text
stringlengths
13
1.02k
با وجود این به نظر می‌رسد که اختلالی نادر باشد و در اقلیتی از کودکان حتی در گروه‌هایی که شدیداً مورد بی توجهی قرار گرفته و در نتیجه در شیرخوارگاه‌ها با مؤسسات پذیرفته شده‌اند، دیده می‌شود. در جمعیت‌های کم درآمد در انگلستان شیوع تا ۲ هم می‌رسد. بروز و سیر شرایط غفلت اجتماعی در نخستین ماه‌های زندگی کودکان مبتلا به مشغولیت اجتماعی مهار گسسته حتی پیش از آن که اختلال تشخیص داده شود وجود دارد همان طور که پژوهش‌ها نشان داده‌اند در میان کودکان با سابقه مراقبت در مؤسسات اگر بی توجهی در سن پایین اتفاق بیفتد و علائم اختلال نمایان شود ویژگی‌های بالینی اختلال در طول زمان نسبتاً ثابت خواهند بود. به ویژه اگر شرایطی که در آن بی توجهی صورت گرفته پایدار باشد. مشغولیت اجتماعی مهارگسسته از دومین سال زندگی تا نوجوانی توصیف شده است. تفاوت‌هایی در تظاهرات اختلال از اوایل کودکی تا نوجوانی وجود دارد در بسیاری از فرهنگ‌ها کودکان در سنین پایین در ارتباط با غریبه‌ها احتیاط و خودداری به خرج می‌دهند. کودکان خردسال مبتلا از نزدیک شدن ارتباط برقرار کردن یا حتی همراهی با بزرگسالان خودداری می‌کنند.
با این حال کودکان خردسال مبتلا به این اختلال در خودداری از نزدیک شدن و گفتگو و حتی همراهی با غریبه‌ها ناموفق هستند و این کار را بدون تردید انجام می‌دهند، همانطور که در تحقیقات در مورد کودکان با سابقه مراقبت‌های سازمانی نشان داده شده است. در کودکان پیش دبستانی بزرگ شده در مؤسسات و سازمان‌های ایالات متحده و بریتانیا، فضولی کلامی و اجتماعی برجسته‌تر می‌شود و اغلب با رفتار توجه طلبانه همراه است. کودکان پیش دبستانی که در چندین کشور در محیط‌های سازمانی و مؤسسات بزرگ شده‌اند الگویی از تماس فیزیکی با غریبه‌ها را نشان داده‌اند خودمانی شدن بیش از حد کلامی و اجتماعی تا اواسط کودکی تداوم داشته و با ابراز تصنعی هیجانات همراه است. در نوجوانی رفتار بدون تفکیک شامل همسالان هم می‌شود. در نوجوانان مبتلا به این اختلال در مقایسه با نوجوانان سالم روابط با همسالان سطحی‌تر و مشابه به نظر می‌رسد اما ممکن است شامل خودافشایی بیش از حد و کاهش آگاهی نسبت به افراد غریبه باشد.
عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی شواهدی از تحقیقات در مورد کودکان فرزند خوانده از ملیت‌های دیگر در ایالات متحده وجود دارد که نشان می‌دهد کم شدن حساسیت پاداش و هم کاهش کنترل بازدارنده با رفتار اجتماعی بی رویه همراه هستند. محیطی بی توجهی (غفلت) اجتماعی جدی یک ضرورت تشخیصی برای اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته و همچنین تنها عامل خطر شناخته شده برای آن است. با این حال اکثریت کودکان شدیداً مورد غفلت قرار گرفته، دچار آن نمی‌شوند. لازم است تا تحقیقاتی برای یافتن ارتباط قوی بین غفلت و ویژگی‌های این اختلال انجام شود. البته عوامل دیگری نیز دخیل هستند مانند اختلالات جاگیری در پرورشگاه‌های متعدد، اختلال شخصیت مرزی در مادر و رفتار‌های مراقبتی نابهنجار و کیفیت پایین مراقبت همه این‌ها به معیار مراقبت ناکافی کمک می‌کند در این اختلال در کودکانی که پس از ۲ سالگی مورد بی توجهی اجتماعی قرار گرفته‌اند تشخیص داده نشده است کیفیت مراقبت محیطی به دنبال بی توجهی جدی ارتباط مختصری با پیش آگهی دارد. در بسیاری از موارد اختلال حتی در کودکانی که محیط مراقبشان به شکل محسوسی اصلاح شده تداوم داشته است.
ژنتیک و فیزیولوژیک علائم این اختلال معمولاً با عوامل عصبی زیست شناختی مختلف همراه بوده‌اند. اما یافته‌های مربوط به ماهیت این عوامل و ارتباط خاص آن‌ها با این اختلال هنوز در مراحل اولیه هستند. عوامل تغییر‌دهنده سیر بیماری به نظر می‌رسد که کیفیت مراقبت بتواند سیر اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته را حداقل در کودکان تعدیل کند با این حال حتی پس از قرار گرفتن در محیط‌های مراقبت بهنجار بعضی کودکان علائم مستمر اختلال را حداقل تا نوجوانی نشان می‌دهند. جنبه‌های شناختی مربوط به فرهنگ اطلاعات میان فرهنگی محدودی در مورد اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته وجود دارد انتظارات فرهنگی از رفتار‌های اجتماعی کودکان ممکن است بر میزان عدم بازداری آن‌ها نسبت به غریبه‌ها تأثیر بگذارد فقدان سکوت که مشخصه اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته است باید از هنجار‌های پذیرفته شده فرهنگی فراتر رود.
پیامد‌های کارکردی اختلال مشغولیت اجتماعی مهارگسسته اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته به شکل قابل توجهی توانایی‌های کودکان خردسال را برای ارتباط بین فردی با بزرگسالان و همسالان دچار اختلال می‌کند هم عملکرد اجتماعی عمومی و هم شایستگی اجتماعی ممکن است دچار اختلال شوند، همراه با افزایش خطر درگیری با همسالان و قربانی‌سازی تشخیص افتراقی اختلال کم توجهی بیش فعالی به دلیل تکانشگری اجتماعی که گاهی با اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD) همراه است افتراق این دو اختلال از یکدیگر ضرورت دارد. بچه‌های مبتلا به اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته به دلیل نبود مشکلات توجه و بیش فعالی از ADHD تفکیک می‌شوند. هم ابتلایی تحقیقات محدودی اختلالات هم ابتلای اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته را مورد بررسی قرار داده‌اند. حالاتی که همراه با بی توجهی‌اند تأخیر شناختی تأخیر کلامی و رفتار قالبی ممکن است با اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته همراه باشند. طیف اختلال اوتیسم نیز ممکن است همزمان رخ دهد. علاوه بر آن کودکان ممکن است هم زمان تشخیص ADHD اختلالات برون‌سازی و اختلال مشغولیت اجتماعی مهار گسسته را نیز دریافت کنند.
برخی معتقدند این هم ابتلایی مربوط به تخریب‌های مشترک در کنترل بازدارندگی شناختی است. اختلال استرس پس از سانحه Posttraumatic Stress Disorder ملاک‌های تشخیصی (F۴٣/١٠) اختلال استرس پس از سانحه در افراد بزرگتر از ۶ سال توجه ملاک‌های زیر شامل، بزرگسالان نوجوانان و کودکان بالای ۶ سال می‌شود در مورد کودکان ۶ ساله و کمتر با ملاک‌هایی که در پایین‌تر ذکر می‌شود مطابقت دهید. . مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ، آسیب شدید یا خشونت جنسی به صورت یک یا چند مورد از طرق زیر ۱ تجربه مستقیم حادثه یا حوادث آسیب‌زا فرد شاهد بروز حادثه (حوادث) برای دیگران بوده است. آگاهی از اینکه حادثه یا حوادث آسیب را برای یک عضو نزدیک خانواده یا دوست صمیمی رخ داده است. در موارد مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یکی از اعضای خانواده یا دوست حادثه با حوادث باید فجیع یا غیر مترقبه باشد. تجربه مکرر یا شدید با جزئیات آزارنده و تنفر اور حادثه یا حوادث آسیب‌زا مثل مسئولان خط اول جمع‌آوری‌کننده بقایای اجساد مأمور پلیسی که مکرراً با جزئیات کودک‌آزاری برخورد دارد.
توجه ملاک A4 بر مواجهه با رسانه‌های الکترونیکی، تلویزیون فیلم‌ها با تصاویر و عکس‌ها دلالت نمی‌کند مگر آنکه این مواجهه مربوط به شغل باشد. وجود یک یا چند علامت مزاحم (intrusion) در مورد حادثه یا حوادث آسیب زای زیر که پس از وقوع حادثه یا حوادث آسیب را شروع شده باشد. یادآوری مکرر ناخواسته و ناراحت‌کننده مزاحم حادثه یا حوادث آسیب را توجه کودکان بالای ۶ سال ممکن است در بازی‌های تکراری خود موضوعات با جنبه‌هایی از حادثه یا حوادث آسیب‌زا را بیان کنند. رؤیا‌های ناراحت‌کننده و تکرار شونده که محتوا و یا عاطفه آن‌ها مربوط به حادثه یا حوادث آسیب راست توجه در کودکان ممکن است رؤیا‌های ترسناک بدون محتوای مشخص وجود داشته باشند واکنش‌های تجزیه‌ای مثل جهش به گذشته فلش یک که در آن‌ها فرد به گونه‌ای احساس و عمل می‌کند که گویی حادثه یا حوادث آسیب را در حال وقوع است. چنین واکنش‌هایی ممکن است با شدت‌های متفاوت بروز کنند و در شدیدترین حالت با از دست دادن آگاهی نسبت به محیط همراه هستند) توجه در کودکان ممکن است بازسازی وقایع خاص مربوط به سانحه در بازی‌ها دیده شود.
ناراحتی روانی شدید یا طولانی هنگام مواجه شدن با نشانه‌های داخلی یا بیرونی که نماد جنبه‌ای از حادثه یا حوادث اسیب‌زا و یا شبیه آن هستند. واکنش‌های فیزیولوژیک محسوس به نشانه‌های داخلی یا بیرونی که نماد با شبیه به جنبه‌ای از حادثه یا حوادث) آسیب‌زا هستند اجتناب مداوم از محرک‌های مربوط به حادثه یا حوادث آسیب‌زا که پس از حادثه یا حوادث آسیب‌زا آغاز و با یکی یا هر دو مورد زیر مشخص می‌شود. اجتناب یا تلاش برای اجتناب از خاطرات افکار یا احساس‌های ناراحت‌کننده‌ای که مربوط به حادثه یا حوادث آسیب‌زا هستند یا با آن ارتباط نزدیکی دارند. اجتناب با تلاش برای اجتناب از یادآور‌های محیطی افراد مکان‌ها گفتگو‌ها فعالیت‌ها، اشیاء موقعیت‌ها که موجب انگیخته شدن خاطرات افکار یا احساس‌های مربوط یا همراه حادثه یا حوادث آسیب را می‌شوند.
D تغییرات منفی در شناخت و خلق همراه با حادثه یا حوادث آسیب را با شروع یا تشدید پس از وقوع حادثه یا حوادث آسیب را که با دستکم دو مورد از موارد زیر مشخص می‌شود: ناتوانی در به خاطر آوردن یکی از جنبه‌های مهم حادثه یا حوادث آسیب‌زا (عموماً ناشی از فراموشی تجزیه‌ای است و نه بر اثر عوامل دیگر مثل ضربه به سر، مصرف الکل یا دارو‌ها عقاید با انتظارات منفی مستمر و مبالغه‌آمیز درباره خود دیگران یا جهان مثل من بدم»، «به هیچ کس نمی‌توان اعتماد کرد»، «دنیا کاملاً خطرناک است»، «کل سیستم عصبی من برای همیشه تخریب شده. افکار تحریف شده پایداری درباره علت یا عواقب حادثه یا حوادث آسیب‌زا که منجر به سرزنش خود یا دیگران می‌شود. حالات هیجانی منفی مداوم مثل ترس، وحشت خشم، احساس گناه یا شرم کاهش قابل ملاحظه علاقه یا شرکت در فعالیت‌های با اهمیت.
و احساس جدایی یا بیگانگی نسبت به دیگران ناتوانی مستمر در تجربه هیجانات مثبت (مثل ناتوانی در تجربه شادی رضایت یا احساس محبت تغییر قابل ملاحظه در انگیختگی و واکنش‌پذیری مرتبط با حادثه یا حوادث آسیب‌زا که پس از حادثه با حوادث آسیب را شروع یا تشدید شده و با دستکم دو مورد از حالات زیر مشخص می‌شود رفتار تحریک‌پذیر و حملات خشم بدون محرک یا با کمترین تحریک که معمولاً با پرخاشگری کلامی یا فیزیکی نسبت به افراد یا اشیاء تظاهر می‌کند. رفتار بی محابا یا خود تخریبی گوش به زنگی مفرط تشدید واکنش از جا پریدن یکه خوردن اشکالات تمرکز اختلال خواب مثل اشکال در به خواب رفتن یا در خواب ماندن یا خواب نا آرام مدت اختلال شامل ملاک‌های B و C و D و E بیشتر از یک ماه است. اختلال موجب ناراحتی قابل توجه بالینی یا افت کار کرد اجتماعی شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی می‌شود. اختلال را نتوان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده مثل دارو الکل یا بیماری طبی دیگری نسبت داد.
مشخص کنید آیا: با علائم تجزیه‌ای علائم بیمار واجد ملاک‌های اختلال استرس پس از سانحه است و علاوه بر آن در واکنش به عامل استرس تجربه مستمر یا مکرر یکی از حالات زیر احساس می‌شود: گسست از خویشتن تجارب پایدار یا مکرر به صورت احساس جدا شدن از روند‌های ذهنی یا بدن خود چنانکه گویی فرد خود را از خارج می‌نگرد مثل احساس اینکه در رؤیاست یا احساس غیر واقعی بودن خود یا بدن یا زمان به نظرش کند می‌گذرد گسست از واقعیت تجارب پایدار یا راجعه به صورت احساس غیر واقعی بودن محیط مثل تجربه جهان خارج به صورت غیر واقعی رؤیا گونه فاصله دار یا تغییر شکل یافته. توجه در استفاده از این زیر گروه توجه کنید که علائم تجزیه‌ای را نتوان به اثرات فیزیولوژیکی یک ماده مثل فراموشی موقت رفتار‌های حین مسمومیت با الکل یا یک بیماری طبی دیگر مثل صرع پارسیل مرکب نسبت داد. مشخص کنید اگر: با شروع تأخیری در صورتی که ملاک‌های تشخیصی لازم تا حداقل شش ماه پس از سانحه کامل نشود اگرچه شروع و تظاهر بعضی علائم ممکن است فوری باشد.
اختلال استرس پس از سانحه برای کودکان ۶ ساله و کم سال‌تر مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ آسیب شدید یا خشونت جنسی در کودکان ۶ ساله و کم سال‌تر به صورت یک یا چند مورد از موارد زیر تجربة مستقیم حادثه یا حوادث آسیب را. کودک شاهد بروز حادثه یا حوادث) برای دیگران به خصوص مراقبان اولیه بوده است. وجود یک یا چند علامت مزاحم در مورد حادثه یا حوادث آسیب زای زیر که پس از وقوع حادثه یا حوادث آسیب‌زا شروع شده باشد. . یادآوری مکرر ناخواسته و ناراحت‌کننده حادثه با حوادث آسیب‌زا توجه خاطرات خود بخودی و مزاحم لزوماً ناراحت‌کننده ظاهر نشده و ممکن است در بازی‌های تکراری خود را نشان دهند. رؤیا‌های مکرر و ناراحت‌کننده که محتوا و یا عاطفه آن‌ها مربوط به حادثه یا حوادث آسیب‌زا است. توجه ممکن است نتوان معلوم کرد که محتوای ترسناک رؤیا‌ها مربوط به حادثه آسیب‌زا است.
واکنش‌های تجزیه‌ای مثل جهش به گذشته فلش یک که در آن‌ها کودک به گونه‌ای احساس و عمل می‌کند که گویی حادثه با حوادث استرس‌زا در 1 حال وقوع هستند چنین واکنش‌هایی ممکن است طیفی از درجات مختلف شدت داشته باشند و در شدیدترین حالت با از دست دادن آگاهی نسبت به محیط همراه هستند چنین بازسازی‌های مربوط به سانحه ممکن است در هنگام بازی کودکان دیده شوند. ناراحتی روانی شدید یا طولانی هنگام مواجه شدن با نشانه‌های داخلی یا بیرونی که شبیه یا نمادی از جنبه‌های حادثه یا حوادث آسیب را هستند. واکنش‌های فیزولوژیک محسوس نسبت به یادآوری‌های حادثه یا حوادث آسیب‌زا. یکی یا چند تا از علائم زیر که نمایان‌گر اجتناب مستمر از محرک‌های مربوط به حادثه یا حوادث آسیب‌زا هستند و یا تغییرات منفی در شناخت و خلق مربوط به حادثه یا حوادث آسیب را ایجاد می‌کنند و باید بعد از حادثه با حوادث آسیب را شروع یا تشدید شوند. اجتناب مستمر از محرک‌ها اجتناب یا تلاش برای اجتناب از فعالیت‌ها مکان‌ها یا یادآور‌های فیزیکی که موجب انگیخته شدن خاطرات حادثه یا حوادث آسیب را می‌شوند.
اجتناب با تلاش برای اجتناب از افراد گفتگو‌ها با موقعیت‌های بین فردی که موجب انگیخته شدن خاطرات حادثه یا حوادث آسیب را می‌شوند. تغییرات منفی در شناخت افزایش قابل توجه حالات هیجانی منفی مثل ترس احساس گناه غمگینی، شرم سردرگمی کاهش قابل ملاحظه علاقه یا شرکت در فعالیت‌های با اهمیت شامل بازی کردن رفتار اجتماعی کناره جویانه کاهش مستمر در ابراز هیجانات مثبت تغییر در انگیختگی و واکنش‌پذیری مرتبط با سانحه یا سوانح با شروع یا تشدید پس از حادثه یا حوادث) آسیب‌زا که با دو مورد یا بیشتر از حالات زیر تظاهر می‌کند رفتار تحریک‌پذیر و حملات خشم بدون محرک یا با کمترین تحریک که به طور معمول با پرخاشگری کلامی یا فیزیکی نسبت به افراد یا اشیاء شامل قشقرق شدید تظاهر می‌کند. گوش به زنگی مفرط افزایش واکنش از جا پریدن یکه خوردن اشکال در تمرکز اختلال خواب مثل اشکال در به خواب رفتن یا تداوم خواب یا خواب ناآرام مدت اختلال بیش از یک ماه است. F این اختلال موجب ناراحتی قابل توجه بالینی یا اختلال در روابط با والدین خواهر و برادران همسالان یا سایر مراقبین یا رفتار در مدرسه می‌شود.
این اختلال را نمی‌توان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده (مثل دارو یا الکل یا بیماری طبی نسبت داد. مشخص کنید آیا: همراه با علائم تجزیه‌ای علائم بیمار واجد ملاک‌های اختلال استرس پس از سانحه است و علاوه بر آن تجربه مستمر یا مکرر یکی از علائم زیر را دارد ۱ گسست از شخصیت تجارب پایدار یا مکرر به صورت احساس جدا شدن از روند‌های ذهنی یا بدن خود چنانکه گویی فرد خود را از خارج می‌نگرد مثل احساس اینکه در رؤیاست احساس غیر واقعی بودن خود یا بدن یا زمان به نظرش کند می‌گذرد گسست از واقعیت تجارب پایدار یا مکرر به صورت احساس غیر واقعی بودن محیط مثل تجربه جهان خارج به صورت غیر واقعی رویا گونه فاصله دار یا تغییر شکل یافته) توجه در استفاده از این زیر گروه توجه کنید که علائم تجزیه‌ای را نتوان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده مثل فراموشی موقت ناشی از الکل یا یک بیماری طبی دیگر مثل صرع پارسیل مرکب نسبت داد. مشخص کنید اگر: با شروع تأخیری در صورتی که ملاک‌های تشخیصی لازم تا حداقل شش ماه پس از سانحه کامل نشود اگرچه شروع و تظاهر بعضی علائم ممکن است فوری باشد.
ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، ظهور علائم مشخصه متعاقب مواجهه با یک یا چند حادثه آسیب‌زا است. تظاهرات بالینی PTSD متنوع است. در بعضی افراد تجربه مجدد مبتنی بر ترس علائم هیجانی و رفتاری ممکن است برجسته باشند. در بقیه خلق افسرده یا ناتوانی از کسب لذت و همین طور شناخت‌های منفی ممکن است بیشترین ناراحتی را ایجاد کند. در بعضی افراد دیگر انگیختگی و علائم واکنشی برونی ساز غلبه دارند؛ در حالی که در بقیه علائم تجزیه‌ای برجسته است. نهایتاً بعضی افراد هم ترکیبی از این الگو‌های علائم را دارند. بحث زیر در مورد معیار‌های خاص برای PTSD به معیار‌های خاص برای بزرگسالان اشاره دارد. ملاک‌های کودکان ۶ سال یا کمتر ممکن است در شماره‌گذاری ملاک با توجه به تفاوت در ملاک‌های قابل اجرا برای این گروه سنی متفاوت باشد. رویداد‌های آسیب‌زا در ملاک A همگی شامل مرگ واقعی یا تهدید شده، آسیب جدی یا خشونت جنسی هستند، اما در نحوه مواجهه فرد با آن‌ها متفاوت هستند که می‌تواند از طریق تجربه مستقیم رویداد آسیب‌زا (ملاک (A1)، مشاهده حضوری رویداد همانطور که برای دیگران در حال رخ دادن بوده است.
ملاک (2) اطلاع از اینکه رویدادی برای یکی از اعضای خانواده یا یک دوست صمیمی رخ داده است (ملاک (A3) یا قرار گرفتن در معرض غیر مستقیم در جریان وظایف شغلی از طریق قرار گرفتن در معرض جزئیات وحشتناک یک رویداد ملاک (A4) هنگامی که عامل استرس‌زا بین فردی و عمدی مانند شکنجه خشونت جنسی این اختلال ممکن است به ویژه شدید یا طولانی مدت باشد. تجربه مستقیم حوادث آسیب‌زا که در ملاک ۸ گنجانده شده است عبارت‌اند از البته محدود به این موارد نیستند مواجهه با جنگ به عنوان جنگجو یا غیر نظامی تهدید یا تهاجم فیزیکی واقعی که در آن تهدید قریب الوقوع و واقع بینانه تلقی می‌شود مثل حمله فیزیکی سرقت خفگی بدرفتاری جسمی دوران کودکی دزدیده شدن به گروگان گرفته شدن حملات تروریستی شکنجه شدن زندانی جنگی بودن بلایای طبیعی یا فجایع ایجاد شده توسط انسان و حوادث شدید وسایل نقلیه.
آسیب جنسی شامل موارد زیر است اما محدود به این موارد نیست تهدید یا خشونت جنسی واقعی یا اجبار مثل دخول جنسی به اجبار دخول جنسی به کمک الکل یا دارو تماس جنسی توام با بدرفتاری بدرفتاری جنسی غیر تماسی مانند اجبار به تماشای پورنوگرافی قرار گرفتن در معرض نمایش اندام تناسلی توسط یک عورت نما یا قربانی عکسبرداری یا فیلمبرداری جنسی ناخواسته بودن یا انتشار ناخواسته این عکس‌ها و فیلم‌ها). زمانی که خطر آسیب جدی یا خشونت جنسی وجود داشته باشد، ممکن است مورد قلدری قرار گرفتن یک تجربه ملاک A1 باشد. در بچه‌ها حوادث خشونت‌آمیز جنسی می‌تواند شامل تجارب جنسی نامتناسب با رشد بدون تهاجم یا آسیب جسمی باشد. یک بیماری تهدید‌کننده زندگی یا بیماری طبی ناتوان‌کننده لزوماً حادثه آسیب‌زا محسوب نمی‌شود.
رویداد‌های پزشکی که واجد شرایط حوادث آسیب‌زا هستند شامل حوادث فاجعه بار ناگهانی هستند مانند انفارکتوس حاد میوکارد، شوک آنافیلاکتیک یا یک رویداد خاص در درمان که احساسات فاجعه بار وحشت درد و درماندگی یا مرگ قریب الوقوع را بر می‌انگیزد مثل بیدار شدن در حین جراحی دبریدمان زخم‌های سوختگی شدید شوک قلبی اضطراری حوادث مورد مشاهده معیار (A2) شامل موارد زیر هستند البته محدود به این‌ها نیست مشاهده آسیب‌های جدی یا تهدید به آن مرگ غیر طبیعی بدرفتاری جسمی یا جنسی فردی دیگر با توسل به زور و تهاجم تهاجم خانوادگی تصادفات جنگ یا بلایا برای مثال مشاهده فرزند خود در یک حادثه حاد خطرناک مانند حادثه غواصی یا یک حادثه فجیع طبی برای فرزند مثل خونریزی تهدید‌کننده حیات مواجهه غیر مستقیم ملاک (A3) محدود به مواردی است. که در آن‌ها فرد از اتفاقاتی مطلع می‌شود که برای وابستگان نزدیک یا دوستان رخ داده و فجیع یا غیر مترقبه‌اند مثلاً مرگ بر اثر علل طبیعی شامل آن نیست چنین حوادثی شامل قتل حمله تروریستی تهاجم‌های وحشیانه فردی خودکشی تصادف‌های شدید و جراحات جدی است.
مواجهه غیر مستقیم متخصصان با تأثیرات وحشتناک جنگ تجاوز جنسی نسل کشی یا خشونت توهین‌آمیز که بر دیگران تحمیل می‌شود در چارچوب وظایف کاری آن‌ها نیز می‌تواند منجر به PTSD شود و بنابراین به منزله آسیب واجد شرایط در نظر گرفته می‌شود ملاک (A4 نمونه‌های این مواجهه عبارتند از اولین افرادی که در معرض آسیب جدی یا مرگ فرد دیگری قرار گرفته‌اند و پرسنل نظامی که بقایای انسان را جمع‌آوری می‌کنند. مواجهه غیر مستقیم همچنین می‌تواند از طریق عکس فیلم بازگویی شفاهی یا بیان کتبی باشد مانند افسران پلیس در حال بررسی گزارش‌های جرم یا مصاحبه با قربانیان جرم اپراتور‌های هواپیما‌های بدون سرنشین، اعضای رسانه‌های خبری که رویداد‌های آسیب‌زا را پوشش می‌دهند و روان درمانگرانی که در معرض جزئیات تجارب آسیب زای بیماران قرار می‌گیرند. قرار گرفتن در معرض چندین رویداد آسیب‌زا امری رایج است و می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد.
برخی افراد انواع مختلفی از حوادث آسیب‌زا را در زمان‌های مختلف تجربه می‌کنند مانند خشونت جنسی در دوران کودکی و بلایای طبیعی در بزرگسالی برخی دیگر همان نوع رویداد آسیب‌زا را در زمان‌های مختلف یا در مجموعه‌ای که توسط یک فرد یا افراد در یک مدت زمان طولانی انجام شده است تجربه می‌کنند مانند تجاوز جنسی یا فیزیکی به کودک تجاوز فیزیکی یا جنسی توسط یک همسر یا شریک زندگی دیگران ممکن است حوادث آسیب زایی را تجربه کنند که در طول یک دوره خطرناک طولانی مانند مأموریت نظامی یا زندگی در یک منطقه درگیر جنگ، یکسان یا متفاوت هستند. هنگامی که ملاک‌های PTSD را در افرادی که چندین رویداد آسیب‌زا را در طول زندگی خود تجربه کرده‌اند.
ارزیابی می‌کنیم بهتر است آن رویداد خاصی را که با توجه به ملاک‌های B و C در PTSD بدترین رویداد آسیب‌زا برای آن فرد به حساب می‌آید مشخص کنیم به عنوان مثال خاطرات ناراحت‌کننده مکرر غیرارادی و مزاحم مربوط به یک رویداد آسیب‌زا با این حال اگر تشخیص بدترین رویداد برای فرد دشوار باشد بهتر است که کل مواجهه را به منزله ملاک A در نظر بگیریم به علاوه برخی رویداد‌های مجزا ممکن است چندین نوع رویداد آسیب‌زا را شامل شوند مانند فردی که در یک حادثه تلفات جمعی دخیل است آسیب بزرگی را متحمل می‌شود شاهد مجروح شدن شخص دیگری است و سپس متوجه می‌شود که یکی از اعضای خانواده او در این حادثه کشته شده است. حادثه آسیب‌زا می‌تواند به طرق گوناگونی مجدداً تجربه شود. شخص معمولاً خاطره مکرر و ناخواسته و مزاحم حادثه را دارد ملاک (B1) وجه افتراق یادآوری‌های مزاحم در PTSD از نشخوار ذهنی افسردگی این است که در اختلال استرس پس از سانحه یادآوری‌ها ناخواسته و مزاحم و ناراحت‌کننده‌اند. تأکید تشخیصی بر خاطرات راجعه حادثه است که معمولاً شامل اجزای ناخوانده واضح، حسی و هیجانی هستند.
یک علامت شایع تجربه مجدد رؤیا‌های ناراحت‌کننده‌ای است که شبیه خود حادثه بوده و یا موضوع آن مربوط به تهدید‌های اصلی حادثه آسیب‌زا است ملاک (B2) فرد ممکن است حالات تجزیه‌ای را تجربه کند که از چند ثانیه تا چندین ساعت یا حتی روز‌ها به طول انجامد و طی آن جزئیاتی از حادثه دوباره زنده می‌شود و فرد چنان رفتار می‌کند که گویی حادثه در آن لحظه در حال وقوع است ملاک (B3) چنین رویداد‌هایی در طیفی از علائم گذرای مزاحم مربوط به بینایی یا سایر حواس در مورد بخشی از حادثه آسیب را بدون از دست دادن وقوف به واقعیت تا فقدان کامل هوشیاری نسبت به محیط حاضر رخ می‌دهند. این حملات که اغلب «جهش به گذشته فلش بک نامیده می‌شوند به طور معمول گذرا هستند ولی می‌توانند با ناراحتی طولانی مدت و افزایش انگیختگی همراه باشند در کودکان خردسال بازسازی حوادث مربوط به سانحه می‌تواند در بازی یا در حالات تجزیه‌ای تظاهر کند.
ناراحتی شدید روان شناختی (ملاک (B4) یا واکنش‌پذیری فیزیولوژیک ملاک (B5) در اغلب موارد، هنگامی بروز می‌کند که فرد در معرض حوادث تحریک‌کننده‌ای قرار می‌گیرد که شبیه یا نشانگر جنبه‌ای از حادثه آسیب را است روز‌های پرباد پس از یک طوفان مشاهده کسی که شبیه مرتکب قبلی خشونت است نشانه آغازگر می‌تواند یک حس فیزیکی باشد (مثل گیجی پس از ضربه به سر ضربان قلب سریع در کودکی که قبلاً آسیب دیده به خصوص در افراد با تظاهرات جسمی زیاد. اجتناب از محرک‌های مربوط به سانحه همیشه یا تقریباً همیشه به شکل مداومی وجود دارد فرد عموماً برای اجتناب از افکار خاطرات احساسات یا صحبت درباره حادثه آسیب‌زا (مثل استفاده از فنون برگرداندن حواس برای اجتناب از یادآوری‌های ذهنی) (ملاک (CL) و اجتناب از فعالیت‌ها، موضوعات موقعیت‌ها یا افرادی که محرک آن خاطرات هستند (ملاک (2) تلاش می‌کند. تغییرات منفی شناختی و خلقی مربوط به حادثه بعد از مواجهه با محرک‌ها بروز کرده یا بدتر می‌شوند.
این تغییرات منفی شکل‌های مختلفی دارند از جمله ناتوانی در به خاطر آوردن جنبه‌های مهم سانحه که چنین فراموشی به طور معمول ناشی از حالت تجزیه است و ربطی به آسیب سر، الکل یا دارو‌ها ندارد ملاک (1) افراد مبتلا به PTSD اغلب گزارش می‌دهند که این رویداد آسیب‌زا به طور غیر قابل بازگشتی زندگی و دیدگاه آن‌ها را نسبت به جهان تغییر داده است. شکل دیگر آن انتظارات منفی مبالغه‌آمیز در مورد جنبه‌های مهم زندگی مربوط به خود دیگران و آینده است ملاک (D2 مثل اتفاق‌های بد همیشه برای من می‌فتد دنیا خطرناک است و من هرگز نمی‌توانم به اندازه کافی ایمن باشم نمی‌توانم دیگر هیچ گاه به کسی اعتماد کنم زندگی من برای همیشه ویران شده است»، «من دیگر شانسی برای خوشبختی در آینده ندارم»، «زندگی من کوتاه خواهد بود.
مبتلایان به PTSD ممکن است برداشت‌های پایدار نادرستی درباره علل حادثه آسیب‌زا داشته باشند که منجر به سرزنش خود یا دیگران گردد مثلاً «تقصیر من بوده که عمویم از من سوء استفاده کرد ملاک (D3) حالت پایدار خلق منفی مثل ترس، وحشت خشم احساس گناه شرم بعد از مواجهه با حادثه شروع با تشدید می‌شوند (ملاک D4) فرد ممکن است به شکل بارزی کاهش علاقه یا شرکت در فعالیت‌های لذت بخش قبلی ملاک (D5 احساس جدایی یا بیگانگی از سایر مردم ملاک (D6 یا ناتوانی مستمر در احساس هیجانات مثبت به خصوص شادی لذت رضایت یا هیجانات همراه با صمیمیت مهربانی و شفقت و تمایلات جنسی) (ملاک (D7) را تجربه کند. تغییرات منفی در برانگیختگی و واکنش‌پذیری نیز پس از قرار گرفتن در معرض رویداد شروع یا بدتر می‌شود.
افراد مبتلا به PTSD ممکن است به سرعت از کوره در بروند و حتی با کوچک‌ترین تحریکی یا بدون تحریک مرتکب پرخاشگری کلامی یا رفتاری شوند مثل فریاد زدن بر سر دیگران نزاع کردن تخریب اشیاء ملاک (E1) آن‌ها همچنین ممکن است اقدام به رفتار‌های بی پروا یا خود تخریبی کنند که خطرناک هستند و نشان‌دهنده بی توجهی به ایمنی فیزیکی خود یا دیگران است و می‌تواند مستقیماً منجر به آسیب جسمی جدی یا مرگ شود مثل رانندگی خطرناک مانند رانندگی در حالت مستی رانندگی با سرعت خطرناک مصرف افراطی الکل یا دارو داشتن رابطه جنسی پرخطر مانند رابطه جنسی محافظت نشده با شریکی که وضعیت HIV او نامشخص است تعداد شرکای جنسی زیاد خودزنی یا اقدام به خودکشی (ملاک (2) بکنند.
ملاک E2 شامل شرایطی نمی‌شود که در آن افراد باید به خاطر شغلشان در موقعیت‌های خطرناک شرکت کنند (مثلاً اعضای نیرو‌های مسلح در موقعیت‌های جنگی یا نیرو‌های خط اول در شرایط اضطراری و اقدامات احتیاطی معقول ایمنی را برای کاهش خطر انجام دهند یا زمانی که افراد درگیر رفتار‌هایی می‌شوند که ممکن است غیر عاقلانه ناسالم یا از نظر مالی مضر باشند، اما خطر مستقیم آسیب جسمی جدی یا مرگ را در بر ندارند مانند قمار بیمارگونه تصمیمات مالی ضعیف پرخوری سبک زندگی ناسالم اغلب وجه مشخصه PTSD افزایش حساسیت به تهدید‌های بالقوه از جمله آن‌هایی است که به تجربه آسیب‌زا مربوط هستند مثلاً متعاقب یک تصادف وسیله موتوری حساسیت ویژه به خطر بالقوه اتومبیل‌ها یا کامیون‌ها و آن‌ها که ارتباطی به حادثه آسیب را ندارند مثل ترس از ابتلا به حمله قلبی ملاک (E3 مبتلایان به PTSD ممکن است نسبت به محرک‌های غیر مترقبه بسیار واکنش‌پذیر باشند؛ در مقابل صدا‌های بلند یا تکان‌های غیر منتظره واکنش یکه خوردن شدید یا از جا پریدن نشان دهند مثل از جا جستن در واکنش به صدای زنگ تلفن ملاک (E4) پاسخ‌های وحشت‌زده غیرارادی و بازتابی خودکار آنی هستند و محرک‌هایی که
پاسخ‌های وحشت‌زده مبالغه‌آمیز را بر نیانگیزند (ملاک E4) به هیچ وجه نباید با رویداد آسیب‌زا مرتبط باشند.
پاسخ‌های وحشت‌زده از پاسخ‌های برانگیختگی فیزیولوژیکی نشان داده شده در ملاک 35 متمایز هستند و حداقل باید سطحی از ارزیابی آگاهانه وجود داشته باشد که نشان دهد محرکی که پاسخ‌های فیزیولوژیکی را ایجاد می‌کند با رویداد آسیب‌زا مرتبط است. اشکالات در تمرکز شامل دشواری در به یاد آوردن وقایع روزانه مثل فراموش کردن یک شماره تلفن یا در توانایی تمرکز بر تکالیف مثل متعاقب یک مکالمه برای یک دوره زمانی مشخص هم عموماً گزارش می‌شود (ملاک (ES) وجود مشکلاتی در شروع و تداوم خواب شایع است و ممکن است با کابوس و احساس خطر یا با افزایش عمومی برانگیختگی که مانع خواب مناسب می‌شود هم همراه باشد (ملاک E6) تشخیص PTSD مستلزم آن است که طول مدت علائم در ملاک‌های B C D و E بیش از ۱ ماه باشد ملاک (F) برای تشخیص فعلی PTSD ملاک‌های B C D و E همگی باید طی بیش از ۱ ماه حداقل طی ماه گذشته اتفاق بیفتند. برای تشخیص مادام العمر PTSD باید یک دوره زمانی وجود داشته باشد که بیش از ۱ ماه طول بکشد که در طی آن ملاک‌های B C D و E همگی طی یک دوره زمانی یک ماهه احراز شده باشند.
زیر گروه قابل توجهی از افراد مبتلا به PTSD علائم تجزیه‌ای مداوم یا گسست از خویشتن جدایی از بدنشان یا گسست از واقعیت جدایی از دنیای اطراف را تجربه می‌کنند. این را می‌توان با استفاده از نشانگر با علائم تجزیه‌ای نشان داد. ویژگی‌های همراه پسرفت رشدی مثل از دست دادن توانایی تکلم در کودکان خردسال ممکن است بروز کند توهمات کاذب شنوایی مثل تجربه حسی شنیدن صدای افکار خود به صورت یک یا چند صدا و همین طور افکار پارانوئیدی هم می‌توانند وجود داشته باشند. متعاقب حوادث آسیب زای طولانی مکرر و شدید مثل سوء رفتار کودکی شکنجه فرد ممکن است علاوه بر این‌ها اشکالاتی در تنظیم هیجانات یا حفظ روابط بین فردی با ثبات و یا علائم تجزیه‌ای پیدا کند هنگامی که حادثه آسیب‌زا منجر به مرگ فجیع شود علائم سوگ طول کشیده و PTSD هر دو می‌توانند وجود داشته باشند. شیوع در ایالات متحده شیوع پیش‌بینی شده خطر PTSD در طول عمر با استفاده از ملاک‌های DSM-IV برای بزرگسالان ۶۸٪ است. شیوع در طول عمر برای نوجوانان ایالات متحده با استفاده از ملاک‌های DSM-IV از ۵ تا ۸. ۱ و شیوع ۶ ماه گذشته ۴۰۹ برای نوجوانان متغیر است.
در حالی که داده‌های قطعی و جامع مبتنی بر جمعیت با استفاده از 5-DSM در دسترس نیست یافته‌های جدیدی حاصل شده‌اند. در دو مطالعه اپیدمیولوژیک ملی ایالات متحده تخمین شیوع DSM-5 PTSD در طول زندگی از ۶. ۱ تا ۸. ۳ بود و برآورد ملی شیوع ۱۲ ماهه در هر دو مطالعه ۴۷ بود. برآورد‌های ملی DSM-IV PTSD طول عمر از نظر سنجی‌های جهانی بهداشت روان در ۲۴ کشور به طور قابل توجهی در بین کشور‌ها گروه‌های کشور‌های درآمدی و مناطق WHO متفاوت بود اما در کل ۳۹ بود. در جمعیت‌های متأثر از کشمکش و جنگ در سراسر جهان شیوع نقطه‌ای PTSD با تخریب عملکرد پس از تعدیل تفاوت‌های ستی در مطالعات مختلف ۱۱ است. میزان PTSD در میان کهنه سربازان و سایر افراد که شغل آن‌ها خطر مواجهه آسیب‌زا را افزایش می‌دهد به عنوان مثال پلیس آتش نشانان پرسنل فوریت‌های پزشکی بالاتر است. بالاترین میزان از یک سوم تا بیش از نیمی از کسانی که در معرض قرار گرفته‌اند در میان بازماندگان تجاوز جنسی جنگ نظامی و اسارت و نسل کشی با انگیزه‌های قومی یا سیاسی مشاهده می‌شود. شیوع PTSD ممکن است در طول رشد متفاوت باشد.
کودکان و نوجوانان به خصوص در دوره پیش از مدرسه عموماً شیوع کمتری از تظاهرات به دنبال حوادث استرس زای شدید دارند اما دلیل آن ممکن است به خاطر آن باشد که ملاک‌های مربوط به رشد دقت کافی نداشته‌اند. بعد از تعدیل متغیر‌های جمعیت شناختی و مواجهه با سانحه، میزان PTSD در بین لاتینی‌های ایالات متحده، آفریقایی آمریکایی‌ها و بومی‌های آمریکایی در مقایسه با سفید پوستان غیر لاتینی ایالات متحده بالاتر و میزان آن در بین آسیایی آمریکایی‌ها پایین‌تر گزارش شده است. دلیل بالقوه این تغییرات شیوع عبارتند از تفاوت در عوامل مستعد‌کننده یا زمینه ساز مانند قرار گرفتن در معرض ناملایمات گذشته نژاد پرستی و تبعیض و در دسترس بودن یا کیفیت درمان حمایت اجتماعی وضعیت اجتماعی اقتصادی و سایر منابع اجتماعی که بهبود را تسهیل می‌کنند و با پیشینه قومی و نژادی در هم آمیخته می‌شوند. بروز و سیر PTSD می‌تواند در هر سنی بروز کند و شروع آن پس از اولین سال زندگی است. علائم معمولاً در عرض ۳ ماه اول بعد از سانحه آغاز می‌شوند؛ گرچه ممکن است چند ماه یا حتی چند سال بعد ملاک‌های تشخیصی تکمیل شود.
شواهد فراوانی برای آنچه که DSM-IV با شروع تأخیری» می‌نامد وجود دارد، ولی اکنون این حالت با تظاهرات تأخیری خوانده می‌شود. باید توجه داشت که بعضی علائم معمولاً بلافاصله ظاهر می‌شوند و تأخیر در تکمیل ملاک هاست. بلافاصله پس از سانحه واکنش فرد در ابتدا معمولاً واجد ملاک‌های اختلال استرس حاد است. علائم PTSD و تفوق نسبی علائم مختلف در طول زمان ممکن است متغیر باشد. دوره علائم هم متغییر است و از بهبود کامل در عرض سه ماه در بین حدود نیمی از بزرگسالان تا تداوم علائم برای بیش از ۱۲ ماه و گاهی بیش از ۵۰ سال را شامل می‌شود. ممکن است فرد در برخورد با یادآور‌های سانحه اولیه عوامل استرس جاری یا رویداد‌های آسیب زای جدید دچار عود علائم و تشدید آن‌ها شود. تظاهر بالینی تجربه مجدد می‌تواند در طول دوره رشد متفاوت باشد. تفاوت تظاهرات بالینی در مراحل مختلف رشد مبنای استفاده از ملاک‌های متفاوت برای کودکان ۶ ساله و کوچکتر در مقایسه با افراد بزرگتر است.
کودکان خردسال ممکن است حمله جدیدی از رؤیا‌های وحشتناک بدون محتوای خاص حادثه آسیب‌زا را شرح دهند کودکان ۶ ساله و کوچک‌تر ممکن است در نتیجه آزار عاطفی شدید مانند تهدید به ر‌ها شدن از سوی والدین دچار PTSD شوند که می‌تواند عامل تهدید‌کننده زندگی تلقی شود. در طول درمان بیماری‌های تهدید‌کننده زندگی مانند سرطان پیوند عضو ممکن است به خاطر شدت و سختی درمان خطر ابتلا به PTSD در کودک افزایش یابد. خودارزیابی تهدید نیز ممکن است به خطر بروز علائم PTSD در نوجوانان کمک کند کودکان ۶ ساله و کوچکتر ممکن است. از طریق بازی‌هایی که به طور مستقیم یا نمادین مرتبط با سانحه است علائم تجربه مجدد را بروز دهند آن‌ها ممکن است هنگام مواجهه یا در حین تجربه مجدد واکنش ترس را بروز ندهند. والدین ممکن است حوزه‌های وسیعی از تغییرات هیجانی یا رفتاری را در کودکان خرد سال خود گزارش نمایند. بچه‌ها ممکن است در بازی‌ها یا داستان گویی‌های خود بر مداخلات خیالی متمرکز شوند.
کودکان علاوه بر اجتناب‌ها ممکن است با یادآور‌ها مشغولیت ذهنی پیدا کنند به خاطر محدودیت کودکان در بیان افکار یا اسم گذاشتن روی هیجانات در این گروه سنی تغییرات منفی در خلق یا شناخت عمدتاً شامل تغییرات خلقی است. کودکان ممکن است حادثه‌های هم زمانی را تجربه کنند مثل سوء رفتار جسمی مشاهده خشونت خانوادگی و در وضعیت‌های مزمن ممکن است قادر به تشخیص زمان آغاز علائم خود نباشند. رفتار اجتنابی ممکن است همراه با محدود شدن بازی‌ها یا رفتار اکتشافی در کودکان خردسال و کاهش شرکت در فعالیت‌های جدید در کودکان سنین مدرسه یا بی رغبتی به پیگیری فرصت‌های متناسب با رشد در نوجوانان مثل قرار ملاقات رانندگی باشد کودکان بزرگتر یا نوجوانان ممکن است خود را بی دل و جرات بدانند. نوجوانان ممکن است معتقد باشند طوری تغییر کرده‌اند که از نظر اجتماعی نامطلوب هستند و همین تغییرات آن‌ها را از همسالان دور کرده است و اشتیاق خود را برای آینده از دست بدهند. رفتار تحریک‌پذیر و پرخاشگرانه در کودکان و نوجوانان می‌تواند در روابط با همسالان و رفتار در مدرسه تداخل ایجاد کند.
رفتار بی ملاحظه می‌تواند منجر به صدمات غیر مترقبه به خود و دیگران هیجان طلبی یا رفتار پرخطر گردد در افراد بزرگتر اختلال با ادراک منفی در مورد سلامتی خود نیاز به مراقبت اولیه و افکار خودکشی همراه است. به علاوه افت سلامتی بدتر شدن عملکرد شناختی و انزوای اجتماعی می‌تواند موجب تشدید علائم. گردد PTSD عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی عوامل خطر ساز PTSD می‌توانند به طرق مختلف عمل کنند، از جمله مستعد کردن افراد به آسیب یا واکنش‌های هیجانی شدید هنگام مواجهه با رویداد‌های آسیب‌زا عوامل خطر و محفاظت‌کننده عموماً به عوامل بیش از سانحه حوالی سانحه و پس از سانحه تقسیم می‌شود. عوامل پیش از سانحه مزاجی این عوامل شامل مشکلات هیجانی تا سن ۶ سالگی مثل مشکلات برونی‌سازی یا مشکلات اضطرابی و اختلالات روانی قبلی (مثل اختلال پانیک وحشت زدگی، اختلال افسردگی PTSD یا اختلال وسواسی جبری است. تفاوت‌های فردی در شخصیت پیش از بیماری ممکن است بر مسیر پاسخ به آسیب و نتایج درمان تأثیر بگذارد ویژگی‌های شخصیتی مرتبط با پاسخ‌های عاطفی منفی مانند خلق افسرده و اضطراب نشان‌دهنده عوامل خطر برای ایجاد PTSD است.
چنین ویژگی‌هایی ممکن است در مقیاس‌های هیجان‌پذیری منفی روان رنجوری در مقیاس‌های شخصیتی استاندارد شده ثبت شوند. صفت تکانشگری پیش از بیماری معمولاً با تظاهرات برونی ساز PTSD و بیماری‌های همراه از طیف برونی‌سازی از جمله مصرف مواد یا رفتار پرخاشگرانه همراه باشد. محیطی اطلاعات پرونده افراد غیر نظامی و نظامیان سابق در ایالات متحده حاکی است که این عوامل شامل موقعیت اجتماعی اقتصادی پایین تحصیلات اندک مواجهه با سانحه قبلی به خصوص در دوران کودکی ناملایمات دوران کودکی مثل محرومیت اقتصادی اختلال کار کرد خانوادگی جدایی با مرگ والدین هوش پایین تبعیض قومیتی و نژادپرستی و سابقه روان پزشکی خانوادگی است حمایت اجتماعی پیش از مواجهه با حادثه نقش محافظتی دارد. ژنتیک و فیزیولوژیک در مطالعات دوقلو‌ها و مطالعات مولکولی نشان داده شده که خطر ابتلا به PTSD به دنبال قرار گرفتن در معرض تروما تا حدی ارثی است. داده‌های ارتباط ژنومی از یک گروه بزرگ چند قومیتی وراثت‌پذیری PTSD و سه جایگاه مهم ژنومی قوی را نشان می‌دهند که بر اساس تبار جغرافیایی متفاوت هستند. استعداد ابتلا به PTSD نیز ممکن است تحت تأثیر عوامل اپی ژنتیک باشد.
داده‌های ارتباط ژنومی از کهنه سربازان ایالات متحده هشت منطقه مهم را در آمریکایی‌های اروپایی تبار مرتبط با تجربه مجدد علائم مزاحم PTSD شناسایی می‌کند داده‌های حاصله بریتانیا نیز از این روابط را تأیید می‌کنند. عوامل حوالی سانحه محیطی این عوامل شامل شدت (مقدار) سانحه اهمیت بیشتر سانحه سبب احتمال بیشتر بروز PTSD می‌شود، احساس تهدید زندگی جراحت شخصی تهاجم بین فردی به ویژه سوانحی که مراقب مرتکب شده یا بچه‌ها شاهد تهدید شدن مراقب باشند و در افراد نظامی مرتکب بی رحمی و قساوت شدن با مشاهده آن و یا کشتن دشمن است. بالاخره حالت گسست ترس وحشت و سایر پاسخ‌های پس از سانحه که در طی سانحه بروز کرده‌اند و بعد از آن تداوم می‌یابند عوامل خطر محسوب می‌شوند. عوامل پس از سانحه مزاجی این عوامل شامل ارزیابی منفی راهبرد‌های مقابله‌ای نامناسب و بروز اختلال استرس حاد است. محیطی این عوامل شامل مواجهه بعدی با یادآور‌های مکرر ناراحت‌کننده حوادث ناخوشایند بعدی زندگی و فقدان‌های مالی یا سایر فقدان‌های مربوط به سانحه است.
تجارب پس از سانحه مانند مهاجرت اجباری و سطوح بالای عوامل استرس زای روزانه ممکن است در تفاوت خطر بروز PTSD در زمینه‌های فرهنگی مختلف نقش داشته باشد مواجهه با تبعیض نژادی و قومی در بزرگسالان آفریقایی آمریکایی و لاتین تبار با مزمن شدن اختلال ارتباط دارد. حمایت اجتماعی شامل ثبات خانوادگی برای کودکان یک عامل محفاظتی برای تعدیل عواقب پس از سانحه است. جنبه‌های تشخیصی مرتبط با فرهنگ گروه‌های جمعیت شناختی فرهنگی و شغلی مختلف سطوح مختلفی از مواجهه با رخداد‌های آسیب‌زا را تجربه می‌کنند و خطر نسبتی ابتلا به PTSD پس از قرار گرفتن در معرض سطح مشابهی از خطر مثلاً آزار و اذیت ناشی از تفاوت‌های مذهبی ممکن است در گروه‌های فرهنگی قومی و نژادی متفاوت باشد.
تفاوت در نوع مواجهه آسیب‌زا مثل نسل کشی تأثیر بر شدت اختلال بر حسب معنای نسبت داده شده به حادثه آسیب‌زا (مثل ناتوانی در اجرای مراسم تشییع بعد از یک کشتار دسته جمعی زمینه اجتماعی فرهنگی موجود مثل سکونت در بین مرتکبان مجازات نشده پس از کشمکش مواجهه با تبعیض نژادی و قومی و سایر عوامل فرهنگی مثل استرس برای فرهنگ‌پذیری در مهاجران ممکن است بر خطر شروع و شدت PTSD در گروه‌های فرهنگی مختلف تأثیر بگذارد. برخی از جوامع به جای رویداد‌های مختص ملاک، در معرض محیط‌های آسیب زای فراگیر و مداوم هستند. در این جوامع قدرت پیش‌بینی رویداد‌های آسیب زای فردی برای ایجاد PTSD ممکن است کاهش یابد. در فرهنگ‌هایی که تصویر اجتماعی (مثلاً حفظ چهره خانواده مورد تأکید قرار می‌گیرد، افترا یا شرمساری عمومی ممکن است تأثیر رویداد‌های ملاک ۸ را تشدید کند. برخی از فرهنگ‌ها ممکن است سندرم‌های PTSD را به تجربیات ماوراء طبیعی منفی نسبت دهند. تظاهر بالینی علائم یا دسته‌های علائم هم بر اساس فرهنگ ممکن است در بین کودکان و بزرگسالان متفاوت باشد.
در بسیاری از گروه‌های غیر غربی اجتناب کمتر دیده می‌شود در حالی که علائم جسمی مانند سرگیجه تنگی نفس، احساس گرما شایع‌تر است. سایر علائمی که از نظر فرهنگی متفاوت هستند، رؤیای ناراحت‌کننده فراموشی غیر مرتبط با آسیب سر و رفتار بی پروا اما غیر خود کشی می‌باشند خلق و خوی منفی به ویژه خشم در فرهنگ‌های مختلف در افراد مبتلا به PTSD رایج است مانند رؤیا‌های ناراحت‌کننده و فلج خواب در میان فرهنگ‌ها، علائم جسمی هم در بزرگسالان و هم در کودکان به ویژه بعد از آسیب‌های جنسی مکرراً رخ می‌دهند. علائمی که از نظر فرهنگی در رابطه با PTSD در میان کودکان متفاوت هستند عبارتند از افکار مزاحم کاهش مشارکت در فعالیت‌ها ناتوانی در تجربه احساسات مثبت تحریک‌پذیری پرخاشگری و بیش هوشیاری رؤیا‌های ناراحت‌کننده بازگشت به گذشته پریشانی روانی پس از قرار گرفتن در معرض نشانه‌های آسیب و تلاش برای اجتناب از خاطرات و افکار در کودکان مبتلا به PTSD در فرهنگ‌های مختلف رایج است. در برخی فرهنگ‌ها پاسخ به رویداد‌های آسیب‌زا با باور‌های منفی درباره خود یا با نسبت دادن معنای معنوی به آن که ممکن است برای دیگران اغراق‌آمیز به نظر برسد، عادی است.
به عنوان مثال سرزنش کردن ممکن است با ایده‌های کارما در جنوب و شرق آسیا تقدیر یا قانون پزشکی خراب» در غرب آفریقا و تفاوت‌های فرهنگی در منبع کنترل و تصور از خود مطابقت داشته باشد. در بسیاری از جمعیت‌های سراسر جهان مفاهیم فرهنگی پریشانی وجو دارد که شبیه به PTSD است و با تظاهرات متنوعی از پریشانی روانی که به تجارب ترسناک یا آسیب‌زا نسبت داده می‌شود مشخص می‌شوند بنابراین مفاهیم فرهنگی پریشانی بر بیان PTSD و دامنه اختلالات همراه آن تأثیر می‌گذارد به فرهنگ و تشخیص روان پزشکی در بخش ۳ مراجعه کنید. جنبه‌های تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت PTSD در سرتاسر زندگی در بین زن‌ها شایع‌تر از مردهاست. بر اساس دو مطالعه بزرگ مبتنی بر جمعیت ایالات متحده با استفاده از ملاک‌های 5-DSM شیوع مادام العمر PTSD از ۸ تا ۱۱ برای زنان و ۴۰۱ تا ۵. ۴ برای مردان متغیر است. دوره PTSD هم در زن‌ها طولانی‌تر از مرد‌ها است. به نظر می‌رسد حداقل بعضی از علل خطر بالای PTSD در زن‌ها مربوط به احتمال بیشتر مواجهه با حوادث آسیب‌زا مثل سوء استفاده جنسی در دوران کودکی تجاوز جنسی یا سایر انواع خشونت فردی است.
در بین جمعیت‌هایی که به صورت عمومی در معرض چنین عوامل استرسی قرار می‌گیرند زنان برای مدت طولانی‌تری نسبت به مردان دچار PTSD می‌شوند با این حال عوامل دیگری که احتمالاً در شیوع بیشتر در زنان نقش دارند، تفاوت‌های جنسیتی در پردازش احساسی و شناختی سانحه و همچنین اثرات هورمون‌های تولید مثل می‌باشند. هنگامی که پاسخ‌های مردان و زنان به عوامل استرس زای خاص مقایسه می‌شود تفاوت‌های جنسیتی در خطر ابتلا به PTSD باقی می‌ماند. از سوی دیگر نمایه‌های علائم PTSD و ساختار‌های عاملی بین مردان و زنان مشابه است. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی حوادث آسیب را از قبیل کودک‌آزاری یا آسیب جنسی سبب بالا رفتن خطر خودکشی در افراد غیر نظامی و هم در نظامیان سابق می‌شوند. PTSD با افکار و اقدام به خودکشی همراه است و وجود این اختلال ممکن است سبب شود افرادی که افکار خودکشی دارند اقدام به برنامه‌ریزی کرده یا واقعاً خودکشی کنند. این اثر PTSD مستقل از خطر فزاینده اختلالات خلقی بر احتمال رفتار‌های خودکشی رخ می‌دهد در بین نوجوانان نیز رابطه معنی داری بین PTSD و افکار یا رفتار خودکشی حتی پس از تعدیل آماری با اثرات هم ابتلایی وجود دارد.
پیامد‌های کارکردی اختلال استرس پس از سانحه PTSD همراه با سطوح بالای تخریب کار کرد اجتماعی شغلی و جسمی و همینطور صرف هزینه اقتصادی قابل توجه به دلیل نیاز بالا به خدمات پزشکی است. اختلال عملکرد در تمامی حوزه‌های اجتماعی بین فردی رشدی تحصیلی سلامت جسمی و شغلی جلوه می‌کند. در نمونه‌های جامعه و کهنه سربازان PTSD با روابط اجتماعی و خانوادگی ضعیف غیبت از کار درآمد پایین و موفقیت‌های نازل تحصیلی و شغلی همراه است. تشخیص افتراقی اختلالات سازگاری در اختلالات سازگاری عامل استرس می‌تواند شدت یا شکلی متفاوت با آنچه برای ملاک A در PTSD لازم است داشته باشد. تشخیص اختلال سازگاری هنگامی به کار می‌رود که واکنش به یک استرس که واجد ملاک A در PTSD است کامل‌کننده سایر ملاک‌های PTSD یا ملاک‌های بیماری روانی دیگر نباشد همچنین وقتی که الگوی علائم PTSD در واکنش به یک عامل استرس ایجاد شده که ملاک A را احراز نمی‌کند مثل جدایی از همسر اخراج شدن اختلال سازگاری مطرح می‌شود. سایر اختلالات و حالات پس از استرس همه علائم روانی افرادی که در معرض عوامل استرس بسیار شدید قرار می‌گیرند ضرورتاً به PTSD نسبت داده نمی‌شود.
تشخیص نیاز بدان دارد که مواجهه با سانحه قبل از شروع یا تشدید علائم مربوطه باشد. علاوه بر آن اگر الگوی واکنش علائم به عامل استرس شدید مطابق با ملاک‌های اختلال روانی دیگری باشد تشخیص اختلال مزبور را باید به جای PTSD یا اضافه بر آن گذاشت. اگر علائم با PTSD بهتر قابل توصیف است سایر تشخیص‌ها و بیماری‌ها را باید کنار گذاشت مثل علائم اختلال پانیک وحشتزدگی که فقط پس از مواجهه با یادآور‌های سانحه ظاهر می‌شوند اگر الگوی واکنش علائم نسبت به عامل استرس بسیار شدید باشد ممکن است نیاز به یک تشخیص مجزا وجود داشته باشد مثل فراموشی تجزیه‌ای اختلال استرس حاد اختلال استرس حاد برای این از PTSD افتراق داده می‌شود که الگوی علائم در آن به یک دوره سه روزه تا یک ماهه پس از مواجهه با حادثه آسیب را محدود می‌شود. اختلالات اضطرابی و اختلال وسواسی جبری در OCD افکار راجعه مزاحم وجود دارند ولی این افکار وسواسی‌اند. علاوه بر آن افکار مزاحم مربوط به تجربه حادثه آسیب‌زا نیستند و رفتار وسواسی هم معمولاً وجود دارند و سایر علائم PTSD یا اختلال استرس حاد معمولاً دیده نمی‌شوند.
انگیختگی و علائم تجزیه‌ای در اختلال پانیک وحشتزدگی و اجتناب تحریک‌پذیری و اضطراب در اختلال اضطراب فراگیر هیچ کدام با یک حادثه آسیب زای خاص همراه نیستند. علائم اختلال اضطراب جدایی به وضوح مربوط به جدا شدن از خانه یا خانواده‌اند تا اینکه با یک حادثه آسیب‌زا ارتباط داشته باشند. اختلال افسردگی اساسی قبل از شروع افسردگی اساسی ممکن است یک حادثه آسیب‌زا موجود باشد یا نباشد و در صورتی تشخیص داده می‌شود که سایر علائم PTSD وجود نداشته باشند. به ویژه اختلال افسردگی اساسی شامل هیچ یک از ملاک‌های B یا C علائم PTSD نیست. همچنین تعدادی از علائم ملاک‌های D یا E در PTSD را هم ندارد. با این حال اگر ملاک‌های کامل برای PTSD نیز برآورده شود، ممکن است هر دو تشخیص داده شود. اختلال کمبود توجه بیش فعالی هم ADHD و هم PTSD ممکن است شامل مشکلاتی در توجه تمرکز و یادگیری باشند. برخلاف ADHD که در آن مشکلات توجه تمرکز و یادگیری باید قبل از ۱۲ سالگی شروع شود، در PTSD علائم پس از قرار گرفتن در معرض یک رویداد آسیب‌زا با ملاک A شروع می‌شود.
در PTSD اختلال در توجه و تمرکز فرد را می‌توان به هوشیاری نسبت به خطر و پاسخ‌های از جا پریدن یکه خوردن در قبال یادآور‌های سانحه نسبت داد. اختلالات شخصیت مشکلات بین فردی که با مواجهه یک حادثه آسیب‌زا آغاز شده‌اند و یا شدیداً افزایش یافته‌اند بیشتر مطرح‌کننده PTSD هستند تا یک اختلال شخصیت که در آن انتظار می‌رود مشکلات مستقل از هرگونه مواجهه با سانحه باشد. اختلالات تجزیه‌ای فراموشی تجزیه‌ای اختلال هویت تجزیه‌ای و اختلال گسست از خویشتن - گسست از واقعیت ممکن است با یک حادثه آسیب‌زا قبل از شروع همراه باشند یا نباشند و نیز ممکن است علائم هم زمان PTSD را داشته یا نداشته باشند. هنگامی که ملاک‌های کامل PTSD وجود دارد زیر گروه PTSD با علائم تجزیه‌ای باید در نظر گرفته شود.
اختلال تبدیلی اختلال) علامت نورولوژیک کار کردی شروع اخیر علائم جسمی در زمینه ناراحتی پس از سانحه بیشتر دلالت بر PTSD دارد تا یک اختلال تبدیلی اختلال علامت نورولوژیک کار کردی اختلالات روان پریشی فلش بک‌های PTSD را باید از ایلوزیون‌ها خطا‌های ادراک توهمات و سایر اختلالات ادراکی در اسکیزوفرنیا اختلال روان پریشی گذرا و سایر اختلالات روان پریشی اختلالات افسردگی و دو قطبی با علائم روان پریشی دلیریوم اختلالات ناشی از مواد دارو و اختلالات روان پریشی ناشی از بیماری طبی افتراق دارد. وجه افتراق فلش بک‌های PTSD از این اختلالات ادراکی ارتباط مستقیم با تجربه آسیب‌زا و با بروز فلش بک در غیاب سایر ویژگی‌های روان پریشی یا ناشی از مواد است. ضربه مغزی جراحت آسیب زای مغز هنگامی که صدمه مغزی در زمینه حادثه‌ای آسیب‌زا مثل نبرد نظامی انفجار بمب آزار جسمی کودک خشونت شریک جنسی جنایت خشونت‌آمیز، تصادف با وسیله نقلیه یا سایر تصادفات رخ دهد.
علائم PTSD ممکن است ظاهر شود حادثه‌ای که سبب آسیب سر شود ممکن است یک حادثه آسیب زای روان شناختی را هم به وجود آورد و علائم عصبی شناختی ناشی از ضربه مغزی نافی PTSD نبوده و این دو تشخیص ممکن است هم زمان رخ دهند. افراد با PTSD که دچار ضربه مغزی شده‌اند ممکن است علائم مداوم پس از کوفتگی مثل سردرد گیجی حساسیت به نور و صدا، تحریک‌پذیری نقص تمرکز را تجربه کنند. هر چند این علائم ممکن است در افراد دچار صدمه مغزی یا بدون صدمه مغزی از جمله مبتلایان به PTSD هم بروز کند. از آنجا که علائم PTSD و علائم عصبی شناختی ناشی از ضربه مغزی می‌توانند همپوشانی داشته باشند تشخیص افتراقی بین PTSD و علائم اختلال عصبی شناختی مربوط به ضربه مغزی بر پایه وجود علائم اختصاصی هر یک از این دو اختلال امکان‌پذیر است.
در حالی که تجربه مجدد و اجتناب ویژه PTSD است و نه از اثرات ضربه مغزی اختلال در موقعیت سنجی و سردرگمی برای ضربه مغزی اثرات عصبی شناختی اختصاصی ترند تا برای PTSD مشکلات حافظه مربوط به ضربه مغزی در مورد رویداد آسیب را معمولاً به ناتوانی مربوط به آسیب در رمزگذاری اطلاعات نسبت داده می‌شود در حالی که مشکلات حافظه مربوط به PTSD معمولاً بازتاب فراموشی تجزیه‌ای هستند. مشکلات خواب در هر دو اختلال مشترک هستند. هم ابتلایی مبتلایان به PTSD در مقایسه با آن‌هایی که به این اختلال مبتلا نیستند بیشتر احتمال دارد که علائم مطابق با ملاک‌های تشخیصی حداقل یک اختلال روانی دیگر مثل اختلالات افسردگی دو قطبی اضطرابی و مصرف مواد را داشته باشند. همچنین PTSD مرتبط با خطر مضاعف ابتلا به یک اختلال عصبی شناختی عمده نیز هست. در پژوهشی در ایالات متحده مشخص شد که زنان بیشتر در معرض ابتلا به PTSD پس از ضربه مغزی خفیف قرار داشتند اگرچه بیشتر کودکان خردسال مبتلا به PTSD حداقل واجد یک تشخیص دیگر هم هستند. الگوی هم ابتلایی متفاوتی با بزرگسالان دارند؛ به این صورت که اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال اضطراب جدایی در آن‌ها برجسته است.
اختلال استرس حاد Acute Stress Disorder ملاک‌های تشخیصی مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به مرگ جراحت شدید یا خشونت جنسی به صورت یک یا چند مورد زیر ۱ تجربه مستقیم حادثه یا حوادث آسیب را فرد شاهد بروز حادثه یا حوادث برای دیگران بوده است. آگاهی از اینکه حادثه یا حوادث برای یک عضو نزدیک خانواده یا دوست صمیمی رخ داده است. توجه در موارد مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یک عضو خانواده یا دوست حادثه یا حوادث باید فجیع یا غیر مترقبه باشد. تجربه کردن مکرر یا مواجهه شدید با جزئیات آزارنده حادثه با حوادث آسیب‌زا مثل مسئولان خط اول جمع اوری‌کننده بقایای اجساد مأمور پلیسی که مکرراً با جزئیات کودک‌آزاری برخورد دارد. توجه این ملاک مواجهه از طریق رسانه‌های الکترونیکی، تلویزیون فیلم‌ها یا تصاویر و عکس‌ها را شامل نمی‌شود مگر آنکه این مواجهه مربوط به شغل باشد. B وجود ۹ علامت یا بیشتر از علائم زیر از هر یک از پنج طبقه علائم مزاحمت خلق منفی تجزیه اجتناب و انگیختگی که پس از وقوع حادثه یا حوادث آسیب را شروع با تشدید شده باشند.
علائم مزاحمت یادآوری مکرر ناخواسته و ناراحت‌کننده مزاحم در مورد حادثه (یا) حوادث آسیب را توجه در کودکان ممکن است بازی‌های تکراری دیده شود که موضوعات یا جنبه‌هایی از حادثه یا حوادث آسیب را را بیان می‌کنند. . رؤیا‌های ناراحت‌کننده و تکرار شونده که محتوا و یا عاطفه آن‌ها مربوط به حادثه یا حوادث است. توجه در کودکان ممکن است رؤیا‌های ترسناک بدون محتوای مشخص وجود داشته باشد. واکنش‌های تجزیه‌ای مثل فلش یک که در آن‌ها فرد به گونه‌ای احساس و عمل می‌کند که گویی حادثه یا حوادث در حال وقوع است چنین واکنش‌هایی بر روی یک پیوستار قرار دارند و در شدیدترین حالت به صورت از دست دادن آگاهی نسبت به محیط بروز می‌کنند. توجه در کودکان ممکن است بازسازی وقایع خاص مربوط به سانحه در بازی‌ها دیده شود. . ناراحتی روانی شدید یا طولانی یا واکنش‌های فیزیولوژیک محسوس در پاسخ به نشانه‌های داخلی یا بیرونی که نماد یا شبیه جنبه‌ای از حادثه با حوادث آسیب را هستند.
خلق منفی ۵ ناتوانی مستمر در تجربه هیجانات مثبت مثل ناتوانی در تجربه شادی رضایت یا محبت علائم تجزیه‌ای احساس تغییر واقعیت محیط پیرامون یا خود شخص مثل خود را از منظر شخصی دیگر نگریستن گیج بودن احساس کندی گذر زمان ناتوانی در به خاطر آوردن یکی از جنبه‌های مهم حادثه ایا حوادث آسیب‌زا (عموماً) ناشی از فراموشی تجزیه‌ای است و نه در اثر عوامل دیگر مثل ضربه به سر، مصرف الکل یا دارو‌ها. علائم اجتنابی تلاش برای اجتناب از خاطرات افکار با احساس‌های ناراحت‌کننده مربوط به حادثه یا حوادث آسیب‌زا یا همراه با آن تلاش برای اجتناب از یادآور‌های محیطی افراد مکان‌ها گفتگو‌ها فعالیت‌ها، اشیاء، موقعیت‌ها که موجب انگیخته شدن خاطرات افکار با احساس‌های مربوط یا همراه حادثه یا حوادث آسیب‌زا هستند. علائم انگیختگی ۱۰ اختلال خواب مثل اشکال در به خواب رفتن در خواب ماندن یا خواب نا آرام ۱۱ رفتار تحریک‌پذیر و حملات خشم بدون محرک یا با کمترین تحریک که به طور معمول با پرخاشگری کلامی یا فیزیکی نسبت به افراد یا اشیاء تظاهر می‌کنند. ۱۲ گوش به زنگی مفرط ۱۳.
اشکالات تمرکز ۱۴ واکنش از جا پریدن مفرط دوره اختلال علائم ملاک (B) از ۳ روز تا یک ماه پس از مواجهه با سانحه است. توجه علائم معمولاً بلافاصله. پس از سانحه شروع می‌شوند و حداقل سه روز دوام دارند ولی برای آنکه ملاک‌های اختلال احراز شود علائم باید حداکثر یک ماه طول بکشند. اختلال موجب ناراحتی قابل توجه بالینی یا افت کار کرد اجتماعی شغلی با سایر حوزه‌های مهم کار کردی می‌شود. اختلال را نتوان به اثرات فیزیولوژیک یک ماده مثل دارو الکل یا شرایط طبی دیگر مثل آسیب مغزی ضربه‌ای خفیف) نسبت داد و اختلال روان پریشی گذرا هم توضیح بهتری برای آن نیست. ویژگی‌های تشخیصی نمای اصلی اختلال استرس حاد ظهور علائم مشخصی است. که سه روز تا یک ماه پس از مواجهه با یک یا چند حادثه آسیب را تداوم داشته باشد ملاک (۸) که همان نوع توصیف شده در ملاک A در PTSD می‌باشد برای اطلاعات بیشتر به ویژگی‌های تشخیصی برای PTSD رجوع کنید تظاهرات بالینی اختلال استرس حاد در افراد مختلف می‌تواند تفاوت داشته باشد ولی به طور معمول شامل یک واکنش اضطرابی است که بعضی شکل‌های تجربه مجدد و یا واکنش‌پذیری به حادثه آسیب‌زا را در بر دارد.
تظاهرات بالینی ممکن است شامل علائم مزاحم خلق منفی علائم تجزیه‌ای علائم اجتنابی و علائم برانگیختگی باشد ملاک B1-B14) در بعضی افراد یک تظاهر تجزیه‌ای یا گسستگی می‌تواند برجسته باشد، هر چند که این افراد معمولاً واکنش‌پذیری شدید هیجانی یا فیزیولوژیک در پاسخ به یادآور‌های سانحه هم از خود نشان می‌دهند. در سایر افراد ممکن است واکنش خشم شدیدی وجود داشته باشد که این واکنش‌پذیری با تحریک‌پذیری و یا احتمالاً واکنش‌های پرخاشگرانه همراه می‌شود. علائم مزاحم ملاک (B1-B4 در ملاک B1-B5 در PTSD توضیح داده شده است برای بحث در مورد این علائم به ویژگی‌های تشخیصی برای PTSD مراجعه کنید توجه داشته باشید که ملاک B4 اختلال استرس حاد شامل ملاک‌های B4 و B5 در PTSD است.
فرد ممکن است یک ناتوانی پایدار برای تجربه‌ی هیجانات مثبت (مثل شادی لذت رضایت یا هیجانات همراه با صمیمیت، مهربانی یا تمایلات جنسی داشته باشد اما هیجانات منفی مثل ترس غمگینی خشم احساس گناه یا شرم را تجربه می‌کند (ملاک (B5) تغییرات در آگاهی می‌تواند شامل موارد زیر باشد: گسست از خویشتن که یک احساس جدا شدن از خود است مثلاً خود را از آن طرف اتاق دیدن یا گسست از واقعیت که داشتن دید تحریف شده‌ای از محیط خود است مثل درک اینکه اشیاء حرکت کند دارند دیدن مغشوش اشیاء، آگاه نشدن از حوادثی که به طور معمول قابل ردیابی هستند ملاک (B6) بعضی افراد هم می‌گویند نمی‌توانند یک جنبه مهم از حادثه آسیب‌زا که از قرار معلوم در حافظه ثبت شده را به خاطر آورند. این علامت مربوط به فراموشی تجزیه‌ای است و به آسیب سر الکل یا دارو‌ها مرتبط نیست ملاک B7 از محرک‌های مرتبط با سانحه مستمراً اجتناب می‌شود. بیمار ممکن است از صحبت در مورد تجربه آسیب‌زا امتناع کند یا برای کاهش آگاهی از واکنش‌های هیجانی به راهبرد‌های اجتنابی مثل استفاده از تکنیک‌های حواس پرتی یا سرکوب مصرف شدید الکل در موقع به یاد آوردن تجربه) (ملاک B8 ) متوسل شود.
این رفتار‌های اجتنابی می‌تواند شامل موارد زیر نیز باشد: اجتناب از اخباری که تجارب آسیب‌زا را پوشش داده‌اند.
خودداری از بازگشت به مکانی که سانحه در آن رخ داده بود یا اجتناب از کسانی که همان تجربه آسیب زای مشابه را داشته‌اند ملاک B9)
بروز مشکلاتی در شروع و تداوم خواب که ممکن است با کابوس‌ها یا افزایش سطح انگیختگی عمومی همراه باشد و از خواب کافی جلوگیری می‌کند در مبتلایان به اختلال استرس حاد بسیار شایع است ملاک B10 مبتلایان به اختلال استرس حاد ممکن است تحریک‌پذیر باشند و با کوچک‌ترین تحریکی به پرخاشگری کلامی و یا فیزیکی با تحریک کم یا بدون تحریک روی آورند مانند فریاد زدن بر سر مردم دعوا کردن از بین بردن اشیاء) (ملاک (B11) اختلال استرس حاد معمولاً با افزایش حساسیت به تهدید‌های بالقوه همراه است از جمله آن‌ها که مربوط به تجربه آسیب‌زا هستند مثلاً یک قربانی تصادف وسیله نقلیه ممکن است به خصوص به خطر احتمالی خودرو‌ها و کامیون‌ها حساس باشد یا آن‌ها که مربوط به حادثه آسیب‌زا نیستند مثل ترس از حمله قلبی (ملاک (B12) مشکلات تمرکز ملاک (B13 از جمله اشکال در به خاطر آوردن حقایق آشنا مثل فراموش کردن شماره تلفن وقایع روزانه مانند به یاد آوردن بخشی از کتاب یا روزنامه‌ای که اخیراً خوانده‌اید یا حفظ تمرکز حواس بر وظایف مثل دنبال کردن یک مکالمه برای زمان مشخص هم به وفور گزارش می‌شود.
مبتلایان به اختلال استرس حاد ممکن است نسبت به محرک‌های غیر منتظره بسیار حساس باشند و با افزایش واکنش از جا پریدن یا یکه خوردن نسبت به صدا‌های بلند یا حرکات غیر مترقبه مثل از جا پریدن ناگهانی در واکنش به صدای زنگ تلفن واکنش نشان دهند ملاک (B14 واکنش‌های از جا پریدن غیر ارادی و بازتابی خودکار آنی هستند و محرک‌هایی که پاسخ‌های از جا پریدن را بر می‌انگیزند ملاک (B14) لازم نیست با رویداد آسیب‌زا مرتبط باشند. نمای علائم کامل باید حداقل ۳ روز پس از حادثه آسیب‌زا باقی بماند اما نباید بیش از ۱ ماه طول بکشد ملاک (C) علائمی که بلافاصله پس از حادثه شروع می‌شوند ولی در عرض کمتر از سه روز مرتفع می‌گردند، مطابق ملاک‌های اختلال استرس حاد نیستند. ویژگی‌های همراه مبتلایان به اختلال استرس حاد به شکل شایعی درگیر افکار فاجعه پندار یا به شدت منفی درباره نقش خود در حادثه آسیب‌زا واکنش خود در برابر تجربه آسیب‌زا و یا احتمال صدمات آتی هستند. به عنوان مثال فردی مبتلا به اختلال استرس حاد ممکن است در مورد آن که از حادثه آسیب را جلوگیری نکرده یا نتوانسته به شکل بهتری با آن سازگار شود، احساس گناه کند.
مبتلایان به اختلال استرس حاد ممکن است علائم خود را به شیوه فاجعه پنداری تفسیر کنند بدان گونه که خاطرات فلش بک جهش به گذشته یا کرختی هیجانی خود را علامتی از کاهش توانایی روانی به حساب آورند تجربه حملات پانیک وحشتزدگی در ماه اول بعد از مواجهه که می‌تواند توسط یادآور‌های سانحه یا حتی به صورت خود بخودی رخ دهد در مبتلایان به اختلال استرس حاد شایع است. علاوه بر آن رفتار آشوبناک یا تکانشی هم در این افراد دیده می‌شود. به عنوان نمونه ممکن است به رانندگی بی پروا، تصمیم‌گیری‌های نابخردانه یا قمار بازی افراطی روی آورند در بچه‌ها ممکن است اضطراب جدایی قابل توجه که با نیاز شدید به کسب توجه مراقبان تظاهر می‌کند مشاهده شود. در موارد داغدیدگی به دنبال مرگی که در موقعیت همراه با سانحه پیش آمده، علائم اختلال استرس حاد واکنش حاد سوگ را هم در بر دارد. در چنین مواردی علائم تجربه مجدد علائم تجزیه‌ای و انگیختگی می‌تواند در زمینه واکنش به فقدان شامل خاطرات مزاحم جزئیات مرگ متوفی انکار مرگ او و خشم در مورد این اتفاق باشد.
علائم پسا کوفتگی مغز مثل سردرد گیجی، حساسیت به نور یا صدا تحریک‌پذیری اشکالات تمرکز که به طور شایع متعاقب آسیب‌های خفیف وارد به مغز پیش می‌آیند هم غالباً در مبتلایان به اختلال استرس حاد دیده می‌شود. علائم پس از کوفتگی مغز در گروه‌هایی که جراحت مغز دارند و آن‌ها که جراحت مغزی ندارند شیوع یکسانی دارد و وقوع علائم مکرر پس از کوفتگی مغز را می‌توان به علائم اختلال استرس حاد نسبت داد. شیوع شیوع اختلال استرس حاد در کسانی که به تازگی در معرض سانحه بوده‌اند یعنی در عرض یک ماه پس از مواجهه با سانحه بر حسب ماهیت حادثه و زمینه تشخیصی متفاوت است. در ساکنان ایالات متحده و خارج از آن در مواردی که حوادث آسیب‌زا شامل تهاجم بین فردی نیست کمتر از ۲۰ درصد تشخیص داده می‌شود آمار بالاتر یعنی ۱۹ تا ۵۰ درصد به دنبال حوادث آسیب زای بین فردی شامل حملات تجاوز و غیره گزارش شده است.
بروز و سیر اختلال استرس حاد را نمی‌توان پیش از آن که سه روز از حادثه آسیب را بگذرد، تشخیص داد اگرچه اختلال استرس حاد ممکن است پس از یک ماه به سمت اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) پیشرفت کند ولی می‌تواند یک واکنش گذرا به استرس باشد و در عرض یک ماه از مواجهه با سانحه تسکین یافته و منجر به PTSD نشود تقریباً نیمی از افرادی که نهایتاً دچار PTSD می‌شوند در ابتدا تظاهرات اختلال استرس حاد را داشته‌اند. بدتر شدن علائم در طول ماه اول می‌تواند رخ دهد که اغلب حاصل تداوم عوامل استرس زندگی یا وقوع حوادث آسیب زای بعدی است. شکل تجربه مجدد می‌تواند بسته به سطح رشد بیمار متفاوت باشد. کودکان خردسال بر خلاف بزرگسالان یا نوجوانان ممکن است رؤیا‌های ترسناکی را گزارش کنند که فاقد محتوایی باشد که به وضوح بازتاب جنبه‌هایی از سانحه است مثلاً فرد به دنبال سانحه شب‌ها با حالت وحشت‌زده از خواب می‌پرد ولی نمی‌تواند محتوای رؤیا را به سانحه ربط دهد.
بچه‌های ۶ سال به پایین بیشتر از کودکان بزرگتر احتمال دارد که علائم تجربه مجدد را در بازی‌هایی که مستقیماً یا به شکل نمادین به حادثه مرتبط است بروز دهند برای مثال یک بچه خیلی کوچک که از آتش سوزی جان سالم به در برده ممکن است تصاویری از شعله آتش بکشد کودکان خردسال همچنین لزوماً واکنش‌های ترس خورده‌ای در زمان مواجهه یا حتی حسین تجربه مجدد از خود نشان نمی‌دهند والدین به طور معمول یک رشته از تظاهرات هیجانی مثل خشم شرم یا انزوا و حتی عاطفه به وضوح مثبت را در کودکان خردسال قربانی سانحه گزارش می‌کنند.
اگرچه بچه‌ها ممکن است از یادآور‌های سانحه اجتناب کنند، گاهی با خاطرات آن مشغولیت ذهنی پیدا می‌کنند (مثلاً کودک خردسالی که سگ گازش گرفته است ممکن است به طور مستمر درباره سگ‌ها صحبت کند ولی به دلیل ترس از مواجه شدن با سگ از بیرون رفتن خودداری نماید عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی عوامل خطرساز عبارتند از اختلال روانی قبلی، سطوح بالای پاسخ‌های هیجانی منفی مانند خلق افسرده و مضطرب که اصطلاحاً هیجان‌پذیری منفی یا روان رنجوری نیز نامیده می‌شود شدت ادراک شده بالاتر سانحه و سبک مقابله اجتنابی ارزیابی فاجعه پندار از تجارب آسیب را اغلب با ارزیابی مبالغه‌آمیز صدمه احساس گناه یا نومیدی در آینده مشخص می‌شود که پیش‌بینی‌کننده‌ای قوی برای اختلال استرس حاد است. محیطی مهم‌ترین نکته این است که فرد باید با حادثه‌ای آسیب را مواجه شود تا در معرض خطر اختلال استرس حاد قرار گیرد. عوامل خطر برای این اختلال شامل سابقه‌ای از سانحه قبلی است. ژنتیک و فیزیولوژیک واکنش‌پذیری بالا به صورت واکنش از جا پریدن به محرک شنوایی در دوره قبل از سانحه خطر ابتلا به اختلال استرس حاد را افزایش می‌دهد.
جنبه‌های تشخیصی مرتبط با فرهنگ نیم رخ علائم اختلال استرس حاد ممکن است در فرهنگ‌های مختلف به خصوص در مورد علائم تجزیه‌ای کابوس‌ها، اجتناب و علائم جسمی مثل گیجی تنگی نفس احساس گرما متفاوت باشد. ارزش‌ها و هنجار‌های فرهنگی علائم اختلال استرس حاد را در موقعیت‌های مختلف شکل می‌دهند. بعضی گروه‌های فرهنگی ممکن است شکل‌های گوناگونی از واکنش‌های تجزیه‌ای مثل تسخیر شدگی یا رفتار‌های شبه خلسه را در ماه اول مواجه با سانحه از خود نشان دهند علائم پانیک ممکن است در اختلال استرس حاد در اهالی کامبوج به خاطر ارتباط مواجهه آسیب‌زا با حملات شبه پانیک Khyal و در اهالی آمریکای لاتین ataque de nervios حمله اعصاب) که متعاقب یک مواجهه آسیب‌زا به وجود می‌آیند، برجسته باشد. برای اطلاعات بیشتر در مورد جنبه‌های فرهنگی پریشانی به بخش 111 فصل فرهنگ و تشخیص‌های روان پزشکی مراجعه کنید. جنبه‌های تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اختلال استرس حاد در بین زن‌ها شایع‌تر از مردان است. تفاوت‌های عصبی زیستی مرتبط با جنس در واکنش به استرس ممکن است در افزایش خطر برای اختلال استرس حاد در زن‌ها نسبت به مرد‌ها نقش داشته باشد.
افزایش خطر اختلال در جنس مؤنث می‌تواند تا حدودی به احتمال بیشتر مواجهه با انواعی از حوادث مثل تجاوز خشونت‌های بین فردی و آسیب‌های دوران کودکی مثل سوء استفاده جنسی مربوط باشد که با خطر بالای ابتلا به اختلال استرس حاد همراه هستند. سایر عواملی که احتمالاً در شیوع بالا در میان زنان نقش دارند عبارتند از تفاوت‌های جنسیتی در پردازش عاطفی و شناختی حادثه تفاوت‌های عصبی بیولوژیکی مربوط به جنسیت در زمینه پاسخ به استرس و همچنین عوامل فرهنگی اجتماعی نیز ممکن است باعث افزایش خطر بروز این اختلال در زنان شوند. پیامد‌های کارکردی اختلال استرس حاد اختلال عملکرد در حوزه‌های اجتماعی بین فردی یا شغلی در بین بازماندگان حوادث تهاجم و تجاوز که دچار اختلال استرس حاد شده‌اند دیده می‌شود سطوح بالای اضطراب که با اختلال استرس حاد همراه است ممکن در خواب سطوح انرژی و توانایی انجام وظایف تداخل ایجاد کند. اجتناب در اختلال استرس حاد می‌تواند منجر به کناره‌گیری عمومی از بسیاری موقعیت‌هایی گردد که بالقوه تهدید‌کننده تلقی می‌شوند که این امر سبب عدم استفاده از امکانات پزشکی خودداری از رفتن به ملاقات‌های مهم و غیبت از کار می‌گردد.
تشخیص افتراقی اختلالات سازگاری در اختلال استرس حاد عامل استرس می‌تواند شدتی متفاوت از شدت و نوعی که در ملاک ۸ اختلال استرس حاد ضرورت دارد داشته باشد. تشخیص اختلال سازگاری در موارد زیر به کار می‌رود -۱ واکنش به حادثه مندرج در ملاک، متناسب با ملاک‌های اختلال استرس حاد یا اختلال روانی مشخص دیگر نباشد و ۲ هنگامی که الگوی علائم اختلال استرس حاد در واکنش به عامل استرس زایی بروز کند که تکمیل‌کننده ملاک A برای مواجهه با مرگ واقعی یا تهدید به آن آسیب جدی یا خشونت جنسی نباشد مثل ترک همسر اخراج از کار به عنوان نمونه در واکنش‌های حاد استرس به بیماری‌های تهدیدگر زندگی که می‌تواند شامل بعضی علائم اختلال استرس حاد باشد، تشخیص اختلال سازگاری توصیف مناسب‌تری است بعضی شکل‌های واکنش استرس حاد شامل علائم اختلال استرس حاد نمی‌شود و ممکن است با خشم افسردگی یا احساس گناه همراه باشد. این واکنش‌ها اصولاً با تشخیص یک اختلال سازگاری تناسب بیشتری دارند. واکنش‌های افسردگی یا خشم در اختلال سازگاری ممکن است شامل نشخوار ذهنی درباره حادثه آسیب‌زا باشد که با خاطرات مزاحم ناراحت‌کننده و غیرارادی در اختلال استرس حاد تفاوت دارد.
اختلال پانیک وحشتزدگی حملات خود بخودی پانیک در اختلال استرس حاد بسیار شایع هستند. در عین حال اختلال پانیک (وحشتزدگی فقط هنگامی تشخیص داده می‌شود که حملات پانیک وحشتزدگی غیر منتظره و همراه با اضطراب در مورد حملات بعدی یا همراه تغییرات غیر انطباقی مرتبط با بیم از عواقب ترسناک این حملات باشد. اختلالات تجزیه‌ای واکنش‌های تجزیه‌ای شدید در غیاب علائم مشخصه اختلال استرس حاد می‌تواند به عنوان اختلال گسست واقعیت گسست از خویشتن مطرح گردد. در صورتی که فراموشی شدید حادثه در غیاب علائم مشخصه اختلال استرس حاد تداوم داشته باشد تشخیص فراموشی تجزیه‌ای می‌تواند مطرح گردد. اختلال استرس پس از سانحه وجه افتراق اختلال استرس حاد از PTSD این است که در اختلال استرس حاد علائم باید در فاصله یک ماه از حادثه آسیب‌زا آغاز و در طی یک ماه حل شود. اگر علائم برای مدتی بیش از یک ماه ادامه یابند و ملاک‌های PTSD هم وجود داشته باشد، تشخیص از اختلال استرس حاد به PTSD تغییر می‌کند. اختلال وسواسی جبری در اختلال وسواسی جبری افکار مزاحم راجعه وجود دارند ولی با تعریف فکر وسواسی مطابقت می‌کنند.
علاوه بر آن این افکار مزاحم ارتباطی به تجربه حادثه آسیب را ندارند و وسواس‌های عملی هم اکثراً وجود دارند و سایر علائم اختلال استرس حاد هم معمولاً دیده نمی‌شوند. اختلالات روان پریشی جهش به گذشته فلش بک در اختلال استرس حاد را باید از خطا‌های ادراک ایلوزیون) توهمات و سایر اختلالات ادراکی که ممکن است در اسکیزوفرنیا سایر اختلالات روان پریشانه اختلال افسردگی و دو قطبی با علائم روان پریشانه دلیریوم اختلالات ناشی از مواد دارو و اختلالات روان پریشانه ناشی از بیماری طبی تفکیک کرد. فلش بک‌های اختلال استرس حاد از آنجا که مستقیماً مربوط به تجربه آسیب‌زا هستند و در غیاب سایر علائم روان پریشی یا علائم ناشی از مصرف مواد رخ می‌دهند از اختلالات ادراکی مذکور تمیز داده می‌شوند. ضربه مغزی جراحت آسیب زای مغز وقتی که یک صدمه مغزی در زمینه یک حادثه آسیب‌زا مثل تصادفات آسیب‌زا انفجار بمب ترومای شتاب مثبت شتاب منفی رخ می‌دهد، علائم اختلال استرس حاد ممکن است به وجود آیند.
حادثه عامل آسیب به سر ممکن است یک حادثه آسیب زای روان شناختی و همچنین یک جراحت ضربه‌ای مغز ایجاد کنند و علائم عصبی شناختی مربوط به جراحت مغز و علائم روان شناختی از هم قابل تفکیک نبوده و ممکن است به طور هم زمان ظهور کنند. علائمی که پیش از این علائم پس از کوفتگی مغز نامیده می‌شدند مثل سردرد گیجی، حساسیت به نور و صدا، تحریک‌پذیری نقایص (تمرکز می‌توانند در مبتلایان به صدمات مغزی و آن‌ها که دچار صدمه مغزی نیستند از جمله اختلال استرس حاد هر دو بروز کنند از آنجا که علائم اختلال استرس حاد و علائم عصبی شناختی مربوط به ضربه مغزی می‌توانند همپوشانی داشته باشند تشخیص افتراقی بین اختلال استرس حاد و علائم عصبی شناختی منتسب به ضربه مغزی ممکن است بر اساس وجود علائم مشخصه هر یک از این دو اختلال امکان‌پذیر باشد باید در نظر داشت که تجربه مجدد و اجتناب مشخصه اختلال استرس حاد هستند و از اثرات ضربه مغزی محسوب نمی‌شوند اختلال پایدار موقعیت سنجی و سردرگمی برای آسیب مغزی ضربه‌ای اثرات عصبی شناختی اختصاصی ترند. از این گذشته از این واقعیت هم باید کمک گرفت که علائم اختلال استرس حاد فقط برای یک ماه بعد از مواجهه با سانحه تداوم دارند.
اختلالات سازگاری Adjustment Disorders ملاک‌های تشخیصی ایجاد علائم هیجانی با رفتاری در پاسخ به عامل یا عوامل) مشخص استرس که ظرف مدت ۳ ماه از بروز این عامل یا عوامل رخ داده باشند. . این علائم یا رفتار‌ها از نظر بالینی قابل ملاحظه بوده و یک یا هر دو حالت زیر مشخص می‌شوند ناراحتی بارزی که با در نظر گرفتن زمینه محیطی و عوامل فرهنگی مؤثر بر شدت و تظاهر علائم با شدت عامل استرس را نامتناسب است. تخریب قابل ملاحظه در کارکرد‌های اجتماعی شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کار کردی اختلال مرتبط با استرس با ملاک‌های سایر بیماری‌های روانی مطابقت نمی‌کند و صرفاً ناشی از تشدید یک اختلال قبلی روانی نیست. علائم اختلال معرف داغدیدگی طبیعی نیست و توسط اختلال سوگواری طول کشیده بهتر توصیف نمی‌شود. پس از ختم عامل استرس یا پیامد‌های آن علائم بیش از ۶ ماه پایدار نمی‌مانند. مشخص کنید. (٢٤٣٫٢١) همراه خلق افسرده خلق پایین گریه و زاری یا احساس نومیدی بارز است. (٢٤٣٫٢٢) همراه اضطراب ناآرامی نگرانی لرزش یا اضطراب جدایی بارز است. (٢٤٣٫٢٣) شکل مختلط اضطراب و خلق افسرده ترکیبی از افسردگی و اضطراب بارز است.
(٢٤٣٫٢٤) با اختلال سلوک اختلال رفتاری بارز است. (٢٤٣٫٢٥) شکل مختلط آشفتگی هیجانات و سلوک هر دو علائم هیجانی مثل افسردگی، اضطراب و آشفتگی رفتاری برجسته است. (٢٤٣٫٢٠) نامعین در مورد واکنش‌های غیر انطباقی که در هیچ یک از زیرگروه‌های اختصاصی قابل طبقه‌بندی نیست. مشخص کنید اگر حاد از این شاخص می‌توان برای نشان دادن تداوم علائم برای کمتر از ۶ ماه استفاده کرد. پایدار (مزمن) این شاخص می‌تواند برای نشان دادن تداوم علائم به مدت ۶ ماه یا بیشتر استفاده شود. طبق تعریف علائم نمی‌توانند بیش از ۶ ماه پس از پایان عامل استرس‌زا یا پیامد‌های آن باقی نمانند. بنابراین شاخص پایدار زمانی اعمال می‌شود که طول مدت اختلال بیش از ۶ ماه در پاسخ به یک عامل استرس زای مزمن یا عامل استرس زایی که پیامد‌های پایداری دارد اعمال شود. شاخص‌ها طبق تعریف اختلال سازگاری باید ظرف ۶ ماه پس از پایان عامل استرس‌زا یا پیامد‌های آن برطرف شود.
با این حال اگر علائم در پاسخ به یک عامل استرس زای پایدار (مثلاً یک بیماری مزمن ناتوان‌کننده دیگر یا به یک عامل استرس‌زا که پیامد‌های پایدار دارد مثلاً مشکلات مالی و عاطفی ناشی از طلاق رخ دهند علائم ممکن است برای مدت طولانی یعنی بیش از ۶ ماه باقی بمانند طول مدت علائم اختلال سازگاری را می‌توان با استفاده از شاخص‌های حاد یا پایدار (مزمن) نشان داد. نشانگر حاد برای نشان دادن تداوم علائم برای کمتر از ۶ ماه استفاده می‌شود. شاخص پایدار (مزمن برای نشان دادن تداوم علائم به مدت ۶ ماه یا بیشتر استفاده می‌شود. بنابراین این شاخص دوم زمانی اعمال می‌شود که طول مدت اختلال در پاسخ به یک عامل استرس زای مداوم یا یک عامل استرس‌زا که پیامد‌های پایداری دارد، بیشتر از ۶ ماه باشد.
ویژگی‌های تشخیصی علامت اصلی اختلال سازگاری وجود علائم هیجانی یا رفتاری در پاسخ به یک عامل استرس قابل شناسایی است ملاک (A) عامل استرس ممکن است یک حادثه منفرد مثل ختم یک رابطه عشقی باشد یا عوامل متعدد مثل مشکلات شغلی برجسته و مسائل زناشویی در کار باشند عوامل استرس ممکن است راجعه مثلاً در رابطه با بحران‌های شغلی فصلی، روابط جنسی ناموفق یا مداوم مثل یک بیماری دردناک دائمی با افزایش ناتوانی زندگی در یک محله مملوء از جنایت باشند. عوامل استرس ممکن است یک فرد کل یک خانواده یا یک گروه بزرگ یا جامعه مثل یک بلای طبیعی را تحت تأثیر قرار داده باشند. بعضی عوامل استرس ممکن است همراه با حوادث مربوط به مراحل رشد باشند مثل رفتن به مدرسه ترک خانه پدری بازگشت به خانه پدری ازدواج کردن پدر یا مادر شدن عدم دستیابی به اهداف شغلی بازنشستگی اختلال سازگاری را وقتی می‌توان به دنبال مرگ یک فرد مورد علاقه تشخیص‌گذاری نمود که شدت، کیفیت یا تداوم واکنش‌های سوگ فراتر از آن چیزی باشد که به طور معمول با ملاک‌های فرهنگی مذهبی یا متناسب با سن انتظار می‌رود.
یک مجموعه اختصاصی‌تر از علائم مربوط به سوگواری تحت عنوان اختلال سوگ طول کشیده معرفی شده است. شیوع اگرچه شیوع می‌تواند وسیعاً تحت تأثیر عملکرد گروه مورد مطالعه و شیوه ارزیابی مورد استفاده قرار داشته باشد ولی اختلال سازگاری اختلالی شایع است درصد افراد با تشخیص اصلی یک اختلال سازگاری در مراکز درمانی سرپایی سلامت روانی ایالات متحده، حدود ۵ تا ۲۰ درصد است. برطبق تحقیقاتی که در دانمارک انجام شده است ممکن است میزان اختلال سازگاری در زنان بیشتر باشد. در مراکز مشاوره بیمارستان روانی استرالیا کانادا و آمریکا در دهه ۱۹۹۰ این اختلال با آماری نزدیک به ۵۰ درصد شایع‌ترین تشخیص بود. بروز و سیر بنا بر تعریف اختلال سازگاری ظرف سه ماه از شروع استرس شروع می‌شود و بیش از شش ماه پس از رفع عامل استرس و عواقبش تداوم نخواهد داشت. در صورتی که عامل استرس واقعه‌ای حاد مثل از دست دادن یک شغل باشد، شروع اختلال معمولاً فوری در عرض چند روز و دوره آن نسبتاً کوتاه کمتر از چند ماه است. اگر عامل استرس یا عواقب آن مستمر باشند اختلال سازگاری تداوم داشته و شکل پایدار به خود می‌گیرد.
اگر علائم بیش از ۶ ماه پس از پایان عامل استرس‌زا یا پیامد‌های آن باقی بماند تشخیص اختلال سازگاری دیگر اعمال نخواهد شد. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی افرادی که موقعیت زندگی نامساعدی دارند در معرض عوامل استرس بیشتری قرار دارند و در خطر بالاتر اختلال سازگاری‌اند. جنبه‌های تشخیصی مرتبط با فرهنگ در قضاوت بالینی اینکه آیا واکنش فرد به عامل استرس انطباقی است یا ناراحتی او فراتر از آن چیزی است که انتظار می‌رود باید زمینه محیط فرهنگی او را در نظر گرفت ماهیت معنی و تجربه عوامل استرس و ارزیابی واکنش به عوامل استرس می‌تواند در فرهنگ‌ها متفاوت باشد. مهاجران و پناهندگان ممکن است تغییرات عمده زمینه‌ای و فرهنگی استرس‌زا را تجربه کنند که می‌تواند این ارزیابی را چالش برانگیز کند. در برخی زمینه‌های فرهنگی رنج جنبه‌ای ذاتی از زندگی عادی فرض می‌شود به طوری که واکنش‌های ناراحت‌کننده به رویداد‌های استرس زای زندگی ممکن است ناسازگار یا شایسته درمان تلقی نشوند خودسوزی نیز خطری است که با اختلال سازگاری در برخی زمینه‌های فرهنگی همراه است.
ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی اختلالات سازگاری با افزایش اقدام به خودکشی و خودکشی مرتبط هستند. در میان جمعیت مهاجران از جمله مهاجران ترک در اروپای غربی و مهاجران آسیای جنوبی یا جنوب شرق آسیا در کشور‌های خلیج اختلال سازگاری یکی از شایع‌ترین تشخیص‌های مرتبط با رفتار‌های خودکشی است. پیامد‌های کارکردی اختلالات سازگاری ناراحتی ذهنی یا اختلال عملکرد مربوط به اختلالات سازگاری اکثراً به صورت کاهش کار کرد در محل کار و مدرسه و تغییرات موقت در روابط اجتماعی تظاهر می‌کنند. اختلال سازگاری ممکن است سبب پیچیده شدن سیر بیماری در فرد مبتلا به بیماری طبی عمومی گردد مثل کاهش پذیرش و رعایت رژیم درمانی توصیه شده افزایش طول اقامت در بیمارستان تشخیص افتراقی اختلال افسردگی اساسی در فردی که علائمی مطابق با ملاک‌های اختلال افسردگی اساسی در واکنش به یک عامل استرس دارد تشخیص اختلال سازگاری مطرح نمی‌شود. نیم رخ علائم اختلال افسردگی اساسی آن را از اختلال سازگاری افتراق می‌دهد.
اختلال استرس پس از سانحه و اختلال استرس حاد در اختلالات سازگاری شدت و نوع عوامل استرس می‌تواند متفاوت با آن چیزی باشد که در ملاک A اختلال استرس حاد و اختلال استرس پس از سانحه ذکر شده است. در تفکیک اختلالات سازگاری از این دو تشخیص پس از سانحه زمان‌بندی و قالب علائم را باید در نظر گرفت. اختلال سازگاری را می‌توان بلافاصله و تا ۶ ماه بعد از مواجهه با حادثه آسیب‌زا به عنوان تشخیص مطرح کرد؛ در حالی که اختلال استرس حاد فقط می‌تواند بین سه روز تا یک ماه بعد از مواجهه با عامل استرس وجود داشته باشد و PTSD را قبل از گذشت یک ماه از وقوع عامل استرس آسیب‌زا نمی‌توان در نظر گرفت. چهارچوب علائم لازم برای PTSD و اختلال استرس حاد آن‌ها را از اختلالات سازگاری تفکیک می‌کند با در نظر گرفتن نیمرخ علائم به دنبال یک حادثه آسیب‌زا هنگامی می‌توان تشخیص اختلال سازگاری گذاشت که فرد علائمی از اختلال استرس حاد یا PTSD دارد که زیر آستانه تشخیصی هر یک از دو اختلال است.
از آنجایی که اختلال سازگاری نمی‌تواند بیش از ۶ ماه پس از پایان عامل استرس‌زا یا پیامد‌های آن باقی بماند، مواردی که در آن علائم در پاسخ به یک رویداد آسیب‌زا که از آستانه تشخیصی برای PTSD کمتر است و بیش از ۶ ماه باقی می‌ماند، باید به عنوان سایر اختلالات مشخص شده مرتبط با آسیب و عوامل استرس‌زا تشخیص داده شوند اختلال سازگاری را همچنین در مورد افرادی می‌توان تشخیص داد که در معرض یک حادثه آسیب‌زا نبوده اما به نوعی نیم رخ کامل علائم اختلال استرس حاد یا PTSD را دارند. اختلالات شخصیت در خصوص اختلالات شخصیت باید در نظر داشت که بعضی خصوصیات شخصیتی ممکن است با آسیب‌پذیری نسبت به ناراحتی‌های موقعیتی همراه باشد که مشابه اختلال سازگاری است تفسیر رفتار‌های پریشان بر اساس تاریخچه کار کرد شخصیتی فرد در طول عمر می‌تواند در تفکیک یک اختلال شخصیتی طولانی مدت از اختلال سازگاری کمک‌کننده باشد.
علاوه بر اینکه بعضی اختلالات شخصیت که نسبت به ناراحتی آسیب پذیرند عوامل استرس می‌توانند موجب تشدید علائم اختلال شخصیت شوند در حضور اختلال شخصیت اگر علائم ملاک‌های اختلال سازگاری وجود داشته باشد و آشفتگی مربوط به استرس فراتر از آن چیزی باشد که می‌توان به علائم غیر انطباقی اختلال شخصیت نسبت داد یعنی ملاک‌های C وجود دارد آنگاه تشخیص یک اختلال سازگاری باید گذاشته شود. داغدیدگی اگر مشخص شود که داغدیدگی با آنچه مورد انتظار است نامتناسب است یا به طور قابل توجهی با مراقبت از خود و روابط بین فردی آسیب می‌رساند از نظر بالینی ناراحتی حاد مرتبط با داغدیدگی ممکن است گاهی اوقات به عنوان یک اختلال سازگاری تشخیص داده شود هنگامی که چنین علائمی بیش از ۱۲ ماه پس از مرگ باقی بماند در صورت وجود تمام ملاک‌ها می‌توان وجود اختلال سوگ طول کشیده یا سایر اختلالات مرتبط با آسیب و عامل استرس‌زا را در نظر گرفت. عوامل روان شناختی مؤثر بر سایر بیماری‌های طبی در عوامل روان شناختی مؤثر بر سایر بیماری‌های طبی عناصر روان شناختی خاص مثل علائم روان شناختی رفتار‌ها سایر عوامل موجب تشدید یک بیماری طبی می‌شوند.
این عوامل روان شناختی می‌توانند موجب تسریع یا تشدید شده یا فرد را در خطر بیماری جسمی قرار دهند یا موجب و خامت یک بیماری موجود گردند. در مقابل اختلال، سازگاری واکنشی نسبت به عامل استرس مثل ابتلا به یک بیماری جسمی است. واکنش‌های طبیعی نسبت به استرس وقتی اتفاق بدی روی می‌دهد اکثر مردم دچار آشفتگی می‌شوند. این حالت اختلال سازگاری نیست این تشخیص فقط باید هنگامی گذاشته شود که شدت ناراحتی مثل تغییر در خلق اضطراب یا سلوک فراتر از حد طبیعی مورد انتظار است که در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است یا هنگامی که حادثه زیان‌آور موجب تخریب عملکردی گردد.
هم ابتلایی اختلالات سازگاری می‌توانند با اکثر اختلالات روانی و هر اختلال جسمی همراه باشند اختلال سازگاری هنگامی اضافه بر یک اختلال روانی دیگر می‌تواند تشخیص داده شود که آن اختلال روانی نتواند توصیف‌گر علائم خاصی باشد که در واکنش به عامل استرس به وجود آمده‌اند به عنوان مثال فردی ممکن است پس از اینکه شغل خود را از دست داده دچار اختلال سازگاری با خلق افسرده شود و در همان زمان تشخیص اختلال وسواسی جبری را هم داشته باشد یا کسی ممکن است هم اختلال افسردگی یا دو قطبی و هم اختلال سازگاری داشته باشد به شرطی که واجد ملاک‌های هر دو اختلال باشد. اختلالات سازگاری همراه شایع بیماری‌های جسمی هستند و می‌توانند حاصل واکنش روان شناختی به آن بیماری‌ها باشند. اختلال سوگ طول کشیده Prolonged Grief Disorder ملاک‌های تشخیصی F43.8 مرگ حداقل ۱۲ ماه پیش فردی که به فرد داغدیده بسیار نزدیک بوده است برای کودکان و نوجوانان حداقل ۶ ماه پیش) B بروز یک واکنش غم و اندوه مداوم از زمان مرگ که با یک یا هر دو علائم زیر مشخص می‌شود و در بیشتر روز‌ها به میزان قابل توجهی از نظر بالینی وجود داشته است.
علاوه بر این حداقل در ماه گذشته این علامت (علامت‌ها) تقریباً هر روز رخ داده است. ۱ میل اشتیاق شدید برای فرد متوفی . مشغولیت ذهنی با افکار یا خاطرات فرد متوفی در کودکان و نوجوانان مشغله ممکن است بر چگونگی مرگ متمرکز باشد. از زمان مرگ حداقل سه مورد از علائم زیر در بیشتر روز‌ها به میزان قابل توجهی از نظر بالینی وجود داشته است. علاوه بر این علائم تقریباً هر روز در ماه گذشته رخ داده اند: اختلال هویت پس از مرگ عزیز از دست رفته به عنوان مثال احساس اینکه بخشی از خود فرد مرده است. احساس ناباوری در مورد مرگ پرهیز از یادآور‌های مرگ فرد در کودکان و نوجوانان ممکن است با تلاش برای اجتناب از یادآور‌ها مشخص شود. . ۴ رنج شدید عاطفی مانند خشم تلخی اندوه مرتبط با مرگ ه مشکل در از سرگیری روابط و فعالیت‌های خود پس از مرگ فرد به عنوان مثال مشکلات در تعامل با دوستان دنبال کردن علایق یا برنامه‌ریزی برای آینده).
کرختی عاطفی کاهش قابل توجه تجربه عاطفی یا نبود آن در نتیجه مرگ احساس بی معنا بودن زندگی در اثر مرگ احساس تنهایی شدید در نتیجه مرگ D. این اختلال باعث ناراحتی با اختلال قابل توجه در عملکرد اجتماعی شغلی یا سایر زمینه‌های مهم می‌شود. مدت و شدت سوگواری به وضوح فراتر از هنجار‌های اجتماعی فرهنگی یا مذهبی مورد انتظار برای فرهنگ فرد است. علائم با یک اختلال روانی دیگر مانند اختلال افسردگی اساسی یا اختلال استرس پس از سانحه بهتر توضیح داده نمی‌شوند و به اثرات فیزیولوژیکی یک ماده مانند دارو الکل یا شرایط طبی دیگر نسبت داده نمی‌شوند. ویژگی‌های تشخیصی اختلال سوگ طول کشیده نشان‌دهنده یک واکنش سوگ ناسازگار طولانی مدت است که تنها پس از گذشت حداقل ۱۲ ماه در کودکان و نوجوانان (۶ ماه از مرگ کسی که سوگوار با او رابطه بسیار نزدیکی داشته قابل تشخیص است ملاک (A) اگرچه به طور کلی این بازه زمانی سوگ معمولی را از اندوهی که همچنان شدید و مخرب است متمایز می‌کند مدت زمان سوگ انطباقی ممکن است در افراد و فرهنگ‌های مختلف متفاوت باشد.
این وضعیت شامل ایجاد یک واکنش غم و اندوه مداوم است که با میل با اشتیاق شدید برای فرد متوفی اغلب با اندوه شدید و گریه‌های مکرر یا مشغول شدن به افکار یا خاطرات متوفی مشخص می‌شود البته در کودکان و نوجوانان این مشغولیت ذهنی ممکن است بر نحوه مرگ فرد متمرکز باشد. میل اشتیاق شدید یا مشغولیت ذهنی در بیشتر روز‌ها به میزان قابل توجهی وجود دارد و تقریباً هر روز حداقل در ماه گذشته رخ داده است ملاک (B) علاوه بر این از زمان مرگ حداقل سه علامت اضافی در بیشتر روز‌ها به میزان قابل توجهی از نظر بالینی وجود داشته و تقریباً هر روز و حداقل در ماه گذشته رخ داده است.
این علائم عبارتند از از هم گسیختگی هویت از زمان مرگ مثلاً احساس می‌کند که بخشی از خود او مرده است (ملاک (C) احساس ناباوری مشخص در مورد مرگ املاک (C2 اجتناب از یادآوری این که فرد مرده است که در کودکان و نوجوانان ممکن است با تلاش برای اجتناب از یادآور‌ها مشخص شود ملاک (C3) رنج شدید عاطفی به عنوان مثال خشم تلخی احساس گناه پس از مرگ (ملاک (CA) داشتن مشکل در از سرگیری در روابط و فعالیت‌های شخصی پس از مرگ مثلاً مشکلات در تعامل با دوستان دنبال کردن علایق و برنامه‌ریزی برای آینده (ملاک (CS) کرختی عاطفی کاهش قابل توجه تجربه عاطفی یا نبود آن در نتیجه مرگ (ملاک (C6) احساس اینکه به خاطر مرگ فرد زندگی بی معنی است ملاک (C7 یا احساس تنهایی شدید در نتیجه مرگ (ملاک (C8)
علائم اختلال سوگ طول کشیده باید منجر به ناراحتی یا اختلال بالینی قابل توجه در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه‌های مهم در فرد سوگوار شود ملاک (D) ماهیت مدت و شدت واکنش سوگ باید به وضوح فراتر از هنجار‌های اجتماعی فرهنگی یا مذهبی مورد انتظار برای فرهنگ و زمینه فرد باشد ملاک (E) اگرچه تغییراتی در نحوه بروز سوگ وجود دارد علائم سوگ طول کشیده در بین جنسیت‌ها و در گروه‌های اجتماعی و فرهنگی مختلف رخ می‌دهد.
ویژگی‌های همراه افرادی که علائم اختلال سوگ طول کشیده دارند اغلب افکاری غیر انطباقی درباره خود احساس گناه در مورد مرگ و کاهش امید به زندگی در آینده را تجربه می‌کنند. این اختلال معمولاً با شکایت در مورد وضعیت جسمانی همراه است و ممکن است با افسردگی و اضطراب همراه اختلال هویت اجتماعی و افزایش مراجعات به پزشک مرتبط باشد علائم جسمی ممکن است با علائمی که توسط فرد متوفی تجربه شده است مانند تغییر در اشتها مرتبط باشد. رفتار‌های بهداشتی مضر مرتبط با کاهش مراقبت از خود و نگرانی نیز در افرادی که علائم اختلال سوگ طولانی مدت دارند رایج است توهمات در مورد فرد متوفی مثلاً شنیدن صدای فرد (متوفی ممکن است در حین سوگ عادی رخ دهد اما ممکن است در افرادی که علائم اختلال سوگ طول کشیده دارند شایع‌تر باشد توهمات تجربه شده توسط افراد با علائم اختلال سوگ طول کشیده ممکن است با اختلال در هویت و هدف اجتماعی مرتبط با مرگ همراه باشد به عنوان مثال سردرگمی در مورد نقش خود در زندگی احساس پوچی و بی معنایی سایر ویژگی‌های مربوط به این اختلال شامل تلخی عصبانیت یا بی قراری، سرزنش دیگران برای مرگ فرد و کاهش کمیت و کیفیت خواب است.
شیوع شیوع اختلال سوگ طول کشیده در 5-DSM در بزرگسالان ناشناخته است. بر طبق یک تحلیل افزوده مطالعات در چهار قاره که از تعریف متفاوتی برای اختلال سوگ طول کشیده با حداقل ۶ ماه دوره پس از مرگ استفاده کرده‌اند، شیوع تلفیقی ۹۸ بوده است. با این حال ناهمگونی روش شناختی قابل توجهی در بین مطالعات به عنوان مثال در تعاریف علائم، ملاک‌ها، مدت سوگ وجود داشت که بر یافته‌های شیوع تأثیر گذاشت. جمعیت‌هایی که در معرض آسیب قرار دارند ممکن است میزان شیوع بالاتری داشته باشند. میانگین شیوع سوگ طول کشیده ممکن است در کشور‌های پردرآمد غربی بیشتر از کشور‌های آسیایی با درآمد بالا و متوسط بالا باشد اما مطالعات اخیر در چین میزان بالاتر و تنوع قابل توجهی را نشان داده است. شیوع اختلال داغدیدگی پیچیده پایدار در 5-DSM بخش ۳ اختلالاتی برای مطالعه بیشتر در بین جوانان سوگوار در آمریکا ۱۸ برآورد شد. بروز و سیر اطلاعات محدودی در مورد سیر اختلال سوگ طول کشیده در طی عمر وجود دارد. علائم معمولاً در ماه‌های اولیه پس از مرگ شروع می‌شوند اگرچه ممکن است ظاهر شدن سندرم کامل با کمی تأخیر همراه باشد.
شواهد اولیه حاکی از آن است که این دوره ممکن است به ویژه در میان والدین پس از مرگ کودک طولانی شود. دوره اختلال سوگ طول کشیده می‌تواند با اختلال استرس پس از سانحه همراه باشد که در موقعیت‌های داغدیدگی پس از مرگ وحشتناک یکی از عزیزان مانند قتل خودکشی شایع‌تر است یعنی هنگامی که اندوه برای فرد سوگوار ممکن است با تهدید زندگی شخصی یا شاهد مرگ وحشتناک و خشن عزیزان بودن همراه باشد. در سنین بالاتر خطر ابتلا به این اختلال پس از مرگ یکی از عزیزان بسیار بالاتر است. افراد مسن دارای علائم اختلال سوگ طول کشیده در معرض خطر زوال پیشرونده شناختی هستند.
است در بازی و رفتار پسرفت‌های رشدی و رفتار‌های مضطرب یا اعتراض‌آمیز در زمان جدایی و ملاقات مجدد بروز نماید کودکان خردسال به دلیل سن کم خود علائم اختلال سوگ طول کشیده را به روش‌های خاصی تجربه می‌کنند با توجه به اثرات آشفته‌کننده غیبت والد، از دست دادن یکی از مراقبین اصلی (والدین) می‌تواند برای کودک خردسال بسیار آسیب‌زا باشد کودکان خردسال زمانی که به شیوه‌ای متفاوت با شیوه والد فوت شده تحت مراقبت روزانه قرار می‌گیرند عصبانی می‌شوند یا اعتراض می‌کنند مانند آشپزی نظم و ترتیب روال زمان خوابیدن آن‌ها ممکن است نسبت به آینده خود احساس ناامنی و تردید و نگرانی داشته باشند که اغلب به صورت نگرانی‌هایی در مورد سلامت و امنیت والدین و خودشان و پرسش سؤالات تکراری در مورد مرگ بروز می‌کنند. آن‌ها ممکن است به دنبال فرد متوفی بگردند زیرا مرگ را به خوبی درک نمی‌کنند.
برخی از علائم جسمی که در کودکان خردسال نمایان می‌شوند عبارتند از اختلال در خواب خوردن گوارش و سطح انرژی آن‌ها ممکن است تمایل خود را برای پیوستن به والد متوفی به صورت آرزو فکر یا در بازی نشان دهند تا بتوانند بر درد جدایی از او غلبه کنند مانند بالا رفتن از نردبان برای رسیدن به بهشت یا دراز کشیدن بر روی زمین و در کنار قبر والد (متوفی کودکان خردسال معمولاً کرختی را درک نمی‌کنند و نمی‌دانند چگونه آن را توصیف کنند، در حالیکه نوجوانان این حالت را با هیچ حسی نداشتن حس نکرن هیچ چیز توصیف می‌کنند. در کودکان و نوجوانان مشغولیت ذهنی مداوم با نحوه مرگ ممکن است شامل تمرکز بر جنبه‌های ناراحت‌کننده زوال جسمانی در طول بیماری مرگبار و یا ناتوانی والد یا مراقب در انجام وظایف مراقبتی حیاتی باشد اختلال هویت ممکن است.
شامل احساس تفاوت عمیق با دیگران باشد که اغلب در پاسخ به یادآور‌های از دست دادن فرد است مثلاً ساختن کارت تبریک روز مادر در مدرسه تماشای دوستی که از بازی با خواهر یا برادرش لذت می‌برد کودکان و نوجوانان ممکن است به صورت کلامی رفتاری یا از طریق کناره‌گیری عاطفی نسبت به پیوستن به بزرگسالان در فعالیت‌هایی که یادآور فقدان هستند. از خود بی میلی نشان دهند آن‌ها ممکن است به دلیل بی بهره ماندن محروم شدن از کمک متوفی در انجام وظایف رشدی مانند شروع قاعدگی رنج عاطفی شدیدی را تجربه کنند. اندوه جدایی ممکن است در کودکان کوچک‌تر غالب باشد و ناراحتی ناشی از اختلالات در هویت اجتماعی مانند سردرگمی در مورد هدف فرد در زندگی و خطر ابتلا به افسردگی همراه می‌تواند به طور فزاینده‌ای در کودکان و نوجوانان بزرگ‌تر بروز کند. ناکامی در دستیابی به نقاط عطف رشدی و گذار‌های متناسب با سن تظاهری از ناتوانی برای ادغام مجدد در نقش‌های زندگی است.
برای کودکان و نوجوانان بزرگتر احساس بی معنی بودن زندگی بدون فرد فوت شده ممکن است شامل دست کشیدن از آرزو‌های رشدی وقتی آن‌ها نمی‌توانند اینجا باشند پس ارزش تلاش کردن ندارد اهمیت ندادن به رفتار پرخطر پس اگر آسیب ببینم یا بمیرم چه؟ یا احساس اینکه آینده آن‌ها ویران شده است باشد. کودکان و نوجوانان بزرگتر ممکن است از داشتن سرنوشتی مشابه با متوفی از جمله مرگ زودرس نگران باشند. تنهایی ممکن است با خصوصی نگه داشتن غم و اندوه تشدید شود. گاهی اوقات به دلیل عدم تمایل به افزایش ناراحتی والد عزادار یا اجتناب از انگ فرضی از سوی همسالان عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی با افزایش وابستگی به فرد متوفی قبل از مرگ مرگ فرزند مرگ‌های وحشتناک و غیر منتظره و عوامل استرس زای اقتصادی، علائم اختلال سوگ طول کشیده تشدید می‌شوند. این اختلال پس از مرگ همسر یا شریک زندگی یا فرزند در مقایسه با سایر روابط خویشاوندی با متوفی شیوع بیشتری دارد. اختلال مربوط به در دسترس بودن و حمایت والد دیگر خطر را برای کودکان داغدار افزایش می‌دهد.
جنبه‌های تشخیصی مرتبط با فرهنگ علائم اختلال سوگ طول کشیده در فرهنگ‌های مشاهده می‌شود اما واکنش‌های سوگ و از جمله مدت زمان مورد انتظار ممکن است در فرهنگ‌های مختلف متفاوت باشند و در طول تاریخ دستخوش تغییراتی شده باشند برای مثال در برخی فرهنگ‌ها کابوس‌های مربوط به فرد متوفی ممکن است به دلیل اهمیتی که برای آن‌ها قایل می‌شوند بسیار ناراحت‌کننده باشند. شیوع توهمات در مورد فرد متوفی یا علائم جسمی مرتبط با غم و اندوه ممکن است متفاوت باشند و بیان غیر مستقیم اختلال عملکردی مرتبط با سوگ طول کشیده مثلاً رفتار‌های ناسالم مانند نوشیدن الکل یا مراقبت ضعیف از خود ممکن است بیشتر بیان مستقیم سوگ باشد ناتوانی در انجام مراسم تشییع جنازه در برخی فرهنگ‌ها ممکن است احتمالاً به دلیل تفسیر تأثیر آن‌ها بر وضعیت معنوی متوفی علائم اختلال سوگ طول کشیده را بدتر کند برخی از مطالعات شیوع بالاتری از علائم اختلال سوگ طول کشیده را در آمریکاییان آفریقایی تبار نسبت به سفید پوستان غیر اسپانیایی نشان می‌دهد. بررسی علت این افزایش مستلزم مطالعه بیشتر در زمینه‌هایی مانند مرگ ناگهانی یا وحشتناک است.
تفاوت در شیوه‌های عزاداری می‌تواند باعث انجام یا ممنوعیت فرهنگی رفتار‌های سوگواری خاص شود و هنجار‌های فرهنگی در مورد وضعیت اجتماعی فرد سوگوار ممکن است بر شدت و مدت سوگ تأثیر بگذارد، مانند سطوح مختلف حمایت یا تحریم‌های اجتماعی نسبت به ازدواج مجدد بسته به جنسیت فرد تشخیص این اختلال مستلزم آن است که پاسخ‌های مداوم و شدید فراتر از هنجار‌های فرهنگی واکنش‌های سوگ باشند و با آیین‌های عزاداری فرهنگی خاص بهتر توضیح داده نشوند. جنبه‌های تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت برخی از مطالعات شیوع بالاتر یا علائم شدیدتری را در بین زنان داغدیده نشان می‌دهند اما مطالعات دیگر بیان می‌کنند که اختلاف جنسیتی بسیار کم است و یا از نظر آماری معنادار نیست. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی افرادی که علائم اختلال سوگ طول کشیده دارند، حتی پس از تعدیل آماری تأثیر افسردگی اساسی و PTSD در معرض خطر بیشتری برای افکار خودکشی هستند ارتباط علائم این اختلال و افکار خودکشی در طول زندگی و در سطح ملی ثابت است.
با این حال مطالعات موجود ثابت نمی‌کنند که آیا افکار خودکشی مربوط به علائم اختلال سوگ طول کشیده با بروز بیشتر رفتار خودکشی مرتبط هستند یا خیر انگ انزوا از دست رفتن تعلق اجتناب و ناراحتی روانی در افراد داغدار باعث بروز افکار خود کشی می‌شوند در مقایسه با افرادی که سوگواری آن‌ها به دلایل غیر خشونت‌آمیز است افرادی که علائم اختلال سوگ طولانی مدت آن‌ها نتیجه یک فقدان خشونت‌آمیز است مانند قتل خودکشی تصادف در معرض خطر بیشتر افکار خودکشی هستند. همچنین برای افرادی که مرگ فرزند خود را تجربه کرده‌اند به خصوص اگر فرزندشان کمتر ۲۵ سال داشته باشد. احتمال همراهی علائم این اختلال با افکار خودکشی بسیار بالاتر است. پیامد‌های کارکردی اختلال سوگ طول کشیده علائم اختلال سوگ طول کشیده با اختلال در کار و عملکرد اجتماعی و با رفتار‌های بهداشتی مضر مانند افزایش مصرف دخانیات و الکل همراه هستند.
آن‌ها همچنین باعث افزایش قابل توجهی در خطرات بیماری‌های طبی جدی از جمله بیماری قلبی، فشار خون بالا سرطان کاهش سطح ایمنی بدن و کاهش کیفیت زندگی می‌شوند پیامد‌های رشدی بلند مدت در میان کودکان و نوجوانان عبارتند از ترک تحصیل کاهش انگیزه و پیشرفت تحصیلی به ویژه زنان جوان ممکن است در هنگام‌گذار به بزرگسالی برای ازدواج مردد باشند. اختلال در عملکرد شناختی نیز در افراد مبتلا به این اختلال و به ویژه افراد می‌انسال و مسن شایع است. تشخیص افتراقی سوگ عادی سوگ طول کشیده با وجود واکنش‌های سوگ شدید که حداقل ۱۲ ماه برای کودکان و نوجوانان ۶ ماه پس از مرگ فردی که نزدیک به فرد سوگوار بوده است، از سوگ عادی متمایز می‌شود. اختلال سوگ طولانی مدت تنها زمانی احراز می‌شود که سطوح شدید واکنش سوگ برای مدت مشخص پس از مرگ ادامه داشته باشد با ظرفیت فرد برای عملکرد تداخل یابد و از هنجار‌های فرهنگی اجتماعی یا مذهبی فراتر رود.