8%B4%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A7/
e199950b-88ac-451b-9992-f118061542d8
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-14T15:49:52+04:30
تاریخ تحول: از شرکت های امتیازی تا شرکت های سهامی عام
تاریخ تحول: از شرکت های امتیازی تا شرکت های سهامی عام نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۹۵ 14 بازدید عرفان لاجوردی قوانین را می توان ترجمه کرد؛ اما تجربه ای که مبنای وضع قوانین است پیوست آن ها نمی شود؛ همین است که گرته برداری از نظام تقنینی دیگر کشورها، برداشتی نصفه و نیمه از کارکردهای آن ها در اختیار ما می گذارد. «شرکت»، مفهومی بود که راه را برای تحول بنیادین حیات جمعی بشر هموار کرد. موجودی فرضی که به واسطه ی برخورداری از «شخصیت حقوقی» می تواند طرف حق و تکلیف شود؛ معامله کند؛ بدهکار شود؛ ثروتمند گردد؛ و مالک باشد ؛ اما این موجود فرضی، تفاوتی بنیادین با آدمی دارد: شرکت ها نمی میرند. بدین ترتیب، تاجرانی نامیرا به دنیا آمدند تا سوار بر کشتی های‌شان با سودای تجارت، ره‌سپار فتح سرزمین های جدید شوند. «کریستوفر کلمبوس»، «آمریکو وسپوس»، «فردیناند ماژلان»و بسیار دیگرانی که آنان را کاشفان جهان می خوانیم، اولین مدیران شرکت ها، این تاجران نامیرا، بودند… قرن نوزدهم، در تاریخ حقوق شرکت ها، از آن «ایالات متحده ی آمریکا»ست. مردمانی فراری از سنت های اروپایی، تغییری کوچک، اما عمیق در کارکرد شرکت ها پدید آوردند. ادامه این مطلب را می توانید در شماره ۳۴۸ ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید.
http://www.iran-transportation.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA/
0ed069ba-76de-4ad5-88c2-31ff70377a7a
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-12T13:56:27+04:30
تاکید بر ارتقای جایگاه کمیسیون ایمنی راه‌ها
تاکید بر ارتقای جایگاه کمیسیون ایمنی راه‌ها نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ 19 بازدید رییس سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای گفت: در نظر داریم از پتانسیل خانه‌های بهداشت در راستای کاهش تلفات رانندگی در شهرهای حاشیه جاده‌ها و راه‌های روستایی استفاده و با حمایت وزیر راه و شهرسازی عملیاتی کنیم. داود کشاورزیان در مراسم امضای تفاهم‌نامه بین بخشی میان وزارتخانه‌های راه و شهرسازی و وزارت بهداشت که بعد از ظهر ۱۳ شهریور در ساختمان وزارت بهداشت برگزار شد اظهار داشت: یکی از برنامه‌های اولویت‌دار وزارت راه وشهرسازی کاهش تلفات جاده‌ای است که طی ۱۰ سال گذشته از حدود ۲۸ هزار نفر در سال ۸۵ به حدود ۱۶هزار و ۵۰۰ نفر در سال ۹۴ کاهش یافته است. وی افزود: این در حالی است که طی همین ۱۰ سال ۹ تا ۱۰ میلیون خودرو و همین مقدار موتورسیکلت جدید پلاک شده است. معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به حضور فعال کمیسیون ایمنی راه‌ها در سه سال اخیر بیان داشت: این کمیسیون به عنوان یک کمیسیون بین بخشی هر ماه به صورت فعال برگزار می‌شود و ما معتقد هستیم که این کمیسیون باید ارتقا یابد. همچنین باید موضوع ایمنی تردد در کمیسیون ایمنی راه‌ها مورد بحث قرار گیرد. رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای با بیان اینکه پروژه‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری متعددی در خصوص ایمنی راه‌ها تعریف و در دست اجرا دارد تصریح کرد: نظارت بر عملکرد ناوگان مسافربری و باری و نظارت بر عملکرد رانندگان از جمله اقدامات انجام شده است. کشاورزیان تصریح کرد: امروز با اطمینان می‌توان گفت: رانندگان ناوگان حمل‌ونقل عمومی جاده‌ای بدون داشتن کارت سلامت نمی‌توانند از کارت هوشمند و بارنامه بهره‌مند شوند و بدون برگه معاینه فنی نیز برای آنها بارنامه و صورت وضعیت صادر نمی‌شود. وی به پروژه نصب سیستم‌های حمل‌ونقل هوشمند جاده‌ای اشاره کرد و گفت: طبق قرارداد سال گذشته حدود ۲۰۰۰ دوربین جدید در سطح جاده‌های کشور نصب خواهد شد که ۵۰۰ دستگاه از این دوربین‌ها در سطح جاده‌های شریانی کشور مستقر شده اما به دلیل نداشتن برق عملیاتی نشده‌اند. معاون وزیر راه و شهرسازی در ادامه با اشاره به ایمن‌سازی مدارس حاشیه راه‌ها و اقدامات آموزشی عابران و موتورسیکلت‌رانان اظهار داشت: در نظر داریم از پتانسیل خانه‌های بهداشت در راستای کاهش تلفات رانندگی در شهرهای حاشیه جاده‌ها و راه‌های روستایی استفاده و با حمایت وزیر راه و شهرسازی عملیاتی کنیم. گسترش خانه‌های بهداشت در شبکه راه‌ها/ اقدامات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در سازمان راهداری داود کشاورزیان همچنین در حاشیه مراسم امضای تفاهم‌نامه بین بخشی میان وزارتخانه‌های راه و شهرسازی و وزارت بهداشت در جمع خبرنگاران اظهار داشت: متاسفانه تلفات رانندگی در جاده‌ها و شهرها یکی از عوامل اصلی مرگ و میر کشور است که البته در ۱۰ سال گذشته تعداد تلفات ناشی از حوادث رانندگی به حدود ۱۶ هزار نفر کاهش پیدا کرده است. وی افزود: سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای علاوه بر اقدامات سخت‌افزاری مانند رفع نقاط حادثه خیز و نصب دوربین‌های هوشمند در سطح جاده، پروژه‌هایی در زمنه آموزش رانندگان و شهروندان را تعریف و اجرا کرده است. رئیس سازمان راهداری با بیان اینکه حدود ۴۵ درصد تلفات رانندگی مربوط به عابر پیاده و موتورسیکلت‌ها است گفت: با توجه به امکانات خانه بهداشت برای آموزش شهروندان در شهرهای حاشیه جاده‌ها و روستانشینان تفاهم‌نامه‌ای میان وزارتخانه‌های راه و شهرسازی و بهداشت به امضا رسید. معاون وزیر راه و شهرسازی با اشاره به دامنه خدمات آموزشی خاطرنشان کرد: تلاش ما بر اساس خانه‌های بهداشت موجود در شبکه راه‌های کشور است و گسترش خانه‌های بهداشت در شبکه راه‌ها به منزله افزایش خدمات آموزشی ایمنی راه‌ها در شهرهای حاشیه جاده و روستانشینان خواهد بود.
http://www.iran-transportation.com/%D8%AA%D8%A7%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%86%DB%8C-%D8%B1/
eba3a7fd-0122-4ea1-a593-804d92f0659b
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-12T13:51:43+04:30
افت 34 درصدی عملکرد ترانزیتی بنادر کشور
افت ۳۴ درصدی عملکرد ترانزیتی بنادر کشور نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ 18 بازدید یک میلیون و ۷۸۲ هزار و ۸۰۸ تن کالا در سه ماه نخست امسال در بنادر کشور ترانزیت شد. عملیات ترانزیتی بنادر کشور در فصل بهار امسال با کاهش چشمگیر ۳۴.۲ درصدی نسبت به سال گذشته به یک میلیون و ۷۸۲ هزار و ۸۰۸ تن رسید. در حالی که بر اساس آمار سازمان بنادر ودریانوردی،تخلیه و بارگیری کالاهای غیرنفتی و مواد نفتی بنادر در فصل بهار،بیش از ۱۵ درصد و فعالیت کانتینری نیز بالغ بر شش درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش یافته، فعالیت ترانزیتی بنادر خلاف جهت دیگرعملیات بندری حرکت کرده و کاهش ۳۴.۲ درصدی را در بهار امسال از خود به جای گذاشت. روند کاهشی ترانزیت بندری ایران در شرایطی تداوم یافته است که چند مسیر ترانزیتی اصلی همچون مسیرهای ترانزیتی «بندر امام – شلمچه – عراق» و «محور شرق» (از چابهار به آسیای میانه)، «محور ترانزیتی شمال – جنوب» و «شبه‌قاره هند – دریای مدیترانه و اروپا» وابسته به ترانزیت دریایی است و ایران در این مسیرها جایگاه ویژه دارد. در کارنامه فعالیت ترانزیتی بنادر کشور ، بندر شهیدرجایی به عنوان نخستین بندر و پس از آن بندر امام خمینی به عنوان دومین بندر، حدود ۹۴ درصد از فعالیت ترانزیتی بنادر را به خود اختصاص داده‎اند اما این دو بندر در فصل بهار امسال این دو بندر مسیر کاهشی را طی کرده‎اند به طوری که بندر شهیدرجایی با کاهش ۹ درصدی و بندر امام خمینی با سقوط ۶۰ درصدی عملیات ترانزیتی فصل بهار را به پایان رساندند. بر اساس آمار سازمان بنادر ودریانوردی ، در سه ماهه نخست امسالیک میلیون و ۷۸۲ هزار و ۸۰۸ تن کالای غیرنفتی و مواد نفتی در بنادر کشور ترانزیت شد که در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته کاهش ۳۴.۲ درصدی داشته است . طبق این آمار ۵۶۹ هزار و ۵۹۳ تن از این رقم سهم مواد نفتی و یک میلیون و ۲۱۳ هزار و ۲۱۵ تن سهم کالاهای غیرنفتی بوده است. بندر شهیدرجایی با سهم یک میلیون و ۱۶۸ هزار و ۹۶۳ تن ترانزیت در فصل بهار امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۹ درصد کاهش را عملیات ترانزیتی داشته است. بندر امام خمینی نیز با ثبت کاهش ۶۰ درصدی در این فعالیت بندری، حدود ۵۰۶ هزار و ۸۸۲ تن مواد نفتی را ترانزیت کرده است. پس از این دو بندر، بندر بوشهر با فاصله بسیار زیاد از دومین بندر در رده سومین بندر ترانزیتی نشسته به صورتی که با ترانزیت۲۹ هزار و ۳۶۳ تن کالای غیرنفتی افزایش ۸.۶۴ درصدی را ثبت کرده است، اما پس از آن دوباره بنادر درمسیر کاهشی قرار گرفته به صورتی که بندر لنگه با ترانزیت ۲۲ هزار و ۲۳۰ تنی و کاهش ۲۵.۴ درصدی دررتبه چهارم، بندر شهیدباهنر با ترانزیت ۱۶ هزار و ۶۲۴ تنی دو کاهش ۵۱.۵ درصدی در جایگاه پنجم، بندر انزلی با ترانزیت ۱۵ هزار و ۳۰۵ تنی و کاهش ۲۰.۴۲ درصدی در جایگاه ششم، بندر امیرآباد با ترانزیت ۱۲ هزار و ۶۰۷ تنی و کاهش ۶۳ درصدی در جایگاه هفتم قرار گرفته‎اند. علاوه بر این، بندر خرمشهر باکاهش ۲.۱۶ درصدی،بندر آبادان با کاهش ۸۰.۶ درصدی، بندر چابهار با کاهش ۱۰۰ درصدی، بندر نوشهر با کاهش ۵۱.۱۹ درصدی، بندر فریدون کنار با کاهش ۱۰۰ درصدی و بندر نکا با افزایش ۱۰۰ درصدی سهم بسیار کمی در ترانزیت بنادر داشتند.
http://www.iran-transportation.com/%D8%A7%D9%81%D8%AA-34-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B2%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1/
926a976c-145b-4251-86c1-8c7532fc0a73
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160916133845-00023.warc.gz
2016-09-02T15:25:43+00:00
برای لندن تبلیغ یک هنر است, بوسيله ى تی یری میسان‬
مطبوعات غرب متنوع است، اما کثرت گرا نیست: تمام روزنامه های بزرگ مورخ ۲۰ ماه آگست؛ در « سرمقاله » های خویش عین عکس را نشر کردند. جنگ بر ضد سوریه مانند هر جنگ دیگر؛ سیل از تبلیغات را برانگیخته است و در این میان مسئله کودکان همیشه جایگاه ویژه دارد. چنانچه قطر در آغاز جنگ؛ نیت داشت نشان دهد که جمهوری سوریه در تضاد با منافع عمومی، مردم خویش را تحقیر میکند. دیکتاتوری نفتی در آن زمان از کانال تلویزیونی خویش، الجزیره، افسانه کودکان دیره را نمایش داد که از جانب پولیس شکنجه میشدند. قطر برای اثبات بی رحمی رقیب خویش، تاکید کرده بود که ناخن های کودکان را کشیده بودند. طبعا هیچ خبرنگار، با وجود جستجوها در این مورد، به هیچ کودکی بر نخورد. بی بی سی مصاحبه دو کودک از شمار آن کودکان را نشر کرد، اما ناخن های هردوی شان بجای خود بودند. از آنجای که این افسانه غیر قابل اثبات بود، قطر داستان تازه یی را بیرون کشید: یعنی حکایت یک کودک بنام الحمزه علی الخطیب (۱۳ ساله) را، که گویا پولیس رژیم شکنجه کرده و عقیم ساخته بود. این بار عکس های ثابت کننده نیز ارایه شده بودند. هر بیننده یی شاهد یک جسد بدون آلت تناسلی بود. اسفا ! اتوپسی، (کالبد شگافی)، نشان میداد که جسد خوب نگهداری نشده و متعفن گردیده و ورم کرده بود. شکم کودک، آلت وی را که هنوز در جایش بود، پنهان میکرد. ختم سال ۲۰۱۳، بریتانیایی ها مسئولیت تبلیغات جنگ را به دوش گرفتند. آنها در این گستره تجارب دیرپا دارند و با ایجاد دفتر تبلیغات جنگی، به عنوان مخترعان تبلیغات مدرن در هنگام نخستین جنگ جهانی شناخته میشوند. یکی از ویژه گی های متد کار آنها این است که همیشه به هنرمندان متوسل میشوند، زیرا زیبایی شناسی، (استتیک)، روح انتقاد و عیب جویی را خنثا میکند. در سال ۱۹۱۴ آنها نویسنده گان بزرگ آن دوران، مانند آرتور کنان دایل، ح. گ. ویلس و یا ردیارد کیپلینگ را به منظور نشر متن های افشا کننده جنایات خیالی دشمن شان آلمان، استخدام نموده و پس از آن مدیران مسئول روزنامه های با اعتبار خویش را برای انتشار آن معلومات تخیلی نویسنده گان به کار گماشته بودند. زمانی که ایالات متحده در سال ۱۹۱۷ با تشکیل کمیته اطلاعات عمومی این متد کار بریتانیایی ها را برگزیدند، شیوه کار و میکانیزم متقاعد ساختن به یاری خبرنگار نامدار والتر لیپمن و ادوارد برنایز (خواهرزاده زیگموند فروید)، بنیانگذار تبلیغات مدرن را با دقت کامل مورد مطالعه قرار دادند. اما آنها با باور به نیروی علم، جنبه زیبایی شناسی (استتیک) آنرا فراموش کرده بودند. آغاز ۲۰۱۴، MI6 بریتانیا شرکت اینوواتیو کمونیکیشنس اند ستراتیجیس (InCoStrat) را پایه گذاری کرد که ثمره کار شان بطور مثال آرم ها (لوگوها)ی دلربای گروه های مسلح، از « معتدل ترین » تا « افراطی ترین » میباشند. همین شرکت، که دارای دفتر هایی در واشنگتن و استامبول است، کارزار متقاعد ساختن اروپایی ها در مورد پذیرش یک میلیون پناهجو را سازماندهی کرد. شرکت نامبرده؛ عکس ایلان کوردی کوچک غرق شده در سواحل ترکیه را منتشر کرد و موفق شد تا در مدت ۲ روز آنرا در « سرمقاله » روزنامه های معتبر غربی در تمام کشورهای عضو ناتو و شورای همکاری خلیج جا بجا کند. هر سال پیش از جنگ، صد ها انسان در سواحل ترکیه غرق میشدند و کسی حرف آنرا هم بر زبان نمی آورد. باید گفت، تنها روزنامه های افتضاح امیز جسد مرده ها را به نمایش میگذارند. اما این عکس با مهارت تهیه شده بود ... . چنانچه من خاطرنشان کرده بودم که جسد توسط امواج بحر در حالت زاویه عمودی با ساحل قرار گرفته نمیتواند، عکاس بعد ها توضیح داده بود که حالت جسد کودک را به منظور موقعیت بهتر برای عکس، خودش تغییر داده بود. عکس عمران دقنیش کوچک (۵ ساله) در یک آمبولانس در شرق حلب، همچنان شامل یک کلیپ ویدیو بود. هر دو سند؛ همزمان مضمون برای مطبوعات نوشتاری و تلویزیون ها را به دست داده بودند. صحنه در آن حد هیجان انگیز و نمایشی بود که یک گوینده سی ان ان بنام کیت بولدوان با دیدن آن نتوانست جلو اشک خویش را بگیرد. طبعا، اگر خوب دقیق شویم، مشاهده خواهیم کرد که کودک از جانب نجات دهنده گان خویش؛ برای دریافت کمک های اولیه حمایت نشده، بل توسط افراد (« کلاه سفیدان ») در مقابل دوربین کامره قرار داده میشود. صحنه سازان بریتانیایی علاقمندی دیگری نداشتند، جز استفاده از آن کودک برای تهیه عکس خویش. به قول اسوشیتد پرس، عکس را محمود رسلان گرفته بود که در ویدیو به خوبی قابل شناخت است. بنا بر این در برگ فیسبوک وی، نامبرده عضو حرکت نورالدین الذکی میباشد (که مورد حمایت سی آی ای قرار دارد و توسط آنها با موشک های BGM­71 TOW) مسلح شده است. باز هم به قول حساب فیسبوکی وی، که در آنجا با یک کلیپ ویدیویی دیگر ثابت میشود، همین شخص بتاریخ ۱۹ جولای سال ۲۰۱۶ یک نوجوان فلسطینی بنام عبدالله تایثیر ال عیسا (۱۲ ساله) [1] را سر برید. قوانین اروپایی بطور اکید نقش کودکان در اعلان ها را چوکات بندی کرده اند. بطور آشکار دیده میشود که این قوانین در مورد تبلیغات جنگی قابل تطبیق نیستند.
http://www.voltairenet.org/article193106.html
56cbf296-b2ce-44e1-bc5c-0309b1259fe1
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
null
The Assam Tribune Online
P Dili, ‘defence secretary’ of KLNLF in a press note stated that the restrictions have been put into place as the plying of overloaded trucks has damaged roads, causing a serious threat to the public and students commuting on National Highway-36 and National Highway-39. The outfit also asked the truck operators to cover the sand with tarpaulin to avoid pollution, and to carry transit passes and valid documents. Asking the sand suppliers to adhere to the order, the KLNLF warned that it would impose a blanket ban on supply of sand if the norms were violated.
http://www.assamtribune.com/scripts/detailsnew.asp?id=sep1916/state057
ed2610ef-a9fc-4d63-962d-7b060040ab1b
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:35:28+04:30
مدیریت حمل و نقل فرآورده های نفتی یعنی این ماده سوختنی باید به همه جا برسد
مدیریت حمل و نقل فرآورده های نفتی یعنی این ماده سوختنی باید به همه جا برسد نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید راه آهن، هنوز نمی تواند ارتباط موثری را میان تولیدکننده و مصرف کننده نهایی برقرار کند. جا به جایی ریلی فرآورده های نفتی در فواصل کمتر از چهارصد کیلومتر، فاقد توجیه اقتصادی است سهم ریل از حمل و نقل فرآورده های نفتی، ناچیز، درمواردی خطرناک و تحلیل آن تا حدودی پیچیده است. بخشی از این پیچیدگی، ناشی از تعریفی است که از فرآورده های نفتی ارائه می دهیم. گستره ی این محصولات بسیار متنوع است: نفت خام، گاز، سوخت مایع، میعانات گازی، محصولات پتروشیمی و بنزین، همگی در این محدوده قرار می گیرند. روش حمل نیز متنوع است: جاده، دریا، ریل و خطوط لوله از این بازار سهم دارند. به این روش ها می توان سوآپ را نیز اضافه کرد. سهم هریک از روش ها در حمل سوخت براساس هدفگذاری سال ۱۴۰۴، می بایست ۳۰% فرآورده ها، از طریق جاده و ریل جا به جا شوند. هم اکنون سهم بازار حمل و نقل جاده ای ۴۰% و حمل ریلی، درحدود ۵% است. بنابراین و در نگاه نخست، دلیلی برای افزایش سهم بخش ریلی و برنامه ریزی در این زمینه مشاهده نمی شود؛ به ویژه که افزایش سهم ریل، در بهترین حالت، به کاهش سهم حمل جاده ای می انجامد و عدد مجموع، تغییری نخواهد کرد. به دیگر سخن، ابتدائا، به نظر می رسد، سیاست درست تر، افزایش سهم انتقال از طریق خطوط لوله است. به نظر می رسد حجم انتقال فرآورده ها از طریق خطوط لوله افزایش خواهدیافت؛ اما این افزایش لزوما به تغییر میزان سهم بازار منجر نمی شود. برنامه های دولت برای افزایش ظرفیت خطوط لوله از دو متغیر اصلی تبعیت می کند: نخست تکمیل رینگ خطوط لوله، به گونه ای که اختلال واردات گاز به کمبود منجر نگردد،.. ادامه این مطلب را می توانید در شماره ۳۴۷ ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید.
http://www.iran-transportation.com/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84-%D9%81%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA%DB%8C-%DB%8C%D8%B9%D9%86%DB%8C-%D8%A7/
7f8019d9-25b0-4155-8471-181c5f0874e3
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:29:01+04:30
مدیریت یا بازتولید مشکل؟
مدیریت یا بازتولید مشکل؟ نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید چنانچه مدیریت را “هنر بهدست آوردن نتایج کافی از امکانات ناکافی” تعریف کنیم، آنگاه به این معنی می رسیم:” مدیر کسی است که جذب استعداد کند و قلمرو مدیریت خود را در معرض آسیب‌های رفتاری و یا برنامه‌ای این استعدادها قرار ندهد.” در نگاه کلی، مدیریت کشور را در دو بعد داخلی و بین‌المللی باید ارزیابی کرد. در بعد داخلی می‌بینیم که نظام مدیریتی کشور در طول سال‌های بعد از انقلاب به‌صورت مدیریت‌های جزیره‌ای با کمترین ارتباطات سازمانی با بخش‌های ذیربط دیگر شکل‌گرفته‌اند و درنتیجه خروجی چنین مدیریت‌هایی عملا بازتولید مشکلات به شکل‌های مختلف بروز و نمود پیداکرده است. در بعد بین‌المللی نیز باید اذعان داشت که این مدیریت با بحران اعتماد بین‌المللی روبرو است و این بحران همان زیان‌های پنهان تصمیم‌گیری‌هایمدیریتی گذشته است که خود را به شکل های مختلف بروز می‌دهد و حتی بر روند مدیریت داخلی نیز سایه سنگین کرده است. در مدیریت سیاست خارجیمی‌بینیم که نمایندگان کشورمان جملگی در کسوت نمایندگان سیاسی ظاهر می‌شوند و هیچ‌گاهدیده نشده است که این مأموران لباس اقتصادی بر تن کنند و اطلاعات و آگاهی‌های لازم را به مراجعه‌کنندگان برای سفر و سرمایه‌گذاری و خرید ارائه دهند. دلیل آن این است که مدیران و سیاست‌مدارانی که در هر انتخابات جانشین قبلی‌هامی شوند دفتر مشق اسلاف خود را خط می زنند و یا آن را پاره می کنند... ادامه این مطلب را می توانید در شماره ۳۴۷ ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید.
http://www.iran-transportation.com/%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B4%DA%A9%D9%84%D8%9F/
836dc0a6-4acc-4230-b360-77063ad7d05b
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:45:17+04:30
تبدیل منطقه آزاد شهر فرودگاهی امام به «لجستیک پارک»
تبدیل منطقه آزاد شهر فرودگاهی امام به «لجستیک پارک» نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید تبدیل منطقه آزاد تجاری شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) به «لجستیک پارک» خبر جدید وزیر راه و شهرسازی است. عباس آخوندی امروز در مراسم آغاز به کار فاز اول منطقه آزاد تجاری شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) گفت: راه‌اندازی منطقه آزاد تجاری شهر فرودگاهی امام خمینی (ره)، یک تحول بزرگ در اقتصاد ایران خواهد بود. از همه شرکت‌های بزرگ دنیا برای سرمایه‌گذاری دعوت می‌کنم وی با اشاره به اینکه اتفاق بزرگی در منطقه‌ در حال رخ دادن است، افزود: ایران مرکز تعادل چه از نظر امنیت سیاسی و چه فرهنگی در منطقه خاورمیانه، آسیای میانه و شمال آفریقا است. وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه تاریخ نشان داده که ایران همواره مرکز ثقل بوده است، اظهار داشت: در دوره‌ای، عده‌ای از سر کج‌اندیشی در داخل کشور، مشکلاتی را به‌وجود آوردند و باعث شدند که با دست‌اندازی برخی کشورها، منطقه در شرایط سخت و بحرانی قرار بگیرد و ناامنی در منطقه فراگیر شود. آخوندی ادامه داد: اکنون اروپا می‌بیند که ناامنی در ساحل مدیترانه از شمال به جنوب در حال گسترش است؛ بنابراین این ناامنی به همه جا منتقل شده است. وی با بیان اینکه باید خدا را سپاس گفت که در یک شرایط حساس تاریخی، همه به اجماع رسیدند که باید آتش ناامنی منطقه را خاموش کرد و به نقطه تعادل برگردیم، گفت: ما در حال حاضر در حال بازگشت به نقطه تعادل هستیم. آنچه ما در اقتصاد جهانی می‌بینیم، کاهش روند رشد توسعه و تولید ناخالص داخلی در سطح جهان است که علامت مثبتی نیست. وزیر راه و شهرسازی، شاه‌کلید حل این مشکل را توجه به امنیت و توسعه در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دانست و افزود: ما به مسئولیت‌های خود واقفیم و اگر از ایران صحبت می‌کنیم، از مسئولیت‌های ایران هم آگاهی داریم. وی با اشاره به اینکه تمام کریدورهای هوایی، زمینی، دریایی و ریلی در منطقه از ایران عبور می‌کند، گفت: ما با مشارکت تمام کشورهای منطقه، ایران را به نقطه ثقل کریدورها تبدیل می‌کنیم و در تلاشیم تا آسمانی امن را فراهم آوریم و شبکه ریلی ایران را به آسیا متصل کنیم. آخوندی با اشاره به اینکه اهمیت گامی که امروز برمی‌داریم، این است که یک برنامه عملیاتی را برای فرودگاه امام (ره) به عنوان هاب منطقه اجرا می‌کنیم، افزود: اینکه تاکنون در گفته‌ها می‌آمد که این منطقه هاب است، الان ما اولین گام عملیاتی آن را برداشتیم. وی با اشاره به اینکه ما به منافع مشترک باور داریم، گفت: به آنچه که عمل می‌کنیم بر مبنای منافع «برد ـ برد» است، بنابراین از همه فعالان اقتصادی و تجاری دعوت می‌کنیم تا در این منطقه فعال شوند و استراتژی ما این است که اینجا تبدیل به «لجستیک پارک» شود. آخوندی با اشاره به اینکه اینجا امکان حمل و نقل چندوجهی را دارد و دریای جنوب و شمال را به این منطقه متصل می‌کنیم، افزود: منطقه آزاد تجاری شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) را به بندر خشک تبدیل می‌کنیم، ضمن آنکه به شکل یک لجستیک ـ پارک، حمل و نقل چهار وجهی هم دربیاید. وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه خدمات نمایشگاهی در اولویت ما است، افزود: ما منطقه آزاد تجاری شهر فرودگاهی امام خمینی (ره) را محلی برای واردات و فعالیت‌های صنعتی نخواهیم کرد. اینجا فقط بر مبنای توسعه تجارت به مفهوم صادرات و حمل و نقل خواهد بود.
http://www.iran-transportation.com/%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87/
fdbdf0a7-de50-4e86-8a39-2bcc3a07e731
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:37:17+04:30
نگاه سیاسی را کنار نگذاریم، بخش خصوصی جایگاه خودش را به دست نمی آورد!
نگاه سیاسی را کنار نگذاریم، بخش خصوصی جایگاه خودش را به دست نمی آورد! نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید دکتر عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در گفت‌وگوی اختصاصی با ماهنامه صنعت حمل‌ونقل کلیات اهداف مجموعه مدیریت این وزارت‌خانه را برای سامان دادن به نظام حمل‌ونقل کشور در همه ابعاد برشمرده است. هرچند با انبوهی از پرسش‌های ریز و درشت در دفتر ایشان حاضر شدیم، ولی زمان کم‌تر از یک ساعت‌ونیم، فرصت آن را نداد تا همه پرسش‎ها مطرح شود. در این گفت‌وگو دکتر آخوندی نگرش های جدیدی ر ا که در دیدگاه های دولت برای گشودن مشکلات حمل و نقلی کشور جا انداخته است تشریح کرد و در ادامه به مسایلی فرعی اجرایی نیز اشاره کرد که تشریح روند ساخت‌وساز بزرگ‎راه تهران-شمال و علت تأخیر در بهره‌برداری از آن، جزیی از صحبت هایش بود. او اظهار امیدواری کرد که با برنامه‌ریزی و تلاش‎های مستمر فعلی، در بهار سال آینده شاهد بهره‎برداری از این بزرگ‌راه باشیم. هرچند دیدگاه وی در مورد ضرورت ادغام وزارت راه و شهرسازی چندان روشن نبود که با این ادغام مخالف است یا موافق، ولی دلیل آن را در طرح “کالبد ملی” که کارشناسان در دهه۷۰در بحث آمایش سرزمینی و توسعه سکونت‌گاه‌ها به نتیجه این ادغام رسیده بودند عنوان کرد و آن را چندان هم غیرمنطقی ندانست. این شما و این هم نظرات آقای وزیر: ادامه این گفتگو را می توانید در شماره ۳۴۷ ماهنامه صنعت حمل و نقل بخوانید.
http://www.iran-transportation.com/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D9%86%D8%A7%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85%D8%8C-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C-%D8%AC/
5d013943-8a61-4f8a-8a36-cddd850d4ac7
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:33:52+04:30
ضرورت بازنگری در نظام و سازمان حمل و نقل و شهری کشور
ضرورت بازنگری در نظام و سازمان حمل و نقل و شهری کشور نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید وزارت راه و شهرسازیی دستگاهی عریض و طویل و نا کارآمد است. این وزارت خانه فعالیت هایی را تحت پوشش قرار می دهد که یا عملا وجود ندارد یا سازمان های دیگر هم عهده دار آنند . این دستگاه گسترده که فعالیت هایی نا همخوان و نا مرتبط را زیر پوشش دارد ، سیاست گذاری ها و برنامه هایی را بر عهده می گیرد که در واقع از منطق اساسی و پذیرفته شده ای هم برخوردار نیستند. آنها تصمیم هایی هستند مقطعی ، واکنشی و سلیقه ای . شخص وزیر و همکاران نزدیک او سلیقه هایی دارند که به شدت ایدئولوژیک ، انتزاعی و ناواقع بینانه اند و از نقطه نظرهای کارشناسانی که در این وزارت خانه و بیرون از آن وجود دارد و هدر می رود بهره ای نمی گیرد . البته مقدار زیادی از این وضعیت در تمامی دستگاههای دولتی وجود دارد که علت آن نبود نظام برنامه ای مبتنی بر دریافت های از پایین به بالا و تبدیل آن به نظامی فراگیر، به عبارت دیگر برنامه ای دموکراتیک و سیستمی است . سازمان مدیریت و برنامه ریزی، که به تدریج تحت سیاست های بازارگرایی افراطی و برنامه گریزی نولیبرالی از سال ۱۳۷۰ به این سو از درون خالی و فرسوده وبی ثمر شده بود . در دوره ی ریاست جمهوری احمدی نژاد به همین بهانه در واقع برچیده و تعطیل یافته و بی ثمر گشت . دولت حسن روحانی، شامل وزیر راه و شهر سازی اساسا توجه و اعتقادی به نظام برنامه ریزی و نظارت دموکراتیک ندارند و دل بسته سازکارهای بازار و گردش امور به شیوه های نولیبرالی اند . در غیاب نظام برنامه ای منطقی و تحت نظارت پایه کارشناسی و دموکراتیک ، البته سلیقه ها و مسئولیت گریزی ها و برون سپاری های سودجویانه جای منافع مردمی در اقتصاد ملی را می گیرد . اما همین امر به دلیل آمیختگی با روحیه ی به شدت نولیبرالی حاکم بر وزارت راه و شهرسازی کار را به پراکنده کاری و بی توجهی های زیان بار کشانده است . نمونه هایی از آن را در زیر مطرح و بررسی میکنیم . بخش شهرسازی این وزارت چه میکند؟ کدام شهر را ساخته است و کدام مرمت و نو سازی و بهسازی یا باز زنده سازی محله های شهری خطر آفرین را به عهده گرفته است؟تقریبا هیچکدام. معمولا طرحهای مربوط به برج سازی ها و مجتمع های تجاری ،که از سرمایه گذاری پرسود و رانت زا و جاذب منابع مالی از نیازهای مردمی به نیازهای سود و سازانه اند ،گرچه از سوی وزارت راه و شهرسازی تقویت و تحسین میشوند اما کارهایی اند بر عهده شهر داری ها . طرح های شهری کماکان در بلاتکلیفی مطلق به سر میبرند . با اینکه کارشناسان ورزیده ای هم در وزارت خانه و در میان تکنوکرات های غیر دولتی حضودر دارند و نشست ها و تبادل نظر هایی هم در کار اند اما حاصل آن به چیزی به نام طرح و برنامه های شهری برای شهر های مختلف و تحت نظارت سازمانهای متفاوت نشده است . طرح های جامع ، ناحیه شهری ، تفضیلی، موضعی، موضوعی، نو سازی ، زیبا سازی ، اصلاح معابر و دهها طرح دیگر با یکدیگر تداخل می یابد و چاره ای از مشکلات شهر سازی نمی گشاید . زیراهیچکدام در بر دارنده ی انجام و پذیر با سایر طرحهای فرادست و ضمانت ها و امکانات اجرایی ندارند . در ایران مسئله ی مسکن برای مردم محروم به یک پدیده ی دائمی آزاررسان تبدیل شده است. از یک سو مسکن برای محرومان گران و پر هزینه ، فاقد کیفیت و کوچک است ،از سوی دیگر منابع مالی زیادی برای ساخت مسکن و واحدهای تجاری خرج می شود که حاصل آن تبدیل رانت شهری به ابزاری برای گران فروشی و تملک و مال اندوزی است . در مناطق شهری ایران بین ۸/۱ تا ۲/۲ میلیون واحد مسکونی خالی وجود دارد اما جوانان ، تازه کاران ، بیکاران و کارگران در قسمت های محرومیت به سر می برند . بافت های فرسوده همچنان محنت زا ودر برابر زمین لرزه خطر آفرینند . در برار همه ی اینها وزارت راه و شهر سازی به امید “منادیان” عرضه و تقاضا ساکت و بی عمل نشسته است. مسکن شهر هم از حیث مکان یابی و هم از حیث امکانات و خدمات شهری و هم از حیث نوع سرمایه گذاری و هزینه و تکیه بر نام بانک مرکزی مسئله ساز بوده است . اما این دولت در این وزارت خانه نیز در راستای بازار گرایی افراطی خود و در لجاج سیاسی با دولت پیشین در واقع بی خیال این مجموعه ی پر هزینه شده است و به جای تکمیل و اصلاح یا درمواردی تغییر کاربری آن باز چشم بر بازرا و به نوعی واگذار کردن و فروختن آنها برآمده است اما لازم است این مسکن ها به نیازمندان و کارگران واگذار و تکمیل و از خدمات شهری بهره مند شوند و پرونده ای هم برای سود مدیریت در ساخت و توزیع منابع و پیمانکاری مربوط به آن گشوده گردد . وزارت راه و شهر سازی از این کارها طفره میرود . توسعه شبکه راه آهن ، برقی و سریع السیر ، بین نقاط اصلی شهری و اقتصادی کشور از کارها و برنامه های الویت دار کشور است .همین شهر تهران که با مناطق اطراف ۱۵ میلیون جمعیت دارد فقط دارای یک دستگاه راه آهن است . ازدحام و کندی راه آهن مردم را از مسافرت با این وسیله کارامد و امن منصرف میکند و در نتیجه جاده های ما کماکان قتل گاه مردم بی نوا باقی میمانند . وزارت راه و شهر سازی که تحت زعامت وزیر به شدت طرفدار سرمایه گذاری خارجی و خریدهای کلان مقیاس از خارج است به توافق با ایرباس برای خرید هواپیماهای نو و نیز به توافق با کمپانی خودروسازی پژو به خود می بالد . اما این هر دو توافق متضمن منافع رفاهی و زیر ساخت های اقتصاد ملی نیستند . هواپیماهای نو قطعا بیشتر می تواند امنیت خاطر برای بازرگانان و مدیران رده بالای کشورو در خدمات سود از طریق افزایش قیمتو کاهش تعداد مسافران باشد . در حالی که سیستم دیگری از نو سازی ناوگان هوایی می توانست منافع رفاهی مردم را تضمین کند . من در این باره در مقاله ، در همین ماهنامه منتشر کرده ام . توافق ما با پژو مسئله حمل و نقل شهری را حل نمیکند و از آلودگی مرگ زای شهر های بزرگ نمی کاهد و فقط صنایع خودرو سازی و به ویژه قطعه سازی را به نفع شمار محدودی از تولید کنندگان و دست اندرکاران ساز و کار سود، در معرض انقراض یا ضعف بیشتر قرار می دهد . توان رقابتی و مدیریتی بندرهای ما درجنوب کشور بسیار محدود شده است . وزارت راه و شهر سازی که تخصص حمل و نقل را فدای تصمیم های فردی و پول سازانه کرده است نمی تواند و نمی خواهد در زمینه انواع تعرفه های شهری راه حل عقلایی را در پیش بگیرد . تکنولوژی درون زا و برون زا در خدمت حمل و نقل قرار نمی گیرد و وزارت خانه بر آن است که گویا برون سپاری و تکیه بر بخش خصوصی خودمانی میتواند راه را برای انتقال ،خود به خودی تکنولوژی بگشاید . در حالیکه اصلا چنین چیزی نادرست است. قیمت گذاری های کشنده ها و اتوبوس ها ، قیمت گذاری هزینه حمل و بلیط و سیاست های دیگر در این وزارت خانه مانع ترمیم و نو سازی مناسب در ناوگان جاده ای حمل بار و مسافر شده است . وزارت خانه ی راه و شهر سازی به نظام ها و تدبیر های حمل و نقلی توجه نمیکند . راه حل کارآمد کردن حمل و نقل کشور در درجه اول عبارت است از جداسازی وزارت راه از وزارت شهر و مسکن و تبدیل آن در واقع به وزارت حمل و نقل . فعالیت های احداثی کشور از زمینه های شهر سازی و توسعه ی شهری ، راه سازی و در راه آهن و فرودگاه (تجهیزها) و بندر، خانه سازی های بزرگ مقیاس شهر های جدید ، طرح های شهری که مقیاس ملی دارند ، طرح های ارتباطی و سد سازی (وبهتر است حال بگوییم سدسازی و اصلاح ، طرح های محیط زیستی ، توسعه ی منطقه ای و جز آن باید به یک وزازت خانه جدید مثلا تحت عنوان وزارت عمران واگذار شود که در پیوند با دستگاه محاسبات و نظارت مستقل و قضایی کار کند . بخشی از فعالیت های شهری و مسکن در شهر های کشور باید به شهرداری ها واگذار شود ،اگرچه شماری از این شهر داری ها نظارت ناپذیرند و باید به جز شورای شهر در مواردی با وزارت مورد نظر هماهنگ باشند . به هر روی ساختار سازمانی ومدیریتی این دستگاه عریض و طویل نمیتواند فعالیت های زیر ساخت شهری و ارتباطی ، سیاست گذاری و تحقق برنامه های حمل و نقل ، رفاه شهری ، تامین مسکن و موارد مشابه را بربتابد . ساختار مدیریت این مجموعه باید تغییر یابد و با برنامه های کشور هماهنگ شوند .
http://www.iran-transportation.com/%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%86%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D9%85%D9%84-%D9%88-%D9%86%D9%82%D9%84/
a34d7022-396f-4484-8f49-5f53c4bfe137
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:48:28+04:30
کاهش قیمت بلیت مترو در ساعات غیرپیک
کاهش قیمت بلیت مترو در ساعات غیرپیک نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید معاون حمل ونقل و ترافیک شهرداری تهران در مورد سرانجام طرح معاونت حمل ونقل در خصوص کاهش قیمت بلیت مترو در ساعات غیر پیک با اشاره به وضعیت ازدحام مسافران مترو در هنگامه صبح و عصر گفت: یکی از روش‌های مرسوم در توزیع ساعات پیک از حالت نقطه‌ای، تشویق مردم به انتقال زمان سفر خود از ساعات پیک به محدوده های زمانی قبل و بعد از پیک است که اعمال سیاستهای تشویقی و کاهش قیمت در محدوده زمانی مد نظر و بعضاً افزایش قیمت در ساعت اوج مرسوم است وی با بیان اینکه یکی از جمله روش‌ها برای تشویق مردم برای استفاده از مترو در ساعات غیرپیک، کاهش قیمت بلیت است؛ گفت: در حال حاضر شرکت بهره برداری مترو در حال انجام اقدامات مطالعاتی است که از منظر حقوقی این مسئله نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت که اگر نیاز به اخذ مصوبه از شورای شهر داشته باشد در قالب لایحه‌ای تقدیم شورا شود. معاون حمل ونقل و ترافیک شهرداری تهران با بیان اینکه در مترو شاهد ازدحام مسافران در هنگام صبح و عصر هستیم که باید با انجام اقداماتی زمان سفر مردم مدیریت شود اظهار کرد: برای ترغیب مردم برای تغییر زمان پیک مترو باید بسته‌های تشویقی در نظر گرفته شود. وی در پاسخ به این سوال که به طور میانگین امکان دارد که چند درصد قیمت بلیت کاهش یابد؟ گفت: کاهش قیمت بلیت در ساعات غیرپیک، در کشورهای مختلف، متفاوت است و در ایران حتی اگر تا پنجاه درصد نیز کاهش داده شود در مجموع می تواند مقرون به صرفه برای طرفین باشد، هر چند که اجرای این موضوع نیاز به کار کارشناسی دقیق و کسب مجوز های لازم از شورا را دارد اما دقت داشته باشید که این پیشنهاد تنها برای بازه زمانی نزدیک به پیک یعنی حدود نیم تا یکساعت قبل و بعد پیک در نظر گرفته می شود.
http://www.iran-transportation.com/%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA-%D8%A8%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%BE%DB%8C%DA%A9/
0b84fa58-cf85-4f6c-aa8b-bc9883524374
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160918165637-00026.warc.gz
2016-09-19T14:42:10+04:30
ایجاد زیرساخت های پستی به منظور جهش اقتصادی لارستان
ایجاد زیرساخت های پستی به منظور جهش اقتصادی لارستان نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 3 بازدید در نشست مشترک با مسئولان پست استان فارس و لارستان حسین مهری با اشاره به اساسنامه جدید شرکت پست کشور و ابلاغ آن از سوی ریاست جمهوری اظهار داشت: هاب پستی منطقه لارستان از سال ۸۹ مصوب شده که متأسفانه تاکنون عملیاتی نشده است. وی با قول مساعد درباره پیگیری این موضوع و با تأکید به مسئولین شهرستان برای پیگیری مداوم آن افزود: تجارت الکترونیک و پست لجستیک از مباحث مهمی است که می بایست در سطح منطقه ای، ملی و بین المللی به آن توجه شود. معاون وزیر ارتباطات در این نشست که سه شنبه برگزار شد با اشاره به هاب پستی و تأکید بر سرعت نقل و انتقالات بسته های پستی، ادامه داد: برای اجرای این پروژه مهم، نیاز به فضای فیزیکی مناسب، گمرک و همچنین استفاده از ظرفیت پروازهای داخلی و خارجی است. وی با ابراز امیدواری برای اجرای فاز یک هاب پستی در لارستان گفت: تحقق این مهم، نیازمند همکاری و همراهی گمرک، مدیرکل فرودگاه و مسئولین ارشد شهرستان لارستان است که اجرایی شدن آن زمینه ارسال مرسولات در منطقه فراهم می شود. وی در ادامه گفت: برای عملیاتی شدن این طرح، نیاز به هماهنگی شهرکهای صنعتی، جهادکشاورزی، صنعت معدن و تجارت جهت برای بسترسازی تشویق و تحریک بخش خصوصی و شرکتهای دانش بنیان برای تبلیغ و صدور کالاهای تولیدی منطقه لارستان در این بخش است .ایجاد زیرساخت های فوق می تواند باعث ایجاد اشتغال در منطقه لارستان شود، همچنین اضافه کرد: با فرآوری کالاها، ارسال اجناس و اخذ هزینه ها در لارستان می توان زمینه رونق اقتصادی را فراهم ساخت. معاون وزیر ارتباطات و فناوری ارتباطات با ابراز خرسندی از فراهم بودن زیرساخت ها در منطقه لارستان برای توسعه خدمات پستی، گفت: می توان با مشارکت بخش خصوصی جهش جدی اقتصادی منطقه لارستان را فراهم ساخت. مدیرعامل پست کشور با تقاضا از مسئولین شهری و روستایی برای نامگذاری معابر برای ساماندهی آدرس های استاندارد، تصریح کرد: ۵۰ درصد معابر شهری و روستایی کشور بدون پلاک آبی شهرداری است که یکی از الزامات استانداردسازی آدرس هاست.
http://www.iran-transportation.com/%D8%A7%D9%8A%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%B2%D9%8A%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D9%BE%D8%B3%D8%AA%D9%8A-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%B8%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D9%87%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA/
e6bc3ba6-09e2-4b78-b52e-492993389adf
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160919125823-00027.warc.gz
2016-09-19T17:17:30+04:30
آخوندی: رقم بالای کشته شدن افراد در سوانح رانندگی شهری در کشور قابل تأمل است
آخوندی: رقم بالای کشته شدن افراد در سوانح رانندگی شهری در کشور قابل تأمل است نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 2 بازدید وزیر راه و شهرسازی بیان کرد: ۲۸ درصد سوانح رانندگی در شهرها و ۷۲ درصد دیگر در جاده ها و راه های روستایی رخ می دهد، اما کشته شدن افراد در سوانح رانندگی شهری در کشور قابل تأمل است که باید این سهم ۲۸ درصدی کاهش یابد. عباس آخوندی افزود: در ابتدای انقلاب حدود ۱.۵ میلیون دستگاه خودرو در کشور وجود داشت که امروز این رقم به ۱۷ میلیون دستگاه خودرو رسیده است، همچنین جمعیت شهری در دهه ۳۰ حدود ۶ میلیون نفر بود که امروز به ۵۵ میلیون نفر رسیده است، بنابراین شاهد تغییر سریع سبک زندگی و استفاده زیاد از وسایل نقلیه موتوری هستیم. وی با اشاره به این‌که آمار سوانح رانندگی نشان می‌دهد در حوزه شهرنشینی نیاز به آموزش است گفت: هر ماه جلسه کمیسیون ایمنی راه ها برگزار می‌شود که نتیجه آن روند نزولی تلفات سوانح رانندگی است. وزیر راه با تأکید بر این‌‎که باید سرعت در جاده‌ها کاهش یابد، گفت: لازمه این کار افزایش قدرت مدیریت الکترونیک جاده‌ها است. وی بیان کرد: تا پیش از این فقط ۲۴۰ دستگاه دوربین ثبت تخلف در جاده‌ها وجود داشت، در حالی که در یک تفاهم‌نامه ۲ هزار و ۱۰۰ دوربین ثبت تخلف سرعت در جاده‌ها نصب خواهد شد و تا پایان سال ۹۶ در هر ۱۰ کیلومتر از محورهای شریانی، یک دوربین ثبت تخلف سرعت خواهیم داشت که این دوربین‌ها سرعت متوسط یعنی سرعت بین دو دوربین را هم ثبت می‌کند. آخوندی با تأکید بر این‌که اقدامات سخت گیرانه برای صدور گواهی‌نامه باید اعمال شود، گفت: این امر نیاز به حمایت همه جانبه دولت و مجلس دارد تا صدور گواهی‌نامه با بررسی همه‌جانبه تسلط فرد انجام شود.
http://www.iran-transportation.com/%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D9%82%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%86/
d948e68c-4fd9-4951-a229-5a22380bf039
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160919125823-00027.warc.gz
2016-09-19T17:13:36+04:30
میزهای تاشو آلوده‌ترین نقاط محیط داخل هواپیما
میزهای تاشو آلوده‌ترین نقاط محیط داخل هواپیما نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 1 بازدید زمانی که گروهی از از میکروبیولوژیست‌ها فرودگاه و داخل هواپیما را مورد بررسی قرار دادند، متوجه شدند که آلوده‌ترین نقطه یک هواپیما، میز تاشویی است که در مقابل هر صندلی قرار دارد؛ این میز حتی از کاسه توالت دستشویی هواپیما نیز کثیف‌تر است. بله درست متوجه شدید! دقیقا همان میزی که سینی غذای‌تان را بر آن می‌گذارید. تحقیقات نشان داده است که حدود ۶٠ درصد سطح این میزها آلوده به باکتری‌های خطرناکی هستند که حتی قابلیت کشنده بودن را نیز دارند. تنها خبر خوب این است که این میکروب‌ها و باکتری‌هایی فقط در صورت وارد شدن به بدن می‌توانند خطرناک باشند. کمبود رطوبت داخل کابین هواپیما دلیلی برای کم شدن آب بدن مسافران است که به موجب آن افراد در فواصل زمانی مختلف از خدمه پرواز درخواست آب می‌کنند، اقدامی که انجام آن توصیه نمی‌‍شود. کارشناسان بهداشت، شیرهای آب بخش خدماتی هواپیما را به‌عنوان دومین نقطه کثیف و یکی از مناسب‌ترین مکان‎های رشد باکتری در هواپیما قلمداد می‌کنند. در هر اینچ مربع از این شیرهای آب ١٢۴٠ گروه باکتری موجود است که باعث می‌شود این وسیله را به‌عنوان وسیله‌ای کثیف‌تر از کاسه توالت معرفی کنند. در نگاه اول در دست گرفتن مجله‌های داخل هواپیما و ورق زدن آن‌ها کاملا بی‌خطر و حتی سرگرم‌کننده به‌نظر می‌رسد، اما محققان اعلام کرده‌اند که این کار راهی قطعی برای انتقال باکتری‌ها به دستان مسافران است. تحقیقات نشان داده است که بیشتر شرکت‌های هواپیمایی، بالش‌ها و پتوهای هواپیما را هر ۵ تا ٣٠ روز یک‌بار می‌شویند. بنابراین اگر بالش مخصوص دور گردن دارید، توصیه می‌شود که از آن در داخل هواپیما استفاده کنید. در صورتی که نوزاد و کودکی خردسال همراه شماست، بهتر است پتوی مسافرتی کوچکی را از قبل به همراه آورده باشید. جای تعجب نیست که سرویس بهداشتی هواپیما را جز کثیف‌ترین بخش‌های فضای داخل هواپیما معرفی کنیم، اما باید بدانید که کثیف‌ترین نقطه آن، دکمه سیفون دستشویی است. این نقطه از دستشویی حتی از کاسه توالت و دستگیره در هم کثیف‌تر است
http://www.iran-transportation.com/%D9%85%DB%8C%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B4%D9%88-%D8%A2%D9%84%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B7-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%AF%D8%A7%D8%AE%D9%84/
fd7aee29-bc33-4c3e-b3e4-6d894f9d93d9
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160919125823-00027.warc.gz
2016-09-19T17:12:17+04:30
ایرنیوزیلند، امن‌ترین خط هوایی سال 2015
ایرنیوزیلند، امن‌ترین خط هوایی سال ۲۰۱۵ نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 1 بازدید مؤسسه رتبه‌بندی ایرلاین‌ها، نام شرکت‌های برتر هواپیمایی دنیا که بالاترین ضریب ایمنی در زمینه سفرهای هوایی دارند را منتشر کرد که در رتبه نخست آن نام خط هوایی نیوزیلند به چشم می‌خورد. ایر نیوزیلند بزرگ‌ترین شرکت هواپیمایی نیوزیلند به حساب می‌آید. فرودگاه آوکلند مقر اصلی این شرکت است. کاتای پسیفیک از هنگ‌کنگ رتبه دوم را به خود اختصاص داد، این شرکت هوایی از سال ۲۰۱۰ نیز بزرگترین شرکت حمل‌ونقل هوایی جهان به‌شمار می‌آید. نام شرکت‌های فین‌ایر از فنلاند، امارات و اواایر از تایوان به‌ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
http://www.iran-transportation.com/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%86%DB%8C%D9%88%D8%B2%DB%8C%D9%84%D9%86%D8%AF%D8%8C-%D8%A7%D9%85%D9%86%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D8%B7-%D9%87%D9%88%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%84-2015/
dd007968-0ed6-41db-b2ae-1fe77f133c3f
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160920065328-00028.warc.gz
null
[Le Monde diplomatique
در پایان ماه اکتبر ۲۰۱۵، ”ویکتور اوربان“، نخست وزیر مجارستان، تصریح کرده بود که «اسلام دخلی به اروپا ندارد؛ مجموعه احکامی است که برای سپهر دیگری پدید آورده و آنرا به قاره ما وارد کرده اند.» طولی نکشید که ”حسین کاوازویچ“، رئیس العلما و رهبر جامعه اسلامی ”بوسنی ـ هرزگوین“ به لحن خشکی به او یادآور شد که ادیان یهود و مسیحیت هم بیرون از اروپا پدید آمده بودند. بزرگان مسلمان جنوب شرقی اروپا غالبا برآنند تا با تأکید بر سرگذشت طولانی اسلام در ”بالکان“، جوامع خود را که بدواً از مهاجران ترکیب یافته بود، متمایز از جوامع غربی نشان دهند. البته این دغدغه ریشه یابی، به ادعاهای «بومی نژادی» ملی گرایان بالکان ره می گشاید، که به این مدعا راغب اند که حقوق بهتر پا گرفته، قوانین خلق هایی هستند که کهن تر از دیگران در سرزمینی زیسته اند. اما اینهمه پژواک واکنش به وسواس های اسلام هراسی نیز تواند بود که مذهب اسلام را پدیده ای بیگانه با این سرزمین می انگارند. گرایش ظریف تری نیز در گفتارها، فرض را بر این می گذارد که اسلام منطقه ”بالکان“ از چشم انداز فرهنگی متفاوت از آئین مرسوم در جهان عرب، افریقا یا آسیاست، و به این اعتبار سازگاری بیشتری با هویتی دارد که برای اروپا می انگارند. تاریخ طولانی اسلام در اروپا از قرن هشتم آغاز می گردد. پس از دوران خلافت اسلامی در آندُلس (۱۴۹۲ ــ‌۷۱۱)، در شبه جزیره ”ایبری“، و امارت صِقِلّیه (۱۰۹۱ ــ ۹۴۸)، این دین در ”قفقاز“، ”کریمه“ و سپس به مدد فتوحات عثمانی، در ”بالکان“، استقرار یافت. برخی روایات مدعی اند که حتی پیش از آنکه سپاهیان ترک از رود ”اورس“ در ”تراس“ بگذرند (۱۳۷۱)، دراویش رهپوی صومعه ها، در آن هنگام هم، ”بالکان“ را زیر پا می گذاشتند و بومیانی را که کمابیش به دین مسیحیت در آمده و غالبا دستخوش اغوای آیین های ارتدادی نظیر ”بوغومیلیه“ [*] بودند به طریقت خود فرا می خواندند (نوشته پایان متن را بخوانید). با اینهمه برپایی شالوده های اداری عثمانی از قرن پانزدهم بود که تغییر مذهب جمعیت های مستقر در این خطه را سبب شد. امپراتوری عثمانی هرگز گرویدن به اسلام را اجباری نساخت، اما در حینی که نامسلمانان در ازاء برخورداری از حمایت سلطان ناگزیر به پرداخت مالیات های ویژه ای بودند، تنگناهایی را نیز در بهره مندی از مالکیت، بر آنها روا می داشت و برگماردن آنها را به برخی شغل های فرماندهی مدنی و نظامی هم ممنوع ساخته بود، تغییر مذهب زنجیره ای از مزایای مشخصا مالیاتی در پی داشت. در ”بوسنی ـ هرزگوین“ این تعییر مذهب سریع و انبوه بود ، و از قرن پانزدهم یخش بزرگی از نخبگان آن خطه را در بر می گرفت. پدیده ای به زعم برخی از مورخان یادآور خاطره کلیسای بوسنیایی که آرای «ارتدادی» نزدیک به ثنویت پیروان ” بوغومیلیه“ [*] یا ”کاتاریسم“ [**] را موعظه می کرد، که به فراخوان پاپ ”اونوریوس سوم“ در سال ۱۲۲۵ به جنگ صلیبی علیه اعتقادات این کلیسا انجامید. جستجوی مصرانه نشانه های برجای مانده از ”بوغومیلیه“، به تاریخ نویسان بوسنیایی رخصت داد تا سازگاری اسلام را با محیط بر شمارند و تغییر مذهب را بیشتر برآمد ویژگی ملی برشمارند تا نتیجه عامل بیرونی (هجوم عثمانی). درواقع، ارزیابی رشته پیوند دشوار است. دلیل سرعت گرویدن به اسلام خصوصا در ضعف ساختارهای هم کلیسای کاتولیک و هم کلیسای ارتدوکس، به یک اندازه نهفته بود (۱). اسلام در مناطقی آسان تر توانست جای پایی بیابد که بر بستری تاریخی، نزاع میان مسیحیت غربی و مسیحیت شرقی در امتداد سرحدّات مقرر در سال ۳۹۵ امپراتوری روم جریان داشت ــ در ”بوسنی ـ هرزگوین“ و همچنین در ”قره طاغ“ (نوشته پایان متن را بخوانید). بر عکس، پدیده تغییر مذهب در سپهر آلبانیایی آرام و تدریجی بود. در ”کوسوو“، آلبانیایی ها در برخی از دهکده ها آشکارا خود را پیرو اسلام می نمایاندند، اما آیین های مسیحی را پنهانی به جا می آوردند. مردان، صاحبان مکنت و انتقال دهنده آن، مسلمان و زنان که مبادی مذهب را به کودکان می آموختند مسیحی بودند. در منطقه ”ویتی/ویتینا“ [به ترتیب به تلفظ صربی و البانیایی]، مدارای مذهبی که در سال ۱۸۳۹ با ” خط شریف گلخانه“، نخستین فرمان اصلاحات امپراتوری عثمانی [تنظیمات] اعلام گردید، در تعارضی آشکار نتایج غمباری به دنبال آورد: روستائیانی که تا آنوقت آنها را مسلمان می پنداشتند اندیشیدند که از آن پس می توانند ایمان خویش به مذهب کاتولیک را آشکار سازند؛ اقرار به ارتدادی که سرکوبی بی درنگی در پی داشت. بدینسان ساکنان دهکده ”بیناتث/بیناچه“ و ”ستوبلا“ را به سمت ”آناطولی“ بیرون راندند (۲). فراتر از تصویر پس از واقعه ای که ناسیونالیست ها، خواه آلبانیایی یا صرب از این آمیزش غریب مذاهب، در نگاهی به گذشته ارائه می دهند، پیچیدگی هویتی ”کوسوو“ را دستکم تا قرن نوزدهم در رویکرد و برداشت آنان به روشنی می توان دید. امپراتوری عثمانی کلیسا های ارتدوکسی را مخاطب خود می شناخت که در کشورهای بلغارستان، رومانی و صربستان، شالوده استواری یافته بودند و سرپرستی ”ملة“، یا محاکم شرعی «جوامع [اهل ذمه] مورد حمایت» سلطان را به آنها می سپرد. در سال ۱۲۱۹، ”ساوای قدیس“ پسر ”استفان نمانیا “ شاهزاده صرب، توانست برپایی یک کلیسای ارتدوکس مختار به برگماری اسقف خاص خود در صربستان را به مطران ”بیزانس“ باز شناساند. پس از فتح عثمانی در سال ۱۵۵۷، اسقف ”مکاریه“، برادر یا برادر زاده ”محمد پاشا سوکولویچ“ وزیر اعظم، از تبار خاندانی اشرافی در حاشیه بوسنی و صربستان که به اسلام گرویده بود، حق خود گردانی کلیسای صرب را به این نهاد مذهبی بازگردانید. محاکم ”ملة“ شالوده های اولیه ملی گردیدند، که از قرن پانزدهم و به ویژه از قرن نوزدهم به خدمت توسعه ناسیونالیسم مدرن درآمدند. ریشه های سرشت ملی کلیسا های مختلف ارتدوکس را در همین باید جست. اما این پویه مسلمانان را برکنار می داشت. آنها رعایای امپراتوری بودند بدون آنکه بتوانند خود را با هویت ساختار طایفه ای مشخصی، خواه زبانی یا «ملی» بازشناسانند. به این عنوان آنها دیری به باب عالی (دربار عثمانی) وفادار ماندند و حتی با ناسیونالیسم خلق های مسیحی به مخالفت بر آمدند. مسیحیان هم به سهم خود، اغلب، همه مسلمانان را، حتی اگر آلبانیایی زبان یا ”اسلاو“ تبار بودند، «ترک» می انگاشتند. جابجایی بی وقفه جمعیت در سال ۱۶۶۰، ”اولیا چلبی“ جهانگرد نامدار عثمانی در بازدید از ”بلگراد“ «شهری چنان جادویی که توصیف آن ممکن نیست»، در برابر آثار هنری پایتختی به شگفتی در آمد که آنوقت لااقل ۱۷ هزار خانه متعلق به مسلمانان و ده ها مسجد داشت (۳). امروز از آنهمه، تنها مسجد ”بایراکی“ برجای مانده که در سال ۱۷۷۵ بنا گردید و هنگام شورش ضد آلبانیایی ماه مارس ۲۰۰۴ (۴) آسیب فراوانی دید. در سال ۱۸۰۴، نخستین شورش صرب ها که طولی نکشیده قیام یونانی ها را هم در پی داشت، از فروپاشی تدریجی امپراتوری عثمانی و کاهش فضای استقرار جمعیت های مسلمان شبه جزیره بالکان خبر می داد. با اینحال پس از دومین شورش صرب ها در سال ۱۸۱۵ بود که «ترک»ها را از سرزمین های برکنده از امپراتوری عثمانی بیرون راندند؛ و دسته دسته مسیحیان مناطق زیر سیطره عثمانی ها در جهتی معکوس، به جانشینی آنها بدانسو روان گردیدند. گسترش تدریجی کشور قره طاغ (مونته نگرو)، با دست آورد کشتارها و تغییر اجباری مذهب به کیش ارتدوکسی، کوچ مسلمانان آن خطه را نیز برانگیخت (۵). در سرزمین هایی که از سال ۱۸۲۱ از جنگ استقلال یونان اثر پذیرفته بودند، همین سرنوشت در انتظار هم کیشان آنها بود. همه اینها بر سیل پناهندگان (مهاجر) می افزود که از «کشور جنگ زده» (دار الحرب) می گریختند تا به «قلمرو اسلام» (دار الاسلام) بپیوندند. چنین بود که تصریح تدریجی هویت مذهبی کشورهای ملی در شبه جزیره بالکان در قرن نوزدهم، به جابجایی انبوه جمعیت ها انجامید. در سپهر آلبانی، که اکثریت جمعیت های آن به مذهب اسلام گرویده بودند، تشکیل هویت ملی نتوانست از الگوی مسحیان ارتدوکس گرته برداری کند. «آلبانیایی گری» با «عثمانی گری» در آمیخت: مروجان ناسیونالیسم آلبانیایی از وجود وفاداری دوگانه ای نسبت به امپراتوری عثمانی، «میهن عام»، و آلبانی «میهن خاص» دفاع می کردند. به دنبال چنگ روسیه و ترک در سال ۱۸۷۸ و کنگره برلین، که بر تقسیم سرزمین های عثمانی در اروپا صحه نهاد، روز ۱۰ ژوئن ۱۸۷۸، سرشناسانی از تمام سرزمین های آلبانیایی متعلق به امپراتوری، به قصد تصریح عزم خویش به باقی ماندن در قلمرو نفوذ ”باب عالی“، اما در صحن منطقه ای وحدت یافته و مختار (ولایت)، در ”پریزرن “ [کوسوو] گرد آمدند. با ابنحال قدرت های بزرگ «معضل آلبانیایی» را نادیده گرفتند. مجمع ”پریزرن“ را چون نخستین مظهر و نمود ناسیونالیسم مدرن آلیانیایی انگاشته اند، که در فراسوی شکاف های مذهبی قرار داشت. مورخان آلبانیایی تعلق بنیانگذاران «باز زایی ملی» را به حلقه صوفیان ”بکتاشیه“ مانند، ”نعیم فراشری“ (۱۹۰۰ ــ‌ ۱۸۴۵) یادآور گردیده اند؛ شاعری که ”کربلایا“، شعر حماسی درازی را در باره نبرد ”کربلا“ (۶۸۰)، نقطه گسست تاریخ اسلام در ذهنیت اغلب سنی مذهبان و برداشت شیعیان و درویشان صوفی از همان تاریخ سروده بود. بدینسان طریقت ”بکتاشیه“ متمایز از اسلام سنی، «ایمانی ملی» گردید که توانست وجود یک ملت را برجسته سازد. در پایان نخستین جنگ شبه جزیره ”بالکان“ (۱۹۱۲)، امپراتوری عثمانی ناگزیر، واپسین مستملکات خود را در اروپا از دست داد. در حالی که آلبانیایی ها روز ۲۰ نوامبر ۱۹۱۲ در شهر ساحلی ”ولوره“ استقلال خود را اعلام می داشتند، سپاهیان سلطان رویاروی تهاجم مشترک ارتش های بلغار، یونان، قره طاغ و صرب عقب نشستند. در سرزمین هایی که جمعیت های آنها اکثراً مسلمان بودند، در ”کوسوو“ و ”مقدونیه“، برخی ”بگ“ها کوشیدند با ارتش های مجمع ”بالکان“ به مخالفت برآیند، اما آنوقت دیگر صدها هزار تن راه تبعید را در پیش گرفته بودند. در سال ۱۹۲۰، در پایان جنگ جهانی اول، وزارت داخله ترکیه تخمین می زد که اندکی بیش از ۴۰۰ هزار پناهنده را پذیرفته است؛ ستیزه ها ده ها هزار کشته برجای نهاده بود. مهاجرت مسلمانان بالکان در فاصله میان دو جنگ جهانی، در چهارچوب تبادل جمعیت میان یونان و ترکیه که عهدنامه ۱۹۲۳ ”لوزان“ پیش بینی کرده بود نیز ادامه یافت. پس از جنگ جهانی دوم، نیز عهدنامه هایی میان یوگسلاوی سوسیالیست و ترکیه به امضا رسید که به عزیمت حدود ۲۰۰ هزار تن مسلمان از ”مقدونیه“، ”کوسوو“ و ”سنجاک“ از توابع ”نوی پازار“ انجامید. مشخصا حومه گسترده ”بایرام پاشا“ در ناحیه ”استامبول“ از این مهاجران پر شد. از اینرو با تداوم جنگ ها و جابجایی جمعیت ها، استقرار جغرافیایی مسلمانان جنوب شرقی اروپا بی وقفه، دستخوش تغییر بوده، و همگونگی تدریجی جمعیت سرزمین ها را به دنبال آورده، هرچند هم زیستی مذاهب در همه جا چونان سنت و رسمی باقی مانده است. وانگهی این امر فقط ویژگی منطقه بالکان نیست: تا قرن بیستم وضعیتی مشابه در این منطقه برجای ماند و سرانجام تعدادی از مناطق خاورمیانه را نیز در بر گرفت که در آنها جوامع یهودی و مسیحی مهمی به سر می بردند. در فرجام جنگ جهانی دوم، جدا از یونان که به ورطه جنگ داخلی در غلتیده بود، رژیم های کمونیست در تمام کشورهای دیگر بالکان بر سر کار آمدند. حکمرانان جدید مذهب را نشانه عقب ماندگی انگاشتند که می بایستی با آن به نبرد برخاست. طی دهساله اول پس از جنگ، رهبران مذهبی پیشین را کنار زدند و چهره های سازشگری را جایگزین آنان ساختند. اشتراکی کردن وجوه مختلف حیات اجتماعی، در حالی شأن و موقعیت نخبگان سنتی مسلمان را تباه کرد که سیاست های «تربیتی» به قصد ممنوعیت حجاب اسلامی را پیش گرفته بودند. با اینهمه، دیری نپایید که تحولات در کشورهای پیمان ”ورشو“ (بلغارستان، رومانیا، و تا سال ۱۹۶۸ آلبانیا) و یوگسلاوی «دگر اندیش» در مسیرهایی واگرا پیش رفتند. درگیر شدن رژیم مارشال ”تیتو“ در جنبش عدم تعهد، که نخستین کنفرانس رسمی آن در سال ۱۹۶۱ در ”بلگراد“ برگزار شد، نزدیکی با کشور های عرب و در وهله نخست مصر ”جمال عبدالناصر“ را به دنبال آورد. آنگاه مسلمانان یوگسلاوی را چون سفیران ارزشمندی می نگریستند. دین آموزانی برای تربیت در رشته الهیات راهی مصر، عراق یا سوریه شدند؛ مساجد جدید از زمین سر برآوردند. در سال ۱۹۶۹، رژیم، از بوسنیایی های مسلمان، همانند اسلوونی ها، کروات ها، قره طاغی ها، صرب ها و مقدونیه ای ها، مللی تشکیل دهنده فدراسیون یوگسلاوی بر ساخت. هر کسی آنوقت می توانست بی آنکه لزوما مؤمن باشد، «مسلمان» به معنای ملی آن گردد (۶). به حاشیه راندگان دوران کمونیسم در سال های دهه ۱۹۶۰، در حالی که از فشار بر مطبوعات اسلامی می کاستند، بر تعداد شاگردان مدرسه ”قاضی خسروبیگ“ در ”سارایه وو“ بی وقفه می افزودند. در سال ۱۹۷۷ یک دانشکده الهیات اسلامی در ”سارایه وو“ با هدف دوگانه کمک به ایجاد حوزه ای از امامان تابع یوگسلاوی و محدود ساختن نفوذ خارجی گشایش یافت. حتی رژیم برای آلبانیایی زبانان ”کوسوو“ و ”مقدونیه“، به تشویق توسعه جامعه اسلامی بی نهایت متمرکزی با مدیریت رئیس العلمایی در ”سارایه وو“ می پرداخت، شهری که چهره پایتخت مسلمانان یوگسلاوی به خود می گرفت. تخصیص عنوان کارمندی به کادرهای [مذهبی] مسلمانی که در رژیم ”تیتو“ به کار می گماردند، تا حدود زیادی میراث عصر عثمانی، به قصد از میان برداشتن تمام انحرافات و ماندگاری مهار شعائر و مناسک مذهبی به دست دولت بود. با ایجاد ”جامعه عالی فرقه درویشان مسلمان“، حتی آیین های عرفانی صوفیان نیز که به ویژه از نفوذ فراوانی در سپهر آلبانیایی برخوردارند، از این پدیده برکنار نماند: نموداری از یگانه مورد سازماندهی عرفان اسلامی به دست یک رژیم سوسیالیستی. برعکس پُتک سرکوب بر نهضت پان اسلامیست در ”بوسنی ـ هرزگوین“ فرود آمد. آبشخور این جریان، ”جنبش مسلمانان جوان“ (ملادی مسلمان) بود که در سال ۱۹۴۱ با نظر موافق نازی ها به وجود آمد و بر آن بود تا تحجر نهادهای اسلامی و گرایش نخبگان روشنفکر به غرب را افشا کند و خلوص عارفانه صدر اسلام را بازگرداند. ظهور این جریان، از تکانه انقلاب ۱۹۷۹ ایران و نیز بازتاب تکاپوی کمونیسم ستیز بیش از پیش دقیق کلیسای کاتولیک، به انگیزش ”ژان پل دوم“ تأثیر پذیرفت که در سال ۱۹۷۸ به مقام ”پاپ“ی برگزیده بودند. پژواک ناسیونالیسم صرب ها را نیز در این جریان می توانستی دید که در صومعه های ارتدوکس بیدار می شد. ”علی عزت بگویچ“، رئیس جمهور آتی ”بوسنی ـ هرزگوین“ پس از استقلال، چهره اصلی این جنبش به شمار آمد که پیش از آن، در سال ۱۹۷۲، به دنبال انتشار «بیانیه اسلامی» مشهورش برای نخستین بار به زندان افتاده بود ــ شبنامه ای ضد کمونیستی که ادغام ایمان مذهبی و سیاست را موعظه می کرد و پاکستان را چون الگوی دولت اسلامی بر می گرفت. در سال ۱۹۸۳ بار دیگر او را به جرم «اقدام به تبلیغ اسلام» باز داشتند. بر خلاف آن، در بلغارستان و رومانی هرگز از فشارهای مذهب ستیزانه دست بر نداشتند. برآیش ناسیونالیستی رژیم های کمونیست این دو کشور، مسلمانان را به ویژه به حاشیه می راند. چنین بود که بلغارستان از سال ۱۹۹۴ در سیاست «احیا» ملی به قصد همگون سازی اقلیت های ”ترک“،”پوماک“ و ”رُم“ به زور، درگیر شد (۷). طی یک سال نام ۸۵۰ هزار تن را «بلغاری» کردند، در عین حال بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تن مسلمان در تابستان سال ۱۹۸۹ به ترکیه کوچیدند. ”تراس“ غربی [واقع در جنوب، مشرق و شمال سرحدات بلغارستان، یونان و ترکیه کنونی]، که در پایان عهدنامه های ”لوزان“ متعلق به یونان برشمرده بودند، نمونه دیگری را از به حاشیه راندن عمدی جمعیت های مسلمان به دست می داد: دسترسی این مسلمانان را به مالکیت خصوصی محدود کردند، حقوق مدنی همچنان با هنجارهای مذهبی اداره می شد، و در همان حال تا سال ۱۹۸۹ صدها ناحیه هم مرز بلغارستان برای خروج از کشور به روی آنان بسته ماند (۸). در سال ۱۹۶۷، ”انور خوجه“ هم آلبانی را «نخستین کشور خدا ناور کره زمین» اعلام داشت و هرگونه مناسک و عبادات مذهبی را قدغن کرد و سرکوبی وحشیانه ای به راه اندخت: کشیشان، امامان و اقطاب درویشان را یا اعدام کردند و یا به اردوگاه های کار اجباری فرستادند. پس از سقوط رژیم کمونیستی این کشور در سال ۱۹۹۱، ناچار به بازسازی همه ساختارهای مذهبی از هیچ آغازیدند که به جز به مدد بیگانگان میسر نمی بود: بدینسان در سال های دهه ۱۹۹۰، انجیل و قرآن جزو اقلام اصلی واردات کشور شدند که باز «سرزمین هیئت های مبلّغ مذهبی (۹)» گردیده بود … از آن هنگام، این کشور کوچک همواره آوردگاه نفوذ میان جریان های افراطی شده که در یک سو امامان جوان تربیت یافته کشور های عرب خلیج فارس ــ عرب [کذا]، پرچم دار آنند و در جبهه روبرو ساختارهای رسمی اسلام مدافع رویکرد سنتی تری صف بسته اند که پیوند تنگاتنگی با دایره مدیریت امور مذهبی ترکیه دارند. جامعه اسلامی یوگسلاوی نیز تاب فروپاشی کشور مشترک را نیاورد، و هر یک از کشورهای پیشین عضو فدراسیون از نهادهای ملی خود برخوردار گردیدند. در سال ۱۹۹۳، ”آقای مصطفی ثریچ“ به رئیس العلمایی ”بوسنی ـ هرزگوین“ برگزیده شد و خیلی زود خویشتن را چون چهره اسلام به روایت ”بالکان“ پس از فروپاشی یوگسلاوی قبولاند. او که به حزب ”اقدام دموکراتیک“ تشکل ”عزت بگویچ“ نزدیک بود، می اندیشید که فروپاشی یوگسلاوی فرصتی برای ساماندهی اسلام آئینی ژرف جامعه فراهم آورده است. این طرح با واقعیات جنگ (۱۹۹۵ ــ ۱۹۹۲) و تقسیم کشور به قلمروهای قومی ــ مذهبی رو در رو شد که آنرا در عهدنامه های ”دیتون“ (۱۰) باز شناخته بودند. از اینرو، اسلامی کردن مجدد جامعه چونان برنامه ای پیش رو، در یگانه استان هایی روا گردید که اکثر جمعیت آنها مسلمانان بوسنیایی بودند. بر چنین بستری بود که ساختارهای سیاسی و مذهبی، با حضور داوطلبان اسلامگرای بیگانه ای به مدارا برآمدند که از ”بوسنی ـ هرزگوین“ سر رسیده بودند تا به کمک انسان دوستانه دست گشایند و یا در صفوف بریگاد بین المللی ”المجاهد“ درگیر شوند. اینها، که از نهضت های سلفی بین المللی برخاسته بودند، به شعائر و مناسک ویژه اسلام ”بوسنی ـ هرزگوین“، که گاه ته رنگی از التقاط و «ولنگاری» مسلمانان محلی هم به آن خورده بود ،نگرشی خرده بینانه داشتند. صدها تن از این رزمجویان. در میان لایه های اجتماعی ریشه دواندند، غالبا به تابعیت بوسنیایی در آمدند و بی هیچ نگرانی به گرواندن مؤمنان به آیین خویش پرداختند، دستکم تا هنگام سؤ قصد های ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، وقتی نیروهای نظامی بین المللی حاضر در کشور، به شبکه های اسلامگرا یورش بردند. دیری درگیری این جهادگران در جنگ ”بوسنی ـ هرزگوین“ را، به خصوص در پردازش روزنامه نگارانه ستیزه، و نیز رخنه عمیق آموزه آنان در درون جامعه بوسنیایی،‌ پنهان می داشتند یا کم اهمیت جلوه می دادند. اندکی زود گمان بردند که این پیوند خارجی بر پیکره شجره اسلام بومی، که «ذاتا مداراگر و معتدل» است، نخواهد گرفت. در واقع، اسلامی که در کشورهای عضو پیشین فدراسیون یوگسلاوی مرعی بوده است، پیش از هر چیز از آموزه های سوسیالیسم نقش پذیرفته، و فرصتی به این نحله داده تا به سازش ویژه ای با تجدد برآید. یا اینهمه، امام های جوان باز آمده از کشورهای عربی، و به همان اندازه وسایل جدید ارتباطاتی و شبکه های اجتماعی، توانایی سازمانی، تار و پود احکام و هنجارهای ساختارهای اسلامی رسمی، و نیز مشروعیت فقهی و معنوی این گونه دینداری را به کارزار فرا می خوانند. موعظه های تندرو بر روی اینترنت در گردش اند، و «ایمان زیسته» گاه در گروه های دربسته ”فیس بوک“ی بیش از مساجد رونق دارند … بخش بزرگی از ستیزه های خشنی که جوامع اسلامی را، مشخصا در ”کوسوو“ و ”مقدونیه“ از هم دریده، ستیزه نسل ها، میان امام های سالخورده ای است که همچنان یه الگوی سنتی دلبسته اند و متعصبان جوانی شیفته آموزه های وارداتی از شیخ نشین های عرب خلیج [فارس]. مطلب دو بینش از اسلام مدرن است: در یک سو آنکه در یوگسلاوی سوسیالیست طی نیمه دوم قرن بیستم رواج داشت و در سوی دیگر بینشی نو و «جهانی» که تجدد روا می دارد. در کشورهای دیگر منطقه، بازسازی دشوار جوامع اسلامی پسا کمونیسم جاده فراخی را به روی خطیبان و وعاظ تندرو می گشاید. * بوغومیلیه، فرقه‌ای عیسوی (معتقد به پسر خداوند بودن عیسی) درآمیخته با باورهای عرفانی و ثنویت مانوی. اندیشهٔ های دینی این فرقه را آمیزه ای از اعتقادات جنبش دهقانی ارامنه و کلیسای ارندُکس بلغار برمی ساخت. میان سال‌های ۹۲۷ تا ۹۷۰ میلادی در بلغارستان پدید آمد و در میان روس ها، گستره امپراتوری روم شرقی و کشورهای کرواسی، بوسنی، صربستان، ایتالیا … پیروانی یافت. نام این فرقه را از کشیشی ” بوگومیل“ نام آشنا با اندیشه‌های مانی برگرفته اند که در سدهٔ دهم میلادی در دوران پتر اول امپراتور بلغارستان می‌زیست (مأخذ ویکی پدیا). ** کاتاریسم از فرقه های مسیحی، که در آن اعتقاد به ثنویت و رگه‌هایی از عرفان نیز دیده می‌شود. در قرن یازدهم در ناحیه لانگدوک (در جنوب فرانسه) پیدا شد و در قرون ۱۲ و ۱۳ به سرعت گسترش یافت. کلیسای کاتولیک به سرکوبی آن پرداخت، که به تشکیل دستگاه تفتیش عقاید راه گشود. گفته اند که ریشه در اعتقادات فرقه‌هایی مانند پولیسیان ها در ارمنستان و بوغومیلیه در بلغارستان دارد (مأخذ ویکی پدیا). پی نوشت: ۱ـ نگاه کنید به: John V. A. Fine Jr., The Late Medieval Balkans. A Critical Survey from the Late Twelfth Century to the Ottoman Conquest, The University of Michigan Press, Ann Arbor, 1987. ۲ ـ نگاه کنید به: Ger Duijzings, Religion and the Politics of Identity in Kosovo, Hurst, Londres, 2000. ۳ ـ ”اولیا چلبی“ (۱۶۸۲ ــ ۱۶۱۱)، جهانگردی دور رو روایت ماجراجویی های خود را تخت عنوان ”سیاحتنامه“ منتشر ساخت. ۴ ـ این شورش ها در واکنش به برنامه های ضد صربی ”کوسوو“، در گرفت. ۵ ـ نگاه کنید به: Nathalie Clayer et Xavier Bougarel, Les Musulmans de l’Europe du Sud-Est. Des Empires aux États balkaniques, IISMM Karthala, Paris, 2013. ۶ ـ طی جنگ ”بوسنی ــ هرزگوین“ (۱۹۹۵ ــ ۱۹۹۲) این نامگذاری تغییر یافت، مسلمانان را آنوقت دیگر ”بوسنیاک“ خواندند، و عبارت «بوسنیایی» به تمام ساکنان کشور، صرفنظر از تعلق به سرزمین بوسنی یا وابسته به طوایف نژادی ”کروات“، ”صرب“ یا اقلیت های دیگر اطلاق گردید. ۷ـ ”پومک“ ها طایفه ای از تبار ”اسلاو“ اند که به اسلام گرویده اند و در رشته کوه های ”رودوپ“ بلغارستان حضور انبوهی دارند. اکثریت بزرگی از ”رُم“ های بلغارستان ریشه در سنت اسلامی دارند. ۸ـ نگاه کنید به: Joëlle Dalègre, La Thrace grecque : populations et territoire, L’Harmatan, Paris, 1997. ۹ـ نگاه کنید به مقاله Miranda Vickers، «آلبانی، سرزمین رسالت و ایمان آلبانیایی ها»، سامانه اینترنتی ”پیک بالکان“، ۲۲ نوامبر ۲۰۰۶. ۱۰ـ اینها تقسیم کشور را به دو اقلیم برجای می دارند، جمهوری صرب (صرپسکا) و فدراسیون ”بوسنی ـ هرزگوین“، که خود به ده استان تقسیم گردیده است، با اکثریت ساکنانی که یا ”بوسنیاک“ (مسلمان) اند و یا ”کروات“. توهمات غربی ها عزم استوار یافتن گونه ای اسلام در جنوب شرقی قاره اروپا، از بنیاد متفاوت با اسلام دیگر جاها نقش خویش را بر بینش غربیان برجای نهاده است. در واقع این وسوسه تازه نیست. پیش از این هم می توانستی دید که رویکردی در کار بود که می خواست چنین نقش محوری را در روایت ملی آلبانیایی بر عهده ”بکتاشیه“ (واژه نامه ضمیمه را بخوانید) بگذارد. تمایل به جدا سازی ”بکتاشیه“ و اسلام سنی را کمونیسم خودکفا و اقتدار گرای ”انور خوجه“، دستکم تا ممنوعیت همه آداب و رسوم مذهبی در سال ۱۹۶۷، شدت بیشتری بخشید: بدینسان ”بکتاشیه“، بیشتر از آنرو گونه ای مذهب ملی شد که مدیریت جهانی بسیار متمرکز این فرقه، در سال ۱۹۲۷، پس از ممنوعیت حلقه های طریقت صوفی در عهد ”مصطفی کمال آتاتورک“ درترکیه، به ”تیرانا“ عقب نشسته بود (۱). در واقع، فرقه های صوفی مسلک مراحل و منزلگاه های مهمی در تصریح هویت ملی آلبانیایی بوده اند. از زمان فروپاشی کمونیسم، همه کوشش ها به منظور برسازی سلسله مراتبی در طریقت ”بکتاشیه“ که به کلی از جامعه اسلامی آن کشور جدا باشد با شکست روبرو گردیده است: هنگام سر شماری سال ۲۰۱۱، فقط ۰۹ /۲ در صد مردم آلبانی خود را پیرو ”بکتاشیه“ اعلام داشتند. حلقه های درویشان و گروندگان به اسلام صوفی را غالبا چونان الگوی مدارا نگریسته اند، غافل از اینکه تشکیل و درخشش فرقه های مذهبی در شبه جزیره ”بالکان“ پیوندی تنگاتنگ با ارتش عثمانی یافته بود ــ واعضاء فوج ”يكيچری“ [جنگجویان پیاده نظام در امپراتوری عثمانی] به راه و رسم سنت از گروندگان به ”نقشبندیه“ بودند ــ و صوفیان، و مشخصا حلقه های قدرتمند ”نقشبندیه“ واپسین سالکانی بودند که، از سال ۱۹۲۰ از اصل خلافت دفاع می کردند و با طرح ترکیه مدرن و عرفی مسلکی که ”آتاتورک“ مدافع آن بود به مخالفت بر می آمدند. در واقع، اسلام صوفی همواره دو چهره از خود نشان داده است: یکی عرفانی، گژآیین و عیب جو و دیگری نظامی و نزدیک به قدرت که در آفریقا یا ترکیه باز می یابیم. اتفاقی نبود که طریقت ”نقشبندیه“ پس از پایان جنگ [اخیر در ”بوسنی ــ هرزگوین“] به پشتیبانی کادرهای پرورش یافته در ارتش و حزب ”اقدام دموکراتیک“، تشکل ”علی عزت بگویچ“ رئیس جمهور پیشین، به باز سازی پر جنب و جوش خود می پرداخت. بدینسان مناسک سالکان صوفی همچون زیارت موسوم به ”آیواتویتثا“ (۲) نمودار بزرگداشتی وطن پرستانه گردیده و رفت و آمد به یک نمازخانه، بیشتر وقت ها مساعد پیشرفت در مقامات حزبی یا دستگاه دیوانی شده است. عزم متمایز ساختن اسلام شبه جزیره ”بالکان“ در سال های دهه ۱۹۹۰، پاسخی بر ضرورت سیاسی بسیار ملموسی بود: ستیزه ”بوسنی ــ هرزه گوین“ با جنگ داخلی ”الجزایر“ هم دوران بود، و به زعم برخی روشنفکران فرانسوی که جهان را بیشتر توالی دلایلی می انگارند که باید به یکایک آنها پرداخت، تا واقعیات بهم تافته ای سزاوار رازگشایی، شایسته بود که بتوان اسلامی خوب را در برابر اسلامی بد قرار داد. این روشنفکران از دیدن بوسنیایی های به وجد می آمدند که هرچند پایبند به سنت مسلمانی انکار ناپذیری بودند الکل هم می نوشیدند ، انگار هیچ ترکی هرگز گیلاسی ”عرق“ سر نکشیده است! اینها، بخشی به دلیل سردرگمی میان هویت ملی «مسلمان» و ایمان مذهبی، مسلمانانی را که عبادات مذهب خویش به جا نمی آوردند به ویژه «مدرن» می یافتند، ــ اندکی مانند اینکه دیدن یک فرانسوی تعمید یافته در مذهب کاتولیک که روز جمعه گوشت بخورد مایه شگفتی تواند بود. واقعیت فرایند عرفی کردن جامعه، مرسوم در سوسیالیسم یوگسلاوی، از درک وجود همزمان دوگونه اسلام باز می داشت: از یک سو مذهب روزمره، ایمان بخش بزرگی از مردم برآمده از سنت مسلمانی، و در سوی دیگر تولد دوباره دین گروی، که فروپاشی این کشور مسلمان و جنگ را به ارمغان آورد. مسلمانان بوسنیایی نمودار مؤمنانی گردیند که از به جا آوردن رسوم و آداب آئینی مذهب خویش آزاد گشته اند، و به این عنوان آنان را الگویی انگاشتند که می توان به مخالفت در برابر وسوسه های تندروی برگماشت که بر مجموعه جهان مسلمان اثر می گذاشت. با اینحال، طی دهه بعد، شماری از مسلمانان جوان منطقه ”بالکان“ به صفوف جهادگران جهانگیر پیوستند. تعداد آنها را در سوریه تا هشتصد تن برشمرده اند (۳). این ساختار ایدئولوژیکی به دودلی هایی در بینش غربی در باره خود منطقه ”بالکان“ اشاره دارد. ”ماریا تودوروا“، مردم شناس بلغاری دقیقا در راستای اندیشه های ”ادوارد سعید“ در باره ”شرق شناسی“ مفهوم ”بالکان شناسی“ را پیش کشیده است (۴): در حالی که ”شرق“ی که اروپا تصور می کند یک «هیچ کجا»، آرمان شهری در خدمت آرزوهای خیال پردازنه غربی هاست، ”بالکان“، دقیقا چونان پلکان و پا گردی، سپر ضربه گیری میان شرق و غرب، واقعیتی را در خود دارد، که غرب خلاق از دو قرن پیش کمر همت بسته تا آنرا در مهار گیرد و به دلخواه خود شکل دهد. ایده «اروپایی کردن بالکان»، که از هنگام جنگ ”کوسوو“ در سال ۱۹۹۹ چون پایه و اساس عقیدتی فرایند ادغام اروپا پیش نهاده اند (۵)، چیزی جز واپسین مرحله این سنت طولانی نیست: به این گمان که نزدیکی جستن کشورهای اروپا به یکدیگر می باید تغییر و تبدیلی در جوامع ”بالکان“ در پی آورد، که اندک اندک مصادیقی را رها سازد که ویژگی های فرهنگی برشمرده اند مانند حکومت ناصالح، فساد، وسوسه های اقتداگرایی، جباریت یا گرایش به بی نظمی. در خود منطقه ”بالکان“ برخی ها دورتر هم رفته اند، مانند ”اسماعیل کاداره“ نویسنده آلبانیایی (۶) که به عقیده وی آلبانیایی ها باید ایمان مسلمانی را به دور اندازند و به مذهب کاتولیک نیاکان دور دست خود باز گردند تا هویت اروپایی خویشتن را تسجیل کنند. در این بینش های اجمالی، اسلام و ارتدوکسی، این میراث ”بیزانس“، را چون نشانه گر هویت با دیگر بودگی ناخوشایندی می نگرند. با اینهمه، اسلام چونان عاملی سرنوشت ساز در ”بالکان“ برجای مانده است. اما چه وضعیتی را برای وی در بینش خطه غربی باید باز شناخت که به ورطه اسلام هراسی در افتاده؟ ایده یک «اسلام اروپایی» دقیقا پاسخگوی این چالش است، که امکان پروردن پندار یک اسلام «الگو» را در منطقه ”بالکان“ فراهم می آورد. چیزی که هست واقعیات اسلام روزمره ای که در ”بالکان“ بدان سلوک می کنند، از دوگانه بینی تقلیل دهنده ای که تندروی را در برابر اعتدال می گذارد پیچیده تر است، و تناقضات و کشاکش ها، چنین اسلامی را در عین برخورداری از غنای تاریخ ویژه خویش همواره درخواهد نوردید و بر مجموع جهان مسلمان اثر خواهد نهاد. پی نوشت: ۱ـ نگاه کنید به: Nathalie Clayer, Aux origines du nationalisme albanais. La naissance d’une nation majoritairement musulmane en Europe, Karthala, Paris, 2006. ۲ ـ نگاه کنید به: Ger Duijzings, Religion and the Politics of Identity in Kosovo, Hurst, Londres, 2000. ۳ ـ « Foreign fighters : An updated assessment of the flow of foreign fighters into Syria and Iraq », The Soufan Group, New York, décembre 2015. ۴ ـ Maria Todorova, Imaginaire des Balkans, Éditions de l’EHESS, Paris, 2011. ۵ ـ مقاله Marie-Janine Calic، « اروپایی کردن ”اروپای دیگر“» را در شماره ماه ژوئیه ۱۹۹۹ لوموند دیپلوماتیک بخوانید. ۶ ـ Ismaïl Kadaré, La Discorde. L’Albanie face à elle-même, Fayard, Paris, 2013. معانی برخی عنوان ها در متن ــ بکتاشیه: طریقتی که ”حاجی یکتاش ولی“ (۱۲۷۱ ــ ۱۲۰۹) در آناطولی بنیاد نهاد. این آیین موردی یگانه در اسلام، که به شدت متمرکز است و از سال ۱۹۲۷ از یک مرکز جهانی مستقر در تیرانا برخوردار گردیده است، که در صدر آن « kryegjysh» یا «پدر بزرگ» جهان قرار دارد. ــ بوغومیلیه: جنبشی مسیحی که در قرن دهم، به قصد برقراری جامعه ای پارسا، زهد پیشه و مساوات طلب، متکی بر انجیل در بلغارستان پدید آمد. این آیین در بخش بزرگی از شبه جزیره بالکان رواج یافت که در مخالفت با کلیسای رسمی، رنجش و ناخشنودی طبقه روستایی را سمت و سو می داد. شورای روحانیون کاتولیک ” تار نوو“ (۱۲۱۱) آنرا آئینی ارتدادی بر شمرد. این فرقه عشاء ربانی را مردود می شمرد و رویکردی ثنوی به پروردگار را موعظه می کرد که خدای تاریکی ها را در برابر خدایی نیک نهاد برجای می داشت. ــ درویش: معنی اصلی این واژه در زبان فارسی به معنی «مسکین» و «گدا»ست. درویشان، عضو طریقتی عرفانی هستند که به چیرگی در هنر رقصندگی نیز نامبردارند. ــ ملة: جامعه مذهبی غیر مسلمان که از حمایت قانونی در امپراتوری عثمانی برخوردار بود. در زبان ترکی مدرن عبارت ملیة به معنای «ملت» است. ــ نقشبندیه: حاقه صوفیانی که ”بهاء الدین نقشبند“ (۱۳۸۸ ــ ۱۳۱۷) متولد منطقه بخارا، در آسیای مرکزی بنیاد نهاد. نظمی عرفانی که از تداخل آئینی دو شاخه شیعه و سنی اسلام نقش پذیرفته است. ــ رئیس العلماء: پیشوای عالمان، شریعتمدار. در سلوک معمول در یوگسلاوی، هر یک از جوامع ملی اسلامی را یک رئیس العلماء هدایت می کرد. ــ سلفی آئینی: جنبشی مدعی بازگشت به شریعتی که به گمان در صدر اسلام جاری بوده است و موعظه گر رویکردی مو به مو به سوره های قرآن. این بنیاد گرایی شرعی از شبه حزیره عربستان برخاسته و هرگونه بدعتی (بدعة) را مردود می شمارد. ــ صوفی گری: اسلام عرفانی که شاخه های ایمانی بسیار متفاوتی عرضه می دارند؛ مؤمنان به اسلام سنتی سختگیر این طریقت را گژآئینی بر می شمارند.
http://ir.mondediplo.com/article2607.html
4a7a72e3-795e-4c53-a13d-50deb425cd26
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160920205428-00029.warc.gz
2016-09-21T05:47:00+00:00
پروژه های کردستان, بوسيله ى تی یری میسان‬
کردها بخشی جداناپذیر از جامعه سوریه هستند. این مجسمه باشکوه ژنرال صلاح الدین کردی، در ورود به شهر باستانی دمشق است. او دمشق را در سال ۱۱۷۴ آزاد کرد و مؤسس سلسله ایوبیه هاست. جابجایی نیروها و جنگ تابستان در شمال سوریه ممکنست برای برخی ناظران خارجی بیربط بنظر برسد، اما با این حال هر نیروی موجود برای پیگیری اهداف خود با سرسختی ادامه می دهد. در حالی که بازیگران اصلی اعلام کرده اند که علیه داعش میجنگند، امارت اسلامی (دولت اسلامی یا داعش) تغییر مکان داد، ولی تنها به بیابان عقب نشینی کرد. هدف واقعی این حوادث در نهایت ایجاد یک کردستان به ضرر ساکنان عرب و مسیحی است . این تجزیه و تحلیلی از اهداف نیروهای اصلی حاضر است – اما اجازه دهید ابتدا ذکر شود که سوریه یک کشور مستقل است، و هیچ کدام ازبازیگران عمده ذکر شده در اینجا به هیچ وجه، هیچ حقی ندارند که کشور را تکه تکه کنند تا یک نهاد و یا کشور جدید ایجاد نمایند. از ُنه پاسخ به مسئله کردها، هفت تای آن غیرمشروع است ۱- داعش مخالفتی با ایجاد کردستان نمی کند، اما تا زمانی که در شرق فرات نباشد؛ امارت اسلامی – توسط جان نگروپونته ایجاد شد، سپس توسط ژنرال دیوید پتراس در عراق – و هنوز تحت کنترل اوست. او ریاست سرکردگی مقاطعه کاری این اتحاد اخوان المسلمین، نقشبندی ها، و قبایل سنی بیابان سوریه و عراق را به ترکیه داد. بنابراین، وقتی که ارتش ترکیه جارابلس را از داعش گرفت، جهادی ها بدون هیچ جنگی، در اطاعت از مربی ترک خود، کنار کشیدند. پس از جنگ عین العرب (کوبانی)، داعش اصل ایجاد یک کردستان را پذیرفت، اما نه در شرق فرات. ۲- اکنون ایجاد یک کردستان در سوریه برای آمریکا مطلوب است؛ در طول جنگ جهانی اول، رئیس جمهور آمریکا وودرو ویلسون در میان اهداف جنگی خود ایجاد ارمنستان، اسرئیل و کردستان را مشخص کرده بود. در پایان جنگ، او برای ارزیابی از موقعیت منطقه، کمیسیون کینگ – کرین را فرستاد. گزارش آنها چنین بود: «کردها بر مبنای حضور خود مدعی هر قلمرو بزرگی هستند، اما از آنجایی که آنها از نزدیک با ارامنه، ترک ها و دیگران آمیخته اند، و در میان خودشان، (شیعه و سنی)، در قزلباش ها تقسیم شده اند، بنظر میرسد که بهترست آنها به منطقه جغرافیایی طبیعی واقع شده بین پیشنهاد منطقی ارامنه در شمال، و بین النهرین در جنوب، با سنگر و استحکامات بین فرات و دجله به عنوان حد غربی آن و مرز فارسی به عنوان حد شرقی آن (...) محدود شوند. از آنجایی که ترک ها و ارامنه زیاد نیستند، امکان دارد که بسیاری از آنها را به این منطقه در مبادله داوطلبانه جمعیتی جابجا کرد، و در نتیجه یک استان تقریباً یک و نیم میلیونی از ساکنان بدست آوریم، که تقریباً تمام آنها کردها باشند. و بالاجبار امنیت کلدانیان، نسطوریان و مسیحیان سوریه که در این منطقه زندگی میکنند، تضمین شده است». قتلعام مسیحیان که از سال ۱۸۹۴ تا سال ۱۹۲۳ بطول انجامید، ابتدا توسط امپراتوری عثمانی، بعد توسط ترک های جوان با همکاری رایش دوم آلمان و جمهوری وایمار صورت گرفت، و کمیسیون کینگ – کرین تنها پس از پایان این قتلعام از این منطقه بازدید کرد . از آنجایی که ترک ها از جنگجویان کرد برای قتلعام مسیحیان استفاده میکردند، کمیسیون درباره امکان اسکان ارامنه در یک کشور کردی خیلی محتاط بود. از نوامبر ۲۰۱۵، کردهای وای پی دی (یگان مدافع خلق) تلاش کرده اند که با زور، مسیحیان آشوری را در شمال سوریه کردی کنند، و زخم کهنه را دوباره باز کنند. در هر صورت، با کنفرانس سور(۱۹۲۰)، یک کردستان بر روی کاغذ ایجاد شده بود. اما با شورش ترک ها به رهبری مصطفی کمال روبرو شد، و هرگز به بوقوع نپیوست، و آمریکا با معاهده لوزان (۱۹۲۳)، این ایده را رها کرد. ما میتوانیم به این نقشه نگاه کنیم، که از سایت لیس سلیس دو موین – اورینت (کلیدهای خاورمیانه) قرض گرفته شده است. رئیس جمهور ویلسون ایجاد کردستان خود را در آن نقشه در درون جایی طراحی کرده بود که در حال حاضر ترکیه و بخش کوچکی از کردستان کنونی عراق است، و کشور کنونی سوریه مطلقاً به این پروژه ربطی ندارد. رنگ قرمز: دوکت/کشور کردی طراحی شده توسط معاهده سور در سال ۱۹۲۰ رنگ آبی: قلمرو تحت قیمومت فرانسه در سال ۱۹۲۰، که توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد رنگ قهوه ای: قلمرو تحت قیمومت بریتانیا در سال ۱۹۲۰، که توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد رنگ سبز: قلمرویی که در سال ۱۹۲۰ به ارامنه نسبت داده شد بود، و توسط ملی گرایان ترک پس گرفته شد حافظ الاسد سوریه در طول جنگ داخلی ترکیه، براساس پیشنهاد رئیس جمهور ویلسون به پ ک ک کمک کرد. به عبدالله اوجالان رهبر پ ک ک، که با نوشته خود قول داد هرگز مدعی قلمرو سوریه نمیشود، پناهندگی سیاسی ارائه داد. در حالی که برطبق سرشماری سال ۱۹۶۲، حدود ۱۶۲۰۰۰ کرد در سوریه زندگی میکردند، یک میلیون کرد ترکیه به دنبال پناهندگی در سوریه بودند، که پناهندگی سیاسی دریافت کردند. امروز آنها ۲ میلیون هستند، که شهروندی سوریه را در سال ۲۰۱۱ دریافت نموده اند. آنها در آغاز جنگ برای دفاع از سوریه، با سلاح و حقوق دریافتی از دمشق علیه مزدوران اسلامی جنگیدند. سپس آمریکا تغییر عقیده داد، و به سران مختلف کرد در عراق و سوریه و ترکیه وعده داد که چنانچه علیه دمشق بجنگند، برای آنها در سوریه کشوری بوجود می آورد. برخی از آنها این پیشنهاد را پذیرفتند. در آغاز سال ۲۰۱۴، زمانی که گروه دیوید پتراس برای توسعه داعش و حمله به استان الانبار( عراق) طرح ریزی میکرد، او به دولت اقلیم کردستان اجازه داد تا میدان های نفتی کرکوک را تسخیر کند. از آنجایی که افکار عمومی تنها برای نشان دادن جنایات مرتکب شده داعش شکل داده شده بود، این کار بدون کمترین اعتراض بین المللی صورت گرفت. ۳- روسیه از حقوق اقلیت کرد حمایت میکند؛ روسیه قبل از هرچیز، از پروژه خود مختاری منطقه کردستان سوریه، بر مبنای مدل جمهوری های مستقل خود حمایت کرد. نمایندگی یگان مدافع خلق در فوریه گذشته در مسکو افتتاح شد. با این حال، روسیه با واکنش خشمگین سوری ها روبرو گشت، و روس ها متوجه شدند که وضعیت سوریه متفاوت از کشور خودشان است. اقلیت های سوری در یک چنین موقعیتی به هم پیوسته اند و هیچ منطقه ای وجود ندارد که آنها (اقلیت های سوری) در اکثریت باشند. در دفاع از کشور، این ترکیب از جمعیت ها در بیش از هزار سال، سازمان دهی شده اند، بطوریکه هر جایی، که یک اقلیت به یک مهاجم بالقوه وصل شود، قادر به حمایت از بقیه جمعیت است. متعاقباً، دولت/کشور سوریه نه با محول کردن مدیریت مناطق متمایز، بلکه با سازماندهی نهادها و مدیریت به شیوه ای سکولار، در هر دو سطح مذهبی و قومی حقوق اقلیت ها را تضمین میکند. بنابراین امروز، روسیه به مسئله کردها جور دیگری نگاه میکند. بطور کلی در دفاع از حقوق اقلیتها، و به ویژه در این موضوع درگیر شده است، اما می پرسد که با کدام طرف هستید – یا باید با اسلامگرایان و یا علیه آنها باشید. در واقع، در این لحظه، همه نوع کردها با اسلامگرایان می جنگند، نه به این دلیل که آنها اسلامگرا هستند، بلکه به منظور پس گرفتن سرزمینهایی که تحت کنترل جهادی هاست، و بنوبه خود برای اشغال آنها و به نفع خود خودشان. بنابراین روسیه خواهان آن شده است که آنها مشخص کنند که متحد چه کسی هستند – واشنگتن یا مسکو. ۴- ترکیه با نظارت طایفه بارزانی ایجاد یک کردستان را در سوریه میخواهد؛ آنکار حاضر به قبول این احتمال نیست که کردستان سوریه به عنوان سنگر پشت پایگاه عملیاتی در خدمت پ ک ک قرار گیرد، و نفوذش را به ضرر ترکیه گسترش دهد. آنکارا روابط عالی خود را با دولت اقلیم کردستان عراق حفظ میکند، و دلیلی برای مخالف با ایجاد یک کردستان سوریه ندارد. به همین دلیل، رئیس جمهور رجب طیب اردوغان یک توافق محرمانه با یکی از دو رؤسای جمهور یگان مدافع خلق سوریه منعقد کرده است، و با این چشم انداز از این موقعیت آنها حمایت کند. با این حال، وقتی که کردها در انتخابات عمومی در ژوئن ۲۰۱۵ خوب رأی آوردند، توافق آنها طول نکشید، و همین رئیس جمهور اردوغان سر قول خود نایستاد و کردهای ترکیه را سرکوب کرد. راستگرایان افراطی ترکیه، چه مظهر زنده کردن ام اچ پ و گرگهای خاکستری باشند، یا با میلی گروس رئیس جمهور اردوغان، مدعی یک ایدئولوژی نژادی هستند. طبق نظر این احزاب و شبه نظامیان، ترکیه باید اسلامی باشد و برمبنای نژاد ترک و مغول باشد، که دلالت بر اخراج مسیحیان و کردها دارد. اپوزیسیون در این طرز فکر سهیم نیست، بنابراین شمار زیادی از کردها کاملاً ادغام شده اند. وقتی که بنیانگذار گرگهای خاکستری، الپ ارسلان تورک، معاون نخست وزیر شد، و آشکارا از امکان انحلال کردها بر مبنای مدل کشتار مسیحیان در طول نسل کشی ارامنه و یونانی های پونتیک فراخوان داد، عبدالله اوجولان، پ ک ک را تأسیس کرد. او تا سال ۱۹۸۸، در دمشق پناهندگی سیاسی گرفت، و آنکارا در آن زمان تهدید کرد که اگر سوریه به پناه دادن به او ادامه دهد، اقدام به له کردن وسرکوب همسایه خود خواهد نمود. حافظ الاسد از اوجولان خواست تا کشور دیگری پیدا کند که بتواند به او پناهندگی ارائه دهد. او سرانجام توسط موساد، با کمک کردهای پی دی ک (حزب دمکرات کردستان) در کنیا ربوده شد، که تاکنون در ترکیه زندانی شده است. ۵- ایران مخالف ایجاد کردستان است؛ تقریباً ۴ میلیون و نیم کرد ایرانی هستند. آنها مستعد منطقه ای هستند که در آن نماینده اکثریت می باشند. اگرچه آنها دارای برابری حقوقی هستند، اما منطقه آنها هنوز هدف تبعیض است، و از مناطق فارس نشین کمتر توسعه یافته است. از آنجایی که ایجاد یک دولت جدید میتواند باعث تشویق تجزیه طلبی در دیگر اقلیت ها، مانند بلوچ گردد، جمهوری اسلامی بسیار علاقمند به لمس ناپذیری مرزهای خود است. درنهایت، ایران متحد سوریه است، و قبول نمیکند که یک کردستان به ضرر سوریه ایجاد شود. ۶- دولت اقلیم کردستان عراق موافق با ایجاد یک کردستان بزرگ بین عراق و سوریه است؛ دولت اقلیم کردستان عراق در رابطه با کردهای سوریه بسیار محتاط است. در واقع، این دو گروه از مردم به یک زبان (گورانی و کورمانجی) صحبت نمیکنند، و تضاد تاریخی دارند که به قدمت جنگ سرد است. کردهای عراقی از ورود کردهای سوریه به قلمرو خود، و از دسترسی آنهایی که هنوز مظنون به روابط با پ ک ک ترکیه هستند، جلوگیری میکنند. پریزیدنت مسعود بارزانی که در سال ۲۰۱۲ قدرت را در دست گرفت، جلوی انتخابات را گرفته است. او یک رژیم فاسد و مستبد را برپا کرد، و از به قتل رساندن مخالفان خود دریغ نمی ورزید. او با کمک داعش قلمرو منطقه ای خود را تا۴۰ ٪ گسترش داد، و حوزه های نفتی کرکوک را ضمیمه کرد، سپس نفت به سرقت رفته توسط داعش را از طریق خط لوله خود منتقل کرد. فتح منطقه هاشور شده در نقشه زیر، تداوم جغرافیایی بین منطقه او و کردستان نهایی در شمال سوریه را فراهم میکند. رنگ سبز: منطقه عملیات پ ک ک سبز هاشور زده: منطقه کردهای سوریه که توسط یگان مدافع خلق کنترل شده است رنگ قرمز: کردستان خودمختار عراق قرمز هاشور زده: منطقه عملاً توسط یگان مدافع خلق و یو پ ک کنترل شده دولت اقلیم کردستان عراق پس از حمایتی که از داعش در نبرد عین العرب (کوبانی) کرد، به درخواست واشنگتن با یگان مدافع خلق نزدیک شد، و کمک نمادین ارائه داد. «رئیس جمهور» مسعود بارزانی بطور منظم اظهار نظر میکند که منطقه او در حال اعلام استقلال خود است، و سپس ضمیمه بخشی از سوریه را در ذهن خود مجسم میکند. با این حال، او بشدت مخالف ایجاد کردستانی است که توسط صالح مسلم رهبری شود. ۷- اسرائیل علاقمند به ایجاد یک کردستان بزرگ در عراق و سوریه، اما نه در ترکیه است. اسرائیل قبل از هر چیز به منظور امنیت خود، برای ایجاد یک منطقه غیرنظامی در مرز هایش، به ضرر همسایگان خود – سینای مصر و جنوب لبنان اصرار میورزد. با این حال، با فن آوری موشکی، این استراتژی را رها کرد و هر دو سینا و جنوب لبنان را ترک کرد. از سال ۱۹۸۲، یک استراتژی توسعه داده است، که سه قدرت بزرگ منطقه – مصر، سوریه و عراق را از عقب کنترل میکند. اسرائیل به منظور حفظ این کنترل، و برای ایجاد دولت مستقل سودان جنوبی اصرار کرد، و امروز برای ایجاد ایجاد یک کردستان بزرگ بین سوریه و عراق فشار می آورد. اسرائیل با طایفه بارزانی ازدوره جنگ سرد، تا به امروز که در کردستان عراق در قدرت است، روابط خیلی نزدیکی دارد. ۸- فرانسه علاقمند به حل مسئله کردها بدون الحاق سرزمین ترکیه است؛ در سال ۲۰۱۱، وزرای امور خارجه فرانسه و ترکیه، آلن ژوپه و احمد داوود اوغلو، معاهده ای را امضاء کردند که برای حمایت ترکیه در جنگ علیه لیبی و سوریه (که هنوز شروع نشده بود)، در ازای حمایت فرانسه جهت عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، و حل مسئله کردها به ضرر همسایگان ترکیه طراحی شده بود. به عبارت دیگر، فرانسه در ایجاد یک دولت مستقل، در سوریه و یا در عراق، و یا در جای دیگری بین دو کشور موافقت کرد، تا بتواند اعضای پ ک ک را اخراج کند. این توافق، که برای جنایت علیه بشریت طراحی شد، البته مخفی باقی ماند و توسط پارلمان های مربوطه آنها تصویب نشده است. در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۱۴، رئیس جمهور فرانسوا اولاند، با رجب طیب اردوغان در کاخ الیزه ملاقات کرد. یکی از دو رئیس جمهور یگان مدافع خلق سوریه، صالح مسلم، مخفیانه به جلسه آنها پیوست. این سه مرد در ایجاد کردستان در سوریه، به ضرر ساکنان کنونی توافق کردند، که صالح مسلم به عنوان رئیس جمهور « کاندید» شد. با این حال، پس از نبرد عین العرب (کوبانی به زبان کردی)، به درخواست آمریکا، این بار رئیس جمهور اولاند بطور عمومی، رئیس جمهوردیگر یگان مدافع خلق، اسیه عبدالله را ملاقات کرد، که باعث خشم آنکارا شد (۸ فوریه ۲۰۱۵). در واقع، خانم عبدالله مشهور به وفادار بودن به رهبر پ ک ک، عبدالله اوجالان است، و بنابراین مخالف ریاست صالح مسلم است. فرانسه پس از حملات پاریس، موضع خود را تغئیر داد و اصرار بر تصویب قطعنامه ۲۲۴۹ شورای امنیت کرد، که اجازه مداخله نظامی علیه داعش می دهد، بهانه ای بسیارعالی برای ایجاد یک دولت جدید. اما آمریکا و روسیه این پروژه فرانسه را در آخرین لحظه رد کردند، بنابراین پاریس بدون اجازه دمشق نمیتواند در سوریه مداخله کند. ۹- سه جناح اصلی کرد برای ایجاد کردستان در هر جا که باشد، به این شرط که نه توسط رقبای آنها، بلکه توسط خودشان کنترل شود، موافق هستند؛ در طول جنگ سرد، کردها بین حامیان آمریکا (پ د ک) و طرفداران روسیه (پ ک ک)، با یگان مدافع خلق به عنوان نماینده پناهندگان پ ک ک در سوریه تقسیم شده بودند. دیگران نیز به این شکاف اساسی اضافه شدند، بنابراین امروز، حدود بیست حزب سیاسی کرد وجود دارد. جامعه کرد طبق یک سیستم قبیله ای سازماندهی شده است که یادآور جنوب ایتالیا ست، به گونه ای که وفاداری سیاسی توسط خانواده، تا افراد جداگانه تصمیم گیری میشود. در قرن های ۱۸ و ۱۹، رهبران کرد همواره به اتحاد با قدرت های بزرگ امتیاز می دادند، تا در میان جمعیتی که با آنها زندگی میکردند. به این ترتیب، آنها به ضرر مردم خودشان موفق به زنده ماندن می شدند – وضعیتی که شبیه رفتار رهبران مارونی لبنان است. در سال های ۱۹۷۴-۷۵، کردهای عراقی با آمریکا علیه احمد حسن البکر ائتلاف کردند. اما زمانی که البکر آنها را سرکوب کرد، آمریکا مداخله ننمود. زمانی که کمیسیون سنا از هنری کسینجر وزیر امورخارجه آمریکا پرسید که آیا از این که کردها را به حال خود رها کرد، احساس شرم نمیکند، پاسخ داد:«سیاست خارجی آمریکا یک تلاش بشردوستانه نیست». رهبران کرد، که پروژه آمریکا را به امید دسترسی به مقامات مهم در دولت آینده پذیرفتند، حاضر به تحمل مسئولیت مصیبتی نیستند که آنها را ازساختار قدرت آینده دور می کرد . در واقع، برای کردها لازم است که جمعیت های مسیحی عرب و آشوری ساکن شمال سوریه را که به آنها پناه داده اند، بزور اخراج و یا قتلعام کنند. استفاده اخیر از زور به منظور پیشبرد هریک از این پروژه ها در طول تابستان ۲۰۱۶، آمریکا به اف دی اس (به عبارت دیگر اعضای یگان مدافع خلق و عده ای مزدور مسیحی و عرب) کمک مستقیم کرد تا شهر منبیج را از داعش، که در واقع آنها غیرمستقیم از طریق ترکیه حمایت میشدند، بگیرند. به محض این که پیروزی مسلم شد، پنتاگون یگان مدافع خلق را مجبور کرد که به نفع گروه های مخالف دمشق شهری را که تازه گرفته اند، ترک کنند. در ۲۳ اوت ۲۰۱۶، در کاخ سفید، رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان و مسعود بارزانی، رئیس کردهای عراقی، ائتلافی را علیه احزاب دیگر کرد منعقد کردند در ۲۳ اوت، رئیس اقلیم دولت کردستان عراق، مسعود بارزانی، با افتخار با رهبران اصلی ترکیه ملاقات کرد. به ویژه، او دو ساعت جلسه با رئیس جمهور اردوغان داشت. کردستان عراق حمایت خود را به ترکیه علیه کردهای پ ک ک ابراز نمود، و با ترکیه جهت نابودی تأسیسات آنها در کوهستان های عراق نقشه کشید. علاوه براین، هر دو طرف درباره همکاری انژی – احتمالاً روشی که در آن آنها برای ادامه بهره برداری از نفت به سرقت رفته توسط داعش برنامه ریزی کردند. در همین روز، ارتش ترکیه وارد قلمرو سوریه شد و شهر جارابلوس (بین مرز و منبیج) را از داعش گرفت. از آنجایی که داعش از مربی ترک خود اطاعت میکند، عملیات بدون درگیری پایان یافت. در واقع، برای لحظه ای، هرگز جنگی، در اینجا و یا در هرجای دیگری، بین ارتش ترکیه و داعش وجود نداشته است. ارتش ترکیه برای گسترش مزیت خود، بگونه ای که بسوی منبیج حرکت کرد، پیشروی خود را با گرفتن روستاها دنبال کرد. اگرچه آمریکا دستور توقف آن را داد، اما ارتش ترکیه به پیشروی خود ادامه داد. سیا سپس موشک های ضد تانک را به یگان مدافع خلق داد، که ابتدا برای استفاده علیه تانک های ترکیه (اما نه در جارابلوس)، سپس علیه فرودگاه ترکیه در دیاربکر استفاده کرد. ارتش ترکیه پیام را گرفت، و به جارابلوس عقب نشینی کرد، روستاهای جنوب شهر را به ملیشای ترکمن داد، که این بار، زیر پرچم خالی ارتش آزاد سوریه میجنگیدند. روز پس از دیدار مسعود بارزانی، معاون رئیس جمهور آمریکا، جو بایدن، نیز به ترکیه سفر کرد. زمانی که جوبایدن سناتور بود، پیشنهادی برای ثبت قانونی کرد که هدفش اعلام استقلال کردستان عراق بود. او اعلام کرد که از یگان مدافع خلق پرسیده بود تا به غرب فرات عقب نشینی کند – منطقه ای که شامل منبیج است – که اگر قبول نشود باعث توقف حمایت واشنگتن از کردها خواهد شد. با این حال، از آنجایی که داعش روشن ساخته است که آنها به یگان مدافع خلق اجازه مستقر شدن در شرق فرات را نمیدهند، این مشکل است مشخص کرد که آنها کدام قلمرو را ترک کرده اند. در پایان، یک توافق ضمنی بین آنکارا و دمشق جهت جلوگیری از یک دولت تحت مدیریت کردستان توسط یگان مدافع خلق نائل آمد، در حالی که علیرغم تغییر موضع جدید واشنگتن علیه ایجاد یک کردستان، توافق دیگری بطور رسمی بین پنتاگون و یگان مدافع خلق برای جلوگیری از تیراندازی به یکدیگر منعقد شد.
http://www.voltairenet.org/article193368.html
d7e11ccd-c649-486a-8637-a61a78d1ca29
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160926211809-00000.warc.gz
2016-09-19T14:47:02+03:30
توسعه مترو راه حلی برای کاهش فشار اقتصادی دولت
توسعه مترو راه حلی برای کاهش فشار اقتصادی دولت نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 29 بازدید مهدی چمران در مراسم افتتاح ایستگاه مترو شهید قدوسی، اظهار داشت: ساخت مترو در تهران در شرایطی صورت گرفته که کشور در تحریم قرار داشت و حتی شرایط استفاده از یک فاینانس را هم برایمان فراهم نمی‌کردند. وی با بیان اینکه از سال ٨۶ به دنبال دریافت فاینانس از چین بودیم، ادامه داد: مصرف بنزین در کشور ما به اندازه کشور هند است زیرا هر شهروند با یک خودرو تردد می‌کنند در حالی که یک رام قطار می‌تواند هزار نفر را جا به جا کند. رئیس شورای شهر تهران تصریح کرد: با مترو می‌توان اقتصاد را به خوبی حفظ کرد و صرفه‌جویی چند میلیارد دلاری در مصرف سوخت داشته باشیم علاوه بر این توسعه مترو می‌تواند بار سنگینی را از دوش دولت بردارد. وی افزود: شورای شهر امسال اعتبار ٢٢٠٠ میلیارد تومانی برای توسعه مترو در نظر گرفته است و اگر دولت نیز به تعهدات خود عمل کند، سرعت ساخت مترو افزایش می‌یابد این در حالی است که مترو تهران می‌تواند برای سایر کلانشهرهای کشور مانند مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و غیره نیز الگو باشد و به آنها کمک کند تا از این وسیله پاک و ایمن استفاده کند.
http://www.iran-transportation.com/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D9%81%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7/
d0652a47-a4d0-44c4-801a-3ded6558f415
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160926211809-00000.warc.gz
2016-09-19T17:16:19+03:30
افتتاح ۱۰ کیلومتر از باند دوم محور هراز
افتتاح ۱۰ کیلومتر از باند دوم محور هراز نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 29 بازدید صبح روز دوشنبه ۲۹ شهریورماه با حضور وزیر راه و شهرسازی و معاونان وی ۱۰ کیلومتر از باند دوم محور هراز حدفاصل پل سیاه‌بیشه تا روستای ناندل به بهره‌برداری رسید. آخوندی در جمع خبرنگاران با اشاره به پروژه افتتاح شده اظهار داشت: محور هراز کوتاه‌ترین مسیر به استان‌های شمالی و مازندران است و از این نظر جذابیت خاصی از نظر تردد دارد. وی افزود: طی سه سال اخیر ۴ خطه کردن این محور در دستور کار قرار گرفت. وزیر راه و شهرسازی افزود: ایجاد این مسیر با وجود یک دستگاه پل به طول ۴۲ متر، دو رشته تونل به طول هزار متر و ۸ هزار متر دیوار کار بسیار سخت و پیچیده‌ای بوده است. وی افزود: از مجموع کل پروژه ۶۲ کیلومتری که امروز ۱۰ کیلومتر دیگر به بهره‌برداری رسید فقط ۸.۵ کیلومتر دیگر باقی‌مانده است که تا پایان سال جاری به بهره‌برداری خواهد رسید. وزیر راه وشهرسازی با اشاره به اولویت‌بندی‌های انجام شده برای کل پروژه مذکور در محور هراز بیان داشت: سه اولویت‌بندی در این پروژه در نظر گرفته شده است که اولویت اول حدفاصل بایجان- آمل به طول ۶۲ کیلومتر که تا پایان سال ۹۵ به بهره‌برداری خواهد رسید،‌ اولویت دوم حدفاصل محدوده آبشار تا لاسم به طول ۷.۵ کیلومتر شامل یک کیلومتر تونل و دیوارسازی که این نیز تا پایان سال به بهره‌برداری خواهد رسید و اولویت سوم به طول ۲۹ کیلومتر بعد از اتمام اولویت‌های اول و دوم آغاز خواهد شد. این قطعه حدود ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد که بعد از سال ۹۵ همه کارگاه‌های خود را در آن متمرکز می‌کنیم.
http://www.iran-transportation.com/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%DB%B1%DB%B0-%D9%83%DB%8C%D9%84%D9%88%D9%85%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B2/
faf4e24b-30a7-4c3a-aefb-aa3ccd6d8542
crawl-data/CC-NEWS/2016/09/CC-NEWS-20160926211809-00000.warc.gz
2016-09-19T17:14:58+03:30
ترانزیت ۳۰۰ هزار تن فرآورده‌های نفتی قزاقستان و ترکمنستان به بنادر جنوبی ایران
ترانزیت ۳۰۰ هزار تن فرآورده‌های نفتی قزاقستان و ترکمنستان به بنادر جنوبی ایران نوشته شده توسط مدیر سایت در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ 28 بازدید حسین عاشوری، معاون بهره‌برداری شرکت راه آهن جمهوری اسلامی اعلام کرد: میزان ترانزیت نفت کوره کشورهای آسیای مرکزی شامل ترکمنستان و قزاقستان به بنادر جنوبی کشور برای صادرات تا پایان امسال به ۳۰۰ هزار تن افزایش می‌یابد. وی افزود: از ابتدای امسال تا پایان مردادماه ۷۰ هزار تن نفت کوره ترکمنستان و قزاقستان برای صادرات به بنادر جنوبی کشور، ترانزیت شده است. این محموله‌ها برای صادرات به بازارهای هدف از طریق مسیر ریلی از آسیای مرکزی به بندرعباس منتقل می‌شود. معاون بهره‌برداری سیر و حرکت شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران اضافه کرد: ۹۰ درصد از این محموله های صادراتی به ترکمنستان و بقیه به قزاقستان تعلق دارد. عاشوری درباره حمل نفت کوره تولید داخل به مبادی صادراتی نیز گفت: همچنین پارسال نیم میلیون تن نفت کوره تولیدی کشور از طریق مسیر راه آهن برای صادرات به بنادر جنوبی حمل شد که امسال رشد ۳۰ درصدی خواهد داشت. این محموله‌ها برای صادرات به بندرعباس و بندر امام منتقل می‌شود.
http://www.iran-transportation.com/%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B2%DB%8C%D8%AA-%DB%B3%DB%B0%DB%B0-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%81%D8%AA%DB%8C/

Dataset Card for HC4

Dataset Summary

HC4 is a suite of test collections for ad hoc Cross-Language Information Retrieval (CLIR), with Common Crawl News documents in Chinese, Persian, and Russian. The documents are Web pages from Common Crawl in Chinese, Persian, and Russian.

Languages

  • Chinese
  • Persian
  • Russian

Dataset Structure

Data Instances

Split Documents
fas (Persian) 486K
rus (Russian) 4.7M
zho (Chinese) 646K

Data Fields

  • id: unique identifier for this document
  • cc_file: source file from connon crawl
  • time: extracted date/time from article
  • title: title extracted from article
  • text: extracted article body
  • url: source URL

Dataset Usage

Using 🤗 Datasets:

from datasets import load_dataset

dataset = load_dataset('neuclir/hc4')
dataset['fas'] # Persian documents
dataset['rus'] # Russian documents
dataset['zho'] # Chinese documents

Citation Information

@article{Lawrie2022HC4,
  author = {Dawn Lawrie and James Mayfield and Douglas W. Oard and Eugene Yang},
  title = {HC4: A New Suite of Test Collections for Ad Hoc CLIR},
  booktitle = {{Advances in Information Retrieval. 44th European Conference on IR Research (ECIR 2022)},
  year = {2022},
  month = apr,
  publisher = {Springer},
  series = {Lecture Notes in Computer Science},
  site = {Stavanger, Norway},
  url = {https://arxiv.org/abs/2201.09992}
}
Downloads last month
119
Edit dataset card