id
stringlengths 36
36
| cc_file
stringlengths 63
63
| time
stringlengths 19
25
⌀ | title
stringlengths 0
200
| text
stringlengths 20
88.6k
| url
stringlengths 17
4.34k
|
---|---|---|---|---|---|
e40b7265-9832-4725-abcf-74f481218462 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222135454-00002.warc.gz | null | توسعه و نقش آن در منازعات قومی | منازعات قومي و اتنيکي يکي از مشکلات عمده و طولاني مدت در کشورهاي در حال توسعه به شمار مي رود. بسياري از کشورها سالها در جنگ هاي داخلي و ميان قومي مصروف بوده و به اين دليل از برنامه هاي توسعه و نوسازي کشور بازمانده اند.افغانستان يکي از کشورهايي است که بيشترين زيان و خسارت را از اين ناحيه ديده است. نظام هاي نامشروع سياسي در افغانستان براي دوام سلطه و سيطره سياسي خود بر کشور به جاي جلب حمايت هاي مردمي از طريق ارائه خدمات بهتر و آغاز برنامه هاي توسعه و نوسازي، در سطح داخلي به جنگ و نفاق قومي دامن زدند و به اين صورت اساس تبعيض، بي عدالتي و ناروايي را در کشور بنيان گذاري کردند و تعدادي از اقوام ساکن در کشور را از تمام مزايا و فرصت هاي ملي محروم نگه داشتند و با تحميل انواع و اقسام ماليات بر مردم، آنها را مجبور به ترک خانه ها و محلات زندگي شان مي کردند.بدترين نمونه جنگ قومي را مردم افغانستان در زمان عبدالرحمن خان تجربه کردند؛ اما آثار و پيامدهاي مخرب اين جنگ تا هنوز هم بر زندگي و روان شهروندان افغانستان تأثيرگذار بوده و بوي تبعيض و بي عدالتي را در فضاي جامعه پراکنده ساخته است. اگرچه امروزه هيچ فرد و سازماني باتوجه به فرهنگ غالب بين المللي نمي تواند از برتري قومي و نژادي سخن بگويد؛ اما رسوبات باقي مانده از فرهنگ و تفکرات قوم محورانه هنوز هم ذهن و ضمير بسياري از مردم و حتا نخبگان و سياستمداران جامعه را تحت تأثير قرار داده است.در پانزده سال گذشته شعارها بر محور دموکراسي، برابري و عدالت چرخيده است، ولي در عمل وابستگي هاي تباري و قومي روح مسلط بر تصميم گيري ها و رويکردهاي ملي بوده و احساس نابرابري و بي عدالتي را در فضاي جامعه زنده نگه داشته است.بسياري از مردم امروزه اين احساس را دارند که در پانزده سال گذشته، اصل توازن در برنامه هاي انکشافي در نظر گرفته نشده و حق مسلم آنها در روند بازسازي و توسعه به کلي ناديده گرفته شده است. سياست هاي تبعيض آميز و نا عادلانه در روندهاي ملي نشان مي دهد که مردم افغانستان هنوز هم در تارهاي عنکبوتي قومي و نژادي گرفتار مي باشند.آنچه ما در عمل به آن مواجه مي باشيم اين است که مناسبات ميان قومي در سطوح پاييني جامعه نورمال بوده و شهروندان عادي همپذيري بيشتري نسبت به نخبگان و سياستمداران جامعه نشان داده اند. مسايل قومي، مذهبي و سمتي و ساير پديده هاي نفاق افگنانه، اغلب از سوي نخبگان دامن زده شده و از لايه هاي بالايي جامعه به طرف لايه هاي پاييني نفوذ و رسوخ کرده و مردم را به سمت نفاق قومي و سمتي سوق داده اند.در تشريح رابطه ميان توسعه و کاهش منازعات قومي، بسياري از صاحبنظران معتقداند که فرايند نوگرايي و توسعه موجب استحاله، ادغام و کمرنگي هويت هاي قومي گرديده و در کاهش کشمکش هاي قومي نقش ارزنده دارد. ولي تجربه يک و نيم دهه گذشته بيانگر آن است که فرايند توسعه و نوگرايي در جامعه ما يا ناقص بوده و يا در کاهش نابرابري هاي قومي کمتر نقش داشته است.گزارش هاي تحقيقي نشان مي دهد که با وجود اين که افغانستان در برخي زمينه ها پيشرفت هايي داشته است؛ اما اين پيشرفت ها با نابرابري هاي بيشتري نيز همراه بوده است. بسياري از مناطق، ولسوالي ها و ولايت ها در حالي که از مناطق امن به شمار مي آمدند و مردم شان از فرايند توسعه و بازسازي با جان و دل حمايت مي کردند؛ ولي دولت کمتر به توسعه اين مناطق همت گماشته و از ظرفيت ها و زمينه هاي موجود در اين مناطق در راستاي توسعه کشور بهره برده است.بر عکس در مناطقي که اجراي پروژه هاي توسعه اي با چالش مواجه بوده و مردم آن مناطق با دولت کمترين همکاري را هم نداشته اند، پروژه هاي زيادتري اختصاص يا فته است.بر اساس نظريه اکثر دانشمندان در باره فرايند توسعه، کشمکش هاي قومي و اتنيکي خاص جوامع عقب مانده مي باشد و اين گونه جوامع چون از لحاظ ساخت اقتصادي و اجتماعي در مراحل عقب مانده تري قرار دارند؛ لذا در روند توسعه با مشکلات و موانع بيشتري مواجه اند.بر اساس اين نظريه در روند مدرنيزه شدن جامعه، تفاوتها و اختلاف هاي قومي به تدريج رنگ مي بازد و نقش هاي کارکردي از علايق و وفاداري هاي سنتي اهميت بيشتري مي يابد و منافع عمومي و خصوصي بر اصول و ارزش هاي سنتي پيشي مي گيرند.در جامعه نوگرا، مذاکره، چانه زني و گفتگو به عنوان يک اصل همه پذير در زندگي سياسي و اجتماعي به رسميت شناخته مي شود و روحيه مدارا و تحمل گسترش مي يابد و کثرت گرايي و احترام گذاشتن به خرده فرهنگ هاي وحدت ساز در جامعه در رفتارهاي عمومي عينيت پيدا مي کند. از آنجايي که مدرنيزه، پذيرش ارزش هاي دموکراسي، رشد صنعتي، رفاه اقتصادي و بالا رفتن سطح تحصيلات عالي را در پي دارد، اين پارامترها خود به از ميان بردن حساسيت هاي قومي در جامعه کمک مي کند.«هربرت اسپنسر» از بنيانگذاران جامعه شناسي در قرن نوزدهم و از صاحبنظران مکتب تکامل اجتماعي، معتقد است که جامعه انساني با گذشت زمان از توحش به تمدن و با طي مراحل خاصي به حالت کنوني رسيده است و به طور کلي جوامع انساني دارايي روح ستيزه جويي و جنگجويي هستند و تنها با قدرت يافتن صنعت، آرامش بر جامعه سايه مي اندازد. اسپنسر، نوع جوامعي را که رابطه اي سازگارانه دارند کشورهاي صنعتي يا کوشا و نوع ديگر که رابطه اي ستيزه جويانه دارند، کشورهاي جنگجو مي نامد.عقب ماندگي اقتصادي و صنعتي، عدم رشد سرمايه داري، فقدان تقسيم کار و قدرت رؤساي قبايل و اقوام، ناتواني دولت مرکزي در برقراري امنيت پايدار، ضعيف بودن امکانات ارتباطي و تکنولوژيکي و وجود خرده فرهنگ هاي قومي در کل، به کشمکش هاي قومي دامن مي زنند.در همين حال چنانچه توسعه و مدرنيزاسيون، موجب توسعه ناموزون و تعميق و استمرار هرچه بيشتر محروميت مناطق و اقوام محروم جامعه گردد، نه تنها سبب کاهش منازعات قومي نمي گردد؛ بلکه اين روند از آنجايي که با گسترش اطلاعات و ارتباطات، کتابخواني، تحرک اجتماعي و... همراه مي باشد، اين امور در تلاقي با محروميت هاي تعميق يافته جامعه، به خود آگاهي قومي منجر گرديده و در نهايت به تنش زايي اجتماعي مي انجامد.بنابراين چنانچه توسعه به صورت نامتوازن صورت گيرد و حقوق همه شهروندان در پروژه هاي بازسازي در نظر گرفته نشود و همه شهروندان از مزاياي توسعه سود نبرند، اين فرايند نه تنها به وحدت قومي در کشور نمي انجامد که موجب تشديد منازعات قومي در جامعه نيز مي گردد.افغانستان يک کشور پسا منازعه به شمار مي آيد. يک و نيم دهه مي شود که با کمک هاي بين المللي پروسه بازسازي و نوسازي درکشور شروع شده است. از سوي ديگر افغانستان در گذار از يک جامعه سنتي به جامعه مدرن قرار دارد. دوره گذار از لحاظ اجتماعي و اقتصادي با مشکلات و چالش هايي بيشتري نسبت به جوامع سنتي و صنعتي مواجه مي باشد. سرشت درحال دگرگوني و تحول پذير جوامع در حالت گذار، فضا و شرايط مساعدتري را براي بروز بحران هاي سياسي و اجتماعي فراهم مي سازد.از اينرو افغانستان به لحاظ اين که تاهنوز پيوندهاي ناگسستني با سنت هاي قبيله اي دارد و از ارزش هاي مدرنيته کمتر آگاهي دارند، و از اين که اين کشور در حال گذار از سنت به تجدد و از فضاي جنگ به زمينه هاي صلح و امنيت به سر مي برند؛ لذا از لحاظ برخورد ميان قومي در معرض آسيب پذيري بيشتري قرار دارد. به اين خاطر مقامات حکومتي بايد نکته هاي آسيب پذير جامعه را در نظر گرفته و فرايند نوسازي و توسعه را به صورت متوازن و عادلانه به پيش ببرند.روزنامه افغانستان/ رضا احسانی | http://www.payam-aftab.com/fa/doc/article/61195/%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D9%86%D9%82%D8%B4-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B2%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%82%D9%88%D9%85%DB%8C |
d564eef3-dcdb-445c-adc8-20a3790024ff | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222135454-00002.warc.gz | 1395-10-02T09:57:35+00:00 | اکبربای، هم آستین بر زد تا دوستم ضربه فنی شود | سال های پیش، رئیس شورای ترکتباران افغانستان نیز از “رفتار خشونت آمیز” جنرال دوستم شکایت کرد؛ رویدادی که در آن زمان تکان دهنده گفته میشد و غوغا بر پا کرده بود، اما واکنش هایی به اندازۀ قضیۀ ایشچی نداشت.
اکبر بای، رئیس شورای ترکتباران افغانستان، قصد دارد که دوسیۀ چندین سال قبل اش در برابر جنرال عبدالرشید دوستم معاون رئیس جمهور، را بازگشایی کند. اکبربای همچنان خواستار بررسی جدی دوسیه های جداگانۀ خود و احمد ایشچی با جنرال دوستم از سوی دولت شده است.
سال های پیش، رئیس شورای ترکتباران افغانستان نیز از “رفتار خشونت آمیز” جنرال دوستم شکایت کرد؛ رویدادی که در آن زمان تکان دهنده گفته میشد و غوغا بر پا کرده بود، اما واکنش هایی به اندازۀ قضیۀ ایشچی نداشت.
اکبر بای به صدای امریکا گفت که به جنرال دوستم “ابرأ نداده” است و قضیه اش هنوز در سارنوالی باقیست. او افزود: “تصمیم ام اینست که من دوباره عریضه ام را به سارنوالی میدهم و او را به محاکمه می کشانم.”
اکبر بای همچنان گفت که در آن زمان “فیصلۀ ما همین بود که دوستم دیگر از ترکیه به افغانستان نمی آید” اما بعداً به خاطر “انتخابات” دوباره اجازه یافت که به افغانستان بیاید.
ظاهراً بازگشایی دوسیۀ اکبر بای، موضوع ادعای احمد ایشچی را در برابر معاون اول ریاست جمهوری پیچیده تر می سازد. اکنون انتظار ها برای بررسی ادعای تازه و دیرینه بیشتر شده اند .
هرچند دوسیۀ احمد ایشچی در برابر جنرال دوستم تا کنون نهایی نشده، اما بشیر احمد ته ینج، سخنگوی حزب جنبش ملی افغانستان میگوید که این هر دو رویداد، دسیسه سیاسی است.
بابر ایشچی، پسر احمد ایشچی معاون پیشین حزب جنبیش اسلامی افغانستان، اکنون از عملکرد حکومت رضایت دارد و می گوید که حکومت باید هرچه زود تر نتیجه بررسی ها را اعلان کند.
لوی سارنوالی نیز از ادامۀ بررسی “شفاف” قضیۀ آقای ایشچی سخن میزند و میگوید که پیش داوری ها در این باره، این قضیه را پیچیده تر خواهند ساخت . | http://www.roushd.com/%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%8C-%D9%87%D9%85-%D8%A2%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1-%D8%B2%D8%AF-%D8%AA%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%81%D9%86/ |
030671c8-64de-451e-a111-eb1c05fdfda7 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222135454-00002.warc.gz | 1395-10-02T11:31:34+00:00 | وزیر دفاع آلمان به مزار رسید | به گزارش خبرگزاری رشد، اورزولا فون دیر لاین، وزیر دفاع جمهوری فدرالی آلمان امروز پنجشنبه ۲ جدی ۹۵ در یک سفر کوتاه به افغانستان رسید. | http://www.roushd.com/%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF/ |
4820ef8a-5bb5-4058-8bc5-7235729eef92 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222135454-00002.warc.gz | null | افتتاح مرکز ملی تداوی زنان و اطفال معتاد به مواد مخدر در کابل | مرکز ملی تداوی معتادان مواد مخدر زنان و اطفال با ظرفیت ۱۵۰ بستر در چندین بخش در کابل افتتاح و به بهرهداری سپرده شد.وزارت صحت عامه امروز با نشر خبرنامهیی گفته است که این مرکز در بخشهای آگاهیدهی در مورد اضرار مواد مخدر، مشورهدهی معتادان مواد مخدر، تداوی معتادان مواد مخدر، احیای مجدد معتادان تداوی شده، دایر نمودن کورسهای سوادآموزی برای خانمها و اطفال در جریان بستر، خدمات سرگرمی برای اطفال شامل بستر و تعقیب معتادان تداوی در جامعه خدمات ارایه مینماید.فیروز الدین فیروز، وزیر صحت عامه در در محفل افتتاحیه این مرکز گفته است که با توجه به افزایش معتادان زن و طفل و موجودیت آنان در زیر پُلها و مناظر عام وزارت صحت عامه مرکز ملی ۱۵۰ بستر را به منظور تداوی آنان ایجاد نموده است که با ایجاد این مرکز خانمهای معتاد و اطفال بدون سرپناه نه تنها از گزند حوادث جوی ناشی از سرما محافظت میشود بلکه تحت معالجه نیز قرار میگیرند.از سوی هم وزارت صحت عامه کشور میگوید طی سال گذشته بیشتر از ۱۸ هزار و ۲۴۱ نفر معتاد به مواد مخدر را تداوی کرده و برای ۷۶ هزار و ۵۶۷ نفر در معرض اعتیاد به مواد مخدر، خدمات آگاهیدهی ارایه نموده است.براساس آمارهای وزارت صحت عامه، در حال حاضر بیش از سه میلیون نفر در افغانستان معتاد به مواد مخدر هستند.۱۰۹ مرکز تداوی معتادان مواد مخدر در سراسر کشور در حال حاضر فعالیت دارد. | http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/61192/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B7%D9%81%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%AE%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%84 |
1fd7375e-4849-4a1b-b0c2-9d5a114001b5 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222135454-00002.warc.gz | 1395-10-02T09:52:47+00:00 | جنرال دوستم از سمبل بد تا سد انحصار طلبی | به گزارش خبرگزاری رشد، افغانستان در دوران جدید همانند گذشته پرآشوب خود دستخوش اختلافات شدید سیاسی بوده است و با هر دوره ای گروه های متحد تبدیل به دشمن و دشمنان تبدیل به دوستان می شود و در این میان جنرال دوستم از گذشته تا کنون بارها جبهه های خود را تغییر داد
اگر جنرال دوستم برای خلیلزاد سمبل بد روزهای گذشته، برای جامعه جهانی ناقض حقوق بشر و برای اشرف غنی، مخالف سرسخت است، اما برای افغانستان تنها سیاستمداری است که می تواند یکدستی حکومت را برهم زده و سد انحصارطلبی ها شود
به گزارش خبرگزاری رشد، افغانستان در دوران جدید همانند گذشته پرآشوب خود دستخوش اختلافات شدید سیاسی بوده است و با هر دوره ای گروه های متحد تبدیل به دشمن و دشمنان تبدیل به دوستان می شود و در این میان جنرال دوستم از گذشته تا کنون بارها جبهه های خود را تغییر داده که تبدیل به یکی از جنجالی و پرحاشیه ترین چهره های سیاسی کشور شده است.
از ابتدای ظهور این مرد نظامی در کشور، جز افرادی بوده که توانسته به بالاترین سطح سیاسی برسد اما تاوانی چون حمله های متعدد از سوی دولتمردان گرفته تا همتباران حزبی و قومتی خود در پی داشته و خواهد داشت که همچنان نقل هر مجلسی از خانه ها گرفته تا سیاست است.
هرچند خلیل زاد، سفیر سابق امریکا در افغانستان، وی را سمبل بد روزهای گذشته افغانستان می داند و در جبهه کرزی تلاش بسیار بر به حاشیه راندو وی کرد اما نمی توان از این حقیقت چشم پوشید که با وجود وجهه پررنگ نظامی بودن بیش از سیاستمداری، موفق شده است که تاکنون در سیاست افغانستان برقرار باشد و حامیان بس بی شمار داشته باشد.
از دوران حکومت کرزی تا دولت وحدت ملی بارها اقدامات اساسی برای کنارزدن جنرال دوستم روی دست گرفته شد که نمونه بارز آن اتهام اکبر بای و ضرب و شتم که به تبعید به ترکیه انجامید و اکنون موضوع ایشچی که بسیاری آن را پایان عمر سیاسی معاون اول ریاست جمهوری می دانند.
صحبت های اشرف غنی در خصوص نقض حقوق بشر و اتحاد کشورهای اروپایی و امریکا درخصوص بررسی موضوع ایشچی نشان از برنامه ریزی حساب شده دارد که در پی انزوای کامل دوستم هم از سیاست و به چالش کشدین وجهه اجتماعی وی است.
از سوی دیگر با حملات گسترده علیه مواضع داعش در سوریه و عراق و افشاگری جنرال دوستم از جابه جایی نیروهای داعش به شمال که همزمان با ناامن شدن شرق و شمال افغانستان بود هم بر صحت ادعای معاون اول ریاست جمهوری مهر تایید می زند و هم نقش یک باره جامعه بین المللی در قبال پرونده ایشچی برای اعمال قانون نسبت به جنرال دوستم توجیه می شود.
بر این مبنا که همواره شمال و بخصوص ولایت جوزجان پایگاه حزب جنبش و مقر جنرال دوستم بوده که امنیت را بر شمال برقرار می کردند و اگر قدرت های پشت پرده خارجی و حکومتی به دنبال ناامن کردن شمال و اقدام برای جابه جایی نیروهای داعش و طالب به شمال را داشته باشند باید بزرگترین سد مقابل آن برداشته شود و چه بهتر که با توطیه دیگر هم از سیاست کنار رود و هم از اجتماع.
در این میان، جنگسالار کهنه کار افغانستان نشان داده است که هرچند با تعویض های پی در پی خود در جناح های سیاسی توانسته در قدرت باقی بماند و به راحتی چون چهره های اسماعیل خان و محقق مغلوب قدرت نشده است اما در جایگاه یک سیاستمدار از هوشمندی سیاسی برخوردار نیست زیرا همچنان که خود گفته مرد میدان جنگ است و یک نظامی.
خروج سیل عظیمی از نیروهای داعش از سوریه و بسته بودن مرزهای کشورهای هم مرز با وجود شرایط مساعد زمینه افراط گرایی در افغانستان و حکومت ضعیف و اتفاقات اطراف جنرال دوستم و ناامنی شمال بیش از گذشته، آینده ای نامعلوم و مبهم در انتظار مردم می باشد.
شخصیت تندخوی جنرال دوستم همواره باعث شده است که در بازی های حکومت به حاشیه کشیده شود و زمینه را برای انزوا فراهم کند و از همان ابتدای اتحاد با اشرف غنی در انتخابات ریاست جمهور انتظار می رفت به مانند گذشته یا در تبعید به سر برد و یا به مانند اکنون در جوزجان به سر برد.
حکومت های افغانستان هیچ گاه به جنرال دوستم به مانند یک متحد در قدرت نمی نگریستند و اگر اتحادی شکل گرفت تنها تا زمان رسیدن به اهداف خود بوده و همواره از پرونده نقض حقوق بشر به عنوان فشاری بر وی سود بردند.
اما این کهنه کار جنگ و سیاست با سه دهه حضور در صحنه افغانستان هرچند بارها مورد هدف حکومت و کشورهای دیگر بوده اما همچنان دوستان بین المللی قدرتمندی چون روسیه و ترکیه دارد و از حمایت گسترده مردمی در داخلی نیز برخوردار است و باید برنامه ای پیچیده در اتحادی قوی شکل گیرده تا وی را به نابودی کشاند.
شبکه اطلاع رسانی افغانستان | http://www.roushd.com/%D8%AC%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%85%D8%A8%D9%84-%D8%A8%D8%AF-%D8%AA%D8%A7-%D8%B3%D8%AF-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B5%D8%A7%D8%B1-%D8%B7%D9%84%D8%A8%DB%8C/ |
fdabddf3-706b-4370-b6f0-13e9a038e79d | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | لحظه عبور فضاپیما از مقابل خورشید | کد مطلب: 89122
سازمان فضایی ناسا تصاویر دیدنی از عبور ایستگاه فضایی بین المللی از مقابل خورشید را منتشر کرد.به نقل از دیلی میل، ایستگاه فضایی با سرعت پنج مایل بر ثانیه روز شنبه ی گذشته از مقابل خورشید گذشته است.درزمان عبور فضا پیما حامل 6 سرنشین بوده است که به نام های " شین کیم بروگ " ، "آندری بوریسنگو" ، سرگئی ریزیکو" ، " اولگ نویتسکی " و، "پگی ویتسون" و "توماس پسکوئیت " در ماموریت ناسا قرار داشته اند.عکاس فرانسوی نجوم " تیری لگائولت " توانسته عکس های دیدنی از لحظه عبور فضا پیما را بگیرد. او گفته است که بسیار خوش شانس است که درزمان مناسب و مکان مناسبی بوده که این تصاویر دیدنی را ثبت کند.این عکاس برای گرفتن تصاویر خود به فیلادلفیا امریکا سفر کرده است . او یکی از سرگرمی های خود را عکاسی می داند و برای گرفتن عکس ساعتها به آسمان نگاه می دوزد. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89122/ |
ffc0a64d-596c-4661-b563-65bdb04fbdb9 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | هزاران زن وکودک در کشور معتاد به مواد مخدر هستند | کد مطلب: 89125
وزارت صحت عامه، شمار زنان و کودکان افغانی که به مواد مخدر معتاد هستند را بیش از ۹۰۰ هزار نفر اعلام کرده است.به گزارش خبرگزاری جمهور؛ امروز پنجشنبه ( ۲جدی) یک بیمارستان برای درمان زنان وکودکان معتاد به مواد مخدر در غرب کابل در ساحه کوته سنگی به ظرفیت ۱۵۰ بستر از سوی وزارت های مبارزه با مواد مخدر، صحت عامه و کار وامور اجتماعی افتتاح شد.فیروز الدین فیروز، وزیر صحت عامه درجریان افتتاح این بیمارستان به رسانه ها گفت که در حال حاضر سه میلیون تن در افغانستان معتاد به مواد مخدر می باشند که ازاین میان صد هزار آن کودکان و حدود هشت صد هزار تن دیگر زنان می باشند.وی افزود:" یکصد هزار کودک و ۶۵۰ تا ۸۰۰ هزار نفر خانم ها معتاد به مواد مخدر هستند واین مرکز برای تداوی خانم های معتاد و اطفال که آینده این کشور هستند بسیار مفید است".وزیر صحت می گوید که دراین مرکز به کودکان آموزش داده می شود و برای خانم ها نیز برنامه های وقایوی روی دست گرفته شده است.آقای فیروز می گوید که تا زمانی کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان موجود باشد هرگونه مبارزه علیه این پدیده نتیجه ای مثبت در پی نخواهد داشت.وزیر صحت روی جلوگیری و درمان معتادان در کشور تاکید کرد اما گفت که باید همه مردم، علما، رسانه ها و حکومت برای محو و ازبین بردن این پدیده شوم دست به دست هم داده و علیه این پدیده خانمان سوز مبارزه کنند.همچنان سلامت عظیمی، وزیر وزارت مبارزه با مواد مخدر نیز تاکید کرد که مشکل مواد مخدر در افغانستان مشکل جهانی بوده و تا زمانی که کشورهای جامعه جهانی برای محو آن اقدام نکنند افغانستان به تنهایی موفق به این کار نخواهد شد.او گفت که این وزارت با همکاری وزارت خانه های دیگر برنامه دارد که تعداد مراکز درمانی معتادان در سرتاسر کشور افزایش داده و تعداد زیادی از معتادان را از سطح شهر ها جمع آوری سازد.نسرین اوریاخیل، سرپرست وزارت کار و امور اجتماعی نیز گفت که اکثریت مردم بخاطر بیکاری، معتاد به مواد مخدر شدند.او گفت که برای جلوگیری کسانی که پس از درمان دو باره به مواد مخدر رو می آورند باید برنامه های کاریابی روی دست گرفته شود.رولاغنی، بانوی اول کشور که درساخت این شفاخانه نیز سهیم است در پیامی گفت که جنگ و ناامنی های فعلی در افغانستان ناشی از مواد مخدر می باشد.خانم غنی درپیام خود از علما و رسانه ها خواست که از اضرار مواد مخدر به مردم آگاهی دهی نموده و دهاقین را برای کشت بدیل تریاک در کشور تشویق کنند.گفتنی است که دراین بیمارستان، خانم های زیادی که هر کدام ۴ تا ۵ کودک همراه خود دارند فعلا بستری هستند.یک خانم معتاد به مواد مخدر به خبرگزاری جمهور گفت که درحدود ۱۵سال از مواد مخدر مثل؛چرس، شیشه و هیروین استفاده کرده است.او چگونگی معتاد شدنش را این گونه شرح میدهد:" حدود ۱۴تا ۱۵سال مواد استفاده کردم، مثل چرس، شیشه، هیروین و تریاک، این مواد را بخاطری فقر وتنگدستی کشیدم تا دلم یخ کند اما ندانستم که این بلای است که زندگیم ام را تباه می کند".یک خانم دیگر که باشنده اصلی ولایت هرات است و با سه فرزندش به این بیمارستان انتقال داده شده گفت:" اول شوهرم چرس می زد در خانه، خانه پر از دود می شد، من و بچه هایم سر درد میشدیم بعد از چند مدتی خودم نیز علاقمند شدم هر روز می کشیدم با شوهرم یک روز که بسیار زیاد گیچ شدم به بچه هایم هم دادم بعد از آن آنها نیز عادت کردند بعد شوهرم از هرات فراری شد ما را رها کرد آمدیم کابل و من بخاطری خرید مواد دست به گدایی زدم و کم کم رفتم زیر پل، وقتی مادرم خبر شد من را از زیر پل بیرون کشید و به داکتر معرفی کرد".فضای بیمارستان درمان زنان وکودکان معتاد توآم با غم و خوشحالی بود، دراین بیمارستان افراد سالم از دیدن وضعیت کودکان خرد سن تا زنانی که ۱۴سال درس خوانده اند، ناراحت و غمگین می شوند اما معتادان که پس از ماه ها وسالها بعد در یک فضای دور از مواد کشنده مخدر تحت تداوی قرار می گیرند فضای جالب و خوش آیند است.یک کودک ۶ساله معتاد که در دستش یک شاخه ای گل داشت میگفت :" زیر پل هوای کثیف داشت آنجا همه طرف ما نگاه می کرد ولی اینجا غذای خوب و میوه برای ما میدهد گل میدهد".گفتنی است که در افغانستان بیش از ۳میلیون تن معتاد به مواد مخدر هستند و دراین کشور کشت، تولید و قاچاق آن به شکل گسترده صورت میگیرد.زهراجویا-خبرگزاری جمهور | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89125/ |
c88453ad-2bb3-48e9-9e64-2c5fde477bbc | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-02T10:19:47+00:00 | استراتیژی جدیدی جهت مبارزه با کشت کوکنار راهاندازی گردیده است | به گزارش خبرگزاری رشد؛ جاوید احمد قایم معین پالیسی و هماهنگی وزارت مبارزه با موادمخدر گفتهاست که کشت کوکنار در غرب افغانستان نسبت به سال گذشته ۲۷ درصد کاهش یافته است. | http://www.roushd.com/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DB%8C%DA%98%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%AA-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%DA%A9%D8%B4%D8%AA-%DA%A9%D9%88%DA%A9%D9%86/ |
1a15aeca-a014-40d0-8c7a-23b8ae6d6093 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-02T10:22:16+00:00 | از اخاذیهای غیرقانونی در شاهراه ها جلوگیری گردد | به گزارش خبرگزاری رشد؛ طلا محمد اتمانزی رئیس اتحادیه موترهای باربری افغانستان از والی ننگرهار خواستار جلوگیری از اخاذی در امتداد راه تورخم-کابل شد.
اتحادیه موترهای باربری افغانستان خواستار جلوگیری از اخاذی در امتداد راه تورخم-کابل شدهاند.
به گزارش خبرگزاری رشد؛ طلا محمد اتمانزی رئیس اتحادیه موترهای باربری افغانستان از والی ننگرهار خواستار جلوگیری از اخاذی در امتداد راه تورخم-کابل شد.
وی گفته است که ۴۳ هزار افغانی در امتداد این راه به طور غیرقانونی گرفته میشود.
این در حالی است که طی روزهای اخیر نیز رانندگان موترهای باربری در اعتراض به اخاذی در شاهراهها، دست به اعتصاب کاری زده بودند. | http://www.roushd.com/%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D8%B0%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/ |
3b7d69b5-ac7b-4b6f-9a18-f62b068f032c | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | پوتین فرمان افزایش قدرت اتمی روسیه را صادر کرد | کد مطلب: 89128
رئیسجمهوری روسیه در جمع فرماندهان نظامی این کشور فرمان افزایش توان اتمی روسیه را صادر کرد.«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه در نشست فرماندهان نظامی روسیه در وزارت دفاع این کشور فرمان افزایش قدرت و توان هستهای روسیه را صادر کرد.بنا بر گزارش شبکه «راشاتودی»، نشست نظامی فرماندهان ارتش روسیه در وزارت دفاع این کشور به ریاست ولادیمیر پوتین در حال برگزاری است و هماکنون «سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه در حال سخنرانی در این نشست است.رئیس جمهوری روسیه در این نشست تأکید کرد، روسیه نیازمند موشکهایی است که بتواند در هر پوشش محافظی از هر جنس نفوذ کند.«سرگئی شویگو» وزیر دفاع روسیه در این نشست تأکید کرد، از زمان آغاز عملیات هوایی ارتش روسیه در سوریه، جنگندههای روس بیش از 71 هزار پرواز بر فراز سوریه انجام داده و بیش از 35 هزار تروریست را نیز نابود کردهاند.وی افزود، در این عملیات، بیش از 700 مورد از اردوگاههای آموزش تروریستها در سوریه نابود شد و بیش از 9 هزار نفر از گروههای مسلح، سلاحهای خود را زمین گذاشته و تسلیم شدند. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89128/ |
6d07bd02-ab1d-4689-bbf2-40b8029a3141 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-02T13:16:10+00:00 | رییس دفتر جنرال دوستم: حکم جلب معاون اول از سوی دادستانی کل غیرقانونی است | اطلاعات روز: پس از آنکه دادستانی کل اعلام کرد که کار بررسی ادعای احمد ایشچی علیه جنرال دوستم را آغاز کرده است، اکنون رییس دفتر معاون اول ریاست جمهور میگوید حکم جلب عنوانی آقای دوستم به آنها رسیده است.
عنایتالله فرهمند، رییس دفتر معاون اول رییس جمهور به بیبیسی گفته است که این حکم از ریاست امنیت داخلی و خارجی دادستانی کل مستقیماً عنوانی عبدالرشید دوستم صادر شده و به دست آنها رسیده است.
این مکتوب خواهان حضور و جوابگویی معاون اول رییس جمهور و یا وکیل مدافعاش به دادستانی کل شده اما آقای فرهمند گفته است که این حکم غیرقانونی است و مسترد میشود.
این مکتوب بنابه شکایت احمد ایشچی از جنرال دوستم صادر شده است. او مدعی است که از سوی جنرال دوستم برای پنج روز بازداشت شده و آقای دوستم با او بدرفتاری کرده و محافظانش تلاش کردهاند بالای او تجاوز جنسی کنند.
پس از این ادعا ارگ ریاست جمهوری بیانیهیی را صادر کرده که در آن آمده بود که ریاست جمهوری برای بررسی این ادعا از طریق نهادهای قضایی اقدام میکند.
رییس دفتر معاون اول اما میگوید قانون اساسی در مورد چگونگی رسیدگی به اتهامات علیه معاونان رییس جمهور خاموش است و روشنی ندارد. او گفته است اما براساس اجماع نظر حقوقدانان، از آنجا که معاون اول رییس جمهور در انتخابات و و همراه با رییس جمهور انتخاب میشود، ماده ۶۹ قانون اساسی در مورد اتهامات علیه رییس جمهور، برای معاونانش نیز تطبیق میشود.
ماده ۶۹ قانون اساسی میگوید: «رییس جمهور در برابر ملت و مجلس نمایندگان مطابق به احکام این ماده مسئول میباشد. اتهام علیه رییس جمهور به ارتکاب جرایم ضد بشری، خیانت ملی یا جنایت از طرف یک ثلث کل اعضای مجلس نمایندگان تقاضا شده میتواند. در صورتی که این تقاضا از طرف دو ثلث کل آرای مجلس نمایندگان تأیید گردد، مجلس نمایندگان در خلال مدت یک ماه جرگه بزرگ را دایر مینماید. هر گاه جرگه بزرگ اتهام منسوب را به اکثریت دو ثلث آرای کل اعضا تصویب نماید، رییس جمهور از وظیفه منفصل و موضوع به دادگاه خاص محول میگردد.»
با این وجود هم، پیشتر دادستانی کل گفته بود که رسیدگی به پروندههای جرمی از صلاحیتهای دادستانی کل است و این اداره حق دارد هر شهروندی را که مرتکب تخلف شود، بدون توجه به موقعیتاش تحت بازجویی قرار بدهد.
پس از آنکه احمد ایشچی، معاون پیشین حزب جنبش ملی و از رقیبان سیاسی جنرال دوستم این ادعا را مطرح کرد، نزدیکان جنرال دوستم این اتهام را بیبنیاد خوانده و آنرا دسیسهیی برای بدنام کردن جنرال دوستم خواندند.
نزدیکان جنرال دوستم پیشنهاد کردهاند این مسأله از راه جرگه سنتی حل شود اما پیشتر احمد ایشچی این پیشنهاد را رد کرده و گفته بود این مسأله باید از راه قانونی آن حل شود. | http://www.etilaatroz.com/44245 |
259f8e22-7265-42f1-a665-0f403f2b5234 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T21:54:00+00:00 | پرکارترین سال مالی وزارت انکشاف دهات؛ تطبیق بیشتر از 11هزار پروژه در یکسال | اطلاعات روز: وزارت احیا و انکشاف دهات میگوید با پشت سر گذاشتن پرکارترین سال مالی، توانسته با مصرف ۸۸ درصد بودجهی انکشافی خود ۱۱۳۸۲ پروژهی انکشافی (شامل انتقالی و جدید) را در ۷۹۰۷ قریه و ۳۳۸ ولسوالی تطبیق کند.
نصیر احمد درانی، وزیر احیا و انکشاف دهات به روز سهشنبه در یک نشست خبری گفت این وزارت در در تطبیق پروژهها و رسانیدن خدمات اساسی به مردم پیشگام بوده و در ۳۴ ولایت کشور ۳۲۲.۷ میلیون دالر را در بخشهای آبیاری، تهیهی آب آشامیدنی و حفظالصحه، ترانسپورت، برق، ارتقای ظرفیت، انکشاف محلی، تعلیم و تربیه، صحت، تعمیرات دولتی و معیشت مصرف کرده است.
به گفتهی او بودجهی انکشافی وزارت احیا و انکشاف دهات برای سال مالی ۱۳۹۵ حدود ۲۶۱ میلیون دالر امریکایی بود که از اینمیان ۲۲۹.۶ میلیون دالر آن به مصرف رسیده است و این در تاریخ این وزارت سابقه نداشته است.
این وزارت درحالی از پیشگام بودنش در عرصهی ارایهی خدمات اساسی یاد میکند که در جریان سال مالی ۱۳۹۵ برنامهی کاریابی را طرح و آغاز کرد، پروسهی ادغامسازی ادارات موازی را سرعت بخشید، برنامهی همبستگی ملی را تکمیل کرد و در عینحال برنامهی ملی میثاق شهروندی را افتتاح و جایگزین برنامهی همبستگی ملی کرده است.
آقای درانی در این نشست گفت در وزارت احیا و انکشاف دهات در بخش آبیاری ۳۳۶۴ پروژه را که شامل ساخت کانالهای آبیاری، سربند، بند آبگردان، ترناب، دیوارهای استنادی و کاریز میشود، تکمیل کرده که در نتیجه ۲.۵ میلیون جریب زمین تحت زرع و آبیاری قرار گرفته است.
وزارت احیا و انکشاف دهات در سال مالی ۱۳۹۵ توانسته ۳۰۷۶ پروژه را در بخش تهیهی آب آشامیدنی و حفظالصحه با هزینهی بیش از ۸۶ میلیون دالر بهمنطور تهیهی آب پاک برای روستاییان تطبیق و تکمیل کند، پروژههایی که برای بیش از ۹۶۰ هزار نفر در سراسر افغانستان آب آشامیدنی تامین میکند.
براساس گفتههای آقای درانی، وزارت احیا و انکشاف دهات بهمنظور ایجاد راههای مواصلاتی، ساخت سرکها، پل و پلچکها در نهایت دسترسی مردم به سرک و وصل ساختن مرزعه با مارکیت، در مجموع ۲۹۶۰ پروژه را به ارزش ۹۹.۹ میلیون دالر تطبیق و تکمیل کرده است. با تطبیق این پروژهها ۲۸۴۰ قریه با قریهها و مراکز ولسوالیها وصل شده است.
همزمان با این وزارت احیا و انکشاف دهات۱۶.۱ میلیون دالر امریکایی را روی ۴۸۸ پروژهی برق شامل دستگاه تولید برق آبی کوچک، انرژی آفتابی، ترانسفارمر، کانال تولید برق آبی و …، سرمایهگذاری کرده که در نتیجه بیش از ۱۱۶ هزار روستانشین در ۴۸۶ قریه از روشنایی برق مستفید شدهاند.
۲۶ پروژه به ارزش ۱۲۳۵۰۰ دالر در بخش ارتقای ظرفیت، ۱۰۴۸ پروژه به ارزش ۲۵ میلیون دالر در بخش انکشاف محلی، ۲۹۳ پروژه به ارزش ۱۰.۳ میلیون دالر در بخش معارف و تعلیم و تربیت، ۱۱۶ پروژه به هزینهی حدود ۳ میلیون دالر در بخش صحت، ۲ پروژه به ارزش ۲۴۰ هزار دالر در بخش تعمیرات دولتی و ۱۰ پروژه به ارزش ۱۵۷ هزار دالر در بخش معیشت در سال مالی ۱۳۹۵ از سوی وزارت احیا و انکشاف دهات تطبیق شده است.
به گفتهی وزیر احیا و انکشاف دهات در مجموع ۳ میلیون و ۳۷۲ هزار و ۳۶۷ نفر در سراسر کشور از این پروژهها مستفید شدهاند.
برنامهی کاریابی
وزارت احیا و انکشاف دهات در سال مالی ۱۳۹۵ «پروژهی حفظ و مراقبت و کاریابی» را به پیروی از برنامهی ملی کاریابی حکومت وحدت ملی که برای کاهش میزان بیکاری، فقر و بازسازی و حفظ و مراقبت پروژههای انکشافی طرح و عملی شده است، در سه مرحله طرح و کار عملی آن را آغاز کرده است.
به گفتهی وزیر احیا و انکشاف دهات مرحلهی اول برنامهی کاریابی در ماه قوس سال ۱۳۹۴ در ۳۷۳۴ قریه، در ۴۶ ولسوالی مربوط ۱۲ ولایت (خوست، ننگرهار، کنر، لغمان، قندهار، هرات، فراه، بغلان، بلخ، جوزجان، فاریاب و قندوز ۹ آغاز شد. ۳۵ میلیون دالر در این مرحله سرمایهگذاری شده و تاکنون با تطبیق بیش از ۴۵۰۰ پروژه در بخشهای آبیاری، ترانسپورت و دیگر بخشها برای بیش از ۲۳۵ هزار نفر زمینه کاریابی کوتاهمدت فراهم شده است.
مرحلهی دوم برنامهی کاریابی این وزارت در تابستان سال جاری در ولایتهای هرات، فراه، غور، بادغیس و بامیان در ۱۳۶۴ شورای انکشافی آغاز شد و در این مرحله بیش از ۶۹۵ میلیون افغانی هزینه شده است. تاکنون ۶۰ درصد این مرحله تکمیل شده و با حفظ و مراقبت بیش از ۱۵۰۰ پروژه برای بیش از ۷۶ هزار نفر زمینهی کار کوتاهمدت فراهم گردیده است.
آقای درانی گفت مرحلهی سوم برنامهی کاریابی در فصل خزان سال روان در ۱۹ ولایت باقیمانده آغاز شده و در این مرحله قرار است بیش از ۷ هزار پروژه در ۶۲۷۹ شورای انکشافی در ۷۷ ولسوالی مورد بازسازی و حفظ و مراقبت قرار بگیرند. در این مرحله ۴۲ میلیون دالر هزینه شده و قرار است برای بیش از ۲۹۵ هزار نفر زمینهی کاریابی کوتاهمدت فراهم شود. این مرحله ۴۰ درصد به پیش رفته و تا ختم ماه مارچ ۲۰۱۷ ادامه مییابد.
فیروز: وزارت صحت عامه ۷۳ درصد بودجهی انکشافی خود را مصرف کرده است
در همین حال وزیر صحت عامه میگوید از مجموع ۲۲۵.۶۹۶ میلیون دالر بودجهی انکشافی وزارت صحت عامه ۷۳ درصد آن در سال مالی ۱۳۹۵ به مصرف رسیده است.
فیروزالدین فیروز که در یک نشست خبری در مرکز رسانههای حکومت صحبت میکرد، گفت وزارت صحت عامه در طی سال جاری ۳۷۹ مرکز صحی جدید، ۳۱۹ مرکز واکسیناسیون و ۷۰۰ پوستهی جدید صحی را در کشور ایجاد کرده است.
وزیر صحت عامه کشور افزود که وزارت صحت عامه بهمنظور عرضهی خدمات صحی با کیفیت توانسته است شفاخانه ۱۵۰ بستر برای اطفال در ولایت قندهار، مراکز هیمودیالیز جهت تداوی امراض کلیه در ولایتهای کابل، قندهار و هرات، خوابگاه ۱۵۰۰ بستری برای معتادین در ولایت کابل، شفاخانههای ۳۰ بستر جهت تداوی معتادین در ولایت های لوگر، پنجشیر، پکتیکا، سرپل، میدان وردک، جوزجان و هرات و مراکز صحی جامع و تشخیصیهی سرطانها و سرطان ثدیه در شفاخانهی استقلال و جمهوریت کابل ایجاد نماید.
به گفتهی وزیر صحت عامه، ۲۲ مرکز صحی تخصصی برای مراقبت از نوزادان و کاهش مرگومیر نوزادان در ۱۷ ولایت، ۲۷ باب لابراتوار در ۱۳ ولایت و یک شفاخانه ۳۰ بستر به همکاری وزارت داخله در زندان پلچرخی ایجاد شده است.
توزیع ۳۰ عراده امبولانس و تقویهی ادارهی کابل امبولاس، راهاندازی ده پروژهی صحی در ولایت ننگرهار، ایجاد سرخانهها برای نگهداری واکسین در ۱۸ ولایت کشور و تهدابگذاری شفاخانهی نسایی ولادی ولایت بلخ از دیگر دستاوردهای وزارت صحت عامه است.
وزارتهای احیا و انکشاف دهات، و صحت عامهی کشور در حالی از به مصرف رسیدن فیصدی بلند بودجهی انکشافیشان خبر میدهند که از مجلس نمایندگان رای تایید گرفتهاند؛ مجلس نمایندگان ۱۶ وزیر از جمله وزیران انکشاف دهات و صحت عامه را بهدلیل عدم مصرف بودجهی انکشافیشان کمتر از ۷۰ درصد استیضاح کرده بود. | http://www.etilaatroz.com/44226 |
649a595d-9ebe-4458-9241-c58ed66e3832 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | دادستانی کل حکم جلب ژنرال دوستم را صادر کرد | کد مطلب: 89124
دفتر معاون اول رییس جمهوری افغانستان میگوید از دادستانی کل حکم جلب عنوانی آقای دوستم به آنها رسیده است.به گزارش خبرگزاری جمهور به نقل از بی بی سی؛ عنایت الله فرهمند، رییس دفتر معاون اول رییس جمهوری میگوید این حکم از ریاست امنیت داخلی و خارجی دادستانی کل مستقیما عنوانی عبدالرشید دوستم معاون اول رییس جمهوری صادر شده و به دست آنها رسیده ا ست.آقای فرهمند به بی بی سی گفت که این مکتوب که خواهان حضور و جوابگویی معاون اول یا وکیل مدافعاش به دادستانی شده، غیرقانونی است و مسترد میشود.آقای فرهمند میگوید این مکتوب بنا به شکایت احمد ایشچی از معاون اول رئیس جمهوری صادر شده است.به دنبال طرح ادعای احمد ایشچی مبنی بر بدرفتاری آقای دوستم و تلاش محافظان آقای دوستم برای تجاوز جنسی با او، دفتر اشرف غنی، رییس جمهوری اعلام کرد که برای بررسی این ادعا از طریق نهادهای قضایی اقدام میکند.دادستانی کل نیز اعلام کرده بود که کار بررسی ادعای احمد ایشچی علیه ژنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول رئیس جمهوری را آغاز کرده است.اما رییس دفتر معاون اول رئیس جمهوری میگوید قانون اساسی در مورد چگونگی رسیدگی به اتهامات علیه معاونان رییس جمهوری خاموش است و روشنی ندارد.اما به گفته وی، به اساس اجماع نظر حقوق دانان، از آنجا که معاون اول رییس جمهوری در انتخابات و همراه با رییس جمهوری، با رای مستقیم مردم انتخاب میشود، ماده ۶۹ قانون اساسی در مورد اتهامات علیه رییس جمهوری، برای معاونان او نیز تطبیق میشود.در ماده ۶۹ قانون اساسی افغانستان آمده: "رئیس جمهوری در برابر ملت و مجلس نمایندگان مطابق به احکام این ماده مسئول میباشد. اتهام علیه رئیس جمهوری به ارتکاب جرایم ضد بشری، خیانت ملی یا جنایت از طرف یک ثلث کل اعضای مجلس نمایندگان تقاضا شده میتواند. در صورتی که این تقاضا از طرف دو ثلث کل آرای مجلس نمایندگان تأیید گردد، مجلس نمایندگان در خلال مدت یک ماه جرگه بزرگ را دایر مینماید. هر گاه جرگه بزرگ اتهام منسوب را به اکثریت دو ثلث آرای کل اعضا تصویب نماید، رئیس جمهوری از وظیفه منفصل و موضوع به دادگاه خاص محول میگردد."اما دادستانی کل پیش از این گفته بود رسیدگی به پروندههای جرمی از صلاحیتهای دادستانی کل است و این اداره حق دارد هر شهروندی را که مرتکب تخلف شود، بدون توجه به موقعیتش تحت بازجویی قرار دهد.آقای ایشچی روز سه شنبه (۲۳ قوس) ادعا کرد که آقای دوستم او را پنج روز در خانهاش زندانی و برهنه کرد و به محافظانش دستور داد که با او بدرفتاری جنسی کنند.طرح این ادعاها واکنشهای گستردهای داشته است. شماری از سفارتخانههای خارجی در کابل نیز خواستار رسیدگی به این موضوع شدهاند.نزدیکان آقای دوستم اتهام وارده را بیبنیاد میخوانند، میگویند این ادعا توطئهای بیش نیست و پیشنهاد دادهاند که مساله از راه جرگه سنتی یکسره شود.آقای فرهمند نیز با تاکید به بی اساس بودن ادعاهای آقای ایشچی، گفت نشستهایی برای حل این مساله از طریق جرگه سنتی جریان دارد.خبرگزاری جمهور- کابل | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89124/ |
ec266852-f618-4784-b650-273c50108d6d | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T20:10:20+00:00 | استرداد بیش از 3هزار موتر و موترسایکل فاقد اسناد قانونی به گمرکها | اطلاعات روز: وزارت داخله روز گذشته اظهار داشت که مسئولان ترافیک شهر کابل وسایط ضبطشدهی فاقد جواز سَیر و اسناد قانونی را امروز به مسئولان گمرکها تحویل دادند.
سید محبوب سادات، مدیر ترافیک شهر کابل گفته است مسئولان این اداره از مدتی بدینسو بیش از ۳۳۰۰ عراده وسایط مختلفالنوع را شامل دو هزار عراده موترسایکل که فاقد اسناد قانونی میباشد از نقاط مختلف شهر کابل جمعآوری کردهاند.
به گفتهی آقای سادات، مسئولان ترافیک کابل امروز (سهشنبه، ۳۰ قوس) در حضور نمایندگان دادستانی، کشف، جنایی، استخبارات، مبارزه با تروریسم وزارت امور داخله، نمایندهی فرماندهی زون ۱۰۱ آسمایی کابل و نمایندهی ریاست عمومی ترافیک این وسایط را به مسئولان گمرکهای وزارت مالیه رسمآ تسلیم نمودند.
او افزوده این وسایط فاقد جواز سیر و اسناد قانونی بودند که از نقاط مختلف شهر کابل جمعآوری شده و از مدتی بدینسو در قید ترافیک واقع شهرک پولیس نگهداری میشدند.
در خبرنامهی وزارت داخله آمده، مدیر ترافیک شهر کابل گفت که مسئولان این اداره بهمنظور بهتر شدن نظم ترافیکی و بهبود امنیت در شهر تلاش مینمایند تا وسایط بدون جواز سیر و اسناد را از شهر کابل شناسایی و جمعآوری نمایند. | http://www.etilaatroz.com/44212 |
101fa871-cd55-4a29-b337-64d7d3fe2ddd | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-29T20:02:42+00:00 | بازداشت مردی که در ننگرهار دو خواهر را به نکاح خود درآورده بود | اطلاعات روز: مقامهای محلی ولایت ننگرهار اعلام کردهاند مردی که به جبر دو خواهر را به نکاح خود درآورده بود، بازداشت شده است.
دفتر رسانههای والی ننگرهار نیز در خبرنامهیی گفته است افراد اصلی که در این قضیه دخیل بودند، بازداشت شده و پروندهی شان جهت ارزیابی کامل به نهادهای عدلی و قضایی واگذار شده است.
چندی پیش یک مرد در ولسوالی کوز کونر ولایت ننگرهار دو خواهر را در یک شب به زور به نکاح خود درآورد. این قضیه پس از آن مورد توجه قرار گرفته که نادر خان، پدر کهنسال این دو دختر با ظاهر شدن در رسانهها خواستار عدالت شد و شکایت نمود که یک زورمند محلی همزمان دو دخترش را به عقد خود در آورده و عزت خانوادهاش را زیر پا کرده است.
براساس اظهارات خانواده قربانی، این زورمند ابتدا با یکی از دختران این خانواده ازواج میکند اما در اولین شب عروسی، به ادعای «باکره نبودن» عروس، دومین خواهرش را نیز با خود میبرد.
محمد حنیف گردیوال، معاون والی ننگرهار و سید عبدالغفار سادات، رییس تحقیقات جنایی وزارت امور داخله امروز (دوشنبه، ۲۹ عقرب) در نشست خبری از بازداشت پنج فرد اصلی دخیل در این رویداد بهشمول مردی که دو خواهر را به نکاح خود درآورده بود، خبر دادند.
عبدالغفار سادات گفت که به حکم رییسجمهور هیأتی برای تحقیق قضیه به ولایت ننگرهار سفر کرده و در همکاری با مردم محل این افراد بازداشت شدند.
پیش از این مولوی عبدالرحمن فردی که خواهر دوم را به عقد نکاح این زورگو آورده بود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. او گفته است در این قضیه مجرم نمیباشد چون در هنگام بستن نکاح برای وی گفته شده که این دو تن خواهر نه، بلکه دختران کاکا هستند. | http://www.etilaatroz.com/44179 |
1ca4bda4-add1-4cd7-85a5-5ed73130f380 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T07:00:53+00:00 | بدن کودک؛ «جنگ نامرئی» فرماندهان | چند روز پیش، رییسجمهور غنی با هیأتی دیدار کرد که موظف به تحقیق در مورد حضور کودکان در صفوف پولیس بود. نتیجهی این گزارش نشان میداد که «هیچ کودکی» در میان نیروهای پولیس نیست. آن تحقیق البته منحصر به استخدام نوجوانان در پولیس ملی بود. حکومت زمانی اقدام به تشکیل این هیأت کرد که گزارشهایی از برخورد زنندهی جنسی نیروهای پولیس با پولیسهای نوجوان و نیز آزار و اذیت جنسی کودکان در پایگاههای پولیس نهادهایی مانند کنگرس ایالات متحده را وادار به واکنش کرد.
در طول ۱۵ سال گذشته کمتر اتفاق افتاده است که گزارشهای هیأتهای حقیقتیاب دولتی به کشف واقعیتهای زننده و شرمآور منجر شود. این طبیعی است. بسیاری از این رفتار شرمآور در میان کسانی صورت میگیرد که در گوشهی قدرت شریکاند. عاملان اکثراً از میان سیاستمداران، زورمندان و فرماندهان محلی است که از راه تهدید یا تطمیع محققان دولتی را وادار به جعل واقعیت میکنند. غالباً ارتباط سیاسی و شبکهیی میان این افراد نیز در روند تحقیق دخالت میکند. به همین دلیل، میان یافتههای رسانهها، گزارشگران نهادهای مدافع حقوق بشر و کمیسیونها/هیأتهای حقیقتیاب دولتی تفاوت فاحشی وجود دارد.
خبرگزاری فرانسه گزارشهایی از رواج روزافزون «بچهبازی» در میان فرماندهان و نیروهای پولیس در ارزگان و هلمند منتشر کرده که به شدت تکاندهنده و شرمآور است. سردار ولی، پدری است که فرزند ۱۳ سالهاش را یک فرمانده محلی پولیس ربوده است. فرزند سردار ولی در اختیار این فرمانده محلی است تا به او بهصورت مکرر تجاوز کند. آخرین باری که سردار ولی فرزندش را در محاصرهی نیروهای پولیس وابسته به این فرمانده دید، از ترس نتوانست به او نزدیک شود. گفته میشود ۳۷۰ مرکز پولیس در ولایت ارزگان «بچه بیریش» دارند. نقیبالله یک فرمانده پولیس در ارزگان بوده که به جرم نگهداشتن «یک پسر نوجوان» و اتهام «بچهبازی» به حبس محکوم شده بود، اما بر مبنای این گزارش، یکماه زندان رفت. او را آزاد کردند تا با طالبان بجنگد.
وضعیت بهگونهیی است که از بدن کودکان بهمثابهی وسیلهیی برای تشویق و نگهداشتن سربازان و فرماندهان در پاسگاههای پولیس و خطوط جنگی استفاده میشود. این گزارش وحشتناک بیان میکند که سربازان به ماندن در پاسگاهی که کودکان-برای بهرهکشی جنسی-نباشند، علاقهیی ندارند. داشتن «بچه بیریش» به یک برند قدرت در میان زورمندان و نظامیان محلی بدل شده است. آنها با سوءاستفادهی جنسی از کودکان، میزان تواناییشان برای ارضای لذت جنسی خود را به نمایش میگذارند؛ کاری که اقتدار و توانایی آنها را نشان میدهد.
آنها به کودکان بهصورت بیرحمانهیی تجاوز میکنند. یک افسر امریکایی به یاد میآورد که در اتاق پهلویش، فرماندهی، یک پسر را بسته بود و فریادش را بلند کرده بود. فریادهایی که در خفا و از شدت قساوت و بیرحمی بلند میشوند و کسی نمیشنود یا از کنار آن با اغماض میگذرد، در بسیاری از پاسگاهها و حوزههای پولیس و نیروهای امنیتی بارها بلند شده است.
وقتی بسیاری از خانوادهها از ترس مجبورند پسرانشان را مخفی نگهدارند و وقتی بچهبازی در صفوف پولیس به امر رایج بدل میشود، معنایش این است که جنایت شرمآوری دور از چشم همه در حال رخ دادن است. جنایتی که صرفاً محدود به یک جنایت ضد انسانی نمیماند و پیامدهای فاجعهبار دیگری نیز دارد. بارها گزارش شده که نوجوانی بر روی افراد پولیس سلاح گرفته و آنها را کشته است. در بسیاری از این موارد، طالبان متهم به استفاده از نوجوانان برای رخنه در میان نیروهای امنیتی متهم شدهاند. واقعیت اما فراتر از این است: بسیاری از کسانی که اقدام به چنین کاری کردهاند، پسران نوجوانی بودهاند که به قصد انتقام و فرار از وضعیتی که در آن گرفتار بودهاند، با طالبان همدست شده و «در واقع» کسانی را کشتهاند که بارها به او تجاوز کرده است.
نهادهای امنیتی تقریباً در حاشیهی امن زندگی میکنند. مأموران امنیت ملی، پولیس و اردوی ملی، بهدلیل اقتدار و اختیاری که دارند، غالباً این ترس را در دل بسیاری، از جمله گزارشگران رسانهها انداختهاند که نباید با آنها «در بیفتند» و در کارشان کنجکاو شوند. داشتن اسلحه به آنان این قدرت را داده است که بهراحتی آن را زیر گلوی کسی بگذارند و تهدید کنند که صدایش بلند نشود. دامنهی اختیار آنها و ضعف نظارت و مدیریت، سبب شده است که آنها، گاهی برای خاک انداختن بر جنایتهایشان کسانی را متهم به همدستی با تروریستها یا بزهکاری کرده و دستگیر یا سرکوب کنند.
تجاوز مکرر جنسی به کودکان بهواسطهی سربازان، از نظر حقوقبشری، یک جرم غیر قابل اغماض است. اسلام برای لواط (نزدیکی جنسی با یک پسر) کیفر سنگینی وضع کرده است. لازم است دولت اولاً تعریف مشخصی از بچهبازی ارائه بدهد و سپس برای آن، کیفر شدیدی وضع کند. در کنار آن، لازم است پا از دایرهی تحقیقات بینتیجه فراتر گذاشته شود و به گزارشهای رسانهها و نهادهای حقوقبشری توجه صورت بگیرد. با کسانی که اقدام به این عمل وحشیانه کردهاند، برخورد شود. درست است که فرماندهان پولیس در برابر طالبان مقاومت میکنند، اما این کار نمیتواند ما را وادار کند تا در برابر جنایات آنها علیه کودکان، سکوت کنیم. ما با نسلی مواجه خواهیم بود که سلامت روانی خود را از دست دادهاند. یک نسل غیر نرمال و خطرناک. این وضعیت آنقدر شرمآور و فاجعهبار است که میتواند حکومت را تکان بدهد. | http://www.etilaatroz.com/44182 |
57e3ca7d-d0b3-4992-8aa5-f4bf60b883b7 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | افتتاح استادیوم شهر سمنگان افغانستان + عکس | این استادیوم فوتبال که زمین آن خاکی میباش به هزینه ۱۰ میلیون افغانی و از طرف شهرداری ایبک و به همکاری برنامه شهر ساخته شده است.
این استادیوم امروز با حضور والی ، ریس شورای ولایتی، قوماندان امنیه، ریس امنیت ملی، شهردار و ریس فدراسیون فوتبال ولایت سمنگان در حالیکه ورزشکاران نیز حضور داشتند با قطع نوار افتاح شد.
| http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/61193/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%88%D9%85-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D8%B3%D9%85%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3 |
b9782203-69f0-48b4-b8a8-39c48d451126 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-27T07:11:00+00:00 | وحدت گم شدهی مسلمین در دنیای پرآشوب سیاست اسلامی | عرفان مهران
مجمع تقریب مذاهب اسلامی در ایران کنفرانس وحدت اسلامی را در دو روز گذشته در تهران برگزار کرده است. در این کنفرانس مسلمانان از سراسر جهان دعوت میشوند و در مورد مهمترین مسائل جهان اسلام بحث و گفتوگو میکنند. این کنفرانس در سی سال گذشته همواره برگزار شده است.
موضوع اتحاد مسلمانان یکی از مباحث دیرینه در جهان اسلام است. شکاف میان فرق مختلف اسلامی در طول تاریخ این دین وجود داشته و در بسا موارد به درگیریها و منازعات خونینی میان فرق مختلف اسلامی انجامیده است. علیرغم وجوه اشتراک عقیدتی فراوان میان مسلمانان، همبستگی لازم در جهان اسلام شکل نگرفته و شکافها و تخاصمات میان فرق مختلف اسلامی زمینه را برای مداخلهی کشورهای خارجی نیز فراهم آورده است.
شکاف در جهان اسلام، در زمانهی اکنون بیش از هر زمانی عمیقتر است. درگیریها و رقابتهای سیاسی در جهان اسلام سایهی سنگینی بر آن انداخته است. در حالحاضر، جهان اسلام کانون اصلی منازعات سیاسی و جنگها و خونریزیهای فرقهیی است. جنگ و مناسبات سیاسی خصمانه در جهان اسلام، آن ارزشهای اسلامی را که قادر به ایجاد همبستگی و همسویی میان مسلمانان هستند، به محاق فراموشی کشانده و بهجای آن کینه، کدورت و عداوت را حاکم کرده است. ظهور تروریزم، گروههای ایدئولوژیک افراطی و دولتهای استبدادی در جهان اسلام، وجههی حقیقی آن را در جهان مکدر کرده و دینگریزی فزایندهیی را در این قلمرو بهوجود آورده است.
با وجود این آشفتگی عمیق در جهان اسلام، متاسفانه گفتمانی جدی در این زمینه شکل نگرفته است. هرچند برخی نشستها و کنفرانسهایی از سوی برخی کشورها به این هدف برگزار میشوند، اما در هیچیک از این نشستها بحث عمیق و جدی در باب مسائل جهان اسلام صورت نمیگیرد و این نشستها و کنفرانسها تحت تاثیر جو سیاسی حاکم به راه انداخته میشوند.
اینکه چرا جهان اسلام درگیر این وضعیت آشفته است، هیچ دلیل مشخصی وجود ندارد. هیچ نظریهی جدی تاکنون شکل نگرفته که همبستگی میان این وضعیت و متغییر مستقل آن را توضیح دهد. اما یک نکته بدیهی به نظر میرسد: مداخلهی دین در امور سیاسی. دین اسلام بیش از هر دین دیگر، داعیهی سیاسی دارد و همین امر باعث ورود پرقدرت دین اسلام به حوزهی سیاسی شده است. این امر در طول تاریخ منجر به ظهور گروههای ایدئولوژیک، سلسلههای امپراتوری و دولتهای مستقل ملی شده است که هرکدام داعیهی سیاسی و ایدئولوژیک دارند و تلاش دارند برای بقای خود، تمامی رقیبان خود را از صحنه خارج کنند. به نظر میرسد همین مساله باعث درگیریها و شکلگیری مناسبات خصمانه میان فرقههای مختلف اسلامی شده و در نهایت به وضع موجود منجر گردیده است. شواهد زیادی وجود دارد که این همبستگی را توضیح میدهند. پس از وفات پیامبر، ظهور اختلاف میان شیعه و سنی بر سر جانشینی پیامبر یک امر کاملاً سیاسی بود. این مسالهی سیاسی به کل جهان اسلام سرایت کرد و مسلمانان را به دو بخش کاملاً جداگانه تقسیم کرد. این وضعیت در طول تاریخ ادامه پیدا کرد و تاکنون در جهان اسلام به قوت خود باقی است. حضور دین در عرصهی سیاست، رقابتهای سیاسی در جهان اسلام را مشروعیت بخشید و آن را در افکار مومنین، به یک امر قدسی مبدل کرد.
حالا که جهان اسلام حول رقابت ایران و عربستان سعودی میچرخد و درگیر شکافهای عمیق گردیدهاند، در واقع قربانیان رقابتهای ایران و عربستان میباشند. رژیمهای حاکم در ایران و عربستان هر دو بهشدت ایدئولوژیکاند و این خاصیت آنان باعث میشود تا برای کنار زدن رقیب از هیچ تلاشی فروگذار نشوند. برای این کار هر دو باید مشروعیت دینی برای رقابتهای سیاسی خود ایجاد کنند تا بتوانند مردم را بهسادگی علیه رقیب بسیج کنند. این مساله هر روز جدی و جدیتر میشود و دینی که قرار بود مایهی نجات و آرامش مومنان و مسلمانان گردد، به دست مردان سیاست به ابزار نفاق، خونریزی و آدمکشی مبدل شده است. | http://www.etilaatroz.com/44068 |
0d977861-2863-491d-a3a2-2dd88e5d7ba1 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | پایین کشیدن مجسمه آتاترک در ترکیه | کد مطلب: 89127
فعالان کمالیست با تجمع در محل به این اقدان اعتراض کردند اما در نهایت مجسمه پایین کشیده و جابجا شد.پایین کشیدن مجسمه بتونی مصطفا کمال پاشا (آتاترک) در شهر "ریزه " ترکیه جنجال ساز شد.به نقل از سی ان ان ترک در پی ساخت یک مجسمه جدید برای یادبود شهدای کودتای نافرجام ترکیه، مجسمه آتاترک از یکی از میادین اصلی شهر ریزه جابجا شد.در جریان این جابجایی اعتراض هایی از سوی فعالان کمالیست و هواداران حزب اپوزیسیون " جمهوریخواه خلق" صورت گرفت، اما شهرداری شهر ریزه به این اعتراضات توجه نکردند و در نهایت مجسمه آتاترک با اسکورت واحدهایی از پولیس با جرثقیل از محل جابجا شد.قرار است به جای مجسمه آتاترک یک مجسمه جدید به عنوان نماد و یادبود شهدای کودتای نافرجام در میدان اصلی مقابل ساختمان فرمانداری شهر ریزه نصب شود." عمر توپراک " رییس انجمن دوستداران آتاترک در شهر ریزه با اعتراض از پایین کشیده شدن مجسمه آتاترک ، گفت :" این روز روز سیاهی برای شهر ریزه است."او با انتقاد از این اقدام گفت : این کار قصد و نیت حزب حاکم ترکیه را برای کمرنگ کردن آتاترک و مغایر نشان دادن او با ارزش های جمهوری و دموکراسی را نشان می دهد. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89127/ |
17a59453-eda6-4c85-a123-e1d7fe8a5cfe | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | رشد اقتصادی ۶٫۵ درصدی چین در سال ۲۰۱۷ میلادی | بررسیهای یاد شده توسط آکادمی علوم اجتماعی چین صورت گرفته و این مرکز در پژوهشهای خود نتیجه گرفته است که شاخص تورم در این کشور در سال آینده میلادی معادل ۲٫۲ دهم درصد خواهد بود.همین تحقیقات نشان میدهد که رشد اقتصادی چین در سال جاری میلادی بر اساس پیش بینیهای قبلی نزدیک به شش ممیز هفت درصد بوده است و تا پایان سال ۲۰۱۶ میلادی در همین روال حفظ خواهد شد.آکادمی علوم اجتماعی چین در کتاب آمار منتشر شده دربارهٔ وضعیت اقتصادی این کشور آورده است؛ چنانچه در سال آینده میلادی شرایط به همین شکل باشد، چین دچار افت و سقوط اقتصادی نخواهد شد و به رغم وجود چالشها به رشد شش و نیم درصدی خواهد رسید که از بسیاری کشورهای دیگر بالاتر است.رشد اقتصادی چین برای سهماهه اول و دوم سال آینده میلادی از سوی این مرکز تحقیقاتی شش و نیم درصد و برای شش ماه بعدی سال هم شش ممیز چهار دهم درصد برآورد شده است.چین امیدوار است در سال آینده میلادی میزان صادرات با یوان (ارز ملی) را افزایش دهد. صادرات یوانی چین در سال جاری میلادی در مقایسه با سال ۲۰۱۵ میلادی یک ممیز هشت دهم درصد کاهش یافت اما برای سال آینده بین ۴ تا ۶ درصد رشد برای آن پیش بینی شده است.پیش بینی دولت این است که در سال آینده میلادی ارزش یوان در برابر دلار نسبتاً تثبیت شده باشد و حدود سه تا ۵ درصد تضعیف شود اما از سال ۲۰۱۸ میلادی احتمالاً یوان قدرت بیشتری پیدا خواهد کرد.دولتمردان چین در یک هفته گذشته در جریان نشست مهم اقتصادی خود روند اصلاحات اقتصادی، تجارت خارجی، بازار داخلی و خارجی، سرمایهگذاری خارجی و سرمایهگذاری چینیها در خارج از کشور و وضعیت بهای فزاینده بازار مسکن را مورد بحث و بررسی قرار دادند. | http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/61164/%D8%B1%D8%B4%D8%AF-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%DB%B6-%DB%B5-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B7-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C |
f2ab3047-8156-4756-b7a3-bacfb11db473 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | حکومت با احترام به تصمیم مجلس نامزد وزرای جدید را معرفی کند | کد مطلب: 89120
شماری از نمایندگان مجلس می گویند که حکومت باید به تصمیم مجلس در خصوص رد صلاحیت ۷وزیر کابینه، احترام بگذارد و نامزد وزرای جدید را هرچه زودتر تا قبل از رخصتی های زمستانی شورای ملی معرفی کند.به گزارش خبرگزاری جمهور؛ بیش از یک ماه از روند استیضاح ۱۶ وزیر و سلب صلاحیت ۷ وزیر کابینه می گذرد؛ اما تا هنوز سرنوشت وزرای رد صلاحیت شده مشخص نشده است.حکومت رد صلاحیت وزرای کابینه را نپذیرفته و در این خصوص از دادگاه عالی طلب تفسیر شده است؛ اما مجلس نمایندگان بر تصمیم خود تاکید دارد و می گوید که هیچ نهادی صلاحیت تفسیر صلاحیت های ویژه مجلس را ندارد.با آنکه دادگاه عالی با گذشته حدود یک ماه به شکل رسمی پاسخی به درخواست حکومت نداده است؛ اما گزارشهای تایید ناشده ای وجود دارد که دادگاه عالی نیز صلاحیت مجلس را در خصوص رد صلاحیت ۷ وزیر کابینه تایید کرده است.با این حال، شماری از نمایندگان مجلس می گویند که صلاحیت های مجلس در خصوص روند استیضاح کابینه مشخص است و نیاز به تفسیر ندارد و حکومت باید هرچه زودتر تا قبل از رخصتی های زمستان شورای ملی نامزد وزرای جدید را معرفی کند تا کابینه حکومت تکمیل گردد.شریفی بلخابی یک عضو مجلس نمایندگان در این مورد به خبرگزاری جمهور گفت: "رای قناعت و عدم قناقت به وزرای کابینه از صلاحیت های ویژه مجلس است و در این خصوص هیچ نیازی نیست که دادگاه عالی نظریه تفسیری اش را اعلام کند و صلاحیتی هم ندارد".آقای بلخابی یاد آور شد که صلاحیت مجلس در قانون اساسی مشخص است و هر سه قوه باید بر بنیاد قانون اساسی حرکت کنند و جلو کارهای فرا قانونی خود را بگیرند.صالح محمد سلجوقی دیگر عضو مجلس نیز به خبرگزاری جمهور گفت، همانطوری که حکومت رای قناعت نمایندگان به اعضای کابینه را می پذیرد باید رای عدم قناعت نمایندگان را هم بپذیرد و به تصمیم مجلس در خصوص رد صلاحیت ۷ وزیر کابینه احترام بگذارد.این نمایندگان مجلس از حکومت می خواهند که نامزد وزرای جدید کابینه را تا پیش از رخصتی های زمستانی شورای ملی معرفی کند تا کابینه حکومت تکمیل گردد و کارهای حکومت داری به شکل درست به پیش برده شود.این در حالی است که تا یک ماه دیگر شورای ملی به رخصتی های زمستانی می روند و نمایندگان مجلس می گویند که اگر نامزد وزرا به زودی معرفی نشود، روند سرپرستی در وزارت خانه ها ادامه خواهد یافت.نمایندگان مجلس سرپرستی وزارت خانه ها را خلاف قانون می دانند و تاکید دارند که براساس قوانین نافذه کشور وزرای سلب صلاحیت شده حتا برای یک روز هم نمی توانند در وظیفه خود باقی بمانند.عبدالله امینی- مجلس شورای ملی | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89120/ |
4e9fd7eb-cf6f-45ee-a472-c09bc687c79b | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-28T21:24:31+00:00 | نخستین دانشگاه دولتی در نیمروز ساخته میشود | اطلاعات روز: مقامهای محلی ولایت نیمروز در غرب کشور و هیأت اعزامی وزارت تحصیلات عالی به این ولایت از منظوری ایجاد نخستین دانشگاه دولتی در این ولایت خبر دادهاند.
این مقامها گفتهاند که قرار است این دانشگاه دولتی در سال آینده خورشیدی شامل فهرست امتحان کانکور شود و دانشآموزان میتوانند رشتهی تحصیلی را در آن انتخاب کنند.
محمد سمیع، والی نیمروز امروز (یکشنبه، ۲۸ قوس) در نشستی با هیأت وزارت تحصیلات عالی گفته است که ایجاد نخستین دانشگاه دولتی در این ولایت منظور شده و در سال ۱۳۹۶ دانشجویان میتوانند در آن درس بخوانند.
هیأت وزارت تحصیلات عالی در سفری به این ولایت گفته است که بودجه و تشکیل این دانشگاه در سند بودجهی سال مالی ۱۳۹۶ گنجانده شده و سال آینده این دانشگاه در رشتهی تعلیم و تربیه دانشجو میپذیرد.
احمد عرب، سخنگوی والی نیمروز نیز گفته است که این دانشگاه در سال آینده در رشتهی تعلیم و تربیه دانشجو جذب میکند.
براساس گزارشها در حال حاضر در نیمروز ۱۵۷ مکتب لیسه، متوسطه و ابتدائیه، یک انستیتوت، یک دارالمعلمین و یک دانشگاه خصوصی وجود دارد.
گفته میشود که سالانه از این ولایت بیش از یک هزار دانشآموز از صنف دوازدهم فارغ میشوند که کمتر از چهار صد تن آنان میتوانند به دانشگاههای کشور راه یابند. | http://www.etilaatroz.com/44155 |
8f2c3a33-3205-4c52-b9d8-534d76aa55ab | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T07:10:24+00:00 | افغانستان حداقل در یک زمینه بینیاز است، خبر دارید؟! | از بس وابستهایم، حتا در ذهنمان هم نمیگنجد که در چه زمینههایی بینیازیم و در چه زمینههایی فرصت داریم تا بینیاز شویم. مقصرهای اول این حالت بستهبندیشده، رهبرانی را میدانیم که خود دنبال آنها کورکورانه در حرکتیم. اگر جامعهی ما امروز دومین کشور فاسد یا دومین کشور بیسواد جهان است، -چه قبول کنیم چه نکنیم- حاصل زحمات خود ماست. به همان اندازه که رهبران ما را به جان هم انداخته، ما هم حاضر بودهایم به جان هم بیافتیم و اسباب تفریح و تفرج رهبران عزیز کشور را فراهم کنیم.
بحث وابستگی، بحث عمیقی است. اکثر دانشمندان در این زمینه اختلاف نظر دارند. اما جامعترین نظریه در مکتب وابستگی، مربوط به هِنری میمالوف روسی است. هنری معتقد است برای درک وابستگی، باید به زمان و مکانی که بوکه شده مراجعه کرد. او در توضیح بوکه میگوید: «در کشورهایی که سیستم آب فعال نیست، هرخانواده مجبور است داخل حویلی خود چاه بکند. از آنجاییکه چاه عمیق آب پاکتر و بیشتر دارد، اکثریت مردم ماشین میآورند و توسط پایپ آهنی بسیار دبل که توسط برق بالا و پایین میشود، چاه میکند. آن را بوکه میگویند. در این کشورها، مسألهی آب زیرزمینی نه برای حکومت مهم است، نه هم برای مردم». آقای میمالوف سپس مثالی از کشور عزیز ما میآورد و میگوید روس در افغانستان شکست خورد و باید به مجاهدین از این بابت تبریک عرض کرد. بوکهی وابستگی که از شروع جهاد در افغانستان کوبیده شده بود، با شکست روسها و افتادن مجاهدین به جان هم، در عمیقترین سطحش فرو رفت. برای همین، افغانستانی که روسیه را از پای درآورد، اکنون حتا در مقابل یک چوب گوگرد به زانو درآمده است.
یک دفعه این سخن آقای میمالوف را با یک هموطن تقریباً مجاهد قصه کردم، گفت: بیادر! مه میمالوفه نمیشناسم. هر خرسی که است، بگو ده گوشهی خود باشه!
بناءً قصهی ما کجا بود؟ آها… حرف این بود که افغانستان در اوج وابستگی، از یک چیز بینیاز است. این بینیازی را دیروز آقای رییسجمهور محمد اشرف غنی در کنفرانس ملی حمایت از مدافعان حقوق بشر بیان کرد. آقای غنی گفت که اول باید حقوق بشر را بفهمیم و ارزشهای حقوقبشری را درک کنیم، تا کار ما برای رعایت و نهادینه کردن حقوق بشر ساده شود. فعلاً که در رویای حقوق بشر قرار داریم و آرزو داریم روزی این رویا به واقعیت مبدل شود. آقای غنی سپس در توضیح سخنانش گفت که اگر ما همینقدر آدم شویم که به حریم خصوصی کسی تجاوز نکنیم و حق او را در عرصهی عمومی نخوریم، حقوق بشر را به مبلغی بسیار هنگفتی رعایت کردهایم. اما حیف که همینقدر هم برای هم روا نداریم و مدام انگُلک میکنیم و کشور را میبریم در آخرین خانهی جدول لیست کشورهای ناقض حقوق بشر.
گذشته از این حرفها، رییسجمهور در کنفرانس دیروزی که در کابل سرینا برگزار شد گفت که افغانستان از «روزهای یادبود برای قربانیان بینیاز است». به این معنا که در گذشته، ماشاءالله آنقدر گسترده و زیاد از خود قربانی گرفتهایم که دیگر نیازی نیست از همدیگر قربانی بگیریم و سپس در آینده، یک روز از همین قربانیان یاد کنیم و برنامه بگیریم.
در همین حال رییس کمیتهی بررسی افزایش قربانیان ملی که یک مدال از غازی امانالله خان دارد و دو مدال از سیدجمالالدین افغانی، ضمن تایید بینیازی افغانستان از روزهای یادبود قربانیان گفت: «خاصیت مارکیت با واقعیت بینیازی کشور مطابقت نمیداشته باشد. تقاضا در مارکیت قربانیان خشونت بسیار بلند است و از ما مازاد تولید میخواهد. هرچند تلاشهای بسیار گسترده در این زمینه جریان دارد، اما میبینیم که مارکیت هنوز هم عطش دارد و هر روز خون تازه طلب میکند زما.»
البته در این کنفرانس، بزرگواران دیگر هم سخن گفتند و سخنهای خوب گفتند. اما به نسبت ضیقی وقت، ما سخنان آنها را نادیده میگیریم. مثلاً یکی از بزرگواران حکومت قبلی گفت که ناقضین حقوق بشر دیر یا زود، گرفتار خواهند شد و مجازات خواهند شد، اما ما آن را نادیده میگیریم. باور کنید نادیده گرفتن سخنان اینها گاهی به نفع آدم است. مثلاً اگر نادیده نگیریم، مجبوریم منتظر بنشینیم که قوماندان زرداد چهوقت محاکمه میشود. همه میدانیم که او محاکمه نمیشود هیچ که چند هفته بعد، هفت-هشت تا موتر زره و یک کندک نیروی مسلح برای تامین امنیت او نیز به او داده خواهد شد. پس بهتر است نادیده و ناشنیده بگیریم. | http://www.etilaatroz.com/44197 |
6d09f6de-f53a-4835-bcd1-1beec40802bc | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | حوادثی که ترکیه را به محاق فرو میبرد | روابط مسکو - آنکارا در ماههای اخیر به علت بروز چند حادثه مرتبط با دو طرف و به تبع آن موضع گیری مقامهای روس و ترک با مشکلاتی روبه رو شده است.برای روشنتر شدن سطح روابط روسیه و ترکیه به عقب بر میگردیم و یک حادثه دیگر در روابط این کشور را مرور میکنیم: درست سوم آذرماه سال گذشته یک فروند سوخوی ۲۴ روسیه در مرزِ سوریه و ترکیه از سوی جنگنده ترک هدف قرار گرفت و سرنگون گردید که موجب تنش در روابط مسکو و آنکارا شد.سرنگونی هواپیمای روسی، تنشها بین مقامهای دو کشور را افزایش داد تا جایی که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه شدیدترین موضع علیه آنکارا اتخاذ کرد. رئیس جمهوری روسیه در این رابطه گفت که این حادثه به مثابه خنجری از پشت توسط قدرتهای حامی تروریستها بوده است.اما اتفاق ۲۹ آذر آنکارا در حالی رخ داد که کشمکش حادثه نخست هنوز ادامه دارد. حادثه اول و دوم این کشور از جهاتی با هم متفاوت است که یکی از این تفاوتها میتواند تأثیر نامطلوب این حادثه در روابط دیگر کشورها با ترکیه باشد.تهدیدات جانی علیه دیپلماتها در کشوری دیگر، معمولاً از ناامنی آنجا حکایت میکند و این امر میتواند رفت و آمدهای دیپلماتیک و حتی گردشگری را تحت تأثیر قرار دهد و این مسئله برای کشوری مثل ترکیه که درآمد آن با گردشگری پیوند خورده است اندکی بر دشواریها خواهد افزود.ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه در واکنش به حادثه روز دوشنبه آنکارا گفت: آمران و صحنه گردانان اقدام تروریستی آنکارا باید شناسایی شوند و تحقیقات گستردهای دربارهٔ گردانندگان و مجریان پشت پرده این جنایت تروریستی انجام گیرد.سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه هم اعلام کرد: هدف از ترور کارلوف در ترکیه ضربه زدن به مبارزه با تروریسم در سوریه بود و تدابیری اندیشیده خواهد شد تا اجرای مقاصد سفارش دهندگان قتل سفیر روسیه ناممکن شود.همه این موضعگیریها نشان میدهد که در صورت رفع نشدن این مسئله، دامنه این حرکت میتواند روابط روسیه و ترکیه را بیش از پیش بحرانی کند.حادثه روز گذشته همچنین حاکی از این موضوع است که تروریستها تا عمق ارتش و دیوارههای محافظتی یک کشور میتوانند نفوذ کنند و ضربات خود را وارد کنند از این رو همه کشورهای منطقه و سایر کشورها باید در این زمینه مساعدت کنند.ترکیه در اوایل سال جاری علاوه بر این دو حادثه، یک رویداد دیگر را هم پشت سر گذاشت و آن کودتای نافرجام این کشور بوده است. مجموعه این رویدادها باعث شده که تصویر تیرهای از ترکیه در اذهان عمومی شکل گیرد و از این رو تکرار این گونه حوادث میتواند جامعه این کشور را بیثبات تر از گذشته نشان دهد.اما حادثه ۲۹ آذر آنکارا از ابعاد مختلف قابل توجه است:۱- این حادثه همزمان با برگزاری اجلاس سه جانبه ایران، روسیه و ترکیه در این کشور رخ داد که این موضوع میتواند سیستم امنیتی و حفاظتی این کشور را زیر سئوال ببرد هر چند عامل این حادثه از اعضای ارتش سابق این کشور بوده است.۲- بیثباتی و ناامنی در این کشور که ریشه در بسیاری از مسایل از جمله ناتوانی دولت در اداره کشور دارد میتواند تمامی موضوعات سیاسی و غیر سیاسی این کشور را تحت تأثیر قرار دهد و این ناامنی میتواند تا عمق لایههای مختلف جامعه و اقتصاد این کشور گسترش یابد.۳- بخش زیادی از درآمد کشور ترکیه از راه گردشگری حاصل میشود که ادامه بیثباتی و وقوع چنین حوادثی میتواند خیلی از گردشگران را برای سفر به این کشور منصرف کند.۴- ترکیه از سالها پیش خواستار عضویت در اتحادیه اروپا است که این گونه حوادث میتواند روند پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا را بیشتر به تأخیر بیاندازد.۵- رفع معضل تروریسم نیازمند همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای است و از این رو تمام کشورهای منطقه از جمله ترکیه باید در این مسیر حرکت کنند.بیثباتی و ناامنی در ترکیه که بخشی از آن محصول دخالت این کشور در سوریه است میتواند جامعه ترکیه را بیش از پیش متلاطم کند و این امر مانع بزرگی در راه پیشرفت و ترقی این کشور خواهد بود.جامعه ترکیه امروز بیش از پیش به درآمدهای گردشگری متکی است و یکی از لوازم توسعه گردشگری و نگهداشت گردشگر، حفظ ثبات و امنیت در کشور مقصد است. به نظر میرسد با چنین حوادثی، جامعه ترکیه به تدریج از کشوری استاندارد در جذب گردشگر فاصله خواهد گرفت.ترکیه برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی که تأثیر زیادی در ایجاد بیثباتی و ناامنی در این کشور دارد باید در طرحهای امنیت منطقهای و همکاری بیشتر با روسیه و ایران توجه کند موضوعی که آنکارا تاکنون کمتر به آن روی خوش نشان داده است.با این حال حوادثی مثل کودتای اوایل سال جاری و حادثه ۲۹ آذر آنکارا نشان میدهد که ترکیه از نظر ساختار حکومتی و مسایل امنیتی و حفاظتی شکننده و آسیبپذیر است و این عوامل میتواند آنکارا را به محاق فرو برد.- علی حبیبی | http://www.payam-aftab.com/fa/doc/article/61170/%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%A7%D9%82-%D9%81%D8%B1%D9%88-%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%AF |
96b2693b-c5c7-469c-8f22-2f61c9aaf878 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-17T07:01:12+00:00 | گفتوگو با شاهد مرگ و ناجی زندگی | از کودکی شما شروع کنیم؛ اینکه در کجا تولد شدید و چهگونه مهاجر شدید؟
من در سال ۱۳۵۶ در قریهی «ارل» ولسوالی بندر- سنگتخت ولایت دایکندی متولد شدهام. حدودا خاطراتم از ششسالگی یادم میآید که مصادف بود با صدای تفنگ، بمبارانها، جنگ و غرش طیارهها. یادم است که یکی از این گروهها آمده بود در قریهیما و پدرم مجبور شد دو ماه شبانه -روز در کوهها به سر ببرد. علاوه برجنگ که میگفتند باشوروی دارند، گروههای زیادی بودند که با همدیگر میجنگیدند، در قریهیمان مکتب نداشتیم و پدرم در خانه به بچهها درسمی داد، به همین دلیل اگر بهدست آنها میافتاد، جانش به خطر میافتاد. بعداً که جنگهای تنظیمی زیاد شد احساس امنیت نکرد و با تعداد زیادی از همقریهییها به مهاجرت روی آورد. کورهراهها و کوهها و درههای بیشماری را پیاده میرفتیم. در مسیر راه خبر میرسید که فلان قریه مثلا نیروهای شوروی است نباید برویم و راه بند است. روزها و شبها در کوهها میماندیم. خواهر کوچکم سخت مریض شد و کسی و چیزی نبود که به دادش برسد و سرانجام جانش را از دست داد. در بین راه شاهد مرگ خیلیها بودیم اکثر کودکان خردسال و کهنسالان نتوانستند دوام بیاورند. اول بهار ۱۳۶۲ حرکت کرده بودیم و در شروع خزان سر مرز ایران در مرز استان زابلِ ایران رسیدیم. حالا که یادم میآید از فراه و از دشتهای سوزان آن عبور کرده بودیم. یادم میآید که در فراه یک روز مانده در مرز ایران ما یکماه در یک مکتبخانه زندگی کردیم که مردان میرفتند از قریهها نان خشک جمع میکردند، فصل تربوز بود و نان و تربوز میخوردیم.
شما در سال ۱۳۶۲ مجبور به مهاجرت شدید و از آن زمان تا سال ۱۳۸۳ در ایران زیستهاید. زندگی در ایران برای اکثریت افغانها با دشواریها، رنجها و مشکلات فراوان توأم بوده است. اما در عینحال مهاجرت افغانها در ایران برای بخشی از افغانها به معنای فراهم شدن یک فرصت تازه نیز بوده است؛ تجربهی شما از مهاجرت چهگونه است؟
مهاجرت به ایران برای ما فرصت خوبی بود. چون ایران فقط در سالهای اول کارت شناسایی برای مهاجرین توزیع کرد و توانستم با آن وارد مدرسه شوم. برای خانوادههای ما تغییر بسیار زیادی را آورد. خارج شدن از محیط بسته و قریهیی کوهستانی و آشنایی با مردم یک مرزوبوم دیگر و فرهنگ جدید، زندگی در شهر و گسترش دیدگاهها. مهاجر بودن بالاخره مشکلات خاص خودش را هم دارد آنهم در کشوری که خودش با معضلات اجتماعی و جنگ دستوپنجه نرم میکند. من هم از دیگران استثنا نبودم. هم محبت ایرانیان خصوصا همسایگان را میدیدیم و هم توهین و تحقیر مهاجر بودن را تحمل میکردیم.
در مدرسه بسیار کنجکاو بودم و با شوق بسیار به درس معلمین گوش میدادم. همیشه سوالهای زیادی داشتم. برای همین معلمهایم بسیار دوستم داشتند. آرزو داشتم دکتر شوم چون پدرم برایم تعریف کرده بود که وقتی ۹ ماهه بودم بیماری سرخک در قریهی ما همهی اطفال را به کام مرگ کشیده بود و من هم بعد از سه روز در کُما بهسر بردن، بهطور معجزهآسایی زنده مانده بودم. برای همین در بین اقوام به غیر از پس کاکایم که بهطور مادرزاد در برابر سرخک مقاوم بود و این بیماری را نگرفته بود، هیچکس همسن من نیست. در ذهن کودکانهام میخواستم وقتی دکتر شدم برگردم به قریهیمان و همهی نوزادان را واکسن بزنم که دیگر از سرخک و بیماریهای همهگیر از دنیا نروند.
چطور وارد مکتب شدید و تحصیلاتتان را در ایران تا کدام مقطع ادامه دادید؟ با چه موانعی در این مسیر برخوردید؟
دورهی ابتدای، راهنمایی (متوسطه)، دبیرستان (لیسه) و دانشگاه را تا مقطع لیسانس در ایران خواندم. همیشه شاگرد اول یا دوم کلاس میشدم و همچنین شاگرد فعالی در قسمت نمایندگی کلاس، شرکت در مسابقات و ورزش بودم. دورهی راهنمایی را که تمام کردم، دیگر اجازه نداشتم ادامهی تحصیل بدهم و باید بنا به قرار و تصمیم قبلی خانواده ازدواج میکردم. نامزدی که در روز اول تولدم تصمیمگیری شده بود. پدرم متوجه نارضایتی من شد و روزی که همهی بزرگان دور هم جمع شده بودند و برای برگزاری مراسم شیرینیخوری تصمیم میگرفتند، پدر به چهرهی مکدر من نگریست و بهصورت غیرمستقیم برایم رساند که من نمیتوانم عهدی را که بستهام بشکنم ولی تو که به کسی قولی نداده بودی. این مرا تشویق کرد تا نامهیی برای طرف مقابل بنویسم و عدم رضایتم را با توضیحات لازمه و آرزوی خوشبختی برایشان ابراز کنم. این مسأله جنجال بزرگی برای خانوادهی ما ایجاد کرد ولی خوب ختمبهخیر شد. در همین حین سال تحصیلی جدید هم رو به آغاز بود، با پادرمیانی مدیر مدرسهام خانم نسرین باستانی توانستم وارد دبیرستان شوم. سال آخر دبیرستان همهی همکلاسیهایم کلاس آمادگی کنکور میرفتند اما من اجازهی دانشگاه رفتن و شرکت در کنکور را نداشتم. شبانه وقتی همه میخوابیدند من چراغ موشییی را که از شیشهی شربت درست کرده بودم گرفته و خاموشانه از اتاق از بیرون میشدم (دنیای مهاجرت بود و من و پدر و مادرم همراه ۵ خواهر و برادرم همه در یک اتاق زندگی میکردیم) و در گوشهی حیاط (حویلی)، داخل حمام و یا تشناب اگر هوا سردتر بود به مطالعه کتابهایم میپرداختم. سال ۱۳۷۵ بود و کنکور در دو مرحله برگزار میشد. من مرحلهی اول و دوم کنکور پنهانی را شرکت کردم، آنسال من تنها کسی بودم که از یک کلاس به دانشگاه دولتی راه یافته بود و به همین دلیل در شهرمان خبر پیچید که امسال فقط یک دختر افغانی توانسته در کنکور قبول شود. چون یک تبعهی خارجی حساب میشدم، فقط حق انتخاب ۶ دانشگاه بزرگ ایران را داشتم و این شانس قبولیام در رشتهی پزشکی را بسیار پایین آورده بود، پس رویای دکتر شدن را کنار گذاشتم و در رشتهی تکنولوژی رادیولوژی ابتدا در مقطع کاردانی ( فوق دیپلم) در دانشگاه علوم پزشکی تهران و بعد پس از کامیابی در کنکور بعدی ادامهی همین رشته را در مقطع لیسانس (کارشناسی ناپیوسته) در دانشگاه تبریز خواندم.
یکی از دستآوردهای مهم تحصیل در ایران این بود که دیدگاه خانوادهام را دربارهی درس خواندن دخترها در مقاطع بالاتر تغییر داد. مخصوصا پدر مرحومم که در اول راضی نبود من به درس خواندن ادامه دهم، اما بعدتر وقتی دید یک دختر هم میتواند در دانشگاه درس بخواند و در عینحال ارزشهای خانوادگی خود را هم حفظ کند، نهتنها دیگر مخالفتی نکرد بلکه همیشه مشوق من بود و به همین لحاظ خواهرانم هم توانستند تحصیلات خود را ادامه بدهند، و اکثر فامیلهای ما هم بعد از آن به دخترانشان اجازه دادند که درس بخوانند.
آیا تحصیلاتتان در ایران بر آنچه که شما اختراع کردید تأثیری داشت؟
اگر منظور ارتباط رشتهی تحصیلیام با موضوع اختراعم باشد، بله. با خواندن رشتهی تکنولوژی رادیولوژی به سمت فیزیک طبی سوق داده شدم.
شما دوباره به افغانستان بازگشتید؛ چه چیزی باعث شد که تصمیم بگیرید به افغانستان برگردید؟
برگشتن به افغانستان همیشه برایم یک آرزو بود و با اینکه بیشتر عمر خود را در ایران گذرانده بودم هیچوقت احساس تعلق نمیکردم و بعد از رژیم طالبان اوضا ع کشور که خوبتر شده بود و ما هم که فارغالتحصیل شده بودیم و به فکر خدمت به مردم خود. برای همین برگشتم به کشور تا در پی آروزهای خود و خدمترسانی به مردم خود بروم.
در افغانستان چهگونه راهتان را برای ورود به دانشگاه طبی کابل و عضویت هیأت انرژی اتمی باز کردید و با چه سختیها و موانعی روبهرو شدید؟
در افغانستان ، اول به وزارت زنان مراجعه کردم. آنجا پستی در بخش صحی خالی داشتند، از من استقبال کردند و فورم استخدام به من دادند. طی مراحل اداریاش را تمام کردم در آخر که رییس اداری باید امضا میکرد و کارم را آغاز میکردم، رییس اداری گویا اینکه مرا ندیده است گفت کی به شما این نامه و فورم را داده که طی مراحل کنید و استخدام شوید؟ گفتم رییس صاحب خود شما. گفت نه این بست پر شده است و به شما نیازی نداریم. به همین سادگی ! از اینجا که رد شدم سراغ دانشگاه طبی رفتم( البته آن زمان هنوز بهنام انستیتوت طبی یاد میشد)؛ بهدلیل علاقهیی که در ایجاد تغییر در دیگران و انتقال آموختههایم به سایرین داشتم. هدف را شمولیت در کادر علمی دانشگاه طبی کابل قرار دادم. خیلی از این دیپارتمنت به آن دیپارتمنت پاس داده شدم. برایم گفته شده بود که از کتابهای دورهی لیسانس خودت امتحان کادر میگیریم ولی یک هفته قبل از امتحان کادر علمی برایم گفتند که ما کسی را نداریم که بتواند از تو امتحان بگیرد و باید تو هم مثل سایر داکتران طب تخصص رادیولوژی تشخیصی را امتحان بدهی. خلاصه با مشکلات زیاد و ۹ ماه دوندگی توانستم بهعنوان نامزد پوهیالی وارد کادر علمی شوم. تنها ایرادی که در ارائهی کنفرانس از من گرفته شد این بود که چرا لهجهی ایرانی دارم. گفتم ببخشید نتوانستهام با وقت کمی که داشتم لهجهام را تغییر دهم. سعی خودم را میکنم تا با لهجهی دری صحبت کنم. بعد از یک سال پوهیالی شدم و بعد هم پوهنیار (دستيار پروفیسور) در دیپارتمنت رادیولوژی. همزمان با تدريس در دانشگاه طبی كابل، درشفاخانهی كودكان فرانسه (FMIC)، (اولین شفاخانهیی که در سطح افغانستان استانداردسازی شد) از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ بهعنوان سوپروایزر دیپارتمنت رادیولوژی کار میکردم.
در اين شفاخانه براي اولين بار خدمات سيتياسكن را براي شهروندان افغان بهصورت عمومي عرضه کردند و همچنین در اين زمينه تلاش كردم تا بخش رادیولوژی تخصصی را توسعه دهیم و براي اولينبار زناني كه با مشكلات نازايي مواجهاند را در اين بيمارستان معاينهی رادیولوژی کنم تا مجبور نشوند برای تشخیص به کشورهای خارج بروند. تا زمانی که من کار میکردم و تابهحال حدود ۱۴ هزار زن افغان در اين شفاخانه براي مسائل ناباروري آزمايش شده و نتايج درماني مثبتي نيز داشتهاند.
همزمان با اين شغلها، عضويت هيأت انرژي اتمي افغانستان را داشتم و در مسودهی قانون این کمیسیون هم نقش داشتهام. در آن زمان كوشش ما برقانونمند کردن ماشینهای ایکس -ری بود، تا شرايط نگهداری و کار این ماشینها استانداردسازی شود.
همچنین نمايندهی (کانتر پارت) وزارت تحصيلات عالي افغانستان در سازمان بينالمللي انرژي اتمي بودم ومسئوليت پروژهی بازسازی بخش راديوتراپي شفاخانهی علیآباد دانشگاه طبی کابل را از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ برعهده داشتم و در اين زمان، پيشنويس دو پروژهی ديگر را نيز براي افغانستان تهيه كردم كه بودجهی آنها را نيز سازمان بينالمللي انرژي اتمي به عهده گرفته است.
در اصلاح کریکلوم درسی و وارد ساختن مضامین جدید رادیولوژِی در دانشگاه طبی کابل نقش داشتهام و همچنین بهعنوان استاد بیوفیزیک در دانشگاه خصوصی چراغ هم تدریس نمودهام.
از علایق شخصیام، یکی کار در باغچهی کوچک خانهام بود. بسیار به طبیعت و پرورش گل علاقه دارم. گلهای باغچه را طوری انتخاب میکردم و میکاشتم که تمام سال به غیر از یخبندان زمستان باغچهی خانه پر از گل باشد. مشغلههای کاری زیاد و جنگ روانی در محیط کاری مردسالارانه بسیار مرا از لحاظ روحی خسته میساخت. از اینرو، کار در باغچه باعث تخلیهی روحی و بهدست آوردن آرامش و انرژی برای شروعی دوباره در روز بعد بود.
چه زمان به دانشگاه ساری در لندن راه یافتید؟
در سال ۱۳۸۹ (اکتبر۲۰۱۰ م) تحت بورسیهی سازمان بینالمللی انرژی اتمی برای گذراندن دورهی ماستری در رشتهی مدیکالفیزیک در دانشگاه ساری (University of Surrey) عازم کشور انگلستان شدم. از مقطع ماستری به درجهی عالی فارغالتحصیل شدم و پس از آن ۱۰ ماه دورهی عملی فیزیک طبی را در شفاخانهی رویالساری گیلدفورد گذراندم. همزمان با این از طرف دانشگاه برای گذراندن دورهی دکترا برایم بورسیه پیشنهاد شد، که در آن سال از بین دو هزار دانشجو به چهار نفر بورس دورهی دکترا را دادند. البته بورسیه نیمه بود، به این معنا که نصف مصارف را دانشگاه متقبل میشد و نصف دیگرش را باید خود دانشجو میپرداخت. من تنها میتوانستم پول یک سالش را بدهم، با وجود این ناامید نشدم واین فرصت را از دست ندادم و بورسیه را قبول کردم. همسرم و فرزندانم هم به من پیوستند و با حمایت همسرم روی درس خواندن تمرکز کردم. پارهوقت هم در بیمارستان کار میکردم. خوشبختانه، بعداز یک سال شامل بورس «بنياد شلوم برجر» (Schlumberger Foundation) شدم که توانستم آن را ادامه دهم و در ماه جون سال ۲۰۱۵ توانستم از پایاننامهی دکترایم دفاع نمایم و با درجهی اعلی و در کمتر از سه سال از دورهی دکترا فارغالتحصیل شوم.
پروژهی تحقیقاتی من در دورهی دکترا، بهبود روش پرتودرمانی بیماران سرطانی بود، و من روی یافتن راهحلی برای بالا بردن دقت و صحت اندازهگیری اشعه در داخل بدن مریض تحقیقاتم را انجام دادم.
شما در سال ۲۰۱۳ از طرف دانشگاه ساری و وزارت تحصیلات عالی افغانستان بهعنوان مخترع وسیله یا دستگاه جدید درمان سرطان اعلام شدید. در مورد دستگاه یا وسیلهیی که شما اختراع کردهاید، توضیح دهید؛ این دستگاه چیست و چگونه کار میکند؟
پرتودرمانی بخشی از برنامهی درمانی بیماران سرطانی را تشکیل میدهد. هدف از پرتودرمانی استفاده از اشعه جهت از بین بردن سلولهای سرطانی است، طوری که اشعه را فقط باید به ناحیهی سرطانی محدودشده تاباند تا بافتهای سالم اطراف تودههای سرطانی صدمهیی نبیند. اما در حین پرتودرمانی، از اشعههایی استفاده میشود که نامرئی است و تمرکز و اندازهگیری آن بسیار مشکل است. برای همین اغلب اوقات در حین درمان یا سبب آسیب سایر بافتها میشود و یا اینکه به مقدار صحیح به غدهی سرطانی مریض اشعه داده نمیشود. من در پروژهی تحقیقاتیام با استفاده از مهرههای شیشهیی بسیار کوچک (یک میلیمتری) و ارزان قیمت، وسیلهیی را ابداع کردم که میتوان این وسیله را در محل تحت درمان کار گذاشت و از میزان و گسترش اشعه به ناحیهی سرطانی و بافتهای اطراف اطلاع حاصل کرد و متعاقبا هرگونه خطای موجود را برای جلسات بعدی درمانی تصحیح کرد. لازم به یادآوری است که معمولا تداوی پرتودرمانی در حدود ۲۰ جلسه انجام میشود. با بهکارگیری این وسیله انتظار میرود دقت و صحت درمان پرتودرمانی حداقل ۵۰ درصد افزایش یابد.
چه چیزی شما را کمک کرد که به فکر اختراع این دستگاه بیافتید. ایدههای اولیهی آن از کجا آمد و از چه زمانی درگیر آن شدید؟
وقتی متوجه شدم که در عموم ۵۱% مریضان تحت تداوی پرتودرمانی از عوارض جانبی بسیار جدی رنج میبرند و در اثر نبود اطلاعات دقیق از محل تداوی غدهی سرطانی نمیتوانیم سرطان مریض را بهطور قطعی کنترل کنیم، فکر ساختن وسیلهیی که از داخل بدن مریض تحت پرتودرمانی به ما اطلاعات ارائه کند خواب را از چشمان من ربوده بود. تا دیروقت شب هنوز مقالات سایر محققان را مطالعه میکردم و دنبال راهحلهای تازه میگشتم که جوابگوی این مشکل باشد. در عینحال همیشه در نظر داشتم که راهحل باید ارزان، ساده و قابل تطبیق در کشوری مانند افغانستان باشد.
لذا با استفاده از تحقیقات پروفیسور دیوید برادلی( David Bradley) که از فیبرهای نوری(optical fibres) بهعنوان دوزیمتر استفاده میکرد کار خود را شروع کردم و سپس به انواع دیگری ازمواد شیشهیی فکر نمودم که بسیار کوچک باشد تا بشود آن را وارد بدن مریض نمود؛ مقاومت بیشتری داشته باشد و هم اطلاعات سه بعدی ارائه نماید، چرا که فیبر نوری بسیار شکننده است و عملا با آن میتوان شعاع را در یک بعد با دقت بالا اندازه گرفت.
در دوران نوجوانی از دانههای شیشهیی برای ساختن گردنبند استفاده میکردم تا بدینوسیله درآمدی کوچک داشته باشم. بعدها این کار، این ایدهی اولیه را به من داد تا از این دانههای ارزان برای ایجاد دوزیمتر تیال (ترمولومینسنت thermos-luminescent) استفاده نمایم. وقتی که این نظریه در لابراتوار مورد آزمایش قرار گرفت، دریافم که نهتنها دانههای شیشهیی بسیار ارزانتر از دوزیمترهای متعارف هستند بلکه آنها عملکرد بهمراتب بهتری را در طیف وسیعی از پارامترها نیز ارائه میکنند. به این ترتیب با ساخت آرایهیی از این مهرهها که بهطور ردیفی قرار میگرفتند طرح ساخت دوزیمتری را دادم که میتواند وارد بدن شود و از مقدار و گسترش اشعه هم در غدهی سرطانی و هم انساج سالم اطراف اطلاعات دهد.
تفاوتها و مزیتهایی که اختراع شما با سایر شیوههای درمانی برای سرطان دارد در چیست؟
در روشهای قبلی دوزیمتری که بتواند وارد بدن مریض شود وجود نداشت و فقط دوزیمترهایی استفاده میشد که روی پوست مریض قرار میگرفت و مقدار اشعه صرفا تخمین زده میشد. دیگر اینکه بسیار هزینهبر و فقط در کشورهای پیشرفته قابل استفاده است.
در مورد مکانیزم کار دستگاهی که اختراع کردهاید توضیح دهید.
این دستگاه یک وسیلهی تکمیلی است و دقت و صحت پرتودرمانی را افزایش میدهد. مسلما هر طرح جدیدی کمی و کاستیهایی هم دارد و همواره علم در حال پیشرفت است. بله با تمرکز بر روی بهبود هرچه بیشتر کار سیستم دیگری را طراحی کردهام که میتواند همزمان با آنکه مریض تحت پرتودرمانی است، میزان اشعهی گرفتهشده را نشان دهد و این برای درمانهایی که فقط در یک تا سه جلسه انجام میشوند بسیار کمککننده خواهد بود.
این اختراع را به تنهایی انجام دادید یا نهادها و افراد دیگری در آن نقش داشتند؟
اختراع فقط طرح شخص خودم بود ولی در انجام آزمایشات آن نهتنها دانشگاه ساری بلکه بسیاری از نهادهای تحقیقاتی بریتانیا مانند مرکز لابراتوار فیزیک ملی(National Physical Laboratory) ، مراکز تحقیقاتی ۲۰ تا از شفاخانهها، برخی از لابراتوارهای بینالمللی مانند لابراتوار گونما در ژاپن (Gunma Ion Beam Centre)، و مرکز پروتونتراپی پراگ (Prague Proton Centre)، در این کار تحقیقاتی با من همکاری داشتند.
از زمان اختراع دستگاه و شیوهی منحصربهفرد شما، تا هنوز چه اقدامات عملی برای استفاده از این اختراع انجام دادهاید؟
برای استفادهی عملی از این طرح دوزیمتری داخل بدن احتیاج به طراحی سیستم خوانش و تحلیل اتوماتیک بود که سرعت کار را بالا ببرد تا پاسخگوی نیاز بسیار بالای شفاخانهها باشد. این دستگاه تکمیلی را هم طراحی کردهام و با کمک دانشگاه ساری برای ثبت این اختراع اقدام نمودهایم.
برای طیمراحل صنعتیسازی این اختراع همچنین احتیاج به ثبت شرکت داشتم که تیم مربوطه را تکمیل و شرکت را ثبت نمودهام.
باید در اینجا توضیح بدهم که سیستمهای دوزیمتری قبلی بسیار گرانقیمت و با هزینهی نگهداشت بالا بودند که به همین دلیل صرفا قابل استفاده در کشورهای پیشرفته بودند. چون طرح من در عین کارایی بالاتر ساده و مقاوم است هزینهی نگهداشت کمتری لازم دارد و بهراحتی قابل بهرهبرداری در تمام کشورها است که متعاقبا هزینهی تداوی بیماران را بسیار کاهش خواهد داد.
شرکتی را برای صنعتی کردن اختراعتان ایجاد کردهاید. در مورد این شرکت و اهدافتان توضیح دهید.
در شروع شرکت را صرفا برای صنعتیسازی سیستم دوزیمتری داخل بدنی ایجاد کردم، منتها بعدا متوجه شدم که با تیم مسلکی که داریم میتوانیم راهحلهایی برای سایر مشکلات صحی مانند کمبود ویتامین دی در نزد مردم هم ارائه کنیم که برنامههای بعدی ما خواهد بود.
آیا اختراعتان توسط دولت یا موسسات خصوصی برای عملیسازی و بهرهبرداری عملی در بیمارستانها مورد استفاده قرار گرفته است؟
در ۲۰ شفاخانه در سراسر انگلستان آزمایش انجام شده و در بیمارستانی که فعلا دورهی تخصص خود را میگذرانم روی ۳۲ مریض امتحان کردهایم. منتها خوانش دوزیمترها در تمام این آزمایشات بهطور دستی انجام شده است که زمانبر است و برای قدم بعدی حتما باید سیستم اتوماتیک را بسازیم که الان روی ساخت دستگاه خوانش اتوماتیک تمرکز نمودهام و جایزهام هم بودجهیی است که از جانب نهاد نوآوری بریتانیا برای ساخت نمونهی اولیهی دستگاه داده شده است.
در کنار اختراع یک شیوهی درمان جدید، چه کارهای علمی و پژوهشی دیگری انجام دادهاید و یا در حال کار هستید؟
پس از پایان دکترا بهعنوان محقق در دانشگاه ساری همکاریهایم را با آن دانشگاه ادامه دادهام. تاکنون (دسامبر ۲۰۱۶) بیستوشش اثر علمی داشتهام که در معتبرترین مجلات بینالمللی چاپ شدهاند. برای جزییات بیشتر در مورد کارهای علمیام میتوانید به پروفایل علمیام در لینک ذیل مراجعه نمایید.
در کنار کار تحقیقی، برای دانشجویان دورهی ماستری و دکترا استاد راهنما هستم و همچنین مضمون درسی رادیوبیولوژی را در رشتهی فیزیک طبی دورهی ماستری همین دانشگاه (University of Surrey) تدریس میکنم.
کار روزمرهام گذراندن دورهی تخصصی فیزیک طبی بالینی در شفاخانهی Queen Alexandra است تا سرتیفیکت بینالمللی فیزیکدان طبی بالینی را بهدست بیاورم.
افغانها از اینکه شما موفق به دریافت این جایزه و اختراع این وسیله شدهاید، امیدوار شدند و خصوصاً دریافت این جایزه زنان افغانستان را امیدوار کردند که ما میتوانیم. آیا روزی اختراع شما برای درمان افغانها در افغانستان نیز مورد بهرهبرداری قرار خواهد گرفت؟
در افغانستان هرگاه مرکز رادیوتراپی فعال شود میتوان از این دستگاه برای ارائهی خدمات رادیوتراپی دقیق برای بیماران استفاده کرد. این روزها بهتازگی قانون شعاعی از مجلس پاس شده است و ساخت مرکز در بهار سال آینده از برنامههای وزارت تحصیلات عالی افغانستان است اما ساخت ماشین مورد نظر من ممکن است حدود ۳ سال یا بیشتر زمان لازم داشته باشد تا پشتوانهی مالی بهدست آورد و مراحل صنعتی و قانونی را بگذراند و به بهرهبرداری برسد.
من علاقه دارم یک مرکز تحقیقاتی در داخل افغانستان ایجاد نمایم تا دانشجویان ما در داخل کشور تحقیقات علمی در سطح و استاندارد بینالمللی انجام دهند.
لینک ثبت شرکت خانم شکردخت جعفری
http://www.trueinvivo.co.uk
لینک پروفایل خانم شکردخت جعفری در مورد مقالات علمیاش
https://www.researchgate.net/profile/Shakardokht_Jafari/contributions | http://www.etilaatroz.com/43796 |
a55a2824-30dd-4dcd-b2d8-3cb3eba35ec3 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | 8 نفر در بغلان به اتهام اختلاس به حبس محکوم شدند | محکمۀ ابتدایی مرکز عدلی و قضایی مبارزه با فساد اداری ۸ نفر را به اتهام اختلاس بيش از ۲۴ میلیون افغانی از ۲ الی ۱۹ سال حبس تنفیذى محکوم کرد.
عبدالله هوشنگ مدیر بانک مرکزی افغانستان در بغلان همراه با عاشورعلی، خادم حسین، محمد نادر، نجیب الله، صالح محمد و محمد انور،با امضای تقلبی توسط چک و حواله در جریان دو ماه بیش از ۲۴ میلیون افغانی را از این بانک اختلاس کردند.
امروز شیرآقا منیب رئیس محکمه ابتدایی مرکز عدلی و قضایی مبارزه با جرایم سنگین فساد اداری، عبدالله هوشنگ مدیر بانک مرکزی در بغلان را به ۱۹ سال و ۶ ماه حبس، خادم حسین به ۱۰ سال، صالح محمد به ۵ سال، محمد انور به ۵ سال، نجیب الله به ۵ سال، نادر به ۳ سال و عاشور علی را به ۲ سال حبس تنفیذی محکوم کرد.
قرار است هفته آینده قضیه اختلاس ۱۵۰ هزار دلار امریکایی یک مقام ارشد وزارت امور داخله در این محکمه رسیدگی شود.
محکمۀ ابتدایی مرکز عدلی و قضایی مبارزه با فساد اداری، در اولين جلسه اش یک کارمندان عزیزی بانک را به اتهام اختلاس ۱۵۴ هزار دالر امریکایی به ده سال و شش ماه حبس و در دومین جلسه اش، یک دادستان نظامی را به دو و نیم سال حبس مجازات کرده بود.
| http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/61196/8-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%A8%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AA%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D9%85%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF |
cc7f7d14-d3be-4626-9e2e-56cf7e071633 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | شرکت احمدشاه ابدالی مجددا آغاز به کار کرد | کد مطلب: 89126
شرکت مسافربری زمینی احمدشاه ابدالی در هرات مجددا آغاز به کار کرد.بنا بر گفتههای مسئولان این شرکت، تعهدات لازم به مردم و شورای ولایتی هرات داده شده تا پس از این هرگونه رویدادهای ترافیکی و آنچه که اعتراض به آن شده بود، به حداقل ممکن برسد.به گزارش جمهورنیوز، رحمانشاه آقاجان، رئیس شرکت ترانسپورتی احمدشاه ابدالی در هرات گفت: این شرکت بنا بر یک سوء تفاهم توسط شورای ولایتی هرات مسدود شده بود که پس از حل مطلب مجددا گشایش یافت.به بیان وی تمامی خواستههایی که نمایندگان شورای ولایتی هرات در زمینه عدم فعالیت رانندگان معتاد و جلوگیری از تیزرانیها بود، خواستههای مسئولان شرکت احمدشاه ابدالی است و برای برطرف شدن این مشکلات تعهدات لازم داده شده است.او گفت: "مسئولان شرکت احمدشاه ابدالی نمیخواهند تا موترهای مسافربری حدودا ۷۰ هزار دالری خود را به دست یک راننده معتاد بدهند و با مال خود و جان مردم بازی کنند."رئیس این شرکت همچنان از شورای ولایتی هرات و مردم خواست تا در کاهش مشکلات موجود و به خصوص تیزرانیها، با آنان همکاری کنند.این گفتهها در حالی است که کامران علیزایی، رئیس شورای ولایتی هرات میگوید که صبح امروز مسئولان شرکت مسافربری احمدشاه ابدالی با مراجعه به این نهاد، به صورت کتبی متعهد شدند تا پس از این تخطیهای رانندگی از این شرکت سر نزند.او بیان کرد: "عمدهترین موادی که تعهد داده شده تا پس از این به آن عمل شود، حفظ ارزشهای انسانی مسافران، گواهی درمانی کامل و گواهی نامه رانندگی رانندگان است."شرکت احمدشاه ابدالی تنها در هر ۲۴ ساعت، ۷۰۰ مسافر را از هرات به کابل منتقل میکند.یحیی فولادی - هرات | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89126/ |
27a5483b-0445-4e5a-b9a4-7b66502e428a | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-27T18:58:56+00:00 | ریاستجمهوری: سال آینده برای 10 هزار جوان در ادارات دولتی شغل داده میشود | اطلاعات روز: اداره امور ریاستجمهوری اعلام کرده است که نخستین نشست هماهنگی ادارات دولتی در محور برنامهی تشویق که به هدف بلند بردن ظرفیت ادارات دولتی از طریق جذب جوانان مسلکی راهاندازی شده است، در ارگ برگزار شد.
در خبرنامهی اداره امور که امروز (شنبه، ۲۷ قوس) منتشر شده، آمده است که قرار است در سال آینده از طریق برنامه تشویق، به ۱۰۰ هزار فورم درخواستی کار رسیدگی شده و زمینه کار در ادارات دولتی برای ۱۰ هزار جوان مستحق فراهم شود.
در خبرنامه آمده که این برنامه در همکاری با کمیسیون اصطلاحات اداری و خدمات ملکی اجرا میشود.
اداره امور ریاستجمهوری میگوید که نخستین نشست هماهنگی توسط معاونیت امور اداره و تنظیم ریاستها و ادارات مستقل بودجوی این اداره با اشتراک رؤسای منابع بشری وزارتها و ادارات مستقل بودجوی برگزار شد. در این نشست روی چگونگی تسریع روند جذب جوانان و تشخیص نیازمندیهای وزارتها و ادارات مستقل گفتوگو شده است.
در خبرنامه آمده که معاونیت امور اداره و تنظیم ریاستها و ادارات مستقل بودجوی اداره امور در نظر دارد که بر اساس درخواست سکتور خصوصی نیز در بخش استخدام جوانان مسلکی از طریق برنامه تشویق با آنان همکاری کند.
براساس این خبرنامه، برنامهی تشویق به هدایت رییسجمهور راهاندازی شده تا جوانان تحصیلکرده از سراسر کشور بر اساس اصل شایستهسالاری از طریق دستگاه دولت مصدر خدمت شوند.
همچنان در خبرنامه آمده که در ابتدا کمپاین فزیکی این برنامه در شش ولایت بزرگ کشور وسعت یافته و قرار است در آینده به تمامی ولایتهای کشور گسترش یابد. | http://www.etilaatroz.com/44088 |
e4bde2dc-786c-42d2-bd4b-7e2ab6bad4f6 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-28T07:13:25+00:00 | مجازات یا عدالت؟ | چند روز پیش آوازه افتاد که مردی در ننگرهار شکایت کرده که کسی در حق او و خانوادهاش ظلمی گران روا داشته. بر اساس گزارش رسانهها، زورمندی دختر این مرد را به عقد خود در میآورد ولی آن دختر را به زودی به خانوادهی پدرش برمیگرداند و مدعی میشود که او باکره نبوده است. بعد، دختر نابالغ دیگر خانواده را بهزور میبرد و به عقد خود در میآورد. پدر ِ آن دو دختر در تلویزیونی از این ظلم گریست و گریبان خود را پاره کرد. حالا گفته میشود که آن ستمگر زورمند در ننگرهار بازداشت شده است.
اکنون، سناریوهای مختلفی ممکن است باز شوند. شاید آن زورمند ننگرهاری از بازداشت رها شود و در بدل رهاییاش از او قول گرفته شود که دیگر مزاحم آن خانواده و دختراناش نشود (این که آن دو دختر پیشاپیش مورد تجاوز قرار گرفتهاند هیچ). شاید همقبیلهییها و افراد خانوادهی آن زورمند بر والی و مقامات امنیتی ننگرهار فشار بیاورند که هرچه زودتر آن ستمگر را آزاد کنند؛ شاید تهدید کنند که آزاد نشدن او به معنای فلان و فلان دگرگونیها در نظام وفاداری قبیلهیی خواهد بود. شاید آن زورمند محاکمه شود و در نتیجه برای مدت زیادی در زندان بماند و بخشی از مجازاتاش این باشد که تاوان مالی سنگینی نیز به خانوادهی قربانی بپردازد.
آنچه بیشتر محتمل است این است که ترکیبی از چانهزنیهای ریشسفیدانه/ قبیلهیی کل ماجرا را بهنحوی خاکپوشی کرده و رضایتگونهیی از هر دو طرف بگیرد و قصه را پایان ببخشد و هر کس برود پی ِ کار خویش. اما حتا اگر فرض کنیم که آن زورمند واقعا در بند بماند و بهخاطر ظلمی که روا داشته مجازات شود، آنچه بهعنوان یک مشکل بنیادین در ملک ما سر جای خود میماند این است که در این کشور عدالت بهعنوان یک سیستم همیشه فعال و مستقر کار نمیکند. حداکثر، در مواردی با نمونههای گسستهیی از مجازات افراد سروکار داریم نه با نظامی از عدالت. عدالت بهمثابهی یک سیستم تضمین میکند که از این پس نیز کسی در جایی جسارت نکند و ظلمی از این دست بر کسی روا ندارد. اما این تکمجازاتها حتا به نفر بعدی هم هشدار کافی نمیدهد. تصور عمومی این است که فلانی نتوانست از مجازات فرار کند، چون توانش را نداشت. اما فلانیهای دیگر که میتوانند ماشین مجازات را متوقف کنند، چرا باید از سرنوشت آن فرد ِ به بند افتاده عبرتی بگیرند؟ | http://www.etilaatroz.com/44118 |
5e040eae-6a04-47f6-9734-3d88807a47a9 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | کره شمالی: ناتو بازیچه دست کره جنوبی است | دولت کره شمالی ضمن رد درخواست ناتو در خصوص توقف فعالیتهای مربوط به موشکهای هستهای این کشور، ناتو را بازیچه دست سئول خواند.
به نقل از تاس، کره شمالی درخواست ناتو برای متوقف شدن برنامههای هستهای موشکی این کشور را رد کرد.بر اساس این گزارش، دولت کره شمالی با صدور بیانیهای که در خبرگزاری مرکزی کره منتشر شد، آورده است: مشخص نیست چرا ناتو که وظیفه اصلی آن تضمین امنیت منطقه آتلانتیک شمالی است، در امور شبه جزیره کره مداخله میکند.در ادامه این بیانیه آمده است: (ناتو) بازیچه دست رژیم «پارک گئونهای» است که واپسین روزهای عمر خود را میگذراند.خبرگزاری مرکزی کره همچنین در ادامه این یادداشت خود در خصوص ناتو آورده است که این سازمان اکنون نقش ابزاری برای از بین بردن صلح و امنیت جهانی ایفا میکند. | http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/61173/%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D8%AA%D9%88-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C%DA%86%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C |
0a74f56b-5330-42fa-bf57-a86cdbfcb22d | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-25T15:11:48+00:00 | احمد بهزاد: داعش نام مستعار شورای امنیت و امنیت ملی است | اطلاعات روز: احمد بهزاد، نماینده مردم هرات در مجلس نمایندگان اتهامهای جدی را علیه شورای امنیت ملی و امنیت ملی افغانستان وارده کرده و میگوید که داعش در افغانستان نام مستعار این دو نهاد است.
آقای بهزاد روز گذشته )چهارشنبه ۲۴ قوس) در نشست مجلس نمایندگان با اشاره به قیضهی جنرال دوستم و احمد ایشچی که بررسی آن در اجندای شورای امنیت ملی قرار گرفته این موضوع را ابرازکرد.
اوگفت: حکومت و شورای امنیت در مورد دسیسهی ترور جنرال دوستم در شمال و حمله بر تظاهرات جنبش روشنایی در دوم اسد خاموشی اختیار کرده، که باعث شد پرسش های زیادی خلق شود.
اوگفت: چرا رویداد حمله بر تظاهرات جنبش روشنایی در دوم اسد در چوک دهمزنگ بررسی نمیشود؟ چرا به مسأله دسیسه علیه دومین فرد مملکت در شمال کشور رسیدگی نمی شود؟
آقای بهزاد گفت: «چند ماه است که اعلام میکنیم که اسنادی در اختیار داریم که جنایت دوم اسد در چوک دهمزنگ توسط حکومت و مشخصاً اشخاص بلندپایهی در درون شورای امنیت و امنیت ملی سازماندهی شده است. تصویر جنازهی یکی از ترورستها که جنازه اش سالم مانده بود، شناسایی شده است و این فرد چند روز قبل از دوم است از زندان امنیت ملی در کابل آزاد شده است. چرا هیچ مرجعی قانونی در این کشور به این موضوع رسیدگی نمیکنند؟ چرا تمام سران حکومت کر و کور شدهاند؟»
بهزاد افزود: «۸۶ انسان که اکثریت شان چهرههای تحصیل کرده و نخبهی این سرزمین بودند، توسط دسیسهی شورای امنیت و امنیت ملی در چوک دهمزنگ به خاک و خون کشیده شدند و به نام داعش میخواهند تمام بکنند.»
او در این نشست مجلس مدعی شد که داعش نام مستعار شورای امنیت و امنیت ملی افغانستان است. او گفت: «اسناد هست جنازهی تروریست سوم در چوک دهمزنگ را قبل از آن که زخمیها را منتقل کنند، از ساحه کشیدند. چرا به این جنایت رسیده نمیشود.»
بهزاد گفت: «پیدا کنید افرادی را که تروریست را چند روز قبل از دوم است از زندان امنیت ملی بیرون کشیدند و مسلح کردند به جلیقهی انفجاری و آن را به چوک دهمزنگ فرستادند.»
این نماینده مجلس همچنان گفت که مخالف بررسی ادعای احمد ایشچی نیست. به گفتهی او، اگر ادعای ایشچی درست باشد، باید جنرال دوستم مجازات قانونی شود، «اما تعقیب گزینشی ظلم و ستم است.»
از سوی دیگر آقای بهزاد به برخی رسانهها نیز اتهام وارد کرد که از طرف شورای امنیت پول دریافت میکنند. او گفت «به این مسایل (ریداد دوم اسد و حمله بر جنرال دوستم در شمال کشور) نه حکومت میپردازد و نه برخی رسانههای که مزد ماهانه از شورای امنیت میگیرند.»
احمد ایشچی از مخالفان سیاسی جنرال دوستم معاون نخست ریاستجمهوری مدعی است که جنرال دوستم او را مورد لت و کوب قرار داده و همچنان تلاش کرده بر او تجاوز کند. اما حزب جنبش ملی که دوستم رهبریاش را به عهده دارد، ادعای احمد ایشجی را رد کرده است. | http://www.etilaatroz.com/44021 |
c5ba2353-0476-4975-9484-a9145ddd29c3 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-28T07:30:50+00:00 | قربانی اصلی قانون است | شهروند نگران
در ماجرای «احمد ایشچی» و جنرال عبدالرشید دوستم، به نظر میرسد آنچه که قربانی میشود، قانون است. در یک سر این ماجرا، مردی ایستاده است که معاون پیشین حزب جنبش ملی بوده؛ حزبی که رهبر بلامنازع آن جنرال دوستم است. در سر دیگر آن، مردی است که از او در زمان کارزارهای انتخاباتی بهعنوان «جنرال پادشاهساز» یاد میشد. نظر به شکایت احمد ایشچی، ماجرا ساده است: جنرال و سربازانش او را مورد لتوکوب قرار داده و سپس تجاوز کردهاند. احتمال اینکه جنرال دوستم دست به این کار زده باشد، چندان دور از تصور نیست. معاون اول ریاستجمهوری، به تندی و برخورد سرکوبگرانه با رقبای سیاسی درونقومیاش معروف است.
بسیاری از شهروندان در میانهی این ماجرا، به دو بخش تقسیم شدهاند. گروهی، خواستار تحقق عدالت و قانون در مورد ایشچی و جنرال دوستماند. از نظر آنها قبح این عمل غیر قابل اغماض است؛ آنهم از سوی مردی که معاون اول رییسجمهور است. نگاه گروه دوم اما به این مسأله از بنیاد مشکوک است. بر طبق فهم آنها، جنرال همواره در چارچوب حکومت بهعنوان یک «مزاحم» تلقی شده است. دلایل زیادی برای تأیید این نظر وجود دارد. جنرال دوستم کسی نیست که بخواهد با فروتنی و انعطاف زیاد با همراهان سیاسیاش کنار بیاید. او بارها به سختی و تندی از اشرف غنی و محمدحنیف اتمر انتقاد کرده است و با قهر و خشم کاروان موترهایش را به شمال گسیل کرده است. در یک مورد، جنرال دوستم غنی و اتمر را متهم به منطقه و قومگرایی کرد و گفت که اطرافیان غنی نفوذ غیر قابل قبولی بر رییسجمهور دارند. خواستهای جنرال صریح است و به پای خواستهایش نیز با اصرار میایستد. استدلال جنرال دوستم و حامیانش این است که پاکترین و بیشترین رأی را اشرف غنی از ازبیکها و آدرس دوستم گرفته است و در نتیجه آنها مستحق سهم بیشتر در ساختار قدرتاند. از جهتی دیگر، گروه دوم با تکیه بر این که ارگ در پی انحصار قدرت و برخورد قومی با توزیع آن است، میخواهند بگویند که مقاومت و اصرار دوستم بر توزیع آن، چیزی نیست که در ارگ مقبولیت یابد. سفرهای پیدرپی جنرال به شمال نیز خشم ارگنشینان را به دنبال داشته است. در نتیجه، در پشت این کشمکش گروههای در رأس قدرت و مشخصاً ارگ و شورای امنیت ملی ایستادهاند و میخواهند از این طریق دوستم را مهار کنند.
یکی از این دو احتمال میتواند واقعیت داشته باشد. با توجه به منش سیاسی جنرال دوستم در میان ازبیکتبارها، تردیدی نمیتوان کرد که او اهل سرکوب و برخورد غیر مداراجویانه با رقبای محلیاش است. از جهتی دیگر، این نیز درست است که کسانی در ارگ و شورای امنیت ملی و ریاست اجرائیه نگاه نامساعدی به جنرال دوستم دارند. کرزی دوستم را منزوی ساخت و حتا قصد دستگیریاش را پس از ماجرای «اکبر بای» داشت. میتوان انتظار داشت که دوستم به سرنوشت مشابهی در این دور نیز گرفتار شود. اما هنوز هیچچیز «کاملاً» روشن نشده است. به این معنا که تمام این گفتوگوها در فاصلهی ابهامآمیز و تاریک-روشن واقعیت شکل گرفتهاند و از اینجهت به صورت عقلانی نمیتوان از یکی از دیدگاهها صددرصد دفاع کرد.
آنچه که دیدنی و تأمل برانگیز و به همان نسبت نگرانکننده است، گم شدن در میانهی ابهام و تن سپردن به «شبهواقعیت» و به دفاع کامل برخواستن از آن است. روشن است که از هماکنون هیچ کس در گفتوگوها و استدلالهایش به قانون نظری نمیاندازد و ملاحظات قانون را در بیان دیدگاهش مدنظر قرار نمیدهد. برخورد بهشدت سیاسی شهروندان عادی با این مسأله-چنانچه در شبکههای اجتماعی شاهدش هستیم-حکایت از گمشدن قانون حتا در میان آنها دارد. صورت ابتدایی این ماجرا روشن است، عقلانیتر این است که فشار بیشتر بر تحقیقات قانونی و رأی منصفانه و حرفهیی و عادلانهی نهادهای عدلی وارد شود. این نهادها، چه دادستانی و قوهی قضائیه ملزم به کشف واقعیت و تحقیق این مسأله و تعیین حکم نهایی میباشند. شهروندان عادی همراه با سیاستمداران در دو جبهه از موضع مخالف سیاسی و موافق سیاسی با اعدام قانون، یکسره به حکومت و جنرال دوستم فشار میآورند. موافقان خواهان پایان غائلهاند و مخالفان خواستار به زنجیر کشیدن جنرال.
آنچه که پرسیدنی است، این است که در میانهی این دعوا که به نظر نمیرسد راهحل درست آن، تمهیدات سیاسی باشد، جایگاه قانون و نهادهای عدلی کجاست؟ کمتر کسی به این نکته توجه میکند که یگانه راهحل این منازعه، کشف واقعیت بر مبنای قانون و اجرای حکم بر همان مبناست. | http://www.etilaatroz.com/44120 |
59b69f2f-43aa-4e63-9e58-e2cdd32f0ced | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T20:01:52+00:00 | کمک 415میلیون دالری بانک توسعهی آسیایی در بخش انرژی | اطلاعات روز: وزارت مالیه و بانک توسعهی آسیایی امروز (سهشنبه، ۳۰ قوس) موافقتنامهیی را امضا کردند که براساس آن بانک توسعهی آسیایی ۴۱۵ میلیون دالر در بخش انرژی به افغانستان کمک میکند.
این موافقتنامه میان اکلیل حکیمی، وزیر مالیه و توماس پنلا، رییسبانک توسعهی آسیایی در کابل امضا شد.
قرار است از این پول برای ساخت لین ۵۰۰ کلیوولت دشت الوان مصرف شود که با ساخت آن برق ترکمنستان در نهایت به کابل وصل خواهد شد. مقداری از این پول نیز برای ساخت لین انتقال ۲۲۰ کیلوولت برق از دوشی به بامیان مصرف خواهد شد که ۱۸۰ کیلومتر طول دارد.
این مقدار پول از کمکهای بلاعوض بانک توسعهی آسیایی به افغانستان است.
از این مقدار کمک، قرار است که بیش از ۱۸۸ میلیون دالر توسط بانک توسعهی آسیایی و بیش از ۲۲۵ میلیون دالر نیز از طریق صندوق زیربنای افغانستان (AITF) کمک شود که توسط بانک آسیایی مدیریت میشود.
وزارت مالیه میگوید که این موافقتنامه بهمنظور «بالا بردن ظرفیت تأمین و تقویت تجارت فرامرزی انرژی در افغانستان» به امضا رسیده است.
اکلیل حکیمی، وزیر مالیه هنگام امضای این موافقتنامه گفت: « دولت افغانستان مشترکاً با بانک انکشاف آسیایی در عرصهی رشد سکتور انرژی برای بهبود وضعیت اقتصادی و رفاه مردم افغانستان، همکاری مینماید.»
توماس پنیلا، رییس بانک توسعهی آسیایی گفت: «نبود انرژی کافی تأثیرات ناگوار بالای رشد اقتصادی و فرصتهای درآمد مردم در سراسر افغانستان دارد.»
وزارت مالیه میگوید که افغانستان در طول سالهای ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۲ شاهد افزایش تقریباً دو برابر تقاضای انرژی در مقایسه با میزان رشد اقتصادیاش بوده و در حال حاضر حدود ۸۰ درصد انرژی مورد نیاز افغانستان از کشورهای همسایه وارد میگردد
در خبرنامهی وزارت مالیه آمده که بانک توسعهی آسیایی تاکنون حدود ۲.۲ میلیارد دالر را در بخش انرژی در افغانستان کمک کرده است. | http://www.etilaatroz.com/44209 |
d214c0eb-8d62-4368-b0ef-b4096a42cd63 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-28T20:36:10+00:00 | برگشت بیش از یک میلیون مهاجر در سال جاری به افغانستان | اطلاعات روز: مقامها در وزارت امور مهاجرین و عودتکنندگان میگویند که در سال جاری بیش از یک میلیون مهاجر افغان به کشور برگشتهاند.
احمد ولی حکیمی، معین وزارت مهاجرین گفته است اکثر این مهاجران از پاکستان برگشتهاند و ۶۰ فیصد آنان در ولایت شرقی ننگرهار جابهجا شدهاند.
آقای حکیمی که روز یکشنبه، ۲۸ قوس در مراسمی بهمناسب روز جهانی مهاجرت در ننگرهار اشتراک کرده بود، گفت که برای مستقر شدن مهاجران بازگذشته دو شهرک در ولایت ننگرهار اختصاص یافته است که بالای یکی آن کار شروع شده است.
وزارت امور مهاجرین میگوید که در یکی از این شهرکها، ۳۰ هزار خانواده جابهجا شدهاند.
همچنان یک شهرک دیگر در ولایت لغمان به تازگی افتتاح شده است که به گفتهی معین وزارت مهاجرین، زمینهی اسکان ۱۲ هزار خانواده فراهم گردیده است.
در همین حال، نصیراحمد حیدرزی، رییس روابط عامهی سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM)، گفته، در سال روان، ۶۶۰ هزار مهاجر، فاقد اسناد مهاجرت بوده که اکثر آنان از پاکستان برگشتهاند.
آقای حیدرزی افزوده که ادارهی آنان در بندر تورخم برای بازگشت کنندهها مواد خوراکی و زمینهی اسکان کوتاه مدت فراهم میکند تا بیسرپناه نباشند. اما برای هر عضو خانوادهیی که اسناد مهاجرت دارند؛ بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ دالر امریکایی نیز از سوی این اداره برای آنان توزیع میگردد.
در سال جاری پاکستان فشار بر مهاجران افغان را بیشتر کرد. پس از تنش مرزی در تورخم میان افغانستان و پاکستان، فشارها بر مهاجران افغان نیز افزایش یافت.
رییسجمهور غنی گفته بود که پاکستان از مهاجران افغان منحیث فشار سیاسی بر حکومت افغانستان استفاده میکند.
هجدهم دسامبر، برابر است با روز جهانی مهاجرت که این روز به احترام میلیونها نفر که کشور خود را به امید یافتن زندگی بهتر ترک کردهاند، مسمی شدهاست. افغانستان، این روز را در حالی تجلیل میکند که، در حال حاضر میلیونها شهروندش در کشورهای جهان بهعنوان مهاجر زندگی میکنند. | http://www.etilaatroz.com/44148 |
6c7cad99-10d0-4870-aa09-34363a27ad16 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | در صحرای بزرگ آفریقا برای اولین بار در 37 سال اخیر برف بارید | کد مطلب: 89123
صحرای بزرگ افریا روز گذشته برای اولین بار در 37 سال اخیر و دومین بار در تاریخ معاصر شاهد بارش برف بود.کریم بوچتاتا از شهر عین صفرا الجزایر که علاقمند به عکاسی و تصویربرداری است، می گوید: "همه از دیدن بارش برف در صحرا شگفت زده شده اند. این یک پدیده نادر است و دانه های سفید برف روی شن های صحرا تصویری خارق العاده به آن می دهد". وی تصاویر زیبا و حیرت انگیزی ار بارش برف در این صحرا ثبت و در صفحه فیس بوک خود منتشر کرده است. صحرای بزرگ آفریقا نخستین بار در فبروری سال 1979 میلادی شاهد بارش برف بود. آن وقت بارش برف حدود 30 دقیقه ادامه داشت اما این بار برف در این منطقه یک روز کامل بارید. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89123/ |
e5becee4-a7d0-490a-a566-56ae2ab0e521 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-01T16:09:42+00:00 | چین 80 کانتینر مواد غیرغذایی به بیجاشدگان ناشی از جنگ و عودت کنندگان افغان کمک کرد | اطلاعات روز: نصیر احمد درانی، وزیر احیا و انکشاف دهات و یاو جینگ، سفیر چین مقیم کابل امروز سندی را به امضا رساندند که براساس آن چین ۸۰ کانتینر کمکهای بشری به ارزش بیش از ۷.۴ میلیون دالر امریکایی را به افغانستان تسلیم کرده است.
قرار است این کمکها برای متضررین حوادث طبیعی، عودت کنندگان و بیجاشدگان ناشی از جنگهای داخلی در ۳۴ ولایت کشور توزیع شود.
وزیر احیا و انکشاف دهات در برنامهیی که امروز به همین منظور برگزار شده بود، گفت این کمکها شامل اقلام غیرغذایی «۱۵قلم جنس از بابت ۱۵۸۹۹ باب خیمه، ۲۰۰۰۰ تخته ترپال، ۸۰۰۰۰ تخته کمپل، ۲۰۰۰۰ عد سطل، ۴۰۰۰۰ پیاله، ۱۰۰۰۰ ماهی تابه ۱۰۰۰۰ دانه دیگ، ۱۰۰۰۰ دانه بشقاب، ۴۰۰۰۰ دانه قاشق، ۴۰۰۰۰ دانه پنجه ۴۰۰۰۰ دانه کاسه، ۱۰۰۰۰ دانه ترمامیتر، ۱۰۰۰۰ کیت کمکهای اولیه، ۱۰۰۰۰۰ دانه ماسک صحی و ۱۰۰۰۰ دانه آله فشار میباشد.
براساس خبرنامهیی که از سوی این وزارت به اطلاعات روز فرستاده شده، آقای درانی گفته است که این کمکها جزء مساعدت بلاعوض کشور خلق چین است که برای متضررین حوادث طبیعی، عودت کنندگان و بیجاشدگان ناشی از جنگها به جانب وزارت احیا و انکشاف دهات تسلیم داده شده و به دیپوهای این وزارت واقع پلچرخی انتقال و جابجا گردیده است.
وزیر انکشاف دهات افزود: «نظر به پیشنهاد ریاست انسجام و پاسخ به حوادث وزارت احیا و انکشاف دهات و حکم مقام محترم وزارت جنس متذکره به ۳۴ ولایت سهمیهبندی گردیده که قرار است به ۱۵ ولایت از طریق سکتور خصوصی و به ۱۹ ولایت از طریق وسایط وزارت انتقال و مطابق به طرزالعملی که توسط وزیر احیا و انکشاف دهات منظور گردیده به مستحقین آن توزیع گردد.»
این وزارت همچنان گفته است که تاکنون سهمیه ولایات فاریاب، ننگرهار، سرپل و جوزجان توسط وسایط وزارت انتقال داده شده و پروسهی انتقال به سایر ولایات در جریان است. تعداد ۲۰۰ باب خیمه و ۱۲۰۰ تخته کمپل، ۲۰۰ تخته ترپال به بیجاشدگان ناشی از جنگ ولایت قندوز مقیم در ساحه کاریز میر ولایت کابل از همین مساعدتها توزیع گردیده است.
وزارت احیا و انکشاف دهات همچنان میگوید که قرار است دولت چنین حدود ۲۰۰ خانهی رهایشی در ولسوالی ارگوی ولایت بدخشان بسازد؛ جایی که پیش از این در اثر رانش زمین در منطقهی باریکآب ولسوالی ارگوی ضمن تخریب خانههای مردم تلفات جانی نیز در پی داشت.
سفیر چین در کابل تعهد کرده است که وزارت احیا و انکشاف دهات را در این راستا نیز همکاری میکند. | http://www.etilaatroz.com/44241 |
b287edb1-1cd1-4e42-b5c7-344126c9606c | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-01T15:22:50+00:00 | امنیت ملی: یک مخفیگاه مواد انفجاری تروریستان را در ناحیه هفتم شهر کابل کشف کردیم | اطلاعات روز: ریاست عمومی امنیت ملی میگوید یک مخفیگاه مواد انفجاری تروریستان را در یک عملیات ویژه در ناحیه هفتم شهر کابل کشف کرده است.
در خبرنامهیی که این ریاست منتشر کرده آمده است که در این مخفیگاه واسکتهای انتحاری، ماینهای چسپکی و مهمات سلاح خفیف جابجا گردیده بود و تروریستان قصد داشتند تا در از آن در حملات انتحاری و انفجاری استفاده کنند.
این ریاست گفته است که از این مخفیگاه ۳ ثوب واسکت انتحاری عیار شده و آماده انفجار، ۶ عدد ماین چسپکی، یک عدد ماین خودساخت تعبیه شده در یک بکس دستی، ۶ سیت مبایل نوکیای ساده که برای استفاده در انفجارات آماده شده بود، ۶ قضبه بمدستی همراه با فیوز آن، ۱۵ بسته مواد انفجاری بهرنگهای سیاه و سفید، ۵۰ متر فلیته ثانیه سوز، ۲ عدد ریموت و هشت عدد تخت ریموت کنترل، ۲ عدد سویچ انفجار، ۱۹ عدد کپسول برقی، ۷ بسته ساچمه، ۷۰ فیر مرمی پاکستانی تفنگچه بریتا و یک بوتل گاز بیهوش کننده و یک مقدار مهمات سلاح خفیف و تهجیزات نظامی بهدست آمده است.
ریاست امنیت ملی گفته است که با کشف این مخفیگاه تروریستان، ازچندین رویداد خونین هراسافگنی در شهر کابل جلوگیری کرده است. | http://www.etilaatroz.com/44237 |
ac81a05e-b5f4-459d-b101-4471e0a50a13 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T20:30:41+00:00 | 18 تروریست در چند عملیات پاکسازی کشته شدند | اطلاعات روز: وزارت داخله اعلام کرده است که در چندین عملیات پاکسازی نیروهای پولیس ملی در ۲۴ ساعت گذشته در ولایتهای مختلف ۱۸ هراسافگن کشته و ۱۰ هراسافگن دیگر زخمی شدهاند.
وزارت داخله روز سهشنبه، ۳۰ قوس در خبرنامهیی نوشته است که این عملیاتها در ولسوالی ناوهی ولایت هلمند، پل علم ولایت لوگر، دهبالای ولایت ننگرهار و اسعدآباد ولایت کنر راهاندازی شدهبود.
خبرنامه افزوده که در این عملیاتهای مقدار جنگافزار نیز بهدست نیروهای پولیس افتاده است.
وزارت داخله در مورد تلفات و خسارات نیروهای پولیس در جریان این عملیاتها چیزی نگفته است. | http://www.etilaatroz.com/44215 |
acb409d9-de1a-4db1-9bcc-86a4af8e57a3 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | روسیه: با آمریکا ارتباطی نداریم | کد مطلب: 89121
سخنگوی کاخ ریاست جمهوری روسیه اعلام کرد که مذاکرات این کشور با آمریکا در تمامی زمینهها تقریبا متوقف شده و دو کشور عملا تماسی با هم ندارند؛ وزارت خارجه آمریکا اما این مساله را رد کرده است.به نقل از شبکه اسکای نیوز، دیمیتری پسکف، سخنگوی کاخ کرملین با بیان این مطلب گفت: ما با آمریکاییها یا ارتباط نداریم و یا تماسهایمان دار سطح بسیار پایینی است و این به معنی قطع گفتوگو میان دو کشور در تمامی سطوح است.این سخنان پسکف در حالی ایراد میشود که کارشناسان نیز روابط میان این دو کشور را در بدترین سطح از زمان جنگ سرد تاکنون ارزیابی کردهاند.تنش در روابط آمریکا و روسیه در پی درگیریهای سوریه و نیز بحران اوکراین گسترش یافت. تنش بر سر اوکراین و شبه جزیره کریمیه که روسیه آن را به خاک خود الحاق کرد مسکو و واشنگتن را در آستانه درگیریهای نظامی قرار داد.با این حال جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نظر دیگری دارد. او میگوید: تماسهای دیپلماتیک ما با طرف روس هنوز در بسیاری از مسائل به ویژه در پرونده سوریه ادامه دارد.از ابتدای ماه جاری میلادی وزرای خارجه آمریکا و روسیه سه بار با هم گفتوگو داشتهاند که مساله سوریه محور اصلی گفتوگوهای دو وزیر خارجه بوده است.کربی در عین حال گفت: این که ما اختلافات بسیار بزرگی با روسیه داریم پوشیده نیست اما گفتوگو میان دو کشور قطع نشده است. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89121/ |
ab2d73b3-9af2-4e43-a630-6ce0275295d9 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | دختر صدام: اگر پدرم زنده بود داعش هرگز وارد عراق نمیشد | کد مطلب: 89129
اگر پدرم زنده بود هرگز داعش و دیگر گروههای افراط گرا نمیتوانستند وارد عراق شوند.دختر بزرگ دیکتاتور سابق عراق در نخستین مصاحبه پس از مرگ پدرش تاکید کرد که جزئیات مرگ پدرش بسیار زشت و دردناک بوده اما باز هم مرگی شرافتمندانه داشت.رغد صدام، دختر بزرگ صدام، دیکتاتور سابق عراق در مصاحبه تیلفونیاش با شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت: هرگز لحظه اعدام پدرم را ندیدم. جزئیات مرگ پدرم زشت و دردناک بود اما مرگی شرافتمندانه داشت. هرگز فکر نمیکنم که او مرگی سادهتر از این نیز میتوانست داشته باشد این مرگی بود که برای من فرزندانم، خواهرانم و فرزندانشان و برای تمام کسانی که او را دوست داشتند، باعث افتخار است.رغد صدام که آمریکا را مقصر ناآرامیهای کشورش میداند، امیدوار است دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا با روسای جمهور سابق کشورش تفاوت داشته باشد.وی گفت: درست است که ترامپ تازه وارد عرصه سیاسی شده اما مشخص است که از سطح بالای درک سیاسی برخوردار است و با روسای جمهور پیشین آمریکا تفاوت زیادی دارد. او اشتباهات دیگران به ویژه در رابطه با عراق را افشا کرد که نشان میدهد از اشتباهات صورت گرفته در عراق و آنچه برای پدرم رخ داده مطلع است.رغد صدام افزود: من در سیاست شرکت ندارم و از هیچ گروه یا حزبی حمایت نمیکنم.این در حالی است که دولت عراق رغد ۴۸ ساله را به حمایت از حزب بعث پدرش متهم کرده و از اردن خواسته تا وی را به کشور بازگرداند. اخیرا نیز دولت عراق رغد صدام را به حمایت از داعش متهم کرده است.رغد صدام در واکنش به این اتهامات گفت: قطعا هیچ ارتباطی با داعش و دیگر گروههای افراط گرا ندارم. به علاوه ایدئولوژی خانوادهام هیچ شباهتی با ایدئولوژی گروههای افراط گرا ندارد. برای اثبات این مساله نیز باید بگویم که این گروهها پس از آنکه ما از عراق خارج شدیم و حکومتمان پایان یافت در عراق قدرتمند شدند.رغد صدام ضمن تحسین قوانین پدرش برای ثبات عراق گفت: اگر پدرم زنده بود هرگز داعش و دیگر گروههای افراط گرا نمیتوانستند وارد عراق شوند. مردمی که پدرم را دیکتاتور میدانند آزادند تا هرگونه برچسبی که میخواهند بزنند اما از نظر من پدرم یک قهرمان، یک فرد شجاع، ناسیونالیست و سمبل میلیونها تن بود. او یک مبارز بود و میدانست که پایان راحتی نخواهد داشت. بخش اعظم آنچه که رسانهها درباره خانوادهام میگویند ساختگی است.وی افزود: درست است که گاهی اوقات خشونتها و قساوتهایی وجود داشت اما من نمیتوانم از خشونت و قساوت حمایت کنم. اما عراق کشوری است که به طور متفاوتی اداره میشود و تازه مردم متوجه این مساله شدهاند. من خواهرانم و مادرم در تصمیماتی که مردها اتخاذ میکردند، شرکت نداشتیم. زنان خانواده من اجازه مشارکت در کارهای دولتی و سیاسی را نداشتند. آنها تنها زمانی که سوالی از آنها پرسیده میشد پاسخ میدادند. | http://jomhornews.com/doc/news/fa/89129/ |
e34c71e6-8744-4228-af88-f54180a5520f | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T07:02:25+00:00 | تو هم درست میگویی! | لازم نیست حتما همین چیزی که حالا من قصد دارم بگویم برای شما هم رخ داده باشد. اما مایهی ماجرا یکی است. ما معلمی داشتیم که اگر حرف غلطی هم میزد، حاضر نبود از آن حرف غلط خود دست بردارد. با دلیل و گواه ساده که هیچ. با سند و شاهد مسلم هم حاضر نبود یک سانتیمتر عقبنشینی کند. مثلا این معلم میگفت که امریکا در جنگ دوم جهانی، در سال ۱۳۴۵ شمسی، شکست سختی خورد. اگر شاگردی میگفت معلم صاحب، امریکا در آن جنگ شکست نخورد و شکست سخت هم نخورد، این دیالوگ شروع میشد:
معلم: نه نه، اول امریکا شکست خورد. بعد، البته بعضی مورخین میگویند که این جنگ از بعضی نظرها شکست امریکا را در خود نداشت…
شاگرد: معلم صاحب، امریکا اول هم شکست نخورد.
معلم: شکست تنها این نیست که آدم در صحنهی نظامی شکست بخورد. امریکا از نظرهای دیگر شکست سختی خورد.
شاگرد: معلم صاحب، ولی جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۴۵ شمسی نبود.
معلم: بود بود، در سال ۱۳۴۵ شمسی بود. شما در آنوقت به دنیا نیامده بودید.
شاگرد: معلم صاحب، من در کتاب خواندم که جنگ دوم جهانی در ۱۹۴۵ میلادی…
معلم: تو هم درست میگویی.
شاگرد: معلم صاحب…
معلم: آفرین، تو هم درست میگویی. گوش کن من چه میگویم.
شاگرد بیچاره نمیتوانست بگوید «معلم صاحب، من هم درست نمیگویم. فقط من درست میگویم». معلم ما با جملهی «تو هم درست میگویی»، به ما میفهماند که خودش درست میگوید، اما حرف شاگرد هم بدک نیست.
حال، این عادت ملی ماست. امکان ندارد تمام جهان بسیچ شود و پیش چشم ما گواهی تجربی و علمی و تاریخی و میدانی بگذارد و ما از حرفی که گفتهایم عبور کنیم. حداکثر میگوییم شما هم درست میگویید! در چنین سرزمینی و در میان چنین ملت سرفرازی، شما بروید و نتیجهی تحقیق و آزمایش بیاورید یا شواهد و گواهی عرضه کنید. فایده ندارد. اگر ما تصمیم گرفته باشیم که فکر کنیم آفتاب سیاه است، شما میتوانید آفتاب را ۸۹۰ میلیارد کیلومتر نزدیکتر بیاورید و باز به ما نشانش بدهید. ما از حرف خود نخواهیم گذشت. البته اگر در آن حالت شما بگویید «آفتاب سیاه نیست»، ممکن است ما بگوییم: شما هم درست میگویید! | http://www.etilaatroz.com/44192 |
e8f69a01-2e62-4d49-87e1-db152fa9ea76 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-26T21:07:43+00:00 | نی: حکومت نباید بیشتر از این در برابر قتلهای هدفمند روزنامهنگاران بیتفاوت بماند | اطلاعات روز: پس از قتل رییس رادیوی محلی «پیغام ملی» از سوی تفنگدارن ناشناس در ولایت لوگر، اکنون دفتر نی یا حمایت کننده رسانهها آزاد افغانستان از رییسجمهور خواسته است که شخصاً در بررسی و شناسایی قاتل رییس رادیو پیغام ملی مداخله کند.
در اعلامیهی دفتر نی که دیروز (جمعه، ۲۶ قوس) منتشر شده آمده است که این نهاد از قتل اين خبرنگار متاثر شده و از حكومت وحدت ملی، بهويژه از شخص رييسجمهور میخواهد تا «بيشتر از اين در پيوند به قتلهای هدفمند روزنامهنگاران و خبرنگاران بیتفاوت نمانده» در شناسايی، بازداشت و مجازات قاتلان خبرنگاران دست به كار شود.
نی میگوید: «حكومت افغانستان اگر نخواهد و يا نتواند عامل اين جنايت نابخشودنی را شناسايی و مجازات كند، مديران ديگر رسانهها در ولايات احساس عدم مصونيت نموده و برای حفاضت جانهایشان تلاش میكنند به جاهای امن پناه ببرند، كه در آنصورت آسيب جدی و كلانی به دولت و مردم افغانستان خواهد رسيد. زيرا بزرگترين دست آورد مردم و نظام جمهوری اسلامی افغانستان در يكونيم دههی گذشته، همين آزادی بيان و كثرت رسانهها بوده است.»
قاضي محمد نصير مدثر، رييس راديوی محلی پيغام ملی در ولايت لوگر عصر روز پنجشنبه در مربوطات ولسوالی محمد آغه ولايت لوگر با ضرب گلولهی تفنگداران ناشناس به قتل رسيد.
دفتر نی میگوید که آقاي مدثر، حين برگشت از دفتر كار به خانه خود در مسير راه هدف گلولهی افراد ناشناس قرار میگیرد.
این نهاد همچنان میگوید که مدثر، در هفتههای اخير چندین بار از سوی طالبان تهديد به مرگ شده بود و در گذشتهها نيز چند بار قصد جانش را كرده بودند. گروه طالبان دست داشتن افراد این گروه در قتل این خبرنگار را رد کرده است.
در سال جاری میلادی این رویداد چهاردهمین رویداد قتل خبرنگار در افغانستان است و نسبت به سال گذشته قریب به چهار برابر افزایش یافته است. سال گذشته چهار خبرنگار کشته شده بودند. در یک گزارش نی که در نهم عقرب امسال منتشر شد، نشان میداد که در جریان سال روان میلادی ۳۷۷ مورد خشونت علیه خبرنگاران صورت گرفته است. | http://www.etilaatroz.com/44058 |
b9c5d94e-e1b8-4511-ab19-113652c93d12 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T20:39:08+00:00 | انتقاد تند مجلس سنا از مداخلهی برخی کشورهای عضو شورای امنیت در امور افغانستان | اطلاعات روز: شماری از سناتوران در مجلس سنای افغانستان از برخی کشورهای عضوی شورای امینت سازمان ملل متحد که به گفتهی آنها، در امور افغانستان مداخه میکنند، سخت انتقاد دارند.
این سناتوران میگویند اگر مداخلات کشورهای عضو شورای امنیت قطع شود، امنیت در افغانستان تامین خواهد شد.
آنان میگویند که روسیه، امریکا، پاکستان و برخی دیگر از کشورهای عضو شورای امنیت در امور افغانستان مداخله کرده و نمیخواهند که جنگ در کشور پایان یابد.
به گفتهی آنها، این کشورها از یکطرف مخالفان دولت افغانستان را تجهیز میکنند و از سوی دیگر به نیروهای امنیتی افغانستان کمک میکنند تا جنگ را در کشور گرم نگهدارند.
فضلهادی مسلمیار، رییس مجلس سنا در نشست روز سهشنبه، ۳۰ قوس گفت: «طالبان میخواهند به حمایت برخی کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، نظام افغانستان را سقوط دهند و ما از شورای امنیت میخواهیم که جلو این مداخلات را بگیرد و گروههای را که دستشان به خون مردم ما آغشته است، حمایت نکنند.»
زلمی زابلی، دیگر عضو مجلس سنا نیز گفت، سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان میداند که روسیه آشکارا از طالبان اعلام حمایت کرد و امریکا نیز بهنحوی از «طریق پاکستان این گروه تروریستی» را در افغانستان حمایت میکند.
جامعهی جهانی در آوردن صلح در افغانسان صادق نیست
از سوی دیگر شماری از سناتوران میگویند، جامعهی جهانی در آوردن صلح و ثبات در افغانستان صادق نیست و برنامههای ضعیف کشورهای ناتو در افغانستان سبب گسترش ناامنیها شده است.
به باور آنان، هنگامی که سیاستهای جامعهی جهانی در برابر افغانستان تغییر نکند، وضیعت در کشور تغییر نخواهد کرد.
نادر بلوچ، یکتن از سناتوران میگوید: «جامعهی جهانی برای آوردن ثبات در افغانستان صادق نیست و پالیسیهای ضعیف کشورهای ناتو در افغانستان سبب گسترش ناامنی شده است، نیاز است تا سران حکومت وحدت ملی این موضوع را جدی بگیرند.»
رییس مجلس سنا تأکید دارد که سازمان ملل متحد نباید در قبال قضایای افغانستان بیتفاوت باشد و مسئولیت دارد تا از هر گزینه برای بهبود وضعیت افغانستان کار گیرد. | http://www.etilaatroz.com/44221 |
8ddbd377-0df4-4551-b9ea-a92f83fcca1d | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1393-02-27T09:05:25+00:00 | پناهندهی افغانی، پول ایرانی و جنگ برای اسد | هزاران پناهندهی افغانی توسط سپاه پاسداران ایران برای حمایت از بشار اسد، به جنگ سوریه فرستاده میشوند
منبع: وال استریت ژورنال
نویسنده: فرناز فصیحی
برگردان: حمید مهدوی
نظر به گفتههای مقامهای افغانستان و غربی، ایران برای عقب راندن نیروهای شورشی سوریه، هزاران پناهندهی افغانستان را برای جنگ در سوریه استخدام میکند و به آنها ۵۰۰ دالر دستمزد ماهانه و اقامت در ایران را پیشنهاد میکند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، جنگجویان شیعهمذهب را برای جنگ در سوریه استخدام کرده و آموزش میدهد. جزئیات سربازگیری آنها در جریان هفتهی جاری در وبلاگی که گزارشهای آن روی وضعیت پناهندگان افغانستان در ایران متمرکز اند، به نشر رسید و توسط دفتر آیتالله محقق کابلی، رهبر مذهبی افغانستان در شهر مقدس قم در ایران تأیید شد. یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نیز جزئیات این خبر را تأیید کرد.
رییس دفتر آیتالله محقق کابلی در قم در یک تماس تیلفونی گفت: «آنها (سپاه پاسداران) با پناهندگان ارتباط برقرار میکنند و روی جوانان ما برای رفتن آنها به سوریه و جنگ در آنجا کار میکنند». «سپاه پاسداران به آنها همهچیز میدهد، از معاش گرفته تا اقامت در ایران».
ایران علاوه بر دستمزد ماهانهی ۵۰۰ دالر و اقامت در این کشور، به پناهندگان اجازهی ثبت نام کودکان آنها در مکتبهای ایران و کارتهای خیریه را نیز پیشنهاد میکند. رییس دفتر آیتالله محقق کابلی گفت که تعداد زیادی از مردان جوان به محقق کابلی نامه نوشتهاند و از او پرسیدهاند که آیا جنگ در سوریه از لحاظ مذهبی مجاز است؟ محقق کابلی پاسخ داده است که تنها در صورتی مجاز است که آنها از مقدسات شیعه دفاع کنند.
اخیرا دفتر آیتالله محقق گفته است که وی در زمینه سکوت کرده و حتا در تشییع جنازهی افغانهایی که در سوریه کشته شدهاند، شرکت نکرده است. روز پنجشنبه، مراسم تشییع جنازهی چهار تن از افغانهایی که در جنگ سوریه کشته شده بودند، با حضور گستردهی مقامهای محلی و مذهبی در شهر شمالغربی مشهد برگزار شد. براساس گزارشهای وبسایتهای مربوط به شیعیان و یک خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران، تابوتهای مردان کشته شده با پارچههای سبز پوشانده شده و عکسهای آنها بر تابوتهایشان نصب شده بودند.
اولین گزارش تدفین جنگجویان افغانی که در جنگ سوریه کشته میشوند، در ماه نوامبر به نشر رسید. اخیرا گزارشهای مکرر در مورد این دسته از کشته شدهها در رسانههای ایرانی نشر میشوند. حمید بابایی، سخنگوی دفتر سازمان ملل در ایران، ادعاهایی مبنی بر فرستاده شدن پناهندگان افغانستانی توسط ایران به شکل جنگجو به سوریه را بیاساس خواند. آقای بابایی گفت: «حضور ایران در این کشور فقط جنبهی مشورتی دارد تا به این کشور در زمینهی مبارزه با افراطگرایی کمک کند… و از قتل عام و خونریزی بیشتر توسط گروههای القاعده جلوگیری کند».
از سه سال پیش بدینسو و از زمان آغاز جنگ در سوریه، جمهوری اسلامی در حفظ بشار اسد در قدرت، نقش مؤثری ایفا کرده است. ایران به منظور کمک به ارتش سوریه، فرماندهان و سربازانی را تمویل و تسلیح کرده و بعد از آموزش به این کشور فرستاده است.
حزبالله، گروه شبهنظامی و سیاسی لبنان و متحد نزدیک ایران نیز برای دفاع از رژیم سوریه سربازان و فرماندهانش را به این کشور فرستاده است. این در حالی است که سپاه پاسداران شبهنظامیان شیعهی اعزامی به سوریه را سازماندهی و فرماندهی میکند. نظر به گفتهی فرماندهان سپاه پاسداران، فرماندهان آنها با فرماندهان ارتش سوریه از نزدیک استراتژیها را طرح کرده و سربازان سوریه را برای جنگهای چریکی آموزش میدهند. در نتیجه، آقای اسد از آستانهی سقوط در ماه آگست سال گذشته که در آن زمان بر پناهگاههای مخالفان عملیات شیمیایی راهاندازی میکرد، نجات یافته است و برای انتخابات ماه جون و چهار سال ریاست جمهوری دیگر برنامهریزی میکند.
ایران و حزبالله، هردو، به شکل صریح از تلاشهایشان در سوریه میگویند. جنرال حسین همدانی، یک فرمانده ارشد سپاه پاسداران که در طرحریزی استراتژی جنگ در سوریه دخیل بوده است، هفتهی گذشته گفت که به کمک خداوند، ۱۳۰ هزار سرباز دیگر آموزش دیدهاند و آمادهی اعزام شدن به سوریه اند. آقای همدانی گفت که در نتیجهی برنامهریزیها و فرزانگی رهبران ایران، رژیم سوریه «تا اندازهای به ثبات دست یافته است». ۱۳۰ هزار سربازی که آقای همدانی از آن سخن میگفت، احتمالاً شامل تمام جنگجویان شیعهمذهب، بهشمول ایرانیها، حزبالله، افغانها و دیگر جنگجویان خارجی است.
ایران همچنین از گفتوگوهای اخیر صلح میان شورشیان مخالف و رژیم سوریه در شهر حمص نفع برده است، شهری که در آن شورشیان شهر را تخلیه کردند و کنترول آن را به حکومت واگذار کردند. حسین شیخالاسلام، نمایندهی مجلس ایران گفت: «بدون دست داشتن ایران، در سوریه هیچ اتفاقی نمیافتد».
این در حالی است که هیچ نشانهای مبنی بر فروکش کردن جنگ داخلی در سوریه وجود ندارد و ایران و حزبالله در مورد از دست دادن مردان آموزش دیدهیشان در میدان نبرد و خطر واکنش شدید همگانی هنگام برگرداندن جسدهای کشته شدگان به صورت هفتهوار به ایران، نگرانند. یک مقام غربی در ایران گفت که استخدام افغانها بخشی از استراتژی تغییر است، که مطابق به این استراتژی، سربازان ضعیف از اجتماعهای کمقدرت به خط مقدم فرستاده میشوند تا بدین ترتیب، تلفات نیروهای حزبالله و اعضای سپاه پاسداران به حداقل رسانده شده و از پیامدهای سیاسی آن جلوگیری شود.
افغانهایی که برای جنگ در سوریه استخدام میشوند، مانند حزبالله و اکثریت ایرانیان، شیعه اند و از رژیم سوریهی تحت سلطهی اقلیت علوی حمایت میکنند. این در حالی است که شورشیان (مخالفان رژیم سوریه) عمدتا سنی اند و توسط قدرتهای سنیمذهب شرق میانه، مانند عربستان و قطر حمایت میشوند. اعضای سپاه پاسداران افغانها را متقاعد میسازند تا در رقابتهای فرقهای سنی و شیعه سهیم شوند.
این مقام غربی گفت که آنها بر نقش گروههای شورشی تندرو سنیمذهبی که به القاعده وابستگی دارند، تأکید میکنند. نادر هاشمی، مدیر مرکز مطالعات شرق میانه در دانشگاه دنور و کارشناس مسایل ایران و سوریه گفت: «ایران میخواهد در سوریه نقش فرماندهی و کنترول کننده ایفا کند و با سربازگیری پناهندگان افغان، آنها را مزدور استخدام میکنند تا برایشان بجنگند».
مقامهای وزارت دفاع امریکا با لحن هشدارآمیز گفتهاند که جنگجویانی از سراسر منطقه در جنگ داخلی سوریه درگیر شدهاند و هیچشکی ندارند که جنگجویان افغان نیز در میان آنها وجود دارند.
اخیرا متیو اسپنس، یک مقام ارشد وزارت دفاع امریکا به کانگرس این کشور گفت: «یکی از نگران کنندهترین جنبههای جنگ سوریه از چشمانداز امنیت امریکا، این است که این جنگ، جنگجویانی را از سراسر منطقه و جهان جذب میکند». وی با اشاره به دو طرف درگیر در جنگ داخلی سوریه گفت: «ما فکر میکنیم که در مقایسه با تعداد جنگجویان خارجی در اوج جنگ عراق، به اندازهی قابل توجهی جنگجویان خارجی در جنگ سوریه بیشتر اند».
پناهندگان افغانی در ایران در جملهی آسیبپذیرترینها و فقیرترینها اند. نظر به گزارشهای آژانس پناهندگی سازمان ملل متحد، حدود یک میلیون پناهندهی ثبت شدهی افغانستان در ایران وجود دارند. علاوه برآن، نظر به گزارشهای دیدهبان حقوق بشر، حدود ۲ میلیون پناهندهی ثبت نشدهی افغانی در ایران وجود دارند. نظر به گزارشهای وزارت مهاجران و عودت کنندگان افغانستان، روزانه حدود ۸۰۰ پناهجوی افغان تلاش دارند به شکل غیرقانونی وارد ایران شوند. آنها اجازهی کار رسمی، رفتن به مکتب و ثبت ازدواج و تولدشان را ندارند. اکثریت پناهندگان افغان در ایران در بخش ساختمان به شکل روزمزد و در بدل دستمزد ناچیز کار میکنند. رضا اسماعیلی، پناهندهی ۱۹ سالهی افغان بود که در مشهد زندگی میکرد. نظر به حکایت یکی از دوستان و جنگجوی همراه افغانی او که در ماه دسامبر توسط خبرگزاری فارس (مرتبط به سپاه پاسداران) به نشر رسید، قبل از اینکه رضا به جنگ سوریه اعزام شود، قهرمان بدنسازی در کشور بود. پس از چندماه جنگ در سوریه، او به یکی از رهبران گروه جنگجویان افغان که فاطمیون نامیده میشود، تبدیل شد.
گزارشهای خبری ایران میگویند که فاطمیون در سوریه از زیارتگاه سیده زینب در حومههای دمشق دفاع میکنند. نظر به گزارشی از فارس نیوز در ماه دسامبر، اسماعیلی در نبردی با شورشیان مخالف در نزدیکی دمشق کشته شد. یکی از جنگجویان پناهندهی افغان بهنام عبدالحیدر به فارس نیوز گفت: «جنگ بسیار شدید بود. در هرچند روز ما صرف چندساعت آتشبس داشتیم». نظر به این گزارش، اسماعیلی توسط شورشیان دستگیر شده و سر بریده شد. در مجموعهی تصاویر او که در فارس به نشر رسیدهاند، نوجوان کوتاهقامتی است که با عینک دودی و یک مسلسل در مقابل تانک ایستاده است و پس از آن او را کنار یک موشک نشان میدهد و بعد سر خونین بریدهی او به دست یک سرباز شورشی به مشاهده میرسد. در ادامهی این گزارش آمده است که جنگجویان ایرانی تن بیسر او را یافته و برای خانوادهاش در ایران فرستادند.
در یک وبلاگ اختصاصی مربوط به پناهندگان افغان در ایران، مردان جوان افغان بحث میکنند که آیا آنها باید به سوریه بروند یا خیر. یکی از این مردان جوان در این وبلاگ نوشته است: «جنگ سوریه به ما چه ربط دارد؟ ما در کشور خودمان امنیت نداریم و باید برویم و شهید جنگ مقدس ایران شویم؟» | http://www.etilaatroz.com/8589 |
e218cf97-817a-47f2-9505-e57013fcb9ae | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T07:00:08+00:00 | مشکل در جنگ؛ شنا در دریای جنرالها | نیویارک تایمز/مجیب مشعل /ترجمه: عارف پیمان
افغانستان احتمالا در استخدام سرباز کافی برای نیروهای مسلحاش مشکل دارد، اما این کشور در دریای جنرالها شنا میکند. این کشور نزدیک به ۱۰۰۰ جنرال ثبتشده و رسمی دارد، بیشتر از ایالات متحدهی امریکا که ارتشاش سه برابر بزرگ است. و جنرالهای ثبتنشده و غیررسمی؟ هیچ کسی نمیداند.
نامهای جدید، به میزان بسیار بیشتر از نسبت واقعیتها در میدان نبرد، جاییکه نیروهای مسلح افغانستان (ارتش، پولیس ملی و نیروهای استخباراتی که تعداد مجموعیشان ۳۵۰ هزار است) به تدریج سربازانشان بهدست طالبان کشته شده و قلمرو از دست دادهاند، به فهرست اضافه شدهاند. در همین حال، بازنشستگی نادر است.
حکومت ایالات متحدهی امریکا که بخش بزرگی از هزینههای ارتش افغانستان را میپردازد، نمیتواند تعداد جنرالها را دقیق سازد. جاناف. سوپکو، سربازرس ویژهی ایالات متحدهی امریکا برای بازسازی افغانستان گفت: «ما هنوز نمیدانیم معاش چه تعداد پرسونل پولیس و ارتش را پرداخت میکنیم.» «ما حتا تعداد جنرالها را نمیدانیم. این وضع بسیار رقتانگیز است و وضع ما پس از پانزده سال اینگونه است».
این کار خوبی است اگر میتوانید به آن دست یابید، با پرداخت نسبتا خوب، مزایای جنبی و حقوق بازنشستگی. پس افراد و اشخاص چگونه جنرال افغان میشوند؟ تعدادی از آنها برای چندین دهه از نردبان فرماندهی بالا رفتهاند، به سختی تلاش کردهاند و از تصفیهی حکومتهای پیدرپی جان سالم بهدر بردهاند. اما دیگران مسیرهای بسیار آسانتری را در پیش گرفتهاند.
فرض کنید شما پسر جوان یک جنگسالار پیشین هستید که بهتازگی مرده است. حکومت، در کنار ابراز تسلیت، شما را جنرال میسازد؛ گویا این رتبه ارثی باشد. رتبه ها نیز بهعنوان سپاسگزاریهای سیاسی به اقارب مرد چهرههای مهم واگذار شدهاند و در طول جنگ داخلی دههی ۱۹۹۰، در عصر طلایی جنرالسازی، این رتبه گاهی به جای معاش توزیع شده است.
در هرجومرج پس از خروج شوروی سابق و سقوط رژیم کمونیستی، صدها جنرال یکشبه متولد شدند. سبغتالله مجددی، رییسجمهور موقت حکومت مجاهدین که حمایت سازمان اطلاعات مرکزی (سی.آی.ای) را با خود داشت، به جنگجویان آشفته و نامرتبی که در اتاق انتظار منتظر بودند چیزی نداشت که عرضه کند، بنابراین یکی از دستیارانش نام هرکسی را که میخواست جنرال شود، یادداشت کرد.
به گفتهی عبدالحفیظ منصور که در آن زمان تلویزیون دولتی را اداره میکرد و اکنون عضو پارلمان است، یک شخص مورد اعتماد رییسجمهور – اغلب پسر او – هر روز شام به استودیو میآمد تا فهرست جدیدی از جنرالهای جدید را به گویندهی خبر تسلیم کند. او گفت، یک شب، ۳۸ نام [در فهرست نام جنرالها] وجود داشت. آقای منصور گفت: «فهرست روی یک ورق ساده دستخط میشد – لوگو (آرم) و لوازم اداری رسمی وجود نداشت». فهرست، گاهی بهطور مرموزی در مسیر راه بین دفتر رییسجمهور تا استودیو طولانی میشد. آقای منصور گفت از جمله جنرالهای فعلی تعدادی را میشناسد که آن روزها، با کاپی گرفتن مخفیانه و بهسادگی به این رتبه رسیدند.
جناحهای رقیب در سرتاسر کشور، در پاسخ به اعلانهای تلویزیونی، بهطور خلاصه جنرالهای خودشان را اعلان کردند. جنرال عبدالرشید دوستم، جنگسالار پیشین که اکنون معاون رییسجمهور افغانستان نیز است، به بسیاری از نزدیکترین افراد به خودش ستارهها اعطا کرد و حتا پول خودش را چاپ کرد تا به آنها پول بدهد. شوخییی وجود داشت که در جمع محافظان جنرال دوستم، دگروال وجود ندارد. | http://www.etilaatroz.com/44185 |
38eb9806-0a0c-4538-897d-b9cd8e658384 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T07:00:11+00:00 | وزارت اقتصاد مفهوم «پیشرفت» را بد فهمیده است | ستار ثابت
مفهوم «پیشرفت» در مطالعات اجتماعی، یکی از ابهامآمیزترین مفاهیم است. از اینرو که میتوان با نگاه به وضعیت یک جامعه در سطوح مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، دامنههای شمول متفاوت و مختلفی برای آن در نظر گرفت. تصویری که در نخست با بیان واژهی پیشرفت در ذهن ما متبادر میشود، مدلول آن را اغلب به حوزهی اقتصادی حواله میدهد. بدینلحاظ که جامعه از نگاه اقتصادی هرچقدر بیشتر از امکانات و فرصتهای اقتصادی و مادی برخوردار باشد، گفته میشود میزان پیشرفت در آن جامعه نظر به جامعهیی که در سطح پایینتری از این امکانات برخوردار است، بیشتر و بهتر است. واقع اما این است که بهسادگی نمیتوان پیشرفت را تنها به امکانات اقتصادی تقلیل داد. یعنی سوای اینکه واقعیتهای فرهنگی و دیگر عناصری که در حوزههای مختلف میتواند مایهی تفاوت یک جامعه با جامعهی دیگر باشند، مسألهی اقتصاد نیز مسألهیی است بهغایت پیچیده و چندپهلو. اما روشنترین تصویر از یک جامعهی بهلحاظ اقتصادی پیشرفته، این است که امکانها و فرصتهای اقتصادی از توزیع شغل و حقوق کارگری یا کارمندی گرفته تا میزان برخورداری بخشهای مختلف جامعه از منابع طبیعی نظر به نیازمندیها، بهصورت عادلانه و منصفانه صورتبندی شده باشد. از این نگاه، پیشرفت، بیشتر از آنکه یک مفهوم انتزاعی و خاص اقتصادی باشد، مفهومی است حقوقی.
فهم واضحتر از میزان پیشرفت در یک جامعه، این مشکل را نیز با خود دارد که بهخودیخود، روشن نمیکند که از کدام منظر به این مسأله نگاه میکنیم. بدینمعنا که فرماسیونهای اقتصادی و اجتماعی در مراحل مختلف، استلزامات خاص و متفاوتی از پیشرفت را مطرح میکنند. محض نمونه، عناصر و مواردی که جهت بررسی میزان پیشرفت در جامعهی سرمایهداری به کار بسته میشود، کمتر میتواند برای رسیدن به همین منظور، در یک جامعهی نیمه-فئودالی – نیمه-سرمایهداری کارکرد داشته باشد. بنابراین، دستیافتن به درکی بهتر و روشنتر از پیشرفت (در سطوح و حوزههای مختلف)، نیازمند یک بررسی جامعهشناختی دقیق و همهجانبه است. چیزی که نمیتوان اما بر سر آن مناقشه کرد، این است که پیشرفت اجتماعی دارای آن پسزمینهیی است که فرهنگ و اقتصاد و سیاست، همه در آن دخیلاند. ناممکن است در جامعهیی از پیشرفت سخن گفت که حتا اگر در حد بالایی از رفاه اقتصادی و امکانات مادی قرار داشته باشد، اما سیاست و فرهنگ آن چیزی جز افتضاح و رسوایی نباشد.
وزارت اقتصاد کشور در طی ارزیابییی زیر عنوان «رفاه عامه»، به این نتیجهی عجیب رسیده است که در کنار اینکه افغانستان طی چند سال اخیر به پیشرفت قابلتوجهی دست یافته، نابرابری نیز افزایش یافته است. این ارزیابی و نتیجهگیری، بیشتر از آنکه تصور شود نامفهوم و گنگ است، حتا مسخره. عجیب اینکه منظور از پیشرفت در این ارزیابی، تنها پیشرفت اقتصادی است و نابرابری نیز در همین حوزه معنا شده است: «تفاوتهای وسیع اجتماعی و اقتصادی در ولایات مختلف دیده شده که نشان میدهد باید پالیسیهایی برای فراهمسازی فرصتهای مساوی روی دست گرفته شود.» میتوان در نخستین گام پرسید: پس پیشرفت در کجا و برای چه کسانی؟ خیلی اگر چپگرایانه به نظر نرسد، میتوان گفت معنای پیشرفت در اینجا، چیزی نیست جز سرمایهدارتر شدن هرچه بیشتر عدهیی خاص و فقیرتر شدن اجتماع یا اساساً آن بخشی از کشور که پیشرفت در یک مفهوم حقوقبشری، تنها میتواند با تغییر وضعیت در آنجا معنامند شود. لیکن بحث از پیشرفت یا عدم پیشرفت در افغانستان، عجایب خاص خودش را دارد. از آن سالهایی که انبوه کمکهای جامعهی جهانی به این کشور سرازیر شد تا امروز، بیشترین سهم را آن بخشهایی از کشور نصیب شده که از یک جانب، بیشترین فاصله و فرق را با تلاشهای مدنی برای رسیدن به وضعیتی انسانی داشته و از اینرو، بهترین زمینه بوده برای جهنمسازی تمام کشور؛ با کشت و قاچاق مواد مخدر و تولید و تربیت نیروی انتحار و انفجار، و از سوی دیگر جنگهای ناتمام و دامنهدار نیز در همان بخشها جریان داشته است. هزینههای هنگفت و ممتد برای ساخت مراکز آموزشی غالباً در مناطقی صورت گرفته که عمر تعمیر مکتب در آن مناطق، در خوشبینانهترین بررسی، بیشتر از یک سال نبوده. در کنار آن، با فساد هولناکی که در سطح مدیریت اقتصادی و فرهنگی نظام وجود دارد، مناطق ناامن، درگیر جنگ و تریاککار، زمینهیی را برای مسئولین فاسد فراهم کرده که بتوانند با استفاده از آن، تمامی خیالاتشان را در آنجاها بپرورانند؛ مکاتب خیالی بسازند، معلمان خیالی پرورش بدهند و برایشان معاش توزیع کنند و بودجههای بزرگی را بهنام آن مناطق از خزانهی یک حکومت گدامنش و فقیر برای حیفومیل شخصیشان بردارند. بیجا نیست که در همین ارزیابی، میبینیم بلندترین میزان فقر و بیکاری در ولایتهایی وجود دارد که در طول یکونیم دههی گذشته، کمترین ناامنی را در خود دیده و اندکترین فرصت را برای فسادپروری در اختیار مسئولین حکومتی قرار دادهاند و همین امر باعث شده تا کمترین توجه نیز از سوی حکوت به آن ولایتها شود. اکنون بهدرستی نمیتوان گفت حتا آن ولایتهایی که بیشترین سهم را از کمکهای جامعهی جهانی و حکومت افغانستان نصیب شده، به چه تغییر و تحول عمدهیی در زمینهی اقتصاد و فرهنگ دست یافته تا بتوان از پیشرفت در آنها سخن گفت، اما شکی نیست که از همین مجرا و با استفاده از همین بهانه، نابرابری کمرشکنی از سوی مسئولین حکومتی در کشور ترویج و بر مردم تحمیل گردیده است.
جای گفتن ندارد که اولین آرزوی یک جامعه پس از خاموشی شعلهی دههها جنگ و ویرانی و تباهی، این است که در تمامی سطوح بهصورت عادلانه، به همان سویی برود که اینک وزارت اقتصاد کشور، آن را تبدیل به مفهومی متناقض، مسخره و بریده از مصادیق و مدلولات عینیاش کرده است: پیشرفت. اما در نگاهی ساده و عادی، بهسادگی میتوان نتیجه گرفت که سخن گفتن از پیشرفت در کشور فراتر از ادعاهای پوچ و میانتهی کسانی که خود با فسادهای فاجعهآفرین، تبدیل به قاتلان و دشمنان پیشرفت در کشور شدهاند، همانقدر مبهم و مشکل است که انکار فساد و نابرابری. اینکه بر هر تغییر و تحولی که در کشور طی چند سال گذشته رونما گردیده چشم بپوشیم، ممکن است بیش از حد ناروا و مغرضانه باشد، اما نارواتر از آن، این است که نام فراگیر شدن فساد و فربهتر شدن کسانی که زرقوبرق زندگیشان باعث شده تا سطح عادی جامعه و شهروندان از نگاه نهادهای ارزیاب دور افتد را «پیشرفت» بگذاریم. زمانی که میگوییم نابرابری اقتصادی در کشور افزایش یافته، ضمن اینکه وضعیت اسفبار فرهنگی و رویکرد ناروای سیاسی را مورد فراموشی قرار میدهیم، واقعاً معلوم نیست پیشرفتی را که ادعا میکنیم، در کجا و در چه زمینهیی صورت گرفته است. مسخرهتر از این نمیتوان یافت که با اذعان به عمق و گسترش یافتن شکافهای اجتماعی و نابرابریهای اقتصادی، هنوز هم آن مفهوم گنگ و بیچارهی «پیشرفت» را لقلقهی زبان خود کنیم. | http://www.etilaatroz.com/44189 |
c153e762-6c9e-47bf-96ae-2809514d70cf | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-27T07:17:47+00:00 | شیفت کردن پارادایمها | هفتهی گذشته من در خانهی یکی از روشنفکران هنگفت وطن میهمان بودم. پسر جوانی وارد شد و رو به این روشنفکر موسفید کرد و گفت: «بچیم، آلی دیگه سر ِ ما هم پرنک میپرانی آ؟». من معنای جملهاش را نفهمیدم. اما متوجه شدم که میان موی ِ سفید این روشنفکر و آن خطاب مخصوص ِ «بچیم» حلقهی گمشدهیی هست که باید پیدایش کنم. و زود پیدایش کردم. پرسیدم این آقای جوان کی بود؟ روشنفکر گفت که این پسرم هست. آنوقت یادم آمد که ما سابق که کوچک بودیم، پدر خود را بچیم نمیگفتیم. ما که هیچ، حتا همان پدر موسفیدمان ما را بچیم خطاب نمیکرد. ظاهرا پیش خود فکر میکرد که اگر ما را بچیم خطاب کند، کلانکاری میشود.
حالا حتما میگویید این کهنهمغز ِ به پیرینرسیدهی پیرشدهی موشخول را ببین که از «پارادایم شیفت» هیچ چیز نمیفهمد. برادر من، پارادایم شیفت کرده. حالا دیگر آن روزگاری نیست که کسی نتواند پدر خود را بچیم خطاب کند. البته این حرف شما درست است. واقعا پارادایم در ملک ما بدرقم شیفت کرده. نمونهاش همین فیسبوک. خبر رسیده که جنرال عبدالرشید دوستم و افرادش بر احمد ایشچی تجاوز جنسی کردهاند و از این کار خود عکس گرفتهاند. فکر میکنید فیسبوکیان افغانستان ناراحت شدهاند؟ اشتباه میکنید. سابق که پارادایم شیفت نکرده بود و ما در فضای فرهنگی- سوسیولوژیک دیگری زندهگی میکردیم، مردم از این خبرها ناراحت میشدند. حالا تنبان ِ آهنین به جان مقامات میدهند (به مدد فوتوشاپ) و زیرش مینویسند: فکرتان را بگیرید که جنرال ما میآید. یا عکسی از احمد ایشچی میگذارند با شکم بالا آمده و میگویند این آقا پس از تجاوز جنرال حامله شده. اگر یادتان باشد، سابق با تجاوز یا خبر تجاوز شوخی نمیکردیم. همه ترش مینشستیم و اعصابخرابی میکردیم. حالا نه. حالا پارادایم شیفت کرده و خبر تجاوز مایهی تفریح است. پارادایم آن قدر شیفت کرده که آدم از دست فیسبوک افغانها به خانهی همان روشنفکر هنگفت پناه میبرد که حداقل در آن پسر پدر خود را «بچیم» خطاب میکند. اینقدرش چیزی نبوده. فردا لابد پارادایم باز شیفت خواهد کرد و آدم برای تسلیت خاطر خود به خبر تجاوز پناه خواهد برد (از شر ِ خبری مثلا در باب خورده شدن یک طفل بهدست رییسجمهور بهشکل زنده). | http://www.etilaatroz.com/44078 |
d89ecc4d-67a3-4164-b8a0-adb3a0ac32fa | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-28T20:22:47+00:00 | نارضایتی نهادهای ناظر انتخاباتی از کارکرد 20 روزهی کمیشنران جدید کمیسیون انتخابات | اطلاعات روز: نهادهای ناظر انتخاباتی میگویند که از کارکردهای ۲۰ روزهی کمیشنران جدید کمیسیون مستقل انتخابات راضی نیستند.
این نهادها از آنچه که کُندکاری در کار کمیسیون مستقل انتخابات میخوانند، سخت انتقاد میکنند.
سه هفته میشود که کمیشنران جدید کمیسیون مستقل انتخابات آغاز به کار کردهاند، اما نهادهای ناظر انتخابات میگویند که نمیدانند تاکنون چه کارهایی را برای آوردن اصلاحات در این کمیسیون انجام دادهاند.
هرچند اولویت کاری این کمیشنران پرداختن به فهرست رایدهندگان، روشن ساختن حوزههای انتخاباتی و رفتن به روند عملیاتی انتخابات مجلس نمایندگان و شورایهای ولسوالیها بوده است، گفته میشود که به هیچ کدام این اولویت تاکنون پرداخته نشده است.
نعیم اصغری، مسئول برنامههای دیدبان انتخابات آزاد و عادلانه (فیفا) امروز در نشستی خبری، گفت: «کندی در کار که یکسو، حتا معلوم نیست که این کمیشنران چه میکنند، آنچه هویدا است همین است که کارهای کمیسیون مستقل انتخابات خیلی به کندی پیش میرود.»
نعیم ایوب زاده، رییس بنیاد انتخابات شفاف افغانستان گفت: «کند کاریها در کار کمیسیون مستقل انتخابات به نفع روند انتخابات نیست و سبب میشود که در سال آینده انتخابات شفاف نداشته باشیم و نباید این کمیسیون وقت را تلف کند، بلکه باید با جدیت کارهایش را دنبال کند.»
نهادهای ناظر انتخاباتی به این باور استند که این کمشنران کارهای بسیار در پیش دارند که بیدرنگ باید انجام دهند.
اما سخنگوی کمیسیون مستقل انتخابات گفته که رهبری جدید این کمیسیون در حال ساختن راهکاری است که بر بنیاد آن چگونهگی تنظیم حوزههای انتخاباتی، تهیه فهرست رأیدهندگان و زمان برگزاری انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالیها روشن خواهد شد.
گلاجان عبدالبدیع صیاد، دبیر و سخنگوی کمیسیون مستقل انتخابات گفته: «یک طرحی کلی میسازیم که در آن تمامی موضوعها، چون: حوزههای انتخاباتی، تقویم انتخابات، توزیع تذکرههای الکترونیکی و چگونهگی برگزاری انتخابات را در بر میگیرد.»
بدون توزیع تذکرههای الکترونیکی انتخابات بازهم به بحران خواهد رفت
از سوی دیگر نهادهای ناظر انتخابات باور دارند که اگر روند توزیع تذکرههای الکترونیکی آغاز نشود، انتخابات افغانستان بازهم با بحران مشروعیت روبهرو خواهد شد.
این نهادها از رهبران حکومت وحدت ملی میخواهند که اختلافهای شان را کنار بگذارند و روند توزیع تذکرههای الکترونیکی را آغاز کنند.
جانداد سپینغر، رییس شبکهی اکسین گفته است، با توزیع تذکرههای الکترونیکی فهرست رایدهندگان انتخابات مشخص میشود و اگر در انتخابات تقلب نیز شود، با استفاده از فهرست میتوان مشکل تقلب حل را کرد.
کمیسیون مستقل انتخابات نیز توزیع تذکرههای الکترونیکی را بر شفافیت انتخابات بسیار تأثیرگذار میداند.
عبدالبدیع صیاد گفته: «اگر تذکرههای الکترونیکی توزیع شود، نهتنها در روند انتخابات مؤثر است، بل در امنیت و بخشهای دیگر نیز موثر است، اما [در صورت توزیعنشدن] ما راه بدیل نیز داریم.»
قرار بود روند توزیع آزمایشی تذکرههای الکترونیکی در ۲۸ اسد ۱۳۹۴ آغاز شود، اما این روند به یکبارهگی به تأخیر افتاد و اکنون به یک موضوع فراموششده مبدل شدهاست. | http://www.etilaatroz.com/44145 |
0a079594-657e-4ae8-971c-ead1da927054 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1392-06-25T05:49:28+00:00 | فرمانده نیروی انتظامی ایران: با اخراج همهی مهاجرین افغان مخالفیم | سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران با اخراج افغانها از این کشور مخالفت کرده و گفته است: «نمیتوانیم که همهی افغانیها را از کشور اخراج کنیم و با این فکرهای یکشبه که به ذهن برخی افراد برای حل مشکل اقتصاد میرسند، مخالفیم».
به گفتهی فرمانده پولیس ایران «مرز را بستیم، اما هنوزهم از راه دریا و خلاهای مرزی وارد کشور میشوند، اگرچه بسیاری از افغانیها با گرفتن گذرنامه و ویزا وارد کشور میشوند، اما دیگر باز نمیگردند». آقای احمدی مقدم تأکید کرده که «چندسال قبل وقتی افغانیها را از کشور طرد کردیم، دیدیم تعداد زیادی از گاوداریها و صنعت تولید آجر کشور متوقف شد. ایرانیها جویای کار هستند؛ اما این کارها را انجام نمیدهند و نمیروند بر سر درخت میوه بچینند. جوانان ما به دلیل این که تحصیل کردهاند، یک میز و تلفون همراه میخواهند تا معاملهها را جوش دهند».
در سالهای اخیر ایران بارها برنامههای مختلفی نظیر خروج داوطلبانهی افغانها از ایران را اجرا کرده است؛ اما این طرحها بینتیجه بوده و بسیاری از افراد بعد از خروج از ایران دوباره به این کشور بازگشتهاند. آخرین طرح دولت ایران برای خروج افغانها مربوط به ده روز پیش است که براساس آن دولت اعلام کرده بود که افغانهایی که به صورت غیرقانونی در ایران زندگی میکنند، تا پانزدهم سنبله فرصت دارند که از ایران خارج شوند.
براساس این طرح، کسانی که به صورت غیرقانونی به حضور خود در ایران ادامه دهند، به ازای هرروزی که بعد از این تاریخ در ایران بمانند، در صورت دستگیری باید سی هزار تومان جریمه بپردازند.
رییس پولیس ایران برای نشان دادن وضعیت افغانها در ایران مثال میآورد که «وقتی پاکستانیها و بنگلهدیشیها را در تلویزیون میبینیم، تأسف میخوریم؛ اما اگر این افراد وارد ایران شوند، کلی پیام میدهید که بیایید این افراد را جمع کنید». بنابر گزارشها، بیشتر از دو میلیون افغان در ایران زندگی میکنند و مسئول اجرای طرحهای اخراج افغانها پولیس ایران است.
رییس پولیس ایران میگوید که «اگر به ما بگویند اتباع افغانی را از کشور طرد کنید، ما در کمتر از سه ماه میتوانیم همه را بیرون بریزیم، به طوری که هیچافغانی قابل رویت نباشد. ما قدرت داریم، اما هرجا نباید قدرت را استفاده کرد. باید پولیس اتباع، وزارت اطلاعات، شورای عالی امنیت و وزارت خارجه در یک جلسه در این رابطه بحث منطقی کرده و پس از بحث منطقی، زمانی برای خروج آنها و مدیریت خروج اعلام شود».
سه روز پیش در حاشیهی اجلاس سران سازمان همکاریهای شانگهای در شهر بیشکک پایتخت قرغیزستان حامد کرزی رییس جمهور کشور با حسن روحانی، رییس جمهور ایران دیدار کرد و در این دیدار رییس جمهور کشور خواستار رفع مشکل اقامت مهاجران افغان شد. رییس جمهور ایران در این دیدار گفت که ایران ۳۵ سال میزبان مهاجران افغان بوده و نمیخواهد که آنان مورد اذیت و آزار قرار گیرند. آقای روحانی گفت که تعدادی از مهاجران افغان که فاقد مدارک اقامت قانونی در ایران هستند، باید با مراجعه به نهادهای مربوط اجازهی اقامت را در ایران به دست آورند.
اخیرا صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران در نامهای به آقای روحانی از وی خواسته است که بعد از سه دهه به وضعیت پناهجویان افغان که هیچحقوقی در ایران ندارند، رسیدگی شود. آقای زیبا کلام در نامهاش به رییس جمهور ایران از وی خواسته که «جمعی را مقرر بفرمایید تا برای نخستینبار بعد از سه دهه که سرنوشت پناه جویان افغانی در ایران از هیچثبات و امنیتی برخوردار نبوده و با یک مصاحبه، نطق یا تصمیم فلان مسئول وزارت کشور، یا کار و امور اجتماعی یا رییس پولیس، زندگیشان دچار طوفان و گرد باد میشده، از یک ثبات و امنیت و حداقل موازین انسانی برخوردار شود».
به نوشتهی این استاد دانشگاه، «زندگی افغانها در ایران به جز درد و زجر خیلی چیز دیگری ندارد. جناب رییس جمهور، کمک کنید کاری کنیم که بتوانیم به عنوان یک ایرانی در چشمان یک پناهجوی ستمدیدهی افغانی که تنها گناهش این بوده که در افغانستان به دنیا آمده نگاه کنیم و سرمان را از خجلت به پایین نیفکنیم».
موضوع اخراج افغانهای مقیم ایران در حالی مطرح میشود که سال آیندهی میلادی نیروهای بینالمللی از افغانستان خارج میشوند و برای همین هم برخی کارشناسان، اوضاع امنیتی این کشور را بعد از خروج نیروهای بینالمللی غیرقابل پیشبینی میدانند. «بیبیسی» | http://www.etilaatroz.com/2548 |
ea0b1d03-ed28-4f08-a30f-9b86f9edb4a5 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | بهره برداری از مرکز ملی تداوی زنان و اطفال معتاد در کابل | مرکز ملی تداوی و احیای مجدد معتادین مواد مخدر زنان و اطفال امروز با حضور دوکتور فیروز الدین فیروز وزیر صحت افتتاح و به بهره برداری رسید.
به گزارش خبرگزاری آوا، وزیر صحت عامه کشورمان در مراسم افتتاح با اشاره به افزایش معتادین زنان و اطفال و موجودیت آنان در زیر پل ها ومناظر عام آن را خلاف عرف افغانی و دین اسلام دانست و افزود: مرکز ملی ۱۵۰ بستر به منظور تداوی زنان و اطفال معتادِ بدون سر پناه ایجاد شده است.
وزیر صحت با بیان اینکه بیش از سه میلیون معتاد در کشور وجود دارد، بر همکاری تمام بخش های ذیر ربط در مبارزه با این پدیده تاکید کرد.
در ادامه مراسم، خانم سلامت عظیمی؛ وزیر مبارزه با مواد مخدر و دوکتور نسرین اوریا خیل؛ وزیر کار، امور اجتماعی، شهدا و معلولین نیز طی سخنانی از ایجاد این مرکز ابراز خرسندی نموده و همکاری های بیشتر شانرا در رابطه مبارزه با مواد مخدر و مساعد نمودن زمینه شغل در کشور اعلام نمودند.
این مرکز ۱۵۰ بستری در حالی افتتاح شد که وزارت صحت عامه در طی یک سال گذشته، بیشتر از ۱۸ هزارو۲۴۱ تن معتاد به مواد مخدر را تحت تداوی قرار داده و برای ۷۶ هزارو ۵۶۷ تن که در معرض اعتیاد به مواد مخدر خدمات آگاهی دهی نموده است.
در حال حاضر ۱۰۹ مرکز تداوی معتادین مواد مخدر در کشور وجود دارد. | http://avapress.com/vdcd5k0foyt0s96.2a2y.html |
f5d3757d-57f5-4345-8197-f4af9b7a64fe | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-30T20:34:13+00:00 | افغانستان قتل سفیر روسیه در ترکیه را محکوم کرد | اطلاعات روز: وزارت خارجهی افغانستان قتل سفیر روسیه در ترکیه را محکوم کرد. وزارت خارجه همچنان در پیوند به رویداد تروریستی در شهر برلین آلمان ابراز تأسف کرد.
در اعلامیهی وزارت خارجه در پیوند به قتل سفیر روسیه در ترکیه آمده: «جمهوری اسلامی افغانستان حملهی تروریستی روز گذشته در انقره را که منجر به قتل آقای اندری کارلوف، سفیر فدراسیون روسیه در ترکیه گردید، بهشدت محکوم مینماید.»
سفیر روسیه شام روز دوشنبه در یک نمایشگاه عکاسی در شهر آنکارا به ضرب گلوله به قتل رسید.
وزارت خارجه گفته این حملهی تروریستی در مخالفت صریح با موازین اسلام و اصول پذیرفتهشده مصونیت دیپلماتیک است.
در اعلامیه آمده که «گروههای تروریستی دشمنان ثبات جهانی بوده و مبارزه در برابر این گروههای جنایتکار مستلزم همکاری نزدیک کشورهای جهان میباشد.»
از سوی دیگر وزارت خارجه در پیوند به حملهی تروریستی در شهر برلین آلمان بانشر اعلامیهیی جداگانه اظهار تأسف کرده است. شام روز دوشنبه در شهر برلین آلمان یک کامیون غیرنظامیان را زیر گرفت و منجر به کشته شدن ۱۲ نفر شد. مقامهای آلمانی این رویداد را «تروریستی» عنوان کرده است.
در اعلامیهی وزارت خارجه آمده که «وزارت امور خارجهی جمهوری اسلامی افغانستان مراتب تسلیت و همدردی خویش را به خانوادههای قربانیان این حادثهی ناگوار و به دولت و مردم کشور دوست جمهوری فدرال آلمان که در دشوارترین شرایط در کنار دولت و مردم افغانستان قرار داشتهاند، ابراز مینماید».
وزارت خارجه میگوید که «تروریستان» بار دیگر، با این حملهی «وحشیانه» و هدف قرار دادن افراد ملکی، «دشمنیشان را با بشریت» آشکار ساختند. | http://www.etilaatroz.com/44218 |
3cfbe058-0710-4ce5-a731-1c18da17f721 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-09-25T18:18:35+00:00 | دخمه؛ 38 سال جنگ و نقض حقوق بشر در افغانستان | دخمه، نام نمایشگاهی است که در چهار قسمت («صندوق خاطرات قربانیان»، «تیاتر بینهایت ناتمام»، «زخمهای جنگ» و «تیاتر الف-خ ۵۷-۹۵») سیوهشت سال جنگ و نقض حقوق بشر در افغانستان را روایت میکند.
این نمایشگاه به مناسبت شصتوهشتمین سالگرد تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر و دهمین سالیاد روز ملی قربانیان جنگ به منظور جلب توجه به سرنوشت قربانیان جنگ افغانستان و ایجاد فضایی که در آن همدردی عمومی با قربانیان جنگ و اعتراف به رنج آنان ممکن شود، امروز در کابل برگزار شد.
این نمایشگاه که از سوی سازمان حقوق بشر و دموکراسی افغانستان برگزار شده بود، تلاشی است تا درد و رنج قربانیان را از فضای بستهی خانواده بیرون ساخته و فرصت ابراز آن در فضای عمومی را فراهم کند. همچنان این نمایشگاه تلاشی است برای دسترسی به عدالت؛ شناسایی عاملان کشتارهای چهار دههی اخیر.
صندوق خاطرات قربانیان
صندوق خاطرات قربانیان شامل اجناس و اشیای باقی مانده از یک قربانی است که در نزد خانواده و دوستان قربانی باقی مانده و از سال ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۵ را دربر میگیرد.
لباس، کتاب، قلم، عینک، بوت، عکس و کتابهایی که از نزد هر قربانی جنگ بر جای مانده در یک صندوق گذاشته شده و به نمایش گذاشته شده بود.
سازمان حقوق بشر و دموکراسی افغانستان بیش از دو هزار قلم جنس از قربانیان جنگ از دورههای مختلف را جمعآوری کرده اما امروز تنها ۳۰ صندوق برای نمونه به نمایش گذاشته شده؛ حدود یک هزار قلم جنس در این ۳۰ صندوق به نمایش گذاشته شده بود.
این نمایشگاه یک بخش «گمنام» نیز داشت. این بخش شامل اجناسی میشود که در حادثهی دوم اسد، انفجار در محل تجمع هواداران جنبش روشنایی در دهمزنگ، برجای مانده و معلوم نیست مربوط چه کسی است.
تیاتر بینهایت ناتمام
روایت ده داستان متفاوت (مرد و زن) از نقاط مختلف افغانستان است که در جریان جنگهای گوناگون اعضای خانوادهی شان را از دست دادهاند. این تیاتر از سوی سازمان حقوق بشر و دموکراسی افغانستان بهصورت مستند تهیه شده است.
سه مردی که داستانهای متفاوت را هر یک روایت میکنند، همراه با آشفتگی به دلیل تاثیرات روانی جنگ دست به کارهای مختلف میزنند.
در جریان روایت داستانها، صدای شبح مانندی از یک زن که عزیزی را از دست داده است، در پشت صحنه جاری است. زنی که عکسهای قربانیان را شمرده و آن را دانه دانه در آتش بخاری میاندازد.
زخمهای جنگ
نمایشگاه عکس از سه ولایت قندهار، قندوز و کابل است که آثار فزیکی جنگ بر چهره و بدن افراد ملکی را نشان میدهد.
جواد زاولستانی، یکی از مسئولان برگزاری نمایشگاه دخمه به اطلاعات روز گفت هدف از نمایشگاه «زخمهای جنگ» قابل فهم ساختن رنج و درد جنگ و پیامدهای جنگ برای مردم است.
تیاتر الف-خ ۵۷-۹۵
این بخش تیاتر اقتباسی است از نمایشنامهنویس مشهور ایرلندی بنام دِف دوگان. محتوای این نمایش عدالت، دسترسی به عدالت و خواست قربانیان برای عدالت است. در عین زمان این تیاتر پیامدهای روانی جنگ بر فرد قربانی را نشان میدهد. | http://www.etilaatroz.com/44025 |
4658f691-fb42-4b3a-b13a-aeb195215619 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-01T02:24:43+00:00 | بلاتکلیفی وزیران کابینه؛ آیا بنبست جدیدی شکل گرفته است؟ | هفت عضو کابینه که چندی پیش از سوی مجلس نمایندگان رد صلاحیت شده بودند، هنوز در بلاتکلیفی بهسر میبرند. این هفت عضو کابینه بهدلیل عدم مصرف بودجهی انکشافی از سوی مجلس نمایندگان رد صلاحیت شدند، اما رییسجمهور این رأی پارلمان را قبول نکرد و از دادگاه عالی خواست تا در این مورد نظر بدهد.
حدود یک ماه است که این مساله به دادگاه عالی راجع شده است، اما این نهاد هنوز در این مورد سکوت اختیار کرده است و هیچ نظری در مورد تصمیم مجلس نمایندگان و سرنوشت این هفت عضو کابینه، ارائه نکرده است. این در حالی است که قرار است بهزودی نمایندگان مجلس به تعطیلات زمستانی بروند که در اینصورت مساله کماکان لاینحل باقی خواهد ماند.
مسالیه اصلی در این ماجرا سیاسی و یا غیرسیاسی بودن آن است. هم ریاستجمهوری و هم مجلس نمایندگان هردو ادعا دارند که قضیه سیاسی است. از نظر ریاستجمهوری نمایندگان بدون دلیل موجه به سلبصلاحیت گستردهی اعضای کابینه دست زده و بنابراین، این اقدام آنان از لحاظ حقوقی قابل بررسی است. با همین فرض، ریاستجمهوری از دادگاه عالی خواسته است تا وارد عمل شده و در مورد این مسأله وضاحت بخشد. در طرف دیگر، نمایندگان نیز ادعا دارند که از لحاظ حقوقی و قانونی این تصمیم آنان هیچ مشکلی ندارد و این کار بر اساس حکم قانون اساسی کشور صورت گرفته است. اما راجع کردن آن به دادگاه عالی از سوی رییسجمهور، یک عمل کاملاً سیاسی است.
دادگاه عالی و کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی در این مورد تاکنون ابراز نظر نکرده است. مبنای این کار کاملاً غیرسیاسی و قانونی است. قانون اساسی صراحت دارد که مجلس نمایندگان میتواند با پیشنهاد بیستدرصد آرا وزیران را استیضاح کنند و در صورتیکه آنها نتوانند قناعت نمایندگان را بهدست آورند، بحث رای عدم اعتماد مطرح میشود. بنابراین، مبنای این کار از لحاظ قانونی و حقوقی کاملاً روشن است و مجلس نمایندگان عملاً این صلاحیت را دارند تا در مورد صلاحیت و یا عدم صلاحیت وزیران کابینه تصمیم بگیرند. اما در این مورد مشخص، صرفاً بحث حقوقی مساله مطرح نیست و از همان آغاز استیضاح وزیران کابینه بحثهایی در مورد سیاسی بودن اقدام مجلس نمایندگان مطرح بود. بسیاریها این اقدام نمایندگان مجلس را به اختلافات درونی میان حکومت و اختلافات در درون برخی از احزاب و جریانهای سیاسی و همچنان مصالحهی حکومت با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار نسبت میدادند. بدون شک این موضوعات در تصمیم مجلس نمایندگان بیتاثیر نبود و موضوع عدم مصرف بودجه از سوی برخی وزارتخانهها، زمینه را برای برخورد سیاسی برخی از نمایندگان با اعضای کابینه فراهم آورد. اما ارجاع این مساله از سوی ریاستجمهوری به دادگاه عالی، قضیه را کاملاً سیاسی کرد و به پیچیدگی موضوع افزود.
حکومت با ارجاع این پرونده به دادگاه عالی، عملاً خود را در بنبست قرار داده است. دادگاه عالی اکنون نمیتواند بهسادگی در این مورد ابراز نظر کند. هر موضعی را که دادگاه عالی اتخاذ کند، تنشها در روابط میان قوای ثلاثه را افزایش میدهد. در صورتیکه دادگاه عالی تصمیم مجلس نمایندگان را تایید کند، روابط میان حکومت و قوای قضائیه مختل خواهد شد و در صورتیکه دادگاه عالی این رای مجلس نمایندگان را رد کند، تنش در روابط میان قوای مقننه و قوای قضائیه و اجرائیه افزایش خواهد یافت. در هر صورت، اکنون بنبستی شکل گرفته است که بهسادگی قابل حل نیست و احتمالاً مدتهای بیشتری دامن حکومت وحدت ملی را رها نخواهد کرد.
کابینهی حکومت وحدت ملی که پس از دوسال تازه تشکیل شده بود، اکنون بار دیگر در شرایط دشواری قرار گرفته است. به نظر میرسد حکومت بار دیگر مجبور خواهد شد کار خود را با سرپرستان ادامه دهد. این به معنای تداوم آشفتگی، بینظمی و ناچاری در حکومتی است که وجودش تاکنون هیچ گرهی از مشکلات موجود در جامعه و مردمان بیچارهی این سرزمین را نگشوده است. | http://www.etilaatroz.com/44230 |
a628d30e-a728-44f4-bbf7-dbeccfd4d084 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1392-06-22T19:59:39+00:00 | آیا رویای سفر در زمان بالاخره محقق میشود؟ | فرض کنید یک روز عصر تازه به خانه باز گشتهاید که زنگ در خانهیتان به صدا در میآید. در خانه را که باز میکنید، پیرمردی مهربان و دوستداشتنی را میبینید که پشت در ایستاده است. پیرمرد در کمال تعجب خود را نوهی شما معرفی میکند که برای دیدن شما به کمک یک موتر زمان از آیندهی دور به این زمان سفر کرده است. آیا حرفهای این پیرمرد عجیب و غریب را باور میکنید؟ ممکن است در را با عصبانیت ببندید یا حتا تصمیم بگیرید به پولیس تلفون بزنید، اما پیشنهاد ما این است که پیش از هراقدامی حتما این مقاله را تا به انتها بخوانید.
سفر در زمان یکی از رویاهای دیرینهی بشر محسوب میشود. آیا این رویا روزی محقق خواهد شد؟ روزگاری تصور براین بود که هرگز نمیتوان با موتری که سنگینتر از هواست در آسمان به پرواز درآمد؛ اما امروزه میبینیم که هواپیماهای ۱۰۰ تُنی بهراحتی در آسمان پرواز میکنند. روزگاری سفر به ماه، رویایی دست نیافتنی مینمود؛ رویایی که هماینک محقق شده است. چنین مواردی به ما انگیزهِی مضاعف میدهد تا جدیتر به این سوال مهم بیندیشیم: آیا به راستی رویای سفر در زمان نیز رویایی دستیافتنی است؟
واقعیت این است که تا همین ۱۰۰ سال پیش موضوع سفر در زمان و ساخت موتر زمان صرفا نوعی رویاپردازی بود که به خاطر جذابیتهای فراوان آن بیشتر در ادبیات داستانی به چشم میخورد. در واقع تا آن زمان، سفر در زمان به لحاظ علمی ناممکن تصور میشد. برای مثال، دانشمند مشهوری مثل نیوتن معتقد بود که زمان در تمامی گسترهی جهان به شکل ثابت و یکسان در حال گذر است و هیچچیز نمیتواند روی این جریان ثابت ازلی و ابدی تأثیری بگذارد. بنابراین، جریان زمان، داستان زندگی ما را نیز همراه تمامی وقایع دیگر جهان از گذشته به سوی آینده پیش خواهد برد و ما هیچامیدی بهجز همراه شدن با این جریان نداریم. اما از حدود اوایل قرن بیستم و با ارائهی نظریهی نسبیت خاص و سپس نسبیت عام انشتین، همهچیز به ناگهان تغییر کرد. نظریهی نسبیت نشان داد که جریان زمان برخلاف تصور نیوتن، در همهجای جهان ثابت و یکسان نیست، بلکه این جریان در بعضی بخشهای کیهان تندتر و در جاهای دیگر- مثلا در نزدیکی کهکشانها و ستارههای پرجرم- کندتر و حتا متوقف میشود. این جریان حتا میتواند در نقاطی حالت گردابی یا حلقهای پیدا کند. از آن جالبتر این که، همانطور که حرکت کشتیها میتواند تلاطمهای موضعی را در آب رودخانه ایجاد کند، حرکت و چرخش ذرات و تودههای ماده در بستر کیهان هم میتواند بر جریان زمان در محدودهی اطراف خود اثر بگذارد. به این ترتیب، برخلاف تصورات رایج پیشین، ممکن است با قرارگرفتن در بخشهای حلقهای رودخانهی زمان یا با میانبُر زدن و جلوتر رفتن در این رودخانه واقعا بتوان به گذشته و آینده سفر کرد. اینگونه بود که موضوع سفر در زمان عملا با ارائهی نظریهی نسبیت انشتین از رویاپردازی صرف به یک موضوع جدی علمی تبدیل شد.
سفر به آینده
با توجه به شناخت فعلی بشر نسبت به ویژگیهای بعد زمان میتوان سه نوع مختلف از سفر در زمان را تصور کرد: سفر به آینده، سفر به گذشته و نوع سوم سفر زمانی که سفر در لحظهی حال است. از میان این سه نوع سفر زمانی، موضوع سفر به آینده، زودتر از بقیه وارد مباحث علمی شد. ضمنا از آنجاییکه در سفر به آینده، مسئلهی تقدم علت بر معلول زیر سوال نمیرود، بنابراین، این نوع سفر زمانی به لحاظ فلسفی نیز قابل پذیرشتر است. برای درک بهتر این مطلب فرض کنید که با موتر زمان به هزار سال بعد بروید. در این صورت شما نیز همانند سایر انسانهایی که به طور طبیعی در آن زمان به دنیا خواهند آمد، تنها بر آیندهای که پیش روی شماست تأثیر خواهید گذاشت؛ اما امکان تغییر در گذشته و آنچه طی این یکهزار سال رخ داده است را نخواهید داشت. بنابراین، سفر شما به آینده، خللی در توالی منطقی رویدادهای جهان ایجاد نخواهد کرد. برای همین هم تقریبا تمامی فیزیکدانها بر سر امکان تحقق سفر به آینده اتفاق نظر دارند.
موضوع سفر به آینده به لحاظ علمی برای نخستینبار پس از ارائهی نظریهی نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵ میلادی و توسط خود انشتین مطرح شد. انشتین سفر به آینده را در قالب مثالی که بعدها به مثال دوقلوها مشهور شد مطرح کرد. در این مثال، یکی از دو برادر دوقلو تصمیم میگیرد که با سفینهی فضایی و با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور به یک مسافرت کیهانی برود. برادرها در ۳۰ سالگی از همدیگر خداحافظی میکنند. سفر برای سرنشینان سفینه حدود ۱۰ سال طول میکشد. پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین، برادر مسافر که اکنون مرد ۴۰سالهای است، به دیدن برادر دوقلوی خود میرود؛ اما در کمال تعجب، او را پیرمردی حدودا ۸۰ساله مییابد! در این مثال میتوان گفت که برادر مسافر عملا طی سفر کیهانی خود به آینده نیز سفر کرده است.
در واقع برمبنای نظریهی نسبیت خاص انشتین، برای سفر به آینده کافی است که با سرعتی نزدیک به سرعت سیر نور نسبت به زمین سفر کنیم. در این صورت، پس از اتمام سفر و بازگشت به زمین عملا به آینده هم سفر کردهایم. هرچه سرعت حرکت ما در این سفر به سرعت سیر نور نزدیکتر باشد، هنگام بازگشت، به آیندهی دورتری خواهیم رفت و همین مسئله میتواند ایدهی اصلی ساخت موتر زمان باشد.
قطاری به آینده
همانطور که بیان شد، موضوع سفر به آینده از نگاه فیزیکدانها به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است. بنابراین، تنها مانع موجود در برابر تحقق این سفر، مسایل فنی و مهندسی است. این که در عمل بتوانیم دستگاهی بسازیم که قادر باشد ما را با سرعتی نزدیک به سرعت نور به یک مسافرت رفت و برگشت ببرد. ساخت چنین وسیلهی نقلیهای کار آسانی نیست. بیشترین سرعت ثبت شده در کل تاریخ بشر برای یک وسیلهی نقلیهی سرنشیندار مربوط به سفینهی آپولو ۱۰ بوده است؛ اما برای سفر به آینده باید وسیلهای بسازیم که حداقل به سرعت دوهزار برابر سرعت آپولو دست پیدا کند. از جزئیات و پیچیدگیهای مهندسی چنین دستگاهی که بگذریم، طرح کلی آن میتواند به صورت زیر باشد.
یک قطار مقناطیسی سریعالسیر فوق پیشرفته را در نظر بگیرید که در تونلی در زیر زمین، کرهی زمین را با سرعتی نزدیک به سرعت نور دور میزند. این قطار برای سفر به آینده، ایستگاههایی در شهرهای مختلف جهان دارد. پس از آنکه تمامی مسافران آینده در شهرهای مختلف سوار قطار شدند، قطار شروع به سرعت گرفتن میکند و سفر به آینده آغاز میشود. حال فرض کنید شما مثلا در ایستگاه بینالمللی کابل سوار بر این قطار میشوید. قطار شروع به حرکت میکند و سرعتش به تدریج به نزدیکی سرعت نور رسیده و با همین سرعت به گونهی مستمر کرهی زمین را دور میزند. پس از گذشت یک هفته، شما کلید مربوط به توقف در ایستگاه کابل را فشار میدهید. قطار در ایستگاه تهران متوقف میشود و شما از قطار پیاده میشوید؛ اما در کمال تعجب میبینید که همهجا تغییر کرده است. شما به ۱۰۰ سال بعد سفر کردهاید!
اما آیا میتوانید مجددا به گذشته برگردید؟ متأسفانه قطاری که سوار شدید، فقط به آینده میرود. پس مواظب باشید که اشتباهی دوباره سوار این قطار نشوید. برای بازگشت به گذشته باید راه دیگری پیدا کنیم.
بازگشت به گذشته
بازگشت به گذشته به مراتب پیچیدهتر و بحث برانگیزتر از سفر به آینده است. علت این مسئله هم کاملا روشن است؛ زیرا شما با رفتن به گذشته عملا میتوانید تاریخ جهان و آنچه هماکنون به وقوع پیوسته است را تغییر دهید! برای مثال، فرض کنید ما هماکنون موتر زمانی در اختیار داشتیم که میتوانست اشخاصی را به گذشته ببرد. در این صورت مثلا میتوانستیم توسط این موتر، شخص داوطلبی را به سال ۱۸۸۴ میلادی بفرستیم تا به نحوی از آشنایی و ازدواج آلویس و کلارا هیتلر که پدر و مادر آدولف هیتلر بودند جلوگیری کند. در این صورت، عملا از وقوع جنگ جهانی دوم و کشته شدن میلیونها نفر جلوگیری میکردیم. اما مسئله آن است که به محض آن که این مسافر زمان در مأموریت خود موفق شود، به ناگهان بسیاری از شرایط کنونی جهانی که ما اکنون در آن به سر میبریم باید تغییر کنند. مثلا در چشم بههم زدنی تمامی کتابهای تاریخ معاصر جهان تغییر خواهد کرد، تمامی فیلمهای سینمایی ساخته شده دربارهی این جنگ به ناگهان محو خواهند شد، مرزبندی و شرایط سیاسی بسیاری از کشورها و بهویژه اروپا در یک لحظه متحول خواهد شد، آدمهای زیادی به ناگهان ظاهر خواهند شد و خیلی وقایع عجیب و غریب دیگر.
به همین دلیل هم بعضی فیزیکدانها معتقدند که سفر به گذشته اساسا ناممکن است. این فیزیکدانها بر این باورند که در طبیعت سازوکارهایی ناشناخته وجود دارند که مانع از تحقق سفر به گذشته میشوند. اما این نظر اکثریت فیزیکدانها نیست. درواقع اغلب فیزیکدانها سفر به گذشته را اساسا ممکن میدانند، ولی معتقدند که مسافران زمان پس از طی چنین سفری الزاما از سیارهای در کهکشانی دوردست یا حتا از کهکشانی در یک جهان دیگر سر در خواهند آورد و به این ترتیب عملا قادر نخواهند بود تغییری در تاریخ جهان ما ایجاد کنند. البته دیدگاه سومی هم در میان فیزیکدانها و فلاسفه وجود دارد که براساس آن حتا بازگشت به گذشتهی همین جهان هم میسر است؛ اما همواره وقایعی اتفاق میافتند که عملا مسافران زمان را از اعمال تغییر در تاریخ جهان باز میدارند. به عنوان نمونه، در مثالی که بیان شد، هرچند ما واقعا قادر خواهیم بود شخصی را به سال ۱۸۸۴ در همین سیارهی خودمان بفرستیم؛ اما این شخص در عمل به واسطهی مجموعهی رخدادهایی که برایش پیش خواهد آمد، در نهایت از موفقیت در مأموریت خود باز میماند.
اما دو دیدگاه جالب دیگر هم دربارهی سفر به گذشته وجود دارد. براساس یکی از این دو دیدگاه، هرچند سفر به گذشته- حتا گذشتهی همین جهان- به لحاظ مبنایی کاملا شدنی است؛ اما در عمل بشر هیچگاه به فنآوری فوقالعاده پیچیدهی لازم برای چنین سفری دست پیدا نخواهد کرد. بنابراین، هرچند امکان تغییر در تاریخ جهان به لحاظ اصولی وجود دارد، ولی در عمل چنین اتفاقی هیچگاه رخ نخواهد داد و بالاخره این که فیزیکدانها و فلاسفهی جسورتری هم وجود دارند که معتقدند سفر به گذشته و ایجاد تغییر در تاریخ به وقوع پیوستهی جهان، هم به لحاظ مبنایی و هم به لحاظ عملی، ممکن و میسر خواهد بود.
جهان چرخندهی گودل: پایانی پیش از آغاز
با وجود اختلاف نظرهایی که به لحاظ فلسفی دربارهی امکان بازگشت به گذشته وجود دارد؛ اما فیزیکدانها در کمال شگفتی راههایی برای این سفر حیرتانگیز پیدا کردهاند که در اینجا به چندنمونه از آنها اشاره میکنیم.
نخستین کسی که در تاریخ علم امکان سفر به گذشته را مطرح کرد، ریاضیدانی به نام کورت گودل بود. گودل در سال ۱۹۴۹ با استفاده از معادلات نسبیت عام انشتین توانست برای نخستینبار راهحلی واقعی برای سفر در زمان و بازگشت به گذشته ارائه کند. تحقیقات گودل نشان داد که چنانچه کل جهان در حال چرخش باشد، در این صورت پس از یک سفر کیهانی طولانی در چنین جهانی، در زمانی پیش از زمان شروع سفرمان به نقطهی آغازین سفر بازخواهیم گشت! بازهم تأکید میکنیم که برای تحقق این ایده برای سفر در زمان، یک شرط اساسی وجود دارد؛ اینکه کل جهان باید در حال چرخش باشد تا با چرخش خود، بعد زمان را از حالت خطی به صورت حلقهای درآورد. هرچند بعضی از شواهد کیهانشناختی، درستی چنین فرضی را تأیید میکنند؛ اما ما هنوز مطمئن نیستیم که در یک جهان چرخنده زندگی میکنیم یا خیر. پس شاید بهتر باشد تا زمانی که کیهانشناسان به نتیجهای قطعی در اینباره برسند، به دنبال روش دیگری برای بازگشت به گذشته باشید.
سیاهچالهای چرخان: چرخکهای کیهانی که شما را به گذشته پرتاب میکنند
راهحل دومی که ما به شما پیشنهاد میکنیم، آن است که به کمک یک سفینهی فضایی از وسط یک سیاهچال چرخان عبور کنید؛ چون این سیاهچالها میتوانند با چرخش خود، شما را به گذشته پرتاب کنند. نه، نه، اصلا نگران نباشید، سیاهچالههای چرخان با سیاهچالههای معمولی از زمین تا آسمان تفاوت دارند. سیاهچالههای معمولی (یا ایستا) در مرکز خود یک نقطهی اتکا دارند و همین اتکا، عبور از آنها را ناممکن میکند. به عبارتی، میزان انحنای فضا-زمان در مرکز این سیاهچالهها به حدی زیاد است که هرجسمی پیش از رسیدن به این مرکز، ریزریز و متلاشی میشود. اما داستان سیاهچالههای چرخان کاملا متفاوت است. در اوایل دههی ۱۹۶۰، روی کر، ریاضیدان نیوزیلندی کشف کرد که سیاهچالههای چرخان، فضا-زمان اطراف خود را همانند یک گردباد عظیم کیهانی به دور خود میپیچانند و همین پیچش، ساختار درونی آنها را بهشدت تغییر میدهد. تحقیقات کر نشان داد که در درون سیاهچالههای چرخان، اتکای نقطهای تبدیل به اتکای حلقهای میشود که بسیار کمخطرتر است. برای همین هم بعضی فیزیکدانها معتقدند که امکان عبور از درون سیاهچالههای چرخان وجود دارد. خوشبختانه پیدا کردن یک سیاهچالهی چرخان هم کار چندان دشواری نیست. درواقع، از آنجایی که تمامی ستارهها به طور معمول در حال چرخش هستند، بنابراین، تمامی سیاهچالههایی که از مرگ ستارهها شکل میگیرند نیز در حال چرخش خواهند بود. پس معطل چه هستید؟ متأسفانه هنوز کسی نمیداند که شما با این روش بازگشت به گذشته، در همین جهان خودمان سر در خواهید آورد یا به یک جهان ناشناختهی دیگری پرتاب خواهید شد!
تونلهایی در بعد زمان
اما راههای کمخطرتری هم برای بازگشت به گذشته وجود دارد که یکی از آنها، عبور از درون یک تونل است. تونلهای در بعد زمان، تونلهایی فضا-زمانی هستند که بخشی از کیهان را به طور میانابر به بخش دیگری از آن متصل میکنند. هرچند احتمال وجود تونلها برای نخستینبار در دههی ۱۹۵۰ توسط فیزیکدانی به نام جان ویلر از دانشگاه پرینستون مطرح شده بود؛ اما تا ۴۰ سال بعد هم هنوز کسی نمیدانست که این تونلهای اسرارآمیز میتوانند نقش تونل زمان را نیز ایفا کنند. درواقع در اوایل دههی ۱۹۹۰ بود که یکی از شاگردان ویلر به نام کیپ تورن به همراه فیزیکدان دیگری به نام مایکل موریس به وجود نوع خاصی از تونلها پی بردند که با اتصال لحظهی حال به لحظهای در گذشته میتوانند به عنوان تونل زمان عمل کنند. عبور از درون چنین تونلی که اصطلاحا کرمچالهی موریس-تورن نامیده میشود، گزینهای نسبتا ایمن برای بازگشت به گذشته است. تنها مسئلهای که دربارهی این تونلها وجود دارد، مسئلهی پایداری این تونلهاست؛ زیرا براساس محاسبات صورتگرفته، دهانهی چنین تونلهایی در زمان بسیار کوتاهی پس از شکلگیری کرمچاله بسته خواهد شد. البته با استفاده از مادهای که بهجای جاذبه، دافعهی گرانشی داشته باشد، میتوان دهانهی این کرمچالهها را برای مدت طولانیتری باز نگه داشت؛ اما مسئله این است که متأسفانه چنین مادهای هنوز در جهان کشف نشده است.
ریسمانهای اسرارآمیز کیهانی
شاید تاکنون دربارهی ریسمانهای کیهانی چیزی نشنیده باشید. طول این ریسمانهای اسرارآمیز که از انرژی خالص تشکیل شدهاند، به چندین میلیارد سال نوری هم میرسد و درواقع از این سوی کیهان تا آن سوی آن کشیده شدهاند! کثافت (اصطلاحی در فیزیک) این ریسمانها به حدی است که فقط یک متر از آنها جرمی به اندازهی کل یک قاره دارد. براساس مدلهای کیهانشناسی، این ریسمانهای کیهانی باید بر اثر انرژی آزاد شده در لحظهی آفرینش جهان در پهنهی کیهان پدید آمده و شروع به ارتعاش کرده باشند؛ ارتعاشی که هنوز هم ادامه دارد. هرچند چنین ریسمانهایی هنوز بهطور رصدی در پهنهی کیهان مشاهده نشدهاند؛ اما محاسبات صورت گرفته نشان میدهند که این ریسمانها باید جایی در گسترهی جهان وجود داشته باشند. آنها با سرعتی نزدیک به سرعت نور در پهنهی کیهان در حال حرکتاند و با حرکت و ارتعاشات خود، فضا و زمان را به لرزه در میآورند. اما ببینیم داستان این ریسمانهای شگفتانگیز چه ربطی به موضوع سفر در زمان و بازگشت به گذشته دارد.
ماجرا به سال ۱۹۳۷، یعنی خیلی قبل از مطرح شدن امکان وجود ریسمانهای کیهانی باز میگردد. در آن سال یک ریاضیدان هالندی به نام ویلم یاکوب ون استاکام با استفاده از معادلات نسبیت عام نشان داد که چنانچه یک جرم استوانهای شکل با کثافت زیاد، با سرعت زیادی حولمحور خود بچرخد، فضا-زمان اطراف خود را به گونهای تحتتأثیر قرار میدهد که منجر به شکلگیری حلقههای بستهای در بعد زمان در مجاورت خود خواهد شد. البته در آن زمان هنوز موضوع امکان بازگشت به گذشته در میان فیزیکدانها پذیرفته نشده بود، ولی سالها بعد، یعنی در سال ۱۹۷۴ فیزیکدانی به نام فرانک تیپلر با تجزیه و تحلیل دقیقتر استوانهی ون استاکام توانست نشان دهد که این حلقههای زمانی بسته عملا امکان سفر در زمان و بازگشت به گذشته را برای ما فراهم میکنند. برای این کار کافی است در مسیر این حلقهها قرار گرفته و حولمحور استوانه شروع به دور زدن کنیم. براساس محاسبات تیپلر، هرچه دورهای بیشتری حول استوانه بزنیم، به گذشتهی دورتری نیز سفر خواهیم کرد. اما در اینجا یک مشکل عملی وجود دارد؛ این که چگونه در عمل، استوانهای به این سنگینی و بزرگی بسازیم که بتواند با چنین سرعتی حول محور خود دوران کند؟ این معضل همچنان مطرح بود تا این که سروکلهی ریسمانهای کیهانی در عرصهی کیهانشناسی پیدا شد. این ریسمانهای دارای کثافت فوقالعاده عملا میتوانند نقش استوانهی ون استاکام را برای ما بازی کنند. بنابراین، برای بازگشت به گذشته کافی است با سفینهی فضایی خود تا نزدیکی یک ریسمان کیهانی در حال دوران پیش رفته و سپس حول آن شروع به دور زدن کنید. هرچه بیشتر دور بزنید، به گذشتهی دورتری هم باز خواهید گشت.
اما اگر ریسمان کیهانیای که پیدا کردید در حال دوران نبود آن وقت چه؟ خوشبختانه راه دیگری هم برای بازگشت به گذشته به کمک این ریسمانهای اسرارآمیز وجود دارد. فیزیکدانی به نام ریچارد گات از دانشگاه پرینستون نشان داده است که اگر دو ریسمان کیهانی موازی با سرعت زیادی در حال رد شدن از کنار همدیگر باشند، بازهم نقش موتر زمان را ایفا خواهند کرد، بهطوری که یک سفینهی فضایی با گشتن حول این دو ریسمان بازهم میتواند به گذشته بازگردد.
سفر در لحظهی حال: تمامی ابدیت در همین لحظه نهفته است
خوب، خیلی خوشحالیم که بالاخره راهی برای بازگشت به دوران خودتان پیدا کردید و اکنون اینجا هستید. پس اجازه بدهید نوع سوم سفر در زمان را هم به شما معرفی کنیم. نوع سوم سفر زمانی، نه سفر به آینده است و نه بازگشت به گذشته! اما مگر میشود سفر زمانی دیگری غیر از این دو حالت را هم تصور کرد؟ اخیرا بعضی از فیزیکدانها به این نتیجه رسیدهاند که زمان برخلاف تصور متعارف موجود، یکبعدی نیست، بلکه همانند یک صفحه، دوبعدی است. آنچه تاکنون دربارهی سفر در زمان خواندید، همگی صرفا دربارهی سفر در امتداد بعد اول زمان بود؛ اما سفر در لحظهی حال، موضوع دیگری است که به بعد دوم زمان باز میگردد. این نوع سفر زمانی درواقع سفری در درون یک لحظه است و نه سفر در امتداد لحظهها. اما شاید از خود بپرسید، اگر واقعا بعد دوم زمان وجود دارد، پس چرا ما متوجه حضور آن نمیشویم؟ همگی انسانها زمانی متولد میشوند، دورانهای کودکی، جوانی، میانسالی و پیری را در امتداد بعد اول زمان پشت سر میگذارند و در نهایت از این دنیا میروند بدون این که هیچتجربهای از بعد دوم زمان داشته باشند. علت چیست؟ فیزیکدانهایی که مسئلهی وجود بعد دوم زمان را مطرح کردهاند، پاسخ جالبی برای این معما پیدا کردهاند. به گفتهی آنها، بعد دوم زمان در حالت معمول چنان در خود پیچیده است که در تجربیات روزمره- و حتا در بسیاری از آزمایشهای علمی- اصلا به چشم نمیآید. به بیان سادهتر، میتوان گفت که صفحهی دوبعدی زمان در حالت معمول همانند یک فرش لوله شده است که تنها میتوان از درون آن از گذشته به سوی آینده حرکت کرد و برای همین هم ما به اشتباه تصور میکنیم که زمان صرفا پدیدهای یکبعدی است که از گذشته به آینده امتداد دارد. اما اگر بتوان این فرش لولهشده را از هم باز کرد، در آن صورت حتا میشود در درون همین لحظهای که هماکنون در آن به سر میبرید نیز به مسافرتی ابدی بروید؛ سفری در امتداد عمود بر جهت سیر زمان! البته برای باز کردن فرش زمان یک شرط اساسی وجود دارد: برای این کار باید بتوانیم مقدار عظیمی انرژی را در حجم بسیار کوچکی متمرکز کنیم. به همین دلیل هم بعضی فیزیکدانها معتقدند تنها نقاطی در جهان ما که امکان تمرکز این انرژی عظیم و در نتیجه باز شدن فرش لوله شدهی زمان در آنها وجود دارد، قلب سیاهچالهها هستند.
بازگشت به آغاز
خوب، ماجرای عجیب و غریب سفر در زمان در همینجا به پایان میرسد. ما در این سفر شگفتانگیز با پدیدههای اسرارآمیز زیادی آشنا شدیم، از سیاهچالههای چرخان گرفته تا کرمچالههای موریس-تورن. از جهان چرخندهی گودل گرفته تا ریسمانهای کیهانی. ما در این سفر حیرتانگیز با ایدههای فیزیکدانان بزرگی آشنا شدیم که سفر در زمان را از یک رویاپردازی صرف به یک موضوع جدی علمی تبدیل کردند. حال لطفا دوباره به این سوال مهم به طور جدی فکر کنید: به نظر شما سفر در زمان، این رویای دیرین بشر، حقیقتا روزی محقق خواهد شد؟
راستی پیرمردی را که پشت در خانه معطل گذاشتهاید، فراموش نکردهاید که. شاید بهتر باشد حداقل برای صرف چای به داخل خانه دعوتش کنید. کسی چه میداند، شاید راز موتر زمان را برایتان بازگو کند! | http://www.etilaatroz.com/2464 |
c7db2ade-d5e3-4e39-aa61-2b4557bc77bd | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 1395-10-02T17:49:20+00:00 | طرح بهسازی ساحه دشت برچی روی میز رییس جمهور | اطلاعات روز: ارگ ریاست جمهوری میگوید طرح بهسازی ساحه دشت برچی واقع در غرب شهر کابل امروز در جلسهیی به ریاست رییس جمهور غنی مورد بحث قرار گرفته است.
براساس اعلامیه ارگ ریاست جمهوری، عبدالله حبیبزی، سرپرست شهرداری کابل در رابطه به چالشهای عمده، فرصتها و طرحهای آینده در رابطه به برچی معلومات داده است. او همچنان در رابطه به مشکلات ترافیکی، ازدحام و ضرورت سرکهای فرعی در ساحه دشت برچی نیز به جلسه معلومات داده است.
در این جلسه تاکید شده است تا طرح بهسازی ساحه دشت برچی اولویتبندی شده و تمرکز بیشتر روی موضوعات عاجل صورت بگیرد.
در این جلسه که معاون دوم ریاست جمهوری و وزیر شهرسازی و مسکن نیز حضور داشتهاند، گفته شده است که برای عملی شدن طرح یاد شده با مردم محل و نهادهای مدنی مشورت صورت بگیرد تا طرح از جنبه عملی و تطبیقی برخوردار شود.
طرح بهسازی ساحه دشت برچی درحالی روی میز رییس جمهور بررسی میشود که این منطقه با مشکلات زیادی از جمله نبود نقشه شهری، سرکهای فرعی، آبآشامیدنی و ترافیک سنگین در جاده شهید مزاری و چهارراهی شهید مزاری روبرو است. | http://www.etilaatroz.com/44251 |
c7cad802-ac2c-4a66-b41f-862d6cc44a8e | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | اردوی لبنان شریک ارزشمند برای مبارزه با داعش است | وزارت خارجه امریکا ادعاهای رژیم صهیونیستی در مورد استفاده حزب الله از نفربرهای امریکایی اردو لبنان در سوریه را تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری آوا به نقل از مشرق، «جان کربی» سخنگوی وزارت خارجه امریکا ادعاهای یک مسئول نظامی اسرائیل در مورد اینکه حزب الله از نفربرهایی امریکایی اردوی لبنان در سوریه استفاده کرده را تکذیب کرد.
یک مسئول نظامی بلندپایه رژیم صهیونیستی که نخواست نامش فاش شود به خبرنگاران گفته بود: اسرائیل نفربرهایی که حزب الله در سوریه به نمایش گذاشته بود را شناسایی کرده و این نفربرها از سوی امریکا به اردو لبنان تحویل داده شده بودند.
این مسئول نظامی اسرائیل ادامه داد: از چند هفته قبل اسرائیل این اطلاعات را به امریکا منتقل کردند.
جان کربی افزود: بعد از ادعاهایی که در نوامبر مطرح شده بود وزارت دفاع تحقیقاتی را در مورد نفربرهای مذکور آغاز کرد و نتیجه تحقیق این بود که این نفربرها متعلق به اردو لبنان نیست.
کربی گفت هنگامی که این مسئله برای اولین بار مطرح شد اردو لبنان اعلام کرد نفربرهایی که حزب الله به نمایش گذاشته است هیچ وقت در لیست تجهیزات اردو لبنان نبوده است.
سخنگوی وزارت خارجه امریکا تاکید کرد: اردو لبنان به شرط استفاده از تجهیزات پایبند است و یک شریک ارزشمند برای مبارزه با داعش و سایر گروههای تندرو خواهد بود. | http://avapress.com/vdccmpqs12bq1e8.ala2.html |
368b2aa9-3115-470a-ae10-a81f6bd38f4d | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | تعویق قانون ممنوعیت پخش اذان در قدس | منابعى ازليست عربى متحد در کنست اسرائيل از نيت حزب هاى راست براى طرح پروژه ى اصلاح قانون ممنوعيت پخش اذان در مساجد قدس و داخل خط سبز پرده برداشتند.
به گزارش خبرگزاری آوا، طبق اين اصلاحيه ممنوعيت پخش اذان صبح (به طور ويژه) در قدس و شهرهايى كه جمعيت يهودى زيادى دارند مطرح شده است.
اين منابع تاكيد كردند: طرح اين اصلاحيه از جانب حزب “ليكود” و حزب “خانه یهود” صورت گرفته و در حضور اعضاى کنست مطرح گردیده تا طى روزهاى آتى در برنامه اجرايى قرار گيرد.
کنست تصويب قانون ممنوعيت پخش اذان را به دليل مخالفت وزرا و نمايندگان “حريديم”به سبب نگرانى از ممنوعيت شيپور شنبه از كليساهاى يهودى كه جمعه شب ها پخش می شود، به تعويق انداخت. | http://avapress.com/vdcbzsb85rhbf0p.uiur.html |
2eba9c59-e956-4357-8f02-5022ce7ac8b4 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | بازدید جنرال قونسل افغانستان در مشهد از دانشگاه آزاد گلبهار | جنرال قونسل جمهوری اسلامی افغانستان در مشهد مقدس به همراه جمعی از دیپلمات های این نمایندگی جهت بررسی مشکلات دانشجویان افغانستانی و آشنایی با امکانات آموزشی و رفاهی دانشگاه آزاد از مجتمع بین المللی گلبهار این دانشگاه بازدید به عمل آوردند.
به گزارش خبرگزاری آوا ، داکتر رضا بهاری؛ رئیس مجتمع بین المللی دانشگاه آزاد گلبهار در رابطه با امکانات رفاهی و آموزشی دانشگاه گفت: این دانشگاه در ۵۰ کیلومتری شهر مشهد قرار دارد. ساختمان و تاسیسات آن در ساحه دوصد هکتار مربع پایه گذاری گردیده است. دانشگاه مذکور مجهز به آزمایشگاههای مدرن برای رشته های مختلف از جمله زراعی، تحقیقاتی، انجینیری مکانیک و فنی می باشد.
به گفته وی ، همچنین خوابگاههایی برای دانشجویان در نظر گرفته شده است که در هر سمستر بابت استفاده از آن مبلغ ناچیز۴۰ هزارتومان از دانشجو دریافت می شود. این خوابگاه ها دارای سالن آمفی تئاتر برای نمایش فلم و برگزاری مراسم های مختلف، سالن های ورزشی، سرویس ایاب و ذهاب رایگان برای استفاده از مراکز تفریحی و زیارتی مشهد، انترنت کلپ، می باشد. برای دانشجویان متاهل خوابگاه و با امکانات ویژه در نظر گرفته شده است.
بهاری ادامه داد: اغلب تسهیلات این دانشگاه در زمینه زراعت است که هم اکنون اهمیتش بیش از پیش احســـــاس می شود. وی اعلام نمود این دانشگاه ظرفیت وآمادگی ثبت نام دانشجوهای افغانستانی را در رشته های مختلف دارد.
سید نورالله راغی جنرال قونسل افغانستان با قدردانی از تسهیلات فراهم شده برای دانشجویان در دانشگاه گلبهار اظهار داشت: به دلیل وجود منابع آب شیرین و همچین زمین های بکر و قابل کشت زراعتی در افغانستان، صنعت کشاورزی در افغانستان رو به توسعه می باشد. زراعت یکی از زمینه های مهم در رشد و توسعه افغانستان به حساب می آید.
به گفته وی ، بنا با توجه به ظرفیت ها و پتاسیل های موجود این عرصه در افغانستان ، دانشجویان افغانستانی باید به تحصـــــیل در رشته های زراعت و کشاورزی تشویق شوند تا در توسعه این صنعت در کشورشان موثر واقع شوند.
وی افزود: با توجه به اینکه در ج.ا.ایران هیچ محدودیتی برای تحصیل در رشته های مختلف وجود ندارد این جنرال قونسلگری همواره دانشــــــــجویان را به تحصیل در رشته های مورد نیاز کشورشان ترغیب می نماید و با برگزاری جلسات متعدد در این زمینه گفتگو کرده و ایشـــان را به انتخاب رشته هایی که در توسعه و رشد کشورشان نقش مهمی دارند ترغیب نموده است.
آقای راغی ادامه داد: دانشجویان بیشتر به تحصیل در رشته هایی که با قدرت، نظام و دولتمندی در ارتباط است، تمایل دارند ولی رشته های دیگری نیز مانند مهندسی، پزشکی، زراعت و.. نیز در رشد و شکوفایی کشور نیز نقش دارند که باید به سمت این رشته ها روی آورند.
در ادامه دکتر شبیری نماینده کنسولی وزارت علوم ایران در خراسان رضوی در مورد نگرانی برخی از دانشجویان افغانستانی مبنی بر وجود فرصت های شغلی مناسب در افغانستان برای آن عده از دانشجویان که در جمهوری اسلامی ایران تحصیل نموده اند را بیان نمود و اینکه آیا ایشان در مورد اشتغال در افغانستان با مشکل مواجه خواهند شد؟!
آقای راغی در پاسخ گفت:جمهوری اسلامی افغانستان کشوری آزاد است که نقش مردم در حکومت داری تعیین کننده است.
به باور وی ، رسانه ها، نهاد های مدنی، افکار عمومی در افغانستان جریان ساز بوده و اعمال حکومت و دولتمردان را زیر ذرده بین قرار می دهند . شاید در افغانستان نیز مانند سایر کشورها مشکلات، نگاه های شخصی و گرایش های فردی خاص وجود داشته باشد اما با توجه به قدرت، حضور و اثرگذاری مردم در تصمیم گیری ها، گرایش های منفی در افغانستان بسیار کمرنگ است.
جنرال قونسل کشور در مشهد ابراز داشت: در حال حاضر بسیاری از افراد که در بخشهای مختلف دولت افغانسـتان ایفای وظیفه می نمایند در ایران تحصیل کرده اند. در رسانه های افغانستان که یکی از موارد بالنــــــدگی کشور محسوب می شوند افراد فارغ التحصیل از ج.ا.ایران مشغول فعالیت هستند. همچنین در دانشگاه های افغانستان که رشد قابل ملاحظه ای داشته اند برخی از دانش آموختگان ایران تدریس می نمایند. لذا نقش دانش آموختگان در ایران که در ادارات دولتی داخل کشور، مشغول اند بسیار پررنگ می باشد.
نامبرده توصیه کرد: از این رو دانشجویان ما با خیال راحت در رشته هایی که برای پیشرفت خود و کشورشان موثر است تحصیل کرده و هیچ نگرانی به خود راه ندهند.
به گفته وی ، افغانستان در عرصه های مختلف متحول شده و پیشرفت های چشمگیری داشته است. افغانستان دارای ظرفیت های بزرگ رشد و توسعه در زمینه های مختلف می باشد.
آقای راغی گفت: کشور ما دارای منابع زمینی و زیر زمینی غنی وکمیاب است همچنان موقعیت ترانزیتی افغانستان ظرفیت بزرگ دیگر کشور ما است که می تواند به عنوان پل ارتباطی منطقه را به هم وصل نماید.
از همه مهمتر آنکه دولت افغانستان، دولتی برآمده از اراده مردم، پاسخگو و با برنامه است و پروژه های بزرگ منـــطقه ای که هم اکنون در دست کار است نشانه ظرفیت و توانایی دولت افغانستان در بهره گیری از منابع عظیم اقتصادی کشور است.
از این رو افغانستان آمادگی پذیرش علم، دانش و سرمایه بیرونی، همچنان جذب دانش آموختگان خویش در خارج است.
در پایان آقای راغی و همراهانشان از بخش های مختلف دانشگاه،همچنین آزمایشگاه ها وخوابگاه های دانشگاه بازدید به عمل آورند. | http://avapress.com/vdca0mn6649nei1.k5k4.html |
5b5a867f-0b84-498f-af88-9b2a45cb7b69 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | سازمان همکاری اسلامی با محوریت حلب تشکیل جلسه داد | کد مطلب: 427051
وزیران خارجه سازمان همکاری اسلامی امروز (پنجشنبه) در جده با محوریت حلب تشکیل جلسه دادند.به گزارش ایسنا، به نقل از سایت شبکه اسکای نیوز عربی، یوسف بن احمد العثیمین، دبیرکل سازمان همکاری اسلامی در این نشست اظهار داشت: عملیات خروج از حلب باید داوطلبانه باشد.وی گفت: جامعه جهانی باید به مسئولیتهای خود در قبال وقایع حلب عمل کند.صباح الخالد الصباح، وزیر خارجه کویت نیز در این نشست اظهار داشت، نظام سوریه باید به ایجاد گذرگاههای امن برای غیرنظامیان و تسهیل ورود کمکهای انسانی بپردازد. بحران سوریه بدترین بحران در تاریخ معاصر است.وزیر خارجه کویت افزود: باید در تمامی زمینهها برای پایان دادن به بحران انسانی در سوریه تلاش کرد. بحران سوریه با راهکار نظامی حل نمیشود. | http://alef.ir/vdcgnu9tqak9xz4.rpra.html?427051 |
d14f073f-523a-4582-8a4e-4e459001d63a | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | فعالیت دو شیفته 15 درصد از مدارس کشور | کد مطلب: 426985
معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور از فعالیت دو شیفتی تنها 15 درصد از مدارس کشور در سایه همت و مساعدت خیرین مدرسه ساز کشور خبر داد.به گزارش ایسنا، امان الله عباسی در آیین افتتاح مدرسه شبانه روزی سید زنوزی شهر زنوز از توابع شهرستان مرند با اشاره به اقدامات مهم این سازمان در سه سال گذشته ابراز کرد: خوشبختانه در این مدت میزان فعالیت های کمی و کیفی این سازمان در امر مدرسه سازی رفع شده و با تلاش های بهنگام خیرین، تنها 15 درصد از مدارس کشور، دو شیفتی هستند.وی افزود: اگر خیران مدرسه ساز به درستی و در زمان مورد نیاز، وارد عرصه نمی شدند، مشکلات غیرقابل حلی در آموزش و پرورش وجود داشت که شاید هیچ گاه حل نمیشد.وی مهمترین نتیجه افزایش مشارکت خیرین درفضاهای آموزشی در کشور را تحقق بیش از پیش وحدت ملت و نظام عنوان کرد و با اشاره به بخشی از مهم ترین عناوین و اهداف سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش گفت: بر اساس سند تحول بنیادین سرانه فضای آموزشی در کشور در حال حاضر 505 متر مربع است که باید به هشت متر مربع افزایش یابد.معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور همچنین با تاکید بر لزوم توجه بیش از پیش به معماری ایرانی- اسلامی در احداث مدارس عنوان کرد: باید ارتباط بین فضاهای موجود در داخل مدارس همچون ورزشگاه، نمازخانه، کارگاه، آزمایشگاه، کلاس درس و ... نیز بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. | http://alef.ir/vdcbw0basrhb59p.uiur.html?426985 |
bea0d8e3-3b3c-41cc-9e12-62938be4ebca | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | لبيک زنان بحرين در مقابله با جنایات آل خلیفه | حضور زينب گونه زنان بحرینی در ميدان الفداء در پاسخ به جنايت آل خلیفه در حمله به تحصن كنندگان و منزل رهبر قيام در الدراز رو به افزايش است.
به گزارش خبرگزاری آوا، پس از حمله ى وحشيانه نيروهاى رژیم آل خليفه و مزدورانش به خانه شیخ عیسی قاسم، زنان، زینب گونه دوشادوش مردان مقابل نيروهاى تا دندان مسلح رژیم آل خليفه كه صبح چهارشنبه به منزل آيت الله شيخ عيسى قاسم حمله كردند، ايستادند و در ميادين شهر و ميان كمربند حصار نيروهاى رژيم آل خليفه تجمع كردند.
مردان نیز با مواجهه با نيروهاى آل خليفه تلاش كردند، مانع ورود آنها به منزل رهبرشان شيخ عيسى قاسم شوند كه هدف حمله ى مسلحانه نيروهای رژیم آل خلیفه قرار گرفتند؛ بر اثر یورش نیروها و شليک گلوله و گاز اشک آور تعدادى از جوانان بحرینی مصدوم شدند. | http://avapress.com/vdcg3n9q7ak9w34.rpra.html |
b86ed4ac-91bc-4d19-b363-0dc377028d38 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | پشت صحنه های ماجرای ایشچی و دوستم! | از نخستین روزهایی که سناریوی احمد ایشچی و جنرال دوستم روی صحنه رفت، برخی رسانه های گروهی این سناریوی مضحک را به نمایش گذاشتند؛ دو نوع برداشت وجود داشت و هنوزهم دارد.
یکی برداشت کسانی است که ماجرای ایشچی و دوستم را به چشم یک واقعی می بینند که اتفاق افتاده و جنرال دوستم در ایجاد و شکل دادن چنین سناریویی رسما دخالت کرده است، چون این سناریو را عاری از هر تخیل و پیش زمینه می بینند، بدین باور هستند که این ماجرا باید از سوی نهادهای عدلی و قضایی مورد پیگرد قانونی قرار گیرد و سرانجام جنرال دوستم به پنجه قانون سپرده شود!
چنین به نظر می آید که این طیف آدم ها از این واقعیت بی خبرند که بسیاری از رویدادهای کنونی ریشه در گذشته دارد، کسانی که گذشته این گونه ماجراها را نمی دانند گمان می برند که رخداد کنونی در همین زمان رخ داده عامل یا عاملانی دارد.
نکته دوم آنست که در افغانستان قانون هیچ وقت "پنجه" نداشته اگر پنجه ای تراش خورده ای هم بوده در اختیار سیاست مداران و ارباب قدرت قرار داشته وهیچگاه در خدمت برقراری عدالت نبوده است. این که عاملان این حادثه به پنجه قانون سپرده شود از همان حرف های خنده داری است که تا هنوز بارها اظهارشده است.
طیف دیگر از تحلیل گران نیز وجود دارند که این رخداد را سناریویی می دانند که طراح آن عوامل داخلی و خارجی بوده و هستند. این حادثه سر درازی دارد، درست دریافته نخواهد شد مگر اینکه ریشه ها، انگیزه ها و پشت صحنه های آن مورد دقت ورزی قرار داده شود.
اگر این نکته مورد توجه و امعان نظر قرار گیرد که هر حادثه ای ریشه های تاریخی دارد و بدون آن ریشه ها، یافتن ریشه رخدادهای کنونی دشوار است تحلیل این رخداد را آسانتر می کند. سابقه احمد ایشچی و جنرال دوستم این نکته را روشن می کند که هر دو وابسته به حکومت حزب دموکراتیک خلق بوده اند؛ اما جنرال دوستم در آخرین سال های حکومت داکتر نجیب(اوایل دهه ۹۰) به آن حزب و رژیم پشت کرده روی به سوی مردم آورده و با مجاهدان زمان خود همکاری کرده، در شکست حزب دموکراتیک خلق که در زمان رژیم نجیب به حزب "وطن" تغیر نام یافته بود دخالت داشته است.
احمد ایشچی نیز عضو آن حزب بوده و در قالب آن حزب فعالیت کرده اما از همان گذشته های دور با جنرال دوستم مخالفت(رقابت) داشته است؟ این پرسش مطرح می شود که آیا مخالفت های گذشته ایشچی با جنرال دوستم هیچ نقشی در ایجاد ماجراهای کنونی نداشته است؟
گرچه آمار و ارقامی که بتوان بر آن اتکا کرد و رخداد کنونی را بر آن متکی دانست وجود ندارد؛ اما بی تردید کینه های گذشته نمی تواند به کلی از ذهن ایشچی پاک شده باشد و او با حسن نیت با جنرال همکاری کرده باشد.
همین که هر دو در حزب دموکراتیک بوده اند و هر دو نیز فعالیت سیاسی داشته؛ اما جنرال به عنوان مرکز ثقل اقوام ترکتبار افغانستان در آمده و زبان گویای آن قوم به حساب می آمده خود دلیل خوبی است که حسادت و دشمنی احمد ایشچی را بر انگیخته باشد تا مترصد فرصت ضربه زدن به او بماند یا تلاش کند با او از در مخالفت در آید یا چنان در این زمینه در بند تعصب فرو افتد حتا از آبروی خود بگذرد تا رقیب سیاسی خود را بر زمین زند.
ادعایی که از سوی طرفداران جنرال دوستم مطرح شده آنست که ایشچی در این اواخر مواضع طالبان را مورد تایید قرار داده به نفع طالبان وارد عمل شده است و جنرال دوستم را متهم به کمونیست بودن کرده است. ادعاهایی که هیچ گاه از سوی رسانه های گروهی و مقام های قضایی مورد پرسش قرار نگرفته است.
در حالی که قدر مسلم است که احمد ایشچی متدین تر از جنرال دوستم نیست و این را گذشته هر دو نشان می دهد، و تنها علتی که ایشچی را وادار کرده است که به طرفداری از طالبان لب بگشاید، رقابت ها، ضدیت ها و حسادت هایی بوده که او با شخص جنرال داشته است.
یکی از انگیزه های حسادت او با دوستم آنست که بعد از شکست حکومت نجیب، نام و آوازه دوستم تمام دنیا را تسخیر کرد، او به عنوان یک فرد ملی و میهن پرست شهرت جهانی یافت، این لقب و عنوانی بود که او را محبوب مردم قرار داد و هم به او مصؤنیت بخشید؛ اما این عنوان مطنطن هیچگاه به احمد ایشچی و سایر هم قطاران جنرال داده نشد.
این عقده های حقارت می تواند مبنای مخالفت با جنرال باشد، برای این که این رقیب دیرینه را واداشته باشد تا هر نوع اتهامی را به او وارد آورد تا از چشم مردم بیاندازد.
با قطب بندی های جدید بین المللی و رو در روی قرار گرفتن قدرت های جهانی، مثل روسیه و کشورهای غربی، پشت صحنه های دیگری شکل گرفت که می تواند از علت های بسیار مهم دیگری باشد که به عنوان شکل دهنده این ماجرا مورد توجه قرار گیرد؟
این که حکومت های غربی طرفدار حقوق بشر باشند و با این ایده به اتهام های وارد آمده بر جنرال دوستم نگریسته شود سخن مضحکی بیش نیست، هر انسان آزاد اندیشی می داند که حقوق بشر در روزگار کنونی بیش از یک ابزار سیاسی در دست حکومت گران غربی نیست. وقتی بیش از ده سفیر کشورهای غربی از احمد ایشچی پشتیبانی می کنند و از حکومت افغانستان می خواهند که این ماجرا را پی گیری کنند، نشان می دهد که جهت گیری های سیاسی و نزدیکی دوستم به روسیه از مبناهای اساسی فشارهای سیاسی غربی ها بر جنرال دوستم است.
پشت صحنه ای که جنرال را در منگنه قرار داده آنست که غربی ها برای ضربه زدن به روسیه کمر بسته اند؛ زیرا روسیه ابتکار عمل غربی ها را در سوریه ستانده و در موضع انفعال قرار داده است. چنانچه غربی ها در سمت و سو بخشیدن آینده سوریه در مواضع واکنشی قرار داده است.
بنابراین ضربه بر روسیه نیامند زمینه سازی ابتدایی است، این زمینه ایجاد نمی شد مگر این که موانع اولیه از راه سیاست های غربی در منطقه برداشته شود، وجود و حضور دوستم در شمال افغانستان و در مرزهای روسیه یکی از موانع مهم است.
حضور داعش در افغانستان جنرال را وادار به واکنش خواهد کرد، او برای دفاع از مردم خویش دست به اقدام خواهد زد که این اقدام احتمالی جنرال می تواند مانع مهم در راه رسیدن داعش به مرزهای روسیه باشد.
بنابراین ماجرای کنونی جز با در نظر داشت مجموع پیش زمینه هایی مطرح شده قابل تحلیل نیست.
کسانی که بدون پشت صحنه ها این ماجرا را تحلیل می کنند یا بی خبراند یا آگاهانه به نام آزادی و آزادی رسانه ها، تلاشی در جهت رسیدن اهداف صرف مادی خود هستند. | http://avapress.com/vdcjaievyuqetmz.fsfu.html |
3e05e858-5fe1-4903-a982-49edc96e7d6f | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | واکنش صادقی به افشای سخنان محرمانه منتسب به ظریف توسط کریمی قدوسی | کد مطلب: 427052
محمود صادقی نماینده مردم تهران در مجلس در حساب توئیتر خود نسبت به اجرای سخنان منتسب به ظریف توسط کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد واکنش نشان داد.به گزارش ایسنا، محمود صادقی در صفحه توئیتر خود نوشته است: « بعضی نمایندگان اسرار محرمانه را فاش و مقامات کشور را صریحا متهم به جاسوسی ، اختلال و روابط غیر اخلاقی میکند و هیچ کس هم علیه آنها اعلام جرم نمی کند.» | http://alef.ir/vdchmqnki23nivd.tft2.html?427052 |
6dc04caa-8b49-4da8-bec2-6d019529311b | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | اختلاس در دانشگاه علوم پزشکی جیرفت/ بازداشت ۵ نفر | کد مطلب: 427053
رئیس دادگستری شهرستان جیرفت از وقوع یک فقره اختلاس در دانشگاه علوم پزشکی این شهرستان خبر داد و گفت: در این رابطه پنج نفر به اتهام اختلاس روانه زندان شدهاند.به گزارش ایسنا، احمدعلی انجم روز با اعلام این خبر اظهار کرد: پس از گزارش اداره کل بازرسی استان کرمان مبنی بر اختلاس برخی از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی جیرفت، رسیدگی به این پرونده در دستور کار ویژه سیستم قضایی قرار گرفته است.این مقام قضایی تصریح کرد: در این رابطه پنج نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تحت تعقیب قضایی قرار گرفتند که با احضار در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب جیرفت با تفهیم اتهام و صدور قرار بازداشت موقت به اتهام اختلاس روانه زندان شدند.وی با بیان اینکه تاکنون مبلغ ۴۴۵ میلیون ۷۰۰ هزار تومان از وجوه مورد اختلاس به بیت المال برگشت داده شده است، اعلام کرد: پرونده همچنان در حال بررسی و تحقیقات تکمیلی در حال انجام است و اخبار تکمیلی از طریق روابط عمومی و ارتباطات دادگستری کل استان به اطلاع عموم خواهد رسید. | http://alef.ir/vdciwya5pt1aru2.cbct.html?427053 |
54445bc1-b633-4a5d-827b-2bef65d09b30 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | بارش برف در صحرای آفریقا بعد از 37 سال | کد مطلب: 427048
برای اولین بار در 37 سال اخیر سراسر صحرای بزرگ آفریقا را برف فراگرفت.آخرین بارش سنگین برف در این صحرا در 18 فوریه 1979 اتفاق افتاده و حدود 30 دقیقه طول کشیده بود و این اولین برف قابل توجه در حدود چهار دهه اخیر است.
کلمات کلیدی : بارش برف + صحرای آفریقا
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود. | http://alef.ir/vdcc0mq042bqix8.ala2.html?427048 |
2fac4283-207d-4867-bfa6-4369685aafac | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | 2016-10-16T11:46:00+04:00 | شاهین ها و بوف ها: دوستی با ایران از نگاه اتحادیه اروپا | مهدی سپهوند - خبرگزاری ترند
پارلمان اروپا بتازگی سندی منتشر کرد که در آن به شرح اهمیت ایران برای اروپا پرداخته و به طرح معامله ای برد-برد برای نزدیک شدن به جمهوری اسلامی تاکید می ورزد.
این سند ابتدا دست به واکاوی روانشناسانه ی جامعه ی سیاسی ایران می زند و با طرح دغدغه های هرکدام از سلیقه های موجود در صحنه سیاسی کشور، تامین رضایت خاطر هرکدام از آنها را مورد ملاحظه قرار میدهد.
با دسته بندی جناح های محافظه کار و ترقی طلب ایران تحت عناوین "شاهین ها" و "بوف ها"، این سند تمایلات سیاسی داخلی و منطقه ای هرکدام از دو گروه نامبرده را به شیوه ای تمثیلی بیان می کند.
با رد تمثیل های پیشین غرب که از ترکیب "شاهین ها و کبوترها" برای گفتمان سیاسی ایران استفاده میکردند، این سند تاکید می ورزد که برای هردو دسته ی محافظه کار و ترقی طلب در ایران "امنیت ملی" در درجه نخست اهمیت است، و این دو تنها در تعریف امنیت ملی و ورش های نیل به آن اختلاف دارند.
بنا به گفته ی این سند، در حالی که شاهین ها قائل به "تهدید موجودیتی" علیه نظام در رویارویی های داخلی و خارجی هستند، بوف ها مسائل موجود را نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان "چالش"های پیش روی ایران پساانقلاب می نگرند.
از این رو، در حالی که بوف ها ایجاد روابط حسنه با اروپا را به منزله ی حربه ای سیاسی برای کاستن تاثیرگذاری امریکا و دفع فرصت طلبی روس ها و چینی ها به کار می برند، شاهین ها به دودویی شرق-غرب یا دوست-دشمن قائل هستند.
در ادامه، این سند به شرح زمینه های موجود برای همکاری اروپا و ایران می پردازد. در ابتدا بیان می دارد که ایران به عنوان قدرت منطقه ای و بهرمند از ویژگیهای منحصربفرد می تواند وارد معاملات برد-برد بی نظیری با اروپا شود.
در درجه ی اول اهمیت، امنیت منطقه است که هم ایران و هم اروپا از آن سود خواهندبرد. با اقرار به امنیت داخلی ایران و وجود پس زمینه های دموکراتیک در کشور، این سند، چشم انداز روشنی از همکاری با ایران برای بهبود اوضاع منطقه را تصویر میکند.
به عنوان یکی از اصلی ترین زمینه های ایجاد امنیت و ثبات، گسترش همکاری های اقتصادی و تجاری مورد تاکید قرارگرفته است. طبق گفته ی این سند، در پی سیاست های خصمانه ی غرب با ایران، حجم تجارت دوجانبه میان اروپا و ایران از 27 میلیارد یورو در سال 2008 به 7 میلیارد در 2013 کاهش یافت.
این سند، مخاطبان اروپایی خود را بشدت از دیدن ایران به عنوان بازار مصرف بر حذر می دارد و می گوید که ایران تمایل دارد به عنوان همپایه در تجارت، قطب منطقه ای انرژی، و همکار در سرمایه گذاری های منطقه ای نقش بازی کند.
"ایران گونه گون ترین ساختار تولید ناخالص ملی را در منطقه دارد. این کشور همچنین منابع طبیعی و انسانی لازم برای گسترش هرکدام از این بخش ها را_ از نفت و کشاورزی گرفته تا صنایع و معادن_ داراست. شرکت ها و دولت های اروپایی باید این گونه گونی و گستردگی منابع را به عنوان یک ظرفیت بزرگ برای بسط روابط اقتصادی و سرمایه گذاری در نظر بگیرند."
بر اساس آمارهای رسمی ایران، نفت در سال 2014 سهمی 22 درصدی در تولید ناخالص داخلی داشته، در حالی که هتل و رستورانداری 11 درصد، کشاورزی 10 درصد، خدمات فنی 14 درصد، صنعت 11 درصد، حمل و نقل و مخابرات 9 درصد، ساخت وساز 5 درصد، خدمات عمومی 9 درصد و بخشهای دیگر نیز سهمی هر چند کمتر در تولید ناخالص داخلی ایران دارند.
در انتها، این سند خاطرنشان می سازد که همکاری با ایران به طور حتم با واکنش منفی از سوی دیگر قدرت های منطقه مواجه خواهد شد. برای دفع این موقعیت نامطلوب، این سند مخاطبان اروپایی خود را به بسط همکاری با دیگر قدرت ها در کنار ایران توصیه می کند.
نگارنده را در توییتر دنبال کنید:
@mehdisepahvand
Follow us on Twitter @TRENDNewsAgency | http://fa.trend.az/regions/iran/2571321.html |
5b1bdb4d-a5c9-49ac-9ce8-b5b664f3fd84 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | اهدای عضو در مشهد به 4 بیمار زندگی بخشید | کد مطلب: 426984
اعضای بدن یک بیمار مرگ مغزی در مشهد به چهار بیمار نیازمند عضو پیوند زده شد و به آنها حیات دوباره بخشید.به گزارش روز پنج شنبه دانشگاه علوم پزشکی مشهد: در ششصد و بیست و ششمین عمل پیوند اعضا از اهداکننده مرگ مغزی در این دانشگاه اعضای مرحوم حسین صفائی 56 ساله پس از انجام مراحل تایید مرگ مغزی و رضایت خانواده اش در بیمارستان منتصریه مشهد تحت عمل جراحی اهدا عضو قرار گرفت.کبد آن مرحوم در بیمارستان نمازی شیراز با پیوند به مرد 47 ساله ساکن تبریز به وی زندگی دوباره بخشید.همچنین قرنیه های مرحوم صفایی در بیمارستان تخصصی چشم خاتم الانبیاء مشهد به یک زن 76 ساله ساکن سبزوار و یک مرد 89 ساله ساکن مشهد پیوند شد.قسمتی از پوست زنده یاد صفایی نیز برای پیوند به بیماران دچار سوختگی به بخش سوختگی بیمارستان امام رضا(ع) مشهد ارسال گردید.مرکز پیوند اعضا از بیماران مرگ مغزی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که از سال 1380 فعالیت خود را آغاز کرده هم اکنون استانهای شمال شرق کشور را زیر پوشش دارد. | http://alef.ir/vdcaainyy49nuo1.k5k4.html?426984 |
ffa53c89-479c-4fa3-b99b-3e936a0acf98 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222143912-00003.warc.gz | null | بازگشت رانت قیمتی خوراک به پتروشیمیها؟ | کد مطلب: 426983
ظاهرا قرار نیست که تعیین قیمت خوراک پتروشیمیها از حرف و حدیثها رها شود.به گزارش اعتماد، از زماني كه وزارت نفت مسوول تعيين فرمول قيمت خوراك پتروشيمي شده، زمان زيادي نميگذرد. موضوعي كه خيال پتروشيميها را راحت كرده كه براي آينده برنامهريزي باثباتي داشته باشند. ازسويي مقرر شده بود تا همزمان با تمركز بر ازدياد برداشت نفت و افزايش ضريب بازيافت مخازن، برنامه توسعه صنايع پايين دستي با دامنه پالايشگاهها و پتروشيميها در برنامه وزارت نفت گنجانده شود. چرا كه تنها راه براي كاهش وابستگي مستقيم به درآمدهاي نفتي اختصاص اين منابع درآمدي براي توسعه زيرساختهاي كشور است. نخستين گام در اين راستا، تامين خوراك مايع و گاز مناسب براي اين واحدها است. قيمت خوراك واحدهاي صنعتي، پالايشي و پتروشيمي طي سالهاي گذشته با يارانه دولتي در اختيار اين واحدها قرار ميگرفت.همين امر موجب ايجاد فضاي رانتي ميشد چرا كه بسياري از واحدهاي بالادستي در اين صنايع همچنان به شيوه خصولتي اداره ميشود. اين در حالي است كه بر اساس گزارش كميسيون تلفيق مجلس شوراي اسلامي در لايحه برنامه ششم توسعه مقرر شده كه شاخصهاي جديدي براي قيمتگذاري خوراك گاز واحدهاي پتروشيمي در قالب بند «الف» ماده ٥٣ تعيين شود. اين روش در واقع به معناي ابطال فرمول ١٠ ساله وزارت نفت و بازگشت مجدد رانت عظيم خوراك گاز اين واحدها است.بر اساس پاراگراف ابتدايي ماده ٥٣ گزارش كميسيون تلفيق مجلس، دولت مكلف به تعيين قيمت انواع خوراك گاز و مايع تحويلي به واحدهاي صنعتي، پالايشي و پتروشيمي با حفظ قابليت رقابتپذيري و جذابيت سرمايهگذاري و با توجه به شاخصهاي تعيين شده در اين ماده ظرف مدت حداكثر يك ماه بعد از ابلاغ قانون برنامه ششم توسعه شده است. در بند «الف» اين ماده آمده است: «قيمت خوراك گاز طبيعي پايه دو برابر متوسط تحويلي به ساير مصارف داخلي مشروط بر اينكه قيمت خوراك گاز طبيعي تحويلي از ٨٥ درصد قيمت اين نوع خوراك گاز در كشورهاي عمده توليدكننده آن بيشتر نشود».در صورت تصويب پيشنهاد كميسيون تلفيق مجلس درباره نحوه قيمتگذاري خوراك گاز واحدهاي پتروشيمي، قيمت خوراك اين واحدها در مقايسه با شرايط فعلي، كاهش چشمگيري پيدا ميكند و در نتيجه، بار ديگر نگرانيها درباره ارزان فروشي گاز به واحدهاي پتروشيمي بالادستي گازي كه اغلب به صورت خصولتي اداره ميشوند، به اوج ميرسد. علاوه بر اين، تصويب اين پيشنهاد به معناي ناديده گرفتن مباحث طولاني انجام شده است در سالهاي اخير بين مجلس نهم و دولت يازدهم درباره شيوه قيمتگذاري خوراك گاز واحدهاي پتروشيمي است كه در نهايت منجر به تعيين شاخصهايي براي قيمتگذاري خوراك گاز اين واحدها در بند ٤ ماده ١ قانون الحاق برخي مواد به قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت در آذرماه ٩٣ و تعيين و ابلاغ فرمول بلندمدت اين قيمت توسط وزير نفت در ٢٦ دي ماه سال گذشته شد. فرمولي كه به موجب آن نگراني خيليها درباره رانت عظيم خوراك گاز واحدهاي پتروشيمي كه از عوامل اصلي توسعه نامتوازن و تقويت خامفروشي در اين صنعت بود، برطرف شود.از سويي با توسعه بيش از حد واحدهاي توليدي به محصولات بيارزشي چون متانول، آمونياك و اوره، نگرانيهاي سرمايهگذاران درباره وضعيت مبهم خوراك گاز واحدهاي پتروشيمي براي حضور در اين صنعت از بين رفت. اين در حالي است كه حتي سهامداران پتروشيميهاي خصولتي بالادستي گازي و مدافعان آنها مانند انجمن صنفي كارفرمايي صنعت پتروشيمي هم از ابلاغ اين فرمول استقبال كردند و انتقاد جدي به اين موضوع نداشتند.سيدحميد حسيني، رييس اتحاديه صادركنندگان فرآوردههاي نفت، گاز و پتروشيمي درباره اين تغيير در برنامه ششم توسعه به اعتماد گفت: فرمولي كه براي تعيين نرخ خوراك گازي پتروشيميها و واحدهاي صنعتي در نظر گرفته شده است، فرمول مناسب و همهجانبهاي است. چرا كه مهمترين مشكل صنعت پتروشيمي در سالهاي گذشته نبود قيمت شفاف براي درازمدت بود. به همين دليل هم سرمايهگذاران خارجي تمايلي به حضور در صنعت پتروشيمي ايران نشان نميدادند، حال آنكه با تصويب اين فرمول علاقه بيشتري به حضور و سرمايهگذاري در صنعت پتروشيمي ايران نشان دادند.او با تاكيد بر اينكه چنين تغييري در قيمتگذاري خوراك واحدهاي پاييندستي بار مالي براي دولت ايجاد ميكند، ادامه داد: بعيد به نظر ميرسد كه دولت با چنين تغييري موافقت كند. از طرفي مجلس بهتر است بر امر سياستگذاري متمركز شود و در امور اجرايي دخالتي نكند. توصيه ميشود مجلس وضعيت قيمتگذاري خوراك مايع را تعيين تكليف كرده و براي اجرا به دولت ابلاغ كند.اين فعال بخش خصوصي اضافه كرد: گروه خاصي با توجه به روابطي كه از گذشته در مجلس شوراي اسلامي دارند سعي در ايجاد فشار از طريق لابيهاي متفاوت هستند تا به اين ترتيب بتوانند حاشيه سود خود را افزايش دهند. اين در حالي است كه صورتهاي مالي منتشر شده از پتروشيميهايي كه خوراك گازي خود را بر اساس فرمول دريافت كردهاند، نشانگر سوددهي اين واحدها است. البته ممكن است سوددهي آنها نسبت به گذشته كاهش داشته باشد، اما دليل اين كاهش، فرمول قيمتگذاري نيست، بلكه به دليل كاهش قيمت نفت و در پي آن كاهش قيمت فرآوردههاي نفتي است. چنين اقدامي در راستاي لابيگري تنها منجر به مسموميت اذهان عمومي نسبت به صنعتگران اين حوزه ميشود.به گفته حسيني طي هشت ماهه سال گذشته ١٠ميليون تن محصولات پتروشيمي به ارزش هفت ميليارد و ٣٠٠ ميليون دلار صادر كردهايم در حالي كه با وجود افزايش وزني ٣٢ درصدي محصولات پتروشيمي در هشت ماهه نخست امسال تنها موفق به صادرات ١٣ميليون تن فرآورده پتروشيمي به ارزش ٦ ميليارد و ١٠٠ ميليون دلار شديم. علت اين كاهش درآمد را ميتوان وابسته به كاهش قيمت نفت دانست.رييس اتحاديه صادركنندگان فرآوردههاي نفت، گاز و پتروشيمي قيمت حدودي ١٠ سنت براي خوراك پتروشيميها در ٨ ماه گذشته را مناسب دانسته و گفت: برخي معتقدند كه نرخ خوراك گازي در ايران نسبت به ساير كشورهاي همسايه حاشيه خليج فارس بالاتر است؛ در حالي كه به هيچ عنوان چنين نيست. چرا كه كشورهاي حاشيه خليج فارس گاز چنداني ندارند. اغلب دارايي گازي آنها مربوط به گازهاي همراه نفت شده كه عمده آن نيز صرف مصرف داخلي اين كشورها ميشود. اين در حالي است كه براي تعيين فرمول قيمتگذاري نرخ خوراك گازي واحدهاي پتروشيمي قيمت بينالمللي گاز و هابهاي انرژي در نظر گرفته شده است. | http://alef.ir/vdcjomextuqe8hz.fsfu.html?426983 |
e5b47b17-891f-46a6-806e-e32e60512fb3 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | سترجنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاستجمهوری: کاظمی الگویی برای همه | تازه ها: .
سترجنرال عبدالرشید دوستم، معاون اول ریاستجمهوری: کاظمی الگویی برای همه
يكشنبه, ٢٣ عقرب ١٣٩٥ سایت
هموطنان عزیز به مناسبت روز وحدت ملی و شهادت سیدمصطفی کاظمی، نماینده مردم در پارلمان و رئیس کمیسیون اقتصادی ولسیجرگه و از رهروان پیشگام جهاد و مقاومت مردم افغانستان و پنج تن دیگر از نمایندگان با شما مخاطب هستم.
به این مناسبت مراتب تسلیت خود را به خانواده و یاران شهید سیدمصطفی کاظمی و آن عده از نمایندگان مردم که در این روز توسط کوردلان جبون و جنایتکار در ولایت بغلان به شهادت رسیدند و به همه خانوادههای قربانیان این رویداد خونین که اکثر کودکان و شاگردان مکتب بودند، ابراز میدارم .
این رخداد غمانگیز که در آن یک جا با کاظمی و صبغتالله ذکی وعارف ظریف، نازکمیر سر فراز، صاحبالرحمان همت و عبدالمتین، دهها کودک دانشآموز مکتب جان باختند و شهید شدند یکی از دهها رویداد المناکی است که در چند سال اخیر در کشور اتفاق افتاد و موجب تالم و تاثر مردم شد.
این روز در تقویم رسمی کشور به روز وحدت ملی نامگذاری شده زیرا خون انسانهای بی گناهی که به همه اقوام افغانستان تعلق داشتند یکجا روی سنگفرش جاده ریخته شد. و این نشانهای از وحدت و همبستگی این سرزمین بلاکشیده است.
خواهران و برادران عزیز!
شهید سیدمصطفی کاظمی یکی از فرزندان فرزانه این سرزمین بود که با درایت و تبحر تمام در ادوار مبارزرات انتخاباتی و نظامی خویش در کنار مردم خود قرار داشت و از پیشکسوتان جهاد و مقاومت مردم ما محسوب میشود. شهیدکاظمی مردی اندیشمند و شجاع و درستکار بود که برای آزادی وسربلندی مردم و کشورش تلاش میکرد.
کارنامه درخشان او دراین راه، چراغ راه یاران و همرزمان و دیگر مردم دلیر و مقاوم مردم افغانستان بود. صفات نیک کاظمی از او یک الگو برای همه ساخته بود وی شخصیتی چندبعدی داشت. در دنیای سیاست رهبری حزب اقتدارملی را عهدهدار بود و پیوسته میکوشید تا مردم کشورش به آرمانهایی که به خاطر آنها جهاد را بر پا کردند، و در راه آن صدها هزار قربانی دادند، برسند.شهیدکاظمی در مقام وزارت و بعد به عنوان نماینده مردم در پارلمان پیوسته میکوشید تا تلاشهایش در مسیر پیشرفت و ترقی و رفاه مردم و کشورش افغانستان باشد.
افغانستان کشوری است با تنوع قومیتها و باشندگانش در سراسر تاریخ برادروار درهمدیگر زیستهاند و اگر نیازی بوده است در یک سنگر واحد جانهای عزیزشان را قربانی کردند و تا وطن و آیندگانش سرافزار و نام نیک زندگی کنند. امروز نیز که افغانستان در شرایطی حساسی قرار دارد و شیرازه زندگی مردم ما در وحدت و همبستگی رقم خورده است، تجربه زندگی نشان داده که اتحاد و یکپارچگی مردم ما الگوی خوبی برای مقاومت آنها در برابر دسایس و توطیههای خارجی و داخلی بوده میتواند.
تاریخ نشان داده است که مردم این خطهی مردخیز در کنار یکدیگراز سرزمین خود مردانه دفاع کرده و تا زمانی که اتحاد و همبستگی مردم تامین بوده، متجاوزین و ابرقدرتهای استعماری جهان را به زانو درآوردهاند.
امروز افغانستان از هر زمان دیگر به اتحاد و اتفاق مردمانش نیاز دارد زیرا دسایس بیگانگان و دشمنان انسانیت به گونه مستمر در این سرزمین ادامه دارد تا میان باشندگان آن چنددستگی و نفاق و تبعیض راه بیفتد، اما بر همگان واضح است که مردم ما درکورههای تجربه پخته شدهاند و میدانند که نفاق و تشتت مایه شکست آنان در امر مبارزه با توطیههایی میباشد که در کشور ما جریان دارد. مظاهر آن در عملکردهای طالبان و داعشیان نمودار است که میکوشند مردم ما را با تبعیضهای قومی و مذهبی از همدیگر جدا سازند.
از یاد نبریم که شاخصه برازنده وحدت وهمبستگی در همدیگرپذیری نهفته است. این ممیزه زمانی تحقق مییابد که عدالت اجتماعی در میان باشندگان این سرزمین تامین گردد و این امر نیز به شکلگیری نظام مردمسالار و فراگیر مردمی پیوند میگیرد.
هموطنان ما! من باور راسخ دارم که نظام متمرکز در افغانستان که گذشتهی پر از تبعیض و بیعدالتی داشته دیگر به درد نمیخورد و باید آن را اصلاح کرد و مشارکت گسترده مردم را تأمین کرد. من به این باور هستم که توافقنامه حکومت وحدت ملی باید عملی گردد. راهاندازی انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی در کشور، ما را به تشکیل لویهجرگه تعدیل قانون اساسی نزدیکتر میسازد تا نظام متعادل جای نظام کنونی را بگیرد. با استفاده از فرصت کنونی یک بار دیگر به روح شهدای عزیز افغانستان و از جمله شهید سیدمصطفی کاظمی و یارانش اتحاف دعا کرده و یاد و خاطراتشان را گرامی میدارم.
الحاج سترجنرال عبدالرشید دوستم،
معاون اول ریاستجمهوری
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8707-%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%86%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA%E2%80%8C%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%85%D9%87 |
4ee64ffe-5fdb-43e1-98d4-49331e79e8d1 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | نعمت الله غفاری، نماینده مجلس: پرونده حادثه بغلان باید پیگیری شود | تازه ها: .
نعمت الله غفاری، نماینده مجلس: پرونده حادثه بغلان باید پیگیری شود
يكشنبه, ٢٣ عقرب ١٣٩٥ سایت
ضمن عرض تسلیت شهادت شهدای بغلان و مخصوصا شهیدسیدمصطفی کاظمی در هنگام آغاز به کار مجلس نمایندگان کشور باید بگویم که در هنگام شروع کار پارلمان کشور در سال 1384 نمایندگان مردم تجربه لازم را در اختیار نداشتند، اما با تصمیم و اراده قوی وظایفشان را شروع کردند. خاطرات جالب و به یادماندنی از فعالیتهای فردی و گروهی وکلا از آن دوران وجود دارد.
در راستای فعالیتهای گروهی تشکیل کمیسیونهای مختلف در پارلمان بود. یکی از فعالترین کمیسیونها، کمیسیون اقتصاد ملی پارلمان تحت رهبری شهید سیدمصطفی کاظمی بود .
این کمیسیون اهدافش را چنین اعلام داشته بود: تلاش برای رشد اقتصادی کشور، حمایت از تولیدات داخلی کشور، تشویق آن دسته از سرمایهگذاران ملی که در خارج سرمایهگذاری کرده بودند برای سرمایهگذاری در داخل کشور. کمیسیون اقتصاد ملی در این عرصه قدمهای بلندی را برداشت.
از زمستان سال 1380 تا زمستان سال 1384 یعنی طی چهار سال که تمام امور کشور با فرامین تقنینی انجام میشد، با تلاش اعضای این کمیسیون این مراحل طی گردید، اگر تلاشهای مستمر وکلای مردم نمیبود، شاید طی نمودن آن فرمانهای تقنینی مدت زیادی را در بر میگرفت.
کمیسیون اقتصاد ملی برای تحقق اهداف خویش سفرهای ولایتی خویش را آغاز کرد. یک سفر تاریخی این کمیسیون در ولایت هرات انجام داد. بخش زیادی از سرمایهگذاران کشور، که زمینه هم در آن جا فراهم شده بود در ولایت هرات سرمایهگزاری کرده بودند. این سفر در حمایت از آن سرمایهگذاران صورت گرفت و دستاورد خیلی خوبی داشت. در گزارشی که هیأت کمیسیون ارایه کرد این امیدواری را نشان میداد که روند سرمایهگذاری در کشور و روی آوردن سرمایهگذاران افغان از خارج به داخل قوت گرفته است.
مرحله دوم برنامه همین بود که کمیسیون اقتصاد ملی به شمال و شمال شرق کشور سفر نماید. این سفر از بغلان و کارخانه قند بغلان شروع گردید، اما متاسفانه که حادثه تلخ و ناگوار پانزدهم عقرب پیش آمد. وقوع این حادثه تمام برنامههای یادشده را دفن و یا تضعیف ساخت. واقعیت آن است که چنین رویدادی برای پارلمان به خاطر خدمت به مردم و رفتن به ولایات یک چالش بزرگ محسوب گردید. این حادثه هم پارلمان و هم مردم کشور را داغدار ساخت. حداقل میتوان گفت این حادثه برای برداشتن گام استوار بعدی در این راستا، انگیزهها را تضعیف نمود.
مسئلهای دیگری که باید گفته شود این است که خانوادههای شهدا و از جمله خانوادههای شهدای پارلمان از حکومت بارها تقاضا کردند که پرونده این حادثه دنبال گردد و باید به یک نتیجهای برسد که قناعت ورثه شهدا به دست آید.
امروز یادآوری این مسئله برای ما بسیار سنگین تمام میشود که بعد از 9 سال بازهم تاکید خانواده شهدا هم بر این است که عاملین اصلی این جنایت چه کسی بوده و چگونه باید مجازات گردند؟
ما امیدواریم که حکومت وحدت ملی که میخواهد اراده جدی از خود به نمایش بگذارد، در این راستا به خانواده شهدا کمک کند؛ حداقل کوشش شود که به گونهای نقطه پایان بر این حادثه گذاشته شود که قناعت خانواده شهدا و نمایندگان پارلمان که- نخبگان خود را از دست دادهاند- حاصل شود تا مجبور نشویم هر سال در یادبود شهدا یادآوری شود که عاقبت پرونده شهدای بغلان به کجا رسید؟
مسئله دیگر این که دولت افغانستان چه در زمان آقای کرزی و چه اکنون تلاشهای صلحطلبانهای را آغاز کرده است. ما از اینگونه تلاشها برای تامین صلح و ثبات و تامین امنیت در کشور حمایت میکنیم. اما وکلای ملت از حکومت میخواهد که دو نکته در این باره باید مورد توجه قرار گیرد:
اول این که شورای ملی به عنوان عالیترین مرجع تقنینی و مظهر اراده مردم وظیفه خود میداند که در جریان قضایای کشور قرارگیرد. اگر در بین ارکان دولت بیاعتمادی به وجود آمده و میآید به همین خاطر است. نباید نمایندگان مردم از طریق رسانهها خبر شوند که تلاشهایی برای روند صلح و مذاکرات صورت گرفته است. ما انتظار داریم که در جریان این مسایل سرنوشتساز چنان که در قانون اساسی آمده قرار بگیریم و مشورههای ما گرفته شود.
نکته دوم حکومت زمانی میتواند به صلح دلخواه برسد که خود از قوت کافی برخوردار باشد. فقط به عنوان اشاره میخواهم عرض کنم که اختلاف داخلی رهبران حکومت وحدت ملی و علنی شدن و رسانهای شدن آن هم باعث تضعیف رهبری حکومت و هم باعث تشویش مردم میشود و هم باعث شکنندگی اوضاع و در نتیجه ضعف در مذاکرات صلح میگردد. بنابراین تقاضای همه مردم این است که اگر رهبران حکومت وحدت ملی میخواهند در مذاکرات صلح دست بالا را داشته باشند باید قوت لازم را در خودشان ایجاد کنند.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8712-%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%BA%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A8%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF |
713c9f22-dc17-4989-b92f-411033d578d4 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | افغانستان، نیازمند متحدان راهبردی درمنطقه | تازه ها: .
افغانستان، نیازمند متحدان راهبردی درمنطقه
پنجشنبه, ١٨ قوس ١٣٩٥ محمد قرهباغی
قرار است در آیندهی نزدیک نشست سهجانبه میان افغانستان، هند و روسیه برگزار شده و پیرامون تدابیر امنیتی در منطقه بحث و تبادل نظر صورت گیرد.
به نظر میرسد این نشست به دنبال احساس هراس از موج جدید خشونتهایی به راهانداخته شده که در پی شکست گروه داعش در خاورمیانه و احتمال اوج گرفتن آن در منطقه و بهخصوص حوزههای درونی افغانستان و پاکستان و پیرامونی روسیه و هند مطرح است. گمان میرود بخشهایی از پاکستان و قسمتهایی از افغانستان ظرفیت شکلگیری ساختارهای خشونتگرا را دارند که امکان گرایش نیروهای موجود را به لشکر داعش متصور میسازد. برای پیشگیری از چنین موج خشونت و سنجش تدابیرمشترک جهت برخورد با این روند، کشورهای افغانستان، هند و روسیه نیازمند تدابیر مشترک مقابلهجویانه هستند. امیدواری برآن است که تا کابل بتواند با یافتن متحدان راهبردی در منطقه که دارای منافع مشترک در این خصوص هستند، با این موج جدید خطرناک روند مقابلهجویانهی بهتری داشته باشد.
خوشبختانه رویکرد هند و روسیه در خصوص مبارزه با هراسافکنی با افغانستان نزدیک است. زیرا مسکو و دهلینو باور دارند که تهدید اساسی در افغانستان هراسافکنی است. همزمان این دو کشور هر نوع مذاکره با طالبان افراطی را بیهوده دانسته و آنها را نیروهای تحتالحمایه اسلامآباد برای اهداف جیوپولیتیک آن میشناسند. اما یگانه مشکل مسکو، حضور رقیب غربی آن در صحنهی سیاسی و نظامی افغانستان است. زیرا مسکو فکر میکند که غرب بهویژه ایالات متحده، از طالبان و سایر هراسافکنان بهعنوان وسیله فشار و نیروی برهمزننده نظم در آسیای میانه و در نتیجه تهدید علیه منافع روسیه، استفاده میبرد. به هرحال، گفتوگوها و مذاکره پیرامون این مسأله یگانه راه حل رسیدن به یک دیدگاه مشترک در این خصوص است.
اما در این میان، پاکستان نیز نیازمند همسویی با این کشورها بوده و محتاج بازنگری در سیاست گذشتهی خود نسبت به افغانستان است. چرا که پاکستان در سال جاری میلادی به صورت بیپیشینهای در انزوای سیاسی فرو رفت و ناگزیر شد تا به فرایندی تن در دهد که هرگز پیشبینی آن را نمیکرد. نگاه سخاوتمندانهی ایالات متحده امریکا از اسلامآباد دریغ شد و کاهش کمکهای میلیاردی این کشور به بهانهی مبارزه با هراسافکنی درحالی صورت گرفت که تنشهای مرزی میان هند و پاکستان نیز تشدید یافته و کابل نیز پاسخ سردی به درخواستهای اسلامآباد داده است. در چنین شرایطی، پاکستان تنها یک مسیر سیاسی را در پیش رو داشت و آن همانا روی آوردن به روسیه و چین بود. روسیه با اجرای مانورهای مشترک نظامی با پاکستان و چین با تعهد سرمایهگزاری 54 میلیاردی در مسیری که شرق چین را با ایالت بلوچستان و در نهایت با دریای عرب وصل میکند، از سیاست آغوش باز پاکستان استقبال کردند.
اما این رویکردهای دوستانه در شرق و روی گرداندن از غرب پاکستان با چالشهایی مواجه است که دولتمردان این کشور را ناگزیر میسازد تا به هرنحوی شده با افغانستان کنار آمده و راهی برگزیند که مسیر مشترک دولت کابل- اسلامآباد باشد. به نظر میرسد، دستکم دولت غیرنظامی نوازشریف به دنبال چنین رویکردی باشد. زیرا وی از میان جنرالان پیشنهادشده برای جایگزینی راحیل شریف در مقام رئیس ارتش این کشور اتمی، جنرال قمر بجوا را برگزید که رویکرد معتدلی نسبت به سیاستهای منطقهای دارد. جنرال باجوا به جای اینکه هند را دشمن پاکستان قلمداد کند، افراط گرایی را دشمن پاکستان میداند و شاید بتواند با دولت غیرنظامی نوازشریف از همسویی بیشتری برخوردار گردد. از جانب دیگر، پاکستان به دنبال آن است تا سرمایهگذاری 54 میلیارد دالری چین را در ایالت بلوچستان از دست ندهد. لازمهی این کار، آرام ساختن اوضاع و ریشهکن کردن بنیادهای هراسافکنی از اقلیم این کشور است.
بنابراین، دولت اسلامآباد باید بداند که افغانستان از یک سو با کشورهای آسیای میانه روابط خوبی برقرار نموده و از جانب دیگر توانسته کمکهای متحدانی چون چین، هند، روسیه و جمهوری اسلامی ایران را جلب نماید. بنابراین بهتر خواهد بود تا دولتمردان اسلامآباد بیش از این از ابزار خشونت به نفع سیطرهی خود در افغانستان استفاده ننماید. زیرا این نوع سیاست آتشی را برخواهد افروخت که مثل گذشته دود آن به چشم شهروندان پاکستانی نیز فرو خواهد رفت.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8725-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%E2%80%8E |
e97a7491-ad85-4259-b376-2c6e1e5315d8 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | 2016-09-05T10:09:00+04:00 | گره قراردادهای جدید نفتی ایران | دالغا خاتین اوغلو
در حالی که میزان سرمایه گذاریهای جهانی در بخش بالادستی نفت شامل اکتشاف، توسعه و تولید در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ حدود دو برابر افزایش پیدا کرده و سالانه به رقم ۵۰۰ میلیارد دلار رسیده بود، این رقم طی دو سال گذشته به سرعت افت کرده و به کمتر از نصف کاهش یافته است.
حتی در سال گذشته، میزان سرمایه گذاریهای جهانی در بخش انرژی های تجدید پذیر به ۲۸۶ میلیارد دلار رسید که بیشتر از کل سرمایه گذاریهای جهانی در بخش بالادستی نفت بود.
قبل از بررسی جنبه های حقوقی و فنی قراردادهای جدید نفتی - که از طرف برخی منتقدان دولت حسن روحانی به شدت مورد انتقاد است- بهتر است نگاهی کوتاه به سرمایه گذاریهای جهانی و وضعیت تولید نفت ایران بکنیم.
** وضعیت سرمایه و تولید
در این میان، ایران طی دو دهه گذشته در هیچ کدام از سه بخش یاد شده توفیقی نداشته است، بطوری که هنوز هم بیش از ۸۰ درصد ذخایر نفت و گاز ایران شامل میادینی است که قبل از انقلاب کشف شده بود. تولید روزانه نفت ایران در این مدت نیز بیش از ۲.۳ میلیون بشکه افت کرده و به رقم ۳.۷ میلیون بشکه رسیده است.
از طرفی ۸۰ درصد نفتی که در ایران تولید می شود از میادین قدیمی است که در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و بنا بر ارزیابی اداره اطلاعات انرژی آمریکا، سالانه ۸ تا ۱۲ درصد از تولید آنها بخاطر افت طبیعی فشار میادین کاهش می یابد، مگر اینکه با روشهای صیانتی مانند تزریق گاز، آهنگ افت تولید کند شود.
ایران از روشهای مختلفی برای جلوگیری از افت فشار میادین استفاده می کند که یکی از آنها تزریق گاز است. اما بخاطر عدم موفقیت کشور در افزایش تولید گاز و توسعه میادین گازی، خصوصا در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، تزریق گاز به میادین نفتی بسیار کمتر از میزانی انجام شد که برنامه ریزی شده بود.
۱۷ میدان اصلی تولید کننده نفت ایران از چهار دهه قبل نیاز حیاتی به تزریق گاز دارد. در دوران جنگ و افت تولید نفت ایران، عملا این برنامه مسکوت ماند. اما بر اساس آمارهای رسمی و برنامه وزارت نفت ایران بایستی از سال ۶۸ تا ۹۴ حدود ۱۲۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به میادین نفتی تزریق می شد، اما کل گاز تزریقی به میادین نفتی تنها ۵۸۱ میلیارد متر مکعب شد.
به همین خاطر، تولید نفت ایران از ۱۷ میدان که نیاز حیاتی به تزریق گاز داشتند از ۳.۷ میلیون بشکه در روز در سال ۶۸ به ۱.۷ میلیون بشکه در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد رسید و این افت تا کنون ادامه داشته است. هم اکنون ۲۴ میدان نفتی ایران که سهمی ۸۰ درصدی در تولید نفت دارند، نیاز به تزریق سالانه ۱۰۰ میلیارد متر مکعب گاز دارند، اما ایران بخاطر کمبود گاز، تنها ۳۰ میلیارد تزریق انجام می دهد. ایران با کمبود گاز مواجه است و سال گذشته واردات گاز ایران از صادرات آن پیشی گرفت.
** لزوم تعریف نوع جدیدی از قراردادهای نفتی
با توجه به وضعیت میادین ایران و کاهش چشمگیر سرمایه گذاریهای جهانی در بخش بالادستی، دیگر عملا متوسل شدن به قراردادهای قدیمی و از نوع بیع متقابل که جذابیتی برای شرکتهای خارجی ندارد، چندان راهگشا نخواهد بود.
چرا که حتی همسایه های ایران به سرعت با قراردادهایی مانند «مشارکت در تولید» در حال جذب دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری هستند. برای نمونه دو ماه قبل قزاقستان با کنسرسیومی به رهبری شرکت شورون آمریکا قرارداد ۳۷ میلیارد دلاری توسعه میدان تنگیز را امضا کرد، یا آذربایجان هم اکنون مشغول توسعه فاز دوم میدان شاه دنیز به مبلغ ۲۴ میلیارد دلار برای صادرات سالانه ۱۶ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا است. ترکمنستان نیز با کمک و میلیاردها دلار سرمایه شرکت «سی ان پی سی» چین هم میدان «قالخنیش» را توسعه داد و هم سالانه ۳۰ میلیارد متر مکعب گاز به چین صادر می کند و قرار است تا پنح سال آینده این رقم به ۵۵ میلیارد متر مکعب بالغ خواهد شد. همه پروژه های یاد شده از نوع مشارکت در تولید هستند.
عراق نیز تولید نفت خود را به مدد قراردادهای جدیدی که طی یک دهه گذشته تدوین کرده و بسیار شبیه به قراردادهای جدید نفتی ایران هست از ۱.۵ میلیون بشکه در روز در ابتدای سال ۲۰۰۶ به ۲.۵ میلیون بشکه در سال ۲۰۱۰ و نهایتا به ۴.۳ میلیون بشکه در ماه گذشته رساند.
** قرارداد جدید نفتی ایران
قراردادهای جدید نفتی ایران به اندازه ای به قراردادهای عراق شبیه است که برخی کارشناسان داخل ایران نیز این قراردادها را کپی قراردادهای عراق می نامند، با چند تفاوت، از جمله اینکه عراق در ازای تولید هر بشکه نفت، مبلغی بعنوان پاداش به شرکت طرف قرارداد خود می دهد، اما ایران درصدی از نفت تولیدی را به شرکت خارجی تحویل می دهد.
در قراردادهای قدیمی بیع متقابل، مسئولیت شرکت خارجی تنها توسعه میدان بود و بعد از رسیدن به مرحله تولید، پروژه را تحویل ایران داده و ترک می کرد و عملا مسئولیتی نداشت، اما قراردادهای جدید بلند مدت (۲۰ تا ۲۵ ساله) است و شرکت خارجی تا زمانی که نفت از میدان تولید شود، درآمد دارد. به همین خاطر نیز تشویق می شود که ضریب بازیافت نفت از میادین را افزایش دهد.
ضریب بازیافت درصدی از ذخایر میدان است که قابل بازیافت باشد. برای نمونه این رقم بطور طبیعی در میادین نفتی ایران حدود ۲۳-۲۵ درصد است و به همین خاطر تنها ۱۵۸ میلیارد بشکه از ۷۰۰ میلیارد بشکه ذخایر نفتی ایران در حالت طبیعی قابل بازیافت است. ضریب بازیافت نفت در بسیاری از کشورها با استفاده از تکنولوژیهای جدید و سرمایه گذاریهای بیشتر، بالای ۳۵ درصد است.
در قراردادهای جدید همچنین شرکت خارجی موظف است که یک شریک ایرانی را برای توسعه پروژه انتخاب کند و اپراتوری پروژه بصورت دوره ای میان شرکت خارجی و ایرانی تعویض شود. این موضوع فرصتی برای شرکتهای ایرانی است که با تکنولوژی خارجی آشنا شده و تجربه اپراتوری یک پروژه عظیم را حاصل کنند.
در این میان نوک حمله برخی اصولگرایان در ایران به قراردادهای جدید نفتی جنبه حقوقی قراردادها است، بطوری که تحویل مالکیت بخشی از نفت تولیدی به شرکت خارجی را امری بر علیه منافع ملی قلمداد می کنند.
از لحاظ حقوقی چنین منعی برای وزارت نفت وجود ندارد. بطوری که قراردادهای جدید نفتی با منع اصول ۴۴ و ۴۵ قانون ایران مواجه نمی شود، چرا که مالکیت بخشی از نفت تولیدی را در اختیار خارجی ها قرار می دهد، نه مالکیت میدان و ذخایر آن را.
دوم اینکه مطابق جزء (۳) بند (ت) ماده (۳) قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت مصوب ۱۳۹۱، به وزارت نفت اجازه داده شد تا «نسبت به جذب و هدایت سرمایه های داخلی و خارجی به منظور توسعه میادین هیدروکربوری با اولویت میادین مشترک از طریق طراحی الگوهای جدید قراردادی از جمله مشارکت با سرمایه گذاران و پیمانکاران داخلی و خارجی بدون انتقال مالکیت نفت و گاز موجود در مخازن و با رعایت موازین تولید صیانت شده اقدام نماید».
قراردادهای جدید از نوع امتیازی، لیسانس و یا لیز (lease) نیست که با منع قانونی مواجه شود.
وزارت نفت ایران به رغم مذاکره با دهه شرکت خارجی، تاکنون حتی موفق به امضای یک قرارداد نیز نشده است و شرکتهای غول انرژی از جمله «توتال» و «شل» رسما اعلام کرده اند که قراردادهای قدیمی بیع متقابل برای آنها جذابیتی ندارد و منتظر هستند تا مناقصه های جدید شرکت نفت برای 49 میدان نفت و گازی بر مبنای قراردادهای نوع جدید چه زمان منتشر می شود تا شرایط ایران و حضور یا عدم حضور خود در این پروژه ها را بررسی کنند.
** این مقاله به قلم دالغا خاتین اوغلو مدیر اخبار ایران بخش انگلیسی خبرگزاری ترند و کارشناس حوزه انرژی نشریه نچرال گس یوروپ بصورت اختصاصی برای روزنامه شرق نوشته و منتشر شده است.
Follow us on Twitter @TRENDNewsAgency | http://fa.trend.az/regions/iran/2571285.html |
376d2a7f-2bb5-4632-8a1d-55a0a5a2d1ec | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | صلاحالدین ربانی، وزیر امور خارجه: کاظمی شخصیتی دارای برنامه و تفکرو دارای افق روشن سیاسی بود | تازه ها: .
صلاحالدین ربانی، وزیر امور خارجه: کاظمی شخصیتی دارای برنامه و تفکرو دارای افق روشن سیاسی بود
يكشنبه, ٢٣ عقرب ١٣٩٥ سایت
برادر گرامی داکتر سیدعلی کاظمی، برادر گرانقدر استاد محمدمحقق، معاون دوم ریاست اجرائیه، برادر نهایت محترم احمدضیاء مسعود، جناب استاداکبری، برادر محترم آقای علومی، برادر محترم بسمالله محمدی، مجاهدین عزیز، برادران، جوانان و خواهران السلام علیکم.
در آغاز به روح همه شهدای راه اسلام بهویژه شهدای جهاد و مقاومت و شهدای نیروهای امنیتی و دفاعی کشور که همهروزه برای تامین امنیت در کشور و زندگی آبرومندانه ما و شما قربانی میدهند، اتحاف دعا میکنیم .
جا دارد به روح شهدای اخیر کندز که در آن تعدادی از نظامیان و غیرنظامیان شهید شدند اتحاف دعا کنیم و با عرض تسلیت به خانوادههایشان به زخمیها شفای عاجل از بارگاه خداوند (ج) تمنا کنیم. تلفات غیرنظامیان از هر طرفی باشد قابل نکوهش است و امیدواریم که نیروهای امنیتی کشور با دقت بیشتر در عملیاتها جلو تلفات غیرنظامیان را بگیرند. خواهران و برادران عزیز! امروز ما و شما به مناسبت یادبود از حادثه 15 عقربِ بغلان مرکزی که یکی از خونینترین و غمانگیزترین حوادث دهه اخیر بود در اینجا گرد هم آمدهایم.
در آن حادثه بیش از 90 انسان این سرزمین به شمول شهید سیدمصطفی کاظمی، حاجی عارف ظریف، صبغتالله ذکی، صاحبالرحمن همت، حاجی عبدالمتین و سرفرازخان از اعضای مجلس نمایندگان به شهادت رسیدند. در حادثه غمانگیز و خونین بغلان مرکزی، علاوه از شهادت شش عضو مجلس نمایندگان و شماری دیگری از شهروندان کشور نزدیک به هشتاد تن از کودکان و نوجوانان دانشآموز این سرزمین نیز به خاک و خون غلطیدند. آن دانشآموزان نونهالانی بودند که خانوادههایشان آینده آنها را چون کاجهای بلند تصور میکردند و خوابهای شیرین و آرزوهای کلانی برای آینده آنها داشتند، اما کوردلان سیاهاندیش این نونهالان تازهرسته را با تبر جهل و شقاوت بریدند و پیکرهای غرقه به خون آنها را تحویل خانوادههایشان نمودند.
حضار گرامی!
وکلای عزیزی که در این حادثه به شهادت رسیدند از چهرههای خوشنام و تاثیرگذار کشور بودند. شهید سیدمصطفی کاظمی، صاحبالرحمن همت، صبغتالله ذکی، انجنیر عبدالمتین از چهرههای تاثیرگزار دورهی پانزدهم شورای ملی بودند و شهادت آنها ضایعه بزرگی برای ملت افغانستان بود. شهید حاجی محمدعارف ظریف یکی از چهرههای ممتاز شورای ملی و عضو برجسته جمعیت اسلامی افغانستان بود. شهیدظریف رابطه بسیار نزدیک با رهبر جهاد و مقاومت و شهید صلح، استاد برهانالدین ربانی داشتند که شهادتشان یک ضایعه بسیار بزرگ برای ما بود و امیدواریم که فرزندانشان راه پدر را که راه خدمتگزاری برای وطن بود ادامه دهند. برادر دیگرمان شهید صبغتالله ذکی بود که فرزند شهید بود و پدر شهیدش از فرماندهان نامدار جمعیت اسلامی افغانستان بود و در حادثه خونین تنگی فرخار درسال ۱۳۶۸ به شهادت رسید.
شهیدذکی بسیار جوان بود که پدرش را از دست داد و وارد سیاست و کارمردمی شد و تا آخرین نفس به خدمتگذاری به مردم ادامه داد و همان گونه که پدرش از سوی دشمنان مردم افغانستان جام شهادت نوشید او نیز در این راه از دست دشمنان مردم افغانستان جام شهادت نوشید. به ادامه این راه اکنون برادر شهیدذکی، قدرتالله ذکی، وکیل مردم تخار در شورای ملی و فرید ذکی، معاون والی تخار با تمام قدرت و توان راه و مسیر پدر شهیدشان را ادامه میدهند.
در حادثه خونین ۱۵ عقرب بغلان شخصیت بزرگ دیگری که به شهادت رسید، شهید سیدمصطفی کاظمی بود که درمیان رهبران جوانتر مجاهدین به عنوان شخصیت دارای برنامه و تفکر و دارای افق سیاسی روشن بود، اما دشمنان این سرزمین او را در بهترین زمان اوج سیاسیاش از مردم افغانستان گرفتند. شهیدکاظمی جوان بود که کمر همت بست و برای تحقق ارزشهای اسلامی، تمامیت ارضی و عدالت اجتماعی راهی سنگرهای داغ جهاد و مقاومت شدند. او در اواخر سالهای جهاد و مقاومت به خاطر تواناییهای ذاتیاش نه تنها به عنوان یک سنگردار جسور بل به عنوان یک سیاستمدار آگاه و خردمند نیز تبارز کرد. پس از توافقات بُن، شهیدکاظمی به عنوان وزیر تجارت در عرصه مدیریت دولتی نیز از خود شایستگی و توانایی خوبی نشان داد و بعدها در مجلس نمایندگان به عنوان رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس نمایندگان و همچنان به عنوان رئیس کمیته سیاسی و سخنگوی جبهه ملی بسیار به شایستگی درخشید.
حضار گرامی!
شهید کاظمی و یارانش همیشه رابطه خوب و ارزشمحور با جمعیت اسلامی افغانستان داشتهاند و همان گونه که شهیدکاظمی به شهید صلح اخلاص ویژه داشت، شهید صلح و رهبر جهاد و مقاومت نیز به شهیدکاظمی به عنوان یک سیاستمدار جوان و موفق احترام و نگاه ویژه داشت. نزدیکی شهیدکاظمی و دوستان و یاران شهیدش با استاد ربانی و جمعیت اسلامی به خاطر ارزشهای مشترک اسلامی ملی و انسانی بود و آن پیوندها هنوز نیز پابرجا و مستحکم است. یکی از اهداف مشترکمان توزیع عادلانه قدرت و همان گونه که استاد شهیدسید مصطفی کاظمی این داعیه را دنبال میکرد یاران سیاسیاش به رهبری برادر گرامی دکتر سیدعلی کاظمی نیز در دو دور انتخابات ریاستجمهوری این داعیه را درکنار جمعیت اسلامی دنبال کرده است.
باور مشترک ما این است که تحقق عدالت اجتماعی، تامین حقوق شهروندی و مشارکت همه شهروندان افغانستان در تعیین سرنوشتشان بدون توزیع عادلانه قدرت ممکن نیست و توزیع عادلانه قدرت زمانی ممکن است که مناسبات قدرت درساختار نظام سیاسی کشور را با تعدیل قانون اساسی از نو تعریف کنیم.
جمعیت اسلامی افغانستان و همپیمانان سیاسیاش این هدف را در لویه جرگه تصویب قانون اساسی و به تعقیب آن در چارچوب جبهه ملی به عنوان اپوزیسیون حکومت وقت و به دنبال آن در هردو انتخابات ریاستجمهوری دنبال کرده و درآینده نیز به صورت جدی دنبال خواهند کرد. پس از آن که انتخابات ریاستجمهوری افغانستان به بنبست مواجه شد جمعیت اسلامی و نامزد این حزب زمانی به تشکیل حکومت وحدت ملی تن دادند که شاهبیت اصلی توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی، گام برداشتن در جهت اصلاح ساختار حکومت و نظام سیاسی کشور بود.
حضار گرامی! شما میدانید که یکی از دلایل شکلگیری حکومت وحدت ملی با حضور جمعیت اسلامی در ترکیب آن، زمینهسازی عملی برای اصلاح ساختار نظام سیاسی کشور از طریق توزیع تذکره الکترونیک و اصلاح نظام انتخاباتی برای برگزاری انتخابات شفاف مجلس نمایندگان و شوراهای ولسوالیها و در نهایت برگزاری لویه جرگه تعدیل قانون اساسی بود. به همین دلیل جمعیت اسلامی افغانستان اگر در کنار عضویت حکومت با طرفهای مختلف سیاسی داخل و بیرون حکومت نیز تعامل دارد هدفش پیگیری همین توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی است.
حضار گرامی! به خاطر عدم تعریف درست از مناسبات قدرت در ساختار سیاسی کشور، شما میبینید که در این اواخر شاهد بحثهای جدی میان رهبران حکومت وحدت ملی هستیم که نباید در شرایط حساس کنونی کار به اینجا میرسید این بحثها نشان دهنده این است که تجربه نظام متمرکز به بنبست رسیده و حتی اکثر حامیان دوآتشه این نظام از آن رو گردانیده است و دوستان بینالمللی افغانستان نیز به ناکارآیی نظام متمرکز در کشور پی بردهاند. به همین دلیل تاکید جدی جمعیت اسلامی افغانستان این است که همگی تن به عملی شدن تمامی مفاد توافقنامه سیاسی بدهیم تا بیشتر از این تمرکزگرایی مفرط کشور و جامعه، ما را در منجلاب مشکلات پیچیدهتر فرو نبرد.
در اخیر یک بار دیگر به روح همه شهدای حادثه پانزده عقرب بغلان مرکزی و همه بزرگان خانواده بزرگ جهاد و مقاومت، اتحاف دعا کرده و از بارگاه خداوند استدعا دارم که به ما توفیق ادامه راه بزرگان و شهدای جهاد و مقاومت را عنایت فرمایند.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8708-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C-%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D9%82-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF |
12aa2c8d-ae1d-4ca0-b85f-7589405b6485 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | داکتر عبدالله عبدالله،رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی: صدای کاظمی، صدای افغانستان واحد بود | تازه ها: .
داکتر عبدالله عبدالله،رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی: صدای کاظمی، صدای افغانستان واحد بود
يكشنبه, ٢٣ عقرب ١٣٩٥ سایت
حضارگرامی و برادران ارجمند،بزرگان حاضر در محفل و تمامی اعضای خانواده شهدای پانزده عقرب که اسامی یکایکشان را به خاطر ندارم و تمامی آنهایی که به پاس ارجگذاری به خون شهدای پانزدهم عقرب سال 1386 در این جا جمع شدهاید،سلام علیکم!
تمامی شما که در این جا جمع شدهاید،هدفتان ضمن غمشریکی با خانوادههای شهدا، تجلیل از شهدا و کارنامهی پُرافتخار شهدا است. تا جایی که افتخار آشنایی با عدهای از شهدای حادثه بغلان برای بنده حاصل شده بود، میتوان گفت که جای تمامی آنها در عرصهی ملی خالی است و توانمندی و ظرفیتهای آنان تکرارناپذیر است. بنده... ادامه ص2 هرکدام از شهدا از جمله شهید سیدمصطفی کاظمی، شهیدمحمدعارف ظریف، شهیدصبغتالله ذکی، شهید نازکمیر سرفراز، شهید صاحبالرحمن همت و شهید انجینیر عبدالمتین میشناختم. اما در این میان بنده با جناب شهید سیدمصطفی کاظمی و شهید حاجی عارف ظریف بیشتر آشنایی داشتم و به یقین میتوانم بگویم که هدف و ماموریتی که آنان در این راستا شهید شدند، یک هدف و رسالت ملی بود .
در این میان،شهیدکاظمی چه در دوران وزارت و چه در زمان وکالتش،بازتابدهندهی درد مردم افغانستان بود. او در زمان وزارت، تا پاسی از شب را برای پیگیری کارهای اداری و دیدوبازدیدهای کاری سپری میکرد. در زمان وکالت خود نیز هر وقت که صدایی از جانب وی و همکارانش بلند میشد،صدای یک سمت و یک جانب خاص نبود، بل صدای ملت واحد افغانستان بود. خداوند افتخار شهادت را نصیب ایشان کرد و به ما و شما نیز توفق عنایت نماید تا ادامهدهندهی راه روشن این شهدا باشیم.
دو روز قبل حادثهای درکندز اتفاق افتاد که واقعا المناک بود. در جریان بمبارانی که علیه سران طالبان انجام شد، به دلیل سپر قرار دادن افراد ملکی،تعداد زیادی از غیرنظامیان کشته شدند. این یک تاکتیک بزدلانه از جانب مخالفان مسلح بود و حادثه المناکی رخ داد. هیأتی برای بررسی این حادثه تعیین شده و امیدواریم که این هیأت بتواند ابعاد و زوایای این حادثه را به خوبی روشن نماید. در کندز ما علاوه براین حادثه،شاهد شهادت تعداد زیادی از هموطنانمان و نیروهای امنیتی بودیم که به روح همگی اتحاف دعا داریم.
از طرف دیگر در جریان یک حادثه ماینگذاری در هلمند،خبرنگار آریانا نیوز شهید شد که جا دارد به خانواده وی تسلیت عرض نموده و تأکید کنم که برای تأمین امنیت خبرنگاران کارهای بیشتری صورت بگیرد. دو روز پیش،از روز منع خشونت علیه خبرنگاران تجلیل شد. این درحالی است که در افغانستان، خشونت و هدف قرار دادن خبرنگاران و قتل و تهدید آنان ادامه دارد. لذا باید در این راستا کارهای بهتر و بیشتری صورت گیرد.
در طول سال،مناسبتهای زیادی برای تجلیل از شهدا برگزار میشود. یکی از موارد فراموششده،شهدای گمنامی هستند که در میان محافظان و سربازان قرار دارند. در حقیقت این نیروها نیز شایستهی تجلیل بوده و مستحق بیشترین تجلیل و ارجگذاری هستند. سربازان و نیروهای خاصی که در صف دفاع از ملت و مردم افغانستان شهید میشوند،جایگاه عالی و بلندی در نزد مردم و خداوند دارند.
همچنین از تمامی برگزارکنندگان،کمیته برگزاری و حاضران محفل،تقدیر و سپاس مکرر دارم. شایسته است که ما از کارنامهی شهدا و اهداف و تجربیات ارزندهی آنان استفادهی بهینه نموده و از کارنامهی شایسته و الگوهای برجا مانده از آنان استفاده کنیم.
در حقیقت، شهدا زندهاند و خداوند آنان را زنده خطاب کرده است. اما تجلیل از آنان،روحیه دادن به بازماندگان و کسانی است که هنوز هم در راه و مسیر شهدا گام برمیدارند. این بدان معناست که مردم افغانستان، شهدا و راهی را که آنان انتخاب کرده و در آن راه قربانی شدهاند،فراموش نخواهند کرد.
پیام اسلام حق است و در راه اعتلای این حقیقت،هزاران نفر قربانی شدهاند. حضور ما در آستانه پانزده عقرب به معنای تأیید این مسیر و استمرار این راه حقیقت است. این گردهمایی پیامهای روشنی دارد. پیام عمدهی آن همانا تداوم راه شهدا توسط مردم است و این که ملت و مردم ما علیرغم هزاران قربانی،مقاومت و ایستادگی میکنند.
آنچه امروزه روشن شده این است که امروزه ملت بیدار شده و فریب و خاک زدن برچشم آنان غیرممکن است. بیداری این ملتباعث شده تا خیل بزرگی از مردم در راستای کسب عزت و رفاه مردم قربانی دهند. تمام این قربانیها در راستای تحقق اهداف شهدا،محو خشونت و اجرای عدالت اجتماعی است. بار دیگر با استفاده از فرصت تأکید میکنم که عملی شدن توافقنامه (حکومت وحدت ملی) یکی از اهداف ما است و این هدف به منظور تحکیم نظام و تحقق خیر همگانی ملت افغانستان است در هرگام دنبال خواهد شد.
با اتحاف مجدد دعا به روان شهدا به امید سربلندی و عزت ملت بزرگ افغانستان و تحقق عدالت اجتماعی در این سرزمین،والسلام علیکم و رحمت الله.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8704-%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%D8%8C%E2%80%8C%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C-%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C%D8%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF |
0cd76210-2bcd-4a62-993f-e0e46dca034b | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | داکتر سیدعلی کاظمی، عضو مجلس نمایندگان و رئیس شورای مرکزی حزب اقتدارملی: رسالت پیامبر، تحکیم وحدت امت اسلامی بود | تازه ها: .
داکتر سیدعلی کاظمی، عضو مجلس نمایندگان و رئیس شورای مرکزی حزب اقتدارملی: رسالت پیامبر، تحکیم وحدت امت اسلامی بود
دوشنبه, ٢٩ قوس ١٣٩٥ سایت
اشاره:
به مناسبت سالروز میلاد مسعود پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص)، هفته وحدت و میلاد با سعادت امام جعفر صادق(ع) مجلسی با حضور شخصیت های سیاسی و علمی و جمع کثیری از مردم کابل در مسجد امام زمان دشت برچی برگزار گردید. در این محفل با شکوه داکتر سید علی کاظمی، عضو مجلس نمایندگان و رییس شورای مرکزی حزب اقتدار ملی افغانستان، مولوی عبدالبصیر عفیف و حجت الاسلام والمسلمین سید جواد سجادی عضو شورای مرکزی حزب اقتدار ملی سخنرانی کردند که تقدیم می گردد .
حضار گرامی، علما، دانشجویان، خواهران گرامی و برادران عزیز سلام علیکم و رحمت ا....
ولادت باسعادت و خجستهی آخرین سفیر الهی (ص) و نواده رسول گرامی اسلام و حضرت امام صادق (ع) ششمین اختر تابناک امامت و ولایت را به محضر تمامی شما بزرگواران و عاشقان مکتب نبوت و امامت تبریک و تهنیت عرض میکنم.
درود و سلام بر روان پاک شهدای اسلام، شهیدان پاکباز کربلا، شهدای افغانستان، بهخصوص شهیدانی که در عرصهی آزادی و وحدت ملی کشور جانهایشان را از دست دادند؛ شهیدانی چون شهید استاد سیدمصطفی کاظمی، شهید عبدالعلی مزاری، شهید برهانالدین ربانی و سایر پیشگامان جهاد و مقاومت افغانستان.
بنده میخواهم عرایضم را با ذکر این نکته شروع کنم که متأسفانه وحشت گستردهای در میان مردم ما ایجاد شده که نتیجه حملههای هراسافکنانه به مساجد و مراکز دینی و مذهبی است. خوشبختانه امنیت ملی کشور اعلام کرد که 10 تن را به اتهام حملات هراسافکنانهی شب عاشورا در کارته سخی و حمله به ریاست 10 امنیت ملی بازداشت کرده که قصد اجرای حملات مشابه را داشتهاند. با وجود این تهدیدها، حضور باشکوه شما در این محفل مبارک، قابل قدر و ارج بوده و نشان از عشق شما به مکتب نبوت و امامت دارد.
حضار نهایت گرامی! امروزه ما در شرایطی به سر میبریم که دشمنان تلاش دارند تا با ایجاد فضای رعب و وحشت، ما را از توسل و تمسک به شعائر دینی ارزشمندمان باز دارند. اما آنها هرگز به هدفشان نخواهند رسید. همانگونه که استاد شهیدکاظمی گفته بود، ما و شما نباید تسلیم جبر زمان شویم. بزرگان دینی و پیامبر و پیشوایان دینی ما که با شرایط دشواری مواجه بودند و هر لحظه از زندگیشان با توطئه مواجه بود ولی با آن هم به وظیفهی دینی و ایمانیشان عمل کردند و لحظهای در راستای رسالت و مسئولیتشان کوتاهی و کمکاری نکردند. بدون شک، امروزه نیز ما و شما پیرو آنها خواهیم بود، ولی احتیاط و تدابیر جدی لازم است تا شاهد پیامدهای ناگوار و اذیت و آزار مردم نباشیم. با همه اینها شکی نیست که هیچ گروه و تهدیدی نخواهد توانست عشق ما را به دین و ایمان بگیرد.
دوستان عزیز و ارجمند! عرض بنده در ادامه بیانات ارزشمند سایر سخنرانان بزرگوار این محفل، تأکید به ارجگذاری خداوند متعال به پیامبرش است. قرآن کریم، مؤمن را کسی معرفی میکند که به خدا و رسولش ایمان آورده باشد. قرآن کریم در جای دیگر مردم را به اطاعت از خداوند و رسولش سفارش کرده است. در تمام این آیات قرآنی، نام رسول خدا، بلافاصله و در جوار نام مقدس الهی آمده است. در آیهی دیگری اشاره به «اولیالامر» نموده و منظور از آن نیز، ادامهدهندگان راه پیامبر اند؛ یعنی امامان و کسانی که ادامهی رسالت الهی را بر عهده دارند.
موضوع دیگری که لازم است بیان کنم این است که وحدت امت اسلامی و اتحاد و یکپارچگی اسلامی یکی از نیازهای جامعهی امروزی ما است. همانگونه که مولوی صاحب گفتند، برخی از اختلافات بسیار جزئی و سلیقهای وجود دارند، اما دامن زدن به این اختلافها به جز اینکه به رنج و درد جامعه اسلامی بیفزاید، سودی به حال امت اسلامی نخواهد داشت.
دوستان عزیز! اگر میخواهیم پیروان راستین پیامبر اکرم(ص) باشیم، باید از خُلق و خوی نیکوی آن حضرت الگو بگیریم. خوشرفتاری، اخلاق نیکو، ایجاد اتحاد و صمیمیت و پرهیز از شقاق و نفاق از توصیههای رفتاری، گفتاری و کرداری آن حضرت است. نفاقاندازی و تفرقهافکنی یکی از اعمال شیطان است و پیروان پیامبر گرامی اسلام (ص) از این خصیصه و خصلت به دور هستند. استفاده کردن هرکس از نقطهی اختلاف، او را در جایگاه شیطان قرار میدهد. این تفرقهافکنی با هر سبک و شیوهای که باشد، مثل بزرگانگاری خویشتن است. انسانهایی که دچار غرور و تکبر میشوند، به هیچ وجه خدا، دستورات اسلامی و قرآنی را مد نظر قرار نداده و به جایگاهی میرسند که خود را در برابر خدا قرار میدهند. خداوند ورسولش از اینگونه انسانها بیزارند و آنها را مؤمن نمیشمارند. این افراد همانند کسانی اند که ترک واجباتی چون نماز، روزه و سایر اعمال اسلامی کرده باشند.
اخلاق نیکوی مسلمانان باید چنین ایجاب کند که همدیگر را در آغوش گرفته و فلسفهی اسوه حسنه که همانا عامل رسالت پیامبر گرامی اسلام بوده را تمثیل کنیم. یقینا انسانی که از اخلاق نیکوی پیامبر الگو نگیرد، پیرو واقعی پیامبر و مسلمان واقعی نخواهد بود. یادآوری و تذکر این امور نیز از جمله مسایلی اند که باید از طریق منابر، مساجد و مراکز دینی و مذهبی تبلیغ و ترویج گردد. زیرا این رویکرد میتواند ریشهی اسلام را قویتر نموده و قدرت جامعه اسلامی را مستحکمتر و گستردهتر سازد.
ما نباید به طرح دشمنان مردم افغانستان، جامه عمل پوشانده و دچار نفاق، تفرقه و فتنهای شویم که دشمنان ما با توطئه و دسیسهچینی آن را طرح کردهاند. راه گریزی نیز به جز از چنگ زدن به وحدت ملی و انسجام وحدت امت اسلامی وجود ندارد و تنها همین راهکار است که ما را به سعادت، خوشبختی، رفاه و سعادت خواهد رساند.
هرگاه ما به خود آمده و به دور از توطئههای موجود، همکاری و همیاری را در سطوح مختلف ملت و دولت پیشه کنیم، طرح دشمن نیز عملی نشده و نقش برآب خواهد شد. این اصل یکی از اصول اسلامی و اهدافی است که برای تحقق آن خون شهدای ما ریخته شده است. ایجاد امنیت، تحقق رفاه، بهبود وضعیت اقتصادی و به قول شهیدکاظمی، آوردن تغییر در دسترخوان مردم یکی از اهداف شهدای ما است. لازمهی این کار، گوش نکردن به طرحهای نفاقافکنانهای است که دشمنان بیرونی برای ما ساختهاند. وظیفهی دولتمردان و ملت این است که به جای دامن زدن به اختلافات و ایجاد فاصلهها، اتحاد و وحدت را پیشه کنند.
متأسفانه امروزه ما شاهد تمرکز قدرت و تصمیمهای خودسرانه از سوی یک قوه و مرکز هستیم. باید بگویم این وضعیت، به شدت خطرناک بوده و وضعیت جاری را متزلزلتر خواهد ساخت. بنابراین بسیار ضروری است تا به تفکیک قوا احترام گذاشته و راهی در پیش گیریم که شکافهای موجود در جامعه عمیقتر نشود. واسطهبازی و بروکراسی خستهکننده در ادارههای ما، خلاف مصالح ملی و ارزشهای دینی است. به نظر بنده مدیریت کشور باید به نحوی تنظیم شود که انتظار مردم از ایجاد حکومت وحدت ملی برآورده شود. انتظار مردم دوری از اختلاف، تفرقه، قومگرایی و واسطهبازی است. در غیر آن، معنای وحدت ملی محقق نشده و روند جاری به اختلافهای فزاینده منجر خواهد شد.
نکتهی نهایی که لازم به یادآوری است، شکایت شهروندان ساکن ناحیه 13 از وضعیت بد امنیتی است که امید میرود مسئولان حاضر در این محفل به آن توجه نموده و در راستای بهبود وضعیت امنیتی این ناحیه تلاشهای وافر و بیشتر از پیششان را به کار بندند.
بار دیگر از محضر شما تشکر نموده و این مناسبت خجسته را تبریک عرض میکنم. والسلام علیکم و رحمت ا...
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8726-%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C%D8%8C-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C-%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%8C-%D8%AA%D8%AD%DA%A9%DB%8C%D9%85-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF |
e254b600-9d40-47ba-a592-b2a513948112 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | 2016-08-15T16:47:00+04:00 | امید ایران به جذب دهها میلیارد سرمایه با قراردادهای جدید نفتی (مصاحبه) | آذربایجان، باکو، خبرگزاری ترند/ دالغا خاتین اوغلو/
امیرحسین زمانی نیا معاون وزیر نفت ایران در امور بین الملل و بازرگانی در گفتگو با خبرگزاری ترند گفت که ایران برای پنج سال آینده 185 میلیارد دلار پروژه نفت و گاز تعریف کرده است و امید می رود که قراردادهای جدید نفتی موسوم به «ایران پترولیوم کانترکت» زمینه لازم برای جذب سرمایه گذاریهای بین المللی به ایران پروژه ها را آماده کند.
بگفته وی، هنوز زود است که از میزان سرمایه گذاری های خارجی صحبت کنیم، چرا که بستگی به محیط سیاسی و اقتصادی دارد، اما ایران معتعقد است که پروژه های این کشور نه تنها از نظر خود پروژه، بلکه محیط سرمایه گذاری ایران، ثبات سیاسی داخلی، امنیت کشور و همچنین نرخ بازدهی سود بسیار بالا برای خارجی ها جذاب است و فکر نمی کنیم که مشکلی در جذب سرمایه داشته باشیم. « برای نمونه نرخ بازدهی بود پروژه های پتروشیمی ایران بالای 25 درصد است».
ایران در نوامبر سال 2014 کلیاتی از قراردادهای جدید نفتی خود را برای شرکتهای خارجی معرفی کرد و روز دوشنبه این قراردادها توسط هیات دولت تصویب شد. ایران 49 میدان نفت و گاز را برای شرکتهای خارجی در قالب این قراردادها معرفی کرده است و قرار است طی چند ماه آینده اولین قراردادها با شرکتهای خارجی امضا شود.
ایران برای 10 سال آینده نیز سرمایه گذاری 501 میلیارد دلاری در پروژه های نفت و گاز و پتروشیمی تعریف کرده است که تقریبا نیمی از آن مربوط به بخش بالادستی است.
ایران با در اختیار داشتن 34 تریلیون متر مکعب ذخایر گازی و 158 میلیارد بشکه ذخایر نفتی، بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربوری در جهان است.
اولویت صادرات ایران بازارهای منطقه ای و آسیا است
زمانی نیا در ادامه با اشاره به افزایش تولید گاز ایران به 750 میلیون متر مکعب در روز در زمان حاضر، گفت که این رقم تا یک و نیم سال آینده به بالای 1 میلیارد متر مکعب خواهد رسید و ایران ظرفیت صادرات روزانه 200 میلیون متر مکعب گاز را خواهد داشت.
ایران هم اکنون روزانه حدود 27 میلیون متر مکعب صادرات گاز به ترکیه دارد و به همین میزان نیز از ترکمنستان واردات گاز دارد.
وی گفت که ایران در نظر دارد از طریق خط لوله صادرات گاز خود به کشورهای منطقه را انجام دهد و از طریق گاز مایع به بازارهای بین المللی گاز وارد شود. «اولویت ایران در صادرات گاز مایع بازارهای آسیایی است».
وی گفت که ایران برای صادرات گاز از طریق خط لوله کریدور جنوبی آماده مذاکره است و همواره در مقابل پیشنهادات باز است، اما محاسبات کنونی ایران نشان می دهد که صادرات گاز به اروپا از طریق خط لوله صرفه اقتصادی برای این کشور ندارد. «حتی در صادرات گاز مایع نیز، اولویت ما اروپا نیست، بلکه آسیا است، اما ایران می خواهد در صادرات گاز تنوع داشته باشد و به همین خاطر با روسیه و آذربایجان هم مذاکره می کند تا بعنوان کشورهای دارنده گاز تعادلی برای عرضه و تقاضای گاز در جهان ایجاد کند. ما باید تقاضا برای گاز در جهان را بعنوان سوختی پاک تر ارتقا دهیم».
بگفته وی در آینده پتانسیل صادرات گاز ایران حتی بیشتر از این رقم خواهد بود، چرا که ایران هم اکنون روزانه 200 میلیون متر مکعب گاز به هدر می دهد، اما با پروژه هایی که برای بهبود مصرف و افزایش بهینه سازی مصرف سوخت به مبلغ 20 میلیارد دلار برای 5 سال آینده تعریف شده است، عملا از هدر شدن این حجم از گاز ممانعت خواهد شد و ایران گاز بیشتری برای صادرات خواهد داشت. هم اکنون گاز سهمی 70 درصدی در مصرف انرژی ایران دارد.
بگفته وی، رشد مصرف گاز ایران از طریق کاهش هدر روی انرژی تامین خواهد شد و عملا مصرف گاز ایران در چند سال آینده با سطح کنونی (700-750 میلیون متر مکعب در روز) یکسان خواهد بود. بگفته وی، قسمت اعظم سوخت نیروگاههای برق و صنایع هم اکنون با گاز تامین می شود.
سورپرایز نفتی ایران برای جهان
با نگاهی به پیش بینی سازمانهای بین المللی به افزایش تولید نفت در دوران بعد از تحریمها، آمارها نشان می دهد که ایران سریعتر و بیشتر از آنچه انتظار می رفت تولید خود را افزایش داده است. زمانی نیا می گوید که ایران با رشد سریع تولید نفت جهان را سورپرایز کرد. «ما صادرات خود را دو برابر کرده و به دو میلیون بشکه در روز رساندیم. تولید نفت ایران نیز هم اکنون به 3.7 میلیون بشکه رسیده است و تا شش ماه آینده به سطح قبل از تحریمها خواهد رسید».
تولید نفت ایران در دوران تحریمها 2.8 میلیون بشکه در روز بود. وی اشاره نکرد که تولید کشور در شش ماه آینده دقیقا به چه میزان خواهد رسید، اما گفت که ایران سهمی در اوپک دارد و به همان میزان نیز تولید خواهد شد.
با احتساب گفته های زمانی نیا و تولید کنونی 33 میلیون و 400 هزار بشکه در روز اعضای اوپک، ایران احتمالا برای افزایش سطح تولید نفت خود با به بالای 4 میلیون بشکه در روز آماده می شود.
زمانی نیا گفت که بازار برای افزایش تولید نفت ایران وجود دارد، فقط کشور تلاش می کند که تولید نفت خود را کاهش دهد.
بدهی ایران به ترکمنستان بایت واردات گاز
امیرحسین زمانی نیا معاون وزیر نفت ایران در امور بین الملل و بازرگانی در گفتگو با خبرگزاری ترند گفت که ایران از بابت واردات گاز ترکمنستان از گذشته بدهی دارد.
بگفته وی صحبت از 2 میلیارد دلار بدهی است، اما باید دوباره با مقامات ترکمنستان پیرامون محاسبه آن مذاکره شود تا مشخص شود چه میزان و چه گازی تحویل گرفته شده است».
رسانه های ایران در سال 2013 از بدهی یک میلیارد دلاری ایران به ترکمنستان از بابت واردات گاز خبر داده بود. زمانی نیا میگوید که هم اکنون احتمالا از 600 میلیون تا 1.5 میلیارد دلار بدهی داریم، اما باید دوباره محاسبه شود چرا که برخی ارقام حاکی از بدهی 2 میلیارد دلاری نیز هست.
بر اساس گزارش اوپک، ایران در سال 2015 کمی بیش از 9 میلیارد متر مکعب واردات گاز از ترکمنستان داشت که نسبت به سال قبل آن دو برابر افزایش یافته است.
ایران و ترکمنستان اخیرا به توافق ابتدایی دست یافتند تا طی 10 سال آینده سالانه 3 میلیارد گاز را با کالا تهاتر کنند. زمانی نیا می گوید که فعلا ایران از بایت خرید گاز ترکمنستان پول نقد پرداخت می کند.
دومین مسیر صادرات گاز ایران به عراق تا یک سال آماده می شود
معاون وزیر نفت ایران در امور بین الملل و بازرگانی در گفتگو با خبرگزاری ترند گفت که خط لوله گازی ایران-بغداد هم اکنون آماده است و تهران آماده است که هر زمان عراق درخواست کند، صادرات محدود گاز به بغداد را آغاز کند.
وی همچنین گفت که خط لوله گازی ایران-بصره نیز تا یک سال آینده آماده خواهد شد.
ایران مجموعا دو قرارداد گازی، هر کدام 25 میلیون متر مکعب در روز، با عراق دارد. اخیرا مقامات ایران اعلام کردند که در ماه اوت صادرات محدود گاز به بغداد آغاز خواهد شد. این رقم حدود 5-7 میلیون متر مکعب در روز خواهد بود تا در چند مرحله طی سالهای آینده به 25 میلیون متر مکعب در روز خواهد رسید. ایران برای صادرات روزانه 50 میلیون متر مکعب گاز باید خط لوله ششم سراسری را تکمیل کند.
وی همچنین گفت که ایران خط لوله هفتم سراسری به سمت پاکستان را ساخته و تنها 180-200 کیلومتر از مسیر باقی است. قرار بود پاکستان روزانه 22 میلیون متر مکعب واردات گاز از ایران را از ابتدای سال 2015 آغاز می کرد، اما هنوز اقدام به ساخت خط لوله در خاک خود نکرده است.
زمانی نیا گفت که مقامات اسلاماباد از لحاظ سیاسی اعلام آمادگی برای واردات گاز از ایران کرده اند و می گویند که در حال مذاکره با چینی ها برای ساخت خط لوله برای دریافت گاز ایران هستند. وی گفت که ایران برای تامین گاز منطقه چابهار هم که شده، خط لوله هفتم سراسری را تکمیل خواهد کرد.
وی درباره صادرات گاز به عمان نیز گفت که مطالعات مقدماتی برای ساخت خط لوله از ته دریا انجام شده و تا دو ماه آینده تکمیل خواهد شد. بگفته وی طول این خط لوله 200 کیلومتر خواهد بود که هزینه آن حدود 1.5 تا 2 میلیارد دلار برآورد می شود.
ایران با عمان تفاهمنامه صادرات روزانه 27 میلیون متر مکعب گاز امضا کرده است.
Follow us on Twitter @TRENDNewsAgency | http://fa.trend.az/news/viewpoint/2570398.html |
36f5fcd6-b631-4860-a4dc-c65e0731716e | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | 2016-09-06T10:50:00+04:00 | پس از رفع تحریم ها، ایران موفق به جذب سه میلیارد و 418 میلیون دلار سرمایه شده | پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مناسبات تهران- واشنگتن به سردی گرایید. این امر نیز باعث وضع تحریمهایی با ابتکار ایالات متحده آمریکا علیه ایران گردید.
ولی تحریمها علیه تهران پس از انتخاب شدن محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران در سال 2005 میلادی شدت یافت. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در سال 2006 میلادی با ادعای عدم همکاری کافی سازمان انرژی هسته ای ایران با این نهاد، 5 قطعنامه متوالی علیه جمهوری اسلامی صادر کرد. بر پایه این قطعنامه ها سازمان ملل متحد خواستار توقف غنی سازی اورانیوم و برنامه ها برای ساخت راکتورهای هسته ای توسط ایران شد. سپس بر اساس قطعنامه 1747 صادر شده از سوی سازمان ملل در سال 2007 میلادی فروش اسلحه به ایران ممنوع اعلام شد. در سال 2008 نیز این سازمان با صدور قطعنامهای هرگونه روابط تجاری و نیز روابط با نهادهای فعال در عرصه هستهای ایران را منع نمود.
علاوه بر این تحریمهای زیادی بین سالهای 2005-2015 میلادی به دلیل برنامه هسته ای ایران از سوی جامعه جهانی علیه این کشور وضع شد. ولی با انتخاب شدن و روی کارآمدن نامزد اصلاح طلب حسن روحانی به ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال 2013 میلادی تنش ها بین تهران و غرب بر سر برنامه هسته ای ایران رو به کاهش گذاشت. مذاکرات در چارچوب کشورهای 1+5 انجام شد و این مذاکرات منجر به امضای توافقنامه هسته ای میان طرفین در 14 ماه جولای سال 2015 میلادی حاصل شد. با اجرایی شدن این توافقنامه در اواخر ماه ژانویه سال 2016 میلادی تحریم های اعمال شده علیه برنامه هسته ای ایران برداشته شدند. فاز جدیدی در مناسبات ایران و جامعۀ جهانی آغاز گردید. علاوه بر این ایران به عنوان یک بازار سودآور مورد توجه دولتها و شرکتهای جهانی واقع شد.
با برداشته شدن تحریم ها علیه تهران، وهله جدیدی در مناسبات آذربایجان-ایران ایجاد شد. پورتال خبری آدمیرال.نیوز با محسن پاک آیین، سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در آذربایجان درخصوص وضعیت سیاسی و اقتصادی ایجاد شده در ایران در دوران پسابرجام و همچنین روابط آذربایجان و ایران در این دور مصاحبه نمود.
متن کامل مصاحبه:
- خبرنگار: جناب آقای محسن پاکآیین! سفیر محترم جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان! به دنبال لغو تحریمهای هستهای علیه تهران فضای جدیدی در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران ایجاد شد. برخی از سران و وزراء کشورهای جهان در صدر هیئتی بلندپایه و بزرگ اقتصادی و سیاسی به ایران سفر کرده، با مقامات جمهوری اسلامی دیدار کرده و موافقتنامهها و قراردادهایی در رابطه با حوزههای مختلف اقتصادی و سیاسی به امضا رساندند. ولی با این همه، در حال حاضر مغایرتها و تضادهایی میان جامعه جهانی و ایران به نظر میرسد. برخی تحریمهای غیرهسته ای اعمال شده علیه ایران همچنان ادامه دارد. دوران پسابرجام و شرایط اقتصادی و سیاسی ایجاد شده پس از لغو تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می نمایید؟ اصولا توافق هستهای و اجرایی شدن آن (برجام) در چند ماه گذشته چه تأثیرات مهمی بر اقتصاد ایران گذاشته است؟
- سفیر : پس از رفع تحریم ها، فضای ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی آماده شده و ایران موفق به جذب سه میلیارد و 418 میلیون دلار برای 41 طرح انجام شده است. حضور 9 رئیس جمهور و 5 نخست وزیر و 3 رئیس مجلس و 28 وزرای خارجه در ایران در دوره پس از برجام، نشانگر انگیزه های کشورهای خارجی برای روآوری به اقتصاد رو به رشد ایران است.
در حوزه نفتی نیز پس از برجام تولید و صادرات نفت ایران به دو برابر افزایش یافته و امروز صادرات نفت ایران به دو میلیون و 400 میلیون بشکه رسیده است. ارتقای جایگاه ایران در بازار جهانی و نهاییسازی مراحل قانونی قراردادهای سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز و افزایش همکاری با همسایگان در پیشبرد پروژههای خط لوله گاز وسرمایهگذاری در عرصه ال ان جی و اجرای طرحهای پتروشیمی از اولویتهای وزارت نفت است. آمادگی کشورهای صنعتی و پیشرفته برای سرمایهگذاری در پروژههای گوناگون در زمینههای هوانوردی، راهآهن سریعالسیر و برقی و کریدورهای استاندارد نشان می دهد که حوزه حمل و نقل جذابیت خاصی برای جذب سرمایه دارد. تشکیل شرکت شهر فرودگاهی، منطقه آزاد و منطقه ویژه اقتصادی فرودگاه امام خمینی(ره) انجام شده و پایانه دوم این فرودگاه با ظرفیت ۴/۵میلیون مسافر در سال در دست ساخت است که پاییز امسال افتتاح میشود.
وی با توجه به تفاهم اخیر با ایتالیا برای نوسازی ۸۰ هزار متر مربع فرودگاه مهرآباد افزود: در شرایطی که ۴۰ سال فرودگاه مهرآباد بازسازی کامل نشده بود، این امر اتفاق مهمی است.
سفیر ایران در آذربایجان با اشاره به امضای قرارداد قطار پرسرعت تهران-قم-اصفهان با کشور چین و انعقاد قرارداد برقی کردن قطار تهران-مشهد را مهم دانست و گفت: بسیاری از خطوط ریلی ما ۲، ۳ و ۴خطه شدهاند و دوخطه کردن مسیر ریلی یزد-اصفهان به طول ۵۰۰ کیلومتر نیز در دست اجراست. برجام فرصتهای جدیدی پیش روی اقتصاد کشورمان ایجاد کرده است و ما با استفاده از شرایط مناسب بانکی، مراودات و روابط بانکی بین بانکهای کشورمان با بانکهای خارجی را سامان داده و امیدواریم این وضعیت به سرعت به صورت عادی برگردانده شود. ما از اینکه برخی بانک های بزرگ، مشتریان خود را با انگیزه های سیاسی انتخاب می کنند، متاسفیم و اگر این رویکرد تغییر یابد ،بانک های خارجی می توانند شرکای خوبی برای ایران باشند.
خبرنگار: همانگونه که مستحضرید، ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی آن مکررا خطاب به موسسات مالی و شرکتهای اروپایی اطمینان داده اند که، در صورتی که آنها روابط تجاری خود با تهران را مطابق به مفاد توافقنامه هستهای حاصله بین ایران و کشورهای 1+5 برقرار کنند، این همکاری آنها با ایران موجب ایجاد هیچ مشکل یا تحریمی علیه آنها نخواهد شد. با این وجود موسسات مالی و شرکتهای بزرگ اروپایی از همکاری با ایران خویشتنداری میکنند. به نظر شما عوامل این خودداری چه چیزهایی میباشد؟
سفیر: علیرغم اظهارنظرهای مکرر مقامات آمریکایی مبنی بر تعهد آمریکا به ایفای تعهدات خود وفق برجام، به نظر میرسد بخشها یا محافل قدرتمندی در درون دستگاه اجرایی آمریکا رغبت چندانی به اقدام فعالانه برای رفع نقاط ابهام نداشته و حتی در مواردی تلاشهای صورت گرفته برای رفع موانع را خنثی مینمایند. اسرائیل و برخی کشورهای دیگر در منطقه هم در همین جهت حرکت میکند. چالشهای ما با طرف آمریکایی و تا میزان کمتری با طرف اروپایی پس از اجرای برجام خاتمه نیافته است و وزارت امور خارجه با قوت و به صورت مستمر و حتی روزانه در سطوح مختلف در حال پیگیری و فشار به طرف مقابل برای اجرای صحیح تعهدات آنها میباشد.
خبرنگار: آقای سفیر، پس از اجرایی شدن توافق هستهای میان ایران و کشورهای 1+5 الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان در اواخر ماه فوریه سال جاری میلادی به ایران سفری رسمی داشته و با دکتر حسن روحانی، همتای ایرانی خود دیدار کرد. پس از این دیدار چه تاثیرات و تغییرات مثبتی میان باکو- تهران در حوزههای مختلف صورت گرفت؟
سفیر: در این سفر دوازده سند همکاری بخصوص موافقتنامه احداث سد در منطقه خداآفرین و قیزقلعه سی امضاء شد. فعالیت های مثبت انجام شده در حوزه حمل و نقل ریلی به احداث خط آهن رشت – آستارا با مشارکت جمهوری آذربایجان منجر گردید و مراحل ساخت این مسیر آغاز شده و با مشارکت پانصد میلیون دلاری آذربایجان در این طرح، ما شاهد رشد عملیاتی هستیم. از فعالان اقتصادی جمهوری آذربایجان دعوت شد تا در پروژه های سود آور در ایران سرمایه گذاری کنند. از ایجاد دفتر و شعب بانکهای آذری در کشورمان استقبال شد و با اشاره به اراده بانک مرکزی آذربایجان برای تاسیس شعبه بانک در ایران ، فضای مناسب برای ایجاد شعب بانکها در چارچوب اعتماد و منافع متقابل مساعد بوده و تسهیلات فوق العاده ای در اختیار آنان قرار داده خواهد شد. خوشبختانه دیدار هیاتهای سیاسی و اقتصادی از کشورمان از جمله سفر رئیس بانک مرکزی آذربایجان به ایران موجب شده تا روابط بانکی بخصوص با تعداد زیادی از بانک های متوسط جهان به حالت طبیعی بازگردد و بتوانیم از تفاهمنامههای اقتصادی بهرهبرداری کنیم.
- خبرنگار: جناب آقای دکتر حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی ایران در هشتم ماه اوت میلادی برای حضور در نشست سهجانبه سران روسیه، آذربایجان و ایران به آذربایجان سفر کرد. در حاشیه این سفر، ایشان با رییس جمهور آذربایجان نیز دیدار داشتند و بین دو کشور همسایه شش سند مهم به امضا رسید. این نشست و دیدارها را چه گونه ارزیابی می نمایید؟ به نظر شما، این نشست و دیدار چه تاثیراتی در راستای ارتقای سطح مناسبات دو کشور در پی خواهد داشت؟
- سقیر: این سفر بسیارمهم بود. در این سفر شش سند همکاری بین ایران و جمهوری آذربایجان به امضا رسید که هر یک از آنها می تواند تاثیرات مثبتی را برای هر دو کشور به همراه داشته باشد. سند اول در خصوص همکاری های گردشگری میان دو کشور است، سند دوم درباره همکاری های سایبری و ارتباطات است ، سند سوم مربوط به موضوع بسیار مهم و استراتژیک کریدور شمال به جنوب و خط آهن رشت – آستارا است که پل ارتباطی میان خلیج فارس و اروپای شرقی خواهد بود. سند چهارم توسعه همکاری های دو کشور در زمینه استاندارد است، سند پنجم در خصوص بهبود و توسعه همکاری های دو کشور در زمینه بانکی و مالی است و سند ششم در ارتباط با قرنطینه گیاهان است. غیر از دیدار دو جانبه میان روسای جمهوری ایران و آذربایجان یک دیدار سه جانبه میان روسای جمهوری ایران، آذربایجان و روسیه برگزار شد که از هر حیث حائز اهمیت است. در واقع دیدار سه جانبه روسای جمهوری ایران و آذربایجان و روسیه ، نقطه عطفی در تحولات سیاسی منطقه خواهد بود . در پایان سفر نیز بیانیه ای در خصوص این دیدار میان سه کشور صادر شد. اهمیت نشست سه جانبه در این است که سه طرف به دنبال راهکارهای اقتصادی، با سازمان های اقتصادی معتبر هستند و حوزه های اقتصادی را فعال می کنند، توجه به حمل و نقل ، تجارت متقابل و مساله سهولت انتقال انرژی از نکات مهم این نشست بود. در عین حال این دولت ها مورد تهدید تروریسم و قاچاق مواد مخدر هستند که این موضوع نیز مورد بحث و بررسی قرار دادند. نشست سه جانبه روندی برای همکاری های مساعد در آینده است که تا کنون سابقه نداشته و بدین جهت یک ملاقات تاریخی و حساب شده تلقی می شود. این دیدار می تواند روش نوینی برای همگرایی منطقه ای باشد و در مقاصد سیاسی ایران مشکل گشا و راهبردی تقلی شود و به نظرم این رویداد مهم محسوب می شود.
- خبرنگار: جمهوری اسلامی ایران بارها از آمادگی خود جهت کمک به حل و فصل مناقشه قره باغ را اعلام نموده است. همان گونه که می دانید فعالیت گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا در حل مناقشه قره باغ دیگر بیش از دو دهه است که نتیجه ای دربرنداشته است. به نظر جنابعالی مشارکت ایران در مذاکرات صلح آمیز قره باغ ممکن است به حل این مناقشه و پایان یافتن اشغال سرزمین های آذربایجان شتاب ببخشد؟ و جمهوری اسلامی ایران چه پیشنهاداتی برای حل و فصل این مناقشه دارد و نیز جمهوری اسلامی ایران با کدام یک از پیشنهادات ارائه شده از طرفهای مختلف برای حل این مناقشه استقبال میکند و میپذیرد؟
- سفیر: جنگ قرهباغ یک موضوع با سابقه طولانی است و بیش از دو دهه است که وجود دارد. مهمترین دلیلی که باعث شعلهور شدن جنگ در منطقه قرهباغ شد، ادعای استقلال جمهوری خودمختار قرهباغ است که از سوی جمهوری آذربایجان قابل پذیرش نیست، چرا که باکو، قرهباغ را بخشی از تمامیت ارضی خود میداند.هیچ کشوری دیگری نیز استقلال قره باغ را به رسمیت نشناخته است. این مناقشه میتوانست با وساطت کشورهای مهم منطقه حل شود اما وظیفه میانجیگری به گروه مینسک سپرده شد و متاسفانه این گروه تاکنون نتوانسته است کمکی به حل مناقشه داشته باشد. به اعتقاد ما، تا زمانی که این مناقشه به صورت عادلانه حلوفصل نشود احتمال درگیری وجود دارد و به همین دلیل ایران خواهان تداوم آتشبس و یافتن راهکارهای اجرایی برای حل مناقشه است.جمهوری اسلامی ایران خواستار حل و فصل مناقشه است و تداوم آن را به نفع امنیت و ثبات منطقه نمیداند. معتقدیم که باید با درایت کشورهای منطقه به خصوص همسایگان در منطقه، شاهد فضای صلح و آرامش باشیم. باید از هر ظرفیتی برای پایان دادن این درگیریها استفاده شود تا این مناقشه به صورت مسالمتآمیز و از طریق مذاکره حل و فصل شود.
- خبرنگار: آقای سفیر، مدت ماموریت شما به عنوان ریاست سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو به اتمام رسیده است. خود جنابعالی فعالیت خودتان را چگونه ارزیابی مینمایید؟ در مدتی که شما سفیر بودید، اتفاقات زیادی بین دو کشور اتفاق افتاد و شما به صورت دیپلماتیک از عهدۀ همۀ آنها برآمدید. در این مدت چه دستآوردهایی در راستای تعمیق و تحکیم روابط دو کشور انجام شد؟ و نیز چه پیشنهاداتی برای تعمیق مناسبات دو کشور برای آینده دارید؟ فرصت را مغتنم شمرده برای شما آرزوی موفقیت و کامیابی داریم.
- سفیر: جمهوری آذربایجان و جمهوری اسلامی ایران اشتراکات زیادی دارند.حدود 85 در صد از مردم آذربایجان شیعه بوده و مشتاق زیارت اماکن مقدسه در مشهد و قم بخصوص مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) هستند. هر هفته کاروان هائی با اتوبوس از شهرهای مختلف آذربایجان عازم مشهد و قم می شوند و به همین دلیل پرواز باکو – مشهد دایر گردید. این تعاملات نشانگر دوستی و نزدیکی تمدن و فرهنگ بین دو کشور است. دو طرف تاکید زیادی بر ثبت میراث فرهنگی مشترک دو کشور به صورت مشترک دارند. اراده سیاسی رؤسای جمهوری ایران و آذربایجان و توافق ها و گفت وگوها ، مبتنی بر اشتراکات فرهنگی بوده و نشان دهنده آینده خوب دو کشور است. در حوزه های ترانزیت،تجارت ،انرژی و کشاورزی گام های مهمی برای توسعه روابط برداشته شده است.در طول ماموریت هیچگاه خود را غریبه احساس نکردم و ارتباط خوبی با مردم و مسئولین داشته و از حمایت آنان برخوردار بودم و با خاطرات خوش جمهوری آذربایجان را ترک می کنم.
Follow us on Twitter @TRENDNewsAgency | http://fa.trend.az/regions/scaucasus/azerbaijan/2571291.html |
6d2feb6d-24dc-4bcd-8418-379c14d4bc64 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | ترامپ و افغانستان تغییر سیاست یا دوام روش گذشته؟ | تازه ها: .
ترامپ و افغانستان تغییر سیاست یا دوام روش گذشته؟
يكشنبه, ٣٠ عقرب ١٣٩٥ محمد قرهباغی
19 ماه کارزار نفسگیر انتخابات میان نامزدان جمهوریخواه و دموکرات در 52 ایالت این کشور به نتیجهای منجر شد که خیلی از شهروندان آن و مردم دنیا به آن باور نداشتند. گزینش دونالد ترامپ، میلیاردر نیویورکی و نامزد جنجالی جمهوریخواهان در میان بهت و حیرت میلیونها رأیدهنده امریکایی و شور و شعف میلیونها هوادار وی، بسیاری از معادلات سیاسی- اقتصادی را برهم زد. نوسان در نرخ بازار بورس، تغییرات در قیمت طلا و نفت، تحول در تصمیمگیریهای جهان سیاست و اقتصاد از تأثیرهای ابتدایی این تحول رهبری در امریکا بود. دلیل آن نیز وجود این حقیقت است که جایگاه ایالات متحده امریکا در جهان امروز از تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. زیرا همگان پذیرفتهاند که «اگر امریکا عطسه کند، جهان سرما میخورد »!
به همین دلیل بود که انتخاب ترامپ به همان اندازه که بهت و شعف را در امریکا ایجاد کرد، سرنوشت سیاست بسیاری از کشورها را نیز با تعلیق و انتظار مواجه ساخت. در این میان افغانستان اما بیشتر از هر کشوری، دچار التهاب شد. زیرا این کشور در قلب آسیا مرکز بحرانی است که بستر یکی از جنگهای طولانی امریکا شده و هرگونه تحول در واشنگتن، لزوم ارزیابی و بازنگری در خصوص کابل را نیز ایجاب میکند. تب و التهابی که میان مردم نیز ایجاد شد از منظر حضور 15 سالهی امریکا و متحدانش در افغانستان در قالب «بزرگترین جنگ تاریخ امریکا» است. بخصوص اینکه نقش امریکا در افغانستان پس از سال 2001 تاکنون با ابهام و تردیدهایی مواجه بوده و شکست و گسستهایی را نیز تجربه کرده است.
همین مسأله نیز باعث شد که افغانستان در تبلیغات و مناظرههای انتخاباتی ترامپ و رقیب دموکراتش هیلاری کلینتون به فراموشی سپرده شد. در مناظرههای دوطرف سخن از عراق، سوریه، ایران و داعش به میان آمد، ولی آنچه به فراموشی سپرده شد، افغانستان بود. به باور کارشناسان، بیانگیزهگی نامزدان در مورد افغانستان و حتی طالبانی که زمانی امریکا کمر به نابودی آن بسته بودند همان جنگ فراموششده و نافرجام کنونی است.این بدان معنا است که دو نامزد با توجه به حضور نظامیان امریکایی در خاک افغانستان نخواستند موضع انتقادی داشته باشند و گمان میرود این سکوت به دلیل دخالت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در جنگ افغانستان است. حال اگر دلایلی چون خستگی امریکا از جنگ افغانستان، ناکام ماندن و هر دلیل دیگر که به نادیده گرفتن کشور از سوی نامزدان انتخاباتی انجامید را کنار نهیم، افغانستان با توجه به حساسیت کشور و منطقه نه برای امریکا به فراموشی سپرده نخواهد شد.
با این وصف، دونالد ترامپ از جایگاه چهل و پنجمین رئیسجمهور یک کشور ابرقدرت دنیا نمیتواند به کابل نگاه فراموشکارانه داشته باشد یا اینکه آن را از محوریت سیاست خود دور تصور نماید. رئیسجمهور آینده امریکا ناگزیر است این پرونده را یا کماکان روی دست گرفته و با رویکرد کجدار و مریز به پیش ببرد تا در زمان مناسب از این ورق استفاده نماید. یا هم اینکه به روند مبارزه با هراسافکنی با شدت و حدت بیشتری ادامه یابد. چرا که همچنان که قدرت گرفتن طالبان و هر گروه افراطی دیگری برای افغانستان تهدید است اما بیشترین خطر متوجه کشور بزرگی چون امریکاست که حضورش در افغانستان با نام مبارزه با هراسافکنی و استراتژیک بودن منطقه است. از سوی دیگر، نگاه استراتژیک رئیسجمهور امریکا به مسایل سیاست خارجی نمیتواند مستقل از تصمیم کنگره عملی گردد. به این معنا که کنگره ایالات متحده امریکا تعیینکنندهی سیاست رئیسجمهور است که قدرت نامحدود دارد. زیرا برخلاف باور عمومی، رئیسجمهور در امریکا دارای اختیاراتی است که از سوی کنگره و ساختار قضایی کنترول میشود. اختیارات کنگره در این کشور اجازه نمیدهد که رئیسجمهور بتواند به تنهایی هر اقدام و سیاست دلخواهی را پیاده کند. لذا با رسیدن ترامپ به کاخ سفید، نمی توان انتظار تغییر بنیادین در ساختار دموکراسی این کشور را داشت.
در نهایت، امریکا همچنان برای افغانستان همان کشوری است که با تعیین مهرههای همسوی سیاست خود در دولت نه برای امنیت پایدار بل در جهت منافع خود حرکت خواهد کرد. سیاستی که در یک و نیم دهه گذشته نه طالبان را نابود کرد و نه دلیلی شد برای برقراری حکومتی با اقتدار در افغانستان. در مقابل طالبان همچنان قدرت دارند و تهدیدی بزرگ برای اکثر ولایتهای کشور هستند، جنجالهای انتخاباتی و تقلبها، حکومتی نامشروع را بنیان نهاد و آتش جنگ به مانند گذشته همچنان شعلهور است.
نامزدان انتخاباتی امریکا هرچند که هماهنگشده، اقدام به فراموشی افغانستان در کارزار انتخاباتی خود زدند، اما به طور قطع رئیسجمهور ترامپ به همان سیاستی روی خواهد آورد که طی این سالها شاهد آن در افغانستان بودهایم. یعنی اینکه آنچه که از انتخابات ریاستجمهوری امریکا برای افغانستان میماند همان سیاست گذشته اما با نام رئیسجمهور جدید خواهد بود. لذا آنچه میتوان از روی کار آمدن دونالد ترامپ جمهوریخواه انتظار داشت این است که شاید گامهای اندک جدی و قاطعتری در خصوص افغانستان برداشته و راهی را که جانشینان پیشینش با آرامش و آهستگی طی میکردند، او با رویکرد انقلابی بپیماید.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8722-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%BE-%D9%88-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D9%88%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B4-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87%D8%9F |
9fe95629-05e3-4db6-9cd1-548f51234ca5 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | داکتر علی کاظمی، عضو مجلس نمایندگان: پرونده حادثه بغلاننزد افکار عمومی باز است | تازه ها: .
داکتر علی کاظمی، عضو مجلس نمایندگان: پرونده حادثه بغلاننزد افکار عمومی باز است
يكشنبه, ٢٣ عقرب ١٣٩٥ سایت
جلالتمآب عبدالرئوف ابراهیمی، رئیس محترم ولسی جرگه! جلالتمآب داکترعبدالله عبدالله، رئیس محترم اجرائیه حکومت وحدت ملی جمهوری اسلامی افغانستان! جلالتمآب مسلمیار، رئیس مشرانو جرگه! رهبران بزرگوار جهاد! روسای محترم احزاب سیاسی! اعضای محترم کابینه! وکلای محترم مردم در مجلس نمایندگان! و همه حاضران این مراسم باشکوه، السلام و علیکم!
با سلام و احترام خدمت یکایک شما بزرگان و معززین و با درود به روان پاک شهدای راه حق، آزادی و عدالت، مخصوصا درود به روان تابناک شهدای 15 عقرب 1386 هر یکسردار و قافلهسالار شهیدان، شهیدسیدمصطفی کاظمی، شهیدمحمدعارف ظریف، شهید صبغت الله ذکی، شهید نازکمیر سرفراز، شهید صاحبالرحمن همت و شهید انجنیر عبدالمتین، استاد شهید پروفیسور برهانالدین ربانی، قهرمان ملی شهیداحمدشاه مسعود، شهید وحدت ملی استاد عبدالعلی مزاری، شهیدعبدالحق و شهید حاجی قدیر، شهید صادقی نیلی، مرحوم مارشال محمدقسیم فهیم، مرحوم استاد قربانعلی عرفانی و مرحوم سترجنرال سیدحسین انوری تمامی شهدای مظلوم و گمنام افغانستان .
حضار محترم! طوریکه میدانیم در روز 15 عقرب سال 1386، تعدادی از وکلای پارلمان، جمعی از شخصیتهای نخبه و برجسته کشور، در رأس آنها، سیدمصطفی کاظمی، رئیس کمسیون اقتصادی مجلس و رهبر حزب اقتدارملی، در راه خدمتگذاری به مردم افغانستان، آوردن تغییر در زندگی و معیشت ایشان و برقراری عدالت و کاستن از رنج مردم، جانهای عزیز خود را در یک رویداد مشکوک و پُر ابهام از دست داده و به خیل عظیم شهدای راه حق پیوستند.
در دوران سیاسیِ جدیدِ افغانستان، کاروان نمایندگان ملت، اولین شخصیتهایی بودند که آماج کین و قساوت دشمنان مردم قرار گرفتند. حادثهی المناک بغلان یکی از خونینترین و فاجعهآمیزترین جنایتهایی بود که در ده سال اخیر به وقوع پیوست. در این رویداد خونبار نه تنها شش تن از وکلای سرشناس پارلمان و همراهانشان، بل دهها تن از معلمان و متعلمان و افراد بیگناه ملکی جانهای شیرین خود را از دست دادند و صدها خانواده سوگوار گردیدند.
وسعت این فاجعه و پیامدهای غمبار و دردانگیز آن برای کشور ایجاب میکرد که رهبری سیاسی وقتِ دولت با جدیت و مسئولیتشناسی بیشتر عوامل این حادثه را شناسایی و با مسببین آن برخورد قاطع و جدی نماید، اما متاسفانه تاکنون اقدامی قاطع در این خصوص صورت نگرفته و سرنوشت این پرونده همچنان درهالهای از ابهام قرار دارد.
عدم برخورد قاطع دولتِ وقت و مسئولین نهادهای امنیتی با عاملان حادثه جنایتِ بغلان، سبب وقوع حوادث خونبار بعدی و وارد شدن زخمهای بیشتر و عمیقتر بر پیکر ملت افغانستان گردید. شهادت رهبر شهید استاد پروفیسور برهانالدین ربانی، شهید داوود داوود، شهید شاهجهان نوری، شهید سیدخیلی، شهید عبدالمطلببیگ، شهید احمدخان سمنگانی و دهها شهید دیگر همه و همه بعد از حادثه خونین بغلان رخ دادند و سوگمندانه مثل حادثهی بغلان در پردهی ابهام باقی ماندند و ملت افغانستان تا هنوز شاهد کدام اقدام جدی یا حتی نمادین از سوی حکومت و نهادهای امنیتی و قضایی کشور در این رابطه نبوده است. اما ما به عنوان خانوادههای شهدا و وارثین فکر و اندیشه و راه این شهدای عزیز، همچنان بر دادخواهی خود ادامه میدهیم و بر مطالبهی بَرحق و قانونیمان برای پیگیری و شناسایی عاملان این جنایات و محاکمه علنی آنها در برابر ملت پای میفشاریم و میدانیم که پروندههای آنان نزد افکار عمومی و وجدانهای بیدار، همچنان مفتوح است و دادخواهی عدالتطلبانه ملی برای بازشدن گره کور این معما همچنان ادامه دارد.
حضار گرامی! کشور ما در شرایط حساسی قرار دارد، درحالیکه جنگ و درگیری در مناطق مختلف کشور همچنان جریان دارد، هر روز فرزندان این سرزمین قربانی میشوند و زندگی و آرامش و عزت مردم پایمال جنگ و خشونت و ناامنی میگردد. اختلاف رهبران حکومت، بلند شدن صداهای ناهمساز از درون قوه اجرایی کشور، اوجگیری و تشدید نفاق قومی و حساسیت زبانی در پهلوی چالشهای نفسگیری چون فقر، بیکاری، بیسرنوشتی، اعتیاد، فساد، بیعدالتی، عدم حاکمیت قانون و خشونتهای اجتماعی و خانوادگی، وضعیت تهدیدکنندهای را به وجود آورده و دوام این وضعیت باعث تشویش اذهان عمومی و موجب ناامیدی در صفوف نیروهای مسلح میگردد و پیامدهای منفی بسیاری در پی دارد.
در چنین شرایطی ایجاب میکند یک ارادهی قوی ملی برای مقابله با چالشها و گذار از دشواریهای کنونی شکل بگیرد و دولت و ملت در کنار هم به حل مشکلات موجود مبادرت ورزند.
حکومت باید به مسئولیتهای خود در قبال ملت عمل کند، ملت را محرم و شریک خود بداند و همانگونه که مشروعیت خود را از ملت گرفته در قبال ملت پاسخگو و متعهد باشد. ملت، امنیت، کار، خدمات رفاهی، قانون و عدالت میخواهد. حکومتی که به این خواستهها و مطالبات مشروع مردم پاسخ نگوید حقانیت و مشروعیت خود را زیر سوال میبرد.
مهمانان ارجمند! اساس و بنیاد یک حکومت دموکراتیک، رای و ارادهی مردم و مشارکت عادلانهی همهی طیفها و ساختهای اجتماعی در ساختار قدرت است. یک حکومت خوب حکومتی است که زمینهی حضور و مشارکت همهی طیفهای سیاسی، نهادهای مدنی و بخش خصوصی را در تصمیم گیریهای ملی مساعد میسازد و پیوند حکومت با مردم را محکم و استوار نگاه میدارد.
پاسخگویی به مطالبات قانونی مردم، رعایت اصل شایسته سالاری، شفافسازی مکانیزم گزینش کارمندان عالیرتبه ی دولتی، جذب جوانان تحصیلیافته، متعهد و مستعد و باانرژی و باانگیزه در ساختار اداری و دوری از خویشخوری، واسطهبازی، تقسیم چوکیها بر مبنای تعلقات قومی-قبیلهای و اجتناب از مافیایی ساختن قدرت و اداره میتواند سبب افزایش کارآمدی حکومت و اعتماد بیشتر مردم به رهبران سیاسی گردد.
ما خواهان همکاری مسئولانهی سران حکومت با یکدیگر، اجتناب از اختلاف و درک مسئولیتهای عظیمشان در این مقطع حساس کشور هستیم. ما انحصار طلبی، تنگنظری، تعصب، تندروی و دامن زدن به مسایل قومی، زبانی و سمتی از هر سویی که باشد را آفتهای کُشندهی ثبات و امنیت کشور و نقض وحدت ملی میدانیم و به رهبران کشور توصیه میکنیم که در اجرائات خود و انجام وظایفشان زیر تاثیر القائات و وسوسههای عناصر افراطی قرار نگیرند و مصالح کلان کشور را بر گرایشهای قومی و سلایق فردی ترجیح دهند.
برادران و خواهران عزیز! صلح یک نیاز مبرم مردم افغانستان است، اما صلحی که عادلانه، پایدار و مبتنی بر ارزشهای ملی و بشری باشدما از توافق صلح با حزب اسلامی به رهبری انجینیر گلبدین حکمتیار استقبال میکنیم و امیدواریم که این توافق سرآغاز صلح با سایر گروههای مسلح مخالف باشد و همهی کسانی که ادعای افغان بودن و مسلمان بودن را دارند دست از خشونت و جنگ بردارند و برای بازسازی، امنیت پایدار و ترقی و رفاه مردم دست به دست هم دهند. در فضای صلحآمیز میتوان به صورت مسالمتآمیز رقابت کرد و مبارزهی سیاسی نمود و به اهداف سیاسی و فکری خود دست یافت؛ امری که از راه جنگ و خشونت هیچگاه میسر نمیشود.
البته باید تاکید کنیم که صلح و ثبات واقعی، افزون بر سازش با گروههای مسلح مخالف زمانی تامین میشود که در پهلوی مشروعیت سیاسی حکومت و پیوند استوار دولت– ملت، نظام دفاعی کشور نیز عمیقا تقویت گردد و هرگونه تلاش و تحرک هراسافکنان و تهدیدهای ناامنی از بیرون با صلابت و قوت دفع گردد.
دوستان گرامی! اصلاحات یک ضرورت حیاتی و یک اولویت اساسی حکومت افغانستان در تمام سطوح اداری، عدلی و قضایی است. اما انجام اصلاحات در نظام انتخاباتی، ضرورتی فوری و مبرم است. میدانیم که انتخاباتهای گذشته همواره بحرانزا بوده و کشور را تا لبهی پرتگاه خطر و چندپارگی سیاسی و اجتماعی پیش برده است. ما از ایجاد کمیتهی گزینش و هموار شدن مسیر اصلاحات انتخاباتی استقبال می کنیم، اما به اعضای کمیته گزینش توصیه میکنیم که در انجام مسئولیت خطیر خود با دقت و مسئولیتشناسی بیشتری عمل کنند و افرادی را در فهرست گزینش شامل بسازند که همه ویژگیها و خصوصیات لازم را از نظر دانش و تجربه، صداقت و تعهد ملی داشته باشند.
صدور تذکره های الکترونیکی به عنوان یک سند بااعتبار ملی که هم هویت شهروندان کشور را مشخص میسازد و هم در روندهای انتخاباتی سبب شفافیت بیشتر انتخابات ها میشود، متاسفانه در هیاهوی مشکلآفرینی ناپدید گردیده و رهبران سیاسی کشور علیرغم مصوبه پارلمان مرعوب این هیاهو گردیده و تا کنون جرأت نکردهاند تذکرههای مذکور را توزیع کنند. ما به صورت جدی از حکومت میخواهیم که هرچه زودتر تکلیف خود را با این سند ملی روشن سازد.
دوستان گرامی! افغانستان در شرایطی قرار دارد که نیاز مبرم به داشتن روابط نیک با تمام کشورهای دنیا مخصوصا ممالک اسلامی و کشورهای همسایه دارد. ما از کمکها و مساعدتهای جامعه بین المللی به افغانستان مخصوصا حمایتهای جهانی از کشور ما در گردهمایی رهبران دنیا در مجموع نشستهای بینالمللی تشکر میکنیم و این تعهد را نشاندهندهی درک اهمیتِ ثبات و بازسازی افغانستان در مهار افراطگرایی و مبارزه مردم افغانستان با هراسافکنی میدانیم. همچنان امیدواریم که رهبران کشور ما در چوکات سیاست خارجی متعادل و متکثر با همه کشورهای اسلامی روابط نیک برادری را تامین نمایند و نقش مثبتی در حل تنشها و تحکیم مناسبات برادرانه میان همه کشورهای اسلامی ایفا نمایند.
ما با ابراز تاسف عمیق از درگیریها در برخی کشورهای اسلامی شرق میانه و اختلافنظرهای موجود میان بعضی از ممالک اسلامی و آرزوی این که هرچه زودتر این خشونتها و سوءتفاهمات برطرف گردند، از رهبران سیاسی خود انتظار داریم که در گرفتن موقف سیاسی خود در قبال این درگیریها و مشکلات مانند همیشه تعادل، بیطرفی و خیرخواهی را در نظر گیرند و نقش مثبت و صلح خواهانه ایفا نمایند.
در پایان یک بار دیگر، از حضور همه بزرگان و سروران عزیز در مراسم تجلیل و گرامیداشت از یاد و خاطره شهدای 15 عقرب و مخصوصا یاد سردار شهدا، رهبر جوان حزب اقتدارملی، شهیدسیدمصطفی کاظمی و شخصیت شریف و وطندوست کشور الحاج محمد ظریف و همراهانشان سپاسگذاری میکنم و نیز از همه دوستان و عزیزانی که در برگزاری این مراسم، دستِ یاری به ما دادند، مخصوصاً از نیروهای عزیز امنیتی تشکر مینمایم.
نظر ها (0) | http://www.eqmweekly.com.af/policy/8705-%D8%AF%D8%A7%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85%DB%8C%D8%8C-%D8%B9%D8%B6%D9%88-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A8%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%81%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%AA |
4a625c4d-751f-4349-aef0-1d436a4788a4 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | یورش مزدوران آلخلیفه به خانه شیخ عیسی قاسم | نیروهای امنیتی در کنار بستن آب به روی ساکنان منطقه الدراز به منزل شخصی رهبر معنوی انقلاب بحرین که روستای محل زندگی او ماهها در محاصره است، یورش بردند و ساعتی بعد آنجا را ترک کردند.
شاهدان در روستای «الدراز» در بحرین، از تجمع نیروهای امنیتی این کشور در اطراف خانه شیخ «عیسی قاسم» رهبر معنوی انقلاب بحرین خبر دادند.
همزمان که روزنامه الوسط بحرین، در وبگاه خود از این تجمع خبر داد، وبگاه «مرآة البحرین» از حمله نیروهای امنیتی به منزل آیتالله عیسی قاسم و ورود به منزل او خبر داد.علمای بحرین خواستار حرکت مردم به سوی روستای الدراز و حمایت از آیتالله عیسی قاسم شدند و لحظاتی بعد دهها نفر به سوی الدراز و منزل شیخ عیسی قاسم حرکت کردند. منابع خبری میگویند نیروهای امنیتی وارد منزل آیتالله شدند و تمام ورودیها به روستای الدراز مسدود شد و کسی بدون تفتیش اجازه ورود نداشت.
منابع بحرینی میگویند، نیروهای امنیتی ساعاتی بعد، منزل شیخ عیسی و منازل مجاور را که وارد آن شده بودند، ترک کردند.مرآة البحرین گزارش داد که نیروهای امنیتی هنگام نزدیک شدن به منزل آیتالله شیخ عیسی قاسم، از گاز اشکآور استفاده کرده سپس به زور وارد خانه آیتالله شدهاند. همچنین شماری از جوانان بحرینی که در محل حضور داشتند، با نیروهای امنیتی درگیر شدند.
وزارت کشور بحرین همزمان با یورش نیروهای امنیتی این کشور به منطقه «الدراز» و منزل شیخ عیسی قاسم عالیترین مرجع دینی بحرین تاکید کرد که این یورشها برای بازداشت افراد تحت تعقیب بود. وزارت کشور بحرین دیروز چهارشنبه در صفحه توییتر خود به نقل از رئیس پلیس منطقه الشمالیه نوشت که در راستای تلاش برای حفظ امنیت و اجرای قانون صبح دیروز دستورات قضایی برای بازداشت افراد تحت تعقیب در برخی روستاها و بازرسی منازل آنها انجام شد.
جوانان شهرک «سار» نیز در اعتراض به یورش نیروهای امنیتی آل خلیفه به میدان الفداء و منطقه الدراز، چندین لاستیک خودرو را در خیابان آتش زدند.از ۲۱ ژوئن گذشته به دنبال تحصن مردم در مقابل منزل آیتالله عیسی قاسم عالیترین مرجع دینی بحرین که در اعتراض به لغو تابعیت وی صورت گرفت، خودروهای نظامی و زرهی رژیم آلخلیفه منطقه الدراز را به محاصره خود درآوردهاند.
در همین حال رژیم آلخلیفه مجازات جمعی ساکنان منطقه الدراز را با بستن آب به روی آنان و به راه انداختن جنگ آب و جلوگیری از ورود آرد و سوخت به این منطقه، آغاز کرده است. رژیم آلخلیفه مجازات جمعی ساکنان منطقه الدراز واقع در غرب منامه را با بستن آب به روی آنان و به راه انداختن جنگ آب و جلوگیری از ورود آرد و سوخت به این منطقه که از چند ماه پیش در حمایت از آیتالله شیخ عیسی قاسم رهبر نهضت اسلامی بحرین صحنه تحصن مردمی بوده ، آغاز کرده است.
۱۸ نفر از نمایندگان پارلمان اروپا از "فدریکا موگرینی"، مسئول ارشد امور خارجی و سیاست امنیتی اتحادیه اروپا خواستند تدابیر فوری در قبال وخامت اوضاع حقوق بشر به خصوص ادامه بازداشت حامیان حقوق بشر و فعالان سیاسی مخالف در بحرین اتخاذ کند و دولت بحرین را برای آزادی فعلان سیاسی و حقوق بشر تحت فشار قرار دهد.
منامه پست گزارش داد، نمایندگان پارلمان اروپا با صدور بیانیهای مراتب نگرانی خود را به خصوص درباره اوضاع فعالان سیاسی همچون "عبد الجلیل سنکیس" و "حسن مشیمع" اعلام کردند و گفتند که این دو فعال سیاسی از سال ۲۰۱۱ در زندان به سر میبرند و هر دو بیمار شده و از خدمات پزشکی هم محروم هستند.
در این مدت دکتر سنکیس مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته و به زندان انفرادی فرستاده شده است.این نمایندگان در بیانیه خود به اقدام دولت بحرین در سلب تابعیت از مخالفان و فعالان و ممنوعالخروج کردن دهها نفر از فعلان و مدافعان حقوق بشر و سرکوب گسترده جامعه مدنی و مخالفان سیاسی اشاره کردند و گفتند که حکومت بحرین جمعیت وفاق را منحل و مجازات زندان شیخ علی سلمان، دبیرکل این جمعیت را هم تشدید کرده است. از این گذشته فاضل عباس، دبیرکل سابق جمعیت "الوحدوی" را به جرم انتقاد از تجاوز به یمن به سه سال زندان محکوم کرد.
فراخوان علمای بحرین برای تظاهرات در حمایت از شیخ عیسی قاسم
علمای بحرین از ملت این کشور خواستند تا برای حمایت از وطن و رهبران ملت به خیابانها بیایند.
به گزارش شبکه خبری المنار، پس از هجوم نظامیان بحرینی به منزل شیخ عیسی قاسم، علمای این کشور از مردم خواستند تا به خیابانها بریزند و به این وسیله جانفشانی خود را برای وطن، رهبران و به ویژه شیخ عیسی قاسم به نمایش بگذارند.
مردم بحرین هم با لبیک به خواسته علمای کشورشان در محکومیت اقدام نیروهای امنیتی این کشور مبنی بر یورش به منزل شیخ عیسی قاسم رهبر معنوی انقلاب بحرین، تظاهرات کردند. ساکنان شهرک «الستره الخارجیه» به نشانه همبستگی با شیخ عیسی قاسم و در محکومیت یورش نیروهای امنیتی به منزل وی تظاهراتی با عنوان «جانم فدای تو» برگزار کردند. تظاهراتکنندگان با سر دادن شعارهایی حمایت خود از شیخ عیسی قاسم و تحصنکنندگان در مقابل منزل وی را اعلام کردند. | http://siasatrooz.ir/vdcdnn0n.yt05z6a22y.html |
ec84ac2e-7fd4-4bdf-95d6-d91fb9ad7828 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | حاشیههای قابل توجه | سوریه همچنان اصلیترین کانون تحولات منطقه است که محور آن را این روزها مسئله حلب تشکیل میدهد. تحولی مهم که میتواند بر سرنوشت سوریه تاثیر بسیاری داشته باشد. آنچه همچنان کانون اصلی این روند است از یک سو ادامه جنایتها و حملات تروریستها و البته حمایتهای آمریکا و شرکایش از این گروههاست و از سوی دیگر اقدامات انسانی سوریه و متحدانش است که برای کمک و امدادرسانی به مردم از هیچ اقدامی فروگذار نیستند.
آنچه در این روند مشاهده میشود تحرکات کشورهای غربی است که ادعای لزوم برقراری آتش بس را سر میدهند اما در اصل اقدام آنان، اقدامی مخرب در حل بحران سوریه است چراکه به تقویت تروریستها منجر شده است. در کنار این مسائل برخی مواضع آمریکا و اروپا امری قابل توجه است. اعتراف آمریکا که گفته نتوانسته میان النصره و سایر شبهنظامیان و معارضان تفکیک ایجاد کند به عنوان سند ناتوانی آمریکا در اجرای تعهداتش است که واهی بودن ادعای توان آمریکا برای مبارزه با تروریسم را آشکارتر میسازد. نکته دیگر ادامه اقدامات مخرب ترکیه است.
ارتش ترکیه طی بیانیهای از تسلط کامل نظامیان این کشور و نیروهای تحت حمایت آنها بر جاده راهبردی واصل دو شهر «الباب» و «حلب» خبر داد. این اقدامات ادامه رفتارهای غیر سازنده ترکیه در قبال سوریه است که مغایر با تعهدات این کشور مبنی بر پایبندی بر تمامیت ارضی سوریه است.
لازم به ذکر است بسیاری از ناظران سیاسی بر این عقیدهاند که نشست مسکو نه هماهنگی ایران و روسیه با ترکیه در قبال سوریه بلکه نشستی برای آگاه سازی ترکیه از شرایط سوریه و لزوم تغییر رفتارش در قبال این کشور برای تحقق امنیت جمعی است که گویا ترکیه همچنان از درس گرفتن از گذشته خودداری و بر تکرار اشتباهات خود علیه سوریه اصرار دارد. ترور سفیر روسیه در ترکیه نشانهای بر اشتباهات ترکیه در حمایت از تروریستها و نقش منفی این کشور در سوریه است.
نکته دیگر در باب سوریه آن است که وزرای خارجه اتحادیه عرب در نشستی با اتحادیه اروپا در بیانیه پایانی نشست خود در قاهره بر پایبندیشان به حمایت از بازسازی سوریه به محض رسیدن به مرحله انتقال سیاسی تأکید کردند. بررسی ریشهای عملکردهای این کشورها نشان میدهد این ادعا بیشتر یک ژست تبلغاتی برای پنهانسازی نقش این کشورها در بحران سوریه است چراکه بسیاری از این کشورها خود محور بحران سوریه هستند.
اروپا اگر به دنبال بازسازی سوریه به تحریم این کشور نمیپرداخت. ادعای بازسازی بعد از انتقال سیاسی نشان میدهد که غرب همچنان در توهم تغییر نظام سوریه است و این بیصداقتی غرب در قبال سوریه را نشان میدهد. اخیرا روسیه اسنادی مبنی بر اینکه غرب حتی یک نان به مردم سوریه کمک نکرده منتشر ساخته که خود سندی بر واهی بودن ادعاهای بشر دوستانه این کشورها است. | http://siasatrooz.ir/vdcc4oqo.2bqmx8laa2.html |
f8ebd1b1-007b-4bfe-8e0f-d559103d5b12 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | بیتوجهی به هنر انقلاب اسلامی در حال حاضر تنها به دلایل سیاسی است | مهدی عظیمی میرآبادی معاون اسبق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی در رابطه با جایگاه هنر انقلاب اسلامی در سینمای کشور و ضرورت پرداختن به این هنر گفت: بیتوجهی به هنر انقلاب اسلامی در حال حاضر تنها به دلایل سیاسی است ولاغیر! برای این بیتوجهی باید مدیران فرهنگی کشور را بازخواست نمود.
مدیر مسئول نشریه «سینمای خانگی» در گفتگو با سینماپرس افزود: امروزه غریبی زیادی در حوزه آثار ارزشی و مبتنی بر فرهنگ و مرام انقلاب اسلامی دیده میشود؛ عدم توجه به هنر انقلاب اسلامی علیرغم حمایتهای بیشائبه و جدی مسئولان اول نظام چه حضرت امام خمینی(ره) و چه مقام معظم رهبری مسألهای نیست که بتوان به آسانی از کنار آن عبور کرد و برای این بیتوجهی باید مدیران فرهنگی کشور را بازخواست نمود.
وی ادامه داد: در ارتباط با هنر انقلابی - اسلامی و دینی و مفاهیمی از این دست، بارها سازمانها و موسسات متعددی ایجاد شدهاند تا این هنر پر و بال بگیرد و پیش برود و در کنار آن بودجههایی هم تدارک دیده شده است اما هیچگاه ما به نتیجه مطلوب در این زمینه دست پیدا نکردهایم و شاهد آن بودهایم که فقر زیادی در این حوزه دیده میشود و تمامی اینها به دلیل آن است که سیاسیکاری برخی افراد پشت پرده باعث میشود تا هنر انقلاب اسلامی در کشور ما جان نگیرد.
عظیمی میرآبادی با تأکید بر اینکه جریان زر و زور و تزویر نمیخواهد مفهوم ارزشمند انقلاب اسلامی در آثار ما مستتر باشد اظهار داشت: جریان قدرت و تمکن مالی و جریان قدرت سیاسی و اجتماعی و جریان ریا و تزویر و نفاق جریانی است که از قبل از وقوع انقلاب اسلامی در کنار آن شکل گرفت و وقتی انقلاب اسلامی پیروز شد مستقر شده و پیگیری شد و حتی در جریان سیاسی کشور جا برای خودش باز کرد به حدی که بتواند تأثیرات بزرگی را در سطوح بالای مملکت بگذارد.
این کارشناس فرهنگی افزود: استراتژی مخالفت با اهداف انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف چه صنعت و تجارت چه علم و آموزش و پرورش و حتی هنر وجود داشت و به خصوص روی سینما حکومت کرد و قدرت زیادی هم پیدا کرد چراکه سینما یک رسانه بسیار تأثیرگذار و موثر در کل دنیا شناخته میشود و منافقان میخواستند در یک پروسه زمانی انقلاب را از نیروهای انقلاب اسلامی تهی کند.
وی تصریح کرد: همین جریان شوم باعث شد تا در حوزه سینما کسانی که داعیه تفکر انقلابی و اسلامی داشتند به حاشیه کشیده شوند؛ بهانه عجیب و شیطانی که باعث رانده شدن هنرمندان دغدغهمند نسبت به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی از سینما میشد این بود که این افراد توان فنی و هنری ندارند و فیلمهایشان باب میل سینما و مردم نیست!
تهیه کننده فیلم سینمایی «سیب و سلما» خاطرنشان کرد: این روند تا به امروز هم ادامه دارد و من نمیدانم چرا هر شخصی از انقلاب اسلامی دفاع میکند متهم به ضعف در کارش میشود؟ چرا هر شخصی دغدغه انقلاب و اسلام را دارد متهم میشود به اینکه ناتوان به اجرای فعالیتهای سینمایی است؟
عظیمی میرآبادی تأکید کرد: جریان ضد هنر انقلاب اسلامی این تفکر را ترویج دادهاند و نمیخواهند دغدغه مندان اسلام و انقلاب در سینما کار کنند و به همین علت است که به بهانههای واهی همواره فضا را برای حضور این هنرمندان دغدغه مند محدود میکنند و همین باعث شده برخی از هنرمندان دغدغه مند نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی در طول سالها به جریانهای معاند مقابل گرایش یابند و یا در نقطه مقابل جریان سینمای ارزشی ناخواسته تفرقه ایجاد میکنند.
این مدیر سینمایی با بیان اینکه علت محکومسازی جریان انقلابی برای فهم زیاد آنها است و کمدانشی و ناآگاهی منافقان را هویدا میکند اظهار داشت: دیدگاه قبیلهای و عشیرهای که مدتی است در میان مدیران فرهنگی و هنری کشور ما به وجود آمده بسیار خطرآفرین است و باعث این اتفاق شوم شده است. قطعاً نگاه معاندان و منافقان عالمانه و فهیمانه نیست و این جریان انقلابی است که باید به این مهم توجه داشته باشد که اختلافات درونی را به کناری گذاشته و با همسویی و همسانی تنها درپی آن باشند که هنر ارزنده انقلاب اسلامی را در کلیه آثار فرهنگی و هنری رواج دهد و چشم منافقان کوردل را برای همیشه کور کند.
وی در خاتمه این گفتوگو افزود: ما باید بدانیم که برخی افراد همواره به دنبال تفرقه انداختن و حکومت کردن هستند و اگر تفرقه سودی نداشته باشد به آن سمت نمیرفتند و به همین علت ما باید از بودن در باند و دسته آنها حذر کنیم و با این کار آب به آسیاب دشمنان اسلام و انقلاب نریزیم. | http://siasatrooz.ir/vdchiwnw.23nqzdftt2.html |
ad75a712-5ee9-4535-84a5-d5ceb0775010 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | این ره که تو میروی به ترکستان است! | ترکیه از یکسو با ایران و روسیه در نشست سهجانبه شرکت میکند و سعی دارد خود را موجه جلوه دهد، از سوی دیگر تبلیغات منفی علیه ایران و روسیه در رسانههای خود منتشر میکند تا با فضاسازی رسانهای موجی علیه تهران و مسکو راه بیندازد.
در چند روز گذشته که حلب آزاد شده و از چنگ گروههای تروریستی در آمده است، احساس شکست ترکیه در معادلات سوریه بر دوش مقامات این کشور سنگینی میکند. این احساس شکست در وجود مسئولین دولت آنکارا آنها را دستپاچه کرده و این دستپاچگی به سمتی پیش میرود که باعث شده تا بر روی روابط تأثیر منفی بگذارد.
رسانههای ترکیه که وابسته به دولت هستند، در چند روز گذشته مطالبی را علیه ایران و بعضاً سوریه منتشر کردهاند از سوی دیگر تحریک برخی از مردم ترکیه به برگزاری تظاهرات مقابل سفارت و کنسولگری ایران و روسیه و سر دادن شعارهای تند همراه با پلاکاردهای حاوی مطالبی که باعث خدشه روابط میشود، قصد دارد تا بر روی اقدامات خود در حمایت از تروریستهای تکفیری در سوریه و عراق سرپوش بگذارد. ابراز نگرانی مقامات ترکیه از وضعیت مردم سوریه در حلب یک طنز است چراکه در چند سال گذشته این منطقه در دست تروریستها بود و آنها جنایات فجیعی را علیه مردم آن انجام دادهاند اما هیچگاه ترکیه خود را به خاطر جنایات تروریستها نگران نشان نداد.
ترور سفیر روسیه در آنکارا هم نشان داد که ساختار امنیتی ترکیه از نفوذ افراطیون تکفیری - وهابی در امان نبوده است و چه بسا این ساختار با حمایت و هدایت مقامات ترکیه به سمت افراط پیش رفته است. کافی است که صدای ضارب سفیر روسیه را پس از ترور او گوش دهیم پی به عمق فاجعه تأثیر تفکر افراطی تکفیری - وهابی خواهیم برد. ترکیه خود را در سوریه و عراق درگیر کرده است، در حالی که نقش منفی در این بحران بازی میکند، دخالتهای این کشور روابط خود با ایران را هم با خطر روبرو ساخته و حتی احتمال این که بار دیگر روابط روسیه و ترکیه به هم بریزد میرود.
دولت اردوغان برای این که از چنین فضایی بیرون بیاید باید سعی کند از تنشها بکاهد در غیر این صورت آینده روشنی برای ترکیه تصور نمیشود. در همین زمینه سفیر ایران در ترکیه نسبت به اقدامات برخی رسانهای این کشور علیه ایران هشدار داده است.
هشدار سفیر ایران نسبت به سانسور جهتدار اقدامات ایران در برخی رسانههای ترکیه
سفیر کشورمان در ترکیه گفت: با توجه به فضاسازی کاذب برخی رسانهها شاهد تندشدن فضای روانی جامعه و تحریک افکار عمومی هستیم. توسعه و عدمکنترل این فضا میتواند بحرانساز شود.
محمد ابراهیم طاهریان در گفتوگو با تسنیم، به اتفاقات رخداده در ترکیه از جمله ترور سفیر روسیه، فضاسازی برخی رسانههای ترکیه علیه ایران در ماجرای حلب، نشست سهجانبه وزرای خارجه ایران، روسیه و ترکیه در مسکو و نیز فعالیتهای سفارت و نمایندگیهای آن در ترکیه پرداخت.
سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه، ترور آندره کارلوف سفیر روسیه در این کشور را جنایتی ناشی از توسعه تفکر افراطی ارزیابی و بر لزوم مبارزه همهجانبه جدی و صمیمی میان کشورهای منطقه و جهان با پدیده شوم افراط و تروریسم تأکید کرد.
وی ترور سفیر روسیه را اقدامی تحریکآمیز و جنایتی ناجوانمردانه و ضربهای جدی به مصونیت و امنیت کادر دیپلماتیک مستقر در ترکیه ارزیابی کرد و گفت: آندره کارلوف دیپلماتی بسیار فعال در زمینه توسعه گفتمان سیاسی و حفظ و ارتقای روابط میان ترکیه و فدراسیون روسیه و ترکیه بود، خصوصاً اینکه مقامات ترکیه نیز اهتمام این دیپلمات ارشد روس را برای حفظ و توسعه روابط میان دو کشور ستودهاند.
طاهریان درخصوص لزوم حفظ حرمت و امنیت مراکز دیپلماتیک و دیپلماتهای خارجی در کشور میزبان، گفت: قطعاً تأمین امنیت و حفاظت از اماکن و کادر دیپلماتیک خارجی بهعهده کشور پذیرنده است.
سفیر کشورمان افزود: با توجه به فضاسازی کاذب برخی رسانهها شاهد تند شدن فضای روانی جامعه و تحریک افکار عمومی هستیم. توسعه و عدم کنترل این فضا میتواند بحرانساز شود، بنابراین اگر بهجای دیپلماسی، هدایت اوضاع در اختیار رسانهها قرار گیرد، امکان کنترل و مدیریت در دست سیاستمداران نخواهد بود و در نتیجه بروز آسیبهایی همانند ترور سفیر فدراسیون روسیه غیر قابل کنترل میشود.
وی تصریح کرد: در ارتباط با تنظیم مسائل دوجانبه و موضوعات مختلف منطقهای تفاوت دیدگاه امری طبیعی است، ولی دیپلماتها همواره تلاش میکنند که در جهت توسعه روابط، مسیر در جهت تفاهم و اشتراک دیدگاه هدایت شود. چنین کانالی در حوزه دیپلماسی و گفتمان سازنده هم میان ما و ترکیه و هم میان ترکیه و روسیه و در همه موضوعات مورد علاقه برقرار است بنا بر این نباید به افراطیون مجال مداخله داد.
طاهریان در پاسخ به این سؤال که "بهدنبال ترور آندره کارلوف سفیر روسیه در ترکیه، سفارت جمهوری اسلامی ایران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که فعالیتهای کنسولی در شهرهای آنکارا، استانبول، ارزروم، ازمیر و ترابوزان بهحالت تعلیق در آمده آیا این وضع تمدید خواهد شد؟" گفت: جزئیات در مورد وضعیت کاری بخشهای مختلف از طریق سایت سفارت و وزارت امور خارجه کشورمان اطلاعرسانی میشود.
سفیر ایران درخصوص عدم بازتاب اطلاعیههای مختلف سفارت ایران در رسانههای ترکیه و پردازش غلط گزارشهای کذب و تلاش برای ایجاد اقدامات تحریکآمیز در جهت سیاهنمایی عمدی در قبال تحولات سوریه بهقصد تحریک افکار عمومی، سانسورهای پیاپی نسبت به عدم بازتاب اعلام حمایتهای قاطع ایران از ملت و دولت ترکیه در قبال کودتای نافرجام و ابراز تنفر نسبت به اقدامات تروریستی در ترکیه گفت: شهر حلب بخش لاینفک سوریه است و این شهر در تصرف ارتش سوریه قرار دارد. حضور ایران در این کشور بنا به درخواست دولت سوریه و در سطح مستشاری است. دروغهای ساختگی زیادی این روزها از سوی تروریستها و حامیان آنها تولید و پخش میشود. صرف نظر از همه این اکاذیب، ایران بارها چنین ادعاهای کذب و تحریکآمیزی را با ذکر دلایل و مستندات کافی تکذیب کرده است.
طاهریان ادامه داد: متأسفانه فضای احساسی در برخی رسانهها به هر دلیل تلاش میکند از انتشار دیدگاههای ایران ممانعت و پیامهای روشنگرانه ایران را سانسور کند. در مورد حمایت ایران در لحظات اولیه کودتا از ملت و دولت ترکیه نیز شاهد چنین سانسورهایی بودیم. وی ادامه داد: در مسئله سوریه نیز گفتمان سطح بالا میان مقامات و دیپلماتهای ارشد دو کشور برای رسیدن به نقطه مشترک در جریان است، بر این اساس در همه زمینهها بهخلاف تصور دشمنان روابط دو کشور چشمانداز روشنی برای توسعه روابط میان ایران و ترکیه میبینم.
تبلیغات آنکارا علیه ایران برای اقناع افکارعمومی در قبال شکست در سوریه است
در همین زمینه یک کارشناس ترک، ریشه تبلیغات سنگین رسانههای ترکیه علیه ایران را شکست دولت آکپارتی در سوریه و اقناع افکار عمومی مردم ترکیه در این موضوع دانست.
ضیاء ترک یلماز، درخصوص برخی فضاسازیهای ترکیه درباره حلب و متهم کردن ایران در این باره، با اشاره به بهره برداری داخلی آنکارا از تبلیغات ضد ایرانی در قبال شکست در سوریه بیان داشت: آزادی حلب پیروزی بسیار بزرگی است. عکسالعملهایی که در سطح جهان از طرف دولتهای مستکبر مشاهده میشود، عمق این پیروزی را بهتر نشان میدهد.
وی با تأکید بر اینکه همه طرحها و توطئههای استکبار جهانی و همپیمانان آنها در منطقه با شکست اخیر در حلب نقش بر آب شد، اشاره داشت: آنها ناچار به عکسالعمل در این زمینه هستند؛ چراکه مخالفان نظام مشروع بشار اسد از چندین سال گذشته به مردمان خود دروغ گفته بودند. آنها وعده داده بودند که دولت قانونی سوریه را سرنگون و در آنجا دولتی تأسیس خواهند کرد که در راستای اهداف و ایدئولوژی آنها باشد. این طرح، با آزادی حلب شکست خورد.
کارشناس مسائل ترکیه با توجه به طبیعی بودن واکنش دولتمردان ترکیه در قبال آزادسازی حلب بیان داشت: چنین عکسالعملهایی بیشتر هدف داخلی دارد. دولتمردان این کشور از مدتها پیش به این نتیجه رسیده بودند که نمیتوانند طرحهای خود را در سوریه پیش ببرند و با تحرکات خود به خصوص تعامل با روسیه آشکارا ثابت کردند که در سوریه پیروز نخواهند شد. اقدامات آنها و همپیمانانشان از جمله تربیت و آموزش گروههای مخالف نظام سوریه در ترکیه و ارسال کمکهای تسلیحاتی و لجستیکی به سوریه شکست خواهد خورد. | http://siasatrooz.ir/vdcgqy9y.ak9uq4prra.html |
bf54eec7-559f-4de0-b8bb-2f99ec7b4c37 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | قربانیان تصمیمات فرابنفشی منتظر تدبیرند | نزدیک انتخابات و وعده بهبود اوضاع فرهنگیان، فرقی ندارد کاندیدای مورد نظر چپ باشد یا راست، اما وعده افزایش حقوق رایگان شدن خدمات درمانی و... برای اقشاری خاص نظیر فرهنگیان همیشه هست اما اینبار دم انتخابات دولت باید تلاش کند تا نشان هند فرهنگیانی که دستاوردهایشان در صندوق ذخیره از دست رفته قربانی تصمیماتی خارج از دولت هستند و تدبیر دولت مشکلات صندوق را حل میکند، اینبار نمیتوان وعده پرداخت معوقات و افزایش حقوق و حتی رایگان شدن درمانگاههای فرهنگیان راهگشا باشد باید دولت مسببین تخلفات صندوق فرهنگیان را جلوی چشم این قشر زحمت کش به مجازات اعمالشان برساند.
گویا فرهنگیان همیشه از دولت طلبکارند. بازنشسته باشند یا نباشند. هر ساله در اسفندماه معلمان دست به اعتراض صنفی میزنند، اما بازهم همان آش و همان کاسه.
چند روز پیش بود که باز هم خبر خوش به فرهنگیان داده شد. اینبار معاون وزیر آموزش و پرورش وعده داد که طلبکاران بازنشسته فرهنگی، شب یلدای پرپولی خواهند داشت. فرزانه، پرداخت پاداش بازنشستگان ۹۴ را اولين اولويت آموزش و پرورش اعلام کرد و گفت: پيگيري هاي آن انجام شده و پاداش به زودي به حساب بازنشستگان واريز خواهد شد.
البته این خبر در شهریور هم داده شده بود. جایی که رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از اصلاح لایحه بودجه ۹۵ سخن گفت. حاجی بابایی گفته بود: با اصلاح بودجه ۹۵، تخصیص ۴۰ هزار میلیارد تومان جهت پرداخت مطالبات فرهنگیان، کشاورزان، پیمانکاران و شهرداری قطعی است. این نماینده مجلس تاکید کرده بود که اولویت با پرداخت پاداش بازنشستگان است.
یک هفته پس از این مصوبه، محمد بطحایی، معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: «تاکنون ۹۵ درصد مطالبات پایان خدمت بازنشستگان سال ۹۳ پرداخت شده است. ۱۱۰ میلیارد تومان تامین اعتبار کرده ایم. با این اعتبار مطالبات ۳۰ هزار بازنشسته سال ۹۳ پرداخت خواهد شد.» یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که درسال ۹۳ تعداد بازنشستگان، ۶۰ هزار نفر بوده است. هر کدام نیز حدود ۳۶.۵ میلیون تومان، پاداش بازنشستگی دریافت میکنند. بنابر کل بودجه مورد نیاز برای پرداخت پاداش پایان خدمت، حدود دو هزار میلیارد تومان است. پولی که دو سال پرداختش طول کشیده است. براساس گفته بطحایی، به بازنشستگان سال ۹۴ وعده داده شد که با تامین بودجه، مطالبات آنها پرداخت میشود. بازنشستگان ۹۵ هم جایی در وعده مسئولین آموزش و پرورش نداشتند.
نکته مهمی که در گفتههای بطحایی نهفته بود، عدم پرداخت حقوق شش ماه معلمان حقالتدریس و حق الزحمه بود. بطحائی در اینباره گفت: «حقالزحمه معلمان تا اسفندماه پرداخت شده و مطالبات امسال باقی مانده که امیدواریم سالجاری کلیه مطالبات فرهنگیان را تسویه کنیم.»
گویا فرهنگیان همیشه از دولت طلبکارند. بازنشسته باشند یا نباشند. هر ساله در اسفندماه معلمان دست به اعتراض صنفی میزنند، اما بازهم همان آش و همان کاسه. اعتراضات معلمان به وضعیت معیشتی خود، از سوی رهبری نیز مورد توجه قرار گرفته بود. رهبری در سخنرانی سالانه روز معلم، به موضوع اقتصاد و معیشت معلمان اشاره کرد و از مسئولین خواست این موضوع را حل کنند. هرچند که این صحبت در اردیبهشت ۹۴ انجام شد؛ اما در شهریور ۹۵ بازهم برخی از فرهنگیان بازنشسته سال ۹۳، معوقات خود را دریافت نکرده بودند. بازنشستگان سال ۹۴ نیز تا نیمه ۹۵، پاداش پایان خدمت خود را دریافت نکرده اند.
باید به دنبال منابع غیردولتی باشیم
وزارت آموزش و پرورش، دلیل اصلی این معوقات را عدم تامین بودجه میداند. مسئولین میگویند باید به دنبال منابع غیردولتی باشیم. این درحالی است که اوضاع مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان بد نیست. وضعیت مالی خوب این صندوق را میتوان از وامهای پرداختی اش فهمید. این صندوق، به تعداد انگشت شماری، در چند سال گذشته، هشت هزار میلیارد تومان وام پرداخت کرده. رئیس سابق آن هماکنون در بازداشت است. سخنگوی قوه قضاییه از اختلاس در صندوق میگوید. اما رئیسجمهور معتقد است که این هشت هزار میلیارد تومان، اختلاس نیست، بلکه معوقه است. همانگونه که پیشتر گفتیم کل مطالبات پایان خدمت در سال ۹۳، حدود دو هزار میلیارد تومان است. سوال اصلی اینجاست: آیا وزارت آموزش و پرورش نمیتوانست این پول را از صندوق ذخیره وام بگیرد و پس از تامین اعتبار توسط دولت وام را بازگرداند؟ پرداخت پاداش ۶۰ هزار نفر فرهنگی در اولویت بود یا پرداخت وام هشت هزار میلیارد تومانی به ۶-۵ نفر؟ با این هشت هزار میلیارد تومان، پاداش ۲۴۰ هزار نفر بازنشسته در طول چهار سال قابل پرداخت بود.
وام صندوق ذخیره فرهنگیان برای سفر به پاتایا و آنتالیا
صندوق ذخیره فرهنگیان در دو سال گذشته، دست و دلبازیهای دیگری نیز داشته است. این صندوق، وام سفر به پاتایا و آنتالیا نیز پرداخت میکرد. این وام به معلمان و بستگان درجه یک پرداخت میشد. یکی از مدیران مدرسهای در هرمزگان، این وام را توهین به خود دانسته بود. او که نمیخواست نامش فاش شود، درگفتوگو با رادیو گفته بود: «شوهر من ۲۳ سال سابقه خدمت داره. فوقلیسانس هم داره. خودم هم حدود ۱۱ سال سابقه رسمی و ۱۷ سال حق التدریس دارم. ما هنوز تو روستا مستأجریم. معلمها آنتالیا نمیروند. باور کنید ما هنوز تو روستا مستأجریم باور کنید شش هفتساله ازدواج کردم. هنوز مشهد نرفتم من هنوز میهمانیهای ازدواجم که خارج از استان بوده نرفتم. بخاطر اینکه کفایت هزینههایم نمیرسه.»
این صندوق حاضر بود برای سفر به شهرهای منشوری، وام پرداخت کند؛ اما اگر به وزارت آموزش و پرورش وام میداد، اوضاع خیلی بهتر از شرایط کنونی بود.
اوضاع حقالتدریسیها هم خوب نیست
تنها بازنشستگان نیستند که این سوال را از وزارت آموزش و پرورش دارند. معلمان حقالتدریس و حق الزحمهای نیز، همیشه چندماه از دولت طلبکارند. برخی از آنان شش ماه بدون حقوق زندگی خود را میگذرانند. معلمان استخدامی نیز اوضاع مالی خوبی ندارند. در تجمع صنفی سال گذشته، برخی از معلمان فیش حقوقی خود را چاپ کرده و در دست داشتند. فیش حقوقی آنان اعدادی بین یک تا یک میلیون و هفتصد هزار تومان را نشان میداد. اگر معلمی با این حقوق، در شهرهای بزرگ مستاجر باشد، بدون شک حقوقش فقط برای چند روز کفایت میکند. این میزان دریافتی، فشار سنگینی بر معیشت معلمان وارد میکند.
عدم پرداخت حقوق مناسب به معلمان، حتی دست مایه پیامهای تلگرامی نیز شده است. در این پیامها وضعیت حقوق معلمان در ژاپن و آلمان با حقوق معلمان در ایران مقایسه شده بود. در ژاپن و آلمان، معلمان بالاترین میزان حقوق را دریافت میکنند چراکه وظیفه تربیت نسلی را برعهده دارند. در یکی از این پیامها آمده بود: «از آنگلا مرکل پرسیدند، چرا حقوق یک معلم از یک پزشک بیشتر است؟ او درجواب گفت: چون معلمها، پزشکان را تربیت میکنند.»
اوضاع معلمان در کشور ما خوب نیست. انتشار فیشهای حقوقی چندصد میلیونی پزشکان، پرداخت وامهای چندصد میلیاردی قرض الحسنه به برخی مدیران و اختلاس یا معوقه هشت هزار میلیارد تومانی صندوق ذخیره فرهنگیان، نمکی است بر زخم معلمان و بازنشستگان فرهنگی کشور.(فردا) | http://siasatrooz.ir/vdcjxheh.uqeavzsffu.html |
dbda41ef-2c8a-48d1-b538-ac2e13dd26fe | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | مصرف ۸۸ فیصد بودجه انکشافی وزارت احیا و انکشاف دهات | مصرف ۸۸ فیصد بودجه انکشافی وزارت احیا و انکشاف دهات
وزیر احیا و انکشاف دهات طی نشست خبری که در تالار کنفرانس های رسانه های حکومت برگزار گریده بود، گفت که وزارت احیا و انکشاف دهات توانست پلان و پروگرامهای سال مالی ۱۳۹۵ را موفقانه تحقق بخشیده و ۸۸ درصد بودجه انکشافی این وزارت به مصرف برسد.
نصیراحمد درانی، وزیر احیا و انکشاف گفت: بودجه انکشافی وزارت احیا و انکشاف دهات برای سال مالی ۱۳۹۵ حدود ۲۶۱ میلیون دالر امریکایی بود که در اثرسعی و تلاش مسوولان و کارمندان مرکز و ولایات ،۸۸ فیصد که حاوی (۲۲۹/۶) میلیون دالر می شود به مصرف رسیده است.
وزیر احیا و انکشاف دهات افزود: جمعاً ۱۱۳۸۲ پروژه انکشافی مختلف شامل انتقالی و جدید در (۷۹۰۷) قریه و ۳۳۸ ولسوالی به ارزش ۳۲۲/۷ میلیون دالر عملی گردیده است .
وی اظهار داشت: به منظور کاهش میزان بیکاری و فقر و باز سازی و حفظ و مراقبت پروژه های انکشافی برنامه ملی کاریابی در ماه قوس سال ۱۳۹۴ در ۳۷۳۴ قریه ۴۶ ولسوالی ولایات خوست، ننگرهار، کنر،لغمان، کندهار، هرات، فراه، بغلان، بلخ، جوزجان، فاریاب و کندز آغاز گردید که برای بیش از ۲۳۵ هزار تن زمینه اشتغال مساعد شد.
همچنان مرحله دوم در ولایات هرات، فراه، غور، بادغیس و بامیان تطبیق و برنامه وارد مرحله سوم گردید و در ۱۹ ولایت دیگر ۷ هزار پروژه از طریق ۶۲۷۹ شورای انکشافی در ۷۷ ولسوالی تحت باز سازی و حفظ و مراقبت قرار گرفت.
مطالب مرتبط: No related posts.
Abdullah Atayi | http://dari.wadsam.com/%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81-%DB%B8%DB%B8-%D9%81%DB%8C%D8%B5%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7-%D9%88/ |
a08ec943-7390-4484-be02-0e7fcfbc41f0 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | آقای رئیسجمهور! به این سوالات پاسخ دهید | رونمایی از منشور حقوق شهروندی که دولت آن را بهعنوان دستاورد جدید خود ارائه کرده است، آن هم در سال آخر موجب پدید آمدن سؤالات مختلفی در مورد علت این اقدام شده است.
رئیسجمهور در این مراسم به موارد دیگری از فعالیت دولت نیز پرداخت و به مواردی از جمله وعدههایی که داده بود پاسخ داد. در واقع به نظر میرسد دولت هم در سال پایانی خود به این نتیجه رسیده است که مردم در حال ارزیابی عملکرد آن هستند و در این زمینه اقداماتی دقیقه نودی انجام میدهد که منشور حقوق شهروندی یکی از این موارد است.
برای همین به برخی از این سؤالات که از درون همین سخنرانی اخراج شده و بسیاری از این پرسشها نکات قابلتوجهی را درونشان دارند پرداختهایم که در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم.
۱- حجتالاسلام حسن روحانی در رونمایی از منشور حقوق شهروندی گفت: «در قانون استثنا نداریم. در قانون نورچشمی نداریم. در قانون فرد و وابسته به این جناح و آن جناح نداریم.»
عملکرد دولت در این زمینه چه بوده است و اگر دولت بهطور قانونی و نه بادید نورچشمی به اطرافیان خود مینگرد، پس چرا محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت از کسانی چون صفدر حسینی، رئیس سابق صندوق توسعه ملی که حقوق و مزایای نجومی و غیرقانونی دریافت میکرده بهعنوان «امانتدار و ذخیره نظام» یادکرده است؟
اگر از نگاه روحانی در قانون استثنایی وجود ندارد، چرا جنابعالی درباره حسین فریدون تاکتیک سکوت محض را انتخاب کردهاند؟
آقای روحانی، براساس قانون، وزرا و معاونین شما باید لیست اموال خود را به قوه قضاییه اعلام کنند و براساس اظهارات سخنگوی قوه تابهحال دو نفر از اعضای کابینه لیست داراییهای خود را به قوه ارائه نکردهاند؛ جنابعالی چه برخورد قانونی با این متخلفان کردهاید؟
آقای روحانی اگر همه در برابر قانون برابر هستند و نورچشمی نداریم، چرا بعضی از مدیران حقوق نجومی و وام میلیاردی با کارمزد پایین دریافت میکنند و نوجوانان برای امر ازدواج باید با مشکلات عدیده بانکی روبهرو شوند و دستآخر هم بعد از ماهها انتظار وام به آنها تعلق میگیرد آنهم با کلی ضامن و چک و سفته؟
۲- رئیسجمهور در این مراسم، افشای اسرار مردم حتی برای افشای گناه و جرم را غیرشرعی و حتی آنها را موجب حد شرعی دانست.
بر این اساس باید از ایشان پرسید که در دولت شما به بیان رهبر معظم انقلاب به دانشجویان بورسیه ظلم شد و اسرار افراد افشا شد، شما با این موضوع چهکار کردید؟ چه رفتاری با مسئولین و منصوبین خود در وزارت علوم انجام دادهاید؟ اصلاً یادتان هست چه ظلمی به دانشجویان بورسیه رفته است؟
۳- حجتالاسلام حسن روحانی همچنین بیان داشت که «تا تبعیض هست، انقلاب تمام نشده است تا فساد هست، انقلاب تمام نشده است.»
آقای روحانی با افشای حقوقهای نجومی که یکی از مهمترین موارد تبعیض و فساد در دولت شما بوده است، چهکار انقلابی برای مقابله با این موارد انجامشده است؟
آقای روحانی چرا در دولت جنابعالی افرادی وجود دارند که به واسط رانت و تبعیض، وامهای میلیاردی دریافت کردهاند و دیگر مردم، برای دریافت وام خودرو، اجارهبهای مسکن و ازدواج، باید با مشکلات عدیده دستوپنجه نرم کنند؟
۴- رئیسجمهور همچنین بیان داشته است که «من راجع به حقوق جوانان و بانوان وعده دادم و پای این وعدهام ایستادهام».
با بررسی آمار سنی وزرا (بدون احتساب سن شهیدی محلاتی و سورنا ستاری) مشخص میشود که روحانی هماکنون با میانگین سنی ۵۷ سال پیرترین دولت پس از انقلاب را تشکیل داده است؛ حالا سؤال از آقای روحانی این است: شما بدون توجه به ظرفیت جوانان و بدون استفاده از جوانان در کابینه پیر خود، دقیقاً چه قول و وعدهای به نسل جوان دادهاید و با این کابینه پیر؛ چهکار مثبتی از شما برمیآید.
۵- حسن روحانی بیان داشته است که «من به مردم وعده دادم و گفتم اقتصاد ایران را نجات خواهم داد».
آقای روحانی که مدعی است اقتصاد ایران را نجات داده است، چهکاری برای عدم ورشکستگی کارخانههای مختلف ازجمله کارخانه لوازم الکتریکی (ارج) و کارخانههای کاشی (ایرانا و...) و صنایع بزرگ و کوچک کشور انجام داده است؟
۶- رئیسجمهور مطرح کرده است که «در آخرین سال دولت یازدهم خوشحالم که مردم ما هم شاهد تورم تکرقمی هستند و هم شاهد رشد اقتصادی ششماهه اول امسال در مقایسه ششماهه سال پیش با رشد ۷.۴ هستند».
در اینجا نیز با توجه به سخنان پیشین حسن روحانی که بیان داشته «معیار تورم، جیب مردم است» آیا تورم و وضعیت اقتصادی با جیب مردم سازگار است؟ آقای روحانی به نظر جنابعالی مردم در دولت شما ازلحاظ اقتصادی بهتر شده یا بدتر شده است.
۷- رئیسجمهور گفت: پای همه وعدههایم تا آخرین روز مسئولیتم خواهم ایستاد.
آقای روحانی شما در ابتدای وعدههای تبلیغاتی و همچنین بعد از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، وعده برنامهها و گزارشهای صدروزه به مردم دادید، چندین مرتبه برای گزارش صدروزه با مردم سخن گفتید؟ آیا بهغیر از گزارش صدروزه اول، باز هم برای مردم گزارش صدروزه ارائه کردید؟
۸- حسن روحانی در رونمایی از منشور حقوق شهروندی بیان داشته است که «در واقع حقوق شهروندی در ابتدا دانستنی است. درست است که حقوق گرفتنی است، اما ابتدا دانستی است، بعد خواستنی است. باید هر رئیسجمهور، وزیر و مسئولی بداند که یکی از مطالبات مهم مردم، حقوق شهروندی است. وقتی این حقوق دانستی شد، خواستنی شد، اجرایی و عملیاتی نیز خواهد شد.»
آقای روحانی مردم حقدارند که بدانند چه کسانی در دولت و بانکهای زیر نظر دولت، با استفاده از رانت دزدی کردهاند، حقوق نجومی و وامهای کلان میلیونی و میلیاردی دریافت کردهاند؟ شما چه جوابی برای آنها دارید؟ سخنگو و معاون شما آقای نوبخت، به جای پاسخگویی، امثال صفدر حسینی را ذخیره نظام دانستند؛ به نظر شما مردمی که دنبال دانستن هستند، چه باید بکنند و چه اقدامی انجام دهند تا شما بیتالمال را از دزدان، بستانید؟
آقای روحانی شما ادعا کردید روز اجرای توافق، تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی، موشکی هم بهصورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود؛ حالا سؤال مردم این است: بعد از گذشت سه سال و اینهمه امتیاز، چرا هنوز تحریمها لغو نشده است و چرا پشت سر هم نقض برجام از سوی آمریکا تکرار میشود؟
آقای روحانی مردم سؤال دارند که چرا مسکن مهری که میتوانست آنها را از اجارهبهای سرسامآور نجات دهد، تابهحال آماده نشده است؛ چرا وزیر شما جناب آقای آخوندی مسکن مهر را طرحی مزخرف معرفی میکند و شما کاملاً ساکت و بیتفاوت از کنار این اظهارنظر وزیر خود عبور میکنید؟
۹- یکی از دانستنیهای حقوق شهروندی که رئیسجمهور بدان تأکید داشته حق انتقاد از دولت است.
آقای روحانی اطلاع دارید جنابعالی و دوستان کابینه دولت تدبیر، با چه الفاظی و توهینهایی به سراغ منتقدین رفتهاند؟ شما نبودید که منتقدین را با لقب ترسو، بزدل، کمسواد و ... مورد لطف قراردادید؟ شما اطلاع دارید بیش از ۵۰ لفظ توهینآمیز از طرف شما و همکاران تدبیر، حواله منتقدین شده است؟
آقای روحانی واقعاً جنابعالی حق انتقاد از دولت را قبول دارید؟ پس چرا در جلسات خصوصی به دنبال بستن دهان منتقدین هستید و در عمومی اعلام میکنید که قلمها را نشکنیم؟ این دوگانگی و تناقض در صدق گفتار را چگونه رفع میکنید؟
آقای روحانی شما اطلاع دارید به دلیل انتقاد از شما و دولت شما و دولتمردان شما، چندین نفر اعم از رسانهای و نماینده مجلس، به دادگاه کشیده شدهاند؟
آقای روحانی ابهامات و سؤالات افکار عمومی بیش از اینها است، ولی چون شما مدعی بودید کارهایی صورت گرفته است، لطفا به این سؤالات هم پاسخ دهید تا برای افکار عمومی راست و دروغ و از هم تشخیص داده شود.(مشرق) | http://siasatrooz.ir/vdcb09b9.rhbz8piuur.html |
b9dd7ea9-9f84-4cda-ac55-d58ddfa56b0b | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | برگزاری دوره آموزشی فنی ومسلکی تثبیت و جلوگیری از ریگهای روان در ولایات فراه | برگزاری دوره آموزشی فنی ومسلکی تثبیت و جلوگیری از ریگهای روان در ولایات فراه
آمریت منابع طبیعی ریاست زراعت فراه برای تعداد 100 تن از اهالی ودهاقین ولسوالی لاش جوین به همکاری موسسه محترم داکار شش دوره اموزشی را جهت تثبیت و جلوگیری از ریگ های روان ان ولسوالی در ولایات فراه وهرات دایر نمودند.
در این دوره های آموزشی، اموزش های فنی ومسلکی وروش های مفید حفاظت از منابع طبیعی، رشد ساحات جنگلات و موارد استفاده درست از ساحات جنگلات به صورت نظری و عملی آموزش داده شد.
آموزش های را یاد شده جهت مقابله با ریگهای روان برای اهالی ان ولسوالی وهمچنان طرق های تغذیه حیوانات و روش های ساخت کمپوست، ورمی کمپوست، یوریا تریتمنت، منرال بلاک و سایلیج صورت گرفته است.
مطالب مرتبط: No related posts.
Abdullah Atayi | http://dari.wadsam.com/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C-%D9%81%D9%86%DB%8C-%D9%88%D9%85%D8%B3%D9%84%DA%A9%DB%8C-%D8%AA%D8%AB%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D9%88/ |
c659a82e-2061-4888-a514-2b89c2e3ba9e | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | آزادی هدیه ارتش سوریه به مسیحیان | آزادی حلب به دست ارتش سوریه و متحدانش شادی سراسری را به همراه داشته چنانکه، اهالی مسیحی شهر حلب که اکنون به کنترل کامل نیروهای ارتش سوریه درآمده است، برای نخستینبار از سال ۲۰۱۲ مراسم چراغانی درخت کریسمس را در میدان عزیزیه در غرب این شهر برگزار کردند.
بالکنهای خانههای اطراف میدان عزیزیه به پرچمهای سوریه مزین شده بودند و صدها تن از جامعۀ اقلیت مسیحیِ شهر حلب بازگشت صلح به این شهر را جشن گرفتند. حلب به عنوان بزرگترین شهر سوریه که روزگاری یک مرکز تجاری بوده است، از اواسط سال ۲۰۱۲ به دو بخش تحت کنترل دولت در غرب و تحت کنترل معارضان مسلح دمشق در شرق، تقسیم شده بود.
نیروهای ارتش سوریه از تاریخ ۲۷ تیر مناطق تحت تصرف تکفیریها را در شرق حلب به محاصره درآوردند و در نهایت در آذرماه موفق به آزادسازی کامل این شهر شدند. در ادامه دستاوردهای ارتش سوریه مرکز موسوم به دیدهبان حقوق بشر سوریه اعلام کرد که تاکنون ۴۰ هزار نفر (از تروریستها) به همراه خانوادههایشان از شرق حلب خارج شدهاند. ارتش سوریه ۱۰ فروند پهپاد گروه تروریستی النصره را در شهر درعا در جنوب این کشور سرنگون کرد.
ترکیه همچنان در مدار نادرست
درپی پیشروی عملیات تجاوزکارانه «سپر فرات» در شمال سوریه، نظامیان ترکیه و تروریستهای ارتش آزاد وارد مرکز شهر «الباب» شدند. رسانههای محلی اعلام کردند نظامیان ترکیه و تروریستهای ارتش آزاد تحت حمایت آنها در جریان عملیات تجاوزکارانه «سپر فرات» وارد مرکز شهر «الباب» در شمال سوریه شدند. منابعی در ارتش ترکیه با اشاره به درگیریهای شدید میان سپر فرات و گروه تروریستی داعش در الباب، از ورود نظامیان ترکیه با همراهی تروریستهای ارتش آزاد به مرکز این شهر خبر میدهند.
در صد و بیستمین روز عملیات سپر فرات در شمال سوریه، جنگندههای ترکیه همچنین در ادامه حملات تجاوزکارانه خود در هفتههای گذشته، چندینبار خاک سوریه و شهر الباب را با بهانه هدف قرار دادن مواضع داعش بمباران کردند. پیشتر ارتش ترکیه اعلام کرده بود در جریان پیشروی سپر فرات در شمال سوریه، نظامیان این کشور و تروریستهای ارتش آزاد تحت حمایت آنها توانستند کنترل بزرگراه راهبردی «الباب - حلب» را بدست بیاورند.
خبر دیگر آنکه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، کشورش در جدا کردن گروههای مخالف سوریه از تروریستهای جبهه النصره شکست خورد. درپی ضد حمله گروه تروریستی داعش به الباب، ۱۴ نظامی متجاوز ترکیه در سوریه کشته و زخمی شدند. خبر دیگر آنکه وزیرای خارجه اتحادیه عرب در نشستی با اتحادیه اروپا در بیانیه پایانی نشست خود در قاهره بر پایبندیشان به حمایت از بازسازی سوریه به محض رسیدن به مرحله انتقال سیاسی تأکید کردند. آنها در مسئله فلسطین نیز بر لزوم "تحقق صلح عادلانه، دائم و فراگیر براساس راهکار تشکیل دو کشور" تأکید کرده و از جامعه جهانی به ویژه شورای امنیت خواستند به مسئولیتهای خود در حفظ صلح و امنیت بینالمللی عمل کند.
خبر دیگر آنکه گروه تروریستی جیشالفتح، وابسته به القاعده مسئولیت ترور سفیر روسیه در آنکارا را به عهده گرفت. در این میان«الکساندر ورشبو» سفیر سابق آمریکا در روسیه تأکید کرد، ترور اخیر سفیر مسکو در آنکارا میتواند به همکاریهای بیشتر نه تنها میان مسکو و آنکارا بلکه میان روسیه و غرب به طور کلی بیانجامد. دیمیتری پسکوف در گفتوگو با خبرنگاران گفت: تیم بازرسی مشترک در حال کار است و ما امیدواریم که دیر یا زود مسئولین این حادثه شناسایی شوند.پسکوف درباره روابط مسکو و واشنگتن نیز گفت، در حال حاضر روابط دو کشور در سایهای از عدم اطمینان قرار گرفته است اگرچه ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه همواره به دنبال راهی برای پایان دادن به این وضعیت بوده است. لازم به ذکر کشورهای غربی با ادعای حمایت از بشریت به حمایت از گروههای تروریستی پرداختهاند که نتیجه آن نیز قتلعام هزاران انسان بیگناه در سوریه و عراق بوده است. | http://siasatrooz.ir/vdcfx1d1.w6deyagiiw.html |
ce604ad1-58cd-4be0-a848-88d078acf04b | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | عبور دلار از مرز ۴۰۰۰ تومان | بازار ارز روزهای پرتحولی را میگذراند. روز گذشته قیمت دلار با افزایش ۳۷ پلهای، مرز ۴ هزار تومان را پشت سر گذاشت.
دیروز در جریان معاملات بازار آزاد تهران، قیمت هر دلار با افزایش ۳۷ تومانی مرز ۴۰۰۰ تومانی را هم درنوردیده و به ۴۰۱۰ تومان رسیده است؛ این در حالی است که روز سهشنبه نیز نرخ دلار، با افزایش ۳۷ تومانی نسبت به روز قبل از آن، به ۳۹۸۱ تومان رسیده بود. بر این اساس، قیمت هر یورو نیز با ۲۷ تومان افزایش ۴۲۶۵ تومان رسید؛ این در حالی است که پوند نیز با ۲۱ تومان افزایش به ۴۹۴۵ تومان رسیده است. در عین حال هر درهم امارات ۱۱۲۰ تومان و لیر ترکیه ۱۱۷۱ تومان است.دلار مدتی است که سودای افزایش قیمت برسر دارد و کارشناسان اقتصادی جبران کسری بودجه دولت از دلایل اصلی افزایش قیمت این را از سوی دولت اعلام کرده بودند ولی دولتمردان هرگونه افزایش قیمت عمدی دلار را کتمان و این نوسانات را برای بازار ارز طبیعی و البته مقطعی اعلام کردند.
دلار نیست
بنابر نظر اکثر کارشناسان، افزایش اخیر نرخ ارز میتواند یکی از معدود دستاوردهای مهم اقتصادی دولت یازدهم را که همان کاهش نرخ تورم هست تهدید کند و موجبات صعودی شدن مجدد نرخ تورم را فراهم آورد. برخی اقتصاددانان و مشاوران اقتصادی نزدیک به دولت هم معتقدند که سیاست تکنرخی شدن ارز هم میتواند موجب افزایش نرخ تورم گردد. بر همین اساس، دستور توقف برنامه دولت برای تکنرخی شدن ارز تا اواسط سال ۹۶ صادر شده است.
دلایل متعددی از سوی فعالان اقتصادی و کارشناسان برای گران شدن دلار تا ۴۰۰۰ تومان مطرح گردید، از جمله اینکه شاید طرح دولت برای تکنرخی شدن ارز پشتپرده این گرانی باشد. این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی همه دلایلی را که از دست داشتن دولت در این کار خبر میداد رد کرد.
صرافها و فعالان بازار ارز اما برخلاف دولتیها معتقدند دستهای پشت پرده بازهم در تلاش برای گرانی دلار هستند و این بار هم با دستکاری عرضه و تقاضا سعی در برهم زدن توازان بازار دارند.
عرضه بانک مرکزی قطرهچکانی شد
یکی از صرافها که سالها در بازار ارز مشغول فعالیت است در همین ارتباط به تسنیم میگوید: بانک مرکزی حدود یک هفته است که عرضه خود در بازار را به شدت محدود کرده و همین موجب شده تا ارز نقدی در بازار نباشد.
وی با بیان اینکه دلار نقدی در بازار خیلی کم است، گفت: این درحالی است که تقاضای مردم برای دلار بالاست ولی به دلیل نبود ارز، متقاضیان نمیتوانند نیاز ارزی خود را تأمین کنند.
صراف دیگری هم که از فعالان بازار بشمار میرود از نبود دلار برای خرید و فروش در بازار میگوید و تاکید دارد: بانک مرکزی عرضه خود را قطره چکانی کرده و همین عامل گرانی دلار است.
یکی دیگر از فعالان بازار ارز در پاسخ به این پرسش که آیا افزایش قیمت دلار دلایل سیاسی دارد و میتواند بخاطر نوسانات منطقه باشد؟ گفت: هیچ علتی در منطقه نمیتواند گرانی دلار را رقم زده باشد این گرانی بخاطر نبود عرضه از سوی دولت است.
وی متقاضیان اصلی خرید دلار در روزهای جاری را مردم عادی اعلام کرد و گفت: بخاطر نزدیک شدن به عید میلادی و ماههای پایانی سال هر سال شاهد افزایش قیمت در بازار ارز هستیم ولی امسال قیمت رکورد قابل تأملی را ثبت کرد.
یکی از واسطههای ارز که در خیابان فردوسی حضور دارد با تأکید براینکه حوادث اخیر در منطقه هیچ ارتباطی با گرانی دلار ندارد میگوید: خودشان (دولت و بانک مرکزی) دلار را گران کرده اند.
وی با تأکید براینکه افزایش قیمت دلار مانند زمان احمدینژاد نیست که یکباره ۲۰۰-۱۰۰ تومان گران شود ، گفت: از بعد از اربعین دلار هر روز ۳۰-۲۰ تومان گران میشود و این افزایش پلهای تأیید میکند که دولت خودش قیمت را بالا برده است.
صراف دیگری هم ضمن تأکید براینکه در افزایش قیمت دلار صراف و دلال و مغازهدار و بازاری نقشی ندارند گفت: اگر دلار بالا برود به ضرر مردم است چراکه قیمت تمام کالا و خدمات افزایش مییابد.
نرخ فروش دلار که صبح دیروز به ۴۰۱۰ تومان هم رسیده بود هماکنون در تابلوی صرافیهای خیابان فردوسی ۳۹۹۵ تومان درج شده است. | http://siasatrooz.ir/vdcip3a3.t1ayz2bcct.html |
c6bb543f-450f-4891-943c-d761bb1e5282 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | آمریکا با جنگ نیابتی و نقض برجام به دشمنی خود ادامه میدهد | جانشین فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: آمریکا امروز با بازیگران جدید امثال تکفیریها و ایجاد جنگ نیابتی در منطقه، نقض برجام و جنگ نرم که مخاطب اصلی آن جوانان کشور است به جنگ خود ادامه میدهد.
امیر احمدرضا پوردستان با حضور در دانشگاه هوایی شهید ستاری از روند فعالیتهای آموزشی و فنی این دانشگاه بازدید کرد.
وی در این بازدید که با حضور امیر نصیرزاده معاون هماهنگکننده نهاجا برگزار شد، با بیان اینکه دانشگاه هوایی شهید ستاری با تربیت افسران مومن و اندیشمند در بعد هوایی و فنی، خدمات بینظیری به کشور ارائه داده است، گفت: شجره طیبهای که این دانشگاه به نظام مقدس ایران اسلامی تقدیم کرده است حاصل تلاشها و مجاهدتهای دلسوزانه فرماندهان و اساتیدی است که دانش خود را در طبق اخلاص قرار دادهاند.
امیر پوردستان با اشاره به اقتدارآفرینی علم از دیدگاه امام علی(ع) افزود: اگر کشوری به سلاح علم مجهز باشد مقتدر، مستقل و پایدار خواهد بود و هیچ کشور بیگانهای به خود اجازه تهدید، تحریم و نفوذ را نخواهد داد.
وی با بیان اینکه جنگ امروز جنگ علم و دانش است، اظهار داشت: مهمترین مؤلفه قدرت ملی کشور بنیههای علمی آن کشور است، اگر نیروی مسلح مجهز به سلاح علم نباشد یارای مقابله با دشمن را نخواهد داشت. بنابراین نیروهای مسلح متناسب با تهدیدهای دشمن ظرفیتهای علمی دفاعی خود را افزایش میدهند.
جانشین فرمانده کل ارتش با اشاره به مؤلفههای تهدید گفت: تهدیدی که امروز در مقابل ما وجود دارد جنگ ترکیبی است که پس از جنگ جهانی دوم اتاقهای فکر و کانونهای آیندهپژوهی آمریکا با طراحی جنگهای ترکیبی سعی در تصرف کشورهای هدف در کوتاهترین زمان ممکن را داشت.
وی ادامه داد: در این شیوه از جنگ، دشمن با استفاده از تمام ابزارهای خود از جمله جنگ سخت، جنگ نرم، ظرفیتهای رسانهای و دیپلماتیک، سعی در تصرف کشورها دارد. برنامهای که کشور آمریکا سعی داشت پس از انقلاب، ایران اسلامی را درگیر خودش کند و در ابتدا با تحریم کردن اقتصاد ایران و مسدود کردن راههای ارتباطی با سایر کشورها و همچنین با ساماندهی تروریستها برای ترور عناصر تأثیرگذار و انقلابی کشور و بعد هم با روشن کردن آتش جنگ با رژیم بعثی در ایران اجرا کرد که به پاس خون شهدا و ایثارگری و جانفشانی رزمندگان موفق به این امر نشد.
امیر پوردستان بیان داشت: این کشور امروز هم با همین شیوه و با بازیگران جدید امثال تکفیریها و ایجاد جنگ نیابتی در منطقه، نقض برجام و جنگ نرم که مخاطب اصلی آن جوانان کشور است ادامه میدهد. | http://siasatrooz.ir/vdcamono.49n0615kk4.html |
2541f863-f7a9-4111-aac9-2614630ed222 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222152634-00004.warc.gz | null | برجام مخفف "بغل کردن روسیه جای انگلیس ملعون" | جراید: جمعی از مردم ورامین برای حفظ تیم والیبال صالحین ورامین در لیگ برتر والیبال کمپین فروش کلیه به راه انداختند.
با توجه به این خبر به زودی کدام یک از کمپینهای زیر برای حمایت از تیمملی فوتبال راهاندازی خواهد شد؟
الف) کمپین فروش لنز رنگی
ب) کمپین فروش شلوار باب اسفنجی
ج) کمپین فروش کله پاچه و قلوهگاه گوسفندی
د) کمپین فروش زیرشلواری راه راه مامان دوز
عبارت زیر از کیست؟
نمیدانم در مجلس چه خبر است.
الف) عموپورنگ
ب) سفیر اتیوپی در مجارستان
ج) یک وابسته عوامل استکبار در چچن اینگوش
د) برادر پزشکیان نماینده چند دوره مجلس
کدام یک از گزینههای زیر مخفف واژه "برجام" است.
الف) برنامه راهبردی جنگ اتمی میانمار
ب) بالا رفتن جوجه از مامانش
ج) بغل کردن روسیه جای انگلیس ملعون
د) هیچکدام | http://siasatrooz.ir/vdccmoqo.2bqms8laa2.html |
f1e7abf0-45b2-4dfd-8d30-efca163b7849 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | حکم اخراج برای متخلفان علمی صادر شد | قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت نتیجه رسیدگی به تخلفات استادان علوم پزشکی در موضوع نشریه نیچر را اعلام کرد که بر اساس آن رای به اخراج ۵ عضو هیات علمی داده شد. همچنین دو نفر از اعضای هیات علمی که نویسنده اول و مسئول مقالات نبودند اما با این مقالات ارتقاء پیدا کردند، ارتقاء شان لغو شد.
iran-emrooz.net | Wed, 21.12.2016, 19:31
قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت نتیجه رسیدگی به تخلفات استادان علوم پزشکی در موضوع نشریه نیچر را اعلام کرد که بر اساس آن رای به اخراج ۵ عضو هیات علمی داده شد.
دکتر شاهین آخوندزاده در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: جلسات متعددی در دانشگاه های علوم پزشکی در کمیته های اخلاق برگزار و تصمیماتی در این زمینه گرفته شد. این تصمیمات با حضور معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت و معاونان و یا روسای دانشگاه های علوم پزشکی در این موضوع ذیربط بودند اتخاذ شد.
وی گفت: به طور مشخص ۵ عضو هیات علمی با رای هیات رسیدگی تخلفات اداری فعلا از سمت هیات علمی منفک شدند و هیات رسیدگی به تخلفات اعضای هیات علمی به اخراج آنها رای داده اند. البته این رای اولیه است اما از سوی این افراد قابل اعتراض است.
آخوندزاده یادآور شد: همچنین یک معاون پژوهشی که بیشترین تخلف در دانشگاه مربوطه انجام گرفته است از سمت اش برکنار شد.
وی اظهار داشت: از میان ۵۸ مقاله ای که به دلیل تخلف علمی از سوی نشریه اشپرینگر رد شده است نیمی از مقالات در حوزه پزشکی و مربوط به دانشگاههای وزارت بهداشت بودند اما همه آنها ناشی از کارهای تحقیقاتی بوده اند و پایان نامهای با این مقالات مرتبط نیست.
قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت یادآور شد: در حقیقت دانشجویی در این زمینه فعالیت نداشته است که مدرک دانشجو یا دانش آموخته با این مقالات مورد خدشه واقع شود.
وی افزود: همچنین دو نفر از اعضای هیات علمی که نویسنده اول و مسئول مقالات نبودند اما با این مقالات ارتقاء پیدا کردند، ارتقاء شان لغو شد.
آخوندزاده همچنین با اشاره به برخورد شدید وزارت بهداشت درباره تخلفات پژوهشی و هماهنگی با وزارت علوم و دانشگاه آزاد در این زمینه گفت: روز گذشته جلسه ای در دفتر وزیر بهداشت با حضور وزیر علوم و رئیس دانشگاه آزاد به همین منظور برگزار شد و بر اساس هماهنگی به عمل آمده قرار شد برخورد مشابه ای در دانشگاه آزاد اسلامی و وزارت علوم نیز انجام گیرد.
وی افزود: در همین زمینه راهکارهایی که می توانیم درصد تخلفات پژوهشی را کاهش بدهیم را بدست آوردیم. در همین زمینه مقرر شد، قوانین ارتقاء اعضای هیات علمی اصلاح شوند، ثبت پایان نامه رصد شوند و همچنین مقالات پژوهشی منتشر شده و رعایت اخلاق حرفه ای نشر در آنها نیز رصد خواهد شد.
قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت تاکید کرد: پررنگ شدن کمیته های اخلاق در دانشگاه های علوم پزشکی نیز یکی از این راهکارها است که مقرر شد در وزارت علوم و دانشگاه آزاد هم کمیته های اخلاق شکل بگیرند.
وی افزود: البته در وزارت علوم و دانشگاه آزاد برنامه ها و نرم افزارهای برای شناسایی تخلفات عددی تهیه کرده اند که آن دسته از مقالات که دارای مشابهت هستند را بهتر بتوان یافت.
آخوندزاده یادآور شد: برخورد یکسانی در سه نهاد وزارت بهداشت، وزارت علوم و دانشگاه آزاد در مورد ۵۸ مقاله ای که دارای تخلف علمی بودند انجام می گیرد.
وی تاکید کرد: جامعه در این زمینه باید متوجه باشد که علاوه بر برخورد شدید با متخلفان به این موضوع هم توجه کنند که در همه جای دنیا یک درصدی از مشکلات پژوهشی وجود دارد و ما نیز از این مسئله به عنوان یک فرصت برای رفع مشکلات پژوهشی استفاده کردیم.
قائم مقام معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت گفت: همچنین در این زمینه نتایج نظرسنجی از دانشگاهیان که چه مشکلاتی به تخلفات پژوهشی منجر می شود، مشخص شده است. | http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/2016-12-21_1931/ |
c02ddd4f-1753-4e76-b855-8647e2a9fd09 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | آغاز دور سوم حشر پاك كاری شهر كابل | آغاز دور سوم حشر پاك كاری شهر كابل
دور سوم حشر پاك کاری شهر کابل توسط رئيس اجرائیه جمهوری اسلامی افغانستان با حضور وزیر فواید عامه، سرپرست شاروالی کابل و معین حفظ و مراقبت وزارت فواید عامه آغاز گردید.
در این برنامه ۵۰ عراده وسایط وزارت فوایدعامه که بیشتر اين وسايط از سكتور خصوصی و شركت های ساختمانی همكار وزارت می باشند و روغنیات آن از طرف وزارت فوايدعامه تمویل می شود.
قرار است، با همکاری شاروالی كابل در مدت ده روز كثافات و زباله های انباشته شده از ١۵ ناحيه شهر كابل به بيرون از شهر انتقال داده شود.
قابل یاد آوریست که وزارت فواید عامه قبلآ نیز در مرحله اول پاک کاری شهر با ۱۴۵ عراده وسایط و در دور دوم حشر پاک کاری شهر با 24 عراده وسایط کمکی با شاروالی کابل بخاطر صفائی شهر کابل نیز همکاری نموده بود.
مطالب مرتبط: No related posts.
Abdullah Atayi | http://dari.wadsam.com/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%B4%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%D9%83-%D9%83%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%83%D8%A7%D8%A8%D9%84/ |
a6ad2ceb-c6bc-4d99-a07a-68d966758852 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | سازمان ملل از اجرای حکم احمد منتظری جلوگیری کنند | مریم اکبریمنفرد، زندانی عقیدتی که پیشتر از زندان اوین علیه مقامهای مسئول در مرگ «چهار نفر از اعضای خانوادهاش در اعدامهای دست جمعی دهه ۶۰» شکایت کرده است، در نامهای «از سازمانهای بینالمللی، به ویژه سازمان ملل» خواست تا «با تشکیل دادگاهی عادلانه، عاملان و آمران کشتار ۶۷ را محاکمه کرده و اجازه ندهند حکم احمد منتظری به اجرا در آید.»
iran-emrooz.net | Wed, 21.12.2016, 22:16
مریم اکبریمنفرد، زندانی عقیدتی که پیشتر از زندان اوین علیه مقامهای مسئول در مرگ «چهار نفر از اعضای خانوادهاش در اعدامهای دست جمعی دهه ۶۰» شکایت کرده است، در نامهای که در اختیار کمپین بیناللملی حقوق بشر در ایران قرار گرفته، «از سازمانهای بینالمللی، به ویژه سازمان ملل» خواست تا «با تشکیل دادگاهی عادلانه، عاملان و آمران کشتار ۶۷ را محاکمه کرده و اجازه ندهند حکم احمد منتظری به اجرا در آید.»
خانم اکبریمنفرد که از دی ماه ۱۳۸۸ با حکم ۱۵ سال حبس زندانی و در حال حاضر در بند زنان زندان اوین است در نامه خود نوشته است احمد منتظری با انتشار فایل صوتی آیت الله منتظری روزنه امیدی برای مادران و بازماندگان «قتل عام جمعی سال ۶۷» گشوده است چرا که این فایل صوتی و اعتراض قائم مقام وقت رهبری به آن اعدامها «پرده انداختن از جنایاتی با ابعادی بزرگ و غیرقابل تصور» است.
مریم اکبریمنفرد، دو روز بعد از عاشورای ۱۳۸۸،در ۸ دی ماه این سال، بازداشت و به اتهام محاربه از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او از روز بازداشت در سال ۸۸ تاکنون ۷ سال است که به مرخصی نیامده است. سه برادر و خواهر مریم اکبری منفرد در سال ۶۷ به اتهام هواداری از گروه مجاهدین اعدام شدند و او در اوایل مهرماه سالجاری (۹۵) پس از انتشار فایل صوتی اعتراض آیت الله منتظری، طی یک نامه دادخواهی از مسئولان اعدام اعضای خانواده خود شکایت کرد و حالا در نامه تازه خود نوشته است که پس از گذشت دو ماه از اعلام وصول شکایتش توسط مسئولان زندان اوین، هنوز نمی داند این شکایت قرار است در کدام شعبه و چه زمانی مورد دادرسی قرار گیرد.
فایل صوتی جلسه ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ آیت الله حسینعلی منتظری، قائم مقام وقت آیت الله خمینی، با چند تن از مقامات عالی رتبه قضایی وامنیتی موسوم به «هیات مرگ» روز سه شنبه، ۱۹ مرداد ماه سالجاری(۹۵) در وبسایت و کانال تلگرام رسمی او منتشر شد. در آن زمان آیت الله منتظری قائم مقام رهبر جمهوری اسلامی بود و در این جلسه به جز او «حسینعلی نیری، مرتضی اشراقی، مصطفی پورمحمدی و ابراهیم رئیسی» حضور داشتند. این چهار تن اعضای گروهی بودند که در مورد حیات و مرگ چندین هزار زندانی سیاسی تصمیم گیری کردند. با وجود آنکه متن اعتراض آیت الله حسینعلی منتظری به اعدامهای سال ۱۳۶۷ پیشتر در کتاب خاطراتش نقل شده بود اما پس از انتشار «فایل صوتی» اعتراض آیت الله منتظری در مرداد ماه سالجاری، این فایل صوتی با درخواست وزارت اطلاعات از سایت آیت الله منتظری حذف شد و احمد منتظری به دلیل انتشار آن به دادگاه ویژه روحانیت قم احضار شد.
احمد منتظری روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه در دادگاه ویژه روحانیت قم به دلیل انتشار فایل صوتی محاکمه شد و در روز هفتم آذر ماه حکم ۲۱ سال حبس به او ابلاغ شد. او به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۱۰ سال، به اتهام افشای اسرار نظام به ۱۰ سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یکسال حبس از طریق انتشار این نوار محکوم شد. بر اساس آنچه در حکم نوشته شده به دلیل «ارزش و حرمت خون برادر شهید» و «سن و سال و وضعیت خاص وی و فقد سابقه محکومیت کیفری، با احصای میانگین حداقل و حداکثر مجازات های در مقام اجرا» فقط شش سال حبس اجرا می شود و۱۵ سال این بخش مورد عفو واقع شده است. احمد منتظری برادر «محمد منتظری» است فرزند ارشد آیت الله حسینعلی منتظری که در جریان «انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی» در ۷ تیر ۱۳۶۰ کشته شد.
احمد منتظری پیشتر در گفتگو با کمپین با اظهار اینکه حکمش «عجیب، زشت و غیرقابل دفاع» است، ابراز امیدواری کرد که «در دادگاه تجدید نظر او حکم برائت» بگیرد.
خانم اکبریمنفرد در نامه خود خطاب به سازمانها و نهادهای بین المللی حقوق بشر نوشته است: «من به عنوان یکی از بازماندگان آن قتل عام فجیع و کسی که بعد از انتشار این پیام صوتی، درخواست رسیدگی قانونی برای تعیین سرنوشت خواهران و برادران خود را داده ام، ضمن محکوم کردن حکم ناعادلانه آقای احمد منتظری، از سازمان های بین المللی، به ویژه سازمان ملل که در تمام این سالها فریب جمهوری اسلامی را خوردهاند، درخواست می کنم که با تشکیل دادگاهی عادلانه، عاملان و آمران کشتار سال ۶۷ را محاکمه کرده و اجازه ندهند حکم آقای احمد منتظری به اجرا در آید.»
در این نامه مریم اکبریمنفرد با انتقاد از صدور حکم ۲۱ سال زندان توسط دادگاه ویژه روحانیت برای احمد منتظری به اتهام انتشار فایل صوتی آیت الله حسینعلی منتظری و ضمن تاکید براینکه «حضور آقای احمد منتظری در جنبش دادخواهی اثری عمیق و تعیین کننده داشته و خواهد داشت»، نوشته است: «چگونه است در این حکومت، افرادی مانند سعید مرتصوی و سعید طوسی، با ارتکاب به چنان جرایم سنگینی، آزادانه زندگی می کنند و برای تطهیر خود به زیارت مولایمان امام حسین و امام علی می روند. اما آقای احمد منتظری که مسئولیت انسانی خود را انجام ادده، محاکمه و به ۲۱ سال زندان، محکوم می شود؟ جمهوری اسلامی نه تنها اجازه می دهد آمران و عاملان این جنایت آزادانه در رفت وآمد باشند، بلکه به عملکرد خود نیز افتخار میکنند اما کسانی را که قصد پرده انداختن از آن جنایت بزرگ را دارند، دستگیر، محاکمه و به زندان می اندازند.»
مریم اکبریمنفرد در بخش دیگری از نامه تازه خود با اشاره به اثرات انتشار فایل صوتی آیت الله منتظری نوشته است: «سخنان آقای منتظری صدای در گلو مانده مادران شهدا و بازماندگان قربانیان دهه ۶۰ و قتل عام جمعی سال ۶۷ بود. پرده انداختن از جنایاتی با ابعادی بزرگ و غیرقابل تصور که نظیرش در هیچ حکومت دیکتاتوری مشاهده نشده است.»
او ضمن تقدیر از اقدام احمد منتظری برای انتشار فایل صوتی اعتراض آیت الله حسینعلی منتظری به مسئولان قضائی وقت در سال ۱۳۶۷، در نامه خود نوشته است: «آقای احمد منتظری با انتشار فایل صوتی پدر بزرگوارشان، روزنه امیدی برای مادران و بازماندگان آن رویداد تلخ شد. مادران و خانواده هایی که در تمام این سالها، به انتظار روز دادخواهی و حسابدهی نشستهاند. آقای احمد منتظری با انتشار فایل، رسالت و وظیفه انسانی خود را به انجام رساند.»
در مرداد و شهریور ماه سال ۱۳۶۷ بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای ایران به صورت دسته جمعی اعدام شدند. زندانیانی که عمدتا از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق، گروههای چپ و فدائیان خلق بودند. اجساد اعدام شدگان در زندانهای تهران به صورت دسته جمعی در گورستان خاوران در جنوب شرق پایتخت به خاک سپرده شد. بسیاری از این زندانیان در حالی با حکم آیت الله خمینی اعدام شدند که به گفته خانوادهایشان فقط محکومیت تحمل زندان داشتند. آمار دقیقی از میزان اعدام ها وجود ندارد اما از سوی مخالفان جمهوری اسلامی این آمار تا ۴ هزار و حتی ۵ هزار نفر هم اعلام شده است.
مریم اکبری منفرد در بخشی از نامه تازه خود از زندان اوین نوشته است: «پژواک فایل صوتی آقای منتظری حدیث مکرر تخلفات متعدد جمهوری اسلامی است. حاکمیتی که به ادعای خودش، حاکمییت اسلامی و شریعت علی و سیرت محمدی است اما به نام مقدس اسلام، هر چه خواستند انجام دادند.»
مریم اکبری منفرد، در روز هشتم دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام محاربه از طریق ارتباط با نیروهای مجاهدین از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۱۵ سال حبس محکوم کرد. خانم اکبریمنفرد در یکی از نامههای خود از داخل زندان نوشته است که قاضی ابوالقاسم صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران در روز دادگاه گفته است که «او(مریم اکبریمنفرد) جور خواهر و برادرانش را میکشد.»
او در ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵ در نامهای سرگشاده از زندان اوین خواستار دادخواهی و تحقیق درباره اعدام اعضای خانواده اش در دهه ۶۰ شده است. یکی از خواسته های مریم اکبریمنفرد در این نامه «اعلام محل دفن خواهر و برادر» اعدام شدهاش بود. او نوشت: «با توجه به اینکه نشانی محل دفن آنها هیچگاه به خانواده اعلام نشده است، درخواست روشن شدن چگونگی فوت و محل دفن آنها را نیز دارم.»
طرح این شکایت و دادخواهی از سوی این زندانی سیاسی، با اقدام تلافی جویانه مقامات قضایی مواجه شد. در تاریخ ۱۳ آبان ماه سال جاری، سازمان عفو بین الملل با انتشار بیانیه ای نوشت که مقامات ایرانی از اینکه اجازه بدهند مریم اکبری منفرد برای رسیدگی به بیماری آرتروز و تروئید خود در خارج از زندان درمان شود، خودداری کرده اند.
مریم اکبریمنفرد همچنین ۲۱ آبان ۱۳۹۵ در نامهای از بند زنان زندان اوین اعلام کرد که پس از «شکایت رسمی برای پیگیری اعدام سه برادر و خواهرش در سال ۱۳۶۷» به «محروم شدن از ملاقات با فرزندانش» تهدید شده است. خانم اکیریمنفرد دو دختر ۱۲ و ۷ ساله دارد و چون طی هفت سال زندان از «مرخصی» محروم بوده آنها را هفته ای یکبار برای چند دقیقه در زندان اوین ملاقات می کند. | http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/2016-12-21_2216/ |
db79a4d0-1ab1-4beb-82a5-895c58ee828a | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | قتلِ زبانِ مادری و تخریب توسعه در ایران | iran-emrooz.net | Wed, 21.12.2016, 1:14
ما یکصد و ده سال است که با انقلاب مشروطیت فاز صفر استقرار دولت مدرن و ورود جامعهمان به دنیای مدرن را کلید زدهایم. اما همچنان حکومت تا تحقق دولت مدرن فاصلهها دارد – قبل و بعد از انقلاب اسلامی – در ایران و جامعهمان هنوز در سردرگمی دوره گذار به سر میبرد. ما گامهایی به پیش رفتهایم اما همچنان تا نقطه مطلوب فاصلهها داریم. نه حکومت ما اکنون رنگ غالبش رنگ دولت مدرن است و نه جامعه ما خوی غالبش خوی جامعه مدرن است.
و متاسفانه در همین دورهای که هنوز نمیدانستهایم میخواهیم که یا چه باشیم، به خطا دست به برنامهریزی توسعه نیز زدهایم. خطا از آن بابت که اگر هیچ کاری نمیکردیم هم احتمالا همین مسیر را میرفتیم. اما در این فاصله ما به اسم برنامهریزی توسعه، تقریبا بخش اعظم منابع طبیعی خویش شامل معادن، نفت، آب و جنگلهای خود را تخلیه، تبخیر و دود کردهایم؛ اما همچنان در دوره پیشاتوسعه فروماندهایم. در یک کلام: ما هنوز در فاز صفر توسعهایم در حالی که منابعمان رو به پایان است.
همه مسیرهایی را که گمان میکردیم ما را به توسعه برساند، آزمودیم. راهها و جادههای کشور را توسعه دادیم، خط آهن کشیدیم، برق آوردیم، سدهای فراوانی زدیم، آموزش مدرن آوردیم، دانشگاه را تا روستاها بردیم، صنعت مونتاژ وارد کردیم، بر جایگزینی صادرات تاکید و صنایع داخلی را تشویق و حمایت کردیم، دولتگرایی کردیم، سپس به خصوصیسازی روی آوردیم، در قیمتها مداخله کردیم، سمهیهبندی کردیم، یارانه دادیم و سپس دست به آزادسازی گسترده زدیم. صادرات را تشویق کردیم، واردات را محدود کردیم و باز به سوی اقتصاد باز حرکت کردیم. اما هر چه کردیم چیزی عوض نشد و فقط منابع ما بیشتر و بیشتر تخریب و تبخیر شد.
ما کجای کار خطا کردهایم؟ نمیدانیم مقصر اصلی چه کسی یا چه گروهی یا چه نهادی بوده است اما هرچه بوده است نتیجه این شده که ما، انسانهای توانمندی که بتوانند فرایند توسعه را در این کشور به پیش ببرند پرورش ندادهایم. در تمام این سالها ما با کمبود جدی نیروی انسانی توانمند روبهرو بودهایم؛ حتی وقتی که بالاترین نرخ پذیرش دانشجو را در جهان داشتهایم. ما فکر کردیم اگر تعداد انبوهی دانشگاه داشته باشیم مشکل نیروی انسانی ما حل میشود، پس دست به تکثیر بیرویه دانشگاههایمان زدیم. همانگونه که هفتاد سال پیش نظام آموزشی مدرن را به صورت انبوه همه جا مستقر کردیم و گمان میکردیم همینکه بچهها از مکتب خانهها بیرون بیایند و پشت نیمکت بنشینند و کتاب واحد داشته باشند برای پرورش انسان مدرن و توانمند برای تحقق توسعه کافی است، امروز نیز همچنان مدارسمان را داریم به همان شیوه اداره میکنیم.
در تمام این مدت خطای ما این بود که بر توسعهی حافظهی بچههایمان متمرکز شدیم نه بر توسعه شخصیت آنها. هفتاد سال یک نظام آموزشی حافظهمحور را به صورت مکانیکی توسعه دادیم در حالی انسانهای توانمند و آفرینشگر توسعه وقتی تربیت میشوند که ما یک نظام آموزشی رابطهمحور را مستقر کنیم. در این دوره ما دست به تولید انبوه انسانهایی با تواناییهای علمی سطح بالا اما با تواناییهای اجتماعی و ارتباطی بسیار سطح پایین زدیم.
ما این نظام آموزشی را مثل همه چیزهای دیگرمان از غرب گرفتیم و اینجا مونتاژ کردیم. گرچه غرب دو دهه است که به خطای خود در این زمینه پیبرده و دست به کار تحول نظام آموزشی کودکان خود شده است، اما البته همین نظام آموزشی حافظهمحور در غرب جواب داده بود. چرا که پیش از آن با دو قرن تحول و نهضت فکری در غرب، نظام فکری و رفتاری خانواده غربی دگرگون شده بود و زمینههای لازم برای پرورش کودکان دارای تواناییهای ارتباطی قوی و شخصیتهای قوامیافته در خانواده بهوجود آمده بود. بنابراین گرچه مدرسه آموزشمحور و حافظهمحور بود، اما این مساله موجب تخریب شخصیت کودکان آنها نشد. ما نیز همان راه را رفتیم اما یادمان رفت که در ایران، خانواده هنوز دویست سال تحول فکری در پشت سر خود ندارد و بنابراین بذر اولیه تواناییهای توسعهآفرین را در ذهن و زبان کودکان نمیکارد. پس به خانواده امیدی نیست و هر کاری باید میکردیم در مدرسه بود؛ اما متاسفانه دبستانهای ما نیز به کارخانههایی برای تولید مکانیکی افراد باسواد و دارای حافظهها و قوای ذهنی قوی تبدیل شدند. آنچه در این میان برای هفتاد سال مغفول ماند، شخصیت کودکانی بود که انتظار داشتیم در بزرگسالی توانایی داشته باشند که توسعه بیافرینند در حالی که در کودکی این تواناییها را به آنها نداده بودیم.
اما این تنها خطای بزرگ ما نبود. ما خطای دیگری نیز مرتکب شدیم و آن حذف نیمی از جمعیت کشورمان از حضور فعال و بهنگام در فرایند توسعه بود. بر اساس یک سیاست کاملا خطا و نژادپرستانه، هیچ آمار رسمی از سهم جمعیت اقوام و زبانها در کشور ما جمعآوری و منتشر نمیشود. اما بر اساس برآوردهای مختلف، جمعیت اقوام ایرانی غیرفارسی زبان در کشور ما بین ۴۲ تا ۴۹ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند. ما در طول هفتاد سال گذشته فرزندان نزدیک به نیمی از جمعیت کشور یعنی اقوام غیرفارسی زبان کشورمان، را مجبور کردهایم که از سال اول دبستان زبان فارسی بیاموزند و به زبان فارسی آموزش ببینند. فاز صفر توسعه در هر کشوری در دوران کودکی، در دبستان و پیش دبستان، شکل میگیرد. هر چه ما برای آینده کشورمان میخواهیم باید بذر آن را در این سنین بکاریم. ما با تحمیل آموزش زبان فارسی به کودکانی که زبان مادریشان فارسی نیست، آنان را با یک توقف چند ساله در حساسترین سالهای عمر در فرایند اجتماعی شدنشان روبه رو میکنیم. این که ۶۷ درصد مردودی دانشآموزان پایه یک و دوی دبستان متعلق به ۹ استان دو زبانه کشور است، موید چنین مشکلی است. کودکان ایرانی غیرفارسیزبان وقتی سرانجام با زبان فارسی کنار میآیند و آن را یاد میگیرند که سنین کودکی را از دست دادهاند. سنینی که سرنوشتسازترین دوره برای یادگیری و تمرین ویژگیهایی است که بعدا برای حضور موثر و مستمر در فرایند آفرینش توسعه، مورد نیاز است.
ما توجه نکردیم که زبان مادری، تنها زبان سخن گفتن نیست، زبان عاطفه، زبان احساس و زبان زندگی فرد است. زبان مادری زبان درونی انسانهاست و فرایند تفکر نخست به زبان درونی هر فرد رخ میدهد و سپس به زبان گفتاری او ترجمه میشود. مطالعات نشان داده است که در گروههای جمعیتی دو زبانهها اگر زبان مادری را خوب یاد گرفته باشند، مغز آنان در پردازش اطلاعات هیجانی و حوزه دریافت معنایی توانایی بیشتری دارد.
در واقع ما با عدم آموزش زبان مادری و تحمیل زبان فارسی به کودکانی که زبان مادری آنها فارسی نیست، در همان سنین کودکی، تکامل زبان درونی و زبان تفکر آنان را متوقف میکنیم و آنان با تحمل فشارهای روانی و روحی زیادی و با چند سال تاخیر سرانجام میتوانند به زبان تحمیلی جدید، تفکر کنند و سخن بگویند. اما آنچه در این میان از دست رفته است فرصتهای تکامل ابعاد پرورشی و وجودی آنهاست که تواناییهای ارتباطی و توسعهآفرینانه آنها را شکل میدهد.
نکته مهم این است که زبان یک پدیده یا سامانه کاتالیک است. یعنی پدیدهای است که به طور طبیعی و بدون مداخله آگاهانه بشر ساخته شده و تکامل یافته و به نظمی خود انگیخته رسیده است. در پدیدههای کاتالیک، ما اول استفاده و کاربرد آنها را میآموزیم بعد آنها را تحلیل و اجزاء آنها را شناسایی میکنیم. اگر زبان یک پدیده کاتالیک است پس نخست باید از آن استفاده کنیم و ظرفیت استفاده از آن را به حداکثر برسانیم و بعد سراغ یادگیری و تحلیل آن برویم. وقتی ما کودک را از فضای زبان مادری خارج میکنیم و او را وارد آموزش اجباری زبان فارسی میکنیم، او هنوز در فرایند یادگیری کاتالیک زبان مادری به نقطه شکوفایی، یعنی نقطه حداکثری قدرت تکلم و ادراک نرسیده است، یعنی آن بخش از احساسات و عواطفی که باید به کمک زبان مادری به طور کامل تکامل یابد، کامل شکل نمیگیرد در جایی، و بنابراین عملا روند رشد قدرت تکلم به زبان مادری در کودک متوقف میشود و بنابراین زبان درونی کودک که همان زبان تفکر او نیز هست به حداکثر ظرفیت خود نمیرسد. سپس این کودک مظلوم باید برای سالها با تحمل مشقت فراوان نخست زبان فارسی را بیاموزد و بعد توانایی تفکر در زبان فارسی را در خود تقویت کند. این همان ظلمی است که ما هفتاد سال است به کودکان اقوام ایرانی غیرفارسی زبان میکنیم و آنان را در رقابت کسب فرصت های اجتماعی و اقتصادی با فارسی زبانان در موقعیت نابرابر قرار میدهیم.
در واقع ما با تحمیل آموزش زبان فارسی، فرایند تکامل ذهنی و شخصیتی نزدیک به نیمی از جمعیت کشور خود را برای چند سال کُـند یا متوقف میکنیم و فرصتهای آنان را به سود کودکان فارسیزبان، تخریب میکنیم. و بدین ترتیب فرصتهای عمومی حضور در فرایند توسعه در استانهایی که جمعیت آنها غیرفارسی زبان است را فرو میکاهیم. شاید بخشی از شکاف و عدم توازن توسعه که میان استانهای مرکزی و استانهای مرزی کشور وجود دارد ناشی از همین مساله باشد. یعنی با وجود آن که در گذشته بودجههای مناسبی برای توسعه برخی استانهای محروم اختصاص یافته است اما آن استانها همچنان محروم ماندهاند. در واقع ممکن است ما عملا با تحمیل زبان فارسی به کودکان استانهای دو زبانه، یک وقفه چند ساله در فرایند شکلگیری شخصیت و توانایی کودکان این مناطق ایجاد میکنیم و همین آغازی بر توزیع ناعادلانه فرصتها بین منابع باشد. علاوه بر همه بیعدالتیهای سیاسی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی دیگر، این شکل از بیعدالتی نیز یک بیعدالتی ویرانگر است که ما در هفتاد سال گذشته، بیسروصدا و آرام بر اقوام ایرانی غیرفارسی زبان تحمیل کردهایم.
زبان مادری مثل معماری بومی است. آیا رواست که ما همهی خانههای روستایی یا ساختمانهای بومی مناطق مختلف و شهرهای تاریخی کشور را تخریب کنیم به جرم این که چرا معماریشان مانند معماری تهران نیست؟ اگر نه، پس چرا بر سر زبان مادری اقوام که میراث تمدنی و جزئی از ثروت هر جامعه است چنین میآوریم؟ قتل زبان مادری با نسلکسی و نژادپرستی تفاوتی ندارد. جامعهای که یک زبان را بر همه زبانههای مادری تحمیل میکند یک جامعه نژادپرست است که میخواهد یک زبان را که آن را زبان برتر میداند بر بقیه حاکم کند. شما چه بخواهید یک، نژاد را نسبت به سایر نژادها برتری بدهید چه یک زبان را، چه یک مذهب، و چه یک ایدئولوژی را، فرقی نمیکند همه به معنی نوعی نژادپرستی است.
چه تناقضی است که ما از یک سو سرمایههای زیادی را برای حفظ کتبیهها و آثار مرده تاریخی خرج میکنیم و از سوی دیگر سرمایههای زیادی را برای محدود کردن و تضعیف زبانِ زندهی مادریِ اقواِم ایرانیِ غیرِفارسی زبان صرف میکنیم. تخریب زبان به تخریب فرهنگ و تخریب فرهنگ به تخریب هویت میانجامد. آنگاه وقتی هویت تخریب شد جای آن را نفرت و خشونت پر خواهد کرد. زبان مادری ابزار بسط سرمایه اجتماعی است و تخریب آن یعنی تخریب سرمایه اجتماعی. ما گمان کردهایم که با فارسی سازی همه چیز در استانهای غیرفارسی زبان، به بسط انسجام، اجتماعی کمک کردهایم. اما چنین نیست. زبانِ تحمیلی نوعی مقاومت درونی در یادگیرنده ایجاد میکند و او را آماده میکند تا در زمان مقتضی انتقام خود را از گروه تحمیل کننده بگیرد.
به طور کلی نظام آموزشی کنونی در ایران با شروع آموزش از سال اول دبستان و غفلت از پرداختن به پرورش ابعاد وجودی کودک، در دورهای که باید توانمندیهای زیست انسانی و جوانههای شخصیتی توسعهآفرینانه کودک شکل بگیرد و تواناییهای ارتباطیاش تقویت شود و هوش اجتماعی او تکامل یابد، او را درگیر آموختن چیزهای که اکنون هیچ نیازی به آنها ندارد میکند و تمام انرژی و ظرفیت او را در این مسیر تخلیه و تخریب میکند. و سرانجام پس از یک دوره آموزشی ۱۲ ساله، جوانانی آکنده از اطلاعات علمی اما خالی از تواناییهای ارتباطی لازم برای یک زیست انسانی غنی و رضایتمندانه تحویل ما میدهد. اما متاسفانه این فرایند مخرب در مورد کودکان اقوام ایرانی غیرفارسی زبان بسیار شدیدتر است. این کودکان دقیقا شخصیتی و رفتاری، در سنینی که آخرین فرصت تکامل ابعاد وجودی انسانهاست یکباره با سه موج پر فشار و پر تنش زیستی و اجتماعی در زندگی خود روبه رو میشوند: نخست تنش ورود به مدرسه و حضور در جامعه بزرگ بیرون از خانواده؛ دوم تنش ناشی از فراگیری اجباری یک زبان غیرمادری که پیش از آن هیچ تجربهای در مورد آن ندارند؛ و سوم تنش ناشی از ورود به دوره آموزشهای رسمی علمی. یعنی کودک هم باید وارد جامعه بزرگ شود هم یک زبان غیرمادری (فارسی) یاد بگیرد و هم کسب دانش کند. آیا ما میدانیم با این شیوه عمل چه مصیبتی بر سر کودکان میهنمان آوار میکنیم و چه خسارتی به ظرفیتهای وجودی، زیستی و اجتماعی آنان میزنیم؟
قطع کاربرد زبان مادری یعنی قطع رابطه احساسی کودک با محیطش و محدود کردن توانایی او در بروز عواطف و احساساتش و توقف فرایند تکاملی دریافت مفاهیم و ادراکات او. همان گونه که عقیمسازی جسمی انسانها کاری غیر اخلاقی است، توقف یا عدم آموزش زبان مادری و تحمیل یک زبان دیگر به کودکان نیز نوعی توقف یا عقیمسازی شخصیتی تلقی میشود و غیر اخلاقی است. آموزش اجباری کودک به زبانی غیر از زبان مادری، موجب قطع رابطه مادر و کودک در حوزه آموزش میشود و عملا مادر در فرایند تکاملی تولید مفاهیم و ادراکات کودک به حاشیه رانده میشود.
زمان زیادی طول میکشد و فرصت زیادی از دست میرود و هزینههای روحی و روانی سنگینی بر این کودکان معصوم وارد میشود تا آنان دوباره خود را بازیابد و فرایند تکاملی تولید مفاهیم و ادراکات خویش را به مرحله زایندگی برسانند. زبان ابزار تکاملی فهم ماست. انقطاع زبانی نوعی انقطاع در فرایند تکاملی اندیشگی کودکان ایجاد میکند و ستم به حقوق انسانی آنهاست. به گمان من در این هفتاد سال ما بیش از آنچه استبداد سیاسی نسبت به اقوام روا داشتهایم، استبداد زبانی نسبت به آنها ورزیدهایم که بسی جانفرساتر و جانسوزتر است.
برای شکلدهی واقعیِ فرایند توسعه در گسترهی همه مناطق کشور، ما چارهای نداریم که به زیست طبیعی همه اقوام ایرانی احترام بگذاریم و به زبان آنها رسمیت ببخشیم. بیگمان منافعی در تکثیر زبانی بوده است که برای نمونه در سوئیس همزمان سه زبان رسمی و در آفریقای جنوبی یازده زبان رسمی وجود دارد.
ممکن است گفته شود مطابق قانون اساسی، تنها زبان فارسی زبان رسمی ماست و هرگونه تحولی در این زمینه متوقف بر اصلاح قانون اساسی است. اما قانون اساسی ما در اصل پانزدهم اجازه داده است ادبیات زبانهای محلی و قومی در مدارس تدریس شود. ما کافی است تصمیم بگیریم همین مجال را دریابیم و آن محقق کنیم.
برگزارکنندگان «دومین همایش توسعه عدالت آموزشی» در میثاقنامه همایش پیشنهاد کردهاند که سیاستگذاران ملی برای دستیابی پوشش ۹۰ درصدی پیش دبستانها در استانهای دو زبانه کشور تا سال ۱۴۰۰ هدفگذاری و سیاستگذاری کنند. این ایده گرچه ایده خوبی است اما، با توجه به مشکلات مالی دولت که از این پس نیز تشدید خواهد شد، ضریب امکانپذیری تحقق آن بسیار پایین است. این یک هدف مطلوب و خواستنی اما دست نیافتنی است. ارایه خدمات پیشدبستانی فراگیر به گونهای که همه بخشهای جمعیتی و قشرهای مختلف اقوام را در برگیرد نیازمند سازماندهی گسترده و بودجههای فراوان یا مشارکت بسیار گسترده بخش خصوصی است که تحقق همه آنها بعید به نظر میآید.
اگر حکومت جمهوری اسلامی به هدف توسعه پایبند باشد باید از همین سال آینده تحولات حوزه آموزش دبستانی را آغاز کند. برای این منظور، ما میتوانیم از ظرفیت موجود آموزش و پرورش کشور بهره ببریم. در حال حاضر همه جمعیت لازمالتعلیم کشور به دبستان دسترسی دارند. مهمترین گامی که باید برداریم این است که تصمیم بگیریم رویکرد نظام آموزش دبستانی را از یک پاردایم آموزشمحور به سوی یک پارادایم پرورشمحور تغییر جهت دهیم. ما باید بپذیریم که سالهای دبستان سالهای پرورش است و آموزش در این دوره باید به یک مساله حاشیهای تبدیل شود. گرچه ظرف مدت یک سال نمیشود چنین تحولی را محقق کرد اما اگر وزارت آموزش و پرورش اصلِ این تحول را بپذیرد، آنگاه میتواند طی یک فرایند شش ساله این روند را محقق کند و برای مثال، هر سال یکی از پایههای آموزشی دبستان را از وضعیت آموزشمحوری به پرورشمحوری تغییر دهد. ممکن است تحقق این تحول در کل کشور و به صورت همزمان دشوار و پرهزینه باشد. این حرکت میتواند از چند استان دو زبانه شروع شود و پس از یکی دو سال تمرین به تدریج به سایر استانهای دو زبانه و سپس به کل استانهای کشور تعمیم یابد.
تحول رویکرد نظام آموزش دبستان از آموزشمحوری به پرورشمحوری این فرصت را در استانهای دو زبانه ایجاد میکند که برنامههای مربوط به تربیت و پرورش ظرفیتهای شخصی و توانمندیهای اجتماعی کودکان این استانها به زبان مادری آنها انجام پذیرد. شاید مناسب باشد که در استانهای دو زبانه، در سه سال اول دبستان، با استفاده از زبان مادری، پرورش کودکانمان را از جنبه رشد تواناییهای زیستی و شخصی و تکامل تواناییهای ارتباطی و اجتماعی در دستور کار قرار دهیم. در این دوره آنان همچنین میتوانند فرهنگ و ادبیات زبان مادری خویش را بیاموزند تا فرصت یابند به مرزهای شکوفایی زبان درونی و زبان تفکر خویش نزدیک شوند. آنگاه از سال چهارم با شیبی ملایم، آموزش زبان فارسی آغاز شود، به گونهای که تا پایان سال ششم دبستان این کودکان خواندن و نوشتن به زبان فارسی را هم آموخته باشند و با ورود به دبیرستان بتوانند آموزشهای علمی خود را به صورت کامل به زبان فارسی فراگیرند.
برای من، یکی از معیارهای مهم توسعهخواه بودن حکومتها، شیوه برخورد آنها با اقلیتها و با زندانیان است. در این دو موضع است که شخصیت، حرمت و حقوق انسانها به گونهای عریان و بیدفاع در برابر حاکمیت و اقتدار قانونی اکثریت، سر تسلیم فرود میآورد و مستعد آن است که در معرض تعرض و ستم قرار گیرد. متاسفانه در سه دهه اخیر حکومت ما در این دو موضع کارنامه مطلوبی ندارد. فرصت چندانی نداریم، اکنون گاه آن است که تا فرصت باقی است نقطهی پایانی بر این نوع بیعدالتی نهاده شود.
ایران سرزمین رنگین کمانی از فرهنگها، اقوام، زبانها و مذاهب است. حذف هر رنگ از این رنگین کمان، به منزله یک گام به سوی نابودی اصل رنگین کمان است. رنگین کمان ما تنها با همکاری و حضور همه این رنگها برقرار و بر دوام خواهد ماند. پس زنده باد رنگها، زنده باد رنگین کمان ایرانی ما.
پیام به دومین همایش توسعه عدالت آموزشی
محسن رنانی / دانشگاه اصفهان
۲۹ آدر ۱۳۹۵ | http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/2016-12-21_0114/ |
700cf063-1051-4063-af49-2297d0b919d1 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | افتتاح تعمير انیستیتوت زراعت ولايت پکتیکا | افتتاح تعمير انیستیتوت زراعت ولايت پکتیکا
تعمیر جدید انیستیتوت زراعت ولایت پکتیکا با حضور مسولین مقام ولایت و رياست معارف آنولایت، تعدادای از مسوولین ادارات دولتی، متنفذین قومی، استادان و شاگردان افتتاح و به بهره برداری سپرده شد.
تعمیر متذکره به هزینه مجموعی 14 میلیون افغانی از بودیجه انکشافی وزارت معارف، بصورت پخته و اساسی در دوطبقه بصورت پخته واساسی اعمار گرديده که دارای 16 صنف درسی با سایر ملحقات ضروری می باشد.
قا بل یاد آوریست که انیستیتوت متذکره درسال 1391 تاسیس گردیده و تا الحال در چهار دوره فراغت 280 تن از رشته باغ داری واگرانومی از این انستیتوت فارغ گردیده اند.
مطالب مرتبط: No related posts.
Abdullah Atayi | http://dari.wadsam.com/%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AA%D8%A7%D8%AD-%D8%AA%D8%B9%D9%85%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D8%AA%D9%88%D8%AA-%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%AA-%D9%BE%DA%A9/ |
e13b5769-1da0-427f-ae3e-d06614ddd0d8 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | احمد منتظری مرد سال ٢٠١٦ | iran-emrooz.net | Wed, 14.12.2016, 10:29
احمد منتظری را به راستی باید مرد سال ٢٠١٦ میلادی در دفاع از حق و حقوق انسانی در ایران و جهان نامید. او با پخش فایل صوتی آیتالله منتظری، دادخواهی دربارهی کشتار تابستان سال ٦٧ را از صورت یک مسئلهی خارج از کشوری و حقوق بشرىِ صرف، بیرون آورد و به امری ملی، مدنی، سیاسی - حقوقی و درون - رژیمی مبدل کرد.
اینک دستگاه قضایی-امنیتی، خاصه شخص ولی فقیهِ نظام فقاهتی پای دیوار قرار گرفتهاند، نه دستستیز دارند و نه پای گریز. در واقع هر حملهای به منتظری صورت بگیرد یا هر تلاشی در توجیه آن تبهکاری تاریخی بکنند، به ضرر شخص «رهبر معظم انقلاب» و مضر به حال حرامخواران قدرت و ثروت ملی تمام خواهد شد.
بااین حال، عوامل امنیتی و قضایی نظام فقاهتی، بهویژه گروه مرگ، که اکنون صاحب قدرت و ثروتاند، از تلاش برای تهدید، تنبیه و محکوم کردن احمد منتظری و هر فرد دیگری که چون او عمل کند، دستبردار نخواهند بود. لذا پشتیبانی از منتظری در اوضاع و احوال کنونی، یک وظیفهی مهم ملی و اخلاقی است. در این معرکهای که ارتجاعِ بیآبرو راه انداخته نباید او را تنها گذاشت و با هر وسیلهی ممکنی توطئههایی را که علیه او میشود، باید بیاثر کرد.
البته اطلاعیههایی که در دفاع از وی تاحال داده شده، در کل، درست و بجا بوده یا محکوم کردن حکم دادگاهی که ابراهیم رئیسی - از اعضاء گروه مرگ در فاجعه ٦٧- در رأس آن قرار دارد، حقا که تحسین کردنی است. اما اینها بخش ناچیزی از آن میزان حمایتی است که ازین روحانی واقعی و آزاده باید صورت بگیرد. زیرا پشتیبانی حقیقی از احمد منتظری، در پیگیرىِ بیوقفهی موضوع کشتار ٦٧ معنا میدهد، در وادارکردن رأس حاکمیت به برکنار کردن و محاکمهی علنی گروه مرگ، مفهوم پیدا میکند یا در مجبور کردنِ رأس نظام، به تقاضای عفو از ملت و در نهایت، در پیکار مستمر برای تغییر دادن و اصلاحِ دستگاه قضایی و امنیتی است که معنی میدهد. دفاع از منتظری، یعنی تلاش برای تحقق این خواستها. خواستهایی که کمترینها یا کفِ مطالبات نیروهای ملی و مترقی در ارتباط با کشتار تابستانِ ٦٧ محسوب میشوند و احمدمنتظری با دلیری و درایتِ تمام، میکوشد تا با پخشِ حقایقی که پدرِ جاوداننامش آنگونه شجاعانه به زبان آورده بوده، به تحقق آن خواستهای ملی و مردمی، یاری برساند.
باری منتظریها در حقیقتدوستی، عدالتطلبی، حقگویی و دفاع از آزادی و کرامت انسانی، سنگ تمام گذاشتند. منتظرىِ پدر، در دفاع از حقیقت و عدالت و حق مظلوم، از هیچ قدرتی نهراسید، در برابر خمینی زانو به زمینِ پستی نزد، از نام و مقام گذشت تا از بیان حرفِ حق نگذرد، از امنیت و احترام و آزادی خود و خانوادهاش گذشت تا حرمت و امنیت دیگران و آزادی دگراندیشان حفظ شود. دائماً در اندیشهی نجات مخالفانِ نظام بود، صدها و صدها خانواده هستند که در آزادی جگر گوشههایشان، خود را وامدار آن کوه معنویت میدانند و هر وقت نام آن پیر بینادل به میان میآید، درجا جواب میدهند که: آیتالله منتظری چیز دیگری بود، با اینها از زمین تا آسمان تفاوت داشت، جداً یک فرشته بود! نویسندهی این سطور، خوب به یاد دارد، ساعتی بعد از انفجار هفتم تیرماهِ سالِ ٦٠، در پیامی که آیتالله بهمناسبت شهادت دهها تن از سران نظام میداد، با اینکه فرزندش محمد هم از کشتهها بود، از مسؤلان و مأموران زندانهای جمهوری اسلامی، ملتمسانه میخواست که: حقوق زندانیان را رعایت کنند، با محبوسین به انصاف رفتار کنند، مبادا تحت تاثیر فضای موجود قرار بگیرند، مبادا خشم بر آنها غلبه کند و دست به اعمال نادرست ببرند...
آری او بود که فردیت و دلیری نشان داد، در واقع سنت شکست و از حق و حقوق شهروندىِ بهائیانِ دفاع کرد، او بود که حقوقِ دموکراتیكِ دگراندیشان را در عمل بهرسمیت شناخت، و همو بود که خطر کرد و مکتب ولایت فقیه را آنگونه که «حضراتِ آیات» در ایران اسلامی اجرا میکنند، با شرک برابر خواند... حقاکه: یک دهان خواهم به پهنای فلک تا بگویم شرح آن رشكِ ملک و منتظرىِ پسر، فرزند خلفِ همان پدر است، آزادهىِ صاحبنجابتی که درس در مکتبِ پدر خوانده و بیرجزخوانی و مبارزطلبی، میگوید: از مرگ بیمی ندارم، شست و دو سال عمر کردم، در بیانِ حقیقت آن فاجعه، حاضرم هر خطری را بپذیرم، دانستنِ حقایقِ کشتارِ ٦٧ حق مردم ایران است...
اینجانب هر وقت به منتظریها فکر میکنم، داستانِ قاضىِ شهرِ بُست و پسرش بوبکر - که او نیز قاضی بود - تداعی میشود: ادیب و مورخ بزرگ، بیهقی نقل میکند که، قاضىِ شهرِ بُست، بوالحسنِ بولانی و فرزندش بوبکر، سخت تنگدست بودند زیرا از کسی چیزی قبول نمیکردند، پاکدست و بینهایت متقی بودند. سلطان مسعود غزنوی ازین ماجرا آگاه بود، دو کیسه از زری که سلطان محمود - پدرش - از هند آورده بود، به بونصر میدهد تا به آن پدر و پسر برساند تا «خویشتن راضیعتکی - مزرعه و زمین و محل درآمدی - حلال خرند و فراختر بتوانند زیست و ما حق این نعمتِ تندرستی که بازیافتیم، لختی گزارده باشیم.»
بونصر، قاضی و فرزندش را میخواند. هر دو در محضر فرستادهی سلطان حاضر میشوند. بونصر هدیه و پیام سلطان را به قاضی میرساند و کیسهی زر را تحویل میدهد. قاضی سلطان را دعا و ثنا میکند و میگوید: «این صلت فخر است، پذیرفتم و بازدادم که مرا بکار نیست و قیامت، سخت، نزدیک است حسابِ این نتوانم داد، و نگویم که مرا سخت در بایست نیست اما چون بدانچه دارم و اندک است، قانعم، و زر و مالِ این، چه بکار آید...» فرستادهی سلطان، خواجه بونصر میگوید، سبحان الله زری که سلطان محمود از بتخانههای هند به ضربِ شمشیر آورده «و بتان شکسته و پاره کرده» خلیفه عباسی امیرالمؤمنین، آن را میپذیرد، «می روا دارد ستدن»، تو نمیپذیری؟
قاضی گفت: «زندگانی خداوند دراز باد، حالِ خلیفه دیگر است که او خداوند ولایت است، و خواجه(بونصر) با سلطان محمود به غزوها بوده است و من نبودهام و بر من پوشیده است که آن غزوها بر طریق سنتِ مصطفی علیهالسلام هست یا نه، بههیچ حال من این نپذیرم و در عهدهی این نشوم ... بونصر پسرش را گفت، تو از آنِ خویش بستان، گفت زندگانىِ خواجه ... دراز باد، علی ای حال، من نیز فرزند این پدرم که این سخن گفت، و علم از وی آموختهام... من هم از آن حساب و توقف و پرسش قیامت بترسم که وی میترسد و آنچه دارم از اندک مایه حطام دنیا حلال است و کفایت است و بههیچ زیادت حاجتمند نیستم ...» بونصر در عجب میماند و میگوید: «بزرگا که شما دوتنید» بعد میگرید و آن زر به سلطان باز میگرداند و مسعود در حیرت فرو میرود از آن همه مناعت طبع و بزرگی و استغناء ...
والسلام!
محمد ارسی
.(JavaScript must be enabled to view this email address)
تگزاس. دوازده دسامبر ٢٠١٦
نظر خوانندگان:
■ شما پیشنهادهائی برای دفاع بیشتر و مستمر از ایشان بکنید تا مطالعه شود. مثلا تمام انجمنهای فرهنگی و سایتهای ایرانی حداقل خارج کشوری بر ابتدای خود بنویسند، ما احمد منتظری هستیم. برنامههای فرهنگی را از امروز به بعد در همه جای جهان و تا احقاق حقوق ایشان، با سلام و احترام به ایشان آغاز کنند. تابلوهائی با نقاشی جمعی و حاوی بزرگداشت منش ایشان تهیه و در رستورانها و مراکز فرهنگی ایرانی آویخته شود. گروههائی بطور سرزده وارد اماکن جمعی ایرانیان شده و با ساز و تعارف شیرینی از همه درخواست حمایت کنند و .....
خواننده
■ استاد گرانقدر جناب آقای ارسی اینجانب هم با شما صددرصد موافقم که میبایستی تمامی شخصیتها و سازمانهای سیاسی و فرهنگی داخلی و خارج کشور دست به دست هم داده و از انتخاب ایشان به عنوان مرد سال در ایران و جهان حمایت کنیم.
با سپاس فراوان، ارسلان
■ آقای ارسی گرامی
درود بر شما که قلم شریفتان را در دفاع از این آزادگان بکار بستید. جناب احمد منتظری در برحهای این کارستان را انجام داد که جمهوری اسلامی در اندیشه مطرح کردن نام رییسی برای جانشینی رهبر بود. آقای منتظری این مهره را سوزاند.
موفق باشید
ر. ب
■ آقای ارسی گرامی با سپاس از پیشنهاد حمایت ملی شما از پرچمداران حق و حقیت در راه دادخواهی و عدالت مردم ستم دیده.
همواره پایدار و پاینده مانید.
■ در این فضای الوده سیاسی-اجتمایی ما به چنین مردانی مینازیم. با وجود خفقانی که ارتجاع ایجاد کرده، خواستهای مردم از طریق آزادگانی چون منتظری، خزعلی، نوریزاد و مطهری مطرح میشود و خواب راحت از چشم ستمگران میرباید.
پایدار باشید
■ با سلام، چه داستان تاریخی بجایی را تعریف کردهاید. سلطان مسعود غزنوی و پدرش هر دو به بهانهی دین جنایتها کردند. سلطان محمود که خود چنان قدرتمند بود که خلیفه را به هیچ میگرفت کمترین حس وطن دوستی نداشت که به جای حمله به هند و غیره، ایران را از وجود جرثومهی فساد خلیفه عباسی برهاند. متاسفانه همیشه در ایران اینگونه بوده است. امثال منتظری بسیار کم بوده و هستند. مخالفان حکومتهای ایران بیش از مخالفت با فساد و جنایت حاکمان جنایتکار، مخالف نشستن آنها بر کرسی قدرت هستند و تمام تلاششان بر این است که جای آنها را بگیرند. بدین ترتیب است که کار آقای منتظری بزرگ معنی دیگری مییابد که کرسی قدرت را خود از زیر پای خود میکشد تا به مردمش خدمت کند و این مسئله در تاریخ ایران بی نظیر است. ارزش منتظری در این است که در تاریخ ایران بینظیر است. تاریخ از او یاد خواهد کرد. هرچه زمان بگذرد، او جایگاه مهمتری را اشغال خواهد کرد. درود بر او و فرزند برنایش که تربیت شدهی آن پدر است.
■ این عکس بسیار جالب است. خود این عکس گویای خیلی مسائل است. انگار پدر و فرزند، هر دو به یک چیز میاندیشند. پدر که سر به زیر دارد و به گذشته میاندیشد و پسر که متفکر و نگران به آینده. براستی هر دوی این اسطور های شجاعت و وارستگی به چه می اندیشند؟ همین عکس تفسیری است بر این جملات: از مرگ بیمی ندارم، شست و دو سال عمر کردم، در بیانِ حقیقت آن فاجعه، حاضرم هر خطری را بپذیرم، دانستنِ حقایقِ کشتارِ ٦٧ حق مردم ایران است. | http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/2016-12-14_1029/ |
e82c3d68-3415-4727-8fc4-98d0d3550953 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | ماه عسل ترامپ با پوتین چقدر طول خواهد کشید؟ | دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا قول داده که رابطه دیپلماتیک با روسیه را دوباره و اینبار بر اساس یک رابطه خیلی متفاوت بین دو ملت بر قرار کند. در میان کسانی که قبلا با رئیس جمهوری روسیه ولادیمیر پوتین طرف بودهاند، خوشبینی بسیار کمی برای بهبود روابط آینده نسبت به زمان حال ابراز میشود.
iran-emrooz.net | Tue, 20.12.2016, 23:10
در ۲۵ سال گذشته رابطه آمریکا با روسیه رابطهای پرنوسان و همراه با مشکلات بوده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا قول داده که رابطه دیپلماتیک با روسیه را دوباره و اینبار بر اساس یک رابطه خیلی متفاوت بین دو ملت بر قرار کند. در میان کسانی که قبلا با رئیس جمهوری روسیه ولادیمیر پوتین طرف بودهاند، خوشبینی بسیار کمی برای بهبود روابط آینده نسبت به زمان حال ابراز میشود.
ویلیام فلیکس برودر (William Felix “Bill” Browder) یک میلیونر موفق بریتانیایی که دارایی خود را در هرج و مرج حاکم بعد از فروپاشی شوروی به دست آورده، پیشبینی میکند که مشابهتهای شخصیتی پوتین و ترامپ، به رویارویی میان آن دو منجر خواهد شد.
او هشدار میدهد «ما به جایی خواهیم رسید که هر دو آنها رو در روی هم، در حالی که مشت بر سینه میکوبند، به یکدیگر خیره خواهند شد.» برودر خود با پوتین درگیری داشت، سخن وی که بین آنها رفاقتی از بین نرفته است یک اظهاریه خلاف واقع نیست.
بیل برودر، پوتین و اطرفیان وی را مسئول مرگ سرگئی ماگنیتسکی (Sergei Magnitsky)، وکیل دادگستری میداند. او میگوید خیلیها مرا دشمن شماره ولادیمیر پوتین در خارج از روسیه میدانند، برای اینکه زندگی من در تبعید همیشه در خطر است.
سرگئی ماگنیتسکی یک وکیل روس بود که در سال ۲۰۰۸ بزرگترین فساد مالیاتی را در تاریخ روسیه کشف کرد، و به همین خاطر برای وی پروند سازی کرده و زندانش کردند و بعد از یکسال بعد در حالی ۳۷ سال سن داشت، در زندان جان سپرد. رژیم پوتین ادعا کرد که او به علت «بیماری سرطان» درگذشته است.
رویکرد پوتین به دیپلماسی
بیل برودر رویکرد پوتین را با رئیس مافیا مقایسه میکند گرچه پوتین آن را رد میکند. وی میگوید هیچ نوع دیپلماسی از سوی پوتین دیده نمیشود. وی نگاه میکند ببیند که چگونه میتواند با استفاده از قدرت ثروتش را به حداکثر برساند، در قدرت بماند، سرکوب بکند و از اطرافیان خود بدزدد. هر اندازه طولانیتر پوتین را بشناسی به همان میزان او را بهتر میفهمی.
برودر یک مثال از رئیس جمهور سابق، جورج دوبلیو بوش میزند. مشهور است که بوش گفت «من چشم در چشمان پوتین دوختم و باور کردم که میتوانم با وی کار کنم.» دولت اوباما کوشید به شیوه خود از طریق هیلاری کلینتون به سرگی لاوروف وزیر خارجه روسیه بهطور سمبولیک دستگاهی با دکمه قرمز برای شروع مناسباتی تازه بدهد.
وقتی که ماموریت اندرو وودز (Andrew Wood’s) سفیر بریتانیا در روسیه تمام میشد پوتین تازه به قدرت رسیده بود. وی تا سال ۲۰۰۰ شاهد تنشهای زمان بوریس یلسین، نخستین رئیس جمهوری انتخابی روسیه بود. وودز از روسها شنید که آنها یک رهبر مستبد میخواهند، و وی آرزوی بهترین آن را کرد. وی میگوید: «وقتی من آن جا را ترک کردم فکر میکردم حداقل یک شانسی وجود دارد که روسیه به سمت یک کشور لیبرال تحول یابد.»
دستان دراز کرملین
اندرو وودز به زودی فهمید که پوتین مردی چنین تغییر و تحولی نیست. پوتین نه رفرم اقتصادی و پیشرفت سیاسی، بلکه بازگشت به چیزی را برگزید که یک خود شیفتگی بیگانهستیز بود. اکنون روسیه کشوری است که به وسیله یک گروه کوچک با منطق درونی عدم تحمل منتقدان، اداره میشود؛ منطقی که به دخالت در اوکراین و سوریه و انضمام کریمه به روسیه و مرگ مشکوک تعدادی از منتقدین پوتین منجر شد.
وودز دیگر به ادعای عدم دخالت پوتین در مرگ آنها اعتمادی ندارد و میگوید «پوتین رکورد اثبات شدهای در دستداشتن مستقیم و غیرمستقیم در این قتلها دارد.»
سوال این است که آیا ترامپ رکس تیلرسون، وزیر خارجهاش را برای معامله با کدام پوتین انتخاب کرده است؟ پوتینی که حرف میزند یا پوتینی که در عمل حرف خود را نقض میکند؟
اکنون نگرانی اندرو وودز آن است که مثل رئیس جمهورهای قبلی، ترامپ هنوز باید دریابد چیزی که او را در مقابل پوتین قرار میدهد چیست؟ به نظر میرسد رئیس جمهور آینده ایالات متحده از پوتین به خاطر آن چه که در سوریه انجام داده به عنوان نقطه قوت وی ستایش میکند. اما سفیر سایق بریتانیا میگوید سوریه یک موفقیت برای پوتین نیست.
ذوب رابطهها
دیمتری پشکوف سخنگوی پوتین قبلا با ادبیات مربوط به مردان قدرتمند در کنفرانس مطبوعاتی خود در روز چهارشنبه گفته است که پوتین و ترامپ جفت هم هستند: «روسیه و آمریکا قدرتهای جدی جهانیاند که با سیاستهای منسجم و قاطع به دنبال حفظ منافع خودشان هستند.»
و ترامپ با ایده بده و بستانش با پوتینی روبروست که تنها برای گرفتن است. بیل برودر میگوید: «چیزی که پوتین میخواهد پذیرش حاکمیت وی در کریمه است. و چیزی که در ازای آن پیشنهاد میکند من فکر نمیکنم کلا چیزی باشد. سخنان قشنگ شاید.»
وی میگوید زمانی که لفاظیهای انتخاباتی جای خود را به سخنان جدی بدهد روابط تلخ خواهد شد: «پوتین پایبند وعدههای خود نیست؛ پوتین همیشه در معامله خیانت میکند. وی هر چیزی را پیشنهاد میشود بر میدارد و بعد میکوشد بیشتر بردارد.»
هیچکدام از آنچه گفته شد خوشایند ترامپ نخواهد بود، وی گفته «میخواهد که در یک معامله بزرگ برنده دیده شود» رئیس جمهور جدید در مراحل بعدی حس خواهد کرد که پوتین سر وی کلاه گذاشته است.
بیل برودر میگوید در آن موقع ترامپ به بازی دوبل [دو برابر کردن مبلغ بازی در بازی بلکجک] در سیاست جاری ایالات متحده نسبت به روسیه احتیاج خواهد داشت و «احتمالا خیلی سر سختتر از سایر ریاست جمهوریهای آمریکا از آب در خواهد آمد.»
در حال حاضر با متغیرهای فراوان موجود، خیلی زود است که بتوان گفت ماه عسل ترامپ و پوتین چقدر طول خواهد کشید، اما با اطمینان باید گفت، هیچ ماه عسلی برای همیشه دوام ندارد.
تلخیص و برگردان: ترک اوغلی
http://edition.cnn.com/2016/12/19/europe/donald-trumps-russian-honeymoon/index.html
Nic Robertson,CNN, 19/12/2016 | http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/2016-12-20_2310/ |
0f09605a-972d-47eb-b94c-70689f953ee0 | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | در آستانه یکصدمین سال پایهگذاری «امپراتوری سرخ» | iran-emrooz.net | Thu, 15.12.2016, 9:51
در مقالهای زیر عنوان «گفتید پوپولیسم؟...» به قلم طاهره بارئی، که به تازگی در سایت «ایران امروز» منتشر شد، نویسنده یاد آوری میکند که ۲۰۱۷ یکصدمین سال رویدادی است که در اکتبر ۱۹۱۷ تاریخ روسیه را به مسیر تازهای کشاند. همین رویداد، با پایه گذاری «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی»، دنیای قرن بیستم میلادی را نیز یکسره دگرگون کرد و پیآمدهای آن همچنان بر قرن بیست و یکم سنگینی میکند. از هم اکنون، با نزدیک شدن یکصدمین سالگرد رویداد اکتبر، در کشورهای اروپایی شاهد انتشار کتابها و مقالاتی هستیم که با تکیه بر تازهترین بررسیهای علمی، به ریشهها و نتایج این چرخش بزرگ تاریخی میپردازند.
ایرانیان نیز که از این چرخش تاثیر فراوان پذیرفتند، با استفاده از یکصدمین سال آن میتوانند به بازخوانی بخشهای بسیار مهمی از تاریخ معاصر کشور خود بپردازند و، همزمان، در پیوند تنگاتنگ با آنچه در شوروی و «اردوگاه سوسیالیسم» گذشت، با فراز و نشیبهای تاریخ معاصر جهان بهتر آشنا شوند.
نوشته حاضر، در رابطه با فرصت کم و بیش یک سالهای که برای شناخت بهتر رویداد اکتبر ۱۹۱۷ در برابر ما است، نخست به «طرح موضوع» میپردازد و سپس، با تاکید بر شماری از زمینههایی که از دیدگاه او قابل بررسیاند، «چند پیشنهاد» را عرضه میکند. ناگفته پیدا است که محورهای تحقیقاتی پیشنهاد شده تنها بخشی از عرصههای قابل بررسی درباره این رویداد بسیار مهم تاریخی را در بر میگیرند.
طرح موضوع
یک) «انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر»، که با ایجاد «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» چرخشی بزرگ در تاریخ معاصر جهان به وجود آورد، در سال ۲۰۱۷ یکصد ساله میشود. طی دورانی بیش از هفت دهه، نظام شوروی و جنبش کمونیستی در سراسر جهان این رویداد را هر سال به عنوان نخستین پیروزی انقلاب کارگران و دهقانان و سر آغاز پیدایش نخستین دولت زحمتکشان در روسیه جشن گرفتند. امروز کم نیستند تاریخ نگارانی که رویداد ۲۵ اکتبر ۱۹۱۷ را «کودتای بلشویک»ها علیه «حکومت موقت» بر آمده از انقلاب فوریه روسیه توصیف میکنند.
دو) رویداد ۱۹۱۷ روسیه را چه «انقلاب» توصیف کنیم و چه «کودتا»، تردیدی نیست که سازمان دهندگان آن (لنین، تروتسکی، زینوویف، کامنف، استالین...) توانستند با الهامگیری از نظریات مارکس و انگلس و انطباق قابل بحث آن بر شرایط کشور خود، نظام تازهای را زیر عنوان «دیکتاتوری پرولتاریا» در وسیعترین کشور جهان به وجود آورند. این نظام، با تکیه بر حزبی واحد با ساختار به شدت متمرکز و ایدئولوژی مارکسیستی - لنینیستی، و دولتی بر آمده از همان حزب و همان ایدئولوژی، بعد از گذار از یک جنگ مخوف و مرگبار داخلی و مقابله با دشمنان خارجی، از اوایل دهه ۱۹۲۰ مجموعه زندگی سیاسی و اقتصادی روسیه و دیگر سرزمینهای به جا مانده از امپراتوری روسیه را زیر کنترل مطلق خود در آورد. سلطه مطلق نظام تازه هفتاد و چهار سال طول کشید و حتی پس از فرو ریزی شوروی، آثار بر جای مانده از آن به گونهای آشکار در دوران «پسا کمونیسم» تداوم یافت.
سه) یکی از ویژگیهای اصلی نظام بر آمده از اکتبر ۱۹۱۷، از همان آغاز، گرایش شدید آن به «جهانیکردن» انقلاب کمونیستی از راه گسترش الگویی بود که بلشویکها را در روسیه به یک قدرت سیاسی بلا منازع بدل کرده بود. تشکیل «انترناسیونال سوم» (کمینترن) در سال ۱۹۱۹ و بیست و یک شرط مندرج در اساسنامه این سازمان برای قبول عضویت جنبشها و احزاب چپ سراسر جهان در آن، با همین هدف انجام گرفت. از آن پس هر حزب کمونیستی، در هریک از کشورهای جهان، میبایست شکل سازمانی، ایدئولوژی، نوع فعالیت و نیز تاکتیکها و استراتژی خود را برای دستیابی به قدرت، با حزب کمونیست شوروی هماهنگ کند. بدینسان «کمینترن» به مهمترین بازوی نظام شوروی برای تاثیرگذاری بر سیر حوادث در جهان بدل شد. شمار انبوهی از نیروهای زنده در بخش بسیار بزرگی از جهان، از کارگران و تکنوکراتها گرفته تا برجستهترین چهرههای روشنفکری و حتی کادرهای نظامی، طی مدت چند دهه، مجذوب شوروی و شکل حکومت آن شدند.
چهار) استراتژی شوروی برای «جهانیکردن» الگوی انقلاب اکتبر از فراز و نشیبهای بسیار گذشت. در فاصله سالهای ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۴، رهبران مسکو اعتقاد داشتند که بدون پیروزی انقلاب، به ویژه در چند کشور اروپایی، تحکیم نظام کمونیستی در روسیه امکانپذیر نخواهد بود. ولی بعد از شکست انقلابهای کمونیستی در آلمان، مجارستان، استونی و بلغارستان، آنها به این نتیجه رسیدند که میتوان طی دورهای موقت به استقرار «سوسیالیزم در یک کشور» اکتفا کرد. بهرغم این گرایش «واقعبینانه»، تلاش آنها برای پشتیانی از احزاب و جنبشهای «برادر» در سراسر جهان با شدتی روز افزون ادامه یافت، به ویژه با قدرت گرفتن استالین که در پی درگذشت لنین، با حذف تدریجی همه رقیبانش، به فرمانروای مطلق شوروی و رهبر بیرقیب و مورد پرستش احزاب و جنبشهای کمونیستی در سراسر جهان بدل شد.
پنج) در پی رویدادهای جنگ جهانی دوم، و پیروزی شوروی علیه آلمان در چارچوب ائتلاف ضد هیتلری، آرزوی رهبران کرملین برای ایجاد مجموعهای بزرگ مرکب از کشورهای دارای نظامی مشابه شوروی، سر انجام تحقق یافت. تقریبا در همه سر زمینهایی که در جریان پیشروی ارتش سرخ به سوی برلن زیر سلطه شوروی قرار گرفتند، احزاب کمونیست وابسته به کرملین در راس «جمهوریهای دموکراتیک خلق» قرار گرقتند. چین نیز، با پیروزی انقلاب کمونیستی در سال ۱۹۴۹، به «جمهوری تودهای» بدل شد. طی چند دهه بعد از جنگ جهانی دوم، با مسلط شدن سازمانهای سیاسی مشابه حزب کمونیست شوروی بر قدرت دولتی در کشورهای گوناگون، از کره شمالی گرفته تا کوبا و ویتنام و اتیوپی و افغانستان، رویای رهبران انقلاب اکتبر در مورد ایجاد «اردوگاه سوسیالیسم» تحقق یافت. این قدرت عظیم، با پشتیانی شمار زیادی از احزاب کمونیست در کشورهای غیر کمونیستی، و نیز نظامهای سیاسی هوادار مسکو در بخش بزرگی از «جهان سوم»، نقش بسیار مهمی را در شکلدادن به رویدادهای قرن بیستم ایفا کرد، هر چند که قدرت و انسجام آن به دلیل اختلافهای درونی (به ویژه میان پکن، مسکو و هاوانا) با چالشهای جدی روبرو شد.
شش) ولی مهمترین چالش «اردوگاه سوسیالیسم»، ضعف اقتصادی آن بود. در زادگاه «انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر»، نظام تازه هرگز نتوانست کارآمدی خود را در عرصه تولیدی و ارتقای سطح زندگی مردم ثابت کند. مالکیت دولت بر همه ابزار تولید و نظام متمرکز برنامهریزی توانست زمینه رشد صنایع سنگین و پیشرفت سریع تولیدات نظامی و تواناییهای فضایی را فراهم آورد، ولی در پاسخگویی به نیازهای مصرفی روزمره مردم و نیز تامین رفاه آنها در سطح استانداردهای نیمه دوم قرن بیستم، با مشکلات فراوان روبرو شد. طی هفتاد و چهار سال حکومت شوروی، همه رفورمها به منظور آشتی دادن سوسیالیسم با نیازهای اقتصادی مردم به شکست انجامیدند؛ از طرح «نپ»(NEP) در دوران لنین گرفته تا اصلاحات دوران پس از استالین که مهمترین آنها به ابتکار میخاییل گورباچف، آخرین دبیرکل حزب حاکم کمونیست در شوروی به اجرا گذاشته شدند. «دموکراسیهای تودهای» اروپای خاوری و مرکزی (مجارستان، لهستان، آلمان شرقی، چکسلواکی...) نیز، بهرغم تلاشهای فراوان برای دستیابی به کار آمدی اقتصادی، در مجموع با شکست روبرو شدند. در میان همه نظامهای سیاسی بر آمده از انقلاب کمونیستی، تنها چین بود که پس از مرگ مائوتسه تونگ، از آغاز دهه ۱۹۸۰ میلادی موفق شد ضمن حفظ سلطه حزب واحد حاکم، با کنار گذاشتن دگمهای ایدئولوژیک در عرصه اقتصادی، گشودن دروازههای کشور بر شرکتهای بزرگ چندملیتی و ورود به عرصه بازرگانی بینالمللی، زمینههای لازم را برای یکی از مهمترین جهشهای اقتصادی را در تاریخ معاصر جهان به وجود آورد.
هفت) نظام شوروی تنها میتوانست با تکیه بر انحصار قدرت، سلطه بیچون و چرا بر اطلاعات و اخبار و اعمال هژمونی مطلق بر فرهنگ و تاریخنگاری، به زندگی خویش ادامه دهد. از دیدگاه بخش بزرگی از افکار عمومی جهان نیز، قدرت نظامی شوروی، پیشروی سریع آن در عرصههای کلیدی ژئوپولیتیک و حضور رو به گسترشش در قارههای گوناگون آنچنان چشمگیر بود که اجازه نمیداد ضعفهای درونی این «ابر قدرت»، آنگونه که باید و شاید، آشکار شود. با آغاز رفورمهای گورباچف در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ میلادی، به ویژه «گلاسنوست» که نخستین شکافهای مهم را در هژمونی مطلق فرهنگی و «حقایق» رسمی آن به وجود آورد، این کل نظام بر آمده از ایدئولولوژی مارکسیسم - لنینیسم بود که در کام بحران فرو رفت. زمین لرزه ناشی از این بحران مجموعه «اردوگاه سوسیالیسم» را تکان داد و سر انجام، در سال ۱۹۹۱، طومار اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی را در هم پیچید.
هشت) امروز، در آستانه یکصدمین سالگرد «انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر»، از اعتقادها و وعدهها و امیدهای رهبران آن چه بر جای مانده است؟ از پنج کشوری که هنوز در جهان رسما کمونیست شناخته میشوند (چین، کره شمالی، کوبا، ویتنام، لائوس)، تنها کره شمالی است که به خطوط عمده مارکسیسم - لنینیسم، در افراطیترین روایت استالینی آن، وفادار مانده است. در چهار کشور دیگر، حزب حاکم کمونیستی همچنان پاسدار ویژگیهای نظام سیاسی تک حزبی است، ولی در عرصه اقتصادی بسیاری از دگمهای بنیادی مارکسیستی - لنینیستی را رها کرده و در جهانبینی خود نیز، چه در رابطه با شهروندان و چه در ارتباط با جامعه بینالمللی، به انعطافهای فراوان تن در داده است. احزاب و جریانهای کمونیستی نیز تقریبا در همه کشورهای جهان به شدت ضعیف شدهاند. با این همه آیا میتوان از پایان نهایی کمونیسم سخن گفت؟ در روسیه، به دلیل دشواریهای دوران «پسا شوروی» و شکست این کشور در گذار از نظام کمونیستی به یک دموکراسی مدرن متکی بر اقتصاد آزاد، میل به عقبگرد و حتی کیش پرستش استالین، به گونهای آشکار دوباره جان گرفته است. این «نوستالژی» یکی از ستونهای «پوتینیسم» است که هم در مکانیزمهای درونی نظام تحت رهبری ولادیمیر پوتین و هم در سیاست خارجی روسیه «پسا شوروی»، بیش از بیش دیده میشود. در دنیای در حال توسعه، به رغم پیشرویهای چشمگیر در عرصه دموکراسی و آزادسازی اقتصادی، نوعی کشش به تجربه شوروی هنوز در جنبشهای «پوپولیستی» (از نوع نظام پایهگذاری شده از سوی هوگو چاوز در ونزوئلا) کاملا محسوس است. بحرانهای اقتصادی در کشورهای پیشرفته صنعتی نیز زمینه مناسبی را برای بازسازی گفتمانهای تازه انقلابی فراهم میآورد که در آن نشانههایی از بازگشت به جهانبینی باز مانده از هواداران لنین دیده میشود. زیر پرسش بردن دموکراسی، یکی از همین نشانهها است.
چند پیشنهاد
یک) استفاده از فرصت برای فهم بهتر تاریخ معاصر - یکصدمین سالگرد «انقلاب اکتبر» فرصتی مناسب برای بررسی دوباره رویدادی است که تاریخ جهان را در مسیری تازه قرار داد. با توجه به دستیابی تاریخنگاران به بخش مهمی از آرشیوهای آن دوران و انتشار کتابها و مقالههای تازه از سوی دانشگاهیان و کارشناسان مسایل شوروی و کمونیسم، میتوان اطلاعات و دیدگاههای نوینی را به افکار عمومی عرضه کرد. بدون پیروزی «انقلاب» یا «کودتا»ی بلشویکی، نقشه سیاسی و اقتصادی جهان آن نبود که امروز میبینیم. با تکیه بر اسناد و بررسیهای تازه، کارنامه این رویداد در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، هم در سطح بینالمللی و هم در سطوح تک تک کشورها، به ویژه آنهایی که چندین دهه زیر سلطه کمونیسم زندگی کردند، باید از نو مورد توجه قرار بگیرد.
دو) ارزیابی دوباره شمار قربانیان کمونیسم - بیلان کمونیسم در زمینه تلفات انسانی دردناکترین فصل این پدیده است و حتی میتوان آن را، از لحاظ مطلق، خونینترین رویداد در تاریخ تمدن انسانی به شمار اورد. در اثری زیر عنوان «کتاب سیاه کمونیسم»، که شش سال بعد از فروریزی شوروی در پاریس منتشر شد، چند تن از دانشگاهیان فرانسوی شمار قربانیان مستقیم سیاستهای کمونیستی را در سراسر جهان (اعدام، اردوگاههای مرگ، گرسنگی...) یکصد میلیون نفر ارزیابی میکنند. چین با ۶۵ میلیون و روسیه با ۲۰ میلیون نفر، از لحاظ مطلق، بیشترین شمار قربانیان را دارند. ولی از لحاظ نسبی، کامبوج در راس قرار میگیرد، کشوری که زیر سلطه خمرهای سرخ طی مدت چهار سال دستکم یک چهارم جمعیت خود را از دست داد. در کتاب دیگری زیر عنوان «یک مدل تازه اقتصادی»، آمارتیا سن برنده نوبل اقتصاد میگوید که در چین، در پی اجرای سیاست مائوییستی «جهش بزرگ به پیش» در فاصله سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱، سی میلیون نفر بر اثر گرسنگی تلف شدند و مرگبارترین قحطی را در تاریخ جهان رقم زدند. با توجه به بررسیها و آمار تازه، میتوان در یکصدمین سالگرد رویداد اکتبر، بیلان تلفات انسانی ناشی از کمونیسم را در کشورها و مناطق گوناگون جهان بازبینی کرد.
سه) پرسش درباره امکان بازگشت کمونیسم - آیا ضعف دموکراسیها و بحرانهای اقتصادی در فضای «جهانی شدن» میتواند فرصتی تازه برای ایدئولوژیها و سازمانهای شبهکمونیستی فراهم آورد؟ تردیدی نیست که نظام شوروی برای همیشه به تاریخ پیوسته و باز آفرینی آن، در راستای ایدآلهای «انقلاب اکتبر» ۱۹۱۷، به رویا شباهت دارد. با این حال اگر دموکراسیهای غربی از پس چالشهای بزرگ کنونی (اشکال تازه تروریسم، مهاجرتهای انبوه، بحرانهای اقتصادی همراه با بیکاری گسترده در رابطه با اوجگیری تکنولوژیهای پیشرفته...) بر نیآیند، این خطر وجود دارد که تشکلها و ایدئولوژیهای التقاطی، به ویژه از راه در آمیختن کمونیسم و ناسیونالیسم، بتوانند جوهر نظامهای لیبرال متکی بر آزادیهای فردی را زیر پرسش ببرند و گونههای تازهای از سازمانهای هوادار توتالیتاریسم را به قدرت برسانند. به عنوان نمونه، حزب معروف به «جبهه ملی» در فرانسه برنامه اقتصادی خود را با الهامگیری مو به مو از نظریات حزب کمونیست فرانسه (در دوران قدرت این حزب) تدوین کرده، بخشی از هواداران و کادرهای این حزب را به سوی خود کشانده و عملا به مهمترین تشکل سیاسی کارگری در سطح ملی بدل شده است. این تجربه تازهای است از وحدت میان افراطیون راست و چپ بر سر مقابله با دموکراسی لیبرال.
چهار) پرسش درباره توسعهطلبی «پوتینیسم» و پیوندهای آن با شوروی - ولادیمیر پوتین، که فروریزی شوروی را «بزرگترین فاجعه ژئوپولیتیک قرن» توصیف کرده است، مظهر شکست روسیه در گذار از توتالیتاریسم کمونیستی به یک دموکراسی عادی اروپایی است. تردیدی نیست که در سیاستهای داخلی و بینالمللی مرد نیرومند کرملین، میراث اتحاد جماهیر شوروی به روشنی دیده میشود. تصادفی نیست که مومیایی لنین همچنان در میدان سرخ مسکو است و کتابهای درسی در روسیه چهرهای بیش از بیش مثبت از استالین ارائه میدهند. چنین پیداست که نوستالژی شوروی، در کنار مذهب ارتودوکس و ناسیونالیسم روسی، یکی از سه ستون «پوتینیسم» به شمار میرود. در میان روشنفکران بسیار نزدیک به پوتین، میتوان از الکساندر دوگین نام برد که با ارائه یک «تمدن اروپایی- اسیایی» متکی بر دولتگرایی، ایدالیسم و برتری منافع مشترک بر منافع فردی، مدعی مقابله با «تمدن منحط» آمریکایی است که، از دیدگاه او، بر فردگرایی و بازرگانی و ماتریالیسم بنا شده است. پوتینیسم و نظریهپردازان نزدیک به او از جمله دوگین در میان بخشهایی از چپ و راست افراطی در اروپا و نیز گرایشهای شدیدا ضدغربی در کشورهای در حال توسعه، هواداران فراوان دارند (از جمله ایران و «اصولگرایان» آن که به تازگی میزبان دوگین بودند).
پنج) پرسش درباره توسعهطلبی «ایدئولوژی چینی» و ارتباط آن با کمونیسم - حزب کمونیست چین، که همچنان در مقام حزب واحد زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی پر جمعیتترین کشور دنیا را زیر تسلط خود دارد، به سهم خود با دموکراسیهای لیبرال به رقابت برخاسته و الگوی تازهای را به دنیا و به ویژه کشورهای در حال توسعه پیشنهاد میکند. پیام رهبران پکن را به دنیای در حال توسعه میتوان چنین خلاصه کرد: غربیها به شما یک حکمرانی دموکراتیک را در خدمت اقتصاد آزاد و ادغام در نظام جهانی پیشنهاد میکنند، حال آنکه از دیدگاه ما تنها یک نظام اقتدارگرا میتواند شما را همانند چین به یک توسعه سریع برساند. این پیام، با توجه به تجربه موفقیتآمیز چین، برای بخش مهمی از تصمیمگیران در «جهان سوم» از جذابیت برخوردار است. این پیام و درستی یا نادرستی آن در خور بررسیهای عمیق است.
شش) و سرانجام، مهمترین عرصه بررسی سالگرد انقلاب (کودتای) اکتبر برای ایرانیان، تاثیر این رویداد بر تاریخ معاصر ایران است. سقوط امپراتوری تزاری و بر آمدن یک نظام تازه در گستردهترین کشور جهان، موقعیت ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک ایران را نیز یکسره دگرگون کرد. در واقع استقرار یک نظام تازه سیاسی و اقتصادی در مهمترین سرزمین همسایه ایران بر زندگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی این کشور و نوع روابطش با جهان تاثیری تعیینکننده داشت. کمونیسم به عنوان مهمترین و بسیج کنندهترین جنبش سیاسی انقلابی در قرن بیستم میلادی، در ایران هم هواداران فراوان یافت و بر قطببندی نیروهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و نیز سیاستگذاری دستگاه حکومتی به شدت تاثیر گذاشت. یکی از بزرگترین مظاهر این تاثیرگذاری، تحول فرهنگ سیاسی در ایران زیر تاثیر ایدئولوژی معروف به مارکسیسم - لنینسیم بود که بقایای آن هنوز به گونهای محسوس دیده میشود. | http://www.iran-emrooz.net/index.php/think/more/2016-12-15_0952/ |
8070db5d-664b-48f8-97ea-bf5188d7025e | crawl-data/CC-NEWS/2016/12/CC-NEWS-20161222162132-00005.warc.gz | null | درسهایی از سرنوشت غمبار حلب | iran-emrooz.net | Mon, 19.12.2016, 1:07
گروزنی، درسدن و گرنیکا؛ شهرهایی هستند که به علت نابودی در اثر بمبارانها تاریخساز شدند. حلب، که زمانی بزرگترین شهر سوریه بود، به زودی در ردیف این شهرها قرار خواهد گرفت. میراث اسلامی هزار ساله آن به تل خاک تبدیل شده است: هواپیماهای روسی بیمارستانها و مدارس را نابود کرده، مناطق غیرنظامی را با راکت، بمب هدف قرار داده و مردم را در گرسنگی نگه داشته یا با گازهای شیمیایی به آنها حمله کردند.
تجربه حلب اصل حفاظت از غیرنظامیان در برابر بیرحمیهای جنگ را از بین برده، در عوض یک واقعیت شوم که ثبات جهان را تهدید میکند جای آن را گرفته است.
برای سنجش عمق تراژدی حلب باید اولین تظاهرات بر علیه بشار اسد را به یاد آورد. در سال ۲۰۱۱ هنگامی که سنیها با خوشحالی در کنار شیعه و مسیحی و کرد راهپیمایی میکردند. از همان ابتدا بشار اسد با کمک وسیع ایران تصمیم گرفت هر سطحی از مقاومت مسالمتآمیز را با خشونت سرکوب کرده و اعتراضهای مردم را رادیکالیزه کند. قبل از این، او مدعی شده بود که همه مخالفان تروریست هستند. امروز تعدادی چنیناند.
در این چند سال گذشته نقاط عطفی در جنگ داخلی سوریه وجود داشت که غرب میتوانست مداخله کرده و منطقه پرواز ممنوع ایجاد کند، منطقهای که جایی امن و پناهگاهی برای غیرنظامیان باشد، یا حتی یک برنامه وسیع برای تسلیح مخالفان به اجرا میگذاشت. اما غرب به دلیل تجارب جنگ عراق و افغانستان، از هر اقدامی خودداری کرد.
با تشدید جنگ در سوریه اما نیاز به دخالت بیش از پیش احساس شد زیرا رخدادها در این کشور هر ماه از ماه پیش خونینتر بود. اما خطرات و پیچیدگی دخالت غرب نیز فزونی میگرفت. بشار اسد در آستانه سقوط بود که روسیه به نفع او وارد جنگ داخلی سوریه شد؛ دخالتی بیمهابا و بیرحمانه، با نتایج نابودکننده. سقوط حلب نشانه پیروزی بشار اسد و نفوذ ایران است، اما پیروزی واقعی از آن روسیه است که یک باردیگر خود را در خاورمیانه مطرح کرد.
از سوی دیگر سقوط حلب تنها شکست مخالفان بشار اسد نیست، بلکه ضربهای بر گفتمان غرب نیز هست که در سیاست خارجی، ارزشها را به اندازه منافع مهم میداند. بعد از فاجعه نسلکشی در رواندا در سال ۱۹۹۴ وقتی جامعه جهانی به توتسیها پشت کرد و آنها قصابی شدند، کشورهای جهان متوجه شدند که وظیفه دارند که چنین فجایعی را متوقف کنند. اعضای سازمان ملل متحد مسئولیت حمایت از قربانیان جنایات جنگی را در هر جا که باشد پذیرفتند؛ در این چارچوب کنوانسیون منع کاربرد سلاحهای شیمیایی و مقابله با کشتار بیپروای غیرنظامیان اهمیت و معنای تازه پیدا میکنند. علاقه به ترویج آزادی و دموکراسی چندان کم نبود.
غبار و خاکستر
اکنون اما این ایدهآل دخالت بشردوستانه به شدت رنگ باخته است. مبارزهای که زیر رهبری آمریکا در عراق و افغانستان پیش برده شد نشان داد که حتی قدرتمندترین کشور تاریخ نیز نمیتواند دموکراسی را با زور به کشور دیگری تحمیل کند.
تراژدی حلب شاید چندان جلبنظر نکند ولی به همان اندازه مهم است. در مقابله با بیرحمیهای بشار اسد، غرب بیشتر از تکرار لفاظیهای دیپلماتیک کاری نکرد. غرب در سوریه در دفاع از باورهای خود ناتوان بود و نشان داد که ارزشها فقط حرفاند و اگر نادیده گرفته شوند، مجرمان میتوانند از مجازات مصون بمانند.
بسیاری در این ماجرا مقصرند. پس از آن که بشار اسد مردم خود را با گاز فلجکننده اعصاب کشت و از خط قرمز آمریکا گذشت، پارلمان بریتانیا حتی با عملیات محدود نظامی هم مخالفت کرد. به محض این که میلیونها نفر از مردم سوریه به کشورهای همسایه از جمله لبنان و اردن فرار کردند، بیشتر کشورهای اروپایی چشم خود را بر آنها بسته و با ایجاد موانع راههای ورود آنها را به اروپا بستند.
مقصر اصلی اما باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکاست. او با بحران سوریه به عنوان موردی که میتوان آن را نادیده گرفت، رفتار کرد. این ارزیابی او که روسیه در باتلاق سوریه فروخواهد رفت یک اشتباه تاریخی از آب درآمد.
اوباما در طول ریاست جمهوری خود تلاش کرد جهان را از یک سیستمی که در آن آمریکا تنها به کمک چند کشور مانند بریتانیا، از ارزشهای لیبرال دفاع میکرد، به سوی نظمی که همه کشورها در دفاع از نرمهای بینالمللی مشارکت داشته باشند، هدایت کند. حلب معیاری است که نشان میدهد این سیاست شکست خورده است.
بهمحض آنکه آمریکا عقب نشست، خلاء موجود توسط کشورهای مسئول پر نشد که از نرمهای بینالمللی حمایت میکنند، بلکه توسط کشورهایی مثل روسیه و ایران پر شد که گسترش ارزشهای غربی در منطقه را توطئهای برای تغییر رژیمهای خود میدانند.
به بازار خوش آمدید
به لحاظ نظری رئیس جمهور جدید آمریکا میتواند در جهت عکس این وضعیت حرکت کند. اما دونالد ترامپ ایدهای را نمایندگی میکند که دخالت بشردوستانه را نادرست میداند. انتخاب رکس تیلرسون، مدیر کنسرن نفتی اکسون موبیل تنها این ایده را تایید میکند که رئیس جمهور آینده امریکا دنبال جوشدادن معاملات است نه تقویت ارزشهای لیبرال.
انجام معامله، بهویژه با دشمنانی مانند روسیه و ایران و رقبایی چون چین، بخش ضرور دیپلماسی خواهد بود، اما یک سیاست خارجی مبتنی بر معاملات ناپایدار و بدون استراتژی و متکی بر ارزشها، خطرات بزرگی را به دنبال دارد.
اولی این است که متحدان حکم وسیلهای برای چانهزنی با رقبا را پیدا میکنند. دونالد ترامپ قبلا حمایت خود را از تایوان دموکراتیک اعلام کرده که چین آن را یکی از استانهای خود میداند. حال میخواهد از تابوان به عنوان ابراز در معامله با چین برای کاهش موازنه منفی تجاری خود استفاده کند.
همچنین آقای تیلرسون میتواند یک معامله بزرگ با دوستان خود در روسیه انجام دهد؛ به عنوان مثال نیروهای آمریکایی را از صفوف ناتو در کشورهای خط مقدم با روسیه، در ازای اقدام هماهنگ در برابر ایران و چین، خارج کند. یا از جمهوریهای بالتیک (لیتوانی، لتونی و استونی) در برابر تهدیدهای روسیه دفاع نکند.
یکی از نقاط قوت ایالات متحده آمریکا داشتن شبکهای از متحدان است. دونالد ترامپ باید از آنها مراقب کند نه اینکه بر سر آنها معامله کند. سیاستی که بر معامله استوار باشد خطر غیرقابل پیشبینی و بیثبات بودن را نیز با خود دارد. اگر دونالد ترامپ در معامله با روسیه شکست بخورد، دو کشور به سرعت از هم دور خواهند شد آنگاه باید به بیتفاوتی باراک اوباما حسرت خورد.
جهان شاهد بوده وقتی ارزشها نتوانند جلوی آشوب و هرج و مرج را بگیرند چه اتفاقی رخ میدهد. در فاجعهی به حالخود رهاشدهی حلب، جنگ بیرحمانه بود. آنان که بیشتر از همه در این جنگ آسیب دیدند، غیرنظامیان بیگناه و فقیران بودند.
تلخیص وبرگردان: ترک اوغلی
سرمقاله اکونومیست ۱۷ دسامبر ۲۰۱۶ | http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/2016-12-19_0108/ |