text
stringlengths
13
1.02k
افزایش اشتها معمولاً به صورت غذا خوردن آشکارا زیاد یا افزایش وزن مشخص می‌شود پرخوابی طبق تعریف عبارت است از خواب طولانی‌تر شبانه یا چرت‌های طول روز که در مجموع حداقل ۱۰ ساعت در شبانه روز را تشکیل می‌دهند یا حداقل ۲ ساعت بیش از مواقعی که فرد افسرده نیست فلج سربی بنا به تعریف احساس سنگینی خستگی یا افتادگی دست‌ها و پا‌ها است؛ این احساس حداقل یک ساعت ولی اغلب در چندین ساعت از روز ادامه می‌یابد. برخلاف سایر ویژگی‌های آتیپیک حساسیت بیمارگونه به طرد که در روابط بین فردی مشاهده می‌شود یک صفت شخصیتی است که شروعی زودهنگام دارد و در تقریباً تمام زندگی بزرگسالی فرد ادامه می‌یابد. حساسیت به طرد شدن هم در دوره‌های بروز افسردگی و هم در زمان‌هایی که فرد افسرده نیست. قابل مشاهده است؛ هر چند ممکن است در طول دوره‌های افسردگی تشدید شود. همراه با ویژگی‌های روان پریشی هذیان‌ها و یا توهمات زمانی در دوره فعلی افسردگی اساسی یا آخرین دوره افسردگی اساسی در صورتیکه اختلال افسردگی اساسی در وضعیت فروکش کامل یا نسبی باشد وجود دارند.
در صورت وجود ویژگی‌های روان پریشی مشخص کنید که آیا هماهنگ با خلق هستند یا با هماهنگ خلق با ویژگی‌های روان پریشی هماهنگ با خلق محتوای تمام هذیان‌ها و توهمات با موضوعات رایج افسردگی از جمله بی کفایتی شخصی احساس گناه بیماری مرگ پوچی یا سزاوار تنبیه شدن هماهنگ است. با ویژگی‌های روان پریشی ناهماهنگ با خلق محتوای تمام هذیان‌ها و توهمات با موضوعات رایج افسردگی از جمله بی کفایتی شخصی احساس گناه بیماری مرگ، پوچی یا سزاوار تنبیه شدن هماهنگ نیست با محتوای آن‌ها ترکیبی از موضوعات هماهنگ و ناهماهنگ با خلق است. همراه با کاتاتونیا این شاخص برای یک دوره افسردگی فعلی یا دوره اخیر اگر اختلال افسردگی اساسی در فروکش نسبی یا کامل باشد به کار می‌رود اگر ویژگی‌های کاتاتونیک در اکثر روز‌های دوره وجود داشته باشند. به ملاک‌های کاتاتونیای همراه با یک اختلال روانی در فصل اسکیزوفرنیا و سایر اختلالات روان پریشی» مراجعه نمایید.
با شروع پیراز ایمانی این شاخص در صورتی در مورد دوره افسردگی اساسی فعلی یا دوره اخیر در صورتی که اختلال افسردگی اساسی در فروکش کامل یا نسبی باشد به کار می‌رود که شروع علائم در حین بارداری با چهار هفته پس از زایمان باشد. نکته گاهی دوره‌های خلقی در حین بارداری یا پس از زایمان بروز می‌کنند. پنجاه درصد موارد افسردگی اساسی «بساز ایمانی» قبل از زایمان آغاز می‌شوند بنابراین این افسردگی‌ها را در مجموع دوره‌های پیراز ایمانی می‌نامند. در حد فاصل بین باردار شدن و تولد حدود ۹ درصد زنان یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می‌کنند. بهترین برآورد برای شیوع دوره افسردگی اساسی در حد فاصل بین تولد و ۱۲ ماه اول پس از آن کمتر از ۷ درصد است. دوره‌های خلقی با شروع در دوره پیراز ایمانی به دو شکل با علائم روان پریشی و بدون آن دیده می‌شوند. یکی از علائمی که بیش از همه در دوره‌های روان پریشی پس از زایمان دیده می‌شود نوزادکشی است که به صورت توهمات آمرانه برای قتل نوزاد یا هذیان‌هایی مبنی بر تسخیر شدن نوزاد بروز می‌کند.
با این حال علائم روان پریشی دیگری که حاوی چنین توهمات یا هذیان‌هایی نباشند نیز در دوره‌های خلقی شدید پساز ایمانی دیده می‌شوند. دوره‌های خلقی پساز ایمانی افسردگی اساسی یا مانیا همراه با ویژگی‌های روان پریشی از ۱ در ۵۰۰ تا ۱ در ۱۰۰۰ زایمان رخ می‌دهد و احتمالاً در زایمان نخست شایع‌تر است. احتمال بروز دوره‌های پس از زایمان همراه با ویژگی‌های روان پریشی در افراد زیر افزایش می‌یابد زنانی که سابقه قبلی اختلالات خلقی همراه با روان پریشی پس از زایمان دارند؛ افرادی که سابقه قبلی اختلال افسردگی اساسی یا دو قطبی به خصوص دو قطبی (1) دارند و افرادی که سابقه خانوادگی اختلالات دو قطبی دارند. خطر بروز مجدد دوره‌های خلقی پساز ایمانی در زنی که یک بار دچار دوره پس از زایمان با ویژگی‌های روان پریشی شده است ۵۰-۳۰ درصد است. دوره‌های پساز ایمانی را باید از دلیریومی که در این دوره اتفاق می‌افتد افتراق داد. در دلیریوم سطح هوشیاری و توجه بیمار نوساناتی دارد که در اختلالات خلقی دیده نمی‌شود. افسردگی اساسی پیراز ایمانی در زنان را باید از اندوه مادری یا اصطلاح رایج اندوه بچه متمایز کرد.
اندوه مادری اختلال روانی نیست و با تغییرات ناگهانی در خلق برای مثال فرد در غیاب افسردگی چهره‌ای اشک آلود دارد که موجب نقص در عملکرد فرد نمی‌شود و به دلیل تغییرات فیزیولوژیک پس از زایمان روی می‌دهد. این وضعیت موقتی و محدود است و معمولاً به سرعت ظرف یک هفته بدون نیاز به درمان بهبود می‌یابد. سایر علائم اندوه مادری شامل آشفتگی خواب و حتی سردرگمی می‌شود که ممکن است کمی پس از زایمان رخ دهد. زنانی که در دوره پیراز ایمانی به سر می‌برند، ممکن است به دلیل ناهنجاری‌های تیروئیدی و سایر بیماری‌های طبی که علائم افسردگی ایجاد می‌کنند بیشتر در معرض اختلالات افسردگی باشند. اگر علائم افسردگی به دلیل یک بیماری طبی دیگری که به دوره پیراز ایمانی مربوط است. ایجاد شوند، باید تشخیص اختلال افسردگی ناشی از یک بیماری طبی دیگر را مطرح کرد نه دوره افسردگی اساسی با شروع پیراز ایمانی با الگوی فصلی این شاخص در اختلال افسردگی اساسی مکرر به کار می‌رود. ارتباط زمانی منظمی بین شروع دوره‌های افسردگی اساسی در اختلال افسردگی اساسی با فصل خاصی از سال (مثلاً پاییز یا زمستان دیده می‌شود.
توجه مواردی را که آشکارا ناشی از اثرات عوامل استرس زای روانی اجتماعی فصلی هستند لحاظ نکنید (مثلاً هر سال زمستان بیکار است. فروکش‌های کامل نیز مشخصاً در موقع خاصی از سال رخ می‌دهند افسردگی در فصل بهار به طور کامل فروکش می‌کند. در دو سال گذشته دو دوره افسردگی اساسی رخ داده که ارتباط فصلی مذکور را نشان می‌دهد و در طی همین دوره هیچ دوره غیر فصلی افسردگی اساسی وجود نداشته است. تعداد دوره‌های افسردگی اساسی فصلی مطابق شرح فوق) به طور واضحی از دوره‌های افسردگی غیر فصلی که در طول عمر فرد بروز کرده بیشتر است. نکته شاخص با الگوی فصلی را می‌توان برای الگوی بروز دوره‌های افسردگی اساسی در اختلال افسردگی اساسی مکرر به کار برد. ویژگی اصلی آن شروع و فروکش دوره‌های افسردگی در مواقع مشخصی از سال است. در اکثر موارد دوره‌های افسردگی در پاییز با زمستان شروع و در بهار بر طرف می‌شوند. الگوی دوره‌های افسردگی مکرر تابستانی شیوع کمتری دارد. این الگوی شروع و فروکش باید حداقل در یک دوره دوساله وجود داشته باشد و طی آن هیچ گونه دوره غیر فصلی هم مشاهده نشده باشد.
به علاوه باید در طول عمر بیمار تعداد دوره‌های افسردگی فصلی به شکل قابل ملاحظه‌ای از تعداد دوره‌های غیر فصلی افسردگی بیشتر باشد. این شاخص در مواقعی که این الگوی فصلی با عوامل روانی - اجتماعی فصلی مانند بیکاری فصلی یا برنامه مدارس بهتر توجیه می‌شود به کار نمی‌رود. دوره‌های افسردگی اساسی که به شکل فصلی بروز می‌کنند اغلب با افزایش انرژی پرخوابی پرخوری افزایش وزن و واع خوردن کربوهیدرات‌ها همراه هستند. ظاهراً شیوع نوع زمستانه الگوی فصلی دوره‌های برحسب عرض جغرافیایی سن و جنس بیمار تغییر می‌کند. سن بیمار نیز در پیش‌بینی بروز دوره‌های فصلی عامل مهمی است؛ هر چه سن فرد کمتر باشد احتمال بروز دوره‌های افسردگی زمستانه بیشتر خواهد بود. مشخص کنید اگر در فروکش نسبی علائم دوره اخیر افسردگی اساسی هنوز وجود دارد ولی همه ملاک‌ها را برآورده نمی‌کنند یا دوره‌ای که کمتر از دو ماه طول کشیده وجود دارد اما پس از پایان این دوره هیچ علامتی از دوره افسردگی اساسی مشاهده نمی‌شود. در فروکش کامل در طی دو ماه گذشته هیچ گونه علامت یا نشانه قابل توجهی وجود نداشته است.
شدت فعلی بیماری را مشخص نمایید شدت بیماری بر اساس تعداد علائم شدت علائم موجود و میزان کم توانی ناشی از بیماری محاسبه می‌شود. خفیف تعداد علائم برابر با یا اندکی بیشتر از حداقل لازم برای تشخیص‌گذاری است. شدت علائم مشکل را است ولی قابل مدیریت است و افت کارکرد اجتماعی یا شغلی ناشی از علائم خفیف است. متوسط تعداد علائم و یا افت کارکرد بین «خفیف» و «شدید» تعریف شده است. شدید تعداد علائم خیلی بیشتر از حداقل لازم برای تشخیص‌گذاری است؛ شدت علائم زیاد و ناراحتی فوق‌العاده‌ای ایجاد کرده است و قابل مدیریت نیستند و علائم به شکل بارزی با کارکرد شغلی و اجتماعی فرد تداخل دارد. اختلالات اضطرابی اختلالات اضطرابی اختلالاتی هستند که ویژگی‌های مشترک آن‌ها ترس مفرط و اضطراب و ناهنجاری‌های رفتاری مرتبط با این علائم است ترس واکنش هیجانی به خطری واقعی یا تهدیدی قریب الوقوع است در حالی که اضطراب حس پیش‌بینی خطرات آتی است.
واضح است که این دو حالت با یکدیگر همپوشانی دارند ولی در عین حال با یکدیگر تفاوت دارند زیرا ترس باعث برانگیختگی فوری شدیدتر دستگاه عصبی خودکار به منظور گریز یا ستیز تمرکز بر خطر آنی موجود و رفتار‌های فرار می‌شود در حالی که اضطراب بیشتر باعث تنش عضلانی گوش به زنگی در آماده‌سازی برای خطرات احتمالی آتی و رفتار‌های اجتنابی و احتیاطی می‌شود. گاهی رفتار‌های اجتنابی فراگیر سبب کاهش اضطراب یا ترس می‌گردند. در بین اختلالات اضطرابی، حملات پانیک وحشتزدگی به شکل بارزی نشان‌دهنده پاسخ منحصر به فردی به ترس است بروز حملات پانیک محدود به اختلالات اضطرابی نیست و در سایر اختلالات روانی نیز دیده می‌شود. اختلالات اضطرابی از نظر نوع موقعیت‌ها و اشیاء و موقعیت‌های مسبب ترس، اضطراب یا رفتار‌های اجتنابی و عقاید شناختی مرتبط با آن‌ها با یکدیگر فرق می‌کنند. لذا در عین اینکه میزان هم ابتلایی اختلالات اضطرابی با یکدیگر زیاد است افتراق آن‌ها از هم با بررسی دقیق انواع موقعیت‌های برانگیزاننده یا رفتار‌های اجتنابی و محتوای عقاید و افکار مرتبط با آن‌ها امکان‌پذیر خواهد بود.
تفاوت اختلالات اضطرابی با ترس یا اضطراب بهنجار رشدی در شدت و تداوم علائم است که برای دوره رشدی فرد نامتناسب است. تفاوت این اختلالات با دوره‌های موقت ترس یا اضطراب که اغلب در اثر استرس ایجاد می‌شوند در مدت و تداوم علائم آن‌ها است مثلاً حداقل ۶ ماه ادامه می‌یابند. با این حال ملاک مدت را باید به دید یک راهنمای کلی در نظر گرفت که درجاتی از انعطاف‌پذیری در آن نهفته است و گاهی در کودکان مدت مذکور مانند آنچه در اضطراب جدایی و سکوت انتخابی دیده می‌شود کوتاه‌تر است. از آنجا که افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی مشخصاً خطر موجود در موقعیت‌هایی را که از آن‌ها می‌ترسند یا اجتناب می‌کنند بیش از اندازه واقعی برآورد می‌کنند تعیین شدت اضطراب یا ترس و هنجار یا ناهنجار بودن آن در وهله نخست به عهده بالینگر و با در نظر گرفتن عوامل زمینه‌ای فرهنگی فرد است بسیاری از اختلالات اضطرابی در دوران کودکی به وجود می‌آیند که در صورت عدم درمان معمولاً تداوم خواهند داشت.
شیوع این اختلالات در زنان بیشتر از مردان است تقریباً به نسبت دو به یک تمام اختلالات اضطرابی فقط هنگامی تشخیص‌گذاری می‌شوند که ناشی از اثرات فیزیولوژیک یک ماده دارو یا بیماری طبی دیگر نباشند و بیماری روانی دیگری توضیح بهتری برای آن‌ها نباشد. ترتیب اختلالات موجود در این فصل بر اساس سن رشدی است و با توجه به سن شروع به ترتیب آورده شده‌اند. ترس و نگرانی کودکان مبتلا به اضطراب جدایی در رابطه با جدا شدن از نزدیکان مورد دلبستگی بیشتر از حد متناسب با سن رشدی آنان است. ترس و نگرانی مفرط و مداوم راجع به آسیب دیدن افراد مورد دلبستگی و حوادثی که می‌تواند منجر به از دست دادن این نزدیکان و جدایی وی از آنان گردد، سبب می‌شود تا کودک از این افراد به دشواری جدا شود و به موازات این رفتار کابوس‌های شبانه و علائم جسمی نگرانی و ناراحتی نیز دیده می‌شود. گرچه این علائم در دوران کودکی به وجود می‌آیند گاهی در تمام طول بزرگسالی ادامه می‌یابند. صحبت نکردن دائمی در موقعیت‌هایی از زندگی اجتماعی که بیمار باید در آن‌ها صحبت کند مانند مدرسه ویژگی اصلی سکوت انتخابی است و این در حالی است که در سایر مواقع تکلم فرد طبیعی است.
عدم تکلم بیمار پیامد‌های منفی قابل توجهی در پیشرفت تحصیلی یا موفقیت‌های شغلی وی به بار می‌آورد و یا با ارتباطات اجتماعی عادی‌اش تداخل دارد. افراد مبتلا به هراس اختصاصی همیشه نسبت به مواجهه با اجسام و موقعیت‌های خاص مربوطه نگران و بیمناک هستند و از آن‌ها اجتناب می‌کنند عقاید شناختی خاص آن گونه که در سایر اختلالات اضطرابی دیده می‌شود در این اختلال وجود ندارد. ترس، اضطراب و اجتناب تقریباً همیشه بلافاصله پس از مواجهه با موقعیت ترسناک به درجاتی خیلی بیشتر از آنچه که خطر واقعی آن ایجاب می‌کند شروع شده و تداوم می‌یابد. هراس اختصاصی انواع گوناگونی دارد حیوانات، محیط طبیعی خون - تزریق جراحت موقعیتی و سایر موقعیت‌ها در اختلال اضطراب اجتماعی جمعیت هراسی فرد مبتلا نسبت به تعاملات اجتماعی و موقعیت‌هایی که ممکن است. از سوی دیگران زیر نظر قرار گرفته شده و تجزیه و تحلیل شود. مضطرب و بیمناک است و از آن‌ها پرهیز می‌نماید.
این تعاملات اجتماعی می‌تواند شامل موارد زیر باشد ملاقات با افراد ناآشناء موقعیت‌هایی که فرد در آن ممکن است در حال خوردن یا آشامیدن مشاهده شود و موقعیت‌هایی که فرد باید جلوی جمع صحبت کند یا کاری انجام دهد افکار همراه عبارتند از مورد ارزیابی منفی دیگران قرار گرفتن شرمنده شدن تحقیر شدن طرد شدن با رنجاندن دیگران در اختلال پانیک وحشتزدگی بیمار دچار حملات مکرر غیر منتظره پانیک وحشتزدگی بوده و دائم نسبت به بروز حملات بیشتر نگران و بیمناک است با رفتار‌های خود را به دلیل حملات پانیک به گونه‌ای غیر انطباقی تغییر می‌دهد (مثلاً از ورزش کردن یا مکان‌های ناآشنا دوری می‌کند. حملات پانیک عبارتند از بروز ناگهانی ترس شدید یا احساس ناراحتی شدید که در عرض چند دقیقه به اوج می‌رسد و با علائم جسمی و یا شناختی توام است حملات پانیک که شامل کمتر از چهار علامت هستند، حملات پانیک با علائم محدود نامیده می‌شوند. گاهی حملات پانیک قابل پیش‌بینی هستند، مثلاً در واکنش به موقعیت‌ها یا اجسامی که ذاتاً ترسناک هستند و گاهی غیر منتظره و بدون دلیل آشکاری بروز می‌کنند.
حملات پانیک مانند یک نشانگر و عامل پیش آگهی شدت بیماری، سیر و هم ابتلایی گروهی از اختلالات که فقط محدود به اختلالات اضطرابی نیستند عمل می‌کنند از جمله اختلالات افسردگی روان پریشی و اختلال مصرف مواد بنابراین می‌توان حملات پانیک را به منزله مشخصه‌ای توصیفی برای هر نوع اختلال اضطرابی و همین طور سایر اختلالات روانی مانند اختلالات افسردگی اختلال استرس پس از سانحه به کار برد. افرادی که دچار بازار هراسی هستند در ارتباط با حداقل دو نمونه از موقعیت‌های زیر دچار اضطراب و ترس می‌شوند استفاده از وسایل نقلیه عمومی بودن در فضا‌های باز بودن در فضا‌های بسته ایستادن در صف یا جا‌های شلوغ یا تنها ماندن بیرون از خانه در موقعیت‌های دیگر علت ترس بیمار از این موقعیت‌ها بروز افکار مربوط به احتمال عدم امکان خروج از آن مکان یا عدم امکان دسترسی به کمک در هنگام بروز حملات شبیه پانیک یا سایر علائم تحمل ناپذیر و شرمنده‌کننده است. ترس و اضطراب از مواجهه با این موقعیت‌ها و اجتناب از حضور آن‌ها بدون همراه از علائم تقریباً همیشگی این اختلال هستند.
ویژگی‌های اصلی اختلال اضطراب فراگیر اضطراب و نگرانی مفرط در حوزه‌های متفاوتی مانند کار و وظایف مدرسه است که کنترل آن‌ها برای بیمار دشوار است. به علاوه، بیمار دچار علائمی جسمی مانند بی قراری احساس تشویش یا بی تابی خستگی زودرس مشکلات تمرکز یا خالی شدن ذهنی تحریک‌پذیری تنش عضلانی و اختلالات خواب می‌شود. اختلال اضطراب ناشی از مواد دارو در برگیرنده اضطراب‌هایی است که از مسمومیت با یک ماده یا ترک (محرومیت آن یا درمان دارویی ایجاد می‌شود. در اضطراب ناشی از یک بیماری طبی دیگر اثرات فیزیولوژیک آن بیماری سبب بروز علائم اضطرابی شده است. مقیاس‌های اندازه‌گیری خاصی برای بیماری وجود دارد که برای تعیین دقیق‌تر شدت هر یک از اختلالات اضطرابی و ارزیابی تغییرات شدت آن‌ها در دراز مدت مفید هستند. برای سهولت استفاده به خصوص در افرادی که دچار بیش از یک نوع اختلال اضطرابی هستند این مقیاس‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که برای اختلالات اضطرابی مختلف چارچوب مشابهی با محتوای متفاوت داشته باشند و بتوانند علائم رفتاری افکار و عقاید شناختی و علائم جسمی هر یک از اختلالات را ارزیابی نمایند.
افراد مبتلا به اضطراب ممکن است در مقایسه با افراد بدون اضطراب بیشتر در معرض افکار خودکشی اقدام به خودکشی و مرگ بر اثر خودکشی قرار داشته باشند اختلال هراس اختلال اضطراب فراگیر و هراس اختصاصی به منزله اختلالات اضطرابی ای شناخته می‌شوند که به شدت با‌گذار از افکار خودکشی به اقدام به خودکشی همراه هستند. اختلال اضطراب جدایی Separation Anxiety Disorder ملاک‌های تشخیصی ترس و اضطراب مفرط نامتناسب با سطح رشدی فرد درباره جدایی از کسانی که به آن‌ها دلبسته است، بر اساس وجود حداقل سه مورد از علائم زیر مشخص می‌شود. ناراحتی مفرط و مکرر در مواقعی که فرد از منزل یا افراد دلبسته جدا شده یا احتمال جدایی می‌دهد. نگرانی مفرط و مداوم در مورد از دست دادن یا آسیب دیدن احتمالی مانند بیماری بلایا، تصادفات یا مرگ افراد مورد دلبستگی عمده . نگرانی مفرط و مداوم در مورد واقعه‌ای ناخواسته مانند گم شدن ربوده شدن تصادف کردن بیمار شدن که موجب جدا شدن از یک فرد مورد دلبستگی اصلی گردد. .
۴ بی میلی یا امتناع مداوم از بیرون رفتن دور شدن از منزل مدرسه رفتن سر کار رفتن یا هر جای دیگر به دلیل ترس از جدایی ه بی میلی یا ترس مستمر و شدید از اینکه بدون حضور افراد مورد دلبستگی در خانه یا مکان‌های دیگر تنها بماند. بی میلی یا امتناع مداوم از خوابیدن دور از خانه یا اینکه در منزل نمی‌خوابد مگر اینکه کنار فرد مورد دلبستگی اصلی باشد. کابوس‌های شبانه مکرری که موضوع آن‌ها جدایی است. شکایات مکرر جسمی مانند سردرد، درد معده، تهوع استفراغ در هنگام جدایی از اشخاص مهمی که به آن‌ها دلبسته است یا احتمال جدایی می‌رود. ترس، اضطراب یا اجتناب در کودکان و نوجوانان حداقل ۴ هفته و در بزرگسالان به طور معمول ۶ ماه یا بیشتر ادامه دارد. اختلال موجود از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کارکرد‌های اجتماعی شغلی، تحصیلی یا سایر جنبه‌های مهم کار کردی فرد شده است.
اختلال حاضر توسط اختلال روانی دیگری بهتر توجیه نمی‌شود مانند امتناع از ترک منزل به دلیل مقاومت شدید در مقابل تغییرات که در اختلال طیف در خودماندگی مشاهده می‌شود هذیان یا توهمات با موضوع جدایی در اختلالات روان پریشی امتناع از بیرون رفتن بدون همراه مطمئن در بازار هراسی نگرانی از سلامتی و بیماری یا سایر صدمات اجتماع برای افراد نزدیک بیمار در اختلال اضطراب فراگیر با نگرانی از ابتلا به بیماری در اختلال اضطراب بیماری ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی اختلال اضطراب جدایی ترس و نگرانی مفرط از جدایی از منزل و افراد مورد دلبستگی است.
اضطراب موجود شدیدتر از آن چیزی است که بر اساس سطح رشدی فرد انتظار می‌رود ملاک (۸) افراد مبتلا به اضطراب جدایی علائمی دارند که حداقل سه مورد از ملاک‌های زیر را برآورده می‌کنند این افراد ناراحتی مفرط و مکرری را به هنگام جدایی یا انتظار جدایی از منزل یا افرادی که دلبستگی زیادی به آن‌ها دارند تجربه می‌کنند (ملاک (A1) آن‌ها نسبت به سلامتی و مرگ افرادی که به آن‌ها دلبسته هستند به ویژه در مواقعی که از آن‌ها دورند نگرانی زیادی دارند و باید دائم با آن‌ها در ارتباط باشند و از اوضاع آن‌ها با خبر باشند ملاک (A2) به علاوه نگرانی فوق‌العاده‌ای نسبت به وقوع اتفاقات ناخواسته‌ای مانند گم شدن ربوده شدن یا تصادف کردن خودشان دارند زیرا این اتفاقات می‌توانند مانع دیدار مجدد افرادی که به آن‌ها دلبسته‌اند شوند ملاک (A3) افراد مبتلا به اضطراب جدایی به دلیل ترس از جدایی نسبت به تنها بیرون
رفتن اکراه دارند و حتی المقدور از این کار امتناع میورزند ملاک (A4) در این بیماران تنها بودن یا ماندن در منزل یا سایر مکان‌ها بدون حضور افراد مورد دلبستگی موجب ترس یا اضطراب بارزی می‌شود گاهی این کودکان نمی‌توانند به تنهایی به اتاقی رفته و یا جایی بمانند و اغلب سعی می‌کنند در کنار یا نزدیک والدین خود باقی بمانند و در خانه آن‌ها را دنبال می‌کنند.
یا برای رفتن از اتاقی به اتاق دیگر خانه باید کسی همراهشان باشد ملاک (A5 اکراه یا امتناع مداوم از خوابیدن به تنهایی و دور از والدین یا خارج از خانه از دیگر مشخصات این کودکان است ملاک (A6) کودکان مبتلا به این اختلال به هنگام خوابیدن دچار مشکل هستند و اغلب اصرار دارند که تا زمان به خواب رفتن کسی نزد آن‌ها باقی بماند و گاهی در طول شب به اتاق والدین یا سایر اعضای خانواده مانند خواهران و برادران بر می‌گردند. این کودکان معمولاً از رفتن به اردو خوابیدن در منزل دوستان یا انجام کار‌های بیرون از منزل مانند خرید ناراضی هستند و از آن‌ها امتناع میورزند.
بزرگسالان مبتلا در مسافرت‌های انفرادی مثلاً خوابیدن در هتل به دور از خانه یا افراد مورد دلبستگی احساس ناراحتی می‌کنند و کابوس‌های مکرری در ارتباط با اضطراب جداییشان می‌بینند (مثلاً از بین رفتن اعضای خانواده در اثر آتش سوزی قتل یا سایر فجایع ملاک (A7) علائم جسمی مانند سردرد، شکایات شکمی تهوع، استفراغ در کودکان مبتلا به اضطراب جدایی به هنگام جدا شدن از افرادی که به آن‌ها دلبستگی شدید دارند شایع است یا مواقعی که احتمال جدایی وجود دارد (ملاک (48) علائم قلبی عروقی مانند تپش قلب گیجی و احساس غش کردن در کودکان کوچک‌تر نادر است ولی در نوجوانان و بزرگسالان زیاد دیده می‌شود. این اختلال بایستی در کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال حداقل چهار هفته و در بزرگسالان مشخصاً حداقل ۶ ماه تداوم داشته باشد ملاک (B) البته توجه داشته باشید که ملاک مدت در بزرگسالان فقط به منزله یک رهنمود کلی تلقی می‌شود و درجاتی از انعطاف‌پذیری در مورد آن قابل قبول است.
این اختلال باید از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل ملاحظه یا افت کار کرد اجتماعی تحصیلی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کار کردی فرد گردد ملاک (C) ویژگی‌های همراه هنگامی که کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی از کسانی که به آن‌ها دلبستگی شدیدی دارند جدا می‌گردند، احتمال بروز علائمی همچون انزوای اجتماعی بی تفاوتی، اندوه و مشکلات تمرکز در کار‌ها یا بازی وجود دارد با توجه به سن کودک مبتلا این علائم شایع هستند ترس از حیوانات هیولا، تاریکی درد جیب بر بچه دزد تصادف اتومبیل مسافرت با هواپیما و سایر موقعیت‌هایی که از نظر آن‌ها برای خود و خانواده‌شان خطرناک است. برخی از این افراد خانه نشین می‌شوند و در مواقع دوری از منزل تا حد فلاکت احساس ناراحتی می‌کنند. اضطراب جدایی کودکان گاهی سبب امتناع از مدرسه رفتن می‌شود که افت تحصیلی و انزوای اجتماعی از پیامد‌های آن خواهد بود. هنگامی که کودک از احتمال جدایی بسیار ناراحت است، ممکن است نسبت به کسی که او را مجبور به جدایی کرده عصبانیت و یا پرخاشگری نشان دهد.
در مواقع تنهایی به خصوص در شب و تاریکی در کودک تجارب ادراکی غیر عادی مشاهده می‌شود مانند دیدن اشخاصی که داخل اتاق آن‌ها را نگاه می‌کنند، موجودات ترسناکی که آن‌ها را دنبال می‌کنند، احساس زل زدن دیگران به آن‌ها کودکان مبتلا به این اختلال معمولاً مزاحم متوقع و محتاج مراقبت دائمی به نظر می‌رسند و به هنگام بزرگسالی تبدیل به والدینی وابسته و بیش مراقب خواهند بود. بزرگسالان مبتلا به این اختلال احتمالاً در طول روز به افراد مورد دلبستگی خود پیامک می‌فرستند و یا با آن‌ها تماس می‌- گیرند و به طور مداوم وضعیت آن‌ها را بررسی می‌کنند. خواسته‌های زیاده از حد این افراد در اکثر موارد سبب سرخوردگی سایر اعضای خانواده و بروز نارضایتی و درگیری‌های خانوادگی می‌شود. شیوع در کودکان شیوع ۶ تا ۱۲ ماهه اختلال اضطراب جدایی حدود ۴ برآورد شده است. در آمریکا شیوع دوازده ماهه آن بین نوجوانان ۱۶ است. شیوع این اختلال از کودکی به نوجوانی و بزرگسالی به تدریج کاهش می‌یابد. در نمونه‌های بالینی و درمانگاهی شیوع آن در کودکان دختر و پسر برابر است در جامعه عمومی اختلال فوق در دختر‌ها شایع‌تر است.
گزارش‌های خود کودکان حاکی از درجات بالاتری از اختلال اضطراب جدایی نسبت به گزارش والدین آن‌ها در مورد علائم کودکشان است. شیوع دوازده ماهه اختلال اضطراب جدایی در بزرگسالان آمریکایی حدود ۰۰۹ تا ۱۰۹ است. در این بین، شیوع این اختلال در زنان هم در جامعه عمومی و هم در جامعه بالینی بیشتر است. در ۱۸ کشور میانگین شیوع دوازده ماهه در بزرگسالان ۱۰۰٪ است با دامنه‌ای بین کمتر از ۰۰۱ تا ۲۰۷ برای مثال ۰. ۳ در رومانی ۲. ۷ در کلمبیا در این نمونه کلی شیوع این اختلال در بین زنان بیشتر از مردان بوده است (۱۰۳ در مقایسه با ۰۸) بروز و سیر دوره‌های تشدید اضطراب جدایی از اشخاص مورد دلبستگی بخشی از مراحل اولیه رشد هنجار است که نشانگر پدید آمدن روابط دلبستگی ایمن است مثلاً حوالی یک سالگی به هنگامی که شیرخوار از اضطراب غریبه رنج می‌برد. اختلال اضطراب جدایی معمولاً در سنین پیش از دبستان شروع می‌شود، ولی احتمال شروع آن در هر زمانی از دوران کودکی و ندرتاً در نوجوانی وجود دارد.
طی یک بررسی در ۱۸ کشور مشخص شد که متوسط سن شروع این اختلال در بزرگسالان (۱۸) سال و بالاتر در کشور‌های با درآمد بالا و متوسط رو به بالا اواخر نوجوانی و در کشور‌های با درآمد پایین و متوسط رو به پایین اواسط دهه ۲۰ سالگی است. اکثر بزرگسالان سیر پرنوسان این اختلال را در طول عمر خود گزارش می‌کنند و ممکن است وجود علائمی را در کودکی نیز گزارش دهند. در حالت عادی سیر بیماری با دوره‌های وخامت و فروکش همراه است. در برخی از موارد هم اضطراب ناشی از جدایی احتمالی و هم اجتناب از موقعیت‌هایی که موجب دوری از خانه و اعضای خانواده هسته‌ای می‌شود مانند رفتن به دانشگاه دوری از افراد مورد دلبستگی در تمام طول بزرگسالی ادامه می‌یابد. البته اکثر کودکان مبتلا به اضطراب جدایی در سنین بالاتر و در تمام طول عمر دچار اختلالات اضطرابی بارزی نمی‌گردند بسیاری از بالغان مبتلا به این اختلال شروع آن را در کودکی به خاطر نمی‌آورند، گرچه ممکن است علائم آن را به یاد داشته باشند. علائم اختلال اضطراب جدایی در سنین مختلف فرق می‌کند. کودکان کوچک‌تر بیشتر از رفتن به مدرسه ناخشنود هستند و گاهی به طور کلی از مدرسه اجتناب کنند.
این کودکان ممکن است نگرانی یا ترس‌های اختصاصی در مورد تهدید قطعی نسبت به والدین، خانه یا خود را بروز ندهند و اضطرابشان فقط در مواقعی بروز کند که جدایی را تجربه می‌کنند به تدریج با افزایش سن کودک اضطراب‌ها پدیدار می‌گردند. این اضطراب‌ها بیشتر بازتاب نگرانی کودک از موضوعات خاصی مانند تصادفات آدم ربایی، سرقت، مرگ بوده و یا به شکل نگرانی مبهمی از احتمال عدم وصال افرادی که به آن‌ها دلبستگی دارند بروز می‌کنند. این اضطراب گاهی در بزرگسالی سبب محدودیت قدرت تطابق با تغییر شرایط زندگی می‌شود (مثلاً جابه جایی منزل ازدواج کردن معمولاً بزرگسالان مبتلا نگرانی بیش از حدی نسبت به فرزند و همسرشان دارند و در مواقعی که از آن‌ها جدا هستند احساس نارضایتی و عذاب قابل توجهی را تجربه می‌کنند. این نگرانی‌ها و کنترل‌های مکرری که از سوی این بیماران صورت می‌گیرد گاهی سبب اختلال جدی در کار کرد شغلی و اجتماعی فرد می‌شود.
عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی محیطی اغلب اختلال اضطراب جدایی به دنبال استرس زندگی به ویژه فقدان بروز می‌کند مثلاً مرگ اعضای خانواده یا حیوان خانگی بیماری فرد یا خویشاوندان تغییر مدرسه طلاق والدین انتقال به منزل جدید مهاجرت فاجعه‌ای که برای مدتی سبب جدایی از افراد مهم زندگی فرد شده آزار و اذیت در دوران کودکی نیز یکی از عوامل ایجاد اختلال اضطراب جدایی است. در بالغان جوان نمونه‌های وقایع ناخوشایند زندگی عبارتند از ترک منزل پدری برقراری روابط عاشقانه و بچه دار شدن سابقه محافظت افراطی یا مداخله‌گری افراطی والدین در امور فرزندان با بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکی و بزرگسالی ارتباط دارد. ژنتیک و فیزیولوژیک احتمالاً عوامل وراثتی در اختلال اضطراب جدایی کودکان نقش عمده‌ای دارند. در یک نمونه محلی دوقلو‌های ۶ ساله وراثت‌پذیری آن تا ۷۳٪ برآورده شده است. نقش توارث در دختران برجسته‌تر است. کودکان مبتلا به این اختلال در تحریک تنفسی با هوای غنی از دی اکسید کربن (CO2) حساسیت بیش از اندازه‌ای نشان می‌دهند. همچنین به نظر می‌رسد که اختلال اضطراب جدایی در خانواده‌ها به صورت تجمیعی وجود دارد.
مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ در فرهنگ‌های مختلف تفاوت‌های عمده‌ای در میزان پذیرش و تحمل جدایی دیده می‌شود. در برخی فرهنگ‌ها اصولاً توقع یا فرصتی برای جدایی والدین و فرزندان وجود ندارد. برای مثال تفاوت گسترده‌ای درباره سن مورد انتظار ترک منزل پدری در کشور‌ها و فرهنگ‌های مختلف دیده می‌شود. خود گزارش دهی علائم اضطراب جدائی از سوی جوانان نیز متفاوت است. به عنوان مثال جوانان تایوانی در مقایسه با جوانان آمریکایی علائم شدیدتری را از خود نشان می‌دهند افتراق اختلال اضطراب جدایی از ارزش‌های مؤکد برخی فرهنگ‌ها در مورد پیوند‌های محکم خانوادگی نکته‌ای است که نباید فراموش گردد. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی اختلال اضطراب جدایی خطر خودکشی در کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد البته این رابطه مختص اختلال اضطراب جدایی نیست و در سایر اختلالات اضطرابی دارای هم ابتلایی هم دیده می‌شود. با انجام یک مطالعه تحقیقاتی بر روی دوقلو‌ها مشخص شد که آزار و اذیت در دوران کودکی یک عامل خطر ساز برای ایجاد افکار خودکشی در بزرگسالی است.
پیامد‌های کارکردی اختلال اضطراب جدایی افراد مبتلا به این اختلال اغلب فعالیت‌های مستقل دور از خانه یا دور از افراد مورد دلبستگی را محدود می‌کنند مثلاً در کودکان اجتناب از مدرسه یا اردو رفتن تنهایی نخوابیدن در نوجوانی نرفتن به دانشگاه‌های دیگر شهر‌ها؛ در بزرگسالی ترک نکردن منزل پدری مسافرت نرفتن کار نکردن خارج از خانه علائم در بزرگسالان اغلب باعث ناتوانی آن‌ها شده و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد به عنوان مثال بزرگسالان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی ممکن است عمداً برنامه‌های کاری و سایر فعالیت‌های خود را به دلیل نگرانی‌هایشان در مورد جدایی احتمالی از افراد مورد دلبستگی تغییر دهند. آن‌ها ممکن است به خاطر نیاز به نزدیک بودن به افراد مورد دلبستگی و یا ایجاد ارتباط مجازی با آن‌ها به طور مداوم مثلاً ارسال پیامک یا تماس مکرر در طول روز دچار محدودیت شده و از این رو احساس نا امیدی و ناراحتی داشته باشند. اختلال اضطراب جدایی در میان اهالی کشور‌هایی با درآمد بالا تا متوسط بیشتر از اهالی کشور‌هایی با درآمد اندک تا پایین‌تر از متوسط گزارش شده است.
تشخیص افتراقی اختلال اضطراب فراگیر وجه افتراق اختلال اضطراب جدایی از اختلال اضطراب فراگیر افتراق این است که اضطراب موجود در اختلال اضطراب جدایی بیشتر در ارتباط با جدا شدن واقعی یا خیالی از اشخاصی است که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد و در سایر موارد دیده نمی‌شود به علاوه اگر نگرانی در مورد سایر زمینه‌ها وجود داشته باشد وجه غالب نمای بالینی بیمار را تشکیل نمی‌دهد. اختلال پانیک وحشتزدگی در اختلال اضطراب جدایی ترس از جدایی گاهی سبب بروز اضطراب شدید و حتی حملات پانیک می‌شود. برخلاف اختلال پانیک که در آن حملات پانیک یا وحشتزدگی به طور نامنتظره رخ می‌دهد و معمولاً با ترس از مردن یا دیوانه شدن همراه است در اختلال اضطراب جدایی اضطراب موجود به دلیل انتظار از جدایی واقعی یا خیالی از اشخاص مورد دلبستگی یا مکان‌های امن و آشنا یا ناشی از نگرانی نسبت به رخ دادن حوادث نامطلوب برای دلبسته‌های نزدیک فرد است.
بازار هراسی آگورافوبیا) برخلاف افراد مبتلابه اختلال بازار هراسی مبتلایان به اختلال اضطراب جدایی نگران به دام افتادن یا ناتوانی در موقعیت‌هایی نیستند که در آن‌ها در صورت بروز علائم شبه پانیک یا سایر علائم ناتوان‌کننده قادر به فرار نباشند. در واقع آن‌ها از دور بودن از مکان‌های امنی که افراد مورد دلبستگی‌شان در آنجا هستند می‌ترسند. اختلال سلوک مدرسه نرفتن فرار از مدرسه در اختلال. سلوک شایع است ولی دلیل آن اضطراب جدایی نیست و کودک یا نوجوان مبتلا به سلوک به جای برگشتن به منزل به خیابان گردی و پرسه زدن می‌پردازد. اختلال اضطراب اجتماعی گاهی امتناع از مدرسه ناشی از اختلال اضطراب اجتماعی است. در این موارد دلیل نرفتن به مدرسه نگرانی از قضاوت منفی دیگران است و ارتباطی به نگرانی در مورد جدایی از والدین ندارد. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ترس جدایی از عزیزان در اتفاقات آسیب‌رسان مانند بلایای طبیعی شایع است به ویژه اگر احتمال جدایی از این عزیزان برای مدتی وجود داشته باشد.
در PTSD علائم اصلی افکار مزاحم مربوط به واقعه و اجتناب از خاطرات و نشانه‌های حادثه است در حالی که در اختلال اضطراب جدایی نگرانی‌ها در ارتباط با سلامتی افراد مورد دلبستگی و جدایی از آنهاست. اختلال اضطراب بیماری اختلال اضطراب جدایی مربوط به نگرانی درباره سلامتی و تندرستی نزدیکان است. اما افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری از احتمال ابتلای خودشان به برخی بیماری‌های خاص نگران هستند و نگرانی آن‌ها ربطی به جدا شدن از نزدیکان ندارد. اختلال سوگ طول کشیده اشتیاق و آرزوی بودن فرد متوفی تأسف شدید ناراحتی‌های هیجانی و مشغولیت ذهنی با متوفی و مرگ نکاتی است که در داغدیدگی به وفور دیده می‌شود در حالی که در اضطراب جدایی علامت اصلی ترس از دست دادن افرادی است که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد. اختلال افسردگی و دو قطبی این اختلالات با عدم تمایل به خروج از خانه مرتبط هستند ولی نگرانی یا ترس خاصی از بروز حوادث ناخواسته برای عزیزان وجود ندارد، بلکه خانه نشینی فرد ناشی از انگیزه پایین برای تعامل با دنیای بیرون است. البته توجه داشته باشید افراد مبتلا به اضطراب جدایی هم ممکن است هنگام جدا شدن از نزدیکان دچار افسردگی شوند.
اختلال نافرمانی مقابله جویانه گاهی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اضطراب جدایی وقتی آن‌ها را به زور از افراد مورد دلبستگی جدا می‌کنند نافرمانی و رفتار‌های مقابله‌ای بروز می‌کند. تنها در صورتی اختلال نافرمانی مقابله جویانه به منزله تشخیصی مجزا در نظر گرفته می‌شود که این رفتار‌ها مکرراً و بدون ارتباط به بروز یا پیش‌بینی جدایی از عزیزان رخ دهد. اختل‌های روان پریشی بر خلاف توهمات موجود در اختلالات روان پریشی تجربیات ادراکی غیر عادی که در اختلال اضطراب جدایی دیده می‌شود معمولاً بر پایه سوء ادراک محرک‌های واقعی موجود هستند و در شرایط خاصی رخ می‌دهند (مثلاً شب هنگام و به هنگام حضور والدین برطرف می‌شوند. اختلال‌های شخصیت در اختلال شخصیت وابسته اشتیاق بدون تمایزی برای تکیه به دیگران وجود دارد در حالی که این نکته در اختلال اضطراب جدایی فقط به افراد مورد دلبستگی بیمار محدود می‌شود. ترس از ر‌ها شدن از سوی عزیزان از مشخصات اختلال شخصیت مرزی است ولی مشکلات مربوط به هویت خودگردانی تعاملات بین فردی و تکانشگری از دیگر علائم مهم این اختلال است که در اختلال اضطراب جدایی دارای اهمیت مرکزی نیست.
هم ابتلایی در کودکان هم ابتلایی اختلال اضطراب جدایی با اختلال اضطراب فراگیر و هراس اختصاصی شایع است. در بالغان هم ابتلایی‌های شایع شامل هراس اختصاصی PTSD اختلال پانیک اختلال اضطراب فراگیر اختلال اضطراب اجتماعی بازار هراسی اختلال وسواسی جبری اختلال سوگ طول کشیده و اختلالات شخصیت است. در بین اختلالات شخصیت اختلال شخصیت وابسته اختلال اجتنابی و اختلال وسواسی جبری خوشه (C) ممکن است با اختلال اضطراب جدایی هم ابتلایی داشته باشند. اختلال افسردگی و دو قطبی نیز در بزرگسالی به همراه اختلال اضطراب جدایی دیده می‌شوند. Selective Mutism ملاک‌های تشخیصی . ناتوانی مستمر برای تکلم در برخی موقعیت‌های اجتماعی که در آن‌ها انتظار تکلم می‌رود مانند مدرسه علی رغم تکلم در سایر موقعیت‌ها اختلال موجود با پیشرفت تحصیلی و یا شغلی و یا تعاملات اجتماعی فرد تداخل دارد. . اختلال فوق حداقل یک ماه ادامه دارد به ماه نخست مدرسه رفتن محدود نمی‌شود عدم تکلم ربطی به فقدان معلومات یا راحت نبودن با زبانی که در مدرسه صحبت می‌شود ندارد.
اختلال ارتباط مانند اختلال فصاحت تکلم دوران کودکی توجیه بهتری برای این اختلال نیست و در ضمن اختلال صرفاً در جریان اختلال طیف در خودماندگی، اسکیزوفرنیا یا یک اختلال روان پریشی دیگر روی نمی‌دهد. ویژگی‌های تشخیصی کودکان مبتلا به سکوت انتخابی در تعاملات اجتماعی با دیگران آغازگر مکالمات نیستند و متقابلاً وقتی دیگران با آن‌ها صحبت می‌کنند پاسخ نمی‌دهند عدم تکلم هم با بزرگسالان و هم با سایر کودکان دیده می‌شود کودکان مبتلا به سکوت انتخابی در خانه و در حضور اعضای نزدیک خانواده به راحتی حرف می‌زنند ولی اغلب در حضور بستگان درجه دو مانند پدربزرگ و مادر بزرگ خاله‌زاده عموزاده و ...) یا دوستان از صحبت کردن خودداری می‌کنند این اختلال در اکثر موارد با اضطراب اجتماعی شدید همراه است.
کودکان مبتلا به سکوت انتخابی اغلب از صحبت کردن در مدرسه اجتناب میورزند و بدین جهت از نظر پیشرفت تحصیلی و یادگیری عقب می‌مانند زیرا آموزگاران‌شان به راحتی نمی‌توانند مهارت‌هایی مانند خواندن آن‌ها را مورد ارزیابی قرار دهند صحبت نکردن در روابط اجتماعی این افراد نیز اختلالاتی به بار می‌آورد گرچه این کودکان برای برقراری ارتباط اغلب از روش‌های غیر کلامی و غیر زبانی مانند اشاره کردن نوشتن صدا در آوردن و .... ) استفاده می‌کنند و گاهی برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی که نیاز به صحبت کردن ندارد از خود اشتیاق نشان می‌دهند مانند مشارکت در بازی‌های مدرسه‌ای غیر کلامی ویژگی‌های همراه خجالت مفرط ترس از شرمندگی، اجتماعی، انزوا و کناره‌گیری اجتماعی، صفات وسواسی منفی کاری حملات قشقرق یا رفتار‌های مقابله جویانه خفیف و چسبیدن به والدین از خصوصیات همراه سکوت انتخابی هستند. علی رغم اینکه رشد مهارت‌های زبانی در این کودکان طبیعی است گاهی اختلالات ارتباطی در آن‌ها دیده می‌شود حتی هنگامی که این اختلال‌ها وجود داشته باشند اضطراب نیز وجود دارد.
در موقعیت‌های بالینی کودکان مبتلا به سکوت انتخابی تقریباً همواره دچار یک اختلال اضطرابی دیگر هستند در این مورد اضطراب اجتماعی از همه شایع‌تر است. شیوع سکوت انتخابی اختلال نسبتاً نادری است و در مطالعات همه گیر شناختی شیوع اختلالات دوران کودکی به منزله طبقه تشخیصی مجزایی در نظر گرفته نشده است. شیوع نقطه‌ای آن که از مدارس و درمانگاه‌های مختلف در ایالات متحده اروپا و اسرائیل جمع‌آوری شده بر اساس مکان نمونه‌گیری درمانگاه مدرسه، جمعیت عمومی و سن نمونه‌ها بین ۰۰۰۳ تا ۱۰۹ برآورد شده است. به نظر نمی‌رسد شیوع آن بین زن و مرد نژاد و بستگان مختلف تفاوت محسوسی داشته باشد، هر چند شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه سکوت انتخابی در بین دختران بیشتر از پسران است همچنین افرادی که باید به زبانی به غیر از زبان مادری خود صحبت کنند مانند فرزندان خانواده‌های مهاجر بیشتر در معرض خطر ابتلا به این اختلال قرار دارند. این اختلال در کودکان خردسال بیشتر از نوجوانان و بالغان بروز می‌کند.
بروز و سیر معمولاً سکوت انتخابی قبل از ۵ سالگی آغاز می‌شود ولی در اکثر موارد تا زمان ورود کودک به مدرسه یعنی زمانی که نیاز به تعاملات اجتماعی و امور اجرایی مانند بلند خواندن درس آغاز می‌شود، مورد توجه قرار نمی‌گیرد. سیر بیماری کاملاً متفاوت است. اگرچه گزارشات بالینی نشانگر این است که در اغلب موارد سکوت انتخابی بیماران بر طرف می‌شود، سیر طولی اختلال نامعلوم است. در بعضی از افراد به ویژه کسانی که دچار اختلال اضطراب اجتماعی هستند علائم سکوت انتخابی برطرف می‌شود ولی علائم اختلال اضطراب اجتماعی پابرجا می‌مانند. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی عوامل خطر مزاجی سکوت انتخابی به خوبی مشخص نشده‌اند. احتمالاً هیجان‌پذیری منفی گرایش روان رنجوری یا بازداری رفتاری و نیز تاریخچه خجالتی بودن انزوای اجتماعی و اضطراب اجتماعی والدین در بروز سکوت انتخابی مؤثرند. کودکان مبتلا به اختلال در مقایسه با همسالان خود گاهی از مشکلات جزئی زبان دریافتی رنج می‌برند با این حال مهارت‌های زبان دریافتی آنان در محدوده هنجار قرار می‌گیرد.
محیطی بازداری اجتماعی که در رفتار والدین دیده می‌شود ممکن است به منزله الگویی برای کم حرفی و سکوت انتخابی در کودکان عمل کند. به علاوه در اکثر موارد والدین این کودکان در مقایسه با والدین کودکان سالم یا دچار سایر اختلالات اضطرابی بیش از حد از فرزندان خود محافظت می‌کنند و کنترل گرتر نیز هستند. عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک به دلیل همپوشانی بالای سکوت انتخابی و اختلال اضطراب اجتماعی احتمالاً عوامل ژنتیکی مشترکی در هر دو اختلال وجود داشته باشد. همچنین شواهدی مبنی بر افزایش ناهنجاری‌ها در فعالیت عصبی و ایران شنوایی در حین صداسازی در افراد مبتلا به سکوت انتخابی وجود دارد که می‌تواند باعث شود فرد نسبت به صدای خود جس عجیبی پیدا کند و در نتیجه تصمیم به سکوت کردن بگیرد. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ کودکانی که به همراه خانواده خود به کشوری دیگر با زبانی متفاوت مهاجرت می‌کنند گاهی به دلیل ضعف در زبان جدید از تکلم امتناع میورزند چنین کودکانی واجد شرایط تشخیص سکوت انتخابی نیستند زیرا در ملاک‌های تشخیصی صراحتاً این موارد از تشخیص مزبور کنار گذاشته شده‌اند.
پیامد‌های کارکردی سکوت انتخابی از آنجا که این کودکان به هنگام تعاملات اجتماعی متقابل با سایر بچه‌ها دچار اضطراب می‌شوند سکوت انتخابی می‌تواند باعث افت روابط اجتماعی گردد. هر چه این کودکان به سن بلوغ نزدیک‌تر می‌شوند انزوای اجتماعی آنان افزایش می‌یابد. پیشرفت تحصیلی این کودکان در مدرسه مختل می‌شود چون در اکثر مواقع برای رفع نیاز‌ها و سؤالات شغلی یا تحصیلی خود با آموزگارشان ارتباط برقرار نمی‌کنند (مثلاً عدم پرسش به هنگام عدم درک مطالب عدم فهم تکالیف یا عدم درخواست برای استفاده از دستشویی افت جدی تحصیلی و کار کرد اجتماعی از جمله به دلیل تمسخر همسالان شایع است. در برخی موارد خاص سکوت انتخابی همچون راهبردی جبرانی برای کاستن اضطراب برخاسته از تعاملات اجتماعی به کار می‌رود. تشخیص افتراقی دوره خاموشی در کودکان مهاجری که در حال یادگیری زبان دوم هستند. سکوت انتخابی از دوره خاموشی معمول که در هنگام یادگیری زبان جدید در کودکان خردسال اتفاق می‌افتد متمایز است.
اگر کودک درک کافی از زبان جدید داشته باشد اما همچنان برای مدت زمان طولانی از صحبت کردن به هر دو زبان در محیط‌های نا آشنا امتناع ورزد احتمال وجود اختلال سکوت انتخابی در او وجود دارد. اختلالات ارتباطی سکوت انتخابی را باید از ناهنجاری‌های گفتاری افتراق داد که توسط یک اختلال ارتباطی مانند اختلال زبان اختلال صوت گفتار قبلاً اختلال آوایی گفته می‌شد اختلال فصاحت با شروع دوران کودکی لکنت زبان یا اختلال ارتباط عملی (اجتماعی بهتر توجیه می‌شوند. برخلاف سکوت انتخابی اختلالات گفتاری موجود در این بیماری‌ها محدود به موقعیت‌های اجتماعی بخصوصی نیست. اختلالات عصبی رشدی و اسکیزوفرنیا و سایر اختلالات روان پریشی بیماران مبتلا به اختلال طیف در خودماندگی، اسکیزوفرنیا یا سایر اختلالات روان پریشی یا اختلال شدید رشدی هوش کم توانی ذهنی نیز دچار مشکلات ارتباط اجتماعی هستند و در موقعیت‌های اجتماعی نمی‌توانند به خوبی صحبت نمایند توجه داشته باشید که در سکوت انتخابی کودک توانایی اثبات شده‌ای برای تکلم در برخی مکان‌ها (معمولاً خانه) را دارد.
اختلال اضطراب اجتماعی جمعیت هراسی اضطراب اجتماعی و جامعه گریزی در اختلال اضطراب اجتماعی ممکن است با سکوت انتخابی همراه باشد. در این گونه موارد می‌توان هر دو تشخیص را عنوان نمود. هم ابتلایی سایر اختلالات اضطرابی به ویژه اختلال اضطراب اجتماعی شایع‌ترین بیماری‌هایی هستند که همراه سکوت انتخابی دیده می‌شوند؛ اختلال اضطراب جدایی و هراس اختصاصی در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند در محیط‌های بالینی، سکوت انتخابی و اختلال طیف در خودماندگی نیز به مثابه شرایطی که اغلب همزمان رخ می‌دهند ذکر شده‌اند رفتار‌های مقابله جویانه در کودکان مبتلا به سکوت انتخابی شایع است البته این رفتار‌ها معمولاً محدود به مواقعی است که ضرورت تکلم احساس می‌شود. اختلال یا تأخیر ارتباط نیز در برخی از این کودکان دیده می‌شود. هراس اختصاصی Specific Phobia ملاک‌های تشخیصی ترس یا اضطراب چشمگیر درباره یک موقعیت یا جسم خاص مثلاً پرواز بلندی حیوانات، تزریق دیدن خون توجه در کودکان ترس یا اضطراب ممکن است به صورت گریه قشقرق میخکوب شدن یا چسبیدن به دیگران بروز کند. موقعیت یا شیء ترسناک تقریباً همیشه سبب برانگیخته شدن ترس یا اضطراب می‌شود.
بیمار فعالانه از روبرو شدن با موقعیت یا شیء ترسناک اجتناب می‌کند و یا با ترس و اضطراب زیاد آن را تحمل می‌کند. ترس و اضطراب موجود خیلی بیشتر از آن چیزی است که خطر واقعی موقعیت یا شیء خاص می‌تواند بار بیاورد و با زمینه فرهنگی اجتماعی فرد تناسب ندارد. ترس اضطراب یا اجتناب همیشه رخ می‌دهد و معمولاً برای حداقل ۶ ماه ادامه می‌یابد. ترس، اضطراب یا اجتناب موجود از نظر بالینی موجب ناراحتی قابل توجه یا افت کار کرد اجتماعی شغلی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد می‌شود.
اختلال موجود توسط علائم یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شود مانند ترس اضطراب و اجتناب از موقعیت‌هایی که علائم شبیه پانیک یا سایر علائم ناتوان‌کننده را به وجود می‌آورند مانند بازار هراسی اشیاء یا موقعیت‌های مرتبط با افکار وسواسی مانند اختلال وسواسی جبری یادآور‌های حوادث آسیب‌رسان مانند آنچه در PTSD دیده می‌شود دوری از منزل و عزیزان مانند اختلال اضطراب جدایی یا موقعیت‌های اجتماعی مانند اختلال اضطراب اجتماعی مشخص کنید اگر بر اساس عامل هراس کدگذاری نمایید ٢٤٠٫٢١۸ حیوانات (مثلاً عنکبوت، حشرات، سگ F٤٠٫٢٢٨ محیط طبیعی (مثلاً ارتفاعات، طوفان آب) ٤٠٫٢٣ خون - تزریق - جراحت (مثلاً سوزن اعمال طبی تهاجمی نکته کدگذاری در مورد ICD-10-CM از کد‌های زیر استفاده کنید: ۴۴۰٫۲۳۰ ترس از خون؛ ۴۴۰٫۲۳۱ ترس از تزریق و انتقال خون F٤٠٫٢٣٢ ترس از سایر مراقبت‌های پزشکی ٢٤٠٫٢٣٣ ترس از جراحت ٤٠٫٢٤٨ موقعیتی (مثلاً هواپیما، آسانسور، فضا‌های بسته ٢٤٠٫٢٩٨) سایر مانند موقعیت‌هایی که ممکن است منجر به خفگی با استفراغ گردد.
در کودکان مثلاً: صدا‌های بلند یا اشخاصی با لباس‌های عجیب نکته کدگذاری وقتی بیش از یک عامل هراس وجود دارد تمام کد‌های لازم ICM-10-CM را به کار برید مثلاً برای ترس از مار و پرواز ۴۴۰٫۲۱۸ هراس اختصاصی، حیوان و ۲۴۰٫۲۴۸ هراس اختصاصی، موقعیتی شاخص‌ها وجود چند نوع هراس اختصاصی در یک نفر شایع است. به طور میانگین افراد مبتلا از سه شیء یا موقعیت می‌ترسند و تقریباً ۷۵ آنان از بیش از یک موقعیت یا شیء واهمه دارند. در این گونه موارد همه موارد هراس تشخیص‌گذاری می‌شوند و برای هر یک کد تشخیصی خودش که نشان‌دهنده عامل هراس است، ثبت می‌شود. برای مثال اگر فردی از رعد و برق و پرواز کردن می‌ترسد باید هر دو تشخیص ثبت شود: هراس اختصاصی محیط طبیعی و هراس اختصاصی، موقعیتی ویژگی‌های تشخیصی ویژگی اصلی این اختلال ترس یا اضطراب موقعیتی است که به شرط حضور یک شیء یا موقعیت خاص به وجود می‌آید آن را محرک هراس می‌نامند ملاک ( گروه‌های مختلف اجسام و موقعیت‌های ترسناک به منزله شاخص در نظر گرفته شده‌اند. بیشتر بیماران از بیش از یک شیء یا موقعیت یا محرک هراس می‌ترسند.
برای تشخیص هراس اختصاصی باید توجه داشت که باید آن را از ترس‌های موقتی و هنجار که معمولاً در همه مردم رخ می‌دهد افتراق داد برای برآورده شدن ملاک‌های تشخیصی ترس یا اضطراب موجود باید شدید یا خیلی شدید باشد (یعنی بارز») (ملاک (۸ میزان ترس ناشی از موقعیت یا شیء ترسناک بستگی به بعد مکانی آن‌ها دارد و گاهی حتی به دنبال احتمال رویارویی با آنان بروز می‌کند ولی اکثراً در حضور واقعی جسم یا موقعیت ترسناک بارزتر است. در ضمن گاهی آنقدر شدت ترس یا اضطراب زیاد است که شبیه حملات کامل یا محدود پانیک می‌شود حمله پانیک قابل انتظار)، خصوصیت بعدی هراس‌های اختصاصی برانگیخته شدن ترس و اضطراب تقریباً در تمام مواقعی است که فرد با کامل هراس روبرو می‌شود ملاک (B) بنابراین در اشخاصی که فقط بعضی مواقع به دنبال رویارویی با شیء یا موقعیت ترسناک مضطرب می‌شوند مثلاً در هر پنج پرواز با هواپیما یک بار دچار اضطراب می‌شود نباید از این تشخیص بهره جست.
البته شدت ترس یا اضطراب در افراد مختلف متفاوت است از یک اضطراب انتظاری تا حملات کامل پانیک و به دفعات رویارویی با شی یا موقعیت ترسناک عوامل زمینه‌ای همراه مانند حضور دیگران مدت مواجهه و سایر عوامل تهدید‌کننده، مثلاً بدی آب و هوا در مورد کسی که از پرواز می‌ترسد بستگی دارد نحوه ابراز ترس و اضطراب در کودکان و بزرگسالان متفاوت است. به علاوه ترس و اضطراب به محض رویارویی با عامل هراس بروز می‌کند بلافاصله بوده و تأخیری در آن دیده نمی‌شود. فرد مبتلا فعالانه از موقعیت‌های هراس‌آور اجتناب می‌کند و یا در صورتی که نتواند یا نخواهد از آن اجتناب نماید موقعیت یا شیء عامل هراس اضطراب یا ترس شدیدی در وی به وجود می‌آورد ملاک.
اجتناب فعال یعنی فرد مبتلا عمداً به شکلی رفتار می‌کند و در مسیری قدم بر می‌دارد که تماس هر چه کمتری با اشیاء و موقعیت‌های ترسناک داشته باشد مثلاً به جای استفاده از پل‌های هوایی از زیرگذر‌ها استفاده می‌کند ترس از بلندی از ترس عنکبوت وارد مکان‌های تاریک نمی‌شود از پذیرش مشاغلی که با عوامل هراسش در ارتباط است پرهیز می‌کند رفتار‌های اجتنابی در اغلب موارد آشکار هستند مثلاً کسی که از خون می‌ترسد از مراجعه به دکتر اجتناب میورزد ولی گاهی خیلی بارز نیست مثلاً کسی که از مار می‌ترسد از نگاه کردن به تصاویری که اشکال شبیه مار در آن‌ها وجود دارد خودداری می‌کند. بسیاری از افراد مبتلا که سال‌ها رنج و عذاب آن را تحمل کرده‌اند شیوه زندگی خود را به گونه‌ای تغییر داده‌اند که هر چه کمتر با موقعیت‌ها و اشیاء هراس‌انگیز ارتباط داشته باشند مثلاً شخص مبتلا به هراس اختصاصی حیوانات خانه خود را در منطقه‌ای انتخاب می‌کند که حیوان عامل هراس در آن منطقه وجود نداشته باشد. لذا این راهکار‌ها به آن‌ها کمک می‌کند که در زندگی عادی روزمره خود دچار ترس و اضطراب نشوند در چنین حالاتی رفتاره اجتنابی یا امتناع مداوم از مداخله در اموری که می‌تواند.
رویارویی آنان با عوامل هراس اختصاصی شود (مثلاً عد مکرر مشاغلی که مسافرت از ضروریات آن است به پرواز حتی در غیاب اضطراب یا پانیک آشکار و تأیید تشخیص کمک نماید. ترس یا اضطراب موجود از آنچه عامل هراس واقعاً می‌تواند ایجاد نماید خیلی بیشتر است یا شدیدتر از آن حدی است که واقعاً ضرورت دارد ملاک (D) اگرچه افراد مبتلا خودشان نیز تشخیص می‌دهند که واکنش‌هایشان نامتناسب و بیش از اندازه است، ولی معمولاً سعی می‌کنند موقعیت‌هایی را که از آن‌ها می‌ترسند بزرگ نمایی نمایند. لذا قضاوت نامتناسب بودن ترس أنها اغلب توسط بالینگر صورت می‌گیرد. به هنگام تشخیص‌گذاری باید به زمینه فرهنگی اجتماعی فرد نیز توجه نمود. برای مثال ترس از تاریکی در مناطقی که خشونت در آن‌ها زیاد دیده می‌شود شاید منطقی به نظر برسد و ترس از حشرات در مناطقی که آن‌ها را به جای غذا مصرف می‌کنند خیلی نامتناسب‌تر از سایر مناطق است. ترس، اضطراب یا رفتار‌های اجتنابی معمولاً مداوم بوده و باید حداقل ۶ ماه ادامه داشته باشند ملاک (E) این ملاک برای تشخیص این اختلال از ترس‌های گذرایی که در بین مردم به ویژه کودکان دیده می‌شود، مفید است.
با این حال ملاک مدت فقط باید به منزله یک راهنمایی کلی در نظر گرفته شود و درجاتی از تغییر در آن قابل قبول است. هراس اختصاصی باید از نظر بالینی موجب ناراحتی فوق‌العاده یا افت کار کرد شغلی اجتماعی یا سایر جنبه‌های کارکردی مهم فرد گردد تا این تشخیص گذاشته شود (ملاک (F) ویژگی‌های همراه معمولاً افراد مبتلا به هراس اختصاصی در انتظار برای رویارویی با شیء یا موقعیت هراس‌آور یا حین رویارویی واقعی با آن دچار گی فیزیولوژیکی می‌گردند. البته تفاوت‌های زیادی در ی ناشی از یک شیء یا موقعیت ترسناک مثلاً به هر اس موقعیتی تگاه عصبی ب و افت طور مداوم ر سینگولیت شیوع شیوع منطقه‌ای دوازده ماهه هراس اختصاصی در آمریکا حدود ۱۲- برآورد شده است. میزان شیوع در کشور‌های اروپایی تا حد زیادی شبیه آمریکا است مثلاً حدود ۶ ولی میزان آن در کشور‌های آسیایی آفریقایی و آمریکای لاتین عموماً پایین‌تر است (۲۴) و میزان شیوع در کودکان در کشور‌های مختلف حدود ۵ و با دامنه ۳ تا ۹ است و در نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله در ایالات متحده نزدیک به ۱۶ است. در افراد بزرگسال‌تر میزان شیوع کاهش می‌یابد (حدود ۳۵ که احتمالاً بازتاب کاهش شدت علائم به سطوح تحت بالینی است.
زنان بیشتر از مردان مبتلا می‌شوند و نسبت آن تقریباً ۲ به ۱ است. بروز و سیر گاهی هراس اختصاصی به دنبال وقایع آسیب‌رسان (مثلاً به دنبال حمله حیوان یا گیر افتادن در آسانسور)، مشاهده اشخاص دیگری که در چنین اتفاقاتی گرفتار شده‌اند مثلاً دیدن غرق شدن دیگران بروز حمله پانیک غیر منتظره در موقعیت مورد هراس مثلاً بروز دوره پانیک غیر منتظره داخل مترو یا شنیدن اخبار (مثلاً پوشش گسترده خبری سقوط هواپیما آغاز می‌شود. با این حال اکثر افراد مبتلا به هراس اختصاصی قادر به یادآوری دلیل خاصی برای شروع علائم‌شان نیستند. هراس اختصاصی معمولاً در اوایل کودکی بروز می‌کند و اکثر موارد قبل از ۱۰ سالگی شروع می‌شود. سن متوسط شروع هراس بین ۷ تا ۱۱ سالگی و میانگین آن ۱۰ سالگی است. هراس اختصاصی موقعیتی معمولاً سن شروع بالاتری از نوع محیط طبیعی حیوان یا خون - تزریق - جراحت دارد هراس اختصاصی که در کودکی یا نوجوانی بروز می‌کند سیری نوسانی همراه فراز و نشیب‌های متناوب دارد ولی هراس‌هایی که تا زمان بزرگسالی ادامه می‌یابند معمولاً در اکثر موارد بهبود نمی‌یابند.
هنگامی که در کودکی هراس اختصاصی تشخیص داده شد باید دو نکته مدنظر قرار گیرد اول کودکان خردسال اغلب ترس و اضطراب خود را به صورت گریه قشقرق میخکوب شدن و چسبیدن به دیگران نشان می‌دهند دوم کودکان خردسال به طور معمول مفهوم اجتناب را درک نمی‌کنند. بنابراین در هنگام اخذ شرح حال باید اطلاعات لازم را از والدین معلمان یا سایر افرادی که کودک را به خوبی می‌شناسند به دست آورد. ترس‌های شدید در کودکان بسیار شایع است ولی اغلب موقتی هستند و تأثیر کمی بر توانایی‌های کودک می‌گذارند. لذا از نظر رشدی طبیعی تلقی می‌شوند در این گونه موارد تشخیص هراس گذاشته نمی‌شود. وقتی در کودکی تشخیص هراس اختصاصی مطرح می‌شود ارزیابی میزان افت ناشی از آن و مدت تداوم ترس، اضطراب یا اجتناب و این نکته که آیا برای سن رشدی کودک عادی است یا خیر از اهمیت زیادی برخوردار است.
گرچه شیوع هراس اختصاصی در سنین بالاتر کاهش می‌یابد با این حال یکی از شایع‌ترین اختلالاتی است که در سالمندان مشاهده می‌شود هنگام تشخیص‌گذاری هراس اختصاصی در سنین بالاتر باید به چند نکته توجه داشت: نخست به نظر می‌رسد هراس اختصاصی مربوط به محیط طبیعی به علاوه هراس سقوط در سنین بالا شایع‌تر است. دوم مانند تمام اختلالات اضطرابی امکان بروز هم زمان هراس اختصاصی با بیماری‌های طبی سنین بالاتر مانند بیماری عروق کرونری قلبی بیماری مزمن انسدادی ریوی و پارکینسون وجود دارد. سوم این بیماران تمایل زیادی دارند علائم اضطرابی‌شان را به بیماری طبی موجود ربط دهند چهارم افراد مسن‌تر اغلب علائم اضطرابی را به اشکال غیر معمول ابراز می‌دارند (مثلاً هم به صورت اضطراب هم افسردگی، لذا تشخیص اختلال اضطرابی نامعین در این گروه بیشتر دیده می‌شود. به علاوه وجود هراس اختصاصی در سالمندی ممکن است با افت کیفیت زندگی همراه باشد و به منزله عامل خطر ساز برای اختلال عصبی شناختی عمده عمل نماید. گرچه اکثر موارد هراس اختصاصی در کودکی یا نوجوانی شروع می‌شود ولی امکان بروز آن در هر سنی و به دنبال اتفاقات آسیب‌زا وجود دارد.
برای مثال هراس از خفگی تقریباً همواره به دنبال یک حادثه نزدیک به خفگی در هر سنی بروز می‌کند. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی عوامل خطر مزاجی هراس اختصاصی مانند هیجان‌پذیری منفی گرایش روان رنجوری یا بازداری رفتاری عوامل خطر مشترک سایر اختلالات اضطرابی هستند. محیطی عوامل خطر محیطی هراس اختصاصی مانند محافظت افراطی والدین از دست دادن والدین یا جدایی از آن‌ها بدرفتاری جسمی یا جنسی عوامل خطری هستند که به نظر می‌رسد در سایر اختلالات اضطرابی هم نقش دارند. همان طور که قبلاً نیز ذکر شد رویارویی آسیب‌رسان یا منفی با اشیاء یا موقعیت هراسناک گاهی ولی نه همیشه قبل از شروع هراس اختصاصی دیده می‌شود.
ژنتیک و فیزیولوژیک به نظر می‌رسد نسبت به طبقه خاصی از هراس‌های اختصاصی آمادگی ژنتیکی وجود دارد (مثلاً احتمال ابتلا به هراس اختصاصی از حیوان در فردی که یکی از بستگان درجه اولش دچار این نوع هراس است بیشتر از سایر انواع هراس اختصاصی است وراثت‌پذیری انواع فرعی ترس‌ها و هراس‌های خاص در مطالعات دوقلو مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص شد که هراس از حیوانات تقریباً ۳۲ هراس از خون - آسیب - تزریق ۳۳ و هراس موقعیتی ۲۵% وراثت -‌پذیری دارند. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ در کشور آمریکا شکایت از هراس اختصاصی در آسیایی‌ها و لاتین تبار‌ها کمتر از سفید پوستان غیر لاتین تبار آفریقایی تبار‌ها و بومیان آمریکا است. در برخی کشور‌ها به ویژه کشور‌های آسیایی و آفریقایی میزان شیوع هراس اختصاصی پایین‌تر از ایالات متحده است. محتوای هراس‌ها سن شروع و نسبت جنسیتی هراس نیز در این کشور‌ها متفاوت است. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت هراس از حیوانات محیط طبیعی و هراس خاص موقعیتی عمدتاً از سوی زنان تجربه می‌شود در حالی که هراس خون تزریق آسیب در میان زنان و مردان تقریباً برابر است.
میانگین شروع هراس خاص در دوران کودکی بین دختران پسران مردان تفاوتی ندارد. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی بر اساس داده‌های نظرسنجی ملی ایالات با افکار خودکشی اقدام به خودکشی و‌گذار از ایده پردازی به عمل به خودکشی مرتبط است یک مطالعه وسیع آینده نگر در یک دوره ۱۰ ساله بر روی یک جامعه آماری ۱۴ تا ۲۴ ساله در المان انجام شد و مشخص شد که ۳۰٪ از اولین اقدام‌های خودکشی می‌تواند به هراس خاص مربوط باشد. پیامد‌های کارکردی هراس اختصاصی الگوی افت کار کرد روانی اجتماعی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به هراس اختصاصی شبیه افراد مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی و اختلالات مصرف مواد و الکل است افت حاصله در برگیرنده کار کرد شغلی و بین فردی بیمار نیز هست. در بالغان مسن‌تر نقایص در وظایف مراقبتی و فعالیت‌های داوطلبانه مشهود است. به علاوه در سالمندان ترس از افتادن می‌تواند منجر به کاهش حرکت و فعالیت‌های جسمی و اجتماعی فرد و دریافت مراقبت‌های خانگی رسمی و غیر رسمی گردد.
هر چه تعداد عوامل هراس افزایش یابد میزان ناراحتی و تخریب ناشی از هراس اختصاصی نیز بیشتر می‌شود بنابراین احتمالاً شخصی که از چهار نوع شیء یا موقعیت هراس دارد از کسی که فقط از یک شیء یا موقعیت می‌ترسد افت بیشتری در کار کرد اجتماعی شغلی خود تجربه می‌کند و زندگی وی کیفیت پایین‌تری خواهد داشت. افراد مبتلا به هراس اختصاصی خون تزریق - جراحت از مراجعه به پزشک می‌ترسند و این نکته حتی در موارد ضروری نیز صادق است. ترس از استفراغ یا خفگی نیز می‌تواند موجب کاهش غذای مصرفی گردد. موقعیتی گاهی شبیه کند. همپوشانی ی اگر شخیص از هواپیما و یه عمومی همپوشانی دارد ولی از سایر موقعیت‌های بازار هراسی نمی‌ترسد بهتر است از تشخیص هراس اختصاصی موقعیتی استفاده شود؛ در حالی که اگر فردی از هواپیما آسانسور و مکان‌های شلوغ که با دو موقعیت بازار هراسی استفاده از وسایل نقلیه عمومی و ایستادن در صف و بودن در جا‌های شلوغ همپوشانی دارد می‌ترسد تشخیص بازار هراسی برای وی مناسب‌تر است.
ملاک B بازار هراسی به دلیل ترس از عدم امکان فرار یا نرسیدن کمک در هنگام بروز علائم شبیه پانیک یا سایر علائم غیر قابل تحملی که می‌تواند موجب شرمندگی شود از این موقعیت‌ها می‌ترسد یا اجتناب میورزد نیز می‌تواند در تشخیص افتراقی بازار هراسی از هراس اختصاصی موقعیتی مفید باشد. اگر ترس از این موقعیت‌ها دلیل دیگری دارد مانند ترس از آسیب مستقیم به وسیله اشیاء یا موقعیت مزبور (مثلاً ترس از سقوط هواپیما ترس از گزیده شدن توسط حیوان تشخیص هراس اختصاصی تشخیص مناسبتری است. اختلال اضطراب اجتماعی اگر ترس از موقعیت‌ها به دلیل نگرانی از ارزیابی‌های منفی است اختلال اضطراب اجتماعی باید به جای هراس اختصاصی به کار رود. اختلال اضطراب جدایی اگر اضطراب موقعیتی به دلیل ترس از جدایی از افرادی که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد یا سایر عزیزان است به جای هراس اختصاصی باید تشخیص اختلال اضطراب جدایی عنوان گردد. اختلال پانیک گاهی در افراد مبتلا به هراس اختصاصی به هنگام مواجهه با جسم یا موقعیت ترسناک حملات پانیک بروز می‌کند.
اگر حملات پانیک فقط هنگام رویارویی با عامل هراس بروز می‌کند تشخیص هراس اختصاصی کافی است ولی اگر بیمار علاوه بر حملات فوق دچار حملات پانیک غیر منتظره نیز می‌شود مثلاً ربطی به مواجهه با عامل هراس ندارد و قابل پیش‌بینی نیست باید از تشخیص اختلال پانیک استفاده نمود. اختلال وسواسی جبری اگر اساس ترس و اضطراب بیمار از یک شیء یا موقعیت به دلیل افکار وسواسی است مثلاً ترس از خون ناشی از افکار وسواسی مربوط به آلوده شدن به بیماری‌های مسری خونی مانند HIV ترس از رانندگی به دلیل افکار وسواسی صدمه زدن به دیگران و سایر ملاک‌های تشخیصی اختلال وسواسی جبری هم وجود دارد، باید تشخیص OCD را عنوان نمود. اختلالات مرتبط با عوامل استرس‌زا و سانحه اگر هراس موجود به دنبال سانحه به وجود آمده باید تشخیص اختلال PTSD را هم در نظر داشت گرچه که این گونه حوادث هم قبل از PTSD و هم قبل از هراس اختصاصی دیده می‌شوند. در این گونه موارد فقط در صورتی می‌توان از تشخیص هراس اختصاصی بهره جست که ملاک‌های تشخیصی اختلال PTSD وجود نداشته باشد.
اختلالات خوردن اگر رفتار اجتنابی بیمار منحصراً محدود به پرهیز از غذا یا نشانه‌های مربوط به غذا است نباید از تشخیص هر اس اختصاصی استفاده نمود. در این گونه موارد تشخیص‌هایی مانند بی اشتهایی عصبی یا پرخوری عصبی را در نظر داشته باشید. طیف اسکیزوفرنیا و سایر اختلالات روان پریشی در مواردی که ترس و اجتناب به دلیل افکار هذیانی باشد مانند آنچه در اسکیزوفرنیا یا سایر اختلالات روان پریشی طیف اسکیزوفرنیا دیده می‌شود تشخیص هراس اختصاصی مطرح نمی‌شود. هم ابتلایی در غیاب سایر آسیب‌های روانی هراس اختصاصی به ندرت در مراکز درمانگاهی طب عمومی تشخیص داده می‌شود و اغلب در مراکز بهداشت روان تخصصی دیده می‌شود. هراس اختصاصی معمولاً با طیف گسترده‌ای از سایر اختلالات به خصوص افسردگی به ویژه در بالغان مسن‌تر همراه است. به دلیل شروع زودهنگام، معمولاً هراس اختصاصی از نظر زمانی اختلال اولیه است. در افراد دچار هراس اختصاصی احتمال بروز سایر اختلالات مانند سایر اختلالات اضطرابی اختلالات افسردگی و دو قطبی اختلالات مرتبط با مواد شکایات جسمی و اختلالات مرتبط و اختلالات شخصیت به خصوص اختلال شخصیت وابسته افزایش می‌یابد.
اختلال اضطراب اجتماعی جمعیت هراسی) Social Anxiety Disorder (Social Phobia) ملاک‌های تشخیصی ترس یا اضطراب قابل ملاحظه درباره یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن‌ها احتمال دقت نظر به بیمار و موشکافی دیگران وجود دارد. نمونه‌ها عبارتند از تعاملات اجتماعی (مثلاً مکالمه با ملاقات با افراد غریبه مورد مشاهده دیگران بودن مثلاً خوردن با آشامیدن و اجرا کردن در حضور دیگران (مثلاً ارایه سخنرانی) نکته در کودکان این اضطراب باید به هنگام حضور همسالان نیز دیده شود و فقط محدود به تعاملات با بزرگسالان نیست. B فرد از این می‌ترسد که کاری انجام دهد یا علائم اضطرابی بروز دهد که دیگران برداشت منفی از آن داشته باشند. یعنی شرمنده شود یا مسخره کنند وی را طرد کنند یا مورد اهانت قرار دهند. موقعیت‌های اجتماعی مذکور تقریباً همیشه سبب ترس یا اضطراب می‌گردند. نکته در کودکان ترس یا اضطراب می‌تواند به صورت گریه قشقرق میخکوب شدن چسبیدن به دیگران کناره‌گیری با عدم صحبت کردن در موقعیت‌های اجتماعی بروز نماید. از موقعیت‌های اجتماعی مذکور اجتناب میورزد و یا تحمل آن با ترس و اضطراب شدیدی همراه است.
ترس و اضطراب موجود بیشتر از آن چیزی است؟ موقعیت اجتماعی مذکور و زمینه فرهنگی اجتما انتظار می‌رود. ترس اضطراب یا اجتناب پایدار است و به ط یا طولانی‌تر ادامه می‌یابد. ترس اضطراب یا اجتناب از نظر به قابل ملاحظه یا افت کار کرد اجتما مهم کارکردی فرد می‌شود. ترس، اضطراب یا اجتناب ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده مانند ماده سوء مصرفی یک دارو یا یک بیماری طبی دیگر نیست. 1 ترس، اضطراب یا اجتناب موجود توسط یک اختلال روانی دیگر مانند اختلال پانیک اختلال بدریخت انگاری بدن یا اختلال طیف در خودماندگی بهتر توجیه نمی‌شود. ل اگر یک بیماری طبی دیگر مثلاً بیماری پارکینسون چاقی بدریختی‌های ناشی از سوختگی یا جراحات وجود دارد ترس اضطراب یا اجتناب حاضر آشکارا نامربوط یا افراطی است. مشخص کنید اگر فقط اجرایی اگر ترس فقط محدود به سخنرانی یا اجرای کاری در مجامع عمومی است. شاخص‌ها عوارض ناشی از ترس اجرای کار‌ها در کسانی که به نوع فقط اجرایی اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا هستند بیش از همه در زندگی حرفه‌ای این افراد مثلاً موسیقی‌دان‌ها، رقصنده‌ها ورزشکاران بازیگران یا نقش‌های نیازمند به سخنرانی عمومی تأثیر می‌گذارد.
گاهی ترس‌های اجرایی در مکان‌هایی مانند مدرسه محل کار یا دانشگاه که معمولاً نیاز بیشتری به روابط عمومی دارند بروز می‌کند افراد مبتلا به نوع فقط اجرایی اختلال اضطراب اجتماعی از موقعیت‌های اجتماعی غیر اجرایی ۱۰ اجتناب نمی‌ورزند. لاب شدید رس حدود نعی فرد سد. بیمار وانه احمق ... نگرانی دیگر بیمار از این است که به گونه‌ای رفتار نماید که غیر عادی به نظر برسد یا علائمی مانند برافروختگی لرزش صدا، تعریق، لکنت یا نگاه خیره در وی پدیدار شود که نشان‌دهنده اضطراب وی است و موجب برداشت منفی دیگران درباره وی می‌شود ملاک (B) برخی از افراد از این نگران هستند که با رفتارشان به دیگران اهانت کنند و در نتیجه از سوی آن‌ها طرد شوند. ترس از اهانت به دیگران مثلاً به وسیله نگاه خیره یا بروز علائم اضطراب به خصوص در کسانی بارز است که در فرهنگ‌های جمع گرا احترام به جمع رشد یافته‌اند فردی که از لرزش دستانش در جمع نگران است سعی می‌کند از خوردن نوشیدن نوشتن یا اشاره کردن در مجامع عمومی اجتناب نماید.
کسی که دچار تعریق زیاد می‌شود از دست دادن با دیگران یا خوردن غذا‌های تند پرهیز می‌کند و کسی که در جمع از خجالت سرخ می‌شود احتمالاً از اجرا در جلوی دیگران نور‌های درخشان و صحبت درباره مسائل خصوصی دوری می‌کند برخی از افراد از ادرار کردن در توالت‌های عمومی می‌ترسند و اجتناب میورزند به سندرم مثانه خجالتی یا Paruresis معروف است. موقعیت‌های اجتماعی تقریباً همیشه سبب بروز اضطراب یا ترس می‌گردند ملاک (C) لذا کسی که مثلاً فقط گهگاه در موقعیت‌های اجتماعی مضطرب می‌شود نباید تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی دریافت کند.
البته شدت و نوع ترس و اضطراب (مثلاً اضطراب انتظاری حمله پانیک در موقعیت‌های مختلف فرق می‌کند گاهی اوقات اضطراب انتظاری خیلی زودتر از موقعیت پیش رو بروز می‌کند مثلاً نگرانی همه روزه از هفته‌ها قبل از حضور در یک برنامه اجتماعی تکرار متن سخنرانی از روز‌ها قبل از ارائه آن در کودکان ترس و اضطراب اغلب به صورت گریه قشقرق میخکوب شدن با کناره‌گیری در موقعیت‌های اجتماعی دیده می‌شود فرد مبتلا اکثراً سعی می‌کند از موقعیت اجتماعی هراس‌آور پرهیز نماید و یا در صورت اجبار به حضور در آن‌ها متحمل ترس و اضطراب فوق‌العاده‌ای می‌شود ملاک (D) میزان اجتناب در افراد مختلف متفاوت است (مثلاً خفیف در حد مرور بیش از حد متن سخنرانی تماس چشمی محدود معطوف کردن توجه به دیگران یا شدید مانند امتناع از مدرسه رفتن نرفتن به مهمانی‌ها ترس و اضطراب بیمار بیشتر از آن است که در واقعیت از
ترس و اضطراب بیمار بیشتر از آن است که در واقعیت از احتمال ارزیابی منفی دیگران یا پیامد‌های چنین برداشت‌های منفی ای انتظار می‌رود ملاک ( گاهی خطر موجود واقعی است و به نظر نمی‌رسد که اضطراب موجود بیش از اندازه باشد مثلاً مورد زورگویی یا شکنجه واقع شده البته توجه داشته باشید که افراد مبتلا در اغلب موارد پیامد‌های منفی موقعیت‌های اجتماعی را بزرگ نمایی می‌کنند لذا ارزیابی و قضاوت افراطی بودن یا هنجار بودن اضطراب و ترس بیمار توسط بالینگر انجام می‌گیرد.
در این موارد باید به زمینه فرهنگی اجتماعی فرد دقت نمود. برای مثال در بعضی از فرهنگ‌ها رفتاری که در یک فرهنگ دیگر علامتی از اضطراب اجتماعی محسوب می‌شود کاملاً مقبول و هنجار تلقی می‌شود مثلاً نشانه‌ای از ادب و احترام در نظر گرفته شود. مدت اختلال به طور معمول حداقل ۶ ماه در نظر گرفته می‌شود ملاک ( این حداقل مدت در نظر گرفته شده به افتراق این اختلال از ترس‌های اجتماعی موقتی که در جامعه و به ویژه در کودکان شایع است کمک می‌کند. ترس، اضطراب یا اجتناب باید به شکل قابل ملاحظه‌ای با کار کرد عادی روزمره شغلی یا تحصیلی یا روابط و فعالیت‌های اجتماعی فرد تداخل داشته باشد یا از نظر بالینی سبب ناراحتی قابل توجه یا افت کار کرد شغلی، اجتماعی یا سایر جنبه‌های مهم کارکردی فرد شده باشد ملاک ( برای مثال در کسی که از سخنرانی در مجامع عمومی می‌ترسد ولی این مشکل در فعالیت‌های روزمره شغلی یا تحصیلی وی اختلال ایجاد نکرده و خود فرد هم از آن چندان نگران نیست تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی مطرح نمی‌شود. اما اگر این فرد به دلیل علائم اضطراب اجتماعی از شغل یا تحصیل مورد علاقه‌اش دست کشیده و از آن پرهیز می‌کند ملاک G برآورده می‌شود.
ویژگی‌های همراه افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از جراتمندی پایینی برخوردارند و بیش از حد سلطه‌پذیر هستند. نکته دیگری که با شیوع کمتری دیده می‌شود کنترل شدیدی است که این افراد روی مکالماتشان اعمال می‌کنند گاهی این افراد وضعیت بدنی خیلی خشکی به خود می‌گیرند یا تماس چشمی کمی برقرار می‌کنند یا با صدای خیلی آهسته‌ای صحبت می‌کنند. آن‌ها اغلب خجالتی یا منزوی هستند در گفت و گو‌ها کمتر مشارکت می‌کنند و راجع به خودشان زیاد صحبت نمی‌کنند. این افراد مشاغلی را بر می‌گزینند که نیازی به تماس اجتماعی زیاد نداشته باشد. البته این نکته در مورد بیماران نوع صرفاً اجرایی اختلال اضطراب اجتماعی همیشه صدق نمی‌کند. این افراد ساعات طولانی در منزل می‌مانند. مرد‌ها دیرتر ازدواج می‌کنند و تشکیل خانواده می‌دهند در حالی که زنان در عین تمایل به کار بیرون از خانه ممکن است عمر خود را صرف وظایف مادری خانه داری کنند خود درمانی با مواد شایع است مثلاً مصرف الکل قبل از رفتن به مهمانی اضطراب اجتماعی در سالمندان می‌تواند در تشدید علائم بیماری طبی مانند افزایش ضربان قلب و لرزش مؤثر باشد.
سرخ شدن چهره شاه علامت واکنش جسمی اختلال اضطراب اجتماعی است. شیوع شیوع دوازده ماهه اختلال اضطراب اجتماعی در آمریکا حدود برآورد شده است. در بخش اعظم دنیا میزان شیوع دوازده ماهه آن با استفاده از همان ابزار‌های تشخیصی کمتر و حدود ۰۵ تا ۲ درصد برآورد شده است. متوسط شیوع آن در اروپا ۲. ۳ است. به نظر می‌رسد شیوع در ایالات متحده آمریکا و کشور‌های آسیای شرقی در حال افزایش است. شیوع دوازده ماهه آن در کودکان و نوجوانان سنین ۱۳-۱۷ سال) تقریباً نصف بزرگسالان است. میزان شیوع دوازده ماهه پس از ۶۵ سالگی کاهش می‌یابد شیوع دوازده ماهه آن در بالغان مسن‌تر در آمریکای شمالی اروپا و استرالیا بین ۲ تا ۵ درصد است. به طور کلی شیوع اختلال اضطراب اجتماعی در جامعه در زنان بیشتر از مردان است نسبت شانس بین ۱۵ تا ۲. ۲ است این اختلاف جنسیتی شیوع در نوجوانان و بالغان جوان‌تر به است. در نمونه‌های درمانگاهی شیوع جنسیتی برابر یا د کمی بالاتر است و به نظر می‌رسد که نقش جنسیت اجتماعی تأثیر برجسته‌ای در مراجعه بیشتر مرده داشته باشد. در آمریکا اختلال اضطراب اجته لاتینی، آفریقایی و آفریقایی کارائیبی دارند کمتر است.
بروز و سیر سن متوسط شروع اختلال اضطراب اجتماعی در آمریکا ۱۳ سالگی است و در ۷۵ موارد بین ۸ تا ۱۵ سالگی شروع می‌شود. پژوهش‌های اروپایی و آمریکایی نشان داده‌اند که گاهی اختلال به دنبال سابقه کودکی بازداری اجتماعی یا خجالتی بودن بروز می‌کند. احتمال بروز این اختلال در اوایل کودکی نیز وجود دارد. شروع بیماری گاهی ناگهانی و به دنبال یک اتفاق استرس‌زا یا تحقیر‌کننده (مثلاً مورد زورگویی قرار گرفتن استفراغ کردن به هنگام سخنرانی و گاهی بسیار تدریجی و آهسته است. بروز بار نخست آن در بزرگسالان واقعاً نادر است و اگر رخ دهد بیشتر به دنبال وقایع استرس‌زا و یا تحقیر‌کننده و یا به دنبال تغییراتی در زندگی که مستلزم نقش اجتماعی جدیدی است مثلاً ازدواج با فردی از طبقه اجتماعی بالاتر ارتقاء شغلی دیده می‌شود. امکان کاهش اضطراب اجتماعی کسی که از قرار ملاقات با جنس مخالف می‌ترسد پس از ازدواج و افزایش مجدد آن پس از طلاق وجود دارد. اختلال فوق به ویژه در کسانی که به مراکز درمانی ارجاع داده می‌شوند پایدار می‌ماند.
در مقایسه با کودکان ترس و اجتناب نوجوانان الگوی گسترده‌تری از ترس و اجتناب را در مواردی نظیر قرار ملاقات با جنس مخالف از خود نشان می‌دهند شدت ابراز اضطراب اجتماعی در بالغان مسن‌تر کمتر است ولی موقعیت‌های بیشتری می‌گیرد. در حالی که در جوانان برعکس شدت اضطراب محدود به موقعیت‌های خاصی است. در اعی مربوط به کم توانی ناشی از مندگی مربوط به با افت t مددی ابتلایی قش‌های لمتند یا عدم یادی در میزان بهبود اختلال اضطراب اجتماعی وجود دارد که حاکی از مسیر‌های مختلف کوتاه، نوسانی و مزمن است. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی صفات زمینه‌ای که فرد را برای ابتلا به اختلال اضطراب اجتماعی آماده می‌سازد شامل بازداری رفتاری و ترس از قضاوت منفی دیگران است ویژگی‌های شخصیتی که به طور پیوسته با اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط است عبارتند از عاطفه‌پذیری منفی بالا روان رنجوری و برون گرایی کم محیطی شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه تجربیات اجتماعی منفی به ویژه قربانی شدن به دست همسالان با ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی مرتبط است اگرچه مسیر‌های علی هنوز ناشناخته باقی مانده‌اند.
سوء رفتار دوران کودکی یا سایر ناملایمات روانی اجتماعی زود آغاز در بروز اضطراب اجتماعی نقش سیبی ندارند اما جزء عوامل خطرساز این اختلال محسوب می‌شوند. در میان آمریکایی‌های آفریقایی تبار و سیاه پوستان کارائیب در ایالات متحده اشکال روزمره تبعیض قومیتی و نژادی باعث بروز اختلال اضطراب اجتماعی می‌شوند. ژنتیک و فیزیولوژیک صفاتی که فرد را مستعد ابتلا به اختلال اجتماعی می‌کنند مانند بازداری رفتاری شدیداً تحت تأثیر عوامل ژنتیکی قرار دارند عوامل ژنتیکی از طریق تعامل با عوامل محیطی تأثیر خود را اعمال می‌کنند یعنی کودکانی که بازداری رفتاری شدیدتری دارند نسبت به تأثیر عوامل محیطی مانند الگوبرداری اجتماعی اضطرابی از والدین آسیب‌پذیری بیشتری از خود نشان می‌دهند به علاوه، اختلال اضطراب اجتماعی وراثتی است. احتمال ابتلا در خویشاوندان درجه یک فرد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی دو تا شش برابر بیشتر است و هم عوامل ژنتیکی اختصاصی مانند ترس از قضاوت منفی و هم غیر اختصاصی بیماری مانند گرایش روان رنجوری در احتمال ابتلا به بیماری نقش مؤثری دارند. سهم ژنتیکی در اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان بیشتر از بزرگسالان است.
و همچنین نقش عوامل ژنتیکی در علائم اضطراب اجتماعی بیش از تشخیص‌های بالینی اختلال اضطراب اجتماعی است. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ ماهیت و انواع موقعیت‌های اجتماعی که علائم اختلال اضطراب اجتماعی را تسریع می‌کنند در میان گروه‌های قومی ایالات متحده مشابه هستند از جمله ترس اجرا سخنرانی در جلوی جمعیت تعامل اجتماعی و مشاهده شدن سن شروع این اختلال در سفید پوستان آمریکایی غیر لاتین کمتر از آمریکایی‌های لاتین است با این حال گروه دوم با تخریب‌های بیشتری در خانه محل کار و سایر محیط‌های مربوط به این اختلال روبرو هستند. وضعیت مهاجرت در گروه‌های لاتین تبار و سفید پوستان غیر لاتین با میزان کمتری از اختلال اضطراب اجتماعی همراه است. مشخصه سندرم تای جین کیوفوشو مثلاً در ژاپن و کره نگرانی از ارزیابی اجتماعی است که ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی را برآورده می‌کند. در این سندرم فرد می‌ترسد که مبادا دیگران را معذب و ناراحت کرده باشد. مثلاً نگاه من دیگران را ناراحت می‌کند و سبب می‌شود آن‌ها نگاهشان را از من بگیرند و از من دوری کنند و گاهی این ترس به ابعاد هذیانی می‌رسد. این علامت در کشور‌های غیر آسیایی نیز دیده می‌شود.
سایر تظاهرات سندرم تای چین کیوفوشو ملاک‌های تشخیص اختلال بدریخت انگاری بدن یا اختلال هذیانی را احراز کنند. مسائل تشخیصی مرتبط با جنس و جنسیت سن شروع اختلال اضطراب اجتماعی بر اساس جنسیت تفاوتی ندارد. تعداد ترس‌های اجتماعی و میزان هم ابتلایی اختلالات افسردگی و اضطرابی در زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بیشتر است در حالی که مردانی که دچار ترس قرار ملاقات با جنس مخالف هستند بیشتر دچار اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا اختلال سلوک هستند و از الکل یا مواد غیرقانونی برای برطرف کردن مشکل خود استفاده می‌کنند. سندرم مثانه خجالتی در مردان شایع‌تر است. ارتباط با افکار یا رفتار خودکشی اختلال اضطراب اجتماعی در بین نوجوانان آمریکایی خطر افکار فعال خودکشی و تلاش به خودکشی را به ویژه در بین نوجوانان لاتین افزایش می‌دهد که به شدت تحت تأثیر افسردگی شدید و درآمد خانواده قرار دارند. پیامد‌های کارکردی اختلال اضطراب اجتماعی اختلال اضطراب اجتماعی موجب افزایش ترک تحصیل و افت سلامتی اشتغال بازدهی شغلی وضعیت اقتصادی اجتماعی و کیفیت زندگی فرد می‌شود.
در عین حال این اختلال به ویژه در مرد‌ها با تجرد ازدواج نکردن یا طلاق گرفتن و نداشتن بچه همراه است در حالی که در زنان بیشتر با بیکاری همراه است. اختلال اضطراب اجتماعی تأثیر منفی بر کیفیت دوستی می‌گذارد به طوری که افراد مبتلا به این اختلال برخلاف افراد غیر مبتلا دوستانی دارند که خیلی با آن‌ها ارتباط نزدیکی ندارند و یا خیلی حمایت‌گر نیستند. در سنین بالاتر بزرگسالی کاهش فعالیت‌های اجتماعی و وظایف مراقبتی از عوارض این اختلال محسوب می‌شود. اختلال اضطراب اجتماعی مانعی برای شرکت فرد در فعالیت‌های تفریحی است. علی رغم گستردگی ناراحتی و افت احتمالی ناشی از این اختلال در جوامع مرفه تنها نصف بیماران در تمام طول عمر خود برای درمان مراجعه می‌نمایند و این افراد نیز اغلب پس از ۲۰-۱۵ سال تحمل رنج آن درخواست کمک می‌کنند بیکاری عامل پیش‌بینی‌کننده قوی تداوم اختلال اضطراب اجتماعی است. تشخیص افتراقی کمرویی هنجاری خجالتی بودن یعنی کم حرفی (اجتماعی) یک صفت شخصیتی شایع است که به تنهایی بیمارگونه محسوب نمی‌شود، حتی در بعضی جوامع خجالتی بودن ارزشی مثبت تلقی می‌شود.
به هر حال وقتی تأثیر منفی قابل ملاحظه‌ای بر کارکرد شغلی و اجتماعی و سایر جنبه‌های مهم کارکرد فرد دیده می‌شود باید تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی را در نظر گرفت و اگر همه ملاک‌های تشخیصی آن وجود دارد تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی قطعی است. فقط اقلیت کمی (۱۲) از کسانی که در آمریکا به خجالتی بودن خود اذعان داشته‌اند واجد ملاک‌های تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی هستند. بازار هراسی افراد مبتلا به بازار هراسی از موقعیت‌های اجتماعی می‌ترسند و از آن‌ها اجتناب می‌کنند (مثلاً رفتن به سینما زیرا فرار از آن موقعیت مشکل است و کسی نیست که در هنگام بروز علائم شبه پانیک یا تحمل ناپذیر دیگر به وی کمک نماید در حالی که افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در هنگام تنهایی آرام هستند این نکته اغلب در مورد بازار هراسی دیده نمی‌شود. اختلال پانیک وحشتزدگی گاهی افراد مبتلا به اختلال اضطراب جدایی دچار حملات پانیک می‌شوند ولی این حملات همیشه به دنبال موقعیت‌های اجتماعی بروز می‌کنند و به طور ناگهانی رخ نمی‌دهند.
افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی از این نگرانند که این حملات بر ارزیابی دیگران تأثیر منفی بگذارد در حالی که در اختلال پانیک نگرانی اصلی مربوط به خود حملات پانیک است. اختلال اضطراب فراگیر نگرانی‌های اجتماعی در اختلال اضطراب فراگیر شایع است ولی تأکید اصلی بیشتر مربوط به ماهیت روابط پیش رو است نه ترس از ارزیابی منفی دیگران بیماران دچار اضطراب فراگیر به خصوص کودکان مبتلا نیز ممکن است نگرانی مفرطی راجع به کیفیت اجرای اجتماعی‌شان داشته باشند ولی این نگرانی‌ها در اجرای امور غیر اجتماعی و در مواقعی که فرد مورد ارزیابی دیگران قرار نمی‌گیرد هم وجود دارد. در اختلال اضطراب اجتماعی نگرانی فقط محدود به امور اجتماعی و ارزیابی فرد از سوی دیگران است.
اختلال اضطراب جدایی گاهی افراد مبتلا به این اختلال هم از موقعیت‌های اجتماعی شامل (مدرسه پرهیز می‌کنند زیرا از جدا شدن از افرادی که به آن‌ها دلبستگی دارند می‌ترسند یا در کودکان فقط با حضور یکی از والدین موقعیت فوق را تحمل می‌کنند در حالی که این کار از نظر رشد و نموی متناسب نیست ولی این بیماران به هنگام حضور افرادی که به آن‌ها دلبستگی دارند با آغوش باز پذیرای مناسبت‌های اجتماعی هستند یا وقتی در خانه هستند احساس راحتی می‌کنند در حالی که کسانی که دچار اضطراب اجتماعی هستند حتی در هنگامی که مناسبت‌های اجتماعی در منزلشان یا در حضور افرادی که به آن‌ها دلبستگی دارند برگزار می‌شود هم ممکن است معذب شوند. هراس‌های اختصاصی افراد مبتلا به هراس اختصاصی ممکن است از شرمنده شدن یا تحقیر شدن بترسند (مثلاً از اینکه به هنگام خون دادن غش کنند احساس شرمندگی یا دست پاچگی داشته باشند ولی این افراد از اینکه دیگران برداشتی منفی از آن‌ها داشته باشند نگران نیستند.
سکوت انتخابی این بیماران نیز به دلیل ترس از ارزیابی منفی دیگران از صحبت کردن خودداری می‌کنند ولی این افراد در موقعیت‌های اجتماعی که نیازی به صحبت کردن ندارند هیچ ترسی از ارزیابی منفی دیگران ندارند (مثلاً بازی‌های غیر کلامی) اختلال افسردگی اساسی احتمال اینکه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی از ارزیابی منفی دیگران نگران باشند وجود دارد زیرا خود را افراد بدی می‌بینند که ارزش دوست داشته شدن از سوی دیگران را ندارند ولی برعکس در اختلال اضطراب اجتماعی فرد نگران است به دلیل برخی رفتار‌های اجتماعی یا علائم جسمی مورد ارزیابی منفی قرار گیرد. اختلال بدریخت انگاری بدن مشغولیت ذهنی بیماران مبتلا به این اختلال مربوط به یک یا چند عیب یا کاستی است که در ظاهر جسمی خود حس می‌کنند که از نظر دیگران یا اصلاً قابل مشاهده نیست یا بسیار جزئی است. این مشغولیت ذهنی موجب اضطراب اجتماعی و پرهیز آن‌ها از موقعیت‌های اجتماعی می‌شود. اگر ترس‌های اجتماعی و پرهیز آن‌ها تنها به دلیل عقاید آن‌ها راجع به ظاهرشان به وجود آمده تشخیص جداگانه‌ای برای اختلال اضطراب اجتماعی ضرورتی ندارد.
اختلال هذیانی گاهی افراد مبتلا به اختلال هذیانی توهمات و یا هذیان‌های غیر غریبی دارند که موضوع هذیان طرد شدن یا مورد اهانت قرار گرفتن از سوی دیگران است. گرچه میزان بینش افراد متفاوت است به طور کلی افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی برخلاف اختلال هذیانی بر غیر واقعی بودن و نامتناسب بودن افکارشان نسبت به تهدیدی که از سوی موقعیت اجتماعی پیش رو برای آن‌ها وجود دارد بینش کافی دارند. اختلال طیف در خودماندگی اضطراب اجتماعی و مشکلات ارتباط اجتماعی شاه علامت اختلال طیف در خودماندگی است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی معمولاً توانایی ارتباط اجتماعی و روابط اجتماعی متناسب با سن خود را دارند هر چند وقتی برای نخستین بار با بزرگسالان یا همسالان غریبه برخورد می‌کنند ممکن است به نظر رسد در این زمینه‌ها نقصان دارند. اختلال‌های شخصیت از آنجا که اختلال اضطراب اجتماعی اغلب در کودکی شروع می‌شود و به بزرگسالی ادامه می‌یابد شبیه اختلالات شخصیت به نظر می‌رسد بیشترین همپوشانی با اختلال شخصیت دوری گزین (اجتنابی) دیده می‌شود. الگوی اجتناب در اختلال شخصیت دوری گزین بسیار گسترده‌تر از اختلال اضطراب اجتماعی است.
علاوه بر این مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی دارای یک خود پنداره قوی و به طور فراگیر منفی برابر دانستن طرد شدن با کم ارزشی خود و احساس عدم تناسب اجتماعی هستند که از دوران کودکی آغاز شده است. با این وجود به طور معمول هم ابتلایی اختلال اضطراب اجتماعی با شخصیت دوری گزین بیشتر از سایر اختلالات شخصیتی بوده و اختلال شخصیت دوری گزین نیز نسبت به سایر اختلالات اضطرابی هم ابتلایی بیشتری با اختلال اضطراب اجتماعی دارد. سایر اختلالات روانی ترس‌ها و ناراحتی اجتماعی به منزله بخشی از علائم اسکیزوفرنیا در نظر گرفته می‌شوند ولی معمولاً سایر علائم روان پریشی نیز قابل مشاهده هستند. در افراد مبتلا به اختلال خوردن قبل از تشخیص‌گذاری اختلال اضطراب اجتماعی تعیین این نکته که آیا ترس از ارزیابی منفی فقط مربوط به رفتار و علائم اختلال خوردن مانند پاکسازی و استفراغ است یا خیر از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. به همین شکل در اختلال وسواسی جبری نیز اضطراب اجتماعی دیده می‌شود ولی تشخیص اضافه اختلال اضطراب اجتماعی تنها موقعی به کار می‌رود که ترس‌های اجتماعی و اجتناب جدا از موضوع وسواس یا اجبار باشد.
سایر بیماری‌های طبی ممکن است بیماری‌های طبی واجد علائمی باشند که موجب شرمندگی فرد شود مثلاً لرزش در بیماری پارکینسون در این موارد موقعی تشخیص‌گذاری اختلال اضطراب اجتماعی صحیح است که ترس از ارزیابی منفی دیگران بیش از حد انتظار باشد. اختلال نافرمانی مقابله جویانه باید بین امتناع از صحبت کردن به قصد مقابله با مراجع قدرت و عدم تکلم به دلیل ترس از ارزیابی منفی تفاوت قائل شد. هم ابتلایی اغلب اختلال اضطراب اجتماعی با سایر اختلال‌های افسردگی اساسی و اختلال مصرف مواد همراه است و معمولاً به جز هراس اختصاصی و اختلال اضطراب جدایی در بقیه موارد اختلال اضطراب اجتماعی زودتر از اختلال همراه بروز می‌کند. انزوای اجتماعی طولانی مدتی که در اختلال اضطراب اجتماعی دیده می‌شود می‌تواند منجر به اختلال افسردگی اساسی گردد. هم ابتلایی با اختلال افسردگی اساسی حتی در سالمندان نیز زیاد است.
اغلب افراد برای رفع ترس‌های اجتماعی خود درمانی نموده و از مواد استفاده می‌کنند ولی گاهی خود علائم مسمومیت با مواد یا ترک محرومیت) مواد مانند لرزش منشأ بروز یا تشدید ترس اجتماعی می‌شود اختلال اضطراب اجتماعی اغلب با اختلال بدریخت انگاری بدن و اختلال اضطراب اجتماعی فراگیر با اختلال شخصیت اجتنابی همراه است در کودکان هم ابتلایی با سکوت انتخابی و در خودماندگی با کارکرد مناسب شایع است. اختلال پانیک وحشتزدگی Panic Disorder ملاک‌های تشخیصی حملات مکرر غیر منتظره پانیک یک دوره پانیک بروز شدید و ناگهانی ترس شدید یا احساس ناراحتی فوق‌العاده است که در عرض چند دقیقه به اوج می‌رسد و در طی این مدت چهار مورد یا بیشتر از علائم زیر بروز می‌کند. توجه بروز ناگهانی حملات هم در حالت آرامش و استراحت و هم در حالت اضطراب رخ می‌دهد.
تپش قلب کوبش قلب یا افزایش ضربان آن لرزش یا احساس تکان خوردن احساس تنگی نفس یا نرسیدن هوا ه احساس خفگی درد یا ناراحتی قفسه سینه تهوع یا ناراحتی شکمی احساس سرگیجه بی ثباتی، منگی یا غش احساس گرما یا لرز‌گر گرفتگی و سرما) ۱۰ احساس پارستزی خواب رفتگی یا سوزن سوزن شدن ۱۱ گسست از واقعیت احساس غیر واقعی بودن یا گسست از خویشتن احساس جدا شدن از خود ۱۲ ترس از دست دادن کنترل یا دیوانه شدن ۱۳ ترس از مردن نکته علائم مختص فرهنگ هم دیده می‌شود مانند وزوز گوش درد گردن سردرد گریه و فریاد کنترل ناپذیر این گونه علائم را نباید یکی از چهار علامت لازم برای تشخیص محسوب کرد. حداقل بعد از یکی از حملات در عرض یک ماه یا بیشتر) یکی یا هر دو مورد زیر رخ داده باشد.
۱ نگرانی یا مشغولیت ذهنی مداوم در مورد بروز یک دوره دیگر یا پیامد‌های آن مثلاً از دست دادن کنترل دچار حمله قلبی شدن دیوانه شدن تغییر آشکار غیر انطباقی رفتاری ناشی از حملات فوق (مثلاً رفتار‌هایی برای جلوگیری از حملات بعدی مانند ورزش نکردن یا نرفتن به مکان‌های نا آشنا اختلال حاضر ناشی از اثرات فیزیولوژیکی یک ماده مانند داروی مورد سوء مصرف یک دارو یا یک بیماری طبی دیگر مانند پرکاری تیروئیدی بیماری‌های قلبی ریوی نیست.
اختلال موجود توسط یک اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی‌شود مثلاً حملات پانیک که فقط در واکنش به ترس از موقعیت‌های اجتماعی بروز می‌کنند، مانند آنچه در اختلال اضطراب اجتماعی دیده می‌شود؛ در پاسخ به شرایط هراس‌آور ناشی از جسم یا موقعیت خاصی بروز می‌کند مانند هراس اختصاصی در پاسخ به افکار وسواسی بروز می‌کند مانند اختلال وسواسی جبری در پاسخ به نشانه‌هایی که حادثه آسیب‌رسان را به خاطر می‌آورند بروز می‌کند مانند: PTSD یا در پاسخ به جدا شدن از افرادی که به آن‌ها دلبستگی وجود دارد بروز می‌کند مانند آنچه در اختلال اضطراب جدایی دیده می‌شود ویژگی‌های تشخیصی اختلال پانیک وحشتزدگی یعنی بروز مکرر حملات پانیک غیر منتظره ملاک. هر دوره پانیک به شکل فوران ناگهانی ترس شدید یا احساس ناراحتی فوق‌العاده بروز می‌کند و در عرض چند دقیقه به اوج خود می‌رسد و در طی همین مدت حداقل چهار علامت از ۱۳ علامت جسمی یا شناختی ذکر شده دیده می‌شود. کلمه مکرر از نظر لغوی به معنای بیش از یک حمله غیر منتظره پانیک است.
اصطلاح غیر منتظره به این نکته اشاره دارد که هیچ گونه نشانه یا عامل آغازگر آشکاری به هنگام بروز حملات پانیک وجود ندارد یعنی حملات پانیک به طور ناگهانی بروز می‌کنند مثلاً هنگام استراحت و حین خواب حملات پانیک شبانه برعکس حملات پانیک قابل انتظار قابل پیش‌بینی حملاتی هستند که به دنبال یک نشانه یا عامل آغازگر آشکار بروز می‌کنند مانند قرار گرفتن در موقعیتی که معمولاً در آن‌ها دوره پانیک رخ می‌دهد قضاوت در مورد اینکه حملات پانیک غیر منتظره یا قابل انتظار هستند به عهده بالینگر است و این قضاوت بر اساس سؤالاتی دقیق در مورد توالی وقایع قبل از بروز دوره یا وقایعی که منجر به آن شده‌اند و قضاوت خود فرد از اینکه حملات به دنبال دلیلی واضح یا غیر قابل پیش‌بینی رخ می‌دهند صورت می‌گیرد تعابیر فرهنگی در تعیین غیر منتظره یا قابل انتظار بودن حملات تأثیرگذار هستند بخش مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ همین اختلال را ملاحظه نمایید. در ایالات متحده آمریکا و کشور‌های اروپایی تقریباً نیمی از افراد مبتلا هم دچار حملات غیر منتظره و هم حملات قابل انتظار می‌گردند.
بنابراین وجود حملات قابل پیش‌بینی پانیک موجب کنار گذاشته شدن تشخیص اختلال پانیک نمی‌شود. برای آگاهی بیشتر از جزئیات مربوط به حملات غیر منتظره پانیک در مقابل حملات قابل انتظار آن به متن مربوط به حملات پانیک مراجعه نمایید. تفاوت زیادی در دفعات و شدت حملات پانیک به چشم می‌خورد. در رابطه با دفعات آن ممکن است که حملاتی با دفعات متوسط مثلاً) هفته‌ای یکبار برای ماه‌های پیاپی ادامه داشته باشد یا دوره‌های کوتاه‌تری با دفعات بیشتر (مثلاً روزانه) با هفته‌ها یا ماه‌ها فاصله بدون حمله دیده شود و یا حملاتی با دفعات کمتر (مثلاً) ماهانه (دوبار برای سال‌ها ادامه یابد. علائم حملات خصوصیات آماری هم ابتلایی با سایر اختلالات سابقه خانوادگی و یافته‌های زیستی در کسانی که دچار حملات مکرر پانیک هستند با کسانی که به ندرت دچار آن‌ها می‌شوند. تفاوت محسوسی ندارد.
در رابطه با شدت امکان وجود هر دو شکل حملات با علائم کامل چهار) علامت یا بیشتر و حملات با علائم محدود کمتر از چهار (علامت در هر فرد زیاد است و معمولاً تعداد و نوع علائم پانیک در یک دوره نسبت به دوره دیگر متفاوت است البته توجه داشته باشید برای تشخیص‌گذاری اختلال پانیک وجود بیش از یک دوره غیر منتظره پانیک با علائم کامل ضروری است. حملات پانیک شبانه یکی از انواع حملات پانیک غیر منتظره است یعنی از خواب پریدن به دلیل بروز حمله پانیک که با حملات پانیکی که پس از برخاستن کامل از خواب رخ می‌دهد فرق می‌کند برآورد به عمل آمده در آمریکا نشان می‌دهد که این نوع حمله پانیک دست کم در حداقل یک چهارم تا یک سوم افراد مبتلا به اختلال پانیک رخ می‌دهد و اکثر این افراد در طی روز نیز دچار این حملات می‌شوند. افرادی که هم حملات پانیک روزانه و هم شبانه دارند به طور کلی دچار اختلال پانیک شدیدتری هستند.
نگرانی از حملات پانیک و پیامد‌های آن معمولاً مربوط به ملاحظات جسمی مثلاً نگرانی از اینکه این حملات نشان‌دهنده وجود بیماری خطرناک یا مهلکی مانند بیماری قلبی تشنج هستند، ملاحظات اجتماعی مانند شرمندگی یا ترس از قضاوت منفی دیگران به دلیل وجود علائم قابل مشاهده پانیک و دغدغه‌های مربوط به کار کرد روانی مانند دیوانه شدن یا از دست دادن کنترل هستند ملاک. افرادی که ترس از مرگ را در حملات پانیک خود تجربه می‌کنند، معمولاً با اختلال پانیک شدیدتری دست و پنجه نرم می‌کنند (مثلاً حملات پانیک با علائم شدیدتر تغییرات غیر انطباقی رفتاری موجود بازتاب تلاش بیمار برای جلوگیری از حملات پانیک یا کاهش آن‌ها و پیامد‌های آن‌ها است. نمونه‌هایی از این رفتار‌ها عبارتند از کنار گذاشتن ورزش ساماندهی فعالیت‌های زندگی به شیوه‌ای جدید که در صورت بروز حملات پانیک امکان دسترسی به کمک وجود داشته باشد محدود کردن فعالیت‌های معمول روزمره و اجتناب از موقعیت‌هایی که از نوع بازار هراسی هستند مانند استفاده از وسایل نقلیه عمومی ترک منزل و خرید کردن اگر بازار هراسی وجود دارد تشخیص جداگانه‌ای برای آن در نظر گرفته می‌شود.
ویژگی‌های همراه علاوه بر نگرانی در مورد حملات پانیک و پیامد‌های بسیاری از افراد مبتلا به اختلال پانیک از احساس اضطرابی مناوم یا متناوب شکایت دارند که بسیار فراگیرتر از آن چیزی است که در رابطه با سلامتی و ملاحظات بهداشت روان انتظار می‌رود. برای مثال افراد مبتلا به این اختلال در اکثر موارد به دنبال بروز عوارض جزئی دارویی یا علائم جسمی خفیف پیش‌بینی وقوع فرجامی مصیبت بار را در ذهن خود می‌پرورانند مثلاً فکر می‌کنند دچار بیماری قلبی شده‌اند یا اگر سردرد دارند حتماً دچار تومور مغزی هستند. این افراد معمولاً تحمل کمتری نسبت به عوارض جانبی دارو‌ها دارند. به علاوه گاهی دغدغه‌های گسترده‌ای در رابطه با قدرت اتمام وظایف روزمره یا تحمل استرس‌های روزمره، مصرف بیش از حد دارو‌ها مانند الکل دارو‌های تجویزی یا مواد غیر قانونی به منظور کنترل حملات پانیک و یا رفتار‌های افراطی برای پیشگیری از حملات پانیک مثلاً محدودیت شدید رژیم غذایی یا پرهیز‌های خاص غذایی یا دارویی به دلیل ترس از بروز علائم جسمی که عامل تحریک حملات پانیک هستند وجود دارد.
شیوع شیوع دوازده ماهه اختلال پانیک در نوجوانان و بالغان جمعیت عمومی آمریکا و چند کشور اروپایی حدود ۲ تا ۳ است. بر طبق پیمایش‌های جهانی سلامت روان شیوع جهانی این احتمال در طول عمر ۱۷ و خطر پیش‌بینی شده آن در طول عمر تخمین‌زده شده است با ۲۰۷ خطر پیش‌بینی شده در طول عمر بر طبق بررسی‌های جهانی بهداشت روان در آمریکا شیوع اختلال پانیک به طور قابل ملاحظه‌ای در آمریکایی‌های آفریقایی تبار، لاتین، سیاه پوستان ناحیه کارائیب و آسیایی تبار کمتر از سفید پوستان غیر لاتین است. برعکس میزان شیوع آن در بین سرخ پوستان خیلی بیشتر است و در حدود ۲۶ تا ۴. ۱ می‌باشد. میزان شیوع در کشور‌های آسیایی آفریقایی و آمریکای لاتین پایین‌تر گزارش شده است و شیوع آن بین ۰۰۱ تا ۰۸ برآورد می‌شود. زن‌ها با نسبت تقریبی ۲ به ۱ بیشتر از مرد‌ها دچار پانیک می‌گردند. تفاوت جنسیتی فوق از زمان بلوغ ظاهر می‌شود و تقریباً از قبل از سن ۱۴ سالگی قابل مشاهده است. اگر چه حملات پانیک در کودکان نیز رخ می‌دهد شیوع آن قبل از ۱۴ سالگی به طور کلی کم است کمتر از ۰.
۴ در دوران نوجوانی شیوع اختلال پانیک به ویژه در جنس مؤنث رو به افزایش می‌گذارد و احتمالاً پس از آغاز بلوغ افزایش بیشتری رخ می‌دهد و نهایتاً در بزرگسالی به حداکثر شیوع خود می‌رسد در سالمندی شیوع اختلال پانیک رو به کاهش می‌گذارد یعنی ۱۰۲ در افراد بالای ۵۵ سال و حدود ۰. ۷ در افراد بالای ۶۴ سال که احتمالاً بازتاب کاهش شدت علائم به سطوح زیر آستانه بالینی است. بروز و سیر سن متوسط شروع اختلال پانیک در آمریکا ۲۴-۲۰ سالگی و در سایر کشور‌ها ۳۲ سال است درصد کمی از موارد بیماری در کودکی آغاز می‌شود و درصد خیلی کمتری برای بار اول پس از ۵۵ سالگی بروز می‌کند در صورت عدم درمان بیماری به شکل مزمن همراه با فراز و نشیب علائم ادامه می‌یابد. در برخی از بیماران دوره‌هایی از تشدید بیماری با فواصل چندین ساله بهبودی دیده می‌شود در حالی که گروه دیگری از آنان سیر مداومی از علائم شدید را تجربه می‌کنند بر اساس یک مطالعه طولی در هلند حدود یک چهارم افراد مبتلا به اختلال پانیک در دوره ۲ ساله اولیه عود علائم را تجربه کردند. فروکش کامل بدون عود مجدد در چند سال بعد فقط در گروه کوچکی از بیماران دیده می‌شود.
معمولاً سیر اختلال پانیک به واسطه سایر اختلالات روانی به ویژه سایر اختلالات اضطرابی اختلالات افسردگی و اختلالات مصرف مواد پیچیده می‌شود بخش هم ابتلایی همین اختلال را ملاحظه نمایید. بر طبق گزارشات منتشر شده بزرگسالان آمریکایی آفریقایی تبار در مقایسه با بزرگسالان سفید پوست غیر، لاتین اختلال هراس مزمن‌تری را تجربه می‌کنند احتمالاً به دلیل تأثیر پایدار نژادپرستی و تبعیض انگ ناشی از بیماری روانی و دسترسی محدود به مراقبت کافی گرچه اختلال پانیک در دوران کودکی بسیار نادر است معمولاً اولین حمله ترس در سنین کودکی رخ داده است. همانند بزرگسالان اختلال پانیک در نوجوانی نیز سیری مزمن دارد و در اغلب موارد با سایر اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات دو قطبی هم ابتلایی دارد تا به امروز هیچگونه اختلافی بین علائم بالینی بزرگسالان و نوجوانان دیده نشده است.
با این حال نوجوانان معمولاً نسبت به بالغان نگرانی کمتری درباره حملات آتی بیماری دارند به نظر می‌رسد شیوع کمتر اختلال پانیک در بالغان مسن‌تر مربوط به کاهش واکنش‌های دستگاه اعصاب خودکار است بسیاری از افراد سالمندی که احساس‌های پانیک دارند واجد ملغمه‌ای از علائم حملات محدود پانیک و اضطراب فراگیر هستند. همچنین معمولاً سالمندان حملات پانیک خود را معطوف به شرایط استرس زای خاصی مانند فرایند‌های پزشکی یا موقعیت‌های اجتماعی می‌دانند. گاهی سالمندان مبتلا توجیهاتی را برای بروز حملات پانیک‌شان به شکل گذشته نگر ارائه می‌کنند که می‌تواند سبب کنار گذاشته شدن تشخیص پانیک گردد، حتی اگر واقعاً حمله غیر منتظره‌ای در آن لحظه رخ داده باشد که می‌تواند پایه‌ای برای تشخیص اختلال پانیک باشد این مسأله می‌تواند باعث شود تا در سنین سالمندی آن گونه که باید حملات پانیک غیر منتظره تأیید نشود بنابراین باید از سالمندان سؤالات دقیقی پرسیده شود تا مشخص شود آیا واقعاً قبل از ورود به موقعیت احتمال بروز حمله پانیک قابل انتظار را می‌داده‌اند یا خیر تا بدین ترتیب تشخیص حملات پانیک غیر منتظره و اختلال پانیک مورد غفلت واقع نشود.
با اینکه شیوع پایین اختلال پانیک در کودکان می‌تواند ناشی از عدم توانایی در بیان علائم باشد این امر بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا کودکان قادرند ترس شدید یا پانیک خود را در ارتباط با جدایی یا هراس از اشیاء و موقعیت‌های خاص بیان نمایند. معمولاً نوجوانان نسبت به بزرگسالان تمایل کمتری به توضیح دادن و صحبت راجع به حملات پانیک دارند. لذا بالینگران باید توجه داشته باشند که حملات پانیک غیر منتظره در نوجوانان به همان اندازه بزرگسالان بروز می‌کند ولی از آنجا که نوجوانان تمایل کمتری به بیان حالات ترس و ناراحتی‌شان دارند این حملات کمتر تشخیص داده می‌شوند. عوامل خطرساز و عوامل مربوط به پیش آگهی مزاجی هیجان‌پذیری منفی گرایش روان رنجوری) (یعنی استعداد تجربه هیجانات منفی و حساسیت به اضطراب (یعنی حالتی که اعتقاد دارد علائم اضطراب آسیب‌رسان هستند بازداری رفتاری و اجتناب از آسیب عوامل خطر بروز حملات پانیک و به شکلی مجزا عاملی برای نگرانی راجع به خود پانیک هستند اگر چه میزان خطر آنان برای تشخیص اختلال پانیک نامعلوم است.
سابقه وجود حملات ترس یعنی حملات با علائم محدود که واجد همه ملاک‌های تشخیصی دوره پانیک نیستند نیز می‌تواند عامل خطری برای بروز آتی حملات پانیک و اختلال پانیک باشد. اضطراب جدایی کودکان به ویژه در موارد شدید ممکن است قبل از بروز حملات پانیک آتی دیده شود ولی در همه موارد یک عامل خطر ساز محسوب نمی‌شود. محیطی معمولاً در اکثر بیماران در ماه‌های قبل از بروز نخستین دوره پانیک وقایع استرس زای قابل ملاحظه‌ای رخ داده است (مثلاً عوامل استرس زای بین فردی و فشار‌های روانی مربوط به بروز بیماری‌های جسمی تجارب ناخوشایند حاصل از مصرف دارو‌های تجویزی یا مواد غیر قانونی بیماری یا مرگ اعضای خانواده علاوه بر این هرچه استرس مزمن در زندگی بیشتر باشد فرد با اختلال هراس بیشتری همراه است. بین ۱۰ تا ۶۰٪ از افراد مبتلا به اختلال پانیک تروما را تجربه کرده‌اند. و تجربیات استرسزای زندگی و ناملایمات دوران کودکی با پاتولوژی شدیدتر پانیک همراه است محافظت بیش از حد والدین و صمیمیت عاطفی پایین نیز از عوامل خطرساز اختلال پانیک هستند. افرادی که از درآمد مناسبی برخوردار نیستند بیشتر احتمال بروز علائمی مشابه معیار‌های اختلال پانیک را دارند.
سیگار کشیدن نیز یک عامل خطرساز برای حملات پانیک و اختلال پانیک به حساب می‌آید. ژنتیک و فیزیولوژیک اعتقاد بر این است که استعداد ابتلا به اختلال پانیک توسط چند ژن کنترل می‌شود. البته ژن خاص محصولات ژنی یا عملکرد نواحی ژنی دخیل در پانیک هنوز دقیقاً شناسایی نشده است. در فرزندان کسانی که دچار اضطراب افسردگی و اختلالات دو قطبی هستند احتمال بروز اختلال پانیک افزایش می‌یابد. افراد مبتلا به اختلال پانیک حساسیت بیشتری نسبت به تحریک تنفسی با استفاده از هوای غنی شده با CO نشان می‌دهند. بیماری‌های تنفسی مانند آسم، از نظر سابقه قبلی هم ابتلایی و سابقه خانوادگی با اختلال پانیک مرتبط هستند. مسائل تشخیصی مرتبط با فرهنگ در فرهنگ‌های مختلف شدت ترس از علائم جسمی و روانی اضطراب یکسان نیست و این نکته می‌تواند در میزان شیوع حملات پانیک و اختلال پانیک تأثیر‌گذار باشد. به علاوه انتظارات فرهنگی در طبقه‌بندی غیر منتظره بودن یا قابل انتظار بودن حملات پانیک نیز مؤثر است.
برای مثال یک ویتنامی که پس از قدم زدن در هوای طوفانی و وزش باد شدید دچار یک دوره پانیک شده Tring gio باد‌زده شدن ممکن است آن را در اثر مواجهه با باد بداند که این برداشت ناشی از یک سندرم فرهنگی است که بروز پانیک را با مواجهه با باد مرتبط می‌داند. لذا ممکن است در آنجا این حمله پانیک قابل انتظار تلقی گردد. سندرم فرهنگی متنوع دیگری نیز با اختلال پانیک در ارتباط هستند مانند Ataque de Nervios (حمله اعصاب» در آمریکای لاتین و حملات Khyal و از دست رفتن روح در کامبوج حمله اعصاب با علائمی مانند لرزش گریه و فریاد‌های غیر قابل کنترل پرخاشگری یا رفتار‌های خودکشی و گسست از واقعیت و گسست از خویشتن بروز می‌کند که اکثراً بیشتر از چند دقیقه معمول حملات پانیک طول می‌کشد.