text
stringlengths 300
261k
|
---|
من کیستم؟ (قسمت سوم) در شماره قبلی خواندیم:میتوان گفت مغز، واسطهای بین قوه ادراک نفس و جسم است.میتوان گفت چشم، واسطه قوه باصره نفس و جسم است.میتوان گفت گوش، واسطه قوه سامعه نفس و جسم است.میتوان گفت رحم در مادر، واسطه قوه صورتگری نفس و جسم است.بنابراین جسم صورت نازله نفس است.چشمانتان را برای لحظهای ببندید و سوار اتوبوس حقیقت شوید!به ادامه سفر علمیمان برای یافتن حقیقت خود، خوش آمدید!دو شماره از شروع این سفر میگذرد و حالا خوب میدانید که حقیقت انسان، ماورای جسم اوست و اگر جسم قدرت و قوهای دارد، در واقع از نفس او یا به بیان عامیانهتر از روح او نشیت میگیرد.مثلا گفتیم که تفاوت یک انسان مرده با همان انسان در حالی که زنده بود چیست با اینکه همان اعضا و بافتهای بدن را دارد اما تفاوتی میان بافت چشمانش در حالت مرده و زندهاش هست که یکی میبیند و دیگری نه.و از این رو بود که اثبات کردیم نفس ناطقه و قوههای آن، تدبیر تمام امور بدن را برعهده دارند و این قوه تدبیر، در مغز بهعنوان یک واسطه بین نفس و جسم جمع شده اما تمام قوای نفس در مغز آدمی نیست چرا که مغز بدون چشم نمیبیند، مغز بدون گوش نمیشنود، مغز بدون بینی که مجرای ورود عطر و بو به ریه میباشد، نمیتواند اکسیژن به دست آورده و یا مولکولهای عطر را دریافت کند. باید چشمی باشد که نور در شبکیه آن متمرکز شده، با اعصابی به مغز راه داشته باشد. باید گوشی باشد که اصوات را جمع کرده و پرده آن لرزیده، و به طرق مختلف عصبی، پیام را به مغز انتقال دهد.فلذا، مغز بهتنهایی تمام قوای نفس را دارا نیست و قوه باصره یا دیدن، سامعه یا شنیدن، لامسه یا حس و سایر قوای حیوانی، در اندامهای دیگر به ظهور و حضور رسیدهاند.و از بررسی این مطالب بود که سوال میکنیم:این ارتباط و واسطهگری بین جسم و نفس، به چه نحو است؟برای اینکه سوال را بهتر توضیح دهیم، دو نوع ارتباط بین دو شی را بیان میکنیم:یکمبه ارتباط بین یک بنا و ساختمانی که میسازد توجه کنید. بنا بعد از ساختن ساختمان، میتواند ادعا کند که آشپزخانه آن را که محل پختوپز میباشد، خود ساخته است و آن را طراحی نموده است، یا مثلا حال و پذیرایی منزل را ساخته و یکبهیک آجرهای آن را کنار هم قرار داده است.اما هم من هم شما، خوب میدانیم که ساختمان ساخته شده توسط بنا، بعد از ساخت، هیچ ارتباط وجودی با بنا ندارد یعنی بنا کارش را کرد و تمام شد و حتی اگر بمیرد، ساختمان خراب نخواهد شد. با اینکه میگوییم آشپزخانه این خانه را فلان بنا ساخته اما آیا بعد از فوت بنا، دیگر آشپزخانه همان مکان سابق نیست؟!معترفیم که هست، و میپرسیم:آیا ارتباط بین جسم و نفس، چنین ارتباطی است؟دومخورشید را در نظر بگیرید که هر لحظه در حال تابیدن است و انوار نورانی خود را به سمت زمین روانه میکند.حال اگر خورشید را از بین ببریم، نور او باقی میماند؟معترفیم که خیر. با نابودی خورشید، نوری از آن باقی نمیماند و نور خورشید تا زمانی هست که خورشید هست.حال میپرسیم:آیا رابطه بین نفس و جسم انسان این گونه است؟جواب این است که بله!و منظورمان از اینکه میگوییم:"جسم صورت نازله نفس است" همین است!برای درک این مطلب، توضیحاتی را برای شما ارایه میکنیم:اولا باید بدانیم موجود چیست میگوییم موجود، آن چیزی است که وجود دارد.یعنی وجود داشتن، ویژگی یک موجود است.حال میگوییم اگر موجود، وجود دارد، پس وجود چیست؟اینجا فلاسفه در پاسخ ما میگویند که وجود، امری است بسیار بدیهی که همگان آن را میفهمند، حتی اگر با کلمات بیان نشود، یعنی ما میدانیم وجود داشتن یعنی چه، میدانیم موجود چیست، شاید نتوانیم از بین اینها خود وجود را تعریف کنیم اما درک قابلقبولی از آن داریم.مثلا میدانیم که وقتی کتابی را لمس میکنیم، درختی را میبینیم، با انسانی روبهرو میشویم، همه اینها وجود دارند و به عبارت بهتر میدانیم که همه اینها، "وجود" را دارند.یعنی وجود در آنهاست، یا اگر بهتر بگوییم وجود هستند و جز وجود نیستند.اگر مطلب سنگین بود و آن را درک نکردید، صبور باشید، به وجود فکر کنید، درباره آن در اینترنت و کتب فلسفی جستوجویی کنید و اگر جای شما باشم، به آثار فلسفی علامه طباطبایی(ره) و یا آموزش فلسفه به زبان ساده اثر آیتالله مصباح یزدی(ره) سری میزنم.بگذریم، ما توضیح مطلب خودمان را میدهیم و امیدواریم شما با مطالعه بیشتر، برگردید و ادامه این متن را بخوانید که:همه چیز وجود است، و جز وجود نیست چرا که موجود بودن یعنی جود داشتن، و این وجود، در بطن هرآنچه که موجود است، هست!خب، چرا این مطلب را مطرح کردیم؟ چه ارتباطی میتواند به سوال ما داشته باشد؟میگوییم که وجود، مراتبی دارد، یعنی رتبه به رتبه و مرحله به مرحله است.مثلا، بیایید بین دو موجود مقایسه کنیم اول یک دانه سیب، و دوم یک حیوان مثل گربهاگر به زندگی دانه برنج که جزو گیاهان محسوب میشود دقت کنید، میبینید کل زندگی آن محدود به این چرخه است که دانه بوده و در خاکی کاشته شده است و بعدا آب و خاک و کود و هرآنچه که نیاز دارد بر آن اثر کرده، باعث جوانهزدن و رشدش شدهاند، و در نهایت سر از خاک درآورده و نهالی شده و آخرسر هم درخت سیب بزرگی شده است.بعد از مدتی هم میوه میدهد و دوباره این چرخه تکرار میشود.اما بچه گربه اینطور نیست، بچه گربه چرخه زندگی پیچیدهتری دارد و میتواند حتی در حد و توان خودش، یاد بگیرد چگونه شکار کند، یاد بگیرد چگونه غذا طلب کند و حتی شرطی شده و در اثر آن، با به صدا در آوردن زنگی، گرسنگی خودش را اعلام کند!فکر کنم به مفهوم رتبه رتبه بودن وجود پی بردید، هم درخت سیب و هم گربه وجود دارند و از جنس وجودند، اما یکی بهاصطلاح "نبات" و دیگری بهاصطلاح "حیوان" نامیده میشود.این رتبه رتبه بودن را اینطور تصور کنید که ستون عمودی بلندی دارید و پلهپله روی آن کندهکاری کردهاید.اولین پله را خدا بنویسید، دومین پله را ولی خدا، سومین پله را فرشتگان، چهارمین پله را جن و جنیان، پنجمین را حیوانات، ششمی را نباتات و هفتمی را جمودات که سنگ و خاک و امثال آنها باشند.شاید بپرسید که جایگاه انسان کجاست؟ که میگوییم انسان تنها موجودی است که میتواند بالا برود و به خدا برسد و یا آنقدر خود را پست و ناچیز کند که از حیوانات هم بدتر شود.بگذریم. سخن را کوتاه کرده و میگوییم به هرحال خواستیم شما را به اینکه وجود مراتبی دارد آشنا کنیم و بعد با توضیحاتی که در شماره بعدی خواهیم آورد، اثبات کنیم که منظورمان از اینکه "جسم صورت نازلهای از نفس است" چیست، و این ارتباط بین خورشید و نور او، چگونه میتواند شبیه به ارتباط بین نفس و جسم انسان باشد و درنهایت آیا میتوان گفت نفس مرتبه بالاتری نسبت به جسم است یا خیر!با ما همراه باشید . .دانلود شماره سیزدهم نشریه اسوه |
تاثیر دما بر عمر باتری یو پی اس همانطور که میدانیم، تمام واکنشهای شیمیایی تحت تاثیر دما قرار دارند، و باتری برای تولید برق به واکنشهای شیمیایی نیاز دارد. به راحتی میتوان نتیجه گرفت که دما بر روی قدرت و عملکرد باتری یو پی اس تاثیر میگذارد. بهترین و مطلوبترین عملکرد باتری در دمای اتاق است. با تغییر جزیی در درجه حرارت میتوان عمر مفید، ظرفیت و عملکرد باتری را تغییر داد.جدول تاثیر دما بر عمر باتری یو پی اس هنگامی که درجه حرارت بالا است، ظرفیت باتری یو پی اس به علت کاهش مقاومت داخلی و افزایش متابولیسم شیمیایی افزایش مییابد. با این حال، اگر افزایش دمای باتری برای مدت طولانی ادامه داشته باشد،باعث میشود عمر باتری کاهش پیدا کند. در دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، عملکرد باتری 12 درصد افزایش مییابد.برعکس، دمای پایینتر باعث افزایش مقاومت درونی باتری یو پی اس میشود و میزان متابولیسم شیمیایی را کاهش میدهد و بنابراین باعث کاهش ظرفیت باتری میشود. اگر ظرفیت باتری در دمای 27 درجه سانیگراد 100 درصد باشد، زمانی که دما 18 درجه سانتیگراد است، ظرفیت باتری 50 درصد کاهش مییابد. در نقطه انجماد، ظرفیت باتری 20 درصد کاهش مییابد. عملکرد اکثر باتریها در دمای 20 - درجه سانتیگراد متوقف میشود. به همین دلیل است که باتری خودرو در هوای سرد میخوابد. در نقطهی انجماد، به علت انجماد محلولهای حلال در آب باتری هایی مانند باتری یو پی اس، عملکرد باتری متوقف میشود. در یک باتری لیتیوم یون، در دماهای بسیار پایین پوشش لیتیومی بر روی آند ایجاد میشود که باعث کاهش همیشگی ظرفیت میشود.هنگامی که درجه حرارت بالا است، ظرفیت باتری یو پی اس به علت کاهش مقاومت داخلی و افزایش متابولیسم شیمیایی افزایش مییابد. با این حال، اگر افزایش دمای باتری برای مدت طولانی ادامه داشته باشد،باعث میشود عمر باتری کاهش پیدا کند. در دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، عملکرد باتری 12 درصد افزایش مییابد.برعکس، دمای پایینتر باعث افزایش مقاومت درونی باتری یو پی اس میشود و میزان متابولیسم شیمیایی را کاهش میدهد و بنابراین باعث کاهش ظرفیت باتری میشود. اگر ظرفیت باتری در دمای 27 درجه سانیگراد 100 درصد باشد، زمانی که دما 18 درجه سانتیگراد است، ظرفیت باتری 50 درصد کاهش مییابد. در نقطه انجماد، ظرفیت باتری 20 درصد کاهش مییابد. عملکرد اکثر باتریها در دمای 20 - درجه سانتیگراد متوقف میشود. به همین دلیل است که باتری خودرو در هوای سرد میخوابد. در نقطهی انجماد، به علت انجماد محلولهای حلال در آب باتری هایی مانند باتری یو پی اس سیلد - اسید، عملکرد باتری متوقف میشود. در یک باتری لیتیوم یون، در دماهای بسیار پایین پوشش لیتیومی بر روی آند ایجاد میشود که باعث کاهش همیشگی ظرفیت میشود.توصیه انجمن تهویه مطبوع آمریکا در مورد دمای نگهداری باتری یو پی اسانجمن مهندسان سرمایش، گرمایش و تهویه مطبوع آمریکا ( ASHRAE ) توصیه میکند دمای کاری تجهیزات IT مانند انواع UPS و باتری UPS بین 20 - 25 درجه سانتیگراد ( 68 - 77 درجه فارنهایت) باشد و دامنه دمای مجاز برای این تجهیزات 15 - 32 درجه سانتیگراد ( 59 - 90 درجه فارنهایت) است.یو پی اس در محدوده دمای مجاز و حتی بیشتر از آن نیز به کار خود ادامه خواهد داد، اما هرچه از دمای محیط 25 درجه سانتیگراد ( 77 درجه فارنهایت) دورتر شوید ، عمر تجهیزات الکترونیک شما کاهش پیدا میکند. به طور خاص در مورد باتریهای یو پی اس ، یک قانون کلی که باید به خاطر بسپارید که تقریبا برای هر 10 درجه سانتی گراد ( 18 درجه فارنهایت) بالاتر از دمای محیط 25 درجه سانتیگراد ( 77 درجه فارنهایت) ، عمر باتری 50 درصد کاهش مییابد.منبع ::: یو پی اس کاران |
ایران در جمع 10 کشور تولیدکننده باتریهای فلز هوا مدیرعامل شرکت دانش بنیان گفت: شرکتهای محدودی در دنیا از باتری فلز هوا رونمایی کردهاند و ایران جزو 10 کشور تولیدکننده این نوع باتری است.سجاد مهرابی، مدیرعامل شرکت دانش بنیان در گفتوگو با خبرنگار حوزه فناوری گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: باتری فلز هوا با تراکم انرژی بالا یکی از فناوریهای جدید و در حال گسترش است که مزایای زیادی را در بخش انرژی الکتریکی و واکنشهای الکتروشیمیایی فراهم میکند.او افزود: این نسل جدید از باتریها در کنار عدم آلودگی برای محیط زیست و عمر طولانی که دارند، 5 برابر بیشتر نسبت به باتریهای لیتیومی انرژی تولید میکنند.مهرابی ادامه داد: از دیگر مزایای این باتریها میتوان به حجم و وزن بسیار پایین، قابلیت استفاده در محیطهای مرطوب، عدم ایجاد آلودگی حرارتی و سهولت دسترسی به مواد اولیه اشاره کرد.او در خصوص کاربردهای این باتری گفت: درواقع باتریهای فلز هوا در سیستمهایی که ایمنی بالایی دارند، مورد استفاده قرار میگیرد. هدف شرکت ما از تلاش برای تولید این نسل از باتریها، رفع نیاز کشور از محصولات خارجی است.مهرابی بیان کرد: باتوجه به افزایش میزان مصرف انرژی در تجهیزات نسل بعدی و همچنین حرکت جریان زندگی به سمت استفاده از سیستمهای هوشمند، تقاضای انرژی روبه افزایش است که تولید این نوع از باتریها در رفع و حل این چالش به شدت کمک خواهد کرد.این فعال فناور افزود: استراتژی تامین انرژی به سمت انرژیهای نو و تجدید پذیر در حال تغییر است، بنابراین توسعه باتریهای با ظرفیت انرژی بالا نه تنها یک نوآوری در عرصه ذخیره سازی محسوب میشود بلکه تامین انرژی آینده یک ضرورت جدی خواهد بود.مدیر عامل این شرکت دانش بنیان گفت: باتریهای فلز هوا با ویژگیهای منحصر به فرد خود از جمله تامین انرژی بالا، حجم کم و قیمتهای تمام شده نقش بسزایی در آینده ایفا خواهند کرد.مهرابی افزود: پروژه تولید و تجاری سازی این نسل از باتریها به دلیل همگام بودن با رقبای خارجی برای ادامه توسعه بخشهای مختلف آن از ظرفیت متخصصان ایرانی در داخل کشور بهره میبرد.او یادآوری کرد: یکی از مهمترین چالشهای این نسل از باتریها، رقابت کشورهای مختلف برای تجاری سازی است. هرچند شرکتهای محدودی در دنیا از باتری فلز هوا رونمایی کردهاند و در زمینههای محدودی از آن استفاده شده است، اما باتری فلز هوا در هیچ کشوری تجاری سازی نشده است.این فعال فناور تصریح کرد: آمریکا، کانادا، مکزیک، انگلیس، هلند، آلمان، چین، هند و ژاپن به تکنولوژی تولید این نسل از باتریها دست یافتهاند که خوشبختانه ایران هم در لیست این کشورها قرار گرفته است.منبع: باشگاه خبرنگاران جوان |
تست حیوانی (آزمایش روی حیوانات) جنایت بشریت+راهکار آیا ضرورتی برای آزمایش حیوانات وجود دارد؟شاید با شنیدن اسم آزمایش حیوانات (به انگلیسی: Animal testing ) تنها تصویری که به ذهن شما خطور میکند، این باشد که چند پزشک به خاطر یافتن روشهای درمان انسانی، آمپولی به چند موش تزریق میکنند. بهتر است بدانید که این تمام واقعیت نیست.در واقعیت آزمایش حیوانات، آزمایش روی صدها میلیون حیوان بیگناهی است که هر ساله در بدترین وضعیت ممکن به دنیا میآیند یا زنده گیری میشوند، به بدترین صورت آزار و شکنجه میشوند و بدترین مرگ ممکن را تجربه میکنند. خودتان گوشهای از این واقعیتها را تجسم کنید:موشهای تلنبار شده در قفس برای اینکه سمی روی آنها امتحان شود، دست و پای آنها بریده شود یا سلولهای سرطانی به آنها تزریقشود!حیوانات خانگی مثل سگ و گربه که آب جوش روی آنها ریخته میشود، با یک پتک دست و پایشان له میشود، قطع نخاع میشوند یا عمل جراحی روی آنها انجام میشود تا به دیابت، چاقی و. مبتلا شوند و اثر داروهای این بیماریها روی آنها تست شود!شامپانزههایی که ویروس ایدز وارد بدن آنها میشود و به این دلیل چندین سال سر خود را به دیوارها و میلههای قفس بتونی که در آن محبوس میباشند، میکوبند!بچه میمونهایی که به محض تولد کور شده یا پلکهایشان به هم دوخته میشود تا در مورد داروهای کوری تحقیقاتی انجام شود!میمونهای ماده بارداری که ماسکهای نیکوتین به آنها وصل میشود و تمام طول مدت روز مجبورند به خاطر آزمایش اثرات نیکوتین بر خودشان یا کودکانشان، دود نیکوتین را وارد ریه هایشان کنند!میمونهایی که توسط صنعت دخانیات، مجبور میشوند تا مسمومیت ناشی از مواد سمی موجود در ورژنهای جدید سیگارها را به جان بخرند تا مواد افزودنی جدید استفاده شده در آنها خطرناکتر از سیگارهای قبلی نباشند!پیشنهاد مطلب: سفارش اسلام به وگان شدنخرگوشهایی که چندین روز و حتی چند هفته مجبورند چشمهایشان را به زور گیره باز نگه دارند تا مواد شیمیایی موجود در لوازم آرایشی مثل ریمل، مواد شوینده و صابون روی چشمهای آنها یا مواد شیمیایی موجود در شامپوها، کرمها، مواد شوینده و. روی پوست آنها آزمایش شود. این خرگوشهای زبان بسته فقط به خاطر زیبایی ظاهری انسان چندین هفته از عفونت شدید و زخمهای چشم و پوست رنج میبرند و در نهایت با درد و رنج میمیرند.حیواناتی که در موسسات آموزشی، دبیرستانها یا دانشگاهها بدون اینکه بی حس یا بیهوش شوند، به صورت زنده تشریح میشوند.مروری بر تاریخچه آزمایش حیوانات 2000 سال پیش این آزمایشات روی بردهها و مجرمها انجام میشد.آلکمایون، پزشک یونانی اولین کسی بود که روی حیوانات آزمایش کرد.فردی بنام گالن ( 201 - 130 ) به خاطر بررسی آناتومی و فیزیولوژی حیوانات زنده مثل خوکها و میمونها به پدر زنده شکافی معروف بود. بهتر است بدانید در قرون وسطی، کلیسا مانع کالبدشکافی مردگان میشد و به همین خاطر پزشکان از حیوانات زنده برای آزمایش استفاده میکردند.در قرن 17 "کتاب من فکر میکنم پس وجود دارم" نوشته رنه دکارت ( 1650 - 1596 ) که از حیوانات به عنوان ماشینهای رفلکس بیشعور و بیاحساس نام برده بود، باعث هموارتر شدن راه آزمایش حیوانات شد. تشبیهی که دکارت برای حیوانات به کار برده بود، این بود که فریاد آنها معنا و ارزشی همانند صدای تیک تیک ساعت دارد.در قرن 19 برنارد کلاده فیزیولوژیست اهل فرانسه که بین ماشین و حیوانات هیچ تمایزی قایل نمیشد، باعث ورود حیوانات به علم فیزیولوژی شد. روشهایی که این فیلسوف پیشنهاد میداد، باعث روی آوردن بسیاری از موسسات تحقیقاتی به آزمایش روی حیوانات و کسب پولهای هنگفت توسط سودجویان در این صنعت نوپا شد.شاید برایتان جالب باشد که ماری فرانسیس مارتین، همسر برنارد کلاده اولین انجمن مبارزه با آزمایش روی حیوانات در فرانسه را پایهگذاری کرد و یکی از سرسختترین مخالفان آزمایش روی حیوانات بود.با تصویب پیمان نامه هلسینکی در سال 1964 میلادی، هرگونه آزمایش بر روی انسان بدون انجام آزمایشات اولیه بر روی حیوانات ممنوع شد.تا قبل از 1846 شخصی به نام ماگندا اکثرا در ملاء عام و بدون هیچ داروی بی حسی، آزمایش روی حیوانات را انجام میداد. در یکی از آزمایشات، حیوان بیچاره آن قدر مورد شکنجه قرار گرفت که مردم خشم و اعتراض خود را از این کار اعلام کردند. 50 سال بعد از این اتفاق، مجلس انگلیس قوانینی را برای کنترل آزمایش روی حیوانات تصویب کرد.در سال 1873 کتابچه راهنمای فیزیولوژیستها ( Hand book for the physiologists ) اولین کتاب مربوط به آزمایشگاههای فیزیولوژی به چاپ رسید که بیانگر استفاده گسترده از آزمایش حیوانات بود که با اعتراض شدید مردم روبرو شد.اگر بخواهیم این آزمایشات را دسته بندی کنیم به دو بخش کلی تقسیم میشوند:آزمایش حیوانات به منظور آموزشامروزه در رشتههای بیولوژی، پزشکی، دامپزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، فیزیولوژی، صنایع غذایی، محیط زیست و حتی آموزش هنر از حیوان زنده به منظور یادگیری و آموزش استفاده میشود.در مدارس نیز دانشآموزان، حیوانات زنده را با استفاده از تیغهای قدیمی و کند کالبد شکافی میکنند و حتی روی آنها آزمایشاتی انجام میدهند که معمولا بدون استفاده از مواد بیحسی یا با بیحسی ناقص انجام میگیرد. برخی از دانش آموزان به مجمع فعالان زیست محیطی کشور گزارش دادهاند که معلمها برای گرفتن نمره قبولی، آنها را مجبور به این کار میکنند. قطعا والدین بایستی از این موضوعات آگاه شوند و به بچههای خود گوشزد کنند که برای گرفتن نمره قبولی به هر کار غیر اخلاقی و غیر انسانی تن ندهند.آزمایش حیوانات ضایعات شدیدی در مهره داران ایجاد میکند. این اعمال حتی گاهی بدون سرپرستی مربی و در ساعت های بعد از مدرسه نیز انجام میشود.آزمایش حیوانات برای انجام تحقیقاتدر بسیاری از کشورها داروها قبل از اینکه به مصرف انسانها برسند بر روی حیوانات آزمایش میشوند. همچنین سالانه هزاران نوع موارد آرایشی توسط برندهای مختلف جهان برای شناسایی اثرات آن بر انسان، بر روی حیوانات آزمایش خطا میشوند. جالب است بدانید که 90 درصد این آزمایشها نتیجه قابل قبولی ندارند و فقط در آمریکا موجب کشتار سالانه 20 میلیون حیوان میشوند.دکتر تونی پیج نویسنده کتاب "نقاب برداری از آزمایش روی حیوانات" اینچنین میگوید: زمانی که سخن از آزمایشهای حیوانی به میان میآید باید همواره این قانون طلایی آزمایش حیوانات را به یاد داشته باشیم که هیچکدام از نتایج حاصله از این آزمایشها را نمیتوان با اطمینان خاطر به انسان تعمیم داد زیرا تفاوتهای فیزیولوژیکی غیر قابل پیش بینی بسیاری وجود دارد.تحقیقات حیوانی تبدیل به صنعتی عظیم شده و بقای آن بستگی به ناآگاهی مردم و ندانستن حقیقت دارد. این صنعت عظیم شامل عرضه کنندگان بی شمار حیوانات آزمایشگاهی، صدها شرکت ارایه دهنده قفس، غذا، بستر، اپراتورهای تجربی، مخازن آب، الکترودها، چاقوهای جراحی، دستگاههای ضابط، حمل و نقل کنندگان حیوانات و هزاران آزمایش کننده روی حیوانات میباشد که از طریق انتشار مقالات خود در مجلات پزشکی امید به پیشرفتهای شغلی و همچنین دریافت کمکهای مالی بزرگ از طرف کارخانههای داروسازی دارند.نکته درد آور اینجا است که وقتی حیوانی از آزمایش جان سالم بدر میبرد آنقدر بر روی آن آزمایش انجام میدهند تا بالاخره زمان مرگش فرا برسد.اگر از کسانی که روی حیوانات آزمایش میکنند بپرسید چرا این کار را میکنند؟ خواهند گفت: چون حیوانات بسیار شبیه ما انسانها هستند و هرگاه از آنها بپرسید چرا منعی برای این کار وجود ندارد؟ خواهند گفت: چون آنها شبیه ما نیستند. این بزرگترین تناقض انسان است.آشنایی مختصر با نحوه زندگی حیوانات آزمایشگاهیشرکتهای داروسازی و دانشگاهها معمولا خودشان پرورش دهنده حیوانات مورد نیازشان میباشند.سایر شرکتها و مراکزی مثل تولید کنندگان مواد شیمیایی، لوازم آرایشی و بهداشتی و. حیوانات را از پرورش دهندگان میخرند.آزمایشگاههای چارلز ریور و هارلان وینکلمن جزو بزرگترین پرورش دهندگان حیوانات آزمایشگاهی میباشند.اندونزی و فیلیپین صادر کننده بیشتر میمونها به کشورهای دیگر میباشند.چون خیلی از کشورها آمار آزمایش حیوانات را دقیقا بیان نمیکنند از این رو آمار سالیانه دقیقی از تعداد حیوانات آزمایش شده درجهان وجود ندارد ولی طبق برآوردهای انجام شده تنها در یکی از کشورهای اروپایی همانند آلمان یا انگلستان، سالانه به صورت تخمینی حدودا بر روی 2 تا 3 میلیون حیوان آزمایش انجام میشود. با احتساب ماهیها، خزندگان، خرچنگها و حشرات و میزان تلفات ناشی از پرورش، حمل و نقل یا شکار، سالانه حدود 500 میلیون حیوان ( 33 حیوان در هر ثانیه) به خاطر عمل غیر انسانی آزمایش بر روی حیوانات به بدترین شکل ممکن جان خود را از دست میدهند.موشهای شهری و صحرایی به دلیل کوچک و ارزان بودن و همچنین دوره بارداری کوتاهتر حدودا 80 درصد حیوانات آزمایشگاهی را تشکیل میدهند. گربهها، سگها، خرگوشها، خوکچههای هندی، میمونها، پرندگانی مثل سهره یا فنچ، بلدرچین و مرغ، همسترهای طلایی، بزها، گوسفندها، اسبها، گاوها، ماهیها و انواع دیگر حیوانات مانند خفاشها و سمندرها هم برای آزمایش مورد استفاده قرار میگیرند.به علت عدم وجود قوانین حمایت از حقوق حیوانات، در بیشتر آزمایشگاهها برای کاهش هزینهها و صرفهجویی در وقت، بدترین و دردناکترین عملها بدون بیحسی و بیهوشی انجام میشوند و حیوانات در بدترین شرایط بهداشتی، غذایی و روحی به سر میبرند.هیچ کس به جز کارکنان آزمایشگاه، اجازه ورود به آزمایشگاهرا نداشته و حامیان حقوق حیوانات معمولا به عنوان کارگر وارد آزمایشگاهشده و به صورت مخفیانه از وضعیت آنجا فیلمبرداری کرده و آنها را در اختیار سازمانهای مدافع حقوق حیوانات قرار میدهند. این فیلمها نشان دهنده وضعیت اسفبار این حیوانات و تجربه یک مرگ دردآور و زجرآور میباشد.تزریق یک آمپول به یک حیوان تفاوت زیادی با تزریق آمپول به یک انسان دارد. تزریق یک آمپول به انسان برای تسکین درد یا بهبود بیماری بوده، در حالی که تزریق آمپول به یک حیوان آزمایشگاهی انتقال دهنده یک نوع بیماری یا ماده سمی یا سلولهای سرطانی به حیوان و در واقع شروع رنج و بیماری است.قطعا عملهای جراحی با بی حسی یا بیهوشی انجام میشوند ولی حیوانات بعد از عمل، مدتها درد و رنج ناشی از عمل جراحی را تحمل میکنند. مثلا موشهایی که در بی حسی دچار سوختگی با آب جوش شدهاند، باید حدود 33 روز درد ناشی از سوختگی را در هوشیاری کامل به جان بخرند. بعد از اره کردن و وصل دوباره پاهای گوسفندان بعد از بی حسی، این حیوانات 84 روز درد طاقت فرسای بعد از عمل را تحمل میکنند.در بسیاری از آزمایشاتی که میزان شوک اندازهگیری میشود یا حالتهای روانی بعد از آن آزمایشات مورد بررسی قرار میگیرند، مواد بیحسی به کار برده نمیشود. مثلا برای تخمین شوک ناشی از سوختگی روی سگ، حیوان بیچاره در هوشیاری کامل دچار سوختگی میشود.در آزمایشات انجام شده برای تشخیص میزان سمیت مواد شیمیایی، بازهم حیوان، بی حس یا بیهوش نمیشود و مرتبا میزان مواد سمی افزایش داده میشود تا جایی که حدود نیمی از حیوانات در این راه جان خودشان را از دست میدهند.بهتر است بدانید حیوانات هم از نظر عاطفی همانند انسان رنج میکشند. بلی آنها از درد، گرسنگی و تشنگی، ترس، اضطراب، دوری از فرزندان، بیمهری و تنهایی رنج میکشند. سگ بعد از مرگ یا ترک صاحبش غصه میخورد، گربه در فراق بچه هایش که از او جدا کردهاند، غمگین میشود و گوسفند یا گاو قبل از سلاخی استرس و اضطراب شدیدی را تحمل میکند.بعد از انجام آزمایشات، حیواناتی مانند موشها کشته میشوند. حیوانات دیگر مکررا در آزمایشات مختلف مورد استفاده قرار میگیرند و نهایتا با درد و رنج با زندگی وداع میکنند. میمونها معمولا چندین سال درد و رنج ناشی از آزمایش را تحمل میکنند و دم بر نمیآورند. حتی اگرچه جیغ و داد هم بکنند، کسی نیست که به دادشان برسد.آیا آزمایش حیوانات در واقعیت به سود انسانها است؟پیشنهاد مطلب: طرز تهیه کوکو سبزی وگان، گیاهی و بدون تخممرغاولا این آزمایشات برای سازمانهای پژوهشی، پرورش دهندگان و. سود زیادی دارد و سالانه میلیاردها دلار از این صنعت، درآمد کسب میکنند.عملکرد اندامهای مختلف، تغذیه، حالتهای روانی و عادتهای زندگی گونههای مختلف حیوانی باهم متمایز بوده که دلیل آن تفاوت در ساختار بدنی آنها میباشد. همچنین آنها واکنشهای گوناگونی نسبت به مواد شیمیایی و دارویی دارند از این رو بیشتر نتایج آزمایش روی حیوانات در انسانها کاربرد ندارد. پس نتایج آزمایش حیوانات نمیتواند تضمین کننده مضر یا مفید بودن یک ماده شیمیایی یا دارویی برای انسان باشد و یقینا بعد از آزمایش روی انسانها میتوان در مورد مفید یا مضر بودن آنها نظر داد.به علت اینکه بسیاری از بیماریهای انسانی، خاص خود انسان میباشند، در آزمایشگاهها از روشهای مصنوعی همانند تزریق مواد شیمیایی، تشعشع، دستکاری ژنتیکی یا عمل جراحی برای شبیهسازی این بیماریها استفاده میشود. اگرچه عوارض بیماریهایی که حیوانات با این روشها مبتلا میشوند، شبیه عوارض بیماریهای انسان است ولی بد نیست بدانید که آنها در حقیقت متفاوت با بیماریهای موجود در جامعه بشری میباشند چون مسایل روانی و اجتماعی، تغذیه و مشکلات زیست محیطی را نمیتوان در آزمایشگاهها شبیهسازی کرد. پس نتیجه میگیریم حتی اگر درمانی برای این بیماریها پیدا شود ممکن است این درمان روی انسان موثر نباشد.هیچ حیوانی قادر به بیان این نیست که حالت تهوع، سردرد، کابوس، عدم تمرکز حواس یا توهم دارد.شرایط بد زندگی حیوانات در آزمایشگاهها و هورمونهای اضطراب ترشح شده ناشی از اضطراب و ترس دایمی حیوانات نیز میتواند در نتیجه آزمایشات ت ثیر بگذارد. پس میتوان گفت که دارویی که شاید روی انسان میتوانست مثبت باشد، به خاطر همین موضوع در مرحله آزمایش روی حیوانات کنار گذاشته میشود.درست است که شاید آزمایش روی حیوانات باعث کشف بعضی از داروها شده باشد ولی این موضوع ثابت نمیکند که انسان بدون انجام این آزمایشات موفق به کشف این داروها نمیشد. حداقل 450 روش وجود دارد که میتوانند جایگزین آزمایش روی حیوانات شوند که ما در ادامه به برخی از آنها اشاره کردهایم.سهم ناچیزی از پیشرفتی که علم پزشکی تاکنون انجام داده مربوط به آزمایش حیوانات است و بیشتر این پیشرفتها، مدیون تحقیقات کلینیکی هستند.تشریح حیوانات زنده توسط دانشجویان پزشکی ضرورتی ندارد و تعداد دانشجویان پزشکی و دامپزشکی که بدون زندهشکافی روی حیوانات فارغ التحصیل میشوند روز به روز در حال افزایش میباشد. باید بدانید که در بیشتر دانشگاههای معتبر پزشکی دنیا مانند دانشگاههاروارد، ییل و استانفورد از روشهای جایگزین آزمایش روی حیوانات نظیر حضور در اتاقهای جراحی، شبیهسازی بیماران، کالبدشکافی روی اجساد انسانی و برنامههای شبیهسازی کامپیوتری استفاده میشود.بد نیست بدانید: 1 - تنها 2 درصد بیماریهای انسان ماهیت مشابه در حیوانات دارند. 2 - تنها 5 تا 25 درصد نتایجی که از آزمایش حیوانات بدست آمده مطابق با نتایجی است که از آزمایش روی انسانها بدست آمده است. 3 - کمتر از 5 درصد داروهای مفید در آزمایش روی حیوانات، در آزمایش بر روی انسانها مفید بودهاند. 4 - 37 درصد موارد بدست آمده از آزمایش روی موشهای خانگی در تشخیص سرطانزایی مواد در انسان، موثر میباشند. 5 - جنسیت حیوانات میتواند بر نتایج آزمایش روی حیوانات ت ثیر بگذارد. 6 - بیش از 80 درصد نوزادانی که مرده بدنیا میآیند و بیش از 60 درصد نارساییهای بدو تولد به خاطر مصرف داروهایی بوده که در آزمایش روی حیوانات بیخطر شناخته شدهاند. 7 - عوارض جانبی در 40 درصد داروهای تجویز شده گزارش شده است. 8 200 هزار داروی آزمایش شده از رده خارج شدهاند. 9 - بسیاری از داروهای موثر در آزمایش روی حیوانات رد میشوند مثلا انسولین باعث نارسایی در نوزادان متولد شده حیوانات میشود در حالی که در انسان این اثر را ندارد. از دیگر داروهایی که در آزمایش روی حیوانات رد میشوند، میتوان پنیسیلین، آسپرین، برخی از داروهای ضد سرطان، دیجیتالیز (یک داروی قلب) را نام برد. به عبارت دیگر، اگر قرار بود این داروها با معیارهای امروز سنجیده شوند، در همان مرحله آزمایش روی حیوانات رد میشدند و هرگز روی انسانها آزمایش نمیشدند. 10 - به طور میانگین در هر ساعت 120 هزار حیوان جان خودشان را در آزمایشگاه از دست میدهند.آیا قانون از آزمایش بر روی حیوانات حمایت میکند؟!در کشورهای توسعه یافته همانند آمریکا تا 20 سال پیش در تمام دانشکدههای پزشکی و رشتههای وابسته، از حیوانات زنده برای آزمایش استفاده میکردند. اما خوشبختانه امروزه به واسطه انجمنهای حمایت از حیوانات حدود 95 درصد دانشکدههای آمریکا استفاده از حیوانات را کاملا حذف کردهاند. 5 درصد باقی مانده هم بطور بسیار محدودی از حیوانات استفاده میکنند. باید بدانید که ایران نیز نسبت سایر کشورهای در حال توسعه، تقریبا در این زمینه خوب عمل کرده است.پیشگیری، تشخیص و درمان بیماریها، تشخیص موارد خطر برای محیط زیست، آزمایش مواد و محصولات از نظر بیخطر بودن برای سلامتی حیوان و انسان و تحقیقات زیربنایی جزو مواردی هستند که بسیاری از کشورها به خاطر آنها آزمایش روی حیوانات را مجاز دانستهاند. مثلا اگر خواسته شود در مورد نحوه کارکرد مغز شامپانزهها یا نقش سبیل گربهها در رفتار آنها تحقیقاتی انجام شود، این تحقیقات جزو تحقیقات زیربنایی در نظر گرفته میشود در حالی که تقریبا هیچ یک از این تحقیقات برای انسان مفید نبوده و تنها برای اینکه حس کنجکاوی محققان ارضا شود، انجام میگیرند.اکثر اوقات بودجه آزمایش روی حیوانات از طریق مالیات و بیمه پرداخت شده توسط شهروندان ت مین میشود. در حالی که میتوانستیم این مبلغ را صرف آگاهیرسانی به مردم و توصیه روشهای پیشگیرانه بکنیم. طبق تحقیقات انجام شده 50 تا 70 درصد داروهای تجویز شده هیچ ت ثیر مثبتی در درمان بیماریها ندارند و برای درمان اثرات جانبی این داروها مبالغ بسیار هنگفت دیگری پرداخت میشود.هر ساله در آمریکا 115 میلیون حیوان در آزمایشات مورد استفاده قرار میگیرند البته تعداد خرچنگها، مارها و حشرات را به این آمار اضافه کنید. پس باید 115 میلیون حیوان، پرورش داده شده یا شکار شوند و بعد به آزمایشگاهها ارسال شوند. همچنین دهها میلیون قفس یا جعبه باید ساخته شود و.مت سفانه در ایران هیچ آمار دقیقی در مورد تعداد حیواناتی که به خاطر آزمایشات، جان خود را از دست میدهند در دست نیست اما در یک کشور جهان سومی، خودتان اوضاع حیوانات را حدس بزنید. نه تنها در ایران بلکه در سرتاسر جهان، قانون از موسساتی که آزمایش روی حیوانات را انجام میدهند حمایت میکند و گاهی اوقات بودجههای میلیاردی به تحقیقات آنها اختصاص میدهد و این کار دست خیلی از حامیان حقوق حیوانات را بسته نگه میدارد.قطعا مجمع فعالان زیست محیطی کشور (انجمن حمایت از حیوانات و محیط زیست ایران) به سرمایه عظیم و حمایت همهجانبه مردم و سیاستمداران حامی حقوق حیوانات نیاز دارد تا با چنین لابی بزرگی به مبارزه برخیزد.آزمایش حیوانات اخلاقی است؟همه ما میدانیم که حیوانات نیز همانند انسانها موجوداتی عاطفی بوده و قابلیت و احساس ترس، لذت، درد و شکنجه را دارند. پس همانطور که کشتار و شکنجه انسانها اخلاقی نیست پس به همان اندازه نیز آزار و کشتار حیوانات غیر اخلاقی میباشد.ارزشهای اخلاقی مانند احترام، همدردی، رحم، شفقت و عشق که نقش مهمی در حفظ یکپارچگی جامعه دارند باید حفظ شوند. پزشکان باید اخلاق مداری را سرلوحه کار خودشان قرار دهند و اینجاست که آزمایش روی حیوانات و نظام پزشکی اخلاق مدار، اجتماع نقیضین بوده و هرگز نمیتوانند در کنار همدیگر قرار گیرند. در دهههای اخیر گروههای زیادی از پزشکان به مبارزه در برابر آزمایش روی حیوانات پرداختهاند، چراکه معتقدند آزمایش روی حیوانات نه کارآمد است و نه اخلاقی.حساس بودن نسبت به سایر موجودات زنده یک ارزش اخلاقی است که بسیاری از اساتید دانسته یا ندانسته آن را در دانشجو و دانش آموز از بین میبرند. همچنین صدمه زدن به حیوانات نوعی حیوان آزاری، بهرهکشی و استثمار است و با سایر خشونتهای متداول در جامعه مانند کودک آزاری، تبعیضجنسیتی و نژادپرستی مشابهت دارد.حیوان آزاری میتواند باعث کاهش حساسیت یک فرد نسبت به رنج و آسیب به دیگران شود. تحقیقات در زمینه روانشناسی و جرمشناسی نشان میدهد افرادی که مرتکب اقدامات حیوان آزاری میشوند، بهراحتی علیه انسانهای دیگر نیز اقدامات خشونتآمیزی انجام میدهند.روشها و ابزار جایگزین آزمایش روی حیوانات کدامند؟پیشرفت هایی که در تکنولوژی شبیه سازی پزشکی بوجود آمده و افزایش آگاهی در مورد مسایل اخلاقی موجب شده است که روشهای جایگزین حیوانات به کار گرفته شوند. حتی مهارتهای جراحی مانند بخیه زدن را نیز میتوان توسط شبیه ساز آموخت.روشهای جراحی باز در حین جراحی زیر دست مربی آموخته میشوند. شبیه سازهایی وجود دارند که واکنش انسان را نسبت به داروها، خیلی بهتر از واکنش حیوان نشان میدهند. قطعا با استفاده از این روشها، به هیچ حیوانی صدمه نرسیده و با عذاب کشته نخواهد شد. در ضمن هیچ دانشجویی هم بدون کسب اطلاعات و مهارتهای لازم فارغ التحصیل نخواهد شد. 1 - فیلمهای ویدیویی ( Video movies )ویدیوهای تهیه شده از کالبدشکافیهای حرفهای میتوانند اطلاعات بیشتری به دانشجویان دهند. 2 - آدمکها ( manikin )آدمکهایی که از سیلیکون تهیهشدهاند میتوانند جایگزینی برای آموزش پزشکی و دیگر رشتههای مرتبط باشند. 3 - لاشه جانوران مرده ( The carcass of dead animals )از جسد تهیهشده جانوران به روش اخلاقی مثل جسد حیوانات فوت شده بهطور طبیعی یا در طی تصادف میتوان به جای آزمایش حیوانات زنده میتوان استفاده کرد. 4 - کشت سلولی ( Cell culture )کشت سلولی فرآیندی است که طی آن سلولها تحت شرایط کنترل شده و بیرون از محیط طبیعی شان رشد داده میشوند و بیشتر در مورد کشت یاختههای جانوران پر یاختهای کاربرد دارد. 5 - میکرودوزینگ ( Microdosing )میکرودوز به مقادیر بسیار پایین از مواد دارویی گفته میشود. تزریق مقادیر میکرودوز داروها به انسان میتوان از توانایی بالایی در پیشبینی خصوصیات فارماکوکینتیک آنها بهره مند شد. 6 - آزمایش روی گیاهان ( Test on plants )جایگزینی استفاده از بافت حیوانی در برخی کارهای عملی با مواد گیاهی. مثلا برای مطالعه تنفس سلولی، میتوکندریهای مورد نیاز میتواند از مخمر، سیبزمینی یا چغندر به جای روش مرسوم استفاده از کبد موش تهیه شود. 7 - مدار میکروفلوییدی ( Microfluidic circuit )مدار میکروفلوییدی یک تراشه میباشد که مجراهای ظریفی از یاختههای مرتبط با اندامهای مختلف بدن انسان را توسط جریان خون به هم مرتبط میکند و مشابهترین روش به بدن انسان بوده و داروهای جدید را میتوان روی آن آزمایش کرد. 8 - تحقیقات آزمایشگاهی ( In - vitro research )آزمایش روی اندامها، بافتها، سلولها، اجزاء سلولی، پروتیینها یا بیومولکولهای انسانی در محیطهای مصنوعی مانند لولههای آزمایش میباشد. 9 - شبیهسازی کامپیوتری ( computer simulation )شبیهسازی کامپیوتری به استفاده از مدلهای کامپیوتری برای تست مواد دارویی یا شیمیایی، کالبدشکافی مجازی توسط دانشجویان، ابزارهای سه بعدی و لمس کردنی اشاره دارد. 10 - توموگرافی کامپیوتری ( Computer tomography )به مشاهده عملکرد اندام خاصی از مریض به صورت تصویر سهبعدی گفته میشود. 11 - تحقیقات کلینیکی ( Clinical research )تحقیقات کلینیکی به استفاده از داوطلبان برای مشاهده، جلوگیری و درمان بیماریها اشاره دارد. 12 - تحقیقات اپیدمیولوژی ( Epidemiological research )به استفاده از روشهای آماری برای کشف رابطه میان بیماری و فاکتورهای مختلف گفته میشود. 13 - کالبدشکافی ( autopsy )تحقیق روی اجساد افراد فوت شده بر اثر بیماری یا سوانح را کالبد شکافی مینامند.تست حیوانات در لوازم آرایشی به 3 دسته تقسیم میشود: 1 - دستهای که مواد اولیه آرایشی به طور جداگانه تک به تک روی حیوانات مورد آزمایش قرار میگیرد. 2 - دستهای که بعد از ترکیب مواد و ایجاد محلولی تازه و جدید بر روی حیوانات تست میشود. 3 - دستهای که به آن تست نهایی گفته میشود و محصول نهایی بر روی حیوانات تست میشود.نکتهای در این بین وجود دارد تست دوباره توسط دولتها است، یعنی محصولی که کاملا روی حیوانات به سه روش بالا تست شده وقتی به کشوری دیگر عرضه میشود دوباره آن محصول بر روی حیوانات تست میشود و این بسیار تعجب آور و وقیحانه است.شاید شما قربانی بعدی باشید!آزمایش بر روی حیوانات، صدمات وحشتناکی به انسانها وارد کرده است. مدلهای حیوانی با نظیر انسانی خود متفاوت اند. نتایج حاصل از تحقیقات حیوانی، ممکن است پیشرفت را به ت خیر انداخته، گمراه کننده بوده و به بیمار آسیب بزنند. در زیر 4 دارو برای شما نام بردهایم که بر روی حیوانات جواب مثبت داده اما هزاران انسان را به کام مرگ کشاندهاند. 1 - OPREN این دارو به عنوان دارویی شگفت انگیز در درمان ورم مفاصل خوانده میشد. پس از 62 مورد مرگ و 3500 اثر جانبی جدی (تنها در انگلستان) از جمله صدمات پوستی، چشمی، کبد و کلیه، سرانجام در سال 1982 کنار گذاشته شد. 2 - CLIOQUINOL یا Entero - Vioform به عنوان داروی ضد اسهال تجویز میشد. که باعث 30 هزار مورد کوری و فلج فقط در ژاپن و صدها هزار مورد مرگ در سراسر جهان شد. همچنین موجب بیماری جدیدی به نام SMON نیز شد. 3 - THALIDOMIDE به عنوان مسکن برای خانمهای باردار تجویز میشد و از جانب Chemie - Gruenenthal به عنوان آرامبخشی بی ضرر برای زنان باردار و کاملا ایمن برای جنین معرفی میشد. این دارو در سرتاسر جهان موجب دهها هزار مورد نقص بدو تولد شد. در بزرگسالان نیز آسیبهای عصبی دایمی ایجاد کرد که در آزمایشات حیوانی شناسایی نشده بودند. 4 - ERALDIN یک داروی قلبی که به مدت 4 سال برای بیماران تجویز میشد تا اینکه اثرات جانبی اش شامل کوری، مشکلات معده، درد در مفاصل و غده شناسایی شد.ضروری و بایسته است که آزمایشات حیوانی را متوقف کنیم و راه را برای تحقیقات با معنا، التیام و حفاظت، هموار کنیم و در نتیجه باور و احترام را به حرفه پزشکی باز گردانیم.شرکتهای دارویی ادعا دارند که داروهای جدید باید روی حیوانات آزمایش شوند تا از ایمنی شان قبل از تجویز برای بیماران اطمینان حاصل شود اما مدارک نشان میدهد که آزمایشات حیوانی نه تنها بی ارزش هستند بلکه بطرز خطرناکی غیر قابل پیش بینی اند. از زنده شکافی استفاده میکنیم که به خطاهای وحشتناکی میانجامد، خطاهایی که میلیونها تن را کشته یا مصدوم میسازد.ضرورت تصویب قانونی مبنی بر توقف آزمایش حیوانات زندهامروزه حیوان آزاری و بهره کشی از حیوانات و رنج و ستمی که بر آنها وارد میآید به یکی از چالش برانگیزترین مقولههای اخلاقی مبدل شده است. دربند کشیدن حیوانات در جهت ارضای اهداف سودجویانه در فرهنگ روزمره بشر امروزی دیده میشود. صنایع غذایی و پوشاک و همچنین موسسات تحقیقات پزشکی از پیشتازان و سردمداران آسیب و رنجی هستند که به طور روزافزون بر حیوانات تحمیل میشود. برمبنای آمار تقریبی، همه روزه بین 100 تا 150 میلیون حیوان از موش گرفته تا خرگوش، سگ، گربه، خوک، بز، انواع میمونها و. به طرز دردناک، شکنجه آور، غیر انسانی و غیر ضروری تحت آزمایشهای مختلف پزشکی، شیمیایی، بیوشیمیایی و بیولوژیکی قرار میگیرند. با این همه جنبشهای حامی حقوق حیوانات با تلاش هایی که در سرتاسر جهان به خرج داده و میدهند، توانستهاند تا حدی از میزان رنج و استثمار وارده بر حیوانات آزمایشگاهی بکاهند و نویدی برای آزادی و احقاق حقوق از دست رفته حیوانات دربند باشند.چه کاری از دست ما بر میآید؟! 1 - عدم خریداری محصولات شرکتهای آرایشی، بهداشتی و شیمیایی آزمایش کننده روی حیوانات. شاید مجبور به استفاده از داروهایی باشیم که روی حیوانات آزمایش شدهاند اما هیچ اجباری برای استفاده از ریمل، لاک ناخن، شامپو، تافت یا مواد شوینده و دخانیات نداریم. 2 - ارسال ایمیلها و نامههای اعتراضی (با کمال احترام) به شرکتهای آرایشی، بهداشتی و شیمیایی و درخواست توقف آزمایش حیوانات. 3 - اعتراض دانشجویان پزشکی و داروسازی نسبت به انجام آزمایشات روی حیوانات در مراکز علمی 4 - در صورتی که در رشتههای پزشکی یا داروسازی فعالیت میکنید، تحقیق برای یافتن روشهای تحقیقاتی جایگزین 5 - اعتراض عمومی به شرکتها و نهادهای آزمایش کننده روی حیوانات با تجمع در محل، نوشتن مطالب در روزنامهها و مجلات و. 6 - خرید محصولات ارگانیک، گیاهی و دوستدار محیط زیست و محصولات آرایشی و بهداشتی کرولتی فری 7 - شفاف سازی از پشت پرده آزمایش حیوانات، آگاه سازی و اطلاع رسانی به مردمحیوانات برای خوردن، پوشیدن، آزمایش کردن، سرگرمی و یا هر چیز دیگری نیستند - used - for - experimentation / |
قیمت و خرید باتری سامسونگ Galaxy A70 باتری سامسونگ A70 با ظرفیت 4500 میلی آمپر و شماره مدل EB - BA705ABU میباشد. با خرید باتری سامسونگ گلکسی A70 یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ A70 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ A70 شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهمترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی میباشد.مدل: EB - BA705ABU ظرفیت باتری: 4500 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - پلیمر - غیر قابل تعویض توسط کاربر |
حقوق حیوانی در سالهای اخیر، رابطه انسان و حیوانات بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و خصوصا از رفتارهای خشن با حیوانات انتقاد میشود. بطور ناگهانی ما توجه خاصی به وضعیت این گونهها که از نظر ما پستتر (و کم هوشتر) از انسان هستند نشان میدهیم، شاید به این دلیل که خودمان هم ممکن است روزی سرنوشت مشابه پیدا کنیم. وقتی برنامههای کامپیوتری بتوانند هوشی فراانسانی کسب کنند، آیا باید ارزشی بیش از انسان برای آنها قایل شویم؟ آیا از نظر اخلاقی صحیح است که یک هوش مصنوعی شروع به بهره کشی از انسانها بکند یا اینکه انسانها را برای نیازها و تمایلات خود بکشد؟ اگر استفاده هوش مصنوعی از انسان اخلاقی نیست، پس چطور استفاده انسانها از حیوانات و کشتن شان صحیح است؟ آیا انسانها جدا از هوش بالاتر و قدرت بیشتر، صاحب نوعی بارقه جادویی هستند که آنها را از حیواناتی مثل خوک و مرغ و شامپانزه جدا میکند؟ اگر بله، منبع آن بارقه جادویی کجاست و از کجا میدانیم که هوش مصنوعی آن را نخواهد داشت؟ در روز هفتم جولای سال 2012 متخصصین عصب شناسی و علوم شناختی در دانشگاه کمبریج دور هم جمع شدند و "اعلامیه کمبریج" را امضا کردند که بیان میکرد شواهد بسیاری وجود دارد که حیوانات (غیر از انسانها) دارای ساختارهای آناتومی عصبی، شیمیایی، و فیزیولوژیک لازم برای فهم و همینطور ظرفیت نشان دادن رفتارهای آگاهانه هستند. نتیجتا، تحقیقات نشان میدهد انسان در داشتن بسترهای عصبی ایجاد کننده فهم و خودآگاهی منحصر به فرد نیست. حیوانات (غیر از انسان) از جمله پستانداران، پرندگان و بسیاری موجودات دیگر مانند اختاپوسها هم دارای این ساختارهای عصبی هستند.از کتاب Homo Deus نوشته یوآل هراریمنبع: |
نقش و اهمیت کاربرد اسید هیومیک در کشاورزی پایدار امروزه افزایش جمعیت، بشر را نیازمند تامین مواد غذایی بیشتر کرده و این خود توسعه در سطح و عمق اراضی برای تولید بیشتر را سبب شده است. بکارگیری الگوهای توسعه عمقی موجب کاربرد وسیع نهادههای کشاورزی به ویژه افزایش کاربرد سموم و انواع کودهای شیمیایی گشته است. در پی انجام فعالیتهای کشاورزی همراه با کاربرد روز افزون کودهای شیمیایی برای تولید مواد غذایی بیشتر، حجم زیادی از ضایعات وارد محیط شده به گونهای که سوء مدیریت آن مشکلات زیست محیطی و بهداشتی زیادی را گریبانگیر بشر میسازد مصرف بی رویه این کودها در دراز مدت موجب مشکلات فراوانی از جمله تخریب جمعیت میکروبهای مفید خاکزی، آلودگیهای زیست محیطی و ورود نیترات به چرخه غذایی انسان گردیده و سلامت جامعه بشری را به شدت مورد تهدید قرار داده است. بنابراین، نظام کشاورزی پایدار برای کاهش مخاطرات زیست محیطی همگام با افزایش عملکرد گیاه، استفاده از نهاده هایی با منشا طبیعی را مورد توجه و بررسیهای خاص قرار داده است. از مهمترین مسایل موثر بر سلامت محیط زیست و پایداری تولید غذا، کاربرد کودهای آلی به جای کودهای شیمیایی میباشد. همزمان با افزایش جمعیت که افزایش تقاضا برای غذا و کاهش قدرت حاصل خیزی خاک را بوجود میآورد، اهمیت استفاده از مواد زاید ( به عنوان کود ) برای برداشت حداکثری محصول همزمان با کاهش فرسایش و احیای خاکها، بیش از پیش به عنوان یک عامل اقتصادی مشهود بوده است (تقی زاده، ز و همکاران، 1390 )مواد هیومیکی ( Humic substances ) جزو مواد آلی محسوب می شوند.مواد آلی موادی هستند که بر خلاف مواد شیمیاییمانند سموم و کودهای شیمیایی ساخته دست بشر نیستند و بصورت طبیعی در محیط زیستی پیرامون ما وجود دارند. مواد آلی موادی هستند که دارای درصد بالایی از عنصر کربن ( C ) هستند و هر چه خاک حاصلخیزتر باشد درصد مواد آلی یا درصد کربن آلی در آن بالاتر است. مواد هیومیکی شامل اسیدهای هیومیک( Humic acids )، اسیدهای فولویک( Fulvic acids ) ، هیوماتها ( Humate )، هیومین ( Humin )، و هوموس ( Humus ) هستند.مواد هیومیکی نقش اساسی درحاصلخیزی، شادابی و قدرت و همچنین تغذیه هر گیاهی از جمله درختان پسته دارند. خاک های مرغوب و حاصلخیز دارای مقادیر متنابهی از هیومین، اسیدهای هیومیک و اسیدهای فولویک هستند در اینچنین خاک هایی گیاهان در مقایسه با خاک های فقیر(خاک هایی که دارای مواد آلی ناچیز) بازدهی بسیار بیشتری دارند.به طور متوسط میزان مواد آلی در خاکهای کشاورزی جهان بین 4 تا 6 درصد است که از عمدهترین مواد الی ترکیبی به نام اسید هیومیک میباشد. در بین ترکیبات آلی، اسید هیومیک و فولویک اسید به دلیل خاصیت کلات کنندگی عناصر معدنی مختلف از جمله پتاسیم، منیزیم، روی، کلسیم، آهن، مس و دیگر عناصرغذایی میتواند به عنوان یکی از ترکیبات مهم و جایگزین در ت مین نیاز غذایی گیاهان عمل کنند. این ترکیبات در واقع طیف وسیعی از ترکیبات آلی معدنی گوناگون نظیر اسیدهای آمینه، پپتیدها، فنولها، آلدییدها و اسیدهای نوکلییک در پیوند با انواع کاتیونها میباشند که مجموعا ترکیب بسیار پیچیده و شگفت انگیزی را ساختهاند و میتواند میلیونها سال در طبیعت دوام بیاورند و اعمال بسیار شگرفی را انجام دهند که قابل قیاس با هیچ ترکیب دیگری نیست. استفاده از کودهای هیومیکی در تولید محصولات زراعی به دلایل داشتن پتانسیل بالا در استفاده اکولوژیک و قابلیت بالای آن در تنظیم نیتروژن و مقاوم کردن گیاه در برابر آفتها و نیز افزایش رشد گیاه دارای اهمیت بسیار فراوانی است. پروسه تولید این ماده به این صورت است که در فرایند تجزیه بافتهای گیاهی و تحت تاثیر گرما در مدت زمانی که معمولا کمتر از یک سال نیست هوموس تولید میگردد اگر مراحل تجزیه تحت تاثیر عوامل محیطی ادامه پیدا کند سرانجام مایع قهوهای رنگی که سرشار از گروههای کربوکسیل،فنل و بنزوییک است به نام اسید هیومیک تشکیل میگردد که دارای ترکیبات موثر و مفیدی برای گیاهان در طول دوره رشد و زایش انها میباشد البرمنابع : |
باتریهای شارژی چگونه کار میکنند؟ باتری ریموت کنترلباتریهای قلیایی توسط ادیسون 1901 و Waldemar Jungner در سال 1899 اختراع و تولید شده است. این باتریهای نوع اولیه هستند که پس از ساخت قابل استفاده میباشند و قیمت ارزانی هم دارند. باتریهای قلیایی ویژگیهای خوبی دارند طوری که میتوان حین استفاده اطمینان بالایی به آن داشت و از انرژی خاص و تراکم بالایی برخوردار هستند. از این باتریها در ریموت درب پارکینگ هم استفاده میشود. با این وجود مقاومت داخلی آن اجازهی تخلیهی زودهنگام آن را نمیدهد. این باتریها عمر بسیار بالایی دارند و در دمای بالا هم کار میکنند. برخی از کارخانه جات تولیدی باتریهای قلیایی ظرفیت و قابلیت اطمینان را فدای قابلیت شارژ بودن مینمایند. در اینجا فقط کمی در مورد باتریهای قابل شارژ صحبت میکنیم چون نوسانات زیادی در این حوزه وجود دارد که شما برای کسب اطلاعات بیشتر میبایست به دیتاشیت آنها نگاه کنید تا متوجه عملکرد آنها شوید. آیتم هایی که باید حین خرید باتری ریموت کنترل به آنها توجه نمایید به این صورت هستند:انرژی خاص تراکم انرژی قدرت باتری نرخ بازدهی باتری نسبت تولیدی انرژی به هزینه مصرف نرخ تخلیه باتری پایداری چرخه ولتاژ اسمی سلول باتری ولتاژ قطع باتری.باتری قلیایی با قابلیت شارژ مجدد:باتری ریموت طرفداران زیادی دارد و دارای قیمت بالاتری نسبت به باتریهای معمولی میباشد. مرسومترین اندازه باتریهای قلمی و ریموتی AAA ، 9V ، AA ، C و D هست. این باتریهای قابلیت شارژ کامل را دارند و البته شرایط نگهداری آنها مهمترین شرط برای حفظ عمر بالای آنها میباشد. این باتریها طوری طراحی شدهاند که میتوان تا 20 بار آنها را شارژ مجدد نمود و مقاومت داخلی شان در حدی است که تخلیه در آن به صورت آهسته و با شیب کمتر از 25 درصد باشند چون تخلیه با شیب زیاد موجب کاهش عمر باتری قلیایی میشود. با این تفاسیر باتری قلیایی قابل شارژ تقریبا دو سوم باتریهای قلیایی معمولی قدرت دارند و همچنین ولتاژ دو سر آن پس از شارژ کمی پایینتر است و در مارکهای مختلف به حدود 1 ٫ 4 ولت میرسد. برخی از دانشمندان ادعا کردهاند که با استفاده از نوع خاصی شارژر میتوان تا 90 درصد ظرفیت شارژ باتری را شارژ کرد. نکته مهم اینکه برای دفع باتریهای قلیایی میبایست از تولید کنندگان در این باره سوال پرسید. برای مشاهده نمونههای باتری ریموت کنترل اینجا کلیک کنید. |
زبان تازه خدا The New Language Of God Quantum Droplets by Aleks Labuda ریچارد فاینمن زمانی به هرمان ووک جایزه پولیتزر گفته بود حساب دیفرانسیل و انتگرال یا حسابان زبان خدا و طبیعت است. به دلیلی که نمیدانیم جهان یا درک ما از آن عمیقا بر ریاضیات متکی است. جهان دایما در تغییر است و برای بررسی تغییرات قویترین ابزاری که تا بحال در اختیار داشتهایم حساب تغییرات یا دیفرانسیل بوده است. انقلابی که در زمان نیوتن رخ داد تنها انقلابی در دانش فیزیک و درک ما از جهان نبود و همراه آن تحولی بزرگ یا بزرگتر توسط نیوتن و لایبنیتز و دیگران رخ داد که در سایه عظمت نظام فیزیک نیوتونی کمتر به اهمیت آن پرداخته شده است. از گوشهای از هندسه و نمودارها و خط مماس، زبان و ابزار قدرتمندی به نام معادلات دیفرانسیل گسترش یافت که به بررسی تغییرات بسیار ریز در گوشه گوشه پدیدههای جهان میپرداخت. نیوتن فهمید که مدار سیارات، ریتم امواج و مسیر پرتابهها همگی با معادلات دیفرانسیل قابل بیان هستند. از زمان به بعد ما معادلات دیفرانسیل را تقریبا در تمامی رشتههای دانشگاهی و در تحولات خاک، هوا، آتش و آب مشاهده میکنیم. بیراه نیست اگر حساب تغییرات را زبان طبیعت بدانیم که اساسش بر تغییر و دگرگونی مداوم است. بدون حسابان ما امروز گوشی همراه هوشمند، کامپیوتر و مایکروفر و رادیو و دستگاههای سونوگرافی و جی پی اس نداشتیم، اتم را نشکافته و راز ژنوم انسانی را آشکار نکرده و پا بر ماه نگذاشته بودیم.موفقیت معادلات دیفرانسیل که ثمره همکاری ریاضیات و فیزیک بود تا امروز هم ادامه دارد. رابطه میان ریاضیات و فیزیک رابطه غریبیست. در بیشتر مواقع ریاضیات به کمک فیزیک آمده تا بتواند نتایج مشاهدهها و آزمایشها را به نظم درآورد و گاهی پیشتر و جلوتر از فیزیک، ریاضیات به دانشمندی مانند ماکسول کمک کرده است تا بر اساس ریاضیات حکم به وجود پدیدهای فیزیکی مانند امواج الکترومغناطیس و ماهیت نور بدهد که سالها بعد وجود و کیفیت آن قابل مشاهده و اثبات شد. رابطه کاربردی ریاضیات با جهان رابطهای به مراتب غریبتر است. بارها و بارها شده است که ریاضیات در شاخهای محض و مجرد از جهان گسترش یافته است و سالها و گاهی قرنها بعد کاربرد آن در جهان پیدا شده است. اعداد مختلط و کاربرد آن در الکترونیک و نظریه اعداد و کاربرد آن در رمزگذاری مثالهایی از این رابطه هستند. نقل است که جورج بول برای اثبات اینکه میتوان شاخهای انتزاعی و محض از ریاضیات بنا کرد که هیچ کاربردی نداشته باشد به سراغ چیزی رفت که به آن جبر بول میگوییم. خندهدار اینکه سالها بعد جبر بول نقش مهمی در ساخت یکی از مهمترین اختراعات کاربردی بشر به نام کامپیوتر ایفا کرد. شاخه غریبی از ریاضیات محض به نام Fractional Calculus یا حساب دیفرانسیل و انتگرال کسری وجود دارد که حدود 350 سال سابقه دارد و حتا توضیح مفهوم کلی آن برای آشنایان به ریاضیات دشوار است ولی حتا در این شاخه انتزاعی نیز به تازگی کاربردها در حال آشکار شدن است.همکاری ریاضیات و فیزیک در گسترش مکانیک کوانتوم و میدانهای کوانتومی هم داستانهای شنیدنی زیادی دارد. فیزیک کوانتوم شاخهای غریب از فیزیک است که سالهاست فهم عادی و نظام منطقی آشنای بشر را به چالش کشیده است. تقریبا هر آنچه درباره جهان میدانیم یا تصور میکنیم در پدیدههای کوانتومی نقض میشوند، موضوعاتی اساسی و بنیادی مانند علیت. شاخههای مختلفی از ریاضیات در تدوین نظام کوانتومی به کمک فیزیک آمدند و در این میان شاخههای جدیدی از ریاضیات هم در پاسخ به یافتههای جدید فیزیکی ایجاد شدند. به مجموعه ابزارها و شاخههای ریاضیات که در فیزیک کوانتوم و بویژه در نظریه میدان کوانتومی یا Quantum Field Theory یا به اختصار QFT استفاده میشود، ریاضیات کوانتومی میگوییم.ریاضیات کوانتومی در ابتدا مختص استفاده در فیزیک کوانتوم بود اما به تدریج با آشکار شدن قدرت نظریه کوانتوم در پیشبینی ریز و دقیق رویدادها و استحکام ریاضیات همراه با آن، ایده و فکر استفاده از آن در شاخههای خارج از فیزیک پیش آمد و نتایج موفقی نیز داشت. یکی از این شاخهها کامپیوترهای کوانتومی بود که بسیار به اجرایی شدن نزدیک هستند. کوانتوم فایننس شاخه دیگری است که پس از موفقیت QFT و ریاضیات آن، برای درک و پیشبینی بازارهای مالی ایجاد شد.به نظر میرسد ما ابزاری قدرتمند دیگری مانند معادلات دیفرانسیل ساختهایم که زبان بخشهای عمیقتری از جهان طبیعت است. بی اغراق نیست اگر بخواهیم ریاضیات کوانتومی را زبان تازه خدا یا طبیعت بنامیم. |
منشا تکاملی قاعدگی در این رشتو به منشا تکاملی قاعدگی در انسان میپردازم که بسیار پیچیده و گسترده ایست که میشه از چندین جهت بهش پرداخت. برای اینکه این مساله بهتر فهمیده شه، ابتدا چند مفهوم تکاملی باید تبیین بشه. در زیست عموما 'ماده' به جنسی گفته میشه که سلول جنسی (گامت) بزرگتر تولید میکنه.در بیشتر جانورانی که تولید مثل جنسی انجام میدن، این عدم تقارن در اندازه گامتها وجود داره. این باعث میشه از ابتدای جفت گیری درگیری در سرمایه گذاری در فرزند وجود داشته باشه.برای نر، ارزش موفقیت هر تک فرزند پایینتره چون هزینه تولید گامت نر کمه ولی هزینه تولید گامت ماده بالاست.در پستانداران، که جنس ماده علاوه بر هزینه گامت بزرگتر، وظیفه حاملگی رو هم تحمل میکنه، اختلاف بین ترجیح تکاملی نر و ماده بالا میره. برای نرها ترجیح اینه که هر لقاحی با اسپرمشون صورت گرفت رشد کنه.در حالی که برای مادهها مهمه که فرزندی که در بدنشون رشد میکنه 'کیفیت' بالایی داشته باشه. تعداد حاملگیهای پستانداران ماده محدوده و در نخستیها پروسه خطرناک و پر آسیبی برای مادره و میخواد که منابع رو منصفانه بین فرزندان امروز و آیندهاش تقسیم کنه.ولی هر جنین میخواد سهم بیشینه از منابع مادر داشته باشه. بخشی از این به خاطر ژن هایست که از طرف پدر دستکاری شدن. به این پدیده Imprinting گفته میشه، و در واقع عامل کشمکش پدر و مادر در لایه ژنی برای به دست آوردن منابع بیشتر از مادره.از لحظهای که سلولهای جنین از طریق جفت به جریان خون مادر دسترسی پیدا میکنن، کنترل اوضاع تا حد زیادی از دست مادر خارج میشه. جنین از طریق جفت سلول هاش رو به جاهای مختلف بدن مادر میفرسته، و با ترشح هورمونی میتونه رشد لایههای مختلف رحم و رگهای تغذیه کننده جفت رو تغییر بده.در مورد اینکه سلولهای پخش شده در بدن مادر چکار میکنن، نظریات مختلف هست. مثلا بعضی به مغز میرن و ممکنه بر رفتار بعد از زایمان مادر تاثیر بزارن. بعضی احتمالا شانس حاملگیهای بعدی در فاصله کوتاه پایین میارن یا شانس بقای جنینهای بعد رو کم میکنن (رقابت با بچههای بعد).حتی گزارش هایی مبنی بر نقش این سلولها در ترمیم بافت اسیب دیده مادر (در اثر سکته قلبی) وجود داره. همه مادرها سلولهای بچه هاشون رو در خودشون برای سالها بعد از حاملگی حمل میکنن. (اینجا)اما برگردیم به رقابت مادر و جنین. تو بیشتر پستانداران، مادر اجازه چنین زورگویی رو به این راحتی نمیده. لایه اندومتر رحم کم خون تره و کلا از سیستم شریانی مادر فاصله داره، طوری که جنین نمیتونه خودشو به شریانهای اصلی مادر برسونه ، برای همینم حاملگی آنقدر سخت نیست.درنخستیها، شاید به خاطر نیاز به انرژی زیادی که مغزهای بزرگ دارن، دسترسی به سیستم خونی لازم میشه. ولی به همه دلایلی که در بالا ذکر شد، مادر میخواد که دسترسی به شریانهای اصلی رو به تعویق بندازه، و در واقع جنین رو قبل از اجازه ورود به سیستم 'کنترل کیفیت' کنه.از لحظهای که جنین چند سلولی روی اندومتر میشینه، شروع به کاویدن دیواره رحم میکنه به سمت بدن مادر تا بتونه خون و غذای بیشتری دریافت کنه.ینجاست که کاربرد اندومتر مهم میشه. در واقع اندومتر با وجود مغذی بودن از - سختترین - جاها برای رشد جنینه و ضمنا قابل دور ریختن! تست هایی که روی موش انجام شده نشون میده که جنینها راحتتر روی بافتهای دیگه از جمله چشم، روده و حتی بیضه (!) رشد میکنن.در عین حال، مشکل اینه که جنینها برای رشد نیاز به منابع عظیمی دارن. راه حل نخستیها برای حل این مسیله اینه که بافت پر خون و مغذی (و البته کم تحملی برای لوس بازی) رو بسازن که در عین حال بتونن در موقع نیاز (قبل از اینکه جنین به شریانهای درونی رحم برسه) بریزن دور.در واقع در زنان، هر ماه لایهای ضخیم و پر خون برای فاصله گذاشتن بین رحم و سیستم خونی مادر ایجاد میشه که در صورت حاملگی به مادر اجازه حذف جنینهای ضعیف یا ناخواسته (از دید مولکولی) رو میده. قبل از اونکه به شریانها برسن و کنترل پروسههای حساس فیزیولوژیک رو در اختیار بگیرن راه حل 'بهینه' اینیست، ولی تکامل عموما مسالهها رو در 'عاقلانه'ترین روش حل نمیکنه. همونطور که گفتم این بحث خیلی گسترده است، یک توصیف قابل دسترس و عالی از یک متخصص این زمینه که این رشتو هم ازش کمک گرفته اینجا نوشته شده: - and - why - did - women - evolve - periods /# 2eac97a057a3 این رشته توییت اولین بار توسط سام منتشر شده است. |
جهش 1000 بیتی محاسبات کوانتومی تا سال 2023 شکل 1 . جهش محاسبات کوانتومیمنتشر شده در redsharknews به تاریخ 8 جولای 2021 لینک منبع: Quantum computing &# x27 ; s 1000 qubit leap by 2023 برای دههها، محاسبات کوانتومی به عنوان یک تکنولوژی آیندهنگر در نظر گرفته میشد: اگر از حالت فانتزی به عملی تغییر یابد، همه چیز را تغییر میداد. حالا به نظر میرسد که چرخدندهها به سرعت در حال تغییر هستند.مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران پلتفرم نرمافزار کوانتومی Classiq ، بر این باور است که محاسبات کوانتومی برای تبدیل شدن به "مسابقه فضایی" جهانی بعدی تنظیم شدهاست.در همین حال، IBM میگوید که ما میخواهیم وارد دهه کوانتوم شویم. بیگ بلو معتقد است که محاسبات کوانتومی به هدایت "مهمترین انقلاب محاسباتی در 60 سال آینده" کمک خواهد کرد.بلوکهای سازنده محاسبات کوانتومی در حال حاضر در حال ظهور هستند. هفته گذشته خبری از یک سیستمعامل رسید که به یک نرمافزار کوانتومی اجازه میدهد تا بر روی انواع مختلف سختافزار محاسبات کوانتومی اجرا شود.این هفته محاسبات Rigetti کالیفرنیا طرحهایی را برای ساخت یک کامپیوتر کوانتومی با 80 کیوبیت تا پایان سال اعلام کرد. اهمیت این موضوع این است که از یک معماری مدولار استفاده میکند که برخی از چالشهای مقیاسبندی کلیدی مرتبط با تحمل خطا در کامپیوترهای کوانتومی را حل میکند.برای دیدگاه: در سال 2019 ، گوگل محاسباتی را بر روی ماشین کوانتومی خود با استفاده از 53 کیوبیت نشان داد که قادر به محاسبه خروجیها از یک مولد اعداد تصادفی در 3 دقیقه و 20 ثانیه بود. حتی قدرتمندترین ابر کامپیوتر هم هزاران سال طول میکشد تا همین محاسبات را انجام دهد.به گفته IBM ، پیچیدگی یک کامپیوتر کوانتومی 100 کیوبیت به بیتهای کلاسیک بیشتری نسبت به اتمهای موجود در سیاره زمین نیاز دارد.طبق پیشبینی IBM ، سختافزار محاسبات کوانتومی تا سال 2023 به مرتبه 1000 کیوبیت خواهد رسید و این امر منجر به کاربرد عملی "مشخصشده با اجرای سیستمهای مدارهای تصحیح خطا و استفاده گسترده" تا سال 2030 خواهد شد.تمرکز خود IBM بر ادغام محاسبات کوانتومی با هوش مصنوعی و محاسبات کلاسیک در جریانهای کاری ابری چندگانه ترکیبی است. تقاطع بیتها، کیوبیتها و نورونهای هوش مصنوعی - و نه محاسبات کوانتومی - آینده محاسبات را هدایت میکنند.تطبیق کلاسیک در مقابل کوانتومبرای مقابله با کسانی که کوانتوم را "بیش از حد کنایه آمیز میدانند، یک تعقیب بسیار دور برای دانشگاهیان و نظریه پردازان" IBM به تازگی جزییات نمایش محاسبات کوانتومی در مقابل کلاسیک را به اشتراک گذاشتهاست.تیم تحقیقاتی آن توضیح داد: ما در حال بررسی یک سوال بسیار ساده هستیم، وقتی کامپیوتر به فضای خراش کلاسیک در مقابل فضای خراش کوانتومی دسترسی دارد، قدرت محاسباتی چگونه تغییر میکند؟ما نمیتوانستیم در مورد برنده نشدن کوانتوم چیزی بشنویم.نرخ موفقیت 100 % در مقابل 87 ٫ 5 % محاسبه نرمال بود.محققان میگویند: "ما نشان میدهیم که کیوبیتها، حتی کیوبیتهای پر سر و صدای امروز، ارزش بیشتری نسبت به بیتها به عنوان واسطه ذخیرهسازی در طول محاسبات ارایه میدهند."تاکید IBM بر این است که بیتهای کامپیوتری کلاسیک (که میتوانند اطلاعات را به صورت 0 یا 1 ذخیره کنند) هنوز هم مورد نیاز هستند حتی دانشمندان حالتهای احتمالی کیوبیتها را کشف میکنند.به گفته IBM ، "محاسبات کوانتومی جایگزین محاسبات کلاسیک نخواهد شد، بلکه آن را گسترش خواهد داد و تکمیل خواهد کرد". حتی برای مشکلاتی که کامپیوترهای کوانتومی میتوانند بهتر حل کنند، ما هنوز به کامپیوترهای کلاسیک نیاز داریم. از آنجا که ورودی و خروجی دادهها همچنان کلاسیک خواهند بود، کامپیوترهای کوانتومی و برنامههای کوانتومی به ترکیبی از پردازش کلاسیک و کوانتومی نیاز خواهند داشت.روشهای مختلف برای پوست کردن یک گربه (شرودینگریز)راههای مختلفی برای ساخت یک کامپیوتر کوانتومی وجود دارد و این به نوع تکنولوژی کیوبیت مورد استفاده بستگی دارد. شرکتهای سختافزاری کوانتومی در حال حاضر در حال تلاش برای افزایش مقیاس کامپیوترهای کوانتومی خود هستند و شامل کیوبیتهای تصحیح شده با خطای کافی برای رسیدن به مزیت کوانتومی هستند.برای مثال، IQM ، استارتآپ فنلاندی، از کیوبیت ابررسانا در سختافزار کوانتومی خود، مشابه گوگل و ریگتی استفاده میکند. استارتآپ کانادایی، Xanadu ، یک رویکرد متفاوت را با استفاده از فوتونها به جای الکترونها برای حمل اطلاعات اتخاذ میکند. کوانتوم Psi و محاسبات Orca نیز در حال توسعه سختافزار فوتونیکی هستند. تا سال 2025 ، کوانتوم Psi انتظار یک کامپیوتر کوانتومی تجاری را دارد. مسیر دیگری برای سخت افزار کوانتومی بنام Ion trap توسط IonQ ، Universal Quantum و Oxford Ionics دنبال میشود.توسعهدهنده نرمافزار Riverlane میگوید: "ما هنوز نمیدانیم که چه نوع سختافزاری برنده مسابقه خواهد شد و قادر به اجرای برنامههای کاربردی مرتبط تجاری خواهد بود." به همین دلیل است که سیستمعامل کوانتومی آن از طریق پلتفرم متقاطع طراحی شدهاست.هزار کیوبیت فقط شروع کار است. پیشبینیها سیستمهایی دارند که با یک میلیون کیوبیت در آینده نه چندان دور محاسبه میشوند.بدون شک مسابقهای برای آنچه " Quantum Advantage " نامیده میشود، وجود دارد.این زمانی است که میتوان یک کار محاسباتی را با استفاده از رایانههای کوانتومی کارآمدتر، با هزینه موثر بیشتر یا با کیفیت بهتر انجام داد - و به این ترتیب درآمد کسب کرد. IBM تصدیق میکند که رسیدن به مزیت کوانتوم یک شبه اتفاق نمیافتد، اگرچه استدلال بعدی آن مانند یک گام فروش برای کامپیوترهای شخصی بیشتر به نظر میرسد.سازمانهایی که قابلیتهای محاسباتی کلاسیک خود را افزایش میدهند و به شدت پتانسیل تبدیل صنعت را کشف میکنند، بهترین موقعیت را برای گرفتن مزیت کوانتوم خواهند داشت.انواع کاربردها برای حالت محاسبات کوانتومی آینده عبارتند از کشف داروهای جدید، مدیریت ریسک مالی و زنجیره تامین مهندسی مجدد. کسانی که از محاسبات کوانتومی پشتیبانی میکنند امیدوارند که با ظهور این تکنولوژی، راهحلهای پیچیدهتر مشکلات اجتماعی، اقتصاد کلان و زیستمحیطی در مقیاس جهانی را سرعت بخشد.این را قبلا کجا شنیدهایم؟ بله، تنها چند سال پیش، زمانی که اپراتورهای تلفن همراه و مشوقان در GSMA از دولتها خواستند تا فرکانسها را باز کنند و در شبکههای 5G سرمایهگذاری کنند.ما هنوز منتظریم که آن ادعاهای بزرگ تحقق یابد.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقاله علوم کامپیوتر و کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
چند دلیل برای اثبات واقعی بودن کشتی نوح!! در طول این سالها با توجه به پیشرفت هایی که در زمینههای علم و تکنولوژی به وجود آمده است، دانشمندان توانستهاند نشان هایی از کشتی حضرت نوح پیدا کنند. در برخی از کشورها قطعه چوب هایی پیدا شده است که دارای قدمتی بیش از 4500 میباشد. اما به تازگی محققان توانستهاند با استفاده از تکنولوژی گوگل ارث موقعیت کشتی نوح را پیدا کنند. با توجه به هیجان انگیز بودن این ماجرا الی گشت به دنبال اطلاعات بیشتری درباره کشتی حضرت نوح رفت. در این مطلب ما را همراهی کنید تا با هم متوجه شویم به راستی کشتی نوح کجاست؟ ? در سال 1959 یکی از خلبانان ترک، ماموریتی را بر عهده داشت که چندین عکس هوایی برای موسسه ژیودتیک ترکیه تهیه نماید. در پایان ماموریت او پس از این که عکسها مورد بررسی قرار گرفتند یکی از عکسها نظر افرادی که در آن موسسه تحقیقاتی حاضر بودند را به خود جلب کرد. علتش وجود یک شی شبیه به کشتی بسیار بزرگ بود که در عکس دیده میشد. این کشتی در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات قرار داشت.با توجه به تصاویر هوایی که از فسیل کشتی باقی مانده است نشان دهنده برخورد کشتی با یک صخره میباشد. به منظور بررسیهای بیشتر درباره این موضوع تعدادی از محققان و دانشمندانی را به این منطقه فرستاده شدند. دکتر براندنیرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از افرادی بود که به طور داوطلبانه به این منطقه سفر کرد. دکتر واندنبرگ با دقت عکسها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: "من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکسهای هوایی یک کشتی است. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم." پس از آن یک گروه کاوشگر آمریکایی نیز به منطقه مورد نظر اعزام شد، ولی حتی با انجام تحقیقات کوتاه مدت، نتوانست اطلاعات قابل توجهی بدست آورد. ? با وجود این که سالهای زیادی بر روی عکسهای هوایی موجود بررسی هایی انجام شد، اما در سال 1976 یک باستان شناس آمریکایی به نام (ران ویت) اقدام به بررسیهای جدیدی را در این منطقه آغاز نمود. او به سرعت متوجه شده که طول این کشتی تقریبا اندازه یک ناو جنگی است. که به طور کامل در زمین فرو رفته و به گونهای دفن شده است. این کشتی به گونهای در گل و لایها زمین فرو رفته بود که تنها با وقوع یک زلزله امکان بیرون آن از دل خاک وجود داشت. به همین دلیل امکان انجام تحقیقات از روی سطح زمین بر روی این کشتی امکان پذیر نبود. اما دیری نگذشت که زلزله در منطقه کوهستانی آرارات جایی که این کشتی دفن بود آمد و سبب شد که این کشتی عظیم الجثه سر از زمین بیرون بیاورد. این خبر با توجه به این برای خیلی از افراد ناراحت کنند بود اما برای ران وایت بسیار خوشحال کننده و امیدوارکننده بود چرا که او میتوانست تحقیقات گستردهای را بر روی بقایای به جا مانده در دل خاک انجام دهد و سرنخ هایی از این داستان کهن تاریخی بدست بیاورد. او مجددا تحقیقات خود را در 25 نوامبر 1987 پس از وقوع زلزله شروع کرد. ? با بیرون آمدن اجساد باقی مانده این کشتی از دل زمین تحقیقات ران وایت به طور گستردهتر بر روی این کشتی انجام شد او پس مطالعاتی که انجام داد متوجه شد که اگر این کشتی با این ابعاد کشتی نوح نیست پس چه چیزی میتواند باشد؟ همچنین وجود لایههای مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوین، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، ت ییدی بر این واقعیت است. این سنگوارهها که بعضا در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان میدهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شدهاند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت میکنند. ? همان طور که مشخص است تمامی شواهد حاکی از این است که شکی در اثبات کشف کشتی نوح پس از سالها مخفی بودن وجود نداشته باشد. دیگر سندی که برای اثبات کشف شده فضولات حیواناتی است که به صورت فسیل در آمدهاند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شدهاند. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها و بارها سعی کردهاند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با تودههای عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شدهاند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند گل و لایهای خشک شده در اطراف کشتی را در هم بشکنند تا راهی به اتاقهای زیرین کشتی بیابند، از همین رو در سال 1991 (گرگ برور) یک باستان شناس، فسیلی از یک شاخ یک جانور را کشف کرد که نشان دهنده وجود حیوانات در این کشتی میشود.با توجه به آزمایش هایی که دانشمندان و باستان شناسان بر روی رگهها و باریکه هایی از آهن که از آن کشتی به جا مانده بود متوجه شدند که آنها الگوی منظمی از اسکلت یک کشتی هستند با تصویر برداری از محل قرار گرفتن کشتی مشخص است که صخرهای در مسیر کشتی وجود داشته است و در اثر طوفان شدیدی که پدید آمده منجر به برخورد کشتی با آن صخره شده است. محققان درباره این واقعه بیان داشتهاند که استفاده از فلزات و نیرهای آهنی در ساخت این کشتی خارج از تصور ما میباشد.دیگر سندی که برای کشف کشتی نوح یافت شد کتیبهای با قدمت 4000 سال بود. بر این کتیبه سنگی در سمت راست کوه هایی دیده میشود و در طرف دیگر یک قایق با هشت انسان کنده کاری شده است. در برخی از روایات آمده که تعداد هشت نفر کشتی نوح را میراندند. با توجه به تمامی این موارد میتوانیم به کشف راز داستان کهن کشتی نوح اعتماد کنیم..برای مطالب عجیب/جالب/ترسناک بیشتر به وبلاگ هیس سر بزنید(قبلش یک نفس عمیق بکشید) |
دنبالهدارها، گیسو کمندهای منظومه شمسی در میان اشیاء مختلف منظومه شمسی، بیش از دو هزار سال است که انسانها مجذوب اجرام دنبالهدارهستند. ستارگان دنبالهدار برخلاف اسمشان هرگز ستاره و منبع تولید انرژی نیستند و نامگذاری آنها صرفا به دلیل شکل ظاهریآنها است. واژه انگلیسی دنبالهدار comet است که ریشه در کلمه یونانی " kometes " به معنی مو و سر است. دنبالهدارها تفاوتهایی با دیگر اجرام منظومه خورشیدی از جمله سیارکها، شهابوارهها و شهابسنگها دارند که مهمترین آنها به مواد تشکیل دهندهآنها برمیگردد. بهطورکلی دنبالهدار یک گوله برفی شکل کیهانی است که از گازهای منجمد مانند کربنمنواکسید، کربندیاکسید، کانیهای سیلیکاتی، هیدروژن، اکسیژن، نیتروژن و گردوخاک تشکیل شدهاند. همچنین اندازه آنها حداکثر به بیست کیلومتر میرسد. اطلاعات و درک اولیه این اجرام از سوابق کارهای باستانی مانند نقاشیدر غارها، لباسها و نویسندگان اولیه بوده است. اولین بار وجود این اجرام آسمانی در سال 1577 میلادی توسط " تیکو (تایچو) براهه" با یک دنباله روشن به ثبت رسید. اثبات وجود دنبالهدارها انقلابی بود که منجر به شروعی برای اندازهگیری موقعیتآنها شد. اعتبار کامل برای کشف این ستارهها در بخشی از منظومه شمسی به "ادموند هالی" میرود. هالی با استفاده از مکانیک نیوتونی، نشان داد که ستارههای دنبالهداری که در سالهای 1531 ، 1607 و 1682 دیده شدهبودند در واقع یک دنبالهدار با دورهی مداری خاصی بوده است. لازم به ذکر است که لزومی ندارد دنبالهدارها همواره حرکت دورهای داشته باشند. دنبالهدارهایی وجود دارند که با مداری سهمی شکل یا هذلولی فقط و فقط یک بار گرانش محسوس خورشید را تجربه میکنند و پس از آن برای همیشه از خورشید دور میشوند. روابط فیزیکی نشان از این دارد که مبد بسیاری از این اجرام در فاصلههای بسیار دورتر از منظومه شمسی است (حدود 50 هزار واحد نجومی). این ناحیهکه منظومه شمسی را احاطه کرده به "ابر اورت" معروف است، دانشمندان تعداد اجسام یخی در این ناحیه را تا میلیاردها عدد تخمین میزنند. نوع دیگری از دنبالهدارها وجود دارند که دوره گردش آنها نسبت به دنبالهدارهای ابر اورت کمتر است و از کمربند کوییپر سرچشمه میگیرند. این کمربند که وجودش توسط " جراردکوییپر" مطرح شد، ناحیهای از فضای انتهای منظومه شمسی است که مانند کمربندی در حوزه پلوتو است. ساختار کلی دنبالهدارها شامل سه بخش هسته، گیسو و دم است. هسته: بخش مرکزی این اجرام است که از گرد و غبار و یخ تشکیل شده است. در اکثر موارد مانند سنگ اسفجی است و سطح آن پر از حفره و سوراخ است. گیسو: یک توده کروی از گاز است که محاط بر هستهی دنبالهدار است و حدود یک میلیون کیلومتر طول دارد. ساختار و ترکیب مواد گیسو بیشتر شامل آب، گاز کربن دی اکسید، آمونیاک، غبار و گازهای طبیعی دیگر است که از هسته جامد در اثر نزدیکی به خورشید متصاعد میشوند. دم یا دنباله: برای یک دنبالهدار دو نوع دنباله وجود دارد دنبالهی گرد و غبار که در اثر انعکاس نور خورشید به رنگ زرد کمرنگ نمایان میشوند (همان طیف خورشید را دارند) و دیگری، دنباله پلاسما یا گازی است که به دلیل وجود منواکسیدکربن یونیزه ( co +) به رنگ آبی دیده میشوند. طول دنباله گاهی به بیش از صدها کیلومتر تجاوز میکند. دنبالهدار، زمانی که دور از خورشید قرار دارد، نامریی است. در فاصله نزدیک تقریبا 2 واحد نجومی، گرمای خورشید سبب ذوبشدن یخ و برف آن خواهد شد و عمل مستقیم تصعید (تبدیل جامد به گاز) اتفاق میافتد. گاز و غبار برخاسته، پوشی را موسوم به گیسو در اطراف هسته میسازد. این درحالی است که فشار تابشی (تابشهای الکترومغناطیس در محدوده طیف خورشیدی) و بادهای خورشیدی (اثری از قدرت میدان مغناطیسی خورشید) گاز یونیده و غبار را از اطراف خورشید دور میکنند و تحت این کنش، دنبالهای بوجود میآید. دنبالههاهمواره به جهتهای دور از خورشید سمت میگیرند و این موضوعی بود که در قرن شانزدهم مورد توجه قرار گرفت. معمولا دو دنباله وجود دارد.یک دنبالهی یونی ( Ion Tail ) (دنبالهی گازی) و یک دنبالهی غباری ( Dust Tail ) . گاز نسبتا یونیده و ذرات بسیار ریز غبار در دنبالهی یونی بهوسیلهی باد خورشیدی رانده میشوند. کمی از نور این دنباله ناشی از نور بازتابیدهی خورشید است، اما بیشتر نور دنبالهی یونی از گسیل اتمهای برانگیخته سرچشمه میگیرد. فشار تابشی باعث دنبالهی غباری میشود. از آنجا که سرعت ذرات در این دنباله کمتر از دنبالهی یونی است، دنبالهی غباری اغلب از انحنای بیشتری نسبت به دنبالهی یونی برخوردار است.در کل میتوان گفت که مادهی دنبالهدارها خیلی سست است. کاهش یخ و غبار، تغییرات زیاد دما و نیروهای کشندی، گاهی اوقات به خرد شدن کامل دنبالهدار میانجامد و همچنین دنبالهدارها پدیدههایی نسبتا زودگذر هستند و حداکثر پس از چندهزار بار گردش بهدور خورشید نابود میشوند. این مورد برای دنبالههای کوتاهدوره چندان به طول نمیانجامد.معروفترین و آشناترین دنبالهدار دورهای، دنبالهدار هالی است. این دنبالهدار با دوره تناوب مداری حدود 76 سال، آخرین بار در سال 1986 در حضیض مداری خود قرار داشت. در آن سال، دنبالهدار را با فضاپیما نیز مورد رصد قرار دادند که به آشکارشدن هستهی جامد دنبالهدار انجامید. هالی، با ابعاد 13 در 7 کیلومتر، شکلی شبیه به بادامزمینی دارد. سطح آنرا یک لایهی فوقالعاده سیاه، احتمالا یک مادهی آلی قیر مانند یا مادهای مشابه پوشانده است که طغیانهای شدید گاز و غبار، پیشبینی دقیق روشنایی آنرا غیر ممکن میسازد و در نزدیکی حضیض، در هر ثانیه چندین تن گاز و غبار به بیرون فوران میکند. گردآوری توسط تیم علمی انجمن نجوم اطلس نویسنده: عیسی محمدیمنابع: 1 . Book : Physics of Comets , by : K . S . Krishna Swamy , World Scientific , Third Edition2 . Book : Comets and the Origin of Life , ٫ 1142 / 6008 |
پروبیوتیک شگفت انگیز! در مقالههای قبلی به نقش پروبیوتیکها در سیستم ایمنی بدن و رژیمهای غذایی پرداختیم. در این مقاله پروبیوتیکها را بهتر، علمیتر و دقیقتر مورد بررسی قرار خواهیم داد.نزدیک به 2 سال است که کلمه "پروبیوتیک" وارد فرهنگ غذایی ایران شده و روی بسته بندی محصولات لبنی، مثل "ماستهای پروبیوتیک و یا پنیر سفید پروبیوتیک رامک" به چشم میخورد. شاید پیش خود به این فکر کردهباشید که با یک بازی تبلیغاتی روبهرو هستید اما اینطور نیست!این محصولات لبنی که با پروبیوتیکها غنی شدهاند در افزایش سلامتی بدن و به طور مشخص سیستم ایمنی بدن موثر هستند. پس اگر برای شما هم جالب است بدانید پروبیوتیکها چه کارهایی برای بدن انجام میدهند کافیست با این مقاله همراه شوید.پروبیوتیک چیست؟پروبیوتیک در فرهنگ لغات یونانی به معنی "برای زندگی" است.یک پزشک رومی، 76 سال قبل از میلاد مسیح برای درمان التهابات رودهای و معدهای بیماران خود آنها را تشویق به خوردن شیر تخمیر شده یا همان ماست میکرد و اولین کسی بود که از تاثیرات پروبیوتیکها در لبنیات با خبر شده بود.این فرضیه زمانی رنگ و بویی علمی به خود گرفت که "الی مچینکوف" زیست شناس روسی در اوایل قرن نوزدهم با آزمایشهای بالینی و مطالعات گسترده ثابت کرد پروبیوتیکهای موجود در ماست باعث افزایش سلامتی و طول عمر انسان میشوند.پروبیوتیکها، میکروارگانیسمهای زنده و مشخصی هستند که با تاثیر بر روی فلورمیکروبی روده باعث اعمال اثرات مفید بر سلامت انسان میشوند.اگر بخواهیم کمی سادهتر بیان کنیم باید بگوییم، پروبیوتیکها یک متعادل کننده هستند که نمیگذارند باکتریهای مضر روده بر باکتریهای مفید غلبه کنند و باعث ایجاد اختلال در عملکرد آنها شوند.اگر میزان باکتریهای مضر روده افزایش پیدا کند، روده دچار التهابات دردناک، عدم جذب آمینواسیدها یا تولید سلولهای سرطانی میشود.ارتباط پروبیوتیکها و سیستم ایمنی بدن چگونه است؟یک قانونی در طبیعت وجود دارد به نام قانون "هشتاد، بیست". این قانون به ما میگوید که هشتاد درصد منافع از بیست درصد امکانات و فعالیتها به دستمیآید. البته این درصد ممکن است همیشه ثابت نباشد و تنها حاوی این معناست که برای رسیدن به نتایج مطلوب باید آن بخش کلیدی را پیدا کرد و روی آن متمرکز شد. سازو کار بدن انسان هم این قانون را اثبات میکند. اگرچه عجیب است ولی 70 تا 80 درصد وضعیت سیستم ایمنی بدن انسان در روده تعیین تکلیف میشود و اکثر متخصصان معتقدند که سلامت خوب از روده شروع میشود. بنابراین، میتوان گفت حفظ سلامتی روده نقش پررنگی در حفظ سلامتی تمام بدن دارد. باکتریهای ساکن روده ما مثل یک دیدهبان، با سیستم ایمنی بدن ما ارتباط برقرار میکنند و سلامتی را برای ما رقم میزنند.چرا پروبیوتیک شگفت انگیز است!؟پروبیوتیکها شگفتانگیز هستند چون به شکلهای متفاوتی روی سطح ایمنی بدن تاثیر مثبت میگذارند. اولین تاثیر مثبت آنها بر روی سطح ایمنی بدن افزایش سلولهایی است که سطح آنتی بادی را در بدن انسان بالا نگه میدارند. این اتفاق باعث میشود ویروسها به سختی بتوانند در بدن تکثیر پیدا کنند و اندام هدف خود را تحت تاثیر قرار دهند.تاثیر بعدی آنها تکثیر سلولهای کشندهی طبیعی در بدن است که اولین سربازان مبارزه با سلولهای سرطانی در بدن هستند. یعنی به راحتی استعداد انسان برای ابتلا به سرطان را کاهش میدهند. یکی دیگر از کمکهایی که پروبیوتیکها به سیستم ایمنی بدن میکنند این است که فعالیت آن را متعادل میسازند. یعنی بیماریهای خودایمنی مثل "ام اس" در اثر مصرف پروبیوتیکها کاهش مییابند. همه اینها البته تنها بخشی از توانایی پروبیوتیکها در افزایش سطح ایمنی بدن است و به راحتی ثابت میکند که شما با یک موجود شگفتانگیز روبهرو هستید. راحتترین راه رساندن پروبیوتیکها به بدن استفاده از ماستهای حاوی پروبیوتیک رامک یا مصرف پنیرسفید پروبیوتیک رامک است.پروبیوتیکها دنیایی از شگفتی و خواص برای بدن ما هستند، پس همواره به پروبیوتیکها اهمیت دهید تا ویژگیهای دیگر آنهارا در مقالهی بعدی بیشتر بخوانیم. |
گاز متان چیست؟ گازخالص متانگاز متان ، گازی است بیرنگ ، بیبو و در آب نامحلول که نقطه ذوب آن 182 - درجه سانتیگراد و نقطه جوش آن 162 - درجه سانتیگراد است.ترکیب شیمیایی متان با فرمول CH4 است. این ماده سادهترین آلکان و ترکیب اصلی گاز طبیعی است. زاویه پیوندی مولکولهای متان 109 ٫ 5 درجه است. سوختن متان در اکسیژن دی اکسید کربن و آب تولید میکند. فراوانی نسبی متان و سوختن پاک آن باعث افزایش محبوبیت این سوخت شده است. اما از آنجاییکه متان در شرایط عادی گاز است انتقال آن به مصرف کننده دشوار و پر هزینه است. گاز طبیعی را یا بوسیله خط لوله و یا به روش LNG انتقال میدهند. در ساختار متان هر یک از چهار اتم هیدروژن بوسیله پیوند کووالانسی ، یعنی با یک جفت الکترون اشتراکی به اتم کربن متصل شده است. وقتی کربن به چهار اتم دیگر متصل باشد، اوربیتالهای پیوندی آن (اوربیتالهای sp3 که از اختلاط یک اوربیتال s و سه اوربیتال p تشکیل شدهاند)، به سوی گوشههای چهار وجهی جهت گیری کردهاند. این آرایش چهار وجهی، آرایشی است که به اوربیتالها اجازه میدهد تا سر حد امکان از یکدیگر فاصله بگیرند. برای اینکه همپوشانی این اوربیتالها با اوربیتال کروی اتم هیدروژن به گونهای موثر صورت پذیرد و در نتیجه ، پیوند محکمتری تشکیل شود، هر هسته هیدروژن باید در یک گوشه این چهار وجهی قرار بگیرد. ساختار چهار وجهی متان بوسیله پراش الکترونی که آرایش اتمها را در این نوع مولکولهای ساده به روشنی نشان میدهد، تایید شده است. بعد شواهدی که شیمیدانها را خیلی پیش از پیدایش مکانیک کوانتومی یا پراش الکترونی d ، به پذیرش این ساختار چهار وجهی رهنمون شد، بررسی خواهیم کرد. متان در بین سالهای 1776 تا 1778 توسط آلساندرو ولتا ( Alessandro Volta ) حین بررسی گازهای مرداب لاک ماجیور ( Lake Maggiore )، کشف شد.منبع اصلی متان گاز طبیعی است. متان در گاز طبیعی همراه بعضی از هیدروکربنها و گاهی اوقات گاز هلیوم و نیتروژن است. گاز در سطوح کم عمق با تجزیه بی هوازی مواد آلی تولید میشود. به طور کلی رسوبات سوخته در اعماق با دمای بالاتر از هنگامی که نفت درست میشود، گاز را تولید میکند.جدا از منابع گاز طبیعی متان را میتوان با تولید بیوگاز با تجزیه مواد آلی مانند: کود کشاورزی، آب پسماند، پسماندهای جامد شهری و هر ماده قابل زیست تجزیه شدن تحت شرایط بی هوازی، تهیه نمود. همچنین گاز متان را میتوان برای مصارف صنعتی بوسیله پارهای از واکنشهای شیمیایی از گازهای موجود در جو و هیدروژن بدست آورد.موارد مصرف متانمتان ماده بنیادی در صنایع پتروشیمی است و همراه با پروپان تحت عنوان L . P . G گاز مایع جهت مصارف سوخت و تولید انرژی، بکار میرود.کاربردهای متانگاز سنتز آمونیاک اوره ملامین اسید نیتریک نرم کنندهمتانول فرمالدهید رزین چسب و رنگها همچنین یک حلال مناسباستیلن دی میتل ترفتالات الیاف مصنوعیاستیلن اسید استیک مواد شیمیایی و حشره کشکلرومتان مواد اولیه پلاستیک پلاستیکهیدروژن سیانیل سیانور سدیم مواد اولیه شیمیایی منفجره شونده و تصفیه کنندهطرز تهیه متانجهت تهیه متان نیاز به باقیمانده نباتی یا حیوانی و یا نیاز به زغال سنگ میباشد . متان فرآورده پایانی تجربه غیر هوازی گیاهان میباشد . ( شستن مولکولهای بسیار پیچیده ) متان همان گاز قابل احتراق و منفجر شونده و معادن زغال سنگ است .اگر بخواهیم متان بسیار خالص داشته باشیم میتوان آن را به وسیله تقطیر جزء به جزء از سایر اجزاء تشکیل دهنده جدا کرده همانطور که میدانید تقطیر جزء به جزء براساس اختلاف نقطه جوش صورت میگیرد .بنابراین تیوری ، مبد حیات به زمین اولیه باز میگردد که به وسیله اتمسفری از متان ، آب ، آمونیاک و هیدروژن احاطه شده بود . انرژی خورشیدی و تخلیه الکتریکی این مولکولها ساده را به اجزای واکنش پذیر رادیکال آزاد تبدیل کرد که از ترکیب این اجزاء مولکولهای پیچیدهتری و ترکیبات آلی سازنده اورگانیسمهای زنده شدند .هنگامی که استخراج مواد نفتی که مورد صنعت پالایش و پتروشیمی قرار میگیرد ، انجام خواهد گرفت ، گازهای طبیعی در داخل حل میشوند .قبلا هنگام استخراج این گازها را میسوزاندند اما اینک این گازها را مهار میکنند که این کار با استفاده از اختلاف جوش و همراه با آن از طریق میعان و تقطیر ،گازها را مهار میکنند که این کار با استفاده از اختلاف جوش و همراه با آن از طریق میعان و تقطیر ،گازها را استخراج میکنند . ( متان در حرارت و فشار موجود در منابع زیر زمینی قابل تراکم نیست بنابراین همیشه به صورت گاز در کانسارها دیده میشود ) و اما این گاز به صورت کانسار نیز وجود دارد که میتوان به معادن زغال سنگ اشاره کرد . گازهای طبیعی ممکن است به صورت همراه با نفت یا به صورت مجزا تشکیل کانسار دهد . معمولا این گازها قسمت فوقانی کانسارها اشغال میکنند چون وزن کمتری دارند ، در نتیجه یا بر روی آب قرار میگیرند که استخراج این گاز به راحتی انجام خواهد گرفت ، چون این گازها در بالای نفت یا آب قرار میگیرند مهار راحتیتری دارند . و باید گاهی هم به صورت محلول در نفت یا آب باشند که ارزش تقطیر میتوان گازها را استخراج کرد .اطلاعات ایمنی متانگاز متان محرک چشم و پوست نمیباشد. گاز متان خفه کننده است و در غلظتهای بالا جای اکسیژن را میگیرد. گاز متان، قابل اشتعال است. |
اروپاوآمریکا وموفقیتهای علمیش که به جهان کمک کرد آلبرت انیشین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم که شهر متوسطی از ناحیه و ورتمبرگ آلمان بود متولد شد . اما شهر مزبور در زندگی او اهمیتی نداشته است . زیرا یک سال بعد از تولد او خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردید.پدر آلبرت ، هرمان انیشتین کارخانهی کوچکی برای تولید محصولات الکتروشیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود از آن بهره برداری میکرد. گر چه در کار معاملات بصیرت کامل نداشت .پدر آلبرت از لحاظ عقاید سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم آلمان گرچه با حکومت پروسیها مخالفت داشت اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش میکرد و صدراعظم آن " بیسمارک " و ژنرال "مولتکه " و امپراتور پیر یعنی "ویلهم اول" را گرامی میداشت.مادر انیشتین که قبل از ازدواج پایولین کوخ نام داشت بیش از پدر زندگی را جدی میگرفت و زنی بود از اهل هنر و صاحب احساساتی که خاص هنرمندان است و بزرگترین عامل خوشی او در زندگی و وسیله تسلای وی از علم روزگار موسیقی بود.آلبرت کوچولو به هیچ مفهوم کودک عجوبهای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن آموخت بطوریکه پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیرعادی باشد اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد ولی غالبا ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی را که ما بین کودکان انجام میگرفت و موجب سرگرمی کودک و محبت فی ما بین میشود را دوست نداشت .آلبرت مرتبا و هر سال از پس سال دیگر طبق تعالیم کاتولیک تحصیل کرد و از آن لذت فراوان و بود وحتی در مواردی از دروس که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت چنان قوی شد که میتوانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سو لهای معلم جواب دهند او به آنها کمک میکرد.انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدایی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه "لوییت پول" وارد شد . در مدرسه متوسطه اگر مرتکب خطایی میشدند راه و رسم تنبیه ایشان آن بود که میبایست بعد از اتمام درس ، تحت نظر یکی از معلمان ، در کلاس توقیف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگیز کلاسهای درس ، این اضافه ماندن شکنجهای واقعی محسوب میشد.*لیوناردو داووینچیشاید برای شما جالب باشد که بدانید این نقاش بزرگ نیز یکی از بزرگترین مخترعان دنیا است. بسیاری زمان تولد او را زودتر از حد خودش میدانستند چرا که او ایدههای بسیار جالب در موارد مختلف داشت اما نمیتوانست آنها را پیاده سازی کند.از جمله ایدههای او میتوانیم به طرح ساخت هواپیما اشاره کرد که سالها بر روی آن کار کرد. البته این نکته را باید بگوییم که او هیچوقت هیچ چیزی را اختراع نکرد اما ایدههای او باعث شد تا نسلهای بعد از او با توجه به طرحهای او چیزهایی را اختراع کنند.*جرج وستینگ هوسبسیاری از ما میپنداریم که "ادیسون" بیشترین اختراعها را در طول تاریخ داشته است ولی نباید هیچوقت "جرج وستینگ هوس" را از یاد ببرید. او کسی بود که راه تسلا را پی گرفت و دستگاههای الکتریکی بسیار زیادی را تولید کرد. او مخترع ترمز هوایی ترنها بود و همین اختراع او باعث شد تا صنعت حمل و نقل قطاری متحول شود.او در تمام سالهای زندگی اش همیشه مشغول به کار بود و هیچوقت دست از کار نکشید. البته به خاطر اینکه سایه ادیسون همیشه بر روی این مخترع بود هیچوقت به معروفیت نرسید و کمتر کسی او را میشناسد.*الکساندر گراهام بلخاندان "گراهام بل" همگی از میان مخترعین بودند اما "الکساندر" در میان آنها بسیار معروف و مشهور است. همه ما او را به عنوان مخترع تلفن میشناسیم ولی این را نیز باید بدانیم که او در تمام طول 75 ساله زندگی اش به غیر از تلفن اختراعهای زیاد دیگری نیز داشت.از جمله اختراعهای او میتوان به دستگاههای کمک به شنوایی و همچنین آهن یاب اشاره کرد که همه انها این روزها نیز مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین او بر روی طرحهای اولین هواپیما نیز کار کرده بود.*توماس ادیسونشاید شما فکرکنید که معروفترین و بزرگترین مخترع تاریخ "توماس ادیسون" بوده است در حالی که این چنین نیست. از جمله اختراعهای او میتوانیم به لامپ اشاره کنیم که همه ما با آن آشنا هستیم و همچنین اولین دوربین فیلمبرداری و دستگاههای گرامافون نیز از جمله اختراعهای "ادیسون" بوده است.نکته اصلی در مورد "ادیسون" این است که او برخی از اختراعاتش را خودش ایجاد نکرده است. او در برخی از مواقع به عنوان یک واسطه و یا کمک حال دیگران اختراعها را به نام خودش به ثبت میرساند. البته این دلیل نمیشود که او را در میان بزرگترین مخترعین دنیا ندانیم.*نیکولای تسلایکی از دانشمندان و مخترعانی که در فقر و بدهکاری از دنیا رفت و در دورانی که حضور داشت کمتر کسی اورا میشناخت "نیکولای تسلا" بود. این مخترع توانست راهی برای کنترل جریان متناوب پیدا کند و با استفاده از اختراع او ما این روزها خیلی راحت از برق استفاده میکنیم."تسلا" ابتدا در کنار "ادیسون" کار میکرد اما بعد از مدتی از او جداشد. او از اختلال حواس رنج میبرد و با اینکه ثروت بسیار زیادی داشت اما همه آنها را در راه علم خرج کرد و در فقر و بیماری در اتاق یک هتل در گذشت.*ارشمیدسشاید تعجب کنید که چرا اسم "ارشمیدس" در این لیست است. نکات بسیار زیادی وجود دارد که میتوان از آن برای این مخترع و کاشف بزرگ یاد کرد. او بسیار به کشف عدد پی نزدیک شده بود و همچنین او توانست فرمولهای بسیار زیادی را در عرصه ریاضی کشف کند. فرمول هایی که این روزها به کابوس دانش آموزان نیز تبدیل شده است.البته در کنار این کشفیات او اختراعهای بسیاری نیز کرده است. در یونان باستان او اسلحه هایی برای کشتیهای جنگی ایجاد کرده بود. یکی از این اسلحهها میتوانست باعث شود که کشتیهای دشمن آتش بگیرند. البته باید این نکته را به یاد داشته باشید که او بیشتر این کارها را دو هزار سال پیش انجام میداده است./ |
خرافه تکامل جانداران را باور نکنید(ریاضیات دشمن تکامل) مشاهدات فسیلی نشان میدهند که نخستین نشانههای حیات در سیاره زمین حدود 4 میلیارد سال پیش پدیدار شدهاند. طرفداران نظریه تکامل جانداران یا فرگشت میگویند، در ابتدا نوعی موجود تک سلولی به وجود آمده است، و از این موجود، گونههای چند سلولی و پس از آنها نیز اشکال پیچیدهتر حیات طی صدها میلیون سال تکامل یافتهاند. در این قسمت از مجموعه مطالب بنده در خصوص رد نظریه تکامل جانداران، قصد دارم بر اساس ریاضیات این نظریه را به چالش بکشم. اجازه بدهید با چند گزاره شروع کنیم: 1 - فرگشت حاصل تغییرات جزیی در طی صدها میلیون سال است و این تغییرات از طریق تولید مثل به نسلهای دیگر منتقل میشوند. بنا بر این هرچه سرعت تولید مثل بیشتر باشد، سرعت تکامل هم بیشتر است. 2 - فرگشت حاصل تغییرات تصادفی است، بنابر این هرچه تعداد جانداران در یک گونه بیشتر باشد، احتمال بروز این تغییرات تصادفی هم بیشتر میشود.حال نوبت به اعداد میرسد! در یک قطره (یک میلی لیتر) از آب دریا میتوان 10 میلیون ویروس ، یک میلیون باکتری و حدود 1000 چند یاخته کوچک و جلبک یافت! اما در اینجا فقط قصد دارم به باکتریها بپردازم. فکر میکنید در کل کره زمین، شامل دریا، خشکی و آسمان چند باکتری وجود دارد؟ دانشمندان دانشگاه جورجیا عدد باکتریهای زمین را پنج میلیون تریلیون تریلیون(یعنی یک 5 به همراه سی صفر در جلویش) تخمین میزنند!! این عدد حدود 7 ضرب در 10 به توان 20 برابر تعداد انسانهای روی زمین است! فکر میکنید این عدد زیاد است؟ صبر کنید هنوز ادامه دارد. این باکتریها مثل هر موجود زنده دیگری تکثیر میشوند. سرعت تکثیر آنها از 10 دقیقه تا 17 ساعت متغییر است. بیایید فرض کنیم، به طور میانگین هر باکتری ظرف 10 ساعت به دو نیم شود(تکثیر شود).پس به طور میانگین تغییر نسلها در باکتریها حدود 10 ساعت است. در یک سال چند تغییر نسل در باکتریها خواهیم داشت؟ 876 تغییر نسل. میخواهیم سرعت تغییر نسل باکتری را با انسان مقایسه کنیم. فرض کنید به طور میانگین دو انسان(زن و مرد) تا 40 سالگی بتوانند تولید مثل نمایند و به طور میانگین 3 فرزند داشته باشد، میانگین سرعت تغییر نسل در انسان 80 (مجموع سن نسل اول)تقسیم بر 3 خواهد بود. یعنی حدود 27 سال. در نتیجه سرعت تغییر نسل باکتری 23652 برابر انسان است. حال بیایید به فرگشت برگردیم. شواهد فسیلی میگویند نخستین پستانداران حدود 300 میلیون سال پیش پدیدار شدهاند. فرگشت میگوید انسان حدود 5 میلیون سال پیش از جد مشترکش با شامپانزه فرگشت یافت. پس زمان لازم برای فرگشت از نخستین پستاندار تا انسان حدود 295 میلیون سال است. حال بیایید در قیاس با مدت زمان فرگشت انسان از نخستین پستاندار، زمان لازم برای فرگشت یک موجود چند سلولی از باکتری را محاسبه کنیم. ( 23652 * (به توان 20 ) 10 * 7 ) / 295 (میلیون)پاسخ هفده ضربدر 10 به توان منفی 19 سال است. یا به عبارت دیگر 5 ٫ 361120000000E - 13 ثانیه. باز هم به عبارت دیگر، اگر فرگشت واقعیت داشت، در هر ثانیه میبایست پنجاه هزار میلیارد عدد فرگشت در باکتریها اتفاق میافتاد!!! یعنی هر ثانیه میبایست پنجاه هزار میلیارد گونه چند سلولی جدید از باکتریها تکامل پیدا میکردند. میدانیم که ما در چنین دنیایی زندگی نمیکنیم. کل گونههای جانداران روی زمین حدود 14 میلیون گونه تخمین زده میشود. خرافه تکامل جانداران را باور نکنید.لینک همه قسمتهای این مطلب 1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 - 13 - 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 - 22 |
نقدی بر قدیسان اخلاق مآب،اخلاق کاتولیکی همچنان بی رقیب است ترجمان مقالهای را با عنوان فوق منتشر کرد،مقالهای که علیه اخلاقیاتی که آن را اخلاقیات کاتولیکی مینامیم اعلام موضع میکند. مقاله از مسیحیت و کاتولیسم نام نمیبرد اما در خط به خط مقاله میشود تفاسیر اخلاقی مسیحی را دید. مقاله ابتدا قدیسها را به دو بخش قدیس عاقل و قدیس عاشق تقسیم میکند. البته در زمینه قربانی شدن و فراموش کردن خود این دو بخش با هم مشترک اند. اولی به حکم وظیفه و دومی با علاقه خود را فدا میکند. ردپای مرگ مسیح در همه جا نمایان است. ردپایی از قربانی شدن به عنوان غایت و نهایت زندگی. البته مشترکات زیادی بین قدیس عاشق و قدیس عاقل هست، مثلا لذت نبردن، چرا لذت بردن گناهی است نابخشودنی، ما در این جهان برای هر چیزی آمده باشیم حتما آن چیز لذت بردن نیست (نقل به مضمون). اخلاق امری دگردوستانه است و حتما باید از خودمحوری به دور باشد، گرچه فیلسوفانی به مانند ارسطو توانستهاند تعادلی برقرار کنند و زندگی مطلوب را در سعادتی مشترک با دیگران بیابند. البته نویسنده نمونه عملی از اخلاق ارسطویی ارایه نداده است و تنها چیزی که در ضمیر تاریخی ما مانده است همان اخلاق کاتولیکی است. در نهایت نویسنده از نظریات ولف به عنوان نظریه مطلوب نام میبرد، نظریهای که سعی میکند لذات شخصی را هم در زندگی وارد کند، گرچه این نظرات ریشههای خاصی ندارند، به معنویات پناه نمیبرند، مرگ را تعریف نمیکنند و پیامبرگونه نیستند.به برکت فضاهای دیجیتال، دنیا به نظر کوچک میرسد در حالی که اینگونه نیست. به نظر میرسد تمام دنیا با هم به سوی آیندهای در حرکت اند، همه تجربههای تاریخی مشترک دارند چرا که در مورد آن خواندهاند، ضرب المثل شنیدهاند یا در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشتهاند. اگر ماحصل تمامی این فکر مشترک یک فریب عمومی نباشد حتما یک اشتباه بزرگ است، یک اشتباه بزرگ مشترک. خاورمیانه وام دار یا میراث دار کاتولیسم یا تفکرات یونانی نیست گرچه عوارض آن را به دوش میکشد اما بی فکر و تنها به عنوان عنصری پیرو. جهان سرمایه داری غرب نیز از اشراق درک درستی ندارد اگرچه بسیار مایل است از موهبات آن بهره مند شود حتی در حد پرداختن به یوگا به عنوان ورزشی همگانی. در این روزگار ما بیش از آن که فکر کنیم، در حال گرفتن اطلاعات هستیم، غلط و درست، بی اثریا زیان رسان، از این دست به آن دست میکنیم و به آرامی شبیه سیم هایی میشویم که تنها جابجایی داده میکنند. بهترین متونمان ترجمه هستند آن هم اگر به درستی ترجمه باشند. فقر درونی روز به روز بیشتر میشود و از کنه تمامی روزنهها سر به بیرون میکشد، بسیار دردناک است. آن چه پس از خواندن مقاله فوق به ذهن متبادر میشود ابتدا پرداختن به اخلاق از دیدگاه یک خدای سختگیر، منتقم و مخالف با زندگی است. خدایی که از عهد عتیق به ارث رسیده و هیچ تغییری نکرده است. خدایی که در خاورمیانه به طور اعم ناشناس است. خدای زرتشتیان (و نه بهدینان) خدایی بوده آفریننده طبیعت، در کنار طبیعت، همگام با طبیعت و لذت بخش. منتهی لذتی که در تن خلاصه نشود و از تن فراتر رود. همین خدا را در اسلام اولیه میتوان دید. خدایی که هیچ بخشی از بشر را نفی نمیکند، حتی سیر فلسفه طبیعی رشد عقلی و جامعه شناختی اش را به رسمیت میشناسد گرچه سعی میکند رشد بشر را با باورهای فراطبیعی تسریع کند. خدا بشر را آفریده به بهترین شکلش و از روح خودش در وی دمیده، چگونه ممکن است این بشر را پست و خفیف و دون مایه تلقی کند؟ خدا میخواهد بشر در همین قالبش رشد کند و از حد قالبش فراتر رود و به حد قالب محدود نماند. نه این که قالب را بشکند و در این شکستنها خود را پیدا کند، وقتی دیگر آفریدهای که خدایش آفریده باقی نمانده است. به نظر میرسد تمامی این داستانها پر است از تمایل بشر به خدا شدن، آن هم نه خدای گونه شدن، خدا شدن به معنی داشتن قدرتی بی انتها که ابتدا از قدرت شکستن خود شروع میشود تا به تسلط بر بقیه اجزای طبیعت، و خصوصا همنوعانش، تسری پیدا کند. در تفکرات یونانی، زیوس خدای برتر، به شکل انسانی است که قدرت تقریبا بی انتهایی دارد، اما از رذایل انسانی نیز بی بهره نیست. این غایت تفکر یونانی و قالب مثالی انسان برتر است که در سرمایه داری غربی تبلیغ میشود. اما در قالب مثالی انسان خدای گونه، انسان موجودی است که آفریده خدای است، خدایی که در قالب زمان و مکان نمیگنجد، که بی انتهاست، که چونان رفتنی است همیشگی، که نهایت مهربانی است، نهایت عقل است، نهایت درستی است و نهایت هر چه نکوست. در این قالب انسان تلاش میکند که خود را انسانی بهتر کند اما در چهارچوب مادی اش نماند، دعا کند، خدای را بپرستد، از زندگی اش لذت ببرد، لذتی که تنها در خور و خواب و خشم و شهوت دیده نشود. خدای میخواهد که لذت هایی برتر به انسان بدهد، نه این که او را نابود کند و بر مزار نابودی اش جشن پیروزی بگیرد!!! بر مزار نابودی این برترین آفریده خلقت و واقعا چرا؟ این نابودی نفی خدای است، نفی خلقت خداست، نفی پرستش خداست. تلاش این انسان بر آن است که از خود انسانی بهتر بسازد، بهتر از دیروز. انسانی که از توجه به جهان طبیعی، عشق به هنرهای زیبا و ورزش (نقل به مضمون از مقاله) لذت میبرد انسانی است که روانش را، علایق و سلایقش را جلا داده است. وگرنه انسانی که به ظلمهای اطرافش بی اعتناست، به بهتر کردن محیطش فکر نمیکند، مسیولیت پذیر نیست و پر است از خودخواهیهای ریز و درشت از هنرهای زیبا!!! لذت نمیبرد. وقتی اعتقادی به خدا نداریم برنامه زندگی مان را بر چه اساسی میریزیم؟ منظور فقط خداست، خدای یگانه، هدف هستی، هدف زمزمههای روح، آن نیاز برآورده نشدنی. وقتی نهایت زندگیمان مرگی است که نهایت پوچی است، وقتی اعتقادی به تبدیل شدن به نوعی والاتر (نه الزاما برتر!!!) نداریم چرا باید به جهان طبیعی توجه کنیم؟ مگر آن که از این موضوع کلا فاکتور بگیریم و به آن ننگریم چون جوابی برای آن نداریم و در آخر همچون انسانهای اولیه به سادهترین احساسات سطحی روحمان پناه ببریم.در خاتمه بسیار خرسندم که خاطرنشان کنم اعتقادات آدمی نیازی به اثبات ندارند، آنها بخشی از آدمیت اند. اعتقاد آدمی در جهان خارج از خودش تغییری به وجود نمیآورد، جهان به راه خودش میرود، خواه ما در یک سری تیوری مثل تیوریهای ترمودینامیک ادعاهایی داشته باشیم و یا خیر. اما جهان درون ما، جهانی است که با دست خودمان میسازیم. هم اکنون که به نظر میرسد انسان در مورد کنترل جهان هستی به زعم خودش و علم و تکنولوژی به مراتب بسیار بالایی رسیده و دانه هایی که در بیش از صد سال پیش کاشته شدهاند به ثمر رسیدهاند میتوان دید که بشریت با این همه اهرم لذت جویی و کنترل، از پستترین تاریخ خودش قدمی فراتر نرفته است. بی اعتنایی به حقوق انسانی، نژاد پرستی تهوع آوری که در جنگهای خاورمیانه شعله میکشد به طوری که برای مرگ چندین نفر در فرانسه صنعت مدیا به عمق عزاداری فرو میرود اما در قطعه قطعه شدن هزاران نفری انسانها در عراق و افغانستان و یمن و . سکوت و بی تفاوتی چندش آوری دارد، مرگ خانواده، این مترقیترین نهاد بشری که در قالب یک رابطه انسانی (نه فقط غریزی) زن - مرد - کودک تعریف شده، رابطه تنها کامجویانه و بی مسوولیت زن مرد، تکنولوژیهای فلج کننده خلاقیتهای بشری، مصرف گرایی هراس انگیز و بسیاری از این دست دستاوردهای انسانی قرن حاضر اند. این روند انسان را به انقراض میکشاند، چرا که انسان به روان خود زنده است نه به جسم اش. و در نهایت دورافتادهترین و محرومترینها از تکنولوژی و مواهب روز میراث دار این جماعت افسارگسیخته خواهند بود. |
تیوری هایی که وجود جهان موازی را تایید میکنند! تیوری جهان موازی یکی از آن فرضیه هاست که با اما و اگرها زیادی همراه است و از معدود فرضیههای فیزیک است که مردم زیاد درباره آم صحبت میکنند. در ادامه در باره این تیوری مفصل توضیح خواهم داد. Parallel universe جهانهای موازی ( Parallel universe ) یا چندجهانی که بیشتر در فیلمهای تخیلی دیدهایم و یا در کتابهای علمی تخیلی در موردش خواندهایم، یک مبحث علمی خیلی مهم است. با توجه به مفاهیم علمی این نظریه، شاید توضیح دادن نظریه جهانهای موازی به زبان ساده کمی سخت باشد. اما چندجهانی میگوید بینهایت کره زمین وجود دارد که هر کدام از آنها کمی با زمین ما متفاوت هستند. تصور وجود کرههای متعددی مانند زمین و یک نسخه دیگر از هر فرد در یک دنیای دیگر، واقعا هیجان انگیز است. فکر کنید نسخههایی از شما در جهانهای مشابه دیگر و شرایط مشابه، چه تصمیمهایی میتوانند بگیرند؟ اما آیا واقعا چند جهان موازی وجود دارد؟تاریخچه تیوری چندجهانیتیوری جهان موازی و وجود زمینهای دیگردر سال 1952 در دوبلین ( Dublin )، اروین شرودینگر ( Erwin Schr dinger ) یک سخنرانی کرد که در آن به شوخی به مخاطبان خود در مورد مطلبی که ممکن است بعد از شنیدنش فکر کنند دیوانه شده، هشدار داد. او گفت وقتی اینطور به نظر میرسید که معادلاتش چندین تاریخ مختلف را توصیف میکنند، متوجه شده که این اتفاقها متناوب نبودهاند، بلکه همه آنها واقعا همزمان اتفاق میافتند.در دنیای کیهان شناسی، فیزیک، نجوم، دین، فلسفه، روانشناسی، موسیقی و انواع ادبیات به ویژه در داستانهای علمی تخیلی و طنز، وجود جهانهای مختلفی فرض شده است. در این زمینهها جهانهای موازی را با نامهای جهانهای متناوب، جهانهای کوانتومی، ابعاد متناوب، جهانهای موازی، ابعاد موازی، واقعیتهای موازی، واقعیتهای متناوب، صفحات بعدی، ابعاد متناوب و واقعیتهای کوانتومی نامگذاری کردهاند.تیوری چندجهانیجامعه فیزیک هم در طول زمان در مورد تیوریهای مختلف چندجهانی بحث کرده است. البته فیزیکدانان برجسته در مورد وجود جهانهای دیگر در خارج از کهکشان ما، اختلاف نظر دارند. برخی از فیزیکدانان معتقدند که چندجهانی، برای انجام تحقیقهای علمی یک مبحث اصولی نیست. آنها نگرانند که با بررسی این نظریه، اعتماد عمومی به علم از بین برود و در نهایت به مطالعه فیزیک اساسی آسیب وارد شود. برخی هم معتقدند که چندجهانی یک فرضیه علمی نیست و باید به آن به عنوان یک مفهوم فلسفی نگاه کرد زیرا نمیتوان به صورت تجربی آن را رد کرد. توانایی رد یک نظریه از طریق آزمایش علمی همیشه بخشی از روش علمی پذیرفته شده است. پل اشتاینهارد ( Paul Steinhardt ) یک استدلال مشهور دارد که میگوید: اگر یک تیوری تمام نتایج احتمالی را فراهم کند، هیچ آزمایشی نمیتواند آن نظریه را رد کند.استیون وینبرگ ( Steven Weinberg ) برنده جایزه نوبل هم در این رابطه میگوید در صورت وجود چندجهانی، امید به یافتن توضیحی منطقی برای مقادیر دقیق تودههای کوارک و سایر ثابتهای مدل استانداردی که در نظریه انفجار بزرگ ( Big Bang ) مشاهده میکنیم، محکوم به فنا خواهد شد زیرا این مقادیر در بخشی از دنیای چندجهانی که در آن زندگی میکنیم، به صورت تصادفی خواهند بود.تیوری هایی که وجود جهانهای موازی را ت یید میکنندبه زبان ساده میتوان گفت که در حدود 13 / 7 میلیارد سال پیش، هر آنچه را که در کیهان میشناسیم، یک چیز بینهایت خرد و ناچیز ( Singularity ) بود. سپس، طبق تیوری بیگ بنگ، برخی عناصر ناشناخته باعث شدند تا در فضای سه بعدی انبساط پیدا کند. با خنکتر شدن این انرژی عظیم انبساط اولیه، سرانجام ذرات کوچک شروع به تغییر شکل به قطعات بزرگتری که امروزه میشناسیم، مانند کهکشانها، ستارهها و سیارهها کردند.سوال بزرگی که این تیوری مطرح میکند این است: آیا ما تنها جهان موجود در همه این کاینات هستیم؟ ما با استفاده از فناوری فعلی، فقط به مشاهدات درون این جهان محدود میشویم زیرا جهان منحنیای است که ما دقیقا داخل آن قرار داریم و قادر به دیدن قسمت بیرونی آن (در صورت وجود دنیای خارجی) نیستیم. در ادامه حداقل 5 تیوری ذکر خواهیم کرد که ثابت میکند چرا ممکن است چندجهانی امکانپذیر باشد: 1 . جهان نامتناهیجهان نامتناهیما نمیدانیم فضا و زمان دقیقا چه شکلی دارد. یکی از مهمترین نظریهها میگوید که فضا زمان به شکل پهنی است که تا بینهایت ادامه مییابد. بنابراین نظریه، این امکان وجود دارد که جهانهای زیادی در آن وجود داشته باشد. با در نظر گرفتن این نکته، متوجه میشویم این امکان وجود دارد که احتمالا همه این جهانها شروع به تکرار خود کنند. 2 . جهانهای حبابیجهانهای حبابیتیوری دیگری وجود دارد که میگوید جهانهای مختلفی میتوانند ناشی ازنظریه تورم ابدی ( Eternal Inflation ) به وجود بیایند. با استناد به تحقیقات الکساندر ویلنکین ( Alexander Vilenkin )، کیهان شناس دانشگاه تافتز ( Tufts )، وقتی به طور کلی به فضا زمان نگاه میکنیم، بعضی از نقاط فضا متورم نمیشود. این در حالیست که در مناطق دیگر در حال انبساط هستند. اگر جهان خود را حباب تصور کنیم، ما در شبکهای از جهانهای حبابی در فضا قرار داریم. نکته جالب درباره این نظریه آن است که چون این جهانها با هم در ارتباط نیستند، میتوانند قوانین فیزیک متفاوتی از هم داشته باشند. 3 . جهانهای دختر ( Daughter Universes ) Daughter Universes نظریه مکانیک کوانتومی (چگونگی رفتار ذرات زیر اتمی) هم راه دیگری برای وجود جهانهای موازی ارایه میدهد. نظریه مکانیک کوانتومی به عنوان بخشی از نظریه جهانهای دختر، جهان را به جای قوانین قطعی با قوانین احتمالی توصیف میکند. این نظریه نشان میدهد که طیف وسیعی از جهانها وجود خواهد داشت که هر کدام از آنها نتیجهای منحصر به خود را حاصل میکنند. بنابراین ممکن است در یک جهان، کار شما به چین کشیده شود، و در جهان دیگر با یک هواپیما از آن گذشته، به کشوری دیگر برسید و تصمیم بگیرید در آن اقامت کنید. 4 . جهانهای موازیما در جهان تنها نیستیمو آخرین مورد که البته در انتهای لیست قرار گرفتن آن به هیچ عنوان به این معنا نیست که از اهمیت کمی برخوردار است، ایده جهانهای موازی است. با بازگشت به این ایده که زمان و مکان، شکلی مسطح دارند، تعداد پیکربندیهای ذرات ممکن در جهانهای مختلف، هر چقدر هم زیاد باشد، محدود خواهد بود. بنابراین با تعداد نا متناهی تکههای کیهانی، ترکیب ذرات درون آنها باید بینهایت بار تکرار شود. این بدان معنا است که بینهایت جهانهای موازی وجود دارد. این جهانها میتوانند تکههای کیهانی دقیقا به اندازه ما (شامل شخصی دقیقا مانند شما) و یا جاهایی که ممکن است فقط یک ذره آن با جهان کنونی ما متفاوت باشد یا حتی جهانهایی کاملا متفاوت از ما باشند.فیزیکدان مشهور، استیون هاوکینگ ( Stephen Hawking ) در آخرین مقاله خود قبل از مرگش به چندجهانی پرداخته است. این مقاله در ماه مه سال 2018 میلادی، تنها چند ماه پس از مرگ هاوکینگ منتشر شد. وی در مصاحبهای که در واشنگتن پست منتشر شد، درباره این نظریه، به دانشگاه کمبریج ( Cambridge University ) گفت:ما در یک جهان واحد و منحصربهفرد قرار نگرفتهایم، اما یافتههای ما حاکی از کاهش چشمگیر تعداد جهانهای موازی، به محدوده بسیار کمتری از جهانهای ممکن است.هنوز هیچ کدام از فرضیههای یاد شده به طور کامل رد و یا تایید نشدهاند. اما نظر شما درباره این فرضیه چیست؟ بنظر شما آیا زمینی دیگر در جهانی دیگر وجود دارد؟ آیا فکر میکنید ما در جهان تنها موجودات هوشمند هستیم؟ نظر خود را با من و سایر همراهان صفحه در میان بگذارید. |
انرژی تاریک انرژی تاریکدر دههی 1990 تیمهای مستقل فیزیکدانان توجه خود را به ابرنواخترهای دوردست معطوف ساختند تا کاهش سرعت انبساط جهان را اندازه بگیرند . زیرا طبق قانون نیوتون اجرام موجود در جهان یکدیگر را جذب میکنند . برخلاف انتظارشان، مشاهده کردند که سرعت انبساط جهان نه رو به کاهش که در حال افزایش بود. پس چیزی باید اثر گرانشی را خنثی کرده باشد . دانشمندان بر آن نام "انرژی تاریک" گذاشتند.نظریه پیشتاز این است که انرژی تاریک خصیصهی فضا است. آلبرت اینشتین اولین کسی بود که گفت فضا خالی نیست. او همچنین اذعان داشت که فضای زیادی میتواند به وجود آید. اینشتین در نظریهی نسبیت عام خود به مسیلهی ثابت کیهانی اشاره کرد. اما بعد از این که ادوین هابل نظریهی انبساط کیهان را مطرح ساخت، اینشتین نظریه ثابت کیهانی را "بزرگترین اشتباه" خود خواند.اما اشتباه اینشتین شاید بهترین نظریه متقارن انرژی تاریک باشد. نظریهی اینشتین اعلام میدارد که فضای خالی میتواند انرژی خود را داشته باشد، ثابت در این نظریه به این معناست که با ظهور فضاهای بیشتر، انرژی بیشتری به جهان اضافه و باعث انبساط آن میشود. اگرچه ثابت کیهانی با مشاهدات مطابقت دارد، دانشمندان هنوز در مورد علت این انطباق مطمین نیستند.چند درصد از جهان از اجرام قابل مشاهده تشکیل شده است ؟مشاهده میکنید که انرژی تاریک قسمت اعظم کیهان ما را تشکیل میدهد که حدود 74 درصد میباشد . اما ماده تاریک که اثرات گرانشی دارد 27 درصد از جهان را ساخته است. و فقط 4 درصد از جهان از جرمهای قابل مشاهده برای ما ، ساخته شده است .منبع https :// know - - matter - and - dark - energy / https :// know - |
شانس و خرافات ( 2 روی یک سکه) شانس و خرافات ناشی از عدم اعتقاد به قانون مندی دنیاستحدود سیصد سال پیش نیوتن قانون جاذبه را کشف کرد. همان محدودهها، برخی افراد شروع به کشف و شناخت بیشتر از قوانین دنیا نمودند. انیشتین با E = MC ^ 2 یک قانون دیگر را شناسایی کرد و محققان و دانشمندان زیادی در حال شناسایی قوانین موجود میباشند. تمام این تلاشها چه از گذشتههای دور چه تا کنون منجر به ایجاد شاخههای مختلفی از علوم شده است. فیزیک، شیمی، ریاضی، ترمودینامیک، زیست و . همه به دنبال شناسایی قوانین این دنیا میباشند و بسیاری از این قوانین منجر به اختراع انواع و اقسام تکنولوژیها شدهاند و انسانها بی شک بهرههای بسیاری حتی به ظاهر از آن بردهاند. در این میان برخی شرکتها جهت فروش بیشتر نسبت به تعیین جایزه برای خرید برند یا خرید از برندشان مینمایند. با صرف هزینههای کلان، از چهرههای نام آشنا استفاده نموده و اینطور القا مینمایند که شانس شما موجوب برنده شدن شما خواهد شد. در پست "مصداق هایی برای هفت حالت انسان و برخی راهکارهای تعدیل آنها" توضیح دادم که از طمع افراد سوء استفاده نموده و سعی در فروش بیشتر مینمایند. شانس یعنی اتفاق و اتفاق یعنی بی قانونی و این بدان معناست که میبایست بپذیریم دنیای ما که محققین و دانشمندان در حال کشف قوانین آن میباشند فاقد قانون میباشد. اگر این مورد را بپذیریم مجبور هستیم تن به خرافات بدهیم چرا که خرافات چیزی جز ربط دادن رخ دادها به موارد بی ربط میباشد. در نتیجه شانس و خرافات هر دو روی یک سکه میباشد و آن سکه چیزی جز باور "این دنیا بی قانون میباشد" است و این درحالیست که تجارب بشر نشان داده، این دنیا محل قوانین بسیار، بسیار میباشد. مهترین قانون این دنیا نیز مطابق پست "سختی هایی که برای ما پیش میآید (کارما) ما ناشی از چیست؟" قانون تشدید افکار درون در دنیای بیرون میباشد.ذهن خود را برنامه ریزی کنیم تا زندگی مورد نظر خود را بسازیم. |
اندیشههای ی ایمره لاکتوش لاکتوش متولد 1922 میباشد . وی به برنامه پژوهشی معتقد بود و بر خلاف نظریه پوپر گزارههای علمی انتزاعی و خارج از زمان و مکان نیستند بلکه هر کدام از انها در درون یک برنامه پژوهشی قرار دارند . علم عبارت است از آزمایش و خطا و حدس و ابطال نیست مثلا تیوری جاذبه نیوتن ، تیوری انشتاین و .همگی برنامههای تحقیق هستند . لاکتوش درصدد تدوین نظریه معقولیتی است که مشکلات روش شناسهای قبلی را نداشته باشد و به شکگرایی منجر نشود .موضع لاکتوش به موضع عقلگرایان نزدیک است که معتقدند معیاری واحد، ابدی و کلی وجود دارد لاکتوش هرچند از یک سو تحت تاثیر مارکسیسم و از سوی دیگر تحت تاثیر پوپپر بود ولی هرگز از انتقاد نسبت به آرای آنها غفلت نکرد .مسیله بازسازی عقلانی پیشرفت علمی مسیلله بحث انگیز دهه 1960 بود . پوپر و کوهن متون اساسی برای این بحث را فراهم آورده بودند و متعاقب آن دوره مقیسه این آراء و نظریات فرا رسیده بود . مهمترین دیدگاهی که از میان این بحثهای مقایسهای سربرآورد دیدگاه لاکتوش بود . وی بر این باور بود که مسایلی همچون تمیز علم از شبه علم وو معقولیت معرفت علمی ، مسایلی صرفا فلسفی نیستند چراکه عوواقب اخلاقی، اجتماعی و ی مهمی درپی دارند.برای مثالل کلیسای کاتولیک در 1616 اشاعه نظریه کپرنیک را قدغن کرد زیرا مدعی بود این نظریه شبه علمی است .لاکتوش گفت هیچ گاه دانشمندان یک نظریه را به واسطه یک پیش بینی نادرست به سرعت و به سبک کپری کنار نمیگذارند و تا آشکار نشدن یک نظریه بهتر اصولا هیچ ابطالی به معنای طرد صورت نمیگیرد .لاکتاش دیدگاه کهن را در ارتباط با عنصر پیوستگی در علمم متعارف تایید کرد اما بشدت با این اندیشه کهن که انقلابات علمی را پدیده هایی ناگهانی و نامعقول میدانست برخورد کرد .به عقیده لاکتاش تاریخ علم هم نظر پوپر و هم نظر کوهمن را رد میکند و نشان میدهد انچه معمولا اتفاق میاتد اینست که برنامههای تحقیق پیش رونده ، جایگزین برنامههای تحقیق منحط میشود .برخلاف نظر اثباتگرایان و ابطالگرایان لاکتوش معتقد بود که واحد ارزیابی نظریهای نیست که در مقطعی از زمان در نظر گرفته میشود بلکه نظریهای است که در ارتباط با کل دوره تاریخی اش ملاحظه میشود یعنی همان چیزی که آنرا " برنامه پژوهشی " نامیده است .وی درمورد امنیت اجتماعی و ی پرداختن به علم میگوید : علم به خودی خود هیچ تعهد ی و اجتماعی ندارد و این جامعه است که باید متعهد باشد و از سنت مستقل علمی پاسداری کند و علم را آزاد بگذارد تا در مسیر کشف حقیقت پیش رود . |
لوسی( LUCY ) ، انسان خداگونه مورگان فریمن در این فیلم نقش نویسنده را بازی میکند، در حقیقت نویسنده ایدههای اصلی را از زبان مورگان فریمن درون فیلم جا داده است. داستان را هم خود مورگان فریمن در همون دقایق ابتدایی در یک سمینار در حضور دانشجویان و استاتید تعریف میکند، اینکه انسان تنها از 10 % مغزش استفاده میکند و اگر هر چقدر بیشتر بشود چه توانایی هایی کسب میکند. در این سکانس حاضران سالن سوال میپرسند و از سوالات کلیدی این است:+ "آیا از لحاظ علمی ثابت شده است؟" - نه ولی به داروین هم وقتی نظریه تکامل رو ارایه داد همه گفتند احمق، وظیفه ما اینه که فرای قواعد و قوانین پا بگذاریمشاید فراتر رفتن از قواعد و قوانین موجود چیزی باشد که یک فیلم علمی تخیلی باید داشته باشد. این فراتر رفتنها دنیای امروز را به اینجا رسانده و ایده بسیاری از ابزار امروزی از فیلمهای علمی تخیلی گرفته شده. اینجا نویسنده هم رسالت خودش رواهمین اعلام میکند.اما موضوع بعدی که در همین سکانس سخنرانی مورگان فریمن مطرح میشه تکامل از تک سلولیها تا انسان امروزی هست. اینکه چگونه نسلهای مختلف موجودات دانش خودشون رو منتقل کردند و همین انتقال دانش موجب پیدایش موجودات قویتر و توانمندتر شد. با همین زمینه پایان فیلم جایی که لوسی که در جریان فیلم به ظرفیت نزیک 100 % مغزش دست پیدا کرده از مورگان فریمن میپرسد حالا با این همه دانش چه کنم؟ پاسخ ساده است: - مثل همه سلولهای دیگه تا اینجای دنیا، بده بده بقیه، منتقلش کنبعد از انتقال این همه اطلاعات حالا موجود بعدی قراره چه شکلی باشه بنظرتون؟ حالا که بلاخره از 10 % فراتر رفتیم و اولین سلول با دانش بیشتر به وجود اومده و سعی داره دانش خودش را منتقل کند .اینجا جا داره یادی هم بکنیم از سه گانههای هراری، در انسان خردمند زمینه سازی میکند که انسان بزودی و با دانشی که هر روز داره اضافه میشود جاودانه خواهد شد. خب شکل خوبی از جاودانگی رو در سکانس آخر تماشا میکنیم، وقتی که لوسی اول به کامپیوتر تبدیل میشود و بعد از اینکه یک فلش رو به مورگان فریمن میدهد( که احتمالا دانش خودش هست) نابود میشه، اما به گوشی کارآگاه پیام میده که: من همه جا هستمدر حقیقت تا قبل از این لوسی همه وجوه خداگونهای رو داشت، بر مواد و فرامواد(امواج و افکار و .) کنترل داشت و فقط جاودانگی رو کم داشت که اون هم تکمیل شد. لوسی موجودی بود که انسانها قراره بهش تبدیل بشوند، چون اون اولین سلول بود و حالا بقیه سلولها هم دانشی که لوسی به یادگار گذاشت رو به تدریج کسب میکنند |
درختان کامل کننده محیط زیست هستند "محیط زیست و گیاهان:درختان بزرگترین گیاهان موجود بر روی زمین هستند و به عنوان یک نوع بافر زیست محیطی برای اکوسیستم عمل میکنند.آنها به بهبود شرایط اقلیمی مانند گرما، سرما و باد و ایجاد یک محیطی که انسانها، پستانداران، حشرات، پرندگان و غیره بتوانند در آن راحت زندگی کنند، کمک میکنند.درختان مکمل حیوانات در محیط زیست جهان میباشند.پستانداران و انسانها اکسیژن را از هوا گرفته و دی اکسید کربن را منتشر میکنند.گیاهان از این دی اکسید کربن در فرایند رشد خود استفاده میکنند.کربن را در بافتهای چوبی خود ذخیره کرده و سپس اکسیژن را به عنوان یک محصول اضافی به جو باز میگردانند.این فرایند فتوسنتز نامیده میشود و برای زندگی گیاهان بسیار ضروری است.کربن گرفته شده از جو توسط فتوسنتز در نهایت از طریق محیط در فرآیندی به نام چرخهکربن بازیافت میشود.درختان نقش بسیار مهمی در چرخهکربن دارند.برگهای درختان به عنوان یک فیلتر جهت حذف آلایندههای اتمسفری از هوا عمل میکنند.این موضوع به ویژه در مناطق شهری مفید است."فاطمه اصغری 16 ساله کلاس دهم از دبیرستان قلمچی کرج |
تخم مرغ در گز تخم مرغ در گزتخم مرغ در گز منبع سرشاری از پروتیین و ویتامینتخم مرغ منبع سلامتیتخم مرغ در گز منبع خوبی از پروتیین، ویتامینها و املاح ضروری است و میتواند بهعنوان یک ماده غذایی مهم در برنامه غذایی افراد وجود داشته باشد. یک عدد تخممرغ، متوسط 76 کیلوکالری انرژی دارد و مصرف روزانه یک عدد تخممرغ، 3 درصد نیاز انرژی یک مرد بالغ و 2 درصد نیاز انرژی یک زن بالغ را ت مین میکند.پروتیین تخممرغ منبع بسیار غنی پروتیین است.ارزش بیولوژیکی تخممرغ بسیار بالاست و نسبت به سایر منابع پروتیینی مثل لبنیات، گوشتها و حبوبات غنیتر است.پروتیین تخممرغ دارای تمام اسیدآمینههای ضروری برای سلامتی بدن است.بنابراین مصرف تخممرغ با سایر مواد غذایی که ازنظر پروتیین فقیر هستند مانند: نان برنج غلاتباعث تکمیل ارزش پروتیین غذا میشود. 12 / 5 درصد وزن تخممرغ را پروتیین تشکیل میدهد و هم در زرده و هم در سفیده وجود دارد.ولی بیشتر در سفیده تخممرغ و به نام آلبومین وجود دارد.سفیده تخممرغ در گز بهعنوان یکی از مهمترین مواد تشکیلدهندهسفیده تخم مرغ در بهبود کیفیت گزبخش پروتیینی تخممرغ که سفیده نامیده میشود حدود 65 درصد از قسمت خوراکی تخممرغ را تشکیل میدهد و شامل 87 / 5 در صد آب، 12 درصد پروتیین و مقدار ناچیز کربوهیدرات است.سفیده منبع خوبی از پروتیین است که در اثر زدن تولید کف میکند.پروتیین اصلی آن از نوع پروتیینهای آلبومینی بانام اوالبومین و با نقطه ایزوالکتریک 4 / 8 - 4 / 6 است.آلبومین یکی از چند پروتیین محلول در آب است که در اثر حرارت منعقد میگردد.سفیده تخممرغ در ایجاد ساختار مناسب و نیز ایجاد حالت تازگی و بهبود رنگ گز نقش دارد.سفیده خالص تخممرغ در دستگاه مخصوص سفیده زنی توسط پاروهایی به اشکال خاص زده یا مخلوط میشود تا پوک و به حالت ابر سفید درآید.سفیده زنیگز را سفید و حجیم میکند و باعث افزایش ماندگاری آن میگردد. علاوه بر این، سفیده که منبع پروتیینی غنی محسوب میشود ارزشهای غذایی گز را افزایش میدهد.گز کرمانی نمادی از هنر و اصالت نقشجهانداغ زدن گزکاربرد دیگر سفیده تخم مرغ در گز جداسازی مواد خارجی بسیار ریز از محلول است که این عمل را گز سازان قدیم اصطلاحا داغ زدن میگفتند و هنوز هم این اصطلاح در میان تولیدکنندههای گز رواج دارد.درروش داغ زدن، مقداری سفیده تخممرغ حجیمشده را به محلول که دمای آن کمتر از نقطهجوش است (حدود 90 درجه) اضافه میکنند و سفیده حجیمشده ذرات ریز را از مایع جدا کرده به درون خود میکشد. سپس تکههای سفیده را بهراحتی از محلول خارج میکنند.لازم به ذکر است سفیده تخممرغ قبلا به روش بسیار ساده از طریق دست و شکستن پوسته تخممرغ و جدا کردن زرده و سفیده آن در ظرفهای جداگانه انجام میشد.طی سالهای اخیر، این روش بهصورت مکانیزه و با دستگاههای مدرن در واحدهای صنعتی ذیربط انجام میپذیرد و شیوهی این جداسازی کاملا بهداشتی و پس از شستشوی پوسته تخممرغ انجام میگیرد.نحوه مصرف تخم مرغ در گزنحوه مصرف تخم مرغ در گزسفیده تخممرغ مصرفی در واحدهای تولید گز باید حتما تازه بوده و در صورت عدم مصرف روزانه با سایر کنترلهایی که انجام میشود درون سردخانه انبار و نگهداری شود.همچنین در کارخانههای گز سازی برای آماده کردن سفیده تخممرغ از دستگاه میکسری به نام سفیده زن استفاده میشود.لازم به یادآوری است بهجای سفیده تخممرغ از پودر سفیده تخممرغ نیز میتوان استفاده کرد.مقدار 125 گرم پودر سفیده تخممرغ به همراه 875 گرم آب آشامیدنی معادل 1000 گرم سفیده تخممرغ تازه است.نظر به اهمیت جایگزینی پودر سفیده تخممرغ بهجای سفیده مایع توضیحاتی در این زمینه ارایه میشود:خشککردن از ابتداییترین روشها برای افزایش مدت ماندگاری مواد غذایی استپودر سفیده تخممرغ به علت خواص کاربردی مانند ایجاد کف، خاصیت نگهداری آب و حتی توانایی تولید امولسیون یکی از اجزاء متشکله بسیار بااهمیت در فرمولبندی محصولات غذایی است.خشک کردن سفیده تخم مرغدر خشککردن سفیده تخممرغ، حذف رطوبت از مایع با تبخیر صورت میگیرد تا فقط پروتیین جامد همراه مقداری رطوبت باقی بماند.از مزایای استفاده از پودر سفیده تخممرغ میتوان به بهداشتی بودن آن، حجم کم، قابلیت نگهداری بالا، سهولت جابهجایی و کاهش هزینه حملونقل و نگهداری اشاره کرد.بیشترین انتظار تولیدکنندگان گز از سفیده تخممرغ تولید کف است که عامل ایجادکننده آن پروتیینها میباشند.توالی اسیدهای آمینه، اندازه مولکولی، میزان بار الکتریکی و آبگریزی مولکولی همگی از عوامل ت ثیرگذار تولید کف پروتیینها است.دو مولفه مهم قابلیت کف پروتیینها: انبساط کف ثبات و قوام کفطبق گزارشهای علمی پروتیینهای پودر سفیده تخممرغ مقام نخست را در این دو عامل دارا میباشند.پودر سفیده تخممرغ هنگامیکه با مقدار مناسبی آب و با همزن زده شود توانایی جذب هوا و تشکیل پف نسبتا پایداری را دارا است.زیرا پروتیینهای سفیده تخممرغ، پتانسیل باز شدن، جداشده و پف کردن را در طی فرایند خشک شدن حفظ مینمایند.مزایای استفاده از پودر سفیده تخم مرغ در گز 1 - حجم کم و قابلیت نگهداری بالا نسبت به مایع تازه سفیده تخممرغ و نیز سهولت جابهجایی این امکان را فراهم میسازد که بهجای خرید روزانه مایع سفیده تخممرغ با تناوب زمانی طولانیتری اقدام به خرید پودر تخممرغ شود. 2 - سهولت استفاده از پودرهای تخممرغ باعث کاهش: هزینه حملونقل کارگری تجهیزات مربوط به نگهداری شستشو شکستن جداسازیو. میشود. 3 - استفاده از تخم مرغ تازه در صنایع غذایی با خطر انتقال آلودگی همراه است که استفاده از پودر تخممرغ احتمال آلودگی محصول را به حداقل میرساند.پوسته تخممرغ حاوی باکتریهای بیماریزا است. 4 - ضایعات حاصله از مصرف تخممرغ تازه از جمله: پوسته تخممرغ شکسته شده تخممرغهای ناسالم فروش کارتن و شانهها به بهای ناچیزاز دیگر مشکلات مصرفکنندگان تخممرغ تازه است که با جایگزین شدن پودر تخممرغ مرتفع میشود. 5 - کنترل کیفیت تخممرغ خریداریشده از لحاظ سلامت، نحوهی شستشو و شکستن و جداسازی از وظایف مهم و مشکل مسیولان کنترل کیفیت و مسیولان فنی در واحدهای تولیدی است که با جایگزینی پودر تخممرغ با آنالیز مشخص باعث سهولت کار و آسودگی خاطر مسیولین فنی و مصرفکنندگان میشود. |
باورهای درست و غلط درباره شارژ شبانه گوشی همهی ما در طول روز برای مدت طولانی با گوشی موبایلمان کار میکنیم و برای شارژ آن بهترین زمان را شب هنگامی که خواب هستیم میدانیم. چرا که در طول شب با آن کاری نداریم و نیاز داریم تا صبح هنگام شارژ گوشی موبایل 100 درصدی داشته باشیم.برای شارژ گوشی راههای متفاوتی وجود دارد که شاید بسیاری دربارهی نحوهی درست و یا غلط بودن شنیده باشیم، اما اینکه هر کدام از این باورها تا چه میزان درست است را در این مقاله به بررسی گذاشتیم. 1 . گوشی شما اگر تمام شب در شارژ بماند آسیبی نمیبیند.این مسیله شاید برای نسلهای پیشین گوشیها درست بود. اما امروزه گوشیهای پیشرفتهتری به بازار آمدهاند که باعث میشوند دستگاه هنگامی که شارژ کامل شد، از اتصال خود به شارژر جدا شود و دیگر جریانی بین آنها برقرار نباشد. البته هنگامی که شارژ باتری به 99 درصد میرسد، فرایند شارژ دوباره آغاز شده و آن را به 100 درصد میرساند. درست است که این کار آسیب چندانی به گوشی وارد نمیکند، اما تکرار این فرایند در طولانی مدت، ممکن است از عمر باتری بکاهد. 2 . نگذارید میزان باتری گوشی به صفر برسد.اگر آنقدر از گوشی استفاده کنید و به پیامهای ناشی از کم بودن باتری بیتوجه باشید، باتری گوشیتان عمر کمی خواهد داشت. باتریهای لیتیومی باید قبل از این که دستگاه اعلام کم بودن باتری ( Low Power ) کند، به شارژر متصل گردند. از طرفی نباید شارژ باتری به 100 درصد برسد. بنابراین برای طولانی کردن عمر باتری خود، آن را در وضعیت 30 تا 40 درصد شارژ به برق وصل کنید و قبل از این که به 100 برسد ( 80 الی 90 درصد) آن را از برق بکشید. 3 . دمای پایین به اندازه دمای بالا برای باتری مخرب است.حتما از مضر بودن حرارت و دمای بالا نه تنها برای باتری بلکه برای باقی اجزاء گوشی آشنایی دارید. بهتر است این را هم بدانید که دمای پایین هم میتواند باتری را به طور کامل از بین ببرد. بدین ترتیب که در هوای سرد آند باتری دچار آسیب میشود و اگر مدام در معرض این دما قرار بگیرد، به طور کامل خراب میشود. 4 . عمر باتریها میتواند خیلی بیشتر از آن چیزی که فکر میکنید باشد.عمر باتری به چرخه شارژ آن بستگی دارد. هر چرخه شامل یک دور کامل شدن شارژ و به 100 رسیدن میزان شارژ باتری است. چرخه شارژ باتری گوشی هوشمند اکثرا بین 400 تا 500 هستند. بعد از آن باتری عملکرد اولیه خود را از دست میدهد.با رعایت مواردی که پیشتر ذکر شد و ترک برخی از عادات نادرست در شارژ کردن گوشی، عمر باتری گوشی خود را افزایش دهید و تا مدت زیادی از شر عوض کردن و خریدن گوشی جدید در امان باشید.منبع: سایت خرید و فروش سیم کارت رندباز |
میکروبی که به اندازه طلا ارزش دارد در مقالهای که به تازگی در نیچر منتشر شده، ادعا شده که یک گونه خاص از باکتری، قطعههای کوچک طلا ایجاد میکند تا به رشد آن در محلولهای سمی این فلز گران بها کمک کند.فرانک ریت، میکروبیولوژیست دانشگاه آدلاید استرالیا که بر روی باکتریهای پردازش کننده طلا تحقیق میکند، میگوید که روزی میتوان از مولکولی که این باکتری استفاده میکند، برای گرداوری طلا از پسماند معادن استفاده کرد.تقریبا ده سال پیش، ریت اولین شواهد قانع کننده را در مورد استفاده باکتری از ذرات طلا کشف کرد. در چندین سایت که هزاران کیلومتر از هم فاصله داشتند، او و گروهش یک باکتری به نام Cupriavidus mealliduran یافتند که در بیوفیلم هایی روی ذرات طلا زندگی میکردند. این باکتری طلای محلول را با گردآوری آن در نانو ذرات خنثی در داخل سلول خود، سمزدایی میکند ریت و گروهش دهه گذشته را به بررسی چگونگی آن گذراندند، اما نتیجه نهایی خود را منتشر نکردهاند.برخی از این بیوفیلمها حاوی یک نوع دوم باکتری هم بودند: Delftia acidovaran . ناتان ماگاروی، زیست شیمیدان دانشگاه مکمستر همیلتون کانادا، به همراه گروهش این گونه را در حضور یک محلول طلا رشد دادند و دریافتند که کلنیهای باکتری با هالههای تیرهای از نانو ذرات طلا احاطه میشوند. پژوهشگران نتیجه گرفتند که اسیدووارانها به جای این که مانند باکتریهای نوع اول طلا را در داخل سلول جمع کنند به نحوی ذرات طلا را در خارج از دیواره سلول تولید میکردند. با استفاده از تحلیلهای زیست شیمیایی و ژنتیک، پژوهشگران یک سری از ژنها و یک متابولیت شیمیایی را کشف کردند که مسیول تهنشین شدن طلا بودند. باکتریهایی که به گونهای مهندسی شده بودند که ژنها را نداشته باشند دیگر هالههای تیره تشکیل ندادند، و رشد آنها در غیاب طلا متوقف شد.گروه همچنین یک ماده شیمیایی تولید شده توسط باکتری مهندسی ژنتیک نشده را جداسازی کردند که باعث میشد ذرات طلا در محلول تهنشین شوند. این ماده شیمیایی دلفتیباکتین نام گرفت. پژوهشگران احتمال دادند که ژنهایی که شناسایی کردهاند در تولید دلفتیباکتین دخالت داشته باشند و آن را از سلول خارج کردند، اسیدوارانها، شاید با تهنشین کردن طلا در محلول، مانع از ورود آن به سلول خود میشوند. ولی ماگاروی میگوید که این احتمال وجود دارد که اسیدوارانها از شیوههای دیگری هم برای جدا سازی کار ما را به خوبی تکمیل کرده است ممکن است این دو باکتری در یک همزیستی زندگی کنند که در آن، دلفتیباکتین سطح طلای محلول را تا اندازهای پایین میاورد که در آن هر دو گونه بتوانند زندگی کنند.به گفته ریت، شاید یک تب طلا با استفاده از میکروبها هم رخ دهد. دلفتیباکتین را میتوان برای تولید کاتالیزورهای نانو ذرات طلا از خیلی از واکنشهای شیمیایی به کار برد، یا برای تهنشین کردن طلای موجود در پسابهای معادن از آن استفاده کرد. ریت میگوید ایده میتواند این باشد که یک باکتری یا متابولیت را به پساب اضافه کرده و آن را به مدت چند سال به حال خود رها کنیم، و بعد به دنبال قطعات بزرگتر طلا بگردیم.ماگاروی این کاربردها را جدیتر گرفته است: او حقوق معنوی دلفتیباکتین را برای خود ثبت کرده است. ولی تاکید میکند که بیشتر به درک خصوصیات شیمیایی این متابولیت علاقهمند است او میگوید: آرزویم این است که روزی بتوانم بگویم که اینجا در کانادا، ما هر روز چندین کیلو طلا تولید میکنیم . |
دو دروغ علمی. سلام من امروز اینجام چند تا از دروغهای علمی که تو مدرسه یاد گرفتیم که درست و صحیح هستن که البته نبودن رو بهتون بگم. با ما همراه باشید. و منو با دکتر اشتباه نگیرید یا سوالهای علمی یا اینچیزا اصلا من 13 سالمه بریم سراغ دروغها.گاز دیاکسیوکربن مضر است:حتما همهی شما تو مدرسه یاد گرفتید که دی اکسید کربن یه گاز بسیار مضر هست. اما حقیقت کمی متفاوتتر است.دی اکسید کربن دلیل این همه آلودگی نیست.حدود 80 % از اتمسفر را گاز نیتروژن تشکیل داده است. اگه این مقدار بیشتر بود ما دیگه قادر به زندگی روی زمین نبودیم. حیات بر روی کره زمین بدون دی اکسید کربن نیز غیر ممکن است چون که گیاهان برای رشد و نمو نیاز به دی اکسید کربن دارند در واقع مواد سمی صنایع مخلوط شده با دی اکسید کربن مسیول آلودگی آن است.انسان دارای حواس پنجگانه است:این واقعیت که انسان دارای پنج حس بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی، لامسه است را همه در مدرسه آموختهایم.اما این نیز یک دروغ علمی بزرگ است. چون که دانشمندان معتقدند انسان دارای حواس دیگری مانند حس تعادل، سرعت، گرسنگی، خارش، اکستراپولیت درد، اکستراپولیت حرارت، و . میباشد. دانشمندان معتقد به این قضیه، حواس انسان را بین 9 تا 20 حس متغییر دانستهاند.فکر کنید ما همش تو مدرسه سعی میکردیم اینارو حفظ کنیم با اینکه همش دروغ بود |
قیمت و خرید باتری سامسونگ Note 3 باتری سامسونگ نوت 3 با ظرفیت 3200 میلی آمپر و شماره مدل B800BE میباشد. با خرید باتری سامسونگ نوت 3 یک باتری اوریجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ Note 3 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ نوت 3 شما فرا رسیده است. با خرید باتری اصلی بهترین عملکرد را برای گوشی خود فراهم کنید. توجه داشته باشید که مهمترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی میباشد، جهت اطلاع از نحوه تشخیص باتری اصل مقاله راهنمای خرید باتری اصل را مطالعه بفرمایید.باتری اصلی سامسونگ Note 3 N9000 - N9005 مدل: B800BE ظرفیت باتری: 3200 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم یونی قابل تعویض |
باتری اسیدی بهتر است یا باتری اتمی ؟ زمانی که باتری ماشین دچار مشکل میشود و نیاز به خرید باتری داریم ، یکی از سوالاتی که همواره ذهن من را درگیر میکرد این بود که باتری اسیدی چه فرقی با باتری اتمی دارد و اصولا باتری اتمی بهتر هست یا اسیدی؟اگر این سوال برای شما هم بوجود آمده است بهتر است ادامه متن را که نتیجه بررسیهای من هست را مطالعه کنید.بصورت کلی باتریها در دو نوع اسیدی (با مراقبت کم) و اتمی (بدون نیاز به مراقبت) تولید میشوندجالبه که باتریهای اسیدی و اتمی هر دو دارای اسید هستند !!! پس فرق این دو نوع باتری چیه؟در باتریهای اتمی ، به دلیل نوع آلیاژی که در صفحات داخلی باتری به کار رفته است (از نوع کلسیم) اسید موجود در باتری کاهش نمییابد و به همین دلیل نیازی به چک کردن و مراقبت از سطح اسید موجود در باتری نیست.اما در باتریهای قدیمیتر یعنی باتریهای اسیدی ، سطح اسید به مرور زمان کاهش میباید و باید میزان اسید موجود در باتری چک شود و مراقبت شود که سطح اسید کم نباشد و اگر کم شده باشد باید آب مقطر اضافه کنید.نحوه تشخیص باتری اتمی از اسیدیباطری هایی که روی آنها نوشته شده Calcium MF از دسته باطریهای اتمی میباشند. پس به بودن این عبارت روی باتری دقت کنیدظاهر باتریها هم با هم تفاوت دارد ، در باتری اتمی چراغی تعبیه شده که میزان شارژ باتری را نشان میدهداما بر روی باتریهای اسیدی ، شش درب تعبیه شده که برای چک کردن میزان اسید باتری است.باطریهای اتمی به علت اینکه نوع صفحات آن کلسیمی است دارای طول عمر بیشتری نسبت به نوع باطریهای اسیدی میباشند.باتریهای اتمی چون نیاز به مراقبت و نگهداری خاصی ندارند مورد توجه بیشتر مصرف کنندگان قرار گرفتهاند.باطریهای اتمی به علت بسته بودن قالب باطری به هیچ وجه اسید داخل آن از باطری خارج نمیشود و میتوان این باتریها را در هر زاویهای نصب نمود.با توجه به توضیحات فوق میتوان نتیجه گرفت که باطریهای اتمی به علت طول عمر بیشتر، تمیز بودن و عدم نیاز به مراقبت نسبت به باطریهای اسیدی برای مصرف کننده به صرفهتر و مطمینتر میباشند.اما اگر شما جزو افرادی هستید که مراقبت از باتری را انجام میدهید و بصورت مداوم میزان اسید آن را چک میکنید ، باتری اسیدی میتواند گزینه خوبی برای شما باشد.منبع: باتری یار |
پسر عموی زمین، خانه جدید بشر زمین، سیاره جذاب و قابل زیستن ما رو به نابودی و پایانی فاجعه بار باشد یا نه، باید جایی دیگر غیر از این سیاره آبی بین 100 میلیارد سیارهی کهکشان راه شیری برای زندگی و رشد باشد. برای همه ما محرز شده که بشر قصد ندارد دست از استفاده سوختهای فسیلی و دیگر منابع تجدید ناپذیر بردارد، یا حتی کمترین تلاشی برای سالم و قابل زیست نگه داشتن آن کند. شاید تصور دوردستی باشد، اما همه با نهایت سرعت به سمت زندگی در یک زباله دان بزرگ پیش میرویم.اگر کمی واقع گرایانه به قضیه نگاه کنیم، و رو به پایان بودن دوران زمین بعنوان جایی برای زیستن را بپذیریم، گزینه بعدی منطقیتر به نظر میرسد تلاش جمعی برای یافتن جانشین زمین، پسرعموی زمین!پسر عموی زمین پسرعموی زمین، کپلر 186f تقریبا 5 سالی است که پیدا شده و تا آنجا که بشر میداند، نزدیکترین شرایط زیست را به زمین دارد. کپلر همراه با 5 برادر دیگر خود به دور یک ستاره قرمز کوتوله میچرخند. یکی از عمدهترین تفاوتهای زمین و 7 برادر دیگرش در منظومه شمسی با سیارههای بیگانه همین است خورشید بزرگ ما و ستاره کوتوله آنها. مثلا دمای خورشید 5 , 778 درجه کلوین و دمای سطح این ستارههای همسایه خورشید، که بالغ بر یک سوم ستارههای شناخته شده را تشکیل میدهند، حدود 4000 درجه کلوین است. شاید ستاره منظومه کپلر، با جرمی به اندازه نصف خورشید، انرژی و گرمای خورشید ما را نداشته باشد، اما کپلر 186f به خاطر فاصله کمتری که با ستارهاش دارد در ناحیه قابل زیست آن منظومه بیگانه قرار میگیرد. یک سیاره در صورتی در ناحیه قابل زیست دور ستارهاش قرار دارد که فشار اتمسفری در آن برای وجود آب مایع مناسب و کافی باشد. 40 میلیارد سیارهای که در این فاصله از ستاره هایشان قرار دارند زمین مانند به شمار میروند، با این تفاوت که مواد موجود در اتمسفر آنها ممکن است به اندازه زمین برای زیستن کافی نباشد. حالا که ستاره کپلر درخشش و قدرت خورشید تحسین برانگیز ما را ندارد، باید از زمین به ستارهاش نزدیکتر باشد که تفاوت حدودا 100 میلیون کیلومتری بین فاصله این دو سیاره از ستاره خود این کمبود را جبران میکند. برای درک بهتری از این تفاوت داشته باشید، فرض کنید اگر روی کپلر باشید، روشنایی خورشید موقع ظهر به اندازه روشنایی غروب است.زمین در مقایسه با پسرعمویش چیزی که کپلر را از 40 میلیارد رویای دوردست درخشندهی دیگر متمایز میکند، ابعاد و اندازه زمین مانند آن است. توپ شگفت انگیزی که ما روی آن زندگی میکنیم شعاعی حدود 6 هزار کلیومتر و پسرعموی تازه وارد آن شعاعی حدود 7 هزار کلیومتر داشته و تقریبا هر سال آن 130 روز است. بنابرین کپلر فقط پسرعموی زمین است و نه برادر دوقلوی آن. شاید فکر کنید پس چطور روی سیارهای با خورشید به این خنکی، آب یخ نمیزند؟ کپلر 186f با اینکه در لایه بیرونی ناحیه قابل زیست ستارهاش قرار گرفته، اتمسفر صخیمتری دارد یعنی فشار در حدی است که آب به صورت مایع وجود داشته باشد. زمین زیبای ما 490 سال نوری با پسرعمویش،یعنی نزدیکترین امید بشر به محل جدیدی برای زیستن فاصله دارد. شاید امروز چیزی شبیه به رویا یا خیال بافی به نظر برسد، اما فراموش نکنید که اگر پدر پدربزرگ شما شرایط و امکانات و قابلیتهای امروزی شما را بعنوان نمونهای از نسل بشر میدید، یا از فرط تعجب و ترس سکته میکرد یا فکر میکرد فرستادهی جدید خداست و معجزه بر او نازل شده! پس هیچ چیز با این سرعت پیشرفت بشر زیادی دور از ذهن نیست.حمید فقیهی - علاقمند به فضانوردی و نویسنده سایت مسترکلاس ایران |
آشپزی مولکولی چیست ؟ غذای مولکولیوقتی هنر انتخاب ، تهیه ، سرو و لذت بردن از غذای خوب به علم این کار تبدیل شود.طرز تهیه غذا در طول تاریخ تغییر زیادی نکرده است. آشپزخانهها اساسا به همان ابزاری مجهز هستند که آشپزها قرنها پیش استفاده میکردند. اگر مثل من باشید ، در مورد غذا شناسی مولکولی چیزی شنیدهاید و شیفتهی آن شدهاید ، اما هرگز وقت نگذاشتهاید که تحقیق کنید بفهمید دقیقا چیست ، این مطلب میتواند برای شما جالب باشد.تاریخچه دو فیزیکدان آکسفورد ، نیکلاس کورتی و هرو دیس ، این اصطلاح را در سال 1988 ابداع کردند. به طور رسمی آشپزی مولکولی یک رشته علمی است که فرآیندهای فیزیکی و شیمیایی هنگام پخت و پز را مورد مطالعه قرار میدهد . جدا از این ، غذای سبک مولکولی نیز دارای مولفههای اجتماعی و هنری است. این موضوع از علم سنتی غذایی متمرکز بر تولید مواد غذایی در مقیاس صنعتی ، تغذیه و ایمنی مواد غذایی متمایز است. تا زمان ت سیس علم غذا ، هیچ رشته علمی وجود نداشت که فرآیندهای شیمیایی پخت و پز در خانه یا رستورانها را مطالعه کند - برخلاف تهیه غذا برای بازار انبوه.غذای مولکولیبررسی به صورت علمیامروزه این اصطلاح اغلب برای آشپزهایی استفاده میشود که ازت مایع ، پیپت ، ژل خوراکی ، دمنده و سایر تجهیزات که معمولا در آزمایشگاه استفاده میکنند استفاده میکنند. غذا شناسی مولکولی همچنین هدایت گرما ، همرفت و انتقال ، جنبههای فیزیکی فعل و انفعال غذا / مایع ، ثبات طعم ، مشکلات حلالیت ، پراکندگی و رابطه بافت / طعم را مورد بررسی قرار میدهد. درک علم پخت و پز میتواند منجر به غذاهای به ظاهر عجیب و غریب شود که به طرز غیر منتظرهای خوشمزه هستند. برخی از نمونههای غذاهای مولکولی ،مانند یک سیب مینیاتوری است که با طعم گوشت ، کوکتل در کرههای یخی ، خاویار جعلی ساخته شده از روغن زیتون ، راویولی شفاف (نوعی غذای ایتالیایی) ، ماکارونی ساخته شده از سبزیجات ، بستنی فوری و بسیاری دیگر ساخته میشود.گرچه غذای سبک مولکولی مبتنی بر علم است ، اما ترکیبی از علم و هنر طبخ غذا است. اگر به تکنیکها ، ابزارها و مواد مورد استفاده برای پخت و پز بپردازیم که در پایان این مقاله خلاصه میشود ، مولفه علمی بهتر درک میشود .کروی سازی مواد خوراکییک تکنیک ، کروی سازی است (مانند تصاویر) که نمونه خوبی از انتقال دانش از آزمایشگاه علوم به آشپزخانه است. این امر به یک واکنش ژلهای ساده بین کلرید کلسیم و آلژینات متکی است . به عنوان مثال ، برای تهیه خاویار سیب ، ابتدا کلرید کلسیم و آب سیب را مخلوط میکنید. سپس آلژینات را در آب مخلوط کرده و اجازه میدهید مخلوط یک شب بماند تا حبابهای هوا خارج شود. در آخر ، شما با ظرافت مخلوط کلرید کلسیم / آب سیب را به داخل آلژینات و آب میریزید. یونهای کلرید کلسیم باعث میشوند که پلیمرهای آلژینات با زنجیر طولانی بهم پیوند خورده و ژل ایجاد کنند. در آزمایشگاه از این روش برای کپسوله سازی سلولها یا ت مین حاملهای سلولی برای کشت سلول استفاده میشود.آشپزی مولکولیآشپزی مولکولی در مقابل آشپزی سنتیهمچنین یکی از اهداف پخت و پز مولکولی تخریب افسانههای قدیمی آشپزی است . به عنوان مثال افزودن روغن به آب جوش از جمع شدن ماکارونی جلوگیری میکند. درست نیست. چرا؟ از آنجا که روغن و آب با هم مخلوط نمیشوند ، این بدان معنی است که روغن در فاصله زیادی از رشته فرنگی باقی میماند. در عوض ، یک قاشق غذاخوری چیز اسیدی مانند سرکه یا آب لیمو اضافه کنید ، که تجزیه نشاسته را مهار کرده و چسبندگی را کاهش میدهد.از منظر علمی میتوان به پخت و پز به عنوان مولکول هایی عمل کرد که از فرایندهای شناخته شدهای اطاعت میکنند و رفتار کلیه مواد جامد ، مایعات و گازها را توصیف میکنند. اما واکنشهایی که باعث خوب یا بد مزه شدن غذا میشوند هنوز به خوبی درک نشدهاند. بنابراین در حال حاضر ما به جای اینکه فقط پروتکلهای علمی را دنبال کنیم ، باید به دستورالعملهای سنتی و حس چشایی و بویایی خود اعتماد کنیم. |
باتریهای لیتیوم - یونی ( Lithium - ion battery ) باتریهای لیتیوم - یونی ( Lithium - ion battery ) باطریهای بسیار محبوبی هستند که کاربرد گستردهای در وسایل الکترونیکی شارژی مثل لپتاپها و گوشیهای موبایل دارند. این باتریها چگالی انرژی بسیار زیادی و در حدود 100 الی 256 وات بر کیلوگرم دارند که تقریبا 2 برابر چگالی انرژی باتریهای نیکل - کادمیوم است.معرفی باتریهای لیتیوم - یونی( LIB ) را میتوان انقلاب در صنعت تولید باتریهای وسایل الکترونیکی قلمداد کرد که خیلی از مسایل را حل کرده است. امروزه به لطف باتریهای لیتیوم - یونی میتوانید یک گوشی هوشمند پر مصرف را حداقل 24 ساعت بدون شارژ کردن استفاده کنید یا اینکه با یک دوربین عکاسی DSLR ساعتها در طبیعت به عکاسی بپردازید و نگران تمام شدن شارژ باتری نباشید.دیگر مزیت قابل توجه باتریهای لیتیوم - یون، وزن پایین آنهاست که به ویژه در مورد دستگاههای الکترونیکی قابل حمل مثل دوربینهای عکاسی و گوشیهای موبایل، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. وزن این باتریها نسبت به باتریهایی که قبلا در ساخت این وسایل استفاده میشد، حدود 80 درصد پایینتر است. حجم پایین این باتریها نیز امکان ساخت ابزارهای الکترونیکی بسیار کوچکتر و قابلحملتر را فراهم آورده است.مکانسیم عمل باتریهای نوع لیتیوم - یونیباتریهای لیتیوم - یونی، سلولهایی الکتروشیمیایی هستند و بنابراین دارای سه قسمت کاتد یا الکترود مثبت، آند یا الکترود منفی و الکترولیت میباشند. معمولا در ساخت باتریهای لیتیوم - یونی از گرافیت برای ساخت آند استفاده میشود. باتریهای لیتیوم - یونی دارای آند گرافیتی بیشترین کاربرد را در ساخت دستگاههای الکترونیکی قابل حمل دارند زیرا گرافیت وزن پایینی دارد.در انواع مختلف باتری لیتیوم - یونی، مواد مختلفی براسی ساخت کاتد مورد استفاده قرار میگیرند که پرکاربردترین آنها، اکسید کبالت منیزیم است. از این ماده به عنوان کاتالیزور در کاتد باتریهای هوا - فلز نیز استفاده میشود.برای ساخت کاتد باتری لیتیوم - یون میتوان از مواد دیگری مثل اکسید لیتیوم منیزیم که در باتریهای مورد استفاده در خودروهای هیبریدی و خودروهای برقی استفاده میشود، و فسفات آهن لیتیوم استفاده کرد.الکترولیتهای مورد استفاده در باتری لیتیوم - یونی، نمکهای لیتیوم محلول در حلالهای آلی و به ویژه اتر هستند.در شکل فوق یک باتری لیتیوم - یون دارای کاتد اکسید لیتیوم کبالت را مشاهده میکنید. باتری لیتیوم - یون نوعی باتری ثانویه محسوب میشود. باتریهای ثانویه به باتریهایی گفته میشود که قابلیت شارژ شدن داشته باشند.سازوکار این باتریها به این شکل است که در هنگام فرایند شارژ شدن، همانطور که در شکل فوق مشاهده میکنید، یونهای لیتیوم دارای بار مثبت از الکترود مثبت جدا شده و پس از عبور از الکترولیت، به الکترود منفی که در این مورد، از نوع گرافیتی است، میرسند.زمانی که همهی یونهای لیتیوم موجود به آند مهاجرت کرده باشند، باتری کاملا شارژ شده است و واجد انرژی ذخیره شدهی الکتریکی است. در هنگام شارژ شدن، منبع برق خارجی، نیروی لازم را برای حرکت کاتیونهای لیتیوم به آند فرآهم میآورد و اختلاف پتانسیل لازم برای عملکرد باتری را بین الکترودها ت مین میکند.هنگامی که باتری مورد استفاده قرار میگیرد و تخلیهی شارژ شروع میشود، اتفاقی که در باتری لیتیوم - یون میافتد این است که یونهای لیتیوم به سمت کاتد بر میگردند و زمانی که دیگر یونی باقی نماند که از آند به کاتد برود، شارژ باتری کاملا تخلیه شده است.در طول فرایند خالی شدن شارژ که اصطلاحا دشارژ شدن باتری نام دارد، الکترونها به دلیل اختلاف پتانسیل الکتریکی از آند به سمت کاتد جریان مییابند ولی نه از طریق الکترولیت، بلکه از طریق مدار خارجی و در نتیجه جریانی از الکترونها انرژی الکتریکی لازم برای عملکرد وسیلهی الکترونیکی را فرآهم میآورد.مقایسهی باتریهای لیتیوم - یونی با باتریهای نوع هوا - فلزاگر بخواهیم باتریلیتیوم - یون را با باتری هوا - فلز مقایسه کنیم، میتوانیم بگوییم که چگالی انرژی این باتریها بالا و در حدود 100 الی 265 وات بر کیلوگرم است ولی بیشتر از باتریهای هوا - فلز نیست که چگالی انرژی آنها به میزان شگفت انگیز 1100 تا 5200 وات بر کیلوگرم میرسد به این معنی که شارژ بیشتر در خود ذخیره میکنند.به علاوه، این باتریها عمری طولانی دارند و سالها به خوبی کار میکنند. نکتهی دیگری که سب استفادهی گسترده از باتری لیتیوم - یون شده است، تعویض راحت آن میباشد که همانطور که در باتریهای گوشیهای همراه میبینید، هرکسی میتواند آن را انجام دهد.باتریهای لیتیوم - یون باوجود اینکه باتریهایی سبک محسوب میشوند ولی در مقایسه با باتریهای هوا - فلز وزن بالاتری دارند. برای استفاده از این باتریها حتما باید یک مدار به سیستم اضافه شود و شکل آنها نیز محدود به شکل مستطیلی است. به علاوه، به دلیل واکنشپذیری بالای لیتیوم، در صورت استفادهی نامناسب، امکان انفجار این باتریها دور از انتظار نیست. نکتهی منفی دیگر در مورد باتریهای نوع لیتیوم - یون، زمان شارژ شدن نسبت بالای آنها میباشد.باتریهای هوا - فلز محیط زیست را آلوده نمیکنند و وزن و چگالی آنها نیز از باتریهای لیتیوم - یون کمتر است. زمان شارژ این باتریها خیلی پایین است و ایمنی بسیار بالایی داشته و به هیچ وجه قابلیت انفجار یا اشتعال ندارند. این باتریها را میتوان پس از پایان عمرشان بازیافت کرد و البته دسترسی به مواد اولیهی آنها نیز خیلی خیلی راحت است.هزینهی ساخت باتریهای هوا - فلز نسبت به هزینهی ساخت باتریهای لیتیوم - یون بالاتر است. به ویژه اگر در ساخت آنها از کاتالیستهایی از جنس فلزات گرانبها استفاده شود. قابلیت پلاریزاسیون نیز یکی از مشکلات باتریهای نوع فلز - هوا است که در باتری لیتیوم - یون مشاهده نمیشود.گاهی اوقت کانالهای کاتد به دلیل وجود اکسیدهای فلزی که در الکترولیت حل نمیشوند، مسدود میشود. این مشکل نیز در باتریهای لیتیوم - یونی مشاهده نمیشود.به طور کلی میتوان گفت که باتریهای هوا - فلز در صورتی که هزینههای ساختشان پایینتر بیاید گزینههای مناسبتری نسبت به باتریهای لیتیوم - یونی هستند. چگالی انرژی این باتریها برای استفاده در وسایل الکترونیکی قابل حمل بسیار عالی است. تصور کنید با یک بار شارژ باتری گوشی خود، چندین هفته نیازی به شارژ کردن مجدد نخواهید داشت. به علاوه میتوانید از منفجر نشدن گوشی خود نیز مطمین باشید! |
متریال عایق الاستومری سلول بسته عایق الاستومری سلول بسته برای نخستین بار در اوایل دهه 1900 میلادی توسعه یافته و تاثیر چشمگیری بر روی صنعت عایق داشت. مهمترین ویژگی این عایق مقاومت در برابر نفوذ رطوبت است که به دلیل بافت سلولی آن است. این بافت سلولی حاوی میلیونها حایل یا مانع ریز است که مانع نفوذ مایع و رطوبت میشوند. این ویژگی نه تنها آسیبهای ناشی از رطوبت را به حداقل میرساند بلکه عملکرد حرارتی عایق را ثبات و بهبود میبخشد.مایع قابلیت انتقال حرارت بالایی دارد، بنابراین عایقی که مرطوب باشد در واقع خاصیت عایق بودن آن بسیار کم است. عایق الاستومری سلول بسته مقاومت بسیار خوبی در برابر نفوذ بخار آب و جذب رطوبت دارد و به دلیل عملکرد خوب و دوامی که دارد در کاربریهایی نظیر در سیستمهای تهویه مطبوع ( HVAC )، لولهکشیها و سیستمهای برودتی مورد استفاده قرار میگیرد.تاریخچه عایق الاستومری سلول بستهعایق الاستومری سلول بسته در دهه 50 میلادی توسعه پیدا کرد. معرفی این محصول و دیگر محصولات پلیمری باعث شد تا این صنعت به جای استفاده از مواد طبیعی مانند چوب پنبه به سمت استفاده از مواد مصنوعی و شیمیایی برود. محبوبیت عایق الاستومری به سرعت افزایش یافت، که دلیل عمده آن حذف نیاز به حایل بخار برای جلوگیری از انتقال رطوبت بود. با افزایش دسترسی به عایق الاستومری در شکلهای متفاوت نظیر ورقهای، رولی و لولهای، محبوبیت آن به خصوص در لولهکشیهای برودتی و داکتها نیز افزایش یافت. این محصول در مقایسه با رقبای خود یک محصول کاربر پسند به حساب میآید، زیرا میتوان آن را به راحتی بر روی سطوح مختلف نصب کرده و عملکرد آن با سوراخ شدن یا ایجاد پارگی به مخاطره نمیافتد.در طول دو دهه گذشته به دلیل آگاهی از افزایش کیفیت هوای داخلی ( IAQ ) تقاضا برای خرید عایق الاستومری به شدت افزایش یافته است. از آنجایی که این محصول حاوی فرمالدیید یا فیبر نیست و ترکیبات آلی فرار ( VOC ) آن بسیار کم است مقبولیت زیادی در بین طرفداران IAQ پیدا کرده است. از آنجایی که سطح این عایق غیر متخلخل و صاف است و در برابر رطوبت مقاوم است مانع رشد کپک میشود و این یکی از مشکلات متداولی است که در IAQ با آن مواجه میباشند.اگر مزایای استفاده از عایق الاستومری را نمیدانید پیشنهاد میکنم اول مقاله زیر را مطالعه کنید: فرآیند تولید عایق الاستومریسه ماده اصلی که در تولید عایق الاستومری سلول بسته مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از: ترکیب لاستیک مصنوعی که معمولا شامل لاستیک نیتریل بوتادین ( NBR ) یا مونومر اتیلن - پروپیلن - دین ( EPDM ) میباشد. پلی وینیل کلراید ( PVC ) یک عامل فوم شیمیاییاین متریالها در یک میکسر بزرگ و در مقادیر 500 پوندی یا بیشتر ترکیب میشوند. سپس این ترکیب وارد اکسترودر شده تا به شکل یا سطح مقطعی مشخص در بیاید که میتواند به شکل رولی یا لولهای باشد. سپس داخل کورهای با دمای مشخص حرارت داده میشود این فرآیند باعث میشود تا عامل فوم شیمیایی از حالت جامد به گاز تبدیل شود. وقتی این اتفاق میافتد هزاران پاکت (سلول) ریز هوا که به هم متصل هستند، شکل میگیرند. سپس متریال با دقت سرد شده تا اطمینان حاصل شود که سلولها دست نخورده و سالم باقی میمانند و ساختار سلول بسته متریال به خوبی شکل میگیرد. سپس عایق تولید شده برش خورده و برای حمل و نقل بستهبندی میشود.عایق الاستومری بدون استفاده از کلروفلوروکربن ( CFC )، هیدرو کلروفلوروکربن ( HCFC ) و هیدرو فلوروکربن ( HFC ) ساخته میشود که آن را برای شرایط محیطی دشوار آماده میکند.کاربرد عایق الاستومریعایق الاستومری سلول بسته از زمان اختراعش یعنی سال 1954 تا به امروز یکی از بهترین و موفقترین عایقها برای لوله بوده است. این عایق در اشکال و ضخامتهای گوناگون موجود است و میتوان به راحتی آن را دستکاری کرده و برای تجهیزات مختلف به کار برد، از لولهکشیهای ساختمانی گرفته تا چیلرهای تجاری بزرگ. این عایق تمامی استانداردهای لازم ضد حریق، عایق کردن نویز و بهرهوری خوب را داراست و به همین دلیل در کاربریهای زیادی مورد استفاده قرار میگیرد. در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود: لولهکشیهای برودتی، خطوط لوله آب سرد و گرم سیستمهای تهویه مطبوع ( HVAC ) سیستمهای داکت داخلی و خارجی چیلرها سیستمهای مکانیکی در صنایع مختلف، مانند صنایع دارویی، دریایی و فراساحلی تاسیسات خورشیدیپیشرفتهای اخیردر طی سالیان پیشرفتهای زیادی در زمینه تولید عایق الاستومری صورت گرفته که آن را برای کاربریهای خاص مناسب کرده است. برخی از این پیشرفتها عبارتند از: فومی غیر هالوژن که برای استفاده بر روی استنلس استیل در دماهای بالا (تا 250 درجه فارنهایت) مناسب میباشد. فومهای با درجه حرارت بالا که برای استفاده تا دمای 300 درجه فارنهایت مناسب میباشد. در دسترس بودن رنگهای بیشتر از جمله سفید که باعث صرفهجویی زمان در برخی کاربریهای داخلی میشود و دیگر نیازی به بتونه کاری یا رنگ کردن عایق نخواهد بود. محصولات لمینیت که برای کاربریهای خارجی (کاربریهایی که عایق در معرض اشعه UV ، آب و هوای بیرون و استفاده فیزیکی قرار دارد) مناسب است.شاید یکی از جالبترین پیشرفتهای اخیر در زمینه تولید عایق الاستومری، ماده افزودنی ضد میکروب باشد. - category / insulation / |
مکانیسمهای مقاومت دارویی باکتری مکانیسمهای مقاومت ضد میکروبی به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند: ( 1 ) محدود کردن جذب دارو( 2 ) تغییر هدف دارو( 3 ) غیرفعال کردن دارو ( 4 ) فعال سازی خروج دارویی. به دلیل تفاوت در ساختار و غیره ، در انواع مکانیسمهای مورد استفاده باکتریهای گرم منفی در مقابل باکتریهای گرم مثبت تفاوت وجود دارد. باکتریهای گرم منفی از هر چهار مکانیزم اصلی استفاده میکنند ، در حالی که باکتریهای گرم مثبت کمتر از محدود کردن جذب دارو استفاده میکنند (غشا خارجی LPS ندارند) و ظرفیت انواع خاصی از مکانیسمهای خروج دارو را ندارند.محدود کردن جذب دارویی :مایکوباکتریها دارای غشای خارجی هستند که غنی از لیپید بوده پس دارویهای آبگریز مثل fluoroquinolones و rifamcin بیشتر جذب سلول و داروهای آب دوست دسترسی کمتر به سلول پیدا میکنند.استافیلوکوکوس اوریوس ، اخیرا مقاومت در برابر وانکومایسین ایجاد کرده است. از بین دو مکانیزمی که S . aureus در برابر وانکومایسین استفاده میکند ، مکانیزمی غیر قابل توضیح به باکتریها اجازه میدهد دیواره سلولی ضخیم شدهای ایجاد کنند که ورود دارو به سلول را دشوار میکند و مقاومت متوسطی در برابر وانکومایسین ایجاد میکند.در آن باکتریهایی که غشاهای خارجی بزرگ دارند ، مواد اغلب از طریق کانالهای پورین وارد سلول میشوند. کانالهای پورین در باکتریهای گرم منفی امکان دسترسی به مولکولهای آب دوست را فراهم میکنند. دو راه اصلی وجود دارد که تغییرات پورین میتواند جذب دارو را محدود کند: کاهش تعداد پورینهای موجود و جهش هایی که انتخاب کانال پورین را تغییر میدهند. شناخته شده است که اعضای Enterobacteriaceae به دلیل کاهش تعداد پورینها (و بعضا متوقف کردن تولید) مقاومت میکنند. به عنوان یک گروه ، این باکتریها تعداد پورین را به عنوان مکانیزمی برای مقاومت در برابر carbapenems کاهش میدهند.از جمله جهش هایی که باعث تغییر در کانال porin میشوند در E . aerogenes دیده میشوند که باعث مقاومت در برابر سفالوسپورینهای میشوند و همچنین در Neisseria gonorrhoeae که به - لاکتامها و تتراسایکلین مقاوم میشوند.پدیده دیگری ، تشکیل بیوفیلم( Biofilm ) توسط مجموعه باکتری است. این بیوفیلمها ممکن است حاوی یک ارگانیسم غالب باشند (مانند سودوموناس آیروژینوزا در ریه) ، یا ممکن است از ارگانیسمهای متنوعی تشکیل شده باشد ، همانطور که در بیوفیلمهای فلور طبیعی روده دیده میشود. برای ارگانیسمهای بیماریزا ، تشکیل بیوفیلم از باکتریها در برابر حمله سیستم ایمنی بدن میزبان محافظت میکند ، به علاوه محافظت در برابر عوامل ضد میکروبی را فراهم میکند.تغییر هدف دارویی :اجزای متعددی در سلول باکتری وجود دارد که ممکن است هدف عوامل ضد میکروبی باشد. و به همان تعداد اهداف وجود دارد که ممکن است توسط باکتری اصلاح شود تا مقاومت در برابر آن داروها را ایجاد کند. یک مکانیسم مقاومت در برابر داروهای - lactam که تقریبا به طور انحصاری توسط باکتریهای گرم مثبت استفاده میشود از طریق تغییر در ساختار و یا تعداد PBPها (پروتیینهای متصل به پنی سیلین) است PBP . ترانسپپتیدازهایی هستند که در ساخت پپتیدو گلیکان در دیواره سلول نقش دارند. تغییر در تعداد (افزایش PBP هایی که کاهش توانایی اتصال دارو دارند یا کاهش PBP با اتصال طبیعی دارو PBPها( بر مقدار دارویی که میتواند به آن هدف متصل شود ت ثیر میگذارد. تغییر در ساختار (به عنوان مثال PBP2a در S . aureus با کسب ژن mecA )ممکن است توانایی اتصال دارو را کاهش دهد یا به طور کامل اتصال دارو را مهار کند.برای داروهایی که سنتز اسید نوکلییک (فلوروکینولونها) را هدف قرار میدهند ، مقاومت از طریق تغییر DNA - ژیراز (باکتریهای گرم منفی - به عنوان مثال gyrA یا توپوایزومراز IV ) باکتریهای گرم مثبت - به عنوان مثال ( grlA ) است. این جهشها باعث تغییراتی در ساختار ژیراز و توپوایزومراز میشود که توانایی اتصال دارو به این اجزا را کاهش میدهد یا از بین میبرد.برای داروهایی که مسیرهای متابولیکی را مهار میکنند ، مقاومت از طریق جهش در آنزیمها( DHPS دی هیدروپروتیات سنتاز ، DHFR - دی هیدروفولات ردوکتاز) درگیر در مسیر بیوسنتز فولات و یا تولید بیش از حد آنزیمهای مقاوم به DHPS و DHFR است. . سولفونامیدها و trimethoprim به دلیل آنالوگ ساختاری به آنزیمهای مربوطه متصل میشوند. عمل این داروها از طریق مهار رقابتی با اتصال در محل فعال آنزیمها است. جهش در این آنزیمها غالبا در active site یا نزدیک آن واقع شده است و تغییرات ساختاری آنزیم منجر به تداخل در اتصال دارو میشود در حالی که هنوز به سوبسترا طبیعی اجازه اتصال میدهد.غیر فعال کردن داروها:دو روش اصلی وجود دارد که باکتریها داروها را غیرفعال میکنند. با تخریب واقعی دارو یا انتقال یک گروه شیمیایی به دارو. - لاکتامازها گروه بسیار بزرگی از آنزیمهای هیدرولیز دارو هستند. داروی دیگری که میتواند توسط هیدرولیزاسیون غیرفعال شود ، تتراسایکلین از طریق ژن tetX است.در غیرفعال سازی دارو با انتقال یک گروه شیمیایی به دارو ، معمولا از انتقال گروههای استیل ، فسفوریل و آدنیل استفاده میشود. تعداد زیادی از ترانسفرازها شناسایی شدهاند. استیلاسیون مکانیسم متنوعی است که استفاده میشود و شناخته شده است که در برابر آمینوگلیکوزیدها ، کلرامفنیکل ، استرپتوگرامینها و فلویوروکینولونها استفاده میشود. فسفوریلاسیون و آدنیلاسیون شناخته شده است که در درجه اول علیه آمینوگلیکوزیدها استفاده میشود.خروج دارویی :باکتریها دارای ژنهای کدگذاری شده کروموزومی برای پمپهای خروجی هستند. برخی از آنها به صورت سازندهای بیان میشوند و برخی دیگر (مقاومت در سطح بالا معمولا از طریق جهشی است که کانال انتقال را تغییر میدهد) تحت برخی محرکهای محیطی یا در صورت وجود بستر مناسب القا میشوند. پمپهای خروجی در درجه اول برای از بین بردن سلول باکتریایی از مواد سمی عمل میکنند و بسیاری از این پمپها باعث انتقال انواع زیادی از ترکیبات (پمپهای [ MDR ]) میشوند. توانایی مقاومت بسیاری از این پمپها تحت ت ثیر منبع کربن موجود است.انواعی از این پمپها در تصویر زود موجود است. |
سونوگرافی از معرفی و تاریخچه تا دانشگاه کلمه سونوگرافی از لفظ لاتین sono به معنی صوت و نیز لفظ یونانی "گرافیا" به معنی ترسیم گرفته شده و ultrasound از ultra به معنی ماورا و نیز sound به معنی صوت یا صدا گرفته شدهاست.رشته سونوگرافیتاریخچهدر سال 1876 میلادی، فرانسیس گالتون برای اولین بار پی به وجود امواج فراصوت برد. در زمان جنگ جهانی اول کشور انگلستان برای کمک به جلوگیری از غرق شدن کشتیهایش توسط زیردریاییهای کشور آلمان در اقیانوس اطلس شمالی دستگاه کشفکننده زیردریاییها به کمک امواج صوتی به نام سونار ابداع کرد. این دستگاه امواج فراصوت تولید میکرد که در پیدا کردن مسیر کشتیها استفاده میشد. این تکنیک در زمان جنگ جهانی دوم تکمیل گردید و بعدها بهطور گستردهای در صنعت این کشور برای آشکار سازی شکافها در فلزات و سایر موارد مورد استفاده قرار میگرفت. از کاربرد بخصوصی که انعکاس صوت در جنگ و صنعت داشت صوتیاب به علم پزشکی وارد شد و تبدیل به یک وسیله تشخیصی بزرگ در علم پزشکی گردید.سیر تحولی در رشدنخستین دستگاه تولیدکننده امواج فراصوت در پزشکی، در سال 1937 میلادی توسط دوسیک اختراع شد و روی مغز انسان آزمایش شد. اگر چه فراصوت در ابتدا فقط برای مشخص کردن خط وسط مغز بود، اکنون به صورت یک روش تشخیصی و درمانی مهم درآمده و پیشرفت روز به روز انواع نسلهای دستگاههای تولید فراصوت، تحولات عظیمی در تشخیص و درمان در علم پزشکی به وجود آوردهاست. اگرچه بر اساس آماری که در سال 2000 گرفته شده اولتراسوند بعلت هزینه پایینتر، ایمنی بیشتر، حمل و نقل آسان و امکان ارایه تصاویر زنده بیشترین کاربرد را در مقایسه با سایر روشهای تصویربرداری دارد ولی بر اساس آمار به ترتیب سی. تی. اسکن ( CT ) و ام. آر. آی ( MRI ) و پس از آن تصویربرداری هستهای بهویژه مقطعنگاری پوزیترون ( PET ) بیشترین کاربرد را دارند چراکه سامانه فراصوتی دارای محدودیتهایی نیز هست از جمله:امواج فراصوت قابلیت عبور از استخوان را ندارند. همچنین از گاز و هوا نیز نمیتوانند عبور کنند و بازتاب پیدا میکنند. بنابراین روش ایدهآلی برای تصویربرداری از سینه، روده و معده نمیباشند. گازهای رودهای جلوی تصویربرداری از ساختمانهای داخلیتر مثل پانکراس و آیورت را میگیرند.[نیازمند منبع] دیگر اینکه امواج در بافتها افت کرده و بهعنوان مثال، این مسیله تصویر برداری از قلب افراد چاق را با مشکل مواجه میکند.تعریف امواج فراصوتامواج فراصوت به شکلی از انرژی از امواج مکانیکی گفته میشود که فرکانس آنها بالاتر از حد شنوایی انسان باشد. گوش انسان قادر است امواج بین 20 هرتز تا 20000 هرتز را بشنود. هر موج (شنوایی یا فراصوت) یک آشفتگی مکانیکی در یک محیط گاز، مایع یا جامد است که به بیرون از چشمه صوتی و با سرعتی یکنواخت و معین حرکت میکند. در حرکت یا گسیل موج مکانیکی، ماده منتقل نمیشود. اگر ارتعاش ذرات در جهت عمود بر انتشار صوت باشد، موج عرضی است که بیشتر در جامدات رخ میدهد و در صورتی که ارتعاش در راستای انتشار امواج باشد، موج طولی است. انتشار در بافتهای بدن به صورت امواج طولی است. از این رو در پزشکی با اینگونه امواج (بالای 20 ٬ 000 هرتز) سر و کار داریم. در کاربردهای تصویر برداری پزشکی، امواج فراصوت در رنج فرکانسی 2 تا 20 مگاهرتز به کار گرفته میشوند. فرکانسهای بالاتر از این میزان کاربردهای تحقیقاتی و آزمایشگاهی دارند.روشهای تولید امواج فراصوتروش پیزوالکتریسیته ت ثیر متقابل فشار مکانیکی و نیروی الکتریکی را در یک محیط اثر پیزو الکتریسیته میگویند. بهطور مثال بلورهایی وجود دارند که در اثر فشار مکانیکی، نیروی الکتریکی تولید میکنند و برعکس ایجاد اختلاف پتانسیل در دو سوی همین بلور و در همین راستا باعث فشردگی و انبساط آنها میشود که ادامه دادن به این فشردگی و انبساط باعث نوسان و تولید امواج میشود. مواد (بلورهای) دارای این ویژگی را مواد پیزو الکتریک میگویند. اثر پیزو الکتریسیته فقط در بلورهایی که دارای تقارن مرکزی نیستند، وجود دارد. بلور کوارتز از این دسته مواد است و اولین مادهای بود که برای ایجاد امواج فراصوت از آن استفاده میشد که اکنون هم استفاده میشود.اگر چه مواد متبلور طبیعی که دارای خاصیت پیزو الکتریسیته باشند، فراوان هستند. ولی در کاربرد امواج فراصوت در پزشکی از کریستالهایی استفاده میشود که سرامیکی بوده و بهطور مصنوعی تهیه میشوند. از نمونه این نوع کریستالها، مخلوطی از زیرکونیت و تیتانیت سرب است که به شدت دارای خاصیت پیزوالکتریسیته هستند. به این مواد که واسطهای برای تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی و بالعکس هستند، مبدل میگویند. یک مبدل فراصوتی بکار میرود که علامت الکتریکی را به انرژی فراصوت تبدیل کند که به داخل بافت بدن نفوذ و انرژی فراصوت انعکاس یافته را به علامت الکتریکی تبدیل کند.مکانیسم سونوگرافی چیستامواج مورد استفاده در سونوگرافی از جنس امواج صوتی و در واقع صدا هستند که ضرری برای بدن ندارد. اینها امواج فراصوتی هستند.جنس آنها دقیقا مانند صدا است ولی به علت بالا بودن فرکانس یا بسامد آنها قابل شنیدن به توسط گوش انسان نیستند. با این حال خواص صوت و صدا را دارند یعنی در برخورد با موانع منعکس میشوند.سونوگرافی روش تصویر برداری دردناکی نیست و در حین انجام آن بیمار ناراحتی احساس نمیکند.برای انجام سونوگرافی، به توسط یک وسیله خاص که پزشک سونولوژیست ( متخصص تصویربرداری که سونوگرافی میکند) روی اندام شما قرار میدهد امواج صوتی با فرکانس بالا که برای گوش انسان قابل شنیدن نیستند به درون بدن تابانده میشوند.این امواج بعد از برخورد به بافتهای مختلف بدن بازتابیده شده و امواج بازتابش شده به توسط همان دستگاه مجددا دریافت میشود.اگر علاقه مند به تحصیل در رشته سونوگرافی هستید برای اطلاع از رتبه لازم برای قبولی در رشته سونوگرافی میتوانید اینجا را مطالعه کنید. |
خورشید، ستارهای در همین حوالی! خورشید نزدیکترین ستاره به ما و منش حیاتمان، ستارهای که از دیرباز در فرهنگها و افسانههای ملل مختلف اهمیت ویژهای داشته است. A solar flare captured by the Solar Dynamics Observatory , A satellite launched by NASA in 2010 خورشید ستارهای در ردهی طیفی G (بیشتر بخوانید: ستاره شناسی مادون قرمز - نمودار هرتسپرانگ - راسل) و ستارهای عادی بهحساب میآید اما به سبب نزدیکی آن به زمین بیشترین اطلاعاتی که از یک ستاره در دسترس بشر است، از خورشید بدست آمده است زیرا میتوان جزییات سطح آن را دید و فرآیندهای نواحی عمیق آنرا بهتر درک کرد. خورشید جزو دومین یا سومین نسل ستارههاست، از این رو باید در نظر داشت که سوخت ستارههای نسل دوم فقط هیدروژن نیست و آنها عناصر سنگینتری نظیر هلیوم و فلزات سنگینتر را هم میسوزانند.ساختار کلیساختمان داخلی و اجزای سطح خورشید را میتوان به این بخشها تقسیم کرد :ساختمان داخلی :هسته ناحیه پرتوزا ناحیه همرفتی شید سپهر (فوتوسفر) رنگین سپهر(کروموسفر)سطح خورشید :لکههای خورشیدی زبانههای خورشیدی تاج خورشیدیساختمان خورشیدهسته خورشیدبیستوپنج درصد از ساختمان خورشید را هسته آن تشکیل داده است، یعنی جایی که خورشید در حال تولید انرژی در اثر گداخت یا همجوشی هیدوژنی است.ناحیه پرتوزای خورشیدناحیه بعدی که بعد از هسته تا 70 % فاصله سطح از مرکز ادامه دارد ناحیه تابشی یا بخش پرتوزای خورشید است. در این ناحیه انرژی تولیدی ناشی از همجوشی توسط فوتونها به بیرون حمل میشود.ناحیه همرفتیپس از ناحیه پرتوزا ناحیه همرفتی است که در آن انرژی توسط گاز داغ به بیرون حمل میشود، اما این فرآیند اصلا سریع نیست و 170000 سال طول میکشد تا نور تولید شده در مرکز خورشید، خود را به سطح برساند، این بدان معناست که نمیتوانیم با مشاهده مستقیم نور خورشید از انفعالات درونی آن در همان لحظه با خبر باشیم. تنها ذرهای که مستقیما از هسته خورشید به سمت زمین میآید و میتواند اطلاعاتی از هسته در اختیارمان قرار دهد "نوترینو" است. این ذره تقریبا بدون جرم و از نظر الکتریکی خنثی است. نوترینو از محصولات همجوشی در هستهی خورشید است و چون برهمکنش بسیار ضعیفی با ذرات دیگر دارد، بهراحتی و با سرعتی نزدیک به سرعت نور خود را از هسته به زمین میرساند اما به دلیل برهمکنش بسیار ضعیفی که دارد آشکارسازی و مطالعهی آن بسیار دشوار است. در هر ثانیه از هر سانتیمترمربع از زمین 65 میلیارد نوترینوی خورشیدی عبور میکند! Illustration of Neutrinos * ( Art )فوتوسفر (شید سپهر)سطح ظاهری خورشید شید سپهر نام دارد، سطحی شبیه سطح توپ بسکتبال که دانهدانه است. این ظاهر دانهدانه به علت پدیده همرفتی لایههای عمیقتر خورشید است، در واقع مواد به طرف سطح میآیند، به اطراف پراکنده میشوند و پس از سرد شدن، تاریک شده و به داخل خورشید برمیگردند. هرکدام از این دانهها در سطح خورشید مساحتی بهاندازهی 1000 کیلومترمربع را اشغال میکنند. عمر این دانهها بهطور متوسط 15 دقیقه است، بعضی از آنها به سهولت محو میشوند اما برخی از آنها منفجر شده و سایر دانهها را به اطراف پراکنده میکنند. در مقیاس بزرگتر، صدها دانه تشکیل یک ابردانه میدهند که حدود 3000 کیلومتر عرض داشته و حدود یک روز دوام میآورند. منبع تصویرلکههای خورشیدیلکههای خورشیدی قسمتهای تاریکی روی شیدسپهر خورشید هستند. از ترکیب گروههای لکهای کوچک، لکهای بزرگتر را شکل میگیرند که گاهی بزرگی آنها به 50000 کیلومتر(تقریبا چهار برابر قطر زمین) میرسد و ممکن است ماهها بر روی سطح خورشید دوام بیاورند.قسمت داخلی یک لکهی خورشیدی، سایه و اطراف آن نیمسایه و ناحیهای که خوشهای از لکههای خورشیدی را احاطه میکند یک "ناحیه فعال" نامیده میشود. لکههای خورشیدی در اصل تاریک نیستند یک لکه خورشیدی در زمینهی آسمان شب حدود 10 برابر روشنتر از ماه کامل به نظر میرسد، بنابراین با وجود اینکه لکههای خورشیدی تاریک به نظر میرسند اما در اصل فقط در مقایسه با سایر نواحی خورشید کم نورترند. SOHO زبانهو شرارههای خورشیدیدر خلال اکثر خورشید گرفتگیهای کلی، ابرهای روشن گاز تا 5000 کیلومتر یا بیشتر از شیدسپهر بالا میروند . این رشتههای نازک طویل را که گاهی عمری 2 تا 3 ماه دارند زبانه مینامند. مرگ خورشید 5 میلیارد سال بعد ، زمانی که بیشتر هیدروژن موجود در هسته خورشید گداخته شده و صرف تهیه هلیوم شد، جاذبه باعث انقباض هسته شده و فشار، دمای آنرا افزایش خواهد داد. هیدروژن در پوسته اطراف هسته، شروع به سوختن خواهد کرد و انرژی حاصل از این گداخت هستهای در پوسته ، باعث انبساط لایههای خارجی خواهد شد. سیارات عطارد و زهره در اثر دمای بالا ذوب شده و بهدلیل انبساط خورشید بلعیده میشوند، انبساط خورشید تا مدار زمین ادامه پیدا کرده و حرارتش تمام موجودات زنده را از بین خواهد برد. پس از آن خورشید به یک "غول سرخ" تبدیل خواهد شد که دمای آن سردتر از دمای فعلی است. سپس لایههای خارجی در فضا پخش شده و یک سحابی سیارهای تشکیل خواهد شد، هسته نیز بهصورت یک ستاره "کوتوله سفید" باقی مانده و بهتدریج از بین خواهد رفت.میتوان گفت که با فرا رسیدن مرگ خورشید ، مرگ تمام موجودات و سیارهمان زمین فرا خواهد رسید. گردآوری توسط تیم علمی انجمن نجوم اطلس نویسنده: آیدین صبحی افشارمنابع: 1 . نجوم دینامیکی - رابرت تی. دیکسون 2 . نجوم به زبان ساده - مایر دگانی |
جنگ، جنگ، تا فهمیدن سالها پیش که برای اولین بار درس فیزیک عمومی را با بچههای مهندسی برق برداشتم، طبق معمول کتاب هالیدی[ 1 ] را به عنوان اصلیترین منبع معرفی کردم، چرا که گمان میکردم مثالهای کاربردی هالیدی، برای دانشجوهای مهندسی جذاب باشد. با این حال، وقتی به پایان ترم نزدیک میشدیم، فهمیدم اکثر بچهها نه تنها نمیتوانند مسایل آخر فصل را حل کنند، بلکه از پیگیری مثالهای حلشده هم عاجزند. انتظار داشتم آنها مرا مقصر بدانند، ولی در کمال تعجب شنیدم که عیب را از کتاب میدانند. از خودم پرسیدم چرا چنین کتاب معتبری نتوانسته بود با دانشجوها ارتباط برقرار کند. کمکم متوجه شدم روا نیست همه کاسه و کوزهها را بر سر کتاب بشکنم و احتمالا هم من و هم خود دانشجوها مقصر بودند! با وجود این، تصمیم گرفتم کتابهای دیگری را نیز برای تدریس فیزیک پایه امتحان کنم که یکی از آن کتابها، "دوره فیزیک برکلی"[ 2 ] بود."دوره فیزیک برکلی"، مجموعهای 5 جلدی است که بهترتیب با عنوانهای مکانیک، الکتریسیته و مغناطیس، امواج، فیزیک کوانتومی، و فیزیک آماری چاپ شده است. این مجموعه همانند دو مجموعه معروف دیگر، یعنی فیزیک هالیدی و درسنامه فیزیک فاینمن[ 3 ]، محصول دهه 1960 است با این تفاوت که هر جلد نویسندگان مجزایی دارد و ما با "یک کتاب" روبهرو نیستیم. در دهه 1960 ، رقابت آمریکا و شوروی بر سر مسایل علمی بهویژه فیزیک هستهای و مسایل فضایی به اوج رسیده بود و دولتهای هر دو کشور سیاستهای ویژهای برای پیشرفت علمی تدوین میکردند. از نتایج سیاستگذاری آمریکاییها، تدوین درسنامه فیزیک فاینمن و دوره فیزیک برکلی بود، و در شوروی هم از مولفان مجموعه "دوره فیزیک نظری" تقدیر پرسروصدایی شد.مهمترین هدف از تدوین دوره فیزیک برکلی یا درسنامه فیزیک فاینمن، تشویق دانشجوها به یادگیری علوم نوین بود. برنامهریزان بهخوبی میدانستند که دانشجوها در دبیرستان یا از طریق رسانهها، چیزهایی درباره پیشرفتهای نوین علم شنیدهاند مثلا درباره انرژی هستهای یا موشکها، یا فضاپیماها. بنابراین فرصت مناسبی بود تا شنیدههای آنها را انسجام ببخشند و نسلی تربیت کنند که با پژوهشهای بهروز علمی آشنا باشد. از این رو، به جای اینکه از معلمان قدیمی استفاده کنند و تنها رنگ و لعاب نظریههای قدیمی (همچون مکانیک) را تغییر دهند، از پژوهشگران جوان و عاشق تدریس خواستند تا فیزیک مقدماتی را به همان شیوهای عرضه کنند که فیزیکدانان حرفهای، آن را در تحلیل مسایل پیشرفته بکار میبرند. البته هدف این نبود که مثلا تمام جزییات مکانیک کوانتومی را به دانشجوی تازهوارد یاد بدهند، ولی ضروری بود تا روحیه کنجکاوی را در او ایجاد یا تشدید کنند. لذا توجه بسیاری بر مفاهیم فیزیکی میشد و با طرح نمونههایی از پژوهشهای نوین، اهمیت فهم فیزیکی را نشان میدادند.در میان این پنج جلد، جلد دوم که نوشته ادوارد پورسل[ 4 ] است، از همان ابتدا جایگاه والاتری نسبت به بقیه داشت. شاید بتوان خاص بودن آن را معلول دو عامل دانست: نخست آنکه پورسل برنده جایزه نوبل بود، و دیگر آنکه هیچ کتاب مقدماتیای از اصول نسبیت خاص برای توصیف پدیدههای الکترومغناطیسی استفاده نمیکرد. در واقع، پورسل با طرح نسبیت خاص در همان فصلهای ابتدایی، توانست هدف اصلی برنامهریزان آموزشی را ت مین کند. مت سفانه ت کید این کتاب (یا حتی کل دوره برکلی) بر فهم فیزیکی، برخلاف انتظاری که مولفان داشتند، عده زیادی از دانشجوها را خسته یا سردرگم کرد. بهخصوص، دانشجوهای مهندسی حوصله نداشتند با حاشیههای مفاهیم کلنجار بروند و ترجیح میدادند اسلوب شستهورفتهای برای حل مسایل در اختیار داشته باشند و سریع به جواب برسند. حتی دانشجوهای فیزیک هم گاهی از توضیحات مفصل کتاب خسته میشدند، چرا که اغلب تصور میکردند مباحث جدید را پیش از موعد دارند یاد میگیرند و برای آنها زود است! تنها گروهی که توانست ارتباط خوبی با این کتاب برقرار کند، دانشجویانی بودند که هم فرصت کافی داشتند و هم در پی "فهم" موضوع میگشتند. بنابراین عجیب نبود که فیزیک هالیدی به منبع اصلی فیزیک پایه تبدیل شود و دوره فیزیک برکلی (و ایضا درسنامه فاینمن) به دانشجویانی معرفی شود که خواهان فهم بیشتر هستند. گرچه فیزیک هالیدی نیز بر مفاهیم فیزیکی تکیه میکند و مثالهای بسیار زیبایی از کاربرد قوانین فیزیک میزند، اما هیچ موضوعی را کشدار نمیکند. هالیدی ترجیح داده تا متن درس را ساده و کوتاه بگوید و به جای پرداختن به بحثهایی که اندکی بوی انتزاع میدهند، به سراغ کاربردها برود.محتوای تازه مجموعه برکلی سبب شد تا آرامآرام به زبانهای دیگر ترجمه شود. در ایران نیز، از اوایل دهه 1360 ، ترجمه دوره فیزیک برکلی شروع شد. برنامهریزی درسی در ایران به نحوی است که معمولا فقط از جلدهای 2 و 5 میتوان استفاده کرد. بهویژه جلد پنجم یکی از منابع اصلی درس مکانیک آماری است. مولف جلد پنجم فردریش رایف[ 5 ] است که افزون بر فیزیک، با روانشناسی هم آشناست و سالهای زیادی را به بهبود شیوههای آموزش علم فکر کرده است. در واقع، یکی از محاسن این کتاب، اهمیت مولف آن به مس له آموزش است. از طرفی، جلد دوم بهتازگی ویراسته و مستقلا توسط انتشارات دانشگاه کمبریج[ 6 ] چاپ شده که به لحاظ آموزشی، استفاده از آن راحتتر است. در ضمن، اگر در تحلیل مسایل مکانیک (مثلا از کتاب سایمون[ 7 ]) با مشکل مواجه شدید، حتما به جلد اول این مجموعه سری بزنید.آنچه گفتم، توصیفی از کل دوره فیزیک برکلی بود که در اصل، نوعی دوره مقدماتی در فیزیک محسوب میشود یعنی مخصوص دانشجویان سال اول و دوم فیزیک (یا بعضی رشتههای مهندسی). تجربه من نشان میدهد که گرچه سرفصلهای هالیدی بسیار مناسباند، اما بد نیست با چاشنی دوره برکلی همراه شوند تا دانشجو به بینش عمیقتر و وسیعتری برسد. بهویژه تمرینهای جلد دوم فوقالعاده جالباند و محک خوبی برای سنجش آموختههای دانشجوها هستند. پس اگر دانشجوی کارشناسی فیزیک هستید، از همین الآن به فکر تهیه این مجموعه باشید.[ 1 ] David Halliday [ 2 ] Berkeley [ 3 ] Richard Feynman [ 4 ] Edward Purcell [ 5 ] Frederich ( k ) Reif [ 6 ] Cambridge University Press [ 7 ] Keith Symon نویسنده: فخرالدین عامل |
به بهانه 28 آوریل، روز جهانی سلامت و امنیت در کار توی تقویم میلادی، 28 آوریل (مصادف با هشتم اردیبهشت خودمان) روز جهانی سلامت و امنیت در کار نامگذاری شده. امسال قرار است این تاریخ، بهانهای باشد تا تمام مجموعههای کاری بیشتر از قبل، چهار دانگ حواسشان را بگذارند روی حفاظت و نگهداری همکارانشان از بیماری کرونا و اگر دلشان خواست در کنار آن، راهوروش و قلقهایی که برای دور زدن کرونا به کار گرفتهاند را با سایر آدمها در میان بگذارند.راستش را بخواهید این ایامی که ویروس کرونا همگیمان را گوشه رینگ گیر آورده، وقتی که به فرمان مربی چینیاش گوش میدهد، وقتی از کمکمربی انگلیسی فرمان میگیرد و با پیدا شدن سروکلهی پزشک هندی گروه که فریاد میزند مشت آخر را بر روی ریهاش فرود بیاور، بیشتر و بیشتر دلبستهی این روز جهانی میشوم.داشتم فکر میکردم چقدر تلاش مجموعههای کاری برای مقابله با این ویروس و در امان ماندن همکارانشان، شبیه اقدامات و تدابیر چین در برابر زلزله است. البته چون همگیمان دل پری از چین داریم، به اندازهی دو بند انگشت یک آدم بالغ، روی نقشه جابهجا میشوم و این روز را به اقدامات ژاپن در مقابل زلزله ربط میدهم.ژاپنیها به غیر از آموزش چگونه زنده ماندن در مقابل زلزله (تضمینی، نهایتا با یک ترک مویرگی در کشکک زانو)، از سال 1980 استانداردهایی را برای ساختمانسازی دنبال کردند. از ساختن بنا بر روی کیسههای هوا گرفته تا استفاده از سازههایی که حرکات ناشی از زلزله را به حداقل میرسانند. همهی اینها در حالی است که ژاپنیها میدانند اگر از زلزله جان سالم به در ببرند، غول مرحلهی بعدی، احتمال وقوع سونامی بعد از زلزله است! بله، پکیج کاملی از بدبختیها، درست شبیه به یک سریال طنز از رضا عطاران.اینها را گفتم که بگویم آنچه در داتین، در دوران شیوع این بیماری دیدهام در نوع خودش تاثیر زیادی بر پیشگیری این بیماری در بین همکاران داشته. شبیه به کاری که ژاپن برای زلزله، همین همراه همیشه نامهربان ولی قابل کنترلاش در پیش گرفته، فعالیتهایی که در آن سعی شده تا افراد از لحاظ جسمی و روانی در امان باشند و کمترین دغدغهرا به همراه داشته باشند.از آغاز دورکاری و آمادهسازی شرایط و زیرساختهای فنی آن برای همکاران گرفته تا اقدامات پیشگیرانهای که به اقتضای شرایط در محل کار برای همکارانی که در مجموعه حاضر میشدند انجام شده. از مرخصی تشویقی و اعطای وام به همکاران مبتلا به بیماری (حتی بیماری اقوام درجه یک ایشان) گرفته تا همراهی روانشناس مجموعه به صورت حضوری و آنلاین برای همدلی، همراهی و شنیدن تنشها و دغدغههای این دوران. از تخصیص وام برای خرید تجهیزات لازم برای دورکاری تا حضور پزشک در شرکت و انجام تستهای کرونا برای همکاران. از پرداخت هزینههای ایاب و ذهاب همکارها تا آمادهسازی و ارسال محتواهای آموزشی و آگاهیسازی بیشتر برای مقابله با این بحران. از ضدعفونی تمامی سطوح در ساعات مشخصی از روز تا تخصیص لوازم بهداشتی برای همکاران حاضر در مجموعه در طول شبانه روز. حتی برگزاری بازیهای آنلاین برای ایجاد حال خوب در دورکاری تا انجام نظرسنجیبا هدف حالواحوالپرسی از همکاران.همهی این کارها، به انضمام تمام فعالیتهای نظارتی بهداشتی دیگری که در این مسیر انجام شده، برای پیشگیری از اتفاقی بوده که کم از زلزلهی ژاپنی، خسارت جانی به همراه ندارد! اما کمک میکند تا دغدغهی امنیت و سلامت در کار، در این شرایط کمرنگتر شود.تا یادم هست این را هم بگویم که ایجاد شرایط امنیت و سلامت، یکی از چندین حقوق هر کارمندی است در محیط کار، درست شبیه به حق داشتن یک لیوان چای تازه و قندپهلو بعد از خوردن یک وعدهی سنگین و چرب ناهار. وقتی بزرگتر میشویم، به جای بازیگری باید بازی بسازیم! اگر میخواهید در زندگیتان بازیساز باشید باید کاری را انجام دهید که دوست دارید، کاری که بتوانید با آن زندگی کنید و روزبهروز پیشرفت. اگر دنبال چنین مسیری هستید، اگر راه برایتان هموار نیست، ما در داتین این گامها را با شما برمیداریم. فرصتهای شغلی |
علم یا انرژی مثبت دنیای ما دارد عوض میشود. معانی تغیر میکند و چیزهای باارزش دارند بی ارزش میشوند. این روزها همهی ما یک ترس مشترک داریم.تعدادی از کارخانهها و شرکتهای مهم دنیا تعطیل شدند و عدهی زیادی از مردم در خانه نشستد.همه میخواهند با اجرای این رفتار مشترک ویروس کرونا را تنها گذاشته، از ورود آن به بدن انسانهای دیگر جلوگیری کنند.مردم این تصمیم را گرفتند چون علم این را میگوید.می گوید در خانه هایتان بمانید و بیرون نروید. به پول و قسط و شغلتان و هیچ چیز دیگری فکر نکنید.دورهی کرونا یکی از دورههای سخت زندگی بشر است و در این شرایط خوشبین بودن مشکل است. ولی میتوانیم بعد از این که کمی آرام گرفتیم و به اوضاع مسلط شدیم به این فکر کنیم که بعد از این دنیا چطور خواهد شد.کرونا ثابت کرد تنها دستاورد قابل اعتنای بشر علم است.تنها علم است که میتواند جان انسانها را نجات دهد و به آنها بدون توجه به نژاد و عقیده و مقام خدمات دهد.تنها افرادی که به علم توجه میکنند، میتوانند از این وضعیت دشوار جان سالم به در ببرند.امروز روزی است که به بشر ثابت شد دعا و انرژی مثبت چه تاثیری دارند.کرونا آمد تا بفهمیم مدیریت دولتها یعنی چه و تسلط علم بر جامعه چقدر باارزشتر از حرفها و باورهای انتزاعی است.این ویروس روشن کرد دلیل آلودگی تهران مردم نیستند، بلکه مدیریت غلط است.این روزها انسانهای علم گرا و عقل گرا از آدمهای متوهم به روشنی جدا میشوند و دیگر نمیشود با حرف زدن تنها چیزی را اثبات کرد.کرونا آمد تا ثابت کند علم ما را نجات میدهد و رفتار عاقلانه. نه حرف زدن و انرژی مثبت فرستادن.دکتر فایزه خانلرزاده روانشناس |
10 حقیقت مهم در مورد علم فیزیک هستهای یک تصور غلط در مورد فیزیک هستهای این است که در این علم همه چیز در مورد انرژی هستهای و یا بمبهای اتمی است، همین و بس.متاسفانه این تصور غلط بسیار دور از حقیقت است پس انتخاب این موضوع میتواند ایده بسیار خوبی برای امروز من و موضوع جالبی برای مطالعه امروز شما باشد. قبل از شروع بایستی خاطرنشان کنم که خوشبختانه کدها و نرم افزارهای متعددی برای مدلسازی پدیدههای هستهای وجود دارند که با استفاده از آنها میتوان کل پدیدههای فیزیکی را شبیه سازی کرد. 1 . علم فیزیک هستهای تماما در مورد هسته اتمها است. هسته اتم حدود یک قرن پیش به طور اتفاقی توسط ارنست رادرفورد زمانی که یک ورقه نازک طلا را با ذرات آلفا بمباران میکرد کشف شد. 2 . چیزهای زیادی وجود دارد که ما در مورد قلب اتم یا همان هسته نمیدانیم و به همین دلیل است که هنوز بسیاری از مردم در سراسر جهان تمام زندگی خود را برای مطالعه آن صرف میکنند و سعی میکنندکه هسته و نیروی هستهای که اجزای آن را در کنار هم نگه میدارد درک کنند. (ماهیت این نیرو چیست و چگونه کار میکند؟) 3 . همه اتمها دارای یک هسته هستند و فیزیک هستهای به همان اندازه که به هستههای غیر رادیواکتیو یا پایدار میپردازد (مثل طلای پایدار ، اکسیژن پایدار ، آهن پایدار) در مورد هستههای رادیواکتیو (مانند توریم ، اورانیوم ، پلوتونیوم) نیز هست. 4 . بخشی از تحقیقات دانشمندان فیزیک هستهای در مورد انرژی هستهای است. آنها در مورد نحوه تولید انرژی از واکنشهای هستهای که در طی آنها هستههای بزرگ که به دو قسمت تقسیم شده و یا هستههای کوچکتر با هم ترکیب شده و هسته بزرگتری را تشکیل میدهند، مطالعه میکنند (در یک نیروگاه هستهای در اثر واکنش هستهای شکافت گرما تولید شده، در اثر این گرما آب میجوشد و به بخار تبدیل میشود، بخار تولیدی باعث چرخش توربینها شده و در نهایت برق تولید میشود) 5 . باید این حقیقت را پذیرفت که متاسفانه بمبهای اتمی نیز جز مواردی هستند که افراد و دولتها زمان و هزینه گزافی را جهت مطالعه آنها صرف میکنند. این را به یاد داشته باشید که دانش فیزیک هستهای را نیز همچون بیشتر دانشها میتوان به گونهای مخرب استفاده کرد. 6 . دانش فیزیک هستهای به ما در مورد نحوه ایجاد عناصر میگوید، به ما میگوید که در خورشید و ستارههای مشابه چه اتفاقی میافتد. آنها چگونه انرژی خود را به دست میآورند و چه عناصری در آنجا تولید میشود؟ در ستاره هایی مانند خورشید ما، در اثر واکنش هستهای همجوشی، اتمهای سبک برای تشکیل اتمهای سنگینتر با یکدیگر ادغام میشوند و نهایتا عناصری که عدد اتمی آنها تا آهن میرسد تولید میشوند. 7 . عناصر سنگینتر از آهن در ستارهها / خورشید قابل تولید نیستند، اما ما میدانیم که آنها وجود دارند. بنابراین باید در جایی به گونهای ایجاد شده باشند (برای مثال ما میدانیم که طلا وجود دارد ، ما میدانیم که توریم وجود دارد ، ما میدانیم که سرب وجود دارد) ، حال سوال اینجاست که از کجا آمدهاند. در واقع ایجاد این عناصر سنگین یکی از رموز بزرگ دنیای علم است. دانشمندان معتقدند که این عناصر در اثر انفجار یا برخوردهایی در فضا ایجاد شدهاند. با استفاده از دانش فیزیک هستهای میتوان دریافت که همه این عناصر چگونه و از کجا ایجاد شدهاند. 8 . یکی از کاربردهای بسیار خوب فیزیک هستهای پرتودرمانی است. اگرچه تابشهای اتمی احتمال برزو سرطان را افزایش میدهد، اما به عنوان ابزاری برای درمان سرطان نیز استفاده میشود. 9 . اگر تاکنون سی تی اسکن داشتهاید ، کاربردی از فیزیک هستهای را تجربه کردهاید. کمی فکر کنید این جالب است که بدون اینکه حتی یک برش در بدن ایجاد کنیم میتوانیم به درون آن نگاه کرده و تصاویر واقعی عالی بگیریم. 10 .دستگاه PET ، که مخفف توموگرافی الکترونی با پوزیترون است ، یکی دیگر از روشهای تصویربرداری در پزشکی هستهای است. در این روش در واقع تابش گامای ناشی از نابودی یک الکترون در هنگام برخورد با پادذره خود که همان پوزیترون است ثبت شده و تصویر را ایجاد میکند و از این طریق میتوان تصاویر سه بعدی زیبایی از یک تومور در داخل بدن ایجاد کرد. |
علیه ترویج علم اگر از عنوان این متن بدتان میآید حتما این متن را تا انتها بخوانید. علم به این خوبی؟ چرا باید با ترویج آن مخالف بود؟ شما را دعوت میکنم به استدلالهای زیر، که بیشترشان معطوف به جامعه مروج علم فارسی زبان است اما به طور کلی به جریانهای جهانی هم میپردازم.فرض کنید بخواهید برای یک فرد نابینا توضیح دهید تابلو مونالیزا چیست و چرا یک شاهکار هنری است؟ حتما میگویید این تابلو یک پرتره از یک زن با موهای تیره و لباس مشکی است پشت او یک منظره طبیعی است و تکنیکهای داوینچی به گونهای بر این تابلو نقش بسته که هم گویا ناراحت است و هم خوشحال. انگار که به فرد تماشاچی نقاشی نگاه میکند و . خب که چی؟ آیا تصویر مونالیزا در ذهن این فرد نقش بست؟ تنها اطلاعات عمومی که معلوم نیست چقدر مفید خواهد بود به این فرد منتقل میشود که اگر از او مجدد پرسش کنید اگر حافظهاش خوب باشد همین کلمات را مجددا طوطی وار تحویلتان میدهد. کاری که مروجین علم میکنند!گالیله میگوید کتاب طبیعت را به زبان ریاضیات نوشتهاند شاید اینطور نباشد با این حال تمامی آنچه که هم اکنون به عنوان علم تجربی میشناسیم ( science ) یا بر مبنای ریاضیات است یا مملو است از مقولات پیچیده و اصطلاحات تخصصی که ابداع دانشمندان است برای توجیه آزمایش هایشان. وقتی میتوانیم بگوییم بخشی از علم را فهمیدهایم که این معادلات را بفهمیم. اینکه حرف حسابشان چیست و کدامین آزمایشها موید این فرمول است. یا از کجا فهمیدیم که فلان فرایند زیستی وجود دارد. این همان کاری ست که کتب درسی علمی انجام میدهند و به وضوح کاری ست بس بزرگ که فهم آن چندین سال تحصیل میطلبد و آخر سر هم در یک بخش بسیار باریک از علم متخصص میشوید و در نهایت هم اگر به مقامات عالی پژوهش برسید ممکن است یافته هایتان به کلی دیدگاه پیشین را نفی کند و مدل جدیدی جایگزین کند که معلوم نیست چقدر دوام خواهد داشت. امیدوارم قانع شده باشید که تصویر کسی که کتب ترویجی خوانده یا تحت تاثیر رسانههای ترویجی است به مونالیزای بالا شباهت دارد تا مونالیزای اصلی. اینجاست که ترویج علم میتواند مضر شود تا مفید. نه تنها مخاطب را داناتر نمیکند که توهم دانایی در او ایجاد میکند و او را در جهل مرکب غرق میکند. خواندن کتب تروجی زمانی میتواند مفید باشد که من به پیچیدگیهای فرمالیستی و اجتماعی علم آگاه باشم. در مورد طرز کار علم(فلسفه علم) حداقل دانشی داشته باشم. که وقتی مونالیزای کج و کوله بالا را بتوانم به تصویری حدسی از واقعیت علم تبدیل کنم. به نظر من کسانی که در یک رشته دانشگاهی پیش رفتهاند درک بسیار بهتری از این محتواهای عامیانه دارند تا کسانی که به طور کلی با فضای علم بیگانهاند. ذات ترویج علم چیست؟ با پیشرفت علم و نقش اساسی آن در زندگی بشر جریانی بوجود آمد که متخصصین ب زبان مردم و با بهره جویی از استعاره داستانی ساده و عامه فهم سرهم کنند تا بقیه هم به طور حدودی مطلع شوند در علم چه خبر است؟ اما سود اصلی این کار نه در بالا بردن دانش همگانی و گشودن درهای حقیقت مطلق به روی مردم عادی که در ایجاد اشتیاق و علاقه نسبت به علم است. چرا که آزمایشهای علمی خرج دارند و این پول از مالیات مردم میآید و مردم باید بدانند دانشمندان در اتاق کارشان به چه چیزهایی فکر میکنند که این پول تامین شود. به همین جهت همواره در ترویج علم تم اصلی داستان این بوده که دانشمندان به بزرگترین سوالات بشر پاسخ دادهاند، بشر به بزرگترین آرزو هایش رسید. اینگونه عناوین ژورنالیستی و توهم زا.این آسیب شناسی ترویج علم است. مروج علم درست کار کسی است که به دور از این توهمها اخبار علمی را به گوش مخاطبین برساند درست مثل اخبارگوها. (اگر اخبارگو بی غرض یافتید احتمالا مروج بی غرض هم مییابید) ضمنا به مخاطب نشان دهد که علم یک داستان همیشه پایان باز است و در آینده چگونه تصورمان از علم میتواند فرق کند و مسایل باز چیست؟ دوست دارم در آینده به مصادیق ترویج علم خوب و بد بپردازم اما متن خیلی طولانی میشود و اگر حالش بود این کار را میکنم. تا آن زمان منتظر دیدگاههای شما در این مورد هستم در کامنتها. |
پیشنهاد نظر شما در مورد مقاله 2019 در مورد رهیافتی جدید از سوی جناب دکتر گلشنی و دانشجویان شان در زمینه ارتباط ذهن و مغز و آگاهی کوانتومی، در مجله بسیار معتبر و میان رشتهای Heliyon سلاماز دوستان اگر کسی وقت و علاقه خوندن یک مقاله در مورد فیزیک کوانتوم و یکی از ایدههای ابن سینا رو داشت لطفا این مقاله رو بررسی و نگاه و برداشتشو با دیگران به اشتراک بزاره کمکی به بعصیها مثل من که فعلا وقت خوندنشو احتمالا سواد فیزیکی خوندن اونو نداره, کمک خواهد کرد. ??٫ 1016 / j . heliyon . 2019 . e02130 اشنایی با مقاله از گروه تلگرامی : رهیافتی جدید از سوی جناب دکتر گلشنی و دانشجویان شان در زمینه ارتباط ذهن و مغز و آگاهی کوانتومی، در مجله بسیار معتبر و میان رشتهای Heliyon با عنوان زیر منتشر شده است: A proposed mechanism for mind - brain interaction using extended Bohmian quantum mechanics in Avicenna ' s monotheistic perspective در این رهیافت، که نام آن از سوی این محققان "ابن سینا - بوهم" گذاشته شده است، با الهام از نظریه ابن سینا درمورد چگونگی ارتباط میان شعور و ماده و استفاده از فرمالیزم کوانتوم بوهمی، به توضیح چگونگی ارتباط میان ذهن و مغز پرداخته شده است. این رهیافت در کنار سه دیدگاه دیگر، که تاکنون از سوی دانشمندان برجستهای چون اکلز (نوبلیست پزشکی)، پن رز (ریاضی فیزیکدان مشهور اکسفوردی و برنده مدال دیراک و .)، و استپ (فیزیکدان مشهور و استاد برکلی) ارایه شده است، قرار میگیرد.با تشکر. |
قیمت و خرید باتری سامسونگ A7 2016 باتری سامسونگ A7 2016 با ظرفیت 3300 میلی آمپر و شماره مدل EB - BA710ABE میباشد. با خرید باتری سامسونگ گلکسی A710 یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ A7 2016 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ A7 2016 شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهمترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی میباشد.مدل: EB - BA710ABE ظرفیت باتری: 3300 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و قابل تعویض توسط کاربر |
آفت کشها آفت کشها pesticide ترکیباتی هستند که برای کنترل آفات به کار میروند. آفت نیز به هر موجود زندهای که سلامتی و منافع بشر را تهدید نماید، اطلاغ میشود. واژه آفت کش از نظر مجموعه قوانین سازمان خواروبار جهانی FAO و نیز بهداشت جهانی ( WHO ) به هر ماده یا ترکیبی از مواد که به منظور پیشگیری یا کنترل آفت به کار میرود، گفته میشود. از دیدگاه دیگر آفت کش یک سم اقتصادی است که برای مبارزه، جلوگیری، انهدام، عقیم سازی یا کاهش جمعیت هر آفتی به کار میرود.به منظور کنترل آفات، ترکیبات آفت کش ساخته شده و به کار گرفته میشوند. آفت کشها در جریان تکامل تغییرات و تحولات قابل ملاحظهای پیدا کرده و به عنوان سلاحی موثر و کارامد در اختیار بشر بودهاند. آفت کشها نه تنها در کشاورزی، بلکه در زمینه بهداشت نیز در طول تاریخ حامی بشر بودهاند.به طور خلاصه، مصرف آفت کشها توسط بشر به منظور بهره برداری بیشتر و استفاده بهینه از محصولات کشاورزی و نیز تامین بهداشت عمومی میباشد.گیاهان سبز دارای کلروفیل که منبع اصلی در تامین غذای بشر هستند، در تنازع دایمی با آفات هستند. بیش از یک میلیون گونه حشره، یکضد هزار نوع بیماری،سه هزار گونه نماتد و سی هزار گونه علف هرز به انواع گیاهان زراعی، زینتی و باغی خسارت نموده و در حال رقابت با بشر هستند که به این ترتیب نقش افت کشها در کنترل عوامل مزبور به اثبات میرسد. اما نکته اساسی این است که بشر در به کارگیری آفت کشها، در اثر خطاهایی که در سالهای گذشته مرتکب شده، باعث بروز اشکالات اساسی در اکوسیستمهای مختلف شده و امروزه به طور ناخواسته در یک نابسامانی اساسی قرار گرفته است. به هرحال انسان نمیتواند نقش آفت کشها را به طور کامل نادیده انگارد و به همین دلیل در تلاش است تا با اتخاذ راه کارهای اصولی ضمن تضمین حفاظت محیط زیست، در کنترل آفات نیز موثر عمل کند.تاریخچه آفت کش هابه طور کلی تاریخچه آفت کشها دارای سه دوره مشخص است: 1 ) دوران قبل از کشف د.د.ت : ترکیبات مورد استفاده عمدتا ترکیبات معدنی و گیاهی مانند ترکیبات آرسنیکی، نیکوتین و روغنهای معدنی بودند. 2 ) سالهای 1939 تا 1967 : یعنی از زمان پی بردن به خواص د.د.ت تا سال 1967 که در این دوره صدها ترکیب شیمیایی سنتز شدند و تعدادی از آنها هنوز کاربرد وسیع دارند.از سال 1967 به بعد : دوره تحول جدید در معرفی آفت کشها محسوب میشودف زیرا نسل سوم حشره کشها در این دوره معرفی شدند. حشره کشهای اخیر مانند هورمونها، فرمونها . عقیم کنندههای شیمیایی که خطرات سوء آفت کشهای قبلی و سنتی را نداشتند.آفت کش هاآفت کشها موادی شیمیایی هستند که به منظور کنترل آفات مختلف به کار گرفته یک دارای مزایا و معایبی هستند اما بشر طی دوران تکامل آفت کشها در جستج که دارای خواص ایده آل باشند. خاصیت ایده آل به این مفهوم است که: 1 - آفت کشها اثر قطعی روی آفت موردنظر داشته باشند. 2 - روی گیاهان و نیز حشرات مفید اثرات سوء نداشته باشند. 3 - برای انسان و دام بی خطر یا حداقل کم خطر باشند. 4 - روی مواد خوراکی ت ثیر نامطلوب نگذارند. 5 - در شرایط جوی مختلف و بخصوص شرایط نامساعد محیطی پایدار باشند. 6 - کم دوام نباشند و در عین حال پایداری بسیار زیادی نیز در طبیعت نداشته و توسط میکروارگانیسمهای محیط تجزیه شوند. 7 - روی تمام مراحل زندگی آفت مورد نظر موثر باشند. 8 - در محیطهای اسیدی یا قلیایی دوام داشته باشند. 9 - در زنجیرههای غذایی و اکوسیستمهای مختلف اختلال مهمی ایجاد نکنند. 10 - از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشند.نکته حایز اهمیت اینکه به طور قطع وجود تمام محاسن مذکور در یک ترکیه و بشر هنوز نتوانسته است به ترکیبی ایده آل دست یابد که دارای تمام مزایا شرایط فعلی بشر فقط میتواند با توجه به شرایط محیط، نوع و تراکم آفت، ترکیب مناسب را انتخاب کند نه ترکیب ایده آل را، زیرا ترکیب ایده آل هنوز ساخته نشده است. |
آیا موجودات فرازمینی همان جنها هستند!؟ موجودات فرا زمینی(آدم فضاییها) یا جنها ؟ کدامیک ؟ابتدا میخواهم به چند مورد از گزارشات معتبر در مورد مواجهی برخی افراد با موجوداتی ناشناخته اشاره کنم و سپس بر مبنای این تجربهها نتیجه گیری نمایم.نمونهای از این اتفاق برای یک زوج آمریکایی اتفاق افتاد. تعریف ماجرا از زبان خودشان: ساعت 10 شب بود. ما با ماشین خود از مسافرت برمی گشتیم که ناگهان شییی دایرهای که لبه هایش شیشهای بود را در آسمان دیدیم . موجودات دوپا و عجیبی بودند که از پشت شیشه ما را نظاره میکردند . (این زن و شوهر ترسیده بودند و به همین خاطر خواستند که با افزایش سرعت ماشین از تعقیب ان موجودات فرارکنند) چند دقیقه بعد آن شیی پرنده از دیدمان محو شد و ما فکر کردیم که از دستشان گریختهایم ولی ناگهان آن موجودات لاغر اندام و دوپا جلوی راهمان سبز شدند. باز هم خواستیم که با تغییر جهت خود آنها را دور بزنیم .بعد از آن لحظه، دیگر چیزی یادمان نیست تا اینکه داخل ماشینمام در همان جا به هوش آمدیم و متوجه شدیم که دو ساعت گذشته است. این زوج آمریکایی به خاطر فراموشی دو ساعته شان مورد هیپنوتیزم قرار گرفتند تا درستی گفته هایشان ثابت شود و (در صورت درستی ادعایشان) چیزهایی را که در طول مدت دوساعت، برایشان اتفاق افتاده بود را برای محققان بازگو کنند. (لازم به ذکر است که پلیس از دو روش هیپنوتیزم و یا دستگاه دروغ سنج برای اثبات درستی یا دروغ بودن گفتههای افراد استفاده میکند و در اینجا علاوه بر دروغ سنجی ،به خاطر فراموشی آن دو از روش هیپنوتیزم استفاده شده است) آن زن و مرد در جلسهی هیپنوتیزم این گونه تعریف کردهاند : آنها موجوداتی فرازمینی بودند که برای تحقیق و بررسی و انجام برخی آزمایشها به زمین آمده بودند که پس از نمونه برداری از خون هر دو ی ما از طریق تله پاتی به سوالاتمان جواب دادند(صحبت میکردند) (زن) : وقتی از ایشان پرسیدم که از کجا آمدهاید ؟ صورت فلکی "زتا" (فاصله = 37 سال نوری) را به من نشان دادند و از طریق ذهنی (تله پاتی) به من گفتند که نباید در این باره به کسی چیزی بگویم.مورد دیگر، مربوط میشود به پنج نفر از کارگران یک کارخانه که بعد از اتمام شیف کاریشان راهی منزل میشوند. در حالیکه خورشید تازه غروب کرده بود و هوا کم کم تاریکتر میشد ناگهان این پنج دوست متوجه میشوند که چیزی شبیه به یک "سفینه" چند متر بالاتر از سطح زمین و به صورت معلق در هوا قرار گرفته است. والتون نام یکی از ایشان بود که از سر کنجکاوی به سفینه نزدیک میشود. دوستانش ترسیده بودند و از والتون خواستند که اینکار را نکند ولی او به سمت نوری که از زیر سفینه بر زمین میتابید رفت و دقیقا در پایین سفینه (در معرض آن نور) قرار گرفت. ناگهان این چهار نفر در کمال تعجب میبینند که والتون بی هیچ طناب و یا نرده بانی به بالا( به داخل سفینه) کشیده شد و در یک لحظه، آن سفینهی عجیب ناپدید میشود. دوستان والتون که وحشت زده بودند سریعا خود را به پلیس رسانده و ماجرا را تعریف میکنند. ابتدا پلیس به هر چهار نفر شک میکند و آنها را جداگانه توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار میدهد و به صحت گفته هایشان پی میبرد. والتون بعد از 5 روز به خانهاش باز میگردد و چیزهایی را که دیده بود اینگونه تعریف میکند : در داخل یک اتاق عجیب و در حالیکه روی تخت بودم به هوش آمدم و موجوداتی دو پا و لاغر اندام شبیه به انسان را دیدم که به سمتم میآمدند. فورا بلند شدم و خواستم از خود دفاع کنم. آن موجودات از طریق تله پاتی(ذهنی) به من گفتند که قصد آزارت را نداریم و سپس از اتاق خارج شدند. من هم به منظور فرار از آنجا بیرون آمدم و به راهرویی که دارای چند اتاق دیگر بود وارد شدم. در یکی از اتاقها دستگاهی شبیه به مانیتور پیشرفتهای وجود داشت که تصویر ستارهها را به صورت سه بعدی نشان میداد و در اتاق دیگر انسان نماهایی دقیقا شبیه به هم را دیدم. کم کم احساس میکردم که نفس کشیدن برایم سختتر میشود که ناگهان بی هوش شدم و در همانجایی که قبلا ربوده شده بودم به هوش آمدم. نکتهی جالب این بود که آقای والتون پنج روز تمام گم شده بود و وقتی به خانه برگشت فکر میکرد که همهی این مدت بیشتر از چند دقیقه طول نکشیده است. پلیس او را نیز توسط دستگاه دروغ سنج مورد بازجویی قرار داد و درستی گفته هایش ثابت گردید. ماجرای والتون در رسانههای دنیا بازتاب زیادی داشت.مورد دیگر، مربوط میشود به پروژهای آمریکایی به نام blue book "" (کتاب آبی) که در سال 1952 شروع به کار کرد و تا سال 1970 ادامه یافت. هدف از این پروژه ، تحقیق و پژوهش دربارهی پدیدههای فرازمینی بود که به صورت مخفیانه از سوی دولت، طرح ریزی شده بود. ماهیت این سازمان تحقیقاتی زمانی فاش شد که یکی از کارکنانش، ویدیویی محرمانه از مصاحبه با یک موجود فرازمینی را در یوتیوب منتشر نمود. در این فیلم ، موجودی فرازمینی مورد مصاحبه قرار میگیرد و حرفهای عجیبی میزند. از آنجا که روش برقراری ارتباط او با ما از طریق تله پاتی(ذهنی) است وقتی از او سوالاتی پرسیده میشود این موجود(که در مقابل دوربین است) حرفهایش را به صورت ذهنی بر یک نفر القا میکند و سپس آن فرد ، القایات او(موجود) را با زبان خودش (به انگلیسی) بیان میکند.مکالمات بین مصاحبه کننده و موجود فضایی : - مصاحبه کننده : از کجا آمدهای و چه گونه موجودی هستی؟ - موجود فرازمینی : من نسل تکامل یافتهی شما (انسانها) هستم و از آینده آمدهام .از آیندهی زمین . سفر در زمان امکان پذیر است . مثل سفر در فضا . - مصاحبه کننده : دلیل آمدنت چیست ؟ - موجود فرازمینی : برای مشاهده - مصاحبه کننده : چرا مشاهده ؟ - موجود فرازمینی : در زمان ما جنگ هستهای بزرگی بین کشورها رخ داد به طوریکه تمام امکانات(تمدن) و مدارک مهم(علمی تکنولوژی اقتصادی سیاسی و .) موجود در سرتاسر زمین، نابود شدند. آمدهام تا مقداری اطلاعات مفید با خود ببرم (به منظور بازسازی دوبارهی تمدن در آیندهی زمین) - مصاحبه کننده : چرا جنگ هستهای اتفاق افتاد؟ - موجود فرازمینی : به خاطر عقاید سیاسی و مذهبی - مصاحبه کننده : قبل از وقوع جنگ هستهای، سطح علم و پیشرفت تکنولوژی شما در چه حدی بود ؟ - موجود فرازمینی : به حدی که نمیتوانید درک کنید - مصاحبه کننده : بیشتر توضیح بده - موجود فرازمینی : چیزی به نام "مرگ" وجود ندارد. مرگ چیزیست که انسانها آن را ساختهاند. ما به چند نوع مختلف زندگی کرده ایم(اشاره به نظریهی "زندگی در جهانهای موازی" و یا "تناسخ"). جهانهای بی نهایت زیادی وجود دارند که هر یک قوانین فیزیکی خاصی دارند. تنها در تعداد اندکی از این جهانها شرایط مناسبی برای حیات وجود دارد که جهان ما نیز یکی از آنهاست. منطقه 51 و افشاگری یک . از .در سراسر این کرهی خاکی اتفاقات این چنینی زیادی رخ داده است که تنها 5 مورد از آنها را در اینجا ذکر کردم. مطمین باشید که در درستی رخداد آن چهار مورد بالا هیچ شکی نیست چرا که برای اثبات آنها دلایل محکمی وجود دارد. ولی مسیلهی شک برانگیزی که در چنین رویدادهایی مطرح میشود دربارهی چیستی ماهیت این موجودات است. به نظر شما چقدر احتمال دارد که این موجودات، فرازمینی باشند؟برای پاسخ به این سوال، سناریوی زیر را بخوانید: ما انسانها از بزرگی گسترهی جهان اطلاع داریم و میدانیم که به احتمال 100 درصد، حیاتهای دیگری نیز در بعضی سیارات منظومههای ستارهای در جریان است پس غیر از سیارهی زمین، سیارات بسیاری وجود دارند که روی آنها جاندارانی زندگی میکنند و مطمینا قدمت حیات در بعضی از این سیارات از تاریخ تولد حیات زمین (سه و نیم میلیارد سال ) بیشتر است. مثلا جد ما انسانها و دیگر موجودات زندهی روی زمین، جاندارانی تک سلولی بودند که سه و نیم میلیارد سال پیش از مولکولهای عالی موجود در لجن هایی سمی بوجود آمدند و سپس تحت تاثیر جهش ژنتیکی و محیط، فرگشت(تکامل) یافتند و به انواع ماهیها ، خزندگان، پرندگان ، پستانداران (مثل ما انسانها و .) و . تبدیل شدند. حال فرض کنید سیارهای وجود دارد که حیات در آن، خیلی قبلتر از حیات زمین( مثلا 6 میلیارد سال پیش) شروع به کار کرده است و موجوداتی هوشمند، مثل ما تکامل یافتهاند. اگر فرض بر این باشد که عمل فرگشت آن موجودات هوشمند(تکامل) همیشه در جهت افزایش هوش حرکت کند پس بنابراین مغز آنها بسیار قویتر از مغز ما انسانها خواهد بود و از طرفی چون قدمت تمدن آنها خیلی بیشتر از مدت زمان پیشرفت ما (تقزیبا 10 هزار سال) انسانهاست پس حتما سطح پیشرفت علم و تکنولوژی آنها نیز به مراتب بالاتر از سطح تمدن ما خواهد بود. با این شرایط آنها قادر خواهند بود فضا پیماهایی بسازند که تصورش هم برای ما سخت است. سفینه هایی که با سرعت نور حرکت میکنند و یا اینکه شاید دستگاه هایی ساختهاند که قادر به تلپورت کردن اجسام است. شاید موجوداتی که آن زوج آمریکایی را ربوده بودند(مورد دوم) از طریق تلپورت، فاصلهی 37 هزار سال نوری را در یک چشم به هم زدن پیموده و به زمین رسیدهاند. اکنون میخواهم با یک حساب سرانگشتی، احتمال رخداد این پدیده( میزان احتمال دیدار موجودات فرازمینی با انسانها) را محاسبه کنم. برای این محاسبه، فرض هایی وجود دارند که از قرار زیر است : - احتمال وجود حیات در سیارهیهای دیگر(مثلا با توجه به منظومهی شمسی، از هر 10 عدد سیارهی موجود در جهان ، یکی دارای حیات است) = 10 درصد - احتمال اینکه در چنین سیارهای غیر از حیوانات، موجودات هوشمندی مثل انسان باشد = 50 درصد - احتمال اینکه هوش و سطح تکنولوژی این موجودات بیشتر از انسان باشد = 50 درصد - احتمال اینکه سفرهای میان ستارهای برای این موجودات ممکن باشد = 50 درصد 10 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد ضربدر 50 درصد مساوی 0125 / 0 ( 1 درصد) نتیجه : یک درصد احتمال دارد که آدم فضاییها به زمین بیایند و با ما دیدار کنند به عبارت دیگر: یک درصد احتمال دارد که جیوانا توسط آدم فضاییها(نه چیز دیگر) ربوده و باردار شده باشد."شما رو نمیدونم ولی من نمیتونم به این احتمال ضعیف( 1 درصد) دل ببندم" به نظر بنده حدس دیگری که میتوان دربارهی ماهیت این موجودات زد ، اجنه(جنها) میباشند که البته برای این فرضیه دلیلهای نسبتا قانع کنندهای وجود دارد و به نظر من احتمال درستی این موضوع(که این موجودات همان اجنه میباشند) از احتمال قبلی(که این موجودات ، فرازمینی هستند) بیشتر است. اصلا چه دلیلی دارد که ماورا الطبیعه را باور کنیم..؟؟ خیلی از انسانها به وجود پدیدههای غیر طبیعی مثل جن(در جهان مادی خودمان) اعتقادی نداشته و آنها را خرافه میدانند و البته حق با آنهاست. چشمان مردم توسط علم مادی طلسم شده است . علم به ما یاد داده است که چیزهای غیر منطقی و غیر قابل آزمایش را باور نکنیم که این عادت، بدترین خصیصهی ما آدم هاست زیرا باعث میشود وسعت بینش و ذهنمان کوچک بماند و هیچوقت رشد نکند . برای همین است که بعضی از انسانهای عاقل هیچ فرقی با دیگر جانوران ندارند. بسیاری از مردم فکر میکنند که آینیشتین به خاطر هوش بالایش توانست به چند تا از مهمترین رازهای ساختار هستی دست یابد رازهایی که شاید بدون او هیچوقت کشف نمیشدند ولی این باور کاملا غلطی است. چیزی که وی را آینیشتین کرد قدرت خیال پردازی قوی اش بود..!!! البته من قصد ندارم که شما خیال پردازی کنید. فقط از شما میخواهم که تنها برای چند روز هم که شده به چشمانتان(عقل و منطق) اعتماد نکنید. چشمانی که جز یک دنیای عادی چیز دیگری نمیبینند و انسانی که فکر میکند میکروبی است روی یک ذره خاک در میان کوهستانهایهای بینهایت بزرگ و زیاد(اشاره به عظمت جهان هستی). پس قبل از پرداختن به وجود اجنه، قصد دارم کودنی(کودن و احمق بودن) عقل و منطق بشر را اثبات نمایم.چرا نباید به چشمانتان(عقل ) اعتماد کنید؟تصاویر و فیلمهای مربوط به موجودات ناشناختهای که در اینترنت گذاشته میشود تا چه اندازه واقعیت دارند؟چرا باید وجود ماوراء الطبیعه و همچنین موجودات اسرار آمیز موجود در داستانها را جدی بگیریم؟آیا تا به حال، سرنخی علمی از این چیزهای عجیب و باورنکردنی کشف شده است؟ یا اینکه همهی اینها، زاییدهی توهمات آدمیان است و بنیهای علمی ندارند؟ علم به ما یاد داده است که خود را در دام اتفاقات عادی روزمره محصور کنیم و به این شرایط عادی روزمره عادت نماییم. به طوریکه حتی اگر در جلوی چشمانمان اتفاقی غیر طبیعی رخ دهد شاید آن را توهم بدانیم(چون علم نمیتواند توجیهش کند) . مثلا در زمانهای قدیم بیشتر مردمی که معجزات شگفت پیامبران را میدیدند باز هم به وی ایمان نمیآوردند و او را به شعبده بازی وجادوگری (چشم بندی یا دستکاری در اوهام ) متهم میکردند. ولی خوشبختانه در سالهای اخیر این علم مادی بر خلاف تمایلاتش چیزیهایی کشف کرده که از آنها بیزار است ولی نمیتواند آن را نادیده بگیرد زیرا این کشفیات عجیب از همهی آزمایشها سربلند بیرون آمدهاند و چارهای ندارد جز اینکه درستی آنها بپذیرد و بیش از پیش در باره شان تحقیق نماید. صادقانه بگویم تنها عاملی که مرا به تحقیق و جست و جو و نوشتن دربارهی متافیزیک و یا بهتر بگویم ناشناختهها وا میدارد همین اطلاعاتی است که اخیرا دربارهی علم فیزیک کسب کردهام. این اطلاعات مهمترین و غیر معقولترین یافتههای دانشمندان در دو سه دههی اخیر میباشند که توسط پیشرفتهترین دستگاههای ساخته شده و در اثر تلاشهای انسانهای مقدسی به نام فیزیکدانان کشف شدهاند. به خداوندی خدا سوگند که این موضوعات به قدری اسرار آمیز هستند که باز هم مرا در درستیشان به شک میاندازند و اگر علم مادی به صحت این مطالب اقرار نمیکرد هیچ کسی آنها را باور نمیکرد و حتی مثل قضیهی وجود اجنه در زمرهی خرافات محسوب میشدند.(زیرا این پدیدهها هم نامعقول اند و هم در حالت عادی احساس نمیشوند)کتاب حقیقت خاموش نوشته میلاد غریبی زاده |
نظر و صاحب نظر(مقاله) من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. سقراطبا توجه به گسترش اینترنت و شبکههای مجازی و انفجار اطلاعات ما با آفت سطحی نگری و دانش کم عمق و فیک مواجه هستیم و سلطه الگوریتم کلان دادهها هم ما را به سمت این سطحی نگری هل میدهند و نیاز هست که در این زمینه فیلترهای نقادی برای پالایش جنگل دادههای خام داشته باشیم.در این میان اگر مقاله و کتابی عمیق به تور آدم بخورد باید دم را غنیمت شمرد و روی آن زوم کرد و وقت خود را با مطالب سطحی تلف نکرد و کیفیت را بر کمیت ترجیح داد.خوشبختانه اخیرا مقالهای وزین درخصوص نظر و صاحب نظر از وحید احمدی(فلسفه پژوه) خواندم که موضوع شناختی نظر و صاحب نظر را از جنبههای مختلفی بررسی نموده بود اینکه در جامعه عوام زده ما بسیاری از اظهارنظرها و گفتههای ما نسنجیده و فاقد پشتوانه علمی و معرفتی میباشند که به نوعی نویسنده مقاله ضمن آسیب شناسی به جنبههای معرفتی، رواشناختی، بیولوژیکی، فلسفی موضوع پرداخته است. نویسنده ارجاعات و منابع را هم بخوبی مشخص نموده است. نویسنده مقاله ادعای دانای کلی ندارد شاید نقدها و کاستیهای اندکی بر مقاله وارد باشد ولی خواندن این مقاله برای شناختن مویلفههای صاحب نظر و درک سره از ناسره و نیز منشاء خطاهای شناختی ما در فضای مه آلود و اظهارات بی سروته کنونی ما توصیه میگردد.این مقاله در Philpapers منتشر شده است.البته در این میان نظریه پیچیدگی( Complexity theory ) به عنوان شاخهای میان رشتهای برای مدل کردن آگاهی و شناخت علمی مطرح شده است که باتوجه به ارتباط آن با این مقاله در پست دیگری به این موضوع و نیز سلطه الگوریتمها با منابع مرتبط خواهم پرداخت.دنیل دنت، در کتاب جدیدش، از باکتری تا باخ و برعکس به مسیله پیچیده آگاهی و سرنوشت آن در دنیای آینده پرداخته است. از نظر این فیلسوف آمریکایی، ما داریم به مرحلهای وارد میشویم که، از شدت پیچیدگی مسایل، دیگر هیچکس توان فهم کامل هیچ مسیلهای را ندارد، عصری هیجانانگیز و هراسناک.گزیده هایی از مقاله :زندگی ما ایرانیان در این برهه از تاریخ ، شوربختانه از تظاهر به دانایی - از باورهای غلط - از تحلیلهای بی اساس - از حرفهای از سر هیجان و احساس - از تعارفهای بیهوده به جای صمیمیت صادقانه - فراگیرشدن حرفهای عوامانه به جای حرفهای علمی حتی در بین تحصیل کردگان دانشگاهی و از پخش حرافیهای شبه علمی و شبه ادبی و غیر مفید از هر تریبون ، که وجه اشتراک آنها، غیر علمی بودن و نادرست بودن آنهاست، سرشار، بلکه لبریز است!آسیب شناسیثبات این شرایط، بخش نرم مغز بخش وسیعی از جامعه را تغییر میدهد و در نتیجه ما نگرانتر، کم طاقتتر و عصبیتر از قبل میشویم. یکی از پیامدهای بزرگ این تغییرات دور شدن زن و شوهرها و اعضای خانواده از یکدیگر است. برای اثبات تاثیر مخرب این بلای فرهنگی، نیازی به تحلیلهای علمی و پیچیده نیست تنها با نگاهی به دوروبر خود میتوانیم این از هم گسیختگی را در همه سطوح ببینیم، چه در سطح دولت و مردم و چه در بین اعضای فامیل و خانواده. از طرفی انسان موجودی اجتماعی است و نظرهای عامیانه او درباره موضوعات مهم علمی که ربطی به تحصیلات و شغل او ندارد، او را از بقیه بخصوص بخش فهمیده و فرهیخته اجتماع پیرامون خویش جدا کرده ، دور میکند. بنابراین چنین عادتی باعث تنهایی او و به طبع آن آزردگی خاطر و ناراحتیهای دیگری برای او خواهد شد که آن هم به نوبه خود باعث جدایی بیشترش از اجتماع میشود. تا جایی که اگر بنا به ملاحظاتی یا از سرناچاری، بیشتر از قبل در کنار اجتماع پیشین خود قرار گیرند تفاوتی در ایجاد آن شکاف معرفتی رخ نمیدهد. در این شرایط، بخشی از ضمیر ناخوآگاه جمعی و غیر ارادی برای حل این معضل فرهنگی همه گیر واکنش نشان میدهد. یکی از نتایج محتمل چنین عکس العمل هایی، ایجاد روابط جایگزین مجازی در شبکههای اجتماعی، بخصوص در بین نسل فعال جامعه است. و این خود سرآغاز دیگری برای بروز مشکلات از جنس دیگر است! این بار شخصیتهای خیالی و خیالات جذاب ، چنین افرادی را بیش از پیش از واقعیت دور میکند. در چنین شرایطی، دغدغهی اصلی جوان، پرکردن خل عاطفی و اجتناب از ترس تنهایی یا تمایل برای ایجاد یک جهش اقتصادی است، تا به عنوان پوششی برای پنهان کردن مشکلات قبلی، راه حلی موثر دست و پا شود. گاهی افراد،برای فرار از رنج و مشقت دست به هر کاری میزنند، غافل از اینکه همان کارها، باعث و بانی، بدترین رنجهای آنان است.معضلات فرهنگی ، علتهای فرهنگیگمان نگارنده مقاله بر این است که آنچه هم اکنون باعث گسترش بی حد و مرز این سرطان اجتماعی خزنده شده، بیسوادی مردم نیست، بلکه گسترش بی حد و مرز اطلاعات سطحی، روزنامهای و رسانهای از یک طرف و از طرف دیگر خودباوری جنون آمیز افراد کم بهره از دانش عمیق، در فروکوفتن بنیانهای علمی است .دو عامل دیگر به آن دامن میزند: 1 . پرکردن شکاف عمیق بین سطوح رفاه و ثروت در کشور 2 . پر کردن خلاء معنوی ناشی از اختلافات شدید سطح فرهنگی مردم ایران نسبت به کشورهای پیشرفته .راه حلی که به نظر میرسیددر مقاله پیش روی هم، سعی شده برای جلوگیری از شیوع هر چه بیشتر این عارضه معرفتی که بلای جان زندگی خیلیها شده، معرفت شناسانه به بحثهای عامه مردم نگاه کنم و توجه خوانندگان فهیم را به این معضل، بیش از پیش جلب کنم، شاید بتوان با پرهیز از حرف زدن و نظردادن در موضوعات علمی - تخصصی که ربطی به کار و تحصیلات ما ندارد، طرحی نو در انداخت و فضای دیگری در ساحت روابط اجتماعی بین خود بوجود آورد.چند سیوال ساده و آمادگی ذهنی برای ورود به بحث: 1 . هیچ احمقی، خود را احمق نمیداند، چرا ؟(دانینگ و کروگر)هر چه ضریب هوشی افراد پایینتر باشد ، احتمال اینکه این افراد، فهم خود را بالاتر از متوسط فهم دیگران بدانند، بیشتر است. چرا ؟( متوسط فهم دیگران در ارتباط با نظریه و آزمایشات تشخیصی دو دانشمند، به نامهای دانینگ و کروگر مطرح شده) . 2 . نفهم کیست، نادانی چیست؟ کدام بهتر است، نفهمی یا نادانی؟چرا؟ تعامل این دو چگونه است؟ (آکامی) 3 . متفکران صاحب نام معاصر، نسبت به این باور عامه که "نفهمی و نادانی، واقعا یک موهبت الهی است ، چه نظری دارند ؟ 4 . بعضیها باید چیزی را حس کنند تا بفهمند بعضیها فقط عقل را منبع شناخت میدانند، به نظر شما برای پی بردن به حقیقت چیزی باید بیشتر به حس تکیه کرد یا به عقل؟ چرا؟ (دانیل گیلبرت) 5 . همه عقل دارند و در حد خودشان عاقلند. پس عقل سلیم یعنی چه؟ در اینصورت، بر اساس عقلی سلیم چهکسی، در چه موضوعی و به چه دلیلی، حق دارد در موضوعی نظر دهد ؟ 6 . ماهیت حرفهای عامه مردم چیست؟ و از نقطه نظر عالمان علوم معرفتی، آیا حرفهای عامه ، اغلب اوقات، علت دارد یا دلیل؟ (دلیل و علت با هم فرق دارند: مسلمانی من و شما علت دارد ، ولی اثبات یا انکار خدا دلیل میخواهد.( حسین دباغ ) 7 . در بحثهای بین مردم، سودمندی سخن است که اهمیت دارد یا درست و نادرست بودن آن؟ چرا؟ (ویلیام جیمز) 8 . آیا ممکن است حرفی درست باشد اما واقعا برای هیچ یک از طرفین بحث، اصلا سودمند نباشد؟ 9 . برای شناخت حقیقت چه راه هایی در تاریخ علم مطرح شده و کدامیک کم اشتباهتر بوده است؟ ) رنه دکارت( 10 . در بحثهای روزمره، اگر اختلاف نظری بین طرفین بحث پیش آید، آدم عاقل چگونه میتواند حرف درست )تر( را) از حرف غلط تشخیص دهد؟(کارل پوپر) 11 . آیا همه در مورد همه چیز صاحب نظرند؟ آنها که صاحب نظر نیستند، چه نام دارند؟ چه کسی صاحب نظر است؟ چه کسی صاحب نظر نیست؟ چگونه میتوان صاحب نظر شد؟ Dunning Kruger effect اعتبار حرف صاحب نظرانحرف و نظر صاحب نظر معمولا فقط در یک زمینهی خاص و در یک حد معین ،معتبر و قابل اعتناست. حرف صاحب نظران اگر مربوط به تخصص ایشان باشد و اگر در چهارچوب علم مربوطه مطرح شود، نظری علمی است. اما اگر در زمینه غیر تخصصی باشد. نظری عامیانه و غیر قابل اعتنا است. اعتبار حرف عالم به علم است نه چیز دیگر. مثلا دکتر مغز و اعصاب جایز نیست در رشته غیر مرتبط خود اظهار نظر متفن نماید.در غیر اینصورت در فهم سخن آنها دچار خطای شناختی اثرهالهای خواهیم شد.آیا برای همه سیوالات بشر جواب علمی وجود دارد؟اینگونه نیست که بتوان با کمک علم همه چیز را تبیین کرد. در علم هم بسیاری چیزها هنوز بی جواب است .در برخی از حوزههای زندگی یا علمی یا فلسفی، بعضی از سوالات هنوز بی جواب ماندهاند. تلاش برای نظر دادن بعنوان پاسخی به این سیوالات فقط نادانی سخنگو را بیان میکند نه چیز دیگر. سخنگو در این شرایط اگر عالم باشد یا هنر مند در این مورد با هم فرقی ندارند. مثلا شما از نوابغ سیوال کنید، خودشان نمیتوانند ، ولو با جهد شاق و کافی، توضیح دهند که نبوع آنها چیست و چگونه میشود که ناگهان فرمولی،نظری یا نظریهای و یا نکتهای نبوغ آمیز بر آنها آشکار میشود. از نوابغ بگذریم که نادرند. از شاعران که کم نیستند بپرسید شعر در ضمیر شما چگونه میجوشد؟ هرگز جواب روشن یا جواب یکسانی دریافت نخواهید کرد. آنها همین قدر میدانند که میتوانند و علامتش هم این است که چنین میکنند.اگر کسی این سخن را نمیپذیرد از او بپرسید: بزرگترین عدد چند است؟بپرسید آخرین رقم عدد پی چند است؟سیوال سادهتری از او بپرسید؟ یک کبریت به دست بگیرید و از او بخواهید با هر علم و ابزاری که میداند، شکل شعله را پیش بینی کند و آنگاه کبریت را روشن کرده و جواب او را با شکل شعلهای که تشکیل میشود، مقایسه کنید تا هر دو ببینید که تبیین همین نکته ساده از نظر علمی چقدر پیچیده است.فرق احمق و نادانهمه قبول داریم که حماقت چیز خوبی نیست . همه از جهل و نادانی بیزارند. هیچ کس مایل نیست او را احمق یا نادان بنامند. با این حال اکثر جمعیت جهان را افراد عامی و نادان تشکیل دادهاند. احمق مطلق یا عاقل مطلق در جهان وجود ندارد، اگر هم پیدا شود نادر است. متواضعانه باید پذیرفت که در کنه وجود هر عاقلی، نقاطی از حماقت وجود دارد.هر چه عقلانیت ما کمتر باشد به همان نسبت، دایره حماقت ما بزرگتر است و به عکس. خشکاندن ریشه حماقت هم ممکن نیست. اگر ممکن هم باشد مطلوب نیست . زیرا بقای موجودات قوی در جهان به تنهایی ممکن نیست و به بقای موجودات ضعیف وابسته است. برای ورود به این بحث چالش برانگیز، بهتر است از معانی لغوی این دو عبارت شروع کنیم: نادان یا ناآگاه کسی ست که چیزی را نفهمیده یا نمیداند یا اطلاعی از موضوع مورد بحث ندارد (نفهم یا نادان ignorant )در حالیکه احمق، چیزی را نمیداند نه به این خاطر که نادان است بلکه به این دلیل که قدرت فهم ندارد(احمق Stupid ).عصب شناسی شناختی: ادراک نقصان پذیر است.درک ما میتواند با واقعیت تطابق داشته باشد یا نداشته باشد. عملکرد معده قلب یا ریه خودکار است اما عملکرد مغز فاقد این توانایی است. ثابت شده هر چه احساس بدتری داشته باشیم، اندیشه هایمان با خطای شناختی بیشتری روبرو خواهد شد. به همین خاطر همه بیماران افسرده فکر میکنند هیچ وقت حالشان خوب نمیشود! از طرف دیگر ثابت شده هر چه انسان خوشحالتر یا با عزت نفس بالاتر باشد درک او بیشتر به امور عینی و واقعی نزدیکتر است. پس متوجه شدیم که احساس انسان، مساوی با واقعیات نیست زیرا با تغییر فکر میشود احساس را تغییر داد در صورتی که نمیتوان با تغییر فکر، واقعیات را تغییر داد.همانطور که جسم ما مریض میشود، مغز هم ممکن است تحت شرایطی، دچار ضعف در پردازش درست اطلاعات شود.کیفیت ادراک تابعی از هفت عامل موثر است. با تغییر هر یک از آنها کیفیت ادراکی دستخوض تغییر میشودنکته سوم: از طرف دیگر، درک ما متاثر از سطح هورمونی ما، انتظارات ما ، وضعیت روحی روانی ما ، چهارچوب حافظه )یعنی دانستههای ما(، حالت هیجانی یا عواطف لحظهای ما ، بهره هوشی ما و مهمتر از همه متاثر از سیستم محرک/ پاسخ سیستم منحصربفرد عصبی مغزی ما هم هست. بنابراین با تغییر در یک یا چند تا از این عوامل موثر، برداشت، نگاه، درک و باورهای ما تحت تاثیر قرار میگیرند و تغییر میکنند.تغییرات هورمونی / تغییرات ادراکی - رفتاریسیستم هورمونی ما میتواند بر درک ما از دنیای اطراف موثر باشد و یکی از علل اختلاف نظرات ما در بحثها، همین عدم تعادل هرمونی آدمهای درگیر بحث و گفتگوست.گفتار ،کردار و برداشت ما از یک موضوع خاص، همواره یکسان نیست.این تفاوت عللی دارد و دلایلی دارد. علل را هرمونها و دلایل را سیستم پردازش مغزی ایجاد میکند. غدد مترشحه بدن شامل: هیپوتالاموس، هیپوفیز، تیرویید، آدرنال یا فوق کلیوی، پانکراس یا لوزالمعده، پاراتیرویید، بیضهها و تخمدانها هستند. جنس هرمونها یا استروییدی ست یا پلیپپتیدی و یا مشتقات اسید آمینه. بعضی هرمونها در بدن بطور مداوم تولید و مصرف میشوند، مثلا تستسترون که از کلسترول درست میشود. بعضیها مثل هرمونهای هیپوفیزی یا انسولین هر وقت ترشح شوند، تاثیر گذارند. انسولین در پانکراس تولید میشود و عدم ترشح آن باعث به کما رفتن و مرگ حتمی خواهد شد. هرمونها یا روی غشای بیرونی سلولهای بدن موثرند که همه انواع استروییدی را در بر میگیرند و یا به درون سیتوپلاسم سلول میروند تا تاثیرگذار باشند.آدمی در شرایط مختلف هورمونی درک مختلفی از قضایا خواهد داشت و این ادراک خاص، مستقل از سطح هوش عمومی، اطلاعات قبلی و تجربیات مرجع او اتفاق میافتد. در هر صورت اگر سطح هورمونی شخصی در حالت تعادل نباشد، بی تردید ادراک او از موضوع مورد بحث، مطابق واقعیت نخواهد بود و هر چه این عدم تعادل شدیدتر باشد ادراک و به طبع آن باورهای او دورتر از حقیقت و واقعیت خواهند بود.پلههای دانایی سوال: عموم مردم عامی اند، یعنی غیر متخصص اند آیا به این دلیل ما در زندگی نباید حق حرف زدن یا اظهار نظر داشته باشیم؟جواب: اولا همه حرفها جنبه اظهار نظر ندارد. در این مقاله توضیح دادم نظر را باید صاحب نظر بگوید. این حق، مال اوست. ولی همه حرفها اظهار نظر نیستند. پس همه حق دارند هر چه میخواهند بگویند. این طبیعیترین حق هر انسانی ست. همه آدمها صرفنظر از سن و جنس و تحصیلات و شغل و همه مسایل دیگر درباره همه موضوعات عالم، و در هر حال و هر جا میتوانند احساسات خود را نسبت به موضوع مورد بحث ابراز نمایند .با این توضیح که در بیان احساسات، یا نظر دادن خلط مبحث نشود.احساسات و بیان آنها موضوعی درونی و شخصی است و فقط به حال و هوای شخص گوینده ربط دارد . حال و هوای هر شخصی، موضوعی شخصی است، ذهنی ست، موضوعی درونی ست و برای همان شخص هم صادق و معتبر است احساسات قابل راستی آزمایی نیست.پس علمی نیست و وقتی علمی نبود و قابلیت تجربه ازمایی عام نداشت از دایره علم و مباحث علمی خارج خواهد شد . و صحبت در مورد مسایل شخصی نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه طبیعیترین کاربرد زبان حداقل نزد زنان است. در حالیکه موضوعات علمی مباحثی عمومی ست. موضوعی ست که مابه اذای بیرونی دارد یعنی چیزی واقعی است و دربردارنده حقیقتی ست که اتفاقا چون علمی ست همیشه و در همه جا و برای همه تاکید میکنم برای همه، درست است، معتبر است ، قابل راستی آزمایی و قابل یادگیری ست و از همه مهمتر، برای فهم درست دنیای پیرامون ما ضروری بلکه حیاتی ست و اتفاقا تنها ابزار ما آدمها برای فهمیدن حقیقت است .در یک کلام آیا نظر درست دادن (نه هر نظری داشتن) حقی همگانی هست یا نیست و به چه دلیل؟خیر. حقی همگانی نیست. نظر درست دادن کار کسی است که قدرت تمییز حرف درست و نادرست را دارد و همه چنین قدرت تشخیصی ندارند.خلاصه مقالهنتیجه گیری: در یک جمله" نظر درست داشتن و نظر درست دادن فقط ،کار صاحب نظر است و بس"تا اینجا توضیح داده شد که مقام اظهار نظر حقی است غیر همگانی. امتیاز ویژه ایست که متخصصان و صاحب نظران، برای بیان نظرات عالمانه خود از آن بهره میبرند. نظر دادن، ذاتا کار صاحب نظر است، کار یک متخصص است. نظر دادن، برای کسی مجاز ست که صاحب نظر است. همه میتوانند در صحبتهای خود با دیگران، احساسات ، فهم یا برداشت خود را ، در میان گذارند به این شرط که حرف هایشان را فقط و فقط بیان احساسات شخصی خود، قلمداد کنند نه حرفی الزاما درست، نظر کارشناسی یا برترین نظر کارشناسی یا قضاوت درست! طبیعی است که همه گمان دارند نظراتشان، درست و کامل است و بر اساس واقعیت و علمی است و مورد وثوق جامعه هم هست، در صورتیکه چنین نیست. در نظرات این و آن، آنچه به زبان جاری شده است، عمدتا تابع احساسات آنها در زمان بحث و گفتگوست . از طرف دیگر همه اظهار نظرها، از این نظر که نشان دهنده احساس شخصی گوینده، نسبت به موضوعی، خاص است، برای دوستان و آشنایان گوینده، میتواند جالب و یا قابل اعتنا باشد ولی برای شخص بی طرف و دارای عقل سلیم ، بی تردید غیر قابل اعتنا بی اساس و غیر مفید خواهد بود.بعضی اوقات باید گفت، بعضی اوقات باید دید. بعضی اوقات هم باید سکوت کرد و شنید.فلسفه فقط راههای تحلیل عقلانی مسایل سخت و پیچیدهی زندگی نیست، فلسفه کم اشتباهترین راه پیدا کردن اشتباهات شناختی برای درک زندگی است.(ویلاردفان)لینک دانلود کل متن مقاله فوق(حتما ارزش مطالعه دارد) - 8 . pdf مقاله و گفتاری مشابه:دکتر اکبر سلطانی مترجم کتابهای تفکر نقادانه در ویدیوی زیر از زاویه تفکر نقادانه به صاحب نظر پرداخته است که چهار مویلفه برای آن بیان میکند: 1 - دانش مرتبط 2 - تجربه 3 - تبحر اطلاعاتی 4 - تبحر استدلال و تفکر نقاد(ملاک عقلانیت)لینک ویدیو برای ارتباط با ایشان پیج اینستاگرام ایشان به آیدی @ drakbarsoltani را دنبال کنید.مطالعه بیشتر: لینک خطاهای شناختی |
قلدری زیبایی ساختگی بر علیه زیبایی طبیعت حتما شما هم در مورد موضوع "تست حساسیت لوازم آرایشی روی حیوانات" شنیدهاید . موضوعی که امروزه به یکی از داغترین بحثهای فضای مجازی بدل شده. پس با ما همراه باشید تا نگاهی به این معضل جهانی بیندازیم.انیمیشن استاپ موشن رالف را نجات دهید . انیمیشنی دردناک و تاثیر گذار که در فضای مجازی مشهور شد .تست لوازم آرایشی روی حیوانات نوعی از تستهای حیوانی ست جهت آزمودن سالم بودن و غیرحساسیت زا بودن لوازم آرایشی مورد استفاده برای انسانها. آسیبهای فراوان و مخربی که این آزمایشات بر حیوانات وارد میکند و حتی موجب کشته شدن تعداد فراوانی از آنها میشود توجه بسیاری از فعالان حقوق حیوانات را در سراسر جهان به خود معطوف ساخته است . همچنین بسیاری کشورها منجمله کلمبیا ، اتحادیه اروپا ، بریتانیا ، هند ، اسراییل و نروژ به طور جدی این فعالیت خطرناک را ممنوع کردهاند.کشورهای بنفش آزمایش روی حیوانات را به کل ممنوع و غیر قانونی اعلام کردهاند . کشورهای کرمی رنگ فروش این محصولات را منع کرده و کشورهای نارنجی رنگ روی نقشه هیچ قانونی برای تست لوازم آرایشی روی حیوانات ندارند در این آزمایش معمولا لوازم آرایشی تکمیل شده را بر روی خرگوشها ، موشها و بسیاری حیوانات دیگر امتحان میکنند . لوازم آرایشی آزمایش شده طیف وسیعی از محصولات مختلف مثل انواع رنگها و شامپوهای مو ، کرمهای پوست ، لاکهای ناخن ، ماسکهای صورت و صابونها را در بر میگیرند . سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا همچنان به امضای متدهای گوناگون تست حیوانات ادامه میدهد.ممکن است گاهی آزمایشی که از یک نوع لوازم آرایش بر روی حیوانات انجام گرفته شده به دلیل قدیمی بودن دادهها چندین بار تکرار شود .تصاویری که در اینترنت از این عمل قبیح و زشت آپلود شدهاند برای هرکسی دردناک است . دانشمندان باید خیلی بیوجدان باشند که دست به چنین عملی بزنند درحالی که راههای بهتری هم هست.متدها و روشهای گوناگونی برای انجام این تست وجود دارد که بر اساس ناحیه مورد استفاده لوازم آرایشی مانند چشم ، پوست صورت یا پوست دست طبقه بندی میشوند . عناصر جدید در هر کدام از لوازم آرایشی جهت تست ممکن است به مرگ حداکثر هزار و چهارصد حیوان بیگناه شود .تست نفوذ پوستی : موشها بیشتر در این متد مورد استفاده قرار میگیرند که مقدار نفوذ مواد شیمیایی بر سطح پوست و حتی بر جریان خون را آزمایش میکند . این روش تست جهت شفاف سازی جذب پوست بسیار کارآمد است . تست حساسیت پوست : این متد برای آزمایش حساسیت لوازم آرایشی به کار میرود . مایع شیمیایی کمکی جهت تقویت سیستم ایمنی تزریق میشود . در گذشته بر روی خوکچه هندی آزمایش میشد به این طریق که قسمتی از موی بدن را میتراشیدند و روی آن قسمت امتحان میکردند . مواد بر اساس جنس پوست ارزیابی میشوند . تست سمیت حاد : این آزمایش جهت تعیین میزان در معرض خطر شیمیایی قرار گرفتن دهان ، پوست یاالتهابات میباشد . به موشهای فاضلاب و موشهای آزمایشگاهی دوز کشندهی پنجاه درصد تزریق میشود . موشها در این آزمایش دچار تشنج و از دست دادن عملکرد حرکتی میشوند . تست التهاب : این متد آزمایشگاهی ممکن است تحریکات یا خوردگی در پوست و چشم حیوان را در پی داشته باشد "به دلیل استفاده از دوز کشنده که پنجاه درصد از حیوانات را میکشد ."تست خوردگی یا تحریک پوست : این تست پتانسیل برگشت ناپذیر بودن آسیب پوستی در مواد آرایشی را بررسی میکند . این تست روی خرگوشها با تراشیدن بخشی از موی پوست و قرار دادن مواد بر روی آن قسمت صورت میگیرد . این تست، مرحلهی آسیب به پوست را که شامل خارش ، سوزش ، ورم و . میشود را تعیین میکند.کارخانههای لوازم آزایشی که روی حیوانات تست انجام نمیدهند از صفحات آزمایشگاهی استفاده میکنند تا پتانسیل ریسک حساسیت و عوارض برای پوست انسان را تشخیص بدهند . کمپانی هایی مانند سیتاکس در ایالات متحده آمریکا ، و به تازگی سایپروتکس ، از این روش و روشهای مشابه که روی حیوانات انجام داده نمیشوند استفاده میکنند . در ادامه لیست برخی کمپانی هایی تایید شده بدون تست روی حیوانات را مشاهده میکنید .لیست شرکتهای ارایه دهنده لوازم آرایشی و بهداشتی بدون تست روی حیواناتکمپانیهای مشهوری که هنوز روی حیوانات تست انجام میدهنداولین تست انجام شده روی حیوانات در سیصد سال پیش از میلاد مسیح صورت گرفته ، مطابق شواهد تاریخی ، آنها از حیوانات زنده برای آزمایش محصولات دارویی استفاده میکردهاند . در آن دوران این آزمایشها اهمیت زیادی داشتند چون دانشمندان اطلاعاتی در مورد گردش خون در بدن و نیاز به هوا برای زنده ماندن را کشف کردند . در آن دوران ایدهی انجام آزمایشات روی حیوانات و مقایسه آن با ساز و کار سیستم بدن انسان ایده نوینی بود. خود لویی پاستور دانشمند بسیار معروف فرانسوی با استفاده از حیوانات نظریه میکروبی بیماریها را اثبات کرد . لین تست انجام شده روی حیوانات در سیصد سال پیش از میلاد مسیح صورت گرفته ، مطابق شواهد تاریخی ، آنها از حیوانات زنده برای آزمایش محصولات دارویی استفاده میکردهاند . در آن دوران این آزمایشها اهمیت زیادی داشتند چون دانشمندان اطلاعاتی در مورد گردش خون در بدن و نیاز به هوا برای زنده ماندن را کشف کردند . در آن دوران ایدهی انجام آزمایشات روی حیوانات و مقایسه آن با ساز و کار سیستم بدن انسان ایده نوینی بود. خود لویی پاستور دانشمند بسیار معروف فرانسوی با استفاده از حیوانات نظریه میکروبی بیماریها را اثبات کرد . اولین تست انجام شده روی حیوانات در سیصد سال پیش از میلاد مسیح صورت گرفته ، مطابق شواهد تاریخی ، آنها از حیوانات زنده برای آزمایش محصولات دارویی استفاده میکردهاند . در آن دوران این آزمایشها اهمیت زیادی داشتند چون دانشمندان اطلاعاتی در مورد گردش خون در بدن و نیاز به هوا برای زنده ماندن را کشف کردند . در آن دوران ایدهی انجام آزمایشات روی حیوانات و مقایسه آن با ساز و کار سیستم بدن انسان ایده نوینی بود. خود لویی پاستور دانشمند بسیار معروف فرانسوی با استفاده از حیوانات نظریه میکروبی بیماریها را اثبات کرد . ولین تست انجام شده روی حیوانات در سیصد سال پیش از میلاد مسیح صورت گرفته ، مطابق شواهد تاریخی ، آنها از حیوانات زنده برای آزمایش محصولات دارویی استفاده میکردهاند . در آن دوران این آزمایشها اهمیت زیادی داشتند چون دانشمندان اطلاعاتی در مورد گردش خون در بدن و نیاز به هوا برای زنده ماندن را کشف کردند . در آن دوران ایدهی انجام آزمایشات روی حیوانات و مقایسه آن با ساز و کار سیستم بدن انسان ایده نوینی بود. خود لویی پاستور دانشمند بسیار معروف فرانسوی با استفاده از حیوانات نظریه میکروبی بیماریها را اثبات کرد . این آزمایشات روی حیوانات در گذشته بیشتر برای اکتشافات جدید صورت میگرفته "لزوما نه در راه درست و حیوان دوستانه" ولی امروزه درحالی که این روش صددرصد هم درست نیست برای آزمایش لوازم آرایشی به کار میرود که جایگزینهای فراوانی دارد . از جایگزینهای حیوان زنده برای تست لوازم آرایشی میتوان به موارد زیر اشاره کرد : پر کردن اعضای حیوان مرده با سیلیکون و استفاده از آن به جای تشریح و کشتن حیوان زنده ، آزمایش روی گیاهان ، آزمایش روی پوست مصنوعی ، کشتهای سلولی و بافتی ، بیوپسی (بافت برداری یا نمونه برداری) و نمونههای فراوان دیگر .منابع :ویکیپدیای انگلیسیسایت رسمی HIS سایت رسمی PETA سایت پارسی طبامیدوارم از این مطلب لذت برده باشید و همچنین امیدوارم در جهان دیگر شاهد ظلم به حقوق موجودات زنده چه انسان و چه حیوان نباشیم . به امید آنروز . |
رایانههای کوانتومی در مقابل رایانههای احتمالی شکل 1 . رایانههای احتمالی رقیب رایانههای کوانتومی منتشرشده در: analyticsinsight به تاریخ 7 اپریل 2021 لینک منبع: KNOW ABOUT HOW TO BUILD A PROBABILISTIC COMPUTER AND MORE !در طول سالها، دنیای تکنولوژی به شدت در انتظار محاسبات کوانتومی بوده است. حقیقتی که هنوز هم باقی مانده است این است که کامپیوترهای کوانتومی تا جایی که به نظریه مربوط میشود عالی به نظر میرسند. اما ساخت ماشینهای عملی با بار بالایی از موانع و چالشها در ارتباط است. از جنبه روشنتر، اگر مهندسان بتوانند با موفقیت وارد دنیای کامپیوترهای کوانتومی عملی شوند، نوع محاسبات انجامشده روی هم رفته در سطح متفاوتی انجام خواهد شد. با در نظر گرفتن این چالشها، یکی از مهمترین راههایی که ما میتوانیم در اینجا به کار بگیریم، محاسبات احتمالی است. این یکی از راههای عالی برای مقابله با عدم قطعیت در دادهها است.کارشناسان بر این باورند که چالشهای فنی که در صورت استفاده از کامپیوترهای کوانتومی با آن مواجه هستیم آنقدر زیاد است که بسیار بعید است که کامپیوترهای کوانتومی با اهداف عمومی در آینده در دسترس قرار گیرند. علاوه بر این، ممکن است بین 5 تا 10 سال طول بکشد و یا حتی ممکن است بیشتر طول بکشد تا اولین کامپیوترهای کوانتومی کاربردی به صورت آنلاین به کار گرفته شوند. واضح است که این یک سرمایهگذاری عظیم در زمان است. این به خاطر تمام مشکلات و چالشهایی است که مردم برای کاوش عمیقتر در درک اهمیت و نقش احتمال در سیستمهای محاسباتی، ایجاد میکنند. فیزیکدان فقید، ریچارد فاینمن، در مورد افرادی که این را پذیرفته بودند و 30 سال پیش هم همین کار را کرده بودند، مطمین بود. او معتقد بود که یک کامپیوتر احتمالی این پتانسیل را دارد که در رقابت با کامپیوترهای کوانتومی بایستد.ممکن است علاقمند به مطالعه مقاله برترین شرکتهای پیشرو در ثبت اختراعات محاسبات کوانتومی باشید.چگونه یک کامپیوتر احتمالی بسازیم؟نیازی به گفتن نیست که این پایه، یک ذره احتمالی است. در گذشته، کامپیوترها از یک آهنربا با دو جهت ممکن مغناطیسسازی برای ذخیره کردن بیت استفاده میکردند. این مغناطیسها را میتوان برای اجرای p - بیتها به کار برد. یک تیم از تکنیک مشابه برای ساخت یک کامپیوتر احتمالی در سال 2019 با هشت p - بیت استفاده کرده بود.بهترین بخش در مورد استفاده از مغناطیسهای ناپایدار به عنوان بلوک اصلی ساختمان این است که p - بیت میتواند با استفاده از چند ترانزیستور به جای هزاران ترانزیستور اجرا شود. این ویژگی ساخت کامپیوترهای احتمالی بزرگتر را ممکن میسازد.با صحبت در مورد اصل کار کامپیوترهای احتمالی، یک سیستم p - بیتها از یک حالت اولیه به حالت نهایی تکامل مییابد. بدیهی است که ممکن است تعداد قابلتوجهی از حالتهای میانی وجود داشته باشند. هر مسیر، احتمال متفاوتی دارد. عنصر شگفتانگیز در اینجا این است که کدام مسیر توسط کامپیوتر به طور کامل به شانس بستگی دارد. برای به دست آوردن احتمال کلی، شما باید تمام احتمالات تمام مسیرهای ممکن را با هم جمع کنید. در مورد یک کامپیوتر کوانتومی، از کیوبیت به جای p - بیت استفاده میکند. در اینجا، احتمال با اضافه کردن دامنههای پیچیده برای تمام مسیرهای ممکن بین حالت اولیه و حالت نهایی تعیین میشود.به بیان ساده، تفاوت بین یک کامپیوتر احتمالی و یک کامپیوتر کوانتومی این است که اولی احتمالات را اضافه میکند درحالیکه دومی دامنههای احتمال پیچیده را اضافه میکند. نکته دیگری که باید ذکر شود این است که احتمالات اعداد مثبت کمتر از یک هستند درحالیکه دامنههای احتمال اعداد پیچیده هستند. از این رو، زمانی که یک مسیر اضافی را در مورد محاسبات کوانتومی اضافه میکنید، آن میتواند مسیر موجود را حذف کند. از سوی دیگر، اضافه کردن یک مسیر اضافی در کامپیوترهای احتمالی تنها میتواند احتمال نهایی را افزایش دهد.نکته مهم دیگر این است که کیوبیتها دامنههای پیچیده را حمل میکنند. اینها باید به دقت در برابر محیطزیست محافظت شوند. توجه زیادی باید به دمای نگهداری شده شود. تمام این مشکلات در مورد یک کامپیوتر احتمالی برطرف میشود زیرا میتواند با فنآوری سادهتر که در دمای اتاق عمل میکند، ساخته شود.در جنبه منفی، شما نمیتوانید با احتمالات منفی در اینجا مقابله کنید. این موضوع آن را تنها برای آن دسته از الگوریتمهایی که نیاز به لغو مسیر ندارند، مناسب میسازد. به طور خلاصه، محاسبات احتمالاتی یکی از موثرترین راهها برای جایگزینی محاسبات کوانتومی است.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
لیزوزیم چیه؟! به عنوان مطلب اول یک توضیح کوتاه درباره من از ویکی:لیزوزیم بوسیله غدد پوستی و غشاهای مخاطی ترشح میشود و در اشک، بزاق و آبگونههای دیگر بدن پستانداران و سپیده تخم پرندگان وجود دارد و یک وسیله دفاعی در برابر هجوم میکروبی به شمار میرود.این آنزیمها پلیمرهای کمپلکس آمینواسیدها و قندهای آمینه موجود در دیواره سلولی را هیدرولیز میکنند. در باکتریهای گرم مثبت لیزوزیم با تخریب پیوندهای دیواره پپتیدوگلیکان باکتری عمل میکند.حالا بیشتر آشنا میشیم! |
آینده علم در دستان این دانشمندان است کارمل مجیدی ( Carmel Majidi ) مهندس سازنده دستگاه خود شفا ده: مجیدی دانشیار مهندسی مکانیک و مهندس دانشگاه کارنگی ملون ( Carnegie Mellon ) شهر پیتسبورگ ( Pittsburgh ) ایالت پنسیلوانیای ایالاتمتحده آمریکا است که در حال حاضر روی پروژهای کار میکند که دستگاهها بتوانند خود را مانند موجودات زنده اصلاح کنند. درواقع در اینگونه دستگاهها مواد لازم برای اصلاح آسیب مکانیکی وجود داشته و برنامه انجام آن نیز در اختیار دستگاه خواهد بود تا در صورت بروز آسیب احتمالی، دستگاه بتواند خود را ترمیم کند. مادهای که برای ترمیم دستگاه به کار گرفته میشود، فلز مایعی است که بهصورت قطرهای به بخش آسیبدیده ارسال میشود.ژونگ لین وانگ ( Zhong Lin Wang ) مخترع پارچهای که تولید انرژی میکند: وانگ استاد دانشکده فنی مهندسی و علم مواد جورجیا با همکاری گروهی از پژوهشگران موسسه فناوری جورجیای ایالاتمتحده آمریکا در حال بررسی و تحقیق در امکان ساخت پارچهای با توانایی تولید انرژی هستند. درواقع در دل این اختراع، بهینهسازی انرژی خورشیدی مطرح است اما تولید الکتریسیته بر اساس حرکت فرد با استفاده از نانو ژنراتورهای اصطکاکی انجام میشود. در این پارچه ترکیبی از اثرات ایجاد برق توسط نیروی اصطکاکی با القای الکترواستاتیک از هر حرکتی بهکاررفته است.لوسیان گویوره ( Lucian Gheorghe ) مهندس ادغام راننده و اتومبیل: دکتر لوسیان و شرکت خودروسازی نیسان ژاپن تلاش میکنند تا رانندگان بتوانند بهطور مستقیم با اتومبیلهای خود ارتباط برقرار کنند. در این پروژه محققان در حال کار روی کلاههایی هستند که بتواند امواج مغزی رانندگان را مورداندازهگیری قرار دهد. در این ایده، سیستمهای خودمختار خودرو برای تجزیهوتحلیل اطلاعات در زمان واقعی با توجه بهپیش بینیهای آینده راننده به کار گرفته میشود. آنها امیدوارند که این فناوری قادر بهپیش بینی رفتار راننده و بهبود زمان واکنش 0 ٫ 2 تا 0 ٫ 5 ثانیه باشد. در صورت دستیابی به چنین تکنولوژیی عملکرد راننده با حفظ کنترل افزایش پیدا خواهد کرد.چونی ژی ( Chunyi Zhi ) مهندس ساخت نوعی نخ تولیدکننده برق: ژی با کمک گروهی از مهندسین از موسسات مختلف چینی ازجمله دانشگاه هنگکنگ، دانشگاه شنزن ( Shenzhen )، موسسه فناوریهاربین ( Harbin ) و دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه سینگوا ( Tsinghua ) در شنزن، در حال همکاری با یکدیگر برای توسعه عملکرد بالا، ضد آب، قابلبرنامهریزی و کاربرد باتری یونی در الیاف قابل انبساط هستند. این باتری هرزمانی که نخ کشیده شده تا شود، شسته یا بریده شود، قادر به تولید انرژی خواهد بود. این باتری به یک نخ حاوی دو الکترود و یک الکترولیت پلیاکریلآمید ( polyacrylamide ) متصل شده است. بافت اصلی این پارچه حاوی قدرت 100 LED در یک صفحه الکترولیومسنت 100 سانتیمتر است. |
باتری شیایومی Mi Mix باتری شیایومی Mi Mix با ظرفیت 4400 میلی آمپر و شماره مدل BM4C میباشد. با خرید باتری شیایومی Mi Mix یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری شیایومی Mi Mix را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری شیایومی BM4C شما فرا رسیده است.مدل: BM4C ظرفیت باتری: 4400 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم یون و غیر قابل تعویض توسط کاربر |
ویروس چیست ؟و کرونا ویروس چه نوع ویروسی است؟ ویروسبه تعریف وبسایت ویکی پدیا:ویروس (به انگلیسی: Virus ) یک عامل بیماریزای کوچک است که فقط در سلولهای زنده یک ارگانیسم تکثیر میشود. ویروسها میتوانند انواع شکلهای حیات را، از حیوانات و گیاهان گرفته تا میکروارگانیسمها، از جمله باکتریها و آرکیاها را آلوده کنند. ویروس ارگانیسم زنده نیست، بلکه قطعهای از نوکلییک اسید است که درون یک پوشش پروتیینی (کپسید) محصور شده است. ویروسها از باکتریها بسیار کوچکتر هستند و فقط با میکروسکوپ الکترونی قابل مشاهدهاند. ویروس با استفاده از امکانات سلولی میزبان تکثیر میشود و فعالیت اصلی یاختههای میزبان را مختل میکند. ویروسها بسیاری از جانوران و گیاهان و باکتریها را مبتلا میکنند اما فقط برخی از آنها انسان را بیمار میکند. همچنین ویروسها تنها در محیط خنثی در سلولهای زنده تکثیر میشوند و انگل اجباری داخل سلولی میباشند. زیرا ویروسها فاقد تمامی ویژگیهای زیستی بجز فاز ژنتیک هستند، زیست شناسان تا اواخر سده گذشته آنها را زنده نمیدانستند. ویروسها رشد نمیکنند، حالت هومیوستازی ندارند و به دلیل نداشتن آنزیمهای اصلی واکنشهای متابولیسمی در آنها رخ نمیدهد. فقط دو آنزیم در آنها یافت میشود، آنزیم ATP و آنزیم رو نوشت بردار معکوس (مخصوص RNA دارها). البته امروزه با توجه به امکان کشت و تکثیر ویروسها در شرایط آزمایشگاهی، تصور انگل اجباری بودن آنها دچار تردید است.ویروسها چگونه سلولها را آلوده میکنند؟در گام اول باید وارد سلول شوند. ویروسها سلولها را فریب میدهند و کاری میکنند تا سلولها آنها را بهعنوان مادهی مدنظرشان تشخیص دهند. در سطح سلول، حسگرهایی به نام گیرنده قرار گرفته است، که اشکالی سازگار با اشکال مواد مغذی دارند. وقتی گیرنده و مادهی مغذی با یکدیگر هماهنگ باشند، سلول آنها را به درون خود راه میدهد.ویروسها برای فریب دادن سلولها از نوعی استتار بهره میبرند. کپسید یا پروتیینهای گیرندهی ویروس شبیه مادهی مغذی لازم برای سلول است. وقتی گیرندهی ویروس به گیرندهی سلول متصل میشود، سلول آن را مادهی مغذی تشخیص و به درون خود راه میدهد. به این ترتیب سلول آلوده میشود.تولید ویروسهای بیشترگام دوم، تولید ویروسهای بیشتر است. ویروس پس از ورود به سلول، دستورالعمل ژنوم خود را به سلول میافزاید. سلول نمیداند که این دستورالعمل جدید مختص تولید ویروس است، پس از آن پیروی میکند و بخشهای لازم برای ویروس را تولید میکند. حالا دیگر این سلول بدون اطلاع خودش به کارخانه تولید ویروس تبدیل شده است! این بخشهای تولیدشده به یکدیگر متصل میشوند تا ویروسهای کاملی را ایجاد کنند که در نهایت از سلول خارج میشوند. هر ویروس جدید میتواند سلول دیگری را آلوده کند و به این چرخهی آلودگی ادامه دهد.و اماکرونا ویروس هاکروناویروسها (نام علمی: Coronaviruses ) خانواده بزرگی از ویروسها و زیر مجموعه کروناویریده هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماریهای شدیدتری همچون سارس، مرس و کووید 19 را شامل میشود. کروناویروسها در دهه 1960 کشف شدند و مطالعه بر روی آنها بهطور مداوم تا اواسط دهه 1980 ادامه داشت. این ویروس به طور طبیعی در پستانداران و پرندگان شیوع پیدا میکند، با این حال تاکنون هفت کروناویروس منتقل شده به انسان، کشف شدهاست. آخرین نوع آنها، کروناویروس سندرم حاد تنفسی 2 ( SARS - CoV - 2 )، در دسامبر 2019 در شهر ووهان چین با همه گیری در انسان شیوع پیدا کرد.ساختار کرونا ویروسکروناویروسها زیر مجموعه کروناویریده هستند. ساختار آنها نیز دارای یک ژنوم آرانای معمولی است. افرادی که همزمان دارای بیماری دیگری باشند و کودکان مبتلا به بیماریهای قلبی، بیشتر در معرض خطر ابتلا به کروناویروسها هستند. معمولا شدت سرماخوردگی که کروناویروس عامل آن باشد بیشتر است. کرونا ویروسها که پس از راینو ویروسها بزرگترین عامل ابتلا به سرماخوردگی هستند، بیشتر در زمستان و بهار باعث سرماخوردگی میشوند. اگرچه کرونا ویروسها بیشتر در حیوانات دیده میشوند، اما هفت نوع از آنها دستگاه تنفسی بدن انسان را تحت ت ثیر قرار میدهد. تشخیص اینکه علت بیماری کرونا ویروس باشد یا خیر کمی مشکل است، چرا که برخلاف راینو ویروسها به سختی در آزمایشگاه رشد و نمو میکنند.ساختار این ویروس از دو لایه تشکیل شده است هسته این ویروس را مواد ژنتیکی و لایه بیرونی آن را تاجهای پروتیینی تشکیل دادهاند. پس از ورود به سلول میزبان، ذره ویروس بدون پوشش بوده و ژنوم آن وارد سیتوپلاسم سلول میشود.خانواده ویروس کرونا همیشه از گونه حیوانی به گونه دیگری منتقل شده است. این ویروس برای انتقال آسانتر ممکن است تکامل پیدا کند و موجب بیماری سختتری شود.کروناویروس انسانیاز 40 گونه مختلف خانواده کروناویروس، تاکنون هفت گونه منتقل شده به انسان کشف شده است که موجب بروز بیماری هایی همچون خانواده سرماخوردگی در انسان میگردند. گاهی برخی از کروناویروسها به دستگاه تنفسی حمله میکنند و گاهی علایم خود را در روده و معده افراد نمایان میکنند. علایم ویروس کرونا در ریه، معمولا در سرماخوردگیهای معمول و نوعی سرماخوردگی ترشح آور به نام پنومونیا ظاهر میشود که معمولا در بیشتر افراد با سرماخوردگی ملایمی همراه است. در این دسته چهار کروناویروس کشف شدهاست: HCoV - 229EHCoV - OC43HCoV - NL63HCoV - HKU1 این چهار نوع کروناویروس، به صورت مرتب در جمعیت انسانی ایجاد بیماری میکنند و باعث عفونت سیستم تنفسی در کودکان و بزرگسالان میشوند.اما انواع دیگری از این ویروس هستند که با علایمی شدیدتر همراه میشوند مانند سارس، مرس و کووید 19 .سارساین ویروس که تصور میشود از خفاش در چین ناشی شده باشد در سال 2002 اپیدمی جهانی سارس را موجب شد که حدود 800 نفر را به کام مرگ کشاند. سارس با نام علمی SARS - CoV موجب سندرم حاد و شدید تنفسی در میان مبتلایان شد.مرسگونهای جدیدتر از این ویروس در سپتامبر 2012 در مردی 60 ساله در عربستان سعودی کشف شد که به مرگ بیمار انجامید. این مرد چند روز قبل از آن به دبی سفر کرده بود و دومین مورد در مردی 49 ساله در قطر که او نیز در گذشت. کشف بیماری اولین بار در آزمایشگاه Health protection agency ' s در Colindale لندن به ت یید رسید. شیوع این کروناویروس به نام سندرم نارسایی تنفسی خاورمیانه ( Middle East respiratory syndrome coronavirus ) شناخته شدهاست که به اختصار MERS - CoV خوانده میشود.[ 18 ][ 19 ] این ویروس موجب مرگ 858 نفر در خاورمیانه شد.کروناویروس سندرم حاد تنفسی 2 ( SARS - CoV - 2 )نوشتارهای اصلی: دنیاگیری 20 2019 کروناویروس، کروناویروس سندرم حاد تنفسی 2 و گاهشمار دنیاگیری 20 2019 کروناویروسدر نهایت، در دسامبر 2019 نیز، برای اولین بار در شهر ووهان استان هوبیی چین، پس از اینکه مردم بدون علت مشخصی دچار سینه پهلو شدند و واکسنها و درمانهای موجود موثر نبودند، نوع جدیدی از کروناویروس با همهگیری در انسان شناسایی شد. از میان نخستین افرادی که به این ویروس آلوده شدهاند، مشخص شد که دو سوم آنها با بازار عمده فروشی غذاهای دریایی هوانان، که در آن حیوانات زنده نیز به فروش میرسد، ارتباط داشتهاند. تا 30 بهمن، این کروناویروس جدید، جان بیش از 2709 نفر را گرفته و بیش از 73 ٬ 332 نفر به این ویروس در 80 کشور ت یید شده که از جمله در تایلند، کره جنوبی، ژاپن، تایوان، استرالیا، سنگاپور، نپال، ویتنام، اندونزی، آلمان، روسیه، فیجی، فرانسه، ایران و آمریکا مبتلا شدند. با عبور تعداد قربانیان ویروس کرونا از مرز 1000 نفر سازمان جهانی بهداشت برای بیماری ناشی آن نام رسمی انتخاب کردهاست - کووید 19 ( 19 - COVID ) که اشارهای دارد به "کرونا"، "ویروس"، "بیماری" و سال 2019 . این نوع کرونا ویروس قبل از این همه گیری در انسان دیده نشده بود. برآوردهای نخستین نشان میدهد که درصد مرگ و میر این ویروس بین 2 تا 3 درصد مبتلا شدگان است.علایم بیماری شامل تب، سرفههای خشک و گاهی مشکلات تنفسی مانند تنگی نفس، تندنفسی و گلودرد و آبریزش بینی است. اولین مبتلایان این بیماری در ووهان در بازار خوراک دریایی کار میکردند یا در آنجا حضور داشتند ولی با توجه به گسترش بیماری در افرادی که با حیوانات در تماس نبودند سازمان جهانی بهداشت انتقال انسان به انسان را نیز مد نظر قرار داده است.پس از بالاگرفتن اپیدمی و بحران جهانی کرونا که موجب قرنطینه شهرها و کشورها در سرتاسر جهان شد و ضربات مهلکی بر اقتصاد جهانی وارد آورد گروههای اجتماعی و علمی و اصحاب فکر و اندیشه در اقصی نقاط جهان عمیقا به تکاپو افتادند تا اثرات میان مدت و طولانی مدت این بحران روی جوامع انسانی را بسنجند. از میان تمام نظراتی که در این باره از تریبونها و محافل مختلف شنیده میشود جالبترین شان آنهایی هستند که گسترش این ویروس را به نحوی به رفتار آدمیان با طبیعت نسبت میدهند و این همهگیری و اثرات مهلک آن را نیز پادافره بیرحمی انسان نسبت به طبیعت میدانند.منابع:وبسایت بیتوتهوبسایت ویکی پدیاآپارات |
ناگفتههای دیرینه شناسان از اهلی شدن حیوانات تهران - ایرنا - دیرینه شناسان میگویند اگرچه انسان توانست حیوانات مختلف را اهلی کرده و از آنها برای اجرای کارهایی مانند کشاورزی ، دامپروری و نگهبانی استفاده کند اما هنوز اسرار زیادی درمورد اینکه چرا برخی از وحشیترین حیوانات مطیع انسان شدند، وجود دارد.به گزارش ایرنا ازمنابع خبری انسان قادر به اهلی کردن همه حیوانات نشد اما توانست بسیاری از آنها مانند اسب، سگ و گربه را با توجه به شرایط جغرافیایی و آب وهوایی اهلی کند و در موارد مختلف از آنها استفاده هدفمند داشته باشند.توانمندی انسان دراین زمینه آن قدر پیش رفت که حتی حیوانات وحشی مانند شیر، ببر و فیل نیز تا حد زیادی دست آموز انسان شدند، اگرچه دانش بشری در کنترلآنها 100 درصد موفقیت آمیز نبوده است.** گربهدانشمندان میگویند شواهدی یافتهاند که نشان میدهد همزیستی گربهها و آدمها به حدود 5000 سال پیش بر میگردد.به نوشته روزنامه ایندپندنت در حالی که بسیاری از صاحبنظران همچنان بر این نظر پافشاری میکنند که گربههای مغرور هیچ وقت به معنای واقعی اهلی نشدند، پژوهشهای جدید باستان شناسی داستان متفاوتی را تایید میکنند.بر این اساس، نخستین بار چندین هزار سال پیش، گربههای وحشی با دست کشیدن از شکار در طبیعت برای تامین غذای خود به سوی انسانها آمدند و با خوردن باقیمانده غذای آدمها زندگی جدیدی را برگزیدند.به نوشته ایندپندنت، به تازگی یک باستان شناس در نتیجه حفاری در دهکدهای در چین، به نام کوآنهوچون ، به بقایای انسان، گربه، خوک، جوندههای کوچک و آهو برخورد که زمانی حدود 5300 سال پیش در کنار یکدیگر زندگی میکردند.اما جالب آنکه بررسیهای بیشتر و آزمایش مواد شیمیایی بقایای کشف شده نشان داد که گربههای 5000 ساله حیواناتی را شکار میکردند که به محصول ارزن کشاورزان آن دوران دستبرد میزدند حیواناتی که به احتمال قوی جوندگان موذی آن زمان را شامل میشدند.در همین حال شواهد دیگر از قبیل سوراخهای کشف شده منتهی به محل نگهداری محصولات کشاورزی و ظروف عتیقه مقاوم در برابر موش شواهدی است که نشان میدهد انسان در دوران باستان نیز از وجود موش و جوندگان دیگر در رنج بوده است.فیونا مارشال، استاد باستان شناسی و یکی از نویسندگان پژوهش جدید درباره همزیستی گربهها و آدمها میگوید: دادههای به دست آمده نشان میدهد که وجود حیوانات کوچک در مزرعههای باستانی - از قبیل جوندگانی که از غلات محصول کشاورزان تغذیه میکردند - گربهها را جذب کرد.مارشال تصریح کرد حتی در آن زمان که گربهها هنوز "اهلی" نبودند نیز به انتخاب خود زندگی در کنار بشر را انتخاب کردند: شواهد به دست آمده توسط گروه، موید آن است که گربهها در نزدیکی کشاورزان زندگی میکردند، و این رابطه به نفع هر دو طرف بوده است.از دیگر نکات جالب توجه در تحقیق یاد شده آن است که در بقایای بعضی از گربههای باستانی مقادیر بیشتری از ارزن کشف شده که احتمالا به معنای آن است که انسانها به این حیوانات غذا میدادهاند یا اینکه خود گربهها از باقیمانده غذای آدمها میخوردهاند.مشروح نتایج پژوهش فوق در نشریه " Proceedings of the National Academy of Sciences " منتشر شده است.پیش از این قدیمیترین سند همزیستی گربهها و انسانها مربوط به نقاشیهای مصر باستان بود که گربهها را در حالی که زیر صندلی انسانها چمباتمه زده بودند نشان میداد.**سگ و گرگبه گفته پژوهشگران نخستین سگهای اهلی زمانی حدود 10 هزار سال پیش و چه بسا 20 هزار سال پیش زندگی در کنار انسان را آغاز کردند.از هنگامی که گرگها به زندگی مسالمت آمیز با انسانها روی آوردند و تبدیل به سگ شدند، نه تنها به مرور زمان برخی از ویژگیهای رفتاری جدید را جایگزین الگوهای پیشین کردند، بلکه تغییراتی نیز در دستگاه گوارش آنها ایجاد شد.نتایج پژوهش اخیر دانشمندان دانشگاه اوپسالای سوید دراین زمینه حاکی است: روند رام شدن گرگها از معده این حیوانات گذشته است. نتایج تحقیق یادشده در مجله علمی نیچر منتشر شده است.انسان ساکن پس از اقدام به کشاورزی، غلات را وارد برنامه غذایی خود کرد. دستگاه گوارش سگهای نخستین هم با این اوصاف باید به جای هضم گوشت شکار، خود را با غذاهایی تطبیق میداد که در اطراف محل زندگی انسانها یافت میشد. خوراکی هایی که عموما حاوی نشاسته موجود در غلات بودند.بنا بر گزارشی که دانشمندان دانشگاه اوپسالا منتشر کردهاند، توانایی هضم بی دردسر غذاهای پرنشاسته، گام اساسی در رام شدن سگها بود.این تغییر در دستگاه گوارش شرایط زندگی را برای حیوانات وحشی به مراتب سادهتر کرد. گرگها به جای تعقیب و گریز مداوم با شکار، با پسمانده غذاها در اطراف محل زندگی انسانها سیر میشدند.طبق این گزارش انسانها دستکم 14 هزار سال پیش گرگها را برای شکار یا نگهبان محل زندگی به کار گرفتند.دانشمندان برای این که به عادات غذایی سگهای نخستین پی ببرند، ژنهای 19 گرگ و 71 سگ از 38 نژاد مختلف را بررسی کردند.محققان در این روند به بخش هایی از زنجیرهی ژنتیکی سگها برخورد کردند که در طول زمان به شدت دستخوش دگرگونی شده است.بخشی از این تغییرات تعیین میکند که بدن حیوان تا چه حد میتواند نشاسته را هضم کند. البته گرگها هم چنین ساختارهای ژنتیکی را دارند. البته ژن هایی که سوخت وساز نشاسته را هدایت میکنند، در سگها به مراتب فعالتر از گرگها هستند.محققان این دانشگاه علاوه بر این در زنجیرهی ژنی سگها به 19 بخش دیگر برخوردند که فعالیتهای مغزی این حیوانات را هدایت میکند. رفتار متفاوت گرگها و سگها میتواند نتیجه دستور این ژنها باشد.بر این اساس، به نظر میرسد سگها، بر خلاف گرگها، هرگز به رشد کامل نمیرسند. این شاید نتیجه آن باشد که انسان از آغاز همزیستی با گرگها، نمونههای آرامتر این حیوان را بر دیگران ترجیح دادند.براساس گزارش دیرینه شناسان سگهای اهلی کنونی از گرگ هایی هستند که 32 - 18 هزار سال پیش در اروپا میزیستند. دانشمندان روسیه، اروپا و آمریکا، معلوم کردند که روند رام کردن گرگها و تبدیل آنها به سگها جریان داشته است.علم از مدتها پیش میداند که سگ - نوع جدید تغییر یافته گرگ است که انسان باستان او را اهلی کرد. اما تا کنون مشخص نبود که چه نوع گرگی اجداد دوستان چارپای انسان بودند. تیمی از دانشمندان روسیه، آمریکا و یکسری از کشورهای اروپا به حل این مس له پرداخت.معلوم شد که هیچ یک از انواع گرگهای کنونی نمیتواند جد سگها باشد.در تحقیقاتی که درسال 2013 انجام و نتایج آن در مجله " ساینس" منتشر شد از نمونه " دی. ان. ای" دهها گرگ باستانی از جمله قدیمیترین باقیماندههای سیبری و هشت سگ اهلی دوران باستان استفاده شد.براساس نتایج این تحقیقات سن مواد ژنتیک چیزی بین 1000 تا 32 هزار سال است. دانشمندان اطلاعات دریافتی را با " دی. ان.ای" 77 سگ معاصر و 49 گرگ مقایسه کردند. در نتیجه گرگهای اروپایی عصر سنگ نزدیکتر از بقیه به سگها بودند.چندی پیش محققان از چین، روسیه،آمریکا و سوید نتایج یک پژوهش مشترک را اعلام کردند که براساس آن تعدادی از انواع سگهای ولگرد آسیایی میتوانستتد " پل تکاملی" بین گرگ و سگ باشند. در حال حاضر، دو گروه از دانشمندان بطور موازی روی نظریه مهاجرت جانورانی کار میکنند که بر تکامل آنها ت ثیر گذاشتهاند.***اسبمحققان بر این باور هستند، روش اهلی کردن اسبها تا اندازهای روی واکنش آنها نسبت به ما تاثیرگذار است.دانشمند ان میگویند: هر چند اسبها نمیتوانند حرف بزنند، اما میتوانند حرکات زیرکانه چشمها و بدن را هوشمندانه درک کنند.اسبها به طور ارثی انسانها را بهتر از هر حیوان دیگری درک میکنند و حساسیتهای زیادی را حتی به زیرکانهترین حرکات چشم و بدن نشان میدهند.بر اساس تحقیق جدیدی که در مجله علمی رفتار حیوانات منتشر شده، اسبها قادر هستند، انواع خاصی از سرنخهای صوتی و بنیایی در انسان را کشف کنند.محققان بر این باور هستند، روش اهلی کردن اسبها تا اندازهای روی واکنش آنها نسبت به ما تاثیرگذار است.لین پروپس، محقق اصلی پژوهشی در مورد دیرینه شناسی اسب از دانشگاه رنز آمریکا به سایت علمی دیسکاوری گفت: اسبها حیوانات فوق العاده اجتماعی هستند و از حرکات بسیار دقیق بدن و صورت برای ارتباط گرفتن با یکدیگر استفاده میکنند. درباره اجداد اهلیترین حیوانات اسراری وجود دارد که درصورت کشف میتوان پاسخ این سوال را با قطعیت داد که چرا این حیوانات به طور کامل مطیع انسان شدند.سایر/ناگفته_های_دیرینه_شناسان_از_اهلی_شدن_حیوانات |
تصویر برداری TESS به ناسا، دو شبه زمین هدیه داد معتبر برای Slash Gear کاوشگر TESS ناسا که نامش مخفف The Transiting Exoplanet Survey Satellite هستش اخیرا تصاویر مطالعات اولیهاش رو برای ناسا منتشر کرده. این تصاویر وجود دوتا شبه زمین رو که از قبل ناشناخته بودن اطلاع میده. این کاوشگر توی ماه آوریل پرتاب شد و علاوه بر اون 2 تا سیاره، 72 تا ستاره که احتمال وجود شبه زمینهای دیگه تو اطراف اونها وجود داره رو هم به ما معرفی کرد.وظیفهی این کاوشگر ارسال عکسهای بزرگ و جستجو در اطراف ستارههای پر نور هستش جایی که احتمال وجود شبه زمین بالاست. طبق گزارش ناسا اون باید چند سال دیگه هم اونجا تو اطراف ستارههای پر نور، تحقیق و تصویر برداری کنه تا لحظهای که بتونه تو روشنایی یکی از اون ستارهها، شبه زمین هایی برای تحقیقات علمی پیدا کنه.ناسا کشف هزاران شبه زمین ( Exoplanet ) رر با این روش پیش بینی کرد و الآن میتونه از این دو لیست عبور کنه: اون یه شبه زمین با فاصله 50 سال نوری و یکی دیگه با فاصله 60 سال نوری پیدا کرده. اولی یه شبه زمین هستش که به دور یک ستارهی کوتوله به نام LHS 3844 میگرده، دومیش توی صورت فکی منسا ( Mensa ) پیدا شده که اونهم به دور یه ستارهی کوتوله به نام Pi Mensae میگرده.شبه زمینی که به دور Pi Mensae در حال گردشه، یک ابر زمین ( Super - Earth ) که مثل نمونهای که روی زمین پیداش کردیم (احتمالا منظور ناسا Proxima B هستش) برای ایجاد زندگی بسیار گرمه. حدودا 5 برابر جرم زمین رو داره و شعاعش دو برابر زمینه. شواهد اولیه نشون میده که این شبه زمین یک کرهی اقیانوسی با اتمسفر مملو از بخار آب هستش!!!!!! (مثل سیارهی دکتر میلر در اینتراستلار)همینطور اون یکی سیاره، یکم بزرگتر از زمین نشون میده با گردشی به دور ستارهاش که 11 ساعت طول میکشه که گردش نزدیکی رو برای به ارمغان آورده. این سیاره دمای فوق العاده زیادی داره و خیلی با مشخصات زیست پذیری فاصله داره. TESS ماموریتش رو برای پیدا کردن سیارههای دیگه همچنان ادامه میده.منابع: Three NASA Missions Return 1st - Light Data NASA ' s TESS Shares First Science Image in Hunt to Find New Worlds تلگرام ما - توییتر ما - یوتیوب ما - اینستاگرام ما |
بیگ بنگ در کلام امام علی (ع) جهانی که پایان ندارد . (( و سپس امواج ، کف هایی را به بیرون فرستادند ( پرتاب کردند ) آنهایی که شتاب بیشتری داشتند به نقاط دورتر و آنهایی که شتاب کمتری داشتند در همان نزدیکی قرار گرفتند)) اولین مرحله بعد از انفجار بزرگ یا همان بیگ بنگ است که منجر به شکل گیری جهان شد . شاید جملهی بالا خیلی ساده باشد اما وقتی جالب میشود که بفهمیم این جمله را امام اول شیعیان در هزار و چهارصد سال پیش گفتند. آری در هزار و چهارصد سال پیش امام اول شیعیان شکل گیری جهان را شرح میدادند. زمانی که نه خبری از تلسکوپ بود نه خبری از شاتل فضایی و غیره . اکنون به تحلیل و تفسیر این جمله با کشفیات امروزی میپردازیم . در اواخر دهه 20 میلادی ادوین هابل ستاره شناس امریکایی به بررسی نور دریافتی از ستارگان کهکشانی دور دست پرداخت . او متوجه شد که طول موج این نور دریافتی بلندتر از میزان مورد انتظار است . لازم به ذکر این نکته است که هرچه فاصله بیشتر باشد طول موج نیز بلند میشود . مانند اثر داپلر که میگوید همه چه منبع صورت از شنونده دورتر باشد شنونده طول موج بلندتری دریافت میکند . هابل نام این پدیده را قرمز گرایی نهاد . چرا قرمز گرایی ؟ چون طیف رنگ قرمز طول موج بلندتری دارد برعکس رنگ آبی.قرمزگرایی نشان میدهد که کهکشانها با سرعت زیادی در حال دور شدن هستند . حال به قسمت جملهی امام علی میپردازیم که فرموند : . آنهایی که سرعت بیشتری داشتند به نقاط دورتر و آنهایی که سرعت کمتری داشتند در نقاط نزدیکتر قرار گرفتند . به دلیل اینکه در فضا خلا وجود دارد اگ به یک جسم یک ژول انرژی وارد کنیم تا ابد با همان یک ژول در حرکت است زیرا عواملی مانند جاذبه ، مقاومت هوا و اصطکاک وجود ندارد تا سرعتش را کم یا زیاد کند . با توجه به مطالب بالا به این نتیجه میرسیم که تمام ذرات ، ستارهها ، سیارات و تمام کهکشان از زمان پیدایش تا همین امروز در حال حرکت هستند .چنین صحبتی آن هم در چهارده قرن پیش واقعا جای تامل و تفکر دارد .کمی فکر کنیم . :) |
محققان IBM برتری رایانههای کوانتومی را نسبت به رایانههای کلاسیک نشان میدهند شکل 1 . تیم کوانتومی بیگ بلو برای کشف اینکه آیا دستگاههای کوانتومی امروز میتوانند برای تکمیل وظیفهای که نمیتواند بر روی یک سیستم کلاسیک انجام شود، مورد استفاده قرار گیرند یا خیر، به راه افتادند. IBM منتشر شده در zdnet به تاریخ 29 ژوین 2021 لینک منبع IBM researchers demonstrate the advantage that quantum computers have over classical computers در نهایت محققان IBM در یک آزمایش دنیای واقعی ثابت کردهاند که کامپیوترهای کوانتومی برتر از دستگاههای کلاسیک هستند - اگرچه در حال حاضر، تنها در مقیاس کوچک.تیم کوانتومی بیگ بلو قصد دارد کشف کند که آیا دستگاههای کوانتومی امروز، با وجود محدودیتهای آنها، میتوانند برای تکمیل کاری که نمیتواند بر روی یک سیستم کلاسیک انجام شود، مورد استفاده قرار گیرند.از آنجا که محاسبات کوانتومی هنوز در مراحل ابتدایی خود است، محققان با طراحی یک آزمایش میکروسکوپی با فضای محدود - یعنی مقدار محدود حافظه موجود - میدان بازی بین این دو روش را تراز کردند.دو مدار فضایی محدود ساخته شدند، یک مدار کوانتومی و یک مدار کلاسیک، با تنها یک بیت یا کیوبیت در دسترس برای محاسبات و ذخیرهسازی نتایج. وظیفه برنامهریزیشده در مدارها شامل یافتن اکثریت از سه بیت ورودی، بازگرداندن صفر در صورتی که بیش از نیمی از بیتها صفر باشند و یک در صورتی که بیش از نیمی از بیتها یک باشند.دانشمندان میگویند که این محدودیتها، امکان مقایسه عادلانه بین قدرت فضای کلاسیک و کوانتومی را در هنگام انجام محاسبات فراهم میآورد.تیم کوانتومی IBM در یک پست وبلاگ گفت: " ما از طریق تحقیقاتمان در حال بررسی یک سوال بسیار ساده هستیم." زمانی که یک کامپیوتر به فضای scratch کلاسیک در مقابل فضای scratch کوانتومی دسترسی دارد، قدرت محاسباتی چگونه تغییر میکند؟دانشمندان نظریهپردازی کردند سیستم کلاسیک که با یک بیت واحد برای محاسبه و ذخیرهسازی مجهز شدهاست، قادر به اجرای الگوریتم نیست. حتی زمانی که قابلیتهای محاسباتی سیستم را با اضافه کردن چیزی که به عنوان گیتهای بولی تصادفی شناخته میشود افزایش میدهد، کامپیوتر کلاسیک تنها 87 ٫ 5 % زمان موفق میشود.دانشمندان در نمایش نظری خود گفتند: از سوی دیگر، دستگاههای کوانتومی بهتر به کار رفتند: یک کامپیوتر کوانتومی کامل و بدون صدا میتوانست در 100 % مواقع موفق شود.دلیل آن این است که بر خلاف بیتهای کلاسیک که میتوانند نشاندهنده 1 یا 0 باشند، کیوبیتها میتوانند ترکیبی از حالتهای مختلف را در یک زمان در نظر بگیرند، به این معنی که آنها به فضای بزرگتری از مقادیر دسترسی دارند. به عبارت دیگر، فضای کوانتومی ارزشمندتر از فضای کلاسیک است.با این حال، این نظریه هنوز تا حدودی از واقعیت فاصله دارد. کامپیوترهای کوانتومی کنونی هنوز هم برای دستیابی به نتایج کاملی که دانشمندان در مقاله خود نشان دادهاند، بیش از حد پر سر و صدا هستند. اما هنگام انجام آزمایش در زندگی واقعی، با مدارهای کالیبره شده برای اجرای موثرتر برنامه، تیم IBM هنوز نرخ موفقیت 93 % را مشاهده میکند که سیستم کلاسیک را شکست میدهد.دانشمندان میگویند: " ما نشان میدهیم که کیوبیتها، حتی کیوبیتهای پر سر و صدای امروز، ارزش بیشتری نسبت به بیتها به عنوان واسطه ذخیرهسازی در طول محاسبات ارایه میدهند."این بدان معنی است که حتی کامپیوترهای کوانتومی پر سر و صدای امروزی میتوانند عملکرد بهتری را در این مساله نسبت به حداکثر عملکرد نظری یک دستگاه کلاسیک ارایه دهند، که نشان میدهد با تکامل فنآوری، شکاف عملکرد با دستگاههای کلاسیک تنها گسترش خواهد یافت.تیم کوانتومی بیگ بلو ادعا میکند که این اولین نمایش جهانی مزیت کوانتومی است، زیرا نظریه توسط یک آزمایش زندگی واقعی پشتیبانی میشود.به گفته دانشمندان، تا به امروز، پروژههای تحقیقاتی به اثبات یک مزیت کوانتومی نظری پرداختهاند که تنها زمانی میتواند نشان داده شود که سختافزار به اندازه کافی بالغ باشد تا برنامههای بزرگ مقیاس را اجرا کند.از بهبود زنجیرههای تامین تولید خودرو گرفته تا بهینهسازی مسیرهای کشتیهای تجاری در اطراف اقیانوسهای جهان: هیچ کمبودی از ایدهها در رابطه با تحقیق در مورد اینکه چگونه محاسبات کوانتومی میتواند ارزش کسبوکار ایجاد کند، وجود ندارد. اما در حال حاضر، دانشمندان عمدتا درک میکنند که فنآوریهای کوانتومی برای مسایل کوچک با سیستمهای کلاسیک قابل مقایسه است و فقط این نظریه را ارایه میذدهند که سرانجام با پیشرفت رایانهها، دستگاههای کوانتومی مزیتی به دست میآورند.محققان IBM گفتند: " در اینجا، برای اولین بار که از آن آگاه هستیم، ما یک اثبات همزمان و تایید تجربی نوع جدیدی از مزیت کوانتومی را گزارش میکنیم."همانطور که سختافزار کوانتومی بهبود مییابد، انتظار میرود که این تاییدیههای تجربی از آزمایشهای انجامشده در سطح بیتها گسترش یابند. IBM به تازگی از یک نقشه راه کوانتومی برای چند سال آینده پرده برداشت، که شامل یک سیستم 1121 کیوبیت است که قرار است تا سال 2023 در مسیر ایجاد سیستمهایی که بیش از یک میلیون کیوبیت در دراز مدت پشتیبانی میکنند، ساخته شود.این متن با استفاده از ربات مترجم مقالات کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
چرا از خود فرار میکنیم ؟ ابن سینا جهان را به دو قسمت تقسیم میکند. جهان بزرگ و جهان کوچک . در نگاه او جهان کوچک ( اصغر) کل هستی و کاینات است و جهان بزرگ ( اکبر) درون ما انسانها است . مبحث جالبی دارد درون آدمها را به افلاک تشبیه میکند و میگوید که همان عظمتی که در جهان هستی نهفته صدها هزار برابرش در درون ما است . بعضی وقتها به حجم علم و تحقیقاتی که بشر تولید کرده از علوم ریاضی و طبیعی و انفجار فناوری فکر میکنم سردرد میگیرم تازه این آغاز کار است . ما تازه در ابتدای انقلاب علم و فناوری قرار داریم .این داستان جهان بیرون یا به قول ابن سینا جهان کوچک است . اما در حوزه جهان درون یا بزرگ چه کردهایم . داستان روانشناسی که تلاش بشر برای شناخت بشر است به صد سال هم نمیرسد . از فروید شروع شد و یونگ با تعمق خود وسعت زیادی به شناخت درون انسان داد . اما کل تلاش صدساله بشر برای شناخت دنیای درون خود با یک هزارم تلاش و تحقیق انسان برای شناخت دنیای بیرون خود برابر نیست ما نسبت به چیزی که دانش کمی در مورد آن داریم گارد میگیریم یا به زبان دیگر از جهان درونمان فرار میکنیم چون چیز زیادی راجع به آن نمیدانیم و از طرف دیگر عظمت این جهان را هم در نظر بگیرید .دانش کم و بزرگی این جهان شاید موجب شده که ما از رفتن به درون خود فرار کنیم |
سال هایلایتهای کوانتومی منتشرشده در: physics world به تاریخ 27 دسامبر 2020 لینک منبع: A year of quantum highlights شیوع این بیماری پاندمی و همهگیر در سال آینده در صدر فهرست افراد مورد علاقه قرار نخواهد گرفت، اما با نگاهی گذرا به جنبه روشن آن، تا سال 2020 شاهد پیشرفتهای قابلتوجهی در علم و فنآوری کوانتوم بودهاست. در اینجا برخی از نکات برجسته از زمینههای فرعی اعم از اصول کوانتومی تا محاسبات کوانتومی آورده شدهاست.یک دماسنج چقدر دقیق میتواند باشد؟ در ماه ژانویه، Jukka Pekkola , Bayan Karimi و همکارانش در دانشگاه آلتو، فنلاند، و دانشگاه لوند سوید با ساخت یک دستگاه در مقیاس نانو که بتواند نوسانات اساسی در دمای الکترون یک نمونه را تشخیص دهد، پاسخ را یافتند. سطح نویز در دماسنج آنها به قدری پایین است که آنها میتوانند تغییر انرژی را به دلیل انتشار یک فوتون مایکروویو تنها تشخیص دهند - همه بدون اینکه سیستم را مختل کنند. توانایی تشخیص چنین تغییرات کوچک دمایی میتواند پیشرفتها در فیزیک بنیادی را ممکن سازد و این "کالری متر کوانتومی" نیز ممکن است برای اندازهگیریهای غیر تهاجمی سیستمهای کوانتومی مانند کیوبیتها در کامپیوترهای کوانتومی ابررسانا مورد استفاده قرار گیرد.گرفتار شدن در شرایط "گرم و آشفته""همه میدانند" که درهمتنیدگی کوانتومی یک پدیده ظریف است که تنها در محیطهای با نویز بسیار پایین و مافوق صوت باقی میماند. و معمولا، "همه" درست است. اما در ماه ژوین، فیزیکدانان در ICFO در بارسلونا، اسپانیا از تکنیکی به نام اندازهگیری بدون تخریب کوانتومی استفاده کردند تا نشان دهند که حداقل 1 ٫ 52 * 1013 از اتمهای روبیدیم 5 ٫ 32 * 1013 در نمونه 450 کلوین آنها در واقع گرفتار شدهاند. این تیم، به رهبری Morgan Mitchell و Jia Kong ، همچنین نشان داد که این درگیری غیر محلی بود، به این معنی که شامل اتمهایی میشد که به هم نزدیک نبودند. علاوه بر فرضیات چالش برانگیز در مورد آنچه که درهمتنیدگی به نظر میرسد، این یافته میتواند برای فنآوریهای حسی مانند مغنناطیسسنجشهای عاری از فاز بخار ( SerF ) که براساس کوانتومهای داغ و متراکم اتمها هستند، مهم باشد.اولین باتری فاز کوانتومی. (عکس از Andrea Iorio )با پیچیدهتر شدن مدارهای کوانتومی، عناصر درون آنها نیز پیچیدهتر میشوند. در ماه ژوین، فیزیکدانان موسسه Nanoscience NEST - CNR در پیزا و دانشگاه سالرنو ایتالیا اولین باتری فاز کوانتومی را نشان دادند: وسیلهای که بایاس فاز پایداری را برای تابع موج یک مدار کوانتومی فراهم میکند، مشابه روشی که یک باتری معمولی بایاس ولتاژ پایداری را برای یک مدار الکتریکی فراهم میکند. ابزاری که Francesco Giazotto , Elia Strambini , Andrea Iorio و همکارانش از نانوسیمهای InAs و سرنخهای فوق هادی هوش مصنوعی ساختهاند، مبتنی بر یک مفهوم نظری است که تنها پنج سال پیش توسط فیزیکدانان در اسپانیا توسعهیافته است - یک چرخش سریع که نشان میدهد این زمینه چقدر سریع در حال پیشرفت است.اندازهگیری زمان تونل سازی کوانتومییک ذره چقدر طول میکشد تا از سد انرژی عبور کند؟ برای فیزیکدانان در اولین "عصر طلایی" مکانیک کوانتومی، که در حین بازی با معادله شرودینگر در اواسط دهه 1920 با تونل زدن دست و پنجه نرم میکردند، این سوال عجیب به نظر میرسید. با این حال، این پیشرفت در اصول کوانتومی است که ما اکنون پاسخی داریم. در ماه جولای ، فیزیکدانان به سرپرستی Aephraim Steinberg از دانشگاه تورنتو ، کانادا دریافتند که اتمهای روبیدیوم 87 فوق العاده سرد 0 ٫ 62 میلی ثانیه را با عبور از سد 10 هزار برابر عرض قطر خود صرف میکنند. در حالی که Steinberg اذعان دارد که تعریف تیم او از زمان تونل زنی تنها تعریف موجود نیست، آزمایش آنها نور بسیار مورد نیاز را بر روی پدیدهای که علیرغم دروغ گفتن در قلب فنآوریهای عملی مانند اسکن میکروسکوپهای تونل زنی و حافظه فلش هنوز به خوبی درک نشده است، تامین میکند.مزیت کوانتومی در یک مدار نوریدر سپتامبر 2019 ، متخصصان محاسبات کوانتومی در گوگل اعلام کردند که از پردازنده Sycamore خود برای حل یک مساله بیش از یک میلیارد برابر سریعتر از ابرکامپیوتر کلاسیک استفاده کردهاند. در عرض چند هفته، متخصصان رقیب در IBM بر سر این ادعا آب سرد میریختند، و این نشان میداد که ارتقا بیشتر شبیه به یک فاکتور 1000 بود (که هنوز هم تاثیرگذار است). در اواخر سال 2020 ، جستجو برای "مزیت کوانتومی" بار دیگر در سرخط خبرها قرار گرفت، چرا که محققان به رهبری جیان - وی پن و چاو - یانگ لو در دانشگاه علم و فنآوری چین در هفی اعلام کردند که محاسبات کوانتومی به نام بوزون گاوسی را 100 تریلیون بار سریعتر از یک ابرکامپیوتر انجام دادهاند. قابلذکر است که Pan و Lu مدار کوانتومی خود را با استفاده از عناصر نوری به جای عناصر ابررسانا ساختند. نتیجه یک کار هنری و همچنین علم است، با 100 ورودی و 100 خروجی تولید شده توسط 300 پرتو پراکنده ساز و 75 آینه مرتب شده به روش تصادفی.مزیت کوانتوم: آزمایش نمونهگیری بوزون گاوسی در دانشگاه علم و فنآوری چین. (عکس از Chao - Yang Lu )این که چنین سیستمی را بتوان مقیاس بندی کرد یا نه، یک سوال باز است، اما این سوال نیز هست که منحصر به تکنولوژیهای نوری نیست. در یک سال که بسیاری از ما دوست داریم فراموش کنیم (و قطعا نمیخواهیم دوباره زنده شویم) ، پیشرفتهایی مانند این - مانند دیگران در لیست ما - ارزش تشویق کردن را دارند.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقاله فیزیک ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
چگونه از نیروگاه اتمی برق تولید میشود کاربرد انرژی هستهای در تولید برقاز انرژی هستهای برای تولید برق استفاده میشود. تولید برق با انرژی هستهای نیاز به غنی سازی اورانیوم دارد که دانش این امر تنها در انحصار چند کشور است. اساس کار نیروگاههای اتمی و نیروگاه بخار تقریبا شبیه هم است. در نیروگاه اتمی به جای بویلر (دیگ بخار) از راکتور استفاده میشود. در نیروگاه هستهای، هسته اتم تغییر ماهیت داده و از خود انرژی تولید میکند. در راکتور آب به وسیله انرژی حاصل از واکنشهای هستهای گرم شده و بخار میشود و این بخار، توربین را به حرکت در آورده و الکتریسیته تولید میکند. ایزوتوپ: ایزوتوپهای یک عنصر، خود عناصری هستند که دارای عدد اتمی یکسانند ولی عدد جرمی متفاوت دارند. این ایزوتوپها به دلیل داشتن عدد اتمی یکسان دارای خواص شیمیایی یکسان هستند.در کشور ما هم مطالعاتی بر روی کشف و استخراج معادنی در استانهای اصفهان، خراسان و هرمزگان صورت گرفته است و تحقیقات برای کشف معادن دیگر همچنان ادامه دارد. پس از استخراج سنگ اورانیوم، به کمک فعالیتهای شیمیایی، پودر غلیظ اورانیوم زرد رنگ به شکل دی اکسید اورانیوم حاصل میشود. پس از تولید دی اکسید اورانیوم، هگزا فلویورید اورانیوم ( UF6 ) به دست میآید که محصول اساسی برای غنی سازی اورانیوم میباشد. هگزا فلویورید اورانیوم یک ماده جامد بدون رنگ است که در حرارت کمتر از 56 درجه سلسیوس به شکل گاز در میآید. به همین دلیل و برای جلوگیری از تبدیل شدن آن به گاز، این ماده را در ظروف تحت فشار زیاد قرار میدهند.انرژی اتصالی هسته ایبه نیرویی که تمام اتمها را با هم نگه میدارد نیروی اتصال میگویند. انرژی اتصال هیچ وابستگی به درجه حرارت، فشار و فعالیتهای شیمیایی ندارد. در واقع نیرویی است که اتمها را در هسته نگه میدارد.همجوشی هستهای به زبان سادههمجوشی هستهای یا فیوژن یک فعل و انفعال فیزیکی است در درجه حرارت بسیار زیاد (حدود صد هزار درجه کلوین) صورت میگیرد. در حال حاضر عمل فیوژن فقط در بمبهای هیدروژنی استفاده میشود. در بمبها انرژی به صورت لحظهای آزاد میشود و حالت تخریبی دارد و مت سفانه بشر هنوز نتوانسته این انرژی را مهار کند. اهمیت انرژی فیوژن را میتوان با موارد زیر بیان کرد:از هر یک گالن آب دریا 1 / 8 گرم دوتریم بدست میآید که در فعل و انفعالات فیوژن مقدار 1010 × 7 کالری انرژی حاصل میشود. با توجه به برآوردهای انجام شده میتوان انرژی مورد نیاز بشر را تا 60 میلیارد سال ت مین کرد.مورد دیگر انجام عمل فیوژن در خورشید است. طوری که اگر انرژی آزاد شده از این عمل در خورشید را در شبانه روز 4Q فرض کنیم، کل انرژی مصرف شده در سال 1960 برابر 0 / 1Q و کل انرژی مصرف شده در سال 1975 برابر با 0 / 35Q بوده است. اگر همه منابع سوختهای فسیلی در زمین به انرژی تبدیل شود، انرژی بدست آمده معادل 110 میباشد که این مقدار برابر با انرژی آزاد شده از خورشید در مدت حدود 28 شبانه روز خواهد بود.به دلیل درجه حرارت زیادی که عمل فیوژن نیاز دارد، در آزمایشگاه از محیط پلاسما استفاده میشود، زیرا این محیط تحمل درجه حرارتهای زیاد را دارا میباشد. در پلاسما انرژی سنیتیک اتمهای ماده بسیار بالاست به طوری که الکترونها هستههای خود را ترک میکنند و ماده یونیزه میشود. پلاسما هادی الکتریسیته است، زیرا الکترونهای جدا شده از هسته مانند نواری در فضای پلاسما عمل هدایت را انجام میدهند.محیط پلاسما خنثی است و نیز پلاسما میتواند تحت ت ثیر میدانهای الکتریکی و مغناطیسی قرار گیرد. انتظار میرود که یونهای مثبت و منفی تحت ت ثیر جاذبه ترکیب شوند، ولی در محیط پلاسما به دلیل بیشتر بودن انرژی سنیتیک نسبت به نیروی جاذبه بین یونها این ترکیب انجام نمیشود.مگر در دو حالتحالت اول هنگامی رخ میدهد که الکترون، قبلا مقداری از انرژی خود را از دست بدهد. در اتم این عمل به وسیله آزادسازی فوتون انجام میشود.حالت دوم از طریق برخورد سوم انجام میگیرد که بین الکترون و یون مثبت و یک اتم سومی است. این حالت فقط در آزمایشگاه رخ میدهد، زیرا محیط پلاسما رقیق است. (مگر در دیواره ظروف در آزمایشگاه)نگهداری محیط پلاسمانگه داشتن محیط پلاسما از اهمیت زیادی برخوردار است. برای این منظور محیط پلاسما را در یک میدان مغناطیسی مهار میکنند. یعنی ذرات را مرتبا در یک مسیر مارپیچی مغناطیسی حرکت میدهند. در پلاسما درجه حرارت در حدود 100000 کلوین میباشد که ذرات با سرعت چند هزار کیلومتر در ثانیه و در جهتهای مختلف حرکت میکنند، که با برخورد به جدار ظرف در مدتی کمتر از 6 - 10 ثانیه انرژی سنیتیک خود را از دست میدهند و پلاسما سرد میشود. در حال حاضر دانشمندان در سراسر جهان روی زمان پایداری پلاسما فعالیت میکنند.این زمان در سال 1981 در آزمایشگاه فیزیک دانشگاه برینستون 0 / 02 ثانیه بود و امروزه به میزان 1 / 4 ثانیه افزایش یافته است. با توجه به این که منابع فسیلی در طی 50 یا 70 سال آینده به اتمام میرسند و همچنین گرانی سوختهای هستهای و آلودگیهای زیست محیطی، بشر تلاش میکند تا بتواند این منبع انرژی را مهار و از آن استفاده کند. فراموش نکنیم که ماده اولیه راکتورهای فیوژن هیدروژن میباشد که در طبیعت فراوان یافت میشود. اجزای نیروگاه هستهای در نیروگاه هستهای یا فیوژن، در عمل هسته یک عنصر سنگین برای نمونه 235U توسط نوترونهای شتاب داده شده بمباران میشود، در این صورت به ازای هر نوکلیون اورانیوم یک Mev انرژی اتصالی آزاد میشود. حال اگر این واکنش روی یک کیلو 235U انجام شود انرژی به دست آمده معادل kwH 20 × 106 خواهد بود، اگر بخواهیم این مقدار انرژی را از سوختهای فسیلی به دست آوریم مقدار 1 / 7 میلیون لیتر با 5 / 2 میلیون کیلو ذغال سنگ نیاز داریم.در قسمت غنی سازی، اورانیوم را تا حدود 4 - 5 % غنی سازی میکنند. زیرا این درصد برای تولید انرژی کافی خواهد بود. (انرژی صلح آمیز) چون از نظر خواص شیمیایی اورانیومهای 238 و 235 یکسانند، بنابراین از راه فرآیندهای شیمیایی نمیتوانیم آنها را از هم جدا کنیم. اما چون اورانیوم 238 از اورانیوم 235 قدری سنگینتر است. از این خاصیت برای جدا کردن این دو نوع اورانیوم از هم استفاده میکنیم. اورانیوم 235 قابلیت شکستن دارد و 238 این قابلیت را ندارد. اورانیوم 235 خود به خود تجزیه میشود ولی دارای طول عمر زیادی است (یک میلیون سال). اگر در صد اورانیوم 235 از حدی بیشتر شود امکان واکنش زنجیرهای وجود دارد. از هر سه نوترون آزاد شده یکی مصرف میشود.و دو نوترون دیگر آزاد میشوند که برای واکنشهای بعدی به کار میروند. باز هم شش نوترون به وجود میآید که دو نوترون استفاده میشود و چهار نوترون دیگر برای واکنشهای دیگر به کار میروند و به این ترتیب ادامه مییابد.راکتور هستهای چگونه کار میکند ؟عمل شکافت هستهای در راکتورها صورت میگیرد. این راکتورها موارد استفاده متنوعی دارند که اصلیترین آنها تولید برق میباشد. هدف از این نوع راکتورها داشتن انرژی قابل ملاحظه در دمای بالا برای دسترسی به کار آیی حرارتی زیاد است.راکتورها بر حسب میزان انرژی نوترونها به دو نوع راکتورهای حرارتی و سریع تقسیم بندی میشوند. در راکتورهای حرارتی، شکافت به وسیله نوترون هایی انجام میشود که در تعادل حرارتی با مواد قلب راکتور هستند. نوترونهای ایجاد شده در اثر شکافت اورانیوم 235 ( 235U )، انرژی زیادی دارند و احتمال بر هم کنش آنها با یک اتم 235U بسیار کم است. به همین دلیل در این راکتورها باید سرعت نوترونها را بسیار کم نمود که این کار توسط مدراتور انجام میشود. زیرا لازمه شکست هستهای توسط نوترون این است که سرعتش کم باشد تا در برخورد به هسته منحرف نشود و بتواند به هسته چسبیده و باعث شکافت آن شود.در راکتورهای سریع هیچ تلاشی برای کم کردن سرعت نوترونها صورت نمیگیرد (به مدراتور نیازی نیست). انرژی متوسط نوترونها در این نوع راکتورها در حدود 0 / 5 تا 1 / 5 مگا الکترون ولت است.به همین دلیل میلههای سوختی باید داخل مدراتور باشند تا واکنش انجام شود. در واقع مدراتور باید علاوه بر این که انرژی جنبشی نوترون را میگیرد، آن را جذب نکند. معمولا مواد با عدد جرمی کم، کند کنندههای خوبی هستند. بعضی از انواع مدراتورها عبارتند از: هیدروژن ( H2 ): مدراتور خوب، تنها مشکل جذب بعضی از نوترونها توسط هیدروژن است. آب معمولی ( H2O ): مدراتور ایده آل، میتوان از آب به عنوان سیال خنک کننده هم استفاده کرد، به دلیل پایین بودن نقطه جوش آب معمولی، باید آب با فشار بالا به کار رود. آب سنگین ( D2O ): تعدیل کننده مناسب برای کند کردن نوترون به اندازه آب معمولی موثر نیست، خنک کننده بسیار خوب. احتمال جذب نوترون توسط آب سنگین کمتر از آب معمولی است. کربن (گرافیت): نوترونهای زیادی را جذب نمیکند ولی آنها را به خوبی پراکنده میسازد. از نقاط ضعف آن اکسید شدن گرافیت در دماهای بالا میباشد. برلیوم: از مهمترین خنک کنندههای جامد است که به صورت برلیوم فلزی یا اکسید برلیوم استفاده میشود. از خواص این خنک کننده جامد، کم کردن زیاد سرعت نوترون در برخورد با آن و بالا بودن نقطهی ذوب آن (حدود 1158 درجه کلوین) میباشد.نوترونهای سرعت یافته در بر خورد با مولکولهای تعدیل کننده مقداری از انرژی خود را از دست میدهند. ضمن آن که در برخورد با این مولکولها باعث گرم شدن آنها میشوند. بنابراین تعدیل کنندهها باید مرتب خنک شوند.برای خنک کردن تعدیل کنندهها، گرمای داخل راکتور توسط ماده خنک کننده به Exchanger Heat برده میشود. خنک کنندهها معمولا DO ، CO ، HO ، هلیوم مایع، ناتریوم، ویسموت و همچنین فلزات مایع مانند سدیم و سدیم - پتاسیم هستند. توجه شود که فلزات را قبل از شروع به کار راکتور باید حرارت داد.راکتور هستهای و چگونگی عملکرد آنمیلههای فرمان راکتور هسته ایمیلههای فرمان راکتور هستهای از جنس کادمیوم یا بور هستند و وظیفه آنها جذب نوترونهای اضافی است تا شکافت هستههای بعدی در کنترل باشد. به عبارت دیگر در مواقع لزوم، واکنش زنجیرهای را کاهش میدهند. در بعضی موارد برای استفاده از نوترونهای آزاد شده در اثر شکافت، میلههای کنترل از ماده بور ساخته میشود. ماده بارور، مادهای است که در اثر جذب نوترون و فروپاشی به نمونههای قابل شکافت تبدیل میشود.از میلههای فرمان برای خاموش کردن راکتور هم استفاده میشود . این عمل با وارد کردن میلههای قابل کنترل تا انتهای هستهی راکتور صورت میگیرد. در مواقع اضطراری و بروز خطر هم، این میلهها به صورت اتوماتیک و خیلی سریع تا انتهای هسته راکتور نفوذ میکنند. با جذب نوترونها باعث توقف واکنش زنجیرهای و خاموش شدن راکتور میشوند.نیروگاه اتمی در صورتی که کنترل نشود مانند بمب منفجر نخواهد شد. چون در بمبهای هستهای واکنش زنجیرهای به طور مداوم انجام میشود، اما در راکتور اگر کنترلی صورت نگیرد حرارت بالا میرود و اورانیوم موجود در راکتور که از نوع 238 میباشد، مانع از افزایش واکنش زنجیرهای میشود. همچنین حرارت زیاد سبب افزایش سرعت نوترونها میشود که نوترونها با سرعت بالا در واکنش شرکت نمیکنند و همچنین باریم و کریپتون، نوترونها را جذب میکنند.اما حرارت بالا سبب ذوب شدن راکتور و لولههای خنک کننده میشود که این عمل باعث بروز مشکلات زیادی روی جان و مال بشر میشود که این پیامدها هم کمتر از مشکلات بمبهای هستهای نیست. علت این که در معادن اورانیوم انفجار رخ نمیدهد این است که در معادن، اورانیوم 235 مقدارش خیلی کم و احتمال برخورد نوترون به اورانیوم 235 کم است و به همین دلیل انفجار روی نمیدهد.انواع نیروگاه هستهای راکتور P . W . R اساس کار این نوع راکتور به این ترتیب است که توسط یک مبدل حرارتی انرژی حاصل شده در راکتور به سیکل وارد میشود. آب داخل راکتور دارای فشار و حرارت زیادی است. چون آب تحت فشار تا حدود دمای 3000 درجه سانتیگراد جوش نمیآید و بخار نمیشود. در این راکتور تعدیل کننده و خنک کننده هر دو آب سبک هستند. در نیروگاههای هستهای از نوع P . W . R به ازای هر راکتور از چند دیگ بخار استفاده میشود تا بازده راکتور افزایش یابد. راکتور B . W . R در این نوع نیروگاه، آب در راکتور به جوش میآید و بخار میشود و بخار مستقیما وارد توربین میشود. از مزایای B . W . R این است که قسمت مبدل حرارتی ندارد. همچنین لازم نیست قطعات راکتور، تحت فشار باشند. آب داخل این سیکل آلوده به مواد رادیو اکتیو است. راکتور H . T . G . R در این نوع از نیروگاهها انرژی حاصل از اتم، توسط گاز هلیوم داغ در مبدل حرارتی باعث بخار شدن آب و استفاده در توربین میشود. در این نوع نیروگاهها تعدیل کننده گرافیت و خنک کننده CO2 است. گاز داغ میتواند هم باعث به جوش آمدن آب شود و هم مستقیم وارد توربین شود.به دلیل کم و آهسته بودن تبادل حرارتی گاز، باید از فنهای با قدرت زیاد استفاده شود که در نتیجه بازده نیروگاه پایین میآید. این نوع نیروگاهها که مبتکر آن انگلیسیها بودند حجم زیادی دارند، زیرا مدراتور آنها گرافیت (به علت جامد بودنش) میباشد و در راکتور آن هم از اورانیوم طبیعی استفاده میشود. راکتور P . H . W . R به راکتورهای آب سنگین تحت فشار معروفند. از آب سنگین ( D2O ) به عنوان کند کننده، اکسید اورانیوم طبیعی به عنوان سوخت و آب سنگین تحت فشار به عنوان خنک کننده استفاده میکنند. البته کند کننده سرد، تحت فشار نیست و در یک محفظه استوانهای کالاندریا قرار دارد که لولههای متحدالمرکز کالاندریا و لولههای فشار از آن عبور میکنند.در این نوع نیروگاهها، سوخت گیری در زمان کار راکتور انجام میشود، بنابراین مشکل چند هفته خاموش کردن سالیانه راکتور به منظور سوخت گیری منتفی میشود. راکتور F . B . R به راکتور زایندهای سریع معروف است. انرژی حاصل در این روش به وسیلهی فلز مایع به آب انتقال داده میشود. در حال حاضر در جهان 433 نیروگاه اتمی وجود دارد که هر روزه به این تعداد افزوده میشود. در فرانسه حدود 80 % برق از این روش تولید میشود. در آمریکا هم حدود 23 % برق تولیدی از نیروگاههای هستهای میباشد. کشورهای هند، چین، استرالیا و روسیه هم در این زمینه پیشرفت چشمگیری داشتهاند. به طوری که مسیولان کشور هند اعلام کردند توانایی ساخت یک نیروگاه اتمی در هر سال را داراست |
سفر در زمان ممکن شد? طبق نظریه نسبیت عام، میانبری پیشبینی میشود که پیوندی میان دو نقطه در فضا - زمان ایجاد شده و فواصل طولانی بین کهکشانها را کوتاه میکند. این میانبر فضایی بهنام پل اینشتین - روزن یا کرمچاله مشهور شده است.تیوری کرمچاله?در سال 1935 آلبرت اینشتین و نیتن روزن، فیزیکدانان پرآوازه جهان با استفاده از نظریهی نسبیت عام، پیشنهاد وجود پلی را از میان فضا - زمان مطرح کردند، این مسیر به افتخار این دو دانشمند بزرگ پل اینشتین - روزن نامگذاری شد. طبق این نظری،ه پل اینشتین - روزن یا کرمچالهدو قسمت مختلف از فضا - زمان را به یکدیگر متصل میسازد. به لحاظ تیوری با عبور از این میانبر میتوان از نقطهای در فضا - زمان به نقطهای دیگر منتقل شد. کرمچاله شامل دو دهانه و یک گلو است که دهانه گرد بوده و گلو حالتی صاف و کشیده دارد اما ممکن است گلو نیز بپیچد و حتی مسیری را طولانیتر کند.معادلات ریاضی نظریهی نسبیت عام اینشتین وجود کرمچالهها را پیشبینی میکنند اما تاکنون هیچ کرمچالهای کشف نشده است، جرم منفی ازطریق نیروی گرانش بر نور ت ثیر گذاشته و مانع خروج نور از کرمچاله میشود. احتمالا دهانهی کرمچاله از دو سیاهچاله تشکیل شده باشد اگرچه تبدیل یک ستارهی در حال مرگ به سیاهچاله نمیتواند کرمچالهای تولید کند.از میان کرمچالهها?داستانهای علمی - تخیلی زیادی در بارهی کرمچالهها و عبور از این پرتالهای فضایی ساخته شده است، اما در واقعیت چنین سفری بسیار پیچیدهتر از فیلمهای هالیوودی است. اولین مشکل در برابر چنین سفرهایی این است که پیشبینیها اندازهی کرمچاله را چیزی حدود 10 تا 33 سانتیمتر میدانند البته با گسترش جهان ممکن است تا اندازههای بزرگتری نیز کشیده شوند. مشکل دیگر ثبات درونی این پلهای فضایی خواهد بود، طبق نظریهی اینشتین - روزن کرمچالهها برای سفرهای فضایی بیفایدهاند زیرا شدیدا بیثبات هستند و دچار فروپاشی خواهند شد. تحقیقات جدید وجود مادهای مرموز را نشان میدهند که با ورود به کرمچالهها آنها را برای مدت زمان طولانی باز نگه میدارد، این مادهی مرموز با مادهی تاریک و ضد ماده تفاوت داشته و شامل چگالی انرژی منفی و فشار منفی بزرگی است. این ماده فقط ازطریق ت ثیر بر بعضی از رفتارهای محیط خلاء بهعنوان بخشی از تحقیقات میدان کوانتومی دیده شده است. اگر به یک کرمچالهمقدار کافی از این ماده چه بهصورت طبیعی و چه بهصورت مصنوعی اضافه شود شاید بهحدی از ثبات برسد که بهعنوان روشی برای ارسال اطلاعات یا حتی انتقال مسافران مورد استفاده قرار گیرد، اما با اضافه شدن مادهی معمولی مانند انسان به آن باز هم دچار بی ثباتی و فروپاشی خواهد شد.کرمچالهها فقط دو نقطهی مختلف در فضا را به یکدیگر وصل نمیکنند بلکه ممکن است حتی دو جهان مختلف را به هم ارتباط دهند حتی بعضی از دانشمندان معتقدند اگر یکی از دهانههای کرمچاله به شیوهای خاص حرکت کند سفر زمان نیز از این طریق میسر خواهد بود، بااینحال استیون هاوکینگ استفاده از چنین امکانی را ناممکن میداند.سیاهچالهها، دری به دنیاهای دیگر?آنگونه که نظریهی نسبیت اینشتین میگوید سیاهچالهها نقاطی از فضا هستند که تکینگی آنها در بالاترین حد بوده و حتی قوانین فیزیک نیز در آنها میشکند. این نقاط عجیب تنها کاندیدا برای دهانهی ورودی کرمچالهها هستند. نظریهی جدیدی با نام گرانش کوانتومی حلقوی یا LQG برای اولینبار بهعنوان روشی برای ادغام قوانین مکانیک کوانتوم و نسبیت عام مطرح شده است. طبق این نظریه در یک سیاهچاله با جمعشدن مواد و ریختن آنها در گرانش قوی، فضا از طریقی دیگر باز میشود، بهعنوان مثال اگر شما درون یک سیاهچاله سقوط کنید، طبق نظریهی نسبیت عام، درون چاهی عمیق سقوط کردهاید اما بهجای آنکه به ته چاه برخورد کنید در فضایی بسیار کوچک فشرده میشوید. در حقیقت شما به ته چاه سقوط نمیکنید اما تکینگی شما زیاد میشود تا بینهایت.در اینجا افزایش تکینگی در نقش سقوط به ته چاه عمل میکند اما در نظریهی LQG با سقوط شما به درون سیاهچاله و نزدیک شدن به مرکز آن، گرانش بهجای افزایش، کاهش خواهد یافت و همانگونه که شما ازطریق سیاهچاله بلعیده شدید از جایی دیگر به فضا - زمان پرتاب میشوید. شاید سیاهچالهها تونلهایی به نقاط دیگر فضا زمان باشند اما به کجا؟ جالب اینکه نظریهی LQG بهعنوان رقیبی برای نظریهی انفجار بزرگ یا مهبانگ مطرح میشود. طبق این نظریه دنیا از انفجار یک نقطه با چگالی بینهایت ایجاد نشده بلکه جهانی دیگر از بعدی دیگر در تونلی فرو ریخته و در این بعد جهان ما را به وجود آورده است. شواهد کافی برای اثبات این نظریه وجود ندارد اما دانشمندان در تلاش برای یافتن حلقههای ناشناختهی این نظریهی زیبا هستند.با فناوری کنونی ما قادر به بزرگ و با ثبات کردن کرمچالهها نیستیم حتی اگر بتوانیم آنها را ببینیم، اما دانشمندان به تحقیقات خود ادامه میدهند به این امید که روزی روشی برای استفاده از این میانبرهای فضایی پیدا شود و انسان کاینات را مستعمرهی خویش سازد، اگرچه آن روز نزدیک نیست. |
سال 2020 گرمترین سال دنیا را ثبت کرد حسین خاوری یکی از فعالان محیط زیست مرکز رصد تغییرات آبو هوایی کوپرنیک اعلام کرد سپتامبر 2020 گرمترین ماه سپتامبر کره زمین از زمان ثبت دادهها بوده است.سپتامبر امسال پنج صدم درجه سانتیگراد گرمتر از سپتامبر سال 2019 و در مجموع گرمترین سپتامبر تاریخ بود.دانشمندان میگویند این نشانه روشنی از افزایش دما است که در اثر انتشار گازهای گلخانهای رخ داده است.بنابر اعلام کوپرنیک گرما در قطب شمال هم بسیار بالاتر از حد متوسط بود.سرویس تغییرات آبوهوایی کوپرنیک یکی از بخشهای "برنامه کوپرنیک" بزرگترین برنامه منفرد دیدبانی زمین در دنیاست که توسط کمیسیون اروپا و با همکاری آژانس فضایی اروپا راهاندازی شده است.زمین گرمترین دهه را از زمان ثبت رکوردها پشت سر گذاشتآنچه باید درباره تغییرات اقلیمی دانستسرویس تغییرات آبوهوایی کوپرنیک همچنین ت یید کرد که یخهای دریای قطب شمال از زمان آغاز ثبت دادههای ماهوارهای، به کمترین حد خود رسیده است.پیشبینی میشود امسال به عنوان گرمترین سال اروپا ثبت شود. در تابستان گذشته گرمای شدید باعث ثبت آتشسوزیهای بسیار شدید در کالیفرنیا و استرالیا شد.این وضعیت همچنین سبب شد که مرداد امسال "دره مرگ"، در صحرای کالیفرنیای جنوبی با ثبت دمای 54 ٫ 4 درجه سلسیوس، رکورد بالاترین درجه ثبت شده گرمای کره زمین در یک قرن گذشته را به دست آورد.علاوه بر این طوفان و باران مرگبار در فرانسه و ایتالیا نیز پرسشهایی را درباره پیامدهای افزایش دما مطرح کرده است.سامانتا بورگس از موسسه کپرنیک به بی بی سی گفت: "برخی از این وقایع غیرعادی هستند - اگرچه نباید انتظار کاذبی از افزایش سال به سال دما داشته باشیم.وضعیت اقلیمی و آب و هوایی بسیار متغیر است. اما پیش بینی میکردیم که با توجه به ت ثیر فعالیتهای بشر بر آب و هوا، این نوع حوادث رخ خواهد داد. "رکوردهای آب و هوا همیشه به طور طبیعی شکسته میشود، اما هواشناسان میگویند که شدت برخی وقایع آنها را آشفته کرده است.بریتانیا نیز از این وضعیت مصون نیست. این کشور از بهار کمسابقه آفتابیاش لذت برد اما ماه آگوست شاهد ثبت بیشترین تعداد روزهای بالای 34 درجه سانتیگراد بود و همزمان شهر ردینگ نیز شرجیترین دوره 48 ساعته خود را تجربه کرد.اد هاوکینز، از دانشگاه ردینگ به بی بی سی گفت: "ما دهها سال است که این حرف را میزنیم - هر چه بیشتر گازهای گلخانهای تولید کنیم این موضوع منجر به گرم شدن بیشتر زمین میشود."محققان هنوز نتوانستهاند ارتباط مستقیمی بین این افزایش دما و تغییرات آب و هوایی برقرار کنند اما همگی معتقدند یکی ازدلایل عمده این رکورد جدید، انتشار دیاکسید کربن به علت فعالیتهای انسانی محققان هنوز نتوانستهاند ارتباط مستقیمی بین این افزایش دما و تغییرات آب و هوایی برقرار کنند اما همگی معتقدند یکی ازدلایل عمده این رکورد جدید، انتشار دیاکسید کربن به علت فعالیتهای انسانی |
آیا جهان ما واقعی است یا توهمی بیش نیست؟ از طریق پنج حسمان است که از جهان اطرافمان آگاه میشویم و معتقدیم که این جهان واقعی است. وقتی اشیاء جامد را در اطراف خود میبینیم و از آنها آگاهیم، سخت است که درستی آنچه را که میبینیم،انکار کنیم. هرچیزی واقعی به نظر میرسد و ما هرگز این واقعیت را زیر سیوال نمیبریم. ذهن ما از طریق پنج حواس، اطلاعاتی دریافت میکند و بدون هیچ پرسشی آن را به عنوان واقعیت میپذیرد.به نقل از انجمن فیزیک ایران، در نگاه اول، کوچکترین شکی وجود ندارد: برای ما جهان سه بعدی دیده میشود. اما یکی از مفیدترین نظریههای فیزیک نظری در دو دهه اخیر به چالش کشیدن این فرض است. "اصل هولوگرافیک" ادعا میکند که یک توصیف ریاضی از جهان نیاز به یک بعد کمتر از آنچه دیده میشود، دارد. آنچه ما به صورت سه بعدی درک میکنیم ممکن است تصویری از فرآیندهای دو بعدی روی یک افق کیهانی عظیم باشد.تاکنون این اصل در جهانهایی با خمش منفی مطالعه شده است. این از دیدگاه نظری جالب است اما چنین فضاهایی با جهان ما خیلی فرق دارند. نتایج بهدست آمده توسط پژوهشگران اکنون تایید میکند که اصل هولوگرافیک حتی در فضا- زمان تخت نیز برقرار است.اصل هولوگرافیک چیست؟هولوگرامهای روی کارتهای شناسایی و چکهای بانکی شناخته شده هستند. آنها دو بعدی هستند ولی برای ما سه بعدی به نظر میرسند. جهان ما میتواند کاملا اینگونه رفتار کند. دانیل گرومیلر از دانشگاه فنی وین گفت: "در سال 1997 ، فیزیکدانی به نام جوآن مالداسنا ( Juan Maldacena ) این ایده را پیشنهاد کرد که یک تناظر میان نظریههای گرانشی در فضاهای پاد دوسیته خمیده(میدانهای همدیس) از یک سو و نظریههای میدان کوانتومی از سوی دیگر وجود دارد."پدیدههای گرانشی در نظریه با سه بعد فضایی توصیف میشوند، رفتار ذره کوانتومی در نظریهای با دو بعد فضایی محاسبه میشود و نتیجه هر دو محاسبه قابل تبدیل به یکدیگر هستند. چنین تناظری کاملا شگفتآور است. این شبیه به این است که متوجه شویم معادلات یک کتاب درسی ستارهشناسی قابل استفاده برای تعمیر یک دستگاه پخش سی دی است. اما این روش اثبات شده بسیار موفق است. و بیش از ده هزار مقاله علمی در مورد "تناظر AdS / CFT " مالداسنا منتشر شده است.دستگاه هولوگرامآیا تناظر در فضای تخت هم وجود دارد؟برای فیزیک نظری، این تناظر مهم است اما به نظر ربط چندانی با جهان ما ندارد. ظاهرا ما در چنین فضای پاد دوسیتهای زندگی نمیکنیم. چنین فضاهایی ویژگیهای عجیبی دارند. آنها خمش منفی دارند. هر شییی که روی خط مستقیم دور انداخته شود سرانجام برخواهد گشت. اما به گفتهی گرومیلر: "جهان ما در مقابل کاملا تخت است و در فواصل نجومی خمش مثبت دارد."اما گرومیلر مدتی این تصور را داشت که اصل تناظر میتواند برای جهان حقیقی ما نیز برقرار باشد. برای آزمودن این فرض، نظریههای گرانشی باید ساخته شوند که نیازی به فضای مرموز پاد دوسیته نداشته باشند بلکه در فضای تخت زندگی کنند. برای سه سال، او و تیمش از دانشگاه فنی وین در همکاری با دانشگاه ادینبورگ، هاروارد، IISER Pune ، ام آی تی و دانشگاه کیوتو روی آن کار کردند. اکنون گرومیلر و همکارانش از هند و ژاپن مقالهای در فیزیکال ریویو لترز به چاپ رساندهاند که درستی اصل تناظر در فضای تخت را تایید میکند.دو بار محاسبه با نتیجه مشابه!!گرومیلر میافزاید: "اگر گرانش کوانتومی در یک فضای تخت اجازهی توصیف هولوگرافیک توسط یک نظریه کوانتومی استاندارد را میدهد، بنابراین باید کمیتهای فیزیکی وجود داشته باشند که در هر دو نظریه قابل محاسبه هستند و نتایج باید مطابقت داشته باشند." به طور خاص، یک ویژگی کلیدی مکانیک کوانتومی درهمتنیدگی کوانتومی است که باید در نظریهی گرانشی نیز ظاهر شود.هنگامیکه ذرات کوانتومی درهمتنیده میشوند، نمیتوانند به صورت جداگانه توصیف شوند. آنها یک شیی کوانتومی واحد تشکیل میدهند حتی اگر جدا از یکدیگر قرار گرفته باشند. معیاری برای میزان درهمتنیدگی در یک سیستم کوانتومی وجود دارد که "آنتروپی درهمتنیدگی" نامیده میشود. گرومیلر با همراهی آرجان باگچی، رودرانیل باسو و مکس ریگلر نشان دادند که این آنتروپی درهمتنیدگی مقدار مشابهی در گرانش کوانتومی تخت و یک نظریه میدان کوانتومی با بعد پایین میگیرد."این محاسبه، فرض ما مبنی بر اینکه اصل هولوگرافی میتواند در جهان تخت نیز تحقق یابد را تایید میکند. این گواهی بر درستی این تناظر در جهان ما است." این گفتهی مکس ریگلر است. گرومیلر میگوید: " این حقیقت که ما میتوانیم حتی در مورد اطلاعات کوانتومی و آنتروپی درهمتنیدگی در یک نظریه گرانشی نیز صحبت کنیم به خودی خود عجیب است و به سختی در چند سال پیش قابل تصور بود. اینکه ما اکنون قادر به استفاده از آن به عنوان ابزاری برای آزمودن اعتبار اصل هولوگرافیک هستیم و این آزمون کار میکند، کاملا قابل توجه است." اما به هرحال این اثبات نمیکند که ما در یک هولوگرام زندگی میکنیم اما ظاهرا اعتبار اصل تناظر در جهان ما در حال رشد کردن و رسیدن به نتایجی رضایت بخش است. این تحقیق در فیزیکال ریویو لترز هم به چاپ رسیده است.نظر شما چیه؟به نظرتون جهان میتونه تنها یک توهم باشه؟دوست دارید راجب یکی دیگر از عجایب فضا آگاه شید؟به لینک زیر مراجعه کنید: |
نقد و بررسی کتاب ذهن و کیهان کتاب ذهن و کیهان کتاب باریک و نهایتا 200 صفحهای است ولی خواننده را حسابی ضربه فنی میکند.نویسنده این کتاب تامس نیگل است یک فیلسوف آمریکایی است که مرزی قدیمی ای را برای ما بازنمایی میکند.کتاب به بازبینی موضوع تکامل پرداخته است و تلاش میکند تا امکان یک توضیح یک پارچه از جهان به وسیله تکامل را بررسی کند.از ترجمه کتاب خیلی راضی نبودم کلمات جدیدی مانند کلمه جهان تصویر و ... برای من آشنا نبود و برخلاف کلمات ساخته شده توسط داریوش آشوری معادل انگلیسی یا رایج این کلمات در پاورقی یا انتهای کتاب نیامده بود.اولین سوال کتاب که به قول خود نویسنده پرسش کشندهای هم هست،این است که آیا جهان قابل شناخت است؟پاسخ به این سوال را هر چند بدیهی در نظر میگیریم اما اگر در سوال دقت کنیم آن را غیرقابل پاسخ مییابیم. هر گونه پاسخ به این سوال و اصلا دلیل آوردن همگی تلاشهای شناختی هستند و جواب مسیله(نتیجه) را به عنوان پیش فرض استفاده میکنند.در نتیجه دور ایجاد میشود و این چنین است که ابتدای شناخت نیاز به اعتماد یا ایمانی دارد.در مرحله بعد نیگل به این مسیله میپردازد که آیا میتوان شناخت را در زمره امور مادی به حساب آورد یا نه؟و این هم سوالی قدیمی است همانطور که خود نیگل در کتابش اشاره میکند دکارت به این دلیل که پاسخ منفی به این سوال را میدانست کیفیات ثانویه یا وابسته به شناسنده را از کیفیات اولیه (مستقل از شناسنده)جدا کرده بود.اما صورت دیگری از این مرز فلسفی را مارکس ترسیم کرده است به این صورت که مینویسد:ماتریالیسم جهان را بدون انسان میفهمد.از جمله بدیهیترین چیزهایی که انسانها متوجه آن میشوند اختیار و شناخت است.در مادیگری اختیار و شناخت به جای انسان به مواد نسبت داده میشود و مواد نه فقط اجزای لازم برای شناخت و اختیار که فاعلهای نهایی و کافی برای آن در نظر گرفته میشوند.اختیاری که ما متعلق به خودمان در نظر میگیریم در ماتریالیسم حرکت چند نوروترانسمیتر است و نهایتا همان حرکات و جابه جایی است که تصمیم گیری میکنند و میشناسد. این تفسیر با تجربه عمومی مغایرت دارد به همین دلیل نمیتوان مادیگرایی را توصیف کاملی از جهان دانست.البته با یک فیزیک دان صحبت میکردم و او حرف ماده تاریک را پیش میکشید به عنوان مادهای که وجود دارد و حاضر است اما ما نسبت به آن شناختی نداریم.او میگفت شاید مادهای از جنس یا شکل دیگر وجود داشته باشد و روزی به کمک شناخت روابط بین اجزای آن مواد بتوانیم اراده و شناخت را با رویهای مادی بفهمیم.پاسخ نیگل به این سوال منفی است و او هم شناخت را معادل ماده نمیگیرد.او شناخت را یک جزء غیر قابل فروکاست از جهان میداند و یک امکان را در نظر میگیرد که شناخت در همه ذرات یک بخش غیر قابل فروکاست و غیر قابل شناسایی به وسیلهی فیزیک است که در همه ذرات وجود دارد و منجر به پدیدار شدن شناخت در سطح انسانی میشود.سوال بعدی ای که او میپرسد این است که عقلی وجود دارد که میتواند بین دریافتهای تجربی ارتباط برقرار کند و قواعدی از عالم را کشف کند قطعا یکی از این قواعد انتخاب طبیعی است.نیگل میپرسد این قوه به چه کار انتخاب طبیعی میآید و چه مزیت تکاملی ای(در بقا و تولید مثل) به انسان پیش از تاریخ میرسانده است که توسط انتخاب طبیعی به وجود آمده است؟یکی از دلایلی که داروینیستها برای عدم پذیرش داروینیسم توسط خداباوران میآورند این است که افراد بیشتر دوست دارند موجودی برگزیده و الهی باشند تا جانوری از ادامه نسل میمونها بر اساس این ادعا توانایی شناخت داروینیسم مزیت تکاملی نیست و به ضرر بقا و تولیدمثل است. پس این قوه شناخت که توانسته است تکامل را کشف کند بر خلاف جهت و مقصد انتخاب طبیعی حرکت کرده است و مزیت تکاملی ای (احساس اهمیت در جهان) را از انسان گرفته است.نیگل سوال دیگری میپرسد و آن این است که انکار داروینیسم درست است یا نه ؟در دل این سوال پیش فرض دیگری وجود دارد و آن این است که درست و غلطی وجود دارد و ما انسانها میتوانیم آن را بشناسیم.نیگل در ادامه میپرسد آیا این توانایی ارزش گذاری انسانی یک مزیت تکاملی است ؟ پاسخ نیگل به این سوال هم منفی است.البته این پاسخ منفی پاسخی است که عموم مردم به این سوال میدهند و این برداشت عمومی بین اغلب مردم رایج است که نفع و سود باعث میشود افراد خوبیها را تشخیص بدهند و بر خلاف آن گام بردارند.پس ما قابلیتی داریم(توان تشخیص خوبیها) که بر علیه منافع مان شهادت میدهد و ریشه تشکیل این قابلیت نمیتواند انتخاب طبیعی باشد.در باره این ادعای نیگل اگر مبحث منفعت جمعی را پیش بکشیم و بگوییم که شناختن خوبیها برای جمعیت مزیت تکاملی است،به سنگ تفسیر رفتار فداکارانه جانوران در چهارچوب داروینیسم میخوریم.یعنی همان مشکل قدیمی که واحد انتخاب طبیعی فرد جانور است نه جمعیت،به علاوه اگر انتخاب طبیعی بخواهد صفتی که مزیت جمعی دارد را انتخاب کند به زمان بیشتری نیاز دارد نسبت به شرایطی که میخواهد صفتی با مزیت فردی را انتخاب کند.نقطه اختلافی من و نیگل در ابتدای ماجراست و انتظار نیگل از یک نظریه علمی.او به دنبال یک نظریهی یکپارچه و تمام و کمال یا "نظریهی همه چیز"از علم است و به همین ترتیب گمان میکند نظریهی تکامل هم باید چیزی کامل باشد.به این صورت که برای همه چیز تعریف و تعیینی داشته باشد.نمی دانم سایر نظریات علمی به این صورت هستند یا نه اما نظریهی تکامل همان طور که اکثر عالمان تکاملی میگویند نظریهای نسبی است.شاید بخش ابتدایی تکامل که به وجود آمدن جانوران را تدریجی میداند قطعیترین بخش آن در نظر گرفته شود.در شکل گیری و تکامل تاریخی جانوران عامل مهمی به نام تصادف وجود دارد و حتی داروینیستهای بزرگی مانند ارنست مایر نقش تصادف را در این فرآیند بیشتر از انتخاب طبیعی میدانند.تصادف به معنای نداشتن علت فاعلی و مادی و صوری نیست بلکه قطعا شرایط مادی ای فراهم آمده است که منجر به تنوع در جانداران شده است اما علت غایی در کار نبوده است(یا مورد مطالعه نبوده است).حضور تصادف در داروینیسم فضا را برای نیروهای دیگر و ناشناختهای که ممکن است وجود داشته باشند و ما ندانیم باز میگذارد.انتقاد به توجیه همه شکلهای مختلف حیات که نشان دهنده انتخاب طبیعی باشند در بین دانشمندان تکاملی هم وجود دارد و آنها این نوع رویکرد اشتباه را سازش باوری نامیدهاند.از این مسیله گذشته زیست شناسان میدانند که قوانین زیستی مانند قوانین فیزیکی نیست که استثناء پذیر نباشد، بلکه برای مثال در همین نظریه تکامل ممکن است که جانوری که سازگاری بیشتری با محیط دارد در اثر تصادف نتواند ژنهای خود را به نسلهای بعد انتقال دهد(واقعهی غیر زیستی ای مانند سیل یا بلایای طبیعی منجر به مرگ زود هنگام او شود)به نظرمن یک نقد فلسفی نمیتواند یک نظریه علمی را باطل کند.درچنین شرایطی محتوا با ابزار سنجش اصلا تناسب ندارد.نقد فلسفی تنها میتواند بگوید این نظریه علمی نسبی است یا انسجام درونی ندارد.این امکان حتی از نظر من وجود دارد که نظریهای علمی توسط فلسفه باطل شود ولی واقع نما باشد به این صورت که برای بیان این واقعیت بر آمده از تجربه زبان منسجم خاصی پیدا نکرده باشیم و فلسفه تنها آن عدم انسجام را به ما نشان دهد. پس نقد نیگل نمیتواند نظریه داروینیسم را تماما انکار و رد کند اما این نکته دقیق و مهم را نشان میدهد که این نظریه ظرفیت تبدیل شدن به نظریهای برای همه چیز را ندارد. |
چرا سانسور شدیم؟ (قسمت اول) چند دهه است که کشورهای غربی در تمامی رسانههای خود این تفکر را القا میکنند که کشورهای غربی و پیشرفته دارای تمدن برتر هستند و کشورهای جهان سوم دارای تمدن بربر و عقب مانده و کار به جایی رسیده است که بعضی متفکران غربی با کمال وقاحت تفاوت پیشرفت در غرب و شرق را به ژنتیک ربط دادهاند. در سلسله یادداشتهای #چرا_سانسور_شدیم؟ قصد دارم نشون بدم که شرقیها نه تنها از غربیها بسیار پیشرفتهتر و باهوشتر هستند و بودند بلکه اغلب پیشرفتها و اختراعاتی که دانشمندان بزرگ غربی از گالیله و نیوتن تا کپلر و داوینچی و حتی شکسپیر به نام خودشان ثبت کردهاند تنها ترجمهای از متون علمی مسلمانان و ایرانیان بود. به امید روزی که این اطلاعات در کتابهای درسی ما آموزش داده شود تا مردم ما بدانند ترس و کرنش محض در مقابل پیشرفت غرب بی علت بوده و اگر همتی داشته باشیم روزی میتوانیم دوباره طلایه دار پیشرفت علمی جهان باشیم.#قوانین_نیوتن در کتابهای دانشمندان مسلمان آمده است:قانون اول: جسم در حال سکون یا حرکت در خط مستقیم میباشد و تا نیرویی به آن وارد نشود حالتش تغییر نمیکند.ابن سینا در کتاب "الاشارات و التبنیهات" میگوید: "انک لتعلم الجسم اذا خلی و طباعه ولم یعرض له من الخارج ت ثیر غریب لم یکن له بد من موضع معین و شکل معین من طباعه مبداء استیجاب ذلک" (ابن سینا، اشارات والتنبیهات ،دفتر نشر الکتاب 1403 هجری(ص 198 ) "همانگونه که میدانید هر جسم در طبع و حالت خاصی میباشد و از این حالت خارج نمیشود مگر اینکه یک عامل خارجی برروی آن ت ثیر بگذارد" باز در همان کتاب مینویسد: "اذا کان شی ما یحرک جسما و لاممانعه فی ذلک الجسم کان قبوله الاکبر حیث لامعاوقه اصلا" - (آیه الله دکتر احمد بهشتی،غایت ومبادی(شرح نمط ششم از کتاب اشارات والتنبیهات)قم موسسه بوستان کتاب 1382 (ص 169 )) "اگر نیروی بر جسمی وارد شود که موجب حرکت آن نشود مقدار نیرو چه کوچک باشد و چه زیاد تفاوتی ندارد چون که تغییری(کار) ایجاد نشده است". همچنین در نوشتههای اخوان الصفا رساله 24 میخوانیم: "الاجسام الکلیات کل واحد له موضع مخصوص و یکون واقفا فیها لایخرج الا بقسرقاسر" "همه اجسام در یک وضع مخصوص یا وضع بی حرکتی هستند مگر اینکه نیروی آنها را مجبور کند که از حالت بی حرکتی در بیایند" همچنین فخررازی در کتاب"المباحث الشرقیه فی علم الالهیات و الطبیعیات" مینویسد: "طبیعه کل عنصر تقتضی الحرکه بشرط الخروج عن الخیر الطبیعی والسکون شرط المحصول علی الحیز الطبیعی" "هر شی بطور طبیعی در حالت خود (حرکت یا سکون میباشد واز آن حالت خارج نمیشود مگر اینکه نیروی به آن وارد شود" باز در همان کتاب امام فخررازی میگوید: "و قد بینا ان تجدد مراتب السرعه و البطء یحسب تجدد مراتب المعاوقات الخارجیه و الداخلیه" "تجدید مراتب(اندازه) سرعت و کندی(شتاب منفی) جسم به شدت مقاومتهای داخلی وخارجی جسم بستگی دارد".پایان قسمت اول |
ارتعاشات پروتیینهای کروناویروس ممکن است در ایجاد عفونت نقش داشته باشد منتشر شده در: MIT news به تاریخ 19 نوامبر 2020 لینک مطلب اصلی: Vibrations of coronavirus proteins may play a role in infection وقتی کسی با کلیدی که به نظر نمیرسد کار کند سعی میکند قفل را باز کند، گاهی اوقات کلید را کمی تکان میدهد و به او کمک میکند. حال، تحقیقات جدید از MIT نشان میدهد که کوروناویروسها، از جمله ویروسی که باعث COVID19 میشود، ممکن است از یک روش مشابه برای فریب دادن سلولها برای اجازه دادن نفوذ ویروسها به داخل آن استفاده کنند. این یافتهها میتواند برای تعیین میزان خطرناک بودن نژادها یا جهشهای مختلف کوروناویروسها مفید باشد و ممکن است به یک رویکرد جدید برای توسعه درمان اشاره کند.مطالعات در مورد این که چگونه اسپایکپروتیینها که ظاهر تاج مانند مشخصی به کوروناویروسها میدهند، با سلولهای انسان به طور معمول شامل مکانیسمهای بیوشیمیایی تعامل دارند. اما برای این مطالعه محققان رویکرد متفاوتی را اتخاذ کردهاند. با استفاده از شبیهسازی اتمی، آنها به جنبههای مکانیکی چگونگی حرکت اسپایکپروتیینها، تغییر شکل و ارتعاش آن نگاه کردند. نتایج نشان میدهد که این حرکات ارتعاشی میتواند راهبردی را در نظر بگیرد که در آن از کروناویروسها استفاده میشود، که میتواند یک مکانیزم قفل شدگی را بر روی سطح سلول اعمال کند تا ویروس از طریق دیواره سلول وارد شود و مکانیسمهای تولیدمثل سلول را به سرقت ببرد.این تیم یک رابطه مستقیم قوی بین نرخ و شدت ارتعاشات اسپایکها و این که ویروس چگونه میتواند به آسانی به سلول نفوذ کند، پیدا کرد. آنها همچنین رابطهای معکوس با میزان مرگ و میر یک ویروس کرونا پیدا کردند. از آنجا که این روش براساس درک ساختار مولکولی دقیق این پروتیینها میباشد، محققان میگویند که میتواند برای غربالگری موارد غیر ویروسی در حال ظهور یا جهشهای جدید COVID19 برای ارزیابی سریع ریسک بالقوه آنها استفاده شود.این یافتهها، توسط مارکوس بوهلر، استاد مهندسی عمران و محیطزیست MIT و یوین هو، دانشجوی کارشناسیارشد، امروز در مجله Matter منتشر میشوند.به گفته بوهلر، همه تصاویری که ما از ویروس SARS - CoV - 2 میبینیم کمی گمراهکننده هستند. او میگوید: "این ویروس اینگونه به نظر نمیرسد" چون در واقع همه مواد در مقیاس نانومتری اتمها، مولکولها و ویروسها به طور مداوم در حال حرکت و ارتعاش هستند. آنها واقعا شبیه تصاویر یک کتاب شیمی یا یک وب سایت نیستند.آزمایشگاه بوهلر در شبیهسازی اتم به اتم مولکولهای زیستی و رفتار آنها تخصص دارد. به محض اینکه COVID19 ظاهر شد و اطلاعاتی در مورد ترکیب پروتیین ویروس در دسترس قرار گرفت، بوهلر و هو، دانشجوی دکترای مهندسی مکانیک، وارد عمل شدند تا ببینند آیا خواص مکانیکی پروتیینها در تعامل آنها با بدن انسان نقش دارند یا خیر.مشاهده تجربی ارتعاشات ریز مقیاس نانو و تغییرات شکل این مولکولهای پروتیینی بسیار دشوار است، بنابراین شبیهسازیهای اتمی برای درک آنچه که در حال رخ دادن است، مفید هستند. محققان از این تکنیک برای بررسی یک مرحله مهم در عفونت استفاده کردند، زمانی که یک ذره ویروس با ذرات پروتیینی خود به گیرنده سلول انسانی به نام گیرنده ACE2 متصل میشود. وقتی این اسپایکها به گیرنده متصل میشوند، کانالی را باز میکنند که اجازه میدهد ویروس به سلول نفوذ کند.به گفته بوهلر، این مکانیزم اتصال بین پروتیینها و گیرندهها چیزی مانند قفل و کلید عمل میکند، و به همین دلیل است که نوسانات مهم هستند. او میگوید: " اگر ثابت باشد، یا مناسب است یا مناسب نیست." اما اسپایکپروتیینی ایستا نیستند آنها در حال ارتعاش هستند و به طور مداوم شکل خود را کمی تغییر میدهند و این مهم است. کلیدها ایستا هستند، شکل خود را تغییر نمیدهند، اما اگر کلیدی داشته باشید که به طور مداوم شکل خود را تغییر میدهد - در حال ارتعاش است، در حال حرکت است، کمی تغییر شکل میدهد؟ آنها بسته به نحوه نگاه آنها در لحظهای که ما کلید را در قفل قرار میدهیم، جور دیگری خواهند شد.محققان استدلال میکنند که هر چه "کلید" بیشتر تغییر کند، احتمال یافتن تناسب بیشتر است.بوهلر و هو ویژگیهای ارتعاشی این مولکولهای پروتیینی و تعاملات آنها را با استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند "تحلیل حالت نرمال" مدلسازی کردند. این روش برای مطالعه نحوه گسترش و انتشار ارتعاشات، با مدلسازی اتمها به عنوان جرم نقطهای متصل به یکدیگر توسط فنرها که نیروهای مختلفی که بین آنها عمل میکنند را نشان میدهد، استفاده میشود.آنها دریافتند که تفاوت در ویژگیهای ارتعاشی به شدت با نرخهای مختلف عفونتزایی و مرگ و میر انواع مختلف کوروناویروسها، برگرفته از یک پایگاهداده جهانی از موارد تایید شده و نرخ مرگ و میر مورد، مرتبط است. ویروسهای مورد مطالعه شامل SARS - CoV ، Mers - CoV ، SATS - CoV - 2 و یکی از جهشهای شناختهشده ویروس SARS - CoV - 2 بودند که به طور فزایندهای در سراسر جهان شایع شدهاست. بوهلر میگوید این روش را به یک ابزار امیدوارکننده برای پیشبینی خطرات بالقوه ناشی از کروناویروسهای جدید تبدیل میکند که به احتمال زیاد پدیدار خواهند شد.هو میگوید در تمام مواردی که آنها مطالعه کردهاند، بخش مهم این فرآیند نوسانات در نوسان رو به بالا یک انشعاب از مولکول پروتیین است که به آن کمک میکند تا به گیرنده متصل شود. او میگوید: " این جنبش از اهمیت کاربردی قابلتوجهی برخوردار است." شاخص کلیدی دیگر مربوط به نسبت بین دو حرکت ارتعاشی مختلف در مولکول است. او میگوید: "ما متوجه شدیم که این دو عامل ارتباط مستقیمی با دادههای اپیدمیولوژی، عفونت ویروس و همچنین مرگ و میر ویروس دارند."هو میگوید، همبستگیهایی که آنها به این معنی یافتند که وقتی ویروسهای جدید یا جهشهای جدید ویروسهای موجود ظاهر شوند، " شما میتوانید آنها را از یک جنبه کاملا مکانیکی پاک کنید." " شما فقط میتوانید به نوسانات این پروتیینهای جهنده نگاه کنید و ببینید که آنها چگونه ممکن است در جنبههای همهگیر شناسی عمل کنند، مانند این که بیماری چقدر عفونی و چقدر جدی خواهد بود."بوهلر میگوید، این یافتهها به طور بالقوه میتواند راه جدیدی برای تحقیق در مورد درمانهای ممکن برای COVID19 و دیگر بیماریهای کروناویروسی فراهم کند، با این تصور که ممکن است پیدا کردن یک مولکول ممکن باشد که به اسپایک پروتیینها متصل شود به طوری که آنها را سفت کند و ارتعاشات آنها را محدود کند. روش دیگر ممکن است تحریک ارتعاشات مخالف برای حذف ارتعاشات طبیعی در اسپایکها، به طور مشابه با روشی باشد که هدفونهای ضد صدا مانع از صداهای ناخواسته میشوند.بوهلر میگوید از آنجا که زیست شناسان بیشتر در مورد انواع مختلف جهشهای رخ داده در کوروناویروسها یاد میگیرند و مشخص میکنند که کدام نواحی از ژنوم بیشتر در معرض تغییر قرار دارند، این روش میتواند به طور قابلپیشبینی نیز مورد استفاده قرار گیرد. محتملترین انواع جهش ممکن است شبیهسازی شود، و آنهایی که خطرناکترین پتانسیل را دارند میتوانند علامتگذاری شوند تا جهان برای مشاهده هر نشانهای از ظهور واقعی آن سویههای خاص آگاه شود. بوهلر اضافه میکند: " برای مثال، جهش G614 که در حال حاضر بر شیوع COVID19 در سراسر جهان تسلط دارد، پیشبینی میشود که با توجه به یافتههای ما کمی عفونیتر و کمی کمتر کشنده باشد."استاد مهندسی برق و کامپیوتر در دانشگاه کالیفرنیا در ریورساید، که با این تحقیق در ارتباط نبود، Mihri Ozkan میگوید که این تحلیل به ارتباط مستقیم بین ویژگیهای نانومکانیکی و میزان مرگ و میر و عفونت کرونا ویروس اشاره میکند. من معتقدم که کار او به طور چشمگیری زمینه را برای یافتن بینشهایی درباره مکانیک بیماریها و عفونتها پیش میبرد.ازکان اضافه میکند که " اگر تحت شرایط محیطی طبیعی، نسبتهای انعطافپذیری و تحرک کلی پیشبینیشده در این کار اتفاق بیافتد، شناسایی یک بازدارنده موثر که بتواند اسپایک پروتیین را برای جلوگیری از اتصال قفل کند، میتواند یک جام مقدس برای جلوگیری از عفونتهای SARS - CoV - 2 باشد، که همه ما اکنون به شدت به آن نیاز داریم."ترجمه این مقاله با استفاده از ربات ترجمه آنلاین مقالات پزشکی انجام شده و بصورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه ممکن است دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
چرا تو هوای سرد سرما میخوریم؟ این پست به صورت ویدیویی در اینستاگرام و یوتیوب هم قابل مشاهده است"هوا سرده میری بیرون کاپشن بپوش مریض نشی". این جمله برای همهمون آشناست و همهمون هم بهش به عنوان یک دستورالعمل ابتدایی زندگی عمل میکنیم. اگه هوا سرده باید لباس گرم بپوشم وگرنه مریض میشم. ولی آیا واقعا سرد بودن هوا باعث میشه ما مریض بشیم؟جواب اینه که نه. شما ممکنه در هوای 0 درجه هم بدون لباس برید بیرون و از سرما بلرزید ولی مریض نشید. "یعنی چی من خودم یادمه این همه بار تو هوای سرد رفتم بیرون و مریض شدم" آره ولی مساله مهم اینه که اون دفعاتی رو که مریض میشیم خیلی بیشتر یادمون میمونه.الان شما ممکنه در 100 روز گذشته بیرون از خونه جاهای زیادی رفته باشین و مریض نشده باشین، و امروز هم یادتون نیست کجاها رفتین. ولی اگه به یه کتابخونهای برین و برگردین خونه مریض باشین، تا مدت زیادی یادتون میمونه که تو اون کتابخونه مریض شدین. حالا اگه این اتفاق 4 - 5 بار بیوفته بعید نیست کم کم فکر کنین کتابخونه رفتن میتونه عامل مریضی باشه.خب پس داستان چیه؟ اگه سرما عامل سرما خوردن نیست، پس چی هست؟ویروس. ویروس عامل بیماری و سرما خوردگیه. ولی خب این خیلی چیز جدیدی نیست. همه میدونن علت مریضی و سرماخوردگی ویروسه. سوال اصلی اینه که به هر حال ما همه مون خبر داریم که وقتی هوا سرده بیشتر مریض میشیم. اصلا بهش میگن سرما خوردگی! تو اسمش هم داره به سرما اشاره میکنه. ارتباط اینا به هم چیه؟دیدین وقتی هوا سرده همه جا بخار میکنه و یه لایه رطوبت روی سطوح میشینه؟ یا مثلا روی علفها و برگها قطرههای کوچیک آب دیده میشه؟ علتش اینه که همیشه داخل هوا یه مقدار آب هست که همون رطوبت هواست. وقتی هوا سرد میشه این بخار آب داخل هوا به مایع تبدیل میشه و رطوبت هوا کم میشه. قطرات آبی که تا قبلش توی هوا بودن الان روی در و دیوارن.حالا وقتی رطوبت هوا زیاد باشه، یک ویروس که با سرفهی من پرت میشه تو هوا با احتمال زیادی یا سنگین میشه و میوفته روی زمین یا اگر تو هوا بمونه هم غیرفعال میشه و اگه وارد بدن شما بشه نمیتونه باعث بیماری بشه. دلیل اینکه چرا این اتفاق میوفته یه ذره پیچیده و تخصصیه ولی به صورت ساده و خلاصه، ویروس به تنهایی تو هوا نمیچرخه. باید به یه چیزی بچسبه. اون چیزی که بهش میچسبه تبدیل میشه به یک توپ و اون توپ میتونه بسته به اینکه چه قدر آب تو هوا هست بزرگ یا کوچیک و سبک یا سنگین باشه.حالا اگه هوا خشک باشه این توپی که ویروس داخلشه میتونه خیلی راحتتر تو هوا حرکت کنه و مدت طولانیتری برای خودش بچرخه. و همونطور که یادتون هست اگه هوا سرد باشه، هوا خشک میشه در نتیجه اگه هوا سرد باشه، ویروس راحتتر توی هوا حرکت میکنه و راحتتر به سمت شما میاد. و شما سرما میخورین.نکته بعدی اینه که وقتی هوا سرده آدمها بیشتر سعی میکنن داخل باشن. داخل خونه یا محل کار یا دانشگاه یا هر محل دیگهای که میشه توش هوا رو گرم کرد. و این یعنی نسبت به زمانی که هوا گرم هست آدمها زمانهای بیشتری هی دور هم جمع میشن. و این یعنی فرصتهای خیلی بیشتری برای انتقال ویروس وجود داره. که مجددا، تاثیر غیر مستقیم سرد شدن هواست.نکته بعدی اینه که اون روزهای سال که سرد هستن یه ویژگی دیگه هم دارن، اینکه کوتاهترن. یعنی خورشید مدت زمان کمتری توی آسمونه. اون مدتی هم که هست اکثر اوقات هوا ابریه. خورشید کمتر توی آسمون یعنی ویتامین دی کمتر برای بدن و ویتامین دی کمتر برای بدن یعنی سیستم ایمنی ضعیفتر. که مجددا، باعث میشه اگر ویروسی وارد بدن شد با احتمال بیشتری منجر به بیماری بشه.ولی همه اینها صرفا عوامل کمک کننده هستن و ته تهش، باید یه ویروسی وجود داشته باشه تا به لطف این عوامل کمک کننده باعث بیماری بشه. اگر ویروسی وجود نداشته باشه این عوامل هم به تنهایی کاری نمیکنن. در نتیجه ممکنه تو هوای کاملا گرم برین پیش یکی از دوستانتون و با یه عطسه قدرتمند ویروسهایی رو به شما بده و وسط تابستون سرما بخورین، و ممکن هم هست در سردترین هوای ممکن بدون لباس کافی برین بیرون و ساعتها توی برف بشینین ولی سالم و سلامت بدون اینکه ویروسی گرفته باشین برگردین خونه.اما داستان اینه که علایم بدن نسبت به سرماخوردگی و نسبت به حضور در سرما یه مقدار شبیهه. در هر دو مورد آب از بینیمون میاد و در هر دو مورد احساس سرما میکنیم و بدنمون میلرزه. و احتمالا این هم یکی از دلایلی باشه که این عقیده شکل گرفته که هوای سرد باعث سرماخوردگی میشه.مشابه همین باور که سرما باعث سرماخوردگی میشه یه باور دیگهای هم در سالهای دور وجود داشته که جالبه. یه زمانی باور داشتن به غیر از تولید مثل حیوونها که باعث میشه حیوونهای جدیدی به دنیا بیان، کنار هم بودن بعضی چیزها هم باعث میشه خود به خود حیوونهای جدیدی متولد بشن.مثلا فکر میکردن یه تیکه گوشت اگه به اندازه کافی کنار هوا باشه و گرم هم باشه، یه سری حشره به دنیا میان از داخل گوشت. یا مثلا فکر میکردن اگه یه مقدار لباس کثیف یه جا باشه برای یه مدت باعث میشه موش به دنیا بیاد. دانشمندهای نامداری مثل ارسطو به این فرضیه اعتقاد داشتن و تا همین 300 سال پیش هم هنوز راجع بهش صحبت میشده. اگرچه امروز دیگه میدونیم اون فرضیه هم دقیقا مثل سرما خوردن به خاطر وجود سرماست. واقعا علتش اون نیست، صرفا همزمان با هم اتفاق میوفتن. |
تبیین مسیلهای به نام "غرب" این مطلب در شمارهی دوم مجلهی دانشجویی "مداد" در مهر و آبان 1389 (پروندهی "نسبت ما و غرب") چاپ شد. نشریهی مداد به صاحب امتیازی، مدیر مسیولی و سردبیری امیرحسین مجیری در دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر میشد. نوشتههای چاپ شده، لزومن نظر نشریه و عواملش نبودند. همچنین نویسندهی این مطلب ممکن است بعدن نظر متفاوتی پیدا کرده باشد.لوگوی پرونده نسبت ما و غرب نشریه مدادطرح ابتدای پرونده نسبت ما و غرب نشریه مداد (طرح از عدنان نادری)نوشتار زیر، متن پیاده شدهی بحثی پیرامون مسیلهای به نام غرب است. در این بحث - که میان هییت تحریریهی مداد( )، حسین نوروزی فرد( ) و محمدحسین ملکیان( ) انجام شد - ابتدا از معنا و مفهوم غرب سخن گفته شده و سپس به بررسی ویژگیهای اصلی غرب پرداخته شده است. بگذارید بحث را از این جا شروع کنیم. چرا گفته میشود تفکر یا فرهنگ یا تمدن غربی؟ اولا باید بگوییم که پس ما قبول داریم که یک عدهای این عناوین و اصطلاحات را استفاده میکنند. به نظر شما اینها چه کسانی هستند؟ به نظر من یک سری متفکران معاصر مسلمان. یعنی مفاهیمی چون مفهوم غرب، فرهنگ غربی، هنر غربی، همهی اینها را متفکرین مسلمان مطرح کردند؟ این طور نیست. اینها مفاهیمی است که اولین بار خود غربیها و متفکرین غربی مطرح کردهاند. شاید منظورشان از نظر جغرافیایی بوده است. امروزه در جهان بحث هایی چون ارزشهای غربی، "حقوق بشر غربی"و . مطرح است. سوال این جاست. چه تفاوتی میان بشر غربی و شرقی (جغرافیایی) وجود دارد که این عناوین ملاک و معیار حقوق و تکالیف امروزی همگان در گوشه و کنار جهان در نظرگرفته میشود؟ (واژهی ارزش غربی هم همه جا استفاده میشود. میگویند دموکراسی یک ارزش غربی است، آزادی یک ارزش غربی است.)پس چرا میخواهند فرهنگ غرب، یعنی فرهنگی را که در آن جغرافیا به وجود آمده، جهان گیر کنند؟ الان همه، ژاپن را غربی میدانند. از جمله خود همان آمریکا واروپا. میگویند اینها در روند غربی شدن پا گذاشتهاند و دارند غربی میشوند. ژاپن و کره. چرا ژاپن باید غربی باشد؟ نشان میدهد که برای غرب یک ملاک نرم افزاری وجود دارد. ملاک، سخت افزاری نیست که مثلا جغرافیا باشد. یک وحدت مفهومی دارد. حال اگر به صفت مدرن اشاره کنیم، بحث روشنتر میشود. پسوند مدرن در عباراتی نظیر علم مدرن، هنر مدرن، فلسفهی مدرن و .به چه معنایی اشاره میکند؟ قطعا ملاک وحدتی دارند، که باید آن را جستجو کرد. مدرن بودن طبعا معنای معاصر بودن را به ذهن متبادر میکند . نکته همین است. این چه اتفاقی است که پیش از خود را به دوران قدیم، عصر تاریکی و . و بعد ازخود را، هم عصر و هم عالم و واجد هویت مشترک با بشر امروز، تقسیم میکند؟ مدرنیته یک جریان و روند تاریخی است که عرصههای متفاوت حیات بشر را درنوردیده و تحت تاثیر قرارداده است. ما میخواهیم شاخصهای کلی و اصلی این نگاه را بربشماریم. غرب الان بخش عظیمی اش وجه مشترک زیادی دارند. عناصر مشترکی چون نوع نظام سیاسی، نوع نگاهشان به دین، علم و . که به راحتی میتوان از تمدن آمریکایی - اروپایی به عنوان تمدن غرب یاد کرد. یعنی ما نیامدهایم چیزهای عجیب و غریبی را با هم اتحاد دهیم. به نظرم این اتفاق افتاده. خیلی چیزهای متفاوت و کلی را گفتهاند غرب! کلی بودنش به آن چه ما میخواستیم بحث کنیم، آسیبی نمیزند. ما میخواستیم مصداقهای غرب را بشناسیم، مصداقهای ذات غرب را اگر فهمیدیم، هر حکمی در مورد آنها دادیم، این مصداقها را در بر میگیرد. من میگویم حرف زدن دربارهی این دایرهی گسترده خیلی سخت است. در هر صورت حرف هایی زده شده است. شما باید ببینی درست است یا نه! سختی و آسانی اش زیاد ربطی به بحث ندارد. طرح چاپ شده برای این مطلبشرق و غرب برای غرب و شرق معانی متفاوتی ذکر کردهاند. مثلا بعضیها غرب را به معنای تفکر معطوف به دنیا و شرق را تفکر معطوف به آخرت (جهان دیگر) میدانند. یا مثلا تفکر غرب را تفکری میدانند که از تغییر درون به تغییر برون سوگیری کرده است. معنای مصطلح غرب (و شاید شرق) از زمان رنسانس به وجود آمد. کشورهای غربی نمایندههای تمدن غربی در برابر تمدن شرقی بودند. ژان فرنل در مورد دوران رنسانس میگوید: "جهان چرخید. یکی از بزرگترین قارههای زمین کشف شد . صنعت چاپ بذر دانش را کاشت. باروت در روش جنگ انقلابی پدید آورد. دست نوشتههای باستانی احیا شد . اینها همگی گواه پیروزی عصر جدید (رنسانس) هستند."غرب کنونی حاصل تطورات فکری - فرهنگی در طول دورههایی چون رنسانس روشنگری و انقلاب صنعتی تا به امروز است. حال باید دنبال مشخصههای کلی این ادوار بگردیم. مولفه هایی که الان در مورد غرب میگوییم، بیشتر، مولفههای غرب مدرن است. به نظر من اگر بخواهیم اصلیترین مولفههای غرب را بگوییم، به سه مولفهی کلی میرسیم. اومانیسم، راسیونالیسم و سکولاریسم.اومانیسم ترجمهی تحت اللفظی اومانیسم میشود "انسان مداری"اومانیسمی که داریم میگوییم برجسته شدن جایگاه انسان در جهان غرب است. اومانیسم یعنی همهی باورها و ارزشها را بر اساس انسان تعریف کنیم. یک جملهی معروفی است که میگویند: همه چیز برای انسان، ولی انسان برای چیزی دیگر، نه. اومانیسمهای اولیه میگویند: انسان خلیفهی خدا روی زمین است. جای دیگر میگویند انسان خدای روی زمین است. این حرف هایی که من میزنم در حقیقت دارم یک دورهی تاریخی را مرور میکنم که حالا بهتر است خیلی وارد بحثش نشویم.ما میگوییم اگر قرار است تغییری در جهان حاصل شود، مگر اصل انسان نیست و بقیهی چیزها به تبع انسان ارزش پیدا کنند، خب حالا اگر بخواهیم تغییری حاصل کنیم، عقلانی است که اصل را دست بزنیم؟ یا اصل باید ثابت بماند؟ یعنی ما باید جهان خارج را تغییر بدهیم تا به آن چه که میخواهیم برسیم. یعنی در حقیقت تغییرات از درون انسان به خارج از انسان معطوف شد. و گفتند اگر ما بخواهیم به سعادت برسیم، ما سعادت را با تغییر در جهان خارج به دست میآوریم، نه تغییر در خودمان. دقت کنید این نکتهی مهمی است. در همهی تفکرات دینی و عرفانی ما تغییر در انسان داریم. یعنی میگوییم اگر تغییری بخواهد به وجود بیاید، باید در انسان به وجود بیاید. یعنی انسان است که باید خودش را با جهان وفق بدهد. یعنی موضوع تغییرمان انسان است. ما میگوییم برای رسیدن به حقیقت، باید انسان حرکت کند، اما در آن جا میگوید انسان اصل است. یعنی همان انسانی که الان بالفعل است. نه آن انسان ماورایی. فلذا خارج باید بر مبنای او تغییر کند. همه چیز باید درجهت خواست انسان و با ارادهی او تحول یابد. بعضی میگویند این تفکر اصل و ریشهی مدرنیته است. درحقیقت ریشهی تغییر رویکرد به طبیعت هم در همین جاست. با این نگاه، طبیعت به عنوان آن چیزی که در جهان خارج است، اگر جلوی حاکمیت ارادهی انسان را میگیرد، باید با آن جنگید. چون ارادهی انسان است که قرار است حاکم شود. نگاه مخالفت با طبیعت از دل این نگاه بیرون میآید. که طبیعت را باید شلاق بزنیم تا رام شود.آنچنان که میبینیم در اومانیسم نوعی غرور، استکبار و نفسانیت مداری (انسان، اصل است فی ذاته نه چون خلیفهی خداست) دیده میشود. یعنی انسان، آگاهانه یا ناآگاهانه مخلوقیت خود را کمتر مورد توجه قرارداد. حال این اومانیسم در جاهای متفاوت به انحای متفاوت بروز کرد. مثلا در هنر که اصالتا عنوان اومانیسم از آن گرفته شده، در غالب مکتب هنری ای بروز کرد که نگاهی نفسانی به موضوع آثارش که انسان بود، میکرد. یکی از نمایندگان خوب آنها داوینچی است . در اکثر آثار داوینچی تفسیری بشری (و نه آسمانی برخلاف قرون وسطی) از انسان ارایه میشد. در آن نقاشی معروفش انسان برهنهای را تصویر میکند و میکوشد با توازنهای فیزیکی - ریاضی موجود در بدن او گزارشی نو از تقدس جایگاه انسان، به دست دهد. هم چنین این اومانیسم، در فلسفه به صورت ظهور سوژه مداری انسان(سوبژکتیویسم، اصالت فاعل شناسا) خود را نشان داد. آن چه به صورت مدون و جدید در فلسفهی دکارت ظهور کرد. در حقیقت، با ظهور سوبژکتیویسم بحث از متافیزیک (هستی شناسی) تبدیل به بحث از معرفت انسان و حدود آن (معرفت شناسی) شد.راسیونالیسم میرویم سراغ راسیونالیسم. راسیونالیسم در لفظ یعنی عقل گرایی. معنی درست استدلال گرایی است. من یک بحثی در مورد مولفههای مدرنیته دارم. به نظرم اینها با هم رابطهی طولی دارند. همهی اینها وجوه یک حقیقت است.) راسیونالیسم، یعنی استدلال گرایی. حالا این به چه معناست؟ یعنی ما حقیقتی بالاتر از استدلال نداریم. مثلا من یک نوع استدلال کردنم این است که فلانی این حرف را زده است. این مطلقا در راسیونالیسم معنا ندارد. معنا ندارد که تو بگویی خدا این حرف را گفته، پیغمبر این حرف را گفته، قرآن این حرف را گفته. خب که چی؟ چرا آن حرف درست است؟ عقلانیت انتقادی همین است. کسی فوق از استدلال نیست. خب مگر این استدلال نیست؟ بله. اما این دو نوع استدلال تفاوت ماهوی دارند. ما میگوییم عقل جزیی انسان ملاک و معیار حرف است. گفتم در سیر استدلال به این میرسیم. حالا اگر ملاک عقل جزیی انسان است، این نباید در خودش اشتباه و خطا باشد. پس عقل انسان شد ملاک و معیار و بدون اشتباه. این نوع نگاه باعث کنار گذاشتن وحی میشود. در حقیقت کتاب مقدس یک سری الهاماتی است که ما خودمان باید احساس کنیم. اگر توانستیم اثبات کنیم که حرف درستی است، قبول میکنیم. خب مگر ما نمیگوییم که مثلا اول با عقل اثبات میکنیم که قرآن درست میگوید، بعد هر چه را قرآن گفت قبول میکنیم؟ شما میگویید پذیرفتم با استدلال که مثلا پیغمبر هر چه گفته درست است. ولی از این جا به بعد را که دیگر تعبد میکنی. من یک نکتهای بگویم. وقتی شما قرآن را تعبدا میپذیری و ایمان میآوری، ایمانت استدلالی صرف نیست. یعنی روند ایمان این طور نیست که بگویی طبق استدلال نمیگویم استدلال در آن نیست. میگویم همهاش استدلال نیست - قرآن حرف هایش درست است، پس هر چه از این به بعد قرآن گفت به حکم عقل صرف قبول میکنیم. ایمان یک فرایند قلبی است. در حقیقت راسیونالیسم تعبدگریز است. من نمیفهمم منظور شما از این بحث ایمان چیست؟ مثلا آیا ایمان شما صرفا معطوف به استدلال است؟ شما فرض کن راسیونالیست باشی و این استدلالها را معتبر بدانی، مثلا به این میرسی که واجب الوجودی هست و واجب الوجود یکی است و . . به نظر شما این شما را به این میرساند که ایمان بیاورید؟ تو بگو چطور با استدلال عقلی به این میرسی که فلانی هر چی گفت درست است. اگر با عقل استدلالی صرف به این برسی خب، یک راسیونالیسم هم میتواند برسد. اگر به این نرسی، که اصلا پذیرفتنش غیرمنطقی است. راسیونالیسم میگوید عقل آن چیزی را که میفهمد، قبول میکند و آن چیزی را که نمیفهمد، انکار میکند. این همان عقلانیت انتقادی است. ما میگوییم اگر عقل انسان چیزی را نفهمید، آیا آن چیز نامعتبر است؟ راسیونالیسم همین را میخواهد بگوید. یعنی اگر چیزی را عقل انسان نفهمید و در دایرهی عقل انسان نیامد، نامعتبر است. یعنی عقل تو یک قضیهی عقلی را نفهمید و گفت من نمیپذیرم، این یعنی راسیونالیسم. اگر بگویی من الان نمیفهمم، اما ممکن است بعدا اتفاقی بیفتد که بفهمم. یعنی عقلم کامل میشود. اتفاقا عقلی که میگوید بعدا کامل میشوم، کاملا به تعبد و وحی ایمان میآورد. این خیلی نکتهی مهمی است. عقلی میتواند سنجه باشد، اما اگر عقل کلی را تعریف کنیم، عقل انسان کامل میشود. همین که عقل انسان کامل میشود، نمیتوانیم معیار را عقل انسان بگذاریم.خب حالا از راسیونالیسم، فرد گرایی در میآید. فرد گرایی میگوید انسانها خودشان بالذاته ارزش اند، نه برای رسیدن به چیز دیگر. فرد انسان خودش ارزش است. اگر من عملی را برگزیدم، باید با رجوع به عقل شخصی، تشخیص بدهم که این کارخوب است. مثلا اندیشهی امر و نهی این جا کنار گذاشته میشود. یعنی هیچ مرجعی نمیتواند به من بگوید این کار خوب است، این کار را بکن، این کار را نکن. مادامی که من از این کار ناخرسندم و آن را باعقل خویش متناسب نمیبینم، هیچ کس نمیتواند مرا به آن دستور دهد. ا گر کسی مرا به کاری واداشت (جامعه، دولت و حتی خدا)، "من"را وسیله تلقی کرده است. (این کار غیراخلاقی است) یعنی از دل راسیونالیسم، فرد گرایی در میآید. مثلا میگوییم (این مثال من جزیی است.) تو باید روزه بگیری! تو میگویی من نمیخواهم روزه بگیرم زیرا آن را فعل مفیدی به حال خود نمیدانم. در راسیونالیسم این قابل طرح است. بعد از دل این، اندیشهی حقوق بشر و لیبرالیسم در میآید. حقوق بشر با این در تناقض نیست؟ نه، منظور این است که انسان برای خودش تصمیم میگیرد. مثلا اندیشهی بهشت و جهنم انسان را مکدر میکند، میگذارمش کنار. یا قصاص کردن انسانها را کلا میگذارند کنار. چون بشر، حقوق دارد. در این زمینه بحث حقوق و تکلیف را میشود دنبال کرد. مطلبی که شما میگویید بیشتر به ناقص بودن عقل اشاره میکند. آنها یک پایهی عقل را کنار گذاشتهاند. من گفتم عقل جزء و عقل کل، چه رابطهای با هم دارند. عقل جزیی هدف است یا راه؟ عقل جزیی شاید یک مرحله باشد. اما اینها در یک مرحله ماندند. خودشان، خودشان را قبول ندارند. رابطهی عقل و دین به نظرم خیلی جای کار دارد. این که ما هنوز نمیدانیم جایگاه وحی کجاست.سکولاریسم حالا میرسیم به اصل سومی که گفتیم. سکولاریزم. سکولاریزم را اگر بخواهیم معنا بکنیم، گفتهاند دنیوی کردن، عرفی کردن. شاید بهترین ترجمهاش بشود دنیاگرایی. یعنی غرب قبول کرده است که یک چیزی بوده است که به جای آن، ما دنیا را انتخاب کردهایم. یعنی آن چیز دیگر را غرب قبول دارد؟ قبول ندارد. اما روی آن قضاوت نمیکند به فرد ارجاع میدهد. سکولاریزم به این معنی نیست که ما یک دینی را قبول داریم. یعنی میگوید این حوزه از زندگی بشر، حوزهی فردی است. سکولاریزم هیچ قضاوتی بین مسیحیت و شیطان پرستی نمیکند. میگوید این همان قدر میارزد که آن یکی میارزد و هر جفتشان هم خیلی نمیارزند. در حد آرامشی که تو از معنویت به دست میآوری یا پارامترهای دیگر. ولی قضاوتی روی این بخش زندگی نمیکند. به عنوان یک ارزش نمیپذیرد. به عنوان چیزی که بی ضرر است، میپذیرد. اندیشهی دنیا و آخرت، اساس سکولاریزم است. ما در دایرهی جهان که انسان را بررسی میکنیم، قبلش اعتقادی است که از کجا آمده و بعدش اندیشهی معاد که به کجا میرود و در دنیا چه کار میکند. حالا اگر بگوییم در این دایره نه به گذشتهاش نگاه کن و نه به آیندهاش، این طور محدودش کنیم، میشود سکولاریزم. یعنی انسان بدون قبل و بعد. این مفهوم سکولاریسم در عرصههای متفاوت تجلی کرد.مثلا در زمینهی رابطه با دین، در اندیشهی مدرن مطرح شد که ما نیامدهایم بشر را به بهشت و جهنم راهنمایی کنیم، ما آمدهایم بشر را همین جا به سعادت برسانیم. وعدهی سعادت ادیان پوچ است. وظیفهی انسان و تواناییهای انسان این است که بشر را در همین جهان به سعادت برساند. اولا میگوییم وعدهی تحقق بهشت و جهنم در حیطهی اختیار ما نیست. ولی بعد به این میرسد که ما وظیفه مان این است که در این جهان انسان را به آن چه میخواهد، برسانیم. کارل یاسپرس میگوید: یکی از خصوصیات اندیشهی غربی این است که زمین و آسمان را از هم جدا نمیکند و میخواهد انسان را در همین زمین به سعادت برساند.(سکولار در عرصهی دین) سکولاریزم در نگاه بشر به جهان طبیعت (می توان آنرا سکولاریسم علمی فلسفی دانست.) به معنای نفی تاثیر مابعدالطبیعه (یا غیب) بر جهان مادی است. این چه معنی میدهد؟ در تفکرهای قدیم همیشه یک نگاه اسطورهای بود به جهان. یعنی وقتی میخواستند یک پدیده را تحلیل کنند، میگفتند الههی فلان چیز، فلان کار را کرد و مثلا باعث شد باران بیاید. نمیخواهیم رد کنیم یا تایید کنیم. میخواهیم بگوییم چنین تفکری بود که علتهایی غیبی خارج از دید انسان برای یک پدیده متصور میشدند. یک نگاه اسطورهای، نگاهی که غیب در آن تاثیر دارد. اما تفکری که میخواهد سکولاریزم علمی را بیاورد، میگوید ما - چون قرار شد دنیایی کنیم - یک نگاه دنیایی میکنیم به پدیدهها. یعنی وقتی یک پدیدهای به وجود میآید بر اثر روابط بین این پدیده و آن پدیده بوده است. وقتی میخواهد باران بیاید خورشید میتابد، آب بخار میشود، ابر به وجود میآید و براثر سرما متراکم میشود و . . همهی روابط دیدنی و دنیایی است. (دنیایی به معنای مادی) سکولاریزم علمی - فلسفی یعنی همین. روابط طولی را در نظر نمیگیرد. در همهی تفکرهای سنتی روابط طولی یکی از مهمترین خصیصه هاست. (سلسله مراتب هستی)گالیله میگوید: حقیقت طبیعت همواره در برابر چشمهای ماست. این حقیقت چیزی نیست که یک بار به انبیای بنی اسراییل و حضرت مسیح وحی شده باشد. حقیقت طبیعت همواره در برابر چشمان ماست. اما برای فهم این حقیقت باید با زبان ریاضی آشنا بود. زبان این حقیقت، اشکال هندسی یعنی دایره و بیضوی و مثلث و امثالهم است. که در کتاب مقدس سخنی از ریاضی و هندسه به میان نیامدهاست. این طور نیز میتوان گفت که اندیشهی قضا و قدر، انسان را محدود میکند. قضا و قدر یعنی چیزهایی که انسان بر آنها تسلط ندارد. اگر بخواهی یک پدیدهای را بررسی کنی در قضا و قدر دستت بسته است. پس اولا باید قضا و قدر را بریزیم دور. و اگر قرار باشد ارادهی انسان حاکم باشد بر جهان، چه طور باید تسلطش را ثابت کند؟ باید مادی تحلیل کند. تفسیر روشن در برابر تفسیر خرافی یعنی همین. یک مثالی هست که میگوید یک مسیحی پولی زیر بالشتش پیدا میکند. میگوید حتما خدا برایم گذاشته است. بعد رفیقش میگوید این پول را من برایت گذاشته بودم. میگوید پس خدا نگذاشت، رفیقم گذاشت. به این معنا رابطهی طولی را قایل نیستند. یعنی نقش خدا را جایی میدانند که مجهولات (تاریکی و خرافه) هست. برای همین میبینند مجهولات که دارد کم میشود. پس خدا هم کم رنگ میشود. قدیم چرا خدا مهم بود؟ چون علم(روشنی) نبود. مثلا رعد و برق میشد میگفتند خدا خواست که رعد و برق شد. اما حالا میدانیم که این اتفاقها افتاد تا رعد و برق شد. خدا تاثیری ندارد. مجهولات دارند کم میشوند و خدا هم عقبتر میرود. مثلا نیوتون میگوید من یک قانونی کشف کردم که پای خدا را از آسمان هم قطع کردم. تا حالا جای خدا در آسمان بود، ما داریم قلمروش را محدود میکنیم. اگر خدایی هم باشد آفرینندهی اول است و بعدا دیگر تاثیری ندارد. چون اکنون قوانین فیزیکی(مثل قوانین نیوتن) برجهان "حاکم" اند.هاوکینگ فیزیکدان معاصر میگوید: از آنجایی که قوانین فیزیک مانند قانون جاذبه وجود دارد، خلقت خودجوش کاملا قابل قبول است.بر همین اساس تاریخ بشر را آگوست کنت به سه دوره تقسیم میکند. عصر اول، عصر الهی، دینی و اسطورهای. عصری که همهی پدیدهها را اندیشهی قضا و قدر و اندیشهی این که خدا و الههها این کار را میکنند، تحلیل میکنند. دورهی دوم دورهی تفکر فلسفی است. این عصر بر اساس علت و معلول جهان را بررسی میکند. اندیشهی علت و معلول در جهان است و خدا علت العلل است. کنت میگوید عصر علمی (عصر سوم) که آمد، عصر تفکر علی هم تمام شده است. ما صرفا پدیدهها را بر اساس رابطهی مادی و عینی بین شان تفسیر میکنیم. نیازی به رابطهی علی که دیده نمیشود، نداریم. بر همین اساس نظریهی پیشرفت به وجود آمد. که جهان در حال پیشرفت است. این یکی از اصول اصلی مدرنیته است. یعنی انسان بر اساس یک سری اصول دارد پیشرفت میکند. این از همین نگاه آگوست کنت میآید. علم تجربی دو تا از این فاکتورهایی را که ما گفتیم، دارد. یکی این که همان نگاه سکولار به جهان را اعمال میکند. یعنی رازآمیز و خرافی نیست. عینی و دیدنی است. دوم این که علم تجربی به انسان قدرت میدهد. چون علم تجربی بر اساس تبیین پدیده هایی که دیدنی اند، پدیده هایی را که نادیدنی اند یا در آینده به وجود خواهند آمد، میتواند تبیین و پیش بینی کند. وقتی قدرت پیش بینی داد و قدرت کشف قانون، قدرت به انسان میدهد. این جا بر اساس آن چه گفتیم - تغییر در جهان خارج - میشود یک تحلیلی کرد. برای تغییر جهان، علمی که به دردمان میخورد، علم تجربی است. چون علوم عقلی و فلسفه بیشتر به جنبههای ثابت جهان میپردازند. به قواعد کلی حاکم بر جهان میپردازند. قواعد لایتغیر جامعه. آن وجهی که جنبهی تغییرپذیر جهان را تبیین میکند، بحث تجربی است. یعنی برای این که قدرت تسلط بر طبیعت را پیدا کنی، علوم تجربی به دردت میخورد، نه علوم عقلی صرف یا علوم دیگر. به این معنا روی علم تجربی در غرب و اندیشهی مدرن خیلی تاکید میشود. در حقیقت در یک نگاه سنتی، علم به معنای کشف است. ما کاشفیت را در علم داریم. ولی در نگاه مدرن و نگاه علم تجربی، کم کم اراده تاثیر میگذارد در علم، وقتی فاعلیت پیش میآید. این را باید جداگانه بحث کرد. بحث آخر هم، سکولاریزم اجتماعی و سیاسی است که میدانید. یعنی باید سیاست را عرفی کنیم. اصلا مشخصهی اصلی سکولاریزم در اجتماع، عرفی شدن است. یعنی ما هیچ حکم ثابتی نداریم. ما باید اجتماع را بر اساس آن چه خواست مردم است، عرفی است و طبعا ثابت نیست، اداره کنیم. حالا این جا دموکراسی پیش کشیده میشود. در این نگاه سکولار، هر چیز باید مقبول مردم باشد. پروتستانیزم هم همین جا پیش میآید. پروتستانیزم میگوید هرکس تفسیر شخصی از دین دارد (همان فردگرایی) و هیچ مرجع رسمی برای دین قایل نمیشود. یعنی قرایت رسمی دین را قبول ندارد. دورهی مدرنیته حال یک بحثی در مورد مولفههای مدرنیته دارم. به نظرم اینها با هم رابطهی طولی دارند. همهی اینها وجوه یک حقیقت است. مولفهی اصلی همان اومانیسم است که پارامترهای دیگر از دل آن بیرون میآیند. مثل توحید که همهی معارف ما از دل آن بیرون میآید. این نگاه هم جالب است. شما میتوانید سه اصل مدرنیته را در مقابل اصول دین اسلام(توحید، نبوت و معاد) قرار دهی تا هم معنای آنها را بهتر بفهمی و هم نسبت این عالم را با عالم دینی درک کنی! اینها که من گفتم، مشخصههای مدرن است. غرب مدرن. مشخصههای ذات هم همین اومانیسم بود. مثلا همهی معارف ما از دل توحید در میآید، در مقابل همهی معارف غرب هم از دل اومانیسم در میآید. یعنی اندیشهی غرب در این مشترک است؟ اندیشهی مدرن. غرب، جغرافیای تمدنی است. مدرن، دوره است. |
سهم ایران از تولید علم, پارادکس کمیت و کیفیت Iran ' s Scientific Mainstreams مجید بابایی: توسعه علمی از حوزه هایی است که طی چند دهه اخیر بشدت مورد توجه کشورها بوده و رقابتی جدی در این عرصه شکل گرفته است. دولتها تلاش ویژهای دارند تا سهم تحقیق و توسعه را از تولید ناخالص داخلی به نحو معنی داری افزایش دهند. البته اینکه آیا رابطه کاملا معنی داری بین حجم سرمایه گذاری صورت گرفته در امر تحقیق و توسعه با رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد یا نه همچنان مورد بحث است و در این خصوص دیدگاههای مختلفی متناسب با بستر اقتصادهای مورد مطالعه در جریان است. اما آنچه که قابل انکار نیست موفقیت اقتصادهای مبتنی بر دانش و دانایی است. گواه این مدعا هم اینکه 82 درصد تولیدات علمی دنیا (مبتنی بر مقالات منتشره در مجلات علمی) در اختیار 20 کشوری است که به تنهایی 80 درصد از GDP دنیا را تولید میکنند. جدا از اینکه آیا انتشار مقالات در مجلات و نشریات علمی را میتوان به حساب توسعه علمی گذاشت یا نه که خود حدیث مفصلی دارد, اما در هر حال این شاخصی است که بویژه طی دو دهه اخیر ملاک رشد علمی کشورها بوده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که عدم توجه به آن ما را از این رقابت علمی باز میدارد و توجه صرف به آن نیز میتواند منجر به انحراف از برخی واقعیات علمی در کشور باشد. نظر به اینکه ثبت مقالات و خروجیهای علمی کشورها از سال 96 میلادی در قالبی منسجم صورت میگیرد لذا امروز نسبتا میتوان روند تغییرات در رشد و توسعه جریانهای علمی کشورها را دنبال نمود. ? رتبه علمی: بر همین اساس ایران طی دو دهه اخیر یکی از کشورهای با رشد نسبتا بالا در این حوزه بوده است به نحوی که از رتبه 52 در سال 1996 به رتبه 16 در سال 2018 ارتقاء یافته است. این در حالی است که طی دهه اخیر و بویژه از سال 2012 به بعد روند رشد مذکور در حال کاهش بوده و در برخی از سالهای اخیر ایران در این عرصه رشد منفی را نیز تجربه کرده است. ? سهم تحقیق و توسعه از GDP : در بین 20 کشور برتر دنیا از منظر تولید دستاوردهای علمی, ایران دارای کمترین سهم بودجههای تحقیق و توسعه از GDP کشور است. بر اساس آمارهای منتشره این میزان حدود 0 ٫ 3 درصد از GDP کشور است و این درحالیست که درصد مذبور برای کره جنوبی 4 ٫ 5 , ترکیه 1 درصد , هند 0 ٫ 6 درصد , برزیل 1 ٫ 3 درصد و چین 2 ٫ 2 درصد است. ? سهم ایران از تولید علم: سهم تولید علم کشور از 0 ٫ 08 درصد در سال 1996 به 1 ٫ 5 درصد در سال 2018 ارتقاء یافته است (بالغ بر 19 برابر رشد). این در حالیست که امریکا و چین در سال 2018 به ترتیب 22 و 11 درصد از کل تولیدات علمی جهان را در اختیار داشتهاند که البته چین در برخی از رشتهها در سالهای اخیر جای امریکا در رتبه یک تولیدات علمی جهان را گرفته است. همچنین این میزان برای کره جنوبی 2 درصد, برزیل 1 ٫ 7 درصد و ترکیه 1 ٫ 1 درصد بوده است. ? سطح ارجاعات علمی: میزان ارجاعات علمی به اسناد و دستاوردهای علمی منتشر شده از مهمترین شاخصهای ارزیابی و اندازه گیری کیفی دستاوردهای علمی میباشد. ایران علی رغم اینکه رتبه ارزشمند 16 را از نظر تعداد مستندات علمی منتشر شده در سال 2018 کسب نموده است اما از نظر متوسط ارجاعات داده شده به مستندات طی سالهای 1996 تا 2018 با متوسط 7 ارجاع بازای هر مستند منتشر شده جایگاه چندان قابل دفاعی ندارد. این در حالی است که کشورهایی نظیر سنگاپور با رتبه 32 متوسط تعداد ارجاعاتش 19 است و استونی با رتبه 64 دارای متوسط ارجاعات 18 بازای هر مستند منتشر شدهاش میباشد. از منظر شاخص H - index (از این شاخص میتوان برای سنجش بهرهوری و ت ثیر یک مجله علمی و نیز گروهی از دانشمندان نظیر دانشمندان یک گروه، دانشگاه یا کشور استفاده کرد) ایران علی رغم کسب رتبه 16 بیشترین تعداد مستندات علمی, رتبهای بهتر از 41 را در شاخص H - index ندارد و از این حیث با کشور ایسلند که رتبه 78 مجموع تولیدات علمی بین سالهای 1996 تا 2018 را داشته است برابری میکند. شاید مهمترین نگرانی هم همین موضوع باشد که بدلیل تمرکز نظام آموزش عالی بر کمیت توسعه علمی و عدم توجه جدی به ارتقاء کیفی آن در نتیجه دستاوردهای علمی که به نام ایران در مجلات علمی منتشر میگردد کمتر مورد توجه محققین دیگر کشورها قرار میگیرد و ارجاعات کمتری به آنها داده میشود. ? روند جریانهای علمی ( Scientific Mainstreams ): در بین حوزههای دانشی 27 گانه, بخش پزشکی, علوم پایه و مهندسی بیشترین سهم از تولیدات علمی ایران را داشتهاند. حوزههای Medicine , Engineering , Chemistry , physics , computer and Energy بیشترین تولیدات علمی را بین سالهای 1996 تا 2018 در کشور به خود اختصاص دادهاند و البته دارای سطح بالاتری از H - index و Citations per document نیز هستند. در مقابل رشتههای حوزه علوم اجتماعی, مدیریت و بازرگانی و اقتصاد سهم به مراتب کمتری از مجموع تولیدات علمی کشور را داشتهاند و از منظر کیفی هم سطح تولیدات علمی این حوزهها قابل رقابت با علوم پزشکی و مهندسی نمیباشند. در مجموع علی رغم اینکه از منظر شاخص تولیدات علمی, ایران جایگاه قابل احترامی در بین کشورهای دنیا دارد اما همچنان این سوال مطرح است که چرا ارتباط معنی داری بین رشد علمی و رشد و توسعه اقتصادی کشور نمیتوان یافت. به عبارتی همچنان نتایج و دستاوردهای علمی کشور نقش پر رنگی در مسیر توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور نداشتهاند و سایر شاخصهای توسعه نتوانستهاند بهره قابل قبولی از دستاوردهای علمی ببرند. به نظر در ساختار و مدل حاکم بر اقتصاد توسعه کشور, به جز برخی حوزههای معدود, ارتباطات معنی داری با سایر حوزههای دانشی و تحقیقات علمی برآمده از آن به چشم نمیخورد. به همین جهت است که با وجود کسب رتبه 16 در تولیدات علمی, اما در شاخص هایی نظیر رقابت پذیری و نوآوری کشور از رتبههای متناسبی برخوردار نیست. ? برای مطالعه سایر یادداشتهای من در تلگرام اینجا کلیک کنید.? اگر علاقمند به مطالعه و تولید محتوا در خصوص چالشهای بخش حمل و نقل هستید به فروم بین المللی حمل و نقل عمومی ( PUBLIC TRANSIT ) با بیش از 43 هزار عضو متخصص حمل و نقل از سراسر دنیا بپیوندید. PUBLIC TRANSIT FORUM |
آیا میتوان برای تعمیر باتریهای باد کرده ، آنها را درون فریزر گذاشت؟ خیر، قرار دادن باتری باد کرده درون یخچال تنها به شما باتری باد کرده سرد تحویل میدهد. فرآیند شیمیایی مضر درون باتری قبلا آغاز شده است که تغییر دما دیگر آن را معکوس نمیکند. شما باید فورا از استفاده این باتری دست بکشید. باد کردن باتری احتمالا ناشی از تجزیه الکترولیت و ایجاد گازهاست و با استفاده از این باتری خراب ممکن است به خود و خانواده تان آسیب برسانید.باتریهای موبایل از هر برندی که باشند تنها گارانتی 6 ماهه دارند و این بسیار روشن است که باتریها میتوانند تا حداکثر 6 ماه بدون عیب و نقص کار کنند، اگر خوش شانس باشید و رعایت کنید شاید عمر باتری تان به بیشتر از 1 سال هم برسد.با این حال، نحوه استفاده شما از دستگاه تان مستقیما با عملکرد دستگاه تان از نظر باتری مرتبط است. باتریها تنها زمانی باد میکنند که شما از آنها به خوبی مراقبت نکنید، یکی از دلایل باد کردن باتری موبایل زیادی شارژ کردن آن هاست. رها کردن گوشی روی پریز باعث شارژ بیش از حد و در نتیجه گرم شدن کل دستگاه میشود. امیدوارم درس علوم کلاس پنجم را یادتان باشد که فلزات با گرم شدن و سرد شدن منبسط و منقبض میشوند.به همین ترتیب، باتریها نیز از برخی اجزای فلزی ساخته شدهاند که زمانی که گرم میشوند منبسط شده و باد میکنند و درب پشت موبایل تان دیگر مثل قبل به آسانی جا نمیخورد. | مشاهده قیمت درب پشت موبایلدر نهایت، اگر شما باتری منبسط شده خود را در فریزر قرار دهید، ممکن است نه تنها باتری خود را تعمیر کنید بلکه یخچال تان را نیز خراب کنید چون تترافلویوراتن موجود در یخچال فریزر ممکن است با مواد شیمیایی فلزی درون باتری واکنش دهد و منجر به انفجار کل خانه تان شود، بنابراین به جای راهکارهای تعمیر باتری باد کرده فقط سریعا آن را تعویض کنید.هنگام باد کردن باتریهای موبایل چه کار کنیم؟شاید روزی، متوجه چیزی عجیبی بر روی تاچ ال سی دی گوشی خود شوید یک اثر دایمی در مرکز تاچ اسکرین، درست مانند این که کسی با انگشت روی صفحه نمایش گوشی تان فشار داده باشد. در ابتدا شاید فکر کنید که صفحه نمایش آسیب دیده است و سعی به تمیز کردن آن کنید. اما زمانی که درب پشت گوشی را باز کنید این اثر فشار و رنگ رفتگی صفحه نمایش از بین میرود. ظاهرا باتری گوشی شما باد کرده و روی صفحه نمایش گوشی فشار وارد کرده بود و در نتیجه رنگ آن قسمت از صفحه نمایش محو شده بود. زمانی که یک باتری باد کرد، استفاده از آن خطرناک است. شما باید باتری جایگزین پیدا کنید و باتری باد کرده خود را با باتری جدید تعویض کنید. سعی نکنید که باتری بادکرده را دیگر به شارژ بزنید. به محض این که متوجه شدید باتری شما باد کرده است باید از قوانین محلی مربوط به مواد قابل بازیافت خطرناک پیروی کنید.در بیشتر موارد ملاحظات ایمنی به کار رفته در باتریها کار میکنند و از آتش گرفتن و انفجار باتری جلوگیری میکنند. با این حال، اگر اکنون کار از کار گذشته است و باتری تان باد کرده است یاد بگیرید که چطور باتریهای باد کرده را از دفع کنید. چطور باتری باد کرده لیتیوم یونی و لیتیوم پلیمری را دور بیندازیم؟ باتری باد کرده نیاز به مراقبت و دفع صحیح دارد چون احتمال خطر آتش سوزی وجود دارد. اول و مهمتر از همه، زمانی که متوجه شدید باتری تان باد کرده است، سعی نکنید که آن را به شارژ بزنید. به علاوه گوشی که در آن این باتری قرار دارد را نیز استفاده نکنید. زمانی که تورم باتری اتفاق میافتد، اقدامات ایمنی باتری دیگر کارساز نیستند و شارژ کردن یا استفاده از گوشی به راحتی منجر به انفجار میشود.باتریهای باد کرده جزو زبالههای خطرناک محسوب میشوند. شما برای دور انداختن باتری باد کرده ابتدا باید شارژ آن را کاملا تخلیه کنید. دو روش اصلی که مردم برای تخلیه شارژ کامل باتریها استفاه میکنند یکی اتصال آن به لامپ برق و دیگری قرار دادن آن در سطل آب نمک است.در مورد این که کدام روش بهتر است بحث نمیکنیم. اگر تصمیم گرفتید باتری خود را از طریق لامپ تخلیه شارژ کنید، پیشنهاد میکنم لامپهای 12 ولت، 20 وات هالوژنی را انتخاب کنید چون متصل کردن سیم به این لامپها آسانتر است. میتوانید از چندین لامپ به صورت موازی استفاده کنید تا به سرعت تخلیه شارژ مورد نظرتان برسید. زمانی که لامپ دیگر با باتری روشن نشد شارژ باتری شما کاملا تخلیه شده است.بعد از این که باتری تان را به طور کامل تخلیه شارژ کردید، پیشنهاد میکنیم آن را به نزدیکترین مرکز دفع زبالههای خطرناک تحویل بدهید.نحوه صحیح دور انداختن باتری باد کرده برای ایمنی خود و خانواده تانهنگام در آوردن باتری، هرگز شرایط را با فشار آوردن و صدمه وارد کردن به باتری بدتر نکنید. چون فشار وارد کردن به باتری ممکن است آن را سوراخ کند و ترکیبات درون آن با اکسیژن و رطوبت هوای محیط واکنش دهد.در گوشیهای با باتری قابل تعویض، اگر به طور ایمن میتوانید باتری باد کرده را جدا کنید پس حتما این کار را انجام دهید. بلافاصله پس از جدا کردن باتری، نوار چسب الکتریکی را بردارید و اتصالات لخت باتری را با آن بپوشانید. این کار از این که باتریها به چیزی تماس پیدا کنند و اتصالی ایجاد کنند جلوگیری میکند.پس از برداشتن باتری، آن را در جایی که سرد و خشک است و به دور از هر چیز قابل اشتعال میباشد بگذارید و برای تحویل آن به مراکز مجاز بازیافت اقدام کنید.برای گوشیهای با باتریهای داخلی یا غیرقابل تعویض که خودتان نمیتوانید درب آن را باز کنید، به خدمات الکترونیک و تعمیر باتری مراجعه کنید تا باتری را برای شما بیرون بیاورند. آنها حتما ابزار لازم و مهارت کافی برای جدا کردن باتری از گوشی تان را دارند.علت باد کردن باتری گوشیهای موبایل و راه حل آن چیست؟اگر نتوانستید بلافاصله فرد مناسب برای این کار پیدا کنید، گوشی و باتری درون آن را در جای خشک و خنک و به دور از وسایل قابل اشتعال قرار دهید. |
آیا انتخاب وجود دارد؟ یکی از سوالات فلسفی درگیر کننده این است که آیا ابناء بشر اراده آزاد دارند یا نه.از طرفی به نظر میرسد که ما به داشتن توانایی انتخاب کردن یقین داریم. درحالی که احساس میکنم تصمیمی که برای زندگی میگیرم تحت ت ثیر عوامل بیرونی قرار گرفته اما تصورم این است که خودم تصمیم نهایی را میگیرم.از طرفی دیگر تعداد کثیری از شواهد علمی ظاهرا ایدهی اراده آزاد را تضعیف میکنند.ژنتیک رفتاری میگوید اکثر رفتارهای ما مت ثر از ژنهای ماست. من ژنهایم را انتخاب نکردهام پس اگر ژنهایم رفتارهای من را توصیف میکنند پس نقش من در اینجا چیست؟ حتی اگر ژنهای شما نادیده گرفته شوند، تمدن شما اکثر تفکر و اعتقاد شما را تعیین میکند. شما تمدن، تربیت یا خیلی دیگر از عوامل اینگونه را انتخاب نمیکنید، پس اگر اینگونه چیزها برای شما انتخاب میکنند شما چه نقشی ایفا میکنید؟بسیاری از دانشمندان استدلال کردهاند که اراده آزاد توهمیست خوشساخت که مغز مرتکبش شده است. ذهن آگاه مدیرعامل(تصمیمگیرنده و اجرا کننده) مغز شما نیست . واحد روابط عمومی مغز است. دلایلی تخیلی برای توصیف رفتار ایجاد میکند، در حالیکه آن توسط فرایندی ناآگاهانه ایجاد شده است.جاناتان هاید روانشناس در استعاره فیل و فیلسوار مطرح میکند که ما فیل را رم نمیدهیم، ولی فیلسوار فرض تباهی مبنی بر اینکه او کنترلی روی حیوانی بزرگتر در زیر خود دارد در ذهن میپروراند.انتخاب میتواند در دنیای علمی وجود داشته باشد؟عقیده شخصی من سازگارگراییست (سازگاری جبر و اختیار در کنار یکدیگر). این دیدگاه مطرح میکند که هرچند ما در جهانی کاملا مادی و جبرگرا زندگی میکنیم، چیزی مانند اراده آزاد وجود دارد.گرچه من خیلی از واژهی "اراده آزاد" بخاطر بار معنایی آن خوشم نمیآید، اما معتقدم مفهوم عامی شدهای فلسفی است که کاربردی فراوان دارد. یقین داشتن به این که چیزی مانند انتخاب در دنیا وجود دارد جدا پرکاربرد است و به عنوان الگویی برای رفتار انسان فوقالعاده کار میکند.از نگاه من، برای زیر سوال بردن اراده آزاد، میتوانید جهان را از دو دیدگاه مورد هجمه قرار دهید. یکی نقد جنبهی فرافیزیکی مفهوم انتخاب و آگاهیست. این هجمهای به این ایده است که تصمیمها و انتخابهای انسان به گونهای جدا از این جهاناند و با این وجود در آن ت ثیر همیشگی دارند. چنین دیدگاهی در بسیاری از مذاهب مرسوم است و در عین حال با بسیاری از چیزهایی که ما از فیزیک و علم مغز میشناسیم متناقض است.دومین دیدگاه این است که قدم فراتر بگذارید، نه فقط ایدهی فرافیزیکی، بلکه ایدهی عملی انتخاب را مورد هجوم قرار دهید. این دیدگاهیست که مطرح میکند انسانها حقیقتا نمیتوانند مسیولیت کارهای خود را برعهده بگیرند. "واقعا مهم نیست تو چهکاری انجام میدهی، چون تو کنترلی بر زندگی خود نداری."من روی جملهی اول تاکید مینمایم و جمله دوم را رد میکنم.علیرضا: ترجمه مطلب تا همینجارو کافی دونستم و با خیلی از صحبتهایی که شد موافقم ولی میخوام چندتا نکته مطرح کنم. مطلب ادامه داره و میتونید در بلاگ نویسنده بخونیدش. سازگارگرایی که داره ازش صحبت میشه یه چیز غیر واقعیه، غیر علمیه، خرافس، اگه به این موضوعات پایبندی چرا وقت خودتو تلف میکنی تا علمی به یه پدیده نگاه کنی؟رد کردن "واقعا مهم نیست تو چهکاری انجام میدهی، چون تو کنترلی بر زندگی خود نداری."و قبول کردن سلب مسیولیت در رفتار انسان یه تضاد آشکارهدر ادامه مطرح میشه که مغز انسان مثل کامپیوتر نیست، چون کامپیوتر رو ما در جهانی ساختیم که همهچیشو درک میکنیم. اولا ما همهچیز رو نمیدونیم! دوما لزوما خالق به مخلوق به علت خلق مزیت[فیزیکی] نداره. شما فکر کن رباتی یه ربات دیگه رو میسازه که اون ربات مخلوق هم ربات دیگهای رو خلق میکنه. ربات خالق صرف خالق بودن برتری داره نسبت به مخلوق ولی از لحاظ فیزیکی میتونن کاملا شبیه هم باشن.حوصله نتیجه گیری رو ندارم.این پست صرفا ترجمه و عقاید یک مهندس کامپیوتره و ممکنه تو ترجمه یا عقایدش مشکلی باشه و لطف شماست اگه راهنماییش میکنید. |
میدونید چند نوع منبع نور داریم؟ یکی از عوامل بسیار مهمی که سبب می شود انسان با قرار گرفتن در برخی از فضاها و مکان ها احساس شادی کند و بیشترین لذت را از بودن و ماندن در آن محیط ببرد و یا بالعکس در فضاها و مکان هایی غمگین، افسرده و بیقرار شود با اصل مهم انواع منبع نور و نورپردازی ارتباط دارد.نقش نور در نورپردازی منزلتاریخچه نورمتن کوتاه زیر دعای فرعون در سیزده قرن پیش از میلاد بوده است: چه زیباست منظره طلوع خورشید در افق آسمان، ای خورشید زنده که سرچشمه حیاتی. و با برخاستن از افق شرق.همچنین زرتشت در شش قرن پیش از میلاد دینی را بر پایه نور و تاریکی بنیاد نهاد. او جهان را به دو بخش روشنایی و تاریکی، درستی و نادرستی، نیکی و بدی تقسیم کرد و در بخش روشنایی که اهورامزداست پاک دامنی، زیبایی و نیکی و در بخش تاریکی که اهریمن است کژخویی، زشتی و پلیدی را قرارداد. اما معلوم است که قرنها پیش از فرعون و زرتشت و زمانی پیش از تولد نخستین انسان، پدیده "نور"، هستی را آفرید.با کشف آتش, اولین شکل استفاده بشر از نور برای روشنایی اطرافش افروختن مشعل بود. از حدود 400 , 000 سال قبل از میلاد، انسانهای اولیه با روشن کردن آتش از آن برای روشنایی غارها استفاده میکردند. زمانی از کرمهای شب تاب هم حتی به عنوان منبع نور استفاده میشد. از دیگر اختراعات که بعدها شکل گرفت میتوان به شمعها و چراغهای شیشهای و سفالی اشاره کرد. نور طول موجی وسیع دارد چون با نور مریی کار میکنیم اغلب تصاویر و محاسبات در این ناحیه از گستره الکترومغناطیسی انجام میگیرد. ناحیه نور مریی بر حسب طول موج از حدود از 400 نانومتر (آبی) تا 700 نانومتر (قرمز) گسترده است. خواص نور و نحوه تولید سرعت نور در محیطهای مختلف متفاوت است که بیشترین آن در خلاء و یا بطور تقریبی در هوا است.نور برای ادراک بینایی ما انسانها امری ضروری است، در واقع نور برای ما معنای زندگیست، نبود نور موجب میشود که دچار ضعف در بینایی شویم و از ادراک فضای اطرافمان عاجز خواهیم شد. انواع نور بر اساس منبع تولیدکننده:نور بر اساس منبع تولیدکنندهاش به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم میشود:نور طبیعینور مصنوعیانواع منبع نورنور طبیعی برای ساختمان از ملزومات است اما باید در استفاده از نور طبیعی در ساختمان، محل کار به نکاتی توجه کرد برای مثال باید توجه داشته باشیم که نور به حرارت تبدیل میشود و در صورتی که از این نکات غافل شویم فضای نامطلوبی خواهیم داشت.منبع نور مصنوعی نیز ساخته درست بشر اند. منابعی مانند انواع لامپها مثل التهابی، قوسی، تابناکی و غیره که در همهی زندگی ما انسانها نقش پر رنگی را بازی میکنند. طبقه بندی منبع نور بر اساس شکل خروجی نور:منبع نور نقطه ایمنبع نور گسترده (که خود سه زیر مجوعه دارد)منبع نور خطیمنبع نور مسطحمنبع نور کرویمنبع نور نقطهای: هر زمانی که منبع نور خیلی کوچک باشد یا فاصله از آن به حدی زیاد باشد که مثل یک نقطه دیده شود، آن منبع نور نقطهای خواهد بود. مانند یک ستاره یا یک لامپ روشن در فاصله دور یا لامپهای التهابی.منبع نور خطی: این منبع نور به مانند منبع نور نقطهای ست، اما نور به صورت یک خط صاف یا منحنی یا شکسته است. به عنوان نمونه میتوان به لامپهای فلورسنت اشاره کرد. ویژگی این منابع نور عرض کم نسبت به طول آنها است. کاربرد این منابع نور معمولا در نورپردازی نورهای مخفی، راهروها و سالنها ست.منبع نور مسطح: یکی از بهترین منبعهای نوری در طبیعت هستند، که کاربرد زیادی نیز در نورپردازی دارند. مانند آسمان یا پنلهای سقفی مسطح.منبع نور کروی: مانند منبع نور نقطهای هستند، با این تفاوت که نور آنها در سطح بیشتری نسبت به محیط پخش میشود. مانند خورشید و حبابهای نوری. |
ورزش چه تاثیری بر روی فعالیت مغز میگذارد؟؟؟ کار سادهای است که ت ثیر غذاهای خاص را بر خلق وخو و انرژی تان در طول یک روز عادی ندیده بگیرید. با وجود این، وقتی که دانشمندان ارتباط بین رژیم غذایی و سلامت روانی را کشف کردند، معلوم شد که انواع خاصی از غذاها میتوانند انرژی شما را در یک روز معین افزایش یا کاهش دهند. به عنوان نمونه، غذاهای چرب میتوانند شما را کسل و بی حوصله کنند.یک پژوهش نشان داده است که افرادی که غذاهای حاوی اسیدهای چرب ترانس بالا مصرف میکنند به صورت واضحی پرخاشگرترند. آنها همچنین تحریک پذیرتر و زودرنج ترند. این یافتهها یکی از محققان را واداشت تا پیشنهاد دهد موسسه هایی که با آموزش سروکار دارند، مانند مدرسهها یا زندانها و بازپروریها، باید در مورد سرو کردن غذاهای چرب تجدید نظر کنند، چراکه آثار زیان آور آن ممکن است از فردی که این غذاها را مصرف میکند فراتر رود و " دیگران را که با او در تماس اند نیز تحت ت ثیر قرار دهد ".?علاوه بر این، مطابق با نتایج بررسیها، مصرف اسیدهای چرب ترانس و اشباع شده در طول زمان خطر ابتلا به افسردگی را تا 48 درصد بالا میبرد. خوردن غذای فوری و نان و کیک و شیرینیهای پخته شده در فر نیز، حتی اگر در مقادیر کم مصرف شود، نتایج مشابهی در بالا بردن میزان افسردگی دارد. این غذاهای راحت، با وجود همه این مسایل، هیچ راحتی واقعی را در پی نخواهند داشت و حتی چرخه افسردگی را سرعت نیز میبخشند. اگر وقتی دچار استرس میشوید برای خوردن غذاهای ناسالم اشتیاق پیدا میکنید، تلاش کنید تا در دام آنها نیفتید. بد غذا خوردن میتواند یک روز بد را خرابتر هم بکند.اگر یک روز مرخصی میگیرید و به خود استراحت میدهید جهت یک شروع خوب، برای صبحانه آب گوشت یا بیسکوییت نخورید. قبل از این که یک ناهار سنگین سفارش دهید، ببینید آیا میتوانید از پس حالتی که یک دانشمند آن را "خماری بعد از خوردن غذای چرب" نامیده است، بربیایید؟ و این امکان را همان طور که دانشمندان در حال تحقیق درباره آن هستند در نظر بگیرید که شام سنگین و ناسالم میتواند میزان تنش بین شما و همسرتان را بالا ببرد. هر زمان که تصمیم میگیرید چه غذایی بخورید، این انتخاب به صورتنامحسوسی روزهای شما و تعاملاتتان با دیگران را شکل میدهد. خوشبختانه خوردن غذاهای درست و بجا میتواند خلق و خوی شما را در مسیر صحیح بیندازد. محققان میگویند روزهایی که میوه و سبزیهای بیشتری میل میکنید، آرامتر، خوشحالتر و پرانرژیتر از مواقع عادی هستید.مغزتان را به پیاده روی ببرید?مغز به دنبال ورزش بهتر کار میکند. گروهی از محققان ایرلندی این نکته را با یک آزمایش نسبتا ساده کشف کردند. آنها از عدهای از دانشجویان خواستند ردیفی از عکس هایی را که به سرعت از روی صفحه نمایش کامپیوتر رد میشد نگاه کنند هر عکس شامل صورت یک غریبه و یک اسم بود. پس از استراحتی کوتاه، دانشجویان تلاش کردند تا نام عکس هایی که از یک طرف صفحه کامپیوتر به سمت دیگر رژه میرفتند به یاد آورند. بعد از آزمایش اولیه، از نیمی از داوطلبان خواسته شد تا سوار تردمیل شوند و با سرعت بالا تا جایی که از پا بیفتند، رکاب بزنند. افراد دسته دوم به مدت 30 دقیقه آرام و بی حرکت نشستند. سپس هردو گروه برای آزمایش مجدد برده شدند تا ببینند این دفعه آنها چند اسم را به خاطر میآورند.دانشجویانی که ورزش کرده بودند نتایج به مراتب بهتری نسبت به دفعه اول نشان دادند. در گروهی که تحرکی نداشتند هیچ پیشرفتی دیده نشد. به عنوان بخشی از تحقیق، دانشمندان نمونههای خون دانشجویان را هم جمع آوری کردند که با بررسی آنها توضیح زیست شناختی جالبی برای بالا رفتن میزان حافظه در افرادی که ورزش کرده بودند یافتند. دانشجویان این دسته، بلافاصله پس از ورزش کردن، مقدار بسیار بالاتری از پروتیینی خاص به نام "نوروتروفین" مشتق از مغزیا BDNF در خون شان داشتند. این پروتیین باعث سلامت سلولهای مغزی میشود.براساس این تحقیق و دیگر پژوهش هایی که در این عرصه انجام شده است، ورزش بلافاصله روی حافظه اثر مثبت میگذارد. اگر زمانی که مغز چیزی را به منظور یادگیری پردازش میکند به دنبالش فعالیت فیزیکی نداشته باشید، احتمالش خیلی کمتر است که بتوانید این اطلاعات را در ذهن تان نگه دارید. اگر ابتدا یاد بگیرید و سپس تحرک داشته باشید، زمانی که به این معلومات نیاز دارید خیلی بهتر آن را به خاطر خواهید آورد.پیاده روی به میزان یک مایل (تقریبا معادل 5 / 1 کیلومتر) و برای شش روز در هفته میتواند جلوی زوال مغز را بگیرد. در قسمتی از یک پژوهش در جریان که تا به حال به مدت 20 سال ادامه داشته است، محققان ارتباط بین میزان تحرک بدنی و ساختار مغزی را در 400 نفر تجزیه و تحلیل کردهاند. این پژوهشگران ابتدا مقدار مسافتی را که داوطلبان هر هفته پیاده روی میکردند اندازه میگرفتند. سپس از کل شرکت کنندگان، MRI سه بعدی به عمل میآمد که تغییر در اندازه حجم مغز آنها را مشخص میکرد. کاهش حجم مغز به معنی مرگ سلولهای آن است.این پژوهش به ما نشان میدهد که میزان بالای فعالیت فیزیکی به طور پیوسته با حجم بیشتر مغز نسبت دارد. بزرگسالانی که در این مطالعه شرکت کرده بودند، در عین حال هیچ علامتی از عیوب و آسیبهای شناختی نداشتند، کافی بود یک مایل در روز راه بروند تا حجم مغزشان را حفظ کنند، و این کار به طرز قابل توجهی خطر زوال شناختی را در آنها تقلیل میداد. مطالعات دیگری نیز نشان داده است که مقادیر مشابهی از فعالیت فیزیکی خطر مرگ زودهنگام را لااقل 20 درصد کاهش میدهد. علاوه بر همه فایدههای روشن و واضح پیاده روی، نظیر افزایش سریع انرژی وسرحال شدن مغز، این کار برای حفظ توانایی شناختی شما همچنان که پا به سن میگذارید، الزامی است. برای سوخت رسانی به خلاقیت تان درحال حاضر و جلوگیری از کاهش حافظه در طول زمان پیاده روی کنید. |
قیمت و خرید باتری سامسونگ J5 2016 باتری سامسونگ J5 2016 با ظرفیت 3100 میلی آمپر و شماره مدل EB - BJ510CBC میباشد. با خرید باتری سامسونگ J510 یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ J5 2016 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ J510 شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهمترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی میباشد.مدل: EB - BJ510CBC ظرفیت باتری: 3100 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و قابل تعویض توسط کاربر |
فرض پیوستار (یا گسستار) کانتور ( 011 - 003 ) بر روی یک خط یک سانتی متری، چند نقطه وجود دارد؟! بر روی یک خط یک متری، چطور؟! احتمالا جواب عمدهی مخاطبین به این دو پرسش، یکی است. بینهایت! این تاحدودی عجیب بنظر میرسد که صرف نظر از طول خط، همواره جواب یکی است. حتی اگر طول یک خط یک نانومتر باشد، باز جواب بینهایت خواهد بود و این نشان میدهد که یک جای کار اشکال دارد.خطها میتوانند در جهانهای مختلف وجود داشته باشند، مثلا جهان عینی (فیزیکی) و جهان ذهنی (غیرفیزیکی). احتمالا تکلیف خطهای این دو جهان با هم فرق میکند و این یعنی اینکه خطهای جهان فیزیکی نمیتوانند مشتمل بر بینهایت نقطه باشند، اما خطهای جهان غیرفیزیکی نقطه هایشان همچون مثالهای فوق بینهایت است.عقل سلیم حکم میکند که فکر کنیم اگرچه تعداد نقاط موجود بر روی یک خط یک سانتی و یک خط یک متری هر دو بینهایت است اما بنظر میآید که بینهایت نقطهی خط یک متری از بینهایت نقطهی خط یک سانتی بزرگتر باشد و این یعنی اینکه بینهایت برخلاف آنچه که در ظاهر بنظر میرسد یک مفهوم کیفی غیرقابل شمارش نیست، بلکه یک مفهوم کمی شمردنی است و دوباره این یعنی اینکه برخی بینهایتها از برخی دیگر بزرگترند و بالعکس.کانتور در اواخر قرن نوزدهم، حسابی برای محاسبهی بینهایتها به دست آورد و بتوسط نظریهی مجموعهها آنها را توضیح داد: حساب بینهایتها از خلال اعداد Transfinite (ترا - نهایت)، اعدادی که اولینشان (الف - صفر) از هر بینهایت دیگری بزرگتر است! اما این حساب ایراداتی دارد. مثلا بر این باور است که بین دو بینهایت صفر و یک، هیچ بینهایت دیگری نیست، و این مسیله به فرض پیوستار کانتور معروف است. یعنی اگرچه بینهایت اول (مثلا اعداد طبیعی) از بینهایت دوم (مجموعهی اعداد ریال / حقیقی) کوچکتر است، اما دیگر بینهایتی در بین آنها موجود نیست.به زبان دیگر (به زبان هندسی و بدوی) خطها یا یک سانتی هستند و یا یک متری و دیگر اندازهای بین آنها قابل تصور نیست و این باز به کت آدمی فرو نمیرود. فرض پیوستار کانتور، یکی از مهمترین (اگر نخواهیم بگوییم که مهمترین) پرسش پیش رو بشر است و این فرض به زبان ساده یعنی: بر روی یک خط واقعا چند نقطه وجود دارد؟ (و حتی سادهتر اینکه) جهان شمردنی است یا اندازه گرفتنی؟! آیا جهان گسستاری است (رویکرد ذرهای / تعداد محدودی نقطه)؟! و یا اینکه پیوستاری است (رویکرد غیرذرهای / تعداد نامحدودی نقطه)؟!من با فرض پیوستار کانتور موافقم، البته در عالم عینی. من بر این باورم که تعداد نقاط موجود بر روی خطهای فیزیکی، تعداد نقاط محدودی است، اگرچه در عالم غیرفیزیکی لزومی ندارد که با این فرض موافق بود. تکلیف جهان در عالم جسم با تکلیف آن در عالم ذهن متفاوت است. شاید جهان ذهن کانتوری نباشد اما جهان جسم کانتوری است.بنظرم همانطور که فیزیک نسبیت میکوشید که علم فیزیک را به هندسهی تجربی فروبکاهد، فیزیک کوانتومی نیز میبایست کوشیده تا علم فیزیک را به یک نظریهی مجموعههای گسستاری و واحد - واحدی (نظریهی مجموعههای تجربی) تقلیل دهد. حتی اگر نخواهیم به ذرات نیز باور داشته باشیم، در نظریهی رشتهها با رشته هایی با طول معین سر و کار داریم و این یعنی دوباره تعداد محدودی نقطه.اگرچه اسم فرض پیوستار کانتور غلط انداز است، اما این فرض حقیقتا فرض کردن دنیا بشکلی گسستاری است و من با این مسیله موافقم.دی داد |
باتری ای اف بی هر روز اخباری ناشی از آلودگی هوا، نشر دی اکسید کربن، آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی به گوشمان میرسد. و تغییرات آب و هوا را به راحتی هنگام تنفس میتوانید حس کنید، مسایل زیست محیطی در سالهای اخیر باعث شده خودرو سازها روشهای مختلفی را برای صرفه جویی در مصرف سوخت و کاهش دی اکسید کربن معرفی کنند.تولید خودروهای هیبریدی که بتوانند در کنار موتور احتراقی از یک موتور الکتریکی جهت حرکت در سرعتهای پایینتر استفاده کنند نمونهای از این روشها هستند.خودروهای میکروهیبرید بعضی از عملکردهای خودروهای هیبریدی که باعث صرفه جویی در مصرف سوخت نشر co2 میشوند مانند سیستم استارت استاپ را دارا میباشند.در این خودروها با این تکنولوژی وجود باتری و وظیفه آن بسیار متداولتر از باتریهای معمولی میباشند.بر این منظور سپاهان باتری به تولید باتریهای EFB با به روزترین تکنولوژی پرداخته است. حال ببینیم ویژگی این باتریهای چیست؟باتریهای تحت عنوان EFB = Enhanced Flooded Battery پیشرفتهترین نوع باتری با الکترولیت مایع هستند. که با گستردش کاربرد تکنولوژی Start - Stop در خودروها در جهان، به عنوان راه حلی برای کاهش مصرف سوخت و نشر دی اکسید کربن برای تامین نیاز این نوع خودروها طراحی شده است. این باتریها طوری طراحی شدهاند که با افزایش طول عمر قابل توجه و بهبود شارژپذیری دینامیک برای انطباق با عملکرد در شرایط با شارژ غیر کامل ( High rate partial state of charge ) پاسخگوی نیاز خودروهای مجهز به عملکرد Start - Stop باشند. علاوه بر این، با توجه به طول عمر بالاتر نسبت به باتریهای متداول برای خودروهای متداول که دارای مصرف کنندههای الکتریکی زیاد و خودروهایی که نیاز به دفعات استارت بالا در طول روز دارند، مناسب هستند.مزایا باتریهای EFB طراحی شده برای استفاده در خودروهای عملکرد Start - Stop باتری با طول عمر بالا قابل استفاده در تمام خودروهای متداولسرعت و توان راه اندازی بالا برای هر سفر با دفعات استارت زیاد افزایش شارژپذیری دینامیک حداقل 2 برابر افزایش طول عمر نسبت به باتریهای متداولویژگیهای کلیدی عملکرد باتریها در خودروهای دارای عملکرد Start - Stop و بازیابی انرژی ترمز را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد:باتری کار به عنوان یک استارت آپ تخصصی و امداد باتری در زمینه فروش باطری ماشین و ارایه انواع بهترین باتری ماشین به فعالیت میپردازد. حمل، نصب و تست دینام و سیستم برقی خودرو هیوندا آزرا کاملا رایگان بوده و به جز هزینه باتری شما هیچ هزینه دیگری پرداخت نخواهید کرد. و همچنین تعویض باتری ماشین در محل انجام میشود. |
اسید نیتریک و کاربردهای آن بدون شک، اسید نیتریک یکی از مهمترین اسیدهای کشف شده توسط بشر است. این اسید که با نامهای آب قوی، آب قدرتمند و همچنین روح نیتر ( روح پتاسیم نیترات) در قرن هجدهم میلادی نیز شناخته میشده، با فرمول شیمیایی HNO3 در علم شیمی شناخته میشود. اسید نیتریک اسیدی بسیار قوی و خورنده است. این اسید در حالت خالص وقتی که تازه تولید شده، بیرنگ است اما با گذشت زمان مقداری از اکسید نیتروژن و آب آن تبخیر شده و رنگی زرد را نشان خواهد داد.این اسید در دمای پایین، درون آب کاملا حل خواهد شد. اسید نیتریک یکی از مواد رایج در تمامی آزمایشگاهها و از اصلیترین مواد صنعتی است. یکی از دلایل اصلی خرید اسید نیتریک، ساختن آمونیوم نیترات برای کودهای شیمیایی است. این اسید همچنین در ساختن مواد منفجره مثل نیتروگلیسرین، پلاستیکها و رنگها کاربرد دارد.نیتریک اسید دارای شکل مولکولی تریگونال و وزن مولکولی 63 گرم بر مول است، در 83 درجه سانتیگراد میجوشد و در منفی 42 درجه سانتیگراد ذوب خواهد شد. اسیدیته این اسید بسیار بالا است و به محض برخورد با پوست باعث سوختگی شدید خواهد شد، لذا کار با آن بدون دستکش خطرناک بوده و در صورت برخورد با پوست باید با آب فراوان محل برخورد شسته شود.فروش نیتریک اسید بیشتر با غلظت 68 درصد در مقیاس تجاری انجام میشود و اگر به صورت غلظت بیشتر از 86 درصد فروخته شود، اسید نیتریک دودزا محسوب شده و پس از خرید اسید نیتریک با این غلظت باید هنگام باز کردن درب این محصول از ماسک مخصوص استفاده شود، زیرا در صورت استنشاق باعث سوختن ریه و دستگاه تنفسی خواهد شد. بر اساس مقدار دی اکسید نیتروژن موجود در غلظتهای بالا، اسید نیتریک دودزا، در غلظت بالای 95 درصد اسید نیتریک سفید و در غلظت 86 درصد اسید نیتریک قرمز نامیده میشود.تاریخچه اسید نیتریکاسید نیتریک این اکسید کننده قوی، اولین بار به بشریت توسط جابر بن حیان ( 721 تا 815 میلادی) دانشمند ایرانی معرفی شد. این دانشمند بزرگ (اسیدباز!) (کیمیاگر، فیلسوف، دانشمند و پدر علم شیمی) که کاشف هیدروکلریک اسید، اسید نیتریک، تیزاب سلطانی(مخلوطی از نیتریک اسید و اسید کلریدریک)، جوهر لیمو (اسید سیتریک) و اسید استیک (جوهر سرکه) نیز هست در کتاب خود چنین یادداشت کرده است: "قسمتی (به اندازه یک پاوند) از ویرتول قبرسی (سولفات مس پنج آبه) را به نیمی از همان مقدار نیتر (پتاسیم نیترات) و یک چهارم قسمت آلومینیوم اضافه کنید. همه را در دستگاه تقطیر قرار داده و مایع به دست آمده که حلالی قوی خواهد بود که اگر به آن مقداری نمک آمونیوم اضافه شود، طلا، نقره و سولفور را حل خواهد کرد."در اواخر قرن سیزدهم و و اوایل قرن چهاردهم در کتاب پسیودو - جبر(اشاره به جابر بن حیان) در اروپا این کشف توسط قدیس آلبرت بزرگ (آلبرتوس مگنوس) آلمانی مطرح شد و توسط رامون لول (ریاضیدان، فیلسوف، منطق گرا و نویسنده) که نیتر را حرارت داده و با رس ترکیب کرده بود، آب قدرتمند نام گرفت.جان رودلف گلاابر شیمیست و کیمیاگر هلندی آلمانی اولین کسی بود که نیتریک اسید را از تقطیر پتاسیم نیترات توسط اسید سولفوریک (روغن ویرتول طبق گفته خودش) تهیه کرد. سدیم سولفات ده آبه به دست آمده نمک گلاابر به یاد او نام گذاری شد. در سال 1776 آنتوان لاووازیه نشان داد که این نمک اکسیژن دارد و در سال 1785 هنری کاواندیش ترکیب دقیقش را مشخص کرده و نشان داد که با عبور یک جریان الکتریکی در هوای مرطوب از آن، قابلیت سنتز شدن دارد.بالاخره در سال 1901 فردریچ ویلهم استوالد شیمیست آلمانی(برنده جایزه نوبل شیمی سال 1909 )، فرآیند استوالد را ابداع نمود که راه اصلی تهیه اسید نیتریک تاکنون میباشد. یکی از موارد جالبی که لازم است بدانید این است که باران اسیدی، شامل اسید نیتریک خواهد بود.خواص اسید نیتریکخرید اسید نیتریک با 68 درصد وزنی هیدروژن، نیتروژن و اکسیژن، اسیدی را در اختیار شما خواهد گذاشت که در 121 , 9 ( 68 ٫ 4 درصد وزنی) سانتیگراد خواهد جوشید. و در 68 ٫ 4 درصد وزنی فشاری برابر 1 اتمسفر خواهد داشت. اسید نیتریک 100 درصد خالص مایع بیرنگی است که چگالی آن 1522 کیلوگرم بر متر مکعب در دمای اتاق( 25 درجه سانتیگراد) خواهد بود. این اسید نیتریک خالص در منفی 41 ٫ 6 درجه سانتیگراد جامد شده و بلورهای سفیدی را تشکیل میدهد و در 86 درجه سانتیگراد خواهد جوشید. در حال جوشیدن در نور، حتی در دمای اتاق تجزیه شده و به صورت زیر دی اکسید نیتروژن آزاد میکند. 4HNO3 2H2O + 4NO2 + O2 ( 72 C )این امر به این معنی است که اسید نیتریک بدون آب باید در دمای زیر صفر درجه نگهداری شود تا تجزیه نگردد. دی اکسید نیتروژن حل نشده در آب باقی خواهد ماند و رنگ آن را زرد خواهد کرد. وقتی اسید نیتریک با غلظت بالای 86 درصد باشد به محض قرارگیری در معرض هوا، دی اکسید نیتروژن به صورت بخاری قرمز مایل به قهوهای از آن خارج شده و به همین دلیل اسید نیتریک دودزا نام خواهد داشت.همچنین دو هیدرات جامد اسید نیتریک نیز به طور تجاری به فروش می رسد که یکی از آنها مونوهیدرات (تک آبه) و دیگریتری هیدرات (سه آبه) است. چگالی اسید نیتریک در صورت 68 درصد بودن بین 1350 کیلوگرم بر متر مکعب تا 1510 کیلوگرم بر متر مکعب در دماهای مختلف متفاوت است.اسید نیتریک با هر غلظتی کاملا در آب حل می شود و وقتی تقطیر شود، آزیوتروپی از اسید نیتریک با غلظت 68 درصد خواهیم داشت که در 120 , 5 درجه سانتیگراد تحت فشار 1 اتمسفر خواهد جوشید. همچنین جالب است بدانید که دی اکسید نیتروژن محلول در اسید بر خواص فیزیکی آن مثل رنگ، فشار بخار روی مایع و نیز دمای جوش تاثیرگذار است. نیتریک اسید باید در غلضت بیشتر از 68 درصد، درمکانی تاریک نگهداری شود چون با قرار گرفتن در معرض نور تجزیه خواهد شد.این اسید یک عامل اکسایش بسیار قوی است(که البته به علت گرانی در صنایع معدنی به جز در مورد اورانیوم مورد استفاده قرار نمیگیرد.) این اسید مانند بقیه اسیدها با گروههای آلکالی، اکسیدهای ساده و کربناتها تشکیل نمک خواهد داد که مهمترین این نمکها آمونیوم نیترات خواهد بود. خورندگی این اسید به دلیل آزاد نکردن هیدروژن در واکنش با فلزات مختلف (به جز موارد خاص) بسیار بالا است.نحوه تهیه اسید نیتریکهر چند اسید نیتریک برای اولین بار با واکنش بین اسید سولفوریک و نیترات پتاسیم و تقطیر آن حاصل شد اما امروز اسید نیتریک توسط اکسیداسیون آمونیاک در هوا با کاتالیزور پلاتین (یا رادیوم) در 900 درجه سانتیگراد میشود.(روش استوالد) اکسید نیتریک به دست آمده مجددا اکسید و دی اکسید نیتروژن تشکیل شده که با جذب در آب تبدیل به اسید نیتریک میشود. معمولا در آخر این فرآیند یک مرحله کلرزدایی برای حذف کلر در صورت وجود انجام میشود، محصول حاصل در بهترین حالت HNO3 هفتاد درصد خواهد بود. 4 NH3 ( g ) + 5 O2 ( g ) 4 NO ( g ) + 6 H2O ( g ) ( H = 905 , 2 kJ ) 2 NO ( g ) + O2 ( g ) 2 NO2 ( g ) ( H = 114 kJ / mol ) 3 NO2 ( g ) + H2O ( l ) 2 HNO3 ( aq ) + NO ( g ) ( H = 117 kJ / mol ) 4 NO2 ( g ) + O2 ( g ) + 2 H2O ( l ) 4 HNO3 ( aq )در روش دیگر برای تهیه اسید نیتریک دودزا به جای استفاده از هوا از گاز اسید سولفوریک استفاده میشود، این روش گرانتر است ولی به انرژی کمتری نیاز دارد. برای اینکار در کورهای بین 150 تا 170 درجه واکنش بین آمونیاک و اسید سولفوریک صورت گرفته و اسیدی با غلظت 95 تا 97 درصد در کنار نمک سولفات سدیم حاصل میشود.روش سوم برای تهیه اسید نیتریک از گاز نیتروژن و اکسیژن به وسیله اکسیداسیون و هیدراسیون است که روش بریکلند نام دارد. این روش به علت کم بودن غلظت اکسید نیتروژن و هزینه انرژی الکتریکی بالا بسیار هزینه بر است و در دمای بالا امکان برگشت واکنش نیز وجود دارد.کاربردهای اسید نیتریکبه علت گران بودن نسبی این اسید در صنایع معدنی، فقط برای تولید اورانیوم کاربرد دارد و سعی میشود در بقیه موارد از اسید سولفوریک استفاده شود. اما کاربردهای خارج از هیدرومتالورژی این اسید عبارتند از:اصلیترین کاربرد و علت خرید اسید نیتریک در صنعت تولید کودهای شیمیایی با استفاده از آمونیاک برای تولید آمونیوم نیترات است. همچنین از دیگر استفادههای این اسید تولید مواد منفجره مانند نیتروگلیسیرین، تری نیترو تولوین ( TNT )، سایکلوتری متیلنتری نیترامین ( RDX ) میباشد که همین امر باعث میشود که بنیادهای نظامی و سلاحسازان در سراسر دنیا مقدار زیادی از آن را خریداری کنند. آخرین علت رایج برای خرید نیتریک اسید تجهیز آزمایشگاهها با آن است.جالب است بدانید که در آزمایشهای OES ، AES ، MS ) ICP ، GFAA ) و طیف سنجی جذب اتمی، برای شناسایی و ردیابی عناصر در نمونههای معدنی با غلظت 0 , 5 تا 2 درصد به کار برده میشود. البته این مقدار اسید باید از اسید کاملا خالص ( 100 درصد) برداشته شده و به نمونهها اضافه شود، زیرا حتی اگر مقدار کمی از عناصر همراه اسید باشد، روی نتایج آزمایش تاثیر گذار خواهد بود.گرچه همانطور که در ابتدای این قسمت گفتیم استفاده از این اسید در هیدرومتالورژی بسیار محدود است، اما وقتی صحبت از فلزات با ارزشی مثل طلا، پلاتینیوم و اورانیوم به خصوص در مواد آلی باشد، گاهی در کنار اسید کلریدریک از آن استفاده میشود.از کاربردهای جالب اسید نیتریک 100 درصد استفاده از آن به عنوان اکسید کننده در سوخت مایع شاتلهای فضایی است و همچنین از اسید نیتریک برای انجام تست کلرومتریک برای ردیابی هرویین و مورفین است. همچنین در راکتها از اسید نیتریک بالای 85 درصد(اسید نیتریک قرمز) به همراه اسید سولفوریک به عنوان اکسید کننده استفاده میشود.از دیگر کارکردهای اسید نیتریک میتوان به مسن کردن مصنوعی چوب درختانی مثل کاج و افرا با غلظت تقریبا 10 درصدی اسید در چوبکاری است همچنین استفاده از این اسید برای تمیز کردن شیشههای عینک تا زاویای میکروسکوپی همراه با اسید کلریدریک کاربرد دارد. همچنین 5 تا 30 درصد اسید نیترتیک به همراه 30 تا 40 درصد اسید فسفریک برای تمیز کردن رسوبات ترکیبات کلسیمی و منیزیمی روی ظروف خوراکی و لبنیات استفاده میشود.منبع: شیمی بازار |
راز حیرت انگیز چرخش اجرام کیهانی دانشمندان پدیده چرخش اجرام در کیهان را زمانی کشف کردند که در حال نقشهبرداری از حرکت "رشتههای کیهانی" بودند. این رشتههای کیهانی، پلهایی از کهکشانها و ماده تاریک ( مادهای نامریی که در کهکشانهای مختلف پخش شده و آنها را احاطه کرده و عامل خمیدگی آنها است) به شمار میروند که اجرام کیهان را به هم متصل میکنند. پس از تولد کیهان طی رویداد "بیگ بنگ"، گازی که بیشتر ماده شناخته شده در کیهان را تشکیل میداد، فرو پاشید و صفحات عظیمی را تشکیل داد. سپس شکسته شد تا رشتههای این شبکه عظیم کیهانی تشکیل شود. اخترشناسان میگویند: اگرچه اینها استوانههای نازکی(چیزی شبیه مداد) به طول صدها میلیون سال نوریاند، اما قطر آنها تنها چند میلیون سال نوری است. خود کهکشانها در این مقیاسها فقط ذرات غبار محسوب میشوند. آنها در مسیری مدار مانند و پیچ درپیچ و مارپیچی حرکت میکنند و حین حرکت، به دور محور مرکزی این رشتهها میچرخند.این رشتهها بزرگترین اجرام چرخندهای هستند که تاکنون دیدهایماین بدان معنی است که حرکت زاویهای میتواند در مقیاس عظیم نیز صورت گیرد. چنین چرخشی پیش از این تاکنون هرگز در چنین مقیاس عظیمی مشاهده نشده بود. شاید ساز و کار فیزیکی ناشناختهای باعث چرخش اجرام در کیهان شده باشد. این پدیده یکی از بزرگترین "رازهای کیهان" محسوب میشود. رازی که محققان به رمزگشایی از آن بسیار مشتاقاند. در این میان این نکته قابل ذکر است که، "بیگ بنگ" در زمان شکلگیری کیهان، باعث ایجاد چرخش اجرام در عالم نشده است. چنین عاملی باید بعدها پدیدار شده باشد. دانشمندان در مجموع 17181 رشته و 213625 کهکشان را با تحلیل سرعتی که کهکشانها در این رشتههای پیچدرپیچ حرکت میکنند، بررسی کردند. حرکت این کهکشانها نشان میدهد که آنها به دور محور مرکزی هر رشته، با پیچهایی که جهت هالههای ماده تاریک آنها را تنظیم میکند، در حال حرکتاند.انتقال به سرخدانشمندان همچنین کشف کردند که این رشتهها از یک سو به "انتقال به سرخ" ( redshift ) دچار شدهاند. انتقال به سرخ، زمانی رخ میدهد که موج نوری که از یک منبع میآید از ناظر دور شود و به سمت طول موج قرمز در انتهای طیف الکترومغناطیسی برود. در صورت نزدیک شدن منبع نور به ناظر نیز، به سمت طول موج آبی میل میکند. این اثر به نام "جابهجایی دوپلر" شناخته میشود و نشان میدهد که تمامی این ساختار عظیم در حال حرکت است. دانشمندان پس از نتیجهگیریهای خود، میگویند: اندازه حرکت زاویهای، میتواند در مقیاسهای بینظیر و باورنکردنی تولید شود. این موضوع، در درک چرخش اجرام در کیهان بابی نوین میگشاید. |
قطر کهکشان راهشیری صدهزار یا دو میلیون سالنوری؟! من این گزارش رو برای مجلهی علمی ایلیاد نوشتم و روز هفتم آپریل 2020 هم منتشر شده. گزارش رو واسه دوستان علاقهمند در این صفحه هم قرار میدم.کهکشان راهشیری، بسیار بزرگتر از تصورات ما است!برای مدتها، اخترشناسان بر این باور بودند که قطر کهکشان راهشیری، منزلگاه ما، 100 ، 000 سال نوری است اگرچه در سال 2015 میلادی و پس از مطالعاتی در این زمینه، دانشمندان قطر 150 ، 000 سال نوری را پیشنهاد کردند، زیرا این عدد به نتایج مطالعات نزدیکتر بود. البته این نتایج هم پایان کار نبودند و طبق دادههای نقشهبرداری ماهوارهی گایا، قطر این کهکشان تا 260 ، 000 سال نوری ادامه داشت. اما حالا و در سال 2020 ، کیهانشناسان دانشگاه دورهام انگلیس، ارقام عجیبی را برای قطر راهشیری اعلام کردهاند. طبق مطالعات آنها، پهنای راهشیری در حدود دو میلیون سال نوری است!محاسبهی قطر کهکشان راهشیری کار سادهای نیست دلیل آن هم این است که ما درون این کهکشان هستیم و در نتیجه نمیتوانیم از بیرون، تصویری از این کهکشان تهیه کنیم. پس بهترین راه برای تخمین قطر آن، اندازهگیری فاصلهی اجرام موجود در اطراف دیسک راهشیری و حومهی کهکشان است.اما درست مانند خورشید که اثرات گرانشی آن فراتر از کمربند کویپر میرود، اثرات گرانشی و همچنین چگالی مادهی تاریک اطراف کهکشان راهشیری که نامریی هستند هم بسیار فراتر از مرز ستارهها و اجرام مریی این کهکشان پیش میرود. ما از روی همین تاثیرات گرانشی میتوانیم وجود مادهی تاریک را پیشبینی کنیم.اثرات گرانش خورشیددر واقع کهکشان راهشیری چیزی بیشتر از ستارهها و گازهایی است که به دور سیاهچالهی مرکزی میچرخند و شاهدی دال بر این نظریه نیز وجود دارد. بر اساس مکانیک نیوتونی، هرچه اجرام از مرکز کهکشان دورتر باشند، به دلیل تاثیرات گرانشی سرعت چرخششان به دور مرکز هم کمتر میشود مثل سرعت سیارهی اورانوس نسبت به سرعت سیارهی ناهید در سامانهی خورشیدی.اما در مرزهای شناخته شدهی راهشیری اتفاقی عجیب در جریان است سرعت اجرام موجود در آن نواحی بسیار بیشتر از حد انتظار است. این سرعت زیاد ناشی از تاثیرات گرانشی مادهای نامریی است. در نتیجه، ما میدانیم که کرهای بسیار پهناور از مادهی تاریک دور تا دور دیسک کهکشان راهشیری را پوشانده است. کرهای که حضور خود را با تاثیراتش بر روی بقیهی اجرام مریی به رخ میکشد. در اطراف کهکشان ما همچنین، تعدادی کهکشان کوتوله که گاهی به آنها قمر راهشیری هم گفته میشود، وجود دارند که همهی آنها زیر سلطهی راهشیری هستند و حول آن میچرخند."آلیس دیزن" اخترفیزیکدان دانشگاه دورهام به همراه همکارانش، در مقالهای که 21 فوریهی سال 2020 منتشر شد، توضیح دادهاند که با استفاده از شبیهسازیهای مختلف توانستهاند هالهی ساخته شده از مادهی تاریک اطراف راهشیری را مدلسازی کنند. تمرکز اصلی آنها بر روی سرعت چرخش اجرام موجود در اطراف دیسک کهکشان، مثل اقمار راهشیری، به دور مرکز آن بوده است. بهطوری که با مشخص کردن اختلاف سرعت این اجرام، میتوان مرزی مشخص برای هالهی راهشیری پیدا کرد.تمام شبیهسازیهای انجام شده حاکی از آن بود که سرعت این اجرام، پس از فاصلهای مشخص، بهشدت افت میکند. سپس خانم آلیس دیزن و همکارانش، شروع به بررسی دادههای رصدهای پیشین از این اجرام و بهویژه کهکشانهای کوتولهی اطراف راهشیری کردند. در این بررسیها نیز همانطور که شبیهسازیها پیشبینی کرده بودند، سرعت این اقمار در نقطهی مشخصی شدیدا کم میشود. این افت شدید در سرعت چرخش اجرام بهدور کهکشان راهشیری، نشان میداد که اثر مادهی تاریک دیگر در آن مناطق وجود ندارد، زیرا دیگر مادهی تاریکی در آنجا نیست و هالهی اطراف راهشیری به پایان رسیده است. فاصلهی این نقطهی مشخص تا مرکز کهکشان راهشیری، تقریبا 950 ، 000 سال نوری است. در نتیجه قطر این کهکشان کمی بیشتر از 1 ٫ 9 میلیون سال نوری است. پس ما توانستهایم مرزی تقریبا مشخص برای کهکشان راهشیری به همراه هالهی اطرافش پیدا کنیم.البته نتایج بهدست آمده از این مطالعات تازه شروع کار است و با پیدا کردن کهکشانهای کوتولهی جدید در اطراف راهشیری و اندازهگیری سرعت آنها، میتوانیم به عددهای مطمینتری دست پیدا کنیم.این مطالعات همچنین به ما ثابت میکنند که در مورد اندازهی سایر کهکشانها نیز باید تجدید نظر کنیم و چه بسا که اندازهی آنها نیز بسیار فراتر از تصورات پیشین باشد.امینرضا کیفرگیر - مجله علمی ایلیاد |
خلاصه کتاب ذهنهای دیگران ( other minds ) other minds BOOK سلام امروز میخوام در رابطه با خلاصه کتاب ذهنهای دیگران ( other minds ) باهم صحبت کنیم .این مطالب خلاصه از آنچه در پادکست بی پلاس توسط علی بندری گفته شده است به صورت نوشتاری جمع آوری شده امیدوارم از خوندن این مطلب لذت ببرید :)خب بریم سر اصل مطلب:نویسنده کتاب اقای پیترگات فری اسمیت هست و کتاب در رابطه با اختاپوس هاست .مسیله خودآگاهی یا CONSCIOUSNESS رو بعضیها میگن که این آخرین معمای بزرگه و در قرون مختلف هم دانشمندان و فیلسوفهای سعی کردند به قدر فهم و دانش خودشون به این مسیله بپردازن . این کتاب هم به این موضوع با زاویه دیگهای میپردازه و تفاوتش این هست که بیشتر از اینکه پاسخی مطرح کنه داره سوال ایجاد میکنه که در نهایت موجب کنجکاوی میشه . CONSCIOUSNESS کاری که اقای نویسنده انجام میده بر اساس تحقیقاتی که توسط یک گروهی از جانوران انجام شده به نام سرپایان . سوال هایی پرسیده که بسیار مهم است .سرپایان شامل اختاپوسها ، جانوران دریایی ، ماهیهای مرکب و . که دارای ویژگیهای خاصی هستند مثلا سرشون انگار توی پاهاشون هست و طبق گفتههای ویکی پدیا بدن متقارنی دارن و تعدادی بازو دارن و سر مشخص و مهمی هم دارن . چرا اینا جالب شدن به عنوان موضوعی که نویسنده اقدام به نوشتن در رابطه باهاشون کرد؟ ما وقتی که در رابطه با هوش صحبت میکنیم یا وقتی که داریم رابطه هوش یا مغز رو بررسی میکنیم معمولا توجه مون میره سراغ شامپانزهها یا خیلی بخوایم دور بشیم میریم سراغ پستاندارها اما در دهههای اخیر فهمیدیم که پرنده هایی هم هستن که خیلی باهوش هستن مثل کلاغ هاو .. وقتی که یک نشانهای از هوش رو میبینیم در یکی از این جانوران دیده میشه میرسیم به اینکه ما چه قدر باید بریم عقب که به جد مشترکی که بااین جانوران داشتیم برسیم !طبق نظریه فرگشت که میگه وقتی یک وجوه مشترک بین دو چیز وجود داره مثلا همین بحث داشتن هوش یعنی اینکه یا این ویژگی در نیای مشترک اونها وجود داشته یا اینکه دو بار به صورت مستقل در فرایند فرگشت کشف شده مثلا چشم در طول فرایند فرگشت چند بار به صورت مستقل کشف شده واسه همین وقتی یک چیزی رو میبینیم مثل هوش یا جنسی از هوش که در ما و جاندار دیگری مشترک هست میگیم بریم عقب تا برسیم به یک چیزی که هر دو این هارو داشته ..وقتی برمیگردیم به گذشته ( مقیاس برای گذشته حدود چند صد سال پیش) به این نتیجه میرسیم که جد مشترک ما یک چیز مارمولک مانندی بوده که نزدیک به 320 ملیون سال پیش زندگی میکرده کمی قبل از عصر دایناسورها . یه موجودی بوده که ستون فقرات داشته داخل خشکی زندگی میکرده و معماری و ساختار عمومی بدنش مشابه ما بوده چهار تا دست و پا داشته یک سر داشته ویک سیستم اعصاب مرکزی ..حالا بریم ببینیم اختاپوس ربطش به این قصه چیه و چی باعث میشه که اختاپوس چیز خاصی باشه ؟اختاپوسها در آزمایشات خیلی باهوش هستند و هم بعضی دیگر از سرپایان .. وقتی میگیم باهوشن یعنی اینا در یک جاهایی تواناییهای حل مسیله از خودشون نشون دادن مثلا میتونن در بطری رو باز کنن یا حتی توی آزمایشات گذاشتنشون توی یک ظرف در بستهای و اونها تونستن که از داخل در این ظرف رو باز کنن و . یا مثلا افراد رو میتونن تشخیص بدن ! بعضی از این آزمایشات رو شاید توی یوتویوب دیده باشید میگن یه سری پازل هایی رو میتونن حل کنن یا چه غذایی راحتتر گیر میاد و ی حد جالبی از هوش دارن که اینا رو در حیوانات مشابه دیگه سراغ نداریم .سوالی که به وجود میاد اینکه وقتی ما انقدر زود از نظر سیر تاریخی از این موجودات جدا شدیم اخرش رسیدیم به یک مقصد هایی که از نظر شناختی شبیه به هم هستند .. کار جالبی که نویسنده کتاب کرده اومده یک سوال فلسفی رو برده سراغ اون محتوای علمی نحیف و اندکی که ما از سیستم شناختی اختاپوسها داریم و این یک نگاه تازهای شده و .. حالا نیای مشترک ما با این سرپایان کی زندگی میکرده ؟ چه قدر باید بریم عقب که برسیم به این قضیه؟واقعیتش اینکه خیلییی ! چیزی نزدیک به 600 ملیون سال باید بریم عقب تا برسیم به یک موجود کرم مانندی که یک راه میره سمت مهره داران بعد پستانداران و بعد میرسه به ما و یه سمت دیگه میره بی مهرهها مثل حشرات و کرمها و . و نرم تننان . چه چیزی اینا رو متمایز میکه از خرچنگ و ها و حلزونها؟ سیستم عصبی که دارن ( سرپایان) توی داستانها وقتی یک مسیله رو میخوان حل کنن از یک موجودی کمک میگیرن که یک هوش متفاوتی دارن مثلا موجودات فضایی که هوششون با ما فرق میکنه .نویسنده میگه که اگر ما بخوایم یک هوش بیگانهای رو بررسی کنیم مثلا موجود فضایی چیه؟ یک موجود هوشمندی که با ما خیلی فرق میکنه و نزدیکترین چیزی که احتمالا میتونیم پیدا کنیم همین اختاپوسها هستند . اینا دورترین چیز هستن از ما که باهوشن و هوششون هم با ما فرق میکنه یکی از فرق هاش چیه ؟ توزیع سیستمهای عصبی شون که برای اختاپوسها میگن سیستم عصبی توزیع شده در تمام بدنشون (حرف دقیقی نیست) اما رابطه مغز و بدنشون مثل ماها مستقیم نیست .نویسنده میگه ما حتی وقتی داریم روی موجودات دیگه کار میکنیم وقتی موضوع کارمون تجربه درونی ( subjective experience ) هست معمولا کاری که میکنیم اینکه خودمون رو میزاریم جای اونا و چیزی که خودمون برداشت میکنیم حالا میایم یک هوا ساده ترش میکنیم و فکر میکنیم خب اونا هم دارن همین طوری تجربه میکنن این چیزا رو .. این کار ممکنه کار درستی هم باشه اما وقتی میرسیم به سرپایان میبینیم که نه ممکنه واقعا تجربه در رابطه با این قضیه ممکنه برای اونها متنفاوت باشه ، خوب این یعنی چی ؟یعنی مثلا حس درد که یک تجربه درونی است رو ممکنه نشه قیاس کرد چون دردی که من میکشم رو شما نمیکشی و نمیتونی حسش کنی .. ولی چیزایی که داریم از سرپایان میبیینم نشون میده که اونا کلا دنیاشون متنفاوت هست . ی چیزای مشترکی داریم البته مثلا اینکه چشمامون شبیه به هم هستش و ساختار مشابهای داره مثل دوربین عکاسی که یک لنزی داره که قابل تنظیمه و تصویر رو میگیره و میندازه توی شبکیه . اما مغز هامون به نظر میرسه که باهم متنفاوت هستند مغز تکامل پیدا کرده و نورونها بیشتر شدن و بعضی موجودات هوشمندتر شدن و بعضی نشدن منتها مسیله اصلی وقتی میرسه به تجربه درونی و این چیزا اینکه ، قدیمیترین موجودی که تجربه درونی داشته کی بوده؟ سادهترین موجودی که تجربه درونی داشته کی بوده ؟ کی بوده که اولین بار تونسته درد رو حس کنه ؟ اینو ما هنوز نمیدونیم .. دو تا جنبه مختلف داریم : یک طرف حسها و فرایندهای ذهنی هستند که باعث میشه موجودی حس کنه یعنی چیزی که ما حس میکنیم هست و یک طرف دیگه دنیایی هست که با فیزیک و شیمی داریم قواعدش رو استخراج میکنیم و بهتر میفهمیمش و ما ارتباط بین این دو دنیا رو خیلی بلد نیستیم و به تاریخ حیات که نگاه میکنیم میبینیم که بخش بزرگی از تاریخ حیات تک سلولی . موجود تک سلولی شاید فکر کنیم که زندگی سادهای داره میره دنبال غذا و از خطر سعی میکنه خودش رو دور نگه داره ولی این طور نیست وقتی که اونا رو زیر میکروسکوپ نگاه کنیم میبینیم که فعالیشتون همیشه برای غذا نیست و بعضی وقتا جذب یک سری موادی میشن که اصلا خوردنی نیست و زیست شناسها دارن هرچی بیشتر نزدیک میشن به این ایده که حواس باکتری انگاری طوری تنظیم شده که متوجه میشه سلولهای دیگهای کنارش هستند و حضورش رو متوجه میشه و ... این مسیله شاید خیلی مهم نباشه اما یک راه بزرگی رو باز میکنه که یک موجود تک سلولی احساس حضور یک ماده دیگر رو میکنه و این در رو باز میکنه که این موجودات میتون باهم هماهنگ بشن . این هماهنگی چه راهیی رو باز میکنه؟؟؟ به حیات اجتماعی ، زندگی اجتماعی این سیگنال دادن و گرفتن بین سلولها باعث تقویت زندگی و ایجاد فرمهای جدیدی از حیات میشه ..این مقدمهی خرده لازمه که بفهمیم مرحله بعدی در فرگشت چیه؟ مرحله بعدی ایکه سیستم عصبی شروع میشه یعنی چون این موجودات میخوان باهم هماهنگ بشن پس یک ابزاری باید وجود داشته باشه که موجب هماهنگی بشه ..در نگاه اول وقتی میخوایم ببینم که سیستم عصبی چه کار میکنه میگیم سیستم عصبی میاد ادراک رو تبدیل میکنه به عمل ..یک چیز دیگهای که خیلی جالب بود باز توی آزمایشگاه معلوم شد این بود که اختاپوسهای مختلف خیلی متنفاوت عمل میکنن .. حتی دیده شد که بعضی اختاپوسها میل به بازی دارن و یک کارایی میکنن که نه واقعا واسه غذاست نه برای اینکه از خطری دور کنن خودشون رو نه برای اینکه بخوان جفت گیری کنن ونه . واقعا یک سری کارا رو برای تفریح میکنن .و وقتی ما این چیزا رو در رابطه با اختاپوسها فهمیدیم یکی از نتایجش این بود که گفتن ما اون کارایی که با سایر نرم تنان میکنیم به لحاظ اخلاقی نمیتونیم با اینا بکنیم یعنی مثلا شما یک مهره داری رو نمیای توی آزمایشگاه نصف کنی ببینی ساختارش چه طوره ولی کرم رو این کارو میکنن باهاش اینجا گفتن اینا با اینکه وابسته هستن به دسته نرم تنان ولی کارایی که روی اون دسته انجام میدیدم رو نمیتونیم روی این موجودات انجام بدیم انگار عضو افتخاری گروه مهره داران شدن اختاپوسها .یک نکته دیگهای که در رابطه با اختاپوسها هست اینکه اره خب اینا این هوش رو دارن ولی اجتماعی نیستن این نکته مهمی چون وقتی میخوان تکامل مغز رو توضیح بدن دانشمندان متوسل به زندگی اجتماعیی میشن . ولی در رابطه را اختاپوسها این طوری نیست .برگردیم به سوال اصلی مون که اختاپوس آیا حسی داره یا نه ؟ یا اگر داره چه حسی داره؟ یک چیزی که ما از زیست شناسی یادمیگیریم اینکه پدیدهها ، تواناییها ، ویژگیها تدریجی ظهور میکنن و اینطوری نیست که یهویی ی چیزی پدیدار بشه و قدم به قدم یا اصطلاحا فرگشت اتفاق میافته و تفاوتش هم طبیعتا در مقصده .خوب با توجه به اینکه زیست شناسی میگه که اتفاقات تدریجی به وجود میان خودآگاه چه اتفاقی واسش افتاده؟ چون این تدریجی بودن فقط مختص به جسم نیست و خیلی از ویژگیهای ذهن هم همین جوری اومدن ادراک ، حافظه و . همین جوری وارد حیات شدن و ما نمونهها و حالتهای میانیش رو هم میبینیم و روند تدریجی وجود داره .منتها سوال اینکه روی تجربههای شخصی و درونی هم میشه این الگو رو پیاده کرد؟ نویسنده میگه که پایه ایترین پدیدهای که ما باید توضیح بدیم دقیقا همینه همین مسیله تجربه درونی و بعضیها میگن این همون خودآگاهی اما ماجرا به همین راحتی نیست ، خودآگاهی یک حالت ویژه و خاصی از موضوع است و تجربه درونی یک چیزی مثل روح نیست که بگیم از یک نقطه میاد توی دنیای فیزیکی ما اضافه میشه و یک چیزی هم نیست ک همه جای طبیعت وجود داشته باشه . نویسنده میگه که در طول دوران تکامل اتفاقی که در جانداران افتاده رابطهای که ارگانیسم با اطلاعاتی که از محیطتش میگیره پیچیدهتر شده به تدریج .فلاسفه میگن که تجربه درونی یا خوداگاهی از اینجا میاد که ما یک مدل یکپارچهای داریم از جهان اطرافمون و با اون مدل کار میکنیم یه چیزایی مثل اینکه تو پرندهها مثلا نیم کره چپ مغز با نیم کره راست مغز جداست نشون میده که اینطوریا نیست یعنی جهان رو به صورت یکپارچه نمیببینن و دریافتهای متفاوتی دارن ..از همه این مثال هایی که کتاب میزنه و از این بحثهای مفصل و بعضی وقتا شگفت انگیزی که میکنه مخصوصا برای مایی که دنیامون علاقه مون و کارمون این نبوده و نیست بسیار شگفت انگیزه .نتیجهای که نویسنده از اینا میگیره اینکه اون چیزی که ما اسمش رو میزاریم خوداگاهی یک پدیده یکپارچهای نیست یک چیز صفر و یکی نیست که بگیم انسان داره و بقیه ندارن و اینجا هم مثل بقیه جنبههای حیات و زندگی پیوسته هستیم .کاری که نویسنده داره انجام میده اینکه چشم مارو به این قضیه باز کنه و دنبال اینه که ببینه کیه که شبیه ماست در این دنیای بزرگ و یک جای خیلی دوری میره و یک کسی رو یک چیزی رو پیدا میکنه که به نظر خیلی شبیه ماست .. اختاپوس واقعا ی چیزی که ما خیلی کم به فکرمون میرسه که انقدر به ما شباهت داشته باشه .کنجکاوی از اینجا میاد که چیه که اختاپوس رو انقدر خاص میکنه ؟ شکل بدنشه که انقدربرای محیط زندگیش مناسبه؟ ماهیچه هاشه؟ اینکه بدنش انقدر حرکات پیچیده رو میتونه اجرا کنه؟ ایا نشون دهنده اینکه باید مغز بزرگی داشته باشه که بتونه اینا رو هماهنگ کنه بعد در خلال نگاه کردن به این و کمی به کمک قدم هایی که به جواب دادن به این سوالبر میداره نویسنده میره سراغ سوال بزرگ تره که اصلا خودآگاهی اون چه طوره فرگشتش ؟ اونم مثل بال و دم و ایناست یا اینکه نه یهو بیدار میشهی چیزی که یهو یک کلیدی میخوره و موجود آگاه میشه؟ما چی شد که اگاه شدیم؟چی شد که فهمیدیم کی هستیم؟ و چه کار میکنیم در این جهان؟ |
فرضیه اختاپوس بیگانه آیا "اختاپوس" یکی از هوشمندترین گونههای کره زمین موجودی بیگانه است؟ یعنی بنیادش حاصل کد ژنتیکی میان ستارهای است و در سیاره ما پرورش یافته؟ به گفته دانشمندان ممکن است سرنخهایی در RNA پیشینیان باستانی حیات، در این زمینه وجود داشته باشد.?به گزارش بیگ بنگ، در آوریل 2018 ، یک مقاله علمی قابل توجه تحت عنوان "علت انفجار کامبرین - زمینی یا کیهانی؟" منتشر شد. این مقاله، با 33 نویسنده از طیف گستردهای از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی معتبر، ادعای باورنکردنیای ارایه نمود، که اگر درست باشد، عمیقترین پیامدها را برای درک ما از کیهان خواهد داشت، این مقاله استدلال میکند که منش حیات روی سیاره زمین نبوده است.پیتر گادفری اسمیت، فیلسوف علوم دانشگاه سیدنی، گفت:" مانند بنیاد مغز انسان که برای اولینبار در دریا فرگشت یافت، سرپایان اختاپوسها، ماهیهای مرکب و ناتیلوسها - هم بخش ویژهای از پیچیدگی ذهنیشان در دریا فرگشت یافت. البته این موجودات، مسیر فرگشتی متفاوتی را نسبت به ما طی کردهاند. اگر بتوانیم با سرپایان بعنوان موجودات هوشمند ارتباط برقرار کنیم، بخاطر داشتن تاریخی مشترک و همچنین صمیمیت نیست بلکه به این دلیل است که فرگشت، ذهن ما را دو برابر کرده است. این احتمالا نزدیکترین موجودی است که در دیدار با بیگانگان هوشمند خواهیم داشت.اختاپوسها خود را تغییر شکل میدهند، آنها فوقالعاده هوشمند هستند و قدرت شگفتانگیزی در ویرایش بدن خود دارند. در آوریل سال گذشته، محققان دریافتند که اختاپوس - و برخی از خویشاوندان ماهیهای مرکب و کیسهماهی- RNA خود را به طور مرتب ویرایش میکنند که به ادعای آن محققان، این توانایی بیولوژیکی پیشرفتهای است که از فضای بیرونی آمده است.شاید بحثبرانگیزترین جنبه این مقاله جدید مربوط به منش اختاپوس باشد. بحث با شواهدی قابل قبول آغاز میشود، که در مقاله هم اغلب وجود دارد. سرپایان (گروهی متشکل از ماهی مرکب، کیسهماهی، ناتیلوس و اختاپوس) درخت فرگشتی نسبتا گیجکنندهای دارند، که برای نخستینبار در اواخر دوره کامبرین پدیدار شدند و ظاهرا از نوادگان یک ناتیلویید اولیه میباشند.از میان اینها، اختاپوس جالبترین است و دارای ویژگیهایی نظیر: سیستم عصبی پیچیده، چشمهای پیشرفته و قابلیت استتار، میباشد که در فرگشت آن کاملا ناگهانی به نظر میرسد. به گفته محققان ژنهای لازم برای این تحول در اجداد آن وجود ندارد. بنابراین دانشمندان معتقدند: "قابل قبول است که بگوییم اختاپوسها از "آیندهای" بسیار دور از لحاظ فرگشت زمینی، یا به طور واقعگرایانهتر، از کیهان بزرگ، قرض گرفته شدهاند."?جالب اینجاست که اختاپوس نسبت به ناتیلوس، که احتمالا نزدیکترین خویشاوند زنده جد قبلیآن است، برخی تفاوتهای بیوشیمیایی و نافذ دارد. به ویژه، شواهدی از تغییرات گسترده RNA در پروتیینها وجود دارد که در ساختارهای عصبی سرپایان کشف شده است. این تغییرات حفظ شدهاند و در هیچ جای دیگری از طبیعت، حتی در ناتلیوسها، تا این حد یافت نشدهاند. این امر نشان میدهد که تحول فرگشتی سرپایان که به لحاظ رفتاری پیچیده است، در زمانی نسبتا جدید و به طور ناگهانی رخ داده است. مقیاس کلی این تغییرات موجب شده که نویسندگان نتیجه بگیرند که نمیتوان این امر را با فرگشت طبیعی داروین توضیح داد.محققان استدلال میکنند: "یک توضیح قابل قبول در دیدگاه ما این است که ژنهای جدید احتمالا واردات فرازمینی به سیاره ما هستند - بیشتر از همه بعنوان گروه منسجمی از ژنهایی که درون تخمهای بارورشده و محافظتشده و نگهداریشده اختاپوس عمل میکنند، قابل قبول هستند. این میتواند یک توضیح کیهانی مختصری برای ظهور ناگهانی اختاپوس، در حدود 270 میلیون سال قبل، در زمین باشد.""انفجار کامبرین" دورهای بود که طی آن حیات روی زمین به طور چشمگیری و به سرعت در حال تغییر بود این دوره، مدت کوتاهی پس از ظهور رتروویروسها در محیط ما رخ داد. این اتفاق به ویژه برای نوعی از نرمتنان به نام سرپایان، چشمگیر بود. شاخک آنها از پوستهاشان خارج شد و خود را در لابلای انوع بیشماری از موجودات قرار دادند که در نهایت به اختاپوس، کیسهماهی و ماهی مرکب تبدیل شدند.دانشمندان نوشتند: "مرزهای فرگشتی اصلی گوناگونی انقراض همزمان با رویدادهای بمباران دنبالهدارها و سنگهای آسمانی حاوی ویروس، بوده است." طق این ایده، رتروویروسهای فضایی، قبل از اینکه خودشان به موجوادت زنده بچسبند، در نهایت وارد سطح زمین شدهاند. پس از آن، آنها فرگشت موجودات را مجددا برنامهریزی و تغییر دادند.?طبق این مطالعه: "دومین تمرکز، فرگشت قابل توجه پیچیدگی هوش(سرپایان) است که در ظهور اختاپوس انباشته شده است. سومین تمرکز مربوط به شواهد فسیلی میکروارگانیسمهایی که در شهابسنگها دارای آن هستند و همچنین شناسایی اتمسفر بالایی ذراتی که ظاهرا از بالا و از فضا میآیند و دارای حیات هستند، میباشد."این مقاله استدلال میکند که انتقال حیات از فضا، احتمالا در مقیاسی بزرگتر از صرفا رتروویروسها بوده است. مجموعههایی از مواد ژنتیکی یخزده، قبل از رسیدن به سیاره زمین، در قالب بادهای ستارهای بودهاند. "بنابراین این احتمال که تخمهای نگهداریشده ماهی مرکب و یا اختاپوس در قالب اجسام یخی در چندصد میلیون سال قبل به زمین رسیدهاند، نباید بیارزش انگاشته شود. RNA هم مانند DNA کدهای ژنتیکی را ثبت میکند. اما در حالی که DNA یک مولکول دو رشتهای است، RNA فقط از یک رشته تشکیل شده است و به عنوان ذخیرهگاه دایمی کدهای ژنتیکی در میان اولین موجودات زمین عمل میکرده است.پژوهشگران دریافتهاند که در سرپایانی مانند ماهی مرکب معمولی، حداکثر 60 % از RNA در سیستم عصبی آن بعد از اینکه توسط DNA کدگذاری شده، ویرایش شده است. این تغییرات، مغز آنها را با دمای در حال تغییر در زیستگاه اقیانوسی آنها سازگار کرده است. اختاپوس، ماهی مرکب و کیسهماهی به خاطر مشارکت در رفتارهای پیچیده، از باز کردن مخزن آکواریوم گرفته تا فرار کردن با استتار لحظهای پوست به منظور پنهان شدن از چشم شکارچی، معروف هستند. این مطالعه نشان میدهد که مسیر فرگشتی آنها در پیشرفت عصبی، شامل مکانیزم جدیدی است: ویرایش نتیجهبخش RNA به نفع فرگشت در DNA ژنتیکی آنها.پاناسپرمیا: فرضیهای است که معتقد است حیات در جایی بوجود نمیآید بلکه همواره در جهان وجود داشته، بذرهای آن در جای جای جهان هستی، پراکنده شده و پیوسته از نقطهای به نقطه دیگر انتقال مییابد.کارشناسان با این یافتهها متقاعد نمیشوند. آوی لیوب، فرانک بی. بیرد، استاد علوم دانشگاه هاروارد، به Newsweek گفتند: این مقاله جالب است، اما جنجالی ایجاد کرده و هیچ اثبات بیقید و شرطی مبنی بر اینکه انفجار کامبرین نتیجه پان اسپرمیا بوده، ارایه نداده است." "فرانکس وستال" اخترزیستشناس، که در م موریت مارس اکسپرس آژانس فضایی اروپایی شرکت داشته، نسبت به این مقاله شک و تردید دارد. وی گفت: به عنوان مثال، برخی سلولهای میکروبی در دورههای زمانی معینی در فضا زنده میمانند. اما در سناریویی که در این مقاله مطرح شده، به این امر نیاز است که آن سلولها به مدت هزاران سال در فضای میانستارهای زنده مانده باشند."وستال میگوید اگرچه عناصر اصلی شیمیایی حیات احتمالا کیهانی باشد، اما به تحقیقات بیشتری برای بررسی منش حیات در زمین نیاز است. وی افزود: "مت سفانه کار بسیار آسانی است که اطلاعات را از ادبیات بیرون آوریم تا از فرضیهای حمایت کنیم. طبیعت باورنکردنی است، و من فکر نمیکنم لازم باشد برای توضیح آن از فرازمینیها کمک بگیریم." جزییات بیشتر این پژوهش در مجله Progress in Biophysics and Molecular Biology منتشر شده است.ترجمه: زهرا جهانبانی/ سایت علمی بیگ بنگمنبع: وب سایت علمی بیگ بنگ |
ای سی یو ECU چیست؟ واحد کنترل موتور ( ECU ) ، که به طور معمول ماژول کنترل موتور ( ECM ) نیز نامیده میشود ، نوعی واحد کنترل الکترونیکی است که برای اطمینان از عملکرد مطلوب موتور ، یک سری محرکها را روی موتور احتراق داخلی کنترل میکند.واحد کنترل الکترونیکی ( ECU ) دستگاه کوچکی است که وظیفه کنترل عملکرد خاصی را بر عهده دارد.وسایل نقلیه امروزی ممکن است حاوی 100 ECU یا بیشتر باشند ، عملکردهایی که از ضروریات (مانند کنترل موتور و فرمان برقی) تا راحتی (مانند شیشههای برقی ، صندلیها و سیستم تهویه مطبوع) ، امنیت و دسترسی (مانند قفل درب و ورود بدون کلید )ای سی یو ECU همچنین ویژگیهای ایمنی غیرفعال مانند کیسههای هوا و حتی ویژگیهای اساسی ایمنی فعال مانند ترمز اضطراری خودکار را کنترل میکند.هر ECU به طور معمول شامل یک تراشه اختصاصی است که نرم افزار یا سیستم عامل خاص خود را اجرا میکند و برای کار با آن نیاز به اتصال به برق و داده است.یک ECU بسته به عملکرد آن ورودی از قسمتهای مختلف خودرو را دریافت میکند.به عنوان مثال ، هنگامی که مسافر دکمه قفل / قفل درب را روی درب ماشین یا روی دکمه کلید بی سیم فشار میدهد ، ECU قفل درب ورودی را دریافت میکند.یک ECU کیسه هوا ورودی هایی را از حسگرهای خرابی و حسگرهایی که هنگام نشستن شخصی در یک صندلی خاص را تشخیص میدهند ، دریافت میکند.و یک ECU ترمز اضطراری اتوماتیک ورودی هایی را از رادارهای رو به جلو دریافت میکند که تشخیص میدهد اتومبیل خیلی زود به مانعی نزدیک میشود.سپس ECU با محرکها ارتباط برقرار میکند تا عملی براساس ورودیها انجام دهد. در مثالهای ما ، ECU قفل درب محرکی را فعال میکند که درب مربوطه را قفل یا باز میکند.ای سی یو ECU کیسه هوا بسته به موقعیت مسافران ، کیسههای هوا را برای استفاده انتخاب میکند و سپس محرکها را برای استقرار آنها هدایت میکند.و ترمز اضطراری اتوماتیک ECU برای جلوگیری از برخورد با ترمزها درگیر میشود.یعنی هر ویژگی جدید به ECU جدیدی احتیاج دارد و OEMها برای قرار دادن آنها در حال تمام شدن هستند. این رویکرد افزایشی نیز ناکارآمد میشود.گام منطقی بعدی ، تلفیق یا ادغام یکپارچه برای کاهش پیچیدگی و استفاده بهتر از فضا است.کنترل معماری هوشمند وسیله نقلیه Aptiv کنترل چندین عملکرد را در یک کنترل کننده دامنه قرار میدهد. به عنوان مثال ، ویژگیهای ایمنی را میتوان در یک کنترل کننده متمرکز بر ایمنی ، با ویژگی هایی که در برنامههای نرم افزاری موازی روی همان سخت افزار اجرا میشوند ، ادغام کرد.با استفاده از این رویکرد ، از آنجا که ECUها در کنترل کنندههای دامنه ادغام میشوند ، نقش ECU اختصاصی کاهش مییابد و این صنعت همچنان به سمت آینده خودروهای تعریف شده توسط نرم افزار پیش میرود.کنترل نسبت سوخت به هوااکثر موتورهای مدرن از نوعی تزریق سوخت برای رساندن سوخت به سیلندرها استفاده میکنند. ای سی یو ECU بر اساس تعدادی از قرایت سنسور ، میزان سوخت برای تزریق را تعیین میکند. سنسورهای اکسیژن به ECU میگویند که موتور در مقایسه با شرایط ایده آل (معروف به استوکیومتری) در حال کارکردن موتور غنی (سوخت زیاد یا اکسیژن کم) است یا لاغر (اکسیژن زیاد یا سوخت کم).سنسور موقعیت دریچه گاز به ECU میگوید که با فشار دادن پدال گاز (پدال گاز) صفحه دریچه گاز تا چه اندازه باز میشود. سنسور جریان هوای جرم میزان هوای ورودی به موتور از طریق صفحه گاز را اندازه گیری میکند.سنسور دمای مایع خنک کننده موتور گرم یا خنک بودن موتور را اندازه گیری میکند. اگر موتور هنوز خنک باشد ، سوخت اضافی تزریق میشود.کنترل مخلوط هوا و سوخت کاربراتورها با رایانه با یک اصل مشابه طراحی شده است ، اما یک شیر برقی یا موتور پلهای کنترل مخلوط در کاسه شناور کاربراتور گنجانیده شده است.از چنین سیستم هایی برای بسیاری از موتورهای احتراق داخلی در سایر برنامهها استفاده میشوددر کاربردهای هوانوردی ، این سیستمها با عنوان " FADECs " (کنترلهای دیجیتال کامل اقتدار) شناخته میشوند.این نوع کنترل الکترونیکی در هواپیماها و هلیکوپترهای بال ثابت سبک موتور پیستونی کمتر از اتومبیل است.این امر به دلیل پیکربندی مشترک موتور کاربراتی با سیستم اشتعال مگنتو است که برای کارکرد به نیروی الکتریکی تولید شده توسط دینام احتیاج ندارد ، که این یک مزیت ایمنی محسوب میشود.انواع ECU دیزل ژنراتور : ایسیو ولووپنتاایسیو ولوو پنتا EDC4 : این ایسیو ولوو پنتا EDC4 مناسب برای دیزل ژنراتورهای 150 کاوا تا 250 کاوا است. ایسیو EDC4 در دیزل ژنراتورهای ولوو مدلهای زیر استفاده میشود. TAD532GE - TAD731GE - TAD732GE - TAD733GE ایسیو ولوو پنتا EMS2 : این ایسیو ولوو پنتا EMS2 مناسب برای دیزل ژنراتورهای 275 کاوا تا 700 کاوا است. ECU ولوو پنتا EDC4 در دیزل ژنراتورهای ولوو مدلهای زیر نصب میشود. TAD734GE - TAD940GE - TAD941GETAD1341GE - TAD1342GE - TAD1343GE - TAD1344GE - TAD1345GETAD1640GE - TAD1641GE - TAD1642GE - TAD1643GE ایسیو ولوو پنتا EDC3 : این ایسیو ولوو پنتا EDC3 مناسب برای دیزل ژنراتورهای ولوو سری 12 لیتری است. ای سی یو ولوو پنتا EDC3 در دیزل ژنراتورهای ولوو مدلهای زیر استفاده میشود. TAD1240GE - TAD1241GE - TAD1242GE ایسیو پرکینزکاربرد ایسیو دیزل ژنراتور پرکینزکنترل و حفاظت افت بیش از حد فشار روغن موتور دیزل پرکینزکنترل و جلوگیری از افزایش بیش از حد دمای آب موتور دیزل ژنراتور پرکینزحفاظت و کنترل و تثبیت سرعت موتور دیزل ژنراتور perkins روی دور موتور 1500RPM و یا دور موتور 1800RPM بسته به نوع کاربری موتور دیزل پرکینزکنترل و جلوگیری از افزایش بیش از حد سرعت موتور دیزل پرکینز و .. را به عهده دارد. |
اخلاق مغز "تصور کنید فردی شخصی را به قتل میرساند. به طور معمول، ما معتقدیم مجازات او باید متناسب با گناهش باشد."البته باید در نظر بگیرید تعریف ما از گناه، ناشی از مفهوم اختیار است به این معنا که فرد حق انتخاب برای انجام ندادن آن عمل را داشته است.اما اگر این فقط یک طرف ماجرا باشد، چه؟! اگر فرد اختیار چندانی نداشته باشد، آن وقت چه طور؟!به طور معمول وقتی ما به اخلاقیات مینگریم، ناخودآگاه میدانیم چه منظوری داریم. اما از طرف دیگر، با توسعه و پیشرفت علم عصب شناسی، ما به درکی بهتر از کارکرد مغز و نحوه تصمیم گیری آن دست یافتهایم که مفهوم اختیار را کم رنگتر کرده است. مثلا دانستن این واقعیت که افراد پس از آسیبهای مغزی، رفتار بمراتب متفاوتتری دارند، بما نشان میدهد اخلاقیات بسیار شکنندهتر از آن هستند که تصور میکردیم. اصول اخلاقی نه تنها چیزی جدا از مغز نیستند، بلکه به شدت به این دستگاه محاسباتی یک و نیم کیلویی درون جمجمه ما وابستهاند. برای درک بهتر، به مثال زیر توجه کنید مردی متاهل به طور ناگهانی، رفتار جنسی اش تغییر میکند و به کودکان تمایل نشان میدهد. او اقدام به جمع آوری تصاویر جنسی مربوط به کودکان کرده، حتی دختر خواندهاش را نیز مورد آزار قرار میدهد. همزمان، او از سردردهای مزمن شکایت میکند و نهایتا برای مداوا به پزشک مراجعه مینماید. اسکن مغز او، وجود توموری بزرگ در لوب پیشانی را نشان میدهد. وی برای برداشتن تومور مورد جراحی قرار گرفته و تمایلات جنسی اش پس از آن به حالت عادی باز میگردد.این یعنی "وقتی تغییری در مغز روی میدهد، خود ما هم تغییر میکنیم."هرچند این مثالی بسیار دراماتیک بود، اما بسیاری از فعالیتهای روزمره مردم باعث تغییر احساسات و تصمیم گیریها میشوند مثلا تحریک شیمیایی مغز با نیکوتین، الکل، و انواع داروها. بنابراین هر بحثی در حوزه اخلاقیات و تصمیم گیری، باید به ریشههای عصب شناسی نیز توجه کند.البته بیشتر آنچه در مغز اتفاق میافتد، خارج از دسترس ماست مثلا حرکت دادن دست که بنظر بسیار ساده و بدون زحمت میآید، شامل مجموعه عظیمی از فعالیتهای مغزی است. این امر به شکل مشابهی، در مورد احساسات ما و اینکه حس میکنیم چه چیزی از نظر اخلاقی درست یا غلط است نیز صدق میکند. هر کنشی، یعنی مجموعهای از فعالیتهای الکتریکی در نورون ها. این درحالیست که ما فقط نتیجه نهایی را میبینیم. در واقع ذهن خودآگاه ما، تنها بخش کوچکی از چیزی است که در مغزمان رخ میدهد. تصمیم گیری در مورد درست و غلط بودن یک عمل هم توسط ناخودآگاه صورت میگیرد و به خودآگاه تحویل داده میشود.اگر واقعا اختیار وجود دارد، پس بازیگری بسیار کوچک و کم اهمیت است، زیرا ژنها و محیط (دوران جنینی درون رحم مادر و دوران کودکی) با وجود این که توسط خودتان انتخاب نشدهاند، اما به مغزتان شکل دادهاند و تعیین کننده بخش زیادی از آینده شما هستند. اختیار فقط میتواند واسطهای در این بین باشد. شاید اگر مجرمی را ببینید که مرتکب جرم وحشتناکی شده باشد، بگویید:"من هیچوقت از روی اختیار، این عمل را انجام نمیدهم."اما بدانید مغز شما و او یکی نیستند. شما از نظر عصب شناسی نمیتوانید خود را جای او قرار دهید، چون ژنهای او را نداشتید، یا وقتی درون رحم مادرتان بودید کوکایین در خون او نبود، یا در دوران بچگی مورد سواستفاده قرار نگرفتهاید. این موضوع، سیستم قضایی را در وضعیتی عجیب قرار میدهد. زیرا هرچه بیشتر در مورد رفتار انسانی میآموزیم، بهتر درک میکنیم که چطور مغز انسان به وضعیت کنونی خود رسیده است یعنی مجموعهای پیچیده و درهم تنیده از ژنتیک و محیط. حال در مورد هر جرمی ابتدا باید این پرسش مطرح شود:آیا فرد مجرم مقصر است یا ژنها و محیط پیرامونش؟! اما این سوال معنای چندانی ندارد زیرا ما قادر به تفکیک این مسایل از هم نیستیم.دیوید ایگلمن نویسنده کتاب مغزتنها راه نجات از این وضعیت بغرنج، آینده نگر بودن است. نه اینکه به گذشته نگاه کنیم و بپرسیم "آیا امکان دارد بتوانیم این کلاف سردرگم ژن و تجربه را برای یافتن مقصر باز کنیم!" بلکه باید بپرسیم "از حالا به بعد با این مغز چه کنیم؟!" از دیدگاه دستگاه قضایی، پرسش درباره علت تقصیر، اشتباه است. مهم نیست شخص چگونه به این نقطه رسیده است. سیستم قضایی باید بگوید با توجه به آنچه پیش روی ماست، یعنی یک مغز تبهکار، حال برای ارزیابی احتمال ارتکاب مجدد جرم چه میتوانیم بکنیم؟در این موقعیت، آمار و ارقام بیش از آنچه تصور کنید، قدرتمند هستند. وقتی افرادی که از زندان آزاد شدهاند را برای مدت یکسال دنبال کنید تا ببینید کدامشان مجددا مرتکب جرم میشوند، میتوانید فاکتورهایی را بیابید که قدرت پیشگویی خوبی دارند. شاید کسی بگوید وارد کردن علم به دستگاه قضایی و تعیین مجازات، انسانی نیست. ولی سوال این است: انسانی در مقایسه با چه؟! در مقایسه با سیستم بد فعلی؟! در سیستم کنونی، افراد خوش قیافه مجازات کمتری نسبت به افراد بدقیافه میگیرند. اقلیتها مجازاتهای سنگینتری نسبت به اکثریت دریافت میکنند. امروزه ما درک بیولوژیکی بهتری از دلایل رفتار افراد داریم، اما این مساله قرار نیست کسی را از جرمش مبرا کند. کماکان نیاز است افراد خطرناک از جامعه دور نگه داشته شوند. اما دلیل قانونی شکنی افراد، بسیار متفاوت است. بعضیها باید مدت کمتری در زندان باشند، بعضی دیگر، مدتی طولانیتر و همچنین بعضی دیگر که نیاز به کمک ما دارند. یک ارزیابی نشان میدهد یک سوم افراد درون زندانها دچار مشکلات روانی هستند. به همین خاطر، بعضی فعالین در حال ایجاد سیستم قضایی سلامت روان هستند چون دریافتهاند کمک به مجرمان دچار بیماری، هم انسانیتر و هم به لحاظ اقتصادی بصرفهتر است. این به طور کلی یعنی مجازات باید متناسب با مغز مجرم باشد.موضوع این نیست که هیچکس از نظر اخلاقی در قبال اعمالش مسیولیت ندارد، بلکه سوال درباره تقصیر، پرسش اشتباهی است. نه اینکه مجرم رها شود، بلکه باید این سوال را بپرسیم چه مجازاتی میتواند بیشترین فایده را داشته باشد؟! این البته در اساس چیز جدیدی نیست. سیستم قضایی کنونی ما بین جنایت از روی هیجان با قتل برنامه ریزی شده براساس نقشه قبلی تفاوت قایل میشود. زیرا درک میکند که احتمال تکرار جنایت از روی هیجان بسیار کمتر است درحالیکه قتل برنامه ریزی شده بسیار خطرناکتر میباشد. مجموع این دلایل باعث میشود وقتی از نتایج علمی جدید آگاه میشوید، دیگر باور آن توهم اختیار و آزادی در تصمیم گیری، برایتان مشکل باشد.دیوید ایگلمن استاد عصب شناسی دانشگاه استنفوردمنبع: |
نکات مهم برای جلوگیری از خرابی باتری لپ تاپ باتری یکی از اجزای مهم یک لپ تاپ است، زیرا بیشتر افرادی که لپ تاپ میخرند انتظار دارند یک سیستم قابل حمل داشته باشند، که در هر مکان یا نقطهای بتوانند به راحتی از اطلاعات خود استفاده کنند.پس حالاکه به اهمیت ویژه یک باتری پی بردیم، باید نکات مهم در نگهداری صحیح آن را هم مد نظر قراردهیم.زیرا در بیشتر مواقع پس از خرابی باتری لپ تاپ دیگر راه برگشتی وجود ندارد و ماباید به ناچار سراغ یک باتری جدید با یک هزینه هنگفتی برویم. اگر باتری لپ تاپ شما روشن نمیشود مقاله احیای باتری لپ تاپ در خانه را بخوانید اگر لپ تاپ جدیدی خرید کردهاید حتما از سالم بودن باتری آن اطمینان حاصل نمایید، این مسیله در لپ تاپهای استوک و دست دوم بیشتر حایزاهمیت است.انواع باتری لپ تاپباتری هوشمند ( smart battery )باتری نیکل کادمیوم ( ni - cd )باتری لیتیوم پلیمری ( li - pol )باتری نیکل متال هیدرید ( ni - mh )باتری لیتیوم یون ( li - ion )نکات مهم در استفاده از باتری لپ تاپ 1 _ اگر لپ تاپ شما به برق متصل است و نیازی ندارید که از باتری استفاده کنید بهتر است باتری آن را خارج کنید تا گرمای سیستم شما به باتری لپ تاپ آسیبی نزند. 2 _ از دشارژهای جزیی تا رسیدن به سطحی در حدود 20 تا 30 درصد و شارژ کردنهای زودبهزود استفاده کنید. 3 _ اگر میخواهید باتری لپ تاپ خودرا انبار کنید آن را در جای خشک و تمیز نگهداری کنید و در حدود 40 درصد شارژ داشته باشد. 4 _ بعداز 2 سال کارکردن باتری باید بفکر یک باتری جدید باشید. 5 _ از یک آداپتور سالم برای باتری خود استفاده کنید. 6 _ باتری در حال استفاده را از لپ تاپ خارج نکنید.مدت شارژدهی باطری کاملا به سخت افزار لپ تاپ ( اندازه صفحه نمایش ، نور صفحه نمایش ، قدرت CPU ، قدرت کارت گرافیک ) طول عمر باطری ، شدت و نوع استفاده ( بازی یا رندرگیری ، وب گردی و..) دمای محیط و باطری وغیره بستگی دارد و هر تولید کننده تحت شرایطی خاص، مدت زمان شارژ دهی را اعلام میکند.سخن آخربرای اینکه طول عمر لپ تاپ شما بیشتر شود باید به همان اندازه در حفظ و نگهداری آن تلاش نمایید. از سخت افزار تا نرم افزار خود را همیشه چک کنید. و مخرب هارا شناسایی و جایگزین کنید تا کارکردی مناسب را همیشه داشته باشد.امیدوارم مطالب گفته شده مفید واقع شده باشند، خوشحال میشم اگر نکتهای ناگفته مانده را برایمان توی کامنتها بذارید و در صورت مفید بودن این مقاله مارو لایک کنید.برای خرید انواع کیس و لپ تاپ مخصوص طراحی،گیمینگ، برنامه نویس و . به صفحه محصولات قرمز استوک مراجعه نمایید. و از بهترین مشاوران ما برای خرید لپ تاپ دلخواهتان مشاوره رایگان بگیرید. |
سیاه چاله( Blackhole ) بسم الله الرحمن الرحیمسیاه چاله یک جرم در فضا است و قابل مشاهده نیست.هر جسمی که بلعیده میشود احتمالا در کنار آن سیاه چاله وجود دارد.جاذبه زیاد به او قدرت بلعیدن سیارات و ستارگان بزرگ و کوچک را میدهد.حتی نور هم از جاذبه قوی سیاه چاله قادر به گریز نیست!بعضی دانشمندان نمیگویند سیاه چاله میبلعد و میگویند میخورد.آنان معتقدند سیاه چاله سیارات و ستارگانی که میبلعد در حقیقت میخورد.چرا که سیاه چاله با بلعیدن(خوردن) این سیارات بزرگتر میشود و به جرم آن افزوده میشود و هر چقدر جرم و اندازه سیاره باشد به جرم و اندازه سیاه چاله افزوده میشود.مراحل بلعیدن(خوردن) سیارات و ستارگان: 1 .جاذبه آنها را به طرف سیاه چاله میکشد. 2 .متلاشی شدن ستاره یا سیاره. 3 .سیاره یا ستاره وارد دهانه شود. 4 .وارد به هسته سیاه چاله شود. 5 .به جرم و اندازه سیاه چاله افزوده میشود.(انواع سیاه چاله)سیاه چاله شوارتز شیلد 1 )شوارتزشیلد:بسیار ساده و معمولی است.بار چرخش ندارد و تنها یک فوتون کره و یک افق جاذبه دارد.از آن هیچ نوع انرژی گرفته نمیشود.اما انرژی نامحدودی در آن وجود دارد.سیاه چاله رایزنر شتروم 2 )رایزنر شتروم:بار التکریکی و بار چرخش دارد.می تواند در بلعیدن دو افق جاذبه داشته باشد.دو فوتون کره دارد.سیاه چاله کر 3 )کر:شبیه به سیاه چالههای نوع کر نیومان و بیضی شکل است.می تواند در بلعیدن دو افق جاذبه داشته باشد.می توان از آن انرژی گرفت.دو فوتون کره دارد. 4 )کر نیومان:شبیه سیاه چاله کر است.بار الکتریکی و بار چرخش دارد.می توان از آن انرژی گرفت.سیاه چاله کلان جرم در مسیه 875 )کلان جرم:اطلاعات زیادی در موردش وجود ندارد.جرمش 7 میلیارد برابر خورشید و اولین بار در مسیه 87 پیدا شد.مسیه:به معنای کهکشان است.نام کهکشان 87 دوشیزگی است.تا به امروز حدود 110 کهکشان(مسیه) کشف شده است.عکس کوچکی از کهکشان دوشیزگیآیا ممکن است که زمین در دام سیاه چاله بیفتد؟ناپدید شدن سیاره در یک لحظه بدون اینکه کسی آن را در آن لحظه دیده باشد،احتمالا سیاه چاله آن را بلعیده است.اما برای ستاره ممکن است به دلیل پایان عمر ستاره باشد.اگر سیاه چاله به منظومه شمسی نزدیک شود اول سیاراتی دورتر از منظومه شمسی مثل پلوتو و ماکی ماکی را میبلعد ما نمیتوانیم سیاه چاله را ببینیم.اما از ناپدید شدن سیارات میتوانیم محل تقریبی سیاه چاله را تشخیص بدهیم.هنوز سیاه چالهای نزدیک به زمین نشده است.ولی اگر سیاه چالهای نزدیک زمین شود،با یاری خدا شاید دانشمندان بتوانند راهی برای تغییر دادن مسیر سیاه چاله پیدا کنند.هر چند این کار بسیار دشوار است.سه چیز سیاه چاله را میتوانیم اندازه گیری کنیم و مقدار آن را بفهمیم:بار الکتریکیمیزان سرعت چرخشجرموقتی کل جهان به داخل سیاه چاله بیفتد چه اتفاقی رخ میدهد؟اگر مقداری ماده به داخل سیاه چاله بیفتد هر چقدر آن ماده جرم و اندازه داشته باشد به سیاه چاله اضافه میشود.اما اگر کل جهان در سیاه چاله بیفتد طول ، عرض ، رنگ ، شکل ، اندازه ، جرم ، حرکت زاویهای ، بار الکتریکی و . از بین میرود.دو چیز مشترک که همه سیاه چالهها آن را دارندفوتون کرهافق رویداد(افق جاذبه)پایان.منبع:دانشنامه جامع دانش آموز |
زمین زمین ( Earth )زمین ما، یکی از سیارههای منظومه شمسیه. منظومهای که توش یه ستاره و 8 تا سیاره و تعدادی قمر(ماه) و اجرام دیگهای مثل سیارکها و شهاب وارها و شهاب سنگها و دنباله دارها و . هست که در ادامه بیشتر آشنا میشیم باهاشون ;)خوشبختانه کلمه "زمین" ایرانیه و ما از همین واژه ایرانیش استفاده میکنیم.برخلاف اسم سیارات دیگه که معمولا معادل عربی و انگلیسیشون بین ما ایرانیا رایجه.حالا این کلمه "زمین" از کجا اومده؟!زمین = زم + ینتو زبان اوستایی که از زبانهای ایران باستانه، "زم" به معنی سرد هست و با پسوند "ین" اونو تبدیل به "جسم سرد" کرده. پس زمین در واقع به معنای جسم سرده.زمین چگالترین جرم توی منظومه شمسیه!یعنی به نسبت حجم و اندازه کمش، جرم خیلی زیادی داره.چرا؟! چون توش آهن و فلزای سنگین دیگه زیاده.از نظر بزرگی هم پنجمین سیاره بزرگ منظومه ست.نزدیک به 4 ٫ 54 میلیارد سال از پیدایش زمین میگذره!زمین از همون اول اولش قابل زندگی کردن نبود، بلکه طی یک میلیارد سال، یواش یواش حیات توش تشکیل شد.حالا هم بعد از این همه سال، زمین دیگه اون زمین 4 میلیارد سال پیش نیست و خونهی میلیونها گونه از جاندارانه.یکی از این گونهها هم که ماییم ;)طبق پیش بینی دانشمندا، حیات روی زمین بین 500 میلیون تا 2 ٫ 3 میلیارد سال دیگه ادامه داره.البته با این کارایی که اشرف مخلوقات داره میکنه، حیات تا صد سال دیگه هم ادامه نداره :/حدود 71 % سطح زمین رو آب تشکیل میده. البته آب شور اقیانوسها. بقیشو هم که قارهها و جزیرهها تشکیل میدن که البته خود اینا هم توشون کلی دریاچه و رود و منابع طبیعی آب دیگه ست.دو تا هم قطب هست یکی قطب جنوب، یکی هم قطب شمال که اینا هم بیشتر سطحشون یا یخه یا دریای یخ زده.ساختار درونی زمینساختار درونی زمین، از چند تا لایه تشکیل شده که به ترتیب توی عکس بخوام بگم از چپ به راست میشه: 1 - پوسته : همینی که ما روش زندگی میکنیم و هرچیزی که روی زمینه، در واقع روی پوسته زمینه. 2 - گوشته(خارجی - داخلی) : حالت نیمه جامد داره و از سلیسیم و اکسیژن و آهن و منیزیم و کلسیم تشکیل شده تو فاصله 2 , 900 کیلومتری از سطح زمین قرار داره. 3 - هسته خارجی : بیش از 95 % هسته رو هستهی خارجی تشکیل میده که حالت مایع داره و خیلی خیلی گرمه. 4 - هسته داخلی : داخلیترین ساختار درونی زمین که کرهای به شعاع 1 , 220 کیلومتره و جامده و به طور عمده از آلیاژ نیکل و آهن تشکیل شده و دماش هم 5 , 700 کلوینه که میشه 5 , 426 ٫ 85 درجه سلسیوس.زمین به دور خورشید میچرخه و یه دور چرخش کامل زمین به دور خورشید، 365 روز و 6 ساعته.زمین علاوه بر گردش به دور خورشید(حرکت انتقالی)، به دور خودش هم میچرخه(حرکت وضعی).این گردشهای زمین به دور خودش و خورشید، باعث پدید اومدن شبانه روز و فصلهای مختلفه.یه نکته : شنیدین میگن تو قطبهای جنوب و شمال شش ماه روزه و شش ماه دیگهاش، شبه!چرا؟!چون محور گردش زمین نسبت به خط عمود بر صفحهی گردش اون، 23 ٫ 4 درجه انحراف داره.عکس پایین رو نگاه کنین:حرکت انتقالی زمیناین انحراف فقط باعث پدید اومدن این قضیهای که گفتیم نمیشه ولی خب یکیش این بود.ماه( Moon )زمین یه دونه قمر(ماه) داره که به دور زمین میچرخه. همون ماهی که شبا تو آسمونه، مهتاب خانوم و همین قضیهها o _ o خب کجا بودیم؟!آها .یه ماه داره که از نزدیک به 4 ٫ 53 میلیارد سال پیش تا الان به دور زمین میچرخه و شبا هم نور خورشید رو بازتاب میده سمت زمین و زمینو از تاریکی مطلق در میاره.چرخش ماه به دور زمین باعث کلی اتفاق دیگه هم میشه که یه چند تاش رو این پایین میگم :گرانش ماه باعث ایجاد کشند در آب اقیانوسها(همون قضیه جزر و مد و اینا)، پایدار شدن زاویهی انحراف محور زمین و همینطور آهستهتر شدن سرعت گردش زمین شده.جو زمینجو زمین ترکیبیه از نیتروژن ( 78 %)، اکسیژن ( 21 %)، کربن دیاکسید ( 0 ٫ 3 %)، بخار آب و عناصر کمیابی مثل آرگون و .کوه اورست( Everest )بلندترین نقطه روی خشکیهای زمین، کوه اورست توی رشته کوه هیمالیا و در کشور نپال در آسیا عه که 8 , 848 متر، از سطح دریا بالاتره.دراز گودال ماریاناژرفترین(عمیقترین) قسمت دریاها هم در نزدیکی جزایر فیلیپین توی اقیانوس آرام قرار داره. عمق این ناحیه حدود 11 کیلومتر پایینتر از سطح دریاست و به اون دراز گودال ماریانا گفته میشه.محدوده دمای زمین هم بین 89 ٫ 2 درجه زیر صفر (قطب جنوب) تا 56 ٫ 7 درجه بالای صفره (دره مرگ کالیفرنیا).محیط کره زمین (استوا) چیزی حدود 40 , 075 کیلومتره یعنی 40 , 075 , 000 متره یعنی 4 , 007 , 500 , 000 سانتی متره یعنی 40 , 075 , 000 , 000 میلی متره. o _ o جرم زمین هم چیزی حدود 5 ٫ 972 ضربدر 10 به توان 24 کیلوگرمه. حالا این یعنی چی؟!یعنی این: 5 , 972 , 000 , 000 , 000 , 000 , 000 , 000 , 000 کیلوگرمیعنی هشتاد برابر جرم "ماه"فاصله کره زمین تا کره ماه هم چیزی حدود 384 , 400 کیلومتره.فاصله کره زمین تا خورشید هم چیزی حدود 150 , 210 , 000 کیلومتره.فاصله زمین تا ماه که هیچی ولی به فاصله زمین تا خورشید، "یک واحد نجومی ( AU )" میگن.یعنی فاصله زمین با اجرام آسمانی دیگه اونقدر زیاده که دیگه از متر و کیلومتر و این چیزا استفاده نمیکنن، به جاش مثلا میگن زمین تا فلان ستاره، 1000 واحد نجومیه!یعنی این : 1000 ضربدر "یک واحد نجومی = 150 میلیون کیلومتر" که میشه 150 , 000 , 000 , 000 کیلومتر.پس یعنی فاصله زمین تا اون فلان ستاره هه انقدر کیلومتر بوده منتها چون عدد بزرگی میشه، از واحد نجومی برای بیانش استفاده میکنن.همه موارد بالا توی تشکیل حیات در زمین موثر اند و همگی دست به دست هم دادن تا زمین یه سیاره قابل زیست و زندگی کردن باشه. اصلیترین منبع انرژی خورشیده که با اون گیاهان فتوسنتز میکنن و نیاز غذایی جانداران روی کره زمین رو برآورده میکنن و چرخه حیات رو تشکیل میدن.حتی کوچکترین دلایل و عوامل هم توی این امر موثرن مثل لایه اوزون که با ارتفاع 20 تا 30 کیلومتری از سطح زمین مانع رسیدن اشعههای خطرناک و مضر خورشید به زمین میشه.*در واقع لایه اوزون پرتوهای پرانرژی خورشید رو جذب میکنه و اونا رو به صورت پرتوهای فروسرخ(کم انرژیتر) به سطح زمین میفرسته*پرچم کشور هاحدود 200 کشور مستقل تو دنیا وجود داره که انسانها تو این کشورا پخش شدن و هر کشور قوانین و فرهنگ و آداب و رسوم و زبان خودش رو داره.راستی . 22 آوریل به عنوان روز جهانی زمین نامگذاری شده.خب .مطالب راجب زمین اینجا به پایان میرسه.سعی کردم به سادهترین شکل توضیح بدم تا برای رنجهای سنی پایین و اونایی که نمیدونن هم مفید باشه و همچنین اینا مطالبی بود که تقریبا هرکسی بلد بود، میشه گفت یه جور یادآوری بود و پیش زمینهای برای مطالب بعدی. کم کم سطح علمی مطالب رو بالاتر میبریم. برای شروع به نظرم این جور توضیحات ساده بهتر بود.مرسی که همراهی کردین .!منتظر مطالب بعدی باشینمنبع: ویکی پدیا فارسی |
معرفی باتریهای لیتیم - یون ( Li - Ion Battery ) توسعه وسایل الکترونیکی مانند گوشیهای تلفن همراه و لپ تاپها تقاضا را برای باتریهای قابل شارژ افزایش داده است که در این میان باتریهای لیتیم - یون از دیگر انواع باتریها عملکرد و بازده مناسبتری را از خود نشان داده و بیشترین تولید را در میان دیگر انواع باتریها دارند.این باتریها مانند انواع دیگر باتریها از پیلهای الکتروشیمیایی با دو الکترود و ماده الکترولیت تشکیل شدهاند.در فرایند شارژ باتریهای لیتیمی، در الکترود مثبت لیتیم به یون لیتیم مثبت و در الکترود منفی یون لیتیم به لیتیم فلزی تبدیل شده و در بین لایههای الکترود قرار میگیرد.تحقیقات زیادی در جهت توسعه هر یک از الکترودها و الکترولیت در باتریهای لیتیم یون صورت گرفته است و با ورود نانومواد در این تحقیقات تحولات شگرفی در عملکرد این نوع باتریها به وجود آمده است.این سیر تکاملی با ساخت نانومواد جدید همچنان ادامه دارد. در این مقاله تلاش شده با زبانی ساده این نوع باتریها معرفی شده و مختصری در مورد استفاده از نانومواد در آنها توضیح داده شده است.در عصر حاضر صنعت الکترونیک پیشرفت چشمگیری نموده است و به دلیل گسترش ارتباطات و فناوری اطلاعات وسایل الکترونیکی قابل حمل همچون گوشیهای تلفن همراه، لبتاپها و . توسعه یافتهاند.تامین انرژی به صورت آسان و مطلوب برای توسعه این وسایل یک ضرورت مهم و انکارناپذیر است.این تا به حدی است که میتوان باتری را قلب وسایل الکترونیک قابل حمل دانست. همچنین امروزه به دلیل مشکلات ایجاد شده به دلیل آلودگی هوا شرکتهای بزرگ خودروسازی سالانه هزینههای زیادی را صرف ساخت خودروهای الکتریکی و هیبریدی مینمایند که از مهمترین چالشها در ساخت این خودروها تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز آنها میباشد.بهترین گزینه برای رفع این مهم استفاده از باتریهای قابل شارژ جهت ذخیرهسازی انرژی الکتریکی در این خودروها میباشد.با توجه به موارد ذکر شده در بالا تحقیقات وسیعی در زمینه باتریها قابل شارژ در مراکز تحقیقاتی دنیا صورت میپذیرد که باعث پیشرفت بسیار سریع باتریهای قابل شارژ در چند دهه اخیر شده است.در حال حاضر، باتریهای لیتیم - یون در نوک قله این پیشرفت قرار دارند بهطوری که در اغلب وسایل الکترونیکی امروزی از باتریهای لیتیم - یون استفاده میشود و گروههای تحقیقاتی زیادی در سراسر دنیا در حال تحقیق جهت بهبود عملکرد این نوع باتریها هستند.ورود فناوری نانو به تحقیقات باتریهای لیتیم - یون باعث جهش در روند پیشرفت این باتریها گردیده و تحولات بارزی را در عملکرد آنها ایجاد نموده است.در این مقاله مختصری به توصیح عملکرد این باتریها پرداخته شده است.نمایی از چند باتری لیتیمی 2 - باتریهای قابل شارژاولین بار در سال 1786 گالوانی شیوه جدیدی برای تولید الکتریسیته به وسیله مواد شیمیایی کشف کرد که بعدها این پیلها به پیلهای گالوانی ( Galvanic Cell ) مشهور شدند.از سال 1800 به بعد پیشرفت زیادی در زمینه باتریها صورت گرفت اما اولین باتریهای قابل شارژ سرب اسید که امروزه نیز در خودروها از آنها استفاده میشود در سال 1859 ساخته شد.تحول بعدی در باتریهای قابل شارژ در سال 1960 با ساخت باتریهای نیکل - کادمیوم ( Ni - Cd ) رخ داد اما این باتریها نیز در سال 1990 جای خود را به باتریهای جدید نیکل - هیدرید فلز ( Nickel - Metal Hydride ) دادند.چرخه پیشرفت باتریهای قابل شارژ با اختراع اولین باتریهای لیتیم - یون در سال 1991 و باتریهای پلیمر - لیتیم یون در سال 1999 کامل گردید.در سالهای اخیر با به کارگیری نانوذرات مختلف در این باتریها بازده آنها به مقدار قابل ملاحظهای افزایش یافته است. در ادامه عملکرد آن ها معرفی و بررسی شده است 3 - معرفی باتریهای لیتیم - یونباتری وسیلهای است که انرژی شیمیایی را به طور مستقیم به انرژی الکتریکی تبدیل میکند.در واقع یک باتری شامل یک یا چند پیل ولتایی ( Voltaic Cell ) است که بر اثر واکنشهای شیمیایی اکسید و احیا مولد جریان الکتریسیته هستند.هر پیل ولتایی از دو الکترود تشکیل شده است که بین آنها با الکترولیت پر میشود. الکترولیت محلولی رسانا شامل یونها است.معمولا ترکیبات الکتروفعال درون الکترولیت حل میشوند که میتوانند با الکترودها واکنش شیمیایی بدهند و انرژی شیمیایی را با انتقال بار در سطح مشترک الکترود - الکترولیت به انرژی الکتریکی تبدیل کنند.ولتاژ خروجی یک باتری به طور مستقیم با ماهیت شیمیایی واکنش الکتروشیمیایی پیل در ارتباط است.به عنوان مثال در باتریهای سرب - اسید، واکنش شیمیایی هر پیل 2 ولت جریان را تولید مینماید.در باتریهای لیتیمی واکنش الکتروشیمیایی صورت گرفته ولتاژ تقریبی 3 ولت را تولید مینماید که تولید این ولتاژ یکی از ویژگیهای مهم این نوع باتریها است.بنابراین با بهره گیری از واکنشهای لیتیمی میتوان با به کارگیری تعداد پیل کمتر به ولتاژ بالاتر دست یافت. 4 - اجزا باتریهای لیتیم - یونبه طور کلی هر باتری از 3 بخش اصلی الکترود مثبت، الکترود منفی و الکترولیت تشکیل شده است.در باتریهای لیتیم - یون، الکترود مثبت یا کاتد از یک ترکیب لیتیم مانند لیتیم کبالت اکسید و الکترود منفی یا آند از کربن ساخته شده و یک لایه جدا کننده در بین آنها قرار دارد.نمایی از یک پیل باتری لیتیمی در شکل 2 نمایش داده شده است. الکترولیت در باتریهای لیتیمی نیز از نمک لیتیم دریک حلال آلی ساخته شده است.استفاده از حلال آلی در نقش الکترولیت به دلیل اشتعال زا بودن نیازمند انجام پارهای از اقدامات ایمنی است.اقدامات ایمنی و همچنین موارد دیگری که برای بهبود عملکرد باتریهای لیتیمی به کار گرفته میشوند، مهندسی ساختار الکترولیت رابسیار پیچیده مینماید.الکترولیت در این باتریها از مجموعهای از مواد تشکیل شده که هر کدام وظیفه خاص خود را دارند. نقص در عملکرد هر یک از اجزای الکترولیت باعث نقص در عملکرد کل باتری میشود. در بخشهای بعد هر یک از این اجزا به طور کامل شرح داده میشوند.علاوه بر موارد بالا، باتریهای لیتیمی مجهز به مدارهای الکترونیکی محافظ و فیوزهای جهت جلوگیری از عکس شدن قطبیت، اعمال ولتاژ بیش از حد، گرم شدن بیش از حد و موارد ایمنی دیگر هستند. |
موجود فرازمینی، آیا آنجایی؟ تعداد تمدنهای برخوردار از فناوری پیشرفته در کهکشان ما را میتوان با یک معادله ساده پیش بینی کرد. و آن معادله دریک است. سادهترین شکل این معادله به ترتیب زیر به دست میآید. برای یافتن تعداد ( N ) تمدن دارای فناوری پیشرفته در کهکشان راه شیری، باید اینها را بدانیم: هر سال چند ستاره در کهکشان ما به وجود میآیند ( R ) چند تا از این ستارهها سیاره دارند ( P ) چند تا از این سیارات برای زندگی مناسب اند ( e ) در چند سیاره عملا حیات وجود دارد ( I ) بر روی چند سیاره حیات به شکل هوشمند تکامل پیدا میکند ( i ) بر روی چند سیاره حیات هوشمند میتواند با جهانهای دیگر ارتباط برقرار کند ( c ) متوسط عمر این تمدنهای پیشرفته ( L ) اگر این هفت عامل را در هم ضرب کنیم معادله دریک > را به دست میآوریم. اگر مقدار هر یک از این عوامل را بدانیم، میتوانیم N را محاسبه کنیم. اما ستاره شناسان بر روی مقدار دقیق آنها توافقی ندارند. بنابراین تخمین N از یک (ما تنها هستیم) تا چند میلیون (موجود فرا زمینی لطفا تماس بگیرید ما داریم گوش میدهیم) متفاوت است. این تخمینها فقط برای کهکشان ماست و 125 میلیارد کهکشان دیگر در جهان وجود دارد.عظمت این جهان فوق العادست. |
یک راهنمایی ساده همراه با عکس، برای تشخیص باتری اصلی باتری یکی از اجزای بسیار مهم موبایل است چرا که گوشیهای موبایل را به واسطه وجود باتری میتاونیم به راحتی جابجا کنیم و از آن در بیرون از منازل و هر جایی که فکرش را بکنید، استفاده کنیم. در نتیجه پس از مدتی که باتری عمر مفید آن تمام شود ما مجبور به تعویض آن هستیم حال برای هر فردی بسیار مهم است که یک باتری اصلی برای خود پیدا کند، آن در روزگاری که بازار بخصوص بازار ایران از اجناس فیک غنی شده است. اما آیا روشی وجود دارد که دغدغهی تشخیص باتری اصلی از باتری تقلبی موبایل را حل کند و بتوان باتری فیک یا تقلبی را از اصلی آن تشخیص داد؟ بله! در ادامه چند روش ساده برای تشخیش باتری اصلی از تقلبی را به شما آموزش میدهیم تا در دام باتریهای فیک نیافتید. 5 روش برای تشخیص باتری اصلی از باتری تقلبی و فیک موبایل 1 .جعبه باتریجهعبه باتر از اولین اقدامی است که باید به آن توجه کنید. جعبه باتریهای اصلی اغلب کیفیت بهتری نسبت به باتریهای فیک دارند! چرا که باید بهتر بتواند از باتری محافظت کند. 2 .تاریخ ساخت را بررسی کنید.تاریخهای ساخت بر روی باتری موبایل و بر روی جعبه آن را با هم مقایسه کنید این دو تاریخ در باتریهای کاملا مشابه هستند. 3 .شکل ظاهری باتریشکل ظاهری باتری را با دقت بررسی کنید باتری اصلی و فیک در این مورد را در تصویر زیر مقایسه کردهایم. سمت راست باتری اصلی و سمت چپ باتری فیک میباشد. مواد به کار رفته در ساخت بدنه باتری تقلبی در بعضی موارد شبیه یک باتری اصلی نمیباشد همینطور در باتریهای تقلبی برچسب بدنه در حاشیه باتری دارای برآمدگی است. میتوانید در شکل زیر این مورد را مقایسه کنید تصویر سمت راست، باتری تقلبی میباشد. 4 .نوشتههای روی باتریباتری اصلی غالبا دارای نوشتههای ضخیم و واضح است و با کیفیت و دقت بیشتری روی باتری حک شده است. تصویر بالایی باتری اصلی میباشد. 5 .زاویههای باتری نیز مهم میباشداین مورد نیز از موارد مهم تشخیص باتری اصلی از تقلبی یا فیک موبایل است در باتریهای اصلی انتهای باتری نیز با ظرافت بیشتری ایجاد شده است. تصویر سمت راست باتری اصلی میباشد. منبع |
چگونه بفهمیم باتری گوشی ضعیف شده است ؟ برندهای زیادی در بازار در حال تولید انواع مدلهای گوشی هوشمند میباشند و در مقابل شرکتهای بسیاری هستند که در حال تولید قطعات جانبی برای گوشیهای هوشمند میباشند ، اما آیا گوشیهای هوشمند به تمامی این قطعات احتیاج دارند ؟ آیا عملکرد گوشی وابسته به تمام لوازمهای جانبی میباشد ؟ در پاسخ به این سوالات باید بگوییم ، خیر . به هیچ عنوان گوشیهای هوشمند به تمامی قطعات احتیاجی ندارند . گوشیهای هوشمند برای اینکه بتوانند بهترین عملکرد را داشته باشند ، به یک سری قطعات جانبی نیاز ضروری دارند ، مانند باتری گوشی . برای اینکه یک گوشی بتواند بصورت عالی عملکرد داشته باشد نیاز به یک باتری سالم و قوی دارد . تا انتهای مقاله همراه باشید تا به شما بگوییم چگونه باید بفهمیم باتری گوشی ضعیف شده است و چگونه آن را تقویت کنیم .چه مشکلاتی ممکن است برای باتری گوشی بوجود آید ؟برای باتری موبایل ممکن است اتفاقات زیادی رخ دهد و باعث خراب شدن باتری موبایل شما شوند . ممکن است باتری گوشی شما شارژ نگه دارد یا مثلا ممکن است شارژ نشود یا اصلا ممکن است خود به خود خاموش شود و یا از همه بدتر باد کند . بادکردن باتری گوشی شما را مجبور خواهد کرد تا به فکر خرید باطری گوشی جدید باشید . اما گاهی اوقات نشانههای خراب شدن باتری گوشی را مشاهده میکنیم ولی باتری گوشی خراب نشده است . حتما از خود میپرسید اگر باتری خراب نشده است پس چرا علایم خرابی باتری را دارد ؟ در این موارد ما به کاربران اعلام میکنیم که باتری گوشی آنها ضعیف شده است .چرا باتری موبایل ضعیف میشود ؟به باتری مانند یک انسان نگاه کنید . آیا انسان بدون رسیدگی و مراقبت از خود میتواند تضمین کند که همیشه سالم و سلامت خواهد بود ؟ . قطعا خیر . انسان برای اینکه بتواند همیشه پرنشاط باشد نیاز به مراقبت و قوی کردن خود دارد . باتری موبایل نیز دقیقا به همین شکل میباشد . در اکثر مواقع کاربران به دلیل داشتن عدم آگاهی کافی یک سری اصول را رعایت نمیکنند و از سلامت باتری گوشی خود مراقبت نمیکنند . البته این افراد شانس میآورند که با بی احتیاطی هایی که انجام میدهند باتری آنها آسیب نمیبیند و فقط ضعیف میشود . یک باتری ضعیف را میتوان تقویت کرد ولی یک باتری خراب را شاید نتوان .چه عواملی باعث ضعیف شدن باتری گوشی میشود ؟دلایل بسیاری هستند که باعث آسیب دیدن و ضعیف شدن باتری گوشی میشوند . ممکن است این دلایل بصورت عمد و یا غیر عمد از سمت کاربر ایجاد شوند . اما این دلایل چه هستند :استفاده بیش از اندازه از گوشیمتاسفانه بسیاری از افراد عادت دارند تا زمانی که گوشی آنها شارژ دارد با گوشی کار کنند . باید به این نکته دقت کنید که گوشی هم به استراحت نیاز دارد . فعالیت طولانی مدت با گوشی و استفاده زیاد از مرورگر و شبکههای اجتماعی مانند تلگرام ، اینستاگرام و . باعث ضعیف شدن باتری گوشی شما میشوند . لطفا در استفاده از خدمات و امکانات گوشی موبایل زیاده روی نکنید .انجام طولانی مدت بازیهای سنگینبسیاری از افراد عادت به بازی کردن زیاد با گوشی دارند . بازی کردن طولانی مدت با گوشی علاوه بر اینکه میتواند عمر باتری شما را کاهش دهد و باعث ضعیف شدن باتری شما شود ، میتواند باعث خراب شدن باتری موبایل شما نیز بشود . در بازی کردن نیز بسیار احتیاط کنید و قبل از اینکه باتری گوشی شما داغ شود ، بازی را قطع کنید و اجازه دهید گوشی استراحت کند .شارژ نکردن به موقع باترییکی از دلایل دیگری که باعث تضعیف باتری موبایل میشود ، شارژ نکردن به موقع باتری موبایل میباشد . برای اینکه از ضعیف شدن باطری گوشی خود جلوگیری کنید باید اصول شارژ کردن باتری گوشی را بدانید . یکی از اشتباهاتی که بسیاری از کاربران آن را مرتکب میشوند ، خالی کردن کامل باتری میباشد . کاربران به اشتباه فکر میکنند که باید شارژ باتری کامل تخلیه شود و سپس آن را به شارژر متصل کنند اما این کار بسیار استباه میباشد . برای جلوگیری از ضعیفی باتری گوشی اجازه ندهید شارژ گوشی کمتر از 15 % شود .خاموش شدن زیاد گوشیبی توجه بودن میتواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد حال چه بی توجهی به سلامتی خود شخص باشد یا بی توجهی به سلامت باتری گوشی . بسیاری از کاربران به سلامت باتری خود اهمیت زیادی نمیدهند . خاموش شدن زیاد گوشی به دلیل نداشتن شارژ کافی میتواند صدمات زیادی به باتری موبایل شما وارد کند . خاموش شدن مکرر باتری علاوه بر ضعیف کردن باتری میتواند باعث خراب شدن باتری نیز بشود .اجازه ندهید گوشی به دلیل نداشتن شارژ کافی خاموش شود .فعالیت با گوشی در زمانی که شارژر باتری کم استیکی دیگر از دلایل ضعیف شدن باتری گوشی ، فعالیت با گوشی در زمانیست که شارژ باتری کم است . همانطور که گفتیم به باتری مانند یک انسان نگاه کنید . یک شخص را تصور کنید که خسته شده است و نیاز به خوابیدن دارد . اگر اجازه ندهید آن شخص استراحت کند ، باعث ضعیف شدن آن شخص شدهاید و آن فرد کارایی لازم را برای شما ندارد چرا که توان لازم را ندارد . این فرض در مورد باتری نیز صادق است ، زمانی که شارژ باتری شما زیر 20 % رسید باید آن را به شارژ متصل کنید و اجازه دهید شارژ آن تکمیل شود .بازی کردن با گوشی در حالت شارژبرای اینکه یک بازی بتواند اجزا شود ، باتری باید انرژی زیادی را در اختیار سخت افزار و نرم افزار گوشی بگذارد تا بتوانند بازی را به درستی اجرا کنند . زمانی که باتری در حال شارژ شدن میباشد ، نباید از آن انرژی خارج کرد . یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود باتری گوشی خیلی زود ضعیف شود ، بازی کردن یا کار کردن با گوشی در حالت شارژ میباشد .از کجا بفهمیم باتری گوشی ضعیف شده است ؟حال که با دلایل ضعیف شدن باتری گوشی آشنا شدید بهتر به این سوال پاسخ دهیم که چگونه باید بفهمیم باتری گوشی ضعیف شده است . ضعیف شدن باتری گوشی دارای علایمی میباشد که مشاهده آنها میتوانید پی به ضعیف بودن باتری گوشی خود ببرید ، اما این علایم چه هستند :دیر شارژ شدن باترییکی از اصلیترین دلایلی که میتوانید به ضعیف بودن باتری گوشی خود پی ببرید ، دیر شارژ شدن باتری موبایلتان میباشد . بطور معمول باتری هایی با ظرفیت 3000 میلی آمپر باید در مدت 1 ساعت و 30 دقیقه شارژ شوند . ولی وقتی باتری ضعیف شود این مدت افزایش پیدا میکند . اگر مشاهده کردید که شارژ باتری شما دیرتر از زمان معمول پر میشود به ضعیف بودن باتری گوشی خود مطمین شوید .زودخالی شدن شارژ باتری گوشیزودخالی شدن شارژ باتری گوشی میتواند دلایل بسیاری داشته باشد . ولی میتوان آن را یکی از نشانههای ضعیف شدن باتری گوشی نیز برشمرد . زمانی که باتری گوشی ضعیف میشود نمیتواند برای مدت طولانی شارژ را نگه دارد به همین دلیل خیلی سریعتر از زمان معمول شارژ باتری خالی میشود .اجرا نکردن برنامه و بازیهای سنگینشاید برایتان پیش آمده باشد که یک برنامه تا چند روز پیش اجرا شده است ولی امروز با باز کردن آن برنامه ، برنامه بسته میشود . این مشکل مربوط به باتری گوشی میباشد . برای اینکه گوشی بتواند برنامه و بازی را با بهترین کیفیت اجرا کند ، نیاز به دریافت انرژی از باتری دارد . حال اگر باتری ضعیف شده باشد و نتواند انرژی لازم را در اختیار سخت افزار و نرم افزار گوشی قرار دهد ، گوشی نمیتواند برنامه و یا بازی را برای شما اجرا کند .دلایل ذکر شده جزء شایعترین و مهمترین دلایل برای پی بردن به ضعیف بودن باتری گوشی میباشد . اگر نشانههای بالا را در گوشی خود مشاهده کردید باید هرچه سریعتر نسبت به رفع این مشکل اقدام کنید . چرا که اگر باتری ضیعف شده را تقویت نکنید ، باتری گوشی شما به زودی خراب خواهد شد .چگونه باتری ضعیف گوشی را قوی کنیم ؟آیا میتوان باتری ضعیف شده را قوی کرد ؟ در پاسخ باید جواب دهیم که بله . اگر باتری گوشی شما ضعیف شده باشد ، میتوانید به راحتی و با انجام چند کار بسیار ساده ، باتری موبایل خود را تقویت کنید . هرچه سریعتر نسبت به تقویت باتری تضعیف شده اقدام کنید ، سریعتر جواب خواهید گرفت و زودتر باتری شما بهبودی خود را بدست خواهد آورد .اما چه کنیم باتری گوشی قوی شود ؟باتری گوشی خود را ریکاوری کنید !ریکاوری کردن باتری گوشی ، میتواند بسیاری از مشکلات مربوط به باتری را در سریعترین زمان ممکن برطرف سازد . عمل ریکاوری بسیار ساده است و شما میتونید در کوتاهترین زمان ممکن بهبودی باتری خود را برگردانید .شارژ باتری گوشی خود را بطور کامل تخلیه کنید بطوری که گوشی خاموش شود و دیگر روشن نشوداجازه دهید باتری 8 ساعت خاموش شودسپس گوشی خود را در حالتی که خاموش است ، روشن کنیدبا انجام ریکاوری به احتمال زیاد سلامت باتری شما برخواهد گشت .پیشنهاد میکنیم همیشه و بطور مستمر باتری گوشی خود را هفتگی ریکاوری کنید .کالیبره کردن باتری گوشی !در اصطلاح به عمل کالیبره کردن ، راه اندازی مجدد باتری نیز میگویند . اگر با انجام ریکاوری بهبود حاصل نشد ، حتما باتری گوشی خود را کالیبره کنید . کالیبره کردن در 98 % مواقع معجزه میکند البته اگر به درستی اجرا شود .شارژ باتری خود را بطور کامل تخلیه کنید بطوری که خاموش شود و دیگر روشن نشودسپس در حالتی که گوشی خاموش است آن را به شارژر متصل کنیداجازه دهید به مدت 3 ساعت بطور خاموش در شارژ بماندگوشی خود را روشن کنیدشارژ باتری خود را بطور کامل تخلیه کنید بطوری که خاموش شود و دیگر روشن نشودسپس در حالتی که گوشی خاموش است آن را به شارژر متصل کنیداجازه دهید به مدت 3 ساعت بطور خاموش در شارژ بماندگوشی خود را روشن کنیدشارژ باتری خود را بطور کامل تخلیه کنید بطوری که خاموش شود و دیگر روشن نشودسپس در حالتی که گوشی خاموش است آن را به شارژر متصل کنیداجازه دهید به مدت 3 ساعت بطور خاموش در شارژ بمانددر نهایت بعد از 3 بار تکرار گوشی خود را روشن کنید و بطور معمول از آن استفاده کنید . با انجام کالیبره به احتمال 98 % مشکل شما برای همیشه برطرف خواهد شد و عمر باتری شما افزایش پیدا خواهد کرد .مزایای کالیبره کردن باتری گوشیافزایش سرعت شارژجلوگیری از خاموش شدن ناگهانی باتریجلوگیری از خالی شدن سریع باتریتخلیه کامل شارژ کاذببهبود عملکرد باتریافزایش عمر باتری.شوک دادن به باتری گوشی اگر با ریکاوری کردن و کالیبره کردن ، مشکل باتری شما برطرف نشد یعنی حال باتری شما خیلی خوب نیست و نیاز به شوک دارد تا احیا شود . برای شوک دادن به باتری پیشنهاد میکنیم حتما به یک متخصص مراجعه کنید تا به درستی به باتری شما شوک وارد کند .امیدواریم با انجام مراحل فوق اگر باتری گوشی شما ضعیف شده است ، عملکرد باتری بهبود یابد و دوباره تقویت شود . |
قیمت و خرید باتری سامسونگ s5 mini باتری سامسونگ S5 Mini با ظرفیت 2100 میلی آمپر و شماره مدل EB - BG800BBE میباشد. با خرید باتری سامسونگ S5 mini یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ S5 mini را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری سامسونگ گلکسی S5 mini شما فرا رسیده است.مدل باتری: EB - BG800BBE ظرفیت باتری: 2100 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و قابل تعویض توسط کاربر |
شرطبندیهای آماتور آقای سلبریتی به مناسبت سالروز تولد استفن هاوکینگ - قسمت پایانیدر این سلسله نوشتهها، به مناسبت سالروز تولد استفن هاوکینگ، ستاره بینظیر دنیای فیزیک نظری، علل شهرت این فیزیکدان را بررسی میکنیم. در قسمت اول این نوشته به بیماری هاوکینگ و تلاش بینظیر او برای کنترل عوارض آن پرداخته و در قسمت دوم هم به سراغ ادعاهای هاوکینگ در باره "نظریه همهچیز" رفتهایم. در این قسمت هم به فعالیتهای هاوکینگ در عرصه ترویج علم و بهخصوص کتابهای عامهپسند علمی او میپردازیم. یکی از مهمترین چیزهایی که همیشه اسم هاوکینگ را در رسانهها زنده نگهداشته و تا مدتها زنده نگه خواهد داشت، اظهارات عجیب او درباره هوش مصنوعی، روباتها، آدم فضاییها، خدا، بهشت و جهنم و بهخصوص شرطبندیهایش در مورد مسایل علمی است. تقریبا میتوان گفت که هاوکینگ در همه شرطبندیهایش در مورد آینده فیزیک ذرات شکست خورد .قسمت اول را از اینجا بخوانید: درخشش ابدی یک ذهن مشهورقسمت دوم را از اینجا بخوانید: نظریهای برای پایین کشیدن کرکره فیزیک نظریدر اوایل دهه 1980 ، هاوکینگ کار روی یک کتاب عامه فهم درباره کیهانشناسی را آغاز کرد. قصدش هم پرداخت شهریه مدرسه دخترش از درآمد این کار بود. در 1987 ، سرانجام هاوکینگ کتاب را تمام کرد و نامش را گذاشت: "تاریخچه زمان: از انفجار بزرگ تا سیاهچالهها". انتشارات بنتام که قبلا هرگز کتاب علمی چاپ نکردهبود، امیدوار بود که شاید فروش کتاب پنج رقمی شود. هاوکینگ را هم مجبور کردند هیچ نوشته علمی و فرمول ریاضی در کتاب نیاورد. هاوکینگ هم اینکار را کرد (البته اگر از مشهورترین معادله علمی E = mc ^ 2 بگذریم که مانند واضعش، آلبرت انیشتین شهره عام و خاص است.) نتیجه با آنچه که بنتام پیشبینی کردهبود، خیلی متفاوت بود.توصیف بیشتر را به استراترن میسپاریم: کتاب ظرف 10 سال به 30 زبان ترجمه شد [در فارسی به ترجمه محمدرضا محجوب] و 6 میلیون نسخه [تا سال 2009 ] از آن در سطح جهان فروخته شد. چرا؟ هیچکس واقعا نمیداند. همه جور نظریهای مطرح شدهاست. همه احساس میکردند که باید قدری درباره علم بدانند و این از بخت آنها بود که کتاب عامه فهمی را درباره این موضوع که به وسیله یکی از بهترین افراد این عرصه نوشته شدهبود، بخرند (اگرچه لزوما آن را نخوانند). این مسیری فکری بود که روی میز افراد در پیش چشم ایشان گشوده میشد. این یک هدیه عالی برای سال نو یا روز تولد یا سپاسگذاری از پدربزرگها یا نوهها یا خواهرزاده و برادرزادهها، داییها و عموها، یعنی نسل به ظاهر بیسوادی که ظاهرا فقط به سر و صدا و کامپیوتر علاقهمند است، بود. درک این کتاب آسان بود، برای جایزهدادن در مدارس ایدهآل بود. به اینشتین جدیدی نیاز بود. زنان آن را به مردان هدیه میکردند. زنان آن را میخواندند (حتی اگر مردان نمیخواندند) . نظریههای زیادی مطرح شد و بازاریابان سخت بهکار میپرداختند (آنها میخواستند کشف کنند که با کتاب بعدی چگونه برخورد کنند). ظاهرا همه روی یک چیز توافق داشتند. مردم کتاب را میخریدند، اما واقعا آن را نمیخواندند. بیشاز حد گرفتار بودند، خسته بودند، کارهای بهتری داشتند که انجام دهند اما این درست نیست. از میلیونها نسخهای که فروخته شدهبود، حداقل چند نسخه از آغاز تا پایان خوانده شد. اثر آن روی افراد (عمدتا جوان) که آن را تا صفحه 182 خوانده بودند، شگرف بود. اغراق نیست اگر بگوییم که این کتاب نسل جدیدی از دانشمندان را بهوجود آوردهاست. روزی یکیاز برندگان جایزه نوبل خواهد گفت: "آنگاه، یک روز تاریخچه زمان را خواندم و آنچه را که میخواستم انجام دهم، شناختم".اینطور یک کتاب، جهان را تغییر میدهد. پس خود کتاب چه؟ در آغاز، بسیار خواندنی است و البته نیازی نیست که بگوییم که بسیار بصیرانه است. البته مفاهیم مطرحشده دشوار و سادهکردن آنها بدون سادهانگاری دشوار است. مرحوم هاوکینگ در اینامر موفق است. چند نمونه از عناوین فصول نشان میدهد که کتاب درباره چیست: جهان درحال انبساط، سیاهچالهها، منش و آینده جهان، وحدت در فیزیک. کتاب با بررسی چند مسیله فلسفی ختم میشود. در عینحال، به فیلسوفان "که نتوانستهاند پابهپای پیشرفت نظریات علمی پیش بروند"، طعنه میزند.ممکن است تفکرات هاوکینگ در چند سیاهچاله فلسفی ناپدید شوند، اما جالب و متناسب هستند. بهاین ترتیب است که دانشمند بزرگ معاصری که در جبهه مقدم حوزه کار خود ایستاده است، میاندیشد. فرضیات فلسفی که دانشمندان معاصر مطرح ساختهاند، ممکن است سست یا در واقع غلط باشند. اما استفاده میشوند و مثمرثمر هستند. این فرضیات قسمت اعظم برجستهترین تفکرات زمان ما را ایجاد کردهاند. آیا فلسفه برای علم اصلا اهمیتی دارد؟ ظاهرا هاوکینگ فکر میکند که در نهایت اهمیت دارد.ماهیت خداوند و نظریات وحدتیافتههاوکینگ در خاتمه تاریخچه زمان درباره موضوعاتی نظیر ماهیت خداوند و نظریات وحدتیافته (نظریات همهچیز) بحث میکند. اینکه آیا این دو هستی بحثبرانگیز وجود دارند، مورد بحث قرار نگرفتهاست، یا حتی مناسب بحث تلقی نشدهاست (هاوکینگ در آن زمان به دومی، اما نه به اولی، اعتقاد محکم داشت). اما او نکته فلسفی مهمی را مطرح میسازد: "رویکرد معمول علم، مدلسازی ریاضی، نمیتواند به این سوال پاسخ دهد که چرا باید برای توضیح جهان، مدلی وجود داشتهباشد. ویتگنشتاین، فیلسوفی که هاوکینگ به ویژه او را مسخره میکند، بیش از 70 سال پیش، این سوال را به طرزی موجزتر مطرح کردهاست: "این که اشیاء چگونه در جهان وجود دارند مهم نیست، بلکه این مهم است که جهان وجود دارد".هاوکینگ میپرسد: "آیا نظریه وحدتیافته چنان قوی است که وجود خود را بههمراه آورد؟" اما این یک نظریه بدیع نیست. فیلسوفان قرون وسطی استدلال کردهاند که نظریه کمال، باید شامل نظریه وجود باشد، ادعا میکردند که این اثبات وجود خدا است. در جهان هاوکینگ (یا در جهانهای او، کلمهای که جمع بستن آن غیرممکن، اما ظاهرا ضروری است) چندان جایی برای خدا وجود ندارد. هرچند انتخاب آفریدن جهان با خدا بود، این انتخاب به عدم انتخاب تبدیل میشد. زیرا جهان میبایست آفریده میشد و میبایست به همان شیوهای که هست، آفریده میشد. "کاملا ممکن است فقط یک، یا چند نظریه وحدتیافته کامل، مانند نظریه ریسمان، که منسجم است و امکان وجود ساختارهایی را که به اندازه انسان که میتواند قوانین جهان را بررسی و از ماهیت خدا سوال کند پیچیده است، فراهم میآورد، وجود داشتهباشد".جاذبه توریستی کمبریجهاوکینگ، پس از انتشار کتاب پرفروشش، به شهرت رسید. به مرد کوچکی که روی صندلی چرخدار موتوری مینشست بهعنوان یکی از جاذبههای کمبریج اشاره میشد. حالا دیگر از همه جای جهان، هاوکینگ را دعوت میکردند. سفر به خارج و افتخارات، فراوان بود. درباره هاوکینگ فیلمی تلویزیونی با عنوان ارباب جهان ساخته شد.سال 1990 ، کار هاوکینگ به هالیوود کشید و در آنجا با استیون اسپیلبرگ دیدار کرد. هر دوی آنها، کار یکدیگر را ستایش کردند. اسپیلبرگ قول داد که از فیلم تاریخچه زمان حمایت کند. هاوکینگ پیشنهاد کرد که باید آن را "بازگشت به آینده 4 " نامید. فیلمبرداری در استودیویی در نزدیکی لندن، با تقلید دقیق از دفتر هاوکینگ در گروه ریاضیات کاربردی و فیزیک نظری آغاز شد. در کمبریج، هاوکینگ هنگامی که مانند هر هنرپیشه دیگری استراحت میکرد، فکرکردن درباره بحث خود برای بردن جایزه اسکار را شروع کرد. "بهترین نقش مکمل برای جهان" اما مت سفانه، استودیوهایی که او در آنجا کار میکرد او را فقط شایسته بردن نوبل میکرد (نوعی اسکار برای افرادی که در جهان واقعی به اسکار نمیرسند!) البته هاوکینگ آشکارا به نوبل علاقهمند بود. (بزرگترین مدخل در ضمیمه تاریخچه زمان مربوط به آن بود). اما شانس بردن این جایزه به وسیله او، در واقع، بسیار کم بود. چه کسی دیده که کمیته نوبل در قرن گذشته به یک کیهانشناس نوبل بدهد؟ طلسمی که سرانجام امسال (نوبل فیزیک 2019 ) شکسته شد و نیمی از جایزه نوبل فیزیک به جیم پیبلز ( Jim Peebles ) رسید.جهان در پوست گردوهاوکینگ که حالا یک سوپراستار واقعی شدهبود، نوشتن برای عامه را ادامه داد. کتابهای بعدی او از اینهم جذابتر و البته تاحدودی سنگینتر هستند. اما گویا نوشتن به مزاق او خوش آمدهاست. هاوکینگ پرفروشترین کتاب علمی و یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا درکنار کتاب مقدس، قرآن و هریپاتر را نوشتهاست. سالها تاریخچه زمان در صدر جدول فروش قرار داشت. اینبود که هاوکینگ دومین جز از دوگانهاش "جهان در پوست گردو" را نوشت کتابی که در آن دقدلیاش سر بنتام را خالی کرد و هر مفهوم پیچیدهای را که این انتشاراتی مانع از نوشتن آنها در تاریخچه زمان شده بود را البته بههراه دستاوردهای جدید در فیزیک و کیهانشناسی، منتشر کرد.فروش این کتاب نشان داد که "هاوکینگ" دیگر "برند" شدهاست و تصویر او روی جلد درحالی که به بلاهت خوانندهاش، لبخنی به گشادی جیب ناشرش میزند، مهمترین عامل فروش کتاب است. موفقیتهای بعدی هرچند بهاندازه تاریخچه زمان نبود اما بههرحال فروش کتابهای هاوکینگ، در کنار اظهارنظرهای جنجالی در تلویزیون یا سخنرانیهای غیررسمی در محیطهای نهچندان آکادمیک درباره موضوعاتی که اصلا ربط حرفهای به صاحب کرسی لوکاسین ریاضیات کمبریج ندارد و بهطرز جالبی، تواترشان الگویی منطبق با فروش کتابهای او دارند، هاوکینگ "بیاحتیاط در اظهارنظر" را به مرد شماره یک فیزیک در محیطهای غیرعلمی تبدیل کرد. عنوانی که اصلا برازنده او نیست.شاید صاحبان این کرسی، قبلا اشتباهات فاحش علمی (آنهم در محیط آکادمیک) کردهباشند، مثل نیوتن که مدعی بود که ذرات نور را در آزمایشهایش دیدهاست، اما هیچکدامشان قبلا مدعی نشدهاند که "آدم فضاییها در کمین ما هستند و به ما حمله میکنند و زمین را نابود میکنند." یا هیچکدامشان درست زمانی که پاپ قرار است از انگلستان بازدید کند و البته کتاب جدید عامهپسندشان هم بهزودی قرار است از چاپخانه دربیاید، مدعی شوند که "علم اثبات کرده که تا اینجای کار به خدا اصلا احتیاجی نداریم!"البته نگارنده در اینجا قصد ندارد که ادعایی غیراز این را مطرح کند. چه، دانشمند بزرگ دیگری در انگلستان (ریچارد داوکینز) به زیبایی سالهاست که با روشهای علمی و البته تنها برای آکادمیسینها این موضوع را بهخوبی تبیین کردهاست. بلکه آنچه که رنگ "اخلاص" را در این گفتههای هاوکینگ کم میکرد، همزمانی این گفتههای جنجالی با انتشار کتابهای عامهپسند و پرفروش هاوکینگ بود. بههرحال حتی صاحبان کرسی لوکاسین هم باید از جایی نان بخورند."استفن هاوکینگ" دانشمند بود و البته هنوز هم که یکی دو سال از مرگش میگذرد، سلبریتی است. "سلبریتی" مفهومیست که محصول دوره حکومت رسانههای جمعی بر اذهان مردم است. سلبریتیها الزاما صاحب ویژگیهای خاص در میان همصنفانشان نیستند بلکه تنها وجه تمایز آنها نسبت به همکاران خود، شهرتشان است. این شهرت بر بستر رسانههای جمعی شکل میگیرد. اصولا هم اولویتهای اصلی رسانهها برای پرداختن به هر سوژه، خاص خودشان و مستقل از زمینه آن سوژه است. زیرا رسالت اصلی رسانه، سرگرمکردن مخاطب است. مثلا ممکن است چندین موسیقیدان و پژوهشگر و اندیشمند در حوزه موسیقی با قویترین استدلالهای هنری و تکنیکی نشان دهند که موسیقی "پاشایی" بیارزش و سطحی و در مقایسه با متوسط موسیقی پاپ فارسی، نازل است. اما خب آن مرحوم یک سوپراستار و سلبریتی است که مجلس ترحیمش تبدیل به یکی از بزرگترین گردهماییهای مردمی در زمان خودش میشود. پاشایی یک سلبریتی بسیار درخشانتر از سایر همصنفانش است.داستان استفن هاوکینگ هم چیزی شبیه پاشایی است. با این تفاوت که او از بالای برج دسترسیناپذیر عاج "علم" میآید جایی که جامعهشناسان دقیقی چون اباذری، بهراحتی با پرسوجو از دوستانشان نمیتوانند عیار طرف را بسنجند دنیای جستجوگران پاسخ این سوال اساسی که "ما از کجا آمدهایم و چرا کیهان این جور است که هست؟" فرهنگ شهرت چیزی فراتر از علاقه به آدمهای مشهور، انعکاسی از ارزشهای جمعی و نمایش رابطه پیچیده میان انتظارات اجتماعی و واقعیتهای اجتماعی - اقتصادی است. هاوکینگ با شناخت دقیق از مکانیزمهای اجتماعی همواره با بهرهبرداری از شهرتش سعی میکرد اظهار نظرهای شگفتانگیزی در مسایل مربوط یا نامربوط به تخصصش انجام دهد. اظهارنظرهایی که گاهی بدیهی، گاهی بسیار غلوآمیز و گاهی بیسروته بودهاست.قسمت اول را از اینجا بخوانید: درخشش ابدی یک ذهن مشهورقسمت دوم را از اینجا بخوانید: نظریهای برای پایین کشیدن کرکره فیزیک نظریمنابع: 1 . مقدمه بازنگری تاریخچه زمان، استفن هاوکینگ، ترجمه کوروش زعیم 2 . توهم سلبریتی، تیموتی کالفیلد، ترجمه نجمه رمضانی، سایت ترجمان 3 . تایمز لندن، نسخه 2 سپتامبر 20104 . Introducing Einstein ' s Relativity , R . d ' Inverno5 . Invitation to Contemporary Physics , Q . Kim , N . Kumar , C . S . Lam6 . هاوکینگ و سیاهچالهها، پل استراترن، ترجمه ابوالفضل حقیری |
ابعاد و جهانهای موازی سلام میخام از اینجا شروع کنم که کلا بگم ابعاد مکانی چی هستنمثلا این نقطه در واقع فضا، حجم، چگالی و . ندارد پس از نظر هندسی حساب نمیشودنمیشود ولی اگر انآن را در امتداد یک جهت بکشیم آن وقت است که میشودمیشود خطی که برای خط باید یک مقدار حساب کنیم و ان میشود نقطه که به انگلیسی میشود Dot پس گویا میشود گفت نماد بعد میشودمیشود D . پس ان خط میشود تک بعدی چون یک نقطه معیار ان است 1D میشود ولی وقتی اگر همان نقطه جهت هایی غیر یک سمت برود دو بعدی حساب میشود و با نماد 2D و از همان نظر هندس یعنی طول و عرض ولی اگر همان نقطه در جهتی متفاوت نسبت به جهتهای قبلی حرکت کند ارتفاع بدست مآید که میتواندمیتواند منفی یا مثبت باشد و آن زمان 3D میشودمیشود که این استلاح در سینماها است چون + است و به بیرون میآید و سبب حق بخشی به فیلم میدهد ولی اگر همان نقطه در جهتی متفاوت نسبت به جهتهای قبلی حرکت کند ارتفاع بدست مآید که میتواندمیتواند منفی یا مثبت باشد و آن زمان 3D میشودمیشود که این استلاح در سینماها است چون + است و به بیرون میآید و سبب حق بخشی به فیلم میدهد ولی در بعد چهارم دیگر جهت جهت نقطه نمیرود این زمان نقطه به داخل میرود و حجم را میسازد (بدون حجم پوچی که بعدا در موردش خلاصه میگم) و این حجم سبب ساخت حساب شدن بعد چهارم را میسازد 4D ولی بعد چهارم در هندسه متفاوت است چون ابعاد در هر چیزی وجود دارند مانند: ابعاد جهانی ابعاد اصوات ( مانند اهنگآهنگهای جدید در هندزفریها که بعد اول تک صدا ساده بعد دوم صدا بالا، پایین و بعد سوم صدا چپ و راست که تلفیق اینها بعد چهارم را میسازد که جهتهای بلا چپی و این جورها را داراست ولی در بعدهای چهرم به بعد عوضا عوض میشود و دور و نزدیک را میسازد که مثل همین چهار بعد ان هم چهار حالت است که اهنگآهنگهای جدید هشت بعدی را خلق میکند ک شاهکار اند ولی بیشتر نیز هم هست) ابعاد مکان و نیز زمان و ابعاد موازی (ک با جهانهای موازی فرق میکنندمیکنند) پس این همه اعادابعاد و بیشتر نیز هست ولی بعد 5 به بعد مثل ابر مکعبها و فرا هرم و ماوراکرهها مثل این عکس که مبتدی اندین عکس ساده و قابل مفهوم است ولی در حلاض توضیحی 8 بعدی اند پس به انآن سمت نمیرویم و در بحث جهانهای موازی نمیرویم چون من باید همراه ابعاد نام موازات هم میبردم چون این دو همراه هم اند و تمام تا مباحث دیگر NEB110SH |
من در سرزمین عجایب - قسمت دوم از دور دستها زمین ، توپی گرد و زیباست .یاد شعر دوران کودکی ام میافتم : " یک توپ دارم قلقلیه ، سرخ و سفید و آبیه ، میزنم زمین هوا میره ، نمیدونی تا کجا میره ، من این توپ رو نداشتم ، مشق هام رو خوب نوشتم ، بابام به من عیدی داد ، یک توپ قلقلی داد "دوباره به زمین مینگرم ، یعنی چه مشق هایی را خوب نوشته بودیم که این زمین به ما هدیه داده شد ؟البته نمیدانم زمین اول به چه کسی هدیه داده شد . آخر زمین فقط متعلق به ما انسانها نیست . همهی موجودات سهمی از این زمین دارند .آیا موجودات دیگر هم شعری مثل ما دارند که توپ قلقلی به نام زمین را دوست داشته باشند ؟راستی موجودات دیگر زندگی را چگونه میبینند ؟ (من جستجو کردم این رو فهمیدم )چشم انسانها تشکیل شده از سلول هایی که نور منعکس شده از محیط روبرو را که وارد چشم میشود ، به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند و سیگنال الکتریکی را برای تجزیه و تحلیل تصویر به مغز میفرستد. سلولهای مغز سیگنالها را پردازش کرده و تصویر را درک میکنند .البته این عملیات بصورت بیست و چهار ساعته تا زمانی که بیدار هستیم و میبینیم اتفاق میافتد .دیدن فقط بازی سیگنال الکتریکی است و بس . راستی چرا ذهن ما با این همه پردازش از صبح تا شب در طی نود سال زندگی انقدر خسته نمیشود . واقعا عجیب است . این سلولها عجب شیطونایی هستن .یکی دیگر از چیزهای عجیب دنیای دیدنها این است که بسیاری از موجودات مثل مارها حرارت را هم تشخیص میدهند و یا میبینند . چیزی که ما قادر به دیدنش نیستیم .( این مطلب را بخوانید )دید حرارتی به مار کمک میکند که زنده بودن موجود را از روی حرارت تشخیص دهد .البته دید ما محدود است . محدوده دید خوب ما بیست و پنج فریم در ثانیه است . یعنی خطای دیدی که باعث شد بتوانیم صنعتی به نام فیلم سازی و وسیلهای تفریحی به نام تلویزیون داشته باشیم . ( برای اطلاعات کاملتر این لینک را مطالعه فرمایید ).با چشم هایمان میتوانیم ببینیم ، رنگها را حس کنیم و حجمها را با دیدن تصویر و حس لامسه درک کنیم .راستی چگونه وزن را حس میکنیم ؟ چگونه سنگینی جسم را درک میکنیم ؟اصلا چرا اجسام وزن دارند ؟ چه چیزی باعث وزن سنگینتر میشود ؟ چرا یک کیلو آهن و یک کیلو پنبه از نظر وزنی برابر ولی از نظر حجمی برابر نیستند ؟بیرون از زمین وزن چه معنایی دارد ؟ آیا اصلا در خلا وزنی هم هست ؟ - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - پایان قسمت دوم امیدوارم از مطالب لذت برده باشید و حس کنجکاویتان به کار افتاده باشد . از این که این مطلب را میخوانید بسیار سپاسگذارم .شما هم از تجربیات و سوالات علمی که در ذهن خود دارید بنویسید .اگر هم پاسخ یک سری سوالها را میدانید ممنون میشم که بگید تا استفاده کنیم . |
نکات جذاب درباره ژنتیک 1 - انسانها حدود 22 هزار ژن دارند. 2 - اینکه ما در آینده چه خواهیم شد، به ترکیبی از ژنهای ما و پرورش ما بستگی دارد. 3 - در حال حاضر دانشمندان برخی از اطلاعات ژنتیکی ما را فهمیدهاند و شاید بتوانند در سالهای آینده هر ویژگی از کودک تازه متولد شده را به راحتی انتخاب کنند. ولی آیا دانشمندان جسارتش را دارند تا ابرانسانی بهتر از شاهکار خلقت بسازند؟؟ 4 - دانشمندان با استفاده از ژن درمانی خواهند توانست هرگونه مریضی ژنتیکی و غیره را از بدن انسان خارج نمایند و انسان دیگر دچار هیچ مریضی ای نخواهد شد. 5 - اگر اطلاعات ژنتیکی خود را از بدنتان استخراج کنید و آن را در جسم دیگری رشد دهید، یک کلون (نسخهای کاملا برابر با خودتان) به دست میآورید. 6 - همه سلولها بجز گلبولهای قرمز خون، دی ان ای دارند. 7 - تصویر زیر میزان شباهت ژنتیکی انسان به دیگر چیزها را نشان میدهد. (اعداد به درصد است ، %) |
افسانه تکامل (اعترافات دانشمندان) اگر نشان داده شود که هر عضو پیچیده ای، احتمالا به واسطه تغییرات جزیی، متوالی و بیشماری نمی توانند شکل گرفته باشد، در این صورت نظریه من کاملا فرو میریزد. چالز داروین، منشاء انواعدر تلاش برای توضیح اینکه چگونه سیستم پیچیده فوق العاده تخصصی تدریجا از طریق اشکال حدواسط کاملا کارآمد ت مین شده باشد چنین است که گویی شخص با مسیله ای هزاران بار پیچیده تر از مسیله تکامل پرها در پرندگان مواجه شود. شک و تردید به گونه ای اجتناب ناپذیر اوج می گیرد که هیچ سیستم حدواسط کارآمدی نمی تواند وجود داشته باشد. دانکر H . R . Duncker )) بیشترین انواع جدید موجودات زنده بطور کاملا ناگهانی در بقایای فسیلی ظاهر می شوند. فسیلها هیچیک از اشکال حدواسط یا انتقالی مهم را که مدل تکاملی نیازمند آن است ت مین نمی کنند. جورج گیلرد سیمسون ( George Gaylord Simpson ) ، دانشمند دیرین شناس آمریکایی، استاد جانورشناسی در دانشگاه کلمبیا و موزه دار گروه زمین شناسی و فسیل شناسی در موزه تاریخ طبیعی آمریکا و همچنین سرپرست موزه جانورشناسی در دانشگاه هاروارد، و استاد علوم در دانشگاه آریزوناتمام کسانی که موضوع منشاء حیات را مورد مطالعه قرار دادهاند دریافتند که هر چه عمیق تر نظر می کنیم بیشتر درک می کنیم که حیات بسیار پیچیده تر از آن است که تکامل یافته باشد. ما همه به عنوان یک مقوله اعتقادی باور داریم که حیات از ماده بی جان بر این سیاره تکامل یافته است. اما پیچیدگی آنچنان عظیم است که حتی تصور تکامل آن نیز برای ما دشوار است. هارولد سی اری (( Harold C Urey شیمیفیزیکدان آمریکایی و برنده جایزه نوبلاز دیدگاه بیولوژیست این که تکامل حیات اتفاق افتاده باشد یک موضوع اعتقادی است و شواهدی برای آن موجود نیست. دکتر کرکوت Gerald A . Kerkut ))، جانورشناس و فیزیولوژیست انگلیسی. موسس گروه فیزیولوژی و بیوشیمی و استاد فیزیولوژی و بیوشیمی و رییس دانشکده بیوشیمی و علوم فیزیولوژیک و رییس گروه فیزیولوژی اعصاب در دانشگاه ساوتهمپتون.هرگاه مقاله ای در موضوع منشاء حیات تقریر می کنم قسم یاد می کنم که هرگز مقاله دیگری در این موضوع ننویسم زیرا پندارگرایی و گمانه زنی در این مقوله بسیار است. آغاز حیات به یک معجزه شبیه است. فرانسیس کریک Francis Harry Compton Crick ))، زیست شناس مولکولی و عصب شناس بریتانیایی و برنده جایزه نوبل.چه شواهد مستحکمی در حمایت از تیوری منشاء حیات وجود دارد؟ هیچ شواهدی وجود ندارد. پرفسور جسترو ( Robert Jastrow )، دانشمند برجسته ناسا و بنیانگذار و مدیر اسبق انستیتو تحقیقات Goddard در NASA اعجاب انگیز است که نیم قرن، جهان دانش تقریبا بدون استثنا به تیوری ای عقیده داشته که برای آن حتی یک حقیقت علمی حمایت کننده نیز وجود ندارد. احتمال تکامل حیات در آبشامههای اولیه آنچنان بعید است که می توان آن را غیرممکن دانست. و این همانند آن است که گردبادی با محوطه ای که در آن قطعات اسقاطی انباشته شده است برخورد کند و یک بویینگ 747 از آن مونتاژ شود. فرد هویل ( F . Hoyle ) ستاره شناس برجسته انگلیسیاین مطلب حقیقت دارد که اغلب محققین اتفاق نظر دارند که پاسخ علمی برای مسیله منشاء حیات در دیدگاه هیچ محققی وجود ندارد. سیدنی فاکس ( S . W . Fox )، استاد کامل بیوشیمی، و پژوهشگر برجسته آمریکایی، مدیر موسسه اقیانوس شناسی و مدیر موسسه برگزاری علوم زیستی فضا و محقق در زمینه سنتز اسیدهای آمینه و یکی از مدعیان تحلیل مادی منشاء حیاتنقل از کتاب آفرینش حیات - پرفسور درویزهدانلود فیلم مستند - داروینیسم |
تجربی| یافتم یافتم 2 ! سلام دوستای عزیزم، یادتونه فرق بین ما و حیوانات برام سوال شده بود، که ما چه فرقی با بقیهی حیوانات داریم؟!الان فهمیدم، ما با حیوانات هیچ فرقی نداریم یعنی اگه منطق خونده باشید، رابطهی ما و حیوانات میشه تساوی.چیه ؟ شوکه شدید؟الان توضیح میدم، توی فلسفه یک بحثی هست تحت عنوان اینکه انسان عصارهی تمام هستی هست، یعنی تمام خلقت و هستی در انسان جمع شده، و یعنیتر اینکه تمام موجودات هستی ش نی هستند از شیونات انسان ،و باز یعنی اینکه تمام ویژگیهای حیوانات و یا موجودات دیگه توی وجود انسان هست، در واقع این هستی برای این خلق شده که من انسان اینها رو ببینم و وقتی دیدم دربارشون فکر کنم و با استفاده از اینها خودمو بشناسم.بحثش نیاز به مقدمه داره ولی اگه دوست داشتید میتونید خودتون برید و بخونید و بفهمید، من دوست دارم خودم توضیح بدم دربارهاش ولی اینجا خوب مطلب رو نمیشه باز کرد و خوب نمیشه فهمید.من برم دوباره با کشفم یکم خلوت کنم :) |
?? ?تاثیر قرآن کریم در تاریخ علم ?مقدمهدر تاریخ تمدن شاهد تمدنی هستیم به نام تمدن اسلامی، هر کتاب تاریخ تمدن قابل اعتنایی را باز کنیم شاهد فصل تمدن اسلامی خواهیم بود.در تاریخ علم نیز شاهد دورهای به نام دورهی طلایی اسلام میباشیم، هر کتاب تاریخ علم قابل اعتنایی را باز کنیم شاهد فصل قرون طلایی اسلام خواهیم بود.اما موضوع ما تاریخ تمدن اسلامی نیست، گروهی در کنار پذیرش وجود چنین تمدنی در تاریخ، معتقدند که دین اسلام تاثیر مثبت قابل توجهی در تشکیل این تمدن نداشته است.موضوع ما تاثیر دین اسلام و کتاب الهی آن قرآن، در تاریخ علم و تمدن بشر میباشد.دین اسلام چه تاثیری در تاریخ علم و تمدن اسلامی داشته است؟این سوالیست که ما در پی جواب آنیم .از آنجا که تمدنهای بزرگ را دانشمندان موجود در آن تمدنها میسازند.برای بررسی تاثیر دین اسلام در تاریخ علم و تمدن، بایستی تاثیر دین اسلام بر دانشمندان سازنده تمدن اسلامی را بررسی کنیم.تمدن اسلامی از بزرگترین تمدنهای انسانی موجود در تاریخ بشریت میباشد. به حدی که فیلسوفی مانند فردریش ویلهلم نیچه که مشهور به ضدیت با دین است، مجذوب آن میشود و تمدن اسلامی را از تمدنهای برتر تاریخ بشریت شمرده و حتی آن را برتر از تمدن یونان و روم باستان میداند و فرهنگ و تمدن اروپای قرن نوزدهم را در مقابل آن بس فقیر و عقبمانده مینامد.[?دجال، فردریش نیچه، ترجمهی دکتر سعید فیروزآبادی، چاپ پنجم، انتشارات جامی، گزیدهگویی 60 ]دانشمندان موجود در این تمدن چه باورهایی داشتهاند؟هدف آنها از فعالیت علمی چه بوده است؟مشوق آنها برای تحقیق و اکتشاف علمی چه بوده است؟اینها سوالاتی هستند که سعی میکنیم به آنها جواب بدهیم .?وهله اولبرای جوابدهی به سوالات فوق الذکر در وهله اول به متخصصان تاریخ علم، مخصوصا تاریخ علم قرون طلایی اسلام، رجوع میکنیم.با مراجعه به متخصصان متوجه میشویم که دانشمندان مسلمان قرون طلایی اسلام قرآن را مشوق قدرتمندی در مطالعهی طبیعت میدانستند.باور آنها به الهی بودن قرآن نقش چشمگیری در توجه و اهتمام آنها به فعالیتهای علمی داشته است.در هر یک از رشتههای علمیای که دانشمندان دوران طلایی اسلام در آن به موفقیتهایی رسیدهاند ت ثیر تعالیم اسلامی نمایان است، از جغرافیا و تاریخ بگیرید تا ریاضیات و نجوم و پزشکی.جرج سارتن که به عنوان پدر تاریخ علم شناخته میشود، در این راستا چنین گفته است:"من بار دیگر میپرسم که چگونه میتوان به شناخت درستی از دانش مسلمین دست یافت اگر تمرکز آن حول قرآن را کاملا درک نکنیم؟".[?جرج سارتون، مقدمهای بر تاریخ علم]مورخ علم و شرق شناس برجسته کارلو آلفونسو نالینو که یکی از اولین و بهترین متخصصان حوزه تاریخ علم مسلمین شناخته میشود، نیز گفته است:"عامل دیگری که دینداران را به علم هییت متوجه ساخت، آیاتی از قرآن است که در آنها سخن از نوعی سودمندی است که خدا در اجرام آسمانی و حرکات آنها برای مردم قرار داده است و از افراد بشر خواسته است تا در فیض رحمانی و حکمت الهی مندرج در آنها نیک بیندیشند."[?نالینو، تاریخ نجوم اسلامی]استاد یوسف شاخت متخصص مطالعات اسلامی که ویراستار کتاب میراث اسلام ( The Legacy of Islam ) منتشر شده توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد بود، نیز در این راستا چنین گفته است:"اگر دقت به خرج دهیم میبینیم که اساس پیشرفت علمی در علم ریاضیات نزد مسلمانان با قرآن آغاز میشود و آن در حالیست که در قرآن احکام پیچیده تقسیم میراث ذکر شده است."[?کتاب تراث الاسلام، ج 2 ، ص 173 ، تحت سرپرستی جوزف شاخت، تالیف حسن نافعه و کلیفورد باسورث، ترجمهی حسین مونس، احسان صدقی العمد.]سه نقل قول فوق از سه استاد برجسته تاریخ علم برای اینکه متوجه شویم دین اسلام چه تاثیر مثبت شگرفی در پیشرفت علم داشته است، کفایت میکند.?وهله دومدر وهله دوم، ممکن است برخی بگویند ما به سخنان دیگران اکتفاء نمیکنیم، بلکه ما معتقدیم که خود باید به بررسی آثار علمی مسلمین قرون طلایی اسلام بپردازیم، تا به نتیجه برسیم.پس ما برای اینکه جای هیچ بهانهای باقی نماد، به عنوان مشتی نمونه خروار، به ذکر چندی از مهمترین دانشمندان تمدن اسلامی و نقش باور اسلامی آنها در فعالیتهای علمی آنها میپردازیم:? ?ابوریحان بیرونیایشان در آغاز تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن میگویند:"و چون کسی بر آن شود که حق و باطل را از یکدیگر باز شناسد، ناگزیر کارش به جستجوی احوال جهان و اینکه آیا همیشه بوده یا نو پدید است میانجامد و اگر خود را از این جستجو بینیاز شمارد، در راهی که پیش گرفته است از آن بینیاز نیست که در تدابیری که سامان جهان در یکپارچگی و پارههایش بر آن گردش دارد، بیندیشد و بر حقایق آن آگاه شود، تا از این راه مدبر جهان و صفات او را بشناسد . و این جستجو و نگرش همان است که خدای تعالی از بندگان خردمند خود خواسته است، در آنجا که گفته است _و گفتهاش راست و روشنگر است_ : {و یتفکرون فی خلق السماوات والارض: ربنا ما خلقت هذا باطلا . } [آل عمران آیه 191 ]و این آیه شریفه همه آنچه را به تفضیل بیان کردم فرا میگیرد و اگر آدمی درست بر آن کار کند، به همه دانشها و شناختها دست خواهد یافت.""آنها در حالی که نشستهاند، ایستادهاند و بر پهلو خوابیدهاند خدا را یاد میکنند و بر روی خلقت آسمانها و زمین میندیشند. " (آل عمران، 191 )در این آیه منظور از خلقت چیزیست که هر لحظه و هر جایی را شامل میشود، آسمانها و زمین یعنی تمام جهان، چیزی باقی نمیماند.ایستاده بودن، نشستن و خوابیدن نیز در هر حال تمام حالات فیزیکیای میباشد که ما در طول یک روز میتوانیم داشته باشیم.در هر حالی که دارید بر روی تمام جهان تفکر کنید، آیا سخنی وجیزتر از این برای تشویق به مشاهده کردن سراغ دارید؟در طول تاریخ اسلام این آیه و آیات بسیار مانند آن مسلمانان را تشویق به تحصیل علم میکردند، دانشمند بزرگ مسلمان ابوریحان بیرونی تنها یکی از آن مسلمان بوده است.? ?ابن رشددر نظر دانشمندان مسلمان قرآن کتاب تشریع و کاینات کتاب تکوین خداوند است.خداوند نیز در کتاب تشریع خود دستور به مطالعه و بررسی آیات الهی داده است، هم آیات تشریعی، هم آیات تکوینی خداوند.ابن رشد اندلسی یکی از این دانشمندان مسلمان است.(ابن رشد که هم فیلسوف بود و هم مومن، حقیقت و حقانیت وحی را قبول داشت، و بر آن بود که قرآن و حدیث مشوق مطالعهی طبیعت است .)[?زندگینامهی علمی دانشمندان اسلامی، بخش اول، ص 52 ، ویراستاری حسین معصومی همدانی، نویسندگی بخش ابن رشد: ا.ار نالدز، آلبرت زکی اسکندر، ترجمهی بهاءالدین خرمشاهی.]? ?قطب الدین شیرازیقطب الدین شیرازی دانشمند برجسته مسلمان نیز در کتاب التحفه الشاهیه خود فصل افلاک ماه را با ذکر آیه 191 سوره آل عمران شروع میکند و این آیه را مشوقی برای تحقیقات خود مینمایاند، و مصداق متفکران مورد نظر موجود در آیه را دانشمندان علم نجوم معرفی میکند.? ?ابن یونسابن یونس نمونهای دیگر از دانشمندان بزرگ مسلمان است، او در کتاب الزیج الکبیر الحاکمی خود از دو انگیزه و مشوق در تحصیل علم نجوم یاد میکند.یک. شناخت آیات الهی.دو. انجام احکام شرعی.وی در کتاب خویش با نقل آیات فراوانی از قرآن که توصیه به تدبر و تفکر در آسمانها و زمین دارند، شناخت آیات الهی را یکی از مشوقان کسب علم نجوم میداند.همچنین وی انجام درست احکام شرعیای مانند نماز و روزه و . را نیازمند داشتن اطلاعات نجومی میداند و بیان میکند که هدف از کسب علم نجوم انجام درست احکام شرعی است.? ?بتانیابوعبدالله محمد بن جابر بن سنان بتانی حرانی صابی دانشمند نامدار مسلمان، در زیج صابی مشهور خود میگوید:(با دقت در پدیدههای مرتبط با نجوم، با رصد کردن و تفکر عمیق در خصوص آنها میتوانیم توحید را اثبات کنیم و به عظمت قدرت، گستردگی علم و تنظیم ظریف خداوند پیببریم.)همچنین میگوید:(هر مسلمانی پس از آموختن اصول دین و قوانین مذهبی باید از علم نجوم بهرهمند گردد.)? ?خیامیدر نظر دانشمندان مسلمان قرون طلایی اسلام، قرآن مسلمانان را به تحقیق و پذیرش مسایل با براهین حقیقی دعوت میکند، به همین دلیل این دانشمندان مسلمان تحقیق در علوم و پذیرش مسایل با براهین حقیقی را از جمله فرایض دینی میدانستهاند، بطور مثال حکیم خیامی دانشمند مشهور نوشته است:"همانا تحقیق در علوم و تحصیل دانشها با دلیل و برهان حقیقی بر کسانی که طالب نجات و جویای سعادت ابدی باشند، از جملهی فرایض و واجبات است."[?دو رسالهی خیامی، بازنویسی 1 - الرساله فی البراهین علی مسایل الجبر و المقابله. 2 _ شرح ما شکل من مصادرات کتاب اقلیدس اثر حکیم عمر خیام نیشابوری(ت لیف قرن پنجم هجری) به کوشش سید حجت الحق حسینی ایرانی.]?در اینجا، لازم به ذکر است که ارتباط نزدیکی میان ریاضیات و عقلانیت وجود دارد، بطوریکه گفته میشود مهارت بیشتر در ریاضیات مساوی است با عقلانیت و تفکر انتقادی بهتر.حکیم عمر خیام نیز به این نکته پیبردهاند، آنجا که گفتهاند: "فایدهی علوم ریاضی این است که موجب ورزیدگی ذهن و تندکردن خاطر شود و نیز نفس را عادت دهد تا از قبول اموری که مقرون به دلیل و برهان نباشد، اجتناب کند."و به قول پرفسور مریم میرزاخانی ریاضیدان برنده مدال فیلدز، "ریاضیات به درست فکر کردن کمک میکند."در قرون طلایی اسلام نیز ریاضیات جایگاه ویژهای داشته است، از اینجا میتوان به جایگاه عقلانیت در تمدن اسلامی پیبرد.به قول تاریخنگار برجسته علم، کیلفورد کانر: "درحالی که یونانیها تقریبا تنها به هندسه چسبیده بودند و حساب را فقط مناسب کارهای حقیر عملی میدیدند، ریاضیدانان مسلمان شیوهی شمارش موضعی برپایهی ده را از هند وارد کردند و چنان به پردازش آن پرداختند که به فکر یونانیها هم نمیرسید. شواهد آن در زبانهای اروپایی پیداست: واژههای الگوریتم (که در اروپای اوایل عصر جدید معنی ((حساب)) پیدا کرد) و الگبرا هر دو ریشهی عربی دارند.واژههای سینوس (جیب) و کسینوس (جیب تمام)، که آنها هم برساخته از لغات عربیاند، از مشارکت مسلمانان در توسعهی مثلثات گواهی میدهند.".اهمیت ابداع و توسعه مثلثات توسط مسلمین آنجا به درستی فهمیده میشود که بدانیم، کارهای مثلثاتی مسلمین زمینهساز ابداع حسابان بود.و آنجا بهتر از پیش درک میشود که بدانیم ابداع حسابان نقش حیاتیای در ظهور انقلاب علمی و صنعتی در غرب داشت.? ?خوارزمیقرآن مسلمین را محکوم به تحصیل در ریاضیات کرده است، یکی از دلایل پیشرفت مسلمانان در ریاضیات احکام دینیای مانند تقسیم ارث بوده است.اگر به کتب دانشمندان مسلمانی که در این زمینهها کار کردهاند بنگریم ت ثیر اینگونه احکام در فعالیتهای آنان را مشاهده خواهیم کرد. بطور مثال خوارزمی پدر علم جبر ذکر کرده است که یکی از اهداف او از تالیف کتاب مشهور الجبر و المقابله، حل مسایل ارثی است.[?نخستین گامهای جبر، بازنویسی کتاب الجبر و المقابله اثر محمد خوارزمی، ت لیف قرن سوم هجری، به کوشش یونس کرامتی.]?او در کتاب انقلابی خود یعنی کتاب الجبر و المقابله، همانند یک فقیه ریاضیدان به حل جبری مسایل ارثی موجود در قرآن کریم پرداخته است.[?الجبر و المقابله، نوشتهی محمد بن موسی خوارزمی ترجمهی حسین خدیوجم، انتشارات اطلاعات، چاپ سوم، سال چاپ 1363 ]و یا ریاضیدان و منجم نامی ابوریحان بیرونی، بنیان گذار علم مثلثات به عنوان علمی مستقل، به اختراع ابزاری برای تعیین اوقات نماز میپردازد. و .[?کتاب تاریخ علم کمبریج اثر کالین ا. رنان، ترجمهی حسن افشار، فصل علم عرب. و زندگینامهی علمی دانشمندان اسلامی، حسین معصومی همدانی، ص 321 ]برپا داشتن اینگونه احکام دینی از انگیزههای اصلی تحقیقات دانشمندان دوران طلایی اسلام بوده است.کارلو الفونسو نالینو ( 1872 - 1938 ) خاورشناس و پژوهنده تاریخ علم در کتاب (تاریخ نجوم اسلامی) خود در خصوص تاثیر قسمی از آموزههای عبادی دین اسلام بر پیشرفت علم اخترشناسی چنین گفته است:" بر هر مسلمانی واجب بود که اوقات نماز را که به اختلاف مکان و زمان تغییر میکرد بشناسد. مسلمان میبایست که در هنگام نماز رو به جانب قبله کند. پس باید جهت قبله را بشناسد و این خود مبتنی بر حل مسیلهای از مسایل علم هییت است و به مثلثات کروی مربوط میشود. نیز چنین است روزه داشتن و روزه گشودن در ماه رمضان که مسلمانان را به محاسبات فلکی برمیانگیزد. این احکام شرعی دربارهی روزه، منجمان مسلمان را بر آن داشته است که دربارهی مسایل دشوار وابسته به رویت هلال و احوال شفق به جستجو برخیزند. و به همین جهت در این باره پیشرفتهایی کردند و محاسبات و روشهای تازهای آوردند که در میان یونانیان و ایرانیان قدیم سابقه نداشت. "[?کتاب (تاریخ فلسفه در جهان اسلام) نوشتهی حنا الفاخوری و خلیل الجر، ترجمهی عبدالمحمد آیتی ص 364 ، علم الفلک و تاریخچه ص 142 و 230 و 231 و ترجمهی فارسی آقای احمد آرام از این کتاب به نام تاریخ نجوم اسلامی ص 286 _ 285 و نیز تراث العرب العلمی ص 57 ]?موخرهدر این مقاله سعی شد که به صورتی مختصر و مفید نقش قرآن کریم در سیر تاریخ علم بررسی شود، با دلایل و مستندات فراوان مشاهده شد که آیات قرآن تاثیر مثبت چشمگیری در پیشرفت علوم مختلف داشته است، تا حدی که میتوان گفت پیشرفتها و دستآوردهای علمی موجود در عصر حاضر را مدیون قرآنیم! #اسلام #علم #دانش |
شرکت Ally محصولات را با استفاده از محاسبات کوانتومی با مایکروسافت بررسی میکند. شکل 1 . مایکروسافت منتشرشده در venturebeat به تاریخ 22 آوریل 2021 لینک منبع Ally explores fintech products using quantum computing with Microsoft مایکروسافت امروز اعلام کرد که شرکت Ally به برنامه آزور کوانتوم سابق ملحق خواهد شد تا کشف کند که چگونه محاسبات کوانتومی میتواند فرصتها را در بخش مالی ایجاد کند. این دو شرکت میگویند که تحقیقاتی را بر روی الگوریتمهای الهامگرفته از کوانتوم اعمال خواهند کرد تا روشهایی را که میتوانند برای حل چالشهای بهینهسازی پیچیده مورد استفاده قرار گیرند، درک کنند.کارشناسان بر این باورند که محاسبات کوانتومی، که در سطح بالایی مستلزم استفاده از پدیدههای مکانیک کوانتومی مانند برهم نهی و درگیری برای انجام محاسبات است، یک روز میتواند بارهای کاری AI را در مقایسه با کامپیوترهای کلاسیک سرعت بخشد. اکتشافات علمی ناشی از این حوزه میتواند ذخیرهسازی انرژی، مهندسی شیمی، کشف دارو، بهینهسازی پرتفوی مالی، یادگیری ماشین، و غیره را تغییر داده و منجر به کاربردهای تجاری جدید شود. تحقیقات امری پیشبینی میکند که بازار جهانی محاسبات کوانتومی برای این شرکت تا سال 2027 به 3 / 9 میلیارد دلار برسد.شاید مطالعه مقاله هدایت کوانتوم اسرارآمیز در یک فاصلهدور برای اندازهگیریهای دقیقتر برای شما جذاب باشد.آلی میگوید با استفاده از بهینهکنندههایی که برای اجرا بر روی سختافزار کلاسیک در ابر طراحی شدهاند، قادر به کشف موارد استفاده کوانتومی بدون نیاز به سرمایهگذاری بر روی سختافزار تخصصی خواهند بود. Ally در همکاری با مایکروسافت به عنوان بخشی از برنامه شتاب سازمانی خود، قصد دارد تا توسعه تخصص موضوع کوانتومی را آغاز کند و روابط با اکوسیستم شرکای محاسبات کوانتومی را پرورش دهد.آلی در یک پست وبلاگ نوشت: "ما قادر بودهایم که از تجربه عمیق تیم تحقیقاتی کوانتوم مایکروسافت بهره ببریم، در مورد انواع مشکلاتی که کوانتوم میتواند در صنعت خدمات مالی به حل آنها کمک کند، یاد بگیریم، و توسعه مهارتهای محاسبات کوانتومی را با استفاده از کیت توسعه کوانتومی مایکروسافت آغاز کنیم." از طریق این رابطه، ما بینش و تجربه محققان پیشرو مایکروسافت را به دست میآوریم. Ally با استفاده از قابلیتهای آزور مایکروسافت، به زبانهای نرمافزاری، APIها و زیرساخت برای ایجاد مهارتهای کوانتومی دسترسی دارد. این امر بسیاری از فرصتهای هیجانانگیز را باز خواهد کرد و ما را قادر خواهد ساخت تا استفاده از فنآوری محاسبات کوانتومی را در سراسر چشمانداز خدمات مالی [ برنامههای کاربردی ] بررسی کنیم.همانطور که برای مشکلاتی که Ally امیدوار است با محاسبات کوانتومی حل شود، آنها میتوانند شامل هر چیزی از دانستن اینکه چرا یک مشتری به احتمال زیاد با یک مرکز تماس برای مدیریت پرتفوی و ساده کردن فرآیندهای کسبوکار تماس میگیرد، باشند. این باور جولی لاو است که الگوریتمهای آینده و سختافزار کوانتومی ممکن است از مجموعه دادههای مالی Ally برای کمک به متخصصان در تصمیمگیری استفاده کنند.برای مثال، مونت کارلو، یک روش محبوب برای تحلیل ریسک در امور مالی، نیازمند شبیهسازیهای زیادی برای دستیابی به اطمینان بالا است. دلیل آن این است که شبیهسازیهای مونت کارلو، عدم قطعیت و تصادفی بودن را با ایجاد توزیعهای احتمال در بسیاری از نتایج ممکن در مقابل یک، در نظر میگیرند. در امور مالی، روشهای مونت کارلو برای ارزیابی پرتفوی، برنامهریزی، ارزیابی ریسک، و قیمتگذاری مشتقات به کار میروند. الگوریتمهای کوانتومی ممکن است این محاسبات را بهبود بخشند زیرا کامپیوترهای کوانتومی میتوانند چندین سناریو را به طور همزمان اجرا کنند و از طریق تداخل کوانتومی، خطا در شبیهسازی را کاهش دهند.لاو در یک خبر رسمی گفت: "فنآوری همیشه نقش مهمی در بخش مالی بازی کرده است و بارها و بارها نشان داده شده است که کسانی که با فنآوری پیش میروند بازار را میسازند . اگرچه کامپیوترهای کوانتومی در مقیاس بزرگ در کوتاهمدت در دسترس نیستند، در دسترس بودن آینده آنها چیزی است که کسبوکارها در سراسر هیاتمدیره باید برای آن آماده شوند." با دسترسی به کوانتوم آزور، Ally در حال آمادهسازی یک نیروی کار آماده برای کوانتوم است که قادر خواهد بود سختافزار مقیاسپذیر را همانطور که در دسترس است، گسترش دهد.ممکن است علاقمند به مطالعه مقاله اولین شبکه کوانتومی چند گرهی راه را برای اینترنت کوانتومی هموار میکند. باشید.پذیرش بخش خصوصیدرحالیکه کار به سمت سختافزارهای قابل دوام محاسبات کوانتومی پیش میرود، بخش خصوصی به طور فزایندهای در این فنآوری سرمایهگذاری میکند. ماه گذشته، آیبیام اعلام کرد که یک کامپیوتر کوانتومی را در کلینیک کلیولند نصب خواهد کرد که یکی از اولین دفعاتی است که این شرکت به صورت فیزیکی یک کامپیوتر کوانتومی را در محل خود قرار داده است. و مایکروسافت قبلا با شرکت مشاوره جهانی برجهای ویلیس واتسون همکاری کرده بود تا روشهای کمک محاسبات کوانتومی به شرکت را با کار در بیمه، خدمات مالی و سرمایهگذاری آزمایش کند.مدیر عامل برجهای ویلیس واتسون جان هالی در یک پوشک گفت: "تکنیکهای مدلسازی فعلی برای تعیین کمیت ریسک نیاز به مقدار زیادی قدرت محاسباتی، با استفاده از هزاران کامپیوتر در طول چند ساعت دارد." محاسبات کوانتومی به ما این فرصت را میدهد تا به مشکلات مشتریانمان به شیوهای متفاوت نگاه کنیم. با تمرکز بر چگونگی مدلسازی مشکلات در کامپیوترهای کوانتومی زمانی که در مقیاس در دسترس قرار میگیرند، میتوانیم با مایکروسافت کار کنیم تا مشکلات را دوباره تعریف کنیم و راهحلهای خود را بر روی سختافزار موجود سرعت ببخشیم.دو سال پیش مایکروسافت آزور کوانتوم را در یک پیشنمایش خصوصی در کنار یک کیت توسعهدهنده، کامپایلر و شبیهساز راهاندازی کرد. مشارکت با ارایهدهندگان سختافزار کوانتومی هانیول، IonQ ، یا QCI توسعهدهندگان را در این برنامه قادر میسازد تا از محصولات موجود مایکروسافت - مانند ویژوال استودیو یا کیت توسعه کوانتومی - همراه با کامپیوترهای کوانتومی استفاده کنند.سرمایهگذاری کوانتومی 12 % در سال 2020 کاهش یافت، اما سرمایهگذاریهای کوانتومی با توجه به بینش CB ، 46 % افزایش یافت. کل مبلغ افزایشیافته در این بخش در آن سال به 365 میلیون دلار رسید.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
ایمپلنتهای بیگانه و انواع آنها ایمپلنتهای بیگانه و انواع آنهابیگانگان منفی:گروهی از فرازمینیها هستند که ارتباط آگاهیشان را از منبع خلقت قطع کردهاند و از انسانها و سایر موجودات به عنوان منبع تغذیه (مانند انگل) استفاده میکنند تا هزاران سال زندگی کنند. آنها مانند انسانها که دارای احساسات مختلف هستند، دارای احساس نیستند اما بسیار باهوش هستند بطوریکه بر روی اصول ذهن بالاتر انسانها کار میکنند، و نه فقط بر روی سه لایه ایگو. آنها شبیه دانشمندان دیوانهای هستند که از لحاظ ژنتیکی بر روی انسان دستکاری و آزمایش میکنند، مانند کشاورزان ژنتیکی که علاقه دارند تا منابع بیشتری را از گلههای مزرعه بدست آورند. خیلی از آنها به شکل ذاتی خشن و خطرناک هستند و انسانها را یک سرمایه در لیست منابع انرژیشان میدانند. بهترین تعریف برای دستورکار بیگانگان منفی و آرکانها شاید این باشد که آنها شخصیت هایی روان پریش یا هویت هایی هستند که فاقد حس همزاد پنداری اند و هیچ حس پشیمانی ای ندارند و به انسانها اهمیتی نمیدهند. آنها انسانها را موجوداتی پست، احمق میدانند و بارها از طریق اشکال مختلف حملات روانی، سعی در ایجاد آسیب و خشونت عمدی میکنند. برخی از این گروههای منفی به تکنولوژیهای پیشرفتهای دسترسی دارند که در طول میلیونها سال در سیستمهای کهکشانی دنیاهای دیگر توسعه پیدا کردهاند، منشا بیشتر پیشرفتهای تکنولوژیکی آنها با استفاده از ساخت و بکارگیری هوش مصنوعی است، آنها در واقع پیامبران هوش مصنوعی هستند و عاملان اشاعه همه فرمهای ترانس اومانیسم به عنوان روشی برای دزدیدن استقلال و اقتدار افراد از طریق اعتیاد به همه مسایل تکنولوژیکی، و همینطور اشاعه آسیب تکنولوژیکی به ارواح.هرکس که ذهن انسان را کنترل کند، فیزیک و روح او را هم کنترل میکند. ایمپلنتها برای کنترل ذهنی انسانها استفاده میشوند تا بتوانند سیستمهای اعتقادی قابل قبول اجتماعی ایجاد کنند و سیستمهای ارزشی ضد انسانی شکل بدهند که باعث میشود انسانها مقید به پذیرش آزار روحی روانی بیگانگان منفی بشوند و خودشان از لحاظ ذهنی مجبور بشوند افکارشان را تحت سیستم بردگی و ترس بیگانهها قرار دهند. این در حقیقت روش "تفرقه بینداز و حکومت کن" است.چون بیشتر انسانها قادر به فعالسازی سیستم قلب بالاتر(غده تیموس) خود نیستند و نمیتوانند در طول مدت بچگی تا بزرگسالی به شاخه چهارم دی ان ای متصل شوند، در طول این مدت، مواد شیمیایی الگوی دی ان ای را مختل کرده و باعث انباشته شدن انرژیهای مرده حول مسایل عاطفی مرکزی و ایجاد عدم تعادل فیزیکی میشود. اگه فردی نتواند قلبش را فعال کند و به شاخه چهارم دی ان ای دسترسی داشته باشه، نمیتواند هویت روحیش رو فعال کند. بنابراین، متوجه نمیشود چرا مدام روی زمین دچار تناسخ میشود و هدفش چیست، و نمیتواند به خود برترش متصل شود و اطلاعات دریافت کند، چون هنوز تواناییهای حس ششمی او ( حواس بالاتر از حواس پنجگانه) فعال نشده است.این ایمپلنتها در بدن انسان شبیه به مواد شیمیایی مهندسی شده( chemtrails ) که در آسمان پاشیده میشوند عمل میکنند. Chemtrailها برای نفوذ و کنترل مواد فیزیکی استفاده میشوند. ساختار و مواد خام استفاده شده در این ایمپلنتها گسترده بوده و بعضی مواد ناشناخته هستند، این ایمپلنتها بعضا از مواد بیولوژیکی، مواد ترکیبی و مصنوعی، و مواد اتری در بدن نوری ساخته میشوند، یا نانو رباتهای برنامه ریزی شده هستند که توسط تکنولوژیهای هوش مصنوعی استفاده میشوند. ایمپلنتها تکنولوژیهای مهندسی شده هستند که طراحی شدهاند تا بدن انسان را تبدیل به یک قربانی مطیع کنترل ذهن naa کنند، در حالیکه chemtrailها یا نانو ذرات برای کنترل آب و هوا از طریق گرم کردن لایه اوزون و تولید مقدار زیادی گاز متان استفاده میشوند.در هر دو مدل، وقتی که ماده خارجی وارد بدن یا طبیعت میشود، بارها با ایجاد پالسهای الکترومغناطیسی سطح پایین یا سیگنالهای موجی رادیویی، باعث درهم گسیختگی تعادل انرژتیکی میدانهای الکترومغناطیسی شده و ریتم هم ایستایی بدن را مختل میکند. این امر بدن را در یک حالت عدم امنیت و خستگی آدرنال قرار میدهد و فرد مدام درحال مبارزه با متجاوز خواهد بود. بدن در این حالت شروع به گسترش مکانیزم مبارزه بر علیه متجاوز میکند، در حالیکه استرس شدیدی در سیستم اعصاب مرکزی، مغز و سیستم ایمنی بوجود میآید.این ایمپلنتها مثل chemtrailها در کل مثل یک بارگذاری فرکانسی فلزی عمل میکند و انرژیهای کل بدن و میدان آیوریک را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر به تدریج باعث میشود اورگانیزمهای بدن متلاشی و در نتیجه انگلها، قارچها، مخمرها و سایر میکروارگانیزمها رشد کنند و بدن را از حالت تعادل خارج کنند. مهم است که توجه کنیم انگلهای انرژی ( که فقط یکی از محصولات ایمپلنتها هستند) به تدریج تبدیل به انگلهای مختلف فیزیکی میشوند. انگلهای فیزیکی تمام عملکردهای بدن فیزیکی و ذهنی و ساختارهای فکری را تحت تاثیر قرار میدهند و یک حالت احساسی هیستریک را القا میکنند و باعث میشوند فرد از خود درونی و انرژیهای روحی جدا شود. اگر بدنی به شدت آلوده به ایمپلنت شده باشد و در نتیجه به انگل آلوده باشد، تنها راه درمان، پاکسازی است که به شدت توصیه میشود تا فرد تعادل انرژتیکی را در اورگانیزمهای تعادلی کل بدن، ذهن و روح بدست بیاورد.مهم است که ایندیگوها و خانواده استارسیدها بدانند که ایمپلنتها دستگاههای مصنوعی و غیر ارگانیک هستند و در میدان سیارهای و ذهن جمعی بکار گرفته میشوند تا اذهان را کنترل کنند. مکانیزم اینها که برنامههای ویروس جمعی هستند، از طریق تاثیر گذاری و مداخله در فرآیندهای سیستم عصبی و فیزیکی طبیعی بدن اتفاق میافتد. بیماریهای احساسی و ذهنی باعث تولید موانع انرژتیکی میشود که در نتیجه به الگوهای بیماریهای فیزیکی منجر میشوند. ایمپلنتهای بیگانه و تاثیرات فریبکارانه آرکانی آنها به بیماریهای فیزیکی، احساسی، ذهنی و روحی منجر شده و مردم را به طرق مختلف بیمار میکند.ایمپلنت تصلیب هدف از طراحی ایمپلنت تصلیب، به بردگی کشاندن انسانها از طریق تصلیب و قربانی خون هست که جنبه روحی درونی فرد را هدف قرار میدهد. نظامات اعتقادی توسط اتحادیه بیگانگان منفی naa طراحی شدند تا این ایمپلنت و سیستمهای اعتقادی کنترل ذهن را ایجاد کنند، تا انسانها در ترس ناشی از مجازات و کیفر خدایان دروغین بیگانه زندگی کنند. این مکانیزم کنترلی فریبکاران آرکانی، باعث میشود انسانها مدام درحال تغذیه خدایان خون آشام باشند. یکی از راههای مهم برای تغذیه این خدایان خون آشام، کشتار جمعی از طریق جنگهاست، مخصوصا جنگهایی که به نام خدایان انجام میشود. این روش قربانی خون در تمام مناسک شیطانی وجود دارد و نیروهای شیطانی را تغذیه میکند تا بتوانند روی زمین بقا داشته باشند.واحدهای انگلیه متوقف کننده Suppressor parasite Entity واحدهای SPE :پهبادهای هوش مصنوعی ژنتیکی یا همان آرکانها هستند که توسط بالادستیها در اتحادیه بیگانگان منفی فرستاده میشوند. آنها انگلهای فیزیکی و ذهنی هستند که مشخصا برای استارسیدها و ایندیگوها فرستاده میشوند تا اجازه ندهند استارسیدها به تواناییهای بالاتر دست پیدا کنندایمپلنت کنترل ذهن سکسی:کار اصلی nrg (شبکه معکوس کننده نفیلیمها) اشاعه دادن اعتیادهای بسیار مخرب و رفتارهای جنسی انحرافی در بین انسانهای زمین است. این بخشی از برنامه بیچارگی جنسی sexual missery به همراه برنامه ظالم و مظلوم victim victimizer میباشد. اولویت اول این برنامه سقوط همه فعالیتهای جنسی به سطح احساس گناه و شرم و پایینترین اشکال ابراز احساسات و بدترین انحرافات ممکن است. ( در کشورهای مسلمان این امر میتواند به شکل بریدن آلتهای تناسلی، کشتار دخترها و زنهای مورد تجاوز قرار گرفته و طرد شدن آنها توسط شوهرانشان در صحرا تا موقع مردن، یا فروش دختران کم سن و سال برای بردگی جنسی در تایلند، یا کودک آزاری کشیشان کاتولیک در واتیکان یا فتیشهای دگرآزارانه یا خودآزارانه در آلمان. همه انرژیهای جنسی که از این طریق جمع آوری میشوند، دوباره به ماتریکس شبکههای nrg بازگردانده میشوند تا نرم افزارهای بیچارگی جنسی را تغذیه کنند).خیلی از انسانها ترکیبی از قطعات، ضمیمهها، ایمپلنتها، موجودات اجدادی، فرشتههای سقوط کرده و احتمالا یک یا بیشتر از یک میزبان بیگانه باخود حمل میکنند که نتیجه هیبریدسازی ( اختلاط نژادی) ، میازما (انرژی پسماند منفی)، خط خونی کارمیک، و یا از طرف بیگانهها دزدیده شدهاند. برنامههای کنترل ذهن و ایمپلنتهای هولوگرافیک، باعث میشوند که میدان آگاهی فرد تحت نفوذ امضای انرژتیک بیگانهها قرار بگیرد. برنامههای کنترل ذهن که از طریق ایمپلنتها ایجاد میشوند و تسخیر آگاهیهای افراد از طریق حضور دیمونیک، دو روی یک سکه هستند. امضای انرژتیک ایمپلنت بستگی به رابطه بین ژنتیک و آگاهی فرد با موجودی که ایمپلنت را روی فرد کار گذاشته دارد. خیلی از این موجودات اعتقاد دارند که انسانها متعلق به آنها هستند، پس این ایمپلنتها اطلاعات مشخصی از منبع فرابعدی گونه هایی دارند که فرد را مایملک خود میدانند.انواع ایمپلنتها: 1 - دم رپتایلی Reptilian Tail : دم رپتایلی یکی از انواع ایمپلنت هاست که روی انتهاییترین قسمت ستون فقرات ( استخوان عصعص coccyx ) قرار داده میشود و برای مسدود کردن سه کالبد پایین استفاده میشود تا اجازه ندهد میدان چرخشی مرکابا که برای جذب میادین منبع بالاتر از سطوح خودبرتر و لایههای منادیک (مناد : هر سه چاکرا یک مناد میسازند) و بدن نوری روحانی لازم است، شکل گیرد. این ایمپلنت برای متوقف کردن فعالسازی کندالینی طراحی شده و سیستم کالبد ذهنی ایگوی منفی پایین را تغذیه میکند. 2 - ردیاب اسکالار Scalar Tagging : ردیاب موجی برای مدت طولانی روی کالبد ستارهای بعدچهارمی توسط فرابعدیها استفاده میشود. با دید درونی، برخی انواع آن مثل جکهای تاریک jack یا تکه کاغذهای رنگی اطراف میدان آورا دیده میشوند. آنان مانند رباتهای آسترال هستند که تنظیم شدهاند که به مختصات مکانی شخصی که ردیابی شده قفل شوند. آنها وسایل ردیابی هستند و آهنگ خاصی دارند که میتواند موجودات سطح آسترال را متوجه مکان و مختصات بذر ستارهای یا ایندیگو یا هر شخصی بکند. ردیاب اسکالر میتواند مختص تاریخ تکامل فرد باشد مثل ردیابهای لموری، آتلانتیسی، مصری، دراکونی، ردیابهای جنگ اوریون، و اگر شخص موجود قدرتمندی در تاریخ کیهانی بوده است گاهی اوقات توسط naa یا نیروهای نظامی به طور خاص ردیابی میشود. 3 - مهر زتا The zeta seal : مهر زتا در لایههای کالبد آسترال سیستم قلب قرار داده میشود تا فعالسازی رشته چهارم دی ان ای را مسدود کرده و نتیجتا دسترسی به میدانهای ارشد ( اولین لایه ذهن خود برتر) را در بعد پنجم قطع میکند. در واقع یک مانع فرکانسی بعد چهارمیست که در بدن فرد قرار داده میشود تا باعث ادامه تناسخ روح انسان در کالبد آسترال تحت کنترل naa در طول فرآیند مرگ شود. این ایمپلنت موانع متعددی ایجاد میکند و از شناسایی تواناییهای حسی قلب توسط بدن ذهنی یا ذهن آگاه جلوگیری میکند. 4 - بیماری پیری یا برنامههای مرگ سلولی ایمپلنتهای ترکیبی یا برنامههای ذهنی بارگزاری شده هستند که برچسبهای منفی طبقه بندی پزشکی بیماریها را فعال میکنند که باعث پیری سریع، و ناتوانی بافتها در ترمیم انسجام سلولی، و نهایتا مرگ سلول میشوند. این نرم افزارهای بیماری در آگاهی جمعی زنده نگاه داشته میشوند تا انواع بیماریها را فعال سازی کنند، و وابستگیهای دارویی و مخدری ایجاد کنند، کنترل عملکرد دستگاه سیستم عصبی را بدست گیرند و طول عمر را کاهش دهند. 5 - مهر معبد یا ایمپلنت 666 به این نوع از گرفتگی یا قرنطینه مهر 666 گفته میشود که یک سد ژنتیکی در لایههای فرکانسی بعد ششم و درون اشعه بعد ششمی ایندیگو و مناد اشعه بنفش بعد هفتمی یا کالبدهای فراروحی( oversoul ) و چاکرای تاجی که بالهای ما را تشکیل میدهد، قرار میگیرد. در ابتدای انسجام سطح منادیک، این ایمپلنت 666 میتواند از درون بدن نوری برداشته شود. 6 - ایمپلنت متاترونیک: این ایمپلنتها معکوس سازهای متاترونیک هستند که به ایمپلانتهای متاترونیک درون کالبد سایه یا فرم منفی متصل میشوند، طراحی شدهاند تا نیروی حیاتی بدن زمینی انسان را معکوس کرده، بخشکانند. کالبد سایه یا فرم منفی بایستی از درون بدن نوری light body پاکسازی شود، تا پتانسیل صعودکننده الگوی دوازده بعدی بدن انسان اتصالش برقرار شود. این آرایش غیر طبیعی توسط اتحادیه بیگانگان منفی NAA ساخته شد که به صورت انگل وار از نیروی حیات زمین برای طول عمر بیشتر استفاده میکند (توسط ماشینهای هوش مصنوعی) ، و این ساختار را درخت مصنوعی زندگی، یا درخت سیاه زندگی Black Tree of Life مینامند. 7 - ایمپلنت تصلیب: یکی از بزرگترین دروغ هایی که در جهت ایجاد شکاف در بین انسانها تبلیغ شده، جنگ بین خدایان دروغین است. داستان دروغ کهن الگوی یک مسیح به صلیب کشیده شده در واقع یک جعل حقیقت در جهت به بردگی کشاندن انسانها و وادار کردن آنها به یک مدل رستگاری از طریق مسیح مصلوب است. این ایمپلنت نماد انسان شکنجه شده و مظلوم است، و القا میکند که ما همه مسیح مصلوب هستیم. این ایمپلنت دارای یک ساختار کنترلی هست که در مغز سیارهای بعد هفتمی قرار داده میشود و در درون بدنهای انسانها در چاکرای هفتم و در مسیرهای انرژی اثر میکند و در کل بدن سمت چپ( روح مونث) قرار میگیرد. ما تا وقتی که مهر چاکرای هفتم را باز نکنیم و شروع به اتصال این قسمت از لایه هفتم بدن نورانی با میدان آگاهی شخصی نکنیم، به این ایمپلنت آگاه نمیشویم. ایمپلنت تصلیب در هفت ناحیه اصلی در بدن سمت چپ در خطوط هفتم Axiatonal قرار دارد:جایگاه این ایمپلنت: # بالای جمجمه سمت چپ# قلب، شش چپ، پشت زانوی چپ# غده صنوبری# سمت چپ گردن و غدد لنفاوی# پشت ران چپ و باسن. 8 - تاج خار crown of thorns : طراحی شده تا مسیرهای انرژی طبیعی چاکرای تاجی را تحریف کرده و از این طریق ارتباط خود برتر که از ابعاد بالاتر هست و انرژی آن به این چاکرا میرسد را قطع کند. این ایمپلنت به عنوان یک مانع فرکانسی عمل میکند تا انسان قادر نباشد با کالبدهای بالاتر رابطه برقرار کند و کانالهای عمودی اطراف سر، جمجمه و تاج را مسدود میکند. 9 - ایمپلنت سیستم غدهای: باعث ایجاد نقص عملکرد در مسیر کندالینی شده و دریافت کنندههای مغز و هیپوتالاموس، تالاموس، صنوبری، تیرویید و تیموس رو تحت تاثیر قرار میدهد. در طول تجاوز naa (اتحادیه بیگانگان منفی) که 5500 سال قبل شروع شده، فروپاشی میدان مغناطیسی باعث بهم ریختگی کدهای دی ان ای شده که باعث از بین رفتن زبان طبیعی و توانایی ما برای ارتباط با تمام گونههای زنده سیاره شده است. این مساله در ترتیب صحیح حروف آتش در الگو ی دی ان ای اختلال ایجاد میکند و باعث میشود زبان و حافظه گونههای مختلف از میان برود. 10 - ایمپلنت چاکرای خورشید به زمین:باعث اختلال در لایههای بودایی بعد یازدهم شده تا با ارتباط بعد دهمی از خویشتن Avatar تداخل ایجاد کرده و در نتیجه از اتصال به مرکز فعالیت میدان بعد دوازدهمی و اینترفیس چاکرای زمینی جلوگیری کند. این ایمپلنت باعث مشکلاتی در سپر بعد دوازدهمی، اتصال تاج به پاها در کانال عمودی و ایجاد حرکت چرخشی و پرتاب به بیرون فرمهای منفی توسط هولوگرام هوش مصنوعی میشود. 11 - تکنولوژی شکافنده Splitter Tech : این ایمپلنت یک نوع کدگذاری هوش مصنوعیست که به عنوان یک کد کنترل ذهن در رسانههای مختلف، مثل کلمات نوشتاری و گفتاری یک شخص آلوده، یا فایلهای صوتی یا تصویری که میتوانند همان کد بارگزاری شده را به شخص دیگری با فرکانس یا دیتای مشابه انتقال دهند، عمل میکند. این مسیله به طور شایعی در افراد بسیار تحصیل کرده مشاهده میشود و در افراد بسیار ذهنی شده، که ایگوی منفی و عادت به قضاوت کردن بدون دریافتهای قلبی بر آنان حاکم شده، مشاهده میشود.ایمپلنت چاکرای هفتم:غده پینیال به سمت خطوط انرژی زنانه محوری هفتم در چاکرای هفتم وصل است. وقتی قفس پینیال یا همان ایمپلنت تصلیب از این خطوط انرژی که به پینیال میرسند، برداشته میشود، خطوط انرژی محوری دهم و چاکرای سولار استار یا چاکرای دهم بجای چاکرای تاجی قرار میگیرد، و این الگوی اصلاح شدهی تاج نهایتا وقتی با ستاره کریستال یا آگاهی کرایست همراستا میشود، با ماتریکس آواتار ادغام میشود. ( این ایمپلنت در واقع توسط آگاهی ضد کرایست یا همون خدایان کاذب در اتحادیه بیگانگان منفی در چاکرای تاج قرار داده میشود ). با انجام این ادغام سازی، یک الگوی سه گانه بوجود میآید: غده پیچیوری به بعدششم، پینیال به بعدهفتم و غدد هیپوتالاموس به بعدهشتم در مرکز مغز متصل میشوند. در این حالت اشعه بنفش بعدهفتمی توسط کمان پدر و الگوهای اشعه هاله با توجه به معکوس سازی لوگوس سیارهای در بعدهفتم، ترمیم میشود. اتحادیه بیگانگان منفی سعی دارند تا صعود روحی افراد را مورد دستکاری و آسیب قرار بدهند تا وارد یکپارچه سازی منادها نشوند.پروفایل رفتاری ایمپلنت کنترل ذهن:مکانیزم سیستم کدگذاری ایمپلنت NRG (شبکههای معکوس کننده نفیلیم) مانند یک " ساس " یا " زالو " عمل میکند، به شکلی که خودش را در عمیقترین لایههای کالبد اختری پنهان میکند و اکثرا در چاکرای دوم قرار میگیرد و عملکردهای واکنشی غریزی سیستم اعصاب مرکزی را کنترل میکند. در دومین سطح از آلودگی لایهها، اگر اعتیاد ( پاسخهای مخرب و مکرر به محرکهای خارجی ) به مرور شدیدتر شود، به تدریج خودش را در عمیقترین لایههای ماتریکس بدن متجلی میکند. یک شبکه ( مانند یک غشا یا تار عنکبوت )، در واقع یک پوشش بر سیستم عصبیست ( قسمتهایی آلوده میشوند تا اینکه کل سیستم آلوده شود ) که در امتداد نخاع بالا آمده و یک ایمپلنت چاشنی کنترل ذهن دارد که در پشت سر و گردن قرار میگیرد. وقتی این ایمپلنت به شکل کامل متجلی و فعال شود، اعتیادهای شدید و نوسانات و تغییرات ذهنی و رفتاری بوجود میآید و به تدریج فرد بیشتر دچار دوقطبی میشود. این ناحیه در حقیقت دروازه اتمیست، چاکرای نهم، جاییکه نور درونی spirit از چشمها به بیرون منعکس میشود. در شرایطی که این ایمپلنت کاملا فعال شود، این نور در چشمها میمیرد. این ایمپلنت در حقیقت یک ایمپلنت ذهن خزنده است که در ساختار ساقه مغز و از طریق بصل النخاع کار گذاشته میشود.منبع سایت اتحاد نور |