text
stringlengths
300
261k
طب سنتی علم یا شبه علم؟ امروزه در محیط ما، توسط عده‌ای طب سنتی مطرح است و توسط عده‌ای دیگر به آن حملاتی می‌شود و مغالطاتی درباره آن صورت می‌گیرد. ایران در طب سنتی نسبت به دیگر کشورها جایگاه والاتری دارد و مهمترین طبیبان سنتی که در دنیا مطرح هستند، ایرانی بوده‌اند. مغالطاتی که در مورد طب سنتی صورت می‌گیرد به علت آن زمینه فکری است که در صد سال اخیر در جهان غرب و بالتبع در جهان اسلام حاکم بوده است. اما جهان غرب، حداقل در میان سرآمدان علم، این زمینه‌های فکری را تا حد زیادی اصلاح کرده است، ولی ایران از این لحاظ عقب‌افتاده است. صد سال بعد از نیوتون و تقریبا از شروع قرن 18 ، مکتبی رایج شد که اعتبار را فقط برای اشیایی که با حواس درک می‌شود، قایل بود و کم کم پوزیتیویسم در فضای علمی حاکم شد که معتقد بود فقط هر علمی که از راه حواس کسب شود اعتبار دارد. این تلقی‌ها با ظهور داروین، فروید، ماخ و . تقویت شد و این روند تا نیمه اول قرن بیستم حاکم بود. نظریه کوانتوم نیز که حاکم شد، همین دیدگاه را داشت و به رواج این فکر کمک کرد. ولی در نیمه اول قرن بیستم، پوپر مس له‌ای را مطرح کرد و در پی آن گفت: دانش بشری به دو‌بخش علمی و غیرعلمی قابل تقسیم است. او آنچه را که ابطال‌پذیر است علمی می‌دانست و غیرعلمی را نیز به دو‌بخش قابل قبول مانند فلسفه و اخلاق و‌بخش غیر قابل قبول تقسیم کرد که نام‌بخش اخیر را شبه علم گذاشت. مت سفانه هم‌اکنون در محیط ما همین الفاظ را تکرار می‌کنند و درمحیط‌های فیزیک، زیست‌شناسی و مثلا فلسفه را قبول ندارند و اخلاق را اصلا به عنوان اصل نمی‌گیرند، در صورتی که پوپر که این تقسیم‌بندی‌ها را کرد هم برای فلسفه ش ن قایل بود و هم برای اخلاق. اما امروزه در ایران بعضی از اشخاص، حوزه‌های بسیار خاص را علم می‌دانند و مابقی را شبه علم تلقی می‌کنند. اکنون، با توجه به وضعیت کنونی جامعه امروز ما، یک سوال، پیش می‌آید که معیار علمی و شبه علمی بودن چیست؟ آیا ادعای شبه علمی بودن طب سنتی درست است؟ معنای طب اسلامی چه می‌تواند باشد؟ در پاسخ می‌گویم که اولا علم فارغ از مفروضات فوق علمی، که اسمش را مفروضات متافیزیکی می‌گذارم، نیست. در واقع در نیمه دوم قرن بیستم، یعنی بعد از جنگ جهانی دوم، هم تحولی در فلسفه پیدا شد و فلاسفه علم ظهور کردند و هم در برخی از سرآمدان فیزیک و غیره تحولی پیدا شد. اولا نتیجه‌ای که فلاسفه علم به آن رسیدند این بود که یک مجموعه معین از آزمایش‌ها هیچگاه نظریه‌ای را قطعی نمی‌کنند، یعنی ما ممکن است پنجاه آزمایش داشته باشیم و برویم یک نظریه بسازیم که این پنجاه آزمایش را توضیح دهد. اما این نظریه قطعی نیست، یعنی می‌توان نظریه‌های دیگر هم ساخت که این پنجاه آزمایش را توضیح دهند، و ازمایشهای بعدی هستند که بعضی از این نظریه‌ها را از گود خارج می‌کنند.دانشگاههای کمبریج و آکسفورد با هم ایتلافی از فیزیکدانان و فیلسوفان و . تشکیل داده‌اند و روی مهمترین مسایل اتمی و خلقت عالم بحث می‌کننداز اواخر قرن بیستم، خصوصا در 10 سال اخیر، تحولات مهمی رخ داده که مت سفانه به محیط‌های علمی ما منعکس نشده است و آن اینکه بعضی از فیزیکدانان نخبه به آنچه اینشتین در اول قرن بیستم گفته بود رسیدند: اینکه فلسفه نقش مهمی در علم ایفا می‌کند. یعنی شما هیچ نظریه‌ای ندارید که فارغ از مفروضات فوق علمی باشد فرضیاتی که از خود علم گرفته نشده‌اند. مثلا ما وقتی کار فیزیکی و زیست شناختی می‌کنیم، فرض می‌کنیم طبیعت را می‌توان شناخت و به زبان ریاضی توضیح داد، مفروضاتی که فوق علمی هستند. به طور خلاصه معلوم شد که هیچ علمی فارغ از مفروضات فوق علمی نیست. بعضی عالمان طوری صحبت می‌کنند که گویی همه چیز را می‌دانند. آن‌ها یک دیدگاه جزیی نگر دارند، و این چیزی است که هایزنبرگ، از بزرگترین فیزیکدانان قرن بیستم، درباره آن هشدار داد و گفت: جهان را با عینک تخصص خودتان نبینید، جهان خیلی وسیع‌تر از آن است که تخصص شما می‌گوید، ولی این‌ها متوجه نشدند که در علم حرف قطعی نمی‌توان زد، مفروضات غیرعلمی در کار می‌آیند و غیره. اکنون، با توجه به نکاتی که گفتم، به پاسخ ادعاهایی که در مورد شبه علم بودن طب سنتی می‌شود می‌پردازم. مثلا می‌گویند چرا به جای علم روز دنبال فلسفه ابن سینا هستیم؟ خیلی مت سفم که کارهای خوبی که درباره فلسفه و پزشکی ابن سینا در خارج از کشور انجام شده است و در داخل کشور انعکاسی که باید می‌داشت، نداشته است. بعضی هم می‌گویند علم و دین هر کدام راه خود را می‌روند و کاری به کار یکدیگر ندارند. این هم به علت اینست که متوجه نیستند مفروضات فوق علمی چه نقشی در علم ایفا می‌کنند، در دانشکده‌های فیزیک ما، در پاسخ به سوالات یک دانشجو به او صریحا می‌گویند سوالات فلسفی نپرس!یکی دیگر ازسوالات این است که چرا با پزشکی مترقی روز به سراغ طب سنتی می‌رویم؟ پاسخ اینست که بروند ببینند سازمان بهداشت جهانی در این زمینه چه چیزهایی منتشر کرده است. مثلا این سازمان در سال 2019 یک کتاب قطور منتشر کرده که در آن اظهار ت سف می‌شود که چرا طب سنتی و اثراتش و کارایی وسیعی که می‌تواند داشته باشد نادیده گرفته شده است؟ طب سنتی یک دید کل‌نگر به انسان و محیط دارد و طب جدید یک دید میکروسکوپی.می‌گویند علم در تمدن اسلامی صرفا دنباله‌رو فلسفه یونانی بود و هیچگونه نوآوری نداشت. اما این ادعا اصلا درست نیست، خیلی از چیزهایی را که ابن سینا گفت، یونانی‌ها نگفتند. بیایند چیزهایی را که بعضی دانشمندان غربی راجع به دانشمندان مسلمانان گفته‌اند بشنوند. ببینند که "سارتون" راجع به سهم دانشمندان جهان اسلام، از جمله ابو ریحان بیرونی، چه می‌گوید!؟ علم در تمدن اسلامی زیر یک چتر فلسفی بود ولی علم مدرن فارغ از فلسفه است. این‌ها خبر ندارند که در دانشکده‌های مهم فیزیک غرب چه اتفاقاتی رخ داده است. دانشگاههای کمبریج و آکسفورد با هم ایتلافی از فیزیکدانان و فیلسوفان و غیره تشکیل داده‌اند و روی مهمترین مسایل اتمی و خلقت عالم بحث می‌کنند. واژه شبه علم را "پتیت" برای کیمیا راه انداخت. او می‌خواست کیمیا را شبه علم بنامد، اما رواج این لفظ با پوپر در نیمه اول قرن بیستم بود، و از نیمه دوم دهه 1960 به بعد مکاتب مختلف آمدند و بحث‌های زیادی راجع به علم و شبه علم کردند. جمع‌بندی انجمن فلاسفه علم درباره شبه علم این بود که نمی‌توانند یک مرز قاطع بین علم و شبه علم بیان کنند، یعنی مرزش مه‌آلود است. اما تعدادی معیار را معرفی کردند که هرچه در یک علم این معیارها بیشتر رعایت شده باشد، اطمینان‌پذیری آن علم بیشتر است. در مقام جمع‌بندی نظرات پیرامون علم بودن و شبه علم بودن می‌توان، همراه با لادن (فیلسوف علم معاصر)، گفت: اجماعی بین فلاسفه علم در مورد وجود معیار قاطع برای تمایز علم و شبه علم وجود ندارد، اما همه دانشها از لحاظ اطمینان‌پذیری در یک سطح نیستند، هرچه عواملی مانند میزان ت ییدپذیری تجربی، ابطال‌پذیری تجربی، نوآوری، حاصلخیزی و فهم‌پذیری یک علم بیشتر باشند، اطمینان‌پذیری آن علم بیشتر است. حالا با بیان این مقدمه به سراغ طب سنتی می‌روم. این طب یک بعد نظری و یک بعد عملی دارد. دراینکه آن در بعد عملی کاملا موفق بوده است هیچ تردیدی نداریم. من یادم نمی‌رود که وقتی پروفسور عبدالسلام (اولین مسلمان برنده جایزه نوبل فیزیک در جهان اسلام) در آبان سال 67 به ایران آمدند که دکترای فیزیک را در دانشگاه صنعتی شریف افتتاح کنند، در حالی که ایشان شش ماه از سال در ایتالیا و شش ماه در لندن بودند و پزشکان برجسته ایتالیا و انگلستان در اختیارشان بود، مع الوصف دنبال یک حکیم سنتی بودند. اکنون سوال من این است که مگر فیزیکدانان با مطرح شدن مکانیک اینشتینی و مکانیک کوانتومی، مکانیک نیوتنی را کنار گذاشتند؟ الان ما در سطح کلان و ماکروسکوپی مکانیک نیوتنی را به کار می‌بریم. هم پزشک، هم مهندس، و هم فیزیکدان در سطح معمولی، فیزیک نیوتونی را به کار می‌برند، اما وقتی سراغ جهان میکروسکوپی می‌روند، فیزیک کوانتوم به کار گیرند. منتقدان طب سنتی می‌گویند ما اصلا طب سنتی و مسایلی مانند مزاج را نمی‌فهمیم. کوانتوم نظریه معروفی است که در حوزه‌های بی‌شماری به کار می‌رود وتا به حال هیچ موردی نیست که این نظریه را رد کند، ولی فیزیکدانان طراز اول دوران ما غالبا گفته‌اند که این نظریه به هیچ وجه قابل فهم نیست، ولی چون همه چیز را توجیه می‌کند بعضی قبولش کرده‌اند و بعضی دنبال یک نظریه جدید می‌گردند. ولی چون فهم‌پذیری عالم برای اینشتین مهم بود آن را قبول نکرد. پس اگر شما دلایل طرح کردن مزاجها را نمی‌فهمید، این مشکل طب سنتی نیست. درباره طب سنتی من پیشنهادم این است که دو کار انجام شود: اگر طب سنتی می‌گوید فلان گیاه برای فلان بیماری خوب است چرا آن را تحلیل شیمیایی نمی‌کنند که ببینند این جوشنده چرا اثر دارد؟ درباره بعد نظری‌اش هم بیایید ببینید که آیا در بعد ماکروسکوپی دلیل تمایز بین مزاج‌ها را می‌توانید درک کنید؟ اگر بنا به فهم باشد، بعضی از بزرگترین فیزیکدانان عصر ما اذعان کرده‌اند که نظریه کوانتوم را نمی‌فهمند، ولی چرا آن‌را کنار نگذاشتند؟ فاینمن، که از بزرگترین فیزیکدانان قرن بیستم بود، گفت: "من با اطمینان می‌گویم که هیچکس نظریه کوانتم را نمی‌فهمد"، ولی او آن را کنار نگذاشت، چون همه سوالات علمی را جواب می‌دهد. ولی اینشتین می‌گفت: ما می‌خواهیم جهان را بفهمیم و فقط جواب سوالات تجربی کفایت نمی‌کند. پس باید از افراط‌ها و تفریط‌ها خودداری کرد و دید در سطح جهان چه می‌گذرد، طب چینی هم اکنون در جهان طرفدار زیاد دارد. طب سنتی چینی و پزشکی غربی دیدگاه‌های مختلفی دارند و وقتی با موفقیت ترکیب شوند منفعت زیادی برای بیماران خواهند داشت. از همین جهت، بسیاری از دانشگاه‌های غرب و از جمله آمریکا مراکز طب کل‌نگر ایجاد کرده‌اند. مثلا دانشگاههای جان هاپکینز، استانفورد و ییل، یک مرکز پزشکی کل‌نگر دارند. افراد به عنوان پزشک، فیزیکدان و غیره چه می‌دانند که طب سنتی و مکمل را کنار می‌گذارند؟ امروزه 75 کشور دارای مرکز تحقیقات طب سنتی و مکمل هستند و آن در 170 کشور مورد استفاده بالینی قرار می‌گیرد.بعضی از بزرگترین فیزیکدانان عصر ما اذعان کرده‌اند که نظریه کوانتوم را نمی‌فهمند، ولی چرا آن‌را کنار نگذاشتند؟ امروزه 130 مجله در خصوص طب سنتی وجود دارد و طبق گزارشی در سال 1998 در حدود 50 درصد پزشکان در آمریکا از روشهای پزشکی مکمل استفاده می‌کنند و یا بیمارانشان را به آن ارجاع می‌دهند. همچنین 70 درصد کلینیک‌های درد در آلمان از طب سوزنی استفاده می‌کنند و در سال 2006 حدود 200 میلیون بیمار در چین بشکل سرپایی وحدود 7 میلیون نفر به صورت بستری، به روش طب سنتی، تحت درمان قرار گرفتند. به طور خلاصه، برخی عالمان ما می‌گویند علم، علم است و به چیز دیگری وابسته نیست و می‌گویند فلان حوزه از علم بشری، شبه علم است و نه علم. می‌گویند علم دینی معنا ندارد و فلسفه در علم نقشی ندارد. این ادعاها همه ناشی از آن است که نسیم تحولات اخیر غرب به گوششان نرسیده است و الا این طور با قاطعیت صحبت نمی‌کردند. آن‌ها ذهن شان هنوز پوزیتیویستی کار می‌کند. از نظر ما معیار دقیقی به عنوان آنچه علم و شبه علم خوانده می‌شود، وجود ندارد و بنده طب سنتی را شبه علم نمی‌دانم. اما در مورد طب اسلامی، لازم است که در اینجا نکته مهمی را عرض کنم. ما در اسلام، چه در قرآن و چه دراحادیث متقن، تعدادی اشارات طبی داریم، ولی اسلام نیامده که دایره المعارف پزشکی ارایه دهد، بلکه گفته شده خودمان سراغ کشف طبیعت بریم که عظمت خلقت را درک کنیم. در قرآن آمده: "قل سیروا فی ال رض فانظروا کیف بد الخلق" (سوره عنکبوت/ 20 ) یعنی کار تجربی و نظریه پردازی کنید تا ببینید خداوند چگونه خلقت را شروع کرد؟ پس اسلام کشف طبیعت را به عهده ما گذاشته است. البته هر دو مرجع گاهی بعضی اشارات طبی دارند، ولی دایره المعارف پزشکی ارایه نمی‌دهند. اما قرآن و احادیث متقن بعضی اشارات مهم در معرفت و هستی‌شناسی دارند، مثل اینکه اینکه تمام موجودات جهان را نمی‌توانیم با حواس‌مان کشف کنیم اینکه فقط جهان مادی نیست و غیر مادی هم وجود دارد. این اصول را که از ادیان توحیدی می‌آیند باید در نظریه پردازی‌ها رعایت کرد. شما معمولا در مقام نظریه پردازی برخی اطلاعات را جمع می‌کنید و بعد می‌خواهید از آن‌ها نتایج عام بگیرید. در اینجاست که برخی مفروضات فوق تجربی در کار می‌آیند، که می‌توان آن‌ها را از منابع اصیل دین گرفت. طب اسلامی آن است که منبعش قرآن و احادیث متقن است، ولی اینکه امکان همه چیز را از آن انتظار داشته باشیم خلاف نظر قرآن است. قرآن از ما خواسته در مخلوقات جهان تدبر کنیم تا به عظمتش پی ببریم، و منظور آن ایجاد حیرت در ما است. اما وقتی قرآن کریم می‌فرماید عسل شفاست چرا در این باره تحقیق نمی‌کنید؟ وقت من در کنفرانسی در دمشق صحبت شفابخشی عسل را مطرح کردم. یک دندان پزشک هفته بعد مقاله‌ای به انگلیسی را که در یک مجله غربی چاپ کرده بود، برای من فرستاد. در این مقاله مواردی چند از کاربرد عسل در دندان پزشکی مطرح شده بود. پس اگر در حدیث متقنی به دارویی اشاره شده چرا روی آن تحقیق تجربی نمی‌کنید. بنده معتقدم هم در مورد طب سنتی و هم در مورد طب جدید نباید غلو کرد، بلکه باید ش ن هر چیزی را لحاظ کرد و کار علمی را به روش علمی انجام داد و مفروصات فوق علمی را هم در نظریه پردازی‌ها در نظر گرفت. اکنون زمان آن رسیده است که در دانشگاههای ما به کل‌نگری و مطالعات بین‌رشته‌ای بیشتر توجه شود و تحولات مثبتی که در این راستا در غرب رخداده است مورد بحث و بررسی قرار گیرد. پی‌نوشت‌ها: 1 . این مطلب گزیده‌ای است از متن گفتار دکتر گلشنی با همین موضوع که در سایت خبرگزاری مهر منتشر شده است. متن کامل گفتار دکتر گلشنی را از لینک زیر می‌توانید دنبال کنید:
زمین‌لرزه‌های دست‌ساز آسمان خراش تایپه 101 آسمان‌خراشی بلند و سنگین به نام "تایپه 101 " که در شهر تایپه ساخته شده باعث فعال شدن گسل خاموش این شهر شده است. گسلی که برای قرن‌ها فعال نبوده حال به دلیل وزن بالای برج تایپه فعال شده و تا کنون دو بار شهر تایپه را با شدت بالاتری نسبت به قبل از ساخته شدن این آسمان‌خراش لرزانده است. سازه‌های سنگین مانند آسمان‌خراش‌ها و سدها باعث وارد شدن فشار عمودی بر ناحیه‌ای محدود از گسل‌های زمین می‌شوند که در ادامه باعث برهم‌خوردن تعادل فشار در کل انحنای اتصالی بین گسل‌ها شده و در نتیجه‌ی این برهم‌خوردگی تعادل فشار زمین‌لرزه‌های شدیدتری ایجاد می‌شوند. وزن آسمان‌خراش تایپه 101 حدود هفتصد هزار تن است و در دسته‌ی سنگین‌ترین سازه‌های ساخته‌شده قرار می‌گیرد. این سازه مرکز تجاری تایپه نیز می‌باشد که از این لحاظ حایز اهمیت است.زمین‌شناس "چنگ هورنگ لین" از دانشگاه ملی عادی تایوان می‌گوید: استرس ناشی از آسمان خراش ممکن است یک گسل زمین‌لرزه‌ای باستانی را دوباره باز کرده باشد.دو زمین‌لرزه‌ای که بعد از پایان ساخت این سازه در این منطقه رخ داده است دارای شدت 3 ٫ 8 و 3 ٫ 2 در مقیاس ریشتر بوده‌اند و همانطور که اشاره شد تا قبل از این چنین شدت‌هایی از لرزه در این منطقه به ثبت نرسیده است. این دو زمین لرزه درست در زیر این سازه‌ی عظیم رخ داده‌اند.ساخت و ساز "تایپه 101 " Taipei 101 با ساختمان‌های بلند دیگر کاملا متفاوت است زیرا در آن از سازه‌های ترکیبی ساخته‌شده از بتن و فولاد استفاده شده است تا از آن در برابر زلزله و آتش محافظت کند. دکتر "لین" می‌گوید: بنابراین بار عمودی زیادی بر روی پایه خود دارد.با این وجود افرادی هم هستند که نظری متفاوت دارند مانند "جان ویدال" متخصص زمین‌لرزه در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس که می‌گوید: یک سازه، تنش موجود در زمین در زیر ساختمان را تغییر می‌دهد، اما این تنش احتمالا به سطحی که در آن زمین‌لرزه رخ می‌دهد نمی‌رسد.در هر حال آنچه که متخصصان را نگران کرده تغییراتی است که این سازه‌ی 508 متری سنگین وزن باعث آن بوده است. متخصصان درگیر با پروژه‌های سازندگی که با سازه‌هایی این چنین سر و کار دارند باید بیشتر از گذشته به تمرکز وزن سازه بر سطحی اندک دقت داشته باشند زیرا بیدار کردن گسل‌های خواب و یا تحریک گسل‌های آرام، زیبایی و فوایدی را که سازه‌ها برای شهرها به ارمغان می‌آورند را بی‌ارزش خواهد کرد.بسیاری از مهندسان و دانشمندان در مورد ت ثیر انواع دیگر ساخت و سازها نگران‌ترند. دکتر "لوبکوفسکی" Zygmunt Lubkowski ، تحلیلگر زلزله برای شرکت مهندسی Arup می‌گوید: زمین‌لرزه‌ها در بازه‌های زمانی هزاره تا میلیون‌ها سال رخ می‌دهند. فقط از 10 سال اطلاعات زلزله‌نگاری به سختی می‌توان فهمید که زمین‌لرزه‌های اضافی فقط نویز در سیگنال است یا به دلیل ساختمان.او همچنین می‌گوید: به خوبی شناخته شده است که انسان می‌تواند زمین‌لرزه را با فعالیت‌هایی مانند استخراج معادن، ساخت مخازن و استخراج نفت و گاز القا کند، جایی که بار زیادی بر یک منطقه بزرگ وارد می‌شود.یکی از قانع‌کننده‌ترین نمونه‌ها که اثر وزن زیاد سازه بر افزایش فعالیت‌های زمین‌لرزه‌ای را نشان می‌دهد، زلزله سد "کوینا" در هند است که در سال 1967 رخ داد. در اثر این زمین‌لرزه‌ی 6 ٫ 5 ریشتری، زمین در اطراف سد اخیرا ساخته شده در ایالت ماهاراشترا لرزید و باعث کشته شدن 120 نفر و زخمی شدن تعداد بسیاری شد. در این مورد تصور می‌شود که وزن زیاد آب، تنش‌های موجود در زمین را تغییر داده است. درباره‌ی موردی دیگر که در ایالات متحده رخ داد اینطور تصور می‌شود که زمین‌لرزه 5 ریشتری در ماه مه 2001 در دریای شمال، ناشی از آزاد شدن فشار ناشی از استخراج نفت و گاز بوده است.با در نظر داشتن این اطلاعات به نظر می‌رسد که کارشناسان ساخت و ساز باید احتمال ت ثیرگذاری وزن سازه‌ها بر لایه‌های زمین را بالاتر از آنچه که تا کنون تصور می‌شده است ببینند. هدف از ساخت این سازه‌ها فراهم شدن امکاناتی خاص برای مردم است و اگر در ادامه‌ی این ساخت و سازها ایمنی و احتیاط لازم بکار گرفته نشود ارزش واقعی ساخت این سازه‌ها زیر سوال می‌رود. مردم هیچ منطقه‌ای از زمین راضی به این نیستند که سازه‌ای سنگین در شهر و یا اطراف آن‌ها ساخته شود که باعث به خطر افتادن سلامت مردم ناحیه و وارد آمدن خسارت‌هایی در اثر زمین‌لرزه‌ها گردد. در صورت قبول این موضوع که سازه‌های سنگین‌تر خطری برای سلامت شهرها و مردم اطراف این سازه‌ها به حساب می‌آیند می‌توان این نتیجه‌گیری را داشت که این وظیفه‌ی متخصصان امور است تا امکاناتی که به واسطه‌ی ساخت این سازه‌ها ایجاد می‌شوند را به نحوی به مردم برسانند که در واقع نیازی به ساخت سازه‌های سنگین و خطرآفرین در این ابعاد نباشد و تا جایی که امکان دارد از تجمع وزن‌عمودی جلوگیری شود.گسترش شهرها به شکل افقی، کاهش تمرکز جمعیت و کاهش انباشت نیاز جمعیتی در ابعادی محدود و همچنین کنترل رشد جمعیت در همه‌ی ابعاد از مهم‌ترین ضروریات مدیریتی امروز مردم زمین است و بدون استثنا تمام جوامع زمین به شدت نیازمند چنین نگرشی در بخش‌های مدیریتی خود هستند تا از این طریق سلامت زمین به آنچه که طبیعی و سالم است بازگردد و در ادامه‌ی این احیای طبیعت سلامت فردی نیز تضمین شود.برگرفته از: - 12 - taipei - earthquakes . html
توسعه علم، تعالی انسان چند وقت پیش داشتم ویدیوهایی از Neil deGrasse Tyson رو در یوتیوب نگاه میکردم. برای آدمهایی مثل من که سرشون برای فیزیک و اخترفیزیک درد میکنه، اسم Neil deGrasse Tyson اسم آشنایی هست. حتی اگر در علم فیزیک هم سرک نکشیده باشید، احتمال داره که این اسم رو روی تیتراژ یکی از پرطرفدارترین برنامه‌های تلویزیونی تاریخ یعنی Cosmos دیده باشید. دانشمندی که در حوزه‌ی فیزیک نظری و اخترفیزیک برای خودش اسمی دست و پا کرده و احترام بسیار زیادی براش قایل میشن. اما نکته‌ی جالب قضیه اینجاست که این شخص خودش رو در اکثر مواقع " Your Personal Astrophysicist " معرفی میکنه و با چنان صبر و لطافتی مسایل پیچیده‌ی فییزیک رو بیان میکنه که انگار شما دارید به قصه‌ی آشنایی در دوران کودکی گوش میکنید! اما چرا شخصی مثل Neil deGrasse Tyson باید زحمت اینکار را به خودش بده و با سوالات پیش پا افتاده و سطحی سر و کله بزنه؟ یکم بعد‌تر به این میپردازم.چیزی که برای من چند وقت هست که سوال شده این هست که کارکرد علم چه هست؟ و ما چرا علوم نظری رو دنبال میکنیم؟ خب، میدونیم که اکثر آزمایشگاه‌ها در دنیا، تیوری‌های نظری رو مورد آزمایش قرار میدن و اون رو در بخش‌های مختلف زندگی بشری پیاده سازی میکنن. اما آیا عمده‌ی مردم، این تغییرات رو در زندگی خودشون میبینن و آیا گسترش این علوم برای مردمی که اونا رو پیگیری نمیکنن قابل توجه هست؟ما در دورانی داریم زندگی میکنیم که علوم مختلف اینقدر عمیق شده و شاخه‌ی‌های جزیی پیدا کرده که شما نمیتونید خودتون رو دیگه یک فیزیک دان، پزشک، مهندس و . معرفی کنید و مجبور هستید عناوین اضافه‌تری رو برای معرفی خودتون به کار ببرید. مانند پزشک متخصص کانال‌های عصبی و یا مهندس سازه‌های آبی و یا فیزیک دان ذرات و و و . . در این بین یک ابهام بسیار شدید برای سایر آدمهایی که شما را میشناسند پیش می‌آید که دقیقا کار شما چیه و چطور این کار را انجام میدهید؟ خب، چظور انجام دادن اینکار که مستلزم این هست که شما اون آدمها کل دروسی که شما احتمالا در دانشگاه گذرانده‌اید و یا تجارب کاری که کسب کرده‌اید رو طی کنند! اما چه کاره بودن را میتوان از طریق دیگری حل کرد. از نظر من با ایجاد یک لایه‌ی بیرونی از علم عمیقی که کسب کرده‌اید و گسترش اون علم به صورت بسیار ساده در سطح مردم.شاید اسم Carl Sagan رو شنیده باشید. دانشمندی که فسلفه‌ی توسعه و گسترش علم را تغییر داد! در دوران کنونی، داشنمندان سعی در طرح سوالات بسیار دقیق و جزیی دارند و بسیاری معتقد هستند که شمای کلی جهان، از کنار هم قرار دادن قطعات بسیار ریز به دست میاد. خب، نظر بدی نیست! اما هیچکس در جامعه علمی دیگه نمیپرسه "چرا انسان وجود داره؟"! Carl Sagan شخصی بود که پس از مدت بسیار زیادی یعنی تقریبا از آخرین بار که در روم باستان این سوالات مطرح شد، دوباره سعی در طرح سوالات کلی کرد. او معتقد بود که علم ساده باید در اختیار عوام قرار بگیره تا بتونن خودشون رو با رویدادهای جدید وفق بدن و از طرفی، این موضوع باعث افزایش فهم و درک انسان از محیط دو و بر خودش بشه. از سوی دیگه ما در قرن 20 با دانشمندی به نام Richard Feynman آشنا شدیم. کسی که معتقد بود همواره روش‌های مرسوم برای حل مسایل درست نیست و ما نباید به روش‌های تضمین شده و سفت و سخت برای رهایی از سوالاتمون متوسل شیم. او معتقد بود زیبایی طبیعت، در فهم طبیعت هست و به همین منظور سعی میکرد روش‌های تازه و آسان‌تری برای حل معادلات و توصیف پدیده‌های فیزیکی خلق کنه. در کنار این، فاینمن استادی بی بدیل بود! همیشه سعی میکرد به شکلی دروس رو ارایه بده که تمام دانشجویان از شنیدن اون لذت ببرند و هیچکس از شنیدن مسایل تکراری در یک زمینه خسته نشه.به اول بحث بر میگردم، چرا این آدمها، خودشون رو برای ساده کردن علم و ارایه به عوام به آب و آتش میزدن؟ چرا اعتبار خودشون رو در جامعه‌ی علمی به خطر میانداختند تا مردم از فهم علوم بهره ببرند؟ مساله برای من ساده است: داشتن دیدگاه تعالی انسان. اینها میتونن بشینند و کار حرفه‌ای خودشون رو در حوزه‌ی فعالیتشون انجام بدن و علم رو پیش ببرند و جوایز مختلف بگیرند و عضو آکادمی‌ها و انجمن‌های فلان و چلان بشن، اما در آخر این علم برای چیه؟ برای کی داره ساخته میشه؟ برای کی داره ساخته میشه؟ برای فهم انسان از طبیعت، برای انسان، برای مردم، برای من و شما . جوری که علم، از نظر من، واقعا باید باشه . طوری که در عین حال که در حوزه‌ی تخصص خودمون عمیقا داریم کار میکنیم و علم تولید میکنید، در یک لایه‌ی سطحی‌تر بتونیم اون رو به مردم عرضه کنیم. اگر علوم کاربردی هست به صورت توسعه‌ی تکنولوژی، و اگر علوم نظری هست، به صورت تعریف ساده‌ی آن‌ها به مردم.علم زیباست و انسان در ذات خود جویای زیبایی و فهمیدن. زیبایی علم در نوع نگاه ما به طبیعت است و بعد از اون، لدت فهمیدن و عطش برای بیشتر فهمیدن. در این مورد Feynman در "لذت فهمیدن" نوشته: دوستی دارم که هنرمند است. او گاهی دیدگاهی دارد که من آن را نمیپذیرم. گلی بر میدارد و "ببین چه زیباست" و من هم میپذیرم. اما او خواهد گفت " من که هنرمند هستم میتوانم ببینم که گل چقدر زیباست. اما تو که دانشمند هستی اونو تکه پاره میکنی و زیبایی اونو از بین میبری." به گمانم او دیوانه باشد. قبل از هر چیز، به اعتقاد من زیبایی که او میبیند همه میبینند و من هم همینطور. هرچند ممکن است من حس زیباشناختی او را نداشته باشم اما میتوانم زیبایی گل را تحسین کنم. من به مراتب بیشتر از آنچه او در گل میبیند میبینم. من به یاخته‌های درون گل می‌اندیشم که آن‌ها هم زیبا هستند. زیبایی تنها در ابعاد یک سانتیمتری خلاصه نشده است بلکه در ابعاد کوچکتر نیز زیبایی هست.این، علم است این، تعالی است.خواهش میکنم دیدگاه خودتون رو در مورد این نوشتار با من در میون بذارید.در نوشتار بعدی سعی میکنم در مورد وظیفه‌ی ما در قبال توسعه و گسترش علم حرف بزنم و نقش ما به عنوان عضوی از جامعه، خانواده، والدین و یا مربی رو مطرح کنم.
صاحب نظری یک بیماری ژنتیکی, واگیر و لاعلاج دقت کرده‌اید که بعضی افراد در تمامی زمینه‌های موضوعی صاحب نظر هستند؟ صحبت میکنند , فرضیه میدهند و بدون داشتن مستندات, این فرضیات خود را در حد نظریات فیزیک کیهانی به سایر بخش‌های جهان صادر و گسترش می‌دهند.در یک محفل خانوادگی یا غیر خانوادگی حضور یک نفر از این افراد کافیست و بقیه حضار کاملا اضافه هستند چون به هیچ نوع فرصت صحبت کردن پیدا نمیکنند و اگر به فرض محال فرصت چندکلمه صحبت هم پیدا کنند کل حرفهای آنها در کسری از ثانیه توسط شخص صاحب نظر رد می‌شود. تاکتیکی که افراد پیرامون اشخاص صاحب نظر به کار میبرند نزدیکی عاطفی به شخص صاحب نظر با تایید حرفهای آنهاست تا اینکه به سبب وارد شدن به تیم این افراد، لااقل در شب طولانی شب نشینی، شانس بیاورند و اجازه چند کلمه صحبت پیدا کنند که به سرعت لغو و مردود اعلام نشوند. افراد صاحب نظرمذکور چرا این گونه تکامل یافته‌اند؟ این یک سوال زیست شناختی و زیست شناسی تکاملی است که با پیدایش و رشد علوم تجربی در چند صده اخیر دانشمندان این عرصه همواره در پی یافتن جواب آن بوده‌اند. تا اینکه در چند سال گذشته شواهد جدید باستان شناسی پرده از این معمای تاریخ تکامل برداشت .شواهد فسیلی تازه کشف شده باستان شناسان طبق شواهد جدید باستان شناسی در زمان‌های بسیار دور بخشهایی از جمعیت گونه بشر مدرن امروزی که تنها در قاره آفریقا زندگی میکرده‌اند تصمیم به مهاجرت به سایر بخش‌های کره زمین میگیرند . آنها در طی سالیان طولانی در بخش هایی از دیگر قاره‌های زمین که ساکن میشوند و زندگی میکنند و کم کم اقوام و قبایل مختلف از آنها منشعب شده و تنوع نژادی پیدا میکنند . اولین مهاجرت انسان ماقبل تاریخ به خارج از قاره آفریقا ولی زمانی فرا میرسد که این توسعه جمعیتی به سرزمین هایی جدید وارد میشوند و متوجه میشوند نوعی متفاوت از انسان در آن مناطق زندگی میکند که از لحاط فیزیکی و ذهنی تفاوت هایی با آنها دارد که طبق شواد باستان شناسی جدید آن نوع متفاوت انسان که قبل از انسان مدرن در مناطقی از خاورمیانه ساکن بوده و منشا غیر آفریقایی داشته، همان انسان هایی بوده‌اند که به انسان نخستین معروفند.انسان‌های نخستین بومی مناطق خاورمیانه خلاصه بین انسان نخستین بومی و انسان مدرن مهاجر در قلمرو هایی از خاورمیانه جنگی درمیگیرد که سالیان دراز طول میکشد و در نهایت به پیروزی انسان مدرن منتهی میشود و انسان‌های نخستین به تدریج همگی قتل عام شده و نسلشان تقریبا به طور کامل به دست انسان مدرن منقرض میشود.جنگ انسان نخستین با انسان مدرن مهاجر بر سر قلمروولی تعداد معدود و انگشت شماری از زنان نژاد انسان نخستین، کشته ممی شوند بلکه به عنوان کنیزهای نخستین در نزد بزرگان انسان مدرن، مجبور به خدمت میشوند.در سالهای اخیر توسط دانشمندان مشخص شده در ژنتیک انسان نخستین یک ژن معیوب مربوط به پرحرفی وجود داشته که از طریق رابطه جنسی بین ارباب‌های نژاد انسان مدرن با آن تعداد معدود زنان باقیمانده از انسان نخستین, از آن زنان رنج دیده به انسان مدرن انتقال یافت و در طول زمان بین ژنوم جمعیت‌های مختلف انسان مدرن پخش شده و ژنتیک همه افراد در نهایت به این ژن ناقل بیماری آلوده شده است . نخستین کنیزها حال برای ما مشخص شد که دلیل تکامل انسان صاحب نظر امروزی غلظت بالای همان ژن معیوب با منشا نخستین در ژنتیک آنهاست که نسبت به دیگر افراد درجه معیوب بودن ژنتیکی بالاتری دارند و به همین دلیل تبدیل به گونه‌ای جدید و پراکنده از انسان مدرن شده‌اند که در همه جا حضور دارند.بی نظری، دلیل پیدایش اولیه پدیده برده داری سیاهان حال دوباره برگردیم به تاریخ باستان زمانی که دوباره بخش هایی از انسان مدرن به قاره منشا اولیه خود یعنی آفریقا برگشتند با نوعی متفاوت از انسان رو به رو شدند که همان انسان سیاه پوست آفریقایی امروزی بودند و چیزی که در این انسان‌های سیاه متفاوت بود این بود که آنها چون بخش هایی از جمعیت انسان مدرن بودند که هرگز از قاره آفریقا خارج نشده بودند پس با انسان‌های نخستین هم برخورد نداشته بودند پس فاقد ژن معیوب پر حرفی در خون خود بودند به همین علت در اکثر موضوعات, انسان‌های سیاه آفریقایی بی نظر بودند.برده‌های سیاه پوست انسان صاحب نظر وقتی این توده جمعیت بی نظر را دید به این نتیجه رسید که این افراد به شدت قابل رام شدن و مطیع سازی هستند پس آنها را به بردگی گرفتند و از آن زمان بردگی سیاهان شروع شد که تا سالهای اخیر همچنان سیاهان تحت ظلم و بردگی و تبعیض نژادی توسط انسان صاحب نظر بودند و تنها گناه آنها پاک بودن ژنتیکشان از ژن بیمار انسان نخستین بوده است .با گذر زمان و رخ دهی جهش‌های ژنتیکی متعدد در کروموزوم‌های انسان مدرن غلظت ژن معیوب به تدریج در برخی افراد به شدت افزایش یافت و این باعث ظهور پدیده صاحب نظری دایمی برخی افراد در تمامی زمینه‌ها شد و دانشمندان تکاملی بیم آن را دارند که بار دیگر یک پاکسازی نژادی و انقراض رخ دهد این بار به دست انسان پرحرف صاحب نظر.کنوانسون معکوس ژنو | یک پیمان غیر علنی دانشمندان تکاملی با لابی‌گری‌های پشت پرده با سیاست مداران و همچنین افراد پرنفوذ مذهبی , حکمی ترکیبی در زمینه علمی و دینی صادر کردند که به کنوانسیون معکوس ژنو معروف است ولی بصورت مخفی و غیر علنی. در متن کنوانسیون معکوس ژنو در یکی از بندهای اصلی آمده است: "هر انسان حق دارد در صورت برخورد با یک انسان صاحب نظر معیوب(به سبب رسالت و مسیولیتی که در قبال ماندگاری نسل بشر نواده حضرت آدم دارد) شخص معیوب پرحرف را به قتل برساند در ملاعام یا در خفا بادلیل یا بی دلیل"کنوانسیون معکوس ژنو بخش هایی از این مقاله توسط افراد و گروه‌های مدعی تخصص در زمینه جامعه شناسی، باستان شناسی، ژنتیک، زیست شناسی تکاملی، تاریخ، علوم سیاسی، گروه‌های مذهبی افراطی و تشکل‌های حمایت کننده از حقوق سیاه پوستان، مورد انتقاد قرار گرفته است .نویسنده این مقاله حق عدم پاسخگویی به گروه‌های معترض را برای خود محفوظ میداند .هرگونه کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است.
از کیمیاگری تا اختراع پی وی سی ! بشر از ابتدا تا کنون برای تولید مواد مصنوعی کار سختی در پیش گرفته. در گذشته کیمیاگران همواره در تلاش بوده‌اند تا بتوانند موادی را خلق کنند که مزایای زیادی داشته باشد، در حالی که به صورت طبیعی در اطراف آنها وجود نداشته باشد.در این بین پی وی سی یکی از قدیمی‌ترین مصنوعات ساخت بشر می‌باشد که تاریخی طولانی دارد. جالب اینجاست که تاریخ کشف آن چند گانه و به صورت تصادفی می‌باشد.محققان پیشین حداقل دو بار در قرن نوزده میلادی به صورت کاملا اتفاقی اقدام که کشف این ماده ارزشمند پلاستیکی کردند!!!اولین بار در سال 1838 توسط فیزیکدان و دانشمند فرانسوی به نام هنری ویکتور رگنالت و بار دوم در سال 1872 توسط اوگن بومان آلمانی کشف شد.هر دو بار زمانی که پلیمر سفید به صورت جامد در معرض نور خورشید قرار گرفته بود نمایان شد. در ابتدا کار کردن با این مواد بسیار دشوار بود و هیچکس بر کاربرد آن تسلط نیافت.سرانجام در سال 1913 فردریش هاینریش موفق به ثبت اختراع پی وی سی شد. مهمترین موفقیت در زمینه بهره برداری از مواد پلیمری زمانی اتفاق افتاد که یک شرکت آمریکایی با استخدام آقای والدو سمون در پی آن بود که یک جایگزین مصنوعی برای لاستیک طبیعی که بسیار گرانبها بود پیدا کند.در نهایت آزمایش‌های متعدد او منجر به تولید پلی وینیل کلرید یا همان پی وی سی گردید.امروزه یکی پر کاربرد‌ترین محصولات پلیمری که در صنعت ساختمان ، کشاورزی و همچنین صنایع دیگر بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد لوله پی وی سی آب می‌باشد. در گذشته از لوله‌های فلزی ، سفالین و سیمانی به منظور انتقال آب و فاضلاب استفاده می‌شد . در حال حاضر با شناخت فواید پی وی سی و مزایای استفاده از آن ،این لوله‌ها جایگزین محصولات سنتی شده.پی وی سی
گازکربنیک از چه منابعی تولید می‌شود؟ دی اکسید کربن گازی لاینفک در چرخه زندگی در طبیعت بوده و نقش مهمی را در محیط پیرامونی (گیاهان - حیوانات - انسانها)ایفا می‌کند. گازی کمیاب که از یک اتم کربن و دو اتم اکسیژن تشکیل شده است. به زبان ساده هنگامی که کربن می‌سوزد گاز دی اکسید کرین تولید می‌شودروشهای تولید گاز دی اکسید کرینفرآیندها یا مناطقی که عمدتا دی اکسید کربن جوی تولید می‌کنند منابع دی اکسید کربن نامیده می‌شوند. در یک نمای کلی دی اکسید کربن هم به صورت طبیعی تنفس یا تجزیه و متلاشی شدن موجودات و هم از طریق فعالیتهای انسانی مانند سوزاندن سوختهای فسیلی و جنگلها و تولید سیمان به جو افزوده می‌شود.کنش‌ها و واکنشهای طبیعی:تنفس و عمل فتوسنتز گیاهان و جانورانبا تنفس و سیستم تنفسی آشنا هستید. تنفس را تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن بین موجودات زنده و محیط پیرامون می‌نامند. که در این فرآیند گاز دی اکسید کربن هنگام تنفس موجودات آزاد می‌شود.تنفس در سطح سلولی صورت می‌گیرد. همه گیاهان و حیوانات هم دی اکسید کربن و هم بخار آب را به جو برمی گردانند. هر سلول برای تولید انرژی مورد نیاز خود باید تنفس کند. این روند به عنوان تنفس سلولی شناخته می‌شود. تنفس با ترکیب گلوکز و اکسیژن هوا برای موجودات انرژی تولید می‌کند. در طی تنفس سلولی ، گلوکز و اکسیژن به انرژی و دی اکسید کربن تبدیل می‌شوند. بنابراین ، طی فرآیند تنفس سلولی ، دی اکسید کربن موجود در جو آزاد می‌شود. منبع:گاز کربنیک از چه منابعی تولید می‌شود؟
ده ( 10 ) پیش بینی در مورد آینده،که باید باعث وحشت شما از جهنم بشود آینده جهان، می‌تواند بسیار روشن باشد، مگراینکه، شرایط بگونه دیگری پیش برود و اینگونه نباشد. ده اتفاق به غایت دهشتناک و تاسف بار ، در حوزه توسعه متصور است،که در دهه‌های آینده ، دور از انتظارنیستند. 1 - تقریبا هرکسی قادرخواهد بود، ویروس‌های همه گیر خود را تولید کند:در اوایل سالجاری، پروژه الویت‌های جهانی آکسفورد، فهرستی از فجایعی را که میتواند 10 درصد یا بیشتر جمعیت انسانی را به هلاکت برساند، گردآوری کرد. در صدر این لیست،یک بیماری همه گیر مهندسی شده قرار داشت و نویسنده هشدار داد که، این اتفاق می‌تواند در 5 سال آینده ،رخ دهد.به نظر می‌رسد،بسیاری از فن آورها، مانند سیستم دستکاری ژن و بیوپرینترهای سه بعدی ، برای این چشم انداز، آغاز شده است. مضافا اینکه، طرح‌های این نوع تخریب در حال حاضر ، در دسترس هستند.یک دهه پیش ،"ری کورزویل " آینده پژوهش و "بیل جوی" متخصص فن آوری، وزارت بهداشت آمریکا را، به خاطر انتشار ژنوم کامل ویروس "آنفلوانزا" در سال 1918 ، مورد نکوهش قرار داده و آن را اقدامی به غایت احمقانه ارزیابی کردند.اخیرا، تعدادی ازدانشمندان اظهار کرده‌اند،وقتی که طبیعت تصمیم گرفت،به اصطلاح، مطالعه "افزایش عملکرد "را انتشار دهد،در صدد تشریح این است که چگونه می‌توان،آنفلوانزای مرغی را به مراتب کشنده‌تر از آن چیزی که در حال حاضر هست ،تبدیل کرد.این ترس وجود دارد که یک دولت سرکش،یک گروه تروریستی یا یک فرد شرور و بدذات،ویروسی را ایجاد و نسبت به انتشار آن مبادرت کند. انتخاب طبیعی پیرامون ایجاد ویروس‌های ناخوشایند و زایا خوب است، اما تصور کنید عواقبی را که طرح عامدانه ، می‌تواند در پی داشته باشد. 2 - کسانیکه که ذهن خود را به کامپیوتر منتقل می‌دهند، فی لواقع مبادرت به خودکشی میکنند:یکی از دیدگاههای رادیکال‌تر، در رابطه با آینده، دنیایی است که در آن،انسان‌های بیولوژیکی،در ابدان متجسدخود،به نفع یک موجود کاملا دیجیتالی، مورد تجارت قرار می‌گیرند. این امر،مستلزم آن است که، فردی،به مفهوم واقعی کلمه، ذهن خود را در یک ابررایانه، بارگذاری نماید لیکن،این فرآیند‌فرضی، ممکن است،به نابودی کامل و دایمی فرد اصلی( original person )منجر شود.و این میتواند به منزله نوعی خودکشی غیر عمدی، تلقی شود.این همان چیزی است که به عنوان" تداوم آگاهی" شناخته می‌شود. قدر مسلم،این امکان وجود دارد که، ما در نهایت بتوانیم،جوهره شخصیت و خاطرات و عواطف فردی را برش داده ،کپی کرده و به یک بستر و لایه دیجیتالی منتقل کنیم (بچسبانیم) لیکن، انتقال محل قرار گرفتن یاظرف آگاهی، یک گزاره غیر قابل توصیفی به نظر میرسد.متخصصین علوم اعصاب، بر این مسیله واقف هستند که،خاطرات به عنوان ساختار‌های فیزیکی یا کالبدی،در مغز مستقر می‌شوند چیزهایی در آنجا وجود دارند که، به صورت فیزیکی در آنجا کپی می‌شوند لیکن،آگاهی ، همچنان درک و فهم ما را مغشوش می‌سازد و ما مطمین نیستیم که این امر چگونه از مغز نشات می‌گیرد، چه برسد به اینکه، بتوانیم درک کنیم ،چگونه می‌توانیم آن را از نقطه A ،به نقطه B ،منتقل کنیم .بارگذاری ذهن، به احتمال فراوان، به اسکن مخرب مغز در مقیاس اتمی،نیاز دارد. این کار، شبیه به دوربری یا دورنوردی است، نظیر آنچه که در روش استار ترک ( Star Trek ) اتفاق می‌افتد. در حقیقت ،یکی از رازهای کثیف این نمایش علمی - تخیلی، این است که، شخصی که انتقال ( teleport )داده می‌شود،هر باری که این اتفاق می‌افتد، واقعا می‌میمرد، و با یک نسخه دقیقی جایگزین می‌شود که ،هیچوقت عاقل‌تر از نسخه اولی و اصلی نیست. انتقال ذهن نیز، مشابه همین روش صورت میگیرد وقتیکه نسخه اصلی مغز از بین می‌رود، با یک موجود دیجیتالی، جایگزین می‌شود، و آنها متقاعد می‌شوند که نسخه اصلی هستند، در حالیکه،این می‌تواند یک توهم باشد. 3 - رجعت مجدد به اقتدارگرایی:با افزایش تهدیدها علیه امنیت ملی و با تشدید ابعاد این تهدیدها،دولتها،ناگزیر از انجام اقدامات سختگیرانه و بیرحمانه‌تر خواهند شد. با گذشت زمان، بسیاری از آزادی عمل‌ها و آزادی‌های مدنی،مانند آزادی اجتماعات ،حقوق مربوط به حرایم خصوصی، یا حق مسافرت در داخل یا فراتر از مرزهای کشور و موطن مان ،که در حال حاضر مطلوب و باب میل همه ما هستند، می‌تواند با محدودیت‌های جدی مواجه شود. در عین حال ، مردم بیمناک و وسواسی ،به انتخاب دولت‌های تندرو تمایل نشان خواهند داد که متعهد میشوند، تهدیدهای موجود، را بشدت سرکوب کنند - حتی حکومت‌های کاملا غیر دموکراتیک. تهدیدها در حوزه امنیت ملی، باید به اندازه‌ای جدی باشد که بتواند انگیزه‌ها را ،در جهت انجام این تغییرات تحریک کند.به دنبال حملات 11 سپتامبر و اتفاقات پیرامون آن ،دولت ایالات متحده امریکا، قانون امنیت ملی یا میهن ( Homeland Security Act ) را تصویب کرد. اگرچه ، این قانون، به دلیل بیش از حد سختگیرانه و ارتجاعی بودن، مورد انتقاد قرار گرفت لیکن، این یک مصداق بارز و کاملی است ، از آنچه که اتفاق می‌افتد،وقتیکه ملتی احساس می‌کند مورد تهدید قرار گرفته است. حالا ،تصور کنید،چه اتفاقی خواهد افتاد، چنانچه،اتفاق دیگری نظیر 11 سپتامبر رخ دهد و اما این اتفاق ، به کشته شدن صدها هزار یا حتی میلیونها نفر ، منجربشود.چنین حوادث تروریستی، می‌تواند از طریق سلاح‌های هسته‌ای کوچک و مینیاتوری ،یا انتشار آزادانه و حساب شده بیو سلاح‌ها، انجام گیرد. و این حقیقت که گروه‌های کوچک و حتی یک فرد، به تنهایی قادر خواهد بود به این سلاح‌ها دسترسی پیدا کرده و از آنها استفاده کند، دولتها و شهروندان، بشدت نسبت به محدود کردن آزادی‌ها، تمایل و رغبت نشان خواهند داد. 4 - چیزی به نام حریم خصوصی دیگر مفهومی ندارد:ما، به سرعت در حال نزدیک شدن به عصری هستیم که، نظارت فراگیر و گسترده است دوره‌ای که تقریبا هر جنبه‌ای از زندگی ما، مورد پایش و بررسی قرار می‌گیرد. حریم خصوصی، به مفهومی که ما از آن استنباط می‌کنیم، در معرض دید همگان قرار خواهد گرفت.دولت‌ها،که همواره از تهدیدات داخلی و خارجی واهمه دارند، به طور فزاینده‌ای به سمت فناوری‌های نظارت کم هزینه و با فناوری بالا روی خواهند آورد. شرکت‌های بزرگ،به پیگیری تمایلات و رفتارهای کاربران خود اشتیاق نشان می‌دهند و هرگونه مقاومت در برابر آن، غیرممکن خواهد بود. شهروندان هم ،چاره‌ای جز پذیرش این موضوع ندارند که همه جزییات و زوایای زندگی آنها ثبت و ضبط شود.حالا، محیط زندگی ما ، تحت کنترل و نظارت دوربین‌های مداربسته هستند، در حالیکه، رایانه‌ها،تلفن‌های هوشمند و تبلت‌ها ،کارهای روزمره ما را رصد و پایش می‌کنند،خواه اینها مربوط به سلیقه و تمایلات خرید ما باشند،خواه انواع فیلم‌های پورنو که تماشا می‌کنیم.با نگاه به آینده، آژانس‌های دولتی و پلیس میتوانند دستگاههای ردیابی پیشرفته‌تری،از جمله، سنسورهای گرد و غبار هوشمند،که محیط زیسته ما را، از نظر نور و دما گرفته تا مواد شیمیایی و لرزش،پایش می‌کنند، به خدمت میگیرند. این ذرات ، می‌توانند در اطراف زمین پراکنده شده و به عنوان چشم و گوش زمین عمل کنند.در رابطه با الگوریتم‌های قدرتمند داده کاوی، تقریبا ، همه کارهایی که انجام می‌دهیم ، مورد بررسی قرار می‌گیرند. برای اطمینان از مسیولیت پذیری، ما می‌توانیم ناظران را تماشا و رصد کنیم، اما ، آیا آنها اجازه این کار را به ما می‌دهند؟ 5 - ربات‌ها ، به راحتی می‌توانند در ما دستکاری کنند:مدتها قبل از اینکه هوش مصنوعی، به صورت کاملا آگاهانه یا خود آگاه دربیایند، توسط انسانها و شرکت‌ها،به گونه‌ای برنامه ریزی می‌شوند که، در این هیبت جلوه‌گر شوند.ما،چنین تصور خواهیم کرد که،آنها ، ذهن خود را دارند و ما را در برابر هر نوع دستکاری و ترغیب،آسیب پذیر میکنند.چنین آینده‌ای است که،"دیوید برین "توسط نویسندگان آینده نگر و علمی - تخیلی، پیش بینی کرده است. او از این ذهن ماشین‌های موذی ،به عنوان موجودات اجیر شده ( HIERS ) یا روبات‌های همدلانه با تعامل انسان، یاد می‌کند.برین به گیزمودو گفت: "همزات پنداری، هم یکی از برترین موهبت‌های ما،و هم یکی از بزرگترین نقاط ضعف ما محسوب می‌شود. وی ادامه داد: "ما دستکم به مدت بک میلیون سال است که مهارت هایی را در زمینه کشف دروغ، توسعه داده‌ایم .[لیکن] تا کنون هیچ دروغگویی در این زمینه تعلیم ندیده است ، نظیر آنچه که این موجودات موذی و اجیرشده ( HIERS ) جدید، آموزش هایی را از طریق بازخورد از سوی صدها، سپس هزاران و بعد میلیون‌ها مبادلات انسانی در سرتاسر جهان ،با تنظیم صدای شبیه سازی شده،میمیک صورت و کلمات خاص کسب می‌کنند، و کسانیکه در برابر اینها از خود مقاومت نشان می‌دهند،جامعه ستیز خواهند بود".برین، به این نتیجه رسیده است که، برخی از کارشناسان قادر خواهند بود که بگویند، آنها، چه وقتی توسط یکی از این رباتها مورد دستکاری قرار می‌گیرند لیکن،این مسیله به همان اندازه حایز اهمیت خواهد بود که امروز دارای اهمیت است از آنجا که،میلیون‌ها رای دهنده،بر اساس نشانه‌های عاطفی رای می‌دهند و به نوعی بر خلاف نفع شخصی یا منطق، عمل می‌کنند. درنهایت،روبات‌ها ممکن است،شرکای انسانی ساده لوح خود را راهنمایی و از آنها محافظت کنند به این صورت که به آنها مشاوره می‌دهند که ، چه وقتی غرق شدن در گناه ،لبخند ترحم آمیز، نگاه‌های فریبنده بی وقفه، قصه‌های پر غصه یا تبلیغات فروش اغواکننده - و به ناگزیر،شکوه از دردهای زودهنگام ناشی از آزار و اذیت یا مورد ظلم واقع شدن،بخاطر ربات بودن را نادیده گرفته و فراموش کنند. 6 - تاثیرات ناشی از تغییرات اقلیمی، اجتناب ناپذیر است:اواخر سال گذشته،رهبران جهان توافق نامه‌ای را امضا کردند که بر اساس آن، کشور‌ها متعهد شدند تا گرم شدن کره زمین ناشی از فعالیت‌های انسانی را تا 2 درجه سانتگراد، کاهش دهند. اگرچه ، این یک اقدام قابل ستایش است ،لیکن ، ممکن است قبل از آن هم اقدامات مهمتری در این رابطه انجام گرفته باشد. اثرات تغییرات اقلیمی در صدها و احتمالا هزاران سال فرا رو ،با شدت و حدت بیشتری احساس خواهد شد.با ورود به ششمین انقراض دسته جمعی سیاره زمین، ما با خطر آسیب جدی اکوسیستم و کاهش جدی تنوع زیستی در روی زمین مواجه هستیم.مدل‌های آب و هوایی حاکی از آن است که ، حتی اگر میزان دی اکسید کربن ، ناگهان کاملا متوقف شود، حجم این گازهای گلخانه‌ای در جو زمین ، بقدری است که برای گرم کردن زمین برای صدها سال کافی خواهد بود . اقیانوس‌ها ، گازهای CO2 را که به مرور و بطور پیوسته، جذب کرده‌اند، بتدریج آزاد می‌کنند و اتمسفر ما ممکن است،نتواند تا قرن‌ها،به شرایط و وضعیت قبل از دوره صنعتی شدن، برگردد. همانگونه که ارزیابی اخیر از سوی کنفرانس بین المللی در مورد تغییرات آب و هوایی نشان داد: بخش زیادی از تغییر آب و هوایی، تا حدود زیادی، در مقیاس زمان انسانی، غیر قابل برگشت می‌باشد.ذوب شدن برف‌ها و یخ‌ها، بخش‌های تاریک دریاها و خشکی را در معرض تابش بیشتر خورشید قرار می‌دهد و باعث تسریع و تشدید گرم شدن کره زمین و عقب نشینی لایه‌های یخ و یخچال‌های طبیعی می‌شود. دانشمندان ، اتفاق نظر دارند که، لایه‌های یخ قطب جنوب غربی، در حال حاضر،بشدت روند کاهشی دارد.جریان هایی که گرما را در اقیانوس‌ها حمل می‌کنند،دچار اختلال شده است. اسیدی شدن اقیانوس ، با ت ثیر ناشناخته بر زندگی دریایی، همچنان رو به افزایش خواهد بود. ذوب شدن لایه‌های منجمد و یخبندان‌های دایمی اعماق زمین و بسترهای دریایی،باعث آزاد شدن متان،گاز گلخانه‌ای می‌شوند.پیش بینی می‌شود،خشکسالی‌ها در 1000 سال آینده ، که به بدترین حالت ممکن خواهد بود، باعث ایجاد تغییرات گیاهی و آتش سوزی‌ها و آزادسازی کربن خواهد شد. گونه هایی که قادر به سازگاری سریع با آب و هوای متغیر نیستند،منقرض می‌شوند.سواحل دریا زیر آب فرو می‌روند و بحران‌ها و فاجعه انسانی رخ می‌دهد 7 - پایان دوران آنتی بیوتیک: تعداد زیادی از بیماری‌ها در برابر آنتی بیوتیک‌ها مقاومت نشان می‌دهند .سرانجام ،ما می‌توانیم تجربه ناخوشایندی از انتقال به "دوره پسا آنتی بیوتیک" داشته باشیم،دوره‌ای که حتی ساده‌ترین عفونت‌ها ، می‌توانند زندگی ما را تهدید کنند.همانگونه که می‌دانیم، دوران باکتریهای مقاوم به ضد میکروب،علم پزشکی را دستخوش تغییرخواهد کرد. عمل جراحی پیوند، اگر غیر ممکن نباشد،به غایت دشوار خواهد شد. عملیات ساده، مانند ترکیدن یک زایده آپاندیسی، یک بار دیگر،بس خطرناک خواهد بود. پنومونی، مانند بسیاری از بیماری‌های دیگر، شامل سرطان ، در سن پیری ، می‌تواند برای سالمندان مهلک باشد.چقدر دردناک است وقتیکه ، بر اساس گزارشی که اخیرا از سوی انستیتوی و دانشکده آکواریوها در انگلیس،انتشار یافته است، پیش بینی شده است، در دوره جدید مقاومت ضد میکروبی، سالانه 10 میلیون نفر را تا سال 2050 ، به کام مرگ خواهد فرستاد. جای تعجب نیست که از این پدیده به عنوان "آخرالزمانی آنتی بیوتیکی" یاد شده است .البته خوشبختانه ،در این رابطه ما کاملا دست خالی نخواهیم بود. دانشمندان در حال حاضر، در جستجوی ترکیبات ضد باکتری کشف نشده هستند .آنها همچنین،در تلاش هستند تا ویروسها و واکسنهای ضد باکتری را توسعه دهند. در صورت عدم موفقیت،ما می‌توانیم میکرو ارگانیسم‌های مصنوعی را طراحی کنیم که ، بتوانند باکتری‌های مشکل ساز را شکار و از بین ببرند. 8 - بخدمت گرفتن روباتها برای کشتن انسانها، بطرز تاسف باری به یک رویه روتین و خطرناک بدل خواهد شد:سناریو پایان دهنده ( The Terminator )، به حقیقت پیوسته است - رونمایی از سیستم‌های تسلیحاتی کاملا خودکار ، که به طرز فجیعی ، رزمندگان را به هلاکت می‌رسانند. این سیستم‌ها،موسوم به LAWS (سلاح‌های خودکار مرگبار)، در حال توسعه هستند و یک مرحله بعد از استفاده از سلاح‌های موجود در حال حاضر، از جمله،مهمات‌های قدرتمند و کلاهک هسته‌ای، مورد حمله قرار می‌گیرند. این سلاح‌های روباتیک،علی الظاهر،قرار است،تلفات انسانی را کاهش داده و جنگ را انسانی‌تر جلوه دهند ولیکن،کارشناسان بیم آن دارند که، این ماشینهای کشتار آینده گرایانه،مستعد بروز حوادث و حتی خارج از کنترل انسان باشند. LAWS (سلاح‌های مرگبار خودکار)، با سازو کارهای ایمنی و برنامه نویسی "اخلاقی"،مورد استفاده قرار می‌گیرد اما،همانطور که وندل والاش ( Wendell Wallach )، از مرکز بین رشته‌ای زیست کردارشناسی ( Bioethics ) دانشگاه ییل ( Yale ) به Gizmodo گفت: آزمایش آنها دشوار خواهند بود هنوز، اشکالات نرم افزاری دارند و بعضی وقتها، ازحیث زمان عمل،غیرقابل پیش بینی هستند و عملکردشان، قابل پیش بینی نیست.والاش گفت: "توسعه فزاینده جنگ افزارها و فاکتورهای مربوط به هزینه،باعث می‌شود، تا سلاح‌های مرگبار خودکار ( LAWS )،برای کشورهای پیشرفته و بازیگران غیر دولتی جذاب باشد." وی افزود : "در حالی که کشورهایی، مانند ایالات متحده ،متعهد شده‌اند تا بر سلاح‌های مرگبار خودکار،کنترل بیشتری داشته و ملاحظات انسانی را رعایت کنند اما، آنها به ویژه، به سلاح‌های مرگبار زیر زمینی تمایل بیشتری نشان می‌دهند،زیرا ارتباط با آنها دشوار است."به عنوان نمونه،والاش،نگران یک زیردریایی بدون سرنشین است که،اشتباها مهمات قدرتمند یا حتی کلاهک هسته‌ای را شلیک می‌کند. 9 - ما تمام ماهواره‌ها را از دست خواهیم داد:امروزه،کمتر کسی،در خصوص خطرات ناشی از دست دادن بخشی، یا کل تجهیزات ماهواره‌ای ما ،آگاه است،فاجعه‌ای که می‌تواند توسط یک سندرم کسلر،تحریک شود (همانطور که در فیلم جاذبه به تصویر کشیده شده است)،یک طوفان بزرگ خورشیدی ژیومغناطیسی یا جنگ فضایی، می‌تواند منجر به این حادثه بشود .بدون ماهواره،توانایی ارتباط ما،به طرز چشمگیری کاهش می‌یابد. جی - پی - اس( GPS ) ،به همراه سیستم‌های وابسته به آن، کاملا از بین می‌رود، هماهنگ سازی مبتنی بر فضا، متوقف می‌شود و همه چیز از بخش مالی گرفته تا شبکه الکتریکی را تحت ت ثیر قرار می‌دهد.ما باید این خطر را بسیار جدی بگیریم و رفتار خود را هماهنگ با آن تنظیم کنیم. ما باید استحکام و مقاومت و انعطاف مبتدیان را، در برابر این زیرساخت و تجهیزات، بهبود ببخشیم وابستگی به ماهواره‌ها،ما را در موقعیت و شرایط نامطلوب و شکننده‌ای قرار داده است.ما همچنین، باید سطح درک و شناخت خود از اهمیت اکولوژی مداری را ارتقا دهیم.با گذشت زمان،هر دو فضا،به طور فزاینده‌ای ،آکنده‌از ماهواره‌ها و زباله‌های فضایی می‌شوند. اگر به موقع ،شروع به پاکسازی آنها نکنیم، این مناطق با ارزش را، در طول چند دهه و یا حتی کمتر ، از دست خواهیم داد. 10 - ما هرگز با بیگانگان ارتباط برقرار نخواهیم کردما،این امر را به عنوان یک نظر قطعی در نظر گرفته‌ایم که، سرانجام - هفته آینده یا در طول هزاره‌های بعدی - با یک هوش فرازمینی، ارتباط برقرار خواهیم کرد.مشکلی که وجود دارد، این است که، به احتمال زیاد، این اتفاق ، هرگز رخ نخواهد داد. دلیلش هم این است که، هیچ کسی در آنجا، سیگنالهایی را برای رهگیری ما، منتقل نمی‌کند و هیچ کسی در جستجوی مکان‌های جدید برای فتح ،در حال سفر بین ستارگان،نیست.ابهام بزرگی که در حال حاضر با آنها مواجه هستیم،صرفا این مشاهده کم اهمیت نیست. کهکشان ما،یک کهکشان باستانی است لذا،ما باید تا حالا با بیگانگانی ارتباط برقرار می‌کردیم . علایم ET ، ناشی از نشت سیگنال رادیویی تا پروژه‌های مهندسی در مقیاس بسیار بزرگ ( megascale )، باید واقعا در همه جا باشد. با این حال، ما تا حالا چیزی ندیده‌ایم .این واقعیت که ما تاکنون یک ملاقات کننده بیگانه نداشته‌ایم،می تواند به عنوان یک هشدار جدی برای آینده ما تلقی شود.شاید یک مانع تکنولوژیکی، مانند، فن آوری هوش مصنوعی سرآمد ( Artificial superintelligence )یا نانو سلاح، وجود داشته باشدکه، نمی‌توان از آن عبور کرد. از طرف دیگر، بیگانگان ممکن است، پارانویید( paranoid ) و بیگانه هراس ( xenophobic ) باشند و در صورت خصمانه بودن همسایگان،از امنیت آن استفاده کنند. در عوض ، زندگی هوشمند( intelligent life )، ممکن است به جای کیهان سرد و مرده، به جستجوی قلمروهای بیکران فضای مجازی بپردازد.در هر صورت، پیمایش در اطراف کهکشان با فضاپیماها،یک گزینه و انتخاب نمی‌باشد.
به گفته آی.بی.ام، کامپیوترهای کوانتومی رمزنگاری‌های ما رو در هم خواهند کوبید، خیلی هم زود کامپیوتر کوانتومی آی بی ام به نام آی.بی.ام.کیوه گفته مدیر تحقیقات IBM کامپیوترهای کوانتومی با توجه به سرعت رشدشون، به زودی خواهند تونست رمزنگاری‌هایی که ما الان باهاشون اطلاعات حساسمون رو امن می‌کنیم، بشکنن. به گفته آرویند کریشنا، این اتفاق تقریبا در 5 سال آینده خواهد افتاد. و "هرکسی که می‌خواد اطلاعاتش رو بیشتر از 10 سال امن نگه داره، باید از تکنولوژی‌های جدیدتر رمزنگاری استفاده کنه".البته این حرفها مربوط می‌شه به یک پنل در مورد کامپیوترهای کوانتومی در صنعت و در نتیجه بعید نیست که کمی هم تبلیغات آی بی امی قاطیش شده باشه. کامپیوترهای کوانتومی می‌تونن در شکل‌های خاصی از مساله، جواب‌هایی تقریبا آنی به مسایلی بدن که برای کامپیوترهای ما میلیون‌ها سال طول می‌کشه. در همین پنل، یک متخصص فیزیک از دانشگاه استنفورد می‌گه از نظر اونهم هر رمزنگاری‌ای که ما الان داریم در طول چند سال آینده با کامپیوترهای کوانتومی قابل شکستن خواهد بود و "من فکر می‌کنم این ترسناکه".البته از دهه 80 ، این مساله رو می‌دونستیم که مساله‌ای که الان رمزنگاری بهش وابسته است، در دنیای کوانتوم به راحتی قابل شکسته ولی خب اون زمان ساخت کامپیوترهای کوانتومی چندان نزدیک به نظر نمی‌رسید. اما حالا با پیشرفت در مواد بی اثر و فیزیک دمای پایین، رشد خیلی سریع شده و در طول پنج سال آینده کامپیوترهای کوانتومی در بازار شرکت‌های بزرگ خواهند بود.البته بحث فقط هم سر رمزنگاری نیست. بحث انرژی هم هست. به گفته آی بی ام، کامپیوترهای کوانتومی مصرف برق بسیار کمتری خواهند داشت و جوابی خواهند بود به مشکلاتی که الان با چیزهایی مثل بیت کوین داریم: مصرف برق بسیار عظیم و در حال رشد. البته کریشنا (مدیر تحقیقات‌ای بی ام) گفته که هنوز همه مسایل حل نشدن و هرچند آی بی ام داره تلاش می‌کنه یک سیستم تجاری مبتنی بر کوانتوم بده (عکس بالا به اسم ای بی ام کیو)، هنوز نیاز به پیشرفت‌های علمی دیگه‌ای هم هستیم اما به هرحال قدم در راه گذاشته‌ایم. توی همین پنل یک روش رمزنگاری به Lattice Field هم اسم برده شد که انتظار می‌ره در مقابل حملاتی که توسط کامپیوترهای کوانتومی انجام می‌شه، مقاوم است (اگر خواستین سرچ کنین، من براتون کردم).
سرطان از نظر ابن سینا مقدمه:به واسطه اهمیت روز افزون بیماری سرطان در دنیای کنونی، مجله" دنیای علم" که همواره می‌کوشد حقایقی را برای اطلاع عموم مردم انتشار دهد، [ مناسب دانست بخشی از مجله را به موضوع سرطان اختصاص دهد] و چون همه جا، صحبت از داروهای گیاهی برای معالجه سرطان شده و می‌شود و مردم خیلی مایلند بدانند آیا بیماری سرطان را ممکن است اصولا به وسیله دارو و مخصوصا با داروهای گیاهی معالجه کرد یا نه و نیز گاهی از طرز معالجاتی که اطبای قدیم ایران درباره سرطان می‌کرده‌اند، صحبت می‌شود، لذا موضوع بحث را " بیماری سرطان از نظر ابن سینا و تطبیق آن با موازین علمی امروزی" قرار داده و مطالب مربوط را در دو بخش با عناوین زیر بیان می‌کنیم:آیا بیماری سرطان را می‌توان با دارو معالجه کرد؟بیماری سرطان از نظر ابن سینا و تطبیق آن با موازین علمی امروزیبخش اولآیا بیماری سرطان را می‌توان با دارو معالجه کرد؟بیماری سرطان یکی از بزرگ‌ترین آفات و بلایای اجتماعی عصر حاضر و یکی از خطرناک‌ترین امراض کنونی به شمار می‌رود و تجسسات و تحقیقات درباره علل پیدایش این بیماری یکی از مهم‌ترین کارهای علمی امروز است. برای توجه به اهمیت آن، همین بس که دولت آمریکا سال گدشته مبلغ شصت و پنج میلیون دلار برای مطالعات و کشف داروهای معالج سرطان در بودجه سالاد خود منظور کرد (این مقاله در سال 1336 ، ه ش. به چاپ رسیده است).از زمان بسیار قدیم تاکنون، اطبا برای معالجه سرطان دو وسیله در دست داشتند یکی معالجات دارویی و دیگری عمل جراحی، ولی بدون استتثنا، کلیه اطبای قدیم و جدید تذکر داده‌اند که باید هر چه زودتر بیماری سرطان را تشخیص داد تا قابل معالجه باشد و اگر مدتی از شروع مرض بگذرد و تشخیص دیر انجام گیرد و سرطان در بدن منتشر شود(که آن را امروز متاستاز گویند) دیگر قابل علاج نخواهد بود.ابن سینا در کتاب قانون می‌نویسد اگر سرطان را زود تشخیص دهند، معالجه پذیر است و یا حداقل از سیر آن می‌توان جلوگیری کرد و سپس اضافه می‌کند که مت سفانه علایم این بیماری در ابتدای بروز، واضح و مشخص نیست و به این جهت، اکثر اوقات سرطان، موقعی تشخیص داده می‌شود که معالجه آن یا بسیار مشکل یا غیر قابل علاج است.اکنون پس از هزار سال، که از زمان ابن سینا می‌گذرد، به جر ت، می‌توان گفت با وجود کلیه وسایل آزمایشگاهی، رادیولوژیک و سایر وسایل تشخیصی که در دست داریم، با این همه، هنوز آن قدرها در این راه پیشرفت نکرده‌ایم و اگر کسی غیر از این فکر کند فقط گول تبلیغات دروغین را خورده و اغفال شده است. مت سفانه، مدت‌ها است از طرف موسسات بزرگ، دایما تحت عناوین اکتشافات محیرالعقول پزشکی و کشفیات معجزه آسا، تبلیغات فریبنده‌ای با مقاصد خاص اجرا می‌شود که عموم مردم را فریب می‌دهند، به طوری که، در حال حاضر، تفکیک حق از باطل در بسیاری از امور مربوط به دانش پزشکی کار بسیار مشکلی شده است.مشکلات تشخیص سرطان در مراحل اولیهدر اینجا قسمتی از مقاله دکتر لیوریگلر استاد بخش پرتوشناسی و فیزیک طبی دانشکده پزشکی مینه سوتا که جزو هی ت اعزامی سازمان سازمان جهانی بهداشت در سال 1330 به ایران آمده و در دانشکده پزشکی ایران با عنوان "تشخیص امراض به وسیله پرتو رنتگن (اشعه ایکس) پیش از پیدایش علایم" سخنرانی کرده بود، نقل می‌کنیم:با وجود کوشش‌های فراوانی که برای تشخیص و یا درمان جراحی سرطان به وسیله راه‌های بهتر انجام گرفته است، باز هم نتایج به دست آمده رضایت بخش نیست. امروزه، سرطان معده بیش از تومورهای دیگر سبب مرگ و میر می‌شود و غالب کسانی که برای کسانی که برای درمان، به وسیله جراحی مراجعه می‌کنند مراحل سخت بیماری را طی می‌کنند و درمان جراحی در آن‌ها اکثرا بی حاصل است.برای اینکه بتوان در این مورد نیز درمان جراحی را با نتیجه خوب اجرا کرد باید تشخیص بیماری در اولین مراحل بیماری داده می‌شود تا برداشتن تومور آسان شود یعنی، زمانی که تومور هنوز به غده‌های لنفاوی سرایت نکرده و آسیب آن کوچک و در مرحله اول رشد و نمو است، تشخیص داده شود.نظر به اینکه شروع حمله مرض مخفی است و علایم آن خیلی دیر به ظهور می‌رسد، لذا معمولا تومورهای معده، موقعی تشخیص داده می‌شود که بزرگ شده باشد، از طرف دیگر، با مطالعات زیادی که انجام شده است چنین نتیجه گرفته‌اند که هرگاه رشد تومور زیاد باشد، تشخیص باید پیش از پیدایش علایم بیماری داده شود.برای تشخیص سرطان معده در مراحل اولیه، کوشش بسیار به عمل آمده است که به واسطه آزمایش‌های پوست و خون تشخیص انجام شود و متعاقب آن برای اطمینان بیش‌تر آزمایش‌های دیگری اجرا شود. البته اگر این وسایل فراهم شده بود به آسانی می‌توانستیم مبتلایان را پیدا کرده و بدین وسیله تشخیص بدهیم ولی مت سفانه آزمایش‌های فوق، فعلا عملی نیست و با پیشرفت علم باید راه‌های دیگری برای آن پیدا کرد. تنها راهی که نسبتا علمی‌تر است، همانا آزمایش معده به وسیله پرتو رونتگن (اشعه ایکس) است. با این حال آزمایش‌ها به وسیله رونتگن نیز غالبا مواجه با عدم موفقیت می‌شود و امتحان کننده را م یوس می‌کند.دکتر لیوریگلر، هم چنین در جلسه دیگری راجع به تشخیص به موقع سرطان ریه شرحی بیان کرده است که قسمتی از آن را عینا نقل می‌کنیم:تا سی سال پیش، سرطان ریه چندانقابل توجه نبود اما امروزه آن را یکی از بیماری هایی می‌دانند که غالبا پس از 40 سالگی سبب مرگ می‌شود و به طور تقریب، حساب کرده‌اند که ده درصد کلیه سرطان‌ها از انشعابات ریه شروع می‌شود.در سال 1912 تنها مجموعه بین المللی که دارای 274 مورد سرطان ریه بود در دسترس ادلر قرار داشت ولی امروزه هزاران نمونه از همان موارد گزارش می‌شود، به طوری که، در ماه مارس سال پیش، 624 مورد سرطان ریه که در جریان سال‌های 1944 - 1948 دیده شده گزارش گردیده است، اورهولت پیش بینی می‌کند که پزشکانی که بر این بیماری به مطالعه و تمرین اشتغال دارند، شاید بتوانند 3500 مورد دیگر از این بیماری را به این ارقام بیفزایند و بر طبق گزارش جدیدی که انتشار یافته است، تلفات بیماری سرطان ریه در سال 1947 ، در انگلستان و ویلز، 15 برابر سال 1922 بوده است.بنابراین، این سوال خود به خود به ذهن می‌آید که دلایل افزایش روزافزون این بیماری و حتی وجود آن به چه عواملی مربوط است. برخی از کارشناسان معتقدند که افزایش نسبی تو م با پیر شدن افراد جامعه می‌تواند موثر باشد، البته این درست است که غالب این اشخاص به سنی رسیده‌اند که استعداد بیش‌تری به ابتلاء سرطان‌های احشایی دارند ولی با دلایل دیگر می‌توان ثابت کرد که افزایش تعداد موارد این بیماری در مردان رو به افزایش است و از هشتمین مرحله به مرحله اول یا دوم شیوع رسیده است. جای ت سف است که در قرن اخیر، پزشکان بزرگ نتوانسته‌اند تومورهای سرطانی را بشناسند و هم چنین نباید قبول کنیم که امروزه هم باید مانند سابق تومورهای سرطانی را به وسیله پرتوشناسی و یا عمل جراحی تشخیص دهند و با در نظر گرفتن این نکات کثرت موارد سرطان درست به نظر می‌رسد.خوانندگان عزیز، با مطالعه موارد بالا توجه فرمودید که هم اکنون با وسایل گوناگونی که در دست است، تشخیص سرطان‌های معده و ریه در مراحل اولیه بیماری تا چه اندازه مشکل است. در بخش دوم این مقاله خواهیم دید که تشخیص سرطان رحم و سایر سرطان‌های داخلی بدن نیز بسیار مشکل و سخت است.درمان سرطان در قرن بیستماز زمان بسیار قدیم تا اوایل قرن بیستم، معالجه سرطان‌ها به وسیله دارو و عمل جراحی انجام می‌گرفت که چنان که گفتیم اگر زود تشخیص داده می‌شد به نتیجه می‌رسید ولی مت سفانه، به واسطه عدم امکان تشخیص به موقع، اکثر اوقات، سرطان علاج ناپذیر می‌شد. از آنجایی که بشر کنجکاو، برای پی بردن به رازهای نهفته طبیعت، مخصوصا آنجا که پای حیات و ممات در کار است آنی فارغ و آسوده نمی‌نشیند، لذا همواره درصدد بوده است وسیله‌ای برای معالجه سرطان بیابد.در اوایل قرن بیستم، با پیدایش پرتو رونتگن (اشعه ایکس) و کشف اثرات عجیب آن در موجودات زنده، نور امیدی در دل پزشکان و جراحان تابید و این وسیله قوی و نیرومند را برای معالجه انواع سرطان‌ها به کار بردند و در بعضی موارد کم و بیش نتایج درخشانی نیز گرفتند، پس از کشف اجسام رادیو اکتیو، از قبیل رادیوم و .، پزشکان و جراحان برای معالجه غدد سرطانی بیش از پیش امیدوار و قوی دل شدند ولی اکنون که قریب نیم قرن است از این وسایل درمانی نیرومند برای معالجه سرطان استفاده می‌کنند، مت سفانه، بر محققان و متخصصان فن کاملا ثابت شده که نه تنها آن نتایج درخشانی را که انتظار داشته‌اند به دست نیامده است بلکه اگر تمام منافع حاصل از رادیوتراپی و رادیوم تراپی (به اصطلاح عوام، برق گذاشتن) را در یک کفه ترازو بگذاریم و ضررهای آن‌ها را در کفه دیگر، مسلما، کفه ضرر خواهد چربید زیرا امروزه، به خوبی مسلم شده است که اولا، نتایج رضایت بخشی، که از معالجه سرطان‌ها به وسیله اشعه ایکس و رادیوم به دست می‌آید، کاملا ظاهری و موقتی و گول زننده است و دیر یا زود باعث تشدید مرض و وخامت حال بیمار می‌شود ثانیا، خطر مهم این است که اشعه نیرومند مزبور برای بافت‌های سالم بدن بیش‌تر ضرر دارد تا برای غدد سرطانی، زیرا نسوج سالم را تحریک کرده آن‌ها را تبدیل به نسوج سرطانی می‌کند به این جهت، امروزه در کتاب‌های سرطان شناسی، اشعه ایکس و رادیوم را در ردیف عوامل مولد سرطان به شمار می‌برند و همه جا خطرات مسلم آن را گوشزد کرده‌اند!اینجا با کمال تعجب، سوالی پیش می‌آید و آن اینکه پس این همه هیاهو و سروصدا، تعریف و تمجید و ستایش بی حد از خواص معجزه آسای اشعه ایکس و رادیوم و اخیرا نیروی اتم برای درمان بیماری‌ها، به ویژه سرطان در جراید و مجلات و رادیوها و موسسات فیلم برداری، بنابراین کدام اصل و روی چه مجوزی است؟ جواب این سوال در نظر محققان بسیار ساده و روشن است و آن این است که در قرن بیستم همه چیز حتی علم، تحت الشعاع سیاست و تجارت قرار گرفته و به راستی در میان انبوه قضایای سحرآمیز کنونی تمیز حق از باطل از عهده هرکس خارج است ولی استادان و متخصصان فن که بدون کوچک‌ترین شایبه و بی هیچ گونه فریب و ریا در کلینیک‌ها و بیمارستان‌ها به تحقیقات و تجسسات علمی مشغول اند، نمی‌توانند از ابراز حقایق خودداری کنند و در کتاب‌های پزشکی ناچار نتیجه مشاهدات خود را شرح می‌دهند.اینک برای ت یید مطلب و اطمینان خاطر خوانندگان عزیز، قسمت هایی از مطالب مفصل که در کتاب سرطان شناسی، ت لیف استاد دکتر کمال الدین آرمین، راجع به ضررهای اشعه ایکس و رادیوم نوشته شده است، اقتباس کرده و نقل می‌کنیم:ضررهای اشعه ایکس: در ابتدا که اشعه ایکس متداول شد، به واسطه عدم بی احتیاطی و یا ناآشنایی به خطرات آن، قربانی‌های زیادی گرفت و از این رو پزشکان فن درباره چگونگی آن مطالعات شایانی کردند. پس از شناسایی کامل و تحقیقات زیاد، آنچه امروزه معلوم شده این است که اشعه ایکس، هم از نظر تجربه روی حیوانات و هم از نظر درمان سرطان‌ها، در سلول‌های عادی آشفتگی هایی ایجاد می‌کند و خطراتی به وجود می‌آورد. فورث برای مطالعه ت ثیر اشعه ایکس در موش‌ها تجربیاتی کرد و به خاصیت سرطان زایی آن پی برد.فیشر نیز پس از یک سلسله آزمایش‌ها، چنین استنباط کرد که اشعه ایکس بدون هیچ چون و چرایی، به واسطه ت ثیر همگانی که بر روی بدن و یا سلول هایی که تکثیر یافته‌اند، دارد زمینه را برای ایجاد سرطان آماده می‌کند.هولتوزان در بیمارانی که به عوارض پوستی مبتلا بودند اشعه ایکس گذاشت و پس از چندی، در همان موضع، سرطان پوست مشاهده کرده است.گریگوروف در زبان چهار بیمار مبتلا به اپیتلیوما پس از آزمایش اشعه ایکس، سارکوم مشاهده کرده است.دنک در 1932 ، گزارش داد که پس از تابش اشعه ایکس بر روی استخوان و مفاصل بیماران مختلف غیرسرطانی، 12 مورد سارکوم مشاهده کرده است.مایر معتقد است که استعمال اشعه ایکس در شروع سرطان‌ها و مخصوصا در اولین مرحله متاستاز و اواخر سرطان مفید نیست.اشعه ایکس، استیوسارکوم را درمان نمی‌کند و برعکس، در بیماران عوارض به وجود می‌آورد که مهم‌ترین آن‌ها عبارت اند از تب، دردهای مختلف، اختلالات خونی، علایم ضعف و سستی بدن و در بعضی بیماران که به واسطه شدت کسالتشان مجبور می‌شویم، زمانی طولانی اشعه ایکس بتابانیم علایمی سخت و خطرناک نمودار می‌شود که گونست بیماری اشعه نامیده است و به همین جهت است که امروزه در استیوسارکوم به جای رادیوتراپی، با داروهای شیمیایی و هورمون‌ها درمان می‌کنند.سرطان رحم یکی از مواردی است که اشعه ایکس تنها یا همراه کوری تراپی(معالجه با رادیوم) غالبا عوارض خطرناکی به وجود می‌آورد. به این جهت، همه معتقدند با خطراتی که اشعه ایکس در رحم دارد، برای معالجه باید از قدرت ضدسرطانی غدد ترشح شده داخلی و خواص احیاکننده کاتالیزورها استفاده می‌شود.سرطان پستان با اشعه ایکس خیلی سخت درمان می‌شود و تازه ملشار، پس از یک سلسله آزمایش، به این نتیجه رسیده است که اشعه ایکس ممکن است، به طور موضعی، بر روی تومورهای پستان اثر کند و آن را در ظاهر کوچک کند ولی از نظر بافت شناسی بر روی آن ت ثیر ندارد و از پیشرفتش جلوگیری نمی‌کند.به عقیده بوراک آدنوکارسینوم‌های پستان از نظر رادیولوژیک درمان ناپذیر هستند، بدین معنی که هر قدر مقدار اشعه را زیاد کنند باز هم سلول‌های سرطانی تخریب پیدا نمی‌شوند.لین هام معتقد است که معالجه سرطان پستان با اشعه ایکس، آشفتگی‌های موضعی و همگانی در بدن ایجاد می‌کند و پس از مطالعات زیاد، اثبات کرد که سلول‌های سرطانی زود و سریع در غدد لنفاوی تمرکز می‌یابند و هیچ درمان موضعی هر قدر هم که زود و به موقع انجام شود، نمی‌تواند از پیشرفت آن جلوگیری کند.فیک که 670 بیمار مبتلا به سرطان پستان را با اشعه ایکس معالجه کرده، در اغلب آن‌ها پلوروپنومونیت دیده است، در این بیماران کولاپس عظیم ریوی و بی حرکتی نصف دیافراگم به وجود آمده و پس از سه تا شش ماه تصلب نسج ریه نمودار شده است.در سرطان‌های حنجره، حلق، لوزه، روده و . هم معالجه با اشعه ایکس، آن قدرها که پزشکان متوقع بودند نتیجه نداده است بلکه در بعضی موارد هم نکروز شدیدی (فساد بافت‌های بدن) ایجاد می‌کند.در بیماری‌های غیرسرطانی رحم که با اشعه ایکس معالجه کرده‌اند، پس از چندی سرطان نمودار شده است، زیرا پس از ورود اشعه، استعداد بروز سرطان در نسج رحم به وجود می‌آید. جدیدا، متیوه شرح حال زنی را انتشار داد که سالیان دراز فیبرومی داشته است ولی در این اواخر، به علت خونریزی زیاد، بنا به دستور پزشک خود، دو ماه رادیوتراپی کرده است. بر اثر رادیوتراپی خونریزی قطع ولی رحم حجیم شده و کم کم تغییر حالت داده است، در آزمایش بافت شناسی معلوم شده بود که بیچاره دچار سرطان غیرقابل عمل گردیده است.روی هم رفته، بر عموم متخصصان ثابت شده است که اشعه ایکس بر روی بدن اثر خوب ندارد و آشفتگی‌های فیزیولوژیک و بیولوژیک روی محیط خلطی، سیستم خونی، دستگاه خون ساز، غدد مترشحه داخلی و فرمان‌ها به وجود می‌آورد.مخصوصا، اشعه ایکس مکانیسم اعمال غدد مترشحه داخلی را چنان تغییر می‌دهد که دیگر هیچ یک از داروهای ضدسرطان نمی‌توانند برای بیمار کاری از پیش ببرند.ضررهای رادیوم و سایر اجسام رادیواکتیو: رادیوم و سایر اجسام رادیو اکتیو که برای معالجه سرطان‌ها به کار می‌روند، خود دارای قدرت مولد سرطان بوده و عموما عوارضی در بدن ایجاد می‌کنند که مهم‌تر از همه کم خونی است ولی در اغلب موارد این کم خونی بی سروصدا است و هیچ علامتی آن را آشکار نمی‌سازد، ولی بعدا که ضعف و تنگی و درد اعضا ایجاد می‌کند علایم کم خونی هم مشخص می‌شود. مارتلاند در کارخانه ساعت سازی نیوجرزی برای جلای رنگ قاب ساعت به اسید فسفوریک فسفورسانت، کمی رادیوم یا مزونوریوم اضافه کرد و مشاهده کرد که کارگران کارخانه به عوارضی دچار شدند. از 1917 تا 1924 در کارخانه نیوجرزی 800 کارگر مورد بررسی و آزمایش قرار گرفتند و مشاهده شد ضایعات، بیش‌تر در دخترانی بروز می‌کند که یک یا دو سال بیش‌تر کار کرده‌اند. در سال 1931 در کالبدشکافی 18 بیماری که در همین قبیل کارخانه‌ها کار می‌کرده‌اند و فوت کرده بودند بدین نتیجه رسیدند که همه آن‌ها بر اثر مواد رادیو اکتیو مسموم شده‌اند و کسی هم علیه رییس کارخانه اعلام جرم نکرد.از آنچه ذکر شد چنین نتیجه می‌گیریم:مواد رادیو اکتیو که در درمان بعضی بیماری‌ها متداول شده است، به خوبی می‌تواند موجد ضایعات سرطانی شوند. این مسیله هم به طور تجربی روی حیوانات و هم در مورد انسان به تحقیق پیوسته است.رادیوم و سایر مواد اکتیو موجب اختلالات علمی دستگاه نوروگلاندولر (اعصاب و غدد داخلی) و اعضای خون ساز بدن می‌شوند.کم خونی و ضعف اعصاب که از استعمال رادیوم ناشی می‌شود، به خوبی این نظریه را ت یید می‌کند و همیشه در مورد بیمارانی که با رادیوم معالجه می‌کنند، دیده می‌شود.در این مدت 45 ساله که رادیوم را در درمان سرطان استعمال می‌کنند، تجربه نشان داده است رادیوم، به استثنای سرطان جلدی و بعضی سرطان‌های دیگر که کم وسعت هستند، در موارد دیگر، علاوه بر اینکه درمان نمی‌کنند، موجب وخامت مرض هم می‌شود. اما این را هم باید دانست که سرطان‌های پوست هم همیشه با رادیوم درمان پذیر نیستند و چه بسا اتفاق می‌افتد که سرانجام بازگشت می‌کنند.این نتایج مشکوک و بازگشت‌های دیررس، به خوبی ثابت می‌کند که تخریب موضعی هر قدر هم که کامل انجام یابد قادر نیست سرطان را ریشه کن سازد و باید فکری دیگر کرد تا به حال بیمار مفید واقع شود و بالاخره، پس از تحقیقات خیلی زیاد که دانشمندان و متخصصان فن در مورد بیماران مبتلا به سرطان رحم و مثانه و درمان آن‌ها با رادیوم به عمل آورده‌اند، به این نتیجه رسیده‌اند:عوارض ناشی از رادیوم تراپی فراوان و خطرناک است و مواردی را هم که درمان می‌کنند نتیجه کار طوری نیست که بتوانیم آن را معالجه حقیقی بدانیم.در سرطان‌های مری و بعضی قسمت‌های دیگر دستگاه گوارش نیز درمان به وسیله رادیوم را به کار برده و نتایج مختلفی گرفته‌اند. در بعضی از بیماران بهبود مشاهده شده و در بعضی دیگر از چند سالی که مریض راحت بوده باز بیماری عود کرده است و واسربورگ هر هفت بیماری را که تحت درمان داشته است، مرده‌اند.این دلایل که در مورد ضررهای سرطان با اشعه ایکس و رادیوم آوردیم، آن قدر قاطع و محکم است که کسی کوچک‌ترین شکی نمی‌تواند درباره آن‌ها داشته باشد زیرا فقط یکی، دو دانشمند، آن هم در مدت یکی دو سال این مطالب را تحقیق نکرده‌اند و مطالعه هم بر روی چند بیمار انجام نگرفته است بلکه صدها دانشمند بزرگ در مدت 50 سال و روی هزاران بیمار مبتلا به سرطان‌های گوناگون، در کشورهای مختلف دنیا آزمایش کرده‌اند. بنابراین، اکنون بر خوانندگان عزیز به خوبی معلوم شد که چرا از 50 سال قبل تاکنون که سرطان را با اشعه ایکس و رادیوم معالجه می‌کرده‌اند امروز عقیده دانشمندان بزرگ و متخصصان فن از این وسایل درمانی قوی و نیرومند سست شده و در جست و جوی راه‌های ساده‌تر و سهل‌تر و بی ضررتری برآمده‌اند زیرا روی هم رفته، عوارض و خطرات اشعه ایکس و رادیوم را بیش از فواید و منافع آن دیده‌اند.در نتیجه کاوش‌ها و تحقیقات زیادی که در سال‌های اخیر به عمل آمده، کم کم بر دانشمندان معلوم شده است که غدد مترشحه داخلی، دستگاه عصبی، ویتامین‌ها، دیاستازها، تعداد زیادی از مواد سمی و معدنی، بعضی ویروس‌ها، عوامل فیزیکی طبیعی یا مصنوعی در بروز بیماری سرطان دخالت دارند به این جهت، علم سرطان شناسی، کم کم از منطقه اختصاصی خود خارج شده و به علت دخالت این عوامل، داخل در طب عمومی شده است. مخصوصا، پس از اینکه بین تکثیر سلول‌ها و دستگاه عصبی و غدد مترشحه داخلی از نظر فیزیوپاتولوژی روابط کاملا صمیمی و نزدیک موجود است، مسیله سرطان شناسی با نوروآندوکرینولوژی (علم مربوط به بیماری‌های اعصاب و غدد مترشحه داخلی) ارتباط کامل پیدا کرد و بیش از پیش جزء طب عمومی شد. ادامه تحقیقات و پیشرفت اکتشافات در این زمینه باعث کشف داروهایی شد که با تجویز آن رشد غده سرطانی متوقف می‌شود و از ازدیاد حجم آن جلوگیری به عمل می‌آید این داروها را به نام متوقف کننده سرطان نامیدند.در ر س این داروها، ماده‌ای به نام دی اتیل استیل بسترول قرار گرفته بود که در معالجه بسیاری از سرطان‌های پروستات ت ثیر واضحی داشت و حتی قادر بود عوارض سرطان و متاستازهای (انتشارهای سرطان در بدن) آن را نیز معالجه کند. این اکتشاف روزنه امیدی در محافل پزشکی ایجاد کرد، زیرا امکان معالجه سرطان را با داروهای گیاهی ثابت می‌کرد. از آن پس، تمام توجه متخصصان فن معطوف به معالجات دارویی سرطان شد و تجربیات زیادی در این باره انجام شد و اجسام مختلفی مورد آزمایش قرار گرفت که در بین آن‌ها، بعضی گیاهان هم وجود داشت. مثلا، ثابت شد که سورنجان مصری متوقف کننده سرطان است و از بزرگ شدن و توسعه غده جلوگیری می‌کند.این اکتشاف باعث شد که در تمام کشورهای دنیا به جست و جو و تحقیق پردازند تا شاید برای معالجه سرطان به وسیله گیاهان طبی راهی پیدا کنند. چون اطبای قدیم ایران و یونان انواع بیماری‌ها را با گیاهان طبی و سایر عوامل طبیعی معالجه می‌کردند لذا دانشمندان سرطان شناس دنیا به معالجه بیماری سرطان طبق آنچه که از قرن‌ها به این طرف بر اطبا به تجربه معلوم شده بود مشغول گردیدند و عجیب این جا است که این نوع معالجات قدیمی را در ردیف اول اهمیت قرار داده و بیش از سایر روش‌های درمانی معمول داشتند و همین مسیله دلیل است بر اینکه تا چه اندازه معتقدات آن‌ها در مورد معالجات جدید و مخصوصا رادیوتراپی و رادیوم تراپی سست شده است.البته این موضوع از وقتی شروع شد که با کشف دی اتیل استیل بسترول بر دانشمندان ثابت شد، می‌توان سرطان را با دارو هم معالجه کرد.برای ت یید مطلب و اطمینان کامل عموم مردم که کوچک‌ترین شک و تردید برای احدی باقی نماند یک جمله پاتولوژی مدیکال، ت لیف بزانسون و 15 نفر از دانشمندان دیگر فرانسوی، چاپ 1946 ، جلد 7 ، صفحه 458 در اینجا نقل می‌کنیم:معالجه دارویی سرطان که از قرن‌های قبل به طور تجربی معمول بود امروزه در ردیف اول اهمیت قرار گرفته و علت آن کشف مواد متوقف در ردیف اهمیت قرار گرفته و علت آن کشف مواد متوقف کننده سرطان و اولین نتایج درمان بخشی است که مخصوصا از دی اتیل استیل بسترول در معالجه سرطان پروستات گرفته شده است.به این جهت است که امروزه در کلیه کشورهای دنیا مشغول تحقیق و آزمایش برای معالجه سرطان به وسیله گیاهان طبی هستند.چندی قبل در روزنامه "داد" نوشته شده بود: رادیو مسکو خبر داده است که " پزشکان شوروی دارویی تهیه کرده‌اند که با آن می‌توان مرض مهلک سرطان را علاج کرد. این دارو ترکیبی است از شیره گیاهی که در کوه‌های قفقاز می‌روید. این دارو می‌تواند بدون اینکه به سلامت بدن لطمه بزند سرطان را معالجه کند".ولی مسلما اگر دانشمندان شوروی از تحقیقات خود نتایج کاملا رضایت بخشی می‌گرفتند به تمام دنیا رسما اعلام می‌کردند.ناگفته نماند که یکی از موسسات طبی سرطان شناسی آمریکا با نماینده علمی خود در ایران، راجع به همین موضوع مکاتبه داشته است و آن نماینده ایرانی خواص بعضی از گیاهان را از روی کتاب‌های طبی قدیم ایران ( مخزن الادویه و تحفه حکیم مومن) مطالعه و به ضمیمه نمونه هایی از خود گیاهان برای آزمایش به آمریکا می‌فرستد ولی هنوز هم از تحقیقات موسسه نتایج رضایت بخشی گرفته نشده است.خلاصه اینکه امروزه انتظار متخصصان سرطان شناس دنیا به یافتن داروهای گیاهی برای معالجه سرطان بوده و همه منتظر هستند که از یک نقطه دنیا سروصدای کشف معالجه قطعی این مرض بلند شود.منبع: کتاب مجموعه آثار دکتر سید جلال مصطفوی کاشانی
مرزهای حقیقت Fine Art America Mirror of Truth Painting by Billy Cousins این سوال همیشه در میان فیلسوفان و دانشمندان بوده است که مرزهای حقیقت کجاست. اصولا چه چیزی را حقیقت بدانیم چه چیزی را غلط یا اشتباه. بحث‌های موجود در این زمینه آن‌قدر قدیمی، پیچیده و حوصله سر بر هستند که هر چه در آن بخوانیم و بدانیم انتها ندارند و در نهایت مجبوریم یک سری روش‌های تحلیلی یا شناخت حقیقت را با سلیقه‌ی شخصی یا درک شخصی از حقیقت مردود اعلام کنیم. آری بدترین چیز در درک حقیقت همین است که ما در نهایت قرار است حقیقت را با مکانیزم جسمی و ذهنی خودمان درک و تحلیل کنیم و متاسفانه موجوداتی محدود هستیم و قرار نیست که هر چیزی که درک می‌کنیم حقیقت یا درست باشد و یا بعضا حتی نتوانیم به حقیقت این جهان اندکی نزدیک بشویم.علم هم روزی به این مشکل برخورد. مثلا روزی که پایه‌های فیزیک کلاسیک فرو ریخت دانشمندان متوجه شدند شاید هیچگاه حقیقت را به طور کلی متوجه نشوند و آنها صرفا رهپویان حقیقتند و هر چه که در علم حتی با تجربه و آزمایش‌های فراوان درک می‌کنند و به اثبات می‌رسانند را نیز نمی‌توانند به شکل یک قانون دربیاورند. چرا که بعدا قرار است با یافتن حقیقت بزرگ‌تر یافته‌های قبلی مردود اعلام شوند. پس تصمیم گرفته شد که یافته‌های خود را ابتدا به صورت فرضیه و نهایتا بعد از اثباتهای ریاضیاتی و تجربی یا آزمایشگاهی به شکل تیوری یا نظریه(نوعی دیدگاه مد نظر دانشمند ارایه دهنده آن یافته) بیان کنند. ساده‌ترین مثال برای نظریه، حرکت خورشید است. هزاران سال بشر فکر می‌کرد خورشید به دور زمین می‌گردد و از خاور شروق می‌کند و به باختر غروب. حتی دانشمندان با همین نظریه ساعت و تقویم‌های نسبتا دقیقی ساختند که بعضی از آنها همچنان مورد استفاده هستند. اما با ساختن وسایل جدید دیدگاه عوض شد و متوجه شدند زمین به دور خورشید می‌گردد. پس تصمیم گرفته شد هر یافته‌ی تجربی صرفا نظر آن دانشمند یا پیروان آن دانشمند باشد و نه یک قانون قطعی و خداگونه.البته می‌دانستند حقایقی که فیزیک نیوتونی به ما می‌دهد کاملا درست است. اما استفاده از کلمه قانون نیوتن غلط است. هنوز هم برای فرستادن یک ماهواره به مدار زمین دقیقا از محاسبات و قوانین فیزیک نیوتون استفاده می‌کنند. حتی برای سفر به ماه و نیز ارسال تلسکوپ‌های اکتشافی که به بیرون از منظومه شمسی رهسپار شده‌اند از همان قوانین استفاده می‌کنند. اما با یافتن حقیقت بزرگ‌تر در فیزیک نوین متوجه شدند این قوانین در سرعت‌های بالا یا در مقیاس‌های زیر اتمی کاربرد ندارد و تنها برای حالات خاصی از اندازه و سرعت قابل استفاده است.حقیقت که همانا شناخت جهان و هرچه در آن هست را چه حد و غایتی‌ست؟ آیا جهان حد و غایت دارد؟ آیا قوانین و کل علم محدود است؟ آیا جهان از لحظه‌ی انفجار بزرگ شروع شده است؟ یا قبل از آن هم وجود داشته است؟ آیا ما در نیستی هست شده‌ایم؟ اگر آری، محدوده‌های هستی کجاست؟ مگر نه اینکه نیستی نیست پس محدوده هستی ما باید بی‌نهایت باشد. آیا هستی ما با نیستی احاطه شده است؟ اصلا نیستی مگر هست که بخواهد مرزی با هستی داشته باشد؟ شروع زمان از انفجار بزرگ بوده است؟ و ..گاهی شاید باید به این نکته توجه کرد که ما موجوداتی با جثه‌های کوچکیم که ذره ذره قرار است حقیقت را کشف کنیم و هر لحظه حقیقت بزرگتری نسبت به لحظه قبل قرار است پیدا بشود. و شاید درست این باشد که قله‌ها را دانه دانه فتح کنیم و دنبال میان‌بر به جایی که هزاران سال دیگر هم قرار نیست برسیم نزنیم. اگر بخواهیم دلیل این کار بشر را بیابیم مجبوریم به فلسفه مرگ و عمر محدود بشر رجوع کنیم و آن حسرت ابدی‌اش که می‌خواهد در همین زمان کوتاه عمرش حقایق را پیدا کند. اما حقیقتا پذیرفتنش سخت است که ما نیز قرار است تنها چند قدمی به دانش بشر یا خودمان بی‌افزاییم و هیچ راه کوتاه یا میان‌بری نیست.سوالاتی کلی که متاسفانه برای ذهن ما وجود دارند و جواب‌هایش شاید قرار است هزاران سال دیگر داده شوند و یا هرگز جوابی نداشته باشند. متاسفانه چون ذهن توهم بی‌نهایت بودن و درک آن را دارد مدام واقعیت موجود را فراموش می‌کند که هرقدر هم که بزرگ باشد در بدنی نهایتا به اندازه دو متر و اندی محصور است. مقیاس‌ها را متوجه نمی‌شود. حتی اندازه هایی که تلسکوپ‌ها از ابعاد هستی تا کنون کشف کرده‌اند نیز برای ذهن غیر قابل درک است اما ذهن توهم دانستن و درکش را دارد و این بزرگترین رنجی‌ست که اهل علم همیشه داشته‌اند. می‌دانستند بی‌نهایت غیرقابل درک است و همیشه اوج بی‌نهایت را با درک خودشان می‌سنجیدند و به عجز و نادانی خود پی می‌بردند. می‌دانستند که رسیدن به آن حقیقت یا بی‌نهایت برای‌شان اقلا در محدوده‌ی عمر کوتاه‌شان غیر ممکن است.به نظر می‌آید از این دیدگاه خیلی از مباحث بزرگ مانند متافیزیک غیرقابل بررسی باشد. حال بحث‌های طولانی به اندازه‌ی عمر بشر مانند فلسفه‌ی خدا، موجودات فرازمینی(به عنوان خالقان جهان ما) ، جهان پس از مرگ و حدود علم نیز کم‌کم در همان دسته از حقایق بسیار بزرگ‌تر از مقیاس درک بشر قرار می‌گیرند. آنها آن‌قدر بزرگ‌تر از ما هستند که با نظر دادن در موردشان تنها خودمان را مورد تمسخر قرار داده‌ایم. نه تنها وجود خدا را کسی نمی‌تواند تایید کند بلکه با وجود این همه پیشرفت علوم حتی نمی‌توانیم وجود آن را رد کنیم. این موارد آن‌قدر بزرگ‌تر از ما هستند که اگر به آنها ورود نکنیم نشانه عاقل بودن است. وقتی به برهان‌های رد و یا تایید وجود خدا در سده‌ها و هزاره‌های اخیر نگاه می‌کنیم خنده‌ی تمسخرآمیزی می‌زنیم. احتمال دارد که ما هم اگر نظری در این زمینه بدهیم آیندگان همین‌گونه به ما بخندند.پس به نظر می‌آید می‌توان حقیقت را به دو بخش کلی و نانوشته تقسیم کرد. حقایقی که آن‌قدر دور و بزرگ‌اند که پرداختن به آن‌ها با وجود علم امروزی خنده دار و نشانه نادانی باشد و صرفا تخیلات و توهماتی باشد که هیچ پایه و بنیان منطقی نداشته باشد. بخش دوم حقایقی‌ست که به ما نزدیک‌اند. مانند قله‌ی بزرگتری که ما با رسیدن به قله‌ی فعلی در جایی بالاتر از خود می‌بینیم. و تخمین می‌زنیم به حقایق آن به زودی دست می‌یابیم. در پوششی از ابر و مه و یخ و برف است. بسیار ناواضح و دور به نظر می‌رسد اما می‌دانیم که حقیقت بزرگ‌تری‌ست که پس از مطالعات فراوان و آزمایش‌های گوناگون برایمان واضح می‌شود و به آن دست می‌یابیم. همچنین با رسیدن به آن‌جا قله‌یا قله‌های بعدی حقیقت که باید کشف شوند هویدا می‌شوند.از این دست مواردی که در فلسفه و علوم هستند کم نمی‌باشند. مثلا فلسفه اخلاق یا فلسفه خود و ذهن، علوم انسانی و علوم اجتماعی، کاملا در دسترس و قابل اندازه‌گیری و آزمایش هستند و هر چه که در مورد انسان یا قوانین جهان درمی‌یابیم حقیقت قطعی و غیرقابل تغییر نیستند و قرار است مدام به روز شوند و کامل‌تر گردند. پذیرش همین که ما موجوداتی با مقیاسهای کوچک و درک ذره ذره از حقیقت هستیم هزاران سال برای بشر زمان برد وگرنه تا همین قرنهای اخیر در همه زمینه‌ها بدون انجام آزمایش و درک درستی نظریه صادر می‌کردند.البته نظریات بدون پایه و اساس علمی که از آزمایش حاصل نشده بودند به دانشمندان روانشناسی امروزی کمک کرد تا درک کنند انسان به چه می‌اندیشد و چگونه فکر می‌کند و مشکلات روحی و کارکرد ذهنش چه مسیری را در پیش دارد. امروزه پرداختن به مسایلی مانند خدا و حد علم و جهان پس از مرگ یا مرز هستی و نیستی بیشتر از اینکه علمی باشد دستمایه‌ایست برای سنجش ذهن انسان که چگونه کار می‌کند و یا خودآگاه و مغزش چگونه دنیایی‌ست. بیشتر حقایقی‌ست که با نمادهایی مانند خدا از درون ناخودآگاه خبر می‌دهد. پس حتی در پس نظریات به ظاهر خنده‌داری در مورد خدا یا جهان پس از مرگ نیز حقیقتی وجود دارد. اما چون این نظریات از جهان خارج و آزمایش‌های تجربی به دست نیامده است و صرفا انتزاعی و ذهنیست و فقط در جهان ذهن ساخته و پرداخته شده است پس گویای حقایقی در درون ماست و نه در جهان واقعیات.زمانی که داریم در ذهنمان خدا را توصیف میکنیم، یا از هستی و نیستی یا جهان و نهایتش حرف می‌زنیم نگاهی به اطراف بی‌اندازیم شاید آدم‌هایی را با این ویژگی‌ها بیابیم. اگر پیدا نکردیم به آینه بنگریم.برای دیدن پستهای بیشتر:
گرسنه - 28 هیچ کدامشان شکل قبلشان نشدند.نوشتن عنوان برای عکس(اجباری)گفتم:"ه..هی ..!"داژو و نایریکا باهم گفتند:"چیه!؟"گفتم:"مگه .پراگ توی قلعه نبود؟!"سرم را بین دستانم گرفتم و گفتم:"خداایا ."کاد بلند بلند خندید و گفت:"حقش بود" - کاد!واقعا رفت زیر زمین!! - خب حتما خودش یه کاریش میکنه دیگه . ما فعلا خودمون انقد مشکل داریم که نخوایم به فکر اون یارو باشیم." - کادددددد!!!!!کاد به جیغ جیغ‌های من توجهی نکرد و رو به غاز هایش گفت:"خب بچه‌ها! .حالا به نظرتون کجا بریم؟!"واقعا که! انگار نه انگار همین چند دقیقه پیش خانه شان را از دست داده بودند/:نایریکا سریع پشت بندش گفت:"نقشه داریم!"وقتی بقیه ی غاز‌ها را دیدم متوجه شدم بیشترشان کیف کوچکی روی دوششان دارند.نایریکا رو به یکی از غاز‌ها گفت:"یکی از کیف زلزله هارو بده ببینم." کیف زلزله . . خوب است باز یه چیزی سرشان می‌شود .کاد گفت:"نقشه نمیخواد که! خودمون یه جایی پیدا میکنیم میریم دیگه..عین آب خور - " - میشه لطفا بفرمایین کجا به یه گله آدم دزد آواره جا میده؟!! - آهان خب .از اون لحاظداژو از نایریکا پرسید:"اصلا مگه توی کیف زلزله نقشه میذارن؟!"نایریکا با لبخند ملیحی دستش را داخل کیف برد و یک کاغذ کاهی لول شده بیرون آورد و عین بچه‌ها جلوی صورت داژو تکانش داد و گفت:"هه هه! میبینی؟ما نقشه میذاریم تو کیف زلزله هامون! کیف زلزله‌های ما خیلی مجهزن!! .نیگا کن.."اما تا نقشه را باز کرد، خنده‌اش محو شد و به آن خیره ماند.گفت:"این نقشه مال چند سال پیشه؟!.."یکی از غاز‌ها گفت:"فکرکنم مال خییلییی سال قبل باشه ...شاید صد دویست سال پیش ."اما تا نگاه ترسناک نایریکا را دید گفت:"چیییییه؟؟؟!! هیچ کدوم فکر نمیکردیم صد سال سیاه لازم باشه از این کیف زلزله‌ها استفاده کنیم!"کاد از پشت نایریکا بیرون پرید و گفت:"نقشه‌ی همه‌ی کیفا انقد قدیمیه!؟"چند تا غاز دیگر توی کیف هایشان دنبال نقشه گشتند. در نصف کیف‌ها که اصلا نقشه‌ای موجود نبود..نصف دیگر هم نقشه هایشان همه مال عهد بوق بود. یکی از غاز‌ها که قدش خیلی کوتاه‌تر از بقیه بود با صدای نازکش گفت:"نیگا نیگا!!! .اصلا اسم شهرا فرق میکنه!فکر کنم اینا اسمای قدیمی شهرا هستن درسته!؟؟ .اووووه پس این حداقل مال سیصد چهارصد سال پیش باشه! ...اینا توی کیف زلزله‌ی ما چیکار میکن ."داژو ابرویش را بالا انداخت و گفت:"چون که کیفای ما خیییلی مجهزن می - "نایریکا یکی زد پس سر داژو و گفت:"آخ ببخشید دستم خورد!" - که دستت خورد‌ها؟!!! کاد خم شد و نقشه‌ی نایریکا که روی زمین افتاده بود را برداشت و گفت:"اگه این مال سیصد سال پیشه پس چرا انقدر نو و تمیزه؟" - میکشمتتتتتتتت!!!پسره جیغ جیغوووووو!!!!!! - قبل از اینکه تو منو بکشی خودم میکشمتتتتتت!!!!!گفتم:"شاید بازنویسیش کردن" - چنگ ننداز !!!!!!!!!! - خودتییییییییییییی!!!!!کاد گفت:"خب واسه چی باید یه نقشه‌ی انقد قدیمی رو بازنویسی کنن؟" - وحشییییییی!!!گفتم:" نمیدونم .به نظر که چیز به درد بخوری نمیاد." - نمیخوامممممم!!کاد گفت:"یعنی اسمایی که تو این نقشه نوشته اسمای قدیمی شهر‌ها هستن؟" - گوریللللللل!!!!!!! - مرغابیییییییی!!!!گفتم:"گمونم.." - مرغابی که فحش نیستتتت!!!! - مگه گوریل فحشه!!؟؟؟؟؟!کاد اسم شهرهایی که روی نقشه نوشته بود را بلند خواند:"رادرسی ..رینکه .استابری ..میدو ...ودار .الش .دمان."گفتم:"آخری چی بود؟" - دمان..گفتم:"آها ."کاد نقشه را لوله کرد و گفت:"گفتم که ..چیزایی مثل نقشه فقط وقتمونو تلف میکنن ..خودمون میریم یه جایی پیدا میکنیم.شما دوتام بس کنین دیگه!"و با همین منطق همه غاز‌ها را جمع کرد و راه افتاد. هشت ساعت بود که داشتیم بدون هیچ منطق و دلیلی بی هدف حرکت میکردیم.|:به نایریکا گفتم:"میشه یه سوال بپرسم؟" - نه - عهههه - خب بپرس دیگه چرا اجازه میگیری؟/:گفتم:"خب..چرا اسمتون غازه؟" - همم؟اهم..نمیدونم .وایسا بپرسم ...کاد!!+بله؟ - غاز یعنی چی؟!+یه پرندس - ابله! میگم واسه چی اسم ما غازه؟!+اها ..نمیدونم . .گمونم‌..مخفف یه چیزی بود .حالا مگه مهمه اصلا؟گفتم:"نه .همینجوری..آخه یعنی حتی نمیدونین اسمتون یعنی چی؟.."داژو گفت:"ما غازیم.همین"هوا دیگر داشت تاریک می‌شد..کاد دوباره نقشه را درآورد و نگاهی بهش انداخت.نایریکا گفت:"چی میخوای از جون اون نقشه؟! به درد نمیخوره ولش کن!"اما یکدفعه چشم‌های کاد گرد شد و فریادی زد.دیگه دارم شورشو در میارم با این پایان‌های باز.نه؟?
به افتخار نوبل شیمی 2020 امسال نوبل شیمی 2020 به توسعه یک تکنیک بیولوژیکی (ژنتیکی) تعلق گرفت به همین خاطر خوندن این مطلب خالی از لطف نیست. هرچند که متن تخصصی هست و اگر پیش زمینه‌ای در بیولوژی مخصوصا ژنتیک نداشته باشید ارتباط برقرار کردن باهاش سخت میشه. CRISPR ( Clustered Regularly Interspaced Short Palindromic Repeats ) بخشی از DNA پروکاریوت هستند که حاوی تناوب‌های کوتاه توالی‌های بنیادین هستند.کریسپر در اصل نوعی سیستم ایمنی تطابق پذیر در باکتری‌ها است که آن‌ها را قادر به کشف DNA ویروس و بعد نابودیشان می‌کند. بخشی از سیستم کریسپر، پروتیینی به نام Cas9 است، که قابلیت جستجو، برش زدن و سرانجام transformation ، DNA ویروس را به روشی خاص دارد. فناوری کریسپر به دانشمندان اجازه می‌دهد، تغییراتی در DNA سلول‌ها ایجاد کنند. اولین بار سیستم کریسپر در E . coli به عنوان یک توالی تکراری 29 نوکلیوتیدی با فاصله 32 نوکلیوتیدی توسط یوشیزومی ایشی نو ژاپنی در سال 1987 مطرح شد که باکتری‌ها و آرکی باکتری‌ها را از حمله باکتریوفاژها و پلاسمیدها محافظت می‌کند. این سیستم‌های دفاعی به یک RNA کوچک شناساگر توالی خاص تکیه می‌کنند و اسیدهای نوکلییک خارجی را خاموش می‌کنند. جایزه نوبل شیمی 2020 برای توسعه روش ویرایش ژنوم( CRISPR / Cas9 ) به امانویل شارپنتیه( Emmanuelle Charpentier ) و جنیفر ا. دودنا ( Jennifer A . Doudna ) تعلق گرقت. این تکنیک Cas9 / CRISPR یکی از جدیدترین ابزارهای تغییر ژنوم است که بسیار کارآمد، سریع و ساده می‌باشد که امید می‌رود تا بتوانیم هر نوع ژنی را از سلول حذف یا به اضافه نموده و یا تغییر دهیم. Cas9 / CRISPR سیستمی متشکل از یک پروتیین نوکلیاز متصل به RNA ( CRISPER ) است که RNA با اتصال به توالی مورد نظر امکان تجزیه ان را توسط Cas9 فراهم می‌کند. کاربرد: سیستم Cas9 را میتوان در رنج وسیعی از دستکاری‌های ژنومی مورد استفاده قرار داد. به طور کلی دستکاری‌های ژنتیکی به کلیه فرآیندهایی گفته می‌شود که ژن هایی را درون سلول هدف گیری نموده و تغییر داد. دستکاری‌های ژنتیکی اساس بسیاری از فعالیت‌های علمی، بیوتکنولوژی، ت مین غذا و داروی انسان است. از کاربردهای درمانی این روش می‌توان به درمان انواع سرطان‌ها ( سرطان ریه در سال 2016 و لوکمی در سال 2014 با استفاده از این روش درمان شد.) درمان اختلالات ژنتیکی مثل مرسوم‌ترین آنها یعنی دیستروفی عضلانی دوشن( DMD )(میزان کارایی % 50 )، بتا تلاسمی (میزان کارایی 17 ٫ 6 %)، HIV - 1 (میزان کارایی 30 - 100 %)، پلی سیتمی ورا(میزان کارایی 9 ٫ 15 %)، آب مروارید(میزان کارایی 29 ٫ 7 %)در انتها به نقش CRISPR در انجام آزمایش‌های تشخیصی ساده در طی شیوع کرونا اشاره کنیم که آزمایشات تشخیصی رو هم سرعت بخشید و هم دقت.به امید شکست دادن کرونا.
پارادایم - الگوواره از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزادپرش به: ناوبری، جستجو الگوواره (از یونانی: پارادیگما paradeigma )، به انگلیسی پارادایم، سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعه‌ای از الگوها و نظریه‌ها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل داده‌اند. هر گروه یا جامعه، "واقعیات" پیرامون خود را در چارچوب الگوواره‌ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می‌کند.الگوواره‌هایی که از زمان‌های قدیم موجود بوده‌اند از طریق آموزش محیط به افراد، برای فرد به صورت چارچوب‌هایی "بدیهی" در می‌آیند.واژه پارادایم( Paradigm ) نخست در سده پانزدهم و به معنی "الگو و مدل" مورد استفاده قرار گرفت. از سال 1960 کلمه پارادایم به الگوی تفکر در هر رشته علمی یا دیگر متون شناخت‌شناختی گفته می‌شود.لغت‌نامه مریام - وبستر این واژه را چنین تعریف می‌کند: "یک چارچوب فلسفی و نظری از یک رشته یا مکتب علمی در کنار نظریه‌ها، قوانین، کلیات و تجربیات به دست آمده که قاعده‌مند شده‌اند". به طور کلی چارچوب نظری و فلسفی از هر نوع.بر اساس ایده توماس کوهن، پارادایم آن چیزی است که اعضای یک جامعه علمی با هم و هر کدام به تنهایی در آن سهیم هستند. مجموعه‌ای از مفروضات، مفاهیم، ارزش‌ها و تجربیات که روشی را برای مشاهده واقعیت جامعه‌ای که در آن سهیم هستند (به ویژه در رشته‌های روشنفکرانه) ارایه می‌کند. بر اساس ایده کوهن، پارادایم اصطلاح فراگیری است که همه پذیرفته‌های کارگزاران یک رشته علمی را دربر می‌گیرد و چارچوبی را فراهم می‌سازد که دانشمندان برای حل مسایل علمی در آن محدوده استدلال کنند. کوهن معتقد است پارادایم یک علم تا مدت‌های مدید تغییر نمی‌کند و دانشمندان در چارچوب مفهومی آن سرگرم کار خویش هستند. اما دیر یا زود بحرانی پیش می‌آید که پارادایم را درهم می‌شکند و دگرش علمی به وجود می‌آید که پس از مدتی پارادایم جدیدی به وجود می‌آورد و دوره‌ای جدید از علم آغاز می‌شود.کوهن تیوری جاری را پارادایم نمی‌نامد، بلکه جهان‌بینی موجود را که آن نظریه در قالب آن شکل گرفته و همه کاربردهایی که از آن حاصل شده‌است را پارادایم می‌نامد.الگوواره علمیکوهن ( 1962 ) در کتاب ساختار انقلاب‌های علمی، الگوواره علمی را چنین تعریف می‌کند: آنچه که مشاهده شده و مورد موشکافی قرار می‌گیرد. نوع سوالاتی که مورد پرسش قرار گرفته و ارتباط جواب‌ها با موضوع بررسی می‌شود. چگونگی ساختارمند کردن این سوالات چگونگی تفسیر نتایج تحقیقات علمی چگونگی اجرا و هدایت مطالعه تجربی و تجهیزاتی که برای اجرای مطالعه تجربی موجود است.کوهن در توضیح الگوواره علمی واژه "علوم نرمال" را به کار می‌گیرد. بر این اساس فعالیت‌های روتینی که چالش‌برانگیز نبوده و تلاشی در جهت آزمون مفروضات (انگاره‌های) علم ندارد و در چارچوب هر پارادایم به توسعه و تکمیل آن علم کمک می‌کند، علوم نرمال خوانده می‌شود.کوهن این شکل از علم را به حل جورچین تشبیه کرده‌است. علمی که مفروضات را به چالش می‌کشد و در واقع از چارچوب قبلی خارج می‌شود، علم دگرشی (انقلابی) یا یک تغییر الگوواره (پارادایم شیفت) است.تغییر الگووارهاین واژه نیز اولین بار در سال 1962 توسط توماس کوهن در کتاب ساختار انقلاب‌های علمی، برای توصیف تغییر در مفروضات اساسی در دوره حکمرانی یک نظریه از علم به کار گرفته شد و پس از آن در بسیاری از حوزه‌های تجربیات انسانی مورد استفاده قرار گرفت.تغییر الگوواره، تغییر آرام در روش‌شناسی یا تجربه‌است و غالبا به تغییر اساسی‌ای در تفکر و برنامه اطلاق می‌گردد که سرانجام روش اجرای پروژه‌ها را تغییر می‌دهد.بر اساس ایده کوهن یک انقلاب علمی زمانی شکل می‌گیرد که دانشمندان با منتقدانی مواجه می‌شوند که نمی‌توان به سوالات آنها در چارچوب پارادایم مورد پذیرش عموم پاسخ داد.همیشه هر پارادایمی منتقدانی دارد که غالبا کنار زده شده یا نادیده گرفته شده‌اند. هنگامی که تعداد مخالفان به شکل معناداری افزایش یافت، رشته‌های علمی با نوعی از بحران روبرو می‌شود و در خلال دوره بحران، ایده‌های جدید (و بعضا ایده‌هایی که قبلا ندیده گرفته می‌شدند) مورد توجه قرار می‌گیرند و سرانجام پارادایم جدیدی شکل می‌گیرد که پیروان خود را خواهد داشت و آنگاه نبرد بزرگ بین پیروان ایده جدید و قدیم روی می‌دهد. در این مواجهه طولانی انبوهی از اطلاعات تجربی و استدلالات علمی رد و بدل می‌شود.کوهن رویارویی ایده ماکسول با اینشتین (درباره حرکت نور) را به عنوان شاهد ارایه می‌دهد. نهایتا اینکه شواهد هر ایده توسط افراد الک می‌شود، البته گاهی مواقع زمان منجر به پیروزی یکی از ایده‌ها می‌گردد. کوهن در این مورد جمله‌ای را از ماکس پلانک نقل می‌کند "حقیقت جدید علمی با قانع شدن مخالفان و روشن کردن آنان غلبه نمی‌یابد، بلکه مخالفان سرانجام می‌میرند و نسل جدید نیز با ایده جدید پرورش می‌یابد" این اتفاق انقلاب علمی یا پارادایم شیفت است.آنچه برای علم فیزیک در اواخر قرن نوزدهم اتفاق افتاد یک پارادایم شیفت بود. لرد کلوین فیزیکدان مشهور آن زمان گفت "چیز جدید دیگری برای کشف کردن وجود ندارد و آنچه باقی مانده‌است تنها اندازه‌گیری دقیق و دقیق‌تر است". تنها پنج سال پس از آن، آلبرت انشتین مقاله معروف خود را در مورد نظریه نسبیت ارایه کرد که قوانین مکانیک نیوتونی (که بیش از سیصد سال برای توضیح حرکت و نیرو به کار می‌رفتند) را به چالش کشید.کوهن بر این باور بود که تکامل تدریجی علم به سمت حقیقت نیست، بلکه دستخوش انقلاب‌های دوره‌ای است که او آن را "تغییر الگوواره" می‌نامد.مهم‌ترین عامل فلج‌کننده تغییر الگوواره، ناتوانی ما در آگاهی از فراسوی الگوی تفکر جاری است. یک وجه مهم الگوواره کوهن این است که پارادایم‌ها مقایسه‌ناپذیرند. الگوواره جدیدی که جایگزین قبلی می‌شود، لزوما بهتر از قبلی نیست، زیرا معیارهای مقایسه، به هر الگوواره بستگی دارد.کوهن در مورد ساختار انقلاب‌های علمی می‌گوید "گذار موفقیت‌آمیز از یک پارادایم به دیگری به وسیله انقلاب الگوی معمول توسعه علوم در حال رشد است".ویژگی علوم اجتماعیکوهن معتقد بود به کار بردن واژه تغییر الگوواره در علوم اجتماعی صحیح نیست و اصولا به وسیله این واژه می‌توان علوم اجتماعی را از علوم طبیعی تشخیص داد. با توجه به کثرت آرا در مورد یک موضوع در علوم اجتماعی واحد و همچنین چند مفهومی بودن واژه‌ها، الگوواره‌ای وجود ندارد. متی دوگان جامعه‌شناس فرانسوی، در مقاله‌ای این موضوع را دنبال کرده و نمونه‌های زیادی از عدم وجود الگوواره در علوم اجتماعی، به ویژه جامعه‌شناسی و علوم سیاسی ارایه داده‌است.منبع هامارگارت مسترمن" The Nature of a Paradigm " شابک: 0 - 521 - 09623 - 5 دانشگاه کمبریج 1970The Three Means of Persuasion برهان ارسطوآلکساندر پاینه Innovation und Paradigma بیله‌فلد 2006 . شابک: 3 - 89942 - 458 -
یادداشتی در باب ژست و کرونا کرونا و ژستیادداشتی در باب ژست و کرونا بابک صفریاگر تنها یک امر یقینی باشد، آن این است که ما همه دارای بدن هایی هستیم. تیاتر مواجهه‌ی زندگی روزمره‌ی ما یک فضای اگزوتیک دارد: خیابان. بدن این تیاتر صامت همواره در بستر خیابان به سان آموزگار نادانی ست که قدرت را در شکل میکروفیزیکش به چالش می‌کشد. هر جا مقاومت هست قدرت نیز حضور دارد. بدن، عرصه کنش و اندرکنش است. گاه خودش خود را بیان می‌کند و گاه توسط دیگری عرصه‌ای است برای ژوییسانس. در عصری زیست جهان امپراتوری که از سربازان جسم زدایی شده است و سرباز صرفا یک هیبت فیزیکی نیست، باز هم بدن در جامعه ابزاری ست قدرتمند برای مقاومت. سوژه‌ها با بدنهایشان سیاست ورزی می‌کنند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه/ همواره از امر تروماتیک رویت پذیری می‌کنند. ؟ دلوز، می‌گوید نه تنها یک اندام هیچ چیز تولید نمی‌کند بلکه حتا یک بدن هم قادر به این کار نیست. مجموعه‌ای از بدن‌ها و محیط‌ها، تمام آن چیزی را شکل می‌دهند که ما به یک بدن و یک اندام نسبت می‌دهیم. به بیانی استعاری، این مجموعه برساخته‌ی تعداد زیادی قلمرو و لایه‌های زیرین‌آنهاست که در یک همزمانی مدام، تولید را ممکن می‌سازند. پرسش از آنچه بدن می‌تواند انجام دهد به این معنا است که می‌توان از آنچه تا امروز با بدن کرده‌ایم فراتر رویم و دست به کارهایی به ظاهر غیرممکن بزنیم. اگر از قوانین و ایده‌های ازلی که به مثابه‌ی انسان برای تحدید بدن و تعریف مطلق کارکرد اندام‌هایش ساخته‌ایم سرباز بزنیم، آن هنگام است که آزاد خواهیم بود کارهای بیشتری با بدن بکنیم. قلمروهای جدیدتری کشف کنیم. نیروهای عظیم‌تری پدید بیاوریم. کارهایی فراتر از کشتن، آسیب رساندن، استفاده، اعمال قدرت و مصادره‌ی بدن دیگران. انسان‌ها یا حیواناتدر پدیدارشناسی بدن درمی یابیم که مردم چگونه بدن‌های خود را تجربه می‌کنند. مفهوم کلی این رویکرد بدن زیسته است. این مفهوم بدین معناست که بودن در جهان و آگاهی انسانی تا حد زیادی توسط بدن معین می‌شود.انسان نوعی عامل اجتماعی جسم مند است. در نگاه فیلسوفی چون مرلوپونتی تمام احساسات بشری جسم مند است. صور جدی بدن در تمامی تجارب زیسته ما اغلب اوقات نقش بدن، نقشی غایب یا پنهان و ناخودآگاه ست و سوژه خود را از بدن خویش متمایز فرض می‌کند. تنها وقتی از حضور بدن آگاه می‌شویم که نوعی درد یا ناراحتی بدن غایب را به بدن حاضر بدل کند. گویا رسالت این حضور بر عهده‌ی موتیف زندگی اجتماعی ما در دیالکتیک دولت و طبیعت بوده است این بار به نام نامی کرونا. اینک به تعبیر آگامبن در وضعیت اضطراری به سر می‌بریم و این وضعیت ژست‌های خودش را تولید می‌کند. مفاهیمی از دل این وضعیت (به تعبیر بدیو) به دلیل رخداد کرونا، جامه قامت و معنا به تن کرده‌اند. ماسک، دستکش، و خود کنترلی. همه این‌ها ژست‌های تولید شده‌ی وضعیت کرونا زدگی ست. امنیت زایی و امنیتی شدن تمام جامعه را در بر می‌گیرد. هرکس که این ژست‌ها را ندارد دیگری ست و به نام نامی سلامتی، مارژینال و تهدید محسوب می‌شود. اکنون مفهوم امنیت دال شناور و تهی ست و در عین حال لبریز از معانی .یعنی یک مفهوم امنیت می‌تواند با بی نهایت مدلول جمع شود. امنیت به میانجی قسمی ژست سلامت بازنمایی می‌شود.
کوتوله قرمز کوتوله قرمز ستاره‌ای خنک روی رشته اصلی نوع طیفی M است. رشته اصلی طبق نمودار هرتسپرونگ راسل، ستاره هایی هستند که از نظر درخشندگی، اندازه و دما به پایداری رسیده و در واقع در میانسالی به سر می‌برند. مثلا خورشید یک ستاره میانسال است. این ستاره‌ها جرمی حدود 0 ٫ 075 تا 0 ٫ 5 جرم خورشیدی و دمایی کمتر از 4000 K دارند. تصویری خیالی از یک ستاره قرمز کوتوله*جرم خورشیدی ( Solar Mass ) یک واحد جرم قراردادی در ستاره شناسی برابر با 2 * 1030 کیلوگرم، یا همان جرم خورشید است. کوتوله‌های قرمز ستاره‌های تقریبا کوچک و کم جرمی هستند. ابعاد آن‌ها گاهی به 1 / 10 , 000 زمین و همینطور روشنایی آن‌ها حدود 10 درصد زمین است. این ستاره‌ها به خاطر جرم کم، انرژی کم‌تر و دمایی پایین‌تری هم دارند. انرژی تولید شد روی سطح این ستاره‌ها به خاطر تبدیل هیدروژن به هلیم از طریق مکانیزم هسته‌ای زنجیره پروتن به پروتن* رخ می‌دهد. در بسیاری از ستاره‌های بزرگ‌تر، حتی خورشید، این فرایند یکی از مکانیزم‌های تولید انرژی است.*زنجیره پروتن به پرتون یکی از دو مکانیزم اصلی هسته‌ای برای تولید انرژی است که طی آن ماده‌ای با جرم مشخص به ماده‌ای با جرم دیگر تبدیل شده و در اثر این فرایند انرژی تولید یا جذب می‌شود. در کوتوله‌های قرمز با جرم کمتر از 0 ٫ 35 جرم خورشیدی، به خاطر زیاد بودن چگالی در مقایسه با دما، انتقال گرما از هسته به پوسته به صورت رسانش صورت می‌گیرد. هر ستاره کوتوله‌ای با جرمی بیش‌تر از این، لایه‌ای دور هسته خود دارد که از رسانش گرمای هسته به پوسته جلوگیری می‌کند. خورشید بزرگ، کوتوله قرمزجرم پایین این نوع ستاره‌ها منجر شده تا هیدروژن روی سطح آن‌ها بطور فزاینده متراکم نشود. به همین خاطر آن‌ها می‌توانند پیش از خارج شدن از زنجیره اصلی مقدار بیش‌تری از هیدروژن روی سطح خود را بسوزانند. به همین علت است که عمر این نوع ستاره‌ها نسبت به ستاره‌های بزرگ‌تر از خود همچون خورشید بسیار بسیار بیش‌تر است. هرچه ابعاد ستاره کوچک‌تر باشد، طول عمر آن در زنجیره اصلی بیش‌تر است. همزمان با مصرف شدن هیدروژن موجود روی سطح ستاره، نرخ همجوشی هسته‌ای کاهش یافته و هسته ستاره منقبض می‌شود. در اثر این تغییر ابعاد، انرژی گرانشی بوجود می‌آید که تبدیل به حرارت می‌شود. این حرارت همان گرمایی است که به صورت رسانشی به سطح ستاره منتقل می‌شود. حمید فقیهی - علاقمند به هوافضا و نویسنده سایت مسترکلاس ایران
رویای رو به فراموشی مغز کامپیوتری شکل 1 . مغز کامپیوتری منتشر‌شده در scientificamerican به تاریخ 29 آوریل 2021 لینک منبع The Fading Dream of the Computer Brain دوازده سال پیش، وقتی که من فارغ‌التحصیل کالج بودم، به خوبی از ماشین آموزشی سیلیکون ولی آگاه بودم، اما فروش شرکت‌های فن‌آوری خصوصی را به عنوان دنیایی دور از حقایق عینی در مورد زیست‌شناسی انسانی که در کلاس‌های علوم اعصاب آموزش داده بودم، در نظر گرفتم. در آن زمان، من دیدم که دانشمند علوم اعصاب هنری مارکرام در یک سخنرانی TED اعلام کرد که او راهی برای شبیه‌سازی کل مغز انسان در ابرکامپیوترها در طی 10 سال پیدا کرده است. این اندام شبیه‌سازی شده با کامپیوتر به دانشمندان این امکان را می‌دهد که درمان‌های جدید اختلالات و بیماری‌ها را فورا و به طور غیر‌تهاجمی آزمایش کنند، و ما را از تحقیقاتی که به آزمایش بر روی حیوانات و مداخلات ظریف بر روی افراد زنده بستگی دارد به رویکرد " in silico " در علوم اعصاب سوق دهند.ذهن 22 ساله من این را به عنوان یک پیشنهاد بیش از حد افراطی اعلام نکرد. در عوض، احساس هیجان و جسارت می‌کرد، نوعی لحظه که رویای یک قضیه علمی دور دست را به یک هدف ناگهان ملموس تبدیل می‌کند و به سرمایه‌گذاران و محققان همکار انگیزه می‌دهد تا بزرگ‌تر فکر کنند. و بنابراین من یک پروژه مستند 10 ساله را با پیروی از مارکرام و پروژه مغز آبی او آغاز کردم، با شروع فیلمی که همزمان با آغاز دوره‌ای از عصب‌شناسی بزرگ بود که در آن جعبه‌های سیاه پر‌سر‌و‌صدای تولید‌شده توسط Silicon Valley به عنوان امید جدید برای درک جعبه‌های سیاه بین گوشه‌ای ما دیده می‌شدند.شاید علاقمند به مطالعه مقاله چرا DNA خود‌به‌خود تغییر می‌کند؟ باشید.مستند کردن چشم‌انداز مارکرام در طول یک دهه سفر من هیچ پاسخ روشنی ندارد، به جز یک مورد: که ارایه‌های درخشان و جاه‌طلبی محض، شاخص‌های ضعیفی از موفقیت در زمینه درک مکانیسم‌های بیولوژیکی پیچیده مغز هستند. امروزه، همانطور که ما شاهد بازی ذهن بودن پونگ هستیم که توسط یک میمون به عنوان بخشی از نمایش بومبیایی توسط شرکت نوریلینک الون ماسک کنترل می‌شود، بیش از هر زمان دیگری نیاز به باز کردن چرخه هایف وجود دارد تا با آنچه که آینده تکنولوژی مغز و عصب‌شناسی در انتظار بشریت است، دست و پنجه نرم کنیم.در چنین مواردی اغلب به فراموشی انتخابی برای وعده‌های برآورده نشده گذشته تکیه می‌شود تا اشتیاق حول پیشرفت علمی و تکنولوژیکی دوباره احیا شود. هیجان اولیه من برای وعده‌های پروژه مغز آبی ادامه دارد، اما به یک تجربه پیچیده و دشوار تبدیل شده است. انتقادات و محدودیت‌های تکنولوژیکی که من در طول یک دهه پس از سخنرانی TED مارکرام با آن‌ها مواجه شدم، هر چرخه عصبی جدید را به یک یادآوری قوی از آن علاقمندان اولیه و خطر مدیریت نادرست آن‌ها تبدیل کرده است.اولین تغییر در تفکر من حدود سه سال در زمان مستندسازی پروژه آبی مغز رخ داد. همه چیز آنطور که برنامه‌ریزی شده بود پیش نمی‌رفت: تجسم‌های با‌شکوه از اولین میلی‌متر مربع مغز موش شبیه‌سازی شده که در اتاق معاینه بازدید‌کننده موجود بود، اما عدم پیشرفت مشخصی در طول نقشه جاده به سمت مغز انسان وجود داشت. چیزی نگذشت که صحبت از یک تلاش ضروری و بزرگ‌تر به نام پروژه مغز انسان شد که به پول بیشتری نیاز داشت اما در نهایت منابع لازم برای رسیدن به هدف را فراهم می‌کرد. پیشنهادها ارایه شدند و این پروژه یک میلیارد یورو بودجه از اتحادیه اروپا دریافت کرد، تنها یک سال بعد پس از اینکه یک نامه سرگشاده توسط بیش از 800 دانشمند علوم اعصاب امضا شد که با دیدگاه اصلی در مورد چگونگی شبیه‌سازی مغز انسان و اعتراض به سبک رهبری موسس و مدیر آن، مارکرام، مخالفت کردند، در بحث و جدل غرق شد.ممکن است مطالعه مقاله چگونه محاسبات کوانتومی می‌تواند علم شیمی را متاثر کند؟ برای شما جذاب باشد.همان‌طور که بحث علمی و پیامدهای بین فردی به تدریج برای من روشن کرد که برنامه 10 ساله بازسازی مغز انسان در یک کامپیوتر شاید در تمام طول این مدت یک رویا بوده است، من شروع به مصاحبه با منتقدان بیشتر این تلاش کردم، و با جزییات بیشتری شروع به بررسی آنچه که حتی قصد داشتم بگویم که شما چنین کاری را انجام می‌دهید کردم. دانشمند علوم اعصاب پرینستون، سباستین Seung سوالی را در طول مصاحبه‌مان برای من مطرح کرده بود که در طول زمان برای عصبانی کردن من آمده بود، با اشاره به مشکلات علمی، اخلاقی و فکری که این کار به سمت آن‌ها هدایت شده بود: "من این سوال را از شما خواهم پرسید،" Seung شروع کرده بود، و این سوال را به زمان خودم در پروژه مغز آبی و ماهیت قطعه شبیه‌سازی شده مغز موش که محققان پروژه در تصویرسازی خیره‌کننده ارایه کرده بودند، تبدیل کرده بود. آن‌ها به شما شبیه‌سازی برخی از فعالیت‌های عصبی درون این را نشان دادند. فرض کنید که متفاوت به نظر برسد از کجا می‌دانید که این درست یا غلط است؟ همانطور که پشت دوربین نشسته بود جواب داد "نمیدانم"، سیونگ تکرار کرد :"درست است، چطور کسی می‌توانست بگوید که این الگوی فعالیت درست بود یا نه؟"مشکلات زمانی می‌رسند که فرد شروع به بازجویی از آنچه "حق" در این وضعیت مستلزم آن است، برای بازسازی یک سیستم بیولوژیکی عمیقا پر‌سر‌و‌صدا در داخل مدارهای یک ماشین کاملا برنامه‌ریزی‌شده، به نظر می‌رسد که در نهایت به یک مسیله اساسی پلتفرم برسد. زیست‌شناسی بر روی یک موتور از "اشتباهات" غیرقابل‌پیش‌بینی - شناخته‌شده به عنوان جهش - اجرا می‌شود که تنوع مشاهده‌شده در میان افراد در یک گونه را ایجاد می‌کند و با محیط ما برای هدایت تغییر تکاملی از طریق انتخاب طبیعی تعامل می‌کند. نورون‌ها همچنین به عنوان عناصر پر‌سر‌و‌صدا شناخته می‌شوند و پتانسیل‌های عملی ایجاد می‌کنند که از رویدادهای کاملا قابل‌پیش‌بینی دور هستند. از سوی دیگر، در کامپیوترها، اشتباهات ساختاری، که با عنوان "باگ" شناخته می‌شوند، به سرعت برای ایجاد یک کد کامل برای کار در دست اقدام می‌کنند.قطعا، بسیاری از عناصر مغز انسان را می‌توان مدل‌سازی کرد، بررسی کرد و کلیات آن‌ها را استخراج کرد، درست مانند کاری که ما برای قلب انسان انجام دادیم تا وسیله‌ای ایجاد کنیم که بتواند در بدن من یا شما عمل کند، و ما را زنده نگه دارد. اما وقتی صحبت از ساخت یک شبیه‌سازی کامل از یک مغز انسان می‌شود، که "آگاهی دارد" و "صحبت می‌کند"، همانطور که مارکرام در اولین مصاحبه به من گفت، چگونه سیستم مشخص نرم‌افزار در حال اجرا بر روی کامپیوترها می‌تواند اشتباهات واقعا غیرقابل‌پیش‌بینی مشاهده‌شده در هر سطح از زندگی زیستی، از جهش در DNA ما تا فعالیت در یک سیناپس را ثبت کند؟اگرچه دانشمندانی که من در طول سال‌ها با آن‌ها مصاحبه کردم، طیف وسیعی از دیدگاه‌ها را در مورد مسایل دشوار سر‌و‌صدا و هرج‌و‌مرج در شبیه‌سازی‌های کامپیوتری زیست‌شناسی به اشتراک گذاشتند، اما تا زمانی که من مصاحبه‌ای را با یک متخصص مغز و اعصاب جوان‌تر در پروژه مغز آبی انجام ندادم که من پاسخی را شنیدم که از طریق برق روابط‌عمومی مثبت‌گرا قطع شد. او در پاسخ به این پرسش که چگونه یک فرد می‌تواند نوع "درست" تغییرپذیری را در شبیه‌سازی یک موجود زنده پیدا کند، گفت: "این سوال خوبی است، زیرا نوع درست، ما هرگز نمی‌توانیم بدانیم که نوع درست تغییرپذیری چیست."مطالعه مقاله تغییرات جدید کووید 19 چگونه می‌توانند بر واکسن تاثیر بگذارند؟ توصیه می‌شود.اگر ما هرگز نتوانیم نوع درست تغییرپذیری را بدانیم، به نظر می‌رسد چیزی که ما در تلاش برای شبیه‌سازی ساختارهای بیولوژیکی بر روی کامپیوترها درباره‌اش صحبت می‌کنیم یک سیستم دیجیتال است که دقیقا کاری را انجام می‌دهد که سازندگان آن می‌خواهند انجام دهد. با در نظر گرفتن نشانه‌هایی از هوش مصنوعی، علوم اعصاب محاسباتی به تدریج در جستجوی الگوریتم‌های کامل، پشت مغزهای بیولوژیکی باقی می‌ماند، که مانند فامیل‌های آن در یادگیری عمیق، ممکن است در نهایت جعبه‌های سیاه بیشتری تولید کند که کارها را اجرا می‌کنند اما از نظر داخلی ناشناخته باقی می‌مانند.در سالن‌های مزرعه‌های سرور و آزمایشگاه‌های علوم اعصاب که بر روی تولید مجدد عملکرد بیولوژیکی در ماشین‌های دیجیتال تمرکز دارند، پاسخگویی اخلاقی برای هویت شبیه‌سازی تبدیل به یک مسیله مرکزی می‌شود. شبیه‌سازی فعالیت عصبی، به دور از رسیدن به بازسازی عینی "مغز انسان"، در نهایت بازتابی از تعصبات سازندگان آن‌ها خواهد بود. و وقتی صحبت از شرکت‌های فن‌آوری می‌شود که باور دارند درک یک سیستم برای دستکاری آن یا تولید مجدد یک نسخه از آن برای سود ضروری نیست، وقتی سیستم مورد نظر مغز انسان است، این به چه معناست؟یکی از انگیزه‌های مارکرام برای شتاب بخشیدن به علوم اعصاب به سمت شبیه‌سازی کامل مغز انسان، احساس درماندگی او در مواجهه با تشخیص اوتیسم پسرش بود. در واقع، برای بسیاری از محققان در این زمینه، مقاصد پشت کار می‌تواند عمیقا شخصی و، حداقل در تیوری، بسیار مفید باشد - به همین دلیل است که من به سمت قابلیت بهبود شرایط انسانی فعال شده توسط آزمایش و جاه‌طلبی علمی جذب می‌شوم. با این حال، همچنان که رقابت فن‌آوری پیش رو است و یک نوع خاص از فروش تکنوکرات همچنان به تسلط بر گوش جمعی انسان ادامه می‌دهد، خط بین داستان و واقعیت همچنان مبهم باقی خواهد ماند، که منجر به چرخه‌های اغراق و ناامیدی می‌شود که اعتماد عمومی بلند مدت به علم را تهدید می‌کند.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله علوم نورونی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
باتری اسیدی چیست؟ باتری اسیدی باتری اسیدی یا باتری سربی - اسیدی گونه‌ای از باتری قابل شارژ است که در سال 1859 توسط فیزیکدان فرانسوی، گاستون پلانته اختراع شد.علی‌رغم ذخیره انرژی کم نسبت به وزن و حجم آن، به دلیل هزینه پایین و عرضه زیاد در وسایل نقلیه موتوری مورد استفاده قرار می‌گیرد.ساختار یک باتری ترکیبی است از مواد شیمیایی، نکات الکتریکی، نگهدارنده‌ها و فرم‌دهنده‌های مکانیکی.بطور کلی می‌توان باتری سرب اسید را متشکل از 4 بخش کلی دانست:الکترود یا صفحات مثبت که به آن‌ها آند نیز گفته می‌شود.الکترونها در حین دشارژ جذب این قطب یا صفحات می‌شوند.در باتریهای سرب اسیدی ماده شیمیایی عمده تشکیل دهنده صفحات مثبت، اکسید سرب ( PbO2 ) می‌باشد.الکترود یا صفحات منفی که به آن‌ها کاتد نیز گفته می‌شود.الکترونها در حین دشارژ از این قطب خارج می‌شوند.ماده شیمیایی عمده تشکیل دهنده الکترودهای منفی، سرب ( Pb ) است.لازم به ذکر است که سرب یا اکسید آن از لحاظ مکانیکی قابلیت فرم‌گیری مناسب ندارند و اغلب به کمک افزودن آلیاژهای مختلف و همچنین شبکه‌های نگهدارنده حالت دهی می‌شوند.ضمنا اصطلاحا آن‌ها را مواد فعال یا Active Material نیز می‌گویند.زیرا در اصل واکنش شیمیایی داخل باتری به کمک سرب و اکسید آن صورت می‌گیرد.الکترولیت که محیط ما بین دو الکترود را پر می‌کند و در واقع بستری برای عبور شارژ بین الکترودهای مثبت و منفی را فراهم می‌آورد.در باتریهای سرب اسیدی هر دو قطب در محلولی از اسید سولفوریک ( H2SO4 ) با غلظتی در حدود 25 تا 40 درصد و آب ( H2O ) با غلظتی در حدود 60 تا 75 درصد، غوطه ور هستند.ترکیب آب و اسیدسولفوریک باعث می‌شود که اسید سولفوریک به صورت یونیزه درآمده و به یونهای + H و - HSO4 تبدیل شود.جداکننده و فاصله‌دهنده، بخش دیگر باتریهای سرب اسیدی را تشکیل می‌دهند.وظیفه اصلی آن‌ها جداسازی و ایزوله کردن الکتریکی قطبهای مثبت و منفی از یکدیگر است.بخشی از تکنولوژی ساخت باتریهای سرب اسیدی، مربوط به طراحی این ایزولاتورهای الکترومکانیکی است.در بعضی از انواع که از نظر حجم باتری محدودیتی وجود ندارد، این ایزولاسیون به کمک ایجاد فاصله فیزیکی بین الکترودها ایجاد می‌شود که باعث ارزانتر شدن باتری ولی افزایش حجم آن می‌شود.اجزای یک باتریاز دیگر اجزای باتری می‌توان به:پوسته . . . . . . . . . .. Battery case درپوش باتری . . . . . ... Battery cover در خانه باتری . . . . . . . . . . Vent cap قطب‌های باتری . . . . . . Terminal post خانه باتری . . . . . . . . . .. Battery cell صفحه‌های مثبت . . . . . . Positive plate صفحه‌های منفی . . . . . Negative plate صفحه‌های عایق . . . . . . ... Separator الکترولیت . . . . . . . . . . . Electrolyte شانه نگهدارنده صفحات . . . . . . Plate connector پلاک باتری . . . . . . . . Battery information label نشاندهنده شارژ باتری . . . . . . . Gravity indicator نشاندهنده سطح الکترولیت . . . . .. charging leveler اشاره کرد.بعضی از این اجزا در تمامی باتربها استفاده نمی‌شوند . مثلا نشان‌دهنده شارژ بودن باتری و نشاندهنده سطح الکترولیتانواع مختلفی از جداکننده‌ها تا بحال ابداع شده‌اند که مرسوم‌ترین آن‌ها عبارتند از:جداکننده‌های PVC این نوع جداکننده‌ها اغلب در باتریهای معمولی ( Normal ) دریچه دار ( Vented ) با آلیاژ سرب آنتیموان استفاده می‌شود که از لحاظ هدایت الکتریکی از جمله بدترین جداکننده‌های باتری می‌باشد.جداکننده‌های سلولزی که از هدایت الکتریکی نسبی و تخلخل مناسبی برخوردار می‌باشند.جداکننده‌های پلی اتیلنی، از استحکام مکانیکی و هدایت مناسبی برخوردار هستند و به دلیل فرم‌پذیری مناسب خود اغلب به صورت پاکتی الکترودهای مثبت را در بر می‌گیرند.جداکننده‌های AGM ) Absorptive Glass Mat )این نوع از جداکننده‌ها، تقریبا به عنوان بهترین نوع جداکننده شناخته می‌شوند و ت ثیر بسزایی در برگشت‌پذیری مجدد اکسیژن آزاد شده در واکنش‌ها به محیط شیمیایی باتریها بازی می‌کنند.جداکننده‌های Gel تقریبا مشابه AGM می‌باشند و بطور کلی در باتری‌هایی که از این نوع جداکننده‌ها استفاده می‌کند الکترولیت به صورت مایع جریان ندارد و اغلب به صورت ژلی یا خمیری شکل است.به‌طور کلی اختلاف ولتاژ ایجاد شده به کمک یک سلول از الکترودهای مثبت و منفی در باتریهای سرب اسیدی حدود 2 تا 2 ٫ 1 ولت است.لذا ولتاژهای بالاتر مثل 12 ولت از اتصال سری چندین سری از الکترودهای مثبت و منفی تشکیل می‌شود.قطر صفحات مثبت و منفی نقش اساسی در تعیین ظرفیت باتری بازی می‌کنند.اغلب برای کاربردهای با ظرفیت معمول همچون باتریهای استارتر خودرو قطر این صفحات کمتر از 2 میلی‌متر است.اما در کاربردهایی با قابلیت شارژ دهی طولانی قطر الکترودها به 6 میلی‌متر نیز خواهد رسید.باتری خودروباتری‌ها : باتری‌ها مولد هایی هستند که انرژی شیمیایی را تبدیل به انرژی الکتریکی میکنند .باتری‌ها معمولا از کنار هم قرار دادن حداقل دو صفحه فلزی ( یا آلیاژیی) متفاوت در داخل یک محلول شیمیایی بوجود می‌آیند. یکی از این دو صفحه دارای خاصیت الکترون دهی بیشتر(مثبت یا آند) و دیگری دارای خاصیت الکترون گیری بیشتر(منفی یا کاتد ) میباشد .محلول شیمیایی که باعث ایجاد ارتباط بین این دو صفحه میگردد ، الکترولیت نامیده میشود.دسته بندی باتری‌هاباتریها را به روشهای مختلف دسته بندی می‌کنند در ادامه مهمترین روشهای دسته بندی آمده است.از نظر حالت الکترولیت :باتری خشک ( dry ) الکترولیت این نوع باتری‌ها جامد می‌باشند، مانند باتریهای قلمی،باتری‌تر ( wet ) دارای الکترولیت مایع می‌باشند، مثل باتریهای مورد استفاده در خودرو هاتوجه : امروزه نوعی باتری‌ها به بازار ارایه شده که الکترولیت آن نه کاملا جامد مانند باتری قلمی و نه مایع مانند باتریهای متداول خودروها ، الکترولیت این باتری‌ها مانند ژل میباشند به این باتری‌ها ، باتری‌های با مراقبت کم ( free - maintenance ) یا ( low - maintenance ) نامیده می‌شوند . البته شاید بتوان آنها را در دسته باتری‌های خشک قرار داد.از نظر جنس الکترولیت و صفحات :باتری سربی - اسیدی ( lead acid )، باتری نیکل - کادمیوم ( Nickel - cadmium )، باتری هوا - روی( zinc - air ) ، باتر آلکالاین ( alkaline ) ..معمولا باتریهای خودرو‌ها از نوع . برای مطالعه ادامه این مقاله ، اینجا را کلیک کنید.
باتری هواوی Honor 3X باتری هواوی Honor 3X با ظرفیت 3000 میلی آمپر و شماره مدل HB476387RBC می‌باشد. با خرید باتری هواوی Honor 3X یک باتری اوریجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام می‌شود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده می‌کنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک باتری هواوی Honor 3X را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی هواوی آنر 3X شما فرا رسیده است.مدل: HB476387RBC ظرفیت باتری: 3000 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون - قابل تعویض توسط کاربر
گرمایش 100 هزار درجه آب در کمتر از 10 پیکوثانیه با لیزر اشعه ایکس پژوهشگران با استفاده از یک لیزر قدرتمند که از خود اشعه ایکس ساطع می‌کند، مقداری آب را در کمتر از 10 پیکوثانیه (هر پیکوثانیه برابر با یک تریلیونم ثانیه است) از دمای اتاق ( 20 درجه سانتی‌گراد) به 100 هزار درجه سانتی‌گراد رساندند. این مجموعه‌ی آزمایشی که می‌توان آن را سریع‌ترین گرم‌کننده‌ی آب نامید، حالتی عجیب و ناشناخته از آب را تولید کرد. از این رو پژوهشگران امیدوارند با مطالعات بیشتر، درباره خواص عجیب و ناشناخته‌ی آب که فراوان‌ترین و مهم‌ترین مایع کره‌ی زمین است، اطلاعات بیشتری کسب‌کنند. این مشاهدات همچنین کاربردهایی در زمینه‌ی، کاوش‌های بیولوژیکی و آشنایی با لیزر‌های اشعه‌ی ایکس دارد. تیم کارل کالمان از طرف موسسه‌ی CFEL و دانشگاه آپسالای سوید مسیول انجام این پژوهش بود و گزارش خود را در ژورنال PNAS منتشر کرد. پژوهشگران با استفاده از لیزر الکترون آزاد در آزمایشگاه SLAC (زیرمجموعه دانشگاه استنفورد) در آمریکا، شلیک‌های بسیار شدید و فوق‌العاده کوتاهی از اشعه‌ای ایکس به جریانی سریع از آب داشتند.کالمان می‌گوید:کار ما روش متداولی برای به جوش آوردن آب نیست!در حالت معمول، وقتی آب را گرم می‌کنیم، تکان‌خوردن مولکول‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود. در حالت مولکولی، گرما رابطه‌ی مستقیمی با حرکت دارد هرچه جسمی گرم‌تر شود، سرعت حرکت مولکول‌هایش بیشتر خواهد شد. به‌عنوان مثال در اجاق گاز یا اگر کمی دقیق‌تر باشیم، در مایکروفر به‌وسیله‌ی گشتاور مغناطیسی که ایجاد می‌شود، سرعت حرکت مولکول‌های آب افزایش می‌یابد و آن‌ها متناوبا، جلو و عقب می‌روند که در نهایت این عمل باعث انتقال گرما و گرم یا پخته شدن غذای‌می‌شود. کالمان در ادامه توضیح می‌دهد:سازوکار ایجاد گرمایش در پژوهش ما، اساسا متفاوت است.پرتوهای پرانرژی ایکس، الکترون را از داخل مولکول آب، خارج می‌کنند بنابراین تعادل بار الکتریکی بر هم می‌خورد و اتم در واکنش به این نیروی دفع‌کننده، شروع به حرکت ناگهانی و سریع می‌کند، به بیان دیگر، با خارج شدن الکترون از داخل مولکول و برهم خوردن تعادلی که باعث شده‌بود برآیند تمام نیروهای ذرات زیراتمی، صفر و اصطلاحا اتم در حالت پایدار باشد، پروتون‌ها شروع به دفع یک‌دیگر می‌کنند و در ادامه اتم حرکت می‌کند تا دوباره به حالت پایدار خود برسد! آب در کمتر از 75 فمتوثانیه، از حالت مایع به حالت پلاسما تغییر فاز می‌دهد. پلاسما حالتی است که در آن اتم‌ها، الکترون از دست داده‌اند و به‌صورت یون گازی هستنداولوف جانسون، یکی دیگر از نگارنده‌های این مقاله، می‌افزاید: . اما هنگامی که آب از حالت مایع به پلاسما تبدیل می‌شود، تغییری در چگالی‌آن به وجود نمی‌آید زیرا اتم‌ها در این زمان اندک، جابه‌جایی قابل توجهی نداشته‌اند. این حالت عجیب از ماده، ویژگی‌های مشابه بسیاری با پلاسمای خورشید و گاز موجود در سیاره بزرگ مشتری دارد اما چگالی‌آن کمتر و در عین‌حال گرم‌تر از هسته زمین است.پژوهشگران برای اعتبار بخشیدن به روند شبیه‌سازی، اندازه‌گیری دقیق را نیز در دستور کار خود قرار دادند. اندازه‌گیری و شبیه‌سازی در کنار هم، می‌تواند ابزار مناسبی برای، افزایش اطلاعات عمومی درباره آب و در عین‌حال بررسی حالت عجیب آن باشد.جانسون ت کید می‌کند:آب، حقیقتا مایع عجیبی است. شاید اگر همین ویژگی‌های عجیب نبود، بسیاری پدیده‌ها نظیر حیات در کره‌ی زمین وجود نداشت!آب ویژگی‌های استثنایی و خاصی در خود جای داده‌است چگالی غیر عادی و بالا بودن گرمای ویژه، گوشه‌ای از ناهنجاری‌های این مایع است. باتوجه به برنامه‌ریزی‌های مرکز جهانی آب، در آینده‌ای نه‌چندان دور، ویژگی‌های خاص و منحصربه‌فرد دیگری از این مایع کشف خواهد شد و نتایج به‌دست‌آمده، اهمیت زیادی برای فعالیت‌های بشری دارد. کنت بیرین، دیگر نویسنده‌ی این مقاله، ادامه می‌دهد:این مطالعه و بررسی، جدا از اهمیتی که در زمینه‌ی بنیادی علم دارد، باعث آشنایی بیشتر با لیزر‌های پرتوی ایکس می‌شود چرا که غالبا از این دستگاه برای یافتن ذرات زیرات زیراتمی استفاده می‌شود و کاربرد فراوانی در آزمایش‌هایی دارد که شامل مایعات و لیزرپرتوایکس هستند.در حقیت می‌توان گفت هرنمونه‌ای که کریستال نباشد، اگر در مقابل پرتوایکس قرار دهیم، ساختار هسته‌اش به شیوه‌ای که ما مشاهده و در مقاله تجزیه‌وتحلیل کردیم، تخریب می‌شود!نیکسور تیمنیو، یکی دیگر از پژوهشگران کلیدی حاضر در این مطالعات در پایان گفت:اندازه‌گیری‌نشان می‌دهد که پس از شلیک پرتو ایکس و بر هم‌زدن تعادل، در 25 فمتوثانیه‌ی اول، هیچ‌گونه تغییری در ساختار ایجاد نمی‌شود اما پس از 75 فمتوثانیه، تغییرات کاملا مشهود و قابل دیدن است. مشاهدات‌و بررسی‌های‌ما، می‌تواند باعث ایجاد تکنیک‌های بهتر و موثرتری برای آشکارسازی تک‌مولکول‌ها یا دیگرذرات بسیار ریز، به وسیله لیزر پرتو ایکس شود!اگر تمایل دارید تا به عنوان یکی از نویسنده‌های انتشارات SCIENCE PLUS در ویرگول فعالیت کنید. به من اطلاع دهید! CONTACT INFO : MAIL : [ email protected ] TELE :
اختلاف زبان پرده اول: دکتر در برنامه‌ای شبیه خندوانهمهمان: خدمت شما و همین‌طور حضار گرامی سلام عرض می‌کنم. امیدوارم حالتون خوب باشه. من در خدمت شما هستم.مجری: مرسی آقای دکتر. ما هم براتون آرزوی سلامتی داریم. بچه‌ها، آقای دکتر از اون آدم‌های درجه یک و متخصص نجوم و نسبیت و این چیزاس. آقای دکتر میشه یه کمی برای ما درباره این نظریه سخت بگید؟ (و قاه‌قاه میخندن) منظورم نسبیته. فکر کنم همه مشتاق باشن.مهمان: عرضم به حضورتون که نسبیت چیز خیلی جالبیه. خیلی از چیزای اون باورکردنی نیست. نسبیت به زبون ساده میگه موجودات متحرک بعضی چیزها رو متفاوت از موجودات ساکن می‌بینن. مثلا گذر زمان برای یه فرد ساکن، متفاوت از گذر زمان برای فرد متحرکه. یا مثلا جسم متحرک سنگین‌تر از جسم ساکنه.مجری: عجب! آخه مگه میشه؟ یعنی وقتی من میدوم، وزنم بیشتر میشه؟ یا وقتی تو ماشینم، گذر زمان رو یه جور دیگه حس میکنم؟ مگه داریم؟ مگه میشه؟مهمان: آره. نسبیت واقعا باورنکردنیه. بد نیست بدونید که نه فقط شما، بلکه دانشمندهای بزرگ زیادی با انشتین مخالف بودن و حرفاشو باور نمیکردن. ولی خب! به هر حال نبوغ انشتین اثبات شد و بعد از چند سال، ملت فهمیدن حرفاش درسته. حتی همین الآن هم خیلیا دوس دارن حرفهای انشتین رو رد کنن، چون که واقعا با درک معمول ما سازگار نیست. این موضوع تو بقیه جاهای علم هم مشهوده. مثلا مکانیک کوانتومی که در اون هم انشتین نقش بسیار پررنگی داشت، حرفهای عجیب و غریب زیادی میزنه و به هیچ وجه موضوع واضحی نیست. بزرگ‌ترین دانشمندهای کوانتوم اعتراف میکنن که ما نفهمیدیمش و اگر هم کسی ادعای فهمیدن اونو داشته باشه، در واقع هیچی نفهمیده.مجری: پس بیخود نیست که مغز ما به این چیزا قد نمیده (قاه‌قاه)! من فقط میدونم آب تو 100 درجه جوش میاد! (قاه‌قاه حضار) آقا این کوانتوم همونه که میگن مغز ما امواجی داره که میتونه بر ذهن بقیه و سایر اجزای هستی اثر بذاره؟ یه چیزی شبیه به خوندن ذهن آدم‌ها یا عرفان کوانتوم؟مهمان: آره. تقریبا همونه. بهش میگن کوانتوم مایند یا کوانتوم کانشسنس. خیلی موضوع گسترده‌ایه و امروزه در خیلی دانشگاه‌های معتبر دنیا دارن روش کار میکنن.مجری: توی ایران هم داریم؟مهمان: بله. چندتا از دانشجوهای خود من چندین رساله دکتری تو این حوزه تعریف کردن.مجری: آفرییین. به افتخار ایران و ایرانی. به احترام همشون از جا بلند میشیم. مردم ایران، خیلیییی دوستون داریم (دست تکان می‌دهند).پرده دوم: همان دکتر در کلاسدانشجو: استاد رابطه اتساع زمان به چه معناست؟ یعنی من وقتی حرکت می‌کنم، گذر زمان رو یه جور دیگه می‌بینم؟استاد: صد بار گفتم، یه بار گوش بده دیگه! گفتم اگه فرد ساکنی فاصله بین دو رویداد رو مثلا 10 ثانیه اندازه بگیره، فرد متحرک فاصله بین اون رویدادها رو بیش از 10 ثانیه اندازه میگیره.دانشجو: و این داستان برای جرم هم همینطوریه؟استاد: من نمی‌فهمم کی گفته ناظرهای مختلف، جرم رو متفاوت اندازه میگیرن. یه جرم بیشتر نداریم. همه ناظرها، چه ساکن و چه متحرک، جرم رو یه مقدار اندازه میگیرن. یعنی جرم جزء ناورداهای نسبیتی هس. بدون تغییر.دانشجو: اما اون شب خودتون تو اون برنامه گفتید جسم متحرک سنگین‌تره!استاد: اونجا یه چیزی گفتم که مردم خوششون بیاد و جذب بشن.دانشجو: ولی در مورد مکانیک کوانتوم راست گفتید که هیشکی نمی‌فهمدش (خنده ملایم دانشجو)!استاد: اولا مکانیک کوانتومی. ثانیا اون فهمیدنی که امثال بوهر و دیراک و فاینمن منظورشون بوده، با اون فهمیدنی که شما منظورته، متفاوته. اگه هنوز نفهمیدی تابع موج و برانگیختگی و اسپین چیه، انصراف بده برو خونه قلیونتو بکش! ضمنا سمت عرفان کوانتومی هم نرو! و ضمنا آگاهی کوانتومی یا همونی که اونجا گفتم کوانتوم مایند تا مردم فکر کنن عجب چیز پیچیده‌ای هست، چندان موضوع پرطرفداری در محافل علمی جهان نیست. اصلا معلوم نیست موضوع علمی باشه یا نه!دانشجویی دیگر: استاااد! خسته نباشید دیگه!
کدام لپ تاپ‌ها طول عمر باتری بیشتری دارند؟ بهترین لپ تاپ‌ها از نظر باتریدر این مطلب قصد داریم با استناد به نتایج آزمایشی Cnet ، پنج لپ تاپ برتر از نظر طول عمر باتری را معرفی کنیم. عمر باتری لپ تاپ از الویت‌های اصلی خریداران لپ تاپ است . با این م مطلب از سایت خرید لپ تاپ DG63 همراه باشید.در این لیست لپ تاپ‌های مبتنی بر ویندوز، سیستم عامل مک و هیبرید مشاهده می‌کنید.معرفی 5 نمونه از بهترین لپ تاپ‌ها از نظر باتری: 1 . LG GRAM 15 15Z970 | طول عمر باتری: 15 ساعت و 58 دقیقه 2 . HP SPECTRE X360 13T AE000 | طول عمر باتری: 13 ساعت و 18 دقیقه 3 . Asus Nova Go | طول عمر باتری: 13 ساعت و 12 دقیقه 4 . ACER CHROMEBOOK 13 CB5 - 311 | طول عمر باتری: 11 ساعت و 36 دقیقه 5 . APPLE MACBOOK PRO 2018 - MR972 | طول عمر باتری: 11 ساعت و 29 دقیقه - laptops - have - longer - battery - life /
باتری یو پی اس و محیط زیست Eamentavan . ir باتری یو پی اس و محیط زیستاز آنجایی که محیط زیست برای ما بسیار هایز اهمیت و مهم بوده و باتریها با توجه به سرب و اسید سولفوریک موجود و گاز‌های که از آن خارج می‌گردد برای محیط زیست ما بسیار خطرناک می‌باشد .هرگز نباید باتری‌های خراب را در طبیعت رها نموده و حتما بعد از تمام عمر باتری آن را به تولید کننده باتری و یا به فروشنده باتری باز گردانید تا دوباره به چرخه تولید برگشته و حداقل ضرر به محیط زیست وارد گردد.
بررسی 12 فایده مهم قهوه قهوه یکی از محبوب‌ترین نوشیدنی‌های جهان است.قهوه بخاطر داشتن مقادیر زیادی آنتی‌اکسیدان و مواد مغذی مفید، برای سلامتی نیز مفید است.تحقیقات نشان میدهند که کسانی که قهوه مصرف میکنند، کمتر در معرض ابتلا به بیماری‌ها قرار میگیرند.در این مطلب 12 فایده قهوه برای سلامتی را باهم بررسی میکنیم. 1 . فایده اول: قهوه انرژی را افزایش داده و شما را باهوش‌تر میکندکافیین انتقال‌دهنده عصبی بازدارنده‌ای به نام آدنوزین را در مغز بلوکه میکند که اثر تحریک‌کنندگی به همراه دارد.این اتفاق انرژی، خلق و خو و جنبه‌های مختلف عملکردی مغز را بهبود میدهد. 2 . فایده دوم: قهوه به چربی سوزی کمک میکندکافیین در عمده‌ی قرص‌های چربی‌سوزی وجود دارد. کافیین یکی از معدود موادی است که به چربی‌سوزی کمک میکند.تحقیقات مختلفی نشان میدهند که کافیین نرخ متابولیکی را بین 3 تا 11 درصد افزایش میدهد. 3 . فایده سوم: قهوه عملکرد فیزیکی را به طور چشم‌گیری بهبود میدهدکافیین سیستم عصبی را تحریک کرده و به سلول چربی سیگنال میفرستد تا چربی بدن را تجزیه کنند.همچنین سطح اندورفین (آدرنالین) خون را افزایش میدهد.این هورمون بدن را جهت انجام فعالیت‌های شدید بدنی آماده میکند.کافیین با شکستن و تجزیه چربی بدن، باعث میشود اسیدهای چرب به عنوان سوخت در دسترس بدن قرار گیرند. 3 . فایده چهارم: قهوه حاوی مواد مغذی ضروری استبسیاری از مواد مغذی موجود در دانه‌های قهوه به نوشیدنی نهایی نیز منتقل میشوند.هر لیوان قهوه حاوی:ریبوفلاوین (ویتامین ب 2 ): 11 % RDI پانتونیک اسید (ویتامین ب 5 ): 6 % RDI منگنز و پتاسیم: 3 % RDI منیزیم و نیاسین (ویتامین ب 3 ): 2 % RDI با اینکه این مقادیر خیلی زیاد به نظر نمیرسند، اما چون ممکن است در طور روز چند لیوان قهوه مصرف کنید، این مقادیر هم افزایش میابند. 4 . فایده چهارم: قهوه ریسک و خطر ابتلا به دیابت نوع 2 را کاهش میدهددیابت نوع 2 یکی از بزرگترین مشکلات برای سلامتی است که در حال حاضر میلیون‌ها نفر را در جهان تحت تاثیر خود قرار داده است.این بیماری با ایجاد مقاومت انسولینی یا کاهش قابلیت ترشح انسولین، باعث افزایش قند خون میشود.به دلایلی، کسانی که قهوه میخورند در ریسک کمتری در ابتلا به دیابت نوع 2 قرار میگیرند.تحقیقات نشان میدهند که افرادی که قهوه مصرف میکنند، 23 تا 50 درصد کمتر از دیگران به دیابت نوع 2 مبتلا میشوند. در تحقیقی این میزان کاهش تا 67 درصد اندازه‌گیری شد. 5 . فایده پنجم قهوه: از ابتلا به آلزایمر و زوال عقل جلوگیری میکند.آلزایمر شایع‌ترین بیماری عصبی دنیا است که منجر به زوال عقل میشود.این بیماری بیشتر در افراد بالای 65 سال بروز میکند و درمانی برای آن وجود ندراد.با این حال، برای پیشگیری از ابتلا به این بیماری کارهایی را میتوانید انجام دهید ازجمله: خوردن غذاهای سالم و ورزش، اما نوشیدن قهوه هم تاثیر به سزایی خواهد داشت. 6 . فایده ششم: قهوه خطر ابتلا به پارکینسون را کاهش میدهدپارکینسون دومین بیماری عصبی شایع بعد از آلزایمر است.این بیماری با مرگ نورن‌های تولید کننده دوپامین در مغز بروز میکند.مانند آلزایمر، برای پارکینسون نیز درمانی وجود ندارد که پیشگیری از آن را به امری مهم تبدیل میکند.تحقیقات نشان میدهند که افرادی که قهوه مصرف میکنند، بین 32 تا 60 درصد کمتر در معرض ابتلا به پارکینسون قرار میگیرند. 7 . فایده هفتم: قهوه از کبد محافظت میکندکبد اندام خارق‌العاده‌ای است که صدها عملکرد بدن را برعهده دارد.بیماری‌های متعددی مانند هپاتیت، کبد چرب و. در درجه اول روی کبد اثر میگذارند.بسیاری از این بیماری‌ها منجر به سیروز کبدی میشوند، که در این صورت قسمت اعظمی از کبد با بافت اسکار جایگزین میشود.جالب است بدانید که قهوه از بروز سیروز جلوگیری کرده و کسانی که 4 لیوان قهوه یا بیشتر در روز مینوشند، تا 80 درصد کمتر به آن مبتلا میشوند. 8 . فایده هشتم: قهوه با افسردگی مقابله کرده و شما را خوشحال‌تر میکندافسردگی یک اختلال ذهنی جدی است که باعث کاهش کیفیت زندگی میشود.این بیماری بسیار شایع بوده و در حال حاضر حدود 4 ٫ 1 % مردم آمریکا به آن مبتلا هستند.در مقاله‌ای که در سال 2011 توسط دانشگاه هاروارد منتشر شده بود، زنانی که 4 لیوان قهوه یا بیشتر در روز قهوه مصرف میکردند، تا 20 درصد کمتر در معرض افسردگی قرار داشتند.در تحقیق دیگری که روی 208424 نفر انجام شد مشخص شد که افرادی که 4 لیوان قهوه یا بیشتر در روز قهوه مصرف میکنند تا 53 درصد کمتر خودکشی میکنند. 9 . فایده نهم: قهوه خطر ابتلا به یک سری از سرطان‌های خاص را کاهش میدهدسرطان یکی از علل عمده مرگ در جهان است. سرطان باعث رشد بی‌رویه سلول‌ها در بدن میشود.قهوه از ابتلا به دو نوع سرطان جلوگیری میکند: یکی سرطان کبد و دیگری سرطان کولورکتال.سرطان کبد سومین سرطانی است که در دنیا منجر به مرگ میشود و سرطان کولورکتال در جایگاه چهارم قرار دارد.تحقیقات نشان میدهند که نوشیدن قهوه تا 40 درصد باعث کاهش خطر ابتلا به سرطان کبد میشوند.در تحقیقی که روی 498706 نفری که روزانه 4 تا 5 لیوان قهوه مصرف میکردند انجام گرفت، خطر ابتلا به سرطان کولورکتال تا 15 درصد در آنها کاهش یافته بود. 10 . فایده دهم: از بروز امراض قلبی جلوگیری کرده و خطر سکته را کاهش میدهدگفته شده که قهوه باعث افزایش فشار خون میشود.این گفته درست است اما در هر 3 تا 4 میلی گرم/جیوه مصرف، این میزان بسیار کم بوده و با مصرف منظم اثرگذاری آن کاهش میابد.با این حال، ممکن است این اثر در برخی افراد باقی بماند، بنابراین اگر فشار خون دارید این موضوع را به خاطر بسپارید.با این وجود، تحقیقات نشان نمیدهند که مصرف قهوه باعث افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی میشود.حتی مدارکی وجو دارد که نشان میدهد زنانی که قهوه مصرف میکنند کمتر در خطر ابتلا به آنها هستند. 11 . فایده یازدهم: قهوه طول عمر را افزایش میدهدتحقیقات متعددی نشان میدهد که افرادی که قهوه مصرف میکنند عمر طولانی‌تری داشته و کمتر دچار مرگ زودرس میشوند. 12 . فایده دوازدهم:‌قهوه بزگ‌ترین منبع آنتی اکسیدان‌ها در رژیم‌های غذایی غربی استبه این خاطر که قهوه سرشار از آنتی اکسیدان است، یکی از سالم‌ترین جنبه‌های رژیم غذایی غربی محسوب میشود.تحقیقات نشان میدهند که بسیار بیشتر از میوه و سبزیجات، از قهوه آنتی اکسیدان دریافت میکنید.در واقع، قهوه یکی از سالم‌ترین نوشیدنی‌های این کره خاکی است.
افزایش طول عمر باتری گوشی چگونه طول عمر باتری گوشی خود را افزایش دهیم؟بیشتر کاربران گوشی خای هوشمند همواره به دنبال روش هایی برای افزایش عمر باتری گوشی اندروید و ایفون خود هستند. هرچند که تکنولوژی شارژ سریع زمان فرآیند شارژ موبایل خود را بسیار کاهش داده است ، اما به دلیل بهره‌گیری موبایل‌های هوشمند از باتری‌های غیرقابل تعویض، دیگر مانند گذشته به‌آسانی نمی‌توان مشکل باتری را با تعویض باتری آن حل نمود.به همین علت باید با رعایت روش صحیح شارژ باتری موبایل در راستای افزایش طول عمر باتری قدم برداشت تا در این زمینه با مشکلی مواجه نشوید. باتری موبایل یکی از اصلی‌ترین اجزای سخت افزاری گوشی موبایل محسوب می‌شود، چراکه بدون باتری عملا گوشی هیچ کارایی برای شما ندارد. در ادامه این مقاله در تعمیرات تخصصی موبایل قصد داریم به چند نکته اساسی در رابطه با باتری گوشی موبایل و افزایش طول عمر آن اشاره کنیم. شارژ گوشی حتما نباید صد در صد پر شودمتاسفانه این باور اشتباه در بین کاربران گوشی موبایل بسیار رایج است که می‌گویند وقتی که گوشی را به شارژر متصل می‌کنید، حتما باید منتظر بمانید تا باتری گوشی موبایل فول شارژ شود و اگر این کار انجام نشود و گوشی را زودتر از شارژ خارج کنید به باتری آن آسیب خواهدرسید!این باور کاملا غلط است و هیچ ارتباطی به کیفیت عملکرد باتری و یا آسیب زدن به آن را ندارد. شما می‌توانید گوشی خود را هر زمان و در هر فرصت کوتاهی که داشتید به شارژ متصل کنید و قبل از اینکه فول شارژ شود از شارژر جدا کنید. وقتی که گوشی در حال شارژ است بازی نکنیددمای کمتر از 32 درجه فارنهایت ( 0 درجه سلسیوس) و بیشتر از 158 درجه فارنهایت ( 70 درجه سلسیوس)، باعث سرعت کاهش ظرفیت باتری‌لیتیوم - یونی می‌شود. قرار دادن موبایل در خودرو زیر تابش نور مستقیم آفتاب و یا گذاشتن گوشی در فریزر برای مدت طولانی، از کارهایی می‌باشند که بعضی افراد به انجام آن عادت کرده‌اند!همینطور، شارژ گوشی و انجام هم‌زمان هر کار سنگینی اعم از تماشای ویدیو در یوتیوب و یا اجرای بازی‌ها، به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود. ولتاژ و یا دمای بالا، بدترین وضعیتی می‌باشد که باتری گوشی شما می‌تواند در آن قرار گیرد.تشخیص باتری اصلی موبایل از تقلبیگوشی‌های هوشمند امروزی با ویژگی‌های خاص خودشان مشتریان و کاربران بسیار زیادی را به خود جلب کرده‌اند. این ویژگی‌ها معمولا باعث می‌شوند که شارژ گوشی موبایل سریع تخلیه شود که این موضوع باعث عملکرد ضعیف باتری در بین دارندگان گوشی‌های هوشمند میباشد.اگر باتری موبایل شما از نوع جداشدنی باشد این مشکل با کمک باتری یدکی رفع می‌گردد. اما مشکل جدی‌تری که وجود دارد داغ شدن بیش از حد باتری گوشی‌ها است. مشکل داغ شدن گوشی همراه به دغدغه اصلی کاربران گوشی‌های همراه تبدیل شده است. این مشکل شاید به خاطر باتری خراب اتفاق بیفتد.بنابراین، لازم است تا اطلاعات مورد نیاز برای تشخیص باتری اصل از تقلبی را بدانید تا در هنگام تعویض باتری قدیمی و یا تهیه یک باتری جدید برای گوشی خود خاطر جمع باشید.تفاوت در نوشته‌های روی باتریهمان طورکه می‌بینید بر روی باتری اورجینال سامسونگ نوشته‌های انگلیسی و بر روی باتری‌های کپی نوشته‌های چینی درج شده‌اند. که کاملا مشخص است و شما می‌توانید به راحتی زمان خرید آن را متوجه شوید.بررسی تاریخ تولید باتریبد نیست بدانید روی تمامی باتری‌های لیتیوم یونی تاریخ تولید آن‌ها نوشته شده است و منطبق بودن تاریخ تولیدی که بر روی بدنه باتری حک شده است با تاریخ تولیدی که بر روی جعبه باتری حک شده، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشد.چگونه باتری گوشی را بدون شارژر شارژ کنیم؟ایا تا به حال برای تان پیش آمده که باتری موبایل تان شارژ خالی کرده باشد و شما در شرایط اضطراری باشید، یا شارژ باتری دوربین تان دقیقا همان زمان که نیاز به عکس گرفتن دارید تخلیه شده است و در این موقعیت‌ها نیز با خودتان هیچ باتری یا پاوربانک به همراه نداشته باشید؟ شما که همیشه با خود شارژر و یا پاوربانک ندارید. برای آن هایی که دوست دارند یا نیاز دارند تا از روش‌های آنی و فی البداهه برای شارژ کردن باتری موبایل استفاده کنند توصیه‌های زیر ممکن است به کارشان بیاید. پس بااین مقاله کاربردی تعمیرات تخصصی موبایل با ما همراه باشید.شارژ باتری خارج از گوشیفرض کنید کابل شارژ تلفن همراهتان را به همراه ندارید و تنها کابلی که در دسترس شماست یک کابل یو‌اس‌بی ساده است! (این کابل در شرایط اضطراری می‌تواند کابل ماوس باشد)آیا می‌دانید در این شرایط نیز با همراه داشتن یک کابل ساده یو‌اس‌بی می‌توانید به‌صورت اضطراری باتری تلفن همراهتان را شارژ کنید؟ شارژ مستقیم باتری با استفاده از کابل یو‌اس‌بی به روش زیر امکان‌پذیر است:پیش از هر چیز به یک کابل یو‌اس‌بی نیاز خواهید داشت. این کابل می‌تواند از ماوس یا صفحه‌کلیدهای خراب شما جدا شده باشد.سیم‌های مشکی و قرمز رنگ را جدا کنید. (ممکن است در برخی کابل‌های ارزانقیمت نیازمند جداسازی سیم‌هایی به رنگ صورتی و آبی باشید).سر سیم‌های جدا شده (مشکی و قرمز) را لخت کرده و پس از خارج کردن باتری تلفن همراه خود سیم قرمز رنگ را به قطب مثبت باتری و سیم مشکی را به قطب منفی آن متصل کنید. (برای ثابت کردن اتصال می‌توانید از یک چسب نواری یا چسب برق کمک بگیرید)حالا تنها کاری را که باید انجام دهید اتصال سر دیگر کابل به درگاه یو‌اس‌بی تلویزیون هوشمند، رایانه یا هر ابزار دیگر با پشتیبانی از این درگاه است.علت ثابت ماندن شارژ گوشی چیست و چگونه می‌توان مشکل را حل کرد؟گاهی اوقات باتری، درصدی را نشان می‌دهد که عادی به نظر نمی‌رسد، مثلا مدت‌هاست در حال کار با گوشی خود هستید ولی هنوز درصد باتری گوشی ثابت مانده است و یا درصد باتری عددی مثل 90 را نشان می‌دهد و در کسر کوتاهی از زمان این مقدار به 60 می‌رسد این موضوع به عنوان یکی از مشکلات رایج در گوشی‌های هوشمند مطرح شده است که کاربران نمی‌توانند درصد درست از باقی‌مانده باتری را ببینند. برای حل این مشکل با ما در تعمیرات موبایل همراه باشید تا مشکل شما حل شود.دلیل ثابت ماندن شارژ گوشی چیست؟ 1 . پورت شارژ (سوکت شارژ) گوشی خود را بررسی نمایید گاهی سطوح فلزی داخل پورت شارژ گوشی و سوکت بر روی کابل شارژر، به علت نقص ساختاری یا به دلیل اتصال مستمر باهم ارتباط خوبی برقرار نمی‌کنند و یا در جای خود به درستی قرار نمی‌گیرند. اگر چه ممکن است مشکل خیلی جدی به نظر بیاید اما در واقع این مشکل یک مشکل طبیعی در لوازم جانبی موجود در بازار است و به آسانی حل خواهد شد.تلفن خود را خاموش کنید و باتری را بیرون بیاورید. پس از انجام این کار، در سوکت شارژ اندرویدی ( Micro usb ) نیاز است که به آرامی و بادقت زیاد زبانه کوچک داخل پورت شارژ گوشی را کمی به سمت بالا بکشید. دقت داشته باشید که در این مدل زبانه داخلی ظریف بوده و ممکن است بر اثر فشار زیاد بشکند. با انجام این عمل در بیشتر مواقع زمان شارژ گوشی مشاهده می‌کنید که مشکل کاملا برطرف شده و باتری به درستی در حال شارژ قرار می‌گیرد. 2 . قسمت داخلی سوکت شارژ را تمیز نمایید مشکل رایج دیگر خاک و یا گرد و غبار موجود در انواع پورت‌های شارژ است. ممکن است این مشکل ناشی از وجود خاک یا گرد و غبار در درون درگاه طی دراز مدت باشد. برای حل این مساله با احتیاط چیزی مانند یک خلال دندان یا یک مسواک استفاده شده را در شکاف سوکت شارژ قرار دهید، سپس آن را درون درگاه جابجا کنید و با این کار هرگونه مانع موجود در درگاه را بردارید. می‌توانید به مقاله چگونه سوکت گوشی را تمیز کنیم مراجعه کنید. 3 . کابل شارژر خود را بررسی کنیداگر کابل شارژر مشکلی داشته باشد، خطای آن باعث بروز مشکل در فرایند شارژ گوشی و ثابت ماندن شارژ گوشی خواهد شد. در واقع آداپتورهای شارژر نسبتا باکیفیت هستند و مشکل ایجاد نمی‌کنند اما در مورد کابل‌های شارژ این مساله صدق نمی‌کند. وجود فرسودگی و یا خراش در کابل شارژ و همینطور استفاده از کابل‌های متفرقه می‌تواند دلیل تمامی این مشکلات باشد. اما اگر هیچکدام از این موارد وجود نداشت باید مشکل را جدی گرفت و کمی نگران شد. 4 . آداپتور شارژر خود را بررسی کنید این اتفاق در شارژرهایی رخ می‌دهد که کابل و آداپتور بصورت جدا از هم هستند. سعی کنید آداپتور را با استفاده از کابل‌های مختلف و با گوشی دیگر آزمایش نمایید، تا مشخص شود که مشکل اصلی از شارژر یا گوشی است یا خیر؟؟ 5 . تاحد امکان از گوشی در حال شارژ استفاده نکنید اگر عادت بد استفاده از گوشی در حال شارژ را دارید ممکن است با کند شارژ شدن و ثابت ماندن شارژ گوشی مواجه شوید. همینطور تماشای فیلم، بازی، روشن کردن داده اینترنت گوشی یا حتی استفاده از برنامه‌های معمولی ممکن است باعث کم شدن سرعت شارژ باتری گوشی شما شود. در موارد شدیدتر هنگام استفاده از تلفن در حال شارژ، مصرف باتری ممکن است به حدی باشد که باتری به هیچ وجه شارژ نشود یا حتی شارژ باقیمانده خود را هم از دست بدهد. در زمان مواجه شدن با این مشکل حتما از گوشی استفاده نکنید تا باتری مقداری شارژ شود و اگر باز هم شارژ نشد سایر راه حل‌های ذکر شده را بررسی و عمل کنید.چگونه سوکت گوشی را تمیز کنیمپورت شارژر آیفون در بسیاری از موارد قابل اعتماد می‌باشد و حتی زمانی که دیگر ابزار و قطعات خراب شوند، پورت شارژ با استقامت به همان صورت باقی می‌ماند. اما با گذشت زمان، پورت شارژ می‌تواند کنده شود، مسدود شود و یا از جهات دیگر به خطر بیفتد. برای سالم نگه داشتن آن در حالت کار، یا برای اینکه دوباره کار کند، ممکن است لازم باشد پورت را تمیز کنید. ما در این مقاله از پارس ارتباط روش هایی را برای چگونه سوکت گوشی آیفون را تمیز کنیم به شما ارایه می‌کنیم.استفاده از هوای فشردهدر صورت امکان، بهتر است پورت شارژ را بدون دست زدن به آن یا چسباندن چیزی داخل آن، تمیز نمایید. این پورت شامل نقاط تماس ظریف یا همان نوارهای کوچک فلزی است که کابل شارژ باید داخل آن قرار گیرد. اگر این نقاط حساس آسیب ببینند، شارژر به هیچ عنوان کار نخواهد کرد و تمیز کردن آن هم هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. اگر این قلاب‌ها از هر دو طرف آسیب ببینند، قادر به قفل کردن کابل نخواهند بود که یکی دیگر از مشکلات جدی را برای شما به وجود می‌آورد.تنها راه حل بعد از آسیب دیدن، این است که پورت شارژر توسط یک فرد حرفه‌ای در زمینه تعمیرات تخصصی موبایل جایگزین شود که هم هزینه‌های آن بالاست و هم زمان زیادی برای تعمیر آن نیاز است. بنابراین اولین قاعده این است که باید بسیار مراقب باشید.این بدان معنا است که یکی از بهترین گزینه‌ها برای تمیز کردن سوکت گوشی موبایل بدون دست زدن به آن استفاده از هوای فشرده (خشک) است. آن را نسبتا به پورت نزدیک نگه دارید، اما نه خیلی نزدیک و سعی نکنید نازل را درون پورت فرو ببرید.اسپری کردن هوا را آرام و کوتاه انجام بدهید. سعی کنید هوا را به طور مستقیم با درون پورت برخورد نکند: هوای گرم و مرطوب دهان انسان، پورت را تمیز نخواهد کرد و برای نقاط تماس هیچ مزیتی نخواهد داشت. پس از دمیدن دقیق هوا در پورت، چند ثانیه صبر نمایید، سپس دوباره کابل شارژ را متصل کنید تا ببینید تشخیص داده می‌شود یا خیر. اگر هوا، خاک و گرد و غبار را از پورت خارج کرده باشد، پورت درست خواهد شد.استفاده از خلال دندانپیشنهاد ما استفاده از یک شی نوک تیز مانند سوزن و یا خلال دندان است. خیلی مراقب باشید. بهتر هست برای تمیز کردن جای شارژ این شی را خیلی با فشار به چپ و راست نکشید. سعی کنید سوزن و یا خلال دندان را به صورت مایل وارد درگاه شارژر کنید و به سمت بالا بکشید. این نکته را هم در نظر داشته باشید که در کناره‌های سوکت شارژ دو خار وجود دارد که کابل شارژ را به نوعی نگه می‌دارند. خراب شدن این خارهای فنری هم می‌تواند شما را به دردسر و هزینه اضافی دچار کند.برای جلوگیری از آسیب رساندن به قلاب، تلاش کنید از دو طرف آن دور بمانید. اگر متوجه شدید که خلال دندان باعث خرد شدن و یا از بین رفتن ذره‌ای شد، اگر امکان پذیر می‌باشد توقف کرده و از هوای فشرده برای خارج کردن آنها استفاده کنید. شارژ مجدد را دوباره تست کنید تا مطمین شوید کار می‌کند و چیزی کثیف نیست.پارس ارتباط لوتوس نمایندگی تعمیرات تخصصی موبایل در سرتاسر ایران و برگذار کننده دوره‌های آموزش تعمیرات موبایل در کرج می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر تعمیرات موبایل و مشاوره تعمیرات موبایلبه وبسایت ما مراجعه کنید و با کارشناسان ما در تماس باشید.
همه چیز درباره اهرام ثلاثه مصر مصر باستان یکی از تمدن‌های مرموز در تاریخ بشر است که بعد از گذشت سال‌ها هنوز هم کارشناسان را برای رمزگشایی به چالش می‌کشد. آثار به جا مانده در این تمدن کهن حکایت از وجود زیرساخت‌ها و تکنولوژی هایی دارند که تصور وجود آنها در زمان‌های دور در ذهن هیچ کس نمی‌گنجد و مدام این سوال را در ذهن مطرح می‌کند که چگونه ممکن است چنین آثار پیچیده‌ای در زمانی به وجود آمده باشد که خبری از تکنولوژی نبوده و امروزه حتی با وجود فناوری‌های جدید هیچ کس موفق به خلق نمونه‌ای از آنها نشده است؟برای حدود 10 هزار سال، دره نیل جایگاه یکی از بانفوذترین و باشکوه‌ترین تمدن‌های عصر خود بود. حتی امروزه هم برخی از آثار به جا مانده از این تمدن کهن همچون اهرام و ابوالهول در زمره مشهورترین و شگفت‌انگیزترین بناهای تاریخی جهان محسوب می‌شوند.اولین هرم بزرگ را دومین پادشاه از سلسه سوم فراعنه بنام جوز بر پا کرد و این سنت تا سلسه هجدهم ادامه یافت. بعد از آن تا بیست و پنجمین فرعون دیگر هرمی ساخته نشد. مصری‌ها زندگی کوتاه این جهان را فانی و مرگ را آغاز یک حیات نوین و جاویدان در دنیای دیگر می‌شناختند. به همین دلیل منازل خود را با مصالحی مانند خشت و گل و مقابر را از مصالح با دوامی مانند سنگ می‌ساختند. بر اساس اعتقاد و تفکر آنان هر انسان علاوه بر جسم دارای یک روح بنام "بع"، ویک پیکر شبه گونه بنام "کا" است. "بع" پس از مرگ در زمین مانده و هر شب به جسد باز می‌گردد ولی "کا" می‌تواند مابین این دوجهان در حرکت باشد. به اعتقاد اینان، شرط جاودانه بودن زندگانی آن بوده که بع و کا هر دو بتوانند جسد خود را شناخته و به آن بازگردند. به همین علت برای از بین نرفتن اجساد مردگان آنان را مومیایی کرده و کلیه اشیا و متعلقات آنان را در کنار شان قرار می‌دادند. هم چنین برای محافظت از جسد، مقابر را محکم و غیر قابل نفود می‌ساختند تا "کا" بتواند در آنجا سکونت کند و از بلاهای طبیعی و سرقت اموال در امان باشد. درهای کاذب در کنار مقابر به منظور ورود و خروج "بع" و "کا" ساخته شده بود تا آنها بتوانند تردد کنند.هر چقدر مقام مردگان بالاتر بود، مقبره بزرگتری برای او ساخته می‌شد. صریان قدیم اعتقاد داشتند که فراعنه پس از مرگ به دایی می‌رسند و بنابراین مقابرشان می‌بایست بسیار عظیم و غیرقابل نفوذ ساخته می‌شد. چهار مثلث جانبی هرم در اهرام مصر به گونه‌ای طراحی شده‌اند که پرتوهای خورشید بر جسد فرعون تابیده شود و رابطه جاودانی او را با خدای آفتاب که "رع" نام دارد، حفظ کند. در کنار این اهرام مقابر کوچک‌تر مکعب شکلی بنام "مصطبه" به تعداد زیادی ساخته شده است. فراعنه مراسم خاکسپاری خود را به شکل یک سنت ملی درآورده بودند به طوری که مذهب، هنر و تفکر مصریان آن زمان به شدت به سمت پرستش آنان سوق یافته بود.اولین هرمدر حدود 2 هزار و 630 سال قبل از میلاد فرعون "جوزر" تصمیم گرفت تا اولین هرم غول پیکر را به عنوان مقبره خود بنا کند. معمار و مغز متفکر طراحی این مقبره غول پیکر، راهب و مجسمه ساز معروفی بنام ایم هوتپ ( Imhotep ) بود. مکان این مقبره در 10 مایلی شهر فینکس در محله ساکارا و 61 متر بالاتر از شن‌های روان صحرا در کنار رود نیل تعیین و کار نقشه برداری، احداث کانال‌های آب و حمل سنگ‌های آهکی و گرانیت در فاصله 900 کیلومتری از معادن آغاز شد. در آن زمان اکثر جمعیت کشور که به 2 / 1 میلیون نفر می‌رسید جهت ساخت این مقبره بسیج شد. پس از تایید و تعیین مختصات جغرافیایی این مکان و انجام مراسم مذهبی - سنتی قربانی کردن، کار خاک برداری آغاز شد. این اولین و عظیم‌ترین ساختمانی بود که بشر توانسته بود آن را بنا کند. هرم به صورت شش پله‌ای ساخته شد. مصریان اعتقاد داشتند روح فرعون به وسیله این پله‌ها به آسمان رفته و به خدا می‌پیوندد. یک راه اصلی برای وارد شدن به آن و 13 در ورودی مجازی برای بازگشت بع و کا به آن ساخته شد. در این زمان زبان نوشتاری خاصی برای ثبت موضوعات، سوابق، موارد اداری، نقشه‌ها، شماره گذاری و مشخصات مکان نصب سنگ‌ها و نظایر آن ابداع شد که برای نوشتن تاریخ و موضوعات اجتماعی معمول به کار نمی‌رفت.اهرام مصر چگونه ساخته شده است؟!از مدت‌ها پیش دو سوال عمده در خصوص وزن و سنگینی سنگ‌های به کار رفته در ساختمان اهرام ثلاثه ذهن محققان را به خود مشغول کرده و آنها را دچار سردرگمی کرده بود. سیوالاتی که طرح‌آن، سال‌ها باستان‌شناسان را در مورد چگونگی بنا شدن این سازه‌های عجیب با خود همراه کرده بود: مصریان چگونه می‌دانستند که این سنگ‌های عظیم را دقیقا در چه نقطه‌ای قرار دهند؟ و چگونه یک معمار می‌توانست با استفاده از 10 هزار نیروی کاری از سواد بی بهره بودند، این طرح‌های دقیق را جز به جز به انجام برساند؟این سیولات و پرسش‌هایی از این دست، دغدغه‌هایی بودند که ذهن جستجوگر دانشمندی همچون اوله جی بایرن، استاد معماری دانشکده علوم و تکنولوژی دانشگاه نروژ را در زمانی که روی هرم برزگ خوفو در جیزه مطالعه می‌کرده را به خود مشغول ساخته بودند.هرم خوفو که آنرا هرم کیاپس نیز می‌نامند از جمله اهرامی بود که در حدود 2 ٫ 3 میلیون سنگ به وزن کلی هفت میلیون تن در آن به کار رفته ارتفاعی 146 متری داشته و از بلندترین هرم‌هایی بود که در حدود چهار هزار سال پیش بنا شده بود.آنچه که بایرن موفق به کشف آن شد بسیار ساده بود. وی در بررسی‌های خود دریافت که مصریان روشی کاملا پیشرفته را برای ساخت اهرام ابداع کرده بودند. آنها با اختراع شبکه‌های ساختمانی، سیستم اندازه گیری سازه‌های را از خود بنا جدا کرده و سپس فشاری را روی آن ایجاد می‌کردند. عملی که در علم امروز به آن مهندسی یا معماری می‌گویند.وی پس از مطالعه روی سی هرم باستانی مصر موفق به کشف راه حلی بسیار دقیق در روش مهندسی مصریان باستان شد که به موجب آن، مصریان می‌توانستند به بلندترین با مرتفع‌ترین نطقه اهرام و با نهایت دقت دست پیدا کنند.بایرن توانست با کاوش و طراحی نحوه ساخت این هرم نه تنها اسناد و مدارکی امروزی از آن را به دست آورد بلکه، روش ساخت تمامی اهرام مصر در دوره‌های مختلف را نیز ثبت کند.به اعتقاد بایرن، پیدا کردن روش معماران مصر باستان در ساخت اهرام این توانایی را به وی داد تا علاوه بر کشف ابعاد مهم ساختمان یک هرم، ساختمانی امروزی را با روش و اندازه‌گیری‌های شناخته شده در مصر قدیم طراحی کرده و بسازد.کارشناسان معتقدند، اگر اصول اثبات شده در تحقیقات بایرن درست باشد، باستان‌شناسان به نقشه‌ای جدید دست پیدا خواهند کرد که نشان می‌دهد اهرام مصر مجموعه‌ای از سنگ‌های سنگین و عظیم الجثه و بدون ساختاری خاص نبوده‌اند بلکه ساختمانی یکپارچه و با زوایا و مهندسی دقیقی بوده‌اند.اهرام مصر از هر نظر چه از نظر معماری وموقعیت جغرافیایی در محل مناسبی قرار دارد. - هرم به گونه‌ای ساخته شده است که به چهار جهت اصلی مشرف است. - خط مداری که از روی جیزه می‌گذرد دقیقا خشکی‌ها وآب‌های روی کره‌ی زمین را دقیقا نصف می‌کندوهرم در چنین نقطه‌ای از نصف النهار ساخته شده است. - فاصله‌ی میان مرکز زمین تا هرم کاملا برابر است. - اندازه‌ی سطحی چهارجانبی حرم دقیقا برابراست با ارتفاع هرم. - نوک هرم بزرگ دقیقا شمال واطرافش نیز طول استوا را تمثیل می‌نمایند. تمامی این محاسبات بیان‌گر آن است که اهرام مصر با اندازگیری‌های دقیق ریاضی ونجومی همراه است که نشان می‌دهد درآن زمان مصریان از نظر معماری بسیار پیشرفته بوده‌اند . سنگ هایی که دراین هرم به کار رفته است از خود کشور مصر گرفته نشده‌اند وطبق نظر بعضی از کارشناسان وباستان شناسان سنگ‌ها به مدت ده سال توسط کارگران حمل می‌شده است وبعد از ده سال تازه به محل بنای اهرام مصر آورده شدند هنوز هیچ کس نمی‌داند که این سنگ‌ها مطعلق به چه کشوری است و یا مهندس یا معمار اهرام مصر چه کسی بوده است واز چه شیوه‌ای استفاده شده است. نکته‌ای که باید دراینجا به آن اشاره کرد این است که کارگران اهرام مصربر اساس یاداشت‌های هردوت گویا درعرض بیست سال متمادی حدود صد هزار کارگر در ساخت اهرام مشغول بودند. جالب اینکه هر کارگر روزانه به اندازه‌ی یکصد گرم پیاز مصرف می‌کرده‌اند با این حساب مشخص می‌گردد که هر روز برای تامین غذای یکصدهزار کارگر معادل ده هزار کیلو پیاز نیاز بوده است. این رقم در ده روز به یکصد هزار کیلو می‌رسد.
طبیعی یا فراطبیعی؟ عکس تزیینی است!تقریبا همه آدم‌ها واژه "فراطبیعی" را شنیده‌اند و خیلی از آنها به موجودات فراطبیعی بسیاری اعتقاد دارند. اما موجودات فراطبیعی چه هستند و چه نقشی در پدیده‌های طبیعی دارند؟ اصلا آیا مرز مشخصی بین طبیعت و فراطبیعت وجود دارد؟ آیا پدیده‌هایی که روزانه می‌بینیم، تحت ت ثیر امور فراطبیعی قرار می‌گیرند؟ آیا علم، به عنوان دیدگاهی ناظر بر امور طبیعی، می‌تواند مفاهیمی مثل فرشته، روح خبیث، معجزه و نظایر اینها را به اثبات برساند یا نفی کند؟جایگاه و معنای فلسفهکاوش در مس له فراطبیعت (ماوراء‌الطبیعه)، بحثی فلسفی است.جمله بالا به چه معناست؟ بیایید روی تک‌تک کلمات فکر کنیم تا معنایشان روشن شود. ابتدا می‌فهمیم که خود طبیعت معنای فراطبیعت را توضیح می‌دهد! فراطبیعت جایی است که مرز طبیعت تمام می‌شود به همین سادگی! همچنان که می‌توان مفهوم کوه و فراکوه (غیرکوه)، یا اسب و فرااسب را مطرح کرد. با این حال، چالش اصلی این است که آیا فراطبیعت به عنوان یک مفهوم، هست یا نیست. به عبارتی دیگر، آیا در کنار مجموعه طبیعت که می‌دانیم عضوی دارد، می‌توانیم برای مجموعه فراطبیعت هم عضوی در نظر بگیریم؟برای پیشروی در بحث، بیایید فرض کنیم همه ما درک روشنی از مفهوم هستی داریم و به نوعی آن را بدیهی می‌دانیم. یعنی هر کس که شعور متعارفی دارد، مفهوم هستی و بودن را می‌تواند درک کند. حال می‌گوییم هستی مادی (طبیعی) با ویژگی‌های بنیادین زمان، مکان و تغییر و تحول مشخص می‌شوند. (راستش از این بنیادی‌تر چیزی پیدا نکردیم! تمام معادلات فیزیکی که بنیادی‌ترین رفتار طبیعت را نشان می‌دهند، حداقل یکی از این ویژگی‌ها را دارند.) بنابراین هستی‌های فراطبیعی، آنهایی هستند که چنین خصلت‌هایی ندارند. به‌علاوه،‌فرض کنید بحث ما درباره هستی‌هایی است که برای اثربخشی نیازی به "درک‌کننده" ندارند و از او مستقل‌اند.با مشخص شدن منظور ما از فراطبیعی، بی‌درنگ سوالی پیش می‌آید که از چه مجرایی می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم. در بالا گفتیم که این بحث جزء مباحث فلسفی است، پس باید ببینیم موضوع فلسفه چیست.فلسفه به لحاظ لغوی از واژه‌ای مشتق شده است که "دوست(دار) دانایی" معنا می‌دهد. ما در جهان هستی با موجودات بی‌شماری مواجه بوده‌ایم و برای شناخت آنها بسیار تلاش کرده‌ایم. گاهی دروغی را راست انگاشته‌ایم و گاهی هم از بودن چیزی آگاه نبوده‌ایم. با این حال، همواره به دنبال حقایق گشته‌ایم و خواسته‌ایم بدانیم. این خطایابی و کاوش در فهم حقیقت هستی‌ها، از غرایز طبیعی آدمیان است آن چنان که ارسطو کتاب "مابعدالطبیعه" خود را این گونه آغاز می‌کند:[کتابی] در اینکه آدمیان به سرشت خواستار دانستن هستند.علاوه بر این تعریف، گاهی فلسفه را کاوش در مسایلی می‌دانند که هیچ‌کدام از دیگر دانش‌های بشری، به آنها نمی‌پردازند. اکنون هر تعریف را که بپذیریم، می‌بینیم عقل آدمی مهم‌ترین نقش را در فلسفه بازی می‌کند. یا به بیانی بهتر،فلسفه معرفت نظام‌مند عقلانی حول مس له‌هایی است که یا خارج از حوزه‌های دیگر معرفتی قرار می‌گیرند، و یا به طریقی از سنخ دیگر معارف بشری نیستند.به نظر می‌رسد گاهی مسایل فلسفی همیشه فلسفی باقی می‌مانند و گاهی هم از حوزه فلسفه خارج می‌شوند. برای مثال، روزگاری بحث حرکت صرفا به فلسفه اختصاص داشت و امروزه کمتر فیلسوفی به آن توجه می‌کند، اما معنای زیبایی همچنان جزء پرسش‌های فلسفی است. بحث از خاستگاه ارزش‌ها، یا بحث حول معنای زندگی، یا بحث حول هستی و نیستی موجودات، یا بحث درباره اعتبار هر کدام از دانش‌ها، و یا حتی بحث درباره اهمیت توجه به این مسایل، نمونه‌هایی از مسایل فلسفی هستند که شاید پاسخی ساده داشته باشند و شاید هم آن‌قدر مشکل باشند که گمان کنیم اصلا حل نمی‌شوند! (به همین علت خیلی‌ها تا کلمه "فلسفه"‌را می‌شنوند، یا فرار می‌کنند و یا در مقابل آن می‌ایستند. فهمیدن به‌دشواری حاصل می‌شود. همچنان که شاید تمام دانش‌آموزان بتوانند F = ma را به خاطر بسپارند و در امتحان‌ها آن را بنویسند، اما همگی آن را طوری نفهمیده‌اند که بتوانند مس له‌ها را تحلیل کنند.)گستردگی دانش سبب شده است تا پژوهش‌های فلسفی یا به دست فیلسوفان حرفه‌ای انجام شود و یا به وسیله عالمان هر یک از دانش‌ها. در واقع، هر دانشی می‌تواند خاستگاه مس له‌هایی باشد که از سنخ مسایل معمولی آن دانش نیستند، اما عالمان آن دانش را با خود درگیر می‌کنند. مثلا وقتی توپی را از بلندی رها می‌کنید و سقوط آزاد آن را می‌بینید، چرا در همان لحظه ادعا نمی‌کنید که "هر جسم افتانی این گونه حرکت می‌کند"؟ چرا آزمایش را تکرار می‌کنید؟ چرا هنگام مدل‌سازی، ساده‌ترین مدل را انتخاب می‌کنید؟ ( 1 ) از کجا مطمینید که ابزارهای مشاهده، ثمره آزمایش را دستخوش تحول نمی‌کنند؟ چنین مس له‌هایی از سنخ معرفت تجربی نیستند، اما عالم تجربی که سرگرم مشاهده است، برای آنها پاسخی دارد. یعنی معرفت تجربی مملو از معرفت‌های غیرتجربی است که فیلسوف علم باید از طریق تعقل و استدلال - - و نه از طریق مشاهده - - به آنها پاسخ دهد ( 2 ).بنابراین هر معرفتی محدوده خاص خود را دارد و همه چیز را نمی‌تواند برای ما به ارمغان بیاورد. ما نمی‌توانیم با استفاده از ابزار دانشی خاص به کاوش درباره چیزهایی بپردازیم که از آن دانش بیرون‌اند.بدین ترتیب، معلوم می‌شود که چرا گفتیم بحث درباره فراطبیعت، بحثی فلسفی است چرا که بحث طبیعی برای امور طبیعی است، نه فراطبیعی. البته اثرگذاری معرفت‌های مختلف بر یکدیگر حتمی است، ولی جنس مسایل کاملا متفاوت است.همچنان که عالم طبیعی می‌بیند هنگام تفکر سلول‌های عصبی به طریقی تغییر می‌کنند،‌اما آیا می‌تواند حکم کند که هستی‌های دیگر (غیرطبیعی) در این پدیده دخل و نقشی دارند یا ندارند؟ آزمایش و معرفت تجربی، در این جایگاه ساکت است و اگر عصب‌شناسی بگوید "من به‌واسطه آزمایش‌هایم روح را نفی می‌کنم"، این حکم ناشی از آزمایش‌هایش نیست، بلکه در واقع ناشی از فلسفه اوست یعنی او پیش‌تر فلسفه ماده‌گرایی (فیزیکالیسم) را پذیرفته و الآن در آن چارچوب دارد ادعا می‌کند.انسانیتابن‌سینا در رابطه با هستی‌های فراطبیعی، استدلال جالب و ساده‌ای دارد. بنا به استدلال او، انسان نمود خارجی چیزی به نام "انسانیت" است. این انسانیت نوعی هستی نامحسوس به شمار می‌آید، چه اگر انسانیت محسوس باشد، به زمان و مکان خاصی محدود می‌شود و نمی‌توانیم آن را به همه انسان‌ها نسبت دهیم. درنتیجه مجموعه فراطبیعت حداقل یک عضو به نام انسانیت دارد.آگاهییکی از مفاهیم عجیب و بسیار پیچیده که از دیرباز مورد بحث بوده، مس له "ذهن" و "خودآگاهی"‌است. این مس له در آثار نخستین فیلسوفان حرفه‌ای، یعنی فیلسوفان یونان باستان، ظاهر شده و همچنان مورد توجه فیلسوفان و دانشمندان است. اگر بخواهیم همه حرف‌ها را مرور کنیم، چندین سال طول می‌کشد! از این رو، تنها پاره‌ای از اندیشه‌های ابن‌سینا و پیتر هکر را مرور می‌کنیم و تنها به این پرسش می‌پردازیم که آیا آگاهی (یا مفاهیم مشابهی مانند خودآگاهی و ذهن) هستی مادی دارد یا نه. البته پیش از آنکه به اصل مطلب برسیم، بهتر است با برخی اصطلاحات آشنا شویم.در متون فلسفی مسلمانان، "ادراک" یا "علم" (در اینجا کلمه علم به معنای عام است، یعنی کل دانسته‌ها) به دو شکل حاصل می‌شود. شکل اول آن است که تمام حقیقت معلوم (آن چه دانسته می‌شود) نزد عالم (آن که می‌داند) حاضر باشد و به عبارتی، واسطه‌ای بین عالم و معلوم نباشد. این علم را حضوری نامیده‌اند و مثال معروفش، آگاهی انسان نسبت به خود است. از سوی دیگر، اگر حقیقت معلوم از طریق صورت (مثلا "آب بودن" صورت آب است) درک شود، آنگاه واسطه‌ای میان عالم و معلوم هست و علم را حصولی می‌خوانند. مثلا تصور کنید شما دارید به کوه دماوند فکر می‌کنید و از این تصور لذت می‌برید. در این فرایند، شما صورت کوه را که همان "کوه بودن" است، به نزد خویش حاضر کرده‌اید و اگر چنین صورتی در ذهن‌تان نباشد، علمی نسبت به کوه دماوند نخواهید داشت.با توجه به این تعاریف، دانش نظام‌مند بشری و شاخه‌های مختلف معرفت امروزی، از جنس علم حصولی است. اما آنچه ما به عنوان عرفان می‌شناسیم، نتیجه علم حضوری است و بر اساس این پیش‌فرض عجیب شکل می‌گیرد که آدمی می‌تواند از طریق تصفیه باطن به حقایق دست یابد. یعنی انسان می‌تواند حقایق را حضورا درک کند - - چه حقایق در لباس صورت باشند و چه بدون صورت. از میان اندیشمندان مختلف، ملاصدرا بیشترین توجه را به علم حضوری کرده است و کسی همچون ابن‌سینا، محور اندیشه‌های خود را بر علم حضوری نمی‌گذارد، هر چند که آن را غیرممکن نمی‌داند.در اندیشه ابن‌سینا (به پیروی از ارسطو)، ادراک حصولی با مجردسازی همراه است و تنها از طریق امور مادی به دست نمی‌آید. برای مثال، شما در برابر کوه دماوند می‌ایستید و ظاهر محسوس آن را به چشم می‌بینید. سپس صورت خیالی آن را در ذهن می‌سازید (انتزاع) و این صورت به حضور شما در مقابل کوه دماوند مقید نیست. یعنی هر جا که بروید، صورت کوه دماوند نزد شما حاضر است. حال اگر کوه‌های دیگری - - مثلا دنا، بینالود یا زردکوه - - را تماشا کردید، ذهن‌تان می‌تواند به صورت مطلق کوه برسد یعنی به صورتی که بر همه کوه‌ها صدق می‌کند و عین هیچ کدام از آنها نیست. تعبیر خود ابن‌سینا در کتاب "اشارات و تنبیهات" این است که کثرت تصرفات نفس در صورت‌های حسی و خیالی، نفس را مستعد می‌کند تا به صورت عقلی برسد. حال چون نفس دارد صورتی مجرد را مشاهده می‌کند و از طرفی بین درک‌شده (که صورت باشد) و درک‌کننده (که نفس باشد) تناسب است، پس نفس نیز باید مجرد باشد. با این حساب، هر گاه معرفت عقلی تحقق یابد، پای هستی مجردی در میان است. همچنان که برخی دانش ریاضیات را نمایانگر هستی‌هایی می‌دانند که از سنخ هستی‌های مادی نیستند ( 3 ).خودآگاهیاکنون که معنای اصطلاحات تا حدودی روشن شد و دانستیم لااقل نوعی از ادراک مجرد است، به سراغ پرسش دیگری می‌رویم: خودآگاهی چیست؟"من" حیطه‌ای است که هیچ "او" حقیقتا به آن راه ندارد. (در اندیشه خداباوران، تنها خداست که به "من" راه دارد.) ما هیچ گزاره‌ای را نمی‌توانیم راجع به خود بگوییم، مگر آنکه پیش‌فرضش این باشد که نسبت به خود علم داریم. اندوه من، شادی من، گرسنگی من و .، همگی پیش‌فرضی نهان دارند که طبق آن، من به خود پیش از اینها آگاهی دارم، زیرا اینها به "من" اضافه شده‌اند و علم به مضاف‌الیه مقدم بر علم به مضاف است. بنابراین نمی‌توانید خودتان را از طریق آنچه انجام می‌دهید، اثبات کنید، بلکه خود را باید "به خود" شناخت.خودآگاهی برای ابن‌سینا بدیهی است و بی آنکه چیزی را اثبات کند، صرفا آزمونی فرضی مطرح می‌کند تا بدیهی بودن آن را نمایان‌تر کند. او می‌گوید فرض کنید انسان عاقلی، به‌یکباره و معلق در فضا متولد شود، به گونه‌ای که نه دردی دارد، نه می‌بیند، نه می‌شنود، و نه قادر است سردی و گرمی هوا را تشخیص دهد. در چنین حالتی، انسان از هر چیز ظاهری و باطنی غافل است و نمی‌تواند جسم خود را درک کند، اما خویش را درک می‌کند و می‌فهمد که هست.از این فرضیه، که به فرضیه انسان معلق یا انسان پرنده معروف است، چند نتیجه می‌گیریم. نخست آنکه جزء یا کل بدن نمی‌تواند درک‌کننده یا درک‌شده باشد، زیرا هیچ‌کدام در فرض ابن‌سینا نیامده‌اند. پس هستی غیرمحسوس پذیرفته می‌شود و خودآگاهی نیز امری مادی نیست. به‌علاوه، قاعده‌ای داریم که می‌گوید "اگر حسی را از دست دهیم، علمی را از دست می‌دهیم". بنابراین با نابودی کلیه حواس در فرض انسان معلق، چنین انسانی از تمامی علوم حصولی بی‌بهره خواهد بود. درنتیجه، علم به خود یا همان خودآگاهی، نوعی علم حضوری است.البته می‌توان اشکالاتی هم به فرضیه انسان معلق وارد دانست که مهم‌ترین آنها تحقق فرض است. یعنی آنچه ابن‌سینا می‌گوید در مقام فرض است و در دنیای خارج محقق نمی‌شود تا بتوان آن را پایه‌ای برای اثبات چیزی قرار داد. به عبارتی دیگر، چگونه مطمین باشیم که واقعا انسان معلق در فضا از ذات خویش آگاه است؟ البته بعضی مطالعات روانشناختی، حذف ادراکات حسی و خیالی را تا حد زیادی ممکن دانسته‌اند افرادی در حالاتی بوده‌اند که نه چیزی را به خاطر می‌آورده‌اند و نه مغزشان در وضعی بوده که التفاتی به بدن‌شان داشته باشند، ولی هرگز وجود خویش را نفی نکرده‌اند. سوای اینکه چنین آزمایش‌هایی درست بوده‌اند و فرایند موسوم به شست‌وشوی مغزی واقعیت داشته باشد یا نه، یک چیز به قوت خود باقی می‌ماند و آن را از زبان پیتر هکر ( Peter Hacker ) می‌شنویم که:هیچ میزانی از علوم طبیعی نمی‌تواند چیستی ذهن را برای ما تبیین کند.هکر فیلسوف معاصر انگلیسی است و به لحاظ زمان و مکان و مکتب فکری، تفاوت‌های بسیاری با ابن‌سینا دارد. او بیش از چهل سال است که بر مسایل ذهن و زبان تمرکز دارد و این اواخر با عصب‌شناسان برجسته‌ای همچون ماکس بنت ( Max Bennett ) هم‌اندیشی می‌کند. گرچه او در مورد مسایل ذهن، برای علم جایگاه والایی قایل است، اما در عین حال معتقد است آزمون‌های تجربی نمی‌توانند سردرگمی‌های مفهومی را حل کنند و در واقع، علم‌گرایی یکی از ریشه‌های اصلی توهم و سردرگمی فکری است. به عنوان مثال، اینکه مانند بعضی عصب‌شناسان علم‌گرا بگوییم ذهن همان مغز است و مغز فکر می‌کند، زیبایی را درک می‌کند و تصمیم می‌گیرد، عین بی‌خردی است! یا تشبیه مغز به کامپیوتر که سردرگمی دیگری را ایجاد می‌کند و از آنجا نش ت می‌گیرد که در طول تاریخ علاقه داشتیم خودمان را با ماشین‌ها بشناسیم. حال آنکه چیزی مثل "تعهد داشتن" اصلا مس له کوچکی نیست و ویژه انسان است، نه ماشین‌ها یا سعادت و بهروزی را چگونه می‌توان برای ماشین‌ها معنا کرد؟!هکر مس له ذهن را این گونه توضیح می‌دهد که اگر دکارت خصوصیات ذهنی را به ذهن نسبت می‌دهد و ذهن را از بدن جدا می‌داند، در اواسط قرن بیستم رویکرد غالب این شد که خصوصیات ذهنی را باید به بدن ارجاع داد. با وجود این، هر دو رویکرد نادرست‌اند، چون ذهن من فکر نمی‌کند، "من" فکر می‌کنم ذهن من احساس درد نمی‌کند، "من" احساس درد می‌کنم. ما به صورت استعاری خصوصیات روانشناختی را به ذهن نسبت می‌دهیم و وقتی آنها را به مغز نسبت می‌دهیم، نه تنها چیزی را روشن‌تر نکرده‌ایم، بلکه پیچیده‌تر هم می‌کنیم. عباراتی مثل "مغز فکر می‌کند" یا "مغز باور می‌کند" نامفهوم‌اند و از آنها بدتر، عبارتی مثل "مغز تصمیم می‌گیرد" است. موجودات زنده به عنوان یک کل - - نه بخشی از آن مثل مغز - - خصوصیات روانشناختی را آشکار می‌کنند و اطلاق ترس یا ناامیدی به مغز، مغالطه جزءشناختی ( mereological fallacy ) است. یعنی نمی‌توان چیزی را که متعلق به کل است، به جزیی از آن نسبت داد. همچنان که هواپیما بدون موتور نمی‌تواند پرواز کند، ولی این هواپیماست که پرواز می‌کند، نه موتور.این فیلسوف بریتانیایی سرانجام نتیجه می‌گیرد که سوال "ذهن چیست" ما را گمراه می‌کند و شاید بهتر باشد بپرسیم "جانداران چگونه باشند تا بگوییم ذهن دارند". سپس او چنین پاسخ می‌دهد که باید توانایی‌های قابل تمایزی در رفتار جاندار آشکار شود، ولی این توانایی‌ها به هشیاری محدود نمی‌شود. حتی اگر حیوانی خودش را در آینه تشخیص دهد، به معنای داشتن خودآگاهی نیست،‌بلکه صرفا افزایش هوش حیوان را در واکنش به دیدنی‌ها نشان می‌دهد. این حرف‌ها به نظریه ارسطو بسیار نزدیک است که ذهن را مجموعه‌ای از توانایی‌ها می‌دانست که مشخصه موجودات متفکر، دارای احساس، آزاد و مسوول بود. البته هکر دو شرط تکمیلی را به نظریه ارسطو می‌افزاید. نخست آنکه جانداران باید زبان پیشرفته داشته باشند و دوم آنکه مفاهیم زبانی با توانایی‌های ادراک، احساس و عمل آمیخته شده باشند.بنابراین، به نظر می‌رسد هکر نیز به‌نوعی مجرد بودن ذهن را می‌پذیرد. چه او نخواسته باشد و چه نتوانسته باشد که چیستی ذهن را توضیح دهد، در هر صورت توصیف مطلقا مادی را از ذهن دور می‌کند و یقینا خودآگاهی نیز که از فعالیت‌های ذهن است، از توصیف مادی دور می‌شود.( 1 ) بد نیست فرایند مشاهده را دنبال کنید تا به نکته جالبی پی ببرید. ما حرکت توپ افتان را مشاهده می‌کنیم و مثلا پس از 1 ، 2 ، 3 و 4 ثانیه، موقعیت آن را در جدولی ثبت می‌کنیم. هر قدر هم که دستگاه‌های اندازه‌گیری ما مرغوب باشند، نقطه‌ها روی یک منحنی نمی‌افتند و مجبوریم تقریبی سخن بگوییم. ممکن است تقریب ما اشتباه باشد، ولی در مرحله مدل‌سازی، همیشه ساده‌ترین مدل را انتخاب می‌کنیم. این اتفاق در همه جای علم می‌افتد و این سوال را پیش می‌آورد که آیا ما واقعا واقعیت را دیده‌ایم یا تصویری از واقعیت را.( 2 ) شاید برخی کل علم را محصول خردورزی بدانند، حال آنکه چنین نیست. به عنوان مثال، اصل مهمی (قانون صفرم ترمودینامیک) در فیزیک داریم که طبق آن، دو جسم هم‌دما با جسم سوم، خود نیز هم‌دما هستند. از سوی دیگر، در ریاضی می‌گوییم اگر دو عدد با عدد سومی برابر باشند، خود با هم برابرند. هر چند ظاهر این دو قاعده بسیار شبیه یکدیگر است، اما دو چیز کاملا متفاوت‌اند. برابری دما، جرم، یا هر کمیت دیگری در علم، باید به ت یید آزمایش برسد و آن اصل ریاضی، پیش‌بینی نتیجه آزمایش را نشان می‌دهد که شاید درست و شاید غلط باشد.( 3 ) بحث درباره واقعیات ریاضی مفصل است. مثلا برخی استدلال می‌کنند که توانایی "نامعقول" ریاضی در علوم فیزیکی از آن جهت است که ریاضی خود یک علم تجربی است.ح. اسعدی، م. مقدسی
چرا حرف X نشانه مجهول است؟ تا به حال فکر کرده‌اید که حرف X (ایکس) به چه دلیلی به عنوان علامت مجهول در ریاضیات و علوم به کار می‌رود؟ این موضوع دلیل بسیار جالبی دارد که "تری مور" در این سخنرانی تد [+] به آن پرداخته است. اگر دلیل اصلی این موضوع را بخواهم در یک جمله بگویم، این است: حرف X علامت مجهول در ریاضی است، چون در زبان اسپانیایی، صدای "ش" وجود ندارد. اما این دو چه ربطی به هم دارند؟یکی از مهم‌ترین محل‌های برخورد تمدن اسلامی با اروپا، در بخش جنوبی اسپانیا، موسوم به آندلس بود. داد و ستدهای فرهنگی زیادی میان مسلمین و اروپاییان در این منطقه انجام شده است. کم و کیف این رابطه، تا حدودی از آثاری مانند فیلم سیزدهمین سلحشور (ساخته 1999 )، به کارگردانی جان مک تیرنان، قابل دریافت است. بر خلاف عصر حاضر، در آن روزگار، آخرین تیوری‌های علمی از خاور میانه به سایر نقاط جهان صادر می‌شدند. متون نگاشته شده توسط دانشمندان مسلمان، تا چند قرن بعد، اصلی‌ترین مرجع مطالعات دانشمندان اروپایی بود.در متون ریاضی مسلمانان، که به زبان عربی نگاشته می‌شد، از کلمه "شیی" (به معنای چیز)، برای اشاره به مجهول استفاده می‌شد. آن طور که در سخنرانی "تری مور" آمده است، زمانی که دانشمندان اسپانیایی خواستند این متون را ترجمه کنند، به مشکل برخوردند چرا که اساسا صدای "ش" در زبان اسپانیایی وجود ندارد. به همین دلیل، آن‌ها آن را با یک صدای دیگر جایگزین کرده‌اند که با ترکیب ck نمایش داده می‌شد. اما به جهت اختصار، برای نوشتن از حرف کای یا خی یونانی استفاده کردند، که علامت نوشتاری آن به این صورت است: . به وضوح این حرف، کاملا شبیه به حرف X لاتین است هر چند تفاوت‌های جزیی دارد. این دلیل تاریخی استفاده از حرف ایکس برای نمایش مجهول در ریاضیات و علوم است.پیشنهاد می‌کنم فایل اصلی سخنرانی را هم گوش بدهید و ببینید. شنیدن این موضوع از زبان خود "تری مور"، قطعا جذابیت خاص خودش را دارد.منبع: وب‌سایت شخصی سید مصطفی کلامی هریس
نوبلی برای قیچی اصلاح نوبل شیمی به زیست‌شناس‌ها رسیدهفتم اکتبر امسال، "امانویل شارپنتیه" فرانسوی و "جنیفر آ. دودنا" آمریکایی با کشف یکی از تیزترین ابزارهای ویرایش ژن به جمع 5 زن برنده جایزه نوبل شیمی در تاریخ پیوستند. کشف قیچی ژنتیکی "کریسپر/کس 9 " ( CRISPR / Cas9 ) حاصل تحقیقات این دو دانشمند است که امکان تغییر در DNA حیوانات، گیاهان و میکروارگانیسم‌ها را با دقت بسیار بالا فراهم می‌کند.سد دفاعی باکتری مقابل ویروسامانویل شارپنتیه، مدیر واحد علوم عوامل بیماری‌زا در موسسه "مکس پلانک" در برلین آلمان، بر روی باکتری استرپتوکوکوس پیوژن ( Streptococcus pyogenes ) و سیستم دفاعی آن در برابر ویروس‌ها‌اهامطالعاتی انجام داد. یکی از خطراتی که باکتری‌ها را تهدید می‌کند، ویروس‌ها هستند. ویروس‌ها طی حمله به باکتری‌ها، خود را درون سلول باکتری تکثیر می‌دهند و در نهایت آن را از بین می‌برند. سپس، ویروس‌های جدید از سیتوپلاسم سلول خارج می‌شوند تا به باکتری‌های بیشتری حمله و آن‌ها را نابود کنند. شارپنتیه در ساختار باکتری استرپتوکوکوس پیوژن، مولکول tracrRNA را کشف کرد. او مشاهده کرد که این مولکول جزیی از کریسپر است که به عنوان بخشی از سیستم ایمنی باکتری عمل می‌کند و می‌تواند با شکستن DNA ویروس‌ها، آن‌ها را نابود کند. شارپنتیه کشف خود را در سال 2011 به چاپ رساند. در همان سال، شارپنتیه همکاری خود را با جنیفر دودنا، استاد دانشگاه کالیفرنیا برکلی در ایالات متحده و محقق موسسه " HHMINEWS " که بیوشیمیستی حاذق در زمینه مولکول‌های RNA است، آغاز کرد. آن دو موفق شدند که این قیچی ژنتیکی باکتریایی را در آزمایشگاه تولید و با کاهش اجزای این قیچی مولکولی، استفاده از آن را ساده‌تر کنند. کریسپر/کس 9 به طور طبیعی می‌تواند DNA را از ویروس تشخیص دهد. در پژوهشی دیگر، شارپنتیه و دودنا، این قیچی ژنتیکی را بازطراحی کردند تا با کمک آن بتوان به صورت کنترل شده، هر مولکول DNA را از محل از پیش تعیین‌شده برش زد.قیچی مولکولی کریسپر/کس 9 مولکول کریسپر/کس 9 از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول یک راهنمای ژنتیکی است که شامل یک RNA است. رشته RNA راهنما، آنزیم را در نقطه خاصی از DNA قرار می‌دهد. برای هدفمندسازی این مولکول جهت برش بخش خاصی از DNA ، لازم است که دانشمندان RNA راهنما را با اطلاعات مناسب برنامه‌نویسی کنند. بخش دوم، آنزیم کس 9 است که می‌تواند DNA را برش دهد و پس از خروج ژنوم مورد نظر، دو رشته باقی‌مانده را به هم متصل کند. پس از برقراری برهم‌کنش میان رشته RNA و یک رشته از DNA در محل موردنظر، آنزیم فرآیند برش را پیش می‌برد. این یعنی پس از برش DNA می‌توان کدهای حیات را بازنویسی کرد.بیم و امیدهای یک کشفپس از کشف قیچی‌های ژنتیکی کریسپر/کس 9 در سال 2012 ، استفاده از آن‌ها گسترش یافت و بشر با دوره جدیدی از دنیای زنده روبه‌رو شد. این ابزار علاوه برتوانایی بی‌نظیر در عملکرد، بسیار مقرون به‌صرفه است و سرعت عمل بالایی دارد و تاکنون کمک شایانی به اکتشافات جدید در مراحل اولیه تحقیقات کرده است. گیاه‌شناسان موفق به پرورش گیاهانی مقاوم در برابر قارچ‌ها، آفات و خشک‌سالی شده‌اند. در حوزه پزشکی، آزمایشات بالینی روش‌های جدید درمان سرطان در حال انجام است و امید است تا درمان بیماری‌های وراثتی به وقوع بپیوندد. در پی موفقیت‌های به‌دست آمده از کاربرد این ابزار اصلاح ژن، در سال 2018 یک گروه تحقیقاتی از دانشگاه واشنگتن به رهبری "جوزف موگوس" آنزیمی به نام DddA را در نوعی باکتری کشف کردند که بدون نیاز به کریسپر/کس 9 می‌تواند روی DNA دو رشته‌ای عمل کند. اگرچه این روش تا استفاده بالینی فاصله دارد اما امید است تا از آن بتوان برای درمان بیماری‌های ژنتیکی که کریسپر قادر به درمان آن‌ها نیست، استفاده کرد.با وجود پیشرفت‌های صورت‌گرفته در حوزه اصلاح ژن، استفاده از کریسپر نگرانی‌هایی را در خصوص اصلاح ژنتیک انسانی به وجود آورده است. تولد یک جفت نوزاد مهندسی ژنتیک‌شده با فناوری کریسپر در چین که با هدف ایمن کردن آن‌ها نسبت به ویروس ایدز صورت گرفته است، از سوی جامعه جهانی، عملی غیر اخلاقی تلقی شده و نگرانی‌هایی در پی داشته است. برخی از دانشمندان معتقدند با توجه به اینکه ت ثیر دقیق این فناوری بر انسان هنوز در هاله‌ای از ابهام است، این کار فعلا نباید روی هیچ انسانی انجام گیرد. بدون شک، کریسپر یک تکنولوژی‌ست که تحول عظیمی در توسعه محصولات مورد نیاز انسان به وجود می‌آورد. حال باید دید که در آینده چگونه بر نوع بشر ت ثیر خواهد گذاشت؟نازیلا ویسی
رخدادهای پس از مرگ در بدن رخدادهای پس از مرگ در بدن همیشه مورد توجه فیزیولوژیست‌ها بوده و شاید هم بسیاری از افراد کنجکاو هستند که بدانند پس از مردن چه اتفاقاتی در بدن انسان رخ می‌دهد. برخی تغییرات بدن پس از مرگ باعث تعجب می‌شود.*پوست بدن پس از مرگ تغییر رنگ می‌دهد*پوست شما بسته به آنچه برای شما اتفاق می‌افتد تغییر رنگ می‌دهد. جودی مولینک، متخصص پاتولوژی پزشکی قانونی، می‌گوید: اگر فردی از مسمومیت مونوکسید کربن بمیرد، خون به رنگ قرمز گیلاسی تغییر می‌کند. خون قربانیان مسمومیت گاز سولفید هیدروژن به رنگ سبز در می‌آید.*ممکن است پس از مرگ ناله کنید*هر هوایی که در بدن شما باقی مانده باشد، می‌تواند طناب‌های صوتی شما را از طریق گلو به ارتعاش درآورد و باعث ایجاد صدای ناله شود. این تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که کسی روی قفسه سینه فرد مرده فشار آورد یا به بدن وی دست بزند. *چشم‌ها تغییر رنگ می‌دهند* بسیاری از افراد با چشمان باز می‌میرند و وقتی که سفیدی چشم آن‌ها شروع به خشک شدن می‌کند، به رنگ آبی یا خاکستری در می‌آید. این رخداد به نام "سیاه شدن چشمان" شناخته می‌شود و غالبا بخشی از معاینات هییت پزشکی قانونی است، تا ببینند آیا پاتولوژیست‌ها آن را به عنوان تغییرات پس از مرگ تشخیص می‌دهند یا اینکه فرد دچار مشکلی در سلامتی و یا مسمومیت بوده است.*چروک‌ها پس از مرگ به تدریج محو خواهند شد*.ظاهرا مرگ همانند آخرین بوتاکس زندگی است! بعد از مردن، عضلات صورت سفت خواهند شد که باعث می‌شود تمام چین و چروک‌ها صاف شود. به این ترتیب مرگ، باعث صاف شدن ابدی پوست خواهد شد. بعضی از قسمت‌های بدن به مدت طولانی‌تری زنده می‌مانند.*بعضی از قسمت‌های بدن به مدت طولانی‌تری زنده می‌مانند*به گفته دکتر ملینک، در حالی که بعضی از بخش‌های بدن سریعا کارایی خود را از دست می‌دهند، برخی قسمت‌های دیگر تا چند ساعت بعد از مرگ زنده می‌مانند. چشم‌ها، قلب، استخوان و پوست تا 15 ساعت پس از مرگ هنوز هم قابل پیوند زدن به بدن اشخاص دیگر هستند.*بدن پس از چند ماه از گذشت مرگ از بین خواهد رفت*در 50 درجه فارنهایت، حدود 4 ماه طول می‌کشد تا بافت نرم تجزیه شود. اما در دماهای بالاتر، بدن شما سریع‌تر تجزیه خواهد شد و پس از آن تنها اسکلت، ستون مهره‌ها و کمی از پوست خشک شده باقی خواهند ماند.
کریسپر: ژن دلخواه خود را بسازید. ( Left ) Emmanuelle Charpentier . Photograph : John MacDougall / AFP / Getty - ( Right ) Jennifer Doudna . Photograph : Jeff Chiu / AP / EPA "امانویل شارپنتیه" و "جنیفر دودنا" این دو نفر در سال 2020 برنده جایزه نوبل شیمی شدند. این جایزه به خاطر توسعه روشی در ادیت کردن DNA به آنها اعطا شده که CRISPR خوانده می‌شود. این روش طلیعه‌ای ست که می‌تواند سرنوشت بشر را به لحاظ جسمی، اقتصادی و اجتماعی کاملن تغییر دهد.به بیان ساده در این روش یک آنزیم به نام cas9 مانند یک قیچی مولکولی عمل میکند. این مولکول می‌تواند به دقت برنامه ریزی شود که یک رشته RNA را به همراه خود برداشته، به سراغ ژن مورد نظر می‌رود، رشته DNA را از هم باز می‌کند، بخش مورد نظر را جدا کرده و با پروتیین مورد نظر جایگزین کرده و دوباره رشته را به هم متصل می‌کند. البته ناگفته نماند از دهه 70 میلادی دانشمندان می‌توانستند ژن‌ها را ادیت کنند. مشکل میزان دقت و هزینه بسیار بالا بود که امکان کلینیکی شدن روش‌ها را نمیداد. کریسپر فعلن ارزان‌ترین و موثرترین روش دستکاری ژنتیکی ست که سرعت کاربرد بسیار بالایی پیدا کرده است و از سال 2012 که ابداع شده است، به سرعت در آزمایشگاه‌های مختلف برای مقاصد متنوعی به کار گرفته شده است.کمی پیچیده ترش این است که وقتی ویروس یک سلول را آلوده می‌کند، در واقع DNA خود را به آن تزریق می‌کند. DNA ویروس به بخشی از کروموزوم سلول می‌رود که Clustered Regularly Interspaced Short Palindromic Repeats یا به اختصار همان CRISPR خوانده می‌شود. این مکانیزم به سلول کمک میکند که یک هیستوری از ویروس هایی که به آنها آلوده شده نگه دارد و این اطلاعات به نسل‌های بعدی سلول هم منتقل می‌شود.حالا داستان جالب‌تر می‌شود. یک نوع مولکول خاص به نام cas9 در باکتری‌ها وجود دارد که می‌تواند آن DNA ویروس را بصورت یک رشته RNA کپی کند و با خود داشته باشد. از این به بعد cas9 به دنبال DNA‌های می‌گردد که عینن شبیه آنچه که خودش کپی کرده باشد. و اگر چنین DNA ی را بیابد دقیقن آن را از محلی که خودش کپی کرده قیچی می‌کند. سپس سلول شروع به ترمیم آن بخش قیچی شده میکند و اگر بتوان توالی DNA مورد نظر را دقیق در محل پاره شده به سلول معرفی کرد، سلول آن را به عنوان ترمیم استفاده می‌کند و می‌توان یک بخش جدید دقیقن در همان مکان ایجاد کرد.این کار مثل گزینه Replace در نرم افزار Word میماند! شما می‌توانید یک اشتباه املایی در کل متن را با پیدا کردن متن اشتباه و جایگزین کردن آن با درست، اصلاح کنید.اگر حوصله دارید و میخاهید جزیی‌تر در مورد این روش بدانید، ویدیوی زیر از TED Ed را ببینید: این پست ویرگولی هم از یک دانشجوی زیست شناسی می‌تواند برای علاقمندان تخصصی‌تر جالب باشد.داستان چیست؟کاربرد اصلی کریسپر در حال حاضر درمان بیماری‌های ناشی از جهش‌های ژنیتیکی ست و در این زمینه به سرعت در حال پیشرفت است. اما نکته‌ای که برای ما جالبست اینکه به نظر نمی‌رسد این روش به درمان بیماری محدود شود. اساسن کدام تکنولوژی به کاربرد اولیه‌اش محدود شد؟!کاربرد بالقوه دیگر آن بهبود ژنتیکی ست ( Gene Enhancement ). در سال 2018 سه دانشمند چینی موفق شدند با این روش دو جنین را طوری تغییر دهند که نسبت به ایدز مصون باشند. به صورت تیوریک هر تغییر دیگری نیز می‌شود در جنین انجام داد. تصور کنید که بتوانید رنگ چشم، قد، هوش و سایر ویژگی‌های فرزندان خود را تعیین کنید! ( Designer Babies )احتمالن یکی از تصمیمات سخت والدین این خواهد بود که برای فرزندشان چه ظاهری را انتخاب کنند. تصور کنید که هنگام بارداری، به کمک یک نرم افزار چهره فرزندتان را طراحی میکنید و سپس از یک منوی بلند بالا، ویژگی‌های شخصیتی (که ژنتیکی هستند) و یا استعدادهای وی را تیک می‌زنید. عجب وضعی خواهد بود!داستان پیچیده‌تر هم میشود. تغییر در DNA وقتی در جنین انجام می‌شود محدود به همان فرد خواهد بود و با مرگ وی تمام می‌شود. اما وقتی تغییر در نطفه (یا حتی اسپرم و تخمک) انجام شود، به وراثت خواهد رسید. یعنی همه نسل‌های بعدی هم همان ویژگیها را به ارث می‌برند! حالا تصور کنید که یک اشتباهی هم این وسط رخ دهد و یک ژن اشتباهی جهش کند. یک مشکل دیگر احتمالی کاهش تنوع ژن‌های بشر خواهد بود که ذخیره ژنتیکی ما را محدود می‌کند و در بلند مدت برای تکامل نسل بشر مشکلاتی ایجاد می‌نماید. من اینجا به مسایل اخلاقی پیرامون این تکنولوژی نمی‌پردازم، چون معتقدم در بلندمدت اخلاقیات از اقتصاد می‌بازد. ولی اگر شما اگر به مباحث اخلاقی و فلسفی مربوط به کریسپر علاقمندید مناظره زیر را در سایت Doha Debates حتمن ببینید. Should we create superhumans ? - we - create - superhumans / اقتصاد این وسط چه کاره است؟ تکرار کاست‌های طبقاتیمسلمن این گونه روش‌ها در ابتدا بسیار گران و هزینه بر خواهد بود و تنها ثروتمندان توان استفاده از آن را دارند. این می‌تواند باعث ایجاد یک نسل برتر از انسان‌های با ویژگی‌های خاص و نیز دارای ثروت شود که باز به کسب قدرت و ثروت بیشتر توسط آنها منجر می‌شود. در گذشته دور جوامع به شدت طبقاتی بودند و هر طبقه کاملن از طبقات دیگر متمایز بود و امکان حرکت از یک طبقه به طبقه دیگر تقریبن غیرممکن بود. (مفهومی که اکنون با عنوان پویایی اجتماعی یکی از شاخص‌های توسعه محسوب می‌شود) این نظام طبقاتی در هند نظام & amp ; amp ; quot ;کاست& amp ; amp ; quot ; خوانده می‌شد. می‌توان تصور کرد که کم کم دیگر نظام کاست به تفاوت در ثروت و رفاه و دسترسی اجتماعی محدود نمی‌شود و فقط یک مفهوم انتزاعی بر آمده از وضعیت جامعه نیست. بلکه قضیه به ویژگی‌های جسمی و روانی هم کشیده می‌شود و در واقع طبقات اقتصادی، گونه‌های جانوری مختلفی را شکل خواهند داد! تا حدی که انسان‌های یک طبقه به طور بنیادی با انسان‌های طبقه دیگر تفاوت دارند. تصور کنید که همین الان نگاه ما به افرادی که IQ کمتر از 70 دارند چگونه است؟ آیا آنها را به کار می‌گماریم؟ یا با آنها ازدواج می‌کنیم؟ یا چه القابی به آنها می‌دهیم؟ نهایتن اگر خیلی اخلاقی باشیم از آنها نگهداری می‌کنیم تا از بین نروند! گمان نمی‌کنم وقتی افرادی با IQ فرضی بالای 300 (اصلن نمی‌دانم در مقیاس IQ چنین عددی ممکن هست یا نه، فقط جهت مقایسه این عدد را می‌گویم) وجود داشته باشند، برخوردی متفاوت از آنچه گفتم با بقیه که متوسط IQ آنها 100 است، داشته باشند. حتی دیگر مسابقات ورزشی هر کاست نیز محدود به خودش خواهد بود! همین الان هم نشانه هایی را می‌شود به خصوص در رفتار سیاستمداران دید که نشان می‌دهد، حتی در بهترین دموکراسی‌ها در نهایت منافع عموم جامعه ارجحیتش را از دست می‌دهد. این روند به همراه تغییرات دیگری که در تکنولوژی به خصوص در هوش مصنوعی ایجاد شده است راه به کجا خواهد برد و سیستم اجتماعی نوع بشر را به چه شکل در خواهد آورد؟ امیدوارم در یک پست دیگر به این مساله بپردازم.در ویدیوی زیر از Doha Debates توضیحات خوبی در مورد کریسپر و خطرات آن توسط نیلوفر هدایت ارایه شده است. توضیحات بیشتری هم در مورد تکنولوژی کریسپر و تاثیرات آن بر زندگی ما در این ویدیوی Kurzgesagt وجود دارد:
حسین خاوری حسین خاوری فعال محیط زیسترمایش جهانی یا گرم شدن زمین نام پدیده‌ای است که منجر به افزایش میانگین دمای زمین و سطح اقیانوس‌ها شده‌است.[ 1 ][ 2 ] طی 100 سال گذشته، کره زمین به‌طورغیرطبیعی حدود 0 ٫ 74 درجه سلسیوس گرم‌تر شده که این موضوع دانشمندان را نگران کرده‌است.[ 3 ] برخی از دانشمندان معتقدند که دهه‌های پایانی قرن بیستم، گرم‌ترین سال‌های 400 سال اخیر بوده‌است.[ 4 ] گزارش‌ها حاکی از آن است که 10 مورد از گرم‌ترین سال‌های جهان تنها از سال 1990 تا سال 2007 به ثبت رسیده‌است که این میزان در 150 سال گذشته بی‌سابقه بوده‌است.[ 5 ] به نظر می‌رسد فعالیت‌های صنعتی در ایجاد این مشکل بسیار موثر بوده‌اند و به گرم‌شدن کره زمین کمک می‌کنند.[ 3 ]از سال 1880 اندازه‌گیری دمای هوای کره زمین آغاز شده‌است و تاکنون نیز ادامه دارد. گفته می‌شود گرم‌شدن کره زمین، در سال 2100 باعث خشکسالی شدید، گرمای سوزان و توفان‌های وحشتناک خواهد شد.[ 6 ]در مورد دلایل این پدیده، یک سری از تیوری‌ها بر ت ثیر گازهای گلخانه‌ای بر این فرایند مبتنی است و برخی دیگر فرایندهایی نظیر فعالیت‌های آتشفشانی و زمین گرمایی و همچنین فعالیت‌های خورشیدی را دلیل این پدیده می‌دانند. استناد این دانشمندان برای گفته‌های خویش، وقوع دوره‌های سرد و گرم در طول مدت زمانی است که از عمر زمین می‌گذرد.[ 2 ]به عقیده بسیاری از دانشمندان با افزایش آگاهی‌های عمومی، مصرف بهینه سوخت و انرژی، افزایش سطح فضای سبز و جلوگیری از تخریب جنگل‌ها، بازیافت مواد و استفاده از انرژی‌های جایگزین سوخت‌های فسیلی مانند باد و خورشید می‌توان این پدیده و اثرات منفی آن بر زندگی بشر را کنترل کرد. در نشست آب‌وهوایی کانکون مکزیک که در ماه دسامبر 2010 تشکیل شد 193 کشور شرکت‌کننده تصمیم گرفتند تا صندوقی 100 میلیارد دلاری را به منظور کمک به کشورهای در حال توسعه در مبارزه با گرمایش زمین ت سیس کنند.[ 7 ]
خبر خوش از کشف داروی موثر بر درمان کرونا ویروس ساعاتی قبل مجله معتبر سل cell اعلام کرد داروی hrsACE نتایج موفقیت آمیزی بر درمان کرونا داشته است.دانشمندان اعلام کردند نحوه اثر این دارو بدین صورت است که مانع اتصال ویروس به غشای سلول‌های انسان میشود و به صورت موثر مانع بیماری زایی آن شده و سبب درمان در همان ساعات اولیه میشود. نتیجه این تحقیقات ساعاتی پیش در مجله سل منتشر شده و سبب افزایش امیدها برای کشف درمان بیماری کرونا شده است.این داروی جدید توسط گروهی از دانشمندان در نقاط مختلف دنیا به سرپرستیدانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا کشف شده است. پزشکان و محققان برجسته‌ای در کانادا، اسپانیا و همچنین تیم زیست شناسی عفونی سوید به ریاست دکتر علی میرعظیمی این تحقیقات را به صورت مشترک انجام داده‌اند.این داروی جدید کرونا با نام علمی hrsACE2 به زودی توسط شرکت Aperuon Biologics در اروپا مورد آزمایش‌های بالینی روی بیماران قرار خواهد گرفت.همچنین این تحقیقات ثابت کرده که ویروس کرونا میتواندعلاوه بر ریه بصورت مستقیم در کلیه و رگ‌های خونی تکثیر پیدا کند. نتیجه کشت سلولی در آزمایشگاه نشان داده است که داروی جدید میتواند میزان ویروس در بافت آلوده را بین 1000 تا 5000 برابر وضعیت عادی کاهش دهد.کشف داروی موثر بر درمان کرونا ویروستحقیقات بر روی این داروی جدید دو هدف در پی دارد: اول بی اثر کردن مکانیسم اتصال ویروس به سلول‌های بدن و آلوده کردن سلول‌ها با شناخت نحوه‌ی تعامل ویروس با غشای سلول‌های بدن انسان و دوم چگونگی گسترش عفونت در رگ‌ها و درگیر شدن کلیه با این بیماری.ژوزف پینینگر، سرپرست تیم تحقیقاتی این دارو در دانشگاه بریتیش کلمبیا اظهار داشته که: >.در این تحقیق یک پروتیین کلیدی به نام ACE2 در سطح غشای سلولی کشف شده است که نقش مهمی در مکانیسم اتصال ویروس به سلول‌های بدن ایفا می‌کند.منبع: مجله معتبر Cell
انقراض ششم ! داستانی به تلخی ما انسان‌ها ما انسان‌ها طبیعت را بازیچه دست خودمان کردیم ولی بیاید ببینیم داستان از چه قرار است! 1 .شروع داستانشروع داستان رو با دو نقل قول شروع می‌کنم. اگر خطری در مسیر بشر باشد ، نه به خاطر بقای گونه ما، بلکه برای رساندن طنز تکامل موجودات زنده به اوج خود است : این که در لحظه لحظه رسیدن به خودآگاهی از رهگذر قوه تعقل بشر، حیات زیباترین مخلوقات خود را به فنا محکوم کرده است. ای.او.ویلسون قرن‌ها از پی قرن‌ها می‌گذرد و فقط در زمان است که اتفاق‌ها روی می‌دهند خورخه لوییس بورخسقرار است در شروع داستان،از کتاب انقراض ششم خانم الیزابت کولبرت داستان را تعریف کنم.نویسنده : الیزابت کولبرت | مترجم : شهربانو صارمی | انتشارات ققنوس آنطور که میگویند اوایل داستان خیلی مشخص نیست. شاید این داستان 200 هزار سال قبل با ظهور گونه‌ای جدید شروع شد. این گونه در آن زمان هنوز نامی نداشت - هیچ نامی - اما استعداد آن را داشت که روی بقیه نام بگذارد .این گونه مانند هر گونه نوپایی در معرض خطر قرار داشت. تعداد این گونه اندک و قلمرو اش محدود به باریکه‌ای در شرق آفریقا بود. جمعیت آن به کندی افزایش می‌یافت و به احتمال زیاد تعداد آن به ادعای برخی تقریبا به نحوی مهلک به چند هزار جفت محدود بود.اعضای این گونه نه چابک بودند،نه قوی و نه بارور.اما خلاقیت غریبی داشتند . آنها کم کم به مناطقی با آب و هوا ، شکارچیان و شکار‌های متفاوت پا گذاشتند . به نظر نمی‌رسید هیچ یک از قید و بندهای رفتاری یا جغرافیایی معمول مانعی در برابر آنها پدید آورده باشد . آنها از رودها ، فلات‌ها و رشته کوه‌ها گذشتند. در نواحی ساحلی صدف داران را جمع می‌کردند و در مناطق غیر ساحلی به شکار پستانداران می‌پرداختند . هر جا که ساکن می‌شدند با محیط سازگاری می‌‌یافتند و دست به نوآوری می‌زدند . وقتی به اروپا رسیدند با موجوداتی مواجه شدند که بسیار شبیه خود آنها بودند اما کوتاه‌تر و قوی هیکل‌تر احتمالا پرزور‌تر ، موجوداتی که از مدت‌ها قبل در این قاره زندگی می‌کردند . با آنها آمیزش کردند و بعد ، به روش یا روش هایی ، آن‌ها را نابود کردند .در پایان این برخورد عبرت آموز است . همانطور که اینگونه بر وسعت حضور خود می‌افزود ، به جانورانی برخورد که هیکلشان 2 ، 10 و حتی 20 برابر او بودند : گربه سانان غول آسا ، خرس‌های غول پیکر ،لاک پشت هایی به اندازه فیل ، تنبل هایی به قامت چهار مترو نیم . این گونه غالبا قوی و درنده بودند . امابه کندی زاد و ولد می‌کردند، برای همین بود که نیست و نابود شدند .جانور خشکی زی ، گونه ما - همان گونه همواره خلاق - از دریا‌ها گذشت . به جزایری رسید که موجوداتی در مراحل ابتدایی تکامل در آنها ساکن بودند :پرندگانی با تخم هایی به طول 30 سانتی متر ، اسبهای آبی به اندازه گراز و سوسمارهای غول پیکر . این موجودات که به انزوا خو کرده بودند از در افتادن با این تازه واردها وهمسفران آنها ( عمدتا موش‌ها ) ناتوان بودند . بسیاری بازی را باختند .این ماجرا هزاران سال به صورت نامنظم ادامه پیدا کرد و زمانی که این گونه دیگر چندان هم نو خاسته محسوب نمی‌شد ، در گوشه و کنار کره زمین پراکنده شد . در این مرحله چند روز داد کمابیش هم زمان رخ داد و به هومو ساپینس ، نامی که اینگونه بدان خوانده می‌شود، امکان داد با سرعتی غیر منتظره زاد و ولد کند . تنها در یک سده تعداد آنها دو برابر شد، دوباره دو برابر و باز دو برابر . جنگل‌های وسیع محو شدند . انسان آگاهانه دست به این کار زد غذای خود را تامین کند و نادانسته موجودات زنده را از یک قاره به قاره دیگر جابجا کرد و با این کار زیست کره را از نو شکل داد .در این حین تغییری حتی عجیب‌تر بنیادی‌تر در راه بود . کشف مخازن انرژی زیرزمینی ، بشر شروع به تغییر ترکیب اتمسفر کرد . این امر آب و هوا و ترکیب شیمیایی اقیانوس‌ها را عوض کرد . برخی از گیاهان و جانوران خود را با این تغییرات سازگار کردند .از کوه‌ها بالا رفتند و خود را به قطب رساندند . اما تعداد زیادی از آنها ابتدا صدها و بعد هزاران و سرانجام شاید میلیون‌ها فهمیدند تنها ماندند . سرعت انقراض به شدت افزایش یافت و ساختار حیات عوض شد .تاکنون هیچ موجودی حیات را روی کره زمین این گونه تغییر نداده ، اما رویدادهای دیگری رخ داده که می‌توان با آنها مقایسه کرد .در گذشته‌های دور ، بسیار دیر به دیر ، زمین متحمل تغییراتی چنان شدید شد که تنوع حیات را به خطر انداخته است . پنج مورد از این رویداد‌های پیشین چنان فاجعه بار بوده طبقه بندی خاص خودشان را دارند و آنها را 5 انقراض بزرگ نام نهادند . در آنچه شبیه یک تصادف باورنکردنی به نظر می‌رسد اما احتمالا به هیچ روی تصادفی نیست ، درست وقتی انسانها متوجه شدند خودشان دارند مسبب رویدادی دیگر از این دست می‌شوند ، سرگذشت این رویداد‌ها کشف شد . هنوز بسیار زود است که بگوییم این یک نیز به وسعت 5 انقراض قبلی خواهد بود هرچند به انقراض ششم معروف شده است.و فیلمی در مورد اینکه اگر جای ما و حیوانات عوض می‌شد چه می‌شد! حداقل الان که متوجه اشتباه خود شدیم (و همینطور من که به درخت‌ها قبلا احترام نمی‌گذاشتم و بعد از خواندن این کتاب به اشتباهم پی بردم) با درختکاری و استفاده از سوخت‌های پاک این اشتباه خود را جبران کنیم :)گلدون من!
تاثیر مکانیک در تصمیم گیری، آیا با مکانیک کوانتوم می‌شود تصمیم گیری‌های انسان را پیش بینی کرد؟ (قسمت اول)قضیه بنیادی که به گربه شرودینگر این اجازه را می‌دهد که هم زنده باشد هم مرده، و حرف زدن دو ذره در فاصله یک کهکشان از همدیگر می‌تواند که به ما در شناخت رفتار پیچیده انسان‌ها کمک کند.فیزیک کوانتوم روانشناسی انسان در نگاه اول دو بحث کاملا مجزا است که ظاهرا هیچ شباهتی به هم ندارد. ولی تعدادی از دانشمندان معتقد هستند که این دو قضیه در زمینه‌های جالبی با هم هم پوشانی دارند. هر دواین قوانین تلاش میکندد که رفتار سیستم را در آینده پیش بینی کنند. یکی تلاش میکند فرایندهای فیزیکی را پیش بینی کند و دیگری در تلاش است رفتارهای ذاتی انسان‌ها را پیش بینی کند.ا Xiaochu Zhang دانشمند بیوفیزیک و عصب شناس دانشگاه Hefei چین معتقد است که انسان‌ها رفتارهای غیر منطقی زیادی دارند. تیوری تصمیم گیری کلاسیک مورد قبول دانشمندان تلاش میکند که تصمیم گیری انسان‌ها را بر اساس تعدادی از پارامترهای وردی پیش بینی کند و نتیجه تصمیم گیری را قابل حدس کند. اما انسان‌ها همیشه تصمیم‌های قابل پیش بینی اتخاد نمی‌کنند. Xiaochu Zhang معتقد است که به وسیله فیزیک کوانتوم می‌شود این تصمیم‌های غیر قابل پیش بینی توسط تیوری کلاسیک، را پیش بینی کرد.ا Xiaochu Zhang جزو حامیان شناخت کوانتوم می‌باشد. در مقاله‌ای که در تاریخ 20 ژانویه در ژورنال Nature Human Behavior چاپ شده است او و همکارانش تلاش کرده‌اند به استفاده از قوانین استفاده شده در مکانیک کوانتوم به روانشناسان در پیش بینی رفتار انسان‌ها کمک کنند. این تیم با اسکن مغزی انسان‌ها در هنگام جواب دادن به یکی از تست‌های معروف روانشناسی سعی کرده است که ارتباط مکانیک کوانتوم و تصمیم گیری را ثابت کند. اسکن نشان میدهد که در هنگام تصمیم گیری قسمت خاصی از مغز که ممکن است در فرایند تصمیم تفکر کوانتومی نقش داشته باشند به صورت برجسته‌ای در حال فعالیت است.این تحقیق جزو اولین تحقیق‌های ارتباط بین مکانیک کوانتوم و تیوری تصمیم گیری می‌باشد.عدم قطعیت:مکانیک کوانتوم رفتار یکی از کوچکترین اعضای تشکیل دهنده این جهان، اتم و اجزای آن، را توضیح می‌دهد. یکی از اصول اصلی این نظریه ، عدم قطعیت زیادی را در این جهان بسیار کوچک نشان می‌دهد. به عنوان مثال یک قطار را فرض کنید از دید کلی بسیار برایمان قابل پیشبینی است که قطار بر روی کدام ریل حرکت می‌کند، سرعت قطار چقدر است، قطار در چه زمانی به ایستگاه بعدی می‌رسد. ولی بیاید با یه دید ریز‌تر بررسی کنیم. الکترون‌های قطار در نظر بگیرید، حرکت الکترون‌های آن و مکان وجود آنها در لحظه قابل پیش بینی نیست. ولی با استفاده از مکانیک کوانتوم و تیوری‌های آن می‌توان با درصد احتمال قابل قبولی در مورد الکترون‌های قطار هم اظهار نظر کرد.همانطور که مکانیک کوانتوم قادر است رفتار ذرات جهان اتم را شرح دهد، می‌توان از آن برای پیش بینی تصمیم‌های انسان نیز استفاده کرد. تصمیم‌های نظیر اینکه در مورد کدام سریال حرف بزنیم، در انتخابات ریاست جمهوری کدام کاندید را انتخاب کنیم و . اینجا دقیقا جایی است که مکانیک کوانتوم وارد میشه که بر خلاف تیوری تصمیم گیری کلاسیک که عمل خواهد کرد و بر اساس عدم قطعیت تصمیم هارا پیش بینی خواهد کرد.تیور تصمیم گیری کلاسیک بر این پایه استوار است که تصمیم طوری اتخاذ می‌شود که پاداش را افزایش و مجازات را کاهش دهد. به بیان دیگر تصمیم وقتی اتخاذ می‌شود که باعث افزایش منافغ و همچنین در راستای کاهش عواقب باشد. این منطق به عنوان (( reinforcement learning )) شناخته شده است. که بر اساس تحقیقات انجام شده ذهن انسان از تجربیات قبلی خود استفاده می‌کند. تا بتوانید بیشینه منافع و کمینه عواقب را تشخیص دهد.اگر این تیوری درست باشد انسان همیشه قبل از تصمیم گیری گزینه‌ها را وزن می‌کند تا بهترین را انتخاب کند، ولی حقیقت آن است که احساسات دایما در حال تاثیر گذاری بر انتخاب‌های انسان می‌باشد.(پایان قسمت اول)منبع: livescience
ساز و کار آنتیکیترا آنتیکیترادر صدر اشیا اساطیری جهان چرخ دنده‌ای است که در حوالی جزیره آنتیکیترا کشف شده است.دانشمندان به وسیله فناوری پرتوی ایکس کشف کرده‌اند این شی قسمتی از یک کامپیوتر آنالوگ متعلق به یونان باستان با قدمت 2000 ساله است.مشاهدات نشان میدهد از این کامپیوتر برای نجوم و اطلاع از وضعیت ستاره‌ها و سیارات استفاده می‌شده.شاید زیوس معشوقه هایش را با این کامپیوتر فریب داده و با جمله بیا بریم خونمون نشونت بدم ستاره‌ها کجا روپایی میزنن به معاشقه دعوت می‌کرده است.استفاده دیگر آنتیکیترا رمزگشایی عبارات یونانی بوده است.رمزگشایی مکاتبات عاشقانه آشیل و برسییس نشان میدهد "سلام بیداری؟" یا " چی تنته؟" سرآغاز عاشقانه حماسی تروا بوده است.در مشاهدات صورت گرفته با توجه به یافت نشدن حتی 1 سانتیمتر سیم، مشخص شد آنتیکیترا مجهز به تکنولوژی Wifi بوده است.جنگجویان یونانی از آن برای شبیه سازی جنگ‌ها با Mortal Kombat استفاده می‌کردند. روایت است هکتور عاشق فینیشر "کوان شی " بوده است.چه کسی می‌داند، شاید این کامپیوتر آنالوگ منشا این همه عشق اساطیری در یونان باستان باشد.خدایان یونان با درست کردن میکس‌های عاشقانه و رایت CD از معشوقه هایشان دلبری می‌کردند یا حتی شاید شغل CD فروشی روی پل عابر از یونانیان به ایران رسیده باشد.هر چه هست آنتیکیترا آغازگر انقلاب محاسباتی در زمینه‌های مختلف بوده و هر روز زوایای جدیدی از آن توسط دانشمندان کشف می‌شود.پ.ن: چاپ شده در کافی نیوز شماره 109
مروری بر داستان‌های آخرالزمانی به بهانه شیوع کرونا کرونا، به طرز بی سابقه‌ای و بدون هیچ پیش بینی تمام ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است. هسته مرکزی این تغییر، انسانها هستند. اگر آدمها اینقدر باری به هر جهت و بی هدف و بی هویت نبودند تا الان این بیماری ریشه کن شده بود. ویروس زنده نیست و بیشتر از ده الی دوازده روز خارج بدن زنده نمیماند، پس اگر همچنان در عالم انسانی وجود دارد و باعث مرگ و میر می‌شود عامل آن میزبانی است به نام انسان. انسانی که راه بسیار ساده‌ای مثل ماسک زدن و فاصله گرفتن برای جلوگیری از بیماری دارد، انسانی که برایش نه خودش مهم است و نه همنوعش، این انسان ترجمه زنده کلمه بیشعوری است و بیشعورها به شهادت تاریخ تنها به درد انقراض می‌خورند.فراموش نکنیم که مرگ اجتناب ناپذیر است. تمام کسانی که رعایت می‌کنند هم، در معرض بیماری و احتمالا مرگ هستند اما بنا به اصول منطقی، احتمال بسیار کمتری دارند و اگر هم آلوده بشوند با حجم کم ویروس آلوده می‌شوند و احتمالا عوارض کمتر خواهد بود.در این روزها مجددا داستانهای آخرزمانی رونق گرفته‌اند. از این که در آینده ثروتمندان زمین را ول می‌کنند و به مریخ لوکس می‌روند، یا رباتها به عنوان هوش برتر انسانها را کنار می‌زنند و حاکم می‌شوند و دیگر صحبتهایی از این دست.اگر از ادعاهای مذهبیون جهان که احتمالا مشغول تدوین تیوری‌های عذاب الهی هستند بگذریم عمده داستانهای آخرالزمانی بر نفی الهیات استوارند. مادی گرایی صرف و این که خالقی نیست، نبوده و نخواهد بود.سالهاست که به نظر می‌رسد این بحث از ریشه اشتباه است. شما نمیتوانید کسی را به راه راست خودتان منحرف کنید. برخلاف ادعای مذهبیون سنتی، لااعتقادی و بدوبیراه گفتن شما به خدا و مقدسات تغییری در جهان خارج ندارد، البته که رفتار شما دارد. اگر طبیعت را نابود کنید، جنگلها را از بین ببرید، حقابه منابع طبیعی را قطع کنید، هوا، آب و خاک را آلوده کنید بی جواب نمی‌مانید. اما اگر وسط جاده بایستید و به خدا فحش بدهید آب از آب تکان نمیخورد، در جهان خارج البته.جهان درون ما که برگرفته از باورهای ما، انتخاب‌های ما و منش زندگی ماست جدا از جهان خارج است و البته در آن تنیده است. اما ما به عنوان انسان، به صورت بالقوه، توان آن را داریم که از جهان خارج منفک شویم و تنها در جهان خودمان زندگی کنیم، مثل بسیاری از عرفا، یوگی‌ها و جوکی‌ها. البته این انتهای خط است که شما روی آتش راه بروید و هیچ اتفاقی برایتان نیفتد. در زندگی روزمره هم شما میتوانید خودتان را طوری تربیت کنید که نیمه پرلیوان برای شما پررنگ‌تر از نیمه خالی باشد و یا بالعکس.پس این که جهان خالقی دارد، این خالق کیست و چه صفاتی دارد انتخاب شماست، انتخابی که مشخص می‌کند شما در جهان خارج کیستید و چه منشی دارید. آیا خالق شما انتهای علم، شعور، محبت، عشق و زیبایی است و از روح خود، که جوهره هستی وی است، در شما دمیده و شما جانشین وی هستید؟ شما مراقب و نگاهبان و مسیول در مقابل کل خلقت، از خودتان و دیگران هستید و ارزش ذاتی شما، ارزش‌های انسانی شما، هویت و شخصیت یگانه شما برتر از تمامی داشته‌های مادی شماست؟ یا نه، شما در جهان کر و کور و گیجی زندگی می‌کنید که همه در حال رقابت اند تا سهم دیگری را از وی بقاپند و به دیگران مسلط شوند؟ جهانی که رو به زوال است؟هر چه هست این انتخاب شماست. هیچ کدام از نظریه‌ها، حتی نظریه بیگ بنگ، اثبات نشده‌اند و تنها نظریه‌اند. پیش بینی‌های آینده که از آن هم بی پایه‌تر و سست تراند. چرا که آینده بر مسیر اکنون استوار است و این مسیر همین الان به بن بست جدی خورده و نژاد بشر، نژاد فعلی بشر، بشر تکنولوژیک را مورد تهدید قرار داده است.حتی در یک نظر خیلی سطحی، لازم نیست خیلی هم خداباور باشیم تا بفهمیم بسیاری از توصیه‌های خداوند برای شادی پایدارتر و عمیق‌تر ما بوده و نه محروم کردنمان. لفظ بیشعور، یک فحش یا ناسزا نیست بلکه کاملا لفظی است سزا برای کسانی که مغزشان را به کار نمی‌اندازند تا حتی به سود و زیان اعمالشان فکر کنند. زمان می‌گذرد و نسل بشر تجربه می‌اندوزد. چرا تمدن‌های کهن باورهای اخلاقی محکم‌تری دارند؟ چرا که اینها درس خود را در گذر هزاران سال آموخته‌اند و در حافظه ژنتیکی خود ذخیره کرده‌اند. اخلاقیات، پرهیزگاری، خودخواه نبودن، مسیولیت پذیری و بقیه توصیه‌های خدایی انسان را به زندگی زیباتر و سالم‌تری رهنمون می‌کنند. انسانها اگر روز اول آن را نفهمند در گذر زمان و پس از آزمون و خطاهای بسیار خواهند فهمید. برای مثال،بشر برای زندگی نیاز به محبت، مثل یک جوی روان دارد که روح خود را زنده نگهدارد. تعارفات لفظی ما، که در طول تاریخ ما تنیده شده‌اند نه یک ریاکاری بلکه ابراز محبت لفظی اند که فضای روابط انسانی را گرم و دلپذیر می‌کند. البته که یک آدم ریاکار، نه تنها از تعارف بلکه از هر جنبه دیگری یک دروغ و یک ریا می‌سازد اما وقتی دوست شما در عین خستگی شما را به خانه‌اش دعوت می‌کند هم شما و هم او میدانید که این یک تعارف است و معنی آن این است که چقدر خوب بود که شما می‌توانستید مدت زمان بیشتری را در کنار هم سپری کنید. این را ابراز محبت می‌نامند.به هر حال، ما در زمانی زندگی می‌کنیم که باید مفاهیم اولیه را هم برای خودمان تعریف کنیم وگرنه در فضای رسانه‌ای اکنون، نه فقط دروغ که کلاهبرداری و قلب حقایق موج می‌زند. بلایی به سرتان می‌آورند که به ریشه و پدر و مادرتان ناسزا بگویید و از بی ریشگی خود، خوشحال هم باشید! هول انگیز است.اما ما آزادیم، آزاد آزاد آزاد، تنها اگر باورمان این باشد. هر انسانی در انتخاب‌های خود آزاد است، پس باید فکر خود را به کار اندازد، از ظاهر فراتر رود، در اندرون خود و جهان بیرون خود بیاندیشد و بهترین انتخاب را برای خود تشخیص دهد. و البته که این کار زحمت دارد، فکر کردن زحمت دارد، تصمیم گرفتن زحمت دارد و چه کاری راحت‌تر از این که دیگران فکر کنند، تصمیم بگیرند و ما فقط دنباله رو باشیم. اما حیف است که این عمرعزیز، که میتواند به لمس ظریف‌ترین و زیباترین لحظات بگذرد هرز برود و سرآخر جز پوچی از خود بر جای نگذارد، حیف است.
قیمت و خرید باتری هواوی Mate 10 lite باتری هواوی Mate 10 lite با ظرفیت 3000 میلی آمپر و شماره مدل HB356687ECW می‌باشد. با خرید باتری هواوی Mate 10 lite یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام می‌شود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده می‌کنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری هواوی Mate 10 lite را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری هواوی میت 10 لایت شما فرا رسیده است.مدل: HB356687ECW ظرفیت باتری: 3340 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم یون و غیر قابل تعویض توسط کاربر
چی شد که توی این سیاره این قدر مهم شدیم؟! سخنرانی "یووال نوح هراری" در TED x هفتاد هزار سال پیش، اجداد ما حیواناتی عادی بودند.مهم‌ترین چیزی که باید درباره انسان های ماقبل تاریخ دانست این است که آن‌ها بی‌اهمیت بودند.ت ثیر آن‌ها بر جهان بیشتر از عروس دریایی، کرم شب‌تاب یا دارکوب نبود.اما در مقابل، امروز ما این سیاره را کنترل می کنیم و پرسش این است که: چگونه از آنجا به اینجا رسیدیم؟ما چگونه، از کپی‌های بی‌اهمیت که در گوشه ای از آفریقا سرگرم کار خود بودند، به حاکمان کره زمین تبدیل شدیم؟معمولا به دنبال تفاوت های میان خودمان و سایر حیوانات در سطوح فردی هستیم.می خواهیم مطمین شویم که ویژگی خاصی درباره من وجود دارد درباره بدن من، درباره مغز من که من را از یک سگ، یک خوک یا یک شامپانزه بسیار برتر می کند.اما واقعیت این است که در سطح فردی، من به شکل شرم‌آوری شبیه به یک شامپانزه هستم.و اگر من و یک شامپانزه را با هم در یک جزیره متروکه بگذارید، و ما مجبور شویم برای بقا تلاش کنیم تا ببینیم کدام‌یک بهتر عمل می کنیم، من قطعا روی شامپانزه شرط‌بندی می‌کنم، نه روی خودم!و این به معنی وجود مشکلی درباره شخصیت من نیست، فکر می کنم اگر هرکدام از شما هم که تنها با یک شامپانزه در جزیره ای متروک قرار بگیرید شامپانزه بسیار بهتر عمل خواهد کرد.تفاوت اصلی میان انسان ها و دیگر حیوانات در سطح فردی نیست، بلکه در سطح جمعی است.انسان ها به این دلیل بر این سیاره حکمرانی می کنند که تنها حیواناتی هستند که می توانند به شکل انعطاف‌پذیر و در اجتماع های پرتعداد با هم تعامل کنند.البته، حیوانات دیگری هم هستند مثل حشرات اجتماعی، زنبورها، مورچه ها که می‌توانند به شکل جمعی عمل کنند اما در این کار انعطاف زیادی ندارند. تشکیلات آن‌ها بسیار چارچوب‌بندی شده است.درواقع، تنها یک راه برای فعالیت یک کندو وجود دارد و اگر موقعیت و یا خطر جدیدی در برابر کندو قرار بگیرد، زنبورها نمی توانند ساختار اجتماعی شان را یک شب از نو بسازند.مثلا، نمی توانند ملکه را اعدام کنند و جمهوری خلق زنبورها و یا دیکتاتوری کمونیستی زنبورهای کارگر را ایجاد کنند.دیگر حیوانات، مانند پستانداران اجتماعی گرگ ها، فیل ها، دلفین ها، شامپانزه ها می توانند با انعطاف بسیار بالاتری عمل کنند اما تنها در تعداد اندک چنین عمل می کنند، زیرا تعامل میان شامپانزه ها تنها بر اساس اطلاعات شخصی متقابل شکل می گیرد.اگر من یک شامپانزه هستم و شما یک شامپانزه هستید، و من می خواهم با شما همکاری کنم، پس نیاز دارم که شخصا شما را بشناسم.چه جور شامپانزه ای هستی؟ شامپانزه ی خوبی هستی؟ شامپانزه ی بدی هستی؟ قابل‌اعتماد هستی؟اگر شما را نشناسم، چطور می توانم با شما همکاری کنم؟تنها حیواناتی که می توانند این دو قابلیت را با هم ترکیب کنند و در تعداد زیاد به صورت انعطاف‌پذیر عمل کنند، ما هستیم:انسان خردمند!در شرایط تک‌به‌تک یا حتی ده‌به‌ده، شاید شامپانزه ها بهتر از ما باشند.اما اگر 1 ٫ 000 انسان را در برابر 1 ٫ 000 شامپانزه قرار دهیم، به این دلیل ساده که هزار شامپانزه به‌هیچ‌وجه نمی توانند با هم همکاری کنند، انسان‌ها به‌سادگی برنده می شوند.و اگر سعی کنید که 100 ٫ 000 شامپانزه را در خیابان آکسفورد، استادیوم ومبلی، میدان تیان‌آن‌من یا واتیکان قرار دهید، چیزی جز آشفتگی نصیبتان نخواهد شد، هرج و مرج کامل!فقط استادیم ویمبلی را با 100 ٫ 000 شامپانزه تصور کنید.دیوانگی محض!در مقابل، ده ها هزار انسان در آنجا کنار هم جمع می شوند و چیزی که می بینیم، معمولا، آشوب نیست.چیزی که می بینیم، شبکه های بسیار پیچیده و موثر همکاری است.هیچ‌یک از دستاوردهای عظیم بشر در طول تاریخ از ساختن اهرام گرفته تا سفر به ماه، بر اساس توانایی های فردی میسر نشده است، بلکه با توانایی همکاری انعطاف‌پذیر انسان‌ها در اجتماع به دست آمده اند.حتی درباره سخنرانی که همین الان من در حال ارایه آن هستم فکر کنید . من در مقابل 300 یا 400 نفر ایستاده ام که بیشتر آن‌ها برای من کاملا غریبه هستند.همین‌طور، شناختی از اکثر کسانی که این رویداد را برنامه‌ریزی کرده و بر روی آن کار کرده اند، ندارم.من، خلبان و خدمه هواپیمایی را هم که دیروز مرا به اینجا، به لندن، رساند نمی شناختم.من کسانی که این میکروفون و دوربین‌هایی که در حال ضبط صحبت های من هستند را اختراع کرده و ساخته اند را نمی شناسم.نویسندگان همه این کتاب‌هایی که برای آماده کردن مطالبم مطالعه کرده ام را نمی شناسم.و البته هیچ‌یک از کسانی که این سخنرانی را از طریق اینترنت جایی در بوینس‌آیرس یا دهلی‌نو خواهند دید را نمی شناسم.به‌هرحال، هرچند که ما یکدیگر را نمی شناسیم می توانیم برای ایجاد این تبادل جهانی ایده ها، با هم همکاری کنیم.این یکی از کارهایی است که شامپانزه ها قادر به انجام آن نیستند.البته آن‌ها با هم ارتباط برقرار می کنند، اما شما هیچ‌گاه یک شامپانزه را نمی بینید که برای ارایه مطالبی درباره موزها یا فیل ها یا هر موضوع دیگری در یک کنفرانس شامپانزه ای، به دوردست ها سفر کند.البته ارتباط و تعامل همیشه خوب نیست، تمام کارهای پلیدی که انسان‌ها در طول تاریخ انجام داده اند تمام آن‌ها به خاطر ارتباطات گسترده بوده است.زندان ها یک نمونه از سیستم‌های تعاملی هستند .کشتارگاه‌ها نمونه ای از سیستم‌های همکاری هستند .اردوگاه‌های کار اجباری نمونه ای از سیستم همکاری هستند.شامپانزه ها کشتارگاه و زندان و اردوگاه‌های کار اجباری ندارند.حال در نظر بگیرید که شاید من توانسته ام شما را قانع کنم که بله، ما بر جهان حکومت می کنیم چون می توانیم در تعداد بالا با انعطاف با هم تعامل کنیم.سوال بعدی که بلافاصله در ذهن یک شنونده کنجکاو مطرح می شود، این است که ما دقیقا چگونه این کار را انجام می دهیم؟چه چیزی تنها ما را، از میان تمام حیوانات، قادر می سازد که این‌گونه رفتار کنیم؟پاسخ قوه تخیل ما است.به این دلیل می توانیم با انعطاف با تعداد بی‌شماری از غریبه ها تعامل کنیم که تنها ما، از میان تمام موجودات روی زمین، می توانیم تخیلات را بسازیم و داستان‌های تخیلی را باور کنیم.و تا زمانی که همه به تخیلی واحد ایمان داشته باشیم همه از قوانین، هنجارها و ارزش‌های واحدی پیروی و اطاعت می کنیم.همه موجودات دیگر از سیستم‌های ارتباطی خود برای توصیف واقعیت استفاده می کنند.یک شامپانزه ممکن است بگوید: "نگاه کن! یه شیر اونجاست، باید بزنیم به چاک!"یا "نگاه کن! یه درخت موز اونجاست! بریم چند تا موز بخوریم!"در مقابل انسان‌ها از زبان خود تنها برای بیان واقعیات استفاده نمی کنند، بلکه از آن برای توصیف واقعیات جدید یا واقعیات تخیلی هم استفاده می کنند.یک انسان ممکن است بگوید نگاه کن، خدایی در آن سوی ابرهاست! و اگر آنچه من به تو می گویم را انجام ندهی، پس از مرگ او تو را مجازات خواهد کرد و تو را به جهنم خواهد فرستاد.و اگر تمام شما داستانی را که من همین الان ساختم باور کنید، آنگاه همه شما از هنجارها، قوانین و ارزش‌های یکسانی پیروی خواهید کرد و می توانید با هم تعامل کنید.این کاری است که تنها انسان‌ها قادر به انجام آن هستند.هیچ‌گاه نمی توانید با این حرف که " .پس از مرگ به بهشت شامپانزه ها رهسپار خواهی بود" یک شامپانزه را متقاعد کنید که موزش را به شما بدهد .. و به پاس اعمال نیکت، هزاران هزار موز به تو اعطا خواهد شد!پس این موز را به من بده!هیچ شامپانزه ای این حرف را باور نخواهد کرد.تنها انسان‌ها داستان‌هایی از این دست را باور می کنند،و به همین دلیل است که ما بر جهان حکم می رانیم درحالی‌که شامپانزه ها در باغ‌وحش‌ها و آزمایشگاه‌های تحقیقاتی نگهداری می شوند.حال، ممکن است این مسیله را قابل‌قبول بیابید که بله، در یک بستر مذهبی، انسان‌ها باایمان به تخیلات مشابه با هم تعامل دارند.میلیون‌ها انسان برای ساخت یک کلیسای جامع یا مسجد گرد هم می آیند یا در جنگ‌های صلیبی می جنگند یا جهاد می کنند، چون تمام آن‌ها به داستان‌های مشابه درباره خدا و بهشت و جهنم اعتقاد دارند.اما چیزی که من بر آن ت کید دارم این است که دقیقا سازوکار مشابهی نه‌تنها زمینه های مذهبی بلکه تمام اشکال تعاملات انسانی در ابعاد بزرگ را در برمی‌گیرد.به‌عنوان‌مثال، مسایل قانونی را در نظر بگیرید.امروزه اکثر سیستم‌های قانون بر اساس باور به حقوق بشر تنظیم شده اند.اما حقوق بشر چیست؟ حقوق بشر، درست مانند خدا و سرای باقی تنها داستان‌هایی ساخته دست ما هستند.آن‌ها واقعیات عینی نیستند،آن‌ها خصوصیات بیولوژیکی گونه انسان اندیشمند نیستند.اگر یک انسان را بگیریم و از وسط به دو نیم کرده نگاهی به درون آن بیندازیم، قلب، کلیه ها، اعصاب، هورمون ها و دی‌ان‌ای او را خواهیم یافت اما خبری از حقوق او نخواهد بود.تنها جایی که می توانیم حقوق بشر را بیابیم درون داستان هایی است که ما ساخته ایم و در قرون اخیر به اشاعه آن‌ها پرداخته ایم.ممکن است آن‌ها داستان‌هایی بسیار مثبت باشند داستان‌هایی عالی ولی در نهایت تنها داستان‌های تخیلی هستند که ما ساخته ایم. در زمینه سیاسی هم به همین شکل است.مهم ترین فاکتورهای سیاست مدرن دولت ها و ملت ها هستند.اما دولت ها و ملت ها چه هستند؟آن‌ها واقعیات عینی نیستند.یک کوه، یک واقعیت عینی است.می توان آن را دید، لمس کرد و یا حتی آن را بویید.اما یک ملت یا یک دولت، مانند اسراییل، ایران، فرانسه یا آلمان، تنها داستان‌هایی هستند که ما ساخته ایم و به شدت وابسته و دل‌بسته آن‌ها شده ایم. در زمینه اقتصاد هم چنین است.امروزه مهم‌ترین بازیگران در اقتصاد جهانی، شرکت ها و موسسات هستند.احتمالا بسیاری از شما در یک موسسه مانند گوگل، تویوتا یا مک‌دونالدز کار می کنید.این نام ها دقیقا چه هستند؟این‌ها چیزهایی هستند که وکلا آن‌ها را تخیلات قانونی می نامند.آن‌ها داستان‌هایی هستند که جادوگران پرقدرتی به نام وکلا آن‌ها را ساخته و نگه‌داشته‌اند.و موسسات در طول روز چه‌کار می کنند؟بیشتر اوقات به پول درآوردن مشغول‌اند.اما پول چیست؟ به همین ترتیب، پول هم یک واقعیت عینی نیست و هیچ ارزش عینی ندارد.این تکه کاغذ سبز را بردارید، اسکناس دلار.به آن نگاه کنید - هیچ ارزشی ندارد.نمی توان آن را خورد نمی توان آن را نوشید نمی توان آن را پوشید.اما ناگهان این قصه‌گویان برجسته از راه می رسند:بانکداران بزرگ،وزرای اقتصاد،نخست وزیران .و یک داستان کاملا متقاعدکننده برایمان تعریف می کنند:ببین، این تکه کاغذ سبز را می بینی؟این درواقع 10 موز می ارزد!و اگر من آن را باور کنم و شما آن را باور کنید و همه آن را باور کنند، عملا نتیجه خواهد داد.آن‌وقت می توانم این تکه کاغذ بی ارزش را به سوپرمارکت ببرم، آن را به یک غریبه که تابه‌حال ندیده ام بدهم و در ازای آن موزهای واقعی بگیرم که واقعا قابل‌خوردن هستند.این مسیله واقعا هیجان‌انگیز است.هیچ‌وقت نمی توان با شامپانزه ها چنین کاری کرد.البته شامپانزه ها تبادل کالا می کنند"بله، اگر تو یک نارگیل به من بدهی، من یک موز به تو می دهم."این جواب می دهد.اما تو این تکه کاغذ بی ارزش را به من می دهی و توقع داری که من یک موز به تو بدهم؟به‌هیچ‌وجه!تو درباره من چه فکری کردی، مگه من آدمم؟!پول، درواقع، موفق‌ترین داستانی است که توسط انسان‌ها ساخته‌وپرداخته شده است.چون تنها داستانی است که همه آن را باور دارند.نه‌تنها کسانی که به خدا اعتقاد دارند، نه‌تنها کسانی که به حقوق بشر معتقدند، نه‌تنها کسانی که به ناسیونالیسم باور دارند، بلکه همه و همه به پول اعتقاد دارند. به‌طور مثال، اسامه بن‌لادن از سیاست های آمریکایی و دین آمریکایی و فرهنگ آمریکایی بیزار بود، ولی هیچ مخالفتی با دلارهای آمریکایی نداشت!درواقع او شیفته آن‌ها بود.بنابراین ما انسان‌ها به این دلیل حاکمان زمین هستیم که در یک واقعیت دوگانه زندگی می کنیم.تمامی موجودات دیگر در یک واقعیت عینی به سر می برند.واقعیت آن‌ها شامل اشیاء عینی است، مانند رودها، درختان، شیرها و فیل ها.ما انسان ها هم در یک واقعیت عینی زندگی می کنیم در دنیای ما هم رودها، درختان، شیرها و فیل ها وجود دارند.اما در طول قرن ها، ما بر روی این واقعیت عینی لایه ای ثانوی از واقعیت خیالی ساخته ایم، واقعیتی ساخته از نهادهای خیالی، مانند ملت ها، خدایان، پول و موسسات.و نکته جالب آن است که با گذشت زمان در طول تاریخ این واقعیت خیالی بیشتر و بیشتر قدرت گرفت و در نتیجه آن، امروزه قدرتمندترین نیروها در جهان همین نهادهای خیالی هستند.امروزه نجات رودخانه ها، درختان، شیرها و فیل ها به تصمیمات و آرزوهای همین نهادهای خیالی مثل ایالات‌متحده، گوگل و بانک جهانی، بستگی دارد.نهادهایی که تنها در خیالات ما وجود دارند.
ابر انسان‌ها وجود دارن! آقای استیون هاوکینگ محترم، برعکس نظر شما که معتقدید ابر انسان‌ها وجود ندارند و در سالیان آینده به وجود خواهند اومد، باید بگم که سخت در اشتباهی و ابر انسان‌ها خیلی وقت پیش ساخته شدن و در میون ما زندگی می‌کردند! می‌دونی چرا انسان با این که هنوز توی تبادل و تطبیق ژن‌ها برای ساختن ابر انسان مشکل داره، تونسته 30 سال پیش اولین و قدرتمند‌ترین ابر انسان شبیه ساز شده رو بسازه؟؟خب دلیلش سادس! چون انسان از ژن آدم فضایی ای که توی سال 1947 توی شهر رازول نیومکزیکوی آمریکا به صورت زنده یافت شد استفاده کرد و تونست راه 200 ساله برای ساختن ابر انسان‌ها رو تو 40 سال بره! نکته:( اگه می‌خواید بهتر متوجه بشید، پدیده‌ی جنجال بر انگیز رازول رو سرچ کنید تا تمام مطلب رو مطلع بشید بعد ادامه داستان رو بخونید) دانشمندان سازمان سیا آمریکا (سازمان اطلاعاتی آمریکا) توی اون 3 سالی که این آدم فضایی زنده بود آزمایشات فراوانی رویش انجام دادند و متوجه نکته‌ای جنجال برانگیز شدند. این آدم فضایی هوشی برابر 5 برابر انسان داشت و بهره‌ی هوشی او اصلا در درک انسان‌ها نمی‌گنجید! بدن او همچنین درمقابل سموم مختلف و بیماری‌های خطرناک ایمن بود. کمتر از انسان به آب و غذا نیاز داشت و خواب تنها 3 ساعت در روز برایش کافی بود. در یک کلام بدن خیلی قدرتمند‌تر و مقاوم‌تری نسبت به انسان‌ها داشت. دید و بینایی سه بعدی و دقیق که به خاطر ساختار پیچیده عینبیه هایش بود نیز خارق العاده و فوق العاده زیبا بود! حواس پنچ گانه این آدم فضایی 10 برابر از انسان قوی‌تر بود و جای تردید نبود که طول عمر او نیز از انسان‌ها بیشتر بود. دکتر ارشد سازمان در اون سال به محض دیدن همچین شگفتی ای فکری به سرش زد! (او دیوانه بود ولی باهوش). او تمام پزشکان و دانشمندان و پروفسوران درون و برون کشور آمریکا را با ملیت آمریکایی فرا خواند تا بر روی ساختن اولین ابر انسان شبیه ساز شده‌ی تاریخ کار کنند. اون‌ها ژن آدم فضایی رو به مدت 3 سال تجزیه و تحلیل کردند و با مجهز‌ترین امکاناتی که در اون دوران وجود داشت، آن را با یاخته‌ها و ژن‌های انسانی با گروه خونی منفی ( بعدا میگم چرا منفی) پیوند زدند. این کار رو روی 2000 تا جنین شبیه ساز شده ( دستگاهی) آزمایش کردند توی این 40 سال. و هر دفعه نیز به خاطر اشتباهی کوچک جنین از بین می‌رفت. پزشک ارشد سازمان سیا می‌خواست تلفیقی از انسان، آدم فضایی، ربات وحیوانات وحشی قدرتمند بسازد و نامش را بگذارد ابر انسان شبیه ساز شده. دنیا امروز او را دیوانه خطاب می‌کند. واقعا هم همچین ایده‌ی بزرگ و وحشتناکی جای حیرت و تعجب داشت! شخصی که ظاهری انسانی داشته باشد، قدرتی ورا انسانی با حواس پنگانه حیوانات درنده و بدنی تماما ربات!حالا بگذارید بگویم چرا به او می‌گویم ابر انسان شبیه ساز شده! شبیه ساز شده یعنی شبیه انسان‌ها ساخته شده است و درواقع یک انسان نیست. این آزمایشات توی این 40 سال جنین‌های شبیه ساز شده‌ی زیادی رو کشت، اما در آخر موفق شد آن هم بعد از میلیارد‌ها دلار خرج کردن و میلیون‌ها ساعت تحقیق و مطالعات هزاران دانشمند! اما باز هم با این که جنین سالم دوره 99 ماهه‌ی ماشینی اش را طی کرده بود و زنده بیرون آمده بود مشکلاتی نیز داشت. او رنگ دانه‌های انسانی نداشت و تماما خالی از ملانین بود علاوه بر این او دید سیاه و سفید مطلق داشت. درست همچون گربه سانان. او برعکس بقیه بچه‌ها اصلا گریه نمی‌کرد،. لبخند هم نمی‌زد، نمی‌خندید، فقط زنده بود. دانش مندان همونطور که انتظار داشتند توانستند بالاخره ابر انسان شبیه ساز شده شان را بسازند!انسانی با بهره‌ی هوشی 5 برابر قوی‌تر از انسان، بدنی مقاوم به سم و درد و حواس پنگانه‌ی 10 برابر قدرتمند‌تر. فقط می‌ماند طول عمر و حیات این ابر انسان که به ژن انسانی قالب بود و نتوانسته بودند آن ژن را از آدم فضایی جدا کنند. در آخرین تلاششان برای جدا کردن ژن‌های این آدم فضایی، او از دنیا رفت و جسدش بی استفاده شد. پس آمدند بر روی ساختن قطعه به قطعه‌ی بدن این نوزاد تمرکز کردند، شاید باورتان نشود ولی قلبی که برای این ابر انسان ساخته شد 1000 بار قوی‌تر از قلب انسان‌ها بوداین قلب هسته‌ی طلایی این بچه حساب می‌شد که میلیارد‌ها دلار برای ساختنش هزینه کردند. با این قلب آن بچه می‌توانست تا حداقل 500 سال زندگی کند آن هم بدون هیچ اثری از پیری و ناتوانی! داخل این قلب از ماده‌های قدرتمند فضایی و الماس و گرافیت( گرافیت 4 برابر قوی‌تر از الماس است) و هزاران چیز نایاب و گران بهای دیگر استفاده شد که قیمت هر گرم آن‌ها برابر با دیه‌ی یک انسان سالم بود! کار روی ساختن این قطعات نزدیک 10 سال تمام وقت کار بردو وقتی آن بچه 10 ساله بود تحت جراحی قرار گرفت و تمام اندام‌های انسانی اش با قطعات رباتی تعویض شد. به خاطر مغز قدرتمندی که به لطف آدم فضایی داشت توانست زنده بماند و عمل‌های جراحی رویش موثر واقع شد. اندام‌های مصنوعی و فوق العاده قدرتمند‌تر از انسان! شاید باورتان نشود ولی ارزش این قلب آنقدر زیااد است که حتی نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت.!بدنه‌ی آن از گرافیت تقویت شده با کربین ساخته شده که 4 برابر قوی‌تر از الماس است و قابلیت ایجاد ضربان قوی ای نیز دارد. نکته :( گرافیت فقط در صورت برخورد شهاب سنگ حاوی گرافیت به زمین به دست میاد و خیلی نایاب هستش) این اولین و قدرتمند‌ترین قلب ساخته شده به دست انسان بود که داخلش از قدرت قلب آدم فضایی بهره گرفته شده بود. با این ابر انسان فوق اعاده قدرتمند که سازمان اسمش را گذاشته بود یوهان، آمریکا قدرتی بی سابقه و همچنین سری به دست آورد. اسلحه‌ای فوق العاده قدرتمند‌تر از بمب‌های اتمی و ارزشمند‌تر از میلیون‌ها مروارید!این ابر انسان با هوشی که داشت می‌توانست کارهایی بکند که اگر در این پست بگویم باید ساعت‌ها بنشینید بخوانید. آن بچه اکنون به یک ابر انسان و شکارچی فوق العاده قدرتمند تبدیل شده است که حتی نمی‌توانید تصور کنید چه کارهای وحشتناکی برای سازمان سیا و آمریکا کرده است! این ابر انسان یک ویژگی خیلی خاصی نیز داشت که شاید فکر کنید غیر طبیعی به نظر می‌رسد و تخیلی ولی واقعیست، او می‌توانست افکار انسان‌ها را از نگاه کردن به چشمانشان بخواند. این به خاطر ماده‌های خاص داخل چشم آدم فضایی‌ها بود. ترسناک است نه؟ شخصی با این همه قدرت و توانایی! او قادر بود تا کیلومتر‌ها دورتر را ببیند، از کیلیومتر‌ها بو را احساس کند و با شنوایی بی نظیرش که حتی از حیوانات درنده نیز قوی‌تر بود، صدای افتادن یک برگ از درخت روی زمین را نیز بشنود! در یک کلمه خلاصه کنم : او خارق العاده بود. بی رحم و خالی از احساس‌ها و عواطف انسانی، اعم از خنده و گریه و سرشار از قدرت و نبوغ. چون دوست ندارم پست خیلی زیاد و خسته کننده بشه بقیه مطالب این ابر انسان خارق العاده و نحوه‌ی زندگی اش را در پست‌های بعدی برایتان قرار می‌دهم. این هم یوهان هیتلر، اولین ابر انسان شبیه ساز شده‌ی جهان، ابر شکارچی و نابغه‌ترین فرد موجود بر روی کره زمین. ( دوستان انسان نیست، فقط ظاهر انسانی دارد) "مواجهه با خطراتی نظیر ظهور یک ابر هوش مصنوعی با قابلیت‌ها و نیات خطرناک، تمام آن چیزی است که بشر برای نابودی نیاز دارد" "استیون هاوکینگ"
علم خانگی نوعی از هنر که برای اولین بار توسط فردی انجام شد و احتمالا شکست خورد. ولی نقطه شروع و ضروری بود.و یا غذاهایی که روزانه مصرف می‌کنیم، پایه و اساس همه این غذاها بصورت آزمایش و خطا بوده است.ارتباطات همان چیزی است که به ما انسان‌ها ارزش می‌دهد.اما علم و مهندسی دیگر از مرزهای ابتدایی عبور کرده‌و چارچوب‌های خودشان را دارند کارتان را نشان دهید، بخش ریاضیاتی را حل کرده و درنهایت اثبات کنید.دانشمندانی مانند داروین، نیوتن و گالیله آغاز کننده بودند و با سعی و تلاش نتیجه فعالیت هایشان را از خود به‌جا گذاشتند.احساس و نقطه نظر دو عنصر بسیار مهم برای زندگی هستند. اما شما نمی‌توانید درمورد استحکام یک پل احساسی عمل کنید یا یک کامیون از روی پل رد می‌شود و یا نه.از طرفی این‌روزها شبه‌علم هم بسیار فراگیر شده است. یک دستبند نقره نمی‌تواند شما را دربرابر ویروس‌ها محفوظ نگه‌دارد. حالا هرچقدر هم فروشنده به این موضوع باور داشته باشد.حواسمان را جمع کنیم به چه‌چیزی گوش می‌دهیم، صرف اینکه یک نفر میکروفون دارد دلیل نمی‌شود ما با آن گوش دهیم. شبه‌علمی وجود ندارد. یا علم است یا نیست.در علم و مهندسی فعالیت کنید. ما بشدت به نو‌آوری و پیشروی در این زمینه‌ها نیازمندیم. خودتان را دست کم نگیرید. آماده باشید و صاحب نظر شوید.پروفسور لیسا رندل می‌گوید: "بعضی اوقات ما تعریف اشتباهی از علم در ذهن داریم. حدس و گمان و احساس لحظه‌ای، علم نیست. نظری که یک نفر بگوید درست است و دیگری بگوید غلط است را نمی‌توان به عنوان نظر علمی قبول کرد. در امر مطالعه و تحقیق باید با حساسیت بیشتری عمل و راه حل‌های با پایه و اساس‌تری پیدا کنیم. از خودمان بپرسیم، چه چیزهایی را فراموش کرده‌ایم. چرا تا الان به این موضوع پی‌نبرده بودیم؟".ما موجودات پیچیده‌ای هستیم. احساسمان، فرهنگمان و رفتارمان به راحتی قابل پیش‌بینی و تغییر نیست. به همین دلیل است که بازاریابی بسیار حیرت آور است. اما داستان علم فرق می‌کند. علم زیرشاخه‌ای از رفتار انسانی است. علم برای کسانی است که خودشان را وقف آن کرده‌اند.شبه‌علم معمولا بی‌نتیجه است. پس اشکالی ندارد آن را نادیده بگیریم.
انفصال زمانی و صعود - مقاله‌های اتحاد نور انفصال زمانی مفهومیست که در آن واقعیت تقسیم می‌شود. در ریاضیات، وقتی در ساختار فضا_ زمان تغییر ایجاد میشود که یک یا چند پارامتر تغییر کند و نتیجتا تعادل سیستم را بهم بزند. تغییر پارامترها باعث تغییر در مقادیر هندسه فرکانسی شده و بنابراین انفصال و جدایی در ساختار فضا_ زمان بوجود می‌آید. این مسیله، یعنی جدایی خط‌های زمانی، باعث تغییر تجلیات آگاهی روی زمین شده و واقعیت را به سمت خط‌های زمانی آینده حرکت میدهد. بنابراین باعث میشود تا میدانهای سیاره‌ای و انسانها فاز بعدی چرخه تکامل صعود سیاره‌ای را تجربه کنند. تاثیرات جمعی افزایش فرکانس و تغییر در ساختار میدانهای فضا_زمان فرابعدی، به یک نقطه "" واگرایی"" میرسد. قله این مسیر واگرایی در ورای فضا و زمان، باعث تغییر در پارامترهای میدان انرژی کلی سیاره میشود. این فشار نیرو به میدان انرژی سیاره باعث افزایش قطبیت و انفصال در هویت جمعی میشود. وقتی قطبیت در نیروها که در یک میدان انرژی جمعی قرار دارند به اوج میرسد، در این مرحله، انفصال خطوط زمانی پیش می‌آید. به این نقطه، نقطه " واگرایی" در طیفی از احتمالات مختلف گفته میشود.تحلیل انفصال خط زمانی از نقطه نظر ذرات:در حقیقت تبدیل و تغییر ذرات باعث انفصال خط زمانی در میدان زمین میشود. این اتفاق در واقع جدایی میدان ذرات جهانی است. اساسا یک طرح و تجلی جدید بین آگاهی ماتریکس بعدسوم و مرحله بعدی ماتریکس روح و آگاهی چندبعدی آن پیش می‌آید. زمین بعدسومی در فرآیند تبدیل ذرات، همراستا با ماتریکس روح و روند سریع حرکت آگاهی انسانها به یکی از اسپیرال‌های قطبی، حرکت می‌کند. سرعت حرکت در اسپیرال‌های روبه بالا یا روبه پایین در تکامل شخصی انسانها، به شکل تصاعدی توسط این نیروهای جدید افزایش پیدا می‌کند. این چرخه در نهایت به انفصال فضا_ زمان و خط زمانی منجر میشود. انفصالی که بین ماده در زمین بعدسوم و نوعی از ماده که در زمین بعدپنجمی وجود دارد، شکل می‌گیرد و واقعیت زمین به دو تراکم (دنسیته) مختلف تقسیم میشود. زمین بعدسوم در تراکم اول بوده و زمین بعد پنجم در تراکم بعدی قرار می‌گیرد. این انفصال باعث میشود روشی که انسانها از لحاظ ذهنی توسط آن، انرژی آگاهی هوشمند را برای تجلی مادی در واقعیت بیرونی بکار می‌گرفتند، کاملا تغییر کند. بنابراین در واقعیت جدیدی که در پیش رو داریم ، تجلی واقعیت بیرونی توسط ذهن و فکر خیلی بهتر، قویتر و سریعتر انجام میشود. انفصال دنیاها باعث از بین رفتن مانع موجود در نقشه مورفوژنتیک در تراکم بعدسوم و تراکم بعدی در بعدپنجم و بالاتر میشود. در واقع یک انفصال بین میدان سیاره‌ای یا کالبد سیاره‌ای که در فرکانس‌های بعدسوم در مواد تلوریک شکل گرفته و واقعیتی که در فرکانسهای بالاتر در حال شکل گیریست، انجام میشود. یک تقسیم و انفصال ارتعاشی در سطوح زیراتمی نقشه آگاهی که به همه چیز در خلقت متصل است. در این انفصال، گروهی از انسانها به دلیل افزایش فرکانس به واقعیت بعدپنجم متصل میشوند و گروهی دیگر به دلیل پایین بودن فرکانس، در واقعیت بعدسومی می‌مانند.در انتهای سال 2017 ، کالبد سیاره‌ای به پهنای فرکانس بالاتر تغییر وضعیت داد و این مسیله باعث شد که در جهان هارمونیک بعدی قرار بگیرد. این اتفاق باعث می‌شود که مختصات سیاره و خط زمانی آن تغییر کند و بنابراین محل سیاره در فضا_زمان هم دچار تغییر میشود. در طول چرخه صعود، آگاهی جمعی در سیاره از طریق دامنه فرکانس‌های ابعاد، مدام تغییر می‌کند. افرادی که پس از این تغییر در آگاهی بعدسوم می‌مانند، فشار و ناراحتی فزاینده‌ای را تجربه خواهند کرد، بنابراین بسیاری از مردم رفته رفته فشار بیشتری برای به اتمام رساندن الگوهای کارمیک قدیمی از گذشته و رها کردن این الگو‌ها و باورها احساس خواهند کرد. این فرآیند خالص سازی، الگوهای لازم برای رسیدن به مختصات جدید در شبکه زمین را مهیا خواهد کرد و تاثیرات نیروی بی ثبات کننده و تاریک که زندگی‌های بعدسومی را تحت تاثیر قرار می‌دهد را پاکسازی خواهد کرد.تنظیم دوباره مختصات سیاره که به شکل عمیقی در این پروسه صعود درحال انجام هست، در جغرافیای هولوگرافیک سیاره انجام میشود و عملکرد استارگیت‌ها، ورتکس‌های قدرت، خطوط زمانی و انتقال انرژی نور را تحت تاثیر قرار میدهد. نتیجتا، این تاثیرات به آگاهی جمعی انسانها راه پیدا می‌کند و مستقیما عملکردهای آگاهی بدن نوری انسان و هویت روحی و خطهای زمانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این شرایط، معماری کیهانی زمین تحت تاثیرات رادیکال قرار می‌گیرد و در نتیجه زنجیره‌ای از واکنشها را به دنبال خواهد داشت که به طور چشمگیری ویژگی‌های انرژی و بدن نوری انسانها را تغییر داده و متعاقبا تغییرات شگرفی در سبک زندگی و ارتباطات بوجود می‌آورد.تاثیر میدان کوانتومی بر فضا - زمان:در حال حاضر، کالبد سیاره ما در حال انجام یک بازسازی در تاروپود فضا - زمان است و خوب این مسیله طبیعتا باعث ایجاد تغییرات و بی نظمی هایی خواهد شد که میدان‌های کوانتومی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در نتیجه این تغییرات، الگوهای جدیدی از اختلالات الکترومغناطیسی، موانع یا آشفتگی در میدان جمعی بوجود می‌آید. میدان کوانتومی، که به عنوان "فضا - زمان داخلی" هم شناخته می‌شود، این تاثیرات را بر لایه‌های ساختار طرح اصلی منعکس می‌کند. ساختار طرح اصلی، در واقع ماتریس طرح اولیه است که لایه‌های میدانهای مورفوژنتیک را در زمین ایجاد می‌کند. گرید ورکرها اطلاع دارند که ساختار طرح اولی در میدان سیاره با تغییر تایم لاین کاملا در حال دگرگونیست، و به نظر میرسد که یک اتفاق خیلی متفاوت، فوق‌العاده و در عین حال عجیب و غریب در میدان سیاره در حال انجام هست. به نظر میرسد یک طرح جدید آگاهی انسانها را در بر خواهد گرفت. تغییرات طرح اولیه، بر روی ساختار ماده تاریک اثر می‌گذارند، و این مسیله نتیجتا به تغییر و دگرگونی عناصر زمین و ساختار عنصری کالبد زمین منجر خواهد شد. این مسیله از طرف دیگر واسط و مدیوم آگاهی ما را در حالیکه هنوز روی سیاره هستیم، تغییر می‌دهد، و ما را وادار می‌کند تا تطابق پیدا کنیم و راههای جدیدی برای ارتباط با زمین و اتصال با خانواده ستاره‌ای پیدا کنیم. تغییرات ساختاری به پرتالهای زمین هم گسترش می‌یابد و این تغییرات از طریق پرتالها به ساختارهای فراسیاره‌ای منظومه شمسی و فراتر از آن هم میرسد. همه سیستمهای ارتباطی که به این سطوح معماری سیاره متصل هستند، تحت نوسان و تغییر و بازآرایی قرار می‌گیرند، و در واقع ارتباط‌های بین ستاره‌ای بازسازی می‌شوند، این ارتباط‌ها پرتال‌های زمین را متصل می‌کند تا زمین با سیستم‌های ستاره‌ای چندگانه و اجرام آسمانی همراستا شود. بعضی از این پلتفورم‌ها به این منظور ساخته شده‌اند تا انسانهایی که در نواحی مختلف فضا - زمان روی زمین هستند به جاهای دیگر منتقل شوند، و نتیجتا این پلتفورم‌ها در انتهای چرخه زمان کیهانی، تحت بازسازی ساختار فضا - زمان قرار خواهند گرفت. ذرات زیراتمی در مواد عنصری، تحت ساختار اتمی جدید، بازآرایی می‌شوند، در واقع این ذرات برای تطابق با تغییر کالبد سیاره‌ای به دنیای هارمونیک بعدی، بازسازی و بهینه می‌شوند. ذرات زیراتمی از اتمها بسیار کوچک‌تر هستند، و در واقع بازسازی و تغییر و تبدیل ذرات در مقیاس کوانتومی، توسط ذرات زیراتمی توضیح داده می‌شود. پس ذرات زیراتمی، مثل الکترون‌ها، پروتون‌ها و نوترون‌ها، اتم‌ها را میسازند و اتمها هم بلوک‌های مواد را تشکیل میدهند. وقتی ذرات زیراتمی بازسازی و آبدیت میشوند، این مسیله باعث تحریک فرآیند یونیزاسیون اتم هایی میشود که انرژی الکتریکی و یک سری از واکنش‌های شیمیایی را در بدن تولید می‌کنند. بدن انسان وقتی در معرض سیگنال‌های الکترومغناطیسی قوی قرار می‌گیرد، یا در اثر فعالسازی کندالینی، قادر میشود تا پروسه یونیزاسیون بیولوژیکی را انجام بدهد که این مسیله باعث شکل گیری میدانهای پلاسما میشود. در فرآیند صعود کالبد انسان، یونیزاسیون باعث تولید نور پلاسمای فرکانس بالا شده تا فرآیند ساخت کالبد روحی پلاسمای مایع ادامه پیدا کند. به تدریج تا نقطه‌ای پیش خواهیم رفت که از سطح تنظیمات چاکرا در بدن نوری در قلمروهای پایین خلقت عبور کرده و ساختار بدن نوری پلاسما را میسازیم. این ساختار ( مرکابا)، در واقع یک وسیله نقلیه به شکل یک کالبد کرویست که می‌تواند میزبان آگاهی پلاسمای بالاتر شود. این حالت از ساختار بدن نوری، چاکراها یا کالبد کروی، در واقع دلالت دارد بر تفاوت بین تناسخ در تراکم‌های پایین فضا - زمان، و یا آزاد شدن از ساختارهای فضا - زمان سطح پایین و توانایی پرواز از طریق کالبد آگاهی به ورای منظومه خورشیدی.کیهان شناسی ابعاد:هدف اصلی ما وصل شدن به جنبه‌های ارتعاشی بالاتر خود از طریق قصد کردن برای ارتباط با کالبد نوری توسط افزایش آگاهی در مدیتیشن است. پس وقتی به روح و خود برتر و به جنبه‌های مختلف هویتهای انرژتیک - روحی خود فکر می‌کنیم، در واقع اینجاست که میتوانیم درکی از کیهانشناسی ابعاد و طیفهای فرکانسی ابعادی که وارد آگاهی ما میشوند، داشته باشیم. وقتی ما طیف امواج ابعاد را درک کنیم، و از چاکراها به عنوان یک مدل پایه استفاده کنیم، این مسیله به ما کمک خواهد کرد تا عملکرد هفت چاکرای اولیه را بهتر بفهمیم. پروسه صعود در واقع جمع کردن هویتهای مختلف از ابعاد مختلف هست و متمرکز کردن آنها در لحظه حال. ابعاد بالاتری که ما در حال دسترسی به آنها هستیم، در واقع مشخص کننده تایم لاین‌های فضا - زمان آینده هستند.همینطور که وارد میدانهای انرژی بالاتر میشویم، از درون هر یک از فرکانسهای ساب هارمونیک در هر بعد عبور می‌کنیم.عبور از ابعاد پایین به ابعاد بالا: فرآیند حل کردن انرژیهای لایه‌های ابعاد پایین در میدان آگاهی و تبدیل ذرات آنها به فرکانسهای ابعاد بالاتر، فعالسازی ستاره‌ای نامیده میشود و قسمتی از پروسه صعود است. این دینامیک صعود انرژیست که باعث تکامل آگاهی به ابعاد بعدی میشود. این فعالسازی ستاره‌ای در واقع قسمتی از پروسه تکامل نور تلقی میشود.کیهانشناسی زمان جهانی در دوازده بعد همزمان:هر دنیای هارمونیک معادل سه تا از هویتهای روحییست، به این شکل:آگاهی ما از طریق شخصیت در ابعاد 1 , 2 , 3 از طریق روح در ابعاد 4 , 5 , 6 از طریق خود برتر در ابعاد 7 , 8 , 9 و از طریق آواتار کریستوس در ابعاد 10 , 11 , 12 و آگاهی Founder در ابعاد 13 , 14 , 15 تکامل پیدا می‌کند.ابعاد:ابعاد مختلف در واقع گروههای مختلف انرژی در قالب فرمهای هندسی فضا - زمان هستند و بر پایه واحدهای آگاهی کریستال صوت و نور ساخته شده‌اند که به آنها میدانهای مورفوژنتیک یا ساختارهای متبلور شبکه درخت 12 شاخه‌ای گفته میشود. یک بعد در واقع یک فضای پر از یک فرکانس خاص و توالیهای تکرار شونده‌ای از امواج است._ 12 بعد دنیای ما ( که به عنوان کالبد سیاره‌ای هم شناخته میشود)_ هر بعد به یکی از لایه‌های بدن ما مرتبط است_به یکی از شاخه‌های دی ان ای که در طول پروسه صعود و دریافت فرکانس‌های جدید، به تدریج شاخه‌ها فعال میشوند._ هر چاکرا در بدن ما به یکی از لایه‌های نوری موجود در کالبد ما و در کالبد سیاره‌ای متصل است._ ابعاد 13 , 14 , 15 مربوط به جهانهای ترانس هارمونیک خارج از فضا - زمان هستند.شهروند کیهانی:انتقال: این چرخه صعود در حقیقت سومین و آخرین سطح توسعه و ایجاد آزادی آگاهی کامل به عنوان یک شهروند کیهانی برای انسانهاست. تحت این شرایط، انسانها دیگر مجبور به بازگشت به زمین نیستند. و در انتهای این چرخه، افراد به هر مکانی در کیهان بخواهند بدون محدودیت منتقل می‌شوند. ( اگر چه به هر سیاره‌ای بروند، تحت قوانین و شرایط آن سیاره هستند).این به معنی وضعیت یک هویت کیهانیست و یک شهروند کیهانی کامل. این اتفاق چند بار در تاریخ زمین رخ داده، اما دستکاری‌ها و تغییرات میازمای سیاره‌ای در حال حاضر می‌تواند این تحول را کمی سخت کند، و البته به مرور در آینده آسانتر خواهد شد. این اتفاق به معنی آزادیست، و وقتیست که ما کالبد آگاهییمان را به بیرون منعکس می‌کنیم، و دیگر مجبور نیستیم به زمین برگردیم و روی زمین تناسخ کنیم. برای اینکه بتوانیم به این تحول و انتقال کالبد فیزیکی و آگاهی دست پیدا کنیم، باید بتوانیم حافظه‌های میازمیک را حل کرده و سلولی که از والدین بیولوژیکی خود به ارث برده‌ایم را آزاد کنیم. این سلولیست مربوط به خانواده اصلی که در هنگام تولد در کالبد فیزیکی ثبت می‌شود. این سلول در داخل کروموزوم و در زمان لقاح بین تخمک و اسپرم والدین بیولوژیکی ایجاد می‌شود. این سلول قسمتی از بذر کالبد فیزیکی می‌شود که ما در آن تناسخ می‌کنیم. وقتیکه این سلول آزاد شود، تبخیر شده و از بدن خارج می‌شود در این نقطه از فرایند Transmigration ، فرد یک شهروند کیهانیست. در این شرایط، ممکن است افراد حافظه هایی از زندگی در زمین را با خود داشته باشند، اما لزوما همان هویت را نخواهند داشت. این چرخه صعود، ( مرحله سوم) بسیار خاص و منحصر به فرد است و برای آگاهی کریستال و کالبد خورشید الماس از جهت رسیدن به آزادی روحی و اقتدار کامل برای انسانها بسیار اهمیت دارد.اتحاد نور
تعمیر باتری یو پی اس باتری یکی از اجزای اصلی یو پی اس محسوب می‌شود و عمر مفید آن معمولا 2 تا 3 سال است. خوب است بدانید که بدون وجود باتری، سیستم UPS غیر قابل استفاده است. یو پی اس ( UPS ) یا منبع تغذیه بدون وقفه، انرژی لازم برای دستگاه‌ها را در زمان قطع جریان برق، تامین می‌کند ولی فرایند ذخیره‌سازی برق و استفاده از آن توسط باتری انجام می‌شود. در اینجا درباره تعمیر یو پی اس و مراحل آن اطلاعات کسب خواهید کرد.در زمان قطع جریان برق، انرژی لازم برای سایر دستگاه‌ها توسط باتری فراهم می‌شود. هنگامی که یو پی اس دستگاه را شارژ نکند به احتمال بسیار زیاد باتری خراب شده است. ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که آیا امکان تعمیر این دستگاه وجود دارد؟ آیا این دستگاه قابلیت استفاده مجدد دارد یا باید دستگاه جدیدی خریداری کنیم؟احیای باتری یو پی اس بسیار مهم است زیرا از این طریق می‌تواند عمر باتری این دستگاه را افزایش دهد. احیای باتری UPS هنگامی انجام می‌شود که عواملی باعث خرابی این قطعه یا مختل شدن فرایند کاری آن شوند. برخی از افراد گمان می‌کنند که در صورت خرابی باتری یو پی اس، نمی‌توان مجدد از این قطعه استفاده کرد. اما روش‌هایی وجود دارد که از طریق آن می‌توان عمر این دستگاه را افزایش داد.باتری یو پی اس قیمت بالایی دارد و تعویض آن توجیه اقتصادی ندارد پس بهتر است در صورت مشاهده مشکلات UPS ، نسبت به تعمیر و احیای آن اقدام کنید. تعمیر برد یو پی اس نیز از تخصصی‌ترین کار‌هایی است که لازم است توسط کارشناسان مربوطه انجام شود. پس لازم است که آن‌ها هر چند وقت یک بار توسط تکنسین‌های فنی بررسی شوند.چه باتری ای قابلیت احیا دارد؟به منظور احیا کردن باتری UPS لازم است به تاریخ تولید باتری و میزان پایین آمدن ولتاژ باتری توجه کنید. این عوامل نقش مهمی در تعمیر و احیای باتری یو پی اس ایفا می‌کنند. همچنین باتری‌هایی که به دلیل انبار زیاد یا استفاده نادرست از باتری دچار مشکل شده‌اند، از قابلیت احیا برخوردار هستند.اگر در حین بررسی متوجه شدید که مشکل از باتری یو پی اس نیست باید به دنبال عیب یابی برد الکترونیکی و تعمیر آن باشید. بردهای دیجیتالی ups از قطعات زیادی تشکیل شده‌اند و ممکن است بر اثر برخی از عوامل مانند کارکرد بالا یا ایجاد ضربه، قطعی و سوختگی روی دهد. تعمیرات تخصصی برد الکترونیکی در صورتی که به درستی انجام شود، از بروز مشکلات جلوگیری می‌کند.در زمان احیاء باتری به چه نکاتی باید توجه کنیم؟بعد از احیاء و تعمیر باتری UPS ، لازم است که شارژر دستگاه یو پی اس را به طور کامل تست کنید، تا از سالم بودن آن مطمین شوید و سپس باتری‌ها را به آن متصل کنید .به دلیل زیاد بودن ولتاژ باتری نسبت به شرایط عادی، مراقب باشید که باتری در حین احیاء رها نشود و دمای آن بیش از حد افزایش پیدا نکند در غیر این صورت به باتری آسیب جدی وارد می‌شود.
حتی در لحظات پایانی اش به دنبال خدمت به علم بود! "آنتوان لوران لاوازیه" دانشمند فرانسوی و بنیان‌گذار شیمی نوین و کاشف اکسیژن بود که در تاریخ 26 اوت 1743 در پاریس و در خانواده‌ای مرفه به دنیا و در تاریخ 8 مه 1794 اعدام شد.ازجمله خطراتی که جان لاوازیه را به مخاطره انداخت و بیشتر جنبه سیاسی داشت در زمان انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 یعنی در آن هنگام که انقلابیون زمام امور پاریس را در دست داشتند رخ داد. لاوازیه رساله معروفی درباره اقتصاد سیاسی موسوم به ثروت‌های زیرزمینی فرانسه به رشته تحریر درآورد که یکی از مهم‌ترین رساله‌ها در اقتصاد‌است.وی در 8 مه 1794 درحالی‌که 51 سال داشت در دادگاه انقلابی به ریاست ژان باتیست کوفن هال به جرم خیانت به ملت به همراه چند تن دیگر تسلیم تیغه‌ی گیوتین شد.پس از مرگ لاوازیه، لاگرانژ گفت:تنها یک‌لحظه وقت آنان برای بریدن آن سر صرف شد و شاید یک‌صد سال زمان نتواند سر دیگری همانندش به وجود آورد.مشهور است که لاوازیه پس‌ازاین که به اعدام با گیوتین محکوم شد تصمیم گرفت در آخرین لحظات زندگی هم به علم خدمت کند.او به شاگردان خود گفت: احتمالا جایگاه حواس و شعور انسان می‌بایست در سرش باشد بنابراین پس از جدا شدن سر از بدن احتمالا باید تا چند لحظه هنوز حواس و هشیاری فرد کار بکند. شما پس‌از این که سر من با گیوتین قطع شد فورا آن را روی دست بالا بگیرید، من شروع به پلک زدن می‌کنم شما تعداد پلک زدن‌های مرا بشمارید تا زمان تقریبی از بین رفتن هشیاری و مرگ کامل به دست بیاید!پس از این که لاوازیه اعدام شد، طبق خواسته‌اش سر او را بالا گرفتند و او بیش از 10 بار پلک زد و این واقعه در تاریخ به ثبت رسید.
امتداد کیمیای تایو در جهان امروز چند سال پیش کتابی را خواندم با نام "تایوی مراقبه" یا کیمیای درونی تایو. در کتاب مسیری را آموزش می‌داد که در آن فرد با انجام مراقبه‌های مختلف به صورت تکاملی، مراحلی از رشد و ارتقا مهارت را طی می‌کرد. این مراحل از لایه‌ی جسمی شروع می‌شد. تا آخرین مرحله که کاملا ذهنی بود.انتهای این مسیر جایی بود که فرد در طول مدت زمان چند سال در یک مراقبه مشخص در بیرون بدن خودش یک پیکره و هویت مشخصی را شکل داده و به تدریج آن را رشد می‌داد.کتاب از تصور کردن یک جنین در بالای سر، صحبت می‌کرد. این که در ابتدا با جنین شروع می‌شود. به مرور زمان با تکرار مراقبه این جنین رشد کرده، شکل می‌گیرد. فرد بنا به خواسته خودش این هویت را شکل می‌دهد و به تکامل می‌رساند. نقطه غایی این مسیر جایی است که این پیکره آنقدر رشد کرده و شکل گرفته که می‌تواند مستقل از بدن مادی فرد به حیات خود ادامه دهد.حال منظور من از بیان این توضیح چیست؟از نگاه من در آن زمان ساختار زندگی بشر، خیلی مبتنی بر فرد و تعالی ویژگی‌های فردی بوده‌است. برهمین اساس مراقبه به عنوان مسیر اصلی تعالی فردی و رسیدن به جاودانگی مطرح شده و مورد توجه بوده است.وقتی که مسیر پیشرفت در مراقبه را در کتاب مذکور مرور می‌کنیم، متوجه نقش و اثر مراقبه در پرورش جهان ذهنی می‌شویم. مراقبه‌ها از حالت‌های فیزیکی شروع می‌شوند. در مراحل اولیه، تسلط و شکل دادن به ساختار فیزیکی بدن بیشتر مورد تاکید است. پس از آن تقویت قوای بدنی و ارتقای ظرفیت‌های آن مدنظر قرار می‌گیرد. در این مرحله اصلاح ساختار انرژی و تقویت جریان انرژی در بدن مورد توجه و تاکید است.تا اینجا هم جهان عینی و هم جهان ذهنی درگیرند. جهان عینی شامل ساختار و فیزیک بدنی و جریان انرژی در بدن است. گویی در این مراحل به دنبال این است که فضای جهان بیرون را آماده و فراهم کند. جهان ذهنی ما در تعامل با جهان عینی است. در نتیجه اینطور به نظر می‌رسد که هدف اصلی کنترل جهان عینی به شکل و حالتی مناسب برای عمیق شدن در جهان ذهنی است.ارتباط با جهان عینی را به جایی می‌رسانیم که آماده و فراهم باشد، دچار واگرایی و التهاب و آسیب نباشد. با این کار میزان آشفتگی در جهان ذهنی کم می‌شود. بدن فیزیکی و انرژتیک ما کانال ارتباطی جهان ذهنی با جهان عینی‌اند. وقتی این کانال تحت کنترل بوده و خود سالم و آماده باشد، ذهن فرصت پیدا می‌کند بیشتر در درون خودش حرکت کرده و تمرکز کند.بطور خلاصه در مراحل اولیه کیمیای تایو هدف آماده کردن بستر، فضا و شرایطی است که ذهن در آن آرامش و تمرکز و همگرایی داشته باشد.به نظر می‌رسد که بزرگان تایو چند هزار سال پیش هم به این نقطه رسیده بودند که امتداد مسیر حیات بشر، جایی فراتر از ماده است. ( در این سطح ماده و انرژی از یک جنس‌اند. )به همین دلیل در تلاش بودند که ماده و انرژی را به نقطه‌ای برسانند که از آن عبور کنند. حداقل به جایی برسانند که مانع و سد راه حرکت در امتداد ذهن نباشند.مراحل انتهایی کیمیای تایو بطور کامل ذهنی است. مراقبه‌ها تصورسازی‌های ذهنی دارند. تصویرسازی، ساختن پیکره‌ای در بیرون و رشد دادن آن.در انتهای مسیر کیمیای تایو حرف از "جاودانگی" زده می‌شود. جاودانگی که در امتداد ماده نیست. بلکه در لایه "شن " و جهان ذهنی است. موجودی شکل می‌گیرد که مستقل از بدن مادی می‌تواند به حیات خود ادامه دهد.ساختن پیکره در بیرون بدن، از انرژی چی (آخرین مرحله از کیمیای تایو)شاید با درک و شناختی که ما امروزه از جهان داریم این مدل نگاه کمی عجیب و غیر قابل باور باشد.لیکن من قصد دارم از زاویه‌ای دیگر این موضوع را مشاهده کنم.خوب است فضای بشر در آن دوران را کمی بررسی کنیم. در آن زمان ساختار جامعه بیشتر متکی بر اصالت و کاراکتر افراد بود تا ساختار‌های اجتماعی. افراد بودند که در بین گروه‌ها شاخص‌می‌شدند. فرمانده و حاکم و راهبر و استاد می‌شدند. براساس توانایی‌های فردی و شخص خود ایفای نقش می‌کردند.در این فضا دور از انتظار نیست که همه آرمان‌ها و آموزه‌ها متمرکز بر رشد فرد به عنوان یک موجود مستقل و متمایز باشد. اوج تعالی این بود که یک فرد حاکم شود، یک فرد استاد شود، یک فرد شاخص شود.ولی در عین حال افراد متفکر آن دوران به این درک رسیده بودند که جهان ذهنی، جایی است که مسیر نهایی رشد انسان باید در آن دنبال شود. به هم همین دلیل خود را تا حد امکان از بقیه جدا می‌کردند تا فرصت بیشتری برای پرداختن به جهان ذهنی داشته باشند. ساختن معابد در کوهستان‌ها و نقاط دور دست، مراقبه کردن برای مدت‌های طولانی در غارها، همه در مسیر این بوده که فرد از انواع موضوعات بیرونی دور شده و فرصت و مجال بیشتری برای پرداختن به موضوعات درونی داشته باشد. نقطه اوج و تعالی خود را ساختن موجودی در جهان ذهنی می‌دانستند که بتواند مستقل از ماده و بدن فیزیکی حیات داشته باشند. "جاودانگی"لطفا یک بار دیگر دو پاراگراف فوق را بخوانید. لیکن با لحاظ کردن این که، این اتفاقات در چه بستری رخ می‌داده! در بستری که فرد در آن همه چیز بوده است. در نتیجه طبیعی است که اوج تعالی انسان هم باز به شکل یک فرد در نظر گرفته می‌شده.علاوه‌براین، در آن دوران هم بشر چیزی فراتر از ماده و بدن بوده. ماده و بدن ابزار و وسیله‌ای برای سرعت گرفتن در امتداد جهان ذهنی بوده‌اند.حال برگردیم به زمانه خودمان.نوال هراری، در دسته بندی واقعیت، علاوه‌بر واقعیت عینی و ذهنی، دسته سومی را به نام "واقعیت بین‌الاذهانی" معرفی می‌کند.واقعیتی که در بستر جامعه شکل گرفته و حیات و بقا دارد.در بستری که ما الان هستیم، جامعه به عنوان یک سیستم زنده که افراد در آن نقش دارند و جزیی از یک کل‌اند، شکل گرفته است. همه چیز را در فضا و بستر جامعه درک می‌کنیم، می‌شناسیم و تجربه می‌کنیم.به همین دلیل‌است که تصور این که کسی در غار و در کوهستان زندگی کند و از آن مسیر به رشد و تعالی برسد برای ما سخت است.در بستر امروز بشر، ایفای نقش در جامعه، شکل دادن و اثرگذار بودن در جامعه و سهم داشتن در جامعه است که نقطه مطلوب و غایی رشد و تعالی در نظر گرفته می‌شود.نکته مشترک با بخش اول بحث این است که در هر دو بستر نقطه تعالی در جایی غیر از جهان عینی و مادی است.نهایت موضوع در ذهن و جهان ذهنی است. در گذشته‌ی دور، جهان ذهنی یک فرد به تنهایی کفایت می‌کرد. یک فرد خودش کافی بود در جهان ذهنی خودش هویتی مستقل از بدن برای خودش بسازد. در این شرایط به جاودانگی می‌رسید.در مقطع حال، جهان ذهنی یک فرد به تنهایی کافی نیست. جهان بین‌الاذهانی دنیایی است که افراد در آن می‌توانند به جاودانگی فکر کنند. آنجا جایی است که دوام و بقا می‌تواند نه تنها مستقل از بدن فیزیکی بلکه حتی مستقل از کاراکتر و هویت یک فرد معنا و مفهوم داشته باشد.جان کلام این که مسیر کیمیای درون تایو، با فضا و بستری که ما امروزه با آن مواجه‌ایم، همراستا است.بزرگان تایو چند هزار سال پیش مسیری را شکل دادن که انسان از جهان ماده و عینیت عبور کرده و حیات و بقای خود را در جهان ذهنی خود دنبال کند.حال که در نتیجه شکل گیری و بلوغ و رشد و پیچیده شدن جوامع انسانی، از تجمیع، کنار هم قرار گرفتن و برهم‌کنش جهان‌های ذهنی تک تک افراد، جهان بین‌الاذهانی درست شده، مسیر قبلی را باید امتداد داد.این بنیادی‌ترین قانون طبیعت، "قانون میل به بقا" را باید در جهان بین‌الاذهانی دنبال کرد.کمی خودمانی‌تر بگویم.در بستر زمانی و مکانی که ما امروز قرار داریم، انسانی‌هایی جاودانه می‌شوند که کاری کنند، دستاورد، محصول، ایده یا مفاهیمی را ایجاد کنند که مستقل از خودشان در جامعه و بین جهان ذهنی تعداد بیشتری از افراد امتداد داشته باشد.قبلا وقتی که صرفا یک فرد مبنا بود، امتداد زمانی یک هویت، مستقل از مکان، هدف بود. فارغ از این که این امتداد را افراد دیگری هم درک می‌کنند یا نه.الان یک بعد دیگر هم باید به آن اضافه کرد. وسعت و تعداد جهان‌های ذهنی که آن ایده را جذب کرده و ادامه می‌دهند.پس :جاودانگی یعنی هویتی را بسازی که تعداد افراد بیشتری در جامعه در مدت زمان طولانی‌تری آن هویت را در جهان ذهنی خودشان نگه‌داشته و بسط و گسترش دهند.بتهوون سمفونی می‌سازد که بعد از گذشت بیش از 200 سال انسان‌ها در سراسر کره زمین آن را می‌فهمند، درک می‌کنند، با آن حس می‌گیرند و آن را دوست دارند.انیشتین ایده‌ای را شکل می‌دهد که تا قرن‌ها مبنای شکل‌گیری جهان ذهنی میلیون‌ها دانشمند و پژوهش‌گر و فیلسوف و اندیشمند می‌شود.و انبوهی از مثال‌های دیگر که در طول تاریخ چند صد سال گذشته می‌توان یافت.حال با این فرض اگر مسیر کیمیای درون را بخواهیم ادامه دهیم می‌توان به شکل خلاصه این طور گفت: 1 - تنظیم و اصلاح ساختارهای فیزیکی و انرژتیک بدن 2 - تنظیم و اصلاح ساختار‌های مغز و روان : رفع التهاب‌ها و تناقض‌های درونی و ناخودآگاهیتا این مرحله کانال‌های تعامل ذهن فرد با جهان بیرون را تنظیم کرده و تحت کنترل در می‌آوریم . 3 - ارتقا توانایی‌ها و مهارت‌های ذهنی: پرسش‌گری، پرداختن به چرایی موضوعات، فلسفیدن !تا این مرحله هر فرد به تنهایی خودش می‌تواند جهان ذهنی خودش را بسازد. جهان ذهنی منحصر به فرد خودش. بدون توجه به اینکه دیگران آنرا درک می‌کنند یا نه . 4 - تعامل، دیالوگ و ارتباط ایجاد کردن با جهان‌های ذهنی دیگران :برای آنکه وارد جهان بین‌الاذهانی شد، باید بین جهان‌های ذهنی ارتباط برقرار کرد. فرد باید بتواند آنچه در جهان ذهنی خودش ساخته است را در معرض دید سایر انسان‌ها قرار دهد.باید بتواند ساختار ذهنی خودش را در چارچوب منطقی عینیات مرتب کرده و نظم دهد.از طرف دیگر باید نسبت به شنیدن و دیدن جهان‌های ذهنی دیگران باز باشد. بتواند ساختار منطقی دیگران را هم درک کرده، از طریق ترتیب و نظمی که دیگران در بیان ذهنیات خودشان دارند، تلاش کند که جهان ذهنی آنها را درک کند. 5 - پروردن و درست کردن مفاهیم به شکلی که بین جهان‌های ذهنی تعداد بیشتری از آدمها مشترک باشد.نقطه نهایی جایی است که مفهوم، ایده یا هویت را به شکلی بسازیم، البته در بستر دیالوگ و تعامل با سایر آدم‌ها، که مستقل از جهان ذهنی فرد، ادامه داشته باشد. تعداد بیشتری از افراد آنرا بفهمند. آنرا بخشی از جهان ذهنی خود کنند.
باتری لانگ ( UPS ) باتری لانگ توانایی تامین یک جریان ثابت برای مدت زمان طولانی را دارا می‌باشند . همچنین این باتری‌های یو پی اس جهت محافظت از مراکز داده ها٬ رایانه‌ها و .کاربرد دارند . به عبارتی می‌توان گفت٬ باتری یو پی اس long در مراکز درمانی و دستگاه هایی که در بیمارستان‌ها استفاده میشود نقش مهم و حیاتی را برای زنده نگه داشتن بیماران ایفا می‌کند . عملکرد باتری لانگ بدین صورت است که پس از قطع جریان برق٬ باتری یو پی اس این فرصت را فراهم می‌کند که سیستم اطلاعات رو ذخیره کند و به عملکرد روتین خود ادامه دهد.باتری لانگ ازنظر خصوصیات فیزیکی و ظاهری دارای تفاوت هایی با یکدیگر می‌باشند. در اینجا می‌توان به چند مورد از این تفاوت‌ها اشاره نمود: اندازه دستگاه ٬ محل و جایگاهی که قرار می‌گیرند ٬ طول عمر باتری لانگ٬ تعداد دفعاتی که میشود باتری را شارژ نمود .همچنین باتری لانگ از نظر قیمتی ( بسته به نوع مدل انتخابی) کاملا متفاوت با یکدیگر می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید از نظرات کارشناسان شرکت ایولتکس بهره مند شوید.مصارف استفاده از باتری یو پی اس در کرکره‌های برقی٬ روشنایی‌های اضطراری٬ سیستم‌های مخابراتی می‌باشد.باتری لانگ ویتنامباتری لانگ ساخت کشور ویتنام می‌باشد. این کارخانه تولید و ساخت دستگاه‌های خود را با نام تجاری long در سال 1990 در ویتنام شروع نموده است. طراحی و کیفیت باتری لانگ ویتنام از نظر عملکرد بهینه آن ٬ استاندارد بالا ٬ به شکلی بوده که در زمان نه چندان طولانی از محبوبیت بالایی در بین نام‌های تجاری دیگر برخوردار شده است. به علت محبوبیت و کیفت بالای این باتری یو پی اس٬ خط دوم تولید باتری لانگ حدود 17 سال پس از تولید اولیه ٬مجددا در کشور ویتنام راه اندازی شده است. باتری long طول عمرهای مختلفی دارند. می‌توان گفت بسته به میزان استفاده از آنها ٬ مدت عمر مفید این باتری‌های یو پی اس متفاوت است. در نهایت به صورت کلی می‌توان ٬ میانگین طول عمر باتری لانگ ویتنام را 3 سال در نظر گرفت.کمپانی لانگ را می‌توان یکی از شرکت‌های موفق در زمینه تولید باتری UPS در ویتنام معرفی نمود. این شرکت مجهز به پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها ٬ کار آمد‌ترین نیروها و کنترل کیفی پیشرفته است. همه این عوامل باعث می‌شود باتری لانگ ویتنام از اعتبار جهانی و بالایی برخوردار باشد و سالانه درآمد و سود دهی بالایی را به همراه داشته باشد.مرکز تحقیق و توسعه کمپانی Long پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها را در اختیار دارد. در نهایت همه این عوامل باعث می‌شود که باتری لانگ ویتنام از اعتبار بالای جهانی برخوردار باشد.باتری لانگ لایفباتری لانگ لایف جز محصولات با کیفیت و با دوام این شرکت هستند. این باتری‌های یو پی اس long میزان انرژی بالایی مصرف نمی‌کنند ٬ دارای طول عمر بالایی هستند و همچنین از کیفیت خوبی برخوردارند . باتری لانگ لایف در UPS و سیستم‌های بکاپ نیز قابل استفاده هستند.این نوع از باتری لانگ لایف جز باتری‌های خشک محسوب می‌شوند. در نتیجه برای قرار گیری در جهت‌های مختلف دارای هیچ محدودیتی نمی‌باشند. همچنین برای حمل و نقل این نوع از باتری long ممانعت و محدودیت خاصی نیز وجود ندارد. با توجه به این نکته که٬ این باتری‌های یو پی اس توسط سیستم‌های پیشرفته‌ای طراحی ٬ شبیه سازی و تست می‌شوند از این نظر در هنگام انتخاب٬ اطمینان از خرید را به فرد و مشتری می‌دهد.نکته مثبت دیگری که در مورد این محصول وجود دارد٬ چرخه‌ی شارژ کردن باتری لانگ لایف می‌باشد. این چرخه با کمترین آسیب ممکن صورت می‌گیرد و راندمان را از این نظر نیز بالا می‌برد.باتری 12 ولت لانگباتری 12 ولت لانگ یک منبع مهم برق محسوب می‌شود. این باتری یوپی اسدر مکان هایی که امکان قطع جریان برق در دفعات بالا و به صورت مکرر صورت گیرد کاربرد بالایی دارد. به طور مثال این باتری 12 ولت در دوربین‌های مدار بسته ٬ کرکرهای برقی (موتور)٬ ماشین‌های برقی٬ موتور و دوچرخه‌های شارژی و آسانسور مورد استفاده قرار می‌گیرند .جهت بالابردن میزان کارایی و کارکرد باتری 12 ولت لانگدو نکته مهم وجود دارد: - میزان شارژ و دشارژ شدن باتری long - باتری یو پی اس در میانگین دمای 25 درجه سانتی گراد کار کند.قیمت باتری‌های لانگباید به این نکته اشاره نمود که ٬ باتری لانگ استاندارد‌های بین المللی را دارا می‌باشد . همچنین از نظر قیمت و کیفیت نیز در نوع خود٬ یک محصول پر طرفدار در بازارهای آسیایی محسوب می‌شود. البته قیمت باتری لانگ در بازار فروش متفاوت می‌باشد. و ممکن است دچار نوسانات ارزی نیز شود.با در نظر گرفتن این مسیله ٬ قیمت باتری لانگبسته به ابعاد و مشخصات اختصاصی که هر مدل از این باتری‌ها داراست با یکدیگر متفاوت می‌باشد.خرید باتری لانگبرای خرید باتری لانگ می‌توان از سایت‌های فروش مختلف اقدام نمود.شرکت long واقع در کشور ویتنام می‌باشد . این شرکت دارای مجهز‌ترین سیستم خط تولید است. خرید باتری لانگ از سایت‌ها و نمایندگی‌های معتبر امکان پذیر می‌باشد. این شرکت در کنار این نام تجاری لانگ٬ نام‌ها و برند‌های دیگری را وارد بازار فروش می‌کند. بیشترین خرید باتری لانگ در بازارهای آسیایی و اروپایی صورت می‌گیرد.فروش باتری لانگمحصولات کمپانی long یکی از پرطرفدارترین و معتبرترین محصولات در بازار می‌باشد.این شرکت از فروش باتری لانگ درآمد بسیار بالایی را به صورت سالیانه دریافت می‌کند. به دلیل استاندارد‌های بین المللی که این محصولات دارا هستند ٬ می‌توان گفت حرف اول را در زمینه فروش باتری یوپی اس می‌زنند. از طریق نمایندگی و سایت‌های معتبری که وجود دارد فروش باتری یو پی اس لانگ نیز امکان پذیر می‌باشد.نمایندگی باتری لانگبرند long با کیفیت خود توانسته بازار خوبی را بدست آورد. به همین دلیل در بازارهای آسیایی نمایندگی باتری لانگ جهت عرضه به مردم در دسترس عموم قرار دارد. باتری یوپی اس لانگ 12 ولت 7 آمپر یکی از محصولات پرطرفدار این کمپانی ویتنامی می‌باشد .این نوع از باتری در آسانسور و چراغ‌های اضطراری کاربرد دارد. برای گرفتن نمایندگی باتری لانگ جهت فروش می‌توان از راه‌های مختلف اقدام نمود.
دانشمندان هسته‌ای ، دانشمندانی واقعی یا فریبکارانی از جنس دعانویسان و فالگیران سالهاست که در کشورمان عنوانی به نام دانشمند هسته‌ای بر سر زبانها افتاده و فقط عده‌ای عنوان دانشمند هسته‌ای را یدک کشیده و قدرت نمایی می‌کنند اما در عمل چیزی از انها دیده نمی‌شود و فقط سر مردم را شیره می‌مالند. 80 سال پیش گلوبالیستها برای ایجاد ترس و وحشت در دل ملتها (برده‌ها ) سلاح خیالی و دروغینی را به نام سلاح هسته‌ای به عنوان اسلحه برتر معرفی نمودند که تنها یک تفنگ خالیست و فقط افراد ساده دل و بدون فکر ان را باور می‌کنند و تا به حال رسانه‌های سینمایی وابسته به گلوبالیستها دهها فیلم و سریال را برای باور دادن سلاح هسته‌ای به ملتها (برده‌ها) ساخته‌اند.دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای تفاوت زیادی با فالگیران و دعا نویسان ندارند و همه انها دروغگو و خالی بندند.دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای نوع جدیدی از دعا نویسان و فالگیران هستند و فقط چون به ادعاهایشان جنبه علمی داده‌اند عده بیشتری از مردم موضوعات ادعا شده توسط انها مثل سلاح اتمی ، بمب هیدروژنی و چنین اراجیفی را باور می‌کنند.گلوبالیستها برای مهم کردن موضوع بمب اتم دهها ادم عجیب و غریب را با اسامی دراز و پر ابهت و نسبت دادن کشفیات و معادلاتی به انها به جامعه معرفی کردند , مثل البرت انیشتین با ان موهای ژولیده ویا رابرت اوپنهایمر و ورنر هایزنبرگ وهمچنین اروین شرودینگر.محور قدرت دروغین ابرقدرتها همین موضوع سلاح دروغین و خیالی هسته ایست و برای باور دادن ان به ملتها کلی فیلم و سریال ساختند، نمایشنامه هیروشیما و ناکازاکی را با کمک بمبهای ناپالم و وانمود به استفاده از سلاح مخوفی به نام بمب اتمی اجرا نمودند و ازهمه مهمتر اینکه ان را دانشگاهی هم نمودندو جنبه علمی به ان دادند و از فوق دیپلم تا دکترا برای ان سطح تحصیلی ایجاد نمودند. شما اگر با هرکدام از سطوح تحصیلی موضوع هسته‌ای وارد بحث و گفتگو شوید هیچ تفاوتی بین انها از نطر معلومات و دانش نمی‌بینید .فقط انکه مدرک تحصیلی بالاتری دارد مغرورتر است ، خودش را بیشتر می‌گیرد و از اصطلاحات انگلیسی بیشتری استفاده می‌کند و موقع تلفظ کلمات و اصطلاحات لبهایشان را کج و گرد می‌کنند .مثلا" اگر با یک فوق دیپلم یا یک لیسانس فیزیک هسته‌ای صحبت کنید چون خیلی احساس غرور نمی‌کنند کلمه سانتریفوژ را همان سانتریفوژ تلفظ می‌کنند اما فوق لیسانسها و دکترا‌های هسته‌ای که خودبزرگ بین و خودشیفته هستند ان را سانتریفیوژ تلفظ می‌کنند و خودشان را متفاوت جلوه می‌دهند و خیلی هم موقع تلفظ ان ژست می‌گیرند.بنده تا به حال ندیده‌ام یک دکترای انرژی هسته‌ای برای اثبات وجود بمب اتمی جز استناد به هیروشیما و ناکازاکی حرف دیگری برای گفتن داشته باشد. و اگر کسی به انها بگوید سلاح هسته‌ای دروغ است به جای اثبات وجود ان شدیدا" ناراحت و عصبانی می‌شوند و شاید اگر می‌توانستند ان فرد را کتک هم می‌زدند..هیچکدامشان نمیتوانند به این سوال جواب بدهند که:اگر طبق گفته خودشان در یک بمب اتمی 50 تا 60 کیلوگرم اورانیوم غنی شده به کار رفته است پس قارچی که ده‌ها هزارتن و یا بیشتر وزن دارد چگونه ایجاد می‌گردد. اصل بقای جرم که نمی‌تواند نقض شود.و نمیتوانند بگویند که :اگه بمب اتمی تبدیل جرم به انرژیه فقط باید یک تابش قوی ایجاد شود و هیچ قارچ و پسماند و خاکستر و دود و شعله‌ای نباید وجود داشته باشدهیچکدامشان نمی‌توانند به این سوالات پاسخ دهند که:جنس قارچ به اصطلاح اتمی از چیست و چه سرنوشتی پیدا می‌کند.چرا تمام انفجارات جه انفجار مواد منفجره معمولی و چه انفجارات به اصطلاح اتمی قارچی شکل هستند؟معنی تبدیل جر م به انرژی چیست و چه شکلی دارد؟انرژی که قابل دیدن نیست و همراه ماده مفهوم داره و به صورت مجرد و خالص معنایی نداره.طبق گفته خودشان در انفجار اتمی تا ده‌ها کیلومتر نابود میشه و اشعه‌های ناشی از ان هر چیزی رو از بین می‌برهپس عکس و فیلمهای هیروشیما و ناکازاکی و سایر عکس و فیلمهای ازمایشات به اصطلاح هسته‌ای را چه کسی گرفته است؟همچنین خودشان گفته‌اند بمب هیروشیما در ارتفاع 450 متری زمین منفجر شدهپس چرا قارچ ایجاد شده روی زمین است؟ یک موضوع بسیار مهم که نشان می‌دهد موضوع سلاح هسته‌ای و انرژی هسته‌ای یک بازی کثیف سیاسیست و در حقیقت چیزی به عنوان سلاح هسته‌ای مطلقا وجود خارجی ندارد این است که در طی 15 سال اخیر بارها و بارها تعدادی از دانشمندان به اصطلاح اتمی امریکا به روسای جمهور امریکا نامه نوشته‌اند و درخواست کرده‌اند که دولت امریکا توافق هسته‌ای با ایران را امضا کند و به طور پیوسته و مستمر این قرارداد را ادامه دهدچه عاملی باعث شد که تعدادی دانشمند اتمی چنین درخواستی از دولت امریکا بکنند. علت نگرانی انها چیست؟این عامل چیزی نیست جز اینکه منافع این به اصطلاح دانشمندان درخطر است. در واقع همه انسانها وقتی منافعشان در خطر قرار بگیرد واکنش نشان میدهند. مثلا" کارگران در تغییرات کارخانه‌ها و تعدیل نیرو , کشاورزان در کاهش بارندگی و بروز خشکسالی و واردات محصولات فصلی در هنگام برداشت محصول ،و تجار در رکود بازار و کاهش قدرت خرید مردم .اصولا" سیاستمداران و دولتمردان به دانشمندان به عنوان ابزاری نگاه میکنند که باید در راستای منافع انها عمل کنند و هیچ نقشی در سیاستها و تصمیم گیریها ندارند.سیاستمداران انقدر مغرور و متکبر و از خود راضی هستند که به کسی اجازه اظهار نظر نمیدهند و جز نظر و دیدگاه خودشان نظر و دیدگاه هیچ شخص یا گروه دیگری را قبول ندارند و اصلا" دانشمند هسته‌ای امریکا از کجا میداند ایران کجاست و در صنعت هسته‌ای چه وضعیتی دارد؟ چه کسی به انها گزارش می‌دهد؟در هر اداره , سازمان یا شرکتهای صنعتی کارفرمایان و مدیران از اینکه کارکنانشان یکدست و متحد باشند نه تنها خوششان نمی‌اید بلکه از این موضوع واهمه دارند چون یکدستی نیروها میتواند به روند کار لطمه بزند و با تحت فشار قرار دادن کارفرما تقاضای حقوق بیشتر نمایند. بنا بر این همیشه کلی هزینه میکنند تا بین نیروها تفرقه بیندازند و حتی هنگام استخدام نیروها افرادی را نیز استخدام میکنند تا بتوانند جو خفقان و ترس ایجاد کنند.این افراد در سازمانی که کار میکنند به گونه‌ای عمل میکنند که همیشه یک جو بی اعتمادی بین نیروهای ان سازمان حاکم شود و کارفرمایان و مدیران هوای این افراد را دارند و حقوق و مزایای خوبی به انها می‌دهند و تا زمانی که بتوانند جو خفقان و بی اعتمادی را در سیستم حفظ کنند از حمایت کارفرمایان و مدیران و حقوق و مزایای عالی برخوردارند واگر زمانی نتوانند این فضا را حفظ کنند بی ارزش میشوند ودیگر به انها حقوق و مزایای عالی نمی‌دهند.در مورد دانشمندان هسته‌ای موضوع مشابهی بر قرار است. دولت امریکا افرادی را به عنوان دانشمند اتمی استخدام نموده که کار انها این است که یک ژست عجیب وغریب به خود بگیرند و موضوعاتی از قبیل انرژی هسته‌ای , کوانتوم ، بمب هیدروژنی و .. را واقعی جلوه دهند و ترس و وحشت از بمب اتم و دیگر موضوعات دروغین را پیوسته در دنیا ایجاد کنند.یکی ابروی پرپشت میگذارد و هنگام مطالعه با دست ابروهایش را بالا می‌اورد. یکی جلوی تخته سیاه می‌ایستد و در پشت سرش بر روی تخته سیاه چند عبارت و معادله ریاضی نوشته وبجای نمادهای متداول ریاضی از حروف پیچ و خم دار یونانی استفاده میکند تا موضوع را پیچیده‌تر و با ابهت‌تر نشان دهد.دیگری با یک قیافه کج و معوج و با حالت عصبی خود را در حال مطالعه و انجام محاسبات پیچیده نشان میدهد.عده‌ای هم قیافه متفکرانه‌ای به خود گرفته‌اند و خود را مشغول کار با دستگاه‌های جور واجور نشان میدهند.این شبه دانشمندان عجیب و غریب و فریبکار از زندگی و امکانات خوبی برخوردار هستند و مدام در حال تفریح و خوشگذرانی هستند. حال اگر دروغ بودن سلاح هسته‌ای فاش شود این افراد بی ارزش می‌شوند و دولت امریکا دیگر به انها بهایی نمیدهد و از زندگی و مزایای عالی محروم می‌شوند و چون هیچ کاری بلد نیستند باید بروند در مکانهای عمومی مثل بازار و ترمینالها کفش مردم را واکس بزنند تا لقمه نانی گیرشان بیاید.پس دانشمندان هسته‌ای امریکا نگران منافع خود و زندگی راحت و مفت خوریشان هستند نه نگران امنیت جهان.در ضمن این موضوع نیز درخور تامل و فکر است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای روسی ، چینی ، هندی ، پاکستانی ، افر یقای جنوبی و سایر کشورهای مدعی داشتن سلاح هسته‌ای هیچ عکس العملی نشان نمی‌دهند و بی خیال موضوع هستند.
توان گویا و توابع نمایی این مطلب مخصوص دانش آموزان پایه دوازدهم انسانی ( کتاب ریاضی و آمار 3 - فصل سوم الگوهای غیر خطی درس دوم) می‌باشد در ابتدا مبحث توان گویا را آموزش می‌دهیم و در ادامه 20 سوال به عنوان نمونه تستهای نکته دار این فصل را قرار داده‌ایم. دانش آموزان عزیز می‌توانند به کمک این تست‌ها علاوه بر یادگیری خود ارزیابی نیز داشته باشند. تدریس فصل در قالب ویدپو در پست قرار داده شده است. علاوه بر این در پست بعدی حل تست‌ها در قالب ویدیو نشان داده شده است.توان گویادر مطالب آموخته شده قبل با مفهوم توان‌های صحیح اعداد و نحوه ریشه گیری دوم وسوم آشنا شده‌اید در این قسمت ضمن یادآوری مطالب فوق با ریشه n ام و توان گویا آشنا می‌شویم مسایلی را مطرح می‌کنیم که در آن به توان گویا نیاز باشد. به عنوان مثال اگر شخصی ده میلیون تومان با سود سالیانه بیست درصد در بانک سرمایه گذاری کند سرمایه او از فرمول زیر به دست می‌آید:فرمول رشد سرمایه (برای 10 میلیون تومان سرمایه اولیه و رشد 20 درصد سالیانه) که در آن t زمان برحسب سال می‌باشد، مثلا بعد از گذشت یکسال سرمایه او دوازده میلیون وبعد از گذشت دوسال سرمایه او چهارده میلیون وچهارصد هزار تومان خواهد شد. اگر این شخص بخواهد برای مدت کمتر از یکسال برای مثال 6 ماه یا 200 روز محاسبه کند چگونه می‌تواند این کار را انجام دهد؟ به عنوان مثال دیگر اگر جرم اولیه نوعی باکتری c گرم باشد وهر ساعت جرم باکتری دوبرابر شود جرم باکتری بعد از t ساعت از فرمول زیر بدست می‌آید:فرمول کلی روشد نمایی باکتری هابعد از 3 ساعت جرم باکتری 8 برابر می‌گردد حال اگر ما بخواهیم جرم باکتری بعد از 45 دقیقه محاسبه کنیم چگونه باید محاسبه کنیم؟ مثال هایی از این قبیل اهمیت توان گویا را نشان می‌دهد.در این قسمت ابتدا با ریشه n ام آشنا می‌شویم. ریشه n ام زوج برای اعداد مثبت تعریف می‌شود. اگر a عدد منفی باشد ریشه n ام زوج تعریف نمی‌شود. اگر a عددحقیقی مثبت باشد. ریشه‌های دوم عدد a برابر است با:به عبارت دیگر ، ریشه‌های دوم عدد a همان ریشه‌های معادله درجه دوم:برای مثال ریشه‌های دوم عدد 49 از معادله‌ی زیر بدست می‌آید:پس 7 و 7 - ریشه‌های دوم عدد 49 هستند. . ریشه n ام فرد برای هر عدد حقیقی تعریف می‌شود به عنوان مثال ریشه پنجم عدد 32 - همان جواب معادله :از آنجا که 32 - برابر 2 - به توان 5 است، ریشه پنجم 32 - برابر 2 - می‌شود. اصولا اگر توان یک عدد با فرجه‌ی رادیکان برابر باشد آنگاه: در واقع در صورتی که n زوج باشد برابر قدرمطلق a می‌شود و در صورتی که n فرد باشد خود a می‌شود. همچنین برای هر عدد طبیعی n (بزرگتر از 2 )، ریشه‌ی n ام a (در صورتی که a عدد مثبت باشد) برابر است با: تبدیل ریشه n ام به توان گویادر واقع رادیکال به فرجه‌ی n هم توان یک n ام است. فرمول بالا در حالت کلی به شکل زیر است:در ویدیوی زیر به طور کاملتر موضوع توان گویا آموزش داده شده است. همچنین مثال‌های متنوعی از این مبحث حل شده است که می‌توانید مشاهده کنید: توابع نمایی اگر a یک عدد حقیقی مثبت و مخالف یک باشد تابع زیر را تابع نمایی می‌نامیم:دامنه این تابع مجموعه اعداد حقیقی و برد آن اعداد حقیقی مثبت است. اگر a > 1 تابع صعودی است یعنی با افزایش x ، مقدار y افزایش می‌یابد و برای a بین صفر و یک باشد تابع نزولی است یعنی وقتی x بزرگ می‌شود مقدار y کم می‌شود. در شکل‌های زیر نمودار توابع نمایی به ازای مقادیر مختلف a را مشاهده می‌کنید.نمودار تابع نمایی به ازا مقداری مختلف a رشد و زوال تابع نمایی معادله کلی رشد نمایی به صورت زیر است، که در آن ( f ( t بیانگر مقدار نهایی، c بیانگر مقدار اولیه و r بیانگر میزان رشد (تغییرات بر حسب اعشار ) و t بیانگر زمان است.فرمول کلی رشد نماییبه عنوان مثال اگر شخصی مبلغ ده میلیون تومان با سود سالیانه پانزده درصد سرمایه گذاری کند میزان سرمایه او بعد از t سال از فرمول زیر بدست می‌آید:مثلا بعد از دو سال سرمایه او برابر می‌شود با:معادله کلی زوال نمایی نیز به فرم زیر است، که در آن f ( t ) بیانگر مقدار نهایی ، c بیانگر مقدار اولیه، r بیانگر میزان نزول (بر حسب اعشار) و t بیانگر زمان است.فرمول کلی زوال نماییبه عنوان مثال اگر جمعیت کشوری 20000000 نفر اگر رشد جمعیت این کشور بانرخ یک درصد در حال کاهش باشد جمعیت بعد از 10 سال برابربا:در ویدیوی زیر توابع نمایی (رشد و زوال نمایی) آموزش داده شده است. همچنین مثال‌های متنوعی از علوم اقتصاد، زیست شناسی و . حل شده است. از آنجا که مخاطب اصلی این ویدیو دانش آموزان پایه دوازدهم انسانی می‌باشند، نمونه‌ای از تست‌های نکته دار و مشابه کنکور در ادامه برای شما قرار می‌دهیم. دانش آموزان عزیز سعی نمایند به عنوان یک خودآزمایی به سوالات پاسخ دهند. در پایان بعد از زدن دکمه submit می‌توانید با زدن دکمه view score نتیجه را مشاهده نمایید. همچنین در پست بعدی پاسخ کامل (در قالب ویدیو) قابل مشاهده است.
قیمت و خرید باتری سامسونگ J1 Ace باتری سامسونگ J1 Ace با ظرفیت 1900 میلی آمپر و شماره مدل EB - BJ110ABE می‌باشد. با خرید باتری سامسونگ J1 Ace یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام می‌شود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده می‌کنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ J1 Ace را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ J1 Ace شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهم‌ترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی می‌باشد.مدل: EB - BJ110ABE ظرفیت باتری: 1900 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و غیر قابل تعویض توسط کاربر
قیمت و خرید باتری ساموسنگ J3 2016 باتری سامسونگ J3 با ظرفیت 2600 میلی آمپر و شماره مدل EB - BG530BBC می‌باشد. با خرید باتری سامسونگ گلکسی J3 یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام می‌شود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده می‌کنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک باتری سامسونگ J3 را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ j3 شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهم‌ترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی می‌باشد.مدل: EB - BG530BBC ظرفیت باتری: 2600 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و قابل تعویض توسط کاربر
سفیدک سطحی برگ درخت مو سفیدک سطحی به 3 طریق ایجادخسارت می‌کند:دانه‌های انگور را کثیف ،چرکین وترک خورده و نامرغوب می‌کند و از بازارپسندی آن میکاهد.باعث کاهش مقدارمحصول از 1 تن به 100 کیلوگرم می‌شود.مو را ضعیف نموده و از رشد مو جلوگیری می‌کند.علایم بیماری:قارچ عامل این بیماری می‌تواند روی تمام قسمت‌های جوان وسبز مو اعم از برگ ،ساقه،پیچک، گل و میوه ظاهر شود و آنرا مورد حمله قرار دهد ولی مشخص‌ترین علایم آن روی سطح فوقانی برگها ظاهر می‌شوند، به این ترتیب که لکه‌های سفیدی که بعدا سطح آنها را پوشش آردی می‌پوشاند روی برگ بوجودمی آید دربعضی از این موارد این لکه‌ها به همین منوال تا آخر فصل باقی می‌مانند ،ولی درمواقعی که برگها به شدت مورد حمله باشند در شرایط گرم وخشک به سمت بالا لوله می‌شوند. لکه‌ها ممکن است به تدریج هردو پهنک برگ را فرا بگیرند. برگهای مبتلا در تابستان قهوه‌ای شده و نابهنگام خزان می‌کنند.مبارزه:آفت‌کشهای شیمیایی باعث ایجاد بیماری و مرگ در انسان‌ها می‌گردند، این مشکلات ناشی از شرایط مختلف تماس مستقیم و غیرمستقیم انسان با آفت‌کش‌های شیمیایی می‌باشد. مستعدترین افراد آنهایی هستند که در تماس مستقیم با این چنین مواد شیمیایی‌اند که همان کارگرانی هستند که در بخش کشاورزی در معرض سموم آفت‌کش می‌باشند.کارگرانی که سموم آفت‌کش شیمیایی را مخلوط ، حمل یا در مزرعه بکار می‌گیرند در معرض و تماس شدید این آفت‌کش‌ها قرار دارند و اولین محل تماس سم در انسان پوست می‌باشد، اگر همین کارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شیمیایی مجهز نباشند جذب آفت‌کش‌ها از طریق پوست می‌تواند چشمگیر و قابل ملاحظه باشد. به محض اینکه پوست در معرض سم شیمیایی قرار می‌گیرد، ممکن است سم در بدن جذب یا تنها در سطح پوست باقی بماند. اثر موضعی عمومی که از ت ثیر سم بر روی پوست دیده می‌شود، مشکلاتی از قبیل درماتیت‌ها می‌باشد. جذب آفت‌کش شیمیایی در بدن باعث بروز مشکلاتی برای سلامتی انسان میشود، از قبیل سوزش چشم ، مشکلات دستگاه تنفسی با مسمومیت سیستمیک ، انواع سرطان‌ها و بیماریهای صعب العلاج و.روش‌های زراعی: هرس شاخ‌ها و سوزاندن آنها و بیل زدن و زیرخاک نمودن آنها کاشت مو به طریقی که امکان تهویه برای بوته‌ها وجود داشته باشد
عجیب‌تر از تصور: شگفتی علم به گفته زیست شناس مشهور "جان هولدین" جهان نه تنها عجیب‌تر از آن است که ما تصور میکنیم، بلکه عجیب‌تر از آن است که ما حتی "بتوانیم" تصور کنیم. چه چیزی اصلا ما را قادر به تصور کردن هر چیزی می‌کند؟ آیا موضوعاتی در گیتی وجود دارند که برای همیشه خارج از توان درک ما هستند، ولی در توان درک موجوداتی برتر از ما می‌باشد؟ آیا موضوعاتی در جهان وجود دارند که برای هر ذهنی با هر سطح توان و درکی غیر قابل دسترسی هستند؟ در تاریخ علم، انسان‌ها نسل بعد از نسل با عجیب بودن جهان کنار آمده‌اند. زمانی مردم زمین را صاف تصور می‌کردند. فکر کنید تغییر به این ایده که زمین به دور خورشید میگردد چه انقلاب فکری خرد کننده‌ای بوده است. فیلسوف اتریشی "ویتگنشتاین" از دوست خود می‌پرسد چرا مردم فکر میکردند خورشید بدور زمین میچرخد؟ و دوستش پاسخ میدهد چون اینطور "بنظر" میرسید.علم به ما می‌آموزد برخلاف آنچه "بنظر" می‌رسد، اجسام جامد مثل کریستال و سنگ تقریبا کاملا از فضای خالی تشکیل شده‌اند. یک مثال اینست که هسته اتم مثل یک مگس درون یک استادیوم فوتبال است و اتم بعدی در استادیوم کناری است. حتی سخت‌ترین و متراکم‌ترین سنگ هم تقریبا متشکل از فضای خالی است. پس چرا سنگ جامد و غیر قابل نفوذ "بنظر" میرسد؟پاسخ من به عنوان یک زیست شناس تکاملی اینست: مغز ما اینگونه تکامل یافته تا به ما برای بقا در اندازه و سایز جهانی که بدن ما در آن زندگی می‌کند کمک کند. ما برای حرکت در جهان اندازه اتم‌ها تکامل نیافته‌ایم، وگرنه احتمالا مغز ما سنگ را بصورت فضای بیشتر خالی درک میکرد. سنگ و اجسام جامد برای ما سخت بنظر میرسند چون دست و سنگ در هم نفوذ نمی‌کنند بنابراین ساخت مفاهیمی مانند جامد بودن و نفوذناپذیری توسط مغز ما مفید است، چون این مفاهیم به ما در هدایت بدن خود در این اندازه و سایز جهان کمک می‌کنند. اجداد ما هرگز نیاز به حرکت در کیهان با سرعت نور نداشتند وگرنه ما خیلی بهتر قادر به درک اینشتین می‌بودیم.ما در جهانی با این اندازه و سایز تکامل یافته‌ایم و این توان تصور کردن ما را محدود می‌کند. برای ما درک حرکت اجسام در جهان در این اندازه آسان است مانند حرکت یه قطعه سنگ یا یک جانور. برای انسانی که در این جهان رشد یافته باور کردن حرف گالیله مشکل است که "سرعت سقوط دو جسم سبک و سنگین بدون وجود اصطکاک هوا برابر است" زیرا برای ما اصطکاک هوا همیشه وجود داشته است. اگر ما در خلا تکامل یافته بودیم طبیعتا انتظار میداشتیم سرعت سقوط جسم سبک و سنگین برابر باشد. اگر ما باکتری بودیم، حرکت براونی را درک میکردیم. زندگی ما کاملا تحت تاثیر گرانش است درحالیکه بی خبر از کشش سطحی هستیم، ولی این ترتیب برای حشرات کوچک برعکس است.ریچارد داوکینز نویسنده کتاب شگفتی واقعیت"استیو گرنت" در کتاب خلقت می‌گوید: ما تمایل داریم فکر کنیم تنها چیزهای مادی "چیز" هستند. امواج الکترومغناطیس بنظر ما غیر واقعی می‌رسند. زمانی تصور میشد امواج باید درون یک ماده میانی بنام "اتر" حرکت کنند. دلیل تمایل ما به ایده‌های مادی اینست که ما در جهانی رشد یافته‌ایم که در آن "ماده" یک مفهوم کاربردی و مفید است.در تانزانیا، گنبد‌های شنی با سرعتی حدود 17 متر در سال در صحرا حرکت می‌کنند. باد ذرات شن را به آرامی حرکت میدهد، بطوریکه کل گنبد شنی شکل خود را حفظ میکند. استیو گرنت اشاره میکند که من و شما هم بیشتر شبیه یک موج هستیم تا یک چیز ثابت. بعنوان یک آزمایش به یک خاطره دوران کودکی خودتان فکر کنید. چیزی که به روشنی به خاطر دارید. چیزی که میتوانید ببینید، حس کنید، انگار که آنجا هستید. هرچه باشد شما واقعا در آن لحظه آنجا بودید. اما حقیقت این است که شما آنجا نبودید .! نه حتی یکی از اتم هایی که الان در بدن شما هستند در آن زمان در بدن شما بودند. ماده مدام در حال حرکت است و در هر لحظه کنار هم قرار گرفتن شما را تشکیل میدهد. هرچه که هستید، شما صرفا ماده تشکیل دهنده خود نیستید.اگر نوترینو مغز داشت و در جهان اندازه نوترینویی تکامل یافته بود حتما میگفت که سنگ در واقع متشکل از فضای خالی است. از آنجایی که موجودات مختلف در جهان‌های متفاوت زندگی میکنند، واقعیت‌های مختلف زیادی هم وجود دارند. آنچه ما بعنوان جهان واقعی میبینیم در واقع مدلی از جهان است، تحت تاثیر داده‌های عبوری از دستگاه حسی ما، و ساخته شده به صورتی که برای ما در برخورد با جهان مفید است. مدل مورد نظر بسته به جانور مورد بحث است. یک پرنده نیازمند مدلی متفاوت از جهان نسبت به یک جانور دریایی است.وقتی میگوییم عجیب‌تر از تصور آیا منظور عدم امکان تصور است یا عدم توانایی ما در تصور بدلیل محدودیت مغز تکامل یافته مان؟ آیا این امکان وجود دارد که با تمرین روزی قادر به درک بهتر مفاهیم بسیار بزرگ‌تر یا بسیار کوچکتر از دنیای خود شویم؟ آیا روزی قادر خواهیم بود فراتر از قفس تکاملی خود فکر کنیم یا اینکه چیزهایی وجود دارند که هیچ فلسفه‌ای حتی خداگونه قادر به تصور آن نیست؟!من پاسخ این سوال را نمیدانم. ریچارد داوکینز - استاد سابق زیست شناسی دانشگاه آکسفوردمنبع
محاسبات کوانتومی چیست؟ شکل 1 . تجهیزات کوانتومی منتشر‌شده در nvidia به تاریخ 12 مارس 2021 لینک منبع What Is Quantum Computing ? کامپیوترهای کوانتومی، که هنوز در دوران کودکی خود هستند، بر یک نسل جدید از شبیه‌سازی‌ها که در حال حاضر بر روی کامپیوترهای کلاسیک اجرا می‌شوند، تاثیر می‌گذارند و در حال حاضر با NVIDIA کیوکوانتوم SDK شتاب می‌گیرند. بیست و هفت سال قبل از اینکه (استیو جابز) از یک کامپیوتر که شما می‌توانید در جیب خود بگذارید پرده‌برداری کند، یک فیزیک‌دان به نام (پال بنیوف) مقاله‌ای منتشر کرد که نشان می‌داد از لحاظ نظری امکان ساخت یک سیستم بسیار قوی‌تر وجود دارد که شما می‌توانید در یک انگشت آنها را پنهان کنید - یک کامپیوتر کوانتومی - .مفهوم بنیوف که در سال 1980 برای فیزیک زیر اتمی با هدف مهار کردن نام گذاری شد، هنوز هم به تحقیقات از جمله تلاش برای ساخت چیز بزرگ بعدی در محاسبات دامن می‌زند: سیستمی که می‌تواند یک کامپیوتر شخصی را وادار کند تا به روش‌هایی به عنوان یک آباکوس(چرتکه یا محاسبه‌گر) جالب توجه باشد.مطالعه مقاله آیا منتظر محاسبات کوانتومی هستید؟ محاسبات احتمالات را امتحان کنید! توصیه می‌شود.ریچارد فاینمن - برنده جایزه نوبل که سخنرانی‌های پر زرق و برق او، فیزیک را برای مخاطبان گسترده‌ای به ارمغان آورد - به ایجاد این زمینه کمک کرد، و به طراحی این موضوع پرداخت که چگونه چنین سیستم‌هایی می‌توانند پدیده‌های کوانتومی عجیب‌و‌غریب را موثرتر از کامپیوترهای سنتی شبیه‌سازی کنند. پس .محاسبات کوانتومی چیست؟محاسبات کوانتومی یک رویکرد پیچیده برای انجام محاسبات موازی، با استفاده از فیزیک حاکم بر ذرات زیراتمی برای جایگزینی ترانزیستورهای ساده‌تر در کامپیوترهای امروزی است.کامپیوترهای کوانتومی با استفاده از کیوبیت، واحدهای محاسباتی که می‌توانند روشن، خاموش یا هر مقدار بینابینی، به جای بیت در کامپیوترهای سنتی که یا روشن یا خاموش، یک یا صفر هستند، محاسبه می‌شوند. توانایی کیوبیت برای زندگی در حالت بینابین که برهم نهی نامیده می‌شود، توانایی قدرتمندی به معادله محاسباتی اضافه می‌کند و کامپیوترهای کوانتومی را برای برخی از انواع ریاضیات برتری می‌دهد.یک کامپیوتر کوانتومی چه کاری انجام می‌دهد؟با استفاده از کیوبیت، کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند از طریق محاسباتی که کامپیوترهای کلاسیک آن را در یک زمان طوولانی انجام می‌دهند، راه خود را باز کنند - حتی اگر بتوانند آن‌ها را تمام کنند. برای مثال، کامپیوترهای امروزی از هشت بیت برای نشان دادن هر عددی بین 0 و 255 استفاده می‌کنند. به لطف ویژگی‌هایی مانند برهم نهی، یک کامپیوتر کوانتومی می‌تواند از هشت کیوبیت برای نشان دادن هر عدد بین 0 و 255 به طور همزمان استفاده کند.این یک ویژگی مانند متوازی‌الاضلاع در محاسبات است: همه احتمالات در یک زمان پی‌درپی محاسبه می‌شوند، و افزایش سرعت عظیمی را فراهم می‌کنند. بنابراین، در‌حالی‌که یک کامپیوتر کلاسیک از طریق محاسبات تقسیم طولانی گام بر‌می‌دارد، یک کامپیوتر کوانتومی می‌تواند پاسخ را در یک مرحله بدست آورد. این بدان معناست که کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند تمام زمینه‌ها را تغییر شکل دهند، مانند رمزنگاری، که بر اساس فاکتورگیری چیزی است که امروزه به طور باور نکردنی بزرگ است.نقش بزرگی برای شبیه‌سازی‌های کوچک، این ممکن است فقط شروع کار باشد.برخی از کارشناسان بر این باورند که کامپیوترهای کوانتومی از طریق محدودیت‌هایی که در حال حاضر مانع از شبیه‌سازی در شیمی، علم مواد و هر چیزی که شامل جهان ساخته‌شده بر روی آجرهای نانو مقیاس مکانیک کوانتومی می‌شود، نابود خواهند شد. کامپیوترهای کوانتومی حتی می‌توانند با کمک به مهندسان برای ایجاد شبیه‌سازی‌های دقیق‌تری از اثرات کوانتومی که شروع به یافتن آن‌ها در کوچک‌ترین ترانزیستورهای امروزی کرده‌اند، طول عمر نیمه‌هادی‌ها را افزایش دهند. در واقع، کارشناسان می‌گویند که کامپیوترهای کوانتومی در نهایت جایگزین کامپیوترهای کلاسیک نخواهند شد، آن‌ها، آن‌ها را تکمیل خواهند کرد.و برخی پیش‌بینی می‌کنند که کامپیوترهای کوانتومی به عنوان شتاب‌دهنده‌ها استفاده خواهند شد همانطور که GPU‌ها امروزه به کامپیوترهای امروزی سرعت می‌بخشند.شاید مطالعه مقاله انقلاب رایانش کوانتومی برای شما جذاب باشد.محاسبات کوانتومی چگونه کار می‌کند؟انتظار نداشته باشید که کامپیوتر کوانتومی خود را مانند یک DIY PC با بخش‌هایی که از سطل‌های تخفیف یافته در فروشگاه لوازم الکترونیکی محلی جمع‌آوری شده‌اند، بسازید. تعداد انگشت‌شماری از سیستم‌هایی که امروزه کار می‌کنند، به طور معمول به تبرید نیاز دارند که محیط‌های کاری را درست در شمال صفر مطلق ایجاد می‌کند.آن‌ها نیاز دارند که مدار قطبی را محاسبه کنند تا حکومت‌های کوانتومی شکننده را که این سیستم‌ها را تغذیه می‌کنند، اداره کنند. با توجه به سختی ساخت یک کامپیوتر کوانتومی، یک نمونه اولیه یک اتم بین دو لیزر را برای ایجاد کیوبیت معلق می‌کند. آن را در کارگاه خانگی خود امتحان کنید! این زمانی است که دو یا چند کیوبیت در یک حالت کوانتومی واحد وجود دارد، شرایطی که گاهی اوقات توسط امواج الکترومغناطیسی تنها با عرض یک میلیمتر اندازه‌گیری می‌شود.آن موج را با انرژی بیش از حد موی خود مرتب کنید و گرفتار شدن و یا هر دو را از دست بدهید. نتیجه حالت پرسروصدایی است به نام دیکورنس، معادل در محاسبات کوانتومی صفحه آبی مرگ.چشم‌انداز برای محاسبات کوانتومی چیست؟امروزه تعداد انگشت شماری از شرکت‌ها مانند Alibaba ، Google ، haeywell ، IBM ، IonQ و Xanadu نسخه‌های اولیه کامپیوترهای کوانتومی را اجرا می‌کنند. امروزه آن‌ها ده‌ها قطعه کوچک فراهم می‌کنند. اما چیزهای عجیب و غریب ممکن است پر سر و صدا باشند و گاهی اوقات غیرقابل‌اعتماد شوند. برای حل مطمین مشکلات دنیای واقعی، سیستم‌ها به ده‌ها یا صدها هزار کیوبیت نیاز دارند.کارشناسان بر این باورند که ممکن است چند دهه طول بکشد تا به دوران وفاداری بالایی برسیم که در آن کامپیوترهای کوانتومی واقعا مفید هستند.شکل 2 . کامپیوترهای کوانتومی به آرامی به سمت کاربردهای تجاری حرکت می‌کنند. (منبع: ISSCC 2017 توسط لیون واندرسیپن) پیش‌بینی‌های زمانی که به برتری به اصطلاح محاسبات کوانتومی می‌رسیم - زمانی که کامپیوترهای کوانتومی وظایف کلاسیک را اجرا می‌کنند - موضوع بحث زنده در این صنعت است.سرعت بخشیدن به شبیه‌سازی‌های مدار کوانتوم امروزخبر خوب این است که جهان AI و یادگیری ماشینی بر روی شتاب‌گرانی مانند GPU‌ها متمرکز شده است، که می‌توانند بسیاری از انواع عملیات کامپیوترهای کوانتومی که با کیوبیت محاسبه می‌شوند را انجام دهند. بنابراین امروزه کامپیوترهای کلاسیک در حال یافتن راه‌هایی برای میزبانی شبیه‌سازی‌های کوانتومی با GPU‌ها هستند. به عنوان مثال، NVIDIA یک شبیه‌سازی کوانتومی پیشرو را بر روی (سلن)، ابرکامپیوتر AI داخل خانه ما اجرا می‌کند.شرکت NVIDIA در کلید GTC ، کیوکوانتوم SDK را برای سرعت بخشیدن به شبیه‌سازی‌های مدار کوانتومی در حال اجرا بر روی GPU‌ها اعلام کرد. تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که کیوکوانتوم قادر خواهد بود تا ترتیب بزرگی از افزایش سرعت را ارایه دهد. SDK یک رویکرد ندانم‌گرا اتخاذ می‌کند و ابزاری را که کاربران می‌توانند به بهترین نحو متناسب با رویکرد خود انتخاب کنند، ارایه می‌دهد. به عنوان مثال، روش بردار حالت نتایج با وفایی بالایی را ارایه می‌دهد، اما حافظه مورد نیاز آن به صورت نمایی با تعداد کیوبیت رشد می‌کند.که حد عملی تقریبا 50 کیوبیت در بزرگ‌ترین ابرکامپیوترهای کلاسیک امروزی ایجاد می‌کند. با این وجود، ما با استفاده از کیوکوانتوم برای شتاب بخشیدن به شبیه‌سازی‌های مدار کوانتومی که از این روش استفاده می‌کنند، نتایج خوبی را مشاهده کرده‌ایم (در زیر).شکل 3 . بردار حالت: 1000 مدار، 36 کیوبیت، عمق m = 10 ، ترکیب 64 | CPU : Qiskit روی AMD EPYC 7742 | GPU : گیت روی DGX A100 محققان مرکز ابرمحاسبات خولیش، تحقیق عمیقی را در کار خود با روش بردار حالت در جلسه E31941 در GTC (بدون ثبت‌نام) ارایه خواهند کرد. یک رویکرد جدیدتر، شبیه‌سازی‌های شبکه تانسوری، از حافظه کم‌تر و محاسبات بیشتر برای انجام کار مشابه استفاده می‌کند.با استفاده از این روش، NVIDIA و Caltech یک شبیه‌ساز پیشرفته مدار کوانتومی را با اجرای کیوکوانتوم بر روی پردازنده‌های هسته‌ای سنسور NVIDIA A100 تسریع کردند. این شرکت نمونه‌ای از یک شبیه‌سازی مدار کامل از مدار گوگل سیکامور را در 9 ٫ 3 دقیقه در سلن تولید کرد، وظیفه‌ای که 18 ماه پیش متخصصان فکر می‌کردند استفاده از میلیون‌ها هسته CPU روز به روز طول می‌کشد.ممکن است به مطالعه مقاله محاسبات کوانتومی: اولین رایانه کوانتومی اختصاصی بخش خصوصی IBM به این آزمایشگاه تحقیقاتی می‌رود! علاقمند باشید.شکل 4 . شبکه سنسور - 53 کیوبیت، عمق m = 20 | CPU : Quimb بر روی EPYC 7742 برآورد شده دو طرفه | GPU : Quimb بر روی DGX - A100 جانی‌گری، یک دانشمند تحقیقاتی در دانشگاه کالتک، گفت: "با استفاده از بسته‌های Cotengra / Quimb ، کیوکوانتوم SDK جدید NVIDIA و سوپرکامپیوتر سلن، ما نمونه‌ای از مدار کوانتومی سیکامور را در عمق m = 20 در زمان ثبت کم‌تر از 10 دقیقه تولید کرده‌ایم."گارنت چان، استاد شیمی در کلتک که آزمایشگاهش میزبان این کار بوده است، می‌گوید: "این معیار عملکرد شبیه‌سازی مدار کوانتومی را تنظیم می‌کند و با بهبود توانایی ما در تایید رفتار مدارهای کوانتومی، به پیشبرد زمینه محاسبات کوانتومی کمک خواهد کرد." NVIDIA انتظار دارد که بهره عملکرد و سهولت استفاده از کیوکوانتوم آن را به یک عنصر بنیادی در هر چارچوب محاسبات کوانتومی و شبیه‌ساز در لبه برش این تحقیق تبدیل کند.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
نقش محاسبات کوانتومی در زمینه خدمت‌رسانی به بشریت شکل 1 . محاسبات کوانتومی منتشر‌شده در analyticsinsight به تاریخ 24 فوریه 2021 لینک منبع : IS QUANTUM COMPUTING TRULY DESIRABLE IN SERVING HUMANITY ?با ساخت انواع خاصی از مسایل قابل‌حل که به طور مرسوم قابل‌حل نیستند، کامپیوترهای کوانتومی قدرت تبدیل محاسبات را دارند. به زودی جهان را می‌توان با کامپیوترهای کوانتومی تغییر داد. محاسبات کوانتومی یک زمینه تحقیقاتی است که بر پیشرفت فن‌آوری مبتنی بر کامپیوتر مبتنی بر مفاهیم نظریه کوانتوم تمرکز دارد. وجود و عمل ماده و انرژی در سطح کوانتومی (اتمی و زیر‌اتمی) توسط نظریه کوانتومی توضیح داده می‌شود.در زمینه‌هایی مانند امور مالی، مسایل نظامی، توسعه و اختراع مواد مخدر، طراحی هوانوردی، هوش مصنوعی و جستجوی کلان داده، ساخت دیجیتال و غیره محاسبات کوانتومی می‌تواند سهم قابل‌توجهی داشته باشد. کارشناسان به طور گسترده برآورد کرده‌اند که کامپیوترهای کوانتومی می‌توانند به انواع خاصی از مسایل بسیار سریع‌تر از هر کامپیوتر معمولی بپردازند و اینکه آن‌ها شامل تعداد زیادی از متغیرها و نتایج احتمالی، مانند شبیه‌سازی یا سوالات مبتنی بر بهینه‌سازی خواهند بود.همانند هر تکنولوژی مدرن دیگر، محاسبات کوانتومی نیز دام‌ها و مشکلات خود را افزایش می‌دهد. با توجه به گفته Scientific American ، مهندسی، ساخت و برنامه کامپیوترهای کوانتومی بسیار دشوار است. در نتیجه، آن‌ها با خطاها به شکل نویز، خطا و از دست دادن انسجام کوانتومی که برای عملکرد آن‌ها حیاتی است و در عین حال قبل از اینکه هر برنامه غیربدیهی فرصتی برای تکمیل شدن داشته باشد، از هم می‌پاشند.ممکن است به مطالعه مقاله حل سودوکو با افزایش قدرت کوانتومی علاقمند باشید.چگونه محاسبات کوانتومی می‌تواند به مقابله با پاندمی جهانی کمک کند؟آگاهی جهان نسبت به این بیماری همه‌گیر این است که لازم است قدرت محاسباتی و چارچوبی برای مقابله با مشکلاتی که حتی بهترین سیستم‌های کامپیوتری نیز انجام آن‌ها را آزار دهنده می‌دانند، توسعه یابد. به دلیل فقدان قدرت محاسباتی کافی، جهان نمی‌تواند جنگی را علیه خطر جهانی بیماری‌های مسری ببازد. تعهد تعمیر کسری ظرفیت محاسباتی بزرگ توسط کامپیوترهای کوانتومی ارایه شده است.با اجازه دادن به شرکت‌های علوم پزشکی و مواد برای ساخت تکنیک‌هایی برای تجزیه و تحلیل مولکول‌های با مقیاس بزرگ‌تر، محاسبات کوانتومی قابلیت تبدیل مفهوم تجزیه و تحلیل مولکولی را دارد. شرکت‌ها در حال حاضر می‌توانند صدها و هزاران مقایسه را در کامپیوترهای کلاسیک و ابر کامپیوترها انجام دهند، اما آن‌ها تنها محدود به مولکول‌هایی هستند که در واقع می‌توانند توسط یک کامپیوتر کلاسیک تا یک مقیاس خاص محاسبه شوند. این احتمال وجود دارد که حتی مولکول‌های بزرگ‌تر را کنار هم قرار دهیم چون کامپیوترهای کوانتومی به راحتی در دسترس هستند، که راهی برای پیشرفت‌های درمانی بیشتر و درمان‌هایی برای تعدادی از ناخوشی‌ها فراهم می‌کند.اگر چه جنبه مثبت QCs قدرتمند این است که با بسیاری از مشکلات انسانی مقابله خواهد کرد و پیشرفت عظیمی را به اکتشاف مواد مخدر، آخرین منابع و علوم فضایی ارایه خواهد داد. در عین حال، جنبه منفی QCs ، ریسک‌های جهانی اندکی را توسعه خواهد داد که عبارتند از حملات سایبری، نقض داده‌ها یا سرقت و اختلال در سیستم‌های اطلاعاتی. چنین تهدیدات جهانی نوع دیگری از ضرب و شتم را ایجاد خواهد کرد که در آن اطلاعات و زیرساخت‌های حیاتی 500 شرکت به شدت افشا و یا توسط هکرهای دولتی یا با حمایت مالی بالا هک خواهند شد.نتیجه‌گیریبا ساخت انواع خاصی از مسایل قابل‌حل که به طور مرسوم قابل‌حل نیستند، کامپیوترهای کوانتومی قدرت تبدیل محاسبات را دارند. در حالی‌که هنوز هیچ کامپیوتر کوانتومی به اندازه کافی پیشرفت نکرده است تا محاسباتی را انجام دهد که نمی‌تواند توسط یک کامپیوتر کلاسیک انجام شود، پیشرفت عظیمی در حال انجام است. چند شرکت بزرگ و استارتآپ‌های کوچک در حال حاضر ده‌ها کیوبیت از کامپیوترهای کوانتومی تصحیح نشده دارند که برخی از آن‌ها از طریق ابر برای عموم باز هستند. علاوه بر این، مدل‌های شبیه‌سازی کوانتومی پیشرفت‌هایی در زمینه‌هایی از انرژی مولکولی گرفته تا فیزیک چندین جسم دارند.بخشی که بر کاربردهای کوتاه‌مدت کامپیوترهای کوانتومی تمرکز می‌کند در حال تکامل یافتن است چون سیستم‌های کوچک آنلاین می‌شوند. خیلی قبل از اینکه جستجوی یک کامپیوتر کوانتومی تصحیح شده با خطا در مقیاس بزرگ انجام شود، این پیشرفت می‌تواند دستیابی به برخی از مزایا و دیدگاه‌های محاسبات کوانتومی را آسان‌تر کند.این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله فیزیک کوانتوم ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.مقالات لینک‌شده در این متن می‌توانند به صورت رایگان با استفاده از مقاله‌خوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.
پرندگان نیوزلندی می‌توانند مثل انسان پیش‌بینی کنند منتشرشده در Sciencemag به تاریخ 3 مارس 2020 نویسنده: Virginia Morell لینک مقاله اصلی: - zealand - birds - show - humanlike - ability - make - predictions چه در حال محاسبه ریسک‌تان برای گرفتن کروناویروس جدید باشید و چه در حال اندازه‌گیری شانس باران در تعطیلات آینده تان، شما از ترکیبی از اطلاعات آماری، فیزیکی و اجتماعی برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کنید. دانشمندان امروز گزارش دادند که طوطی‌های نیوزلندی که با نام "کی( Kea )"ها شناخته می‌شوند نیز همین کار را می‌کنند.این اولین بار است که این توانایی شناختی در گونه‌ای به جز میمون‌ها نشان داده می‌شود و ممکن است نتایجی برای درک این که هوش چگونه رشد کرده‌است داشته باشد. کارل برگ، پرنده‌شناس و متخصص طوطی در دانشگاه تگزاس ریوگرانده ولی، براونزویل، که در این تحقیق شرکت نداشته می‌گوید: "این یک مطالعه دقیق است.""کی"ها تا الان در نیوزیلند شهرت داشتند ولی این نه شهرتی زیاد. این پرندگان که به اندازه کلاغ و به رنگ زیتونی هستند می‌توانند از منقارهای خمیده خود مانند چاقو استفاده کنند و این کار را بر روی گوسفندان اولیه ساکن انجام می‌دهند و پشم و ماهیچه را برش می‌دهند تا در طول تیغ‌های خود به چربی برسند. این روزها، آن‌ها به خاطر برخورد با کوله‌پشتی برای غذا و پاره کردن برف‌پاک‌کن شیشه جلو خودروها بدنام شده‌اند. برای اینکه ببینیم آیا هوش "کی"ها فراتر از زیان‌آور بودنشان گسترش یافته یا خیر، آمالیا باستوس، کاندیدای دکترای روانشناسی تطبیقی در دانشگاه اوکلند، و همکارانش شش "کی" وحشی اسیر در یک منطقه حفاظت‌شده در نزدیکی کرایست چرچ، نیوزیلند را تحت نظر قرار دادند.محققان به پرندگان یاد دادند که یک نشانه سیاه همیشه منجر به غذای خوش‌مزه می‌شود در حالی که یک نشانه نارنجی هرگز اینطور نیست. هنگامی که دانشمندان دو شیشه شفاف حاوی ترکیبی از نشانه‌ها را در کنار "کی"ها قرار دادند و یک نشانه را با دست بسته خارج کردند، پرندگان با احتمال بیشتری دستی را انتخاب می‌کردند که در ظرفی که به نسبت نشانه‌های سیاه بیشتری داشت فرو رفته بود، حتی اگر این نسبت نزدیک به 63 تا 57 بود. دانشمندان در نشریه امروز Nature Commuinications گزارش دادند که این آزمایش همراه با آزمون‌های دیگر "شواهد قطعی" ارایه می‌دهند که "کی"ها قادر به "استنتاج آماری واقعی" هستند. محققان همچنین دو شیشه را به "کی"ها نشان دادند که هر کدام حاوی تعداد مساوی از نشانه‌های سیاه و نارنجی بودند.اما آزمایشگر تنها می‌توانست به نشانه‌هایی دسترسی داشته باشد که بالای یک مانع محکم قرار داشتند. بیشتر "کی"ها به درستی دست‌هایی را انتخاب کردند که در ظرفی فرورفته بود که نسبت نشانه‌های سیاه بالای مانع آن بیشتر بود، این نشان می‌دهد که آن‌ها پیش‌بینی‌های خود را صرفا بر پایه اطلاعات فیزیکی انجام می‌دهند - تعداد و کمیت نسبی نشانه‌های بالای مانع. در آزمون نهایی، احتمال بیشتری وجود داشت که "کی"ها از محققی نشانه دریافت کنند که تا آن زمان نشانه‌های سیاه بیشتری نشان داده بود، یعنی، کسی که همیشه نشانه‌های سیاه انتخاب میکرد، حتی اگر نشانه‌های نارنجی بیشتری در شیشه بود. پیش از این تنها کشف شده بود که انسان‌ها و شامپانزه‌ها می‌توانند این نوع اطلاعات اجتماعی را برای انجام پیش‌بینی با هم ترکیب کنند. نتایج استدلال می‌کنند که "کی"ها، مانند انسان‌ها، دارای چیزی به نام "هوش عمومی دامنه‌ای" هستند توانایی ذهنی برای ادغام انواع مختلف اطلاعات.این با وجود این واقعیت است که پرندگان و انسان‌ها آخرین بار در حدود 312 میلیون سال پیش یک جد مشترک داشتند و به طور قابل‌توجهی آناتومی مغز متفاوتی دارند.پیش از این، محققان شناختی استدلال می‌کردند که اطلاعات عمومی حوزه‌ای نیازمند زبان است. آیرین پپربرگ، روانشناس تطبیقی و متخصص در زمینه شناخت طوطی در دانشگاه هاروارد، مشکوک است.پپربرگ، که به مدت 31 سال با طوطی معروف آلکس کار کرده‌است، می‌گوید که "کی"ها تنها درکی شهودی را نشان داده، نه .دانش آماری واقعی. از نظر او، این مطالعه نمی‌توانست ثابت کند که پرندگان درک مفصلی از این واقعیت دارند که چگونه نسبت نشانه‌ها در یک شیشه احتمال وجود پاداش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. پپربرگ می‌گوید، اگر "کی" واقعا توانایی‌هایی که تحقیق نشان می‌دهد را دارد، دلیل خوبی برای تکامل آن وجود دارد.او می‌گوید: حیواناتی که حتی مهارت‌های اولیه آماری و پیش‌بینی دارند، باید قادر به تخمین میزان غذا و یا در دسترس بودن جفت باشند، و در نتیجه به فرزندان بیشتر و موفقیت تکاملی بیشتری برسند.به عبارت دیگر، اگر در کلاس آمار 101 استاد شوید، احتمالا در بازی زندگی موفق خواهید شد. ترجمه این مقاله به صورت کاملا خودکار توسط مترجم هوشمند متن و مقاله ترجمیار انجام شده و پس از ویرایش و بازبینی انسانی به انتشار رسیده است.
الگوریتم سیاه چاله چیه ؟! تصویر سیاه چاله اخیر کشف شدهاول در مورد این صحبت کنیم که سیاه چاله چیه بعدش بریم سراغ الگوریتم سیاه چاله. سیاه چاله به ناحیه از فضا گفته می‌شه که در آن جرم بسیار زیادی در یک ناحیه کوچک متمرکزه. به عبارت دیگر جرمی به اندازه 10 برابر خورشید در ناحیه‌ای به اندازه شهر تهران جمع شده است. جالبه بدونید که یک قاشق غذاخوری از سیاه چاله جرمی برابر 900 میلیارد تن داره. این جرم متراکم میدان گرانشی قدرتمندی ایجاد می‌کنه که حتی نور هم نمی‌تونه از اون فرار کنه. در این حالته که فضا زمان جمع می‌شود و حالت نقطه‌ای پیدا می‌کنه. افق رویداد ( event horizon ) ناحیه‌ای از سیاه چاله است که به محض اینکه نور وارد آن شود جذب می‌شود این ناحیه شعاعی دارد که با شعاع Schwarzschild شناخته می‌شود که در ادامه این نوشته با نام شعاع افق رویداد به آن اشاره شده است. قسمت‌های مختلف سیاه چالهالگوریتم سیاه چاله این الگوریتم یک الگوریتم فراابتکاری است که مبتنی برجمعیت است. مثل سایر الگوریتم‌های فرا ابتکاری این روش هم از طبیعت الهام گرفته است. در این روش از مفهوم مکیدن ستاره‌ها توسط سیاه چاله به عنوان فضای جستجو استفاده شده است. در این الگوریتم جمعیت اولیه از ستاره‌ها ایجاد می‌شوند و ارزش هر راه حل بررسی می‌شود. بهترین راه حل به عنوان سیاه چاله در نظر گرفته می‌شود. طبق رابطه زیر موقعیت جدید هر ستاره برحسب ستاره قبلی و موقعیت سیاه چاله تعیین می‌شود. موقعیت جدید هر ستاره بر حسب موقعیت قبلی آن مقدار x نشان دهنده موقعیت ستاره در t و t + 1 مقدار XBH : موقعیت سیاه چالهمقدار Rand : تصادفی بین 0 و 1 مقدار N : تعداد ستاره‌ها (راه حل‌ها)بعد از اینکه ستاره به موقعیت جدید رفت تابع ارزش آن و تابع ارزش سیاه چاله را حساب می‌کنیم. اگر تابع ارزش ستاره بهتر بود آن ستاره به عنوان سیاه چاله در دور بعدی در نظر گرفته می‌شود و همه ستاره‌ها به سمت آن حرکت می‌کنند. عبور ستاره از افق رویداد اگر یک ستاره از افق رویداد یک سیاه چاله عبور کند توسط آن سیاه چاله بلعیده می‌شود (یعنی این جواب حذف می‌شود) برای اینکه تعداد ستاره‌ها تغییر نکند اگر چنین شرایطی پیش اومد یک ستاره به صورت تصادفی در فضای جستجو ایجاد می‌کنیم. شعاع افق رویداد سیاه چاله توسط رابطه زیر محاسبه می‌شود شعاع افق رویداد سیاه چاله متغیر fBH : مقدار ارزش سیاه چاله متغیر fi : مقدار ارزش هر یک از ستاره هافلوچارت الگوریتم سیاه چاله همانطور که در شکل نشان داده شده است ابتدا تعدادی ستاره به عنوان جمعیت اولیه تولید می‌شود یک ستاره به عنوان سیاه چاله در نظر گرفته می‌شود موقعیت جدید ستاره‌ها برحسب رابطه‌ای که گفته شد حساب می‌شود اگر تابع ارزش ستاره‌ای بهتر از تابع ارزش سیاه چاله باشد آن ستاره به عنوان سیاه چاله در نظر گرفته می‌شود و به مرحله 3 می‌رود در غیر این صورت به مرحله بعدی می‌روددر این مرحله فاصله هر ستاره از سیاه چاله محاسبه می‌شود اگر فاصله آن کمتر از شعاع افق رخداد بود آن ستاره حذف می‌شود و یک ستاره به صورت تصادفی به جای آن در فضای جستجو قرار می‌گیرد یک شرطی برای پایان الگوریتم در نظر می‌گیریم اگر محقق شد الگوریتم تمام شده و موقعیت سیاه چاله به عنوان یک جواب نزدیک به بهینه در نظر گرفته می‌شود. فلوچارت الگوریتم سیاه چاله
سرپیچی دانشجویان ایرانی از نیوتن با پرتاب تخم مرغ! اگر اسحاق نیوتن در دنیای امروز بود..حدود 300 سال پیش در حالی که اسحاق نیوتن، زیر درخت سیبی در کمبریج مشغول استراحت بود، اتفاقی ساده باعث شد تا قانون جاذبه کشف شود.این قانون آنچنان قوی و انکارناپذیر بود که در طول سالیان گذشته، تلاش‌های فیزیکدانان، ریاضیدانان و دانشمندان مشهور جهان برای به زیر سوال بردن آن بی نتیجه مانده است اما روز گذشته گروهی از دانشگاهیان در دانشگاه صنعتی شریف جمع شدند تا قانون جاذبه نیوتن را به چالش بکشند.این مسابقه که در واقع اولین دور مسابقات خلاقانه Gravity challenge یا چالش جاذبه بود، دانشجویانی از دانشگاه‌های علامه طباطبایی، شهید بهشتی، دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه صنعتی شریف با پرتاب تخم مرغ به جنگ نیوتن رفتند.این تخم مرغ‌ها باید از ارتفاع 15 متری به سمت زمین پرتاب می‌شدند و بی آن که بشکنند یا ترک بردارند، روی زمین فرود بیایند. در حقیقت دانشجویان باید روشی را طراحی می‌کردند که نحوه فرود تخم مرغ به گونه‌ای باشد که ضربه ناشی از برخورد باعث شکستگی آن نشود و برای این کار باید شتاب گرانش، زاویه پرتاب و پارامترهای سطح تخم مرغ و زمین مورد بررسی قرار می‌گرفتند.هر تیم حداکثر از 3 نفر تشکیل می‌شد، این در حالی بود که تنها یک نفر از اعضای تیم حق داشت در نقطه شروع و در ارتفاع تعیین شده قرار گیرد تا ماموریت پرتاب تخم مرغ را به پایان برساند.البته 2 عضو دیگر هم می‌توانستند نظراتشان را از پایین به نفر اول بگویند یا این که منتظر بمانند و برای تیمشان دعا کنند.ایده اصلی این مسابقه هدایت محموله‌های حیاتی مانند موادغذایی با کمترین آسیب به مناطق حساس و غیرقابل دسترسی است.برای هیات داوران این مسابقه علاوه بر خلاقیت و ایده‌ای که در پس نحوه فرود تخم مرغ قرار داشت، طراحی و ساخت دستگاه مخصوص پرتاب هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود.به همین علت هم این دستگاه‌ها قبل از شروع مسابقه به دقت از لحاظ تکنیکی ارزیابی شدند تا اگر خطری کسی را تهدید کند یا حتی حاوی موادی مانند نفت و مواد شیمیایی باشد که هوای محل برگزاری مسابقه را آلوده کند، تخم مرغ اجازه فرود پیدا نکند. این مسابقه از دیروز شروع شده و امروز معلوم می‌شود که چه تیمی مقام اول را به دست می‌آورد و تخم مرغ‌ها را سالم به زمین می‌کوبد.اگر دوست داشتین حتما لایک کنین و نظرتون رو راجب این مطلب هم بگین :)لطفا فالو کنید تا مطالب جالب‌تری بذارم :))
خودتان فکر کنید چرا گفتم . پروفسور جرج کلارک در مقدمه بر تاریخ کمبریج درباره تدوین نهایی یک واقعه تاریخی می‌نویسد: "برای مورخان نسل کنونی مسلم است که آثار جدید یکی پس از دیگری جایگزین کار آنها خواهد شد. در نظر آنان معرفت گذشته پس از تصفیه توسط یک یا چند مغز بشری به ما رسیده است. بنابراین حاوی ذرات بسیط و جامد تغییرناپذیر نیست . و در تمام قضاوتهای تاریخی پای افراد و عقاید در میان است."
واکسن و کورونا! تو این موقعیت که همه‌ما منتظر ساخت درمان بیماری همه‌گیر COVID - 19 (کورونا) هستیم, گروهی هستند که ادامه‌یافتن این وضعیت را گردن افرادی که دارند سخت تلاش می‌کنند تا درمان این بیماری رو پیدا کنند، می‌اندازند که چرا وقت بیشتری صرف نمی‌کنند یا چرا لفتش می‌دهند؟ بنابراین من مطلبی رو برای شماها آماده کردم که شاید مقداری با پروسه ساخت واکسن آشنا شوید. در این نوشته که مشاهده می‌کنید من از معرفی میکروب‌ها شروع کردم و تا طرز ساخت انواع واکسن‌ها ادامه دادم.میکروب: جاندارانی هستند که با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شوند، میکروب‌ها در همه‌جا از آب‌و‌هوا گرفته تا خاک، روی پوست و مخاط بدن انسان و جانوران به میزان فراوان وجود دارد که می‌توانند بیماری زا یا مفید باشند.به گونه‌ای که زندگی برای جانداران و گیاهان بدون وجود میکروب امکان پذیر نیست! کلمه میکروب از کلمه‌ی micro‌organism گرفته‌شده که شامل 2 بخش کوچک و زیستن است. هر موجود بسیار کوچکی که فقط با میکروسکوپ فقط قابل مشاهده باشد، میکروب می‌گویند.میکروب‌ها شامل باکتری‌ها، ویروس‌ها، آغازیان و برخی قارچ‌ها هستند.چند نکته راجع به میکروب‌ها:موجود زنده خاصی به نام میکروب وجود ندارد.تعداد انواع میکروب‌های مفید بیشتر از انواع زیان‌آور است.میکروب‌ها برای یافتن محیط مناسب خود ممکن است وارد بدن انسان و جانوران، گیاهان یا میکروب‌های دیگر شوند، که به آن موجودات میزبان گویند.منبع تغذیه آنان منابع آلی و معدنی موجود در محیط است.واکسن: موجود زنده، مانند بدن ما به خودی خود نیروی مقاومت و غلبه بر میکروب‌ها را دارد, این حالت را مصونیت می‌نامند اما در برخی از موارد باید بدن را از خارج کمک رسانی کرد تا چنین مصونیتی ایجاد شود. در بسیاری از بیماری‌هایی که به وسیله‌ی ویروس پدید می‌آیند اگر انسان یکبار به آن بیماری مبتلا شود و بهبود یابد، دیگر در برابر آن مصونیت پیدا می‌کند. البته بعضی از بیماری‌ها با یکبار مصونیت، برای همیشه مصون می‌مانند، بقیه بیماری‌ها هر یک مدت یکبار به تجدید مصونیت نیاز دارند. این مصونیت مصنوعی و کمک خارجی به وسیله واکسن امکان پذیر است.تاریخچه واکسن: ادوارد جنر، پزشک انگلیسی، اولین کسی بود که کاربرد واقعی واکسناسیون را کشف کرد. او را پدر ایمنی‌شناسی می‌دانند. وی پسری را در برابر بیماری آبله واکسینه کرد و پس از تزریق باعث شد آن پسر مصونیت در‌برابر بیماری آبله گاوی پیدا کند.زاده 17 می 1749 ، درگذشت 26 ژانویه 1823 طرز ساخت واکسن:ضعیف شده: نخست حیوانی را به عمد به بیماری آلوده می‌کنیم و سپس ویروس را از بدن آن جدا می‌کنیم سپس ویروس خارج شده را به حیوان دیگر تزریق می‌کنیم، این مراحل را آن قدر ادامه می‌دهیم تا ویروس به قدری ضعیف شود که بتوان آن را به بدن انسان تزریق کرد. مثال:طب زردغیر فعال: استفاده از ویروس مرده یا غیر‌فعال که با تزریق این نوع ویروس باعث می‌شود ویروس پادتن آن ویروس را بدون مشکل بسازد. مثال:پولیو، هپاتیتسموم: در این نوع، از ترکیبات سمی غیرفعال استفاده می‌کنند. به طور مثال: تتالوس و دیفتریازیرواحد: به جای اینکه کل میکروب غیرفعال شده را تزریق کنیم می‌توان با یک قسمت آن(زیر واحد پروتینی)همان تاثیر را بگیریم. مثال:هپاتیت B که شامل پروتیین‌های پوششی روی سلول است.مزدوج: برخی باکتری‌ها دارای دیواره بیرونی پلی‌ساکارید هستند و با پیوندزدن این پلی‌ساکاریدها به پروتیین‌ها (به طور مثال سموم) می‌تواند باعث شود سیستم ایمنی، بیماری را تشخیص دهد و پادتن تولید کند. مثال:واکسن haemophilus ، آنفولانزا نوع B .ظرفیت: این واکسن‌ها شامل 2 دسته هستند monovalent و multivalent . واکسن monovalent یا همان یک‌وجهی به این منظور ایمنی‌سازی در برابر یک خانواده از آنتی‌ژن یا میکروب منفرد طراحی شده‌است ولی multivalent به منظور ایمنی‌سازی در برابر 2 یا چند خانواده از یک نوع میکروب استفاده می‌شود.در موارد خاص واکسن یک وجهی برای رشد سریع و قوی یک پاسخ ایمنی برای یک میکروب خاص استفاده می‌شود.آزمایشی:واکسن سلول دندریتیک به منظور ارایه آنتی ژن‌ها به گلبول‌های سفید بدن، این سلول‌ها را با آنتی‌ژن‌ها ترکیب می‌کنند که باعث تحریک سیستم ایمنی می‌شود. مثال:نتایج اولیه برای درمان تومور‌های مغز مثبت بوده‌است.یک روش تجربی و جایگزین، واکسیناسیون DNA است که از DNA سلول هدف (میکروب)، استفاده می‌شود. مکانیزم آن به این صورت است که DNA ویروس یا باکتری را وارد سلول بدن انسان یا حیوان می‌کنیم (با electroporation باعث تحریک تشخیص سیستم ایمنی می‌شود). بعضی از سلول‌های سیستم عصبی که پروتیین‌ها را شناسایی می‌کنند، آماده حمله به سلول می‌شوند. به دلیل اینکه این سلول‌ها برای مدت طولانی زنده هستند، اگر سلول هدف (میکروب) بعدا وارد بدن شود به سرعت مورد حمله قرار می،گیرند. از 2015 تا به امروز هنوز روی انسان استفاده نشده‌است ولی با این وجود یکی از مهمترین خصوصیات آن آسانی تولید و ذخیره است.با ترکیب DNA یک میکروب و فیزیولوژی میکروب دیگر، می‌توان سیستم دفاعی را برای حمله ترکیبی بیماری آماده کند. مثال: واکسن RVSV - ZEBOV واکسن RNA نوعی واکسن جدید است که از نوکلییک اسید تشکیل شده است و در یک وکتور، مانند نانوذرات لیپید ذخیره شده‌است. تعدادی از واکسن‌های RNA برای مبارزه با بیماری همه‌گیر COVID - 19 در دست تهیه است.واکسن‌های پپتید گیرنده سلول T برای چندین بیماری با استفاده از مدل‌های valley fever ، استوماتیت و درماتیت آتوپیک در حال توسعه هستند. نشان داده شده‌است که این پپتیدها تولید سیتوکین را تعدیل کرده و ایمنی واسطه سلولی را بهبود می‌بخشد.استوماتیت: عبارت است از التهاب فراگیر دهاندرماتیت آتوپیک: یک نوع بیماری التهاب پوستیدره‌ی طب ( Valley fever ): عفونت قارچی ناشی از موجودات زنده‌ای به نام کوکسیدیوییدهانتیجه: با توجه به اطلاعات بالا هنوز هم گروه‌هایی هستند که با واکسن مخالفند و در تلاش هستند که این روش درمانی را از دور خارج کنند. ولی واقعیت این است که با پیشرفت علم روش ساخت و تولید واکسن‌ها نیز تغییر خواهد کرد و روز به روز بهتر خواهد شد. جالب این است که در این وضعیت که دنیا درگیر یک بیماری خطرناک همه‌گیر هست، حتی گروه‌هایی که مخالف واکسن بودند نیز منتظر روزی هستند که واکسن بیماری COVID - 19 را به بدن خود تزریق کنند. این‌ها تازه معرفی واکسن‌ها و روش ساخت آن‌ها بود و در عمل کار سخت‌تر است چون باید آنتی‌ژن آن میکروب را یافت سپس انواع روش‌ها را برای ساخت واکسن تست کرد و منتظر ماند آیا جواب می‌دهد یا خیر!تازه بعد از این همه عملیات بر روی یک داوطلب امتحان می‌کنند و در مرحله آخر برای میلیاردها انسان و جانور تولید کنند! پس شکیبا باشید و بهداشت فردی رو رعایت کنید.
علم داده و اهمیت آن در تجارت تولید داده‌ها ، مربوط به رشته‌های مختلف ، به طور مداوم در حال افزایش است. رسانه‌های اجتماعی ، رسانه‌های علمی آنلاین ، سیستم‌های اشتراک فیلم ، الگوهای کلیک و تعامل ، معاملات مالی ، رفتار مشتری ، حسگرها و ابزارهای علمی نمونه هایی از منابع مهم داده هستند. توانایی استفاده از داده‌ها به کارایی دولت کمک می‌کند ، کیفیت مراقبت‌های بهداشتی را بهبود می‌بخشد ، نوآوری را در تجارت هدایت می‌کند ، اجرای قانون موثرتر را ارتقا می‌دهد. استخراج اطلاعات و دانش از داده‌ها به نیروی محرکه اصلی کشف علمی و نوآوری تبدیل شده است. اگر متدولوژی ذخیره و پردازش آن و تبدیل آن به اطلاعات ارزشمند و در دسترس را داشته باشیم ، می‌توانیم از این حجم عظیم داده استفاده کنیم. در هسته اصلی خود ، علم داده شامل استفاده از روشهای خودکار برای تجزیه و تحلیل مقادیر زیادی داده و استخراج دانش از آنها است.علم داده که به آن علم داده محور نیز گفته می‌شود ، یک رشته میان رشته‌ای در مورد روش‌های علمی ، فرایندها و سیستم‌ها برای استخراج دانش یا بینش از داده‌ها به اشکال مختلف ، چه ساختاری و چه غیر ساختاری است. مطالعه این که اطلاعات از کجا می‌آید ، چه چیزی را نشان می‌دهد و چگونه می‌توان آنها را به یک منبع ارزشمند در ایجاد استراتژی‌های تجاری و فناوری اطلاعات تبدیل کرد. کلمه کلیدی در Data Science "داده" نیست. "علم" است. علم داده فقط زمانی مفید است که از داده‌ها برای پاسخ به یک سوال استفاده شود. جیم‌گری ، برنده جایزه تورینگ ، علم داده را علاوه بر علوم تجربی ، نظری و محاسباتی ، "الگوی چهارم" علم تصور کرد و ادعا کرد که "همه چیز در مورد علم به دلیل ت ثیر فناوری اطلاعات و طغیان داده در حال تغییر است".در این سخنرانی به اهمیت علم داده و نقش آن در تجارت‌های مختلف خواهیم پرداخت و تلاش می‌کنیم تا پاسخی به سوال هایی چون 1 ) علم داده چیست 2 ) چرا بایستی یک متخصص علم داده شد 3 ) چگونه می‌توان داده را به ارزش تجاری تبدیل کرد، 4 ) چه تخصصهایی برای تبدیل شدن به متخصص علم داده نیاز داریم
تخم مرغ صادراتی بررسی مختصر عرضه تخم مرغ صادراتیمیزان صادرات تخم مرغ نطفه دار و خوراکی به شرایط بازار و میزان سلامتی و کیفیت پرندگان و محصولات بستگی دارد. در حالت کلی، وقتی عرضه تخم مرغ کاهش می‌یابد، قیمت آن نیز افزایش می‌یابد و این اصل بنیادی اقتصاد برای هر نوع محصول و کالایی صدق می‌کند. صادرات تخم مرغ خوراکی و نطفه دار نیز مطابق همین اصول پیش می‌رود و همیشه نوسان‌های مربوط به خود را داشته است. در بعضی از دوره‌ها، میزان تولید به‌قدری کاهش می‌یابد که فعالیت در زمینه عرضه تخم مرغ خوراکی صادراتی و نطفه دار ممنوع و یا با محدودیت روبرو می‌شود. در همین راستا، قوانین و عوارضی برای عرضه تخم مرغ خوراکی صادراتی در نظر گرفته‌شده است که شرایط را تحت کنترل نگه می‌دارد.از طرف دیگر، فقط افرادی می‌توانند مجوز صادرات را دریافت کنند که در زمینه تولید تخم مرغ یا مرغداری فعالیت می‌کنند و در این صورت است که ترازوی ارزآوری کشور حالت متعادل خود را حفظ خواهد کرد. درواقع، ارزآوری کشور درگرو ت مین نیازهای داخلی و همچنین صادر کردن تخم مرغ به کشورهای همسایه است و حفظ تعادل تولید و مصرف باعث یکنواخت نگه‌داشتن نوسانات بازار می‌شود.الزامات و اصول بهداشتی مربوط به تخم مرغ صادراتی نقش مهمی در تایید توسط مسیولین دارد به این صورت که اگر قانونی در زمینه کیفیت تخم مرغ خوراکی یا سایر محصولات رعایت نشود، مسیول می‌تواند از ارسال آن جلوگیری کند. همچنین عوارضی که برای صادر کردن هر کیلوگرم تخم در نظر گرفته می‌شود، متناسب با شرایط بازار تعیین می‌شود و صادرکننده برای ارسال محصولات خود، مجبور به پرداخت این عوارض می‌باشد. خواندن ادامه‌ی مقاله : - chicken - egg /
خرافه تکامل جانداران را باور نکنید(منطقه ممنوعه) تکامل گرایان معتقدند حیات حدود 3 و نیم تا 4 میلیارد سال پیش از یک موجود تک سلولی شروع شده و به تدریج موجودات چند سلولی و سپس گونه‌های پیچیده‌تر در این روند تکاملی پدیدار شده‌اند. اما تا همین امروز نیز اشکال ساده‌تر حیات، شامل موجودات تک سلولی و چند سولی، قارچها و پروتوزویاها، جلبکها و . وجود دارند. فرض کنید چهار میلیارد سال پیش فرگشت باعث شد که موجوداتی پیچیده‌تر از تک سلولی‌ها فرگشت پیدا کنند و این روند ادامه پیدا کرده است تا به موجودات پیچیده‌تر منتهی شده است. اما از آن زمان تا کنون همان موجودات تک سلولی در عرصه زمین وجود داشته‌اند، و می‌توانستند بارها و بارها دوباره فرگشت پیدا کنند، مثلا 10 میلیون سال بعد از فرگشت اول، دوباره فرگشتی تازه در تک سلولی‌ها اتفاق بیافتد. همین موضوع در مورد سایر موجودات پیچیده‌تر صدق می‌کند، همه این موجودات این امکان را داشته‌اند که در طی این 4 میلیارد سال هزاران بار فرگشت پیدا کنند، اما تکامل گرایان فقط "یک" نسخه از فرگشت را ارایه می‌دهند. در واقع فرگشت برای موجودات تک سلولی فقط یک بار و آن هم 4 میلیارد سال پیش اتفاق افتاده است و از آن زمان تا کنون این موجودات وارد "منطقه ممنوعه" شده‌اند و دیگر فرگشتی برای آنها در کار نیست!! این امر در مورد همه موجودات صدق می‌کند، و هر موجودی در کل درخت تکاملی جانداران، فقط یک بار اجازه فرگشت پیدا کردن را دارد و پس از انجام وظیفه! خود، وارد منطقه ممنوعه می‌شود و هر چند سال که از ایجاد آنها گذشته باشد غیر از همان یک بار، دیگر اجازه تکامل پیدا کردن از آنها سلب می‌شود!!!در واقع اگر نظریه تکامل جانداران صحت داشت، به جای یک نسخه از فرگشت می‌بایست هزاران نسخه از فرگشت وجود می‌داشت، مثلا اگر در یک نسخه از فرگشت، دایناسورها به واسطه یک شهاب سنگ عظیم منقرض شده‌اند، نسخه‌های دیگر فرگشت می‌توانستند پس از این انقراض، دوباره دایناسورها را به عرصه وجود باز گردانند. یا اینکه اگر 5 میلیون سال پیش انسان از موجودی شبیه به شامپانزه تکامل پیدا کرد، نسخه دیگری از فرگشت می‌توانست دوباره انسانهای جدیدی را در طی این مدت ایجاد کند!!لینک همه قسمتهای این مطلب 1 - 2 - 3 - 4 - 5 - 6 - 7 - 8 - 9 - 10 - 11 - 12 - 13 - 14 - 15 - 16 - 17 - 18 - 19 - 20 - 21 - 22
بهترین روش‌ها برای افزایش طول عمرباتری موبایل بهترین روش‌ها برای افزایش طول عمرباتری موبایلمطمنا برای همه‌ی ما این قضیه فجیع و ناخوشایند پیش آمده در طول سفری خوش و یا مهمانی طولانی و یا هر جایی دور از خانه که امکان عدم دسترسی به پریز برق و نبود شارژر دارد، مواجه شده‌ایم.تلفن همراه که اغلب کار‌های روزمره ما به آن گره خورده یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین ابزار و همراه زندگی ما به شمار میرود،و حتی تصور اینکه گم شود ویا مشکل فنی پیدا کند و یا بخاطر تمام شدن شارژ باتری خاموش شود باعث ایجاد حسی زننده و آشفته در ما میشود.افزایش طول عمرباتری موبایل در اینجا به معرفی چند راهکارمفید و کارامد برای افزایش طول عمر باتری گوشی میپردازیم.شارژ‌گوشی خود را بین 30 %تا 80 % نگه داریم بر خلاف گذشته که توصیه میشود بایستی باتری گوشی نفس‌های آخر خود را میکشید و خالی خالی میشود بعد آن را به شارژر زد امروزه برای باتری‌های لیتیومی یونی پیشنهاد میشود شارژ باتری گوشی خود را بین 30 درصد تا 80 درصد نگه دارند،زیرا تاثیر به سزایی در افزایش طول عمر باتری دارد.)قرار دهید flight mode )گوشی خود روی حالت پرواز یا همانیکی دیگر از راه‌های جلوگیری از خالی شدن شارژ گوشی،قراردادن آن روی حالت پرواز است،البته در صورتی که برای برخی کارها مثل نیاز به اینترنت و برقراری تماس نیاز نداشته باشیم،مثلا در سفر‌های هواپیمایی و یا جاهایی که انتن دهی ندارد ویا در جلسه‌های کاری میتوان ازین روش بهر برد چون باعث قطع ارتباط برنامه‌ها میشود در نتیجه میتوان به باتری استراحت داد و شارژ گوشی خالی نشود. کاهش روشنایی صفحه گوشیبا تاکید تمام میتوان گفت کاهش روشنایی صفحه گوشی یکی از بهترین روش‌ها برای افزایش هر چه بیشتر طول عمر باتری گوشی است. زمانی که روشنایی صفحه گوشی بالا باشد شاهد خواهیم بود که شارژ گوشی با سرعت رو به کاهش است،پس سعی کنیم‌همیشه نور را متناسب با شرایط‌محیط تنظیم کنیم و برای افزایش طول عمر باتری از نور صفحه نسبتا پایینی استفاده کنیم.خنک نگه داشتن گوشییکی از اشتباهات رایجی که اغلب ما انجام میدهیم قرار دادن گوشی زیر بالشتمان و یا گذاشتن در داشبرد در یک روز گرم‌تابستانی است.پیشنهاد ویژه ما : خرید گوشی موبایل با قیمت مناسبسعی کنید همیشه گوشی خود را در محیطی خنک قرار دهید بخصوص در هنگام شارژ باتری ،چون چنین کاری باعث لطمه به باتری و کاهش ظرفیت باتری در آینده خواهد شدحذف اپلیکیشن هایی با مصرف زیادو کمک به بهینه سازی شارژ باتریحذف برنامه‌های حجیم و پر مصرف راهی دیگر برای افزایش طول عمر باتری گوشیمان است،در این روش باید برنامه‌های پر مصرف که باعث خالی شدن شارژ‌گوشی میشوند را بررسی کرد و سپس انهارا حذف کرد.در گوشی‌های مختلف در قسمت تنظیمات گوشی برنامه هایی برای شناسایی این اپلیکیشن‌های سنگین وجود دارد که میتوان آنهارا شناسایی و حذف کرد تا به افزایش طول عمر باتری‌گوشی کمک کرد‌.افزایش طول عمر باتری‌موبایل و خاموش کردن حالت بلوتوث و وایفایدر شرایطی که نیاز به این دو قابلیت بلوتوث و وای فای ندارید،آنهارا غیر فعال کنید،این عمل باعث میشود شارژ گوشی آرامتر خالی شود و تاثیر زیادی در طول عمر باتری گوشی دارد.پس خوبتر این است در مواقع نیاز از غیر فعال کردن این دو حالت برای افزایش طول شارژ بهرمند شویم.)استفاده کرد power saving )میتوان از حالتاستفاده از حالت بهینه سازی در گوشی‌های هوشمند روشی‌مناسب برای ذخیره سازی بیشتر شارژ گوشی است.در این حالت سعی کنید کار با گوشی را به حداقل برسانید زیرا هر چه کمتر از گوشی کار کشید ، شارژ بیشتری را در خود نگه خواهد داشت.گوشیتان را یک شب کامل در شارژ نگذاریدگوشی را شبانه در شارژ قرار ندهید این کار به نوعی دشمن باتری موبایلتان به حساب میرود.در شارژ ماندن زیاد باتری یکی ازعوامل ایجاد اختلال در باتری‌گوشی و تخلیه سریع شارژ میباشد.برای انجام ندادن این عمل دلایل گوناگون و فراوانی وجود دارد و معمولا توصیه نمیشود گوشی این بازه زمانی شب تا صبح در شارژ قرار بگیرد،زیرا باعث ایجاد اختلال و داغ شدن بیش از حدباتری موبایل میشود. پس باید سعی کنیم این عادت را ترک و به فکر باتری گوشی همراهمان باشیم.و در آخر اگر باتری گوشی با این ترقند‌ها باز هم درست نشد و زود به زود شارژ باتری تخلیه میشود بهتر است باتری گوشی را تعویض کرد.
نکات ایمنی در دستگاه‌های دیزل ژنراتور نصب صحیح و درست دستگاه دیزل ژنراتور یکی از مهم‌ترین موارد در میزان بهروری و عملکرد دیزل ژنراتور می‌باشد. رعایت اقدامات ایمنی و کنترل اتصالات ، نقش حیاتی در راه اندازی دیزل ژنراتور را بر عهده دارد.همواره نصب و راه اندازی یک دیزل ژنراتور می‌بایست توسط یک فرد متخصص و با تجربه انجام گردد تا از بروز هر گونه مشکل احتمالی به دور باشد. بررسی و کنترل تمامی اجزای دیزل ژنراتور بسیار ضروری و حیاتی محسوب می‌شود و در صورت سهل انگاری خطراتی از قبیل برق گرفتگی از ژنراتور ، سوخته شدن ژنراتور ، آتش سوزی دیزل ژنراتور را فراهم می‌سازد.در این مقاله ما به مهم‌ترین نکات و چندین دستور العمل در راه اندازی یک دیزل ژنراتور اشاره می‌نمایم.آشنایی با نکات ایمنی در دیزل ژنراتورمحل نصب دیزل ژنراتورآشنایی با نکات ایمنی در دیزل ژنراتور کلیه افرادی که از موتور دیزل ژنراتور استفاده می‌کند باید درمورد نحوه کار و ایمنی آن نیز اطلاعات کافی داشته باشد. دستگاه‌های دیزل ژنراتور ساعت‌های طولانی کار می‌کنند و نیازمند به نگهداری هستند. موتور دستگاه دیزل ژنراتور از دو نوع سیستم خنک کننده می‌تواند استفاده کند : 1 ٫ سیستم هوا خنک کننده. 2 ٫ سیستم مایع خنک کننده.موتور دیزل از نوع خنک کننده مایع مقاوم‌تر از سایر موتور دیزل‌ها در بازار هستند. موتور ژنراتوری که با سوخت دیزل (گازوییل) کار می‌کند از سیستم تزریق مستقیم سوخت استفاده می‌کنند بنابراین نگرانی از بابت آتش سوزی مستقیم از موتور وجود ندارد . هشدارهای امنیتی برای موتور دیزل ژنراتور تفاوتی با دیگر موتور‌های دیزلی ندارد. از قرار دادن دیزل ژنراتور در محیط‌های مرطوب باید اجتناب گردد . ملاحظاتی که باید برای ایمنی دیزل ژنراتورها در نظر گرفته شوند نه تنها شامل ایمنی خود شما می‌باشد بلکه شامل ایمنی موتور ژنراتور نیز می‌باشد.تعویض روغن طول عمر دیزل ژنراتور را افزایش می‌دهد. ژنراتور هایی که با رعایت اصول ایمنی مناسب بکار گرفته می‌شوند به راحتی به مدت حداقل 10 سال کار می‌کنند. بازرسی تمام قسمت‌ها بصورت تک تک برای اطمینان از با کیفیت بودن ژنراتور ضروری است. تمیز نگهداشتن ژنراتور مانند جلوگیری از هر نوع نشتی یا خرابی الزامی است. قرار دادن موتور دیزل ژنراتور در معرض هوای پاک برای خنک کردن موتور و تازه کردن هوای آن ضروری است. دستگاه‌های دیزلی با سیستم خنک کننده آبی همراه می‌باشند ولی تهویه هم به همان میزان نیز دارای اهمیت می‌باشد. سیستم خنک کننده آبی همراه با تهویه هوا در داخل محفظه می‌تواند از بالا رفتن بیش از حد دما جلوگیری کند. فشار بالا می‌تواند دینام را از کار بیندازد بنابراین کنترل فشار برای افزایش طول عمر ژنراتور حیاتی است.موتور ژنراتور هایی دیزلی نیازمند به یک پیش گرمایش قبل از شروع بکار و یک پیش سرمایش قبل از سوخت گیری می‌باشند. برای سوخت گیری مجدد باید ژنراتور خاموش شود تا از آتش سوزی جلوگیری شود.اقدامات احتیاطی مناسبی باید در هنگام استفاده از دیزل ژنراتور‌ها در نظرگرفته شود مانند استفاده از سیم و کابل هایی که دارای کیفیت و کارآمدی بالایی هستند. از تحمیل بار اضافی به ژنراتور دیزلی اکیدا خودداری شود. حفظ دمای موتور ضروری است. درجه حرارت بالا باعث خاموش شدن یا خراب شدن ژنراتور در هنگام افزایش بیش از حد حرارت می‌شود. فشار نامناسب روغن در موتور ژنراتور باعث کارکرد نامناسب دیزل ژنراتور می‌شود. برای جلوگیری از خاموش شدن‌های پیش بینی نشده ، از کیت‌های خاموش کننده می‌توان استفاده کرد. کیت‌های خاموش کننده ، ژنراتور را درمقابل خرابی‌ها محافظت می‌کند و مکانیزم آن را کنترل می‌کند. نگهداری منظم از موتورهای دیزل ژنراتور ضروری می‌باشد مخصوصا برنامه تعویض روغن آن از اهمیت خاصی برخوردار است .زمان سنج می‌تواند در جهت افزایش طول عمر ژنراتور بکار گرفته شود. زمان سنج مدت زمان مصرفی را مشخص می‌کند . داشتن دانش مربوط به جنبه‌های الکتریکی یک ویژگی اضافه شده به نیازمندیهای ایمنی در هر موتور می‌باشد. استفاده از یک کارشناس حرفه‌ای در هنگام سرویس ژنراتور برای بالا بردن ضریب ایمنی نیز ضروری می‌باشد. ملاحظاتی هم برای جلوگیری از آتش سوزی در هنگامی که دمای ژنراتور بالا می‌رود باید در نظر گرفته شود. ریخته شدن روغن و گازوییل بروی زمین مهمترین عامل آتش سوزی می‌باشد. همچنین کلیه کانکشن‌های روغن و گازوییل باید عاری از هرگونه نشتی باشند. نصب ژنراتور‌ها باید در محلی دور از خانه‌های مسکونی باشد ( جهت کاهش آلودگی صوتی و هوا در محل سکونت).در حال حاضر ذخیره سازی برق در صنعت ، خانه و محل کار که به شبکه برق اصلی متصل می‌باشند امری بسیار مهم تلقی میگردد. معیار قدرت و طبقبندی هردیزل ژنراتور ، کیلو وات و یا کیلو ولت آمپر می‌باشد.دسترسی ساده امن و ایمن به دستگاهپارامتر مکان دیزل ژنراتور اولین و مهمترین اقدام در نصب دیزل ژنراتور می‌باشد که به شرح ذیل عنوان می‌گردد. 1 ٫ نصب دستگاه در فضای باز یا فضای بسته. 2 ٫ وجود سیستم تهویه مناسب جهت ورود و خروج هوا ( ایزولاسیون هوای اتاق دیزل ) 3 ٫ قابلیت دسترسی آسان به کلیه اجرای دیزل ژنراتور با فرض بر نکات ایمنی و امنیتی. 4 ٫ امکان سنجی از لحاظ نگهداری دیزل ژنراتور به صورت دایم یا موقت در مکان نصب. 5 ٫ فاصله دستگاه از هر طرف با دیواره‌های مجاور. 6 ٫ نحوه لوله کشی اگزوز جهت خروج دود تولید شده ناشی از کار کرد دستگاه.رعایت موارد فوق بیشترین میزان امنیت و ایمنی را برای دیزل ژنراتور حاصل می‌نمایید.نکات ایمنی در دیزل ژنراتورکلیه دستگاه‌های دیزل ژنراتور مجهز به مخزن سوخت و نشانه‌گر میزان مخزن سوخت گازوییل جهت کارکرد حداقل یک روز می‌باشند که این مخزن سوخت معمولا در داخل شاسی طراحی میگردد و در دستگاه‌های قدرت بالا مخزن سوخت به صورت جدا از شاسی و کوپله تعبیه می‌گردد. سوخت گازییل به عنوان سوخت نسبتا خطرناک نامیده می‌شوند و ذخیره سازی و توزیع آن لازم به رعایت برخی قوانین و نکات ایمنی می‌باشد. مهمترین دلیل آتش سوزی در دیزل ژنراتور‌ها ، رعایت نکردن در نحوه پر کردن تانک دیزل ژنراتور می‌باشد. همواره سطح شیب تانک دیزل ژنراتور قبل از پر کردن و همچنین هنگام استفاده از آن نیز باید کنترل گردد.مخزن سوخت در دیزل ژنراتورکنترل سیستم تهویه یکی از مهم‌ترین مسایل مربوط به نصب و راه اندازی دیزل ژنراتور می‌باشد . سیستم تهویه از دو نظر حایز اهمیت است : 1 - خروج گازی‌های سمی ناشی از کار کردن دیزل ژنراتور. 2 - بهینه سازی سیستم خنک کننده دیزل ژنراتور به منظور کاهش دمای موتور دیزل ژنراتور که باعث افزایش طول عمر دیزل ژنراتور می‌گردد.کاهش صدای حاصل از دیزل ژنراتوردر حالت کلی نحوه دسترسی به دیزل ژنراتور جهت تعمیر و نگهداری ، دارای اهمیت بسیار بالایی می‌باشد. همواره سعی شود دسترسی به دیزل ژنراتور بسیار راحت ، ایمن و همچنین با امنیت بالا طراحی گردد به این دلیل که در صورت وجود موارد اضطراری کارشناسان به راحتی به اطراف دیزل ژنراتور دسترسی داشته باشند.سیستم تهویه هوای دیزل ژنراتورکارکردن یک دیزل ژنراتور همواره با آلودگی صوتی همراه می‌شود از این رو وجود یک کاناپی (کاور دیزل ژنراتور ) برای کاهش صدا حاصل از دیزل ژنراتور بسیار مناسب می‌باشد. همچنین کانوپی به عنوان محافظ فیزیکی دستگاه نیز کار برد دارد.در صورت وجود اتاقک مخصوص دیزل ژنراتور استفاده از کانوپی اکیدا توصیه نمی‌گردد و کاناپی تنها جهت استفاده در محیط و فضای باز می‌باشد.نتیجه گیریمهمترین نکات ایمنی در راه اندازی یک دیزل ژنراتور عبارت است از : 1 - از ریخته شدن سوخت بروی بدنه دیزل ژنراتور اکیدا جلوگیری بعمل آید. 2 - اتصالات مربوط به سیستم سوخت رسانی همواره کنترل گردد ( در صورت عدم توجه منجر به آتش سوزی در دیزل ژنراتور و انفجار در موتور ژنراتور بنزینی خواهد شد ) 3 - از عدم وجود الکتریسته ساکن در تانک سوخت اطمینان خاطر حاصل گردد. 4 - از قرار گرفتن موارد اشتعال زا در کنار دیزل ژنراتور جلوگیری بعمل آید. 5 - از میزان توان خروجی موتور دیزل اطمینان حاصل گردد که در صورت افزایش دور موتور دیزل ، باعث سوخته شدن ژنراتور نگردد.دستگاه‌های دیزل ژنراتور می‌توانند انجام کارهایی را تضمین کنند که در آنها بسیاری از تجهیزات بدون هیچ اختلالی کار میکنند حتی اگر برق بطور ناگهانی قطع شود. همچنین در شرایطی که شما عازم یک سفر طولانی به خارج از شهر باشید دیزل ژنراتور‌ها و سایر مولد‌های برقی از جمله موتور برق‌ها می‌تواند کاربرد بسیار مهمی داشته باشد. در حال حاضر تمامی هتل‌ها ، بیمارستان‌ها ، پمپ بنزین‌ها ، سازمان‌های ارتباطی، واحد‌های تولیدی ، ساختمان‌های تجاری ، مجتمع‌های تفریحی ، صنایع بزرگ ، تاسیسات اضطراری، کارخانه‌های استخراج معدن و مراکز داده‌ای فناوری اطلاعات و ارتباطات و . نیازمند ذخیره برق بدون قطعی می‌باشند بنابراین یک پشتیبان مانند موتورهای دیزل ژنراتور می‌توانند بسیار پراهمیت باشند.
مغز پرندگان چگونه تکامل یافت؟ به گزارش Archaeology News Network ، یک تیم بین المللی متشکل از زیست‌شناسان تکاملی و دیرین‌شناسان با استفاده از مجموعه‌ای گسترده از حجم مغز دایناسورها، پرندگان منقرض شده از جمله آرکیوپتریکس ( Archeopteryx ) و ماهی گیرک بزرگ ( Great Auk ) و همچنین استفاده از پرندگان مدرن، تکامل مغز در پرندگان را بازسازی کردند.این مطالعه که به صورت آنلاین در مجله‌ی Current Biology منتشر شد، نشان می‌دهد که پیش از انقراض گسترده در پایان دوره‌ی کرتاسه، پرندگان و دایناسورهای غیر پرنده نسبتا دارای اندازه‌ی مغزی مشابهی بودند. پس از انقراض، رابطه‌ی بین اندازه مغز با اندازه بدن به‌طور چشمگیری تغییر کرد. زیرا برخی از گونه‌های پرندگان تحت تابش انفجاری قرار گرفتند تا فضای زیست‌محیطی را که توسط گروه‌های منقرض شده خالی شده بود را مجدد اشغال کنند.دکتر دانیل کسپکا ( Daniel Ksepka ) استاد علوم در موزه بروس و نویسنده اصلی این مقاله می‌گوید: "یکی از شگفتی‌های بزرگ این بود که انتخاب اندازه‌ی کوچک بدن در پرندگان تبدیل به یک عامل اصلی در تکامل پرندگان با مغزهای بزرگ شد. بسیاری از پرندگان موفق توانستند روند تکاملی را با کوچک شدن اندازه‌ی بدن و مغزهای نسبتا بزرگ طی کنند، در حالی‌که اندازه‌ی مغز آن‌ها نزدیک به اندازه‌ی مغز اجدادشان باقی مانده است".به منظور درک چگونگی تغییر مغز پرندگان، گروهی متشکل از 37 دانشمند از داده‌های سی‌تی اسکن صدها پرنده و دایناسور، جهت ایجاد مدل‌های مغزی بر اساس شکل حفره‌ی جمجمه، استفاده کردند. در کنار این داده‌ها، همچنین آن‌ها از یک پایگاه اطلاعاتی غنی که شامل داده‌های اندازه‌گیری مغز پرندگان مدرن بود نیز استفاده کردند. آن‌ها در نهایت رشدسنجی اندازه مغز را متناسب با اندازه بدن پرنده مورد بررسی قرار دادند.دکتر امی بالانوف ( Amy Balanoff )، از دانشگاه جانز هاپکینز گفت: "هیچ مرز مشخصی بین مغز دایناسورهای پیشرفته و پرندگان اولیه وجود ندارد. پرندگانی مانند شترمرغ و کبوتر دارای همان اندازه‌ی مغزی هستند که شما از دایناسور تروپودا ( theropod ) با همان اندازه بدن انتظار دارید. در حقیقت، برخی گونه‌ها مانند موآ ( moa ) دارای مغزهای کوچکتر از حد انتظار هستند."
بهترین ترفندها برای طولانی‌تر شدن عمر باتری گوشی‌ها باتری گوشی هوشمند موبایل شما ( Smartphone ) با این 10 ترفند عمر طولانی‌تر خواهد داشت. تفاوتی نمی‌کند که گوشی شما آیفون و یا اندروید باشد. با رعایت این 10 ترفند دیگر نیازی به خرید بی موقع باتری گوشی موبایل نخواهید داشت.اگرچه امروزه استفاده از موبایل به حدی زیاد شده که هر فردی حاضر است برای رهایی از مشکلات احتمالی عدم دسترسی به اطلاعات به محض اینکه باتری موبایل دچار مشکل شود، نسبت به خرید باتری و تعویض آن اقدام نماید.برغم اینکه تعویض باتری موبایل اجتناب ناپذیر است و فروشگاه‌های مختلفی به صورت آنلاین باتری گوشی موبایل را به صورت کلی و جزیی به فروش می‌رسانند، اما با رعایت این ترفندها می‌توانید زمان خرید باتری گوشی موبایل خود را به تعویق بیاندازید.از وضعیت خدمات موقعیت یابی موبایل خود اطمینان حاصل کنیدبسیاری از اپلیکیشن‌ها از خدمات موقعیت یابی استفاده می‌کنند. برخی اوقات ممکن است که شما نسبت به روشن بودن موقعیت یا همان "لوکیشن" خود آگاه نباشید. روشن بودن "لوکیشن" باعث هدر رفتن باتری به سرعت بسیار زیادی می‌شود. پس حتما این وضعیت را بررسی نماید و در مواقع ضروری نسبت به فعال کردن آن اقدام کنید.نوتیفیکشین‌ها دشمن باتری موبایل هستندبسیاری از کاربران موبایل، نوتیفیکیشن‌های خود را آگاهانه و یا غیرآگاهانه فعال می‌کنند. در نتیجه، به محض دریافت هر نوع پیامی به طور معمول صفحه موبایل روشن می‌شود. در برخی موارد علاوه بر روشن شدن صفحه موبایل، ویبره و یا صدایی هم ایجاد می‌شود. این عوامل باعث می‌شود که عمر باتری کوتاه‌تر شود. پس تا حد امکان از فعال کردن نوتیفیکیشن‌های خود خودداری کنید.تصویر پس زمینه موبایل خود را تیره انتخاب کنیدنوع تصویر پس زمینه‌ای که انتخاب می‌کنید، می‌تواند در طولانی‌تر کردن عمر باتری موبایل شما اثرگذار باشد. پس زمینه‌های روشن در موبایل‌ها باعث هدر رفتن باتری و کوتاه‌تر شدن عمر آن می‌شوند. در واقع پس زمینه‌های روشن به ازای روشن‌تر بودن مصرف باتری را بالا می‌برند. توصیه می‌شود از پس زمینه‌های تیره در صفحه موبایل خود استفاده کنید. همانطور که می‌دانید بسیاری از اپلیکیشن‌ها هم نیازمند تنظیم پس زمینه هستند. برای مثال، واتساپ، تلگرام و حتی یاهو هم امکان تغییر رنگ پس زمینه را دارا هستند. پس با انتخاب پس زمینه تیره، عمر باتری موبایل خود را افزایش دهید.از حالت پرواز Airplane Mode استفاده کنیدگوشی‌های هوشمند آیفون و اندروید به طور معمول در تلاش برای اتصال به یک شبکه تلفنی Network Cellular هستند. این تلاش باعث سرعت در تخریب عمر باتری موبایل می‌شود. تا حد امکان موبایل خود را در حالت پرواز قرار دهید تا از جستجوی خودکار موبایل پرهیز شود.از اپلیکیشن‌های راهنمای استفاده از باتری موبایل استفاده نماییدبرخی از شرکت‌ها امکاناتی را از طریق اپلیکیشن هایی در اختیار کاربران قرار می‌دهند، تا عادات درست مصرف کردن باتری را بیاموزند. این اپلیکیشن‌ها که یک نمونه از آن "اسنپ دراگون باتری گورو" است، همچنین به طور خودکار نسبت به بهینه سازی عمر باتری اقدام می‌کنند. این اپلیکیشن برای گوشی‌های آیفون قابلیت استفاده ندارد، اما اپلیکیشن هایی دیگر وجود دارند که از هدر رفتن عمر باتری جلوگیری می‌کنند. اپلیکشین‌های غیرضروری را حذف کنیداپلیکیشن هایی که روی موبایل خود نصب کرده‌اید، حتی در صورتی که از آنها استفاده نکنید، برخی مواقع فعال هستند و مصرف باتری شما را افزایش می‌دهند. نسبت به پاک کردن اپلیکیشن هایی که از آنها استفاده نمی‌کنید، اقدام نماید. این امر عمر باتری گوشی شما را طولانی‌تر می‌کند.روشنایی صحفه موبایل خود را تا حد امکان کاهش دهیدمیزان روشنایی صفحه موبایل در عمر باتری نقش ایفا می‌کند. هر چه صفحه روشن‌تر باشد، باتری بیشتری مصرف می‌شود. سعی کنید، که میزان روشنایی صفحه خود را در سطح پایینی نگه دارید.برای خواندن سایر مقالات ما اینجا کلیک کنید
معجزات علمی قرآن کریم معجزات علمی قرآنقرآن کتابی است که علاوه بر اینکه برنامه‌ی کامل زندگی یک مسلمان را در بر دارد در مورد بسیاری از پدیده‌های علمی که طی چند دهه‌ی اخیر کشف شده‌اند به صراحت سخن گفته است. و این برای آن است که کسانی که در مورد الهی بودن آن شک دارند شک‌هایشان برطرف شود و یا ایمانشان قوی‌تر گردد.بی شک کسی که آن‌ها را خوب بفهمد پی می‌برد که قرآن از طرف عقل کل جهان هستی آمده است. برخی از پدیده‌هایی که قرآن در موردشان سخن گفته است:پیدایش جهان (فصلت/ 11 ) - انبساط و گسترش عالم (ذاریات/ 47 ) مسطح نبودن زمین (رحمن/ 17 ) کوه‌ها عامل استحکام پوسته‌ی زمین (نب / 7 ) نیروی جازبه سیارات و ستارگان (رعد/ 2 ) نظریه‌ی ذوجیت (یس/ 36 ) ت ثیر روانی رنگ سبز (رحمن/ 76 ) و . به زودی کسانی را که به آیات ما کفر ورزیده‌اند، در آتشی سوزان درآوریم که هر گاه پوستهایشان بسوزد و بریان گردد، پوستهای دیگری را برجایش نهیم تا عذاب را بچشند، آری خداوند توانا و حکیم است .(نساء/ 56 : )این خاصیت بدن که اعصاب حسی مستقیما در زیر پوست انسان قرار دارند به نحوی که اگر پوست انسان بسوزد، دیگر احساس درد هم تماما از بین می‌رود چندین سال پیش کشف گردید پس چطور از یک انسان درس نخوانده انتظار می‌رود که نکته‌ی پزشکی بسیار مهمی بگوید که 1400 سال پس از او کشف می‌گردد؟ این آیه استمرار عذاب دوزخیان را بیان می‌کند و اگر پیامبر خود آن را می‌گفت بایستی برای آنکه ت ثیر سخن بیشتر شود به نفوذ آتش در گوشت‌ها و استخوان اشاره می‌کرد ولی اگر چنین می‌بود در قرآن اشکال علمی پیدا می‌شد و آن زمان از طرف خدا نبود.بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخی از آن‌ها پشتیبان برخی باشند. Big bang یا انفجار بزرگ و انبساط جهان:انفجار بزرگ یک نظریه علمی است که بر پایه‌ی آن جهان از انفجار یک توده‌ی فوق العاده متراکم و با حجم ناچیز آغاز شده است و این لحظه، لحظه‌ی آغازین هستی است که کل هستی (شامل زمان و هر سه بعد) از آن هنگام، بر طبق این نظریه، شروع شده است. بر طبق این نظریه، جهان فعلی ما از ذره بسیار کوچک‌تر از کوچک‌ترین ذرات بنیادی بوجود آمد و به این حالت تکینگی گویند. در واقع بر طبق این نظریه، از این تکینگی جهان منفجر شد و از این ذره همه ذرات بنیادی به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که میلیاردها کهکشان و از جمله همین کهکشان راه شیری خودمان به وجود آمدند. این انفجار باعث انبساط جهان به صورت بادکنکی می‌شود.سوره 21 (انبیاء) آیه‌ی 30 :* ولم یر الذین کفروا ن السماوات وال رض کانتا رتقا ففتقناهما وجعلنا من الماء کل شیء حی فلا یومنون* آیا کسانی که کفر ورزیدند ندیدند که آسمان‌ها و زمین بسته بودند و ما آن‌ها را از هم شکافتیم و از آب هر چیز زنده ای را آفریدیم؟ آیا ایمان نمی آوند؟هنگامی که ما گفته‌ی این آیه را با نظریه‌ی انبساط جهان مقایسه می‌کنیم پی می‌بریم که این دو کاملا با یکدیگر تطبیق دارند.بیش از 13 میلیارد سال پیش همه انرژی‌های دنیا، یعنی همه‌ی آن چیزی که هم اکنون وجود دارد به صورت اصلی‌ترین ماده تشکیل دهنده انرژی در یک نقطه وجود داشت. این نقطه با انفجاری بزرگ گسست و انرژی خود را به هر سو پخش کرد. پس از انفجار بزرگ همه انرژی‌های جهان که در یک نقطه جمع شده بود به هر سو پخش و گسترده شد که اکنون نیز ادامه دارد. به زبان ساده جهان از زمان بیگ بنگ تا اکنون در حال انبساط (باز شدن) است.سوره‌ی 51 (الذاریات): آیه‌ی 47 :*والسماء بنیناها ب ید وانا لموسعون*و ما آسمان‌ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می‌بخشیم.انبساط جهان یکی از بزرگ‌ترین مدارکی است که جهان از هیچ آفریده شده است. اگرچه این واقعیت تا قرن بیستم توسط علم کشف نشد، اما خداوند واقعیت این امر را برای ما در 1400 سال پیش در قرآن فاش کرد.تداوم انبساط کیهان:جنبش انبساطی یا به عبارت دیگر از همدیگر دور شدن کهکشان‌ها به هر حال رو به کند شدن است. زیرا جزایر جهانی متعدد در واقع به سمت یکدیگر جذب می‌شوند و در نتیجه حرکت انبساطی آن‌ها کند‌تر می‌شود.در نهایت همه‌ی حرکت‌ها متوقف می‌شوند. در آن زمان کهکشان‌ها با شتابی زیاد حرکت به سوی یکدیگر را آغاز خواهند کرد تا در پایان به شکل یک گوی آتشین بزرگ یکپارچه شوند. در این صورت جهان در حال انبساط است، فاصله بین اجسام در حال کاهش است. بنابراین فاصله بین زمین و ماه کاهش می‌یابد، ماه به زمین وصل می‌شود. زمین و سایر سیارات در خورشید سقوط می‌کنند. فشار گرانش افزایش می‌یابد. خورشید وستاره‌ی آلفا قنطورس (نزدیک‌ترین ستاره به خورشید) یکدیگر را جذب می‌کنند. فاصله‌ها به سرعت کاهش می‌یابد. حجم جهان کاهش می‌یابد و شدت گرانش و فشار آن افزایش می‌یابد و در نهایت جهان در هم فرو می‌ریزد.سوره‌ی 21 (الانبیا): آیه‌ی 104 :*یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بد نا ول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین*در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می‌پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می‌گردانیم. این وعده‌ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می‌دهیم.نسبت عمر دنیا به عمر زمین:سوره‌ی 50 (ق): آیه‌ی 38 :*ولقد خلقنا السماوات وال رض وما بینهما فی سته یام وما مسنا من لغوب*ما آسمان‌ها و زمین و آنچه در میان آن‌هاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید.سوره‌ی 41 (فصلت): آیه‌ی 9 :*قل ینکم لتکفرون بالذی خلق ال رض فی یومین وتجعلون له ندادا ذلک رب العالمین*بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می‌دهید؟ او پروردگار جهانیان است! امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4 ٫ 5 میلیارد سال پیش بینی می‌کنند. این در حالی است که عمر دنیا 13 ٫ 5 میلیارد سال برآورد شده است (با تقسیم فاصله‌ی کهکشان بر سرعت ذاتی آن قادر به تخمین طول عمر جهان خواهیم بود. با این روش می‌توانیم تخمین بزنیم که در چه زمانی فاصله‌ی ما تا دیگر کهکشان‌ها صفر بوده است یعنی لحظه‌ی big bang ).در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است).اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی‌شودعمر دنیا ( 13 ٫ 5 میلیارد سال) را بر عمر زمین ( 4 ٫ 5 میلیارد سال) تقسیم کنید. جواب 3 بدست می‌آید.سیاه چاله‌ها و ستاره‌های نوترونی:سوره‌ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3 :*والسماء والطارق وما دراک ما الطارق النجم الثاقب*سوگند به آسمان و کوبنده‌ی شب! و تو نمی‌دانی کوبنده‌ی شب چیست. همان ستاره‌ی ثاقب است!در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می‌کند. نسبیت عام پیش بینی می‌کند که سیاه چاله‌ها از ستاره‌های نوترونی بوجود می‌آیند. ستاره‌های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس‌ها) رصد می‌شوند. امواج دریافتی از این ستاره‌ها طوری به نظر می‌رسد که کسی به جایی می‌کوبد! (ستاره‌ی کوبنده). باور ندارید؟ گوش کنید!قرآن در آسمان ستاره‌ای کوبنده را معرفی می‌کند که ثاقب است. (سیاه چاله ایجاد می‌کند). کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی‌گذارد.قرارگاه خورشید:سوره‌ی 36 (یس) آیه‌ی 38 :*والشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم*و خورشید پیوسته در استقرارگاهش در حرکت است این تقدیر خداوند قادر و داناست.کلمه‌ی مستقر به معنی جای ثابت و مشخصی است که شیء در آن قرار دارد و می‌تواند حرکت کند. مستقر آن مرکز منظومه‌ی شمسی است که جای ثابت و مشخص آن است و منظومه خورشیدی ما که در یکی از بازوهای کهکشان راه شیری قرار دارد به گرد هسته مرکزی راه شیری می‌چرخد.(بنا بر علم نجوم زمین مرکز جهان بود و خورشید و سیارات به دور آن می‌چرخیدند. این تیوری تا سال 1543 به قوت خود باقی بود ولی قرآن خورشید را در استقرارگاه خود (که مرکز منظومه‌ی شمسی باشد) در حرکت بیان کرده است).خبر از کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا:از زمانی که توانایی پرواز برای بشر میسر شد دانشمندان به یک پدیده‌ای طبیعی پی بردند که عبارت از کمبود اکسیژن در طبقات بالای فضاست. وقتی انسان به بالا می‌رود و در فضا قرار می‌گیرد این امر را درک می‌کند و احساس نفس تنگی می‌نماید و هرچه بالاتر می‌رود احساس خفقان می‌کند و تا حدی که دیگر زندگی بدون اکسیژن غیر ممکن می‌گردد. از همینرو خدمه‌های پرواز به مسافرین می‌آموزند که که هرگاه طیاره به ارتفاع بیشتر از 35 هزار قدم بلند شود اکسیژن‌های مصنوعی را استفاده کنند. ولی قرآن کریم در چهارده قرن قبل و قبل از کشف عملی پرواز به این امر اشاره کرده استسوره 6 (ال نعام) آیه‌ی 125 :*من یرد الله ن یهدیه یشرح صدره للاسلام ومن یرد ن یضله یجعل صدره ضیقا حرجا ک نما یصعد فی السماء کذلک یجعل الله الرجس علی الذین لا یومنون* آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه اش را برای (پذیرش) اسلام، گشاده می‌سازد و آن کس را که به خاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آنچنان تنگ می کند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود این گونه خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند قرار می دهد!در گذشته متقدمین این آیت را مطابق فهم خود و زمان خود تفسیر می‌کردند و می‌گفتند: یعنی همانند کسی که تلاش می‌کند تا به آسمان برود، ولی نمی‌تواند. یا اینکه کسی تلاشی کاری را کند که محال است. علم جدید آمد و معجزه علمی قرآن ظاهر شد و یک اتفاق عجیبی را میان آیت قرآن و واقعیت علمی ایجاد کرد. این یک تصدیق دیگری بود دراین عصر بر راستی نبوت محمد (ص).جو زمین و لایه‌ی اوزون:در قرآن خداوند توجه ما را به موضوع مهمی در مورد جو زمین جلب می‌کند.سوره 21 (انبیاء) آیه 32 :*وجعلنا السماء سقفا محفوظا وهم عن آیاتها معرضون* و آسمان را سقفی محافظ قرار دادیم ولی آن‌ها از آیات آن روی‌گردان‌اند.این خاصیت آسمان با تحقیقات دانشمندان در قرن 20 ثابت شد. جوی که اطراف زمین را فراگرفته است دارای عملکردهای حیاتی بسیار مهمی است. یک نقش آن حفاظت کردن زمین در مقابل شهاب سنگ‌های کوچک و بزرگ است تا به زمین برخورد نکنند. علاوه بر این، جو زمین تشعشعات خورشیدی را صافی می‌کند و اجازه نمی‌دهد که همگی آن‌ها از جو عبور کنند زیرا بسیاری از آن‌ها برای حیات روی کره زمین بسیار خطرناک هستند. جالب است که جو تنها تشعشات مفید و بی ضرر شامل نور قابل مشاهده، فرکانس محدوده اشعه فرابنفش و امواج رادیویی را اجازه عبور می‌دهد. تمامی این تشعشعات برای حیات روی زمین ضروری هستند. فرکانس محدوده اشعه فرابنفش که جو زمین تنها مقداری از آن را اجازه عبور می‌دهد برای انجام عمل فوتوسنتز که در گیاهان انجام می‌شود بسیار مهم است. نقش حفاظتی جو به این جا خاتمه نمی‌یابد. جو همچنین زمین را در مقابل دمای بسیار کم فضای بیرونی که حدود 270 درجه سانتی گراد زیر صفر است حفاظت می‌کند.کلاغ داناترین پرندگان:وقتی که قابیل هابیل به قتل رساند، او را رها ساخت و وحیران ماند و نمی دانست با آن، چه کند. خداوند دو کلاغ را چنین م موریت داد که یکی از آن‌ها دیگری را بکشد و با منقار و پاهایش چاله ای برای آن بکند و سپس او را در آن چاله افکند. هنگامی که قابیل ملاحظه کرد، آن کلاغ چگونه کلاغ دیگر را مدفون ساخت، دلش به رحم آمد و دوست نداشت عاطفه ای کمتر از آن داشته باشد، از این رو برادرش را در زیر خاک نهان ساخت. این سخن را خداوند سبحان این گونه بیان فرموده است:سوره 5 (المایده) آیه 31 :*فبعث الله غرابا یبحث فی ال رض لیریه کیف یواری سوءه خیه قال یا ویلتا عجزت ن کون مثل هذا الغراب ف واری سوءه خی ف صبح من النادمین* پس از آن خداوند کریم کلاغی را فرستاد (که کلاغی دیگری را کشته بود) تا زمین بکاود وبه او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند. (هنگامی که دید که آن زاغ چگونه زاغ که کند پنهان کرد) قابیل گفت: وای بر من! آیا من نمی‌توانم مثل این کلاغ باشم و جسد برادرم را دفن کنم؟! پس از زمره افراد پشیمان گردید.چرا خداوند پاک کلاغ را برای آموختن خاک سپاری مرده به انسان می‌فرستد؟ اکتشافات انجام شده روی پرندگان نشان می‌دهد که کلاغ داناترین پرندگان است و و یژگیهایی دارد که آنرا از دیگر پرندگان جدا می‌کند،از مهم‌ترین آن‌ها یکی اینکه حجم مغز آن نسبت به سایر پرندگان بزرگ‌تر است، و دیگر اینکه مرده خود را در خاک دفن می‌کند. حتی کلاغی که مرتکب گناه می‌شود در داد گاه کلاغان گناهگار حساب شده و به اعدام محکوم می‌شود و او را بامقار‌های خود می‌کشند نیز توسط یکی از کلاغ‌ها برای خاکسپاری برده می‌شود و به همان ترتیب به خاک سپرده می‌شود.برچسب‌ها: چشم زخم در قرآن, حزن در قرآن, قوانین ثروت در قرآن, قوانین موفقیت در قرآن, معجزات قرآن
پزشکی سنتی به منزله یک مجموعه داده مدت‌ها بود دوست داشتم در مورد پزشکی سنتی بنویسم. موضوعی که هم دارای طرفداران و هم مخالفان بسیار زیاد بوده و در هر دو دسته افرادی سرسخت با رویکردهای غیر قابل مباحثه و حتی تهاجمی وجود دارد! :). به نظر من، مشابه مباحث اجتماعی دیگر، منشا این جانبداری‌های متعصبانه از هر دو طرف، می‌تواند خارج از موضوع اصلی مورد بحث باشد. اما به عنوان یک پژوهشگر علم داده (خصوصا داده‌های زیست پزشکی) فکر می‌کنم که این نوع پزشکی، مکتب درمانی یا پارادایم متفاوت فکری را هم می‌توان به صورت یک مجموعه داده دید. از آنجا که علم داده ( Data Science ) همزمان با توسعه تحقیقات مستقل از فرضیه ( Data - driven Research ) توسعه بیشتری یافت، می‌توان فرضیات جدید را از میان داده‌ها بیرون کشیده و به محک گذاشت. برخلاف تحقیقات مبتنی بر فرضیه ( Hypothesis - driven Research ) بدون داشتن فرضیه‌ای که ممکن است مورد مناقشه بین متخصصان باشد، یک راست سراغ داده‌های موجود رفته و سعی کرد تا فرضیات را از روابط بین داده‌ها استخراج کرد. قطعا دسترسی به داده‌های دست اول، پیش پردازش و دست ورزی داده‌ها ( Data Wrangling )، استانداردسازی داده‌ها، ساخت مدل‌های پیش بینی کننده بر مبنای این داده‌ها، ارزیابی آنها و دیگر مراحل متداول در علم داده‌ها برای استخراج اطلاعات مفید لازم و ضروری است. تا جایی که یک فرضیه به صورت علمی قابل بررسی (یعنی تایید یا رد) باشد نسبت به آن نباید موضعی گرفت. حتی در صورت بررسی آن فرضیه (رد یا تایید)، اصل عدم قطعیت و احتمالات برای آزمون فرضیه را نباید فراموش کرد تا در دام اعتقادی فراتجربی به یک پدیده تجربی نیفتیم. ناگفته نماند که قطعا کار با داده‌های برآمده از تاریخ سرزمینم و سروکله زدن با متون قدیمی بخش هیجان انگیز این نوع از تحقیقات است که نمی‌شود انکار کرد. خوشبختانه اخیرا خلاصه‌ای از این تلاش‌ها به کمک مجموعه بزرگی از همکارانم به عنوان اولین داده پایگاه داروهای مفرده پزشکی سنتی ایرانی با نام اوناپراد ( UNaProd ) منتشر شده و در دسترس عمومی و رایگان است. برای ساخت این داده پایگاه، از کتاب مخزن الادویه که موخرترین کتاب در این زمینه با بیشترین تعداد مفردات است، استفاده شده است. این کتاب در حدود 250 سال قبل توسط حکیم مشهور ایرانی محمد حسین عقیلی خراسانی شیرازی به زبان فارسی به نگارش درآمده است. این داده پایگاه با استفاده از روش‌های متن کاوی و مرور دستی ایجاد شده و در حال حاضر مشتمل بر اطلاعات مربوط به 3411 مفرده در خصوص ماهیت، مزاج، افعال و خواص، مضرات، مصلحات، بدل، میزان مصرف، نحوه تلفظ نام دارو، نام مفرده به گویش‌ها و زبان‌های مختلف، منش دارویی، نام رایج و نام علمی است. برای اطلاع از جزییات بیشتر این داده پایگاه می‌تونید به مقاله مرتبط که اخیرا در مجله Evidence - based Complementary and Alternative Medicine منتشر شده رجوع کنید.حالا دوتا مثال می‌زنم تا توضیح بدم که منظورم از پزشکی سنتی به مثابه یک مجموعه داده چیست. یه دسته بندی یا طبقه بندی مشهور در پزشکی سنتی ایران وجود داره به نام مزاج. ممکنه اولین سوال هر فردی با این دسته بندی این باشد که آیا این دسته بندی درست هست یا نه؟ چیزی به نام مزاج وجود دارد یا نه؟ قبل از پاسخ به این سوال ترجیح می‌دهم که به سوال دیگری پاسخ بدم.مزاج چیست؟شاید پاسخ سریعی از بسیاری از افراد بشنویم که همان طبع گرم و سرد را مزاج می‌گویند. پاسخ یه مقدار دقیقتر اینه که ما چهار مزاج ساده (گرم، سرد، تر و خشک) و چهار مزاج مرکب (گرم و تر، سرد و تر، گرم و خشک، و سرد و خشک) داریم که برای دسته بندی جهان طبیعت از انسان‌ها گرفته تا حیوانات و گیاهان و جمادات در طبیعیات قدیم (ارسطویی) استفاده می‌شده. اما برای پاسخ به این سوال حداقل در مورد داروهای مورد استفاده در پزشکی سنتی به این پاسخ‌ها اکتفا نکردم. به کمک همکارانم و با کمک رویکرد متن کاوی یکی از منابع اصلی پزشکی سنتی در مورد داروهای مورد استفاده در این پزشکی را بررسی کردیم متوجه شدیم که مزاج از نظر عقیلی شیرازی خراسانی با 29 نوع و 68 درجه تعریف و تقسیم بندی میشه! یعنی مثلا یه دارو در طب سنتی داریم به نام افتیمون که عقیلی خراسانی در کتابش آورده که مزاج این دارو در آخر اول خشک و در وسط سوم گرم است. اطلاعات تکمیلی این پژوهش در این مقاله موجود است.مریدین چیست؟بار دیگه سراغ یک سری از مجموعه‌های داده‌های پزشکی سنتی از نوع چینی رفتم. در این مطالعه، به کمک همکاران چینی که دغدغه مشترکی داشتیم، سعی کردیم تا مفهوم مریدین ( Meridian ) در پزشکی سنتی چین را باز کرده و تعریفی جدید از آن به کمک دانش مولکولی روز ارایه دهیم. مشابه تمامی پژوهش‌های علمی دنیا برای پیش بینی‌های مان احتمال خطاهای نوع اول و دوم را گزارش کردیم و نشان دادیم که با احتمال خیلی بالا، مریدین‌ها که برآمده از تجربه طولانی و پرتکرار یک عده انسان از گذشته‌های دور (با آرزوها و نیازهای مشابه به انسان کنونی) در پارادایمی متفاوت بوده است با دانش کنونی ما از ترکیبات بیوشیمیایی قابل تطبیق است. یعنی مثلا دو گیاه مربوط به یک مریدین، دارای ترکیبات مولکولی مشابه‌تری هستند نسبت به دو گیاه منتسب به دو مریدین متفاوت.برای اطلاع از جزییات بیشتر مطالعه ما در مورد مریدین‌ها در پزشکی چینی قسمت دوم این نوشته را ملاحظه کنید و به لینک‌های مربوطه رجوع کنید. برای اطلاع از آخرین محتوای علمی - پژوهشی و علمی - ترویجی اینجانب و همکارانم می‌توانید کانال تلگرام مرا تحت عنوان ( JafaRriLab ) دنبال کنید. همچنین نسخه صوتی نوشته‌های من در ویرگول در پادکستی به همین نام نیز منتشر می‌شود.عنوان مقاله:پیش بینی مریدین‌ها در پزشکی سنتی چین با استفاده از رویکرد یادگیری ماشینخلاصه مقاله:محصولات طبیعی مشتق از گیاهان یا همان داروهای گیاهی در پزشکی سنتی چینی ( TCM ) برای پیشگیری و درمان بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مطابق مبانی این مکتب پزشکی، داروهای گیاهی را می‌توان بر اساس مریدین‌های مختلف طبقه بندی کرد. مریدین، ین ( Yin ) و یانگ ( Yang ) به عنوان مفاهیمی متافیزیکی شناخته می‌شوند که شالوده پزشکی سنتی چین را تشکیل می‌دهند.با وجود کاربرد موثر روش‌های درمانی پزشکی سنتی چین در بسیاری از موارد، منطق علمی این طبقه بندی بر اساس مریدین‌ها ناشناخته است. در این مطالعه برای درک مبانی این طبقه بندی، ما از روش‌های محاسباتی و اطلاعات مولکولی موجود یعنی اثرانگشت ساختاری و ویژگی‌های جذب، توزیع، متابولیسم و دفع ( ADME ) در مورد مواد موثره گیاهان ( 646 گیاه مختلف) استفاده کردیم. به عبارتی دیگر، در این مطالعه از رویکردی یادگیری ماشین برای کشف اساس مولکولی طبقه بندی مریدینی استفاده شده است. ما نشان دادیم که مریدین‌های منتسب به گیاهان را می‌توان با خصوصیات مولکولی و شیمیایی ترکیبات موثره گیاهان پیش بینی کرد. این یافته‌ها نشان می‌دهد که مفهوم مریدین با خواص فیزیکوشیمیایی و بیوشیمیایی ترکیبات مولکولی گیاهان مرتبط است. یافتن ارتباط بین دانش مولکولی و مفاهیم موجود در پزشکی سنتی می‌تواند به طراحی استراتژی‌های جدیدتر و موثرتر درمانی با توجه به سازوکارهای عمل دارو و فرایندهای بیماریزایی منجر بشود.مجله: PLOS Computational Biology اگر زبان چینی بلدید این لینک را هم ببینید:
مصارف و کاربردهای کربن دی اکسید گاز کربن دی اکسید یا دی اکسید کربن نقش اساسی در حیات موجودات زنده و انسان دارد. این گاز با فرمول شیمیایی co2 یک مولکول رایج در کره زمین است که انسان‌ها آن را نفس می‌کشند و گیاهان با مصرف گاز کربن دی اکسید عمل فتوسنتز را انجام می‌دهند. کربن دی اکسید برخلاف مونو اکسید کربن سمی نیست و گازی بی‌رنگ و بی‌بو است که نقش مهمی را در حیات موجودات زنده ایفا می‌کند. گاز کربن دی اکسید مصارف و کاربردهای زیادی در صنایع مختلف دارد که در ادامه برخی از کاربردهای آن را بیان می‌کنیم. شرکت سهیل گاز که از تولیدکنندگان برتر گازهای طبی و صنعتی کشور می‌باشد به منظور تامین گاز کربن دی اکسید مورد نیاز صنایع مختلف، تولید کپسول‌های گاز دی اکسید کربن را به میزان انبوه آغاز کرده و در اختیار مصرف‌کنندگان قرار داده است. قیمت گاز کربن دی اکسید تحت عواملی متغیر خواههد بود که به آن اشاره شده است.کاربرد گاز دی اکسید کربن:سوالی که مطرح می‌باشد این است که با وجود فراوانی این عنصر در جو کره‌ی زمین گاز دی اکسید کربن در کجا استفاده می‌شود‌؟ گاز کربن دی اکسید اهمیت ویژه‌ای در حیات انسان و دیگر موجودات دارد. از این گاز در صنایع شیمیایی جهت کنترل دمای رآکتورها، خنثی کردن پساب قلیایی، خشک کردن پلیمرها، تولید الیاف گیاهی استفاده می‌شود.کربن دی اکسیدگاز کربن دی اکسید به عنوان خاموش کننده آتش برای پر‌کردن کپسول‌های آتشنشانی به کار برده می‌شود. همچنین از این گاز در ساخت آب معدنی گاز‌دار، نوشابه‌ها و آبجو استفاده می‌شود. در معادن جهت انفجار و استخراج مواد معدنی از تبخیر گاز کربن دی اکسید بهره می‌گیرند. در دیگر صنایع مانند صنایع غذایی، صنایع شیمیایی و صنعت نفت و گاز از کربن دی اکسید استفاده می‌شود. گاز کربن دی اکسید ارزان و غیرقابل اشتعال است به همین دلیل برای تولید بسیاری از محصولات مصرفی که به فشار گاز نیاز دارند از این گاز استفاده می‌شود. این گاز یکی از فاکتورهای مهم در تولید اکسیژن است، نبود این گاز به معنای پایان بقا و حیات روی کره‌ی زمین است.روش تولید گاز کربن دی اکسیدحال می‌خواهیم به سوال گاز دی اکسید کربن چگونه تولید میشود‌؟ پاسخ بدهیم. با توجه به کاربردهای فراوان این گاز در صنایع مختلف، تامین و تولید کپسول گاز کربن دی اکسید توسط تولیدکنندگان مختلف در سراسر کشور صورت گرفته است.انواع روش تولید گاز کربن دی اکسید: از طریق احتراق سوخت‌های فسیلی تجزیه گرمایی کربنات کلسیم به عنوان محصول جانبی در کنار تولید سدیم فسفات تولید می‌شود بهترین روش تولید گاز کربن دی اکسید از آمونیاک و ..خرید و فروش کپسول گاز دی اکسید کربنگروه صنعتی سهیل گاز در راستای تولید گازهای صنعتی و طبی، گاز کربن دی اکسید با خلوص بالا را در سیلندرهای مختلف تولید کرده است. شرکت سهیل گاز با کیفیت بالا و قیمت مناسب کپسول‌های کربن دی اکسید را در بالاترین خلوص تولید و به بازار عرضه می‌کند. برای خرید و اطلاع از نحوه‌ی فروش گاز کربن دی اکسید توسط این شرکت با بخش پشتیبانی در سایت رسمی سهیل گاز تماس حاصل فرمایید.قیمت کپسول گاز دی اکسید کربنگروه صنعتی سهیل گاز تولیدکننده انواع کپسول گاز دی اکسید کربن با درجه خلوص مختلف می‌باشد که کپسول‌های گاز کربن دی اکسید را با کیفیت بالا و قیمت مناسب به فروش می‌رساند. جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت رسمی گروه صنعتی سهیل گاز مراجعه کنید.
زمان تعویض باتری ماشین ساختار باتری‌ها معمولا به صورت سربی اسیدی می‌باشند و بدین شکل است که از صفحات سربی تشکیل شده‌اند که به طور موازی و عمودی در روبه روی یکدیگر قرار دارند که فضای خالی مابین این صفحات با آب مقطر و اسید سولفوریک پر شده است.واکنش شیمیایی ایجاد شده مابین سرب و این اسید باعث تولید الکتریسته و همچین ذخیره الکتریسته می‌گردد.شارژ باطری‌ها در خودرو توسط سیستم شارژر‌های تعبیه شده در موتور انجام می‌پذیرد. بعبارتی وقتی که موتور خودرو روشن است دینام را به چرخش در می‌آورد. در این هنگام دینام به مانند یک ژنراتور الکتریسته تولید می‌کند که این الکتریسته به باطری ماشین منتقل شده و درون آن ذخیره می‌گردد تا در هنگام خاموش بودن انرژی مورد نیاز استارت و دیگر وسایل برقی خودرو را تامین نماید.در فصل خیلی سرد و خیلی گرم زمانی که دمای هوا بسیار بالا و یا بسیار پایین است، چون باتری‌ها برای چنین دماهایی طراحی نشده‌اند بسیار آسیب پذیرترند..حال بعد از توضیح این موارد این سوال مطرح است که بهترین زمان برای تعویض باتری ماشین چه وقت است؟باطری ماشین در شرایط عادی و کاملا نرمال از عمر 4 تا 5 سال برخوردار هستند. اما همانطور که اشاره شده شرایط نرمال هیچگاه برای خودرو وجود ندارد .چرا که خودروها معمولا در نقاط سرد و یا گرم قرار دارند و ضمنا خودرو وسیله است که دایما در حال حرکت بوده و این حرکت به معنی لرزش و تکان است که برای باتری‌ها مخرب است. از همین رو باطری ماشین معمولا عمر کمتری دارد. بنابراین بهترین زمان تعویض حدود 3 سال خواهد بود. توجه داشته باشید که در این زمان شاید هنوز خودروی شما به صورت نرمال استارت می‌خورد اما آگاه باشید که ممکن است در تایمی که اصلا فکرش را نمی‌کنید باتری شما به اصطلاح بخوابد و خودرو استارت نخورد.این نکته را در نظر داشته باشید که این موضوع می‌تواند ناشی از ایراد سیستم شارژ موتور باشد.قابل ذکر است در باطری‌های خشک نشانگری در روی باتری نسب شده که در زمان سلامت به رنگ سبز است. اما هنگامی که عمر باتری رو به اتمام و یا خراب شده باشد این نشانگر به رنگ قرمز درخواهد آمد. باتری‌های چشمی شرکت سپاهان باتری دارای این قابلیت می‌باشند.برای باطری ماشین باطری اسیدی بهتر است یا باطری اتمی؟باطری‌های اتمی چون عمر بیشتری نسبت به باطری‌های اسیدی دارند همچنین آلودگی کمتری تولید می‌کنند و نیاز به کنترل و نگه داری ندارند قطعا باطری مناسب‌تری برای جک اس 3 می‌توانند باشند و شما می‌توانید باتری مناسب آن و قیمت باطری ماشین را در سایت باتری کار مشاهده کنیدباتری کار به عنوان یک استارت آپ تخصصی و امداد باتری شبانه روزی در زمینه فروش باطری ماشین و ارایه انواع بهترین باتری ماشین به فعالیت می‌پردازد. حمل، نصب و تست دینام و سیستم برقی خودرو پورشه کاین کاملا رایگان بوده و به جز هزینه باتری شما هیچ هزینه دیگری پرداخت نخواهید کرد. و همچنین تعویض باتری ماشین در محل انجام می‌شود.
رقص شفق‌های قطبی یقینا شفق‌ها با رنگ‌های گوناگونشان و رقص زیبایشان مانند امواج دریا، برای همگی جالب و حیرت انگیز هستند. گویی خداوند قلم به دست درحال نقاشی آسمان با آبرنگ است.شاید چگونگی شکل‌گیری این شفق‌های رنگارنگ برایتان جالب باشد .شکل‌گیری شفق‌های قطبیطوفان‌های خورشیدی ذراتی از جنس الکترون و پروتون و یون‌های سنگین هستند که در پی انفجارات سطحی خورشید از آن جدا شده و به سوی فضا از جمله زمین می‌آیند.تنها اثر شدید این طوفان همان پدیده Aurora یا شفق قطبی می‌باشد. این اشعه‌ها و ضربات طوفان خورشیدی به طور مستقیم زمین را مورد اصابت قرار نمی‌دهد. خوشبختانه میدان مغناطیسی زمین مانند سپری جلوی بسیاری از این تشعشعات را میگیرد و این میدان مغناطیسی زمین است که موجب می‌شود پدیده‌ی طوفان خورشیدی تبدیل به رخدادی زیبا به نام شفق قطبی شود. شفق قطبی در اثر برخورد همین تشعشعات به سپر مغناطیس زمین به وجود می‌آید که به صورت درخشش نورهای زیبایی دیده می‌شود. شفق قطبی در برخورد ذرات باردار از مگنتوسفر زمین که معمولا الکترون و گاهی اوقات پروتون هستند و ذرات سنگین‌تر با اتم‌ها و مولکول‌ها به وجود می‌آیند.شفق‌های قطبی در حول محور مغناطیسی زمین به وجود می‌آیند و تقریبا در محیطی دایره وار دور این محورها قابل مشاهده هستند. از آنجا که قطب مغناطیسی و جغرافیایی زمین کاملا بر هم منطبق نیست گاهی این شفق‌ها در مناطقی که انتطار ظهورشان را نداریم نیز دیده می‌شوند. در زمان فعالیت‌های شدید خورشیدی این شفق‌ها حتی از اوکلاهما و آتلانتا در ایالات متحده نیز می‌توانند دیده شوند.در سال 2011 چنین اتفاقی رخ داد اما احتمالا رکورد دیده شدن این شفق‌ها مربوط به سال 1862 میلادی و در زمان نبرد فردریکسبورگ در ویرجینیا بوده است. بسیاری از سربازان در دفتر خاطرات خود از این شفق‌های زیبا یاد کرده‌اند.شفق‌های قطبی در فنلاندهنگامی که الکترون‌ها و پروتون‌های جدا شده از سطح خورشید به دام میدان مغناطیسی زمین می‌افتند بیشتر آنها در جهت دایره‌های مغناطیسی مارپیچ زمین به سمت قطب‌های مغناطیسی حرکت می‌کنند، الکترون‌ها از یک سو و پروتون‌ها از سوی دیگر، این میدان‌های مغناطیسی در قطب‌ها به هم می‌رسند. از طرف دیگر همانطور که می‌دانید هوا از اتم‌های اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده است، در نواحی که شفق‌های قطبی رخ‌می‌دهد میزان اکسیژن بیشتر از مناطق دیگر است، از ارتفاع 100 کیلومتر تا 1000 کیلومتری با برخورد ذرات باردار به جو انرژی خود را به اتم‌های هوا می‌دهند.یون‌های اکسیژن و نیتروژن هوا انرژی دریافت شده را به صورت فوتون با طول موج‌های مختلف پخش می‌کنند. به ذرات تشکیل دهنده نور فوتون می‌گویند و طول موج آن‌ها مشخص کننده‌رنگ آن‌ها است.این ذرات 1 تا 100 کیلو الکترون ولت انرژی دارند. آن‌ها در اصل از سوی خورشید به سمت حومه‌ی زمین می‌آیند و بادهای خورشیدی کم انرژی نیز نامیده می‌شوند. این برخورد در اتمسفر توسط الکتریسیته، مولکول و اتم را بالاتر از اتمسفر بادار می‌کند. این انرژی محرک می‌تواند به صورت پرتو‌های نور یا برخورد خالی شود. اکثر شفق‌های قطبی سبز و قرمز توسط اتم‌های اکسیژن درست می‌شوند. مولکول‌ها و یون‌های نیتروژن هم قرمز بسیار کم رنگ و آبی بنفش را در شفق‌های قطبی ایجاد می‌کنند.شفق‌قطبی در نزدیکی قطب مغناطیسی شمالی زمین به صورت سبز بر افروخته و در هنگام طلوع خورشید به صورت قرمز کمرنگ دیده می‌شود. شفق‌های قطبی معمولا از سپتامبر تا اکتبر و از مارس تا آوریل اتفاق می‌افتند. بعضی از قبایل کانادایی به این پدیده رقص ارواح می‌گویند.شفق‌قطبی معمولا در قطب‌ها اتفاق می‌افتد. ولی به ندرت در عرض‌های جغرافیایی میانی نیز دیده می‌شوند وقتی که طوفان‌های مغناطیسی اتفاق می‌افتند. طوفان‌های مغناطیسی در دوره‌ی تناوب 11 ساله‌ی خورشیدی یا 3 سال بعد از این دوره‌ی تناوب اتفاق می‌افتند.همچنین آشکار است که شفق قطبی به هنگام روز بوجود می‌آید، بطوری که نور آن همواره در اتمسفر عرض‌های بالا انتشار می‌یابد. وجود شفق قطبی چندین قرن است که مورد شناسایی قرار گرفته است. در اوایل تصور می‌شد که شفق قطبی ناشی از بازتاب نور خورشید توسط یخ‌های قطبی است. نظریه دیگری عبارت از روشن شدن آسمان توسط خدایان بوده است. امروزه نظریه ذرات باردار شتاب‌دار مسیول این پدیده شناخته شده‌اند. در نیمکره‌ی شمالی شفق‌‌های قطبی از ساحل شمالی سیبری، اسکاندیناوی، ایسلند، مناطق جنوبی گرینلند و شمال کانادا و آلاسکا قابل مشاهده هستند، در نیمکره جنوبی نیز امکان به وجود آمدن شفق‌های قطبی وجود دارد اما نه به اندازه نیمکره‌ی شمالی. منطقه قابل مشاهده در نیمکره‌ی جنوبی عمدتا بر فراز قطب جنوب یا اقیانوس جنوب است. برای دیدن شفق‌های قطبی جنوب باید به تاسمانی بروید یا شاید از مناطق جنوبی آرژانتین و فالکلند نیز بتوانید این شفق‌ها را ببینید اما امکان آن ضعیف‌تر است.شفق‌های قطبی از ایستگاه فضایی بین المللیماهواره‌ها می‌توانند از شفق‌های قطبی عکس بگیرند، در حقیقت این شفق‌ها به‌قدری پر نور هستند که حتی از یک سیاره دیگر نیز هنگام شب زمین قابل مشاهده هستند. مدار ایستگاه فضایی بین‌المللی به حدی پایین است که گاهی اوقات از میان این شفق‌ها رد می‌شود ولی به علت چگالی کم این نورها سرنشینان ایستگاه متوجه این رخداد نمی‌شوند مگر در مواقعی که یک توفان خورشیدی صورت گیرد.هنگام رخ دادن توفان‌های خورشیدی با بالا رفتن تشعشات حول این ایستگاه به علت برخورد ذرات خورشیدی با جو، سرنشینان ایستگاه فضایی بین‌المللی به مناطق امن‌تر این ایستگاه می‌روند. در این زمان آن‌ها می‌توانند چنین تصاویر شگفت‌انگیزی از شفق‌های قطبی را از فضا ثبت کنند.دوره‌ی تناوب ظهور شفق‌های قطبیشفق‌های قطبی با دوره‌های متفاوت مشاهده می‌شوند. اختلاف دوره‌های شفق قطبی بعضی اوقات به چندین سال می‌رسد. مشاهدات چندین ساله آشکار ساخته‌اند که دوره‌های زیادی ماکزیمم شفق‌های قطبی بطور مرتب در 11 ٫ 5 سال تکرار می‌شوند . در طول این مدت ، شماره شفق‌های قطبی نخست سال به سال کاهش می‌یابد و سپس شروع می‌کند به زیاد شدن تا مقدار آن در 11 ٫ 5 سال از نو به ماکزیمم می‌رسد.آتش سردشفق‌های قطبی شبیه آتش‌اند اما حس‌گرما را انتقال نخواهند داد. حرارت از سرعت متوسط حرکت مولکول‌ها پدید می‌آید با این تعریف درجه‌حرارت در مناطق فوقانی جو می‌‌تواند تا هزاران درجه نیز بالا رود اما احساس گرما مساله‌ای دیگر است.به علت چگالی پایین هوا تا 100 کیلومتری سطح زمین دماسنج دمایی زیر 0 درجه را نشان خواهد داد، همانطور که قبلا گفتیم فاصله 100 تا 1000 کیلومتری از سطح زمین محل شکل‌گیری شفق‌های قطبی است پس نور شفق‌های قطبی از مناطقی سرد به چشم ما می‌رسد.با دوربین بهتر دیده می‌شوندشفق‌های نسبتا کم نور، بیشتر نور قرمز را از خود ساطع می‌کنند و دامنه از نورها که قابل مشاهده توسط شبکیه چشم انسان نیست، اما دوربین‌های دیجیتال نسبت به این نورها حساس‌ترند. با تنظیم آن‌ها برای نورگیری طولانی مدت در مکانی با آسمان کاملا تاریک و تمیز می‌توان عکس‌های فوق العاده جذاب و دیدنی تهیه کرد.شفق‌های سیاره‌ی مشتریسیارات دیگر نیز شفق قطبی دارندکاوشگرهای ویجر 1 و 2 اولین تصاویر را از شفق‌های مشتری و زحل و سپس اورانوس و نپتون به زمین مخابره کردند. بعد از آن تصاویری که تلسکوپ فضایی هابل از این رخداد به زمین مخابره کرد نشان می‌دهد که شفق‌های‌قطبی این سیارات منظومه شمسی از زمین بسیار قدرتمند‌تر است زیرا آن‌ها میدان مغناطیسی قوی‌تری دارند.در اورانوس شفق‌ها قدری عجیب هستند زیرا میدان مغناطیسی این سیاره تقریبا عمود بر محور چرخش آن است. بنابراین به جای آنکه مانند سیارات دیگر شفق‌ها به صورت نوارهایی حول محور مغناطیسی تشکیل شود بیشتر به صورت لکه‌های نورانی به چشم می‌خورد.این موضوع در تصاویری که تلسکوپ فضایی هابل در سال 2011 میلادی به زمین ارسال کرد به چشم می‌خورد اگرچه در اینکه شفق‌های اورانوس همیشه به این شکل باشند جای شک است زیرا از سال 1986 میلادی فضا پیمایی از نزدیک این سیاره نگذشته است.منابع: سایت ایرناسایت
متا فیزیک و همه چیز درباره آن تاریخچه متافیزیکتاریخچه متافیزیکاگر وارد کتابخانه شوید و به بخش متافیزیک ( Metaphysics ) مراجعه کنید، احتمالا با کتاب هایی در زمینه ماوراء الطبیعه مواجه می‌‌شوید. میدان‌های انرژی، ورتکس، تجربیات بعد از مرگ و . چراکه این روز‌ها در مجامع عمومی از متافیزیک به عنوان چیز هایی که ظاهرا در ورای دنیای طبیعی یافت می‌شوند و باطنی فرای واقعیت‌های قابل تصور ما دارند یاد می‌شود.اما تعریف آکادمیک متافیزیک کاملا متفاوت است. ارسطو کتابی را به عنوان " فیزیک " ( Physika ) در زمینه فلسفه نوشت که از جمله کتب درسی بنیادی در فلسفه غرب محسوب می‌شود و از آنجایی که کتاب بعدی او در این زمینه دارای عنوان خاصی نبود، دانشوران مکتب ارسطو از این کتاب به عنوان " کتاب بعد از فیزیک " که بعد از کتاب فیزیک می‌بایست مطالعه شود یاد می‌کنند یا همان متافیزیک ( Ta Meta Ta Physkia ).متافیزیک دان چه کسی است ؟یک متافیزیک دان فردی است که به دنبال درک ذات هستی و ماهیت واقعیت است. چرا اشیاء، نباتات، انسان و . وجود دارند؟ وجود در ابتدا به چه معناست؟بیشتر مطالعات فلسفی کم و بیش در مورد متافیزیک است و اغلب در تفکرات افراد، چه فیلسوف چه افراد عادی، آلمان هایی از متافیزیک وجود دارد چرا که همه ما تا حدودی عقیده‌ای راجع به هستی و واقعیت در ذهن خود داریم.برخلاف دیگر موضوعات، همه چیز در مطالعات متافیزیک بحث برانگیز است و حتی خود متافیزیک دان‌ها بر اینکه واقعا دنبال چه چیزی هستند و تحقیقات آنها در چه زمینه‌ای است اختلاف نظر دارند.مهم‌ترین کتاب‌ها در زمینه متافیزیک، کتاب‌های "متافیزیک" از ارسطو و "اخلاق" از اسپینوزا می‌باشند.متافیزیک در فلسفهمتافیزیک یکی از شاخه‌های فلسفه است که موجودیت، وجود، و جهان را مورد بررسی قرار می‌‌دهد. برخی از صاحب‌نظران اعتقاد دارند متافیزیک پایه و اساس فلسفه است. ارسطو از آن به عنوان " فلسفه اولی" یاد می‌کند ( یا "دانش"، ارسطو در برخی از نوشته‌های خود از آن به عنوان "دانشی که ما در جستجوی آنیم" یاد می‌کند) و بیان می‌کند این موضوعی است که به بررسی علت ابتدایی و منشاء هر چیزی می‌‌پردازد.متافیزیک در جست و جوی پاسخ به سوالات زیر است:ماهیت واقعیت چیست ؟دنیا چگونه موجودیت پیدا کرده است؟مبد و خاستگاه خلقت چیست؟آیا عالم خارج از ذهن موجودیت دارد؟چگونه ذهن مجرد از ماده می‌تواند بدن مادی را تحت ت ثیر قرار دهد؟اگر چیزها وجود دارند هدف آنها از موجودیت چیست؟آیا خداوند وجود دارد؟ یا خدایان؟ یا خدایی وجود ندارد؟نوشته‌های ارسطو در زمینه متافیزیک متشکل از 14 کتاب است که به نظر می‌رسد ارتباطی با یکدیگر ندارند چراکه به نظر کارشناسان این کتب حاصل دوران‌های فکری مختلف ارسطو بوده‌اند اما در حالت کلی متافیزیک ارسطو را می‌‌توان به سه بخش تقسیم کرد و این سه بخش شاخه‌های اصلی متافیزیک محسوب می‌شوند :آنتولوژیآنتولوژی ( Ontology )، که مطالعه وجود و موجودیت (هستی) محسوب می‌شود و شامل بررسی صفات، و خصوصیات هر چیز ذهنی یا فیزیکی و برسی ماهیت تغییر آنها می‌شود. اصلی‌ترین مسیله در این بخش این است که چه واقعیت هایی وجود دارند و خواص آنها چیست؟ منشاء این کلمه یونانی است که On به معنی مطالعه و Logos به معنی واقعیت است.تیولوژی ( Theology )، این بخش در زمینه مطالعه خداوند است و شامل بررسی ماهیت مذهب، جهان، وجود دنیای ابدی، سوالات مربوط به آفرینش و دیگر موارد روحانی و مذهبی می‌شود. اصلی‌ترین مسیله در این بخش پاسخ به این سوالات است :آیا خداوندی وجود دارد؟تعریف خداوند چیست؟خداوند از بندگان چه چیزی می‌خواهد؟علوم متعارفه ( Universal Science )، این بخش در مورد اصول ابتدایی مانند منطق و استدلال است، مسایلی مانند اصل عدم تناقض. درک این بخش کمی دشوار است اما در حالت کلی هدف اصلی آن پاسخ به سوالات ابتدایی و اصول اولیه است سوالات مربوط به منشاء آفرینش و جهان هستی.در رابطه با تییسم، جواب این سوالات معمولا در تمام موارد خداوند است و در بیشتر موارد بیان می‌‌شود که جواب دیگری برای پاسخ به این سوال ممکن نیست و همچنین استنباط می‌شود که موجودیت چیزهایی مانند عالم و منطق و استدلال دلیلی بر اثبات خداوند است.در زمان‌های مختلف تاریخ بشر، موضوع متافیزیک با استدلال‌‌های بی دلیل بودن و مبهم بودن مورد انتقاد شدید قرار گرفته است. متافیزیک در واقع یک بیانیه است که ایده‌ای را در مورد جهان آفرینش مطرح می‌کند و در عین حال که منطقی به نظر می‌رسد اما در نهایت از لحاظ تجربی قابل ت یید نیست و نمی‌توان آن را آزمایش یا اثبات کرد.موجودیت و آگاهیموجودیت ( Existence )، (یعنی وضعیتی که در آن چیزی در حال حرکت است) بدیهی است ( یعنی قایم بر ذات است و برای موجودیت خود نیازمند به اصل دیگری نیست)، چراکه برای کلیه علوم ضروری است و بدون تصدیق آن هیچ گونه تکذیبی امکان پذیر نیست. انکار چیزی زمانی قابل تصور است که موجودیت آن متصور شده باشد، بنابراین " وجود موجودیت " امری بدیهی است که ثابت می‌کند چیزی وجود دارد (در مقابل این که چیزی وجود ندارد).آگاهی ( Consciousness ) یک ویژگی است که چیز هایی را که وجود دارند درک می‌کند و آنها را از یکدیگر متمایز می‌کند. رنه دکارت در جمله معروف خود می‌گوید من فکر می‌کنم پس هستم ( Cogito Ergo Sum ). او اظهار می‌دارد که آگهی نیز بدیهی است چراکه شما از لحاظ منطقی نمی‌‌توانید موجودیت ذهن خود را انکار کنید، چراکه برای انکار آن ناگزیر هستید از ذهن خود استفاده کنید.اگرچه، چیزی که دکارت به آن اشاره‌ای نداشته است این است که آگاهی یک ویژگی است که چیز هایی را که وجود دارند درک می‌کند، بنابراین در بیرون خودش نیاز به چیزی دارد تا بتواند استنباط کند و نیازمند و وابسته به موجودیت است. یعنی چیزی باید در ابتدا وجود داشته باشد تا آگاهی بتواند آن را درک کند.تقدم وجود بیان می‌کند که موجودیت ابتدایی است و آگاهی ثانوی است، چراکه اگر چیزی وجود نداشته باشد که قابلیت درک کردن داشته باشد آگاهی وجود نخواهد داشت. در واقع این موجودیت است که لازمه امکان پذیر بودن آگاهی است. آگاهی واقعیت را خلق نمی‌کند بلکه کاملا وابسته به واقعیت است.ذهن و مادهبحث‌های ابتدایی در مورد ماهیت ماده در خصوص شناخت منشاء اصلی شکل گیری جهان بوده است (مانیسم). آب، هوا، بیکران و آتش توسط صاحب نظران آن دوران به عنوان منشاء اصلی در کتب مختلف یاد شده است. در میان تمام این نظریه‌ها، دموکریت نظریه اتم ( Atomism ) را قبل از پذیرفته شدن در علوم پیشرفته و مدرن امروزی مطرح کرده بود.ماهیت ذهن و رابطه آن با بدن نیز سال هاست که ذهن افراد را به خود مشغول کرده است. در این مطالعات موضوعاتی مانند ماهیت ذهن، رویداد‌های ذهنی، خواص ذهنی، و آگاهی و همچنین رابطه آن با بدن فیزیکی مورد بررسی قرار می‌گیرد.در قرن هفدهم ، دکارت راه‌حل دوگانه گرایی (دوآلیسم) را مطرح کرد. این نظریه بیان می‌دارد که ذهن و بدن از یکدیگر مجزا هستند و کاملا متفاوت اند. ذهن امتداد مکانی ندارد و چیزهای مادی نمی‌توانند فکر کنند. ایده آلیسم‌ها و مکتب ایده آلیسم آلمانی معتقدند که ایده‌ها بر اشیاء فیزیکی مقدم هستند و این ایده‌ها هستند که امکان بودن را برای اشیا فراهم می‌کنند. ایده آلیسم اساسا مانیسم (در مقابل دوآلیسم) محسوب می‌شود، چراکه آنها اعتقاد دارند یک اصل و یا یک ماده منش تمام جهان است.اسپینوزا و راسل جنبه هایی از این دو مکتب را پذیرفتند و مکتب وحدت گرایی خنثی ( Neutral Monism ) را شکل دادند. آنها می‌گفتند که موجودیت از یک ماده به وجود آمده است که نه فیزیکی است نه ذهنی اما نمود و خواص هر دو را شامل می‌شود.در قرن گذشته علومی مانند تیوری اتم، تیوری تکامل، و علوم اعصاب به طرق مختلف نشان داده‌اند که ذهن و مغز انسان به صورت فیزیکی با هم در تعامل و ارتباط هستند، اما ماهیت این ارتباط هنوز مشخص نیست و قابل بحث است. بنابراین می‌توان گفت متافیزیک قرن بیستم در واقع فیزیکالیسم یا متریالیسم است و راه حل مانیسم را پیشنهاد می‌دهد که در آن ماده و ذهن را نمود هایی از یکدیگر بیان می‌کند.اشیاء و خواص آنهاجهان آفرینش شامل اشیاء و ذرات فیزیکی و انتزاعی است. آنچه که در مورد فیزیکی و انتزاعی بودن اشیاء و ذرات مشترک است خواص آنهاست. متافیزیک دان‌ها علاقه مند به بررسی ماهیت اشیاء و خواص آنها و رابطه بین این دو هستند.این همانی و تغییراین همانی آن است که چیزی را از لحاظ دارا بودن کیفیت و یا مشخصاتی قابل تعریف و قابل تشخیص می‌کند و آن را از دیگر چیز‌ها متمایز می‌کند (آنچه شباهت و تفاوت را قابل تصور می‌کند). بنابراین اگر شیء "الف" مشابه شیء "ب" است، خصوصیات " الف " و" ب "مشترک است و عکس آن نیز صادق است (در غیر این صورت این همانی محسوب نمی‌شوند) .این قانون ارسطو بیان می‌کند که برای موجودیت، یک موجود باید خواص ویژه‌ای داشته باشد. یک چیز باید خودش، خودش باشد و نمی‌تواند چیز دیگری باشد. مفهوم این همانی از اهمیت بالایی برخوردار است این موضوع صریحا مشخص می‌کند که واقعیت یک ماهیت قطعی دارد که آن را قابل شناخت می‌کند و از آنجایی که به روش خاصی موجودیت پیدا کرده است بنابراین تناقضی در آن وجود ندارد (وقتی هر کدام از دو ایده، ایده دیگر را نقض می‌کنند).تغییر یعنی دگرگونی. برای آنکه چیزی تغییر کند نیازمند عمل قبلی است. رابطه علت و معلول قانونی است که بیان می‌دارد هر معلولی با علت خاصی به وجود آمده است.ما به طور غریزی از تغییراتی که در طول زمان اتفاق می‌افتند آگاه هستیم ( به عنوان مثال، افتادن برگ درختان). یونانیان باستان در مورد ماهیت تغییر بسیار افراطی عمل کرده بودند: پارمنیدس رخ دادن تغییر را کاملا انکار می‌کرد اما هراکلیتوس معتقد بود تغییر در همه جا وجود دارد.زمان و مکانریالیسم معتقد است که زمان و مکان موجودیتی مستقل از ذهن انسان دارند. در مقابل آن، ایده‌آلیسم بیان می‌کند که زمان و مکان ساختاری ذهنی هستند که استدلال ما از واقعیت را شکل می‌دهند، در غیر این صورت چیزی غیر واقعی هستند.دکارت و لایبنیتس معتقد بودند که بدون اشیاء فیزیکی مکان بی معنی است چراکه مکان چهار چوبی است که ما به واسطه آن می‌‌توانیم رابطه اشیاء فیزیکی با یکدیگر را درک کنیم. از طرف دیگر، نیوتن به مکان مطلق ( Absolute Space ) معتقد بود که می‌توانست بدون وجود ماده موجودیت داشته باشد. انیشتین مسیله نسبیت را بیان کرد و باور داشت مکان رابطه‌ای بین اشیاء است و لازمه آن وجود ماده است و بدون ماده نمی‌تواند موجودیت داشته باشد.فلسفه و فیزیک در مورد زمان، بحث جهت آن را ( Time ' s Arrow ) مورد بررسی قرار می‌‌دهند. این مفهوم در سال 1927 توسط ادینگتون مطرح شد. این مفهوم دلالت بر عدم تقارن زمان دارد و نشان دهنده آن است که زمان یک جهت مرجع دارد. سوال اصلی در اینجا این است که آیا زمان قابل برگشت است یا متقارن است؟دین و عوالم روحانیتیولوژی مطالعه خداوند و ماهیت عوالم روحانی است. فلسفه دینی سوالات زیر را مورد برسی قرار می‌دهد :آیا عوالم روحانی به طور مستقیم در عالم مادی دخالت دارند؟ (تییسم) یا عوالم روحانی عالم ماده را خلق کرده است اما در آن دخالتی ندارد؟ (دییسم)آیا یک خدا وجود دارد؟ (مونوتییسم) یا خدایان زیادی وجود دارد؟ (پلی تییسم) یا خدایی وجود ندارد؟ (آتییسم یا اومانیسم) یا دانستن آن غیر ممکن است؟ (آگنوستیسم)آیا خداوند و عالم مادی یکی هستند؟ (پانتییسم یا مونیسم) یا متمایز از یکدیگر هستند؟ (پاننتییسم یا دوآلیسم)آیا اعتقادات دینی بر مبنای ایمان و الهام هستند (فدییسم) و یا بر مبنای دلیل و منطق؟(دییسم)ضرورت و امکانیک واقعیت ضروری در تمام عوالم درست است ( اگر این طور نبود برای ما قابل تصور نبود). یک واقعیت ممکن می‌تواند در یک عالم درست نباشد اما در عالم دیگر درست باشد، حتی اگر در عالم واقعی درست نباشد. ایده عوالم ممکن برای اولین بار توسط لایبنیتس مطرح شد اگرچه دیگران نیز با جزییات بیشتری به این موضوع پرداختند به ویژه فیلسوف آمریکایی دیوید لوییس که نظریه واقع‌گرایی موجهه ( Modal Realism ) را مطرح کرد.موضوعات انتزاعی و ریاضیاتبرخی از فیلسوفان معتقدند که موضوعات انتزاعی مثل اعداد، ریاضیات و موجودیت‌های ساختگی و خواصی که می‌‌تواند در چند موجودیت وجود داشته باشد ( مثل قرمزی، چهارگوشی، .) وجود دارند که خارج از محدوده زمان و مکان هستند.مکتب ریالیسم با افلاطون و نظریه مثل یا ایده‌ها ( Platonic Forms ) نشان داد که عوالم دیگر وجود دارند.از طرف دیگر نومینالیسم بیان می‌کند که چیزی به عنوان موضوعات انتزاعی دارای ماهیت یا ذات نیستند و تنها یک عنوان و اسامی قراردادی هستند. یعنی نشانه‌ها و نماد هایی هستند که وجود عینی و واقعی ندارند. آن‌ها بیان می‌کند که یک شیء نمی‌تواند به صورت همزمان در مکان‌های مختلف وجود داشته باشد.ریالیسم معتدل ( Moderate Realism ) سعی دارد ارتباطی بین نومینالیسم و ریالیسم پیدا کند و بیان می‌کند مکانی که خواص در آن وجود داشته باشند، وجود ندارد.مفهوم گرایی ( Conceptualism ) بیان می‌کند خواص اشیاء تنها در ذهن وجود دارد و واقعیت آن‌ها در گستره زمان و مکان نیست.فرمالیسم ( Formalism ) و داستان گرایی ( Fictionalism ) معتقدند که موضوعات ریاضی هیچگونه موجودیتی ندارند و آنتی ریالیسم محسوب می‌شوند.جبرگرایی و اختیار آزادجبر گرایی یک قضیه فلسفی است که بیان می‌کند تمام رخداد‌ها، من جمله درک انسان از واقعیت و تصمیمات و همچنین اعمال او به دست زنجیره‌ای پیوسته از رخداد‌های پیشین به طور کامل تعیین شده است. بنابراین تنها یک آینده متصور است و هیچ اتفاقی از روی تصادف نیست، ناگهانی نیست و هیچ گونه اتفاق راز آلود یا معجزه‌آسایی رخ نخواهد داد.این فرض بیان می‌کند که چیزی به عنوان قوه اختیار آزاد وجود ندارد.جبر گرایان سخت مانند اسپینوزا معتقدند که قوه اختیار و جبر، جدا از یکدیگر موجودیت دارند.این در حالی است که جبرگرایان معتدل مانند توماس هابز معتقدند که این دو ایده می‌توانند در کنار یکدیگر باشند.جبرگرایی به این معنا نیست که انسانیت یا انسان‌ها هیچگونه ت ثیری بر آینده ندارند جبرگرایی بیان می‌کند که میزان ت ثیر فرد بر آینده وابسته به گذشته و زمان حال است. جبرگرایی برخلاف فتالیسم در مقابل اختیار قرار ندارد.کیهان شناسی و کیهان زاییکیهان شناسی ( Cosmology )، شاخه‌ای از متافیزیک است که جهان را به عنوان مرجع زمان و مکان مورد بررسی قرار می‌دهد. یکی از اهداف کیهان شناسی توصیف عالم است و قابل توجه‌ترین نظریه در این مورد نظریه بیگ بنگ ( The Big Bang Theory ) است. از لحاظ تاریخی معمولا این موضوع در قالب دین و مذهب بررسی می‌شد اما استفاده مدرن و امروزی آن در زمینه پاسخ به سوالاتی مربوط به جهان و عالم هستی است که فرای علوم فیزیکی قرار دارد. کیهان زایی ( Cosmogony ) مطالعه سرآغاز است، تکامل و سرانجام نهایی جهان، اما این دو موضوع رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند.
چرنوبیل در سال 1986 متخصصات هسته ای;آزمایشی را بر روی یکی از چهار راکتور در چرنوبیل واقع در اکراین انجام دادن.بعد انفجاراونا سیستم خنک کننده پشتی خاموش کردن و بجای 15 میله بور_کارمیدی که استاندارد اینکاره، از 8 میله برای کنترل نرخ شفافیت هسته اتمی استفاده کردن.اینکار منجر به واکنش زنجیره‌ای غیرقابل کنترلی شد که کلاهک بتنی راکتور را تخریب کرد.و حدود صد‌ها بار بیشتر از بمب‌های هیروشیما و ناکازاکی پرتو به بیرون جاری شد.این فاجعه یکی از شدید‌ترین اتفاقات تاریخ بشر است.در ناحیه چرنوبیل حدود 4300 نفر کشته و بیش از 70000 نفر برای همیشه معلول و ناتوان شدند.این فاجعه باعث جهش ژنتیکی مردم منطقه بعد از گذشت سالها شده، متولد شدن نوزادایی بی دست و پا ناتوان و معلول.یکم میخوایم راجع بحث RBMK صحبت کنیم این راکتور یکی از هوشمندانه‌ترین طراحی‌ها در نسل خودش بوده.این نوع راکتور‌ها طوری طراحی شده بودن که بهره بردار بدون خاموش کردن راکتور بتونه سوخت رو عوض کنهاما چرا چرنوبیل دچار حادثه شد؟روز حادثه قرار بوده یک ازمایش انجام بشه محققین مخواستن بدونن که وقتی برق نیروگاه قطع میشه و به تبع اون پمپ‌ها از کار میوفتن سیستم تا کجا میتونه بدون پمپ‌ها کار کنه.راکتور چرنوبیل از خنک کننده اب و کند کننده گرافیت استفاده میکرده راکتور‌های دیگه بیشر از اب سبک یا سنگین برای اینکار استفاده میکنند.نکته‌ای که وجود داره چرنوبیل اولین حادثه هسته‌ای جدی نبوده بزرگترین هم نبوده اولین فاجعه اتمی‌تری مایل آیلند هست و فوکوشیما هم بزرگ‌ترین حادثه اتمی دنیاس.به این عکس نگاه کنید. چی میبینین؟به این عکس میگن پای فیل ،این عکس باقی مانده هسته‌ی راکتور چرنوبیله که حدود دو متر عرضشه و صد‌ها تن ورزنش.میزان رادییشن این عکس اونقدر زیاده که اگه بهش نگا کنیم میمیریم ،حالا این عکس چجوری گرفته شده؟در واقع این تصویریه که یک دوربین چرخدار کنترل از راه دور از گوشه یک ایینه گرفته. - nuclear - disaster - in - pictures عکس هایی از بعد فاجعه.
جعبه ابزار تشخیص چرندیات تفکر نقادانه، مهم‌ترین ابزار برای مبارزه با چرندیات استچند روش دم دستی و کلی برای تمییز واقعیت‌های علمی و استدلال‌های منطقی از شبه‌علم، خرافات و مغالطاتدر دنیای امروز که در محاصره و هجوم انواع اطلاعات، اخبار، توصیه‌ها، استدلال‌ها و گزاره‌های علمی و یا به ظاهر علمی هستیم، تشخیص واقعیات علمی از چرندیات به راستی مهارت خاصی است که یادگیری آن مستلزم آموزش، تمرین و آموختن سواد ویژه‌ای است. سواد ویژه‌ای که آموزش آن در کشورهای توسعه‌یافته‌از سال‌های اولیه‌ی دبیرستان، در غالب برنامه‌ی درسی مطالعات علم و یا برنامه‌های آموزشی برای تقویت مهارت تفکر نقادانه گنجانیده شده‌است. مهارتی که امروز گسترش و فراگیری آن در میان شهروندان، یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی کشورهاست.با گسترش اینترنت و نفوذ آن در ابعاد گوناگون زندگی فردی و اجتماعی، فراگیری شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهای پیام‌رسان گوشی‌های هوشمند، هر روزه باحجم عظیمی از اطلاعات مواجه‌ایم. از طرف دیگر با گسترش شتابناک حوزه‌های معرفتی بشر در گستره‌های گوناگون علم، دیگر انتظار حتی اشراف نسبی بر شاخه‌های مختلف علوم بیهوده و مضحک است. در نبود چنین اشرافی برای هیچکس در دنیای امروز، پرسش اساسی اینجاست که چطور می‌توان واقعیات علمی در حوزه‌های گوناگون را از چرندیات تشخیص داد؟ این پرسش وقتی پراهمیت‌تر می‌شود که توجه کنیم بسیاری از پیام‌ها و توصیه‌ها و اخباری که دریافت می‌کنیم در سمت‌گیری و تصمیم‌گیری‌های مهم ما در کنش‌های اجتماعی و زندگی روزمره، نقشی چشم‌گیر و حیاتی ایفا می‌کنند. همه‌ی ما با پیام‌ها و یا مطالبی مواجه شده‌ایم که ما را از خرید محصولی خاص به دلایلی باز می‌دارد و یا عواقب استفاده از آن‌ها را به ما هشدار می‌دهد، یا قصد دارد ما را از واقعیتی علمی آگاه کند، یا در صدد است ما را به انجام یا منع از انجام عملی ترغیب کند و یا بازدارد و یا جمله‌ای را از بزرگی نقل می‌کند. ماجرا وقتی جدی‌تر است که امور به سلامت جسمی و یا روانی ما مرتبط می‌شوند و یا به صرف هزینه‌های مادی می‌انجامد. مثلا ممکن است دوستی به شما توصیه کند که برای درمان بیماری به درمانگران هومیوپاتی و فرادرمانی رجوع کنید و یا سراغ انرژی درمانی بروید. یا مثلا برای اتخاذ تصمیمی شما را به فال قهوه یا انرژی کاینات و جذب و کارما و طالع‌بینی حواله می‌دهند. معمولا جمله‌ی کلیدی همه‌ی مدافعان هم این است: "از لحاظ علمی اثبات شده است که ."در این نوشتار قصد ندارم به شبه‌علم و خطرات آن بپردازم. صرفا می‌خواهم چند ابزار عمومی معرفی کنم که می‌تواند بسیاری از مواقع راهنمای ما در تشخیص چرندیات باشد. بخش بزرگی از چرندیات از شگردهای یکسانی استفاده می‌کنند.یکم: شکاک باشیممقصود آن نوع شکاکیتی که در حوزه‌ی اخلاق مذموم است، نیست. شکاکیت در حوزه‌ی فردی و اخلاقی با شکاکیت در حوزه‌ی اندیشه متفاوت است. شکاکیت در حوزه‌ی اندیشه یعنی با هر گزاره‌ی فکری و یا علمی که مواجه می‌شویم به درستی آن شک کنیم و تنها آن را با دلایل محکم و مستدل بپذیریم. درستی یک نظر و یا اندیشه به گوینده‌ی آن ربطی ندارد. شکاکیت و نگاه انتقادی به اندیشه‌ها، موتور محرک علم مدرن و از ویژگی‌های اصلی تفکر علمی است. نگاه انتقادی یعنی بتوانید انسجام منطقی ساختار استدلالی را تشخیص دهید و یا بتوانید بخش‌راست سخنی را از بخش ناراست آن بازشناسید و تفکیک کنید. یکی از تکنیک‌های عمومی چرندیات این است که معمولا در آن‌ها سخنان خلاف واقع و یا غیرعلمی را در کنار مجموعه‌ای از جملات درست یا علمی قرار می‌دهند.دوم: موارد خیلی عجیب و یا ادعاهای بزرگ مشکوک هستنددختری 16 ساله در زیر زمین خانه انرژی هسته‌ای تولید کرده‌است.در پنجم شهریور ماه امسال مریخ را به اندازه‌ی ماه بدر در آسمان می‌بینید.محققان ایرانی به واکسن ایدز دست یافتند.با به‌کارگیری این توصیه‌ها یا فرستادن این متن به ده نفر یک شبه پولدار/موفق/خوشبخت می‌شوید.احتمالا شما هم دست‌کم با یکی از موارد بالا مواجه شده‌اید. ادعاهای بزرگ معمولا قصد فریب شما را دارند. باید به این نکته توجه داشت که گرچه جهان علم مملوء از عجایب، زیبایی‌ها و حتی باورنکردنی‌هاست اما توجه داشته باشید که علم معمولا زیبایی‌ها و شگفتی‌های خود را به اهلش نشان می‌دهد: آن‌هایی که شکیباترند و تحمل سختی‌های مسیر شناخت علمی را دارا هستند. نکته‌ی مهم این‌جاست که جهان علم خودش به قدری زیبایی و شگفتی دارد که برای مبهوت‌شدن نیازی به شعبده‌بازی‌های شبه‌علم و حرف‌های خلاف واقع نیست. عکس ماه بر فراز شهر ریودوژانیروی برزیل به دست شما هم رسید؟ وقتی این عکس را دریافت کردم فکر می‌کردم وقتی این همه عکس نجومی واقعی و زیباتر حتی وجود دارد چرا باید چنین عکس ساختگی‌ای دست به دست شود.سوم: به منابع توجه کنیماگرچه ذکر منبع و یا نقل قول کردن از شخص موثقی الزاما دلیلی بر درستی ادعا نیست، اما نه آنقدر وقت داریم و نه آنقدر معلومات که درباره‌ی تمام جوانب زندگی بسیار پیچیده‌در دنیای امروز تخصص پیدا کنیم. پس باید در بسیاری از امور به نظر کارشناسان متخصص و یا منابع معتبر اعتماد کنیم. هر سایت و یا حتی کتابی الزاما منبع معتبر نیست. هر سایتی که به زبان انگلیسی هم هست همینطور. بعضی وقت‌ها در چرندیات، منابعی ذکر می‌شود که وجود خارجی ندارند! گاهی وقت‌ها هم منابع را اینطور اعلام می‌کنند: دانشمندان ژاپنی ثابت کرده‌اند که . در هیچ متن معتبر و یا آکادمیکی منبع اینطور اعلام نمی‌شود، چرا که معرفی این‌گونه، قابلیت مراجعه ندارد، به زبان ساده اگر بخواهید اعتبار منبع را چک کنید هیچ اسم خاصی اشاره نشده که بتوانید آن را چک کنید. گاهی اوقات هم منبع ذکر شده معتبر است اما وقتی مطلب را در منبع معرفی شده می‌بینید آنی نیست که گوینده عنوان کرده‌است. استفاده از فیلم و عکس هم دلیل کافی بر اعتبار ادعایی نیست. روش‌های حقه و فریب فراوانی در ساخت فیلم و عکس وجود دارد.چهارم: گوگل کنیمگوگل کردن را به بخشی از زندگی روزانه‌ی خود اضافه کنید. شما تقریبا درباره‌ی همه چیز می‌توانید اطلاعات وسیعی در اینترنت بیابید. اگرچه پیدا کردن اطلاعات مورد نظر و مرتبط با موضوع از منابع معتبر در دنیایی از اطلاعات، مهارتی است که نیاز به آموزش و تمرین دارد، اما در بسیاری از موارد با یک سرچ ساده می‌بینید که منبع ذکر شده وجود خارجی ندارد و یا مخدوش است. به‌طور مثال در متنی به منبع اینطور اشاره می‌شود: به نقل از دکتر یوسف اسکندری رییس بیمارستان ابن سینا . با یک سرچ ساده می‌فهمید که بیمارستان ابن سینا از بدو تاسیس چنین رییسی با این نام به خود ندیده است!به خصوص اگر تصمیم به بازنشر پیام و یا متن خاصی را داشتیم حتما پیش از این کار یک جست وجوی ساده‌ی چند دقیقه‌ای انجام دهیم تا از صحت و سقم مطلب مطمین شویم. با اینکار به جای تکثیر شایعات و چرندیات از گسترش‌شان جلوگیری می‌کنیم. به جست‌وجوی قبل از انتشار متعهد باشیم. اگر نه وقت این کار را داریم و نه تخصصی در موضوع متن، آن را منتشر یا بازنشر نکنیم.پنجم: کلمات قلمبه سلمبه، عبارات مبهم، غلط‌های املایی و آمارهای فریبندهباز هم یکی از نشانه‌های عمومی چرندیات استفاده از کلمات قلمبه سلمبه یا مبهم است. استفاده از کلماتی مانند فیزیک کوانتوم، انرژی کیهانی، نسبیت، انرژی افراد، اشعه‌ی مواد و .الزاما به متن اعتبار نمی‌بخشند. اتفاقا اگر دیدید در استفاده از چنین کلماتی اغراق شده است به اعتبار متن شک کنید. خیلی از کلمات هم در این متون مبهم هستند. مثلا وقتی می‌گویند انرژی امواج، معلوم نیست مقصودشان آیا همان انرژی حاصل از امواج الکترومغناطیسی در فیزیک است که همه اشیاء بسته به دمایشان در طول موج‌های مختلف از خود گسیل می‌کنند؟!چرندیات را غالبا افراد کم‌سواد و دور از علم تولید می‌کنند، در نتیجه در بسیاری از این دست متون غلط‌های املایی و نگارشی فاحش وجود دارد. چنین غلط‌هایی هشدارهایی برای بی‌اعتباری متن‌هاست.آمار فریبنده نیز یکی از ابزارهای تبلیغات و یا اغراق درباره‌ی موضوعی خاص است. مثلا توجه کنید جایگاه ایران در رتبه‌ی نخست رشد علمی جهان به معنای رتبه‌ی نخست در تولید علم نیست. رشد در اینجا کلمه‌ی کلیدی است. فرض کنید کشور الف سال گشته 10 مقاله تولید کرده‌است و در سال بعد 100 مقاله. کشور ب سال گذشته 100 هزار مقاله و سال بعد 150 هزار مقاله. کشور ب با تولید 50 هزار مقاله‌ی بیشتر در سال جدید رشد کمتری از کشور الف داشته است. کشور الف رشدی 1000 درصدی داشته و کشور دوم رشدی 50 درصدی.از این گذشته باید توجه کنیم که آیا صرف تعداد مقالات علمی - بدون در نظر گرفتن کیفیت مقالات، میزان ارجاع، اثرگذاری و متغیرهای دیگر - نشان‌دهنده‌ی توسعه‌ی علمی یک کشور است؟! 6 . حواستان به مغالطات باشددانش‌تان را درباره‌ی انواع مغالطه افزایش دهید. چرا که آن‌ها یکی از مهم‌ترین ابزار فریب در استدلال، حقه و سوءاستفاده‌هاست. مغالطه حقه‌ای در استدلال است که نویسنده یا گوینده وقتی می‌خواهد نتیجه یا ادعایی را به شما بقبولاند ممکن است از آن استفاده کند. البته در بسیاری از مواقع خودمان هم بدون اینکه آگاه باشیم ممکن است در گفت وگوهای روزمره، ابراز نظرات و یا متن‌هایی که می‌نویسیم از مغالطات استفاده کنیم. آگاهی از انواع مغالطات علاوه بر اینکه باعث می‌شود فریب چرندیات را نخوریم سبب شده خودمان هم آدم‌های معقول‌تری بشویم و عقاید و نظراتمان انسجام منطقی بیشتری داشته‌باشد.تعداد مغالطات زیاد است اما تنها به نام مهم‌ترین آن‌ها که در چرندیات بیش از همه استفاده می‌شود اشاره می‌کنم. به راحتی مطالب فراوانی می‌توانید درباره‌ی آن‌ها در اینترنت و کتاب‌ها بیابید. (کتاب راهنمای تفکر نقادانه/ترجمه‌ی کوروش کامیاب، یک منبع کتابی خوب و سایت گمانه با آدرس از منابع ارشمند در این زمینه هستند.) مغالطه‌ی اشتراک‌لفظ ( equivocation Fallacy )، استناد به نظر اکثریت ( Ad Populum Fallacy )، استناد به مرجع مشکوک (مختصری در بند سوم بدان اشاره شد)، توسل به احساسات، آرزو اندیشی، کلی‌گویی خوش آب‌ورنگ از پرتکرارترین مغالطات در چرندیات هستند. 7 . در نقل قول‌ها به حوزه‌ی تخصصی افراد توجه کنیمدکتر سمیعی جراح حاذق ایرانی در حوزه‌ی مغز و اعصاب است. این امر مستلزم این نیست که ایشان در فلسفه، تاریخ، عرفان، سیاست، هنر، ادبیات و سایر حوزه‌های اندیشه‌ی بشری متخصص باشند و جملاتی به ایشان منتسب شود و این انتساب دلیلی بر درستی گزاره‌ها شود. انتساب متنی به ایشان در حوزه‌های تخصصی بی‌ارتباط، اثری در قدر و ارزش متن نمی‌گذارد. آنتوان چخوف، فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، صادق هدایت، کوروش، حسین پناهی و دکتر علی شریعتی از دیگر ستاره‌های ما در شبکه‌های اجتماعی و تلگرام هستند! بسیاری از این دست نقل‌قول‌ها اساسا هیچ ربطی به شخصیت نویسنده و بافت فکری او ندارند. در انتشار نقل قول‌ها بسیار دقت کنیم و اگر ضرورتی در انتشار اندیشه‌ای می‌بینیم از منابع دست اول استفاده کنیم. 8 . هشدارهای مهم و حیاتی از طریق خاله اقدس به اطلاع ما نخواهد رسیدهشدارهای مهم در حوزه‌ی سلامت و ایمنی را معمولا رسانه‌های خبری، تلوزیون و روزنامه‌های کثیرالانتشار اعلام می‌کنند. اگر داعش خرماهای آلوده به اکسالات آمونیوم تولید کرده و به ایران فرستاده باشد این امر در تلگرام از طریق خاله اقدس به گوش ما نمی‌رسد. مواردی مانند پپسی فلج کننده، برنج مسموم، سرطان‌زا بودن پوشش روی کارت شارژ و امواج سرطان‌زای موبایل و مواردی ازین دست اگر هم استثنایا از چرندیات نباشند توسط نهادهای ذی‌صلاح به طور عمومی اعلام می‌شوند.و در آخرپرداختن به دلایل روانشناختی و اجتماعی گسترش چرندیات و میل عمومی برای بازنشر آن‌ها در جامعه امری است که متخصصان علوم اجتماعی و روانشناسی باید بدان بپردازند و از حوزه‌ی تخصصی نگارنده خارج است. اما به نظر می‌رسد سرانه‌ی مطالعه‌ی ناچیز، اطلاعات بسیار اندک از چیستی علم و چگونگی کارکرد آن و فقدان برنامه‌ای برای تقویت مهارت تفکر نقادانه در مدارس و دانشگاه‌ها از دلایل عمده‌ی رشد چرندیات و همه‌گیری آن در جامعه است. در انتشار و بازنشر مطالب وسواس داشته و متوقف‌کننده‌ی چرخه‌ی شایعات و چرندیات باشیم.
ادیسون دلقکی بیش نبود! سلام خدمت دوستان خوبم بهراد قاسمی هستم مدیر و مسس رسانه‌ی بازی یار من امروز در مورد مظلوم‌ترین , باهوشترین و دیوانه‌ترین دانشمند جهان بحثی خواهیم داشت به این صورت که اول داستان زندگی او را برسی خواهیم کرد سپس به اختراعات عجیب و خواهیم پرداخت در ادامه با من همراه باشید .نیکولا تسلا ( nikola tesla ) دانشمند صربستانی - آمریکایی متولد 10 جولای 1856 در دهکده‌ی اسمیلیان امپراتوری اتریش (کرواسی کنونی) است. تسلا عناوین علمی زیادی از جمله مخترع، مهندس برق، مهندس مکانیک، فیزیک‌دان و دانشمند آینده‌نگر را به خود اختصاص داده است. معروف‌ترین دستاورد این دانشمند بزرگ، سیستم تامین برق مدرن جریان متناوب یا AC است.نیکولا تسلا در امپراتوری اتریش به دنیا آمده بود و تحصیلاتی عالی در علوم فیزیک و مهندسی داشت. او در دهه‌ی 1880 با کار در شرکت‌های مربوط به فناوری‌های ارتباطی و همچنین شرکت Continental Edison ، تجربیات مفیدی در علوم الکتریسیته کسب کرد. پس از مهاجرت به آمریکا در سال 1884 و فعالیت کوتاه در شرکت Edison Machine Works ، این شرکت را برای پیگیری ایده‌های خلاقانه‌ی خود ترک کرد. او با کمک شرکای تجاری خود تعدادی آزمایشگاه و شرکت برای توسعه‌ی طرح‌های خود در زمینه‌های مهندسی مکانیک و برق در نیویورک تاسیس کرد. پتنت موتور القایی جریان متناوب و پتنت‌های مرتبط با فناوری‌های چندفازی، از دستاوردهای او در این مدت بودند که تسلا با فروش آنها به شرکت وستینگهاوس الکتریک، توانست درآمد مناسبی کسب کند.نیکولا با در آمد کسب شده توانست توسعه‌ی طرح‌های مختلف خود را پیگیری کند و تجربیات بسیار زیادی در زمینه‌هایی از جمله لوله‌های تخلیه‌ی الکتریکی، تصویربرداری اشعه‌ی ایکس و ژنراتورهای مکانیکی کسب کند. او دستارودهای خود را در آزمایشگاه‌هایش برای افراد مشهور و تاثیرگذار به نمایش می‌گذاشت. بسیاری از مردم او را با نمایش‌های خاص اختراعاتش می‌شناسند.در دهه‌ی 1890 ، تسلا ایده‌های خود در مورد انتقال بی‌سیم انرژی الکتریسیته را مورد آزمایش قرار داد و آزمایش‌هایی با فرکانس و ولتاژ بالا انجام داد. در سال 1893 او اعلام کرد که می‌تواند ارتباطی بی‌سیم بین دستگاه‌هایش برقرار کند. تمامی این ایده‌ها در برج معروف و ناتمام او با نام Wardenclyffe Tower پیگیری می‌شدند. در نهایت تسلا به خاطر کمبود بودجه نتوانست این پروژه‌های خود را عملی کند.در سال‌های بعدی، تسلا ایده‌های دیگری را آزمایش کرد که هر کدام موفقیت‌های نسبی داشتند. کمبود بودجه، بدهی‌های زیاد و پروژه‌های ناموفق، باعث شدند که در فرهنگ عمومی آن زمان، مردم به او لقب دانشمند دیوانه بدهند. نیکولا تسلا در ژانویه‌ی سال 1943 از دنیا رفت و بسیاری از دستاوردهای او به دست فراموش سپرده شد. سال‌ها بعد در سال 1960 ، کنفرانس بین‌المللی اوزان و مقیاس‌ها، واحد بین‌المللی میدان مغناطیسی را به احترام این دانشمند بزرگ، تسلا نامگذاری کرد.تولد و سال‌های ابتدایی تحصیلنیکولا تسلا در دهکده‌ی اسمیلیان ( Smiljan ) متولد شد. این دهکده در آن سال‌ها تحت سلطه‌ی جبهه‌ی نظامی کروات امپراتوری اتریش بود و امروزه بخشی از کشور کرواسی است. پدر او، میلوتین تسلا ( Milutin Tesla ) یک کشیش اورتودوکس بود. مادرش دوکا تسلا ( Duka Tesla ) نیز فرزند یک کشیش بود. مادر نیکولا تسلا، استعداد بالایی در ساختن وسایل و تجهیزات و استفاده‌ی کاربردی از علم مکانیک داشت. او استعداد بالایی در به خاطر سپردن اشعار صربستانی داشت اما هیچ‌گاه تحصیلات آکادمیک نداشت. نیکولا استعداد ذاتی در خلاقیت و حافظه‌ی قوی خود را به صورت ژنتیکی و تربیتی از مادرش به ارث برده بود.نیکولا فرزند چهارم از 5 فرزند خانواده بود. او 3 خواهر با نام‌های میکا، آنجلینا و ماریکا داشت و برادر بزرگترش، دین نام داشت. او در سال 1861 به مدرسه‌ی ابتدایی اسمیلیان رفت و در آنجا زبان آلمانی، ریاضیات و علوم دینی آموخت. خانواده‌ی آنها در سال 1862 به شهر گوسپیچ ( Gospic ) مهاجرت کردند تا پدرش در آنجا به عنوان کشیش محلی فعالیت کند. نیکولا تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در این شهر به پایان رسید. او در سال 1870 به شهر کارلوواک ( Karlovac ) رفت تا تحصیلات دبیرستان را در مدرسه‌ی Higher Real Gymnasium ادامه دهد.تسلا که دانش‌آموز باهوشی بود در سال‌های تحصیل در دبیرستان از طریق معلم فیزیک به این علم علاقه‌مند شد. او در جایی عنوان کرده بود که با اشتیاق فراوان، به‌دنبال کشف منبع این نیروی اسرارآمیز بوده است. نبوغ و حافظه‌ی او بسیار بالا بود و توانایی محاسبه‌ی عمل انتگرال را به‌صورت ذهنی داشت. این نبوغ به حدی بود که برخی از معلمین او را به تقلب محکوم کردند. او توانست دوره‌ی 4 ساله‌ی دبیرستان را در 3 سال به پایان برساند.نیکولا در سال 1873 به زادگاه خود بازگشت و پس از مدت کوتاهی، به بیماری وبا دچار شد. بیماری او 9 ماه به‌طول انجامید. پدر نیکولا به او قول داده بود که در صورت رهایی از بیماری او را به بهترین دانشگاه مهندسی بفرستد. او در سال 1874 و پس از رهایی از بیماری به خدمت سربازی برای ارتش اتریش - مجارستان در اسمیلیان فراخوانده شد اما نیکولا از این فراخوان فرار کرد و به دهکده‌ی تومیناژ در گراکاک رفت. او از این سال‌ها به عنوان سال‌های تاثیرگذار در روحیه‌ی خود یاد کرده که با خواندن کتاب‌های مارک تواین و حضور در مناطق طبیعی و نزدیکی با طبیعت توانسته روحیه‌ی خود را پس از بیماری بازیابد.او در سال 1875 به دانشکده‌ی پلی‌تکنیک شهر گراتس رفت تا تحصیلات خود را ادامه دهد. در سال اول، او نبوغ و تلاش زیادی از خود نشان داد و در تمامی دروس با درجه‌ی عالی قبول شد. دانشگاه نیز نامه‌ای جهت اعلام وضعیت و استعداد بالای او برای پدرش ارسال کرد که در آن از نیکولا با عبارت ستاره‌ی دانشکده یاد شده بود. نیکولا در سال دوم تحصیل با استاد خود پروفسور Poeschl بحث‌ها و اختلاف نظرهای زیادی داشت. آنها روی دستگاه گرام کار می‌کردند و نیکولا معتقد بود که این دستگاه نیازی به سوییچ ( Commutator ) ندارد.تسلا در دوران دانشجویی بسیار سخت کار می‌کرد. او ادعا کرده هر روز هفته بدون تعطیلی از ساعت 3 صبح تا 11 شب مشغول کار و تحقیق بوده است. پس از مرگ پدرش در سال 1879 ، او مجموعه‌ای از نامه‌های دانشگاه به پدرش را پیدا می‌کند که در آنها به خانواده‌ی تسلا هشدار داده شده بود. در این نامه‌ها آمده بود که اگر نیکولا را از دانشگاه خارج نکنند، قطعا به خاطر کار زیاد خواهد مرد. در سال‌های بعدی تحصیل، نیکولا به قمار کردن معتاد شد و بسیاری از درآمد و پس‌انداز خود را از دست داد. اگرچه او چند بار این عادت خود را ترک کرد اما در نهایت نتوانست در امتحانات سال سوم دانشگاه موفق شود و هیچ‌گاه از دانشگاه فارغ‌التحصیل نشد.نیکولا تسلا در سال 1878 شهر گراتس را ترک کرد و ارتباط خود را نیز با تمام اعضای خانواده قطع کرد. او نمی‌خواست آنها متوجه ترک دانشگاه از طرف او بشوند. بسیاری از نزدیکان نیکولا در آن سال‌ها تصور می‌کردند که او مرده است. او به شهر ماریبور در اسلونی کنونی رفت و در آنجا به عنوان طراح مشغول به کار شد. اعتیاد به قمار او را در این سال‌ها نیز رها نکرد. او در سال 1879 و پس از رد کردن تقاضای پدرش برای بازگشت به خانه، یک فروپاشی روانی حاد را تجربه کرد.آخرین تلاش‌های تسلا برای تحصیلات دانشگاهی در سال 1880 رقم خورد. عموهای او مبلغی را برای ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه چارلز فردیناند به نیکولا اهدا کردند اما او که زبان یونانی بلد نبود و زمان درخواست برای تحصیل را نیز از دست داده بود نتوانست در دوره‌های این دانشگاه ثبت نام کند و همان طور که گفته شد، هیچ‌گاه مدرک دانشگاهی دریافت نکرد.مهاجرت f ه مجارستاننیکولا تسلا در سال 1881 به بوداپست، پایتخت مجارستان رفت تا زیر نظر تیوادا پوشکاش در شرکت تلگرافی Budapest telephone Exchange کار کند. در ابتدای دوران کاری او، شرکت فعالیت آن‌چنانی نداشت و نیکولا به عنوان نقشه‌کش و طراح در دفتر مرکزی تلگراف شهر شروع به کار کرد. پس از شروع به کار رسمی شرکت مورد نظر، تسلا به عنوان مدیر بخش برق آن مشغول به کار شد. در زمانی که تسلا در این شرکت فعالیت می‌کرد، طرح‌ها و پیشرفت‌های زیادی در سیستم تلفن و برق ایستگاه مرکزی ایجاد کرد. او ادعا کرده بود که در این دوران توانسته یک آمپلی‌فایر تلفن اختراع کند که البته هیچ‌گاه معرفی یا ثبت اختراع نشد.استخدام در شرکت ادیسوندر سال 1882 ، پوشکاش تسلا را برای کار در شعبه‌ی پاریس شرکت بین‌المللی ادیسون اعزام کرد. زمینه‌ی اصلی کار شرکت ادیسون، طراحی، نصب و اجرای سیستم‌های روشنایی داخلی با لامپ رشته‌ای بود. تسلا در شعبه‌ی ایوری سور سن ( Ivry Sur Seine ) این شرکت مشغول به کار شد. او که استعداد بالایی در فراگیری علوم جدید داشت، تجربیات زیادی در مدت کار در این شرکت فراگرفت. مدیران شرکت ادیسون که متوجه استعداد بالای او شده بودند، مسیولیت‌های بیشتری از جمله طراحی دینام و موتورهای پیشرفته را به او واگذار کردند. تجهیزات شعبه‌های دیگر شرکت ادیسون که نیاز به تعمیر داشتند نیز برای تسلا ارسال می‌شدند.مهاجرت به آمریکادر سال 1884 ، مدیر شعبه‌ی پاریس شرکت ادیسون یعنی چارلز بچلر ( Charles Bachelor ) برای مدیریت کارخانه‌ی Edison Machine Works به نیویورک فراخوانده شد. او تسلا را نیز به این مهاجرت دعوت کرد. تسلا هم دعوت او را پذیرفت و در همان روزهای اول رسیدن به نیویورک، در کارخانه‌ی بزرگ ادیسون مشغول به کار شد. کارخانه‌ای با کارگران و مهندسان متعدد و ماشین‌آلات پیشرفته که برای ساخت تجهیزات بزرگ الکتریکی در مقیاس شهری فعالیت می‌کرد. تسلا در این کارخانه نیز مانند شعبه‌ی پاریس وظیفه‌ی حل مشکلات نصب و اجرای ژنراتورها را بر عهده داشت.تسلا در سال‌های فعالیت در کارخانه‌ی بزرگ ادیسون، چند بار با موسس آن یعنی توماس آلوا ادیسون، دیدارهایی کوتاه داشت. یکی از این دیدارها زمانی بود که نیکولا تا دیروقت برای تعمیر یک ژنراتور در کارخانه مشغول بود و ادیسون و بچلر که در حال صحبت با یکدیگر بودند، او را دیدند. تسلا در مصاحبه‌ای گفته بود زمانی که ادیسون متوجه شده او تا دیروقت روی پروژه کار می‌کرده است، به بچلر گفته که او فردی بسیار عالی برای شرکت است.یکی از پروژه‌هایی که تسلا در شرکت ادیسون بر عهده داشت، بهبود لامپ‌های قوس الکتریکی این شرکت برای نصب در محیط‌های شهری بود. این لامپ‌ها که به ولتاژ بسیار بالایی نیاز داشتند، با سیستم‌های آن زمان کارخانه‌ی ادیسون قابل راه‌اندازی نبودند و این یک شکست برای شرکت بود. تسلا این لامپ‌ها را بهبود بخشید اما طرح‌های او هیچ‌گاه عملی نشدند. دلیل این امر نیز می‌تواند بهبود سیستم ولتاژ شهری یا قرارداد ادیسون با کارخانه‌ای دیگر برای تولید لامپ‌ها باشد.تسلا پس از 6 ماه کار در کارخانه‌ی بزرگ ادیسون، آن را ترک کرد. دلایل ترک این شرکت هنوز به طور روشن مشخص نشده‌اند. احتمال زیادی که در مورد دلایل این تصمیم وجود دارد، بدقولی‌های شرکت ادیسون و مدیر مستقیم تسلا در اهدای پاداش به او است. تسلا در چند مصاحبه و یادداشت، از قول‌های پاداشی صحبت کرده که برای اختراع و ساخت تجهیزات جدید به او داده شده اما هیچ‌گاه عملی نشده است. او در جایی گفته که مدیران ادیسون، پس از انجام کارها این پیشنهاد‌ها را شوخی دانسته و به او گفته‌اند که هنوز فرهنگ شوخ‌طبعی آمریکایی را درک نکرده است. به هر حال تسلا در 4 ژانویه‌ی 1885 از شرکت ادیسون استعفا داد.کارخانه ساخت تجهیزات روشنایی الکتریکی تسلابه محض ترک کردن شرکت ادیسون، تسلا روی ثبت پتنت سیستم‌های روشنایی قوس الکتریکی کار کرد. او از لامول سرل، وکیل ثبت اختراع ادیسون، برای ثبت پتنتش کمک خواست. سرل نیز او را به 2 تاجر شناخته شده به نام‌های رابرت لین و بنجامین ویل معرفی کرد و در نهایت، به کمک این دو سرمایه‌گذار، کارخانه‌ی ساخت تجهیزات تسلا ( Tesla electric Light & Manufacturing ) شروع به کار کرد. در سال اول، تسلا روی ساخت و توسعه‌ی ژنراتور DC پیشرفته‌ی خود کار کرد و آن را برای اولین بار در نیوجرسی و در محل کارخانه به راه انداخت. فناوری پیشرفته‌ی ژنراتور تسلا، رسانه‌های فناوری آن روز را به تمجید از او واداشت.پس از مدتی که از شروع به کار کارخانه گذشت، سرمایه‌گذاران در سال 1886 به این نتیجه رسیدند که بخش ساخت و تولید آن، بازدهی کافی ندارد و به همین دلیل تصمیم گرفتند این کارخانه را رها کنند. آنها یک شرکت دیگر تاسیس کردند و تسلا را تنها گذاشتند. نیکولا تسلا که امتیاز پتنت‌های خود را نیز به خاطر اهدا به کارخانه از دست داده بود، در این سال با سختی‌های زیادی مواجه شد و مجبور شد حتی به عنوان تعمیرکار، شغل‌هایی پاره‌وقت قبول کند. او از این سال به عنوان یکی از سخت‌ترین سال‌های عمرش یاد کرده و در جایی گفته است:احساس می‌کردم تمام مطالعات حرفه‌ایم در زمینه‌های مختلف علمی از جمله برق، مکانیک و حتی ادبیات، مسخره و بیهوده بوده‌اند.نیکولا تسلا یکی از مظلوم‌ترین دانشمندان در تاریخ بشریت است. خواه او را نابغه بخوانید، یا یک دیوانه‌ی تمام عیار، نمی‌توانید منکر ذهن خلاق و تخیل‌گرای بی‌نظیر وی باشید. تسلا هزاران ایده‌ی مختلف را در زمان خود مطرح کرد، که بسیاری از آن‌ها غیرعملی یا بسیار خطرناک بودند.تسلا در عمر خود بیش از 100 اختراع در جهان به ثبت رساند، دانشمند قرن بیستم که نامش همیشه زیر سایه "ادیسون" آورده می‌شود."نیکولا تسلا" یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های قرن بیستم بود اما نامش همیشه زیر سایه "ادیسون" آورده می‌شد. او نه تنها در تحقیقات دانشمندان پیش از خود تحول ایجاد کرد بلکه با پیشی گرفتن از دانشمندان زمانش گامی بلند در مسیر پیشرفت علم برداشت. "تسلا" در سال 1884 میلادی برای تحقق آرزوهایش به دیدار "ادیسون" در آمریکا رفت و در ابتدا زیر نظر "توماس ادیسون" مسیول اصلاح طرح جریان مستقیم برق او بود. پس از مدتی، طرح جریان متناوب برق را با "ادیسون" مطرح کرد اما با مخالفت شدید او مواجه شد. در نتیجه فعالیت‌های علمی‌اش را با حمایت برخی از سرمایه داران زمان خود به صورت مستقل آغاز کرد. پس از مدتی، طرح او توانست طرح جریان مستقیم برق "ادیسون" را شکست بدهد. تا پیش از قرن بیستم، برق فقط یک کنجکاوی علمی بود و بسیاری از مردم نسبت به کارایی آن تردید داشتند. موفقیت طرح "تسلا" نه تنها نقطه عطفی در جهان بود بلکه او را به رویای کودکی‌اش یعنی گرفتن برق از آبشار نیاگارا رساند. در 16 نوامبر 1896 میلادی اولین چراغ‌ها در یکی از ایالت‌های نیویورک روشن و در مدت کوتاهی کل نیویورک برق رسانی شد. تحقیقات "تسلا" در زمینه برق تنها بخشی از نوآوری‌هایی بود که او را سر زبان‌ها انداخت. او در عمر خود بیش از 111 اختراع در آمریکا و 100 اختراع در جهان به ثبت رساند و البته عده‌ای درباره رابطه‌اش با فرازمینی‌ها، اسنادی منتشر کردند. هرچند این ادعاها بیشتر شبیه قصه است اما بهانه‌ای شد تا برخی از اختراع‌های بلندپروازانه "تسلا" را با هم مرور کنیم و با ذهن مرموز او بیشتر آشنا شویم. 10 - مهار کردن امواج کیهانییکی از تخیلات عجیب تسلا، مهار انرژی آزاد بود. انرژی آزاد می‌تواند بصورت اتمی، انرژی تابشی یا استاتیکی باشد، که گرفتن انرژی آن مانند گرفتن انرژی بسیار کم از منبع بی‌کران انرژی است. ایده‌ی مهار انرژی آزاد توسط بسیاری از دانشمندان در گروه شبه‌علم قرار می‌گیرد، چرا که غیر‌عملی و غیرقابل توسعه در ابعاد بزرگ‌تر است.تسلا عقیده داشت اگر بتواند ماشینی مناسب برای مهار این انرژی بسازد، می‌تواند مشکلات انرژی در دنیای کنونی را برطرف کند. او معتقد بود که اجزا بسیار کوچک با شارژ الکتریکی کم، به صورت روزانه با سرعتی بالاتر از سرعت نور، بصورت باران بر روی زمین می‌بارند. او تصور می‌کرد ماشینی ساخته است که می‌تواند این اجزا را گرفته و آن‌ها را به انرژی قابل استفاده تبدیل کند. او حتی پتنتی برای این دستگاه به نام خود ثبت کرده بود. تسلا ادعا می‌کرد این اختراع او می‌تواند یون‌ها را مستقیما به انرژی قابل استفاده تبدیل کند، هر چند این ادعا هیچ‌وقت رنگ واقعیت به خود ندید. 9 - الکترودینامیک‌های القاییبا اینکه تسلا پدر جریان متناوب یا AC است، اما همواره رویای دنیایی که بصورت بی‌سیم انرژی خود را تامین‌می‌کند را در سر می‌پروراند. برای عملی کردن این رویا، او پیشنهاد ساخت سیستم بی‌سیم جهانی را داد، که در آن برج تسلا انرژی و الکتریسیته را بصورت بی‌سیم به کل دنیا مخابره می‌کرد. او سعی در اثبات عملی بودن این ایده‌ی خود با استفاده از کویل تسلا، که با فاصله‌ای چند سانتی‌متری می‌توانست لامپ کوچکی را روشن کند، داشت.وی عملی کردن رویای خود را با ساخت برج "واردن‌کلیف" در نیویورک آغاز کرد، اما وقتی تامین‌کننده‌ی مالی آن از هدف تسلا برای ارسال انرژی بصورت بی‌سیم به جای استفاده از آن برای ارتباطات راه دور مطلع شد، حمایت مالی خود را قطع کرد. این اتفاق قدم آخر او برای عملی کردن سیستم بی‌سیم جهانی تسلا بود و مانند دو اختراع دیگر او یعنی کویل تسلا و مخابره‌کننده‌ی مغناطیسی بدون استفاده ماند. اگر روش تسلا عملی می‌شد تنها وسیله‌ای که مردم برای دریافت الکتریسیته‌ی رایگان و نامحدود نیاز داشتند، یک آنتن ساده بود. سیستم کاملا تجدیدپذیر بود و هیچ‌گونه زیان زیست محیطی یا تاثیر منفی بر سلامتی افراد جامعه نداشت.عملی‌شدن این ایده وابستگی زیادی به دولت آمریکا و سرمایه‌گذاران آن داشت اما به نظر می‌رسید که سرمایه گذاران تمایلی به عملی کردن ایده‌ای که برای آن‌ها سودی به ارمغان نیاورد، نداشتند. با شروع جنگ‌جهانی‌دوم طبیعی بود که دولت علاقه‌ی خود به برج تسلا و رویای عظیم او را از دست بدهد. برج او سریعا تخریب شد و لوازم مصرفی در آن، در جنگ مورد استفاده قرار گرفت. با این وجود به تازگی گروهی از محققان در MIT توانسته‌اند ایده‌ی تسلا را با روشن کردن بی‌سیم لامپی از فاصله‌ی دو متری، به اثبات برسانند. 8 - آتش سرددیگر ایده‌ی رویایی تسلا، یعنی آتش سرد، استفاده از صابون و آب را برای همیشه در حمام ریشه کن می‌کرد. همه می‌دانند که آب و الکتریسیته با هم مخلوط نمی‌شوند، اما این‌گونه که به نظر می‌رسد، الکتریسیته و جرم روی بدن، ناسازگاری بیشتری نسبت به آب و جرم‌روی بدن دارند.در یک عمل نامتعارف به نام آتش‌سرد، جریان الکتریسیته‌ای با ولتاژ 2 / 5 میلیون ولت که دایما در حال تناوب بود، انرژی خود را به بدن انسانی که بر روی صفحه‌ای فلزی ایستاده است، منتقل می‌کرد. تصور این صحنه خود بسیار شگفت‌انگیز است. فردی در بین آتش میلیون‌ها ولت الکتریسیته محاصره شده و رعدهای الکتریسیته او را در بر گرفته‌اند. این روش با توجه به رسانا بودن بدن انسان به نظر عملی است و حتی می‌تواند تمیزی بهتری نسبت به صابون و آب را به ارمغان آورد. تسلا مدعی بود که اختراع او نه تنها برای تمیزتر شدن بلکه برای مصارف دارویی نیز کاربرد دارد. تنها کار لازم این بود که فرد روی صفحه‌ای فلزی قرار بگیرد تا تمام چرک و جرم روی بدن او پاک شود و حس بی‌نظیری به وی منتقل کند. همچنین این وسیله می‌توانست فرد را در سردترین شرایط گرم نگه دارد و حتی بعد از هر استفاده مقدار قابل توجهی اوزون تولید می‌کرد. علی‌رغم مزایای واضحی که این وسیله داشت، بدلیل هزینه‌ی بالا و خطرات زیادی که تحمیل می‌کرد، مانند بسیاری دیگر از ابداعات تسلا مورد توجه قرار نگرفت. 7 - تسلاسکوپنیکولا تسلا ابداعات زیادی برای بهبود شرایط زندگی بر روی زمین داشت، اما یکی دیگر از تلاش‌های او ساخت وسیله‌ای برای ایجاد ارتباط با موجودات غیرزمینی بود. تسلا مدعی بود که در موارد مختلف توانسته است با موجوداتی غیرعادی ارتباط برقرار کند، اما این ادعای او هیچ‌وقت به اثبات نرسید. او ادعا می‌کرد زمانی که در آزمایشگاه خود در کولورادو مشغول کار بود، صداهایی عجیب می‌شنید که مانند آن را قبلا جایی بر روی زمین نشنیده بود. او این صداهای کلیک مانند را در حال کار بر روی مخابره‌کننده‌ی مغناطیسی خود شنیده بود. کلیک‌ها بصورت واضح و در دسته‌های یک تا چهار عددی منتقل می‌شدند، که شباهت زیادی به کدهای مورس داشتند.دیگر نتیجه‌ی تسلاسکوپ، ابداع جدیدی به نام "اوسیلوسکوپ ماورای ابعاد" بود و این‌گونه عمل می‌کرد که امواج کیهانی با انرژی آزاد را دریافت و آن‌ها را به انرژی قابل استفاده برای انسان‌ها تبدیل می‌کرد. این وسیله می‌توانست انرژی را به هر نقطه از جهان بدون توجه به فاصله‌ی آن، انتقال دهد. متاسفانه کسی ادعای تسلا مبنی بر ایجاد ارتباط با موجودات غیرزمینی را بدلیل نداشتن مدارک قانع کننده، باور نکرد اما وی از پافشاری بر موضع خود دست برنداشت. تسلا همچنین امیدوار بود که با فرستنده‌های عظیمی که روی سطح زمین قرار می‌دهد، بتواند وجود موجودات زنده در مریخ را به اثبات برساند. 6 - اشعه‌های مرگبار تسلابا اینکه اختراعات تسلا به نظر بسیار خطرناک می‌آیند، اما تسلا به شدت مخالف جنگ بود و تلاش بسیاری برای ساخت "اشعه‌ی مرگبار" و جلوگیری از وقوع آن به خرج داد. اشعه‌ی مرگبار در اصل به عنوان شتاب‌دهنده‌ای برای ذرات عمل می‌کرد که می‌توانست دسته‌ای از ذرات با انرژی بالا را تا فاصله‌ی 400 کیلومتری پرتاب کند. او مدعی بود این دستگاه می‌تواند موتورها را ذوب کرده و هرگونه هواپیمایی را منهدم سازد. تسلا مدعی بود اختراع او می‌تواند با هزینه‌ی دو میلیون دلاری، پدافند هوایی نامحدودی را ایجاد کند.زمانی که او می‌خواست اشعه‌ی مرگبار را به پشتیبان مالی خود، P . J Morgan معرفی کند تا بتواند هزینه‌های پروژه‌ی خود را تامین نماید، با مخالفت وی روبرو شد. با استفاده از 80 میلیون ولت، تسلا مدعی بود امواج حاصل از دستگاه می‌توانند به هر چه که در مسیرش قرار می‌گیرد، نفوذ کنند. علی‌رغم توضیحات قانع‌کننده‌ی تسلا و صرفه‌جویی‌های جانی و مالی که این دستگاه در بر داشت، دولت بریتانیا و آمریکا این پروژه را رد کردند. این دستگاه از طرف دولت روسیه اندکی مورد توجه قرار گرفت و روسیه به او اجازه داد که دستگاه خود را برای آزمایش آماده کند. بسیاری افراد مختلف مدعی هستند که این آزمایشات عامل اصلی "انفجار تونگوسکا" بودند. 5 - کنترل آب و هوایکی از بزرگ‌ترین چالش‌های تاریخ بشریت، ایجاد توانایی کنترل آب‌وهوا است. تسلا فکر می‌کرد که راه حلی برای این مشکل پیدا کرده است. او تصور می‌کرد که می‌توان دمای زمین را، با وسیله‌ای که مانند ترموستات عمل می‌کند، کنترل کرد. او مدعی بود می‌توان با ارسال امواج رادیویی، میدان مغناطیسی زمین را تحت تاثیر قرار داده و امواج رادیویی پایایی ایجاد کرد. سپس می‌توان با این امواج، جریان‌های باد را تحت تاثیر قرار داد و با تغییر مسیر آن‌ها آب‌و‌هوای زمین را کنترل کرد.تسلا پتنت‌های زیادی را در زمینه‌ی کنترل آب و هوا به ثبت رساند و توانست اثبات کند که با امواج رادیویی می‌توان آب و هوا را کنترل کرد. عده‌ای معتقدند که تحقیق‌های تسلا به دست افراد نا‌اهلی افتاده و آن‌ها هم اکنون آب و هوای زمین را کنترل می‌کنند. آن‌ها برای اثبات این ادعا به الگوی غیرمتعارف آب و هوایی کنونی و خشکسالی در برخی نواحی زمین، اشاره می‌کنند. 4 - اسلحه‌ی اشعه‌ی ایکسکشف اشعه‌ی ایکس توسط ویلیام رونتگن، بسیاری از جمله تسلا را به وجد آورد. با استفاده از طراحی‌های رونتگن، تسلا سعی در توسعه‌ی تجربیات رونتگن داشت. تسلا افراد عادی را برای دیدن نتیجه‌ی کارهایش، به سالن‌های کاری خود دعوت می‌کرد.در این بازه‌ی زمانی تسلا با مارک توین ارتباط نزدیکی برقرار کرد. توین بعد از درمان بیماری یبوست خود توسط تسلا مدام به سالن‌های وی می‌رفت. توین و تسلا بارها در حال بازی با اختراع جدید تسلا به نام اسلحه‌ی اشعه‌ی ایکس، دیده شده بودند. گفته می‌شود که هر دوی آن‌ها به نوبت نوارهای فیلم را از دیوار آویزان می‌کردند و در مقابل آن‌ها می‌ایستادند و با این اسلحه سعی در شلیک اشعه‌ی ایکس به سمت این نوارها داشتند. اسلحه‌ی اشعه‌ی ایکس که تسلا ساخته بود می‌توانست اشعه را تا فاصله‌ی 12 متری شلیک کند. 3 - متناوب کردن جریاننیکولا تسلا در سال 1882 برای کار در شرکت تحت نظر توماس ادیسون با نام شرکت قاره‌ای ادیسون، به پاریس نقل مکان کرد. زمان زیادی طول نکشید که نبوغ تسلا به چشم آمد و از وی خواسته شد تا به آمریکا برود و در کنار ادیسون مشغول به کار شود. ادیسون در آن زمان به تازگی جریان مستقیم یا DC را ساخته بود و آن را راه حلی برای تمامی مشکلات الکتریسیته روی زمین می‌دانست.ژنراتور جریان مستقیم مشکلات فراوانی داشت و ادیسون به تسلا وعده داده بود که اگر این مشکلات را رفع کند، به او 50 هزار دلار پرداخت خواهد کرد. تسلا به آنچه که از وی خواسته شده بود عمل کرد، و پتنت‌های زیادی برای رفع مشکلات ژنراتور ادیسون به ثبت رساند، اما ادیسون هیچ‌گاه به وعده‌ی خود عمل نکرد و هیچ‌گونه مبلغی به تسلا پرداخت نکرد. این اتفاق باعث شد تا تسلا شرکت ادیسون را ترک کرده و شرکت جدیدی برای خود تاسیس کند. وی توانست وسیله‌ی جدید الکتریکی با نام جریان متناوب بسازد. مزایای واضح و فراوانی در استفاده از جریان متناوب وجود داشت، از جمله توانایی تغییر ولتاژ و ارسال جریان به مسافت‌های طولانی که صرفه‌جویی فراوانی در زمینه‌ی انرژی و هزینه، برای مصرف کنند به‌همراه داشت.با این اتفاق، جنگ بزرگ جریان‌ها آغاز شد. ادیسون از اینکه تسلا از او جدا شده بود و با جرج وستینگ هاوس همکاری می‌کرد، بسیار خشمگین بود و تلاش زیادی برای کم کردن ارزش جریان متناوب انجام می‌داد. ادیسون نمایش‌های بزرگی برای ترساندن مردم از جریان متناوب برگزار کرد. او مدعی بود جریان متناوب می‌تواند خانه‌ی آن‌ها را به خاکستر تبدیل کند و خود افراد را دچار برق گرفتگی شدید کند. او برای اثبات این ادعا جریان متناوب را به سگ، فیل و انواع حیوانات دیگر و حتی انسان‌ها متصل می‌کرد!برای اولین بار ادعای تسلا در خارج از آزمایشگاه نیز نتیجه داد و موفقیتی بزرگ برای وی رقم زد. او توانست در نمایشگاه جهانی سال 1893 ، با روشن کردن لامپ بدون آسیب رساندن به افرادی که در آن محوطه قرار داشتند، حمایت جامعه‌ی جهانی را به سمت خود جلب کند. نهایتا، جریان متناوب برنده‌ی این نبرد شد و در حال حاضر عمده‌ی جریان الکتریسیته، به صورت جریان متناوب تامین می‌شود. 2 - روشن کردن کره‌ی زمینچه اتفاقی می‌افتاد اگر وسیله‌ای ابداع می‌شد، که می‌توانست‌کل کره‌ی زمین را روشن کند؟ این اتفاق باعث کاهش نیاز به لامپ‌ها و کاهش صدمات حاصل از کمبود روشنایی می‌شد. این تخیل، زمینه‌ساز ایده‌ای در تسلا شد، تا بتواند با آن کره‌ی زمین را روشن کند. او می‌خواست با تحریک گازها و نور حاصل از آن‌ها در حالت برانگیختگی، این ایده را عملی کند. تسلا قصد داشت جریان بزرگی از انرژی مانند اسلحه‌ی امواج فرابنفش را به قسمت بالایی اتمسفر کره‌ی زمین شلیک کند، تا با تحریک گازهای کم فشار موجود در آن ناحیه، کره‌ی زمین به طور کامل روشن شود.تسلا معتقد بود با عملی شدن این ادعا، اتفاقاتی مانند تایتانیک به وقوع نخواهند پیوست، اما کسی این ادعای او را جدی نگرفت. 1 - اوسیلاتور تسلاهمه چیز از اتم‌ها تشکیل شده‌اند و هر شی یک فرکانس طبیعی دارد که با آن در حال ارتعاش است. اگر دستگاهی فرکانسی معادل فرکانس ارتعاش این ذره‌ها تولید کند، سیستم پاسخی با دامنه‌ای بزرگ‌تر خواهد داد که این پاسخ می‌تواند بسیار مخرب باشد. یک مثال برای مخرب بودن امواج مکانیکی، فروریختن پل تاکوما است. این پل وقتی بادی ضعیف، امواجی با فرکانس رزونانس پل تولید کرد، در کمال تعجب فروریخت.با استفاده از این مفهوم، تسلا مدعی شد که با دستگاه کوچکی می‌تواند یک ساختمان عظیم را با خاک یکسان کند. او در حال شرح کار خود به یک خبرنگار بود که ناگهان با بالا بردن فرکانس دستگاه، همه‌ی اشیای آزمایشگاه وی در هوا غوطه‌ور شدند، این اتفاق به قدری شدید بود که مجبور به تماس با آتش‌نشانی و پلیس شدند و در نهایت تسلا قبل از اینکه ساختمان فرو بریزد، دستگاه را با چکش نابود کرد.وقتی از او سوال شد که برای فروریختن ساختمان Empire State ، چه چیزهایی نیاز دارد، وی در پاسخ گفت که فقط نیاز به اختراع خود، 5 پوند فشار هوا و زمان کافی برای پیدا کردن فرکانس مناسب، دارد. او تصور می‌کرد اختراعش می‌تواند امواج مکانیکی را به هر قسمت از دنیا بفرستد، اما تا به امروز کسی نتوانسته این ادعا را رد یا اثبات کند. او همچنین مدعی بود اگر امواج اوسیلاتور با امواج بدن هماهنگ شوند، می‌توانند بیماری‌های متعددی را شفا دهند. ادعایی دیگر که در دنیایی غیر دنیای دیوانگان به اثبات نرسیده است.عجیب‌ترین حقایق زندگی نیکولا تسلا آشنا شوید:تسلا بسیار کم می‌خوابید، به گونه‌ای که خودش می‌گوید هیچگاه بیش از 2 ساعت به خواب نرفته است. جان اونیل، نویسنده کتاب زندگینامه نیکولا می‌گوید:"تسلا اعتراف کرده است که یک بار به صورت بی وقفه و بدون آنکه استراحت کند 84 ساعت مداوم مشغول کار بوده است." وی در کتاب خود می‌نویسد:" سرگرمی همیشگی تسلا پرسه زدن در پارک‌های نیویورک، نجات کبوترها و مراقبت از پرندگان آسیب دیده بود."مارک سیفر، یکی دیگر از نویسندگان زندگی نیکولا تسلا می‌گوید:" تسلا یک فرد گیاه خوار بود که خود را به رژیم غذایی مخصوص شامل شیر، عسل، نان و آب سبزیجات محدود کرده بود." به گفته مارک سیفر، این مخترع بزرگ عادت داشت انگشتان پای خود را ورزش دهد و این کار را هرشب 100 مرتبه برای هر یک از پاهای خود انجام می‌داد زیرا اعتقاد داشت ورزش دادن انگشتان پا باعث تحریک سلول‌های مغزی می‌شود.
آدم فضایی‌ها ?: این سوالیه که سالها مطرح هست و ذهن خیلیها رو به خودش مشغول کرده و شاید شما هم به این موضوع علاقه مند باشید . بسیاری از افراد به وجود داشتن اونها اعتقاد دارند و نظریه‌های خودشون رو با دلایل مختلف مطرح می‌کنند . از طرفی وارد شدن آدمهای فضایی به زمین و دوست شدن اونها با انسان و یا نابود کردن نوع بشر ، موضوع بسیاری از اسکری ورلد فیلم‌های علمی و تخیلی شده است و بعد از دیدن این فیلم‌ها دوباره به سوال نخست برمیگردیم ، آیا آدم فضایی واقعا وجود داره ؟! ?: از فیلم که بگذریم ، شواهد علمی ای وجود داره که میگه بله ، موجودات فضایی وجود دارند و ممکنه که در آینده به ملاقات ما بیان و یا ما اونها رو ملاقات کنیم .حالا ما در این مطلب آسمونی اسکری ورلد 5 دلیل قانع کننده برای تایید آدم فضایی داریم که در ادمه مطلب می‌توانید مشاهده فرمایید. با وجود ستاره‌ها و سیاره‌های بسیار زیادی که وجود دارند ، زندگی موجودات دیگری در فضا به غیر از انسان محتمل به نظر میرسه ، گرچه نمیشه به طور 100 % و قاطع این مساله رو بیان کرد ولی مطالعات اسکری ورلد نجومی نشان دهنده این هست که نزدیک 50 % یعنی نیمی از سیارات موجود در کل عالم هستی ، سیاراتی هستند که قابلیت زندگی و رشد گیاهان رو دارند . بنابر تخمین دانشمندان تنها در کهکشان راه شیری تریلیونها سیاره اسکری ورلد وجود داره و غیرمنطقی نیست که انتظار داشته باشیم یکی از این سیارات هم مانند زمین دارای حیات باشند . ?:آب در سایر سیارات به غیر از زمین هم وجود داره ، همونطور که همه ما میدونیم ، این مایع برای زندگی بسیار حیاتی و مهم هست . شواهد نشان دهنده‌ی وجود آب در سطح مریخ هست اسکری ورلدو همچنین یوروپ [یکی از قمرهای سیاره مشتری] دارای اقیانوسی از مایعات است . همینطور در ونوس [زهره] ، تایتان و انکلاجوس [از اقمار زحل]و چند قمر دیگه آب مشاهده شده است . ?: زندگی در سطح زمین به سرعت توسعه پیدا کرد ، سن زمین به طور تخمینی در حدود 4 ٫ 5 بیلیون سال بیان شده است . با توجه به شواهد وجود زندگیهای پیشین و اولیه ، از حدود 3 ٫ 4 بیلیون اسکری ورلد سال پیش حیات در استرالیای امروزی در قالب زندگی باکتریایی دیده شده است که از اونها با نام استروماتولیت یاد میکنند . دانشمندان اعتقاد دارند که باکتری‌ها از نظر بیولوژیکی و زیست شناختی اسکری ورلدساختار پیچیده‌ای دارند و همین باعث ایجاد نظریه‌ای میشه که حیات حتی قبل از این باکتری‌ها در سطح کره‌ی زمین وجود داشته که منجر به وجود این باکتریها شده است . ?:حیات در شرایط طاقت فرسا هم وجود دارد ، هرکجا که قدم بگذارید ، حتی در اعماق زمین [مهم نیست چقدر عمیق و تاریک باشه] آثاری از حیات مشاهده شده است . حیات میتونه در هر شرایطی وجود داشته باشه و این دلیلی است اسکری ورلد برای اینکه امیدوار باشیم تا موجودات دیگری در جای دیگری از این جهان بی انتها وجود دارند . گفته میشه مریخ شرایط آب و هوایی بسیار نامساعدی داره ولی میکروبهایی در سطح زمین وجود دارند که به سادگی میتونند با شرایط مریخ اسکری ورلد سازگار بشوند و در اون شرایط زنده بمانند و تولید مثل کنند . ?:پیام‌های دریافت شده ، سالهاست که دانشمندان در پی یافتن پاسخ این سوال هستند و رادیو تلسکوپ‌های بسیار بزرگی که ساخته شده‌اند ، پیامها و سیگنالهایی رو دریافت کرده‌اند که ناشناخته هستند و این احتمال وجود داره که توسط سایر موجودات برای برقراری ارتباط با بشر ارسال شده باشند . از معروفترین این سیگنالها در اسکری ورلد 15 آگوست سال 1977 در دانشگاه اوهایو امریکا ثبت شد . این سیگنال هرگز شرح داده نشد ولی زمانی که ثبت شد ، دانشمندان رو به قدری شگفت زده کرد که در تمام دست نوشته‌های موجود عبارت " WoW " رو میشه دید! ?:نگاهی به این دلایل ما رو به سمتی سوق میده که باور کنیم موجودات فضایی وجود دارند ، زندگی میکنند و واقعی اسکری ورلد هستند . در این موارد ، همیشه افراد شکاک ویا برخی اعتقادات مذهبی تحت هر شرایط این دلایل رو رد می‌کنند ولی چیزی که وجود داره شواهدی است که روز به روز روشنتر میشوند و به نظر میرسه خیلی زود ، در آینده‌ای نزدیک وقتی این سوال مطرح میشه که آیا موجودات فضایی وجود دارند ؟ با اطمینان پاسخ بدیم ، بله ! [ email protected ]?
شبه علم چیست و چگونه به کسب و کار ما آسیب وارد می‌کند؟ نخستین شواهد علم را می‌توان در دوره‌های ماقبل تاریح پیدا کرد مثل کشف آتش، اختراع چرخ و توسعه خط نوشتاری. سنگ نوشته‌های اولیه، حاوی اعداد و اطلاعاتی درباره منظومه شمسی هستند. با گذشت زمان، علم پیشرفت کرده و شیوه زندگی بشر رفته رفته علمی‌تر شد. پس از گذشت سال‌ها و قرن‌ها، می‌توانیم بگوییم حالا ما در عصری زیست می‌کنیم که تکنولوژی، اینترنت، فناوری مدرن در عرصه‌های مختلف و . باعث شده که در قرن اخیر نگاهمان به علم و دنیای علمی بازتر شود، به طوریکه کمتر کسی از شنیدن واژه علمی برای امور متفاوت حیرت زده می‌شود. اما متاسفانه باید بگوییم همانطور که پیشرفت‌های شگرفی در زمینه علم داشته‌ایم، پدیده‌هایی هم وجود دارند که علی‌رغم آنکه اصلا پایه و اساس علمی ندارند، با رنگ علمی به خود زدن، جایی در زندگی ما برای خودشان باز کرده‌اند که خیلی از افراد بخاطر ظاهر علمی آن‌ها فریب خورده و متحمل مشکلات زیادی می‌شوند. به این موارد شبه علم می‌گوییم.علم چیست؟به مجموعه قوانینی که نتیجه مشاهده و آزمایش‌های دقیق و تعقل منطقی برای فهم بهتر دنیای اطراف ما می‌باشد "علم" یا به تعبیری دیگر "دانش بشری" گفته می‌شود. به‌عبارتی دیگر علم( Scinece ) به معنای نوعی فعالیت سازمان‌یافته است که هدف آن تولید و سامان‌دهی دانش درباره‌ی جهان طبیعی و یا پدیده‌های طبیعی، بر مبنای امور تجربی و در قالب تبیین‌ها و پیش‌بینی‌های آزمون‌پذیر است. یعنی همان کاری که دانشمندان در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی در حال انجام آن هستند. محققان برای آزمایش یک مفهوم یا مطلب از روش علمی استفاده می‌کنند که شامل مراحل زیر است:مشاهدهطرح سوال یا مسالهجمع‌آوری اطلاعاتفرضیه‌سازیطراحی و انجام آزمایشاتتحلیل داده‌ها و نتیجه‌گیریانجام دوباره آزمایش برای اطمینان از اتفاقی نبودن نتایجشبه علم چیست؟در تعریف این واژه باید بگوییم "شبه علم" ادعاها و باورهایی است که خود ادعای علمی بودن دارند اما با روش‌های علمی فرسنگ‌ها فاصله داشته و در واقع به طور فریبنده‌ای از ادبیات و کلمات جهان علم برای بیان اموری خلاف واقع و تاییدنشده استفاده می‌کنند. بعبارتی دیگر، شبه علم( pseudoscience ) عبارت است از مجموعه نظریه‌ها و روش‌هایی که برای توصیف موضوعات و پدیده‌های طبیعی به کار می‌رود، اما از روش علمی استفاده نمی‌کند.البته باید متذکر شویم که شبه علم با داستان و افسانه علمی( science fiction ) تفاوت دارد. افسانه علمی به داستان‌هایی که نویسنده در عالم خیال به خلق آن‌ها می‌پردازد و هیچ گونه ادعایی در مورد واقعی بودن آن‌ها ندارد، گفته میشود. برخی از کارشناسان و محققان بر این باور هستند که شبه علم همانند یک مکتب و فرقه مذهبی عمل می‌کند و طرفداران آن به علت ایمان به حقانیت باورهای خود سرسختانه از آنها دفاع می‌کنند.جالب است بدانید که شبه علم در کشور پیشرفته‌ای مانند ایالات متحده آمریکا، رواج بسیاری دارد و سازمان‌ها، انجمن‌ها، ناشرین و مطبوعات مختلف ویژه‌ای برای تبلیغ آن وجود دارد، به طوری که یک تجارت چند بیلیون دلاری را تشکیل می‌دهند. در برخی مواقع مدعیان شبه علم، خود دارای مدارک دانشگاهی هستند و معمولا مدعاهایی قاطع و شگفت‌انگیز دارند.ممکن است از ادعاهای شبه علمی برای آموختن راهکارهای موفقیت، شادمانی در زندگی، بهبود روابط با دیگران و توانایی کنترل دیگران استفاده شود. از آنجایی که ادعاهای شبه علم مبتنی بر تحقیقات طولانی، نظام‌مند و هم راستا با دیگر یافته‌های علوم دیگر نیستند، تنها سود این ادعاها به جیب کسانی می‌رود که این ادعاها را می‌فروشند. تا زمانی که ایجاد فضایی برای ترویج علم تشویق و تقویت نشود و بازار مصرف یافته‌ها و خدمات علمی مشخص نشود، اذهان ناآماده که نمی‌توانند تفاوت بین علم و شبه علم را تشخیص دهند، خریدار فروشندگانی هستند که سخنان ضدعلمی خود را در بسته‌بندی‌های زیبا به آنها می‌فروشند. باید تقاضای شبه علم را از طریق تقویت علم کاهش داد.ما در همیار آکادمی به طور کامل، شبه علم را معرفی کرده‌ایم که با مراجعه به صفحه شبه علم چیست؟ میتوانید آن را مطالعه کنید.
باتری خودرو باتری خودرو یکی از اجزای ضروری و مهم اتومبیل می‌باشد که وظیفه برق‌رسانی به قسمت‌های مختلف خودرو را بر عهده دارد که از جمله‌آن‌ها می‌توان به استارت زدن، روشنایی خودرو و برق‌رسانی به سایر قطعات الکتریکی خودرو اشاره کرد.باتری خودرو یک قطعه قابل شارژ است که وظیفه اصلی آن، تامین جریان الکتریکی مورد نیاز اجزای الکتریکی خودرو می‌باشد. این قطعه پس از روشن شدن خودرو نیز وظیفه برق‌رسانی به قسمت‌های مختلف خودرو را دارد و در صورت کم شدن انرژی محرکه آن، توسط دینام شارژ می‌شود. به طور کلی دو نوع باتری خودرو موجود می‌باشد که عبارتند از: باتری‌تر و باتری خشک.امروزه به دلیل خطرات ناشی از اسید باتری‌تر، تولید و استفاده از باتری خشک در حال گسترش می‌باشد. باتری‌ها با توجه به خودرو‌های مختلف نیز متغییر می‌باشند به طوریکه باتری‌های اتومبیل‌های سنگین و دیزلی از نوع 24 ولتی و اتومبیل‌های سواری و وانت بارها معمولا از نوع 12 ولتی می‌باشند.انواع باتری خودروباتری‌های اسیدیاین نوع باتری‌ها بدلیل هزینه کمتر در تولید همچنان تقاضای زیادی در بازار دارند ولی بدلیل حساسیت بالا و مشکلات احتمالی امروزه در حال تعویض شدن هستند. در این نوع باتری‌ها متشکل از سرب و دو آلیاژ کلسیم - آنتیموان هستند و الکترولیت آن‌ها اسید می‌باشد که به این نوع باتری‌ها LM نیز گفته می‌شود.باتری‌های اتمیاین نوع از باتری‌خودرو امروزه در حال گسترش هستند و از حساسیت کمتری نسبت به باتری‌های اسیدی برخودارند و به همین جهت نیاز به مراقبت ندارند. به این نوع باتری‌ها FM نیز گفته می‌شود.به طور کلی هر باتری خودرو شامل اجزاء و قطعات زیر می‌باشد:جعبه‌ی باتریجعبه‌ی باتری وظیفه‌ی حفاظت و نگه داری از اجزای باتری خودرو را دارد و از نوعی پلیپروپیلن و یا نوعی از پلاستیک مقاوم به حرارت، ضربه و فعل و انفعالات شیمیایی داخل باتری ماشین ساخته می‌شود.صفحات حاوی ماده فعالبه طور کلی سه نوع صفحه در باتری خودرو داریم: صفحات منفی و صفحات مثبت و صفحات عایق بین این دو. جنس صفحات منفی در حالت شارژ کامل از سرب می‌باشد و به طور کلی شامل دو جزء است: یکی ماده فعال آن صفحه و دیگری اسکلت اصلی و همچنین صفحات مثبت از جنس پراکسید سرب می‌باشند و این صفحات وظیفه ذخیره و تولید انرژی الکتریکی در باتری اتومبیل را برعهده دارند و مجموعه صفحات داخل هر باتری خودرو را تشکیل میدهند. صفحات عایق نیز برای جلوگیری از اتصال صفحات منفی و مثبت تعبیه شده‌اند.بست‌های اتصالاین بست‌ها خروجی و ورودی باتری هستند و انرژی الکتریکی را از باتری خودرو به قطعات الکتریکی خودرو انتقال میدهند. اطلاع از نحوه‌ی اتصال کابل‌های باتری یکی از دانش‌های ضروری برای هر راننده‌ای باشد.الکترولیت‌های باتری خودرومایع درون باتری میباشد که از جنس اسید سولفوریک رقیق شده با آب مقطر است و رابط بین قطب‌های مثبت و منفی در باتری خودرو می‌باشد. در هنگام مخلوط کردن اسیو و آب مقطر باید نسبت‌ها به شدت دقیق و با حساسیت رعایت شوند.نشانگر وضعیت الکترولیت (هیدرومتر)این قطعه وظیفه نمایش دادن وضعیت‌های مختلف باتری خودرو در حالت‌های شارژ کامل، نیمه شارژ و دشارژ می‌باشد و از گوی لاستیکی، لوله شیشه‌ای و لوله‌ی لاستیکی تشکیل شده است.عملکرد باتری خودروانرژی الکتریسیته تولید شده در باتری ماشین، نهایتا حاصل الکترون‌های آزاد شده از واکنش شیمیایی تولید آب، حاصل از ترکیب اکسیژن و هدروژن آزاد شده از واکنش الکتروشیمیایی تبدیل ماده فعال روی صفحات به سولفات سرب می‌باشد. این واکنش توسط الکترولیت باتری خودرو، به عنوان رابط بین قطب‌های منفی و مثبت، بلافاصله پس از استارت زدن انجام می‌شود.
رابطه مرگ با زن (یک ایده جالب یا نظریه خاص) با درود خدمت تمام دوستان و همیاران عزیز امروز بعد از فرصت‌ها توانستم یک وقت آزاد پیدا کنم و یکی دیگر از مطالب مورد توجه خودم را به صورت متنی برای شما تشریح کنم .این مسیله مورد توجه رابطه مرگ با زن است .منظور چیست ؟ در زمان‌های دور انسان‌ها برای بلند پرواز کردن افکار با نگرش‌های فیلسوفانه روی به دیدن دنیا از بعد‌های دیگر شدن به صورتی که همه به این فکررسیدن که آیا روشی برای جاودانگی وجود دارد یا نه ؟در این زمان دانشمندان زیادی هم بوده‌اند که در جنبه‌های مرگ و روش‌های بعد برون سپاری روح تحقیق کرده‌اند که می‌توانید از اینجا مطالبی مطالعه کنید : معرفی چند کتاب بعد از مرگ تصویر در گوگلحالا حرف از روح شد در آفرینش روح را از خدا یکتا می‌دانند ما چگونه می‌توانیم در هوا بدون بال پرواز کنیم ؟؟این جمله در زمان داوینچی زیاد نقل می‌شد و به این دلیل ماشین پرنده این دانشمند هم از روی پرندگان طراحی شد حال به نظر شما این ایده داوینچی بعد از سال‌ها ( 1505 میلادی ) به هواپیما‌های امروزه شبیه است ."ماشین پرنده" داوینچی به موزه واشنگتن رفت با شروع این بحث و تلفیق آن با بحث روح می‌توان به این جنبه رسید که جمله ما چگونه می‌توانیم در هوا بدون بال پرواز کنیم نیز اتفاق افتاده است پس می‌توان روح هم قبول داشت ولی نه با این فکر می‌خواهیم قبل از اینکه رابطه مرگ با زن را شرح دهیم . به شناخت ساده روح بپردازیم .در ویکیپدیا گفته شده است : روح بیشتر به گونه متافیزیکی نشان دهنده خودآگاهی و شخصیت است.پس ماهیت فیزیکی دارد بریم یک صحبت از دانشمند این علوم ارسطو بخوانیم اولین مشکلی که درباره ارتباط نفس با بدن به اندیشه بشری خطور می کند چگونگی ارتباط موجودی مجرد با موجودی مادی است! چگونه ممکن است موجودی غیرمکاندار، در تعامل و ارتباط علی با موجودی مکاندار باشد؟ چگونه می توان فرض کرد که روح به عنوان موجودی بدون جرم، جسم را که دارای جرم و وزن است به حرکت در آورد؟ در صورت پذیرش ارتباط علی میان روح و بدن، عضو ارتباط دهنده میان آن دو، کدام است؟ امروزه نظریات متعددی در تبیین کیفیت ارتباط نفس با بدن در مغرب زمین به چشم می خورد که می توان آنها را در دو دسته "نظریات ثنوی" Dualism و "نظریات وحدت گرا" Monism قرار داد. در نظریات ثنوی، وجود نفس و بدن به عنوان دو امر اصیل مورد پذیرش قرار می گیرد، این درحالی است که در نظریات وحدت گرا، کفه ترازو به نفع یکی از دو طرف پایین آمده است. منبعدر متن بالا رابطه نفس با بدن و اندیشه بشری را توضیح داده است .خوب بر این اساس می‌توان گفت که روح ماهیتی محو (بدون جرم) ولی متحرک کننده دارد .برگریدیم به بحث خودمان !!روح جهانی ( world soul ) به یونانی ( ) به لاتین( anima mundi ) بر اساس دستگاه‌های فکری مختلف یک ارتباط درونی بین موجودات زنده روی زمین است همان طوریکه روح با بدن انسان ارتباط دارد. این ایده از افلاطون منش گرفته و اصل مهمی از مکتب نو افلاطونیان است. آنان باور داشتند که براستی جهان یک موجود زنده است روح( soul ) و هوش( intelligence ) دارد. یک موجود زنده قابل مشاهده تنها است که موجودات زنده را در بر دارد و این موجودات بر اساس طبیعت خود با هم مربوط هستند.بر این اساس ما اگر روح را یک محرک برای یک جرم بدانیم پس می‌توان ماهیت اصلی زن را یک محرک برای شروع یک ایده یا بهتر یک زندگی نام برد.همینجور که زن‌ها در زمان حاملگی می‌توانند با بچه رتباط بر قرار کننده و در حال استعاره به ان جان دهند .خوب رابطه‌ای که من از ان با شما حرف میزنم همین است وقتی یک ارتباط مرگ بین یک محرک و زندگی ساز و جرم آن تمام می‌شود (روح بدون جرم با جرم بدون محرک (بدن)) . می‌توان گفت زندگی بدون زن نیز یک محرک کم خواهد داشت . پس مرگ ایده و زندگی موفق با زن نیز تاثیر گذار است . در این رابطه یک نظر هم از شاو بیاوریم که مورد نقد دوستان قرار نگریم .زنان زیبا و جذاب نمی‌خواهند که رای بدهند آنها ترجیح می‌دهند که مردان حکومت کنند چرا که آنها خود بر مردان حکومت می‌کنند.پیش نهاد می‌شه بخوانید !تاثیر زنان در تاریخ ایرانما را دنبال کنید و نظر ارسال کنید بی یانا
مغز سه گانه تصویری از مغز سه گانههمان طور که در تصویر بالاه می‌بینید به طور کلی ما سه مغز داریم که به آن مغز‌های سه گانه میگویند.مغز خزنده یا غریزی،مغ احساسی یامیانی ومغز منطقی.درابتدا مغز خزنده وجود داشته است.همانطور که درنامش پیداست در تمام خزندگان وجود دارد.وظیفه‌ی این مغز حفظ بقا،کنترل گردش خون،سیستم تنفس وعملکرهای اساسی بدن انسان است.درقسمت بالا‌تر مغز مغز احساسی وجود داشته است.این مغز در اکثر پستانداران وجود دارد.این مغز مر کز هیجانات،خاطرات و احساسات انسان می‌باشد.درقسمت بالا‌تر وآخرمغز،مغزمنتقی وجود داشته است که وضیفه‌ی این مغزیادگیری،تفکر وهوش مباشد.عملکرد مغز سه گانه در زندگی روزمرهبرای مثال فرض کنید که تصمیم دارید در یک روز سرد به بیرون بروید. مغز غریزی به شما تذکر می‌دهد که هواسرد است وممکن است سرما بخورید.دربخش بالا‌تر که مغز احساسی و وجود دارد شرایط را بررسی می‌کند تا ببیند بیرون رفتن از منزل برای شما لذت بخش است یا نه در بخش بالا‌تر مغز منطقی می‌گوید هر چه زود‌تر این کار را انجام دهیم تا به کار‌های دیگر هم برسیم.امید وارم این متن برای شما مفید واقع شده باشد وخوشحال میشمدرادامه نظر هاتون رو بنویسید.
زلزله در ژاپن و 4 نکته امنیتی مورد استفاده ژاپنی‌ها هنگام وقوع زلزله زلزله در ژاپن یکی از اخبار معروف در این کشور و سراسر جهان است. وقوع زلزله در ژاپن برای کسانیکه به عنوان مسافر به ژاپن سفر می‌کنند ممکن است امری شوکه کننده باشد.اگر به عنوان مسافر به ژاپن سفر می‌کنید یا دوست دارید بدانید که مردم ژاپن قبل از وقوع زلزله و در حین آن برای محافظت از خود چه نکاتی را رعایت می‌کنند، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید. 1 . استفاده از اپلیکیشن هشدار وقوع زلزلهمطمین شوید که اپلیکیشن مورد نیاز برای هشدار وقوع زلزله را دانلود و نصب کرده‌اید. ما اپلیکیشن Yurekuru Call را توصیه می‌کنیم که برنامه بسیار خوبی برای اعلام خطر وقوع زلزله است. علاوه بر این، این اپلیکیشن در صورت خطر بروز سونامی، هشدار‌های سونامی را نیز تولید خواهد کرد.بسیاری از توریست هایی که به ژاپن سفر می‌کنند امکان استفاده از سیستم " Emergency Alert " را ندارند بنابراین این اپلیکیشن هنگام بروز زلزله بسیار مفید خواهد بود.این اپلیکیشن را دانلود کنید و با وارد کردن موقعیت خود آن را فعال کنید. همچنین از طریق این اپلیکیشن و تنظیمات آن می‌توانید هشدار هایی که در مورد زمین لرزه/ سونامی داده می‌شود را فعال یا غیر فعال کنید. 2 . از وجود وسیله هایی که امنیت فیزیکی شما را در برابر زلزله تامین می‌کنند مطمین شویدهنگام وقوع زلزله در ژاپن، مردم در بسیاری از مواقع با پنهان شدن در زیر وسیله‌های بزرگ و محکم نظیر میز، تخت خواب یا چارچوب در سعی می‌کنند تا امنیت فیزیکی خود را حفظ کنند. شما بایستی هنگام وقوع زلزله از قرار گرفتن در نزدیکی هر چیز معلق که از سقف آویزان است یا هر چیز شکننده اجتناب کنید.در نهایت، اطمینان حاصل کنید که در را باز گذاشته‌اید تا در صورت نیاز به تخلیه محیط، بعدا راهی برای خروج داشته باشید. 3 . از زمان تخلیه محیط اطمینان داشته باشیداگرهنگام وقوع زلزله در ژاپن در نزدیکی خط ساحلی قرار دارید، از احتمال وقوع سونامی آگاه باشید و مکان امنی را که ارتفاع بالاتری دارد پیدا کنید.زمانیکه یک هشدار سونامی اعلام می‌شود، شما خبر را از طریق سیستم رادیویی پیش گیری از حادثه خواهید شنید و یا خودروهای پلیس را خواهید دید که با استفاده از بلندگو از مردم میخواهند تا مکان هایشان را تخلیه کنند.درصورتی که کلمه "سونامی" را در میان همه آگهی‌های ژاپنی نشندید، آن را سریعا از نزدیک‌ترین فردی که در کنار شماست سوال کنید.اگر در اطرافتان آتش سوزی رخ دهد یا اینکه هنگام بروز زلزله نمیتوانید بلافاصله یک پناهگاه پیدا کنید، به یک مکان بزرگ، امن و باز مانند پارک یا زمین‌های خالی پناه ببرید. اگر قادر به بازگشت به محل اقامت خود نیستید (به دلیل فاصله یا عدم وجود وسیله حمل و نقل و غیره)، پس باید به دنبال نزدیک‌ترین مرکز اورژانس یا پناه گاه باشید.پناه گاه‌های اضطراری معمولا در سالن‌های مدرسه ابتدایی، متوسطه یا سالن‌های ورزشی دبیرستان‌ها قرار دارند و کاملا مجهز به پتو، آب، غذا و غیره هستند. 4 . مضطرب نشوید و دستورالعمل‌ها را دنبال کنیدآرام باشید تا بتوانید وضعیت را ارزیابی کنید و بدانید که چه کاری باید انجام دهید. به یاد داشته باشید که حتما کوله پشتی خود را که در داخل آن وسایل ضروری نظیر پاسپورت، کیف پول، کارت بانکی، آب و لباس‌های خود را قرار داده‌اید به همراه دارید.
مروری بر کتاب "ژن خودخواه" اثر "ریچارد داوکینز" ( 1 - ژن‌های ما خودخواهند یا فداکار؟) مروری بر کتاب "ژن خودخواه" اثر "ریچارد داوکینز"ژن‌های ما خودخواهند یا فداکار؟واقعیت این است که رفتار برخی جانداران کوچکترین نشانی از ایثار و فداکاری در خود ندارد، حتی برعکس نشانگر نوعی خودخواهی غریزیست. مرغ‌های دریایی کله‌سیاه را شاید بتوان بعنوان اولین مثال از رفتارهای (به ظاهر) خودخواهانه بیان کرد. آن‌ها لانه‌های خود را بسیار نزدیک هم می‌سازند و مترصد می‌مانند تا یکی از پرنده‌های همسایه برای شکار ماهی لانه را ترک کند. بلافاصله روی یکی از جوجه‌ها پریده و او را یک لقمه چپ می‌کنند. همجنس‌خواری وحشتناک حشره ماده آخوندک دومین مثال از این نوع است، "آخوندک ماده" هنگام جفتگیری "آخوندک نر" را نوش جان می‌کند."آخوندک ماده" در حال خوردن سر "آخوندک نر"رفتار احتیاط‌آمیز پنگوین‌های امپراطور در قطب جنوب را حتما در مستندهای تلویزیونی دیده‌اید. لب آب می‌ایستند اما از ترس فوک‌های آبی جرات پریدن در آن را ندارند. پس همه کنار صخره‌ی یخی جمع شده و هر کدام منتظر می‌‌مانند تا اول، دیگری در آب پریده ومطمین شوند خطر رفع شده، اگر این انتظار طولانی شود حتی کم کم شروع به هل دادن هم می‌کنند. این هم نمونه سوم از اینگونه رفتار.پنگوین‌ها یکدیگر را به داخل آب هل می‌دهند تا مطمین شوند خطری وجود ندارداما نمونه‌هایی از رفتار به ظاهر ایثارگرانه جانوران هم در طبیعت وجود دارد:نمونه اول: زنبورهای کارگر وقتی "نیش می‌زنند" در واقع برای محافظت از تخم‌ها و ملکه و در کل سایر زنبورها، "ایثار" می‌کنند نیش زدن زنبور کارگر، یک عملیات انتحاریست.مثال دوم: پرندگانی که در هنگام حمله مهاجم (عقاب و .) فریادهای هشدار دهنده سر می‌دهند تا سایر پرنده‌ها را مطلع کنند و با این کار، عملا به خاطر بقیه، خود را در معرض خطر قرار می‌دهند.و به عنوان آخرین مثال: مادرها در تمامی انواع جانداران.خودخواهی یا ایثارگری موجودات را چگونه می‌توان توجیه کرد؟تا پیش از داوکینز اکثر زیست شناسان معتقد بودند جانوران و حتی انسان، فداکاری را به طور غریزی برای حفظ "گونه" خود انجام می‌دهند. مثلا زنبور کارگر، جان خود را در راه نجات ملکه فدا می‌کند تا گونه‌اش حفظ شود. یا مادرها فداکاری می‌کنند تا نسل گونه‌شان از خطر انقراض در امان باشد. اما داوکینز در مقابل چنین استدلالی این سوال را مطرح می‌کند که چگونه تعیین می‌شود کدام سطح از همه مهم‌تر است؟ اگر انتخاب، بین گروه‌های درون یک گونه و بین گونه‌ها صورت می‌گیرد چرا این روند بین گروه‌های بزرگتر برقرار نباشد؟ گونه‌ها با هم یک جنس، جنس‌ها با هم یک تیره و تیره‌ها با هم یک رده را تشکیل می‌دهند. گونه‌ها با هم یک جنس، جنس‌ها با هم یک تیره و تیره‌ها با هم یک رده را تشکیل می‌دهند. شیر و آهو هر دو مثل ما عضو رده پستانداران هستند. آیا باید انتظار داشته باشیم شیرها به خاطر "صلاح پستانداران" از کشتن آهو‌ها صرفنظر کنند؟داوکینز می‌گوید: من استدلال خواهم کرد که واحد اصلی انتخاب و بنابراین واحد منافع شخصی، نه گونه، نه گروه و نه حتی خود فرد، بلکه ژن است. ژن هایی که بصورت مجموعه‌هایی بزرگ درون ربات‌های بزرگ و سنگینی که من و شما هستیم به حیات خود ادامه داده و با کنترل از راه دور، از آن به نفع خود استفاده می‌کنند. ما ماشین‌های بقای آنها هستیم، اما "ماشین‌های بقای موقت" چراکه ژن‌ها بالقوه، عمری بسیار طولانی دارند و عمر ما در مقایسه با آنها بسیار کوتاه است. با پایان عمر ما، ژن‌ها در پیکر فرزندان و نسلهای بعد از ما به حیات خود ادامه خواهند داد. هر یک از ما وسیله نقلیه‌ای هستیم که ژن‌ها بخشی از مسیرشان را با ما طی می‌کنند سپس در ایستگاه پایانی پیاده و سوار وسیله نقلیه بعدی که ورژن جدیدتری از ماست می‌شوند. بنابراین هر ژن را می‌توان به صورت واحدی در نظر گرفت که از میان نسل‌های پشت در پشت گذشته و زنده مانده است.ژن‌ها مرتبا COPY _ PASTE شده و از ماشینی به ماشین دیگر منتقل می‌شوندماشین‌های بقا، شکل‌های گوناگونی دارند. اختاپوس هیچ شباهتی به موش ندارد و هر دو کاملا با درخت بلوط فرق دارند. اما از نظر شیمی بنیادی، تقریبا مانند یکدیگرند. از آنجاییکه راه‌های متفاوتی برای گذران زندگی وجود دارد، ژن‌ها هم برای بقای خود، ماشین‌های مختلفی ساخته‌اند. میمون ماشینی است که ژن را در بالای درخت حفظ می‌کند، ماهی دستگاهی است که ژن را در آب نگه می‌دارد و کرم در زیر خاک. ژن‌ها نقشه‌ای هستند که هر نوزاد، بر طبق همان نقشه رشد خواهد کرد. اما تاثیر آن‌ها یک‌سویه است! صفات اکتسابی به ارث نمی‌رسند. مهم نیست شما در طول زندگی به چه اندازه دانش و آگاهی دست یافته باشید، یک ذره آن هم از طریق ژن به فرزندتان منتقل نخواهد شد. هر نسل جدید از صفر شروع می‌کند.
قیمت و خرید باتری سامسونگ Galaxy Core Prime باتری سامسونگ Galaxy Core Prime با ظرفیت 2000 میلی آمپر و شماره مدل EB - BG360CBU می‌باشد. با خرید باتری سامسونگ Galaxy Core Prime یک باتری اورجینال و با کیفیت برای گوشی خود تهیه کنید تا بهترین و بالاترین حد از عملکرد و بهره وری را از گوشی خود شاهد باشید. بدیهی است که افزایش میزان روشنایی صفحه نمایش و همچنین مدت زمان روشن بودن اتصالات نظیر وای فای و یا اینترنت همراه تاثیر مستقیم بر میزان نگهداری شارژ هرگونه باتری دارد، که این باتری نیز از این مسیله مستثنی نیست.اگر به هر دلیلی شارژ باتری گوشی شما زودتر از حالت عادی تمام می‌شود یا تغییرات ظاهری مثل بادکردگی و ورم کردن در باتری گوشی خود مشاهده می‌کنید یا حتی مدت زمان زیادی از خرید گوشی گذشته و عملکرد باتری گوشی به هر دلیلی مثل روز اول استاندارد و جالب توجه نیست حتما لینک خرید باتری سامسونگ Galaxy Core Prime را مطالعه نمایید زیرا احتمالا زمان تعویض باتری گوشی سامسونگ Core Prime شما فرا رسیده است. توجه داشته باشید که مهم‌ترین بخش خرید باتری انتخاب باتری اصلی می‌باشد.مدل: EB - BG360CBU ظرفیت باتری: 2000 میلی آمپر ساعت ( mAh )نوع باتری: لیتیوم - یون و قابل تعویض توسط کاربر
دانستنی دانستنی هایی درمورد تخم شربتی# به تعادل گلوکز خون کمک می‌کند (برای بیماران دیابتی عالی است).# آهن موجود در آن، سه برابر اسفناج است.# تخم شربتی به جز آمینواسید تورین، همه‌ی آمینواسیدهای مورد نیاز بدن را در خود دارد و غذایی کامل محسوب می‌شود.# تخم شربتی فیبر غذایی فوق العاده‌ای دارد و به همین دلیل، برای گوارش و درمان بافت‌های گوارشی عالی است.# برای پوست، مو و ناخن‌ها مفید است.# دارای 20 درصد پروتیین است.# سرشار از آنتی اکسیدان‌ها است (میزان آنتی اکسیدان‌های آن، 4 برابر قره قاط است).# میزان کلسیم موجود در آن، پنج برابر شیر است.# میزان ویتامین C موجود در آن، 7 برابر پرتقال است.# در واقع حدود 20 درصد وزن دانه‌‌های به این کوچکی حاوی اسیدهای چرب امگا 3 است و به همین دلیل، غذایی عالی برای مغز و قلب است. میزان امگا 3 موجود در تخم شربتی، 8 برابر ماهی سالمون است.# پتاسیم موجود در آن، دو برابر پتاسیم موجود در موز است.# جایگزین بسیار خوبی برای تخم مرغ است. تنها کافی است آن را با آب مخلوط کنید و ژله‌ی به دست آمده را به جای تخم مرغ، در غذاهای خود استفاده کنید.# از زمان‌های قدیم آزتک‌ها از این دانه‌‌ها به همراه ذرت به عنوان ماده‌ی غذایی استفاده می‌کردند. سال‌ها است که مردم مکزیک به خواص مقوی این دانه‌‌ها پی برده‌اند و از آن استفاده می‌‌کنند.# مردم ایران هم از طرفداران تخم شربتی هستند و از آن برای رفع عطش استفاده می‌کنند.????? JOIN کانال ما توی تلگرام @ Scientificchallenge
خرید باتری ماشین اندازه باتری را در نظر داشته باشیدباطری ماشین بر اساس طول، عرض و ارتفاع تقسیم بندی می‌شود. شما می‌توانید بر اساس manual باتری خودروی خود را تشخیص بدهید و خریداری کنید. گاهی اگر به manual دسترسی ندارید می‌توانید مکانیک‌های مجرب در این حرفه کمک بگیرید. دلیل اهمیت این موضوع این است که کوچک‌تر بودن باتری سبب می‌شود به سرعت خراب شده و بزرگتر بودن آن باعث آسیب رساندن به سایر قطعات موتور می‌شود. اتمی یا اسیدی بودن باتریدو نوع باتری در بازار موجود است: باتری خشک . باتری‌تر که حاوی اسید است.برای خرید باتری ماشین پیشنهاد می‌شود باتری اتمی خریداری کنید زیرا باطری‌های اتمی عمر بیشتری نسبت به باطری‌های اسیدی دارند همچنین آلودگی کمتری تولید می‌کنند و نیاز به کنترل و نگه داری ندارند قطعا باطری مناسب‌تری می‌توانند باشند. عمر باتری خشک یا اتمی بین 3 تا 5 سال می‌باشد ولی برای باطری‌تر یا اسیدی نهایتا 2 سال می‌باشد. مارک و برند باتریانتخاب بهترین برند باتری هم تاثیر بسزایی در رضایت شما خواهد داشت. قیمت باتری بر مبنای آمپراژ باطری خریداری شده و کسر قیمت روز باتری فرسوده‌ی شما خواهد بود. عمر باتری ماشین نقطه قوت باتری استعمر باتری ماشین تاثیر بسزایی در زمان تعویض باطری ماشین دارد. باطری ماشین وقتی در کارخانه تولید می‌شود، عمرش آغاز می‌شود بنابراین تلاش کنید تا باطری ماشین با نزدیک‌ترین تاریه خریداری کنید تا طول عمر بیشتری داشته باشد. یک سال پس از تولید هر باتری، صفحات آن سولفات می‌شوند. بنابراین سعی کنید از خرید باتری ماشین که یک سال از تاریخ تولید آن گذشته است خودداری کنید گارانتیباتری‌های موجود در بازار اغلب دارای گارانتی هستند. باتری ماشین ممکن است پس از نصب و تست دچار مشکل می‌شود که در این صورت شرکت گارانتی دهنده موظف به برطرف کردن مشکل است، مدت زمان گارانتی باتری معمولا زیاد نیست و توصیه می‌کنیم، باتری با گارانتی طولانی را انتخاب کنید.
فناوری کوانتومی هرآنچه که باید درباره "انتقال داده با فناوری کوانتومی" در ایران بدانیم / چین صد میلیارد دلار و ایران یک میلیون دلار روی این فناوری سرمایه گذاری کرده اندروز ششم بهمن سومین آزمایش انتقال اطلاعات به روش کوانتومی بین برج میلاد و سازمان انرژی اتمی با حضور دکتر علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی انجام شد.به گزارش "انتخاب" صالحی با بیان اینکه با این فناوری هر اطلاعاتی را می‌توان ارسال کرد، افزود: ساخت رایانه‌های کوانتومی، ساعت اتمی، تشخیص به موقع بیماری و سرطان‌ها و ماهواره و رادار‌های کوانتومی از جمله دستاورد‌های مهم این فناوری جدید است.صالحی افزود: می‌توانیم اطلاعات رمزگذاری شده را در دو نقطه دریافت کنیم در تابستان 1400 با پهپاد و در 1404 با ماهواره این کار انجام خواهیم داد. فقط شش کشور در جهان به این فناوری دست یافته‌اند فناوری انتقال کوانتومی کاملا امن است.اما انتقال داده با فناوری کوانتومی چیست؟ گاهی درک مفاهیم علمی برای عموم ممکن نیست. اما می‌توان این مفاهیم را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم نیز توضیح توضیح داد.در زیر مفهوم انتقال داده با فناوری کوانتومی و سوالاتی مرتبط با آن به زبان ساده توضیح داده شده است. 1 - انتقال داده با فناوری کوانتومی به زبان ساده و قابل درک برای عموم مردم چطور تعریف می - شود؟ فناوری‌های کوانتومی، در کنار هوش‌مصنوعی و یادگیری‌ماشینی، یکی از مهم‌ترین فناوری‌های قرن 21 به شمار می‌آید که در حال ایجاد انقلاب شگرفی در علم و فناوری است. فناورهای‌های کوانتومی در حقیقت به فناوری‌های حاصل از پدیده‌ها و قوانین فیزیک کوانتومی، مانند برهمنهی کوانتومی و درهمتنیدگی کوانتومی، اطلاق می‌شود. قوانینی مانند برهم نهی کوانتومی، در دنیای کلاسیکی توجیهی ندارند، زیرا در دنیای کلاسیکی هر جسم فقط دارای یک مکان و یک سرعت است. اما این قاعده را نمی‌توان در مورد جهان کوانتومی به کار برد، چرا که اشیا در مقیاس بسیار کوچک، می‌توانند به طور همزمان در مکان های بسیاری باشند! درهمتنیدگی کوانتومی نوعی همبستگی رمزآلود در سطح کوانتومی است به طوریکه دو ذره درهمتنیده به طور آنی تحت ت ثیر یکدیگر می‌باشند و رفتار یکی از دیگری ت ثیر می‌پذیرد. برهمنهی کوانتومی و درهمتنیدگی کوانتومی دو ویژگی مهم در فناوری‌های کوانتومی به شمار می آیند که تاثیر بسزایی در دستیابی به حوزه های انتقال اطلاعات کوانتومی تا زمینه‌های تازه تر مانند بیولوژی کوانتومی و ترمودینامیک مقیاس نانو، داشته است.در رمزنگاری، ابتدا باید پیام به صورت الگوریتم خاصی کدگذاری شود و پس از آن برای رمزگشایی از کلید استفاده شود و این کلید باید به طور امن محافظت شود لذا هدف از رمزنگاری، ساختن طرح‌ها یا پروتکل‌هایی است که به افراد این امکان را بدهد که با وجود دشمن و روی یک کانال ناامن با حفظ حریم خصوصی، داده‌هایشان را به صورت امن با هم مخابره نمایند. روش‌های کلاسیک متعددی برای این منظور استفاده می‌شود که امنیت این روش‌ها مستلزم استفاده از الگوریتم‌های ریاضی پیچیده و زمان بر است. البته حتی با محاسبات پیچیده در صورتی که شخص سوم بتواند به کلید دست یابد تشخیص حضور آن امکان پذیر نیست. به عبارت دیگر با پیشرفت کامپیوتر‌ها و علی الخصوص با ساخت کامپیوتر‌های کوانتومی، دیگر محدودیت و مشکل زمان حل خواهد شد و بدین ترتیب حتی پیچیده‌ترین الگوریتم‌های رمز نگاری نیز با استفاده از این کامپیوتر‌ها در کسری از ثانیه رمزگشایی خواهند شد!در مقابل روش کلاسیک با ظهور نظریه اطلاعات کوانتومی که بر پایه مکانیک کوانتومی است رمزنگاری کوانتومی مطرح شد. امنیت رمزنگاری کوانتومی بر اساس اصول و قوانین کوانتومی استوار است. بهترین کاربرد رمزنگاری کوانتومی ساخت پروتکل‌های توزیع کلید کوانتومی برای ایجاد یک کلید مشترک میان دو نفر، بدون آنکه نفر سوم هیچ اطلاعی از کلید به دست آورد، می‌باشد. اساس این کار استفاده از درهمتنیدگی کوانتومی می‌باشد. به دلیل درهمتنیدگی کوانتومی، هر گونه استراق سمع توسط شخص ثالث به سادگی و سرعت قابل شناسایی است. زیرا به محض اینکه شخص ثالثی اقدام به استراق‌سمع کند درهمتنیدگی میان حالت فوتون‌های (کوانتوم نور) گیرنده و فرستنده از بین رفته و به سرعت توسط گیرنده و فرستنده با اندازه‌گیری کمیت مربوط به درهمتنیدگی که به صورت آنلاین در حال پایش است قابل تشخیص می‌باشد.در همین راستا، اخیرا و با تلاش و همت جهادی و شبانه‌روزی محققان جوان مرکز فناوری‌های کوانتومی ایران که همگی از دانش آموختگان برتر دانشگاه‌های داخل کشور میباشند، آزمایش توزیع کلید کوانتومی در 3 فاز آزمایشگاه، میان دو ساختمان به مسافت 300 متر و اخیرا نیز میان ساختمان مرکز فناوری‌های کوانتومی ایران تا تراز 300 متری برج میلاد به مسافت 1650 متر نیز محقق شده است. این دستاورد به عنوان بخشی از زیرساخت مورد نیاز و گامی به سوی ماهواره کوانتومی، رادار/لیدار کوانتومی و شبکه‌های کوانتومی تلقی می‌شود.انتقال داده با فناوری کوانتومی به زبان سادهشماتیک آزمایش توزیع کلید کوانتومی مابین برج میلاد تهران در ارتفاع حدود 300 متر و مرکز فناوری‌های کوانتومی به مسافت حدود 1650 متر 2 - حوزه‌های کاربرد این فناوری به طور مشخص چه خواهد بود؟ یکی از مهمترین کاربرد فناوری‌های کوانتومی، افزایش قابل توجه سرعت محاسبات است یک کامپیوتر کوانتومی، محاسباتی که برای یک کامپیوتر معمولی هزاران سال به طول می‌انجامد را تنها در چند ثانیه به اتمام می‌رساند. کاربرد مهم دیگر این فناوری، امنیت بسیار بالا در انتقال اطلاعات و همچنین هک تقریبا نامحدود سیستم‌های کلاسیکی توسط کامپیوتر‌های پر سرعت است. از جمله دیگر کاربرد‌های فناوری کوانتومی می‌توان به ساخت حسگر‌ها و ساعت‌های اتمی دقیق و ردیابی شی، کاربرد‌های آن در علم ژنتیک و علم مواد، رادار کوانتومی و یا تشخیص سرطان و تصویربرداری کوانتومی فوق دقیق اشاره کرد. 3 - در حال حاضر این فناوری در سطح جهان در چه وضعیتی قرار دارد و ما در چه مرحله‌ای قرار داریم؟ کشور‌های پیشرفته در این زمینه سرمایه گذاری بسیاری انجام داده‌اند به عنوان مثال کشور چین در سال‌های اخیر مبلغی در حدود بیش از صد میلیارد دلار هزینه کرده است و نتیجه آن در مدار قرار دادن ماهواره در فضا و ارتباط کوانتومی با آن بوده است. حتی این کشور با کشور‌های اروپایی پروژه‌ی مشترکی تعریف کرده تا با استفاده از این ماهواره بین آسیا و اروپا ارتباط کوانتومی برقرار کند. به طور خلاصه حجم سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در دنیا از مرتبه میلیارد دلار و بالاتر، در بازه‌های زمانی 5 الی 10 ساله و یا افق 2020 یا 2030 بوده است. حتی برخی شرکت‌ها مانند گوگل، IBM ، و یا Alibaba نیز در همین مرتبه سرمایه گذاری کرده‌اند درحالیکه سرمایه گذاری ما در ایران به حدود 1 میلیون دلار میرسد. اتحادیه اروپا، کانادا چین آمریکا سنگاپور و .. برخی کشور‌های هستند که طی دو دهه اخیر در این حوزه سرمایه گذاری کرده‌اند.لازم به ذکر است که برای اولین بار در منطقه آزمایش درهم‌تنیدگی، در مرکز ملی علوم و فنون لیزر ایران انجام شده و تکنولوژی مربوط به تولید این حالت‌ها در کشور بومی سازی گشته است و پس از ت سیس مرکز فناوری‌های کوانتومی ایران این آزمایش در این مرکز نیز مجددا انجام و بهینه گردید و از آن در مشخصه‌یابی حالات کوانتومی و همچنین برپایی آزمایشی ساده در حوزه‌ی حسگری کوانتومی برای اولین بار در ایران (یعنی آزمایش شناسایی محلول‌های مختلف DNA ماهیچه دست انسان و خرگوش در غلظت‌های مختلف ازطریق عبورسنجی کوانتومی با دقتی 10 برابر بیش از روش‌های مرسوم کلاسیکی) و . استفاده شده است. بدیهی است با وجود این فناوری و حمایت سازمان‌های مربوطه، و تشکیل کنسرسیومی از کاربر‌های مختلف می‌توان از این تکنولوژی نوظهور در حوزه‌های مختلف در کشور بهره برداری کرد. حتی با دانش به دست آمده، ارسال ماهواره‌ی کوانتومی به فضا امکان پذیر می‌باشد که در اینصورت انتقال داده به صورت امن تا مسافت حدود دوهزار کیلومتر در دسترس می‌باشد.بنابراین، با توجه به تلاش‌های 2 دهه‌ی اخیرا که منجر به ساخت اولین کامپیوتر‌های کوانتومی توسط شرکت‌های گوگل، آی‌بی‌ام، اینتل و علی بابا شده است، پرداختن به موضوع فناوری‌های کوانتومی در کشور ضروری به نظر می‌رسد. لازم به ذکر است با داشتن کامپیوتر‌های کوانتومی حتی اطلاعات رمزشده بایگانی‌شده در صورتی که در اختیار دشمنان قرار گیرد نیز به سادگی قابل رمزگشایی و بهره‌برداری می‌باشد.مرکز فناوری‌های کوانتومی ایران به عنوان اولین متولی و پیشرو، فعالیت عملیاتی خود را از سال 1397 آغاز کرده است و در حال حاضر برخی آزمایشگاه‌های مربوطه را در این بخش تجهیز و سامان‌دهی کرده است. افزون بر این، پروژه‌های مختلفی در هر یک از 4 حوزه اصلی فناوری‌های کوانتومی (مترولوژی و حسگری کوانتومی مخابرات کوانتومی شبیه‌سازی آنالوگ و دیجیتال کوانتومی رایانش و محاسبات کوانتومی) تعریف شده و در حال اجرا می‌باشد که از آن جمله می‌توان به تصویربرداری کوانتومی، رمزنگاری کوانتومی در فضای آزاد و در بستر فیبر، آشکارسازی و فاصله‌سنجی کوانتومی (رادار/لیدار کوانتومی)، اندازه‌گیری کوانتومی کمیت‌های مختلف فیزیکی، ساعت اتمی، مغناطیس‌سنجی کوانتومی، نقشه‌ی کوانتومی مغز، ژیروسکوپ و مسیریاب کوانتومی، و تولید چشمه‌های درهمتنیده‌ی مجتمع در بستر موج‌بر نیز اشاره کرد 4 - دستیابی به این فناوری چه مزایای مهمی برای کشور خواهد داشت؟ با توجه به کاربرد‌های شگفت انگیز این فناوری، بهره مندی از آن موجب افزایش امنیت داده‌ها، دستیابی به سرعت محاسبات بالا، بهبود دقت دستگاه‌های اندازه گیری و سنسورها، یا تصویر برداری‌های پزشکی و در امان بودن از خطر هک شدن رمز‌ها توسط کامپیوتر کوانتومی . بهبود امنیت رمزبانک‌ها و . خواهد شد. 5 - آیا این فناوری در زمینه اقتصادی هم تاثیرگذار خواهد بود؟ بله، به لحاظ انتقال تکنولوژی و نیز به لحاظ فروش دستگاه‌های تجاری در این زمینه و همچنین عدم وابستگی به خرید این تجهیزات از سایر کشورها، در زمینه اقتصادی نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود. علاوه بر این، سر ریز تکنولوژی حاصل از فناوری‌های کوانتومی در دیگر بخش‌ها همچون میکروالکترونیک، اپتیک و . نیز منجر به ت ثیرات اقتصادی مثبت خواهد شد. 6 - آیا در صورت عدم خودکفایی در این فناوری دچار مشکلاتی همچون نیاز به واردات فناوری و خروج ارز خواهیم داشت؟ ما تازه اول راه هستیم و گام‌های نخستین را برداشته‌ایم در حالیکه دنیا دو دهه از ما جلوتر است، بنابراین باید با تلاش و شبکه سازی این فاصله را کاست. مبحث خودکفایی در این حوزه به شکل جدی در حال پیگیری است و همکاری با دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتی شریف نیز در این زمینه ادامه دارد و مراکزی بدین منظور در این دو دانشگاه به عنوان زیر مجموعه از مرکز فناوری کوانتومی ایران در سازمان انرژی اتمی نیز تاسیس شده است. همچنین، با همکاری برخی شرکت‌های دانش بنیان و پروژه‌های دانشجویی و کسری خدمت در دانشگاه‌های تهران، شریف، تحصیلات تکمیلی زنجان، امیرکبیر و شهید بهشتی. سعی می‌شود بحث خودکفایی به طور جدی دنبال شود. در حال حاضر برخی از موارد ساده نیز در کشور بومی سازی شده و از نیاز به خرید خارح نمیباشد، اما عدم وابستگی به تجهیزات اصلی نیازمند همکاری دیگر بخش‌ها و شبکه‌سازی در کشور است که در دست بررسی و همکاری است. علاوه بر این، با توجه به اینکه دانشگاه اصفهان به عنوان قطب اصلی اپتیک کوانتومی در ایران شناخته میشود و اقدام به سامان‌دهی "خوشه فناوری کوانتومی در اصفهان" کرده است امید است با همکاری میان مرکز فناوری‌های کوانتومی ایران و زیرمجموعه‌هایش یعنی مراکز دانشگاه تهران و شریف با خوشه فناوری کوانتومی اصفهان با محوریت دانشگاه اصفهان بتوان به رشد در زمینه فناوری کوانتومی در ایران سرعت بیشتری بخشید. البته همکاری شرکت‌های دانش‌بنیان و دیگر وزارت‌خانه‌ها، بخش‌ها و دانشگاه‌ها در این مسیر به رشد کیفیت و کمیت این حوزه در ایرن کمک می‌کند. 7 - پیشتازی ایران در این حوزه در بین کشور‌های منطقه مزایای صادرات فناوری را برای ما ایجاد خواهد کرد؟ بخشی از تجهیزات در حال حاضر وارداتی هستند، اما سعی کرده‌ایم در قالب پروژه‌های مختلف به بومی سازی و ساخت آن‌ها بپردازیم که این امر، همکاری بخش دانشگاهی را بیشتر میطلبد. بدیهی است در صورتیکه سریع‌تر حرکت کنیم می‌توانیم با تولید و بومی سازی تجهیزات مورد استفاده در فناوری کوانتومی بازار قابل توجهی در منطقه را از آن خود کنیم تا بعد از ارتقا و برندسازی بتوان بازار‌های بزرگتر در کشور‌های دیگر را نیز تصاحب کرد که این امر در صورت برنامه‌ریزی و مدیریت درست به همراه سرمایه‌گذاری هوشمندانه چندان هم دور از ذهن نیست.
زیست شناس درون من در مغز من یک زیست شناس زندگی می‌کند. همه چیز و همه کس را از منظر زیستی می‌بیند. اوایل با دیدنش وحشت میکردم. فکرش را بکنید. انسانی بسیار زیبا را مقابل خود می‌بینید. شاید هم محو زیبایی‌اش شوید و واکنش هایی در پی آن. یکهو این وسط مغزتان چهره یک گوریل را می‌بیند که صورتش بی‌مو است و موهایش را به قاعده کوتاه و منظم کرده. در مرحله بعدی مغزتان می‌گوید چقدر پست و حقیرید که محو چهره یک شخص شده‌اید. و چه بسا خیال پردازی هایی هم کرده‌اید. بعد همین‌طور عقب و عقب‌تر می‌رود در ماجرای تکامل و اینکه شما هیچ نیستید جز حیوان ناطق.جدیدتر‌ها با این من درونی به صلح بیشتری رسیده‌ام. سعی کرده‌ام آن را بفهمم. و اکنون که پذیرفته شده بیش از پیش خودنمایی می‌کند. نمی‌دانم کتاب هایی که جدیدا می‌خوانم همگی چنین تعابیری دارند یا باز مغز من است که از دل آن کلمات این تعبیرها را می‌کشد. هر بار مردی از سخن می‌گوید، زیباییش را تحسین می‌کند، حمایتش می‌کند یا هر فعل دیگری، زیست شناس درونم می‌گوید باز این هورمون‌ها و غریزه ناخودآگاه ادامه نسل. به کلمه ناخودآگاه دقت کنید. هیچ کدام ما این جمله را قبول نداریم. غریزه ادامه نسل را می‌گویم. اما زیست شناس درون من به کدهای ژنتیکی و الل‌ها و ژن‌ها باور دارد. باور دارد آن‌ها بدون خودنمایی کار خودشان را می‌کنند. از تبلیغات چیزی میدانید؟ می‌گویند بهترین تبلیغ آنی است که شما را وادار به خرید می‌کند اما شما کاملا فکر می‌کنید انتخاب با شما بوده. کار این ژن‌ها هم همین است.از دید تکاملی به عکس نگاه کنین. این که انسان چیزی فراتر از این نیست رو میبینین توی تصویر؟ این عکس به اضافه اکسسوری هایی مثل خونه و ماشین و لوازم خونه و آشپزخونه و .زیست شناس درون من همه افعالی که ما آن را انسانی می‌خوانیم مسخره می‌کند. اصطلاح تازه به دوران رسیده را حتما شنیده‌اید. این موجود درون من باور دارد اگر حیوان‌ها زبان مشترکی داشته باشند و با یکدیگر حرف بزنند، همین اصطلاح را درمورد انسان‌ها به کار می‌برند. می‌گویند آن‌ها موجودات تازه به دوران رسیده و روشن‌فکرنمایی هستند که خود را غرق کرده‌اند در وجودیت تخیلی خودشان و یادشان رفته از کجا آمده‌اند.آن تازه به دوران رسیده هایی که در شرایط سخت و بحرانی خود واقعی‌شان را نشان می‌دهند. در جنگ و قحطی و فقر، آن‌جایی که آدمیان به جان یکدیگر می‌افتند. که کسی به کسی رحم ندارد نهایت مروتشان برای خانواده‌شان است و تکه نان خشکی که به دهان فرزند بگذارند. جایی در زیست شناسی خوانده بودم که گونه‌ای از شیرها که گله‌ای زندگی می‌کنند، وقتی جنگ طلبی سر قدرتشان تمام می‌شود و بالاخره یکی از آن نرهای قوی هیکل تاج پادشاهی را بر سر می‌نهد، شروع می‌کند به کشتن بچه‌های نرهای دیگر. که فقط نسل خودش، ژن خودش، خون خودش بماند. آری ما فرهیخته‌ایم. انسان خردمندیم.اما زیست شناس درون من می‌گوید همان نرینه هایی هستیم که به وقت قحطی حرف‌هایمان ته می‌کشد. پلاکاردهایمان سقف خانه مان می‌شود. و فقط بچه خودمان، آن هم بدون ذره‌ای از آن تشرفات تازه به دوران رسیدگی‌مان، برایمان مهم است. نسل خودمان، ژن خودمان، خون خودمان.پی نوشت: روی اپلیکیشن هر چی گشتم نتونستم جایی برای نوشتن پیدا کنم! اگر چنین جایی داره و بلدین میشه بهم یاد بدین؟پی‌تر نوشت: الان تو کتاب "هیچ دوستی به جز کوهستان" دیدم نوشته: گاهی اوقات عرصه چنان بر آدم تنگ می‌شود که ماهیچه‌های چشم دیگر کار نمی‌کنند و تمام پرده‌های اخلاق و آداب اجتماعی فرومی‌ریزند. این جا دقیقا اونجاییه که ذهن مدام می‌بیندش. جایی که آدم چیزی به جز خوی حیوانی نیست. یا بهتره بگم میتونه نباشه بستگی به خودمون داره.
به دنیا آمدن ما چقدر احتمال داشته است ما چه هستیم؟ ترکیب یک تخمک خاص و یک اسپرم ویژه از مادر و پدرمان. اما چقدر به دنیا آمدن ما محتمل بوده است؟ چقدر احتمال داشت که ترکیب خاص این دو سلول جنسی شکل بگیرد؟ در بدن جنس ماده حدود 2 میلیون سلول جنسی از زمان تولد وجود دارد. در مورد جنس نر، عدد به مراتب بزگتر است. در بدن جنس نر، روزانه 125 میلیون سلول جنسی نر تولید می‌شود. با ضرب این عدد در تعداد روزهای سال ( 365 روز) و متوسط سالهای باروری مردان ( 60 سال) به عدد 2737 میلیارد می‌رسیم. اینکه یک بچه‌ی خاص شکل بگیره یعنی دو تا سلول خاص نر و ماده با هم ترکیب شن. فرض کن در دو قرعه کشی شرکت کنی که یک طرف دو میلیون شرکت کننده باشه و طرف دیگه 2737 میلیارد نفر (حدود 355 برابر جمعیت فعلی زمین). چون این تعداد انسان وجود نداره می‌توانیم مثلا فرض کنیم در قرعه کشی دوم اسم هر کدام از جمعیت جهان، 355 بار نوشته شده و اسم ما فقط یک بار. برنده شدن ما فقط در صورتی اتفاق می‌افتد که در هر دو قرعه کشی، اسم ما در بیاید. احتمال این اتفاق یک در پنج میلیون تریلیون است. کسی در چنین قرعه کشی ای شرکت نمی‌کند. ولی در واقع هر کس که به دنیا میاد، تو همچین قرعه کشی ای برنده شده است. بقیه‌ی پنج میلیون تریلیون بچه‌ای که میتونستند شکل بگیرند، میرند تو چاه دستشویی یا طور دیگری تبدیل به هیچ می‌شوند. می‌شود گفت پس آدم بدشانس روی زمین وجود ندارد. چون همه ما در عجیب و غریب‌ترین قرعه کشی دنیا برنده شدیم. به دنیا آمدن، خودش بزرگترین دلیل خوش شانسی بی اندازه آدمهاست. دنیا این است، یک سواری رایگان، یک غذای مجانی. اگر بخواهیم زنجیره اتفاقاتی که باید پیش می‌آمده تا پدر و مادران ما به دنیا بیایند را بررسی کنیم و معکوس حرکت کنیم، بهتر می‌فهمیم اینکه ما هم دعوت شده باشیم در این ناهار مجانی، عجیب‌ترین اتفاق جهان است. اما موضوع اینجاست که هیچ کس نمی‌خواهد و اصلا هم نمی‌تواند ناهار مجانی اش را بخورد و کیف کند و برود. "انسان در جستجوی معنا"ست. می‌خواهد به خودش و به همه دنیا ثابت کند که واقعا لاتاری مهمی برنده شده است. اول از همه باید بتوانیم بفهمیم به دنیا آمدن، شانس است یا بدشانسی. شاید هم جایزه‌ی مزخرفی می‌گیریم. یک زندگی بیخود و مسخره که همه چیزش، حتی بودن و نبودنش بستگی داره به شانس. دنبال معنا گشتن در این وضعیت از همیشه سخت‌تر می‌شود. انگار دنیا واقعا منظور خاصی ندارد. انیشتین تا آخر عمرش فکر می‌کرده می‌تواند نظریه‌ای کشف کنه که همه چیز را توضیح بدهد و ذهن خدا را بخواند. به همین خاطر همیشه به شدت با نظریه کوانتوم می‌جنگید. نظریه کوانتوم به نوعی بیان علمی این موضوع است که دنیا با تاس ریختن، به وجود امده و بعد هم به اینجا رسیده است. هایزنبرگ در خاطراتش درباره مخالفت انیشتین با نظریه کوانتوم می‌نویسد: "همه بحث‌ها سر میز غذا شکل می‌گرفت و نه در تالار کنفرانس و بور و اینشتین کانون همه بحث‌ها بودند. بحث معمولا از سر میز صبحانه شروع می‌شد و اینشتین آزمایش فکری جدیدی که گمان می‌کرد اصل عدم قطعیت را رد می‌کند، مطرح می‌کرد. پس از بحث‌های بسیار در طول روز، بور سر میز شام به اینشتین ثابت می‌کرد که آن آزمایش هم نمی‌تواند اصل عدم قطعیت را خدشه دار کند. اینشتین کمی ناراحت می‌شد، اما صبح روز بعد با یک آزمایش فکری دیگر که پیچیده‌تر از آزمایش قبلی بود، از راه می‌رسید. پس از چند روز پاول اهرنفست فیزیکدان هلندی که دوست اینشتین بود گفت: من به جای تو خجالت می‌کشم، استدلال‌های تو در برابر مکانیک کوانتومی شبیه استدلال هایی است که مخالفانت در برابر نظریه نسبیت می‌آورند."اینشتین با این آزمایش‌های فکری می‌خواست وجود ناسازگاری در مکانیک کوانتومی را نشان دهد تا بتواند آن را رد کند. او همیشه می‌گفت نمی‌تواند قبول کند که خدا شیر یا خط بازی می‌کند. جواب بور به تمامی این جملات نغز این بود که: ما هم وظیفه نداریم برای خدا در اداره کردن جهان تعیین تکلیف کنیم.بعد از انیشتین نظریه کوانتوم تقریبا پذیرفته شده است. کسی دلش نمی‌خواهد با تاس ریختن به دنیا آمده باشد و همه زندگی اینطوری بچرخد.اما همه چیز می‌تواند طور دیگری هم معنی شود. هر چیزی می‌تواند درست باشد. هر عقیده‌ای می‌تواند درست باشد و هیچ عقیده‌ای هم قطعا درست نیست. همه چیز در مه می‌گذرد. اما انسان به دنبال معناست و باید برای خودش معنایی خلق کند. هرچند مفهومی که آدمها خلق می‌کنند، به جز خودشان، برای چه چیز دیگری اهمیت دارد؟ زمانی که آدمها دیگر نباشند، وجود چنین مفهومی هم، بی مفهوم می‌شود. شاید هم بشود گفت هر چیزی که یک لحظه هست، انگار همیشه هست. شاید اصلا زمان خطی نباشد. در آن صورت ما و تمام مفاهیم مان برای همیشه جاودانه هستیم. هرچند هیچ دلیل علمی برای این موضوع وجود ندارد، اما فهم بشر از جهان هنوز آنقدر ناقصاست که شاید حتی بتوانیم تصور کنیم فرضیه بازگشت ابدی نیچه صحیح باشد. در یک لحظه همه چیز متوقف می‌شود و بعد از آن، همان‌طور که از پیش بوده، تکرار می‌شود و این تکرار همچنان تا بی‌نهایت ادامه خواهد یافت! در فلسفه بازگشت ابدی نیچه، زمان خطی نیست و در مداری مدور می‌گردد. برای این فلسفه، یک فرضیه علمی پشتیبان هم وجود داشت که معتقد بود جهان از چرخه انبساط و انقباض تشکیل شده و بعد از طی این دوره، بیگ بنگ دوباره اتفاق می‌افتد. اگر از قانون احتمالات صرفنظر کنیم، در این صورت بازگشت ابدی مدام اتفاق می‌افتد. در این صورت، انسان و معنای خلق شده توسط او هم جاودانه خواهند بود. همه چیز صحیح است و همه چیز اشتباه است. فیزیک کوانتوم می‌گوید هر چیزی که احتمال وقوع دارد، حتما اتفاق می‌افتد. شاید بهتر است به پیروی از این تیوری اثبات شده بگوییم، هر نظریه‌ای که به ذهن هر کسی می‌رسد، حقیقت دارد، ناهار مجانی بی فایده شانسی یا مفهوم ثقیل بازگشت ابدی . همه چیز فقط بستگی به خود ما دارد .
موروثی شدن صفات اکتسابی ( 023 - 003 ) اندیشه‌ی لامارک در ارتباط با مقوله‌ی تکامل، اندیشه‌ای (از نظر علمی) مردود است. ایشان بر این باور بود که صفات اکتسابی جانداران بشکل موروثی به نسل‌های بعد انتقال خواهند یافت، یعنی اگر کارگری در طول سال‌های کاری خود دارای دست‌های قوی با پوست ضخیم و کلفت شود، آنگاه پس از تناسل فرزندان وی نیز قوی دست و پوست کلفت خواهند بود!!!این رویکرد به مقوله‌ی تکامل با اندیشه‌ی داروین در این باره به دست فراموشی سپرده شد. در تکامل داروینی صفاتی که به حیات گونه کمک رسان باشند، انتخاب شده و افرادی که از این صفات برخوردارند در تنازع بقا اصلح بوده و بدین روی باقی می‌مانند و در آن جهت در گذر زمان تکامل خواهند یافت. این 2 رویکرد احتمالا 2 بردار واگرا هستند و نمی‌توان بین آن‌ها آشتی برقرار نمود، اما من بر این باور نیستم و جا دارد که رویکرد التقاطی خود در این باره را مطرح کنم.در رویکرد داروینی بر این باور هستیم که تغییرات ژنتیکی (قرایت مدرن داروینیسم) که در اثر جهش‌ها حادث می‌شوند با تغییرات میحطی که در اثر وقایع محیط شناختی رقم می‌خورند ارتباط چندانی ندارند. اگرچه عوامل جهش زا همچون اشعه‌ی فرابنفش و یا امواج رادیواکتیو و غیره در محیط حضور دارند اما آنچه که جهش نامیده می‌شود، صرفا یک اتفاق درون - ارگانی جانور است و این اتفاق از محیط پیرامون جدا قلمداد می‌گردد.علت اصلی این جدایی، ذات تصادفی جهش هاست و این یعنی اینکه در مواجهه با عوامل جهش زا یکسان، 2 ارگانیسم یکسان بشکل یکسانی موتاته (جهیده) نخواهند شد {نکته: نیروی موتاسیون، نیرویی ناهوشیار و از اساس اتفاقی است}. پس از آنجاییکه نمی‌توان بین عامل جهش زا (عامل محیطی) و خود جهش (اتفاق درون ارگانیسمی) ارتباطی خطی و مشخص برقرار نمود و همچنین با عنایت به اینکه این جهش ذاتا فرآیندی رندوم و تصادفی است این فصل محیط با ارگانیسم می‌بایست در ذهن شکل بگیرد.اما به ظن من، این انفصال، انفصال اصیلی نبوده و این خط ممیزه نوعی خط فرضی است (دقیقا همانند خط استوا و یا مرز کشورها). ارگانیسم بخشی از محیط است و محیط دوباره موثر بر ارگانیسم. این بدان معناست که نمی‌توان خط ممیزه‌ای فیمابین این دو ساحت بشکل خیلی دقیق ترسیم نمود. اگر صفتی (طبق آنچه تکامل باوران داروینی بدان باور دارند) بتوسط طبیعت انتخاب شود، این صفت در طولانی مدت بر محیط جاندار تاثیر گذاشته و سپس این محیط تغییر - یافته (بر اساس همان اثر صفت) در انتخاب صفت‌های جدید تاثیرگذار خواهد بود. از این اثر شاید بتوان تحت عنوان اکتساب ژنتیکی (ملغمه‌ای از تکامل‌های داروینی لامارکی) نام برد.یک کارگر با دست‌های قوی و پوستی کلفت در منزل خود، شرایطی را فراهم می‌آورد که فقط پوست کلفت‌های جهیده از شانس بالاتری برای زنده ماندن و تناسل برخوردار باشند و سپس این شانس بیشتر، کل جمعیت خانواده را در خلال نسل‌ها به سمت قوی دستی و پوست کلفتی سوق می‌دهد {نکته: شاید این خود نشان دهنده‌ی سنت موروثی شدن کسب و کارها در خانواده‌های مختلف باشد}. اکتساب، ژنتیکی می‌شود. البته لازم به ذکر است که این مقوله فقط 20 درصد ماجراست.بنظر من این رویکرد به تکامل را (رویکرد دی دادی) می‌توان تکاملی داروینی لامارکی دانست. قطعا رویکرد داروین به تکامل، بیش از 80 درصد کل ماجراست و همه چیز در این باره از آن می‌آغازد. انتخاب طبیعی بشکل مستقیم بر تکامل گونه‌ها موثر است اما اندیشه‌ی لامارک نیز در طولانی مدت بشکل غیرمستقیم بر آن تاثیرگذار خواهد بود. بگمان من تکامل دی دادی (داروین + لامارک) تصویری تقریبا 100 درصدی از تکامل گونه‌ها از خلال انتخاب طبیعی و موروثی شدن صفات اکتسابی ارایه می‌دهد.دی داد
علوم غریبه : چگونه یاد بگیریم چگونه انجام بدهیم؟ علوم غریبه : چگونه یاد بگیریم چگونه انجام بدهیم؟ علوم غریبه : چگونه یاد بگیریم چگونه انجام بدهیم؟علوم غریبه، علومی مانند علم حروف و اعداد، علم اوفاق، جفر، (جفر صغیر و جفر کبیر) خافیه، کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا، ریمیا و علوم دیگر است که شیخ بهایی این علوم را در کتاب "کله سر" جمع کرده است که هر حرفی اشاره به علمی دارد.توضیح این علوم در "المیزان" علامه طباطبایی ، در جلد اول صفحه 246 نیز بیان شده است.سفارش بزرگان اهل کمال و معنا این است که طالبان کمال و قرب خداوند عمر ارزشمند و سرمایه نفس جوانی را صرف اموری ماندگار و اساسی که آنها را به عالم معنا و به هدف آفرینش و خلقت نزدیک‌تر سازد, بنمایند و از فرصت محدود عمر و جوانی, بهترین و بیشترین استفاده را بنمایند.به همین خاطر بزرگان اهل کمال و متخصصین علوم الهی و سیر الی الله مانند مرحوم قاضی (اعلی الله مقامه الشریف) فرزندان خود را از آموختن علوم غریبه و صرف عمر در راه تحصیل آنها منع می‌کردند در عوض آنها را به یاد و ذکر و مراقبه پروردگار و تلاش در راه بندگی و معرفت او ترغیب و تشویق می‌کرده‌اند.این گونه علوم با وجود داشتن آثاری مطلوب, دارای آفات و آثار نامطلوب فراوانی نیز می‌باشند و هر چند مدعیان فراگیری و برخورداری از این علوم زیاد و فراوان می‌باشند ولی در عین حال اساتید این فن که هم در کار خود خبره و متخصص باشند و هم قابل اعتماد و وثوق باشند و اهل شیادی کلاه برداری و شهرت و مرید پروری و اسم و رسم به هم زدن نباشند, بسیار کم است.ورود در این راه علاوه بر خطراتی که دارد و امور ناشناخته‌ای که انسان با آنها مواجه می‌شود که ممکن است ایمان و اعتقاد و سلامت فکر و اندیشه او را با خطر مواجه سازد, از نظر ثمرات و بازدهی امر مشخص و شناخته شده‌ای نمی‌باشد. عده زیادی که وارد این وادی شده‌اند به انحرافات دچار شده‌اند. با انجام اموری مانند تسخیر جن دچار محرمات شده‌اند و از اسرار مردم سر درآورده و آبروی مردم را بر باد داده‌اند یا با احضار ارواح و ارتباط با مردگان و نقل اخبار و اسرار مردم وارد ورطه غیبت و تهمت و این گونه محرمات شده‌اند.علوم غریبه، دینی نیستند زیرا در این علوم از استخدام اجنه و طلسم و تسخیر موجودات و دخالت در عالم بحث می‌شود که مورد ت یید دین نیست.یا به بیان دیگر به علت این که در مواردی، باعث تسخیر اجنه یا کشف اسرار اشخاص دیگر و. می‌شود، مورد قبول دین نیست.برخی از کتبی که به شما درین راه کمک میکنند:مجموعه کتابهای میرداماد کبیرمجموعه دستنویس کنزالمحمدمجموعه جنانی همدانی
ایا می‌دانید قویترین سلاح در دست صاحبان قدرت ، فریبکاریست . .ایا می‌دانید . . ایا می‌دانید قویترین سلاح در دست صاحبان قدرت ، فریبکاریست.ایا می‌دانید قدرتمندان و صاحبان مقام بدون فریبکاری و بدون ساده لوحی و زودباوری ملتها قادر به حفظ قدرت خود نیستند.ایا می‌دانید از نظر قدرتمندان بهترین روش برای حکومت کردن و کنترل مردم ، ایجاد ترس می‌باشد.ایا می‌دانید سلاح اتمی بزرگترین دروغیست که توسط قدرتهای جهانی به ملتها باور داده شد.ایا می‌دانید دروغ بمب اتمی طراحی شد تا با ایجاد ترس و وحشت در دل ملتها انها را به بردگی بگیرند.ایا می‌دانید تمام انفجارات چه انفجارات شیمیایی و چه انفجاراتی که اتمی وانمود می‌شوند شکل یکسانی دارند و ایجاد یک قارچ می‌کنند.ایا می‌دانید ان چیزی که به عنوان انفجار اتمی وانمود می‌شود یک فریبکاریست و انفجاری از گاز یا مواد منفجره در مقیاس بالاست. و اورانیوم غنی شده‌ای در کار نیست.ایا میدانید ان چیزی که به عنوان بمب هیدروژنی مطرح می‌شود و مدعی هستند قدرت تخریب ان خیلی بیشتر از بمب اتمیست ، چیزی جز انفجار هزاران تن گاز هیدرون مایع به همراه هوای فشرده نیست.ایا می‌دانید توافق هسته‌ای که برجام خوانده می‌شود این معنا را دارد که دولتهای جهانی باید با حیله‌گری و دروغ وانمود کنند که سلاح مخوفی به عنوان سلاح اتمی وجود که قدرت ویرانگری بالایی دارد تا با کمک این دروغ ملتها را بترسانند و بر انها حکومت کنند.ایا می‌دانید خروج ایران از برجام یعنی افشای دروغ بودن سلاح اتمی توسط مقامات ایران.ایا می‌دانید بعد از انفجار بیروت که شکلی قارچ گونه و دقیقا" مشابه انفجار بهاصطلاح اتمی هیروشیما داشت ، چند محقق و پژوهشگر امریکایی این انفجار را هشداری برای امریکا دانستند و شدیدا" ابراز نگرانی کردند.ایا می‌دانید علت نگرانی این محققین فقط شباهت قارچ انفجار بیروت و انفجار به اصطلاح اتمی هیروشیماست و نه چیز دیگر.ایا می‌دانید انفجار بیروت ، تنها انفجاری بود که دربین هزاران انفجاری که در جهان رخ داده است امریکاییها نسبت به ان واکنش نشان دادندایا می‌دانید که شباهت این دو انفجار این نگرانی را در میان دولتمردان غربی به وجود اورده است که ملتها با مشاهده شباهت این انفجارها و مقایسه کردن انها پی به فریبکاری در بزرگنمایی انفجار هیروشیما و سلاح اتمی دروغین و خیالی انها ببرند.ایا می‌دانید در طی جنگ جهانی دوم حدود 60 شهر ژاپن نابود شدند از جمله توکیو پایتخت ان که حدود پانصد هزار نفر در این شهر کشته شدند ،اما هیچ نامی از توکیو نیست و رسانه‌ها فقط نام دو شهر گمنام هیروشیما و ناکازاکی را بر سر زبانها انداختند.ایا میدانید که دلیل تلفات بالای انسانی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی این بود که جنس خانه‌ها از چوب ، پلاستیک و مواد پلیمری با تراکم زیاد بوده است. و بعد از بمباران نقاط مختلف این دوشهر اتش سرایت کرد و مردم درمحاصره اتش بودند و راه فراری نداشتند و خیلی‌ها در اثر خفگی با دود و یا گرما مردند.ایا می‌دانید در حال حاضر هیروشیما و ناکازاکی دو شهر پیشرفته و سرسبز ژاپن هستند و میلیونها نفر در این دوشهر زندگی می‌کنند. در صورتی که بعد از بمباران این دوشهر اعلام کردند که تشعشعات اتمی برای صدها و یا هزاران سال باقی می‌ماند واین دو شهر قابل زیست نیستند. برای این موضوع چه توجیهی دارند.ایا میدانید اگر خانه‌های مردم در بیروت از جنس چوب و پلاستیک و مواد پلیمری بود ممکن بود تلفات از هیروشیما و ناکازاکی هم بیشتر شود.ایا می‌دانید که تا به حال چند بار دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای امریکا به روسای جمهورشان نامه نوشته‌اند که توافق هسته‌ای با ایران را امضا کنند و از این توافق خارج نشوند.ایا می‌دانید این دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای نگران این هستند که با لو رفتن دروغ بمب اتمی منافعشان را از دست بدهند و بیکار شوند.ایا می‌دانید که یک موضوع عجیب این است که چرا دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای روسیه برخلاف دانشمندان امریکایی هیچ اهمیتی به فعالیتهای ایران نمی‌دهندایا می‌دانید در دهه 90 میلادی حدود صدهزار دانشمند به اصطلاح هسته‌ای از شوروی سابق فرار کردند و به کشورهای جهان سوم پناهنده شدند و در این کشور‌ها ول می‌گشتند.ایا می‌دانید اگر فرار این به اصطلاح دانشمندان هسته‌ای خطری برای امریکا و شوروی داشت بدون کوچکترین ترحمی همه انها را نابود می‌کردند.ایا می‌دانید فرار این به اصطلاح دانشمندان هسته‌ای و بی اهمیتی فرار انها برای امریکا و شوروی این موضوع را کاملا" اثبات می‌کند که چیزی به نام سلاح اتمی مطلقا" وجود خارجی ندارد.ایا می‌دانید که فرار بی اهمیت دانشمندان به اصطلاح هسته‌ای شوروی سابق معنای دیگری نیز دارد و ان هم اینکه افرادی که عنوان دانشمند هسته‌ای را یدک می‌کشند هیچ فرقی با دعانویسان و فالگیران ندارند و همانند فالگیران و دعانویسان فریبکار و خالی بندند.ایا می‌دانید ان چیزی که به عنوان نیروگاههای هسته‌ای عنوان می‌شوند تماما" نیروگاههای زمین گرمایی هستند که گرمای لازم برای چرخش توربینهای برق را از چاههایی عمیق با عمق چند کیلومتر از سطح زمین تامین می‌کنند. و به دروغ وانمود به استفاده از اورانیوم غنی شده به عنوان سوخت نیروگاه می‌کنند.ایا می‌دانید قرار بود در فروردین سال 1397 از یک باتری مثلا" اتمی رونمایی کنند که قادر به تولید 50 سال برق به صورت پیوسته می‌باشد و مسیولان ایرانی مدعی بودند که این باتری می‌تواند در موبایل ، لپ تاپ ، صنایع و بیابانهای دورافتاده فاقد برق مورد استفاده قرار گیرد.ایا می‌دانید این باتری رونمایی نشد و هیچگاه نیز رونمایی نخواهد شد.ایا می‌دانید فارغ التحصیلان رشته‌های هسته‌ای از فوق دیپلم تا دکترا از نظر دانسته‌ها و دانش مثلا" هسته‌ای هیچ فرقی با هم ندارند و معلوماتشان یکسان است. و فقط مقاطع بالاتر مغرورترند و بیشتر ژست می‌گیرند و موقع صحبت کردن لبهایشان را کج و گرد می‌کنند.ایا می‌دانید فارغ التحصیلان هسته‌ای قادر نیستند به این سوال پاسخ دهند که جنس قارچ هسته‌ای از چیست. و همچنین قادر نیستند توضیح دهند که اگر یک بمب اتمی فقط چند ده کیلوگرم اورانیوم غنی شده دارد ، چگونه قارچ حاصله چند ده هزار تن و یا بیشتر وزن دارد.ایا می‌دانید فارغ التحصیلان رشته‌های هسته‌ای بارها و بارها با حالتی خوار و زار و ترحم برانگیز در مقابل مجلس و سایر نهاد‌ها جمع شده‌اند و از دولت خواسته‌اند که به انها شغلی داده شود.ایا می‌دانید یک دکترای انرژی هسته‌ای در اداره اب و فاضلاب تهران کار می‌کند.ایا میدانید یک دکترای انرژی هسته‌ای دیگر بر روی زمین کشاورزی کار می‌کند.ایا می‌دانید که یکی از نمایندگان مجلس در صحن علنی مجلس فاش کردند که تعدادی از دانشمندان و فارغ التحصیلان هسته‌ای را به کشور عراق برده بوده‌اند تا در ترمیم و بازسازی یکی از مکانهای مذهبی کمک دهند.ایا می‌دانید ترمیم دیوارها کار کارگر است و بردن فارغ التحصیلان و دانشمندان هسته‌ای برای ترمیم این مکان نشان دهنده این است که انها هیچ ارزشی ندارند و فقط به درد کارگری می‌خورند و تا زمانی به انها بها داده می‌شود که بتوانند از انها استفاده ابزاری کنند و با موضوع دروغینی به نام بمب اتمی مردم را بترسانند. ایا می‌دانید می‌دانید منطقه چرنوبیل که مدعی بودند به دلیل انفجار نیروگاه مثلا" هسته‌ای الوده شده و تا صدها سال قابل زیست نیست، یک منطقه گردشگریست که گردشگران زیادی به انجا می‌روند.و از داخل نیروگاه ویران شده نیز بازدید می‌کنند.ایا می‌دانید که مدعی بودند شدت انفجار نیروگاه چرنوبیل 400 برابر انفجار هیروشیما ست اما تعداد کشته‌ها حدود 25 نفر اعلام شد و حجم تخریب هم ناچیز بود. واین نشان می‌دهد که فقط با دروغها و عجز ملتها در تجزیه و تحلیل موضوعات انها را سر کار می‌گذارند و بازی می‌دهند.ایا می‌دانید در سونامی فوکوشیمای ژاپن یک نیروگاه مثلا" هسته‌ای منفجر شد اما اتفاق خاصی نیفتاد و هیچ الودگی هسته‌ای ایجاد نشد و مردم فوکوشیما همچنان در انجا زندگی می‌کنند.ایا می‌دانید در دهه‌های 60 ، 70 و 80 میلادی هیچ رسانه غربی اجازه نداشت در باره بمب اتمی چیزی بنویسد و رسانه‌ها فقط مجاز بودند در مورد بمباران هیروشیما و ناکازاکی مطلب بنویسند تا ترس از این سلاح را به ملتها القا کنند.ایا می‌دانید درکشور خودمان دکتر حسن عباسی اعلام کردند که از طرف وزارت ارشاد رسانه‌ها را زیر فشار گذاشته‌اند که در مورد انرژی هسته‌ای چیزی ننویسند. و این نشان می‌دهد که ریگی به کفششان است و ترسشان از این است که با نوشتن مطالب دیگران در مورد انرژی هسته‌ای دروغهایشان به تدریج فاش شود. ایا می‌دانید که حقیقت ان چیزی نیست که سیاستمداران و دولتمردان می‌گویند بلکه حقیقت همان چیزیست که می‌خواهند ان را مخفی کنند.ایا می‌دانید تا زمانی که ملتها خر و نفهم باشند و چنین دروغهایی را باور کنند اوضاعشان روز به روز بدتر و بدتر می‌شود. چیزی که کاملا" عیان است.و بالاخره ایا می‌دانید در تعریف جدید احمق، به کسی احمق می‌گویند که حقیقت را می‌بیند اما باز هم دروغها را باور دارد.
انرژی خورشیدی از خورشید گرفته می‌شود. خورشید حاوی ذراتی از انرژی است که به آن‌ها فوتون می‌گویند.از این ذرات می‌توان برق تولید کرد.از زمان کشف "اثر فوتوولتاییک" توسط "الکساندر ادموند بکرل" فرانسوی، انرژی الکتریکی از آن تولید می‌شود.ادموند بکرل فقط اثر فوتوولتاییک را کشف کرد و این "چارلز فریتز" آمریکایی بود که اولین "سلول خورشیدی" را با کمک ورق‌های سلنیوم( Se ) ساخت. جنای آلبرت انشتین بزرگ نیز با مقاله‌ای که درمورد "اثر فوتو الکتریک" و چگونگی حمل انرژی توسط نور نوشتند، کمک‌های بسیاری کردند و یکی از ارکان مهم جایزه نوبل ایشان در سال 1921 به خاطر کشفیات پیرامون اثر فوتو الکتریک بود.باتری‌های خورشیدی معمولا از مواد نیمه رسانا تشکیل شده‌اند.(مثل سیلیسیم، " Si "). هر اتم سیلیسیم با چهار اتم دیگر تشکیل پیوند می‌دهد و به این صورت، شکل کریستالی آن پدید می‌آید. خورشید در هر ثانیه حدود 1000 ژول انرژی به هر متر مربع از زمین منتقل می‌کند.این مطلب، نوشته‌ای بسیار ساده است و در آن به صورت تیتر به مطالب اشاره کرده‌ام، در ادامه متن‌های بیشتری در این زمینه، با توجه به علایق ، نظر‌ها و سوالات شما توضیحات بیشتری در هر زمینه خواهم نوشت.مصطفی ترکاشوند، هشتم آبان 1399
نگاهی به مغز و سیستم عصبی بدن انسان بی شک یکی از شگفت انگیزترین و مهم‌ترین بخش‌های بدن انسان که کنترل تمامی قسمت‌ها و اعضای بدن را بر عهده دارد مغز است.بسیاری از علل بیماری‌ها به عملکرد مغز و اعصاب بدن انسان و سیستم عصبی وابسته است. بنابراین سعی داریم تا در این مقاله ویستامگ به اختصار به این عضو باشکوه بدن انسان نگاهی گذرا بیاندازیم.کامپیوتری به نام مغز انسانمغز افکار، احساسات، نحوه یادگیری، به یاد آوردن، نحوه حرکت و صحبت کردن ما را کنترل می‌کند. مغز همچنین موارد دیگری را نیز تحت کنترل دارد که کم‌تر از آن‌ها آگاهی داریم، مانند ضربان قلب و هضم غذا. در واقع مغز مانند یک کامپیوتر مرکزی عمل می‌کند که تمام عملکردهای بدن تحت اراده آن هستند.بخش‌های مختلف مغزمغز از سه بخش اصلی تشکیل شده است: مغز جلویی ، مغز میانی و مغز عقبی. 1 - مغز جلویی: این قسمت بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین قسمت مغز است که شامل مخ ( cerebrum ) می‌باشد. این ناحیه دارای چین‌ها و شیارهایی است که معمولا در تصاویری از مغز دیده می‌شود و همچنین برخی ساختارهای دیگر مغز نیز در زیر آن قرار دارند. 2 - مغز میانی: این ناحیه در پایین وسط مغز قرار دارد و به عنوان یک هماهنگ‌کننده برای تمام پیام‌هایی که از مغز به نخاع وارد و از آن خارج می‌شوند، عمل می‌کند. 3 - مغز عقبی: این قسمت در زیر و پشت انتهای مخ قرار دارد و شامل مخچه ( cerebellum )، پونز ( pons ) و مدولا ( medulla ) است. مخچه را مغز کوچک نیز می‌نامند که مسیولیت تعادل، حرکت و هماهنگی را برعهده دارد.سیستم عصبی بدن انسانسیستم عصبی مانند شبکه‌ای است که پیام‌های مغز را از طریق نخاع به قسمت‌های مختلف بدن منتقل می‌کند. نخاع از مغز تا کمر کشیده شده است که شامل عصب‌هایی شبیه به رشته نخ ( threadlike nerves ) می‌باشد که به همه ارگان‌ها و اعضای بدن منشعب شده‌اند.وقتی که پیامی از بدن وارد مغز می‌شود، مغز به بدن می‌گوید که چطور واکنش نشان دهد. برای مثال، اگر یک اجاق گاز داغ را لمس کنید، اعصاب موجود در پوست شما پیام درد را به مغز شما ارسال می‌کنند. سپس مغز پیامی را ارسال می‌کند که به ماهیچه‌های دست شما فرمان عقب‌گرد می‌دهد. البته این واکنش‌ها در لحظه اتفاق می‌افتند. به همین دلیل است وقتی به یک شیء داغ دست می‌زنید به طور ناخودآگاه سریع دست خود را عقب می‌کشید.بخش‌های سیستم عصبی انسانسیستم عصبی از سیستم عصبی مرکزی ( central nervous system ) یا CNS و سیستم عصبی محیطی ( peripheral nervous system ) یا PNS تشکیل شده است: 1 - مغز و نخاع سیستم عصبی مرکزی را شامل می‌شوند. 2 - اعصابی که از تمام بدن می‌گذرند، سیستم عصبی محیطی را تشکیل می‌دهند.مغز یکی از پیچیده‌ترین اعضای بدن انسان است که به صورت یک مرکز فرماندهی در بدن انسان عمل می‌کند و پیام‌های خود را به کمک سربازانی به نام سیستم عصبی به همه جای بدن ارسال می‌کند. پیچیدگی این عضو مهم بدن انسان به قدری زیاد است که با وجود پیشرفت‌های علمی فراوان هنوز هم شگفتی‌های زیادی برای دانشمندان به همراه دارد.منبع: مجله اینترنتی ویستامگ
سیاره نیبیرو یا سیاره ایکس - چیست؟ کجاست؟ نیبیرو چیست نیبیرو کجاست What is Nibiru نیبیرو چیست توضیحات:نیبیرو چیست نیبیرو کجاست What is Nibiru خورشید پنهان نیبیرو چیست نیبیرو کجاست What is Nibiru : سومریان باستان تمدنی بودند که بدون هیچ ردی در تاریخ پدید آمدند و بی هیچ ردی نیز ناپدید شدند، محل سکونت آنها بین النهرین بود که بخشهایی از عراق و ایران کنونی را شامل میشد در متون سومری آمده است که خدایانی شبیه پرندگان از نیبیرو آمدند و مارا خلق کردند، تا برایشان طلا استخراج کنیم، تا اینکه روزی در هنگام فرود گرفتار طوفان شدند و از بین رفتند و از آن زمان به بعد اثری از انها مشاهده نشد.نیبیرو سیاره ایست که چرخش آن به دور خورشید 3500 سال طول میکشد، و به علت گرمای زیاد آن در آن زمان به کمک طلا این گرما را کاهش میدادند، حال پس از 3500 سال نیبیرو خصوصا در منطقه خاورمیانه از سال 2018 به کمک یک عینک دودی یا بهتر از آن شیشه سیاه جوشکاری در نزدیک خورشید قابل مشاهده استجالب اینجاست رییس سازمان فضایی ناسا وجود این سیاره را تکذیب کرده استعده‌ای اعتقاد دارند، هویدا شدن نیبیرو، جنگ، سیل، قحطی، زلزله و وقوع سایر بلایای طبیعی را در پی داردنیبیرو چیست ؟نامهای دیگر: خورشید پنهان، سیاره ایکس - % da % 86 % db % 8c % d8 % b3 % d8 % aa /
تولید برق با جزر و مد به نام خدا در دریاچه استرانگفورد در ایرلند شمالی تغییرات جزر و مد تا حدود چهار متر هم می‌رسد و سرعت آن به طور متوسط 4 / 1 متر در ثانیه است. در نتیجه مکان مناسبی برای آزمایش نمونه اولیه ابزاری است که محققان اروپایی طرح موسوم به "پاورکایت" را برای تبدیل انرژی جزر و مد به الکتریسیته طراحی کرده‌اند. این پیش‌نمونه شبیه یک هواگرد است که به زیر آب فرستاده می‌شود.هی وبستبرگ، مهندس ارشد شرکت سویدی "مینستو" که با این طرح همکاری می‌کند، درباره نحوه کار این نمونه اولیه می‌گوید: "این یک بادبادک (هواگرد) به بستر دریا می‌چسبد. در پدیده جزر و مد یک نیروی بالابرنده و حرکت آب به سمت جلو را داریم. در نتیجه پیش‌نمونه ما در کف دریا شروع به حرکت می‌کند و به خاطر بال‌هایش سرعت می‌گیرد. به این ترتیب توربین شروع به چرخیدن می‌کند و الکتریسیته تولید می‌شود".این بادبادک (هواگرد) زیردریایی به حسگرهای متعدد و ابزارهای ارتباطی هم مجهز است. محققان در واقع می‌خواهند بدانند پیش‌نمونه آن‌ها تحت چه شرایطی بیشترین میزان انرژی الکتریسته را تولید می‌کند و عمق، حرکت و جهت حرکت آب در جریان‌های جزر و مد چه تاثیری بر انرژی تولید شده دارد.نیل لافلین، مهندس نرم‌افزار، در این باره می‌گوید: "سرعت جزر و مد در اعماق و ارتفاع‌های مختلف آب متفاوت است که می‌توان آن را اندازه گرفت. می‌توان پارامترهای مختلف را تغییر بدهیم و کاری کنیم که این هواگرد زیر آبی در جاهایی زیر آب حرکت کند که جزر و مد بیشترین سرعت را دارد".این وسیله با مواد سبک ساخته و از نظر هیدرو دینامیک طوری طراحی شده است که زیرآب خود را با جریان‌های جزر و مد هماهنگ می‌کند. محققان می‌گویند: "هدف این نیست که کایت زیردریایی با بیشترین سرعت حرکت کند. هدف این است بیشترین میزان انرژی الکتریسیته را تولید کند. اگر با سرعت خیلی بالا حرکت کند، سیستم تحت تنش زیاد قرار می‌گیرد و ممکن است قطعه‌هایش قطع شوند یا بشکنند در نتیجه باید سرعت بهینه را پیدا کرد که هم برق کافی تولید شود و هم خرابی کمتر شود".آزمایش‌هایی در مناطق حفاظت شده‌ای که مملو از فوک یا سگ دریایی است در جریان است. دانشمندان سکویی ساخته‌اند تا با امواج سونار بتوانند حرکت جانوران دریایی را دنبال کنند و بدانند این جانوران به بادبادک‌های زیر آبی چه واکنشی نشان می‌دهند.هدف این است که بادبادک‌های 12 متری خیلی بزرگتری و به گونه‌ای ساخته شوند که هر سال 6 / 1 گیگاوات ساعت برق تولید کنند. با این آزمایش‌ها دانشمندان تلاش می‌کنند فناوری را بهتر کنند.در عکس‌های زیر نمونه هایی از دستگاه‌های جزر و مد می‌بینیم : پایان
جهان و بدن تنها دارایی ما جهان نماد بدن انسان است، بدن انسان نماد جهان است. یعنی درک جهان با همه بزرگی خود نوعی از درک بدن‌نمای انسان است درک بدن انسان با همه کوچکی خود، نوعی از درک جهان‌نمای جهان است. در اساطیر معمولا پیدایش جهان طوری روایت شده است‌که یکی از خدایان شهید یا کشته می‌شود بعد از قسمت‌های بدن آن خدا جهان ساخته می‌شود (با استناد به اساطیر بین‌النهرین). مفهوم و کارکرد اساطیر، فرهنگ، ادیان، امور مقدس/نامقدس، مناسبات فرهنگی مدرن، مد و فیشن، پزشکی، هنر و . به درک نمادین بدن انسان ارتباط دارند. به‌گونه‌ای می‌توان گفت چگونگی درک بدن می‌تواند خاستگاه شکل‌گیری این‌همه موارد در مناسبات فرهنگی و اجتماعی بشر باشد. زیرا انسان در جهان چیزی مهم‌تر از بدن خود ندارد. بنابه اهمیتی‌که بدن انسان به انسان داشته است انسان چگونگی درک مناسبات بدنی خود را بر چگونگی درک جهان تعمیم داده است. مثلا در زبان‌ها معمولا اشیای بیجان جنس نر و ماده دارند. در زبان عربی زمین، آسمان، آفتاب، مهتاب و . جنس دارند. بدن برای انسان جدی‌ترین چیز، دم‌دست‌ترین چیز، پر رمز و رازترین چیز و بازیچه‌ترین چیز است. جدی‌ترین چیز به این معنا است‌که هیچ چیز نمی‌تواند با اهمیت‌تر از بدن برای یک فرد باشد دم‌دست‌ترین چیز به این معنا که چیزهای دیگر گاهی در اختیار فرد قرار دارد گاهی ندارد اما بدن همیشه در اختیار و دم دست فرد است بدن انسان چه از نظر کارکرد و چه از نظر معناداری برای انسان ناشناخته و پر رمز و رازترین چیز است، حتا پر رمز و رازتر از جهان است و بازیچه‌ترین چیز به این معنا است‌که انسان با بدن خود بازی می‌کند و بدن بازیچه‌ی انسان است، زیرا هر دلخوشی‌ای‌که انسان دارد به بدن و بازی بدن‌اش ارتباط می‌گیرد. دلخوشی لباس، غذا، سکس، کار و فعالیت همه از امکان‌های بدنی انسان استند. در نتیجه می‌توان گفت انسان چیزی بیشتر از بدن خود ندارد. بدن همه‌چیز انسان است. چیزهای دیگر به‌نوعی تعلق نسبی و اعتباری به انسان دارد. بنابراین چیزی‌که انسان در زندگی دارد، بدن انسان است. اما بدن انسان همیشه مورد معامله و استفاده‌ی قدرت، ادیان و . بوده است. قدرت، ادیان و . تصمیم گرفته‌اند که چگونه از بدن خود استفاده کنیم و چقدر بدن‌های ما در اختیار و معامله قدرت و . باشد. دموکراسی و لیبرالیسم می‌تواند نوعی از مبارزه برای رهایی بدن از معامله‌ی قدرت، ادیان و . باشد که فرد با داشتن هویت فردی اختیار بدن و بازی با بدن خود را پیدا کند. بنابه اهمیتی‌که بدن انسان دارد، نمی‌تواند از نظر مناسبات فرهنگ، قدرت و ادیان جدا درنظر گرفته شود بنابراین در روزگار مدرن با وصف اختیار داشتن فرد نسبت به بدن‌اش، بدن انسان هم‌چنان سوژه‌ای مورد معامله در مناسبات فرهنگی، اقتصادی و سرمایه‌داری و قدرت است.یادداشت: صبحتی‌که درباره‌ی "نظریه‌های پسامدرن" داشتم، در آن صحبت به کتاب جامعه‌شناسی بدن ارجاع داده بودم، تعدادی از دوستان مشخصات کتاب را پرسیدند عکس پوش کتاب را برای دوستان گذاشتم.این نوشته از فیسبوک یعقوب یسنا می‌باشد .در ضمن همین الان یک دست بدن اون بکشید و یه نگاه دوباره بهش بکنید ، فقط بدون دخالت ذهن و تفکر
ماهواره‌های ناسا به لطف ماهواره‌های ناسا که مامور کنترل گردش گازهای گلخانه‌ای در جو زمین بودند، حالا دانشمندان اطلاعات تازه و جذابی از شیوه عملکرد سیاره ما، به خصوص در مقابل تغییرات آب و هوایی به دست آورده‌اند.با کمک تصاویر ثبت شده توسط ماهواره‌ها، اقلیم شناسان به خوبی می‌توانند نحوه مکش گاز CO2 از جو توسط اقیانوس‌ها و بازدم آن را درک کرد. چنین اطلاعاتی به ما کمک خواهد کرد تا واکنش آینده زمین نسبت به گرم شدن جهانی آب و هوا را پیش بینی کرد.به عنوان مثال، ماهواره‌های مورد اشاره نشان دادند که در جریان پدیده النینو در سال‌ها 2015 تا 16 ، به دلیل افزایش گرما، خشکسالی و آتش سوزی‌های گسترده، سطح دی اکسید کربن اتمسفر به شکل چشمگیری افزایش یافت.???گیاهان به طور طبیعی CO2 را از هوا جذب و سپس در هنگام شب آن را دوباره آزاد می‌کنند. اما به دلیل بارش کم و افزایش بیش از حد گرما در قاره‌های آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا، درختان آن طور که انتظار می‌رفته دی اکسید کربن را جذب نکرده‌اند. قسمتی دیگر از آنها نیز با نرخ بیشتری مرده و با سرعت بالاتری تجزیه شده‌اند. این به نوبه خود بازگشت این گاز گلخانه‌ای به جو را تسریع بخشیده‌اند.بر این اساس می‌توان پیش بینی کرد که واکنش گیاهان به افزایش متوسط دما، به بالارفتن نرخ تولید دی اکسید کربن و در نتیجه شتاب دهی به گرمایش جهانی منجر خواهد شد.گرمایش زمین از زمان آغاز انقلاب صنعتی و شروع استفاده گسترده از سوخت‌های فسیلی در سال 1800 میلادی آغاز شده و تا امروز ادامه داشته است. حدود 25 درصد از دی اکسید کربن تولیدی توسط اقیانوس‌ها و 25 درصد دیگر توسط گیاهان از جو خارج می‌شوند، اما یافته جدید نشان می‌دهد که این سهم‌ها دیگر نمی‌توانند ثابت باقی بمانند.?حالا محققین می‌توانند با دقت بالاتری شرایط آب و هوایی 100 سال آینده زمین را پیش بینی نمایند. گرچه نتیجه به دست آمده به هیچ وجه آرامش بخش نیست، اما دست کم می‌تواند هشدارهای لازم را به دانشمندان و سران دنیا بدهد، چرا که به نظر می‌رسد بحران واقعی از آن چه پیش از این تصور می‌شد به ما نزدیک‌تر است.منبع: sciencemag
باتری موتور شارژی یکی از مهم‌ترین وسایل سرگرمی کودکان و در برخی موارد بزرگتر‌ها موتور‌های شارژی هستند.اکثر کودکان مخصوصا از سنین کم به موتور‌های شارژی علاقه مند هستند و والدین با خرید این موتور‌ها برای آنها می‌توانند استعداد و توانایی‌های فرزندانشان را شناسایی و شکوفا کنند. از معایب موتور‌های شارژی دشواری در حمل و نقل آنهاست.برای استفاده از موتور به باتری نیاز داریم و برای خرید باتری باید دقت لازم را در انتخاب آن لحاظ کنید.باتری موتور شارژی اسباب بازییکی از مهم‌ترین و عمده‌ترین مصارف،باتری‌های سلید اسید هستند. در موتورها یا خودرو‌ها،باتری به عنوان منبع انرژی و موتور الکتریکی به عنوان نیروی محرکه استفاده می‌شوند.انواع مختلف باتری‌های موتور شارژیمعمولا باتری‌های مورد استفاده در موتور‌های شارژی 6 ولت و 12 ولت هستند که آمپر‌های مختلفی دارند و آمپر‌های آنها به نحوه طراحی و ساختار باتری بستگی دارد.باتری 6 ولت - 4 ٫ 5 آمپرباتری 6 ولت - 5 آمپرباتری 6 ولت - 2 ٫ 8 آمپرباتری 6 ولت - 7 آمپرباتری 6 ولت - 10 آمپرباتری 6 ولت - 12 آمپرباتری 12 ولت - 4 ٫ 5 آمپرباتری 12 ولت - 2 ٫ 3 آمپرباتری 12 ولت - 7 آمپرباتری 12 ولت - 9 آمپرباتری 12 ولت - 3 ٫ 3 آمپرباتری 12 ولت - 3 ٫ 2 آمپرباتری 12 ولت - 2 ٫ 8 آمپرباتری 12 ولت - 12 آمپرباتری ماشین کنترلیباتری سیلد اسید سی سی پی ccp باتری سیلد اسید moricell برای خرید باتری‌های موتور شارژی می‌توانید از سایت‌های اینترنتی یا فروشگاه‌های معتبر اقدام نمایید.نحوه تعمیر موتور شارژیبرخی افراد فکر میکنند که باتری‌های موتور شارژی قابل تعمیر هستند و نیازی به خرید مجدد باتری نیست اما این موضوع صحت ندارد و شما پس از تمام شدن باتری نیازمند تهیه باتری دیگری هستید. بنابر این بهتر است در انتخاب باتری دقت لازم به خرج دهید و سعی کنید باتری با کیفیت و معتبر خریداری نمایید تا آسیب نبیند و دچار خرابی نشود چرا که باتری‌های موتور شارژی قابلیت تعمییر ندارند مگر در مواردی مانند خوابیدن باتری.اگ باتری شما خوابیده باشد میتوانید با شارژر قوی‌تری (تقریبا 4 برابر آمپر باتری)باتری خود را تعمیر کنید.برای مثال اگر باتری 6 ولت و 7 آمپری شما خوابیده باشد می‌توانید با شارژر 6 ولت و 28 آمپری آن را تعمیر کنید.البته دقت داشته باشید که در این شرایط مدت زمان شارژ باتری کم باشد.(حداکثر 5 دقیقه)شارژ باتری موتور شارژیباتری‌های موتور شارژی نیازمند حدودا 16 ساعت شارژ اولیه هستند.برای شارژ،آداپتور باتری را به برق متصل کنید و تا 16 ساعت از آن استفاده ننمایید. شارژ اولیه مناسب برای حفظ طول عمر باتری بسیار موثر است.معمولا مدت زمان شارژهای بعدی باید حدود 8 ساعت باشد برای حفظ و بهبود طول عمر باتری بهتر است از موتور در زمان‌های کوتاه استفاده کنید و آن را شارژ و دشارژ نمایید. همچنین استفاده نکردن از باتری برای مدت طولانی موجب آسیب دیدن و خرابی آن می‌شود. این آسیب دیدگی ممکن است حتی در کوتاه مدت نیز اتفاق بیوفتد.شارژ باتری اطلاعات پیش از خرید موتور شارژی برای خرید موتور شارژی،از نظر ابعاد و ساختار فرمان و ریموت کنترل گزینه‌های متنوعی وجود دارند که با توجه به هزینه،شرایط کودک و نوع استفاده شما از آن میتوانید بهترین گزینه را انتخاب کنید.اما پیش از خرید بهتر است به نکات مهمی درباره باتری و شارژ آن دقت کنید.موتور شارژی BMW شارژر دستگاه حتما باید قطع کن داشته باشد.گاهی اوقات برخی تولیدکنندگان باتری برای کاهش هزینه‌های خود به جای شارژر از آداپتور استفاده میکنند.اما این موضوع موجب می‌شود که در صورت میزان شارژ طولانی مدت(یک شبانه روز)باتری شارژ مازاد شود و صفحه‌های داخلی باتری آسیب ببینند.بنابراین باتری به سرعت دچار خرابی می‌شود و گاهی لازم است هر سال باتری جدیدی خریداری نمایید که هزینه آن بسیار بیشتر از هزینه یک شارژر خورکار است.شارژر 60 ولت - 20 آمپربه نوع باتری دقت کنید.برای خرید باتری حتما به نوع آن توجه کنید که دارای ولتاژ و جریان استاندارد باشد.در صورت توجه به این موضوع در زمان تعویض باتری به راحتی قادر به تهیه آن خواهید بود و مجبور به پرداخت هزینه اضافی جهت کمیاب بودن باتری نیستید.درباره نحوه تعویض باتری و جای آن از فروشنده کمک بگیرید.
برای رفع کرونا بجای اینترنت به " teleportation " نیاز داریم به پیمودن مسافت زیاد در مدت بسیار کم دورنوردی گفته می‌شود که در آن فرد به اراده خویش بدون حرکت از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل می‌شود.چقدر خوب بود می‌تونستم بجای اینکه برای سر کار رفتن، خرید و . نیاز به مترو، اتوبوس، تاکسی در سطح شهر داشته باشم با سرعت نور جابجا شده، کارم را انجام داده و برگردم. این موضوع به اندازه خبر کشف واکسن کوید 19 برای من خوشحال کننده است. این آرزو در جهان ما به لحاظ علمی شدنی است و تخیل به حساب نمی‌آید.طی‌الارض، تلپورت( teleportation ) جابجایی و حرکت سریع بدون گام برداشتن و طی کردن مسافت از نقطه‌ای به نقطه دیگر است. هم‌اکنون محققین بنا به اقتضای محدودیت‌های تجهیزاتی قادر هستند الکترون‌ها را صرفا در یک اتم تله پورت کنند. پس تله پورت از لحاظ علمی، شدنی است و صرفا ایده فانتزی نیست. شاید با گذر زمان و پیشرفت قابل توجه تکنولوژی، یک روز ما هم بتوانیم تله پورت کنیم.پژوهشگران دانشگاه دلفت هلند در سال 2014 برای نخستین‌بار موفق به دورنوردی اتم‌ها بین دو نقطه در فاصله 3 متری از یکدیگر شدند که می‌تواند به معنای امکانپذیر بودن دوربری انسان در آینده باشد. در این پژوهش، اطلاعات رمزگذاری شده به ذرات زیر اتمی را بین دو نقطه در فاصله 3 متری از یکدیگر با دقت 100 درصدی منتقل کردند اطلاعات به راحتی از یک سمت به سمت دیگر منتقل شد و هیچ عاملی نتوانست این فرایند را مختل کند. این دستاورد نخستین گام برای توسعه شبکه‌های شبه‌اینترنت بین رایانه‌های کوانتومی فوق‌سریع محسوب می‌شود.همچنین دانشمندان چینی موفق شده‌اند یک ذره را به صورت تله‌پورت یا دورنوردی یعنی به شکلی که ذره از فضای فیزیکی عبور نکرده، از زمین به مدار زمین ارسال کنند.شاید دوران پسا کرونا دوران دورنوردی به جای فضای مجازی باشد.
تشخیص اصل بودن باتری سامسونگ در این مقاله قصد داریم تا شما را با 5 فرق اساسی بین باتری گوشی سامسونگ اصلی و تقلبی آشنا کنیم . گوشی‌های موبایل برای اینکه بتوانند به کاربر امکانات دهند باید از یک منبع شارژ استفاده کنند . بدین داشتن قابلیت جابجایی گوشی‌های موبایل آنها ملزم به داشتن و استفاده از باتری‌های میباشند .آیا باتری گوشی هم طول عمر دارد ؟در پاسخ به این سوال باید جواب داد ،بله . هر باتری بسته به توان و کارایی که دارد و البته میزان استفاده‌ای که کاربر از آن دارد ، عمر می‌کند و پس از اتمام مدت زمان کارایی باتری ، بایستی آن را تعویض کنیم .از کجا بفهمیم عمر باتری گوشی تمام شده است ؟راه‌های مختلفی برای فهمیدن این موضوع وجود دارد . شایع‌ترین دلیل برای اینکه بفهمیم ، عمر باتری گوشی ما به اتمام رسیده است ، خالی شدن سریع باتری و باد کردن باتری میباشد . یک باتری برای گوشی‌های هوشمند معمولا باید بین 24 تا 48 ساعت شارژ را نگه دارد و برای گوشی‌های معمولی این زمان تا 5 روزهم میرسد .برای اینکه بفهمیم باتری باد کرده است یا نه ؟ کافی است که باتری را روی یک سطح صاف قرار دهید و بچرخانید ، در صورتی که باتری به راحتی چرخید مطمین باشید که باتری گوشی شما خراب شده است . باتری سالم نباید بچرخد .آیا باتری‌ها اصلی و تقلبی دارند ؟در پاسخ به این سوال شما باید جواب دهیم ، بله . متاسفانه امروزه بازار پر شده است از باتری‌های تقلبی که از راندمان نامناسب آنها گرفته تا شعله ور شدنشان ، کاربر را با دغدغه تشخصی باتری اصلی و تقلبی مواجه می‌کنند . امروز در این مقاله قصد داریم تا به شما 5 فرق اساسی بین باتری اصلی و تقلبی سامسونگ رو آموزش بدیم .مراحل تشخیص باتری اصلی و تقلبی :مرحله اول : جعبه باتری را بررسی کنیدجعبه‌های باتری اصلی دارای کیفیت ساخت بالا ، جهت نگهداری از باتری میباشند و همچنین رنگ حروف و کلمات نوشته شده هم روی باتری ، وضعیت نرمالی دارند .مرحله دوم : تاریخ ساخت باتری را بررسی کنیدتاریخ‌های درج شده روی بدنه باتری و جعبه را با هم مقایسه کنید . چرا که باید دارای تاریخ و ظاهری یکسان باشند . در صورت یکسان نبودن تاریخ خای روی بدنه و جعبه ، این باتری تقلبی است و از خرید آن صرفه نظر کنید .مرحله سوم : بررسی دقیق بذنه و برچسب باتریموادی که در ساخت باتری‌های نا مرغوب بکار میرود با مواد ساخته شده در باتری‌های اصلی ، اصلا یکسان نیستند . غالبا بر چسب دور بدنه در قسمت‌های لبه‌ها دارای برآمدگی و شکاف هستند اما در باتری‌های اصلی اصلا شکافی دیده نمی‌شود و بر چسب به خوبی تا لبه‌ها کشیده شده است .مرحله چهارم : نوشته‌های روی باتری را بررسی کنید .نوشته‌های روی باتری اصلی دارای فونت و رنگی ضخیم داشته و ظاهر خوبی دارند این در حالی است که باتری‌های غیر اصلی و تقلبی دارای فونت و رنگی نارک دارند و کیفیت زیادی ندارند .مرحله 5 : زوایای انتهایی باتری را بررسی کنیددر باتری‌های اصلی بخش انتهایی دارای ظاهری مرتب‌تر و تمیز‌تر میباشد .باتری اصلی سامسونگ را از کجا بخریم ؟حتما این سوال هم برای شما پیش اومده که باتری اصلی سامسونگ رو از کجا بخریم . همیشه سعی کنید از نمایندگی‌های سامسونگ و فروشگاه هایی معتبر خرید کنید که بتوانند در صورت بروز هرگونه مشکلی ، باتری را برای شما تعویض و یا پس بگیرند .
با سلول‌های خورشیدی ونحوه عملکرد آنها آشنا شوید! مقدمه:یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های انسان امروزی تامین انرژی است.تامین انرژی با مشکلاتی مانند کافی نبودن منابع بخصوص سوختهای فسیلی و آلودگی هایی که بر جای میگذارد مواجه است . به همین دلیل محققان در تلاشند به شکل جدیدی از انرژی‌ها روی آورند و جایگزین سوخت‌های تجدید ناپذیرکنند.از جمله این انرژی‌ها انرژی خورشیدی است.انرژی خورشیدی:استفاده از انرژی خورشیدی یک پدیده نوظهور نیست و می‌توان قدمت آن را به آغاز زندگی بشر نسبت داد. اولین استفاده هدفمند از انرژی خورشید، شامل متمرکز کردن آن و ایجاد آتش برای پختن غذا و گرم کردن بود.انرژی که زمین از خورشید دریافت می‌کند 10000 بار بیشتر از انرژی مورد نیاز انسان است.مصرف انرژی در سال 2050 ، 50 تا 300 درصد بیشتر از مصرف امروزی خواهد بود. اگر 0 ٫ 1 % از سطح زمین با پنل خورشیدی پوشیده شود و 10 % بازده داشته باشد انرژی مورد نیاز بشرتامین میشود.جدا از نوآوری‌های اولیه انسان امروزه با توجه به نیاز‌های مختلف فناوری‌های جدیدی هم شکل گرفته یکی از این فناوری‌ها که در استفاده انرژی خورشید کاربرد دارد سلول‌های خورشیدی است.سلول خورشیدی چیست:سلول خورشیدی ( Solar cell ) یا سلول فتوولتاییک ( photovoltaic cell )، قطعه‌ای الکترونیکی است که به کمک آن می‌توان اثر فوتوولتاییک، انرژی نور خورشید را مستقیما به الکتریسیته تبدیل کرد که این یک پدید فیزیکی و شیمیایی است.انواع سلول‌های خورشیدی: 1 _سلول‌های خورشیدی برپایه سیلیکون کریستالیمتدوال‌ترین ماده توده برای سلول خورشیدی، سیلیکون کریستالی ( c - Si ) است. ماده توده سیلیکون با توجه به نوع کریستال و اندازه کریستال به دو بخش تقسیم می‌شود. سیلیکون تک کریستالی ( c - Si ) سیلیکون پلی کریستالی ( poly - Si ) یا چند کریستالی ( mc - Si ) 2 . سلول‌های خورشیدی بر پایه سیلیکون لایه نازک غیر کریستالی (آمورف)هزینه پایین یکی از مزایای سلول‌های خورشیدی برپایه سیلیکون آمورف ( a - Si ) می‌باشد. دو جزء اصلی آلیاژ a - Si ، سیلیکون و هیدروژن است. علاوه اینکه، مشخصه یک آلیاژ a - Si داشتن ضریب جذب بالاست. تنها یک لایه نازک برای جذب نور نیاز است و این باعث کاهش هزینه مواد می‌شود. 3 . سلول‌های خورشیدی لایه نازک GaAs در سال 1961 ، Shockley و Queisser با در نظر گرفتن یک سلول خورشیدی پیوندی به شکل یک جسم سیاه با دمای 300 کلوین نشان دادند که بیشترین بازدهی یک سلول صرف نظر از نوع تکنولوژی بکار رفته در آن، 30 % است که برای سلولی با گاف انرژی ماده برابر 1 ٫ 39eV بدست می‌آید. با توجه به اینکه انرژی شکاف گالیم آرسناید برابر 1 ٫ 424eV است می‌تواند ماده مناسبی برای طراحی سلول‌ها باشد.سلول‌های خورشیدی ساخته شده برپایه لایه نازک GaAs به عنوان نسل دوم سلول‌های خورشیدی نامگذاری می‌شوند. 4 . سلول‌های خورشیدی برپایه مواد آلیسلولهای خورشیدی برپایه مواد آلی بازده کمتری نسبت به دیگر سلول دارند اما به دلیل هزینه پایین و توانایی انعطاف پذیری برای مصارف غیرصنعتی مناسب هستند. انواعی از سلول‌های خورشیدی بر پایه مواد آلی شامل سلول‌های خورشیدی حساس به رنگ، سلول‌های خورشیدی پلیمری و سلول‌های خورشیدی مبتنی بر کریستال‌های مایع هستند. سلول‌های خورشیدی حساس به رنگ ( DSSC )ساختار پایه یک DSSC وارد کردن بهینه یک نیمه هادی نوع n شفاف (با شکاف انرژی پهن) در یک شبکه‌ای از ستون‌ها در ابعاد نانو در تماس با نانوذره‌ها یا برآمدگی‌های مرجانی شکل است.سطح شبکه بزرگ طراحی می‌شود و هرقسمت آن با یک تک لایه‌ای از یک رنگ یا پوششی از نقاط کوانتومی، که به عنوان رنگ عمل می‌کنند، پوشانده می‌شود. سپس یک الکترولیت برای نفوذ ساختار شبکه پوشش داده شده حاصل، مورد استفاده قرار می‌گیرد تا یک کانال یا مجرایی بین رنگ و آند ایجاد کند. رنگ نور را جذب می‌کند و تولید اکسیتون می‌کند ، که در سطح مشترک رنگ نیمه هادی تفکیک می‌شود و منجر به ایجاد الکترون‌ها توسط فوتون برای نیمه هادی و مولکول‌های رنگ اکسید شده به وسیله الکترولیت (که باید کاهش یابند و دوباره تولید شوند) می‌شود. سلول‌های خورشیدی پلیمریمواد اکتیو استفاده شده برای ساخت قطعات این نوع سلولها ، قابل حل در حلال‌های آلی زیادی هستند. سلول پلیمری پتانسیل لازم برای انعطاف پذیری و قابلیت ساخت در یک فرایند چاپ پیوسته همانند چاپ روزنامه را دارد. سلول‌های خورشیدی برپایه کریستال‌های مایعدر این سلول‌های خورشیدی از این نوع از کریستال‌های مایع ستونی برای ساخت سلول استفاده می‌شود. گروهی از کریستال‌های مایع می‌توانند به حالت ستونی وجود داشته باشند. در این حالت مولکول‌های تشکیل‌دهنده کریستال‌های مایع که مانند دیسک روی هم قرار گرفته و ستون‌هایی را تشکیل می‌دهند. در ابتدا این گروه از کریستال‌های مایع، کریستال‌های مایع دیسکی نامیده می‌شدند. زیرا هر ستون از روی هم چیده شدن صفحات دیسک مانند مولکول‌ها روی هم ساخته میشود. 5 . سلول‌های خورشیدی برپایه نقاط کوانتومییک فاکتور محدود کننده برای بازده تبدیل انرژی در سلول‌های خورشیدی با یک شکاف انرژی این است که انرژی فوتون جذب شده بالای شکاف انرژی نیمه هادی در اثر اندرکنش الکترون فونون به صورت گرما تلف می‌شود تا حامل‌ها به لبه شکاف باند انرژی رسیده و به اصطلاح به آرامش برسند.تاریخچه سلول‌های خورشیدی:در سال 1839 ، ادموند بکورل " Edmond Becquerel "فیزیکدان فرانسوی، موفق به کشف "اثر فتوولتاییک" در هنگام آزمایش یک سلول ساخته شده از الکترود‌های فلزی در محلول رسانا شد.ادموند دریافت که اگر این سلول را در معرض نور قرار دهد ولتاژ افزایش پیدا کرده و الکتریسیته بیشتری تولید میشود.بعد‌ها در سال 1873 ، ویلوبی اسمیت " Willoughby Smith "، کشف کرد که سلنیوم می‌تواند به‌عنوان یک رسانای نوری خوب عمل نموده و سه سال پس از این کشف، ویلیام گریل آدامز " William Grylls Adams " و ریچارد ایوانس " Richard Evans "، اثر فتوولتاییک کشف شده را بر روی سلنیوم اعمال کردند.تقریبا پنجاه سال پس از کشف اثر فتوولتاییک، مخترع آمریکایی چارلز فریتز " Charles Frittz "، توانست اولین سلول کارآمد خورشیدی سلنویمی را بسازد.مزایای سلول‌های خورشیدیبا وجود سلول‌های خورشیدی نیازی به استفاده از شبکه‌های برق و سوخت‌های فسیلی نیست.سلول‌های خورشیدی آلودگی صوتی ایجاد نمیکنند. برای تولید برق نیاز به آب ندارند. حجم زیادی ندارند بنابراین جای کمی اشغال نمی‌کنند.قسمت متحرک ندارند.در صورت تغییرات دمایی عملکرد آنها دچار مشکل نمیشود،معمولا به سادگی نصب می‌شوند.می توان در مناطق دور از انها بهره برد. در برخی مکان هایی که خارج از شبکه قرار داشته، فتوولتاییک می‌تواند از کشیدن انشعاب برق، به صرفه‌تر باشد.مزیت دیگر این است که می‌تواند با مصالح ساختمانی ترکیب شود ،در چنین حالتی تبدیل به بخشی ازعناصرساختمان میشود.سلول خورشیدی در چندین مرحله کار می‌کند: فوتون‌ها به پنل خورشیدی برخورد کرده و توسط مواد نیمه هادی مانند سیلیکون جذب میشوند. الکترون‌ها از مدار فعلی خود برانگیخته می‌شوند. هنگامی که یک الکترون برانگیخته شود می‌تواند انرژی را به عنوان گرما از بین ببرد و به مدار خود وارد شود یا از سلول عبور کند تا آن را به یک الکترود برساند. جریان فعلی از طریق مواد برای لغو پتانسیل و این برق الکتریسیته به دست می‌آیند. پیوندهای شیمیایی مواد برای این روند ضروری اند و معمولا سیلیکون در دو لایه استفاده می‌شود، یک لایه با بورون و دیگری با فسفر انجام می‌شود. مجموعه‌ای از سلول‌ها انرژی خورشیدی را به یک مقدار قابل استفاده از برق مستقیم DC تبدیل می‌کند. اینورتر می‌تواند قدرت را به جریان متناوب ( AC ) تبدیل کند.پروژه‌ی عربستان:یکی از بزرگترین پروژه‌ها در خصوص تامین انرژیدر کشور عربستان در حال انجام است.گفته میشود که این پروژه 200 میلیارد دلاری قرار است که وابستگی عربستان به نفت را از بین ببرد.این پروژه 100 هزار شغل جدید ایجاد می‌کند . با شروع بهره‌برداری در سال 2030 ، ظرفیت تاسیسات 200 گیگاوات خواهد بود که بیش از حد مصرف است. به این ترتیب می‌توان نفت ذخیره شده را به دیگر کشورها فروخت.تاسیسات انرژی خورشیدی عربستان در زمان بازدهی 100 برابر بزرگ‌تر از بزرگ‌ترین تاسیسات انرژی خورشیدی جهان خواهد بود.نتیجه:با توجه به بررسی هایی که صورت گرفت می‌توانیم نتیجه بگیریم که سلول‌های خورشیدی می‌توانند سهم بسیار زیادی در نجات آینده انسان‌ها و کمک به محیط زیست داشت باشند.منبع : وبسایت تکنولوژیست مگامیدوارم از خوندن این مقاله لذت برده باشید منسعیدیگانه بنیانگذار وبسایت تکنولوژیست مگ هستم و اینم عکسمه.امیدوارم که تونسته باشم اطلاعات مفیدی در اختیارتون قرار داده باشم .اگه ممکنه چند دقیقه بیشتر وقت عزیزتونو دراختیارم بزارید. یه کمک خیلی کوچیک میخواستم ازتونمن تازه وبسایتمو راه انداختم و نیاز به حمایت دارم.اما جنس حمایتی که میتونید از من بکنید مالی و . نیست.حمایت معنویه بیشتر.کمکی که میتونید بهم بکنید سادست و کلا 5 دقیقه بیشتر وقتتونو نمیگیرهتنها کافیه جمله زیر روتکنولوژیست مگتوی گوگل سرچ کنید و وارد وبسایت بشین و هر مقاله ایی که دوست داشتین رو مطالعه کنید.همین.از میان شما عزیزان دوستان خوبی تا الان پیدا کردم و باعث افتخاره به همین دلیل فکر کردم از شما بخوام که کمکم کنید چون شاید به نوعی روم رو زمین نمیندازید.اگه لطف کردین وخواستین حمایت کنید مراحل میشه:رفتن به گوگلجستجوی جمله "تکنولوژیست مگ"ورود به سایت تکنولوژیست مگبازکردن چند مقاله و مطالعشوندادن امتیاز و نوشتن نظر برامون زیر مطالبمعرفی ما به دوستانتون (اگه حس کردین که کیفیت داریم)از لطفتون ممنونم.