text
stringlengths
13
1.02k
برخی از اشکال بالینی حمله اعصاب ملاک‌های تشخیصی بیماری‌های دیگری به غیر از حملات پانیک مانند اختلال علامت نورولوژیک کار کردی را برآورده می‌سازند این گونه سندرم‌ها بر روی علائم و دفعات اختلال پانیک تأثیر می‌گذارند از جمله بر برداشت فرد از قابل انتظار بودن حملات این سندرم‌ها می‌توانند ترس از موقعیت‌های خاصی را ایجاد نمایند مانند یک مشاجره بین فردی مرتبط با حملات Ataque de Nervios) یا نوعی فعالیت بدنی مرتبط با حملات Khyal) یا باد جوی مرتبط با حملات Tring gio مشخص نمودن جزئیات این گونه برداشت‌های فرهنگی در افتراق حملات پانیک غیر منتظره از حملات قابل انتظار مفید است. برای آشنایی بیشتر با انواع سندرم فرهنگی به فصل فرهنگ و تشخیص‌های روان پزشکی در بخش III کتاب مراجعه نمایید. نگرانی‌های اختصاصی در مورد حملات پانیک یا سایر پیامد‌های آن‌ها احتمالاً در قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف و بین گروه‌های سنی و جنسیت‌های مختلف متفاوت است.
در میان آمریکایی‌های آسیایی اسپانیایی تبار و آمریکایی‌های آفریقایی تبار در ایالات متحده پس از در نظر گرفتن تأثیر عوامل جمعیت شناختی مشخص شد که اختلال پانیک با گزارش‌هایی مبنی بر تبعیض قومیتی و نژادپرستی ارتباط دارد. در نمونه‌های جمعیتی آمریکا سفید پوستان غیر لاتین مبتلا به اختلال پانیک نسبت به آمریکائیان آفریقایی تبار افت کار کرد بسیار کمتری داشته‌اند. همچنین شدت اختلال پانیک که به صورت عینی ارزیابی شده در سیاه پوستان کارائیبی غیر لاتین بالاتر بوده است. به طور کلی هم در آمریکایی‌های آفریقایی تبار و هم آفریقایی کارائیبی اختلال پانیک کمتر دیده می‌شود. این نکته حاکی از آن است که در افراد آفریقایی تبار ملاک‌های اختلال پانیک فقط در صورتی برآورده می‌شود که علائم شدید و افت کارکرد زیاد باشد. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت میزان اختلال پانیک در زنان تقریباً دو برابر بیشتر از مردان است. عود اختلال پانیک نیز در زنان بالغ در مقایسه با مردان بیشتر رخ می‌دهد که نشان می‌دهد زنان دوره بیماری ناپایدارتری دارند.
تفاوت‌های جنسیتی در دوره بالینی نیز در میان نوجوانان یافت می‌شود اختلال پانیک تأثیر بیشتری بر کیفیت سلامت زندگی زنان نسبت به مردان دارد که ممکن است به دلیل حساسیت بیشتر به اضطراب در میان برخی زنان یا هم ابتلایی بیشتر با بازار هراسی و افسردگی باشد. شواهدی مبنی بر دی مورفیسم جنسی وجود دارد و MAOA-uVNTR به طور بالقوه به منزله یک عامل خطر ساز مختص جنس مؤنث برای اختلال پانیک عمل می‌کند. نشانگر‌های تشخیصی افراد مبتلا به اختلال پانیک نسبت به محرک‌های تهدید‌آمیز سوگیری توجه نشان می‌دهند عواملی با مکانیسم‌های عمل متفاوت مانند لاکتات سدیم کافئین ایزوپروترنول یوهیمبین دی اکسید کربن و کله سیستوکینین در افراد مبتلا به اختلال پانیک بیش از افراد سالم گروه کنترل موجب بروز حملات پانیک می‌شوند. ارتباط قابل توجهی بین اختلال پانیک و حساسیت به این عوامل تحریک‌کننده پانیک وجود دارد.
در حالی که هیچ یک از داده‌ها نشانگر کاربرد تشخیصی نیستند داده‌های مربوط به حساسیت به تحریک تنفسی سطحی از ویژگی اختلال پانیک و شرایط مربوط به آن مانند اختلال اضطراب جدایی را منعکس می‌کند با وجود این هیچ یک از یافته‌های آزمایشگاهی فوق یافته تشخیصی اختلال پانیک محسوب نمی‌شوند. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی بروز حملات پانیک و تشخیص اختلال پانیک در ۱۲ ماه گذشته با افزایش خطر افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی در ۱۲ ماه گذشته همراه است حتی وقتی هم ابتلایی و سابقه بدرفتاری دوران کودکی و سایر عوامل خطرساز خودکشی هم مدنظر قرار می‌گیرند. در حدود ۲۵٪ بیماران مراقبت‌های اولیه مبتلا به اختلال پانیک افکار خودکشی مشاهده شده است. اختلال پانیک می‌تواند احتمال بروز رفتار‌های خودکشی در آینده و نه مرگ را افزایش دهد. داده‌های بررسی اپیدمیولوژیک علائم حمله پانیک نشان می‌دهد که علائم شناختی پانیک مانند گست از واقعیت ممکن است با افکار خودکشی مرتبط باشد، در حالی که علائم فیزیکی مانند سرگیجه حالت تهوع ممکن است با رفتار‌های خودکشی همراه باشند.
پیامد‌های کارکردی اختلال پانیک اختلال پانیک با کم توانی، جسمی شغلی و اجتماعی قابل ملاحظه بار اقتصادی چشمگیر و بیشترین تعداد معاینات پزشکی در بین اختلالات اضطرابی همراه است. البته در صورت وجود بازار هراسی مشکلات فوق شدیدتر هم خواهد بود. افراد مبتلا به اختلال پانیک به دلیل مراجعات مکرر پزشکی و اورژانس مرتباً از مدرسه یا کار غیبت می‌کنند که می‌تواند موجب بیکاری و اخراج آن‌ها از مدرسه گردد در سالمندان افت حاصله می‌تواند موجب ترک فعالیت‌های داوطلبانه و وظایف مراقبتی آن‌ها گردد. به طور معمول حملات پانیک با علائم کامل از کار افتادگی بیشتری نسبت به حملات با علائم محدود ایجاد می‌کنند مثلاً استفاده بیشتر از مراقبت‌های پزشکی از کار افتادگی بیشتر کیفیت پایین‌تر زندگی تشخیص افتراقی فقط حملات پانیک وحشت زدگی با علائم محدود در مواردی که هیچگاه حملات پانیک با علائم کامل (غیر منتظره) وجود نداشته‌اند نباید تشخیص اختلال پانیک گذاشته شود. در مواردی که فقط حملات پانیک غیر منتظره با علائم محدود بروز کرده‌اند باید از عنوان سایر اختلالات اضطرابی معین یا اختلال اضطرابی نامعین استفاده نمود.
اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اگر به نظر می‌رسد که حملات پانیک ناشی از اثرات مستقیم فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر است اختلال پانیک مطرح نمی‌شود. نمونه‌هایی از بیماری‌های طبی که می‌توانند سبب بروز حملات پانیک شوند عبارتند از پرکاری تیروئید، پرکاری غدد پاراتیروئید، فئوکروموسیتوم کژکاری قسمت حلزونی گوش داخلی اختلالات تشنجی و بیماری‌های قلبی ریوی مانند آریتمی‌ها تاکی کاردی فوق بطنی آسم، بیماری مزمن انسداد ریوی (COPD) بررسی‌های آزمایشگاهی مناسب مانند اندازه‌گیری سطح کلسیم برای پرکاری غدد پاراتیروئیدی، پایش هولتر برای آریتمی‌ها یا معاینات جسمی (مثلاً برای بیماری‌های قلبی می‌توانند در تعیین نقش سببی یک بیماری طبی دیگر در حملات پانیک مفید باشند. عواملی مانند شروع اختلال بعد از ۴۵ بیکاری و اخراج آن‌ها از مدرسه گردد. در سالمندان افت حاصله سرگیجه از دست دادن هوشیاری از دست دادن کنترل مثانه یا روده، تکلم جویده جویده فراموشی این احتمال را مطرح می‌کند که یک بیماری یا یک ماده دیگر ممکن است باعث بروز علائم حمله پانیک شود.
اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد در صورتی که قضاوت بالینی بر این استوار باشد که حملات پانیک ناشی از اثرات مستقیم فیزیولوژیکی یک ماده است تشخیص اختلال پانیک مطرح نمی‌شود مسمومیت با مواد محرک دستگاه عصبی مرکزی مانند کوکائین، آمفتامین (کافئین یا کانابیس و ترک مواد مضعف دستگاه عصبی مرکزی مانند الکل باربیتورات‌ها می‌تواند حملات پانیک را تسریع نماید. البته در صورتی که حملات پانیک خارج از حد انتظار ماده مربوطه ادامه یابد مثلاً مدت‌های مدید پس از برطرف شدن اثرات مسمومیت با ماده یا ترک ماده باید تشخیص اختلال پانیک را مدنظر داشت. به علاوه چون گاهی اختلال پانیک قبل از مصرف مواد در برخی از بیماران وجود داشته و یا می‌تواند موجب افزایش مصرف مواد گردد به ویژه با هدف خود درمانی باید در این موارد شرح حال دقیقی برای تعیین وجود یا عدم وجود حملات پانیک قبل از مصرف مواد گرفته شود اگر وجود این حملات قبل از مصرف مواد اثبات شد علاوه بر تشخیص اختلال مصرف مواد باید تشخیص اضافه اختلال پانیک هم در نظر گرفته شود.
ویژگی‌هایی مانند شروع پس از ۴۵ سالگی یا وجود علائم غیر معمول حین حملات پانیک مانند سرگیجه واقعی از دست رفتن هوشیاری عدم کنترل مثانه یا روده، تکلم جویده جویده فراموشی می‌تواند نشانگر احتمال وجود یک بیماری طبی یا ماده مصرفی به منزله علت علائم حمله پانیک باشد. سایر اختلالات روانی همراه حملات پانیک به منزله یک ویژگی همراه مثلاً سایر اختلالات اضطرابی و اختلالات روان پریشی حملات پانیکی که به منزله یکی از علامت‌های سایر اختلالات اضطرابی رخ می‌دهند از نوع قابل انتظار هستند مثلاً بر اثر موقعیت‌های اجتماعی در اختلال اضطراب اجتماعی توسط موقعیت‌ها یا اشیاء ترسناک در هراس قضاوت بالینی بر این استوار باشد که حملات پانیک ناشی از فراگیر بر اثر دوری از خانه یا جدایی از افرادی که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد در اختلال اضطراب جدایی و بنابراین ملاک تشخیصی اختلال پانیک را برآورده نمی‌کنند توجه گاهی یک حمله پانیک غیر منتظره در شروع یک اختلال اضطرابی دیگر رخ می‌دهد ولی بعداً حملات قابل پیش‌بینی می‌گردند در حالی که مشخصه اختلال پانیک بروز حملات مکرر غیر منتظره است.
اگر حملات پانیک فقط در واکنش به عوامل آغازگر خاصی بروز کنند تشخیص اختلال اضطراب مربوطه به تنهایی کافی است ولی اگر فرد دچار حملات پانیک غیر منتظره‌ای نیز شود که ملاحظات و نگرانی‌های مستمر یا تغییرات رفتاری به دنبال داشته‌اند باید تشخیص اختلال پانیک را نیز به آن اضافه نمود. هم ابتلایی در مراکز بالینی حملات پانیک به ندرت در غیاب سایر آسیب‌های روانی مشاهده می‌شود در جمعیت عمومی ۸۰٪ افراد مبتلا به اختلال پانیک دارای یک اختلال هم ابتلا نیز بوده‌اند. اختلال پانیک در کسانی که دچار سایر اختلالات روانی به ویژه سایر اختلالات اضطرابی بخصوص بازار هراسی)، افسردگی اساسی اختلال دو قطبی و احتمالاً اختلال خفیف مصرف الکل هستند. شیوع بالاتری دارد در اکثر موارد اختلال پانیک شروع زودتری داشته و مقدم بر بیماری‌های همراه است ولی گاهی بیماری هم ابتلا قبل از پانیک آغاز می‌شود در این موارد پانیک به منزله نشانگر شدت بیماری مزبور تلقی می‌شود. گزارش‌های مربوط به هم ابتلایی طول عمر اختلال افسردگی اساسی و اختلال پانیک در افراد مبتلا به اختلال پانیک تفاوت‌های زیادی با هم دارند و این میزان در مطالعات مختلف از ۱۰ تا ۶۵ متغیر بوده است.
در نزدیک به یک سوم افرادی که دچار هر دو اختلال هستند افسردگی مقدم بر اختلال پانیک بوده است. در دوسوم بقیه افسردگی هم زمان با اختلال پانیک یا پس از آن بروز می‌کند یک گروه از بیماران مبتلا به اختلال پانیک دچار اختلال مرتبط با مواد نیز می‌گردند که لااقل بخشی از این مسأله بازتاب تلاش آنان برای درمان اضطراب‌شان با کمک الکل یا سایر مواد و دارو‌ها است. هم ابتلایی با سایر اختلالات اضطرابی و اختلال اضطراب بیماری نیز شایع است. اختلال پانیک به میزان قابل توجهی با علائم و بیماری‌های طب عمومی زیادی هم ابتلایی دارد از جمله سرگیجه آریتمی‌های قلبی پرکاری تیروئیدی، آسم، COPD و سندرم روده تحریک‌پذیر ولی فقط محدود به این موارد نیست در عین حال ماهیت ارتباط بین اختلال پانیک و این بیماری‌ها علت یا معلول بودن نامعلوم است اگرچه افتادگی دریچه می‌ترال و بیماری تیروئیدی در افراد مبتلا به اختلال پانیک شایع‌تر است ولی میزان شیوع آن‌ها ثابت نیست.
مشخصه حمله پانیک Panic Attack Specifier نکته هدف از ارائه علائم بالینی شناسایی صحیح حمله پانیک است با این حال حمله پانیک اختلال روانی محسوب نمی‌شود و قابل کدگذاری نیست حملات پانیک در زمینه تمام اختلالات اضطرابی و سایر اختلالات روانی مانند اختلالات افسردگی اختلال PTSD اختلالات مصرف مواد و برخی از بیماری‌های طبی (مثلاً قلبی ریوی گوارشی و قسمت حلزونی گوش داخلی رخ می‌دهند وقتی که حمله پانیک تشخیص داده می‌شود باید آن را شاخص در نظر گرفت مثلاً اختلال PTSD با حملات پانیک در مورد اختلال پانیک وجود حملات پانیک جزء ملاک‌های تشخیصی است و لذا حملات پانیک شاخص به حساب نمی‌آیند. فوران ناگهانی ترس شدید یا ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به حداکثر اوج خود می‌رسد و در حین همین مدت حداقل چهار مورد از علائم زیر بروز می‌کند نکته این فوران ناگهانی می‌تواند در حالت آرامش و استراحت یا حالت اضطراب به وجود آید. ا تپش قلب کوبش قلب یا افزایش ضربان آن تعریق لرزش یا تکان خوردن احساس تنگی نفس و نرسیدن هوا ه احساس خفگی ع درد یا ناراحتی قفسه سینه تهوع یا ناراحتی شکمی احساس سرگیجه بی ثباتی گیجی و منگی یا غش .
احساس گرما یا لرز گرگرفتگی و سرما ۱۰ احساس پارستزی خواب رفتگی یا سوزن سوزن شدن ۱۱ گسست از واقعیت احساس غیر واقعی بودن یا گسست از خویشتن احساس جدا شدن از خود ۱۲ ترس از دست دادن کنترل یا دیوانه شدن ۱۳ ترس از مردن نکته علائم مختص فرهنگ هم دیده می‌شود مانند وروز گوش درد گردن سردرد گریه و فریاد غیر قابل کنترل این گونه علائم را نباید به عنوان یکی از چهار علامت لازم برای تشخیص محسوب نمود. ویژگی‌ها ویژگی اصلی حمله پانیک بروز ناگهانی ترس یا ناراحتی شدیدی است که در عرض چند دقیقه به حداکثر اوج خود می‌رسد و در طی همین مدت چهار علامت یا بیشتر از سیزده علامت جسمی و شناختی ذکر شده مشاهده می‌گردند. یازده مورد از سیزده علامت فوق جسمی هستند مانند تپش قلب، تعریق و فقط دوتای آن‌ها شناختی هستند ترس از دست دادن کنترل یا دیوانه شدن ترس از مردن ترس از دیوانه شدن یک عبارت عامیانه محسوب می‌شود که اکثراً توسط فرد مبتلا به اختلال پانیک به کار می‌رود و به قصد تشخیص یا تحقیر به کار نمی‌رود. عبارت در عرض چند دقیقه یعنی که زمان به اوج رسیدن واقعاً فقط چند دقیقه است.
حملات پانیک چه در حالات استراحت و چه به هنگام اضطراب بروز می‌کنند و ارزیابی زمان به اوج رسیدن شدت باید جدا از هر اضطراب از پیش موجود در نظر گرفته شود. یعنی زمان شروع دوره پانیک از نقطه‌ای آغاز می‌شود که یک افزایش ناگهانی در ناراحتی موجود رخ می‌دهد و از ابتدای زمانی که اضطراب آغاز گشته در نظر گرفته نمی‌شود. به همین شکل هنگام فروکش علائم ممکن است فرد به حالت آرامش یا یک حالت اضطراب زمینه‌ای برگردد که می‌تواند با اوج مجددی همراه باشد افتراق دوره پانیک از اضطراب مداوم در به اوج رسیدن آن طی چند دقیقه ماهیت مجزای آن و شدت معمولاً زیادتر آن است حملاتی که واجد تمامی سایر ملاک‌های تشخیصی هستند و فقط تعداد علائم فیزیکی یا شناختی آن‌ها کمتر از چهار عدد است به نام حملات با علائم محدود شناخته می‌شوند.
حملات پانیک دو شکل مشخص دارند قابل انتظار و غیر منتظره حملات قابل انتظار حملاتی هستند که باید برای شروع آن‌ها نشانه‌ای آشکار یا آغازگر وجود داشته باشد، مانند موقعیت‌های خاصی که حملات پانیک معمولاً در آن‌ها بروز می‌کند حملات پانیک غیر منتظره حملاتی هستند که برای شروع آن‌ها وجود نشانه‌ای آشکار یا آغازگر ضروری نیست (مثلاً به هنگام استراحت یا به هنگام خواب حملات پانیک شبانه تعیین قطعی قابل انتظار بودن یا غیر منتظره بودن حملات به عهده بالینگر است. بالینگر بر اساس ترکیبی از کندوکاو دقیق توالی اتفاقات قبل از دوره که منجر به بروز دوره پانیک شده و قضاوت شخصی خود بیمار از اینکه آیا حملات به دنبال دلایل خاصی بروز می‌کند یا خیر در این مورد تصمیم‌گیری می‌کند. حملات پانیک در بستر انواع مختلف اختلال روانی مانند اختلالات اضطرابی اختلال افسردگی اختلالات دو قطبی اختلالات خوردن اختلال OCD اختلالات شخصیت اختلالات روان پریشی اختلالات مصرف مواد و برخی بیماری‌های طبی مانند بیماری‌های قلبی، تنفسی، قسمت حلزونی گوش داخلی و گوارشی بروز می‌کنند که اکثریت آن‌ها هیچ گاه واجد ملاک‌های اختلال پانیک نخواهند بود.
برای تشخیص اختلال پانیک وجود حملات مکرر غیر منتظره پانیک ضروری است. ویژگی‌های همراه یک نوع از حملات پانیک غیر منتظره حمله پانیک شبانه است یعنی برخاستن از خواب به دلیل حمله پانیک که با حمله پانیکی که پس از برخاستن کامل از خواب رخ می‌دهد فرق می‌کند. شیوع در جمعیت عمومی آمریکا و اسپانیا شیوع ۱۲ ماهه حملات پانیک در بزرگسالان حدود ۹. ۵ تا ۱۱. ۲ برآورد می‌شود. به نظر می‌رسد که شیوع دوازده ماهه آن در آمریکایی‌های آفریقایی تبار آسیایی تبار و لاتین تفاوت چندانی نداشته باشد. تقریباً ۸۵٪ از سرخپوستان آمریکایی سابقه حملات پانیک را در طول زندگی خود داشته‌اند میزان ابتلای زنان خیلی بیشتر از مردان است گرچه که این تفاوت جنسیتی شیوع بیشتر در اختلال پانیک دیده می‌شود هر چند حملات پانیک در بچه‌ها مشاهده شده است بروز آن تا قبل از سن بلوغ نسبتاً نادر است و با آغاز بلوغ میزان آن افزایش می‌یابد. در افراد سالمند شیوع آن مجدداً کاهش می‌یابد که احتمالاً بازتاب نزول شدت علائم به سطوح تحت بالینی است. بروز و سیر در آمریکا سن متوسط بروز حملات پانیک در بالغان حدود ۲۳ ۲۲ سالگی است.
البته سیر اختلال پانیک تا حدی تحت تأثیر سیر اختلال‌های روانی همراه و اتفاقات استرس زای زندگی قرار می‌گیرد. در کودکان سنین قبل از نوجوانی حملات پانیک ناشایع و نوع غیر منتظره آن نادر است نوجوانان نسبت به بالغان تمایل کمتری برای بازگویی آزادانه حملات پانیک و ترس شدید ناشی از آن دارند شیوع کمتر حملات پانیک در سالمندان احتمالاً به دلیل واکنش‌های ضعیف‌تر دستگاه عصبی خودکار در قبال حالات هیجانی در مقایسه با افراد جوان‌تر است. معمولاً افراد سالمند تمایل کمتری به استفاده از کلمه «ترس» دارند و احتمالاً به جای آن از کلمه ناراحتی و عذاب» برای توصیف حملات پانیک استفاده می‌کنند افراد سالمند واجد احساس پانیکی احتمالاً ترکیبی از اضطراب فراگیر و حملات پانیک با علائم محدود را تجربه می‌کنند. به علاوه این افراد مایل هستند که حملات پانیک را به موقعیت‌های خاصی که استرس‌زا هستند ربط دهند مثلاً فرایند‌های پزشکی موقعیت‌های اجتماعی و حتی ممکن است به شکل گذشته نگر توجیهاتی را برای حملات پانیکی که واقعاً به هنگام بروز غیر منتظره بوده‌اند بیان نمایند پیامد این مسأله برآورد کمتر و دست کم گرفتن حملات پانیک غیر منتظره در سالمندان خواهد بود.
عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی هیجان‌پذیری منفی گرایش روان رنجوری) (یعنی استعداد تجربه هیجان‌های منفی و حساسیت به اضطراب (یعنی گرایش به این باور که علائم اضطراب آسیب‌رسان هستند بازداری رفتاری و اجتناب از آسیب عوامل خطری برای شروع ۱ در جنوب ایران به کسانی که در تسخیر باد‌های جادویی و مرموز بیماری را در آمده‌اند. هل هوا می‌گویند مرحوم دکتر غلامحسین ساعدی از پیشگامان روان پزشکی فرهنگی، تحقیق مفصلی درباره اهل هوا انجام داد که حاصل آن در کتابی به همین عنوان منتشر شده است اهل هوا انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۵۵)، م. حملات پانیک هستند. سابقه وجود حملات ترس» (یعنی حملات با علائم محدود که واجد تمام ملاک‌های تشخیصی دوره پانیک نیستند می‌تواند عامل خطر دیگری برای بروز حملات پانیک در آینده محسوب گردد. محیطی دخانیات عامل خطری برای پانیک است.
اکثر افراد مبتلا عوامل استرس برجسته‌ای را در ماه‌های قبل از بروز نخستین دوره پانیک تجربه کرده‌اند مثلاً عوامل استرس بین فردی یا مرتبط با مسأله سلامت و بیماری مانند وقوع تجارب منفی ناشی از مصرف یک دارو یا مواد غیر قانونی مرگ یا بیماری اعضای خانواده جدایی از والدین والدین بیش از حد مراقب و طرد شدن از سوی والدین از عوامل خطر حملات پانیک هستند. ژنتیکی و فیزیولوژیکی افراد مبتلا به بیماری مزمن انسداد ریه که درک پایینی از کنترل بیماری و باور‌های منفی در مورد عواقب حملات تنفسی پیش‌بینی ناپذیر دارند، بیشتر در معرض علائم پانیک قرار دارند. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ تعابیر فرهنگی در تعیین منتظره یا غیر منتظره بودن حملات پانیک مؤثرند.
علائم مختص فرهنگی مانند وزوز گوش درد گردن سردرد و گریه و فریاد کنترل ناپذیر گاهی دیده می‌شوند ولی این گونه علائم نباید یکی از چهار علامت مورد نیاز برای تشخیص محسوب شوند میزان دفعات هر یک از سیزده علامت فوق در فرهنگ‌های مختلف فرق می‌کند (مثلاً پارستزی در آمریکایی‌های آفریقایی تبار شایع‌تر است و سرگیجه در بعضی گروه‌های آسیایی بیشتر دیده می‌شود و لرزش نیز در سفید پوستان غیر لاتین وجود دارد مفاهیم فرهنگی ناراحتی (distress) همچنین بر بروز بین فرهنگی حملات پانیک نیز تأثیر می‌گذارند و منجر به تیم رخ‌های علامتی مختلف در گروه‌های فرهنگی متفاوت می‌شوند برخی از نمونه‌ها عبارتند از: حملات Khyal (باد) که یک سندرم فرهنگی کامبوجی شامل سرگیجه وزوز گوش و درد گردن است حملات Tring gid مرتبط با باد سندرم فرهنگی ویتنامی که با سردرد مشخص می‌شود. مدل‌های توضیحی فرهنگی به خوبی می‌توانند علائم پانیک خاص را مشخص کنند برای مثال دیدگاه‌های سنتی کامبوج در مورد گردش غیر طبیعی Khyal در بدن با خطرناک بودن برخی از علائم مانند درد گردن مرتبط است که می‌تواند باعث ایجاد شروع افکار فاجعه پنداری و حملات پانیک شود.
Ataque de Nervios (حملة اعصاب سندرمی فرهنگی است که در آمریکای لاتین شایع است و به صورت لرزش گریه یا جیغ و فریاد کنترل ناپذیر پرخاشگری یا رفتار‌های خودکشی و گسست از واقعیت و گسست از خویشتن بروز می‌کند و ممکن است از چند دقیقه طولانی‌تر باشد گاهی علائم بالینی حمله اعصاب (Araque de Nervios ملاک‌های تشخیصی چند بیماری دیگر غیر از پانیک را نیز کامل می‌کنند مانند سایر اختلالات معین تجزیه‌ای به علاوه انتظارات فرهنگی نیز در تقسیم‌بندی حملات پانیک به منتظره یا غیر منتظره تأثیر‌گذار هستند، چون سندرم‌های فرهنگی می‌توانند موجب ترس از موقعیت‌های خاصی گردند که از یک جرو بحث بین فردی مرتبط با حمله اعصاب Araque de Nervios) تا اشکالی از فعالیت بدنی مرتبط با حملات Khyal یا باد‌های جوی مرتبط با حملات Tring gio) را شامل می‌شود. مشخص کردن جزئیات این تعابیر فرهنگی می‌تواند در افتراق حملات غیر منتظره و قابل انتظار پانیک مفید باشد. برای آشنایی بیشتر با مفاهیم فرهنگی ناراحتی به فصل فرهنگ و تشخیص روان پزشکی در بخش III رجوع کنید. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت حملات پانیک در زنان شایع‌تر از مردان است.
در میان کسانی که حملات پانیک را تجربه می‌کنند زنان بیشتر از مردان علائم تنگی نفس و حالت تهوع را گزارش می‌کنند، اما احتمال تعریق در زنان کمتر از مردان است. نشانگر‌های تشخیصی یافته‌های فیزیولوژیک آنچه در حملات پانیک یک فرد مبتلا به اختلال پانیک به طور طبیعی رخ می‌دهد عبارت است از افزایش ناگهانی برانگیختگی افزایش ضربان قلب که در عرض چند دقیقه به حداکثر شدت می‌رسد و در عرض چند دقیقه نیز فروکش می‌کند. در گروهی از این بیماران حملات پانیک به دنبال بی ثباتی‌های قلبی ریوی بروز می‌کند. از دیگر شاخص‌های حملات پانیک می‌توان به افزایش ضربان قلب و امواج جزر و مدی و همچنین کاهش pCO اشاره کرد. ارتباط با رفتار و افکار خودکشی حملات پانیک با میزان بالایی از اقدام به خودکشی و افکار خودکشی همراه هستند حتی زمانی که بیماری‌های هم ابتلا و سایر عوامل خطر خودکشی در نظر گرفته می‌شوند.
پیامد‌های کارکردی حملات پانیک در حملات پانیکی که در زمینه اختلالات روانی همراه شامل اختلالات اضطرابی اختلالات افسردگی اختلال دو قطبی اختلال مصرف مواد اختلال روان پریشی و اختلالات شخصیت بروز می‌کنند، شدت علائم هم ابتلایی و رفتار‌های خودکشی بالاتر و میزان پاسخ درمانی ضعیف‌تر است حملات پانیک مکرر باعث افزایش احتمال بسیاری از تشخیص‌های سلامت روان در فرد می‌شوند. علاوه بر این حملات پانیک شدیدتر می‌توانند منجر به ابتلا به اختلال پانیک و انواع دیگر شرایط سلامت روان و همچنین تداوم بیشتر بیماری روانی و تخریب عملکرد شوند. همچنین معمولاً عوارض ناشی از حملات پانیک با علائم کامل بیشتر از حملات با علائم محدود است مانند استفاده بیشتر از خدمات بهداشتی کم توانی بیشتر کیفیت پایین‌تر زندگی تشخیص افتراقی سایر دوره‌های ناگهانی مانند حملات خشم اگر ویژگی اصلی دوره موجود ترس شدید یا احساس ناراحتی شدید ناگهانی نیست نباید حمله پانیک تلقی شود و باید به منزله حالات هیجانی مانند خشم (سوگ در نظر گرفته شود.
اختلال اضطراب ناشی از یک بیماری طبی دیگر بیماری‌های طبی که می‌توانند موجب بروز پانیک شده یا با حملات پانیک اشتباه شوند عبارتند از پرکاری تیروئید پرکاری غدد پاراتیروئید، فئوکروموسیتوم کژکاری قسمت حلزونی گوش داخلی اختلالات تشنجی و بیماری‌های قلبی ریوی مانند آریتمی‌ها تاکی کاردی فوق بطنی، آسم بیماری انسدادی مزمن ریوی (COPD بررسی‌های آزمایشگاهی مناسب مانند اندازه‌گیری سطح سرمی کلسیم برای پرکاری غدد پاراتیروئید پایش هولتر برای آریتمی‌ها یا معاینات جسمی (مثلاً معاینات بیماری‌های قلبی می‌توانند در تعیین میزان نقش سبب شناختی بیماری طبی همراه سودمند باشند. اختلال اضطراب ناشی از مواد دارو مسمومیت با مواد محرک دستگاه‌های عصبی مرکزی مانند کوکائین، آمفتامین کافئین یا کانابیس و ترک مواد مضعف دستگاه عصبی مرکزی مانند الکل باربیتورات‌ها می‌تواند سبب بروز حملات پانیک گردد. در کسی که دچار حمله پانیک شده باید شرح حال دقیقی برای تعیین رابطه زمانی دوره یا زمان مصرف مواد گرفته شود.
ویژگی‌هایی مانند شروع حملات پس از ۴۵ سالگی یا وجود علائم غیر معمول در حین حملات پانیک مانند سرگیجه از دست دادن هوشیاری فقدان کنترل مثانه و روده، تکلم جویده جویده یا فراموشی احتمال وجود یک بیماری طبی یا مواد را به منزله علت بروز علائم حمله پانیک مطرح می‌نماید. اختلال پانیک حملات پانیک مکرر غیر منتظره برای تشخیص اختلال پانیک ضروری است ولی کافی نیست یعنی همه ملاک‌های تشخیصی اختلال پانیک باید وجود داشته باشد. هم ابتلایی هم ابتلایی اختلالات روانی گوناگونی با حملات پانیک مشاهده شده است که برخی از آن‌ها عبارتند از اضطراب، افسردگی دو قطبی اختلال کنترل تکانه و اختلالات مصرف مواد به نظر می‌رسد حملات پانیک احتمال بروز آتی اختلالات اضطرابی افسردگی دو قطبی مصرف مواد و احتمالاً سایر اختلالات را نیز افزایش می‌دهند.
Agoraphobia ملاک‌های تشخیصی ترس یا اضطراب چشمگیر در دست کم دو مورد از پنج موقعیت زیر: ۱ استفاده از وسایل نقلیه عمومی مانند اتومبیل اتوبوس قطار، کشتی هواپیما بودن در فضا‌های باز مانند پارکینگ‌های بزرگ مراکز خرید پل‌ها بودن در فضا‌های بسته مانند فروشگاه‌ها، تئاتر، سینما ایستادن در صف یا جا‌های شلوغ ه تنها ماندن خارج از خانه B بیمار از این موقعیت‌ها اجتناب میورزد چون نگران است در صورت بروز علائم شبیه پانیک یا سایر علائم ناتوان‌کننده یا خجالت‌آور فرار از آن‌ها احتمالاً دشوار باشد یا امکان دریافت کمک از کسی وجود نداشته باشد مثلاً در سالمندی ترس از افتادن ترس از بی اختیاری ادراری) موقعیت‌های بازار هراسی تقریباً همیشه باعث برانگیختن ترس یا اضطراب می‌شوند. بیمار فعالانه از این موقعیت‌های بازار هراسی اجتناب میورزد یا برای حضور در آن‌ها نیاز به همراه دارد یا آن‌ها را با ترس و اضطراب شدید تحمل می‌نماید. ترس یا اضطراب موجود بیماری بیش از آن است که واقعاً از احتمال خطر موجود در موقعیت بازار هراسی انتظار می‌رود و با زمینه اجتماعی فرهنگی فرد نامتناسب است. ترس، اضطراب یا اجتناب معمولاً حداقل برای ۶ ماه ادامه دارد.
ترس اضطراب یا اجتناب از نظر بالینی موجب ناراحتی فوق‌العاده یا افت کار کرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد می‌شود. اگر بیماری طبی دیگری مانند بیماری روده‌ای التهابی بیماری پارکینسون وجود دارد آشکارا ترس، اضطراب یا اجتناب بیش از حد انتظار است. 1 ترس، اضطراب یا اجتناب توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شوند مثلاً علائم محدود به هراس اختصاصی نوع موقعیتی نیستند فقط در موقعیت‌های اجتماعی بروز نمی‌کنند مانند اختلال اضطراب اجتماعی و منحصراً به افکار وسواسی بیمار مربوط نیستند مانند اختلال (OCD) مربوط به معلولیت‌ها یا نقایص جزیی در ظاهر فرد مانند اختلال بدریخت انگاری بدن یا ترس از جدایی نیستند مانند اختلال اضطراب جدایی توجه برای تشخیص‌گذاری بازار هراسی نیازی به وجود حملات پانیک نیست اگر علائم فرد ملاک‌های تشخیص اختلال پانیک هم برآورده می‌کند هر دو تشخیص را باید ثبت نمود.
ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی بازار هراسی ترس یا اضطراب شدید یا قابل توجهی است که در مواجهه واقعی یا انتظار مواجهه با طیف گسترده‌ای از موقعیت‌های مختلف بروز می‌کند ملاک (A) برای تشخیص‌گذاری باید وجود علائم لازم را در حداقل دو مورد ۵ موقعیت زیر تأیید کرد (۱ استفاده از وسایل نقلیه عمومی مانند اتومبیل اتوبوس قطار کشتی یا هواپیما (۲) بودن در فضا‌های باز مانند پارکینگ‌های بزرگ مراکز خرید یا پل‌ها؛ (۳) بودن در فضا‌های بسته مانند فروشگاه‌ها تئاتر و سینما (۴) ایستادن در صف یا جا‌های شلوغ یا (۵ تنها ماندن خارج از منزل نمونه‌های موقعیت‌های ذکر شده در برگیرنده همه موارد نیست و موقعیت‌های دیگری نیز هراس‌آور تلقی می‌شوند. وقتی ترس و اضطراب به واسطه چنین موقعیت‌هایی تحریک می‌شوند معمولاً افکاری به ذهن فرد خطور می‌کند مبنی بر اینکه قرار است اتفاق وحشتناکی رخ دهد ملاک. B این افراد معمولاً معتقدند که فرار و خروج از چنین موقعیت‌هایی می‌تواند دشوار باشد (مثلاً نمی‌توانم از اینجا خارج شوم یا احتمالاً دستیابی به کمک میسر نیست مثلاً هیچکس برای کمک به من وجود ندارد.
منظور از علائم شبه پانیک هر یک از سیزده علامتی است که در ملاک‌های تشخیصی حمله پانیک ذکر شده مانند سرگیجه غش یا ترس از مردن سایر علائم ناتوان‌کننده و خجالت‌آور شامل علائمی است مانند استفراغ و علائم روده التهابی و در سالمندان ترس از افتادن یا در بچه‌ها یک حس سردرگمی و گم میزان ترسی که فرد مبتلا تجربه می‌کند با توجه به میزان نزدیکی به موقعیت ترسناک فرق می‌کند و گاهی ممکن است به هنگام پیش‌بینی یا رویارویی واقعی با موقعیت‌های بازار هراسی بروز نماید.
همچنین این ترس و اضطراب می‌تواند به شکل حملات پانیک با علائم محدود یا علائم کامل بروز نماید یعنی یک دوره پانیک قابل انتظار ترس و اضطراب تقریباً در تمام مواقعی که فرد با موقعیت ترسناک تماس دارد رخ می‌دهد ملاک (C) بنابراین کسی که فقط گهگاه در یک موقعیت بازار هراسی مضطرب می‌شود مثلاً هر ۵ باری که در صف می‌ایستد یک بار دچار اضطراب می‌شود نباید تشخیص اختلال بازار هراسی دریافت کند فرد فعالانه از این موقعیت‌ها پرهیز می‌کند یا در صورتی که نتواند یا قصد داشته باشد که از آن‌ها اجتناب نکند دچار اضطراب و ترس شدیدی می‌شود (ملاک (D) اجتناب فعال یعنی فرد رفتار‌هایی نشان می‌دهد که عمداً و به منظور اجتناب یا تماس حداقل با موقعیت‌های بازار هراسی برنامه‌ریزی شده‌اند اجتناب بیمار هم می‌تواند شکل رفتاری و هم شکل شناختی داشته باشد.
نمونه‌های اجتناب رفتاری عبارتند از حفظ روال روزمره زندگی انتخاب شغلی در نزدیکی منزل برای استفاده نکردن از وسایل نقلیه عمومی خرید غذا و مایحتاج به گونه‌ای که در منزل تحویل داده شود برای عدم ورود به مراکز خرید و مغازه‌ها یک نمونه از اجتناب شناختی عبارت است از پرت کردن حواس خود به هنگام عبور از موقعیت‌های بازار هراسی اجتناب می‌تواند آنقدر شدید شود که فرد را کاملاً خانه نشین کند در اکثر موارد در صورتی که کسی مانند شریک زندگی دوست یا فردی از تیم درمان همراه بیمار باشد تحمل موقعیت هراسناک آسان‌تر خواهد بود همچنین فرد ممکن است. از رفتار‌های ایمنی مانند نشستن در نزدیکی خروجی‌ها هنگام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی یا در سینما برای تحمل بهتر چنین موقعیت‌هایی استفاده کند.
ترس اضطراب یا اجتناب موجود باید خارج از حد تصور احتمال واقعی خطر ناشی از موقعیت بازار هراسی و زمینه فرهنگی اجتماعی فرد باشد ملاک (E) افتراق بالینی ترس‌های قابل توجه بازار هراسی از ترس‌های قابل قبول مثلاً ترک منزل به هنگام طوفان‌های وحشتناک یا از موقعیت‌هایی که خطرناک فرض می‌شوند مثلاً قدم زدن در پارکینگ‌های روباز بزرگ یا استفاده از وسایط نقلیه عمومی در مناطق جرم خیز به چند دلیل مهم است. اول قضاوت درباره بود و نبود و ماهیت اجتناب در فرهنگ‌های مختلف و بافت فرهنگی اجتماعی متفاوت دشوار است مثلاً در برخی نقاط از جهان عدم خروج زنان مسلمان ارتدوکس به تنهایی از منزل از نظر اجتماعی فرهنگی مقبول و پسندیده به شمار می‌رود لذا چنین پرهیزی را نباید مشخصه‌ای از بازار هراسی محسوب نمود دوم، افراد سالمند معمولاً ترس‌های خود را بیش از حد معمول به مشکلات مربوط به سن ربط می‌دهند و کمتر باور دارند که ترس‌هایشان نامتناسب با خطر واقعی موجود است. سوم افراد مبتلا به بازار هراسی معمولاً نسبت به خطرات مربوط به علائم شبه پانیک یا سایر علائم جسمی بیش از اندازه حساس بوده و از آن‌ها می‌ترسند.
تشخیص بازار هراسی فقط در مواقعی صحیح است که ترس، اضطراب یا اجتناب مداوم باشد ملاک (F) و موجب ناراحتی قابل توجه بالینی یا افت کار کرد اجتماعی شغلی با سایر جنبه‌های مهم کار کرد فرد گردد ملاک. در نظر گرفتن مدت حداقل ۶ ماه سبب می‌شود مشکلاتی که افراد به طور موقت تجربه می‌کنند کنار گذاشته شود. ویژگی‌های همراه. انواع خیلی شدید بازار هراسی می‌تواند موجب خانه نشینی کامل فرد مبتلا گردد. این افراد نمی‌توانند به تنهایی از منزل خارج شوند و برای انجام امور شخصی و سایر خدمات لازم وابسته به دیگران هستند. تضعیف روحیه و علائم افسردگی به اضافه مصرف الکل و دارو‌های رخوت‌زا به منزله راهبردی نامناسب در جهت خود درمانی در این بیماران شایع است. شیوع تقریباً ۱ تا ۱۷ نوجوانان و بزرگسالان در هر سال با تشخیص بازار هراسی درمان می‌شوند زنان تقریباً دو برابر مردان دچار این اختلال می‌شوند بازار هراسی گاهی در کودکی نیز دیده می‌شود ولی اوج شیوع آن در نوجوانی و اوایل بزرگسالی است. شیوع دوازده ماهه این اختلال در افراد بالای ۶۵ سال در آمریکا %۰. ۴ و در افراد بالای ۵۵ سال در کشور‌های اروپایی و آمریکای شمالی ۰۵ است. تقریباً ۰.
۲٪ تا ۰۸٪ از جمعیت بزرگسالان در کشور‌های مختلف در ۱۲ ماه گذشته از بازار هراسی بدون اختلال پانیک رنج برده‌اند. بروز و سیر درصد افراد مبتلا به بازار هراسی که اذعان داشته‌اند قبل از بروز بازار هراسی دچار حملات پانیک یا اختلال پانیک بوده‌اند در نمونه‌های جمعیتی حدود ۳۰ و در نمونه‌های درمانگاهی تا بیش از ۵۰٪ بوده است. دو سوم تمام موارد بازار هراسی قبل از ۳۵ سالگی آغاز می‌شود با ۲۱ سال میانگین سن شروع، اگرچه سن شروع بازار هراسی بدون حملات پانیک یا اختلال پانیک بین ۲۵ تا ۲۹ سال است. بیشترین خطر ابتلا مربوط به اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی است البته دومین مرحله اوج بروز پس از ۴۰ سالگی مشاهده می‌شود. بیماری به ندرت در دوران کودکی آغاز می‌شود. تقریباً ۱۰ از سالمندان مبتلابه بازار هراسی اولین دوره بازار هراسی را پس از ۶۵ سالگی تجربه کرده‌اند. سیر اختلال بازار هراسی معمولاً مزمن و مداوم است. فروکش کامل به ندرت رخ می‌دهد (۱۰) مگر اینکه درمان صورت گرفته باشد. هر چه شدت بازار هراسی بیشتر باشد میزان فروکش آن کاهش و در عوض میزان عود و آزمان آن افرایش می‌یابد.
افرادی که مبتلا به هر دو اختلال پانیک و بازار هراسی هستند در صورتی که شیوع در آن‌ها از سنین پایین‌تر اتفاق افتاده باشد کمتر از ۲۰ سال به احتمال زیاد بعد از یک دوره بهبودی عود علائم را تجربه می‌کنند با شدت یافتن بازار هراسی میزان بهبودی کامل کاهش می‌باید در حالی که میزان عود و مزمن بودن آن افزایش می‌یابد. تقریباً ۳۰ افراد مبتلا به بازار هراسی که ببهبود می‌یابند در نهایت عود را تجربه می‌کنند. طیف گسترده‌ای از سایر اختلالات روانی به ویژه سایر اختلالات اضطرابی اختلالات افسردگی اختلال مصرف مواد و اختلالات شخصیت سیر بازار هراسی را پیچیده‌تر می‌کنند. سیر طولانی بازار هراسی با افزایش خطر بروز اختلال افسردگی اساسی ثانویه اختلال افسردگی پایدار افسرده خویی و اختلالات مصرف مواد همراه است و فرجام این اختلال به میزان زیادی به وجود اختلالات فوق بستگی دارد. ویژگی‌های بالینی بازار هراسی تقریباً در تمام طول عمر یکسان هستند.
اگرچه نوع موقعیت‌های بازار هراسی که موجب برانگیخته شدن ترس، اضطراب یا اجتناب می‌گردند و نوع افکار بیمار ممکن است دستخوش تغییر گردند برای مثال در کودکان تنها ماندن بیرون از خانه ترسناکترین موقعیت است در حالی که در سالمندان شایع‌ترین موقعیت ترسناک ایستادن در صف ماندن در فروشگاه و بودن در فضا‌های باز است. همچنین در کودکان افکار شناختی اغلب در ارتباط با گم شدن در بزرگسالی مربوط به تجربه علائم شبه پانیک و در سالمندی مربوط به افتادن است. یکی از دلایل شیوع پایین بازار هراسی در کودکان می‌تواند مربوط به توانایی اندک آنان در بیان علائم باشد. لذا به هنگام بررسی کودکان کوچک شاید بهتر باشد برای اخذ اطلاعات از چند منبع مختلف استفاده شود مانند والدین یا معلمان نوجوانان به ویژه پسر‌ها نسبت به بزرگسالان تمایل کمتری برای بازگویی ترس‌های بازار هراسی و اجتناب‌هایشان دارند. به هر حال باید توجه داشت که امکان بروز بازار هراسی قبل از بزرگسالی نیز وجود دارد و باید در بچه‌ها و نوجوانان مورد بررسی قرار گیرد.
در سالمندان وجود علائم جسمی اختلالات همراه به علاوه اختلالات حرکتی مانند احساس افتادن یا داشتن مشکلات طبی در اکثر موارد به منزله علت ترس و اضطراب یا اجتناب از موقعیت‌های خاص ذکر می‌شود در این موارد برای مشخص نمودن تناسب ترس و اضطراب موجود با میزان واقعی خطرات باید ارزیابی دقیقی به عمل آورد. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی بازداری رفتاری و مزاج روان رنجوری یعنی هیجان‌پذیری منفی و حساسیت به اضطراب ارتباط نزدیکی با بازار هراسی دارند ولی این عوامل با اکثر اختلالات اضطرابی در ارتباط هستند اختلالات هراس، پانیک اختلال اضطراب فراگیر حساسیت به اضطراب حالتی که در آن فرد معتقد است علائم اضطراب آسیب‌رسان هستند نیز یکی دیگر از شاخص‌های افراد مبتلا به بازار هراسی است. محیطی اتفاقات ناگوار دوران کودکی مانند جدایی مرگ والدین و سایر وقایع استرس‌زا مانند مورد حمله و سرقت قرار گرفتن با بروز بازار هراسی در ارتباط هستند. به علاوه، افراد مبتلا به بازار هراسی جو خانواده پدری و نحوه تربیت والدین خود را اغلب سرد و توام با محافظت افراطی توصیف می‌کنند. ژنتیک و فیزیولوژیک وراثت‌پذیری بازار هراسی ۶۱٪ است.
در بین تمام انواع هراس‌ها قویترین و اختصاصی‌ترین پیوند‌ها با عوامل ژنتیکی استعداد به ابتلا به هراس‌ها در بیماران بازار هراسی مشاهده می‌شود. سابقه خانوادگی اختلالات اضطرابی و سابقه خانوادگی اختلال پانیک با شروع بازار هراسی در سنین کم کمتر از ۲۷ سال مرتبط هستند. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت زنان برخلاف مردان الگو‌های متفاوتی از اختلالات هم ابتلایی دارند. مطابق با تفاوت‌های جنسیتی در شیوع اختلالات روانی مردان دارای نرخ بالاتری از اختلالات مصرف مواد هم ابتلا هستند. ارتباط با رفتار یا افکار خودکشی تقریباً ۱۵٪ از افراد مبتلا به بازار هراسی دارای افکار یا رفتار خودکشی هستند. در افراد مبتلا به اختلال پانیک علائم بازار هراسی ممکن است عامل خطری برای افکار خودکشی باشد. پیامد‌های کارکردی بازار هراسی بازار هراسی موجب افت قابل توجه و کم توانی بارزی در رابطه با کار کرد شغلی و اجتماعی فرد و افزایش تعداد روز‌های از کار افتادگی می‌شود. شدت بازار هراسی عامل اصلی تعیین میزان از کار افتادگی آن است وجود حملات پانیک اختلال پانیک و یا سایر بیماری‌های همراه تأثیر زیادی در این مورد ندارد.
کسانی که دچار بازار هراسی هستند کاملاً خانه نشین بوده و قادر به کار کردن نیستند افراد مبتلا به اختلال پانیک همراه با بازار هراسی که با شروع زودرس کمتر از ۲۰ سال کمتر احتمال دارد ازدواج کنند. تشخیص افتراقی هراس اختصاصی نوع موقعیتی در برخی از موارد از آنجا که چند ملاک و علامت مشخص در اختلال بازار هراسی و هراس اختصاصی موقعیتی با هم مشترک است افتراق آن‌ها از یکدیگر مشکل خواهد بود. در صورتی که ترس اضطراب یا اجتناب فقط محدود به یک موقعیت بازار هراسی است باید تشخیص هراس اختصاصی نوع موقعیتی مطرح گردد ولی اگر ترس در دو یا چند موقعیت بازار هراسی مشاهده می‌شود علامت قابل اطمینانی برای تشخیص بازار هراسی است. ویژگی دیگری که به افتراق این دو اختلال کمک می‌کند عقاید شناختی همراه آن‌ها است. یعنی اگر موقعیت هراس‌آور به دلیل دیگری غیر از ترس بروز علائم شبه پانیک یا سایر علائم غیر قابل تحملی که می‌تواند باعث شرمساری گردند ترسناک تلقی شود مثلاً ترس ناشی از آسیب مستقیم خود موقعیت مانند ترس از سقوط هواپیما در کسی که از پرواز می‌ترسد تشخیص هراس اختصاصی مناسب‌تر است.
اختلال اضطراب جدایی بررسی افکار همراه ترس بهترین روش افتراق اختلال اضطراب جدایی از بازار هراسی است. در اختلال اضطراب جدایی افکار مربوط به جدایی از افرادی مورد دلبستگی و محیط خانه است والدین یا سایر اعضای خانواده در حالی که در بازار هراسی این افکار بر بروز علائم شبه پانیک یا سایر علائم تحمل ناپذیر متمرکز است که می‌تواند در موقعیت هراس‌آور بروز نماید. اختلال اضطراب اجتماعی بازار هراسی را باید بر اساس نوع موقعیت‌هایی که موجب بروز ترس، اضطراب یا اجتناب می‌گردند و افکار مربوط به آن‌ها از اختلال اضطراب اجتماعی افتراق داد. در اضطراب اجتماعی ترس از ارزیابی منفی دیگران هسته مرکزی علائم است. اختلال پانیک وقتی ملاک‌های تشخیصی اختلال پانیک کامل هستند در صورتی که رفتار‌های اجتنابی مربوط به حملات پانیک هستند و در دو یا چند موقعیت بازار هراسی مشاهده نمی‌گردند نباید تشخیص بازار هراسی را عنوان نمود.
اختلال استرس حاد و اختلال PTSD اختلال استرس حاد (ASD) و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را می‌توان با بررسی موقعیت‌هایی که موجب ترس اضطراب یا اجتناب بیمار می‌گردند از بازار هراسی افتراق داد اگر این موقعیت‌ها فقط مربوط به یادآوری حوادث آسیب‌رسان است و رفتار‌های اجتنابی به دو یا چند موقعیت بازار هراسی گسترش نیافته است تشخیص‌گذاری بازار هراسی ضرورتی ندارد. اختلال افسردگی اساسی در اختلال افسردگی اساسی امکان امتناع فرد از خروج از منزل به دلیل بی تفاوتی بی احساسی نداشتن انرژی اعتماد به نفس پایین و عدم لذت بردن وجود دارد. لذا اگر اجتناب فرد ربطی به ترس از علائم شبه پانیک یا سایر علائم تحمل ناپذیر و شرمساری ندارد تشخیص بازار هراسی مطرح نمی‌شود. اجتناب مربوط به سایر بیماری‌های طبی افراد مبتلا به انواع خاصی از بیماری‌های طبی ممکن است به دلیل ملاحظات ویژه‌ای مانند غش کردن در کسی که دچار حملات ایسکمی گذراست یا خجالت کشیدن مانند اسهال در فرد مبتلا به بیماری کرون از حضور در موقعیت‌ها امتناع ورزند.
در این موارد فقط هنگامی که ترس یا اجتناب آشکارا از آنچه معمولاً در این بیماری‌ها مشاهده می‌شود بیشتر است می‌توان تشخیص بازار هراسی را ثبت نمود. هم ابتلایی حدود ۹۰ افراد مبتلا به بازار هراسی دچار سایر اختلالات روانی نیز هستند. شایع‌ترین تشخیص‌های همراه سایر اختلالات اضطرایی مانند هراس اختصاصی اختلال پانیک اختلال اضطراب اجتماعی اختلالات افسردگی اختلالات افسردگی اساسی PTSD و اختلال مصرف الکل است. در حالی که سایر اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب جدایی هراس اختصاصی اختلال پانیک در اکثر موارد قبل از بازار هراسی وجود داشته‌اند اختلالات افسردگی و مصرف مواد معمولاً ثانویه به بازار هراسی به وجود می‌آیند در برخی افراد اختلال مصرف مواد مقدم بر بازار هراسی است. افراد مبتلا به بازار هراسی همراه و اختلال افسردگی اساسی بر خلاف افرادی که تنها به بازار هراسی مبتلا هستند دوره‌ای از بازار هراسی مقاوم‌تر به درمان را تجربه می‌کنند.
اختلال اضطراب فراگیر Generalized Anxiety Disorder ملاک‌های تشخیصی اضطراب و نگرانی مفرط انتظار توام با تشویش که در حداقل ۶ ماه گذشته در بیشتر روز‌ها وجود داشته و درباره وقایع و فعالیت‌های مختلفی است مانند کارکرد‌های شغلی و تحصیلی). کنترل نگرانی برای فرد دشوار است. اضطراب و نگرانی مزبور حداقل با سه تا از شش علامت زیر دیده می‌شود حداقل برخی از این علائم در ۶ ماه گذشته در بیشتر روز‌ها وجود داشته است. توجه در کودکان وجود یک مورد کافی است. ۱ بی قراری با احساس برانگیختگی و بی تابی زود خسته شدن اشکال در تمرکز یا خالی شدن ذهن تحریک‌پذیری ه تنیدگی عضلانی اختلال خواب اشکال در به خواب رفتن یا حفظ تداوم خواب یا خواب توأم با بیقراری و عدم رضایت از خواب) اضطراب نگرانی یا علائم جسمی موجب ناراحتی بالینی قابل توجه یا افت کار کرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد می‌شوند. اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده مانند ماده سوء مصرفی یک دارو یا یک بیماری طبی دیگر مانند پرکاری تیروئید نیست.
این اختلال توسط بیماری روانی دیگری بهتر توجیه نمی‌شود مانند اضطراب یا نگرانی از بروز حملات پانیک در اختلال پانیک ارزیابی منفی در اختلال اضطراب اجتماعی جمعیت هراسی آلودگی یا سایر افکار وسواسی در اختلال OCD جدا شدن از افرادی که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد در اختلال اضطراب جدایی یادآوری واقعه آسیب‌رسان در PTSD افزایش وزن در بی اشتهایی عصبی با شکایات جسمانی در اختلال علائم جسمانی نقایص جزئی ظاهری در اختلال بدریخت انگاری بدن داشتن بیماری جدی در اختلال اضطراب بیماری با محتوای عقاید هذیانی در اسکیزوفرنیا یا اختلال هذیانی ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال اضطراب فراگیر نگرانی و اضطراب مفرط انتظار توام با تشویش در مورد وقایع و فعالیت‌های مختلف است. شدت مدت یا دفعات اضطراب و نگرانی از آنچه واقعاً از حادثه پیش رو انتظار می‌رود بیشتر است.
کنترل نگرانی و اضطراب برای بیمار دشوار و افکار اضطرابی مانع تمرکز فرد برای انجام کار‌های پیش رو می‌گردند بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب درباره مسائل عادی زندگی روزمره مانند مسئولیت‌های شغلی محتمل سلامتی و مسائل مالی سلامتی اعضای خانواده بداقبالی فرزندان یا مسائل جزئی (مثلاً امور جزئی خانه یا دیر رسیدن به قرار ملاقات نگران هستند. کودکان مبتلا به اضطراب فراگیر بیشتر نگرانی مفرطی نسبت به انجام تکالیفشان یا قابلیت‌های تحصیلی‌شان دارند. در طول سیر اختلال نگرانی‌های بیمار از موضوعی به موضوع دیگر تغییر می‌کند. برای افتراق اختلال اضطراب فراگیر از اضطراب هنجار باید به چند ویژگی توجه نمود اول اینکه اضطراب مربوط به اختلال اضطراب فراگیر معمولاً بسیار شدید است و به شکل قابل ملاحظه‌ای مانع کار کرد اجتماعی روانی فرد می‌شود در حالی که نگرانی‌های زندگی روزمره بیش از اندازه نیستند و به نظر کنترل‌پذیر می‌رسند و معمولاً با پیش آمدن موضوعات مهم‌تر از بین ‌می‌روند دوم نگرانی‌هایی که در اختلال اضطراب فراگیر دیده می‌شوند نافذتر بارزتر و دردسرساز بوده دوام بیشتری دارند و اغلب بدون عامل مشخصی به وجود می‌آیند.
هر چه فرد در مورد طیف وسیعتری از شرایط زندگی نگران باشد (مثلاً مسائل مالی سلامتی فرزندان امور شغلی احتمال احراز ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر بیشتر می‌شود. سوم علائم جسمی در نگرانی‌های روزمره اضطراب فراگیر کمتر دیده می‌شود مثلاً بی قراری یا احساس برانگیختگی یا بی تابی این بیماران اغلب از یک احساس ناراحتی ذهنی که در نتیجه نگرانی‌های دائمی و افت کار کرد، اجتماعی شغلی و یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی مرتبط با آن‌ها به وجود می‌آید شکایت دارند. این اضطراب و نگرانی با حداقل سه علامت از علائم اضافه زیر همراه است بی قراری یا احساس برانگیختگی یا بی تابی سریع خسته شدن اشکال در تمرکز یا احساس خالی شدن ذهن تحریک‌پذیری تنیدگی عضلانی و خواب مختل البته در کودکان وجود یکی از علائم فوق کافی است. ویژگی‌های همراه گاهی همراه تنیدگی عضلانی احساس تکان خوردن پرش‌های ظریف و لرزش یا درد و کوفتگی عضلانی نیز دیده می‌شود. علائم جسمی مانند تعریق تهوع اسهال به علاوه واکنش‌های شدید از جا پریدن هم در بسیاری از بیماران اضطراب فراگیر شایع است.
علائم بیش انگیختگی دستگاه عصبی خودکار مانند افزایش ضربان قلب تنفس کوتاه (سرگیجه در اختلال اضطراب فراگیر نسبت به سایر انواع اختلالات اضطرابی مانند اختلال پانیک شیوع کمتری دارد سایر بیماری‌هایی که ممکن است با استرس همراه باشند مانند سندرم روده تحریک‌پذیر سردرد‌ها در بسیاری از موارد همراه با اختلال اضطراب فراگیر مشاهده می‌شود. شیوع شیوع دوازده ماهه اختلال اضطراب فراگیر در نوجوانان و بالغان جامعه عمومی آمریکا به ترتیب %۰. ۹ و ۲۰۹ و شیوع دوازده ماهه آن در سایر کشور‌ها ۱. ۳ با دامنه ۰. ۲ تا ۴. ۳٪ است. خطر ابتلای طول عمر بیماری %۹ برآورده شده است. زنان و دختران نوجوان دو برابر مردان و پسران نوجوان دچار اختلال اضطراب فراگیر می‌گردند شیوع ۱۲ ماهه در افراد مسن از جمله افراد ۷۵ ساله و بالاتر از ۲۸ تا ۳۰۱ در ایالات متحده اسرائیل و کشور‌های اروپایی متغیر است.
افرادی که از تبار اروپایی هستند نسبت به کسانی که از تبار‌های دیگر هستند بیشتر دچار اضطراب فراگیر می‌شوند (مثلاً آسیایی آفریقایی بومی‌های آمریکایی و جزایر اقیانوس آرام به علاوه ساکنان کشور‌های پیشرفته بیشتر از مردم کشور‌های توسعه نیافته ممکن است در طول عمر خود از علائمی که ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر را برآورده می‌سازند شکایت کنند. سیر و بروز بسیاری از کسانی که دچار اختلال اضطراب فراگیر هستند از احساس اضطراب و نگرانی مادام العمری شکایت دارند. میانگین سنی بروز اختلال اضطراب فراگیر در آمریکای شمالی ۳۵ سالگی است، سن شروع آن از سایر اختلالات اضرابی بالاتر است. این اختلال بندرت قبل از نوجوانی بروز می‌کند. با این حال سن شروع آن بسیار متفاوت است. در کشور‌های کم درآمد معمولاً در سنین بالاتری شروع می‌شود. اضطراب و نگرانی بیش از حد از همان اوایل زندگی مشاهده می‌شود و به صورت مزاج مضطرب تظاهر می‌یابد. علائم بیماری تقریباً در تمام عمر به صورت مزمن همراه با فراز و نشیب‌هایی ادامه دارد و بین اشکال سندرمی و تحت سندر مینوسان می‌کند.
دوره بیماری در کشور‌های با درآمد پایین‌تر پایدارتر است اما اختلال در کشور‌های با درآمد بالاتر بیشتر است. میزان فروکش کامل بسیار پایین است. هر چه سن کامل شدن علائم ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر پایین‌تر باشد احتمال هم ابتلایی سایر اختلالات و تخریب ناشی از اختلال بیشتر می‌شود. شدت علائم در جوانان بیشتر از بیماران سالمند است. در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب اضطراب و نگرانی موجود مربوط به تکالیف مدرسه و شایستگی‌های تحصیلیشان و یا مسائل ورزشی است حتی در مواقعی که کارکرد آنان توسط دیگران مورد ارزیابی قرار نمی‌گیرد. این کودکان ممکن است نگرانی‌های مفرطی در مورد وقت‌شناسی داشته باشند گاهی این کودکان نگرانی دائمی راجع به وقایع فاجعه باری مانند زلزله یا جنگ اتمی دارند. این کودکان ممکن است خیلی مطیع در سالمندان فرتوت و آسیب‌پذیر کمال گرا و مردد نسبت به خودشان باشند و به دلیل نارضایتی مفرطی که نسبت به کار‌های کمتر از حد کمال دارند تکالیف‌شان را دوباره و چندباره انجام می‌دهند.
به طور معمول خیلی مشتاق و خواهان تأیید و اطمینان بخشی دیگران هستند و باید دائم نسبت به درست انجام شدن تکالیفشان که نگران آن‌ها هستند اطمینان کافی به دست بیاورند. در سالمندی بروز بیماری‌های جسمی مزمن می‌تواند به منبعی قوی برای نگرانی افراطی تبدیل شود. در سالمندان فرتوت و آسیب‌پذیر نگرانی راجع به سلامتی و به ویژه راجع به افتادن می‌تواند منجر به محدودیت فعالیت‌های فرد گردد. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی بازداری رفتاری و هیجان‌پذیری منفی گرایش روان رنجوری پرهیز از آسیب وابستگی به پاداش و سوگیری توجه در اختلال اضطراب فراگیر دیده می‌شود. محیطی مصائب دوران کودکی و شیوه‌های فرزندپروری مانند محافظت بیش از حد کنترل افراطی تقویت اجتناب را در بروز این اختلال دخیل دانسته‌اند. ژنتیک و فیزیولوژیک یک سوم خطر ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر ژنتیکی است و این عوامل ژنتیک با خطر گرایش روان رنجوری (neuroticism) همپوشانی داشته و با سایر اختلالات اضطرابی و خلقی به ویژه اختلال افسردگی اساسی مشترک هستند.
مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ تفاوت‌های فرهنگی عمده‌ای در نحوه ابراز اختلال اضطراب فراگیر به چشم می‌خورد برای مثال در برخی فرهنگ‌ها علائم جسمانی شکایت بارز و شایع در این اختلال هستند در حالی که در سایر فرهنگ‌ها علائم شناختی برجسته‌تر هستند. این گونه اختلافات به خصوص در علائم ابتدایی بیماری به چشم می‌خورند به تدریج در طول سیر بیماری سایر علائم نیز بروز خواهند کرد اطلاعاتی در دست نیست که مشخص کند که گرایش به نگرانی مفرط وابسته به فرهنگ است یا خیر؟ البته موضوع مورد نگرانی می‌تواند در فرهنگ‌های مختلف فرق داشته باشد به هنگام ارزیابی افراطی بودن نگرانی مربوط به یک موقعیت باید بافت فرهنگی اجتماعی فرد مورد توجه قرار گیرد. در ایالات متحده آمریکا، مواجهه با نژاد پرستی و تبعیض قومی و برای برخی از گروه‌های قومی تولد در ایالات متحده با افزایش شیوع اختلال ارتباط دارد. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت در مراکز بالینی معمولاً اختلال اضطراب فراگیر در زنان بیش از مردان تشخیص داده می‌شود (حدود ۶۰-۵۵ افراد مبتلا به این اختلال را زنان تشکیل می‌دهند. در مطالعات همه گیرشناسی تقریباً دوسوم بیماران زن هستند.
علائم اختلال اضطراب فراگیر در زنان و مردان مبتلا مشابه یکدیگر است ولی الگو‌های هم ابتلایی آن‌ها مطابق با اختلاف جنسیتی شیوع اختلالات متفاوت است. در زن‌ها هم ابتلایی اختلالات اضطرابی و افسردگی یک قطبی شایع‌تر است در حالی که در مرد‌ها هم ابتلایی بیشتر به اختلالات مصرف مواد مربوط می‌شود. ارتباط با رفتار یا افکار خودکشی اختلال اضطراب فراگیر با افزایش افکار و رفتار خودکشی همراه است و این ارتباط حتی پس از تعدیل آماری اختلالات همراه و رویداد‌های استرس زای زندگی مطالعات کالبد شکافی روانشناختی نشان می‌دهد که اختلال اضطراب فراگیر شایع‌ترین اختلال اضطرابی است که در موارد خودکشی شناسایی شده است. هم اختلال اضطراب فراگیر آستانه‌ای و هم زیر آستانه‌ای که در سال گذشته رخ داده‌اند ممکن است با افکار خودکشی مرتبط باشند. پیامد‌های کارکردی اختلال اضطراب فراگیر نگرانی‌های مفرط توانایی فرد را برای انجام سریع و مؤثر کار‌ها چه در منزل و چه در محل کار کاهش می‌دهد. نگرانی وقت و انرژی بیمار را هدر می‌دهد. علائم مرتبط مانند تنش عضلانی برانگیختگی و بی تابی خستگی مشکلات تمرکز و خواب مختل در ایجاد افت ناشی از بیماری دخالت دارند.
نکته با اهمیت آنکه نگرانی مفرط می‌تواند توانایی فرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر را در پرورش خودباوری فرزندانش مختل کند. کم توانی و ناراحتی ناشی از اختلال اضطراب فراگیر شدید است و این مسأله ارتباطی به بیماری‌های همراه آن ندارد و اکثر قریب به اتفاق بزرگسالان مبتلایی که در مراکز نگهداری نیستند کم توانی متوسط تا شدیدی دارند تخمین‌زده می‌شود که اختلال اضطراب فراگیر در آمریکا سالانه موجب ۱۱۰ میلیون روز از کار افتادگی می‌شود اختلال اضطراب فراگیر همچنین باعث کاهش عملکرد شغلی افزایش استفاده از منابع پزشکی و افزایش خطر ابتلا به بیماری عروق کرونر می‌شود. تشخیص افتراقی اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اگر بر اساس شرح حال یافته‌های آزمایشگاهی یا معاینات جسمی شواهدی به دست می‌آید که نشان می‌دهند اضطراب و نگرانی فرد ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک بیماری طبی دیگر است مانند فئوکروموسیتوم پرکاری تیروئید می‌توان از تشخیص اختلال اضطراب ناشی از یک بیماری طبی دیگر بهره جست.
اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد در صورتی که قضاوت بالینگر بر این قرار دارد که می‌توان ماده یا دارویی را مانند ماده سوء مصرفی رویارویی با سموم به عنوان عامل مسبب اضطراب موجود تلقی نمود باید به جای اختلال اضطراب فراگیر از تشخیص اختلال اضطراب ناشی از دارو مواد استفاده نمود. برای مثال اضطراب شدیدی را که فقط در زمینه مصرف زیاد کافئین بروز می‌کند بهتر است اختلال اضطراب ناشی از کافئین نامید. اجتماعی اغلب به هنگام پیش آمدن موقعیت‌های اجتماعی که در آن‌ها باید نقش اجرایی داشته باشند و یا مورد ارزیابی دیگران قرار گیرند دچار اضطراب انتظاری پیش‌بینی می‌گردند. در حالی که اضطراب و نگرانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ربطی به قضاوت دیگران نسبت به آن‌ها ندارد. اختلال اضطراب جدایی افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی فقط در مورد جدایی از افراد مورد دلبستگی بیش از حد نگران هستند در حالی که افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ممکن است نگران جدایی باشند اما نگرانی‌های شدید دیگری نیز از خود بروز می‌دهند. اختلال پانیک حملات پانیک که با نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر ایجاد می‌شوند جزء اختلال پانیک به حساب نمی‌آیند.
با این حال اگر فرد حملات پانیک غیر منتظره را نیز تجربه کند و به دلیل حملات نگرانی‌های مداوم یا تغییر رفتار از خود نشان دهد باید تشخیص دیگری برای اختلال پانیک در نظر گرفت. اختلال اضطراب بیماری و اختلال علامت جسمانی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نگران شرایط وضعیت‌ها یا فعالیت‌های مختلفی هستند که فقط یکی از آن‌ها به سلامتی -‌شان مربوط است. اگر فرد فقط نگران بیمار شدن خودش باشد باید تشخیص اختلال اضطراب بیماری گذاشته شود. نگرانی متمرکز بر علائم جسمانی مشخصه‌ی اختلال علامت جسمانی است. اختلال وسواسی جبری چند ویژگی به افتراق نگرانی مفرط اختلال اضطراب فراگیر از افکار وسواسی در OCD کمک می‌کنند. در اختلال اضطراب فراگیر نگرانی معطوف به مشکلات پیش رو است و مفرط بودن نگرانی راجع به وقایع آتی ناهنجار است. در OCD افکار وسواسی افکار نامتناسبی هستند که به شکل تصورات تکانه‌ها و افکار ناخواسته و مزاحم بروز می‌کنند. اختلال استرس پس از سانحه و اختلالات سازگاری اضطراب جزء لاینفک PTSD است در صورتی که اضطراب و نگرانی بیمار با علائم PTSD بهتر توجیه می‌شود نباید از تشخیص اختلال اضطراب فراگیر استفاده نمود.
اضطراب در اختلال سازگاری نیز دیده می‌شود ولی این گروه باقیه‌ای باید فقط در مواقعی به کار رود که ملاک‌های تشخیصی هیچ اختلال دیگری از جمله اختلال اضطراب فراگیر وجود نداشته باشد. به علاوه در اختلال سازگاری اضطراب به دلیل یک عامل استرس‌زا مشخص و در مدت سه ماه به دنبال وقوع آن بروز می‌کند و پس از برطرف شدن عامل استرس‌زا و پیامد‌های آن بیشتر از ۶ ماه ادامه نخواهد یافت. اختلالات افسردگی دو قطبی و روان پریشی اضطراب نگرانی فراگیر یکی از ویژگی‌های همراه شایع اختلالات افسردگی دو قطبی و روان پریشی است و اگر اضطراب یا نگرانی فرد به اندازه کافی شدید باشد که نیاز به توجه بالینی را ایجاب کند ممکن است اختلال اضطراب فراگیر به طور همزمان تشخیص داده شود.
هم ابتلایی افرادی که علائمشان ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر را برآورده می‌سازد معمولاً یا در گذشته یا در حال حاضر واجد ملاک‌های تشخیصی سایر اختلالات اضطرابی و اختلالات افسردگی یک قطبی نیز بوده‌اند نقطه مشترک این شکل از هم ابتلایی را بی ثباتی هیجانی یا گرایش روان رنجوری تشکیل می‌دهد که با پیشایند‌های هیجانی فرد و عوامل خطر ژنتیک و محیطی مشترک بین این اختلالات در ارتباط است اگرچه احتمال وجود مسیر‌های مستقل نیز وجود دارد. هم ابتلایی با اختلالات مصرف مواد، سلوک روان پریشی، عصبی رشدی و شناختی شیوع کمتری دارد. اختلالات اضطرابی ناشی از دارو مواد Substance٫ Medication-Induced Anxiety Disorder ملاک‌های تشخیصی اضطراب یا حملات پانیک وجه غالب نمای بالینی موجود هستند. یافته‌های به دست آمده از شرح حال معاینه جسمی یا نتایج آزمایشگاهی نشانگر وجود هم (۱) و هم (۲) هستند. ا علائم ملاک A در حین با با فاصله کمی از مسمومیت با یک ماده یا ترک آن یا پس از مصرف دارو به وجود آمده‌اند. ماده داروی مصرفی توانایی ایجاد علائم ملاک A را دارد.
این اختلال توسط یک اختلال اضطرابی که ناشی از دارو مواد نیست بهتر توجیه نمی‌شود شواهدی که نشانگر یک اختلال اضطرابی مستقل است عبارتند از: علائم اضطراب قبل از مصرف ماده دارو وجود داشته‌اند پس از پایان دوره مسمومیت شدید و یا محرومیت حاد ماده دارو علائم اضطرابی برای دوره قابل توجهی (مثلاً حدود یک ماه ادامه داشته باشد یا سایر شواهدی که نشانگر وجود یک اختلال اضطرابی مستقل که ناشی از مواد دارو نیست دیده شود مانند سابقه حملات مکرر غیر مرتبط با مواد دارو) اختلال حاضر فقط منحصراً در دوره دلیریوم وجود نداشته است. این اختلال موجب ناراحتی قابل ملاحظه بالینی یا افت کار کرد شغلی اجتماعی یا سایر جنبه‌های مهم کار کردی فرد شده است. توجه این تشخیص فقط در مواردی به جای تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد به کار می‌رود که علائم ملاک A وجه غالب تابلوی بالینی بیماری را تشکیل داده و آنقدر شدید هستند که نیازمند توجه بالینی باشند. نکته کدگذاری کد‌های ICD-10-C در مورد اختلالات اضطراب ناشی از انواع مواد دارو در جدول زیر آورده شده است.
دقت داشته باشید که کدگذاری ICD-10-CM بستگی به وجود یا عدم وجود اختلال مصرف مواد همراه از همان طبقه مواد دارد. در هر صورت تشخیص جداگانه دیگری از اختلال مصرف مواد داده نمی‌شود اگر اختلال مصرف مواد هم ابتلا با اختلال اضطراب ناشی از مواد خفیف است در رقم چهارم کد مربوطه از عدد ۱ استفاده می‌شود و بالینگر باید عبارت اختلال خفیف مصرف ماده را قبل از اختلال اضطراب ناشی از مواد ثبت نماید (مثلاً اختلال مصرف کوکائین خفیف همراه اختلال اضطراب ناشی از کوکائین اگر اختلال مصرف همراه اختلال اضطراب ناشی از مواد متوسط یا شدید است رقم چهارم کد مذکور عدد ۲ خواهد بود و بالینگر باید با توجه به شدت اختلال مصرف هم ابتلا از عبارت اختلال متوسط مصرف ماده یا اختلال شدید مصرف ماده استفاده نماید. اگر هیچ گونه اختلال مصرف هم ابتلایی وجود ندارد مثلاً به دنبال یک بار مصرف شدید ماده رقم چهارم که مذکور عدد ۹ خواهد بود و بالینگر باید فقط اختلال اضطراب ناشی از مواد را ثبت نماید.
مشخص کنید اگر برای آشنایی با تشخیص‌های مرتبط با رده‌های مواد به جدول شماره یک فصل اختلالات اعتیادی و مرتبط با مواد مراجعه نمایید که نشان می‌دهد در مورد یک ماده خاص آیا شروع در دوران مسمومیت» یا «شروع در دوران محرومیت با شروع بعد از مصرف داروی بوده است یا خیر با شروع در دوران مسمومیت این شاخص در مواقعی به کار می‌رود که ملاک‌های مسمومیت یک ماده وجود دارد و علائم در حین دوره مسمومیت بروز کرده‌اند. با شروع در دوران محرومیت این شاخص وقتی به کار می‌رود که ملاک‌های ترک یک ماده وجود دارد و علائم در حین یا با فاصله کمی پس از ترک محرومیت) بروز کرده‌اند. با شروع پس از مصرف دارو علائم یا به دنبال آغاز مصرف دارو و یا تعدیل و تغییر مصرف آن به وجود آمده‌اند. وند‌های ثبت ابتدای عبارت اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد نام ماده ص مصرفی (مثلاً) کوکائین (سالبوتامول) که به عنوان علت وز علائم اضطراب فرض شده ثبت می‌شود. کد تشخیصی بر اس طبقه ماده مصرفی از جدول موجود در مجموعه ملاک‌ها خاب می‌شود. در موادی که به هیچ یک از گروه‌های موجود لق ندارند مانند سالبوتامول از کد سایر مواد باید استفاده د.
همچنین در مواردی که ماده‌ای عامل مسبب اختلال جود است ولی طبقه اختصاصی أن معلوم نیست باید از طبقه بخیصی ماده نامعلوم استفاده نمود. هنگام ثبت نام یک اختلال در صورت وجود اختلال مصرف اد همراه باید اول آن را فهرست نموده و پس از آن از کلمه «با» مراه و به دنبال آن عبارت اختلال اضطراب ناشی از مواد و در ایت مشخصه شروع یعنی شروع حین مسمومیت شروع حین ک شروع حین مصرف دارو را ثبت کرد برای مثال در مورد ائم اضطرابی که در یک مرد مبتلا به اختلال مصرف شدید ازیام در حین ترک آن به وجود آمده تشخیص عبارت است ۲۸۰٫ ۱۳ اختلال مصرف شدید لورازپام همراه اختلال اضطراب ی از لورازپام با شروع حین ترک تشخیص جداگانه‌ای برای تلال مصرف لورازپام هم ابتلا به کار نمی‌رود.
اگر اختلال طراب ناشی از یک ماده بدون همراهی اختلال مصرف ماده رخ ه است مثلاً به دنبال یکبار مصرف شدید ماده هیچ گونه تلال مصرف ماده‌ای به منزله همراه ذکر نمی‌شود (مثلاً ۱۹۸۰ اختلال اضطراب ناشی از پسیلوسیبین با شروع حین سمومیت در مواردی که به نظر می‌رسد بیش از یک ماده در بد آوردن علائم اضطراب نقش قابل توجهی ایفا کرده‌اند باید یک از آن‌ها را جداگانه فهرست نمود (مثلاً ۲۸۰٫ ۳۱۵ اختلال سرف شدید متیل فنیدیت همراه اختلال اضطراب ناشی از متیل بدیت با شروع حسین مسمومیت ۱۹٫۹۸۰ اختلال اضطراب سی از سالبوتامول با شروع پس از مصرف دارو) ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو وجود علائم چشمگیر پانیک یا اضطراب است ملاک (۸) که در نتیجه تأثیر یک ماده مانند ماده سوء مصرفی دارو یا تماس با سموم ایجاد شده است.
علائم پانیک یا اضطراب بایستی در هنگام مسمومیت با ماده یا کمی پس از آن یا هنگام مسمومیت با ماده یا ترک (محرومیت آن یا پس از مصرف دارو به وجود آمده باشد و ماده یا داروی مصرفی توانایی بالقوه ایجاد این علائم را داشته باشد (ملاک (B2) در صورتی که اختلال اضطراب ناشی از مواد دارو در نتیجه یک داروی درمانی تجویز شده برای اختلال روانی یا بیماری طبی دیگری به وجود آمده علائم آن باید هنگامی که فرد دارو‌ها را مصرف می‌کند شروع شده باشد یا در طول دوره ترک اگر قطع داروی مذکور علائم ترک ایجاد می‌کند هنگامی که درمان پایان می‌پذیرد معمولاً علائم اضطراب با پانیک ناشی از آن در طی چند روز چند هفته تا یک ماه با توجه به نیمه عمر ماده دارو و وجود علائم ترک فروکش کرده و برطرف می‌گردند. در صورتی که علائم اضطراب یا پانیک قبل از مصرف ماده دارو شروع شده باشند با علائم برای مدت طولانی قابل توجهی معمولاً بیش از یک ماه از زمان مسمومیت یا ترک شدید ادامه پیدا کنند، نباید از تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو استفاده نمود. اگر علائم پانیک یا اضطراب برای مدت طولانی تداوم داشته باشند باید به دنبال سایر علل ایجاد این علائم بود.
فقط در مواقعی باید از تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو به جای تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد استفاده نمود که علائم ملاک A وجه غالب نمای بالینی بیمار را تشکیل دهند و آنقدر شدید باشند که نیازمند توجه بالینی جداگانه‌ای باشند.
ویژگی‌های همراه در مسمومیت با رده‌های مواد زیر احتمال بروز اضطراب و پانیک مشاهده می‌شود الکل کافئین کانابیس فن سیکلیدین، سایر توهم زا‌ها استنشاقی‌ها محرک‌ها شامل کوکائین و سایر یا مواد نامعلوم ترک رده‌های مواد زیر نیز می‌تواند موجب بروز پانیک و اضطراب گردد الکل مواد افیونی رخوت زا‌ها خواب‌آور‌ها و ضد اضطراب‌ها محرک‌ها شامل کوکائین و سایر مواد یا مواد نامعلوم برخی از دارو‌هایی که می‌توانند موجب برانگیختن اضطراب گردند عبارتند از هوش بر‌ها و رخوت زا‌ها دارو‌های مقلد سمپاتیک یا سایر گشاد‌کننده‌های برونش‌ها آنتی کلینرژیک‌ها انسولین ترکیبات تیروئیدی دارو‌های ضدبارداری خوراکی آنتی هیستامین‌ها دارو‌های ضدپارکینسون کورتیکواستروئید‌ها دارو‌های ضد فشارخون و قلبی عروقی دارو‌های ضدتشنج لیتیم کربنات دارو‌های ضدروان پریشی و ضدافسردگی فلزات سنگین و برخی سموم مانند حشره کش‌های ارگانوفسفات گاز‌های عصبی، مونواکسید کربن دی اکسید کربن مواد فرار مانند بنزین و رنگ‌ها نیز می‌توانند باعث بروز علائم اضطراب یا پانیک شوند. شیوع شیوع اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو مشخص نیست.
یافته‌های به دست آمده از جمعیت عمومی نشانگر نادر بودن آن هستند و شیوع دوازده ماهه آن در ایالات متحده حدود ۰۰۰۰۲ تخمین‌زده می‌شود در مراجعان درمانگاهی شیوع آن بیشتر است. نشانگر‌های تشخیصی ارزیابی‌های آزمایشگاهی مانند سم‌شناسی (ادرار گاهی در بررسی مسمومیت با مواد مفید هستند و باید به منزله بخشی از ارزیابی اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو در نظر گرفته شوند. تشخیص افتراقی مسمومیت با مواد و ترک محرومیت مواد علائم اضطرابی در مسمومیت با مواد یا ترک مواد شایع است. در اکثر موارد تشخیص مسمومیت اختصاصی ماده یا ترک اختصاصی ماده برای طبقه‌بندی کردن علائم موجود کافی است. تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از مواد دارو فقط در مواردی علاوه بر تشخیص مسمومیت با مواد یا ترک مواد به کار می‌رود که علائم اضطراب وجه غالب نمای بالینی موجود را تشکیل دهند و آنقدر شدید باشند که به توجه بالینی ویژه‌ای نیاز داشته باشند. برای مثال پانیک و علائم اضطرابی از علائم مشخصه ترک الکل هستند.
اختلال اضطراب مستقل یعنی اختلالی که ناشی از یک ماده دارو نیست تفاوت اختلال اضطراب مستقل که همزمان با مصرف مواد دارو اتفاق می‌افتد، با اختلال اضطرابی ناشی از مصرف مواد دارو در این واقعیت است که حتی اگر یک ماده دارو به اندازه‌ای مصرف شود که بتواند از نظر علت‌شناسی با علائم اضطراب مرتبط باشد باز هم علائم اضطراب در زمان‌هایی غیر از مصرف مواد دارو مشاهده می‌شوند مانند قبل از شروع مصرف مواد دارو یا تداوم برای مدت قابل توجهی پس از مسمومیت مواد اجتناب از مواد یا مصرف دارو و در این موارد تشخیص اختلال اضطراب مستقل ضروری است. دلیریوم اگر پانیک با علائم اضطرابی منحصراً در حین دوره دلیریوم رخ دهند باید به منزله بخشی از علائم دلیریوم محسوب گردند و تشخیص جداگانه‌ای برای آن‌ها مطرح نمی‌شود. اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اگر علائم اضطرابی یا پانیک را بتوان به پیامد‌های فیزیولوژیک یک بیماری طبی دیگر یعنی به خود بیماری و نه به دارو‌های درمان آن ربط داد باید تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر را عنوان نمود. اغلب قضاوت بر پایه شرح حال صورت می‌گیرد.
گاهی تغییر درمان بیماری طبی (مثلاً جایگزینی یا قطع دارو برای تعیین این مسأله که دارو می‌تواند عاملی برای اضطراب باشد یا خیر ضروری است در چنین وضعی تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد می‌تواند تشخیص مناسب‌تری باشد اگر اختلال اضطرابی موجود ناشی از هر دو عامل یعنی بیماری طبی و دارو است باید هر دو تشخیص ثبت گردد یعنی اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر و اختلال اضطراب ناشی از دارو مواد هنگامی که شواهد موجود برای تعیین اولیه بودن اختلال اضطراب یا ناشی از دارو بودن یا ناشی از یک بیماری طبی بودن آن کافی نیست یعنی علائم را نمی‌توان به بیماری طبی یا ماده دیگری ربط داد باید از تشخیص سایر اختلالات اضطرابی مشخص یا اختلال اضطرابی نامعین استفاده نمود. اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر Anxiety Disorder Due to Another Medical Condition ملاک‌های تشخیصی حملات پانیک وحشتزدگی یا اضطراب وجه غالب نمای بالینی را تشکیل می‌دهد. از شرح حال معاینات جسمی با یافته‌های آزمایشگاهی شواهدی به دست می‌آید که نشان می‌دهند اختلال موجود ناشی از پیامد‌های فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر است. .
این اختلال توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شود. اختلال حاضر منحصراً در طی دوره دلیریوم رخ نداده است. اختلال سبب ناراحتی بالینی قابل توجه با افت کار کرد شغلی اجتماعی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد شده است. نکته کدگذاری نام بیماری طبی دیگر را همراه نام اختلال روانی ثبت نمایید (مثلاً [۴۰۶٫۴] اختلال اضطرابی ناشی از فئوکروموسیتوم خود بیماری طبی نیز باید درست قبل از اختلال اضطراب ناشی از یک بیماری طبی دیگر جداگانه فهرست شود مثلاً [۳۵٫۰۰) فئوکروموسیتوم [۴۰۶٫۴) اختلال اضطرابی ناشی از فئوکروموسیتوم ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اضطرابی است که از نظر بالینی قابل توجه بوده و در اثر پیامد‌های فیزیولوژیک بیماری طبی دیگری به وجود آمده باشد. علائم آن شامل علائم اضطرابی برجسته با حملات پانیک است.
ملاک ( قضاوت اینکه علائم موجود ناشی از یک بیماری طبی دیگر است بر اساس شواهدی است که از شرح حال معاینات جسمی و یافته‌های آزمایشگاهی به دست می‌آید (ملاک (B) به علاوه باید قضاوت بالینگر بر این قرار گیرد که علائم موجود توسط یک بیماری روانی دیگر به ویژه اختلال سازگاری با اضطراب که عامل استرس زای آن یک بیماری طبی است. بهتر توجیه نمی‌شود ملاک (C در این مورد باید گفت که در اختلال سازگاری ناراحتی اصلی بیمار نگرانی از پیامد‌های همراه بیماری طبی است ولی برعکس در اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی در اکثر موارد علائم برجسته اضطراب را اجزاء جسمانی آن مانند تنگی نفس تشکیل می‌دهد. در صورتی که علائم اضطراب فقط در طول دوره دلیریوم بروز نمایند این تشخیص مطرح نمی‌شود ملاک (D) علائم اضطرابی از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کار کرد شغلی، اجتماعی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد می‌گردند ملاک (E) برای مشخص نمودن اینکه آیا علائم اضطرابی حاضر مربوط به یک بیماری طبی دیگر هستند، در وهله نخست بالینگر باید وجود اختلال طبی را اثبات نماید.
به علاوه، باید بتوان نشان داد که علائم اضطرابی به واسطه سازوکار‌های فیزیولوژیکی بیماری طبی مذکور به وجود آمده است و رابطه سببی بین آن‌ها وجود دارد تا بتوان قضاوت صحیحی برای توجیه علائم اضطرابی موجود در تک تک بیماران به عمل آورد. ارزیابی دقیق و جامع عوامل مختلف برای قضاوت صحیح در این موارد ضروری است.
چند نکته از علائم بالینی موجود را باید در نظر گرفت (۱) وجود ارتباط زمانی آشکار بین شروع، تشدید یا بهبودی بیماری طبی و علائم اضطرابی (۲) وجود ویژگی‌هایی که در میان اختلالات اضطرابی اولیه غیر معمول هستند (مثلاً سن شروع یا سیر غیر عادی و (۳) شواهد مستندی از متون علمی وجود داشته باشد مبنی بر اینکه سازوکار فیزیولوژیک شناخته شده‌ای برای ایجاد علائم اضطراب وجود دارد مانند پرکاری تیروئید نهایتاً اینکه اختلال حاضر توسط یک اختلال اضطرابی اولیه اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد یا یک بیماری روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شود (مثلاً اختلال سازگاری) می‌دانیم که برخی از بیماری‌های طبی اضطراب را نوعی علامت در نظر می‌گیرند نمونه‌هایی از این بیماری‌ها عبارتند از: بیماری‌های غددی مانند پرکاری تیروئید، فئوکروموسیتوم کاهش قندخون پرکاری غدد فوق کلیوی بیماری‌های قلبی عروقی مانند نارسایی احتقانی قلب آمبولی ریوی آریتمی مانند فیبریلاسیون دهلیزی بیماری‌های تنفسی (مثلاً بیماری انسدادی مزمن ریوی (COPD) اسم پنومونی، بیماری‌های متابولیک (مثلاً کمبود ویتامین B12 پورفیری و بیماری‌های
نورولوژیک (مثلاً) نئوپلاسما کژکاری قسمت حلزونی گوش داخلی آنسفالیت اختلالات تشنجی شیوع شیوع اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر مشخص نیست.
به نظر می‌رسد شیوع اضطراب در کسانی که به انواع بیماری‌های طبی مبتلا هستند بیشتر از حد عادی است مانند آسم، فشارخون آرتریت و اولسر‌ها البته این احتمال وجود دارد که افزایش شیوع اضطراب به دلایلی غیر اختلال اضطراب ناشی از بیماری‌های طبی باشد. بروز و سیر بروز و سیر اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر معمولاً سیر و بروز بیماری طبی زمینه‌ای را دنبال می‌کند. این تشخیص در برگیرنده اختلالات اضطراب اولیه‌ای که در بستر بیماری طبی مزمن دیده می‌شود نیست توجه به این نکته به خصوص در سالمندانی که دچار بیماری مزمن طبی هستند و به تدریج دچار اختلال اضطراب مستقل ثانویه‌ای به بیماری طبی مزمن می‌گردند ناشی از اثرات فیزیولوژیک آن نیست از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. نشانگر‌های تشخیصی برای تأیید تشخیص بیماری طبی همراه از معاینات طبی یا ارزیابی‌های آزمایشگاهی می‌توان استفاده نمود. تشخیص افتراقی دلیریوم و اختلال عصبی شناختی عمده یا خفیف اگر اختلال اضطرابی موجود منحصراً در دوره دلیریوم بروز کرده است تشخیص جداگانه اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر مطرح نمی‌شود.
البته این نکته در مورد اختلالات عصبی شناختی عمده دمانس) صادق نیست یعنی اگر علت اضطراب موجود در دمانس پیامد‌های فیزیولوژیک روند‌های آسیب شناختی اختلال عصبی شناختی مذکور است و اگر اضطراب وجه غالب نمای بالینی بیمار را تشکیل می‌دهد می‌توان در کنار تشخیص اختلال عصبی شناختی اساسی، تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی را نیز ثبت نمود. بروز مختلط علائم مثلاً خلقی و اضطراب اگر وضعیت موجود شامل انواع مختلف علائم است برای تعیین نوع اختلال روانی ناشی از یک بیماری طبی دیگر باید به این نکته دقت نمود که کدام دسته علائم وجه غالب نمای بالینی را تشکیل می‌دهند. اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد اگر شواهدی دال بر مصرف اخیر یا طولانی مدت مواد شامل دارو‌های با اثرات روان گردان ترک یک ماده یا تماس با سموم وجود دارد باید اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد را در نظر گرفت. برخی از دارو‌ها مشخصاً اضطراب را افزایش می‌دهند (مثلاً کورتیکواستروئید‌ها، استروژن‌ها متوکلوپرامید در این موارد دارو می‌تواند عامل اصلی اضطراب باشد گرچه گاهی تشخیص این نکته که بیماری عامل اصلی اضطراب است یا دارو‌های درمان آن کار دشواری است.
وقتی که اختلال اضطرابی ناشی از مواد در ارتباط با دارو‌های بدون نسخه یا مواد تفریحی مطرح می‌شود غربالگری با آزمایش خون یا ادرار یا سایر بررسی‌های آزمایشگاهی اقدام مفیدی به نظر می‌رسد. علائمی که در حین یا در مدت کوتاهی یعنی در طی چهار هفته پس از مسمومیت یا ترک مواد یا مصرف دارو بروز می‌کنند معمولاً به صورت اختصاصی نشانگر اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد هستند بستگی به نوع طول مدت و مقدار مصرف ماده مصرفی دارد. اگر اختلال حاضر هم ناشی از بیماری طبی و هم ناشی از مصرف مواد است باید هر دو تشخیص را ثبت نمود یعنی اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر و اختلال اضطرابی ناشی از دارو مواد ویژگی‌هایی مانند شروع پس از ۴۵ سالگی و وجود علائم غیر معمول در طی حملات پانیک مانند سرگیجه از دست دادن هوشیاری از دست دادن کنترل مثانه یا روده تکلم جویده جویده و نامفهوم فراموشی نشان‌دهنده این احتمال است که یک بیماری طبی یا ماده دیگر ممکن است موجب بروز علائم حمله پانیک شده باشد.
اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی شناخته شده نیست اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی را باید از سایر اختلالات اضطرابی افتراق داد به خصوص اختلال پانیک و اختلال اضطراب فراگیر در سایر اختلالات اضطرابی هیچ گونه سازو کار فیزیولوژیکی که بتوان آن را به منزله علت اصلی اختصاصی و مستقیم علائم موجود در نظر گرفت و از یک بیماری طبی نشأت گرفته باشد وجود ندارد. سن شروع بالا وجود علائم غیر معمول سن شروع بالا و عدم وجود سابقه شخصی یا خانوادگی اختلالات اضطرابی نشانه‌هایی هستند که می‌گویند ارزیابی کامل و مبسوط بیمار برای کنار گذاشتن تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر ضروری است. اضطراب می‌تواند خطر بروز یا شدت علائم برخی از بیماری‌های طبی مانند بیماری‌های قلبی عروقی و انفارکتوس میوکارد را افزایش دهد؛ در این موارد تشخیص اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی مطرح نمی‌شود. اختلال اضطراب بیماری این اختلال باید از اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری دیگر افتراق داده شود.
مشخصه اختلال اضطراب بیماری نگرانی از بیمار شدن نگرانی مربوط به درد و مشغولیت ذهنی بدنی است در این افراد ممکن است بیماری طبی خاصی وجود داشته یا نداشته باشد. گرچه فرد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری و اضطراب ناشی از یک بیماری طبی هر دو راجع به بیماری‌های طبی نگرانی دارند ولی در اختلال اضطراب بیماری رابطه فیزیولوژیکی بین آن‌ها وجود ندارد. اختلالات سازگاری اختلال اضطراب ناشی از یک بیماری طبی دیگر را باید از اختلال سازگاری با اضطراب یا با اضطراب و خلق افسرده جدا نمود تشخیص اختلال سازگاری موقعی صحیح است که فرد دچار واکنشی غیر انطباقی به استرس ناشی از ابتلا به یک بیماری طبی می‌شود در این موارد واکنش به استرس معمولاً در ارتباط با اثرات و پیامد‌های خود آن است و برعکس اضطراب ناشی از بیماری طبی علائم اضطراب و خلقی بیمار در اثر پیامد‌های فیزیولوژیکی بیماری طبی ایجاد نشده است.
در اختلال سازگاری معمولاً علائم اضطراب مربوط به مقابله با استرس ابتلا به یک بیماری طبی است در حالی که در اختلال اضطرابی ناشی از یک بیماری طبی دیگر علائم جسمی اضطراب قسمت عمده علائم اضطرابی را تشکیل می‌دهند و بر روی مسائل غیر از خود استرس ابتلا به بیماری تمرکز دارند. سایر اختلالات اضطرابی معین Other Specified Anxiety Disorder این طبقه تشخیصی در مواردی به کار می‌رود که علائم اختصاصی یک اختلال اضطرابی که از نظر بالینی موجب ناراحتی فوق‌العاده یا افت کارکرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کار کرد فرد شده است بارز هستند ولی ملاک‌های تشخیصی هیچ یک از اختلالات موجود در طبقه‌های تشخیصی اختلالات اضطرابی را به طور کامل احراز نمی‌کنند و یا معیار‌های اختلال سازگاری با اضطراب یا اختلال سازگاری با اضطراب مختلط و افسردگی را ندارند. این طبقه تشخیصی در مواردی به کار می‌رود که بالینگر قصد دارد عنوان کند چرا علائم موجود ملاک‌های تشخیصی هیچ یک از اختلالات معین اضطرابی را کامل نمی‌کند برای این کار باید به دنبال عبارت سایر اختلالات معین اضطرابی دلیل آن را ثبت نماید (مثلاً اضطراب فراگیری که در اکثر روز‌ها وجود نداشته است.
نمونه‌هایی از علائمی که در مورد آن‌ها می‌توان از عبارت سایر اختلالات معین استفاده نمود عبارتند از: . ۱ حملات با علائم محدود اضطراب فراگیری که در بیشتر روز‌ها دیده نمی‌شود. Khyal cap حملات باد به تشخیص روان پزشکی و فرهنگ در بخش ۳ رجوع کنید. Ataque de Nervios (حملة اعصاب به فهرست مفاهیم فرهنگی ناراحتی در ضمیمه کتاب مراجعه نمایید. اختلال اضطرابی نامعین Unspecified Anxiety Disorder (۴۴۱٫۹) این طبقه تشخیصی در مواردی به کار می‌رود که علائم مشخصه یک اختلال اضطرابی که موجب ناراحتی فوق‌العاده بالینی یا افت کار کرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد شده بارز هستند ولی ملاک‌های تشخیصی هیچ یک از اختلالات موجود در طبقه‌های تشخیصی اختلالات اضطرابی را به طور کامل برآورده نمی‌سازند و یا معیار‌های اختلال سازگاری با اضطراب یا اختلال سازگاری با اضطراب مختلط و افسردگی را ندارند.
این طبقه تشخیصی در مواقعی به کار می‌رود که بالینگر قصد ندارد دلیل خاصی برای اینکه چرا ملاک‌های تشخیصی هیچ اختلال اضطرابی مشخصی برآورده نمی‌شود را عنوان نماید و شامل علائمی است که در آن‌ها اطلاعات کافی برای تشخیص‌گذاری اختصاصی وجود ندارد مثلاً در بخش اورژانس اختلالات وسواسی – جبری و اختلالات مرتبط اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی جبری (OCD) اختلال بدریخت انگاری بدن اختلال انباشت‌گری ذخیره‌سازی تریکوتیلومانیا اختلال کندن مو) اختلال خراشیدن پوست اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از مواد دارو اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی سایر اختلالات معین وسواسی جبری و اختلالات مرتبط مانند جویدن ناخن جویدن لب جویدن لپ حسادت وسواسی اختلال انتساب بویایی سندرم انتساب بویایی و اختلال نامعین جبری و اختلالات مرتبط است.
اختلال وسواسی جبری با وسواس فکری یا عملی یا هر دو مشخص می‌شود و سواس‌های فکری شامل افکار تمایلات یا تصورات مکرر و پایداری هستند که به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه می‌شوند حال آنکه وسواس‌های عملی (اجبار‌ها) رفتار‌های تکراری یا فعالیت‌های ذهنی تکراری هستند که فرد احساس می‌کند باید آن‌ها را در پاسخ به یک وسواس فکری یا بر طبق قواعدی که باید به دقت اجرا شوند انجام دهد. بعضی از اختلالات دیگر این گروه با مشغولیت‌های ذهنی و همچنین رفتار‌ها یا فعالیت‌های ذهنی تکراری در پاسخ به مشغولیت‌های ذهنی مشخص می‌شوند سایر اختلالات این گروه به صورت رفتار‌های تکراری معطوف به بدن مثل کندن مو خراشیدن پوست و همچنین تلاش‌های تکراری برای کاهش یا توقف این رفتار‌ها مشخص می‌شوند. اختصاص یک فصل در 5-DSM به اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط بازتاب وجود شواهد روز افزونی از ارتباط این اختلالات با هم بر اساس اشتراکات تشخیصی و همچنین بهره‌های بالینی است که از هم گروه کردن این اختلالات در یک فصل حاصل می‌شود بالینگران به غربالگری و جستجوی این بیماری‌ها در مبتلایان به هر یک از این اختلالات تشویق می‌شوند و از همپوشانی بین آن‌ها هم آگاه می‌گردند.
در عین حال تفاوت‌های مهم در افتراق تشخیصی و رویکرد‌های درمانی آن‌ها هم وجود دارد. از این گذشته رابطه نزدیکی نیز بین اختلالات اضطرابی و بعضی از اختلالات این فصل مثل اختلالات وسواسی جبری وجود دارد که این امر در توالی فصول 5-DSM در نظر گرفته شده و این فصل به دنبال اختلالات اضطرابی ذکر شده است. وجه افتراق اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط از مشغولیت‌های ذهنی و آداب و مناسک طبیعی متناسب با مراحل رشد افراطی بودن و تداومی فراتر از دوره‌های مربوط به رشد است. تمایز بین وجود علائم زیر آستانه بالینی و یک اختلال بالینی نیاز به ارزیابی تعدادی از عوامل از جمله سطح ناراحتی بیمار و اختلال عملکرد دارد. این فصل با اختلال وسواسی جبری (OCD) آغاز می‌شود. سپس اختلال بدریخت انگاری بدن و اختلال ذخیره‌سازی انباشت‌گری مطرح شده‌اند که به ترتیب با علائم شناختی مثل احساس نقایص یا عیوبی در ظاهر فیزیکی یا احساس نیاز به اندوختن داشته‌ها مشخص می‌شوند در این فصل سپس تریکوتیلومانیا (اختلال کندن مو و اختلال کندن پوست آمده است که مشخصه آن‌ها با رفتار‌های تکراری متمرکز بر بدن راجعه است.
نهایتاً اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از مواد دارو‌های تجویزی اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی و سایر اختلال‌های معین وسواسی جبری و اختلالات مرتبط و اختلال نامعین وسواسی - جبری و اختلالات مرتبط بررسی می‌گردند. در حالی که محتوای وسواس‌های فکری و عملی در بین افراد متفاوت است بعضی ابعاد علائم به خصوص شایع هستند از جمله علائم مربوط به تمیز کردن وسواس فکری آلودگی و وسواس عملی تمیز کردن تقارن وسواس فکری تقارن و وسواس‌های عملی تکرار نظم و ترتیب و شمارش افکار ممنوعه یا تابو مثل وسواس‌های فکری پرخاشگرانه جنسی و مذهبی و وسواس‌های عملی مربوط به آن‌ها و آسیب مثل ترس از آسیب به خود یا دیگران و وسواس‌های عملی وارسی مربوطه مشخصه مرتبط با تیک در اختلال وسواسی جبری هنگامی به کار برده می‌شود که در حال حاضر یا در گذشته یک اختلال تیک وجود داشته باشد.
اختلال بدریخت انگاری بدن به صورت مشغولیت ذهنی با یک یا چند نقص در ظاهر فیزیکی خود مشخص می‌شود که چندان قابل ملاحظه نبوده یا از نظر دیگران جزئی است و فرد مبتلا در واکنش به دلواپسی در مورد ظاهر خود رفتار‌های تکراری مثل وارسی مکرر خود در آینه آرایش بیش از حد تمیز کردن پوست و یا طلب اطمینان بخشی از طرف دیگران یا کنش‌های ذهنی مثل مقایسه ظاهر خود با دیگران از خود نشان می‌دهد. این مشغولیت ذهنی با ظاهر خود را نمی‌توان با نگرانی در مورد چاقی یا وزن که در مبتلایان به اختلالات خوردن وجود دارد، توجیه کرد بد شکل انگاری عضلانی شکلی از بدریخت انگاری بدن است که مشخصه آن باور به ساختار عضلانی بیش از حد کوچک یا ضعیف است. در اختلال ذخیره‌سازی انباشت‌گری دشواری پایداری در دور ریختن یا جدا شدن از متعلقات خود صرف نظر از ارزش واقعی آن‌ها به دلیل احساس نیاز شدید به گردآوری و ناراحتی از دور ریختنشان وجود دارد اختلال ذخیره‌سازی انباشت‌گری را باید از نگه داری کلکسیون که جنبه طبیعی دارد، افتراق داد.
به عنوان مثال علائم اختلال ذخیره‌سازی منجر به گرد آوردن تعداد زیادی اشیاء در حدی می‌شود که سبب تراکم و شلوغی در محل کار و زندگی گشته و فعالیت در آن مکان‌ها اساساً مختل می‌شود. شکل شدید اختلال انباشت‌گری که ویژگی اغلب مبتلایان ولی نه همه آنان است شامل جمع‌آوری خرید و یا حتی دزدی وسایلی است که مورد نیاز نیستند و یا جایی هم برای نگهداری‌شان وجود ندارد. اختلال کندن مو تریکوتیلومانیا با کندن مکرر مو‌ها مشخص می‌شود که منجر به طاسی شده کم مویی شده و همچنین تلاش‌های تکراری برای کاهش یا توقف این اقدام را نیز شامل می‌شود. اختلال کندن پوست نیز خراش دادن مستمر پوست است که منجر به ضایعات پوستی شده و با تلاش‌های مکرر برای کاهش یا توقف این عمل همراه است. رفتار‌های تکراری معطوف به بدن که با دو اختلال مذکور مشخص می‌شوند با وسواس فکری یا مشغولیت ذهنی برانگیخته نمی‌شوند ولی ممکن است به دنبال یا همراه با حالات هیجانی مختلف مثل احساس اضطراب یا بی حوصلگی بروز کنند. این رفتار‌ها همچنین می‌توانند به دنبال افزایش حس تنش بروز کرده و وقتی مو کنده یا پوست خراشیده شد ممکن است منجر به احساس رضایت لذت یا آسودگی و تسکین گردند.
مبتلایان به این اختلالات ممکن است درجات مختلفی از آگاهی هوشیارانه نسبت به اقدام خود داشته باشند؛ بعضی‌ها توجه بیشتری به رفتار خود دارند تنش قبل از عمل و تسکین بعد از آن و گروهی بیشتر به صورت خودکار دست به این اعمال می‌زنند با رفتاری که به نظر می‌رسد بدون آگاهی کامل است. اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از مواد دارو شامل علائمی هستند که در اثر مصرف با ترک مواد یا دارو‌ها به وجود آمده‌اند اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی شامل علائم ویژه وسواسی جبری و اختلالات مرتبط هستند که نتیجه مستقیم پاتوفیزیولوژی یک اختلال طبی هستند. سایر اختلالات معین وسواسی جبری و اختلالات مرتبط مانند جویدن ناخن جویدن لب جویدن لپ حسادت وسواسی، اختلال انتساب بویایی سندرم انتساب بویایی و اختلالات نامعین وسواسی جبری و اختلالات مرتبط شامل علائمی هستند که به خاطر تظاهرات آتیپیک یا سبب‌شناسی نامعین، فاقد ملاک‌های تشخیصی یک اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط معین هستند.
همچنین این طبقه برای سایر سندرم‌های خاصی هم که به دلیل اطلاعات ناکافی برای تشخیص یک اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبط در بخش 11 فهرست نشده‌اند مورد استفاده قرار می‌گیرد.
نمونه‌هایی از سندرم‌های خاصی که در فهرست بخش II نیستند و از این رو تحت عنوان سایر اختلالات معین وسواسی جبری و اختلالات مرتبط و اختلالات نامعین و سواسی جبری و اختلالات مرتبط تعیین می‌گردند عبارت‌اند از اختلال رفتار تکراری معطوف به بدن و حسادت وسواسی در اختلال وسواسی جبری و اختلالات مرتبطی که دارای مؤلفه‌های شناختی مانند OCD اختلال بدریخت انگاری بدن و اختلال ذخیره‌سازی هستند بینش نسبت به بیماری پایه‌ای برای شاخص‌های اختلال محسوب می‌شود به شکلی که در هر یک از این اختلالات بینش بر اساس باور به بیمار بودن خود از شکل همراه با بینش خوب یا کافی تا همراه با بینش کم و همچنین فقدان بینش ٫ باور هذیانی متفاوت است در مبتلایان به اختلال و سواسی جبری و اختلالات مرتبط همراه با فقدان بینش بینش هذیانی این علائم نباید به منزله یک اختلال روان پریشی شناخته شوند مگر اینکه محتوای هذیان‌ها از دامنه علائم مشخص اختلال وسواسی جبری فراتر روند مانند فرد مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن که متقاعد شده است غذای او مسموم شده است. اختلال وسواسی جبری Obsessive-Compulsive Disorder ملاک‌های تشخیصی .
وجود وسواس‌های فکری با عملی یا هر دو وسواس‌های فکری طبق موارد (۱) و (۲) تعریف می‌شوند افکار، امیال یا تصاویر ذهنی راجعه و پایداری که در دوره‌ای از اختلال به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند. فرد تلاش می‌کند این افکار امیال یا تصویر‌های ذهنی را ندیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیت‌های دیگر مثل انجام یک وسواس عملی، خنثی سازد. وسواس‌های عملی (اجبار‌ها) در موارد (۱) و (۲) تعریف شده‌اند: . رفتار‌های تکراری نظیر شستن دست رعایت نظم و ترتیب وارسی کردن یا فعالیت‌های ذهنی نظیر دعا کردن شمردن تکرار آهسته کلمات در سکوت که فرد احساس می‌کند مجبور به اجرای آن‌ها در پاسخ به یک وسواس فکری و یا بر طبق قواعدی که باید دقیقاً انجام شوند است. این اعمال یا فعالیت‌های ذهنی با هدف پیشگیری یا کاهش اضطراب یا ناراحتی و یا جلوگیری از بعضی رویداد‌ها و وضعیت‌های هراس‌آور صورت می‌پذیرند؛ با این حال اعمال و فعالیت‌های ذهنی مذکور رابطه واقع بینانه‌ای با آنچه که قرار بوده خنثی یا از آن جلوگیری شود ندارند یا به وضوح افراطی هستند.
توجه کودکان ممکن است قادر به ابراز اهداف این اعمال یا فعالیت‌های ذهنی نباشند. و شواس‌های فکری یا عملی وقت گیر هستند بیش از یک ساعت در روز یا موجب ناراحتی قابل توجه با اختلال در کارکرد‌های اجتماعی شغلی یا سایر حوزه‌های مهم کارکردی می‌شوند. علائم وسواسی جبری را نمی‌توان به تأثیرات فیزیولوژیک یک ماده مثل داروی مورد سوء مصرف یا داروی تجویز شده یا بیماری‌های طبی نسبت داد. علائم اختلال را نمی‌توان با علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه کرد نظیر نگرانی شدیدی که در اختلال اضطرابی فراگیر دیده می‌شود اشتغال ذهنی با ظاهر بدن بدان گونه که در اختلال بدریخت انگاری بدن وجود دارد، اشکال در دور ریختن یا جدا شدن از متعلقات که در اختلال انباشت‌گری دیده می‌شود کندن مو که در تریکوتیلومانیا مشاهده می‌گردد. خراش دادن پوست که در اختلال کندن پوست دیده می‌شود.
رفتار قالبی که در اختلال رفتار قالبی وجود دارد، رفتار‌های ایین‌مند مربوط به خوردن که در اختلالات خوردن مشاهده می‌شود مشغولیت ذهنی با مواد یا قماربازی که در اختلالات مرتبط با مواد و اختلالات اعتیادی وجود دارد، مشغولیت ذهنی در مورد ابتلای به یک بیماری که به اختلال اضطراب بیماری مربوط است، تمایلات یا خیال پردازی‌های جنسی که در پارافیلیا‌ها وجود دارد تکانه‌هایی که در اختلال رفتار ایذایی کنترل تکانه و اختلال سلوک وجود دارند. نشخوار‌های ذهنی احساس گناه که در اختلال افسردگی اساسی غالب هستند. کاشته شدن فکر یا مشغولیت‌های ذهنی هذیانی که در طیف اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی وجود دارد یا الگوی رفتاری تکراری که در طیف اختلال در خودماندگی مشاهده می‌شود. مشخص کنید اگر همراه با بینش خوب یا کافی شخص می‌داند که باور‌های اختلال وسواسی جبری قطعاً یا احتمالاً صحیح نیستند یا آنکه ممکن است صحیح باشند یا نباشند. همراه با بینش کم شخص فکر می‌کند که باور‌های اختلال وسواسی جبری احتمالاً صحیح هستند. فقدان بینش همراه باور هذیانی شخص کاملاً باور دارد که افکار اختلال وسواسی جبری‌اش صحیح است.
مشخص کنید اگر مرتبط با تیک فرد در حال حاضر یک اختلال تیک یا سابقه آن را دارد. شاخص‌ها افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری که اختلال وسواس فکری جبری نیز خوانده می‌شود از نظر درجه بینشی که در مورد صحت باور‌های زمینه ساز علائم وسواس فکری دارند متفاوت هستند. بسیاری از آن‌ها بینش خوب یا کافی دارند مثل کسی که فکر می‌کند اگر اجاق گاز را سی بار وارسی نکند، خانه قطعاً آتش نخواهد گرفت یا احتمالاً آتش نخواهد گرفت یا این اتفاق ممکن است بیفتد یا نیفتد بعضی‌ها بینش کم دارند مثل کسی که عقیده دارد اگر اجاق گاز سی بار وارسی نشود، خانه احتمالاً آتش خواهد گرفت و تعداد کمی ۴) درصد یا کمتر فقدان بینش باور‌های هذیانی دارند مثل کسی که معتقد است اگر اجاق گاز سی بار وارسی نشود خانه آتش خواهد گرفت. بینش می‌تواند در فرد در طی سیر بیماری‌اش متغیر هم باشد. بینش‌های کم‌تر در طولانی مدت با فرجام بدتری همراه هستند. تا ۳۰٪ مبتلایان به OCD در طول زندگی خود یک اختلال تیک هم دارند.
این امر در افراد مذکری که وسواس‌شان در کودکی شروع شده شایع‌تر است این افراد در زمینه موضوع علائم وسواسی هم ابتلایی با بیماری‌های دیگر سیر بیماری و الگوی انتقال خانوادگی با کسانی که سابقه اختلال تیک ندارند متفاوت هستند. ویژگی‌های تشخیصی علائم شاخص OCD وجود وسواس‌های فکری و عملی است. ملاک (A) وسواس‌های فکری شامل افکار مثل فکر آلودگی تصورات مثل صحنه‌های خشونت بار یا هولناک یا تمایلات مثل چاقو زدن به کسی تکراری و پایدار می‌باشد. نکته مهم آن که وسواس‌های فکری لذت بخش نیستند و به شکل ارادی به ذهن نمی‌آیند. این افکار مزاحم و ناخواسته بوده و در اکثر افراد موجب ناراحتی یا اضطراب می‌شوند. فرد برای نادیده گرفتن یا سرکوب این افکار با اجتناب از محرک‌ها یا استفاده از توقف فکر یا خنثی کردنشان با یک فعالیت یا فکری دیگر مثل انجام یک وسواس عملی تلاش می‌کند. وسواس‌های عملی یا آداب وسواسی، اعمالی تکراری مثل شستشو وارسی کردن یا فعالیت‌هایی ذهنی مثل شمردن تکرار کلمات در سکوت هستند که فرد احساس می‌کند در پاسخ به یک وسواس فکری یا مطابق قواعدی که دقیقاً باید رعایت شوند، مجبور به انجام‌شان است.
اکثر مبتلایان به OCD هم وسواس فکری دارند و هم وسواس عملی وسواس‌های عملی عموماً در پاسخ به یک وسواس فکری انجام می‌شوند مثل فکر آلوده شدن که منجر به شستشوی مکرر می‌شود یا فکر اینکه چیزی نادرست است منجر به رفتار‌های تکراری می‌شود تا زمانی که احساس شود همه چیز روبه راه است. هدف این اعمال کاهش احساس فشار حاصل از فکر وسواسی یا جلوگیری از وقوع یک حادثه هولناک مثل بیمار شدن است. با این حال این اعمال وسواسی یا ارتباط منطقی با حادثه هولناک مزبور ندارند مثل مرتب کردن وسایل روی میز برای جلوگیری از وقوع حادثه‌ای برای یک فرد مورد علاقه یا به وضوح افراطی هستند مثل دوش گرفتن به مدت چندین ساعت در هر روز وسواس‌های عملی برای کسب لذت انجام نمی‌شوند؛ گرچه در بعضی‌ها بدین وسیله اضطراب یا ناراحتی تسکین می‌یابد. محتوای اختصاصی و سواس‌های فکری و عملی در افراد متفاوت است.
با این حال بعضی موضوعات و ابعاد شایع هستند که عبارت‌اند از تمیز کردن وسواس‌های آلودگی و نظافت کردن تقارن وسواس‌های تقارن و اعمال تکراری و مرتب کردن و شمردن افکار ممنوعه یا تابو مثل وسواس‌های پرخاشگرانه، جنسی یا مذهبی و اعمال وسواسی مربوط به آن‌ها و آسیب مثل ترس از آسیب به خود یا دیگران و وارسی‌های وسواسی) بعضی‌ها هم در دور ریختن اشکال دارند و متعاقب وسواس‌های فکری و عملی متعارف مثل ترس از آسیب به دیگران چیز‌هایی را جمع‌آوری می‌کنند. این وسواس‌های عملی را باید از رفتار‌های انباشت‌گری اولیه که در اختلال انباشت‌گری دیده می‌شود ن ک ادامه فصل افتراق داد. این موضوعات در فرهنگ‌های مختلف وجود دارند و در بزرگسالان مبتلا در طی زمان تقریباً ثابت هستند و ممکن است با زمینه‌های عصبی متفاوتی همراه باشند. نکته مهم این است که در اغلب موارد در بیش از یک حوزه وسواس وجود دارد. ملاک B بر شرط زمانی وجود وسواس‌های فکری و عملی مثل بیش از یک ساعت در روز یا ایجاد ناراحتی یا تخریب عمده بالینی برای تأیید اختلال وسواسی جبری تأکید دارد.
این ملاک به تفکیک اختلال از افکار مزاحم یا رفتار‌های تکراری گاهگاهی مثل دو بار وارسی در برای اطمینان از بسته بودن آن که در جمعیت عادی شایع است کمک می‌کند تواتر و شدت و سواس‌های فکری و عملی در مبتلایان به OCD متفاوت است مثلاً بعضی‌ها علائم خفیف تا متوسط دارند که یک تا سه ساعت در روز وقتشان را می‌گیرد، در حالی که دیگران افکار مزاحم یا اعمال وسواسی تقریباً مستمری دارند که می‌تواند آن‌ها را ناتوان سازد. ویژگی‌های همراه پدیده‌های حسی که به منزله تجربیات فیزیکی تعریف می‌شوند مانند احساسات فیزیکی، احساس اینکه چیزی درست شد و احساس ناقص بودن که مقدم بر وسواس‌های عملی هستند در OCD رایج هستند و در حدود ۶۰ افراد مبتلا به OCD دیده می‌شوند. مبتلایان به OCD وقتی با موقعیت‌هایی مواجه می‌شوند که برانگیزاننده و سواس‌های فکری و عملی‌شان است انواعی از واکنش‌های عاطفی را تجربه می‌کنند به عنوان مثال بسیاری دچار اضطراب می‌گردند که می‌تواند شامل حملات راجعه پانیک هم باشد. سایرین حس شدیدی از انزجار را گزارش می‌کنند.
بعضی‌ها در حین انجام اعمال وسواسی حس ناراحت‌کننده نقص و ناتمامی یا تشویش را با خود همراه دارند تا زمانی که با انجام وسواس عملی احساس کنند اوضاع درست شد. در این افراد اجتناب از افراد مکان‌ها و اشیایی که برانگیزاننده وسواس‌هایشان است شایع است به عنوان مثال آن دسته که نگران آلودگی هستند ممکن است از مکان‌های عمومی مثل رستوران‌ها و تفریح گاه‌های عمومی برای کاهش تماس با آلوده‌کننده‌های ترس اور حذر کنند و آن‌ها که افکار مزاحمی در مورد آسیب دارند، خود را از ارتباطات اجتماعی دور نگه دارند. بسیاری از افراد مبتلا به OCD باور‌های ناکارآمدی دارند. این باور‌ها می‌توانند شامل احساس مسئولیت و تمایل به دست بالا گرفتن کمال گرایی و عدم تحمل ابهام و اهمیت بیش از حد به افکار مانند اعتقاد به اینکه داشتن یک فکر ممنوعه به اندازه انجام آن بد است و نیاز به کنترل افکار باشند. این باور‌ها مختص OCD نیستند. مشارکت خانواده یا دوستان در آیین‌مندی وسواسی که سازش نامیده می‌شود می‌تواند علائم را تشدید یا حفظ کند و یک هدف مهم در درمان به ویژه در کودکان است. شیوع شیوع دوازده ماهه OCD در ایالات متحده ۱.
۲٪ است که مشابه شیوع بین‌المللی شامل کانادا پورتوریکو آلمان تایوان کره و نیوزیلند؛ ۱۰۱ تا ۱۸ است. زن‌ها در بزرگسالی اندکی بیشتر از مردان مبتلا هستند ولی در کودکی پسر‌ها بیشتر دچار این اختلال می‌شوند. بروز و سیر در ایالات متحده متوسط سن شروع OCD ۱۹. ۵ سال است و ۲۵ موارد در ۱۴ سالگی آغاز می‌شود شروع بعد از ۳۵ سالگی غیر معمول بوده ولی امکان‌پذیر است. مرد‌ها سن شروع پایین‌تری نسبت به زن‌ها دارند تقریباً ۲۵ درصد مرد‌ها شروع زیر ۱۰ سالگی دارند شروع علائم معمولاً تدریجی است؛ با این حال شروع حاد هم گزارش شده است. اختلال وسواسی جبری در صورت عدم درمان سیری مزمن با نوسان علائم پیدا می‌کند در بعضی افراد سیر دوره‌ای دارد و تعداد کمی هم به سمت تباهی ناتوان‌کننده‌ای پیش ‌می‌روند احتمال فروکش بدون درمان کم است ۲۰ درصد در ارزیابی مجدد ۴۰ سال بعد شروع در کودکی یا نوجوانی می‌تواند منجر به تداوم بیماری در تمام عمر شود. با این حال ۴۰ درصد این افراد در اوایل بزرگسالی ممکن است بهبود یابند. سیر بیماری در صورت وجود سایر اختلالات پیچیده‌تر می‌شود به بخش هم ابتلایی این اختلال مراجعه کنید.
وسواس‌های عملی از آنجا که مشاهده‌پذیر هستند، در کودکان راحت‌تر از وسواس‌های فکری تشخیص داده می‌شوند. در عین حال اکثر کودکان مبتلا هم وسواس‌های فکری دارند و هم عملی مثل بزرگسالان الگوی علائم در بزرگسالان در طول زمان می‌تواند ثابت باشد ولی در کودکان متغیر‌تر است. وقتی نمونه‌هایی از محتوای وسواس‌های فکری و عملی در کودکان و نوجوانان با بزرگسالان مقایسه می‌شود تفاوت‌هایی گزارش شده است. این تفاوت‌ها احتمالاً بازتاب تناسب محتوای وسواس‌ها با مراحل مختلف رشد است افزایش وسواس‌های فکری جنسی و مذهبی در نوجوانان نسبت به کودکان افزایش وسواس‌های فکری آسیب مثل ترس از حوادث مصیبت بار همچون مرگ یا بیماری خود و عزیزان در کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی علائم درونی ساز بیشتر هیجان‌مندی منفی قوی‌تر و بازداری‌های رفتاری در کودکان از عوامل خطرساز احتمالی هستند.
محیطی سوء رفتار جسمی و جنسی در کودکی و سایر حوادث پر استرس یا آسیب‌زا با افزایش خطر بروز OCD همراه هستند از جمله رویداد‌های پری ناتال زایمان زودرس مصرف دخانیات مادر در دوران بارداری آزار جنسی و جسمی در دوران کودکی و سایر رویداد‌های پراسترس و آسیب‌زا بعضی کودکان ممکن است شروع ناگهانی علائم وسواسی همراه با عوامل محیطی مختلفی از جمله عوامل عفونی و یک سندرم خودایمنی پس از عفونت را داشته باشند. ژنتیک و فیزیولوژیک میزان OCD در وابستگان درجه اول افراد بزرگسال مبتلا به این اختلال تقریباً دوبرابر وابستگان درجه اول کسانی است که به این اختلال دچار نیستند. در عین حال در بستگان درجه اول افراد با شروع اختلال در کودکی یا نوجوانی این رقم به ده برابر می‌رسد انتقال خانوادگی تاحدی به عوامل ژنتیک مربوط است به عنوان مثال میزان همگامی ۵۷ برای دوقلو‌های تک تخمکی در مقابل ۲۲ برای دوقلو‌های دو تخمکی) مطالعات دوقلو نشان می‌دهد که اثرات ژنتیکی افزایشی، حدود ۴۰ از واریانس علائم وسواس را تشکیل می‌دهد. اختلال عملکرد کورتکس اوربیتوفرونتال حدقه‌ای پیشانی قشر حلقوی قدامی و جسم مخطط قویاً مطرح است.