text
stringlengths
13
1.02k
تذکر کدگذاری جدول کدگذاری را مشاهده کنید برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از یک بیماری طبی دیگر توام با اختلال رفتاری ابتدا کد این بیماری طبی دیگر و سپس کد اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از یک بیماری طبی دیگر توام با اختلال رفتاری را ثبت نمایید (مانند ۳۵ مولتیپل اسکلروزیس ۴۰۲٫۸۱ اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از مولتیپل اسکلروزیس توام با اختلال رفتاری برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از یک بیماری طبی دیگر بدون اختلال رفتاری ابتدا کد بیماری طبی دیگر و سپس کد اختلال عمدة . عصبی شناختی ناشی از یک بیماری طبی دیگر بدون اختلال رفتاری را ثبت نمایید مانند ۳۵ مولتیپل اسکلروزیس ۴۰۲٫۸۰ اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از مولتیپل اسکلروزیس بدون اختلال رفتاری نکته شاخصهای شدت خفیف» متوسط» و «شدید» را نمیتوان برای اختلال عمده عصبی شناختی کدگذاری کرد اما باید ثبت شود. برای اختلال خفیف عصبی شناختی ناشی از یک بیماری طبی دیگر ٣١٫٨٤ را کدگذاری کنید توجه از کد اضافی برای بیماری طبی دیگر استفاده نکنید به علاوه، امکان کدگذاری همراه با اختلال رفتاری و بدون اختلال رفتاری وجود ندارد.
با وجود این باید ثبت شود برای اختلال عمده یا خفیف عصبی شناختی ناشی از بیماری طبی دیگر از کدهای اضافی استفاده کنید تا علائم روان پزشکی ناشی از بیماری طبی دیگر که از نظر بالینی چشمگیر هستند را نشان دهید به طور مثال ٤٠٦٫٣٢ اختلال افسردگی ناشی از مولتیپل اسکلروزیس همراه با دوره های شبه افسردگی اساسی ویژگی های تشخیصی غیر از علل خاصی مثل بیماری آلزایمر که قبلاً در مجموعه ملاک های اختلال عصبی شناختی قبلی در این فصل گنجانده شدند چندین بیماری طبی دیگر نیز ممکن است باعث اختلالات عصبی شناختی (NCDs) شوند.
این بیماری ها عبارت اند از ضایعات ساختاری مانند تومورهای اولیه یا ثانویه مغزی هماتوم ساب دورال خون ریزی تحت سخت شامه ای هیدروسفالی با فشار طبیعی یا با پیشرفت آهسته، هیپوکسی ناشی از کاهش جریان خون به دلیل نارسایی قلبی بیماری های غدد درون ریز مانند کم کاری غده تیروئید افزایش سطح کلسیم خون، افت قند خون بیماریهای تغذیه ای مانند کمبود تیامین یا نیاسین سایر بیماریهای عفونی مانند نوروسیفلیس کریپتوکوکوزیس) اختلالات ایمنی مانند آرتریت تمپورال لوپوس اریتماتوی سیستمیک نارسایی کلیه یا کبد بیماری های متابولیکی مانند بیماری کووفس آدرنولکودیستروفی لكودیستروفی متاکروماتیک سایر بیماریهای ذخیره ای کودکی و بزرگسالی سایر بیماریهای عصبی مانند صرع مولتیپل اسکلروزیس). علل نامعمول آسیب دستگاه عصبی مرکزی (CNS مثل شوک الکتریکی یا تشعشع درون جمجمه ای معمولاً در تاریخچه مشهودند. البته رابطه زمانی بین شروع یا تشدید بیماری طبی و بروز نقص شناختی مهم ترین مؤید این مسئله است که اختلال عصبی شناختی (NCD) ناشی از بیماری طبی است.
همچنین اگر نقایص عصبی شناختی با وجود درمان بیماری طبی به طور نسبی بهبود یابند یا ثابت باقی بمانند اطمینان تشخیصی در خصوص چنین رابطه ای میتواند افزایش یابد. بروز و سیر به طور معمول سیر یک اختلال عصبی شناختی (NCD) به شکلی متناسب با پیشرفت اختلال طبی زمینه ای پیشروی می کند. در شرایطی که اختلال طبی درمان پذیر است مانند کم کاری غده تیروئید نقص عصبی شناختی ممکن است بهبود بیابد یا حداقل پیشرفت پیدا نکند اما هنگامی که بیماری طبی از سیری قهقرایی برخوردار است مانند مولتیپل اسکلروزیس ثانویه و پیشرونده نقایص عصبی شناختی در همراه با سیر زمانی بیماری تشدید پیدا میکنند. نشانگرهای تشخیصی معاینه فیزیکی و یافته های آزمایشگاهی و سایر علائم بالینی همراه به ماهیت و شدت بیماری طبی بستگی دارند. تشخیص افتراقی سایر اختلالات عصبی شناختی عمده یا خفیف وجود یک بیماری طبی مسبب احتمال یک اختلال عصبی شناختی (NCD) عمده یا خفیف دیگر را کاملاً رد نمی کند. اگر نقایص شناختی پس از درمان موفقیت آمیز بیماری طبی همراه باقی ماندند، آنگاه میتوان علت دیگری را مسئول افت شناختی دانست.
اختلال عمده یا خفیف عصبی شناختی ناشی از علل متعدد Major or Mild Neurocognitive Disorder Due to Multiple Etiologies ملاک های تشخیصی ملاکهای اختلال عصبی شناختی عمده یا خفیف وجود دارند. B بر اساس شواهد موجود حاصل از تاریخچه معاینه فیزیکی یا یافته های آزمایشگاهی این اختلال عصبی شناختی پیامد پاتوفیزیولوژی بیش از یک فرآیند سببی به جز مواد است مانند اختلال عصبی شناختی ناشی از بیماری آلزایمر همراه با بروز بعدی اختلال عصبی شناختی ناشی از بیماری عروق مغزی) توجه لطفاً جهت راهنمایی در زمینه اثبات علل خاص به ملاکهای تشخیصی اختلالات گوناگون عصبی شناختی ناشی از بیماریهای خاص طبی رجوع کنید. نقایص شناختی با اختلال روانی دیگری به صورت بهتری توضیح داده نمیشوند و منحصراً در طی سیر یک دلیریوم بروز نمی کنند.
نکته کدگذاری جدول کدگذاری را مشاهده کنید برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از علل متعدد ابتدا همه بیماریهای طبی مسبب به استثنای بیماری عروقی که کد گذاری نمیشود را کدگذاری کنید سپس یا ۲۰۲٫۸۱ برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از علل متعدد همراه با اختلال رفتاری یا ۲۰۲٫۸۰ برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از علل متعدد بدون اختلال رفتاری ثبت میشود. اگر بیماری عروقی هم در میان بیماریهای طبی متعدد باشد. پس از آن یا ۲۰۱٫۵۱ برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از بیماری عروقی همراه با اختلال رفتاری یا ۲۰۱٫۵۰ برای اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از بیماری عروقی بدون اختلال رفتاری ثبت میشود توجه شاخص های شدت خفیف»، «متوسط» و «شدید» را نمیتوان برای اختلال عمده عصبی شناختی کدگذاری کرد اما باید ثبت شود.
برای مثال برای اختلال عمده عصبی شناختی با شدت متوسط همراه با اختلال رفتاری که تصور میشود ناشی از بیماری آلزایمر بیماری عروقی و عفونت HIV باشد و قضاوت بر این است که مصرف سنگین و مزمن الکل یک عامل مداخله گر محسوب می شود به صورت زیر کدگذاری کنید: ۳۰٫۹ بیماری آلزایمر B۲۰ عفونت با HIV ۲۰۲٫۱ اختلال عمدة عصبی شناختی ناشی از بیماری عروقی با شدت متوسط همراه با اختلال رفتاری ۴۰۱٫۵۱ اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از بیماری عروقی با شدت متوسط همراه با اختلال رفتاری ۱۰٫۲۷ اختلال مصرف شدید الکل همراه با اختلال عمده عصبی شناختی ناشی از الکل با شدت متوسط نوع غیر یا در دودگی - افسانه بافی برای اختلال خفیف عصبی شناختی ناشی از علل متعدد کد ٣١٫٨٤ را ثبت کنید توجه از کدهای اضافی برای علت ها استفاده نکنید همراه با اختلال رفتاری و بدون اختلال رفتاری کدگذاری نمیشوند اما با وجود این باید ثبت شوند برای اختلال عمده یا خفیف عصبی شناختی ناشی از علل متعدد از کدهای اضافی استفاده کنید تا علائم روان پزشکی ناشی از علل مختلف را که از نظر بالینی چشمگیر هستند نشان دهید برای مثال ۴۰۶٫۲ اختلال روان پریشی ناشی از بیماری آلزایمر
همراه با هذیانها ۴۰۶٫۳۱ اختلال افسردگی ناشی از بیماری عروق مغزی همراه با علائم افسردگی این طبقه به این دلیل گنجانده شده تا وضعیت بالینی یک اختلال عصبی شناختی (NCD) را پوشش دهد که بنا به شواهد موجود بیماریهای طبی متعددی در بروز آن نقشی احتمالی ایفا می کنند.
علاوه بر شواهد حاکی از وجود بیماری های طبی متعددی که به عنوان مسبب اختلال عصبی شناختی (NCD) شناخته شده اند یعنی یافته های برگرفته شده از شرح حال معاینه جسمی و نتایج آزمایشگاهی مراجعه به ملاک های تشخیصی و متون تخصصی برای اطلاعات بیشتر در زمینه علل مختلف طبی مانند NCD ناشی از بیماری پارکینسون جهت اثبات رابطه علی با آن بیماری طبی خاص می تواند سودمند باشد. اختلال عصبی شناختی نامعین Unspecified Neurocognitive Disorder R۴۱٫۹ این طبقه برای وضعیتی به کار برده میشود که در آن علائم مشخصه یک اختلال عصبی شناختی وجود دارد و موجب ناراحتی بارز بالینی یا تخریب چشمگیر در حوزه های عملکرد اجتماعی شغلی و سایر حوزه های مهم میشود اما ملاکهای کامل هیچ یک از اختلالات موجود در گروه تشخیصی اختلالات عصبی شناختی را برآورده نمیسازد طبقه اختلال عصبی شناختی نامعین در مواردی کاربرد دارد که نمیتوان جهت تعیین یک ارتباط سیب شناختی با اطمینان کافی علت دقیقی را تعیین نمود. نکته کدگذاری برای اختلال عمده یا خفیف عصب عصبی شناختی نامعین R۴۱٫۹ را ثبت کنید. توجه برای هرگونه بیماری مسبب طبی مفروض از کدهای اضافی استفاده نکنید.
نمیتوان همراه با اختلال رفتاری و بدون اختلال رفتاری را کدگذاری نمود اما باید آن را ثبت کرد. این فصل با تعریفی کلی از اختلال شخصیت آغاز میشود که برای هر یک از اختلالات شخصیت ده گانه خاص کاربرد دارد. اختلال شخصیت الگویی طولانی مدت از تجربه درونی و رفتاری است که از هنجارها و انتظارات فرهنگی فرد بسیار به دور است؛ انعطاف ناپذیر و فراگیر است؛ در دوره نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی شروع میشود؛ در طول زمان ثابت باقی می ماند؛ و باعث ناراحتی یا افت عملکرد میشود. در هر روند بازنگری به ویژه در موردی با این پیچیدگی دیدگاه های متفاوتی ظهور میکنند و برای تطبیق آنها تلاشهایی صورت میگیرد بنابراین اختلالات شخصیت در هر دو بخش ۲ و ۳ گنجانده شده اند در بخش ۲ متن به روز شده مرتبط با همان ملاکهای موجود در 5-DSM که با متن DSM-IV-TR منطبق است ارائه شده است در حالی که بخش ۳ شامل مدل پیشنهاد شده برای تشخیص و مفهوم سازی مطرح شده از سوی کارگروه شخصیت و اختلالات شخصیت 5-DSM است. امید است با تکامل این حوزه در آینده هر دو رویکرد به ترتیب در کار بالینی و طرح های تحقیقاتی به کار روند.
اختلالات شخصیت ذیل در این فصل گنجانده شده اند اختلال شخصیت پارانوئید الگویی است از بی اعتمادی و بدگمانی چنان که فرد انگیزه های دیگران را بدخواهانه تعبیر می نماید.
اختلال شخصیت اسکیزوئید الگویی است از گسست از روابط اجتماعی و طیف محدودی از ابراز هیجانها اختلال شخصیت اسکیزوتایپی الگویی است از احساس حاد ناراحتی در روابط نزدیک تحریفات شناختی یا ادراکی و رفتارهای عجیب و غریب اختلال شخصیت ضد اجتماعی الگویی است از بی اعتنایی به حقوق دیگران و نقض آن بزهکاری تکانشگری و ناتوانی در یادگیری از تجارب اختلال شخصیت مرزی الگویی است از بی ثباتی در روابط بین فردی خودانگاره و عواطف و تکانشگری بارز اختلال شخصیت نمایشی الگویی است از هیجان پذیری مفرط و توجه طلبی اختلال شخصیت خودشیفته الگویی است از خود بزرگ بینی نیاز به تحسین و فقدان همدلی اختلال شخصیت دوری گزین الگویی است از مهار اجتماعی احساس بی لیاقتی و حساسیت بیش از حد نسبت به ارزیابی منفی اختلال شخصیت وابسته الگویی است از رفتار مطیعانه و چسبنده ناشی از نیاز مفرط به تحت مراقبت قرار گرفتن اختلال شخصیت وسواسی جبری الگویی است از اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب کمال گرایی و (اعمال) کنترل تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اختلال شخصیتی مستمر ناشی از عوارض مستقیم پاتوفیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر مانند ضایعه لوب فرونتال پیشانی است.
سایر اختلالات شخصیت معین و اختلال شخصیت نامعین این طبقه برای دو موقعیت ارائه شده است (۱) الگوی شخصیتی فرد ملاکهای کلی یک اختلال شخصیت را برآورده میسازد و صفاتی از اختلالات شخصیت متعدد و مختلفی وجود دارند اما ملاکهای هیچ اختلال خاص شخصیتی را احراز نمیکنند؛ یا (۲) الگوی شخصیتی فرد ملاکهای کلی یک اختلال شخصیت را برآورده می سازد اما فرد دچار اختلال شخصیتی ای فرض می شود که در طبقه بندی 5-DSM گنجانده نشده است مانند اختلال شخصیت پرخاشگر - منفعل اختلال شخصیت نامعین برای وضعیتی است که در آن علائم مشخصه یک اختلال شخصیت وجود دارد اما اطلاعات موجود برای یک تشخیص اختصاصی تر کافی نیست. اختلالات شخصیت بر اساس شباهتهای توصیفی به سه خوشه گروه بندی میشوند خوشه A شامل اختلالات شخصیت پارانوئید اسکیزوئید و اسکیزوتایپی میشود افراد مبتلا به این اختلالات اغلب عجیب و غریب یا غیر عادی به نظر می رسند. خوشه B مشتمل بر اختلالات شخصیت ضد اجتماعی، مرزی نمایشی و خود شیفته است. افراد مبتلا به این اختلالات اغلب نمایشی احساساتی یا دمدمی به نظر می رسند.
اختلالات شخصیت خوشه C عبارت اند از اجتنایی وابسته و وسواسی جبری افراد مبتلا به این اختلالات اغلب مضطرب یا وحشت زده به نظر می رسند. البته باید به این مسئله اشاره نمود که این سیستم خوشه بندی گرچه در برخی تحقیقات و مکانهای تحصیلی سودمند است اما محدودیتهای جدی داشته و همواره معتبر شناخته نشده است. برای نمونه اغلب دو یا چند اختلال از خوشه های متفاوت یا صفاتی از برخی از آنها ممکن است به طور هم زمان و با شدت و فراگیری متفاوتی رخ دهند. مروری بر بررسیهای همه گیرشناسی از چندین کشور به شیوع میانه ۳٫۶ درصد برای اختلالات خوشه ۸ ۴٫۵ درصد برای اختلالات خوشه ۳٫۸ درصد برای اختلالات خوشه C و بالاخره ۱۰٫۵ درصد برای هر نوع اختلال شخصیت دست یافت. به نظر میرسد که شیوع در میان کشورها و در اقوام مختلف متفاوت است که موجب ابهاماتی درباره تنوع صحیح بین فرهنگی و درباره تأثیر تعاریف گوناگون و ابزارهای تشخیصی بر ارزیابی های شیوع میشود.
مدل های بعد نگر اختلالات شخصیت رویکرد تشخیصی به کار رفته در این دستنامه معرف دیدگاهی طبقه ای است که از نظر کیفی اختلالات شخصیت را نشانگان بالینی متفاوتی تلقی مینماید جانشین این رویکرد طبقه ای دیدگاه بعد نگرانه ای است که اختلالات شخصیت را انواع غیر انطباقی صفات شخصیتی میداند که به طرز نامحسوسی با حالت طبیعی و با یکدیگر عجین شده اند توصیفی کامل از یک مدل بعد نگرانه برای اختلالات شخصیت را در بخش ۳ ملاحظه نمایید. همچنین در 5-DSM خوشه های اختلال شخصیت (یعنی عجیب و غریب غیر عادی نمایشی - احساساتی مضطرب وحشت زده ممکن است به عنوان ابعاد معرف طیف هایی از کرکاری شخصیتی بر روی یک پیوستار همراه با سایر اختلالات روانی در نظر گرفته شوند مدل های بعد نگرانه جایگزین مشترکات زیادی داشته و ظاهراً در مجموع حوزه های با اهمیت کژکاری شخصیتی را پوشش میدهند.
البته تحقیقات فعالی در زمینه ادغام این مدلها کاربرد بالینی و ارتباط آنها با طبقه بندیهای تشخیصی اختلال شخصیت و جنبه های مختلف کرکاری شخصیتی در جریان هستند این تحقیقات شامل پژوهش در این باره نیز هست که آیا مدل ابعادی می تواند تفاوتهای شیوع بین فرهنگی موجود در مدل طبقه ای را شفاف سازی کند. اختلال کلی شخصیت General Personality Disorder ملاک ها الگوی طولانی مدت از تجربه درونی و رفتاری است که از انتظارات فرهنگی فرد بسیار به دور است. این الگو در دو حوزه یا بیشتر از موارد زیر نمایان میشود ۱ شناخت یعنی شیوه های ادراک و تعبیر خود سایرین و رویدادها). ۲ هیجان پذیری یعنی طیف ،شدت تغییر پذیری و تناسب پاسخ هیجانی) عملکرد بین فردی ۴ کنترل تکانه این الگوی دیریا در طیف وسیعی از موقعیت های فردی و اجتماعی انعطاف ناپذیر و فراگیر باقی میماند. این الگوی طولانی مدت باعث ناراحتی یا تخریب عملکرد چشمگیر بالینی فرد در حوزه های اجتماعی شغلی و یا سایر حوزه های مهم کار کردی وی میگردد. این الگو ثابت و بلندمدت بوده و شروع آن میتواند حداقل به دوره نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی برگردد.
این الگوی طولانی به عنوان علامت یا پیامدی از یک اختلال روانی دیگر به شکل بهتری قابل توضیح نیست. این الگوی بلند مدت ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده مانند ماده مورد سوء مصرف یک دارو یا یک بیماری طبی دیگر مانند ضربه سر نیست. ویژگی های تشخیصی صفات شخصیتی الگوهای دیرپای ادراک ارتباط و تفکر درباره خود و محیط هستند که در طیف وسیعی از موقعیت های فردی و اجتماعی به چشم میخورند. صفات شخصیتی فقط هنگامی بیانگر اختلالات شخصیت هستند که انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده و باعث تخریب چشمگیر عملکردی یا ناراحتی شخصی شوند. ویژگی اصلی یک اختلال شخصیت الگوی طولانی مدت از تجربه درونی و رفتاری است که از هنجارها و انتظارات فرهنگی فرد بسیار به دور بوده و حداقل در دو حوزه زیر نمایان می شود شناخت هیجان پذیری عملکرد بین فردی یا کنترل تکانه ملاک .
( این الگوی دیرپا در طیف وسیعی از موقعیتهای فردی و اجتماعی انعطاف ناپذیر و فراگیر باقی میماند ملاک (B) و به ناراحتی یا تخریب عملکرد چشمگیر بالینی در حوزه های اجتماعی شغلی یا سایر حوزه های مهم کار کردی وی منتهی میگردد ملاک (C) این الگو ثابت و بلند مدت بوده و شروع آن میتواند حداقل به دوره نوجوانی و یا اوایل بزرگسالی برگردد ملاک . (D) این الگو به عنوان علامت یا پیامدی از یک اختلال روانی دیگر به صورت بهتری قابل توجیه نبوده ملاک (E) و قابل انتساب به اثرات فیزیولوژیک یک ماده مانند ماده مورد سوء مصرف یک دارو مواجهه با یک سم یا یک بیماری طبی دیگر مانند ضربه سر نیست (ملاک (F) همچنین ملاکهای تشخیصی اختصاصی ارائه شده برای هر یک از اختلالات شخصیت در این فصل گنجانده شده اند.
تشخیص اختلالات شخصیت مستلزم ارزیابی الگوهای بلند مدت عملکرد فرد بوده و ویژگیهای خاص شخصیتی باید از اوایل دوره بزرگسالی مشهود باشند به علاوه، صفات شخصیتی که این اختلالات را تعریف میکنند، باید از خصایصی که در پاسخ به عوامل موقعیتی تنش زای خاص یا حالات روانی گذراتر مانند اختلال دو قطبی افسردگی اضطرابی؛ مسمومیت با مواد ظهور مینمایند افتراق داده شوند بالینگر باید ثبات این صفات شخصیتی در طول زمان و در بین موقعیتهای مختلف را مورد ارزیابی قرار دهد. اگرچه گاه تنها یک مصاحبه برای تشخیص گذاری اختلال شخصیت در فرد کفایت می کند اما اغلب لازم است تا بیش از یک مصاحبه انجام داد و در طول زمان نیز این مصاحبه ها را دنبال نمود مشخصاتی که یک اختلال شخصیت را تعریف میکنند ممکن است از سوی فرد مشکل آفرین فرض نشوند یعنی صفات شخصیتی اغلب خود همخوان هستند و این امر میتواند ارزیابی را پیچیده سازد. برای کمک به غلبه بر چنین مشکلی اطلاعات تکمیلی از سوی سایر افراد مطلع میتوانند سودمند واقع شوند. بروز و سیر به طور معمول ویژگیهای یک اختلال شخصیت در طی دوره نوجوانی یا اوایل زندگی بزرگسالی قابل تشخیص می گردند.
طبق تعریف اختلال شخصیت الگوی طولانی مدتی از نحوه تفکر احساس و رفتار است که در طول زمان نسبتاً ثابت می - ماند برخی از انواع اختلال شخصیت به ویژه اختلالات شخصیت مرزی و ضد اجتماعی معمولاً با افزایش سن کمرنگ تر شده یا فروکش پیدا میکنند در صورتی که به نظر می رسد چنین سیری برای بعضی دیگر از انواع مانند اختلالات شخصیت وسواسی- جبری و اسکیزوتایپی کمتر صدق میکند. در موارد نسبتاً نادری از کودکان و نوجوانان که صفات شخصیتی ویژه و ناسازگارانه فرد به نظر نافذ و مستمر آمده و بعید است که به یک مرحله خاص تکاملی محدود شده یا به اختلال روانی دیگری تعلق داشته باشند میتوان طبقه بندی اختلال شخصیت را در اطفال یا نوجوانان هم به کار برد. از این رو جهت تشخیص گذاری اختلال شخصیت در یک فرد زیر ۱۸ سال باید علائم حداقل برای مدت یک سال حضور داشته باشند. یک استثنا برای آن اختلال شخصیت ضد اجتماعی است. که نمیتوان در افراد زیر ۱۸ سال تشخیص گذاری نمود.
اگرچه طبق تعریف شروع یک اختلال شخصیتی الزاماً نباید دیرتر از اوایل بزرگسالی باشد اما ممکن است افراد تا سنین نسبتاً بالاتر عمر مورد توجه بالینی قرار نگیرند اختلال شخصیت ممکن است در پی فقدان افراد حمایتگر مهم مانند یک همسر یا موقعیت های اجتماعی قبلاً تثبیت شده مانند یک شغل تشدید گردد. اگرچه بروز تغییر شخصیتی در میانسالی یا اواخر عمر مستلزم ارزیابی کامل از نظر وجود احتمالی تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر یا اختلال مصرف مواد نامعلوم است. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ جنبه های هسته ای شخصیت مانند تنظیم هیجان و عملکرد بین فردی از فرهنگ تأثیر می پذیرند؛ فرهنگ همچنین ابزارهایی را برای محفاظت و انطباق و هنجارهایی را برای پذیرش و نکوهش رفتارها و صفات شخصیتی خاص فراهم میکند. قضاوت درباره عملکرد شخصیتی باید با در نظر گرفتن قومیت فرهنگ و زمینه اجتماعی فرد انجام شود اختلالات شخصیت نباید با مشکلات همراه با فرهنگ پذیری متعاقب مهاجرت یا با عادات رسوم یا ارزشهای مذهبی و سیاسی که بخشی از فرهنگ موطن فرد است اشتباه گرفته شوند.
الگوهای رفتاری که به نظر میرسد جنبه های انعطاف ناپذیر و ناکارآمد اختلال شخصیت هستند ممکن است در عوض نشان دهنده واکنشهای انطباقی به محدودیتهای فرهنگی باشند برای نمونه اتکا به یک رابطه آزارگرانه در یک جامعه کوچک که در آن طلاق تقبیح میشود ممکن است نشان دهنده وابستگی مرضی نباشد اعتراض سیاسی از روی وظیفه شناسی که دوستان و اعضای خانواده را در معرض خطر با مراجع قدرت یا در تعارض با هنجارهای قانونی قرار میدهد لزوماً منعکس کننده سنگدلی مرضی نیست انواع بارزی از این رفتارها در شناسایی و تشخیص اختلالات شخصیت در میان گروههای فرهنگی قومی و نژادی وجود دارند از طریق توجه به مفاهیم الگو شده فرهنگی خود و دلبستگی سوگیریهای ارزیابی ناشی از زمینه های فرهنگی خود درمانگر یا استفاده از ابزارهای تشخیصی که برای جمعیت تحت ارزیابی هنجاریابی نشده اند و اثر تعیین کننده های اجتماعی همچون فقر استرس فرهنگ پذیری نژاد پرستی و تبعیض بر احساسات شناختها و رفتارها میتوان صحت تشخیص را ارتقا داد. البته برای بالینگر به ویژه در هنگام ارزیابی فردی با پیشینه متفاوت سودمند است که از افراد مطلعی که با بستر فرهنگی فرد آشنایی دارند اطلاعات بیشتری کسب نماید.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت برخی اختلالات شخصیت مانند اختلال شخصیت ضداجتماعی بیشتر در مردان تشخیص داده میشوند. سایر اختلالات شخصیت مانند اختلالات شخصیت مرزی نمایشی و وابسته اغلب در زنان تشخیص گذاری میشود؛ هر چند در خصوص اختلال شخصیت مرزی این تفاوت در تشخیص گذاری علت کمک طلبی بیشتر در زنان است با این حال بالینگران باید محتاط باشند تا به دلیل کلیشه های اجتماعی درباره نقش ها و رفتارهای خاص جنسیتی برخی اختلالات شخصیت را در مردان و زنان بیشتر یا کمتر از حد تشخیص گذاری ننمایند. در حال حاضر شواهد کافی در خصوص تفاوت ها میان افراد هم سوجنسیتی و تراجنسیتی در زمینه همه گیرشناسی یا علائم بالینی اختلالات شخصیت وجود ندارد و لذا نمی توان به نتیجه معناداری دست یافت.
تشخیص افتراقی سایر اختلالات روانی و صفات شخصیتی بسیاری از ملاک های اختصاصی اختلالات شخصیت علائمی مانند بدگمانی وابستگی بی تفاوتی را توصیف میکنند که مشخصه دوره های سایر اختلالات روانی نیز هستند بنابراین یک اختلال شخصیت باید فقط هنگامی تشخیص گذاری شود که ویژگی های توصیفی قبل از اوایل بزرگسالی آشکار شده، شاخص عملکرد بلند مدت فرد بوده و منحصراً در طی دوره یک اختلال روانی دیگر بروز نکنند ممکن است افتراق اختلالات شخصیت از اختلالات پایدار روانی مثل اختلال پایدار افسردگی که از شروعی زودرس و سیری طول کشنده و نسبتاً ثابت برخوردارند. دشوار بوده و فایده خاصی هم نداشته باشد ممکن است برخی اختلالات شخصیت بر پایه شباهتهای زیستی یا پدیدار شناختی یا توزیع خانوادگی با سایر اختلالات روانی یک ارتباط «طیفی» داشته باشند مانند اختلال شخصیت اسکیزوتایپی با اسکیزوفرنی اختلال شخصیت دوری گزین با اختلال اضطراب اجتماعی جمعیت هراسی) افتراق اختلالات شخصیت از صفات شخصیتی که به حد آستانه تشخیصی یک اختلال شخصیت نرسیده اند، الزامی است.
صفات شخصیتی فقط هنگامی به عنوان یک اختلال شخصیت تشخیص گذاری میشوند که انعطاف ناپذیر ناسازگارانه و پایدار بوده و باعث تخریب چشمگیر عملکردی یا ناراحتی فرد گردند. اختلالات روان پریشی از آنجا که سه اختلال شخصیتی (یعنی پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپی ممکن است با اختلالات روان پریشی در ارتباط باشند بر اساس ملاک رد کننده موجود این الگوی رفتاری نباید منحصراً در طی روند اسکیزوفرنی اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی یا یک اختلال روان پریشی دیگر رخ داده باشد. چنانچه فرد از یک اختلال روانی پایدار مانند اسکیزوفرنی رنج میبرد که پیش از آن یک اختلال شخصیتی قبلی وجود داشته است باید اختلال شخصیت را نیز ثبت نمود و پس از آن لفظ پیش مرضی در داخل پرانتز قید شود. اختلالات اضطرابی و افسردگی بالینگر باید نسبت به تشخیص گذاری اختلالات شخصیت در طی دوره اختلال افسردگی یا اضطرابی محتاط باشد چرا که این بیماری ها ممکن است بروز علامتی مقطعی داشته باشند که صفات شخصیتی را تقلید مینمایند و ممکن است ارزیابی گذشته نگر الگوهای عملکردی بلند مدت فرد را دشوارتر سازند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) هنگامی که تغییرات شخصیتی فرد پس از مواجهه با استرس مفرط به وجود آمده و تداوم یافته است باید تشخیص اختلال استرس پس از سانحه را مدنظر قرار داد. اختلالات مصرف مواد در فرد دچار اختلال مصرف مواد مهم است که تنها بر اساس رفتارهایی که پیامدهای مسمومیت با مواد یا محرومیت از مواد هستند یا با فعالیتهایی در راستای تداوم مصرف مواد همراه هستند مانند رفتار ضد اجتماعی تشخیص یک اختلال شخصیتی مطرح نشود. تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر چنانچه تغییرات شخصیتی پایدار نتیجه اثرات فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر باشند مانند تومور مغزی، تشخیص تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر را باید در نظر گرفت. اختلالات شخصیت خوشه A Cluster A Personality Disorders اختلال شخصیت پارانوئید Paranoid Personality Disorder ملاک های تشخیصی بی اعتمادی و بدگمانی فراگیر نسبت به دیگران چنانکه نیات و انگیزه های آنها بدخواهانه تعبیر میشود.
این حالت از اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در زمینه های مختلف به چشم میخورد و با چهار مورد یا بیشتر از موارد زیر مشخص می گردد بدگمانی بی پایه و اساس درباره اینکه دیگران استثمارگر آسیب زننده یا فریبکار هستند. اشتغال ذهنی با تردیدهای ناموجه درباره وفاداری با قابل اعتماد بودن دوستان یا آشنایان عدم تمایل برای اعتماد به سایرین به دلیل ترس بی دلیل از اینکه اطلاعات ارائه شده بر ضد وی به کار خواهند رفت. در پس اظهارات بی غرضانه یا رویدادهای بی خطر معانی تحقیر آمیز یا تهدید کننده پنهانی بیابد. ه کینه جویی پایدار یعنی اهانتها بی حرمتی ها یا بی اعتنایی ها را نمی بخشد تلقی حمله به منش یا شهرت خود که برای دیگران واضح نبوده و به سرعت نسبت به آنها واکنش خشمگینانه نشان دهد یا به حمله متقابل بپردازد. بروز بدگمانی های مکرر و بی دلیل درباره وفاداری همسر یا شریک جنسی حالت مذکور منحصراً در سیر اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی یا اختلال روان پریشی دیگر رخ نداده و نیز ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر نیست.
توجه چنانچه این ملاکها پیش از آغاز اسکیزوفرنی وجود داشته اند لفظ پیش مرضی» (premorbid) را اضافه کنید ویژگیهای تشخیصی علامت اصلی اختلال شخصیت پارانوئید الگویی از بی اعتمادی و بدگمانی فراگیر نسبت به دیگران است چنانکه نیات و انگیزه های سایرین بدخواهانه تعبیر میشود این الگو از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف به چشم میخورد. افراد مبتلا به این اختلال تصور میکنند که دیگران آنها را استثمار کرده به آنها آسیب زده و یا فریبشان خواهند داد، حتی اگر هیچ شواهدی برای تأیید این فکر وجود نداشته باشد (ملاک (A1) آنها بی هیچ مدرکی و یا بر اساس شواهدی اندک، سوءظن پیدا میکنند که دیگران برضد آنها توطئه می کنند و ممکن است بدون هیچ دلیلی و در هر زمانی ناگهان به ایشان حمله شود. به علاوه، اغلب احساس میکنند که عمیقاً و به طرز غیر قابل برگشتی از جانب فرد یا افراد دیگر لطمه خورده اند حتی اگر هیچ مدرک واقعی دال بر این ادعا وجود نداشته باشد. آنها با تردیدهای بی دلیل درباره وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و آشنایان خود اشتغال ذهنی دارند و رفتار آشنایان خود را به دقت از لحاظ شواهد نیات خصمانه زیر نظر دارند (ملاک (A2).
بنابراین هرگونه تخطی ادراک شده از قابلیت اعتماد یا وفاداری تأیید کننده فرضهای زمینه ای آنها خواهد بود. هنگامی که یک دوست یا همکار وفاداری نشان میدهد که برای آنها قابل اعتماد یا باور نیست بسیار متعجب میشوند. اگر به دردسر بیفتند انتظار دارند تا دوستان و همکاران یا به آنها حمله ور شده و یا آنها را نادیده بگیرند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید تمایلی برای اعتماد به سایرین یا نزدیک شدن به آنها نشان نمی دهند چرا که می ترسند اطلاعاتی را که در میان میگذارند در آینده بر ضد خودشان مورد استفاده قرار بگیرند ملاک (A3) آنها ممکن است با بیان اینکه این مسائل به هیچ کس مربوط نیست» از پاسخ به سؤالات شخصی خودداری کنند آنها از اظهار نظرات و یا اتفاقات بی خطر معانی پنهانی و نهفته تحقیر کننده و یا تهدید آمیز برداشت میکنند ملاک (A4) مثلاً فرد مبتلا به این اختلال ممکن است اشتباه محض فروشنده مغازه را تلاش عمدی وی برای پس ندادن مابقی پول خود سوء تعبیر کند، یا یک اظهار نظر شوخ طبعانه و خودمانی یک همکار را حمله جدی به شخصیت خود بپندارد تحسین و تعارف اغلب سوء تعبیر میشوند مثلاً تحسین یک دستاورد جدید به عنوان انتقادی از خودخواهی آنها و یا تمجید یک موفقیت به عنوان تلاشی برای اجبار آنها به کار بیشتر و بهتر سوء تعبیر میشوند. آنها ممکن است یک پیشنهاد کمک را انتقادی تلقی کنند مبنی بر اینکه به تنهایی عملکرد خوبی ندارند.
افراد مبتلا به این اختلال کینه توزند و مایل به بخشش اهانت ها بی حرمتی ها یا بی اعتنایی هایی که فکر میکنند دریافت نموده اند نیستند ملاک (AS بی احترامی های کوچک ستیزه جویی شدیدی را بر می انگیزند و احساسات خصمانه برای مدت زمانی طولانی تداوم پیدا میکنند. از آنجا که آنها دائماً نسبت به نیات آسیب رسان دیگران گوش به زنگ هستند، اغلب احساس میکنند که شخصیت یا شهرت آنها مورد حمله قرار گرفته یا به نحوی دیگر تحقیر شده اند آنها متقابلاً به سرعت حمله می کنند و به توهینهای ادراک شده با خشم واکنش نشان می دهند ملاک (A6 افراد مبتلا به این اختلال ممکن است به طرز بیمارگونه ای حسود بوده اغلب بی هیچ توجیه کافی سوءظن دارند که همسر یا شریک جنسی آنها بی وفا است ملاک (7) آنها ممکن است جهت اثبات باورهای حسادت آمیز خود شواهد» بی اهمیت اما مفصلی را جمع آوری نمایند. آنها مایل اند. تا جهت جلوگیری از مورد خیانت واقع شدن کنترل کامل روابط صمیمانه خود را در دست بگیرند و ممکن است دائماً در مورد جا و مکان اعمال نیات و وفاداری همسر یا شریک جنسی خود سوال پرسیده و وی را به چالش بکشند.
اگر این الگوی رفتاری منحصراً در روند اسکیزوفرنی اختلال دوقطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی یا اختلال روان پریشی دیگری رخ داده و یا ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک بیماری عصبی مانند صرع لوب تمپورال یا طبی دیگر باشد نباید اختلال شخصیت پارانوئید را تشخیص گذاری نمود ملاک (B) ویژگی های همراه معمولاً کنار آمدن با مبتلایان به اختلال شخصیت پارانوئید دشوار بوده و این افراد اغلب در زمینه روابط نزدیک با مشکلاتی مواجه هستند. بدگمانی مفرط و ستیزه جویی آنها ممکن است به شکل جر و بحث آشکار شکایات مکرر یا کناره جویی خصمانه تظاهر پیدا کند این افراد طیف متغیری از عواطف را به نمایش میگذارند که در این میان ابراز عواطف خصمانه لجوجانه و طعن آمیز بارز است. طبیعت ستیزه جوی و بدگمان آنان ممکن است پاسخی خصمانه را در دیگران برانگیخته سازد که بدین ترتیب مؤید انتظارات اولیه این افراد خواهد بود. از آنجا که افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید به دیگران اعتمادی ندارند نیاز مفرطی به کنترل اطرافیان خود دارند.
آنها اغلب متعصب عیب جو و ناتوان از مشارکت با سایرین هستند با وجود این پذیرش انتقاد از خودشان برایشان بسیار دشوار است آنها ممکن است به دلیل نقایص خود دیگران را سرزنش نمایند. همچنین به دلیل شتاب آنها در حمله متقابل جهت پاسخ به تهدیدات ادراک شده در اطراف خود ممکن است مرافعه جو بوده و به تناوب درگیر دعواهای قانونی شوند. افراد مبتلا به این اختلال درصدد تأئید افکار پیشداورانه منفی خود درباره افراد یا موقعیتهای مواجه شده هستند و انگیزه های بدخواهانه ای را به دیگران نسبت میدهند که در واقع فرافکنی ترسهای خودشان است. آنها ممکن است خیال پردازی های خود بزرگ بینانه ای را بروز دهند که غیر واقع بینانه بوده و با ظرافت پنهان شده اند این افراد اغلب با موضوعات قدرت و رتبه بندی اشتغال خاطر دارند و معمولاً کلیشه های نامطلوبی از دیگران به ویژه افراد متعلق به گروه های جمعیتی متفاوت با خودشان را در ذهن میپرورانند افراد مبتلا به این اختلال شخصیت جذب فرمول بندیهای ساده انگارانه از جهان شده اغلب درباره موقعیت های مبهم بیمناک هستند.
آنها ممکن است «متحجر تلقی شده و با افرادی که در سیستم عقاید پارانوئیدی آنها وجه اشتراک دارند «فرقه ها یا گروه های به شدت متحد تشکیل دهند. شیوع شیوع تخمین زده شده اختلال شخصیت پارانوئید بر پایه احتمالات خرده نمونه ای از بخش دوم تکرار ارزیابی ملی هم ابتلایی ۲٫۳ درصد مطرح شده است در حالی که بر اساس داده های ارزیابی همه گیرشناسی ملی در زمینه الکل و بیماری های وابسته شیوع اختلال شخصیت پارانوئید ۴٫۴ درصد گزارش شده است مرور شش بررسی همه گیرشناسی که چهار مورد آن در ایالات متحده انجام شده به شیوع میانه ۳٫۲ درصد دست یافت در موقعیتهای قضایی شیوع تخمین زده شده تا ۲۳ درصد نیز می رسد. بروز و سیر اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است اولین بار در طی دوران کودکی و نوجوانی با تنهایی روابط نامطلوب با همسالان اضطراب اجتماعی، افت تحصیلی حساسیت بین فردی بیش از حد آشکار شود شروع اختلال شخصیت پارانوئید در نوجوانی با سابقه مورد سوء رفتار واقع شدن در دوران کودکی علائم برون ریزی زورگویی همسالان و رفتار بزرگسالانه در پرخاشگری بین فردی مرتبط است.
عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی مواجهه با عوامل تنش زای اجتماعی مثل نابرابری اجتماعی اقتصادی حاشیه نشینی و نژادپرستی با کاهش اعتماد مرتبط است که البته در بعضی از موارد انطباقی است. ترکیب استرس اجتماعی و سوء رفتار در دوران کودکی منجر به افزایش شیوع علائم پارانوئید در گروههای اجتماعی در معرض تبعیض نژادی میشود. بررسیهای طولی و مقطعی تأیید می کنند که ترومای کودکی یک عامل خطر برای اختلال شخصیت پارانوئید است. ژنتیکی و فیزیولوژیکی طبق برخی شواهد، شیوع بالاتری از اختلال شخصیت پارانوئید در خویشاوندان مبتلایان به اسکیزوفرنی دیده شده است و شواهدی از رابطه خانوادگی اختصاصی تر با اختلال هذیانی نوع گزند و آسیب وجود دارد. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ برخی رفتارهای متأثر از زمینه های فرهنگی - اجتماعی یا شرایط خاص زندگی ممکن است به اشتباه پارانوئید برچسب گذاری شوند و شاید حتی از طریق فرآیند ارزیابی بالینی نیز تقویت گردند.
مهاجران اعضای گروههای قومی و نژادی سرکوب شده به لحاظ اجتماعی و سایر گروههایی که با تنوع اجتماعی، نژادپرستی و تبعیض مواجه هستند ممکن است به دلیل عدم آشنایی مانند موانع زبانی یا عدم اطلاع از اصول و قوانین و یا در واکنش به غفلت ادراک شده خصومت یا بی تفاوتی جامعه اکثریت رفتارهای تدافعی یا محافظه کارانه و محتاطانه نشان دهند. در برخی از گروه های فرهنگی اعتماد عمومی پایینی به ویژه نسبت به افراد خارج از گروه شکل میگیرد که ممکن است به رفتارهایی منجر شود که شاید به اشتباه پارانوئید تصور شوند. این رفتارها عبارت اند از محافظه کاری هیجان مندی محدود نسبت به دیگران انعطاف ناپذیری ،شناختی فاصله اجتماعی و خصومت یا حالت تدافعی در موقعیتهایی که نامنصفانه یا تبعیض آمیز تجربه میشوند این رفتارها به نوبه خود میتوانند در سایر افراد از جمله بالینگران احساس ناکامی و خشم ایجاد نماید بدین ترتیب چرخه معیوبی از عدم اعتماد دو جانبه شکل می گیرد که نباید با صفات پارانوئیدی یا اختلال شخصیت پارانوئید اشتباه شود.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اگرچه در فراتحلیلی مبتنی بر نمونه های بالینی و عمومی اختلال شخصیت پارانوئید در میان مردان شایع تر بود، بر اساس داده های ارزیابی همه گیر شناختی ملی در زمینه الکل و بیماری های وابسته این اختلال در میان زنان شایع تر بود. تشخیص افتراقی سایر اختلالات روانی همراه با علائم روان پریشی می توان اختلال شخصیت پارانوئید را از اختلال هذیانی نوع گزند و آسیب اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی افتراق داد چرا که وجه مشخصه تمام این اختلالات وجود دوره ای از علائم پایدار روان پریشی مانند توهمات و هذیانها است. جهت تشخیص گذاری مضاعف اختلال شخصیت پارانوئید باید این اختلال قبل از شروع علائم روان پریشی وجود داشته و در هنگام فروکش این علائم نیز تداوم داشته باشد. هنگامی که فردی از یک اختلال پایدار روانی دیگر مانند اسکیزوفرنی رنج می برد که پیش از آن اختلال شخصیت پارانوئید وجود داشته است، باید این اختلال شخصیت ثبت شود و به دنبال آن در داخل پرانتز لفظ پیش مرضی» را نیز قید نمود.
تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اختلال شخصیت پارانوئید باید از تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر که صفات شخصیتی نوظهور آن ناشی از پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک بیماری طبی دیگر هستند افتراق داده شود. اختلالات مصرف مواد اختلال شخصیت پارانوئید باید از علائمی که ممکن است در همراهی با مصرف مداوم مواد به وجود آیند متمایز گردد. صفات پارانوئید همراه با معلولیتهای جسمی این اختلال باید از صفات پارانوئیدی همراه با معلولیت های جسمی پدید آمده مانند یک اختلال شنوایی نیز جدا شود. سایر اختلالات و صفات شخصیتی ممکن است اختلال شخصیت پارانوئید به دلیل علائم خاص مشترک با سایر اختلالات شخصیت اشتباه گرفته شود بنابراین افتراق این اختلالات بر اساس تفاوت در علائم مشخصه آنها حائز اهمیت است. با وجود این اگر فردی دارای علائم شخصیتی باشد که با ملاکهای تشخیصی یک و یا تعداد بیشتری از اختلالات شخصیت علاوه بر اختلال شخصیت پارانوئید همخوانی داشته باشد میتوان کلیه این اختلالات را تشخیص گذاری نمود.
اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از نظر صفات بدگمانی سردی در روابط بین فردی و افکار پارانوئید مشترک هستند اما اختلال شخصیت اسکیزوتایپی علائمی مانند تفکر جادویی تجارب ادراکی غیر طبیعی و تفکر و تکلم عجیب و غریب را نیز دربر میگیرد افراد دارای رفتارهایی با ملاک های اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب عجیب و غریب غیر عادی سرد و گوشه گیر تلقی میشوند اما به طور معمول افکار پارانوئید بارزی ندارند گرایش افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید به واکنش خشمگینانه نسبت به محرکهای بی اهمیت در اختلالات شخصیت نمایشی و مرزی نیز دیده میشود. با وجود این این اختلالات الزاماً با بدگمانی فراگیر همراه نیستند و اختلال شخصیت مرزی سطوح بالاتری از تکانشگری و رفتار خود تخریبی نشان میدهند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین نیز ممکن است از اعتماد به دیگران سر باز بزنند اما این حالت مربوط به ترس از نیات بدخواهانه دیگران نیست و بیشتر ناشی از این است که میترسند شرمنده شوند یا بی کفایت به نظر برسند.
اگرچه ممکن است رفتار ضداجتماعی در برخی از مبتلایان به اختلال شخصیت پارانوئید وجود داشته باشد اما برخلاف اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولاً از تمایل به منفعت طلبی شخصی یا استثمار دیگران سرچشمه نمی گیرد بلکه در عوض اغلب مربوط به تمایل به انتقام گیری است. گاه ممکن است افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته دچار بدگمانی انزوای اجتماعی یا احساس بیگانگی گردند اما چنین ویژگی هایی عمدتاً از ترس از برملا شدن عیوب و یا نقاط ضعف آنها نشئت می گیرد. ممکن است صفات پارانوئید به ویژه در محیط های تهدید آمیز، سازگارانه محسوب شوند. بنابراین تنها در صورتی که این صفات شخصیتی انعطاف ناپذیر ناسازگارانه و پایدار بوده و باعث اختلال کارکردی بارز یا ناراحتی ذهنی و درونی فرد شوند باید تشخیص اختلال شخصیت پارانوئید را مطرح نمود. هم ابتلایی افراد مبتلا به این اختلال به ویژه در پاسخ به تنش ممکن است. دوره های کوتاه و گذرای روان پریشی به مدت چند دقیقه تا چند ساعت را تجربه کنند. در برخی موارد اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است به عنوان سابقه پیش مرضی اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی یافت شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است دچار اختلال افسردگی اساسی شده و احتمال خطر ابتلای آنها به بازار هراسی (آگورافوبیا) و اختلال وسواسی - جبری بیشتر است اختلالات مصرف الکل و سایر مواد اغلب اتفاق میافتد. شایع ترین اختلالات شخصیت همراه اختلالات شخصیت اسکیزوتایپی اسکیزوئید، خودشیفته، اجتنابی Schizoid Personality Disorder ملاک های تشخیصی الگوی نافذ از بی علاقگی نسبت به روابط اجتماعی و دامنه محدود ابراز هیجانات در موقعیتهای بین فردی که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف به چشم می خورد و با چهار مورد یا بیشتر از موارد زیر مشخص می گردد از روابط نزدیک از جمله عضوی از یک خانواده بودن نه لذت میبرد و نه تمایلی به آن دارد. تقریباً همواره فعالیتهای انفرادی را انتخاب میکند. . تمایل چندانی به تجربه جنسی با شخص دیگری ندارد یا اصلاً مایل به چنین رابطه ای نیست. از هیچ کاری لذت نمیبرد یا فقط از فعالیتهای بسیار معدودی لذت میبرد. ه به جز بستگان درجه اول هیچ دوست صمیمی یا مورد اعتمادی ندارد. نسبت به تحسین یا انتقاد سایرین بی تفاوت است. دچار سردی عاطفی بی علاقگی یا فقدان عاطفه است.
B منحصراً در سیر اسکیزوفرنی اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی اختلال روان پریشی دیگر یا اختلال طیف اوتیسم در خودماندگی رخ نداده و قابل انتساب به اثرات فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر هم نیست. توجه چنانچه این ملاکها پیش از آغاز اسکیزوفرنی وجود داشته اند لفظ پیش مرضی را اضافه کنید، یعنی «اختلال ویژگی های تشخیصی علامت اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید الگوی نافذ از بی علاقگی نسبت به روابط اجتماعی و نیز دامنه محدود ابراز هیجانی در موقعیتهای بین فردی است. این الگو از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف به چشم میخورد.
به نظر میرسد که مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید نسبت به صمیمیت بی میل بوده و در برابر فرصتهای برقراری روابط نزدیک بی تفاوت هستند و ظاهراً عضو یک خانواده یا سایر گروه های اجتماعی بودن برایشان چندان رضایتبخش نیست ملاک (A1) آنها ترجیح میدهند که وقتشان را به جای با دیگران بودن به تنهایی سپری نمایند اغب به نظر می رسد که این افراد از نظر اجتماعی منزوی و یا تکرو» هستند و تقریباً همواره فعالیت ها یا تفریح های انفرادی را بر می گزینند که مستلزم تعامل با دیگران نباشند ملاک (A2) آنها به انجام کارهای انتزاعی با مکانیکی مثل بازی های ریاضیاتی یا کامپیوتری گرایش دارند.
چنین افرادی ممکن است تمایل بسیار اندکی به تجربه جنسی با دیگری نشان دهند (ملاک (A3) و از فعالیتهای معدودی لذت ببرند و یا از هیچ فعالیتی لذت نبرند ملاک (A4) به طور معمول از تجارب حسی بدنی یا بین فردی مثل قدم زدن در ساحل در هنگام غروب خورشید یا ارتباط جنسی لذت اندکی میبرند این افراد هیچ دوست نزدیک یا فرد مورد اعتمادی ندارند به جز احتمالاً یکی از بستگان درجه اول ملاک (5) افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب نسبت به تأیید یا انتقاد سایرین بی تفاوت به نظر میرسند و ظاهراً از آنچه که دیگران ممکن است درباره آنها فکر کنند ناراحت نمی شوند ملاک (A6) آنها ممکن است از ظرایف بهنجار تعاملات اجتماعی غافل باشند و اغلب به سرنخ ها و نشانه های اجتماعی به طور مناسب پاسخ نمیدهند تا آنجا که به نظر میرسد از نظر اجتماعی ناشی یا سطحی و خودخواه هستند.
به طور معمول ظاهری آرام» و بدون واکنش هیجانی قابل رؤیت داشته و به ندرت ژست ها یا حالات چهره مثل لبخند یا تکان دادن سر را متقابلاً پاسخ میدهند ملاک (A7 آنها مدعی اند که به ندرت هیجانات قوی و شدیدی همچون خشم و شادی را تجربه می کنند اغلب عاطفه محدودی نشان داده و سرد و گوشه گیر به نظر میرسند با وجود این این افراد در شرایط بسیار نامعمول که حداقل به طور گذرا در ابراز خویش احساس راحتی کنند ممکن است به احساسات دردناک خود به ویژه نسبت به تعاملات اجتماعی اقرار نمایند. چنانچه این الگوی رفتاری منحصراً در سیر اسکیزوفرنی اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی اختلال روان پریشی دیگر یا اختلال طیف اوتیسم رخ داده و یا ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک بیماری عصبی مانند صرع لوب تمپورال یا طبی دیگر باشد نباید اختلال شخصیت اسکیزوئید را تشخیص گذاری نمود ملاک (B) ویژگی های همراه ممکن است مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید، حتی در پاسخ به یک تحریک مستقیم در ابراز خشم با مشکل به خصوصی مواجه باشند که به صورت بی احساسی (آیاتی) برداشت میشود. زندگی آنها گاه بی هدف به نظر می رسد و ممکن است در مورد اهدافشان سرگردان باشند.
چنین افرادی اغلب نسبت به شرایط نامطلوب واکنشی انفعالی نشان میدهند و در واکنش مناسب به رخدادهای مهم زندگی مشکل دارند. همچنین به دلیل فقدان مهارتهای اجتماعی و عدم تمایل به رابطه جنسی مبتلایان به این اختلال دوستان اندکی دارند به ندرت با جنس مقابل قرار ملاقات میگذارند و اغلب ازدواج نمی کنند عملکرد شغلی ممکن است مختل شود به ویژه اگر مستلزم روابط نزدیک بین فردی باشد با وجود این افراد مبتلا به این اختلال میتوانند در هنگام کار در شرایط انزوای اجتماعی خوب عمل کنند. شیوع اختلال شخصیت اسکیزوئید در مراکز بالینی شایع نیست. شیوع تخمین زده شده این اختلال بر پایه احتمالات خرده نمونه ای از بخش دوم تکرار ارزیابی ملی هم ابتلایی ۴٫۹ درصد مطرح شده است. البته داده های ارزیابی همه گیرشناسی ملی در زمینه الکل و بیماری های وابسته شیوع ۳٫۱ درصد را پیشنهاد کرده است. مرور شش بررسی همه گیرشناسی که چهار مورد آن در ایالات متحده انجام شده به شیوع میانه ۱٫۳ درصد دست یافت.
بروز و سیر اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است اولین بار طی دوران کودکی و نوجوانی به صورت تنهایی روابط نامطلوب با همسالان و افت تحصیلی نمود پیدا کند که آنان را متفاوت و در معرض استهزا قرار میدهد. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی ژنتیکی و فیزیولوژیکی اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در بستگان مبتلایان به اسکیزوفرنی یا اختلال شخصیت اسکیزوتایپی شیوع بیشتری داشته باشد. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ افراد متعلق به پیشینه های مختلف فرهنگی گاه رفتارهای تدافعی و شیوه های ارتباط بین فردی را نشان میدهند که ممکن است به اشتباه اسکیزوئید برچسب گذاری شوند. مثلاً مهاجرین روستایی در پی ورود به محیط کلان شهرها ممکن است دچار سردی هیجانی شوند که میتواند تا چندین ماه طول کشیده و به صورت فعالیتهای انفرادی عاطفه محدود و سایر نقایص ارتباطی تظاهر یابد مهاجرین سایر کشورها گاه به اشتباه سرد متخاصم و یا بی تفاوت تلقی میشوند که ممکن است واکنشی به محرومیت اجتماعی از سوی جامعه میزبان باشد.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اگرچه برخی از پژوهشها حاکی از آن هستند که اختلال شخصیت اسکیزوئید احتمالاً در مردان شایع تر است سایر پژوهشها تفاوت جنسیتی در شیوع را تأیید نمی کنند. تشخیص افتراقی سایر اختلالات روانی دارای علائم روان پریشی میتوان اختلال شخصیت اسکیزوئید را از اختلال هذیانی اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی یا افسردگی همراه با علائم روان پریشی متمایز نمود چرا که این اختلالات همگی با یک دوره از علائم پایدار روان پریشی مانند هذیانها و توهمات مشخص میشوند. البته چنانچه اختلال شخصیت قبل از آغاز علائم روان پریشی وجود داشته و در زمان فروکش علائم روان پریشی نیز تداوم داشته باشد میتوان تشخیص مضاعف اختلال شخصیت اسکیزوئید را مطرح نمود. در افراد مبتلا به اختلال پایدار روان پریشی مانند اسکیزوفرنی که از قبل دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید بوده اند باید این اختلال شخصیت را نیز ثبت کرده و پس از آن واژه پیش مرضی را در داخل یک پرانتز درج نمود.
اختلال طیف اوتیسم در خودماندگی) ممکن است افتراق مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید از افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم به ویژه در آشکال خفیف تر هر یک از این دو اختلال بسیار مشکل باشد زیرا هر دو اختلال شامل بی تفاوتی مشهودی نسبت به همراهی با دیگران هستند. با وجود این می توان اختلال طیف اوتیسم را از رفتارها و علایق قالبی متمایز نمود. تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اختلال شخصیت اسکیزوئید باید از تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر افتراق داده شود در این حالت صفات شخصیتی نوظهور پیامد فیزیولوژیکی یک بیماری طبی دیگر هستند. اختلالات مصرف مواد اختلال شخصیت اسکیزوئید همچنین باید از علائمی که ممکن است در پی مصرف مستمر مواد به وجود آیند. افتراق داده شود. سایر اختلالات و صفات شخصیتی اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است به دلیل علائم خاص مشترک با سایر اختلالات شخصیت اشتباه شود بنابراین حائز اهمیت است که این اختلالات را بر پایه علائم مشخصه متفاوت آنها جدا نمود.
با وجود این اگر شخصی دارای علائم شخصیتی است که با ملاک های یک یا چند اختلال شخصیت علاوه بر اختلال شخصیت اسکیزوئید مطابقت دارد میتوان همه این اختلالات شخصیت را تشخیص گذاری کرد اگر چه ویژگی های انزوای اجتماعی و محدودیت عاطفه در بین اختلالات شخصیت اسکیزوئید اسکیزوتایپی و پارانوئید مشترک است، اما می توان اختلال شخصیت اسکیزوئید را با توجه به فقدان تحریفات شناختی و ادراکی از اختلال شخصیت اسکیزوتایپی و بر اساس فقدان سوءظن و افکار پارانوئید از اختلال شخصیت پارانوئید متمایز نمود وجه افتراق انزوای اجتماعی اختلال شخصیت دوری گزین از اختلال شخصیت اسکیزوئید آن است که فرد دوری گزین از شرمنده شدن یا بی کفایت جلوه کردن می ترسد و به نحو افراطی انتظار طرد را میکشد برعکس مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید دچار بی تفاوتی فراگیری بوده و علاقه اندکی به صمیمیت اجتماعی نشان میدهند. مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی- جبری نیز ممکن است سردی اجتماعی آشکاری را به نمایش بگذارند که از وفاداری نسبت به کار و عدم احساس راحتی با هیجانات نشئت می گیرد با وجود این چنین افرادی از ظرفیت زیربنایی لازم برای احساس صمیمیت برخوردارند.
افراد «تنها یا کاملاً درونگرا ممکن است صفات شخصیتی ای را به نمایش بگذارند که شاید اسکیزوئید در نظر گرفته شوند و طبق تعریف اختلال بر اساس درون گرایی دل گسستگی مرضی با مفهوم سازی گسترده تر اختلال شخصیت اسکیزوئید همخوان است. البته فقط هنگامی که این صفات انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه باشند و باعث اختلال کارکردی بارز یا ناراحتی ذهنی و درونی فرد شوند، تعیین کننده اختلال شخصیت اسکیزوئید خواهند بود. هم ابتلایی مبتلایان به این اختلال به ویژه در پاسخ به تنش ممکن است دوره های بسیار کوتاه به مدت چند دقیقه تا ساعت ها روان پریشی را تجربه کنند. در برخی موارد اختلال شخصیت اسکیزوئید میتواند به عنوان سابقه پیش مرضی اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی دیده شود افراد مبتلا به این اختلال گاه ممکن است دچار اختلال افسردگی اساسی شوند. اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب همراه با اختلالات شخصیت اجتنابی پارانوئید و اسکیزوتایپی دیده میشود.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی Schizotypal Personality Disorder ملاک های تشخیصی الگوی نافذی از نقایص اجتماعی و بین فردی که با احساس حاد ناراحتی و کاهش توانایی برای برقراری روابط نزدیک و نیز تحریفات شناختی یا ادراکی و رفتار غیر متعارف تظاهر کرده از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف به چشم میخورد و با پنج مورد یا بیشتر از نشانه های زیر مشخص میشود افکار انتساب به استثنای هذیانهای انتساب عقاید عجیب و غریب یا تفکر جادویی که رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد و با هنجارهای خرده فرهنگ همخوانی ندارد مانند خرافاتی بودن عقیده به غیبگویی تله پاتی یا حس ششم در کودکان و نوجوانان به صورت تخیلات یا اشتغالات ذهنی غریب) تجارب إدراكي نامعمول و غیر عادی از جمله خطاهای حسی جسمی ایلوزیون جسمی تفکر و تکلم عجیب و غریب (مثلاً مبهم، توام با حاشیه پردازی استعاره ای بیش از حد مفصل و پیچیده یا قالبی). .۵ بدگمانی یا افکار پارانوئید. عاطفه نامتناسب با محدود. رفتار با ظاهر عجیب و غریب نامتعارف یا غیر عادی فاقد دوستان نزدیک یا افراد مورد اعتمادی به جز بستگان درجه اول است. . اضطراب اجتماعی مفرطی که با آشنایی تقلیل پیدا نمی کند.
این اضطراب بیشتر با ترسهای پارانوئیدی و بدگمانی مرتبط است تا با قضاوت منفی درباره خود. B منحصراً در سیر اسکیزوفرنی اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی اختلال روان پریشی دیگر با اختلال طیف اوتیسم بروز ننماید. توجه چنانچه ملاکها پیش از شروع اسکیزوفرنی وجود داشته اند، قید پیش مرضی را اضافه کنید، مثلاً «اختلال شخصیت اسکیزوتایپی پیش مرضی) ویژگی های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، الگوی نافذی از نقایص اجتماعی و بین فردی است که با احساس حاد ناراحتی و کاهش توانایی برای روابط نزدیک و نیز تحریفات شناختی یا ادراکی و رفتار غیر متعارف مشخص میشود این الگو از اوایل بزرگسالی شروع شده و در زمینه های مختلف به چشم میخورد.
مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اغلب دچار افکار انتساب هستند یعنی فرد تفاسیر غلط از رخدادهای معمولی و حوادث بیرونی دارد و آنها را دارای معانی ویژه و نا معمول مختص به خودش میداند ملاک (A1) البته افکار انتساب باید از هذیانهای انتساب که باورها با شدتی هذیانی حفظ میشوند افتراق داده شوند این افراد ممکن است خرافاتی بوده و یا با پدیده های فراطبیعی خارج از هنجارهای خرده فرهنگی خود اشتغال ذهنی داشته باشند (ملاک (A2) آنها ممکن است احساس کنند که از نیروهای خاصی برای آگاهی از حوادث قبل از وقوع آنها و یا ذهن خوانی افکار دیگران برخوردارند.
به علاوه ممکن است معتقد باشند که قدرت کنترل جادویی بر دیگران دارند که میتوانند این قدرت را به شکلی مستقیم اعمال کنند مانند باور اینکه اگر همسرش برای هواخوری سگ را بیرون میبرد نتیجه مستقیم این است که وی یک ساعت قبل به این فکر میکرده که این کار باید انجام شود و یا از طریق اجرای مراسم و آئینهای جادویی به شکلی غیر مستقیم این قدرت را به کار گیرند مثلاً سه بار عبور از روی یک شیء از یک پیامد آسیب زای خاص جلوگیری میکند تغییرات ادراکی ممکن است وجود داشته باشند مانند حس حضور فردی دیگر یا شنیدن صدایی که نام بیمار را زمزمه میکند ملاک (A3) تکلم آنان ممکن است شامل جمله بندی و ساختاری نامعمول یا غیر عادی باشد.
اغلب تکلم آنان درهم برهم پرت از موضوع یا مبهم بوده اما فاقد خروج از خط یا بی ربطی کلام واقعی است ملاک (A4 پاسخ ها ممکن است آشکارا عینی یا آشکارا انتزاعی باشند و گاهی اوقات کلمات یا مفاهیم به شیوه ای نامعمول به کار گرفته میشوند مثلاً فرد ممکن است اظهار دارد که در محل کار تکلم پذیر نیست ]talkable[ افراد مبتلا به این اختلال اغلب بدگمان بوده و ممکن است دارای افکار پارانوئید باشند مثلاً اعتقاد به اینکه همکارانش در محل کار قصد دارند تا حسن شهرت وی را نزد رئیس خدشه دار کنند (ملاک (AS) به علاوه معمولاً قادر نیستند تا طیف کاملی از عواطف و نشانه های بین فردی لازم برای روابط موفق را انتقال دهند و بدین ترتیب اغلب به نظر میرسد که به شکلی نامتناسب خشک یا تصنعی با دیگران تعامل می کنند (ملاک (A6) این افراد اغلب به دلیل ادا و اطواری نامعمول، شیوه غالباً ژولیده ای از پوشش با البسه ای که به هم نمی آیند و بالاخره بی توجهی به رسوم معمول اجتماعی عجیب و غریب یا غیر عادی به نظر میرسند مثلاً فرد ممکن است از تماس چشمی پرهیز نماید لباسهایی کثیف و گشاد بپوشد و نتواند به شوخی های همکارانش ملحق شود ملاک (A7
غیر عادی به نظر میرسند مثلاً فرد ممکن است از تماس چشمی پرهیز نماید لباسهایی کثیف و گشاد بپوشد و نتواند به شوخی های همکارانش ملحق شود ملاک (A7 مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در ارتباط بین فردی با مشکل مواجه میشوند و در هنگام مراوده با دیگران راحت نیستند به علاوه این گونه افراد اگرچه ممکن است از فقدان روابط اظهار ناخشنودی کنند اما رفتارشان حاکی از کاهش تمایل به تماسهای صمیمانه است.
در نتیجه معمولاً به جز یک خویشاوند درجه یک هیچ دوست نزدیک و یا محرم رازی ندارند و یا دوستان صمیمی بسیار معدودی دارند (ملاک A8) مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در موقعیتهای اجتماعی به ویژه در رابطه با افراد غریبه دچار اضطراب میشوند ملاک (49) البته در صورت اجبار با سایرین تعامل میکنند اما ترجیح میدهند که سر در لاک خود داشته باشند چرا که فکر میکنند متفاوت اند و واقعاً با جمع «جور» نیستند. به علاوه اضطراب اجتماعی آنها به سادگی از بین نمی رود حتی اگر مدت زمان زیادتری را در یک محیط سپری سازند یا با سایر افراد آشنایی بیشتری پیدا کنند چرا که اضطراب آنها معمولاً با بدگمانی نسبت به نیات سایرین همراه است. مثلاً هنگام حضور در یک میهمانی شام فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی با گذشت زمان نیز احساس راحتی بیشتری نخواهد کرد بلکه در عوض ممکن است به طور فزاینده ای دچار تنش و بدگمانی گردد.
اگر این الگوی رفتاری منحصراً در سیر اسکیزوفرنی اختلال دو قطبی یا اختلال افسردگی توام با علائم روان پریشی اختلال روان پریشی دیگر یا اختلال طیف اوتیسم رخ دهد نباید اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را تشخیص گذاری نمود (ملاک (B ویژگی های همراه مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی اغلب برای علائم همراه اضطراب و افسردگی درصدد درمان بر می آیند نه برای علائم اختلال شخصیت شیوع تخمین زده شده این اختلال بر پایه احتمالات خرده نمونه ای از بخش دوم تکرار ارزیابی ملی هم ابتلایی ۳٫۳ درصد مطرح شده است. البته داده های ارزیابی همه گیرشناسی ملی در زمینه الکل و بیماریهای وابسته شیوع ۳٫۹ درصد را پیشنهاد کرده است مرور پنج بررسی همه گیرشناسی که سه مورد آن در ایالات متحده انجام شده به شیوع میانه ۰٫۶ درصد دست یافت.
بروز و سیر سیر اختلال شخصیت اسکیزوتایپی نسبتاً ثابت است و فقط نسبت اندکی از این افراد به سمت ابتلا به اسکیزوفرنی و یا یک اختلال روان پریشی دیگر پیش میروند اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است اولین بار در طی دوران کودکی و نوجوانی با تنهایی و انزوا روابط نامطلوب با همسالان اضطراب اجتماعی و نمرات تحصیلی پایین حساسیت بیش از حد زبان و تفکر عجیب و غریب و خیال پردازیهای عجیب و غریب آشکار شود. این کودکان ممکن است عجیب و غریب یا غیر عادی به نظر برسند و مورد تمسخر قرار بگیرند. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی ژنتیکی و فیزیولوژیکی به نظر میرسد که اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به صورت خانوادگی تجمع پیدا می کند و در بین بستگان زیستی درجه اول مبتلایان به اسکیزوفرنی در مقایسه با جمعیت عمومی شیوع بیشتری دارد به علاوه ممکن است در بین بستگان مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی میزان اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روان پریشی مختصری بالاتر باشد.
بررسی دوقلوها بیانگر عوامل ژنتیکی ثابت و ترجیحاً عوامل محیطی زودگذر برای افزایش خطر برای سندرم اسکیزوتایپی است و انواع خطرات ژنتیکی برای اسکیزوفرنی ممکن است با اختلال شخصیت اسکیزوتایپی مرتبط باشد. بررسیهای تصویربرداری عصبی به تفاوتهای سطح گروه در اندازه و کار کرد مناطق مغزی خاص در مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی در مقایسه با افراد سالم مبتلایان به اسکیزوفرنی و سایر اختلالات شخصیت دست یافته اند. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ تحریفات شناختی و ادراکی باید در زمینه بستر فرهنگی فرد ارزیابی شوند. شاخصهای فراگیر وابسته به فرهنگ به ویژه ویژگیهای مربوط به عقاید و مراسم مذهبی و مافوق طبیعی ممکن است برای یک بالینگر تا آگاه اسکیزوتایپی به نظر برسند مانند زندگی پس از مرگ ذکر گفتن زمزمه وار، وودو مذهب مبتنی بر جادوگری در هائیتی مذهب شمنی، ذهن خوانی حس ششم چشم زخم باورهای جادویی درباره سلامتی و بیماری بنابراین تفاوتها در شیوع و تظاهر صفات اسکیزوتایپی در میان ملل و اقوام مختلف ممکن است یک یافته همه گیرشناسی درست و یا ناشی از تفاوتها در پذیرش فرهنگی این تجربیات باشد.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است اندکی در مردان شایع تر باشد. تشخیص افتراقی سایر اختلالات روانی همراه علائم روان پریشی می توان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را از اختلال هذیانی اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی یا افسردگی با علائم روان پریشی جدا نمود چرا که وجه مشخصه تمام این اختلالات وجود دوره ای از علائم پایدار روان پریشی مانند توهمات و هذیانها است جهت تشخیص گذاری مضاعف اختلال شخصیت اسکیزوتایپی باید این اختلال قبل از شروع علائم روان پریشی وجود داشته و در هنگام فروکش این علائم نیز تداوم داشته باشد. هنگامی که فردی از یک اختلال پایدار روان پریشی مانند اسکیزوفرنی رنج میبرد و پیش از آن هم دچار اختلال شخصیت اسکیزوتایپی بوده است باید این اختلال شخصیت و در پی آن در داخل یک پرانتز قید پیش مرضی» را نیز ثبت نمود. اختلالات رشدی عصبی افتراق کودکان مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی از مبتلایان احتمالی به اشکال خفیف تر از اختلال طیف اوتیسم یا اختلالات ارتباطی زبانی ممکن است بسیار دشوار باشد.
مشخصه رفتاری این گروه ناهمگون از کودکان تنها و عجیب و غریب انزوای شدید اجتماعی غرابت رفتاری یا ویژگیهای زبانی غیر عادی آنها است. اختلالات ارتباطی را میتوان بر اساس تقدم و شدت اختلال در زبان و نیز علائم خاص تخریب زبانی مشهود در یک ارزیابی تخصصی زبان افتراق داد. انواع خفیف تر اختلال طیف اوتیسم با نقصان شدیدتر در زمینه آگاهی اجتماعی و رابطه متقابل هیجانی و رفتارها و علائق قالبی متمایز می گردند. تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر اختلال شخصیت اسکیزوتایپی باید از تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر متمایز گردد؛ در این حالت صفات شخصیتی نوظهور پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک بیماری طبی دیگر هستند. اختلالات مصرف مواد اختلال شخصیت اسکیزوتایپی باید از علائمی که ممکن است در همراهی با مصرف مداوم مواد به وجود آیند افتراق داده شود. سایر اختلالات و صفات شخصیتی اختلال شخصیت اسکیزوتایپی ممکن است به دلیل علائم خاص مشترک با سایر اختلالات شخصیت اشتباه گرفته شود بنابراین افتراق این اختلالات بر اساس علائم خاص متفاوت آنها حائز اهمیت است.
با وجود این اگر فردی دارای علائم شخصیتی باشد که علاوه بر اختلال شخصیت اسکیزوتایپی با ملاکهای تشخیصی یک یا چند اختلال شخصیت دیگر تطابق داشته باشد میتوان کلیه این اختلالات را تشخیص گذاری نمود اگر چه ممکن است اختلالات شخصیت پارانوئید و اسکیزوئید نیز با انزوای اجتماعی و عاطفه محدود مشخص شوند اما میتوان در این میان اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را بر اساس وجود تحریفات شناختی یا ادراکی و غرابت رفتاری یا عجیب و غریب بودن بارز فرد مبتلا متمایز نمود روابط نزدیک در هر دو اختلال شخصیتی اسکیزوتایپی و دوری گزین محدود شده اند؛ با وجود این در اختلال شخصیتی دوری گزین علاقه جدی به ارتباط با ترس از طرد محدود شده است در حالی که در اختلال شخصیتی اسکیزوتایپی تمایلی به برقراری ارتباط وجود نداشته و بیمار دچار انزواجویی مستمر است افراد مبتلا به اختلال شخصیت خود شیفته نیز ممکن است بدگمانی انزوای اجتماعی یا احساس بیگانگی را بروز دهند اما چنین ویژگیهایی عمدتاً از ترس از برملا شدن عیوب و یا نقاط ضعف آنها نشئت می گیرد.
مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی نیز ممکن است به طور گذرا دچار علائم شبه روان پریشی گردند اما به طور معمول این حالات در شخصیت مرزی ارتباط بسیار نزدیک تری با نوسانات عاطفی ثانویه به استرس دارند مانند خشم شدید اضطراب، احساس ناامیدی و معمولاً بیشتر از ماهیتی تجزیه ای برخوردارند مانند گسست از واقعیت گست از خویشتن از سوی دیگر در مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی احتمال بروز علائم شبه روان پریشی طولانی مدت بیشتر از جمعیت عادی است و این علائم ممکن است تحت استرس وخیم تر شوند اما همراهی ثابت آنها با علائم عاطفی شدید کمتر محتمل است. اگرچه ممکن است انزوای اجتماعی در اختلال شخصیت مرزی بروز نماید اما معمولاً ثانویه به شکستهای مکرر در روابط بین فردی به دلیل انفجارهای خشم و نوسانات خلقی مکرر است تا اینکه ناشی از فقدان پایدار تماسهای اجتماعی و عدم تمایل به صمیمیت باشد. علاوه بر این افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوتایپی به طور معمول تکانشگری مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی را نشان نمیدهند و بازی دادن دیگران در آنها دیده نمی شود.
با وجود این میزان هم ابتلایی بالایی بین دو اختلال شخصیت اسکیزوتایپی و مرزی وجود دارد به طوری که اعمال چنین تمایزاتی همواره امکان پذیر و عملی نخواهد بود. علائم اسکیزوتایپی در دوره نوجوانی ممکن است بیانگر یک تلاطم هیجانی گذرا باشد تا یک اختلال شخصیت پایدار هم ابتلایی مبتلایان به این اختلال ممکن است به ویژه در پاسخ به استرس دوره های گذرای روان پریشی را تجربه نمایند از چند دقیقه تا چند ساعت با این وجود مدت این دوره ها کمتر از آن است که تشخیص مضاعف (مثلاً اختلال گذرای روان پریشی یا اختلال اسکیزوفرنیفرم را ایجاب کند در برخی موارد، علائم بالینی بارز روان پریشی پدید آمده ممکن است با ملاک های تشخیصی اختلال گذرای روان پریشی اختلال اسکیزوفرنیفرم اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنی مطابقت داشته باشند. اختلال شخصیت اسکیزوتایپی با اختلالات شخصیت اسکیزوئید، پارانوئید، اجتنابی و مرزی هم ابتلایی چشمگیری نشان میدهد.
اختلالات شخصیت خوشه B Cluster B Personality Disorders اختلال شخصیت ضداجتماعی Antisocial Personality Disorder ملاک های تشخیصی الگوی نافذی از بی اعتنایی و نقض حقوق دیگران که از ۱۵ مورد یا بیشتر از موارد زیر مشخص می شود عدم رعایت هنجارهای اجتماعی در زمینه رفتارهای قانونمند که به صورت ارتکاب مکرر اعمالی مشخص می شود که زمینه ساز بازداشت آنها می گردد. ،فریبکاری که با دروغگویی ،مکرر کاربرد اسامی مستعار و کلاهبرداری از دیگران جهت دستیابی به منفعت یا لذت شخصی مشخص میشود. تکانشگری یا ناتوانی در برنامه ریزی از قبل تحریک پذیری و پرخاشگری که با درگیری ها و جدال های جسمی مکرر مشخص میشود. بی احتیاطی نسبت به سلامت و ایمنی خود یا دیگران بی مسئولیتی مستمر که با ناتوانی مکرر در حفظ یک شغل ثابت یا پرداخت تعهدات مالی مشخص میشود. فقدان پشیمانی که با بی تفاوتی با دلیل تراشی برای صدمه بدرفتاری یا دزدی از دیگری مشخص میشود. B فرد باید حداقل ۱۸ ساله باشد. شواهدی از شروع اختلال سلوک قبل از ۱۵ سالگی وجود داشته باشد. بروز رفتار ضد اجتماعی منحصر به سیر اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی نباشد.
ویژگی های تشخیصی علامت اصلی اختلال شخصیت ضد اجتماعی، الگوی نافذی از بی اعتنایی و نقض حقوق دیگران است که از دوران کودکی یا اوایل نوجوانی آغاز میشود و تا بزرگسالی ادامه می یابد. این الگو را سایکوپاتی سوسیوپاتی یا اختلال شخصیت غیر اجتماعی نیز نامیده اند. از آنجا که فریبکاری و بازی دادن دیگران از علائم اصلی اختلال شخصیت ضد اجتماعی محسوب میشوند، ادغام اطلاعات کسب شده از ارزیابی بالینی دقیق جمع آوری شده از منابع جانبی میتواند بسیار سودمند باشد. جهت تشخیص گذاری این اختلال فرد باید حداقل ۱۸ ساله (ملاک (B) و دارای شواهدی از اختلال سلوک قبل از ۱۵ سالگی ملاک (C) باشد. اختلال سلوک در برگیرنده الگوی رفتاری تکرار شونده و پایداری از تعرض به حقوق اساسی دیگران یا هنجارها یا قواعد عمده اجتماعی اخلاقی متناسب با سن است. رفتارهای خاصی که وجه مشخصه اختلال سلوک محسوب میشوند به یکی از این چهار طبقه تعلق دارند پرخاشگری نسبت به مردم و حیوانات تخریب اموال فریبکاری یا دزدی یا نقض جدی قوانین الگوی رفتار ضداجتماعی تا بزرگسالی ادامه می یابد.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هنجارهای اجتماعی مربوط به رفتار قانونمدار را رعایت نمیکنند (ملاک (A1) آنها ممکن است مکرراً اعمالی مانند تخریب اموال ایجاد مزاحمت برای دیگران دزدی یا دنبال کردن مشاغل غیر قانونی مرتکب شوند که زمینه ساز بازداشت آنها است صرف نظر از این که دستگیر بشوند یا خیر افراد مبتلا به این اختلال نسبت به خواسته ها، حقوق یا احساسات دیگران بی اعتنا هستند. آنها اغلب جهت دستیابی به منفعت یا لذت شخصی به بازی دادن دیگران و فریبکاری متوسل میشوند مانند) کسب پول برقراری رابطه جنسی یا دستیابی به قدرت ملاک (A2) آنها ممکن است به کرات دروغ بگویند اسامی و القاب دروغین به کار ببرند از دیگران کلاهبرداری کنند یا تمارض نمایند. الگوی تکانشگری ممکن است با ناتوانی در برنامه ریزی از قبل تظاهر یابد (ملاک (A3) تصمیم گیری ها آنی و لحظه ای و بی احتیاط و بدون در نظر گرفتن عواقب برای خود یا دیگران است؛ این حالت ممکن است به تغییرات ناگهانی در شغل محل اقامت یا روابط فرد منجر شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولاً تحریک پذیر و پرخاشگر بوده و ممکن است به دفعات درگیر دعواهای فیزیکی شده یا مرتکب تهاجم جسمی شوند از جمله کتک زدن همسر یا فرزند ملاک (A4) (اعمال خشونت باری که لازمه دفاع از خود یا دیگری است شواهدی از این مورد تلقی نمیگردد به علاوه این افراد نسبت به سلامت و ایمنی خود یا دیگران بی اعتنایی و بی احتیاطی نشان میدهند (ملاک (AS) این مسئله ممکن است در رفتار آنها در حین رانندگی نمود پیدا کند یعنی سرعتهای غیر مجاز مکرر رانندگی به هنگام مستی تصادفات متعدد آنها ممکن است درگیر رفتار جنسی یا مصرف موادی شوند که از نظر عواقب آسیب زا خطر زیادی در پی دارند. آنها ممکن است با اهمال یا ناتوانی در مراقبت از یک کودک به نحوی وی را در معرض خطر قرار دهند. به طور معمول افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی همواره و به شدت بی مسئولیت هستند ملاک (A6) رفتار شغلی غیر مسئولانه ممکن است با دوره های طولانی بیکاری صرف نظر از فرصتهای شغلی در دسترس و یا با ترک مشاغل متعدد بدون برنامه ای واقع بینانه برای یافتن شغلی دیگر مشخص شود.
به علاوه ممکن است الگویی از غیبتهای مکرر از محل کار وجود داشته باشد که با بیماری فرد یا خانواده وی قابل توجیه نباشد بی مسئولیتی مالی به شکل اعمالی همچون قصور در پرداخت بدهیها عدم حمایت مالی) از فرزند یا عدم حمایت (مالی منظم از سایر افراد تحت تکفل تظاهر می یابد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی از عواقب اعمال خود چندان پشیمان نمیشوند ملاک (A7 آنها ممکن است نسبت به صدمه زدن بدرفتاری یا دردی از دیگری بی تفاوت بوده یا به دلیل تراشی سطحی متوسل شوند مثلاً «زندگی منصفانه نیست» بازندگان لایق باخت هستند این افراد ممکن است قربانیان را به دلیل حماقت یا درماندگی سرزنش کنند یا آنها را مستحق سرنوشت خود بدانند مثلاً در هر حال بلایی بود که خودش به سر خودش آورد؛ آنها ممکن است عواقب آسیب زای اعمال خود را کوچک نمایی کنند یا ممکن است کاملاً بی تفاوت به نظر برسند به طور کلی این افراد قادر به جبران یا عذرخواهی برای رفتار خود نیستند. آنها ممکن است معتقد باشند که همه مصمم هستند تا به خودشان کمک نمایند پس فرد باید برای اجتناب از تحکم سایرین از هیچ کاری ابا نداشته باشد.
رفتار ضد اجتماعی نباید منحصراً در سیر اسکیزوفرنی یا اختلال دو قطبی بروز نماید ملاک (D) ویژگی های همراه مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب فاقد همدلی بوده و نسبت به احساسات حقوق و رنج دیگران معمولاً سنگدل و بی رحم خودخواه و تحقیر کننده و سرزنشگر هستند.
آنها ممکن است از خودپسندی متظاهرانه و متکبرانه ای برخوردار بوده مانند وجود این طرز فکر که اشتغال به یک کار معمولی کسر شان آنهاست و یا عدم نگرانی واقع بینانه درباره مشکلات فعلی و یا آینده خود و ممکن است بیش از حد خودرای با اعتماد به نفس یا از خود راضی باشند همچنین امکان دارد که چرب زبانی و جذابیتی سطحی را به نمایش بگذارند و ممکن است حقیقتاً سرو زبان دار و از نظر کلامی فصیح باشند (مثلاً ممکن است با کاربرد اصطلاحات فنی یا تخصصی، فرد نا آشنا با موضوع را تحت تأثیر قرار دهند فقدان همدلی خود بزرگ بینی و جذابیت سطحی علائمی هستند که عموماً در مفاهیم قدیمی از سایکوپاتی دیده شده و میتوانند وجوه خاص متمایز کننده این اختلال باشند و در زندان یا مراجع قضایی بیشتر پیش بینی کننده اعتیاد به ارتکاب جرم هستند جایی که احتمالاً أعمال جنایی بزهکارانه یا پرخاشگرانه غیر اختصاصی محسوب می شوند. همچنین ممکن است این افراد در روابط جنسی خود مسئولیت ناپذیر و استثمار کننده باشند ممکن است سابقه شرکای جنسی متعدد داشته و هرگز یک رابطه تک همسری برقرار نساخته باشند.
همچنین میتوانند والدینی بی مسئولیت محسوب شوند که این بی مسئولیتی بر اساس وجود موارد زیر مشخص می شود سوء تغذیه فرزند بیماری فرزند در پی عدم وجود حداقل بهداشت اتکای فرزند به همسایگان یا بستگان غیر ساکن در محل برای غذا یا سرپناه ناتوانی در تدارک یک مراقب برای فرزندی خردسال در هنگام دوری از منزل یا هدر دادن مکرر پول لازم برای احتیاجات منزل این افراد ممکن است از خدمت نظامی با رسوایی اخراج شوند قادر به مراقبت از خود نباشند ورشکسته و فقیر و یا حتی بی خانمان شوند یا سالهای متمادی در مؤسسات کیفری بمانند. در مقایسه با جمعیت عمومی مرگ زودرس مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی با مرگ طبیعی یا خودکشی محتمل تر است. شیوع شیوع تخمین زده شده این اختلال برپایه احتمالات خرده نمونه ای از بخش دوم تکرار ارزیابی ملی هم ابتلایی ۰٫۶ درصد مطرح شده است. البته داده های ارزیابی همه گیرشناسی ملی در زمینه الكل و بیماریهای وابسته شیوع ۳٫۶ درصد را پیشنهاد کرده است. مرور هفت بررسی همه گیرشناسی که شش مورد آن در ایالات متحده انجام شده به شیوع میانه ۳٫۶ درصد دست یافت.
بالاترین شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی بالاتر از ۷۰ در بین شدیدترین موارد از مردان دچار اختلال مصرف الکل و در درمانگاههای سوء مصرف مواد زندانها یا سایر مراجع قضایی دیده شده است. شیوع تمام عمر به نظر میرسد که در میان سفید پوستان غیر لاتین و افراد سیاه پوست مشابه و در میان آمریکایی های لاتین و آسیایی تبار پایین تر است. شیوع اختلال شخصیت ضد اجتماعی در افراد آسیب دیده از عوامل نامطلوب اجتماعی - اقتصادی یعنی فقر یا اجتماعی فرهنگی (یعنی مهاجرت بالاتر گزارش شده است. بروز و سیر اختلال شخصیت ضد اجتماعی سیری مزمن دارد اما ممکن است هم زمان با افزایش سن فرد به ویژه از ۴۰ سالگی کمتر مشهود باشد یا فروکش نماید. اگرچه این فروکش معمولاً به ویژه از نظر ارتکاب رفتار مجرمانه بسیار آشکار است این احتمال وجود دارد که کل طیف رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف مواد تقلیل پیدا کند. طبق تعریف نمیتوان قبل از ۱۸ سالگی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی را تشخیص گذاری نمود.
عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی البته بدرفتاری یا غفلت از کودک فرزندپروری بی ثبات نامتعادل و آشفته و شیوه متناقض فرزندپروری ممکن است احتمال پیشرفت اختلال سلوک به اختلال شخصیت ضد اجتماعی را بالا ببرند. ژنتیکی و فیزیولوژیکی در مقایسه با جمعیت عمومی اختلال شخصیت ضد اجتماعی در میان بستگان زیستی درجه اول مبتلایان به این اختلال شایع تر است به علاوه، بستگان زیستی مبتلایان به این اختلال در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به اختلال جسمانی سازی تشخیصی که در 5-DSM با اختلال علامت جسمانی جایگزین شد و اختلالات مصرف مواد هستند. در خانواده ای که عضوی از آن مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی است مردان اغلب دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلالات مصرف مواد هستند، در صورتی که زنان بیشتر دچار اختلال علامت جسمانی هستند.
مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ اختلال شخصیت ضد اجتماعی با وضعیت اقتصادی - اجتماعی پایین و محیطهای شهری همراهی دارد البته این نگرانی وجود دارد که ممکن است در برخی موقعیتها به اشتباه این تشخیص را به افرادی نسبت داد که رفتار ظاهراً ضداجتماعی آنان جزئی از یک راهکار حفاظتی برای بقا است مثلاً تشکیل دسته های جوانان در مناطق شهری با نرخ بالای خشونت و تبعیض بافتهای اجتماعی فرهنگی با نرخ بالای سوء رفتار کودکی یا مواجهه با خشونت نیز معمولاً با شیوع بالای رفتارهای ضد اجتماعی روبه رو هستند که ممکن است بیانگر دو مسئله باشد (۱ عامل خطر بالقوه برای ابتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا (۲) محیط نامطلوبی که موجب رفتارهای ضد اجتماعی واکنشی و بافتاری میشود و نمایانگر صفات فراگیر و طولانی مدت همخوان با اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیست. در ارزیابی صفات شخصیتی ضد اجتماعی توجه بالینگر به زمینه اجتماعی و اقتصادی رفتارهای فرد سودمند است.
در ارزیابی داده های همه گیرشناسی ملی در زمینه الکل و بیماری های وابسته به نظر میرسد که شیوع در میان گروه های قومی و نژادی ایالات متحده متفاوت است که احتمالاً به علت ترکیب تفاوتهای شیوع واقعی ابزارهای اندازه گیری و تأثیر محیط های نامطلوبی است که موجب رفتارهایی میشوند که مشابه این موارد در اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند اما در واقع واکنشی و مرتبط با موقعیت محسوب میشوند. افراد از برخی گروههای سرکوب شده اجتماعی ممکن است در معرض خطر بالاتر تشخیص اشتباه یا تشخیص بیش از حد اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشند زیرا با احتمال بیشتر در نوجوانی تشخیص اشتباه اختلال سلوک دریافت میکنند که یکی از ملزومات تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی است. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اختلال شخصیت ضد اجتماعی در مردان در مقایسه با زنان سه برابر شایع تر است زنان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی در مقایسه با مردان با احتمال بیشتری در دوران کودکی و بزرگ سالی تجارب نامطلوبی مانند سوء رفتار جنسی را تجربه کرده اند.
علامت بالینی ممکن است متفاوت باشد، به طوری که مردان برخلاف زنان اغلب تحریک پذیری ٫ پرخاشگری و بی اعتنایی و بی احتیاطی نسبت به امنیت دیگران نشان میدهند. اختلالات هم زمان مصرف مواد در میان مردان شایع تر است. در حالی که در بین زنان اختلالات هم زمان خلقی و اضطرابی متداول تر است. البته این نگرانی وجود دارد که شاید اختلال شخصیت ضد اجتماعی به ویژه به دلیل تأکید بر اعمال خشونت بار در تعریف اختلال سلوک در زنان کمتر تشخیص داده میشود. تشخیص افتراقی تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی برای افراد زیر ۱۸ سال مطرح نمیگردد و تنها در صورت وجود سابقه ای از اختلال سلوک در سنین زیر ۱۵ سال تشخیص گذاری انجام می گردد. در افراد بالای ۱۸ سال نیز تشخیص اختلال سلوک تنها در صورتی مطرح است که ملاکهای اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود نداشته باشند. اختلالات مصرف مواد هنگامی که رفتار ضد اجتماعی یک بزرگسال با یک اختلال مصرف مواد همراه باشد، تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی گذاشته نمی شود مگر اینکه نشانه های این اختلال در دوران کودکی و نیز تداوم آن تا بزرگسالی هم وجود داشته باشند.
هنگامی که هم مصرف مواد و هم رفتار ضد اجتماعی در دوران کودکی آغاز شده و تا بزرگسالی ادامه یافته در صورت وجود ملاکهای هر دو اختلال هر دو تشخیص اختلال مصرف مواد و اختلال شخصیت ضد اجتماعی باید مطرح شوند حتی اگر برخی از اعمال ضد اجتماعی فرد مانند فروش غیر قانونی مواد دزدی به منظور کسب پول برای خرید مواد از عواقب احتمالی اختلال مصرف مواد محسوب شوند. اختلالات دو قطبی و اسکیزوفرنی نباید رفتار ضد اجتماعی منحصر به سیر اسکیزوفرنی یا اختلال دو قطبی را به عنوان اختلال شخصیت ضد اجتماعی تشخیص گذاری نمود. سایر اختلالات شخصیت به دلیل علائم خاص مشترک ممکن است سایر اختلالات شخصیت با اختلال شخصیت ضد اجتماعی اشتباه گرفته شوند بنابراین افتراق این اختلالات بر پایه تفاوت در علائم مشخصه آنها حائز اهمیت است.
با این وجود اگر فردی دارای علائم شخصیتی است که با ملاک های یک یا چند اختلال شخصیت علاوه بر اختلال شخصیت ضداجتماعی همخوانی دارد میتوان تمام این اختلالات شخصیت را تشخیص گذاری نمود افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت خودشیفته در گرایش به سرسختی چرب زبانی سطحی بودن استثمارگری و فقدان همدلی اشتراک دارند با وجود این اختلال شخصیت خودشیفته فاقد ویژگیهای تکانشگری پرخاشگری و فریبکاری است. به علاوه افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است نیازمند تحسین سایرین نبوده و نسبت به آنها حسادت نشان ندهند و مبتلایان به اختلال شخصیت خودشیفته هم معمولاً سابقه ای مبنی بر اختلال سلوک دوران کودکی و یا رفتار مجرمانه دوران بزرگسالی ندارند مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و نمایشی در گرایش به صفات تکانشگری سطحی بودن هیجان ،طلبی بی احتیاطی اغواگری و بازی دادن دیگران مشترک هستند با وجود این افراد مبتلا به اختلال شخصیت نمایشی معمولاً در عواطف خود بیشتر مبالغه کرده و مشخصاً در رفتارهای ضد اجتماعی شرکت نمی کنند.
مبتلایان به اختلال شخصیت نمایشی و مرزی جهت دستیابی به محبت دیگران را بازی میدهند در صورتی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی برای کسب منفعت قدرت یا برخی منافع مادی دیگر دست به نیرنگ میزنند مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی در مقایسه با افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی معمولاً بی ثباتی هیجانی کمتر و پرخاشگری بیشتری نشان میدهند. اگر چه ممکن است رفتار ضد اجتماعی در برخی مبتلایان به اختلال شخصیت پارانوئید نیز مشاهده شود اما معمولاً برخلاف افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی نشئت گرفته از تمایلی برای نفع شخصی یا استثمار دیگران نیست بلکه در عوض اغلب ناشی از میل به انتقام جویی است. رفتار مجرمانه ای که با یک اختلال شخصیت همراه نیست. اختلال شخصیت ضد اجتماعی باید از رفتار ضد اجتماعی که ناشی از یک اختلال روانی نیست مانند رفتار مجرمانه ای که با هدف منفعت جویی و بدون همراهی با علائم شخصیتی مشخصه این اختلال انجام شده است افتراق داده شود. در این موارد وضعیت رفتار ضد اجتماعی بزرگسال باید ثبت شود مراجعه کنید به سایر حالاتی که ممکن است کانون توجه بالینی باشند».
هم ابتلایی ممکن است مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی احساس ملال و دلتنگی را تجربه کنند که در برگیرنده شکایاتی از احساس تنش ناتوانی در تحمل احساس کسالت و بی حوصلگی و خلق افسرده باشد. به علاوه ممکن است دچار هم ابتلایی اختلالات اضطرابی اختلالات خلقی اختلالات مصرف مواد اختلال علامت جسمانی و اختلال قماربازی باشند. در ضمن مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی اغلب دارای علائم شخصیتی هستند که ملاکهای سایر اختلالات شخصیت به ویژه مرزی نمایشی و خودشیفته را نیز احراز مینمایند. احتمال پیدایش اختلال شخصیت ضد اجتماعی در دوران بزرگسالی در صورت آغاز اختلال سلوک از دوران کودکی قبل از ده سالگی و همراهی با اختلال کم توجهی ٫ بیش فعالی افزایش می یابد )ADHD( اختلال شخصیت مرزی Borderline Personality Disorder ملاکهای تشخیصی یک الگوی نافذ از بی ثباتی در روابط بین فردی خودانگاره و عواطف و تکانشگری بارز که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف بروز کرده و با پنج مورد یا بیشتر از موارد زیر مشخص میشود ۱ تلاشی سراسیمه برای اجتناب از رها شدگی واقعی یا خیالی توجه رفتار خودکشی یا خودزنی مطرح شده در ملاک ۵ را شامل نمی شود.
الگویی از روابط بین فردی بی ثبات و پرشور و هیجان که مشخصه اش تناوب بین دو قطب افراطی آرمانی سازی و بی ارزش نمایی مشخص میشود. اختلال هویتی بی ثبات بودن دایم و بارز خود انگاره یا احساس فرد در مورد خودش ۴ تکانشگری دستکم در دو حوزه بالقوه آسیب زا مانند ولخرجی رابطه جنسی سوء مصرف مواد رانندگی بی احتیاط پرخوری) توجه رفتار خودکشی یا خودزنی مطرح شده در ملاک ۵ را شامل نمی شود. اقدام ژست یا تهدید به خودکشی و یا خودزنی مکرر بی ثباتی عاطفی ناشی از واکنش پذیری شدید خلقی مانند احساس ملال و دلتنگی شدید دوره ای تحریک پذیری یا اضطرابی که معمولاً چندین ساعت به طول انجامیده و به ندرت بیش از چند روز ادامه پیدا میکند احساس مزمن پوچی خشم شدید و نامتناسب یا دشواری در کنترل خشم مانند بروز مکرر تندخویی خشم پیاپی و مستمر نزاع های متعدد افکار پارانوئید یا علائم شدید تجزیه ای گذرا در مواقع استرس ویژگیهای تشخیصی علامت اصلی اختلال شخصیت مرزی الگویی نافذ از بی ثباتی در روابط بین فردی ،خودانگاره و عواطف و تکانشگری بارزی است که از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف ظهور میکند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی جهت اجتناب از رها شدگی واقعی یا خیالی به تلاشی دیوانه وار دست می زنند املاک (۱) ادراک جدایی یا طرد قریب الوقوع یا از دست رفتن ساختار بیرونی میتواند به تغییرات ژرف خودانگاره عاطفه شناخت و رفتار منجر شود. مبتلایان نسبت به شرایط محیطی بسیار حساس هستند. آنها حتی در مواجهه با یک جدایی واقع بینانه با محدودیت زمانی یا تغییرات اجتناب ناپذیر در برنامه ها خشمی نامتناسب و احساس ترس شدید از رها شدگی را تجربه میکنند مثلاً احساس ناامیدی ناگهانی در واکنش به اعلام پایان ساعت ملاقات از سوی بالینگر بروز حمله پانیک یا عصبانیت هنگامی که فرد مهم زندگی آنها فقط چند دقیقه ای دیر میکند یا مجبور به لغو قرار ملاقات می گردد. آنها ممکن است معتقد باشند این رها شدگی به معنای «بد» بودن آنها است. این ترس از ترک شدن با عدم تحمل تنها ماندن و نیاز به همراهی سایرین مرتبط است. تلاشهای عنان گسیخته این افراد برای اجتناب از رها شدگی ممکن است مشتمل بر اعمال تکانشی مثل خودزنی یا اقدام به خودکشی باشد که به طور جداگانه در ملاک ۵ شرح داده شده اند همچنین ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی را ببینید.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی الگوی روابط بی ثبات و پرشور و هیجانی دارند ملاک (۲) آنها ممکن است در اولین یا دومین ملاقات مراقب احتمالی یا فرد مورد علاقه را آرمانی تلقی کنند درخواست نمایند تا وقت زیادی با هم صرف کنند و در همان آغاز رابطه صمیمانه ترین جزئیات زندگی خود را در میان بگذارند. با وجود این مبتلایان ممکن است خیلی سریع از ایده آل سازی سایرین به بی ارزش نمایی آنها تغییر موضع دهند با این فکر که فرد مورد نظر به اندازه کافی به آنها اهمیت نمی دهد. به اندازه کافی از آنها مراقبت نمیکند یا به اندازه کافی در دسترس نیست چنین افرادی قادر به همدلی با دیگران و یا محبت به آنها هستند اما فقط با این توقع که دیگران متقابلاً بعدها در صورت درخواست جهت برآورده سازی احتیاجات آنها آماده کمک باشند. این افراد مستعد تغییر ناگهانی و چشمگیر طرز نگرش خود نسبت به سایرین هستند و ممکن است به تناوب دیگران را حمایتگرانی نیکوکار یا تنبیه گرانی خشن ببینند. چنین تغییراتی اغلب بازتاب سرخوردگی از مراقبی است که قبلاً خصایص مهربانی و عطوفت وی ایده آل سازی شده و یا برعکس فرد انتظار طرد یا ترک شدن از سوی وی را دارد.
به علاوه ممکن است اختلال هویتی وجود داشته باشد که با خودانگاره یا حس خویشتن شدیداً و دائماً بی ثبات مشخص میشود ملاک (۳) تحولات ناگهانی و چشمگیر در خودانگاره وجود دارد مثلاً این افراد میتوانند به طور ناگهانی از نقش یک فرد به شدت نیازمند به انتقام جوی برحق بدرفتاری گذشته مبدل شوند اگرچه خود انگاره این افراد به طور معمول بر پایه بد یا شرور بودن آنها استوار است اما گاه مبتلایان به این اختلال ممکن است. احساس کنند که اصلاً وجود ندارند. این وضعیت می تواند برای مبتلایان هم دردناک باشد و هم ترسناک و معمولاً در موقعیتهایی رخ میدهد که فرد احساس میکند از یک رابطه هدفمند و نیز محبت و حمایت برخوردار نیست. چنین افرادی ممکن است در محیطهای تحصیلی یا شغلی بدون ساختار بی برنامه و بینظم عملکرد بدتری نشان دهند این فقدان هویت کامل و پایدار باعث میشود که شناسایی الگوهای ناسازگارانه رفتار برای مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی دشوار شود و ممکن است به الگوی تکراری روابط مشکل ساز منجر شود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی حداقل در دو حوزه بالقوه خود تخریبی دچار تکانشگری هستند ملاک (۴) آنها ممکن است قمار کنند غیر مسئولانه پول خرج کنند پرخوری نمایند، به سوء مصرف مواد دست بزنند در رابطه جنسی نا ایمن شرکت جویند یا با بی احتیاطی رانندگی کنند مبتلایان به این اختلال مکرراً اقدام به خودکشی کرده یا ژست آن را می گیرند یا تهدید به خودکشی مینمایند و یا خودزنی میکنند ملاک (۵) افکار یا رفتار مکرر خودکشی اغلب دلیل مراجعه این افراد برای دریافت کمک است. این گونه اعمال خود مخرب معمولاً در پی تهدید به جدایی یا طرد و یا مواجهه با توقعاتی که افزایش مسئولیت پذیری فرد را ایجاب میکنند شعله ور میگردند رفتارهای خودزنی مانند بریدن یا سوزاندن بسیار شایع هستند و ممکن است در طی تجارب تجزیه ای رخ دهد و اغلب از طریق تأیید مجدد توانایی احساس کردن و یا از طریق تنبیه و مجازات فرد به دلیل احساس شرارت باعث احساس تسکین میشود.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است دچار بی ثباتی عاطفی باشند که از واکنش پذیری شدید خلق ناشی می شود مانند دوره شدید احساس ملال و دلتنگی تحریک پذیری یا اضطرابی که معمولاً چندین ساعت به طول انجامیده و تنها به ندرت بیش از چند روز ادامه پیدا می کند ملاک (۶) خلق پایه مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی ملال (ديسفوری) است که اغلب با دوره هایی از خشم وحشت زدگی یا احساس ناامیدی دستخوش تغییر میشود و به ندرت با دوره هایی از احساس خوشی و یا رضایت تسکین می یابد. این حملات ممکن است نشان دهنده واکنش پذیری مفرط فرد نسبت به تنشهای بین فردی باشد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است از احساس مزمن پوچی رنج ببرند که شاید هم زمان با احساسات دردناک تنهایی رخ دهد ملاک . (۷) با توجه به اینکه این افراد به سادگی خسته میشوند اغلب به دنبال هیجانی برای اجتناب از احساس پوچی هستند. افراد مبتلا به این اختلال اغلب خشم شدید و نامتناسبی را ابراز کرده یا در زمینه کنترل خشم خویش با مشکل مواجه هستند ملاک (۸) آنها ممکن است بی نهایت طعنه زن باشند عصبانیت طولانی مدت و آزاردهنده و دلخوری دیرپا نشان دهند.
یا رگبار بددهنی را به نمایش بگذارند خشم اغلب زمانی برانگیخته میشود که مراقب یا فرد مورد علاقه بی توجه مضایقه کننده بی عاطفه یا بی خیال و رها کننده به نظر برسد. اغلب در پی چنین ابراز خشمی احساس شرم و گناه به وجود آمده و به احساس شرور بودن آنها منجر میشود. در طی دوره های استرس شدید افکار گذرای پارانوئید یا علائم تجزیه ای مانند احساس گسست از خویشتن ممکن است. بروز کنند (ملاک (۹) اما این گونه علائم معمولاً از شدت و مدت کافی برای تشخیص گذاری مضاعف برخوردار نیستند. این حملات اغلب در واکنش به رها شدگی واقعی یا خیالی اتفاق می افتند. علائم معمولاً گذرا بوده و چند دقیقه تا چند ساعت طول میکشند بازگشت واقعی یا تخیلی محبت و مهربانی مراقب ممکن است به فروکش علائم منجر شود.
ویژگی های همراه مؤید تشخیص افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است در لحظه به ثمر رسیدن تقریبی یک هدف الگویی از تزلزل شخصی نشان دهند مانند ترک تحصیل درست قبل از فارغ التحصیلی پسرفت شدید پس از گفتگویی درباره میزان موفقیت درمان تخریب یک رابطه مطلوب درست هنگامی که امکان تداوم رابطه محرز می گردد برخی افراد در طی دوره های استرس دچار علائم شبه روان پریشی میگردند مانند توهمات تحریف تن انگاره افکار انتساب پدیده هیپناگوژیک توهمات پیش خواب). افراد دچار این اختلال ممکن است با اشیای گذاری یعنی داشتن یک حیوان خانگی با وسیله ای بی جان بیش از روابط بین فردی احساس امنیت و آرامش کنند. ممکن است مرگ زودرس ناشی از خودکشی در بین مبتلایان به این اختلال به ویژه در هم ابتلایی اختلالات افسردگی یا مصرف مواد رخ دهد با وجود این در بین مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی مرگ ناشی از سایر علل مثل تصادفات یا بیماری دو برابر شایع تر از مرگ در اثر خودکشی است. در پی رفتارهای آسیب به خود یا اقدام به خودکشی ناتمام احتمال بروز معلولیتهای جسمانی وجود دارد از دست دادن مکرر شغل تحصیلات نیمه کاره و جدایی یا طلاق شایع اند.
سابقه کودک آزاری جنسی و جسمی غفلت تعارض خصمانه و مرگ زودس والدین در تاریخچه دوران کودکی مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی بیشتر دیده میشوند. شیوع شیوع تخمین زده شده این اختلال برپایه احتمالات خرده نمونه ای از بخش دوم تکرار ارزیابی ملی هم ابتلایی ۱٫۴ درصد مطرح شده است. البته داده های ارزیابی همه گیرشناسی ملی در زمینه الكل و بیماریهای وابسته شیوع ۵٫۹ درصد را پیشنهاد کرده است. مرور هفت بررسی همه گیرشناسی که شش مورد آن در ایالات متحده انجام شده به شیوع میانه ۲٫۷ درصد دست یافت. شیوع اختلال شخصیت مرزی حدود ۶ درصد در محیطهای مراقبتی اصلی حدود ۱۰ درصد در میان کسانی که به صورت سرپایی در کلینیکهای سلامت روان ویزیت میشوند و حدود ۲۰ درصد در میان بیماران روان پزشکی بستری شده است. بروز و سیر معمولاً تصور بر این بوده است که اختلال شخصیت مرزی در بزرگ سالی آغاز میشود با وجود این در موقعیت های درمانی مشخص شده که علائم در نوجوانان ۱۲ یا ۱۳ ساله نیز میتوانند حائز ملاکهای این اختلال باشند هنوز مشخص نشده است که چند درصد از بزرگ سالانی که برای نخستین بار وارد درمان می شوند چنین شروع زودهنگامی از اختلال شخصیت مرزی داشته اند.
از گذشته باور این بوده که اختلال شخصیت مرزی اختلالی با سیر علامتی ضعیف است که با ورود افراد به دهه سوم و چهارم زندگی شدت علائم کاهش مییابد. هر چند مطالعات پیگیری آینده نگر به این نتیجه دست یافته اند که فروکش باثبات ۱ تا ۸ ساله بسیار متداول است علائم تکانشگری اختلال شخصیت مرزی به سرعت فروکش میکنند در حالی که علائم هیجانی با سرعت بسیار پایینی از بین می روند. در مقابل دست یابی به بهبود از اختلال شخصیت مرزی یعنی فروکش علامتی و عملکرد مناسب روانی - اجتماعی هم زمان دشوارتر است و در طول زمان از ثبات کمتری برخوردار است. فقدان بهبودی با مزایای حمایت از خود در زمینه ناتوانی و سلامت جسمی ضعیف مرتبط است. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی مشخص شده که اختلال شخصیت مرزی با میزان بالای اشکال گوناگون سوء رفتار و غفلت هیجانی گزارش شده در کودکی نیز مرتبط است با این حال میزان گزارش شده سوء رفتار جنسی در مبتلایان بستری بالاتر از مراجعان سرپایی این اختلال است که حاکی از آن است که سابقه سوء رفتار جنسی یک عامل خطر هم برای ابتلا به اختلال و هم برای شدت آسیب شناسی روانی آن است.
به علاوه بر اساس نتایج یک سرشماری تجربی سابقه سوء رفتار جنسی گزارش شده در کودکی برای بروز اختلال شخصیت مرزی نه ضروری است و نه کافی ژنتیکی و فیزیولوژیکی اختلال شخصیت مرزی در میان بستگان درجه یک زیستی مبتلایان در مقایسه با جمعیت عمومی در حدود پنج برابر شایع تر است. همچنین افزایش خطر خانوادگی اختلالات مصرف مواد اختلالات اضطرابی اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلالات دو قطبی یا افسردگی وجود دارد.
مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ الگوی رفتاری مشهود در اختلال شخصیت مرزی در بسیاری از مناطق سرتاسر جهان شناخته شده است برخی از بافتارهای اجتماعی و فرهنگی با تقاضاهای اجتماعی ای مشخص میشوند که موجب راه اندازی تلاشهایی در راستای خودتأییدی و پذیرش از سوی دیگران روابط مبهم یا توام با تعارض با مراجع قدرت یا تردیدهای بارز در انطباق میشوند این موارد میتوانند باعث بروز برخی حالات شوند که عبارت اند از تکانشگری بی ثباتی هیجانی رفتارهای انفجاری یا پرخاشگرانه و تجارب تجزیه ای مرتبط با اختلال شخصیت مرزی یا با واکنشهای گذرا و موقعیتی به محیط که ممکن است با اختلال شخصیت مرزی اشتباه گرفته شوند با توجه به تفاوتهای بین فرهنگی جنبه های روان پویایی شناختی رفتاری و ذهن آگاهانه مدل های ذهن و خود علائم یا صفاتی که حاکی از وجود اختلال شخصیت مرزی هستند مثلاً تعداد شرکای جنسی تعویض روابط مصرف مواد باید بر مبنای هنجارهای فرهنگی ارزیابی شوند تا تشخیص معتبری صورت گیرد.
مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت اگر چه اختلال شخصیت مرزی در نمونه های بالینی در میان زنان شایع تر از مردان است نمونه های جمعیت عمومی تفاوت جنسیتی در شیوع را نشان نمیدهند این ناهمخوانی ممکن است بیانگر میزان بالاتری از کمک جویی در میان زنان باشد که آنها را به موقعیتهای بالینی هدایت میکند ویژگی های بالینی مردان و زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ظاهراً مشابه هستند اما رفتارهای برون ریزی در پسرها و مردها و رفتارهای درون ریزی در دخترها و زنها به طور بالقوه بیشتر هستند. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی در یک مطالعه طولی رفتارهای تکانشگری و ضد اجتماعی مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی با افزایش خطر خودکشی ارتباط داشتند در یک نمونه از بیماران بستری مبتلا به اختلال شخصیت مرزی که به مدت ۲۴ سال ادامه یافت حدود ۶ درصد در اثر خودکشی فوت کردند در حالی که این میزان در نمونه مبتلایان به سایر اختلالات شخصیت ۱٫۴ درصد بود. بررسی ۱۰ سالة مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی به این نتیجه رسید که رفتار مکرر خودکشی یک ویژگی مشخصه اختلال شخصیت مرزی بود و کاهش میزان اقدام به خودکشی از ۷۹ به ۱۳ درصد در طول زمان را نشان داد.
تشخیص افتراقی اختلالات دو قطبی و افسردگی اختلال شخصیت مرزی اغلب با اختلالات دو قطبی یا افسردگی همراه است و چنانچه بیمار ملاکهای هر دو اختلال را کسب نماید باید هر دو تشخیص را برای وی مطرح نمود. از آنجا که یک حمله اختلال دو قطبی یا افسردگی میتواند به طور مقطعی علائم اختلال شخصیت مرزی را تقلید نماید بالینگر باید از تشخیص گذاری اضافی اختلال شخصیت مرزی منحصراً بر اساس علائم مقطعی و بدون اثبات شروع زودرس و سیر بلند مدت این الگوی رفتاری خودداری نماید. اختلال اضطراب اجتماعی در بزرگسالان اختلال اختلال اضطراب جدایی و اختلال شخصیت مرزی با ترس از رها شدن از سوی افراد محبوب مشخص میشوند، اما مشکلات هویتی خودگردانی عملکرد بین فردی و تکانشگری ویژگی های اصلی مضاعف اختلال شخصیت مرزی هستند. سایر اختلالات شخصیت اختلال شخصیت مرزی ممکن است به دلیل برخی علائم مشترک با سایر اختلالات شخصیت با آنها اشتباه شود بنابراین افتراق بین این اختلالات بر اساس تفاوتهای موجود در علائم خاص آنها حائز اهمیت است.
با وجود این اگر فردی از علائم شخصیتی برخوردار است که ملاکهای یک یا چند اختلال شخصیتی علاوه بر اختلال شخصیت مرزی را کسب میکند میتوان همه تشخیص ها را مطرح نمود. اگرچه وجه مشخصه اختلال شخصیت نمایشی می تواند توجه طلبی بازی دادن دیگران و عواطف سریعاً متغیر نیز باشد اما اختلال شخصیت مرزی با خود تخریبی، حملات خشم در روابط نزدیک و احساسات ژرف و مزمن پوچی و حس تنهایی متمایز میگردد عقاید پارانوئید یا خطاهای ادراکی ممکن است هم در اختلال شخصیت مرزی و هم در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی وجود داشته باشند اما این علائم در اختلال شخصیت مرزی زودگذرتر بوده در واکنش به مشکلات بین فردی بروز میکنند و به ساختاردهی بیرونی حساس هستند. اگر چه اختلالات شخصیت پارانوئید و خودشیفته نیز ممکن است با واکنش خشم نسبت به محرکهای بی اهمیت مشخص شوند. اما ثبات نسبی در خودانگاره و نیز فقدان نسبی خود تخریبی جسمی تکانشگری مکرر و نگرانیهای عمیق از رهاشدگی این اختلالات را از اختلال شخصیت مرزی جدا می سازند.
اگرچه در هر دو اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی بازی دادن دیگران بارز است اما فریبکاری مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعی در راستای منفعت طلبی دستیابی به قدرت یا به نوعی دیگر ارضای مادی است در صورتی که هدف در اختلال شخصیت مرزی بیشتر جلب توجه مراقبین است. ترس از رها شدگی به طور مشخصی هم در اختلال شخصیت مرزی و هم در اختلال شخصیت وابسته هر دو دیده میشوند؛ با وجود این فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به ترک شدن با احساس پوچی هیجانی ،خشم و توقعات واکنش نشان میدهد در حالی که فرد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته به صورت سازش و سلطه پذیری فزاینده بروز داده و بلافاصله در جست و جوی رابطه جایگزینی بر می آید تا برای وی مراقبت و حمایت فراهم نماید. وجود الگوی بارز از روابط بی ثبات و پرشور میتواند اختلال شخصیت مرزی را هر چه بیشتر از اختلال شخصیت وابسته متمایز نماید. تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر باید اختلال شخصیت مرزی از تغییر شخصیتی ناشی از یک بیماری طبی دیگر متمایز گردد در این حالت صفات نوظهور شخصیتی پیامد فیزیولوژیکی مستقیم یک بیماری طبی دیگر هستند.
اختلالات مصرف مواد اختلال شخصیت مرزی باید از علائم احتمالی که با مصرف مداوم مواد به وجود می آیند نیز افتراق داده شود. مشکلات هویتی اختلال شخصیت مرزی باید از مشکل هویتی که مختص به نگرانیهای هویتی مرتبط با یک مرحله رشدی و تکاملی مانند نوجوانی است و یک اختلال روانی محسوب نمیشود تمایز داده شود نوجوانان و بزرگسالان جوان دچار مشکلات هویتی به ویژه در صورت همراهی با مصرف مواد ممکن است به صورت گذرا رفتارهایی را به نمایش بگذارند که به اشتباه اختلال شخصیت مرزی را به ذهن متبادر سازد. چنین مواردی با بی ثباتی هیجانی معضلات وجودی اگزیستانسیال دو دلی و بلاتکلیفی انتخاب های اضطراب برانگیز تعارض در زمینه گرایش جنسی و فشارهای متناقض اجتماعی برای تصمیم گیری شغلی مشخص میشوند. هم ابتلایی هم ابتلاییهای شایع عبارت اند از اختلالات دو قطبی و افسردگی اختلالات مصرف مواد اختلالات اضطرابی به ویژه اختلال وحشت زدگی و اختلال اضطراب اجتماعی)، اختلالات خوردن به ویژه پرخوری عصبی و اختلال پرخوری، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و اختلال کم توجهی بیش فعالی (ADHD) به علاوه اختلال شخصیت مرزی اغلب هم زمان با سایر اختلالات شخصیت دیده میشوند.