text
stringlengths 300
261k
|
---|
انسان گیاه گیاه انسان .. تجسم دنیایی متفاوت مقدمه انسان برای ادامه حیات خود و راحتی زندگی تا به امروز دست به کارهای عجیب و باور نکردنی زده است امروز با توجه به گرمایش بیش از حد زمین و گرمایش جهانی بیش از بیش تمدن بشری را به این فکر وا میدارد که برای ادامه حیات بشریت باید به فکر سیارهای جدید باشیم تا نسلهای آینده بتوانن به زندگی و ادامه نسل بشر ادامه دهند تا به امروز سیارههای بسیار زیادی پیدا شدن که شباهت بسیار زیادی به زمین دارند و میتوان در آن زندگی کرد ،اما مشکل اینجاست که اون سیارهها چندین سال نوری از زمین فاصله دارند و رفتن انسان زنده به آنجا با تکنولوژی الان جزء محالات هست . اما رفتن به سیاراتی که نزدیک به زمین هستند دور از ذهن نیست اداستان از اونجایی شروع میشه که انسان دست به یک کار جدید برای به وجود آوردن یک موجود جدید که تلفیقی از ژنتیکهای بسیار قوی انسان از نظر قدرت بدنی و هوش و خلاقیت و به هم آمیخته شدن آن با ژنهای گیاهی که از نظر رشد سریع،مقاومت، و قدرت و . میزند و یک موجودی که ترکیبی از یک گیاه قدرتمند که دارای فتوسنتز و برگ و داخل پوست خود دارای کلرفیل هست میباشد این موجود همانند انسان دارای شعور ، خلاقیت و احساسات هست و به صورتی که مثل انسان عاشق میشود ،غذا میخورد ٫بزرگ میشود و میمیرد با این تفاوت که بدنی خارق الاده دارد که مثل سلولهای بنیادین انسان در جنین قابلیت تبدیل شدن اجساد خود به عناصر مختلفی که در کره مریخ وجود ندارد میکند تا ضعف کمبود عناصر مهم برای ادامه زندگی حیات بشر جبران شود و همچنین این موجود در صورت پیدا نکردن غذا با نور کم خورشید و در اتاقهای سولار که حاوی نورهای فتوسنتز هست میخوابد تا قدرتمند و ضعف غذایی و بدنی خود را برطرف سازد و از آنجا که انسانها این موجود را ساخته است این موجود انسان هارا ذاتا خدای خود میداند و برای هدف انسان کار و تلاش میکند ادامه سناریو از زاویه دید انسان گیاه ______ برای ساخت دنیایی زیبا و متمدن برای خدایانمان باید شب و روز بی وقفه کار کرد تا در نهایت بدنمان جزیی از زندگی روزمره آنان شود تا بتوان رضایت انسان هارا بوجود آورد تا سخاوتمند شویم برای ساختن دنیایی زیبا و ابدی برای انسان هایی که از روح خود در ما دمیدند .شبها و روزها به دنبال ساخت شهرکها برای آیندهی بشریت هستیم و هیچ مانعی جلوی راه ما نیست و نخواهد بود . آنچه را که نداریم به وجودمیآوریم و آنچه را که باید انجام بدهیم انجام میدهیم برای ادامه راه نیاز به تنفس داریم و اگر اکسژن و غذایی نباشد انهارا به کمک بال هایی که خدایانمان به ما هدیه دادهاند از نور خورشید دریافت میکنیم بشریت به کمک خلاقیتی که به ما داده است به ما یاد داده است که چطور برای سخاوتمندی و خوشنودی خدایان شهرها و تمدنهای بزرگ و زیبا با رفاه و کامل بنا کنیم که انسان در آنجا بتواند به راحتی و در آرامش کامل زندگی کند و ادامه نسل خود را انجام دهد. انسان منتظر اتمام ساخت اولین سازهها برای سکونت در آنها هست و ما با خلاقیت و قدرتی که داریم آنها را بنا و مهندسی میکنیم و رباط هایی میسازیم تا در شرایط سخت در خدمت خدایانمان باشند وقتی که خدایانمان از خانه قبلی خود به اینجا بیایند با دیدن این سازهها از نزدیک و سکونت در آنها ادامه زندگی میدهند و ما نیز در خدمت آنان در فضای بیرونی هستیم وآیا میتوان با هم زندگی مسالمت امیزی نیز داشته باشیم ? |
دانشمندان دریافتند که ژنهای حیاتی در میان ژنومهای دورانداخته شده در حال تکاملند منتشر شده در: مجله کوانتوم به تاریخ 16 نوامبر 202 لینک مطلب اصلی: Scientists Find Vital Genes Evolving in Genome ' s Junkyard اغلب تصور میشود که ژنهای ضروری در زمان تکاملی منجمد میشوند - تکامل خیلی آهسته است، زیرا تغییر یا مرگ منجر به مرگ ارگانیسم میشود. صدها میلیون سال تکامل حشرات و پستانداران را جدا میکند، اما آزمایشها نشان میدهند که ژنهای Hox که توسعه برنامههای بدن را در مگس سرکه هدایت میکنند، میتوانند بدون خارش جابجا شوند، زیرا بسیار شبیه هم هستند. این حفاظت تکاملی قابلتوجه یک مفهوم اساسی در تحقیقات ژنوم است.اما یک مطالعه جدید این منطق را برای حفاظت ژنتیکی در راس خود قرار میدهد. محققان مرکز تحقیقات سرطان در سیاتل هفته گذشته در eLife گزارش دادند که گروه بزرگی از ژنها در مگسهای میوه برای بقا و رشد سریع ضروری هستند. در واقع، تجزیه و تحلیل دانشمندان نشان میدهد که توانایی ژنها برای حفظ تغییر، کلید ماهیت ضروری آنها است. هارمیت مالک، یکی از بازرسان موسسه پزشکی هوارد هیوز که بر این مطالعه نظارت داشت، گفت: " این مساله نه تنها در مورد این اصل سوال میکند، بلکه این اصل را از آب خارج میکند."مانیوآن لانگ، متخصص ژنتیک تکاملی در دانشگاه شیکاگو گفت: " این کار بسیار زیبا است." محققان دریافتند که هتروکروماتین به سرعت در حال تغییر، تکامل ژنهای ضروری جدید را هدایت میکند. چه جالب!اهمیت غیرمنتظره جدیددر دهههای 1970 و 1980 ، این ایده که ژنها برای عملکردهای ضروری، توالیهایی به شدت حفاظتشده داشتند و برعکس، حوزههای تکامل و زیستشناسی رشد را تحت سلطه خود داشتند. تصور میشد که ژنهای جدید به ندرت ایجاد میشوند. اما تا اوایل دهه 2000 ، تعدادی از محققان نشان داده بودند که ژنهای جوان و به سرعت در حال رشد در طبیعت نادر نیستند. اگر چه سوالات بزرگی در مورد تکامل عملکرد در این ژنهای جوان وجود داشت، فرض بر این بود که آنها اساسا مدرن هستند، تنها مزایا و بهبودهای کوچک و غیر ضروری را فراهم میکردند، و هیچ چیز حیاتی برای زنده ماندن نداشتند.به همین دلیل است که لانگ در سال 2010 زمانی که او و شاگردانش " 200 ژن جدید و جوان را در دروزوفیلا - مگس سرکه - با استفاده از تکنیکی به نام تداخل RNA " از کار انداختند، بسیار شگفتزده شد. تقریبا 30 % این ژنهای جوان ضروری تشخیص داده شدند مگسها بدون آنها مردند. حتی شگفتانگیزتر اینکه، تقریبا همان درصد ژنهای قدیمی ضروری بودند - تنها حدود 25 تا 35 درصد از آنها. ژنهای جوان به همان اندازه ژنهای قدیمی بودند که عملکردهای ضروری را کد میکردند.لانگ گفت: "من واقعا شوکه و هیجانزده بودم." لانگ میگوید: ما احساس میکردیم که ایدههای قدیمی این حوزه درست نبوده و درست نبودهاند، چون کشف آنها بسیار شمایلی به نظر میرسید، او تصمیم گرفت تا دادهها را به دقت جمعآوری کند و از فنآوریهای جدیدی مانند CRISPR برای آزمایش بیشتر آن استفاده کند. تیم او مطالعه سال 2010 خود را در یک مقدمه جدید به روز کرد، که برخی از چالشهای روششناختی مطالعه قبلی را مورد بررسی قرار داد و تحلیل خود را به 702 ژن جدید دروزوفیلا گسترش داد. مقاله جدید به همان نتایج کلی رسید اما سوالات جدیدی مطرح کرد: این ژنهای جوان دقیقا چه کاری انجام میدادند و چگونه این چنین حیاتی شدند؟مقایسه قدیم و جدیدبرای پی بردن به این موضوع، Malik و دانشجوی ارشد او Bhavatharini Kasinathan بر روی ژنهای ZAD - ZNF ، بزرگترین خانواده از عوامل رونویسی در حشرات تمرکز کردند. بعضی از آنها به عنوان ژنهای ضروری جدید در مطالعه قبلی لانگ معرفی شدهبودند، اما عملکرد آنها به خوبی درک نشده بود. حدود 70 تا از این ژنهای ZAD - ZNF معلوم شد که در تمام گونههای دروزوفیلا وجود دارند، اما 20 مورد آنها وجود نداشت: آنها چندین بار در طول 40 میلیون سال تکامل گونههای مختلف دروزوفیلا به دست آمدند و از دست دادند.در کمال تعجب محققان، 20 ژن ویژه ملانوگاستر به اندازه 70 ژن که بیش از 40 میلیون سال محافظت شدهاند، احتمالا عملکردهای ضروری را کد میکنند. این نتایج به طور مستقل مشاهدات بلند مدت را در کل ژنوم دروزوفیلا در نتیجه فراخوانیهای طولانی "زیبا" تایید کردند.با این حال، Malik و Kasinathan در یک چرخش عجیب مشاهده کردند که در میان آن 20 ژن ویژه ملانوگاستر D ، آنهایی که به سرعت در حال تکامل هستند، احتمالا وظایف ضروری را نسبت به آنهایی که به آهستگی در حال تکامل هستند، کد میکنند.در این مرحله از تحقیقات، مالک گفت: "شما واقعا به هر چیزی که در مورد زیستشناسی فکر میکنید را زیر سوال میبرید، چون دوست دارید،" یک دقیقه صبر کنید. این چیست؟رقابت برای مرتبط ماندنبرای عمیقتر شدن در این نتیجه گیجکننده، Kasinathan به دنبال سرنخهایی برای وظایف Nicknack و Oddjob ، دو ژن ZAD - ZNF اصلی بود که به سرعت تکامل یافتند. وقتی او بررسی کرد که آنها در داخل سلولهای دروزوفیلا فعال هستند، با شگفتی دیگری مواجه شد: این عوامل رونویسی تا یوکروماتین، بخشی از ژنوم که بیشتر ژنها در آن قرار دارند، محلی نشدند.در عوض، آنها در هتروکروماتینها متمرکز شدند - مناطقی از DNA متراکم که عمدتا در یک حالت ساکت نگهداشته میشوند زیرا حاوی بیشتر DNA غیرکدشونده و دیگر به اصطلاح ژنومهای دورانداخته شده هستند. زیست شناسان مولکولی، که دوست دارند روی یوکروماتین غنی از ژن، جایی که بیشتر عمل در آن صورت میگیرد، تمرکز کنند، به طور گسترده هیتروکروماتین را نادیده میگیرند. اما اگر چه هتروکروماتینها به عنوان فضای ژنومهای دورانداخته شده در نظر گرفته میشوند، شامل چند توالی ضروری برای خانهداری سلول هستند، مانند سانترومرها، RNAهای ریبوزومی که به ساخت پروتیینها کمک میکنند، و برخی RNAهای تنظیمی که بیان ژن را در طول ژنوم کنترل میکنند. چون به سرعت تکامل مییابد، بخشهای هتروکروماتین در گونههای مختلف همه کم و بیش همان وظایف ضروری را انجام میدهند، اما دنباله DNA زیرین آنها کاملا متفاوت است.به گفته مالک، این توضیح میدهد که چرا Oddjob و Nicknack به سرعت تکامل مییابند: آنها باید خود را با محیط در حال تغییر DNA هتروکروماتینها وفق دهند تا کاربردی باقی بمانند. از بعضی جهات، آنها مانند ژنهای سیستم ایمنی هستند که به سرعت تغییر میکنند تا با پاتوژنهای در حال رشد سریع در نوعی مسابقه تسلیحاتی مقابله کنند. اما در این مورد، مالک گفت: " این تقریبا مانند مسابقه تسلیحاتی است که در ژنوم رخ میدهد تا فقط یک وظیفه ضروری را حفظ کند."برای بررسی بیشتر عملکرد این دو ژن، محققان کپیهایی از Nicknack بین گونههای خواهر D . melanogaster و D . simulans را مبادله کردند تا ببینند که آیا دو نسخه ژن به طور عملکردی میتوانند جایگزین یکدیگر شوند. جالب است که آنها دریافتند که Nicknack از ملانوگاستر میتواند مادهها را نجات دهد اما نرها را نجات نمیدهد. مالک توضیح میدهد که به این دلیل است که نرها یک کروموزوم Y بزرگ پر از هتروکروماتین دارند. Nicknack از ملانوگاستر میتواند عملکرد کافی را برای اطمینان از زنده ماندن در شبیهسازی مادهها فراهم کند، اما توسط تمام هتروکروماتینهای به سرعت در حال تکامل در شبیهسازی مردان مغلوب میشود.کاسیناتان گفت: " در توسعه، ما در مورد ژنهایی فکر میکنیم که واقعا مهم هستند . به شدت حفاظتشده هستند." اما در اینجا موردی از خانواده ژنی وجود دارد که برای تکامل بسیار مهم است، و شما حتی عوامل رونویسی بسیار نزدیک را تعویض میکنید و این کار نمیکند. این شگفتانگیز و تا حدی جالب است.چگونه میتوان ضروری بودهمچنین متناقض است: اگر ژنهای جدید ضروری باشند، ارگانیسمهای قبلی چگونه بدون آنها زندگی میکنند؟ مالک دو احتمال را میبیند. یکی این که ژن اجدادی وظیفه خود را به یک ژن جدید واگذار کرد. دیگری این است که ژن جدید عملکردی را انجام میدهد که ارگانیسمهای اجدادی به آن نیاز ندارند. گونههای امروزی با مشکلاتی مواجه میشوند که اجداد آنها این کار را نکردند و آن مشکلات جدید به راهحلهای جدید نیاز دارند. مالک میگوید: اما "اگر در واقع تکامل این توالیهای هتروکروماتین باشد که ابتدا نیاز به این عملکرد اساسی را ایجاد میکند، چه؟"او ادامه داد: " وظیفه اصلی خود ممکن است حفظ نشود و این یک مفهوم بدعتآمیز است." ما فقط میگوییم که ژنهای ضروری حفاظت نشدهاند. ما در واقع میگوییم که این امکان وجود دارد که عملکردهای ضروری حفظ نشوند، زیرا همه آنها از نظر بافت ویژه هستند.کاسیناتان و مالک در حال حاضر توجه خود را به دیگر عوامل رونویسی ZAD - ZNF معطوف کردهاند که بسیاری از آنها نیز به هتروکروماتینها محدود شدهاند. مالک گفت: "این بخش از ژنوم که ما اساسا آن را نادیده گرفتیم، زیرا بسیار فقیر از ژن است . در واقع، حداقل برای ZAD - ZNFs ، پاسخ به این پارادوکس ژنهای جوان ضروری میشود."این بینش میتواند در شناسایی ژنهای مرتبط با انواع شرایط پزشکی و اسرار بیولوژیکی مهم باشد. مالک گفت: "اگر شما به عملکرد سانترومر هستید، اگر تنها به ژنهایی نگاه کنید که کاملا در میان انسانها، مخمرها و مگسها حفظ شدهاند، میتوانید ژنهای واقعا مهمی که اهداف درمانی بالقوه هستند را از دست بدهید." " ما اجازه دادهایم که بینش و نوع تعصب ما را تا حدی تحتتاثیر قرار دهد که ممکن است بسیاری از زیستشناسی مهم را از دست بدهیم."ترجمه این مقاله با استفاده از ربات ترجمه آنلاین مقالات زیست شناسی انجام شده و بصورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه ممکن است دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
تشخیص باتری اصل هواوی تشخیص باتری اصل هواوی : یکی از مهمترین فاکتورهایی که در خرید گوشی مورد توجه قرار میگیرد، باتری هواوی میباشد. گوشیهای هواوی این روزها جزء یکی از پرفروشترین گوشی هایی هستند که در بازار گستردگی و محبوبیت بسیار زیادی پیدا کردهاند. این گوشیها میتوانند نیاز خیلی از کارربران را از هر جهت برطرف کنند. Huawei یکی از شرکتهای تولید کننده گوشی که تا به الان توانسته است با امکاناتی که برای گوشیهای خود در نظر گرفته اعتماد و رضایت کاربران خود را جذب کند. طبیعتا با گذشت زمان تکنولوژیها و قابلیتهای جدید و به روزی برای گوشیها در نظر گرفته میشود که همین باعث میشود کابران به فکر تعویض گوشی خود باشند.یکی از مهمترین معیارهایی که باید برای خرید گوشی هواوی به آن توجه داشته باشیم، باتری میباشد. این روزها گسترگی باطریهای اصل و تقلبی در بازار به قدری افزایش پیدا کرده است که گاهی ممکن است شما را در خرید دچار مشکل کند و شما به اشتباه باطریهای تقلبی را خریداری کنید.در این مقاله میخواهیم در مورد نحوه تشخیص باتری اصل هواوی با شما عزیزان صحبت کنیم. باتری یکی از مهمترین اجزای سخت افزاری هر گوشی میباشد که میتواند انرژی مورد نیاز گوشی را در خود ذخیره کند، البته فراموش نکنید که این باطریها ظرفیت مخصوص به خود را دارند و نهایت یک روز باید تعویض شوند.دلایل زیادی برای تعویض باطری گوشی هواوی وجود دارد، که یکی از مهمترین آنها که مورد توجه کاربران قرار میگیرد، سرعت پایین گوشی و زود خالی شدن باتری میباشد. این موارد میتواند کاربر را به سمت خرید باطری اصل هواوی هدایت کند. این که شما از چه فروشگاهی برای خرید اقدام میکنید، تاثیر بسیار زیادی روی خرید شما خواهد داشت. در ادامه با ما همراه باشید تا در مورد تشخیص اصل بودن باتری گوشی هواوی مواردی را با شما مطرح کنیم.نحوه تشخیص باتری اصل هواوییکی از مهمترین دغدغه هایی که هنگام خرید باطری گوشی هواوی با کاربران همراه است، چگونگی تشخیص باتری اصل از تقلبی میباشد. در ادامه میخواهیم به چند راهکار در رابطه با این نحوه تشخیص صحبت کنیم تا شما هم راحتتر تصمیم به خرید بگیرید.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به بسته بندی آنیکی از راهکارهایی که میتوانید از طریق آن به اصل و تقلبی بودن باتری Huawei پی ببرید، توجه کردن به بسته بندی آن میباشد. معمولا بسته بندی باتری هواوی اصل دارای کیفیت بالایی میباشد و تمام نوشته هایی که روی بسته هک شده است با بیشترین و بالاترین کیفیت میباشد.در حالی که باتریهای تقلبی هواوی کیفیت بالایی در رنگ نوشتهها و لوگوهای روی بسته ببندی ندارند. پس شما در مرحله اول میتوانید با در نظر گرفتن این مورد به اصل بودن آن پی ببرید، البته توجه داشته باشید که رنگهای پرنگ روی بسته بندی نشانی از اصل بودن آن نمیباشد.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به تاریخ تولید آنمورد بعدی که میتوانید به آن توجه داشته باشید، تاریخ تولید باطری میباشد. معمولا تاریخ باتریها روی آن حک شده است، شما باید در نظر داشته باشید که این تاریخ هک شده روی بدنه باطری با تاریخی که روی جعبه باتری هک شده است، کاملا یکسان باشد،، این مورد نشان دهنده اصل بودن باطری میباشد. پس عدم تطابق تاریخ باتری روی بدنه آن و جعبه نشان دهنده تقلبی بودن آن خواهد بود.یکی دیگر از مواردی که میتوانید از روی نوشتههای آن متوجه شوید، این است که معمولا باتریهای تقلبی نوشته هایشان یا خیلی پررنگ است و یا خیلی کم رنگ و گاهی اوقات ممکن است ناخوانا و نامنظم نوشته شده باشد. باطریهای اصل و اورجینال نوشتههای منظم و دقیقی دارند.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به برچسب دور آنباتریهای لیتیوم یونی دارای یک برچسب دور خود هستند که اطلاعاتی مانند، تولید باتری، ظرفیت باتری، هشدارهای لازم، لوگوی شرکت و .روی آنها نوشته شده است. توجه داشته باشید که این برچسب معمولا به رنگ نقرهای و سیاه میباشد. شما میتوانید هنگام مشاهده باتری تشخیص دهید که تقلبی هست یا نه. اگر برچسب دور باطری نامنظم کار شده بود و دارای برآمدگی و جای چسب بود یعنی باتری تقلبی میباشد. در غیر این صورت باتری اصل و اورجینال است. معمولا باتریهای اصل دارای ظرافت کاری بالایی هستند.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به لبهها و بدنه آنشما میتوانید برای این کار و تشخیص باتری اصل از تقلبی با در نظر گرفتن لبههای باتری آن را روی یک سطح صاف بخوابانید، اگر باتری شما لبههای کاملا صافی داشت و دقیق طراحی شده بودو با هم هماهنگ بود، این یعنی باتری اصل است و تقلبی نیست. اما اگر باتری در هماهنگی نباشد و هنگامی که روی سطح صاف قرار میگیرد، حالت صافی ندارد، یعنی فیک و تقلبی است.مورد بعدی که بهتر است مورد توجه قرار دهید، تمام بدنه باتری میباشد. معمولا باتریهای اصل در طراحی بدنه از هماهنگی و سازگاری زیادی برخوردار هستند و شما کوچکترین ایرادی نمیتوانید از آنها بگیرید. این باتریها خیلی دقیق کار شدهاند درحالی که باتریهای تقلبی خیلی با هم هماهنگ نیستد و گاها اختلاف اندازه دارند.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به اتصالات آنیکی دیگر از روش هایی که میتوانید از آن برای تشخیص باتری هواوی اصل به کار ببرید، توجه به اتصلات طلایی رنگ باتری میباشد. باتریها اصل معولا دارای ظرافت زیادی در این قسمت هستند و عمق خیلی کمی دارند، در حالی که باتریهای تقلبی هماهنگی خوبی ندارند و همچنین دارای عمق زیادی هستند. یکی از مواردی که میتوانیم به آن توجه کنیم قیمت باتری میباشد که معمولا باتریهای تقلبی و فیک دارای قیمت خیلی ارزانی هستند.تشخیص باتری تقلبی از اصل با توجه به جنس آنیکی دیگر از مواردی که میتوانید به آن توجه داشته باشیم، جنس بدنه باتری هواوی میباشد. معمولا باتریهای اصل دارای جنس بدنه پلاستیک PC هستند، که میتواند نظم خاصی در کار داشته باشد ولی باتریهای تقلبی از پلاستیکهای بازیافتی درست شدهاند که همین باعث ناهماهنگی در ساختار و شکل ظاهری باتری میشود. قبل از خرید باتری بهتر است آن را لمس کنید و اگر با سطح ناهموار مواجه شدید، مطمین باشید که باتری فیک و تقلبی است.منبع مقاله تشخیص باتری اصل هواوی : - huawei - phone - battery / |
هر که میگش بیگ ریگش بیگتر!!! میخوام باز هم با کلمهها بازی کنم و چندتا مفهوم جالب را مرور کنم.البته به زبون خودم. امیدوارم باهام همراه بشین و تا آخر بخونین این مطلب را.آشکارا نهان کنم تا چند؟ دوست میدارمت به بانگ بلند .خوب امروز میخوام بحثمو با بانگ شروع کنم! البته نه بانگ فارسی به معنای فریاد بلکه بانگ یا بنگ ( BANG ) و البته اونم از نوع بزرگش یعنی بیگ بنگ!!! ( Big Bang ).میدونین که بیگ بنگ یه تیوری در بحث پیدایش گیتی و ستارهها و خورشید و ماه (نمیدونم چرا همشون مونث هستند شما میدونین؟!) است که بطور خلاصه میگه دنیا (اینم خانمه! عجبا .) اولش خیلی قلمبه و توپول بوده و ضمنا داغ و سوزان! بعدش یهو منفجر شده و یه صدای مهیب بانگ بنگ! درومده و هزار تیکه شده . خلاصه که اجرام و احجام آسمانی یواش یواش ازش بوجود اومدند و .. اگر دلتون میخواد درباره بیگ بنگ بیشتر بخونین این مقاله را پیشنهاد میکنم: "بیگ بنگ یا مه بنگ"حالا این بیگ بنگ را داشته باشید که بعدا باهاش بازم کار دارم.راستی داشت یادم میرفت یه گروه موسیقی خاص هم توی کره جنوبی هست که اسم اونها هم بیگ بنگ ( ،) است! کرهای هم نوشتم که اگر بلدین بخونین! اینها هم 5 تا پسر جوون خوش تیپ هستند که برای خودشون یه سبک موسیقی دارند و در داشتن موسیقی منحصر به فرد و استایل فوقالعاده در فشن شهرت دارند.خواستم براتون یکی از آهنگاشون را بزارم بلد نبودم ولی لینک میدم برین گوش کنین بنگ کنید!! - % D8 % A2 % D9 % 87 % D9 % 86 % DA % AF - % D9 % 87 % D8 % A7 % DB % 8C - big - bang - % D8 % A8 % DB % 8C % DA % AF - % D8 % A8 % D9 % 86 % DA % AF - % DA % AF % D8 % B1 % D9 % 88 % D9 % 87 - % DA % A9 % D8 % B1 % D9 % 87 - % D8 % A7 % DB % خلاصه این بیگ را داشته باشید تا بگم.گفتم بیگ و بگم باز یادم افتاد که توی ترکی کلمهای داریم که بیگ یا بیک است و مخفف بیوک یعنی بزرگ که به مردها گفته میشه و درمقابلش بیگم هم داریم یعنی خانم. خدابیامرزه امواتتون را اسم مادربزرگ پدریم احراربیگم بود . روحش شاد.یهو یادش افتادم.بگذریم .بریم سراغ یه بیگ دیگه به اسم بیگ تک یا Big Tech ، اینم خیلی بیگه باحالیه! بیگ تک یا فناوری بزرگ یه اصطلاحه که به چهار شرکت معروف گوگل آمازون ، فیس بوک و اپل میگن و بعضی وقتها هم بهشون بیگ گنگ یا ارازل بزرگ میگن!! خدا میدونه این چهار تا غول فناوری چیکار میکنن با ما! شاید تعجب کنین از این حرف ولی این بیگ تکها کلی اطلاعات از کاربرها و مخاطبینشون میدزدند که بهش میگن بیگ دیتا! خلاصه با تحلیل دادهها و رفتارهای کاربرانشون میتونن برای تولید محتوای تبلیغاتی و سیاست گذاری و هزارتا کار دیگه استفاده کنن. البته بعضی وقتها شرکت مایکروسافت را هم جزو این گروه میارن که البته دیگه به جای بیگ تک بهشون میگن گافام! یاد گافام یعنی گافهای خودم افتادم!!! (آیکون خنده نداریم اینجا توی ویرگول؟!)اگر دلتون میخواد درباره این بیگ بیگها هم مطالعه کنید لینک میدم بهتون: بیگ تکآهان یه چیز دیگه! کنار بیگ تکها ، ریگ تکها هم هستند! به خدا الکی نمیگم! الان فکر میکنین از خودم واژه درمیارم! ریگ یا رگ ( Reg ) هم یه جور از گروههای فناوری است که رگولاتوری یا قانونی هستند و بیشتر به مسایل مالی مربوط میشن. حوصله ندارم ازشون بیشتر بنویسم برای همین دوست داشتین ریفرنس زیر را ببینین: - % D8 % AA % DA % A9 - % D9 % 87 % D8 % A7 - % D9 % 88 - % D8 % B1 % DA % AF - % D8 % AA % DA % A9 - % D9 % 87 % D8 % A7 - % D8 % B1 % D8 % A7 - % D8 % A8 % D8 % B4 % D9 % 86 % D8 % A7 % D8 % B3 % DB % 8C % D8 % AF - % D8 % B1 % D9 % 82 % DB % 8C % D8 % A8 - % D8 % AC % D8 % AF % DB % 8C % D8 % AF / do بیگ بیگ! یاد چی افتادین؟ میگ میگ؟! آره منم همینطور! عاشق کارتونش بودم. راسته که میگن آخر داستان این کارتون را عوض کردند بخاطر پسر دیوید بکام؟ نمیدونم درسته یا نه اما حیف شد اون دارکوبه (البته درستش کوکو است) مورد و گرگه (در اصل کایوت) اونو خورد!!! میگ میگ!! بعضیها آهنگ اس ام اس موبایلشون را صدای میگ میگ میزارن و همینجا اعلام میکنم که خیلی باحاله و دوستش دارم.میگ میگ! خدا بیامرزدش.خوب اگر بخوام بازم ادامه بدم طولانی میشه دیگه اگرنه بیک و نیک و پیک نیک و صدتا کلمه هم قافیه دیگه هم هست که میشه درموردشون حرف زد اما برای امروز کافیه.خلاصه که هر که بامش بیگ برفش بیگتر!!! |
باتری اصلی گوشی Huawei Honor 3C Lite باتری هواوی Honor 3C lite با ظرفیت 2000 میلی آمپر و شماره مدل HB474284RBC میباشد. با خرید باتری آنر 3c lite یک باتری اوریجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک باتری اصلی Honor 3c lite را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی هواوی Honor 3c lite شما فرا رسیده است.مدل: HB474284RBC ظرفیت باتری: 2000 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون - قابل تعویض توسط کاربر |
نوبل شیمی به مخترعین باتریهای لیتیوم یونی رسید! جایزه نوبل شیمی در سال 2019 به سه شیمیدان میرسد که در مجموع محصولی را تهیه کردهاند که در زندگی روزمره ما به یک ضرورت مطلق تبدیل شده است باتری لیتیوم یون. از تلفنهای همراه گرفته تا ابزارهای قابل حمل و اتومبیلهای برقی به این اختراع مدیون هستند. در کمتر از چهار دهه این اختراع به نیاز اصلی جامعه مدرن بدل شده و میتواند در ت مین ذخیره انرژی و آینده انرژی تجدیدپذیر نقش موثر داشته باشد.این جایزه به استنلی وایتینگام استاد دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگامتون، جان گودنوف استاد پیشین در دانشگاه آکسفورد و آکیرا یوشینو، محقق شرکت شیمیایی ژاپنی تعلق گرفته است.باتریهای لیتیوم نسبت به انواع قبلی باتریها دارای مزایای قابل توجهی هستند:آنها نسبت به باتریهای سرب قدیمی که هنوز در اکثر اتومبیلها وجود دارد بسیار سبکتر و جمع و جور هستند.شارژ مجدد آنها امکانپذیر است برخلاف باتریهای روی یا قلیایی ارزان قیمت و یکبار مصرف که هنوز هم در اسباب بازیها استفاده قرار میگیرد.علاوه بر این، باتریهای لیتیوم برخلاف باتریهای قابل شارژ نیکل - کادمیوم، حاوی فلز سمی نیستند.سیر تحقیقات بر روی باتریهای لیتیوم یونی:وایتینگام در شرکت نفت اکسون، اولین باتری لیتیوم را در دهه 1970 توسعه داد. شرکت اکستون میخواست در میان ترس همگانی از اتمام نفت در اوایل دهه 1970 برای ت مین انرژی جایگزین تنوع ایجاد کند. ویتینگام فهمید که لیتیوم ماده مفیدی برای ساخت باتری است زیرا اتمهای آن به راحتی الکترونهای خود را آزاد میکند و میتواند انرژی بالایی را تولید کند. البته تحقیقات این شرکت مدتی بعد و به دنبال ورشکستی آن متوقف شد.تحقیقات بعدی توسط گودنف از سر گرفته شد. او فهمید تغییر یکی از مولفههای مورد استفاده در باتری ویتینگام عملکرد بهتری را به همراه خواهد داشت و برای همین از اکسید کبالت به جای دی سولفید تیتانیوم استفاده کرد، که منجر به تولید باتری بسیار قدرتمندتری شد. وی بعدها دریافت که فسفات آهن هم جایگزین کم هزینهتری بوده و نیز اثرات سمی کمتری دارد.مرحله نهایی تحقیقات که منجر به تولید باتری تجاری مدرن شد را یوشینو انجام داد. وی در قطب مثبت این نوع باتریها به جای کک نفتی که نوعی کربن است، از یک ماده دیگر استفاده کرد. این مسیله خطر احتراق فلز لیتیوم در معرض هوا را از بین برد.باتریهای لیتیوم یونی اکنون آنقدر فراگیر هستند که مطمینا یکی از آنها را در دستگاهی که استفاده میکنیم میتوان دید. البته هنوز تحقیقات بر روی این باتریها ادامه دارد و علم هیچگاه متوقف نمیشود.منبع: 19 کالامگ - نویسنده الهام رییسی |
نخ دندان و سکته قلبی ! چیزی شبیه به مقدمه:مثل هر روز، هنگام پیاده روی مشغول گوش دادن پادکستهای مورد علاقهام بودم که یک مطلب جالب از پادکست رادیو بادیو شنیدم. اونقدر برام جذاب و لذت بخش بود که به صورت نوشتاری پیاده سازیش کردم تا شما هم بخونید و لذتشو ببرید. ممنونم از بچههای رادیو بادیو که در هر قسمت پادکست شون کلی اطلاعات جدید و خوب در اختیار مخاطب میزارن.اصل داستان:باکتریها عملکرد پیچیدهای دارند و به آهستگی و با آرامش کارهای خود را در بدن ما انجام میدهند. در ضمن این قابلیت را دارند که تا مدتهای مدیدی مخفی شوند. دانشمندان به این نتیجه رسیدند که بسیاری از بیماریها با حمله به باکتریها از بین میروند. یک سری باکتریها در مکان هایی مشاهده شدند که اصلا انتظار نمیرفت در آنجا حضور داشته باشند. ابعاد این کشف آنقدر وسیع بود که تیمهای مختلفی در حال مطالعه در این زمینه هستند و اگر این کشف به سرانجام برسد شاهد تغییرات بنیادی در علم پزشکی خواهیم بود.عکس کاملا تزینی میباشدحالا برویم سر موضوع اصلی، باکتری هایی وجود دارند که سبب بیماری لثه میشوند.شایعترین بیماریهای موجود بین انسانها امراض مربوط به لثهها است. در آمریکا 42 % افراد سی سال به بالا بیماری لثه دارند. در ایران 70 % افراد بیماری لثه دارند. بیشترین عوارض پیری مثل رماتیسم مفصلی و پارکینسون در افرادی دیده شده است که از بیماریهای مربوط به لثه رنج میبردند. در حال حاضر محققان اعتقاد دارند باکتری هایی که در لثه هستند منجر به بیماریهای رماتیسم و پارکینسون میشوند. چون در تمام دنیا بیمهها موارد مربوط به بهداشت دهان و دندان را پوشش نمیدهند معمولا مردم در شرایطی به سراغ بهداشت دهان و دندان خود میروند که موضوع بسیار جدی و حاد شده است. حالا ببنیم این باکتری چطور سیستم ایمنی بدن ما را فریب میدهد و منجر به مرگ ما میشود.در دهان انسان حدود 1000 نوع باکتری مفید زندگی میکند در شرایط نرمال این باکتریها بازیگران خوب و موثری هستند و به ایمنی بدن بسیار کمک میکنند. همان طور که میدانید دهان عضوی از بدن است که بخش اصلی ورودی بدن ما را شامل میشود و نیازمند امنیت بالایی است. در اکثر بافتهای بدن مکانیزمی به اسم پوست اندازی وجود دارد. یعنی به محض اینکه مدت زمانی از عمر بافت میگذرد آن بافت از بین رفته و بافت جدید جایگزین میگردد. اما متاسفانه این وضعیت در دندان وجود ندارد. مثلا وقتی باکتری در دندان جمع میشود به راحتی میتواند در آن مکان مستقر شده و بعد از مدتی به لثه سرایت کند و در گام بعدی باعث التهاب گردد. وقتی بر روی لثه التهاب ایجاد میشود سیلی از سلولهای ایمنی به سمت آن بخش حمله میکنند و همان طور که میدانیم در این هجوم خوب و بد با هم کشته میشوند. با تکرار این مسیله یک فضای کوچکی بین لثه و دندان ایجاد میشود که آنرا با نام پکت میشناسیم. این پکت اکسیژن کمی دارد و چند نوع باکتری این فضای بوجود آمده را بشدت دوست دارد که مهمترین و خطرناکترین آنها با نام"پی جی" شناخته میشود. پی جی از التهاب بوجود آمده برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند. پی جی در بافت، التهاب ایجاد کرده و همین امر سبب آزادسازی پروتیین میشود. پی جی طوری سیستم ایمنی بدن ما را هک کرده که به جزو خودش همه را از بین میبرد. حال پی جی راه خود را باز کرده و از طریق لثه وارد بدن میشود. با ورود پی جی به اولین رگ خونی اتفاق تلخ رخ میدهد. با ورود پی جی به خون تغییر شکل رخ میدهد. پروتیینهای پوسته طوری تغییر میکنند که بعنوان یک سلول طبیعی در بدن شناخته میشوند و خودشان را در داخل پوسته گلبول سفید قرار میدهند و خیلی آهسته و آرام آنتی بادی تولید میکنند. آنتی بادیهای تولید شده باعث مرگ انسانها میشود. (رماتیسم، سکته، آلزایمر)با ورود پی جی به گلوبول سفید نظام ایمنی بدن مختل شده و ژنهای سلولهای خونی دستکاری میشوند تا سلولها به سراغ بافتهای مختلف بدن رفته و آنها را دستکاری کنند. این دستکاری طوری است که سبب تغذیه پی جیها میشوند. مهمترین پروندهای که برای اثرات پی جی بر روی بدن درنظر گرفته شده است بیماری آلزایمر است که پنجمین عامل مرگ و میر در جهان است.پی جیها سبب مشکلات حاد بر روی قلب میگردند. مثلا باعث سفت شدن رگهای مستقیم متصل شده به قلب میشوند. وقتی این رگها سفت میشوند خاصیت ارتجاعی خود را از دست داده و ما را به سکته نزدیک میکنند در مرحله بعد سبب چربی دوستی زیاد رگها میشوند یعنی چربیها در رگها جمع شده و لخته ایجاد میگردد و سکته مغزی و قلبی را برای ما به ارمغان میآورند. این باکتری سبب بالا رفتن قند خون و مختل کردن سیستم ایمنی بدن میشود.پیشنهاد شده رعایت بهداشت دهان و دندان را در اولویتهای زندگی خود قرار بدهید و حتما از نخ دندان استفاده نمایید. نخ دندان باعث میشود این باکتری جایی بر روی بلاک دندانهای شما پیدا نکند. چکاپهای دندان پزشکی خود را مرتب و منظم انجام دهید. پی جیها از آنچه که فکر میکنید به شما نزدیکتر هستند. |
10 اختراع بزرگ "نیکولا تسلا" که جهان را تغییر داد! ?به گزارش بیگ بنگ، نیکولا تسلا ( 1856 1943 ) از بزرگترین دانشمندان تاریخ و تنها کسی است که پس از 72 سال از وفاتش، با وجود پیشرفتهای بزرگ در زمینه تکنولوژی، هنوز هم راز تمام آزمایشهایش برملا نشده و شخصیت و کارهای او همیشه مورد بحث و اختلاف نظر فراوان بوده است. عدهای او را یک نابغه استثنایی و عدهای دیوانه میدانند، اما هر چه که هست نبوغ و استعداد فراوان تسلا در زمینه فیزیک و الکتریسیته، از او شخصیتی اسرار آمیز و از کارها و آزمایشهایش نمونه واقعی داستانهای علمی تخیلی را میسازد. آزمایشهای عجیب و غریب تسلا او را سالها و قرنها از زمانی که در آن میزیست جلوتر نشان میدهد. درباره تسلا و آزمایشهایش گفتنی بسیار زیاد است که در آینده اگر فرصتی باشد به تعدادی از آنها خواهیم پرداخت اما امروز میخواهیم 10 مورد از مهمترین اختراعات این دانشمند بزرگ را با هم مرور کنیم اختراعاتی که جهان را تغییر دادند و تکنولوژی امروز مدیون آنها است! 1 - جریان متناوبتسلا از همکاران مخترع بزرگ، توماس ادیسون بود که به خاطر اختلاف نظرهای به وجود آمده به همکاری با او پایان داد. یکی از موارد مورد اختلاف تسلا و ادیسون در سال 1983 ، موضوع برتری جریان الکتریسیته مستقیم یا متناوب بود. دیدگاه ادیسون برتری الکتریسیته مستقیم به دلیل ایمنی بیشتر بود و از جانب شرکت بزرگ او، جنرال الکتریک ادیسون نیز مورد حمایت قرار میگرفت.در حالی که توزیع برق مستقیم هزینههای بسیار زیادی داشت و در دستگاههای مبدل مورد نیاز برای انتقال به مسیرهای طولانی که به اصطلاح کموتاتور نامیده میشد، جرقههای خطرناک تولید میشد. دیدگاه تسلا برتری برق متناوب به دلیل سهولت و هزینه پایین توزیع و انتقال بود که همیشه با نظر مخالف ادیسون روبرو میشد و ادیسون برای اثبات خطرات برق متناوب، صندلی الکتریکی را اختراع کرد تا مرگ حیوانات مختلف را با این صندلی به مردم نشان دهد هرچند که بعدها از این که اختراعش برای اعدام انسانها مورد استفاده قرار گرفت به شدت پشیمان شد. به هر حال با وجود حمایت شرکت جنرال الکتریک و وستینگهاوس از ادیسون، امروزه ایده تسلا در تمام جهان مورد استفاده قرار میگیرد و توزیع و انتقال برق به صورت جریان متناوب انجام میشود.? 2 - نوربدیهی است که نور اختراع تسلا و در واقع اختراع هیچکس نیست اما تسلا بود که اختراع کرد چگونه نور تحت کنترل قرار گرفته و توزیع شود. تسلا چهل سال پیش از تولید صنعتی لامپهای فلورسنت آنها را ساخته بود و در کارگاهش استفاده میکرد. تسلا در یک نمایشگاه لولههای شیشهای را به شکل حروف اول نام دانشمندان بزرگ خم کرد و در واقع اولین لامپهای نیون را ساخت هرچند که کویل تسلا مهمتر از همه اینها به نظر میرسد و میتواند تمام صنایع جهان را تحت تاثیر قرار دهد. این کانسپت میگوید: زمین یک مغناطیس بزرگ است که بصورت امواج الکترومغناطیس برق تولید میکند و ما برای دریافت این برق فقط نیاز به یک دستگاه گیرنده مطابق با فرکانس این امواج داریم چیزی شبیه یک رادیو که در هر جایی از کره زمین برق مورد نیاز خود را دریافت کنیم! 3 - پرتوهای ایکسپرتوهای یونیزه کننده و امواج الکترومغناطیس در پایان قرن 19 مورد مطالعه قرار گرفتند ولی تسلا در این مورد مطالعات بسیار زیادی انجام داده است. هر چیزی، از عکسبرداری اشعه ایکس در تخقیقات پیشرفته تا عکسبرداری پزشکی، به نوعی حاصل تحقیقات او به حساب میآید. اشعه ایکس هم مانند بسیاری از چیزهای دیگر در ادامه تحقیقات تسلا کشف شده است که میگفت: هرچیزی که لازم است در جهان باشد همیشه در اطراف ما هست ولی ما باید با استفاده از فکر خود آنها را به واقعیت تبدیل کنیم تا ادراک ذاتی ما از جهان هستی افزایش یابد. 4 - رادیواختراع رادیو به نام گاگلیلمو مارکنی ایتالیایی ثبت شده و امروزه همه او را به عنوان مخترع این وسیله میشناسند، در حالی که در سال 1943 دادگاه عالی آمریکا به دلیل اینکه تسلا سالها پیش رادیو را اختراع کرده بود، حق اختراع مارکنی را باطل کرد! امواج رادیویی هم از فرکانسهایی هستند که نیاز به فرستنده و گیرنده دارند و تسلا در سال 1893 طی سمینار ملی لامپهای الکتریکی این موضوع را عنوان کرده بود. در سال 1897 تسلا اختراع رادیو را در اداره ثبت اختراعات آمریکا به ثبت رساند با این حال در سال 1904 این اداره تصمیمش را عوض و اختراع رادیو را به نام مارکنی ثبت کرد. حمایت توماس ادیسون و آندره کارنجیو از مارکنی دلیل اصلی این موضوع بود که تسلا را از دریافت مزایای اختراعش محروم کرد! 5 - کنترل از راه دوراین اختراع هم همانند رادیو بود. پتنت اولین قایق کنترل از راه دور با سیستم محرک پروانهای که انرژی مورد نیازش را از باتریهای بزرگ تهیه میکرد و مجهز به سیستم کنترل رادیویی بود در سال 1898 بنام تسلا به ثبت رسید. سالها از این تکنولوژی استفاده نشد تا این که امروزه در ارتش به منظور جنگهای از راه دور استفاده از این قایقها را مشاهده میکنیم و بر اساس همین اختراع هم، تانکهای کنترل از راه دور در جنگ جهانی دوم توسط ارتش آلمان مورد استفاده قرار گرفتند. پس متاسفانه در بسیاری از موارد اختراعات مهم در خدمت بشریت نیستند!? 6 - موتور الکتریکیاستفاده موتور الکتریکی اختراع شده توسط تسلا، با نصب روی یک اتومبیل به نام او رواج یافت. در حالی که مشخصات فنی موتور خیلی خوب بود، برای جذب مردم، نام تسلا به عنوان مخترع این موتورالکتریکی که با مغناطیسهای چرخنده کار میکرد موثرتر از مشکلات و محدودیتهای انواع دیگر موتورها بود. هرچند که این اختراع نیز در سال 1930 به دنبال بحران اقتصادی ناشی از جنگ جهانی به شکست انجامید ولی انواع تغییر یافته آن در طیف زیادی از وسایل زندگی امروز ما مانند: پمپ آب، ابزارهای برقی، لوازم خانگی، درایوهای نوری کامپیوتر، ساعت عقربهای و. مورداستفاده قرار میگیرند. 7 - روباتیکفکر خلاق و علمی تسلا او را به این ایده رساند که موجودات زنده را صرفا با محرکهای بیرونی هدایت کند. او گفت: من با هرچه که در اندیشه و عمل خودم است زندگیمیکنم و کارهای روزانه را انجام میدهم. برای این که با رضایت کامل فقط به محرکهای بیرونی پاسخ دهم لازم است یک آدم آهنی باشم! بر همین اساس ایده ربات متولد شد. هرچند که ایده تسلا محدودیتهای زیادی داشت و نیازمند بسط و گسترش بود و در ضمن فقط مربوط به یک آدمک هدایت شونده بود، اما برای ساخت اتومبیلهای هوشمند و بسیاری از تجهیزات روباتیک مورد استفاده واقع شد. 8 - لیزراختراع لیزر توسط تسلا نمونه بارز استفاده از فکر یک انسان بصورت توامان برای مقاصد انسانی و شیطانی است. از سویی لیزر به عنوان یک ابزار جراحی و استفاده در بسیاری از دستگاههای دیجیتال در خدمت بشریت قرار دارد و از سوی دیگر به عنوان اشعه مرگبار در اسلحههای لیزری به کار گرفته میشود و از هر دو سو نیز به سرعت در حال گسترش است! ?نیکولاتسلا:اگرمیخواهیدجهانرادرککنید،بهانرژی،فرکانسوارتعاشفکرکنید. 9 و 10 - ارتباطات بیسیم و انرژی رایگان نامحدوداین دو عنوان از هم تفکیک نشدنی هستند. چقدر خوب است که انرژی به راحتی انتقال یابد و رایگان و نامحدود هم باشد؟! جی.پی مورگان از تسلا با مبلغ 150 هزار دلار حمایت کرد تا برجی را بسازد که از فرکانسهای طبیعی جهان برای انتقال اطلاعاتی شامل طیف گستردهای از اطلاعات مانند عکسها، صداها و پیامهای متنی استفاده کند. این برج اولین وسیله ارتباط بیسیم در جهان است که بر اساس ایده تسلا، گذشته از هزینه خود برج، جهان از انرژی رایگان بهرهمند میشد که میتوانست در تمام جهان گردش داشته باشد ولی برج دیگری برای ادامه این ساختار احداث نشد. نیکلا تسلا در اندیشه انتقال آسان و بدون هزینه دیتا و انرژی در سراسر جهان بود ولی پایان داستان را همه ما میدانیم. این دانشمند بزرگ ایدههای بسیار زیادی در سر داشت و آزمایشهایی انجام داد که ما را به یاد داستانهای علمیتخیلی میاندازند. |
راز ارتباط مادر و دختر در عصر جدید .! عملکرد نیمکره راست مغزی چگونه است؟نیمکره راست و چپ مغز در امور جزیی با هم تفاوت دارند اما با این وجود، آیا یک سمت میتواند کنترل امور را بهدست بگیرد و فرمانروایی کند؟ برخی از افراد فکر میکنند که هرکس یا راستمغز است یا چپمغز و این تسلط نیمکرههای سمت چپ و راست مغز است که رفتار و افکار را میسازد. در این متن میخواهیم شایعات و حقایقی را که دربارهی این نقطهنظر وجود دارد، بهتر بررسی کنیم. پس با ما همراه باشید.نگاهی کلی به داستان نیمکرههای سمت چپ و راست مغزمغز عضوی سختکوش و پیچیده در بدن است و بیش از 100 میلیارد نورون یا سلول مغزی دارد که همهی آنها روی هم تنها حدود 500 گرم هستند. مغز انرژی زیادی میطلبد. با اینکه تنها 2 درصد از وزن بدن را به خود اختصاص میدهد، اما 20 درصد از انرژی آن را مال خود میکند.نیمکرههای سمت چپ و راست مغز با تعداد زیادی رشتهی عصبی بههم متصل هستند. در مغزی سالم، این دو قسمت با هم در ارتباطاند. البته لزوما نیازی به ارتباط میان این دو بخش نیست مثلا اگر فردی در حادثهای دچار جراحتی بشود و این دو بخش از هم جدا شوند، هردو بخش همچنان قادر به ادامهی فعالیت خود خواهند بود.باور رایج این است که برخی افراد راستمغز هستند و برخی دیگر چپمغز و همین داستان است که شخصیت، افکار و رفتار هر فرد را میسازد. از آنجا که بعضی اشخاص راستدست هستند و برخی دیگر چپدست، چنین ایدهای برای مغز آدمی نیز قوت گرفته است. گفته میشود که افراد چپمغز چنین هستند:تحلیلگر منطقی جزیینگر و حقیقتگرا محاسبهگر مایل به فکر کردن در قالب کلمات.افراد راستمغز نیز بیشتر دارای این ویژگیها هستند:خلاق آزاداندیش دارای نگاهی کلان به موضوعات شهودی مایل به اندیشیدن در قالب تصاویر (بیشتر بصری هستند)تحقیقات چه میگویند؟تحقیقات ثابت میکند که آنچه دربارهی راستمغز و چپ بودن گفته میشود، صحت ندارد. در مطالعهای در سال 2013 ، تصاویر سهبعدی مغز هزار نفر مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از اسکنر MRI ، میزان فعالیت هردو نیمکره اندازهگیری شد. نتایج نشان میداد که هر انسان، از هردو نیمکره مغزی خود بهره میبرد و بخشی بر دیگری غالب نیست.با این وجود، فعالیت مغزی افراد بنا به کاری که مشغول انجامش هستند، متفاوت خواهد بود یعنی گاهی از نیمکره چپ و گاهی نیز از نیمکره راست استفاده میشود. مثلا مرکز زبان در نیمکرهی چپ مغز قرار دارد درحالیکه احساسات و ارتباطات غیرکلامی مربوط به نیمکره راست مغز هستند.تحقیقات دربارهی تقسیمبندی وظایف مغز در سال 1960 میلادی برای راجر. و .اسپری، جایزه نوبل به ارمغان آورد. البته اغراق در برخی ابعاد این دستاوردها، باورهایی مبنی بر چپمغز بودن یا راستمغز بودن و ت ثیرات آن بر شخصیت افراد را در میان عوام رواج داد.عملکرد و ویژگیهای نیمکرههای مغزیهرچند که با توجه به دستاوردها و تحقیقات دانشمندان اکنون میدانیم که چیزی به نام راستمغز یا چپمغز دیگر وجود ندارد اما با این وجود، ویژگیهای هریک از این دو نیمکره با هم متفاوت است. مثلا: 1 . احساساتدر انسان و سایر پستانداران، نیمکره راست مغز مسیول مدیریت احساسات است. احساسات هر فرد از سوی نیمکره راست درک و ابراز میشود. 2 . زباننیمکره چپ مغز در تولید واژهها و صحبت کردن فعالتر است. در بیشتر افراد، دو بخش اصلی زبانی یعنی ناحیهی ورنیکه و بروکا در نیمکره چپ مغزشان قرار دارد. 3 . زبان علامت و اشارهزبانهای مبتنی بر تصویر و بصری نیز در سمت چپ مغز قرار دارند. افراد ناشنوا با تماشای زبان اشاره، از فعالیتهای سمت چپ مغزشان برای درک مفهوم بهره میگیرند. 4 . راستدستی یا چپدستیافراد چپدست و راستدست از قسمت چپ و راست مغزشان به شیوهای متفاوت از هم بهره میبرند. برای مثال، فردی چپدست برای انجام امور دستی و عملی خود از سمت راست مغز استفاده میکند و فرد راستدست از قسمت چپ مغزش.راستدست بودن یا چپدست بودن امری ذاتی و مادرزادی است و حتی زمانیکه نوزاد در رحم مادرش، اوقات میگذراند نیز این موضوع قابل شناسایی است. مثلا در 15 هفتگی، نوزادان شروع به مکیدن انگشت دستان سمت چپ یا راست خود میکنند. این موضوع میتواند تکلیف راست یا چپ دست بودن آنها را مشخص کند. 5 . توجهنیمکره چپ و راست مغز به موضوعات متفاوتی توجه میکنند. نیمکره سمت چپ بیشتر جلب موضوعاتی میشود که به دنیای درونی فرد مرتبط هستند و نیمکره سمت راست بیشتر درگیر مسایل دنیای خارجی میشود. مطالعات نشان میدهد که مردان و زنان از نظر عملکرد نیمکرههای مغزی مشابه هم عمل میکنند و هیچگونه تفاوتی میانشان وجود ندارد.عملکرد نیمکرههای مغزی در افراد متفاوتقسمتی از مغز که برای هر فعالیت مورد استفاده قرار میگیرد، در افراد گوناگون شبیه هم نیست. بهکارگیری نواحی مختلف مغزی برای انجام امور متنوع تا حدی در گروی راستدست یا چپدست بودن افراد است. مطالعهای در سال 2014 نشان داد که مرکز یادگیری و کنترل زبان در 99 درصد از افراد راستدست، در سمت چپ مغزشان بود و این موضوع دربارهی 70 درصد از چپدستان نیز صادق بود.تسلط نیمکرههای مغزی در مغز هر فرد با دیگری متفاوت است. علم هنوز راه درازی برای دستیابی به اطلاعاتی کامل و جامع در این باره دارد.جان کلامهنوز علم نتوانسته است به دستاورهای دقیقی دربارهی چپمغز یا راستمغز بودن برسد. هرچند برخی از افراد این فرضیات اثباتنشده را با ویژگیهایی که در خود میبینند، همسو و درست میدانند اما علم در این مورد نظری قطعی نداده است. واقعیت این است که ساختار نیمکره چپ و مغز متقارن نیست و در افراد متفاوت نیز عملکردی متنوع دارد. |
تا صبح . از کودکی ام چند تصویر واضح از تلویزیون و فضای آن دوران دارم. یکی تصویر الهی قمشهای بود که شبهای تابستان عمو مشتری ثابتش میشد و گویا عمو با او به شعر و ادبیات علاقه مند شده بود. دیگری هم سالروز شهادت صیاد دلها بود. یادم میآید که تلویزیون تصاویر زیادی از لبخند صیاد دلها پخش میکرد. بعد از آن تصویری از زلزله بم بود. نمیدانم چطور شده بود. اما مامان و مامان بزرگ یک بقچه جمع کرده بودند و گویا کت و شلوار قهوهای که برای عروسی عمو پوشیده بودم را هم هدیه کرده بودند به زلزله زدگان. زلزله زدهای که بعدها هر بار در سالگرد پنجم دی یا سرکلاسهای امداد و نجات میفهمیدم که چه مصیبتی بوده.من از آن روز فهمیدم زلزله چیست و از آن روز ترسیدم از لرزش زمین و بعدها هم که سوره زلزال را حفظ کردیم، خوشحال بودم که با خواندش، زیر آوار نمیمانم. این اطمینان قلبی از زیر آوار نماندن گویا باعث شده که هیچ وقت به دقایق زیر آوار بودن فکر نکنم. سه سال یا کمتر، از زلزله گذشته بود که ما در تهران از خانه کلنگی نقل مکان کردیم به آپارتمانی که بابا خریده بود. آن موقع، غروب یک روز زمستانی که تلویزیون گزارشی از حضور جمعی از هنرمندان در میان کودکان بازمنده از بم را نشان میداد، یواشکی رفتم و توی آشپزخانه گریه گردم. دوست نداشتم زلزله بیاید و مامان و بابا را ببرد. دوست داشتم هیچ وقت زلزله دیگر نیاید. دوست داشتم آن بچهها هم بدون پدر و مادر نمیماندند.زلزله بم فکر میکنیم اولین حادثهای بود که به من ده سال یادآور شد که جهان مصایب دارد. زلزله بم یا بعدترها فوت پدر هم سن و سالانم در تصادف، یادم داد که زندگی به همین سادگیها نیست و یک لحظه بعد از زندگی مان معلوم نیست چه خواهد شد. مامان هم فکر کنم از همین زلزله بم خاطره دارد. آخر بعضی موقعها که برای برنامه فردا عجله دارم و سوال پیچش میکنم، عصبانی میشود و داد میزند که "شاید اصلا زلزله اومد و تا صبح مردیم"به حرف مامان که فکر میکنم، عمیقا میترسم. مامان هم مثل من از زلزله گویا ترسیده. چون همیشه اگر از خواب بپرد، محتملترین گزینه این است که خواب دیده یا احساس کرده زلزله آمده. حالا واقعا چه خواهد شد؟ زلزله تا صبح امانمان خواهد داد؟ |
انسان خردمند نگاهی به کتاب انسان خردمندچکیدهکتاب انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر ازجمله پژوهش هایی است که در جهان با عنوان رویکرد تاریخ کلان طبقه بندی میشود. کتاب یادشده به قلم یووال نوح هراری از دانش آموختگان مشرب فکری جرد دایموند به رشته ت لیف درآمده است. نویسنده درخلال چهار فصل عمده کتاب با عناوین انقلاب شناختی، انقلاب کشاورزی، وحدت بشر و انقلاب علمی کوشیده است فرازونشیبهای داستان تطور انسان را از حوالی صد هزار سال پیش تا رسیدن به عصر مدرن روایت کند. گرچه نویسنده و مترجم و ویراستاران همگی از قلمی شیوا و جذاب برخوردارند، برخی ایرادات محتوایی منجر شده برخی انتقادات به رویکرد علمی نویسنده فراگیر شود. شاید مهمترین نقد وارده به کتاب ساده انگاری بیش از اندازه و وسواس کم درخصوص ارایه مدلها و تاریخ هاست. نویسنده در هیچ بخشی از کتاب توضیح نداده که چرا مبد انقلاب شناختی را هفتاد هزار و نه هم چون بیشینه پژوهش گران پنجاه هزار سال قرار داده است."انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر"، اثری از "یووال نوح هراری"، نویسنده و تاریخدان اسراییلییادداشت: عارف یعقوبی خبرنگار سابق بیبیسی و خبرنگار برحال صدای امریکا در سانفرانسیسکو است. او در کنار فعالیت رسانهایاش، برداشت گزیدهای از مطالعات شخصیاش را برای اطلاعات روز مینویسد.کتاب "انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر"، یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است. "یووال نوح هراری" که استاد تاریخ در دانشگاه عبری اورشلیم در اسراییل است، دو کتاب پرفروش دیگر نیز منتشر کرده: "انسان خداگونه" و " 21 درس برای قرن 21 ". از سال 2011 که انسان خردمند برای اولینبار در زبان عبری چاپ شد، تا کنون میلیونها نسخه از این کتابهای فروش رفته و به دهها زبان ترجمه شدهاست. انسان خردمند، تاریخ مختصر بشر را از 2 / 5 میلیون سال پیش تا به حال بهصورت گذرا بررسی میکند. نویسنده از منابع مختلف استفاده کرده و آمار و ارقام بسیار زیاد در سراسر کتاب موجود است. زبان کتاب بسیار ساده است، نظریهها و احتمالات مختلف در مورد تاریخ بشر و چگونگی تکامل انسان بهخوبی بیان شدهاند. برخی منابع آکادمیک، سوالهایی را در مورد صحت و سقم منابع تاریخی استفادهشده در این کتاب مطرح کرده و در خصوص درستی برخی دادههای آن تردید کردهاند اما خوانندههای معمولی و غیرآکادمیک، از این کتاب خیلی استقبال کردهاند. در این کتاب، آقای هراری تاریخ بشر را به چهار بخش عمده تقسیمبندی میکند و دربارهی هر کدام جزییات ارایه میکند. 1 . انقلاب شناختی ( cognitive revolution ): حدود 70 هزار سال پیش، انسان در حوزهی شناخت و ظرفیتهای معرفتی دچار تحول بزرگیشد. از آن روزها بدینسو، استعداد و توانایی انسان، رشد و بالندگی فوقالعادهای داشته است. برای اینکه بهتر درک کنیم، انسان امروزی از کجا به اینجا رسیده، باید به تفاوتهای انسان با دیگر زندهجانها توجه کنیم. چرا دیگر حیوانات نتوانستند مثل انسانها تحول ایجاد کنند جهان را تسخیرکنند و بتوانند دیگر زندهجانها را برای بقا و منفعت خود مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند؟ هراری میگوید، دلیل اصلی این جواب هنوز خیلی روشن نیست. اینکه بیش از دو میلیون سال پیش چه اتفاق افتاد که مغز انسان رشد کند، کسی چیزی خاصی نمیداند. اما یک سلسله تفاوتها میان انسان و دیگر حیوانات وجود دارند که این موجود را از دیگران متمایز میکند. یکی از این تفاوتها مغز بزرگ انساناست: "انسانها علیرغم تفاوتهای زیادی که با هم دارند، چند خصوصیت مشترک دارند که آنها را از دیگر حیوانات متمایز میکند. یک خصوصیت برجستهی انسان این است که در مقایسه با دیگر حیوانات، مغز فوقالعاده بزرگتری دارد". داشتن مغز بزرگتر انسان را کمک کرد تا به پیشرفتهای قابل توجه برسد. مثلا موتر ساخت تا سریعتر راه برود اسلحه ساخت تا دیگر حیوانات را ازفاصلههای دور شکار کند آتش در داد تا خود را گرم کند و غذا درست کند.اما این بخش از نمودهای نسبتا مدرن کارکرد مغز انسان و انقلاب شناختی است. بخش دیگر و قابل ت مل انقلاب شناختی این است که انسان توانست "تخیل" کند. داشتن ظرفیت تخیل یکی از بزرگترین ویژگیهای انسان است که در رشد و تکامل جامعهی انسانی نقش بسیار مهم و برجسته داشته است ظرفیتیکه دیگر زندهجانها فاقد آن است. بهعنوان مثال، آدمی توانست قصه بسازد و به چیزهای باور پیدا کند که اصلا وجود ندارند. آقای هراری میگوید، اگر به تاریخ ادیان نگاه کنیم، به سرگذشت اعتبار شرکتهای بزرگ تجارتی نظر بیندازیم و به وفاداری شهروندان کشورهای مختلف به قوانین و ارزشهایملی دقت کنیم، یک امر نقش اساسی دارد: تخیل انسان. انسان میتواند خیال کند و براساس آن یک همکاری جمعی را بنیان گذارد و اعتبار خلق کند. هیچ زندهجان دیگر نمیتواند چنین کند. همچون ظرفیت و توانایی را ندارد. این قدرت خارقالعادهی انسان در حوزهی شناخت باعث شده که انسان رشد کند و از دیگر زندهجانها پیشی گیرد.مثلا اگر شما به یک شادی بگویید که یک کیله را به شما بدهد و شما ده کیله دیگر ماه بعد به اومیدهید، قبول نمیکند. اما انسان براساس وعده و بر بنیاد چیزهای که وجود ندارند و فقط در خیال وجود دارند، اعتماد میکند. عقیدهمند میشود و داد و گرفت میکند. این یک تحول بزرگ در حوزهی شناخت است که انسانها به آن دست یافتند و توانستند از این طریق به تمدن و پیشرفت و توسعه برسند. دیگر حیوانات چنین قابلیت را ندارند.?یووال نوح هراری تاریخدان اسراییلی و نویسندهی کتاب "انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر" 2 . انقلاب کشاورزی( agricultural revolution ): دراین فصل، نویسنده یک روایت متفاوت از آنچه که شاید در ذهن خیلیهایما دربارهی انقلاب کشاورزی وجود دارد، ارایه میکند. ممکن براساس برداشت کلیشهای که از انقلاب کشاورزی داریم، آن را یک اتفاق "نیک" در تاریخ بشر بدانیم. اما یووال نوح هراری از انقلاب کشاورزی بهعنوان یکی از بزرگترین "فریب"ها در تاریخ انسان یاد میکند چیزی که در اول جذاب و خواستنی بهنظر میرسید، اما یک "دام" بیش نبود. برداشت نویسنده این است که با انقلاب کشاورزی، انسانها توان یافت تا زندهجانهای دیگر را به قتل رسانده و طبیعت را نابود کنند موردی که ممکن است در درازمدت باعث نابودی خود انسانها شود. آقای هراری میگوید، پس از انقلاب کشاورزی که حدود نههزار و 500 سال قبل از میلاد در جنوب شرق ترکیه، مناطق غربی ایران، به آرامی آغاز شد، انسانها شروع کردند به اهلیکردن حیوانات. از آنها برای غذا، مسافرت و انتقال وسایل استفاده میکردند. بخش از حیوانات همینگونه به مرور زمان منقرض شدند. علاوه بر این، انقلاب کشاورزی سبب شد که نفوس انسانها زیاد شود امری که نهتنها منابع طبیعی جهان را با تهدید نابودی مواجه میکند، بلکه باعث گرفتاری بیش از حد انسانها به کار و درآمدزایی و پرداخت مصارف روزمره میشود. پس از انقلاب کشاورزی و افزایش نفوس، انسانها مجبورند همیشه برای بقای خود و فرزندان خود شبیه "بردهها" کار کنند: "انسانها توانستند شهرها بسازند و امپراتوری به پا کنند و نهادهای مهم تجارتی بسازند، اما نتوانستهاند از رنج و درد آدمی بکاهند و به شادیهایش بیفزایند. انقلاب کشاورزی بزرگترین فریب بود." 3 . همکاری میان انسانها: انسانها بهصورت خارقالعاده میتوانند با همدیگر همکاری کنند. این ویژگی باعث شده که انسانها نسبت به دیگر زندهجانها بهمراتب قدرت بیشتر در اختیار داشته باشند. چون انسانها قدرت تخیل دارند،میتوانند با هم دیگر کار کنند. دیگر حیوانات فاقد چنین قابلیتاند. آنها میتوانند در گروههای کوچک مثل نزدیکانشان کار کنند، اما قادر نیستند با بیگانهها همکاری کنند. درحالیکه انسانها قادرند با بیگانهها برای یک هدف مشترک کار کنند. توان قصهسازی انسانها کمک کرده یک اسم که بهصورت جمعی بهعنوان یک "اعتبار" تصور شده، بتواند شبیه یک انسان عمل کند و در دادگاه حق و حقوق داشته باشد. همچنین مثل اسم یک شرکت که اصلا وجود خارجی ندارد، اما میتواند بهعنوان یک انسان قابل اعتماد باشد مورد پرسش قرار گیرد و فایده و ضرر واقعی داشته باشد: مثل شرکت گوگل. چیزی به اسم "گوگل" وجود خارجی ندارد، اما تصور و خیال انسانها به این اسم یک اعتبار جهانی داده و میلیونها انسان در سراسر جهان با این اعتبار، که زادهی تخیل انسانهاست، کار میکنند.به بیان دیگر، انسانها میتوانند با قدرت تخیل، محتواهای خیالی را درست کنند و از آنها بهعنوان موجود "عینی" بهره ببرند و برای یکدیگر بقبولانند: پدیدههای که فقط زادهی تصور و خیالشانهستند، واقعیاند و مثل یک انسان عمل میکند و دارایی شخصیت حقوقی است. برای مثال "اعلامیهی جهانی حقوق بشر" توجه کنید. به گفتهی آقای هراری، "انسانها از نظر طبیعی با هم برابر نیستند" اما همه باید باور کنند که انسانها برابرند تا زنده بمانند. برابری انسانها ریشه در دکترین دینی از جمله مسیحیت دارد: خداوند انسانها را خلق کرده و برابرانه نیز خلق کرده، اما از نظر علم بیولوژیک اصل برابری انسانها زیر سوال است. آدمها از منظر علم بیولوژیک برابر نیستند، چون دیانای متفاوت دارند در محیط متفاوت و شرایط متفاوت بهدنیا میآیند و خصوصیات بیولوژیکی نابرابر دارند. یعنی انسانها حقوق طبیعی برای برابری ندارند. آنچه ما بهعنوان برابری انسانها قبول داریم و قبول میکنیم، یک مفهوم خیالی است، زاده تخیل انسان است و واقعیتی عینی ندارد. یک مجموعهی بزرگ انسانی باور دارند که چیزی به اسم حقوق طبیعی آدمها بهصورت برابر وجود دارد. پس چنین چیزی واقعا هست، چون میلیونها انسان به آن باور دارند. اگر یک مجموعه بزرگ انسانی به این اعلامیه باور نداشته باشند، پس چیزی به اسم اعلامیهی حقوق بشر اصلا وجود ندارد. بود و نبود آن یک اعتبار جمعی است که انسانها ساخته و روی آن به توافق رسیدهاند.در مثال دیگر به ارزش و اعتبار"پول" توجه کنید. اگر میلیونها انسان باور کنند که یک تکه کاغذ به اسم دالر ارزش ندارد، پس دالر دیگر نیست. این زادهی تخیل و تصور انسانهاست که یک محتوا را خلق کرده و آن را شبیه یک موجود عینی نگاه میکنند و براساس آن معامله و داد و گرفت دارند وارتباط برقرار میکنند. اگر چنین باور نداشته باشند، نظم عمومی برهم میریزد. زندگی نمیشود. 4 . انقلاب علمی ( scientific revolution ): در این بخش آقای هراری به تحولات علمی که در طول زندگی بشر اتفاق افتاده، میپردازد. انقلاب علمی که حدود 500 سال پیش از امروز شروع شده، پیشرفتهای قابل ملاحظهای را در متن تجربهی تاریخی بشر، کلید زده است. به گفته نویسندهی "انسان خردمند"، از آغاز انقلاب علمی تا کنون جمعیت روی کره زمین چندین مرتبه بیشتر شده است. حدود هزار و 500 سال پیش در تمام روی زمین فقط 500 میلیون نفوس وجود داشت، اما حالا به 7 میلیارد انسان رسیده است. ساختار ارتباط انسانها پیچیده شده و اختراعات جدید از جمله موتر و بانکداری و ماشین چاپ و طبابت و وسایل مدرن تکنولوژی، طی این سالها در جهان اتفاق افتاده است که پیشرفتهای خیرهکننده در حوزههای مختلف زندگی انسانها را نشان میدهند. اما آنگونه که آقای هراری میگوید، این دستآوردهای بزرگ علمی نتوانسته به سوالهای مهم و بنیادی انسانها جواب قانعکننده ارایه کنند و افق روشن برای آیندهی بشر ترسیم کند. بهعنوان مثال، یووال نوح هراری میگوید،خیلیها زیر چتر نظام کاپیتالیستی و سیستم بازار آزاد، سرمایهاندوزی کردند. در بخش تکنولوژی پیشرفتهای خیرهکننده رونما شده است. اما این پیشرفتها منجر به کاهش رنج و بیعدالتی و یا از بینبردناش نشده است: "درسال 2014 ، کیک اقتصادی خیلی بزرگتر از کیک هزار و 500 سال پیش است اما آنچنان نابرابر تقسیم شده که خیلی از کشاورزان آفریقا و کارگران اندونیزی بعد از یک روز کار دشوار، با غذای پیشینیانشان در 500 سال پیش، به خانههای برمیگردند. امکان دارد که نتیجهی پیشرفت اقتصاد مدرن هم شبیه انقلاب کشاورزی، یک فریب بسیار بزرگ باشد."دلیل پرفروش شدن آثار هراری چیست؟پیش از پرفروش شدن آثار هراری در ایران، این آثار در جهان به زبانهای مختلف ترجمه و پرفروش شده بود و کسانی چون بیل گیتس و باراک اوباما از آنها ستایش کرده بودند. این اقبال و فروش شگفتانگیز آثار هراری موجب شده که برخی از منتقدان این آثار را "عامهپسند" بدانند.با این حال برخی نیز معتقدند بودند که فروش بالای کتابهای این نویسنده، نشانهای بر نیاز کتابخوانهای ایرانی به آثار علمی و حتی شبهعلمیاست که در جستوجوی چشماندازهای تازهای در افق اندیشه میگردند.بدون شک لحن روایی آثار هراری، عاملی مهم در موفقیت این آثار است. پیشتر نیز سابقه داشته که کتابی تاریخی و فلسفی که به شیوه روایی جذابی نوشته شده باشند، چه در جهان و چه در ایران با استقبال خوانندگان مواجه شود. یکی از نمونههای معروف، کتاب "دنیای سوفی" نوشته یوستین گردر نویسنده نروژی است که به دهها زبان ترجمه شده و در ایران نیز پرفروش بوده است.درست است که یووال نوح هراری میداند آنچه را که در ذهنش میگذرد چگونه به شیوهای قابل فهم و حتی عامهپسند بیان کند، اما این شیوه روایی تنها عامل موفقیت آثار او نیست.سخن گفتن از دغدغههای بزرگ انسان، پرسشهای بنیادین بشر، نگاهی تاریخی به جهان، طرح موضوعات روز مثل "هوش مصنوعی" و شاید از همه جذابتر پیشگویی و آیندهنگری، آثار یووال نوح هراری را جذاب کرده است. اوج این "آیندهپژوهی" را میتوان در کتاب "بیست و یک آموزه برای قرن بیست و یکم" مشاهده کرد.او مثلا در کتابهای "انسان خردمند" و "انسان خداگونه" میکوشد به این دو پرسش اساسی، جذاب و در عین حال بیانتها پاسخ بدهد که از کجا آمدهایم و به کجا میرویم.این دو پرسش اصلی، پرسشهای فرعی دیگر را میآفریند: "چهطور گونه ما در نبرد برای سلطه بر دیگران پیروز شد؟ چرا نیاکان شکارگر خوراکجوی ما اقدام به ساختن شهرها و برپایی پادشاهیها کردند؟ چگونه به خدایان و ملت ها و حقوق بشر ایمان آوردیم، به پول و کتاب ها و قوانین اعتماد کردیم، و خود را برده بوروکراسی و مصرف گرایی و حرص و آز برای خوشبختی ساختیم؟ دنیای ما در هزاره آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟ رابطه تاریخ و زیستشناسی چیست؟ آیا عدالتی در تاریخ یافت میشود؟ آیا در مسیر تاریخ مردمان سعادتمندتر شدهاند؟"در واقع، کتابهای یووال نوح هراری، با به چالش کشیدن نظراتی که برای بسیاری قطعی یا نسبتا قطعی است، تلنگری به باورهای انسان میزند و شوکی پرقدرت برای ایجاد یک "انقلاب شناختی" وارد میکند. به اعتقاد او، انسان آینده ناگزیر است خود را بازتعریف کند تا بتواند به شکل طبیعی به حیات ادامه دهد.چرا آثار یووال نوح هراری ممنوع شد؟اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اطلاعیه خود دلیل ممنوعیت آثار یووال نوح هراری را اعلام نکرده است همانطور که پیشتر نیز در مورد ممنوعیت آثار دیگران، دلیل خاصی ارایه نمیشود.با توجه به سابقه بازار نشر در ایران، قطعا پرفروش بودن یا سخن گفتن از مسایل بنیادین بشر، دلایل اصلی ممنوعیت آثار هراری در ایران نیست، اما شهرت یا عمق آثار، یقینا در به نتیجه رساندن مقامات تصمیمگیرنده موثر بوده است.با وجود این ابهام، برخی "اسراییلی بودن نویسنده" را دلیل این ممنوعیت دانستهاند، اما با وجود ماهیت اسراییلستیز حکومت جمهوری اسلامی ایران، پیشتر کتابی از عاموس عوز، نویسنده مشهور اسراییلی به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شده بود.بعضیها به زندگی همجنسگرا بودن یووال نوح هراری اشاره کردهاند. این دلیل نمیتواند به تنهایی، ممنوعیت آثار این نویسنده را توجیه کند، زیرا فیلسوفان و نویسندگان همجنسگرای خارجی معروف دیگری نیز مثل مارسل پروست یا میشل فوکو در ایران آثارشان ترجمه شده یا دربارهشان سخن گفته میشود.برخی دیگر نیز، بر "خداناباوری" موجود در آثار هراری به عنوان دلیل این ممنوعیت ت کید کردهاند. خود هراری در جایی گفته که با میوههای خردورزیهای فیلسوفانه غرب به نام کفر و الحاد دشمنی میشود. هر چند، آثار فلاسفه و نویسندگان خداناباور غربی به طور کلی و نظاممند در ایران ممنوع نیست و حتی آثار نویسندگانی مثل نیچه نسبتا پرفروش است.میثم توکلیبینا، عضو هییت علمی موسسهپژوهشی حکمت و فلسفه ایران در نشستی که درباره کتاب "انسان خردمند" در تهران برگزار شد، گفت: "اگر این کتاب را ضددینی و آتییستی بگیریم، تلقی اشتباهی نیست."زینب خدایی، دیگر سخنران این نشست نیز با اشاره به این که از نظر هراری لیبرالیسم و نازیسم هم نوعی "دین" است، گفت که این نویسنده "دین را هر آن چیزی میداند که به ساختارهای اجتماعی انسانی مشروعیتی فوقبشری بدهد."با این حال، میتوان گفت که با توجه به امکانات دنیای جدید، فراگیری اینترنت و شیوههای جدید نشر، حذف آثار یک نویسنده در هیچ جای جهان دیگر شدنی نیست و با چنین ممنوعیتیهایی، فقط""زندگی مخفی" آن نویسنده آغاز میشود.منابع:کتاب انسان خردمندویکی پدیابیبی سی فارسیروزنامه اطلاعات روزوبسایت انسانی دات ایارنوشته شده برای درس مبانی جامعه شناسی با تشکر از استاد محترم شهریار امیری |
جهان در کلیت منطقهای ثابتی دارد مریخ در کنار ماه . 8 آبان 99 هر دو کنار آتش نشسته بودند و به شعلههای رقصان و رنگهای گرم و زغالها خیره شده بودند. خنکی شب کویر، روشنایی آتش ، آسمانی که به شکل معجزه مانندی ستاره داشت و لذتی که امروز از سفر دو نفره جذاب پرماجرا برده بودند آرامش عمیقی در هر دو ایجاد کرده بود. گاهگاه به یکدیگر نگاههای کوتاهی میانداختند و در آن از رضایت دیگری مطمین میشدند. حرف زدن در سکوت تنها میتواند از نتایج آرامش درونی باشد. بهار نگاهی به آسمان انداخت و گفت: وسوسه انگیز است. هی میخواهی دستت را دراز کنی و یک مشت ستاره بگیری. چنین منظرهای را تا به حال ندیده بودم. رویش را برگرداند و ادامه داد : امید دنیا چقدر عجیب است. چقدر جاهای مختلف و چیزهای متفاوت دارد. پتوی مسافرتی را دور خودش پیچید. - - اینطور نیست؟امید با صدایی که نمیخواست از حدی بالاتر رود و به آرامی شروع به صحبت کرد. - - تفاوت پوسته دنیاست. اما اگر کمی عمیقتر بشویم شباهتهای زیادی بین ساختار یافتگی و شیوه سازمان موجودات دیده میشود. چیزهای کاملا بی ربط، در نسبتها و منطقهایی که آنها را شکل داده و ماهیت بخشیده است یکسان هستند. این یعنی در جهان قوانینی وجود دارند که میتوان ردپایی از آنها را در تمامی بخشها مشاهده کرد. منطقهای ثابتی که میتوانند پیچیدگیهای عالم را به سادگی تمام توضیح دهند و با شناخت آنها میتوان در مورد موجودات و عرصههای ناشناخته پیش بینی کرد.بهار به او خیره شده بود و با چشمانی مهربان و مشتاق گوش میداد.یکی از این قوانین تعدد و ایجاد چیزهای متفاوت زیاد از چینش و کنار هم قرار گرفتن تعداد محدودی از چیزهای ثابت است. در این قرن همه میدانیم که تمامی اشیا و موجودات زنده از عناصر محدودی تشکیل شدهاند. عنصرهای شیمیایی . آرایشهای متفاوت ترکیب این عناصر تمام هستی را شکل داده است. تعداد این عناصر همان حدود نود و چند عنصر پایدار شناخته شده است. - - این عناصر مثل همان آجرهای اسباب بازی هستند. با آنها میشد صدها شکل متفاوت تولید کرد. - - با لبخندی با همان آرامش لحن گفت بله . این یکی از نیرومندترین و تکراریترین منطقهاییست که جهان ما را تشکیل داده است. مثال بعدی شگفت انگیزتر است. تفاوت انسانهای مختلف را در نظر بگیر. تفاوتهایی که در ظاهر و یا تفکرشان با هم دارن. اینک هیچکس در هیچ شاخهای از علومی که به نحوی بخشی از وجود انسان را بررسی میکند در این مورد شک ندارد که ژنتیک عاملی نیرومند در ایجاد تفاوت است. نیرومندترین عامل در طول تاریخی که موجودات زنده در زمین ایجاد شدهاند. در انسانها ژنها تمام فرایندها را کنترل میکنند. فکر کن در طول تاریخ چند میلیارد انسان در زمین متولد شدهاند، زندگی کردهاند و مردهاند. همه آنها با یکدیگر حداقل در مواردی متفاوت بودهاند. این تفاوتها از دارا بودن ژنهای متفاوت در آنها ناشی میشود. - - ژنها ؟ مگر ژنها چه هستند؟_ ژنها رشتهها و چینشهای متفاوتی از 4 نوع ترکیب هستند که رشته وار در کنار هم قرار میگیرند. بازهای آلی نیتروژن دار نوع سی ، جی ، تی و ای . بله فقط 4 نوع. فکرش را بکن که فقط اعداد یک، دو ، سه و چهار را در اختیار داری و میتوانی با کنار هم قرار دادن آنها به هر تعدادی اعداد تولید کنی. ژنها همان اعداد هستند. این تعداد شگفت انگیز تنها از همین 4 نوع باز آلی تولید شدهاند. - - چه جالب. اما چطور امکان داره ؟ - - صبر کن . در همین مسیر بار دیگر از این منطق استفاده میشود. یعنی ایجاد تفاوتهای سرسام آور و متعدد از اجزای محدود. میدانی ژنها چگونه انسان را کنترل میکنند؟ هر ژن تولید کننده پروتیین خاصی در بدن است و این پروتیینها هستند که این تفاوتها را ایجاد میکنند. میلیاردها پروتیین متفاوت در بدن انسانها و موجودات زنده پیامهای ژنها را به تفاوت در جسم و تفکر انسانها تبدیل میکند. بد نیست بدانی همه این پروتیینها از واحدهای کوچکتری به نام اسیدهای آمینه ساخته میشوند. تعداد اسیدهای آمینه موجود در بدن تنها 20 عدد میباشد. - - فقط 20 تا ؟ - - بله فقط 20 تا. و ژنها در حقیقت کدهایی هستند که از روی آنها با استفاده از چینشها و تعداد و توالیهای مختلف این اسیدهای آمینه پروتیین تولید میشود. - - میدونی دارم به چی فکر میکنم . این که قرار دادهای انسانی هم شاید خیلی قبلتر از شناخت این موضوعاتی که تو میگی در زیست و شیمی از این منطق استفاده کرده است. حروف الفبا . تعداد کمی حرف و صدا و تعداد بی نهایت یا حداقل بسیار زیادی کلمه و مفهومی که با هم حروف الفبا ایجاد میشوند. - - بله بله و این بسیار هیجان انگیز است. هوا دارد سرد میشود. بیا داخل چادر برویم. |
تفاوت مگس با زنبور زنبورها:تا کنون نزدیک به 20 هزار نوع زنبور در جهان شناخته شده است.عدهای از زنبورها عسل تولید میکنند که زنبورعسل معروف یکی از انواع زنبورهای تولید کننده عسل است.زنبورها متعلق به خانواده حشرات هستند.زنبورها به خاطر تولید عسل، موم و گرده افشانی شناخته میشوند.(تفاوت زنبور و مگس)مگسها:مگسها هم از خانواده حشرات هستند ولی فقط یک جفت بال برای پرواز دارند.تعداد انواع مگسها یک میلیون گونه است!برخی انواع مگسها بیماریهای مهمی را به انسان منتقل میکنند.مگس خانگی بیماریهای غذایی را به انسان منتقل میکند.مگس خانه معمولا خاکستری است و طول آن حدود 4 میلیمتر است. (تفاوت زنبور و مگس)تفاوت زنبور و مگس 1 - زنبورها نیش میزنند اما مگسها نیش ندارند. 2 - زنبورها عسل و موم تولید میکنند ولی مگسها هیچ تولید مفیدی ندارند. 3 - زنبورها فقط در محیط تمیز و در کندو و بر روی عسل پرورش مییابند،ولی مگسها بر روی هر چیزی حتی چیزهای بسیار آلوده و نا پاک رشد میکنند. 4 - زنبورها اغلب دسته جمعی زندگی میکنند ولی مگسها اینگونه نیستند. 5 - دانشمندان متوجه شدهاند که صدایی که زنبورها و مگسها تولید میکند هم با هم تفاوت دارد.گفته شده است که صدای زنبورها یک وسیله ارتباطی در جامعه زنبور عسل است.از سوی دیگر، صداها تولید شده توسط مگسها ناشناخته است. 6 - یکی دیگر از تفاوتهای قابل توجه این است که چشم زنبورها کوچک است و چشم مگسها بزرگتر است.چشم زنبورها کوچکتر از چشم مگسها است. 7 - یک تفاوت زنبور و مگس این است که زنبورها شاخک دارند و مگسها شاخک ندارند. 8 - زنبورها دو جفت بال دارند ولی مگسها یک جفت بال دارند. (تفاوت زنبور و مگس)خلاصهزنبورها معمولا سیاه و زرد هستند و مگسها سیاه هستند.زنبورها نیش میزنند و مگسها نیش نمیزنند.زنبورها بر خلاف مگسها عسل و موم تولید میکنند و در گرده افشانی نقش دارنددر حالی که زنبورها بر روی عسل هایی که جمع میکنند رشد میکنند، مگسها بر روی هر چیزی رشد میکنند.در مقایسه با مگسها زنبورها چشمان کوچکتری دارند.زنبورها شاخک داند و مگسها ندارند.مگس تنها یک جفت (دو عدد) بال دارد، ولی زنبورها دارای دو جفت (چهارعدد) بال هستند. (تفاوت زنبور و مگس)اکنون به سوالی که در اول مطلب در خصوص تفاوت زنبور و مگس از شما پرسیدیم پاسخ بدهید. بله درست است. عکس زیر عکس یک مگس است: |
راهنمای انجام یک آزمایش در مکانیک کوانتومی با نتایج چشمنواز انجام یک آزمایش در مکانیک کوانتوممنشرشده در arstechnica به تاریخ 24 ژانویه 2021 لینک منبع: A curious observer ' s guide to quantum mechanics , pt . 3 : Rose colored glasses یکی از آرامترین انقلابهای قرن حاضر، ورود مکانیک کوانتوم به تکنولوژی روزمره ما بودهاست. قبلا چنین بود که تاثیرات کوانتومی به آزمایشگاههای فیزیک و آزمایشهای ظریف محدود میشدند. اما تکنولوژی مدرن بهطور فزایندهای به مکانیک کوانتوم برای عملیات پایه خود وابسته است، و اهمیت اثرات کوانتومی تنها در دهههای آینده رشد خواهد کرد. به این ترتیب، میگویل اف مورالس، فیزیکدان، وظیفه بسیار دشوار را در توضیح مکانیک کوانتوم برای بقیه ما در این مجموعه هفت بخشی به عهده گرفتهاست (ما قول میدهیم، ریاضیات نداریم). در زیر سومین بخش داستان در این مجموعه آورده شدهاست، اما شما همیشه میتوانید داستان شروع را در اینجا پیدا کنید.تاکنون، ما حرکت ذرات را به عنوان موج دیدهایم و یاد گرفتهایم که یک ذره میتواند چندین مسیر کاملا مجزا را طی کند. تعدادی سوال وجود دارند که بهطور طبیعی از این رفتار ناشی میشوند - یکی از آنها این است، یک ذره چقدر بزرگ است؟امروز، ما با یک سوال ظاهرا ساده شروع میکنیم: یک ذره چه مقدار است؟مقدمهبرای پاسخ به این سوال، ما باید در مورد یک آزمایش جدید فکر کنیم. پیشتر ما یک فوتون را به دو مسیر بسیار متفاوت فرستادیم. در حالی که مسیرها در این آزمایش به طور گسترده از هم جدا شدند، طول آنها یکسان بود: هر کدام در دو طرف یک مستطیل قرار گرفتند. ما میتوانیم این چیدمان را با اضافه کردن چند آینه بهبود بخشیم، که به ما اجازه میدهد به تدریج طول یکی از مسیرها را تغییر دهیم.یک آزمایش بهبود یافته در دو مسیر که در آن میتوانیم طول یکی از مسیرها را تنظیم کنیم. زمانی که مسیرها به طول یکسان باشند، ما خطوط راهراه را درست مانند مقاله اول میبینیم. اما همانطور که یکی از مسیرها را طولانیتر یا کوتاهتر میکنیم، خطوط به آرامی محو میشوند. این اولین باری است که نوارهای راهراه را میبینیم که به آرامی ناپدید میشوند در مثالهای قبلی ما، نوارهای راهراه یا آنجا بودند یا نبودند.ما میتوانیم بهطور آزمایشی این محوشدگی خطوط را با تغییر طول مسیر با طول فوتون در حال حرکت به سمت پایین مسیر مرتبط کنیم. خطوط راهراه تنها در صورتی ظاهر میشوند که امواج یک فوتون در زمان ترکیب مجدد همپوشانی داشته باشند.اما اگر ذرات بهصورت امواج حرکت کنند، منظور ما از طول چیست؟ یک تصویر ذهنی مفید میتواند ریختن یک سنگریزه را به درون یک استخر صاف تجسم کند. امواج حاصل بهصورت مجموعهای از حلقهها در تمام جهات پخش میشوند. اگر خطی از جایی که سنگ از میان حلقهها سقوط کرد بکشید، متوجه خواهید شد که 5 تا 10 عدد از آنها وجود دارد. به عبارت دیگر، نسبت به حلقه امواج ضخامت وجود دارد.یک راه دیگر برای نگاه کردن به آن این است که انگار چوبپنبه روی آب است هیچ موجی را حس نمیکنیم، یک دوره موج، و سپس آب، پس از عبور موج دوباره صاف میشود. ما باید بگوییم که "طول" این موج فاصله / زمانی است که ما امواج را تجربه کردهایم.موج در برکه. به ضخامت حلقه امواج توجه کنید. به طور مشابه، ما میتوانیم به یک فوتون متحرک به عنوان مجموعهای از امواج، یک توده از امواج که وارد آزمایش ما میشوند، فکر کنیم. امواج به طور طبیعی تقسیم میشوند و هر دو مسیر را طی میکنند، اما تنها در صورتی میتوانند دوباره ترکیب شوند که دو طول مسیر به اندازه کافی نزدیک باشند تا وقتی که به هم بازگردانده میشوند، موجها با هم تعامل داشته باشند. اگر مسیرها خیلی متفاوت باشند، پیش از رسیدن مسیرهای دیگر، یک سری موج از آنها عبور خواهند کرد.این تصویر به خوبی توضیح میدهد که چرا نوارهای راهراه به آرامی ناپدید میشوند: زمانی که همپوشانی کاملی وجود دارد قوی هستند، اما با کاهش همپوشانی محو میشوند. با اندازهگیری این که چقدر تا ناپدید شدن نوارها فاصله داریم، طول موجهای ذره را اندازهگیری کردهایم.کاوش نور چراغ در منشورما میتوانیم آزمایشهای معمول خود را انجام دهیم و ویژگیهای مشابهی که قبلا دیدیم را ببینیم: پایین آوردن سرعت فوتون (که یک خط نواری نقطه نقطه را ایجاد میکند)، تغییر رنگ (رنگهای مایل به آبی به معنای فاصله نزدیکتر هستند) و غیره. اما اکنون ما همچنین میتوانیم اندازهگیری کنیم که چگونه خطوط هنگامی که طول مسیر را تنظیم میکنیم رفتار میکنند.در حالی که ما اغلب از لیزر برای تولید ذرات نور استفاده میکنیم (آنها عکاسان فوتونی عالی هستند)، هر نوع نوری این کار را انجام خواهد داد: یک لامپ رشتهای روشن، یک نور چراغ LED ، یک لامپ نیون، چراغهای خیابانی سدیم، نور ستارگان، و نوری که از میان فیلترهای رنگی عبور میکند. هر نوع نوری که ما از طریق آن ارسال میکنیم، هنگامی که طول مسیر مطابقت داشته باشد، خطوط راهراه ایجاد میکند. اما این نوارها در فاصلههایی از میکرون برای نور سفید تا صدها کیلومتر برای لیزر با بالاترین کیفیت محو میشوند.منابع نور بارنگهای مشخص، تمایل دارند که طولانیترین امواج را داشته باشند. ما میتوانیم با ارسال نور از طریق منشور، ویژگیهای رنگ منابع نور خود را بررسی کنیم.طول پالس نارنجی برخی از منابع نور طیف بسیار باریکی از رنگها دارند (نور لیزر، نور نیون، نور خیابانی سدیم) برخی رنگینکمان گستردهای از رنگها دارند (لامپ رشتهای، نور LED اتاق، نور ستارگان) در حالی که برخی دیگر مانند نور خورشید وقتی که از طریق یک فیلتر رنگی فرستاده میشود، در محدوده رنگهای مرکب متوسط هستند.طول پالس آبیچیزی که ما متوجه شدیم این است که یک همبستگی وجود دارد: هرچه محدوده رنگ منبع نور باریکتر باشد، تفاوت مسیر میتواند قبل از ناپدید شدن نوارها بیشتر باشد. خود رنگ مهم نیست. اگر من یک فیلتر قرمز و یک فیلتر آبی را انتخاب کنم که به عرض یکسانی از رنگها اجازه عبور دهد، خطوط آنها با همان اختلاف مسیر یکسان ناپدید خواهند شد. این محدوده رنگ است که مهم است، نه میانگین رنگ.که ما را به یک نتیجه نسبتا شگفتانگیز میرساند: طول موج یک ذره توسط طیف وسیعی از رنگها (و در نتیجه انرژی) که دارد، تعیین میشود. طول، مقدار مشخص شدهای برای یک نوع خاص از ذرات نیست. تنها با کاوش در منشور منابع نوری، فوتونهایی با طولهای مختلف از میکرون (نور سفید) تا چند سانتیمتر (یک نشانگر لیزری) میسازیم.فوتونهای دوستانهما در مقاله دوم دیدیم که دو ذره مستقل میتوانند تعامل و ترکیب کنند، بنابراین ترکیب دو مجموعه موج چگونه به نظر میرسد؟همپوشانی فوتونهادر توالی بالا، میتوانید ببینید که چگونه موجهای فوتونی با هم همپوشانی میکنند. با افزایش ارتفاع امواج، احتمال دیدن فوتونها بهطور چشمگیری افزایش مییابد.بیایید با برخی از فوتونهای منتشر شده بهطور تصادفی در زمان - نور خورشید یا نور ستارگان برای این کار عالی هستند - شروع کنیم. تعداد زیادی از اتمها در حال تابش فوتونهای نوری در سطح یک ستاره هستند که هر کدام بهطور مستقل از بقیه هستند، بنابراین انتشار فوتونها از نظر زمانی کاملا تصادفی است. اما اگر ما آن فوتونها را بگیریم و آنها را روی فیبر نوری فشار دهیم، برخی از امواج از فوتونهای جداگانه همپوشانی خواهند داشت.چند موج فوتون، به طور تصادفی در یک فیبر قرار میگیرد. جایی که موجها، دستههای فوتونها را همپوشانی میکنند. از آنجا که وقتی که امواج آنها با هم همپوشانی دارند،ما احتمال بیشتری برای دیدن فوتونها داریم، تنها لازم است ما توجه کافی به فوتونهایی که در انتهای فیبر بیرون میآیند داشته باشیم، زیرا ظهور آنها دیگر مانند فوتونهای تصادفی نیست. ما فوتونهای بیشتری را میبینیم که در زمان بسیار نزدیک به هم از فیبر خارج میشوند، و این افزایش در اندازه موج اندازهگیری شده در ابتدای این مقاله، اتفاق میافتد. این توده یک اثر مکانیکی کوانتومی زیبا است - فوتونها دوست دارند وقتی همپوشانی دارند دست یکدیگر را نگه دارند.این مساله همچنین ما را به سمت یک سوال ظریف سوق میدهد. نور ستارگان یا نور خورشید ترکیبی از تمام رنگها است، بنابراین امواج بسیار کوتاه هستند و ما این را در خوشه میبینیم که تنها در صورتی ظاهر میشود که به فواصل بسیار کوتاه نگاه کنیم. اما اگر ما یک موج را با یک فوتون مرتبط کنیم، رنگ فوتون چیست؟ آیا این یک فوتون قرمز یا یک فوتون سبز یا یک فوتون آبی خواهد بود؟ جالب اینجاست که طبیعیترین پاسخ این است که فوتون سفید خواهد بود - هر موج فوتون مخلوطی از تمامرنگها است. اگر ما هر فوتون را مجبور به داشتن یک رنگ مشخص کنیم، آنگاه امواج بسیار گسترده هستند، و این را در طول خوشه مشاهده خواهیم کرد.بنابراین یک فوتون در حال پرواز ترکیبی از رنگها را دارد. درست مانند پرسیدن این که فوتون از کدام مسیر استفاده میکند، پرسیدن این که یک فوتون سفید در حالی که در حرکت است، چه رنگی دارد، هیچ معنایی ندارد.ذرات درونگرا و برونگراتمام آزمایشها قبلی ما نشان دادهاند که همه ذرات، چه ما از فوتونها استفاده کنیم چه از نوترونها و چه از بولز هاکی، رفتار یکسانی دارند. بنابراین، با مشاهده دقیق، ما میخواهیم آخرین آزمایشها خود را با نوترونها تکرار کنیم. ما طول موجهای نوترون را با آزمایش طول مسیر متغیر خود اندازهگیری میکنیم، و حواشی به آرامی به همان روش محو میشوند. اما اگر ما بهطور تصادفی نوترونها را منتشر کنیم و اجازه دهیم که موجها با هم همپوشانی داشته باشند، متوجه میشویم که نوترونها از یکدیگر دوری میکنند. به جای جمع شدن مثل فوتونها، نوترونها یکدیگر را هل میدهند، یا ضد دسته هستند.این هنوز هم یک اثر مکانیکی کوانتومی است بهطور کلاسیک ما انتظار داریم که نوترونهای ساطعشده بهطور تصادفی بهخوبی و بهطور تصادفی به هم برسند. اما به جای جمع کردن و نگه داشتن دستها مثل فوتونها، نوترونها از یکدیگر اجتناب میکنند.ما میتوانیم این آزمایش را با تمام ذراتی که میشناسیم تکرار کنیم، و آنها به دو گروه مجزا تقسیم میشوند: برونگراها که دوست دارند به هم بپیوندند (بوزونها) ، و درونگراها که از یکدیگر دوری میکنند (فرمیونها). هیچ ذرهای وجود ندارد که بهطور تصادفی وارد شود - آنها همه یا درونگرا و یا برونگرا هستند. کوارکها، الکترونها، پروتونها و نوترونها همگی به کمپ فرمیون درونگرا تعلق دارند فوتونها، گلونها و پیونها همه بوزونهای برونگرا هستند.فرمیونها یک ترفند اضافی در آستین خود دارند: دو فرمیونمیتوانند با هم جمع شوند تا مانند یک بوزون رفتار کنند. همه کوارکها فرمیونهای درونگرا هستند اما پینها از 2 کوارک تشکیل شدهاند و مانند بوزونهای برونگرا عمل میکنند. پروتونها و نوترونها، که از 3 کوارکی تشکیل شدهاند، مانند فرمیون عمل میکنند. بنابراین این امکان وجود دارد که از فرمیونهایی که بوزون هستند، ذرات مرکب ایجاد کرد به شرطی که از تعداد فرمیونهای مساوی استفاده شود. با توجه به وجود وینگمنها، فرمیونها خیلی دوستانهتر هستند. (جالب توجه است که شما نمیتوانید بوزونها را جمع کنید تا مانند فرمیونها عمل کنید.)این موضوع ما را به یکی از نمایشهای کوانتومی مورد علاقه من در همه زمانها راهنمایی کرد. Jeltes و همکارانش با خنک کردن برخی از اتمهای هلیوم به کمتر از یک میلیونیم درجه بالاتر از صفر مطلق شروع به کار کردند. این خنکسازی محدوده انرژی یا رنگها را کاهش میدهد، که طول موج اتمهای هلیوم را به حدود نیم میلیمتر - اندازه دانههای شن معمولی - افزایش میدهد.سپس آنها هلیوم را به روی یک ردیاب انداختند و به دنبال خوشه یا ضدخوشه در زمان ورود گشتند. وقتی آنها از هلیوم - 4 استفاده میکنند که 2 پروتون، 2 نوترون و 2 الکترون دارد (در مجموع 6 فرمیون)، به وضوح خوشه یک بوزون برونگرا را میبینند. اما زمانی که آنها به جای آن از هلیوم - 3 ( 2 پروتون، 1 نوترون، 2 الکترون برای مجموع 5 فرمیون) استفاده میکنند، ضدخوشه شدن یک فرمیون درونگرا را میبینند.نمونههایی از اتمهای 4He (بوزونها، خط فوقانی) و اتمهای 3He (فرمیونها، خط پایین) این فقط یک آزمایش شگفتانگیز است. این شکل نشان میدهد که طول یک ذره در حرکت مربوط به محدوده انرژی (رنگها) درگیر است آن از یک ذره مرکب استفاده میکند و به وضوح خوشه بندی و ضد خوشه شدن بوزونها و فرمیونها را با همان دستگاه تنها با تغییر ایزوتوپ هلیوم نشان میدهد. این یک افت میکروفن تجربی است.عدم قطعیتدر آزمایش نور ما، یک بسته کوتاه از موجها با طیف گستردهای از رنگها (انرژی) مرتبط بود، در حالی که طیف باریکی از رنگها نشاندهنده بسته طولانی از موجها بود. ما این را دوباره در آزمایش ژلتس دیدیم: با خنک کردن اتمها به کمتر از یک میلیونیم کلوین، آنها توانستند محدوده انرژی خود را کاهش دهند و در نتیجه طول موج هلیوم را به نیم میلیمتر افزایش دهند.نتیجه ضمنی این رفتار این است که داشتن هر دو موج ذره کوتاه و یک طیف رنگی کوچک، با هم غیر ممکن است. اگر دامنه رنگ را محدود کنید، طول ذره افزایش مییابد اگر طول موج را کوتاه کنید، محدوده رنگ لزوما افزایش مییابد.ما این را به صورت تجربی در لیزرهای پالسی میبینیم. یک پالس لیزر نانو ثانیه، دارای رنگ خواهد بود. آن قرمز یا آبی به نظر خواهد رسید. اگر ما این پالس را از طریق یک منشور ارسال کنیم، خواهیم دید که طیفی از رنگ وجود دارد، اما محدوده تنها شامل سایههای مختلف یک رنگ یکسان است. اما وقتی پالس لیزر کوتاهتر میشود، محتوای رنگ لزوما گستردهتر میشود. لیزر femto - second سفید است.این یک اتفاق در تکنولوژی نیست. اگر یک پالس لیزر femto - second را از طریق یک فیلتر رنگی ارسال کنید، پالس بیشتر میشود چون دیگر رنگهای کافی برای ایجاد یک پالس کوتاه وجود ندارد.این اثر متقابل طول ذره در حال حرکت و محدوده رنگها، ویژگی بسیار عمیقی از مکانیک کوانتومی است - معمولا به عنوان اصل عدم قطعیت هایزنبرگ شناخته میشود. مکان و انرژی (مومنتوم) را نمیتوان به خوبی تعریف کرد. یک موقعیت تیز نیازمند محدوده وسیعی از انرژی و یک انرژی تیز (محدوده رنگ باریک) است که آن نیاز به موج بلند ذرات دارد.بازگشت به مرکز بازدیدکنندگانبنابراین این رابطه بین محدوده رنگ و طول موج ذره چگونه بر دنیای روزمره ما تاثیر میگذارد؟ ارسال پالسهای نور به یک فیبر نوری به طور طبیعی ارتباطات اینترنتی کامپیوتر و ارتباطات شبکه نوری فیبر نوری را به ذهن میآورد.دو سیگنال دیجیتالی از فیبر به پایین ارسال میشوند، یکی به رنگ نارنجی و دیگری به رنگ آبی. در انتهای الیاف میتوان محدوده رنگ مربوط به کاربر بالا (قرمز زرد) و کاربر پایین (سبز نیلی) را جدا کرد و هر کاربر دادههای خود را دریافت میکند. اگر ما یک جریان داده دیجیتال را مشاهده کنیم که در آن هر پالس نور نشاندهنده 1 و یک پالس از دست رفته نشاندهنده 0 است، سرعتی که در آن من میتوانم دادهها را ارسال کنم بهطور مستقیم به طول پالسها مرتبط است. هر چه پالسها کوتاهتر باشند، با فاصله زمانی بیشتری میتوانند بستهبندی شوند.اما این محدودیت وجود دارد که من تا چه حد میتوانم امواج فوتونی را جمع کنم - اگر آنها خیلی نزدیک شوند، شروع به نگه داشتن دستها میکنند. این دوستی فوتونی شروع به پاک کردن دادههایی میکند که من سعی در انتقال آنها داشتم. همانطور که من نرخ داده را افزایش میدهم، باید پالسها را کوتاهتر و کوتاهتر کنم تا امواج را از هم پوشانی و پاک کردن پیام حفظ کنم. اما برای ایجاد یک پالس کوتاهتر من باید از طیف وسیعتری از رنگها استفاده کنم.طیف رنگیواژه پهنای باند به معنای طیف رنگ است و این واژه به زبان روزمره به روشی صحیح و فنی وارد شدهاست. هرچه نرخ داده بیشتر باشد، پهنای باند رنگ بیشتری نیاز خواهید داشت.اگر چندین کاربر یک فیبر را به اشتراک بگذارند، این موضوع جالبتر میشود. جریان دادههای موازی میتواند از سوی بسیاری از کاربران بر روی یک ستون فیبر نوری یا تمام کانالهای تلویزیونی که توسط ارایهدهنده تلویزیون کابلی محلی شما فراهم شدهاست، به دست آید. از نظر مفهومی، هر جریان داده محدوده رنگ خاص خود را دارد، بنابراین یک کانال بر روی نارنجی است، کانال دیگر زرد، دیگری زرد - سبز و غیره قرار دارد. در انتهای فیبر، ما میتوانیم از یک منشور برای تقسیم کانالها و دادن جریان داده به هر کاربر استفاده کنیم.واضح است که ارایهدهنده اینترنت میتواند با تقسیم تخصیص رنگ بسیار بهتر پول بیشتری به دست آورد، اما یک محدودیت وجود دارد. هر کاربر نه تنها به یک رنگ مرکزی، بلکه به طیف وسیعی از رنگها نیاز دارد تا بتواند پالسها را به اندازه کافی سریع کند. عرض دامنه رنگ - پهنای باند رنگ - تعیین میکند که تا چه حد میتوانند پالسها را کوتاه کنند و در نتیجه چقدر سریع میتوانند دادهها را ارسال یا دریافت کنند.در حالی که ارایهدهنده اینترنت میتواند رنگهای مختلف بسیاری را بر روی یک فیبر قرار دهد، پهنای باند کل حفظ میشود. ارایهدهنده اینترنت میتواند 1000 کاربر داشته باشد که هر کدام دارای پهنای باند کم و آهسته یا 10 کاربر هستند که هر کدام دارای اتصالات بسیار سریع و پهنای باند بالا هستند. اما دامنه رنگهای بسیار زیادی وجود دارد.این امر به طور طبیعی در مورد امواج رادیویی نیز صادق است (رادیو تنها نور فرکانس پایین است). چگونگی مدیریت و فروش دامنه محدودی از رنگهای رادیویی، مدیریت طیف نامیده میشود. در اینجا لینکی به یکی از نمودارهای مورد علاقه من وجود دارد: تخصیص طیف رادیویی برای ایالاتمتحده (به مقیاس فرکانس لگاریتمی توجه کنید). کاربران زیادی وجود دارند و شما میتوانید حداکثر نرخ داده هر کاربر را با عرض تخصیص آنها بخوانید. کاربران با نرخ داده بالا مانند تلویزیون و تلفنهای همراه با تعریف بالا نیاز به بلوکهای گستردهای از رنگهای رادیویی دارند، در حالی که کاربران با نرخ داده پایین مانند رادیو FM و GPS تنها نیاز به تخصیص محدود رنگ دارند.ممکن است خواندن مقاله سال هایلایتهای کوانتومی برای شما جذاب باشد.برنامه هفته آیندهاین هفته، ما طول یک ذره را بررسی کردیم. این امر منجر به مفهوم پهنای باند و ارتباط یک به یک بین طول موج و محدوده رنگ میشود. موج کوتاه مستلزم طیف رنگ گستردهای است.در سفر علمی هفته آینده، اجازه دهید کار بزرگی انجام دهیم. ما این سوال را مطرح میکنیم که یک ذره چقدر عریض است و در این فرآیند اثرات مکانیک کوانتومی را مشاهده میکنیم که در طول سالهای نوری گسترده شدهاند!این متن با استفاده از ربات ترجمه مقاله فیزیک ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند بهصورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
از اینشتین تا گز و گنتزل "بخشی از کشش انسان به علم، به عاشق شدن انسان برمیگردد: اینکه انسان عاشق یک چیزی بشود، دنبال آن برود، به آسمان نگاه کند، بعد دوباره بیاید از روی کتاب دربارهاش بخواند و شب هم آن را در خواب ببیند. هر وقت انسان عاشق یک مسیله شد، بعد دنبال ریزهکاریهای تکنیکیاش میرود و آنها را یاد میگیرد."اینها جملههاییست که سهشنبه، 29 مهر، ساعت دهونیم شب، حدود سیصد نفر در وبینار معرفی نوبل فیزیک در حال گوش دادن به آن بودند. نوبل امسال فیزیک به رصدگران سیاهچاله داده شد و کسی که داشت این جملهها را میگفت، خودش حدود دو دهه است که با عدسیهای گرانشی دنبال سیاهچالهها میگردد.دکتر سهراب راهواربه دنبال دیدن نادیدنیهادکتر سهراب راهوار که از اعضای گروه کیهانشناسی دانشکده فیزیک است، یکی از مهمانان "شریفنوبل" بود وبینارهای شبانهای که معاونت فرهنگی دانشگاه با کمک انجمنهای علمی برای معرفی جایزههای امسال نوبل تدارک دیده بود. سهشنبه، 29 مهر در اولین جلسه از این وبینارها درباره جایزه نوبل فیزیک صحبت شد. با توجه به اینکه نیمی از این جایزه به گروه رصد سیاهچالهها تعلق گرفته، دکتر راهوار درباره روشهای مشاهده سیاهچالهها صحبت کرد: "اولین روش قرصهای برافزایشی است. بیشتر ستارهها، بر خلاف خورشید، در سیستمهای دوتایی زندگی میکنند. اگر عمر یکی از ستارهها تمام شود و به سیاهچاله تبدیل شود، میتواند مواد ستاره همدمش را بگیرد و به داخل خودش بکشد. در این صورت یک قرص برافزایشی در اطرافش تشکیل میشود. این ماده کمکم حرکت میکند و با تابش کردن انرژیاش را از دست میدهد و در نهایت به داخل سیاهچاله میریزد. ما میتوانیم به آسمان نگاه کنیم و اگر منبعی را ببینیم که اشعه ایکس بسیار قوی ساطع میکند و ستاره دیگری در اطراف آن میگردد، مطمینا یک سیاهچاله را دیدهایم. روش دوم که من تقریبا دو دهه است روی آن کار میکنم، عدسی گرانشیست. یکی از پیشبینیهای نسبیت عام این است که اگر نور از کنار جرمی رد شود، گرانش آن جرم مانند یک عدسی عمل میکند و نور را خم میکند. پس تصاویر نجومی خم میشوند به طوری که انگار یک عدسی جلوی آنها قرار گرفته است. اگر شما این پدیده را ببینید ولی خود عدسی در آنجا غایب باشد و دیده نشود، در واقع یک سیاهچاله را دیدهاید. روش بعدی که برندگان جایزه نوبل امسال از آن استفاده کردند، دینامیک اجرام اطراف سیاهچاله است. اگر یک سیاهچاله پرجرم داشته باشید و ستارههای اطراف آن منطقه را بررسی کنید، میبینید که حول نقطهای میگردند که هیچ چیزی در آنجا نیست. آن جسم نامریی که در آن وسط هست، چند میلیون برابر خورشید جرم دارد و یک سیاهچاله است."دکتر شانت باغرامپیشبینی جانسخت نسبیت عاممهمان دیگر این جلسه دکتر شانت باغرام بود که او هم از اعضای گروه کیهانشناسی دانشکده فیزیک است. دکتر باغرام که زمینه تحقیقاتیاش تشکیل ساختارهای کیهانی، انرژی تاریک و ماده تاریک است، توضیحاتی درباره ماهیت سیاهچالهها ارایه کرد: "فرض کلی اینشتین درباره نسبیت بسیار عمیق است و بسیار جای تفکر دارد، به این ترتیب که در طبیعت یک سرعت محدود به نام سرعت نور وجود دارد که همه ناظرها آن را یکسان میبینند. اینشتین سعی کرد دستگاه این ناظرهایی را که فیزیک یکسانی میبینند و با سرعت ثابت نسبت به هم حرکت میکنند، به هر دستگاه دلخواه و شتابداری تعمیم بدهد. او در 1907 متوجه شد کلید اصلی این کار اصل همارزی است، به این ترتیب که دستگاههای شتابدار معادل دستگاههایی هستند که در آنها گرانش وجود دارد. در نتیجه او فرمولبندی جدیدی از این نیروی بنیادین را مطرح کرد: گرانش به معنای خمیدگی یا انحنای فضازمان است. اگر یک جسم کروی داشته باشیم و راهحلهای معادلات نسبیت اینشتین را برای آن پیدا کنیم، میبینیم شعاعی وجود دارد که به نظر میرسد در آن شعاع یک اتفاق خاص برای فضازمان میافتد و یک تکینگی به وجود میآید. این فقط یک ایده نیست و طبیعت هم مکانیزمی را درست کرده که چنین پدیدهای دیده شود. در انتهای عمر ستارهها نیروی گرانشی بر آنها غلبه میکند و فشرده و فشردهتر میشود. اگر جرم ستاره بسیار زیاد باشد تا جایی فشرده میشود که به آن شعاع خاص میرسد و دیگر نور یا اطلاعات نمیتواند از آن خارج شود. این یک سیاهچاله است."دکتر باغرام درباره جایزه نوبل امسال گفت: "بسیار جالب است که دو سال پیاپی جایزه نوبل فیزیک به حوزه نجوم، کیهانشناسی و گرانش داده شده. معنیاش این است که توجه دیرینه انسان به آسمانها تبدیل به یک علم تجربی دقیق شده و ارتباط مستقیمی با یکی از خطوط بنیادی علم دارد. آقای راجر پنروز که نیمی از این جایزه را دریافت کرده، نشان داد که تشکیل تکینگیها و سیاهچالهها اجتنابناپذیرند و مستقل از پیچیدگیها و تقارنهای رمبش این ستارهها هستند. او به این ترتیب اثبات کرد که سیاهچالهها پیشبینی جانسخت نظریه نسبیت عام هستند. اگر شما استاد راهنمای پنروز و بعد استاد ایشان را نگاه کنید و به ترتیب نسلها را عقب بروید، به نیوتون میرسید. این نشان میدهد که چطور نسل افراد مهم ادامه پیدا میکند و من فکر میکنم یکی از دلایل پیشرفت علم ادامهدار بودن این سنت است."بازگشت به علمبه جز این دو استاد، دکتر حسن حسینی معاونت فرهنگی دانشگاه هم در این جلسه صحبت کوتاهی کرد. او گفت: "به نظر میرسد تنها راهحل عبور از مشکلات و بحرانهای جامعه ما توجه به علم است، هم دانش تجربی و طبیعی و هم علوم انسانی و اجتماعی. علم نباید فقط منحصر به دانشگاهها و آزمایشگاه و محافل علمی باشد، بلکه باید در جامعه قرار بگیرد. جامعه ما باید تبدیل به یک جامعه علمپذیر و علمباور شود و ما خواستیم از فرصت جوایز نوبل استفاده کنیم تا مباحث علمی را در سطح عمومی مطرح کنیم."دکتر جلال صمیمیسهم ایران در کشف سیاهچالههاهمچنین دکتر راهوار در این جلسه فرصت را غنیمت دانست و به سهم مرحوم دکتر جلال صمیمی در مشاهده و کشف سیاهچالهها هم اشاره کرد: "باید افتخار کنیم که دکتر صمیمی که استاد دانشکده فیزیک ما بود و مت سفانه امسال فوت شد، جزء اولین کاشفهای سیاهچاله بود. او سیاهچاله GX 339 - 4 را در دهه هفتاد میلادی با استفاده از تکنیک مشاهده پرتوهای ایکس کشف کرد. دکتر صمیمی به تمام معنا یک دانشمند بود و علم را فقط برای علم انجام میداد. به هیچ نوع رتبهدهی و عدد نسبت دادن به آدمها اعتقادی نداشت. مت سفانه اینها از آفتهایی هستند که به جان جامعه علمی ما افتاده و برای هر چیزی میخواهیم به آدمها عدد و رتبه بدهیم. دکتر صمیمی یک آزمایشگاه پرتوهای کیهانی داشت و شبانهروز در آنجا فعالیت میکرد. او فقط دنبال کشف اسرار طبیعت بود و این روحیه را به داشنجوهایش هم منتقل میکرد. امیدوارم که ما در سیاهچاله کمی کردن علم نیفتیم و فقط خود کار علمی را جلو ببریم و کیفیت و روح آن را در نظر بگیریم."نگین خسروانینژاد |
ترفند جادویی کلاسیک میتواند محاسبات کوانتومی را ممکن سازد شکل 1 . این یک رسم خط از یک حفره شتاب دهنده است که در اثبات پروژه اصلی استفاده میشود که هدف آن جابجایی یک ذره کوچک فلزی است و به آن امکان میدهد اطلاعات کوانتومی را ذخیره کندمنتشر شده در phys به تاریخ 22 ژوین، 2021 لینک منبع: Classic magic trick may enable quantum computing محاسبات کوانتومی میتواند مشکلاتی را حل کند که برای سیستمهای کامپیوتری سنتی دشوار هستند. ممکن است مثل جادو به نظر برسد. یک گام به سمت دستیابی به محاسبات کوانتومی حتی شبیه ترفند جادوگران است: معلق شدن. یک پروژه جدید در ساختمان شتابدهنده ملی انرژی توماس جفرسون ایالاتمتحده، این ترفند را با زندهسازی یک ذره میکروسکوپی در یک محفظه فرکانس رادیویی ابررسانا ( SRF ) برای مشاهده پدیدههای کوانتومی انجام خواهد داد.به طور معمول در آزمایشگاه جفرسون و دیگر تاسیسات شتابدهنده ذرات، حفرههای SRF امکان مطالعه هسته اتم را فراهم میکند. آنها این کار را با شتاب دادن ذرات زیر اتمی مانند الکترونها انجام میدهند. این پروژه از همان نوع حفره استفاده میکند تا به جای آن یک ذره میکروسکوپی از فلز، بین 1 تا 100 میکرومتر قطر را با میدان الکتریکی حفره را شناور کند.درو ویسنبرگر، محقق اصلی این پروژه و همچنین رییس گروه شناسایی و تصویربرداری تشعشع در بخش فیزیک هستهای تجربی در آزمایشگاه جفرسون گفت: "هیچکس تاکنون به صورت عمدی یک ذره را در یک میدان الکتریکی در خلا با استفاده از حفرههای SRF معلق نکرده است."اگر تیم پروژه بتواند ذره را شناور کند، ممکن است بتواند با خنک کردن ذره بهدامافتاده در پایینترین سطح انرژی ممکن، یک حالت کوانتومی بر روی آن اعمال کند (زیرا این زمانی است که خواص کوانتومی رخ میدهد(.پاشپاتی داکال، یک محقق اصلی دیگر در این پروژه و یک دانشمند ستادی در آزمایشگاه جفرسون در بخش عملیات، تحقیق و توسعه Accelerator گفت: "ذخیره اطلاعات کوانتومی بر روی یک نانوذره زنده هدف نهایی ما است، اما در حال حاضر، این اثبات آزمایش اصلی است."ما میخواهیم بدانیم که آیا میتوانیم ذرات درون حفره را با استفاده از میدان الکتریکی به دام انداخته و شناور کنیم.بررسی کوانتومی با حفرههای شتابدهندهایده این پروژه از مشاهدات متخصصان شتابدهنده به دست آمد. آنها فکر میکنند که در حال حاضر نانوذرات ناخواسته و نادر فلزی مانند نیوبیم و آهن را به صورت ناخواسته در داخل حفرههای SRF در طول عملیات شتابدهنده ذرات رسوب دادهاند. آنها مظنون هستند که این شناوری غیر عمد بر عملکرد اجزای حفره SRF تاثیر گذاشتهاست.محققان در حال تلاش برای استفاده از یک تکنیک چند دههای به نام "به دام انداختن لیزر" به عنوان گامی به سمت ایجاد حالت کوانتومی مطمین بر روی ذره معلق در یک پرتو لیزر هستند. اما تیم پروژه آزمایشگاه جفرسون فکر میکند که حفرههای SRF ممکن است ابزار بهتری را برای آن محققان فراهم کند.ویسنبرگر گفت: "یک میدان الکتریکی میتواند به طور بالقوه فراتر از قابلیتهای به دام انداختن لیزر برود."ویژگیهای ذاتی حفرههای SRF بر برخی محدودیتهای به دام اندازی لیزر غلبه خواهند کرد. ذره شناور در یک حفره SRF که تحت خلا بوده و تا دماهای بسیار سرد، سرد شدهاست، تنها با میدان الکتریکی حفره در تعامل بوده و اطلاعات را به بیرون از دست نمیدهد که برای حفظ حالت کوانتومی حایز اهمیت میباشد.ویسنبرگر گفت: "مانند ذخیرهسازی اطلاعات بر روی یک تراشه کامپیوتری، وضعیت کوانتومی باقی خواهد ماند و از بین نخواهد رفت." "و این امر در نهایت میتواند منجر به کاربردهایی در محاسبات کوانتومی و ارتباطات کوانتومی شود."این پروژه، با عنوان "سطح SRF و ردیابی آزمایش نانو ذرات"، توسط برنامه تحقیق و توسعه جهتگیری شده آزمایشگاهی تامین مالی میشود، که منابعی را برای پرسنل آزمایشگاه جفرسون فراهم میکند تا کمکهای سریع و قابلتوجهی به مسایل مهم علمی و فنآوری مرتبط با ماموریت آزمایشگاه جفرسون و DOE انجام دهند.یک رویکرد چند رشتهایاین پروژه در اکتبر سال 2020 و پیش از آنکه به آزمایشگاه ملی اوک ریج منتقل شود، توسط "رونگلی گنگ" طراحی و راهاندازی شد. این تیم اکنون به یک تیم بزرگتر و چند رشتهای به رهبری وایزنبرگر و داکال، محققان اصلی فعلی، تغییر یافتهاست.گروه وایزنبرگر در زمینه فنآوری آشکار ساز برای تحقیقات فیزیک هستهای تحقیق میکند، در حالی که تحقیقات داکالز بر توسعه حفرههای SRF برای سرعت بخشیدن به الکترونها در سرعتهای بالا تمرکز دارد. وایزنبرگر میگوید که رویکرد چند رشتهای، تخصص آنها را در زمانی که با هم به قلمرو کمتر آشنا با این پروژه LDRD تقسیم میشوند، گرد هم میآورد.هر دوی محققان اصلی اظهار میدارند که این پروژه به لطف تلاش و تخصص هر یک از اعضای تیم به خوبی پیش میرود. اعضای تیم عبارتند از جان موسون، فرانک مارهاوزر، هایپنگ وانگ، ونز شی، برایان کروس و جک مککیسون.وایزنبرگر گفت: "این یک گام جالب خارج از کارهای معمولی است که ما انجام میدهیم."برنامه LDRD دانشمندان و مهندسان آزمایشگاه جفرسون را در مورد یک سوال تحقیقاتی که مستقیما مربوط به کاری نیست که ما برای انجام کار استخدام شدهایم، رها میکند، اما از تمام تخصصی که ما ارایه میدهیم استفاده میکند و یک منبع عالی برای آزمایش کشش است.این کاری است که ما با این پروژه انجام میدهیم، کشش.ساخت و آزمایشقبل از بررسی پروژه بر روی وایزنبرگر و داکال، جن و همکارانش پارامترهای مورد نیاز حفره و میدان الکتریکی را با شبیهسازی و محاسبات تعیین کردهاند.داکال گفت: "ما همه چیز را روی کاغذ داریم اما باید آن را به واقعیت تبدیل کنیم."این تیم در حال حاضر در حال انجام آزمایش در زندگی واقعی است.ویسنبرگر گفت: "ما باید ببینیم که آیا آنچه شبیهسازی شده واقعا میتواند اتفاق بیفتد یا خیر."اول، آنها یک مدل آزمایشی را در دمای اتاق گرد هم میآورند. سپس آنها هلیوم مایع را در اطراف سطوح خارجی حفره گردش میدهند تا آن را خنک کنند و به دماهای ابررسانایی نزدیک به صفر مطلق برسانند.قسمت بعدی سختترین قسمت است. آنها باید یک ذره میکروسکوپی را در ناحیه صحیح حفره بدست آورند در حالی که حفره درون ظرف در دماهای ابررسانایی، تحت خلا و با میدان الکتریکی بر روی آن مهار شدهاست.وایزنبرگر گفت: "ما راهی برای پرتاب از راه دور یک ذره در حفره تحت شرایط آزمایشگاهی پیدا کردهایم، اکنون فقط باید آن را آزمایش کنیم." در دنیای تحقیق و توسعه، شما اغلب نمیتوانید کاری را که فکر میکردید میتوانید انجام دهید. ما سعی میکنیم مشکلات را آزمایش کرده و حل کنیم و به کار خود ادامه دهیم.این یک پروژه یک ساله و بسته به اینکه اوضاع چگونه پیش میرود با امکان سرمایهگذاری مجدد یک ساله است. همچنین این یک مرحله اولیه، اثبات پروژه اصلی است. اگر در نهایت موفق باشد، هنوز راهی طولانی از تحقیق و توسعه، قبل از اینکه بتوان مفاهیم را برای ساختن کامپیوترهای کوانتومی به کار برد، وجود دارد. چنین کامپیوترهایی نیاز به شناورسازی و انتقال حالتهای کوانتومی بر روی دهها تا صدها هزاران ذره بسیار کوچکتر به طور قابلپیشبینی و قابل اطمینانی دارند.با این حال، محققان به دنبال کشفیاتی هستند که امیدوارند این مطالعه بتواند با در نظر گرفتن جذب ذرات میکروسکوپی و مشاهده بالقوه، یک حالت کوانتومی را ممکن سازد.داکال گفت: "من خوشبین هستم." در هر صورت، ما چیزی را کشف خواهیم کرد. شکست به همان اندازه موفقیت بخشی از R & D است. شما از هر دو چیز یاد میگیرید. اساسا، چه ذره معلق باشد و چه نباشد، و چه ما بتوانیم حالت کوانتومی را به آن منتقل کنیم یا نه، آن چیزی است که هرگز قبلا انجامنشده است. این کار بسیار چالش برانگیز و هیجانانگیز است.این متن با استفاده از ربات مترجم مقالات فیزیک کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
غلظت الکترولیت باتری خودرو همه چیز درباره آب باطری یا غلظت الکترولیت باتری خودروبدن ما برای فعالیت به آب نیاز دارد، باتری خودرو نیز مستثنی نیست.این دستگاه هم نیازمند به آب هستند.برای ما نوشیدن آب خنک بهترین اتفاق در یک روز گرم است.. این مسیله راجع به باتری خودرو نیز صحیح است. بسیاری از باتریها مثل باتری اسیدی با هدف عملکرد صحیح، به آب نیاز دارند.میزان آب باطری ماشین خیلی مهم است و ضروری استو باید در سطح مناسبی نگه داشته شود.کارکرد باتری تا حدود زیادی به آب باتری وابسته است و نیاز دارد به صورت منظم غلظت الکترولیت باتری خودرو را بررسی کنید.در صورت نیاز، به آب باتری افزوده یا آن را تعویض کنید.هرگز باتری اسیدی ماشین خود را با هیچ نوعی از الکترولیتها پر نکنید.نحوه کنترل غلظت الکترولیت باتری خودرو:اگر سطح ذخیره که باید در بالای صفحات باتری قرار داشته باشد از حد استاندارد پایینتر بیاید، مشکل ایجاد میکند.از آنجایی که قسمت فوقانی درب اینگونه باتریها درزبندی شده است، این امکان وجود ندارد که بتوان سطح الکترولیت را از طریق مشاهده مستقیم خانههای باتری بازدید و کنترل کرد.بسیاری از انواع باتریهای مزبور دارای جلدهای پلاستیکی شفاف و یا نیمه شفاف هستند و از این طریق میتوان سطوح الکترولیت باتری را مشاهده کرد و آن را بازید کرد.سایر مدلهای باتریهای بدون مراقبت و نگهداری به "هیدرومتر سرخود" ( Biult in Hydrometer ) مجهز هستند.هیدرومتر یا اسیدسنج باتری خودروهیدرومتر یک لوله استوانهای است که یک سر آن به لوله باریک لاستیکی و سر دیگر آن به یک گوی لاستیکی توخالی وصل میباشد، تشکیل شدهاست.داخل محفظه شیشهای ، یک کپسول شناور قرار گرفته که به صورت سبز ، سفید ، قرمز رنگ آمیزی شدهو به صورت اسید درجه بندی شدهاست.وظیفه هیدرومتر تعیین غلظت مایع داخل باتری یا ظرف اسید است.روش تعیین غلظت مایع داخل باتری:ابتدا گوی پلاستیکی را فشار داده تا هوای آن خارج شود.سر باریک لاستیکی هیدرومتر را داخل ظرف باتری قرار دهید.گوی لاستیکی را رها کرده.مقداری از مایع داخل ظرف یا باتری وارد محفظه شیشهای میشود.کپسول مدرج طبق قانون ارشمیدوس در مایع ، شناور میماند.هر چه مایع رقیقتر باشد کپسول در آن بیشتر فرو رفته و هر چه غلیظتر باشد برعکس.غلظت کمتر محلول باتری:اگر محلول داخل باتری پس از شارژ کامل غلظت کمتر از حد معمول داشته باشد، با اضافهکردن اسید به محلول این عیب را بر طرف کنید.هرگاه غلظت مایع باطری در حالت کاملا شارژ، از حد معین کمتر باشد ، دوام حالت شارژ کم شده و قدرت باطری کاهش میابد. همچنین برق به اندازه کافی نمیدهد.غلظت بیشتر محلول باتری:اگر محلول داخل باتری پس از شارژ کامل غلظت بیشتر از حد معمول داشت، با بیشتر کردن اسید به محلول این عیب را برطرف کنید.اگر غلظت مایع باطری پس از شارژ باتری بالا باشد، سبب خوردگی صفحات و کاهش عمر باطری میشود که با افزودن اب میتوان این عیب را برطرف کرد.نکات مهم در تعیین غلظت الکترولیت باتری خودرو:نکته 1 : مایع باطری در اثر تبخیر سطحی و گرما و فعل و انفعالات کم میشود. حتما حداقل هفتهای یکبار سطح مایع باطری را کنترل کنید اگر من بود با آب مقطر آن را جبران کنید.نکته 2 : سطح مایع باطری همیشه بایستی یک سانتیمتر بالاتر از صفحات باشد.نکته 3 :غلظت مایع باتری بر حسب میزان شارژ باطری و درجه حرارت 30 C طبق جدول زیر است.درصد غلظت حدود غلظت 100 درصد 1 ٫ 299 الی 1 ٫ 26575 درصد 1 ٫ 269 الی 1 ٫ 23550 درصد 1 ٫ 235 الی 1 ٫ 20525 درصد 1 ٫ 205 الی 1 ٫ 170 شارژ خیلی کم 1 ٫ 170 الی 1 ٫ 140 دشارژ یا شارژ کامل 1 ٫ 140 الی 1 ٫ 110 نکات ایمنی در تعیین غلظت الکترولیت باتری خودرو:هنگام کار با باتری خودرو از دستکش ایمنی استفاده کنید.پس از استفاده از مایع الکترولیت از بسته بودن در ظرف آن اطمینان حاصل کنید.ظرف محتوی الکترولیت را در محل مناسبی مخصوص این کار قرار دهید و از آن حفاظت کنید.از عینک محافظ استفاده کنید و در صورت تماس پوست با مایع الکترولیت، محل آغشته شده را با آب بشویید.مشکلات احتمالی غلظت الکترولیت باتری خودرو:افزایش غلظت الکترولیتافزایش مقاومت داخلی باتریتخریب صفحاتاختلال در تبدیل انرژی در حالت دشارژ و شارژ باتریریزش مواد فعال صفحه یک نوع باتریبرای جلوگیری از بوجود آمدن این مشکلات به شما پیشنهاد میکنیم حتما از متخصصین خودرو کمک بگیرید.مت کار ارایه دهنده خدمات آنلاین خودرو در محل ، میتوانید برای ثبت سفارش به صورت آنلاین و تلفنی اقدام فرمایید.وبسایت مت کار: matcar . ca به اینستاگرام ما سر بزنید ، مطالب جالبی در انتظار شما است |
راهنمای خرید باتری سمعک در واقع باتری سمعکها را در چهار سایز و رنگ تولید مینمایند، باتری زرد رنگ با سایز 10 ، باتری قهوهای با سایز 312 ، باتری 13 با رنگ نارنجی و در نهایت بزرگترین آنها باتری 675 با رنگ آبی است.طول عمر باتری سمعک و سایزهای مختلف آنها چقدر میباشد؟یک سمعک استاندارد معمول باتری ای متوسط را خواهد داشت. این باتریها 3 تا 22 روز طول عمر خواهند داشت. البته این به نوع سمعک بستگی خواهد داشت. البته در این میان نوع باتری، و میزان کارکرد سمعک نیز تاثیر گذار خواهد بود.مواردی همچون مدت زمان کارایی سمعک و میزان حد نصاب بهره برداری از آن نیز بستگی خواهد داشت.زمان تعویض باتری سمعکاین به میزان استفاده سمعک شما بستگی خواهد داشت، معمولا هفتگی و یا سه روز یکبار نیاز به تعویض باتری وجود دارد، ولی در صورت استفاده زیاد ممکن است هر روز نیاز به تعویض وجود داشته و یا در صورت استفاده اندک ماهی یکبار لازم باشد تا باتری سمعک را تعویض نمایید.نشانههای تعویض باتری سمعک - صداها دارای نقصها و انحرافاتی چند میباشند، و یا به قدری ضعیف میشود که شما مجبور میگردید تا صدای سمعک را زیاد نمایید، متوسط صدای سمعک شما در طی روز نباید تغییری داشته باشد، درصورت تغییر نشانه فرا رسیدن زمان تغییر آن میباشد. - صدای مخصوص کاهش ولتاژ باتری سمعک، این صدا نشانه نیاز به تعویض داشتن باتری میباشد.لایه محافظتی سمعک چیست و به چه کاری میآید؟لایهای رنگی است که دارای اندازهای کوچک بوده و بسیار قوی میباشد، البته مانند این لایه محافظ باتری نیز برای باتری وجود دارد. این لایههای محافظ میتواند باعث شود تا باتری شما بیهوده مصرف نشده و از مصرف بیهوده آن جلوگیری به عمل خواهد آورد. معمولا به محض این که این لایه محافظ خارج میگردد باتری شروع به تحلیل رفتن خواهد نمود. پس سعی کنید به هیچ عنوان زمانی که به باتری نیازی ندارید لایه محافظ آن را خارج ننمایید.افزایش طول عمر باتری سمعکزمانی که لایه محافظ باتری را خارج نمودید، شارژ باتری شروع به تخلیه شدن خواهد نمود، ولی خوب روش هایی نیز وجود دارد که به شما کمک مینماید تا میزان مصرف باتری را تا به میزان حداقل ممکن خود کاهش دهید: - زمانی که سمعک را در گوش خود نمیگذارید، آن را خاموش کرده و درب مخزن باتری آن را باز نمایید. توجه داشته باشید که شما باید درب مخزن باتری را شبها باز بگذارید، زمانی که شما خواب هستید و سمعک کار نمیکند، باز کردن درب مخرن باتری کمک مینماید تا رطوبت از داخل آن خارج گردیده و از فاسد شدن باتری جلوگیری به عمل خواهد آورد. - در صورتی که از باتری استفاده نمینمایید، به طول عمر باتری کمک خواهد کرد تا میزان آن افزایش یابد. سعی کند زمانی که سمعک کار نمیکند، باتری را بطور کامل از مخزن آن خارج نمایید، این کار کمک مینماید تا از باتری و خود سمعک خود محافظت نمایید. - سعی کنید از نگهداری سمعک و باتری آن در میزان درجه حرارت بالا جلوگیری نمایید، هر چقدر درجه حرارت بیشتر باشد باتری سمعک زودتر به انتها خواهد رسید. معمولا در صورتی که درجه حرارت بسیار زیاد است سعی کنید باتری را در داخل محفظه آن قرار دهید. این کار به افزایش طول عمر باتری کمک بسیار زیادی خواهد کرد.نکاتی مهم در خصوص نگهداری باتری سمعک سعی کنید باتریهای سمعک را در درجه حرارت متوسط نگهداری نمایید. هیچ گاه باتریها را در داخل یخچال قرار ندهید. سعی کنید همیشه قبل از تعویض باتری دستهای خود را به خوبی بشورید. هر گونه چسبندگی و در ضمن گرد و خاکی که روی باتری بنشیند میتواند باعث کاهش طول عمر آن گردد. سعی کنید درب محفظه باتری را شبها که در حال استراحت هستید باز نگهدارید، به این ترتیب کمتر باتری مصرف خواهد شد. این باعث میشود تا میزان مصرف باتری کاهش یافته و از فساد آن نیز جلوگیری گردد. به محض این که یک باتری تمام میشود فورا آن را از مخزن باتری خارج نمایید، زیرا در صورت باقی ماندن باتری در داخل سمعک میتواند باعث فساد دستگاه گردد. باتری دستگاههای سمعک خیلی سریع تمام میشوند، پس بهتر است تا یک باتری اضافی را با خود به همراه داشته باشید، و به محض این که باتری تمام شد سریع باتری را تعویض نمایید. همیشه از باتریهای اضافی همراه خود محافظت نمایید تا به این ترتیب باتری اضافی هدر نرود، همیشه باتریها را از پولهای فلزی خود دور نگه دارید، دسته کلید و یا هر جسم فلزی دیگر را از باتری دور نگهدارید.منبع :مجله اینترنتی خریدار |
میتوکندری ممکن است کلید اضطراب و سلامت روانی باشد شکل 1 : احساس استرس و اضطراب ممکن است نه تنها به نورونها در مغز ما بلکه به میتوکندری داخل سلولهای ما بستگی داشته باشد. منتشرشده در: مجله quanta به تاریخ 10 آگوست 2020 لینک منبع: Mitochondria May Hold Keys to Anxiety and Mental Health کارمن سندی شک و تردیدی را به یاد میآورد که در ابتدا با آن مواجه شده بود. او که یک دانشمند علوم اعصاب در موسسه تکنولوژی فدرال سوییس در لوزان بود، از این تصور پیروی کرده بود که چیزی که در داخل مدارهای عصبی بحرانی در جریان است میتواند رفتار مضطرب را توضیح دهد چیزی فراتر از سلولهای مغزی و ارتباطات سیناپسی بین آنها. آزمایشهایی که او در سال 2013 آغاز کرد نشان داد که نورونهای درگیر در رفتارهای مرتبط با اضطراب، ناهنجاریهایی را نشان میدهند: میتوکندری آنها، اندامکهایی که اغلب به عنوان کارخانه نیروی سلولی توصیف میشوند، خوب کار نمیکنند - آنها به طور عجیبی سطوح پایینی از انرژی تولید میکنند.این نتایج نشان میدهد که میتوکندری ممکن است در علایم مربوط به استرس در حیوانات نقش داشته باشد. اما این ایده بر خلاف دیدگاه "سیناتو - مرکزی" مغز که در آن زمان بسیاری از دانشمندان علوم اعصاب به آن باور داشتند، پیش رفت. برای همکاران او باور کردن شواهد سندی مبنی بر این که در افراد مضطرب - حداقل در موشها - میتوکندری داخل نورونهای کلیدی ممکن است مهم باشد، دشوار بود.سندی گفت: "هر زمان که من این اطلاعات را ارایه میکردم، آنها به من میگفتند: این بسیار جالب است، اما شما اشتباه متوجه شدید."با این حال، تعداد رو به رشدی از دانشمندان در طول دهه گذشته به او پیوستهاند یا در این فکر بودهاند که آیا میتوکندری ممکن است نه تنها برای سلامت عمومی فیزیکی ما بلکه برای سلامت روانی ما نیز ضروری باشد. به طور خاص، آنها بررسی کردهاند که آیا میتوکندری بر چگونگی پاسخ ما به استرس و شرایطی مانند اضطراب و افسردگی تاثیر میگذارد یا خیر.اگرچه بیشتر شواهد تا کنون ابتدایی هستند، اما به یک ارتباط اساسی اشاره دارند. به نظر میرسد که میتوکندری در مرکز وجود پاسخ استرس قرار دارد و هم به عنوان میانجی آن خدمت میکند و هم به عنوان هدفی برای آسیبی که میتواند برساند. برای برخی از محققان درگیر در این کار، واکنش استرس حتی شبیه نوعی عمل هماهنگ توسط میتوکندری در سراسر بدن است که با پردازش عصبی تعامل دارد.مارتین پیکارد از مرکز پزشکی ایروینگ دانشگاه کلمبیا در نیویورک که آزمایشگاهش به پیشگامی در این تحقیق کمک کردهاست گفت: "من فکر میکنم به میتوکندری کمبها داده شده است. آنها اندامکهای سرپرستی اجرایی سلول هستند." اکنون دانشمندان میتوانند بفهمند که اهمیت اندامکها برای درمانهای آینده چیست.میتوکندری و سلامت روانمیتوکندری ساختارهای کوچکی در داخل سلولهای پیچیده (یوکاریوتی) هستند که آدنوزینتری فسفات یا ATP را تولید میکنند که سوخت شیمیایی برای بیشتر فرآیندهای متابولیک است. لیزا کالینچوک، نایبرییس تحقیقات در دانشگاه ویکتوریا در کانادا، گفت: " ATP انرژی است که به سلولهای زنده اجازه میدهد تا در زمان زنده بودن خود کارهای لازم را انجام دهند." اندامکها مهاجمانی باستانی هستند - بقایای باکتریهای همزیست که حدود 2 میلیارد سال پیش خود را با سلولهای میزبان یکی کردند و برای تولید انرژی متخصص شدند. میتوکندری هنوز مقدار کمی DNA خود را حمل میکند، اگر چه فقط با 37 ژن، آنها مواد ژنتیکی کمتری نسبت به هر باکتری زنده دارند.در سال 1975 زمانی که داگلاس والاس و همکارانش در دانشگاه ییل ارتباط بین DNA میتوکندری و اختلال ژنتیکی را شرح دادند، ظهور رابطه بین میتوکندری و بیماری شروع شد. در طول دهه 1990 ، محققان اثرات جهش در DNA میتوکندریایی را به شرایط مختلف دیگر ارتباط دادند. از هر 5000 نفر یک نفر مبتلا به نوعی بیماری میتوکندریایی ارثی است که میتواند شامل دیابت، مشکلات بینایی و شنوایی، مشکلات یادگیری و اختلالات دیگر باشد. با این حال، تنها در دهه اخیر یا بیشتر، دانشمندان به طور جدی به بررسی تاثیر میتوکندری بر سلامت روان و رفاه، به ویژه هنگامی که به استرس، اضطراب و افسردگی مربوط میشود، پرداختهاند.کار سندی از این شهود سرچشمه گرفت که میتوکندری ممکن است عملکرد مسیرهای مغزی منتخب را تغییر دهد. مغز ما، با اینکه تنها 2 % وزن ما را تشکیل میدهد، اما 20 % اکسیژن بدن را مصرف میکند. او فرض کرد که کمبود تولید انرژی سلولی در مدارهای عصبی بحرانی ممکن است کمبود کلی انگیزه و اعتماد به نفس که در افراد مستعد اضطراب دیده میشود را توضیح دهد.وقتی سندی موشها را در رقابت برای ایجاد یک سلسلهمراتب اجتماعی قرار داد، متوجه شد که حیواناتی که اضطراب کمتری دارند، به احتمال زیاد در جایگاه برتر قرار میگیرند. مطالعات بیشتر نشان داد که این حیوانات کماضطراب، عملکرد میتوکندری بیشتری در هسته اکومبنس دارند بخشی از مغز که برای انگیزه دادن به رفتار و تولید تلاش حیاتی است.تحقیقات دیگر در بسیاری از آزمایشگاهها روابط بیشتری را بین استرس و میتوکندری کشف کردهاند. در سال 2018 ، پیکارد و پیشگام در تحقیقات استرس، بروس مک اوین، که اوایل امسال فوت کرد، یک فراتحلیل از 23 مطالعه در مورد میتوکندری و اضطراب منتشر کردند: 19 مقاله برای نشان دادن "اثر منفی قابلتوجه استرس روانی بر میتوکندری" و حتی چهار مطالعه دیگر در مورد تغییر در اندازه یا عملکرد میتوکندری در پاسخ به استرس.مقاله بررسی سال 2018 انک هافمن از موزه تاریخ طبیعی در برلین و دیتمار شپنگلر از موسسه روانپزشکی ماکس پلانک در مونیخ شواهدی را خلاصه کرد مبنی بر اینکه میتوکندری میتواند در پاسخهای ساختاری و عملکردی مغز به استرس اولیه زندگی میانجیگری کند و به عنوان "یک بستر زیر سلولی در فرآیند برنامهنویسی خدمت کند". شواهد تجربی برای ارتباط بین عملکرد میتوکندری و سلامت روانی هنوز آزمایشی است و محدودیتهای مهمی دارد، اما به اندازه کافی قوی هست تا دانشمندان را متقاعد کند که عمیقتر به آن بپردازند.تداخل میتوکندرییک راز که هنوز تحت بررسی است، جزییات آنچه که برای میتوکندری تحت استرس اتفاق میافتد را در بر میگیرد. بهترین حدس پیکارد این است که این فرآیند زمانی شروع میشود که یک محرک برای استرس، باعث میشود تا سلولها را در غدد آدرنالی، هورمون کورتیزول آزاد کنند. در داخل آن سلولها، میتوکندری با تبدیل کلسترول به کورتیزول، هورمون را سنتز میکند (به کمک یک اندامک دیگر، شبکه اندو پلاسمیک). سپس کورتیزول در خون به سرتاسر بدن سفر میکند. گیرندههای ویژه، کورتیزول را به هسته سلولها حمل میکنند و حدود 1000 ژن را فعال میکنند تا به سلولها کمک کنند برای پاسخ "جنگ یا گریز" آماده شوند. اما این گیرندهها همچنین بخشی از کورتیزول ورودی به میتوکندری را عبور میدهند که در آن با DNA میتوکندری تعامل میکند و تولید انرژی را موثرتر میسازد.در واقع، میتوکندری در غدد آدرنال هورمون استرس را تولید میکند و به دیگر میتوکندریها در کل بدن سفر کرده و پاسخ استرس یکپارچه را ایجاد میکند. پیکارد گفت: " این کار باعث ایجاد تداخل میتوکندری زیبا بین اندامها میشود که خیلی مورد بحث قرار نگرفته و یا توسعه نیافته است."هنگامی که میتوکندری در پاسخ به آن سیگنالها تنظیم میشود، ممکن است شکل خود را از شکل لوبیا به ساختار کشیده و نامنظم تغییر دهند، از هم جدا شوند یا با هم ترکیب شوند. شکستن این ادغام و فرآیندهای شکافت میتواند منجر به آسیب سلولی و حتی مرگ شود. پیکارد این اختلال را به انزوای اجتماعی تشبیه میکند - زمانی که میتوکندریها نمیتوانند با یکدیگر صحبت کنند، آنها بدتر عمل میکنند.مشخص کردن این که چگونه استرس بر میتوکندری سلولهای مغز تاثیر میگذارد، اغلب شامل قربانی کردن حیوانات است - روشی که به طور واضح برای انسانها غیرممکن است. با این وجود، مطالعات کمی که راههایی را برای کشف مشکل در افراد یافتهاند، نشانههایی از ارتباط پیدا کردهاند.یکی از آنها یک مطالعه در سال 2019 در زمینه روانشناسی غدد به رهبری کارولین ترامپوف، محقق فوقدکترا در آزمایشگاه پیکارد بود. او و همکارانش آنا مارسلاند و برت کافمن در دانشگاه پیتسبورگ یک نمونه کوچک از بزرگسالان میانسال سالم را در نظر گرفتند و ارتباط بین استرس روانی حاد و افزایش سریع بخشهای کوتاه DNA شناور در بیرون از سلولها را یافتند. چنین بخشهایی از DNA میتوکندری معمولا در طول وقایع آسیب زای مربوط به جراحت و یا بیماری آزاد میشوند. تاثیر آن در مردان بیشتر از زنان بود.تشخیص اینکه چگونه این نوع آسیب میتوکندریایی مرتبط با استرس رخ میدهد یک کار در حال انجام است. سندی گفت که یک توضیح محتمل این است که اضافه فعالیت میتوکندری در واکنش به استرس باعث میشود که آنها مولکولهای بیشتری به نام گونههای اکسیژن واکنش پذیر تولید کنند که میتواند برای سلولها سمی باشد.شکل 7 : میتوکندریها میتوانند اتصالات داخلی را شکل دهند، با یکدیگر ترکیب شوند و در پاسخ به نیازهای سلول و سیگنالهای محیطی از هم جدا شوند. دانشمندان همچنین به نظر میرسد که موافق هستند که ATP نیز در این موضوع درگیر است. پیکارد گفت: " توانایی بدن در حساسیت نسبت به جهان خارج و سپس برای ایجاد پاسخ داخلی، همه انرژی محور است." مطالعات نشان میدهند که حیوانات بیش از حد استرس زده ممکن است تولید ATP مرطوب را نشان دهند که میتواند به بسیاری از فرآیندها به ویژه تقسیم سلولی آسیب برساند. این موضوع به طور خاص به هیپوکامپ مرتبط است، ساختار مغز برای کدگذاری حافظه، یادگیری، احساسات و استرس پردازش حیاتی است. این یکی از معدود بخشهای مغز است که طبق شواهد، در آن نورونهای جدید ممکن است همیشه، حتی در پستانداران بالغ، ایجاد شوند.و اگرچه میتوکندری در همه جای بدن وجود دارد، تنوع ساختاری و عملکردی آنها در بافتها و حتی در سلولهای منفرد راههایی را ارایه میدهد که در آن آسیب میتوکندریایی را میتوان در مسیرهای خاص مغز به طور متفاوت احساس کرد، مانند کار من مناکو و آلساندرو پریگیون از دانشگاه هاینریش هاینه در آلمان که در ماه ژوین در یک بررسی در مجله بینالمللی بیوشیمی و بیولوژی سلول مورد بحث قرار گرفت. محققان دریافتهاند که میتوکندری اغلب در موقعیتهای کلیدی درون نورونها مثل نزدیک سیناپسها لنگر میاندازد تا ظاهرا به عملکرد آنها کمک کند. اثرات میتوکندریایی نیز ممکن است از طریق سلولهای گلیال غیر عصبی مغز اعمال شود مثل الیگودندروسیت که نورونهای غلاف در میلین و آستروسیتهایی که سلامت نورونها را حمایت میکنند. گاهی اوقات نورونها با عبور دادن میتوکندری آسیبدیدهبه آستروسیتها، آنها را از بین میبرند و آستروسیتها میتوکندری سالم را برای آنها میفرستند. اگر استرس هر یک از این فرآیندها را در مناطق مغزی مانند هسته اکومبنس مختل کند میتواند بر اختلالات اضطرابی تاثیر بگذارد.به سمت مداخلاتکالینچوک خاطرنشان میکند که رشته روانپزشکی به داروهای جدید درمانی نیاز دارد و مداخلات با هدف قرار دادن میتوکندری ممکن است وعده کمک به افراد آسیبپذیر در برابر استرس، افسردگی و اضطراب را بدهد. آزمایشگاه او در حال بررسی اثرات ضد افسردگی یک پروتیین خارج سلولی بزرگ به نام ریلین است که یک داربست برای سلولهای مهاجر فراهم کرده و ارتباط بین سلولی را تسهیل میکند. استرس میزان ریلین را در حیوانات آزمایشگاهی کاهش میدهد و به نظر میرسد که این کاهش از واکنش میتوکندریایی ناشی میشود. نتایج اولیه منتشر شده در ژانویه 2020 که در آن ریلین بر روی موشهای نر آزمایش شد، امیدوارکننده به نظر میرسید گروه کالینچوک انتظار دارد که بزودی گزارش دهد که آیا مادهها واکنش متفاوتی نشان میدهند یا خیر.آزمایشگاه سندی در سال 2017 نشان داد که دیازپام داروی ضد اضطراب، عملکرد میتوکندری را در موشها افزایش میدهد. او و همکارانش همچنین ژانویه گذشته ثابت کردند که مکمل تقویت میتوکندری (استیل آل - کارنیتین) از موشهای آسیبپذیر در برابر رفتارهای مرتبط با افسردگی در انسان محافظت میکند. او در حال حاضر در حال همکاری با شرکتهای دارویی در زمینه تحقیقات پیش بالینی بیشتر در زمینه روشهای درمانی است که خروجی میتوکندری را افزایش میدهد و در حال جمعآوری اطلاعات در مورد متابولیتهای مربوط به عملکرد میتوکندری است.پیکارد در مورد پتانسیل توسعه درمانهای دارویی با هدف میتوکندری شک و تردید بیشتری دارد. به عنوان یک جایگزین، او پیشنهاد میکند که مداخلات رفتاری مبتنی بر عملکرد میتوکندری، مانند ورزش، میتواند راهی برای این موضوع باشد. او میگوید ورزش کردن ممکن است "بهترین کاری باشد که میتوانید برای میتوکندری خود انجام دهید."استرس پدیدهای بسیار پیچیده است که میتواند به یک علت یا یک مسیر ساده کاهش یابد. متیو هیرشی از موسسه فیزیولوژی مولکولی دانشگاه دوک معتقد است که کورتیزول عامل اصلی رابطه بین میتوکندری و استرس است و با متابولیسم ارتباط دارد، اما همچنین تاکید میکند که این مکانیسمها کل داستان نیستند. هرشی در یک ایمیل نوشت: "میتوکندری به وضوح برای عملکرد عصبی مناسب مهم است - نورونها سلولهای بسیار فعالی هستند که برای پتانسیل عمل به انرژی زیادی نیاز دارند و بنابراین به میتوکندری نیاز دارند تا این کار را انجام دهد. اما اینکه عوامل استرس زای روانی خارجی بر عملکرد میتوکندری نورونها تاثیر میگذارند یا خیر، و در صورت تاثیرگذاری چطور این کار را انجام میدهند، واقعا مشخص نیست."برای او مهم است که نقش میتوکندری را به عنوان قطعهای در معمای بسیار بزرگتر اضطراب و فیزیولوژی استرس ببیند. اما این قطعهای است که به تعداد رو به رشدی از محققان انرژی بخشیدهاست، که برای سالهای آینده مشتاقانه بر سر آن به بحث خواهند پرداخت.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
نظریه چرا ما به پنت هاوسها علاقه داریم ؟ سلام به شما دوستان عزیز و گرامی حالتون چطوره ؟ امروزه پنتهاوسها در سراسر جهان جزو گرانترین ساختمانها هستند دلیل ارزشمندی این ساختمانها این است که به ساکنان آن، افق دیدی گسترده و به قول مشاوران املاک، "ویو ابدی" میدهد. اما چرا باید افق دیدی گسترده اینقدر جذاب باشد تا موجب ارزشمندی و چند برابر شدن قیمت یک خانه یا اداره شود؟! گوردون اوراینز به دنبال ریشههای تاریخی و تکاملی این موضوع رفته که در این مقاله به آن اشاره شده است.او علاوه بر پنتهاوس به برخی از دیگر رفتارهای عجیب انسان امروزی نیست اشاره میکند. مثلا میگوید،همه ما انسانهای آپارتماننشین وقتی مار، ببر، خرس و . میبینیم به وحشت میافتیم اما مگر چقدر هریک از ما این حیوانات را در طول زندگی خود از نزدیک و بدون حفاظ باغ وحش یا موزهها دیدهایم که اینچنین از آنها میترسیم؟ ما چقدر تجربه مارگزیدگی یا حمله ببر را داشتهایم که اینطور میترسیم؟ شاید این ترس درونیشده را به قصههای کودکی ربط دهید اما آزمایشهای روانشناسان نشان میدهد کودکان خیلی زودتر از آنکه با این قصهها دمخور شوند از مشاهده تصویر مار مضطرب میشوند چرا؟ گوردون اوراینز ایدههای جالب برای پاسخ به این سوال مطرح میکند.چرا انسان دهها هزار سال است که به غذا نمک و فلفل میزند؟شواهد باستانشناسی این ادعا را تایید میکند که هزاران سال پیش یکی از کالاهای اصلی مبادلاتی بین کشورها نمک و فلفل و سایر ادویهها بوده است. هنوز هم ادویه جزو کالاهای بازرگانی پرسود است، انگار حکم نفت را دارد. اما چرا ادویه اینقدر در غذاهای مردم سراسر جهان با این تنوع سلیقه کاربرد دارد؟ اصلا از چه زمانی ادویه اینقدر پرکاربرد شد؟ گوردون اوراینز پاسخهای هیجانانگیزی به این سوال میدهد مثلا یک پاسخ او این است که نمک و فلفل و زردچوبه گوشت حیوانات را برای انسان لذیذ میکنند! اما ممکن است این پاسخ به اندازه کافی قانعکننده نباشد ولی او اضافه میکند، نمک و فلفل در حقیقت بافت گوشت حیوانات شکار شده را به نحوی تجزیه میکند که هضم آن در معده انسان راحت شود.ریشه بسیاری از رفتارهای ما در علفزارهای ساواناستاوراینز درکتاب "یاد جنگل دور" از تعبیر اشباح ساوانا برای کشف ریشه رفتارهای انسان کنونی استفاده میکند و منظور از این تعبیر رفتارها، عادات وگونههای مرتبط با انسان در زیستگاه اولیه انسان هوشمند در علفزارهای ساواناست. تعبیری جالب که آن را مبنای این پرسش قرار میدهد که: چرا باید به جستوجوی این اشباح رفت؟ این نویسنده به پژوهشهایی اشاره میکند که علفزارهای ساوانا در آفریقا را منش حیات انسان هوشمند میدانند. او توضیح میدهد نه تنها ریشه بسیاری از رفتارهای روزمره ما بلکه درک برخی مفاهیم انتزاعی نظیر زمان و فضا و مکان نیز در اجدادمان که بیش از 50 هزار سال یا حتی عقبتر زندگی میکردهاند، ریشه دارد.اما گوردون اوراینز جسارت میکند و این ایدهرا مطرح میکند که انسانهای ثروتمند کنونی همانطور پنتهاوس خود را در برجی در نیویورک انتخاب میکنند که 40 هزار پیش انسانهای شلخته با بدنی سراسر مو، اقامتگاه خود را میان علفزارها انتخاب میکردهاند. این پژوهشگر خیلی صریح میگوید، منطق انتخاب سکونتگاه بین انسان نیویورکی یا انسان 40 تا 50 هزار سال پیش یکی است. او سپس نمونه میآورد که هر دوی این انسانها جذب منظر آب و رودخانه میشوند و برای هردوی آنها افق دید گسترده جذاب است. جالب نیست؟اوراینز اینطور نتیجه میگیرد که ما این دانش را نسبت به محیط زیبا، وحشت از مار و . از طریق ژنها کسب میکنیم ژنها علاوه بر خصایل زیستی، دانش مربوط به دنیاهای نیاکانی ما را هم ذخیره میکنند، ژنها افراد را برای دنیاهایی آماده میکنند که افراد از پیش هرگز با آنها روبهرو نشدهاند. ژنها ضمنا تعیین میکنند ما چه چیزهایی را آسانتر یاد میگیریم و به حافظه میسپاریم. اوراینز معتقد است، چند صد هزار سال پیش آن دسته از انسانهایی که از مار و ببر و حیوانات خطرناک نمیترسیدند، اغلب طعمه یا قربانی زهر آنها میشدند، به همین دلیل آنها از بین رفتهاند لذا نسل ما از آن دسته انسانهایی ادامه پیدا کرده که به دلیل وحشت از این گونههای خطرناک و مهاجم، پناهگاهی مناسب برای دفاع از جان خود پیدا میکردند یا فرار میکردند و در امان میماندند پس ما جزو آن دسته انسانهایی هستیم که مغز ما نسبت به وجود این محرکهای خطرناک پاسخ دفاعی صادر میکند و در نتیجه آن دسته از انسانهایی که مغزشان چنین پاسخی صادر نمیکرده است، هزاران سال پیش منقرض شدهاند.چرا باید به "یاد جنگل دور" باشیم؟برقراری پیوند میان "زیستشناسی تکاملی" با "درک زیباییشناسی" کاری سخت، دور از ذهن و عجیب مینماید. کتاب "یاد جنگل دور" نوشته "گوردون اوراینز" سرشار از ایدههای ناب است. ایدههایی که این محقق آنها را از خلال زندگی روزمره و عادی انسانهای قرن بیستویکمی بیرون کشیده است و جوری آنها را مطرح میکند که ساعتها به هر مساله او فکر کنیم!روش تحقیقی این جانورشناس عجیب است. او در کتابش سوالات به ظاهر سادهای را طرح میکند، سوالاتی که شاید در نظر اول عامیانه، سطحی و مضحک به نظر برسند! سپس کمی درباره جدی بودن پرسشها دلیل میآورد و توضیح میدهد که چرا باید نسبت به این سوالات و رفتارها وسواس بیشتری به خرج دهیم و بعد فرضیاتی را مطرح میکند و در نهایت اجازه میدهد، خواننده از این دلمشغولیهای عالمانه لذت ببرد.اوراینز در کتابش روش نظری و علمی پیدا کردن بسیاری از پرسشها و رفتارهای ساده بشر کنونی را آموزش میدهد. این جانورشناس تکاملگرا به زبان ساده به مخاطبش آموزش میدهد برای کشف ریشه رفتارهای امروزی باید به عقب نگاه کنیم گذشتههای خیلی دور را به یاد بیاوریم. |
نیترات نقره در عکاسی آیا تا به حال به ظهور اولین عکس تاریخ فکر کردهاید؟ و اینکه چگونه این کشف بزرگ توانست تاریخ عکاسی را دگرگون کند؟اولین تصویر ثبت شده از منظره در سال 1828 ویلیام هنری فاکس تالبوت پدر علم عکاسی با کشف مخلوط سدیم کلرید و نیترات نقره توانست گامی مهم در فرایند چاپ عکس بردارد. او با این کشف توانست زمانی که برای چاپ عکس مورد نیاز بود را به زمانی کوتاه کاهش دهد. امروزه نیز از همان محلولی که تالبوت کشف نمود در فرایند چاپ عکس کمک میگیرند فقط به آن اسید استیک و سدیم تیوسولفات میافزایند. نقره کلرید حسایت بیشتری نسبت به سایر هالیدهای نقره از خودش نشان میدهد در نتیجه انتخاب تالبوت برای این ماده کاملا هوشمندانه بوده است. کشف شیوهی مثبت و منفی عکاسی نیز از کشفیات این دانشمند بریتانیایی به حساب میآید.واکنش زیر واکنشی است که تالبوت نیز از آن برای نشستن نقره کلرید بر روی فیلمهای عکاسی کمک گرفت: AgNO3 + NaCl - > AgCl + NaNO3 بعد از تالبوت دانشمندان دیگری مانند هرشل سعی بر چاپ رنگی عکسها داشتند و کم کم و با گذر زمان چاپ عکس را به چیزی که امروزه میبینیم تبدیل کردند.منبع: مبتکران شیمی |
باتری 74 آمپر صبا باتری امداد باتری آسان - نمایندگی فروش محصولات صبا باتریباتری 74 آمپر صبا باتری (برند واریان) از جمله محصولات با کیفیت شرکت صبا باتری میباشد که با استفاده از پیشرفتهترین و جدیدترین تکنولوژی روز دنیا تولید میگردد.این باتری باتری از نوع سیلد (اتمی) میباشد ، متریال به کار گرفته شده در صفحات باتری واریان از نوع اکسپند میباشد که باعث میشود این باتری از کیفیت مطلوبی برخوردار است.بطور کل عمر مفید باتری واریان صبا باتری بین 15 ماه تا 36 ماه میباشد که بنا به شرایط مختلف متغیر میباشد( شرایط آب و هوایی، میزان استفاده از خودرو ، نوع خودرو و مدل آن ،..)باتری 74 آمپر واریان صبا باتری،باتری فابریکی ماشین هایی مثل پژو پارس ،سمند ، پژو 405 ، مگان ،دنا ، ... میباشدباتری 74 آمپر صبا باتری(برند واریان) دارای 12 ماه ضمانت و گارانتی تعویض میباشدجهت مشاهده قیمت و خرید باتری و گرفتن مشاوره رایگان از امداد باتری آسان بروی لینک زیر کلیک کنید https :// saba - - 74 - % d8 % a2 % d9 % 85 % d9 % be % d8 % b1 - % d8 % b5 % d8 % a8 % d8 % a7 - % d8 % a8 % d8 % a7 % d8 % aa % d8 % b1 % db % 8c / |
دلیل قطع تخمگذاری مرغ خانگی چیست؟ قطع فرایند تخمگذاری در مرغها میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که در این پست مهمترین آنها را شرح میدهم.عدم دریافت نور کافیمرغ تخمگذار چه به صورت طبیعی چه به صورت مصنوعی باید در طول روز 14 الی 16 ساعت نور به چشمانش بازتاب شود. چرا که یک غده حساس به نور در نزدیکی چشمان این پرنده وجود دارد که باعث آزاد شدن تخمک در تخمدان پرنده میشود. زمانیکه تخمک آزاد شد تقریبا 24 ساعت بعد از آن در تخمدان مرغ به تخم تبدیل شده و از آن خارج میشود. بیشتر مرغها در پاییز و زمستان به خاطر کمبود نور تخم نمیگذارند. اگر شما از مرغهای خود در محیط سربسته نگهداری میکنید و نور مورد نیاز آنها را با لامپ ت مین مینماید، حتما باید 14 الی 16 ساعت لامپها روشن باشند.ترس و استرسترس و استرس به سرعت باعث قطع تخمگذاری پرندهها میشود. برای همین است که پرورش دهندهها از نزدیک شدن افراد غریبه به مزارع یا مرغهای تخم گذار خود جلوگیری میکنند. استرس حتی باعث تولید تخمهای بد فرم مثل تخم بدون پوسته، یا تخم با شکل نامتعارف نیز میشود.سرد یا گرم بودن بیش از حد محیط نگهداریسرد شدن محیط نگهداری ت ثیر زیادی بر تخمگذاری مرغ دارد و باعث قطع آن میشود. مرغهای تخمگذار باید در دمای نزدیک به 20 درجه نگهداری شوند. دمای گرم نیز همینطور باعث استرس گرمایی پرنده میشود و بر فعالیت تخمدان مرغ ت ثیرگذار است.تغییر ناگهانی تغذیه مرغیکی دیگر از دلایلی که به سرعت باعث قطع تخمگذاری مرغ میشود، عوض کردن ناگهانی غذای آنهاست. در بیشتر موارد غذای قبلی به اتمام میرسد و پرورش دهنده به ناچار یک جیره غذایی جدید به مرغهای خود میدهد. غافل از اینکه این تغییر ناگهانی جیره باعث افت یا توقف موقت تخمگذاری مرغها او خواهد شد. بنابراین در صورت نیاز حتما به تدریج غذای طیور خود را تغییر دهید.کمبود کلسیم و تغذیه ضعیفبرای تشکیل پوسته تخم مرغ، کلسیم زیادی مصرف میشود. بنابراین فقدان این ماده معدنی باعث قطع تخمگذاری مرغ خواهد شد. مرغهای تخمگذار در صورت عدم دریافت غذای کلسیم دار تخم با پوسته نازک یا تخم بدون پوسته نیز میگذارند. البته در بیشتر موارد تخمگذاری مرغ به خاطر کمبود کلسیم قطع میشود. علاوه بر کلسیم، فسفر، ویتامین d نیز برای تخمگذاری مرغ لازم میباشند. برای جلوگیری از کمبود کلسیم در مرغها میتوان چند روز در هفته به آنها پودر سنگ آهک یا پودر صدف معدنی داد. همچنین بعد از مصرف تخم مرغ، پوسته آن را دور نندازید چون سرشار از کلسیم است. پوسته تخم مرغ را بر روی غذای مرغ خرد کنید تا کلسیم مورد نیاز بدنش ت مین شود.دلایل دیگری هم مثل کرچ شدن، گرسنه ماندن بیش از حد مرغ، پرریزی و دوره تولک، بیماری و افزایش سن نیز باعث قطع یا افت شدید تخمگذاری مرغ میشود.منبع: 13 علت اصلی که باعث قطع تخمگذاری مرغ خانگی میشود |
موجود عجیبی به نام شبه کریستال: از کنترل امواج الکترومغناطیس تا افزایش استقامت ساختارها ریاضیدانان و مهندسین دانشگاه یوتا در همکاری با یکدیگر نشان دادند که امواج فراصوت میتوانند ذرات کربن موجود در آب را سازماندهی کنند. این سازماندهی، الگوهایی را میسازد که هرگز تکرار نمیشوند. به گفته محققین این تیم، ایجاد این الگوها، منجر به تولید موادی میشود که شبه کریستال نام دارند و میتوانند خاصیت مغناطیسی یا الکتریکی خاصی از خود بروز دهند. این تحقیق علمی و چگونگی ساخت این الگوها در مجله Physical Review Letters به چاپ رسیده است.به عقیده Fernando Guevara Vasquez ، دانشیار در دانشکده ریاضی، شبه کریستالها به علت دربر داشتن ویژگیهایی که کریستالهای معمولی فاقد آنها هستند، مورد استقبال قرار گرفتهاند. او افزود:"شبه کریستالها، کمتر از مواد مشابه گروه خود، بینظم و یا دارای نظم دورهای هستند. این مواد میتوانند الکتریسیته را هدایت و یا امواجی را به روشهای متفاوت از درون بلورها پراکننده کنند."نقشهای بدون الگویک صفحه شطرنجی را در نظر بگیرید. میتوانید یک مربع دو در دو از دو کاشی سیاه و دو کاشی سفید (یا قرمز) انتخاب کنید. سپس از این مربع به تعداد لازم کپی کرده و کنار هم بچسبانید تا کل صفحه پوشانده شود.چنین ساختارهای دورهای که دارای الگوهای تکراری هستند، بهطور طبیعی درون بلورها موجود میباشند. مثلا یک دانه نمک را در نظر بگیرید. اگر دانه نمک را در سطح اتمی بررسی کنید، شبکهای شبیه اتمهای سدیم و کلرید مشاهده میکنید. شما میتوانید یک قسمت خاص از این شبکه کریستالی را برداشته و سپس قسمت دیگری دقیقا همانند این قسمت را، در جای دیگر کریستال پیدا کنید.اما ساختارهای شبه دورهای متفاوت از ساختارهای دورهای کریستالها ظاهر میشوند. یک نمونه از ساختارهای شبه دورهای، الگویی به نام کاشیکاری پنروز است. در نگاه اول، شاید احساس کنید که کاشیها در یک الگوی منظم کنار هم قرار گرفتهاند. اما اینطور نیست! اگر قسمتی از این الگو را کپی کرده و بخواهید همانند آن را در بخش دیگری پیدا کنید، هرگز موفق نخواهید بود. کشف این ساختارها در سال 2011 جایزه نوبل شیمی را برای دانشمند علم مواد، Dan Schechtman به همراه داشت و این، شروعی برای مطالعه گسترده بر روی مواد شبه کریستال بود. در سال 2012 ، Guevara و Bart Raeymaekers از دانشیاران دانشکده مهندسی مکانیک، دست به طراحی موادی زدند که ساختارهای آنها در مقیاس میکرو، قابل طراحی شدن است.در حقیقت، آنها در ابتدا به دنبال ساخت مواد شبه کریستالی نبودند و سعی داشتند تا تیوریهای خود را مورد آزمایش قرار دهند. اما همکاری آنها با یکی از دانشجویان دوره دکترا در رشته ریاضی، China Mauck که بر روی مواد با ساختارهای دورهای و الگوهای ممکن آنها با استفاده از امواج فراصوت مطالعه میکرد، سبب گسترش مطالعات در زمینه مواد شبه کریستالی شد.آنها در نتیجه تحقیقات خود دریافتند که در هر صفحه تخت از برش این مواد، میتوان دو جفت مبدل موازی فراصوت پیدا کرد که قرار گرفتن ذرات در ساختارهای دورهای را کنترل میکنند.ساخت الگوهای شبه دورهای Cherkaev عقیده دارد که در زمینه الگوهای شبه دورهای میتوان به جای استفاده از روش برش زدن الگو و چسباندن آن، از روش برش زدن و تصویر کردن استفاده کرد. برای طراحی الگوهای شبه دورهای با استفاده از این روش، کار از یک شبکه مربع شکل در صفحه شروع میشود.در ابتدا یک خط را به صورتی از میان این صفحه عبور میدهیم و یا اصطلاحا برش ایجاد میکنیم که این خطر تنها از یک گره عبور کند. برای رسم این خط میتوان از زوایای غیرمعمول، همانند عدد پی و یا تعداد زیادی از اعداد خاص در ریاضی، استفاده کرد. در مرحله بعد باید نزدیکترین گرههای شبکه را روی خط کشیده شده، تصویر کرد. اطمینان حاصل کنید که الگوهای موجود میان گرههای تصویر شده تا خط، تکراری نیستند. الگوهای ایجاد شده را شبهدورهای مینامند. همین مراحل را میتوان در صفحه دو بعدی نیز انجام داد. Cherkaev میگوید:"ما کار را با یک شبکه و یا یک تابع تناوبی در فضای ابعاد بالاتر شروع میکنیم. به صورت صفحهای برش ایجاد میکنیم و در روی صفحات ایجاد شده، از فرآیند توضیح داده شده استفاده میکنیم تا تابع دورهای را بر روی فضای D - 2 بعدی بدست آوریم. پس از آنکه از مبدلهای فراصوت استفاده میکنیم، مبدلها سیگنالهای دورهای را در فضاهای با ابعاد بالاتر تولید میکنند."محققان چهار جفت مبدل فراصوت را در یک آرایش هشت ضلعی چیدهاند. کفته میشود این سادهترین چیدمانی است که میتواند آرایش ذرات شبه دورهای را به نمایش بگذارد.آنها میگویند:"ما کنترل محدودی بر روی سیگنالهایی داریم که برای به کار انداختن مبدلهای فراصوت به کار گرفته میشوند. در حقیقت فقط میتوانیم از این سیگنالهای و یا حالت منفی شده آنها استفاده کنیم."در این چیدمان هشت ضلعی، محققین مجموعه کوچکی از نانو ذارت کربن که در آب معلق بودند را قرار دادند. پس از روشن کردن مبدلها، امواج فراصوت، ذرات کربن را به جای خود هدایت کرده و الگوی شبه دورهای مشابه کاشیکاری پنروز ایجاد شد. Guevara در این باره گفت:"پس از انجام آزمایش، نتایج بدست آمده را با پیشبینیهای نظری مقایسه کردیم و شاهد تطابق بسیار خوبی بودیم."مواد سفارشیمرحله بعد، ساخت ماده واقعی با آرایش الگوی شبه دورهای است. سرپرست تیم تحقیقات میگوید:"ساخت مواد واقعی کار دشواری نیست. اگر به جای معلق کردن ذرات در آب از یک پلیمر استفاد شود، در این صورت میتوان میزان سختی مواد را پس از قرار گرفتن در موقعیت خود، تعیین کرد. مهمتر از آن، با استفاده از این روش میتوانیم با انتخاب نحوه تنظیم مبدلهای فراصوت و همچنین نحوه جابجایی آنها، مواد شبهدورهای 2 بعدی و 3 بعدی ایجاد کنیم که تقارنهای متداول را نیز دارا باشند."هنوز مشخص نشده است که از این مواد در چه راستایی میتوان استفاده کرد. اما یکی از اهداف ما، استفاده از این مواد برای کنترل امواج الکترومغناطیسی، در تقلید از فناوری 5G تلفنهای همراه است.از دیگر کاربردهای شناخته شده مواد شبه دورهای، میتوان به پوششهای نچسب به دلیل ضریب اصطکاک کم و پوششهای عایق در برابر انتقال حرارت اشاره کرد. همچنین میتوان به سخت شدن فولاد ضد زنگ با جاسازی ذرات کوچک شبه کریستالی اشاره کرد. در بیانیه جایزه نوبل شیمی سال 2011 ، ذکر شده است که بلورهای شبه کریستالها میتوانند همانند یک زره، استقامت مواد را تقویت کنند.در نتیجه محققین عقیده دارند که میتوانیم به با مونتاژ ذرات توسط مبدلهای فراصوت، ساختارهای شبهدورهای جدید بدست آورد.دیجیاتو |
برداشتی از علم هولوگرافیک : اصل ابدی بودن ماهیت یه اصلی داریم توی عوالم هولوگرافیک ، به نام اصل ابدی بودن پدیده که قبل از اینکه بهش بپردازم در مورد عالم هولوگرافیک کمی بیشتر بگم .بر اساس تصوری که الان غالبا به صورت عالم هولوگرافیک میشناسن ،پدیدهها ماهیت ندارند و شکلها و برداشت هایی که از یک پدیده میشه کاملا وابسته به دیدگاه ناظر است.مثلا اگه شما از یک پدیده بخواهید که دیده بشه ،دیده میشه یه جور خلق در تصور میشه ، میتونم هر چیزی رو خلق کنم،بهش اشکال و ماهیتهای مختلف بدم، بهش قالبهای جدیدی بدم. همه چیز تصویر هولوگرافی است ،یا تصویر سه بعدی(با ماهیت جرم ) ! حالا بحث در مورد برداشتهای مخلف فکری از این تفکر زیاده و نمیخوام بیشتر بگمش.در مورد اصل ابدی بودن یک پدیده توی دنیای مادی میخوام صحبت کنم. توی تفکرات هولوگرافی چیزها میتونن ماهیتهای مختلفی داشته باشند.مثلا جهان کوانتومی فیزیک نوین رو ببینید میگه الکترونها با درصد خاصی حدودا 90 درصد ( عدد دقیقش یادم نیست ) . توی این ناحیه است که بهش میگن اربیتالها و 10 درصد نیست ،کجاست دقیقا وقتی نیست ؟ با تفکر هولگرافی و فازی بهش نگاه کنیم، برداشت میشه که اصل ماهیت جسم مهم نیست ، ممکنه یه پدیده داشته باشیم که بخشی از زمانش توی عالم ما باشه ،بخشی از زمانش توی یک عالم دیگه . یا هر تعبیر دیگه ،لانگ استوری :))اصل ابدی بودن ماهیت رو اینطوری میشه در موردش بحث کرد مثلا بحث جذاب و پر از پارادوکس دینی :))دین دارها میگن که مرگ ما ، به معنای نیستی نیست ،ما در جهانی بالاتر باز متولد میشویم.به نوعی دارن میگن این انسان ، که زنده بوده ،جسم و زنده بودنش فقط بخشی از ماهیت اون است و توی دنیای دیگه ،به صور دیگهای دیده میشه.اصل ابدی بودن ماهیت رو میشه به صورتهای ریاضیاتی مختلفی نوشت ،مثل همین هولوگرافی و به ریاضیات نظریه آشوب که اثرهای پروانهای رو توضیح میدهولی آیا بعد از مرگ ، به قول موریس مترلینگ وارد چیزی میشویم که هیچ شناختی نداریم و اساسا تبدیل به چیز دیگهای میشویم ؟یا ادیان ابراهیمی که میگن ما با زندگی و رشد در عالم مادی و تغییراتی که در عالم خلق میکنیم وارد عالمی میشویم بالاتر از این عالم . با حفظ مفهوم خود . مثل عوالم هفت گانه عرفای ایرانی ؟یا نظریه تخم مرغ که میگه ما بخشی از یک شبیه سازی بزرگ هستیم که ماهیتی خاص با هدفی خاص انجام میده ؟ شاید بعد از مرگ به صورت خدا دوباره متولد شوم ؟ و ما فقط برزهایی از تخم الهی هستیم که باید به بار بنشینیم ؟یا شاید هم مطلقا هیچ باشد ؟موزیک بدی نیست برای فضای نوشته |
یک قدم به سمت کریستالهای فوتونی فرار منتشرشده در: مجله nature به تاریخ 23 سپتامبر 2020 لینک منبع: Elusive photonic crystals come a step closer در سال 1987 ، یک فیزیکدان به نام الی یابلونوویچ پیشبینی کرد که موادی به نام کریستالهای شکاف نوری ( PBC ) میتوانند نور را به گونهای کنترل کنند که میکرومدارهای موجود، سیگنالهای الکتریکی را مدیریت کنند. از آن زمان، اعضای دیگر یک و دو بعدی خانواده PBCها به صورت ریز ساخته شدهاند، که چندین کاربرد برای آنها یافت شدهاست. اگرچه برخی PBCهای کوچک توسط ساخت میکرو ساخت مستقیم شکل گرفتهاند، یک ماده PBC سهبعدی حجیم همراه با کاربردهای بالقوه آن - از جمله فنآوری محاسبات نسل بعدی - دور از دسترس است. او و همکارانش در Nature رشد کریستالهای اپال مانندی را گزارش میدهند که ساختار غیر معمول مورد نیاز برای PBCها را دارند: میکرو ذرات شفاف که به شیوهای مشابه اتمهای کربن در یک کریستال الماس مرتب شدهاند. برای PBC در حال کار، این مواد باید به عنوان قالب استفاده شوند تا "اپالهای معکوس" پنیر سوییسی مانند را شکل دهند که سوراخهایی دارند که کریستالهای فعلی در آنها قرار دارند.برای درک فیزیک موادی مانند PBCها و نیمهرساناها، تلاش برای دویدن در یک زمین شخمزدهشده را تصور کنید. اگر گام شما با فاصله بین شیارها برابر باشد، میتوانید با دو سرعت بدوید: سریع، با پریدن از بالای شیارها یا آهستهتر، با انداختن پاهایتان در شیار گلآلود. به طور مشابه، هنگامی که یک موج از یک محیط دورهای عبور میکند که به طور متناوب دارای "شیار" کم و بیش چگال است، میتواند به دو روش انتشار یابد: با قرارگرفتن قلههایش بر روی قلههای شیار و یا با قرار گرفتن قلههایش بین این قلهها. به طور کلی، چنین موجی دارای دو انرژی ممکن است، که مربوط به دو حالت انتشار است این امکان وجود ندارد که چنین موجی در شکاف بین این مقادیر انرژی داشته باشد.در یک کریستال سهبعدی، فاصله شیارها و شکاف انرژی به جهت حرکت موج نسبت به محور شبکه بستگی دارد. با این حال، برای انواع خاصی از کریستال، طیف وسیعی از انرژیهای موج میتواند وجود داشته باشد، که به شکاف نواری مشهور است، که برای آن امواج نمیتوانند در هیچ جهتی منتشر شوند. در نیمههادیهای کریستال سیلیکون، امواج الکترون هستند، و شکاف نواری به این معنی است که الکترونهای انرژیهای خاص نمیتوانند وجود داشته باشند، و باعث استفاده از ابزارهایی مانند ترانزیستورها میشوند - سوییچهای کوچکی که در الکترونیک مدرن حضور دارند.یابلونوویچ از لحاظ نظری نشان داد که یک پدیده شکاف نواری مشابه میتواند برای امواج نور رخ دهد، اما تنها برای چند ساختار بلوری شبیهسازی کننده شبکه الماس، و تشکیلشده از ذرات میکروسکوپی ساختهشده از مواد شفاف خاص. به طور اجباری، میکرو ذرات در اندازه مورد نیاز اغلب به صورت خود به خود، خود را در ساختارهای منظم مشابه، که کریستالهای کلوییدی نامیده میشوند، قرار میدهند. در واقع، اپالها به طور طبیعی شکل میگیرند، کریستالهای کلوییدی فسیل دار ذرات سیلیکا، و درخشش اپالها به علت شکافهای انرژی توضیح دادهشده در بالا است. هنگامی که نور بر روی یک اپال میتابد، برخی از فوتونها در شکاف انرژی (همراه با یک رنگ) خواهند داشت. چنین فوتونهایی نمیتوانند وارد کریستال شوند، که منجر به انعکاس 100 % میشود. انرژیهای شکاف (و در نتیجه رنگهای منعکسشده) به جهت نور ورودی بستگی دارند که مشخصه آنها "آتش" است.با وجود خوش بینی در دهه 1990 که یک روش ساده بلورهای کلوییدی الماس مانند را به دست میدهد، بیش از دو دهه و چندین نوآوری به عنوان مقدمهای برای دستاوردهای او و همکارانش مورد نیاز است. در یک شبکه الماسی، هر ذره به چهار نزدیکترین همسایه با فاصله مساوی متصل میشود. اما ساخت ذراتی که تنها به چهار همسایه متصل میشوند برای تشکیل الماس کافی نیست. هنگامی که دو تا از چنین ذراتی به هم میرسند، باید به گونهای چرخانده شوند که شش ذره دیگر که به آنها متصل میشوند در جهت گیری نسبی صحیحی باشند.برای رسیدن به این شاهکار، او و همکارانش بلوکهای ساختمان پلاستیکی میکروسکوپی را سنتز کردند که شبیه حیوانات بادکنکی چاق هستند. هر بلوک ساختمان شامل چهار کره ادغامشده در شکل هرم مثلثی، با یک تکه چسب در مرکز هر وجه هرم است (شکل 1a ). هنگامی که در یک قطره آب معلق میشوند، ذراتی که در میان تکههای چسبنده خود به هم میچسبند، مجبور به پیکربندی زاویهای مورد نیاز میشوند. سپس این ذرات به طور خود به خود بلورهای منظم و پایدار را تشکیل میدهند که ساختار الماس مطلوبی دارند که مدت طولانی به دنبال آن بودیم (شکل 1b ).شکل 1 نویسندگان تا کنون بلورهایی تولید کردهاند که تنها حاوی حدود 100000 ذره و وزنی کمتر از یک میکروگرم هستند. با این حال، فرآیند افزایش مقیاس آنها باید ساده باشد. سپس تمام چیزی که باقی میماند تا PBCهای سهبعدی بزرگ را تشکیل دهد این است که فضای خالی را به طور شیمیایی در این بلورها با سیلیکون خالص یا دیاکسید تیتانیوم پر کنیم (به ترتیب برای استفاده با نور مادونقرمز یا مریی) و سپس بلوکهای سازنده را حل کنیم.یکی از هیجانانگیزترین کاربردهای PBCها برای کامپیوترهای کوانتومی است. در این دستگاهها، بیتهای دیجیتال که مقادیر " 0 " یا " 1 " را در یک کامپیوتر معمولی ذخیره میکنند، با بیتهای کوانتومی (کیوبیت) جایگزین میشوند که میتوانند همزمان هم " 0 " و هم " 1 " باشند. این جایگزینی، محاسبات بسیار سریعتر از بسیاری از مسایل ترکیبی دشوار که میتواند در شکستن کد با آنها مواجه شود را ممکن میسازد. چالش ایجاد کامپیوترهای کوانتومی عملی در اتصال بسیاری از کیوبیتها به یکدیگر، به طور معمول با استفاده از سیگنالهای فوتونیک، و همچنین جداسازی کیوبیتها به طوری که با تداخل از دنیای خارج درهم شکسته نشوند، نهفتهاست.لولههای اطراف فوتون در یک میکرو مدار PBC راه حلی برای مشکل اول است، و PBCهای دو بعدی از قبل برای ساخت دستگاههای کوانتومی نمونه استفاده میشدند. اما از آنجا که مدارهای فوتونیک کوانتومی فعلی صفحات دوبعدی نازک هستند، عملکرد آنها محدود است - فوتونها ممکن است به بیرون نشت کنند و اختلالات میتوانند به داخل نشت کنند. یک راهحل ساده برای هر دو مشکل، محصور کردن این مدارها بین دو تکه PBC سهبعدی است. به طور کلی، PBCهای انبوه باعث ایجاد طیف گستردهای از فنآوریها در تولید سیستمهای کوانتومی بزرگ، دستکاری کنترلشده آنها با استفاده از نور، و تعامل با الکترونیک متعارف میشود. پتانسیل و کاربردهای نهایی چنین فنآوریهایی تخیل ما را به چالش میکشند.این متن با استفاده از ربات مترجم مقالات تخصصی علم مواد ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
چگونه محاسبات کوانتومی میتواند علم شیمی را متاثر کند؟ شکل 1 . ساختارهای شیمیایی منتشرشده در scientificamerican به تاریخ 15 مارس 2021 لینک منبع How Quantum Computing Could Remake Chemistry در دوران کارم به عنوان یک شیمیدان، من یک بدهی بزرگ به سرنوشت دارم. در سال 2012 ، من در زمان مناسب در مکان مناسبی بودم (آزمایشگاه تحقیقاتی آلمادن آیبیام در کالیفرنیا) - و کار "اشتباه" را انجام دادم. قرار بود که من سه جز را در یک سازنده به امید کشف سیستماتیک ترکیبی از مواد شیمیایی مخلوط کنم، به این معنی که یکی از مواد شیمیایی با نسخهای که از ضایعات پلاستیکی گرفته شدهبود، در تلاش برای افزایش پایداری پلیمرهای ترموست را جایگزین کنم.در عوض، وقتی دو تا از معرفها را با هم ترکیب کردم، یک ماده پلاستیکی سخت و سفید در ظرف شکل گرفت. آنقدر سخت بود که مجبور شدم برای بیرون آوردنش آن را خرد کنم. علاوه بر این، وقتی یک شب در اسید رقیق قرار گرفت، به مواد اولیه خود برگشت. بدون هیچ مفهومی، من یک خانواده کاملا جدید از پلیمرهای ترموست قابل بازیافت را کشف کرده بودم. اگر آن را یک آزمایش شکستخورده در نظر گرفته بودم و آن را دنبال نکرده بودم، هرگز نمیفهمیدیم چه چیزی درست کردهایم. در بهترین حالت، در سنت اصیل روی پلانکت، که تفلون را به طور اتفاقی اختراع کرد درحالیکه روی شیمی گازهای خنککننده کار میکرد، این یک موفقیت علمی بود.امروز، من یک هدف جدید دارم: کاهش نیاز به سرنوشت در کشف شیمیایی. طبیعت در حال نشان دادن چالشهای واقعی در جهان است، از بحران آب و هوایی در حال پیشرفت گرفته تا زنگ بیدار شدن COVID19 . این چالشها آنقدر بزرگ هستند که نمیتوان آنها را به دست سرنوشت سپرد. طبیعت پیچیده و قدرتمند است، و ما باید قادر به مدلسازی دقیق آن باشیم اگر بخواهیم پیشرفتهای علمی لازم را انجام دهیم.به طور خاص، اگر بخواهیم زمینه شیمی را به سمت جلو سوق دهیم، باید قادر به درک انرژی واکنشهای شیمیایی با سطح بالایی از اطمینان باشیم. این یک بینش جدید نیست، اما این بینش است که یک محدودیت عمده را برجسته میکند: پیشبینی دقیق رفتار حتی مولکولهای ساده فراتر از تواناییهای حتی قویترین کامپیوترها است.این جایی است که محاسبات کوانتومی امکان پیشرفتهای عمده در سالهای آینده را ارایه میدهد. مدلسازی واکنشهای پرانرژی در کامپیوترهای کلاسیک نیاز به تقریب دارد، زیرا آنها نمیتوانند رفتار کوانتومی الکترونها را در یک اندازه سیستم خاص مدلسازی کنند. هر تقریب ارزش مدل را کاهش میدهد و مقدار کار آزمایشگاهی را افزایش میدهد که شیمیدانان باید برای تایید و هدایت مدل انجام دهند. با این حال، محاسبات کوانتومی در حال حاضر در نقطهای است که میتواند شروع به مدلسازی انرژی و ویژگیهای مولکولهای کوچک مانند لیتیوم هیدرید، LiH کند - که امکان مدلهایی را فراهم میکند که مسیرهای واضحتری برای کشف نسبت به آنچه ما اکنون داریم فراهم میکنند.شاید علاقمند به مطالعه مقاله آیا کامپیوترهای کوانتومی در برداشت سهام خوب عمل میکنند؟ باشید.قانون کوانتوم شیمیالبته شیمی کوانتومی به عنوان یک میدان چیز جدیدی نیست. در اوایل قرن بیستم، شیمیدانان آلمانی مانند والتر هیتلر و فریتز لندن نشان دادند که پیوند کووالانسی میتواند با استفاده از مکانیک کوانتومی درک شود. در اواخر قرن بیستم، رشد قدرت محاسباتی در دسترس شیمیدانان به این معنی بود که انجام برخی از مدلسازیهای اساسی در سیستمهای کلاسیک عملی بود.با این حال، وقتی داشتم پیاچدیخود را در اواسط سال 2000 در کالج بوستون میگرفتم، D در اواسط دهه 2000 در کالج بوستون، نسبتا نادر بود که شیمیدانان نیمکت دانش کاری از نوع مدلسازی شیمیایی داشتند که از طریق رویکردهای محاسباتی مانند نظریه تابعی چگالی ( DFT ) در دسترس بود. این رشتهها (و مجموعه مهارتها) متعامد بودند. به جای بررسی دیدگاههای DFT ، شیمیدانان نیمکت به رویکردهای سیستماتیک که با امید به کشف تحصیلکرده اما اغلب خوششانس ترکیب شده بودند، چسبیدند.من به اندازه کافی خوششانس بودم که در گروه تحقیقاتی پروفسور امیر هویدا کار کنم، که خیلی زود متوجه ارزش ترکیب تحقیقات تجربی با تحقیقات نظری شد.مطالعه مقاله تکنولوژی GPT - 3 چیست و چرا انقلابی در هوش مصنوعی ایجاد میکند؟ توصیه میشود.نارضایتی از دادههای غلطامروزه، تحقیقات نظری و مدلسازی واکنشهای شیمیایی برای درک نتایج تجربی امری عادی است، زیرا رشته نظری پیچیدهتر شد و شیمیدانان نیمکت به تدریج شروع به ترکیب این مدلها در کار خود کردند. خروجی مدلها یک حلقه بازخورد مفید برای کشف در آزمایشگاه فراهم میکند. به عنوان مثال، انفجار دادههای شیمیایی موجود از نمایش با توان عملیاتی بالا، امکان ایجاد مدلهای شیمیایی به خوبی توسعهیافته را فراهم کرده است. کاربردهای صنعتی این مدلها شامل کشف دارو و آزمایش مواد است.با این حال، عامل محدود کننده این مدلها، نیاز به سادهسازی است. در هر مرحله از شبیهسازی، شما باید یک ناحیه مشخص را انتخاب کنید که در آن میخواهید بر سر دقت مصالحه کنید تا در محدوده کاری کامپیوتر که عملا میتواند انجام دهد باقی بمانید. در اصطلاحات این حوزه، شما با مدلهای "دانهدرشت" کار میکنید - که در آنها عمدا عناصر شناختهشده واکنش را به منظور اولویتبندی دقت در حوزههایی که در حال بررسی آن هستید، سادهسازی میکنید. هر سادهسازی دقت کلی مدل شما را کاهش میدهد و سودمندی آن را در پیگیری اکتشاف محدود میکند. به بیان سادهتر، هرچه دادههای شما درشتتر باشند، کار آزمایشگاهی شما بیشتر خواهد بود.رویکرد کوانتومی متفاوت است. در خالصترین حالت، محاسبات کوانتومی به شما این امکان را میدهد که طبیعت را آنطور که هست مدل کنید هیچ تقریبی وجود ندارد. در جملات بارها نقلشده از ریچارد فاینمن، آمده است"طبیعت کلاسیک نیست، و اگر شما میخواهید یک شبیهسازی از طبیعت انجام دهید، بهتر است آن را به مکانیک کوانتوم تبدیل کنید."ما در سالهای اخیر شاهد پیشرفتهای سریعی در قدرت کامپیوترهای کوانتومی بودهایم. IBM حجم کوانتومی خود را نه یکبار بلکه دو بار در سال 2020 دو برابر کرد و در حال رسیدن به حجم کوانتومی بیش از 1000 در مقایسه با ارقام تکرقمی در سال 2016 است.برخی دیگر در این صنعت نیز ادعاهای جسورانهای در مورد قدرت و قابلیتهای ماشینهای خود مطرح کردهاند. تا کنون، ما استفاده از کامپیوترهای کوانتومی را برای مدلسازی انرژیهای مربوط به حالتهای زمین و حالتهای برانگیخته مولکولها گسترش دادهایم. این نوع محاسبات ما را به سمت کشف چشمانداز انرژی واکنش و مولکولهای واکنشی عکس سوق خواهد داد.علاوه بر این، ما با استفاده از آنها به مدلسازی همان دوقطبی در مولکولهای کوچک، یک گام در جهت درک توزیع الکترونیکی و پلاریزاسیون مولکولها پرداختهایم، که همچنین میتواند چیزی در مورد نحوه واکنش آنها به ما بگوید. با نگاهی به آینده، ما شروع به قرار دادن پایه و اساس مدلسازی آینده سیستمهای شیمیایی با استفاده از کامپیوترهای کوانتومی کردهایم و امروزه به دنبال انواع مختلفی از محاسبات در مورد انواع مختلف مولکولهای محلول در یک کامپیوتر کوانتومی هستیم. برای مثال، چه اتفاقی میافتد وقتی که شما یک الکترون جفت نشده در سیستم داشته باشید؟ آیا محاسبات صحت خود را از دست میدهند، و چگونه میتوانیم الگوریتم را تنظیم کنیم تا آنها را با نتایج مورد انتظار مطابقت دهیم؟این نوع کار ما را قادر خواهد ساخت تا روزی نگاهی به گونههای رادیکال بیندازیم، که تجزیه و تحلیل آنها در آزمایشگاه و یا شبیهسازی کلاسیک آنها بسیار دشوار است. برای اطمینان، این کار در کامپیوترهای کلاسیک قابل تکرار است. با این حال، هیچ کدام از آنها با تکنولوژی کوانتومی که پنج سال پیش وجود داشت، امکان پذیر نبودند.پیشرفت در سالهای اخیر این وعده را میدهد که محاسبات کوانتومی میتواند به عنوان یک کاتالیزور قدرتمند برای کشف شیمیایی در آینده نزدیک عمل کند. برخورد کوانتوم و کلاسیک بودن من آیندهای را تصور نمیکنم که در آن شیمیدانها به سادگی الگوریتمها را به یک دستگاه کوانتومی وصل کنند و یک مجموعه داده واضح برای کشف فوری در آزمایشگاه ارایه دهند.چیزی که امکانپذیر است - و ممکن است در حال حاضر امکانپذیر باشد - ترکیب مدلهای کوانتومی به عنوان یک گام در فرآیندهای موجود است که در حال حاضر بر کامپیوترهای کلاسیک تکیه دارند. در این رویکرد، ما از روشهای کلاسیک برای بخش محاسباتی فشرده یک مدل استفاده میکنیم. این میتواند شامل یک آنزیم، یک زنجیره پلیمری یا یک سطح فلزی باشد. ما هنوز هم تقریبها را در بخشهای خاصی از مدل میپذیریم اما به دقت بیشتری در بخشهای متمایز واکنش دست خواهیم یافت. ما در حال حاضر پیشرفتهای مهمی را از طریق مطالعه احتمال جایگزاری محاسبات ساختار الکترونی کوانتومی در یک محیط محاسباتی کلاسیک بهدستآمده در سطح نظریه هاردرخت - فلاک ( HF ) یا DFT به دست آوردهایم.کاربردهای عملی پیشبرد این روش متعدد و تاثیرگذار هستند. پیشرفتهای سریع در زمینه زنجیرههای پلیمری میتواند به حل مشکل آلودگی پلاستیک کمک کند، که از زمانی که چین واردات مواد قابل بازیافت خود را کاهش داده است، بسیار حادتر شده است. هزینههای انرژی بازیافت پلاستیک داخلی نسبتا بالا باقی میماند اگر ما بتوانیم پلاستیکهایی که بازیافت آنها آسانتر است را توسعه دهیم، میتوانیم یک فرورفتگی عمده در ضایعات پلاستیکی ایجاد کنیم. فراتر از زمینه پلاستیکها، نیاز به موادی با انتشار کربن کمتر، همیشه بیشتر فشار میآورد، و توانایی تولید موادی مانند سوخت جت و بتن با جای پای کربن کوچکتر (تولید کربن کمتر)، برای کاهش انتشار کل گازهای گلخانهای ضروری است.ممکن است مطالعه مقاله آیا نیروی جاذبه ریشه در ذرات کوانتومی دارد؟ برای شما جذاب باشد.مدلسازی آیندهنسل بعدی شیمیدانان در حال ظهور از مدارس ابتدایی در سراسر جهان، سطحی از روان بودن دادهها را به ارمغان میآورد که در دهه 2000 غیرقابلتصور بود. اما محدودیتهای این شیوایی فیزیکی هستند: کامپیوترهای کلاسیک نمیتوانند به سادگی سطح پیچیدگی موادی مثل کافیین را کنترل کنند. در این حالت پویا، هیچ مقداری از روان بودن دادهها نمیتواند نیاز به خوشاقبالی را برطرف کند: شما در دنیایی کار خواهید کرد که در آن برای پیشرفتهای مهم به شانس نیاز دارید. بنابراین توسعه و پذیرش کامپیوترهای کوانتومی برای عملکرد آینده شیمیدانان بسیار مهم است.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله کوانتوم و تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
ما (آمریکا) نیازمند یک توافقنامه هستهای هستیم.نه یک توافقنامه محیطزیستی جدید. تکنسین هستهای روسی درحال بررسی ژنراتور بخار (رومن دنیسو)این مطالب در سایت The Bellow آمریکا نوشته شده.جهت احترام به نویسنده مطالب بدون تغییر هستند. - مدر ماه جولای،جو بایدن ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از برنامه آبوهوایی و زیرساختی خود رونمایی کرد.بایدن در این برنامه از خودروسازی،زیرساختها،رسیدگی به نابرابری نژادی،حمایت از نیروی کار،ایجاد انرژی تجدید پذیر گسترده و تولید 10 میلیون شغل جدید صحبت کرد.این موضوع واکنشهای متفاوتی داشته.بعضیها این را "رادیکالیسم فریبنده" نامیدند و برخی دیگر معتقدند که این همان توافقنامه محیط زیست جدید & quot ; Green New Deal & quot ; سال 2008 است و فقط اسم آن فرق میکند.هردو طرح بایدن و توافقنامه سال 2008 به شدت وابسته به انرژیهای تجدیدپذیر متغیر مانند نور و باد است و هدف آن Carbon Free کردن اقتصاد است.انرژیهای تجدیدپذیری مانند نور و باد که گاز گلخانهای ایجاد نمیکنند نقش اصلی را در چیزی که "مخلوط انرژی" نامیده میشوند دارند:ترکیبی از انرژی هستهای موجود ، تجدیدپذیرهای تجدیدپذیر متغیر ، انرژی برق آبی و زیست توده.مت سفانه ، دیدگاه تجدیدپذیرها به عنوان یک فناوری کاملا هماهنگ و خنثی از کربن بیش از آنکه علمی باشد عاشقانه است.به عنوان مثال کالیفرنیا را درنظر بگیرید.از سال 2001 این ایالت تلاش کرده تا انرژیهای تجدیدپذیر را جایگزین سوختهای فسیلی کند.اما ناپایداری شبکه الکتریکی ناشی از آن باعث قطعی برق طی دوره گرما در ماه اگوست شد.یا وقتی که در ماه بعد آتش سوزی رخ داد لایهای از خاکستر آسمان را فراگرفت و یک سوم جذب انرژی خورشیدی در این ایالت را کاهش داد.اما ناپایداری شبکه تنها بخشی از مشکل است.انرژی در کالیفرنیا علی رغم هزینهی کمتر نصب لوازم انرژی بادی و خورشیدی،برای مصرف کنندگان بشدت گران بوده است.از سال 2011 تا 2019 که ایالت لوازم انرژی تجدیدپذیر خود را افزایش داده هزینه انرژی در این ایالت 30 % افزایش پیدا کرده است.کالیفرنیا میتواند نشان دهنده زندگی در آمریکا درصورت اجرای برنامه بایدن باشد.اگر این مقداری که کالیفرنیا برای انرژیهای تجدیدپذیر خرج کرده است بر روی انرژی هستهای خرج شده بود تا الان به هدف "دکربونایز" رسیده بود.به همین دلیل هر برنامه آب و هوایی که اولویت آن هستهای بیش از منابع دیگر نباشد،به جای حل مشکل،بر مشکلات میافزاید.برتری هستهایبیشتر نگرانیهای مربوط به انرژی هستهای به علت ترس ناشی از دوران جنگ سرد و سلاحهای هستهای آن است.اما خوشبختانه،علی رغم تاریخ و پایه علمی مشترک ، بمب اتم و انرژی هستهای غیرنظامی هیچ شباهت دیگری ندارند.راکتورهای هستهای مانند بمب اتم منفجر نمیشوند و زبالههای هستهای مانند انفجار اتمی درخشان نیستند.درطول هفت دهه خدمت رسانی ، انرژی اتمی نشان داده است که از هرنوع انرژی در مقیاس کلان ایمنتر است.در طی یک سال، ساکنین نزدیک نیروگاههای اتمی کمتر از کسی که در سال تنها یک موز خورده باشد مورد تابش قرار میگیرد.اگرچه به نظر مسخره میآید، اما عناصری مثل اورانیوم و پلوتونیوم دارای نیمه عمر طولانی هستند و تابشی که از آنها ساطع میشود به قدری کم است که با خیال راحت میتوان آن را در دست نگه داشت.همچنین نیروگاههای هستهای قابل اطمینانترین انرژی درحال حاضر هستند.راکتورهای هستهای به طور معمول سالها به طور مداوم کار میکنند.ناوگان فعلی نیروگاههای هستهای حداقل 80 سال طول عمر مفید دارند.زبالههای کل تاریخ انرژی هستهای آمریکا میتواند در یک منطقه به اندازه زمین فوتبال دفن شوند.بسیاری از حامیان انرژی هستهای توجه خود را به فناوریهای نواورانه محدود کردهاند که سالها با تجاریسازی فاصله دارند و به کمک عظیم دولت نیازمندند.به نظر میرسد که این پیشرفتها چشمگیر و بالقوه مفید باشند.اما بیاری از راکتورهای موجود در ناوگان جهانی دارای تواناییهای هستند که میتوانند "پیشرفته" نامیده شوند: نیروگاه BN - 800 درحال حاضر روسیه یک راکتور تولیدکننده سریع است،به این معنی که میتواند از ضایعات هستهای به عنوان سوخت استفاده کند.همچنین راکتور CANDU طراحی شده در سال 1950 آنقدر کوچک است که "مدولار" در نظر گرفته میشود و همچنین میتواند از اورانیوم یا توریوم غنی نشده به عنوان سوخت استفاده کند.انرژی هستهای فعلی درحالحاضر عالی کار میکنند.پنلهای خورشیدی به ازای تولید مقدار یکسانی انرژی 300 برابر بیشتر زباله تولید میکننداحتمالا بزرگترین دغدغه فعالان محیطزیست ضد هستهای ، مسیله رفع زبالههای رادیواکتیو است. اما همه زبالههای هستهای یکسان نیستند.در حقیقت، بیشتر آنها از زبالههای سطح پایین ( LLW ) تشکیل شده است که از لباسهای محافظ ، مواد تمیزکننده،تجهیزات و ابزارهای درمعرض تابش نوترون تشکیل شده است.پسماندهای LLW حدود 90 درصد حجم پسماندها را تشکیل میدند اما تنها 1 درصد آنها رادیواکتیویته است و میتواند با خیال راحت و برای همیشه دفع شود. پس از حدود نیم دهه تامین انرژی بدون کربن در هسته راکتور، خود سوخت اورانیوم باید جایگزین شود.این زباله سطح بالا ( HLW ) بسیار رادیو اکتیو و بادوام طولانی هستند که عموم مردم تصورات کاریکاتوری از آن دارند.این زبالهها فقط 3 درصد از کل زبالههای هستهای را تشکیل میدهند.برای بیان این نکته،همه زبالههای تکل تاریخ نیروگاه هستهای آمریکا میتواند در منطقهای به اندازه یک زمین فوتبال و به اندازه نیمی از ارتفاع یک بال توربین بادی قرار بگیرد.درهمین حال ، انرژهای تجدیدپذیر وابسته به آب و هوا برای تولید همان میزان انرژی هستهای به 400 تا 450 برابر زمین نیاز دارند.تسطیح یک منطقه بزرگتر از تقریبا یک سوم کل ایالتهای آمریکا برای تولید انرژی به نظر قابل قبول باشد، اما این تنها مشکل نیست.یکی دیگر از مشکلات این است که برای ذخیره این انرژیها نیاز به استفاده از باتریهای لیتیومی است.اما میزان نیاز معدنی مورد نیاز و این واقعیت که لیتیوم مستلزم بهرهبرداری از کشورهای عمدتا درحال توسعه است ، این انتخاب را نه تنها ناکارامد ، بلکه غیراخلاقی میکند.با داشتن ذخار فراوان اورانیوم در ایالات متحده ، درحال حاضر توانایی تامین نیازهای راکتورهای آمریکا وجود دارد.توافق هستهای جدیدهیچ برنامه هستهای بدون مداخله سنگین دولت آغاز نشده است(زیرا تامین این سرمایه برای اشخاص خصوصی بیشازحد سنگین است.کمپین بایدن میگوید که میخواهد برای کاهش هزینههای هستهای به "نوآوری" و "تجاری سازی سریع" اعتماد کند ، اما این شبیه به تقاضای باران از خدایان باستان میماند.پیشاپیش قیمت در آمریکا بیشازحد است.سایر کشورها ، به ویژه کشورهایی که حداقل بخشی از صنایع هستهای آنها یارانهای هستند،کمتر از ما برای انرژی هستهای پرداخت میکنند.به عنوان مثال روساتوم روسیه ، از ظرفیت و تجربه صنعتی خود، دو اساس لازم برای تولید ارزانتر انرژی بهرهمند است.برخلاف بیشتر صنایع، نوآوری در صنعت هستهای به شدت گران تمام میشود.همانطورکه محققان میشل برتلمی و لینا اسکوبار رانگل اشاره کردند، هزینه تولید راکتورهای مشابه به شکل انبوه،به روش خط مونتاژ ،درحال کاهش است.برای اینکه اینکار در ایالات متحده انجام شود،دولت فدرال میتواند بازوان هستهای جنرال اتمیکس ، جنرال الکتریک،وستینگ هاوس و دیگران را در یک شرکت سهامی عام ادغام کند.نهاد فدرال موظف است دکربوناسیون شبکه برق آمریکا را انجام دهد.اول، ایالات متحده باید یک سیاست صنعتی مانند فرانسه و کره جنوبی اجرا کند، که با آنها اجازه میدهد برنامه هستهای خود را برای تولید راکتور لازم ایجاد کند.اگر میخواهند از مزایای گفته شده بهرهمند شوند باید راکتورها را دوباره استانداردسازی کنند.سالانه باید تعداد قابل توجهی راکتور احداث شود،بنابراین صنعت آمریکا مجبور است ظرفیت ساخت و ساز خود را به ویژه در صنعت آهنگری افزایش دهد.راکتورهایی که از قبل فعال هستند باید بررسی ایمنی انجام دهند که مجوز بهتری بگیرند. آنها همچنین باید به روزرسانیهای فنی شوند تا کارایی و ایمنی افزایش پیدا کند.در کنار ساخت راکتور، یک صنعت قوی چرخه سوخت داخلی برای تهیه اورانیوم نیاز است.ثانیا،ایالات متحده مجبور است نیروی انسانی پرورش دهد.بهکارگیری این نیروگاههای جدید، ظرفیت برنامههای موجود مهندسی هستهای را هم در دانشگاه و هم در صنعت افزایش میدهد.در قوانین آموزش دفاع ملی نوشته در سال 1958 آمده که دولت فدرال باید از مشوقهای بازار چشم پوشی کند و مستقیما به موسسات آموزش عالی و دانشجویان در زمینه انرژی هستهای و زمینههای مرتبط کمک مالی اعطا کند تا همراه با صنعت رشد کند.بدون احتساب گسترش نیروگاهها و استفاده از کارخانه دابلیو کانیون به عنوان نمونه، حدود 250 , 000 کارگر ثابت برای کارکرد حدود 230 عدد از این کارخانهها نیاز خواهد بود.اگر گسترش ناوگان هستهای با برنامه فعلی ادامه پیدا کند،میزان دکربونیزاسیون حدود 0 ٫ 5 % کمتر از 5 % "قانون کربن" دولت سوید خواهد بود. اما کاهش تولید کربن اینجا متوقف نمیشود.هنگامه که شبکه انرژی ، هستهای و فاقد کربن باشد، میتوانیم توجه خود را به تولید گرمای صنعت، تولید هیدروژن و آمونیاک معطوف کنیم.ما همچنین میتوانیم حمل و نقل و کشاورزی را دکربونیزاسیون کنیم. Carbon - free کردن برق تنها بخش اول هدف بزرگتر دکربونیزاسیون آمریکا است.از دهه 70 میلادی،آمریکا شاهد صنعتی شدن سریع،برون مرزی و احساس کاهش انتظارات بوده است.برنامههایی که به منابع تجدیدپذیر متکی هستند، بیانگر کاهش اعتماد به نفس در توانایی ملی برای غلبه بر مشکلات است. از آنجایی که ما روزی آرزوی آینده عالی برای همه را داشتیم ،بسیاری تعجب میکنند که چقدر راه باقی مانده است.اما آینده بدون کربن امکان پذیر است.ما باید خود را به یک مسیولیت پذیری متعهد کنیم، تعهدی برای پایداری و برتری حتی در سختترین مشکلات.یک توافق هستهای سبز تحقق این رویا خواهد بود.پ.ن 1 : سایت The Bellows یک سایت به شدت راستگرا است و من کاملا حرفهایش را قبول ندارم.اما به دلیل احترام به نویسنده،متن بدون تغییر است. |
اگر پیری پایان کار نباشد چه؟ اگر پیری فقط یک مریضی باشد چه؟ از زمانهای قدیم پیری یک روند طبیعیاجتناب ناپذیر و غیر قابل توقف بوده است.سرنوشتی که نمیتوان با آن مقابله کرد و پایان کاراست.اما حالا تعدادی از دانشمندان با این دیدگاه چندان موافق نیستند. آنها پیری را مثل زوال عقلی، سرطان و دیگر بیماریها میدانند. آنها اعتقاد دارند اگر پیری را به عنوان یک بیماری دسته بندی کنند به سادگی میتوان مانع آن شد و یا درمانش کرد. پیری خود علامت شروع مرگ است نه عامل آن. دیوید سینکلر، نسل شناس بخش پزشکی هاروارد ادعا میکند که پیری یک پیامد طبیعی از روندسالخوردگی نیست، بلکه یک وضعیت پاتولوژیکی (ناخوشی) قابل پیشگیری و درمان است. البته برای جلوگیری از پیری ابتدا باید دیدگاه خود را به آن عوض کنیم. مادامی که پیری را فرآیندی طبیعی و بخشی از سالخوردگی بدانیم کاری از پیش نمیتوان برد.بسیاری از بیماریها در نتیجه پیری رخ میدهد و شناخت سازوکارهای مولکولی کلید درمان آن است.حال این ادعا چقدر درست باشد مهم نیست، کارشناسان بر این باورند اگر بتوان کاری کرد تا فرد دوران سالخوردگی خود را سرزنده،مستقل و سالم بگذراند نیز کافی است. با مهندسی ژنتیک، ایجاد تغییرات در جمعیت باکتریهای موجود در دستگاه گوارش و ابداعداروهای ضد پیری میتوان نتایج خوبی گرفت. یکی از داروهای کارساز در این زمینه داروی دیابت، متفورمین نام آشناست که ضدسرطان، آلزایمر و کهولت است. ( این دارو برای اهداف ضدپیری نسخه بخصوص خود را دارد که تحت نظر پزشک باید ارایه شود.) داروی دیگر سینولیتیکس است. این دارو باعث افزایش مقاوت سیستم ایمنی بدن و پاک سازی سلولهای ناسالم میشود. هم اکنون این دارو برای درمان پارکینسون، آب مروارید، تصلب شریان، فیبروز ریوی و التهاب مفاصل در حال آزمایش است. سوال اصلی این است:چه سازوکاری سبب شروع افت سلولها میشود ؟و چه دارویی مانع این اتفاق میتواند باشد؟سینکلر در کتاب آماده چاپ خود "طول عمر" جواب را در اپی ژنتیک (پیش زایشی) میداند، یعنی تمرکز بر تغییراتی که بر ژنها رخمی دهند و نه مطالعه تغییرات مت خر بر جهشهای دی ان ای فرد که نهایتا سبب تغییرات فیزیولوژیکی مثل بیماری میشوند. بعضی ازسازوکارهای اپی ژنتیک در بدن برای محافظت از سلولها و ترمیم آسیبهای وارده بر دی ان ای است که با افزایش سن این سازوکارها اثرگذاری خود را از دست داده و کمرنگ میشوند. سینکلر مدعی است که با ژن درمانی میتوان فابلیت این سازوکارها رابازگرداند. در آزمایشی که بروی موشها( ی فلک زده) صورت گرفته از این طریق اعصاب چشمی موشها جوان سازی شده، یا توانایی بینایی به آنها بازگردانده شده است.هم اکنون آزمایشهای مرتبط بروی انسانها در سنگاپور در حال انجام شدن است تا آنها اولین کسانی باشند که زندگی سالمتر ،خوشحالتر و بدون پیری را تجربه کنند.پی نوشت: این متن بر گرفته از مقالهای در ام آی تی تکنولوژی ریویو به قلم دیوید آدام بود که خیلی مفصلتره |
معمای ادراک ما خوب به تصویر زیر نگاه کنید. روی آن متمرکز شوید و فکر کنید که آیا میتوانید تشخیص دهید این تصویر چیست؟عکس بالا یک نقاشی بسیار معروف است که در کتاب کندل در ابتدای فصل مربوط به ادراک آمده است. این تصویر بالا تکهای از نقاشی آقای Chuck Close میباشد. چیزی که در آن برای ما مهم است این است که ادراک ما به چه صورت شکل میگیرد؟ یا به صورت دقیقتر حالات روانی ما چگونه در هر لحظه بر اساس ورودیها به مغز تغییر میکنند؟حالات روانی به تمامی حالات ادراکی و درک از جهان اطراف ما است و اینکه در هر لحظه در چه وضعیتی به سر میبریم گفته میشود.تکههای سازندهی نقاشی بالا یک سری لوزیهای طرح دار در کنار هم قرار گرفته هستند و با هم تصویر یک چشم پشت عینک را نشان میدهند.سوال این است که چرا با دیدن عکس اول نمیتوانیم تشخیص دهیم که تصویر چیست، ولی با دیدن تصویر کامل متوجه آن میشویم؟ شاید جواب این باشد که مغز یک شناسایی الگو انجام میدهد و الگوها را با هم تطابق میدهد. برای همین ما تصویر کامل را تشخیص میدهیم. ولی سوال این است که تصویر چشم همانی است که در تصویر کامل میبینیم! پس چه چیزی فرق کرده است؟ما به دنبال جواب این سوال هستیم که چرا ما تصویر کلی را به منزلهی یک صورت ادراک میکنیم؟ و ریزه کاریهای مغز ما برای فهم این داستان چیست؟به نظر میرسد یک تفاوتی میان نگاه کلی و نگاه جزیی وجود دارد. به اصطلاح نگاه به Global featuresها و Holistic featuresها تفاوتهایی دارند. آن چیزی که سالیان سال فکر دانشمندان را مشغول کرده بود این است که چرا این اتفاق میافتد؟ چرا ادراک ما بر اساس جزییات تغییر میکند؟ در واقع آنها به دنبال تعبیر مکانیستی بودند. یعنی اینکه آیا میتوان یک مکانیزمی برای ادراک پیدا کرد؟ یک سوال اساسی و مهم دیگر این است که من چه هستم؟ اگر به خودمان نگاه کنیم مشاهده میکنیم که ما مجموعهای از اندامها هستیم. اندامها تشکیل شده از انواع پروتینها هستند. پروتینها از مولکولها تشکیل شدهاند و مولکولها از اتمها. پس ما مجموعهای از مولکولها هستیم. حال اگر بدانیم که تقریبا هر 5 سال یک بار، تمام مولکولهای بدن با مولکولهای جدید جایگزین میشوند، آیا ما هر 5 سال یک بار تغییر میکنیم و یک فرد جدید میشویم؟ جواب خیر است. مفهوم من یا خود یک مفهوم پیوسته است. درکی که ما از خود داریم در طول زمان تغییر نمیکند. پس چه اتفاقی میافتد؟ادراک همان کیفیت تجربهای است که منحصر به فرد است. یکی از مباحث بسیار مهم و جذابی که در علوم شناختی و علوم اعصاب شناختی وجود دارد این است که سعی میشود ادراک و فعل و انفعالات مغز را به صورت مکانیستی توصیف کرد. در این حوزه، طراحی آزمایشاتی که بتوان حالات روانی را با آن مورد بررسی قرار داد، به شدت سخت است. ما وقتی میخواهیم پدیدهی بسیار بزرگی مانند ادراک را که در نتیجهی همان فعل و انفعالات سلولهای عصبی است را بدست بیاوریم، یک راه این است که نحوهی فعالیت این سلولها را مشاهده کنیم. فرض کنید که ما تک تک فعالیت این سلولها را درآوردیم و بعد میخواهیم ببینیم که ادراک از کجای این فعالیتها به وجود میآید؟ پاسخ به این سوال بسیار سخت است. زیرا ما با ویژگیایی بر میخوریم که آن ویژگیها به صورت تکی هیچ مولفهی سازندهای ندارند ولی وقتی تعدادی از این ویژگیها در کنار هم قرار میگیرند، ناگهان مولفههای سازنده پدیدار میشوند. کلونی مورچهها یک مثال بسیار خوب از این موضوع است. مورچهها موجوداتی هستند که از هوش بسیار پایینی برخوردار هستند. یعنی در سطح فردی باهوش نیستند. ولی در ارتباط با همدیگر یک سری ویژگیهایی را به وجود میآورند که هوش جمعی آنها را بسیار بالا میبرد. این ویژگیها منحصر به مجموعه است و در تک تک اجزا وجود ندارد. بنابراین ایجاد ارتباط بین کل و جز بر اساس ویژگیها یکی از مشکلات بزرگی است که در مطالعات علم اعصاب شناختی وجود دارد. اگر بخواهیم به عکس اول بازگردیم، اجزای تشکیل دهنده عکس، یک سری لوزی هستند که کنار هم چیده شدهاند. هر کدام از این لوزیها هیچ نسبتی با مجموعه کلشان ندارند. با کنار هم قرار گرفتن آنها، وقتی به آن نگاه میکنیم در یک شرایط خاص آن ادراک تصویر چهره شکل میگیرد.به صورت کلی ما میخواهیم بفهمیم که پدیدههای روانی که مهمترین آنها چیزهایی مثل دیدن، شنیدن، توجه کردن، تصمیم گرفتن، حرف زدن و فکر کردن به چه صورت دارد در مغز ما پیادهسازی میشود. |
آنچه که شما برای شروع به یادگیری ماشین کوانتوم نیاز دارید. شکل 1 . تصویر از فرانک زیکرت که با الهام از "سیمپسونها" طراحی شده است. منتشرشده در : towardsdatascience به تاریخ 19 آوریل 2021 لینک منبع: What You Need To Get Started With Quantum Machine Learning چیزی که برای شروع کار با یادگیری ماشین کوانتوم نیاز دارید، مدرک فیزیک نیست، بلکه یک معلم است که میتواند به سادگی آن را توضیح دهد! این هدف یادگیری ماشین کوانتومی با پایتون است. یادگیری ماشین کوانتومی با استفاده از محاسبات کوانتومی برای حل مشکلات یادگیری ماشین است.کمی شبیه علم موشک به نظر میرسد. واقعا همین طور است!علم موشک عبارتی است که به طور گسترده برای مسایلی که از نظر فکری دشوار است، به کار میرود. چیزی خارج از متوسط تواناییهای کلیتوس.اما تنها واقعیتی که شما با آن مواجه شدهاید به من اجازه میدهد تا با خیال راحت فرض کنم که شما پیشنیازهای فکری لازم برای ورود به این حوزه را به همراه دارید. برخی از الگوریتمهای هوشمند موضوعاتی که به آنها علاقه دارید را ارزیابی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که این پست ممکن است مناسب باشد. اما همچنین، شما خودتان انتخاب کردهاید. اگر یادگیری محاسبات کوانتومی، یادگیری ماشینی، یا یادگیری ماشینی کوانتومی را نسنجیده بودید، تصمیم نمیگرفتید که به این پست نگاه کنید. کاری که اگر به اندازه کافی باهوش نبودید، نمیتوانستید آن را انجام دهید.ممکن است به مطالعه مقاله رایانههای کوانتومی در مقابل رایانههای احتمالی علاقمند باشید.ما در زمانی زندگی میکنیم که دانش و آموزش به گروه کوچکی از افراد ممتاز محدود نمیشود. شما میتوانید آخرین تحقیقات مربوط به یادگیری ماشینی کوانتومی را از اینترنت دریافت کنید. مقالات علمی زیادی در مورد Arxiv وجود دارد. کتابهای زیادی در مورد یادگیری ماشین و برخی در مورد محاسبات کوانتومی و، هزاران پست و وبلاگ وجود دارد.مسیله این است که مقالات مربوط به محاسبات کوانتومی پر از اصطلاحات فیزیکی و فرمولهای ریاضی است. خیلی زود ممکن است احساس کنید که موضوع فقط به ریاضیدانان و فیزیکدانهایی که دکترای خود را دارند محدود شدهاست.یک نمونه مثالی که در این رابطه میتوان بیان کرد: VQE میتواند به ما در برآورد انرژی حالت پایه یک سیستم مکانیک کوانتومی معین کمک کند. این کران بالای، کمترین مقدار یک هامیلتونین معین است.که بر اساس اصل تغییرات ایجاد میشود که به شرح زیر است: | H | >= E0 اگر مدرک فیزیک ندارید اولین واکنش طبیعی کنار گذاشتن مقاله است. بسیار تلاش خوبی بود. فکر میکنید شاید کل مباحث برای شما نباشد. "شاید یادگیری ماشین کوانتومی فراتر از توانایی شما باشد." سریع تسلیم نشوید.بیشتر موضوعات در محاسبات کوانتومی توسط فیزیکدانان و ریاضیدانان کشف شده است. البته، آنها بر اساس دانش همسالان خود، دیدگاههای خود را به اشتراک میگذارند و به دانشآموزان خود آموزش میدهند. منطقی است که آنها از اصطلاحاتی که با آنها آشنا هستند استفاده میکنند.شما هم از واژگان یک متصدی بار برای توضیح برنامهنویسی و یادگیری ماشین استفاده نمیکنید، این طور نیست؟ منطقی است که وقتی در مورد چیزی صحبت میکنیم یا مینویسیم ، نوع خاصی از دانش را فرض کنیم. اما آیا ما باید دانشجویان سایر رشتههای مشابه را از یادگیری مطالب منع کنیم؟ چرا ما نباید از یک دانشمند کامپیوتر یا یک مهندس نرمافزار در یادگیری محاسبات کوانتومی پشتیبانی کنیم؟من نظر واضحی دارم. من معتقدم که هر کسی که صادقانه به یادگیری ماشین کوانتومی علاقه دارد باید قادر به یادگیری آن باشد. باید منابعی وجود داشته باشد که نیازهای دانشآموز را تامین کند، نه برای راحتی معلم. البته، این به یک معلم نیاز دارد که قادر به توضیح چیزهای پیچیده به زبان ساده باشد.مطالعه مقاله محاسبات کوانتومی و یادگیری تقویتی به نیروها ملحق میشوند تا AI سریعتری را ایجاد کنند. توصیه میشود.شکل 2 . البرت انیشتین "اگر نمیتوانید به سادگی آن را توضیح دهید، به اندازه کافی آن را درک نمیکنید." - آلبرت انیشتینمن باور ندارم که هیچکس (از جمله خود من) واقعا بفهمد که یک کامپیوتر کلاسیک چطور کار میکند. با این حال، همه ما از آنها استفاده میکنیم. ما حتی آنها را برنامهنویسی میکنیم! من یاد گرفتم چگونه یک کامپیوتر کلاسیک را کدگذاری کنم چون معلمهایم آن را طوری برای من توضیح دادند که من قادر به درک آن بودم.معلم دبیرستان من مفاهیم انواع دادهها و الگوریتمها را به شیوهای کاربردی توضیح داد. او به من یاد داد که آنها چگونه کار میکنند و برای چه چیزی خوب هستند. با اینکه - یا شاید به این دلیل که - ما از مدارهای الکترومکانیکی و نظریه اطلاعات عبور نکردیم، من توانستم یاد بگیرم که برنامهنویسی کنم.نتیجهگیریالبته، درک نظریه بنیادین مکانیک کوانتومی مطلوب است. البته، مطلوب است که بتوانید ریاضیات را انجام دهید. اما مهمتر از آن، شما باید درک کنید که چگونه یک مشکل خاص را حل کنید.اساسا، در محاسبات کوانتومی، ما از انطباقات کوانتومی، گرهخوردگی و تداخل برای حل وظایف استفاده میکنیم. اینها پدیدههای شگفتانگیز و شاید ضدبصری هستند. اما مهم نیست که چقدر عجیب و غریب به نظر میرسند، سیستمهای مکانیک کوانتومی به مجموعه خاصی از قوانین فیزیکی پایبند هستند. و این قوانین باعث میشوند که سیستمها به روشهای خاصی رفتار کنند.یادگیری این قوانین سختتر از یادگیری یک زبان برنامهنویسی جدید نیست - زمانی که در متن درست قرار داده میشود و زمانی که به صورت مفهومی توضیح داده میشود. من واقعا توسعهدهندگان، برنامهنویسان و دانشجویانی را باور دارم که حداقل برخی تجربیات برنامهنویسی دارند و میتوانند در یادگیری ماشین کوانتومی مهارت پیدا کنند.آنچه برای شروع کار با یادگیری ماشین کوانتوم نیاز دارید مدرک فیزیک یا ریاضی نیست. بلکه یک معلم است که میتواند آن را به زبان ساده توضیح دهد! جرات نمیکنم بگویم که من یادگیری ماشین کوانتومی را به اندازه کافی خوب درک کرده بودم تا بتوانم آن را با استفاده از واژگان متصدی بار توضیح دهم. اما من میخواهم یک توضیح در مورد آن به یک دانشمند کامپیوتر و یک مهندس نرمافزار بدهم. من دلیلی نمیبینم که این رشته را فقط به ریاضیدانان و فیزیکدانها محدود کنم.من در پست خود "برنامهنویسی کوانتوم - برای غیرریاضیدانان" نشان دادم که چگونه احتمال مشترک دو احتمال را با Qiskit محاسبه کنم - کوانتوم SDK از IBM . برای پیروی از آن نیازی نیست که همه نظریهها را بدانید. در "آیا با انطباق کوانتوم بحث میکنید؟"، من یک مقدمه عملی در مورد محاسبات کوانتومی ارایه میدهم.این دو پست تنها گزیدهای از چیزی هستند که در یادگیری ماشین کوانتومی دستی با پایتون وجود دارد.شکل 3 . یادگیری ماشین کوانتومی با پایتون چه شما به عنوان تازهکار محاسبات کوانتومی و یادگیری ماشین را شروع کنید یا اینکه یک مهندس ارشد یادگیری ماشین هستید، یادگیری ماشین کوانتومی دستی با پایتون راهنمای جامع شما برای شروع با یادگیری ماشین کوانتومی است - استفاده از محاسبات کوانتومی برای محاسبه الگوریتمهای یادگیری ماشین.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است. در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
جایزه نوبل به فیزیکدانانی اهدا شد که درک ما از کیهان را تغییر دادند جوایز نوبل در علوم از مهمترین جوایزی است که میتوان دریافت کرد. سه دانشمند به دلیل فعالیت خود در مورد کشف آنچه جهان از آن ساخته شده است و اعتبار بخشیدن به نظریات پیرامون سیارات فراخورشیدی، جایزه نوبل فیزیک دریافت کردهاند.براساس اعلامیه مطبوعاتی روز سه شنبه ، 8 اکتبر 2019 ، جیمز پیبلز دانشمند کانادایی و اخترشناسان سوییسی میشل مایر و دیدیه کویولز در حال تقسیم جایزه نوبل 9 میلیون کرون سویدی معادل 906705 دلار برای اکتشافات جداگانه خود هستند.نحوه تکامل جهانیافتههای Peeble در مورد نحوه تکامل جهان است. روز گذشته، وی در مورد دریافت این جایزه گفت:"دریافت این جایزه بسیار هیجان انگیز است، اما این امر هیچگاه نباید بخشی از برنامههای شما باشد. شما باید وارد علم شوید زیرا فارغ از جایزه قطعا مجذوب آن خواهید شد."وی نظراتی را توسعه داده که به کمک آن مشخص میشود کیهان و جهان ترکیبی از ماده معمولی، ماده تاریک و انرژی تاریک است. ماده تاریک و انرژی تاریک دو مورد از بزرگترین رمز و رازهای نجوم هستند. انرژی تاریک نیرویی است که برای توضیح حرکات کهکشانهای دوردست، تیوریزه شده است. به لطف یافتههای Peeble ، حال میدانیم که حدود 68 % جهان از انرژی تاریک ساخته شده است.سیارات فراخورشیدیمایر و کویولز به نظریاتی پیرامون وجود سیارات فراخورشیدی اعتبار بخشیدند و آنها را تیوریزه کردند. در این راستا موفق به کشف سیاره موسوم به 51 Pegasi b در صورت فلکی پگاسوس شدند که این سیاره 150 برابر بزرگتر از زمین است و دمای سطح آن 1000 درجه سانتیگراد است ( 1 ، 832 درجه فارنهایت).کشف آنها در مورد اولین سیارات فراخورشیدی به اخترشناسان اجازه داده است که نه تنها اینگونه سیارهها بلکه سیارههایی را که پتانسیل پشتیبانی از زندگی را دارند، پیدا و شناسایی کنند.ناسا وجود بیش از 4000 سیاره را در خارج از منظومه شمسی ما ت یید کرده است که قبل از مایر و کویولز، کمتر کسی بصورت جدی و علمی به سیارات فراخورشیدی فکر کرده بود و به دنبال کشف آنها بود.شایان ذکر است جوایز نوبل دیگر که در این هفته اهدا میشود که شامل جایزه نوبل شیمی، جایزه نوبل ادبیات و جایزه صلح نوبل است. |
نکاتی درباره نگهداری صحیح از باتریموبایل امروزه گوشیها بخش جدایی ناپذیر زندگی روزمره ما شدهاست و درنتیجه نکات مربوط به آنها نیز هر روز ضروریتر و مهمتر به نظر میرسند. تصور اینکه در مواقغ ضروری، گوشیتان شارژ خالی میکند اصلا خوشایند نیست. بنابراین همه کاربران در کنار ویژگیهای اساسی و مهم مورد نظر خود از قبیل کیفیت دوربین و ظرفیت حافظه، به مشخصات باتری موبایل خود نیز توجه ویژه داشته باشید.اگر قصد خرید باتری گوشی دارید حتما به یاد داشته باشید که راهنمای کاربر تلفن همراه خود را بررسی کنید تا بدانید تلفن شما چه نوع باتری را پشتیبانی میکند چون ولتاژهای مورد استفاده در هر یک از باتریها غالبا در محدوده 3 ٫ 6 تا 4 ٫ 1 ولت هستند و میزان جریان باتریها با توجه به درخواست شرکتهای سازنده تلفنهای همراه و نوع باتریهای مورد استفاده بین 600 تا 4400 میلیآمپر ساعت تخمین زده شده است.علاوهبر این ویژگیهایی مانند زمان نگهداری شارژ، کارکرد و مقدار جریاندهی باتری موبایل را میتوان بر اساس میزان جریان آن محاسبه کرد.انواع باتریهای تلفن همراهرایجترین نوع باتریهای موبایل عبارتند از: لیتیوم پلیمر ( Li - pol )، لیتیوم یون ( Li - ion ) و نیکل کادمیوم ( NiCd ). در ادمه به معرفی هر یک از این باتریها میپردازیم.باتری لیتیوم پلیمر ( lithium polymer )آخرین و پیشرفتهترین فنآوری برای باتری گوشی نوع لیتیوم پلیمر است. این فناوری باعث میشود باتری، فوقالعاده سبک و ظرفیتش تا 40 درصد بیشتر از باتریهای Ni - MH (نیکل - متال هیدرید) باشد. دستگاههایی مانند Blackberry Playbook و سامسونگ گلکسی S3 از این نوع باتری استفاده میکنند. همچنین برای دستگاههایی با اندازه بزرگ مانند تبلتها، باتریهای لیتیوم پلیمر انتخاب میشوند.باتریهای نیکل کادمیوم Nickel cadmium یا NiCad این باتریها قابل شارژ هستند و در آنها از نیکل ( III ) اکسید و کادمیوم به صورت فلز به عنوان الکترود استفاده میشود. این نوع باترینخستین بار توسط مهندس سویدی والدمار جانگنر در سال 1899 میلادی اختراع شد. موارد استفاده از آنها نیز در لوازم الکترونیکی مانند گوشی تلفنهای بیسیم است .یکی از عمده تفاوتهای این نوع باتریها این است که باتریهای نیکل کادمیوم و نیکل مایع باید پس از دشارژ کامل، شارژ شوند ولی باتریهای لیتیوم یون (لیتیوم یون) و باتری لیتیوم پلیمر میتوانند بدون توجه به میزان سطح باتری شارژ شوندبرای خواندن ادامه مقاله "نکاتی درباره نگهداری صحیح از باتریموبایل" به لینک زیر مراجعه کنید. - batteries - and - tips - on - proper - maintenance / |
نظریه نسبیت عام این نظریه پیش بینی میکند که نور بر اثر گرانش خم میشود به نظر میرسد زمان در نزدیکی اجسام سنگین مانند زمین کندتر سپری میشود.اینشتین پیش بینی کرد که نور ستارهای که از کنار خورشید میگذرد به علت گرانش خورشید به سوی زمین خم میشود. بنابراین نور ستارههایی را که در پشت خورشید واقع اند میتوان به هنگام کسوف کامل مشاهده کرد.کسوف 29 مه 1919 فرصتی را برای آزمودن نظریه انیشتین فراهم آورد دانشمندان انگلیسی دو هییت پژوهشی را برای مشاهده کسوف سازمان دادند. یک گروه به جزیره پرینسیپ در ساحل غربی آفریقا و گروه دیگر به سوبرال در شمال برزیل رفت.هنگامی که خبر نتایج مشاهدات دانشمندان به اینشتین رسید با هیجان کارتپستالی را برای مادرش فرستاد و نوشت: هییت انگلیسی واقعا خمیدگی نور در اثر خورشید را اندازه گرفتند. قانون گرانش نیوتن که به مدت بیش از دو قرن حاکم بود با چالش روبرو شده بود.اشیا با وارد آوردن کشش یکدیگر را نمیربایند بلکه وجود ماده در فضا سبب میشود فضا چنان انحنا یابد که میدانی گرانشی به وجود آید. گرانش خاصیت خود فضا است |
اثر گلخانهای انرژی تابیده از سطح زمین را کربن دی اکسید جذب میکند که در حکم پوشش گرمایی در اطراف زمین عمل میکند و به این ترتیب اثر گلخانهای را پدید میآورد. یک قرن پس از اینکه آرنیوس نظریهاش را ارایه داد ، اکنون میدانیم که اثر گلخانهای از وجود بسیاری گازهای گیرانداز گرما - کربن دی اکسید، نیتروژن مونوکسید، متان، اوزون و فلویورو کربنها در جو ناشی میشود. سوزاندن سوختهای فسیلی و انهدام جنگلها غلظت کربن دی اکسید را در جو افزایش میدهد. کربن دی اکسید فراوانترین گاز مولد اثر گلخانهای است. غلظت نیتروژن مونوکسید (منبع عمده: اگزوز اتومبیلها)، متان (منبع عمده: باد معده دامها) و فلویور و کربنها (منبع عمده: فرآیندهای صنعتی) نیز در حال افزایش است این گازها تابش زمین را جذب میکند و سبب گرمایش جهانی میشود. میانگین دمای سطح زمین از زمانی که آرنیوس اثر گلخانهای را پیش بینی کرد افزایش رو به رشدی داشته است. به پیش بینی دانشمندان اگر گرمایش جهانی مهار نشود دمای سطح زمین در 50 سال آینده تا 2 / 12 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت که به دگرگونیهای منطقهای وسیعی منجر خواهد شد. انتظار میرود افزایش دمای کره زمین سطح دریاها را بالا ببرد و ریزشهای جوی و شرایط آب و هوای محلی را تغییر دهد سیاره ما به طور متوسط مرطوبتر و نمناکتر خواهد بود. |
شناسایی سیاهچالههای کوانتومی در آزمایشگاه منتشرشده در QuantaMagazine به تاریخ 15 جولای 2020 لینک مقاله اصلی: Spotting Quantum Black Holes in the Lab در فیزیک، ما قانون جدیدی را با حدس زدن کشف میکنیم و سپس نتایج حدس را با نتایج تجربی مقایسه میکنیم. همان طور که ریچارد فینمن همیشه میگوید: هیچ تفاوتی نمیکند که حدس شما چقدر زیبا است. اینکه چقدر باهوش باشید تفاوتی ایجاد نمیکند . اگر با آزمایش موافق نباشد، اشتباه است.این اساس چیزی است که فیزیک را از ریاضی جدا میکند. ریاضیدانان نیز حدسیاتی میزنند و آخرین داور حقیقت آنها، استدلال محکم است. فیزیکدانان ممکن است از ابزارهای پیچیده ریاضی استفاده کنند یا حتی آنها را ابداع کنند، اما هدف آنها یک هدف متفاوت است: توضیح جهان به شکلی که واقعا هست. برای این منظور، آزمایشها ضروری هستند.البته، اعتبار سنجی تجربی ممکن است از گمانهزنیهای نظری ما فاصله زیادی بگیرد. کشف امواج گرانشی روی زمین 100 سال طول کشید و 50 سال طول کشید تا دانشمندان بوزون هیگز را کشف کنند. هر دوی آنها به نبوغ زیاد، توسعه تکنولوژیکی و سرمایهگذاری پولی نیاز داشتند. و آن مشاهدات تجربی نه تنها پیشبینیهای نظری را تایید کردند، بلکه چیز جدیدی را به ما یاد دادند و درهایی را برای تحقیقات بیشتر باز کردند. ما انتظار داشتیم که منابع نجومی فیزیکی بتوانند امواج گرانشی قابل تشخیصی تولید کنند، اما نمیدانستیم که این منابع چقدر معمول خواهند بود، و دلیلی داشتیم که باور کنیم بوزون هیگز وجود دارد اما در مورد جرم آن مطمین نبودیم.مطالعه گرانش کوانتومی یک حالت حداکثری از نظریه است که مورد آزمایش قرار میگیرد. ما درک قابل قبولی از فیزیک کوانتومی در مقیاس اتمها و ذرات زیر هستهای داریم، اما هیچ نظریه کوانتومی معتبر تجربی که در مورد نیروهای گرانشی بسیار قوی صدق کند، وجود ندارد. بدون چنین نظریهای ما نمیتوانیم بفهمیم که در جهان اولیه درست بعد از انفجار بزرگ چه اتفاقی افتاد، یا سرنوشت دقیق یک فضانورد بدبخت که به طور غیرقابل تصوری در یک سیاهچاله با چگالی بالا فشرده شدهاست را پیشبینی کنیم. ما نیاز به آزمایشهایی داریم تا ما را راهنمایی کند، با این حال آنها به صورت افسردگی آوری دشوار و پیچیده هستند.تاریخ فیزیک ذرات یک توازی آموزنده فراهم میکند. تا دهه 1950 ، ما نظریهای در مورد نیروی هستهای ضعیف داشتیم که با آزمایش همسو بود. اما به دلایل کاملا نظری، ما میدانستیم که ناقص و دچار کاستی است ما حتی میتوانیم برآورد کنیم که پیشبینیهای تیوری در مقیاسهای بسیار کوتاه در حدود 10 به توان منفی 18 متر یا کمتر شکست خواهند خورد. در نهایت، شتابدهندههایی که به اندازه کافی برای کشف ماده در این مقیاسهای کوچک قدرتمند هستند، منجر به کشف پدیدههای جدید مانند بوزونهای W و Z و ذره هیگز میشود و به سوی یک نظریه کاملتر اشاره میکند.با گرانش، ما دوباره دلیل خوبی داریم که باور کنیم نظریه فعلی ناقص است، و در اینجا نیز میتوانیم مقیاس فاصلهای که در آن پدیده جدید باید ظاهر شود را تخمین بزنیم: حدود 10 به توان منفی 35 متر. متاسفانه، ساخت شتابدهنده ذرهای که بتواند آن مقیاس را با استفاده از تکنولوژی موجود کاوش کند به ماشینی به بزرگی کهکشان راه شیری نیاز دارد. واضح است که این امر حتی در آینده دور نیز دور از دسترس خواهد بود.از آنجایی که بررسی گرانش کوانتومی توسط "روش برنامهسازی پرقدرت" موثر واقع نخواهد شد، باید راهی هوشمندانهتر و کمتر مستقیم برای پیشرفت پیدا کنیم. و ما در واقع پیشنهادهای مختلفی برای تحقیق در مورد گرانش کوانتومی در آزمایشگاه داریم، که همگی نیازمند تلاشهای قهرمانانه - اما نه لزوما بیهوده - توسط آزمایشگران هستند. میخواهم در مورد یک رویکرد خاص که برایم هیجانانگیز است صحبت کنم.برای درک آن، بیایید بر تشکیل و تبخیر نهایی یک سیاهچاله به خاطر اثرات کوانتومی تمرکز کنیم، پدیده اصلی که در گرانش کوانتومی مطالعه شدهاست. در ابتدا ممکن است انجام آزمایشهای مربوطه در آزمایشگاه، جدا از در نظر گرفتن خطر آن، غیر ممکن به نظر برسد. اما ممکن است راهی وجود داشته باشد.بررسیهای نظری گرانش کوانتومی تعادل شگفت انگیزی را بین دو فرمول مختلف از یک پدیده فیزیکی برقرار کردهاست. به لطف آن تعادل، چرخه زندگی یک سیاهچاله را میتوان به زبانی کاملا متفاوت توصیف کرد که اصلا شامل جاذبه نمیشود. در عوض، سیستم کوانتومی "دوگانه" متشکل از ذرات بسیاری است که به شدت با یکدیگر در تعامل هستند. یکی از اهداف تحقیق حاضر، گسترش فرهنگ لغتی است که یکی از این زبانها را به دیگری ترجمه کند.این تعادل دو توصیف مختلف از یک فیزیک اساسی ممکن است شبیه به یک مشاهده صرفا ریاضی به نظر برسد، اما مفاهیم آن برای آزمایشها بسیار محسوس هستند. مشخص شدهاست که ابزارهای تجربی مورد نیاز برای مطالعه توصیف غیرگرانشی یک سیاهچاله دقیقا همان ابزارهایی هستند که فیزیکدانان به دلایل کاملا متفاوتی در حال توسعه آن بودهاند - دستگاههای کوانتومی که مشکلات محاسباتی بسیار سختی را حل میکنند. دلیل آن این است که در هر دو شبیهسازی گرانش کوانتومی و محاسبات کوانتومی، ما باید یک سیستم پیچیده از ذرات را ذخیره کنیم و به دقت نحوه تعامل آنها را کنترل کنیم.من سالهاست که عمیقا به محاسبات کوانتومی و سیاهچالهها علاقمند هستم، بنابراین این ارتباط بین این دو برای من جذاب و رضایتبخش است. تکنولوژی محاسبات کوانتومی برای اطمینان هنوز نابالغ است، بنابراین ما به این زودیها قادر به شبیهسازی یک سیاهچاله واقعی در آزمایشگاه نخواهیم بود. اشکالی ندارد - ما برای مطالعه مدلهای ساده شدهای که برخی از ویژگیهای جالب گرانش کوانتومی را به دست میآورند، صبر خواهیم کرد. حتی اینها هم میتوانند آموزنده باشند و با پیشرفت تکنولوژی کوانتوم، ما قادر خواهیم بود به طور فزایندهای آزمایشهای پیچیده انجام دهیم.علاوه بر این، دوگانگی یک خیابان دو طرفه است. کامپیوترهای کوانتومی نه تنها در مورد گرانش کوانتومی به ما آموزش میدهند، بلکه با ایجاد ارتباط بین رفتار بسیاری از ذرات با تعامل قوی به پدیده گرانشی، بهتر میتوانیم آن رفتار را درک کنیم. به طور معمول، اگر ما اطلاعاتی را در یک مکان خاص در یک سیستم به شدت تعاملی منتشر کنیم، این اطلاعات به سرعت گسترش مییابند و خیلی زود خواندن آنها سخت میشود. اما ما چند موقعیت جذاب را میشناسیم که در آن، به دلایلی که بسیار دور از بدیهی هستند، اطلاعات در نهایت دوباره متمرکز میشوند و به راحتی در یک مکان متفاوت و دور، قابل خواندن میشوند.درک این فرآیند اسرار آمیز، وقتی که به زبان جاذبه دوگانه ترجمه میشود، بسیار آسانتر است. در این چارچوب، یک کرمچاله دو نقطه دور در فضا را به هم متصل میکند. اطلاعات نشانهگذاری شده با ورود به یک انتهای کرمچاله ناپدید میشوند و سپس با خروج از انتهای دیگر دوباره ظاهر میشوند. فیزیکدانان مشتاق چنین توضیحات شهودی از پدیدههای پیچیده هستند و تلاشهای مشترک آزمایشگران و نظریه پردازان به ارایه بینشهای بیشتر از یک نوع محدود میشود.گاهی اوقات ما نگران این هستیم که با پیشرفت علم، به طور پیوسته به تخصصهای باریکتر و محدودتر تبدیل شود که کمتر و کمتر با یکدیگر تعامل دارند. اما براساس تجربه خودم، من یک روند جبرانی قویتر را میبینم: با پیشرفت دانش، دانشمندانی که در زمینههای مختلف کار میکنند متوجه میشوند که بیشتر و بیشتر باید از یکدیگر یاد بگیرند. فرصت بررسی گرانش کوانتومی در آزمایشگاه با گمانهزنی نظریه پردازان انرژی بالا تقویت میشود، اما به شدت از تخصص فیزیکدانان ماده متراکم، فیزیکدانان اتمی و دانشمندان کامپیوتر ناشی میشود. این ارتباطات هیجانانگیز و عمیق مرا نسبت به آینده خوش بین میکند.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقاله علمی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
خطرات اسید باتری چیست ؟ خطرات اسید باتریخطرات اسید باتریدر ادامه به بررسی خطرات اسید باتری میپردازیم.اسید باتری را میتوان به هر اسیدی که در یک سلول شیمیایی یا باتری استفاده میشود، نسبت داد. اما به طور معمول این واژه برای اسیدی که در یک باتری سرب اسید باشد، مانند اسید به کار رفته در وسایل نقلیه موتوری، استفاده میشود. به عنوان مثال اسید باتری خودرو شامل 30 - 50 % اسید سولفوریک در آب است. معمولا این ترکیب دارای کسر مولی 29 - 32 % اسید سولفوریک، با چگالی 1 ٫ 25 1 ٫ 28 کیلوگرم بر لیتر است.غلظت اسید باتری در حدود 4 ٫ 2 - 5 مول بر لیتر و میزان pH آن بسیار کم در حدود 0 ٫ 8 میباشد. باتری اسید سرب اولین بار در سال 1895 توسط یک فیزیکدان فرانسوی کشف شد و اولین نوع باتری قابل شارژ میباشد. از آنجاییکه باتری اسید سرب در مقایسه با نوع جدید آنها ارزانتر است، کاربرد بیشتری نیز دارد.خطرات اسید باتریباتری هایی که برای کار کردن اسباب بازیها، وسایل الکترونیکی، لوازم خانگی و وسایل نقلیه استفاده میکنید در واقع با مواد شیمیایی خطرناک پر شدهاند.هنگامی که باتری خراب شود، اسید آن که مایع است میتواند نشت کند و شما را در خطر قرار دهد.از جمله آسیبهای ایجاد شده میتوان به سوختگی شیمیایی، مشکلات تنفسی، آسیب به چشم و. اشاره کرد.اسید به کار رفته در باتریها سولفوریک اسید بوده است . این اسید مانند هیدروکلریک اسید قدرت اسیدی بالایی داشته و سبب خورندگی میشود.سوختگی شیمیایی: تماس با این ترکیب میتواند منجر به ایجاد سوختگی شیمیایی شود. این نوع سوختگیها ممکن است بلافاصله پس از تماس، ظاهر نشود. مدت زمان ظاهر شدن علایم سوختگی از چند دقیقه تا چند ساعت میتواند طول بکشد. سوزش پوست، قرمزی و یا ایجاد پوست سیاه و مرده از علایم سوختگی شیمیایی است.آسیب به چشم: اگر اسید باتری یا بخار اسید باتری به هرجای نزدیک چشم شما برسد، این احتمال وجود دارد که چشمهای شما دچار پارگی، قرمزی و التهاب شود. در مواردی که تماس مستقیم بین چشم و اسید باتری شما وجود دارد، احتمال آسیب دیدگی چشم، ایجاد اختلال در بینایی و ایجاد کوری وجود دارد. کمکهای اولیه برای سوختگیهای شیمیایی در چشم شما شامل شستشوی فوری با آب به مدت 20 تا 30 دقیقه و درخواست فوریت پزشکی است.تحریک تنفسی: قرار گرفتن در معرض اسید سولفوریک میتواند منجر به مشکل تنفس و گرفتگی قفسه سینه شود. تنفس در هر نوع بخار اسید باتری میتواند سمی باشد و باعث سرگیجه یا حالت تهوع شود. |
چگونه تراشههای سیلیکونی استاندارد میتوانند برای محاسبات کوانتومی مورد استفاده قرار گیرند؟ شکل 1 . محققان حرکت کوانتومی نشان دادهاند که ایجاد یک کیوبیت روی یک تراشه سیلیکونی استاندارد امکانپذیر است. منتشرشده در: zdnet به تاریخ 31 مارس 2021 لینک منبع: &# x27 ; We &# x27 ; re hacking the process of creating qubits .&# x27 ; How standard silicon chips could be used for quantum computing مدارهای ابر رسانا، یونهای بهدامافتاده، و دیگر تکنیکهای ساخت صداهای عجیب و غریب که معمولا با محاسبات کوانتومی در ارتباط هستند را فراموش کنید: دانشمندان نشان دادهاند که امکان ایجاد یک کیوبیت بر روی یک تراشه سیلیکونی استاندارد، درست مانند آنهایی که در هر گوشی هوشمند یافت میشوند، وجود دارد.حرکت کوانتومی مبتنی بر استارتاپ بریتانیا نتایج آخرین آزمایشها خود را منتشر کرده است، که محققان را دیده است که تراشههای سیلیکونی CMOS را تا کسری از یک درجه بالاتر از صفر مطلق ( - 273 درجه سلسیوس) خنک میکنند، که آنها را قادر میسازد تا با موفقیت حالت کوانتومی یک الکترون منفرد را به مدت نه ثانیه مجزا کرده و اندازهگیری کنند.سادگی ظاهری این روش، که به سختافزار مشابهی که در گوشیهای دستی و لپتاپها یافت میشود، ضربه میزند، در مقایسه با روشهای اتخاذ شده توسط بازیکنان بزرگتر مانند IBM ، گوگل یا هانیول، در تلاش برای ساخت یک کامپیوتر کوانتومی در مقیاس بزرگ قابلتوجه است.برای ایجاد و خواندن کیوبیتها، که بلوکهای سازنده آن دستگاهها هستند، دانشمندان ابتدا باید کنترل بر کوچکترین ذرات کوانتومی که یک ماده را میسازند را حفظ کنند اما روشهای مختلفی برای انجام این کار، با درجات مختلفی از پیچیدگی وجود دارد.برای مثال IBM و گوگل، هر دو انتخاب کردهاند که کیوبیتهای ابررسانا ایجاد کنند، که نیازمند یک فرآیند تولید کاملا جدید است درحالیکه هانیول یک تکنولوژی را توسعه داده است که به صورت جداگانه اتمها را به دام میاندازد، تا به محققان اجازه دهد حالتهای ذرات را اندازهگیری کنند.این روشها به ایجاد پردازندههای کوانتومی جدید در یک آزمایشگاه نیاز دارند و در مقیاس محدود هستند. برای مثال، اینتل یک پردازنده کوانتومی ابررسانایی 49 کیوبیتی ایجاد کردهاست که در حدود 3 اینچ مربع است، که شرکت آن را "نسبتا بزرگ" توصیف کردهاست، و احتمالا باعث ایجاد مشکلاتی در هنگام تولید تراشههای میلیونها کیوبیت میشود که برای پیادهسازی دنیای واقعی در مقیاس تجاری مورد نیاز خواهد بود.مطالعه مقاله 10 شرکت برتر رایانش کوانتومی در سال 2021 توصیه میشود.با در نظر گرفتن این موضوع، حرکت کوانتومی شروع به فهمیدن این موضوع کرد که آیا راهحل بهتری را میتوان در تکنولوژیهای موجود و اثباتشده یافت. جان مورتون، استاد نانوالکترونیک کالج لندن ( UCL ) و یکی از بنیانگذاران حرکت کوانتومی، به ZDNet میگوید: "ما به میلیونها ذره نیاز داریم، و فنآوریهای بسیار کمی وجود دارند که میلیونها از هر چیزی را میسازند - اما ترانزیستور سیلیکون استثنا است.""بنابراین به جای افزایش مقیاس یک رویکرد جدید، ما به این مساله نگاه کردیم که آیا میتوانیم از این قابلیت فاصله بگیریم و از این ابزارها برای ساخت چیزی مشابه اما با کیوبیت استفاده کنیم."همانطور که مورتون توضیح میدهد، وقتی یک ترانزیستور روشن میشود، یک دسته الکترون را میمکد که جریان را قادر به عبور میکند. با این حال خنک کردن تراشه تا دمای پایین، این فرآیند را کند میکند و محققان را قادر میسازد تا هنگام ورود یک به یک ترانزیستور، الکترونها را تماشا کنند - مورتون میگوید: "مثل دیدن گوسفندان که وارد یک مزرعه میشوند." به جای این که اجازه دهیم همه ذرات وارد شوند، محققان تنها اجازه ورود یک الکترون را دادند و زمانی که ایزوله شدند، ذره میتواند به عنوان یک کیوبیت مورد استفاده و اندازهگیری قرار گیرد.مورتون میگوید: "ما در حال هک کردن فرآیند ساخت کیوبیتها هستیم، بنابراین همان نوع فنآوری که تراشه را در یک گوشی هوشمند میسازد میتواند برای ساخت کامپیوترهای کوانتومی مورد استفاده قرار گیرد."ممکن است به مطالعه مقاله زمانی که محاسبات کوانتومی، با رایانش ابری ملاقات میکند. علاقمند باشید.مزیت قابلتوجهی که تراشههای سیلیکونی نسبت به روشهای کوانتومی جایگزین ارایه میدهند، مقیاس است. چگالی کیوبیت که میتوان با یک تراشه سیلیکونی به دست آورد، به دلیل اندازه کوچک الکترونها بسیار بیشتر است طبق گفته مورتون، این امر به یک چیپ منفرد اجازه میدهد که میلیونها کیوبیت جمع کند، که در آن یک کامپیوتر کوانتومی ابررسانا میتواند کل یک ساختمان را برای بازده یکسان نیاز داشته باشد.علاوه بر این، تراشههای سیلیکونی در حال حاضر بر روی چندین دهه بهبود و پیشرفت قرار دارند، به این معنی که دستگاههای کوانتومی میتوانند بر روی فرآیندهای ایجاد شده و کارخانههای ساخت تکیه کنند. این امر به سرعت پیشرفت پردازندههای کوانتومی را دنبال میکند، درحالیکه قیمتها را پایین میآورد.به عبارت دیگر، حرکت کوانتومی ( Quantum Motion ) پیشنهاد میکند به جای شروع از ابتدا، بهترین استفاده را از آنچه در آنجا وجود دارد کنید. مورتون میگوید: "به علاوه، هر بار که صنعت سیلیکون پیشرفت میکند، شما میتوانید از این تکنولوژی چهارگانه سود ببرید."همان طور که آزمایش امیدوارکننده است، هنوز هم روزهای بسیار ابتدایی برای محاسبات کوانتومی مبتنی بر سیلیکون است: مورتون و تیم او، در حال حاضر، تنها حالت یک الکترون منفرد را ایزوله و اندازهگیری کردهاند. در گام بعدی، محققان در حال برنامهریزی برای ایجاد یک دروازه کوانتومی با ترکیب دو کیوبیت با یکدیگر بر روی تراشه هستند.یافتههای حرکت کوانتومی، به جای آن، باید به عنوان یک طرح اولیه برای تولید تراشههای کوانتومی به طور موثرتر، با استفاده از فرآیندهای تولید موجود دیده شود.یافتههای شرکت تازهکار احتمالا توجه رقبای بزرگتر را به خود جلب میکند. اینتل، برای مثال، علاقه رو به رشدی را برای فرصتهایی که تراشههای سیلیکونی برای کوانتوم ارایه میدهند، نشان داده است. غول سانتا کلارا با QuTech که یک استارتاپ مستقر در هلند است همکاری میکند تا پتانسیل کیوبیتهای چرخشی سیلیکونی را کشف کند.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
قیمت و خرید باتری گوشی هواوی Honor 6 باتری هواوی Honor 6 با ظرفیت 3100 میلی آمپر و شماره مدل HB4242B4EBW میباشد. با خرید باتری هواوی Honor 6 یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام میشود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده میکنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری هواوی honor 6 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری هواوی آنر 6 شما فرا رسیده است.مدل: HB4242B4EBW ظرفیت باتری: 3100 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم یون و غیر قابل تعویض توسط کاربر |
تست و بررسی عملکرد باتری پاناسونیک به نام خداباتری پاناسونیکباتری پخش امروز با یک چالش بزرگ همراه است زیرا قرار است تا یکی از معروفترین باتریهای قلمی موجود در بازار ایران مورد نقد و بررسی قرار داده و میزان عملکرد و کارکرد این باتری قلمی را آزمایش کند. باتری که در این قسمت به بررسی آن میپردازیم سری ساخت اندونزی میباشد (باتری پاناسونیک توسط کشورهای دیگر هم تولید میشود که جداگانه به بررسی عملکرد آنها خواهیم پرداخت).باتری قلمی پاناسونیکباتریهای پاناسونیک چه باتری قلم و باتری نیم قلم سالهاست که در کشور ایران عرضه میشود و از طرفداران زیادی برخوردار است. قیمت مناسب و عملکرد خوب از دلایل محبوبیت باتری پاناسونیک میباشد.*نکته مهم : باتری پخش در کمال بی طرفی به نقد و بررسی میپردازد و تنها حقایق آزمایش شده را منتشر میکند.در این قسمت تیم فنی باتری پخش دست بکار شدند تا با تجهیزات دقیق عملکرد، قدرت و زمان کارکرد یک باتری قلمی پاناسونیک نو را آزمایش کنند.برای این آزمایش از مولتی متر ، تستر باتری و موتور الکترونیکی استفاده شده تا ولتاژ دقیق یک باتری نو برند پاناسونیک را بسنجد.تستر باتریتستر باتری دستگاهیست که پر یا خالی بودن یک باتری را نشان میدهد. در این تست باتری قلمی پاناسونیک توانسنت نمره 18 از 19 را بدست آورد. همانگونه که در تصویر زیر مشاهده میکنید باتری پاناسونیک موفق نشد تا آخرین خط را پرکند و نمره 18 از 19 حاصل شد.مولتی متراگر بخواهیم به طور دقیق به بررسی ولتاژ باتری بپردازیم باید به سراغ دستگاهی برویم که مولتی متر نام دارد. شما میتوانید عدد ولتاژ بدست آمده را با باتریهای دیگر مقایسه کنید تا پی ببرید که کدام یک از برندها باتریهای پر ظرفیتتری دارندنتیجه آزمایش با مولتی متر : 1 ٫ 58 ولتمطالعهی این مقاله در وبسایت باتری پخش پنکه (موتور الکترونیکی)یکی از هیجان انگیزترین بخشهای این قسمت تست زمان کارکرد باتری با یک آرمیچر یا پنکه است. در این تست ما یک باتری نو قلمی پاناسونیک را به یک پنکه متصل کردیم تا بتوانیم به طور دقیق زمان کارکزد این باتری را اندازه گیری کنیم. این زمان نشان دهنده لحظه شروع کار پنکه تا زمان ایستادن آن استزمان بدست آمده : 206 دقیقهتهیه شده توسط سایت باتری پخش www . batripakhsh . com برای تهیه باتری عمده به این سایت مراجعه فرمایید |
این داروها کرونا ویروس را هدف قرار نمیدهند - آنها ما را هدف قرار میدهند شکل 1 :محققان شروع به درمان بیماران کووید 19 در بیمارستان دانشگاه آرهوس با دارویی به نام کامستات مزیلات خواهند کرد که یک پروتیین انسانی را هدف قرار میدهد. هورن باکر/خبرگزاری فرانسه تصاویر گاتیمنتشرشده در: مجله science به تاریخ 2 آپریل 2020 لینک منبع: These drugs don ' t target the coronavirus they target us در مثالی دیگر از سرعت کور کننده که علم در طول دوره پاندمی در حال حرکت است، محققان دانشگاه آرهوس دانمارک یک آزمایش بالینی از دارویی به نام کامستات مزیلات را فردا - تقریبا یک ماه بعد از اینکه یک مقاله Cell نشان داد که این ترکیب میتواند از ورود کروناویروس جدید SARS - CoV - 2 به سلولهای انسانی جلوگیری کند، آغاز خواهند کرد.اوله سورگارد، پزشک بیماری عفونی که این مطالعه را رهبری میکند، میگوید: " اگر قرار است بر شیوع رو به افزایش تاثیر بگذاریم، باید در حال حاضر عمل کنیم."یکی از دلایلی که محققان دانمارکی میتوانند این قدر سریع عمل کنند این است که کاموستات مزیلات قبلا در ژاپن و کرهجنوبی مجوز درمان پانکراتیت که یک التهاب بالقوه کشنده پانکراس است را داشتهاست. دادههای ایمنی کافی برای متقاعد کردن یک هیات اخلاقی برای دادن چراغسبز به آزمایش در دسترس بود.این آزمایش همچنین یک روش جدید برای مبارزه با این ویروس را نشان میدهد. هزاران محقق در سراسر جهان در حال بررسی داروهای موجود به عنوان درمانهای بالقوه برای کووید 19 هستند، بیشتر آنها به داروهای ضد ویروس، مانند ریدزیویر، که برای درمان ابولا توسعه یافته یا کالترا، ترکیبی از داروهای ضد ویروس اچ آی وی، نگاه میکنند. اما نوین کروگان، زیستشناس مولکولی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، فرصت دیگری را میبیند: " این ویروس نمیتواند به تنهایی زندگی کند، درست است؟ این دارو برای زندگی و تکثیر به ژنها و پروتیینهای ما نیاز دارد. آنها ویروس را هدف قرار نمیدهند، بلکه ما میزبان را هدف قرار میدهیم.برای شناسایی این داروها، دانشمندان رقص مولکولی پیچیده که بین یک ویروس و سلولهای میزبان آن رخ میدهد را مطالعه میکنند. برای مثال، از تحقیقات گذشته، محققان به طور مفصل میدانند که چگونه کروناویروسهای دیگر - آنهایی که باعث سندرم تنفسی حاد شدید و سندرم تنفسی خاور میانه میشوند - یک سلول را آلوده میکنند. اول، یک پروتیین در سطح ویروسی به نام سنبله به یک گیرنده در سلول انسانی به نام ACE2 متصل میشود. سپس، یک پروتیین انسانی دیگر به نام TMPRSS2 ، پروتیین سنبله را جدا میکند و به ویروس اجازه میدهد تا با سلول ترکیب شود و شروع به تکثیر درون آن کند.کامستات مزیلات مانع TMPRSS2 میشود در مقاله Cell ، زیستشناس مولکولی، استفان پولمان از مرکز نخستی آلمان و دیگر محققان نشان دادند که این دارو SARS - CoV - 2 را از آلوده کردن سلولهای ریه در آزمایشگاه حفظ کردهاست. پولمان میگوید که نقش طبیعی TMPRSS2 در بدن انسان نامشخص است. به نظر میرسد که شکستن ژن در موشها تاثیری بر آنها نداشته باشد.بیماران در کارآزمایی دانمارکی به مدت 5 روز دو قرص 100 میلیگرمی دارو یا دارونما را سه بار در روز دریافت خواهند کرد، حداکثر دوز دادهشده به بیماران مبتلا به پانکراتیت در ژاپن، و علایم آنها کنترل خواهد شد. سوال این است که آیا این دارو به سلولهای ریه که هدف ویروس هستند، میرسد یا خیر. پولمان میگوید: " ما تنها میتوانیم امیدوار باشیم که این گونه باشد."محققان دانمارکی در حال برنامهریزی برای وارد کردن 180 بیمار هستند، با اولین تحلیل برنامهریزیشده پس از 108 بیمار و یک پیگیری 1 ماهه، مطالعه را کامل کردهاند. به گفته Mads Kjoulby ، محققی از دانشگاه آرهوس که در این آزمایش نیز شرکت داشتهاست، این تیم میتواند بداند که آیا این دارو ظرف 3 ماه موثر است یا خیر.آزمایشگاه کروگان به دنبال دیگر پروتیینهای انسانی است که این ویروس از آنها سواستفاده میکند. برای پیدا کردن این پروتیینها - اهداف دارویی بالقوه - آزمایشگاه او نوعی ماهیگیری مولکولی انجام میدهد. محققان دستهای مولکولی را به پروتیینهای ویروس متصل میکنند. سپس آنها این پروتیینها را در سلولهای انسانی قرار میدهند و از آنها به عنوان وسیلهای برای بیرون کشیدن هر پروتیین انسانی که به آن میچسبند استفاده میکنند و با دسته آنها را بازیابی میکنند.آزمایشگاه کروگان کار خود را در 24 ژانویه، 2 هفته پس از در دسترس قرار گرفتن اولین توالی ژنتیکی SARS - CoV - 2 آغاز کرد. چند روز بعد، وقتی مشخص شد که ویروس در کالیفرنیا در حال گسترش است، کروگان متوجه شد که زمان به پایان رسیدهاست. او میگوید: " من به آزمایشگاه رفتم و به همه گفتم که کاری را که انجام میدادند متوقف کنند و در کمترین زمان ممکن بر این مشکل غلبه کنند." این آزمایشگاه آخرین اطلاعات را چند ساعت قبل از تعطیلی دانشگاه در 18 مارس تولید کرد. " این مسابقه بزرگی در برابر زمان بود."کروگان و گروهی از دهها همکار بینالمللی نتایج خود را ارایه دادند: 332 پروتیین انسانی که بهنظر میرسد هدف SARS - CoV - 2 باشند. کروگان میگوید: " این ویروس بیشتر فرآیندهای بیولوژیکی اصلی از جمله تکثیر DNA ، حرکن وزیکول و اسکلت سلولی را هدف قرار میدهد."ویروس نمیتواند به تنهایی زندگی کند، مگر نه؟ به ژنها و پروتیینهای ما نیاز دارد تا زنده بماند و تکثیر شود. نوان کروگان، دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکومارکو ویگنوتزی، یک ویروسشناس در موسسه پاستور در پاریس میگوید: " توضیح روشنی وجود ندارد که چرا ویروس به بسیاری از پروتیینها نیاز دارد." برخی از آنها ممکن است اهداف نادرستی باشند. اما بسیاری از پروتیینهای انسانی وظایف متعددی دارند که همه آنها شناختهشده نیستند. ویگنوتزی میگوید: " این ویروس ممکن است از یک استفاده ثانویه برای پروتیین یا حتی دزدیدن آن و انجام کارهایی که معمولا انجام نمیدهد، استفاده کند."این تیم با اشاره به مقالات و پرسش از دانشمندان سراسر جهان، 69 دارو را شناسایی کرد که بر روی 66 تا از این پروتیینها عمل میکنند. از جمله کامستات مزیلات و یک ترکیب بسیار مرتبط به نام نفامستات که بر روی TMPRSS2 نیز عمل میکند اما به صورت داخل وریدی مصرف میشود. یکی دیگر کلروکین (و مشتق دیگر آن هیدروکسی کلروکین) است، دارویی که توجه زیادی را به خود جلب کردهاست اما اثربخشی آن علیه کووید 19 هنوز ثابت نشده است. کلروکین، اسیدیته را در اندوزومها کاهش میدهد، بخشهایی که سلولها از آن برای گرفتن مواد از بیرون استفاده میکنند و کروناویروسها میتواند از آن به جای گیرنده ACE2 برای ورود به سلول استفاده کند.یک خط حمله جدیدکامستات مزیلات - یکی از انواع زیادی از درمانهای کووید 19 تحت مطالعه - پروتیین انسانی به نام TMPRSS2 را هدف قرار میدهد که به ویروس کمک میکند تا وارد سلول انسان شود. تابع نرمال آن در سلول ناشناخته است.شکل 2 : V آلتونیان/ Science در حال حاضر، بیش از یک هفته پس از اینکه تیم کروگان لیست خود را گرد هم آورد، دانشمندان شروع به آزمایش همه داروها در کشت سلول، از جمله چندین داروی سرطان و هالوپریدول، ترکیبی که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشود، کردهاند. جان یانگ، رییس جهانی بیماریهای عفونی در تحقیقات دارویی و توسعه اولیه، که بودجه برخی از کارهای کروگان را تامین میکند، میگوید: " این یک مجموعه داده مهم است. هر شرکتی در جهان در حال حاضر به مجموعه دادهها نگاه میکند و به این فکر میکند که این دادهها چه معنایی برای درمان دارند."یانگ هشدار میدهد که داروهایی که توسط میزبان مصرف میشوند بیشتر از داروهایی که مستقیما ویروس را هدف قرار میدهند، آسیب میزنند. کروگان امیدوار است تمرکز بر روی داروهایی که قبلا برای بیماریهای دیگر مانند کامستات مزیلات تایید شدهاند، تا حد زیادی این مشکل را رفع کند.از طرف دیگر، ممکن است ویروس مقاومت کمتری به این درمانها داشته باشد، زیرا پروتیینهای مورد نظر در ژنوم انسان کد میشوند و نه در ویروس. (مقاومت یک مشکل عمده در مورد ویروسهای ضد اچ آی وی، آنفولانزا و دیگر بیماریها است.) کروگان میگوید: " اگر محققان موفق به هدف قرار دادن یک پروتیین انسانی شوند که به طور کلی در عفونتهای کروناویروس نقش اساسی دارد، این مساله حتی میتواند منجر به یک درمان گستردهتر شود. پس از آن شما یک درمان برای COVID - 22 یا COVID - 24 یا هر ویروس دیگری خواهید داشت."اگر هر گونه سرنخی در آزمایشگاه امیدوار کننده به نظر برسد، به زودی میتواند وارد آزمایشهای بالینی شود. از این 69 دارو، 27 مورد تایید شده، 14 مورد در آزمایشهای بالینی و 28 مورد در آزمایشهای پیش بالینی هستند. استنلی پرلمان، محقق کروناویروس در دانشگاه آیوا میگوید: بیشتر داروهای شناساییشده، احتمالا مانع این ویروس خواهند شد. این ممکن است مفید باشد. او میگوید: " اما همانند ردزیویر، آنها احتمالا باید در زمان ابتلا به این بیماری زود مورد استفاده قرار گیرند، وگرنه کمک چندانی نخواهند کرد."پرلمان میگوید که ترکیب این داروها با نوع دیگری از درمان توسط میزبان که سیستم ایمنی بدن را مختل میکند، ممکن است روش انجام آن باشد. سوزان هارولد، یک متخصص عفونتهای ریوی در دانشگاه گیسن آلمان میگوید که این رویکرد ممکن است متناقض به نظر برسد، اما سیستم ایمنی خودش ممکن است باعث آسیب زیادی به ششهای بیماران کووید 19 شود چون با عفونت مبارزه میکند. پرلمان میگوید: " اگر ویروس را بدون پاسخ ایمنی میزبان از بین ببرید، ممکن است چیزی را تغییر ندهید. اگر پاسخ ایمنی میزبان را بدون ویروس از بین ببرید، میتوانید تکثیر ویروس را افزایش دهید که خودش مشکل خواهد بود."محققان به ترکیبات مختلفی برای کاهش پاسخ ایمنی نگاه میکنند. برای مثال، آنها در حال تلاش برای فهمیدن این موضوع هستند که آیا استفاده از آنتیبادیها برای مسدود کردن اینترلوکین 6 یا جزء مکمل 5 ، دو مولکول سیگنالینگ که در دفاع ایمنی انسان نقش دارند، میتوانند به بیماران کمک کنند یا خیر. هارولد میگوید: خطر این است که کاهش سیستم ایمنی، بیماران را مستعد عفونتهای دیگر کند - مثلا عفونتهای باکتریایی ریه.کروگان میگوید، بدون توجه به اینکه چه تعداد از این رویکردها نتیجه خواهند داد، روح همکاری و سرعت اکتشاف یک سیگنال مثبت در زمانهای تاریک بودهاست. او میگوید: " ما این رشته را در 24 ژانویه دانلود کردیم و دو ماه بعد در حال آزمایش داروها در پاریس هستیم. این فقط سوریال است."این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات پزشکی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد. |
باتری ماشین چیست؟ باتری ماشین چیستباتری ماشین چیست و اجزای آن شامل چه مواردی میشود ؟باتری ماشین به عنوان ذخیره کنندهی انرژی، کاربرد فراوان دارد. باتریها به دو صورت شارژپذیر (تر) و غیر قابل شارژ (خشک) طراحی و ساخته میشود. باتریهای مورد استفاده در خودروها از نوع سرب اسیدی و قابلیت شارژ شدن است. در این باتریها از مایع رسانای یون دار ( الکترولیت) استفاده می شود .اجزای اصلی تشکیل دهنده یک باتری ماشین شامل موارد زیر میباشد:جعبه، ترمینال باتری، صفحه منفی باتری، جداکننده باطری ماشین، صفحه مثبت باتری، اسید باتری، درپوش باتری، خمیر باتری و صفحات باتری ماشینباتری خودروباتری خودرو یکی از قطعات ضروری برای روشن شدن خودرو است و در صورت نبودن این ابزار یا خراب بودن آن، قادر به روشن کردن اتومبیل خود نخواهید بود. برای آشنایی بهتر با عملکرد این قطعه، ساختار باتری خودرو را مرور می کنیم.باتری ماشین چیست؟منبع اصلی برق خودرو است. که توسط دینام و در زمان روشن بودن خودرو شارژ میشود. اگر باتری ماشین شارژ کافی نداشته باشد امکان استارت زدن و یا استفاده از قطعات برقی خودرو میسر نخواد شد. هنگامی که ولتاژ متناسب باطری ماشین که معمولا 12 ولت است، کم میشود و به محدوده 8 یا 9 میرسد، آنگاه متوجه میشویم که استارت خوردنهای ماشین نیز طولانیتر شده است. باتری ماشین خود را تعویض میکنیم.باتری اتومبیل گونهای از باتریهای قابل شارژ هستند که عمدتا از نوع اسید - سرب میباشند و جهت استارت زدن، روشنایی و تامین برق دیگر لوازم الکتریکی خودروها از آن استفاده میشود. البته امروزه به دلیل مشکلات باتریهای نوعتر از جمله خطرات ناشی از اسید باتری، استفاده از نوع خشک این نوع باتریها در حال گسترش است. باتریهای اتومبیلهای سواری و وانت بارها معمولا از نوع 12 ولتی هستند . و اتومبیلهای سنگین و دیزلی از نوع 24 ولتی هستند. |
شگفتیهای سلولی - سلولها میسازند به ناخن هایتان نگاه کنید . خیلی جالب است . چطور از درون پوست و خون این ناخن شکل گرفته و ساخته میشود ؟در آینه به دندان هایتان نگاه کنید . چگونه سلول هایی که از خون و پلاسما تشکیل شدهاند دندان هایی سفید و محکم را میسازند ؟در جهان سلولها در قالبهای متفاوت موجودات متفاوتی را میسازند و هر کدام شگفتیهای خاص خود را دارد .به پرواز پرندهها فکر کنید . جالب است که سلول هایی در حال پرواز هستند .به دریاها نگاه کنید . چگونه سلولهای بدن لاک پشت برایش لاکی محکم میسازند ؟چگونه دندانهای کوسه به سرعت ترمیم و تعویض میشود ؟چگونه ماهیها به راحتی در آب زندگی میکنند ؟چگونه سلولهای کرم شب تاب از خود نور منعکس میکنند ؟چگونه حشرات در شب میبینند ؟چگونه گیاهان گوشت خوار گوشت میخورند ؟چگونه آفتاب پرست با سلول هایش استتار میکند ؟همهی اینها شگفتیهای سلولی است . شگفتی هایی که سلولها آنها را رقم میزنند .کسی از اسرار این سلولها مطلع نیست . البته علم همیشه راه هایی برای پیدا کردن جواب این سوالها داشته است . |
قمر جدید و موقتی زمین در روز 15 فوریه سال جاری ، مرکز نقشه برداری آسمان کاتالینا ( Catalina Sky Survey ) واقع در آریزونا ، ایالات متحده ، جرم بسیار کوچکی را در مداری به دور زمین کشف کرد. جرمی که 2020CD3 نامگذاری شد و مشخص شد که 3 سالی میشود که مهمان ناخواندهی زمین شده است. این جرم بسیار کوچک و کم نور است و به همین دلایل هنوز اطلاعات دقیقی از آن موجود نمیباشد. همچنین به دلیل مدار آشوبناکش به احتمال فراوان به زودی از حصار گرانشی زمین خلاص شده و به مسیر نامعلومش ادامه میدهد. K . Wierzchos / T . Pruyne / University of Arizona / Catalina Sky Survey :تهیهی عکس در ابتدا مشخص نبود که جرم کشف شده یک قمر سنگی است یا یک ماهوارهی از رده خارج شده اما پژوهشگران مرکز بررسی ریزسیارههای اتحادیهی بینالمللی اخترشناسی ( International Astronomical Union ) نشان دادند که مدار 2020CD3 با مدار هیچکدام از ماهوارههای ساخت بشر تطابق ندارد در نتیجه احتمال ماهواره بودن ( دست ساز بودن) این جرم تقریبا ( و نه کاملا) رد شد. اکنون ما میدانیم که با یک سیارک ( Asteroid ) بسیار کوچک روبرو هستیم.منجمان این سیارک را تنها 6 الی 7 بار رصد کردهاند و در نتیجه هنوز موفق به رسم منحنی نوری برای این جرم نشدهاند اطلاعات دریافتی از منحنی نوری میتواند نوع سیارک ، سرعت چرخش ، اندازه و درخشش سیارک را نشان دهد. اگرچه با استفاده از نور بازتاب شدهی خورشید توسط این جرم میتوان دربارهی اندازهی 2020CD3 تخمین زد که طبق آن ، اندازهی این سیارک بین 1 / 9 تا 3 / 5 متر است. قدر این سیارک همچنین روندی صعودی دارد و در آخرین رصد آن حدودا 24 بوده است. (هرچه جرم آسمانی بیشتر باشد ، درخشندگی آن کمتر است).فاصله 2020CD3 از زمین بین 0 / 2 تا 4 / 5 برابر فاصلهی زمین تا ماه متغیر است. (فاصله متوسط زمین تا ماه 384000 کیلومتر است). اندازهگیری مدت زمان چرخش این سیارک به دور زمین بسیار سخت است اما طبق برخی از تخمینها ، چرخشش حدود یک ماه به طول میانجامد.نقطهای که در مرکز عکس قرار دارد 2020CD3 است. خطوط رنگارنگ ، رد بجا مانده از ستارههای پس زمینه هستند. تهیهی عکس: The international Gemini Observatory / NSF ' s National Optical - Infrared Astronomy Research Laboratory / AURA / G . Fedorets بجز یار همیشگی زمین ، ماه ، 2020CD3 دومین جرم سنگی است که به عنوان یک قمر موقت به دور زمین میچرخد. 2006RH120 اولین آن بود که درست مانند آیندهی این قمر جدید ، از مدارش به بیرون پرتاب شد.بجز یار همیشگی زمین ، ماه ، 2020CD3 دومین جرم سنگی است که به عنوان یک قمر موقت به دور زمین میچرخد. 2006RH120 اولین آن بود که درست مانند آیندهی این قمر جدید ، از مدارش به بیرون پرتاب شد.این جرم مداری آشوبناک دارد و دلیل آن هم هل داده شدن ، هم توسط گرانش زمین و هم توسط گرانش ماه است. انتظار میرود که این قمر در ماه آپریل از مدار خود حول زمین به بیرون پرتاب شود.منابع: |
بروزرسانی وضعیت، 15 مه 2019 - اتحاد نور The PortalThe Intelligence Hub for the Victory of LightWednesday , May 15 , 2019Situation Update بروزرسانی وضعیت:در زمان آخرین تجاوز آرکانها در ژانویه 1996 ، نیروهای تاریک 3 نقطه اصلی ورودی کرمچاله تاریک را برای نابود کردن شبکه نور سیارهای ایجاد کردند. 3 نقطه ورودی شامل این موارد بودند: Bukavu , Lake Kivu , CongoLjubljana , SloveniaSanta Monica , California , USA لیوبلیانا و سانتامونیکا دو ورتکس صعود با بالاترین پتانسیل برای صعود در یک مقیاس سیارهای بودند، و برای اینکه نیروهای تاریک بتوانند به کارهایشان ادامه دهند، این دو ورتکس باید نابود و سرکوب میشدند. کرمچالهها توسط چندین انفجار هستهای اثیری و پلاسمایی در بالای مناطق مذکور ایجاد میشوند ( با حدود 200 انفجار هستهای اثیری/پلاسمایی در سراسر جهان)، که یک کرمچاله چندبعدی روی برای سیستم ستارهای ریگل باز کرد: - infection /از طریق این کرمچالههای ریگل - زمین، خیلی از موجودات منفی وارد زمین شدند و آلودهاش کردند. از خطرناکترین موجوداتی که وارد شدند عنکبوتهای کیمرا بودند، موجودات غول پیکر پلاسمایی عنکبوت مانندی که دارای بمبهای توپلت متصل به پوستشان هستند، نوع کوچکتر آنها با قطر 10 تا 100 متر و نوع بزرگتر با قطر چند کیلومتر:بیشتر این عنکبوتها در بالای شهرهای بزرگ در سراسر سیاره قرار گرفتهاند. در حال حاضر نژاد مرکز کیهان در حال کم کردن انرژی این موجودات به نقطه ایست که آنها نسبت به بقای خودشان احساس خطر کردهاند، و به همین دلیل آنها یک طرح برای اعمال میدان انرژی منفی خودشان توسط تکنولوژی 5G ارایه دادند و قصد دارند تا با کمک میکروماهوارههای متعدد، این تکنولوژی را در شهرهای بزرگ نصب کنند: - satellites - for - 5g - will - send - focused - beams - of - intense - microwave - radiation - over - entire - earth /آنها همچنین قصد دارند تا این تکنولوژی را از طریق نانو رباتها گسترش دهند: - nanobots - changing - humanity /نیروهای نور در حال انجام اقداماتی هستند تا با این مسیله مقابله کنند.از زمان نابودی خط زمانی آلفا در ژانویه 2018 ، من در شرایط سختی هستم، چون اجازه ندارم اطلاعات مهم را منتشر کنم، و فعلا از من انتظار میرود تا کار بلاگ را ادامه دهم. از زمان نابودی خط زمانی آلفا، عملیات نیروهای نور شدت گرفته اما کاملا محرمانه نگه داشته میشود. تنها چند مورد وجود دارد که من مجاز به گفتن آنها هستم. اول اینکه از دسامبر 2017 اجرا و بکارگیری Mjolnir با استراتژیهای پاکسازی مربوط به خودش باعث خشم نیروهای تاریک شد تا جاییکه مایل بودند همه چیز را ریسک کنند، و به همین دلیل تنشها به طرز بدی تشدید میشدند تا نقطهای که درگیری نظامی تمام عیار ممکن بود اتفاق بیافتد، و به سمت یک جنگ کوتاه و آشکار بین نیروهای نور و تاریک پیش برود که در نهایت باعث غیر مسکونی شدن سطح سیاره میشد. واکنش زنجیرهای بمب توپلت ( حتی بیش از واکنش زنجیرهای بمب استرنجلت) دارای نیروییست که میتواند کل سیاره را نابود کند، که در این ویدیو به شکل ساده توضیح داده شده:به همین دلیل نیروهای نور مجبور به عقبنشینی شدند، و عملیاتهای Mjolnir را در بهار 2018 متوقف کردند، که باعث نابودی خط زمانی بتا شد. اکنون ما در خط زمانی گاما هستیم، که یک مسیر آهسته و در عین حال مطمین برای رفتن به سمت آزادی سیاره بدون نابودی سطح زمین تلقی میشود. نیروهای تاریک از عقب نشینی نور سواستفاده کردند و توسط تعداد زیادی از عوامل خزنده دراکو که از بدنهای شبیه سازی شده استفاده میکردند و از پایگاههای زیرزمینی متعلق به مجتمعهای انشعابی ایلومیناتی میآمدند ( در اصل از ابر سیاه توروس میآیند)، در بین نیروهای مقاومت سطح زمین نفوذ کردند. نیروهای نور قبلا اقدامات مقتضی را برای مقابله با این اقدام انجام دادند.مشکل بمبهای توپلت در حال رسیدگی هست و بمبها در فرآیند خنثی سازی تدریجی قرار دارند. چیز بیشتری در این رابطه نمیتوان گفت. جمعیت سطح زمین به تدریج در رابطه با این موضوع آگاه و آگاهتر میشوند که در گذشته نه چندان دور رخدادهای فاجعهباری اتفاق افتاده است. .جمعیت سطح زمین همچنین متوجه خواهند شد که ما در وسط یک رخداد انقراض جمعی قرار داریم: .همه این مسایل نشان دهنده این واقعیت است که ما در حال نزدیک شدن به یک رخداد در مقیاسهای کیهانی هستیم که به شکل گستردهای زندگی را در زمین تغییر خواهد داد. دقیقترین طرح برای این رخداد اینجاست:; feature = youtu . be نیروهای نور از همه میخواهند تا آینده روشن زمین در عصر طلایی را تصور و تجسم کنند تا به تغییر، سرعت و شتاب ببخشند.نیروهای نور از مردم میخواهند تا فراتر از ذهنشان رفته و با روحشان ارتباط برقرار کنند.خیلی از افراد در حال تجربه فواید اتاقهای تاکیون هستند: - chambers - big - upside - to - these - tiny - things / - sheldan - and - veronica - 27 - 01 - 19 . html در اینجا باید چند ابهام در مورد اتاقهای تاکیون برطرف شود. اتاقهای تاکیون، محفظههای پزشکی نیستند. تنها یک منبع معتبر ت یید شده وجود دارد که اتاقهای درمانی تاکیون را در دسترس قرار میدهد، همه اتاقهای عمومی در لیست زیر وجود دارد:اتاقهای درمانی تاکیون برای تاکیونیزه کردن اشیاء طراحی نشدهاند، و افرادی که ادعا میکنند میتوانند اشیاء را در اتاقهای درمانی تاکیون خودشان تاکیونیزه کنند، یا افرادی که ادعا میکنند اتاق تاکیون خودشان را طراحی کردهاند یا حتی اقدام به فروش و گسترش آنها میکنند، حقیقت را نمیگویند. برخی از افراد قبلا تماسهای غیر مستقیم با گروه مقاومت داشتهاند: - with - resistance - movement . html این تماس تنها در صورتی گسترش پیدا خواهد کرد که ما به لحظه وقوع "شکافت فشردگی" Compression Breakthrough نزدیک و نزدیکتر شویم.پیروزی نوراتحاد نور |
درخشش ابدی یک ذهن مشهور به مناسبت سالروز تولد استفن هاوکینگ* - قسمت اولکمتر از 2 سال از مرگ مرحوم استفن هاوکینگ، میگذرد. اما هنوز هم او یکی از چهرههای مشهور و سلبریتیهای دنیای علم (در بیرون اجتماع علمی) است. شاید بتوان گفت، در زمانه ما، بعد از آلبرت انیشتین از بقیه دانشگران و پژوهشگران تمام تاریخ مشهورتر است. حتی خیلی از مردم عادی، او را بزرگترین دانشمند سالهای اخیر میدانند. اما آیا چنین عنوانی در جامعه علمی هم پذیرفتهشده است؟ در اینجا میخواهم دلایل شهرت هاوکینگ نزد عامه را از دید خودم بررسی کنم.* بخشهایی از این نوشته، حدود 7 سال پیش در روزنامه شرق و بخشهایی دیگر هم در زمان فوت آن مرحوم در اسفند سال 1397 ، در ماهنامه دانشمند منتشر شدهاست.شهرت استفن هاوکینگ، در اجتماع علمی و محیط آکادمیک، مدیون پژوهشهایی در کیهانشناسی است که او بههمراه راجر پنروز (و دیگران) در دهههای 1960 و 1970 درباره سیاهچالهها و ساختار آنها انجام دادهبود. در آنزمان هاوکینگ بااستفاده همزمان از معادلات مکانیک کوانتمی و نسبیتعام (گرانش)، توانست بهنکات بسیار جالب و مهمی درباره ترمودینامیک سیاهچالهها دستپیدا کند. ایندستاوردها حاصل استفاده همزمان، از این دو جز "آشتیناپذیر" فیزیک نوین بود. این تلاش هاوکینگ، یکی از نخستین کارهای علمی در اینزمینه در دنیاست. چه پیشاز او حتی بزرگانی مثل آلبرت انیشتین که بهدنبال یک توضیح (پیمانهای وحدتیافته) از عالم بودند، در اینمسیر بهبنبست رسیدهبودند. این دستاوردهای هاوکینگ، آنقدر جالبتوجه بود که او را صاحب کرسی لوکاسین ریاضیات کمبریج کرد که پیشاز او بسیاری از بزرگترین فیزیکدانان تاریخ در دورانهای مختلف، بر آن تکیه زدهبودند که مشهورترینشان آیزاک نیوتن و پل دیراک بودند. اما این همه ماجرا نیست. هاوکینگ برخلاف بسیاری از دانشمندان نهتنها در دنیای کوچک و عمیق مغزهای بزرگ، مشهور است، بلکه در دنیای مردمان واقعی هم او بسیار مشهورتر از همقطاران آکادمیک خود است. اما این شهرت هاوکینگ مدیون چیست؟بیماری ویرانگرهاوکینگ در دوران تحصیلات مقدماتیش با مشکلات درسی بسیاری روبرو بود. البته مشکلات هاوکینگ از جنس آن افسانهها و اسطورههایی که درباره دانشمندان بزرگ میسازند که مثلا "فلانی در دوره دبستان کودن بود یا در ریاضیات تجدید میآورد" نبود. او واقعا شاگرد درسخوانی بود اما بهترین نبود. تقریبا میتوان گفت که همیشه شاگرد دوم بود. حتی وقتی در امتحان ورودی کمبریج اول شد و انتظار داشت که بزرگترین کیهانشناسان آن روزگار، فرد هویل ( Fred Hoyle ) او را به شاگردی بپذیرد، اینگونه نشد. او دوره کالج را در آکسفورد تمام کرد و سپس برای تحصیلات تکمیلی به کمبریج رفت.در سال آخر در آکسفورد، هاوکینگ از پلهها افتاه و سرش ضربه خورد. اول فکر کردند که مست بوده. اما گاهی حتی در بستن بند کفش هم مشکل داشت. برای همین وقتی سال اول کمبریج، در تعطیلات میانترم بهخانه برگشت، پدرش گفت که او باید برای معاینه به بیمارستان برود. آنجا پزشکان تشخیص دادند که هاوکینگ آمیوتروفیک لیترال اسکلروسیس ( ALS ) دارد. این بیماری، نابودگر آن دسته از سلولهای عصبی در نخاع و مغز است که فعالیت عضلانی را کنترل میکنند. یعنی عضلات را خشک میکند و بدن به حالت گیاهی درمیآید، اما ذهن در داخل آن کاملا بدون نقص کارش را میکند. با اینحال، هر ارتباطی با بیرون مثل حرفزدن، غیرممکن میشود و بیمار ظرف چند ماه میمیرد. برای همین، در مراحل پایانی، برای مقابله با اثرات افسردگی مزمن، به بیمار مرفین میدهند. اما واکنش هاوکینگ، خاص تربیت و شخصیت ویژه او بود. همین واکنش ستایشبرانگیز هاوکینگ در مواجهه با این بیماری، شاید یکی از دلایل شهرت او باشد."قبل از آنکه پزشکان بیماریام را تشخیص دهند، از زندگی خسته شدهبودم. انگار هیچکاری ارزش انجامدادن نداشت." اما حالا اوضاع فرق کردهبود. او به یاد میآورد "خواب میدیدم که میخواهند اعدامم کنند. ناگهان فهمیدم که اگر خوب شوم، کارهای ارزشمند زیادی وجود دارد که میتوانم انجام دهم". هرچقدر هاوکینگ پساز شوک اولیه ناشیاز خبر ابتلا به بیماری، از نظر فکری در حال بهبود بود، از لحاظ جسمی اوضاع چندان خوبی نبود. هربار که بروز نشانههای ALS شدید میشد معمولا دورهای از آرامش و پایداری بهدنبالش میآمد که مدتها طول میکشید. اما پساز چند ماه هاوکینگ مجبور شد برای راهرفتن از عصا استفاده کند. آن روزها پزشکان فکر میکردند که او کمتر از دو سال زنده خواهد ماند.سال 1965 بود و هاکینگ باید پروژه دکترایش را شروع میکرد. چیزی که موتور محرک او شد، آشنایی با دختری بهنام "جین وایلد" بود. آنها از هم خوششان آمد و سرانجام با هم نامزد شدند. هاوکینگ بارها گفته که این ماجرا بود که "همه تغییرها را ایجاد کرد". او چیزی داشت که برایش زندگی کند. اما اگر قرار بود ازدواج کند، کار لازم داشت و اگر کار میخواست باید دکترا میگرفت. اعتماد به نفس هاوکینگ بازگشته بود. از قضا او کیهانشناس نظری بود که برای پژوهش در آن، به هیچ وسیله آزمایشی نیاز نیست جز "مغز" تنها قسمت سالم بدن هاوکینگ.از آنزمان تا 14 سال بعد که او صاحب کرسی لوکاسین شد، بیماری رو بهپیشرفت بود و کشفیات هاوکینگ و همکارانش درباره سیاهچالهها بیشتر و بیشتر میشد. کشفیاتی که او را در رده یکی از مهمترین اخترفیزیکدانان نظری قرارداد، درحقیقت محاسبات پیچیده ریاضیاتی بودند که یک انسان دارای معلولیت حرکتی که حتی نمیتوانست قلم بهدست بگیرد و روی ویلچر مینشست، انجام میداد محاسبات در دنیایی سرشار از ماتریس و بردار و مشتق و عملگرهایی که از اندیسهایشان پیدا بود که 4 بعدی هستند.دنیای فیزیک نظری، بسیار عجیب است. دنیایی که برای فهمیدن فقط یک خط محاسبه حداقل 7 سال درس خواندهباشی و دانشجوی دکترا باشی. هاوکینگ با همه معلولیتاش این محاسبات را که دیگران با زجر روی کاغذ انجام میدادند، به راحتی در مغزش انجام میداد. اینها همه کافی بود که یک انسان یا حتی دانشمند معمولی را تا قلههای رفیع شهرت و تبدیلشدن به یک "سوپراستار" بالا ببرد. مردی که نشان داد قدرت و توان ارده انسان را نهایتی نیست.از زمانی که پزشکان به هاوکینگ گفتند دوسال دیگر بیشتر زنده نیست، حدود نیمقرن زندگی کرد. در طول این مدت چند بار بچهدار شد، دوبار ازدواج کرد و با آن قیافه معصوم و دوستداشتنیش در جشن تولدهایش با ویلچر رقصید و حتی در یک سفر تمرینی فضانوردی شرک کرد و جاذبه صفر (سقوط آزاد در میدان گرانشی) را تجربه کرد. این یعنی اسطوره اراده و استفن هاوکینگ، تجسم واقعی انسانی با اراده بود. همین کافیاست که نام یک نفر را برای همیشه در تاریخ مانگار کند.در دهه 1970 ، هاوکینگ، با بیاعتنایی به بیماری خود به مهمترین دانشگاههای دنیا سفر میکرد. اکنون او چهره علمی مشهور بینالمللی میشد و میرفت که جای خود را در صحنه بینالمللی بیابد. او در همه سخنرانیهایش حضار را بهوجد میآورد. مثلا معروف است که در سمیناری در کلتک، با بیان معادلهای 40 جملهای از حفظ، باعث کفکردن همه دانشجویان حاصر در جلسهشد. البته کمیهم بدشانس بودکه در آنجلسه جادوگر دنیای کوانتوم، گل - مان ( Murray Gell - Mann ) حاضر بود و خود را موظف دانست که این نکته را یادآوری کند که "اگر حافظهام درست یاری کند، هاوکینگ یک جمله را از قلم انداختهاست." البته حق با گل - مان بود!قسمت دوم را از اینجا بخوانید: نظریهای برای پایین کشیدن کرکره فیزیک نظریقسمت سوم را از اینجا بخوانید: شرطبندیهای آماتور آقای سلبریتی |
چگونه خودرو را باتری به باتری کنیم؟ چگونه خودرو را باتری به باتری کنیم؟چگونه خودرو را باتری به باتری کنیم؟ مسلما همه افراد این مشکل را تجربه کردهاند که در زمان استارت زدن خود، خودرو روشن نشود. اتومبیلهای بنزینی، شاید ناکارآمدترین دستگاهی باشند که بسیاری از ما روزانه از آن استفاده میکنیم. واقعا همه ما باید با وسایل نقلیه الکتریکی رانندگی کنیم. موتور احتراق داخلی از نظر آلودگی، هزینههای گاز و هزینههای نگهداری ناکارآمد است. اما، همانطور که شنیدهاید، امروز هیچ وسیله نقلیه الکتریکی در دسترس نیست که شبیه اتومبیل یا کامیون معمولی باشد. تبدیل اتومبیل بنزینی یا دیزلی به برقی به معنای جایگزینی موتور احتراقی و سیستم سوخت آن با موتور الکتریکی همراه با باتری کششی است.یک ماشین مجموعهای از قطعات است که ویژگیها و عملکرد آنها به هم متصل است. به عنوان مثال ، وزن خودرو و ابعاد چرخها مستقیما در انتخاب برخی از قطعات مانند ترمزها یا سیستم تعلیق ت ثیر دارد. تبدیل یک ماشین با موتور احتراق به یک موتور الکتریکی به معنای بررسی سازگاری این متغیرها است.موتور و گیربکسنصب یک پیشرانه الکتریکی در یک شاسی اتومبیل گازی یا دیزلی، بحث رساندن انرژی از موتور به چرخها را به وجود میآورد. جعبه دنده برای یک وسیله نقلیه موتور احتراق داخلی ضروری است، اما برای یک موتور مجهز به موتور الکتریکی بی فایده است. نگه داشتن آن به معنای از دست دادن بخشی از قدرت موتور الکتریکی است، اما حذف آن نیازمند تغییرات اساسی در خودرو است.تبدیل یک اتومبیل با موتور احتراقی به انرژی الکتریکی نیز نیاز به نصب یک مدار شارژ دارد که وات با محدودیتهای اتلاف گرما محدود میشود.چگونه خودرو را باتری به باتری کنیم؟در ادامه به بررسی مراحل باتری به باتری کردن اتومبیل میپردازیم:در مرحله اول باید از شخصی که یک جفت کابل همراه دارد، در خواست کمک کنید.استفاده از دستکش و عینک محافظ دار در این موارد توصیه میشود.سپس محل باتری در هر دو خودرو را پیدا کنید و هر دو خودرو طوری کنار هم پارک کنید که هر دو خودرو به یکدیگر نزدیک باشند.کابل قرمز رنگ را به قسمت مثبت باتری خودرو سالم نصب کنید و سر دیگر را به قسمت مثبت باتری اتومبیل خود وصل کنید.همینطور کابل مشکی رنگ را به سمت منفی باتری خودرو سالم و خودرو خود متصل کنید.قسمت رنگ نشده کابل را به بخشی فلزی از خودرو مثل پیچ و مهرهها متصل کنید. سپس خودرو سالم را استارت بزنید و مدتی صبر کنید.سپس خودرو را استارت بزنید و اجازه بدید تا موتور مدتی کار کند با این کار به شارژ شدن باتری کمک میکنید.دیگر میتوانید کابلها را جدا کنید.توصیه میکنیم مراحل جدا کردن کابلها برعکس مراحل وصل کردن آنها باشد.اگر به هر دلیل شخصی را پیدا نکردید که به شما کمک کند میتواند با امداد خودرو صادق تماس بگیرید. امداد راه صادق سرویس دهی 24 ساعته حتی در ایام تعطیل ارایه میدهد. |
آتش چیست؟+ فیلم و عکس الیزابت کاکس دانش پشت آتش را شرح میدهد.دور آتش که بنشینید، میتوانید حرارت آن را احساس کنید، و بوی دود چوب و صدای ترق و تروق آن را بشنوید. اگر خیلی نزدیک شوید، چشمان و سوراخهای بینیتان را میسوزاند. میتوانید برای همیشه به شعلههای درخشان خیره شوید که در تجسمی ابدی پیچ میخورند و سوسو میزنند. اما دقیقا به چه نگاه میکنید؟ شعلهها به وضوح جامد نیستند، مایع هم نیستند. بیشتر شبیه گاز هستند چون با هوا درمیآمیزند، اما بیش از آن دیده میشوند - - و زودگذرتر هستند. و از نظر علمی، آتش با گاز متفاوت است زیرا گازها به طور نامحدود در یک حالت باقی میمانند در حالی که آتش در نهایت میسوزد و خاموش میشود. 00 : 47 یک تصور غلط این است که آتش از جنس پلاسما است، چهارمین حالت ماده که در آن اتمها از الکترونهایشان عاری میشوند.مثل آتش و متفاوت از سایر حالتهای ماده، پلاسماها روی زمین در شرایط پایدار وجود ندارند. آنها تنها در صورتی شکل میگیرند که گاز در معرض یک میدان الکتریکی قرار بگیرد یا تا دمای هزاران یا دهها هزار درجه داغ شود. در مقابل، سوختهایی مانند چوب و کاغذ در دمای چند صد درجه میسوزند - - خیلی کمتر از حدی که معمولا برای پلاسما در نظر گرفته میشود. 01 : 24 پس اگر آتش جامد، مایع، گاز، و یا پلاسما نیست، چه گزینه دیگری باقی میماند؟ از قضا آتش اصلا ماده نیست. در عوض، تجربه حسی ما از یک واکنش شیمیایی است به نام احتراق. از جهتی، آتش شبیه تغییر رنگ برگها در پاییز است، یا بوی میوهها وقتی که میرسند، یا نور چشمکزن یک کرم شبتاب. تمام اینها نشانههای حسی هستند که نشان میدهند یک واکنش شیمیایی در حال رخ دادن است. نکته متفاوت این است که آتش همزمان بخش زیادی از حواس ما را درگیر میکند، و تجربه واضحی را شکل میدهد که توقع داریم از یک چیز فیزیکی حاصل شود. 02 : 05 احتراق آن تجربه حسی را با استفاده از سوخت، حرارت، و اکسیژن به وجود میآورد. در یک آتش، وقتی کندهها تا نقطه اشتعال خود گرم میشوند، دیواره سلولهایشان متلاشی میشود، و شکرها و سایر مولکولها در هوا رها میشوند. سپس این مولکولها با اکسیژن هوا واکنش میدهند و دیاکسید کربن و آب میسازند. در همین زمان، آبی که در کنده گیرافتاده بخار شده، منبسط میشود و باعث گسیختگی چوب اطرافش میشود، و با صدای ترکی خوشایند فرار میکند. آتش که گرم میشود، دیاکسید کربن و بخار آبکه به خاطر احتراق تولید شدهاند پخش میشوند. حالا چگالی کمتری دارند، پس در ستونی رقیق شونده بالا میروند. گرانش دلیل این انبساط و بالا رفتن است، که ویژگی مخروطی شکل بودنشان را به شعلهها میدهد. بدون گرانش، مولکولها بر اساس چگالی جدا نمیشوند و شعلهها شکلی کاملا متفاوت خواهند داشت. 03 : 04 همه اینها را میتوانیم ببینیم زیرا احتراق نور هم تولید میکند. وقتی مولکولها حرارت ببینند نور ساطع میکنند، و رنگ نور به دمای مولکولها بستگی دارد. داغترین شعلهها سفید یا آبی هستند. نوع مولکولهای موجود در یک آتش هم میتوانند روی رنگ شعله اثر بگذارند. برای مثال، هر اتم کربن واکنش ندادهای در کندهها تکههای کوچک دوده را تشکیل میدهند که اوج میگیرد و در شعله آن رنگ زرد - نارنجی را به وجود میآورد که آتش اردو را با آن میشناسیم. موادی مانند مس، کلسیم کلرید، و پتاسیم کلرید میتوانند رنگ ویژه خود را به ترکیب اضافه کنند. 03 : 43 در کنار شعلههای رنگارنگ، آتش همچنین به تولید حرارت هنگام سوختن ادامه میدهد. این حرارت با نگهداشتن سوخت در درجه احتراق یا بالای آن باعث پایداری شعلهها میشود. اما در نهایت، حتی داغترین آتشها هم سوخت یا اکسیژنشان تمام میشود. آن موقع، آن شعلههایی که در هم میپیچیدند در پایان یک هیس میکنند و با دود اندکی ناپدید میشوند انگار که هیچ وقت وجود نداشتهاند. ارایه از: الزابت کاکس/ ترجمه از: صادق ذبیحی |
در باتری چه انرژی به انرژی دیگر تبدیل میشود در باتری چه انرژی به انرژی دیگر تبدیل میشوددر باتری چه انرژی به انرژی دیگر تبدیل میشودانرژی اولیه باتری جهت راه اندازی ماشین چگونه تامین می شود؟باتریهای اتومبیل انرژی الکتریکی دریافت می کنند، آن را به انرژی شیمیایی تبدیل می کنند، سپس دوباره به انرژی الکتریکی مورد استفاده برای شروع استارت اتومبیل و سایر اجزای الکتریکی برمی گردانند.از نظر فیزیکی، یک باتری از سه قسمت اساسی تشکیل شده است:جدا کنندهیک الکترولیتدو الکتروددر باتری چه انرژی به انرژی دیگر تبدیل میشوداین دو الکترود آند و کاتد نامیده می شوند و هر دو از مواد رسانایی ساخته شده اند که اجازه می دهند جریان الکتریکی از آنها عبور کند. این دو الکترود نقش متفاوتی را در باتری برعهده دارند.کاتد به انتهای مثبت باتری متصل می شود. پایانه مثبت نیز جایی است که جریان از باتری خارج میشود. این اتفاق زمانی میافتد از برق باتری استفاده میشود. در حالی که باتری در حال تخلیه است، جریان الکتریکی در انتهای مخالف یعنی انتهای منفی وارد باتری می شود که به آن آند گفته می شود.جریان الکتریکی را نباید با الکترونها اشتباه گرفت. هنگامی که جریان الکتریکی از طریق آند وارد می شود، الکترونها از طریق آن خارج می شوند. از این رو آنها در جهت مخالف حرکت می کنند. یون i ، با ماده ای که از هر یک از الکترودها ساخته شده، ترکیب می شود و با آن واکنش نشان می دهد که واکنش شیمیایی حاصل می شود. واکنش شیمیایی به باتری امکان تولید جریان الکتریکی را می دهد که می تواند برق وسایل متصل به آن را ت مین کند.باتری شارژ الکتریکی را از دینام اتومبیل دریافت می کند. دینام قطعه ای است در داخل موتور ماشین که از یک سیم پیچ و میله مغناطیسی تشکیل شده است و انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند.انرژی الکتریکی از طریق باتری ت مین می شود و به آن شارژ می دهد. سپس باتری می تواند به نوبه خود اجزای الکتریکی موتور خودرو به ویژه استارت را ت مین کند و بدون آن من نمی توانیم ماشین را روشن کنیم. |
محققان با یک مانع بزرگ در محاسبات کوانتومی روبرو هستند. شکل 1 . یک تراشه نیمههادی پردازنده کوانتومی متصل به یک برد مدار نشانداده شدهاست. منتشرشده در به تاریخ 5 مه 2021 لینک منبع Researchers confront major hurdle in quantum computing علم کوانتوم این پتانسیل را دارد که تکنولوژی مدرن را با کامپیوترهای کارآمدتر، ارتباطات و دستگاههای حسی متحول کند. اما چالشها در دستیابی به این اهداف تکنولوژیکی باقی میمانند، به خصوص زمانی که بحث انتقال موثر اطلاعات در سیستمهای کوانتومی مطرح باشد. بیتها برای نمایش اطلاعات در کامپیوترهای معمولی به کار میروند. از سوی دیگر، کامپیوترهای کوانتومی مبتنی بر بیتهای کوانتومی هستند که به عنوان کیوبیت نیز شناخته میشوند که میتوانند از یک الکترون منفرد ساخته شوند.برخلاف ترانزیستورهای معمولی، که میتوانند " 0 " ( off ) یا " 1 " ( on ) باشند، کیوبیتها میتوانند در یک زمان " 0 " و " 1 " باشند. توانایی کیوبیتهای منفرد برای اشغال این به اصطلاح حالت برهم نهی که در آن به طور همزمان در حالتهای چندگانه هستند، زیربنای پتانسیل بزرگ کامپیوترهای کوانتومی است. با این حال، درست مانند کامپیوترهای معمولی، کامپیوترهای کوانتومی به راهی برای انتقال اطلاعات کوانتومی بین کیوبیتهای دور نیاز دارند - و این یک چالش تجربی بزرگ را نشان میدهد.ممکن است به مطالعه مقاله بازنویسی قوانین علت و معلول توسط ماهیت کوانتومی علاقمند باشید.در مجموعهای از مقالات منتشرشده در ارتباطات طبیعی، محققان در دانشگاه روچستر، از جمله جان نیکول، استادیار فیزیک و ستارهشناسی، و دانشجویان تحصیلات تکمیلی یاداو کاندل و هایفانگ کیایو، نویسندگان اصلی مقالات، گامهای بزرگی در افزایش محاسبات کوانتومی با بهبود انتقال اطلاعات بین الکترونها در سیستمهای کوانتومی گزارش کردهاند.در یک مقاله، محققان یک مسیر انتقال اطلاعات بین کیوبیتها به نام انتقال حالت کوانتومی بی دررو ( AQT ) را برای اولین بار با کیوبیتهای الکترون - اسپینی نشان دادند. برخلاف بیشتر روشهای انتقال اطلاعات بین کیوبیتها، که متکی بر پالسهای الکتریکی یا مغناطیسی تنظیمشده دقیق هستند، AQT به اندازه خطاهای پالس و نویز تحتتاثیر قرار نمیگیرد.برای دیدن نحوه کار این ماشین، تصور کنید که ماشین خود را میرانید و میخواهید آن را پارک کنید. اگر در زمان مناسب ترمز نکنید، اتومبیل جایی که میخواهید نخواهد بود و این میتواند عواقب منفی به همراه داشته باشد. در این حالت، پالسهای کنترلی - پدالهای گاز و ترمز - باید به دقت تنظیم شوند. با این تفاوت که واقعا مهم نیست چه مدت پدالها را فشار میدهید یا چقدر آنها را سخت فشار میدهید: ماشین همیشه در نقطه مناسب قرار میگیرد. در نتیجه، AQT این پتانسیل را دارد که انتقال اطلاعات بین کیوبیتها را بهبود بخشد، که برای شبکه کوانتومی و تصحیح خطا ضروری است.محققان کارایی AQTT را با استفاده از درهمتنیدگی نشان دادند - یکی از مفاهیم اساسی فیزیک کوانتوم که در آن خواص یک ذره بر خواص ذره دیگر تاثیر میگذارد، حتی زمانی که ذرات با فاصله زیادی از هم جدا میشوند. محققان قادر به استفاده از AQT برای انتقال حالت اسپین کوانتومی یک الکترون در طول زنجیرهای از چهار الکترون در نقاط کوانتومی نیمهرسانا - نیمهرساناهای کوچک در مقیاس نانو با خواص قابلتوجه - بودند. این طولانیترین زنجیرهای است که در آن یک حالت چرخشی منتقل شده است، و رکورد تعیینشده توسط محققان در مقاله طبیعت قبلی را گره میزند.نیکول میگوید: "از آنجا که AQT در برابر خطاهای پالس و نویز مقاوم است، و به دلیل کاربردهای بالقوه اصلی آن در محاسبات کوانتومی، این نمایش نقطه عطفی کلیدی برای محاسبات کوانتومی با کیوبیتهای اسپینی است."بهرهبرداری از یک موضوع عجیبدر مقاله دوم، محققان تکنیک دیگری از انتقال اطلاعات بین کیوبیتها را با استفاده از یک حالت عجیب ماده به نام کریستال زمانی نشان دادند. یک کریستال زمانی حالت عجیبی از ماده است که در آن فعل و انفعالات بین ذراتی که کریستال را میسازند میتوانند نوسانات سیستم را به طور نامحدود پایدار کنند. ساعتی را تصور کنید که برای همیشه در حال تیک تاک زدن است آونگ ساعت در طول زمان نوسان میکند، درست مانند کریستال زمان در حال نوسان.با اجرای یک سری پالسهای میدان الکتریکی بر روی الکترونها، محققان قادر به ایجاد یک حالت مشابه با یک کریستال زمانی بودند. آنها دریافتند که میتوانند از این حالت برای بهبود انتقال حالت اسپین یک الکترون در زنجیرهای از نقاط کوانتومی نیمهرسانا استفاده نمایند. نیکول میگوید: "کار ما اولین گامها را به سمت نشان دادن این موضوع برمی دارد که چگونه حالتهای عجیب و غریب ماده، مانند کریستالهای زمان، میتوانند به طور بالقوه با استفاده از کاربردهای پردازش اطلاعات کوانتومی، مانند انتقال اطلاعات بین کیوبیتها، مورد استفاده قرار گیرند." "ما همچنین به صورت نظری نشان میدهیم که چگونه این سناریو میتواند عملیات تک و چند کیوبیت دیگری را اجرا کند که میتواند برای بهبود عملکرد کامپیوترهای کوانتومی مورد استفاده قرار گیرد."هر دو کریستال AQT و زمان، درحالیکه متفاوت هستند، میتوانند به طور همزمان با سیستمهای محاسبات کوانتومی برای بهبود عملکرد مورد استفاده قرار گیرند. نیکول میگوید: "این دو نتیجه راههای عجیبوجالبی را نشان میدهند که فیزیک کوانتوم اجازه میدهد اطلاعات از یک مکان به مکان دیگر فرستاده شوند، که یکی از چالشهای اصلی در ساخت کامپیوترها و شبکههای کوانتومی زنده است."این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله علوم کامپیوتر ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
دلیل عمده اتمام عمر باتری یو پی اس ( UPS BATTERY ) eamentavan . ir دلیل عمده اتمام عمر باتری یو پی اس ( UPS BATTERY )باتریها دارای عمر محدودی بوده که به فراخور نوع باتری طول عمر آنها نیز متفاوت میباشد و عوامل زیادی باعث خرابی و یا کم شدن راندمان و عمر آنها میگردد که در ادامه به مهمترین موارد اشاره میگردد :دمای غیر مناسب :یکی از مسایل مهم برای بالا بردن راندمان و استفاده بهینه از باطری ، استفاده از باتری دردمای مناسب میباشد .به همین منظورهر باتری نسبت به نوع ساخت آن در یک دمای خاص باید قرار بگیرد بطور مثال بهترین دما برای باتریهای سیلد لید اسید( SEALED LEAD ACID ) 20 الی 30 درجه ( یا دمای اتاق ) میباشد .اگر دمای محیط بیشتر از حد باشد بر اثر دمای زیاد ،گاز زیادی داخل باتری تولید ، که در نهایت باعث عملکرد سوپاپ شده و گازهای اکسیژن و ییدروژن حاصله از فعل و انفعالات باتری خارج میگردد ودر نتیجه آب داخل الکترولیت کم شده و یا باتری بر اثر دمای بالا متورم میگردد، که در دو حالت عمر باطری بشدت پایین آمده و در دراز مدت باعث خرابی کامل باتری میگردد ، و در دمای پایین نیز فعل و انفعالات شیمیایی بسیار کند شده و در نتیجه بازده لازم و بک آپ تایم طبق استاندارد باتری نخواهد بود .لازم به ذکر است تمام تستهای لازم جهت باتری از قبیل زمان بک آپ دهی، سیکل کامل شارژ و دشارژ باید در یک دمایی ثابت انجام گیرد تا دقت لازم را داشته باشد .شارژ بیش از حد باتری :شارژ بیش از حد یکی دیگر از عواملی است که باعث خرابی باتری میشود چرا که ولتاژ بیش از حد ( تعریف شده طبق جدول شارژ) به باطری متصل گردد جریان زیادی وارد باتری شده که باعث بالا رفتن دمای داخلی باتری و خارج شدن گاز از طریق سوپاپ میگردد و در نهایت شبکه الکترود مثبت دچار خوردگی شده و باتری بشدت دچار مشکل میگردد.ولتاژ هر سلول باتری 2 ولت بوده که ولتاژ لازمه برای شارژ هر سلول حداکثر 30 / 2 ولت میباشد که بطور مثال در باتری 12 ولت که دارای 6 عدد سلول است حداکثر ولتاژ جهت شارژ 8 / 13 ولت میباشد( 30 / 2 × 6 ) و جریان شارژ نیز باید نسبت به آمپر ساعت باتری تعیین گردد تا باتریها از جریان بیش از حد استفاده نکنند.که میتوان بر اساس همین فرمول برای تمامی باتریها ، ولتاژ شارژ را محاسبه نمود .در نتیجه حتما باید از یوپی اس UPS مناسب استفاده نمود تا شارژر آن بتواند به درستی عمل نماید و بصورت اتوماتیک شارژ باتری را مدیریت نماید .دشارژ بیش از حد باتری Over discharger عامل دیگری که باعث کم شدن عمر باتری میگردد دشارژ بیش از حد بوده که باعث سولفات شدن سرب شده و در نهایت امپدانس ( مقاومت ) داخلی باتری را بالا میبرد و باید توجه داشت که با داشتن یوپی اس UPS مناسب مقدار دشارژ باتری نیز قابل کنترل میباشد . یعنی UPS کاملا باتریها را دشارژ نمیکند و طبق استاندارد دشارژ باتری ، بعد از اخطار به USER سیستم را قطع میکند .ریپل برق متناوب( AC )ریپل برق متناوب به هر ولتاژ متناوبی که به روی شارژر برق مستقیم قرار گیرد گفته میشود که باید دقت داشت برق متناوب به هیچ عنوان وارد باطری نشود که باعث کم شدن عمر مفید باتری و تاثیر بسیار نامطلوبی در روند کاری باتری خواهد داشت .اتصال کوتاه سر باتری : ( Short )هرگاه دو قطب مثبت و منفی باتری توسط یک رسانا به هم متصل گردد به آن اتصال کوتاه باتری گفته میشود که این اتصال یا شورت بسیار اثر مخرب در باطری داشته و در بعضی مواقع باعث قطع مدارات داخلی باتری میگردد که در این حالت باتری کاملا خراب شده و دیگر قابل بازیافت و ترمیم نمیباشد از این رو باید دقت شود باتری در یک محفظه خاص که اصطلاحا کابینت باتری( case battery ) نامیده میشوند نگهداری و وسایل رسانا و فلزی در نزدیکی باتری قرار نگیرد . |
دانشمندان دادهها در عرض 10 سال آینده منقرض خواهند شد. شکل 1 . انقراض دانشمندان علم داده منتشر شده در towardsdatascience بهتاریخ 10 می2021 لینک منبع: Data Scientists Will be Extinct in 10 Years همانطور که پیشرفت در هوش مصنوعی به پیشرفت در جهتها و کرانها ادامه میدهد، دسترسی به علم داده در پایه 1 evel به طور فزایندهای دموکراتیک شدهاست. موانع ورود سنتی به این زمینه مانند کمبود داده و قدرت محاسبات با عرضه مداوم استارت آپهای جدید داده (برخی از آنها دسترسی به اندازه یک فنجان قهوه در روز را فراهم میکنند) و تمام محاسبات ابری قدرتمند نیاز به سختافزار گرانقیمت در محل را از بین میبرند. درک سهگانه پیشنیازها، مهارت و دانش برای پیادهسازی مسلما تبدیل به فراگیرترین جنبه علم داده شدهاست. برای پیدا کردن آموزشهای آنلاین مانند "اجرای مدل X در عرض چند ثانیه"، و "استفاده از روش Z برای دادههای خود تنها در چند خط از کد"، نیازی نیست به دور نگاه کنید.در دنیای دیجیتال، لذت آنی به عنوان نام بازی تبدیل شدهاست. در حالی که بهبود دسترسی بر ارزش صوری مضر نیست، در زیر آرایه خیرهکننده کتابخانههای نرمافزاری و مدلهای جدید درخشان، هدف واقعی علم داده مبهم شده و گاهی حتی فراموش شدهاست. چرا که اجرای مدلهای پیچیده به منظور انجام این کار و یا بهینهسازی یک معیار عملکرد دلخواه نیست، بلکه به عنوان ابزاری برای حل مشکلات دنیای واقعی استفاده میشود.یک مثال ساده اما قابلاتکا، مجموعه داده Iris است. چند نفر از آن برای نشان دادن یک الگوریتم استفاده کردهاند بدون این که از فکر کردن به این که یک دیواره چیست صرفنظر از این که چرا ما طول آن را اندازه میگیریم؟ در حالی که این موارد ممکن است به عنوان ملاحظات جزیی برای پزشک در حال شکوفایی که ممکن است بیشتر به اضافه کردن یک مدل جدید به مجموعه خود علاقهمند باشد، به نظر برسد، برای ادگار اندرسون، گیاهشناس، که ویژگیهای مورد نظر را برای درک تغییرات در گلهای Iris فهرست کرده بود، کمتر بیاهمیت بود.با وجود این که این یک مثال ساختگی است، یک نقطه ساده را نشان میدهد جریان اصلی بیشتر بر "انجام" علم داده تمرکز کردهاست تا "استفاده" از علم داده. با این حال، این عدم همترازی علت کاهش تعداد دانشمند داده نیست بلکه یک نشانه است. برای درک منشا مشکل، ما باید به عقب گام برداریم و یک دید کلی داشته باشیم.مطالعه مقاله برنامه راهنما برای یادگیری علوم داده در 2021 توصیه میشود.علم داده این تمایز عجیب را دارد که یکی از معدود زمینههای مطالعاتی است که پزشک را بدون دامنه باقی میگذارد. دانشجویان داروسازی تبدیل به داروساز میشوند، دانشجویان حقوق تبدیل به وکیل میشوند، دانشجویان حسابداری تبدیل به حسابدار میشوند. بنابراین دانشجویان علم داده باید تبدیل به دانشمندان داده شوند؟ اما دانشمندان داده چه چیزی؟کاربرد گسترده علم داده یک شمشیر دولبه است. از یک طرف، این یک جعبهابزار قدرتمند است که میتواند در هر صنعتی که در آن دادهها تولید و ثبت میشوند، به کار گرفته شود. از سوی دیگر، کاربرد کلی این ابزارها به این معنی است که به ندرت کاربر دانش دامنه واقعی از صنایع مذکور را قبل از حقیقت خواهد داشت. با این وجود، این مشکل در طول ظهور علم داده ناچیز بود، چرا که کارفرمایان برای مهار این فناوری نوظهور بدون درک کامل اینکه چه بوده و چگونه میتوان آن را به طور کامل در شرکت آنها ادغام کرد، هجوم آوردند.با این حال، تقریبا یک دهه بعد، هم کسبوکارها و هم محیطی که در آن فعالیت میکنند، تکاملیافتهاند. آنها اکنون در تلاش برای بلوغ علم داده با تیمهای بزرگی هستند که با استانداردهای صنعتی تایید شده جایگزین شدهاند. تقاضای استخدام فوری به سمت حلکنندگان مشکل و متفکران انتقادی تغییر کردهاست که کسبوکار، صنعت مربوطه و همچنین سهامداران آن را درک میکنند.دیگر توانایی پیمایش در چند بسته نرمافزاری یا جابجایی چند خط کد کافی نخواهد بود و همچنین یک کارشناس علم داده با توانایی کدگذاری تعریف نخواهد شد. این امر با افزایش محبوبیت هیچ کد، راهحلهای اتو ML مانند Data Robot ، سریع مینر و آلترکس نشان داده میشود.ممکن است علاقهمند به مطالعه 20 تارنمای برتر برای علم داده و یادگیری ماشینی در سال 2020 باشید.این چه معنایی دارد؟دانشمندان داده در طی 10 سال منقرض خواهند شد (دادن یا گرفتن)، یا حداقل عنوان نقش خواهد بود. با حرکت رو به جلو، مجموعه مهارتی که در مجموع به عنوان علم داده شناخته میشود، توسط نسل جدیدی از متخصصان کسبوکار آگاه به داده و متخصصان موضوعی که قادر به تحلیل با دانش دامنه عمیق خود، صرفنظر از اینکه آیا میتوانند کد بنویسند یا خیر، هستند، شناخته میشود.. عناوین آنها تخصص آنها را منعکس خواهد کرد به جای اینکه به وسیله آن نشان دهند، متخصصان، مدیران محصول یا تحلیلگران سرمایهگذاری باشند.نیازی نیست به گذشته نگاه کنیم تا سوابق تاریخی را بیابیم. در طول ظهور این صفحه گسترده، متخصصان ورودی داده بسیار مشتاق بودند، اما امروزه، همان طور که کول ناسبومر کنفلیک (نویسنده کتاب " Storytelling With Data ") به خوبی مشاهده میکند، مهارت در مجموعه مایکروسافت آفیس یک حداقل است. قبل از آن، توانایی تایپ با ماشین تحریر یک مهارت تخصصی در نظر گرفته میشد، با این حال با در دسترس بودن محاسبات شخصی نیز در نظر گرفتهشدهاست.در نهایت، برای کسانی که یک شغل را در علم دادهها در نظر میگیرند و یا شروع به مطالعه خود میکنند، ممکن است به خوبی به شما کمک کند که به طور مداوم به نمودار Venn که بدون شک با آن روبرو خواهید شد، مراجعه کنید. علم داده را به عنوان تلاقی آمار، برنامهنویسی و دانش دامنه توصیف میکند. علیرغم اینکه هر کدام سهم برابری از منطقه متقاطع را اشغال میکنند، برخی ممکن است وزن بالاتری نسبت به دیگران داشته باشند.تذکر: دیدگاهها براساس مشاهدات و تجربیات شخصی من هستند.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات علم داده ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
کتاب قلعه حیوانات کتاب قلعه حیوانات اثر جورج اوورال کتاب بسیار جذاب و خواندنی است. این کتاب داستان حیوانات یک مزرعه را شرح میدهد که برای زندگی بهتر دست با کمک هم به امید برقرار کردن آزادی و برابری دست به شورش و انقلاب میزنند.رمان سرشناس و پرفروش مزرعه حیوانات که در 1945 منتشر شد تا به امروز طرفداران فراوانی دارد. کتاب دربارهی چیست ؟ در این کتاب حیوانات با کمک هم، صاحب مزرعه را که یک انسان است فراری میدهند. آنها به امید زندگی بهتر و کشته نشدن حیوانات توسط انسان دست به این شورش میزنند. یک سرود قشنگ هم که شامل اهدافشون هست هم میسازند و همه با هم تلاش میکنند تا یک مزرعه آزار و خوبی داشته باشند. اما سرانجام بعد از گذشت مدتی متوجه میشوند عدهای از حیوانات خود را برتر از بقیه میبینند و با فریب و حیله قوانین را تغییر میدهند. یکی از حیوانات را به عنوان خاین معرفی میکنند و او را فراری میدهند.کشمکش هایی ایجاد میشود و سرانجام عدهای از حیوانات مانند انسانها، حیوانات دیگر را میکشند و گوشتشان را میخورند، روی دوپای خود راه میروند و سرودی که ساخته شده بود را کم کم تغییر میدهند. اوضاع به گونهای میشود که حیوانات از رفتن صاحب مزرعه پشیمان میشوند.نظر نویسنده:به نظر میرسد کتاب قلعه حیوانات کتابی بسیار زیبا و تمثیلی از جوامع سیاسی گوناگون باشد. این کتاب خواندنی گریزهای زیادی به تاریخ معاصر جهان دارد. این کتاب میتواند شما را با دنیای سیاست آگاه کند و با کمک این کتاب میتوانید به تجارب بسیار خوبی دست پیدا کنید.این عکس حیوانات را نشان میدهد که مانند انسان روی دو پای خود ایستادهاند و بقیه حیوانات را شلاق میزنند.نوشته شده با توسط محمد دادخواهان من را در ویرگول دنبال کنید |
ساختار باتری سیلد لید اسید Sealed Lead Acid eamentavan . ir ساختار باتری یو پی اس ups باتری مناسب برای UPS باتری سیلد لید اسید بوده که کلمه سیلد" SEALED " به معانی مهر و موم شده( وکیوم) وکلمه لید " LEAD "به معنای سرب بوده که واژه sealed lead acid به معنای باتری سربی اسیدی کاملا وکیوم شده وبسته میباشد.همانطور که میدانید نام باتریها را از روی پلیت و الکترولیت آن نامگذاری میگردد .اجزاء تشکیل دهنده باتری : 1 - بدنه باتری :( Battery case & cover ) جعبه باتری از جنس پلاستیک که عمدتا از رزینهای ABS بوده و بسیار مقاوم در برابر حرارت ناشی ازمحیط و فعل و انفعالات خود باتری بوده و نیز عایق کامل جریان الکتریسته میباشد .کیس باتری به طوری ساخته و طراحی شده که در پایین هر سلول یک حوضچه قراردارد که املاح و مواد رسوب شده در آن ته نشین میشود تا موجت اتصال بین صفحات داخلی باتری نگردد چرا که ذرات داخل باتری رسانا میباشد.در ساخت جعبه مسیلهای که بسیار حایز اهمیت میباشد عایق بندی جعبه و جلوگیری از هرگونه نشتی الکترولیت و گاز بوده که این امر باعث بالا رفتن امنیت و عمر مفید باتری میگردد .همانطور که از نام آن پیداست مهمترین ویژگی باتری سیلد لید اسید SEALED LEAD ACID بحث وکیوم باتری میباشد چرا که نشتی آن نه تنها باعث خرابی میگردد بلکه باعث آلودگی محیط اطراف نیز میگردد . 2 - صفحات باطری یا پلیت ( PLATE ):صفحات باتری عمدتا به صورت مشبک بوده و الکترود قطب مثبت ( POS ) از الیاژ کلسیم سرب اندود دارای اکسید سرب متخلخل به عنوان ماده فعال بوده و الکترود قطب منفی ( NEG ) از جنس سرب اسفنجی از آلیاژ کلسیم سرب میباشد .بطور معمول صفحات منفی نازکتر از الکترود قطب مثبت میباشد . 3 - الکترولیت باتری ( Electrolyte Battery ) :محلولی است با قابلیت یونیزه شدن درداخل باتری جهت انجام فعل و انفعالات بین الکترونهای منفی و مثبت ، یعنی به عبارتی الکترولیت محلی است.برای عبورالکترونها بین الکترودهای مثبت و منفی درزمان شارژودشارژ،که این محلول درباتریهای یو پی اس (سیلد لید اسید) ازاسید سولفوریک به غلظت 25 الی 35 درصد تشکیل میشود . ( H2soy + H2o ) 4 - جداکننده صفحات باطری سیلد لید اسید ( separator ):در باتریهای سربی اسیدی معمولی جداکننده مانعی است برای اتصال بین الکترونهای مثبت و منفی که جنس آنها معمولا از PVC و سلوزی وپلی اتیلن و یا مواد شیمیایی دیگری میباشد که در این نوع باتری الکترولیت به صورت مایع آزاد داخل باتری میباشد .ولی در باتریهای یو پی اس سیلد لید اسید SEALED LEAD ACID ( AGM ) از جداکنندهای به نام AGM ( ABSORPTIVE GLASS MAL ) که از نوعی فایبرگلاس ذخیم با قابلیت جذب الکترولیت بالا و برگردان اکسیژن آزاد شده به واکنش را دارا میباشد دراین نوع باتریها ( سیلد لید اسید) الکترولیت به صورت مایع و آزاد در داخل باتری نبوده بلکه جذب جدا کننده( Separator ) میباشد که این امر باعث میگردد.باتریها دارای عمر مفید بالا و قابلیت کارکرد در حالت ساکن و در دمای متعادل اتاق بوده و در ضمن دارای راندمان نسبتا بالایی میباشد. % 10 ) ( 25 /% 77f باتریهای سیلد لید اسید ژلهای SEALED LEAD ACID ( GEL ) شباهتی زیادی به باتری AGM داشته فقط به جای الکترولیت از ژله یا خمیر استفاده میگردد که دارای طول عمر بیشتر و قابلیت کارکرد در دمای پایینتر را دارد ولی قیمت این نوع باتری گرانتر میباشد . 5 - سرباطری یا ترمینال یو پی اس ( BATTERY UPS ) TERMINAL :کلیه الکترونهای مثبت و منفی که با هم سری شده (توضیحات بیشتر دربند "سلول یا خانههای باتری " در نهایت دو قطب مثبت و منفی را تشکیل میدهدکه به ترمینال یا همان دو سرباتری متصل میگردد که قطب مثبت و منفی آن توسط رنگ و یا علامت (+ و )مشخص میگردد و به فراخور نوع باتری دارای اشکال متفاوتی بوده که در باتریهای آمپر پایین قابلیت نصب به فیش و درموارد دیگر قابلیت نصب پیچ و مهره میباشد. )معمولا درب باتریهای استارتی به صورت استوانهای میباشد( برای جلوگیری از سولفاته شدن و خوردگی ، سرباتریها حتما باید دارای آبکاری بسیار مقاومی باشند و عمدتا جنس سرباتریها از آلیاژهای مس میباشد . ) 6 - سوپاپ یا دریچه :همانطور که قبلا نیزذکر شد باتریها بصورت وکیوم بوده و امکان خارج شدن هیچ گاز یا مایعی وجود ندارد و زمانی که گازبیش ازحد دراثرشارژ زیاد ( over charger ) و یا دشارژ زیاد ( over discharger ) بوجود میآید این سوپاپ عمل کرده و گاز زاید را از داخل باتری خارج میسازد و مقدار فشار داخلی مناسب برای عملکرد مطلوب و ایمنی را حفظ مینماید .باید خاطر نشان کرد بالا رفتن مقدار فشار گاز داخلی بسیار خطرناک میباشد و گاها باعث انفجار باتری میگردد . 7 - قابلیت برگرداندن بخارات به واکنشات شیمیایی :باتریهای سیلد لید اسید درب بسته بوده و نیاز به اضافه کردن آب و اسید ندارد زیرا گازها و اکسیژنی که از الکترون مثبت آزاد میشود در مسیر فیبر شیشهای miciro poron به سمت الکترون منفی میرود و دوباره با مواد شیمیایی ترکیب و به آب تبدیل میگردد در نتیجه آب و اسید باتری به چرخه بر میگردد و نیاز به اضافه کردن مجدد آب و اسید نمیباشد . 8 - سلول یا خانه باطری Battery cell :هر الکترون مثبت و منفی به همراه الکترولیت ( جداکننده آغشته به الکترولیت ) را یک سلول میگویند که هر سلول میتواند حدود 2 ولت برق تولید نماید که در صورت نیاز به ولتاژ بالاتر باید تعداد خانهها را زیاد و به یکدیگرسری کرد بطور مثال اگر باتری 6 ولتی نیاز داریم باید 3 عدد سلول و برای باتری 12 ولتی 6 عدد سلول در نظر گرفت که به طور سری به هم متصل گردند. (جهت سری کردن ، الکترون منفی هر سلول به الکترون مثبت سلول دیگر متصل میگردد که در نهایت یک قطب مثبت ویک قطب منفی باقی میماند .) |
آیا علم داده برای من مناسب است؟ چهارده سوال خودآزمایی که باید در نظر گرفته شوداین سوالات به شما کمک میکنند که آمادگی خود را برای چالشها و فرصتها قبل از ورود به حیطه علم داده ارزیابی کنید.نوشته شده توسط: Benjamin Obi Tayo18 نوامبر 2020 در حال حاضر دادهها به عنوان یکی از سریعترین صنایع با رشد چند میلیارد دلاری محسوب میشوند. در نتیجه شرکتها و سازمانها در تلاش هستند تا حداکثر استفاده را از دادههایی که در حال حاضر دارند ببرند و همچنین بفهمند که به چه دادههایی نیاز دارند. علاوه بر این، نیاز مبرمی به دانشمندان داده برای درک اعداد و کشف راه حلهای پنهان برای مشکلات پیچیده تجاری وجود دارد. اخیرا در مطالعهای که با استفاده از ابزار جستجوی شغل درلینکدین ( LinkedIn ) انجام شده است، نشان داده شده است که اکثر مشاغل برتر در حوزه فناوری در سال 2020 مشاغلی هستند که نیاز به مهارت در علم داده دارند. با اینکه راههای زیادی برای ورود به حوزه علم داده وجود دارد اما خودآموزی در مورد علم داده راهی عالی برای به دست آوردن مهارتها و تجربیات مورد نیاز برای کسب برتری در این فیلد رقابتی است. قبل از ورود به حیطه علم داده مهم است که سوالات زیر را بررسی کنید تا دریابید که آیا علم داده واقعا برای شما مناسب است یا خیر. 1 . علم داده چیست؟علم داده یک زمینه گسترده شامل چندین زیرمجموعه است مانند تهیه و اکتشاف داده، نمایش و تبدیل دادهها ، تصویرسازی و ارایه دادهها، تحلیل پیش بینی، یادگیری ماشین، یادگیری عمیق، هوش مصنوعی و غیره.برای علم داده میتوان سه سطح در نظر گرفت (سه سطح براساس مباحثی که در یکی از بهترین کتابهای درسی یادگیری ماشین وجود دارد:یادگیری ماشین پایتون نوشته شده توسط Raschka Sebastien ، نسخه سوم)، یعنی: سطح یک (سطح پایه)، سطح دو (سطح متوسط) و سطح سه (سطح پیشرفته). پیچیدگی مباحث از سطح یک به سه افزایش مییابد، همانطور که در شکل زیر نمایش داده شده است.شکل 1 سه سطح دانش در علم داده 2 . یک دانشمند داده چه کاری انجام میدهد؟یک دانشمند داده از دادهها در جهت معنا بخشیدن و روشن شدن نتیجهی یک کار استفاده میکند که در نهایت به تصمیم گیری یک موسسه یا سازمان میانجامد. شغل آنها بیشتر جمع آوری دادهها، تبدیل دادهها، مصورسازی و تحلیل دادهها، ساخت مدلهای پیشبینی کننده و ارایه اقدامات اجرایی براساس یافتههای حاصل از دادههاست.دانشمندان داده در بخشهای مختلفی مانند مراقبتهای بهداشتی، دولت، صنایع، انرژی، دانشگاه، فناوری، سرگرمی و غیره میتوانند فعالیت کنند. دانشمندان داده بسیاری در مطرحترین شرکتهای دنیا مانند آمازون، گوگل، مایکروسافت، فیس بوک، لینکدین، توییتر، NetVix ، IBM و غیره، جذب و استخدام شدهاند. 3 . آینده شغلی یک دانشمند داده چیست؟آینده شغلی دانشمندان داده بسیار روشن است. بر طبق پیشبینی IBM تقاضا برای دانشمند داده تا سال 2020 به 28 % افزایش مییابد. اخیرا مطالعهای که با استفاده از لینکدین انجام گرفته است نشان داد که اکثر مشاغل برتر فناوری در سال 2020 مشاغلی هستند که نیاز به مهارت در علم داده، تحلیل تجارت، یادگیری ماشین و پردازش یا رایانش ابری دارند (شکل 2 ).شکل 2 تعداد شغلهای مرتبط با علم داده در دنیا با استفاده از ابزار جستجوی شغل در لینکدین 4 . درآمد دانشمندان داده چقدر است؟میزان درآمد شما به عنوان دانشمند داده به سازمان یا شرکتی که در آن کار میکنید، سوابق تحصیلی و میزان تجربه کاریتان بستگی دارد. دانشمندان داده از 50 ، 000 تا 250 ، 000 دلار و به طور متوسط حدود 120 ، 000 دلار درآمد دارند. در آینده این موضوع تحت عنوان مقالهای با عنوان دانشمندان داده چقدر درآمد دارند؟، (" How Much do Data Scientists Make ") به درآمد دانشمندان داده بیشتر پرداخته خواهد شد. 5 . چگونه میتوانم برای یک شغل مرتبط با علم داده آماده شوم؟بیشتر برنامههای علم داده یا تحلیل تجارت به موارد زیر نیاز دارند:الف) سطح بالایی از توانایی تحلیلب) طرز فکر حل مسیلهج) مهارت برنامه نویسید) توانایی برقراری ارتباط موثره) توانایی کار تیمیاز این رو برای آماده شدن برای یک حرفه در علم داده بهتر است در زمینههایی مانندعلوم ( science )، فناوری ،مهندسی، ریاضیات، تجارت یا اقتصاد، لیسانس بگیرید. 6 . چه زبانهای برنامه نویسی را باید یاد بگیریم؟اگر علاقه مند به یادگیری اصول علم داده هستید باید از یک جا شروع کنید. در لیستهای مضحک زبانهای برنامه نویسی در تبلیغات شغلی دانشمند داده غرق نشوید. اگرچه یادگیری هرچه بیشتر ابزار علم داده مهم است اما توصیه میشود برای شروع فقط یک یا دو زبان برنامه نویسی را یاد بگیرید. پس از آنکه زمینه خوبی در علم داده پیدا کردید، میتوانید زبانهای مختلف برنامه نویسی یا سیستم عاملهای مختلف را بیاموزید. طبق این مقاله، پایتون و R همچنان مهمترین زبانهای برنامه نویسی در علم داده محسوب میشوند. توصیه میکنیم که با پایتون شروع کنید زیرا در دانشگاه و صنعت از آن به عنوان زبان پیش فرض برای علم داده بیشتر استفاده میشود. 7 . چقدر زمان میبرد تا به یک دانشمند داده تبدیل شویم؟اگر در یک رشته تحلیلی مانند فیزیک، ریاضیات، مهندسی، علوم کامپیوتر، اقتصاد یا آمار سابقه خوبی دارید، میتوانید اصول علم داده را به خود یاد دهید. شما میتوانید با گذراندن دورههای آنلاین رایگان از بستر هایی مانند edX ، Coursera یا DataCamp شروع کنید. سطح یک علم داده (شکل 1 را ببینید) در طی 6 تا 12 ماه قابل دستیابی است. سطح دو را میتوان طی 7 تا 18 ماه و سطح سه را میتوان طی 18 تا 48 ماه به دست آورد. مدت زمان مورد نیاز برای به دست آوردن سطح خاصی از توانایی به سابقه شما و مدت زمانی که برای یادگیری آن میگذارید بستگی دارد. به طور معمول افرادی که در یک رشته تحلیلی مانند فیزیک ، ریاضیات ، آمار ، علوم، مهندسی، حسابداری یا علوم کامپیوتر تجربه دارند در مقایسه با افراد دیگر، به زمان کمتری نیاز دارند. 8 . آیا آنقدر صبور خواهم بود که حتی وقتی پروژهای به بنبست میخورد همچنان به کار خود ادامه دهم؟پروژههای علم داده میتوانند بسیار طولانی و طاقت فرسا باشند. از حل مسیله گرفته تا ساخت مدل و کاربرد آن، بسته به مقیاس مشکل، روند کار ممکن است هفتهها و حتی ماهها طول بکشد. به عنوان یک دانشمند داده فعال در این حوزه، برخورد با مشکلات راه در یک پروژه امری اجتناب ناپذیر است. صبرو استقامت از ویژگیهای اساسی و لازم برای موفق شدن در شغل علم داده است. 9 . آیا من از تیزهوشی تجاری( Business acumen ) که نهایتا بتواند منجر به یک تصمیم گیری مهم برای سازمانم شود، برخوردار هستم ؟علم داده یک فیلد بسیار کاربردی است. به یاد داشته باشید که ممکن است در مدیریت دادهها و همچنین ساختن الگوریتمهای یادگیری ماشین بسیار ماهر باشید اما به عنوان یک دانشمند داده، کار در دنیای واقعی مهم است. هر مدل پیش بین باید نتایج معنی دار و قابل تفسیری از موقعیتها در واقعیت ایجاد کند تا مفید واقع شود. نقش شما به عنوان یک دانشمند داده این است که از دادهها استفاده کنید که در نهایت بتوانید تصمیماتی مهم در جهت بهبود عملکرد شرکت و کمک به افزایش منافع شرکت، بگیرید. 10 . آیا مهارت ارتباطی خوبی دارم؟دانشمندان داده باید بتوانند ایدههای خود را با سایر اعضای تیم یا با مدیران بازرگانی در سازمانهای خود به نحو موثری به اشتراک بگذارند. مهارتهای ارتباطی خوب این امکان را به وجود میآورد تا بتوانید اطلاعات بسیار فنی را به افرادی که مفاهیم فنی در علم داده را بسیار کم یا اصلا درک نمیکنند منتقل کنید. مهارتهای ارتباطی خوب به تقویت فضای وحدت و اتحاد با سایر اعضای تیم مانند تحلیلگران داده، مهندسان داده، مهندسان رشته و غیره کمک میکند. 11 . آیا من همیشه باید در حال یادگیری باشم؟علم داده همیشه در حال پیشرفت است، بنابراین برای پذیرش و یادگیری فن آوریهای جدید بایستی آماده باشید. یکی از راههای آشنایی با تحولات علم داده ارتباط با دیگر دانشمندان داده است. برخی از پلتفرمهای موثر در این زمینه لینکدین، GitHub و medium میتواند باشد. این پلتفرمها در بهدست آوردن بروزترین اطلاعات در مورد آخرین پیشرفتهای موجود در زمینه علم داده بسیار مفید هستند. 12 . آیا روحیه کار تیمی در من بالا است؟شما به عنوان یک دانشمند داده، در تیمی متشکل از تحلیلگران، مهندسان و مدیران داده کار خواهید کرد بنابراین به مهارتهای ارتباطی خوبی نیاز دارید. شما باید شنونده خوبی نیز باشید، مخصوصا در مراحل اولیه توسعه پروژه که باید به مهندسان یا سایر پرسنل اعتماد کنید تا بتوانید یک پروژه علمی خوب را طراحی کنید. 13 . آیا من اصول اخلاقی را در این زمینه رعایت میکنم ؟رعایت اصول اخلاقی و حریم خصوصی در علم داده ضروری و واجب است. شما نیاز دارید مفاهیم پروژه خود را درک کنید. با خود صادق باشید. از دستکاری دادهها یا استفاده از روشی که عمدا باعث ایجاد اریبی ( Bias ) در نتایج میشود، اجتناب کنید. در تمامی مراحل از جمع آوری دادهها گرفته تا تحلیل دادهها، مدل سازی، آزمایش و کاربرد، اخلاق را رعایت کنید. همچنین در هنگام تفسیر دادهها، اخلاق مدار باشید. 14 . منابع آموزشی در زمینه علم داده چیست؟شاید شما به دنبال گرفتن مدرک کارشناسی ارشد در علم داده یا در تحلیل تجارت باشید، اگر شرایط به شما اجازه میدهد این کار را انجام دهید. اگر نمیتوانید مدرک کارشناسی ارشد در اینرشتهها دریافت کنید، پس مسیر خودآموزی را شروع کنید. به طور کلی، اگر پیش زمینه جامعی در رشتههایی مانند فیزیک، ریاضیات، آمار، اقتصاد، مهندسی یا علوم رایانه داشته باشید و علاقهمند در زمینه علم داده هستید، بهترین راه این است که با دورههای آنلاین شروع کنید و پس از ایجاد یک پایه یا پیش زمینه، به دنبال راههای دیگری برای افزایش دانش و تخصص خود باشید. برای مثال مطالعه کتب درسی در این زمینه، مشارکت در پروژههای مرتبط و تعامل با دیگر افراد مشتاق در حوزه علم داده.خلاصه و نتیجه گیری:به طور خلاصه، در این مقاله 14 سوال متداول و مهم برای مشتاقان علم داده بررسی شد. مسیر علم داده برای هر فرد بر اساس سوابقش میتواند بسیار متفاوت باشد اما در این مقاله راهکارهای متعددی برای آنها ارایه شد.دیگر منابع موجود در مورد علم داده / یادگیری ماشین: تا چه حد دانش ریاضی در علم داده لازم است؟ ( How Much Math do I need in Data Science ?) برنامه درسی علم داده ( Data Science Curriculum ) پنج مدرک برتر برای ورود به علم داده ( 5 Best Degrees for Getting into Data Science ) مبانی نظری علم داده ( Theoretical Foundations of Data Science ) برنامه ریزی پروژه یادگیری ماشین ( Machine Learning Project Planning ) چگونه پروژه علم داده خود را سازماندهی کنیم؟ ( How to Organize Your Data Science Project ) ابزارهای بهره وری برای پروژههای علم داده در مقیاس بزرگ ( Productivity Tools for Large - scale Data Science Projects ) یک پورتفولیو در زمینه علم داده از یک رزومه بسیار ارزشمندتر است. ( A Data Science Portfolio is More Valuable than a Resume ) |
بازی زندگی "بازی زندگی" یک مدل ریاضی است که توسط جان کانوی ریاضیدان بریتانیایی اختراع شده است. بازی زندگی یک بازی است که بازیگری ندارد و شرایط آن را وضعیت اولیه مهرهها تعیین میکنند.جهان در بازی زندگی یک صفحه مشبک دو بعدی است و موجودات این جهان خانه هایی اند که سیاه رنگ اند. زمان این جهان گسسته است و هر نسل از نسل قبل به وجود میآید. در هر قدم سرنوشت هر فرد توسط افراد دور و برش تعیین میشود. تنها 4 قاعده ساده زیر بر این جهان حکمفرماست: 1 - هر سلول زنده اگر کمتر از دو نفر در اطرافش باشد از تنهایی میمیرد! 2 - هر سلول زنده اگر دو یا سه نفر اطرافش باشد به نسل بعد منتقل میشود. 3 - اگر سلول زندهای بیشتر از 3 نفر در اطرافش باشد از کمبود امکانات و جمعیت زیاد میمیرد! 4 - هر سلول با دقیقا 3 نفر در اطرافش یک سلول جدید را بوجود میآورد: تولید نسل جدید!شاید این قواعد ساده به نظر برسد اما همین قوانین به ظاهر ساده الگوهای عجیبی را به نمایش میگذارند. پیچیدگی رفتار این سلولها به حدی زیاد است که بسیاری از باورهای پذیرفته شده علمی را به زیر سوال میبرد. مهمترین اصلی که بسیار شهودی هم به نظر میرسد وجود یک ناظم یا مدیر برای ایجاد و نگهداری رفتارهای پیچیده است. در بازی زندگی پیچیدگی به صورت خود سازمانده( self organized ) از درون سادگی به وجود میآید و فرگشت مییابد. دنیل دنت فیلسوف و متخصص علوم شناختی "بازی زندگی" را مثالی از ایجاد ساختهای پیچیده مانند "آگاهی" و "اراده آزاد"(اختیار) از قوانین نسبتا ساده فیزیکی و اندر کنش آنها به هم میداند.حالا چگونه این برنامه را پیاده سازی کنیم. اولین نکته آن است که میتوان چهار قاعده بالا را به یک قاعده زیر ساده کرد:"یک سلول زنده با دو همسایه زنده، یا هر سلولی با سه همسایه زنده و در نسل بعد زنده است و در غیر این صورت زنده نیست"این جمله را میتوان به صورت زیر برنامه نویسی کرد: GRID = neighbours == 3 | GRID & neighbours == 2 ;( به نحوهی ارتباط آنها فکر کنید!)که در آن GRID همان مشبک جهان ماست و neighbours همسایههای هر خانه است.این بازی به قدری ساده است که شما به راحتی میتوانید آن را پیاده سازی کنید. در زیر یک نمونه از برنامه برای بازی زندگی را میبینید:خود متلب هم به صورت آماده این برنامه را پیاده سازی کرده است که با زدن life در خط فرمان میتوانید آن را ببینید.(در easter eggهای آن)هر اجرای برنامه یک جهان میسازد. این جهان با تعدادی سلول(افراد) به صورت تصادفی آغاز میشود و ادامه مییابد: سلولها با هم ترکیب شده و فرزندان جدیدی بوجود میآورند. برخی از قحطی از بین میروند و برخی از آنها شروع به "مهاجرت" میکنند. الگوهای زیادی در بازی زندگی کشف شدهاند. یکی از جالبترین آنها الگوی جنگ و فرار است که در آن دو طرف به سمت هم شلیک کرده و تعدادی از سلولها به صورت زیر فرار میکنند. شکل زیر این الگو را نشان میدهد: |
تا دروغها در باورهاست هیچگاه شرایط زندگی به سمت بهتر شدن نمیرود ایا میدانید قویترین سلاح در دست صاحبان قدرت ، فریبکاریست.ایا میدانید قدرتمندان و صاحبان مقام بدون فریبکاری و بدون ساده لوحی و زودباوری ملتها قادر به حفظ قدرت خود نیستند.ایا میدانید از نظر قدرتمندان بهترین روش برای حکومت کردن و کنترل مردم ، ایجاد ترس میباشد.ایا میدانید سلاح اتمی بزرگترین دروغیست که توسط قدرتهای جهانی به ملتها باور داده شد.ایا میدانید دروغ بمب اتمی طراحی شد تا با ایجاد ترس و وحشت در دل ملتها انها را به بردگی بگیرند.ایا میدانید تمام انفجارات چه انفجارات شیمیایی و چه انفجاراتی که اتمی وانمود میشوند شکل یکسانی دارند و ایجاد یک قارچ میکنند.ایا میدانید ان چیزی که به عنوان انفجار اتمی وانمود میشود یک فریبکاریست و انفجاری از گاز یا مواد منفجره در مقیاس بالاست. و اورانیوم غنی شدهای در کار نیست.ایا میدانید ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی مطرح میشود و مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست ، چیزی جز انفجار هزاران تن گاز هیدرون مایع به همراه هوای فشرده نیست.ایا میدانید توافق هستهای که برجام خوانده میشود این معنا را دارد که دولتهای جهانی باید با حیلهگری و دروغ وانمود کنند که سلاح مخوفی به عنوان سلاح اتمی وجود که قدرت ویرانگری بالایی دارد تا با کمک این دروغ ملتها را بترسانند و بر انها حکومت کنند.ایا میدانید بعد از انفجار بیروت که شکلی قارچ گونه و دقیقا" مشابه انفجار به اصطلاح اتمی هیروشیما داشت ، چند محقق و پژوهشگر امریکایی این انفجار را هشداری برای امریکا دانستند و شدیدا" ابراز نگرانی کردند.ایا میدانید علت نگرانی این محققین فقط شباهت قارچ انفجار بیروت و انفجار به اصطلاح اتمی هیروشیماست و نه چیز دیگر.ایا میدانید انفجار بیروت ، تنها انفجاری بود که دربین هزاران انفجاری که در جهان رخ داده است امریکاییها نسبت به ان واکنش نشان دادندایا میدانید که شباهت این دو انفجار این نگرانی را در میان دولتمردان غربی به وجود اورده است که ملتها با مشاهده شباهت این انفجارها و مقایسه کردن انها پی به فریبکاری در بزرگنمایی انفجار هیروشیما و سلاح اتمی دروغین و خیالی انها ببرند.ایا میدانید در طی جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن نابود شدند از جمله توکیو پایتخت ان که حدود پانصد هزار نفر در این شهر کشته شدند ،اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانهها فقط نام دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند.ایا میدانید که دلیل تلفات بالای انسانی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی این بود که جنس خانهها از چوب ، پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بوده است. و بعد از بمباران نقاط مختلف این دوشهر اتش سرایت کرد و مردم درمحاصره اتش بودند و راه فراری نداشتند و خیلیها در اثر خفگی با دود و یا گرما مردند.ایا میدانید در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته و سرسبز ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دوشهر زندگی میکنند. در صورتی که بعد از بمباران این دوشهر اعلام کردند که تشعشعات اتمی برای صدها و یا هزاران سال باقی میماند واین دو شهر قابل زیست نیستند. برای این موضوع چه توجیهی دارند.ایا میدانید اگر خانههای مردم در بیروت از جنس چوب و پلاستیک و مواد پلیمری بود ممکن بود تلفات از هیروشیما و ناکازاکی هم بیشتر شود.ایا میدانید که تا به حال چند بار دانشمندان به اصطلاح هستهای امریکا به روسای جمهورشان نامه نوشتهاند که توافق هستهای با ایران را امضا کنند و از این توافق خارج نشوند.ایا میدانید این دانشمندان به اصطلاح هستهای نگران این هستند که با لو رفتن دروغ بمب اتمی منافعشان را از دست بدهند و بیکار شوند.ایا میدانید که یک موضوع عجیب این است که چرا دانشمندان به اصطلاح هستهای روسیه برخلاف دانشمندان امریکایی هیچ اهمیتی به فعالیتهای ایران نمیدهندایا میدانید در دهه 90 میلادی حدود صدهزار دانشمند به اصطلاح هستهای از شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشورها ول میگشتند.ایا میدانید اگر فرار این به اصطلاح دانشمندان هستهای خطری برای امریکا و شوروی داشت بدون کوچکترین ترحمی همه انها را نابود میکردند.ایا میدانید فرار این به اصطلاح دانشمندان هستهای و بی اهمیتی فرار انها برای امریکا و شوروی این موضوع را کاملا" اثبات میکند که چیزی به نام سلاح اتمی مطلقا" وجود خارجی ندارد.ایا میدانید که فرار بی اهمیت دانشمندان به اصطلاح هستهای شوروی سابق معنای دیگری نیز دارد و ان هم اینکه افرادی که عنوان دانشمند هستهای را یدک میکشند هیچ فرقی با دعانویسان و فالگیران ندارند و همانند فالگیران و دعانویسان فریبکار و خالی بندند.ایا میدانید ان چیزی که به عنوان نیروگاههای هستهای عنوان میشوند تماما" نیروگاههای زمین گرمایی هستند که گرمای لازم برای چرخش توربینهای برق را از چاههایی عمیق با عمق چند کیلومتر از سطح زمین تامین میکنند. و به دروغ وانمود به استفاده از اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت نیروگاه میکنند.ایا میدانید قرار بود در فروردین سال 1397 از یک باتری مثلا" اتمی رونمایی کنند که قادر به تولید 50 سال برق به صورت پیوسته میباشد و مسیولان ایرانی مدعی بودند که این باتری میتواند در موبایل ، لپ تاپ ، صنایع و بیابانهای دورافتاده فاقد برق مورد استفاده قرار گیرد.ایا میدانید این باتری رونمایی نشد و هیچگاه نیز رونمایی نخواهد شد.ایا میدانید فارغ التحصیلان رشتههای هستهای از فوق دیپلم تا دکترا از نظر دانستهها و دانش مثلا" هستهای هیچ فرقی با هم ندارند و معلوماتشان یکسان است. و فقط مقاطع بالاتر مغرورترند و بیشتر ژست میگیرند و موقع صحبت کردن لبهایشان را کج و گرد میکنند.ایا میدانید فارغ التحصیلان هستهای قادر نیستند به این سوال پاسخ دهند که جنس قارچ هستهای از چیست. و همچنین قادر نیستند توضیح دهند که اگر یک بمب اتمی فقط چند ده کیلوگرم اورانیوم غنی شده دارد ، چگونه قارچ حاصله چند ده هزار تن و یا بیشتر وزن دارد.ایا میدانید فارغ التحصیلان رشتههای هستهای بارها و بارها با حالتی خوار و زار و ترحم برانگیز در مقابل مجلس و سایر نهادها جمع شدهاند و از دولت خواستهاند که به انها شغلی داده شود.ایا میدانید یک دکترای انرژی هستهای در اداره اب و فاضلاب تهران کار میکند.ایا میدانید یک دکترای انرژی هستهای دیگر بر روی زمین کشاورزی کار میکند.ایا میدانید که یکی از نمایندگان مجلس در صحن علنی مجلس فاش کردند که تعدادی از دانشمندان و فارغ التحصیلان هستهای را به کشور عراق برده بودهاند تا در ترمیم و بازسازی یکی از مکانهای مذهبی کمک دهند.ایا میدانید ترمیم دیوارها کار کارگر است و بردن فارغ التحصیلان و دانشمندان هستهای برای ترمیم این مکان نشان دهنده این است که انها هیچ ارزشی ندارند و فقط به درد کارگری میخورند و تا زمانی به انها بها داده میشود که بتوانند از انها استفاده ابزاری کنند و با موضوع دروغینی به نام بمب اتمی مردم را بترسانند. ایا میدانید میدانید منطقه چرنوبیل که مدعی بودند به دلیل انفجار نیروگاه مثلا" هستهای الوده شده و تا صدها سال قابل زیست نیست، یک منطقه گردشگریست که گردشگران زیادی به انجا میروند.و از داخل نیروگاه ویران شده نیز بازدید میکنند.ایا میدانید که مدعی بودند شدت انفجار نیروگاه چرنوبیل 400 برابر انفجار هیروشیما ست اما تعداد کشتهها حدود 25 نفر اعلام شد و حجم تخریب هم ناچیز بود. واین نشان میدهد که فقط با دروغها و عجز ملتها در تجزیه و تحلیل موضوعات انها را سر کار میگذارند و بازی میدهند.ایا میدانید در سونامی فوکوشیمای ژاپن یک نیروگاه مثلا" هستهای منفجر شد اما اتفاق خاصی نیفتاد و هیچ الودگی هستهای ایجاد نشد و مردم فوکوشیما همچنان در انجا زندگی میکنند.ایا میدانید در دهههای 60 ، 70 و 80 میلادی هیچ رسانه غربی اجازه نداشت در باره بمب اتمی چیزی بنویسد و رسانهها فقط مجاز بودند در مورد بمباران هیروشیما و ناکازاکی مطلب بنویسند تا ترس از این سلاح را به ملتها القا کنند.ایا میدانید درکشور خودمان دکتر حسن عباسی اعلام کردند که از طرف وزارت ارشاد رسانهها را زیر فشار گذاشتهاند که در مورد انرژی هستهای چیزی ننویسند. و این نشان میدهد که ریگی به کفششان است و ترسشان از این است که با نوشتن مطالب دیگران در مورد انرژی هستهای دروغهایشان به تدریج فاش شود. ایا میدانید که حقیقت ان چیزی نیست که سیاستمداران و دولتمردان میگویند بلکه حقیقت همان چیزیست که میخواهند ان را مخفی کنند.ایا میدانید تا زمانی که ملتها خر و نفهم باشند و چنین دروغهایی را باور کنند اوضاعشان روز به روز بدتر و بدتر میشود. چیزی که کاملا" عیان است.و بالاخره ایا میدانید در تعریف جدید احمق، به کسی احمق میگویند که حقیقت را میبیند اما باز هم دروغها را باور دارد. |
آیا تجربهی خارج از بدن شدن نشان از دنیایی دیگه داره؟ آزمایشکنندگان:Bigna Lenggenhager , Tej Tadi , Thomas Metzinger , Olaf Blanke سال: 2007 تجربهی این که روح از بدن خارج بشه و فرد بدن خودش رو از فاصلهو زاویهای دیگه ببینه، تجربهای نسبتا رایج بین انسانها است. از هر ده دنفر یک نفر توی زندگیاشون این تجربه رو داشتن (من جمله خود من). این تجربه در شرایط نزدیک به مرگ مثلا در افرادی که توی اتاق عمل هستن و همچنین افراد سالم در شرایط خلسه و آرامش و یا حتی ترس و وحشت تجربه میشه. افراد کمی ولی هستن که بخوان به صورت ارادی این تجربه رو داشته باشن. معروف هست که توماس ادیسون وقتی به مسالهی سختی بر میخورد سعی میکرد خودش رو به این حالت ببره و فکر میکرد این حالت به حل کردن مساله کمک میکنه. این تیوری که چیزی به نام روح وجود داره که در طی تجربهی خارج از بدن شدن، جسم مادی رو ترک میکنه و به عالم اثیری صعود میکنه، خیلی قابل آزمایش نیست. ولی در سال 2002 اولاف بلانکه جراح اعصاب سوییسی و تیمش کشف کردن که اگر یه نقطهی خاص از مغز رو تحریک کنن، فرد تجربهی خارج از بدن رو تجربه میکنه. برای بازسازی نسبی تجربهی خارج از بدن و با الهام از آزمایش دست پلاستیکی که قبلا ذکرش رفت، آزمایشی با سه حالت طراحی شد که در اون فرد با استفاده از یه سربند واقعیت مجازی رو تجربه میکردن.در حالت اول تصویر دوربینی که دو متر پشت فرد قرار داشت، دو متر جلوتر از فرد نمایش داده میشد. در ادامه یکی از محققین سکهای رو به پشت فرد میمالید و فرد همزمان با حس کردن سکه در پشتش تصویر مربوطه رو هم در جلوی خودش میدید. این باعث میشد که فرد حس کنه از بدنش خارج شده و داره از فاصلهای خودش رو میبینه. وقتی بین دیدن تصویر و مالوندن پشت فرد تاخیر وجود داشت این حس کمتر تجربه میشد. در نهایت از فرد خواسته میشد که چشمش رو ببنده و به نقطهی مبدا بره. افراد در این حالت به طور میانگین 24 سانتی متر به سمت جلو یعنی همون جایی که تصویرشون اونجا نمایش داده شده بود حرکت میکردن.در حالت دوم یک بدن مصنوعی در مقابل دوربین قرار میگرفت و فرد در کنار این بدن مصنوعی میایستاد. بعد به صورت موازی پشت فرد و بدن مصنوعی با سکه مالیده میشد. در این حالت فرد مالونده شدن بدن مصنوعی رو در مقابلش میدید و همزمان اون رو در پشت خودش حس میکرد. در این حالت هم وقتی مالش پشت و دیدن تصویر با هم هماهنگ بودن فرد حس تجربهی خارج از بدن بهش دست میداد و وقتی چشمش رو میبست تا به نقطهی شروع برگرده یه کوچولو به جلو حرکت میکرد. حالت سوم مشابه حالت دوم بود با این تفاوت که به جای بدن مصنوعی این بار از جعبه استفاده کرده بودن. در این حالت ولی فرد تجربهی خارج از بدن رو نداشت و وقتی هم چشمش رو میبست به سمت جلو حرکت نمیکرد.محققین با این آزمایشها نشون دادن که تجربهی خودآگاه ما از مکانمون توی دنیا و تجربهی حسی ما میتونن با هم متفاوت باشن و به ما حس تجربهی خارج از بدن رو بدن. هر چند محققین تایید کردن که تجربهی افراد در این آزمایش عینا مثل تجربهی خارج از بدن نیست و صرفا تا حدودی اون رو شبیهسازی میکنه. |
علایم خرابی باتری خودرو اطلاعات کامل درباره علایم خرابی باتری خودروبه صورت کلی وظیفه باتری ، برق رسانی و تامین انرژی برای شروع به کار میباشد. در بحث خودرو، موضوع کمی متفاوت است.وجود دینام برای شارژ باتری، مانع از این میشود که به درستی تشخیص دهیم که باتری خودروی ما نیاز به تعویض دارد یا مشکل چیز دیگری است.در این آموزش علایم خرابی باتری خودرو را بررسی کرده تا قبل از تعویض باتری خودرو ابتدا نسبت به غیر قابل استفاده بودن آن، اطمینان حاصل کنیم.علایم خرابی باتری خودرومهمترین نقش باتری خودرو در برق رسانی به اجزای مختلف خودرو ، تامین برق مورد نیاز استارت، برای روشن کردن اولیه خودرو است.اگر تا دیروز خودرو را به راحتی روشن میکردید و امروز با باز کردن سوییچ، هیچ اتفاقی برای خودروی شما رخ نمیدهد، یکی از دلایل آن میتواند خالی شدن باتری خودرو باشد.مفهوم خالی شدن باتری خودرو:خالی شدن باتری با خرابی باتری و غیر قابل استفاده شدن آن تفاوت دارد.باتری خراب را نمیتوان به راحتی به چرخه حیات بازگرداند و دوباره از آن استفاده کرد.باتری خالی شده را میتوان دوباره شارژ و به چرخه حیات برگرداند.قبل از تصمیم به تعویض باتری، برای اطمینان از خرابی باتری خودرو، ما به شما چند راهکار معرفی خواهیم نمود. 1 .کاهش سرعت استارت و دیر روشن شدن خودرویکی از مهمترین دلایل از ضعف باتری و پایان عمر آن، کاهش سرعت چرخش موتور در هنگام استارت زدن است.اگر به تازگی متوجه شدهاید که روز به روز از سرعت استارت زنی خودروی شما کاسته میشود و دیگر آن سرعت قبلی را ندارد، باید آن را به عنوان یکی از علایم خرابی باتری در نظر بگیرید. 2 .استارت خوردن نامرتبیکی از علایم خرابی باتری خودرو استارت خوردن نامرتب خودرو است.اگر یک روز خودروی شما با استارت روشن و در مواقع دیگر روشن نمیشود، ممکن است این مشکل به دلیل عدم نگه داشتن شارژ در باتری باشد.یکی دیگر از علایم خرابی موتور خودرو را میتوان به این صورت مشاهده کرد:هنگامی که خودروی شما برای مدتی روشن بوده و باتری آن کاملا شارژ میشود، پس از گذشت چند ساعت که خودرو خاموش است، به راحتی روشن خواهد شد، اما اگر مدت زمان بیشتری را خاموش بماند، دیگر خودرو با استارت روشن نمیشود. 3 .زیاد بودن عمر باتریهر باتری، یک عمر مفید دارد و هنگامی که عمر مفید به پایان رسید، دیگر کارایی اولیه را نداشته و کیفیت را از دست میدهد.هر باتری به طور معمول بین 2 الی 3 سال عمر مفید دارد.اگر از زمانی که باتری خودروی خود را خریداری و آن را روی خودرو نصب کردهای، بیش از این زمان میگذرد، یکی از علایم خرابی باتری ، میتواند همین موضوع و اتمام عمر مفید باتری باشد. 4 .تغییر رنگ نشانگر سلامت باتریباتریهای خودرو، یک چراغ نشانگر عمر مفید روی خود دارند که به رنگ سبز میباشد. رنگ سبز نمایشگر باتری نو و سالم است.اگر رنگ این نشانگر به سمت زرد یا قرمز متمایل شود، میتواند دلیلی بر پایان عمر مفید باتری و کاهش عملکرد آن باشد.تغییر رنگ چراغ نشانگر گاهی به برق آن و اتصالات آن نیز بستگی دارد.قبل از تعویض بهتر است راهنمای دلیل روشن بودن چراغ باتری خودرو را بخوانید تا از خراب بودن آن مطمین شوید. 5 .تغییر در شکل ظاهری باتریگرمای بیش از حد باعث ایجاد برآمدگی و خرابی در باتری میشود.اگر متوجه تغییرات ظاهری در باتری شدهاید، باید به پایان عمر مفید باتری خودروی خود شک کرده و آن را به عنوان یکی از علایم خرابی باتری خودرو در نظر بگیرید.گرما، ضربه، شکستگی و غیره، میتواند باعث خرابی باتری و در نتیجه کاهش عملکرد آن شود.چک لیست تشخیص خرابی باتری:برای اطمینان از خرابی باتری و تعویض آن، پیشنهاد میشود، موارد زیر را حتما قبل از تعویض باتری چک نموده و امتحان کنید.از صحت عملکرد دینام اطمینان حاصل کنید.بستهای باتری را چک کرده و مطمین شوید که بدون قطعی یا اتصال هستند.محل اتصال بست را به باتری چک کرده و از محکم بودن بست اطمینان حاصل کنید.در صورت امکان بستها را جدا کرده و سر باتری و بستها را تمیز کنید.از درستی عملکرد استارت مطمین شوید.شمعهای خودرو را بازبینی کرده و از صحت عمل جرقه زنی اطمینان حاصل کنید.فیوزهای مربوطه را چک نموده و از عدم خرابی آنها مطمین شوید.اگر از خالی شدن باتری اطمینان ندارید، هیچگاه از طریق باتری به باتری اقدام به روشن کردن خودرو نکنید.باتری را از جای خود خارج و میزان عملکرد آن را در هنگام شارژ و نگهداری شارژ بسنجید.علایم صد درصدی یک باتری خراب:قبل از روشن شدن موتور، هیچ کدام از چراغهای خطر یا برق روشن نمیشوند.خودرو هنگام روشن شدن، با 3 بار استارت یا بیشتر روشن میشود.خودرو هنگام رانندگی و ترافیک به صورت ضعیف روشن میشود.باتری ماشین به 3 الی 5 روز یا بیشتر به اتصال باتری به باتری نیاز دارد.هنگام روشن شدن ماشین، لوازم جانبی و چراغها با هر بار استارت کمرنگ میشوند.هنگام رانندگی رادیو و سایر لوازم جانبی بطور متناوب خاموش میشوند.هنگام روشن شدن در هوای سرد موتور به سختی روشن میشود.هنگام رانندگی وسایل جانبی حین تردد در تپهها یا حمل ونقل حرکت میکند.چراغ آلترناتور روبه خرابی رفته است.هنگام روشن شدن، قطعات خودرو مختصرا تکان میخورند.هنگام رانندگی وشتاب گرفتن لوازم جانبی و لامپها خیلی کم چشمک میزنند.مت کار، ارایه دهنده خدمات آنلاین خودرو در محل در کنار شما است تا مشکلات مربوط به باتری خودرو را برای شما برطرف کند.کافی است با شمارههای ما تماس بگیرید. مشاوران ما پاسخگوی شما خواهند بود.وبسایت مت کار: matcar . ca به اینستاگرام ما سر بزنید ، مطالب جالبی در انتظار شما است |
جرم و تعداد جرم اتمی جرممقالات اصلی: جرم و تعداد جرم اتمیاکثریت جرم یک اتم از پروتونها و نوترونهای تشکیل دهنده آن ناشی میشود. تعداد کل این ذرات (که "نوکلیون" نامیده میشوند) در یک اتم معین ، عدد جرمی نامیده میشود. یک عدد صحیح مثبت و بدون بعد است (به جای داشتن بعد جرم) ، زیرا بیانگر شمارش است. یک مثال برای استفاده از عدد جرمی "کربن 12 " است که دارای 12 نوکلیون (شش پروتون و شش نوترون) است.جرم و تعداد جرم اتمیجرم واقعی یک اتم در حالت استراحت اغلب با دالتون ( Da ) بیان میشود ، واحد جرم اتمی واحد ( u ) نیز نامیده میشود. این واحد به عنوان دوازدهم جرم یک اتم خنثی آزاد کربن - 12 تعریف میشود که تقریبا 107 66 66 / 1 کیلوگرم است. هیدروژن - 1 (سبکترین ایزوتوپ هیدروژن که نوکلاید با کمترین جرم نیز هست) دارای وزن اتمی 1 ٫ 007825 Da است. مقدار این عدد را جرم اتمی مینامند. یک اتم داده شده دارای جرم اتمی تقریبا برابر (در حدود 1 %) با تعداد جرم آن برابر واحد جرم اتمی است مهندسی (به عنوان مثال جرم نیتروژن - 14 تقریبا 14 Da است) ، اما این عدد دقیقا یک عدد صحیح نخواهد بود مگر ( طبق تعریف) در مورد کربن 12 . [ 70 ] سنگینترین اتم پایدار سرب - 208 با جرم 207 ٫ 9766521 Da است.از آنجا که حتی عظیمترین اتمها نیز برای کار مستقیم با آنها بسیار سبک هستند ، شیمی دانان در عوض از واحد خالها استفاده میکنند. یک مول اتم از هر عنصر همیشه تعداد اتمی یکسان دارد (حدود 1023 × 062 ٫ 0 ). این عدد به این ترتیب انتخاب شده است که اگر جرم اتمی یک عنصر 1 u باشد ، یک مول از اتمهای آن عنصر جرم نزدیک به یک گرم دارد. به دلیل تعریف واحد جرم اتمی واحد ، هر اتم کربن - 12 دارای جرم اتمی دقیقا 12 Da است و بنابراین یک مول از اتمهای کربن - 12 دقیقا 0 ٫ 012 کیلوگرم وزن دارد.شکل و اندازهمقاله اصلی: شعاع اتمیاتمها فاقد مرز خارجی مشخص هستند ، بنابراین ابعاد آنها معمولا بر حسب شعاع اتمی توصیف میشود. این اندازه گیری فاصلهای است که ابر الکترون از هسته گسترش مییابد. این فرض میکند که اتم یک شکل کروی از خود نشان میدهد ، که فقط برای اتمها در خلا یا فضای آزاد اطاعت میشود. شعاعهای اتمی ممکن است از فواصل بین دو هسته حاصل شود که دو اتم در پیوند شیمیایی به هم متصل شوند. شعاع با قرار گرفتن یک اتم روی نمودار اتمی ، نوع پیوند شیمیایی ، تعداد اتمهای همسایه (تعداد هماهنگی) و یک ویژگی مکانیکی کوانتومی که به چرخش معروف است متفاوت است. در جدول تناوبی عناصر ، اندازه اتم تمایل دارد هنگام حرکت به پایین ستونها افزایش مییابد ، اما هنگام حرکت در میان ردیفها کاهش مییابد (چپ به راست) در نتیجه ، کوچکترین اتم هلیوم با شعاع 32 بعد از ظهر است ، در حالی که یکی از بزرگترینها سزیم در 225 بعد از ظهر است.هنگام قرار گرفتن در معرض نیروهای خارجی ، مانند میدانهای الکتریکی ، شکل یک اتم ممکن است از تقارن کروی خارج شود. این تغییر شکل به اندازه میدان و نوع مداری الکترونهای پوسته خارجی بستگی دارد ، همانطور که توسط ملاحظات نظری گروه نشان داده شده است. انحرافات کروی ممکن است به عنوان مثال در بلورها ایجاد شود ، جایی که زمینههای الکتریکی بزرگ بلوری ممکن است در سایتهای شبکه با تقارن کم رخ دهد. نشان داده شده است که تغییر شکلهای بیضوی قابل توجهی برای یونهای گوگرد و ترکیبات نوع پیریت یونهای کالکوژن رخ میدهد.ابعاد اتمی هزاران برابر کوچکتر از طول موجهای نور ( 400 - 700 نانومتر) است ، بنابراین نمیتوان آنها را با استفاده از میکروسکوپ نوری مشاهده کرد ، اگرچه اتمهای منفرد را میتوان با استفاده از میکروسکوپ تونلینگ روبشی مشاهده کرد. برای تجسم جزیی بودن اتم ، در نظر بگیرید که عرض یک موی معمولی انسان حدود 1 میلیون اتم کربن است. [ 80 ] یک قطره آب حاوی حدود 2 عدد سکتیلیون ( 1021 × 2 ) اتم اکسیژن و دو برابر تعداد اتم هیدروژن است. یک الماس تک عیار با جرم 2 × 10 - 4 کیلوگرم حاوی حدود 10 اتم کربن سکستلیون ( 1022 ) است. اگر یک سیب به اندازه زمین بزرگ شود مهندسی صنایع، اتمهای سیب تقریبا به اندازه سیب اصلی خواهد بود |
باتری و اجزای آن دربارهی باتریهای قلمی معمولی یا روی - کربنبه نام خدا سلام دوستان من محمد حسین رادفر هستم .دوستان قبل از شروع مبحث لازمه که چند مطلب رو بگم : 1 اول اینکه ما داریم دربارهی باتریهای قلمی معمولی یا باتریهای روی - کربن صحبت میکنیم و نه دربارهی باتریهای الکالاین . شارژی . الیتیومی و . چرا که اجرا و کارکر هر یک از اینها با باطری معمولی تفاوت دارد 2 آشنایی با اصطلاحات مرتبط با باتری :میلی امپر ساعت: ظرفیت باتریهای قلمی معمولا با واحد میلیآمپر ساعتنشان داده میشود .وات ساعت : هرچند از واحد وات کمتر برای مشخص کردن ظرفیت باتریهای قلمی استفاده میشود، اما این واحد معیار دقیقتری برای مقایسهی ظرفیت باتریهای مختلف است .عمر قفسه : باتریها حتی هنگامی که از آنها استفاده نمیشود و درون بستهبندی خود هستند هم بهصورت تدریجی انرژی ذخیرهشدهی خود را از دست میدهند. مدت زمانیکه طول میکشد تا یک باتری بیشتر ظرفیت خود را از دست بدهد به عمر قفسه مشهور است .خب دوستان حالا میرسیم به سراغ معرفی باتریهای روی - کربن :قدیمیترین باتریهای خشک هستند که به تولید انبوه تجاری رسیدند. این باتریها برای اولینبار در اوایل قرن بیستم میلادی عرضه شدند و اولین چراغ قوههای الکتریکی توسط آنها روشن میشدند.حالا میرسیم به اجزای باطری روی - کربن :بدنهی باتریهای روی - کربن از جنس فلز روی است و درون آن از خمیر آمونیوم کلرید یا زینک کلریدبهعنوان الکترولیت استفاده میشود . از آنجایی که بسیاری از فلزات متداول در تماس با الکترولیت نمکی بهسرعت دچار خوردگی میشوند، الکترود مثبت این باتریها از جنس کربن ساخته میشود .اجرای باطری دوستان من هم برای تمرین یک باتری رو باز کردم و اجرای داخل اون رو دراوردم و قراره با هم اجزای اون رو ببینیبم :کار من خب دوستان مطلب به پایا رسید !خدانگهدارامیدوارم از این نوشته لذت برده باشید، اگر چنین بود ، لطفا این پست را کنید و یادتون نره مرا دنبال کنید. شما میتوانید اموزشهای دیگر من را از سایت زیر دنبال کنید : شبکههای اجتماعی من .لینک حمایت مالی ? |
محاسبات کوانتومی: تراشه برودتی اینتلز نشان میدهد که میتواند کیوبیتها را حتی در یک انجماد عمیق کنترل کند. شکل 1 . اینتل با QuTech همکاری کرد تا بر روی روش دیگری برای کنترل کوانتوم کار کند. منتشر شده در به تاریخ 13 می2021 لینک منبع Quantum computing : Intel &# x27 ; s cryogenic chip shows it can control qubits even in a deep freeze | ZDNet تلاشهای محاسبات کوانتومی اینتلز شروع به نشان دادن نتایج ملموس کردهاست: دو سال پس از آنکه این شرکت برای اولین بار از تراشه کنترل برودتی Horse Ridge خود پردهبرداری کرد، محققان نشان دادند که این تکنولوژی در حال ارایه وعده اصلی خود است و راه را برای کاربردی شدن کامپیوترهای کوانتومی هموار میکند.در واقع، عمل، برجستهترین ویژگی وسایل کوانتومی نیست. در قالب فعلی آنها، کامپیوترهای کوانتومی بر تراشههای کوانتومی تکیه میکنند که باید تا دماهای بسیار پایین سرد شوند تا کنترل بهتری بر کوبیتهای شکننده پردازنده داشته باشند. به طور معمول، کوبیتها در دمای 20 میلی کلوین یا حدود 273 - درجه سلسیوس کار میکنند که حتی از فضای بیرونی سردتر هستند.اما برای تعامل با کیوبیتها، چه برای کنترل رفتار آنها و چه برای خواندن وضعیت آنها، دانشمندان گوشت و استخوان در محیطهای دمای اتاق با ابزارهای دمای اتاق کار میکنند. و از آنجا که الکترونیک کنترل در تلاش است تا در دماهای زیر صفر به خوبی عمل کند، هر کیوبیت باید با یک سیم به ابزارها متصل شود. به راحتی میتوان فهمید که چرا این تنظیم ممکن است مشکلساز شود زیرا دانشمندان احتمال افزایش مقیاس کامپیوترهای کوانتومی را برای میلیونها کیوبیت در نظر میگیرند. این مانع به عنوان "تنگنای سیمکشی" شناخته شده است.به همین دلیل، چند سال پیش، اینتل با QuTech همکاری کرد - همکاری بین دانشگاه تکنولوژی دلفت و سازمان تحقیقات علمی کاربردی هلند - تا بر روی رویکرد دیگری برای این مشکل کار کند. این کار به شکل یک تراشه کنترلی جدید طراحی شدهبرای مقاومت در برابر سرما و عملکرد تا حد امکان نزدیک به پردازنده کوانتومی بود، که اینتل برای اولین بار در سال 2019 از آن پردهبرداری کرد. این دستگاه به نام Horse Ridge نامگذاری شد - اشاره به سردترین مکان در اورگان، که محلی است که آزمایشگاه اینتل در آن قرار دارد. Horse Ridge بر روی فنآوری 22 نانومتری FinFET کمقدرت Intels ساخته شد و به عنوان یک روش بالقوه برای آوردن توابع کنترل کلیدی برای عملیات کوانتومی کامپیوتری به طور مستقیم به داخل یخچال برودتی، نزدیک به خود کیوبیتها ارایه شد.فرض اساسی این بود که، اگر Horse Ridge بتواند به همان سطح از کنترل به عنوان ابزارهای دمای اتاق دست یابد، آنگاه تنگنای سیمکشی میتواند به طور قابلتوجهی کاهش یابد. Horse Ridge متعاقبا اصلاح شد، و نسل دوم تراشه در سال گذشته به نمایش گذاشته شد اما اکنون، برای اولین بار، محققان اینتلز نشان دادهاند که این تکنولوژی به اندازه برابر دمای اتاق قادر به کنترل کیوبیتهاست.تیم تحقیق از Horse Ridge برای اجرای یک الگوریتم دو کیوبیت به نام الگوریتم Deutsch - Jozsa استفاده کرد و متوجه شد که تراشه برودتی علیرغم محیط سرد عملکرد خوبی دارد و کنترل کیوبیتها را با همان سطح دقت ( 99 ٫ 7 %) به عنوان الکترونیک دمای اتاق به دست آورد.استفانو پلرانو، مهندس اصلی شرکت اینتل لب گفت: "نتایج تحقیق ما، که با مشارکت QuTech به دست آمدهاست، از لحاظ کمی ثابت میکند که کنترلکننده برودتی ما، Horse Ridge ، میتواند به نتایج بزدهی عالی مشابه الکترونیک دمای اتاق دست یابد در حالی که چندین کیوبیت سیلیکونی را کنترل میکند."ممکن است علاقهمند به مطالعه مقاله کمپانی Honeywell جزییات مربوط به چگونگی کارکرد کامپیوتر کوانتومی خود را منتشر کرد ، باشید.شرکت Horse Ridge یک تراشه CMOS مبتنی بر سیلیکون است، و به همین دلیل با یک تکنولوژی مشابه با تکنولوژی مورد استفاده در میکروپروسسورهای معمولی طراحی شدهاست. این دستگاه برای اطمینان از عملکرد درست حتی در دماهای زیر صفر سازگار شده است، که تراشه را قادر میسازد به لطف پالسهای فرکانس رادیویی وضعیت کیوبیت را دستکاری کند.کیوبیتهای دستکاریشده توسط Horse Ridge نیز بر پایه سیلیکون هستند، بر خلاف نوع کیوبیتهایی که برای مثال در کامپیوترهای کوانتومی IBM یا Googles یافت میشوند، که کیوبیتهای ابررسانا هستند. درحالیکه اینتل در ابتدا هر دو رویکرد - ابررسانایی و همچنین کیوبیتهای سیلیکونی - را دنبال میکرد، تلاشهای اخیر این شرکت در رویکرد دوم افزایش یافته است.این به این دلیل است که محققان به طور فزایندهای تصدیق میکنند که ساخت کامپیوترهای کوانتومی با تکنیکهایی که در طبیعت شبیه به آنهایی هستند که برای تولید مدرنترین قطعات الکترونیکی استفاده میشوند، میتواند مزایای زیادی در زمینه سنجش فنآوری داشته باشد.جالب این که: محققان Intels امیدوار هستند که با هر دو کیوبیت و تراشه کنترلکننده ساختهشده در سیلیکون، روزی بتوان هر دو را به طور کامل در یک قالب یا بسته با هم ادغام نمود. این امر تا حد زیادی چالش سیمکشی کوانتوم را ساده میکند و گامهای بلند در مقیاسپذیری کوانتومی را ممکن میسازد. پلرانو گفت: "این نوآوریها راه را برای ادغام کامل تراشههای کنترل کوانتومی با پردازنده کوانتومی در آینده هموار میکند و مانع بزرگی در مقیاس گذاری کوانتومی از سر راه برمیدارد."با این نتایج جدید، اینتل جایگاه این شرکت را در اکوسیستم به سرعت در حال تحول کوانتومی استحکام میبخشد. درحالیکه بیشتر تمرکز بر روی خود کیوبیتها و بهبود پردازندههای کوانتومی باقی میماند، غول سانتا کلارا ثابت کرده است که در حال اتخاذ یک دوره عمل متفاوت است، به جای آن بر روی توسعه اتصالات میانی و الکترونیک کنترلی کار میکند که یک پشته کوانتومی ایجاد خواهد کرد.ادغام این سیستمها ، طبق گفته اینتل، قطعه مهمی از معما برای دستیابی به کاربرد کوانتومی خواهد بود.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
چگونه بعد از زلزله با مانتو و روسری ست از خانه خارج شویم؟ دی ماه دوسال پیش تهران که زلزله اومد، اولین بار بود که زلزله رو تجربه میکردم، تازه مهمونامون رفته بودن، تو اتاق تنها بودم که اتاق به سمت راست تکون خورد. سریع گفتن بیایین بیرون، من فقط چادر گلگلی برداشتم بدون کفش و دمپایی همه پریدیم پایین. مامان خیلی ترسیده بودو حالش بد شد. من هم اونقدی ترسیده بودم که فقط میتونستم خودمو نگه دارم، نمیتونستم پیش مامان برم و باهاش حرف بزنم و آرومش کنم. اون شب تا صبح تو ماشین موندیم. و فکر ریختن ساختمونا و ترافیک شهر و سرما و کمبود غذا از سرم خارج نمیشد. (تاثیر زلزله اخیر کرمانشاه هم بود)هفته بعدش که دوباره زلزله شد، خواب بودم که دیوار تکون خورد و خورد به منو بیدارم کرد. ولی بقیه خانواده بیدار نشدن. صبر کردم و به صدای همسایهها که از پلهها پایین میومدن و صدای آژیر آمبولانس گوش دادم. دلم نیومد هیچکس رو بیدار کنم. از طرفی هم اینقد ترسیده بودم که حتی گوشیمو چک نمیکردم خلاصه با کلی کلنجار رفتن با خودم، خواهرمو بیدار کردم. گوشیشو چک کرد و گفت آره زلزله بوده، تموم شده. رختخوابامونو انداختیم زمین بغلم کرد و باز خوابید. من موندمو ترس و تاریکی شب. تا صبح به سقف زل زدم و نتونستم بخوابم. گوشیمم که نگا نمیکردم، فقط خیالبافی میکردم که تا چقدر با موشها زیر آوار میشه زنده موند. تا ساعت 6 که بقیه بیدار شدنو گلاب و آبطلا بهم دادن و خیالمو راحت کردن و خوابیدم.از ترس اون شب تا حدود یه ماه بعدش من درست نمیتونستم بخوابم. رسما زندگیم مختل شده بود.بعد از این دو حادثه اخیر، جاهایی که تو خونه امن هستن رو مشخص کردیم. کارایی که حین و بعد زلزله باید انجام بدیم خوندم که حفظ آرامش از همه مهمتره. و بیشتر از همه تجربه آدمها موقع زلزله و برخوردهای متفاوتی که داشتن دید گستردهای بهم داد که تنها راهحل از خونه بیرون پریدن و ترسیدن نیست.دیشب که باز تهران تکون خورد، من خبر زمینلرزه دماوندو از قبل خونده بودم، (ینی شوک 100 درصدی نشدم) سریع بلند شدم کولمو برداشتم گوشی و لپتاپو و شارژراشون رو انداختم توش. لباس پوشیدم کلید خونه رو برداشتم کفشمو از جاکفشی بیرون اووردم و سریع همه پایین رفتیم، طوریکه هنوز از ساختمون ما کسی پایین نیومده بود، ماشین بردیم خیابون اصلی. و در زمان خیلی کمی ما آماده بودیم! ریشتر زلزله رو نگاه کردم توییتر چک کردم، و تنها 10 دیقه بعد زلزله اینقد به ثبات و آرامش رسیده بودم که توییت گذاشتم. یه ساعت بعد از زلزله با چند نفر حرف زدم و توانایی خوندن اخبار و وضعیت تهران و اطراف رو داشتم. موقع زلزله هول نشدم اینقد که سر انتخاب لباس قدرت فکر کردن داشتم و روسریمو با مانتوم ست کردم! وسایل ضروریمو سریع جمع کردم.بعد که برگشتم به عقب نگاه کردم و اینهمه تغییر تو خودم دیدم خیلی متعجب شدم منی که تا چند ساعت بعد زلزله جریت روشن کردن نت رو نداشتم که مبادا با هرخبر احتمالی ترسم بیشتر بشه اینقد زود تونستم به خودم مسلط شم که اخبار رو دنبال کنم و با آدمها ارتباط بگیرم.آگاهی درباره حادثه به رفتار آدم در لحظه خیلی کمک میکنه که در کمترین لحظه بهترین تصمیمو بگیره. چطور در وهله اول خودشو جمع کنه بعد به بقیه کمک کنه و بر اوضاع مسلط باشه.شناخت محیط هم دستکمی از آگاهی نداره. تو بدونی مثلا کجای اطرافت امنتره و کمترین آسیب بهت میرسه. از قبل ذهنت آماده باشه نه اینکه موقع حادثه تازه شروع به فکر کردن کنی چیکار باید کنمیک سری افراد بهطور اتفاقی عکسالعملشونو موقع زلزله تونستن ثبت کنن، از قشنگترین کلیپها اون خانم مجری لرستان بود که با تکون خوردن زمین اول "یاعلی" گفت بعد بداهه شروع کرد به گفتن جملاتی که تماشاگر و اطرافیان در استادیوم رو دعوت به آرامش میکرد. یه شخصیت چقدر قوی و کارکرده میتونه باشه که چنین در لحظه مسلط به اوضاع بشه. و برنامه زنده رو بتونه ادامه بده.شما چطور، اولین تجربه زلزلهتون چطوری بوده؟ |
چرا پزشکی قدیم هنوز طرفدار دارد؟ انسان هایی که در گذشتههای دور زندگی میکردند، جهان را طور دیگری میدیدند. زمانی که اطلاعات در مورد دنیا کم بود و زمین دانشمند نداشت.در آن دوران طولانی، نگاه کلی به جهان وجود داشت. انسان، زمین و آسمان به هم پیوسته بودند، طبیعت جان و احساس داشت. علوم قدیمی هم چنین بودند.و در ابتدا نگاهی کلی به پدیدهها داشتند.شروع علم پزشکیبقراط پدر علم پزشکی چهار مایع اصلی را در بدن کشف کردو از علایم و نشانههای ظاهری بیمار برای تشخیص بیماری و درمان استفاده میکرد.پزشکی نویناین در واقع شروع پزشکی نوین بود. جایی از تاریخ که برای اولین بار تغییرات فیزیولوژی به عنوان علل بیماریها شناخته شدند، نه ارواح خبیثه و شیطان.پزشکی مانند هر علم دیگری پیشرفت کرد و تخصصیتر و جزیی نگرتر شد.با پیشرفت تکنولوژی روشهای تشخیص متنوعی ابداع شدند، بیماریها با توجه به نشانهها و علایم دسته بندی شده، داروهای شیمیایی ساخته شدند.در این نقطه از زمانجایی که بشر معجزهی داروها، روشهای پزشکی و عملهای جراحی را دیده،وقتی میداند برای تشخیص و درمان یک بیماری، چند گروه متخصص شامل پزشکان، مهندسان پزشکی، آزمایشگاهیها، داروسازان و . باید تلاش کنند،وقتی میبیند هر کدام از این گروهها چند سال در دانشگاه درس میخوانند و یافتههای پژوهشگران پیشین را دوباره بررسی میکنند،وقتی انسان خردمند همهی اینها را میبیند، چه چیزی او را وادار میکند نسبت به علمی ابتدایی که امکان یک بررسی سادهی سلولهای خون و ادرار را هم ندارد، این همه خوشبین باشد؟از دید روانشناسی میتوان گفت، در پس این همه تمایل و اصرار این نگرش وجود دارد :"هر چیزی قدیمی اش بهتر است".چه چیز قدیم بهتر از امروز است؟قدیم یعنی زمانی که این همه احتمال وجود نداشتو همه چیز ساده تعریف میشد.انسان مجبور نبود این همه فکر کندو آینده خیلی مشخصتر بود. بیماریها اسمهای مختلف نداشتند، تشخیص و درمان اینقدر متنوع نبود.انسان به طور ناخودآگاه امنیت دنیای قدیم و محیطی بدون احتمالات مختلف را دوست دارد.دنیایی که یادآور فضای رحم است.جهانی بسته و محدود که در آن ترس از نادانستهها وجود ندارد.ترسی که وقتی کنار ناآگاهی قرار بگیرد، میتواند علمی مانند پزشکی با این همه پیشرفت را هم زیر سوال ببرد.جایی که خرد انسان در آن نقشی ایفا نمیکند.دکتر فایزه خانلرزاده روانشناس |
ابهامات نظم بخش دوم در بخش قبل در مورد اینکه ایا نظم هست یا نیست نظر شخصی خودم را گفتم(همچنان این موضوع بسیار جای بحث مطالعه دارد و سواد من هم اندک است و نیاز دارم مطالعه بیشتری داشته باشم اما فعلا جوابهایی داشتم که دست کم برای خودم نوشتم.)حال یکی از گزینهها را بررسی میکنیم:اینکه علت بوجود امدن ما یک ناظم و خالق نبوده اما نظم و شرایطی موجب شده بوجود بیاییم که شانسی و یک در چند میلیارد یا خیلی کمتر احتمال داشته و چون حاصل ان ماییم نمیشود گفت بوجود امدن ما الزاما ناظم یا خالقی داشته البته این قضیه کاملا در محدوده نظم نیست اما خب ربط قابل توجهی هم دارد.اولا قبلا هم اشاره کردیم به هر حال یک درملیون یا یک در ایکس خودش یک احتمال هست.ساختاری که ان را گاها مشابه یک نقطه فرض میکنند که بی نهایت جهان را در جایی که زمان ندارد خلق میکند.خلق میکند نه؟پس فلسفی میشود خالق حتی اگر نقطه فرض شود.خارج از بعدها است نه؟نظر ما هم از خالق همین استکارش خلق کردن است نه؟الزاما نظم نیست اما این نظم یک در ایکس را هم همان بوجود اورده نه؟شاید بگویید همان نقطه استارتش را زده و بقیه جهان خود شکل گرفته .مگر تعریف مشخصی در کل از خالق وجود دارد؟خب من میگویم مثلا خالقی که من به ان باور دارم الزاما قرار نیست یک دستش را بیاورد و شروع به چیدن دقیق اتمها کند یا عین تعریف مسیحیت یا تعریف غالب و کارتونی با اجی مجی کردن،همه چیز را کنار هم قرار دهد.اولا همچنان عامل و خالق ان است حتی اگر نقطه باشد.(علم به علت عدم درک خالق ان را نقطه دانسته و احتمال زیاد از نظر فلسفی بیشتر از اینهم متوجه نشود چون ما فرایند تکاملی جهان را از اولین لحظه ان میدانیم و صرفا حدسی از قبل ان لحظه در حد یک تصویر بسیار بسیار مبهم و غیر قابل درک .ادیان هم جز درک مادی و تعریفی خودمان از خدا تصوری مبهم دارند).پس اگر من یک جرقه بزنم که موجب اتش شود همچنان من خالق ان هستم(البته هر مثال مادی ایراد فلسفی هم دارد)و عامل ان هستم.دوما چرا فکر میکنیم الزاما خلق کردن خدا به شکل این بوده که یک دست بیاید و یا چارتا فرشته و شروع به چیدن و با نخ وصل کردن کنند.عموما نحوه خلق خدا که مستقیما توسط خودش بود خود غیر قابل درک است.قرار نیست با میکروسکوپ زوم کنی و اثار انگشت یا دست خدارا ببینی.اتم میرود همانجا که میرود و باید، تا به اینجا برسد.سوما فرض کنیم من با یک نقطه خیلی ریز که در اصل میکروچیپی است استارت یک هوش مصنوعی خود افزا و رشد کننده و تکامل یابنده را بزنم.حتی اگر بدون دخالت مستقیم من ان هوش مصنوعی به عرش اعلی برسد باز طراحی من بوده به شکلی که به انصورت تکامل پیدا کند.اما ویژگی جالب فلسفه خالق مشترک با نقطه مبهم ماست.خالق است.بله.در فلسفه ادیان و مثلا اسلام که بنا به شرایط اشنایی بیشتری با ان داریم الزاما خدا به ان معنا که فکر میکنیم جهان را با هدف نیافریده.حضرت علی در این باره فرموده که خداوند نیازی نداشته که هدفی از خلق داشته باشد.خلق خدا بخاطر خالق بودنش است.همانند چشمه میجوشد چون ذاتش است(البته ما در اینجا مجبور به استفاده از کلمات مادی هستیم و به معنای مقایسه خدا با مادیات یا توهین به مقدسات نیست بلکه برای رفع ابهامات با مثالهای زمینی است)اصیلترین شاعران جهان میدانید کدامند؟معروفترینها حافظ و سعدی و حتی شاعران اروپا .انان که شعر را نه برای پول و از اختیار یا برای خودشیرینی یا معروفیت بلکه در لحظه سرودهاند.فی البداهه و بی دلیل.گرچه در زمان محصورند اما حدالامکان اگر از عادات مادی فارغ شدهاند شعر از انها جوشیده.به علت ذات و ماهیت و طبع شاعری درونشان که خود ناشی از روح انسانی است.مانند غریزه ،اما متفاوت غریزه قابل کنترل است .شعر میاید به ذهنش ،می تواند ننویسد یا نگوید اما از ذهنش میگذرد.مثلا ذهن ما تقریبا در هر لحظه و واحد زمان در حال کار است حتی موقع خواب و موقعی که حتی فکر میکنی به چیزی فکر نمیکنی!چون ذات و ماهیتش افرینش اگاهی در هر لحظه است.نمی توانی بگویی چرا به فلان چیز فکر کردم.فکر است میاید ،دست خودت نیست.تا زمان مرگ تقریبا هر لحظه حتی در مواردی در کما هم کار میکند.این شاعران اصیلترین هاهستند که عمیقترین لایههای درونی خود رسیدهاند.مثل تسلایی که در لحظه دست خودش نیست روابط و فرمولها میایند میروند حتی لحظهای که سر شام است یا در طبیعت تفریح میکند.به همین علت بزرگان ما به رسیدن به ذات و ریشه وجودی و ماهیتی خودمان تاکید میکردند.حال خالق مثلا از نظر اسلام.خالق است ،می افریند، خلق میکند.از جایی که محصور زمان و مکان نیست پس در هر لحظه و هر آن (نمیتوان بی زمانی را با کلمات ابراز کرد)می افریند.میلیونها میلیون جهان .همچنان چیزی از خلقت هدفمندش کم نمیکند شاید ما بگوییم برای خودش بی هدف اما هدف برای ما.شاید خود شاعر در لحظه ذهنیت و علت خاصی برای سرودن نمیدیده اما خود مخلوق و شعر، معنا و مفهوم و منظور دارد و اگر ان را سامانه هوشمند فرض کنیم به پیش میرود.حتی خود ادیان اشاره به وجود عالمین و بی نهایت عالم دیگر دارند. کما اینکه تصور بیکار نشستن خالق و فقط یک جهان افریدن خود اشتباه است.پس شاید یکی میگوید نقطه یکی میگوید خالق چون درکی از ذاتش نداریم.اما در ادامه میگوییم ما همان شانس یک در تریلیونیم که نشستیم و میگوییم جهان نظم دارد.خب حتی اگر این را قبول کنیم خالق یک درتریلیون هم که شده یک جهان منظم خلق کرده(البته باز تعریف نظم و اینها سوال میشود اما فرض کنیم این جمله کامل اتییستهاست که به فرض منظم بودن جهان این امکان یک در تریلیون است)تازه خود جهانهای دیگر هم قطعا ساختار منظم خود را دارند.بله شاید انجا انسان بوجود نیامده و شرایطش نبوده اما موجود ایکس بوجود امده دست کم پایداری نسبی به معنای وجود ان جهان معنا یافته.جالبتر اینکه ذهن ما دقیقا در قالب درک این جهان است.نه تنها کل این جهان بلکه کمی هم به پشت و خارج از ان فکر میکند.شاید بگویید تکامل یافته.طبیعت تکامل داده تا من پادماده را درک و مطالعه کنم؟مگر پادماده در تکامل من نقش داشته؟البته خود این باز قابل بحث است قبول دارم .اما کنار هم گذاشتن این موارد دست کم دست کم داستان خالق را همچنان بالای پنجاه میبرد.حتی خود ایلان ماسک اخیرا گفته احتمال ساخته شدن جهانمان با موجودات هوشمند بالاست.امروزه روشنفکرین حاضر به قبول ساخته شدن جهانمان توسط بیگانگان هوشمند شدهاند چون بقول هایزنبرگ "نوشیدن اولین جرعهاز لیوان علوم طبیعی، تو را به یک بیدین تبدیل میکند اما در انتهای این لیوان خدا منتظر تو است."در ابتدا کسی که مطالعات سطحی دارد معمولا(نه همیشه، درصد خدانباوران حتی در دانشمندان بالا و غیر قابل انکار است اگر بی طرفانه نگاه کنیم هم منطقیست و در مواردی حق میدهم )در ابتدا قطعا خدا را رد میکند.اما انها که به درک عمیق از علم میرسند یا به قدرت برتری اعتراف میکنند که در مواردی به یک دنیای شبیه سازی یا بازی کامپیوتری فضایی اشاره میکنند یا ندانم گرایی را انتخاب میکنند.انیشتین واقع بینانه نگاه کنیم یک پانتییست بود .بارها تاکید کرده اتییست نیست ،اما به خدای شخصی هم باور ندارد حتی او هم در اعماق چیزی را حس میکرد"من متقاعد شدهام که خداوند تاس بازی نمیکند."باز هیچکدام تاکید قطعی و کورکورانه بر الزام باور دانشمندان به خدا انهم به معنی ادیان نیست.اما مورد اخر ایا نظم الزاما به ناظم نیاز دارد؟از نظر این جهانی بله اما الزاما نه .در این مورد بحث بیش از حد عمیق و فلسفیست و در مواردی بزرگترین فیلسوفان ان را رد کردهاند.بخصوص اینکه اگر خدا ناظم باشد پس خود دارای نظم است و خود نیاز به ناظم دارد.البته کسی نگفت ان نقطه فرضی در فیزیک ایا خود خالقی داشته؟خیر .نقطهای میگذاریم و میگوییم از اینجا به بعد قابل درک برای ما و مطالعه نیست و ما صرفا میپذیریم .اما خلاف اینهم ثابت نشده و قطعا یک حالت دیگر است .حتی خود هیوم به عنوان ناقض نظم میگوید احتمال بالا کار کسان یا چیزها یا یک واحد است اما الزاما توحید نیست.ولی در کل ناظم احتمال بالایی دارد.یا ناظم هاتوجیه این است مگر یک ساختمان برای ساخته شدن یک ناظم میخواهد؟صدها نفر کار میکنند حتی از نظر مهندسی.اما بنظر من از نظر تیوری و طراحی ساختمان یک طراح وجود دارد.چرا؟در واقع دو نظر مخالف یک ساختمان نمیسازد.بلکه مشارکت چند موجود اگاه و تطبیق نظرهایشان.اگر مهندس یک بگوید رنگ باید زرد باشد و دومی بگوید قرمز رنگی زده نخواهد شد(مگر قدرت یکی بیشتر باشد یا با هم ترکیب کنند که خود یک رنگ دیگر است و نظر هیچکدام نیست بلکه کلا یک نظر دیگر است مثلا رنگ نارنجی یا نصف زرد و نصف قرمز،نمیتوان گفت ساختمان طبق نظر مهندس اول زرد شد یا صرفا قرمز دقت کنید هر دو میگویند کاملا زرد یا قرمز اگر بین این دورا اختیار کنند خود نظری مستقل و توافقیست یعنی اگاهی و نظر هر دو جمع و به یک نظر تبدیل شد.یعنی نهایتا یک نظر پیاده شد.نمیشود فقط زرد و در ان واحد فقط قرمز باشد.)پس یک نظر واحد برای جهان اعمال شده و دو نظر متضاد امکان ندارد یا دو نظر عین هم بودهاند و نظر هردو نفر پیاده میشود که خود یک نظر است یا بین ان دو توافق میشود که این خود باز یک نظر توافقی است نه الزاما نظر اولی نه نظر دومی است.پس یک نظر در طراحی ساختمان جهان پیاده شده.حال یا یک نفر بوده یا چند نفر .اولا یک نفر در هر صورت عاقلانهتر است شاید در کار ساخت فرشتگان یا نظایر کمک کنند اما نظر مهندس اصلی پیاده میشود و فرشتگان واسط انند.اما اگر دو مهندس عین هم، کاملا عین هم و کاملا هم نظر باشندو کاملا یکی فکر کنند که خب هر دو یکی هستند.یکی عین مشخصات فکریو نظری و باطنی شما باشد(برای خدا ظاهری در نظر نمیگیریم)شما دو نفر یکی هستید.حتی در مکان و زمان شما هم باید باشد(برای خدا زمانو مکان فرض نشده)یک حالت اینست که هر دو نظر متفاوت دهند و نهایتا یکی پیاده شود که خب یکی برتری قدرتی یا نظری دارد یا به علتی دیگری کوتاه امده و از نظر نسبی ان یکی قدرتمندتر است یا بگوییم مطلقا او خدا و خالق است.یا بین نظر این توافق شده و پیاده شود گرچه بعید است اما ان را هم بررسی میکنیم.اولا خود نظر بین این دو خود یک نظر جداست و مستقل است اما خب شاید هر دو مشورت کرده اند(با فرض هیچ گونه اختلاف بینشان که خود باز احتمال را محدودتر میکند)اما مشکل اینجاست که برخلاف جهان ما دو مهندس خارج جهان نخواهد بود!!!علت اینست افریننده این جهان خود خارج بعد زمان مکان است(حتی اگر نباشد افریننده ان خالق که خود خالق اصلیست قطعا خواهد بود چون زمان مکان خود مخلوق است)یعنی اینگونه نیست که دو مهندس فعلا توافق کنند، در هر لحظه و در هر واحد موافقند.دوم مکان نیست (درک همه اینها سخت است ناچاریم کلمات مادی به کار بریم اما این خود از عجایب انسان است تفکر در خارج از بعد خود بطور نسبی!)و ان دو خدا با فرض مکانی در همه جا همزمان هستند در همه چیز موافقند در همه چیز توافق دارند روی رنگ نارنجی و فقط نارنجی هر دو در هر زمان و مکان و حتی خارج بعد(حتی دانشمندا هم توافق بر تک منشا بودن همه جهانهای ممکن مخلوق از منشا جهان ما دارند)علم فیزیک حتی یک نقطه را خالق دانسته نه دو نقطه(چون ما نقطه فرض میکنیم و ان هیچ است و هیچ خود یکیست )علاوه بر این یک نظریه جالب وجود دارد به نام اگاهی جمعی یعنی اگاهی منو تو، بطور جمعی یک اگاهی جمعی واحد تشکیل میدهد.یک ملت که مثلا انقلاب میکند.میتواند ان را مفرد دانست و یک اگاهی واحد دانست.پس مجموع خدایان که در همه چیز توافق دارند خود یک واحد حساب میشوند که برایندشان یک افرینش است.تمام این حرفها کمی دور از نظم شد اما مرتبط و زیر مجموعه بود و در شبهات برهان نظم انها را دیدم.اما باز ایا خود ناظم نظم دارد؟نکته جالب در شبهات وارد بر نظم و خدا پراکندگی و تناقض انهاست.مثلا هیوم اعتقاد دارد چون ساعت ناظم دارد الزاما نمیتوان گفت جهان ما ناظم دارد اما داوکینز میگوید ناظم نظم دارد چرا؟چون در جهان ما که همینگونه است!!!!در جهان ما ناظم خود پیچیده و نیاز به نظم دارد.پس باید یکی از این دو نظر فسخ شود و برود پی کارش.یا الزاما نظم جهان با ساعت مقایسه شود و بگوییم حتما ناظم دارد یا بگوییم الزاما نمیتوان گفت چون در جهان ما ناظم نظم دارد ناظم ما که خارج از جهان است نظم دارد.ثانیا فرض کنیم خالق همان نقطه است.خود نقطه هیچ است به اعتقاد علم، اما هستی را به وجود اورده درست؟ایا چون خود هیچ است الزاما نمیتواند هستی بوجود اورد؟هیچ هستی را بوجود اورده پس خالق نظم هم الزاما منظم نیست و حتی کل مفهوم نظم را به معنای واقعی خود ساخته.درکش سخت است اما خیلی ممکن است.خود خدا افریننده همه چیز است مهربانی نبوده تا قبل خدا دقیقا مانند نقطه .تا قبل هستی هیچ بوده خود خدا هست و وجود دارد اما نه به معنای هستی..میگوییم هیچ فیزیکی هست اما نه به معنای هستی ما اما هست(:این نظر هیوم:آنچه درباره طبیعت٬ نظم نامیده میشود، میتواند تعادل نامیده شود. وقتی یک جرم آسمانی در دام جاذبه زمین میافتد و میلیاردها سال به دور آن میچرخد، آنچنانکه میتوان از نظم چرخش آن برای محاسبه زمان استفاده کرد، آنچه واقع شده، نظم دستساخته نیست، بلکه یک تعادل است که میتواند گاهی میلیونها سال و گاهی به مدت کوتاهتر ادامه داشته باشد. همان قوانین فیزیک که تعادلهای قبلی را ایجاد کردند، همانها باعث از بین رفتن آن تعادلها و موجودات قبلی شدند و تعادلهای فعلی نیز کاملا آسیب پذیرند و میتوانند جایشان را به تعادلهای جدید، بین موجودات سازگارتر جدید بدهند.اتفاقا زیباتر شد نه؟ اسم این نظم را تعادل بگذار خیلی هم زیباتر .ایکس بگذار زد بگذار به هر حال وجود دارد.سوال این است قوانین به فرض تغییر میکند منظور از نظم کدام قانون و محصول است؟مثلا اگر امروز ایکس برابر دو هست فردا به مرور و با تغییر کاینات و مقادیر برفرض شود سه(که قوانین بنیادی دست کم در این جهان تغییری ندارند اما فرض کنیم)هیوم میگوید منظور از نظم ایکس مساوی دو است یا ایکس مساوی سه؟باید بگوییم یکی نظم دارد و منظمتر است یعنی قبلی بی نظمتر است براستی نظم کدام است؟من میگویم نظم همین است(:نظم همین تغییر است همین که ایکس همیشه مساوی عددیست. همینکه اصلا میتوان تعریفش کرد و نوشت و درک کرد (دست کم چیزهایی که در جهان ما هست نه خارج از بعد و زمان و مکان)اصلا خود تغییر هوشمندانه و تعادل بین اینکه ایکس امروز دو است و فردا بهتر است سه شود یا میشود خود نظم است .اینهم شبهه اخر:عدهای نیز وجود نظم را رد کردهاند. مثلا در مورد خلقت چشم میتوان این ایراد را گرفت که چشم به نزدیکبینی، و به آب مروارید دچار میشود. در این استدلال که به آن برهان طراحی ضعیف ( Argument from poor design or dysteleological argument ) میگویند خدا ناتوان فرض شده یا اندکی پس از آفرینش جهان مردهاست و این امکان را فراهم آورده که عالم هستی از عیار هماهنگی خود بکاهد.بیا با این استدلال ثابت کنیم اصلا جهان نمیباید و نمیتوانست بوجود بیاید چه برسد ناقص باشد یا منوتو بگوییم ناقص است و هر دفه یکجور نقص را استدلال کنیم.بیماری نقص است درست ؟امروز همه بیماریها فرض کنیم حذف شوند چنان که نبودهاند.من فردا میگویم ژن نقص است چون محدودیت و اجبار رنگی میدهد شاید من نمیخواهم یا زیبا نیست یا زمینه نقص فیزیکی میدهد.فردا ژن هم چنان حذف شود که انگار از اول نبوده.بعد بگوییم اصلا این بدن نقص است.نمیگذارد بالا بروم فعالیت کنم خلاصه نسبته به یک پرنده از این نظر ناتوانم. نقص حذف شود.قالب روحی پیدا کنم.گیم اور(:تو از این جهان خارج شدی!یعنی اصلا از ابتدا نباید این جهان بوجود میامد.حتی تهش میگفتم بعد زمان مکان محدودم کرده و یک نقص است باید حذف شود و تمام .مفهوم وجود من حذف میشود.من از نظر متریالیستی در این بعد مفهوم دارم دنیایم هم همینطور پس در بهترین حالت است و نقص، خود مقایسه با جهانیست که به اعتقاد متریالیسم وجود ندارد.جهان عاری از هرگونه عیب و محدودیت(سعی کردم از دیدگاه متریالیسم و مادیترین حالت بهش نگا کنم انگار که اصلا جهان دیگر نیست* |
آیا جهانه خارق العادهی ما توهمی بیش نیست؟ به مغز این استاد(آلبرت انیشتین) که نگاه میکنم اتفاقاته شگفت انگیزی تو ذهنم به وجود میاد. آتشفشانی از خلاقیت ، نوآوری و شناخت گستردهتر از جهان ..اما حیرته من بیشتر از مستقل بودنه جهان درون و ذهنیه خودمونه که در ادامه بیشتر توضیحش میدمفارغ از هر اتفاقی که تو این پهنهی عظیم بیوفته، ما انسانها چیزی رو قبول میکنیم که بخوایم.یعنی چیزی که ذهنمون با توجه با شواهد و دلایل مختلفی که داره به جمع بندیه محکمه پسند خودش میرسهکیهانه ما چندین میلیارد ساله که به بقا و تحولاته خودش ادامه میده اما بشری که از دله همین کیهان به وجود اومده، مدام داستانهای مختلف در مورده جهان برای خودش تعریف کرده که بتونه با خیلی مسایل کنار بیاد و هضمشون کنه و به نوعی از ابهام و ترسه ناشی از ندونستن هم در بیادمثلا چند صد ساله پیش فکر میکرد زمین مرکزه عالمه، یه مدت گذشت گفت خورشید مرکزه عالمه، بعد بازم گذشت و شواهد نشون از وجود ستارهها و سیارههای بیشمار مثله خورشید و زمین میداد که این خبره بدی برای خیلی از انسانها بود چون قرار بود باورهای قبلیشون به خاطره باورهای به نظر کامل تره یه عدهی دیگه خورد و خاکشیر بشه!تازه این اتفاقات بدونه درد و خونریزی هم نبود و یه مقدار بیشتر از خاکشیر شدن برامون تلفات داشت! قیمته هر کدوم از این تغییرات سرکوبه جمعیه زیاد تا آدم! ، زندانی و تبعید یا اعدام خیلی از مترقی الفکرهای زمانه مثله گالیله بودو حالا ...بعد از قرنها پیشروی نه تنها صحبت از بیشمار ستاره نیست بلکه صحبت از میلیاردها کهکشانه ...کهکشان هایی که هر کدومشون خلق گاه و محله تولده میلیاردها ستارهی دیگست ..یعنی میلیارد در میلیارد ستاره که هر کدومشون از زاویهی خودشون میتونن مرکزه عالم باشن!اما چرا صحبت رو به این سمت بردم؟ جوابش خیلی سادست . .چون فارق از هر تغییر و تحول و وجود و غیر وجودی که "جهانه بیرونی" داره، ما با یک جهان خارق العاده و پر جزییات و اسرار آمیز، "درونه خودمون" سر و کار داریم که داره سیر پیشرویه خودش رو طی میکنه و چیزی که ما به درکه جهان نسبت میدیم، به نظره من، رسیدن و ساختن به یک هارمونی ای بینه جهان درون و جهانه بیرونمون هست. این جهانه بیرونی از اعضای خانواده میتونه شروع شه و شامل تک تکه خودروها و درختها و آب و هوا تا همون کهکشان هایی که بهتون گفتم باشهمنظورم از هارمونی و به فهم درآوردن تقریبا یه همچین چیزیه! |
آینده خودروهای الکتریکی در BMW آینده خودروهای الکتریکی در BMW اتومبیلهای برقی و پلاگین هیبریدیامروزه کدام نوع از ماشینهای برقی را میتوانید بخرید؟ تفاوت پلاگین - هیبریدی با مایلد - هیبرید چیست؟ در ادامه، مقایسه این دو نوع خودرو را بخوانید تا به پاسخ سوالتان برسید.دیر یا زود، اکثر رانندگان اقدام به تبدیل خودروهای بنزینی خود به یک وسیله نقلیه برقی خواهند کرد. این مزیت بیش از هر چیزی برای محیط زیست تاثیر آشکاری دارد، زیرا موتورهایی که از طریق برق کار میکنند گازهای گلخانهای تولید نمیکنند، بنابراین اتومبیلهای برقی به خودیخود بدون انتشار گاز هستند. در حال حاضر، وسایل نقلیه برقی نسبت به خودروهای معمولی گران هستند. با این حال، این خودروها از جنبههای مختلفی با صرفهتر میباشند، به عنوان مثال هزینههای عملیاتی و نگهداری این نوع خودروها پایینتر از همتایان خود با سوخت فسیلی هست. مهمتر از این، تولیدکنندگان تسهیلاتی برای وسایل نقلیه برقی ارایه میدهند و حتی در بسیاری از کشورها، مشوق و اعتبار مالیاتی برای آنها در نظر گرفته شده است.بدیهی است که اتومبیلهای برقی یک انتخاب کاربردی هستند، اما این بدان معنی نیست که آنها هیجانانگیز نباشند. زمانیکه شما پشت چراغ قرمز ایستادهاید، این خودروها به اندازه کافی گشتاور خواهند داشت که بعد از سبز شدن چراغ، به اندازه کافی گردوخاک به راه بیندازید. شما قادر خواهید بود این کار را به طرز حیرت انگیزی انجام دهید، زیرا موتور خوردو برقی شما بسیار آرام است.پیشرفتهای فنی در محرکهای برقی باعث میشود تا خودروسازان انواع مختلفی از وسایلنقلیه را ارایه دهند. این امر باعث میشود تا ردیابی همه پیشرفتها آسان شود. برخی از خریداران از خرید یک خودروی هیبرید - پلاگینی کاملا راضی هستند، در حالی که برخی دیگر یک ماشین کاملا برقی را میخواهند. در این مقایسه، انواع مختلفی از طرحهای مربوط به خودروهای برقی را توضیح خواهیم داد. در این مقاله ما از اصطلاح ایوی برای وسایل نقلیه برقی و همچنین هیبریدی استفاده میکنیم.گروه BMW به عنوان یک پیشگام در زمینه محرکهای الکترونیکی، به یک نقطه عطف دیگری در زمینه خودروهای برقی دست یافته است و هم اکنون، تا پایان سال 2019 میلادی، نیم میلیون اتومبیل الکتریکی را به مشتریاناش در سراسر جهان تحویل داده است. علاوه بر این، BMW قصد دارد ظرف دو سال آینده، یک میلیون وسیلهنقلیه الکتریکی در جادهها داشته باشد و در جهت محافظت از آبوهوا مشارکت موثری انجام دهد.انواع مختلف خودروهای برقیاتومبیلهای کاملا برقیهیبریدیهامایلد - هیبریدهاپلاگین - هیبریدهاوسایل نقلیه سوخت سلولیاتومبیلهای کاملا برقییک وسیلهنقلیه الکتریکی چگونه کار میکند؟ در مقایسه با موتورهای احتراقی، یک ایوی برای تغذیه موتور از یک باتری به جای موتور احتراقی استفاده میکند. ظرفیت باتری دامنه یا همان مقدار مسافت قابل طی کردن یک ایوی را تعیین میکند (یعنی با یک بار شارژ باتری، چه مسافتی را میتواند طی کند).یک وسیلهنقلیه تمام الکتریکی ( BEV وسیله نقلیه الکتریکی باتریدار) بطور کامل با برق کار میکند. این نوع موتورها هیچ احتراقی ایجاد نمیکنند، به همین دلیل به خودیخود هیچ نوع گاز گلخانهای تولید نمیکنند. و به همین دلیل، ما در مقایسه با دیگر وسایلنقلیه برقی، حداکثر امتیاز را در زمینه دوستداری محیط زیست به این نوع خودروها دادهایم.مشکلی که در این خودروها وجود دارد این است که بسیاری از رانندگان نگران میزان مسافت طی شدهای هستند که این خودروها با یک با شارژ میتوانند طی کنند. اما این نگرانی عموما بیاساس است. امروزه بیشتر وسایل نقلیه الکتریکی باتریدار مسافتی بیش از 185 مایل ( 300 کیلوومتر) را میپیمایند و این در حالی است که اکثر رانندگان در ایالات متحده آمریکا، روزانه مسافتی کمتر از 60 مایل ( 95 کیلومتر) را رانندگی میکنند.با استفاده از یک توسعه دهنده محدوده، رانندگان میتوانند در مورد این مسیله نفس راحتی بکشند. توسعهدهنده محدوده یک ژنراتور بنزینی است و زمانی که باتری تقریبا تخلیه میشود، شروع بکار میکند و برق ایجاد شده را صرفا برای تغذیه باتری استفاده مینماید. در یک خودروی الکریکی باتریدار، این ژنراتور به طور مستقیم نیروی محرکه اتومبیل را تغذیه نمیکند، زیرا اگر این کار را انجام میداد، تبدیل به یک خودروی الکتریکی هیبریدی میشد.مزیت دیگر خودرویهای الکریکی باتریدار این است که در برخی از کشورها برای آنها مشوقهای مالیاتی خاصی درنظر گرفته شده است. وسایل نقلیه کاملا برقی برای افرادی که میتوانند باتری خودروی خود را در خانه یا محل کار شارژ کنند ایدهآل است. در حال حاضر ایستگاههای شارژ عمومی زیادی به ویژه در کنار ایستگاههای مترو و در مسیر بزرگراهها اراهاندازی میشود و این بدان معناست که در آینده سفرهایی با مسافت طولانی، آسانتر و آسانتر خواهد شد.مسافت: *** ( 3 )زیرساخت: *** ( 3 )پایداری: *****( 5 )اتومبیلهای هیبریدیخودروی هیبریدی چیست؟ در مقایسه با وسایلنقلیه الکتریکی، یک خودروی برقی هیبریدی ( HEV ) دارای یک موتور احتراقی و هم دارای یک موتور الکتریکی است. بسته به اتومبیل، هر دو موتور میتوانند از یکدیگر مستقل باشند یا میتوانند به صورت پشت سر هم کار کنند.میزان عملکرد خودروهای هیبریدی به عنوان یک وسیلهنقلیه الکتریکی، بستگی به عملکرد الکتریکی، دامنه الکتریکی و دامنه سیستم شارژ آنها دارد. بطور کلی دو نوع HEV یا وسیله نقلیه الکتریکی هیبریدی وجود دارد: مایلد - هیبریدی و پلاگین - هیبریدی.مایلد هیبریدی موتور الکتریکی، موتور احتراق را تقویت میکندمایلد - هیبرید چگونه کار میکند؟ در این نوع خودروها یک موتور الکتریکی مایلد - هیبرید به موتور احتراق کمک میکند. این موتور هنگامی که مقدار زیادی سوخت به ویژه در هنگام استارت مصرف میشود، شروع به کارکردن میکند. این باعث میشود که مایلد - هیبریدها مصرف سوخت و انتشار گازهای گلخانهای وسیله نقلیه را کاهش دهند. باتری این خودروها با یک ژنراتور وبصورت خودکار شارژ میشوند.خودروهای مایلد - هیبرید که به عنوان هیبریدهای 48 ولت یا MHEV شناخته میشوند، دارای یک موتور الکتریکی هستند که به موتور احتراقی کمک میکند. موتور الکتریکی در زمانی که سوخت بیشتری مصرف میشود بویژه در هنگام روشن کردن خودرو شروع بکار میکنند. همچنین زمانی که بخواهیم شتاب خودرو را افزایش دهیم باعث تقویت موتور خواهد شد.باتری این خودروها تنها از طریق ژنراتور شارژ میشود، و انرژی ایجاد شده توسط موتور احتراق را به برق تبدیل کرده و آن را در باتری ذخیره میکند. مایلد- هیبریدها نیازی به ایستگاههای شارژ ندارند.مهمترین مزیت یک مایلد - هیبرید، مصرف سوخت آن است بطوریکه تنها 0 ٫ 1 گالن در 62 مایل ( 0 ٫ 4 لیتر در 100 کیلومتر) مصرف میکند و این یعنی خودروهای مایلد - هیبرید نسبت به اتومبیلهای بنزینی، سوخت بسیار کمتری نیاز دارند. با توجه به اینکه این نوع خودروها سوخت کمتری مصرف میکنند، با یک مخزن کاملا پر از بنزین یا گازوییل میتواند مسافتی طولانیتری را بپیمایند. از آنجایی که سیستم پیشرانه اصلی از موتور احتراق تغذیه میشود، فراگیر بودن جایگاههای بنزین نکتهای مهمی است که مایلد - هیبریدها از آن بهرهمند میشوند. بنابراین مایلد - هیبریدها برای رانندگانی که به دنبال پیمودن حداکثر مسافت همراه با مصرف سوخت کم هستند، و نمیخواهند نگران شارژ باتری باشند، ایدهآل هستند.با توجه به مصرف کم سوخت در این خودروها میزان انتشار گازهای گلخانهای نیز کمتر است، اما موتور الکتریکی این نوع خودروها به تنهایی قادر نیستند برای خودرو نیروی محرکه تولید نمایند. به همین دلیل است که مایلد - هیبریدها هیچ یک از مشوقهای ارایه شده برای خودروهای کاملا برقی را دریافت نمیکنند و تنها در مقایسه ما با وسایل نقلیه الکتریکی، دو امتیاز به خاطر پایداری دریافت میکنند.مسافت: ***** ( 5 )زیرساخت: ***** ( 5 )پایداری: ** ( 2 )پلاگین - هیبریدی چیست؟ مناسب برای هر دو حالتپلاگین - هیبریدی چیست؟ یک خودروی هیبریدی پلاگین ( PHEV )، هم دارای موتور احتراق و هم موتور الکتریکی است. هر یک به تنهایی قادر است نیروی لازم برای وسیله نقلیه را ت مین کند. هیبریدیهای پلاگینی، از ژنراتور به عنوان منبع انرژی خود استفاده میکنند، با این حال برای شارژ مجدد باتری نیز میتوان آنها را به شارژر وصل کرد.همانطور که گفته شد، یک خودرو مایلد - هیبرید، انرژی الکتریکی را فقط در هنگام رانندگی ذخیره میکند، و بنابراین تنها میتواند مقدار محدودی از انرژی را ت مین کند، اما یک هیبریدی پلاگین یا PHEV (وسیله نقلیه هیبریدی پلاگین) میتواند باتری خود را در هنگام پارک کردن نیز شارژ مجدد نماید. استفاده از ایستگاه شارژ میزان مسافت طی شده را در پلاگین هیبریدیهایی مانند مدل BMW 530e iPerformance 2018 را بطور چشمگیری افزایش میدهد و با یک باتری کاملا شارژ شده، میتوان 28 مایل ( 45 کیلومتر) را با استفاده از توان برقی خودرو رانندگی نمود. در طی چند سال آینده، پیشرفتهای فناوری به طرز قابل توجهی دامنه یا همان میزان مسافت طی شده توسط موتورهای برقی و همچنین باتری تمام اتومبیلهای را بهبود خواهند بخشید.بسیاری از دارندگان خودروهای هیبریدی پلاگین یا همان PHEV در حال حاضر میتوانند بیشتر سفرهای خود را با برق انجام دهند. زیرا رفتوآمد روزانه معمولا کمتر از 30 مایل ( 48 کیلومتر) است و این بستگی به میزان هزینه برق شما دارد و احتمالا در دیگر هزینهها صرفهجویی زیادی خواهید کرد. اگر شارژ الکتریکی تمام شده باشد، موتور احتراقی شروع بکار میکند و دیگر نیازی به نگرانی در مورد پیدا کردن ایستگاه شارژ نخواهید داشت.خودروهای PHEV برای رانندگانی که میخواهند از اتومبیلهای خود به روشهای مختلف استفاده کنند ایدهآل است. شما میتوانید برای رفتوآمد روزانه از موتور الکتریکی استفاده کنید و در کنار آن در سفرهای طولانیتر، از محدوده و انعطاف پذیری عالی موتور بنزینی نیز بهرهمند شوید. علاوه بر این، مالکان این نوع خودروها میتوانند به طور مستقیم از مشوقهای مالی برای وسایل نقلیه برقی در برخی کشورها استفاده نموده و به طور غیر مستقیم از پرداخت مالیات کمتری در قبال کاهش انتشار دیاکسیدکربن بهرهمند شوند.مسافت: ***** ( 5 )زیرساخت: ***** ( 5 )پایداری: **** ( 4 )سوخت سلولییک وسیله نقلیه سوخت سلولی چگونه کار میکند؟ اتومبیلهایی که با استفاده از هیدروژن کار میکنند نیز به عنوان EV در نظر گرفته میشوند زیرا در این نوع خودروها اکسیژن و هیدروژن به انرژی الکتریکی تبدیل میشوند و سپس موتور الکتریکی را با استفاده از باتری تغذیه میکنند. آنها همچنین میتوانند انرژی حاصل از ژنراتور را در باتری ذخیره کنند.وسایلنقلیه الکتریکی با سوخت سلولی ( FCEV )، خودشان برق مورد نیازشان را تولید میکنند. در این خودروها، هیدروژن موجود در سلول سوختی به اکسیژن موجود در هوا واکنش نشان داده و از این طریق الکتریسیته تولید میشود و این الکتریسیته تولید شده به عنوان نیروی موتور الکتریکی مورد استفاده قرار میگیرد. در نتیجه، این نوع خودروها فقط بخار آب و هوای گرم را به عنوان خروجی از اگزوز خود منتشر میکنند. با این حال، این یک نقطه ضعف زیست محیطی است، چون تولید هیدروژن به مقدار زیادی برق نیاز دارد و مهمتر از آن، هیدروژن تولید شده باید از محل تولید به پمپهای هیدروژن منتقل شود.میزان مسیر طی شده توسط FCEV شباهت زیادی به EVها دارد. یکی از مزیتهای مهم FCEV این است که مدت کوتاهی را برای پر کردن مخزن (حدود چند دقیقه) صرف میکنند. دقیقا مانند اتومبیلهای بنزینی یا دیزلی. با این حال، یکی از اساسیترین مشکلات در این نوع خودروها، تعداد کم ایستگاههای پر کننده میباشد و همچنین، فاصله زیادی که بین ایستگاهها وجود دارد. امروزه پیشرفت و رقبت کمی برای افزودن جایگاههای جدید هیدروژنی وجود دارد اما در صورت تغییر در آینده، تفاوت چندانی بین عملکرد FCEV و یک ماشین بنزینی وجود نخواهد داشت.از دیگر مشکلات اساسی این نوع سوختها این است که، ساخت سیستمهای پیل سوختی هنوز هم بسیار گران است. یکی از دلایل اصلی این امر این است که، برای ساخت مبدل کاتالیزوری مورد نیاز در این نوع باتریها از پلاتین استفاده میشود.مسافت: ****( 4 )زیرساخت: * ( 1 )پایداری: ** ( 2 )هر رانندهای تفاوتها و نیازهای منحصر به خود را دارد. خوشبختانه انواع مختلفی از موتورها وجود دارند که این نیازها را برآورده میکنند. و هر نوع وسیله نقلیه مزایای خاصی را به رانندگان ارایه میدهد. حتی اتومبیلهای معمولی بنزینی یا دیزلی جای خود را در ترکیب محرکهای آینده، برای گروههای خاص و برای کاربرد در مناطق ویژهای ایجاد کردهاست.به احتمال زیاد در آینده ترکیبی از چندین فناوری را مشاهده خواهیم کرد. BMW با پلتفرمهای نوآورانه خود، آماده است و میتواند هر سه نوع پیشرانه را بکار بگیرد. تولید خودروی کاملا برقی، BMW Vision iNEXT (در سال 2021 راهاندازی خواهدشد) اولین وسیله نقلیه با پلتفورم پیشرانه جهانی خواهد بود.منبع: BMW . com تصاویر: Cyprian Lothringer ترجمه: من |
نکات و شرایط نصب دیزل ژنراتور برای تضمین عملکرد رضایتبخش دستگاه دیزل ژنراتور، رعایت اصول نصب آن ت ثیر زیادی بر عملکرد صحیح و افزایش طول عمر مفید آن دارد. همچنین رعایت موارد ایمنی و استفاده از اتصالات مطمین از جمله موارد دیگری است که باید هنگام نصب و راه اندازی دیزل ژنراتور مورد توجه قرار بگیرد.دیزل ژنراتور تجهیز کارآمدی میباشد که اگر نصب آن به درستی انجام نگیرد میتواند تبدیل به تجهیزی با ضریب خطر بالا شود و خسارات مالی و جانی را برای مجموعه بهره بردار به دنبال داشته باشد، به همین منظور توصیه اکید میشود که نصب و راه اندازی دیزل ژنراتور تنها از طریق افراد متخصص در این زمینه صورت پذیرد تا احتمال بروز مشکل در هنگام نصب و بهره برداری به حداقل مقدار ممکن برسد.در ادامه دستورالعمل نصب دیزل ژنراتور که توسط شرکت طلوع صنعت گرد آوری شده است برای بهره برداری افراد متخصص و کسانی که دارای اطلاعات و دانش در این زمینه میباشند ارایه گردیده است.قبل از آموزش نصب دیزل ژنراتور لازم است تا نام تجهیزات و مفاهیم کلی مشخص گردد. اجزای اصلی دیزل ژنراتور نصب شده به شرح ذیل میباشند:اجزای اصلی دیزل ژنراتورموتور دیزل ژنراتور :وظیفه موتور تبدیل انرژی سوخت (گازوییل ، گاز یا بنزین) به انرژی مکانیکی میباشد. سوخت موتورهای دیزلی اغلب گازوییل میباشد و در برخی مواقع گاز راندمان موتورها با یکدیگر متفاوت میباشد. موتورهای الکترونیکی یا ECU دار ، بخاطر کنترل الکترونیکی پاشش سوخت و ورود هوا و تنظیم میزان سوخت مصرفی ، بیشترین راندمان را دارند. دور موتور دیزل ژنراتور برای مصارف برق اضطراری معمولا 1500 دور انتخاب میشود و معمولا دارای تنظیم کننده دور است.ژنراتور :وظیفه ژنراتور تبدیل انرژی مکانیکی (تولید شده توسط موتور) به انرژی الکتریکی میباشد. ژنراتور انرژی گشتاور مکانیکی را بوسیله میدانهای مغناطیسی به ولتاژ تبدیل میکند. ژنراتور به صورت تک فاز یا سه فاز برق لازم را تولید میکند.تابلوی کنترل دیزل ژنراتور:تابلوی کنترل دیزل ژنراتور اطلاعاتی مانند فشار روغن، درجه حرارت آب ، ولتاژها و جریان خروجی و وضعیت باتری دیزل ژنراتور را نشان میدهد.تابلو برق اصلی:بر روی تابلوی برق کلید قطع و وصل اصلی، دستگاههای اندازه گیری مانند ولت متر، آمپرمتر، فرکانس متر وتجهیزات حفاظتی یا برد کنترلر دیزل ژنراتور نصب میشود. تمام ژنراتورها بر روی تابلوی اصلی خود در برابر اضافه بار و اتصال کوتاه خروجی ، کلید دارای فیوز محافظ دارند.مخزن سوخت :محل ذخیره سوخت، دیزل ژنراتور مخزن سوخت یا باک است و ظرفیتهای مختلفی دارد. ممکن است در داخل مخزن سوخت گازوییل ، یک المنت گرم کننده جهت جلوگیری از یخ زدن سوخت در فصل زمستان وجود داشته باشد. معمولا دیزل ژنراتورها دو عدد مخزن سوخت دارند که یکی با نام مخزن سوخت روزانه یا باک شناخته میشود. و ابعاد آن کوچک است و دومی منبع اصلی گازوییل در خارج از اتاق ژنراتور در زمین نصب میشود و بوسیله لوله کشی و پمپ گازوییل ، به منبع کوچکتر متصل میشود.در شکل زیر قسمتهای مختلف یک دیزل ژنراتور مشخص شده است:شرایط محل نصب دیزل ژنراتوربرای تضمین عملکرد رضایت بخش دستگاه دیزل ژنراتور، نصب آن باید طبق راهنماییهای نصب استاندارد شرکت تولید کننده انجام شود. در انتخاب محل نصب دیزل ژنراتور باید دقت کرد که محل نصب به گونهای باشد که برای انجام عملیات سرویس و نگهداری موتور مانعی بر سر راه سرویس کار وجود نداشته باشد.همچنین محیطی که دیزل ژنراتور در آن قرار میگیرد باید حتی المقدور دارای آلودگی محیطی کمی باشد و در هنگام نصب از ورودی آشغال و مواد خارجی به داخل سیستم سوخت، سیستم خنک کننده و یا قسمت توربوشارژ جلوگیری کرد.برای این منظور توصیه میشود تا قبل از اتصالات و لولههای سیستم سوخت آنها را با استفاده از پمپ هوا هواگیری کرد تا آلودگیهای احتمالی داخل لوله پاک شود.یکی دیگر از موارد بسیار مهمی که باید در هنگام نصب دیزل ژنراتور به دقت رعایت شود تراز بودن محل قرار گیری دیزل ژنراتور میباشد که برای محقق شدن آن باید حتما در محل نصب آن فونداسیون اجرا شود و زیر شاسی دیزل ژنراتور به فوندانسیون توسط پیچهای مخصوص (بولت) اتصال پیدا کند.میزان استحکام فوندانسیون وابسته به وزن دستگاه و توزیع وزن آن میباشد که توسط افراد متخصص تشخیص داده میشود. ابعاد فوندانسیون باید به گونهای باشد که از تمامی جهات حداقل 40 الی 50 سانتیمتر از شاسی اصلی دیزل ژنراتور وسیعتر و ارتفاع آن از کف محل نصب 15 الی 20 سانتیمتر بلندتر باشد.همچنین دقت شود که سطح فوندانسیون باید کاملا صاف و در زمان نصب دستگاه بطور کامل خشک شده باشد. همچنین در مواردی که دستگاه دارای سیستم خنک کننده مجزا میباشد باید فوندانسیون مجزا برای سیستم خنک کننده در نظر گرفته شود و ابعاد آن متناسب با سیستم مذکور باشد.شرایط تهویه محل استقرار دیزل ژنراتورهمانطور که مشخص است عمل کرد یک دیزل ژنراتور به دلیل احتراقی که در آن صورت میگیرد همواره همراه با تولید گرما میباشد. گرمای تولیدی ناشی از کار دیزل ژنراتور به محیط اطراف آن سرایت میکند و باعث گرم شدن محیط و همچنین آب مجاری دیزل ژنراتور میشود که این آب توسط سیستم رادیاتور تعبیه شده در دستگاه خنک میشود.همچنین خود کارکرد ژنراتور به دلیل وجود جریان الکتریکی و مقاومت الکتریکی همواره همراه با تولید گرما میباشد، که اگر این گرما انباشته شود باعث وارد آمدن آسیب به سیم پیچها و عایقکاری ژنراتور میشود. حال برای دفع گرمای تولیدی ناشی از کار ژنراتور دو روش خنک کنندگی در نظر گرفته شده است.اولین روش یا اولین مرحله خنک کنندگی توسط پرههای نصب شده برروی شفت ژنراتور میباشد که هوای محیط را از یک سمت به داخل ژنراتور کشیده و بعد از عبور این جریان هوا از بین سیم پیچهای ژنراتور آنرا از سمت دیگر ژنراتور به سمت خروجی هدایت میکند.دومین روش مربوط به بدنه ژنراتور میباشد که با تعبیه شیارهایی از جنس آلومینیوم باعث انتقال حرارت منتقل شده به بدنه ژنراتور به هوای محیط میشود. با توجه به این توضیحات هوای اتاقک دیزل ژنراتور گرم و گرمتر میشود که این گرما باید به بیرون از اتاقک دستگاه هدایت شود که بهترین شرایط این است که دیزل ژنراتور در محیط باز با جریان هوای آزاد نصب شود تا گرما مذکور بر روی عملکرد سیستم ت ثیر نگذارد.شرایط هوای مصرفی دیزل ژنراتوریکی از موارد مهمی که باید اپراتور دستگاه به آن توجه کند باز بودن تمامی مسیرهای هوای مصرفی دستگاه میباشد. در صورتی که این مسیرها باز نباشد و یا دارای آلودگی باشد باعث کثیف شدن زودتر از موعد فیلتر هوا، استهلاک زیاد اگزوز و توربو شارژ و همچنین کاهش توان تولیدی دستگاه میشود.در صورتی که خروجی دود دیزل ژنراتور دارای فشار برگشتی زیادی باشد باعث افزایش مصرف سوخت دستگاه، کاهش کارایی و عمر مفید دستگاه میشود. در زمان نصب اگزوز باید موارد لازم را جهت جلوگیری از چگالی شدگیها در نظر گرفت که از جمله این موارد میتوان به شیبدار بودن قسمت افقی اگزوز به بیرون اشاره کرد.همچنین برای جلوگیری از مشکلات چگالی شدگی توصیه میشود که از لوله مشترک خروجی دود برای چند دستگاه استفاده نشود. در مواردی که لازم است لوله اگزوز از دیوار عبور کند باید یک لوله بزرگتر در محل دیوار قرار داد و سپس لوله اصلی اگزوز را از داخل این لوله از دیوار عبور داد. این کار شرایط را برای انبساط و انقباض و آزادی برای لرزش برای لوله اگزوز فراهم میکند.برای جلوگیری از انتقال حرارت بالای اگزوز به اتاقک دستگاه پیشنهاد میشود تا از عایق حرارتی مناسب به ضخامت حدود 20 میلیمتر استفاده شود.قسمتهای اصلی نصب اگزوز دیزل ژنراتورقطعه آکاردیونی:این قطعه باعث افزایش درجه آزادی در هنگام نصب اگزوز میشود و هدایت لوله اگزوز را به سمت مکان مورد نظر تسهیل میکند.کلاهک اگزوز:این قطعه در انتهای لوله اگزوز نصب میشود تا مانع برگشت دود به سمت ورودیهای هوای اتاقک شود و باید به گونهای نصب شود که در جهت وزش باد قرار نگیرد.صدا خفه کن:این قطعه برروی کم کردن صدای خروجی اگزوز و برگشت دود بسیار ت ثیر گذار میباشد. نصب این قطعه حساس بوده و بهتر است برای تخلیه مایعات داخل لوله در قسمت پایین آن یک شیر تخلیه تعبیه شود. |
تخم مرغ را در برابر کرونا چگونه بشوییم؟! نحوه ضدعفونی تخم مرغ در برابر کروناضدعفونی تخم مرغ در برابر کرونا سوال بسیاری از افرادیست که به دقت در تلاشند برای این همه گیری جهانی هوشمندانه پیشگیری کنند. این چالش را بر اساس متون علمی بررسی کردیم و در اینجا به راهکارهای موثر برای ضدعفونی تخم مرغ پرداختهایم. با ما همراه باشید.تخم مرغ از نظر ارزش غذایی یکی از بهترین منابع تامین پروتیین میباشد. اما شما ممکن است در زمان خرید مواد غذایی از جمله افرادی باشید که ضدعفونی آنها برایتان دغدغه مهمیست. آن هم در این ایام کرونا! در این زمان که دنیا با چالش همه گیری بیماریهای ویروسی هرروزه مواجه است، آگاهی به بهداشت و مسایل مرتبط با آن به شکل حرفه ایتر مورد نیاز است. در اینجا به نحوه ضدعفونی تخم مرغ قبل از مصرف و همچنین به نکاتی پیرامون آن میپردازیم.ضدعفونی کردن تخم مرغ قبل از مصرفپوست تخم مرغ دارای منافذ بسیاری است که امکان عبور میکروارگانیسمها را به داخل آن میدهد. در زمان تخم گذاری، مادهای روی تخم مرغ به شکل حباب میترکد که این منافذ را میبندند. شستشوی تخم مرغ پوشش این منافذ را از بین میبرد. پس اگر تخم مرغ شسته میشود باید بلافاصله به ظروف در بستهای منتقل که امکان آلودگی آن کم شود.معمولا در آن دسته از تخم مرغ هایی که نشان و علامتی بر روی خود دارند، در زمان علایم گذاری شستشوی تخم مرغ به صورت کاملا اصولی و صحیح انجام میگیرد. پس از آن باید نگهداری تخم مرغها در ظروف در بسته باشد. این کار از احتمال آلودگی تخم مرغ بسیار میکاهد. بنابراین این دسته از محصولات که دارای بسته بندی مناسب هستند نیاز به شستشوی مجدد ندارند. لطفا از بسته بندیهای متناسب با مصرف خود انتخاب کنید و از نگهداری طولانی مدت تخم مرغ بپرهیزید.اگر از تخم مرغ هایی که بصورت شانهای در بازار هستند و توسط تولید کننده شستشو و بسته بندی نمیشود استفاده میکنید، برای ضدعفونی کردن تخم مرغ در برابر کرونا به ترتیب زیر عمل کنید:در یک ظرف، آب گرم ریخته که دمای آن از تخم مرغ به طور محسوس گرمتر باشد (خیلی داغ نه!)تخم مرغها را درون آن قرار داده و با آرامی آنها را تمیز کنید.سپس تخم مرغها را زیر آب سرد گرفته و مجددا شستشو کنید.بگذارید تخم مرغها خشک شوند.حال یا نوش جان کنید یا درون ظرف در بستهای درون یخچال قرار دهید.?توجه کنید!بسیاری از افراد هستند که ترجیح میدهند از ضدعفونی کنندههای موجود برای شستشوی تخم مرغ استفاده کنند. همانطور که گفته شد سطح پوسته تخم مرغ دارای فضاهای متخلخل فراوانیست. این به آن معناست که مواد شوینده نیز توانایی عبور از پوسته تخم مرغ را دارند. پس لطفا مواد شوینده را کنار بگذارید!حال اگر تخم مرغ قبل از این مراحل آلوده شده باشد نگران نباشید. طبق تحقیقات انجام شده حرارت میتواند به راحتی عوامل بیماری زا را از میان ببرد. فقط توجه کنید که هنگام طبخ، تمام تخم مرغ به طور کامل پخته شده باشد.اگر این مطلب کارنوتک را مفید دیدید، با آنان که دوستشان دارید به اشتراک بگذارید. |
10 پدیدهی عجیب و ترسناک هستی! + تصاویر همانطور که شنیدهاید، هستی بسیار عظیم است و آنقدر عجیب و غریب که اگر بخواهیم از زندگی خود فاصله بگیریم و فقط به واقعیات رازآلود، فراتر از کشور خودمان فکر کنیم، احتمالا دیوانه خواهیم شد. خوشبختانه مغز ما قادر به فکر کردن در مورد پدیدههایی از این دست نیست. اگر اینچنین بود، مانند دانشمندان و ستارهشناسان میفهمیدیم که هستی پر از واقعیات ترسناک است و رازهای بسیار جالب و اسرار پنهان در مورد آن وجود دارد که هنوز کشف نشده است.رستاخیز Higgs Boson بسته به اینکه کجای دنیا هستید، سناریوهای روز رستاخیز زیادی وجود دارد که شنیدهاید. بسیاری از فرهنگها معتقدند که پایان جهان بسیار سهمگین و عجیب خواهد بود. یکی از خطرناکترین و محتملترین سناریوهای روز رستاخیز، هیگز بوسون است. بر اساس این نظریه، رستاخیز با حبابی پر از انرژی و نوسان هیگز آغاز میشود و همه چیز دگرگون خواهد شد زیرا پایدار بودن این حباب، ضامن پایدار بودن جهان است.آدمخواری کهکشانی!آدمخواری کهکشانی آخرین نوع cannibalism است. بر اساس این ایده برخی کهکشانهای بزرگتر در هستی وجود دارند که سایر کهکشانهای کوچکتر را میبلعند. احتمال اینکه این فاجعه برای منظومه راهشیری اتفاق بیفتد، وجود دارد و بسیار ترسناک است. هرچند این اتفاق در آینده نزدیک رخ نخواهد داد. با این حال، آندرومدا کهکشانی مشهور که تقریبا دو میلیارد سال پیش کهکشان خواهر خود را از راه شیری بلعید، ممکن است این کار را در مورد ما حدود 4 / 4 میلیارد سال دیگر انجام دهد. خوشبختانه تا آن زمان انسانها یا سفرهای بین ستارهای را به واقعیت بدل کردهاند یا مدت هاست که درگذشتهاند.سیاهچالهعظیم طردشده!ممکن است به خاطر عظمت جهان هستی، زندگی ما کوچک و محدود به نظر برسد. یکی از پدیدههای بزرگ جهان هستی، سیاه چاله فوقالعادهای است که از کهکشان خود بیرون رانده شده است. دانشمندان محاسبه کردند که برای بیرون راندن این سیاهچاله، به مقدار انرژی 100 میلیون ابرنواختر نیاز است. این بزرگترین سیاه چاله در حرکتی است که تاکنون ثبت شده و نتیجهی ادغام انرژی دو سیاهچاله در مرکز کهکشان است.سیاهچالههای سرکشهمانطور که همه ما میدانیم سیاهچالهها قسمتهایی از فضای بسیار متراکم و دارای نیروی گرانشی غیرقابل تصوری هستند، به حدی که حتی نور نمیتواند از آنها فرار کند. آنها همه چیز را در زمینه گرانشی خود میبلعند، به همین دلیل ایده خوبی است که از آنها دور بمانید. البته مانند هر پدیده دیگری در جهان، سیاه چالهها هم میتوانند مسیر حرکت خود را پیدا کنند. در بعضی موارد، آنها با سرعت بسیار زیاد حرکت میکنند و هر چیزی را در مسیر خود میخورند. یک سیاه چاله به بزرگی مشتری در حال حاضر در حال عبور از راه شیری است که پیش از این تصور میشد که ثابت است. باید دعا کنیم از کنار زمین نگذرد.ستارههای زامبیهرچه زنده است باید در مقطعی بمیرد و این برای همه چیز در جهان صدق میکند. مرگ ستارگان همانطور که شاید از کلاس علوم به یاد داشته باشید یکی از جالبترین پدیدههای جهان شناخته شده است. هر ستارهای که در آسمان میبینیم در حال حاضر مرده است و نور آن هنوز به ما نرسیده است. در موارد نادری، ستارهها ممکن است بمیرند و دوباره زنده شوند انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. دانشمندان به تازگی ستارههای زامبی را کشف کردهاند که باید در مرحله ابرنواختر خود میمردند اما به نوعی زنده مانده و اکنون با یک احساس تازه از زندگی و ماجراجویی به فضا آسیب میرسانند. به دلیل اینکه در مورد ماهیت آنها هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست به همین دلیل باید امیدوار باشیم که از ما دور بمانند.کهکشانهای بدون ماده تاریکاگر بخشی از وقت خود را در اینترنت و انجمنهای علمی صرف کردهاید، قطعا میدانید که جهان قابل مشاهده بخش کوچکی از هستی است. اکثریت قریب به اتفاق بخشهای هستی از ماده تاریک تشکیل شده است. نام علمیتری برای این ماده وجود ندارد زیرا ما هیچ اطلاعاتی در مورد آن نداریم و ماده تاریک دقیقترین توصیف برای آن است.پیش از این فرض بر این بود، جهان برای پایدار ماندن به ماده تاریک نیاز دارد، اما جدیدا کهکشانهای دیگری کشف شده که ماده تاریک ندارند. بیشتر باعث رازآلود شدن تصورات پیرامون این ماده میشود.برخورد سه گانه کهکشانیمهم نیست که زندگی ما چقدر کسل کننده باشد، ما میتوانیم از این واقعیت آسوده باشیم که اتفاق جالب در همه زمانها در جهان رخ میدهد. از نمایشهای گستردهای از نور گرفته تا ستارههای در حال مرگ، مطمینا زمین مکانی خسته کننده نیست. با این حال، برخی از این وقایع هم مغتنم و هم دلگیر کننده هستند. یکی از آنها تصادف نادر سه کهکشان است، مانند مواردی که در سال 2007 مشاهده کردیم. در حالی که اغلب دو کهکشان با همدیگر برخورد میکنند، دیدن برخورد سه تا از آنها بسیار نادر است. آنچه به چشم ما میرسد فقط به اندازه نور یک لامپ است. در اثر این حادثه سه خوشه عظیم ستاره با یکدیگر ادغام میشوند، در عین حال ستارههایی جدید با سرعت سریع زاده میشوند (حدود 200 توده خورشیدی).بزرگترین سیاهچاله هستیواقعیاتی در جهان وجود دارد که ما آنها را نمیفهمیم. حتی وقتی فکر میکنیم پدیدهای را فهمیدهایم بعد از مدتی متوجه میشویم که اصلا تصور ما درست نبوده است. درخشانترین و بزرگترین سیاه چاله یافت شده در هستی نیز اینگونه است. یک سیاهچاله بزرگ در مرکز یک کوازار (یک توده بسیار بزرگ با یک سیاه چاله در مرکز آن) که دانشمندان اخیرا کشف کردهاند. این سیاهچاله معروف به SDSS J0100 + 2802 بوده، به اندازه 420 تریلیون خورشید درخشان است. کسی نمیداند که چگونه شکل گرفته و چرا اینقدر بزرگ، زیرا هیچ چیزی در مرحله اولیه شکلگیری جهان نباید آنقدر بزرگ باشد، به همین دلیل به اسرارآمیزترین سیاه چالهای که میشناسیم، تبدیل شده است.سردترین مکان در جهانهستی کاملا مکانی سرد است، زیرا گرمای ستارگان فقط برای ت ثیر بر روی بخش کوچکی از آن کافی است. به گفته برخی دانشمندان، سردترین مکان مطلق در جهان شناخته شده سحابی بومرنگ است (سحابی که انبوهی از گاز و گرد و غبار در فضاست). بسیار سرد است با متوسط دمای 457 ٫ 87 فارنهایت، دانشمندان در تلاشند تا دقیقا بدانند که چه اتفاقی باعث این سرما میشود. به دلیل خطرناک بودن این مکان برای بشر باید توافق کنیم که اگر به سفرهای بین ستارهای دست یافتیم، هرگز به این سحابی نرویم.ماده عجیببه نظر میرسد که دانشمندان با پدیدهای روبرو شدهاند که نمیتوانند هیچ توضیحی برای آن ارایه دهند. اگر به صورت آنلاین به جستجوی کلمه ماده عجیب یا Strange Matter بپردازید، میفهمید که این یکی از عجیبترین پدیدههای فیزیک است که تاکنون کشف شده است. همانطور که میدانیم ماده معمولی از اتمهایی با هسته تشکیل شده است که حاوی پروتونها و نوترونها بوده و هرکدام به نوبه خود از کوارکها تشکیل شدهاند که کاملا منظم درونشان قرار گرفتهاند اما در ماده عجیب کوارکها آزاد هستند و ظاهرا هیچ محدودیتی و قانونی درمورد آنچه که قرارست انجام دهند، ندارند. برای همین ماده عجیب به طرز ترسناکی میتواند در ماهیت هر آنچه که با آن در ارتباط است تغییر ایجاد کند و اساسا ماهیت ماده پیرامونش را نابود میکند. مت سفانه باید گفت اخیرا، دانشمندان چیزی شبیه به آنچه فکر میکنند ماده عجیب است، پیدا کردهاند.منبع: 19 کالامگ - نویسنده : الهام رییسی |
خلاف تیوری بیگ بنگ پیج رو فالو کن و از مطالب جدید علمی لذت برخلاف تیوری Big Bang که در آن جهان پس از یک انفجار عظیم به وجود آمده، در تیوری دیگری به نام مدل اکیپروتیک، جهان از برخورد دو یا چند جهان سه - بعدی با یکدیگر به وجود آمده است. بر اساس این تیوری، بهغیراز جهانی که در آن زندگی میکنیم، حداقل یک جهان دیگر در کنار جهان ما وجود دارد که فاصلهی آن از جهان ما کمتر از قطر یک اتم است. |
ما که هستیم ؟ صحبتهای بسیار ارزشمند دانشمند معاصر , جناب پروفسور حسام نوذری - امروزه در کره زمین تنها یک نژاد وجود دارد , هوموساپینس. - همه ما افریقایی هستیم و از آنجا به سایر مکانها مهاجرت کردیم. - انسان تنها موجودی نیست که اندیشه میکند, حتی پشهها هم اندیشه میکنند. - انسان اشرف مخلوقات نیست, بلکه صرفا به فرهنگ پاسخ میدهد. - الفبای حیات بین تمام موجودات یکی ست و 700 میلیون سال است که الگوی حیات تغییری نکرده - همه ما موجودات دنیا(نه تنها انسان) با هم پسرخاله و دخترخاله هستیم(با تمام حیوانات و حشرات و هر موجودی دیگه) - هیچ موجودی در یک روز خلق نشده و ما نتیجه یک فرایند طولانی مدت (میلیاردها سال)هستیم,فرگشت. (در نتیجه داستان آدم و حوا دروغی بیش نیست) - زمین مادر ما نیست بلکه دایه ماست. مادر ما کهکشانها و ستارهها هستند . توجه : این پست فقط برای علم باوران, جذاب و جالب هست(کسانیکه خردگرا و به دنبال حقیقت هستند).( پروفسور حسام نوذری) |
چرا باتری گوشی خراب میشود ؟ یک گوشی هوشمند بدون داشتن یک باتری اصلی و با کیفیت ، عملا هیچ کاربردی ندارد و تنها نقشی که برای شما ایفا میکند ، نقش یک اسباب بازی شیک میباشد . همه ما میدانیم که مهمترین قطعه برای گوشیهای هوشمند ، باتری میباشد . یکی از معضلاتی که بسیاری از افراد با آن سر و کار دارند ، معضل خرابی باتری میباشد . قصد داریم به این سوال جواب دهیم که چرا باتری گوشی خراب میشود ؟قبل اینکه به سراغ علتهای خرابی باتری برویم اجازه بدین قدری در مورد باتری و عمر باتری صحبت کنیم .آیا باتریهای گوشی همراه دارای عمر مشخصی هستند ؟عمر تقریبی تمامی باتریها ، در حدود 5 سال مطرح میشود . البته در صورتی که تمامی نکات را رعایت کنید میتوانید باعث افزایش عمر باتری گوشی خودتان بشوید . طبق آخرین مقالهای که در وب سایت رسمی MacWorld منتشر شده است ، تمامی باتریها باید بعد از 500 بار شارژ شدن تعویض شوند . فرقی نمیکند که باتری شما مربوط به چه برندی باشد ، باید بعد از 500 بار تعویض شوند .اما گاهی اوقات استفاده نادرست افراد باعث میشود تا مجبور شوند در مدت زمان کمتری باتری موبایل خود را تعویض کنند . اما چه اعمالی باعث خرابی باتری گوشی شما میشوند ؟ . در ادامه همراه با ما باشید تا علتهای خراب شدن باتری را برای شما بیان کنیم .چرا باتری گوشی خراب میشود ؟در اکثر اوقات تکرار یکسری عادتهای اشتباه باعث کاهش عمر باتری میشود و در برخی اوقات یک اشتباه ساده میتواند برای مدت طولانی سلامت باتری گوشی ما را به خطر بیاندازد . در ادامه سعی میکنیم به صورت جامع به تمامی مواردی که باعث کاهش طول عمر باتری گوشی ما میشوند اشاره کنیم .خرید شارژر تقلبیشارژر تقلبی باعث کاهش عمر باتری میشوددر بسیاری از موارد دیده شده است که افراد برای اینکه هزینه کمتری برای خرید شارژر پرداخت کنند به سراغ شارژرهای تقلبی یا به اصطلاح (های کپی) میروند . بهتر است این نکته را بدانید که تنها راه انتقال انرژی به باتری ، شارژر میباشد . اگر شارژر از کیفیت لازم برخوردار نباشد ، میتواند باعث آسیب زدن جدی به باتری شما شود .باتریها دارای ولتاژ ورودی مشخصی هستند که باید حتما با همان ولتاژ انرژی را دریافت کنند . شارژرهای تقلبی بدلیل عدم رعایت استانداردهای لازم ، نمیتوانند انرژی را با شدت جریان مناسب وارد باتری کنند که همین امر باعث کاهش طول عمر باتری شما و در نتیجه باعث خراب شدن باتری میشوند .شارژ مکرر باتریهمانطور که در بالا مطرح کردیم ، هر باتری باید بعد از 500 بار شارژ کردن تعویض شود . شارژ کردن باتری گوشی هم باید با فاصله انجام شود ، دقیقا مانند غذا خوردن خود شما . اگر شما میتوانید بعد از خوردن ناهار تنها بعد از چند ساعت به همان اندازه ناهار بخورید ، باتری هم میتواند بصورت مکرر شارژ دریافت کند . اگر شما در روز بیشتر از یکبار گوشی خود را شارژ میکنید نباید انتظار داشته باشید که باتری شما عمر زیادی داشته باشد .شارژ کردن مکرر گوشی میتواند باعث باد کردن باتری شما شود که در اینصورت باتری شما نمیتواند شارژ نگه دارد و نیاز است که هرچه زودتر تعویض شود .کار کردن با گوشی در هنگام شارژیکی از عادتهای غلطی که بسیاری از افراد دارند ، این است که در هنگام شارژ شدن باتری ، با گوشی کار میکنند . باتری در زمان شارژ شدن ، به دلیل دریافت انرژی از خود گرما تولید میکند و باعث گرم شدن گوشی میشود . حالا اگر در هنگام شارژ شدن با گوشی کار کنید ، باعث میشوید که گرمای تولیدی گوشی چند برابر شود که این بسیار خطرناک میباشد .بزرگترین دشمن برای باتری ، گرما میباشد . گرمای بیش از اندازه باعث کاهش عمر باتری و در نتیحه باد کردن باتری میشود . در مواردی که دمای گوشی بیش از اندازه بالا برود ، امکان انفجار باتری وجود دارد . پس لطفا در هنگام شارژ کردن با گوشی کار یا بازی نکنید .جدا کردن و متصل کردن شارژر در زمان شارژبسیاری از افراد این عادت را دارند که برای هر مسیله غیر ضروری ، در هنگام شارژ شدن شارژر را از گوشی جدا میکنند و بعد از اتمام کارشون دوباره شارژر را متصل میکنند . معمولا این افراد در مدت زمان شارژ شدن باتری ، چندباری شارژر را از گوشی جدا میکنند و دوباره متصل میکنند .جدا کردن و متصل کردن شارژر در زمان شارژ باعث میشود یک نا هماهنگی بین نرم افزار و سخت افزار گوشی بوجود بیاید و نرم افزار گوشی نتواند میزان دقیق شارژ باتری را تشخیص دهد . شاید برای شما پیش آمده باشد که باتری شما 100 % شارژ دارد ولی بعد از یک ساعت یا دو ساعت به یکباره خاموش میشود . این مشکل بدلیل وجود عدم هماهنگی بین نرم افزار و سخت افزار گوشی میباشد که به مرور عمر باتری را کاهش میدهد .انجام بازیهای سنگین به مدت طولانیبازیهای سنگین به دلیل گرافیک بالایی که دارند نیاز به انرژی زیادی دارند که بتوانند بارگذاری و اجرا شوند . گوشی برای اینکه بتواند بازی را اجرا کند باید مقدار زیادی از CPU را به کار گیرد که همین فعالیت زیاد CPU باعث تولید گرمای زیادی در گوشی میشود که اگر برای مدت طولانی با گوشی بازیهای سنگین انجام دهیم ، عمر باتری موبایل خود را کاهش دادهایم .بزرگترین دشمن برای باتریهای لیتیوم یونی و لیتیوم پلیمری ، گرما میباشد . حتما قبل از اینکه گوشی شما داغ شود ، از بازی کردن دست بکشید .قرار دادن گوشی در مکانهای گرمهمانطور که چندبار تکرار کردیم بزرگترین دشمن باتریها ، گرما میباشد . گاهی اوقات قرار دادن گوشی در معرض نور خورشید ، کنار بخاری یا مکانهای بسیار گرم باعث کاهش طول عمر باتری میشود .نرم افزارهای مخربنرم افزارهای بسیاری هستند که ویروسی هستند و تاثیراتی مخربی روی باتری و سایر اجزای گوشی دارند . سعی کنید حتما از نرم افزارهای مجاز استفاده کنید و تا حد امکان از استورهای مجاز مانند گوگل پلی و کافه بازار اپلیکیشن دانلود و یا خرید کنید .ریکاوری نکردن باترییکی از مسایلی که بسیاری از کاربران از آن بی اطلاع هستند و یا به آن اهمیت نمیدهند ، ریکاوری کردن باتری میباشد . عمل ریکاوری برای باتری دقیقا مثل خواب برای انسان میباشد . اگر شما میتوانید بدون خوابیدن همیشه سلامت باشید ، باتری هم بدون ریکاوری میتواند همیشه عالی باشد .پیشنهاد ما به تمامی کاربران خود این است که هر هفته باتری خود را ریکاوری کنید . بدین صورت که برای 8 ساعت گوشی خود را بطور کامل خاموش کنید .کالیبره نکردن گوشییکی از اشتباهاتی که بسیاری از افراد انجام میدهند بی اهمیت بودن نسبت به کالیبره کردن باتری گوشی میباشد . کالیبره کردن تاثیر بسیار مثبتی روی باتری گوشی شما خواهد داشت . پیشنهادی که ما به مشتریان خود بعد از خرید باتری موبایل میدهیم این است که هر ماه باتری گوشی خود را کالیبره کنید . هرچه فاصله بین کالیبره کردن کمتر باشد ، تاثیر مثبت آن روی باتری شما بیشتر خواهد بود .اگر موارد و نکات ذکر شده را به دقت انجام دهید و رعایت کنید ، میتوانید باعث افزایش طول عمر باتری گوشی خود شوید .لطفا نظرات خودتون رو درباه این که چرا باتری گوشی خراب میشود ؟ برای ما بنویسید . |
چرا ژنهای خوب کرونا نمیگیرند؟ از همان ابتدای شروع عالم گیری کرونا، اعلام شد سن مهمترین عامل تعیین کننده شدت ابتلا به بیماری کووید - 19 است و افراد بالای 65 سال باید بیشترین مراقبت و احتیاط را داشته باشند. معمولا هم افرادی که بیماری زمینهای ندارند، به صورت خفیف یا شکل متوسط این بیماری عفونی روبه رو خواهند شد اما در موارد کمتری ممکن است به سختی بیمار شوند یا پیامدهای این بیماری عفونی تا مدتها با آنها باقی بماند. حالا با گذشت بیشتر از یک سال از شروع عالم گیری کرونا، دانشمندان حدس میزنند در عفونتهای خفیف تا حاد، تنها کووید - 19 نقش بازی نمیکند و سیستم ایمنی افراد و جهشهای ژنتیک آنها نیز میتواند موثر باشد. زیرا در موارد بسیاری میبینیم کسانی که بیشترین خطر ابتلا به نوع حاد کووید - 19 را دارند، به شکل عجیبی در برابر ویروس کرونا مقاوم هستند. دانشمندان امیدوارند پاشنه آشیل این عالم گیری را در ژنتیک و خون افرادی پیدا کنند که باوجود سن بالا بهبود یافتهاند یا با وجود این که در معرض شدید ویروس بودهاند، بیمار نشدهاند.ماجرای مردی که به ایدز مبتلا نمیشد!استفان لیون کرون ( Stephen Lyon Crohn ) در تاریخ پزشکی، با سیستم ایمنی عجیبی که داشت، به شهرت ناخواستهای رسیده بود. دوست کرون، جری گرین ( Jerry Green ) سال 57 بعد از این که 14 کیلوگرم وزن کم کرد و بعد بینایی خود را از دست داد، به دلیل عفونت ناشناختهای جان باخت. گرین جزو اولین قربانیان بیماری ای است که اکنون آن را با نام ایدز میشناسیم.استفان کرون در طول سالها بعد نیز شاهد مرگ دوستانش بود، در حالی که کاری از دستش برای دوستانش برنمی آمد و خودش هم بدون این که اقدامات احتیاطی داشته باشد، هرگز به آن بیماری ناشناخته مبتلا نمیشد. پزشکان برای یافتن علت مقاومت بدنی عجیب بدن کرون، سلولهای سی دی 4 ( CD4 ) او را در لولههای آزمایشگاهی گذاشتند که هزاران برابر محیط بدن، آلوده به ویروس اچ آی وی بود اما به نظر میرسید آلوده کردن این سلولها غیرممکن است. در بیماری ایدز، ویروس اچ آی وی به دو گیرنده روی سطح گلبولهای سفید سی دی 4 وصل میشود و بانفوذش به داخل سلول، روند بیماری آغاز میشود. اما کرون به لطف نقصی ژنتیکی، یکی از این گیرندهها به نام سی سی آر 5 ( CCR5 ) را نداشت. نبود این گیرنده هیچ تاثیری در سلامتی افراد ندارد و فقط آنها را در برابر اچ آی وی حفظ میکند. این ناهنجاری ژنتیکی با نام جهش دلتا 32 ( delta 32 mutation ) معروف است و دانشمندان سالها بعد موفق شدند داروی ضدویروس ماراویروک ( maraviroc ) را با تقلید از اثر جهش دلتا 32 بسازند تا با مسدودکردن گیرندههای سی سی آر 5 ، از گسترش عفونت در بیماران مبتلا به ایدز جلوگیری کنند. کرون هشت سال پیش در 66 سالگی، به زندگی خود پایان داد. اما میراث او برای مبارزه با اچ آی وی همچنان ادامه دارد و پنجره جدیدی را در علم پزشکی گشوده است. البته این مقاومت عجیب تنها در کرون وجود نداشت. خیلیها هستند که در برابر بیماریهای مختلف، به طور غیرمعمولی مقاوم و برعکس بسیار مستعد هستند. پیداکردن این افراد و همکاری شان با پزشکان، یافتن روشهای درمانی جدید را به همراه دارد.آیا ماجرای ویروس اچ آی وی تکرار میشود؟دکتر جیسون بب ( Jason Bobe ) متخصص ژنتیک از دانشکده پزشکی آیکان نیویورک، بیش از یک دهه است که فعالیتهای علمی خود را بر تاب آوری غیرمعمولی بعضی از افراد در برابر بیماریهای مختلف صرف کرده است از بیماریهای قلبی گرفته تا بیماری غیرشایعی مثل بیماری لایم ( Lyme disease ) که با نیش کنه آلوده ایجاد میشود.با شروع موج اول همه گیری کرونا، دکتر بب به این فکر افتاد که آیا ممکن است مانند داستان بیماری ایدز، افرادی هم در برابر ویروس سارس - کوو - 2 مقاوم باشند؟برای شروع، دکتر بب سراغ خانواده هایی رفت که گروههای سنی مختلفی داشتند و همه اعضای خانواده جز یک نفر، به بیماری کووید 19 مبتلا شده بودند. زیرا بررسی آزمایشهای ژنتیکی همه اعضای یک خانواده، یافتن عوامل ژنتیکی موثر و شناسایی عوامل ژنتیکی مرموز را در مقاومت نسبت به بیماری، سادهتر میکند. درگذشته و برای بیماریهای مختلف، پیداکردن چنین خانواده هایی ممکن بود سالها یا حتی دههها زمان ببرد، اما امروز به لطف دنیای دیجیتال، دکتر بب با همکاری مدیران شبکه اجتماعی فیسبوک، بیماران مبتلا به کرونا و خانواده آنها را دنبال و خانوادههای مناسب برای این پژوهش پیدا میکند. به علاوه دکتر بب، پلتفرم آنلاینی را نیز راه اندازی کرده است تا بیماران مبتلا به کرونا بدون علامت با تکمیل پرسشنامه آن، برای ورود به این پژوهش درباره تاب آوری در برابر کووید - 19 ارزیابی شوند.جیسون بب امیدوار است تا چند ماه آینده توالی ژنتیکی افرادی را به دست آورد که علایم مقاومت به بیماری کرونا را نشان میدهند. سپس نتایج به دست آمده را به دنبال یافتن جهش مشترکی بررسی میکند که به این افراد کمک کرده است تا از ابتلا به ویروس فرار کنند. به این ترتیب راه برای ساختن داروهای ضدویروسی هموار میشود که هم دربرابر بیماری کرونا ایمنی ایجاد میکنند و هم دربرابر جهشهای بعدی ویروس در آینده مقاوم هستند.همزمان با پژوهشهای دکتر بب، دکتر مایانا زاتز( Mayana Zatz ) از مرکز پژوهشهای ژنوم انسانی دانشگاه سایوپایولو، گروه مطالعاتی از 100 زوج انتخاب کرده است که یکی از همسران به کووید - 19 مبتلا شده و فرد دیگر مریض نشده است. ایده اصلی این پژوهش یافتن نشانههای ژنتیکی از مقاومت در برابر ویروس کروناست و پاسخ این سوال که چرا کسانی که به شدت در معرض ویروس هستند، بیمار نشدهاند و در سرم خون شان هم آنتی بادی وجود ندارد. همچنین تیم دکتر زاتز، در حال تجزیه و تحلیل ژنومهای 12 فرد بالای 100 سال است که به کرونای خفیف دچار شدهاند.یکی از این افراد خانمی 114 ساله اهل رسیفی برزیل و از مسنترین افراد بهبودیافته از کووید - 19 در دنیاست. کووید - 19 برای نسلهای مسن کشنده است، درحالی که بعضی از سالمندان به شکل عجیبی در برابر بیماری مقاوم هستند و میتوانند سرنخ هایی برای یافتن روشهای درمانی به ویژه برای افراد آسیب پذیرتر در همه گیریهای آینده باشند. تیم دکتر زاتز با استفاده از سلولهای بنیادی، نمونه خون این افراد 100 ساله را به بافت ریه تبدیل میکنند. سپس در آزمایشگاه بافت ریه ساخته شده را با ویروسهای دیگر آلوده خواهند کرد تا ببینند آیا جهش ژنتیکی این افراد در برابر عفونتهای دیگر نیز مقاوم است یا خیر. اگر نتیجه مثبت باشد، داروهای ضدویروس جدیدی در مسیر تحقیق و تولید قرار خواهند گرفت.تا به امروز هم سرنخ هایی پیدا شده است. برای مثال پژوهشگران دانشگاه تورنتوی کانادا، ادعا میکنند بین گروه خونی O منفی و خطر کمتر ابتلا به کرونا حاد رابطه وجود دارد. اما هنوز هم ماهیت چنین رابطهای اثبات نشده است که گروه خونی خاصی به طور طبیعی دارای آنتی بادی هایی با امکان شناسایی برخی از ویژگیهای ویروس باشد.اختلال در سیستم هشدار بدنپژوهشگران دانشگاه راکفلر ( Rockefeller University )، حدود دو دهه است برای کشف علت این که چرا بعضی از افراد به طور غیرمنتظره به سختی با ویروسهای معمولی، از آنفلوآنزا گرفته تا تبخال بیمار میشوند، ژنومهای انسانی را بررسی میکنند. با شروع عالم گیری ویروس کرونا، پژوهشگران دانشگاه راکفلر برخلاف تیم دکتر زاتز، از همان ابتدا گروه مطالعاتی شان را جوانان انتخاب کردند برای مثال جوانهای سالم با حدود 30 سال سن که در نهایت به ونتیلاتور وصل میشدند.یکی از اعضای تیم دانشگاه راکفلر، دکتر کی آن ژنگ ( Qian Zhang ) پژوهش قدیمی را هم در نظر گرفت: در دهه 60 میلادی دانشمندان دریافتند یک سیستم هشدار داخلی در بدن وجود دارد. زمانی که ویروس جدیدی وارد یک سلول میشود، سلول آلوده پروتیین هایی به نام اینترفرون نوع یک ( type one interferon ) میسازد و آنها را به خارج از محیط سلول و در بدن رها میکند.سپس تمام سلولهای اطراف پیام مخابره شده را دریافت میکنند و با تمام قوا برای مبارزه با ویروس آماده خواهند شد. اگر عفونت جدی باشد، سلولها به میزان بیشتر و کافی اینترفرون نوع یک میسازند و آنها را وارد جریان خون میکنند تا تمام بدن متوجه شود مورد حمله ویروس قرار گرفته است. اما گاهی یک نقص ژنتیکی به معنی درست کار نکردن سیستم هشدار داخلی بدن است.سال 94 ، پژوهشگران راکفلر دریافتند در بدن برخی از افراد جوان و سالم جهشی خاص وجود دارد و به سبب آن، افراد به جای یک آنفلوآنزای ساده با سینه پهلوی سختی دست وپنجه نرم خواهند کرد. این جهشها در واقع به معنی نبود واکنش اینترفرون در بدن است.اگر چنین هشدارهایی در بدن خاموش باشند، ویروس سریعتر گسترش و تکثیر مییابد. به نظر میرسد همین دلیل هم باعث میشود بعضی افراد برخلاف انتظار، در برابر کووید - 19 بسیار آسیب پذیر باشند.در یکی از پژوهشهای این دانشگاه، آنها 987 بیمار بدون علامت را با گروهی از بیمارانی مقایسه کردند که بدون هیچ بیماری زمینهای، دچار التهاب ریه شدید شده بودند و کمتر یا بیشتر از 50 سال سن داشتند.در نتایج به دست آمده مشخص شد حدود 5 / 3 درصد از بیماران گروه دوم، جهشی ژنتیکی، واکنشهای اینترفرون را در بدن شان غیرممکن کرده است. همچنین در خون حدود 10 درصدشان، اتوآنتی بادی ( autoantibodies ) پیدا شد. اتوآنتی بادیها، آنتی بادیهای ساخته شده توسط خود بدن هستند که قدرت تشخیص بین خودی و غیرخودی را نداشته و به اشتباه، بافتها یا اندامهای بدن را هدف قرار میدهند. در زمان مواجهه بدن با ویروس کرونا نیز اتوآنتی بادیها به پروتیین اینترفرون آزادشده از سلولها میچسبند و اینترفرونها را قبل از این که بقیه بدن بتواند پیام هشدارشان را دریافت کند، از جریان خون پاک میکنند.شواهد زیادی نشان میدهد بخش عمدهای از افرادی که بیماری سختی را گذراندهاند، میزان و انواع غیرمعمولی از اتوآنتی بادیها را در بدنشان دارند. دانشگاه راکفلر با همکاری بانکهای خون سراسر دنیا به دنبال تعیین میزان شایع بودن اتوآنتی بادی در جوامع هستند. اتوآنتی بادیها علیه اینترفرون نوع یک عمل میکنند، به این ترتیب اگر افراد اتوآنتی بادی در بدنشان داشته باشند، میتوانند به عنوان یک روش درمانی یا اقدامی پیشگیرانه از ابتلا به ویروس، اینترفرون نوع یک را دریافت کنند.برای مثال سه بیمار در پاریس، وجود چنین جهشی را در ژنتیک بدن خود میدانستند و پس از ابتلا به کرونا، اینترفرون به آنها تزریق شد تا با شکل سخت بیماری مواجه نشوند و نتایج خوبی به دست آوردند. در مورد 86 درصد باقیمانده نیز، متخصصان ژنتیک معتقدند، آسیب پذیری آنها به علت شبکهای از فعل و انفعالات ژنتیک است که آنها را در معرض حمله مستقیم ویروس قرار میدهد.ژنهای آسیب پذیرگروهی از پژوهشگران از دانشگاه ادینبروی اسکاتلند، بر این باورند بخش کوچکی از افرادی که از عفونتهای شدید بیماری کرونا رنج میبرند، جهشی در یکی از ژنهای اصلی خود دارند. درمقابل در بخش بزرگتری از مردم، مدلهای پیچیدهتری وجود دارد و ژنهای زیادی با تعامل با هم به ابتلای شدید به کووید - 19 منجر میشود.برای آزمایش بیشتر این فرضیه، آنها ژنوم 2700 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه را با ژنوم افراد سالم مقایسه کردند و دریافتند افراد مستعد به کووید - 19 دارای پنج ژن (مرتبط با واکنشهای اینترفرون و استعداد التهاب ریه) هستند و فعالیت این ژنها در بدنشان به طور قابل ملاحظهای کمتر یا بیشتر از دیگران است. در نتیجه ویروس به آسانی در بدنشان پخش میشود و احتمال زیادی در واردشدن آسیب به ریه آنها وجود دارد.پیش بینی پژوهشگران دانشگاه ادینبرو، استفاده از نتایج این پژوهشها و نقش موثر آنها در تغییر روش درمانی اولیه در عالم گیریهای آینده است. برای مثال داروی باریسیتینیب ( baricitinib ) که پیش از این برای درمان رماتیسم مفاصل استفاده میشد، حالا به عنوان دارویی موثر در سرکوب فعالیت حداقل یکی از ژنهای محرک التهاب ریه شناخته شده است. دی ماه سال گذشته، نتایج یک آزمایش بالینی نشان داد ترکیب باریسیتینیب و داروی ضدویروس رمدسیویر در کاهش طول مدت ابتلا به بیماری کووید - 19 موثر است. به طورکلی افرادی که بدون بیماری زمینهای دچار التهاب شدید ریه شدهاند، در شناخت راز و رمزهای این همه گیری، نقش مهمی دارند. برای مثال آمار مبتلایان نشان میدهد مردان به طور مشخصی آسیب پذیرتر از زنان هستند زیرا در پسرها بعد از بلوغ، تستوسترون افزایش میباید و ازطرفی این هورمون میتواند سطح اینترفرون را کاهش دهد. گرچه نتایج این پژوهشها خیلی دیر به دست آمده است و نتیجه آنها میتوانست تفاوت زیادی در این دوران عالم گیری بیماری به وجود آورد، دانستن این که چه چیزی باعث میشود بعضی از افراد به طور غیرمعمول حساس یا مقاوم باشند، باعث نجات جان افراد در عالم گیری بعدی خواهدشد. همان طور که اپیدمیهای سارس، اچ 1 ان 1 ( H1N1 )، ابولا و مرس در 20 سال گذشته نشان دادند، شیوع ویروسهای جدید دیگری، اجتناب ناپذیر است و شناسایی افرادی که در خطر بیشتری هستند و رسیدن به راههای درمان آن حیاتی است.روزنامه جام جم، 29 اردیبهشت 1400 |
وقتی یه جستجوی ساده توی اکسل میتونه مغزت رو بترکونه . هر روز زندگی ما با یک چیز شروع میشه ، ادامه پیدا میکنه و در آخر هم به انتها میرسه و اون یک چیز هم جستجو کردنه . یکی دنبال کار میگرده ، یکی دنبال بار ، یکی دنبال یار و . . خلاصه جستجو کردن شده جزیی از وجودمون توی هر روزه زندگیمون . انگار این جستجو کردن شده همزاد ما و هیچ وقت و هیچ جا نمیخواد دست از سر ما برداره . حالا بماند که خیلی از وقتها میگردیم و چیزی رو پیدا نمیکنیم . اما این پیدا نکردن خودش علت و داستانهای مختلف داره . خیلی از وقتها هست که ما اصلا بلد نیستیم که چه جوری باید به دنبال یک چیز بگردیم . خیلی از مواقع هم هست که راه و روشی رو که برای جستجو کردن انتخاب میکنیم اونقدر قدیمی و زوار درفته است که همه توان و انرژی و وقت مون رو میگیره جوری که دیگه وقتی به چیزی که میخوایم برسیم دیگه نایی برامون نمونده . حکایت من هم سوای این داستان نیست . من توی محیط کاریم با اطلاعات زیاد سر و کار دارم . وقتی که میگم زیاد شما تصور نکنید که زیاد در حد معمولی بلکه زیاد در حد وحشتناک . حالا اینکه با این اطلاعات چیکار میکنم و این اطلاعات از کجا میاد و به کجا میره بماند . و این هم بماند که تجزیه و تحلیل و نمودار و سناریو نویسی برای این همه اطلاعات در حد وحشتناک زیاد خودش چه کار پر دردسریه و سختیه . حالا اینا به کار یکی از بزرگترین چیزهایی که بیشترین وقت و انرژی رو از من تلف میکرد این بود که بین این همه اطلاعات زیاد دنبال یک چیز کوچک بگردی . وقتی که به اکسل میگفتی خوب رفیق از بین 10 هزار تا اطلاعاتی که بهت دادم اسم یک نفر رو برام پیدا کن اون هم میگفت چشم و برات پیدا میکرد . اما خوب چه چشم گفتنی . اسم رو که پیدا میکرد یه آدرس بهت میداد که اول برو توی سلول شماره 85 ، بعد برو سلول 234 ، و همین طور برو به سلول 344 ، سلول 543 ، سلول 565 ، سلول 577 ، سلول 6698 و . . همین جور فقط آدرس ردیف میکرد که خودت برو به این آدرسها . آخه برادر من از بین هزار تا سلول من تا بخوام از سلول 85 خودم رو برسونم به سلول 698 که خودش یک ساعت طول میکشه . خوب این چه کاریه اگه توی یک لیست 10 هزار نفره یک اسم رو 10 بار پیدا کردی خوب سلولهای اون ده تا اسم رو برای من نمایش بده و 9990 سلول دیگر رو از جلوی چشم من گم و گورشون کن دیگه . دیدم اینطوری نمیشه . گفتم باید به فکر یه راه حلی باشم . خیلی این ور و اون زدم و بالا و پایین کردم تا بالاخره راه حلش رو پیدا کردم . اینکه چطوری توی اکسل جستجو کنم . اون هم نه یک جستجوی ساده و پیش و پا افتاده و اعصاب خرد کن . که یک جستجوی حرفهای و مشتی توی اکسل که نه مغزت داغ میکنه و نه فشاری به سرانگشتان نازنین بیاره که هی بزنن توی سر کلیدهای بیچاره صفحه کلید . خدا رو شکر که از همه اینها راحت شدم . خلاصه که یاد گرفتم که اگه میخوای متفاوت از بقیه کار کنی باید متمایز از بقیه فکر کنی . پس به دنبال تمایز باشید . |
معرفی انرژی تجدیدپذیر و انواع آن همه میدانیم در زمانی که بنزین اتومبیل تمام میشود، باید به پمپ بنزین رفته و مخزن را پر کنیم. اما این کار تا چه زمانی ادامه دارد؟ از آن جایی که سوخت زمین درحال تمام شدن است، همیشه در دل هایمان ترس این وجود دارد که تا ابد نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.بیشتر انرژی که در حال حاضر مورد استفاده ما قرار میگیرد، سوختهای فسیلی همچون نفت، گاز و زغال سنگ میباشند که اکنون در حال از بین رفتن میباشند و علاوه بر اینکه در آلودگی هوا و تولید دی اکسید کربن نقش دارند، به عنوان مهمترین عامل در گرمایش زمین به شمار میروند.در این مقاله سعی شده است تا به بیان و معرفی انرژی تجدید پذیر بپردازیم، همراه ما باشید:انرژی تجدید پذیرمنابع انرژی در کل دارای دو بخش سوختهای فسیلی و انرژی تجدید پذیر میباشند.سوختهای فسیلی : این دسته از منابع حدود 100 سال پیش از زمانی که گیاهان وموجودات دریایی تبدیل به فسیل شده و در زیر زمین دفن شده و با گرمای درونی زمین فشرده شدهاند، پدید آمدهاند. نفت، گاز، زغال سنگ و . برخی از این سوختهای فسیلی میباشند که حدود 80 تا 90 درصد از انرژی جهان را تامین میکنند.انرژی تجدید پذیر: انرژی تجدید پذیر به انرژی گفته میشود که هرگز به پایان نمیرسد. این انرژی حاصل از باد، امواج اقیانوس،انرژی خورشیدی و . میباشد و اکنون تامین کننده حدود 10 تا 20 درصد از انرژی جهان میباشند.انواع مختلف انرژی تجدید پذیراز آن جایی که منابع انرژی تجدید ناپذیر همچون نفت، گاز در حال تمام شدن است، روز به روز نسبت به گذشته وابستگیها به منابع انرژی تجدید پذیر همچون انرژی خورشیدی، فتوولتاییک، نیروی خورشیدی متمرکز و . بیشتر میشود. منابع انرژی تجدیدپذیر علاوه بر آن که پاک هستند، کمترین آسیب را نیر به محیط زیست نیز وارد میکنند. همچنین این منابع در بین منابع پایان ناپذیر قرار داشته و در نسلهای دیگر قابل استفاده خواهند بود. برخی از این منابع تجدید پذیر عبارتند از:انرژی خورشیدیاستفاده ما از انرژی خورشیدی معمولا به دو صورت الکتریکی و حرارتی است. روش الکتریکی نیز به این معنی است که ما نور خورشید را میگیریم و آن به صورت خودکار در سلولهای خورشیدی تبدیل به الکتریسیته میشود. این فناوری نیز به عنوان فتوولتاییک شناخته شد که معنای آن برق حاصل از نورمی باشد. روش حرارتی به این معنا میباشد که میتوان گرمای خورشید را در سیستمهای آب گرم خورشیدی جذب کرد و یا از آن برای گرم کردن ساختمانها با پنجرهای بزرگ شیشهای استفاده کرد.انرژی بادیدر واقع انرژی بادی نوعی دیگر از انرژی خورشیدی است. چرا که زمانی که خورشید قسمتهای متلف سیاره را با اندازههای متفاوت گرم میکند و باعث حرکات عظیمی در سطح آن میشود، بادها ایجاد میشوند. اگر توربینهای بادی را مشاهده کرده باشید، میدانید که این توربینها دستگاهی هستند که انرژی جنبشی را از یک سیال متحرک خارج کرده و آن را به شکل دیگری تبدیل میکنند. این توربینها در ایالات متحده و اروپا نیز وجود دارند. آسیاهای بادی اکنون صد سال شده است که بیشتر از قبل مورداستفاده قرار میگیرند. چگونگی کار توربینها به این صورت است که یک پره بزرگ در باد میچرخد و یک ژنراتور برق نصب شده در محفظه موتور را در پشت آن میچرخاند. اگر بخواهیم به اندازه یک نیروگاه سوخت فسیلی توان تولید کنیم، تقریبا 1000 توربین بادی نیاز است.انرژی برق آبیاین انرژی از جریان آب بدست آمده و از آن حدود 2000 سال پیش در یونان باستان برای به حرکت در آوردن چرخهای بزرگ جهت آسیاب کردن استفاده میکردهاند. این روش اکنون نیز یکی از ارزانترین روشهای تولید برق بوده و نسبت به دیگر روشها بهتر بوده است.انرژی زمین گرماییاین انرژی حرارتی است که از زیر سطح زمین نیز حاصل شده و میتواند برای برخی از اهداف گرمایشی و سرمایشی و همچنین تولید برق مورد استفاده قرار بگیرد. انرژی زمین گرمایی به شرایط آب و هوایی بستگی نداشته و ظرفیت بسیار بالایی دارد.انرژی اقیانوساقیانوسها دارای پتانسیلهای بسیار وسیع و استفاده نشدهای میباشند که با سه روش میتوان از آنها بهره برد:انرژی موج: این انرژی از دستگاههای مکانیکی استفاده کرده و به جلو، عقب، بالا و یا پایین حرکت میکنند تا انرژی جنبشی را از امواج در حال حرکت گرفته و آن را به برق تبدیل کنند. از این انرژی چندین دهه است که استفاده میشود.انرژی کشنده: سدهای کوچکی که در بین رودخانهای ساخته شدهاند، و با حرکت جزرو مد به جلو و عقب ، در یک روز حداقل دو بار مقدار زیادی از آب را داخل رودخانهها جا به جا میکنند.انرژی حرارتی: این انرژی نیز بهره برداری از اختلاف دمای آب گرم سطح اقیانوسها و آب سرد در عمقهای دیگر است.انرژی موج:در این انرژی مبدل هایی وجود دارد که امواج اقیانوسها را جذب میکنند و با استفاده از آنها الکتریسیته ایجاد میکنند. مبدلها و صورتهای مختلفی بسته به فاصلهای که با ساحل و سیستمهای جذب انرژی برای انرژی موج به الکتریسیته وجود دارد.انرژی حرارتیانرژی حرارتی برای تولید انرژی از اختلاف دمای بین سطح گرم آب دریا و آب سردی که در عمق 800 تا 1000 متر وجود دارد، استفاده میکنند. این پروژهها نیز در مراحل توسعه قرارداشته و تا این لحظه 526 مگاوات ظرفیت از این نوع نصب شده است.از آنجایی که در جهان اکنون استفاده از انرژیهای تجدید پذیر روز به روز در حال گسترش است، امید است کشورایران با پتانسیل هایی که در این زمینه دارد، بتواند ظرفیت این انرژیها را افزایش دهد.منابعسرو نیرو توس |
معرفی رشتهی زیستشناسی سلولی و مولکولی(ژنتیک): زیستشناسی سلولی و مولکولی(ژنتیک):زیستشناسی یعنی understanding life یعنی درک جنبههای تشکیل دهندهی حیات، خیلی از علوم با آن در ارتباط هستند .زیستشناسی علم متحول کنندهی جهان است، نوبلهای امسال هم ثابت کرد که جهان بدون زیستشناسی پیشرفت نمیکند و اکثر پیشرفتها و موفقیتهای بشر در گرو دانش گستردهی زیستشناسی است.زیستشناسی سلولی و ملکولی یعنی مطالعه این علم در سطح سلولها و ملکولها .جزء رشتههای علوم پایه محسوب میشود.طول رسمی دوره 3 تا 5 سال است.تعداد کل واحدها : 135 واحددروس عمومی : 20 واحددروس پایه : 22 واحددروس تخصصی مشترک : 76 واحددروس انتخابی الزامی : 17 واحد تواناییهای مورد نیاز برای موفقیت در این رشته: علاوه بر داشتن دانش شیمی، ریاضی و فیزیک قوی علاقهمندی به کارهای آزمایشگاهی در این رشته ضروری است زیرا عمدهی وقت متخصصان این رشته در آزمایشگاه گذرانده میشود. برخی از دروس این رشته :ریاضی عمومی - شیمی عمومی - فیزیک عمومی - شیمی آلی - بیوشیمی ساختار - آمار زیستی - مبانی جانور شناسی - مبانی گیاهشناسی - اکولوژی - ژنتیک پایه - مبانی مهندسی ژنتیک - زیستشناسی سلولی مولکولی - میکروبیولوژی - فیزیولوژی جانوری - فیزیولوژی گیاهی - بافت شناسی - تکامل - زیستشناسی تکوینی - ویروس شناسی - ایمونولوژی - جنینشناسی - زیستشناسی پرتوی - بیو فیزیک - بیو شیمی فیزیک - بیو شیمی متابولیسم - ایمنی شناسی - بیومیمتیک - بیو انفورماتیک - مبانی بیوتکنولوژی و .* بسیاری از دروس همراه با آزمایشگاه هستند. زمینهاصلی پژوهشهای زیستشناسیسلولی و مولکولی:ژنتیک و بیماریهای ژنتیکی انساندیابت و زیست مولکولیسلولهای بنیادیاپیژنیک و بیماریهای خود ایمنیبیو شیمی کروماتین و سرطانبیو فیزیکسرطان و زیست ملوکولیبیوتکنولوژی پروتیین و آنزیممهندسی ژناصلاح نباتات، شیلات و دام گرایشهایکارشناسی ارشد:زیستشناسی سلولی و مولکولیژنتیکمیکروبیولوژیبیو شیمیبیو فیزیکبیوتکنولوژی زیستفناوری گرایش دریازیست فناوری صنعت و محیط زیست* شرکت در آزمون لیسانس به پزشکی( تحت شرایط خاص) علاقهمندان به رشتهی پزشکی با شرکت در این آزمون مستقیما وارد دوره پس از علوم پایه رشته پزشکی میشوند. بازار کار:مراکز تحقیقاتی بزرگ مثل انستیتو پاستور، پژوهشگاه ملی ژنتیک ایران، پژوهشگاه رویان، مرکز تحقیقات بیوشیمی بیو فیزیک، مرکز تحقیقات دانشگاهی، بیمارستانها، دانشگاهها، آزمایشگاههای مستقل و .مشاغل دولتی:کارشناس آزمایشگاه واکسن و سرم، کارشناس آزمایشگاه غذا، دارو و بهداشت، کارشناس مواد آرایشی بهداشتی و .پذیرای فارغ التحصیلان این رشته هستند.فارغ تحصیلان این رشته میتوانند در مراکز پژوهشی اجرایی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت درمان و آموزش پزشکی، مرکز تحقیقات وزارت کشاورزی و وزارت آموزش و پرورش استخدام شوند.* لازم به ذکر است این رشته در ایران نوپا و درحال توسعه است!! ** عوامل مهمی از جمله تجربه، مهارت، توجه به جزییات، مشارکت در کارگروهی و اطلاعت به روز و تمایل به فراگیری پیوسته life learning در موقعیتهای شغلی و استخدام شما بسیار موثر است. کانال تلگرامی انجمن زیستشناسی دانشگاه شاهد:لینک گروه انجمن علمی زیست شناسی شاهد: اینستاگرام انجمن زیستشناسی شاهد: کانال تلگرامی انجمن سلولی بنیادی و پزشکی بارساختی دانشگاه شاهد:موفق باشید? |
جادوی مغز نویسندگان تمام ویژگیها و اقدامات ما از مغزمون سررشته میگیره. یک نویسنده همیشه نویسندهست. چه پشت لپتاپش نشسته باشه، چه زمانی که قلم و کاغذ برداشته و آماده نوشتنه. یا حتی وقتی برای مایحتاجش به خرید رفته، بازهم نویسندهست! نویسنده زندگی را همیشه به شکل نویسندگی تجربه میکنه. بله، این پروسه هیچوقت متوقف نمیشه. جستجو، برنامه ریزی و نوشتن، باعث تغییرش شده. در واقع محققان علوم اعصاب نشان دادن که نوشتن با تاثیر بر مغز، موجب ایجاد این تغییر میشه. این ماجرا، فرآیندی نیست که فقط به خود نویسنده محدود بشه. بلکه فراتر از اون پیشمیره و میتونه مخاطب نویسنده رو هم متحول کنه. تو این مقاله قراره از عملکرد مغز نویسندهها بیشتر آگاه بشیم. پس با مبحثهای زیر آشنا میشوید:فرق نویسنده ماهر و تازهکارفعالیت مغز قبل از شروع نوشتنتاثیر نوع محتوا بر فعالیتقسمتهای مختلف مغزاثر خیالپردازی در نویسندگی و ارتباطش با پیری نویسندگی و عوامل تاثیرگذار در سلامت مغزفرق نویسنده ماهر و تازهکار در مطالعهی مارتین لوتز، مغز نویسندههایی که در حال داستان نویسی بودند، بررسی شده. لوتزمیگه: شبکهای از قسمتهای مختلف مغز باهم همکاری میکنن تا خیالپردازی ممکن بشه. البته میزان این فعالیت در نویسندههای مختلف متفاوته. نویسندههای تازهکار حجم کمتری از مغزشون درگیر فعالیت میشه! اما افراد ماهر و کارکشته، سلولهای بیشتری از مغزشون فعاله. فعالیت مغز در نویسندهها از جهاتی شبیه به مغز افرادیه که در مهارتهای پیچیدهای ماهر هستن. مثل موزیسینها و ورزشکارها. تفاوت فعالیت مغز در کاری که مهارت یافته. نقاط قرمز رنگ بیانگر فعالیت سلولهای مغزه. فعالیت مغز قبل از شروع نوشتنقبل از اینکه نویسنده اقدام به نوشتن بکنه، مغز فعالیت منحصربه فردش را شروع میکنه. وقتی برای داستان سرایی برنامه میچینه، مرکزهای بینایی در مغز روشن میشن. این تصویرها واقعا تو مغز نویسنده شکل میگیرن و دیده میشن! ما که کارمون نوشتنه، با این حس خیلی آشناییم. علم هم این قضیه را اثبات کرده. خیلی جالبه که بدونین وقتی تصمیم گیری و برنامه ریزی شروع میشه، ناحیه کلامی مغز اکثر نویسندههای ماهر فعاله! یعنی نه تنها تصاویر را میبینن، بلکه در ذهنشون روایت هم میکنن. پس میشه اینطور نتیجه بگیریم که هر چی بیشتر بنویسیم، برای رسیدن به روایت ذهنی، تلاش کمتری لازمه. با تمرین مداوم، این پروسه حتی در فعالیتهای معمول ما اتفاق میافته. هر چه بیشتر بنویسیم، روایت ذهنی آسانتر در فعالیتهای معمول ما رخ میده.تاثیر نوع محتوا بر فعالیت قسمتهای مختلف مغزمغز حین نوشتن و فکر کردن خیلی هوشمنده. اگر در مورد یک حرکت نمایشی در زهنمون برنامه میچینیم و جزییات آن را مینویسیم، مرکز کورتکس حرکتی (قسمتی از مغز که مسیول حرکات بدنه) روشن میشه. اما اگر ماجرا دربرگیرده جزییات حسی باشه، مغزمان پاسخهای حسی را فعال میکنه. یک شرط وجود داره تا این احساسها به خواننده هم سرایت کنه. نویسنده باید با مهارتش مطالب رو به درستی منتقل کنه. اشاره به جزییات، شفاف بودن نوشته و برقراری ارتباط با خواننده واقعا مهمه. داستان را دستکم نگیریم. داستانی که به خوبی نوشته شده، باعث ایجاد فعالیت در قسمت حسی و کورتکس حرکتی مغز خواننده میشه. پس داستان سرایی اثر شگفتانگیزی بر مغز مخاطبانمون داره.چیزی که ما از "هیچ" آفریدهایم، با کلمات، خواننده را به لحظه مورد نظر ما میبره. با کمک خیال، تجربهای مثل تجربهی زیسته را در مخاطب ما ایجاد میکنه. البته در صورتی این اتفاق رخ میده که توضیحات، اعمال و جزییات حسی که ارایه میدهیم به اندازه کافی مهیج و احضار کننده باشه. به حافظه سپردن داستان ها 22 مرتبه آسانتر از به یادآوردن حقایق و نمودارهاست. تحقیقات نشان داده دیالوگهای تکراری و معمولی باعث شکل گرفتن این فعالیتهای مغزی در ذهن مخاطب نمیشه. مثلا اگر میخواهیم حس نرمی یک سطح در داستان ایجاد بشه، اولین عبارت و جملهای که به ذهنمان میآید را انتخاب نکنیم(تا منجر به کلیشه نشه). خواننده را با چیزی غیر معمول مواجه کنیم. با اینکار جملات غیرتکراری مغزش را به فعالیت تشویق میکنه.خواننده را با چیزی غیرمعمول مواجه کنیم تا داستان، مغزش را به فعالیت تشویق کنه.اثر خیالپردازی در دوران کهنسالیبعضی دانشمندان گفتهاند که برای تحمل و ادامه شرایط زندگی در دوران کهنسالی، خیالپردازی کمککنندهاست. با استناد به مطالعات استیون پینکر محقق برجسته در حوزه علوم شناختی، خیالپردازی ما را برای مواجه شدن با مشکلات احتمالی آماده میکنه. در واقع به ما اجازه میده تا برای مواجه شدن با مشکلات احتمالی، استراتژی داشتهباشیم. بهتره با پرورشدادن قدرت تخیلمان تکنیکهای بقا را تمرین کنیم. (علوم شناختی علم نوظهوریه . این علم با استفاده از دانش رشتههای مختلف علمی، مثل علوم کامپیوتر و مهندسی، زیست شناسی و . به بررسی خاستگاه و عملکردهای مختلف مغز میپردازه.)قسمتهای فعال مغز هنگام داستان خواندننویسندگی و سلامت مغزفراموش کردن کلمات و اسمها در فرآیند پیری مشکل رایجیه. همه ما دیدیم که پدربزرگ و مادربزرگامون، یا حتی والدینمون اسمها رو هی جابهجا میگن. تحقیقات ثابتکرده که فعالیت ذهنی برای سالم نگه داشتن مغز در گذر عمر لازمه. زمانی که مشغول نوشتن هستیم، در حال بهیاد آوردن کلماتیم. این فعالیت قسمتهای مختلف مغز را فعال میکنه. اکثر ما در این سالها به خاطر استفاده از کامپیوتر و گوشیهای هوشمند به تایپ عادت کردیم. اما مطالعات نشانداده که اگر روی کاغذ بنویسیم، مغز در قسمت قشر حرکتی فعالیت بیشتری از خودش نشانمیده. نوشتن روی کاغذ، برای مغز مثل یک ورزشه. ترکیبی از فعالیت حرکتی و حافظه، نه تنها باعث ورزش دادن ذهن میشه، بلکه از خیره ماندن به کامپیوتر هم جلوگیری میکنه( و همینطور از بیماری خشکی چشم).با این اوصاف میتوانیم نتیجه بگیریم که نویسندگی برای سلامت مغزمون مفیده. درسته برخلاف آدمهای دیگه خیلی تحرک نداریم، ولی میدانیم احتمال اینکه مغز سالمی داشته باشیم بیشتره :) پس اگر نویسندگی را به مهارت تبدیل کنیم، به سلولهای مغز خودمان و افرادی که تحت تاثیر نوشتههای ما قرار میگیرن، لطف بزرگی کردیم. |
باتری یو پی اس چیست؟ باتری یو پی اس( ups ) نسل جدیدی از باتریها میباشند که به صورت سرب اسیدی میباشند که این نوع باتریها جزو مطرحترین باتریهای بازار هست و در حالت کلی باتری یو پی اس تفاوتها و مزایای خاص خود را دارد که با سایر باتریها قابل مقایسه نیست. باتریهای یو پی اس در مدلهای گوناگونی قرار دارند و هم چنین بر خلاف باتری خودروها که ثابت بوده، متحرک هستند باتریهای یو پی اس در صنایع مختلف کاربردهای زیادی دارند و در انواع مختلف باتریهای یو پی اس صبا باتری، فارتل، مورسیل و هم چنین هیتاکو موجود میباشند.نحوه عملکرد باتریهای یو پی اسنحوه عملکرد باتریهای یو پی اس در حالت کلی بر پایه ایجاد ثبات در جریان تغذیه وسایل و تجهیزات الکترونیکی میباشد و هدف اصلی این نوع باتریها صرفه جویی و عدم توقف باتری و ادامه کارکرد آن میباشد. اگر بخواهیم به برخی وظایف باتریهای یو پی اس بپردازیم میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:تغذیه تجهیزات الکترونیکی در صورت نبودن جریان برقحفاظت در برابر تغییرات ناگهانی ناشی از ولتاژمحافظت در برابر صوتمحافظت و مراقبت در مقابل تغییرات و ضعف سیستم برق شهریاصلیترین و مهمترین کاربرد باتری یو پی اساز جمله اصلیترین و مهمترین وظایفی که باتریهای یو پی اس بر عهده دارند محافظت و مراقبت در برابر آسیبهای ناشی از تغییرات ولتاژ و جریان برق میباشد. موارد استفاده از باتری یو پی اس بیشتر در ادارات و سازمانهای دولتی و خصوصی جهت محافظت از سیستمهای کامپیوتری، دستگاههای پرینتر و مجموعه دستگاههای الکترونیکی موجود در سازمان از جمله تجهیزات مخابراتی، آزمایشگاهها، دیتا سنترها، مراکز بانکی و صنایع پزشکی و درمانی، همچنین هر آنچه که مرتبط با تجهیزات الکترونیکی باشد تعبیه و تنظیم شده است.ذکر این نکته بسیار اهمیت دارد که وجود چنین باتری هایی برای جلوگیری از صدمات احتمالی که گاه جبران ناپذیر هستند و هزینه هنگفتی را برای سازمانها تحمیل میکنند اهمیت توجه به چنین باتری هایی را دو چندان میکند.قابلیت و نحوه کارکرد باتری یو پی اس چگونه است؟در باتری یو پی اس این امکان وجود دارد که به شما این اجازه و امکان را میدهد که در مدت زمان 5 الی 15 دقیقه بتوانید دادهها و اطلاعاتی که میخواهید را در سیستم مورد نظر خود ذخیره کرده و از، از بین رفتن اطلاعات با اهمیت خود جلوگیری کرده و آنها را حفظ کنید. نحوه کار باتریهای یو پی اس به این صورت است که در حالت عادی انرژی لازم برای تولید جریان برق استفاده از جریان برق شهری میباشد و به طور مستقیم با برق شهری تامین میشود و در حالتی که برق شهری قطع میشود وسیلهای به نام اینورتر جریان متناوب را به صورت مستقیم در آورده و از قطع جریان جلوگیری کرده و دستگاه به ادامه فعالیت خود میپردازد. از اجزای مهم تشکیل دهنده باتری یو پی اس میتوان به تنظیم کننده ولتاژ یا AVR نیز پرداخت که وظیفه جلوگیری از نوسان برق را بر عهده دارد. قابل ذکر است که باتریهای یو پی اس به شکلهای مختلف صنعتی، خانگی و اداری تقسیم بندی میشوند.قیمت باتری یو پی اس در بازار ارزانتر از سایر باتریها میباشد و در مقایسه با سایر باتریها از نظر کیفیت مزایای خاصی دارد. فروش باتری یو پی اس صبا باتری که معروف میباشند در فروشگاههای معتبر صورت میگیرد و حتما خرید خود را از مراکز معتبر انجام دهید.ساختار باتریها و انواع باتریهای یو پی اسباتریهای یو پی اس معمولا به چند حالت باتریهای نیکل کادمیوم، اسید سرب، لیتیوم یون و سیلور آلکالین دسته بندی میشوند که هر کدام از این باتریها با توجه به ظاهر و ساختارشان مزایا و معایبی نیز دارند که بهترین این نوع باتریها را میتوان باتریهای اسید سرب میباشند که خود نیز به دو دسته باتریهای درپوش باز و باتری درپوش بسته تقسیم میشوند. باتریهای درپوش بسته یا خشک به دلیل نیاز نداشتن به سرویس و نگهداری نسبت به باتریهای درپوش باز یا باتریهایتر عمر و استحکام بالاتری دارند و مقرون به صرفهتر هستند. البته باتریهای نیکل کادمیوم نسبت به همتایان خود نیز از عمر بالایی برخوردار است.عوامل موثر در خرید باتری یو پی اس چیست؟عوامل موثر در خرید باتری یو پی اس عبارتند از:راهنمای سازنده و تولید کننده دستگاهنوع کاربری یو پی اسساختار و ظاهر سیستمجهت مشاهده ادامه مطلب و دریافت مشاوره رایگان کلیک کنید https :// saba - - battery / |
بزرگان قسمت سوم (جورج اورول) میشه دست از سرم برداری، من یک زندگی آرام میخوام.البته که دلم میخواست این حرفها را به جورج بزنم اما هر زمان که نگاهم میکرد از گفتن این حرفها پیش خودم شرمنده میشدم. درست است که بارها این جملهها را با خودم تکرار کردم اما چیزی که در عمل اتفاق افتاد من را شوکه کرد.من کتاب " قورباغه را قورت بده" را خوانده بودم پس به خودم روحیه دادم که کتاب " قلعه حیوانات" را تمام میکنم و جورج را همراه با کتابش به کتابخانه برمی گردانم. کسانی که کتاب " قلعه حیوانات" را خواندهاند میدانند که شورش حیوانات برای بدست گرفتن کنترل زندگی خودشان در مزرعه از تحلیلهای میجر پیر ( خوک نر نظریه پرداز و الهام بخش، ساده انگار و مطلق اندیش) شروع شد. او وضعیت اسفبار مزرعه را برای حیوانات شرح داد و به اینکه انسانها علی رغم اینکه چیزی تولید کنند، همیشه مصرف کنندهی تلاش حیوانات هستند، اعتراض کرد و بعد از آن برای حیوانات وضعیتی را توصیف کرد که نتیجه کار و تلاششان برای خود آنها مصرف میشود نه انسانها. " همه انسانها دشمن اند، همه حیوانات رفیق اند."صدای بیرون دادن نفس به نشانه حرص از سمتی که جورج نشسته بود آمد. صورتش بی تفاوت بود اما کلماتی که میگفت محکم اما سوالی بیان میشدند: " اطلاع داری که هر حیوان در کتاب نماد یک انسان در جامعه ." البته که حرفش را بریدم. من علاقهای به جامعهای که بیش از پنجاه سال پیش وجود داشته و دیگر نیست، ندارم. گفتم : " بله، بله دارم مینویسم ." گردنش را کمی کج کرد و نگاهم کرد: " در مورد میجر پیر دیدم که چه چیز هایی نوشتی!" بنظرم رسید که بهتر بود میگفت از میجر پیر همینها را فهمیدی؟ وقتی که دید، حرفی نزدم ادامه داد: " میجر پیر قبل از شروع انقلاب میمیرد ولی حرفها و وعده هایی که داده است حرکت حیوانات را شکل میدهد. او یک حیوان - فرد - کاریزماتیک است، جاذبههای فردی و جادویی دارد. در میان حیوانات از احترام بالایی برخوردار است و بین آنها جلوهای خردمندانه و خیرخواهانه دارد. اما با این وجود او تعلیمات ساده و سطحی به حیوانات میدهد. تفکرش مطلق اندیشانه است و از پیچیدگی در صحبت هایش خبری نیست. راست میگفت میجر پیر با آن هیبت با شکوه خیلی ساده گفت که مشکل انسان است و راه حل هم از میان برداشتن انسان است ، حرفهای او در قلب حیوانات موثر بود.جورج ادامه داد:" وقتی میجر پیر حیوانات را شیفته حرف هایش کرد، با یک سرود دسته جمعی میان آنها اتحاد برقرار کرد و احساساتشان را به هم گره زد. بر اساس خوابی که دیده بود، اندیشهها و آرمانهای رویایی برای پیروان خود ایجاد کرد و استخوان هایش بعد از مرگ هم مورد احترام بودند."نگاهش کردم کتابش روایت تلخی از شکست یک انقلاب آرمان گرایانه در جامعهای عقب افتاده با مردمی خیال پرداز بود اما این روایت تلخ مخاطبهای زیادی داشت. |
هیچ موجود فضایی وجود ندارد، لطفا سیگنال نفرستید!! اگر روزگاری حین کار کردن با گیرندهی سیگنالی به بزرگی رصد خانهی "آرایهی بسیار بزرگ" با چنین پیامی از اعماق راه شیری مواجه شوید، عکس العملتان چه خواهد بود ؟رصد خانهی " آرایهی بسیار بزرگ " مدت هاست نسل بشر به دنبال همسایگانی میگردد که بتواند تمام فیلمهای علمی تخیلی را به زبان شیرین علم دوبله کرده و ثابت کند که، حیاتی خارج از سیارهی زمین وجود دارد که احتمالا پیشرفتهتر، فلزیتر و تکنولوژیکیتر است! همسایگانی که ممکن است مانند فیلم Contact 1997 هزاران سال نوری از ما فاصله داشته باشند.بگذارید مقاله را از داستانها و فیلمهای علمی تخیلی شروع کنیم.ذهن همیشه کنجکاو ما انسانها که هرگز دست از تلاش نکشیده است، در این سالها با پیشرفتهای شگرفی رو به رو شده است که مدتها بود وی را با فرضیههای متعدد مشغول به خود کرده بود. کشف سیاه چالهی مرکز کهکشان راه شیری ( کمان A ) در این پست تلگرام ، ساخت و توسعهی ایستگاه فضایی ( ISS )، ارسال چندین مریخ نورد قدرتمند و خارق العاده مانند همین آخری InSight نمونههای بی نظیر از رشد بشر در سالهای اخیر در حوزهی علوم فضایی است. فیلمهای علمی تخیلی در خصوص موجودات فرا زمینی یا به تعبیر بهتر یوفوها ( Undefined Flying Object ) دارای نقطههای اشتراکی هستند که عمدتا به تاثیر از فیلمهای قبلی نبوده و پایههای علمی دارد. مثلا در این فیلمها موجودات ناشناختهای که مدت هاست ذکر و خیرشان موضوع داغ محافل علمی و غیر علمی ما شده، با خصوصیات مختلفی ترسیم و توصیف شدهاند. این موجودات عمدتا دارای بیشتر از سه بعد بوده و با سرعت نور سفر میکنند به راحتی با ما ارتباط برقرار کرده اما خودشان مایل به ارتباط با ما نیستند دست کم تا امروز که نبودهاند! ظاهرشان اصلا شبیه ما نیست و از ما پیشرفتهتر اند. همچنین در این فیلمها آنها دارای روحیه و نگرشی مثبت توصیف شدهاند و به کرات دیده شده که تنها راه ارتباط با این موجودات از طریق زبان نشانه است! یعنی به طور کلی ما چند پارامتر داریم:سریع اند ( به سرعت نور )دارای پیچیدگی عمیق فضا - زمانی هستندراه ارتباط با ما را میدانندصلح طلب اندزبان نشانه جهانی، یا حتی کیهانی است!به شدت پیشرفته اندعلم چه میگوید؟مطالب بالا در ذهنتان باشد تا به لحاظ علمی، با شواهد حاصل از رشد تکنولوژی برای اثبات وجود آنها در اولین مرحله کمی آشنا شویم.علم ما انسانها در چند خصوص برای وجود آنها و شرایط وجودشان برنامه ریزی و دستور العمل هایی تعریف کرده که بسیار نزدیک به شرایط زیستی و حیاتی انسان است.به لحاظ زیستی:من با خیلی بررسیهای اخیر برای کشف سیارههای قابل زیست که اکنون بشر مورد مطالعه قرار میدهد مشکلی بزرگ دارم و آن هم این است که از کجا معلوم آنها مکانیزم حیاتشان شبیه ما باشد؟ ما همینجا در زمین صدها جور حیات مختلف داریم که بعضی حالات خاص از این حیاتها به قدری مخصوص به بومیهای آن منطقه است که واقعا از محدودهی تحمل انسانهای سایر نقاط خارج است. مثلا شما اسکیموها و سبک زندگی آنها را به عنوان نمونه در نظر گرفته و به این سوال پاسخ بدهید که، آیا ممکن شما مانند آنها بدون هیچ کمکی در قطب دوام بیاورید؟ یا مثلا در سفر به کشورهای گرمسیری مانند هندوستان و . میتوانم قول بدهم که اگر در منطقهای گرمسیری نبودهاید، فکر زندگی کردن در آن کشورها را به طور کلی کنار میگذارید! خب پس Habitable Zone فقط به درد ما انسانها و سایر گونههای کشف شده بر روی زمین میخورد نه کل موجودات جهان.علم زیست شناسی میگوید میکروب به عنوان ابتداییترین گونهی جانوری حداقل به آب برای حیات خود وابسته است، با فرض پذیرش این فرضیه که ما میبایست حداقل بتوانیم فضایی فراهم آوریم که میکروبها تکثیر شوند، تا بتوانیم به آن سیاره امیدوار باشیم، باید گفت که حداقل چیزی که ما نیاز داریم آب و البته هواست تا موجودات بتوانند تنفس کنند. پس در سیارهی آنها باید حداقل آب به عنوان یک ترکیب لازم و حقیقی برای رشد هر نوع گونهی ثانویهای وجود داشته باشد.ترکیب دو نظریهی بالا نتیجه را به شکلی پیچیده تکمیل میکند و ما در نهایت به ساختاری اولیه در مورد این موجودات دست میابیم که به آب مربوط است.فشار هوا، وجود هوا و لایهی محافظ همگی از جمله پارامترهای مهم برای حیات بشر اند که با وجود تفاوت هایی در آستانهی تحمل گونههای مختلف جانوری و همچنین اقوام مختلف بشری، اما به عنوان پارامتر هایی حیاتی طبقه بندی میشوند.وجود آب برای زیست بشر، گیاه و هر نوع گونهای یک امر حیاتی در زمین، و طبق تحقیقات اخیر موضوعی حیاتی و مهم در مریخ است که در این مقاله به طور مفصل توضیح داده شده است.همچنین اکوسیستم باید به لحاظ فیزیکی دارای چرخهای منظم باشد به گونهای که بدون دخالت شخصی ثالث، طبیعت قابلیت بازیابی کامل خودش را در طول قرنهای متمادی داشته باشد. این خود وابسته به حفظ شرایطی خاص من جمله فاصلهای مناسب از خورشید و دیگر سیارهها میباشد.به لحاظ فیزیکی:آنها میبایست فاقد ساختار بدنی بسته و وابسته به هم مشابه با انسان، دست کم در فضایی سه بعدی قابل درک ما باشند.آنها نباید وجودی قابل رویت داشته باشند چون در حالتی که با سرعت نور سفر میکنیم، امکان تجزیهی هر نوع فیزیکی به شدت بالاست در نتیجه هنگام توقف ( چنانچه در این حالت مفهومی به عنوان توقف قابل تعریف باشد ) ، بازیابی ذرات در فضای معلق تقریبا غیر ممکن است پس آنها میبایست ساختار بدنی ای ذرهای، پراکنده و غیر قابل رویت داشته باشند.کوچکترین پیچیدگی در مفهومی مانند فضا - زمان یعنی شباهت به چیزی که ما نمیدانیم چیست!! علاوه بر همه اینها به دلیل همین پیچیدگی ما الزاما نخواهیم دانست که کجاست و کی حضور دارد!! خب با این تفاسیر، شی یا موجود در آن واحد هم هست و هم نیست درست چیزی شبیه آزمایش گربهی شرودینگر، با این تفاوت که اینجا ماهیت به طور کلی چیزی ورای ادراک مغز و تحلیل سه بعدی انسانی است.نتیجه گیریشاید اگر بیشتر فکر کنم بتوانم برای شما بیشتر تحلیل کنم اما تا همینجا برای یک بررسی ابتدایی مابین تصورات ما و واقعیات احتمالی، به اندازهی کافی فرض علمی - فلسفی داریم.سریع بودن وابسته به نور است! چقدر سریعتر ؟ طبق علم فیزیک و نتایج نظریهها و فرضیات آلبرت انیشتین به خصوص در نسبیت عام، اگر من و شما مخاطب محترم رو به روی هم ایستاده و با سرعت به سمت یکدیگر بدویم، مجموع سرعت ما قطعا از سرعت متوسط ما بیشتر خواهد بود اما در مورد نور مسیله فرق دارد! اگر من با سرعت نور و شما با سرعت انسانی به سمت هم حرکت کنیم، مجموع سرعت ما برابر با سرعت متوسط ما خواهد بود چون، سرعت نور همیشه 300 ٫ 000 کیلومتر بر ثانیه خواهد بود. حتی اگر هردو با سرعت نور به سمت هم بیاییم، باز هم همین اتفاق خواهد افتاد، چون سرعت نور تحت هر شرایطی یکسان است!آلبرت انیشتین و معادلهی معروف نسبیتحالا بیایم تصور کنیم که این موجودات بتوانند با این سرعت سفر کنند، قطعا بعد از جابه جاییهای متوالی باید توسعه یافتهتر باشند. همچنین ساختار فیزیکی قابل درک برای ما نیز نخواهند داشت آن هم تنها به این دلیل که در جابه جایی با سرعت نور احتمالا هر چیزی تبدیل به ذره خواهد شد.اما اگر تصورمان غلط باشد، چیزی را از دست ندادهایم، چرا که احتمالا با یک سری شبه انسان طرفیم. اما در هیچ کجا، من جمله هیچ فیلم علمی تخیلی جز فیلمهای The Space Between Us و Avatar که محوریت داستانشان ابدا علمی نیست، صحبتی از اینکه این موجودات به ما شباهت دارند به میان نیامده است.اما ظاهرا این موجودات علاوه بر علم بر وجود ما در همسایگی شان، ضمن دانستن چگونگی ارتباط با ما، علاقهای به این ارتباط به دلایل مختلف ندارند. مثلا تصور کنید یک سیگنال با الگویی منظم که حاوی یک پیام مهم است سالهاست از طرف آنها مخابره شده و باید حداقل یک عدد از این سیگنالها، برای تحلیل به دست ما میرسید اما تا به امروز ظاهرا چیزی یافت نشده است. پس راه ارتباطی با ما را میدانند اما ارتباط برقرار میکنند چون بر اساس سادهترین اصول آمار و احتمالات، ممکن نیست تمدنی پیشرفتهتر از ما در این کهشان وجود نداشته باشد.شما با یک ناشنوا و فردی که توانایی تکلم ندارد نمیتوانید صحبت کنید؟ قطعا میتوانید! اگر آن فرد در سرزمین شما متولد نشده باشد چطور ؟ بازهم میشود با فرد وارد ارتباط زبانی شد. اما این زبان، انگلیسی یا فارسی نیست این زبان، زبان نشانه است. زبان نشانه باعث میشود شما با یک اثر هنری ارتباط برقرار کنید و همین زبان باعث گویایی و روایت اثر از معنا و مفهوم آن میشود. پس به نظر من فیلم Arrival منطقیترین حالت ممکن برای ارتباط با آنها را توصیف کرده است.همهی اینها را با هم علمی و غیر علمی تحلیل کردیم اما یک چیز را نمیشود در مورد آنها اثبات کرد و آن هم صلح طلبی آنهاست. طبیعت ما انسانها و هر چیزی در طبیعت در ازای وجود یک ظرفیت عادی در موجودات و حواس ادراکهای متفاوت، عمدتا بی دردسرترین راه را انتخاب میکند بنابراین با رجوع به ماهیت اصلی طبیعت که هیچ موجودی حتی انسان با ظرفیتهای عادی، تا زمان احساس خطر به شما حمله نمیکند میتوان اینطور برداشت کرد که آنها دنبال دردسر نمیگردند.با این تفاسیر یوفوها، اگر تا کنون با ما ارتباط برقرار نکرده باشند، باید مکانیزمی بسیار پیچیده داشته باشند. در صورتی که با خصوصیات ما انسانها فرقهای مثبتی داشته باشند، میتوان مطمین بود هرکدامشان به تنهایی حداقل قابلیت ادارهی همه جانبهی امور یکی بزرگترین کشورهای ما را داراست. |
حال خوب زندگی خوب حال بد زندگی بد #قسمت اول String نظریهی string یا ریسمانبه نظر شما جهانی که دراطراف ماست همین طور سفت و سخت و جامد و قابل لمس است؟قبلا کوچکترین ذرهای که شناخته شده بود اتم بود با گذشت زمان ذرات کوچکتر مثل الکترون و پروتون و نوترون شناخته شد بعد از آن مشخص شد که همین ذرات زیر اتمی هم از ذرات کوچکتری به نام کوارک تشکیل شدهاند و درحال حاظرنظریهی ریسمان مدعی شده این کوارکها از ذرات کوچکتر انرژی به نام ریسمان تشکیل شدهاند.در نظریهی استرینگ هرذره را مجموعهای از ریسمانهای خیلی کوچک که با سرعت بسیار بالا کنار هم در حال نوسان هستند در نظر میگیرند.برای مثال شما تصور کنید ما یک طنابی داریم که اونو به صورت یه موج سینوسی مدام به ارتعاش درمیاریمش و بالا و پایینش میکنیم وقتی ما آروم طناب رو به نوسان درمیاریم اگه بخوایم دستمونو ازیه سمت به سما دیگر طناب رد کنیم اون طنابه یه ضربهی آروم به دست ما میزنه.باز اگه سرعتو ببریم بالاتر و بخوایم همون کارو انجام بدیم یه ضربهی محکمتر به دست ما میخوره.ولی اگه ما سرعتو خیلی خیلی زیاد کنیم مثلا بی نهایت هرتز ما دیگه نمیتونیم دستمونو از لاش رد کنیم و دقیقا مثله یک دیوار سفت و محکم میشه.نظریهی استرینگ هم همینو میگه میگه به جای اینکه ما هر ذره رو مستقل در نظر بگیریم به صورت رشتهای پیوسته با شکلهای مختلف در نظر میگیریم میگه کله دنیای اطراف و ما تمام ذراتی که ما میبینیم و حتی نمیبینیم مثل افکار آدمها از یک سری ارتعاشاتی ساخته شدهاند که این ذرات مدام درحال ارتعاش و نوسان هستند.از طرفی رشته هایی که یک الکترون را ساختهاند با رشتههای سازندهی کوارک آن الکترون یکسانند ولی تفاوت بین الکترون و کوارک به خاطر تفاوت در نوع ارتعاش و فرکانس آن رشتهها میباشند.حالا ببینید قرآن چطور از وجود همچین چیزی چند هزار سال پیش خبر داده است.سورهی نمل آیهی 88 و تری الجبال تحسبها جامده و هی تمر مر السحاب صنع الله الذی تقن کل شیء انه خبیر بما تفعلون " 88 ""و کوهها را میبینی و میپنداری که بیحرکتند، در حالی که آنها همچون ابر در حرکتند."(این) صنعت (ماهرانه) خداست که هر چیزی را با دقت ساخته است، او به هرچه انجام میدهید آگاه است. با نگاه دقیقتر به تفسیر این آیه و کلمات به کاررفته در آن درمی یابیم که قرآن کریم به صراحت بیان کنندهی این موضوع است که تمام اجسام اطراف ما با این که ما آنها را ساکن و جامد میپنداریم درحال حرکت و ارتعاش اند.نویسنده : رضوانه صباغیحال به معرفی کتابی خوب برای افزاریش آگاهی شما دربارهی این نظریه میپردازیم.کتاب آشنایی با نظریهی ریسمان نوشتهی استیون اس.گوبسر |
گوگل ویژگیهای "تنسوریفلو کوانتوم 5 " را اعلام کرد شکل 1 . کوانتوم 5 منتشرشده در analyticsindiamag به تاریخ 5 آپریل 2021 لینک منبع Google Announces TensorFlow Quantum 0 ٫ 5 . 0 : Expected Features & amp ; amp ; amp ; Updates عبارت TFQ شامل ساختارهایی مانند کیوبیت، گیتها، مدارها و اپراتورهای اندازهگیری مورد نیاز برای تعیین محاسبات کوانتومی است. گوگل اولین سالگرد تنسورفلو کوانتوم ( TFQ ) را جشن میگیرد، کتابخانهای برای نمونهسازی سریع مدلهای ML کوانتومی کلاسیک ترکیبی. TFQ به عنوان نقطه عطفی برای توسعه در مدلهای ترکیبی کوانتومی و یادگیری ماشینی کلاسیک در نظر گرفته میشود که شرکت سالها در حال تلاش برای آن بوده است.یک سال از زمانی که ما TensorFlow Quantum را منتشر کردیم میگذرد. در این مقاله، نگاهی به نتایج، مقالات، و گامهای بعدی خواهیم انداخت.مطالعه مقاله رایانههای کوانتومی در مقابل رایانههای احتمالی توصیه میشود.محاسبات TensorFlow در اصل TFQ از زمان آغاز به کار خود در اجلاس توسعهدهنده TensorFlow در سال 2020 ، ابزارها و ویژگیهای هیجانانگیزی را برای تحقیقات محاسبات کوانتومی به ارمغان آورده است. TFQ با همکاری دانشگاه واترلو، X و فولکسواگن توسعه یافت. این روش Cirq را با TensorFlow ادغام میکند تا انتزاعهای سطح بالا را برای طراحی و پیادهسازی هر دو مدل کوانتومی کلاسیک متمایز و زایشی ارایه دهد. TFQ محققان را با اصول محاسبات کوانتومی سازگار با TensorFlow API موجود، همراه با شبیه سازهای مدار کوانتومی با کارایی بالا فراهم میکند.تکنولوژی TFQ شامل ساختارهایی مانند کیوبیت، گیتها، مدارها و اپراتورهای اندازهگیری مورد نیاز برای تعیین محاسبات کوانتومی است. این روش به کاربران اجازه میدهد تا محاسبات خاص کاربر را انجام دهند که میتواند در شبیهسازی یا بر روی سختافزار واقعی اجرا شود. Cirq دارای ماشینآلات اساسی برای طراحی الگوریتمهای کارآمد و اجرای آنها در شبیه سازهای مدار کوانتومی و در نهایت در پردازندههای کوانتومی است.تاکنون از آن برای شبکههای عصبی کانولوشن کلاسیک - کوانتومی ترکیبی، یادگیری ماشین برای کنترل کوانتومی، یادگیری لایه به لایه برای شبکههای عصبی کوانتومی، یادگیری دینامیک کوانتومی، مدلسازی زایشی حالتهای کوانتومی مختلط، یادگیری تقویتی و غیره استفاده شده است.گوگل به زودی TensorFlow Quic 0 ٫ 5 . 0 را با پشتیبانی بیشتر برای بارهای کاری توزیعشده، بسیاری از ویژگیهای کوانتومی محور جدید و افزایش عملکرد منتشر خواهد کرد.ممکن است علاقمند به مطالعه مقاله انقلاب رایانش کوانتومی باشید.انتظار چه چیزی از TensorFlow کوانتومی 5 را داشته باشیم؟در سال 2019 ، گوگل ادعا کرد که با پردازنده جدید 54 کیوبیت خود، یعنی سیکامور، به برتری سواینتوم دست یافته است. انتظار میرود TFQ 0 ٫ 5 . 0 تلاشهای محاسبات کوانتومی شرکت را تسریع کند. در زیر برخی تحولات که میتوانیم انتظار داشته باشیم آمده است:گسترش افقهای تحقیقات کوانتومی: اگرچه محاسبات کوانتومی پیشرفت زیادی را در چند سال اخیر شاهد بوده است، اما ابزارهای تحقیقاتی برای توسعه مدلهای ML کوانتومی مفید که بتواند دادههای کوانتومی را پردازش کند و در کامپیوترهای کوانتومی موجود اجرا کند هنوز وجود ندارد. درحالیکه TFQ این ابزارها را برای محققان فراهم کرده است، نسخه بهروزشده ممکن است قابلیتهای پیشرفتهای را به ارمغان بیاورد که میتواند به سرعت بخشیدن به تحقیقات در علوم پزشکی، علوم آب و هوا و غیره کمک کند.سرعت بخشیدن به تحقیق کوانتومی گوگل: تحقیق محاسبات کوانتومی منطقه تمرکز گوگل بوده است تا مرزها را در محاسبات کوانتومی و یادگیری ماشین هل دهد. برخی از حوزههای تمرکز کنونی شامل کار در مورد شیمی کوانتوم، امواج مایکروویو در محاسبات کوانتومی و غیره است. گوگل تلاشهای پیشگامانهای را در آزمایشها عملی محاسبات کوانتومی و نه فقط شبیهسازها، رهبری میکند.بهبود معیارهای شبیهسازی: انتظار میرود TFQ 0 ٫ 5 . 0 معیارهای شبیهسازی در مقابل Cirq را بهبود بخشد، که برای محققان محاسبات کوانتومی که علاقهمند به اجرا و توسعه الگوریتمهایی هستند که از کامپیوترهای کوانتومی موجود استفاده میکنند، طراحی شده است.پیادهسازی با سرعت بالا: نه تنها TFQ 0 ٫ 5 . 0 است که انتظار میرود تحقیقات کوانتومی را سرعت بخشد، بلکه امکان پیادهسازی آسان ایدههایی را فراهم میکند که در غیر این صورت هرگز مورد آزمایش قرار نمیگیرند. محققان بر این باورند که اجرا یک مانع مشترک بر سر راه ایدههای جدید و جالب است. به دلیل مشکلات در انتقال مفهوم به واقعیت، پروژههای زیادی در مرحله ایده گیر میافتند، چیزی که TFQ آن را آسان میسازد.اجرای مدارهای کوانتومی بر روی پردازندههای کوانتومی واقعی: امروزه، کوانتوم TensorFlow در درجه اول برای اجرای مدارهای کوانتومی بر روی شبیهسازهای مدار کوانتومی کلاسیک مورد استفاده قرار میگیرد. با نسخههای بعدی، TFQ ممکن است مدارهای کوانتومی را بر روی پردازندههای کوانتومی واقعی که توسط Cirq پشتیبانی میشوند، از جمله پردازنده گوگل، سیکامور، اجرا کند. محققان امیدوارند که با TFQ 0 ٫ 5 . 0 ، دامنه سختافزارهای شبیهسازی سفارشی را که از ادغام GPU و TPU پشتیبانی میکنند، گسترش دهند.رسیدن به مزیت کوانتومی در یادگیری ماشین:محققان انتظار دارند TFQ 0 ٫ 5 . 0 به جستجو برای مزیت کوانتومی در زمینه یادگیری ماشین کمک کند.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
حقارت و نفهمی ستودنی انسان نور سمت چپ یک ابر نو اختر استاین نوری که در عکس میبینید یک # supernova یا ابر نو اختر به نام "# SN2018gv " است. پر جرمترین ستارههای عالم، زندگی خود را با انفجاری عظیم با همین نام به پایان میبرند.یک ابر نو اختر زمانی رخ میدهد که یک ستارهی در حال مرگ، شروع به خاموش شدن میکند. آن گاه بهطور ناگهانی منفجر شده و مقدار بسیار زیادی نور تولید میکند و در پس خود، یک هستهی کوچک نوترونی به جای میگذارد.نور ناشی از همین ابر نو اختر 50 میلیارد برابر نور خورشید ماست.انفجار ستارهها چرا برای ما خطرناک نیست؟گاهی از خودم میپرسم زندگی در این کاینات میتواند خیلی خطرناک باشد. بالاخره خطر #ماده_تاریک یا #انرژی_تاریک و همچنین #سیاه_چاله را نباید نادیده گرفت. ولی چرا انسان از این خطرها تاکنون مصون بوده؟به یک دلیل خیلی ساده چون ما خیلی خیلی خیلی گمو کوچکیم در این عالم ( Universe ). ما مدت بسیار بسیار بسیار کمی است که پا روی زمین گذاشتهایم. بگذارید مثالی بزنم:اگر 14 میلیاردسال عمر عالم را تبدیل کنیم به 14 سال، در واقع زمین تازه "پنج سال" است که به دنیا آمده و جانوران همین "هفت ماه پیش" پا به عرصه وجود گذاشتند. #دایناسورها "سه هفته" پیش منقرض شدند. کل تاریخ زندگی بشر هم همین سه دقیقه پیش شروع شده. انقلاب صنعتی هم همین 6 ثانیه پیش شروع شد.*میگویند از سخن از بوداست که "برای جهان هیچم، ولی برای خود جهانم". با احترام زیاد به این سخن عمیق، شاید جناب بودا آن زمان از عمق کوچکی هستی زمین، جاندارانش و موجود حقیری چون انسان بیشتر باخبر بود، جای گفتن این جمله، سکوت میکرد. در واقع یارای سخن گفتن را از دست میداد.اما نقطهی قوت بشر در این میان چیست؟نقطهی قوت بشر این است که چنان حقیر است که این حجم از کوچکی را نمیتواند درک کند. بشر حداکثر اندازهی عمر خویش بتواند زمان را به شکلی نسبی درک کند. موقعی این زمان شاید 40 سال بود (بررسیها باستانشناسان نشان میدهد بخش مهمی از تاریخ امید به زندگی بشر 40 سال بوده) و اکنون چیزی حدود 100 سال. (مسلما این عددها وجهی اسطورهای ندارند وگرنه همگی میدانیم که مثلا ضحاک هزار سال حکومت کرد فقط).این نفهمی زمان و اندازهبسیار برای ما راهگشا و آرامشبخش است. قدر این نفهمی را همگی بدانیم. چون شما را نمیدانم ولی من حتی برای لحظهای نمیتوانم به 50 میلیارد برابر بودن نور خورشید بودن این سوپرنوآ فکر کنم. پس به توهم "جهانی بودن برای خویش" ادامه میدهیم** و دم مرگ به خوبی و خوشی با این نفهمی خود زندگی میکنیم.* این اشارهی فوقالعادهی ایدهی بنده نیست. آن را در مستند تاریخ جهان دیدم و وام گرفتم.** نیاز به گفتن نیست که جملهی عمیق بودا را از منظری منفیگرایانه و به معنیغرورنابجا دیدهام. در واقع حرف این است که انسان همچنان به غرور از سر نفهم و کوچکی خود ادامه میدهد. |
گاز کربن مونوکسید مرگ خاموش .در زندگی روزمره خود خیلی با واژه مرگ خاموش مواجه میشویم و خیلی میشنویم.مرگ سادهای که به راحتی با سهل انگاری رخ میدهد و جان بسیاری از انسانها را میگیرد.اما این مرگ چگونه رخ میدهد؟؟هنگامی که سوخت هایی مانند گاز طبیعی،نفت،ذغال سنگ به صورت ناقص بسوزد،گازی تشکیل میشود که کربن مونوکسید نامیده میشود.این گاز قاتل نامریی بسیاری از انسان هاست ..فرمول شیمیایی آن CO است و بسیار سمی، قابل اشتعال،بی بو،بی رنگ است.حال چرا این گاز قاتل نامریی است؟گاز کربن مونوکسید تمایل بسیار زیادی برای ترکیب با هموگلوبین دارد به صورتی که در مقالات علمی ذکر شده این تمایل 300 برابر تمایل این گاز با اکسیژن است.بنابراین میتواند سبب مرگ شود.اما پادزهر این گاز سمی چیست؟پادزهر این گاز نوروگلوبین میباشد.نوروگلوبین پروتیینی است که در مغز و شبکیه چشم یافت میشود.مسمومیت این گاز با فعال کردن مسیرهای ایمنولوژیکی باعث آسیب به سیستم قلب و اعصاب میشود .با خواندن این پست مراقب جان خود و عزیزانمان باشیم .. |
باطری سوزوکی یک انتخاب سامورایی از چه نوع باتری برای اتومبیل خود استفاده میکنید؟ باتری خودرو با توجه به شرایط و مشخصاتی که دارد باید از امکانات خوبی برخوردار بوده و کمترین نیاز به نگهداری را داشته باشد. انتخاب ما باطری سوزوکی است و به شما هم پیشنهاد میکنیم این باتری را برای خودروی خود با ضمانت و گارانتی انتخاب کنید.انتخاب ما باطری سوزوکییک عضو مهم و اساسی در خودروی شما باتری ماشین است. اگر این باتری کار نکند یا از روی ماشین برداشته شود، عملا خودروی شما بیکار است و استارت نخواهد خورد زیرا هیچ برقی به آن نخواهد رسید. از این رو انتخاب باطری ماشین مسیله مهمی است که شما باید آن را درنظر بگیرید. البته از روزی که خودرو را خریداری میکنید مسلما روی آن باتری نصب شده و موجود است اما برای دفعات بعدی که باید باتری را تعویض کنید، حتما با نوع باتری که میخرید آشنا باشید. در این مقاله میخواهیم درباره باطری سوزوکی و مزایای آن صحبت کنیم اما قبل از هر چیز اجازه دهید انواع باتریهایی که در ایران به فروش میرسند را با هم بررسی کنیم. با ما همراه باشید.باطری ماشینباتری ماشین در چند نوع مختلف یافت میشود که هر کدام ویژگیهای مخصوص به خود را دارند. به همین علت قبل از بررسی هر چیزی اول باید با انواع این باتریها آشنا شویم:باتری اسیدی: این نوع باتریها قابل شارژ بوده و الکترولیتی هستند. توسط صاحب اتومبیل قابلیت شارژ شدن داشته و میتوان میزان الکترولیت آن را اندازه گرفت. ولی اقلامی که داخل این باتری قرار گرفته را به هیچ وجه نمیتوان تعویض کرد.باتری اتمی: این نوع باتریها به باتریهای بدون نیاز به نگهداری و سرویس مشهورند. این نوع باتریها را معمولا بدون خرابی نامگذاری میکنند و توصیه میشود هرگز آنها را باز نکنید.باتری Dual Marine : دارای دو باتری اتومبیل به همراه سیکلهای زیاد تشکیل شده است.باتری RV : این نوع باتریها نیز قابلیت سوییچ کردن دارند و از سلهای پشتیبان تشکیل شدهاند.بهترین برندهای باطری ماشین که در ایران موجود استبرندهای واریان و نیوآرمو که مخصوص شرکت صبا باتری است.برندهای اوربیتال و باتری سیلور پلاس که مخصوص شرکت وان سپاهان است.برند سوزوکی که مخصوص شرکت سپاهان باتری است.برند اتمیک که مخصوص شرکت توان باتری است.برندهایی که در بالا نام بردیم معمولا دارای کیفیت مطلوب و عملکرد خوبی هستند. اما روی صحبت مقاله امروزمان درباره باتری ژاپنی یعنی باطری سوزوکی است. پس به سراغ آن رفته و تمامی وجوه آن را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهیم.یک شرکت ژاپنی با همکاری شرکت سپاهان که ایرانی است مشغول به تولید باتری ماشین در ایران است. این باتریها دارای کیفیت عالی و فناوریهای نوین است که از استانداردهای بینالمللی بهرهمند شده است. علاوه بر اینها باطری سوزوکی دارای گارانتی و ضمانت طولانی مدت است که محصول خریداری شده را تضمین میکند.باتریهای سوزوکی اتمی هستند یعنی بصورت سیلد کلسیمی تولید شده و نیازی به مراقبت و نگهداری ندارند. برای هر نوع خودرویی موجودند و قابل نصب هستند. از مهمترین ویژگیهای باطری سوزوکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:فیلتری برای جلوگیری از احتراق و انفجار در آن تعبیه شده است.معمولا بصورت خودکار دشارژ نمیکند و این پدیده بسیار نادر است.یک چشمی برای مشاهده میزان الکترولیت و شارژ تعبیه شده، بنابراین نیازی به باز کردن درب باتری نیست.یک باتری بدون نیاز به نگهداری است و به اصطلاح از تکنولوژی MF بهرهمند شده است.قدرت استارت آن در دمای پایین نیز مطلوب است.باطریهای سوزوکی در دو حالت سنگین و سبک موجودند که با توجه به نوع اتومبیل روی آنها نصب خواهند شد. معمولا باتریهای سبک سوزوکی از 35 تا 75 آمپر در بازار موجود است و باتریهای سنگین از 88 تا 200 آمپر است.قیمت باطری سوزوکی نسبت به کارایی و کیفیتی که دارد مطلوب و قابل قبول است. یک بار آن را خریداری کرده و به مدت زمان طولانی از آن بهرهمند خواهید شد. بهتر از همه اینکه نیازی هم به نگهداری ندارند.باطری سوزوکی را از کجا تهیه کنیم؟مسلما باید باتری ماشین خود را از فروشگاهی بخرید که اعتماد کامل به آن باشد و تقلبی در کارش نباشد. این روزها با فراگیر شدن کرونا فروشگاههای اینترنتی پیشنهاد بهتری برای خرید باتری سوزوکی میباشند و ما پیشنهاد میکنیم از این فروشگاهها خرید کنید. |
داستان غمانگیز خازنی (ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی) سرنوشت ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنیدر تاریخ علم ایران به کمتر کسی به اندازه خازنی ستم و بیتوجهی شده است. خازنی میتوانست از پیشگامان توسعه علمی و فنی در ایران باشد اما همچو بسیاری از مواقع، دانش او یا به فراموشی سپرده شد و یا از آن به منظور گسترش خرافات و ترویج جهل استفاده شد.ابوالفتح عبدالرحمان منصور خازنی، دانشمند علم حیل (مکانیک) و اخترشناس بزرگ سده پنجم و ششم هجری، خدمتکار و خادم خزانهدار دربار سلجوقی مرو در خراسان بود. شهر مرو در آن زمان یکی از پایگاههای بزرگ علمی ایران بشمار میرفته است و "یاقوت حموی" از هشت کتابخانه آن نام میبرد که یکی از آنها بنام "عزیزیه" به تنهایی دوازده هزار کتاب در اختیار داشته است. او بدون اینکه هیچگونه امتیاز یا اعتبار خانوادگی یا علمی داشته باشد، بدون اینکه مدارج شاگرد و استادی را سپری کند و حتی بدون اینکه از لحاظ شغلی نیازی به دانستن داشته باشد به دلخواه و میل قلبی خود، فرصتهای روزانه را صرف آموختن مکانیک و اخترشناسی میکند.هنگامی که خیام و دیگر دانشمندان همکارش در عصر ملکشاه سلجوقی و به فرمان او، آغاز به تنظیم گاهشماری جلالی میکنند خازنی نیز بطور مستقل و بدون ارتباط با آنان به همین محاسبات میپردازد و از جمله شیوه پیشنهادی خود در محاسبه نوروز یا نخستین روز سال را برای آنان به اصفهان میفرستد. جالب اینکه گروه خیام، قاعده محاسباتی یک خدمتکار بینام و نشان را به نام خود او میپذیرند و بکار میبندند.خازنی نتیجه تمامی آن محاسبات و شیوههای خود را در کتابی به نام "زیج سنجری" ثبت میکند و در این زیج، همچنین به بررسی گاهشماری هندی، سغدی، عبری، یزدگردی و سلوکی میپردازد. او توابع مثلثاتی با تفاضلهای اول و دوم را با دقت سه رقم محاسبه میکند. در بخشهای متنوعی به محاسبه مسیله تعدیل زمان، مسیر و زمان حرکتهای خورشید، ماه، ستارگان و سیارات (گاه با دقت یک ثالثه)، جدولهای پیشبینی خورشیدگرفتگی و ماه گرفتگی، و نیز جداولی در پیشبینی زمان پیدایی و خطسیر "کید"ها (دنبالهدارها) میپردازد. نوشتههای خازنی نشان میدهد که او همواره به دنبال شیوههای نوین و دقیقتر در رصد و محاسبه بوده و صرفا تکرارکننده محاسبات پیشینیان نبوده است. علیرغم اینکه نسخههای خطی کاملی از زیج سنجری وجود دارد، اما تاکنون این کتاب مهم و بینظیر خازنی در ایران منتشر نشده است.خازنی در بخش دیگری از فعالیتهای علمی و شاید تحت ت ثیر شغل ارباب خود، به ابداع و اختراع یک ترازوی آبی برای اندازهگیری جرم حجمی مواد و میزان خلوص آلیاژها میپردازد. او شیوههای سنجش و ساخت ترازوی خود را در کتابی به نام "میزانالحکمه" شرح میدهد و شخصا نمونهای از آنرا برای دربار مرو میسازد. در دایرهالمعارف "زندگینامه دانشمندان جهان" (چاپ نیویورک، ترجمه فارسی گزیدهای از آن زیرنظر استاد احمد بیرشک) نقل شده است که:"برآورد اهمیت خازنی کاری است دشوار. ترازوی آبی او جای تردید باقی نمیگذارد که او در زمره بزرگترین سازندگان ابزارهای علمی در همه اعصار شمرده میشود. در علم حیل کتاب دیگری شناخته نشده است که سنت کتاب میزانالحکمه را ادامه داده باشد. پس از آن، علم اوزان تبدیل به کاردستی اشخاصی شد که ترازوهای ساده میساختند و از آن پس، این رشته از سنت علمی خود بیرون رفت."خازنی بارها پیشنهادهای دربار برای پست و مقامهای حکومتی را رد میکند و ترجیح میدهد در مقام یک دانشمند مستقل باقیبماند. اما سرنوشت او بس غمانگیز است: کارکنان دربار که وجود چنین ترازوی شگفتی را برملاکننده تقلبهای خود میدانستند، آنرا به آتش میکشند و خازنی از غصه ترازو، دق میکند و میمیرد. به همین سادگی!بیتردید، رنج و غصه خازنی تنها از نابودشدن ابزار اندازهگیری جرم حجمی نبوده است چرا که میتوانسته نمونهای دیگری از آنرا بسازد. رنج او در واقع از جایگاه و وضعیت علمی جامعهای بوده که هیچگاه امثال او نمیتوانستهاند برنامههای علمی خود را عملی سازند. جامعهای که محاسبات نجومی او را تنها در پیشگویی و فالبینی و عوامفریبی بکار میبستند.اما این همه داستان غمانگیز ما نیست غمانگیزترین بخش آن در اینست که خازنی نمیداند هنوز هم پس نهصدسال از زمان نگارش "زیج سنجری"، ما علاقهای به خواندن آن نداریم و حتی آنرا چاپ و منتشر نکردهایم. هنوز هم پس از نهصد سال، "میزانالحکمه" را نیز چاپ و منتشر نکردهایم (جز گزیدهای به همت استاد تقی بینش) چرا که علاقهای به خواندن و آگاهی از آن نداریم، در حالیکه دهها سال از انتشار آن در مصر میگذرد. اما آنگاه که اروپاییان، دانشمندان ایرانی را، شخصیتی عرب معرفی میکنند، غرورمان به جوش میآید. هنوز هم جوانانی که داستان ارشمیدس را بارها و بارها در کتابهای درسی و رسانههای گروهی خواندهاند، با نام و دستاورد خازنی بیگانه هستند، چرا که هرگز نخواستهایم دستکم در کنار آشنایی با بزرگان جهان، فرزندان خود را با دانشمندان ایرانی نیز آشنا کنیم. دوستداران نجوم در ایران حاضرند با کمال میل به سرگرمیهایی همچو تماشا و ردگیری "فهرست مسیه" بپردازند، اما هیچ علاقهای به "فهرست خازنی یا صوفی" ندارند و اصلا خبری از این فهرست ندارند. ما بدون توجه جدی به علم و تاریخ علم به کجا میشتابیم؟ تنها با "استفاده صرف از دستاوردهای علمی دیگران" (و آنهم ناقص) به کجا خواهیم رسید؟وبلاگ بخوان و بیندیش |
چگونه بفهمیم تخم مرغمان نطفه دارد؟ به روش بدون نیاز و خرج پول و رایگان سلام به شما خودمون تخم مرغ داریم با اینکار فهمیدیم که نطفه دارد اینکار بسیار دقیق میباشد.خب حالا چیکار کنیم؟برای انجام اینکار یک ظرف معمولی بردارید(ظرف سوراخ نباشد) ظرف را پر آب کنید. سپس تخم مرغ را درون آن قرار دهید.حالا رمز اینکار:"اگر تخم مرغ بصورت خوابیده در کف آب رفت بی شک نطفه دارد.(حتی ممکن است تخم مرغ یخچالی هم نطفه داشته باشد و نطفه زنده اما به محض در آمدن از تخم خواهد مرد) اگر تخم مرغ بصورت خوابیده روی سطح آب آمد تخم مرغ فاسد میباشد.اگر تخم مرغ ایستاده بر سطح آب یا زیر آب رفت به معنای آن که نطفه ندارد ولی فاسد هم نشده است و کاملا خوردنی میباشد. راستی اگر به مدت چند ثانیه (تخم مرغ زیر آب خوابیده رفت(نطفه دار)) یعنی شما اگر دیدید تخم مرغ نطفه داشت باید سریع از آب در بیاورید چون کم کم هوای داخل تخم مرغ کم میشود و دیگر خبری از جوجه نخواهد بود.و باید بخوریدش مدتش 12 ثانیه هست. |
خرید باتری لانگ شرکت کونگ لانگ یکی از شرکتهای بسیار موفق در تولید باتریهای یو پی اس میباشد. این شرکت در کشور ویتنام واقع است. خرید باتری لانگ از طریق نمایندگیهای مختلفی که در سرتاسر کشور وجود دارد، صورت میگیرد. برند معتبر لانگ در سال 1990 اولین خط تولید خود را تاسیس نمود. همچنین به خاطر کیفیت بالای محصول تولید شده، فروش و خرید باتری لانگ در همان سالهای اولیه تولید، توجهها را به خود جلب نمود.همچنین به خاطر تقاضای بسیار زیادی که در بازار وجود داشت، مبالغ بالایی از طریق خرید باتری لانگ وارد این مجموعه میشد.با گذشت زمان و افزایش تقاضای محصول، شرکت لانگ فاز دوم خط تولید خود را راه اندازی نمود. با گسترش و افزایش خرید باتری لانگ ، این شرکت اقدام به جذب نیروی کار بیشتری در درون خود شد. میتوان گفت تقریبا 1000 نفر نیروی کار در این شرکت مشغول هستند. این نیروی کار حرفهای با تمام توان و دانش مشغول به کار هستند، تا پاسخگوی حجم بالای خرید باتری لانگ باشند.خرید باتری لانگ قیمت خرید باتری لانگمزیتها و نقاط قوت بسیار زیادی در خصوص قیمت خرید باتری لانگ در مقایسه با سایر برندها وجود دارد. همه این امتیازات باعث میشود که برند کونگ لانگ به یکی از برندهای بسیار معتبر در بازار جهانی از نظر قیمت خرید باتری لانگ نیز تبدیل شود. در اینجا به چند مورد از این نقاط قوت اشاره میکنیم: 1 - داشتن مجهزترین و پیشرفتهترین خط تولید 2 - داشتن پیشرفتهترین واحد کنترل کیفی 3 - همکاری با نیروهای کار توانا و با مهارتهای بالا 4 - همکاری داشتن با واحد تحقیق و توسعه بسیار ماهرقیمت خرید باتری یو پی اس لانگیکی از اصلیترین و مهمترین باتری که در این شرکت تولید میشود، باتری سرب اسیدی بهینه شده میباشد. قیمت خرید باتری لانگ سرب اسیدی نیز نسبت به کیفیت خود مناسب میباشد و به همین علت با استقبال فراوان مشتریان رو به رو شده است. باتریهای یو پی اس لانگ ویژگیهای عمومی و مشترک دیگری نیز با یکدیگر دارند. به طور مثال: استفاده از تکنولوژی ای جی ام باعث افزایش طول عمر باتری لانگ میشود. این باتریها بدون نیاز به استفاده از آب میباشند، که مشکلات باتری لانگ را کاهش میدهد. به همین دلیل نیز، قیمت خرید باتری لانگنسبت به کالای مشابه خود منصفانهتر به نظر میآید.مزیت خرید باتری لانگیکی دیگر از مزیت خرید باتری لانگ عدم ایجاد مشکل به هنگام جا به جایی و نقل و انتقالات است. همچنین امکان نصب باتری در جهتهای مختلف وجود دارد. قیمت خرید باتری لانگنسبت به کیفیتی که دارد، بسیار مناسب میباشد به همین علت مزیت خرید باتری لانگنسب به برندهای دیگر بالاتر میباشد. این باتریها استانداردهای بین المللی اروپا را دارا میباشند. همه این دلایل باعث میشود که، باتری یو پی اس لانگ در بازارهای جهانی آسیا و اروپا بسیار چشم گیرتر باشد. برند لانگ تایوان دارای مدلهای مختلفی از باتری میباشد. باتری هایی که قابل شارژ و غیر قابل شارژ هستند. این باتریها کارایی زیادی دارند. این باتریها در سیتمهای برق اضطراری، آسانسورها، بیمارستانها، مراکز دولتی و غیره استفاده میشوند. به عبارتی، یکی دیگر از مزیتهای خرید باتری لانگ ازاین جهت است که، در مواقع اضطراری که جریان برق قطع میشود دستگاه و سیتمها به عملکرد عادی خود میتوانند ادامه دهند.مزیت باتری کونگ لانگ نمایندگی خرید باتری لانگنمایندگی خرید باتری لانگ در سراسرکشور به خصوص در بازارهای اروپایی وجود دارد. برای خرید باتری لانگ میتوان به صورت آنلاین از طریق سایتهای معتبر اقدام نمود. البته باید دقت نمود که از سایت هایی معتبری فرآیند خرید را انجام داد. همچنین میتوان از طریق سایت، آدرس و شماره تماس نمایندگی خرید باتری لانگرا پیدا کرده و به این طریق خرید مطمینتری را انجام داد.در اینجا انواع مختلفی از باتری یو پی اس کونگ لانگ را نام میبریم، که البته مدل آن براساس استفاده و نیاز ما میتواند متفاوت باشد. انواع باتریها : باتری خشک 12 ولت 7 آمپر، باتری خشک 12 ولت 22 آمپر، باتری لانگ دوازده ولت 18 آمپر و غیره .برای خرید این محصولات در همه مدلها، میتوان به سایتهای معتبر و نمایندگی خرید باتری لانگ مراجعه نمود.این مدل از باتریها دارای طول عمر طولانی میباشند. همچنین توسط سیستمهای یارانهای فوق پیشرفته طراحی و تست شدهاند. به همین علت است که مشتری و تقاضا کننده به هنگام خرید باتری لانگ احتمالا مبلغ بیشتری را نسبت به برندهای متفرقه بپردازد. همچنین احتمال تخلیه نا بهنگام و خود به خودی در این باتری یو پی اس بسیار پایین میباشد. بنا به همین دلایل موقع خرید باتری لانگ، فرد اطمینان خاطر بیشتری را خواهد داشت. البته جا دارد به این نکته نیز اشاره نماییم که ، به علت نوسانات ارزی شدیدی که وجود دارداحتمالا در هنگام خرید باتری لانگ با قیمتهای متفاوتی رو به رو میشویم.خرید باتری لانگ |
قدرتنمایی در برابر نور حالا ستارهشناسان تصویر جدید و کاملتری از سیاهچالهای کلانجرم( Supermassive ) در مرکز کهکشانی با 55 میلیون سال نوری فاصله از زمین دارند همان جرمی که اولین تصویرها از یک سیاهچاله از آن ثبت شده بود.در حالی که اولین تصویر از این سیاهچاله و سایه آن در سال 2019 منتشر شد، تصویر جدیدی که چهارشنبه، 23 مارس ( 4 فروردین) گرفته شده، این جرم کیهانی را در نور قطبیدهشده ( Polarized ) نشان میدهد.عینکهای آفتابی پولاریزه خود را که به کاهش تابش و بازتابش نور کمک میکند به یاد بیاورید. نور هنگامی که در مناطق گرم فضا در نزدیکی میدانهای مغناطیسی ساطع میشود، میتواند قطبیده شود.در مورد این عکس جدید، تحلیل چگونگی قطبیده شدن نور در اطراف این سیاهچاله در مرکز کهکشان M87 به ستارهشناسان نگاهی دقیقتر و توانایی نقشهبرداری از خطوط میدان مغناطیسی در نزدیکی لبه داخلی این سیاهچاله را میبخشد. همچنین دانشمندان متوجه شدند که مقدار قابل توجهی از نور در نزدیکی سیاهچاله قطبیده شده است.مجموعه تلسکوپی "افق رویداد" ( Event Horizon Telescope / EHT ) در آپریل 2017 از یک شبکه جهانی متشکل از تلسکوپها استفاده کرد تا اولین تصویر از یک سیاهچاله را که در سال 2019 از سوی تیم کنترلکننده آن منتشر شد، ثبت کند. طبق گفته محققان، این اولین شهود بصری مستقیم از وجود سیاهچالهها بود.در تصویر جدید، ستارهشناسان توانستند اطلاعات بیشتری درباره چگونگی پرتاب فوارههای پرانرژی ماده با سرعتی نزدیک به سرعت نور توسط سیاهچاله بدست بیاورند.این فوارههای متشکل از انرژی و ماده میتوانند تا فاصله 5000 سال نوری از مرکز کهکشان پرتاب شوند. در حالی که بیشتر ماده نزدیک لبه سیاهچاله به درون آن سقوط میکند، بخشی از ماده قادر است درست قبل از سقوط به داخل سیاهچاله، از گرانش آن فرار کند و به فوارههای انفجاری تبدیل شود.جیسون دکستر ( Jason Dexter )، هماهنگکننده کارگروه تیوری EHT و استادیار دانشگاه بولدر ( Boulder ) کلرادو میگوید که آنها قادرند درباره گازی که در واقع نور موجود در تصویر را تولید میکند و همچنین نحوه رشد سیاهچاله، آموزهایی داشته باشند.روز چهارشنبه مقالات متعددی درمورد این سیاهچاله در ژورنال اخترفیزیک ( The Astrophysical Journal ) منتشر شد. بیش از 300 دانشمند از سراسر جهان در این پژوهش مشارکت داشتند.چرا میدانهای مغناطیسی مهماند؟یکی از نویسندگان مقالات سارا ایسایون ( Sara Issaoun )، دانشجوی دکترای اخترفیزیک در دانشگاه رادبود ( Radboud ) هلند میگوید: "نور قطبیدهشده درباره میدانهای مغناطیسی نزدیک سیاهچاله به ما اطلاعاتی میدهد اینکه آنها چقدر قوی هستند و رشد این سیاهچاله (عادت غذایی آنها) و فوران پلاسمایی که میتواند از کل کهکشان خارج شود، چه ارتباطی با هم دارند؟میدانهای مغناطیسی عنصری اصلی برای درک فرآیندهای گازی و عادات غذایی سیاهچالهها هستند و این اولین باریست که ما قادر به مشاهده زنده آنها در فاصلهای بسیار نزدیک به افق رویداد یک سیاهچاله هستیم."افق رویداد به عنوان مرزی تعریف میشود که محدوده یک سیاهچاله را معین میکند، به این معنی که هیچ چیز، حتی نور نمیتواند از این آستانه عبور و از دست سیاهچاله فرار کند.گاز در اطراف یک سیاهچاله به دلیل کشش جاذبه آن فوقالعاده سریع حرکت میکند. این سرعت، دمای گاز را میلیاردها درجه افزایش میدهد و باعث جدایش اتمها و تشکیل پلاسمایی از الکترونها و پروتونهای آزاد میشود. ایسایون توضیح میدهد که این ذرات باردار که بسیار سریع حرکت میکنند، نیروهای الکترومغناطیسی تولید میکنند.او اینطور ادامه میدهد: "میدانهای مغناطیسی نقشی اساسی در نحوه حرکت کردن گاز، میزان آشفته بودن آن، مقدار گازی که به سیاهچاله سقوط میکند و مقدار گازی که با سرعتی نزدیک به سرعت نور در یک فوران به بیرون پرتاب میشود، دارد. تولید این فوارههای پلاسما یکی از پرقدرتترین و پرانرژیترین فرآیندها در تمام جهان است و همچنان معمایی حل نشده است، ما معتقدیم میدانهای مغناطیسی نقشی کلیدی در راهاندازی و حفظ این فرآیند دارند."در تصویر قطبیدهشده، ستارهشناسان متوجه شدند که میدان مغناطیسی دایما در حال به عقب راندن و مقاومت در برابر حرکات گازیست که به طرف سیاهچاله کشیده میشود. این موضوع به این معنیست که میدانهای مغناطیسی نزدیک به لبه سیاهچاله به اندازهای قوی هستند که به این گاز داغ کمک کنند تا در برابر کشش جاذبه سیاهچاله مقاومت کند.دکستر میگوید: "چنین میدانهای مغناطیسی قویای قادر به پرتاب قدرتمندترین فورانها هستند، و وجود آنها پیامدهای مهمی در چگونگی رشد سیاهچالهها خواهد داشت."یک همکاری به بزرگی زمیندر تصویر جدید، رگههایی از نور که در جهتهای مخصوصی نوسان میکنند دیده میشود که نشانگر قدرت میدان مغناطیسی است. تصویربرداری از این فرآیند اصلا کار سادهای نیست.به گفته رصدخانهی جنوبی اروپا که عضوی از HIT است، دانشمندان در تلاش برای ثبت تصویری از یک سیاهچاله، با استفاده از تکنیکی به نام "تداخلسنجی خطپایه بسیار طولانی" ( Very - Long - Baseline - Interferometry ) قدرت 8 رادیوتلسکوپ در سراسر جهان را با هم ترکیب کردند. این حرکت تلسکوپ کاربردی مجازیای با اندازهای نزدیک به خود زمین تولید میکند.محققان میگویند کیفیت این روش به اندازهایست که میتواند طول یک کارت اعتباری روی سطح ماه را اندازه بگیرد.ایسایون میگوید که همکاری EHT میتواند ظرف یک سال با استفاده از دادههایی که تا به حال جمعآوری شده، نحوه به وجود آمدن این سیاهچاله را روشنتر کند. این همکاری، دوباره سیاهچاله M87 را رصد خواهد کرد تا اطلاعات بیشتری در مورد این سیاهچاله و فوارههای آن جمعآوری کند.مونیکا موشیبرودزکا ( Monika Mo cibrodzka )، مقالهنویس و یکی از هماهنگکنندههای کارگروه پولاریمتری EHT و استادیار دانشگاه رادبود در بیانیهای میگوید: "ما هماکنون شاهد قطعهای از شهودی بهتر برای درک رفتار میدانهای مغناطیسی اطراف سیاهچالهها و اینکه چطور فعالیتی در این نقطه متراکم بهخصوص از فضا، میتواند فورانهای قدرتمندی را به فراتر از کهکشان هدایت کند هستیم."ترجمه از CNN پارسا پاکدامن |
تکامل و پایان خود خودکشی چالش بزرگی برای تحلیل علمی رفتار و خصوصا ایده بقای ارگانیسمهاست. این عقیده وجود دارد که هر رفتاری که پشتیبان بقا و تولید مثل فرد باشد احتمالا به ارتقای ژن او کمک میکند زیرا اگر شخصی تا سن تولید مثل دوام آورده و صاحب فرزند شود آنگاه ژنهای او، شامل آنهایی که به بقا و تولید مثلش کمک کرده بودند، به نسل بعدی منتقل میشوند.عموم رفتارهای انسان و سایر حیوانات در این چارچوب جا میگیرند. آنها از موقعیتهایی که سلامت و جانشان را به خطر بیندازد اجتناب میکنند، مگر اینکه آثار منفی آنرا هنوز ندانسته یا قادر به یادگرفتن آن نباشند. موجودات بطور کلی بدنبال وضعیتهایی هستند که در آن غذا، آب، سرپناه، و راحتی فیزیکی برای بهبود رفاهشان در دسترس باشند. در طی فرآیند انتخاب طبیعی، ارگانیسمهایی که رفتارشان همراستا با بقا و تولید مثل باشد ژنهای خود را به نسل بعد منتقل میکنند، درحالیکه ژن هایی که چنین نمیکنند به همراه حامل خود از چرخه حیات حذف میگردند.البته تمام رفتارها تحت کنترل مستقیم ژنها نیستند و ممکن است محصول فرآیند شرطیسازی باشد. در عین حال البته این امکان وجود دارد رفتارهای شخصی که حتی صاحب فرزند نمیشود هم به گسترش ژن او کمک کند، مثلا وقتیکه آن رفتارها به بقا و تولید مثل اقوام او یاری رساند زیرا آنها دارای ژنهای مشترک زیادی با او هستند.در این چارچوب تکاملی، خودکشی یک پدیده عجیب است. برخلاف تمام رفتارهای دیگر، خودکشی باعث افزایش سازواری زیستی ارگانیسم و بقای او و ژنش نمیگردد. از این جهت انتظار میرود که خودکشی پدیدهای نادر باشد و ژنهای کسانی که مرتکب خودکشی میشوند از پهنه حیات محو گردند. اما در عوض خودکشی یکی از معمولترین دلایل مرگ انسانهاست این رقم در سال 1975 در آمریکا برابر 12 ٫ 7 نفر در هر یکصدهزار نفر، در مجارستان 38 ٫ 4 ، و در فنلاند 25 ٫ 1 بود. البته محققان معتقدند این اعداد صرفا موارد رسما ثبت شده را منعکس کرده و بدلایلی مانند مخفیکاری ناشی از شرم و همچنین عدم قطعیت در مورد علت مرگ بسیار پایینتر از ارقام واقعی هستند.اما همچنان میتوان برمبنای تیوری تکامل و دادههای موجود چند فرضیه برای توضیح دلایل خودکشی مطرح کرد.دنیز دیکاتانزارو نویسنده کتاب خودکشی و رفتارهای آسیب به خودیادگیریاز بسیاری جهات خودکشی انسانها پدیدهای بیهمتاست. نمونه رفتارهای خودکشیگونه در سایر حیوانات بسیار نادر بوده و احتمالا از نظر کیفی هم متفاوت است، مثل وقتیکه یک حیوان جانش را برای نجات فرزندانش که حامل ژنهای او هستند قربانی میکند. پس این موضوع توجه ما را بسمت یکی از تفاوتهای اساسی انسان و سایر حیوانات جلب میکند. توانایی فوقالعاده یادگیری انسان میتواند باعث شود بعضی خصوصیات او بسیار منعطف و مستقل از تکامل زیستی شکل گرفته و اجازه دهد که رفتارهای غیرسازنده (در خلاف جهت ارتقای ژن) مانند خودکشی بوقوع بپیوندند.در بسیاری موارد، خودکشی حاصل تجربیات فردی و خصوصا یادگیری در مورد مرگ است. مثلا بعضی افراد ممکن است معتقد باشند پس از مرگ وارد جهان دیگر و بهتری میشوند یا به دیدار عزیزان درگذشته خود خواهند رفت. بعضی دیگر ممکن است تصور کنند مرگشان موجب تغییر جهان میگردد، مثل بهبود شرایط دیگران، یا گرفتن انتقام، یا جلب احترام و توجه. خودکشی همچنین میتواند برای خلاصی از شرایط بد و دردناک کنونی باشد.از طرف دیگر آمارها نشان میدهند شنیدن خبر خودکشی یا مشاهده آن بین دوستان باعث افزایش احتمال خودکشی یک فرد میگردد. مشاهده خودکشی دیگران میتواند بعنوان یک الگو عمل کرده و به اعضای درون هر فرهنگ بیاموزد که خودکشی در چه شرایطی یک عمل مناسب است. مثلا عمل خودسوزی زن در مراسم تدفین شوهرش در هند بسیار رایج است، یا در اسراییل برخلاف سایر نقاط جهان نرخ خودکشی مردان و زنان تفاوتی ندارد. همچنین بطور کلی نرخ خودکشی در کشورهای کاتولیک نسبتا کمتر است که احتمالا نشاندهنده مقابله کلیسا با آن باشد. در زمینه خودکشی تفاوتهای بسیاری بین فرهنگها وجود دارد که یعنی فرهنگ و یادگیری تاثیر بزرگی بر این پدیده دارند.بیماریژنها بطور دایم جهش کرده و مخلوط میشوند که گاهی منجر به ایجاد خصوصیات بد (از نظر سازگاری با محیط) میگردند و این فرآیندها ممکن است به شرایط آسیبزایی بیانجامند که خودکشی را تسهیل کنند. از طرفی یک شخص ممکن است ژنهایی را به ارث ببرد که در شرایط نرمال به او توان سازگاری بالاتری بدهند، اما همان ژنها در محیطهای متفاوت ممکن است قادر به حفاظت از او در مقابل آسیبهای فیزیکی، بیماریها، نقصهای مادرزادی، و یا مشکلات روانی بدلیل شرایط بد دوران کودکی، انزوای اجتماعی، یا تجربیات بشدت استرسزا نباشد.همراستا با این مدل شاهد هستیم که موارد خودکشی معمولا ارتباط قوی با میزان تجربه استرس در شرایطی مانند طلاق، از دست دادن عزیزان، بیکاری، بیماری، مشکلات مالی، و روابط شخصی نامناسب دارند. در عمل خودکشی در غیاب استرس و شرایط سخت بسیار نادر است. همراستا با این مدل، شواهد نشان میدهند خودکشی با سایر اختلالات روانی همبستگی داشته و در میان این بیماران بسیار شایعتر است. البته در نقد این دیدگاه میتوان اشاره کرد که طبق تخمینها فقط یک سوم افرادی که دست به خودکشی میزنند از بیماری روانی رنج میبردند.از طرف دیگر نرخهای بالای خودکشی امروز به این حقیقت اشاره دارند که جامعه مدرن انتظارات بسیاری از افراد دارد که از نظر تاریخی بیسابقهاند و اکثر مردم توانایی سازگاری با آنها را ندارند. تحت شرایط استرس شدید، توانایی شناختی فرد مختل گشته، و همچنین بدلیل ترشح اندورفین توانایی تشخیص درد کاهش میابد. این یعنی مکانیزم جلوگیری از آسیب به خود بدرستی فعال نشده و به این شکل خودکشی تسهیل میگردد.نوعدوستیدر این مدل زیست - جامعهشناسانه دلیل خودکشی فواید آن برای سایر افراد جامعه است. این یعنی یک شخص ممکن است ژنهایی را به ارث برده باشد که گاهی باعث قربانی کردن خود برای دیگران شود. هرچند فاکتورهای ژنتیکی عامل خودکشی باید تحت شرایط انتخاب طبیعی بسرعت حذف شوند، اما در شرایط دیگری وجود آنها ممکن است به بقای ژن کمک کنند (انتخاب خویشاوندی). از آنجاییکه که ما درصد زیادی از ژنهای مشترک با اقوام نزدیک خود داریم، از این جهت اینکه خود را برای حفاظت از آنها قربانی کنیم بطور غیرمستقیم باعث کمک به بقای ژن خودمان شدهایم. در این راستا شواهد بسیاری از وقوع خودکشی توسط افرادی وجود دارد که بدلیل مشکلات خانوادگی و فشارهای اقتصادی مورد سرزنش قرار گرفته و احساس گناه میکردند. البته در نقد این دیدگاه میتوان اشاره کرد که انتخاب خویشاوندی قادر به توضیح بیشتر موارد خودکشی نیست زیرا در عمل اینکار باعث غم و فشار فراوانی به بازماندگان میگردد. همچنین موارد بسیاری از خودکشی در زمان دوری از خانواده و انزوای اجتماعی روی میدهند که یعنی دلیل آن موارد احساس گناه ناشی از ایجاد ناراحتی برای خانواه نبوده است.سناریوی دیگر وقتی است که در یک گروه و قبیله کوچک، اگر شخصی دچار مشکلات بسیار باشد یا منابع زیادی از گروه مصرف کند، مرگ او در عمل به نفع گروه خواهد بود، چنانکه تحقیقات هم مواردی همراستا با این فرضیه را ثبت کردهاند. مثلا در یک قبیله اولیه شخصی که به شکستن تابوهای گروه متهم شده بود بالای درختی رفت و خود را به پایین پرت کرد. مثال دیگر اینکه در بعضی فرهنگها در زمانهای قحطی از افراد پیر و مریض انتظار میرود خودکشی کنند تا غذای بیشتری برای بقیه باقی بماند. همچنین در طول تاریخ سربازان در موارد بسیاری خود را قربانی گروه یا کشور خود کردهاند. البته همزمان میتوان این ویژگیها را به تکامل فرهنگی هم نسبت داد که ربطی به گرایشات ژنتیکی نداشته باشند.ژن بیآیندهخودکشی عملی ناشی از عجز و ناامیدی است و وقتی روی میدهد که شخص نه تنها اکنون، بلکه همچنین آینده را بسیار بد میبیند. در عمل هم حس ناامیدی یک فاکتور بسیار قوی پیشبینی خودکشی است، حتی بهتر از افسردگی. مثلا در بسیاری موارد خودکشی به شرایط سخت اقتصادی بدلیل بیکاری یا ضررهای شدید مالی ارتباط دارد. در چنین وضعی امیدی چندانی به بهبود شرایط وجود نداشته و شخص نمیتواند خود و سایر افراد مرتبط به خود را تامین کند. خودکشی همچنین در بین افراد پیر، یا دارای معلولیت شدید، و یا دچار بیماریهای لاعلاج نیز رایج است. این افراد عموما شانس کمی برای انجام فعالیتهایی دارند که به بقای ژنشان کمک کند.همچنین بنظر میرسد خودکشی رابطه قوی با موفقیت تولید مثل دارد زیرا نرخ آن در بین افراد مجرد، مطلقه، و دچار مشکلات زناشویی بیشتر است. افرادی که ازدواج موفقتری دارند احتمالا شانس بیشتری هم برای تولید مثل و کمک به بقای فرزندان خود دارند، چنانکه میبینیم کمترین نرخ خودکشی به افراد دارای فرزند تعلق دارد. همچنین انزوای اجتماعی هم بعنوان فاکتور کاهشدهنده شانس تولید مثل و کمک به بقای ژن خود و خویشاوندان همبستگی قوی با خودکشی دارد. البته این احتمال هست که انزوای اجتماعی در واقع خود ناشی از افسردگی پیش از خودکشی هم باشد. همراستا با این موضوع مشاهده میکنیم در کشورهای توسعه یافته که دارای واحدهای خانوادگی کوچکتر و ناپایدارتر هستند نرخ خودکشی بالاتر است.این چهار مدلالزاما مستقل از هم نیستند و همه شرایط ممکن را هم توضیح نمیدهند، ولی احتمالا ترکیبی از این عوامل مسیول وقوع پدیده خودکشی از دیدگاه تکاملی است.دنیز دیکاتانزارو استاد سابق روانشناسی و عصبشناسی دانشگاه مکمسترمنبع: |
روز شمار زلزله نویسنده: امیرحسین مجیریاین مطلب در پیوست ادبی "کلک ادب" شمارهی اول مجلهی دانشجویی "مداد" (اردیبهشت 89 ) در چاپ شدهاست. نشریهی مداد به صاحبامتیازی، مدیر مسیولی و سردبیری امیرحسین مجیری در دانشگاه صنعتی اصفهان منتشر میشد. نوشتههای چاپشده، لزومن نظر نشریه و عواملش نبودند. همچنین نویسندگان این مطالب ممکن است بعدن نظر متفاوتی پیدا کرده باشد. 150 روز قبل از زلزله - انتشار کتب "صد و یک حدیثی که عمرا شنیده باشید" و "چگونگی پیش بینی زمان وقوع بلایای طبیعی با متد جدید" 145 روز قبل از زلزله - انحلال مجلس، اجرای سریع هدفمند کردن یارانهها جهت محقق کردن کامل عدالت پیش از وقوع زلزله 130 روز قبل از زلزله - دستور عمومی رییس جمهور به مردم: بیشتر بچهدار شوید تا مشکل کمبود یک دفعهای آدم بر اثر زلزله تا حدی کم شود. 129 روز قبل از زلزله - آغاز طرح "بچهی بیشتر، خدمت به کشور، عاقبت به خیری" با شعار "چرا از نیروهای خدادادی نهایت استفاده را نمیکنیم؟"، ارایهی تسهیلات ویژه به خانوادههای رکوردزننده. 120 روز قبل از زلزله - آغاز سلسله دروس اخلاق، عرفان و عقاید استاد مشایی، پخش به طور همزمان از همهی شبکههای رادیویی و تلویزیونی. هر شب. 120 روز قبل از زلزله - آغاز آموزش دعاهای مقابله با زلزله از سوی تیم مذهبی دولت. 110 روز قبل از زلزله - توقف اجرای چشم انداز 20 ساله، ارایهی چشم انداز 10 سالهی "پس از زلزله" 100 روز قبل از زلزله - انحلال شهرداری تهران، به دست گرفتن مدیریت شهرداری از سوی دولت. 90 روز قبل از زلزله - نصب دستگاههای "عفاف - لرزه نگار" با همکاری نیروی انتظامی در سطح شهر تهران و تعطیل کردن سازمانهای لرزه نگاری. 80 روز قبل از زلزله - شبانه روزی شدن همهی مساجد تهران، دعای اجباری کارمندان دولت به شکل نوبتی. 60 روز قبل از زلزله - انتشار گستردهی کتاب "اتاق امن" نوشتهی آقایان احمدی نژاد، محرابیان و مظلوم. 40 روز قبل از زلزله - نصب "مونوریل" به دلیل امنیت خیلی بالا (حدود 10 متر) در زلزله و جمع آوری سیستم مترو به دلیل امنیت بسیار پایین (در حد زیرزمین) در زلزله. 5 روز قبل از زلزله - ترک دسته جمعی خانهها، حرکت به سمت بیابانها، حبس سران فتنه در تهران. |
فیزیک کوانتوم برای ساخت هولوگرامهای بهتر شکل 1 : فیزیک کوانتومی و ساخت هولوگرام منتشرشده در: thenextweb به تاریخ 22 فوریه 2021 لینک منبع: Quantum physics has the answer to making better holograms زمانی، هولوگرامها فقط یک کنجکاوی علمی بودند. اما به لطف توسعه سریع لیزرها، آنها به تدریج به صحنه مرکزی حرکت کردهاند و در تصاویر امنیتی کارتهای اعتباری و اسکناس، در فیلمهای علمیتخیلی - که به یاد ماندنیترین آنها جنگ ستارگان است - ظاهرشدند و حتی زمانی یک خواننده رپ فوت شده به نام Tupac ، برای طرفداران در جشنواره موسیقی کاچلا در سال 2012 "زنده" روی صحنه تجسم دوباره یافت.هولوگرافی فرآیند عکاسی از ثبت نور است که توسط یک شی پراکنده میشود و آن را به شیوهای سهبعدی ارایه میدهد. این کشف در اوایل دهه 1950 توسط دنیس گابور فیزیکدان بریتانیایی - مجارستانی کشف شد و در سال 1971 جایزه نوبل فیزیک را برای او به ارمغان آورد.فراتر از اسکناسها، پاسپورتها، و رپرهای بحثبرانگیز، هولوگرافی به ابزاری ضروری برای سایر کاربردهای عملی از جمله ذخیره دادهها، میکروسکوپ زیستی، تصویربرداری پزشکی، و تشخیصهای پزشکی تبدیل شدهاست. دانشمندان در تکنیکی به نام میکروسکوپ هولوگرافی، هولوگرامها را برای کشف رمز مکانیسمهای بیولوژیکی در بافتها و سلولهای زنده میسازند. برای مثال، این تکنیک به طور معمول برای آنالیز گلبولهای قرمز خون برای تشخیص حضور انگلهای مالاریا و شناسایی سلولهای اسپرم برای فرآیندهای IVF استفاده میشود.اما در حال حاضر ما نوع جدیدی از هولوگرافی کوانتومی را برای غلبه بر محدودیتهای روشهای مرسوم هولوگرافی کشف کردهایم. این کشف مبتکرانه میتواند منجر به بهبود تصویربرداری پزشکی و سرعت بخشیدن به پیشرفت علم اطلاعات کوانتومی شود. این یک زمینه علمی است که تمام فنآوریهای مبتنی بر فیزیک کوانتوم، از جمله محاسبات کوانتومی و ارتباطات کوانتومی را پوشش میدهد.چگونه هولوگرامها کار میکنند؟هولوگرافی کلاسیک، تغییر شکل دو بعدی اشیا سهبعدی را با پرتو نور لیزر ایجاد میکند که به دو مسیر تقسیم میشود. مسیر یک پرتو، که به عنوان پرتو شی شناخته میشود، سوژه هولوگرافی را با نور منعکسشده جمعآوریشده توسط یک دوربین یا فیلم هولوگرافیک خاص روشن میکند. مسیر پرتو دوم، شناختهشده به عنوان پرتو مرجع، از یک آینه به طور مستقیم بر روی سطح مجموعه بدون دست زدن به سوژه بازتاب میشود.هولوگرام با اندازهگیری تفاوتها در فاز نور ایجاد میشود، که در آن دو پرتو به هم میرسند. فاز مقداری است که امواج سوژه و پرتوهای شی با هم ترکیب میشوند و با یکدیگر تداخل میکنند. کمی شبیه امواج در سطح یک استخر شنا، پدیده تداخل یک الگوی موج پیچیده در فضا ایجاد میکند که شامل هر دو ناحیه است که در آن امواج یکدیگر را خنثی میکنند (فرورفتگیها)، و سایر نواحی را (تاجها) اضافه میکنند.تداخل به طور کلی نیازمند این است که با داشتن بسامد یکسان در همه جا، نور "منسجم" باشد. نور ساطع شده توسط لیزر، برای مثال، منسجم است، و به همین دلیل است که این نوع نور در اکثر سیستمهای هولوگرافیک استفاده میشود.شاید علاقهمند به مطالعه مقاله چگونه کامپیوترهای کوانتومی میتوانند ذهن ما را با خاطرات جعلی مانند فیلم Total Recall هک کنند. باشید.هولوگرافی با درهمتنیدگیبنابراین انسجام نور برای هر فرآیند هولوگرافیک حیاتی است. اما مطالعه جدید ما نیاز به انسجام در هولوگرافی را با استفاده از چیزی به نام " درهمتنیدگی/ پیچیدگی کوانتومی" بین ذرات نوری به نام فوتونها محدود میکند.هولوگرافی متعارف اساسا بر انسجام نوری متکی است، زیرا اول، نور باید برای تولید هولوگرام مداخله کند، و دوم، نور باید برای مداخله منسجم باشد. با این حال، بخش دوم کاملا درست نیست چون انواع خاصی از نور وجود دارند که میتوانند هم نامنسجم باشند و هم تداخل ایجاد کنند. این حالت برای نوری است که از فوتونهای گیرافتاده ساخته شدهاست، که توسط یک منبع کوانتومی به شکل جریان ذرات که در فوتونهای گیرافتاده جفتی گروهبندی شدهاند، منتشر میشود.این جفتها دارای یک ویژگی منحصر به فرد به نام درهمتنیدگی کوانتومی هستند. هنگامی که دو ذره درگیر میشوند، ذاتا به هم متصل میشوند و به طور موثر به عنوان یک شی واحد عمل میکنند، حتی اگر در فضا از هم جدا شوند. در نتیجه، هر اندازهگیری انجامشده بر روی یک ذره درهمپیچیده بر کل سیستم درهمپیچیده تاثیر میگذارد.در مطالعه ما، دو فوتون از هر جفت جدا شده و در دو جهت مختلف ارسال میشوند. یک فوتون به سمت یک شی فرستاده میشود که به عنوان مثال میتواند یک اسلاید میکروسکوپی با یک نمونه بیولوژیکی بر روی آن باشد. هنگامی که به شی برخورد میکند، فوتون بسته به ضخامت ماده نمونه که از آن عبور کردهاست، کمی منحرف یا کند میشود. اما به عنوان یک شی کوانتومی، یک فوتون دارای خاصیت شگفتانگیز رفتار کردن نه تنها به عنوان یک ذره، بلکه به صورت همزمان به عنوان یک موج میباشد.این ویژگی دوگانه موج - ذره، آن را قادر میسازد که نه تنها ضخامت شی را در مکان دقیقی که به آن برخورد میکند بررسی کند (همان طور که یک ذره بزرگتر انجام میدهد)، بلکه ضخامت آن را در طول کل طول آن به طور همزمان اندازهگیری کند. ضخامت نمونه - و بنابراین ساختار سهبعدی آن - بر روی فوتون "حک" میشود.از آنجا که فوتونها درگیر هستند، طرح چاپشده بر روی یک فوتون به طور همزمان توسط هر دو به اشتراک گذاشته میشود. سپس پدیده تداخل از راه دور رخ میدهد، بدون نیاز به همپوشانی تیرها، و در نهایت یک هولوگرام با تشخیص دو فوتون با استفاده از دوربینهای جداگانه و اندازهگیری همبستگی بین آنها به دست میآید.شکل 2 : چگونه یک هولوگرام با استفاده از فوتونهای درهم ایجاد میشود. چشمگیرترین جنبه این رویکرد هولوگرافیک کوانتومی این است که پدیده تداخل رخ میدهد حتی اگر فوتونها هرگز با یکدیگر تعامل نداشته باشند و بتوانند با هر فاصلهای از هم جدا شوند - جنبهای که "غیر موضعی" نامیده میشود - و با حضور درهمتنیدگی کوانتومی بین فوتونها فعال میشود.بنابراین شیای که ما اندازهگیری میکنیم و اندازهگیری نهایی را میتوان در دو سر دیگر سیاره انجام داد. فراتر از این علاقه اساسی، استفاده از پیچیدگی به جای انسجام نوری در یک سیستم هولوگرافیک، مزایای عملی مانند پایداری بهتر و تابآوری نویز را فراهم میکند. این امر به این دلیل است که درهمتنیدگی کوانتومی یک ویژگی است که ذاتا دسترسی و کنترل آن دشوار است، و بنابراین دارای این مزیت است که نسبت به انحرافات خارجی حساسیت کمتری دارد.این مزایا به این معنی است که ما میتوانیم تصاویر زیستی با کیفیت بسیار بهتری نسبت به تصاویر بهدستآمده با تکنیکهای میکروسکوپی فعلی ایجاد کنیم. به زودی این رویکرد هولوگرافیک کوانتومی را میتوان برای حل ساختارهای زیستی و مکانیزمهای درون سلولهایی که قبلا هرگز مشاهده نشده بودند، مورد استفاده قرار داد.این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
7 محل احتمالی زندگی موجودات فضایی را بشناسید! 7 منطقه احتمالی محل زندگی موجودات فضایی را بشناسید!آیا موجودات فضایی وجود دارند؟ اگر پاسخ به سوال مثبت باشد، آنها در کجا سکونت دارند؟ برای پاسخ به این پرسش شما را با 7 منطقه احتمالی محل زندگی موجودات فضایی آشنا خواهیم کرد.وجود موجودات فضایی همواره مورد بحث قرار گرفته است و تاکنون به این پرسش که آیا انسانها تنها موجودات این جهان به شمار میروند یا خیر، پاسخ قطعی داده نشده است. از سالهای دور تاکنون بارها گزارشهایی مبنی بر مشاهده موجودات فضایی یا یوفوها در آسمان به ثبت رسیده است، اما انسانها نتوانستند برای وجود موجودات فضایی شواهد قطعی ارایه کنند. همچنین در خصوص محل زندگی موجودات فضایی همواره پاسخهای متفاوتی ارایه میشود، اما در این مقاله قصد داریم شما را با 7 منطقه احتمالی محل زندگی موجودات بیگانه آشنا کنیم.محلهای احتمالی زندگی موجودات فضایی 7 .سحابی اوریون ( Orion ) از درخشانترین سحابیهای در فضا میتوان به سحابی اوریون اشاره کرد که حتی میتوان آن را در بعضی اوقات در آسمان شب با چشم غیر مسلح نیز رصد کرد. این سحابی حدود 1500 سال نوری با زمین فاصله دارد. در این سحابی موادی چون متانول، مولکولهای آب، مونوکسید کربن و هیدروژن توسط تلسکوپ فضایی اروپا کشف شده است که همین موارد آن را به یکی از 7 منطقه احتمالی محل زندگی موجودات فضایی تبدیل کرده است. برخی از دانشمندان بر این باورند که کشف چنین موادی میتواند محل مناسبی برای زندگی موجودات فضایی در سحابی اوریون باشد. 6 . سیارههای Exoplanets در فضای بیکران و خارج از منظومه شمسی سیارههای مختلفی همانند زمین وجود دارند که میتوانند در لیست محلهای احتمالی زندگی موجودات فضایی قرار بگیرند. چنین سیارههایی در کنار خود از خورشید بهره میبرند که همین عامل میتواند شرایط زندگی موجودات فضایی را فراهم سازد. تعداد زیادی از این سیارهها هر ساله توسط دانشمندان کشف میشوند که بررسیها نشان میدهد در آنها بیابانهایی وجود دارد. بر اساس برآورد ناسا حدود 40 میلیارد سیاره با شرایط محیطی مشابه زمین و قابل سکونت در فضا وجود دارند که میتوانند محل زندگی موجودات بیگانه باشند. 5 . قمر Enceladus انسلادوس به عنوان ششمین قمر بزرگ سیاره زحل محسوب میشود که در آن شرایط حیات وجود دارد و به همین دلیل دانشمندان آن را محلی برای زندگی موجودات بیگانه میدانند. دانشمندان در سطح آن کربن، هیدروژن، اکسیژن، آب، متان و ترکیبات آلی شناسایی کردند که همین موارد برای ایجاد زندگی در سطح انسلادوس کافی است. 4 . قمر Titan قمر تایتان به عنوان بزرگترین قمر سیاره زحل شناخته میشود که بررسیها نشان میدهد احتمال زندگی بیگانگان در آن به دلیل وجود شرایط آبوهوایی سرد بسیار اندک است، اما گروهی از دانشمندان وجود آب و متان در این سیاره را دلیل خوبی برای وجود حیات میدانند. گفتنی است دمای این قمر منفی 187 درجه سلسیوس است، اما با این وجود در آن ترکیبات آلی شناسایی شده که برای وجود حیات مناسب است. 3 . قمر کالیستو ( Callisto )قمر کالیستو به عنوان دومین قمر بزرگ سیاره مشتری محسوب میشود که در گذشته دانشمندان آن را قمر مرده مشتری میدانستند. کالیستو از آب و میدان مغناطیسی برخوردار است و همچنین در سطح آن اسیدهای آمینه و کربن وجود دارد و قطعات سنگی این قمر از مواد معدنی و ترکیبات آلی بهره میبرند. البته سطح سیاره از تابش کمی برخوردار است، اما شواهد نشان میدهد برای سکونت مناسب بوده است. 2 . قمر اروپا ( Europa )قمر اروپا نیز جزو قمرهای سیاره مشتری به شمار میرود که از منظمترین سطح و سیستم خورشیدی بهره میبرد. با توجه به برخورداری این قمر از آب و اکسیژن میتوان گفت محل احتمالی زندگی موجودات فضایی محسوب میشود. این قمر سطحی یخزده از آب دارد و دانشمندان اقیانوسهای زیرزمینی را در این قمر شناسایی کردند. برخی نیز مدعی هستند در زیر دریا احتمال زندگی موجودات بیگانه وجود دارد. محققان سعی دارند تا سال 2022 بر روی این قمر یک کاوشگر ارسال کنند تا به صورت کامل قمر اروپا را مورد بررسی قرار دهند. 1 . مریخسیاره مریخ مدتی است که به صورت ویژه از سوی محققان مورد بررسی قرار میگیرد تا در آن شواهدی برای وجود موجودات بیگانه کشف شود. بررسیها نشان میدهد در سیاره سرخ درصد وجود زندگی بالاست و و حتی آن را یک سیاره با آثار باستانی میدانند. محققان در سالهای آینده نیز مریخ را مورد بررسی قرار خواهند داد. تاکنون کشف رودخانههای خشک، یخ، مواد معدنی، آب و مقداری متان نشانهای از زندگی در سطح مریخ محسوب میشود.منبع: themysteriousworld - بخش علمی اقتصاد برتر |
حافظه 1 اوایل دهه نود میلادی بود که مطالعه مغز بیشتر از همیشه طرفدارهای خودش رو پیدا کرد. از روانشناسها گرفته تا زیستشناسها و حتی پزشکان سعی میکردند آزمایشی طراحی کنند که محل فیزیکی عملکردهایی مثل یادگیری، هوش و حافظه رو در بخشهای مغز پیدا کنند.کارل لشلی رفتارشناسی که در این زمینه مطالعه میکرد سعی کرد به این سوال که حافظه در کجای مغز قرار گرفته؟ پاسخ بده.آزمایشی که طراحی کرد این بود که به میمونها کارهایی رو آموزش میداد( مثل ایمی در The bigbang theory ) مثل باز کردن قفل یک جعبه و زمانی که یاد میگرفتند چطور اون کار رو انجام بدن، لشلی آسیبهایی رو در بخشهای مختلف مغز اونها ایجاد میکرد تا ببینه آیا بازهم به خاطر میارند که چطور اون کار رو انجام بدند یا نه. یکی از نتایج لشلی این بود که هرچقدر بخش بیشتری از مغز رو مورد تخریب قرار بده میمون دیرتر بهیاد میاره و زمان آموزش مجدد براش بیشتر میشه. و در هیچ موردی نبود که میمونها بهکل اون کار رو فراموش کنند.در نهایت لشلی این نتیجه رو گرفت که خاطرات در هیچ بخش بخصوصی از مغز ذخیره نمیشوند. بلکه تمام بخشهای مغز در ذخیرهسازی مشارکت میکنند که بعدا به اصل ((همظرفیتی)) مشهور شد. یکی از نتایج این اصل اینه که کپیهای چندگانهای از خاطرات ما در مغز ذخیرهشده. و بعضی دانشمندان پا فراتر گذاشتند و این فرضیه رو مطرح کردند که حافظه مثل یک ابر در کل بدن انسان پخش شده و اگر انسان عضوی مثل دستش رو از دست بده در حقیقت توی حافظهاش هم اختلال وارد میشه.امروزه علوم اعصاب تعریف مشابهای از حافظه ارایه میکنه. نواحی قشری مجزا زیادی در مغز هستند که اطلاعات رسیده از یک مدالیتهی واحد رو پردازش میکنند. این بخشها شامل هیپوکامپ، قشر انتورینال، آمیگدال، استریاتوم، قشر آهیانهی چپ و نواحی پیشانی میشه.(اسمهای سختی بود.)اگر عمری بود سعی میکنم نحوه ذخیره شدن حافظه در هر کدوم از این بخشها رو در آینده توضیح بدم.منبع : کتاب علوم شناختی نوشته جی فردنبرگ |
آیا محاسبات کوانتومی ارزش سرمایهگذاری جدید را دارد؟ شکل 1 . سرمایهگذاری در محاسبات کوانتومی منتشرشده در zdnet به تاریخ 8 مارس 2021 لینک منبع: Is quantum computing worth the leaps of faith ?حتی یک سرمایهگذاری که در مراحل اولیه ممکن است ارزش سرمایهگذاری داشته باشد، حداقل باید مقداری سود سهام را قبل از رسیدن به سود کلی پرداخت کند. برای محاسبات کوانتومی، رویاهای چنین سود کلی ممکن است سریعتر از یک دسته از کیوبیتها در حال فروپاشی باشد.به عنوان یک ویراستار، من اغلب این تذکر را به نویسندگان خود میدادم: هرگز قول ندهید که چیزی را بدون ایجاد حداقل یک ابزار عملی برای تحویل ایجاد کنید. قول هرگز نباید چیزی باشد که آدم در غیاب عقل و منطق به آن متوسل شود، در غیر این صورت هرگونه تعهد بر اساس شهادت دروغ پیشبینی خواهد شد. به عنوان یک نویسنده، یاد گرفتهام که کلمه "قول" را از تعهداتم حذف کنم، زیرا ویراستاران بیشتر تمایل به تفسیر "قول میدهم" به عنوان بیانیهای از ناامیدی تا تعهد دارند.در این زمینه است که میتوانیم با اطمینان بگوییم محاسبات کوانتومی وعدههای فراوانی به ما میدهند.. اگر این کار به پایان برسد، QC به کلاس محاسبات ماتریسی بزرگ و پیچیده که شامل حجم زیادی از کار یادگیری ماشینی است، اجازه میدهد تا در لحظات به جای روزها، یا لحظات به جای سالها - و یا، با دادههای کافی در دست، لحظات به جای قرنها اجرا شود. در فیزیک یک حالت عجیب و غریب وجود دارد که ما واقعا آن را درک نمیکنیم، اما شاید لازم نباشد آن را درک کنیم تا آن را تصدیق کنیم. با این وجود، به هر حال، شاید لازم باشد آن را درک کنیم تا بتوانیم به خوبی از آن استفاده کنیم.اگر این اولین گزارش وضعیت ZDNet شما است، نحوه کار آن به این صورت است: در اینجا، ما به طور سیستماتیک پتانسیل تکنولوژیها برای نشان دادن تاثیر واقعی در بازارهای آنها، و در کل جهان را ارزیابی میکنیم. برای هر تکنولوژی، ما به همان ده دسته تاثیر نگاه میکنیم، و پتانسیل فزاینده و کاهنده را به ترتیب در مقیاسهای مثبت - 10 و منفی - 10 نقطهای رتبهبندی میکنیم. سپس در یک نمودار 2 بعدی دکارتی، به هر دسته جهت قطبنما یا بردار خود را میدهیم، موقعیت هر نقطه نفوذ را روی آن بردار رسم میکنیم، و مکان میانگین هندسی همه نقاط را محاسبه میکنیم. فاصله آن نقطه میانگین از مرکز مرده، امتیاز نهایی تاثیر ما است.ممکن است به مطالعه مقاله مسابقه برای حفظ اسرار از انقلاب محاسبات کوانتومی علاقمند باشید.خلاصه اجراییما با خلاصه کردن سه نکته اصلی که ارزیابی ما آشکار ساختهاست، آغاز خواهیم کرد: 1 . زمانی که پستها حرکت میکنند شما تمرکز خود بر روی هدف را از دست میدهید.رقابت محاسبات کوانتومی، همانطور که همکار ZDNet من دافنه لپرینس - رینگت اولین بار آن را ارایه کرد، یک تلاش جهانی، مشارکتی، و عمدتا آکادمیک برای ساخت یک دستگاه مکانیک کوانتومی بوده است که نه تنها از کامپیوترهای کلاسیک در کارهای دنیای واقعی بهتر عمل میکند، بلکه زمانی که به صورت آنلاین آورده شد، عملیتر از کلاسیک برای استفاده روزمره با آن وظایف است. نام اصلی این هدف "برتری کوانتومی" بود.هرگز هدفی را برای محاسبات مبتنی بر سرور تعیین نکنید و انتظار نداشته باشید که گوگل آن را ادعا نکند. در اکتبر 2019 ، محققان گوگل ادعا کردند که به طور منطقی یک استک 53 کیوبیت را حفظ کردهاند، و آیبیام را به آن عدد زدند، و اولین پرچم برتری را بر جای گذاشتند. سپس محققان دیگر با موفقیت استدلال کردند که "منطق" در اینجا بسیار ذهنی است. علاوه بر این، آنها افزودند، مشکلی که آنها حل کردند یک "مشکل واقعی" نبود. در فوریه 2021 ، گوگل دوباره ادعای برتری کرد، این بار با ماشین آنیل کوانتومی D - Link . و دوباره، شیرهای آب سرد به انفجار کامل تبدیل میشوند.یک معیار جایگزین برای اولین بار اواخر سال گذشته پیشنهاد شد چیزی به نام عملی بودن کوانتومی بود، که هدف آن حفظ تمرکز محدودی بر مشاغلی بود که انسانها واقعا میخواستند انجام دهند. اما پس از آن در ماه فوریه، حتی آن هدف رو به عقب افت کرد. یک محقق برجسته در این زمینه پیشنهاد کرد که هر چه بیشتر تلاش کنیم تا به آنچه "عملی بودن" است دست یابیم، تعداد کیوبیتهای منسجم مورد نیاز برای رسیدن به این هدف افزایش مییابد، شاید به صورت نمایی.کدام یک منجر به این میشود که فرد به درستی بپرسد، چرا یک هدف تجاری را برای خود تعیین کند که با طراحی، نمیتوان به آن دست یافت؟ 2 . چه چیزی بعد از همه چیز ما را آزار میدهد؟صنعت امنیت IT توسط رویدادی تغییر یافت که در واقع هرگز رخ نداد، و شاید لازم نبود. در سال 1999 ، ترس این بود که هر سیستم کامپیوتری که تفسیر آن از زمان بر اساس یک فرمت با طول متوسط با یک سال دو رقمی بود، منجر به این شد که مردم ادعا کنند متخصص هستند تا فجایع جهانی را پیشبینی کنند. به عنوان مثال، پس از شنیدن به اصطلاح شهادت متخصص، یک کمیته فرعی مجلس سنا را مورد بررسی قرار داد، میکروپروسسورهای حساس به تاریخ در سیستمهای پشتیبانی از زندگی میتوانند باعث شوند که در طول ثانیه اول سال 2000 خاموش شوند.این آمادهسازی برای آن حادثه غیررویدادی بود که صنعت امنیت سایبری را تغییر داد. امروزه، بیشتر آن هنوز متکی به پیشبینی (برخی میگویند وعده) یک تهدید جدی است. در طول آخرین کنفرانس فنآوری کوانتوم در اروپا، که عمدتا توسط دانشگاهیان و فیزیکدانان برگزار شد، یک موضوع شگفتانگیز برای ظهور بر روی این مدرک، "تهدید سیستمهای کوانتوم" بود. رمزنگاری مدرن مانند چرخش یک کلید منسوخ میشود، ادعا میشود، لحظهای که مهسنجهای کوانتومی ورق زده میشوند، و QC به اندازه کافی برای استفاده روزمره قابلاعتماد میشود.این درست مخالف موعظه کردن برای گروه همسرایان بود - و بیشتر شبیه موعظه کردن در یک فاحشهخانه بود. اما وجود همین وضع حاکی از برخی حقایق گویا بود. یکی این بود که چگونه یک بخش فرعی "ضدکوانتوم" از صنعت امنیتی در حال حاضر ظهور کردهاست، و پیام بازاریابی آن به خوبی تعریف شده است. دوم، با این حال، این بود که اکثریت "طرفدار کوانتوم" خود را از موضوعی که در شرکتشان مطرح شد، چشمبسته دیدند - پیشنهادی که آنها هرگز پیامدهای فعالیتهای خود را در نظر نگرفتند. آدم تعجب میکند که آیا ساعتهای مچی دیجیتال آنها ممکن است تا سال 1921 تنظیم شده باشد. 3 . علم به سطحی از صراحت نیاز دارد که برای صنعت تکنولوژی مناسب نیست.وقتی علم یک مدل کسبوکار جدید ایجاد میکند، تنها میتواند به همان سرعتی که سرعت کشف علمی است، تکامل یابد. دانشمندان طبیعتا صادق هستند. وقتی سرعت کشف کند است، آنها این را میگویند. آنها احساسات خود را به اشتراک میگذارند و احساسات همکاران و حتی مشتریان خود را تایید میکنند. در مقابل، بازاریابی خوب تضمین میکند که "تجربه مشتری" هم مثبت است و هم از پیش تعیینشده.یک دلیل برای وضعیت نامشخص اعتماد مصرفکننده و سرمایهگذار در QC این است که رهبران آن تاثیرات خود را به طور کامل به اشتراک میگذارند. زمانی که آنها نمیدانند که آیا به اهداف خود نزدیکتر میشوند یا نه، و در عوض آیا این اهداف سریعتر از آنها دور میشوند، آنها این را با صراحت قابلتوجهی میگویند. تجار اغلب اخبار خوب را ترجیح میدهند، حتی اگر جعلی باشد.با این حال، در اینجا تمایز بین فرم باز شده مدل کسبوکار و مدل محاسبات علمی بسیار مهم است. یک پایه و اساس آشکار شده، کاملا قادر به حفظ ظاهر پیشرفت، نوآوری، و حسننیت است، و لایه ضخیمی از کف کردن نرم بر روی بسیاری از نواقص و خطوط خطا را نشان میدهد که هر زمان که چندین گروه از انسانها با یکدیگر همکاری میکنند، پدیدار میشوند. اما یک موسسه علمی بحثهای آزاد را دوست دارد. و بحث، با طراحی، دلالت بر عدم حل و فصل دارد.شاید مطالعه مقاله کامپیوتر کوانتومی، مزیتی برای نظرسنجیهای انتخاباتی؟ برای شما جالب باشد.حوزه نفوذاکنون به هر دسته از نفوذ که در امتیاز نهایی ما نقش دارد نگاه کنید:توانمندسازی ذینفعاین یک تفاوت اساسی بین توانمندسازی و غنیسازی است، که این مجموعه تلاش میکند تا آن را در نظر بگیرد. شما میتوانید از یک سرویس یا حتی یک ایده سود ببرید، اما آیا میتوانید از این غنیسازی برای ساخت چیزی جدید با ارزش استفاده کنید؟ این یک ناحیه (در میان چندین ناحیه) است که در آن QC در حال حاضر کم است. عملکرد کوانتومی در ایجاد موارد استفاده دنیای واقعی ناتوان است، که تنها یکی از آنها میتواند کل وجود خود را توجیه کند. در ماههای اخیر، QC توانسته است تلاشهای محاسباتی کلاسیک و رقابتی قابلتوجهی را هم در رمزنگاری پس از کوانتوم و هم در یادگیری ماشینی مبتنی بر ماتریس ایجاد کند که همه آنها تا حدی ضرورت توسعه کوانتومی را کاهش میدهند.مزیت رقابتیآیا درگیر بودن در صنعت QC باعث میشود که هر سازمانی رقابتیتر شود، و به آن روش یا تکنیکی بدهد که دیگران به آن دسترسی نداشته باشند؟ درباره تنها مفاهیم اصلی که یک تولیدکننده QC در حال حاضر قادر به ارایه آن است، بازاریابی است. آکادمی تا حد زیادی مسیول تحقیقات کوانتومی است، که خوب است اگر شما بتوانید یک مدل کسبوکار را صرفا حول محصول کار تعاونی بسازید. این برای فارمینگ خوب است، اما چیز دیگری نیست.پایداری کسبوکارهمانند هر ایده جدید جذاب در تکنولوژی، محاسبات کوانتومی باعث ایجاد بسیاری از شرکتهای نوپا شده است. و از زمان جنگ جهانی دوم، همیشه هدف از هر راهاندازی استارتاپی تبدیل شدن به " IBM بعدی" نیست، بلکه تبدیل شدن به بخشی از یک شرکت مانند IBMs یا Oracles یا Ciscos است. پایداری معیاری است برای اینکه آیا کسبوکاری که در اطراف یک تکنولوژی ساخته شده است، پتانسیل رشد پایدار و بلندمدت، حتی به عنوان یک جز یا یک واحد کسبوکار جذبشده در برخی شرکتهای دیگر را دارد.آنچه برای پایداری مورد نیاز است یک فرمول دورهای و تکراری برای موفقیت کسبوکار است. در حال حاضر، QC چنین فرمولی ندارد، اگرچه بسیاری از مواد تشکیلدهنده آن هنوز هم در حال پخت هستند. این به این معنی نیست که هنوز نمیتوان آن را توسعه داد. اما در این دوره مداخله، این حقیقت که موفقیت بلندمدت QCs به حداقل یک یا شاید بیشتر از یک موفقیت علمی در حال تغییر جهانی وابسته است، به فنآوریهای کلاسیک و رقابتی زمان میدهد تا مدلهای کسبوکار دفاعی خود را بسازند.پتانسیل تکاملهمانطور که قبلا در گزارش وضعیت بیان کردم، زمانی که یک سازمان مدل کسبوکار خود را حول یک محصول، خدمات، یا حتی یک ایده که به طور کامل مالک آن نیست، شکل میدهد، همه ذینفعان آن ملزم به تکامل آن، یا تماشای نابودی آن هستند. محاسبات کوانتومی بیش از آن سودآور است که متعلق به هر سازمانی باشد - نه در فضای کسبوکار امروز. امروزه، بسیار به تلاشهای خستگیناپذیر دانشگاهیان، که سطح موفقیت آنها مستقیما با میزان همکاری آنها متناسب است، بستگی دارد. انگیزه برای تکامل QC بیشتر کل داستان آن است.اما در دوره مداخله قبل از QC به حالت عملی معقول میرسد، تلاشهای فعالی برای ایجاد خدمات محاسباتی علمگرا و با عملکرد بالا وجود دارد که آنها را در نهایت برای کاهش تقاضا برای آنچه خدمات کوانتومی میتوانند ارایه دهند، توسعه میدهد.مشارکت در بازاراین یکی از معیارهای کلیدی است که تعیین میکند که آیا نمره نهایی تاثیر خالص QCs مثبت است یا منفی. یک نوع بازار برای خدمات کوانتومی وجود دارد، اما به طور حاشیهای. امروزه، به نظر میرسد مشتریان آن محدود به سازمانهایی هستند که تمایل به مشارکت در آزمایشها دارند. شما میدانید که وقتی بازارهای "آمادهبهکار" در این مثال برای سرگرم کردن مشتریان آینده تا زمان ظهور یک مورد استفاده در دنیای واقعی، در کنار هم قرار میگیرند، بازار توسعهنیافته است. تا زمانی که هر ارایهکننده منفرد، لگاریتم جام پایداری را میشکند و یک مثال برای دیگران تنظیم میکند، بازار خدمات پیشرفته مانند رمزنگاری پس از کوانتوم ( PQC ) در واقع سریعتر از رشد خود QC پیش میرود.ارزش مشتریبرای اینکه یک تکنولوژی در این مقوله امتیاز بالایی کسب کند، باید یک محصول یا سرویس تعریفشده را در یک چرخه منظم تولید کند، که کثرت تعریفشده واضح مشتریان واقعا به آن نیاز داشته باشد، و همچنین امیدوارم که بخواهد. ما واقعا نمیدانیم، مانند این لحظه در زمان، یک سرویس محاسبات کوانتومی چه خواهد کرد. ما قول ظرفیت آن و برآورد ظرفیت آن را دادهایم، اما هیچ چیز تعریفشدهای که نیازهای مشتری را رفع کند، وجود ندارد. وضعیت مشابهی در مراحل اولیه صنعت در حال ظهور "محاسبات بدون سرور" رخ داد، که در آن خدمات در مراحل اولیه با عباراتی مانند "توابع لامبدا" تعریف شدند، که ممکن است با موقعیت کوچکی از توسعهدهندگان تشدید شده باشد، اما نه با افرادی که در واقع برای استفاده از این توابع هزینه پرداخت میکنند. در همین حال، هر چه این فنآوری نتواند به اهداف خود برسد، فرصت بیشتری برای رسیدن به چیزی که من آن را "تله 5 G " مینامم، یک دوره طولانی از عدم تحقق آن، خواهد بود.مشارکت اقتصادیچیزی که امروز برای یک صنعت QC میگذرد، دانشگاهیان، مهندسان و برنامهنویسان را استخدام میکند. آنها هنوز به تولید ناخالص داخلی کمک نمیکنند، اما سهم مثبتی در نیروی کار جهانی دارند. اگر بتوانیم آن را "بازار ضدکوانتوم" بنامیم، که از کاربردها و دفاعهای NISQ در برابر "تهدید کوانتوم" تشکیل شده است، نه تنها عمل خود را سریعتر به هم نزدیک میکند، بلکه شانس خوبی برای حفظ خود در صورت فروپاشی چشمانداز QC دارد.مطالعه مقاله نقش محاسبات کوانتومی در زمینه خدمترسانی به بشریت توصیه میشود.یکپارچگی اجتماعیمحاسبات کوانتومی به موضوع کنجکاوی قابلتوجهی تبدیل شده است، اما شتاب ممکن است کند شود. بحث عمومی امروز مملو از موضوعات زیادی است که اساسی نیستند، و واقعیتهایی که خیالی هستند اگر توهمی نباشند، برای علم که چیز دیگری تولید کند که قادر به نگهداری آن نباشد. عموم هنوز از QC خسته نشدهاند، اما سال 2021 هنوز اوایل راه است.مزیت فرهنگیآنچه ما از تحقیقات QC میآموزیم، چه به یک صنعت تبدیل شود و چه نشود، تاثیری ماندگار و دایمی بر چگونگی چارچوببندی مشکلاتی که هنوز حل نکردهایم خواهد داشت. الگوریتم یک شکل هنری است. این ریاضی در حال حرکت است. بسیاری از هوش مصنوعی کاربران خود را از الگوریتمها در قلب فرآیندهای خود دور میکند، انگار که یک هسته رادیواکتیو است که نیاز به محافظت در برابر موجودات زنده دارد. کوانتوم دوباره به برخی از ماهیچههای قدیمی و بیرحمانه در ذهن ما نیرو بخشیده است، و هر گونه احساس طغیان "تهدید کوانتومی" بالا میرود، نمیتواند کاملا با این رقابت کند.استفاده از سیستمهای زیستمحیطیطبق تعریف، یک اکوسیستم منابع را برای امرار معاش خود تولید میکند. در میان هر گروهی از افراد واجد شرایط و با تجربه، در گردآوری استعدادهای فکری، جامعه دانشگاهی بهترین است. مردم مورد نیاز برای یک اکوسیستم QC همه اینجا هستند. یک دلیل برای ماندن طولانی آنها در آنجا بعد از سال 2023 - چیزی که آنها میتوانستند برای یکدیگر فراهم کنند تا گروه خود را با هم و متمرکز نگه دارند - هنوز مشخص نشده است. و هنوز چیزی برای تضمین این که حتی کمترین بار "عملی بودن کوانتومی" نیز پاکسازی شده است، وجود ندارد، موادی که اکوسیستمها را میسازند، به صورت جادویی خود را آشکار خواهند کرد.دیدگاه نهاییچیزی که تعیین میکند که آیا امتیاز تاثیر نهایی مثبت است یا منفی، این است که نیمی از میانگین آن به ترتیب در بالا یا پایین قرار میگیرد. در یک سطح، این ممکن است منصفانه به نظر نرسد. اگر تفاوت خالص تنها در یکی از نکات نمرات تاثیر از منفی به مثبت باشد، خود نمره نهایی میتواند علایم را تغییر دهد. یک منفی قوی با یک محاسبه مجدد به یک مثبت قوی تبدیل میشود. در برخی موارد، یک انحراف مثبت میتواند امتیاز نهایی را کاهش دهد، نه بالا. یک ریاضیدان خوب ممکن است این سیستم را سفسطهآمیز از طرف من بداند.اما یک مورخ خوب یک روند مشابه را در دنیای روزمره تشخیص میدهد: بهترین نیات ما در برابر ما عمل میکنند، زمانی که آنها نمیتوانند هماهنگ و با یک برنامه هماهنگ کار کنند. در میان سایر نمرات تاثیر، ارزش مطلق نمره نهایی محاسبه کوانتومی نسبتا قوی است. و چون میانگین آن درست پایینتر از خط محور Y قرار میگیرد، به سختی منفی است. این نشاندهنده یک پدیده دنیای واقعی است: اگر صنعت QC تلاش کمتری را برای ایجاد یک تیم همکاری دانشگاهی صرف کند تا یک مورد استفاده عملی که مشتریان واقعا میخواهند، و میتواند یک مدل تجاری QC را توجیه کند، این نشانه میتواند واقعا برعکس شود.شاید موارد استفاده سادهتر و کمتر جذاب به اندازه ماشینهای خود - راننده عالی نباشند. اما آخرین زنگ هشدار برای محاسبات کوانتومی به صدا درآمده است. حالا وقت آن است که دختران و پسران بزرگ از رختخواب بیرون بجهند، از جامههاشان بیرون بیایند و در شلوار خود فرو روند، دستهایشان را کثیف کنند و چیزی ماندگار و دایمی بسازند. زمان وعدهها در " 00 ." منقضی شد.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند. |
انواع باتری ماشین باتری ماشین باتریها براساس میزان نیاز به تعمیر سرویس و نگهداری به سه دسته تقسیم میشوندباتریهای قابل تعمیر و سرویس ، باتریهای با هزینه نگهداری پایین و نیازمند سرویس و نگهداری ( باتری سرب اسیدی ) و باتریهای بدون نیاز به سرویس و تعمیر ( باتری اتمی )بهترین نوع باتریهای خودرو چه باتری هایی هستند؟در هنگام انتخاب باتری ماشین، بسیاری از صاحبان خودرو نمیتوانند تصمیم بگیرند که کدام نوع باتری را انتخاب کنند. آیا انتخاب باتری ای که نیاز به مراقبت و نگهداری دارد بهتر است، یا باتری که نیازی به سرویس نداشته باشد؟ تفاوت بین این باتریها چیست؟ بیایید در مورد این نوع باتریها و همچنین تفاوتهای آنها صحبت کنیم تا بهترین گزینه در انتخاب باتری در اختیار ما باشد.تفاوت این سه نوع باتری ماشین چیست؟با توجه به نحوه نامگذاری این باتریها، واضح است که برخی باتریها نیاز به تعمیر و نگهداری داشته و برخی دیگر نیازی به سرویس ندارند.باتریهای قابل سرویسدر مورد باتری هایی که نیاز به تعمیر و نگهداری دارند، باید اشاره کرد که تقریبا چنین باتری هایی توسط صاحب خودرو خریداری نمیشود. صفحات شیشهای این باتریها را میتوان تعویض کرد، اما نکته این است که اکثر صاحبان خودرو ترجیح میدهند در هنگام خرابی باتری، به جای تعویض صفحات ، باتری جدیدی برای خودروی خود خریداری کنند و در صورتی که باتری گارانتی داشته باشد میتوانند به صورت رایگان باتری دیگری جایگزین کنند. به همین دلیل است که باتریهای قابل سرویس، امروزه محبوب نیستند.تصویر نگهداری از باتری سرب اسیدی باتری ماشینی با هزینه نگهداری پایین ( باتری سرب اسیدی )این نوع باتریها، باتری هایی هستند که صاحب خودرو میتواند آن را شارژ کرده و چگالی الکترولیت و میزان الکترولیت را بررسی کند. در صورت لزوم ، صاحب خودرو یا متخصص باتری سازی، باتری خودرو را در مرکز خدماتی بررسی کرده و میتواند به باتری، آب مقطر یا الکترولیت اضافه کند. با این حال، اجسام داخل این باتری را نمیتوان جایگزین کرد.باتریهای بدون نیاز به سرویس ( باتری اتمی )باتریهای بدون نیاز به سرویس و نگهداری، باتری هایی هستند که نیازی به نگهداری اضافی ندارند.به این نوع باتریها اصطلاحا باتری اتمی میگویند . با توجه به این واقعیت که مانند باتریهای دیگر خرابی ندارند، توصیه میشود که باتریهای اتمی را باز نکنید.مزایای استفاده از باتریهای بدون نیاز به سرویس و تعمیر ( باتری اتمی )اولین و بزرگترین مزیت این باتریها این است که نیازی به بررسی آنها نیست. همه کاری که باید انجام دهید این است که از باتری خود استفاده کنید.مزیت دوم این است که عمر مفید باتری اتمی طولانیتر از عمر باتریهای اسیدی است که نیاز به سرویس دارند. به این دلیل است که باتری اتمی غیر قابل تخلیه است و در نتیجه، آب از آن خارج نمیشود.یکی دیگر از مواردی که باعث ایجاد تفاوت بین باتری اتمی و باتری اسیدی قابل شارژ این است که زمانی که چند روز از خودرو استفاده نشود، به مدت طولانی شارژ نگه میدارند. طبق آمارها مشخص شده است که، باتریهای بدون نیاز به سرویس و شارژ در عرض یک ماه تنها 2 % شارژ از دست میدهند، در حالی که باتریهای دیگر، در صورت عدم استفاده، شارژ خود را از دست میدهند. به همین دلیل صاحب خودرویی که از باتری بدون نیاز به سرویس ( باتری اتمی ) استفاده میکند، میتواند مدت زمان بیشتری از آن استفاده کند.از آنجا که ممنوعیتی در باز کردن باتریهای بدون نیاز به تعمیر و سرویس ( باتری اتمی ) نیست، شما همیشه میتوانید باتری اتمی خود را در صورت لزوم، برای تعمیر به خدمات باتری سازی ببرید. در صورت وجود گارانتی، این کار به صورت رایگان انجام میشود. اگر باتری شما مشکل جدی داشته باشد میتوانید به سادگی باتری خود را به فروشگاهی که آن را خریداری کردهاید برده و باتری جدیدی (همان مدل) به صورت رایگان دریافت کنید.در صورت شکسته شدن باتری، در مراکز خدماتی اگر امکان تعمیر باتری باشد انجام میدهند .عکس باتری اتمی ماشین معایب استفاده از باتریهای بدون نیاز به تعمیر و سرویس (باتری اتمی)باتریهای بدون نیاز به تعمیر ( باتری اتمی ) ، نسبت به باتریهای دیگر (باتری اسیدی ) قیمت بالاتری دارند.اگر تصمیم دارید باتری اتمی برای خودروی خود استفاده کنید، بهتر است تمام جوانب را در نظر بگیرید. نکته این است که باتری اتمی مانند هر باتری دیگری باید از منبعی تامین شوند که ولتاژ مستقیم را بدون تغییر در جریان برق فراهم کند. ولتاژ شارژ شده باید تا 13 ٫ 9 - 14 ٫ 4 V باشد. علاوه بر این، شارژ دهی بالا در این باتریها امکان پذیر نیست.با توجه به این واقعیت که باتریهای خودرو در هنگام سرمای هوا به خوبی شارژ نمیشوند، توصیه میشود که در طول زمستان باتری را بپوشانید.مزایای باتریهای با هزینه نگهداری پایین( باتری هایی که نیاز به تعمیر و مراقبت کمی دارند) ، باتری اسیدی - قیمت باتری هایی که نیاز به تعمیر و نگهداری کمی دارند کمتر از باتریهای دیگر است. - امکان بررسی وضعیت صفحات و همچنین رنگ باتری اسیدی وجود دارد. همچنین میتوانید سطح چگالی الکترولیت را در باتری اسیدی بررسی کرده و در صورت نیاز، اقدامات لازم را انجام دهید. از معایب باتری اسیدی برای افرادی که حوصله و زمان لازم برای نگهداری ، سرویس باتری اسیدی را ندارند همین بررسی مقدار سطح چگالی الکترولیت در باتری اسیدی است . - اگر از طرز کار باتری ماشین اطلاعات کافی داشته باشید، با مراقبت از آن به طرز صحیح، شانس این را دارید که باتری شما عمر طولانی داشته باشد.معایب باتریهای با هزینه نگهداری پایین( باتری هایی که نیاز به تعمیر و مراقبت کمی دارند) ، باتری اسیدی - باتری سرب اسیدی غیر قابل تجزیه نیستند و در نتیجه، آب از داخل باتری اسیدی تبخیر میشود، به همین خاطر شما باید به طور منظم سطح الکترولیت را بررسی کنید. - توصیه میشود که باتری اسیدی کاملا تخلیه شود زیرا ممکن است باعث کاهش عمر مفید باتری اسیدی شود. - شارژ باتری سرب اسیدی در مقایسه با باتری اتمی ( بدون نیاز به سرویس ) هنگامی که استفاده نمیشود، سریعتر تمام میشود.البته، همیشه این صاحب خودرو است که تصمیم میگیرد چه نوع باتری خریداری کند. ما معتقدیم که اگر در فکر خرید باتری برای خودروی جدید خود هستید بهتر است باتری بدون نیاز به سرویس خریداری کنید. با این حال، اگر شما مالک ماشین دهه 90 یا اوایل 2000 هستید، بهتر است باتری خریداری کنید که کمی نیاز به تعمیر و نگهداری (باتری اسیدی ) دارد.منبع: - - % D8 % A8 % D8 % A7 % D8 % AA % D8 % B1 % DB % 8C % D9 % 87 % D8 % A7 % DB % 8C - % D9 % 85 % D8 % A7 % D8 % B4 % DB % 8C % D9 % |
نوشته جدیدترین نوشتهها رو اگه گفتین با چی مینویسندپا دست و دهان این سه تن جمله چاشنی هم اند در هر شکلی به هم نیازمند انداگه پا خسته شد دهان شروع به حرف زدن میکنه و دست کار هر دو را با هم انجام میدهشکل خاصی ام نداره راه نفوذ اش از نوک مو شروع و به اخرین نقطه از بدن ارتعاش فزیولوژی خودش رو ما انجام میدهدشمنی بدن بیشتر بخاطر فرمان درست گوش ندادن هست هرچه به خود به جسم و حتی روح و روان انسانها فشار بیاوریدختم ان نداستن میشود طوری که سیستمبدن تحرکات جسمی خودش به درستی روی ما انجام نمیده و این شروع خطری برای رشد میکروبها حاصل میشه نمیخوام در علم پزشکی حرفی گزاف بزنیم درست عمل کردن موجب پیشرفت سلول هایی میشه که با مغز در ارتباط هستندبه رشد تمام نقاط بدن اهمیت بدهتا بدن سالمی برای خود و خانواده و کل بشر داشته باشیمتا بتوانید زندگی تان را به تندرستی کامل به خیر و خوشی بگذارنیدخدا تمام خلقت ش را دوست میداردبرای نگه داشتن اش همیشه در تمام مراحل زندگی کوشا باشید |
پادکست فلسفه علم | فصل دوم | اپیزود 2 | بخش دوم . پادکست فلسفه علم[توجه: این متن رو من بخاطر علایق شخصی و دسترسپذیرتر کردن این محتوا پیاده کردهام لازمه که بگم هیچ ارتباط رسمی با تولیدکنندگان پادکست "فلسفه علم" ندارم] - % D8 % A7 % D8 % B2 - % D8 % AC % D8 % A7 % D8 % AF % D9 % 88 - % D8 % AA % D8 % A7 - % D9 % BE % D8 % B2 % D8 % B4 % DA % A9 % DB % 8C - % DA % AF % D9 % 81 % D8 % AA % E2 % 80 % 8C % D9 % 88 % DA % AF % D9 % 88 - % D8 % A8 % D8 % A7 - % DA % A9 % DB % 8C % D8 % A7 % D8 % B1 % D8 % B4 - % D8 % A2 % D8 % B1 % D8 % A7 % D9 % 85 % D8 % B4 - id2928286 - id354151429 ? country = us بخش دوم:کل اگر طبیب بودی .[ادامه از بخش اول] [ 28 : 39 ]امیر حسن موسوی: کیارش آن چیزی که بهش گفته میشه اخلاق زیستی و رشتهی تخصصی شما هم هست یک ترکیبیه که شاید برای بعضی از مخاطبین ترکیب عجیبی باشه اخلاق و زیست اینها چه ارتباطی میتونن با هم داشته باشن خیلی ممنون میشم اگر به ما بگید که اخلاق زیستی چیه و این ترکیب چیه و اساسا اخلاق و زیست چه ارتباطی با هم دارن یا بهتره بگم شما چیکار میکنید در این حوزهی معرفتی؟کیارش آرامش: خیلی ممنون بابت این سوال چون مربوط به کاری هست که من انجام میدم و تخصصی که دارم برای من خیلی باعث شادیه که به این سوال جواب بدم و خسته نمیشم از جواب دادن به این سوال اما بذارید الان این سوال رو به این شکل جواب بدم که اخلاق زیستی در زمینهی همین کارآزمایی بالینی و پزشکی مبتنی بر شواهد که راجع بهش صحبت کردیم چه کاری انجام میده، این نمونه اونوقت ذهن مخاطب شما رو بهش به یک به اصطلاح سرنخ یا راهنمایی رو میده که بدونه کلا این رشته ما چه کاری انجام میده ببینید هر پژوهشی که قراره انجام بشه یا کارآزمایی بالینی انجام بشه شما از قبلش که نمیدونید این دارویی که دارین استفاده میکنید موثر هست یا موثر نیست شما عملا دارید یه عده آدمها رو میارید و اینها رو در معرض یک خطری قرار میدی و اینها این خطر رو تقبل میکنند برای این که یک داروی روشون امتحان بشه و آیا این دارو ایمنه یا موثره و بعد اگه نشون داده شد اونوقت همهی آدمها همهی بشریت همه بیمارانی که اون بیماریها رو دارن ازش منتفع بشن و برخوردار بشن مثا واکسن شما که اول دارید یک واکسنی رو امتحان میکنید روی آدمها که مطمین نیستین این ایمنه یا اثربخشه شما اول یک عده انسانها رو میارید این رو امتحان میکنید و بعد اگه نشون داد که ایمنه بعد اونوقت برای بقیه انسانها تجویز میکنید این آدمها دارن یه خطری تقبل میکنند برای یک سودی که به همه برسه، بنابراین اینها بایستی ازشون محافظت به عمل بیاد این کار، کاری هست که اخلاق زیستی انجام میده، ما یک نهادی داریم که در کشورهای غربی بهش میگن IRB کشور ما اسمش هست Research Ethics Commitee یا کمیته اخلاق در پژوهش، میته کشوری داریم، هر دانشگاهی هم برای خودش کمیته اخلاق در پژوهش داره، این کمیتههای اخلاق در پژوهش وظیفهشون اینه یا کارکردشون اینه که هر پژوهشی که میخواد انجام بشه قبلش اون پروپوزال، اون پیشنهاد مکتوب پژوهش اول باید ارایه بشه به این کمیته اخلاق در پژوهش، یا IRB در کشورهای غربی و اینها تایید بکنن که اون پژوهش بر اساس موازین اخلاقی باید بهش اجازهی اجرا داد و بعدا در طول اجرا بهش نظارت کنن و بگن که آیا این مسایل اخلاقی رو رعایت میکنه یا خیر، حالا این مسایل اخلاقی چیه؟ یکی از این مسایل اخلاقی اینه، که اینا بررسی بکنن ببینن آیا اون فرضیهی پژوهشی به اندازهی کافی معتبر هست که اجرا بشه روی مردم؟ و آیا این روش علمی به اندازه کافی خوب طراحی شده که اون پژوهش مفید باشه؟ یعنی در واقع Scientific Validity اعتبار علمی و Clinical / Social Value ارزش بالینی/اجتماعیامیر حسن موسوی: اینجا آیا مکانیزم یا ساز و کار هم نقش داره؟ بذارید من با یک مثال توضیح بدم مثلا فرض کنید که من ادعا کنم که اگر آدمها سرشون رو در روز سه بار بکوبند به دیوار سرطان حنجرهشون خوب میشه آیا همچین ادعایی وارد کارآزمایی بالینی میشه؟کیارش آرامش: خب آفرین این دقیقا سوال خیلی خوبی هست اگه شما بیاین بگین که یکی اگر سرش رو بکوبه به دیوار حالش خوب میشه یا اگه بیاین بگین که کسی مثلا یک لیوان ادرار شتر بخوره بیماری عفونیش خوب میشه یا اگه بگیم که مثلا کسی امالهی روغن بنفشه بکنه حالش خوب میشه کسی به شما نمیگه که چون این عجیبه پس حق نداره آزمایش بشه به خاطر اینکه خیلی از درمانهایی که واقعا آزمایش میشه در نگاه اول ممکنه واقعا عجیب هم باشه.امیر حسن موسوی: ولی من فکر میکنم ساز و کار رو باید در همین مرحله توضیح بدیم نه؟کیارش آرامش: آفرین میپرسن شما توضیح بدین که چرا فکر میکنید چرا به این نتیجه رسیدید که اگه سر مریض رو سه بار بزنن به دیوار اون بیماری که گفتین فرض کنید صرعش خوب میشه؟ این فرضیه شما باید Educated guess یا یک فرض در واقع مبتنی بر دانش و مبتنی بر تجربه باشه شما بایستی برای اون کمیته اخلاق در پژوهش و افراد متخصص توجیه کنید که اگه من میخوام صدتا مریض رو بگیرم و انها رو وادار کنم سرشون رو بزنن به دیوار، آیا نظریهی من یه اعتباری داره؟ اگه شما اعتبار نظریهتون رو بتونید نشون بدین مثلا ممکنه بگید که بله اون جور صرعی که من میخوام درمان کنم مربوط به لوب فرونتال مغز میشه این لوب فرونتال هم ما یک تجربیات یا بررسیهای علمی داریم [که نشون میده] که ضربهی ملایم بهش باعث میشه که کانونهای صرعی توش تغییراتی بکنن که این تغییرات ممکنه که جلوی صرع رو بگیره براساس این پیشبینیها و شواهد و اینا من میگم این یه تجربهی قابل سنجشه. بعد به شما میگن خیلی خوب، اول رو تعداد خیل یکم امتحان بکن تو مرحلهی بعدی اگر نشان داد که این ایمنه برو یواش یواش رو گروههای بزرگ. اما اگه شما بگید نه این رو من مثلا پدربزرگم که همهی فامیل خیلی قبولش دارن آدم درستکاریه میگه این کار رو بکنین، خب این کافی نیست شما بایستی بر اساس علم موجود بر اساس فیزیولوژی مغز بر اساس آناتومی مغز براساس تجربههایی که ثبت شده اگر تجربهای وجود داشته باشه بر اساس مدلهای حیوانی یعنی حیوانهایی که ممکنه ساز و کار صرع توشون شبیه انسان با شه و نشون داده شده که یه ضربهی کوچکی به سر ممکنه صرعشون رو بهبود داده باشه، بر اساس اینها بیاین نشون بدین که اون فرضیهای که میخواید امتحان بکنید، یک فرض سنجیده شده بر اساس مطالعه و براساس علم روزه.امیر حسن موسوی: کیارش افرادی و باورمندانی به طبهایی، مانند اون چیزی که بهش میگن Complementary and alternative medicine ، اسمای مختلف داره طب مکمل و جایگزین، طبهای کل نگر طبهای مبتنی بر اشخاص، Integrated Medicine ، شما بهتر از من اسمهای مختلف اینها رو میدونید که طیف مختلفی شامل میشن از طب سنتی ایرانی بگیرید که بر مبتنی بر طب اخلاطی یونانی است تا طب سوزنی، Homeopathy ، انرژی درمانی، انواع مختلف. خب خیلی از اینها خیلی وقتا Clinical Trial ها هم روشون انجام میشه ما تو فلسفهی علم یک معیارهایی داریم برای بررسی نظریههای علمی یکیش همین پشتیبانی شواهد و مشاهدات هست که در پزشکی همونطور که شما بدرستی و کامل توضیح دادید Clinical Trial باید ساپورت کنه، بعضی از این ادعاها رو Clinical Trial ساپورت میکنه مشخصا در حوزهی طب سوزنی، چند شب قبل، من همسرم دانشجوی تخصص طب فیزیکی هست و در تکستبوکشون به من نشون میدادن که طب سوزنی چطور وارد تکستبوک شده و بخشهایی از طب سوزنی براش Clinical Trial انجام شده یا حتی اون چیزی که ما در فلسفهی علم بهش میگیم اجماع علمی وقتی که شما در کشور میبینید دانشکدهای به وجود اومده به اسم دانشکدهی طب سنتی ایرانی یعنی به نظر میرسه که در Scientific Community یک اجماعی به وجود اومده که دانشکده طب سنتی زدن یعنی با هر کدوم از این معیارهای علمی بودن در فلسفهی علم وقتی سراغ اینها میریم چه معیار اجماع دانشمندان و متخصصین، چه معیار پشتیبانی مشاهداتی از نظریه میبینیم که بعضی از اینها این معیارها رو پاس میکنن یا این معیارها رو دارن شما نظرتون در مورد این موضوع چیه؟کیارش آرامش: خب خیلی ممنون البته من این توضیح رو بدم که در رابطه با طب سنتی اجماعی وجود نداره بیشتر غلبه وجود داره، اون افرادی که فکر میکردند این کار باید انجام بشه این کار رو انجام بدن و خیلیها هم منتقدند و خیلیا مخالفند و مخالفتشون رو ابراز میکنن اما بذارید من توضیح بدم این به این معنی نیست که همونطور که شما گفتید همهی روشهای طب سنتی همهی داروهاش همهش درسته و غلط نیست، شبیه اون رو در مورد طب سوزنی هم میشه بیان کرد، همونطور که گفتیم فرضیهها ممکنه از هر منبع و منشا بیان یعنی یک فرضیه ممکنه بر این اساس باشه که سالها در یک محلی در یک جمعیتی در یک روستایی در یک شهری در یک ملتی، بعضی داروها بعضی درمانها بعضیا از روشها مورد استفاده قرار میگرفته و مردم معتقد داشتند که اثر میکنه، این یه فرضیهست این رو میشه بررسی کرد ما اینجا بر خلاف اون چه که مکن ادعا بشه، نه پزشکی جایگزین داریم، ببینید ما یک پزشکی معتبر داریم، تمام این فرضیهها از قبل اومده و از محک پزشکی مبتنی بر شواهد گذشته و اونچه که در پزشکی مبتنی بر شواهد اثربخشی و ایمنیش نشون داده شده، وارد پزشکی علمی میشه که تنها پزشکی معتبره، آنچه که نشون داده نشده باشه با هرعنوان دیگهای نباید تجویز بشه این که حالا عناوینی مثل integrative یا Personolized استفاده بشه اینا یه مقدار گمراه کنندهاست به خاطر اینکه خود پزشکی علمی بطور علمی میتونه و باید Personolized باشه و همینطور الان میدونیم با علم ژنتیک دارن به این طرف حرکت میکنن که درمان هر کسی رو بربراساس کدهای ژنتیکش عرضه بکنن و "کلنگر" هم میتونه و باید باشه ما Evidence هایی نه فقط راجع به درمانها بلکه راجع به روشهای تغذیه، روشهای زندگی، ورزش کردن، مثل اونچه که در مورد بیماریهای قلبی مثال زدم داریم که نشون بده در سبک زندگی هم چه چیزهایی میشه به طور پزشکی تجویز بشه که اون چیزها برای سلامت مفید باشه و هر چیزی که بر اساس Evidence و شواهد نباشه با اسمهای مطنطن و درخشان اگه بیاریمشون باز هم حق تجویز پزشکی اونها رو نداریم قبل از اینکه به طور علمی مشخص بشه اونا اثربخشاند اما بذارید من مثالی بزنم بزنم راجع به طب مزاجی و راجع به طب سوزنی ببینید خیلی اوقات یک درمانی ممکنه موثر باشه نه به دلیل اون نظریهای که به طور اولیه پشتش بوده، بلکه به دلیل دیگهای بهرحال اون درمان موثره، فرض بفرمایید فیزیک و شیمی هم داریم شما بهتر از من میدونید که با همون فیزیکی که خیال میکرد که خورشید و ماه در مدارهای دایروی دور زمین میگردند میتونستن خسوف و کسوف رو پیشبینی بکنن، یعنی اثربخشی داشت یه جاهایی درست بود، منتها نه به دلیل اون پیش فرضها و تیوریهایی که پشتش بود، بلکه اون تیوریها و پیشفرضها با وجود اینکه غلط بود یه جاهایی میتونست پیشبینی درست بکنه امروزه در فیزیک جدید ما نمیگیم که به خاطر اینکه اونها چندتا پیشبینی درست کردن تمام اون پیش زمینههای نظری اونها مثل اینکه خورشید دور زمین میگرده یا اینکه مسیر گردش سیارات و ستارهها دایروی هست رو باید همچنان قبول داشتهباشیم یا باید دو جور ستارهشناسی و فیزیک داشته باشیم، یکی براساس گردش خورشید به دور زمین، یکی بر اساس گردش زمین به دور خورشید نه ما میایم این یافتههای علمی جدید که براساس مشاهدات و محاسبات خیلی معتبر هست مثل اینکه زمینه که دور خورشید میگرده و اینکه مدار گردش این سیارات بیضوی است رو میپذیریم و قبول میکنیم اما میایم میبینیم حالا چرا بر اساس این نظریههای جدید یک بخشی از اون پیشبینیهایی که در گذشته انجام میشد دست در میامده و بر اساس این علم جدید توجیه اونا رو پیدا میکنیم و بر اساس علم جدید میتونیم چندین برابر اون پیشبینیها رو هم انجام بدیم که اون چندتا پیشبینی درست توش گمه. مثلا بر اساس علم جدید بشریت میتونه شاتل بفرسته به کرهی ماه، ماهوارهها رو در مدار قرار بده که در واقع اون پیشبینیها (مثل پیشبینی خسوف و کسوف با نجوم قدیم) توش گمه. حالا در زمینه پزشکی هم همینجور هست ببینید یه فردی ممکنکه یه مقدار دچار سردرد و بیحالی بشه بعد بره نبات داغ بخوره حالش بهتر بشه بعد بیاد بگه من سردیم کرده بود یه چیز گرم خوردم حالا بهتر شدم، بله حال اون بهتر شده اما نه به خاطر اینکه سردیش کرده بود و یه چیز گرم خورده، به خاطر اینکه قندخونش افتاده بود پایین این یه راش گلوکوز یک بالا رفتن ناگهانی مقدار قند رو تجربه کرده، اون بالا رفتن قند هم پایین بودن قندش رو جبران کرده و حالش بهتر شده هم باعث شده که اون بخاطر اون تاثیری که یک راش گلوکوز روی مغز میذاره خوشحالتر باشه، پس ببینید اون تجربه وجود داره و تجربهی درستیه در بعضی از موارد اما اون توجیهی که پشتشه علمی نیست و غلطه و ما با علم جدید میتونیم یک توجیه بهتر و معتبرتری براش پیدا بکنیم. طب سوزنی هم که شما مثال زدید همین طوره، فرض بفرمایید که افراد میان میگن که ما با گذاشتن یک تعداد سوزن در بدن دردها رو تسکین میدیم، بعضی از انواع درد، یا اجرک مریض رو بهتر میکنیم. علم جدید وقتی میاد با این روبرو میشه میگه شما چرا میگید این کارو انجام بده؟ اونا میگن که خب ما اعتقاد داریم که یک سری مدارهای انرژی وجود داره، انرژی "چی/ qi or ch & amp ;# x27 ; i "هست این مدارهای انرژی در بدنه باید روان، باشه این سوزنها مسیر مدارهای انرژی رو باز میکنه .امیر حسن موسوی: اینها مفروضات طب چینی هست در واقع.کیارش آرامش: علم جدید میاد میگه تا وقتی که شما نتونید دلیل کافی بیارید که این مدارهای انرژی وجود داره یه جوری باید نشون بدید مستندش رو، به صرف این که در کتابهای چندهزار سال پیش چینی همچین ادعایی شده من این رو نمیپذیرم، یعنی فیزیولوژی اعصاب و آناتومی اعصاب برای من مشخصه براساسش دارم کار میکنم این همه دارم درمان میکنم، این همه سند و مشاهده و محاسبه پشتشه من این رو کنار نمیذارم، شما هم اگر اعتقاد داری مدار انرژی وجود داره من نمیگم که الا و بلا وجود نداره کسی نمیتونه بگه حتما چنین چیزی وجو نداره من میگم نمیدونم فعلا نظریه رو نمیپذیرم، تا وقتی شما یک سری شواهد و مستندات و مشاهداتی بیارید که به من نشون بده که احتمال معتبری وجود داره که اون نظریه درست باشه. اما اینکه شما بگین با این سوزنها میتونم درد رو تسکین بدم، من میگم ممکنه واقعا این درد رو تسکین بده، اما نه به اون دلایلی که شما میگید به یه دلیلی که من ممکنه تو جدید پیدا بکنم یا هنوز پیدا نکرده باشم بعدا پیداش بکنم، به شما فرصت میدم برو آزمایش کن، در یک حدود مشخص، یعنی اگه بیاد بگه من میخوام سوزن بزنم برای یکی که مثلا مرحلهی اول سرطان پستان داره من میخوام سرطانش رو خوب کنم، هیچوقت هیچ کمیته اخلاقی به اون اجازه نمیده، میگه که شما دارید فرصت طلایی درمان رو از این مریض میگیری، این مریض الان اگه به وسیله جراحی درمان نشه سرطان گسترش پیدا میکنه و گسترش پیدا کردن اون سرطان باعث میشه که دیگه فرصت درمان نداشتهباشه و از دنیا بره اما اگه شما بگی که من میام با کمک سوزن درمانی سردرد شما رو بهتر میکنم یا آلرژی شما رو بهتر میکن، چون حالا اگر کسی سردرد داشت حالا این سردردش از یک ساعت شد دو ساعت سه ساعت، هیچ عارضه جدی بهش وارد نمیشه، البته بایستی رضایت آگانه بدن و وارد پژوهش بشن، اما قبل از اینکه برسیم به مرحله خود آزمودنیها، کمیته اخلاق هم به نظرش نمیرسه سنجیدن این روش پیشنهادی درمانی که اون تجربهی تاریخی هم پشتشه کار غیرمعمولی باشه، به این اجازه میدن که بیاد آزموده بشه سنجیده بشه و وقتی که سنجیده بشه و Evidence براش درست بشه و Clinical Trial نشون بده که اون اثربخشه اونوقت اون رو میارن و مطرح میکنند به عنوان یک روش درمانی که ما مکانیزمش رو نمیدونیم ولی بنظر میرسه اثر میکنه. این رو هم در مورد طب چینی سوزنی هم در مورد طب مزاجی و سنتی میشه گفت. یعنی حتی اون اول هم که دورهی پزشکی سنتی رو در ]دانشگاههای[ ایران تاسیس کردند چرا گفتن PhD چرا نکردن تخصص بالینی؟ برای بنا بر این بود که بر اساس روش درست عمل بشه و روش درست این بود که این افراد بیان اون داروها و درمانهایی که ابنسینا و رازی و جرجانی و علی ابن مجوسی اهوازی و اینها انجام دادن بیارن و از محک پزشکی مبتنی بر شواهد رد کنند هر قسمتیش که نشون داد موثره همه قبول میکنن و اون وارد پزشکی جدید میشه، و هر قسمتی که اثر بخشی نشون نداد کنار گذاشته میشه اما این به این معنی نیست که همراه با اون ]مورد پذیرفته شده[ تمام اون پیشفرضهای نظری مزاجی و اخلاطی و اینکه بدن چهارتا مزاج سرد و خشک و مرطوب و نمیدونم سرد و گرم داره که هیچ کدوم از اینها به طور علمی قابل نشون دادن نیست ما میگیم اونا رو دیگه نمیپذیریم تا وقتی که شما براشون دلیل بیاری، ولی اگه میگید ما بر اساس اون سردی و گرمی و سودا و صفرا دارویی به مریض میدادیم که اون دارو میتونه حالش بهتر بکنه با در نظر گرفتن تمام ملاحظات بیایم آزمایش بکنیم اگه آزمایش نشون داد که موثره این میاد میشه جزو پزشکی جدید. حالا چه ما ساز و کارش رو هنوز نشناسیم چه بتونیم مثل اون مثال گلوکوز که گفتم سازوکارش رو توضیح بدیم. اما آنچه که عملا اتفاق افتاد این بود که به جای اینکه بیان و کار علمی رو انجام بدن یک دفعه اومدن و سلامتکده و مرکز طب بالینی ایجاد کردن و بر اساس اون نظریههای سردی و گرمی و مزاجی و اخلاطی شروع کردن به طبابت کردن، این دیگه شبه علمه. من و خیلی از کسایی که مثل من فکر میکنند موافق هستیم که باید از طب سنتی حمایت کرد کلی فرضیه توش وجود داره که واقعا ممکنه موثر باشه اما روش درست حمایت این نیست که تمام اونها رو بیاریم و بدون بررسی و آزمودنی به صرف اینکه در کتابهای هفتصد هشتصد یا هزار سال پیش نوشته شده در زمانی که حتی از میکروب خبر نداشتند، زمانی که نمیدونستن آناتومی بدن چجوریه، زمانی که نمیدونستن بیماریمیکروبی وجود داره همهی اونا رو بیاریم و روی مردم امتحان کنیم نه، بلکه باید فرضیههای درمانیش رو از مسیر پزشکی مبتنی بر شواهد رد بکنیم و اگر یک چیزی نشون داد ه موثره همه قبول کنیم. اما آنچه که در عمل اتفاق افتاده همچنان لازمه که یک تذکر دیگه و یک واقعیت دیگه در این مورد یادآور بشم، بذارین اول در مورد طب سنتی ایرانی بگم و بعد در مورد طب چینی، در مورد طب سنتی ایرانی شاید به خاطر این که متاسفانه بخش عمدهی اهتمام دوستان ما در دانشکدههای طب سنتی معطوف به این بوده که این رو وارد درمان بکنن بعد از گذشت بیش از ده سال از تاسیس گروهها و دانشکدههای طب سنتی در ایران شما حتی یک مورد دارو رو نمیتونید نام ببرید که نشون داده باشن که در درمان یک بیماری جدی از داروی موجود در پزشکی مدرن موثرتره در این ده سال و خردهای حتی یک موفقیت اینجوری نداشتهند، بعضی چیزها آوردهند و اثراتش رو نشون دادهند، بعضی از اینها هم معتبره درسته، اما یک دارویی که در درمان یک بیماری جدی مثل فرض کن یکی از انواع سرطانها مثل آلزایمر مثل پارکینسون، از داروی مشابه در طب علمی و مدرن موثرتر بوده باشه و اون رو عرضه کرده باشند به دنیا و دنیا این رو به عنوان دستاورد علمی طب سنتی ایران، یا حداقل در داخل ایران سازمان غذا و دارو این رو به عنوان دستاورد طب سنتی ایران اعلام کرده باشه و گفته باشه که مثلا از این به بعد برای سرطان کبد بجای این داروی غربی از این داروی سینوی استفاده کنید، نتونستهند عرضه بکنند تا حالا، به خاطر اینکه همهش متمرکز بودن رو این که اونها رو بدون آزمون وارد عرصه درمان بکنند برای اینکه کار علمی طولانیه زمانبره سخته پرهزینهاست، اما طبابت کردن باپرستیژه، پردرآمده، جذابه همینطور بالاخره بعضی از حمایت و مداخلههای غیر علمی هم که میشه در این موضوع بیتاثیر نبوده. شبیه به همین در چین اتفاق افتاده، ببینید در زمان مایو اومدن و طب سنتی چین رو احیا کردن به این عنوان که ما یه پزشکی چینی داریم که این برخلاف پزشکی غربی امپریالیستیه و خیلی هم موثره، شروع از اونجا بود، اما بعد از گذشت این همه سال در مورد طب سوزنی همچنان تنها تاثیر که تونستن توی Clinical trial از طب سوزنی نشون بدن اثرش روی یک تعداد معدودی از Condition ها یا علامتها در بیماریها بوده که اینها کاملا به درمان ذهنی و Placebo Effect جواب میدن، مثل حساسیت مثل درد و هنوز هیچ مشکل جدی پزشکی ]رو حل نکردهند[، غیر از اینکه مقدار زیادی نمایشهای تبلیغی انجام شد که بعد نادرست بودنش مشخص شد. برای مثال در حدود 2007 فکر میکنم، BBC یک مستندی درست کرد که خیلی سر و صدا کرد، نشون میداد که اینها در چین افراد رو با طب سوزنی بیحس میکردن و روشون جراحی انجام میدادند، در حالی که بعد مشخص شد که درسته که فیلم میگرفتند و سوزن میزدند و جراحی انجام میدادن، ولی قبلش مواد مخدر خیلی قوی به این افراد داده بودند، اگر درست یادم باشه فنتالین همینی که الان باعث مرگ و میر میشه و مقدار خیلی کمش اعتیاد شدید ایجاد میکنه اصلا همه جای دنیا به عنوان مادهای غیر قانونی به شدت مورد تغییر قضاییه، این رو داده بودند به مریضها، بنابراین اون تحمل جراحی مال اون سوزنها نبود مال اون مواد مخدر قوی بود که قبلش به مریض داده بودند اما جلوی دوربین بیبیسی یه جور تظاهر میکردند که مریض خوابیده یه تعداد سوزن به بدنش فرو رفته و داره عمل جراحی رو تحمل میکنه.امیر حسن موسوی: آقای دکتر اینها مرزش کجاست یعنی شما مثلا حوزههایی مثل Mindfulness ، ذهنآگاهی، یوگا اینها رو هم در حوزهی شبه علم پزشکی تقسیم بندی میکنید؟کیارش آرامش: ببینید من البته تمام اینها رو در موردشون شناخت کامل و عمیق ندارم شاید من اونچه که بیشتر این چند وقت روش متمرکز بودم Homeopathy و طب سنتی ایرانی بود اما حرف من به طور خلاصه ایهن که هر کدوم از اینا چه Homeopathy چه سنتی ایرانی چه طب سنتی چینی دارویی چه سوزن درمانی چه آیورودای هندی چه یوگا، مدیتیشن، طب سرخپوستی که به اسم "عرفان حلقه" و فرادرمانی شناخته میشه، تمام این طیف گسترده دو بخش دارن یه بخششون اون نظریهها و تیوریهایی بنیادینی هست که پشت اون طبه و اونها راجع به بدن انسان، سازوکار بدن انسان و چرایی تاثیر مداخلات صحبت میکنند، اینها رو باید با محک علمی بررسی کرد اونچه که به طور علمی قابل نشون دادن و توجیه پذیر باشه رو پذیرفت اونچه که به طور علمی قابل نشون دادن و توجیه پذیر نباشه رو هیچ وقت نمیشه رد کرد و گفت امکان نداره وجود داشته باشه بلکه میگیم فعلا نمیپذیریم تا وقتی شما یه دلیلی یک شاهد یا مستند یا مشاهدهای یه محاسبهای بیارید که ما رو قانع کنه که میتونیم اونا رو بپذیریم حالا این چه نظریهی اخلاطی باشه، یوگا، مدارهای انرژی چینی، هالههای سرخپوستی باشه چه چاکراهای هندی باشه هر کدوم از اینا باشه، میگن که خیلی خب شما میگید چاکرا وجود داره و سلامت منو تایید میکنه، من که نمیتونم بگم که محال ممکنه چاکرا وجود داشته باشه، شما میدونید تو علم نمیشه ]در مورد چیزی [گفت محال ممکنه وجود داشته باشه اما در عین حال از شما نمیپذیرم که چاکرا وجود داره، مگر اینکه بطور معتبر و علمی نه بر این اساس که تو یک کتابی نوشته شده در سه هزار سال پیش، به طور معتبر و علمی به من مشاهده و محاسبهای نشان بدی که به طور علی نشون بده که چاکراها میتونن وجود داشته باشن این یک بخش، و قسمت عمدهی این مکاتبی که به اسم Altarnative شناخته میشن از نشون دادن دلیلی برای اعتبار بخشی بهاون تیوریهای بنیادینشون ناتواناند. پزشکی سنتی ایرانی هنوز نتونسته نشون بده که بلغمی - که میگه این اجزای بدن همه ازش درست شده و غلبه پیدا میکنه و باعث بیماری میشه و من تصحیحش میکنم - کجای بدنه؟ شما بدن انسان رو بیار یک گرم بلغم توش نشون بده یک گرم از سودایی که شما میگید رو توش نشون بدید این سردی و گرمی و خشکی و تری رو بیاید توی بدن نشون بدید، هنوز نتونستن، هر وقت تونستن هیچ تعصبی وجود نداره کاملا تسلیم میشیم خیلی هم خوشحال میشیم که همچنین هدیهی بزرگی به علم داده شده، اما تا وقتی که نپذیرفتن ما نمیگیم محاله وجود داشته باشه ولی ما نمیپذیریم تا دلایلتون رو بشنویم، تیوریهای پشت یوگا و مدارهای چی و عرفان حلقه هم همینجور، از این حیث هیچ فرقی بین این نظریههای موجود وجود نداره، هیچ کدوم رو نمیپذیریم نمیگیم هم اصلا وجود نداره تا وقتی دلیل بیارن. این میشه پس بخش نظریههای بنیادیش. اما صرف نظر از نظریههای بنیادی هر کدوم از اینها یک سری روشهای درمانی دارند که اینها ممکنه واقعا موثر باشه نه به خاطر اون نظریه بنیادی پشتش بلکه به طور علمی قابل توجیه باشه یا هنوز ما علممون نرسیده که توجیهش کنیم ولی واقعا ممکنه موثر باشه یعنی مثلا واقعا مدیتیشن یا یوگا ممکنه اون ریلکسیشنی که میده اون سلامتی و آرامش که ایجاد میکنه یه سری اثرهای درمانی داشته باشه نه بخاطر اینکه چاکرا باز میکنه ممکنه توجیه علمیشو الان براساس فیزیولوژی علمی داشته باشیم ممکنه نداشته باشیم، جامعهی علمی، اخلاق زیستی به اونها اجازه میده که تحت یکسری ضوابطی - نه اینکه آدما رو به خطر بندازن زندگیشون رو زیر و رو بکنن هر چیزی رو الکی و بیضابطه آزمایش بکنن - با یه ضوابطی بیان اونا رو آزمایش بکنن و اگر تو آزمایش نشون داده شد که اونا موثره ما میگیم بله موثر به این دلیل، نه به اون دلیل که شما میگید.امیر حسن موسوی: کیارش ما با متخصصینی در جامعه مواجه هستیم حتی متخصصین پزشکی که به بسیاری از این طبهای مکمل آلترناتیو رجوع میکنند متخصص پوستی که رفته مثلا دورهی طب سنتی در یکی از کشورهای اسکاندیناوی دیده و وقتی شما ازش میپرسید که آیا این روشی که شما استفاده میکنید پشتوانهی علمی داره برای شما یک مقالهای میفرسته که اون مقاله در جای نامعتبری هم چاپ نشده و داره یه جورایی استفاده از اون طب رو ساپورت میکنه یا بسیاری از افراد دانشگاهی به انواع مختلف به این طبها رجوع میکنن من همکاری دارم که فارغالتحصیل برق شریف هست امبیایشریف خونده و میگه که من به یه انرژی درمانگر رفتم و با انرژی الکترومغناطیس با یه سری از ادوات و اینسترومنتهایی که دور سر من گذاشت من سردردم معالجه شد چرا بین مردم این سطح از اقبال وجود داره به انواع مختلف این طبها اگر در واقع اینها Scientific Approach ندارن و شاید مردم بپرسند که خب شاید هنوز علم به توضیحاتی برای این نرسیده وقتی یه چیزی جواب میده چرا نباید بهش رجوع کنیم؟کیارش آرامش: نکات خیلی متعددی مطرح شد امیدوارم بتونم همهش رو پوشش بدم، اینکه افرادی که در هر زمینههایی از علم تخصص دارن بیان و یک کارهای غیر علمی و شبه علمی بکنن این تاسف داره ولی تعجب نداره به خاطر اینکه شما ممکنه که روانشناس متبحری هم بشناسید که در عین حال ممکن بره فال قهوه بگیره، این اعتباری به فال قهوه گرفتن نمیده بلکه نشون میده که اون فرد روانشناس، فیزیکدان یا شیمیدانی که میره از این روش استفاده میکنه در رشتهی خودش متخصصه اما سواد علمی کافی نداره که اون رو از خرافات در امان نگهداره همونطور که اخیرا یکی از سخنرانهایی که در زمینهی فلسفه در ایران صحبت میکنه خاطره نقل کرد که پروفسور عبدالسلام که برندهی جایزهی نوبل فیزیک بوده وقتی اومده بوده ایران دنبال حکیم میگشتامیر حسن موسوی: بله دکتر گلشنی رییس دپارتمان فلسفه علم شریف.کیارش آرامش: این نشون میده که آقای پروفسور عبدالسلام در عین اینکه فیزیکدان معتبری بوده در زمینهی علم پزشکی و سلامت بیسواد بوده یا خرافاتی بودهامیر حسن موسوی: در مورد خود پزشکان چطور؟کیارش آرامش: ببینید در مورد پزشکان هم همینجور به دلایل مختلف ممکنه پزشکان به سراغ روشهای غیر علمی برن بخشی از اون واقعا ممکنه که برگرده به اون درآمد و سودی که اینجور رشتهها ایجاد میکنه، من نمیخوام همه رو متهم که به خاطر سود بیشتر پا روی اخلاق میذارن به هر حال به این ترتیب ممکنه یک تعارض منافع ایجاد بشه، اما بخش مهمش مرتبط به این میشه که ممکنه خیلی از پزشکها سواد و آگاهی علمی کافی در رشتهی خودشون نداشته باشن یعنی رشتهی خودشون به عنوان یک سری دارو و درمان آموخته باشند اما از اون توجیه علمی، فلسفهی علمی که پشتش هست چندان آگاه نباشه که خب این یک نقشی هست که ممکنه در خیلی از پزشکان وجود داشته باشه و این در آموزش پزشکی ما باید مرتفع بشه این رو گفته باشیم، اما یه نکتهی دیگه هم هست خیلی اوقات وقتی شما به افرادی که پزشک هستن و تو زمینههای طب سنتی کار میکنند بگید که دلیلت چیه همون طور که گفتید ممکنه مقدار زیادی مقاله به شما عرضه بکنن که تو اون مقالات حرفهای اینها رو تایید کرده باشه در درجهی اول باید عرض کنم که همونطور که گفتم کارآزمایی بالینی بسته نیست به روی روشهای طب مکمل و آلترناتیو بنابراین اگر کسی یک روش ارایه بده که چندان ساز و کارش به طور علمی قابل توجیه نباشه اما نشون بده که یک تجربهای پشتش هست که این تجربهای که پشتش هست رو به طور جغرافیایی، منطقهای، تاریخی نشون میده که این ممکنه اثربخش باشه بهش اجازه کارآزمایی بالینی میدن در حدی که سلامت آزمودنیها رو به خطر جدی نندازه یعنی مثلا اجازه نمیدن که با سوزن درمانی سرطان رو بگه درمان میکنم که بعدش فرصت طلایی درمان اون سرطان بگذره اما اگر بگه من میتونم میگرن، سردرد یا افسردگی خفیف رو با سوزندرمانی درمان بکنم و این چند هزار ساله که مثلا در چین هم داره انجام میشه کمیته اخلاق در پژوهش میاد میگه خیلی خب حالا اگه شما بری رضایت آگاهانه و آزادانه از این افراد بگیری با توجه به اینکه یه پشتوانهی تجربهی تاریخی پشتشه و با توجه به اینکه خطر جدی هم برای افراد نداره، حالا ممکنه حداکثر سردرد وافسردگی خفیفشون چند روزی ادامه پیدا میکنه اجازه میدیم این رو آزمایش بکنی بر این اساس یه تعداد کارآزمایی بالینی هم انجام شده و بعضی اثربخشیها رو برای طب سوزنی در مورد همشون]همه اون افراد مورد آزمایش[ حالت ذهنی و سابجکتیو هم دارن نشون داده و این وارد تکستبوکها هم شده، حالا اگر یک پزشکی در این حد از اونا استفاده بکنه چون مبتنی بر شواهده ایرادی هم نداره اما چند تا ملاحظه رو اینجا باید در نظر داشت به خاطر اینکه عموما استفادهها ورای این حده، اول اینکه خود همین مطالعات به شدت مورد مناقشه و بحث بوده همانطور که گفتم مثلا در مورد طب سوزنی اشاره شده که پژوهشگران چینی در نشون دادن اثرات طب سوزنی یک تمایلات سوگرایانه جدی دارند و چون نهاد علم مبتنی بر اعتماده پژهشهای اینها بیاد و منتشر بشه در حالی که یک مطالعهای که مقالههای منتشر شده را بررسی کرده بود دیده بود هر جا که چینیها طب سوزنی انجام دادهاند در همین حد موارد ذهنی و سابجکتیو و اینها بوده و درمان جدی که هیچکی ادعاش رو نداره در همین حد به نظر میرسه که اینکه یک چینی مطالعه رو انجام بده خصوصا طب سوزنی چون طب سوزنی خیلی هم امکان ایجاد Placebo /دارونما رو نداره، اون چینی تمایل جدی داره که نتایج مثبت بیشتر نشون داده بشه، اما کسی بایستی این کارآزماییهای بالینی که منتشر شده بررسی و مطالعه و تحلیل بکنه که سواد کافی علمی برای بررسی کارآزماییهای بالینی طب مبتنی بر شواهد رو داشته باشه، چرا؟ به خاطر اینکه اولا تعداد خیلی زیادی از این رشتههای شبه علمی برای خودشون مجلات و کنفرانسهای خودشون رو درست کردن و تند تند مقالههایی منتشر میکنند که کار ما اونجا موثر بود و انجام دادیم و بررسی کردیم خودشان هم اونجا داوری میکنن سردبیر و داور اینها همه خودشون هستند، خودشون هم منتشر میکنن و خودشون هم بهش استناد میکنن اینا اکثرا ارزش علمی ندارد و کسی که سواد مطالعهی بررسی علمی داشته باشه یعنی مطالعهی سنجش شواهد رو داشته باشه خیلی اوقات اینها رو کنار میذاره. این چیزایی هم که در نشریات معتبر علمی منتشر شدن خیلی اوقات یه کارآزمایی بالینی هست که یک چیز رو نشون داده اما وقتی تکرار شده سه جای دیگه، نشون داده اون اثر رو نداره، نمونهی واضحش کاری که فردی به اسم Benveniste کرد در زمینه Homeopathy گفت که محلولهای با رقت Homeopathic باعث شدند مواد داخل گرانولهای بازوفیلها آزاد بشه و هنوز شما میبینید که متخصصان به اون استناد میکنند اما دو چیز رو نمیگویند، اول اینکه سردبیر نیچر با یک تیم دیگر رفتن تو آزمایشگاه دکتر Benveniste و نگاه کردن و بررسی کردن و آزمایش در حضورشون تکرار شد و معلوم شد وقتی آزمایش Doubble - Blind میشه دیگه اون نتیجه رو نمیده و بعد نیچر یه مقالهای منتشر کرد و گفت ما بررسی کردیم و نشون دادیم که با بلایند کردن اثر مورد ادعا از بین میره، این رو نمیگن این رو هم نمیگن که شبیه اون کار در چند مطالعه دیگه تکرار شد و هیچ کدوم به نتایج Benveniste نرسید بنابراین کسیکه سواد بررسی مطالعات پژوهشی رو داشته باشه نمیره فقط همون یه مقاله رو نگاه کنه میره جستجو میکنه literature review میکنه، اون مقاله و مقالههای دیگه رو کنار هم میذاره اون وقت به این نتیجه گیری نیست که بله اون ادعا یه بار منتشر شده، اما هم اون [مقاله] رد شده و هم در تکرارها اون نتیجه رو نداده. [ 01 : 08 : 23 ][ادامه دارد .] >>>> [بخش سوم]فارسآوا(سرویس تبدیل هوشمند گفتار به متن)این متن توسط سرویس تبدیل گفتار به متن "فارسآوا" توسعه یافته در شرکت "عامر اندیش هوشمند"، از فایل صوتی استخراج شده است البته برای گویاتر شدن متن، تصحیح دستی هم انجام شده.شما میتونید برای تست زنده این سرویس به این آدرس برید. |
بدون عصر یخبندان جدید باید با زمین خداحافظی کرد! در 2 ٫ 6 میلیون سال گذشته (یا آنچه به نام دوره کواترنر معروف است)، این سیاره بیش از 50 عصر یخبندان را پشت سر گذاشته تجربه مجدد آن به حیات زمین کمک میکند.چرا یخبندانها اتفاق میافتند؟یک زمین بزرگ و پهناور را در نظر بگیرید، اکنون آن را زیر تقریبا 2 مایل ( 3 کیلومتر) یخ تصور کنید. این تصویر دقیقا همان منظرهای است که در اوج آخرین عصر یخبندان ایجاد شد.در 2 ٫ 6 میلیون سال گذشته (یا آنچه به نام دوره کواترنر معروف است)، این سیاره بیش از 50 عصر یخبندان را پشت سر گذاشته است. اما سوال اینجاست که چه چیزی باعث میشود تا به طور دورهای یخبندان و یخچالهای طبیعی گسترش یابند؟نظرات پیرامون عصر یخبندان:عصر یخبندان توسط مجموعهای از عوامل پیچیده و به هم پیوسته هدایت میشود که شامل موقعیت زمین در منظومه شمسی و ت ثیرات درونی مانند سطح دی اکسید کربن است. دانشمندان هنوز در تلاشند تا درک کنند که چگونه این سیستم کار میکند، خصوصا به دلیل اینکه تغییرات آب و هوایی که بشر در آن دست داشته ممکن است این چرخه را به طور دایم شکسته باشد.از چند قرن پیش دانشمندان شروع به شناخت نکات مربوط به یخهای عمیق گذشته کردهاند. در اواسط قرن نوزدهم، طبیعت شناس سوییسی - آمریکایی لوییس آگاسیز، علایمی را که یخچالهای طبیعی بر روی زمین به جا گذاشته بودند، مانند سنگهای غولپیکر خارج از محدوده طبیعی، معروف به مورینس، مستند ساخت که گمان میکرد یخچالهای طبیعی باستانی از مسافتهای طولانی آنها را حمل کرده و تحت فشار قرار داده بودند.دانشمندان تا اواخر قرن نوزدهم چهار دوره یخبندان را کشف کرده بودند. با این حال، چند دهه بعد، محققان فهمیدند که این دورههای سرد منظمتر و به تعداد بیشتری بوده است. پیشرفت بزرگ در فهم دورههای عصر یخبندان در دهه 1940 اتفاق افتاد، هنگامی که میلوتین میلانکوویچ اخترشناس صربستانی آنچه را به عنوان چرخههای میلانکوویچ معروف شد پیشنهاد داد. این چرخه درباره حرکت زمین است که از این حرکت برای توضیح تغییرات آب و هوا استفاده میکرد و هنوز هم در مجامع علمی اعتبار دارد.مارک ماسلین استاد دیرینه شناسی دانشکده دانشگاه لندن، در توضیح نظریه میلانکوویچ گفته است: میلانکوویچ سه چرخش مدار زمین با توجه به موقعیت خورشید را تشریح کرد. این عوامل تعیین میکنند که چقدر تابش خورشیدی (به عبارت دیگر گرما) به سیاره میرسد.اول، شکل عجیب و غریب مدار زمین در اطراف خورشید وجود دارد که در یک چرخه 96000 ساله تقریبا به صورت دایرهای تا بیضوی متفاوت است. ماسلین توضیح داد: "دلیل وجود این برآمدگی به این خاطر سیاره مشتری است، که 4 % جرم منظومه شمسی ما را دارد، دارای یک اثر گرانشی قوی است و مدار زمین را به بیرون تغییر میدهد.دوم، شیب زمین که به همین دلیل فصلها را داریم. محور کج چرخش زمین بدین معنی است که یک نیمکره همیشه در حال دور شدن از خورشید است (باعث زمستان میشود) و دیگری متمایل به خورشید است (باعث تابستان میشود. اگر [محور] به راست باشد، مطمینا تابستانها گرمتر میشوند و زمستان کمی سردتر خواهد شد.سوم،چرخش زمین، که جوری حرکت میکند انگار یک توپ در حال چرخش است.البته میلانکوویچ مشخص کرد که این شرایط مداری برای انتقال به عصر یخبندان، به تنهایی کافی نیستند. علت اصلی عصر یخبندان تغییرات اساسی در سیستم آب و هواست که عوامل دیگری هم در آن موثرند.تحقیقات اخیر نشان میدهد که سطح گازهای گلخانهای در جو نقش مهمی دارد. تولید گازهای گلخانهای ناشی از سوختها و فعالیت بشر، احتمالا شروع عصر یخبندان بعدی را تا 100000 سال سرکوب کرده است.چرا تجربه مجدد عصر یخبندان تا این حد مهم است؟هانس یواخیم شلنهاوبر، یکی از محققان بزرگ، در این رابطه گفته است که: "عصر یخبندان، محیط زیست کنونی جهانی را به وجود آورده و از این طریق باعث توسعه تمدن بشری شده است."شاید این حرف کمی شما را متعجب کند اما بهتر است بدانید که ما خاک حاصلخیز، یخچالهای طبیعی و رودخانههای خود را مدیون آخرین عصر یخبندان هستیم. با سوختن سوختهای فسیلی توسط بشر و گرمتر شدن زمین گویی ما آینده خود را میسوزانیم و نابود میکنیم.منبع: بدون عصر یخبندان جدید باید با زمین خداحافظی کرد! |