# ---
stringlengths 5
627
⌀ |
---|
آنها به طور استعاری به عنوان "ترشحات یک ارگانیسم" تعریف شدهاند و از اسناد متمایز هستند که به طور آگاهانه برای انتقال یک پیام خاص به نسلهای بعدی نوشته یا ایجاد شدهاند. |
این بدان معناست که آرشیوها از نظر کارکرد و سازماندهی کاملاً با کتابخانهها متفاوت هستند، اگرچه مجموعههای آرشیوی اغلب میتوانند در ساختمانهای کتابخانه یافت شوند. |
باستان شناسان آرشیوهایی از صدها (و گاهی هزاران) لوح گِلی را که به هزاره سوم و دوم قبل از میلاد برمیگردد، در مکانهایی مانند ابل، ماری، عمارنه، هاتوسا، اوگاریت و پیلوس کشف کردهاند. |
با این حال، آنها از بین رفتهاند، زیرا اسناد نوشته شده بر روی موادی مانند پاپیروس و کاغذ با سرعت بیشتری نسبت به لوحهای سنگی مشابه، فاسد میشوند. |
انگلیس پس از سال 1066 روشهای آرشیو و تحقیقات آرشیوی را توسعه داد. |
در حالی که انواع مختلفی از آرشیوها وجود دارد، آخرین سرشماری از آرشیویستها در ایالات متحده پنج نوع اصلی را شناسایی میکند: دانشگاهی، تجاری (برای سود)، دولتی، غیرانتفاعی و سایر. |
دسترسی به مجموعههای موجود در این آرشیوها معمولاً فقط با تعیین وقت قبلی امکانپذیر است؛ برخی از آنها ساعات مشخصی برای انجام پرس و جوها تعیین کردهاند. |
از جمله نمونههای آرشیوهای تجاری برجسته در ایالات متحده میتوان به کوکاکولا (که موزه جداگانه World of Coca-Cola را نیز در اختیار دارد)، پروکتر اند گمبل، خدمات و آرشیوهای میراث موتورولا، و لیوای استراوس & کو اشاره کرد. این آرشیوهای شرکتی اسناد و اقلام تاریخی مربوط به تاریخ و اداره شرکتهای خود را حفظ میکنند. |
کارگران در این نوع آرشیوها ممکن است هر ترکیبی از آموزش و مدرک، از هر دو پیشینه تاریخ یا کتابخانه داشته باشند. |
در ایالات متحده، اداره آرشیو و اسناد ملی (NARA) امکانات آرشیوی مرکزی را در منطقه کلمبیا و کالج پارک، مریلند، با امکانات منطقهای در سراسر ایالات متحده حفظ میکند. |
در بریتانیا، آرشیو ملی (که قبلاً به عنوان اداره ثبت عمومی شناخته میشد) آرشیو دولتی برای انگلستان و ولز است. |
مجموعه آرشیوهای تحت نظارت اداره آرشیو فرانسه، بزرگترین مجموعه آرشیو در جهان است. |
آرشیوهایی نیز در کلیسای کاتولیک رومی و کلیسای انگلیکن، در سطح اسقف اعظم، اسقف، و کلیساهای محلی، وجود دارد. |
این نهادها اغلب به کمک مالی دولتی و همچنین منابع خصوصی وابسته هستند. |
بسیاری از موزهها برای اثبات اصالت آثار خود، آرشیو نگهداری میکنند. |
این رقم جدا از 1.3 درصدی بود که خود را به عنوان کارآفرین معرفی میکردند. |
مأموریت این آرشیو گردآوری داستانهای زنان است که میخواهند خود را بیان کنند و میخواهند داستانهایشان شنیده شود. |
آرشیو یک سازمان (مانند یک شرکت یا دولت) تمایل دارد انواع دیگری از سوابق را شامل شود، مانند پروندههای اداری، اسناد تجاری، یادداشتها، مکاتبات رسمی و صورتجلسات. |
بسیاری از این اهداها هنوز فهرستبندی نشدهاند، اما در حال حاضر در حال دیجیتالی شدن و در دسترس عموم قرار گرفتن آنلاین هستند. |
شركای بینالمللی در زمینه آرشیو، یونسکو و سپر آبی بینالمللی طبق کنوانسیون لاهه برای حفاظت از اموال فرهنگی از سال 1954 و پروتکل دوم آن از سال 1999 هستند. |
پیج، مورگان ام. "یکی از گنجینهها: شایعه، دسترسی و تاریخنگاری ترنس". |
مثالی از این، توصیف مورگان ام. پیج از انتشار مستقیم تاریخ ترنسها به ترنسها از طریق پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی مانند tumblr، Twitter و Instagram و همچنین از طریق پادکست است. |
با گزینههای موجود از طریق آرشیو ضد انحصار، این پتانسیل وجود دارد که "مفاهیم سنتی تاریخ" را به همان شکلی که در آرشیوهای معاصر درک میشوند، به چالش بکشد، که فضایی برای روایتهایی ایجاد میکند که غالباً در بسیاری از مواد آرشیوی وجود ندارد. |
زندگینامه، یا به سادگی بیو، شرح مفصلی از زندگی یک شخص است. |
آثار بیوگرافیک معمولاً غیر داستانی هستند، اما از داستان نیز میتوان برای به تصویر کشیدن زندگی یک شخص استفاده کرد. |
یکی دیگر از مجموعههای معروف از زندگینامههای باستانی، De vita Caesarum ("درباره زندگی سزارها") نوشته سوئتونوس است که در حدود سال 121 میلادی در زمان امپراتور هادریان نوشته شده است. |
زاهدان، راهبان و کشیشان از این دوره تاریخی برای نوشتن زندگینامه استفاده میکردند. |
یکی از نمونههای مهم غیر مذهبی از یک زندگینامه در این دوره، زندگی شارلمانی توسط درباریاش، ایینهارد، است. |
آنها دادههای اجتماعی بیشتری را برای بخش بزرگی از جمعیت در مقایسه با سایر آثار آن دوره در اختیار قرار دادهاند. |
با پایان قرون وسطی، زندگینامهها در اروپا کمتر با محوریت کلیسا قرار گرفتند، زیرا زندگینامههای پادشاهان، شوالیهها و ستمگران شروع به ظهور کردند. |
پس از مالوری، تأکید جدید بر انسانگرایی در دوران رنسانس، تمرکز بر موضوعات سکولار، مانند هنرمندان و شاعران، را ترویج داد و نوشتن به زبان عامیانه را تشویق کرد. |
دو پیشرفت دیگر قابل توجه هستند: توسعه چاپ در قرن پانزدهم و افزایش تدریجی سواد. |
A General History of the Pyrates (1724) اثر چارلز جانسون، که در شکلدهی به تصورات عمومی از دزدان دریایی تأثیرگذار بود، منبع اصلی برای زندگینامههای بسیاری از دزدان دریایی مشهور است. |
کارلایل اظهار داشت که زندگی انسانهای بزرگ برای درک جامعه و نهادهای آن ضروری است. |
کار باوزل از نظر سطح تحقیق، که شامل مطالعه آرشیوی، مشاهدات عینی و مصاحبهها، روایت قوی و جذاب و به تصویر کشیدن صادقانه همه جنبههای زندگی و شخصیت جانسون بود، منحصر به فرد بود - فرمولی که تا به امروز اساس ادبیات بیوگرافیک را تشکیل میدهد. |
با این حال، تعداد زندگینامههای چاپی به لطف گسترش مخاطبان خوانندگان، رشد سریعی را تجربه کرد. |
نشریات شروع به انتشار مجموعهای از طرحهای بیوگرافیک کردند. |
زندگینامههای "جامعهشناسانه" عملهای سوژههای خود را نتیجه محیط میدانستند و تمایل داشتند فردیت را کماهمیت جلوه دهند. |
مفهوم متداول قهرمانان و روایتهای موفقیت در وسواس به اکتشافات روانشناختی شخصیت ناپدید شد. |
تا این نقطه، همانطور که استراچی در پیشگفتار ذکر کرد، زندگینامههای ویکتوریایی "به اندازه دسته خاکسپاری آشنا" بودند و همان حال و هوای "بربریت کند و سوگواری" را داشتند. |
این کتاب به دلیل سبک بیاحترامی و شوخطبعانه، ماهیت مختصر و دقیق از نظر حقایق و نثر هنری، به شهرت جهانی رسید. |
رابرت گریوز (من، کلودیوس، 1934) در میان کسانی که از الگوی "زندگینامههای افشاگری" استراچی پیروی میکردند، برجسته بود. |
تا جنگ جهانی اول، چاپهای ارزان قیمت جلد سخت محبوب شده بودند. |
هالیوود به همراه فیلمهای بیوگرافیک مستند، فیلمهای تجاری متعددی را بر اساس زندگی افراد مشهور تولید کرد. |
برخلاف کتابها و فیلمها، آنها اغلب یک روایت زمانی را روایت نمیکنند: در عوض، آنها آرشیوهای بسیاری از عناصر رسانهای مجزا در ارتباط با یک شخص، از جمله کلیپهای ویدیویی، عکسها و مقالات متنی هستند. |
تکنیکهای کلی "نوشتن زندگی" موضوعی برای مطالعه دانشگاهی است. |
اطلاعات میتواند از "تاریخ شفاهی، روایت شخصی، زندگینامه و زندگینامه" یا "خاطرات، نامهها، یادداشتها و سایر مواد" به دست آید. |
قلعههای اروپایی در قرنهای نهم و دهم، پس از سقوط امپراتوری کارولنژی و تقسیم قلمرو آن به قلمرو لردها و شاهزادگان مختلف، پدیدار شدند. |
قلعههای شهری برای کنترل جمعیت محلی و مسیرهای مهم سفر مورد استفاده قرار میگرفتند و قلعههای روستایی اغلب در نزدیکی ویژگیهایی قرار داشتند که برای زندگی در جامعه ضروری بودند، مانند آسیابها، زمینهای حاصلخیز یا منبع آب. |
در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم، یک رویکرد علمی برای دفاع از قلعهها پدیدار شد. |
این تغییرات در دفاع، به ترکیبی از فناوری قلعهها در جنگهای صلیبی، مانند استحکامات متحدالمرکز، و الهام از دفاعهای اولیه، مانند قلعههای رومی، نسبت داده شده است. |
اگرچه باروت در قرن چهاردهم به اروپا معرفی شد، اما تا قرن پانزدهم، زمانی که توپخانه به اندازه کافی قدرتمند شد تا بتواند از دیوارهای سنگی عبور کند، تأثیر قابلتوجهی بر ساخت قلعهها نداشت. |
فئودالیسم پیوند بین لرد و رعایای او بود که در ازای خدمت نظامی و انتظار وفاداری، لرد به رعایا زمین میداد. |
قلعهها طیف وسیعی از اهداف را دنبال میکردند که مهمترین آنها نظامی، اداری و داخلی بود. |
در حالی که ویلیام فاتح از طریق انگلستان پیشروی میکرد، او مواضع کلیدی را برای تأمین امنیت زمینهایی که تصاحب کرده بود، مستحکم کرد. |
یک قلعه میتوانست به عنوان یک دژ و زندان عمل کند، اما همچنین مکانی بود که یک شوالیه یا لرد میتوانست همردیفان خود را سرگرم کند. |
در مناطق مختلف جهان، سازههای مشابه، ویژگیهایی از استحکامات و سایر ویژگیهای مشخصی را که با مفهوم قلعه مرتبط هستند، به اشتراک میگذاشتند، اگرچه آنها در دورهها و شرایط مختلفی پدید آمدند و تکاملها و تأثیرات متفاوتی را تجربه کردند. |
تا قرن شانزدهم، زمانی که فرهنگهای ژاپنی و اروپایی با یکدیگر ملاقات کردند، استحکامات در اروپا فراتر از قلعهها رفته بود و به نوآوریهایی مانند رد ایتالیایی trace italienne و ستارههای قلعه تکیه میکرد. |
حفر زمین برای ساختن تپه، یک خندق دور تپه به وجود آورد که خندق نامیده میشد (که میتوانست خیس یا خشک باشد). |
این یک ویژگی رایج قلعهها بود و اکثر آنها حداقل یک خندق داشتند. |
آب توسط یک چاه یا مخزن تأمین میشد. |
اگرچه اغلب با نوع قلعه motte-and-bailey مرتبط است، اما حیاطهای قلعهها میتوانستند به عنوان سازههای دفاعی مستقل نیز وجود داشته باشند. |
"برج" اصطلاحی نبود که در دوره قرون وسطی استفاده میشد - این اصطلاح از قرن شانزدهم به بعد به کار میرفت - در عوض "برج" برای اشاره به برجهای بزرگ، یا turris در لاتین، استفاده میشد. |
اگرچه اغلب قویترین قسمت قلعه و آخرین مکان پناهندگی در صورت سقوط دفاعهای خارجی بود، اما برج خالی رها نمیشد تا در صورت حمله از آن استفاده شود، بلکه لرد صاحب قلعه یا مهمانان یا نمایندگان او در آن ساکن میشدند. |
راهروهایی در امتداد بالای دیوارهای حصار کشیده شده، به مدافعان اجازه میداد تا موشکها را بر سر دشمنان پایین ببارند و دندانهها به آنها محافظت بیشتر میداد. |
جلوِ دروازه یک نقطه کور بود و برای غلبه بر این موضوع، برجهایی در هر طرف دروازه به سبک مشابه با سبک رومیها اضافه شدند. |
عبور از دروازه به طول خود افزوده شد تا زمان بیشتری که مهاجم باید زیر آتش و در فضایی محدود میگذراند و نمیتوانست انتقام بگیرد، افزایش یابد. |
به احتمال زیاد از آنها برای انداختن اشیاء بر روی مهاجمان یا برای ریختن آب بر روی آتشها برای خاموش کردن آنها استفاده میشد. |
یک دهانه افقی کوچکتر میتوانست برای دادن دید بهتر به کماندار برای نشانهگیری اضافه شود. |
اولین استحکامات در هلال حاصلخیز، دره سند، مصر و چین پدید آمدند که در آنها از شهرکها با دیوارهای بزرگ محافظت میشد. |
بسیاری از خاکریزها تا به امروز باقی ماندهاند، همراه با شواهدی از حصارهای چوبی برای همراهی خندقها. |
اگرچه ابتدایی بودند، اما اغلب مؤثر بودند و تنها با استفاده گسترده از ماشینهای محاصره و سایر تکنیکهای جنگ محاصره، مانند نبرد آلیزیا، از بین میرفتند. |
بحثها معمولاً ظهور قلعهها را به واکنشی در برابر حملات مجارها، مسلمانان و وایکینگها و نیاز به دفاع خصوصی نسبت دادهاند. |
برخی از غلظتهای بالای قلعهها در مکانهای امن رخ میدهد، در حالی که برخی از مناطق مرزی قلعههای نسبتا کمی داشتند. |
ساخت سالن در سنگ، لزوماً آن را در برابر آتش مصون نمیکرد، زیرا هنوز پنجره و در چوبی داشت. |
قلعهها فقط مکانهای دفاعی نبودند، بلکه کنترل لرد بر زمینهای خود را نیز افزایش میدادند. |
در سال 864، شارل کچل، پادشاه فرانک غربی، ساخت castella را بدون اجازه او ممنوع کرد و دستور داد همه آنها را تخریب کنند. |
سوئیس یک مورد شدید از عدم کنترل دولتی بر روی اینکه چه کسی قلعه میسازد، است و در نتیجه 4000 قلعه در این کشور وجود دارد. |
در سال 950، پروانس 12 قلعه داشت، تا سال 1000 این رقم به 30 رسید و تا سال 1030 به بیش از 100 رسید. |
در اوایل قرن یازدهم، motte and keep - یک تپه مصنوعی با حصار چوبی و برج در بالای آن - متداولترین نوع قلعه در اروپا بود، در همه جا به جز اسکاندیناوی. |
اگرچه ساخت و ساز با سنگ بعداً در جای دیگر رایج شد، اما از قرن یازدهم به بعد، مصالح ساختمانی اصلی برای قلعههای مسیحی در اسپانیا بود، در حالی که در همان زمان چوب هنوز مصالح ساختمانی غالب در شمال غربی اروپا بود. |
قبل از قرن دوازدهم، قلعهها در دانمارک به اندازه قبل از فتح نورمن در انگلستان، غیرمعمول بودند. |
دکوراسیون آنها از معماری رومانسک تقلید میکرد و گاهی اوقات پنجرههای دوتایی مشابه با پنجرههایی که در برجهای ناقوس کلیسا یافت میشد، را شامل میشد. |
اگرچه قلعههای چوبی و خاکی توسط جانشینان سنگی خود کنار گذاشته شدند، اما به هیچ وجه بیفایده نبودند. |
تا اواخر قرن دوازدهم، قلعهها به طور کلی برجهای کمی داشتند. یک دروازه با ویژگیهای دفاعی اندک مانند سوراخهای تیراندازی یا پلهای متحرک. یک برج بزرگ یا donjon، که معمولاً مربع بود و بدون سوراخهای تیراندازی. شکل قلعه به زمین (نتیجه اغلب سازههای نامنظم یا منحنی بود). |
برجها از دیوارها بیرون زده بودند و در هر طبقه سوراخهای تیراندازی برای کمانداران برای هدف قرار دادن هر کسی که به دیوار حصار کشیده شده نزدیک میشد یا در آن بود، داشتند. |
در جایی که برجها وجود داشتند، دیگر مربع نبودند، بلکه چند ضلعی یا استوانهای بودند. |
احتمالاً در قرن دوازدهم توسعه یافت، برجها آتش flanking را فراهم میکردند. |
به نظر میرسید که صلیبیون در درگیریهای خود با ساراچنها و مواجهه با معماری بیزانسی، اطلاعات زیادی در مورد استحکامات کسب کردهاند. |
افسانهها بیاعتبار شدند و در مورد جیمز سنت جورج ثابت شد که او از سنت-ژرژ-داسپرنش در فرانسه آمده است. |
قلعهسازان اروپای غربی از طراحی رومی آگاه بودند و تحت تأثیر آن قرار داشتند. قلعههای ساحلی رومی در "ساحل ساکسون" انگلستان مورد استفاده مجدد قرار گرفتند و در اسپانیا دیوار اطراف شهر آویلا هنگام ساخت در سال 1091 از معماری رومی تقلید کرد. |
کرک یک مثال از این رویکرد است. |
قلعههایی که آنها برای تأمین امنیت تصرفات خود تأسیس کردند، عمدتاً توسط استادان بنای سوری طراحی شده بودند. |
در حالی که از قلعهها برای نگه داشتن یک مکان و کنترل حرکت ارتش استفاده میشد، در سرزمین مقدس برخی از مواضع استراتژیک کلیدی بدون استحکامات باقی ماندند. |
طراحی نه تنها بین سفارشها، بلکه بین قلعههای فردی نیز متفاوت بود، اگرچه برای قلعههایی که در این دوره تأسیس شدند، داشتن دفاع متحدالمرکز رایج بود. |
اگر مهاجمان از خط اول دفاع عبور میکردند، در منطقه مرگ بین دیوارهای داخلی و خارجی گیر میافتادند و باید به دیوار دوم حمله میکردند. |
به عنوان مثال، در قلعههای صلیبیون، داشتن دروازه اصلی در ضلع یک برج و داشتن دو پیچ در راهرو، زمان رسیدن کسی به محوطه خارجی را طولانیتر میکرد. |
اگرچه صدها قلعه چوبی در پروس و لیوونیا وجود داشت، اما استفاده از آجر و ملات در این منطقه قبل از صلیبیون ناشناخته بود. |
سوراخهای تیراندازی قدرت دیوار را به خطر نمیانداخت، اما تا برنامه ساخت قلعه ادوارد اول، آنها به طور گسترده در اروپا مورد استفاده قرار نگرفتند. |
اگرچه طاقچههای جانبی همان هدف گالریهای چوبی را داشتند، اما احتمالاً اختراعی شرقی بودند و نه تکاملی از شکل چوبی. |